محمد نوری خواننده ماندگار موسیقی ایران به دلیل بیماری و وخامت وضعیت جسمانی شنبه شب در بیمارستان جم درگذشت.
وی حدود یک سال با این بیماری سخت درگیر بود و در طول ماههای اخیر چندین بار در بیمارستان بستری شد.
داود گنجهای موسیقیدان پیشکسوت و قائم مقام خانه موسیقی گفت به احتمال زیاد پیکر استاد دوشنبه از مقابل تالار وحدت تشییع خواهد شد.
محمدنوری در 1 دی 1308 پا به جهان گذاشت و در کنار تحصیل در رشته ادبیات زبان انگلیسی و رشته نمایش، آواز ایرانی را نزد اسماعیل مهرتاش آموخت.
وی همچنین نزد اساتید هنرستان عالی موسیقی، سیروس شهردار، فریدون فرزانه و مصطفی پورتراب رفت و از آنها تئوری موسیقی، سلفژ و نوازندگی پیانو را فراگرفت. آواز کلاسیک را نزد ئولین باغچهبان و فاخره صبا آموخت و شیوه آوازی خود را با تاثیر از استادانی چون حسین اصلانی، ناصر حسینی پیدا کرد و رفتهرفته به شیوه منحصر به فرد خود دست یافت. شیوه ای که به سختی می توان آن را در زیر شاخه ای از شاخه هایی چون پاپ، کلاسیک و اپرا گنجاند. او از هنرمندانی بود که موسیقی فولکلوریک ایران را به موسیقی صحنه ای و حرفه ای ارتقا داد.
از آهنگهای معروف و به یاد ماندنی او میتوان به ترانههای مختلف محلی آذری، گیلکی، شیرازی همچون «جان مریم»، «شالیزار»، «واسونک» و «جمعه بازار» اشاره کرد.
نوری چند سال پیش از سوی سازمان صدا و سیما به عنوان چهره ماندگار موسیقی انتخاب و معرفی شده بود.
منبع: مهر
اتاق بازرگانی تهران ضمن اعتراض نسبت به بررسی تعیین سطح کیفی آبهای معدنی توسط یک شرکت نفتی از دستور وزیر نفت برای پیگیری قضایی این گزارش خبرداد و گفت: «واحدهای تولیدی آب معدنی کشور خواستار رسیدگی به این موضوع هستند، در غیر این صورت تولید آب معدنی در ایران را متوقف میکنند.»
شاهرخ ظهیری در واکنش به گزارش اخیر شرکتهای نفتی در خصوص غیراستاندارد بودن برخی تولیدات آب معدنی گفت: «متأسفانه در کشور ما چندسالی است که این صنعت و فعالان آن به انحاء مختلف ناآگاهانه مورد هجوم و ضربات بی شمار قرار گرفته اند.»
وی در ادامه با طرح این پرسش که چرا یک شرکت نفتی اقدام به تعیین سطح کیفی و استاندارد آبهای معدنی در کشور کرده است؟ گفت: «انجمن تولیدکنندگان آبهای معدنی ایران به هیچ عنوان گزارش مربوطه را کارشناسی نمی داند و اعتباری برای آن قائل نیست.»
به گفته وی «واحدهای تولیدی آب معدنی کشور خواستار رسیدگی به این موضوع از سوی مسئولان ارشد وزارت نفت هستند و در صورتی که این گزارش از سوی ایشان تکذیب نشود، دست از کار کشیده و تولید آب معدنی را در ایران متوقف خواهند کرد.»
پیشتر یکی از شرکتهای زیرمجموعه وزارت نفت به کار تعیین استاندارد آبهای معدنی وارد شد و فهرستی از «سالم»ها و «ناسالم» های برندهای آب معدنی موجود در بازار را مشخص کرد که انتشار این گزارش در برخی رسانه ها به جنجال تازه ای کشیده شده است تا آنجا که دبیر انجمن تولیدکنندگان آب معدنی ایران از توقف احتمالی تولید این محصول در کارخانه های سراسر کشور خبر داده است.
منبع: فرارو
رییس ستاد بسیج اقتصادی کشور در خصوص عدم اعلام کالابرگ جدید از ابتدای سال تا کنون گفت: «برای اعلام کالابرگ جدید، بودجه ای در اختیار نداریم.»
جواد اسماعیلی با بیان اینکه هر ساله معمولا 4 تا 5 ماه طول می کشد تا موافقتنامهای میان وزارت بازرگانی و معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری برای تامین بودجه مربوط به کالابرگ ها به امضا رسد گفت: «تا این لحظه خبری از امضای این موافقتنامه نیست.»
وی همچنین از عدم اعلام کالابرگ در ماه رمضان خبر داد و گفت: «همچنان در انتظار امضای موافقتنامه با معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری هستیم تا تکلیف مشخص شود.»
به گفته وی «وزارت بازرگانی مجری تصمیمات دولت است و هرطور که دولت تصمیم بگیرد، برای اعلام کالابرگ برنامهریزی خواهد کرد.»
سابقه ورود کوپن به اقتصاد ايران به ابتداي دهه 60 برمي گردد و در اين راستا، ستاد بسيج اقتصادي با توجه به شرايط خاص کشور تشکيل شد. البته کوپنهاي مرحله اول تا هشتم زيرنظر ستاد بسيج اقتصادي کشور مستقر در نخست وزيري چاپ و با همکاري بانک صادرات توزيع مي شد. کوپنهاي ارزاق عمومي 10 نوع بود و از آن زمان توزيع شد تا در صورت لزوم کالاهايي که ممکن بود به علل مختلف کم يا گران عرضه شود، سهميهبندي شود.
با پايان يافتن جنگ و عادي شدن شرايط اقتصادي کشور، لزوم ادامه فعاليت ستاد بسيج اقتصادي به صورت گسترده منتفي شد و برهمين اساس، وظايف اجرايي اين ستاد به وزارت بازرگاني انتقال يافت. از اوايل دهه 60 تاکنون نيز 13 مرحله کالابرگ منتشر شده است.
منبع: عصرایران
محمد مصطفایی وکیل دادگستری در نامهای به دادستانی تهران نوشتهاست:«نگذارید فرزندم بیش از این در غم فراق مادر بیتابی کند که اگر بیتابی صدمهای بر او وارد کند، گناهی مرتکب شدهاید که بخشودنی نیست.»
فرشته و فرهاد حلیمی همسر و برادر همسر محمد مصطفایی، از ابتدای هفته گذشته در بازداشت به سر میبرند و تاکنون با خانواده خود تماسی نگرفتهاند.
مصطفایی در ادامه این نامه نوشته «ميگویند تا زمانی که محمد مصطفایی نیاید این دو را آزاد نخواهند کرد. در کجای قانون چنین مقررهای پیشبینی شدهاست؟ بهخدا قسم این رسم مسلمانی نیست. بعید می دانم مسلمانی بتواند فرزندی را اینگونه از مادرش بستاند.»
بازداشت افراد خانوادهی مصطفایی در حالی رخ داد که شنبهی هفتهی گذشته وی خود به دادسرای زندان اوین مراجعه کرده و در مورد فعالیتهایش به سوالاتی پاسخ دادهبود.
بازپرس شعبه دوم اعلام کرده که وی فرارکرده اما مصطفایی با تاکید بر اینکه «این موضوع کذب محض است» با توضیح جزییات حضورش در دادسرا نوشته «میتوانید به حافظه دوربینهای مداربسته زندان مراجعه کنید. با هدایت سرباز وظیفه محمد خانی از موانع خطیر و ردنشدنی دادسرای اوین خارج شدم.»
این فعال حقوقی سپس تاکید میکند:«به خوبی میدانید که صدور برگ جلب افراد شرایط خاصی را میطلبد که شامل حال اینجانب نمیباشد. بازپرس میتوانست برگ احضار دیگری صادرکند یا اینکه حمل مینمود تا در اسرع وقت جهت توضیحات بیشتر به حضورشان میرفتم.»
این فعال حقوقی تاکید میکند: «ترجیح دادم علیرغم بازداشت عزیزترین گوهر زندگیام هرگز در مرجع قضایی که بازپرسان آن به هیچ یک از اصول اولیهی قانونی پایبند نیستند، شرکت نکنم. مگر اینکه مامورین تحت نظارت بازپرس، کمر همت ببندند و مرا در خانهی انفرادی که برای خود ساختهام دستگیر کنند.»
وی اصول قانونی متعددی را برمیشمرد که این اقدام دستگاه قضایی با آن مغایر است و تاکید میکند:«مطمئن هستم بازپرس تحت نظارت شما حتی یک بار به صورت دقیق قوانین کیفری را مطالعه نکرده مگر اینکه قائل باشیم افراد دیگری هستند که خود را بالاتر از قانون دانسته و هر عملی را که مایلند به انجام میرسانند و به هیچ عنوان وجدان و اخلاق را نیز سرلوحه اعمال خود قرار ندادهاند.»
منبع: رهانا
پیشینه:
شادی صدر به کانون و کلا: در مقابل گروگانگیری و انتقامکشی سکوت نکنید
عفو بینالملل به ایران: آزار وکلا را متوقف کنید
عدم فعالیت مفید کارخانجات کوچک تجاری در شهرکهای صنعتی و آزاد شدن نیروی کار در این شهرکها، به تعداد کارگران فصلی سرگردان در سر چهارراهها اضافه کرده است.
رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران گفت: به دلیل نداشتن یک متولی و پاسخگوی مشخص، معضل سرچهار راه نشینی کارگرهای فصلی همچنان بدون راه حل باقی مانده است. وی تصریح کرد: تاکنون برای ساماندهی کارگران فصلی اقدام جدی صورت نگرفته و موازیکاری یا تداخلکاری تعدادی از سازمانها در این زمینه کار ساماندهی کارگران فصلی را همچنان روی زمین گذاشته است.
مرتضی طلایی در مورد اوضاع نابسامان کارگران فصلی و استقرار مجدد آنها در سرچهارراهها و میادین تاکید کرد: متاسفانه هنوز پس از گذشت چند سال از طرح حساسیت موضوع هیچ یک از دستگاهها وظایف تعهد و نقش خود را در ستاد ساماندهی کارگران فصلی انجام ندادهاند. او افزود: این معضل نیز مانند بسیاری از معضلات در کشور بین بخشی بوده و مسئول مشخصی در قانون برایش تعیین نشده، به این دلیل هر دستگاه مسئولیت را بر عهده دستگاه دیگری میگذارد و در این زمینه موفقیتی حاصل نمیشود.
منبع: ایلنا
امام جمعه مشهد با انتقاد شدید از برگزاری مسابقات دوچرخهسواری دختران گفت:«اين مسابقه يك دهنكجي به امام زمان و مردم به پا خاسته است.»
علمالهدی گفت:«دردآور است كه در دهه مهدويت، مسابقه دوچرخهسواري دختران برگزار شود و آن را فردای روز نیمه شعبان در تلویزیون نمايش دهند. آن وقت شما ميخواهيد جامعه مهدوي را به دنيا نشان دهيد؟»
او تصریح کرد:«اينكه قهرمان دوچرخهسوار، دختر 14 ساله باشد، آيا او بچه است؟ اينكه در گوشهاي يكي اين كار را بكند و بگويند اين عمل سهوي بودهاست، درست نيست بلكه او فهميده اين كار را كردهاست.كدام مرجع تقليد دوچرخهسواري زن و دختر را مجاز دانستهاست؟ اين كار يك امر خلاف شرع و حرام است.»
علمالهدي با بيان اين مطلب كه رابطه بين امام زمان و شيعيان، رابطه بين مقلد و مرجع تقليد صرف نيست، گفت:«ميبايست جامعه را تابلوی مهدوبت كنيم كه در اينباره هم مردم و هم كارگزاران مسوولند. اينان بايد نگذارند مظاهر حرام و منكر در جامعه به وجود آيد.»
عضو مجلس خبرگان رهبري سپس با بيان اينكه "عناصر مرموز ممكن است در نظام نفوذ كردهباشند كه تابلو شدن نظام ما را از بين ببرند"، تاکید كرد: «متحجران كه به انديشههاي پوسيده خود متوسلند، بدانند كه براي ظهور امام زمان بستر لازم است و تنها جامعهاي که ميتواند سکوي قيام امام زمان باشد، جامعه وابسته به اين نظام است و كساني كه اين نظام را به رنگ ناپاكيهاي غربي رنگ آميزي ميكنند بدانند كه در لشكر دشمن امام زمان قرار دارند.»
منبع: ایسنا
با خروج بازيكناني همچون زارع، مبعلي، كاظميان، عنايتي، معدنچي، نصرتي و چند بازيكن ديگر طي امسال و سال گذشته شمار بازيكنان ايراني شاغل در امارات به صفر رسيد.
هر چند تمام اين بازيكنان به دلخواه از تيم هاي اماراتي جدا نشده اند و برخي از آنها را از امارات بيرون راندند اما پرونده حضور بازیکنان ایرانی در لیگ امارات فعلا بسته شده است.
بازیکنان ایرانی در سالهای اخیر با انتخاب لیگ امارات با هدف کسب درآمد و تجربه بازی در کشوری خارجی مسافر این کشور عربی شدند؛ امری که میتوانست کمی به اوضاع مالی بازیکنان سر و سامان دهد. با اینکه لژیونرهای ایرانی لیگ امارات در سال گذشته بسیار کم فروغ و ضعیف ظاهر شدند اما کارشناسان معتقدند حضور و یا عدم حضور بازیکنان در لیگ امارات دلایل سیاسی هم دارد.
مسعود معینی، کارشناس فوتبال در این زمینه میگوید: نظر من در رابطه با بازيكناني كه اكثر آنها مهاجم نيز بودند اين است كه حضور آنها در ليگ امارات برنامه خاصي از طرف دولت امارات بود تا ليگ ايران را از مهاجمان خالي كنند. وی در مورد آثار مخرب خروج اين بازيكنان از فوتبال ايران خاطر نشان كرد: در سال هاي اخير رفتن اين بازيكنان به ليگ هاي دست پايين امارات اثرات مخربي بر ورزش كشور گذاشته و شايد استقبال كم مردم و تماشاگران طي سال هاي اخير همين نبود ستاره ها بوده است.
مسعود معيني خروج يكباره بازيكنان ايراني را در سه عامل خلاصه می کند: اولين عامل پايان قرارداد اين بازيكنان است. عامل ديگر عدم سازگاري اين بازيكنان با سيستم عملكردي جديد امارات و عامل سوم نيز يافتن جايگزين هاي بهتر از ليگ هاي اروپايي با همان قيمت است كه سبب شده اماراتي ها بازيكنان ايراني را جواب كنند.
منبع: فردا
سمیه توحیدلو
بر ساحل سلامت
کافیست سر بگردانیم تا معضلی به اسم بیکاری خیلی درشت توی چشمانمان بیاید. خود بیکاری ِ آماری یک طرف ماجراست. بیکاری پنهان یا حتی بیکاری به تعویق انداخته شده یک سوی دیگر ماجراست. آماری که وزارت کار از بیکاری در سال جاری اعلام کرده رقمی حدود یازده و نیم درصد است. حتی با توجه به شاخص هایی که رییس مرکز آمار از آن یاد می کند، این آمار اشکالات متعددی دارد:
- اولین و مهممترین اشکال آن حذف جماعت بانوان از گستره جویندگان کار است. آمار نزدیک هفتاد درصدی دختران دانشجو که بدون شک بخش بالایی از آنها به عنوان جوینده کار به حساب می آیند در آمار نادیده گرفته می شود. نوشتن کلمه خانه دار مقابل عنوان شغل ، حتی برای دختران یک خانواده چندان کار ِ ناآشنایی نیست.مگر اینکه کسی پیدا شود و به بهانه آزاد کردن ِ مدرک تحصیلی اش به اداره کار مراجعه کند و فرم درخواست کار را مستقیم پر نماید.
- دومین گروه ِ بزرگ را جوانان فعالی تشکیل می دهند که تا سالها شغلشان می شود دانش جویی. چون مشکل بازار کار هر سال بدتر از سال گذشته اش می شود، طول مدت دانش جویی هم دائم در حال طولانی شدن است. لذا این افراد نه بیکار قلمداد می شوند. نه هیچوقت به اداره کار برای پیدا کردن کار مراجعه می کنند تا بگونه ای بیکاریشان ثبت شود. آنها فعلا و تا زمانی نامعلوم دانشجو هستند.دولت هم شرایط را در اختیارشان قرار می دهد تا ننگ بیکاری شان بر دوش دولت نباشد. افزایش ظرفیت تحصیلات تکمیلی را می توان در سال های اخیر دید و تحلیل کرد.
- گروه سوم کسانی هستند که فصلی یا مقطعی کار می کنند. کسانی که ممکن است مثلا یک روز در هفته بتوانند کارگری کنند و مزدی داشته باشند. طبق شاخص های مرکز آمار کسی را که یک ساعت در هفته فعالیت مفید انجام دهد، بیکار به حساب نمی آورند. استدلالشان هم باز می گردد به یک مثال کاملا استثنایی. مثلا می گویند برای برخی که در بورس کار می کنند یک ساعت در هفته کفاف مخارجشان را می دهد. اصلا هم توجهی به سرمایه طرف، استثنا بودن شرایط و کم شمار بودن ِ این مثال نمی کنند.
- به مجموعه بالا حجم بالای کارهای غیر تولیدی و غیر ثابت را اضافه کنید. مشکل تازه گسترش یافته کارگران بی مزد را هم پیوستش کنید.
وقتی صنعت کشور خوابیده باشد. وقتی مواد اولیه به سختی وارد شود یا انقدر غیر رقابتی و بی کیفیت شود که محصول حاصل قابل رقابت و قابل استفاده نباشد. وقتی برنامه ریزی ها طوری است که تولید نیست.وقتی بانک ها هم جرات دادن اعتبار به صنعتگران را از ترس ِ عدم بازپرداخت ندارند و ترجیح می دهند وام های خود را در اختیار مشاغل سود ده و حتی بازرگانی صرف کنند. وقتی مجبوری ارز ِ حاصل از نفت را مستقیم به خورد مردم بدهی و چاره ای جز واردات همه چیز از جمله واردات ِ محصولات کشاورزی نمی ماند و آن هم پدر ِ کشاورزی مملکت را در می آورد. وقتی تصمیم ها یک شبه گرفته می شوند، روی دستمان تعداد زیادی جوان ِ بیکاری می ماند که از لذت و خوشی چیزی در بساط ندارند. کسانی که ناآرامی و افسردگی را باید به هزار و بک درد ِ بی درمان ِ دیگر درمان کنند. دردهای بی درمان ِ افسونگر، دردهای بی درمان ِ سکر آور و فراموشی آور این روزها قیمتشان پایین آمده است. شاید با امار بیکاری و وضعیت اقتصادی بد و سرمایه گذاری های راکد جوری بازی کنیم که گویی آب از آب تکان نخورده، با گزارش هایی مانند این باید چه بکنیم؟
با وعده و وعید نمی شود این مشکل اساسی را حل کرد. اینکه آقای رییس دولت هی وعده کار و مسکن به دیگران بدهد، و حتی از داشتن برنامه توسعه پنج ساله سرباز زند، تناقض بزرگ است. رونق بخشیدن به اقتصاد فرمولهای خودش را دارد. متغیرهای وابسته بسیاری دارد. با نادیده گرفتن آنها و دستکاری آنها نمی توان به قلل رفیعی رسید. حتی اگر به زعم شما صاحب نیروها و استعداد انسانی بالایی باشیم. اینطور پیش برویم هر روز باید منتظر آمار بالای مصرف مواد مخدر، آمار بالای اگسترش ایدز و بیماریهای پر خطر، آمار بالای مصرف مشروبات الکلی ، آمار بالای طلاق ، آمار بالای سقط های غیر قانونی ، آمار بالای بزه و دیگر نابسامانی های اجتماعی باشیم. مشکل بزرگ هم در این امور شیب صعودی ِ خارج از کنترل آنهاست. فروپاشی اجتماعی که شاخ و دم ندارد. از حدی که بگذرد دیگر سبز و قرمز و اصولگرا و اصلاح طلب هم نمی شناسد. حالا جمیعا بنشینیم و باهم کتمانش کنیم!
احمدینژاد درباره انحلال سازمان مدیریت و برنامهریزی گفت: «با وجود چنين سازماني بعضا حتي دستور رئيس جمهور نيز اجرا نميشد و تصميمگيرنده اصلي در كشور، سازمان مديريت و برنامهريزي بود.» او همچنین از «تلاشها و اهداف عدهاي در دودهه گذشته برای نفوذ و سيطره در بخش مديريت كشور» سخن گفت.
رییس دولت دهم در ادامه گفت:«اگر بودجه شفاف نباشد دولت ميتواند به راحتي بر اساس خواست خود عمل كند اما دولت دهم نميخواهد از گريزگاههاي غيرقانوني در بودجه غيرشفاف استفاده كند.» این سخنان در حالی بیان شد که مهمترین انتقاد کارشناسان به حذف این سازمان 61 ساله، هرچه مبهمترشدن پیشبینی و نحوه هزینهکرد بودجه در دستان دولت بود.
احمدينژاد نخستين بار سه سال پیش، انحلال سازمان مديريت و برنامهريزي كشور را الهام گرفته از رییس جمهور اسبق ایران رجايي دانسته و گفتهبود: «شهيد رجايي با درك الهي و اسلامي دستورداد كه سازمان مديريت را منحل و سازماني براساس انديشه ديني پايهگذاري كنند، اما با شهادت ايشان اين امر بر زمين ماند.»
اين اظهارات احمدينژاد به سرعت از سوي برخي وزراي دولت رجايي و خانواده او مورد انتقاد قرارگرفت و تاکیدشد كه اهداف رجایی متفاوت با اهداف احمدينژاد بوده و نبايد اين دو تصميم را با يكديگر برابر دانست.
احمدینژاد در همان سفر، برنامهريزي سازمان مديريت را وارداتي خوانده و آن را با «برنامههای زمان طاغوت» مقايسه كردهبود.
انحلال سازمان مديريت و برنامهريزي که عمده کارشناسان اقتصادي آن را قلب تپنده برنامهريزي کشور ميدانند، در پي تصميم دولت در جلسه شوراي عالي اداري در تيرماه سال 1386 انجامگرفت. اين تصميم با واکنشها و انتقادات بسيار کارشناسان اقتصادي از جمله رئيس وقت سازمان مذکور مواجه شد. اما پس از انتخابات رياستجمهوري دهم، دیگر كمتر فردي در مورد انحلال اين سازمان سخن گفتهبود.
منبع: تهران امروز
جمعی از اعضای خانوادههای زندانیان سیاسی زندان اوین در نامهای به دادستان تهران هشدار دادند در صورتی که به درخواست آنها رسیدگی نشود، دست به اعتصاب غذا خواهند زد.
این نامه چند روز پس از آنکه گزارش شد گروهی از زندانیان سیاسی در پی انتقال به سلولهای انفرادی در زندان اوین دست به اعتصاب غذا زدهاند، منتشر شده است.
خانواده زندانیان سیاسی در نامه خود از عباس جعفری دولتآبادی خواستهاند «هرچه سریعتر» به وضعیت بستگانشان رسیدگی کرده و به آنها اجازه ملاقات با زندانیان را بدهد تا از سلامت آنها اطمینان حاصل کنند.
در این نامه این خانوادهها آمده است: «اگر به این وضعیت رسیدگی سریع نکنید این حق را برای خود محفوظ میدانیم که با پیوستن به اعتصاب غذای عزیزانمان آنها را در اعتراض به رفتارهای فراقانونی مقامات زندان همراهی کنیم.»
در این نامه همچنین با بیان این که دستکم ۱۷ زندانی در سلولهای انفرادی در اعتصاب غذا به سر میبرند، آمده است: «ما جمعی از خانوادههای زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ اوین با توجه به اعتصاب غذای آنها، جان و سلامتی عزیزانمان را در معرض خطر جدی میبینیم.»
خانوادههای زندانیان سیاسی زندان اوین افزودهاند: «ما خواهان پذیرش فوری تمامی خواستههای عزیزانمان و عذرخواهی مسئولان زندان به خاطر رفتار ناشایست و توهینآمیزشان هستیم.»
آنها همچنین از دولتآبادی خواستهاند که برای معاینه زندانیان سیاسی که «پس از چند روز خودداری از خوردن و احتمالاً آشامیدن باید وضعیت ناگواری داشته باشند»، گروههای پزشکی به زندان اعزام کند.
منبع: وبسایت کلمه
پیشینه
اعتصاب غذای گروهی از زندانیان سیاسی در اوین
مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی، امام جمعه اهل سنت زاهدان از ممنوعیت خروجش از کشور خبر داد.
مولوی عبدالحمید قرار بود در یک کنفرانس اسلامی در شهر مکه شرکت کند که ماموران امنیتی با توقیف گذرنامهاش، به وی اجازه ندادند از کشور خارج شود.
امام جمعه اهل سنت زاهدان در گفتگو با بیبیسی گزارشها درباره توقیف گذرنامهاش را تائید کرده است.
مولوی عبدالحمید در مورد انگیزه احتمالی این اقدام گفته که «دلیل خاصی دیگر به نظر بنده نمیرسد. آنچه که هست، تنگ نظری است و بعضی تحمل ندارند که افراد شاخص یا علمای اهل سنت بتوانند جاهای دیگر سفر کنند.»
وی احتمال داده که انتقادهای «سازنده» و «دلسوزانه»اش که برای «خیر جمهوری اسلامی» بوده، موجب ناراحتی بعضی از مقامهای ایرانی شده باشد.
این روحانی اهل سنت در بهمن ماه سال گذشته، از نحوه برخورد دولت ایران با اعتراضها و انتقادها، افزایش اعدامها و «اعتراف گرفتن با اعمال فشار و شکنجه» انتقاد کرده بود.
منبع: جرس و بیبیسی
روزنامه کیهان از تائید حکم اعدام شش تن از بازداشتشدگان حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری خبر داد.
به نوشته کیهان، این افراد همگی جزو سازمان مجاهدین خلق هستند که در ناآرامیهای پس از انتخابات دخالت داشتهاند.
این روزنامه نوشته که حکم اعدام این افراد به دایره اجرای احکام ارسال شده است.
کیهان به هویت هیچیک از این شش نفر اشارهای نکرده و مقامهای قضائی نیز تاکنون درباره این خبر واکنشی نشان ندادهاند.
هفته گذشته نیز کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران به نقل از نسیم غنوی، وکیل دادگستری اعلام کرد که حکم اعدام جعفر کاظمی از بازداشتشدگان حوادث پس از انتخابات در دادگاه تجدیدنظر تائید شده است.
روزنامه کیهان جعفر کاظمی را از اعضای سازمان مجاهدین خلق معرفی کرده است.
کاظمی در شعبه 28 دادگاه انقلاب محاکمه و به اتهام «محاربه، اجماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی و فعالیت تبلیغی علیه نظام» محکوم به اعدام شده است.
سال گذشته نیز مقامهای قضائی اعلام کردند دو تن از بازداشتشدگان حوادث پس از انتخابات را اعدام کردهاند، اما وکلای این افراد چندی بعد اعلام کردند که موکلان آنها پیش از انتخابات بازداشت شده بودند.
منبع: روزنامه کیهان
پیشینه
«حکم اعدام یکی از متهمان پس از انتخابات تائید شد»
باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا، روز جمعه در آستانه سالگرد بازداشت سه شهروند آمریکایی در ایران، با صدور بیانیهای خواهان آزادی فوری آنها شد.
اوباما در این بیانیه تاکید کرده است شین باور، جاشوا فتال و سارا شورد «جرمی» مرتکب نشدهاند و مقامهای جمهوری اسلامی باید هر چه سریعتر آنها را آزاد کنند.
به گفته رئیس جمهمری آمریکا، بازداشت «ناعادلانه» این سه نفر به مسائلی که باعث اختلاف آمریکا و جامعه بینالملل با دولت ایران شده است، ارتباطی ندارد.
نهم مرداد ۱۳۸۸ شین باور و جاشوا فتال ۲۷ ساله، به همراه سارا شورد ۳۱ ساله، به اتهام ورود غیرمجاز در منطقه مرزی ایران و عراق بازداشت شدند. این سه شهروند آمریکایی از سوی مقامهای جمهوری اسلامی به جاسوسی متهم شدهاند.
باراک اوباما در بیانیه خود تاکید کرده است که این سه جوان با دولت ایران دشمنی ندارند و احترام زیادی برای ملت ایران قائلند.
هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا نیز بار دیگر از مقامهای جمهوری اسلامی خواست سه کوهنورد آمریکایی را آزاد کنند.
خانوادههای این سه کوهنورد آمریکایی روز جمعه در آستانه نخستین سال بازداشت فرزندانشان، در مقابل دفتر نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد در نیویورک تجمع کردند.
سازمان عفو بینالملل نیز روز جمعه از مقامهای جمهوری اسلامی خواست این سه کوهنورد آمریکایی را آزاد کند.
مالکوم اسمارت، مدیر بخش خاورمیانه سازمان عفو بینالملل، در بیانیهای اعلام کرده است: «مشخص شده است که مقامات ایران مستنداتی برای تعقیب قضایی این سه نفر ندارند.»
منبع: رادیو فردا و بیبیسی
پیشینه
مهمانپرست: سه آمریکایی به زودی محاکمه میشوند
اظهارات جدید متکی درباره سه آمریکایی
رئیس مجلس شورای اسلامی میگوید اگر مسئولیت کشور در دست «فرومایگان» باشد دیگر زمینه توسعه فراهم نخواهد شد.
علی لاریجانی، روز جمعه نهم مرداد گفت که «با توجه به توصیههای امام علی، با کنار زدن آگاهان در جامعه ظلمی بزرگ به جامعه میشود و این موجب ناپایداری دولتها» خواهد شد.
آقای لاریجانی افزود که یکی از عوامل مهم در ناپایداری دولتها «سپردن مسئولیت به فرومایگان و کنار زدن آگاهان است.»
رئیس مجلس ایران در ماههای گذشته در موارد متعددی از نحوه اجرایی شدن یا به تاخیر افتادن قوانین مجلس توسط دولت انتقاد کرده است.
لاریجانی در بخش دیگری از سخنان خود گفت که «خاموش کردن صدای متفاوت در جامعه نشانه دانایی نیست.»
اختلافات میان دولت و مجلس ایران بر سر برخی از قوانین نظیر قانون حذف یارانهها و بودجه سال ۱۳۸۹، در ماههای اخیر منجر به مناقشات سیاسی در میان جناح اصولگرایان شده است.
محمود احمدینژاد نیز در برابر این انتقادها به وضع قوانینی در مجلس که به گفته او قابلیت اجرا ندارند و نیز جرح و تعدیل «غیر کارشناسانه» لوایح پیشنهادی دولت اشاره کرده و از نمایندگان مجلس ایران انتقاد میکند.
منبع: ایسنا و بیبیسی
پیشینه
لاریجانی قانون اختصاص ۲ میلیارد دلار به مترو را ابلاغ کرد
لاریجانی: مجلس در برابر «گردنکشان از قانون» موضع میگیرد
گزارش خبری
خبرگزاری مهر
پس از خاموش شدن صدای چکش مسگران کرمانی به عنوان اصیلترین صنعت دستی کرمان در راسته مسگران بازار گنجعلیخان، کالاهای مسی و اجناس تزئینی چینی و پاکستانی پس از هزاران سال جای مس اصیل کرمان را گرفته اند.
شهر کرمان از گذشته تا کنون در دو چیز معروف است و همه مردم ایران و حتی گردشگران جهان، کرمان را با نام زیره و مس کرمان می شناسد اما پس از گذشت هزاران سال از مسگری در استان کرمان صدای چکش و ضرب آهنگ مسگران در بازار کرمان به تاریخ پیوسته است و دیگر صدای ممتد و زیبای چکش مسگران در بازار مسگری کرمان به گوش نمی رسد.
از صدها حجره ای که در گذشته در راسته بازار مسگران وجود داشت و در میان هر یک کوره ای سوزان قرار داشت، امروز حتی یک کوره مس نیز باقی نمانده است و حجره های مسگری کرمان جای خود را به فروشگاههای تزئینی لوکس و نیکل فروشی داده اند که از اصفهان و یزد خریداری می شوند و در بازار مسگران کرمان فروخته می شوند.
یک استاد کار مسگر کرمانی در این زمینه می گوید : صدای چکشهای بازار طلا فروشان کرمان بیشتر از صدای بازار مسگران است و شاید بارور نکنید اما ده سال پیش این چنین روزی و این چنین حرفی برای بسیاری از مسگران حرفی مضحک بود اما الان یکی بگوید مسگران کرمان کجایند و این همه ظرف چینی در بازار مسگران کرمان چه می کند؟
وی با اشاره به اینکه هیچ کس از صنعت مسگری حمایت نکرد تا از بین رفت، گفت: با این وضعیت بازار اگر صدای چکشی در بازار بپیچد فکر می کنم مغازه داران لوکس فروش این راسته که یک بار هم دود کوره نخورده اند اعتراض هم بکنند که چه صدای گوش خراشی.
بازار مسگرهای کرمان در تصرف اجناس چینی
از تعداد انگشت شمار مغازه مس فروشی نیز که در این راسته بازار سنتی کرمان وجود دارد اکثر مغازه ها مس و سیلورهای چینی و پاکستانی و یا حتی تابلوهای تزئینی پاکستانی و هندی می فروشند و دیگر استاد کار مسگری در بازار بزرگ کرمان وجود ندارد.
بازار مسگران که یادگاری از دوران صفویه است، امروز به دست دلالان چینی و پاکستانی افتاده است و صنعت سنتی کرمان در خطر جدی قرار گرفته است و به نظر می رسد با تغییر شغل مسگران و عدم تمایل جوانان به این صنعت بزودی مهمترین صنعت دستی کرمان به تاریخ خواهد پیوست.
کسی از مسگران حمایت نکرد
حاج احمد اکبری از مسگران قدیمی میگوید: اکثر ظروف مردم کرمان توسط چکش استادکاران درست می شد و با شروع یک روز کاری راسته بازار پر می شد از صدای چکش و صدا در طاقها می پیچید و انعکاس بسیار جالبی داشت بطوریکه هنوز این صدا به عنوان خاطره ای شیرین در ذهن مردم باقیمانده است.
وی اضافه کرد: تا چند سال پیش هم هنوز چند حجره مسگری وجود داشت اما در حال حاضر هیچ کس کار مس نمی کند.
وی در پاسخ به اینکه چرا تمام حجره های مس گری کرمان تعطیل شده اند، گفت: این اواخر دیگر هیچ کس مس نمی خرید از سویی قیمت مس هم افزایش یافت چون خود ما هم مس را با قیمت زیاد می خردیم و بعد از کار کردن روی مس قیمت بیشتر هم می شد مس هم ظرف سنگینی بود و مردم به خرید ظروف لوکس روی آورده بودند و دیگر برای کسی نمی ارزید که مسگری کند.
حاج اکبری با خنده ادامه داد: چند سالی است که مسگری در کرمان تمام شده است و فقط اسم راسته مسگران باقیمانده است.
شش هزارسال قدمت صنعت مسگری در کرمان
کرمان به دلیل وجود معادن بزرگ مس در سرچشمه، بردسیر و شهر بابک از پنجهزار سال پیش مرکز مهم تولید مس و به خصوص ظروف مسی بشمار می رفته است همچنین حفاریهای صورت گرفته در منطقه "تل ابلیس" در شهرستان بردسیر کرمان نشان از وجود کوره های مس شش هزار ساله دارد.
اما این صنعت دیرپای کرمان هم اکنون پس از هزاران سال درحال منسوخ شدن است و تنها چیزی از این بازار و صنعت تاریخی در استان کرمان بجای مانده است یک مجسمه مرد مسگر در ابتدای بازار مسگران و خاطرههای شیرین مردم کرمان از بازار مسگران است.
منبع: مهر
به گفته مقامات استان خراسان رضوی ساعت ۱۸و ۲۰دقيقه عصر جمعه زمین لرزه ای با قدرت ۵/۷ ريشتر، در شهرستانهای تربت حيدريه و زاوه بیش از ۱۷۰ زخمی برجای گذاشته است.
مجتبی صادقیان، معاون استاندار خراسان رضوی گفته است که حال یک نفر از مصدومان وخیم بوده و این فرد ساعاتی پس از زلزله براي درمان و تحت مراقبت هاي ويژه به مرکز استان (مشهد) اعزام شده است.
معاون استاندار خراسان رضوي تاکيد کرد: تا اين لحظه گزارشي مبني بر فوت واصل نشده، اگرچه عده اي زير آوار مانده اند و احتمال تلفات زياد است.
علاوه بر تربت حيدريه و زاوه ، شهرستانهای خليل آباد ، کاشمر، برداسکن، خواف ، رشتخوار، گناباد ، مشهد و مناطقی از خراسان جنوبی از اين زلزله متاثر شدند.
صادقيان گفت: «بر اساس گزارشات اوليه برخی خانههای روستايی بين ۵۰تا ۸۰ درصد تخريب شده و شمار مصدومان در روستاها بيشتر است».
به گزارش ايرنا، رييس ستاد حوادث غير مترقبه تربت حيدريه نيز خسارت مالی وارده از زمين لرزه را «بسيار سنگين» ارزیابی کرد و میگويد آمار تلفات «سير صعودی دارد.».
درهمين زمينه، محمد اسماعيل يعقوب زاده، فرماندار زاوه نيز به ايرنا، گفته است: «زمين لرزه در شهر و ۷۰روستای زاوه خسارت بر جای گذاشت ، اما خانههای مسکونی در ۱۷ روستا بالای ۵۰درصد تخريب شده است».
ايران يکی از مناطق زلزله خيز جهان بشمار می رود و نواحی مختلف آن شاهد زلزله های شديد بوده که تلفات زيادی به همراه داشته اند.
مقاوم نبودن ساختمانها در مناطق روستايی و در شهرهای ايران يکی از عوامل اصلی تلفات انسانی به شمار می رود.
منبع: ایرنا (+,+,+) و رادیو فردا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر