هستي نيوز،از آن سوي فيلتر جمهوري اسلامي خبر پراكني ميكند

-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد...
http://groups.google.com/group/hasti-news
------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ شهریور ۱۲, جمعه

Latest News from Iran Green Voice for 09/03/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



ندای سبز آزادی: اوباش وابسته به بسیج پنجشنبه شب نیز برای پنجمین شب متوالی به منزل مسکونی مهدی کروبی حمله کردند و ضمن شکستن شیشه ها و وارد کردن خسارت اقدام به تیراندازی کردند. همچنین سر تیم محافظان کروبی که برای صحبت با مهاجمان به سمت آنان رفته بود، به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت و به حالت اغما فرو رفت.
در پی این حادثه، مهدی کروبی در گفت و گو با تلویزیون جنبش سبز (رسا) اعلام کرد که آماده پرداخت هرگونه هزینه ای هست و در این مسیر ایستادگی خواهد کرد.
وی همچنین بار دیگر بر حضور در مراسم روز قدس تاکید ورزید.
کروبی در این گفت و گوی تلفنی گفت: پس از انتخابات، حوادث مختلفی در کشور رخ داده است که همه تبعاتش را مشاهده کردند.
ما نیز مواضعمان را صریح، شفاف و دلسوزانه طرح کردیم. اما مواضع صریح و روشن من درباره مسایل کشور به مذاق آقایان خوش نیامده و این حوادث و هجمات را ترتیب میدهند.
وی بار دیگر با بر شمردن موارد اختلاف نظیر تقلب در انتخابات و همچنین مسایل سیاست خارجی گفت: درباره انتخابات نه تنها تقلب بلکه اساسا مهندسی آرا صورت گرفت و از ابتدا سرنوشت انتخابات تعیین شده بود. ما اشتباه کردیم که وارد انتخابات شدیم فکر می کردیم و خوشبین بودیم که ما در این کشور انتخابات داریم اما بعد فهمیدیم اینگونه نیست.
وی در عین حال با بیان اینکه از راهی که رفته است پشیمان نیست بر آمادگی خود برای مناظره تاکید کرد.
کروبی در ادامه با برشمردن مواضعی که خشم حاکمیت را برانگیخته است گفت: درباره مسایل تحریم و مشکلات سیاست خارجی من اعلام می کنم که اساسا بخشی از سپاه به دنبال این وضع هست تا هر چه میتواند بحران درست کند و در سایه تحریم بتواند پول مردم را غارت کند.
وی همچنین با یادآوری بی کفایتی دولت فعلی در حل مشکلات حیات آن را در گرو بحران دانست و گفت: این دولت که نمیتواند مشکلات سیاست خارجی را حل کند نميتواند مشکلات اقتصاد و فرهنگ را حل کند و در واقع هیچ کاری نمیتواند انجام دهد نیز دنبال ایجاد بحران است و حیاتش در بحران است.
کروبی با تاکید بر اینکه طرفدار جمهوری اسلامی است گفت: اما حکومت فعلی جمهوری اسلامی نیست. نه اسلامیت آن حفظ شده نه جمهوریت آن. آن چه مردم خواستند و برایش انقلاب کردند غیر از این چیزی است که امروز حاکم است. که اگر بود بخش زیادی از مشکلات مردم حل می شد. مردم ایران مسلمان هستند و با اسلام سر جنگ ندارند با جمهوریت سر جنگ ندارند آنچه امروز حاکم است نه جمهوری است نه اسلامی . طبیعی است که از این حرفهای من ناراحت هستند.
وی با تاکید بر گفته قبلی خود درباره شرکت در راهپیمایی روز قدس، دلیل تجمعات اوباش در این شب ها را همین موضوع ارزیابی کرد و گفت: 5 شب هست که تجمع می کنند شعار می دهند شیشه میشکنند و امشب به اوج رساندند. اما من ایستاده ام هم خودم و هم خانواده ام آماده پرداخت هر هزینه ای هستیم همین جا هستم و جای دیگر هم نمیروم و برنامه هایم را دارم .
وی در عین حال با ابراز ناراحتی از مزاحمت اوباش برای همسایگان و اعضای خانواده گفت: کجای دنیا یک مخالف سیاسی را به خاطر اختلاف یک مشت اراذل و اوباش بچه سال را درست میکنند برای این هیاهو و فحاشی . همین الان که با شما صحبت میکنم و ساعت از 12 شب گذشته است در خیابان مشغول شعار دادن هستند و غم انگیز تر از همه اینکه پس از این همه رسوایی و فحاشی و شیشه شکستن شروع می کنند به قرآن خواندن در خیابان و سینه امام حسین را زدن. ظاهرا بنایشان این است که آبروی اسلام را هم ببرند.
گفتنی است کروبی در مصاحبه دیگری با سحام نیوز نیز مهدی کروبی در پیامی از مردم خواست تا امشب از حضور در اطراف منزل ایشان به شدت خودداری کنند.
کروبی در این پیام کوتاه بر حفظ جان و امنیت مردم تاکید کرده و از آنان درخواست کرد که امشب از حرکت به سمت منزل ایشان خودداری کنند. ایشان همچنین از همه همسایگان و عزیزانی که دراین پنج شب مورد آزار و اذیت قرار گرفتند پوزش خواسته و طلب بخشش کرد.
مهدی کروبی گفت: دراین شب مبارک، آنچه را که خداوند برایم مقدر کرده باشد با تمام وجود پذیرایم و تا آخرین لحظه از حقوق مردم کوتاه نخواهم آمد.
وی همچین در پی تاکید محافظان و اطرافیان حاضر به ترک ساختمان نشدند و گفتند که تا آخر ایستاده ام.

 

فایل صوتی این گفتگو را میتوانید از اینجا بشنوید

فایل صوتی گفتگو اختصاصی رسا با فرزند مهدی کروبی ، حسین کروبی را نیز میتوانید از اینجا گوش کنید 
 


 


ندای سبز آزادی: محسن صفایی فراهانی ،یکی از هفت اصلاح طلبی که علیه سپاه پاسداران شکایت کرده است ،سه روز پیش در بند ۳۵۰ اوین دچار حمله قلبی و به بهداری اوین منتقل شده است.
براساس گزارش های رسیده از زندان اوین به کلمه، از سه روز پیش تاکنون و پس از انتقال صفایی فراهایی به بهداری ، هم بندانش هیچ اطلاعی از وی ندارند و به شدت نگران سلامتش هستند.
جمعی از زندانیان بند ۳۵۰ برای مطلع شدن از وضعیت صفایی فراهانی در این سه روز بارها به مسوولان بند ۳۵۰ از جمله بزرگ نیا مراجعه کرده اند اما مسوولان زندان از دادن هرگونه خبری در باره وی خودداری می کنند.
محسن صفایی فراهانی ،از اعضای شورای مرکزی جبهه مشارکت پس از انجام مصاحبه ای در مورد شکایت هفت فعال سیاسی از یکی از مسئولان سپاه پاسداران، به زندان بازگردانده شد
صفایی فراهانی، از زندانیان حوادث پس از انتخابات که چند ماه قبل از این ،با قرار وثیقه سنگین به مرخصی آمده بود با تاکید بر اینکه شکایت خود را پس نخواهد گرفت به زندان باز خواهد گشت.
هفت فعال سیاسی نامدار کشور از جمله صفایی فراهانی در شکایتنامه ای که درواقع سندی است درباره ظلم ها و کارشکنی های عده ای متوهم که متاسفانه لباس نظامی و امنیتی بر تن کرده اند، به اظهارات فردی موسوم به “سردار مشفق ” اشاره کرده و آن را سند مهمی در جهت روشن شدن مسائل پشت پرده انتخابات ریاست جمهوری دهم و حوادث بعد از آن و اقدامات خلاف قانون گروه استبداد طلب پیش گفته، در جریان انتخابات و پس از آن دانسته بودند.


 


ندای سبز آزادی: دفتر ادوار تحکیم وحدت با صدور بیانیه ای حملات وحشیانه به منزل مهدی کروبی در ماه مبارک رمضان را محکوم کرد در این بیانیه امده است « به راستی اگر کودتاگران معتقدند که جنبش سبز تمام شده است و اینان از این به قول خودشان فتنه سربلند بیرون آمده اند، پس اینهمه واهمه و دستگیری و رزمایش خیابانی برای چیست؟ هراس از حضور یک انسان در راهپیمایی رسمی کشور ناشی از چیست؟ لشگر کشی به محل سکونت یک منتقد معتقد به نظام جمهوری اسلامی نشانه چه چیزی می تواند باشد؟ »

متن کامل این بیانیه بدین شرح است :

طبق آمار رسمي كشور ماه مبارك رمضان ماهي است كه ميزان ارتكاب جرم در جامعه كاهش مي يابد و اين به معني اينست كه خلافكاران نيز در اين ماه حرمتهايي را پاس مي دارند. اما با كمال تأسف بايد گفت كه ظاهراً اقتدارگرايان، اين گندم نمايان جو فروش برايشان ارزش هاي ديني و آييني نيز محلي از اعراب ندارد و اعمال مجرمانه شان در اين ماه عزيز نيز بنايي بر كم شدن ندارد.

اینکه حکومتی برای جلوگیری از حضور شخصیتی شناخته شده که سابقه انکارناپذیری در مبارزات پیش از انقلاب دارد و طعم تلخ زندان های رژیم گذشته را چشیده است، در راهپیمایی روز قدس، مزدوران لباس شخصی را به در منزل او بفرستند تا با ایجاد رعب و وحشت و الواط گری و هل من مبارز طلبی حضور او را ناممکن سازند، عمل مجرمانه ای است که نمونه اش را در هیچ قوطی عطاری در هیچ کجای دنیا نمی توان یافت. به راستی چه کسی با چه حقی می تواند نه شخصیتی مبرز همچون کروبی که حتی یک انسان عادی را از حق حضور در برنامه ای که به طور قانونی در حال برگزاری است را سلب کند؟

بواقع جای بسی تأسف و دریغ است که حاصل خون هزاران انسان آزاده به بازیچه ای در دستان عده ای انسان بی خرد بدل شده است که به هیچ اصل و مرام اخلاقی و وجدانی پایبند نیستند. نظامی که برای استقرار عدالت و قانون شکل گرفته بود و روز قدسش بنا بود روز نفی انحصار طلبی و استبداد و حق کشی و تجاوز باشد، اکنون کلمه حق و قانون و عدالت و آزادی در آن مهجورترین کلماتند و سالیانی است در مسیری خلاف این ارزشهای بنیادین گام بر می دارد. حکومتی که وظیفه اش حراست و حفاظت از امنیت مردمان است، وظیفه اش را محافظت از مشتی هتاک و اوباش مزد بگیر تعریف نموده است.

حکومتی که باید نخبگان را بر صدر نشاند، ایشان را در تنگنای سیاه چالها محبوس نموده است. حکومتی که باید احزاب را قدر نهد، اعضایشان را یک به یک در بند می نماید تا شاید خاموششان سازد و ...

به راستی اگر کودتاگران معتقدند که جنبش سبز تمام شده است و اینان از این به قول خودشان فتنه سربلند بیرون آمده اند، پس اینهمه واهمه و دستگیری و رزمایش خیابانی برای چیست؟ هراس از حضور یک انسان در راهپیمایی رسمی کشور ناشی از چیست؟ لشگر کشی به محل سکونت یک منتقد معتقد به نظام جمهوری اسلامی نشانه چه چیزی می تواند باشد؟ اینکه چند میلیون انسان معترض در خیابان های شهرمجال اعتراض یابند یا اینکه حکومتی به همان مقیاس و بلکه بیشتر نیروهای گارد و بسیج و غیره را برای سرکوب در خیابانها بگمارد، نتیجه منطقی اش چه تفاوتی می کند؟ نتیجه اش اکثریت بودن معترضین نیست؟

آیا حال و روز امروز کودتاچیان مصداق بارز این کلام فخر شعر معنوی ایران مولانا نیست که:

که گفت که آن زنده جاوید بمرد
که گفت که آفتاب امید بمرد
آن دشمن خورشید بر آمد بر بام
دو چشم ببست و گفت خورشید بمرد

همه این حرکات نشانه ای است از اینکه حاکمیت حیات و سرزندگی جنبش سبز را باور دارد اما متاسفانه راهکاری که در پیش گرفته است همچون همیشه باز کردن تمامی گره ها با دندان های تیز است راهی که البته به جایی نخواهد رسید.

سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی (ادوار تحکیم وحدت) به عنوان سازمانی که در انتخابات ریاست جمهوری از مهدی کروبی این شیخ شجاع اصلاحات حمایت نمود، ضمن اعتراض شدید به فاجعه تعرض چند باره به منزل مسکونی ایشان ،مداوماً اعلام می دارد که همچنان با تمام توان پشت در پشت ایشان و میر حسین موسوی رهبران جنبش سبز خواهد بود و همچنین مسؤولیت هرگونه تعرض به ایشان را مستقیماً متوجه صاحبان اصلی قدرت می داند و قاطعانه اعلام می کند که شرکت در راهپیمایی رسمی (و حتی غیر رسمی ) کشور حق طبیعی هر یک از شهروندان است و مطابق قانون اساسی هیچ شخص یا شخصیتی حق سلب آنرا ندارد.

سازمان ادوار تحكيم همچنين اميدي البته كم ثمر دارد كه ذره اي تعقل در مجموعه حاكميت فعلي وجود داشته باشد كه در شرايط دشوار داخلي و خارجي امروز كشور كه حاصل نابخردي هاي مسؤولان نامسؤول فعلي است، ظرفيت هاي باقي مانده براي آشتي و گفتگو با ملت را يك به يك و به ثمن بخس نابود نسازند كه پل هاي ويران شده، راهي مسدود براي بازگشت خواهند بود.

سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی (ادوار تحکیم وحدت)


 


ندای سبز آزادی: پس از چند روز هجوم نیروهای خودسر و گروههای فشار به منزل مهدی کروبی و عدم واکنش نهادهای امنیتی به این مسئله نیروهای خودسر وارد حریم خصوصی حجت الاسلام و المسلمین مهدی کروبی شده و به منزل وی حمله کرده اند.

براساس خبر رسیده به ندای سبز آزادی نیروهای فشار پنجشنبه شب با حمله به منزل مهدی کروبی اقدام به تیراندازی کرده اند.

بنابر گفته شاهدان عینی مهدی کروبی در این یورش آسیبی نرسیده است اما در راهروهای خانه وی گاز اشک آور شلیک شده و ککتل مولوتوف به سمت منزل وی پرتاب شده است.

آقای یاری سرتیم محافظان کروبی به بیمارستان منتقل شد

گفتنیست سر تیم محافظان مهدی کروبی که برای صحبت با مهاجمین به سمت آنان رفته بود، به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت و به حالت اغما فرو رفت.
در پی این اقدام آقای یاری به سرعت به بیمارستان منتقل شد.
به گزارش سحام نیوز، افراد مهاجم ضمن تیر اندازی به ساختمان، اقدام به قطع کردن تمامی چراغ های خیابان کرده اند. گفتنیست منزل مهدی کروبی همچنان در محاصره ی این نیروهای مهاجم است.
در همین حال اراذل بسیج در اقدامی دیگر لوله های انتقال آب را تخریب کردند وموجب قطع آب شده اند.
شایان ذکر است متاسفانه نیروهای انتظامی صحنه را به طور کامل ترک کردند.

حضور تیمی از سپاه در مقابل منزل کروبی

طبق گزارش های رسیده به ندای سبز آزادی ، هم اکنون تیمی از سپاه در مقابل منزل مهدی کروبی حاضر هستند ، گفتنیست این تیم خواستار انتقال مهدی کروبی به بهانه حفظ جان ایشان به مکانی امن شده اند. در همین حال یاری سر تیم محافظان مهدی کروبی نیز در حالی که همچنان بیهوش بوده است از بیمارستان به مکانی نا معلوم منتقل شده است 

نیروهای یگان ویزه در محل مستقر شدند

به دنبال حمله شدید نیروهای مهاجم، یس از ساعاتی، نیروهای یگان ویژه در محل مستقر شدند.
به گزارش  سحام نیوز، از دقایقی قبل با استقرار نیروهای یگان ویژه، افراد مهاجم اقدام به عقب نشینی کردند. در حال حاضر این افراد در ابتدای کوچه مستقر شدند و درحال برگزاری مراسم احیاء هستند.
آقای کروبی در کمال صحت و سلامت قرار دارند و این اقدام را در این شب مبارک بی خردی و جهل دینی نامیدند.

 

گزارش های تکمیلی به زودی منتشر می شود.


 


ندای سبز آزادی : منزل مهدی کروبی مورد حمله وحشیانه اراذل و اوباش بسیجی قرار گرفت.
به گزارش سحام نیوز در پی نامه اعتراض آمیز شب گذشته فاطمه کروبی به آیت الله خامنه ای و همچنین ترس حکومت از حضور مهدی کروبی در راهپیمایی روز قدس، از ساعت ۱۰ امشب تعداد کثیری از اراذل و اوباش بسیجی در اقدامی هماهنگ واز قبل برنامه ریزی شده اقدام به تجمع در جلوی ساختمان محل سکونت مهدی کروبی نمودند.
این افراد به نوعی از حمایت نیروهای انتظامی نیز برخوردار شده اند، بطوریکه در شب قدر و شب شهادت امام علی(ع) این افراد بدون هیچ گونه ابایی اقدام به بر هم زدن نظم عمومی و آسایش مردم روزه دار در این شب مبارک نموده اند.
گزارش خبرنگار ما حاکی از آن است که این افراد با سردادن شعارهایی بر علیه مهدی کروبی و در حمایت از رهبری اقدام به پرتاب سنگ و پاشیدن رنگ بر روی ساختمان محل سکونت مهدی کروبی نمودند. اقدام این افراد موجب وارد آمدن خسارت های به ساختمان شد. این افراد علاوه بر شکستن شیشه های ساختمان اقدام به پاشیدن رنگ و دزدیدن دوربین های امنیتی ساختمان نمودند.
این افراد اراذل و اوباش نظامی که وابسته به قرارگاه شهید محلاتی هستند با سر دادن شعارهایی همچون”وای اگر خامنه ای حکم جهادم دهد و … ” ” امریکا- کروبی- پیوندتان مبارک” و پرتاب سنگ و اشیاء مختلف به سمت ساختمان مسکونی، موجب بر هم زدن آسایش مردم منطقه شدند.
این در حالیست که این افراد همچون۳ شب گذشته با به همراه داشتن سلاح های گرم و سرد قصد ترساندن و ایجاد رعب و وحشت در اذهان عمومی و علی الخصوص جلوگیری از حضور مهدی کروبی در راهپیمایی روز قدس را دارند.
گویا جریان حاکم با توسل به گروه های اوباشگر بسیجی و استفاده از امکانات بسیج و سپاه قصد دارد تا از هر طریق ممکن از حضور مهدی کروبی در راهپیمایی روز قدس جلوگیری بعمل آورد.
لازم به یادآوریست که در پی حمله شب گذشته این افراد، فاطمه کروبی در نامه ای به آیت الله خامنه ای گفته بودند: اختلاف همسرم با جنابعالی در مسائلی که همگان بر آن واقفند چه ارتباطی با حق زیستن خانواده ما دارد؟

دانلود و مشاهده فیلم حمله اراذل و اوباش بسیجی به منزل مهدی کروبی (حجم:۱۷ مگابایت / زمان: ۲دقیقه)

 


 


ندای سبز آزادی: فخرالسادات محتشمی‌پور، همسر مصطفی تاج زاده، در هجدهمین عریضه خود خطاب به دادستان تهران نوشت « من! همسر سید مصطفی تاجزاده، آزاده دربند که در طول نه ماه اسارت سبزش اجازه ندادم کسی فراموش کند آزادگیش را و اسارتش را. و در طول پنج ماهی که بیرون از زندان گذراند آزادگیش را کسی فراموش نکرد اما اسارتش داشت به دست فراموشی سپرده می شد و خیلی چیزهای دیگر هم داشت به دست فراموشی سپرده می شد. مانند آن چه بر او و یارانش در آن نه ماه اسارت و بویژه در نزدیک به چهارماه انفرادی گذشته بود و خدا نخواست و نپسندید این نسیان و بی خبری را از جانب بندگان شیطان برای بندگان خودش که ریسمان های آفریده طاغیش ابلیس، توان انحرافشان از صراط مستقیم را نداشته و نخواهد داشت »
متن عریضه هجدهم محتشمی پور به دادستان که در وبلاگ روزنه منتشر شده است به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم افتح لی فیه ابواب فضلک و انزل علیّ فیه برکاتک و وفّقنی فیه لموجبات مرضاتک و اسکنّی فیه بحبوحات جنّاتک یا مجیب دعوة المضطّرین.
عریضه هجددهم در بیست و دوم رمضان المبارک
از : همسر سید مصطفی تاجزاده یکی از امضاء کنندگان شکایت نامه از کودتاگران نظامی
به : دادستان تهران

سلام آقای دادستان
در آستانه سومین قدرِ دومین رمضان ِهجران نیکان، هوای نوشتن همچنان با من است. امروز روز بیست و دوم و یک روز مانده به روز قدس، می گویند مجازستان سخت دچار اختلال شده شما می دانید چرا؟؟؟ اما من، از آن جا که این عریضه ها باید به طور روزانه و مستمر منتشر شود، بی خیال گسستن همه بندها و سیم های ارتباطی آن چه گفتنی است می گویم و می نویسم. یادتان که هست قرار بود این عریضه ها بشود سندهای غیرقابل حذف و سانسور تاریخی. جزئی از تاریخ معاصر ما و جزئی از تاریخ جهان اسلام . بنابرین من خیلی به کاربرد کوتاه مدتش نمی اندیشم. البته در همین شرایط هم، شما و آن برادران از ما بهتران بعید است مشکل ارتباط داشته باشید و لابد به موقع پیام ما را دریافت خواهید کرد. خدا هم که بی سیم و بی هرگونه ابزاری، آن چه در دل ما و عمق جانمان می گذرد، می داند. که او عالم غیب و شهادت است و ما گاهی خودمان را می زنیم به آن راه و ساده لوحانه سعی می کنیم خیرالماکرین را هم فریب دهیم. جل الخالق!
آقای دادستان
فکر می کنید من این نوزده روز دوری و بی خبری از همسرجان را چگونه گذرانده ام؟ من! همسر سید مصطفی تاجزاده، آزاده دربند که در طول نه ماه اسارت سبزش اجازه ندادم کسی فراموش کند آزادگیش را و اسارتش را. و در طول پنج ماهی که بیرون از زندان گذراند آزادگیش را کسی فراموش نکرد اما اسارتش داشت به دست فراموشی سپرده می شد و خیلی چیزهای دیگر هم داشت به دست فراموشی سپرده می شد. مانند آن چه بر او و یارانش در آن نه ماه اسارت و بویژه در نزدیک به چهارماه انفرادی گذشته بود و خدا نخواست و نپسندید این نسیان و بی خبری را از جانب بندگان شیطان برای بندگان خودش که ریسمان های آفریده طاغیش ابلیس، توان انحرافشان از صراط مستقیم را نداشته و نخواهد داشت. انشاء الله حالا شما فکر می کنید این سکوت و آرامش من در این شرایط سخت و بی خبری چگونه ممکن شده؟ من که تصور ادامه ظلم به همسرم خواب راحت را سلب و زندگی راحت را حرامم کرده بود! به شما می گویم آقای دادستان. همسرم بعد از خواندن دلنوشته هایم مرا سفارش کرد که این قلم را در خدمت حمایت از همه مظلومان به کار ببرم و من این روزها با مظلومانی از دیار پاکان، ایران عزیز، زیست می کنم. با مظلومانی که نگاهشان هر دل سختی را نرم می کند و بغض و آهشان، هر دل غافلی را می لرزاند. و امید و توکلشان به خدا ایمان مؤمنان را می افزاید. من با این عزیزان زیست می کنم و غم شب و روزشان را می دانم. همه لحظات تنهایی شان را حس می کنم و در کنار دردهای بزرگ آنان، درد الیم خودم فراموشم می شود. درد دوری یار. دوری سرافراز مردی که می توانست بهترین زندگی را در این دو روزه دنیا داشته باشد و نخواست. می توانست همه اوقاتش را به خود و راحت و رفاه خویش و خانواده اش بیندیشد و نیاندیشید. می توانست مجیز بگوید و نگفت. می توانست با مدرک دکترایش امتیازات مادی کسب کند و از هراس این ابتلا، ترجیح داد تا آخر عمر دانشجو بماند. مرد وارسته ای که دنیا را با همه زینت هایش سه طلاقه کرد تا وارسته بماند و تنها بنده خدای سبحان باشد. تاجزاده را هر کس بشناسد، این سخنان برایش فهمیدنی است و آنان که نمی شناسندش دارند در ذهن های بیمارشان چهره یک دشمن فرضی را تصویر می کنند. نقاشی هایی ناموزون با رنگ هایی درهم و برهم که هر روانکاوی با یک نگاه به آن می تواند بیماری تصویرگر آن نقش ها را تشخیص دهد.
آقای دادستان
صبوری این روزهای من در پس آشفتگی های شبانه و اضطراب های دم به دم غیرطبیعی می نماید.نه؟ آری طبیعی نیست که جان انسان را از کالبدش جدا کرده و جلوی چشمش به بندی گران بکشند و واکنشی دیده نشود. آیا من زنده ام؟ می شود زنده بود و دید و چشید و سکوت کرد؟ نه هرگز. و من با همه صبوری های این روزهایم در کنار دیگر خانواده های مظلوم زندانیان سیاسی منتظرم تا قدر سوم را نیز بگذرانیم و پس از آن با مدد گرفتن از برکات و نعمات این ماه و این شب های گرانقدر بار دیگر پای در مسیر بگذارم. مسیری که از خدای رمضان خواسته ام که مرا در آن دور از لغزش و پابرجا بدارد.
آقای دادستان
فردا بیستمین روز بازداشت دوباره همسرم به دنبال انتشار خبر شکایت او و شش دلاور دیگر از کودتا گران است. اما هنوز نمی دانیم او را کجا برده اند. این نقشه اوین را اگر کسی زحمت می کشید برای ما ترسیم می کرد خیلی ممنون می شدیم. نقشه اوین و بندها و سلول ها و سالن ملاقات ها و اتاق های بازجویی و شکنجه گاه ها که شما انکارش می کنید و زندانیان اثبات! من می خواهم لااقل در خیال خود جای او را ترسیم کنم و ستایشگرانه به تماشایش بنشینم. من نمی دانم مصداق شکنجه از نظر شما چیست. اصلا نمی توانم وارد این وادی بشوم چون تصور آن برایم ممکن نیست. در کشور اسلامیِ ولاییِ علوی!!! باید میزگردی گذاشت با حضور زندانیان سیاسی و وکلایشان و خانواده هایشان با حضور بازجوها و قضات و به گفتگو نشست. حرف های من خنده دار است آقای قاضی؟ مدعی باید ادعایش را ثابت کند نه ؟ من شاهد زنان و مردان و جوانان افسرده ای هستم که خروج از زندان برای خانواده هایشان هیچ شادمانی به ارمغان نیاورده چرا؟؟؟ چه کرده اند با این عزیزان و چه می کنند؟ مصداق شکنجه را اعم از سیاه و سپید خود زندانیان بگویند در آن میزگرد افسانه ای که ما در خیال انتظارش را می کشیم و انتظار عبثی نیست. اما من در مورد شکنجه های روحی که شب و روز به خانواده های زندانیان و از جمله آزاده سرفراز، مصطفای من، وارد می شود مدعی هستم. از نظر من هر کسی که در بازداشت همسرم چه در دور اول و چه اکنون دخیل بوده شکنجه گر است. شکنجه که شاخ و دم ندارد آقا. من هر روز و شب باید یک خانه خالی از ماه درخشان زندگیم را تحمل کنم. باید در خیال خود آن به آن هزار قسم فکر بد و پریشان را جاروب کنم و دور بریزم و آنی دیگر خیالی دیگر. چرا که نه ؟ چه چیز قابل انکار است امروزه در این ام القرای مسلمین؟؟؟باید جواب بچه هایم را بدهم که از پدر خبر می خواهند و جواب پدر و مادر پیر و بیمارش را و خواهرها وبرادر داغ دیده اش را و جواب همکاران و هم فکران و یارانش را. آقا شما بفرمایید من بگویم همسرم کجاست؟حالش چطور است؟ بگویم همسرم، عزیزدلم، شریک زندگیم، همراه همیشگیم و کسی را که عزیزترین انسان های دوران، روح الله الخمینی، به من محرم و مأنوس کرده و سازش را تا پایان عمر به هردوی ما توصیه کرد به کجا برده اید و با او چه می کنید؟ و اصلا چرا برده اید؟ شنیده ام امکان استحمام نداشته! حتی در شب های قدر که غسلش مؤکد است؟ آه آه دارم پریشان گویی می کنم با زبان روزه!من از مستحبات می پرسم در حالی که این روزها حرام خدا را حلال کرده اند. این روزها و شب ها ما در پس کوچه های شهرمان عدالت را جستجو می کنیم و کرامت را و اخلاق را. آقای دادستان مرحمتی بنمایید و اگر نشانی درستی دارید دریغ نفرمایید.
اللهم افتح لی فیه ابواب فضلک و انزل علیّ فیه برکاتک و وفّقنی فیه لموجبات مرضاتک
آمین


 


ندای سبز آزادی: فرمانده نیروی انتظامی تهران بزرگ از آغاز اجرای عمليات "مهار جرايم" از امروز پنجشنبه با حضور گسترده ماموران نيروی انتظامی و يگان ويژه در سطح شهر تهران خبر داد.

 

به گزارش دانشجو نیوز ، حسین ساجدی نیا گفت: پلیس تهران در هر سه ماه یک تمرین عملیاتی را به منظور ایجاد تعامل بین پلیس های تخصصی اجرا می کند بر همین اساس در روز جاری نیز این طرح از ساعت ۱۰ صبح آغاز و تا ساعت ۱۲ ادامه دارد.

به گفته سردار ساجدی نيا، ماموران نيروی انتظامی كليه نقاط حساس شهر را شناسايی كرده و طی عملياتی در اين نقاط حساس مستقر شدند تا طرح مهار را سريعا انجام دهند.

وي تاكيد كرد: ماموران نيروی انتظامی در آمادگی صد درصدی قرار دارند و در طول شش ماه گذشته در بالاترين سطح هماهنگی قرار داشته‌اند.

پیش از این نیز قبل از سالگرد انتخابات ۲۲ خرداد سال ۸۸، نیروهای امنیتی و نظامی اقدام به برگزاری مانور های کرده بودند تا با ایجاد فضای رعب و وحشت از حضور مردم در خیابان ها جلوگیری کنند. تنها یک روز مانده به روز قدس، دوباره نیروهای امنیتی با حضور خود در خیابان های شهر تهران قصد دارند فضایی امنیتی-پلیسی به جامعه ببخشند.

فرمانده نیروی انتظامی همچنین در باره روز قدس گفت: در روز قدس نیروهای پلیس در تمام نقاط سطح شهر حضور داشته و مانع بروز کوچکترین مشکل می شوند.

بعد از سرکوب گسترده مردم که بعد از کودتای انتخاباتی سال گذشته که به خیابان ها آماده بودند، مسولین حکومتی و اطلاعاتی به شکل های مختلف از نابود شدن جنبش سبز خبر داده بودند ولی با نزدیک شدن به سالگرد ها و مناسبت های وقایع مختلف در ایران شاهد اخلال در شبکه های تلفن همراه، قطع کردن و یا کند کردن اینترنت و نهایتا حضور گسترده نیرو های نظامی امنیتی در سطح شهر هستیم که این نشان دهنده ترس کودتاچیان از حضور دوباره مردم و شکل گیری دور جدید اعتراضات است.


 


ندای سبز آزادی: محمود احمدی نژاد از اعلام آمادگی ایران برای کمک دفاعی به کشورهای منطقه سخن گفت و تحریم ها را برای ایران مفید و برای اروپا مضر دانست.
به گزارش کلمه محمود احمدی‌نژاد در مصاحبه اختصاصی خود با شبکه العالم در پاسخ به سوالی درباره حمایت دفاعی تهران از کشورهای منطقه گفت: ایران آمادگی دارد تجربیات دفاعی خود را در اختیار همه کشورهای منطقه قرار دهد. البته این کمک کاملا جنبه دفاعی دارد ضمن اینکه همکاری دفاعی اختصاص به کشور خاصی ندارد و هر کشوری می تواند نیازهای دفاعی خود را از ایران تامین کند.
احمدی‌نژاد در پاسخ به سوالی درباره روابط ایران، مصر و عربستان، اظهار داشت: مناسبات ایران با سایر کشورها بر اساس دوستی، محبت و برادری استوار است به خصوص با کشورهای منطقه و اسلامی انگیزه بیشتری برای همکاری داریم اگر بعضا فاصله‌ای با برخی کشورهای دوست وجود دارد عمدتا تحت تأثیر القائات و دخالت‌های دشمنان است؛ چرا که می‌دانند اگر مصر، عربستان و ایران در کنار هم باشند، دیگر رژیم صهیونیستی جایی برای حضور در منطقه نخواهد داشت ، ملت فلسطین مظلومیت را تجربه نخواهند کرد، دیگر کسی جرأت نمی‌کند افغانستان و عراق را اشغال و مردم پاکستان را بمباران کنند وهیچ ناامنی و اختلافی در منطقه باقی نخواهد ماند. روابط نزدیک این سه کشور به نفع همه بشریت وجهان اسلام است زیرا خاورمیانه چهارراه ارتباطی جهان است و خاورمیانه امن و آباد به نفع همه جهان است ایران تلاش خود را برای بهبود این روابط انجام می‌دهد اما این رابطه دشمنانی هم دارد.
همچنین محمود احمدی نژاد در پاسخ به سوالی درباره تحریم‌های اقتصادی علیه ملت ایران و تاثیر آن در اوضاع داخلی ایران، خاطرنشان کرد: اینگونه تحریم‌ها بیشترین تأثیر را در کشورهای اروپایی دارد، زیرا آمریکایی‌ها که از گذشته با ایران رابطه اقتصادی نداشتند، آنها در حقیقت عدم همکاری اقتصادی با ایران را به اروپایی‌ها تحمیل می کنند، از این رو اروپایی‌ها بیشترین زیان را از تحریم متحمل می‌شوند زیرا ایران توانایی ساخت و یا تهیه کالاهای مورد نیاز خود را از سراسر جهان دارد بنابراین نباید دنبال تأثیر تحریم در ایران بود باید تأثیرات آن را در اروپا جستجو کرد.
آقای احمدی‌نژاد گفت: البته اعمال تحریم‌ها از سوی قدرت‌های زورگو بر اقتصاد ایران تاثیرات مثبتی دارد امروز ایران با خود اتکایی، نوآوری و شکوفایی از حرکتی رو به جلو برخوردار است و هر تحریک بیرونی به این حرکت شتاب می‌دهد. ایران در بخش نفت و بنزین قدمتی ۱۰۰ ساله دارد و تمام مراحل مربوط به ساخت پالایشگاه، تولید، اکتشاف و صادرات نفت را در داخل انجام می‌دهد. بنابراین تحریم‌ها در این بخش هیچ تاثیری نخواهد داشت و اقدام قدرت‌های زورگو در این زمینه مانند آن است که کسی که دریاچه آب شیرین در اختیار دارد را به تحریم آب شیرین تهدید کنند.


 


ندای سبز آزادی: پایگاه اطلاع رسانی دفتر  آیت الله دستغیب فیلتر شد.

به گزارش حدیث سرو این فیلترینگ در حالی صورت گرفت که آیت الله دستغیب در سخنرانی ماه رمضان انتقاد هایی نسبت به حاکمیت داشته و تذکراتی در این خصوص داده بودند.


 


آرش حسینی پژوه: در آستانه روز قدس و باز هم انتقاد ها و حمایت ها از رهبران جنبش سبز که آیا می آیند و اگر نمی آیند چرا نمی آیند ، در این یاداشت دو دیدگاه را خطاب قرار میدهم ، در ابتدا دوستان منتقد رهبران جنبش سبز که عمدتا خارج نشین هستند و مشخصا جامعه هدف من نیستند ، دوستانی که بارها از رهبری میر حسین موسوی و مهدی کروبی انتقاد کرده اند و معتقدند که ملت از این دو عبور کرده اند و این دو رهبر اصلاح طلب هستند که مجبورند تا با مردم هم صدا شوند ، نکته ی که دوست دارم به این دوستان یادآوری کنم این است که اگر طبق صحبت ها و تحلیل های شما ملت از این دو رهبر اصلاحات عبور کرده اند دیگر نگرانی شما برای اعلام دعوت از سوی این دو چه معنی میدهد ؟ دو راهبری که باز به نظر شما گوشی برای شنیدن صحبتهایشان نیست چه لزومی دارد و اصولا برای شما چه اهمیتی دارد که دعوت بکنند و یا نکنند ؟
طبق صحبت های شما ملت می آیند و منتظر این رهبران نمی مانند ، در این میان دو گانگی گفتمان شما سوال بر انگیز است از یک سو آنها را اصولا بدون هیچ برش و نفوذی میدانید ، معتقدید موسوی بهانه است ولی از عدم دعوت او بر آشقته میشود ، خوب اگر میر حسین موسوی بهانه است دوستانی که بهانه نیستند و اصل هستند دعوت کنند تا شاهد حضور میلیونی باشیم همانطور که در سی سال گذشته بوده ایم .
و اما دوستانی که به عبور از میر حسین موسوی اعتقادی ندارند و همچنان خود را همراه رهبران اصلاح طلب می یابند ، این دوستان را اشاره میدهم به رخداد های ماه گذشته ، به سخنان رهبر جمهوری اسلامی ، به سیاست های خارجی دولت و به انتصابها در سیاست خارجه ، به انتقاد سید علی خامنه ای از موازی کاری های دولت ، به نامه نمایندگان برای ایجاد وحدت ، به حملات مکرر به بیت مهدی کروبی ، به نامه فاطمه کروبی و....
درست نگاه کنیم ، جنبش سبز حاکمیت کودتا را وارد بازی خطرناکی کرده است ، به قمار مشایی توجه کنید ، به شکاف کودتاچیان ، به انتقاد های اصولگرایان . کودتاچیان با رئیس دولتشان وارد دوئلی بس خطرناک شده اند ، شواهد شکاف رهبر جمهوری اسلامی و رئیس دولت کودتا قابل لمس است ، رهبری از اتحاد صحبت میکند و دولت اراذل و اوباش هایش را به درب منزل کروبی میفرستد تا پیام دهد که اتحادی در میان نیست ، فاطمه کروبی این حملات را به سمت رهبری نشانه میگرید تا نشان دهد آنچه دولت کودتا میکند به پای سید علی خامنه ای نوشته میشود ، دولت کودتا با تهدید و ارعاب مخالفین دقیقا بر عکس خواست رهبری در چند ماه گذشته کار میکند ، تا او بیش از پیش زیر فشار منتقدین باشد ، به سخنان رهبر جمهوری اسلامی در این مدت گوش کنید و عملکرد دولت را مقایسه کنید ، نه آنکه بگوییم سید علی خامنه ای در راهی که خواست ملت است قدم میگذارد نه اما این قدم ها با دولت محمود احمدی نژاد هم همسو نیست ، به سیاست خارجه نگاه کنید ، احمدی نژاد با مهره های خودش عملا موازی کاری را پیش گرفته است ، در حالی که سید علی خامنه ای در شرایط فعلی امکان گفتمان با امریکا را انکار میکند ، احمدی نژاد رسما درخواست برگذاری مناظره را میدهد ، دولت کودتا دستگاه دیپلماسی تحت هدایت رهبری را هدف قرار داده و خشم رهبری را بر انگیخته است .

با کمی صبوری می توان به نظاره این بازی نشست

در این میان و در این بازی قدرت ما میتوانیم نظاره گر باشیم تا مستبدین با هم تصفیه حساب کنند ، بگذار اختلافاتشان عیان تر شود و ما در این میان اختلافاتشان را نشان میدهیم و به رخ شان میکشیم و اتحاد خودمان را شاد مانیم ، حضور و یا عدم حضور مردم در روز قدس همانند گذشته به تصمیم ملت سبز ایران بستگی دارد ، ملتی که در یک سال گذشته نشان داده است که میداند چه میخواهد و چه میکند ، مشخصا ما امروز بیش از حضور خیابانی به تشدید این اختلاف ها نیازمندیم ، نیازی نیست امروز تهدیدی باشیم تا حاکمیت برای ایستادگی در مقابل ما شکافهایش را پر کند ، بگذار اصلا مارا نبینند تا شکافهایشان را بیشتر رصد کنند ، بگذار این بازی را پیش ببرند تا در انتها در میان شکاف های استبداد جوانه سبز مردم سالاری را آبیاری کنیم ، کمی صبوری و دوری از احساسات این امکان را میدهد تا به خوبی تمامی جوانب را رصد کنیم و در کم هزینه ترین راه قدم بگذاریم .

اندکی صبر سیاهی می شکند
 


 


ندای سبز آزادی: مرجع عالیقدر  آیت الله دستغیب در سخنرانی روز بیستم ماه مبارک رمضان با اشاره به برخورد ظالمین با مخالفانشان فرمودند « اعوان و انصار ظلمه و حاکمان و پادشاهان ستمکار هنگامیکه کسی را مخالف خود می یافتند یا مطلع می شدند کسی یا گروهی خلاف میل آنها رفتار کرده، به سرعت به سوی آنها می شتافتند و با شدبدترین مجازات آنها را عقوبت می کردند » در ادامه این مرجع عالی قدر با اشاره به اینکه ظلمهایی که مردم در زمان حاکمان ظالم می دیدند بدین علت بود که مردم اهل حق را یاری نمی کردند اضافه کرد « ظلمهای بی حد و حصر بنی امیه و بنی عباس بر مسلمانان بدان جهت بود که غالب مردم نمی خواستند حق را یاری کنند و هر کجا میدان امتحانی باز شد، آن را خالی گذاشتند و آگاهانه تن به ظلم دادند »

متن کامل این سخنرانی به نقل از حدیث سرو به شرح ذیل است  :

 

 

اعوذ بالله من الشیطان الجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

تفسیر سوره ابراهیم ایات 43 الی 45

مُهطِعینَ مُقنِعی رُوسُهم لا یَرتَدُّ اِلَیهم طَرفُهُم وَ اَفئِدَتُهُم هَواء. وَاَنذِرِ النّاسَ یَومَ یاتِیهِمُ العَذابُ فَیَقُولُ الَّذین ظَلَمُوا رَبَّنا اَخِّرنا اِلی اَجَلِ قَریب نُجِب دَعوَتک وَ نَتَّبع الرُّسُل اَوَلم تکُونوا اَقسَمتُم مِن قَبل ما لَکُم مِن زَوال. وَ سَکنتُم فِی مَساکِنِ الَّذینَ ظَلَمُوا اَنفُسَهُم وَ تَبَیَّنَ لَکُم کَیفَ فَعَلنا بِهم وَ ضَربنا لَکُم الامثال.

ترجمه: در حالی که گردنها بر افراشته، دیدگان به یک سو می دوزند چنان که پلکهایشان به هم نمی خورد و دلهایشان خالی می گردد. ومردم را از روزی بترسان که عذاب الهی به سراغشان می آید. آن روز ستمگران گویند: پروردگارا مدت کوتاهی ما را مهلت ده تا دعوت تو را اجابت کنیم و پیرو پیغمبران شویم.( اما پاسخ می شنوند) : مگر پیش از این سوگند یاد نمی کردید که شما را زوال و فنایی نیست. و شما در منازل ستمگران پیش ازاین خود مسکن گزیدید و مشاهده کردید که عاقبت ما چه بر سر آنها آوردیم و بر شما سرگذشت آنها را مثل آوردیم.

بیان آیات

اعوان و انصار ظلمه و حاکمان و پادشاهان ستمکار هنگامیکه کسی را مخالف خود می یافتند یا مطلع می شدند کسی یا گروهی خلاف میل آنها رفتار کرده، به سرعت به سوی آنها می شتافتند و با شدبدترین مجازات آنها را عقوبت می کردند لذا در قیامت به سرعت به سوی عذاب و عقاب خویش می شتابند. آنها مردم مظلوع و بی دفاع را مجبور می کردند که با گردنهای کشیده و بدون هیچ گونه حرکتی همچون مجسمه مقابلشان بایستند و کوچکترین حرکت آنها را تاب نمی آوردند.

به همین خاطر در قیامت دقیقا به همین شکل این افراد ظالم را نگه می دارند. اگر کسی در مملکت آنان مرتکب جرمی می شد هنگام دستگیری، چشمانش از شدت ترس، باز می ماند و وقتی به عقوبت سنگینی که در انتظارش بود فکر می کرد، دلش از هول و هراس، خالی می شد و عقلش از کار می افتاد. خداوند در آخرت به علت اینکه این افراد ظالم اینطور در دل مردم هول و هراس انداختند، همین ترس را در چشم ظالمان و مستکبران می اندازد با این تفاوت که در اینجا هراسی را که آنها برای مردم ایجاد می کردند، موقتی و فانی بود اما عقوبت و هراسی که در قیامت در انتظارشان است، ابدی و غیر قابل تحمل خواهد بود.

عقوبتهایی که خدایتعالی برای ستمگران قرار داده، منحصر به قیامت نیست، در این دنیا نیز بسیاری از آنها نتیجه کیفر و اعمال زشت خود را می بینند هر چند این کیفر، جزای گوشه ای از ظلمهای آنهاست و خداوند عقاب قطعی آنها را برای آخرت محفوظ داشته است. به عنوان مثال خداوند نمرود را بوسیله یک پشه چنان به مشقت انداخت که بر سر خود می زد و چون خسته شد دیگران را بر این کار می گمارد و سرانجام آنقدر بر سرش زدند تا جان سپرد.

نقطه مشترک همه اقوام کافر این بود که چون خداوند عذابی را بر آنها نازل می کرد، برای رفع آن به دست و پا می افتادند و قول می دادند که ایمان بیاورند اما هنگامیکه عذاب رفع می شد دوباره به روش غلط خویش باز می گشتند؛ به عنوان مثال خداوند فرعون را به بلاهایی همچون طوفان، ملخ، قورباغه، شپش، و خون مبتلا ساخت، به طوری که مثلا قورباغه در همه زندگیشان وارد شد و حتی در سر سفره غذا و دهانشان قورباغه بود یا برای مدتی هر آبی که می خواستند بخورند تبدیل به خون می شد.

قرار همه ظالمان این بود که تنها خودشان باشند، نه خداوند؛ حکومت خودشان را می خواستند، نه حکومت خدایتعالی را و خداوند نیز به آنها مهلت داد، پیامبران خود را به سویشان می فرستاد تا نصیحتشان کنند اما هنگامیکه هیچ راهی باقی نمی ماند و آنها به هیچ وجه به دعوت انبیای الهی اعتنا نمی کردند، به عذاب الهی مبتلایشان کرد.

تمرد آگاهانه از دستور علی (ع)

اغلب کسانیکه در سپاه امیرالمومنین علی ع در جنگ صفّین حضور داشتند، با واسطه یا بی واسطه، از پیامبر ص شنیده بودند که معاویه نباید بر قدرت تکیه کند و از منبر حضرت بالا رود و شنیده بودند که فرمود: " اگر او را بر فراز منبر دیدید، شکمش را پاره کنید."

هم مولا علی ع و هم معاویه، امتحانی بودند برای مردم مسلمان آن روز آنها امیرالمومنین را رها کردند و در آخر عمر شریف حضرت رسما از دستور جنگ مجدد با جرثومه فساد تمرُّد کردند و در نتیجه به معاویه و بنی امیه مبتلاشدند، آنها نیز امنیّتشان را ربودند، زهّاد و عبادشان را کشتند، مردم را به شکنجه ها وسیاه چالها و اعدامها مبتلا کردند و دینشان را تباه ساختند. خود بنی امیه در مدت هشتاد و سه سال حکومت خود از هیچ جنایت و خیانتی در جان و مال و ناموس و دین مردم فروگذار نکردند اما هنگامیکه پیمانه عمرشان لبریز شد به دست بنی عباس به بدترین شکل از میان رفتند به طوریکه ابومسلم خراسانی گوید: من ششصد هزار از آنها را کشتم بدون آنکه توجیهی به ظالم و مظلوم بودن آنها داشته باشم. و اینگونه خداوند بوسیله گروهی ظالم، بساط ظلم ظالمانی دیگر را برچید و هر چه بنی امیه فریاد زدند کسی به دادشان نرسید!

خود بنی عباس هم اگر چه در ابتدا داعیه حمایت از اهل بیت را داشتند اما خیلی زود چهره واقعی خود را ظاهر ساختند و نه تنها ائمه اطهار ع بلکه عموم مسلمانان و مخصوصا شیعان را در فشار و سختی و ارعاب فروبردند؛ مردم را ذلیل خود کردند و مخالفین خود را در محاصره اقتصادی قرار دادند. اگر کسی کوچکترین سخنی بر علیه ایشان می گفت سرانجامی جز زندان و شکنجه و اعدام نداشت. ظلمهای بی حد و حصر بنی امیه و بنی عباس بر مسلمانان بدان جهت بود که غالب مردم نمی خواستند حق را یاری کنند و هر کجا میدان امتحانی باز شد، آن را خالی گذاشتند و آگاهانه تن به ظلم دادند.

از ابتدای غیبت صغری تا کنون، شاید در دوران انقلاب اسلامی ایران بود که مردم ندای حق طلبانه امام خمینی رحمه الله را پاسخ دادند و چون در عقیده خود صادق و راسخ بودند دعایشان مستجاب شد و در دوره ای ، مشمول عنایت خدایتعالی قرار گرفتند.

در جلسه قبل چند خصوصیات از جامعه توحیدی بیان شد. در اینجا به چند خصوصیت دیگر اشاره می شود:

- در حکومت عادلانه مومنین، وضع زندگی حکام مانند همه مردم و پایین تر از سطح عمومی جامعه است، بدون هیچ گونه تشریفات و امتیازات ویژه ای! مولا علی ع در دوران پنج سال حکومت خود دقیقا اینچنین بودند، خانه ای محقّر و کاملا معمولی داشتند و کهنه ترین لباسها رامی پوشیدند، آنقدر بر لباس خود وصله زدن که از وصّال خجالت می کشید. غذایشان از هه ساده تر وسبکتر بود. می فرمودند: من اگر می خواستم می توانستم از عسل پاک و از مغز گندم و بافته های ابریشم برای خود غذا و لباس تهیه کنم اما هیهات که هوای نفس بر من چیره کرده و حرص و طمع مرا وادارد که طعامهای لذیذ بر گزینم در حالی که در حجاز یا یمامه کسی باشد که بر قرص نانی نرسد و یا هرگز شکمی سیر نخورد یا من سیر بخوابم و پیرامونم شکمهایی از گرسنگی به پشت چسبیده و جگرهای سوخته وجود داشته باشد.

زندگی بیشتر انبیای الهی اینچنین بود و هر کجا به منصب و مقامی می رسیدند، زهد و پرهیزشان از دنیا بیشتر می شد. اما رویه ظالمین بر این منوال نبود. معاویه برای خود امپراطوری به راه انداخت و قصرهای مجلل ساخت. میان خود و مردم حجابها انداخت، بعد از شب نوزدهم مبارک رمضان و نجات از سوء قصد، راهی اختصاصی برایش معین کردند که از آنجا عبور کند و به محراب مسجد می رسید و نماز می خواند و از همان راه باز می گشت، بدون اینکه کسی بداند از کجا آمد و از کجا رفت.

- همه حاکمان الهی و فرمانروایان عادل، تمامی رفتار و کردارشان مطابق دستورات الهی بود درحالیکه سلاطین جور تنها نظرات و امیال شخصی خود را بکار می بندند و خود را مافوق همه قوانین می دانند.

- قضاوتهای و دادرسیهای جوامع توحیدی و حاکمان موحّد، بر پایه عدالت و کتب آسمانی است در حالیکه در نقطه مقابل، قوانین جوامع غیر توحیدی از هیچ مشرب الهی تبعیت نمی کنند و حول محور تشخیص و استحقاق شخصی افراد یا حاکمان می چرخند. از جمله احکامی که معاویه وضع کرده بود، وجوب دشنام ولعن به علی ع بود، در حالی که مطابق دستورات اسلامی هیچ مسلمانی حق ندارد مسلمان دیگری را بی جهت لعن و دشنام گوید، قرآن نیز جز کفار حربی و مشرکین را لعن نکرده استد.


 


ندای سبز آزادی: میرحسین موسوی نخست وزیر هشت سال دفاع مقدس در یادداشتی که همزمان با لیالی قدر منتشر می‌شود ماه رحمت را فرصتی برای به پرسش کشیدن وجدان های بیدار دانست که در آن همگان به مرور کارنامه ی خود فراخوانده شده اند. کارنامه ای که نه صرفا منحصر به زندگی خصوصی آدمیان، بلکه گشوده به عرصه ی حیات اجتماعی آنان است. میرحسین در این یادداشت از پرسش‌هایی می‌گوید که مردم درباره ی حیات عمومی خود می‌کنند و از راه‌های بدیلی می‌گوید که حاکمان می توانستند و می توانند در پیشگاه مردم آنها را بیازمایند.

متن کامل یادداشت «آخرین نخست وزیر» پیش روی شماست:
 

این روزها مردم ما در با شکوه ترین و زیباترین میهمانی های هستی و نورانی ترین ماه سال حضور دارند. ماهی که نزول آیات و برکات آسمانی در آن صورت گرفته و می گیرد. شبهایی که انوار تجلیات شب قدر آن بر جان و دل یکایک بندگان خالق بی همتا نور افشانی می کند. شبهائی که درآن به مرور کارنامه خود فراخوانده شده ایم. هنگامه ای برای پرسش از آنچه کرده ایم. رستاخیزی کوچک و معاصر در محشر بزرگ قلبهایمان و در پیشگاه عدالت وجدان‌هایمان. دامنه این پرسشها نه تنهاگشوده به عرصه خصوصی و زندگی فردی است، که به عرصه حیات اجتماعی فرا می رود. مگر نه آنکه ما عضوی از جامعه و کنشگری در عرصه عمومی هستیم؟
امروز در جامعه ایرانی به تبع آنچه در بیش از یکسال گذشته اتفاق افتاده مردم بیشتر از هر زمانی با پرسشهای تعیین کننده و حساس درباره خود و جامعه ای که بدان تعلق دارند روبرو هستند.
در این شبهای قدر
مردم از خود می پرســـــــند قیام آنان به عنوان شهروندان، برای برپایی جامعه ای که در آن کرامت انسانی پاس داشته شود و زمینه رشد و شکوفائی استعدادهای خدادادشان فراهم آید و قدمهای روشن برای بهروزی آنان و جامعه برداشته شود، به کجا رسید. به راستی آنها تاچه اندازه به خواستهای بر حقشان یعنی استقلال، آزادی، عدالت و پیشرفت نزدیک گشته اند.
مردم ما از خود می پرســـــــند که استقلال سیاسی که ارمغان قیام و نثار خونهای بسیار بوده است تا چه اندازه به عزت و اقتدار و سرفرازی و استقلال اقتصادی کشورمان در جهان ومنطقه انجامیده است؟
می پرســـــــند آیا ما امید تحقق آنچه را که در بند یک سند چشم انداز بیست ساله آمده است به باد نداده ایم و آیا مدیریت غلط و ماجراجوئی های نابخردانه و دشمن تراشی های بیهوده در عرصه روابط خارجی، میراث گذشته پرافتخار ما را به باد نداده است؟ چه مانعی باعث شده که نظام نتواند از دستاوردهای سترگ مدیران فداکار و دانشمندان و متخصصان و مدافعان منافع ملی استفاده کند. و آیا می توان از سیاست خارجی که تنها در صدا و سیما و رسانه های مشخص دولتی پر هیبت و بااقتدار جلوه می کند و چهره ترحم انگیز آن را حتی درهای بسته گفتگوهای بی ثمر و ذلت بار نمی تواند پنهان کنند جز این انتظاری داشت؟ مردم ما به حق نگران حرکات خام دولتمردانی فاقد حمایت مردمی هستند، یعنی بی بهره از گرانبهاترین سرمایه و پشتوانه ما در تعاملات خارجی در طول دو دهه گذشته. و نگران از آنکه بی بهرگان از اعتماد ملی در پشت سر ملت چوب حراج بر منافع ملی بزنند و سرزمینی سوخته در پشت سر خود بر جای گذارند.
مردم از خود می پرســـــــند چه میزان از آزادی هائی که در پس قرنها اختناق و استبداد با نثار فداکاری ها و تحمل مشقتهای بی شمار به دست آمد و پاسداشت آنها در جای جای قانون اساسی مورد تاکید قرار گرفته باقی مانده است. و باز مردم می پرسند تا چه اندازه در جامعه ای که در آن قلم ها شکسته و دهانها بسته و روزنامه نگاران و فرهیختگان و استادان و معلمان و کارگران و زنان و مردان در پشت میله های زندان هستند و هرگونه انتقاد و اعتراض توطئه همداستانی با دشمنهای خودساخته خوانده می‌شود و هر گامی برای احقاق حق فتنه نامیده می‌شود، بحث از حقوق ملت و کرامت انسانی و آزادی ها موضوعیت دارد. با چمن کاری میدان آزادی و اینکه بگوئیم مردم ایران از بیشترین آزادی ها برخوردار هستند طعم تلخ دیکتاتوری در دهان شیرین نمی شود. مردم سوال می‌کنند که بدون ترس از زندانی شدن تا کجا می توانند از صاحبان قدرت سوال کنند.
مردم در شبهای شهادت حضرت علی علیه السلام از خود می پرســـــــند تا چه اندازه در زندگی شان از عدالت اجتماعی و اقتصادی و عدالت قضائی و حقوقی و عدالت اداری و استخدامی برخوردار شده اند؟ آیا در محاکم و دعاوی در پناه قانون هستند، یا قربانی اعمال نفوذ مراکز قدرتی می‌شوند که پایبندی به هیچ قانونی را بر نمی تابند؟ آیا بسیج و نیروهای نظامی و امنیتی و انتظامی از مال و جان و آبرو و حقوق آنان دفاع می کنند یا از مکانت و مکنت و قدرت زور مداران؟
مـــــــردم می پرســـــــند آیا سفره آنان امروز رنگین‌تر از دیروز است و یا حاصل وعده دروغین آوردن نفت بر سر سفره هاشان کوچکتر شدن این سفره ها و تحلیل رفتن لوازم رفاه در زندگی آنان بوده است؟
آنها سوگمندانه می پرســـــــند و می پرســـــــند کجا رفت آن حقوق شهروندی فارغ از هرگونه باور دینی و پیروی از هر مرام و مسلک، در حالی که چوب تکفیر و تفسیق از سوی محافل قدرت به بهانه دگراندیشی علیه همه متفکران و فرهیختگان بلندشده است؛ تا آنجا که وزیر دولت دانشگاه را به «باخاک یکسان کردن» تهدید می کند و نجوای عاشقانه ربنای یک هنرمند به علت کرنش نکردن در مقابل یال و کوپال داران از سر سفره افطار مومنان قطع می شود.
مردم ما از خود می پرســـــــند تا چه اندازه به آرزوهای دیرینه شان برای نیل به به پیشرفت ایران نزدیک شده اند. آیا سرمایه های تجدیدناپذیر در راه گسترش و تقویت زیرساختهای یک اقتصاد مولد و شکوفا هزینه شده است؟ و این پرسش مدام تکرار می شود کجا رفت بیش از چهارصد میلیارد دلار نفتی در سالیان اخیر…
آنها می پرســـــــند حاصل نظامی گری در عرصه تولید، توزیع و خدمات کشور آیا جز پدید آمدن قطب های اقتصادی انحصارگر، ناکارآمد و زیان ده و نیز نحیف شدن روزافزون بخش خصوصی و تعاونی بوده؟ آیا خصوصی سازی های نمایشی جز به اختصاصی سازی بنگاه ها و فعالیت های اقتصادی انجامیده است؟ آیا سیاست هایی که در دانشگاه‌ها، به ویژه در قبال علوم انسانی، اتخاذ شده است جز به پادگانی سازی مراکز علم آموزی منتهی شده است؟
و باز هم این مردم هستند که می پرســـــــند آیا آنچه با آموزگاران، دبیران و مدیران باتجربه ای که تنها گناهشان مخالفت با سیاست های نسنجیده دولت در حوزه تعلیم و تربیت است می شود ما را به توسعه علمی پایدار خواهد رساند؟ آیا واردات بی رویه کالا، کمر صنعت ملی را نشکسته است؟ چه کسانی و چه باندهائی از این سیاستها آن هم زیر لوای مبارزه با فساد دولتیان سود می برند؟ مگر سیاستگذاری های بی برنامه دولت در حوزه کشاورزی، باغداری، دامداری و شیلات، روستائیان ما را در دل نگرانی مستمر نسبت به آینده خود قرار نداده است؟ آیا اگر اکثریت مردم ایران مواجب بگیر کمیته امداد یا مراکز مشابه شوند، به آرمان جامعه پیشرفته دست یافته ایم؟
این پرسش ها و صدها پرسش مانند آن، دغدغه آحاد مردمان ایران عزیز شده است و تبلیغات دروغین در پائین آمدن نرخ تورم، نمایش های پرهزینه برای نشان دادن حمایت مردم از دولت، سخنرانی های پرهیاهو برای موفق نشان دادن سیاست های دولتمردان، اصرار مکرر در نشان دادن خاموشی صدای اعتراض و انتقاد مردم، آنچنان نخ نما و بی فایده شده که گویی استفاده پرتکرار از این ابزارها تنها برای تسلی دل حاکمان است که صورت می پذیرد. و باید هم همین باشد چراکه چشمهای مست از قدرت و تفرعن نمی توانند پوستر “دروغ ممنوع” را ببینند چه رسد اثرات آن را در هدف گذاری ها و سیاستها و اجرا.
در این شبها ای کاش حاکمان بیش از هر چیز به شکاف عمیق بی اعتمادی بین خود و مردم می اندیشیدند و عمق فاجعه ای که اتفاق افتاده را درک می کردند. اگر چنین بود، فرصت باقی مانده را غنیمت می شمردند و در این ماه توبه و مغفرت، از ظلمی که بر مردم روا داشته اند به درگاه پروردگار و مردم دست طلب آمرزش بلند می کردند.
کاش به جای درخواست های مکرر از بازیگران صحنه بین المللی، یکبار هم که شده از مردم خویش می خواستند که فرصت جبران تمامی ستم ها و جفاهایی را که بر مردم روا داشته اند به آنها بدهند.
کاش درهای زندان‌هایی که آزادزنان و آزادمردان دلسوز این آب و خاک را در آن به بند کشیده باز می کردند و از آنان درخواست می کردند که آنها را در نجات یافتن از وضعیت مخاطره آمیزی که در آن قرار دارند یاری دهند. مردم با زبان حال و قال می گویند اینقدر در هر مناسبتی که به بن بست بر می خورید دشمن دشمن نکنید و همه مصیبت ها را به دشمنان خود ساخته و موهوم نسبت ندهید. دشمن واقعی در درون شماست وگرنه وقتی به فریاد آزادی خواهی و مطالبه حاکمیت مردم بر سرنوشت خود در دانشگاهها بر می‌خوردید، نمی گفتید که دانشگاهای مخالف تفرعن را با خاک یکسان می کنید. گیرم دانشگاهها را ویران کردید، با ملتی تشنه آزادی و فضیلت و عدالت چه می‌کنید؟
مردم می گویـــــند کاش به جای مهندسی فرهنگ و دانشگاهها بار دیگر پشتوانه عظیم مردمی را که روزگاری دولتمردان ما به هنگام نشستن پشت میز مذاکره همراه خود داشتند به دست می آوردید، تا می توانستید با عزت و اقتدار، از منافع ملی و بین المللی این سرزمین جانانه دفاع کنید.
ای کاش به جای دست و پا زدن برای توجیه مهاجرت بی سابقه سرمایه های انسانی، دست از مهندسی‌های بی فرجام نیروی علمی و کار کشور بر می داشتید و از این بزرگترین و ماندگارترین سرمایه کشور بهترین بهره ها را برای پیشرفت و توسعه این سرزمین محنت زده می گرفتید. شاید هنوز هم راه بازگشت باز باشد. انتخاباتی آزاد برگزار کنید و حق مردم در تعیین سرنوشت خود را به راستی به رسمیت بشناسید. و بدانید که حق تعیین سرنوشت تجلی کرامت انسانی است. شرکت در انتخابات یک حق است و بر گزاری انتخابات آزاد و غیر گزینشی تکلیف حکومت است.
از مردم بپرســـــــــید آنها به شما خواهند گفت زندانیان حوادث پس از انتخابات را آزاد و به جای آن، عاملان و آمران فجایع شوم را مجازات کنید و با باز کردن درهای زندان، خود را از چرخه پایان ناپذیر و مضمحل کننده به کارگیری خشونت و ستم بیشتر آزاد نمایید. راه و رسم سخن گفتنتان را با مردم دگرگون و صداقت و شفافیت را جایگزین دروغ و تزویر کنید. با مردم خود آشتی کنید و از پشتوانه آنها عزت کسب کنید، تا مجبور نشوید در مناسبات خارجی خود تن به ذلت دهید.
اسلام رحمانی را بجای اسلام متحجرین تشنه قدرت بنشانید، همکاری و همدلی و اتحاد مبتنی بر اجماع ملی را بر استفاده از زر و زور و تزویر ترجیح دهید، آنگاه خواهی دید که همین مردم ستم دیده از شما، آماده بخشش شما خواهد بود و با بزرگ‌منشی، که از ویژگی‌های تاریخی ایرانیان است، به شما فرصت جبران همه جفاهایی را که در حق آنها کرده اید خواهند داد. در غیر این صورت، مردم شما را تنها خواهند گذاشت و سرانجام همه حکومت‌های خودکامه ای که ملتشان آنها را تنها گذاشت، در انتظارتان خواهد بود.
و سخن آخر این همراه کوچک جنبش سبز، با دیگر همراهان پایدار و مقاوم در سراسر ایران عزیز است. دوستان همراه، نوجوانان، جوانان و سالمندان، زنان و مردان حق طلب، روستائیان و شهرنشینان غیور، در هر کجای این سرزمین پرعظمت که زندگی می کنیم چاره ای جز صبر و استقامت در راه احقاق حق نداریم و باید شعله های آگاهی را در ظلمت ناپایداری که این روزها بر میهنمان سایه افکنده است زنده نگه داریم و به یاد داشته باشیم که در شرایط کنونی، بسیاری از هموطنان ما با چهره های زشت و توانفرسای فقر و تنگدستی در زندگی مواجه هستند. بسیاری از همسایگان ما شب را با دل نگرانی نسبت به فردا سپری می کنند. چه بسیار که در پرداخت هزینه های درمانی فرزندانشان درمانده اند. چه بسیار که خود فروشی و اعتیاد، خانمانشان را برباد داده است. و بی شک وظیفه همه ماست که دست درماندگان را بگیریم، در سفره هایمان با آنها شریک شویم، سنت دیرینه ایرانی در اطعام و نذورات و انفاق را زنده نگه داریم، جلوه های زیبای اسلام رحمانی را به نمایش بگذاریم و از حال و روز یکدیگر با خبر شویم. مگر نه این است که پیشوای پنجم ما به جابر فرمود که شیعیان ما شناخته نمی شوند مگر به تواضع، خشوع در برابر خداوند، امانت و درستکاری، به یاد خدا بودن، روزه و نماز، نیکوکاری نسبت به پدر و مادر، رسیدگی به همسایگان فقیر و بیچاره و ورشکسته و یتیم، راستگویی، قرآن خواندن، بدگویی نکردن به مردم، و درباره مردم سخن نگفتن مگر به نیکی؟ و مگر نه این است که اینها پایه ها و مغز دینداری در همه ادیان الهی است؟ از بزرگداشت خانواده های شهدای انقلاب، جنگ و حوادث پس از انتخابات غفلت نورزیم، و به یاد داشته باشیم که تعیین کننده سرنوشت این ملت، نه بازیگران منفعت جوی سیاست ورزی رسمی، که ظهور ملتی است که مدنیت پاینده و عزم راسخ خود را برای حق خواهی و تحول برای آینده ای بهتر در راهپیمایی عظیم مردمی ۲۵ خرداد سال گذشته، به نمایش گذاشت. اعتماد به مدنیت، همچون لنگری است که این ملت را در طول بحران ها و توفان های سهمگین، پابرجا نگه داشته است و به اتکای آن، پرچم هویت دینی – ملی خویش را از گزند تندبادهای حوادث، مصون و پراهتزاز نگاه خواهد داشت.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irangreenvoice-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irangreenvoice@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بازار امروز

Loading currency converter .. please wait

loading
currency converter
please wait
....

خبرهاي گذشته