نجیب امیری / دفتر کابل / رادیو کوچه
کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان میگوید به دلیل خلای قانونی، شماری از افراد متهم به جنایات جنگی برای انتخابات مجلس نمایندگان این کشور نامزد شدهاند.
نهادهای ناظر بر انتخابات افغانستان نیز میگویند ناقضان حقوق بشر و افراد متهم به جنایت در حال حاضر پر قدرت بوده و تهدیدی برای دیگر نامزدان محسوب میشوند.
در حال حاضر نگرانیهای وجود دارد که این نامزدان به مجلس راه پیدا کرده و دیگر حکومت نتواند برنامه عدالت انتقالی و به دادگاه کشاندن این متهمان را عملی کند.
بر اساس قانون انتخابات افغانستان، تا زمانیکه یک فرد از سوی دادگاه به جنایت محکوم نشده باشد، کسی نمیتواند وی را از شرکت در انتخابات محروم کند و تاکنون هیچ دادگاه علیه جنایتکاران در افغانستان برگزار نشده است.
نهادهای مدافع از حقوق بشر میگویند بهدلیل اینکه شماری از مجرمان در حال حاضر در پستهای بلند دولتی کار میکنند حکومت توان محکمه ناقضان حقوق بشر و مجرمان را ندارد.
در حال حاضر بیشتر اتهام جنایت بر مقامات حکومتی دهه ۶۰ خورشیدی و رهبران جهادی افغانستان وارد میشود.
در دهه ۶۰ حکومتهای طرفدار شوروی سابق در افغانستان بر قدرت بودند و رهبران این حکومتها به کشتار دسته جمعی مخالفان شان متهم استند.
همچنان شماری از رهبران جهادی نیز متهماند که در دهه ۷۰ با رسیدن به قدرت و آغاز جنگهای داخلی سبب مرگ هزارها انسان شدهاند. طبق آمارها تنها ۶۰ هزار نفر در شهر کابل کشته شده است.
حالا که حدود یکماه به انتخابات مجلس نمایندهگان افغانستان مانده است، نگرانیها از راه یافتن ناقضان حقوق بشر به مجلس نمایندهگان نیز شدت یافته است.
هر چند تا کنون چندین نامزد به دلیل ارتباط با گروههای مسلح غیرقانونی توسط کمیسیون مستقل انتخابات افغانستان از حق نامزدی محروم شدهاند، اما تاکنون هیچ نامزدی بهدلیل نقض حقوق بشر از لیست نامزدان حذف نشده است.
احمد فهیم حکیم معاون کمیسیون مستقل حقوق بشر نگرانیاش را از راه یافتن این نامزدان به مجلس بیان میکند.
وی میگوید برای جلوگیری از راه یافتن ناقضان حقوق بشر به مجلس نمایندهگان هیچ قانونی وجود ندارد.
کمیسیون ویژهی که مسوولیت رسیدگی به شکایتها در مورد انتخابات و نامزدان انتخابات را به عهده دارد نیز از رسیدن شکایتهای در این مورد خبر میدهد.
شاه سلطان عاکفی یک عضو کمیسیون شکایات انتخاباتی افغانستان گفت: شکایتهای در مورد نامزدی ناقضان حقوق بشر به آنان رسیده است، اما مطابق قانون آنان نمیتوانند بر اساس این شکایتها افراد را از نامزدی محروم کند.
وی افزود قانون انتخابات افغانستان شرایط نامزدی را مشخص کرده و تا زمانی که علیه یک شخص دادگاه اعلام جرم نکرده باشد آنان نمیتواند کسی را به اتهام نقض حقوق بشر از نامزدی محروم کند.
گروهی هماهنگی عدالت انتقالی نیز از دولت میخواهد تا جلو راه یافتن ناقضان حقوق بشر به مجلس نمایندهگان را بگیرد، اما به این زودیهای این اقدام زیاد عملی به نظر نمیرسد.
مسوولان یک نهاد ناظر بر انتخابات (FEFA) میگویند نامزدانی که به نقض حقوق بشر متهماند در حال حاضر نیز دارای قدرت بوده و مانع مبارزات انتخاباتی دیگر نامزدان نیز میشوند.
جان داد اسپین غر رییس بنیاد انتخابات آزاد و عادلانه افغانستان (FEFA) گفت این قدرتمندان یا خود نامزداند و یا با حمایت برخی از نامزدان، مانع مبارزات انتخاباتی دیگر نامزدان میشود که این مایه نگرانی است.
جلوگیری از راه یافتن ناقضان حقوق بشر به مجلس نمایندگان کار آسانی نیست، زیرا در حال حاضر افرادی که به نقض حقوق بشر متهماند یا عضو مجلس نمایندهگاناند و یا هم در حکومت پستهای بلندی دارند.
آنچه که بیشتر مانع جلوگیری از راهیافتن ناقضان حقوق بشر به مجلس نمایندهگان میشود قانونی دیگری است که از سوی مجلس نمایندهگان تصویب شده است.
بر اساس این قانون مجرمان چند دهه اخیر نباید مورد پیگرد قرار بگیرد. هر چند این قانون مخالفان زیادی داشت ولی از سوی مجلس نماینده گان تصویب و رییسجمهوری کرزی نیز پس چندی آن را توشیح کرد.
آقای حکیم معاون کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان گفت: «قانون مصالحه ملی، منشوری را که برای تطبیق «برنامه عمل برای عدالت، صلح و مصالحه» را که در سال ۱۳۸۳ از سوی کمیسیون حقوق بشر راهاندازی شد و باید گام هایی برای عملی ساختن آن برداشته می شد، تحتالشعاع قرار داد.»
با آن هم هر از گاهی خانواده های قربانیان جنگ در افغانستان با راهاندازی راهپیماییهای از دولت می خواهند تا با عملی کردن برنامه عدالت انتقالی دیگر به مجرمان اجازه کار در حکومت را ندهند.
برای انتخابات مجلس نمایندهگان افغانستان بیش از ۲۵۰۰ تن نامزد هستند و قرار است و این انتخابات در ۲۷ سنبله سال روان برگزار شود.
ثمر سعیدی/ رادیو کوچه
samar@koochehmail.com
«بلایند ویلی مکتل» (Blind Willie McTell) هنرمند موسیقی بلوز و کانتری، در سال ۱۸۹۸ در جورجیای آمریکا بهدنیا آمده است. او در دوران کودکی نابینا شد و با این حال از هوش و استعداد خوبی برخوردار بود. چرا که با یاری گرفتن از خط بریل به خواندن کتابهای مختلف میپرداخت و به موسیقی نیز علاقه نشان میداد.
از سالهای کودکی و نوجوانی و آغاز دورهی حرفهای موسیقی ویلی، اطلاعات کمی موجود است با اینحال او زمانی که به سنین جوانی رسید از مهارت بسیار خوبی در نواختن گیتار برخوردار بود و با شعرهایی که خودش میسرود به یک خوانندهی بلوز تبدیل شده بود.
ساز ویلی یک گیتار ۱۲ سیم بود. او نخستین بار در سال ۱۹۲۷ به ضبط آثار خود پرداخت و سبک موسیقیاش تلفیقی از بلوز اوایل قرن بیستم، و کانتری بود. در موسیقی ویلی هم اصالت بلوز کلاسیک به چشم میخورد و هم موسیقی محلی کوهپایهنشینهای ایالت آتلانتا. او یک شیوهی منحصر بهفرد داشت و در هر بار ضبط صفحه از اسمی جدید استفاده میکرد. همچنین بهندرت پیش میآمد که اجرای مجدد یک آهنگ ویلی مکتل با نسخهی قبلی آن منطبق باشد و این بهخاطر دخالت دادن بداههنوازی و در اثر هوش و خلاقیت این هنرمند نابینا بود.
بلایند ویلی مکتل طی سالهای ۱۹۲۷ تا ۱۹۵۶ در حدود ۱۴۹ آهنگ را ضبط کرد که بسیاری از آنها موفقیت تجاری داشتند و برخی نیز چندان موثر واقع نشدند. او همکاریهایی را با برخی از هنرمندان دیگر داشت و تاثیر زیادی روی افرادی مانند «باب دیلن»، «کورت کوبین» و «جک وایت» گذاشت. مکتل در ۱۹ اگوست ۱۹۵۹ درگذشت.
در این برنامهی ملودی کوچه از زندگی و آثار ویلی نابینا بشنوید و نمونهای از آهنگهای وی را گوش کنید.
سارا / واحد ترجمه / رادیو کوچه
بازی کردن با مجموعه بازیهای خانهسازی، روی زمین اتاق نشیمن در دوران کودکی میتواند به شما در بردن جایزهی نوبل کمک کند – این واقعیت دارد.
چهارم اکتبر سال ۲۰۰۹ در آلمان – مونیخ، بیشتر از ۶۰۰ هزار قطعهی لگو به هم متصل شدند تا یک برج به ارتفاع ۲۹ متر و ۹۷ سانتیمتر بسازند. این ارتفاع اوج خلاقیت ساختمانسازی با اسباببازی است. همچنین به شناخته شدن انسانهای خلاق و باهوش کمک میکند.
برای مثال «مارتین پرل» که پروفسور بازنشستهی «اسالایسی» لابراتوار ملی فیزیک در آمریکا – کالیفرنیا است و به خاطر نقشی که در کشف ذرات درون اتم (ذرات بنیادی) داشت، جایزهی نوبل فیزیک در سال ۱۹۹۵ به او تعلق گرفت. او در دوران کودکی با قطعههای خانهسازی (شبیه لگو) با نام «ارکتور» که به پسرخالهاش تعلق داشت، بازی میکرده است و همین باعث علاقهمندی او به تحقیق در مورد ساختمان ذرات در بزرگسالی شد.
این قطعههای خانهسازی که در بیرون از آمریکا با نام «مکانو» معروف است، دارای صفحههای سوراخدار فلزی به همراه پیچ و مهرههایی در اندازههای کوچک است. این بازی اولین بار در انگلیس – لیورپول در سال ۱۹۰۱ توسط «فرانک هورنبی» ساخته شد. وقتی بزرگسالان مشغول به بازی با این قطعهها میشوند چیزهایی بیشتر از چند برج ساده میسازند. یک دههی قبل اولین کامپیوترهای الکترونیکی، یک ماشین حساب آنالوگ اختصاصی که به نام تحلیل کنندهی تفاضلی شناخته شده است، با استفاده از «ارکتور» ساخته شد. همچنین به مهندس و مخترع «سر بارنس والیس» کمک کرد تا برای حمله به سدهای هیدروالکترونیک آلمانی در درهی «روهر» در جنگ جهانی دوم، بمبهایی را طراحی کند.
در مسایل پزشکی یکی از اولین انواع پمپهای مکانیکی برای یک قلب مصنوعی را جراح قلب «بیل سول» در سال ۱۹۵۰ با استفاده از مجموعهی خانهسازی «ارکتور» ساخت.
ساختمانسازی
پنجاه سال پیش، بازیهای سنتی برای پسران، شامل مجموعههای ماشین، قطار و مجموعههای خانهسازی و لگو بود که قطعههای به هم متصل شدهی آنها روی میز غذا خوری و یا روی زمین اتاق نشیمن در سرتاسر دنیا وجود داشت. همهی دنیا مشغول بازی با مجموعههای خانهسازی و مجموعههای ماشین بازی «مکانو» بود.
در سالهای پس از جنگ جهانی دوم یعنی سالهای امید و نوسازی، تعداد زیادی از این بازیهای خانهسازی مورد استفاده قرار گرفتند. کمپانیها در همهی قارهها مجموعههای خانهسازی را به فروش میرسانند. بچهها می توانند شبیه مدلها را بسازند سپس قطعهها را از هم جدا کنند و دوباره با همون قطعهها چیزهای کاملن متفاوتی بسازند. در کنار بازی «مکانو» بازی دیگری به اسم «بایکو» (شامل میلههای فلزی و آجر) در انگلیس – لیورپول در سال ۱۹۳۴ ساخته شد. مجموعه قطعههای چوبی «لینکلن لاگز» در سال ۱۹۱۶ زاییدهی ابتکار «جان لیولد رایت» پسر آرشیتکت معروف «فرانک لیولد رایت» بود. همینطور بازی «مینیبریکس»که شامل لاستیکهای معطر بود در سال ۱۹۳۵ در کمپانی لاستیک سازی «آرنولد لوی» در انگلیس – همشایر – پترزفیلد ساخته شد.
برخی از کمپانیهای سازندهی اسباببازی موفق بودند و برخی هم به خاطر نقصهایی که در بازیهایشان بوده ناموفق بودند. «جکی بریتون» رییس خدمات فنی موزهی «آلبرت» و «ویکتوریا» در انگلیس – لندن میگوید: «در بازی «بایکو» طول میلهها نشان دهندهی ارتفاع ساختمان است بنابراین در ابتدای بازی با استفاده از طول میلهها میتوانید تصمیم بگیرید که ارتفاع ساختمانی که میسازید چقدر باشد. همینطور سایز خانهی چوبی که به عنوان مدل دارید با استفاده از بلندترین چوبی که در مجموعه دارید ساخته میشود.» «جکی بریتون» دارندهی یکی از بزرگترین مجموعههای شخصی بازیهای خانهسازی در جهان است و میگوید: «البته برخی از آنها بازیهای جالبی نیستند.»
برخی از سازندههای بازیهای خانهسازی که نتوانستند رویاهایشان را با مخارج آرشیتکتها و مهندسان هماهنگ کنند به جایی نرسیدند. «جکی بریتون» میگوید: «رقابت در بین سازندههای مجموعههای بازیسازی، طراحی سیستمی است که قطعههایش خیلی متفاوت نباشند تا هزینهی ساخت پایین بیاید.» البته در عین حال باید تنوع قطعهها کافی باشد تا بتوان تا جایی که امکان دارد چیزهای متفاوتی با آنها ساخت.
نتیجهی یک چنین سیستمی ساخت بازی «لگو» است. این قطعههای پلاستیکی با رنگهای روشن اولین بار در سال ۱۹۴۹ در دانمارک توسط «اوله کرک کریسشنسن» ساخته شد. او برای ۱۵ سال اسباببازیهای چوبی میساخت تا وقتی که متوجه پتانسیل پلاستیک شد و اولین ماشین قالبگیری تزریقی دانمارکی را خرید. او قطعههای پلاستیکیاش زمانی ساخت که مدتی از ساخته شدن قطعههای پلاستیکی مشابه توسط «هری پیج» از «کیدی کرافت» در بریتانیا میگذشت. «لگو» صدها رقیب خود را شکست داده است. «بایکو»، «مکانو / ارکتور»، «مینی بریکس»، «بلاک سیتی»، «بتا بیلدا»، «بریک پلیر»، «کیدی کرافت» و «لینکلن لاگز» نمونههای شناخته شده هستند که بچهها میشناختند و دوست داشتند. برخی از این بازیها امروزه در سایتهای بازی وجود دارند.
ساختن فونداسیون
مسلمن سازندههای اسباببازی به تولید یک سیستم جدید ادامه میدهند. «مارتین پرل» خیلی با شور و شوق در مورد قطعههای خانهسازیاش «بیگ نات» صحبت میکند که باعث شکوفایی علمی او شده است.
«مارتین پرل» میگوید: «بازی «بیگ نات» که شامل صفحهها و تیرهای چوبی بود از یک نوع چوب چند لایه و محکم به ضخامت یک چهارم اینچ ساخته میشدند.» بچههای سه یا چهار ساله با آن بازی میکردند. ولی به دلیل هزینهی بالای تولید دیگر ساخته نشدند.
بقیهی متخصصان هم به اهمیت چیزهای جزیی دوران کودکی پی بردند. «روری مککوی» آرشیتکتی که جایزه «گرث هاسکینز» گلسگوی اسکاتلند را دریافت کرده است میگوید: «من بازی با مجموعههای خانهسازی را خیلی دوست داشتم.»او هنوز هم به خاطر میآورد که چگونه هیجانزده میشد وقتی که میتوانست با قطعههای لگو ساختمان بسازد. او میخندد و میگوید: «من نمیتوانستم برای ساختن یک ساختمان دیگر صبر کنم و دوست داشتم هر چه زودتر ساختمانهای دیگری بسازم.»
اهمیت فرهنگی این اسباب بازیها الان توسط موزههای بزرگ شناخته شده است. مرکز معماری کانادا چندین نمایشگاه برگزار کرده که کاتالوگهای جذاب آن را میتوان در اینترنت دید. همچنین موزهی علم و صنعت شیکاگوی آمریکا، شهر تاریخی ساخته شده از «لگو» را به نمایش گذاشت که توسط هنرمند معمار «آدام رید تاکر» ساخته شده بود.
مردان و زنان دوستدار بازیهای خانهسازی
بزرگسالانی وجود دارند که هنوز برای ساختن ساختمانهای عجیب و غریب با مجموعههای خانهسازی هیجانزده هستند. گاهی تا حدی پیش میروند که میفهمند مدل قطعههای جدید شبیه به چه نمونههای قدیمی و منسوخی ساخته شدهاند. بازی «بایکومن» که چیزی شبیه بازی «بایکو» است باعث شد که «پیت برادلی» مدلهای مختلف را امتحان کند تا اینکه بتواند نمونهی «بایکو» را مدلسازی کند و آسمانخراشی هم قد خودش بسازد.
«رابر مینی بریکس» هم طرفدارن بزرگسال خود را دارد. همچنین برنامههای نرمافزاری برای ساختن خانههای پلاستیکی که واقعی به نظر میرسند نیز وجود دارد که به طرز عجیبی شبیه نمونههای فروخته شده در ۶۰ سال پیش هستند.
بازیهای خانهسازی پس از جنگ هرگز از بین نرفتند آنها فقط فرسوده شدند. «جکی بریتون» اعتراف میکند که خیلی هیجانزده میشود وفتی که یک مجموعه خانهسازی به دستش میرسد که تا حالا ندیده است. با اینکه او صدها نوع از بازیهای خانهسازی را دارد. او میگوید: «اولین کاری که میکنم این است که با آن شروع به ساختن ساختمان میکنم.»
فکر خلاق
خانوادهها به طور طبیعی میخواهند که فرزندانشان از نظر فکری رشد کنند و شکوفا شوند، سازندههای اسباببازی هم روی این موضوع خیلی کار میکنند. «امی اوگاتا» پروفسور مرکز آموزشی «بارد» که شامل هنرهای تزیینی و تاریخچه طراحی در آمریکا – نیویورک است و یک مقاله در مورد تاریخچهی بازیهای آموزشی نوشته است، میگوید: «از اواسط قرن بیستم تا به امروز در آمریکا تبلیغات زیادی در مورد اسباببازیها وجود داشته است که وعده میدهند که باعث باهوشتر و خلاقتر شدن بچهها میشوند. اما آیا واقعن این بازیها فایدهای دارند؟ هیچکس نمیداند. چرا که بچهها در سنها و دورههای مختلف رشد میکنند و تحت تاثیر خیلی چیزها قرار میگیرند. بنابراین نمیتوان گفت که بازیهای خانهسازی بیشتر از بقیهی بازیها برای بچهها مفید هستند.
چیزی که واضح است این است که بازیهای خانهسازی به طور قطع باعث رشد خلاقیت بچهها میشود و خلاقیت، یک مورد کلیدی در بسیاری از حرفهها است.
برندگان جوایز نوبل که با این نوع اسباببازیها بازی میکردند شامل: « سر مارتین ایوانز (جایزهی نوبل پزشکی – ژنتیک در سال ۲۰۰۷)»، «هورست استورمر (جایزهی نوبل فیزیک کوانتوم در سال ۱۹۹۸)» و «سر هری کروتو (جایزهی نوبل شیمی در سال ۱۹۹۶)». «استفان چو» وزیر امور خارجه آمریکا برای انرژی، یک برندهی دیگر جایزهی نوبل است که با مجموعهی «ارکتور» بازی میکرده است. فقط یکی از برندگان جایزهی نوبل یعنی «ولفگنگ کترل» که جایزهی نوبل فیزیک در سال ۱۹۹۵ به او تعلق گرفت، اعتراف کرد که در بچهگی با «لگو» بازی میکرده است.
برگرفته از مجلهی دیسکاوری
نوشتهی: مکس گلسکین
خبر / رادیو کوچه
لاله حسنپور، فعال حقوق بشر، روز چهارشنبه مورخ بیست و هفتم مرداد ماه، جهت ارایه آخرین دفاعیات به شعبهی ۳ بازپرسی دادگاه انقلاب تهران، مستقر در زندان اوین احضار شده است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، در این دادگاه که بدون حضور وکیل ایشان برگزار شد سه اتهام جدید مبنی بر توهین به رهبری، توهین به مقدسات و توهین به رییس جمهوری مطرح و تفهیم شد.
گفته میشود یکی از وکلای مدافع وی اعلام کرده که به وکلا اجازه ورود به دادسرای مستقر در اوین نمیدهند به همین دلیل نتوانسته به همراه موکلش در دادگاه حضور به عمل رساند.
وی افزوده، در تماسی که با خانم لاله حسنپور داشته گویا اتهامات جدیدی به ایشان تفهیم شده است، اتهاماتی چون توهین به مقدسات اسلام از طریق انتشار «اسلام چه به ایران» نوشتهای از صادق هدایت در وبلاگ شخصی، توهین به رهبری از طریق انتشار یک دلنوشته در وبلاگ شخصی، توهین به احمدینژاد از طریق انتشار یک دلنوشته در وبلاگ شخصی، به ایشان تفهم شده است.
وی همچنین پیشتر اتهاماتی چون اقدام علیه امنیت ملی از طریق امضا کمپین نوجونان محکوم به اعدام، عضویت در مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران و شرکت در اغتشاشات عنوان شده بود.
گفتنی است لاله حسنپور، فعال حقوق بشر روز سهشنبه بیست و پنجم اسفندماه در منزل پدریاش در تهران توسط اطلاعات سپاه پاسداران بازداشت و به بند ۲ الف زندان اوین منتقل شده است.
وی دوازدهم خردادماه با قرار وثیقهی دویست میلیون تومانی از زندان اوین به صورت موقت آزاد شده بود.
علی خردپیر / پاریس / رادیو کوچه
کافه کوچه فرصتی است برای گفتن از شما، مجالی است برای دیدارهایی خاطرهساز.
فرخ نگهدار، تحلیلگر و زندانی سیاسی پیش از انقلاب در دومین روز همنشینی با شما از اهمیت در نظر داشتن شکافهای موجود در حاکمیت میگوید. شنیدیم که نگهدار بر این باور است در انتخابات ریاست جمهوری بعدی نیز مردم به پای صندوقهای رای خواهند رفت و انتخابات، باری دیگر فصل رونق جنبش سبز خواهد شد. امروز در بخش پایانی این گفتوگو، وی اشارهای هم به رسانههای موسوم به سبز دارد. وی میگوید گروه، حزب و سازمان سیاسی کارش به لحاظ ماهیتی با رسانه متفاوت است و رسانه سیاسی را یادآور ایسکرای لنین بر میشمارد.
…
امروز جنبش سبز را چگونه میتوان تعریف کرد؟
دو تعریف تلاش میشود که از جنبش سبز ارایه شود. یکی تعریفی است که این جنبش را بر اساس مطالبات معوق مردم ایران از انقلاب مشروطه تا امروز میداند که سعی دارد تلفیقی از مطالبات و تلاش ها را که در این تاریخ یکصد ساله صورت گرفته را با دستاوردهای بینالمللی در نظامهای سیاسی جهان و در نگاه غالب بر اندیشه سیاسی جامعه بینالمللی و در چهارچوب منشور جهانی حقوق بشر و ضمائم آن، تعریفی از جنبش سبز ارایه دهد. این تعریف از جنبش سبز میخواهد مطالبات خود را در قالب طرح کند و هیچ نوع تنگنای قانونی یا گنجایش در درون نظام سیاسی کشور برایش در نظر نگرید. در واقع فارغ از اینکه نظام سیاسی حاکم بر ایران چه نوع نظامی است برای خود تعریفی به استناد مطالبات تاریخی و اسناد بینالمللی ارایه میدهد. تعریف دیگر، بیشتر از سوی کسانی مطرح میشود که از درون نظام برآمدهاند و پرچمدار جنبش هستند.
کار احزاب، در جامعه مدرن کار انتخاباتی است
آنان میگویند که ما میخواهیم نظام جمهوری اسلامی را به راه راست، درست، آنچه خود میفهمیم و آنچه که آرزوهای مردم در انقلاب بود هدایت کنیم. یعنی موضوع تسخیر ارزشهای انقلاب، تسخیر نظام سیاسی حاکم بر کشور یا به عبارتی دیگر معناکردن اهداف انقلاب اسلامی و معنا کردن قانون اساسی آنگونه که طبع ما میطلبد. پس میخواهند برای چنین تغییری هدفگذاری کنند. در این نگاه دوم البته آن ایدهآلهای تاریخی و نگاه غالب بینالمللی که نگاهی حقوق بشری است بر نگاه سیاسی، تصمیم و هدفگذاری سایه انداخته و خود را به ظهور میرساند اما مبنا را تسخیر و معنا کردن همین نظام موجود یا چیزی که من بیشتر دوست دارم بگویم به حداکثر رسانی ظرفیتهای دموکراتیک و جمهوری خواهانه در چهارچوب همین نظام سیاسی موجود قرار داده است. این تعریف از خود میپرسد که تاکجا میتوانیم که ایدهآلهای تاریخی و نگاه حقوق بشری را به درون این سیستم سیاسی تزریق کنیم و پیش ببریم و تا کجا جمهوری اسلامی امکان انبساط به سمت جمهوریت و مردم سالاری دارد. این عده هدف خودشان را تقویت عناصر جمهوریت و مردم سالاری قرار دادهاند. این نگاهی است که آقایان کروبی و موسوی دارند. به همین دلیل است که میگویند ما می توانیم تعبیری از قانون اساسی جمهوری اسلامی ارایه دهیم که با مقتضیات زمانه، ارزشهای حقوق بشری و اصول جمهوریت و مردمسالاری ناسازگار نباشد. این نگاهی اصلاحطلبانه و انبساط گرایانه به جمهوری اسلامی است. این نگاه از ابتدای شکلگیری جنبش سبز تا کنون وجود داشته و من فکر می کنم در آینده نیز باز وجود خواهد داشت.
کدامیک از این دو نگاه پشتوانه اکثریت در جامعه را خواهد داشت؟ تکلیف مردم در این میان چیست؟
این پرسشی ضروری و جالب است. من در پاسخ به پرسش، نگاه شما را به تلاشهایی که در این یکصد و چهار – پنج سال گذشته در جامعه ایران گسترش یافته است. به جز یک تحول، بقیه تحولهای سیاسی بلا استثنا از بدو مشروطیت تا امروز، تحولاتی ناشی از تغییرات درون سیستم بودهاند. یعنی قدرت کافی برای اینکه تحولی سیاسی روی دهد در درون خود سیستم متمرکز و انباشت شده است و شکافها و گسلهایی در درون سیستم شکل گرفته و منجر به تغییر شده است. مبارزات مدنی که خارج از حکومت بهصورت اعمال فشار بر حاکمیت در ایران نظیر جنبش زنان، قومیتها و جنبشهای کارگری و دانشجویی پدیدار شده است تا وقتیکه بر روی گسلهای درون سیستم سوار نشده و آنها را برای فشار به سیستم در راستای تغییر، اهرم نکرده باشند موفق نشده و نمیشوند. اکثریت مردم تا زمانی که نتوانند قدرتها و نهادها و مولفههای درون نظام را برای پیشبرد خواستهای خودشان، اهرم فشار سازند با توجه به تلقی که از طرز تفکر فعالان اجتماعی و سیاسی و فرهنگی در طول یکصد سال اخیر دارم امید به اینکه منشی تغییر باشیم وجود ندارد. تفاوت آقایان موسوی و کروبی با بقیه فعالانی که در تاریخ سی ساله اخیر خواستهای مشابهای را طرح میکردند در این است که این آقایان دسترسی به نظام و قدرت دارند و تناسب قوا را میتوانند تغییر دهند. بقیه افراد و سازمانها و احزابی که در این سی سال خواستهای مشابهای را عنوان میکردند، تا امروز نتوانستهاند که امیدی را در مردم برای تغییر ایجاد کنند و بنا بر آن سابقه تاریخی هم که اشاره کردم، احتمال آن کم است مگر که به سوی انقلاب بهمن حرکت کنیم که باز هم من بعید میدانم.
یکی از راهکارهای اساسی در رابطه با تداوم جنبش سبز از سوی آقایان موسوی و کروبی بحث «رسانه» مطرح شده است. با توجه به انسدادی که در درون کشور در رابطه با امر اطلاعرسانی وجود دارد و نیز انحصار رسانهای موجود توسط حاکمیت، چقدر این راهکار عملی است؟ از سوی دیگر شاهد هستیم که نام یکی دو رسانه نیز در خارج از ایران مطرح شده است. چقدر این رسانهها میتوانند یاری رسان و بازتاب دهنده جنبش داخل کشور باشند و نه صدای گروه یا گروههایی که خود را نماینده جنبش سبز میدانند؟
اولن باید تکلیف یک موضوع را روشن سازم. من مدتهاست که این فکر را ترک گفتهام که باید گروهها و احزاب سیاسی خودشان برای خودشان رسانه ایجاد کنند. این فکری اشتباه است و فکری است که در اوایل قرن ۲۰ لنین مطرح کرد و گفت که باید «ایسکرا» داشته باشیم و نشریه حزبی داشته باشیم و باید اینگونه آگاهی را به میان مردم ببریم و اطلاعرسانی کنیم. احزاب سیاسی به این سمت سوق داده شدند. در کشور ما هم بسیاری از احزاب برای خود ارگان ایجاد کردند تا جای روزنامه و رادیو را بگیرند. این فکر اگر بخواهد باز احیا شود به نظرم اشتباه است و نباید صورت گیرد و در نهایت فاصلهای با توتالیتریسمی که همه با آن مخالفیم نخواهد داشت. رسانه باید مستقل از احزاب سیاسی باشد و کار خود را انجام دهد.
تفاوت آقایان موسوی و کروبی با بقیه فعالانی که در تاریخ سی ساله اخیر خواستهای مشابهای را طرح میکردند در این است که این آقایان دسترسی به نظام و قدرت دارند و تناسب قوا را میتوانند تغییر دهند
کار احزاب، در جامعه مدرن کار انتخاباتی است. به نظرم اگر انتخابات را از حزب بگیریم موضوع دیگری برایش باقی نمیماند که به آن بپردازد اما ماهیت کار رسانه جدای از این است. نکته دوم اینکه، رسانه مستقل از حکومت همواره یکی از قویترین نشانههای رشد جامعه مدنی است. سوال این است که رشد جامعه مدنی در ایران به آن مرحله رسیده است که تولید رسانه کند یا نه؟. من گامهایی که اخیرن از جانب این دو گرایش برداشته شده را با تلاشهای سابق در این زمینه که از سوی نهادهای خصوصی در ایران صورت گرفته مقایسه میکنم. در مقطع کنونی برایشان آرزوی موفقیت میکنم و فکر میکنم میتواند نقطه آغازی جدی باشد. اما باز از خود سوال میکنم که آیا میزان حمایتی که جامعه ایرانی میتواند از این رسانهها داشته باشد به اندازهای است که در رقابت با رسانههای دولتی بتواند روی آب خود را نگاه دارد و وقت را از فعالان و علاقمندان و بینندگان به غنیمت ببرد؟. امروز رقابت جدی بر سر گرفتن وقت بیننده – که البته محدود است – در میان رسانههای دولتی و غیردولتی در جهان وجود دارد. آیا رسانههای جدید میتوانند چنین رقابتی کنند؟. اگر بتوانند چنین رقابتی داشته باشند، من خیلی خوشبینانهتر از پاسخ پرسشهای قبلی درباره جامعه ایران سخن خواهم گفت که مثلن با یک ضرب بتواند تکلیف اقتدارگرایی را روشن سازد.
Ardavan Taheri / Radio Koocheh
a.taheri@koochehmail.com
Translated from Persian by Avideh Motmaen-Far
avideh@avideh.net
"Sakineh Ashtiani Mohammadi", the familiar case in today’s world media, like all other cases raised as example of human rights violations by the Islamic Republic of Iran, has become one of the hottest mediatic and international issues related to Iran and the Islamic Republic. She has been charged with adultery and murder of her husband and spent time in Tabriz prison since 2005. According to the laws of the Islamic Republic of Iran she has been sentenced to death by stoning. Journalists and human rights activists focus on these kind of files, despite the positive results concerning goals to combat human rights violations in Iran – including relief of victims of human rights violations from inhuman penalties such as stoning – has, as well caused some obstructions to the "Angel of Justice". Among them we can talk about a penalty change or release of a convicted person – perhaps guilty- , while hundreds of students, social and political activists under severe mental pressure and torture in prisons are forgotten and lose their only hope – the international attention.
Ahmad Batebi: Convincing Mrs Ashtiani to come in front of their cameras is very interesting for the Islamic Republic and its political benefits are more important for them than the benefits of the legitimacy of what she did
Penalties such as stoning and execution, because of their very tough character, have always been followed in Iran and abroad by the objections of many Iranian citizens and political activists, but the fact of being opposed to capital punishment, either by hanging, Ghasas (Retribution) or stoning should not harm the principle of justice. What pushed me to hold this virtual roundtable with several journalists and human rights activists in "Koocheh Mahtabi" was the fact that in many cases, human rights activists insistence against process of such punishments, and the implementation of such sentences – whether from the mourning families part or from the judicial authorities of the Islamic Republic of Iran -who consider that the demands of social and political activists to stop or to withdraw these sentences as a scuttle- has accelerated the process that led to the death of convicted persons. "Delara Darabi"s case and many other cases are the examples where the essence of justice – because of the lack of exact knowledge of the details of the case – in the shadow of human rights activities was forgotten.
"Roozbeh Mir Ebrahimi", an Iranian journalist living in New York believes that in such cases, two aspects must be considered:
"Many of these protests, and highlighting these "CASES" are because there is a conflict with the essence of these punishments. For example about the stoning, whether the stoning is bad, fighting stoning and preventing stoning, are debates that many people consider because there is a more general discussion: Opposition to stoning!"
Sara Omatali: "In Iran, basically there is no possibility of large scale activities.."
"Roozbeh Mir Ebrahimi", editor in chef of weekly "Iran Dar Jahan" explains the second aspect of cases such as "Sakineh Mohammadi Ashtiani"'s:
"The second argument that is raised and can do damage to this story, is that in many of these files, however different people have their opinion about it, there is not much details about them so there is no awareness, but in cases like this known in an international level, primary, lawyers who are informed about the details of the case, start raising awareness. For example, Mrs."Sakineh"s case has started by her attorney; he has well known about her case. And because the duty of a lawyer is to save his client, and they can use a variety of tools to do so; One of the tools that he used, was to raise this issue to a global level which can attract international attention, and beside this, however, other groups have entered this campaign, a large part of them – I think – are against stoning and details of the case to them is a corollary problem."
"Roozbeh Mir Ebrahimi", referring to the possibility of harm in these cases, and to the televised program “twenty and thirty” about the repetitive project of confessions says:
"However, all these cases which are specifically discussed, despite the fact that is positive, I mean for the goals of the opposition to the execution or stoning, is positive, while a series of damages can also be done; for example very often, opinions and judgments about some of these charges - general discussion aside – are considered unfair or not based on adequate information."
"Sara Omatali", an Iranian journalist living in Washington, is another participant in our virtual roundtable in Radio Koocheh and expresses her views:
"Anyhow, it is clear that it is not normal if in any important matter whether journalists or social activists intervene without knowledge about the situation, the process will have reverse effects and will cause more harm than positive effect. But this is another fact, now if some say that stoning should be stopped it does not mean that if Ms. "Mohammadi" has committed any illegal act, comes out of prison and continues living like all people in the community who have not committed any crime."
"Sara Omatali" in response to me who believe in macro-activities rather than focusing on specific cases in the field of human rights, explains:
"In Iran, basically there is no possibility of large scale activities and people or journalists or the media who are active, or any journalist who is protesting somewhere in the world and starts a campaign and collect signatures, everything is individual and is not channelized and we can not expect a convergent activity."
Rouzbeh Mir Ebrahimi:"Many of these protests, and highlighting these "CASES" are because there is a conflict with the essence of these punishments."
"Roozbeh Sedaghat", an Iranian journalist living in Bangalore who finds that the program "Twenty-thirty" of Iranian television is about the Islamic Republic’s hard time to swallow "Mohammad Mostafai"’s immigration to Norway, and says:
"In the case of this woman there are a series of truths and facts that make some friends and comprehensive international community to be active for her. If you want to study this woman’s case, you will see that there are few legitimacies. In this particular case with evidence we can say that this unreasonable Islamic Republic’s insistence considering lack of evidence and lack of any private complaint – there is nothing else than the fact that they want to make people accept that if they want to condemn someone to be stoned to death, it will be so!"
"Ahmad Batebi" Iranian Journalist and human rights activists who lives in Washington is among those who considers that single case and extensional activities of human rights activists in cases such as stoning are effective and continues:
"I believe that even if it is blatant, it will give good results, not in the human rights cases or stoning. The Iranian society is in a situation, where every single person whether ordinary citizens, political activists, human rights activists, or social activists should clearly specify their positions once and forever, about many issues even cultural. Human rights is also one of them. I mean if all Iranians, individuals or social activists clearly express their ideas about different issues, in the future we will proceed more easily in terms of growth and social development. Stoning is one of those issues about which many people have not specified their positions. Or even if they have announced their positions about stoning it has not been pragmatic enough to be effective. Therefore, focus on cases as this is important because it makes people whose presence and words affect human rights in Iran, do take a clear position, so I guess that it should be blatant to be effective."
Rouzbeh Sedaghat: In this particular case with evidence we can say that this unreasonable Islamic Republic’s insistence considering lack of evidence and lack of any private complaint – there is nothing else than the fact that they want to make people accept that if they want to condemn someone to be stoned to death, it will be so
"Ahmad Batebi", referring to the political behaviour of the Islamic Republic in this case, explains his position as such:
"But in the stoning and Mrs. "Mohammad" Ashtiani’s case which has been brought up in Iran, unfortunately, specially after the revolution and after the elections last year, everything has become political and the Islamic Republic takes advantage of anything, any place and any non-political phenomenon – even the issue of human rights which is about human lives, to achieve its political goals. Of course we have seen and there are documents and evidences about the doing of Islamic Republic all these years that they have used stoning to which the international community is sensitive as a distraint to achieve their goals."
"Ahmad Batebi" considers the program "twenty-thirty" as an example of functioning of the Islamic Republic considering the political issues:
”Convincing Mrs Ashtiani to come in front of their cameras is very interesting for the Islamic Republic and its political benefits are more important for them than the benefits of the legitimacy of what she did. Human rights activists here are in front of a hard choice and like when one person sees two persons drowning in the sea. One has to choose which one to save; so hard and so sensitive! Either human rights activists should accept that every person they put their hands on – not necessarily Ms. "Mohammadi", not necessarily stoning – but any ”case” raised in the international level- the first thing IR does is political exploitation! Or human rights activists must accept that this is the price to pay to pursue human rights issue; now one victim, two victims, 10 victims, it does not matter how many, or sit aside and give up! For Ms. "Mohammadi" is the same case. For her, as you said, it might happen, but it will be an example for future struggles and experiences. This is the way I look at this matter, not in an ethical or social way."
In this virtual roundtable, "Mohammed Mostafai", Ms. "Sakineh Mohammadi Ashtiani"`s attorney was not present, because despite previous coordination, Mr. "Mostafavi" was not available.
خبر / رادیو کوچه
روز گذشته پنجشنبه مادر شیوا نظر آهاری، یکی از فعالان حقوق بشر که در ایران زندانی است، از متهم شدن دخترش به «محاربه» خبر داد.
به گزارش مجموعه فعالان حقوق بشر به گفته خانم کریمان مادر نظر آهاری، سال گذشته هم در تفهیم اتهام به وی، چنین اتهامی مطرح شده بود اما «دخترش و وکلایش، چون فکر میکردند دلیلی ندارد این موضوع را جدی نگرفتند و از کنار این مسئله گذشتهاند.»
گفته میشود او با ابراز نگرانی شدید از این اتهام به نقل از آقای شریف گفت که حتا یک برگ سند یا مدرکی دال بر این اتهام در پرونده دخترش وجود ندارد.
لازم به یادآوری است شیوا نظر آهاری، دانشجوی ستارهدار، فعال حقوق بشر و از موسسان کمیته گزارشگران حقوق بشر در ایران است و سال گذشته، یک روز پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری در ایران بازداشت شد.
او پس از نزدیک به صد روز بازداشت با قرار وثیقه آزاد شد، اما اواخر آذر ماه سال گذشته، زمانی که قصد شرکت در مراسم درگذشت آیتاله منتظری را داشت، بار دیگر بازداشت شد و پس از ماهها بازداشت در سلول انفرادی، به بند زنان زندان اوین منتقل شده است.
آنچه در این بخش میآید انتخابی از رادیو کوچه در بین رسانهها است.
منبع : خبرگزاری مهر
قم – پایگاه اطلاعرسانی مسجد مقدس جمکران از ارایه سندی مهم در مورد چاه عریضه این مسجد در هفدهم رمضان خبر داد.
به گزارش خبرگزاری مهر، مدیر روابط عمومی مسجد جمکران اعلام کرد: متولیان مسجد مقدس جمکران در راستای روشنگری افکار عمومی درباره چاه این مسجد، در روز ۱۷ رمضان، سالروز تاسیس مسجد مقدس جمکران، به امر حضرت ولی عصر(عج) (۶ شهریور )، سند مهمی را در این رابطه از طریقه وب سایت رسمی مسجد مقدس جمکران منتشر میکنند.
ابراهیم صدوقی در این خصوص گفت: مسجد مقدس جمکران از دیرباز مورد توجه و عنایت بزرگان دین بوده است و با مشیت و لطف الهی همواره بر مشتاقان این مسجد عظیمالقدر اضافه خواهدشد.
وی افزود: با گذشت سالها پس از ساخت این مسجد و عنایات ویژه حضرت ولی عصر(عج) به این مکان شریف هر ساله این مسجد، میزبان خیل منتظران و مشتاقان فرهنگ متعالی انتظار و مهدویت واقع میشود.
مدیر روابط عمومی مسجد مقدس جمکران اظهار داشت: چاه عریضه یکی از بخشهایی است -که در مسجد مقدس جمکران همچون بعضی دیگر از مساجد کهن ایران- از دیرباز وجود داشته است، ویژگی و اهمیت خاصی ندارد و ارتباط دادن آن با جایگاه و قداست اصل مسجد مقدس جمکران مردود است.
وی گفت: در طول سال، بخشی از زایران مسجد مقدس جمکران با توجه با آداب عریضه نویسی، به امام عصر خود متوسل شده و خواستههای خود را به درگاه خدواند متعال عرضه میدارند که بهترین موید مفهوم و معنی آن، توجه به ترجمه متن عریضه است.
صدوقی با اعلام این مطلب که ذات عریضهنویسی در شرح سیره و منش علمای بزرگ شیعه و کتب ادعیه معتبر همچون مفاتیحالجنان به آن اشاره شده است گفت: متاسفانه بهدلیل عدم شناخت صحیح برخی افراد ناآگاه و بعضا مغرض با فرهنگ توسل و یا دشمنان فرهنگ ارزشمند و قدرتمند انتظار، این چاه و عریضه نویسی مردم مورد حملات رسانهای بسیاری شده است.
وی خاطرنشان کرد: عمق حملات ناآگانه در مورد این چاه به حدی رسیده است که برخی از فعالان سیاسی در رسانههای بیگانه و معاند با نظام مقدس جمهوری اسلامی با نگاهی نامتناسب به این موضوع سعی در ایجاد هجمه و به خیال خود تخریب همه جانبه مفاهیم اسلامی میباشند.
ریحانه / پاریس / رادیو کوچه
کاهش درآمدهای نفتی ، نبود مشتری و کاهش تولید
این روزها بیش از گذشته ذهن مدیران نفتی به دنبال راههایی برای جذب مشتری و فروش نفت است .کاهش فروش نفت ایران به دنبال افزایش تحریمها و نبود مشتری برای نفت ایران مشکلاتی را برای اقتصاد نفتی این کشور ایجاد کرده است.
مشکلی که علیرغم تکذیبهایی که در گذشته از سوی مسوولان صورت گرفته بود اینک اشکارا توسط خود آنها اعلام میشود.
به طوریکه چندی پیش حسین نقرهکار شیرازی، معاون امور بینالملل وزارت نفت نیز این نکته را تایید کرده و به روزنامه خبر گفته بود که حتا در برخی سفرهای بینالمللی به مقامات نفتی ایران بعد از تحریمها توهین میکنند.
بیش از ۸۵ درصد از درآمدهای ارزی ایران به نفت وابسته است و مسلمن نبود درآمدهای نفتی و یا حتا کاهش آن به معنی از هم گسیختن اقتصاد نیمه جان ایران خواهد بود.
اکبر ترکان که پیش از این معاون وزیر نفت بود نیز این نکته را تایید میکند و میگوید: مهمترین مشکل ایران پیدا کردن خریدار است .
افزایش ریسک برای ارتباط اقتصادی با ایران سبب شده تا مقامات این کشور نیز دست بهکار شوند و برای جلب مشتری چارهای بیندیشند براین اساس حتا بریا مشتریان خود تخفیفهایی نیز در نظر گرفتهاند که به نسبت کشورها بین ۳ تا ۷ دلار در هر بشکه براورد شده است.
با وجود تمام این اقدامت اما شواهد و امار از کاهش تولید نفت ایران درچند ماه گذشته خبر میدهد. طبق برنامه سازمان اوپک ایران باید حدود سه میلیون و ۸۰۰ هزار بشکه نفت تولید کند. اما به گفته یک مقام آگاه در وزارت نفت، از ابتدای سال ۲۰۱۰ میلادی تولید روزانه ایران کمتر از سه میلیون و ۶۰۰هزار بشکه نفت بوده است. اگر حدود یکمیلیون و ۷۰۰هزار بشکه مصرف داخلی از این رقم کسر شود، روزانه تنها یک میلیون و نهصدهزار بشکه نفت برای صادرات میماند. حتا با احتساب آمار اعلام شده از سوی قلعهبانی هم میتوان فهیمد که صادرات نفت ایران روزانه حداقل ۳۰۰هزار بشکه کمتر از سال گذشته است که چیزی در حدود دومیلیون و پانصد هزار بشکه بود.
البته خطیبی، نماینده ایران در اوپک چندی پیش در گفتوگو با خبرنگاری مهر ضمن تکذیب کاهش صادرات نفت ایران، تعمیرات پالایشگاهها را عامل اصلی ذخیرهسازی نفت عنوان کرد و گفت: در حال حاضر با پایان یافتن دوره تعمیرات، ذخیره سازی نفت در خلیج فارس کاهش یافته است.
در کنار همه این عوامل نمیتوان کاهش بهای جهانی نفت را در نظر نگرفت که حتا با وجود مشتری بازهم کاهش درآمدهای نفتی را برای ایران به همراه خواهد داشت.
براساس برآوردهای صورت گرفته درآمد نفتی ایران در سالجاری حدود ۵۴ میلیارد دلار خواهد بود.
این در حالیست که پیش از آن بهمنی در یک نشست خبری درآمد نفتی کشور را در سال جاری ۵۸ میلیارد دلار اعلام کرده بود.
برخی از موسسات بینالمللی انرژی در جهان بر نقش تاثیرگذار ایران در بازار سالهای آتی نفت میگویند و برخی با تحلیل وضعیت سرمایهگذاری و سیاستهای اجرایی در صنعت نفت ایران بر حذف این کشور از جمع صادرکنندگان نفت اصرار دارند. اما نکته مشترک در تمام این پیشبینیها، نقش تاثیرگذار سیاستهای اجرایی در صنعت نفت ایران طی ۵ سال آینده است. چرا که تمام این موسسات تاکید دارند ۵ سال آینده برای نفت ایران بسیار سرنوشتساز خواهد بود و در صورت درصدی اشتباه در نحوه سرمایه گذاری، تزریق مناسب گاز به میادین، توسعه به موقع میادین و … صادرکننده بودن ایران به رویایی دست نیافتنی بدل خواهد شد.
مستندترین آمارها مربوط به آژانس بینالمللی انرژی است که تاکید دارد تا ۵ سال آینده ۴ میلیون و ۷۰۰ هزار بشکه از تقاضای جهانی نفت کاسته خواهد شد. براین اساس در سال ۲۰۱۵ تقاضای جهانی نفت از ۸۶ میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه نیاز روزانه فعلی به ۸۱ میلیون و ۶۰۰ هزار بشکه کاهش خواهد یافت.
از سوی دیگر برخی پیشبینیها نیز حاکی از ان است که در خوشبینانهترین حالت با ادامه روند فعلی، ایران تا ۱۵ سال آینده واردکننده نفت خواهد شد و در بدبینانهترین حالت تا ۸ سال دیگر نفتی برای صادرات نخواهیم داشت.
اموال ۴۰ شرکت ایرانی در سوییس بلوکه شد
شورای فدرال سوئیس حمایت خود را از تحریمهای سازمان ملل متحد علیه ایران اعلام کرد. همچنین اموال ۴۰ شرکت ایرانی و یک فرد حقیقی در حسابهای بانکهای سوییس بلوکه شد.
این تصمیم شورای فدرال سوئیس سریعتر از حالت معمول اتخاذ شد، زیرا سوئیس قبلا نیز قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد را اجرا می کرد. از پایان ژوئن ۳۶ شهروند ایرانی برای اخذ ویزای سوئیس مراجعه کردند که رد ویزا شدند.
تا این لحظه، در رابطه با تحریم علیه ایران ۱٫۵ میلیون فرانک در حسابهای سوییس بلوکه شده است. علاوه بر آن، این کشور مدتها است که سلاح به ایران ارسال نمیکند.
افزایش بهای برق در گیلان و مازندران
افزایش بهای برق بعد از انکه ساکنان شهرهای مازندران را شگفت زده کرد این بار در قبوض گیلانی ها نیز درج شده است.
یکی از مغازه داران ساکن رشت از افزایش چهار برابری نرخ قبض برق دو ماهه اخیر خود به فردا میگوید: قبض برق ما نسبت به ماه گذشته حدود تقریبا چهاربرابر شده است.
درحالیکه مسوولان دولتی دلیل این افزایش ناگهانی بهای برق را نتیجه استفاده بسیار زیاد مشترکان از وسایل سرمایشی و به تبع آن افزایش تصاعدی هزینه مصرف و همینطور جریمه بیان میکنند، شهروندان مازندرانی و گیلانی همچنان دلیلی برای افزایش نرخ برق پیدا نمیکنند.
احمد علوی، اقتصاددان، معتقد است که علیرغم خودداری دولت از اعلام زمان آغاز حذف یارانهها، این افزایش را میتوان نشانه شروع آزمایشی این طرح در این استانها دانست.
وی میگوید: به گمان من، این افزایش قیمتها به این اندازه نمیتواند تنها ناشی از جریمه یا اضافه بر مصرف معمول باشد بلکه به احتمال زیاد این افزایش قیمت همان قانون اجرای یارانههاست اما بطور پنهانی و خزنده صورت گرفته است.
خبر / رادیو کوچه
روز پنجشنبه روزنامهی نیویورک تایمز نوشته است دولت ایالات متحده آمریکا، اسراییل را متقاعد کرده که ایران تهدید اتمی فوریای نیست. بنابراین گزارش، ایران تا دستیابی به بمب اتمی هنوز دستکم یک سال فاصله دارد.
به گزارش روزنامهی نیویورک تایمز، دولت باراک اوباما توانسته شواهدی را ارایه کند که نشان میدهند برنامهی اتمی ایران بهطور مرتب با مشکل مواجه است. بنابراین گزارش ایران تا ساخت بمب اتمی، دستکم یک سال و حتا احتمالن بیشتر از یکسال زمان لازم دارد.
در این گزارش دلایلی درباره مشکلات برنامهی اتمی ایران ذکر نشده است.
برآوردهای ایالات متحده آمریکا دربارهی میزان پیشرفت برنامهی اتمی ایران، بر دادههای منابع مخفی اطلاعاتی و نیز گزارشهای بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی در یک سال اخیر استوار است. مقامهای آمریکایی و اسراییلی اکنون براین نظرند که احتمال پیشرفت در برنامهی اتمی ایران در مدت زمانی کوتاه نامتحمل است.
گفتنی است گریسیمور مشاور ارشد باراک اوباما در امور هستهای معتقد است، بازرسان بینالمللی میتوانند طی چند هفته دستیابی ایران به موفقیت هستهای را متوجه شوند. به این ترتیب برای آمریکا و اسراییل زمان کافی وجود دارد تا درباره یک حملهی نظامی احتمالی فکر کنند.
خبر / رادیو کوچه
دادستانهای فدرال آلمان روز پنجشنبه، ۲۸ مردادماه، یک ایرانی و یک آلمانی را به ارسال قطعات مورد استفاده در ساخت موشک دوربرد قادر به حمل کلاهک هستهای به ایران متهم کردهاند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، محسن الف، که رسانههای ایران از او با نام محسن افراسیابی یاد میکنند و یک تاجر آلمانی به نام هاینتز اولریش که به خرید کوره قابل استفاده در ساخت کلاهک و سیستم هدایت موشکی از یک شرکت آلمانی متهم شدهاند.
برپایه برخی گزارشهای منتشر شده این کوره در مقاوم کردن کلاهک و سیستم هدایت موشکی کاربرد دارد.
لازم به ذکر است محسن افراسیابی در مهرماه سال گذشته نیز به اتهام نقض قانون تحریمهای ایران در آلمان بازداشت و در اواخر فروردینماه به قید وثیقه آزاد شده بود.
پیشتر گزارش شده بود، دادستانی فدرال آلمان دو نفر به نامهای محسن الف و بهزاد سین را به ارسال غیرقانونی تجهیزات قابل استفاده در موشکهای دوربرد به جمهوری اسلامی متهم کرده است.
رادیو کوچه
روز گذشته پنجشنبه شرکت خودروسازی ژاپنی مزدا بزرگترین فراخوان خودروهای تولیدی خود را آغاز کرده است.
خبرگزاری اتریش از دیترویت و وین گزارش داد، بنا به اعلام این کنسرسیوم در سراسر جهان حدود ۵۱۴ هزار خودرو شخصی (مدل های مزدا ۳ و مزدا ۵) مشمول این فراخوان شدهاند.
دلیل این فراخوان مشکلی است که برای پمپ روغن هیدرولیک این خودروها پیش آمده و ممکن است به از دست رفتن کنترل فرمان منجر شود.
این نقص در مدلهای تولید آوریل ۲۰۰۷ و نوامبر ۲۰۰۸ تولید کارخانههای ژاپنی دیده میشود. در مدل مزدا۳، خودروهای دیزلی و همچنین بنزینی با این نقص مواجهند، اما مدل مزدا ۵ فقط مدل بنزینیاش با چنین مشکلی مواجه شده است.
تاکنون فقط سه حادثه بهخاطر این نقص در آمریکا رخ داده که بنا به اعلام مزدا آسیبی به شخصی وارد نکرده است.
بنا به گفته سخنگوی مطبوعاتی مزدا در آلمان این نقص موجب ایجاد «مشکل ایمنی» نمیشود و قطعات دارای مشکل «در قالب سرویس» تعویض میشوند.
لازم به ذکر است پس از فراخوان میلیونی تویوتا در پایان سال گذشته میلادی به خاطر نقص فنی خودروهایش، خودروسازان ژاپنی زیر ذرهبین قرار گرفتهاند. تویوتا به خاطر مشکلاتی که در پدال گاز خودروهایش وجود داشت، در سراسر جهان بیش از ۱۰ میلیون خودرو را به تعمیرگاه فراخواند.
سیمین/ رادیو کوچه
simin@koochehmail.com
نمیدانم تا به حال از زبان بدن چیزی شنیدید یا نه؟
حرکات بدن انسانها بیانگر احساسات و افکار آنان است. حتا اگر با زبان سر و کلماتی که به زبان میآورند سعی در مخفی کردن احساسات و افکار خود داشته باشند، باز هم زبان بدن شان، دست اشان را رو میکند.
تحقیقات روانشناسان بیانگر این حقیقت است که در زمان یک گفتو گوی رو در رو، تنها ۷ درصد از پیام ما از طریق لغتها و کلمات انتخابی، به مخاطب منتقل میشود. ۳۳ درصد مقصود ما از طریق لحن صدا، بلندی و کوتاهی صدا، افکتهای صوتی و …انتقال پیدا میکند و ۶۰ درصد، یعنی بیش از نیمی از پیام ما به وسیله حرکات بدن به مخاطبمان منتقل خواهد شد.
زبان بدن (Body Language) مبتنی بر این ۶۰ درصد حرکات بدن است. میبینید که دانستن این زبان تا چه میزان در بهبود روابط ما تاثیرگذار است.
دستها
دستها یکی از عضوهای بدن هستند که نقش فراوانی در گویش بدن ایفا میکنند.
برای مثال هنگام دستدادن، انسانهای سلطهجو، دست طرف مقابل را به زیر دست خود میآورند، طوری که دست شخص سلطهجو بالا قرار گرفته و کف دستاش رو به زمین است و کف دست شخص مقابل رو به بالاست.
بهترین حالت دستدادن، حالتی است که دست هر دو طرف عمود باشد و کمی هم دستان هم را فشار دهند. بالا و پایین بردن دستها زمان دست دان نیز از دو تا پنج بار عادی است.
برای ایجاد صمیمیت بیشتر هنگام دستدادن میتوان از ترفندهایی مثل گرفتن موچ یا بازوی طرف مقابل با دست دیگر(دست چپ) بهره برد.
اما اگر میخواهید از روحیات درونی فرد مقابل خود با اطلاع شوید به حالت دستان او توجه کنید:
دست به کمر ایستادن
دست به کمرزدن، نشانه احساس برتری و محق بودن فرد و اطمینان است. در مردها، دستهایی که به کمر زده میشود، نشاندهنده آن است که فرد به آنچه میگوید اعتقاد و اعتماد کامل دارد. در مورد خانمها نیز چنین است. اما در هر دو مورد این حالت به ما میگوید که فرد به هر حال احساس اطمینانی در گفتهها و رفتار خود دارد که میتواند به سادگی این شرایط را به دیگری نیز منتقل کند.
دست به سینه بودن
کسی که دست به سینه میشود وارد گارد دفاعی شده. در کودکی زمانی که از موقعیتی خوشمان نمیآمد، یا در شرایط نگرانکنندهای قرار میگرفتیم، پشت پدر یا مادر خود مخفی میشدیم، اکنون در بزرگسالی همان حرکت را بهصورت مخفیانه (با دست به سینهشدن) انجام میدهیم.
شخص با دست به سینه شدن و همچنین با پا روی پا انداختن بین خود و شرایط مقابل رویش حفاظی میسازد تا در پشت سر آن احساس امنیت و آرامش بیشتری کند.
اگر در حین تبلیغ یک کالا شنونده دست به سینه شد، حتمن دلیل مخالفتاش را بیابید و بعد به ادامه تبلیغ خود بپردازید، زیرا همانطور که افکار ما به طور ناخودآگاه حرکات بدن ما را ایجاد میکنند، اگر مدت زمان طولانیای در یک حالت بدنی بمانیم، طرز فکر ما را تحت تاثیر قرار میگیرد. برای این کار کافی است برای مثال به او بگویید: «میبینم که دربارهاش فکر میکنید. نظرتان تا اینجای کار چیست؟» سپس به عقب تکیه داده و دستان خود را از هم باز نگه دارید طوری که کف دستها رو به بالا باشند و بیانگر اینکه شما گوش میکنید.
گاهی گفته میشود دستهایی که روی سینه قرار گرفته باشند بهترین نمونه برای نشاندادن حالت بیگناهی و درستکاری است. این حالت به عقیده اغلب روانشناسان اثر باقیماندهای از شکل سوگند خوردن است که در آن دست را روی قلب قرار میدهند. حالت تواضعی که در این عمل وجوددارد میتواند به شما بگوید که این فرد به رغم آنکه خود به بیگناهیش اذعان دارد ولی نمیداند چگونه آنرا به اثبات برساند و در عین حال بسیار مایل است تا دوست صمیمی برای بیان آنچه در قلبش میگذرد داشته باشد.
دست به کمرزدن، نشانه احساس برتری و اطمینان است
در این شرایط اگر انگشتان دستها به بازو گره خورده باشد، این حالت نشاندهنده حالت تدافعی در برابر حمله غیرمنتظره و ناگهانی یا بیمیلی برای تغییر چهره شخص است. اگر انگشتها مشت شده باشند حالت بیمیلی شدیدتر است در این حالت بهتر است با آرامش با شخص مورد بحث برخورد شود تا کمکم از حالت تدافعی خود خارج شده و ارتباطی زیبا را شروع کند.
اگر شخصی دستهایش را پشت کمر خود قفل کند معنایش این است که خود را به شدت کنترل کردهاست. دراین حالت او سعی دارد خشم یا احساس نا امیدی را از خود دور کند. این فرد در واقع نشان میدهد که از اعتماد به نفس بسیار بالایی برخوردار است و میتواند در حالات مختلف بر خشم یا ناامیدی خود غلبه کند. در این حالت بهتر است با این فرد به آرامی ارتباط برقرار کرد.
اما گرهکردن دستها به دستههای صندلی نیز نشان میدهد که شخص سعی دارد احساس خود را مهار کند اما قفلکردن قوزک پاها به یکدیگر حالت تدافعی است این حالت شاید بیشتر در مسافران مضطرب هواپیما به هنگام پرواز و فرود دیده شود. بسیاری از افراد این حالت را به نوعی رسیدن به تصمیمی بزرگ میدانند اما روانشناسان بالینی میگویند که حتی اضطراب نیز نشانه تفکر فرد است.
زمانی که شخص انگشت سبابه خود را روی صورت و بقیه دستش را بصورت گره کرده در پایین صورتش قرار میدهد، یعنی که فرد مورد نظر بسیار دقیق است. این حالت نشان میدهد که شخص با دقت زیاد به صحبتهای شما گوش میدهد و یک یک کلمات شما را میسنجد و در عین حال در چهره او حالت انتقادی نیز به چشم میخورد اما این انتقاد جنبه دوستانه دارد و شاید بیشتر به منظور برقرار یک ارتباط بین دو نفر است.
توجه داشته باشید اگر همین حالت شصت و انگشت اشاره (که روی لب قرار گرفته است) با تکیه دادن شنونده به صندلی و احیانن با پا روی پا انداختن او همراه باشد، نشان از شنیدن منتقدانه و متفکرانه است. در این شرایط نباید زیاد تعجب کنید اگر شنونده منتقد، با دست دیگرش آرنج دستی که زیر سر قرار داده است را نگه دارد، چراکه این حرکت، یکی از حالات ظریف دست به سینه شدن( گارد دفاعی ) است.
یکی دیگر از شرایطی که شنونده دستش را زیر چانه میزند، حالتی است که او از بحث خسته شده. این حالت را به راحتی میتوان از حالت قبلی تمیز داد، چرا که شنوندهای که خسته شده باشد، از دست خود به عنوان یک تکیهگاه برای سر استفاده میکند و اگر دستش را از زیر سر بردارد، سرش خواهدافتاد. اگر این شنونده انگشتانش را هم روی لبش قرار داده باشد به این معناست که هم خسته شده و هم مخالفتش را از شما پنهان میکند.
عرقکردن کف دستها و مالیدن آنها به هم گاهی نشانه اضطراب است این نکته را در زمان مصاحبههای شغلی فراموش نکنید
و اما انگشتهای گره شده زیر چانه و نگاه خیره نشاندهنده حالت تردید و دودلی است. او به صحبتهای شما و صحت گفتههایتان تردید میکند.
دستهای مشتشده در زیر چانه نشان میدهد که شخص نظریاتش را پنهان میکند و به شما اجازه میدهد تا صحبت خود را تمام کنید. آنگاه زمانیکه حرفهای شما پایان یافت در کمال آرامش به شما و نظریات شما حمله میکند. شگرد جالبی است. شخص ابتدا اطمینان شما را جلب میکند و سپس در نهایت آرامش به شما میگوید که شما و نظریاتتان را قبول ندارد.
در عین حال، تکیهزدن به صندلی درحالتیکه دستها پشت سر قفل شده نشاندهنده اعتماد به نفس قوی است. اگر شخصی در این حالت صحبت میکند به گفتههای خود اعتماد دارد و اگر به صحبتهای شما گوش میدهد زیادی به خود زحمت ندهید، از همه ماجرا آگاهی دارد.
اگر کسی به پیشانی خود ضربه بزند به طورمعمول نشان این است که از اشاره طرف مقابل به فراموشیاش ناراحت شده ولی اگر این ضربه به پشت گردن باشد نشان این است که طرف مقابل واقعن وبال است (از راهی میخواهد از دست مخاطب رهایی یابد).
قرار دادن دست روی دست در جلوی بدن به ویژه در جمع، نشان از احساس غریبه بودن یا عدم اعتماد به نفس فرد دارد
نگهداشتن لیوان با دو دست یا نگه داشتن مانعی مثل دستهای گل روی شکم یا نگهداشتن کیف با دو دست همزمان نزدیک شکم برای پنهانکردن دستپاچگی عصبیت یا نگرانی است.
در نظر داشته باشید که عرقکردن کف دستها و مالیدن آنها به هم نیز گاهی نشانه اضطراب است. این نکته را در زمان مصاحبههای شغلی یا مواردی از این قبیل فراموش نکنید و اضطرابتان را با مالیدن دستها به یکدیگر لو ندهید.
به طور معمول دست های سرد هم نشان از ترس دارند و دستهای خیلی داغ هم احتمالن نشان از خشم یا استرس زیاد دارند.
اما در پایان نکتهای که در تحلیل حرکات بدن باید حتما مدنظر قرار بگیرد، این است که هرگز نباید زود قضاوت کنیم. یک حرکت را نمیتوان به تنهایی و مجزا تحلیل کرد. بلکه باید به برآیند حرکات بدن شخص مقابل توجه کرد و تا آنجا که میتوان قضاوت خود را به تعویق انداخت. باید یک حرکت را در کنار حرکات دیگر شخص تحلیل کرد تا دچار اشتباه نشد. برای مثال ممکن است کسی که دست کمر ایستاده از درد کلیه رنج میبرد یا دست به سینه بودن یک فرد به علت سردی هوا باشد.
به هر روی دانستن زبان بدن به عنوان یک زبان بینالمللی خالی از لطف نیست.
منبع:
کاریزما
خبر / رادیو کوچه
در روزهای اخیر، پنج شهروند کرد اهل روستای «نی» از توابع مریوان از سوی نیروهای امنیتی بازداشت و به اداره اطلاعت مریوان منتقل شدهاند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، این شهروندان بهنامهای بهمن فتاحزاده ۳۵ ساله، بریار کاوه ۱۷ ساله، برهان درخشان ۱۸ ساله، برهان خسروی ۱۷ ساله و اخیتار کاوه ۳۳ ساله، که تا انتشار این خبر اطلاعی از دلایل دستگیری آنان در دست نیست.
لازم به ذکر است که فرد دیگری نیز از اهالی همان روستا به نام قانع کاوه ۳۳ ساله، طی چند روز گذشته، چندین بار به اداره اطلاعات مریوان احضار و مورد بازجویی قرار گرفته است.
رادیو کوچه
برگزارکنندگان چهلوششمین جشنواره فیلم شیکاگو امروز جمعه در خبری اعلام کردند، فیلم «سنگ» به کارگردانی «جان کوران» و نقشآفرینی «ادوارد نورتون» و «رابرت دنیرو» روز هفتم اکتبر در افتتاحیه این رویداد سینمایی نمایش داده خواهد شد.
به گزارش ورایتی، «مایکل کوتزا»، کارگردان هنری جشنواره فیلم شیکاگو، نقشآفرینی «دنیرو» را در این فیلم بهترین بازی وی در دهه اخیر توصیف کرده است.
لازم به ذکر است «دنیرو» بههمراه «مارلون براندو» که نقش «دون ویتو پیر» را در «پدرخوانده» بازی کرد، تنها بازیگران سینما هستند که برای بازی در نقش یک شخصیت، جایزه اسکار گرفتهاند.
مطلبهایی که در این بخش تارنمای رادیو کوچه منتشر میشود یا انتخاب دبیر روز سایت و یا پیشنهاد دوستان رادیو است که میتواند از هر گروه یا دسته و یا مرامی باشد. نظر های مطرح شده در این بخش الزامن نظر رادیو کوچه نیست. اگر نقد و نظری بر نوشته های این بخش دارید می توانید برای ما ارسال کنید.
منبع : ایران نیوز / احسان سلطانی
زخم ها،تاولها و سرفههایی که از تنهایی میگویند. در رسای جانباز شیمیاییای که بهجای اینکه در کشورش تحت درمان قرار گیرد، در غربتی سرد و مظلومیتی مطلق با عوارض شیمیایی دست و پنجه نرم میکند. باز کبود میشود و صدای سرفههای پیدرپیاش در خانه میپیچد. باز دل فرزند میلرزد. دستهای پرتاولش هنوز میلرزند کمی برایش آب میآورند، اما دست را پس میزند و همچنان سرفه میکند فرزندش به چشمهای مهربانش خیره میشود اما چشمهایش از فرط درد قرمزند و مجالی برای لبخند به فرزندش نمیگذارد.
نفسهایش به شماره افتاده است. سالهاست تاول دستانشان کهنه شده، چشمانشان دیگر سوی دیدن ندارد و تک سرفههای خشکش با اسپری خاموش میشود. داستان درجه و درصد جانبازی نیزبرایش بیمعنا و مایه پوزخند است زیرا هیچ ترازویی نمیتواند ضایعه مصدومیت شیمیاییش را اندازه بگیرد.
جنگ تمام شده و او به شهر بازگشته، با تنی خسته و زخمهایی ناپیدا که آرام آرام خود را نشان دادند حتا فرزندانش نیز باید جور این جنگ و سختیهایش را بکشند زخمهایی که میخواستند سالهای سخت ماندن را کوتاه کنند. سالهاست که جنگ تمام شده است اما سایه سخت آن از زندگی او رخت برنبسته است. در طول جنگ طبق آمار رسمی بیش از ۱۱۰ هزار نفر گازهای شیمیایی را استنشاق کردند که از این تعداد تنها ۴۸ هزار نفر آنها تحت پوشش و درمان بنیاد جانبازان هستند که همین تعداد نیز همواره با مشکلات شدید دارویی مواجه هستند.
واقعن این حاکمیت چه برای گفتن دارد در طول این سالها چه برای مردم و حداقل آنها که برای کشور جنگیدهاند کرده است. سردار مدحی ۸ سال برای آن کشور جنگیده است. در برخی کشورها که به همراه او بودم و برای درمان میرفت برخی دکترها از زنده بودنش با آن حجم بیماری اظهار تعجب میکردند و با تعجب پرونده پزشکی را مطالعه میکردند.
اما کمکم دکترهایی که میشناختد ما را عادت کرده بودند. جای ترکشی که در کمر داشت باز شده بود و خونریزی میکرد و دکترها نیز گفته بودند عمل بسیار سختیست و در کنار هزینه بالایش خطر بالایی دارد و باید پس از عمل مدتها بر تخت بیمارستان باشد تا جایی این زخم باز شده و عفونت کرده بود که درست به اندازه ۲ انگشت باز شده بود و میتوانستی عفونتها را ببینی، گاها با او شوخی میکنم و میگویم تو کلکسوین ترکشی، ترکشی نیز نزدیک قلب و ترکشی در ناحیه گردن و دانهای در سر دارد.
آقا رضا این روزها به جای اینکه در کشور باشد و بهعنوان یک جانباز که از ناموس و شرف و کیان کشورش دفاع کرده، از او مراقبت و نگهداری کنند حاکمیت ظالمکاری کردند تا تاب نیاورد و به قول خودش غیرت خاکریزیش نتوانست ببیند و اینگونه امروز بر تخت بیمارستانی در یک گوشه دنیا در مظلومیت مطلق بستری شود. دکترش میگوید که عوارض ناشی از گازهای شیمیایی دوباره تشدید پیدا نموده و مجددن حساسیت پوستی ایجاد نموده است. تاول را حتا بین انگشتان پایش نیز میتوانی مشاهده کنی، آنقدر حجم قرصهایی که میخورد بالا است که گاهی از جدا نمودن آنها خسته شده بود و بعضن یادش میرفت کدام را خورده و کدام را نخورده است بنابراین لیستی تهیه کرده بود که حدود نود و چند نوع قرص بود و هر روز با مداد جلوی هر قرصی که میخورد علامت میزد گاها من میرفتم که قرصها را تهیه کنم هزینهاش که سرسامآور است در خارج کشور که برای ما خبری از بیمه نیست هر ۲ هفته یکبار معمولن به داروخانه مراجعه میکردم بعضی قرصها را داروخانه نمیدهد باید به بیمارستان مراجعه کنیم و با سختی آنها را تهیه کنیم به هر روی شرایط خیلی سختی است وقتی وقت تزریقش فرا میرسد هنگام تزریق عرق بر پیشانی زیبایش نقش میبندد و فقط باید کنار پایش بنشینی و وقتی این لحظات را میبینی که چطور یک جانباز شیمیایی و جانباز ۷۱ درصد کشور که سالها برای آن کشور جنگیده است و امروز اینگونه در غربت باید از این بیمارستان به آن بیمارستان برود و اینگونه زجر بکشد میخواهی از زور غصه دق کنی که چرا کاری از دستت بر نمیآید و عدهای بیشرف جامی که اینها در دفاع از کشور فتح کردهاند را بالای سر میگیرند و اینگونه به مردم ظلم میکنند. چیزی دیگر برای گفتن ندارم جز اینکه یک فردی که سالها برای کشور جنگیده است و شرف و ناموس ما محافظت نموده و سالهاست با درد شیمیایی و عوارضش ساخته است دگر بار در غربت و مظلومیت بیماریش تشدید شده و در غربتی سرد و مظلومیتی مطلق فقط به دعای خیر شما هم میهنان نیازمند است.دستانم را از روی کیبورد برمیدارم تا عکسها با شما سخن بگوید
راه میرود
سرفه میکند
پلک میزند
سرفه میکند
تکیه میدهد
سرفه میکند
سرفه میکند
سرفه میکند
ایستاده مرده است
لحظهای
هزار بار
تکهتکه او
شهید میشود
سید! تویی که هنوز نشناختمت! و امروز شاه بیت غزلم هستی. سید تو هستی که برایمان روایت میکنی مرام مردان بیادعا را
از سنگرهای به آتش کشیده شعر میگویی؛ گویی قافیههایش را از سنگرهای سوخته وام میگرفتی.
و با ردیف قمقمههای تیرباران شده، قصیدهای از جنس مشک خونین سقا میسرودی.
حرف بزن، که طنین صدایت، خاک شلمچه را به چشمان بیاشک و سرهای بیسود امان تبرک می دهد. تحمل این همه سنگینی را ندارم. کاش آسمان هم کمی هوای دلم را داشته باشد و دست در گردن هم، غریبانه بسراییم و بباریم!
تو بازمانده نسل جهان آرا، شیرودی، زینالدین و… هستی.
نشانیات را در فاو میدادند، … در بستان … در هویزه … دو کوهه.
سید!
کمی واژه بفرست تا آسمانی حرف بزنم
تو مرثیهخوان آنهایی هستی که بامدادان پیش از این در مه گم شده بودند.
تو ردپای روشن آن سفر کردگان را در سرزمین رویاهایت جستجو میکردی.
در صدای محزون تو، یک دسته پروانه آواره بود که در تمام جنگلها، کوهپایهها، دشتها و کویرها سرگردان، رد عطر گلهای قتلعام شده را میگرفتند.
امروز صدای تو غایب است، اما سکوت تو حقیقتی است که رساترین فریاد زمانه است. حالا سکوت توست که همچنان قصه میگوید. عطر کلمات تو همچنان در کوچههای دلم جاری است.
زود برگرد دلاور به وجودت نیاز داریم.
رادیو کوچه
پژوهشگران مرکز پزشکی دانشگاه کلمبیا در راستای استفاده قرص ضدبارداری بر روی وزن زنان اعلام کردند که این قرصها تاثیرات یکسانی را بر روی بدن زنان پر وزن و کم وزن ایجاد خواهند کرد.
پژوهشگران با آزمایش بر روی ۲۲۶ زن بین ۱۸ تا ۳۵ سال متوجه شدهاند که وزن بدن در بروز حاملگی ناخواسته علیرغم مصرف قرص ضدبارداری، نقشی نداشته است.
پژوهشگران متوجه شدهاند که وزن بدن در بروز حاملگی ناخواسته علیرغم مصرف قرص ضدبارداری، نقشی نداشته است.
همچنین قرص ضدبارداری با دوز پایین روی زنان دارای اضافه وزن همان تاثیر قرص با دوز بالا را داشته است.
لازم به ذکر است با وجود اینکه این دارو مطمئنترین راه پیشگیری از حاملگی است، پژوهشگران همواره تاکید میکنند که در صورت مصرف قرص ضدبارداری، حتا هنگامی که دوز آن پایین است، خطر بروز عوارض جانبی مانند بیماریهای عروقی وجود دارد.
رادیو کوچه
هفته پنجم رقابتهای فوتبال لیگ برتر باشگاههای ایران شامگاه پنجشنبه با برگزاری دو دیدار به پایان رسید که در یکی از این دیدارها تیم فوتبال پرسپولیس تهران با پیروزی ۳ بر ۲ برابر راه آهن شهرری دوازدهمین امتیازش در این مسابقات را بدست آورد و به رده دوم جدول رده بندی لیگ برتر صعود کرد.
همچنین در تبریز تیم فوتبال شهرداری موفق شد برابر تیم صنعت نفت آبادان به پیروزی ۳ بر ۲ دست یافته و ضمن کسب نخستین پیروزی خود در رقابتهای لیگ برتر، دومین شکست متوالی را برای زردپوشان آبادانی ایجاد کند.
لازم به ذکر است در جدول ردهبندی تا پایان هفته پنجم تیمهای ذوب آهن اصفهان پرسپولیس تهران و پاس همدان در مکانهای اول تا سوم قرار دارند.
جمعه ۲۹ مردادماه ۱۳۸۹- ۲۰ آگوست ۲۰۱۰
شروع پخش زنده از ساعت ۴/۰۰ بعداز ظهر – به وقت تهران
اجرا: دامون و زهره
استودیو: دامون
تقویم تاریخ – محبوبه
مهارتهای زندگی – «دستها راز تو را پنهان کنند» - سیمین
بخش اول اخبار
روزنگاشت – «سناتور قلمرو ایتالیا» - محبوبه
مجله اقتصادی - «کاهش درآمدهای نفتی، نبود مشتری و کاهش تولید» - ریحانه
گزارش هفتگی رادیو کوچه
کافه کوچه – «رسانه سیاسی فاصلهای با توتالیتریسم ندارد» - علی خردپیر
رادیو لیچار – «گزیده هفته» - فرورتیش
بخش دوم اخبار
«حکایت اسباببازیها» – واحد ترجمه
مجله خبری کابل – نجیب امیری
ملودی کوچه – «موزیسین نابینای موسیقی بلوز و کانتری» - ثمر سعیدی
بخش سوم اخبار
خبر / رادیو کوچه
وزیر دفاع ایران صبح امروز جمعه از تست جدیدترین موشک ساخته شده در داخل کشور به نام قیام ۱ با ویژگیهای منحصر به فرد خبر داد.
به گزارش فارس، احمد وحیدی وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، در سخنان پیش از خطبه امروز نماز جمعه که به مناسبت ۳۱ مرداد، روز صنعت دفاعی اعلام شده، از تست موفقیتآمیز جدیدترین موشک زمین به زمین ساخت صنایع دفاعی کشور به نام قیام خبر داد و گفت: «این موشک از کلاس جدید موشکهای ایرانی است که دارای ویژگیهای فنی جدید و قدرت تاکتیکی منحصر به فرد است.»
وحیدی نداشتن بالک را جزو ویژگیهای موشک قیام دانست و تصریح کرد: «کمتر موشکهایی این قابلیت را دارند و از آنجا که قیام یک موشک زمین به زمین است این موضوع قدرت تاکتیکی فراوانی را به آن میدهد.»
وی به سیستم هوشمند هدایت موشک قیام اشاره کرد و افزود: «از ویژگیهای دیگر این موشک این است که احتمال اصابت موشکهای دیگر به آن به شدت کاهش یافته است.»
اشاره میشود تاکنون جزییات بیشتری در مورد این موشک مانند قدرت تخریب آن ارایه نشده است.
خبر / رادیو کوچه
دولت سوییس، روز پنجشنبه اعلام کرد در راستای اجرای تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل، یک و نیم میلیون فرانک سوئیس (یک میلیون و چهارصد هزار دلار) از حسابهای ایرانیها را مسدود کرده است.
توماس گراف، یک سخنگوی دولت سوییس در امور اقتصادی به آسوشیتدپرس گفت که مسدود شدن این حسابها در نتیجه تحریمهای شورای امنیت علیه برنامه هستهای ایران صورت گرفته است.
با این حال توماس گراف، گفته است که حسابهایی که این کشور، مسدود کرده هیچ کدام در فهرست جدید تحریمهای سازمان ملل قرار ندارند.
به گفته این مقام سوییسی، در حال حاضر ۷۵ سازمان و ۴۱ فرد ایرانی در فهرست تحریمهای سوییس قرار گرفتهاند.
گفتنی است سوییس که یک کشور بیطرف است، همچنین میگوید از ماه خرداد تاکنون، از ورود ۳۶ بازرگان ایرانی به این کشور جلوگیری کرده است.
خبر / رادیو کوچه
صبح امروز جمعه حکم بازداشت مردی که در ساختمان سفارت ترکیه در تل آویو اقدام به گروگانگیری کرده بود، صادر شده است.
به گزارش بیبیسی، یک دادگاه اسراییلی حکم بازداشت ندیم اینجاز مرد فلسطینی را که به زور وارد سفارت ترکیه در تل آویو شده بود، صادر کرده است. گفته میشود او دو نفر را هم در جریان این واقعه به گروگان گرفته بود.
بر اساس این حکم آقای اینجاز میتواند تا یک هفته در بازداشتگاه نگه داشته شود تا ماموران پلیس بتوانند به تحقیقات خود ادامه دهند.
آقای اینجاز عصر روز سهشنبه ۱۷ آگوست پس از پایان ماجرای گروگانگیری بازداشت شده بود.
وکیل ندیم اینجاز گفته است که موکلش در گذشته برای اسراییل جاسوسی میکرده و اکنون به دنبال گرفتن پناهندگی سیاسی است.
به گفته آقای داووداغلو، وزیر امور خارجه ترکیه، این مرد ادعا کرده بود که فلسطینی است و تقاضای پناهندگی کرده بود.
لازم به ذکر است آقای اینجاز اهل رام اله در کرانه باختری رود اردن است و بر اساس گزارش ها سابقه بیماری روانی دارد.
گفتنی است او در سال ۲۰۰۶ میلادی هم به سفارت بریتانیا در تل آویو یورش برد و سعی کرد از بریتانیا پناهندگی بگیرد.
بیشتر بخوانیم:
«پایان گروگانگیری در سفارت ترکیه در اسراییل»
«تیراندازی به سفارت ترکیه در اسراییل»
خبر / رادیو کوچه
شش فعال مدنی از شهروندان آذربایجانی در تبریز از سوی شعبه ۱۱۱ جزایی این شهر به احکام حبس از شش ماه تا یکسال محکوم شدهاند.
به گزارش ساوالان سسی (ارگان خبری انجمن دفاع از زندانیان سیاسی آذربایجانی در ایران (آداپ)، بر اساس حکم صادره از سوی قاضی محمدی رییس شعبه ۱۱۱ جزایی تبریز، حبیب آوریده به یکسال حبس تعزیری و حسن عبداللهیجهانی، محبوب بوداقی، فراز زهتاب، محمدرضا هاشمی و حسین آسیابی هر کدام به شش ماه حبس تعزیری محکوم شدهاند.
این افراد خرداد و تیر ماه ٨٨ توسط اداره اطلاعات تبریزدستگیر و پس از تحمل نزدیک سه ماه بازداشت موقت به قید وثیقه از زندان تبریز آزاد شده بودند.
اتهام این فعالان مشارکت در فعالیت تبلیغی علیه نظام از طریق مدیریت وبلاگ و چاپ و انتشار اعلامیه و دعوت مردم به تظاهرات عنوان شده است.
گفته میشود دادگاه رسیدگی به اتهامات این افراد به صورت غیرعلنی برگزار شده و بازداشتشدگان در دوران بازداشت در اداره اطلاعات تبریز از حق ملاقات با خانواده و وکیل محروم بودهاند.
لازم به ذکر است نقی محمودی، عباس جمالی و عظیمزاده وکلای دادگستری در تبریز وکالت این متهمین را بر عهده دارند.
محبوبه / رادیوکوچه
mahboobeh@koochehmail.com
بیستم آگوست برابر با سالروز مرگ «ویلفردو پارتو» فیلسوف برجسته ایتالیایی است او که زاده سال ۱۸۴۸ بود در سال ۱۹۲۳ در چنین روزی در گذشت. مشهورترین اثر او «ذهن و اجتماع» در دو جلد نام دارد که در آن، اندیشههای خود را مطرح کرده است.
«ویلفردو پارتو»، در ۱۵ جولای سال ۱۸۴۸ میلادی، در پاریس به دنیا آمد. خانوادهاش در اوایل قرن هیجدهم به طبقهی اشرافیت راه یافته و جزو اعیان «بندر ژن» شده بودند. پدر بزرگش در سال ۱۸۱۱ به فرمان «ناپلئون»، «بارون امیراطوری»، لقب یافته بود.
پدرش ،که از هواداران « مازینی » بود، به خاطر افکار جمهوریخواهی تبعید شده بود، پارتو نخست تحصیلات متوسطهی کلاسیک، سپس تحصیلات دانشگاهی خویش را در دانشگاه « پلی تکنیک » انجام داد و ابتدا در رشته مهندسی تحصیل کرد و سپس به عنوان استاد اقتصاد سیاسی در دانشگاه «لوزان سوییس» به تدریس پرداخت.
پارتو ریاضیات را در فرضیههای اقتصادی وارد کرد و کوشید تا در مقولات اجتماعی بین عوامل معقول و غیرمعقول تمیز قایل شود و بدین ترتیب موجبات صعود و سقوط طبقه حاکم را مشخص کند.به نظر وی، اعمالی منطقی و معقول نامیده میشوند که وسایل متناسب با هدف را به کار برند و پیوندی منطقی باعث اتصال وسیله و هدف باشد.
او در فلسفه سیاسی از شیفتگان «ماکیاولی»، فیلسوف هم وطن خود بود و حکومت مطلقه را تنها حکومت عملی و کارآمد برای اجتماعات بشری میدانست او نسبت به کسانی که براساس تمایلات بشر دوستانه طالب دموکراسی بودند با دیده خوبی نمینگریست.
پارتو بر این عقیده بود که نیت بشر دوستان واقعی، نیکی کردن به جامعه است همچنان که نیت کودکی که بر اثر نوازش بیش از حد، مایه هلاکت پرندهای میشود نیکی کردن به آن است.
به عبارت دیگر او معتقد بود که اقلیتی از مردم برای آن آفریده شدهاند، که چون اربابی جابر حکومت کنند و اکثریت آفریده شدهاند، برای آنکه چون بندهای مطیع، فرمانبرداری نمایند.
فلسفه پارتو، مورد نظر «فاشیستهای ایتالیایى» در زمان «موسولینی»، نخستوزیر مستبد ایتالیا قرار گرفت و آنان علیرغم اعتراضات پارتو که میگفت فلسفهاش را بد فهمیدهاند، احترام و افتخار بسیار بر سرش گذاشتند.
شاید علت این کجفهمی، معلول نامنظمی نوشتههای او بوده است. زیرا وی به جای آنکه اندیشههای خود را به صورت منظم در یک دستگاه فلسفی ارایه کند، آنها را به صورت پراکنده و یادداشتهای اتفاقی که اکثر آنها با یکدیگر متناقض بودند، ثبت میکرد.
پارتو چند ماهی در سال ۱۹۲۲ در « دیون » مستقر شد تا نسبت به ابتکار سوسیالیستها در مورد وضع مالیات بر ثروت اعتراض کند و در پایان سال، نمایندگی دولت ایتالیا را در مجمع اتفاق ملل میپذیرد.
سال بعد عنوان «سناتور قلمرو ایتالیا» به او داده میشود در دو مقاله از او منتشر میشوند، که تمایل خود را نسبت به فاشیسم بیان میکند، لکن از فاشیسم انتظار دارد که لیبرال باقی بماند.
و سرانجام «ویلفردو پارتو»، در بیستم آگوست سال ۱۹۲۳ میلادی در سن ۷۵ سالگی درگذشت.
مشهورترین اثر او «ذهن و اجتماع» در دو جلد نام دارد که در آن، اندیشههای خود را مطرح کرده است.
منبعها:
راسخون
سایت رشد
مرتضا خسروی (هیچ) / رادیو کوچه
خبر / رادیو کوچه
دولت کره جنوبی که با فشار ایالات متحده برای تحریم یکجانبه ایران مواجه است صبح امروز جمعه اعلام کرد در نظر دارد برای یافتن راهی برای حفظ رضایت هر دو کشور مذاکراتی را با آنها انجام دهد.
به گزارش خبرگزاری رسمی کره جنوبی – یونهاپ – یک مقام دولتی کره جنوبی گفته است که این کشور هنوز در مورد وضع تحریمهای اضافه بر تنبیههای بینالمللی مصوب شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه برنامههای هستهای ایران تصمیمی نگرفته است.
وی گفته است که زمان آغاز مذاکرات با ایران و آمریکا و نحوه برگزاری این گفتوگوها نیز مشخص نیست.
آمریکا علاوه بر اجرای تنبیههای شورای امنیت، یک رشته تحریمهای یکجانبه تجاری و مالی را برای وادار کردن ایران به کنار گذاشتن بخشی از برنامههای هستهای این کشور اعمال میکند و بعضی دیگر از کشورها، از جمله بیست و هفت عضو اتحادیه اروپا هم تحریمهای یکجانبهای را علیه جمهوری اسلامی به اجرا گذاشتهاند.
این در حالی است که همزمان، ایالات متحده کوشیده است سایر کشورهای متحد خود را به وضع تحریمهای یکجانبه علیه ایران ترغیب کند و اخیرن، یک مقام آمریکایی برای گفتوگو با کشورهای دوست آمریکا در شرق آسیا به این منطقه سفر کرده است.
لازم به ذکر است مقامات کره جنوبی در حال حاضر موضوع تحریم شعبه بانک ملت در سئول، پایتخت این کشور را در دست بررسی دارند. از سویی دیگر آمریکا در نظر دارد تا این کشور شعبهی این بانک را کاملن تعطیل اعلام کند.
محبوبه / رادیو کوچه
mahboobeh@koochehmail.com
- 1332 خورشیدی: روزی که دکتر مصدق و یارانش بازداشت شدند، یک روز پس از براندازی ۲۸ مرداد دکتر مصدق و چند تن از یارانش از جمله «دکتر صدیقی» و «دکتر شایگان» در خانهای در خیابان کاخ دستگیر و زندانی شدند. آنان عصر ۲۸ مرداد هنگامی که خانه مصدق زیر گلوله بود از راه دیوار خانه خارج شده بودند. در همین روز بسیاری از مقامات و هواداران دکتر مصدق دستگیر و به افسرانی که در عملیات براندازی شرکت کرده بودند یک درجه ترفیعی داده شد.
- ۱۷۷۸ میلادی: زادروز «برناردو او هیگینز» بانی استقلال کشور شیلی است وی مردی لیبرال چپ و هوادار اصلاحات ارضی و بر ضد فئودالیسم و اشرافیت بود که برنامه تقسیم اراضی او و اعطای حقوق برابر به مردم، دشمنی مالکان بزرگ اراضی و ثروتمندان را برانگیخت، به گونهای که ادامه حکومت برایش دشوار شده بود و برای سرکوب مخالفان به خشونت متوسل نشد و بهخاطر بقا شیلی و پایان دو دستگی در جامعه از ریاست کشور کنارهگیری کرد و به پرو رفت و تا پایان عمر همانجا ماند و در سال ۱۸۴۲ درگذشت.
- ۱۸۹۸ میلادی: زادروز «لئوپولد اینفلد»، نویسنده و فیزیکدان لهستانی، وی در اوایل دهه سی میلادی در دانشگاه کمبریج کار میکرد و سپس به «پرینستون» رفت و در سالهای ۱۹۳۶ تا ۱۹۳۸ همکار «آلبرت انیشتین» بود او علاوه بر آثاری که در زمینه فیزیک نظری منتشر کرده است چند داستان و زندگینامه نیز نوشته است.
- ۱۹۴۰ میلادی: «لئون تروتسکی» مشاور«لنین» و بنیانگذار روزنامه «پراورا» و موسس ارتش سرخ شوروی ترورشد او ازمخالفان سرسخت «استالین» بود و درسال۱۹۲۷ به سیبری تبعید شد و دوسال بعد نیز از شوروی اخراج شد. تروتسکی سالها درخانهای درحومه مکزیکو زندگی میکرد، اما سرانجام بهدست یکی ازمخالفانش ترور شد.
- ۱۶۰۱ میلادی: زادروز «پیردو فرما» ریاضیدان نابغه فرانسوی او بر زبانهای لاتین، یونانی و اسپانیایی تسلط کامل داشت و درمواقعی که ازتحقیقات ریاضی فراغت مییافت به ترجمه آثار ریاضی از دیگر زبانها مشغول میشد. دوفرما مبتکر حساب «دیفرانسیل» است که بهنام او درتاریخ ابداعات و اکتشافات ثبت شده است.
- ۱۹۴۴ میلادی: زادروز «راجیوگاندی»، پسر بزرگ «ایندیرا گاندی» و «فیروز گاندی» او بهعنوان نهمین نخست وزیر هند بعد از مرگ مادرش انتخاب شد و لقب جوانترین نخست وزیر هند را دارا بود راجیو قبل از ورود به عرصه سیاست یک خلبان حرفهای بود. وی در سال ۱۹۹۱ در یک عملیات انتحاری یکی از اعضای ببرهای تامیل کشته شد. بعد از مرگ او، همسرش، «سونیا گاندی» رهبری کنگره را در سال ۱۹۹۸ برعهده گرفت.
نجیب امیری / دفتر کابل / رادیو کوچه
همزمان با تجلیل از روز جهانی امدادرسانی، دفتر نمایندگی سیاسی سازمان ملل متحد (UNAMA) در کابل از افزایش حملات بر کارمندان امدادرسانی خبر داده است.
در یک اعلامیه منتشر شده این سازمان آمده است که در شش ماه اول سال روان میلادی نسبت به سال قبل حملات بر کارمندان نهادهای امدادرسان در افغانستان افزایش یافته است.
به گزارش این سازمان در ششماه اول سال روان میلادی ۷ تن از کارمندان نهادهای امدادرسانی در افغانستان کشته شده و ۴۷ مورد کارمندان امداد رسانی تهدید شدهاند.
بر اساس این گزارش ۶۳ تن از کارمندان امدادرسانی در افغانستان هدف آدم ربایان قرار گرفته و ۱۹ امداد رسان دیگر مورد حمله مستقیم قرار گرفتهاند.
در سالهای اخیر فعالیت امدادرسانی نیز در افغانستان با تهدید مواجه بوده است.
در تازهترین مورد دو هفته پیش مردان مسلح در استان بدخشان افغانستان هشت کارمند خارجی و دو افغان موسسه ( آی ای ام) را به قتل رساندند.
این در حالیست که سازمان ملل متحد به بهانه روز جهانی امدادرسانی از تمامی جناحهای درگیر در افغانستان خواسته است تا به کار امدادرسانی احترام گذاشته و امدادرسانان را هدف قرار ندهند.
خبر / رادیو کوچه
روز چهارشنبه محمد توکلی و علی صادقی دو تن از اعضای شورای مرکزی کانون صنفی معلمان کرمانشاه به شعبه یک دادگاه انقلاب این شهر احضار شدهاند.
در این احضاریه از این دو فعال صنفی خواسته شده در تاریخ اول شهریورماه خود را به این شعبه معرفی کنند.
از سال ۸۲ تا کنون پرونده اعضای شورای مرکزی این تشکل در استان همواره مفتوح بوده و در این رابطه محمد توکلی و علی صادقی بارها بازداشت شده که در آخرین بار با وثیقه سی میلیون تومانی آزاد شدهاند. هنوز علت این احضارهای اخیر در کرمانشاه مشخص نشده است.
گفته میشود در هفتههای اخیر موج برخورد با فعالان سیاسی- مدنی کرمانشاه افزایش یافته است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر