مارال /رادیو کوچه
maral@koochehmail.com
«سیدمحـمـدحسین بهـجـت تـبـریـزی» معروف به «شهریار» در سال ۱۲۸۵ خورشیدی در تبریز متولد شد. نام پـدرش «حاجی میرآقا خشگـنابی» است که از سادات خشگـناب (قـریه نزدیک قرهچـمن) و از وکـلای دادگـستـری تـبـریز و مردی فاضل و خوشمحاوره و از خوشنویسان دوره خود، با ایمان و کریم الطبع بود که در سال ۱۳۱۳ مرحوم و در قـم مـدفون شد.
دوران کودکی را در کنار پدر و مادری با درکی روشن از شعر و شور و احساس گذراند و به همین واسطه توانست به تار و پود این زبان چنگ اندازد و حجم حس و بیان خود را بر واژههای نجیب آن بنشاند و خود را به حول و ولای آهنگین و موزون آن بسپارد.
حکایت شهریار، حکایت خود را دارد؛ حکایتی تشییع از دردها و بیقراریها در پهندشت شور و شیدایی.
شهریار شعر را از کودکی آغاز میکند، و به گفتهی خودش: «از همان کودکی، شعر را شروع کردم؛ هفت ساله بودم و شاید هم کوچکتر. نمیدانم چه چیز در درون من میجوشید و چه چیزی مرا بر آن میداشت که خواستههایم را به صورت شعر بیان کنم.»
شعر، همانگونه که شهریار آن را از لطایف روح انسان میداند، بیآنکه قابل وصف باشد، در پشت پرچین هفت سالگی شهریار پرسه میزند تا به شط بارور ذهن او راه یابد؛ و این راهیابی، همانا آغاز توفان پرغریوی است که لحظههای ناب حیات او را در برمیگیرد. لحظههایی که با شعر:
«من گنهکار شدم، وای به من مردم آزار شدم، وای به من»
آغاز میشود. این شعر سرفصل بهرهوری از کلمات روان و رایجی است که همواره حجم بسیاری از اشعار شهریار را در برمیگیرد و به سادگی به ذهن میخلد.
شهریار گرچه مانوس زبان آذری است و این زبان، زبان نیاز و ضرورت در موطن اوست، معهذا زبان فارسی، زبان دیگری است که شهریار با دست یازیدن به آن، توانست زوایای پنهان و پررمز و راز احساس خود را بیان کند.
شهریار در سال ۱۳۰۰ راهی تهران میشود و به تحصیل در رشته طب میپردازد. اما شعر، اصلی است که همواره بدان پایبند است. میگوید: «مدتی که در تهران ماندم، دیگر تهرانی شدم. شعر من به زبان فارسی بود و امضایم همان سید محمدحسین بهجت خشگنابی؛ و در همین ایام بود که تخلصم را از حافظ گرفتم؛ وضو گرفتم و حمد و سوره خواندم و رو به قبله نشستم و حافظ را به شاخه نباتش قسم دادم. دیوان را گشودم، آمد:
که چرخ سکه دولت به نام شهـریاران زد روم به شهـر خود و شهـریار خود باشم
و آن بهجت را به شهـریار تـبـدیل کرد که به هـمان نام نیز معـروف شد.
او که تحصـیلات خود را در مدرسه متحده و فیوضات، و متوسطه تـبـریز و دارالفـنون تهـران خوانده و تا دورههای پایانی مـدرسهی طب تحـصیل کرده و در چـند مریضخانه هـم مدارج اکسترنی و انترنی را گـذرانده، در سال آخر به دلایل احساسی و ناراحـتی خیال و پـیشآمدهای دیگر از ادامه تحـصیل محروم میشود و با وجود تلاش و تشویقهایی که بعـدها توسط دوستانش به منظور تعـقـیب و تکـمیل این یک سال تحصیل شد، شهـریار رغـبتی به اتمام آن از خود نشان نمیدهد و وارد خـدمت دولتی میشود. ابتدا چند سال در اداره ثـبت اسناد نیشابور و مشهـد خـدمت میکند و در سال ۱۳۱۵ به بانک کـشاورزی تهـران داخل میشود.
زمانی که شهریار به نیشابور میرود و فصل تازهای در دیوان زندگیش باز میشود؛ میگوید: «پیش از من، کس دیگری هم به نیشابور تبعید شده بود و او «کمالالملک» بود. در تهران که بودم کمالالملک را میدیدم، با «میرزا احمدخان اشتری» پیش او میرفتم. مینشستیم و شعر میخواندیم. او عاشق حافظ و سعدی بود. برایش از حافظ و سعدی میخواندم و بعد اگر فرصتی پیش میآمد، از شعرهای خودم؛ یعنی او میخواست شعرهایم را بخوانم و میخواندم، و حالا هم مجال آن بود که اگر فرصتی دست دهد، به زیارتش بروم، و رفتم … بودن با کمالالملک زیباترین خاطرات را برایم به جا گذارد؛ روزهایی که در کنار هم راه میافتادیم و او از رنگ میگفت و من از شعر و هر دو از زمانه مینالیدیم.»
یادگار ملاقات با کمالالملک، قطعه «زیارت نامه کمالالملک» است که به عنوان یکی از شاهکارهای مسلم شهریار به شمار میرود. این قطعه با توصیف دهی از دهات نیشابور آغاز میشود:
«در دهی از دهات نیشابود بسی از جادة تمدن دور
خفته گنجی به فرصت دیدار گنج خفته است و دولت بیدار»
در سال ۱۳۱۴، شهریار به تهران باز میگردد و در بانک کشاورزی به کار میپردازد و این درحالیست که هنوز یادوارههای تابناک و نامیرای عشق، همچون ابلقی گستاخ بر پهنهی نجیب ذهن او پای میکوبد. اما آنچه که مسلم و حتمی است، این است که اندیشهی شهریار قرین تحولاتی است که چند سال بعد به نقطهی اوج و بلندای اصلی خود میرسد و همین نقطهی بکر تحول، منشا رویگردانی شهریار از «او»یست که اینک بازگشته است:
««آمدی جان بقربانت ولی حالا چرا بیوفا حالا که من افتادهام از پا چرا
نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی سنگدل این زودتر میخواستی، حالا چرا»
اصولن شرح حال و خاطرات زندگی شهـریار در خلال اشعـارش خوانده میشود و هـر نوع تـفسیر و تعـبـیـری کـه در آن اشعـار بـشود به افسانه زندگی او نزدیک است و حیف است که آن خاطرات از پـرده رویا و افسانه خارج شود؛ گو اینکه اگـر شان نزول و عـلت پـیـدایش هـر یک از اشعـار شهـریار نوشـته شود در نظر خیلی از مردم ارزش هـر قـطعـه شاید ده برابر بالا برود، ولی با وجود این دلالت شعـر را نـباید محـدود کرد.
شهـریار یک عشق اولی آتـشین دارد که خود آن را عشق مجاز نامیده است. در این کوره است که شهـریار گـداخـته و تصـویه میشود. غالـب غـزلهـای سوزناک او که به ذایقـه عـمـوم خوشآیـنـد است، یادگـار این دوره است. این عـشـق مـجاز اسـت کـه در قـصـیـده «زفاف شاعر» کـه شب عـروسی معـشوقه هـم هـست، با یک قوس صعـودی اوج گـرفـتـه، به عـشق عـرفانی و الهـی تـبدیل شود؛ ولی به قـول خودش: «مـدتی این عـشق مجاز به حال سکـرات بوده و حسن طبـیـعـت هـم مـدتهـا به هـمان صورت اولی برای او تجـلی کرده و شهـریار هـم با زبان اولی با او صحـبت کرده است.»
میزانهای بهرهوری شهریار از غزلیات حافظ، اکنون نه معیارهای عارفانه، که همانا در زمره عشقی مجازی است؛ عشقی که ارتفاع بلند خیال و اندیشه او را یکسره، در سیطره خود قرار داده است و او رو به هر سو که میگذارد، نشان از خط و خال او دارد، نشان از طره گیسوی او دارد و نقش هر چهره، (عیان غالیه خط) اوست؛ بیآنکه بداند که در تهاجم بیامان باد پاییز، این شکوفهی نشکفتهی بهاری به تاراج خواهد رفت: «رو کن به هر که خواهی، گل پشت و رو ندارد.»
بعـد از عـشق اولی، شهـریار با هـمان دل سوخـته و دم آتـشین به تمام مظاهـر طبـیعـت عـشق میورزیده و میتوان گـفت که در این مراحل مثـل «مولانا»، که «شمس تـبریزی» و «صلاحالدین» و «حسامالدین» را مظهـر حسن ازل قـرار داده، با دوستـان باذوق و هـنرمـنـد خود نـرد عـشق میبازد. بـیـشتر هـمین دوستان هـستـند که مخاطب شعـر، و انگـیزهی احساسات او واقع میشوند. از دوستان شهـریار میتـوان به مرحوم «شهـیار»، مرحوم «استاد صبا»، «استاد نـیما»، «فـیروزکوهـی»، «تـفـضـلی»، «سایه»، و «زاهدی» اشاره کرد.
شهریار شرح عـشق طولانی و آتـشین خود را در غـزلهـای «ماه سفر کرده»، «توشهی سفـر»، «پـروانه در آتـش»، «غـوغای غـروب»، و «بوی پـیراهـن مشـروح» سروده؛ و قـصیده «پـرتـو پـایـنده» پرتویی از سختی آن عشق را بـیان میکند؛ و غـزلهـای «یار قـدیم»، «خـمار شـباب»، «ناله ناکامی»، «شاهـد پـنداری»، «شکـرین پـسته خاموش»، «تـو بـمان و دگـران»، «نالـه نومیـدی»، و «غـروب نـیـشابور» حالات شاعـر را در جـریان مخـتـلف آن عـشق حکـایت میکـند؛ همچنین غزلها و اشعار دیگری چون «حالا چـرا» و «دستم به دامانـت» در دیوان شهریار وجود دارد که گویای خاطرات همان عشق شهریار است.
عـشقهـای عارفانه شهـریار را میتوان در خلال غـزلهـای «انتـظار»، «جمع و تـفریق»، «وحشی شکـار»، «یوسف گـمگـشته»، «مسافر هـمدان»، «حراج عـشق»، «ساز صبا»، و «نای شـبان و اشک مریم»، «دو مرغ بـهـشتی و غـزلهـای ملال محـبت»، «نسخه جادو»، «شاعـر افسانه»، و خیلی آثـار دیگـر مشاهـده کرد. همچنین محـرومیتها و ناکامیهای شهـریار در غـزلهـای «گوهـر فروش»، «ناکامیها»، «جرس کاروان»، «ناله روح»، «مثـنوی شعـر»، «حکـمت»، «زفاف شاعـر»، و «سرنوشت عـشق» به زبان شهـریار آن چنان بـیان شده که دیگر جایی برای توضیح و تفسیر نمیگذارد.
«هـذیان دل»، «حیدر بابا»، «مومیایی» و «افسانهی شب» داستان بسیاری از خاطرات تلخ و شیرین شهریار، از کودکیش تا روزی است که زنده بود.
یادبودهای زنی به نام «مادر» برای شهریار، سوای پژواک مهر و عاطفهاش در چهار دیواری خانه است او را زنی ادیب میداند که شعر را خوب میفهمد و به هنگام خواندن شعر، سراسر شور و جذبه میشود
شهریار دو خواب، یکی در دوران کودکی و دیگری را در اوایل جـوانی دیده بود که بسیار معـروف هستند، تا آنجا که بسیاری از این دو خواب نوشته و آنها را نقل کردهاند.
اولی خوابی است که در سیزده سالگی موقعـی که با قـافله از تـبریز به سوی تهـران حرکت کرده بود، در اولین منزل بـین راه، قـریه «باسمنج»، دیده است؛ و شرح آن این است که شهـریار در خواب میبـیـند که بر روی قـلل کوهها طبل بزرگی را میکوبـند و صدای آن طبل در اطراف و جـوانب میپـیچـد و به قدری صدای آن رعـد آساست که خودش نـیز وحشت میکـند. برخی این خواب شهریار را به شهـرتی که پـیدا کرده تعـبـیر کردهاند.
و خواب دوم را شهـریار در ۱۹ سالگـی میبـیـند؛ زمانی که اولین عـشق شهـریار دوران انتهایی خود را طی میکـند … شهـریار در خواب میبیند که در استـخر «بهـجت آباد» با معـشوقهی خود مشغـول شـنا است و معـشوقهاش به زیر آب میرود؛ شهـریار نیز به دنبال او به زیر آب رفـته و هـر چـه جسـتجو میکـند، اثـری از معـشوقه نمییابد و در قعـر استخر، سنگی به دست شهـریار میافـتد که چـون روی آب میآید ملاحظه میکـند که آن سنگ، گوهـر درخشانی است که دنـیا را چـون آفتاب روشن میکند و میشنود که از اطراف میگویند گوهـر شب چـراغ را یافته است. عدهای نیز این خواب شهریار را به سرعت از دست دادن معشوق تعـبـیر کردند که گفته شده معـشوقـهاش نیز در مـدت نـزدیکی او را ترک کرد که در منظومهی «زفاف شاعر» شرح آن به زبان شهـریار به شعـر گـفـته شده است و در هـمان «بهـجت آباد» تحـول عـارفانهای برای شهـریار دست میدهـد که گـوهـر عـشق و عـرفان معـنوی را در نـتـیجه آن تحـول مییابد.
شعـر خواندن شهـریار طرز مخصوصی دارد؛ در موقع خواندن اشعـار قافـیه و ژست و آهـنگ صدا هـمراه موضوعـات تـغـیـیر میکـند و در مـواقـع حسـاس شعـری بغـض گـلوی او را گـرفـته و چـشـمانـش پـر از اشک می شود و شـنونده را کاملن منـقـلب مـیکـند.
«شهـریار دارای تـوکـلی غـیرقـابل وصف بود»؛ این را دوست او «زاهدی» مینویسد، و در ادامه میگوید: «این حالت را من در او از بدو آشـنایی دیـدهام. در آن موقع که بهعـلت بحـرانهـای عـشق از درس و مـدرسه (کـلاس آخر طب) هـم صرف نظر کرده و خرج تحـصیلی او به عـلت نارضایتی، از طرف پـدرش قـطع شده بود، گـاه میشد که شهـریار خـیلی سخت در مضیقه قرار میگـرفت. به من میگـفت که امروز باید خرج ما برسد و راهی را قـبلن تعـیـیـن میکرد. در آن راه که میرفـتـیم، به انـتهـای آن نرسیده وجه خرج چـند روز شاعـر با مراجـعـهی یک یا دو ارباب رجوع میرسید.
با آنکه سالهـا است از آن ایام میگـذرد، هـنوز من در حیرت آن پـیش آمدها هـستم. قابل توجه آن بود که ارباب رجوعها برای کارهای مخـتـلف به شهـریار مـراجـعـه میکردند که گـاهـی به هـنر و حـرفـهی او هـیچ ارتـباطی نـداشت؛ برای مثال شخـصی مراجـعـه میکرد و برای سنگ قـبر پـدرش شعـری میخواست یا دیگـری مراجـعـه میکرد و برای امـر طـبی و عـیادت مـریض از شهـریار استـمداد میجـست، از اینهـا مهـمتر مراجـعـهی اشخـاص برای گـرفـتن دعـا بود.»
یادبودهای زنی به نام «مادر» برای شهریار، سوای پژواک مهر و عاطفهاش در چهار دیواری خانه است. او را زنی ادیب میداند که شعر را خوب میفهمد و به هنگام خواندن شعر، سراسر شور و جذبه میشود؛ انگار که امواجی نامریی او را در برگرفته باشند؛ خودش در اینباره میگوید: «من تراژیکترین شعرهای ترکی را در نوحههای مادرم شنیدم؛ زنی که به هنگام مرگ دخترش، آن چنان مویه کرد و آن چنان شعرهایی خواند که من هیچگاه نظیر آنها را نشیندهام. اما افسوس که نتوانستم آنها را بنویسم و به عنوان بخشی از شعر و ادبیات زبان آذری آنها را حفظ کنم.»
یکی از تلخترین خاطرات شهریار مربوط به مرگ مادرش بود که در ۳۱ تیر ۱۳۳۱ اتفاق افتاد، و او را در قم به خاک سپردند. حالتی که از فوت مادر به شهـریار دست داد در منظومهی «وای مادرم» نشان داده میشود:
«میآمدیم و کـله من گیج و منگ بود
انگـار جـیوه در دل من آب میکـنند
پـیـچـیده صحـنههای زمین و زمان به هـم
خاموش و خوفـناک هـمه میگـریختـند
میگـشت آسمان که بـکوبد به مغـز من
دنیا به پـیش چـشم گـنهکار من سیاه
یک ناله ضعـیف هـم از پـی دوان دوان
میآمد و به گـوش من آهـسته میخلیـد:
تـنـهـا شـدی پـسـر»
شهـرت شهـریار تـقـریـبن بیسابقه است؛ تمام کشورهای فارسی زبان و ترک زبان، و هـر جا که ترجـمه یک قـطعـه او رفته باشد، هـنر او را میسـتایـند. منظومه «حـیـدر بابا»ی او نـه تـنـهـا تا کوره دههای آذربایجان، بلکه به ترکـیه و قـفـقاز هـم رفـته و در ترکـیه و جـمهـوری آذربایجان چـنـدین بار چاپ شده است. بدون استـثـنا ممکن نیست ترک زبانی منظومه حـیـدربابا را بشنود و منـقـلب نـشود.
«حیدربابا» نام کوهی است نزدیک خشگناب از قرا قرهچمن، که شهریار دوران کودکی خود را آنجا گذرانیده و همواره همدم راز و نیازهای او بوده است. حیدربابای بلندبالا و استواری که گلهای نوروزی و برف زمستانیش، چشمهسارها و باغهایش، امواج رودهایش و همه و همه یادگارهایش، ذره ذره بر ذهن شاعر میخلد:
«حیدربابا آن زمان که رعد و برقهایت شمشیربازی میکنند
و امواج رودخانههایت غرشکنان روی هم میغلطند و میروند
و دخترانت صف بسته و به تماشای امواج دل دادهاند
سلام میکنم به شما و به شوکت و قبیله شما
چه شود که نامی هم از من بیاید بر زبان شما»
نغمه حیدربابا، حکایت آشناییها و شکایت از جداییهاست؛ حکایاتی که با جاذبهی غنی زبان آذری و اصطلاحات عامیانهی همین زبان و احساس شور و شیدایی و تخیل قوی شهریار آمیخته شده است. شهریار در این منظومه از همه چیز یاد میکند؛ از جاده پرشور و شوق قرهچمن، از شبهایی که ننه پیره قصه میگوید، از گرگ هراسانی که از گردنه خودش را بالا میکشد، از سماور مسواری بالای پشت بام، از آقا میرغفار، تاج سر سادات خشگناب و از هر چه که بر آیینهی بیتکدر کودکیش نقش بسته، و سرانجام، آرزوی سرخوشی برای حیدربابا:
«حیدربابا الهی که همیشه سرخوش و شادان باشی
تا دنیا بهجاست الهی که کامت شیرین باشد
بیگانه و آشنا، هر که از پای تو میگذرد آهسته بهگوشش
بگو:
پسر شاعر من شهریار
عمریست که غم روی غم میگذارد»
شهـریار غـیر از شرح حال ظاهـری که در موردش نوشته شده، شرح حال مرموز و اسرار آمیزی هـم دارد؛ از آن جمله که میگویند وی در سالهـای ۱۳۰۷ تا ۱۳۰۹ در مجالس احضار ارواح که توسط مرحوم «دکـتر ثـقـفی» تـشکـیل میشد، شرکت میکـرد که شرح آن مجالس سابـقن در جراید و مجلات چاپ میشد. گفته میشود شهـریار در آن مجالس کـشفـیات زیادی کرده بود و آن کـشـفـیات او را به سیر و سلوکاتی میکـشاند.
در سال ۱۳۱۰ به خراسان میرود و تا سال ۱۳۱۴ در آن صفحات بوده و دنـباله این افـکار را داشتـه است و در سال ۱۳۱۴ که به تهـران مراجـعـت میکـند، تا سال ۱۳۱۹ این افـکار و اعمال را به شدت بیشتری تعـقـیت مـیکـند؛ تا اینکه در سال ۱۳۱۹ داخل جرگـه فـقـر و درویشی میشود و سیر و سلوک این مرحـله را به سرعـت طی میکـند و در این طریق به قـدری پـیش میرود که بـر حـسب دسـتور «پـیر مرشد» قـرار میشود که «خـرقـه» بگـیرد و جانشین «پـیر» بـشود. تکلیف این عـمل شهریار را مدتی در فـکـر و اندیشه عـمیـق قـرار میدهد و چندین ماه در حال تردید و حیرت سیر میکند تا اینکه متوجه میشود که پـیـر شدن و زیر و بال جمع کثیری را به گـردن گـرفـتن برای شهـریار که مـنظورش معـرفت الهی است و کشف حقایق است، عـملی دشوار و خارج از درخواست و دلخواه اوست. اینجاست که شهریار با توسل به ذات احدیت و راز و نیازهای شبانه و به کشفیاتی علوی و معـنوی میرسد و به طوری که خودش میگوید پـیش آمدی الهی او را با روح یکی از اولیا مرتبط میکند و آن مقام مقدس کلیهی مشکلاتی را که شهریار در راه حقیقت و عرفان داشته حل میکند و موارد مبهـم و مجهول برای او کشف میشود.
سرانجام سید محـمدحسین بهجت تبریزی متخلص به شهـریار در ۲۷ شهـریـور ۱۳۶۷ خورشیـدی در بـیـمارستان مهـر تهـران بدرود حیات گـفت و بـنا به وصیـتـش در زادگـاه خود در «مقـبرهالشعـرا» سرخاب تـبـریـز با شرکت قاطبه مـلت و احـترام کم نظیر به خاک سپـرده شد. چه نیک فرمود:
«برای ما شعـرا نـیـست مـردنی در کـار کـه شعـرا را ابـدیـت نوشـتهاند شعـار»
مهشب تاجیک/ رادیو کوچه
شاید خیلی عجیب نباشد که نام عربستان سعودی و واتیکان در میان معدود کشورهایی باشد که در آنها هنوز حق رای زنان به رسمیت شناخته نمیشود. بوتان و برونئی از دیگر این کشورها هستند. شاید پاسخ به این پرسش بنیادی که وجه مشترک این جوامع کجاست، بتواند راهگشای مناسبی برای گشودن چرایی نابرابری حقوق زنان و مردان در برخی آیینها و جوامع باشد.
هنگامی که برای نخستین بار بحث برابری حق رای برای زنان و مردان و یا به سخنی دیگر، حق انتخاب شدن و انتخاب کردن، در بسیاری از کشورها مطرح شده، با شگفتی تمام میتوان دید که نحوه و دلایل مخالفت با این اصل، که یکی از ابتداییترین حقوق انسانی به شمار میآید، در بیشتر جوامع با اندکی تفاوت یکسان بوده است. به عنوان مثال روزی که در سال ۱۸۶۶، دادخواستی به مجلس بریتانیا، مبتنی بر تقاضای برخورداری از حق رای زنان ارایه شد و آنان خواستند، تا قانون انتخابات تغییر کند و حق رای کامل زنان را نیز دربرگیرد، این دادخواست تحت اعتراض خشونتبار مخالفینی قرار گرفت، که معتقد بودند، حق رای زنان بزرگترین خطرات برای انگلستان به همراه خواهد آورد. پارلمان بریتانیا، نخست عقیده داشت که دخالت زنان در سیاست، زندگی سیاسی را مبتذل کرده و در عین حال، ثبات خانواده را از میان میبرد.
با یک جمعبندی ساده میتوان به این نتیجه رسید که هر چهقدر که ریشهی افکار سنتی و مذهبی در جوامع ضعیفتر شود و جایگاه علم و منطق قویتر از سنتها و آیینهای خرافی شود، بیشتر میتوان به تغییر نگاه شهروندان و تبع آن قانونگزارانشان امیدوار بود
جالب اینجا است که وقتی برای نخستین بار در ایران، در دور دوم مجلس شورای اسلامی، محمدتقی وکیلالرعایا نماینده مردم همدان، از حق رای زنان پشتیبانی کرد، حسن مدرس، استدلال کرد که قوانین موجود به خوبی حقوق زنان را حفظ میکند و هشدار داد که اعطا حق رای به زنان، به بیثباتی سیاسی، فساد مذهبی و هرج و مرج اجتماعی خواهد انجامید، پس از آن طلاب قم برای مخالفت و اعتراض با پیشنهاد اعطای حق رای به زنان به خیابانها ریختند که در پی آن یک نفر کشته و دوازده تن مجروح شدند. چند سال بعد و هنگامیکه مشاوران دکتر مصدق، با این استدلال که در قانون اساسی همه شهروندان برابرند، اعطای حق رای به زنان را پیشنهاد کردند، علما با حمایت طلاب و بزرگان بازار اعتراض کردند که در شرع اسلام حق رای فقط به مردان داده شده است. آیتاله کاشانی نیز تاکید کرد که دولت باید به طور قطع از دادن حق رای به زنان جلوگیری کند، چرا که آنان باید در خانه بمانند و به وظیفه اصلی خودشان یعنی خانهداری و پرورش فرزند بپردازند.
شکی نیست که سنت و مذهب دو رکن اساسی مخالفت با چنین تغییراتی در غالب کشورها بوده است و با بررسی تاریخچهی روند تغییر اینگونه نگاه به برابری حقوق مردان و زنان در جامعه مییابیم که پیادهسازی اصل جدایی دین از سیاست همواره یکی از پیش نیازهای آن بوده است، چرا که بیشتر مخالفتها با این گونه قوانین نه از روی دلایل علمی، منطقی، انسانشناسانه و جامعهشناسانه و نه بر مبنای اصل سودمندی اجتماعی بوده و به طور کامل بر انگیزههای مذهبی و سنتی استوار بوده است. نمونههای فراوانی از اینگونه مخالفتها در تاریخ مبارزات تساویخواهانهی زنان در جهان و ایران وجود دارد که میتوان به برخی از آنها اشاره کرد.
هرگاه که دولت عربستان سعودی حق رای زنان را در انتخابات به رسمیت نشناخته است. علمای وهابی این تصمیم دولت را تایید کرده و رای دادن زنان را موجب فساد و خلاف عفت دانستهاند. رییس دولت عربستان سعودی اعلام کرد که زنان، فاقد صلاحیت لازم برای قضاوت دربارهی نامزدهای انتخاباتی هستند. نمونهی دیگر تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی در هیت دولت ایران در سال ۱۹۶۲ است. بر اساس این لایحه، زنان برای نخستین بار اجازه شرکت در انتخابات و نامزد شدن برای انتخابات را پیدا میکردند. آیتاله خمینی جلسهای در قم تشکیل داد و سرانجام تصمیم به ارسال تلگراف به محمدرضا پهلوی در جهت به مخالفت با سه بند لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، از جمله اعطای حق رای به زنان ایرانی گرفت، که اصل مربوط به حق رای زنان از مهمترین اعتراضات وی بود. آیتاله خمینی در یک سخنرانی در قم علت مخالفت خود با این اصل را مخالفت با فحشا دانست.
شکی نیست که سنت و مذهب دو رکن اساسی مخالفت با چنین تغییراتی در غالب کشورها بوده است و با بررسی تاریخچهی روند تغییر اینگونه نگاه به برابری حقوق مردان و زنان در جامعه مییابیم که پیادهسازی اصل جدایی دین از سیاست همواره یکی از پیش نیازهای آن بوده است
از سوی دیگر دلایل متفاوتی در نیوزلند و اسراییل به عنوان دو کشوری که از بدو تصویب نخستین قوانین اساسیشان، حقوق اجتماعی برابری را، برای زنان و مردان قایل بودند، سبب اینگونه نگاه به حقوق انسانها بود. در اولی برخورداری از جامعهای مدرن و غیرمذهبی و در دومی با وجود مذهبی بودنش، وجود اصل جدایی دین از سیاست در قانون اساسی بود که این اجازه را به نیروهای سنتی ومذهبی نمیداد تا قوانینی را بر خلاف منشور حقوق بشر سازمان ملل متحد و تساوی کامل میان زنان و مردان تصویب و به اجرا بگذارند. در برخی دیگر از کشورها همچون بوتان، هند و بنگلادش ریشه مشکلات در نگاه سنتی و قبیلهای به زن و جایگاهش در اجتماع است. عامل اساسی دیگر فقر اقتصادی و فرهنگی جوامع به شمار میآید.
با یک جمعبندی ساده میتوان به این نتیجه رسید که هر چهقدر که ریشهی افکار سنتی و مذهبی در جوامع ضعیفتر شود و جایگاه علم و منطق قویتر از سنتها و آیینهای خرافی شود، بیشتر میتوان به تغییر نگاه شهروندان و تبع آن قانونگزارانشان امیدوار بود و از سوی دیگر بهبود اوضاع اقتصادی و حرکت به سوی جوامع مدرن و پیشرفته، میتواند راه را برای اصلاح قوانین تبعیضآمیز باز کند. شکی نیست که خواست زنان و آگاهی از شرایط فرهنگی اجتماعی جامعهی خودشان و از سوی دیگرتسلط بر شرایط روز جهان، نقش اساسی را در این حرکت تساویجویانه خواهد داشت.
آنچه در این بخش میآیدانتخابی از رادیو کوچه در بین رسانهها است.
منبع : بی بی سی
جعفر پناهی، کارگردان سرشناس سینما، روز چهارشنبه در بیانیهای از این که به رغم آزادی از زندان هنوز هم نمیتواند در جشنوارههای فیلم شرکت کند انتقاد کرده است. این بیانیه قبل از نمایش فیلم کوتاه «آکاردئون» ساخته جعفر پناهی در جشنواره ونیز قرائت شده است.
به گزارش رویترز، جعفر پناهی در این بیانیه خطاب به «جشنواره ونیز» تصریح کرده است که طی پنج سال گذشته ساخت فیلمهای او بهطور رسمی ممنوع شده است. آقای پناهی نوشته است: «بهرغم آزادی (از زندان)، من همچنان آزاد نیستم که به خارج کشور سفرکرده و در فستیوالهای فیلم شرکت کنم». جعفر پناهی اضافه کرده است: وقتی به یک فیلمساز اجازه داده نمیشود که فیلم بسازد، به مثابه این است که فکر او همچنان در زندان است. ممکن است او در سلول کوچکی در حبس نباشد، بلکه او در زندان بسیار بزرگتری سرگردان است.
جعفر پناهی برنده شیر طلایی جشنواره ونیز سال ۲۰۰۰ ، اخیرن پس از ۸۸ روز بازداشت در زندان اوین، با قرار وثیقه دویست میلیون تومانی آزاد شد.
جعفر پناهی دهم اسفندماه سال گذشته در منزلش در تهران بازداشت شد. بازداشت او، اعتراضهای گستردهای را در داخل و خارج از ایران بهدنبال داشت.
جعفر پناهی در بخشی از نامه خود از تلاشها سینماگران در حمایت از آزادی وی، بهویژه در جریان جشنواره کن، تشکر کرده است.
جعفر پناهی گفته است: فکر میکنم همه این حمایتها از طرف کسانی بود که به سینما و آزادی بیان فیلمساز اعتقاد راسخ داشتند. امیدوار باشیم که روزی همه دولتها در جهان نیز به چنین باوری برسند.
قرار بود که همزمان با نمایش فیلم «آکاردئون» جعفر پناهی نیز در ونیز حضور داشته باشد.
جورجیو جوزتی، نماینده ارشد بخش «روز مولفان» جشنواره ونیز، پیشتر در مورد حضور پناهی در جشنواره گفته بود: «عمیقن امیدوارم که آقای پناهی بتواند در ونیز در کنار ما باشد تا ۱۰ سال پس از زمانی که بهخاطر فیلم دایره برنده شیر طلایی شد، به حق و کمال از جانب آنانی که به سینما عشق میورزند، مورد تحسین واقع شود».
«آکاردئون» بخش مختصری از فیلم بلند در دست ساخت آقای پناهی بهنام «آنگاه و اکنون ورای مرزها و تفاوتها» است که بر اساس اصل ۱۸ اعلامیه جهانی حقوقبشر که آزادی اندیشه، فکر و مذهب را حق هر فرد میداند، ساخته شده است.
جعفر پناهی در «آکاردئون» دو نوازنده دورهگرد در تهران را به تصویر میکشد که بر حسب اتفاق آکاردئون خود را گم میکنند. جعفر پناهی مهرماه سال ۸۸ قرار بود به پاریس سفر کند اما از خروج او از ایران جلوگیری و گذرنامه وی توقیف شد.
جشنواره فیلم ونیز اول سپتامبر آغاز شد و در تاریخ ۱۱ سپتامبر پس از یازده روز، با اکران فیلم «طوفان» اثر جولی تایمور، کارگردان آمریکایی به کار خود پایان خواهد داد.
شکوفه / دفتر ترکیه / رادیو کوچه
shokufeh@radiokoocheh.com
پوکی استخوان حالتی است که در آن استخوان شکننده میشود و احتمال شکستگی با ضربات کوچک افزایش مییابد. شکستگیها عمدتن در این نواحی رخ میدهند: گردن، استخوان ران، مهرههای ستون فقرات پشتی و کمری و به خصوص استخوانهای مچ دست، حتا در بعضی موارد استخوان لگن؛ از مناطق حساس در معرض آسیب دیدگی هستند.
حدود نیمی از زنان مسنتر از ۴۵ سال و نود درصد زنان مسن تر از ۷۵ سال و تعدادی از مردان میانسال و مسن به بیماری پوکی استخوان دچار میشوند. متاسفانه استخوانهای بعضی از این افراد دچار شکستگی شده و حتا به از کار افتادگی هم منجر خواهد شد.
اصولن زنان بیشتر از مردان دچار پوکی استخوان میشوند. به ویژه کسانی که دچار یائسگی زودرس میشوند.
برنامهای که امروز خواهید شنید اولین جلسه از سری جلسات آگاهی رسانی در زمینهی بیماری های خاص، با موضوع مبارزه با پوکی استخوان هست. با همکاری «مهری زمانی»؛ یکی از اطلاع رسانان در دورههای آموزش و امداد بیماریهای خاص.
برنامهی شنبه هم در ادامهی صحبتهای ایشان در مورد پوکی استخوان خواهد بود و جلسات متوالی بعدی هم، تا اتمام معرفی و اطلاعرسانی از پنج بیماری خاص، در خدمت خانم زمانی خواهیم بود.
این خبر در بخش شایعه رادیو کوچه قرار دارد و رادیو کوچه صحت و سقم آن را تایید نمیکند.
از حرف زدن در مورد حجاب خسته نمیشوم. در تمام سالهای کودکی و جوانیام، «حجاب» بخشی از زندگی من بوده و سرنوشت مرا تعیین کرده است. با آن بزرگ شدهام. دو رو برم در خانواده تقریبن همه محجبهاند و مادرم هنوزهم مرا به خاطر، به قول خودش «اهمال و کوتاهی در حجاب» نبخشیده است. حجاب بزرگترین چالش فردی و سیاسی زندگی من بوده است. بعدها وقتی از کودکی درآمدم، به دانشگاه رفتم و خواندم و دیدم که بزرگترین چالش زندگی زنانی بوده است که من حتا با آنها در بسیاری جهات دیگر متفاوتم. بگذارید برایتان بگویم تجربه تلخ من با حجاب چگونه آغاز شد؟ به خاطر دارم روزی را که برای نخستین بار میبایست جلوی پسرهای فامیل که با آنها همبازی بودم و در بسیاری موارد با آنها رقابت میکردم، روسری بپوشم. حس تحقیر میکردم. احساس میکردم فلج شدهام و در نگاه آنها خرد. بخصوص در نگاه یکیشان میخواندم که : «دیدی بالاخره چطور مغلوب شدی؟» قضیه اما فقط مربوط به پوشش نبود. بس فراتر از این بود. موارد متعددی اتفاق میافتاد که وقتی سخت سرگرم بازی یا به خود مشغول بودم، صداهایی عتابآلود از گوشه و کنار میآمد که : «درست بنشین، لباست را درست کن. همه جایت پیداست. روسریت را بکش جلو، چادرت عقب رفته، گردنت پیداست، موهایت پیداست و …» هرگز نمیدانستم معنای پس پشت این عتاب و خطابها چیست و اصلن چرا باید به این شیوه مورد خطاب قرار گیرم.
چیزکی شورشوار در تمام آن سالها در من رشد میکرد و من در تلاش بودم تا با انواع ترفندهایی که میشناختم میان انتظارم از خودم و انتظار دیگران از من که رابطه پیچیدهای توام با عشق و نفرت را با آنها تجربه میکردم، برقرار کنم. هر چه بیشتر کتابهای مطهری را میخواندم، کمتر قانع میشدم و دست آخر دیگر اصلن خود را طرف خطاب او نمیدانستم. از نظر من او روحانیای باسواد بود که خیلی چیزها میدانست ولی در مورد تجربههای شخصی و اجتماعی از حجاب هرگز هیچ. نمیتوانستم برایش احترام زیادی قایل باشم. برج عاجنشینی این روحانی و عالم دینی که مرگش نیز در جو آن سالها تأسفآور هم بود، به نظرم نابخشودنی میآمد. او چه میدانست پوشیدن روسری که در آن عالم بچگی هیچ نیازی به آن نیست، چه حسی دارد؟ کمتر از آن میدانست که برای من پوشیدن حجاب برای نخستین بار به مردن میمانست و نمیتوانستم خودم را قانع کنم که چرا یک کودک دختر، که هیچ علامتی از زنانگی در او مشاهده نمیشود، به صرف اینکه به سن خاصی رسیده باید روسری و بعدها هم چادر سر کند. حال گیرم که مزایایی که او در کتاب مسئله حجاب از آنها یاد میکرد و من هرگز تا به امروز به آنها پی نبردهام، حقیقت داشته باشند.
تجارب و تحقیرهای شخصی من و دیگران از حجاب در هیچیک از کتابهای جلد اعلای روحانیون حوزه که بارها و بارها هم تجدید چاپ شدهاند، یافت نمیشود. کمتر از آن در شعارهای رنگارنگی که برای پاسداشت این وظیفه خطیر به خورد ما میدهند. بگذارید بگویم که بعد از آن تجارب کودکی تحقیرآمیزترین جملهای که در مورد حجاب شنیدهام این جمله بوده است که: «حجاب برای زن مثل صدف است برای گوهر» میتوانستم جملاتی با شان بیشتر از این قبیل که :«خواهرم، حجاب تو کوبندهتر از خون من است» را تحمل کنم، اما جمله فوق را هرگز. در جمله نخست توهینی نهفته است که برای هر انسانی قابل درک است. بی آنکه سازنده یا سازندگان آنرا دیده باشم، میتوانم حدس بزنم که در روانشناسی تخریب شخصیت باید زبر دست بوده باشند. شما هم میتوانید حس کنید چرا. در این جمله ستایش با تحقیر توام می شود. با تعریف از زن، اما، فقط بهعنوان موجودی که باید زیبا باشد. بگذریم. اینها را شما بس بهتر از من میدانید. در جمله بعدی اما نوعی شانیت را احساس میکنم. از مبارزهجوییاش همراه با احترامی که برای زنانگی من قایل میشود، خوشم میآید، ولو آنکه مرا نفهمد و از منِ زن سرسری بگذرد.
درست بنشین، لباست را درست کن. همه جایت پیداست روسریت را بکش جلو، چادرت عقب رفته، گردنت پیداست، موهایت پیداست هرگز نمیدانستم معنای پس پشت این عتاب و خطابها چیست و اصلن چرا باید به این شیوه مورد خطاب قرار گیرم
بزرگتر که شدم، اما قضیه ابعادی پیچیدهتر به خود گرفت. تقریبن به زودی متوجه شدم که باید میان روسری و چادر فرق بزرگی قایل شوم. اگر روسری برای کنترل جنسی من بود؛ البته به شیوهای بس ناموفق، یا برای آن بود که کمکم مرا از عالم بچگی بِکنند و به زور زنم کنند و زن بودن را به خوردم بدهند، بحث چادر چیز دیگری بود. میدیدم که مادرم و بسیاری دیگر از زنان دور و برم از چادر به شیوههای مختلف استفاده میکنند. هرجا هر چادری را نمیپوشند و تازه هر جایی هم خیلی تنگ رو نمیگیرند. بهویژه وقتی قرار بود روحانی معظمی قدم به خانه ما بگذارد یا آنکه ما قرار بود نزد روحانی معظمی برویم، میدیدم که خانمها ازهمیشه تنگتر روی میگیرند و طبیعتن در این میان دایمن با این خطاب روبهرو میشدم که: «مواظب حجابت باش»، یعنی آنکه تنگ رو بگیر. آیا این آقایان نامحرمتر از بقیه مردها بودند؟ به نظرم آری. هرچه درجه و مقام بالاتر میرفت، صورت باید بیشتر پوشیدهتر می ماند. حجاب با قدرت همواره پیوندی ناگسستنی داشته است.
چادر فقط یک پوشش نبود و نیست. با چادر هزار نوع فاصله گذاری، کدگذاری، همرنگ شدن، متمایز شدن، و امتیاز دهی و امتیازگیری و … صورت میگرفت و میگیرد. من نیز باید میآموختم که در سلسله مراتب قدرت اریستوکراتیک روحانیت چگونه از چادر باید استفاده کرد. چطور باید آن را به ابزار قدرتی بدل کرد و بر دیگران اعمالش کرد. باید میآموختم چگونه علایم و نشانهها را به کار بگیرم و با آن برای خودم سری میان س
خبر / رادیو کوچه
بر اساس گزارشهای رسیده به رادیو کوچه، با گذشت بیش از یک ماه از «هتک حرمت» عبدالرضا تاجیک مسوولان زندان همچنان از رسیدگی به وضعیت این زندانی سر باز میزنند.
عبدالرضا تاجیک، زندانی سیاسی که در شب اول بازداشت خود از «هتک حرمت» در حضور معاون دادستانی و بازپرس شعبه اول دادسرا در زندان خبر داده بود و در نامهای به جعفری دولت آبادی، دادستان تهران، خواهان پیگیری حقوق خود شده بود با گذشت بیش از یک ماه مسوولان هیچ ترتیب اثری در وضعیت و رسیدگی به حقوق این زندانی ندادهاند.
این در حالی است که خانواده این زندانی همچنان امیدوار هستند که به وضعیت این زندانی رسیدگی شود.
عبدالرضا تاجیک، روزنامهنگار و از اعضای کانون مدافعان حقوق بشر است که از ۲۲ خرداد ماه سال جاری تاکنون در زندان به سر میبرد، وی بعد از انتخابات جنجالبرانگیز ریاست جمهوری در سال ۸۸، ۳ بار بازداشت شده است.
او ابتدا روزهای اول بعد از انتخابات بازداشت شد و چهلوشش روز را در بازداشت گذراند.
آقای تاجیک مجدد در دورهی بازداشتهای بعد از عاشورای سال ۸۸ بازداشت شد و شصت روز در زندان بود.
وی در آخرین و سومین بار روز ۲۲ خرداد سال ۱۳۸۹ بازداشت که تا روز شنبه ۲ مرداد در حالی که چهلودو روز از بازداشتش گذشته، هنوز آزاد نشده است.
او در این دوره از بازداشت خود تنها یک بار با خواهرش ملاقات کرده است.
بیشتر بخوانید:
«بازداشت عبدالرضا تاجیک»
«برای آزادی عبدالرضا تاجیک امضا کنید»
خبر / رادیو کوچه
تونی بلر نخست وزیر اسبق بریتانیا شامگاه چهارشنبه در یک گفتوگوی تلویزونی از جامعه جهانی خواست در صورتی که ایران مسیر دستیابی به سلاح اتمی را ادامه دهد، به مقابله نظامی با این کشور بپاخیزند. او همچنین افزود که دستیابی تهران به سلاح اتمی به هیچ وجه مسئله قابل پذیرش نیست.
به گزارش العربیه، این سخنان بلر در راستای مواضع اخیر برخی از سناتورهای و مقامات مسوول سیاست خارجی ایالات متحده که خواستار حمله نظامی به مراکز اتمی ایران هستند مطرح میشود.
بلر که به مناسب انتشار خاطراتش در کتابی گفتوگو میکرد افزود: «به نظر من اگر ایرانیها به روند ساخت سلاح اتمی ادامه دهند، هیچ جایگزینی به جز حمله نظامی وجود نخواهد داشت و آنها باید این پیام را با صدای بلند و به وضوح دریافت کنند.»
این در حالی است که برخی مسوولان و مقامات ارشد اسراییل و آمریکا از روی میز بودن گزینه حمله نظامی در خصوص برنامههای هستهای ایران خبر داده بودهاند.
بیشتر بخوانید:
«آمریکا گزینه حمله به ایران را جدیتر دنبال کند»
اردوان روزبه / رادیو کوچه
ARDAVAN@KOOCHEHMAIL.COM
بنابر اظهار نقی محمودی، وکیل یونس سلیمانی فعال دانشجویی آذربایجانی، وی مورد آزار و شکنجه توسط بازجویان خود در بازداشتگاه اداره اطلاعات تبریز قرار گرفته است. مدیر مسوول سابق نشریه دانشجویی «ایلدریریم» دانشگاه بوعلی سینا در همدان، روز بیستوهفتم خردادماه توسط اداره اطلاعات استان در شهر اردبیل بازداشت شده بود.
دبیر انجمن ادبی «بیان» پیشتر بارها در شهرهای اردبیل و همدان دستگیر شده بود. بنابر اظهار خانواده وی قبل از آن توسط عوامل امنیتی مورد تهدید قرار گرفته بوده است. اینک پس از ملاقات روز چهارشنبه هفتهای که گذشت، خانوادهاش اظهار میکنند که آثار شکنجه در وی مشهود بوده است. این فعال دانشجویی در این ملاقات به خانواده خود اظهار کرده که توسط برق به وی شوک داده شده است. همچنین آنها اظهار میکنند که به یونس سلیمانی آمپولهای روانگردان تزریق شده است. برادر وی، یوسف سلیمانی اشاره میکند که: «او سه بار دچار حمله قلبی شده که در این مدت سهروز در بیمارستان بستری است.»
از سویی دیگر، سایر فعالان نیز گزارش میدهند «آیت مهرعلی بیگلو» دیگر فعال مدنی آذربایجانی که در بیستام اردیبشهت ماه امسال در شهر «صوفیان» بازداشت شده بود، نیز مورد آزار در بازداشتگاه اداره اطلاعات قرار گرفته است. این در حالی است که وکیل وی عباس جمالی تاکنون پرونده وی را نتوانسته مطالعه کند و همچنان در بازداشت موقت به سر میبرد و قاضی هاشمزاده بازپرس این پرونده با اشاره به امنیتی بودن پرونده حاضر به اعلام اتهام وی نمیباشد.
نقی محمودی وکیل یونس سلیمانی در خصوص وضعیت پرونده موکلش اشاره میکند که وی متهم به ایجاد اخلال در امنیت ملی و فعالیتهای براندازانه است در حالیکه وی فقط یک فعال فرهنگی و دانشجویی بوده است.
او در مورد وضعیت جسمی موکلش ادامه میدهد: «چند بار سکته در زیر شوک با برق، موکلم را راهی بیمارستان کرده است. از طرفی من به قاضی پرونده توضیح دادهام که وی دچار بیماری هپاتیت بی و سی است و نیاز به مراقبت ویژه پزشکی دارد اما تاکنون هیچ عکسالعملی در این مورد از سوی مراجع صورت نگرفته است.»
این وکیل در آذربایجان معتقد است بسیاری از فعالیتهای فرهنگی، نقض امنیت ملی محسوب میشود.
خبر / رادیو کوچه
یک روزنامه آمریکایی صبح روز پنجشنبه در گزارشی از تصمیم دولت عراق برای خرید ۱۳ میلیارد دلار تسلیحات و تجهیزات نظامی از آمریکا خبر داده است.
به نقل از روزنامه یواسای تودی، عراق آمادگی خود را برای خرید تسلیحات و تجهیزات نظامی از دولت آمریکا به ارزش بیش از ۱۳ میلیارد دلار اعلام کرده که به گفته مقامات ایالات متحده این موضوع نشان دهنده مستحکم شدن روابط واشنگتن-بغداد طی سالهای آتی است.
در همین حال ژنرال «مایکل باربرو» فرمانده برنامه آموزش نظامی آمریکا درعراق گفت فروش تسلیحات به عراق در درجه اول به تقویت توان نظامی این کشور کمک میکند و در وهله دوم باعث تقویت روابط راهبردی واشنگتن-بغداد طی سالهای آتی است.
به نوشته این روزنامه آمریکایی، فروش تجهیزات نظامی ایالات متحده به عراق به عنوان بخشی از تلاشهای آمریکا برای حفظ رابطه خود با بغداد است. قرارداد فروش ۶٫۵ میلیارد دلار تسلیحات و تجهیزات نظامی آمریکا به عراق به مرحله نهایی رسیده است و مذاکرات برای فروش تسلیحات بیشتر در حال انجام است.
بر اساس این گزارش دولت عراق درصدد خرید ۱۴۰ تانک M-1 از آمریکا است و پرسنل ارتش این کشور هم اکنون درحال آموزش استفاده از این تانکها هستند.
همچنین عراقیها خواستار خرید ۱۸ جنگنده اف۱۶ فالکن به عنوان بخشی از برنامه سه میلیارد دلاری خود که شامل آموزش و نگهداری از هواپیماهای جنگی میشود، هستند. در صورتی که کنگره آمریکا این پیشنهاد دولت عراق را تصویب کند، اولین جنگنده اف۱۶ در بهار ۲۰۱۳ تحویل عراق میشود و ۱۰ خلبان در ایالات متحده آموزش میبینند.
منبع : دیالوگ
آنانی که نمیخواهند به زیستن در فاجعه خو کنند همواره جویای راههایی هستند که امیدها و تلاشهای خود برای بازسازی جامعه را در بسترهای جمعی سامان دهند. این راهها اگرچه اغلب به دشواری یافت میشوند و گاه نیز به بیراهه و ناکامی میانجامند، اما بیگمان با سکون نسبتی ندارند. حیات سیاسی جامعهی ما در قرن اخیر شاهد گویایی است از این راهجوییهای جمعی به سوی آفرینش افقهای روشن. فضای سیاسی کنونی جامعهی ایرانی، چه در درون مرزهای جعرافیایی آن و چه در گسترهی پراکندهی جهانی، زیرپوست شبی به ظاهر بیانتها، مضطرب نفس میکشد. سیل سیال مردم با تمام جانفشانیها هنوز سد اختناق، ستم و سرکوب را درهم نشکسته است. خونها از خیابان شسته شدهاند، اما آبها از آسیاب نیفتاده است. اینک جنبش اعتراضی به مرحلهای از حیات خود رسیده است که نیاز به بازنگری دقیق گذشته و ترسیم چشمانداز نوین برای هستی و کنش خود در آینده دارد. تجربهی فراز و فرودهای همین جنبش نیز به روشنی گواه آن است که سازمانیابی از پایین ضرورتی است گریزناپذیر در مبارزات مردمی برای پایان دادن به بازتولید چرخههای سلطه.
همگرایی این دغدغهها به آغاز سلسله جلسات و گفتوگوهایی میان جمعهایی از دانشجویان و فعالان سیاسی جوان خارج کشور در مورد امکان و چگونگی امر «سازمانیابی از پایین» منجر شد که زمینهسازی برای سازمانیابی مستقل و فرامحلی جوانان و دانشجویان خارج کشور را دورنمای خود قرار داده بود. ضرورت اندیشیدن به این دورنما از این واقعیت برمیخیزد که نسل ما هیچگاه فرصت آن را نیافته که پاسخ سیاسی مستقل خود را به مناسبات غیرانسانی مستقر طرحریزی کرده و بنیان نهد. دلمشغولی برای شکل گیری چنین تشکلی در روندی از پایین، ایجاب میکند طرح این موضوع حساس در جمع های وسیع تری دنبال شود و این مستلزم آن است که تمامی مباحث ضروری معطوف به چنین هدفی، در نشستی سراسری و با حضور گستردهی فعالان جوان علاقمند مطرح شود. بر این مبنا متن حاضر که خود حاصل آن گفتوگوهای اولیهی چندین ماهه است، فراخوانی است به مشارکت در همایشی که محور آن گفتوگوی جمعی پیرامون ضرروتها و راهکارهای سازمانیابی مستقل و فرامحلی جوانان و دانشجویان خارج کشور خواهد بود. بیتردید دستیابی به راهکارهای بدیلی که افقهای دیگری را بگشایند، میتواند از دل خرد جمعیای زاده شود که لاجرم همزاد گفتوگوهای مستمر است. امید است برگزاری چنین گردهماییهایی زمینهای گردد برای گشایش و تجربهی عرصهی جدیدی در فضای سیاسی پیش روی ما.
محورهای بحث و گفتوگو در همایش سه روزهای که به همین منظور تدارک دیده شده به شرح زیر خواهد بود:
١. ضرورتهای سازمانیابی مستقل و فرامحلی جوانان و دانشجویان خارج کشور
(دشواریهای وضعیت سیاسی حاضر؛ الزامات و چشماندازهای گذار)
٢. بازخوانی تجارب فعالیت شبکههای جوانان خارج کشور، بهویژه در سال گذشته
(دستآوردها، کاستیها و امکانات موجود برای سازمانیابی گستردهتر این شبکهها)
٣. نگاهی به تجارب بینالمللی در زمینهی سازمانیابی جوانان و دانشجویان
(با تاکید بر تجربیات گروههای خودسازمان یافتهی بینالمللی)
۴. الگوهای بدیل برای سازمانیابی مستقل جوانان و دانشجویان خارج کشور
(با تاکید بر سازمانیابی از پایین: چیستی و چرایی آن)
شیوهی برگزاری
برآنیم که امکان شرکت فعال همهی دانشجویان و جوانان علاقمند در این همایش فراهم باشد تا همه بتوانند با هم گفتوگو کنند، یکدیگر را بهتر بشناسند، به هم اعتماد کنند و با هم بیاندیشند تا بتوانیم در نهایت افقی مشترک برای همکاری بیابیم. از اینرو نشستها در قالب میزگردهای بحث و گفتوگو و همچنین جلسات بحث آزاد برگزار میشود. محتوای میزگردهای گفتوگو نیز بر اساس مقالات ارایه شده توسط خود شرکتکنندگان شکل خواهد گرفت. اگرچه برای حضور در همایش یا شرکت در مباحثات اتاقهای گفتوگو، الزامی به ارایهی مقاله نیست. علاوه بر این، برای حضور فعالین بینالمللی، میزگردهایی به زبان انگلیسی و آلمانی هم پیشبینی شده است.
ارسال مقالات
از تمامی دانشجویان و جوانان علاقمند به ارایهی مقاله دعوت میشود تا در مورد محورهای فوق مقالات خود را حداکثر تا تاریخ ١۵ سپتامبر به نشانی پست الکترونیکی، مندرج در پایان فراخوان، و بصورت «Word» ارسال کنند. محدودیتی در مورد حجم مقاله وجود ندارد. کلیهی مقالات دریافتی در دو شکل دیجیتالی و چاپی برای شرکتکنندگان و در وبسایت این گردهمایی برای دسترسی همگان منتشر خواهند شد. با توجه به محدودیت زمانی تعدادی از مقالات برای هر میزگرد برگزیده و توسط مولفان ارایه میشوند. فهرست مقالات و ارایهدهندگان میزگردها حداکثر تا تاریخ ٢٠ سپتامبر منتشر میشود.
زمان و مکان
جمعه یکم تا یکشنبه سوم اکتبر ٢٠١٠
دانشگاه آزاد برلین
خبر / رادیو کوچه
یک شهروند کرد اهل اشنویه به نام منصور عقاب پنجه، فرزند مولود، از سوی دادگاه انقلاب اسلامی به تحمل ده ماه حبس تعزیری محکوم شده است.
به گزارش آژانس خبری موکریان، منصور عقاب پنجه که چندی پیش بازداشت شد و هم اکنون در زندان اشنویه بهسر میبرد به اتهام «همکاری با یکی از احزاب مخالف نظام» توسط دادگاه انقلاب به ده ماه حبس محکوم شده است.
نامبرده در پرونده ای دیگر نیز به اتهام عبور غیرقانونی از مرز به پرداخت جریمه نقدی محکوم شده است.
پنجشنبه ۱۱ شهریوماه ۱۳۸۹ – ۲ سپتامبر ۲۰۱۰
شروع پخش زنده از ساعت ۴/۰۰ بعداز ظهر – به وقت تهران
اجرا: اعظم
استودیو: مارال
تقویم تاریخ – مریم
گزیده اخبار مطبوعات پنجشنبه ایران
میکروفن – «پوکی استخوان، بیماری خاموش» - شکوفه
دایرهی شکسته – «زمینههای برابری» - مهشب تاجیک
بخش اول اخبار
روزنگاشت – «معنا درمانی در زندان داخائو» - محبوبه
گفتوگوی روز – «شکنجه یونس سلیمانی در بازداشتگاه» – اردوان روزبه
زیر باران – «سلطان عشق» – مارال
بخش دوم اخبار
رادیو لیچار -«با من ازدواج کردی تا سیتیزن کانادا شوی» - (قست۸۳) - فرورتیش
چهرهی سومو – «پاکسازی سومو»
پسنشینی تند – «فیلسوف داستانگو» - اکبر ترشیزاد
بخش سوم اخبار
خبر / رادیو کوچه
بامداد روز سهشنبه نهم شهریورماه، با ورود نیروهای امنیتی به روستای «نی» از توابع شهرستان مریوان در استان کردستان ۳ شهروند این روستا را بازداشت کردهاند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، امیر کاوه، مختار افرا و مصلح بدخش سه شهروند بازداشتی هستند که بلافاصله به اداره اطلاعات مریوان منتقل شدهاند.
این در حالی است که هیچ اتهامی از سوی نیروهای اطلاعاتی عنوان نشده است.
لازم به ذکر است که حدود دو هفته قبل نیز با ورود نیروهای امنیتی به روستای مذکور، پس از تفتیش منازل برخی روستانشینان پنج تن به نامهای بهمن فتاحزاده، اختیار کاوه، بریار کاوه، برهان درخشانی و برهان خسروی را بازداشت و به اداره اطلاعات این شهر منتقل کردند.
از علت بازداشت، محل نگهداری و سرنوشت نامبردگان طی این مدت هیچ اطلاعی در دست نیست.
رادیو کوچه
مطالعه جدیدی که محققان انجام دادهاند نشان میدهد که مادران هم از تغذیه نوزاد خود با شیر خودشان، سود میبرند.
به نقل از مجله تایم، محققان نشان دادهاند که نرخ دیابت در مادرانی که به نوزاد خود شیر میدهند، نصف مادرانی است که این کار را نمیکنند. در این گونه مطالعات، این رقم از نظر آماری بسیار معنادار محسوب میشود.
یکی از دلایل ذکر شده، چربیها هستند. زنان در دوران بارداری بهطور معمول دچار اضافه وزن میشوند.
پژوهشگران میگویند شیردهی باعث میشود که این چربیها با سرعت بیشتری بسوزند. باقی ماندن این چربیها در بدن مادر، برای او خطرناک است.
این چربیها احتمال بیماریهای قلبی، بیماریهای متابولیکی مثل مقاومت به انسولین و نیز دیابت را بالا میبرند. این در حالی است که همین چربیها برای بدن نوزاد مفید هستند و به رشد او کمک میکنند.
رادیو کوچه
شصتوهفتمین جشنواره بینالمللی فیلم ونیز، چهارشنبه، اول سپتامبر برابر با دهم شهریورماه با اکران فیلم «قوی سیاه» اثر درن آرونوفسکی، کارگردان سینمای آمریکا در حالی کلید خورد که شیرین نشاط، کارگردان ایرانی، به عنوان یکی از روسای هیت داوران، در این جشنواره حضور دارد.
به نوشته وبسایت رسمی دو سالانه ونیز، داوری فیلمهای جشنواره در پنج حوزه ونیزیا، اوریزونتی (افق)، کنتروکامپو ایتالیانو، جایزه ونیز برای اولین فیلم و خلاقانهترین فیلم سه بعدی صورت خواهد گرفت که کوینتین تارانتینو، کاگردان سینمای آمریکا و خالق فیلمهایی نظیر «حرامزادههای بیشرف» و «پالپ فیکشن» ریاست داوری بخش ونیزیا را برعهده دارد و شیرین نشاط، کارگردان ایرانی و سازنده فیلمهایی نظیر «زنان بدون مردان» و «مهدخت» نیز به عنوان ریاست هیت داوران بخش اوریزونتی در جشنواره حضور خواهد داشت.
شیرین نشاط در سال ۲۰۰۹ با فیلم «زنان بدون مردان»، شیر نقرهای این جشنواره را از آن خود کرد. وی همچنین در سال ۱۹۹۹ به دلیل اینستالیشن ویدئویی دو فیلم «خلسه» و «تلاطم» برنده شیر طلایی شده بود.
در شصتوهفتمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم ونیز در مجموع ۸۶ فیلم از ۳۵ کشور از جمله آرژانتین، بنگلادش، کانادا، شیلی، لاتویا، فرانسه، لبنان و چین در به نمایش در خواهند آمد که از این میان ۲۴ فیلم در بخش مسابقه اصلی یا ونیزیا، ۲۱ فیلم در بخش اوریزونتی، ۱۲ فیلم در بخش کنتروکامپو ایتالیانو و ۲۹ فیلم در بخش خارج از مسابقه به روی پرده خواهند رفت.
منبع : خبرگزاری مهر
دیدار تیمهای ملی بسکتبال ایران و آمریکا چهارشنبه شب در روز پنجم مسابقات قهرمانی مردان جهان با برتری تیم آمریکا به پایان رسید.
خبر / رادیو کوچه
فرمانده نیروی انتظامی تهران بزرگ از آغاز اجرای طرح مهار از روز پنجشنبه خبر داد و عنوان کرد با حضور گسترده ماموران پلیس در نقاط حساس تهران این طرح از ساعت ۱۰ صبح آغاز شده است.
به گزارش مهر، سردار حسین ساجدینیا صبح امروز با اشاره به این طرح افزود پلیس تهران در هر سه ماه یک تمرین عملیاتی را به منظور ایجاد تعامل بین پلیسهای تخصصی اجرا میکند بر همین اساس در روز جاری نیز این طرح از ساعت ۱۰ صبح آغاز و تا ساعت ۱۲ ادامه دارد.
وی در ادامه افزود در روز جاری نقاط حساس تهران شناسایی شده و نیروهای عملیاتی در این نقاط مستقر میشوند تا به مقابله و برخورد با جرایم بپردازند.
این در حالی است که وی این امر را در ادامه طرحهایی که در طول ماه رمضان در تهران انجام شده عنوان کرده است.
لازم به ذکر است سال گذشت در روز قدس پس از سخنرانی آیتاله هاشمی رفسنجانی در تهران گروههای معترض مردمی دست به تجمع زده که با برخورد نیروهای انتظامی، سپاه و افراد موسوم به لباس شخصی مواجه شدند.
محبوبه / رادیوکوچه
mahboobeh@koochehmail.com
دوم سپتامبر برابر با سالروز درگذشت «ویکتور امیل فرانکل» روانشناس اتریشی و پدیدآورنده «لوگوتراپی» یا «معنادرمانی» است. فرانکل در سال ۱۹۰۵ متولد شد و در سال ۱۹۹۷ درگذشت. مکتب روانشناسی که او بنا نهاد امروز یکی از مکاتب مطرح روانشناسی در جهان است.
«ویکتور فرانکل» در بیستو ششم مارس ۱۹۰۵ میلادی در «وین» بهدنیا آمد. پدرش مردى پرابهت و منضبط بود و مادرش هم زنى خوش قلب و دیندار بود. ویکتور پسرى استثنایى و فوقالعاده کنجکاو بود و در کودکی آرزو داشته که پزشک شود.
او در سال ۱۹۴۹ از دو دانشگاه موفق به گرفتن درجه دکترای اعصاب و روان شد.
فرانکل در جنگ جهانی دوم زمانی که یهودیها و کمونیستها و همجنسگرایان توسط حکومت نازی در آلمان که اتریش نیز به آن الحاق شده بود، روانه ارودگاههای کار اجباری میشدند، در سالهای ۱۹۴۲ تا ۱۹۴۵ در «آشویتس» و «داخائو» زندانی شد. و نامزدش هرگز پیدا نشد، گویا جزو قربانیان این اردوگاهها بود.
ویکتور در کتاب خاطرات خود و در کتاب «انسان در جستجوی معنا» بارها تاکید میکند که بازنویسی کتاب «لوگوتراپی» انگیزه زنده ماندن او بوده است. این کتاب را که در مورد نظریهاش درباره معناجویی و معنا درمانی بود در دستگیری وی در اردوگاه به همراه همه لباسهایش از او گرفته شده بود.
او با این نظریه توانست خود را در بدترین شرایط ارودگاه حفظ کند و نجات یابد. در واقع نظریه خود را خود تجربه کرد و میتوان گفت که این نظریه از بوته آزمایش به توسط خود او گذشته است.
هر چند خود او در کتاب «انسان در جستوجوی معنا» مینویسد: «ما که از بخت خوب یا حسن اتفاق یا معجزه یا هر آنچه که شما نامش مینهید از این اردوگاهها بازگشتهایم، اما خوب میدانیم که بهترینهای ما برنگشتند.» تجارب او در این اردوگاهها موجب شد مکتب جدیدی را در روانشناسی بنیانگذاری کند که «معنا درمانی» یا «لوگوتراپی» نامیده میشود.
او پس از طى کردن دوران اسارت در اردوگاه در ۱۹۴۵ به وین رفت. آنجا بود که متوجه شد بهترین عزیزانش از دنیا رفتهاند.
فرانکل پس از پایان جنگ دوم جهانی ریاست بخش اعصاب بیمارستانی در وین را به عهده گرفت و به مقام استادی دانشگاه در رشته عصبشناسی و روانپزشکی نایل شد و تا ۲۵ سال در آن سمت ماند. در سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۷۳ استاد دانشگاه بیناللملی «سن دیهگو» بود و نظریه معنا درمانیاش در میان روانشناسان و روانپزشکان پیروان زیادی دارد.
پس از آنکه به درجه استادى ارتقا یافت در محافل بیرون از وین نیز به سرعت شهرت پیدا کرد. چنانکه گفته شده او از ۱۲۰ دانشگاه در سراسر جهان دکتراى افتخارى گرفته و جوایز علمى و فرهنگى بسیارى دریافت داشته است و نامزد دریافت جایزه «صلح نوبل» شده است.
فرانکل تا سال ۱۹۹۰ یعنى تا ۸۵ سالگى به تدریس در دانشگاه وین ادامه داد. او یک کوهنورد قهار بود و لیسانس خلبانىاش را در سن ۶۸ سالگی گرفت.
در سال ۱۹۹۲ دوستان و اعضاى خانوادهاش به افتخار وى موسسه ویکتور فرانکل را تاسیس کردند. فرانکل در ۱۹۹۵ زندگینامه خود نوشتهاش را به پایان رساند و در ۱۹۹۷ آخرین اثرش «انسان در جست وجوى معنا» را برپایه تجربیات دیرینهاش منتشر ساخت.
وی در مجموع ۳۹ کتاب منتشر ساخته است که به ۲۷ زبان ترجمه شده است. مکتب روانشناسی که او بنا نهاد امروز یکی از مکاتب مطرح روانشناسی در جهان است.
ویکتور فرانکل در نهایت در تاریخ دوم سپتامبر ۱۹۹۷ در اثر سکته قلبى درگذشت.
منبع ها:
باشگاه اندیشه
ویکیپدیا
خبر / رادیو کوچه
یک روزنامه آلمانی صبح روز پنجشنبه اعلام کرد که شرکتهای کوچک مستقر در ایالت مرکزی وستفالن آلمان از برنامههای اتمی و موشکی و ساخت جنگندههای بیخلبان جمهوری اسلامی پشتیبانیکردهاند. در همین راستا دادستان آلمان به بررسی این موضوع پرداخته است.
روزنامه «وستن» که در غرب آلمان منتشر میشود، گزارش میدهد که دادستان آلمان در تعقیب شرکتهای مستقر در ایالت مرکزی «نورد راین وستفالن» است که به نظر کارشناسان امنیتی، از برنامههای اتمی و موشکی جمهوری اسلامی پشتیبانی و به ایران برای ساخت بمبافکنهای بیسرنشین کمک کردهاند.
وستن در ادامه آورده است کارشناسان امنیتی معتقدند که بیش از همه این شرکتهای کوچک وستفالن هستند که با نقض تحریمها، قطعات مورد نیاز برنامههای تسلیحاتی اتمی و غیراتمی را به ایران فرستادهاند.
از جمله یک شرکت سازنده موتور هواپیما، ۳۰ موتور به ایران فرستاده که میتواند در ساخت بمبافکنهای بدون خلبان مورد استفاده قرار گیرد. این شرکت آلمانی سعی میکند نشان بدهد که موتورها برای دوبی خریداری شدهاند.
برپایه گزارش وستن، همچنین دادستان شهر آخن از یک شرکت شکایت کرده که قطعات ساخت تسلیحات را، به عنوان ژنراتور برق ثبت کرده تا بتواند آنها را به ایران بفروشد. به گفته «روبرت دلر» دادستان بوخوم، شرکت مورد نظر، تاکنون توانسته یک موتور را به ایران صادر کند، اما تلاش این شرکت برای ارسال بقیه موتورها به نتیجه نرسیده است.
همچنین ماموران، سیستمهای محاسبه و کلیدهای قطع و وصلی را توقیف کردند که به وسیله زیمنس ساخته شده بود، اما مارک این شرکت را نداشت و قرار بود از راههای پیچیده به ایران برسد.
این در حالی است که چندی پیش هم یک ایرانی مقیم آلمان به علت فروش قطعات قابل استفاده در کورههای اتمی در آلمان محاکمه شده است.
بیشتر بخوانید:
«اتهام دو نفر در آلمان به نقض تحریمهای ایران»
خبر / رادیو کوچه
روز گذشته چهارشنبه پلیس استرالیا به تظاهرات پناهجویان افغان که ازیک اردوگاه در حومه شهر داروین فرار کرده بودند، پایان داده و تمامی تظاهر کنندهگان را بازداشت کرده است.
به گزارش سیانان، بیش از نود تن از پناهجویان افغان با در هم شکستن درهای برقی یک ارودگاه پناهجویان، در بیرون از این اردوگاه دست به تظاهرات زدند.
شماری از این پناهجویان میگویند بیشتر از نه ماه را بدون سرنوشت در بند به سر بردهاند.
پناجویان افغان میخواهند هر چه زودتر به پروندههایشان رسیدگی شود و از عواقب باز گردانیدن خود به افغانستان هشدار میدهند.
آنها ادعا میکنند در صورت بازگشت در چنین شرایط ناامن در افغانستان با خطر مرگ روبهرو هستند.
اما کریس ایوان وزیر مهاجرت استرالیا این اقدام پناجویان افغان را غیرقانونی خواند و گفت ممکن است این پناهجویان به خاطر این اقدامشان محاکمه شوند.
مریم / رادیو کوچه
maryam.m@koochehmail.com
- 490 پیش از میلاد – یک میهندوست آتنی بهنام «فیلیپیدس»(Philippidess) پس از اطلاع از تصرف جزیره «اوبوآ» توسط نیروی دریابرد ایران و پیاده شدن طلیعه این نیرو در «آتیکا» و دشت ماراتن، ۲۴۰ کیلومتر فاصله آتن تا اسپارت را در دو شبانهروز دوید تا از سران اسپارت بخواهد که به کمک آتن بشتابند و پس از رسیدن به اسپارت برخاک افتاد و با التماس تقاضای خود را مطرح کرد. وی دوم سپتامبر به اسپارت رسید و درخواست خود را مطرح کرد. فیلیپیدس از جانب کسی ماموریت نداشت و حس میهندوستی او را به دویدن ۲۴۰ کیلومتری وادار کرده بود و همین امر در تاریخ بر اهمیت عمل او افزوده است. به نوشته هرودوت، فیلیپیدس پس از بازگشت به آتن به میدان جنگ رفت و هنگامی که مشاهده کرد ایرانیها به کشتیهایشان میروند تا بازگردند مسافت ساحل تا شهر آتن (عرض ناحیه ماراتن Marathon) را که ۴۰ کیلومتر بود دوید تا مردم آتن را که در نگرانی بهسر میبردند از این بازگشت آگاه سازد که پس از دادن خبر، بر زمین افتاد و درگذشت. بههمین جهت مسابقه دو طولانی المپیک را «ماراتن» نام نهادهاند که ۴۲ کیلومتر است.
- ۱۹۳۷ میلادی – «بارون پیر د کوبرتین» (Baron Pierre de Coubertin) احیاکننده مسابقههای پهلوانی المپیک در ۷۴ سالگی درگذشت. وی که متعلق به یک خانواده از اشراف فرانسوی بود در نطقی که در ۱۸۹۲ در دانشگاه سوربن ایراد کرد پیشنهاد کرد که مسابقههای المپیک که بیش از ۱۴ قرن پیش از آن به تصمیم یک امپراتور مذهبی روم ممنوع شدهاند از سرگرفته شوند، زیرا که وزرش عامل تندرستی است و مسابقههای جهانی ورزشی باعث نزدیک شدن ملتها به یکدیگر و ایجاد یک محیط مسلمتآمیز در جهان خواهد شد.
- ۱۸۷۰ میلادی – یکروز پس از شکست فرانسه از آلمان در جنگ «سدان» (Sedan)، دولت آلمان ابرقدرت جهان شد و انگلستان دوم و روسیه به ردیف سوم پایین رفت و دوران دستهبندی نیروهای رقیب بر سر بلعیدن سرزمینهای قارههای دوردست آغاز شد که تا جنگ جهانی اول ادامه یافت.
- ۱۹۴۵ میلادی – با اینکه سه هفته از تسلیمشدن ژاپن گذشته بود و نیروهای آمریکایی آن کشور را تصرف کرده بودند، قرارداد تسلیم رسمی ژاپن، دوم سپتامبر طی مراسمی در کشتی جنگی آمریکایی «میسوری» که در آبهای خلیج توکیو لنگر انداخته بود به امضای نمایندگان دولت ژاپن رسید.
- ۱۹۵۳ میلادی – دوم سپتامبر زادروز «احمدشاه مسعود» ناسیونالیست مسلمان پارسی (تاجیک) است. وی نهم سپتامبر ۲۰۰۱ با انفجار بمبی که در دوربین عکاسی یک مصاحبهگر رسانه کار گذاشته شده بود در افغانستان کشته شد.
- ۱۶۶۶ میلادی – آتش سوزی بزرگ شهر لندن آغاز شد که چهار روز پیاپی ادامه یافت و بخش بزرگی از شهر از جمله ۱۳۰۰۰ خانه و کلیسای جامع در آتش سوخت.
- ۱۳۸۵ خورشیدی – درگذشت «ژانت میخاییلی» طراح و تصویرساز ایرانی. وی تصویرگر مشهور کتابهای آموزشی کودکان، نوجوانان و دانشآموزان، برنده چندین جایزه ایرانی و بینالمللی و نامزد دریافت جایزه ادبی «استرید لیندگرن» (Astrid Lindgren) بود. سیسال تصویرگری کتابهای کودک و نوجوان، طراحی مجلات رشد طراحی کتب درسی و پیکهای نوروزی و تصویرگری بیش از ده جلد کتاب شعر و داستان بخشی از فعالیتهای ژانت میخاییلی تصویرگر است.
رادیو کوچه
تیمهای ایران و آمریکا در چهارمین بازی خود در گروه ب مسابقات قهرمانی بسکتبال جهان در ترکیه به مصاف هم رفتند که در پایان به پیروزی آمریکا ختم شده است.
این دوتیم در شرایطی برای اولین بار در تاریخ بسکتبال دو کشور در رده بزرگسالان به دیدار یکدیگر رفتند که با وجود تاکید مسوولان دو تیم بر بیتاثیر بودن مسایل سیاسی بر فضای مسابقه، مورد سیل پرسشهای خبرنگاران درباره این موضوع قرار گرفته بودند.
در این مسابقه کوین لاو، دنی گرینجر، دریک روز و کوین دورانت همگی برای تیم ملی آمریکا بیش از ۱۰ امتیاز کسب کردند و همه بازیکنان این تیم بهکار گرفته شدند.
در تیم ایران حامد حدادی با ۱۹ امتیاز و ۵ ریباند بهترین بازیکن بود و ارسلان کاظمی با ۱۴ امتیاز، ۵ ریباند و ۵ توپ ربایی به اندازه او در تلاش ایران سهم داشت.
در پایان کوارتر اول نتیجه به ۱۹-۱۳، نیمه اول مسابقه با نتیجه ۴۲-۲۸ به نفع آمریکا به پایان رسید، در پایان کوارتر سوم اختلاف به۲۳ امتیاز رسیده بود (۶۲-۳۹) و در نهایت ایران با ۳۷ امتیاز اختلاف (۸۸-۵۱) مغلوب رقیب خود شد.
تیم ایران در روز پنجشنبه دوم سپتامبر، یازدهم شهریور در آخرین دیدار خود از مرحله گروهی مسابقات در ساعت هفت بعد از ظهر به وقت محلی (استانبول) مقابل اسلوونی قرار خواهد گرفت و اگر نتواند این تیم بلندقامت را شکست دهد از راهیابی به مرحله بعد باز خواهد ماند.
بیشتر بخوانید:
«اولین پیروزی تاریخ بسکتبال ایران در مسابقات قهرمانی جهان»
خبر / رادیو کوچه
روز گذشته چهارشنبه یک دادستان ارشد سوئدی دستور بازگشایی پروندهای که در آن جولین آسنگ، موسس ویکی لیکس، با اتهام تجاوز روبهروست را داده است.
به گزارش الجزیره، ماریان نای رییس دادستانی سوئد گفت دلایلی وجود دارد که نشان دهد جرمی روی داده و این جرم به عنوان تجاوز طبقهبندی شده است.
دادستانها هفته گذشته حکم جلب آقای آسنگ را لغو کردند و گفتند که دیگر به او مظنون نیستند.
آقای آسنگ هرگونه تخلفی را رد میکند و میگوید که این اتهامات «بی اساس» است.
تصمیم برای بازگشایی پرونده پس از تقاضای تجدید نظر یک زن سوئدی که میگوید آقای آسنگ به او تجاوز کرده اتخاذ میشود.
خانم نای رییس دادستانی سوئد در بیانیهای گفت که پیش از آنکه امکان اتخاذ تصمیم نهایی وجود داشته باشد، لازم است تحقیقات بیشتری صورت گیرد.
آقا آسنگ در پاسخ به این اتهام میگوید که این اتهامات بخشی از تلاش برای بدنامسازی او توسط مخالفان وبسایت اوست.
لازم به ذکر است وبسایت ویکی لیکس به دلیل انتشار نود هزار سند محرمانه درباره جنگ افغانستان خبرساز شده است و همچنین از سوی مقامات پنتاگون نیز به وی هشدار داده شده است.
بیشتر بخوانید:
«تجاوز مدیر ویکیلیکس به دو دخترسوئدی»
خبر / رادیو کوچه
خبرهای رسیده از منابع داخل ایران حاکی از آن است که افراد موسم به «لباس شخصی» نیمه شب چهارشنبه به منزل مهدی کروبی نامزد معترض به نتایج انتخابات ریاست جمهوی سال گذشته ایران حمله و اقدام به تخریب محتویات منزل کردهاند.
به گزارش العربیه، این چهارمین شبی است که این افراد در مقابل منزل آقای کروبی تجمع میکنند. در شبهای گذشته از حضور او در مراسم احیای شبهای قدر ممانعت کرده بودند. حسین کروبی فرزند رییس دوره ششم پارلمان ایران سهشنبه گذشته در مصاحبه با «العربیه نت» عنوان کرد که این افراد گفتهاند به تجمع در مقابل منزل آقای کروبی ادامه داده و مانع از شرکت او در راهپیمایی روز قدس خواهند شد.
اکنون یک روز مانده به روز قدس، این افراد که به گفته منابع داخل ایران، شماری از آنها از بسیجیان پایگاه «شهید محلاتی هستند» از ساعت ۱۰ شب اقدام به تجمع در مقابل منزل آقای کروبی کردند.
بنا بر این گزارشها، حملهکنندگان در حالی که علیه کروبی شعار سر میدادند، اقدام به پرتاب سنگ و پاشیدن رنگ بر روی ساختمان محل سکونت او کردند.
پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته ایران، مهدی کروبی که یکی از دو نامزد معترض به نتایج این انتخابات بود، بارها نسبت به رفتار حاکمیت ایران به شکل علنی انتقاد کرده است.
فاطمه کروبی همسر کروبی نیز روز چهارشنبه در نامهای خطاب به آیتاله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی ایران، نسبت به تجمعکنندگان در مقابل منزل مسکونیشان اعتراض کرد. در این نامه با اشاره به این که این افراد داعیه پیروی از رهبر ایران را دارند و با بیان سابقه مبارزه خانواده کروبی در دوره حکومت رژیم سابق ایران خاطر نشان کرده بود: «اما هیچگاه آرامش و آسایش خانواده نه از سوی ساواک و نه از سوی مزدوران متعلق به رژیم مورد تعرض واقع نشد.»
بیشتر بخوانید:
«نوکیسههای بیهویت، حرمت مناسبت مذهبی را هم رعایت نمیکنند»
«تجمع اعتراضآمیز در برابر خانه مهدی کروبی»
محمدرضا / رادیو کوچه
mohamadreza@koochehmail.com
مهمترین عنوانهای مطبوعات امروز ایران:
جام جم
۱) مسئله قدس متعلق به بشریت است.
http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100884634737
رییسجمهوری اسلامی ایران گفت: «امروز قدس به مسئله بشری تبدیل شده، زیرا عدهای اشغالگر در برابر دیدگان حدود هفت میلیارد انسان، سرزمینی را با توسل به زور و دروغ اشغال کرده و به هر جنایتی دست میزنند.
۲) مخالفت فلسطینیها با مذاکرات.
http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100884627078
سفیر جمهوری اسلامی ایران در دمشق خبر داد که اخیرن رهبران گروههای ۱۰ گانه فلسطینی در محل سفارت ایران نشستی داشته و مخالفت جدی خود را با مذاکرات مستقیم اسراییل با تشکیلات خودگردان اعلام و آنرا محکوم کردهاند.
۳) ضرورت برنامهریزی برای مقابله با کم آبی.
http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100884618958
وزیر نیرو سهشنبه شب در مراسم آغاز عملیات اجرایی طرح انتقال آب آشامیدنی از سد مخزنی «سلمان فارس» به شهرستان جهرم گفت: «بحران کم آبی در کشور جدی است و برای مقابله با آن باید برنامهریزی شود.»
همشهری
۱) عزم کرهشمالی به تقویت همکاری نظامی با چین.
http://www.hamshahrionline.ir/news-115232.aspx
کرهشمالی قصد دارد همکاری نظامی خود را با چین گسترش دهد.
خبرگزاری آلمان از پکن گزارش داد، رسانههای دولتی چین به نقل از «کیم یون نام» (Kim Yong Nam)، مرد شماره دو کرهشمالی نوشتند: «در آینده، کرهشمالی تعامل با چین در همه زمینهها را پیش میبرد و با قوت تلاش میکند همکاریهای دوستانه میان نیروهای مسلح دو کشور را تقویت کند.»
۲) هنیه: «ملت فلسطین پشتیبان مذاکرات مستقیم نخواهد بود.»
http://www.hamshahrionline.ir/news-115236.aspx
نخستوزیر دولت حماس گفت: «ملت فلسطین و نیروهای پویای آن هرگز پشتیبان اجرای مذاکرات بیهوده بین تشکیلات خودگردان و دولت اشغالگر اسراییل که قرار است به زودی آغاز شود، نخواهند بود.»
۳) ممنوعیت سیگار کشیدن در یونان به اجرا در میآید.
http://www.hamshahrionline.ir/news-115248.aspx
سیگاریهای یونان با اجرای قانون جدیدی که سیگار کشیدن در مکانهای عمومی دربسته را در این معتادترین کشور اروپایی به نیکوتین ممنوع میکند، دوباره تحت فشار قرار میگیرند.
خراسان
۱) صعود ایران به رتبه ۱۴ جهان در نانوفناوری.
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1389&month=6&day=11&id=288733
در حالی که طبق جدیدترین آمارها، ایران موفق شده است به رتبه ۱۴ جهانی در عرصه نانوفناوری صعود کند، اما بودجه اختصاص یافته به این مقوله مهم چند سال است که افزایشی نداشته و همچنان ۱/۰ میزان موردنیاز است. این در حالی است که مقام معظم رهبری نیز در دیدارهای مختلف با مسوولان ذیربط با خاطر نشان کردن اهمیت سرمایهگذاری در این عرصه نوظهور، بر هدفگذاری کسب یک تا دو درصد بازار جهانی و افزایش بودجه اختصاصیافته به دو درصد سرمایهگذاری دولتهای جهان تاکید فرموده اند.
۲) ذوالنور: «احمدینژاد در حد شیفتگی با مشایی تعلق خاطر دارد.
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1389&month=6&day=11&id=288671
جانشین نمایندگی ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: «رییس جمهوری در ماجرای آقای مشایی توجیهاتی داشت اما بنده معتقدم قصه مشایی از اشتباهات مبین احمدینژاد است و اصلن توجیهبردار نیست.»
۳) وزیر اطلاعات: یکی از مهمترین آسیبهای امنیتی کشور ایجاد اختلاف میان مسوولان است.
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1389&month=6&day=11&id=288670
وزارت اطلاعات قصد ورود به پرونده های کلان مفاسد اقتصادی را دارد.
حجت الاسلام والمسلمین حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات در اظهاراتی به موفقیتهای این وزارتخانه طی یک سال گذشته اشاره کرد تعامل با همه قوا، نهادها و دستگاههای تصمیمساز و تصمیمگیر نظام را در یکسال اخیر با رویکردی جدیدتر در دستور کار قرار دادیم. اکنون بهترین تعاملات برقرار است. هدف اول ارایه مشورت و کمک به مدیران عالی و مساعدت برای سلامت بیشتر دستگاههاست.
فرهیختگان
۱) راه مقابله با رژیم صهیونیستی، تداوم مبارزات مردمی است.
http://www.farheekhtegan.ir/content/view/12490/31/
رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: «اگر حضور مردم مسلمان جهان در راهپیمایی آخرین جمعه ماه مبارک رمضان معنادار باشد، تا مدتها، پسلرزههای آن آرامش و آسایش رژیم صهیونیستی و حامیان آن را خواهد گرفت.»
۲) دعوت ستاد کل نیروهای مسلح برای شرکت گسترده مردم در روز جهانی قدس.
http://www.farheekhtegan.ir/content/view/12484/31/
ستاد کل نیروهای مسلح در آستانه روز جهانی قدس در بیانیهای ضمن محکوم کردن جنایات رژیم صهیونیستی خواستار حضور گسترده مردم در راهپیمایی این روز شد.
۳) استقبال از سه سریال ایرانی در ترکیه.
http://www.farheekhtegan.ir/content/view/12488/45/
مریم مقدس، طفلان مسلم (با نام فرستاده حسین) و حضرت یوسف اسامی سه مجموعه تلویزیونی ایرانی است که در تلویزیون ترکیه در حال پخش است. کانال ۷ تلویزیون ترکیه امسال در ماه رمضان اقدام به پخش سه مجموعه تلویزیونی ایرانی کرده که با استقبال بسیار روبهرو شده است.
مهمترین عنوانهای رسانههای امروز مالزی:
خبرگزاری برناما
- سوسیلو: «اندونزی و مالزی باید مشکلات مرزی خود را بیدرنگ حل کنند.»
- یک پایگاه نظامی در کوچینگ تاسیس خواهد شد.
- ۲۴ هندیتبار به جرم دست داشتن در قاچاق انسانی دستگیر شدند.
- ۸ طوفان موجب زمینلغزه در شرق چین شد.
- بیش از چهل دانشآموز در کتاه بارو پس از خوردن سحری مسموم شدند.
- داتوک پیتر پانگ پس از جدایی از حزب دموکرات به جناح اکثریت پیوست.
- سال ۲۰۱۱ سال مهیج دیگری برای صنعت خودروسازی خواهد بود.
- سفارش کتاب برای شرکتهای نفتی و گازی بسیار کاهش داشته است.
- اتاق مالی کویت امکانات رفاهی و اقتصادی برای عمرهگذاران ارایه میدهد.
- شرکت Taliworks تخمین زد که هزینه ارتقا شبکه آبرسانی به شهر ینچوآن به ۳۲٫۴ میلیون رینگیت برسد.
- کودکان نپالی بیشتری برای کارگری به هند فرستاده شدند.
- شبکه MTV فیلم انیمیشنی برای آگاهی بیشتر از قاچاق انسانی پخش کرد.
- روسیه برای ساخت نیروگاه اتمی با مقاصد صلحآمیز با ویتنام همکاری میکند.
- اوباما رهبران خاورمیانهای را برای به جلو راندن گفتوگوهای صلح فرا خواند.
روزنامه استار
- دادگاه احتمال تبرئه Koh از اتهام قتل را تقویت کرد.
- تن سری اسماعیل عمر، ژنرال جدید پلیس، قول تقویت نیروها را داد.
- دادگاه فدرال امروز دادخواست وزیر کشور بر ضد سردبیر Malaysia Today، راجا پترارا بررسی میکند.
- امیدی برای ادامه تحصیل نوجوانان حامله در ملاکا پدید آمده است.
- یک نوزاد ۱۵ ماهه در سردانگ بخاطر بدرفتاری کشته شد.
- لیم کیت سینگ، دکتر ماهتیر را بزرگترین مانع بر سر راه طرح یک مالزی واحد ابداعی نجیب تون رزاق دانست.
- وبلاگ مربوط به یک معبد ۱۲۰ ساله در جورج تاون مورد حمله سایبری از طرف هکرهای اندونزی قرار گرفت.
- نجیب و سوسیلو خواستار خویشتنداری تا زمان حل تنشها شدند.
- نخستوزیر منکر ادعای گروههای محیط زیستی استرالیا مبنی بر آسیبرسانی صنعت روغن کشی بر محیط زیست شد.
- ۴۵ میانماری به جرم قاچاق انسان دستگیر شدند.
- جمعیت رایدهنده در مالزی تا ۱۱ میلیون نفر سرشماری شد.
- ۴۹۴،۰۰۰ نفر داوطلب شرکت در امتحانات UPSR.
- خرابکاریها در پاکستان ۲۰ نفر را به کام مرگ برد.
- درگیری پلیس آمریکا و گروگانگیران در دفتر شبکه دیسکاوری.
روزنامه نیو استریت تایمز
- سلطان شرفالدین ادریس شاه، لقب داتوکی دکتر لینگ لیونگ سیک را باطل کرد.
- شاخص بورس مالزی تا پایان سال ۱۵۰۰ واحد بالا میرود.
- یک یمنی ۲۱ ساله با ۳۰ کیلوگرم موادمخدر دستگیر شد.
روزنامه مالایی میل
- شایعه میزبانی مالزی برای بازیهای ۲۰۱۹ آسهآن تکذیب شد.
- جایزه ۲۷،۰۰۰ رینگیتی برای زوجهای جوان شرکتکننده در مسابقه ماه عسل آوانا.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر