امروز: آیت الله دستغیب، مرجع تقلید ساکن شیراز، در تازهترین سخنرانی خود با اشاره به اینکه طلاب و نمازگزاران مسجد فقط قصد دفاع از خود در برابر مهاجمان را داشتهاند و حملهکنندگان تهدید به قتل کرده بودند، به دادستان شهر در خصوص بازداشت مدافعان مسجد قبا در جریان حملهی روز قدس هشدار داد و گفت: مظلومها دست و پا بستهاند، ولی ظالمهایی که با شما ارتباط دارند، آزاد هستند.
به نوشته سایت حدیث سرو، آیت الله دستغیب گفت: بنده در همین جا با احترام و بدون توهین از آقایانی که در دادگاه ویژه روحانیت و دادستانی و اطلاعات هستند ، می خواهم که توجه داشته باشند، در روز قدس به این مسجد حمله شد و دوستان ما کار ی نداشتند و کسی هم در مسجد نبود بجز بیست نفر. و قبلا هم مسئولین مربوطه تذکر دادند که یک عده ای می خواهند حمله کنند و گفتند که می خواهیم بیاییم اطراف مسجد را با داربست مسدود کنیم تا جلوی حمله به مسجد گرفته شود.
ایشان افزود: بعد از نماز جمعه بود که مهاجمان به مسجد حمله کردند و همه کسانی که آنجا بودند به این مطلب شهادت می دهند و خودتان مقدماتش را هم می دانید. مسئولین دادگاه ویژه، جناب استاندار و فرماندار ، ریاست اطلاعات ، خودتان می دانید که نقشه هایی از قبل طراحی شده بود برای حمله به این مسجد ، که چرا سید علی محمد دستغیب اینطور گفته که البته بنده بارها عرض کردم که چرا شما از صحبت های بنده برداشت غلط می کنید و آن را به خودتان می گیرید؟! چرا خوب را به خودتان نمی گیرید ؟!
وی با تاکید اینکه هیچ وقت در صحبت ها نامی از کسی نبرده است، اضافه کرد: ولی متاسفانه آقایان قبول نکردند و گفتند اینطور نمی شود بهر صورت آنوقت آمدند و این اوضاع را پیش آوردند.
آیت الله دستغیب خاطرنشان کرد: وقتی این افراد با این وضع به مسجد حمله کردند آن بیست نفری که در مسجد بودند ، از شدت ناراحتی می لرزیدند که نقل شده است یکی از این مهاجمین گفته است ما می خواهیم هر بیست نفر را به قتل برسانیم .خوب این طلبه های ما باید چکار کنند و به کجا پناه برند؟ آن آقایان مهاجم بنا بر نقلی در دستشان هم قمه بوده و هم باتوم و... و پشت سرشان هم از خود آقایان بودند. بالاخره طلبه های ما مظلوم هستند . بنده به شما مسئولین مربوطه نصیحت می کنم که: شما مهاجمین را مواظب باشید ، دوستان ما بر عکس این افراد کسی را ندارند که حامی آنها باشد غیر از خدایتعالی و با این اعمال و رفتار آخرت خودتان را نسوزانید و متوجه عالم مرگ و قیامت باشید.
وی خطاب به دادستان شیراز نیز گفت: آقای دادستان شما نگویید که من این گزارش را دارم می نویسم که از تهران که آمدند بیایند و حکم کنند ، خوب شما همه مقدمات را اطلاع دارید و شما آقای اطلاعات متوجه هستید و می دانیدکه ۵ نفر از طلبه های ما را احضار کردید و چند نفری را هم قبلا گرفتید و حالا هم می خواهید که بقیه را از روی عکسها بگیرید، خوب مظلومها دست و پا بسته ولی این ظالمها یی که با شما ارتباط دارند آزاد هستند. و ما هیچ چیزی نداریم نه تفنگ و نه شمشیر و نه هیچ چیز و از کجا ما تفنگ بیاوریم خود شما که تمام سوراخ فیتیله ها را اطلاع دارید .پس حواستان باشد که به داد دین خودتان برسید که خدا می فرماید : من ظالم هستم اگر به نفع مظلوم انتقام نکشم . میل خودتان است.
این مرجع تقلید در نهایت تاکید کرد: من الان عرضم می کنم که مهاجم غیر از کسی است که بخواهد از خودش دفاع کند. طلبه های ما هیچ راهی نداشتند غیر از دفاع از خودشان؛ خوب معنی ندارد در روز قدس فلان روزنامه نوشته است که یک عده ای از طلاب مسجد قبا حمله کردند به راهپیمایان روز قدس؟! خوب این چه دروغ بزرگی است که می گویید؟! و چه کسی همچین چیزی را باور می کند.شیشه هایی که شکسته شده است را نگاه کنید و عکسهای مجروحان را هم مشاهده کنید . خوب این دوسنان ما چکار کنند وقتی می بینند مهاجمین آمده اند آنها را به قصد کشتن بزنند ، خوب باید از خود دفاع کنند. البته بنده هدفم از این حرفها نصیحت این آقایان بود؛ البته ما خدایتعالی را داریم و اوست که پشتیبان ما است.
ورود بسیج و سپاه و دیگر نیروهای نظامی در مناقشات سیاسی جرم و حرام است
*رحمتاله بیگدلی
نیروهای مسلح از سرمایههای ملی است
با اندك تأملي در قانون اساسي جمهوری اسلامی ایران و قانون مجازات جرائم نيروهاي مسلح، جاي هيچگونه ابهامي نميماند كه قانونگذار، بنا بهمصالحي كه در نظر داشته، ورود در مناقشات سياسي را براي نيروهاي مسلح جمهورياسلامي اعم از ارتش، سپاه، بسيج و... جرم دانسته و برای آن مجازات تعیین کرده است؛ زيرا اولا نیروهای مسلح از جمله سرمایههای ملی هر کشور است و بايد نسبت نيروهاي مسلح بهعنوان سرمايهي ملي با همهي ملت و جريانهاي سياسي موجود در كشور يكسان باشد تا مورد حمايت مجموعهي ملت قرار گيرد و هر گونه گرايش نيروهاي مسلح بهبرخي از احزاب و جريانهاي سياسي، سلب حمايت بخشهايي از جامعه از نیروهای مسلح را بهدنبال دارد. ثانیا یکی از مهمترین عوامل توفیق نیروهای مسلح، یکپارچگی و اجتناب از ورود هرگونه تضاد و کشمکش در میان پرسنل آنهاست و ورود مناقشات سياسي بهدرون تشكيلات نظامي موجب بر همزدن يكپارچگي آن ميشود كه در تضاد با فلسفهي تشكيل اين نيروها ميباشد.
تلاش برخی جریانها برای استفاده از نیروهای مسلح در رقابتهای سیاسی
مدتهاست كه برخي از نيروها و جريانهاي سياسي ميكوشند كه اين سرمايهي ملي را در راستاي اهداف سياسي خود بهكار گيرند. جزوات آموزشي و ديگر برنامههاي تعليمي برخي از نهادهاي نظامي بهگونهاي طراحي ميشود كه نيروهاي تحت تعليم را در مقابل برخي از جريانها، احزاب و ... كشور قرار دهد. همچنين بعضا تلاش ميشود كه از تواناييهاي اين نيروها در انتخابات مختلف بهنفع برخي از جريانهاي سياسي استفاده شود.
اين نوع سوءاستفاده از نيروهاي مسلح، بهمثابهي چوب حراج زدن بر اين سرمايهي ملي است و نبايد بهمنافع كوتاهمدت آن دلخوش بود؛ زيرا اين نوع رفتار ميتواند مصداق بارز بر سر شاخ نشستن و بن بريدن باشد و آيندهي ملك و ملت و كشور و ساختار نظام(جمهورياسلامي) را با مخاطرات جدي مواجه سازد.
امروزه حتي كشورهايي مانند تركيه و پاکستان و ... نیز که زمانی ارتش و نیروهای مسلح در آنها بهمثابهی نيروي قاهره عمل ميكردند و مانع حضور آزاد مردم و رهبران آنان در عرصهي سياست ميشدند، بهمضرات اين روش پي برده و از اين شيوه عقبنشيني كردهاند؛ زيرا امروزه دوران ميليتاريسم و نظاميگري بهسرآمده و مردم، قدرت واقعي و تعيينكننده در عرصههاي داخلي و خارجي هستند و قدرت مردم از طريق صندوقهاي رأي ابراز ميشود و هرگونه ورود نيروهاي مسلح بهعرصهي انتخابات، سلامت آن را زير سؤال ميبرد و علاوه بر اينكه مانع حضور با نشاط مردم در انتخابات ميشود، زمينهي تبليغات سوء بيگانگان را هم عليه کشور فراهم ميآورد. فلذا نظامهایی که بهموازین و معیارهای دموکراسی و عقلانیت پایبندند، کوشیدهاند که تدبیرهایی برای جلوگیری از دخالت نیروهای مسلح در منازعات سیاسی بیاندیشند.
بر این اساس در قانون اساسی و قوانین عادی جمهوری اسلامی نیز تدابیر لازم برای جلوگیری از چنین فاجعهای اندیشیده شده است.
جایگاه نیروهای مسلح در قانون اساسی جمهوری اسلامی
در اصل 143 قانون اساسي جمهوري اسلامي آمده است: «ارتش جمهوري اسلامي ايران، پاسداري از استقلال و تماميت ارضي و نظام جمهوري اسلامي كشور را بر عهده دارد.»
در اصل 150 نيز آمده است: «سپاه پاسداران انقلاب اسلامي كه در نخستين روزهاي پيروزي اين انقلاب تشكيل شد، براي ادامهي نقش خود در نگهباني از انقلاب و دستاوردهاي آن پابرجا ميماند. حدود وظايف و قلمرو مسؤوليت اين سپاه در رابطه با وظايف و قلمرو مسؤوليت نيروهاي مسلح ديگر با تأكيد بر همكاري و هماهنگي برادرانه ميان آنها بهوسيلهي قانون تعيين ميشود.»
در اصل 148 هم آمده است: «هر نوع بهرهبرداري شخصي از وسايل و امكانات ارتش و استفادهي شخصي از افراد آنها بهصورت گماشته، رانندهي شخصي و نظاير اينها ممنوع است.»
بهچه کسانی نظامی اطلاق میشود؟
مطابق مادهي يك قانون مجازات جرائم نيروهاي مسلح مصوب 1382 افراد زير، نظامي محسوب ميشوند:
«الف. كاركنان ستادكل نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران و سازمانهاي وابسته.
ب. كاركنان ارتش جمهوري اسلامي ايران و سازمانهاي وابسته.
ج. كاركنان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ايران و سازمانهاي وابسته و اعضاي بسيج سپاه پاسداران انقلاب اسلامي.
د. كاركنان وزارت دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح و سازمانهاي وابسته.
هـ. كاركنان مشمول قانون نيروي انتظامي جمهوري اسلامي ايران.
و. كاركنان وظيفه از تاريخ شروع خدمت تا پايان خدمت.
ز. محصلان موضوع قوانين استخدامي نيروهاي مسلح، مراكز آموزش نظامي و انتظامي در داخل و خارج از كشور و نيز مراكز آموزش وزارت دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح.
ح. كساني كه بهطور موقت در خدمت نيروهاي مسلح هستند و طبق قوانين استخدامي نيروهاي مسلح در مدت مزبور از اعضاي نيروهاي مسلح محسوب ميشوند.»
بر اساس بند «ج» مادهي يك قانون مجازات جرائم نيروهاي مسلح مصوب 1382، كاركنان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ايران و سازمانهاي وابسته و اعضاي بسيج سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، نظامی محسوب میشوند و ورود آنان در مناقشات سياسي جرم محسوب میشود.
ممنوعیت دخالت نیروهای مسلح در رقابتها و منازعات سیاسی
1. بر اساس اصول 143و 150 قانون اساسي جمهوري اسلامي، پاسداري از استقلال و تماميت ارضي و نظام جمهوري اسلامي كشور، نگهباني از انقلاب و دستاوردهاي آن، تنها وظايفي است كه بر عهدهي نيروهاي مسلح اعم از ارتش، سپاه، بسيج و... گذاشته شده و بر اساس اصل 148، هر نوع بهرهبرداري شخصي از وسايل و امكانات نيروهاي مسلح ممنوع اعلام شده است.
از اينرو هيچ جريان سياسي و... حق ندارد كه از امكانات و تواناييهاي نيروهاي مسلح در راستاي اهداف سياسي و... خود استفاده كند. هرگونه استفاده از نيروهاي مسلح جز در مواردي كه قانون مشخص كرده است، جرم محسوب ميشود و بر عهدهي قوهي قضائيهي كشور است كه با اينگونه سوءاستفادهها برخورد لازم را بكند و مانع تأثيرگذاري بر فضاي سياسي كشور با تكيه بر امكانات نيروهاي مسلح شود.
2. در مادهي29 قانون ارتش و مادهي16 قانون استخدامي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و مادهي16 قانون استخدام نيروي انتظامي جمهوري اسلامي ايران آمده است:
«اعضا و كاركنان ارتش، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و نيروي انتظامي، حق عضويت يا وابستگي به گروههاي سياسي را ندارند.»
3. در مادهي40 قانون مجازات جرائم نيروهاي مسلح مصوب 9/10/82 آمده است: «مداخله، شركت يا فعاليت كاركنان نيروهاي مسلح در دستهبنديها، مناقشههاي سياسي و تبليغات انتخاباتي ممنوع و جرم تلقي و مرتكبين بهشش ماه تا 3 سال حبس محكوم ميگردند.»
4. در مادهي 47 اساسنامهي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي آمده است: «سپاه پاسداران انقلاب اسلامي از نظر سياسي و عقيدتي تابع ولايتفقيه بوده و از كليهي احزاب و گروههاي سياسي مستقل است و خود نيز هرگز نبايد در جامعه شخصيت حزبي پيدا كرده و بهصورت يك حزب يا سازمان سياسي عمل كند.»
5. در مادهي24 قانون انتخابات رياستجمهوري و مادهي16 قانون انتخابات مجلس شوراي اسلامي آمده است: «نيروهاي نظامي و انتظامي حق دخالت در امور انتخابات اعم از امور اجرايي و نظارت را ندارند.»
6. در تبصرهي4 ماده واحدهي قانون حضور نمايندگان نامزدهاي رياستجمهوري آمده است: «نيروهاي نظامي، انتظامي و اطلاعاتي نميتوانند از طرف هيچ نامزدي نمايندگي يا نظارت داشته باشند.»
ورود نیروهای مسلح به منازعات سیاسی شرعا حرام است
ورود نيروهاي مسلح بهمنازعات سياسي موجب غفلت آنان از پرداختن بهوظايف اصلي محوله بهاين نيروها ميشود و زمينهي سستي و ضعف در آنها را فراهم ميآورد، و حال اينكه اين امر شرعا حرام و بر حسب قانون جرم محسوب ميشود.
علي(ع) در يكي از نامههاي حكيمانهي خويش بر اين نكته تأكيد ورزيده است كه هيچ مسؤولي نبايد از حيطهي اختيارات و وظايف خويش پا را فراتر نهد؛ زيرا اين امر موجب تباهي و ويراني سيستم مديريتي ميشود.
زمانيكه بهعلي(ع) خبر ميرسد كه كميل بنزياد نخعي(حاكم او بر هيت) براى تلافى و ضربهزدن بهمعاويه بهجاى ايستادگى در قبال دشمن، بهقرقيسيا كه تحت فرماندهى معاويه بود، حمله برده است، نامهي شديداللحني را كه جنبهي توبيخ دارد بهاو مينويسد و اين كار او را مورد سرزنش قرار ميدهد:
«اما بعد، سستى انسان در انجام آنچه بر عهدهي او گذارده شده، و اصرار بر انجام آنچه در وظيفهي او نيست، يك ناتوانى روشن و نظريهي باطل و هلاككننده است، تو بهاهل«قرقيسيا»حمله كردهاى، ولى مرزهايى را كه حفظش را بر عهدهي تو گذاردهايم بيدفاع رها ساختهاى! اينكار، يك فكر نادرست و بيهودهاست. تو در حقيقت پلى شدهاى براى دشمنانى كه ميخواهند بر دوستانت دست غارت بگشايند، نه بازوى توانايى دارى، نه هيبت و ترسى در دل دشمن ايجاد مىكنى! نه مرزى را حفظ مىكنى و نه شوكت دشمنى را در هم مىشكنى، نهاهل شهر و ديارت را كفايت و از آنان بهخوبى دفاع مىكنى، و نه امير و پيشوايت را از دخالت در آنجا بىنياز مىسازى!»1
دخالت نیروهای مسلح در رقابتهای سیاسی نیز دقیقا مصداق دخالت در حوزهای است که قانونا و شرعا نباید در آن حوزه دخالت کنند و چنین دخالتی بهتعبیر علی(ع) یک نظریهی باطل و هلاککننده و فکری نادرست و بیهوده است که موجب میشود نیروهای مسلح جایگاه خود را در میان ملت و شوکت و هیبت خود را در مقابل بیگانگان از دست بدهند و از این طریق ملک و ملت را در معرض خطر سقوط قرار دهند.
نظر امام خميني(ره) در بارهی ممنوعیت ورود نیروهای مسلح به مناقشات سیاسی
رهبر فقيد انقلاب و بنيانگذار جمهوري اسلامي، امام خميني(ره) نيز همواره بر عدم ورود و دخالت نيروهاي مسلح در فعاليتها و منازعات سياسي تأكيد داشت و هرگز اجازه نميداد كه از اين نيروها بهعنوان ابزاري براي اهداف حزبي و سياسي استفاده شود.
امامخمینی(ره)، دیدگاهی صریح و روشن و غیرقابل تأویل در زمینهی ممنوعیت دخالت نظامیان در رقابتهای سیاسی دارد و میگوید:
«از امور مهمی كه باید تمام نیروهای مسلح از آن پیروی كنند و اغماض از آن بههیچوجه نمیتوان كرد و باز هم تذكر دادهام، آن است كه هیچیك از افراد نیروهای مسلح چه ردههای بالا یا پایین در حزب و گروهی با هر اسم و عنوان نباید وارد شوند، هر چند آن حزب و گروه صد در صد اسلامی و بهجمهوری اسلامی وفادار باشند.»2
«برای سپاهیها جایز نیست كه وارد بشوند بهدستهبندی و آن طرفدار آن یكی، آن یكی طرفدار آن یكی، بهشما چه ربط دارد كه در مجلس چه میگذرد؟ در امر انتخابات باز هم بهمن اطلاع دادند كه بین سپاهیها باز صحبت است. خب! انتخابات در محل خودش دارد [انجام] میشود، جریانی دارد، بهسپاه چه كار دارد كه آنها هم اختلاف پیدا كنند؟ برای سپاه جایز نیست این، برای ارتش جایز نیست این، سپاهی را از آن تعهدی كه دارد، از آن مطلبی كه بهعهدهی اوست باز میدارد و همینطور ارتش را و ما در گفتارمان، در كردارمان كه در محضر خدای تبارك و تعالی واقع است باید فكر بكنیم.» 3
در وصیتنامهی امام خمینی(ره) نیز بهعنوان آخرین نظر معظم له آمده است:
«وصیت اكید من بهقوای مسلح آن است كه همانطور كه از مقررات نظام، عدم دخول نظامی در احزاب و گروهها و جبهههاست بهآن عمل نمایند و قوای مسلح مطلقا، چه نظامی و انتظامی و پاسدار و بسیج و غیراینها، در هیچ حزب و گروهی وارد نشده و خود را از بازیهای سیاسی دور نگه دارند. در این صورت میتوانند قدرت نظامی خود را حفظ و از اختلافات درونگروهی مصون باشند و بر فرماندهان لازم است كه افراد تحتفرمان خود را از ورود در احزاب منع نمایند و چون انقلاب از همهی ملت و حفظ آن بر همگان است، دولت و ملت و شورای دفاع و مجلس شورای اسلامی، وظیفهی شرعی و میهنی آنان است كه اگر قوای مسلح، چه فرماندهان و طبقات بالا و چه طبقات بعد، برخلاف مصالح اسلام و كشور بخواهند عملی انجام دهند یا در احزاب وارد شوند كه - بیاشكال بهتباهی كشیده میشوند - و یا در بازیهای سیاسی وارد شوند، از قدم اول با آن مخالفت كنند و بر رهبر و شورای رهبری است كه با قاطعیت از این امر جلوگیری نماید تا كشور از آسیب در امان باشد.»
بر این اساس میتوان بهجرأت و با صدایی رسا فریاد برآورد:
«کسانی که میکوشند از نیروهای مسلح در رقابتها و منازعات سیاسی استفاده کنند، یا دوستان ناآگاه و یا دشمنان آگاه جمهوری اسلامی هستند و نتیجهی کار آنها سست کردن پایههای نظام است و بر مقامات مسؤول بهویژه دستگاه قضایی است که با هر فرد و جریان و دستگاهی و در هر موقعیتی که در صدد چنین خیانتی بهنظام و کشور باشد با شدیدترین وجه ممکن برخورد کند و مانع از بین رفتن جایگاه نیروهای مسلح در بین مردم شود.»
* عضو هیأت علمی دانشگاه و عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی
ارجاعات:
1. امام علی(ع)، نهجالبلاغه، نامهی 61
2. صحیفهی امام، ج 16، ص 203
3. صحیفهی امام، ج19، ص12
امروز: روزنامه رسالت به مدیر مسوولی مرتضی نبوی چهره ی مدعی اسلام و اصول و انقلاب و اخلاق و ... با انتشار دروغی دیگر نوشت: «میرحسین عصر روز ۲۱ رمضان به منزل خاتمی در جماران رفته و هر چه تلاش کرده نتوانسته خاتمی را متقاعد کند که بیانیه ای مربوط به روز قدس که در راستای شعار نه غزه نه لبنان ! بوده را امضا کند و در نهایت دست خالی مجبور به ترک منزل خاتمی میشود.»
اگر چه رویه ی کلمه معمولا و با توجه به حجم وسیع دروغ پراکنی های رسانه های مخالفان در قبال این گونه اخبار سکوت بوده است اما با توجه به اینکه روزنامه اقای نبوی موفق شده است در ماه رمضان گوی سبقت را در دروغگویی از رقبای دیگر بگیرد ( به نظر هم می رسد این مساله به رویه ای انتخاب شده و مورد تایید بدل شده) ضمن تکذیب خبر دست ساخته ی فوق به اطلاع می رساند که نه دیداری و نه بیانیه ای در این زمینه وجود نداشته و مواضع اقایان کروبی و موسوی در باره روز قدس هم بسیار شفاف در رسانه ها منتشر شده است.
به نظر می رسد فضای خفقان رسانه ای که در کشور به وجود امده است و عدم امکان دسترسی برخی مخاطبان به منابع خبری موثق از عوامل فراغ بال این مجموعه ها در دروغگویی به مخاطبان محترمشان است که این مساله نشانی بر ضرورت آگاهی بخشی سینه به سینه و خارج از فضای مجازی در میان مردم می باشد.
در پایان اگر چه شاید از نظر حرفه ای اقدامی متعارف نباشد اما ازبابت نقد مشفقانه خدمت اقای نبوی تذکر می دهیم که چند روزی به پایان ماه مبارک رمضان باقی نمانده است و ایشان می توانند برای اسلام غیر از اطاعت و حکومت شعب دیگری و خواص متنوع تری نیز متصور شوند. چنانکه به طور مثال از امام حسن عسگری (علیه السلام) روایت است که «تمام بدی ها در حجره ای قفل شده است و کلید گشودن آن دروغ است.»
امروز: فرزند مرحوم آیت الله سید محمود طالقانی از عدم پاسخگویی فرمانداری تهران در خصوص برگزاری مراسم سالگرد اولین امام جمعه تهران انتقاد کرد.
اعظم طالقانی در گفتوگو با خبرنگار پايگاه خبري فراكسيون خط امام(ره)مجلس،«پارلماننيوز» در خصوص مراسم سالگرد آیت الله طالقانی گفت: خانواده مرحوم طالقانی همه ساله مراسم سالگرد را در حسینه ارشاد برگزار می کردند ولی از سال گذشته به دلیل برخی مخالفت ها که هنوز هم برای ما مشخص نیست به چه دلیل است این مراسم در حسینه ارشاد برگزار نشده است.
وی افزود: امسال نیز طی نامه ای از سوی خانواده آیت الله طالقانی به مدیریت حسینه ارشاد اعلام شد که خواستار برگزاری مراسم سالگرد در این مکان هستیم که آقای میناچی(مدیریت حسینیه ارشاد)طی نامه ای به نیروی انتظامی این درخواست ما را به این نهاد اعلام کرد.
دبیرکل جامعه زنان انقلاب اسلامی ادامه داد: نیروی انتظامی هم با بیان اینکه این نیرور زیر مجموعه وزارت کشور است از ما خواست این موضوع را به اطلاع استانداری و یا فرمانداری تهران برسانیم که خانواده آیت الله طالقانی با مراحعه به فرمانداری تهران کتبا درخواست برگزاری مراسم را به مسئول مربوطه اعلام کرد که فرمانداری تهران بعد از تعلل فراوان در نهایت از قبول درخواست برگزاری مراسم سالگرد امتناع ورزید.
طالقانی در بیان علت امتناع فرمانداری تهران از قبول درخواست برگزاری مراسم سالگرد گفت:بهانه فرمانداری این بود که آنها فقط درخواست نهادها را قبول می کنند نه خانواده افراد، در حالیکه غیر از سال گذشته خانواده مرحوم طالقانی مبادرت به برگزاری مراسم سالگرد در حسینه ارشاد می کردند.
وی با بیان اینکه به نظر می رسد برای جلوگیری از مراسم سالگرد آیت الله طالقانی به دنبال بهانه هستند با انتقاد از این روش حاکمیت در برخورد با مسائل اینچنینی گفت:در حالیکه صدا وسیما به صورت گزینشی سخنان آیت الله طالقانی را پخش می کند و حتی در نمایشگاه قران آثار ایشان را به فروش می رسانند حال در برابر برگزاری مراسم سالگرد ایشان که حق خانوده طالقانی است پاسخگو نیستند و این عدم پاسخگویی در برابر برگزاری مراسم ایشان نشان از تنگ نظری برخی مسئولان دارد.
امروز: یکی از مراجع تقلید شیعیان، گفت: عمار یاسر ، پس از آن که مجبور شد، سخنانی بر علیه پیامبر(ص) در زمانی که تحت اسارت کفار بود، بگوید، و به سخنانی اعتراف کند، ناراحت و پشیمان نزد پیامبر(ص) آمد، اما پیامبر(ص) به او فرمودند که عیب ندارد و حتی اگر باز هم اسیر آنها شدی، هر چه خواستند، بگو و از این نظر ایرادی وارد نیست.
به گزارش ایلنا آیتالله موسوی اردبیلی، یکشنبه شب، در ادامه درس تفسیر قرآن ویژه ماه رمضان، در محل دفتر خویش، اظهار داشت: زمانی که پیامبر اسلام(ص) به مقام پیامبری مبعوث شدند، یار و یاور زیادی نداشتند و به همین دلیل، همه دشمنان ایشان از یهود گرفته تا مشرکین، بر علیه پیامبر(ص) موضعگیری می کردند.
وی، گفت: کافران و مشرکان، به دلیل آن که پیامبر(ص)، فرزند پسری نداشت، او را "ابتر"(که معنی لغوی آن دم بریده است) یعنی کسی که دنباله ندارد و پس از مرگش اسم، افکار و خانوادهاش، با فراموشی از ذهنها از بین میروند.
این مرجع تقلید، افزود: اما با تمام تنهایی پیامبراسلام(ص)، خداوند یار و یاور او بود و به همین جهت سوره "انا اعطیناک الکوثر" را نازل کرد، تا برای پیامبرش اطمینان خاطر ایجاد کند؛ در این سوره خداوند به پیامبرش میفرماید، دختر تو نام تو را در زمین نگاه میدارد و نسل تو را حفظ میکند.
وی، خاطرنشان کرد: درست است که پیامبراسلام(ص) در آغاز امر رسالت، یار و یاور زیادی نداشت، اما یاران کم او، در راه او بسیار محکم و استوار بودند، اما توسط دشمنان آزار و اذیت میشدند.
آیتالله موسوی اردبیلی، گفت: برای مثال یاسر و سمیه و همچنین فرزند آنها عمار را دستگیر کردند و با تحت فشار قرار دادن آنها، از آنها خواستند که بر پیامبراسلام(ص) فحش و ناسزا گویند، ولی آن برای طاقت آوردن در مقابل این شکنجهها، از خدا کمک می خواستند.
وی اضافه کرد: در نهایت و در اثر مقاومتهای بسیار آنها، سمیه و یاسر را کشتند؛ اما شکنجهها بر عمار، آن قدر زیاد بود که در نهایت کلماتی را بر او القاء کردند و به همین دلیل شکنجه را تمام کردند.
این مفسر قرآن کریم، افزود: پس از این که شکنجه به دلیل سخن گفتن عمار، در موافقت مشرکان به اتمام رسید، عمار ناراحت و پشیمان به نزد پیامبراسلام(ص) رفت و همه چیز را گفت؛ در این زمان آیه ای بر پیامبر(ص) نازل شد و پیامبر(ص) بر اساس آن آیه به عمار فرمودند که عیب ندارد و حتی اگر باز هم اسیر آنها شدی، هر چه خواستند، بگو و از این نظر ایرادی وارد نیست.
وی در بخش دیگری از سخنانش، با اشاره به سخن مشرکان، در مورد معاد و عالم آخرت، گفت: مخالفتهای گوناگونی با سخن پیامبراسلام(ص) مبنی بر وجود عالم آخرت و زنده شدن انسانها پس از مرگ مطرح بود.
آیتالله موسوی اردبیلی، افزود: عدهای از آنها ادعای منطق و استدلال میکردند و میگفتند بر اساس استدلالهای عقلی، این سخن حقیقت ندارد؛ عدهای دیگر، میگفتند، باور نداریم و عدهای دیگر از روی عناد، آن را انکار میکردند؛ جالب آن جاست که در میان مخالفان پیامبر(ص) افراد سرشناسی مانند ابوسفیان و ابوجهل که به عنوان بزرگ مکه و افراد موجه آن روز شناخته میشدند، حضور داشتند.
وی، افزود: خداوند، جواب تمام این ادعاها را در سوره مبارکه "نباء" داده است و بیان فرموده است، شما عقل تان به آن روز نمیرسد و الا آن را انکار نمیکردید.
وی، در پایان گفت: نه تنها درک عالم آخرت از درک بسیاری از انسانها، خارج است، بلکه بسیاری از چیزهایی که در این دنیا نیز وجود دارد، از درک انسانها خارج است؛ زمانی کسی باور نمیکرد، وسیلهای مانند رادیو به وجود بیاید، اما امروز مردم در سراسر دنیا، صدای آمریکا و بیبیسی را گوش میکنند و میدانند چه میگوید.
امروز: محسن صفایی فراهانی ،یکی از هفت اصلاح طلب شکایت کننده علیه کودتای انتخاباتی ، صبح امروز از بیمارستان قلب به بند ۳۵۰ اوین منتقل شد.
به گزارش کلمه، وی هفته پیش در پی حمله قلبی در زندان ابتدا به بهداری زندان اوین و سپس به بیمارستانهای مدرس و قلب تهران منتقل شد که پس از انجام معالجه های اولیه ،صبح امروز ترخیص و به زندان بازگردانده شد. وی حوالی ظهر امروز توانست ملاقاتی کوتاه با خانواده اش داشته باشد.
محسن صفایی فراهانی ،از اعضای شورای مرکزی جبهه مشارکت پس از انجام مصاحبه ای در مورد شکایت هفت فعال سیاسی از یکی از مسئولان سپاه پاسداران، به زندان فراخوانده شد.
صفایی فراهانی، از زندانیان حوادث پس از انتخابات که چند ماه قبل از این ،با قرار وثیقه سنگین به مرخصی آمده بود با تاکید بر اینکه شکایت خود را پس نخواهد گرفت به زندان باز گشت.
امروز: رئیسجمهور سابق کشورمان با تاکید بر اینکه باید خردمندان خیرخواه جایگزین متوهمان خشونتگرا شوند، گفت:« در آستانه عید سعید فطر همگی بنا را بر این بگذاریم راه درست را بپیماییم، چرا باید وقتی سخن از وحدت و جذب حداكثری است كه میتواند باعث امید شود شاهد رفتارهایی هستید كه وضع را بدتر كند؟ چرا باید با بخشنامه های كذایی باز هم محدودیت بیشتربرای مطبوعات و رسانهها ایجاد شود؟»
به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلماننیوز»، جمعی از جوانان و دانشجویان و فرزندان شهیدان با حجت الاسلام والمسلمین سید محمد خاتمی دیدار و گفت وگو کردند.
رئیسجمهور سابق کشورمان در این دیدار ضمن خوشآمد گویی، با اشاره به اهمیت مطالب مطرح شده در این نشست از سوی جوانان به برخی سئوالات آنها پاسخ داد.
وی گفت:« آنچه من میخواستم و میخواهم نه تصدی مسئولیتهای رسمی است بلكه وجود فضای امن و آزاد است كه بتوان این بحثها را مطرح كرد. كار فكری و فرهنگی از نیازهای مبرم زمانه است .»
رئیس بنیاد باران ادامه داد:« ابتدا از خداوند میخواهم كه طاعات و عبادت شما را بپذیرد و به همه توفیق برخورداری از بركات ماه مبارك رمضان عنایت فرماید.»
وی افزود:« ماه مبارک رمضان که روزهای آخر آن را طی میكنیم بهترین فرصت را برای خودسازی انسان فراهم میآورد، ماه رمضان ماه تسویه درون و هم ماه آراستن جان با فضائل است، روزه تنها امساک از آنچه مقتضای هوا و هوس آدمی نیست بلكه مقدمهای برای بالابردن درجه ایمان میزان آگاهی و نیرومندتر كردن اراده انسانی و خداوند هم هدف روزه را تقوای آدمی بیان كرده است. »
به گفته رئیس دولت اصلاحات، پیراستن جان از دروغ، كبر، خودبینی، بدخواهی و... و آراستن آن به راستی، خیرخواهی، عدالت و تقویت اراده برای مقابله با ناراستی و بیدار و آنچه موجب حقارت و تحقیر انسان میشود اینهاست از جمله اموری كه در ماه مبارك رمضان باید به آن برسیم.
خاتمی تصریح کرد:« یكی از آفاتهای بزرگی كه جامعه ما گرفتار آن است، دروغ و ناسزاگویی به خصوص از زبان افراد دستگاههای رسمی است.»
وی یادآور شد: «ما باید میزان مطلوب بودن جامعه و میزان استواری نظام خودمان را با همین معیارهای نزدیكی به راستی و عدالت و دوری از دروغ و بیعدالتی بسنجیم.»
رئیسجمهور سابق کشورمان با بیان اینکه «معتقدیم انقلاب اسلامی هم هدفش رفتن به سوی چنان وضعیتی بود»، اظهار داشت:« امروز هم اگر میزانی برای سنجش هست همان است كه در انقلاب ما تجلی داشت و اگر اعتراض و انتقادی هست برپایه همین ارزشهاست، دشمن واقعی همین دروغگوییها و ناسزاگوییهاست که اگر در درونمان بود دشمن خارجی موفق میشود و اگر نبود توطئه بیگانه هم کارگر نیست.
وی ادامه داد:« در این جا و با احترام به دل پاك و صفای باطن شما جوانان عزیز دوست دارم گلایهای را که بارها بیان كرده ام و نگرانی اصلی خود را تكرار كنم ؛ با این پرسش كه آیا در جامعه ما به خصوص سوی مسوولان و نهادهای رسمی بیشتر راستی را میبینیم یا دروغ را؟»
رئیس بنیاد باران تاکید کرد:« امروز بیشتر نشر و رواج فضائل مورد پیگیری قرار میگیرد یا اگر هم رذایل ترویج نمیشود (كه احیانا میشود) لااقل حساسیت لازم را علیه آن نمیبینیم؟»
خاتمی با بیان اینکه «در میان رذایل ، دروغ شاید از همه بدتر باشد و بدتر از آن اینكه دروغ متضمن بهتان و افترا هم باشد!»، اظهار داشت:« در روایات گاه دروغ سرچشمه همه مفاسد پنداشته شده است و نیز آمده است كه بدیها دارای قفلهایی است كه دروغ مهمترین كلیدی است كه این قفلها را باز میكند یا از معصوم نقد شده است كه مومن ممكن است كه بسیاری از گناهان نظیر زنا و دزدی انجام دهد ولی مومن هرگز دروغ نمیگوید.»
وی سپس اظهار داشت:«من نمونه ای را بیاورم نه برای دفاع از خود بلكه برای دفاع از حقیقت و اظهار نگرانی نسبت به اصل انقلاب و سرنوشت جامعه.»
رئیسجمهور سابق کشورمان یادآور شد:« شما هم شنیدهاید كه چه بیپروا و با آسودگی خاطر كسانی كه از دریافت صدها میلیون دلار از خارجیها توسط اشخاص خاص برای ضربه زدن به انقلاب سخن گفتند .من فعلا كاری ندارم كه این ادعای مضحك كه ظاهرش هم حكایتگر بطلان آن است از كجا و چرا مطرح شده است ولی میگویم باید نسبت به سرنوشت جامعه نگران بود و باید دلمان برای انقلاب مان بسوزد و ناراحتی ما از این است كه این گفتارها و رفتارها پیش از هر چیز به نظامی لطمه میزند كه برای آن، این همه هزینه پرداخت شده است.»
وی تصریح کرد:« چرا باید كارهای نادرستی صورت گیرد و بعد برای توجیه آنها به چنین دروغهای بزرگی متوسل شوند البته این تنها مورد نیست؛تهمتها و ناسزاهای فراوانی نسبت به بسیاری از شخصیتها زده و گفته شده است و حالا هم شب و روز تكرار میشود و با كمال تاسف كسی كه با این دروغ پردازیها و دروغ پردازان برخورد نمیكند.»
رئیس بنیاد باران با بیان اینکه « گرچه اتهام زنندگان در خور اعتنا نیستند و جامعه حرفهای باطل و بی اساس را از آنان زیاد شنیده است»، اظهار داشت:« ولی دروغ و اتهام زنی آنها با این بی پروائی و لطمهای که از ناحیه آن به نظام و جامعه می خورد، مهم است.»
خاتمی سپس گفت:« چرا مدعی العموم به خاطر اهانتی كه به انقلاب، اهانتی كه به دهها میلیون نفری كه رای دادهاند و به خاطر تشویش افكار عمومی و بدبین كردن جامعه به نظام برخورد نمیكند؟»
رئیس دولت اصلاحات هشدار داد:« اگر به سادگی شخصیتهایی كه عمرشان را برای دینشان و انقلابشان و جامعه شان صرف كردهاند و همواره مورد اعتماد نظام و جامعه بودهاند به سادگی با دروغ متهم به چنین لغزش سنگینی شوند آیا طبیعی نیست که جامعه نسبت به همه كسانی كه دیروز مسوول بودهاند ؛امروز مسوولند و فردا مسوول خواهند بود شك كند و به كلی اعتماد خود را از دست بدهد؟»
وی ادامه داد:« آیا چرخ یك جامعه براساس یك دروغ و ناسزا میچرخد؟ به هر حال این نمونه ای بود که سقوط اخلاقی را در بخش هائی از جامعه نشان میداد.»
رئیس موسسه بینالمللی گفتگوی فرهنگها و تمدنها در بخش دیگری از سخنانش درباره اصلاحات گفت:« در این باب گرچه هنوز میدان بحث و گفت وگو باز است ولی الحمدالله كارهای خوبی هم شده است كه توصیه میكنم شما عزیزان مباحثی كه در تبیین اصول اصلاحات شده است بگیرید و به بحث بگذارید اگر نظری هم دارید بدهید.»
وی افزود:« از اصول اصلاحات و وفاداری به انقلاب و دلبستگی به آن بوده و خوشحال بوده و هستیم كه در مرحله ایجابی جمهوری اسلامی مطرح و مستقر شدکه پاسخی به خواست تاریخی مردم بود.»
خاتمی با بیان اینکه «آزادی، استقلال ،پیشرفت و عدالت و... خواستهای مهم تاریخی ملت ماست»، گفت:« اكثریت قاطع جامعه هم تامین اینها را هم همراه با احكام و ارزشهای الهی میخواستند و حتی كسانی كه در این كشورند و آیین گرایش دیگری دارند با تصویری كه حضرت امام از جمهوری اسلامی دادند و براساس آنچه در انقلاب مطرح شد آنها هم به جمهوری اسلامی رای دادند و اسلامی هم که در انقلاب بود نه تنها با خواستهای تاریخی مردم تعارضی نداشت بلكه كاملاً موید آن بود. »
وی یادآور شد:«البته عدالت و اخلاق و ارزشهای الهی هم نظام و جامعه كه به بركت انقلاب بر سرنوشت خود حاكم شده بود را لطیفتر میكرد. یعنی علاوه بر مزایایی كه مردم سالاری دارد؛ بسیاری از خلاهایی كه در نظامهای مردم سالار سكولار بود بر میگردد.»
رئیسجمهور سابق کشورمان افزود:« قانون اساسی هم نظمپذیرفته شده معیار و رفتار و حكومت مردم است البته قانون اساسی هم امری بشری است و وحی منزل نیست نقد آن هم عیبی ندارد ولی مبنای نظم همین قانون اساسی است همه باید در چارچوب آن حركت كنند ؛ به خصوص حكومت که قدرت و امكانات دارد.»
رئیس بنیاد باران ادامه داد:« باید ارزیابی ما و حركت ما بر مبنای قانون اساسی باشد البته با توجه به استبداد زدگی تاریخی اهتمام و فصل سوم و حقوق اساسی مردم و ملت از اهمیت ویژهای برخوردار است و اصلاحات به همه قانون اساسی بهعنوان یك كل جامعه و به هم پیوسته به ویژه حقوق اساسی مردم اهتمام ویژه دارد حالا همین را هم میگویم راه درست هم همین است.»
وی تاکید کرد:« شما جوانان عزیز نپندارید و انشالله نمیپندارید كه آن سوی نظام، رهایی و بهروزی است.نه ما خیر جامعه را در همین نظام میجوییم و میگوییم به نام نظام و انقلاب هم نباید نظام و انقلاب را خدشه دار و خدای ناخواسته بدنام كرد.»
خاتمی با بیان اینکه «من آینده كشور را روشن میبینیم»، گفت:« مردم ما رشیدند و هرگز از خواستههای اساسی خود منحرف نمیشوند و فشارها و مشكلات آنان را از هدف اصلی منحرف نمیكند و اصلاحات میگوید اگر اشكالاتی در روابط و ضوابط موجود و نحوه اداره كشور است با همین میزانها و معیارهایی كه در انقاب و اسلام و قانون بوده است باید اصلاح شود و پر فایدهترین راه تداوم انقلاب و ثبات جامعه و پیشرفت كشور و جلوگیری از انحراف و تامین منافع ملی هم همین است.»
وی تصریح کرد:« ما چهره انقلاب و نظام را زیبا میخواهیم و میگوییم رضایت مردم پایه استوار نظام است؛ كسانی بر علیه انقلاب و نظام خواسته یا ناخواسته عمل میكنند كه اعتنایی به نظر و رضایت مردم ندارند و خیال میكنند به هر وسیلهای و به هر طریقی میشود جامعه را اداره كرد.»
رئیس بنیاد باران با اشاره به درستی اظهارنگرانیها در خصوص مسائل پیش آمده بعد از انتخابات اظهار داشت:« بعد از انتخابات جامعه با لااقل بخش مهمی از آنچه گفت و چه میخواست اگر اعتراضی داشت به چه بود؟ به اصل نظام که اعتراض نداشت و اعتراضش را هم با شیوههای مدنی و پرهیز از خشونت مطرح كرد. راه کار منطقی مساله چه بود؟»
وی افزود:« این مردم صاحب كشور و انقلابند هزینههای را هم آنها پرداختهاند اگر مطلبی دارند و درست است باید به آن تمكین كرد و اگر هم درست نیست باید آنان را محترمانه قانع كرد.»
رئیسجمهور سابق کشورمان اظهار داشت:« اینكه گفته میشود هر كس حرفی و اعتراضی دارد اغتشاشگر وخس و خاشك است، فتنه گر است؛ وابسته به اجانب است بیدین است و دهها اتهام دیگر و برخوردهای خشن هم صورت گیرد مساله را حل نمیكند بلكه مشكل را مزمن میكند كه کرده است وحل آن دشوارتر است.»
وی یادآور شد:«چه اهانت ها كه رسمی و غیر رسمی به شخصیتها و گروهها و افراد نشد و چه نسبتهایی كه برای توجیه رفتارهای نادرست ندادند و چه چهره ناپسندی كه از امام و انقلاب نشان داده نشد. اینها است كه به انقلاب و امام و رهبری لطمه میزند؛ ما این را نمیخواستیم و نمیخواهیم. »
خاتمی تصریح کرد:« الان هم میگوییم در آستانه عید سعید فطر همگی بنا را بر این بگذاریم راه درست را بپیماییم، چرا باید وقتی سخن از وحدت و جذب حداكثری است كه میتواند باعث امید شود شاهد رفتارهایی هستید كه وضع را بدتر كند؟ چرا باید با بخشنامه های كذایی باز هم محدودیت بیشتربرای مطبوعات و رسانهها ایجاد شود؟»
وی همچنین تاکید کرد:« چرا باید بعضی آزادیهای نیم بند كه نسبت به پارهای از عزیزان در بند اعمال شده است به همه تعمیم نیابد بلكه بالعكس دوباره آزاد شدگان به بند برگردند؟ چرا باید محافل و رسانه هاا و نهادهای خاص بر تهمت زنی و ناسزاگویی بیفزایند و چرا باید شاهد برخوردهای تخریبی، خشن و هتاكانه علیه شخصیت و كسانی باشیم كه به هر حال نظری مخالف با نظر رسمی رایج دارند؟ چنانكه نمونه هایش را این روزها در تهران و شیراز دیدیم.»
رئیس دولت اصلاحات ادامه داد:« پیداست كه كسانی كه جز خشونت راهی نمیشناسند و برایشان قانون و ارزشهای اصیل اسلامی و ملی مهم نیست و نمیخواهند از التهاب جامه كاسته شود.»
سیدمحمد خاتمی در پایان خاطر نشان کرد:« ما اگر به آینده بنگریم و شاهد تلاش باشیم كه برای آزادی كسانی كه گرفتار شدهاند صورت میگیردو فضای امن و آزاد برای همه افراد و تشكلها وگروهها ایجاد می شود و "خردمندان خیرخواه" به جای "متوهمان خشونت گرا "میدان دار می شوند به سوی وضعیتی میرویم كه در آن انتخابات سالم و بیحرف و حدیث و آزاد برگزار خواهد شد و خواهیم دید كه چگونه جامعه به سوی آرامش ثبات و امید پیش خواهد رفت و این است راه تقویت نظام و عمل به میزانهای درست انقلاب و تامین مصالح ملی و پاسداشت حرمت مردم.»
به گزارش روابط عمومی دفتر حجت الاسلام و المسلمین سیدمحمد خاتمی، ابتدا چند تن از جوانان با تاكید بر دلبستگی به جمهوری اسلامی دستاوردهای دوم خرداد و اصلاحات را یاد آوردند و پایبندی خود را به آنها اعلام كردند.
آنها همچنین نسبت به لزوم سازمان دهی قانونی حركتها و تشكلهای بنیاد و از برخوردهای ناروا نسبت به یاران امام و نیز مشكلاتی كه پس از انتخابات برای بسیاری از خانوادهها و به خصوص جوانان پیش آمده گلایه كردند.
این جوانان بر لزوم كار فكری بیشتر به خصوص در زمینه تبیین مبانی اصلاحات تاكید كردند و پرسشهایی را نسبت به آینده كشور اصلاحات و جنبش سبز مطرح كردند و خواستار تداوم نشستهایی از این نوع شدند.
امروز: فراكسیون خط امام(ره) مجلس، عصر دیروز با برگزاری جلسهای، انتخابات هیات رئیسه این فراكسیون را برگزار كرد. در این انتخابات، تابش مجددا به عنوان دبیركل فراكسیون خط امام(ره) انتخاب شد.
داریوش قنبری سخنگوی این فراكسیون در گفتوگو با ایلنا،با اشاره به گزارشی كه دبیركل فراكسیون از فعالیتهای دو ساله فراكسیون خط امام (ره) در این جلسه ارائه داد، افزود: براساس گزارش آقای تابش، شورای مركزی فراكسیون در این مدت بیش از 60 جلسه در كنار 20 جلسه مجمع عمومی فراكسیون اقلیت برگزار كرده است. این جلسات تقریبا به صورت هفتگی مشكلات كشور و برخی از طرحها و لوایح مهم را مورد بررسی قرار داده است.
وی افزود: پس از ارائه گزارش دبیركل، انتخابات برای تعیین دبیركل در سال سوم فعالیت فراكسیون برگزار شد كه براساس آن، تابش مجددا به عنوان دبیركل فراكسیون خط امام(ره) انتخاب شد.
به گفته وی، برای انتخاب اعضای شورای مركزی فراكسیون خط امام(ره)مجلس نیز قرار شد ابتدا انتخابات كمیتههای تخصصی فراكسیون برگزار شود و پس از آن به تناسب این انتخابات، انتخابات اعضای شورای مركزی نیز برگزار گردد، چرا كه انتخاب اعضای شورای مركزی وابسته به انتخاب روسای كمیتههای تخصصی است.
امروز: شایعه درگذشت دبیر شورای نگهبان تکذیب شد.
عباسعلي كدخدايي در گفتوگو با ايلنا، با رد خبر درگذشت آيتالله جنتي و نیز رد شايعه سكته مغزي ايشان، اظهار داشت: شايعهاي كه مطرح شد، اعتبار رسانههاي مطرح كننده را براي مردم روشن كرد كه چگونه اين رسانهها با افكار عمومي بازي ميكنند و توجه مردم را به دروغ به خود جلب ميكنند.
وي با اشاره به اينكه قبل از گفتوگو با ايلنا، با آيتالله جنتي تماس تلفني داشته است، ادامه داد: ايشان در كمال صحت و سلامت هستند و وقتي موضوع شايعه درگذشتشان را با ايشان در ميان گذاشتم، به اين شايعه خنديدند.
به گفته وي، انتشار اين شايعه نشان داد كه چگونه برخي رسانههايي كه با نظام جمهوري اسلامي ايران كينه قديمي دارند، اين مسايل را مطرح ميكنند.
سخنگوي شوراي نگهبان در پايان متذكر شد: مردم هم بايد توجه كنند كه اين رسانهها به دنبال منافع ملي كشور نيستند و درصدد ضربه زدن به نظام عمل ميكنند كه به خوبي نيتهاي ناپاك دشمنان را عيان ميكنند.
امروز: فخرالسادات محتشمی پور در بیست و دومین نامه خود به دادستان تهران، ضمن شکوایه نسبت به شرایط غیرقانونی نگهداری زندانیان سیاسی، از تماس تلفنی یکشنبه شب همسرش، مصطفی تاج زاده که همچنان در قرنطینه زندان به سر می برد خبر داد.
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم اجعل سعیی فیه مشکوراً و ذنبی فیه مغفوراً و عملی فیه مقبولاً و عیبی فیه مستوراً. یا اسمع السامعین.
عریضه بیست و دوم در بیست و ششم رمضان المبارک
از: همسر سید مصطفی تاجزاده یکی از امضاء کنندگان شکایت از کودتاگران نظامی
به: دادستان تهران
سلام آقای دادستان
روز دوشنبۀ آخر ماه رمضان است. این ضیافت دارد به پایان می رسد. و ما خاشعانه از پروردگار رمضان تمنای سعی مشکور و ذنب مغفور و عمل مقبول و عیب مستور داریم از او که بهترین شنوندگان است. از او که برای شنیدن خط کشی و حد و مرز و خط قرمز و خودی و غیرخودی و بی خودی ندارد. برای او که انسان ها را از زن و مرد برابر آفرید و آنان را شعبه شعبه و قبیله قبیله قرار داد تا از یکدیگر تشخیص داده شوند و ملاک برتری را فقط و فقط تقوا دانست. تقوا. خویشتنداری و پرهیز از گناه. خداوندا تو خود شاهدی که ما نه از سر عناد و لجاجت بلکه از سر اشتباه و غفلت بر خویشتن خویش ستم روا داشتیم پس به بزرگی و کرمت در این آخرین روزهای ماه خودت، ما را مشمول رحمت و غفرانت بنما. و خود می دانی که ما بندگان ضعیف تو در اشتیاق قربتت سعی و کوشش نمودیم پس از ما قبول بفرما و همچون گذشته پرده استتار بر عیوب ما بکش و به ما توفیق جبران خطاهایمان را مرحمت فرما یا اسمع السامعین. پروردگارا تو خوب شنونده ای هستی وقتی که بندگان ضعیف و حقیر برکشیده به ناحقت مقام عبودیتشان را فراموش می کنند و مست قدرت ادعای بزرگی و جلالت می کنند و بندگان تو را به اظهار ندامت از جرایم ناکرده و خطاهای موهوم وادار می کنند. و خوب شنونده ای هستی وقتی که در شب و روز ستم، مظلومان بی پناه تو را در خفا و علن، فردی و جمعی می خوانند. و خوب شنونده ای هستی وقتی که بندگان رنج کشیده و مصیبت دیده ات در واکنش به عاصیان مدعی مسلمانی طلب و تمنایشان را حتی از تو پنهان می کنند و تو راز دل آن ها را می شنوی. همان رازی که در هزارتوی فلب انسان خودش را مخفی کرده تا به همه بگوید من با خدایم قهرم. و تو آن بالا به این واکنش کودکانه بنده ات می خندی و آغوشت را برایش بازتر و بازتر می کنی. خدایا ای ابصرالناظرین تو چیزهایی را در آن دخمه های هول انگیز دیدی که هیچ کس ندید . و آن گاه که بندگان سیاه دل تو ننگین ترین اعمال غیرانسانی را انجام دادند، فراموششان شده بود که عالم محضر خداست، تو بودی و دیدی و باز هم فرصت و مجال دادی برای بازگشت. تو بودی و دیدی و آن دیگر بنده مظلوم و بی پناهت را نیز فرصت و مجال دادی برای رشد و علو روح و بدین سان این پارادوکس همیشگی حیات دنیوی، یعنی حرکت میان عالم علیا و سفلی در عالی ترین مرتبه اش تکرار شد: عده ای اوج گرفتند و به خواست تو در مقام عزّت نشستند و عده ای دیگر مصداق «کالانعام بل هم اضلّ» شدند. بیچارگان سفلۀ دین به دنیای دیگران فروخته. پروردگارا تو را به همه عزیزان درگاهت سوگند ما را در این وانفسای ضلالت و گمراهی لختی به خود وامگذار.
آقای دادستان
من اینک در مقام یک بنده شاکر خدا با شما سخن می گویم . دیشب در شامگاه بیست و پنجم ماه مبارک رمضان وقتی در جایی که خاطرات شیرین حضور همسرم را، هرچند در دوره نقاهت بعد از جراحی، با حسرت و آه مرور می کردم، ناگهان یک تماس از شماره ای ناشناس ارتباط ما را با یکدیگر برقرار کرد. قبل از این که بپرسم عزیزم تو کجایی او خندید و گفت در زندانم زندان! و من ناامیدانه پرسیدم یعنی هنوز به بند عمومی نرفته اید شماها؟ او همچنان نمی دانست کجاست و من همچنان این بی خبری را نشانه خوبی نمی دانم. صدای گرم همسرم دنیایی از انرژی را در وجود من و دخترم تزریق کرد و من فی الفور این انرژی را به دیگر عزیزان منتقل کردم و دیشب خدا خواست که در شب های پایانی رمضانش دل هایی شاد شود و ما شکرگزاریم . می بینید؟ می بینید ما سطح توقعاتمان تا کجا پایین آمده؟ یک تماس، یک ملاقات کابینی، یک ملاقات حضوری یک نفره نیم ساعته!!! خدایا برما که در مقام طلب از تو بزرگترین خواسته ها و غیرممکن ترین آن ها را داریم، مپسند که در مقام حق خواهی اندکی از خواسته های عدالت طلبانه مان از بندگانت که ادعای بندگی چون توئی را دارند، عدول کنیم. خدایا ما را در برابر غیر خودت ذلیل و عاجز و مستکین مپسند.
آقای دادستان
من دیشب افطار را مهمان خانه ای بودم که قرارگاه همسرم شد بعد از ترخیص از بیمارستان. محلی که از همه دوستان و عزیزان همیشه همراه تمنا کردیم نخواهند بدانند کجاست تا این عزیز ما و آنان بتوانند با استراحت مطلق بخشی از توان از دست داده براثر عمل جراحی سختی که گذرانده و بیش از آن، براثر صدمات و لطمات روزها و ماه های زندانش را به دست آورد. نماز را در همان خلوتگاهی خواندم که آن روزها و شب های پرستاری مرا به آرامش می رساند و خدا را شاهد گرفتم که نوازش های خشونت آمیز بنده های بداخلاق و گناهکارش که دروغ ورد زبانشان و تهمت و افترا و بدزبانی و بدکرداری سیره و مرامشان شده اندکی از خداشناسیمان نکاسته بلکه توفیق غور و تأمل بیشتر در آیات وحی را برایمان به ارمغان آورده. و او را سپاس گفتم که به بزرگی و مرحمتش ما را از نظر دور نداشته و رخصت رسوخ وسوسه های شیطانی را در دل هایمان نداده است. او را شکر کردم که چتر حمایتش را به مهر بر سر ما گسترانده و آرامش را بر قلوبمان حکمفرما کرده است. صدای گرم همسرم هدیه خدا بود که پس از این نیایش مبتدیانه به ما رسید و ما او را چون همیشه به خدایش سپردیم که بهترین حافظ و نگهدارنده است و همه زندانیان سیاسی را که شب و روزهای رمضان شاهد بی گناهی و مظلومیت آن هاست و شاهد ظلم مضاعفی که بر آنان می رود. همه آن ها را، زنان و مردان آزاده دربند را به خدایشان سپردیم با دعای همیشگی این ماه: «اللهم فک کل اسیر»
امروز: دبیرکل جامعه روحانیت مبارز گفت: ممکن است دشمنان کارهای ایذایی کنند و به قول امام(ره) دیوانهای سنگی را در چاه بیاندازد، ولی امام تاکید میکردند یکی از شروط برای حفظ انقلاب این است که شما با هم باشید.
آیتالله مهدوی کنی با اشاره به آیه 200 سوره عمران « یا ایها الذین آمنوا اصبرو و صابرو و رابطوا و اتقوالله لعلکم تفلحون » و با بیان اینکه « برای بقای بنایی که ساختهایم چند چیز لازم است که باید آن را به کار ببریم و همیشه داشته باشیم تا آنچه را که درست کردهایم از بین نرود» افزود: یک بنایی که انسان میسازد در خلاء نیست، حوادثی در اطرف آن هستند، آب، باد و خورشید هست و دشمنان نیز هستند و اینها بنا را از بین خواهند برد؛ بنابراین ما باید در مقام حفظ آن باشیم.
به گزارش خبرآنلاین مهم ترین بخش های سخنان رئیس دانشگاه امام صادق(ع) را که یکشنبهشب در برنامه «کیمیا» شبکه سه سیما پخش شد و ایسنا مخابره کرده است را در ادامه بخوانید:
در مرحله اول عنصر صبر و مقاومت لازم است؛ قرآن در این زمینه میفرماید اصبروا. عنصر دوم در این زمینه صبر و مقاومت اجتماعی است که به آن صابرو گفته میشود، از باب مفاعله و باب مفاعله دلالت بر کار جمعی میکند نه کار فردی.
برای باقی ماندن یک اثر باید همه با هم حرکت کنیم و با هم باشیم. در اواخر عمر شریف امام(ره)، ایشان یک روزی اصحاب حل و عقل، بزرگان انقلاب اعم از روحانی و غیرروحانی را جمع کردند. همه در جماران، در همان اتاق کوچک امام جمع شدند. امام یک جمله فرمودند که « من در اواخر عمر خود هستم و چیزی به عمر من باقی نمانده است. در این جمع به شما میگویم که انقلاب برای خود جایش را باز کرده است و دشمنان نمیتوانند به او ضربه بزنند و آن را ا زبین ببرند چون جایگاه خود را در اسلام و ایران و دنیا باز کرده است اما حفظ این مساله به شرط و شروطی است و یکی از مهمترین شرطها این است که شما با هم باشید.»
ممکن است که دشمنان آزار و اذیت کنند، ممکن است که دشمنان کارهای ایذایی بکنند و به قول امام دیوانهای سنگی را در چاه بیاندازد یا ترقهای را در کند ولی امام تاکید میکردند یکی از شروط برای حفظ انقلاب این است که شما با هم باشید. و صابروا که عرض کردم و در قرآن نیز بر آن تاکید شده این مطلب را میرساند.
بالاتر از صابروا، رابطوا و مرابطه است؛ اگر بخواهیم صبر داشته باشیم، در کنار آن باید همه حرفهای یکدیگر را بفهمیم، اطلاع از یکدیگر داشته باشیم، و این تاکید بر اطلاع داشتن از یکدیگر و آگاهی از حال یکدیگر دارد. ما در اصطلاح فقهی و حقوقیمان کلمهای به نام مرابطون داریم. کسانی که جهاد در راه خدا میکنند دو دسته هستند؛ عدهای در صف جنگ هستند، یعنی در میدان جنگ سلاح در دست میگیرند و اینها مجاهدین هستند، عدهای نیز مرابطین هستند، مرزداران هستند، کسانی که همیشه در سر مرز هستند.
مجاهدین و جنگجویان جنگی را انجام میدهند و بعد از آن به خانههایشان برمیگردند، ولی عدهای مرزدار هستند، مرزداران همیشه در مقابل دشمنان و آزار و اذیت آنان هستند و باید شبانهروز بیدار و هوشیار باشند. آنهایی که بالای برجها میایستند و مرزها را حفظ میکنند، نگهبابان و کسانی که مرزها را حفظ میکنند باید دو چشم دیگر نیز قرض بگیرند تا مبادا از طرف دشمن حمله و دسیسهای واقع شود. اینها را مرابط میگویند، و از همین جهت در روایات و فرهنگ اسلامی مرابطین اجرشان بیشتر از مجاهدین است.
آدمی که در میدان جنگ و در برابر دشمن با سلاح و در میدان جنگ حضور پیدا کند، راحتتر است. از آنجایی که آدم باید تقیه کند برای حفظ دین، انقلاب و نظامش برخی از حرفها را نباید بزند و این مشکلتر است. برخی از دوستان تحمل حرف را ندارند؛ چرا امیرالمومنین (ع) با چاه درد دل میکردند؟ چون دوستانش تحمل حرفهایش را نداشتند و به همین دلیل سرشان را در چاه میکردند و درد دل میکردند.
مرابطین به کسانی میگویند که همیشه مراقب نظام هستند، مواظب مرزهای معنوی و فیزیکی هستند، برخی مراقبین فیزیکی هستند و برخی مراقبین فرهنگی هستند. انقلاب فرهنگ دارد و فرهنگ آن را باید حفظ کرد. اکنون میبینیم که دشمنان برای جنگ نرم، ابزارشان شمشیر نیست، جنگشان فرهنگی است، میخواهند کاری کنند که افکار را خراب کنند، مردم به انقلاب و مسوولان اعتقادی نداشته باشند و اعتقادات مردم از نظام برداشته شود و این خیلی سختتر از آن است که یک عده در میدان جنگ با سلاح بجنگند. پس اینجا بحث مرابطه مطرح و لازم است.
مرابطین کسانی هستند که آگاهی میدهند، مشکلات را میگویند و راهها را به هم نشان میدهند و یکدیگر را تحمل میکنند. حرفهای یکدیگر را میشنوند، اگر بخواهیم مرابط باشیم، باید حرفهای هم را بشنویم. من حرفهایم را بزنم شما حرفهایتان را بزنید و بنشینید جمعبندی کنید. اینگونه نباشد که مثلا من بگویم شما بیخود اینجا هستید، از شما خبری نداشته باشم و بگویم تو کجای کار هستی؟ مجلس خبر از دولت نداشته باشد، دولت خبر از مجلس نداشته باشد، و قوه قضاییه نیز خبر از آنها نداشته باشد. اینها همه باید با هم باشند. مگر میشود بدون مرابطه مملکت را اداره کرد. وقتی که بحث تفکیک قوا مطرح میشود، برخی خیال میکنند تفکیک قوا به این معناست که قوا با هم ارتباطی نداشته باشند، مگر میشود قوه مجریه با مجلس ارتباطی نداشته باشد و یا قوه قضاییه با قوه مجریه و مجلس ارتباطی نداشته باشد.
اینکه میگویند قوا استقلال داشته باشند یعنی اینکه تحت تاثیر جریانهای غلط قرار نگیرند. اینکه مثلا دولتی بخواهد به زور لایحهای را به مجلس تحمیل کند، غلط است و یا اینکه مجلسی به قول مقام معظم رهبری قانونی تصویب کند که قابل اجرا نباشد، یعنی با دولت هماهنگی نکرده باشد، که آیا این قانونی که وضع میکنی در خلاء وضع کردی، میشود اجرایش کرد یا نه. خیلی چیزها را میشود گفت و بلند شد و نشست و تصویب کرد، اما قانون قابل اجرا نباشد.
قوه قضاییه میخواهد داوری کند، داوری بر حق، معالذالک باید همانجا جریاناتی که در کشور است مورد توجه در داوری قرار بگیرد، اینطور نیست که قاضی به جریانات توجه نداشته باشد. شما میبینید وقتی که میخواهند فردی را قصاص کنند کسی که عمدا آدمی را کشته است و صاحبان دم آن نیز خواهان قصاص هستند، میتوانند مطالبه او را بکنند ولی آنها به تنهایی بعد از حکم قضایی قاضی نمیتوانند قصاص کنند. باید چه کنند؟ باید در مقام القضات برود و در دیوان عالی بررسی شود که آیا کشتن این فرد اکنون مصلحت است یا نه؟ ممکن است یک نفر را شما به عنوان قصاص بکشید و دوباره دو گروه و جمعیت به هم بریزند. به خاطر این که یک نفر را قصاص کردهایم یک دفعه مشکل ایجاد شود.
داوری نباید بدون حساب و کتاب باشد، و بگوییم که آقا طرف قاتل است باید قاتل را حتما باید کشت. اینگونه نیست که هر قاتلی را باید کشت، این صحبتها در فقه و حقوق ماست. اینهایی که میگویم از روی آگاهی میگویم و احساسی نیست.
قوه قضاییه، مجریه و مقننه باید با هم ارتباط داشته باشند و رابط آنها مقام معظم رهبری است. نظامی که ما درست کردهایم بهترین نظام است، مقام معظم رهبری بین قوا هماهنگی ایجاد میکند. ولایت فقیه یعنی چی؟ برخی خیال میکنند ولایت فقیه یعنی کسی که آن بالا نشسته هر چیزی که دلش میخواهد میگوید چه موقع امام و مقام معظم رهبری این کار را میکردند؟ بله در مقام بحرانی باید یک نفر حرف آخر را بزند. اما غیر از مواقع بحرانی مقام معظم رهبری ارتباط بین همینهاست. وقتی ایشان قوه مجریه، مقننه و قضاییه را جمع میکند، صحبت و نصیحت میکند، یعنی اینکه خط مرتبط بین آنهاست و اینکه هواستان جمع باشد. نگوییم که ما مجلس هستیم و اینکه که هرچه بخواهیم بگوییم یا اینکه دولت بگوید آقا من گوش به قانون نمیدهم و قبول نمیکنم و یا اینکه قوه قضاییه در داوریها به مسایل توجه نکند.
پس یادتان باشد «اصبروا» یعنی مقاومت داشته باشیم، «صابرو» مقاومت اجتماعی داشته باشیم و «رابطو» با هم ارتباط داشته باشیم. اینکه هرکس به وظیفه خود عمل نکند و هر کس بگوید که من میخواهم این کار را بکنم، نمیشود مملکت را اداره کرد. در یک خانه هم اگر هر کسی بخواهد ساز خود را بزند، نمیتوان آن خانه را اداره کرد. مثلا خانم خانه، یک چیزی را بگوید، آقا یک چیز دیگر. قرآن میگوید، الرجال قوامونه علی النساء، یعنی پدر مدیریت خانه را بر عهده میگیرد. معنای مدیریت این نیست که پدر هرچه دلش میخواهد بگوید، زور بگوید. باید کسی باشد که نظام خانواده را حفظ کند و اگر مدیر نباشد، نظام از هم پاشیده میشود.
امروز: عضو جامعه روحانیت مبارز گفت: تنها مرجع تشخیص اینکه چه فردی مشمول جذب حداکثری می شود رهبری است.
جعفر شجونی در گفت و گو با خبرآنلاین گفت: مسلما سران فتنه شامل جذب حداکثری نیستند.
وی ادامه می دهد: سران فتنه پل های پشت سر خود را خراب کرده و دیگر مردم جایگاهی برایشان قایل نیستند.
او به بخش دیگر اصلاح طلبان اشاره کرد که «مقداری ابهام یا سوال داشته و یا تنها به خاطر داشتن کینه دولت در گود فتنه افتادند و یا فریب خورده و در زندان افتادند» و گفت: ظاهرا این ها باید جذب نظام شوند که توصیه مقام معظم رهبری نیز متوجه این ها خواهد شد.
وی معتقد است: اگر توصیه رهبری در خصوص «جذب حداکثری» اجرا شود این دسته از اصلاح طلبان می توانند در حوزه هایی که سابقا فعالیت داشتند مجددا فعال شوند.
دبیرکل جامعه وعاظ ولایی تاکید دارد: فریب خوردگانی که جذب می شوند حتما باید علاقه و پایبندی خود به اصول و نظام را ثابت کرده و اعتراف کنند که اشتباه کردند.
امروز:آیت الله صانعی در تماسهای جداگانهای با آیتالله دستغیب و حجتالاسلام کروبی، اقدامات اخیر آشوبطلبان را محکوم و از صبر و استقامت این دو چهره روحانی حامی حقوق ملت قدردانی کرد.
به گزارش کلمه، دفتر آیت الله یوسف صانعی خبر داده که در پی تهاجم عده ای افراد شناخته شده به مسجد قبا (آتشیها) در شیراز که منجر به هتک حرمت ماه مبارک رمضان و توهین به آیت الله دستغیب شد، آیت الله صانعی یک شب پس از این واقعه در تماس تلفنی با ایشان، اقدامات آشوب طلبان را محکوم و با مجروحان و آسیب دیدگان این واقعه ابراز همدردی کرده است.
بر اساس این گزارش، آیت الله صانعی با ستایش از صبر و استقامت آیت الله دستغیب در ادای فریضه امر به معروف و نهی از منکر، برای ایشان و دوستانشان آرزوی موفقیت کرده است.
این مرجع تقلید پیش از این هم در تماس تلفنی با مهدی کروبی، حمله به منزل وی و محاصرهی آن را محکوم کرده و این قبیل رفتارها را وحشیانه و غیر انسانی خوانده بود.
وی همچنین با تاکید بر صبر و استقامت آقای کروبی و همسرش در جهت دفاع از حقوق مردم، بر لزوم اصلاح ساختاری که به فساد گراییده، تأکید کرده بود.
امروز:با گذشت بیست روز از بازگشت مجدد محمد نوری زاد به زندان اوین هنوز اطلاع دقیقی از محل نگهداری وی در دست نیست . فاطمه ملکی ، همسر محمد نوری زاد نویسنده و فیلم ساز دربند در گفتگو با خبرنگار کلمه با تایید این مطلب افزود : نزدیک بیست روز از بازگشت دوباره همسرم به زندان اوین می گذرد . اما ما در طول این مدت از محلی که وی در آن به سر میبرد بیخبریم.
فاطمه ملکی، در این روزها بارها با مقامات قضایی از جمله دادستانی تهران تماس گرفته و در مورد محل نگهداری همسرش سوال کرده است . اما مسولان قضایی اطلاع دقیقی درباره محل نگهداری همسرش به او نداده اند .او همچنین در این مدت از امکان هر گونه تماسی با همسرش محروم مانده است.
او در این باره گفت: نه دادستانی و نه مسئولین زندان اوین هیچکدام پاسخگوی ما نیستند. نمیدانیم آنها از چه میترسند که نه تنها حق ملاقات یا تماس تلفنی برای زندانی و خانوادهاش قائل نمیشوند که حتی از اطلاعرسانی ابتدایی و مختصر دربارهی حال و روز همسرم هم خودداری می کنند ما نمی دانیم که ایشان سلامت هستند یا نه.
محمد نوری زاد در دادگاه تجدید نظر به سه سال و نیم حبس تعزیزی محکوم شد. وی پس از اتمام دوران مرخصی اش به زندان بازگردانده شد و انتظار می رفت او نیز مانند دیگر زندانیان سیاسی به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل و دوران محکومیتش را بگذراند اما تاکنون این اتفاق رخ نداده و مسولان بر خلاف قانون از تحویل وی به این بند خودداری کرده اند .
همسر نوری زاد ادامه داد: ما تا به حال فکرمیکردیم زمان اجرای حکم همسرم فرارسیده و آن سهسالونیم حبس وی اجرا می شود؛ که دراینصورت آقای نوریزاد باید درکنار سایر آزادگان دربند و با بهرهمندی از حقوق اولیهی خاص یک زندانی این دوران را در بند عمومی سپری میکردن. اما حالا با این برخوردهایی که از آقایان سرمیزند، می بینیم هیچ چیز مبنای قانونی ندارد و حتی با زندانی که حکم زندان قطعی دارد برخوردهای عجیب و غریب صورت می گیرد . ما دیگر نمی دانیم باید به کجا مراجعه کنیم و از چه کسی بپرسیم همسرم کجاست .
او در پایان گفت :جای تاسف است که درحال حاضر هیچ مرجع قانونی برای پاسخگویی و رسیدگی به خواستههای حداقلی ما وجود ندارد که حداقل به من و فرزندانم پاسخ دهند که همسر و پدرشان در کجا نگهداری می شود . با اینهمه ترسی نداریم و مثل همیشه دردها و شکوائیههای خود را به درگاه خدامی بریم . اما برای کسانی متاسفیم که بارگاه باقی و حقیقی را درمقابل دستگاه فانی و زمینی دنیا از یاد برده اند و با زندانیان بی گناه و خانواده هایشان این گونه برخورد می کنند .
محمد نوری زاد در پی نگارش ششمین نامه خود به رهبر انقلاب در حالی که در مرخصی به سر می برد دوباره به زندان اوین فراخوانده شد . تاکنون از سرنوشت این مستند ساز و جهادگر اطلاعی در دست نیست.
امروز:در پی اظهارات اخیر دکتر کامران دانشجو وزیر علوم، در مراسم افتتاح طرحهای عمرانی دانشگاه علم و صنعت مبنیبر تصیمیم ایشان جهت با خاک یکسان کردن دانشگاهها کشور دکترعبدالجبار کرمی نماینده مردم سنندج، کامیاران و دیواندره در مجلس شورای اسلامی در واکنش به این اظهارات در گفتو گو با دیپرس گفت: بیانات دانشجو مبین توهم عمیق ایشان و نوعی نگرش پارانوئیدی به جامعه دانشگاهی است که بیشک لازم است یک نفر وزیر علوم را از این توهم درآورد. البته این اولین باری نیست که این وزیر با دیدگاه منفی به دانشجویان اساتید و جامع علمی کشور مینگرد.
رئیس فراکسیون نمایندگان مستقل مجلس افزود: مطالب بیان شده توسط آقای دانشجو چیز جدید و نوظهوری در دانشگاه های کشور ما نیست و قطعا بزرگنمایی و تبدیل آنها به هجمههای تهدید آمیز به صلاح کشور و جامعه علمی آن نیست و خروجی این تهدیدها و ارعابها چیزی جز عدم احساس امنیت تحصیلی و شغلی در دانشگاهها و در نهایت فرار مغزها نخواهد بود.
این عضو کمسیون بهداشت و درمان اضافه کرد: در حالی کامران دانشجو اساتید و دانشجویان را با این ادبیات مورد خطاب قرار میدهد که مقام معظم رهبری در دیدار دانشجویان فضای دانشگاهها را مطلوب و دانشگاه، اساتید و دانشجویان ما را پیشرفتطلب، نوآور، پرنشاط و با طراوت خواندند و ابراز داشتند: با این روحیه و با این نشاط مطمئن هستم و همه مطمئن باشند که فردای نظام جمهوری اسلامی به مراتب از امروز کشور پیشرفتهتر خواهد بود و فرمودند من هرگز سخنان و حرفها منفی را که بعضی از سر تعصب و بعضی از سر غفلتها در گوشه و کنار میزنند و میخواهند نسل جوان را نسل روی گرداننده از آرمانها معرفی کنند باور نکردهام و نخواهم کرد.
کرمی گفت: از جناب دانشجو باید پرسید مگر فضای دانشگاه ما امروز وخیم و بحرانی است یا فضای دانشگاههای در سالهای ۶۰ و ۶۱ ؟اگر آن زمان وخیم تر بود پس مگر حضرت امام نمیتوانستند با آنها مثل شما برخورد کنند و دانشگاهها را با خاک یکسان کنند؟ و اگر وخیمتر نبود و اکنون اوضاع از آن زمان وخیمتر است پس شایسته نیست که کسی را جز خود ملامت کنیم و به جای تخریب دانشگاهها به عملکرد غلط خود بازگشته و بنگریم چگونه نتوانستهایم بر دانشجو تاثیر گذار باشیم و بیکفایتی خودمان را به بیتعهدی دانشجویان و اساتید تفسیر نکنیم و تقصیر را به گردن دانشجو و اساتید نیانداریم تا مجبور شویم نقش آلکاپون را با تخریب دانشگاهها ایفا کنیم.
این نماینده مستقل افزود: این بیانات وزیر تبیین تفکرات قرون وسطایی است که مراکز علمی را تخریب و با خاک یکسان می کردند لذا وزیر محترم باید بداند قرون وسطی به پایان رسیده و اکنون در ابتدای هزاره سوم هستیم.
گفتنی است که در اسفند ماه سال گذشته نیز وزیر علوم توسط این نماینده به مجلس فراخوانده شد تا پاسخگوی اظهارات نسنجیده خود در خصوص برخورد با اساتید و دانشجویان به بهانه دین مداری و امنیتی کردن فضای دانشگاهها باشد.همچنین کرمی به فراخوانده شدن وزیر علوم به مجلس با طرح سوالی از ایشان به پاسخگویی به اظهارات اخیر خود در هفته آتی خبر داد.
مشغول گشت و گذار اینترنتی بودم که ناگهان از خبر((خداحافظ «سامان»! سامان طهماسبي با دوبندهي تيم ملي كشتي فرنگي آذربايجان در مسابقات جهاني مسكو به ميدان ميرود. به گزارش ايسنا، سامان طهماسبي فرنگي كار وزن 84 كيلوگرم ايران و دارندهي دو مدال برنز جهان و طلاي آسيا كه در المپيك هم نماينده ايران بود، به دليل مشكلات مالي و عدم توجه لازم به وي، دوبنده تيم ملي كشتي فرنگي آذربايجان را در مسابقات جهاني مسكو خواهد پوشيد تا يك كشتيگير ايراني رقيب ايرانيها شود. فدراسيون جهان كشتي رسما حضور طهماسبي در تيم ملي آذربايجان را تاييد كرد و بر اين اساس وي جانشين "شالوا گادابادزه" در ليست نهايي شده است. طهماسبي امروز به روي باسكول وزن كشي ميرود. آذربايجاني ها براي كشتيگيراني كه صاحب مدال جهاني شوند از 100 تا 200 هزار دلار پاداش در نظر گرفته و حقوق ماهيانه قهرمانانشان نيز حدود 4 هزار دلار است. اين شرايط مالي باعث شده تا بسياري از كشتيگيران روسي براي آذربايجان كشتي بگيرند. )) جا خوردم. برایم دشوار بود که باور کنم، آخر خیلی خوب می شناختمش سالها با او در باشگاه استقلال سنندج تمرین می کردم سر به زیر، محجوب ، با اخلاق و ... جمشید خیرآبادی مربی زحمت کش ما در آن زمان بود، همیشه می گفت این پسر قهرمان المپیک می شود آخر او از نظر ژنتیکی برای کشتی آفریده شده بود دست های کشیده که او را از همه جدا می کرد، خیر آبادی برای او سالها زحمت کشید تا بالاخره صاحب دوبنده تیم ملی و گردن آویز برنز جهان شد دو سال پیاپی البته بد شانسی می آورد در المپیک هم که خیرآبادی را به همراهش نبردند ضربه روحی خورد و نتوانست در عین شایستگی مقام کسب کند بعد از آن هم شنیدم که به مصدومیت شدید گرفتار شده و کسی سراغش را نگرفته اوهم مجبور به ترک میهن شد.
سامان در خانواده کارگری بزرگ شده بود و توان لیاقتش او را به این حد رساند اما چه بگویم که افرادی مانند عبدالله عزیزی که رئیس هیئت کشتی بود همه کاری می کرد تا به او کمک نشود چون نمی خواست کسی دیگری جز او جزو مدال آوران صحنه کشتی کردستان بشود تا همه افتخارات برای خودش بماند، جدای از آن عزیزی با خیرآبادی هم همیشه مشکل داشت و به همین خاطر در کارهای سامان مشکل ایجاد می کرد تا به نوعی حال خیرآبادی را بگیرد. به هر حال پس از کسب مدال جهانی ومصدومیتش کسی به او کمک نکرد، خیرآبادی هم هرچه مصاحبه کرد و داد زد که او به خاطر مشکل مالی کلاس های درسش را هم تعطیل کرده به گوش کسی نرسید حتی شایعه حضور او در آذربایجان و کشتی گرفتن برای اذری ها هم دو ماه پیش، مسئولان را از خواب بیدار نکرد تا او برود برای همیشه... نمی خواهم این قضیه را به مسائل قومی ربط بدهم اما اگر او تهرانی یا اصفهانی یا... بود باز هم با او این گونه برخورد می شد خدا عالم است. آیا در استانداری کردستان ، فدراسیون، سازمان تربیت بدنی و... کسی نبود تا پای حرف های این جوان 25 ساله بشیند. تنها چیزی که می توان گفت تاسف است و تنها تاسف....
او برای ما همیشه ایرانی باقی می ماند.
امروز: دادگاه تجدید نظر استان مازندران احکام اولیه زندان ده دانشجوی این دانشگاه را عینا تایید کرده است. این دانشجویان که در مجموع به ۶۲ ماه زندان تعزیری و ۱۹۵ ضربه شلاق محکوم شده اند، ابتدا به اتهام اخلال در نظم عمومی به وسیله برگزاری تجمع در ۲۵ و ۲۶ خرداد سال ۸۸ در آبان ماه سال گذشته و در شعبه ۱۰۱ دادگاه بابلسر مورد محاکمه قرار گرفتند.
به گزارش دانشجونیوز، میلاد حسینی کشتان، سیاوش صفوی، علی نظری، رحمان یعقوبی، علی عباسی، علی دنیاری، شوانه مریخی، و مازیار یزدانی اعضای انجمن اسلامی دانشجویان این دانشگاه به اتهام اخلال در نظم عمومی به وسیله برگزاری تجمع هر کدام به شش ماه زندان تعزیری و ۱۵ ضربه شلاق محکوم شده اند. از سویی دیگر و در دادگاه هایی جداگانه اشکان ذهابیان فعال دانشجویی استان مازندران نیز به اتهام اقدام علیه امنیت ملی به شش ماه زندان تعزیری، و علیرضا کیانی دبیر سیاسی سابق انجمن اسلامی این دانشگاه به اتهام توهین به رهبری و اقدام علیه امنیت ملی به هشت ماه زندان تعزیری و ۷۵ ضربه شلاق محکوم شده اند.
یک منبع آگاه دانشجویی در مازندران در گفتگو با دانشجو نیوز این احکام را با توجه به نزدیکی مهر ماه و بازگشایی دانشگاه ها برای ایجاد رعب در دانشجویان ارزیابی کرده و افزود: این احکام مربوط به اتهامی است که بیش از یکسال پیش رخ داده و عملا در دادگستری مازندران در حال خاک خوردن بود. علاوه بر این، صد و یک فعال دانشجویی دانشگاه مازندران نیز در اول تیرماه امسال با صدور بیانیه ای از بی اساس بودن این اتهامات سخن گفتند و اعلام کردند دانشجویانی که در ۲۵ و ۲۶ خرداد دانشگاه مازندران مضروب شدند و کتک خوردند، شاکیان پرونده حمله به پردیس دانشگاه مازندران هستند و این محکومیت و دادگاه را به رسمیت نمی شناسند.
لازم به ذکر است در روز ۲۶ خرداد ۸۸ در حالی که دانشجویان دانشگاه مازندران تجمع بزرگی را در دومین روز خود و در اعتراض به تقلب در انتخابات و بازداشت علیرضا کیانی برگزار کرده بودند، نیروهای لباس شخصی و برخی منتسبین به سپاه بابلسر در حمایت نیروهای امنیتی به پردیس این دانشگاه یورش برده و ده ها دانشجو را مضروب و مجروح و بیش از صد نفر را نیز بازداشت کردند. پس از آن بیست دانشجوی این دانشگاه که عمدتا از اعضای انجمن اسلامی این دانشگاه بودند به اتهام برگزاری این تجمع و اخلال در نظم عمومی شهر و درگیری با نیروهای امنیتی مدتی را در تابستان سال گذشته در بازداشت گذراندند. اکنون احکام ده نفر از آن بازداشت شدگان مورد تایید دادگاه تجدید نظر استان مازندران قرار گرفته است.
این منبع آگاه دانشجویی در ادامه افزود: پس از حمله وحشیانه و بازداشت گسترده، دانشجویان به شیوه های مختلف اعتراض خود را به آن حمله و احکام اعلام کرده اند. بیشتر به این دلیل که این دانشجویان اعتقاد دارند مسئولین دانشگاه، نیروهای امنیتی و لباس شخصی، و قضاتی که در اقداماتی هماهنگ به دانشگاه حمله کردند، خیلی ها بی هیچ جرم و گناهی زدند و بسیاری را زندانی کردند باید محاکمه و زندانی شوند.
این احکام در حالی پس از یک سال و به طور ناگهانی تایید و به وکلای این دانشجویان ابلاغ شده است، که کامران دانشجو وزیر علوم هفته ی گذشته در سخنانی از بر خورد های تازه تر با دانشجویان خبر داده بود و از "با خاک یکسان کردن دانشگاه"هایی سخن گفته بود که برخلاف میل حاکمیت حرکت یا رفتار کنند.
در همین ارتباط و در همین دانشگاه عده ای از دانشجویانی که در هفته ی اخیر به وبسایت دانشگاه مازندران برای انتخاب واحدهای درسی مراجعه کرده اند با پیغامی مبنی بر اینکه "دانشجویی با این مشخصات در سیستم موجود نیست" مواجه شده اند. بهنام فرازمند دانشجوی حسابداری این دانشگاه و از کسانی که در سال گذشته دو بار توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده، یکی از کسانی است که هنگام انتخاب واحد با این پیام مواجه شده است. او می گوید: من به آموزش مراجعه کردم و آنها گفتند باید به حراست کل دانشگاه بروم. و در آنجا نیز آقای آقایی رییس حراست با بیان اینکه من در این مورد چیزی نمی دانم به من گفتند باید به اداره ی اطلاعات بروی و با رییس آنجا صحبت کنی. هر چه آنها بگویند.
فعالان دانشجویی گمان می کنند پس از سخنان اخیر وزیر علوم، این احکام و شیوه برخورد با دانشجویان آغازگر اقدامات سرکوبگرانه بیشتری است تا فعالان باقی مانده دانشجویی را نیز از عرصه دانشگاه خارج کنند.
امروز: جلال سیما پدر سلمان سیما، فعال دانشجویی که به تازگی از زندان آزاد شده است، به شعبه 15 دادگاه انقلاب احضار شد.
به گزارش ادوارنیوز، بر طبق این احضاریه وی باید روز 14 شهریور در دادگاه انقلاب حضور پیدا کند. این در حالی است که در این احضاریه هیچ دلیلی ذکر نشده است.
گفتنی است پیش از این نیز پدر این فعال دانشجویی به همراه خواهر وی در رابطه با بازداشت اخیر این عضو سازمان ادوار به شعبه پنحم بازپرسی دادسرای اوین احضار شده بودند.
سلمان سیما عضو سازمان ادوار تحکیم وحدت و فعال دانشجویی به شش سال حبس قطعی محکوم شده است.
امروز: عضو شورای مرکزی نهضت آزادی در تماس تلفنی با مهدی کروبی ضمن محکوم کردن حوادث هفته اخیر "تحت لوای نیروهای انتظامی"، آن را با یورش های حکومت به بیت آیت الله منتظری در سال 76 و حمله "شعبان بیمخها برای غارت منزل مصدق" مقایسه کرد و گفت: گویا امروز نوبت شما آقایان شده است.
به گزارش جرس احمد صدرحاج سیدجوادی در این تماس تلفنی اظهار داشت: از دوران بعد از مشروطه همواره حاکمان گله ای از این شعبان بی مخ ها داشته اند که یک روز برای غارت منزل دکتر مصدق می فرستادند و روزی برای توهین و حمله به مهندس بازرگان، یکبار در پناه حمایت نیروهای امنیتی و سپاه به بیت آیت الله منتظری حمله می کردند و گویا امروز نیز نوبت شما و بزرگانی چون آیات عظام صانعی و دستغیب است.
وی ادامه داد: همین که در روز ماه مبارک رمضان این افراد به مسجد حمله می کنند یا به روایت رسانه های خودشان ناسزا و تهمت به شما و دیگر همراهان شجاع جنبش سبز می گویند، نشانگر مرام و مسلک و اعتقادات آنهاست.
صدر حاج سید جوادی با بیان این که "این رفتارها بیش از آنچه نشان از قدرت کودتاچیان باشد ناشی از ترس آنان است"، گفت: این رفتارها بیش از آنچه نشان از قدرت کودتاچیان باشد ناشی از ترس بیش از اندازه شان از حرکتهای مردمی و تکرار صحنه های افتخار آمیزی چون حضور گسترده هواداران جنبش در راهپیمایی روز قدس سال گذشته است.
امروز:جلسه رسیدگی به پرونده محمدصالح نقرهکار، از بازداشتشدگان حوادث پس از انتخابات در دادگاه انقلاب اسلامی تهران برگزار شد.
به گزارش کلمه به نقل از ایسنا، محمدصالح نقرهکار، دبیر کمیته حقوقی ستاد میرحسین موسوی، که به فعالیت تبلیغی علیه نظام متهم شده است، صبح امروز (یکشنبه) در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به دفاع از خود پرداخت.
بر اساس این گزارش، پس از برگزاری محاکمه، ختم رسیدگی اعلام شد تا در مهلت قانونی، رای دادگاه صادر شود.
آقای نقرهکار که خواهرزاده زهرا رهنورد است و تا پیش از بازداشت، مسوول هماهنگی دفتر دادستان کل کشور بود،
امروز:کلمه :زهرا رهنورد ، نویسنده و استاد دانشگاه تهران همزمان با ایام شهادت امام علی(ع) با خانواده شهید شبنم سهرابی دیدار کرد .
به گزارش خبرنگار کلمه ، در این دیدار که جمعی از زنان اصلاح طلب و فعالان مدنی نیز حضور داشتند مادر و دختر هفت ساله شبنم سهرابی از آخرین وضعیت شان سخن گفتند .آنها از روزهای دوری از شبنم گفتند و اینکه این روزها چقدر برای شان سخت می گذرد .
شبنم سهرابی زن ۳۴ ساله در جریان حوادث عاشورای سال گذشته توسط خودروی نیروی انتظامی زیر گرفته شد و پس از انتقال به بیمارستان به شهادت رسید . نیروی انتظامی در برگه فوت وی نوشت که او زنی ناشناس است که در اثر برخورد با جسم سخت کشته شده است .مادر شبنم هنوز از این موضوع ناراحت است اینکه چرا نیروی انتظامی حاضر نشده در برگه فوت دخترش نحوه کشته شدنش را درست عنوان کند .
مادر شبنم در این دیدار همچنین درباره آخرین پی گیری هایش برای شکایت علیه مسببان مرگ شبنم گفت.اینکه این پی گیری ها تاکنون به نتیجه ای نرسیده است .
به گفته او هیچ مقام قضایی و انتظامی پس از گذشت ۹ ماه پاسخ صریحی درباره مرگ دخترش به وی نداده و ادعا می کنند که شبنم در یک تصادف جان خود را از دست داده است .آنها برای اثبات حرفهای وی از او شاهد خواسته اند .
مادر شبنم رو به جمع گفت : «همه دنیا فیلم زیر گرفته شدن دخترم توسط نیروی انتظامی را دیده اند که مظلومانه زیر چرخهای ماشین نیروی انتظامی له می شود . آیا شاهدی محکم تر از این فیلم وجود دارد . همچنین تعداد زیادی از مردم شاهد این صحنه بوده اند که اگر مجالی برایشان فراهم و امنیت شان تضمین شود ،حتما برای شهادت دادن به دادگاه خواهند آمد .
او از نوه کوچکش ،نگین ، هم سخن گفت که این روزها بدون مادرش لحظات سختی را پشت سر می گذارد . نگین کوچولو با هر تماس تلفنی به هوا می پرد و می گوید مادرش از بهشت تماس گرفته است .
شهید شبنم سهرابی ۳۴ ساله ، فارغ التحصیل رشته مدیریت بود که همچون بسیاری از جوانان این کشور آرزوهای زیادی داشت .
آرزوهایی که به قول مادرش حالا زیر خروارها خاک مانده است . سر پرستی از تنها دختر شبنم هم به عهده مادر بزرگش است .دختری که شبنم هزارها آرزو و امید برایش داشت .
زهرا رهنورد هم در این دیدار ضمن ابراز تاثر از نحوه شهادت این شهید جنبش سبز رو به مادر شبنم یاد آور شد :« حالا بیش از هر چیز رسیدگی ویژه به نگین دخترشش ساله شبنم سهرابی ضرورت دارد که اکنون تحت سرپرستی مادربزرگش قرار دارد .»
او تاکید کرد که توجه به این دختر خردسال و رسیدگی به وضعیت روحی و تحصیلی اش بزرگترین خدمتی است که می توان به این شهید جنبش سبز کرد.
زهرا رهنورد هچنین مادر داغدار شهید شبنم سهرابی را به صبر دعوت کرد و ادامه داد : «ظلم پایدار نمی ماند و خونهای ریخته شده شهدا نه تنها پایمال نمی شود که روزی به بار خواهد نشست و سرانجام جنبش سبز پیروز خواهد شد . »
در پایان این دیدار دکتر رهنورد و دیگر حاضران برای شادی روح شبنم سهرابی دعا کرده و از خداوند خواستار صبربرای مادر و دختر این شهید جنبش سبز شدند .
امروز:دادگاه رسیدگی به اتهامات بهاره هدایت و میلاد اسدی در شعبه ۱۰۵۳ دادگاه عمومی جزایی برگزار و با اخذ آخرین دفاع از متهمان ، ختم دادرسی اعلام شد.
هوشنگ پوربابایی با اعلام این خبر به ایلنا گفت: موضوع این پرونده موکلانم مربوط به حضور آنان در زمان سال تحویل سال ۸۸ در مقابل زندان اوین است که منجر به بازداشت آنها میشود.
وکیل هدایت و اسدی اتهام موکلان خود را اخلال در نظم عمومی عنوان کردو افزود: در جلسه امروز دفاعیات وکلای پرونده استماع و با اخذ آخرین دفاع از متهمان،ختم دادرسی اعلام شد.
بهاره هدایت و میلاد اسدی، هر یک پیش از این در دادگاه انقلاب به هفت سال و نیم حبس تعزیری محکوم شده بودند. بهاره هدایت علاوه بر این حکم، دو سال حبس تعلیقی نیز از قبل داشته است که به حکم جدید اضافه میشود.
امروز:فخرالسادات محتشمیپور، همسر مصطفی تاج زاده، در بیست و یکمین عریضه خود خطاب به دادستان تهران نوشت: ما را توجیه کنید و بفرمایید چرا ظلم امروز با ظلم های دیروز وپریروز فرق دارد. بهداشتی است. استاندارد است. موجه است اصلا لازم است. نه ضروری حفظ نظام بلکه ضروری دین است. ما را توجیه کنید و باور بفرمایید ما خودمان بلدیم فرزندانمان را توجیه کنیم. سال هاست عادت کرده ایم و عادت کرده اند به این توجیه.
به گزارش کلمه، متن نامه خانم محتشمیپور را در ادامه میخوانید:
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم اجعلنی فیه محبّاً لاولیائک و معادیاً لاعدائک. مستنّاً بسنّة خاتم انبیائک. یا عاصم قلوب النبیّین.
عریضه بیست و یکم در بیست و پنجم رمضان المبارک
از: همسر سید مصطفی تاجزاده یکی از امضاء کنندگان شکایت از کودتاگران نظامی
به: دادستان تهران
سلام آقای دادستان
این رمضان هم دارد به پایانش نزدیک می شود. کاش توشه ها گرفته باشیم و بهره ها برده باشیم.
دارد تمام می شود. به همین زودی به چشم برهم زدنی. دنیا همین است کلش دو روز است چه رسد به سال و ماهش و به روزهایش و لحظه هایش. ولی برای ما این لحظه ها و ساعت ها و روزها زود نمی گذرد. سخت و کشدار و تلخ و پردغدغه. روز را به پیگیری امور زندانیان سیاسی مان می گذارنیم و شب اگر خوابی به سراغمان آمد با خواب های عجیب و بعضا کابوس های آرامش کش دست به گریبانیم. این تلفن هم که شده سوژه خواب های ما. از بس روزها می مانیم پشت خط شما. راستی دیگر موزیک متن امام علی را نمی شنویم در انتظار طولانیِ شنیدن پاسخ سوالمان: تاجزاده را کجا برده اید؟ همسرم کجاست؟؟؟ امروز فکر کردم شاید اندک اندک شرم از فاصله کهکشانی تا عدل علوی باعث شده که آهنگ انتظار تغییر کند. شرم آری شرم. تماس های امروز من هم بی نتیجه بود. من دارم در ماهی که توصیه به فواید اعمال شده دائما کارهای بیهوده انجام می دهم. تماس برای گرفتن اطلاعات و پاسخ های تکراری. راستی آقای دادستان چه اصراری است بر حضور من در پشت دفتر شما یا حتی داخل آن؟ مگر از جانب خداوندگار عالم به شما و معاونین محترمتان الهام شده که آزار مسلمین و مسلمات و مؤمنین و مؤمنات روزه دار اجر و ثواب دارد؟ ما در این نزدیکی نیم قرن عمرمان باید کلی تلاش کنیم که عباداتمان را درست انجام دهیم و از مواضع بطلان آن حذر کنیم. نه خدای ناکرده مانند آنان که متعصبانه چشم و گوش از همه جرم و جنایت های اطرافشان بسته در خلوت و انزوا ذکر می گویند و بهشت را انتظار می کشند. نه ما فقط مراقبت می کنیم که در وسط معرکه دنیاپرستی و قدرتمداری و خشونت طلبی آقایان گَرد گناهشان دامانمان را نگیرد. ما خود در میانه میدانیم. میدان مبارزه با ظلم و ستم. حالا شما برای خودتان توجیهش کنید. توجیه کردن که کار سختی نیست. خودتان هم نتوانستید کودتاگران و ایادی مواجب بگیرشان برایتان ده ها حدیث و روایت مجعول هدیه می کنند. مگر سابقه اش را نداریم و نخوانده اید در تاریخ اسلام. توجیه آری توجیه. و ابلیس با همین توجیه موجب هبوط آدم شد و در طول تاریخ تاریخ همین توجیه موجب ریختن خون ها و ناحق شدن حق شده است. آقای دادستان شما لطفا توجیه بفرمایید که چرا به سوال من که همسر یک زندانی سیاسی شاکی مظلوم بیش نیستم پاسخ نمی دهید. توجیه بفرمایید که کدام مصلحت اسلام و مسلمین موجب شده که همسر دلبند مرا بیست و دو روز در جایی که نمی دانیم کجاست نگاهدارید و از حقوق اولیه اش محروم کنید؟ توجیه بفرمایید که کجای قرآن و قانون اساسی و قوانین دیگر ما نوشته که شاکی باید در بند باشد و دادستان باید به جای داد ستانی کار دیگر کند؟ توجیه خیلی خوب است ولی چرا فقط باید هواداران قدرت توجیه شوند ما هم شدیدا نیاز به توجیه داریم.
آقای دادستان
ماه رمضان ماه نشاط و سرور در همه جوامع اسلامی است. ما و فرزندانمان ولی عادت کرده ایم از مسلمانی فقط ناله و ندبه و اشک وزاری را بشناسیم. باشد ترک عادت موجب مرض است ولی آیا خدا را خوش می آید شما با هر توجیهی این شب وروزهای عزیز را بر عده ای که تنها جرمشان نقد است با زبان و قلم سخت کنید و برای خانواده هایشان که چه بسا در مسیر دیگری هم گام برمی دارند و سلایق دیگر دارند، تلخ کنید و زهر کنید؟ آخر چرا باید ورد زبان این خانواده ها به جای واژه های عاشقانه و مهرآمیز لعن و نفرین باشد؟ از آه مظلوم نمی ترسید؟ از خشم و قهر خدا چطور؟ برادر عزیز ما صفایی فراهانی که صرفا به دلیل کینه توزی آقایان اسیر بند ستم شد و متأسفانه بر این مدیر صادق و خدمتگزار در آن دوران سخت انفرادی آن گذشت که نیک می دانند و نیک می دانید، اکنون گرفتار بیماری فلبی است. می دانید چرا؟ چون دغدغه خانواده اش را دارد. همسر مظلومش و یگانه دختر جوانش را که کاخ آرزوهایش با وحشی گری اوباش نقاب برچهره نابود شده. مسئولیت بیماری جسم و روح این خانواده عزیز را چه کسی برعهده می گیرد؟ امروز صدای نحیف خانم صفایی که ناشی از بیماری بود مرا لرزاند و اشک به چشمانم آورد بای ذنب؟ به راستی کدام گناه ؟ کدام جرم؟ آقای دادستان برای همسر صفایی و پریسایش توجیه کنید که جرم شکایت از کودتا گران بسیار عظبم است. اصلا گناه کبیره است و تاوانش را هم بنده های خدا که نعوذبالله جای خدا نشسته اند در همین دنیا می گیرند. برای خانواده میردامادی توجیه کنید که جرم برگزاری مراسم عروسی و شادباش این واقعه فرخنده کم نبود که این شکایت هم بر آن مضاف شد و این مرد بزرگ باید به پاس همه خدمات ارجمندش در زندان بماند و مرخصی بی مرخصی و درمان بی درمان. خانواده آقای امین زاده را توجیه کنید تا بفهمند شب نیمه شعبان کدام جرم بزرگی او را از جشن به عزلتکده کشاند. توجیهشان کنید که چرا باید به جای یک زندگی آرام و بی دغدغه باید هر آن نگران جسم و جان عزیز دربندشان باشند. ما را توجیه کنید آقای دادستان که سخت نیازمندیم. ما را توجیه کنید و بفرمایید چرا ظلم امروز با ظلم های دیروز وپریروز فرق دارد. بهداشتی است. استاندارد است. موجه است اصلا لازم است. نه ضروری حفظ نظام بلکه ضروری دین است. ما را توجیه کنید و باور بفرمایید ما خودمان بلدیم فرزندانمان را توجیه کنیم. سال هاست عادت کرده ایم و عادت کرده اند به این توجیه.
آقای دادستان
امروز هم تماس تلفنی داشتیم با دفتر شما. دفتر معاونتان. دفتر دیگرانی که نمی دانم شماره هایشان راا ز کجا آورده ام؟!در تماس آخر به کسی که گوشی را برداشت و نفهمیدم کیست گفتم برادرجان اصلا ما شکایت داریم باید به کجا ببریم؟ گفت از چه کسی؟ گفتم دادستان. با تعجب پرسید چه شکایتی؟ گفتم: یک این که پاسخ یک سوال ساده مرا نمی دهند و داد من شهروند یک لا قبا را نمی ستانند. دو این که همسر مرا که شجاعت و صراحت و استواری و ایمانش به خدا و رهیدگیش از خلق خدا موجب هراس کودتاگران شده از حقوق اولیه اش محروم کرده اند و به شکایتش هم رسیدگی نمی کنند. از من خواست منتظر بمانم و بعد گفت: تشریف بیاورید دفتر آقای کامکار! گفتم ولی ایشان که معاون آقای دادستان هستند. تأیید کرد. خنده دار نیست آقای دادستان. راهنمایی جالبی بود. شکایت از مافوق به زیردست؟ این قانون جدید است یا آن برادر می خواست یک جوری ما را بکشد به دادستانی آن هم زبان روزه و با این حال نه چندان خوش؟ درست است که ما در کلاس حقوق مبتدی هستیم ولی اهل مشاوره ایم. ما شکایتمان را به مراجع مربوطه می رسانیم. و امید رسیدگی داریم مگر این که سیاهه افراد و مراکز و نهادهایی که مصونیت قضائی دارند به برکت همین ماه منتشر شود تا دیگر کسی به خودش جرأت ندهد از « از ما بهتران » شکایت کند و اگر چنین کرد به قول ناصرالدین شاه بدهند پدرپدرسوخته اش را بسوزانند!
من مشاوره حقوقی می گیرم تا زمانی که همه وکلای آزاده به جرم دفاع از حقوق مظلوم به زندان نیفتاده اند. و کتاب قانون را به مدد می گیرم تا بتوانم از حقوق خودم، فرزندانم، خانواده ام و همسر عزیز دربندم دفاع کنم. من محکمه عدل را انتظار می کشم آقای دادستان مانند همه آنان که این مدت حقشان را ناحق کردند و مانند همه مظلومان عالم از زمان آدم تا کنون.
اللهم اجعلنی فیه محبّاً لاولیائک و معادیاً لاعدائک. مستنّاً بسنّة خاتم انبیائک. یا عاصم قلوب النبیّین.
امروز:در ادامه اختلافات مجلس و دولت، در یک اقدام کم سابقه احمدی نژاد درخواست بازپس گیری برنامه پنجم توسعه را داده است. این درخواست در حالی مطرح شده است که نمایندگان با این کلیات لایحه مخالفت کرده بودند و قصد داشتند تغییراتی را در آن اعمال کنند.
به گزارش خبرنگار کلمه، این خبر را اولین بار قاضیپور نماینده ارومیه در حین سؤال از وزیر اقتصاد در صحن علنی مجلس مطرح کرد و از تصمیم شب گذشته دولت در این باره خبر داد.
ساعتی بعد، علی اصغر یوسف نژاد عضو هیئت رئیسه کمیسیون تلفیق در گفتوگو با خبرگزاری مهر از ارائه نامه رسمی رئیس جمهور به مجلس برای استرداد لایحه برنامه پنجم توسعه کشور خبر داد و گفت: نمایندگان دولت عصر دیروز در جلسه کمیسیون تلفیق به نشانه اعتراض حاضر نشدند ، اما کمیسیون تلفیق به روند بررسی لایحه برنامه پنجم در غیاب نمایندگان دولت ادامه داد. امروز دولت طی نامه ای به مجلس خواستار استرداد این لایحه به دولت شده است.
سایت پارلمان نیوز نیز گزارش داد که ابوترابیفرد نایبرئیس مجلس به نمایندگی از هیات رئیسه مجلس به نهاد ریاست جمهوری رفته تا احمدینژاد را متقاعد به تجدیدنظر در تصمیم خود مبنی بر بازپس گیری لایجه برنامه پنجم توسعه کند.
این در حالی است که لایحه مذکور از ماهها قبل در دستور بحثهای کارشناسی در مجلس و کمیسیونهای مختلف آن بوده و هماکنون در اختیار کمیسیون تلفیق است.
برخی منابع نیز گزارش دادهاند با توجه به اینکه احمدینژاد هماکنون در سفر استانی به تهران به سر میبرد و بعد از آن قصد عزیمت به قطر را دارند احتمال موفقیت این رایزنی زیاد نیست.
یوسف نژاد با اظهار تعجب از موضع اخیر دولت، گفته است که کمیسیون تلفیق در تمام بررسی های خود برای تامین نظرات دولت تلاش کرده است و بسیاری از موارد با تایید نظر دولت به تصویب رسیده است.
محمدرضا خباز نیز درخصوص درخواست استرداد لایحه قانون برنامه پنجم توسعه، به سایت آفتاب گفته است: این تصمیم دولت اتلاف وقت و از بین بردن کار کارشناسی مجلس است. اگر ادعای دولت درست باشد که ۲ سال روی این لایحه کار انجام شده است باید بداند که در مجلس هم ۶-۷ ماه کار انجام شده و نمیتوان یکدفعه همه چیز را خراب کرد و هرطور که میل دولت میکشد رفتار کند.
کمیسیون تلفیق هم اکنون (بعدازظهر روز یکشنبه) برای ادامه بررسی لایحه مذکور تشکیل جلسه داده است و از سوی دیگر هنوز مشخص نیست که نتیجه رایزنیها با احمدی نژاد به کجا رسیده است.
اما از هماکنون میتوان حدس زد که با وجود همه تلاشها برای سرپوش گذاشتن بر کشمکشهای دولت و مجلس اصولگرا، عرصهای تازه برای ازسرگیری دعواهای درونجناحی باز شده است.
امروز:یک عضو مجلس خبرگان رهبری گفت: "بزرگترین وظیفه دولت در مقابل ملت این است که آنچه در توان دارد برای رفاه، آسایش، ارتقای فکر و فرهنگ جامعه و عمران و آبادانی جامعه به کار برد."
حجتالاسلام والمسلمین حسینیبوشهری داشتن صداقت دولت در قبال ملت را امری مهم دانست و افزود: "آنچه برای دولت در قبال ملت مهم است، داشتن صداقت، مسئولیتپذیری، پاسخگویی و خیر و صلاح مردم را مد نظر قرار دادن است، به گونهای که مردم احساس کنند، دولتی شئون آنها را اداره میکند که حتی نسبت به خود مردم به حال آنها خیرخواهتر است. "
وی اظهار کرد: "دولتها در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، عمران، آبادانی و ارائه خدمات باید از هر تلاش و کوششی فروگذار نکنند و وقت خود را صرف بهبود زندگی مردم و خدمت به مردم کنند. "این عضو مجلس خبرگان رهبری با تاکید بر اینکه دولت نباید خود را بیگانه با مردم تلقی کند، تصریح کرد:" دولت باید خود را از مردم و همراه مردم و وقف برای مردم بداند."
امروز:آیتالله مکارم شیرازی با انتقاد از رویه برخی مدیران مبنی بر انداختن مشکلات به گرن بیگانگان، گفت: اگر بخواهیم همه ناکامیها را به گردن بیگانگان بیندازیم و مسائل مربوط به سوء مدیریت را نادیده بگیریم، خطا، اشتباه و خرافه است.
به گزارش کلمه به نقل از خبرگزاریها، این مرجع تقلید بعد از ظهر یکشنبه در ادامه سلسله جلسات تفسیر قرآن که در شبستان امام خمینی (ره) حرم حضرت معصومه (س) برگزار میشود،خاطرنشان کرد: بعضی از افراد سوء مدیریت دارند و شکستشان را به جای اینکه به سوء مدیریت نسبت دهند، آن را به نحسی و شومی نسبت میدهند که این کار صحیحی نیست.
وی ادامه داد: زمانی در کشور مرسوم بود که اگر گرفتاری در داخل کشور صورت میگرفت آن را به خارجیها، آمریکا و انگلیس نسبت میدادند و نمیگفتند که ما بد عمل کردیم که اینها همه خرافه است.
آیت الله مکارم شیرازی با بیان اینکه برخی افراد سوء مدیریت و عدم موفقیت خود را به گردن نحسی و شومی میاندازند، بیان کرد: اگر بخواهیم همه ناکامیها را به بیگانگان نسبت داده و مسائل مربوط به سوء مدیریت را نادیده گرفت، اشتباه و خرافه است.
وی در ادامه با بیان اینکه زنده به گورکردن دختران در دوران جاهلیت ناشی از خرافات آنها بود، بیان کرد: وقتی خرافات وارد میدان شود منطق فرار میکند. یکی از خرافات فال بد و فال خوب زدن است، مثلا میگویند فلان شخص بد یمن است. به جای خرافات باید به خداوند توکل کرد.
این استاد حوزه اظهار داشت: یکی از گرفتاریهای انبیاء این بود که میخواستند خرافات را از جمع قوم خود خارج کنند و پیامبر نیز فرموده است فال بد زدن شرک است و دوای آن توکل برخدا است.
وی در ادامه به برخی از خرافات در میان عامه مردم اشاره کرد و افزود: عطسه زدن یکی از این موارد است که وقتی شخصی به هر دلیل عطسه میکند فرد از روی خرافه کار خود را تعطیل میکند که این صحیح نسیت و در این مواقع انسان باید بگوید سرنوشت من دست خداوند است و باید بر وی توکل کنم.
این مرجع تقلید بیان داشت: فال خوب اگر برای امید دادن باشد بد نیست اما نباید به فال بد که موجب میشود انسانها کارهای خود را تعطیل کند توجه کرد.
وی یکی دیگر را از خرافات را نسبت بدقدم و خوش قدم بودن به افراد دادن عنوان کرد و گفت: دادن چنین نسبتهایی به افراد و برخی از چیزها دروغ و خرافهای بیش نیست.
امروز:جمعی از جوانان احزاب اصلاح طلب در پی حملات گستاخانه به منزل حجت الاسلام والمسلین شیخ مهدی کروبی ،غروب یکشنبه در خانه او جمع شدند تا ضمن اعتراض به رفتارهای اینچنینی از سوی عده ای بسیجی نما برای بار دیگر اعلام کنند که درکنار رهبران جنبش سبز ایستاده اند و تا تحقق خواسته های آزادی طلبانه شان لحظه نخواهند ایستاد. به گزارش کلمه در این دیدار جوانان احزاب اصلاح طلب لوحی را به نشانه تقدیر و سپاس از ایستادگی های حجت الاسلام والمسلین شیخ مهدی تقدیم او کردند.
جوانان احزاب اصلاح طلب در این لوح خطاب به حجت الاسلام والمسلین شیخ مهدی کروبی نوشته اند: "شیخ اصلاحات! نهراسیدی و از بیپروایی تو ما نیز استوار تر و صبورتر این راه را ادامه میدهیم. نهراسیدی از حمله شب دلان در دل سیاهی شب، نهراسیدی هنگامی که صدای گلوله بود و فریادهای وحشیانه، استوار و سبز ایستادی و پای فشردی بر ایستادگی بر سر حق مردم و فریاد زدی من شاگرد روح الله، پیرو خمینی کبیر، شیخ مهدی کروبی قدمی از حق ملتم عقب نخواهم نشست. چه خیال با طلی که میخواستند مردی چون تو را با نفیر گلوله بترسانند؟ "
به گزارش کلمه متن این لوح به شرح زیر است:
جناب حجت الاسلام والمسلین شیخ مهدی کروبی
شیخ شجاع جنبش سبز و اصلاحات
شاهد بودیم که در لیالی قدر و هنگامی که بندگان خدا در حال راز و نیاز با آفریدگار خود بودند و از او طلب عفو بخشش میکردند عدهای مسلمان نما به منزل شما حمله کردند و درچنین شبهای عزیزی که تمامی ملائک جمع شدهاند و نظاره گر اعمال انسان هستند چه رفتارهایی از خود نشان دادند و چگونه آبروی انسانیت و مسلمانی را بردند. همان طور که جهل ابن ملجم بر فرق مولای متقیان فرود آمد جهل ابن ملجمهای زمان نیز بر پیروان راستین آن حضرت فرود آمد.
شیخ سبز ما! نیک میدانیم که در این یک سال چقدر هزینه دادهاید، هزینه از جان و آبرو! همراه و همراز ملتی رنج کشیده اما آرام و صبور شدید که هیچ نمیخواست جز بازپس گیری رایش! در همه خیابانها و در همه مراسم ها؛ ۲۵ خرداد، نماز جمعه، روز قدس، ۱۶ آذر، عاشورا،۲۲ بهمن و... همراه و همپای ملت بودید و صدای ملت را فریاد زدید. نهراسیدید از مردمانی که حرمت نگه نمیدارند، از آنان که پول میگیرند و عربده میکشند، از آنان که فریاد وا اسلاما و یا حسینشان گوش فلکی را پر کرده است و یزیدیتر از یزید هستند.
شیخ اصلاحات! نهراسیدی و از بیپروایی تو ما نیز استوار تر و صبورتر این راه را ادامه میدهیم. نهراسیدی از حمله شب دلان در دل سیاهی شب، نهراسیدی هنگامی که صدای گلوله بود و فریادهای وحشیانه، استوار و سبز ایستادی و پای فشردی بر ایستادگی بر سر حق مردم و فریاد زدی من شاگرد روح الله، پیرو خمینی کبیر، شیخ مهدی کروبی قدمی از حق ملتم عقب نخواهم نشست. چه خیال با طلی که میخواستند مردی چون تو را با نفیر گلوله بترسانند؟
یار امام! ما نیز همان گونه که شما روزگاری به بنیانگزار انقلاب لبیک گفتید به تو و دیگر رهبران سبز جنبشمان لبیک میگوییم و اعلام میکنیم که تا رسیدن صبح پیروزی که چندان دور نیز نیست صبور و استوار در کنار شما ایستادهایم . فرزندان شما در جای جای این سرزمین مقدس اعلام میکنند که اجازه نمیدهند تا سیاه دلان و شبپرستان کودتاچی به شما و یا دیگر رهبران سبزشان آسیبی وارد کنند و برای بار دیگر تاکید می کنند بر پیمانی که روز نخست باشما بستند.
جمعی از جوانان احزاب اصلاح طلب
امروز:جمعی از فعالان اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و مطبوعاتی استان زنجان در نامه ای خطاب به ریاست قوه قضاییه از شکواییه هفت شخصیت برجسته سیاسی اصلاح طلب از سردار مشفق حمایت کردند. دراین نامه فعلان استان زنجان خطاب به رییس قوه قضاییه نوشته اند: "بر آن شدیم در پاسخ ندای وجدان ، الزامات دینی ، قانونی و ملی خود ، مواردی را به استحضار ملت رشید ایران رسانده و با ریاست محترم قوه قضاییه نیز مطرح و مصرانه خواهان رسیدگی و اقدام قضایی گردیم. چرا که عمیقاً بر این باوریم؛ قوه قضاییه از منظر بی طرفی و استقلال خود و نیز اثبات آن بنا بر قانون و تعهد به ملت، مؤظف به پیگیری و اقدام اساسی در این مورد می باشد. "
یه گزارش کلمه متن نامه به شرح زیر است:
به نام خداوند جان و خرد
با آرزوی قبولی طاعات و عبادات هموطنان روزه دار در ماه میهمانی خداوند بخشنده و مهربان ، بهره گیری از فیوضات شب های قدر و عرض تسلیت به محضر همه آزادگان و نیک اندیشان جهان به ویژه شیعیان شهید محراب حضرت علی (ع) به مناسبت ایام سوگواری و شهادت آن امام شهید راه عدالت ، آزادی و معنویت.
انتشار فایل صوتی و متن پیاده شده سخنرانی سردار مشفق که ظاهراً جزو فرماندهان ارشد قرارگاه ثارالله سپاه و ... می باشد و صحت آن را معاون سیاسی سپاه تأیید کرده و بر محتوی آن تأکیده نموده به یکی از مهمترین موضوعات سیاسی روز تبدیل شده و با موجی از واکنش ها و موضع گیریها مواجه گردیده است.در این میان ارائه شکواییه هفت تن از شخصیت های برجسته و مشهور سیاسی اصلاح طلب آقایان " محسن امین زاده ، مصطفی تاج زاده ، عبداله رمضان زاده ، فیض اله عرب سرخی ،محسن صفایی فراهانی ، محسن میردامادی و بهزاد نبوی" از سردار مشفق به قوه قضاییه جهت رسیدگی به اتهامات و افتراهایی که به آنان نسبت داده ، با پاسخی غیر منتظره و غیر حقوقی برخورد با شاکیان و بازداشت مجدد تعدادی از آنان ، روبرو گردید که حقیقتاً زنگ خطر را برای همه ایرانیان مسئول و حتی وفاداران به آرمان های حداقلی انقلاب اسلامی ایران به صدا در آورد و ادعاها و شعارهای کسانی که زمینه های حقوقی و قانونی را برای اقدام و پیگیری معترضین نامهیا معرفی می کردند ،در مقام آزمون و عمل بسی ناشکیبا ،سست و جانبدارانه نمایاند.
لذا با عنایت به هویت مشکوک ، محتوی مسموم ، جانمایه ها و طرح کودتا گونه و پیامدهای دهشتناک و مضر به حال منافع ملی آن چیزی که"سخنرانی برادر مشفق" نامیده شده ، بر آن شدیم در پاسخ ندای وجدان ، الزامات دینی ، قانونی و ملی خود ، مواردی را به استحضار ملت رشید ایران رسانده ، با ریاست محترم قوه قضاییه مطرح و مصرانه خواهان رسیدگی و اقدام قضایی گردیم. چرا که عمیقاً بر این باوریم؛ قوه قضاییه از منظر بی طرفی و استقلال خود و نیز اثبات آن بنا بر قانون و تعهد به ملت، مؤظف به پیگیری و اقدام اساسی در این مورد می باشد.
۱- انتشار خواسته و یا ناخواسته نوار سخنرانی فوق آنهم حدود ۱۴ ماه پس از برگزاری انتخابات مخدوش و پر مسئله ریاست جمهوری دهم برای چندمین بار اذهان را به درستی و حقانیت اعتراضات گسترده و مسالمت آمیز مردم با عنوان مدنی "رأی من کو؟" و نیز اعتراضات آرام ، منطقی و حق طلبانه آقایان میرحسین موسوی و مهدی کروبی نسبت به آنچه تخلفات انتخاباتی وانتخابات مهندسی شده نامیده اند ، سوق داد.بی شک سخنان سردار مشفق مدلولات فراوانی دارد که فرصت مغتنمی فراهم ساخته تا با تحلیل و سنتز موضوعات بیان شده و دلالتهای ناگفته آن ، بتوان بر نقشه راه تاریک و اهداف مهلک آن پرتو افشانی کرد که البته این مهم مجال دیگری می طلبد.بر ملا شدن سناریوی طراحان شبکه حزب پادگانی ، فتنه گریهای فرقه ای نفوذی و جاخوش کرده در نهادهای مختلف و حساس، یکی از نتایج انتشار نوار سخنرانی مزبور بوده است.نگاهی گذرا به مطالب و موارد گفته شده توسط آقای مشفق در رابطه با انتخابات و رویکردها ، تمهیدات و اقداماتی که حوزه های کاری ایشان به منظور دستکاری سیستماتیک در نتیجه انتخابات داشته ، هیچ شبهه ای را در اثبات حقانیت معترضان باقی نگذاشت و واقعیت آنچه را که رهبران آزاده و شجاع جنبش سبز مبنی بر تخلف و تقلب گسترده در انتخابات ریاست جمهوری دهم مطرح نموده اند ، به طور مستندتر به اثبات رساند.
۲- یکی دیگر از مضامین سخنرانی سردار مشفق ،آدرس دهی دقیق مخالفان رکن جمهوریت نظام و حق تعیین سرنوشت ملت بوده که اینک به وضوح هر چه تمامتر در معرض دید دلسوزان و مسئولان پایبند به آرمانهای اولیه نظام جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته است .سخنان ایراد شده از برنامه ریزی سازمان یافته و وسیع "شبکه کودتاگر" و "جمعیت راه انداز" و هماهنگی میان اضلاع امنیتی ، سیاسی ، قضایی و رسانه ای آن به منظور طی فرایندی که در بند ۲ بدانها اشاره شد،پرده برداشته است. بطوریکه واقعیت و مستندی برهنه تر و قاطع تر از آن را برای محاکمه آنان، نمی توان در ساحت قضایی ، متصور شد.
۳- لذا ما تهیه کنندگان این نامه معتقدیم که شکایت هفت شخصیت سیاسی اصلاح طلب سرافراز کشورمان که از جمله وفاداران اصیل به اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی و یاوران واقعی امام خمینی(ره) بوده و هستند ، علاوه بر اینکه اقدامی شایسته در زمینه دفاع از حقوق فردی پایمال شده و اعاده حیثیت آنان بوده که صد البته فراتر از آن اولا و بالذات ناظر بر استیفای حقوق پایمال شده ملت در جریان انتخابات پیش گفته می باشد که در صورت وجود اراده مستقل قضایی بایستی هموار کننده مسیر قانونی جهت رسیدگی به پرونده شکایت از شبکه کودتا علیه جمهوریت نظام سیاسی و به تبع آن تعلیق روندهای نامطلوب و غیر دمکراتیک انتخاباتی و نهادهای برآمده از آن باشد. بر این اساس ضمن آنکه برخورد با شاکیان سردار مشفق و بازداشت آنان را از منظر انسانی و حقوقی اقدامی نادرست و محکوم شده دانسته و حمایت خود را از شکواییه مردان مصمم، با استقامت و شایسته میهن و مواضع و اقدامات اصلاح طلبانه آنان که ضامن حاکمیت قانون ، منافع ملی ، استقلال کشور با اجرای بدون تنازل قانون اساسی است، اعلام داشته و خواستار محاکمه سریع متهمان عنوان شده در شکواییه مذکور و آزادی بی قید و شرط شاکیان وارسته و مظلوم آن می باشیم.
در پایان نکته ای را از گذشته نه چندان دور برای استحضار مجدد و جلب توجه ویژه ملت آگاه ایران یادآور می گردیم ؛ دریغا و حسرتا که اگر متن سخنرانی سردار مشفق و مضامین پیدا و پنهان آن و نیز کلیشه های رایج تکنولوژی تبلیغاتی شبکه حزب پادگانی به ویژه استراتژی مداخله گرایانه ، مخاطره آمیز و پرخاشگرانه آنان در حق تعیین سرنوشت مردم و ماجراجویی های بلاهت آلود در روابط بین الملل را با متن سخنرانی مشهور سعید امامی در همدان مقایسه نماییم، شاید دیگر برای کسی که مدعی و خواهان عزت اسلام و ایران هست، شکی در لزوم برخورد قاطع قانونی و ریشه ای با باند مخوف و التقاطی فوق الذکر ، باقی نمی ماند.
خدا را می خوانیم که پیروزی و موفقیت را نصیب ملت و کشور ما سازد.
این بیانیه به امضای دهها نفر از فعالان اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و مطبوعاتی استان زنجان رسیده است.
برخی از اسامی عبارتند از:
مجیدتقیلو، مهدی اسکندری،بهرام ملکی،محمد حسین جباری،سلطانعلی رفیعی،احمد نصیری، توکل غنی لو،سیدمسعود نجفیان،داود بیات،کاظم صلاحی مقدم،احد رضائی،فرهادی،خلیلی،ابوالفضل نقیلو،محمدفضلی، علی چراغی،شهبازی،باب اله فتحی ، مسعود الماسی، محمد واعظی، علیرضا اسکندریون، ، رحمتا... بیگدلی، احمد مدادی، محی الدین اسکندری، سعید بیات، یوسف ناصری، سعید فقیهی، عبدالمطلب طاهری، سعید مالکی، اصغر بازرگانی، ادریس سالاری، گلشید کریمیان، الهام اسرافیلی، الهه اسرافیلی، سمیه میناخانی، رسول حکیمیپور، مجید خلفی، اسماعیل بیات، خلیل ببری، علی جباری، ایوب بیگدلی، رضا ارجینی، وحید بلوری، زینب نوری عصری، محمد صادق رسولی، علیرضا وفا، منصور وفا، سید حمید صدیقیان، امیرحسین علوی، محمدرضا فتحی، حسن زنگنه، باقر فتحعلیبیگی، رضا کریمی، صفیه قرهباغی، مهدی جلیلخانی، رضا سلطانی، زینب ضیایی، جلال بیگدلی ، هوشنگ جعفری، احمد صادقی، نرگس بیات ، منا راستگو، حمید نوری، حسین نجاری، خسرو قاسمینیا، فاطمه سیاحتی، مرتضی مظفری، مرتضی صنایعی، عادل صمدی، ناصر محمدی، رئوف طاهری و ... .
به راستی نهاد چیست و و چرا در جامعۀ ما گاه و بیگاه نهادها و سازمانهای اداری و سیاسی موضوع مجادلاتی جریانساز قرار میگیرند. روزی اندیشمندانی همچون ماکس وبر نهادها را تجلی و نمایانگر عقلانیت جاری در هر جامعه میدانستند اما آیا به راستی چنین است؟ آیا در جامعۀ ما نیز نهادها مظهر و تجلی و برایند عقلانیت جاری در جامعه هستند؟ و یا ابزاری برای تقابلهای نوین جناحی و تعدی قبایل سیاسی به حوزهای نفوذ یکدیگر؟ به راستی به چه دلیل در جامعۀ کنونی ما نهادهایی به وجود میآیند و یا منحل میشوند ویا سازمانهایی در کنار و یا موازی با هم به رقابت برای قدرت و امکانات بیشتر میپردازند. و چرا هر گاه مشکلی در جامعه پدیدار میشود عدهای به دنبال تأسیس و یا انحلال یک سازمان یا نهاد میافتند. قبل از اینکه بخواهیم در مورد این پرسشها به تعمق بپردازیم باید مفهوم نهاد را مورد توجه قرار دهیم و به این سوال اساسی پاسخ گوییم که آیا یک نهاد مجموعهای از افراد با یک ساختمان و آییننامه و مقداری بودجه و امکانات است؟ آیا به دست آوردن یک ساختمان تازه و مسئولان جدید برای تشکیل یک نهاد کفایت می کند آیا هر گاه مشکلی در جامعه مشاهده میکنیم یا برخی از سازمانهای مسئول را ناکارامد مییابیم راهحل آن ایجاد یک نهاد یا به عبارت بهتر یک سازمان جدید است که عدهای در آن گردهم آمده و رقیب و شریک جدیدی برای سیاستگذاری ایجاد شود؟ آیا اساساً اصطلاح نهاد در فرهنگ دانش اجتماعی چنین معنایی دارد؟ برای پاسخ به این سؤالات توجه به چند نکته لازم است:
نخست آن که اصطلاح نهاد ریشه در کلمه Institution دارد و معنای این کلمه هر چیز ریشه داری است که بتواند مجموعه ای از کارکردها را در درون خود انجام دهد. پس ریشهدار بودن اجتماعی و کارکردی بودن اساس و بنیاد یک نهاد اجتماعی و سیاسی است. در فرهنگ اصطلاحات اجتماعی پدیدههای مثل خانواده نهاد تلقی میشوند که اساس جامعه بر آنها بنا شده است. بنابراین نهاد با سازمان اداری متفاوت است و صرف برخورداری از ساختمان و مسئولان جدید نمی تواند مصداق نهاد باشد بنا بر همین تعریف می توان گفت در درون کشور ما تعداد زیادی سازمان وجود دارد که نقش نهاد را ایفا نمی کنند و حتی تعداد زیادی از افراد و امکانات و بودجه را در درون خود جای دادهاند اما چون ریشه اجتماعی ندارند کارکردی نیستند. بنابراین به نظر میرسد که هر کس که میخواهد پیشنهاد نهاد جدیدی بدهد ابتدا باید به معنی و مفهوم نهاد و ریشه و کارکرد اجتماعی آن بیاندیشد.
نکته دوم این است که در کشور ما به صرف مشاهده هر گونه ناکار آمدی این اندیشه قوت می گیرد که یک نهاد دولتی یا شبه را دولتی برای مقابله با این مشکل به وجود بیاید این تفکر نادرست از این برداشت نشات می گیرد که تمام مشکلات کشور باید توسط نهادهای دولتی حل و فصل شوند، فکرها فقط در درون نهادهای دولتی امکان شکلگیری و تأثیرگذاری دارند و داشتن جایگاهی نهادینه شده در حکومت تنها راه تأثیرگذاری جدی است. این نگرش ضمن آسیب به نهادهای دولتی زمینه ای را فراهم کرده که پیکره دولت هر روز بیشتر از گذشته گسترش پیدا کند بدون آن که تأثیری جدی در حل مشکلات اجتماعی داشته باشد.
نکته سوم این است که ماهیت دولت در جامعه ایران به گونه ای است که تمام منابع در اختیار دولت است هر چند این مساله ریشه ای تاریخی دارد و دولت به یک سازمان همه کاره تبدیل شده است که همه گونه توقع از این نهاد وجود دارد. منظور از دولت تنها قوه مجریه نیست بلکه کل دستگاه حاکمه می باشد مشکل در این است که انگار همۀ اندیشهها فقط باید در درون ساختار اداری حکومت صورت پذیرد همۀ گرهها باید به دست دولت باز شود. دولت همه چیز را در اختیار دارد پس باید همۀ مسئولیتها را هم بپذیرد. بنابراین تا این مشکل اصلی در این نوع تفکر است که راه حل هر مشکلی اضافه یا کم کردن نهادهای دولتی یا شبه دولتی است اما این هرگز نمی تواند هیچ مشکلی را به صورت ریشه ای حل کند .
بسیاری بر این باورند که ساختار جغرافیایی ایران در دورهای و نفتی شدن اقتصاد و ماهیت حکومت در دورههای اخیر در تمرکز منابع در دست دولت و محوریت تام و تمام حاکمیت در همه چیز موثر بوده است. از آن پس دولت به عنوان محور همه چیز به گونهای توزیع منابع را انجام می دهد که کلیت منابع را همچنان در اختیار خود داشته باشد و چنین دولتی در در منابع تئوریک نام های مختلفی از جمله دولت تمامیت خواه یا دولت رانتینر به خود می گیرد .
در حال حاضر ما با پیکره ای روبرو هستیم که می خواهد برای همه مسائل در حوزه های سیاسی ،فرهنگی و هنری تصمیم گیری کند و سایه اش را بر همه چیز بیاندازد و این پدیده در ذات خود نا کار آمدی به وجود می آورد. در عصر جدید حوزۀ عمومی زندگی بشر آنقدر توسعه یافته که حتی عقلانی ترین و کارآمدترین دولت ها نیز نمی توانند به همه جا سرک بکشانند و دامنه خود را به همه حوزه ها از جمله اقتصاد و فرهنگ و حوزه های خصوصی مردم گسترش بدهند . تلقی مذکور از دولت در درون خود آسیب های فراوانی دارد و اگر قرار است برای نهادها فکری کنیم باید به این مساله نگاه ریشه ای داشت و نگاهی کلان به کلانترین نهاد جامعه بیافکنیم. باید در مورد ساختار دولت و حکومتی که متولی همه چیز است راهکاری بیابیم زیرا دولت نمی تواند برای همه مشکلات راهکار ارائه بدهد باید به این امر اندیشید که ممکن است اگر جامعه به حال خود رها شود بتواند خود مشکلات خود را حل کند. مشکلات در درون جامعه حل میشوند در بر فراز آن.
حل مشکلات موجود در کشور در گرو اضافه یا کم کردن نهادهای جدید و یا درشتتر کردن پیکر دولت و یا ایجاد نهادهای موازی شبه حکومتی نیست زیرا این رویکرد مشکلات را پیچیدهتر میکند و باید در این راستا باز اندیشی کرد اگر مسائل و مشکلات ساختاری و اقتصادی به وجود می آید که دولت در حل آن ناکار آمد است راه حل این نیست که نهادهایی را در درون یا بر فراز آن اضافه کنیم راهکار عقلانی این است که فکری اساسی برای تصدیگری حکومتی در همه حوزه هایی شود که محوریت دولت در آن نهادینه شده است. نمونهاش در آن که در بالاترین نهادهای کشور تصمیم گرفته میشود که باید تصدی دولت در امور اقتصادی کاهش یابد اما محوریت نهادینه شدۀ حکومت سبب گشته که مشکل به این شکل حل نشود به گونه ای که در امر خصوصی سازی نهادهای شبه دولتی جایگزین بخش خصوصی میشوند که همان باز تولید نقش دولت است. بنابراین باید برای این مساله راهکاری بنیادی اندیشید نه اینکه این نهادهایی جدید پدید آورده که بر سر محوریت با هم رقابت کرده و بخواهند عرصه را بیشتر تصرف نمایند بنابراین مشکل موجود در کمبود نهادها نیست بلکه در ساختار و جایگاه و محوریت نهاد حکومت در همه چیز است.
* استاد دانشگاه علامه طباطبایی
منبع: خبرآنلاین
امروز: مدير مجموعه تاريخی نياوران از کشف يک کيف حاوی اسناد محرمانه متعلق به شاه مخلوع در صندوق عقب خودروی رولز رويس وی خبر داد.
عليرضا مقيمی در گفتوگو با خبرنگار جامعه فارس درباره کشف کيف شاه مخلوع در صندوق عقب خودروی شخصی وی گفت: صندوق عقب خودروی "رولز رويس " شاه مخلوع که در انبار مجموعه نگهداری میشد پس از گذشت بيش از ۳۰ سال از انقلاب اسلامی به تازگی باز شده است که يک کيف چرمی متعلق به محمد رضا پهلوی ايران در آن وجود دارد.
وی درباره محتويات اين کيف اظهار داشت: بخشی از اسناد اداری و اسناد متعلق به جنگ جهانی دوم در کيف موجود است. نامهای از وزير امور خارجه به شاه و پوشه متعلق به وزير امور خارجه نيز بخشی از محتويات داخل کيف است.
به گفته مدير مجموعه تاريخی نياوران، کيف چرمی قهوهای شاه مخلوع در همان سال ۵۷ در جريان انقلاب شکوهمند ايران، در صندوق عقب خودروی رولز رويس شاه قرار گرفته شده است.
مقيمی ادامه داد: از اين خودرو در دنيا تنها ۲ نمونه وجود دارد.
وی درباره نحوه چگونگی کشف اين کيف گفت: اين کيف زمانی کشف شد که قرار شد مجموعه نياوران به مناسبت عيد فطر امسال نمايشگاهی از خودروهای دربار برپا کند. در اين نمايشگاه که قرار است ۴ خودرو و ۸ موتور سيکلت به نمايش گذاشته شود، خودروی رولز رويس شاه مخلوع نيز به نمايش گذاشته میشود.
مدير مجموعه تاريخی نياوران تأکيد کرد: خودروی شاه مخلوع برای نخستين بار است که به نمايش گذاشته میشود و طی اين سالها سوئيچ اين خودرو موجود نبوده است.
امروز:- در یک درگیری صادق اشک تلخ رئیس و چندین تن دیگر از اعضای حزب الله بشدت مجروح شدند.
به گزارش خبرآنلاین روزنامه جمهوری اسلامی با اعلام این خبر تاکید کرد: در جریان برگزاری راهپیمایی روز قدس مسئول حزب الله کرمانشاه آقای صادق اشک تلخ طی سخنانی علیه دادوش هاشمی استاندار کرمانشاه و ممدوحی نماینده مردم کرمانشاه در مجلس خبرگان موضع گیری کرد. در این مراسم ویژه نامهای نیز در این باره در میان راه پیمایان توزیع شد. متعاقب این واقعه، بعد از ظهر روز شنبه 14 شهریور حدود 50 الی 60 نفر از خارج استان وارد کرمانشاه شده و در برابر حیدریه محل اجتماع حزب الله، تجمع کرده علیه آنان شعار می دهند.سرانجام این تجمع به درگیری کشیده شد. در نتیجه این درگیری، صادق اشک تلخ و چندین تن دیگر از افراد حزب الله بشدت مجروح شدند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر