هستي نيوز،از آن سوي فيلتر جمهوري اسلامي خبر پراكني ميكند

-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد...
http://groups.google.com/group/hasti-news
------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ شهریور ۱۱, پنجشنبه

Latest News from Iran Green Voice for 02/09/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



ندای سبز آزادی: از ساعاتی قبل و با نزدیک تر شدن به آغاز مراسم راهپیمایی روز قدس، سرویس جی میل با اختلال روبرو گردید.
به گزارش خبرنگار سحام نیوز، هدف از این اقدام که برای چندمین مرتبه صورت میگیرد، جلوگیری از اطلاع رسانی در خصوص راهپیمایی روز قدس از سوی نیروهای مردمی میباشد.
این اختلال در سرویس های پر سرعت ADSL نیز به خوبی قابل مشاهده است.


 


ندای سبز آزادی: روز گذشته آقای کروبی به دیدار مهندس موسوی رفت. در این دیدار که به مدت ۲ ساعت بطول انجامید مسائل مختلف و مبتلا به جامعه و کشور مورد بحث و بررسی قرار گرفت. در ابتدای این دیدار طرفین شهادت مولای متقیان امام علی (ع) را به همه مسلمانان بویژه شیعیان تسلیت گفتند و به اهمیت لیالی قدر در این ماه مبارک اشاره کردند.
به گزارش سحام نیوز در این دیدار آقای کروبی ضمن اظهار تاسف از وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم اظهار کردند که حذف نیروهای مجرب و کارشناس از یکسو و عدم توجه دولت به برنامه ها و سند چشم انداز موجب عدم توانایی در استفاده از منابع غنی کشور بطور عام و استفاده صحیح از انرژی بطور خاص شده است. آقای کروبی اضافه کردند که در حال حاضر قطر در میدان گازی مشترک بطور جدی فعال و از منافع آن بهره مند است در حالیکه کمترین توجه به این مهم از طرف دولت ایران در موضوع اکتشاف و بهر برداری از این میدان تاکنون صورت گرفته است. ایشان همچنین اظهار داشتند اگر برنامه چهارم بدرستی اجرا می شد امروزه ما باید بیش از ۶ میلیون بشکه نفت روزانه استخراج می کردیم در حالیکه برداشت ما کمتر از۵/۳ میلیون بشکه در روز است.همچنین کروبی از وضعیت میدان مشترک میان ایران و عراق هم اظهار تاسف کرد و گفت طرف عراقی با وجود مشکلات بسیار از جمله مسایل امنیتی توانسته است در این مدت فاز مطالعاتی خود را به پایان ببرد و مقدمات کار در آن حوزه را مهیا کند اما مقامات ما بدون توجه به منافع ملی و آینده کشور حتی مطالعات مربوطه را نیز آغاز نکرده اند. کروبی تصریح کرد آنچه در این میان اهمیت ندارد مردم ایران و منافع ملی آنان است.
در ادامه این دیدار مهندس موسوی به پویایی جنبش سبز در لایه های مختلف جامعه اشاره کردند. ایشان در این ارتباط تصریح کردند که جنبش سبز مردم ایران بر اساس مطالباتی حق محور شکل گرفته است و در این حرکت اندیشه ها و گرایش های مختلفی دیده می شود، در این جنبش ارتقای سطح آگاهی عمومی و زدودن جهل نقش اساسی دارد. احیای حقوق اساسی و بنیادین از طریق حرکت های مسالمت آمیز هدف مشترک همه افرادی است که در این حرکت حضور دارند. مهندس موسوی ضمن محکوم کردن سیاست لا یتغیر در اعمال خشونت، بازداشت های غیر قانونی، صدور احکام سیاسی و نادیده گرفتن حقوق اولیه زندانیان بر این واقعیت تصریح کردند که تجربه یک ساله گذشته نشان از شکست سیاست توسل به خشونت و دستگیری های کور و ایجاد فضای امنیتی و پلیسی است. آقای موسوی همچنین اعلام کردند که طولانی شدن مسیر اصلاح اگرچه هزینه سنگینی بر جامعه ما تحمیل کرده است اما طرح مسائل و مباحث مختلف از سوی اشخاص حقیقی و حقوقی موجب پختگی و پویایی این حرکت شده و توانسته است علیرغم فضای بسیار سنگین امنیتی لایه های مختلف اجتماعی را در بر گیرد و روز به روز نفوذ آن در جامعه بیشتر شود.
در ادامه این دیدار آقایان موسوی و کروبی در ارتباط با روز قدس، مبارزه با فرهنگ دروغ و وضعیت تاسف بار اقتصادی و معیشتی مردم بطور مشترک بر موارد زیر تاکید کردند:

روز قدس

حمایت از مسلمانان و ملت های مظلوم بویژه ملت فلسطین همواره مورد توجه ملت بزرگ ایران و امام خمینی بوده است. روز قدس تبلور حمایت مردم آزاده از ملتی مظلوم است که از سرزمین مادری خود رانده شدند و در خلال این مدت رنج ها و مشقت های بسیاری را متحمل گردیدند ملت مظلوم فلسطین علیرغم تصویب قطعنمامه های متعدد از سوی سازمان ملل متحد و عدم تمکین رژیم اشغالگر هنوز نتوانسته حق طبیعی خود را کسب نماید. قانون اساسی در اصل ۱۵۴ استقلال و آزادی را حق همه مردم جهان میداند و در عین خودداری از هرگونه دخالت در امور داخلی ملت های دیگر، از مبارزات حق طلبانه ملت های مظلوم حمایت می کند. پرواضح است وضعیت های ایجاد شده در اثر تجاوز در دنیای امروز به رسمیت شناخته نشده و نخواهد شد. همانطور که مجمع عمومی سازمان ملل مطابق اصول اساسی حقوق بین الملل مکررا اعلام کرده است کسب اراضی با استفاده از زور مشروع نیست. لذا با تاکید بر اصل حق تعین سرنوشت از مبارزه حق طلبانه فلسطینیان و تمام تلاش های صادقانه ای که در جهت دستیابی و احیای حقوق این ملت صورت گیرد حمایت می کنیم و بر این باوریم که با ایجاد بستری مناسب و با مشارکت همه مردم فلسطین اعم از مسلمان، یهودی و مسیحی (حق رای برابر) در یک پروسه سالم و عادلانه می توان آینده این سرزمین کهن و تاریخی را تعین کنند و پیروان ادیان الهی در کنار یکدیگر زندگی مسالمت آمیزی داشته باشند.

مبارزه با فرهنگ دروغ که کلید همه ناپاکی هاست

در فرهنگ و آموزه های اسلامی دروغ از بزرگ ترین معصیت ها و کلید همه ناپاکی ها تلقی گریده است “حطت الخبائث فى بیت و جعل مفتاجه الکذب”. امیر المومنین به آفت دروغ و آثار مخرب آن توجه ویژه ای کردند و فرمودند هیچ کار ناپسندی به زشتی دروغ نیست ” لا سوء اسوء من الکذب”. از معضلات امروز کشور نهادینه شدن دروغ و توسل مقامات به دروغ در حوزه های مختلف از جمله اقتصاد، مدیریت، آمار، مسائل اعتقادی و سیاسی است. آنقدر در دروغ گرفتار شدند که یافتن کلامی راست در این دولت همچون دری گرانبهاست. در همین راستا باید سخنان وزیر اطلاعات در دریافت کمک میلیارد دلاری از بیگانگان، بدون ارائه هیچ سند و مدرکی، که صد البته خود نیز می داند وجود خارجی ندارد را توهینی دیگر به حرکت خودجوش و اصلاح طالبانه مردم بزرگ و شریف ایران تلقی کرد. ضمن محکوم کردن این رفتارهای غیر شرعی، حقوقی و اخلاقی از آقایان که برای متاع ناچیز دو روز دنیا و حفظ قدرت هر منکری را مشروع میدانند می خواهیم هر چه زودتر اسناد خود ولو تقلبی آن را را منتشر کنند تا سیه روز شود آنکه در او غش باشد.

فساد و وضعیت تاسف بار اقتصادی

وضعیت اقتصادی کشور و معیشتی مردم با وجود اینکه ایران سرزمینی غنی هم به لحاظ مادی و هم به لحاظ معنوی است در شرائط بسیار نگران کننده ای قرار دارد. منابع کم نظیر خدادادی در بستر و اعماق زمین و نیز نیروی انسانی و تحصیکرده، سرمایه بسیار گران بهایی است که بدلائل مختلف از جمله علم زدایی، سوء مدیریت، عدم برسمیت شناختن حقوق و آزادی های مردم و عدم درک و شناخت در روابط بین المللی در جهت منافع ملی و آبادانی کشور تاکنون بکار گرفته نشده است. علیرغم درآمد های نجومی نفتی که در تاریخ ایران سابقه نداشته است، اقشار مختلف مردم امروزه در شرائط بسیار نابسامانی قرار دارند. طرح ها و پروژه های عمرانی ملی یکی پس از دیگری کنار گذاشته می شود و در این آشفته بازار معلوم نیست چند صد میلیارد دلار درآمدهای نفتی چگونه و کجا هزینه گردیده است. این در حالی است که وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم این صاحبان اصلی کشور روز به روز وخیم تر می گردد و نرخ بیکاری همچون فساد و رانت حکومتی بشدت افزایش پیدا کرده است. در حالیکه مردم شریف ایران برای تامین نیاز های اولیه و اساسی دست و پنجه نرم می کنند، از خزانه بیت المال دهها میلیارد برای همایشی نمایشی هزینه می گردد. پرونده ها فساد اقتصادی مدیران و مقامات پیش از به جریان افتادن مراحل قضایی بیکباره مختومه می گردد تا مدعیان مبارزه با فساد به غارت سرمایه های ملی بدون دغدغه ادامه دهند. با نظامی کردن اقتصاد و اختصاصی سازی بجای خصوصی سازی، حضور و نقش مردم در حوزه اقتصاد به حداقل رسیده است و بخش خصوصی کشور که سهم ناچیزی در اقتصاد کشور دارد، در آستانه فروپاشی قرار گرفته است. رشد و توسعه اقتصادی کشور مبتی بر عدالت اجتماعی مستلزم اموری از قبیل تغییر نقش دولت از مالکیت و مدیریت به سیاست گذاری و نظارت، واگذاری امور به بخش خصوصی در پرتو رقابت سالم و شفاف و افزایش رقابت پذیری در اقتصاد ملی است.


 


ماه من، غم و اندوه اگر هم روزی، مثل باران بارید یا دل شیشه ای ات ،از لب پنجره عشق زمین خورد و شکست با نگاهت به خدا ،چتر شادی وا کن و بگو با دل خود، که خدا هست ...خدا هست هنوز

ندای سبز آزادی : فردا پنجشنبه راس ساعت 10 شب به وقت تهران با گلبانگ الله و اکبر آمادگی خود را برای حضور در رو قدس اعلام میکنیم ، فعالین جنبش سبز با صدور فراخوانی از عموم ملت ایران دعوت کرده اند تا  پنجشنبه 11 شهریور ماه با فریاد الله و اکبر های خود بار دیگر تپش حیات جنبش سبز را به رخ کودتاچیان و دیکتاتور های ایران بکشانند.

گفتنیست مهدی کروبی پیش از این از حضور خود در این راهپیمایی خبر داده بود ، در همین حال خبرگزاری ها نیز از دیدار میر حسین موسوی و مهدی کروبی در آستانه روز قدس خبر میدهند.

امید است تا با ندای سبز الله و اکبرهایمان نوید فردایی بهتر را به شهرمان بدهیم

مهم نیست که هنوز برای حضور در روز قدس تصمیم نگرفته ایم

مهم نیست که از باتون و گاز اشک آور می ترسیم

مهم هدف ماست که مقدس است و مهم حق است که با ماست

و این ندای فریادمان است در دل شب که بر تن مستبدان ایران خسته مان لرزه می اندازد

و باز هم آگاهشان می کند که هنوز زنده ایم ... هنوز هستیم


 


ندای سبز آزادی: دقایقی قبل منزل مهدی کروبی مورد حمله وحشیانه اراذل و اوباش بسیجی قرار گرفت.
به گزارش سحام نیوز در پی نامه اعتراض آمیز شب گذشته فاطمه کروبی به آیت الله خامنه ای و همچنین ترس حکومت از حضور مهدی کروبی در راهپیمایی روز قدس، از ساعت ۱۰ امشب تعداد کثیری از اراذل و اوباش بسیجی در اقدامی هماهنگ واز قبل برنامه ریزی شده اقدام به تجمع در جلوی ساختمان محل سکونت مهدی کروبی نمودند.
این افراد به نوعی از حمایت نیروهای انتظامی نیز برخوردار شده اند، بطوریکه در شب قدر و شب شهادت امام علی(ع) این افراد بدون هیچ گونه ابایی اقدام به بر هم زدن نظم عمومی و آسایش مردم روزه دار در این شب مبارک نموده اند.
گزارش خبرنگار ما حاکی از آن است که این افراد با سردادن شعارهایی بر علیه مهدی کروبی و در حمایت از رهبری اقدام به پرتاب سنگ و پاشیدن رنگ بر روی ساختمان محل سکونت مهدی کروبی نمودند. اقدام این افراد موجب وارد آمدن خسارت های به ساختمان شد. این افراد علاوه بر شکستن شیشه های ساختمان اقدام به پاشیدن رنگ و دزدیدن دوربین های امنیتی ساختمان نمودند.
این افراد اراذل و اوباش نظامی که وابسته به قرارگاه شهید محلاتی هستند با سر دادن شعارهایی همچون”وای اگر خامنه ای حکم جهادم دهد و … ” ” امریکا- کروبی- پیوندتان مبارک” و پرتاب سنگ و اشیاء مختلف به سمت ساختمان مسکونی، موجب بر هم زدن آسایش مردم منطقه شدند.
این در حالیست که این افراد همچون۳ شب گذشته با به همراه داشتن سلاح های گرم و سرد قصد ترساندن و ایجاد رعب و وحشت در اذهان عمومی و علی الخصوص جلوگیری از حضور مهدی کروبی در راهپیمایی روز قدس را دارند.
گویا جریان حاکم با توسل به گروه های اوباشگر بسیجی و استفاده از امکانات بسیج و سپاه قصد دارد تا از هر طریق ممکن از حضور مهدی کروبی در راهپیمایی روز قدس جلوگیری بعمل آورد.
لازم به یادآوریست که در پی حمله شب گذشته این افراد، فاطمه کروبی در نامه ای به آیت الله خامنه ای گفته بودند: اختلاف همسرم با جنابعالی در مسائلی که همگان بر آن واقفند چه ارتباطی با حق زیستن خانواده ما دارد؟


 


ندای سبز آزادی: آیت الله صانعی در تماسی تلفنی با مهدی کروبی حمله به منزل وی و محاصره ی آن را محکوم کرد.
به گزارش خبرنگار سحام نیوز دقایقی قبل آیت الله صانعی به دنبال حمله و محاصره منزل مهدی کروبی برای چهارمین شب متوالی توسط جمعی از نیروهای بسیج وسپاه در تماسی تلفنی با مهدی کروبی این اقدام را به شدت محکوم و این قبیل رفتارهای وحشیانه را غیر انسانی خواند.
این مرجع تقلید با محکوم کردن حادثه مذکور بر صبر و استقامت در جهت دفاع از حقوق مردم همچنین اصلاح ساختار به فساد گرائیده؛ تاکید کرد. ایشان همچنین در این تماس تلفنی ابراز نگرانی خود را از این حوادث به خانم فاطمه کروبی اعلام کردند.


 


ندای سبز آزادی: حجت الاسلام و المسلمین مهدی کروبی با حضور در منزل سید مصطفی تاجزاده، یکی از هفت شکایت کنندگان از سردار مشفق که به همین دلیل به مدت ۱۸ روز است در مکان نا معلومی نگهداری میشود، به دلجویی از خانواده وی پرداخت.

 

به گزارش تحول سبز، وی در این دیدار استقامت و شهامت تاجزاده و صبوری و اسقامت خانواده اش را ستود و اقدام شجاعانه شکایت از اقتدار گرایان و کودتاچیان را حائز اهمیت فوق‌العاده دانست و از اظهارات کذب و افترا آمیزی که در نواری در تیراژ وسیع توزیع شده است و تقریباً همه نیروهای انقلابی و مومن را زیر سئوال میبرد اظهار تاسف نمود.

محتشمی پور همسر تاجزاده نیز در این دیدار با اعلام بی‌خبری از وضعیت همسرش و عدم پاسخگویی مقامات قضایی، احتمال فشار نیروهای امنیتی سپاه و همکاران مشفق را در این زمینه بی تأثیر ندانست و تحرکات اخیر ارگان کودتا در ایجاد جنجال تبلیغاتی و انتشار اخبار کذب و بر آمده از شنودها را مؤید ادعای خود دانست.

وی همچنین مشکلات به وجود آمده برای کروبی را در شب‌های قدر، هر چند توسط نوخاستگانی بی‌ریشه صورت گرفته است، را حاصل تدبیر دشمنان انقلاب ارزیابی کرد که نه امام را قبول داشته و دارند و نه یاران و مریدان و همفکران وی را برمیتابند.

وی اظهار امیدواری کرد بزرگانی که مصلحت کشور و نظام و مردم را بر قدرت طلبی اقلیتی خشونت طلب ترجیح میدهند، در مقابل اینگونه اقدامات غیر اخلاقی و غیر شرعی ساکت نمانند و مسئولین مربوطه هم بیش از این در مقابل گروه‌های خودسر اغماض ننمایند تا بیش از این شائبه مصونیت آنان و ارتباطشان با ارگانهای رسمی صورت نگیرد.

در پایان این دیدار کروبی اظهار امیدواری کرد هر چه زودتر تدبیری برای آزادی همه زندانیان سیاسی اندیشیده شود.


 


ندای سبز آزادی: رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، گفت: کار اجرایی و مدیریت جامعه اسلامی، رهبر و امام می خواهد و وقتی مردم با امام خویش بیعت کردند، جامعه اسلامی تشکیل شده و حکومت حق تحقق پیدا کرده است، اما اگر بعد از آن کسی مخالفت کرد، باید با او برخورد کرده و او را سرجایش نشاند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، محمدتقی مصباح یزدی، اظهار داشت: بر اساس فرمایش حضرت زهرا(س) در خطبه فدکیه، ایشان می‌خواهند روی این نکته تأکید کنند که به هرحال مسئله اصلی این است که کسی باید ادامه دهنده راه پیامبر(ص) باشد که مانند پیامبر(ص) منصوب از طرف خداوند باشد، و بتواند احکام الهی را تبیین کند و این امر چیزی نیست که توسط مردم تعیین شود.
استادحوزه علمیه قم، افزود: پیامبراسلام(ص) چندین وظیفه عمده داشت که اولین آن‌ها، ابلاغ رسالت بود، تا حجت بر مردم تمام شود و خودشان بفهمند که باید چه راهی را انتخاب کنند، و باید دانست که در این راه، اکراه و اجبار معنی ندارد.
وی افزود: در این مرحله بایستی انحرافات مردم را بیان و راه صحیح زندگی و ارتباط صحیح با خدا را به مردم نشان دهد؛ یعنی بیشترین بحث‌ها، مربوط به بحث های معرفت شناختی است، و به همین دلیل رد چنین بحث‌هایی اکراه و اجبار معنی ندارد، چرا که در این مسائل باید حجت بر مردم تمام شود.
مصباح یزدی، اضافه کرد: اما اگر کسانی این شریعت و دین را پذیرفتند، و بنا گذاشتند که احکام و دستورات را عمل کنند، در این وضعیت، وظیفه دیگری بر د‌وش پیامبر(ص) می‌آید و آن مدیریت و رهبری جامعه است، که بیشتر جنبه اجرایی پیدا می‌کند که جدای از جنبه تعلیمی است.
وی افزود: این وظایف، در جانشین پیامبر(ص)هم صدق می کند؛ یعنی اگر عده‌ای اسلام را قبول کردند و جامعه اسلامی تشکیل شد، در این صورت جامعه اسلامی مدیر و مجری می‌خواهد که وظیفه دوم پیامبر است که این وظیفه بر جانشین پیامبر(ص) نیز صدق می کند.
رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، ادامه داد: پس جانشینان پیامبر(ص) نیز، ابتدا احکام را بیان می‌کند، که اگر مردم قبول نکردند که دیگر وظیفه ای بر او نخواهد بود، اما اگر قبول کردند و بیعت کردند، آن وقت یک وظیفه دیگری پیدا می کند و آن امامت عملی و اجرایی است.
وی گفت: به همین دلیل زمانی که مردم از امام علی(ع) خواستند تا سرپرستی جامعه را به عهده بگیرد، ایشان گفت من به دنبال حکومت نبودم، چون این‌ها از من خواستند، حجت بر من تمام شد و اگر نمی آمدند وظیفه من تنها بیان احکام دین بود.

مصباح یزدی، افزود: درست است که مشروعیت حاکمیت امام علی(ع) بر جامعه اسلامی، از طرف خداست، اما چون مردم به سراغ او نرفته بودند، حجت بر او تمام نشده بود، کما این که در طول ۲۵سال تنها وظیفه اش، بیان احکام بود و‌ظیفه اقدام نداشت، اما زمانی که مردم آمدند، بر ایشان واجب شد تا امامت عملی-اجرایی را به عهده بگیرد، چرا که حجت بر او تمام شده بود.
وی خاطرنشان کرد: امروزه هم شاید دیده باشید، که کسانی که با حکومت ولایت فقیه، موافق نیستند و با آن مخالفت می کنند، می گویند قرآن گفته است، “لا اکراه فی الدین”، پس حکومت حق ندارد مردم را به کاری الزام کند، در حالی که “لا اکراه فی الدین” برای پذیرفتن اصل دین است و قوامش به ایمان قلبی است.
عضو خبرگان رهبری، ادامه داد: همانطور که گفته شد، ایمان قلبی را با زور نمی‌توان ایجاد کرد، چرا که اکراه بردار نیست، اما اگر کسانی دین را قبول کردند، دیگر از “لا اکراه فی الدین” عبور کردند؛ حال برای اجرای احکام دینی و اجتماعی مجری و مسئول می خواهد و این مسئله یک مسئله جدیدی است.
وی اضافه کرد: امروزه هم اگر مردم آمدند و تسلیم شدند و رهبری ولی امر مسلمین را پذیرفتند، اگر کسانی شلوغ کردند، آشوب کردند و خواستند که کودتا کنند، اینجا باید با قوه قهریه جلویشان را گرفت.
مصباح یزدی، گفت: کسانی که گفتند، مسلمان هستیم و می‌خواهیم که احکام اسلامی را اجرا کنیم؛ کار اجرایی و مدیریت هم امام می‌خواهد و وقتی مردم با امام خویش بیعت کردند و جامعه اسلامی تشکیل شده و حکومت حق تحقق پیدا کرده است، اما اگر بعد از آن کسی مخالفت کرد، باید با او برخورد کرده و او را سرجایش نشاند.
وی گفت: یا در مقام اجرای احکام اسلامی احکام کیفری می‌طلبد که اگر کسی دزدی کرد، دستش را باید قطع کرد، و این جا جایی نیست که بگوییم کار فرهنگی انجام دهیم و یا در قبال کسانی که فساد می کنند.
استاد حوزه علمیه قم، گفت: یکی از وظایف دولت اسلامی، حفظ ارزش های اسلامی است؛ چرا که یک جامعه اسلامی باید ظاهری خداپسندانه داشته باشد و عوامل فساد اخلافی، جنسی و هر نوع فساد دیگری باید سرکوب شود.
وی اضافه کرد: کار خصوصی بحث جدایی است، اما اگر علنا بیایند در خیابان و عربده کشی کنند، یا اگر کسی با سلاح به مردم حمله کرد، این جا دیگر نصیحت جایی ندارد، چرا که کسی که سلاح با خود دارد و با آن به مردم حمله می کند، حکم محارب را دارد و حکم محارب نیز اعدام یا قطع دست و پای مخالف و یا تبعید است و اجرای هر کدام از این ها بستگی به نظر حاکم دارد.
مصباح یزدی، گفت: در این جا نمی‌توان گفت “لا اکراه فی الدین” است، آزادی و دموکراسی و حقوق بشر است، چرا که در این جا دیگر این حرف‌ها نیست.
وی تأکید کرد: اسلام، احکامی دارد و کسانی که مسلمان شدند و این احکام را قبول کردند، باید به این احکام تن در دهند؛ تا قبول نکردند کسی هم مسئولش نیست، و حتی حاکم اسلامی هم، به دلیل این که یاوری ندارد، وظیفه ندارد، اما اگر حاکم اسلامی یاور داشت، باید کمر را محکم ببندد، و احکام اسلامی را دقیقا اجرا کند و در این جا دیگر بحث دموکراسی، آزادی و حقوق بشر جایی ندارد؛ پس “لا اکراه فی الدین”، برای پذیرش اصل دین است

 


 


ندای سبز آزادی: سايت مشانيوز كه رحيم مشايی رييس دفتر رييس‌جمهوري اختصاص دارد، كار خود را آغاز كرد.

به گزارش آفتاب اين سايت كه تمام مواضع رحيم مشايی را مطرح می‌كند به طرح ديدگاه طرفداران و منتقدان خود در قالب‌هايی جدا می‌پردازد. در لگوی اين سايت تماما عكس‌های ريز و درشت مشايی به چشم می‌خورد. در لگوی اين سايت عكس‌های مشايی با مقام معظم رهبری، مشايی در كنار احمدی‌نژاد و مشايی در كنارهديه تهرانی و... به چشم می‌خورد. نكته جالب توجه آن است كه عكس مشايی در كنار احمدی‌نژاد در گوشه سمت راست، آشكار است اين درحالی است كه عكس احمدی‌نژاد تنها در قالب دهان و چانه در لگوی مذكور به نمايش گذاشته شده است به نحوی كه شيوه چيده‌مان عكس حكايت از نقش موثر مشايی در كنار احمدی‌نژاد و دولت دهم دارد. گفته می‌شود راه‌اندازی اين دست از سايت‌ها برای ورود به انتخابات آينده رياست جمهوری است كه كليد زودهنگام آن زده شده است


 


ندای سبز آزادی: احمد غلامی جانباز هشت سال جنگ تحمیلی، در شب شهادت مولای متقیان امام علی (ع) به خیل شهدا پیوست.

به گزارش خبرگزاری مهر، جانباز شیمیایی احمد غلامی پس از تحمل ۲۵ سال سرفه های خشک و کم بینایی و سوزش سینه شب ۲۱ ماه مبارک رمضان همزمان با لیالی قدر به کاروان شهدا پیوست.

احمد غلامی یکی از قربانیان سلاحهای شیمیایی رژیم بعث عراق علیه ایران در جنگ تحمیلی بود که به دلیل تاثیرات مخرب گاز خردل در بدن دچار عوارضی اعم از تخریب ریه، کم بینایی و بیماریهای پوستی شده بود.
پیکر این شهید چنگ تحمیلی امروز چهارشنبه تشییع و در بهشت زهرا (س) به خاک سپرده شد.

هم اکنون بیش از هفت هزار جانباز شیمیایی در شهر تهران زندگی می کنند که از این تعداد ۶ هزار جانباز شیمیایی فاقد پرونده جانبازی هستند. آلودگی هوا یکی از مهمترین مشکلات جانبازان شیمیایی ساکن تهران است.


 


ندای سبز آزادی: سیدحسن خمینی در دیدار با مددجویان نوجوان کمیته امداد، به برشمردن انواع ظلم پرداخت و گفت: ظلم سه نوع است ظلم به خود، ظلم به خدا و ظلم به دیگران. ظلم یعنی، حق دیگری را از بین بردن و او را از حقوق خود محروم کردن. غیبت، بدگویی و تهمت، ظلم به دیگران است. گناه کردن، ظلم به خود است و رعایت نکردن حقوق الهی ظلم به خداوند است.
سیدحسن خمینی، سه شنبه شب ودر شب شهادت امیر مومنان حضرت علی (ع) با مددجویان نوجوان منتخب کمیته امداد امام خمینی دیدارودر فضایی معنویی و صمیمی روزه خود را در کنار آنان نیز افطار کرد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی وخبری جماران، سیدحسن خمینی، دراین مراسم که در مرقد آیت الله خمینی برگزار شد، با اشاره به جایگاه و اهمیت شب قدر، تاکید کرد: در شب قدر درهای رحمت الهی باز است. روایت شده است ملائکه بسوی زمین می آیند و آنقدر نعمت بر زمین پخش می کنند که بیش از حد است طوری که وقتی برمی گردند می خواهند نعمات اضافی را با خود برگردانند اما خدامی گوید؛ برنگردانید چون ممکن است عده ای خواب باشند سلام مرا به آنها برسانید؛ سلام هی حتی مطلع الفجر.
وی با بیان روایات مرتبط با این شب، گفت: شب قدر فرصتی است که به گناهانی که خودمان و جامعه را فراگرفته است، فکر کنیم و خدای ناکرده اگر ظلمی را مرتکب شده ایم، جبران نماییم. جا دارد دراین شب بزرگ دست به درگاه الهی بلند کنیم و ازاوبخواهیم که از گذشته ما درگذردوکمک کند در آینده طوری عمل کنیم که رضایت الهی را درپی داشته باشد.
یادگار امام راحل با اشاره به سفارشات بزرگان دین درباره پرهیز از ظلم و ستم گفت:امام محمدباقر(ع) می گوید پدرم در آخرین لحظات حیات خود، از من خواست سرم را به سینه‌اش بچسبانم تا وصیتی بکند، ایشان فرمود: ایاک و ظلم من لاناصرله سوی الله. بپرهیز از ظلم کردن به کسی که هیچ یاری کننده ای غیر از خدا ندارد.
وی با اشاره به اهمیت وصیت در متون اسلامی، اظهار داشت: نفس وصیت بسیار مهم است. وصیت بسیار متفاوت از کلام عادی است. وصیت آخرین توصیه ای است که یک فرد بعد از یک عمر تجربه، به بازماندگان می گوید.در این میان وصیت ائمه (ع)اهمیت دوچندان دارد.وقتی امام خمینی(س) نیز به ملت وصیت می کند ،می خواهد بگوید که من در پایان هشت دهه زندگی و تجربه های فراوان سیاسی و اجتماعی و فردی، آنچه لازمه سعادت ملت است، را می گویم.
سیدحسن خمینی، به اهمیت پرهیز از ظلم در وصیت های ائمه پرداخت و تصریح کرد: امام علی(ع) امام حسین(ع) و امام سجاد(ع)، در آخرین لحظات زندگی خود به فرزندان خود توصیه کرده اند که به کسی ظلم نکنند. این نشان از اهمیت دوری از ظلم دارد.امیرالمومنین (ع)در جای دیگری می فرماید که خدا دعای مظلوم را سریع‌تر اجابت می کند. حضرت علی(ع) می فرماید روزی که مظلوم بر ظالم سیطره پیدا می کند، خیلی شدیدتر از روزی است که ظالم بر مظلوم سیطره دارد.
وی به جایگاه ظلم ستیزی در اندیشه آیت الله خمینی پرداخت و اظهار داشت: امام جایی می گوید خدا غیور است اگر کسی به بنده مظلوم او ظلم کند، تحمل نمی کند.
سیدحسن خمینی در ادامه به برشمردن انواع ظلم پرداخت و گفت: ظلم سه نوع است ظلم به خود، ظلم به خدا و ظلم به دیگران. ظلم یعنی، حق دیگری را از بین بردن و او را از حقوق خود محروم کردن. غیبت، بدگویی و تهمت، ظلم به دیگران است. گناه کردن، ظلم به خود است و رعایت نکردن حقوق الهی ظلم به خداوند است.
در ابتدای این مراسم جمعی از نوجوانان مددجو به مناسبت شهادت حضرت علی، به سرود خوانی پرداختند و همچنین دو تن از مددجویان به نمایندگی از خانواده بزرگ کمیته امداد، در قالب برنامه ای خاص، خطابه ای خطاب به یادگار امام ارائه و از وی خواستند که در جمع انان سخنرانی کند.


 


ندای سبز آزادی: حمزه کرمی ،از زندانیان حوادث پس از انتخابات ، برخلاف وعده قبلی دادستان برای انتقال وی از زندان اوین به بیمارستان که قرار بود دیروز سه شنبه آنژیوی قلب انجام دهد ، به بیمارستان اعزام نشد.
به گزارش کلمه، خانواده کرمی هفته پیش درخواست مرخصی وی برای انجام آنژیوگرافی را به دادستان تهران ارائه داده بودند که مورد موافقت قرار گرفت.
گفته می شود حمزه کرمی در هفته های اخیرچندین بار به خاطر عوارض ناشی از بیماری قلبی اش به بهداری زندان اوین انتقال داده شده است.
کرمی، چندی پیش که به مرخصی کوتاه مدت آمده بود، به دلیل عارضه قلبی و عوارض ناشی از آن در بخش “سی. سی. یو” یک بیمارستان بستری شد و برخلاف نظر پزشکان متخصص و پزشکی قانونی مبنی بر ضرورت ادامه معالجات در محیطی به دور از فشار و استرس ، به اوین بازگردانده شد . این در حالی است که پزشکان عمل آنژیوگرافی را برای وی در اسرع وقت تجویز کرده بودند.
حمزه کرمی، در دادگاه بدوی به ۱۶سال زندان محکوم شده بود. شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر تهران، حمزه کرمی را به ۱۱ سال حبس قطعی و انفصال دائم از خدمات دولتی محکوم کرد.
کرمی از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۴، فرماندار ورامین و از سال ۱۳۷۴ تا ۱۳۸۰، مدیرکل سیاسی دفتر رئیس جمهوری بود.
وی در جریان انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری، مسئول ستاد مطبوعات هاشمی رفسنجانی بود و در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، مدیریت وب‌سایت جمهوریت را بر عهده داشت.


 


بدنبال تجمع اوباش بسیج سه شب متوالی مقابل منزل مهدی کروبی، همسر وی نامه ای خطاب به علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی نوشت.

در بخشی از این نامه چنین آمده است. آیا جنابعالی حکومتی را در میان ملل عقب افتاده که حقوق اولیه افراد در آن لحاظ نمی گردد سراغ دارید که با خانواده و همسایگان مخالفان سیاسی چنین کنند؟ و آیا جنابعالی بنام حفظ نظام، تخریب و اینگونه رفتارها غیر اخلاقی را مجاز و مشروع می دانید؟

به گزارش سحام نیوز متن کامل این نامه بدین شرح است:

احتراما به اطلاع میرساند که جمعی متعلق به نیروهای بسیج و سپاه در سه شب متوالی، همزمان با شب ضربت خوردن امیر المومنین علی (ع) تا شب شهادت آن امام، با تجمع مقابل مجتمع مسکونی متعلق به ما و اشخاص دیگر اقدام به اهانت، آزار و رنجش همسایگان و تخریب اموال کردند. این گروه سازمان دهی شده که خود را سرباز ولایت نامیدند در شب شهادت بزرگ مرد عالم بشریت و لیله القدر که اهمیت معنوی آن بر کسی پوشیده نیست، اوج وحشگیری خود را با بکارگیری الفاظ سخیف علیه همسرم و خانواده، شعار نویسی بر دیوار مجتمع و همسایگان و تخریب اموال نشان دادند. این جرایم مشهود بنام حمایت از حضرتعالی و در مقابل نیروی انتظامی صورت گرفت و جالب آنکه این نیرو حتی جرات نزدیک شدن به این جماعت تحت الحمایه را نداشت.همگان بیاد دارند که در گذشته حرمت رمضان، لیالی قدر و محرم و صفر را حتی آنان که خود را مقید به انجام تکالیف دینی نمی دانستند، رعایت می شد اما امروزه جماعتی از خدا بی خبر (آمران و عاملان) تربیت شده اند که با واژه حرمت بکلی بیگانه اند.

مقام معظم رهبری

جنابعالی بر خلاف این نوکیسه های بی هویت ما را می شناسید و میدانید که در سال های مبارزه و رنج، همسرم همان یار دیرین امام و پدر مجاهد و بزرگوارش مرحوم حاج شیخ احمد در صف اول مبارزه بودند و بارها توسط ساواک دستگیر، زندان و تبعید شدند اما هیچگاه آرامش و آسایش خانواده نه از سوی ساواک و نه از سوی مزدوران متعلق به رژیم مورد تعرض واقع نشد. اختلاف همسرم با جنابعالی در مسائلی که همگان بر آن واقفند چه ارتباطی با حق زیستن خانواده و آسایش و آرامش همسایگان ما دارد؟ آقای کروبی بارها گفته اند که آماده پرداخت هر هزینه ای بابت این اختلاف در نگرش هستند. در این مدت من و فرزندانم ظلم های فراوانی را تحمل کردیم اما محروم کردن ما از دعا و نیایش و تحمیل اضطراب به همسایگان در این ایام مبارک، امری غیر قابل قبول و تحمل است. من سعی کردم موردی مشابه در ممالک دیگر بیابم که موفق نشدم. آیا جنابعالی حکومتی را در میان ملل عقب افتاده که حقوق اولیه افراد در آن لحاظ نمی گردد سراغ دارید که با خانواده و همسایگان مخالفان سیاسی چنین کنند؟ و آیا جنابعالی بنام حفظ نظام، تخریب و اینگونه رفتارها غیر اخلاقی را مجاز و مشروع می دانید؟
مزید اطلاع به استحضار میرساند که این تهاجم وحشیانه توسط مامورین نیروی انتظامی و نیرو های امنیتی فیلمبرداری شد و البته اسنادی در اختیار است که در صورت صلاحدید، تقدیم می گردد.
با تشکر و سپاس فراوان
فاطمه کروبی
۱۰ شهریور ۱۳۸۹
 

 


 


ندای سبز آزادی: مصطفی تاج زاده ،از اعضای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب که به تازگی به زندان اوین بازگردانده شده، از پانزده روز قبل در بخش قرنطینه نگه داری می شود.
براساس خبرهای رسیده به کلمه ، وی به همراه محمد نوری زاد، روزنامه نگار زندانی همچنان در این بخش به سر می برد .در حالی که حداکثر زمان قانونی برای دوران قرنطینه ۲۴ ساعت است علت طولانی شدن قرنطینه برای این دو زندانی حوادث پس از انتخابات که پس از گذراندن دوران مرخصی خود به زندان بازگشته اند ،نا مشخص است.
همچنین به گفته تعدادی از زندانیان، مصطفی تاج زاده در روزهای اخیر در بهداری زندان اوین دیده شده که ممکن است به دلیل بروز بیماری های قبلی وی از جمله ارتروز باشد.


 


ندای سبز آزادی: آیت الله دستغیب در سخنرانی روز نوزدهم ماه مبارک رمضان، گفت: انسان موحد، صداقت دارد و می‌خواهد مردم را با خدا آشنا کند، دنبال قدرت و حکومت بر مردم نیست، دنبال این نیست که سلطنت و حکومتش را حفظ کند و دوست ندارد مردم از او تعریف کنند.
به گزارش کلمه، این مرجع تقلید ساکن شیراز در مراسم احیای شب نوزدهم ماه مبارک رمضان که در مسجد قبا برگزار شد، در تبیین خصوصیات شخص موحد و جامعه توحیدی، با اشاره به اینکه شخص موحّد مانند حضرت ابراهیم (ع) تکیه‌اش به خدای‌تعالی است، اضافه کرد: در مقابل هم شخص ظالم تکیه‌اش به غیر خداست؛ همانطور که نمرود، فرعون، و سایر ظالمین اینطور بودند. فرعون بر اثر غروری که داشت، خود را ربّ اعلای مردم قلمداد می‌کرد. معاویه هم یک چنین وضعی داشت و می‌گفت: من کاری به دین مردم ندارم، فقط می‌خواهم بر مردم حکومت کنم.
آیت الله دستغیب خاطرنشان کرد: حضرت ابراهیم (ع) دنبال امنیت واقعی بود، برای مردم و اغتشاش را نمی پسندید؛ منظور حضرت ابراهیم از امنیت واقعی این نبود که هیچ کس نتواند حرف خود را بزند. بنده به یاد دارم که در زمان شاه، نخست‌وزیر آن وقت دستور داده بود که هیچ کس حق بوق زدن در خیابان را ندارد! ولی باطنا در جامعه وحشت بود و امنیتی واقعی وجود نداشت. اما حضرت ابراهیم اینطور نبود، اهل امنیت واقعی بود. اگر وارد بتخانه شد و بت‌ها را شکست، چون می‌فهمید که این امنیت واقعی نیست و نمرود این کار را کرده تا مردم را جیره‌خوار خودش کند. ولی نمرود اینطور نبود و دنبال امنیت ظاهری بود و آن امنیت ظاهری را هم بخاطر حفظ خودش می خواست، نه به خاطر مردم.
وی افزود: امنیت علی (ع) در این بود که مردم را متوجه خدای‌تعالی کنند، اما در مقابل معاویه یک چنین رویه‌ای نداشت؛ لذا در هر کجا که می‌دید مردم از او تبعیت نمی‌کردند، عده‌ای را می فرستاد تا اغتشاش کنند و وضع را تغییر دهند.
شخص موحّد اهل راستگویی و منطق است
آیت‌الهّ دستغیب همچنین گفت: شخص موحّد اهل صدق و راستگویی است و با دلیل و منطق حرف می‌زند. حضرت ابراهیم ع یک شخص صادقی بود و اهل دروغ و اینکه در صدد توجیه باشد، نبود. بر عکس، نمرود، یک شخصی بود اهل دروغ و با وجودی که این را می‌دانست، باز هم همین رویه را در پیش می‌گرفت. علی (ع) آنقدر راستگو بود که جزء صدّیقین شمرده می‌شد.
بر اساس متن کامل سخنان این مرجع تقلید که در سایت «حدیث سرو» شده، وی بیان دیگر خصوصیت انسان موحد، اضافه کرد: شخص موحّد با دلیل و منطق حرف می زند. حضرت ابراهیم (ع) اهل دلیل و منطق بود و نسبت به راهی که انتخاب کرده بود، با دلیل صحبت می‌کرد. در مقابل نمرود اینطور نبود. در محاجه‌ای که بین حضرت ابراهیم و نمرود صورت گرفت، وقتی که نمرود از حضرت ابراهیم راجع به خالق و پروردگارش سئوال کرد، حضرت در پاسخ گفت: پروردگار من کسی است که زنده می‌کند و می‌میراند. نمرود در جواب گفت: خوب من هم زنده می‌کنم و می‌میرانم، و این یکی از دروغهای نمرود بود. از این رو حضرت ابراهیم در استدلال دیگری گفت: پروردگار من کسی است که خورشید را از مشرق به طرف مغرب می‌آورد. تو اگر خدا هستی خورشید از از طرف مغرب به مشرق بیاور! نامه‌هایی که علی (ع) به معاویه می‌نوشت، به حساب دلیل و منطق بود و حضرت فسادهای معاویه را با دلیل می‌گفت.
شخص موحّد اهل حیله و مکر نیست
آیت‌الله دستغیب خاطرنشان کرد: حضرت ابراهیم (ع) اهل حیله و مکر نبود؛ اما در مقابل، نمرود و فرعون اینطور بودند. نمونه‌ای از مکر فرعون زمانی بود که موسی به همراه برادرش هارون مردم را دعودت به خداپرستی می‌کردند که فرعون برای جلوگیری از این امر با مکر و حیله و روباه‌صفتی اینطور در جامعه القاء کرده بود که موسی و برادرش می خواهند شما را از شهر و دیارتان بیرون کنند و خودشان ریاست کنند.
وی در ادامه گفت: معاویه از این دغل بازیها زیاد داشت که حضرت علی ع فرمود: این چیزی که در معاویه است، شیطنت است و اگر من بخواهم سیاست‌مداری کنم، خیلی بهتر از معاویه در این امر موفق هستم. اما حضرت دنبال رضای خدایتعالی بود و موقعی که بر حسب ظاهر به حکومت رسید و مردم با او بیعت کردند، اول چیزی که به حضرت گفتند این بود که یا علی! کاری به معاویه نداشته باش و پس از اینکه حکومت خود را تقویت کردی، شرّ او را از سر مردم کوتاه کن؛ که حضرت در پاسخ گفت: نه، من راضی نیستم که استاندار یک کشور اسلامی شخصی مثل معاویه باشد.
این مرجع تقلید تصریح کرد: سیاست یعنی سیاست علی (ع)؛ وقتی می‌گوییم سیاست ما عین دیانت ماست، بدین معنی است که باید ببینیم رضای خدا در انجام چه کاری است و قرآن و سنت چه می‌گوید.
شخص موحّد به دنبال قدرت و حکومت نیست
آیت‌الله دستغیب در ادامه اظهار داشت: شخص موحد دنبال خدایتعالی است و به او عشق می ورزد و حاضراست جان و مال و آبروی خود را در این راه بدهد. شخص موحد به دنبال قدرت و حکومت بر مردم نیست. شخص موحد عاشق این نیست که مردم تعریفش کنند. اما بر عکس، شخص غیر موحد همواره در پی حکومت بر مردم است و دوست دارد که مردم از او تعریف کنند و عاشق کسانی است که سلطنت و حکومتش را حفظ می‌کنند.
وی افزود: شخص موحد، عاشق این است که مردم را به خدایتعالی سوق دهد و آنها را با خالق خود آشنا کند. اما شخص غیر موحد کاری به این مسائل ندارد و فقط در پی این است که حکومت خود را حفظ کند، ولو اینکه مردم آن جامعه بی‌دین باشند. شخص موحد می‌خواهد مردم را از تبعیت شیطان ونفس اماره آزاد کند و آنها را به راه بندگی خدایتعالی سوق دهد، همانطور که حضرت علی (ع) اینطور بود. آن حضرت، مردم را با دلیل و عمل خود به فطرتشان سوق می داد؛ بدین معنی که با سیره‌ای که داشت، طرف مقابل را متوجه بدی خود می‌کرد و توجه به حق می‌داد. شخص موحد به وسیله نورانیتی که درونش دارد، راه رشد و گمراهی را نشان می‌دهد.
آیت الله دستغیب با اشاره به مجموعه خصوصیات شخص موحد و جامعه توحیدی فرمود: شخص موحّد به دنبال این نیست که بر مردم حکومت کند، بلکه به دنبال این است که مردم را با خالق خود آشنا و آنها را از غل و زنجیرهای شیطان و نفس اماره نجات دهد.
وی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به اینکه شخص موحّد به دنبال امنیت واقعی است، نه اغتشاش، اضافه کرد: امنیت واقعی علی (ع) این بود که مردم را متوجه خدایتعالی کنند. اما در مقابل معاویه یک همچین رویه ای نداشت؛ لذا در هر کجا که می دید مردم از او تبعیت نمی کردند، عده‌ای را می فرست تا اغتشاش کنند و وضع را تغییر دهند.


 


ندای سبز آزادی: زهرا رهنورد ، نویسنده و استاد دانشگاه تهران چند روز پیش ،پس از خروج از منزل مسکونی اش و تنها چند متر آنسوتر از محل زندگی اش مورد هجوم و بازجویی لباس شخصی ها قرار گرفت.

به گزارش کلمه به نقل از شاهدان حاضر در صحنه ، هنگامی که رهنورد در هنگام غروب و نزدیکی افطاربه تنهایی و پیاده از خانه خود در یکی از کوچه های فرعی خیابان پاستور خارج شد ،ناگهان با جمع کوچکی از لباس شخصی ها مواجه شد که او را در حلقه محاصر خود قرار داده بودند.

فردی از میان جمع آنها فریاد زد: « آهای ! رهنورد ! چرا صورتت را پوشاندی ؟»

رهنورد در حالی که تلاش می کرد به راه خود ادامه بدهد ، گفت :«آیا حجابم را به معنای پوشاندن صورت می دانید؟ اگر صورتم را پوشانده بودم که مرا نمی شناختید!»

یکی از آنها به دنبال رهنورد دوید و شانه به شانه او بازجویی خود راشروع کرد : « به من بگو ، تو در زمان انقلاب کجا بودی ؟ آیا دین داشتی ؟ مخالف بودی یا موافق ؟ با چه کسی یا کسانی همکاری می کردی ؟»

در ادامه ، یکی دیگراز لباس شخصی ها شانه به شانه رهنورد که بی اعتنا سعی می کرد از محل دور شود ، قرار گرفت و بازجویی خیابانی را ادامه داد .

رهنورد در پاسخ به سوالاتی که اغلب با توهین همراه بود ،گفت « اگر آزادی خواهی ، دفاع از حقوق مردم و دفاع از حقوق زن جرم است ، آری ! من مجرم هستم .شما می توانید هرجرم دیگری را هم که دولت می پسندد به آن اضافه کنید.»

بازجو هایی که مشخص نیست از سوی چه نهاد یا سازمانی رهنورد را در خیابان مورد بازجویی قرار داده بودند، این بار فریاد زدند :«طفره نرو ! تو دروغ می گویی ، جواب سوال های ما را بده که زمان انقلاب کجا بودی و چکار می کردی؟»

رهنورد پاسخ داد: « من به بازجویی خیابانی جواب نمی دهم ، من یک زن مبارز و آزادی طلب هستم ، اگر واقعا علاقمند به شنیدن پاسخ های من هستید ،به جای بازجویی در خیابان ، یک روز به دفترم بیایید و لااقل من را در دفترم بازجویی کنید و نه در خیابان .»

زهرا رهنورد ، یکی از همراهان جنبش سبز است که در یکسال گذشته بارها مورد تهاجم نیروهای لباس شخصی و حتی گارد ویژه پلیس در خیابان قرار گرفته است.

به گزارش رسانه های مختلف ،دکتر زهرا رهنورد‌، استاد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران یک بار در محوطه این دانشکده در حالی که برای بزرگداشت روز دانشجو آماده می‌شده مورد تهاجم لباس شخصی های زن قرار گرفت.این افراد با تعقیب رهنورد در خارج از دانشگاه در میانه خیابان وصال در حالی که او سوار ماشین بود گاز فلفل را از فاصله بسیار نردیک به صورت وی پاشیدند که منجر به آسیب‌دیدگی شدیدش شد.همان موقع وضعیت ریوی و بینایی رهنورد به دلیل پاشیدن گاز فلفل از فاصله نزدیک دچار آسیب دیدگی جدی شد.

یکبار دیگر نیز یک گروه ۱۲ الی ۱۳ نفره از زنان لباس شخصی با حضور در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران قصد حمله به رهنورد را داشتند که با اقدام به موقع حراست دانشگاه موفق به این کار نشدند.

زهرا رهنورد بار دیگر هنگامی که از میدان صادقیه تهران قصد شرکت در راهپیمایی ۲۲ بهمن را داشت با محاصره و حمله نیروهای لباس شخصی مواجه شد. لباس شخصی‌ها با باتوم و مشت به رهنورد حمله کرده و سر و کمر او را مورد اصابت قرار دادند

تهاجم به رهنورد تنها به صورت فیزیکی علیه او اعمال نشده است و بارها نیز رسانه های اقتدارگرایان و حامی دولت او را در رسانه های خود مورد اتهام و ترور شخصیت قرار داده اند .


 


حفاظت از جان و مال و حقوق و امنیت شهروندان از وظایف دولت است.

ندای سبز آزادی: استان خوزستان با وسعت ۶٣۶٣٣ کیلومتر مربع در جنوب غربی کشور واقع است، از شمال به استان لرستان، ‌از شمال شرق به استان چهار محال و بختیاری،‌ از شرق به استان کهگیلویه و بویراحمد، از جنوب شرق به استان بوشهر، از جنوب به خلیج فارس، از غرب به کشور عراق و از شمال غرب به استان ایلام محدود می‌شود. استان خوزستان از جمله یکی از مهم‌ترین و با ارزش‌ترین مناطق ایران است.
در طی هشت سال جنگ میان و عراق، بیش از یک میلیون و ٣٨٠ هزار هکتار از زمین‌های استان مین‌گذاری شده که تاکنون بیش از یک میلیون و ١٠٠ هزار هکتار پاک‌سازی شده‌اند. نوع انفجارها و وسیله انفجار در خوزستان متفاوت است. در خوزستان بیش‌ترین عامل انفجار، ابزار و آلات جنگی و مهمات عمل نکرده است. ناحیه کاشت مین در خوزستان به شکل متمرکز است. با این وجود اطلاعات دقیقی در مورد انفجار و تلفات در دست نیست. کارشناسان بر این باورند که آبادان و پنج کیلومتری خرمشهر به شدت درگیر مهمات عمل نشده است. نوار مرزی کنار اروندرود و محور روستایی آبادان بیش‌ترین حجم مهمات عمل نکرده را دارا است. چنانچه سال گذشته به طور اتفاقی در دشت آزادگان جوان ١٨ ساله پایش را ای بروی مین، از دست داد.
اصلی‌ترین مشکل در امر پاکسازی مین در خوزستان، پراکندگی گسترده مهمات عمل نشده در این استان است.

خطر در کمین چه کسانی است؟
تردد پر خطر مردم در مرز: بیش‌تر مردم ساکن در استان خوزستان، در شهرهای مرزی و یا عراق فامیل دارند. طبق رسوم، هرسال خانواده‌ها برای دید و بازدید با یکدیگر به ویژه زمان عید فطر به آنطرف مرزها می‌روند و در معرض خطر برخورد با مین‌ها قرار می‌گیرند. منطقه اروند کنار نوار مرزی سیم خاردار نداشته و منطقه علامت‌گذاری نشده است، به همین سبب بسیاری از طوایف ساکن در این منطقه به علت رفت و آمد در این ناحیه در معرض انفجار قرار گرفته‌اند. همچنین ماهی‌گیران بسیاری نیز با مشکل مواجه می‌شوند. با توجه به این‌که ٣/١ استان بی‌سواد و یا کم سواد هستند و بیش‌تر ساکنان این مناطق، آموزش آنان در زمینه خطرات مین‌ها و مهمات عمل نشده با شیوه مرسوم بسیار سخت و کم اثر است.
کودکان: کنجکاوی در کودکان عامل تاثیرگذاری است. در منطقه فاو که در تیر رس دشمن بوده است گل نرم وجود دارد که مهمات عمل نکرده و مین‌ها فرو رفته‌اند و بچه‌ها در آن‌جا بازی می‌کنند. در منطقه خزعل آباد در زمان جنگ عراقی‌ها بیتوته داشته‌اند به کرات مین منفجر شده است ولی علامت‌گذاری نشده است، در حالی که آن‌جا یکی از مناطق پر رفت وآمد کودکان برای بازی است.
وجود ٢٣ هزار کودک در سن مدرسه در استان که به مدرسه نمی‌روند امر آموزش خطرات مین را به منظور افزایش آگاهی آن‌ها در اجتناب با مین و سایر مهمات عمل نشده را، بسیار سخت می‌کند.

کودکان در شوش و دشت آزادگان بیش‌تر به کار کشاورزی مشغول هستند به همین سبب در معرض خطر برخورد یا انفجار قرار می‌گیرند اما کار کودکان در این‌گونه مناطق تنها به کشاورزی ختم نمی‌شود. تعداد زیادی از آن‌ها به جمع‌آوری نایلکس، سبزی‌فروشی و یا دست‌فروشی مشغول هستند که گاهی دیده شده که بر اثر گشتن در زباله‌ها با انفجار مین روبرو شده‌اند.
شکل کار کودکان نه تنها آن‌ها را در معرض خطر روبرو شدن با انفجار قرار می‌دهد بلکه فقر آنان و خانواده‌های‌شان مسأله دیگری را رقم می‌زند و آن تلاش برای فروش قطعات مهمات منفجر نشده است. کودکان زیادی، پوکه‌ها را جمع‌آوری می‌کنند، به فروش می‌رسانند و گاهی با انفجار آن‌ها در دستان‌شان روبرو می‌شوند.
اما وجود ٢٣ هزار کودک در سن مدرسه در استان که به مدرسه نمی‌روند امر آموزش خطرات مین را به منظور افزایش آگاهی آن‌ها در اجتناب با مین و سایر مهمات عمل نشده را، بسیار سخت می‌کند. چه بسا که این ٣ هزار کودک جزو دسته‌ای از کودکانی هستند که به کار مشغول‌اند و در معرض خطر بیش‌تری قرار دارند. آن‌ها نه تنها از تحصیل محروم‌اند بلکه جان‌شان نیز در معرض آسیب قرار دارد.
عشایر: عشایر به واسطه تحرک و جابه‌جایی زیاد جمعیتی همواره در مناطق آلوده به مین در معرض خطر قرار دارند. در استان خوزستان نیز عشایر ساکن در استان همدان و لرستان، ۶ ماه در سال را در خوزستان می‌گذرانند که جمعیت بسیاری از آنان در این مدت ۶ ماه اقامت در خوزستان در معرض خطر قرار دارند، نه تنها جان‌شان بلکه احشام آنان به عنوان تنها راه کسب درآمدشان نیز در معرض خطر انفجار هستند. گاهی دیده شده است که به علت عدم علامت‌گذاری مناطق احتمالی پر خطر، بسیاری از عشایر به این مناطق رفت‌وآمد می‌کنند.

کاروان راهیان نور، بازدید از مناطق جنگی و انفجار: بازدید از مناطق جنگی یکی از مسائل استان است. دو دسته بازدیدکنندگان از مناطق مرزی و جنگی و همچنین سربازانی که در مرز تردد دارند بیش‌تر در معرض آسیب انفجار هستند. گاهی دیده شده است که گروه‌های مختلف مردمی که برای بازدید از مناطق جنگی به این مناطق سفر می‌کنند به علت قرار داشتن در مناطق آلوده با انفجار، قطع عضو و یا کشته شدن مواجه شده‌اند. نمونه‌ای تاسف‌بار از این گونه حوادث انفجار در محل غذاخوری کاروان نور دانشجویان پزشکی در سال ۸۴ در منطقه چزابه بود که منجر به کشته شدن هفت نفر و زخمی شدن ده‌ها تن گردید.
تعداد افرادی‌که هر روز به ویژه در فصول گرم سال در معرض خطر قرار دارند کم نیست. این خود علتی ضروری برای اندیشیدن به راه‌های موثر بر پیشگیری از خطرات احتمالی و تعهد به امر پاک‌سازی مناطق آلوده به مین و مهمات جنگی است. نسل کودکان امروز خوزستانی مانند نسل گذشته، شاهد جنگ نبوده‌اند اما هنوز در خطرات باقی مانده از جنگ زندگی می‌کنند. مسئولیت این خطرات با چه کسانی است؟

منبع : رهانا


 


اتحادیه آزاد کارگران ایران اعلام کرد که صدیق کریمی، عضو هیئت مدیره، و فواد کیخسروی، از اعضای فعال این تشکل کارگری در شهر سنندج، بار دیگر به دادگاه انقلاب این شهر احضار شده اند.

این احضاریه در ارتباط با پرونده بازداشت آقایان کریمی و کیخسروی در تجمع حدود 200 تن از کارگران و فعالان کارگری در روز جهانی کارگر، اول ماه مه، در دادگاه انقلاب سنندج است که یکبار در روز 29 تیر سال جاری به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق عضویت در اتحادیه آزاد کارگران ایران محاکمه شدند.

محاکمه آنان به این اتهام در حالی صورت گرفته است که روز 11 اردیبهشت ماه سال جاری توسط مامورین امنیتی در شهر سنندج به اتهام تلاش برای برگزاری مراسم روز جهانی کارگر بازداشت شدند و مورد بازجویی قرار گرفتند.

آقای کریمی در روز 16 اردیبهشت و آقای کیخسروی در روز 19 اردیبهشت به قید وثیقه 50 میلیون و 20 میلیون تومانی از زندان آزاد شدند.

به گزارش اتحادیه آزاد کارگران ایران، صدیق کریمی و فواد کیخسروی در محاکمه 30 دقیقه ای خود در روز 29 تیر، به دفاع از عضویت خود در این تشکل کارگری پرداختند و در رابطه با مراسم روز جهانی کارگر سال جاری گفتند که از صبح این روز در بازداشت اداره اطلاعات سنندج بوده اند.

احضار آقایان کریمی و کیخسروی به دادگاه انقلاب سنندج را می توان ادامه برخوردها با فعالان کارگری و سندیکایی دانست.

در ماه های اخیر، شماری از فعالان کارگری احضار، بازداشت و زندانی شده اند.

از میان این فعالان کارگری و سندیکایی، که هنوز زندانی هستند، می توان به رضا شهابی، بهنام ابراهیم زاده و مهدی فراهی شاندیز اشاره کرد.

در این حال، آخرین خبرها در خصوص آقای شهابی، از اعضای هیات مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران، حاکی از ملاقات وی و خانواده اش در زندان اوین است.

بر اساس گزارش ها، چهره رنجور و لاغر رضا شهابی نشاندهنده فشارهایی است که وی از زمان بازداشت خود تاکنون در روز 22 خرداد متحمل شده است.

از سوی دیگر، به گزارش اتحادیه آزاد کارگران ایران، وضعیت بهنام ابراهیم زاده، فعال کارگری و مدافع حقوق کودکان که روز 19 خرداد ماه در سنندج بازداشت شد، همچنان نامشخص است. و خانواده اش پس از تماس تلفنی روز 22 خرداد او، دیگر اطلاعی از این فعال کارگر و مدافع حقوق کودکان در زندان ندارند و این موضوع موجب نگرانی شدید آنان شده است.

برخوردها با فعالان کارگری و سندیکایی تازگی ندارد و در همین ارتباط، حتی می توان به بازداشت های جمعی کارگران کارخانه لاستیک البرز( کیان تایر)، شرکت نیشکر هفت تپه و نیز رانندگان شرکت واحد اتوبوس رانی تهران از سال 1384 ( زمان به قدرت رسیدن محمود احمدی نژاد) تاکنون اشاره کرد.

این بازداشت ها و وارد کردن اتهام اقدام علیه امنیت ملی، تبلیغ علیه نظام، تشویش اذهان عمومی و بر هم زدن نظم عمومی در شرایطی به این فعالان کارگری و سندیکایی و نیز کارگران وارد می شوند که آنان تنها خواستار فراهم آمدن شرایط مناسبی برای زندگی خود و خانواده هایشان هستند

دریافت به موقع دستمزدها و مزایا، ایجاد اشتغال و جلوگیری از اخراج بی رویه کارگران از جمله این شرایط هستند، اما به جای تحقق این خواسته ها، کارگران و فعالان کارگری و سندیکایی که برای دفاع از حقوق خود، بر اساس قوانین داخلی و جهانی که ایران نیز آنها را پذیرفته است، دست به تشکیل سندیکا یا تشکل کارگری می زنند، از سوی دولت کودتا با اتهام های سیاسی و امنیتی مواجه می شوند.

از نمونه کسانی که در سال های اخیر به همین اتهام ها بازداشت و زندانی شده اند، می توان به منصور اسانلو و ابراهیم مددی، رئیس و نایب رئیس هیات مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه، اشاره کرد که به پنج و سه سال زندان محکوم شده اند.

این در حالیست که آقای اسانلو اخیرا به اتهام اقدام علیه امنیت ملی دوباره به یک سال زندان دیگر محکوم شده است.

 

 

 


 


ندای سبز آزادی: فخر السادات محتشمی پور ، هفدهمین عریضه خود خطاب به دادستان تهران را با طعم مناجات نوشته است ، همسر مصطفی تاج زاده در قسمتی از این نامه آورده است « من دیروز یک شاهد بودم و شهادت می دهم که صبوری سبز این خانواده ها برخاسته از ایمان محکمشان و اعتقادات مستحکمشان است. من یک شاهد بودم و شهادت می دهم که خدای مظلومان چتر حمایتش را بر سر این خانواده بزرگ گسترده و اطمینان دارم که در دومین قدر رمضانی مبارک، خداوند صدای آنان و صدای همه مظلومان بی پناه را شنیده و نیکو پاسخی نزدیک است »

متن کامل عریضه هفدهم با طعم مناجات که در اختیار ندای سبز آزادی قرار گرفته است به شرح ذیل است :

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم اجعل لی فیه الی مرضاتک دلیلاً و لاتجعل للشیطان فیه علیّ سبیلاً واجعل الجنّة لی منزلاً و مقیلاً. یا قاضی حوائج الطالبین.
عریضه هفددهم در بیست و یکم رمضان المبارک
از : همسر سید مصطفی تاجزاده یکی از امضاء کنندگان شکایت نامه از کودتاگران نظامی
به : دادستان تهران

سلام آقای دادستان
طاعات قبول. عزای عظما شهادت مولایمان علی(ع) مفسر عدالت، مرد نخلستان و نبرد، مرد ناله در چاه، مرد مردستان طاها بر ما و شما تعزیت باد. کم می شناسیم علی(ع) را نه؟ اگر خوب می شناختیمش با ادعای عدل علوی ستم نمی کردیم در کشور مدعی مسلمانی! نه نمی شناسیمش یا شاید هم می شناسیم و چون ما از آن امام فرزند زمانه تریم تشخیص می دهیم که امیرمؤمنان نعوذبالله خطا کرده و نباید عدالت را سرلوحه زمامداریش قرار می داده و نباید سهم همه را از بیت المال برابر می پرداخته و نباید تن به قضاوت قاضی می داده و نباید حقوق اهل ذمّه و غیرمسلمانان را رعایت می کرده و نباید حقوق مخالفان و حتی دشمنانش را نیز رعایت می کرده و فرزندانش را به رعایت این حقوق وصیت می کرده و نباید ... خوب شد این مصلحت گرایان در زمان مولایمان نبودند تا به او مشورت دهند هرچند آن زمان هم بودند نه در زیر شمشیر حق او بلکه تنها در زیر نگاه تند و غضب آلودش خاموش شدند از شرم عرض اندام . اما مخالفان او نیز کم از منحرفان امروز نیستند. ناکثین و قاسطین و مارقین. شریعتی، معلم شهید عصر ما خوب این سه دسته را به نسل ما شناساند ولی انگار ما سستی کردیم در شناساندن آنان به نسل جوان. نسل جوان جستجوگر. ما سستی کردیم در انتقال داده ها و ارزش ها و حالا آن ها متحیر و سرگردان مانده اند که به راستی اسلام ناب محمدی(ص) را در کدام وادی جستجو کنند؟ اسلام ناب محمدی که در آن اخلاق، فلسفه بعثت پیامبر است نه سلطنت. اخلاق گم شده در سویدای قدرت را فرزندان ما جستجو می کنند و وای به روزی که از یافتنش ناامید شوند و به دین ملوک خود بگروند. هیهات هیهات.
دیشب شب مناجات بود آقای دادستان. دیشب تا سحرگاهان بندگان خدا از خلوت انس بهره ها بردند و با خدایشان زمزمه ها کردند. دیشب تا سحرگاه، مناجات مولای متقیان چونان سرمشقی ابدی برای بندگان از غیرخدا رسته و به خدا پیوسته، مشق می شد.و پیوند می خورد با مناجات زندانیان سیاسی در کشور اسلامی ما، ایران پاک. دیشب ما همانجا در زیرآسمان شهرمان روی یکی از همان نیمکت های آماده ای که فرشتگان خدا در بارعام او مهیا کرده بودند و زیر باران رحمتش گوش سپردیم به صدای محکم و مؤمنانه یک زندانی. یک انسان. یک سروآزاده که از درون سلولش خاشعانه و طالبانه خدا را، نه همه او که تنها بخشی از او را دریافته بود. ما دل به دل سودایی او دادیم و با او رفتیم به درون سلول انفرادیش «سلول نفرادی، به قدری که بتوانی دراو دراز بکشی ، و دری سنگین و پرطنین ، با دریچه ای به اندازه ی دو کف دست ، و پنجره ای مشبک ، که به زور ، شب و روز آن سوی پنجره را نشان تو می دهد . سه وعده غذا . و سکوتی به وسعت قبرستانی که از تو همه چیز می خواهد الا حیات .در وسط این قبرستان تنگ و تک به تک ، زندانیان بی کس و تنها ، زانو در بغل نشسته اند . با هزار هول و هراس ، با اضطرابها و نگرانی های تمام نشدنی . و اندوهی از جنس اسید ، که ذره ذره روان زندانیان را آب می کند و آنان را به وادی سرگردانی و گمگشتگی در می اندازد . این که : اکنون ، برسر پدران و مادران ما ، برسر خواهران و برادران ما ، و برسرهمسران و فرزندان ما چه خواهد آمد ؟ سرنوشت ما به کجا خواهد انجامید ؟ کارمان چه خواهد شد ؟ درس ؟ دانشگاه ؟ اجاره خانه ؟ خرج زندگی ؟ خرج تحصیل ؟ حرف و حدیث مردم ؟ در ؟ همسایه ؟ واویلا ، هیچ غربتی به گرد پای غریبی یک زندانی بلاتکلیف و بی کس نمی رسد .»
آری ما با او رفتیم به درون سلول انفرادیش که این همه مدت ذهن جستجوگرمان می خواست تصویرش کند با همه فضای فیزیکی آن و حس و حال زندانیش و نمی توانست. اما سرانجام قلم جادویی تصویرگری توانا به تصویر آن صحنه ها و نگارش آن لحظه ها همت گماشت. خدایش جزای خیر دهاد. دیشب ما به او گوش سپردیم تا خدای او، خدای خودمان را بهتر بشناسیم. آقای دادستان شما هم که تجربه زندان انفرادی و آزار و شکنجه، آن هم نه در ابوغریب و گوانتانامو بلکه در همین ایران اسلامی خودمان و به دست خودی ها را نداشته اید، بد نیست با این عوالم آشنا شوید: « درست در میانه ی تهدیدها و ضرب ‌وشتم‌ها و ناسزاها و بلاتکلیفی‌ها ، حس می کنی نسیمی از تو عبور می کند و غوغای درون تو را فرو می نشاند . و چشمانی را می بینی که از همه سو به تو زل‌ زده اند . و لبانی را می بینی که رو به تو لبخند می‌ بارند ، و سر انگشتانی که نوازشت می کنند و اشک هایت می سترند . خوب که نگاهش می‌کنی می‌بینی غریبه ای در کار نیست، هر که هست : آشناست . یک آشنای قدیمی . آری ، او خود خداست . خدایی که با همه‌ی بزرگی‌ش آمده و در سلول کوچک و تنگ انفرادی تو ، با تو هم ‌نشین شده ، زانو به زانو ، و نفس به نفس . اینجاست که بی معطلی و سراسیمه و با شتاب خود را در آغوش او رها می‌کنی .
وسط هق‌هق گریه، تو از آنانی که باید برادرت باشند و نیستند ، گله می‌کنی . و او مثل یک مادرصبور و سربه زیر، سرت را به سینه می‌ نهد و صورت به صورتت می ساید!»
ما دل به دل زندانی دادیم و مشتاق شنیدن دلگویه هایش شرط ادب به جای آورده آرام و سر به زیر شنیدیم آنچه از خدای درون سلول برایمان سرود، خدایی متفاوت از بیرون و دومین قدرمان از سوز و گدازعاشقانه او لبریز شد. بگذار تنها به یک عبارت بسنده کنم و شما را به خواندن و شنیدن تمام واژه های آن مناجات بندگی دعوت کنم در مجالی که این شب ها و روزها بدست آوردنش سخت نیست: « قرآن که می خوانم ، حس می کنم از لابه لای کلمه ها و آیه ها با من می آمیزی . سنگینم ، سبکم می کنی ، زندانی ام ، آزادم می کنی ، زمینی ام ، آسمانی ام می کنی ، به نحوی که می توانم از جا برخیزم ، و از ضخامت دیوارها بگذرم و از پنجره های ضخیم سلول خود گذر کنم ، و بر سر ابرهای آسمان پای گذارم .
بگذار بی پرده بگویم خدا ، در بیرون زندان ، “من” خدای توام ، و در سلول انفرادی ، “تو” خدای منی »
آقای دادستان
دیشب من خدای را سپاس گفتم برای مصاحبت همسرم با نیکو هم نشینی که در این شب های اوج و عروج راه نیایش را خوب بلد است و زبان دعا را نیک می داند و واژه ها در کلام و قلمش مثل موم نرم می شوند و شکل می گیرند و معنا می گیرند. به همسرم غبطه خوردم که نیکو مصاحبی دارد در این شب های عزیز. و جان تشنه خود را به دریای مناجات عارفانه او سپردم تا همراهی با آزاده دربندم را بیشتر حس کنم. دیشب گویی من از درون آن سلول دونفره و هم کلام با عزیزان دربند تاجزاده و نوری زاد ریسمان های دعا را جستجو می کردم و بر آنان چنگ می زدم تا معلق میان زمین و آسمان نمانم در خلسه شب زنده داری دومین و در آغاز راه شیری که نهایتش آن بیکرانه رحمتی است که بی هیچ خسّتی و گزینشی و مرزی و حصری، بندگان خدا را انتظار می کشد.
آقای دادستان من نمی دانم شما در دومین احیاء این دومین رمضان شاهد ستم، نیمکتتان را زیر بارش بی امان رحمت الهی در کدام گوشه شهر انتخاب کردید. نمی دانم در تمناهای رازگونه تان اولویت با که و چه بود. این به شما و خدایتان مربوط است اما دوست دارم بدانم آیا در میانه همه آن تمناها، جای کوچکی هم برای حاجات آنان که شما مسئولیتشان را به عهده دارید باز بود؟ آنان که ذکر نامشان صفحه ها سیاه خواهد کرد. عیالوارید آقای دادستان. عائله بزرگتان را در مناجات های قدر دومین به یاد داشتید؟ زندانیان را می گویم. همه اهالی اوین و رجائی شهر و دیگر جاهایی که من نمی شناسم و شما خوب می شناسید. بهترین عائله ها را دارید آقای دادستان به شما نیز غبطه می خورم. جوانان مؤمن و متعهدی که جوانیشان را برای استقرار عدالت و آزادی در سرزمین سروهای آزاده و شقایق های پرپر به قماری خوش فرجام نهادند. مردانی نیکونام و نیکومرام که بی هیچ ادعایی خدمت به ملک و ملت را و استواری بر آرمان ها و اعتقادات راستینشان را بر زندگی راحت و خور و خواب و خشم و شهوت ترجیح دادند.
آقای دادستان
دیروز من چهره های آرام و دلنشین خانواده های زندانیان سیاسی را در جلسه قرآن دیدم که به برکت این ماه، نورانی تر از گذشته بود. حتی وقتی گزارش وضعیت عزیزانشان را می دادند، می توانستم در وجودشان در عین خشم و نفرت از ظلم و ستم، نوعی تسلیم در برابر اراده الهی را شاهد باشم. مادرانی که ییش از یک سال است برای فرزندانشان پدری هم می کنند و همسرانی که هر روز خانه های کوچک خوشبختی شان را در انتظار بازگشت عشق و امیدشان غبار روبی می کنند و آب گلدان ها را عوض می کنند تا شاخه های گل سرخ در هنگام ورود یار تازه و با طراوت باشد. من دیروز در کنار بی قراری های نوزاد آقای جلالی که چندی است به مسافران اوین خوشبخت پیوسته، آرامش همسرش را شاهد بودم و در دومین سالروز میلاد زیدآبادی عزیز می دیدم که همسر مقاومش چگونه حسرت دوری از یار 45 ساله اش را با نورافشانی امید به آن سو می نهد و همسر سلیمانی آزاده چگونه در میان غمگویه های دیگران، هجران یار و مصائب بسیار را فراموش کرده در محنت دیگر خانواده های زندانیان سیاسی اشک به چشم می آورد و خانواده های شهدایی که هر روز استوارتر از گذشته جستجوی رأی عزیزانشان را به محاکمه قاتلین تیره دل آنان پیوند می زنند. من دیروز یک شاهد بودم و شهادت می دهم که صبوری سبز این خانواده ها برخاسته از ایمان محکمشان و اعتقادات مستحکمشان است. من یک شاهد بودم و شهادت می دهم که خدای مظلومان چتر حمایتش را بر سر این خانواده بزرگ گسترده و اطمینان دارم که در دومین قدر رمضانی مبارک، خداوند صدای آنان و صدای همه مظلومان بی پناه را شنیده و نیکو پاسخی نزدیک است.
پاسخ او که بهترین برآورنده حوائج طالبین است.
 


 


ندای سبز آزادی: جمعی از دانشجویان انجمن اسلامی دانشجویان دموکراسی خواه دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران با نگارش متنی خطاب به کامران دانشجو از عملکرد وی انتقاد کردند ، در نامه دانشجویان خطاب به کامران دانشجو آمده است « برایمان چندان عجیب نمی نمود که وزیر علوم دولت کودتا، از با خاک یکسان کردن دانشگاه سخن بگوید. چنان که ، هم اکنون نیزما بر ویرانه های دانشگاه به تحصیل علم نشسته ایم. ویرانه ای که ماحصل پنج سال سرکوب ،پنج سال تحقیر استاد و دانشجو ، پنج سال حذف بوده است »

متن کامل این نامه که در اختیار ندای سبز آزادی قرار گرفته است به شرح ذیل است:

نوید بازگشایی دانشگاه ها در سال تحصیلی جدید با سخنان اخیر جنابعالی در میان جمعی از شبه نظامیان به اصطلاح دانشجو ، نشان از فصل تازه ای از تداوم سیاست برخورد و حذف حداکثری در دانشگاه داشته است.
برایمان چندان عجیب نمی نمود که وزیر علوم دولت کودتا، از با خاک یکسان کردن دانشگاه سخن بگوید. چنان که ، هم اکنون نیزما بر ویرانه های دانشگاه به تحصیل علم نشسته ایم. ویرانه ای که ماحصل پنج سال سرکوب ،پنج سال تحقیر استاد و دانشجو ، پنج سال حذف بوده است. گمان مان بر آن است که فضای کنونی دانشگاه با وجود گیت های حفاظتی ، آمد و شد های شبه نظامیان ، برگزاری مراسم روضه خوانی ، تخریب دفاتر تشکل ها و کانون های روشنفکری و سیاسی به بهانه های واهی چون مشکلات اساسنامه ای ، بازداشت فعالین دانشجویی و محکوم نمودن آنان در بیدادگاه های کودتا گران شباهت عجیبی با ویرانه یافته است ، نه دانشگاه!
از کدام دانشگاه سخن می گویید؟ مگر غیر از این است که امروز اگر احدی در نقد تلقی شما و هم مسلکانتان از بسیج ، دین ، آزادی و یا هر مقوله ی دیگری سخن بگوید، حسابش با داغ و درفش و زندان است.
از کدام دانشگاه سخن می گویید؟ دانشگاهی که گاه و بیگاه مورد هجمه ی چماق به دستان و ضربه ی باتوم هایشان له می شود و باز ققنوس وار از میان خرابه های سرکوب، برای دیکتاتور مآبان قامت راست می کند؟ و یا یحتمل از دانشگاهی سخن رانده اید که خوابگاه دانشجوی اش به میدان تیر و به خاک و خون کشیده شدن فرزندان این سرزمین بدل گشته است؟
آقای دانشجو
با بازیچه قرار دادن و حصار کردن مذهب بر گرد دانشگاه، از یک طرف دین را از سکه انداخته اید و از طرف دیگر دانشگاه را ( طبق شاخص های بین المللی ) از تولید علم عقیم کرده اید که اینجا دیگر از ساختن آمارهای دروغین عاجزید. چه آنکه شما نه درد دین دارید و نه پیشرفت و توسعه کشور برایتان مهم است که دلبستگی تان به حفظ این قدرت نامشروع و آلوده به خون، ریشه ویرانی های دانشگاه و کشور است.
تصورما بر این است که جنابعالی دانشگاه را با سمت قبلی تان اشتباه گرفته اید. بله ، شما در این گمانید که شایستگی تکیه زدن بر کرسی روسا و اساتید دانشگاه را افسران نظامی دارند ، آن هم از نوع بسیجی شان!
آیا بهانه ی بازنشستگی سالهای گذشته تان برای حذف اساتید دگراندیش کافی نبود ، که امروز با بهانه ی مضحک ،نداشتن استحقاق علمی اساتید مان را از جایگاه به حق شان محروم می کنید؟
بر تار عنکبوت تکیه زده اید، چه فریاد دانشجو همچنان همان نوای سابق است. این بار بلند تر و رساتر، دانشگاه پادگان نیست.
آقای دانشجو
وقتی به حافظه تاریخی مان رجوع می کنیم، در طی این سالها تنها صدای اذان سرکوب از بلندای کاخ اظالم تان شنیده شده است.
هنوز فراموش نکرده ایم تیر 78 را ، خرداد 82 ،اردیبهشت 85 ، آذر 86 ، بهمن 87 ، و تک تک روزهای سال هزار وسیصد و هشتاد و هشت را. به نظر نمی رسد که شما هم فراموش کرده باشید. پس از چه روست این همه تهدید تان به ستم؟
آقای دانشجو
علی رغم ادعا های شما امروز تعداد مساجد و نماز خانه های دانشگاه ها بعضا" دو رقمی است ، حضور روحانیون در سمت های مختلف و در جای جای دانشگاه چشم گیر و مشکوک است که قدرت بعضی از اینان بسیار بیشتر از روسای انتصابی است، مراسمات مذهبی و شبه مذهبی که دستاویزی برای حضور شبه نظامیان در دانشگاه شده است با هزینه های هنگفت و پذیرایی های بی مناسبت بصورت مجلل برگذار می شود.
اما آقای دانشجو
چیزی که در دانشگاه وجود ندارد استقلال و آزادی آکادمیک است. حقی که شما از دانشجویان و اساتید سلب کرده اید . امروز بندهایی بر دانشگاه تنیده اید که جامعه دانشگاهی را در تولید و تدریس علم و آموزش ، ابداع و انتقال دانش بشدت در تنگنا قرار داده اید.

به گمان مان این ترس که از بازگشایی دانشگاه با تمام پیکر سوخته اش در تک تک حجره های وجودتان رخنه کرده است، تنها ریشه در شخص شما ندارد. هم چنان که رعشه ی این هراس را بر قامت بزرگانتان نیز دیده ایم ، آنگاه که از تشدید برخوردهای انضباطی و لزوم کنترل دانشجویان فرمودند.
آقای دانشجو
از چه می هراسید؟ خیل عظیم محرومیت از تحصیل ها ، بازداشت ها ، احکام سنگین کمیته انضباطی و حضور گسترده شبه نظامیان به اصطلاح بسیجی با سهمیه 40 درصدی ،اخراج اساتید و محاکمه ی دانشجویان زخم خورده از فاجعه ی حمله به کوی دانشگاه در بامداد 25 خرداد سال گذشته شما را بس نبود که با تهدید های مکرر سعی در تخریب فضای فکری و امنیتی دانشگاه دارید؟
آقای دانشجو
در طی این سالیان، دانشگاه بر پیکر نحیفش هم گلوله دیده است ، هم باتوم و اشک آور و هم تجاوز به حریم اخلاقی دانشجو، هنوز داغ واقعه هتک حرمت دانشجوی دانشگاه زنجان ، نه از یاد ما رفته و نه از جبین ناپاک هم مسلکانتان پاک شده است.
جناب آقای دانشجو
دست از پیکر زخم خورده ی دانشگاه بردارید. هرچند گمان نمی بریم که میخ آهنین ما در سنگ سخت فایده طلبی تان فرو رود.
ما دانشجویان دموکراسی خواه دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران بار دیگر با تمام قوا هم صدا با جنبش همیشه پایدار دانشجویی ایران فریاد بر می آوریم که دانشگاه همچنان آخرین سنگر آزادی باقی خواهد ماند و تمام تلاشتان با تهدید برای ایجاد فضای رخوت در دانشگاه ، آب در هاون کوبیدن است.و دانشجویان تا رسیدن به خواسته های به حق خویش در مسیر آزادیخواهی پیش خواهند رفت.

انجمن اسلامی دانشجویان دموکراسی خواه دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران
شهریور 89

 


 


ندای سبز آزادی: جمعی از دانشجویان عضو ستادهای انتخاباتی مهدی کروبی با صدور اطلاعیه ای از مردم خواستند که در راهپیمایی روز قدس حضور سبز داشته باشند.

در این اطلاعیه آمده است:
بیش از یک سال از تلاش و مبارزه مردم ایران برای احقاق حقوق از دست رفته و تغییر وضعیت اسفبار کشور می گذرد. بیش از یک سالی که همواره با حوادث مختلف همراه بوده است؛ از حماسه هایی بزرگ و تاریخ ساز همچون ۲۵ خرداد، روز قدس و عاشورا و…، تا درد و رنج ها و هزینه هایی که در راه آزادی و حقوق انسانی داده شد.
سال پیش در چنین روزهایی و در شرایطی که اقتدارگرایان در خیال خام فروکش کردن آنچه که فتنه می خواندند بودند، حماسه ای ساخته شد که در تاریخ مبارزه با ظلم و ستم ماندگار ماند.
آری! آزادی همواره هزینه داشته و خواهد داشت و کوچکترین تلاش ها نیز در این راه بی اثر نیست و ای بسا که مدت ها بعد نتیجه خود را نمایان سازد. چه آنکه نهضت ملی دکتر مصدق و کودتای ۲۸ مرداد، یکی از زمینه های انقلاب اسلامی شد. انقلابی که از همان سال های نخست با انحرافاتی رو به رو شد و اوج انحرافش را امروز با پوست و استخوان لمس می کنیم.
انحرافی که برای اصلاح آن در انتخابات سال گذشته تلاش شد اما نتیجه اش تقلب گسترده نظامیان در انتخابات و به حبس کشیده شدن یاران و حامیان میرحسین موسوی و کروبی و شهادت جمعی از بهترین های ملت بود.
هم اکنون که صدها زندانی سیاسی از دوستان و همراهانمان را تنها به دلیل دفاع از حقوق مسلم و ابتدایی مان در حبس می بینیم، چگونه می توانیم به کنج خانه بخزیم و تنها نظاره گر باشیم؟!
امروز به حرمت خون هایی که در راه آزادی نه تنها در این یک سال که از سال ها قبل در ایران عزیز ریخته شده است و برای عدلت و آزادی، و به پاس مقاومت میرحسین موسوی و یارانش در مقابل تقلب گستره و ایستادگی و پایمردی های مهدی کروبی و اتحادی ماندگار بین این دو که از فردای انتخابات قوتی صدچندان گرفت، از دانشجویان و مردم ایران برای حضوری سبز در راهپیمایی روز قدس دعوت می کنیم
روز قدس، روز فریاد مظلومیت علیه ستمگری هاست و فرصتی برای فریاد درد و رنجی که در یکسال و چندماه اخیر بر ملت ما گذشت. ما دانشجویان عضو ستاد انتخاباتی شیخ شجاع اصلاحات، ضمن دعوت از همه گروهها و اقشار به ویژه دانشجویان و جوانان سبز ایران برای شرکت گسترده و باشکوه در راهپیمایی روز قدس، از همگان دعوت می کنیم تا از دادن شعارهایی که تنها موجب سوء استفاده اربابان قدرت و امپراطوری های دروغ می شود پرهیز کنیم و حمایت خود را از رهبران سبز ایران بار دیگر به نمایش بگذاریم.
به امید آزادی، جمعی از دانشجویان عضو ستادهای انتخاباتی مهدی کروبی

 


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irangreenvoice-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irangreenvoice@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بازار امروز

Loading currency converter .. please wait

loading
currency converter
please wait
....

خبرهاي گذشته