مهشب تاجیک /رادیو کوچه
گرچه از تولد واژههای زرد و زردنویسی در عرصه مطبوعات جهان بیش از ۱۰۰ سال میگذرد اما جایگاه این گروه از نشریهها در عالم مطبوعات، همچنان بحثبرانگیز و همراه با نقد و نظرهای بسیار است. با وجود این مسایل این نشریهها جایگاه خودشان را در جهان حفظ کردهاند، به گونهای که نشریهای مانند «سان» [۱]امروز هیچ علاقهای به «گاردین» [۲] یا «لوموند» [۳] شدن ندارد و حتا با افتخار خود را «زرد» مینامد. این در حالی است که با وجود حضور نزدیک به ۴۰ عنوان نشریه در آمریکا ، برخی از روزنامهنگاران حرفهای یا استادان ارتباطات، روزنامهنگاری زرد را مبتذل و فاقد حداقل استانداردهای بصری و محتوایی در حرفه¬ی روزنامهنگاری دانسته و حتا معتقدند، بهتر است بساط این سبک از روزنامهنگاری به کلی از کیوسکهای مطبوعاتی برچیده شود.
در کل اگر بخواهیم با انصاف رفتار کنیم روزنامههای موسوم به زرد مصرف بیشتری دارند و در واقع مخاطب را بیشتر و بهتر به سوی خود جذب میکنند، مخاطبان اصلی رسانههای مکتوب یعنی مردم در مواجهه با روزنامهنگاری زرد باحوصله، اشتیاق و حتا سخاوت بیشتری رفتار میکنند. روزنامهها و مجلههای موسوم به زرد اغلب تیراژ و فروش بالایی داشته و سازمان آگهیهایشان نیز بسیار فعال است، تعداد مشترکانشان قابل مقایسه با نشریهها تخصصی و حرفهیی نیست. این روند البته خاص جامعهی آمریکا نیست، در سطح جهان هم گرچه نشریههای مهم و تاثیرگذاری مانند گاردین، «ایندیپندنت»[۴] و یا «لوموند»[۵] وجود دارند، اما تیراژهای افسانهای در اختیار نشریههای عامتر از جمله، «بیلد» یا سان است که مرز ۷ میلیون تیراژ را هم پشت سرگذاشتهاند.
روند تولد نشریهها زرد در دهه ۱۸۹۰ و در نیویورک آغاز شد. شاید بتوان گفت اصلیترین نشریهای که بنیان روزنامهنگاری زرد را از نظر جذب مخاطب نه محتوای آن پایهریزی کرد، نیویورک سان بود که در سال ۱۸۸۳ متولد شد و با قیمت یک «پنی» به فروش میرسید که این خود یکی از مهمترین رازهای جذب طبقهی پرجمعیت کارگر و متوسط به روزنامهخوانی بود، ضمن اینکه «نیویورکسان» بنیانگذار دورهای از نشریهها است که در غرب به آنها نشریهها «یک پنی» گفته میشود. نشریههای یکپنی هم مانند روزنامهنگاری زرد به میدان وارد شدند. این نشریهها تیترهای بسیار درشتی داشتند، چراکه شاید در آن مقطع فکر میکردند حتا یکپنی هم برای خرید نشریهها زیاد است. بنابراین آنها را روی دیوارهای شهر نصب میکردند تا رهگذران بتوانند تیترها را راحت بخوانند.
اما در سال ۱۸۹۶ «ژوزفپولیترز» [۶] نیز نشریهای به نام «جهاننیویورک» [۷] منتشر میکرد که با هر شیوهای تلاش میکرد تعداد مخاطبانش را بالا برده و تیراژش را افزایش دهد و به طور طبیعی در این ابزارها مواردی مانند خشونت حرف اول را میزد. در همین دوران «ویلیامراندولفهرست» [۸] هم مشغول انتشار نشریهای به نام «نیویورکمورنینگژورنال» [۹]بود که این نشریه با نشریه «پولیترز» در رقابت بود. جنگ تیراژ میان این دو رسانه و اشتیاق برای جلب مخاطب باعث شد پولیتزر دراین میان با خلق شخصیتی کارتونی به نام«Yellow Kid» ، بچهی زرد، سلسله ماجراهایی را در نشریه خود آغاز کند که بسیار مورد توجه مردم قرار گرفت. پس از ظهور این شخصیت در نشریه پولیترز، «هرست» هم بلافاصله به یک کاریکاتوریست سفارش یک شخصیت مشابه را داد و ضمیمههای رنگی و عکسهای بزرگ و تیترهای درشت، ابزار این مبارزه شدند، بدین ترتیب پدیدهی «بچهیزرد» متولد و مظهر درگیری این دو روزنامه و سپس نماد روزنامهنگاری جنجالی شد.
اما ما نوع دیگری از نشریهها را هم داریم که به نشریهها عامه پسند مشهورند. «مطبوعات عامهپسند» [۱۰]و «روزنامهنگاری عامهپسند» که نیز گاهی با تعابیری چون روزنامهنگاری زرد یاد میشود که البته این واژه دارای بار منفی است. مطبوعات عامهپسند بخشی از جریان تحول رسانهها، بویژه مطبوعات است. با تخصصیشدن رسانهها و مطبوعات، این نشریهها به نیازهای بخشی از اقشار جامعه پاسخ میدهد. کارکرد آشکار مطبوعات عامهپسند، تفریح و سرگرمی و مهمترین کارکرد پنهان آن ترویج فرهنگ مطالعه در بین افراد کمسواد و نوجوانان و جوانان و آمادهسازی آنها برای مطالعه نشریهها و محصولات فرهنگی جدی است.
اما در واقع آنچه در مطبوعات ایران مسلم است تیترهای درشت، عکسهای بزرگ هنرپیشهها، ورزشکاران و خلافکاران، استفاده زیاد از رنگ و پرداختن به موضوعات جنجالی هنرپیشهها، بازیکنان تیمهای مطرح ورزشی، حوادث، جنایت، موضوعات خانوادگی و عشقی از مشخصههای اصلی نشریهها عامهپسند است. برخی از نشریهها عامهپسند در همهی حوزهها و موضوعهای مذکور و برخی بهطور تخصصی فقط در یک حوزه مثل حوادث و جنایت و یا موضوعات جنجالی هنرپیشهها و هنرمندان متمرکز هستند. همچنین ویژگی دیگر این نشریهها، طیف مخاطبان آنهاست که به طور عمده شامل زنان و اقشار جوان، نوجوان و کمسوادند.
و واقعیت این است که در کشور ما روزنامهنگاری زرد و عامهپسند هر دو از تعریفهای یکسانی برخوردارند. اما آنچه در کنار نشریهها زرد در جامعهی ما شکل گرفتهاند، نشریهها دروغگو یا کذبی هستند که بیشتر در سطح میادین شهر شاهد توزیع آنها هستیم، ضمن اینکه نشریهها عامهپسند، حقیقت را مینگارند اما با دیدی هیجانانگیزتر و ضربآهنگ تندتر. و متاسفانه درک صحیحی از نشریهها عامهپسند در جامعه ما وجود ندارد چرا که روزنامهنگاری عامهپسند با وجه غالب سرگرمی و هیجانی به دنبال جذب مخاطب است، اما روزنامهنگاری زرد بیشتر به مطالب دروغین و جنجالسازی میپردازد. روزنامهنگاری عامهپسند شامل نشریههایی است که عمومن در غالب مجلات بطور هفتگی منتشر میشود و محتوای مطالب براساس نیازها و علایق مخاطبان تهیه میشود. و البته باید گفت که نتیجهی اختلاط این دو طیف نشریه موجب شده است که به معنای واقعی نشریهی زرد و عامه پسند وجود نداشته باشد، چرا که محدودیتهای قانونی و عرفی مانع شکلگیری این نشریهها میشود و با سانسورهای همیشگی مواجه خواهد بود.
منبع: اینترنت
۱٫ New York Sun
2. guardian newspaper
3. Lomond Newspaper
4. Independent Newspaper
5. Bild newspaper
6. Joseph Pulitzer
7. New York world
8. William Randolph Hearst
9. New York morning journal
10. Popular Journalism
اکبر ترشیزاد / رادیو کوچه
پس از گذشت نزدیک به پانزده ماه از جنبش دموکراتیک و آزادیخواهانهی مردم ایران، اتفاقات گوناگونی بر آن گذشته است. این جنبش در راه خود با موانع و دشواریهای فراوانی رودرو بوده است که برخی از آنها نمونههای مشابهی هم در گذشته داشتهاند و تعداد دیگری نو و به طور کامل مختص این حرکت هستند.
برای گذار از این مراحل نیاز به بررسی و کنکاش فراوانی بوده و هستیم. این جنبش تجربههایی همچون دستگیری و حبس دستهجمعی شمار فراوانی از سیاستمردان، روزنامهنگاران، هنرمندان، فعالان اجتماعی و مردم عادی را پشتسر گذارده است که در این وسعت و گستردگی در تاریخ ما همانند ندارد.
جمعی از این افراد شکنجههای سخت روحی و جسمی شده و برخی به زندانهای طولانی مدت محکوم شدهاند، شماری نیز در این وقایع کشته و یا اعدام شدهاند که به لحاظ تعداد پس از اعدامهای سال ۶۷ مدتها بود که دیده نشده بود. فضای شدید و رعبآور امنیتی نظامی و حضور عینی نظامیان در راس هرم قدرت از وزارت گرفته تا مسوولیتهای فرهنگی را شاید فقط در حکومتهایی همچون رژیم استالین بتوان یافت. سانسور کامل در تمامی زمینهها از مطبوعات، دانشگاهها، محافل هنری، احزاب و صدا و سیما آرامشی گورستانی به جامعه داده است. بسیاری از فعالان و مبارزان دچار گوشهنشینی یا سکوت شدهاند و برخی نیز تن به مهاجرت دادهاند. تعداد اندکی نیز در زیر فشارها دوام نیاوردهاند و سخنگوی حاکم شدهاند.
این سخنان و شرح واقعه برای بسیاری از مردم ما توضیح واضحات است اما چیزی که نیت داریم در این گفتوگو بپردازیم، روشهای نوینی است که مردم عادی به عنوان مالکان و صاحبان اصلی این جنبش برای مبارزه و زنده نگاه داشتن آن برگزیدهاند.
شکی نیست که در تمام دنیا هر حزب و جریان سیاسی شناسنامهدار برای خود طرفداران و حامیانی دارد که برای پیروزی جناح و یا منش سیاسی مطلوبشان فعالیت و تبلیغ میکنند. در ایران اما شرایط بسیار متفاوت است. اصلاحطلبان شاید اکنون با من هم عقیده باشند که پس از یکی دو سال اول انقلاب و فضای کم و بیش آزاد سیاسی فرهنگی، مردم به علت آنکه حس میکردند به نوعی در تصمیمات و مدیریت کشور بیتاثیر هستند، به جز عدهی کم شماری، دیگران اشتیاقی برای حضور، نقشآفرینی و فعالیت سیاسی از خود بروز نمیدادند. پس از فضای دوم خرداد که مردم هوشمندانه جناحی را علیرغم وفاداری به نظام کمی بازتر و آزاداندیشتر و از همه مهمتر در مقابل انتخاب رهبری نظام دیدند، به طور گسترده به میدان آمدند تا با دفاع از طرف دیگر به آزادی رای دهند.
در این میان مردم آگاهانه هر فرد یا گروهی را که انتخابش کاندیدای حاکمیت بود را شریک فساد و انحراف آنان میدانست و آنان را طرد میکرد. کم نبودند افراد مشهوری از جامعهی هنری و ورزشی که وعدههای اقتصادی و سیاسی آنها را فریفت و با وجود آنکه توانستند به تمامی و یا بخشی از آنها برسند شهرت، محبوبیت و اعتبار خود را تا اندازهی زیادی از دست دادند که از این میان میشود به آنها یعنی برادران «خادم» اشاره کرد.
انتخابات سال ۸۸ شباهتهایی با دوم خرداد داشت و تفاوتهای آشکارتری. نمایندهی حاکمیت این بار از سوی مردم به نوعی نه انتخاب رهبری که خود او بود. احمدینژاد برای مردم بازیچهای بیش به شمار نمیآمد و این شخص بود که آشکارا به میدان آمده بود. در مناظرههای انتخاباتی یک جناح نمایندهی تمام بدیها و دروغها و تعصبات بود و دیگری خواسته یا ناخواسته نشانهی آزادیخواهی، رهایی از تعصبات و حرکت به سمت پیشرفت بود. پس از انتخابات و برخوردهایی با مردم، هر آن کس که حامی احمدینژاد و رهبر بود، دشمن ایران و مردم شد. پس از گذشت چند ماهی هنگامیکه حکومت دریافت تا چه اندازه از محبوبیتش در بین مردم کاسته شده، به نوعی دست به دامان اقشاری شد که همیشه در بین مردم از محبوبیت بالایی برخوردار بودهاند و این افراد کسانی به غیر از ورزشکاران و هنرمندان شناخته شده نبودند.
آنان به اشتباه فکر میکردند اگر بتوانند با تطمیع یا ارعاب اشخاصی را وادار کنند که مجیزشان را بگویند مردم به واسطهی علاقهشان به آنها نظرشان دربارهی حکومت تغییر خواهد کرد و این بدترین تاکتیک حکومت بود، نه تنها چنین نشد که بر عکس فرد یا افرادی که مرتکب چنین خطایی شدند از صفحهی دل مردم حذف شدند. در طرف مقابل آنهاییکه شجاعانه در کنار حقیقت ایستادند یک شبه ره صد ساله رفتند.
نمونهها فراوانند شاید کمتر کسی باشد که نداند بسیاری از مردم و فرهیختگان از «محمد نوریزاد» برای مواضع ضد دموکراتیک و متعصبانهاش چه در آثار قلمیاش در شبنامهی کیهان و چه در کارهای نمایشیاش همچون «پروانهها مینویسند»، دل خوشی نداشتند، اما او توانست با ایستادن در کنار ملت و در برابر دشمنان آزادی با ابراز شجاعانهی حقایق به یکی از قهرمانان جنبش تبدیل شود. در سوی مخالف هم کم نبودند که اعتبار خود را فروختند و امیدوارم که حداقل بهایی مناسب برای آن گرفته باشند، چون در ایران فردا جایی برای دشمنان مردم و آزادی نخواهد بود. کسانی همچون «محمدرضا شریفینیا»، «احمد نجفی»، «حسینرضازاده»، «اکبر عبدی»، «پروانهمعصومی» و آخرین آنها «علیرضا افتخاری».
در چند مورد آخر مردم به روشها و ابزار جدیدی در مبارزه با حکومت رسیدهاند که شاید کمتر و بیتاثیرتر از حضور میلیونی در خیابانها نیست. استفاده از دنیای مجازی و رسانههای الکترونیکی اجتماعی همچون فیسبوک، یوتیوپ، توییتر و پست الکترونیک. نمونههای آخرین نشانی از پیروزی بزرگ و قطعی مردم در این نبرد داشت. حکومت قصد داشت از طرفی با استفاده از یک خواننده و ابراز علاقهاش به رییس جمهوری، برای او اعتباری بخرد و از سوی دیگر او را جایگزین هنرمند سبز و مردمی «محمدرضاشجریان» کند که دیدیم چه شد، ایرانیان چنان بلایی بر سر این شخص آوردند که ترک وطن را بر ماندن ترجیح داد، گر چه که نمیداند با رسیدن او به یک جامعهی آزاد تازه مشکلاتش آغاز خواهد شد. از سوی دیگر با بهانهی روزهخواری سعی کردند ورزشکاری را زمین بزنند که از مدتها قبل با رفتارهای انسانی و همچنین ایستادن در کنار مردم در قلب آنان اسطوره شده بود. این بار هم نتیجه فقط شکست حامیان حکومت بود و پیروزی دیگری برای جنبش و علیکریمی. گرچه که حکومت برای این حرکات بیثمر هزینههای هنگفتی کرد، از سوی دیگر و برای مردم خرجی نداشت به جز چند کلیک ساده. حال مردم قدر و ارزش این روش جدید و هوشمندانهی خود را میدانند و جبههی جدیدی گشودهاند در برابر دشمنان آزادی.
روز گذشته دوشنبه کهنترین قرآن به خط کوفی مغربی، مربوط به قرن چهارم هجری قمری به خط فارسی پهلوی در پنجمین نمایشگاه قرآن و عترت مشهد به نمایش گذاشته شده است.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی وخبری نمایشگاههای ایران سیدحسین چرمی مسوول غرفه آستان قدس رضوی گفت: «در این نمایشگاه، سازمان کتابخانهها، موزه و مرکز اسناد آستان قدس رضوی قرآنهای نفیس و خطی به دست خط ائمه معصومین (ع) و منسوب به دستخط، امام علی (علیه السلام)، امامحسن مجتبی (علیه السلام )، امام حسین (علیه السلام )، امام سجاد (علیه السلام)، امام موسیبنجعفر (علیه السلام) و امام رضا (علیه اسلام) را به نمایش گذاشته شده است.»
وی در ادامه اظهار داشت: «موسسه چاپ و نشر آستان قدس رضوی نیز در این نمایشگاه، آخرین کتب چاپ شده در گروههای مختلف سنی به ویژه کتب ادعیه و علوم قرآنی را عرضه کرده و غرفه ویژهای برای مرکز بینالمللی چاپ و نشر قرآن کریم و توانمندیهای آن برای آشنایی علاقهمندان ایجاد کرهاند.
هم اکنون بنیاد جهانی ختم قرآن مجید از ۸۲ کشور و ۵ قاره جهان دارای عضو است که بیشترین اعضای آن بعد از جمهوری اسلامی ایران، ایالات متحده آمریکا، برزیل، کانادا و انگلیس هستند
مسوول غرفه آستان قدس رضوی در محل برگزاری پنجمین نمایشگاه قرآن و عترت مشهد با اشاره به فعالیتهای اداره علوم قرآن و حدیث، تصریح کرد: «اداره علوم قرآن و حدیث، در مدت زمان برگزاری این نمایشگاه کارگاههای متعددی در زمینههای قرایت و حفظ آیات و احادیث همراه به ترجمه و تفسیر برای بزرگسالان و کودکان و همچنین کارگاههای ویژهای برای کودکان با موضوعات قصص قرآن و قصههای امام رضا (علیه السلام) ، کارگاه نمایشهای قرآنی در قالب نمایش عروسکی، نمایش با سایههای اخلاقی، کارگاه نیایش و دعاهای کودکانه، آموزش نماز و وضو همراه با شعر و قصه، کارگاه بازی و سرگرمی همراه با بازیهای متنوع، کارگاههای نقاشی و کاردستی با موضوعات رمضان، میوههای بهشتی، سفرههای افطار و کارگاههای مهدالرضا (علیه السلام) شامل روضه خوانی قرآن کریم با حضور قاریان نونهال و نوآموز برگزار کرده است.»
چرمی با اشاره به فعالیتهای دانشجویی و نشریات دانشگاه علوم رضوی در این نمایشگاه ادامه داد: «دانشگاه علوم رضوی سلسه نشریات دانشجویی زلال وحی در زمینه علوم قرآن و حدیث، نشریه فروغ اندیشه در زمینه فلسفه و کلام اسلامی، نشر گفتمان حقوقی در زمینه حقوق، نشریه فراسو در زمینه معارف اسلامی و همچنین تالیفات گوناگونی در زمینههای علوم قرآن و حدیث که توسط مولفان و محققان و اساتید دانشگاه تالیف شده است را در معرض نمایش و اختیار بازدیدکنندگان قرار گرفته است.»
وی گفت: «موسسه آفرینشهای هنری آستان قدس رضوی نیز در مدت برگزاری پنجمین نمایشگاه قرآن و عترت مشهد، ۳۲ اثر نفیس با موضوعات آثار تذهیب و آیات قرآنی را عرضه کرده و اقدام به برگزاری کارگاههای آموزشی رایگان در رشتههای نگارگری خوشنویسی توسط هنرمندان، کرده است .
مسوول غرفه آستان قدس رضوی در محل برگزاری پنجمین نمایشگاه قرآن و عترت مشهد با بیان اینکه اداره کل روابط عمومی آستان قدس رضوی، اقدام به نمایش و عرضه، دستخط امام هشتم شیعیان، آیات و احادیث و بارگاه مطهر رضوی کرده، افزود: «آستان قدس رضوی در پنجمین نمایشگاه قرآن و عترت مشهد با حضور ده موسسه از موسسات قرآنی آستان قدس رضوی شامل، اداره علوم قرآن و حدیث، دانشگاه علوم رضوی، موسسه آفرینشهای هنری، بنیاد پژوهشها، موسسه چاپ و نشر، موسسه آستانه مبارکه حضرت حسینبنموسیالکاظم (علیه السلام) طبس، و زیارتگاه شهید آیتاله مدرس کاشمر، موسسه خدمات مشاورهای جوانان و پژوهشهای اجتماعی، مرکز آموزش ضمن خدمت کارکنان آستان قدس، سازمان کتابخانههای و مرکز اسناد و اداره کل روابط عمومی آستان قدس رضوی در محل سالن بهار نمایشگاه بینالمللی مشهد حضور یافته است.»
از سویی دیگر مدیر روابط عمومی بنیاد جهانی ختم قرآن کریم در پنجمین نمایشگاه قرآن و عترت مشهد از برگزاری یک ختم قرآن ویژه غرفهداران پنجمین نمایشگاه قرآن و عترت مشهد بهطور روزانه خبر داده است.
بنیاد جهانی ختم قرآن مجید، کاملن مردمی–دانشجویی بوده و از هرگونه گرایش سیاسی اجتماعی مبرا بوده و به عنوان نهادی مردمی و غیردولتی با دامنه جهانی فعالیت میکند
اکرم نوشفق درگفتوگو با خبرنگار پایگاه اطلاعرسانی و خبری نمایشگاههای ایران در محل برگزاری پنجمین نمایشگاه قرآن و عترت مشهد با اشاره به برنامههای ویژه بنیادجهان ختم قرآن کریم، افزود: «بنیاد جهانی ختم قرآن مجید با هدف ترویج فرهنگ قرآن خوانی بین آحاد مردم به خصوص جوانان فعالیت میکند و توسط ۵۰۰ دانشجوی دختر و پسر به صورت فیسبیلاله اداره میشود و در این نمایشگاه برنامههای همچون ثبت نام ختم قرآن، برگزاری مسابقه قرآنی روزانه ویژه نمایشگاه، برگزاری ختم سوره واقعه، برگزاری ختم جز سی قرآن برای کودکان و نوجوانان و برنامه برپایی ایستگاه دل نوشته با عنوان «قرآن شرمنده توام» را اجرا میکند.»
وی افزود: «برنامه ویژهای درمدت برگزاری پنجمین نمایشگاه قرآن وعترت مشهد با مضمون برگزاری ۳۱۳ میلیون صلوات برای سلامتی و تجعیل درفرج امام زمان (عج) ویژه ماه مبارک رمضان درمحل برگزاری پنجمین نمایشگاه قرآن وعترت مشهد در حال برگزاری است.»
مدیر روابط عمومی بنیاد جهانی ختم قرآن کریم با اشاره اهداف حضوردر این نمایشگاه اظهارداشت: «مهمترین هدف ما ازحضور در پنجمین نمایشگاه قرآن وعترت مشهد ارتباط رودررو وحضوری با مردم سراسر ایران بالاخص مردم مشهد و جذب آنان برای شرکت در این حرکت مقدس است.»
نوشفق ادامه داد: «بنیاد جهانی ختم قرآن مجید، کاملن مردمی–دانشجویی بوده و از هرگونه گرایش سیاسی اجتماعی مبرا بوده و به عنوان نهادی مردمی و غیردولتی با دامنه جهانی فعالیت میکند.»
وی تصریح کند: «هم اکنون بنیاد جهانی ختم قرآن مجید از ۸۲ کشور و ۵ قاره جهان دارای عضو است که بیشترین اعضای آن بعد از جمهوری اسلامی ایران، ایالات متحده آمریکا، برزیل، کانادا و انگلیس هستند.»
وی در ادامه به فعالیتهای این بنیاد اشاره کرد و گفت: «فعالیت اصلی مجموعه ختم گروهی قرآن است که به سه صورت، ختم روزانه ۱۰ آیه و روزانه یک صفحه و در طول یک هفته ختم ۱ الی ۴ حزب از قرآن برگزار میشود.»
مدیر روابط عمومی بنیاد جهانی ختم قرآن کریم افزود: «دیگر برنامههای بنیاد جهانی ختم قرآن کریم شامل مسابقات قرآن نفیس آنلاین، تالارهای گفتمان قرآنی، لینک التماس دعا، پیامکهای قرآنی و شمیم طوبی است که علاقهمندان برای استفاده و دسترسی به این بنیاد میتوانند به آدرس اینترنتی WWW.GHORANY.COM مراجعه و در برنامههای متعدد آن ثبت نام کنند.»
شکوفه / دفتر ترکیه / رادیو کوچه
shokufeh@radiokoocheh.com
برنامهای که امروز خواهید شنید سومین جلسه از سری جلسات آگاهی رسانی در زمینهی بیماریهای خاص، با موضوع مبارزهی با سرطان سینه است. با همکاری خانم مهری زمانی؛ یکی از اطلاعرسانان با تجریه در دورههای آموزش و امداد بیماریهای خاص.
شایعترین نوع سرطان در زنان، سرطان سینه است که با تشخیص به موقع قابل درمان قطعی میشود. سرطان سینه، بیماریای است که اگر زود و به موقع تشخیص داده شود، شاید هیچ جایی برای نگرانی نداشته باشد.
اهمیت بررسی بیماریهای پستان به ویژه تودههای آن، تشخیص به موقع تودههای سرطانی و درمان مناسب جهت کاهش مرگ و میر است. در کشورهای آسیایی؛ آمار مبتلایان به این بیماری، روز به روز در حال افزایش است در حالیکه در ایالات متحده؛ به علت آگاهیرسانی، روز به روز تلفات کاهش مییابد.
طبق نظر سازان بهداشت جهانی هماکنون قسمت عمدهی موفقیت در مقابله با سرطان پستان، حامل برنامههای غربالگری و تشخیص زودرس و ارایهی درمان مناسب است.
بررسی بالینی زودرس توسط پزشک و خودآزمایی مرتب توسط خود فرد منجر به تشخیص تومور در اندازههای کوچک میشود. این روش معاینه از بیست سالگی توسط خود فرد انجام میگیرد و از سن سی و پنج سالگی، میبایست در کلینیکهای تخصصی پستان، توسط جراح جهت بیماریهای زودرس مورد معاینه قرار بگیرند. به خصوص خانمهای بالای چهل سال. باید پیگیری سالانه داشته باشند.
در صورت مشاهدهی این علایم، به پزشک مراجعه کنید:
احساس توده در پستان، زیر بغل، یا بالای استخوان ترقوه
ترشح از نوک پستان به شرط آنکه خود به خود باشد، دایمی باشد، و ترشح شیر نباشد.
کشف پستانهای غیرمشابه. در صورتی که بزرگ و کوچکی یا به قولی تا به تا بودن اندازهی سینهها دیده شود، اگر از اول این طور نبوده، به وجود بیماری در بدنتان شک کنید. گاهی اوقات سینهها از ابتدا کوچک و بزرگ هستند و این مشکلی نیست.
هر یافتهی غیرطبیعی مثل فرو رفتگی نوک پستان
احساس حساسیت و درد پستان
برای تشخیص به موقع سرطان پستان چه باید کرد؟
توجه به هر گونه یافتهی جدید در پستان و اطراف آن. انجام معاینات و آزمایشات مربوط به کشف زودرس سرطان پستان.
از ۲۰ تا ۳۵ سالگی معاینهی شخصی در خانه انجام گیرد.
هر سه سال به پزشک مراجعه شود.
۴۰ از سن تا ۵۰ سالگی ماهانه و هر سال توسط پزشک معاینه شوید.
بالای ۵۰ سالگی ماهانه و هر سال توسط پزشک معاینه شوید.
معاینه توسط خود فرد:
در حمام، روبه روی آیینه خم شوید؛ دستها را بالا بگیرید و از رو به رو خود را نگاه کنید. راه دیگر اینکه میتوانید بخوابید و دستتان را زیر سربگذارید و بعد با دست دیگر مثل عقربههای ساعت معاینه کنید.
در خانمهای جوان، اکثر موارد خوش خیم هستند. سابقهی فامیلی میتواند نقش بسیار موثری را داشته باشد مثل مادر؛ خواهر، عمه، مادربزرگ، دختر دایی.
پیگیری برای کسانی که در خانوادهشان این موضوع ارثی است، بایستی انجام شود چون رسیک بروز سرطان وجود دارد.
وجود عواملی چون شروع قاعدگی زودرس، قبل از دوازده سالگی. یائسگی دیر رس بالای ۵۰ سال؛ میتواند موجبات بروز خطر را فراهم کند.
شیردهی به نوزاد میتواند بروز سرطان سینه را کاهش دهد. چاقی به خصوص در سنین حدود یائسگی، استفاده از اشعهی رادیو اکتیو، وجود بیماری در منطقهی تخمدان و رحم، مصرف چربی، سیگار و الکل از عوامل مشکلساز هستند.
در صورت مشاهدهی این علایم چه کار کنیم؟
مراجعه به پزشک، رکن اساسی و اولیه است. دوری از استرس، ورزش مدام، تغذیی سالم، اجتناب از خورد نوشابه و الکل و آنچه در بالا ذکر شده از سایر موارد هستند.
خبر / رادیو کوچه
بنابر خبرهای رسیده از کرمانشاه حوالی ساعتهای ابتدایی روز یکشنبه چند فرد مسلح به «حیدریه» مکانی که گفته میشود محل اجتماع انصار حزباله این شهر است، حمله کردهاند.
این مکان که در خیابان مصدق کرمانشاه قرار دارد، حدود ساعت یک صبح مورد حمله چند مرد مسلح قرار گرفته و شاهدان میگویند نزدیک به دو ساعت این درگیری ادامه داشته است. عموم جلسههای گروه حزباله کرمانشاه در این مکان برگزار میشود.
اشاره شده در این درگیری که گزارشی از دخالت پلیس در آن داده نشده است، به طور مستقیم از سوی طرفین درگیری تیراندازی صورت گرفته است که در این تبادل آتش چهار نفر از اعضای انصار حزباله مجروح شدهاند که مجروحان به بیمارستان انتقال یافتهاند.
بر اساس گزارش رسیده به رادیو کوچه «شاهدان عینی افراد مسلحی را دیدهاند که بدون هیچ نقابی بر صورت بهسوی اعضای این گروه شلیک کرده و پس از زخمی کردن اعضای آن از محل حادثه متواری شدند. این شاهدان زخمی شدن بیش از چهار نفر از جمله «صادق اشکتلخ» رهبر این گروه را تایید میکنند.»
همین منبع به کوچه گزارش میدهد که گرداننده انصار حزباله، «صادق اشکتلخ» از استان کرمانشاه به دلایلی امنیتی خارج شده است.
همین منبع به کوچه گزارش میدهد که گرداننده انصار حزباله، «صادق اشکتلخ» از استان کرمانشاه به دلایلی امنیتی خارج شده است.
پس از پایان این درگیریها پلیس و گارد ضدشورش در محل حادثه و در سطح شهر مستقر شدهاند. بنا بر همین گزارش مقر حزباله کرمانشاه اینک تعطیل است.
پیشتر گروه موسوم به انصار حزباله مانع از برگزاری کنسرت حسامالدین سراج و مراسم ختم اسماعیل ططری در کرمانشاه شدهاند. بسیاری از مسوولان این استان نسبت به حرکتهای خودسرانه این گروه اعتراض کرده بودند.
این گروه استاندار کرمانشاه را نیز مورد حمله کلامی قرار دادهاند. آنها همچنین مراکز هنری را تهدید و علیه برخی مسوولان ارشد استان بیانیه صادر کردهاند. صاحبنظران این اقتدار را ناشی از حمایت امام جمعه این شهر از انصار حزباله میدانند. از سویی یکی از منابع محلی این حرکت را ناشی از درگیری بین گروههای مختلف در کرمانشاه دانست. این اولین مورد برخورد مسلحانه با انصار حزباله است. هنوز گروهی مسوولیت حمله به نیروهای لباس شخصی این شهر که موسوم به انصار حزباله هستند را نپذیرفته است.
از سویی دیگر روزنامه جمهوری اسلامی که درایران منتشر میشود از مجروح شدن رییس و عدهای از سران حزباله کرمانشاه در یک درگیری خبر داد.
پس از گذشت حدود دو ماه از جلوگیری از برگزاری کنسرت موسیقی حسامالدین سراج توسط حزباله کرمانشاه و تنشهای بهوجود آمده میان حزباله و استاندار کرمانشاه، مجدد در جریان برگزاری راهپیمایی روز قدس مسوول حزباله کرمانشاه آقای صادق اشکتلخ طی سخنانی علیه دادوش هاشمی استاندار کرمانشاه و ممدوحی نماینده مردم کرمانشاه در مجلس خبرگان موضعگیری کرده و ویژهنامهای در این خصوص در میان راهپیمایان توزیع شده است.
متعاقب این واقعه، بعدازظهر روز شنبه ۱۴ شهریور حدود ۵۰ الی ۶۰ نفر از خارج استان وارد کرمانشاه شده و در برابر حیدریه که محل اجتماع حزباله است علیه آنان شعار میدهند و گفتوگوی رییس حزباله با آنان بینتیجه میماند و به درگیری کشیده میشود که در نتیجه آن، صادق اشکتلخ و چندین تن دیگر از افراد حزباله بهشدت مجروح شدند.
گزارشهای بعدی در ادامه از رادیو کوچه ارایه خواهد شد.
بیشتر بخوانید:
«لغو کنسرت حسامالدین سراج»
خبر / رادیو کوچه
صبح روز دوشنبه برخی رسانهها و تارنماهای اطلاعرسانی از سکته آیتاله احمد جنتی دبیر شورای نگهبان خبر داده و عنوان کرده که وی در کما و تحت تدابیر شدید امنیت در بیمارستان بقیهاله که وابسته به سپاه است قرار دارد.
همچنین در بین رسانهها نشریه انقلاب اسلامی اولین سایت اطلاع رسانی بود که اقدام به انتشار این خبر کرده است.
از سویی دیگر برخی دیگر نیز به نقل از شاهدان عینی عنوان کرده که وی پس از ساعتی بستری بودن در بیمارستان درگذشته است.
این در حالی است که تارنمای مشرق که از حامیان جمهوری اسلامی به حساب میآید پس از ایجاد این خبر در برخی رسانهها آن را تکذیب و اعلام کرده که خبربیماری آیتاله جنتی ساخته رسانههای بیگانه است.
این در حالی است که سخنگوی شورای نگهبان آقای کدخدایی در مصاحبهای با این تارنما اصل این خبر را تکذیب نکرده و در ادامه اظهار داشته است حال عمومی آیتاله جنتی رضایت بخش و امروز در محل کار حاضر میشود.
محمدرضا / رادیوکوچه
mohamadreza@koochehmail.com
با پایان یافتن رقابتهای المپیک نوجوانان مشعل این رقابتها که از مدتها قبل در سنگاپور افروخته شده بود، با برگزاری مراسم اختتامیه در این کشور کوچک آسیای شرقی خاموش شد تا برای دوره بعد به کشور میزبان این رقابتها منتقل شود.
نوجوانان ورزشکار ۲۰۵ کشور جهان نیز که از اواسط مردادماه در دهکده بازیها حاضر شده بودند، به کشورهای خود بازگشتند تا با کسب تجربیات ارزشمند، خود را برای رویدادهای بینالمللی آینده آمادهتر کنند. کاروان ورزشی ایران نیز بهعنوان یکی از کشورهای عضو کمیته بینالمللی المپیک با ۵۲ ورزشکار در اولین دوره این رقابتها حضور فعالی داشت. هرچند کاروان ورزشی ایران تنها به دو مدال طلا، دو نقره و یک برنز بسنده کرد ، کسب تجربه حضور در رقابتهای المپیک برای نوجوانان ایرانی که اکثر آنها اولین حضور بینالمللی خود را داشتند، بسیار ارزشمند است.
آرزو و رویای بلندپروازانه «ژاکروک» رییس بلژیکی کمیته بینالمللی المپیک پس از گذشت یک دهه که بهعنوان جانشین «سامارانش» اسپانیایی بر صندلی مهمترین ارگان ورزش جهان تکیه زد با راهاندازی نخستین دوره بازیهای المپیک نوجوانان در سال ۲۰۱۰ در سنگاپور رنگ تحقق بهخود گرفت تا نوجوانان ۱۴ تا ۱۸ ساله هم قبل از ستاره شدن در بزرگسالی طعم حضور در المپیک را بچشند.
هدف کلی کمیته بینالمللی المپیک از برگزاری این دوره از بازیها ارج نهادن و ارزش گذاشتن به اهداف المپیک بوده است. این اهداف شامل روحیه جوانمردی، دوری از ترس، سخاوتمندی، میهنپرستی، ارج نهادن به بزرگتر و مربی و غیره بود. نخستین دوره بازیهای المپیک نوجوانان با حضور ۳۶۰۰ ورزشکار ۱۴ تا ۱۸ساله از ۲۰۴ کشور جهان و در ۲۶ رشته ورزشی برگزار شد که در پایان سه کشور چین، روسیه و کرهجنوبی بهترتیب با کسب ۳۰، ۱۸ و ۱۱ مدال طلا اول تا سوم شدند.
اما در این میان دستآورد حضور لشکر ۵۲ نفره ورزشکاران نوجوان ایرانی در نخستین دوره بازیهای المپیک نوجوانان در سنگاپور تفاوت مشهودی با آنچه کاروان ورزشی بزرگسالان ایران در دهههای اخیر از بازیهای المپیک سیدنی گرفته تا آتن و بهخصوص در پکن از خود برجای گذاشتند، نداشت. کسب پنج مدال آن هم در سه رشته تکواندو، وزنهبرداری و کشتی از میان ۲۶ رشته ورزشی، بیانگر این واقعیت بود که بهرغم برگزاری دو دوره از المپیاد ایرانیان که با هدف تغییرات بنیادین و تحول و تقویت پایههای ورزش قهرمانی با تبلیغات و هزینه سنگین در کشور طراحی شد حداقل در این رویداد فرهنگی و ورزشی جواب نداده است.
ورزش ایران با وجود گسترش و توسعه ورزش در جهان و نقشآفرینی رشتههای پر مدال و پایه چون شنا، دوومیدانی و تیراندازی همچنان وابستگی خود به سه رشته قدیمی کشتی، وزنهبرداری و تکواندو را رها نکرده است و در صورت ناکامی احتمالی در این سه رشته بهنظر میرسد در آینده سرنوشتی مشابه بازیهای المپیک پکن در انتظارش خواهدبود. سنگاپور زنگ هشداری بود که اگر جدی گرفته نشود و تغییر نگرش اساسی را به همراه نداشته باشد چهبسا دو سال بعد نتیجهای بدتر از این دوره در انتظار ورزش ایران خواهد بود.
اساسن میتوان اذعان داشت هیچگونه فرایند سیستماتیک از زمان شناسایی مستعدان ورزشی تا زمان کسب عناوین مختلف قهرمانی در حال حاضر در کشور وجود ندارد و اندک موفقیتهای حاصله نیز محصول کار گلخانهای چند فدراسیون ورزشی خاص است. بازیهای سنگاپور یکبار دیگر لزوم همکاری هرچه بیشتر و نزدیکتر سازمان تربیت بدنی و آموزش و پرورش و نقش فراموش شده آنان را در اهمیت دادن و نهادینهکردن این پدیده تاثیرگذار اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی یادآورشد و اینکه اگر ورزش ایران خواهان رسیدن به مدارج بالاتر است در ردههای پایه نیازمند مشارکت جدیتر آموزش و پرورش و در مراتب بعدی آموزش عالی با رویکردی متفاوت با امروز است.
اما در میان سه رشته مدالآور، تکواندو موفقتر از وزنهبرداری و کشتی بود. «کاوه رضایی» در رشته تکواندو و در وزن ۵۵ کیلوگرم، بعد از استراحت در دور اول، در دور دوم حریفی از هاییتی را ضربه فنی کرد، در نیمهنهایی حریفی از کشور میزبان را برد و در دیدار فینال نیز قدرتمندانه حریف قزاقستانی خود را شکست داد و به مدال طلای این دوره از بازیها رسید. «محمد سلیمانی» در وزن ۴۸ کیلوگرم، در دور اول با قرعه استراحت روبهرو شد، در دور بعد حریفی از ازبکستان را برد، در نیمه نهایی حریفی از آمریکا را مغلوب کرد و در دیدار نهایی بهدلیل آسیبدیدگی به میدان نرفت و به مدال نقره قناعت کرد. «مریم شیرجهانی» در وزن ۴۴ کیلوگرم دختران در دور اول مغلوب حریفی از ترکیه شد و در نهایت نهم شد.
اما به لطف تکمدال طلای با ارزش پدیده جدید وزنهبرداری، «کاظمینژاد» نشان داد که ایران در حال حاضر با وجود بحرانی که در این رشته با خداحافظی چهرههای شاخص، همچون رضازاده و دوپینگ روبهرو شده، دارای بهترین قهرمانان در اوزان سنگین است. علیرضا کاظمینژاد در دسته سنگین وزن (به اضافه ۸۵ کیلوگرم) با مهار وزنههای ۱۵۵ و ۱۹۶کیلوگرم و مجموع ۳۵۱ کیلوگرم بهعنوان قهرمانی دست یافت و مدال طلای این دوره از بازیها را برای کاروان ایران بهدست آورد. «محسن غزالیان» در وزن ۶۹ کیلوگرم با مهار وزنههای ۱۱۸ و ۱۳۵ کیلوگرم و مجموع ۲۵۳ کیلوگرم بهعنوان هفتمی دست پیدا کرد.
کشتی نیز برخلاف آنچه از این رشته سنتی انتظار میرفت بهدلیل ناکامی در مسابقات انتخابی تنها با سه شرکتکننده در دو رشته آزاد و فرنگی در سنگاپور حاضر شد و با وجود کوتاه ماندن دستش از مدال طلا با یک نقره و یک برنز بهکار خود خاتمه داد. «مهران شیخی» در رشته کشتی آزاد و در وزن ۴۶ کیلوگرم، حریفانی از ونزوئلا و پرو را برد و در دیدار فینال مغلوب حریف روس خود شد و به مدال نقره رسید. «مهرداد خمسه» نیز در رشته کشتی فرنگی و در وزن ۴۲ کیلوگرم در دور اول به قزاقستان باخت، در دور دوم مصر را برد و با شکست مقابل حریفی از کوبا به دیدار ردهبندی راه نیافت. وی در پایان به مصاف حریفی از اکوادور رفت که با شکست این حریف پنجم شد. همچنین «یوسف قادریانی» در وزن ۶۹ کیلوگرم کشتی فرنگی، در دور اول حریفی از الجزایر را مغلوب کرد، در دور دوم به ترکیه باخت و با شکست حریفانی از سوریه و بلاروس به مدال برنز این وزن رسید.
درمیان رشتههای گروهی، والیبال و بسکتبال ناکامان بزرگ بودند. خیلیها از جمله دبیر کل کمیته ملی المپیک حساب ویژهای روی موفقیت دو رشته گروهی والیبال و بسکتبال کرده بودند. در این بین توقع از والیبال بهمراتب بیشتر از بسکتبال بود که با قهرمانی در آسیا و حضور در بازیهای تدارکاتی در روسیه برای خود ادعاهایی داشت که همه رویاهایش خیلی زود و در همان بازی اول با آرژانتین رنگ باخت. ایران در دیدار دوم مقابل تیم قدرتمند کوبا رقابتی بسیار متفاوت با دیدار اول نشان داد اما بهرغم شایستگی و با اینکه ست اول را با نتیجه ۲۵ بر ۲۱ برنده شده بود، در ۳ست بعدی با نتایج ۲۵ بر ۲۲، ۲۵ بر ۱۹ و ۲۵ بر ۲۲ شکست خورد.
بازی با کوبا بیانگر این واقعیت بود که تیم ایران و کادر فنی آن در بازی اول از نظر روحی در همان حال و هوای مسابقات آسیایی تهران سیر میکردند و فاقد شرایط مطلوب برای بازی اول بودند. والیبالیستهای ایران پس از ناکامی در راهیابی بهمرحله نیمه پایانی برای کسب عنوان پنجمی به مصاف کنگو رفتند که این تیم را در سه ست متوالی و با نتایج ۲۵ بر ۹، ۲۵ بر ۱۵ و ۲۵ بر ۱۷ شکست دادند و بهعنوان پنجمی المپیک دست یافتند. البته والیبال در گروهی دشوار که رقبای همگروهش کوبا و آرژانتین به فینال رسیدند نشان داد که به لحاظ قرعه هم خیلی خوششانس نبود.
در این میان داستان تیم سه نفره بسکتبال متفاوت با والیبال بود. بسکتبال حداقل به گفته سرمربی جوانش «ابوالقاسم کیانی» هیچ ادعایی نداشت و بدون بازیهای تدارکاتی راهی سنگاپور شد. از همه جالبتر اینکه مسوولان کمیته ملی المپیک از قبل نمیدانستند که بازیهای این تیم در زمین روباز انجام خواهد شد و این درحالی بود که بازیکنان تیم سه نفره ایران قبل از حضور در سنگاپور تمامی مدت را در تهران در سالن تمرین کرده و در سنگاپور در زمین روباز با حریفان بازی کردند.
بدین ترتیب نوجوانان ورزشکار کشورمان به کشور بازگشتند تا با کسب تجربیات ارزشمند، خود را برای رویدادهای بینالمللی آینده آمادهتر کنند.
پارسا / رادیو کوچه
رادیو پس کوچه ذرهبینی به روی خبرهای روز ایران و دنیا قرار میدهد و در مورد آنها به دیدگاه طنز نگاه میکند و به تفسیر آنها میپردازد. رادیو پس کوچه دو شنبهها و جمعهها همراه شما است.
خبرهایی که نظر وبسایتها، فیس بوک، سایتهای خبری و ایرانی را به خود جلب کردند این خبرها هستند:
آیتاله «احمد خاتمی» دلیل شیوع آنفولانزای خوکی را اعلام میکند.
لو لو توسط انتر پل دستگیر شد.
صدا و سیما در حال آمادهسازی کودکان برای عملیات انتحاری است.
در مورد سطح شهر مکزیک، استفاده از تلفن، ظرفهای پلاستیکی، تمساحها، تولید شیر گاو، آیا میدانیدهایی را نیز خواهید شنید.
اردوان روزبه / رادیو کوچه
ardavan@koochehmail.com
اگرچه وقتی از جریانات تیر هفتاد و هشت صحبت میکنیم معمول به ذهن ما جریان کوی دانشگاه تهران خطور میکند اما بعد از این حادثه در شهرهای دیگر نیز دانشجویان به نشانه همبستگی با دانشجویان کوی دست به اعتراض زدند از جمله دانشگاه تبریز که اعتراض آن منجر به دستگیری تعدادی از زندانیان و زخمی شدن تعدادی دیگر شد.
در روز بیستم تیرماه سال هفتاد و هشت در پی اعتراض دانشجویان و اعلام همبستگی با کوی دانشگاه تهران، نیروهای انتظامی و امنیتی وارد خوابگاه دختران این دانشگاه و صحنهای داخل دانشگاه شدند که چندین نفر در این جریان مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. یکی از شاهدان این ماجرا «نادر ضامن» دانشجوی پزشکی دانشگاه تبریز بوده است که با اصابت گلوله به پایش در آن حادثه مجروح شد.
آقای ضامن که در این حادثه به اتهامهایی نظیر دستداشتن در قتل برادر فرمانده بسیج و ایجاد آشوب متهم شده بود، پس از چند سال دادگاه از بسیاری از اتهامات مبرا شد اما به دلیل ایجاد اغتشاش به یک سال حبس محکوم شد. اما وی به دلیل آن که برچسب خورده بود در عمل نمیتوانست به ادامه فعالیت و زندگی در ایران بپردازد و به این دلیل از ایران خارج شده است.
این مصاحبه به دلایل خروج او، جریانهای پیش آمده در دانشگاه تبریز و برخی سوالات نظیر چرایی عدم همراهی جنبشهای قومیت آذربایجانی با جریانات بعد انتخابات دهم میپردازد.
آن چه در پی میآید گفتوگو با نادر ضامن از دانشجویان مجروح شده در جریان اعتراض دانشگاه تبریز است:
مطلبهایی که در این بخش تارنمای رادیو کوچه منتشر میشود یا انتخاب دبیر روز سایت و یا پیشنهاد دوستان رادیو است که میتواند از هر گروه یا دسته و یا مرامی باشد. نظر های مطرح شده در این بخش الزامن نظر رادیو کوچه نیست. اگر نقد و نظری بر نوشته های این بخش دارید می توانید برای ما ارسال کنید.
نویسنده : علی
در سال ۱۹۷۹ میلادی زمانی که دولت بازرگان بهدنبال عادیسازی روابطه دولت انقلابی ایران با آمریکا بود، سفارت آمریکا به دست دانشجویان چپ اسلامی اشغال شد. عباس امیرانتظام سخنگوی سابق دولت موقت و سفیر وقت ایران در کشورهای اسکاندیناوی نیز به اتهام جاسوسی برای آمریکا دستگیر و محاکمه شد، در حالی که امیرانتظام از استکهلم به تهران آمده بود تا تصاویر ماهوراهای تحرکات نیروهای عراقی را که دولت آمریکا به او داده بود را به دولت ایران نشان دهد.
اوایل دهه هشتاد میلادی در آلمان وارن کریستوفر از مقامات مذاکره کننده دولت دمکرات کارتر به صادق طباطبایی گفت: بهتر است مسئله گروگانها را پیش از انتخابات پیش روی ریاست جمهوری آمریکا حل کنیم، این به سود هر دوی ماست در غیر این صورت پس از ما کسانی خواهند آمد که به گونهای دیگر با شما سخن خواهند گفت. البته در جریان مذاکرات، داستان در ایران به گونهای دیگر پیش رفت تا دولت بنیصدر را که بیشتر به دمکراتها متمایل بود تضعیف شود در ضمن اینکه شخص آیتاله خمینی نیز نظر مساعدی نسبت به انتخاب مجدد کارتر نداشت.
در اواسط دهه هشتاد میلادی ایران در سربالایی جنگ قرار داشت. در آن زمان میان ایران و آمریکا کانالی هوایی برای تامین نیاز تسلیحاتی ایران ایجاد گردید (ماجرای ایران گیت یا مک فارلین)، مهدی هاشمی و همفکرانش اسناد این معاملات را به روزنامهای در لبنان داند تا جبهه مخالفانشان را در درون حاکمیت ایران تضعیف کنند. بنیصدر و هم پیمانانش نیز که مجبور به مهاجرت شده بودند، با رسانهای کردن جریان مک فارلین تمام سعی خود را کردند تا انتقام خود را از جناحی که آنها را شکست داده بود، بگیرند.
در اوایل دهه نود میلادی زمانی که دولت اول هاشمی در پی تلطیف روابط با غرب و آمریکا برای به حرکت در آوردن مجدد صنایع نفتی کشور بود چپ اسلامی که جناح حاکم در مجلس آن زمان بودند فریاد بر آوردند که صدای پای نااهلان و نامحرمان به گوش میرسد.
در اواخر دهه نود میلادی زمانی که دولتهای خاتمی و کلینتون در پی بهبود روابط بودند بدلیل کارشکنیهای جناح راست آن زمان و ضعف جسارت سیاسی خاتمی، این رابطه ایجاد نشد.
دولت خاتمی پس از حمله آمریکا به عراق این بار از سر ترس با صراحت بیشتری وارد میدان مذاکره با آمریکا شد اما این مرتبه در دولت آمریکا دیدگاههای ایدئولوژیک دست بالاتر را داشت. دولت آمریکا اعلام کرد ما با شیطان و جزئی از محور شرارت مذاکره نمی کنیم. دولت آمریکا زمانی ایران را محور شرارت خواند که دولت ایران در جنگ افغانستان کمک های قابل توجهی به آمریکا و ناتو کرده بود.
پس از بر سرکار آمدن دولت احمدینژاد گروههای که معمولن دشمنی با آمریکا را خط قرمزی ایدئولوژیک خود میدیدند، به این درک رسیدند که برای بقای حاکمیت خویش باید رابطهشان را با آمریکا سرو سامان بدهند. اینبار در ایران دیگر گروه رقیب حذف شده بود و نگرانی از بابت رسیدن افتخار برقراری رابطه با آمریکا به اصلاح طلبان وجود نداشت، اما ایجاد این رابطه باز با مشکل رو به رو شد چون این مرتبه میان جناحهای اصولگرا جدال بر سر این بوده و هست که چه کسی آغازگرا این رابطه باشد.
با این حساب رابطه با آمریکا در ذهنیت سیاست گزاران حاکم بر جمهوری اسلامی از حالت تابو ایدئولوژیک تبدیل به یک فرصت سیاسی شده که جناحهای مختلف اصولگرا بر سر بدست آوردن این فرصت با یکدیگر در جنگ و جدال هستند.
یکی از روشنترین مصداق ها برای گزاره فوق جنگ لفظی و کشدار هوشنگ امیر احمدی و ولی نصر بر سر حق العمل ایجاد این رابطه است که یکیشان به جناح احمدینژاد نزدیک است دیگری به جناحهای اصولگرای مخالف احمدینژاد.
سوی دیگر داستان رابطه ایران و آمریکا ساختار سیاسی آمریکا است. ساختار سیاسی در آمریکا متکثر است و این تکثر برخلاف وضعیت حاکمیت در ایران مایه شرمندگی نیست. آنها اعتقاد دارند که کشورشان بر همین اساس بنا گشته است تا مانع تمرکز قدرت سیاسی گردد در ضمن اینکه مانع از ایجاد دولت در دولت نیز هست.
هر چند ایجاد رابطه منطقی و متعادل با ایران تنشهای خاورمیانه را به سود آمریکا کاهش می دهد، اما ایجاد این رابطه حداقل چهار جریان مخالف قوی را در پیش رو دارد. لابی یهودی، لابی اوانجلیستی، لابی عربی و درنهایت لابی ایرانیان برانداز مجاهدین خلق، جدایی طلب و سلطنت طلب و … که در آمریکا ساکن هستند.
لابی یهودی میداند اگر روابط منطقی و متعادل آمریکا و ایران برقرار شود فشار مسایل خاورمیانه از پرونده هستهای ایران به سوی پرونده حقوق بشر در اسرائیل و صلح اعراب و اسراییل شیفت پیدا خواهد کرد.
لابی اوانجلیستی که به دلیل اعتقادات ایدئولوژیک در پی ایجاد جنگ نهایی در خاورمیانه هستند تا مسیح ظهور کند.
لابی عربی که از قدرت گرفتن مجدد ایران در حوزه خلیج فارس در هراس است. روابطی که رقابت نفتی و تکنولوژیکی و تجاری منطقه را به سود ایران متمایل خواهد کرد و توجه رسانهای را از اسلام انقلابی به بنیادگرایی سازمان یافتهای که در ساختار حکومتی عربستان سعودی رشد یافته است، شیفت خواهدداد.
لابی ایرانی برانداز مجاهدین خلق، جداییطلب و سلطنتطلب ساکن در آمریکا نیز مخالف ایجاد این رابطه اند چرا که هویت سیاسی خود را با مخالفت کور با حاکمیت ایران و براندازی آن به هر طریق ممکن قرار داده اند و کمترین توجهی به بهبود امورات روزمره هموطنانشان که ساکن ایران هستند ندارند.
به مخالفتهای فوق میتوان بهرهبرداری قدرت های منطقهای و جهانی را نیز از این مجادله کشدار اضافه کرد. برای مثال درصورت وجود روابط سازنده میان ایران و آمریکا، ترکیه دیگر قادر به ایفای نقش کنونی خویش در منطقه نخواهد بود و روسیه نیز دیگر نمیتواند از کارت انرژی در روابط خود با غرب استفاده کند.
وجود رابطه سازنده میان ایران و آمریکا هزینههای انسانی دو طرف را در خاورمیانه کاهش می دهد و امکان برقراری صلح را در این منطقه افزایش می دهد و چهره آمریکا را نیز در جهان اسلام بهبود میبخشد تا شاید دیگر نیازی به لشکرکشیهای چند صد میلیارد دلاری به این منطقه نباشد.
اهمیت ایجاد رابطه منطقی و متعادل با ایران تنها در موقعیت ممتاز ژئوپلیتیکاش نیست بلکه در ایران جمعیت جوان تحصیل کردهای وجود دارد که برخلاف دیگر ملل همسایه احساسات دوستانهتری نسبت به مفاهیم آمریکایی دارند.
به گمان من گسترش این مفاهیم عمل گرایانه در فضای بشدت قطبی میان دو کشور پیش از هر چیز نیاز به ایجاد لابی های دانشگاهی در میان نخبگان تکنوکرات و دانشجویان فنی و مهندسی ساکن در آمریکا و غرب دارد. اساتید و دانشجویانی که مشکلی برای رفت و آمد به ایران نداشته باشند و به طریقی غیر از پروندههای پناهندگی یا حقوق بشری در غرب ساکن باشند، زیرا این دو فاکتور امکان تصمیم سازیهای مستقل، منصفانه و بینابینی را ایجاد خواهد کرد.
اساتید و دانشجویانی که پس از انقلاب در ایران زندگی و کار کرده باشند و سپس به غرب آماده باشند. افرادی که عمومن از طبقات متوسط جامعه ایران هستند. افرادی که درک درستی از مشکلات ایران دارند و همچنین مزایا و معایب زندگی در یک جامعه مدرن را برای یک ذهنیت ایرانی به خوبی درک می کنند. تشکلهایی که آنقدر هوشمندی دارند که درک کنند تعامل سازنده با آمریکا اساسن نه به معنای بیتوجهی به منافع ملی کشور است و نه به معنای پرهیز از نقد فعال سیاستهای دولت آمریکا.
نخبگانی که ضمن آگاهی به پیشرفتهای دنیای مدرن در برابر تحولات آن موضعی منفعل و بازنده ندارند و در پی بهتر کردن امورات مربوط به دو کشور از طریق روندهای عملگرایانه، منصفانه و کم هزینهاند تا صلحی پایدار و دوستی بادوامی را برای ایران و آمریکا پایهریزی کنند.
نجیب امیری / دفتر کابل / رادیو کوچه
افراد ناشناس «سیدحامد نورى» از روزنامهنگاران سابقهدار و معاون اتحادیه روزنامهنگاران افغانستان را شب گذشته با ضربات چاقو به قتل رساندند.
وابستگان آقای نوری میگویند وی با هیچ کسی دشمنی نداشته و نمیدانند کی در قتل وی دست داشته است.
مسوولان پلیس در کابل میگویند بر اساس تحقیقات ابتدایی ساعت ۸:۳۰ شب به وقت محلی آقای نوری تماسی تلیفونی دریافت کرده و به بیرون از منزل دعوت شده است.
محمد ظاهر سرپرست ریاست تحقیقات جنایى فرماندهی پلیس کابل گفت، احتمالن افرادی که وی را به بیرون از منزل دعوت کرده بودند وی را به قتل رساندهاند.
تاکنون علت قتل وی معلوم نیست، اما جسد آقای نوری برای کالبد شکافی به طب عدلی انتقال شده است.
داکتر صدیقاله انصاری یک تن از داکتران ریاست طب عدلی گفت: «قاتلان با ۱۰ ضربه چاقو آقای نوری را به قتل رساندهاند.»
وی افزود این ضربات بیشتر به گلو و شکم وی اصابت کرده و در اثر خونریزی آقای نوری جان داده است.
حسین سیرت یک روزنامهنگار افغان گفت سیدحامد نوری یکی از روزنامهنگاران شناخته شده در افغانستان بود و او قتل آقای نوری را به شدت محکوم مینماید.
وی از ارگانهای امنیتی خواست تا در شناسایی عاملان این قتل اقدام جدی نمایند.
سیدحامد نورى که حدود ۴۵ سال داشت، سالهاى زیادی را به حیث ژورنالیست و گوینده در تلویزیون دولتی کار کرده و مدتی را نیز به حیث رییس نشرات مجلس نمایندگان افغانستان کار کرده بود.
وی اخیرن سمت معاون اتحادیه روزنامهنگاران افغانستان را به عهده داشت و همزمان موسس و آموزگار یک نهاد آموزش خبرنگاری نیز بود.
رادیو کوچه
صبح روز دوشنبه شورای سیاستگذاری ناجا (نیروی انتظامی) با همکاری وزارت آموزش و پرورش، از اول مهرماه طرحی به نام «پیشگیری از جرایم» را در مدارس ایران به اجرا خواهد گذاشت که این طرح در مدارس ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان آغاز میشود.
به گزارش هرانا، معاون اجتماعی ناجا دربارهی محتوای طرح گفت: «جمعآوری سیدیهای مبتذل و برخورد با اقدامات هنجارشکنانه اعتقادی دانشآموزان در مدارس از رئوس اجرایی طرح پیشگیری از جرایم در مدارس کشور است.»
علاوه بر طرح «پیشگیری از جرایم» در مدارس که توسط ناجا به اجرا درخواهد آمد، روحانیون اعزامشده از حوزههای علمیه نیز که به مدارس اعزام میشود قرار است مراقب باشند که دانشآموزان رفتاری مطابق نرمهای تعریفشدهی اسلامی داشته باشند.
کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران خواهان آزادی فوری نسرین ستوده، وکیل برجسته حقوق بشر که در تاریخ ۱۳ شهریور ۱۳۸۹ در زندان اوین بازداشت شده و حذف کلیه اتهامات علیه وی شد.
منبع : کمپین بینالمللی حقوق بشر
نسرین ستوده یکی از وکلای حقوق بشر سرشناس ایران است که همواره به دلیل تلاشهایش برای دفاع از افراد زیر ۱۸ سال که با مجازات اعدام روبرو شدهاند و همچنین دفاع از زندانیان عقیدتی با احترام روبهرو بوده است.
خانم ستوده که مادر دو فرزند است، قبلن با اتهام تهدید امنیت ملی روبرو شده بود. محل کار و منزل وی در تاریخ ۶ شهریور ۱۳۸۹ مورد جستجو قرار گرفته و اموال وی توقیف شده بود.
وکیل خانم ستوده، نسیم غنوی به کمپین گفت که ستوده به اتهام «تبلیغ علیه نظام» و «تجمع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی» به دادگاه زندان اوین احضار شده بود.
غنوی همراه با ستوده در تاریخ ۱۳ شهریور در دادسرای اوین حاضر شد، اما اجازه نیافت تا در زمان بازپرسی حضور داشته باشد. بعد از بازپرسی، نسرین ستوده دستگیر و زندانی شد.
آرون رودز، سخنگوی کمپین گفت: «این دستگیری، چیزی بیش از یک اقدام خام و خودسرانه سیاسی نیست که هدف آن بیشتر بازکردن راه ایذای شهروندان ایرانی توسط حکومت ایران است.»
نسرین ستوده چند روز پیش از دستگیری به کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران گفت که مقامات مشغول ایجاد مشکلات ساختگی مالیاتی برای وکلای حقوق بشر هستند تا از این مستمسک برای محاکمه آنان استفاده کنند
وی گفت: «در مراجعهای که به اداره مالیات داشتم، با فهرست بررسی ویژه مالیاتی برخورد کردم که نام من و سی همکار مدافع حقوق بشرم در آن قرار داشت.» او برای نمونه از تحت فشار قراردادن وکیلان به مالیات شیرین عبادی اشاره کرد و افزود که این فشارهای مالیاتی در شرایطی صورت می گیرد که پروندههای حقوق بشری به صورت رایگان پیگیری میشود و پولی از جانب وکلای این پروندهها از متهمان دریافت نمیشود.
وی افزود: «ماشین اتهامزنی دارد با سرعت به کار خود ادامه میدهد و شرایط را برای دفاع از حقوق بشر محدود میکند. تمام هدف این است که دکان دفاع از حقوق بشر را تعطیل کنند.»
به عنوان عضو انجمن حمایت از حقوق کودکان، نسرین ستوده از کودکانی که مورد آزار قرار گرفتهاند دفاع میکند. وی همچنین وکالت روزنامهنگارانی چون عیسا سحرخیز و فعالان حقوق زن مانند پروین اردلان را به عهده دارد. نسرین ستوده تلاش بسیاری نمود تا از اعدام آرش رحمانی پور جلوگیری کند. آرش رحمانیپور به انجام جرمهایی پیش از اینکه ۱۸ سال داشته باشد متهم شده بود. وقتی آرش رحمانیپور در بهمن ۱۳۸۸ اعدام شد، خانم ستوده روند قضایی غیرقانونی اعدام وی را به مطبوعات اعلام کرد. در آن زمان وی تهدید شد که اگر به شرح پروندههایی که وکالت آنها را به عهده داشت ادامه دهد دستگیر خواهد شد.
نسرین ستوده همچنین مخالف لایحه تحت بررسی «حمایت از خانواده» است که به مردان اجازه خواهد داد تا همسران بیشتری بدون اجازه همسر اول داشته باشند. این قانون پیشنهادی، به دلیل تشویق چند همسری مورد مخالفت بسیاری از فعالان حقوق زنان ودیگر فعالان حقوق بشر است.
رییس جمهور ایران، محمود احمدینژاد با این لایحه موافق است.
دولت ایران چندین وکیل حقوق بشر از جمله محمدعلی دادخواه، محمد اولیاییفرد، محمد سیفزاده، و به تازگی محمد مصطفایی را دستگیر کرده است. محمد مصطفایی در جریان دفاع از موکلش سکینه آشتیانی که به سنگسار محکوم شده است وادار به ترک ایران شد.
آرون رودز گفت: «نسرین ستوده باید هرچه زودتر به آغوش خانوادهاش و به انجام فعالیتهای حرفهایاش بازگردانده شود و مقامات ایرانی میباید به حملات واضح غیرقانونی خود علیه وکلای حقوق بشر خاتمه دهند.»
خبر / رادیو کوچه
آزاد کمانگر دانشجوی دانشکده فنی و مهندسی یزدانپناه سنندج روز شنبه در پی مراجعه به دانشگاه بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، آزاد کمانگر که خواهرزاده فرزاد کمانگر معلم اعدامی است پیشتر در پی برگزاری مراسم یادبودی برای اعدامشدگان ۱۹ اردی بهشت در خرداد ماه سالجاری تحت تعقیب نیروهای امنیتی قرار گرفته بود که به دلیل عدم حضور وی در منزل، تلاش برای بازداشت وی ناموفق بوده است.
خانواده این فعال دانشجویی در مراجعه به اداره اطلاعات سنندج و دادگاه انقلاب موفق به کسب خبر از وی نشدند.
گفتنی است پیشتر در پی برگزاری این مراسم شش تن از دانشجویان این دانشگاه توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.
منبع : نیوزبان / محمدرضا نسب عبداللهی
رسانهها برای خبررسانی به مخاطبان، دو اصل «دقت و سرعت» را مورد توجه قرار میدهند اما بارها نیز پیش آمده که رسانهای برای نخست شدن، سرعت بیشتری به خرج داده و مرتکب اشتباه در خبررسانی شده است.
در رسانههای فارسیزبان نمونههای زیادی از اشتباه و نقض اصول روزنامهنگاری میتوان سراغ گرفت.
بیطرفی، انصاف و دقت سه اصل مهم در خبررسانی است که رسانهها در کنار اصول اخلاقی روزنامهنگاری باید به آنها پایبند باشند.
خبر جایی برای قضاوت خبرنگار و یا تبدیل شدن او به بخشی از ماجرا نیست. مخاطبان آن قدر شعور دارند که خود درباره «باشکوه بودن یا نبودن یک رویداد و یا وحشیانهبودن یک ماجرا» قضاوت کنند. کار خبرنگار هنگام پوششدادن خبرها، قضاوت نیست. اما با این حال روزانه صدها خبر میتوان در رسانههای فارسی زبان یافت که خبرنگار به جای روایت ماجرا، خود را به بخشی از ماجرا تبدیل کرده است.
منصفانه نیست که در خبر از تصمیم دولت برای مجوز ندادن به تظاهرات مخالفان سخن گفته شود اما سوی دیگر ماجرا که مخالفان هستند، نادیده گرفته شوند و نظراتشان پوشش داده نشود. نمونههای زیادی وجود دارد که در خبرها، موضع یک سوی ماجرا پوشش داده میشود و به مخاطب گفته نمیشود که نظر سوی دیگر چه بوده است.
در رسانههای فارسی زبان، کم نیست خبرهایی که سرشار هستند از افترا و دروغ و کم نیستند رسانههایی که به جای خبرسانی، به پروندهسازی علیه مخالفان و افترازنی و دروغ پراکنی مشغول هستند
خبر باید به پرسشهای مخاطب پاسخ دهد نه آن که خود پر از ابهام و تردید باشد. خبری دقیق است که به پرسشهای احتمالی مخاطب پاسخ دهد و او را گیج نکند. بارها خبرهایی در رسانهها منتشر شده که به جای پاسخگویی به پرسشهای مخاطب و عناصر خبر، بیشتر سوال و ابهام در ذهن او ایجاد کرده است.
بارها پیش آمده که رسانهها، محتوای یکدیگر را «کپی-پیست» کردهاند و یا در عکسها دست بردهاند.
در رسانههای فارسی زبان، کم نیست خبرهایی که سرشار هستند از «افترا و دروغ» و کم نیستند رسانههایی که به جای خبرسانی، به «پروندهسازی علیه مخالفان و افترازنی و دروغ پراکنی» مشغول هستند.
نیوزبان که سایتی است برای نقد خبر بر اساس اصول پذیرفته شده جهانی روزنامهنگاری، اشتباههای رسانهها را نیز نقد میکند.
اکنون برای دیدهبانی رسانهها و پیگیری اشتباه رسانههای فارسی زبان، به کمک همه روزنامهنگاران و خبرنگاران و همچنین مخاطبان نیاز داریم.
شما میتوانید اشتباههای رسانهها را نقد کنید و آن را به ایمیل «bug@newsbaan.com» بفرستید تا در نیوزبان منتشر شود. ما نیز سردبیران رسانهها را در جریان اشتباهی که مرتکب شدهاند، قرار میدهیم تا آنها را اصلاح کنند و از تکرار آن خودداری کنند.
رسانهها در برابر مخاطبان خود مسوول هستند. مخاطبان میتوانند عذرخواهی رسانه را بابت اشتباه بپذیرند اما همه میدانیم که اشتباه پیدرپی و یا اصرار بر نقض اصول خبرنویسی و اخلاق روزنامهنگاری، سبب کاهش اعتماد مخاطب به رسانه میشود.
عکس : کاوه
در استکهلم سمینار بررسی جنبش مردمی ایران از دیدگاه احزاب و سازمانهای سیاسی برگزار شد.
روز شنبه برابر با چهارم سپتامبر به منظور بررسی و تحلیلی بر جنبش دمکاتیک ایرانیان که به جنبش سبز شهرت یافته سمیناری از طرف شبکه هواداران صلح، آزادی و عدالت اجتماعی در استکهلم پایتخت سوئد سمیناری با شرکت نمایندگان چهار حزب و سازمان ایرانی برگزار شد.
سخنرانان این سمینار عبارت بودند از: کمال ارس (عضو شورای عالی و سخنگوی جبهه ملی ایران- اروپا)، محمد امیدوار (عضو کمیته مرکزی و سخنگوی حزب توده)، کاوه آهنگری (عضو رهبری حزب دمکرات کردستان و مسوول روابط با احزاب و سازمانهای ایرانی) و حسن زهتاب (عضو شورای رهبری سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران- اکثریت)
در بخش یکم سمینار هر یک از سخنرانان از دیدگاه حزب و سازمان خود تحولات و جنبش مردمی ایرانیان بویژه جنبش موسوم به سبز از بعداز از انتخابات دور دهم ریاست جمهوری را مورد بررسی و تحلیل قراردادند.
آنچهکه بهعنوان نقطه مشترک هر چهار نماینده در رابطه با جنبش سبز میتوان اظهار کرد، تاکید بر گسترش و بسط جنبش به تمام جغرافیای ایران است و دخالت دادن تمامی اقشار اجتماعی در این جنبش بود.
نماینده حزب دمکرات کردستان در این جلسه اظهار داشت که اگرچه سقف مطالبات راهبران جنبش سبز کف مطالبات جنبش کردستان است، ولی حزب دمکرات کردستان جنبش سبز را بعنوان فاکتوری موثر در پیشبرد چرخ توسعه سیاسی کشور قلمداد کرد و حزب نامبرده از سیاست حرکت موازی با جنبش سبز استفاده مینماید و باید جبش سبز را تقویت کرد.
سخنرانان به اتفاق از دمکراسی و سکولاریزم برای مدل سیاسی آتی ایران تاکید کرده و خواهان مشارکت و همکاری تمامی احزاب، تشکلها و سازمانهای سیاسی در پی ریختن یک گفتمان سیاسی در این مقطع حساس شدند.
این سمینار ساعت ۲ بعدازظهر شروع و هشت و نیم شب به وقت استکهلم به پایان رسید.
خبر / رادیو کوچه
در پی حملات و عملیاتهای انتحاری روز یکشنبه در عراق که منجر به کشته شدن ۱۲ نفر و مجروح شدن بسیاری دیگر شده مقامهای عراقی برای مقابله با بمبگذاران انتحاری در پایگاه استخدام ارتش عراق، از سربازان آمریکایی تقاضای کمک کردهاند.
از چندی پیش که ماموریت رزمی ارتش آمریکا در عراق پایان یافت، این نخستین بار است که مقامهای عراقی خواستار کمک نیروهای آمریکایی در چنین عملیاتی میشوند.
به گفته یک سخنگوی ارتش آمریکا، نیروهای این کشور با گشودن آتش و پشتیبانی خود به سربازان عراقی برای یافتن دو تن از شورشیان که به داخل این پایگاه راه یافته بودند کمک کردند.
هنوز از مکان دقیق این حادثه اطلاعی در دست نیست. اما به گفته برخی منابع حداقل پنج بمبگذارانتحاری در این عملیات شرکت داشتند.
به نقل از بیبیسی، یکی از این بمبگذاران با نزدیک شدن به بازرسی ورودی این پایگاه، خود را منفجر کرد و پس از آن چهار نفر دیگر با جلیقههای حامل بمب به داخل این مرکز دویدند.
بر اساس برخی گزارشها دو تن از آنها قبل از رسیدن به بازرسی بعدی هدف گلوله نیروهای امنیتی قرار گرفته و کشته شدند.
یک مامور عراقی که در محل حاضر بود گفت دو نفر دیگر توانستند وارد این پایگاه شوند و با نارنجک دستی به مامورین حمله کردند.
وی افزود نیروهای آمریکایی سپس برای کمک فراخوانده شده و به تبادل آتش با این بمبگذاران پرداختند تا اینکه ماموران امنیتی عراقی توانستند وارد ساختمان شده و آنها را بکشند.
بیش از ۲۰ نفر در جریان این عملیات زخمی شدند.
این مرگبارترین حمله به بغداد پس از پایان عملیات رزمی ارتش آمریکا است.
لازم به ذکر است این پایگاه سه هفته پیش نیز مورد حمله القاعده قرار گرفت و طی آن بیش از ۵۰ داوطلب استخدام در ارتش عراق کشته شدند.
بیشتر بخوانید:
«انفجار در یک پایگاه نظامی در بغداد»
دوشنبه ۱۵ شهریورماه ۱۳۸۹- ۶ سپتامبر ۲۰۱۰
شروع پخش زنده از ساعت ۴/۰۰ بعداز ظهر – به وقت تهران
اجرا: دامون و زهره
استودیو: دامون
تقویم تاریخ – مریم
گزیده اخبار مطبوعات دوشنبه ایران
سوت – «پایان رویدادی بهنام المپیک» - محمدرضا
بخش اول اخبار
میکروفن – «شایعترین نوع سرطان در بانوان ایرانی» - شکوفه
پسنشینی تند – «مینویسم کلیک، تو بخوان شلیک» – اکبر ترشیزاد
مجلهی خبری کابل - نجیب امیری
روزنگاشت – «سی سال درخشش برای دیوار» - محبوبه
بخش دوم اخبار
دایرهی شکسته – «نشریههای زرد یا عامهپسند» - مهشب تاجیک
پارس نامه – «قدیمیترین تمدن بشری جهان» - امیر و کاملیا
گفتوگوی روز – «اگر به همراهی میاندیشید منشوری جامع بدهید» – اردوان روزبه
بخش سوم اخبار
رادیو پسکوچه – «کشف دلیل آنفولانزای خوکی» – (قسمت اول) – پارسا
خبر / رادیو کوچه
آقای «احمدینژاد» روز یکشنبه در این نشست مطبوعاتی در قطر که «شیخحمدخلیفه بنآلثانی» امیر این کشور نیز شرکت داشت گفت اسراییل «رو به اضمحلال» است و در محاسبات ایران جایی ندارد.
وی در ادامه افزود این رژیم وقتی قادر نباشد در جنوب لبنان و غزه کاری به نفع خود انجام دهد، به طریق اولا نمیتواند علیه ایران کاری کند.
اشاره او به جنگ اسراییل در زدر سال ۲۰۰۶ و نیز حمله به غزه در سال ۲۰۰۸ است که به گفته برخی کارشناسان با وجود خسارات زیادی که ارتش اسراییل به زیرساختارهای این مناطق وارد کرد، نتوانست به موفقیتهای نظامی چندانی علیه حزباله و حماس دست پیدا کند.
طی ماهها و سالهای اخیر گزارشهای زیادی درباره احتمال حمله اسراییل و یا آمریکا به تاسیسات اتمی ایران منتشر شده است.
محمود احمدینژاد گفت که بهدلیل اقدامات تلافیجویانه ایران، در «عالم واقع زمینه اجرایی» حمله به این کشور وجود ندارد.
وی همچنین گفتوگوهای صلح خاورمیانه را «بیحاصل» خواند گفت اسراییل امیدوار است به این ترتیب «فرصتی برای ادامه حیات خود بیابد.»
او روز جمعه نیز با انتقاد شدید از مذاکرات واشنگتن با حضور رهبران فلسطینی، اسراییل، مصر و اردن گفت که سرنوشت فلسطینیان از طریق مقاومت مردم این سرزمین تعیین میشود، نه در واشنگتن، پاریس و لندن.
این در حالی است که محمود عباس رییس تشکیلات خودگردان فلسطینی در بیانیهای گفت: «فردی که نماینده مردم ایران نیست و در انتخابات تقلب کرده و مردم ایران را سرکوب میکند و قدرت را دزدیده، نمیتواند در باره فلسطین و رییس جمهوری فلسطین سخن بگوید.»
بیشتر بخوانید:
«کسی که قدرت را دزدیده، نمیتواند درباره فلسطین سخن بگوید»
خبر / رادیو کوچه
بر اساس گزارشهای رسیده به رادیو کوچه حسن بالایی فعال مدنی آذربایجانی و مدیر گروه کوهنوردی «گله جک» روز شنبه ۱٣ شهریور ٨۹ توسط ماموران اداره اطلاعات در پارسآباد مغان بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده است.
نزدیکان خانواده این فعال آذربایجانی میگویند ماموران اداره اطلاعات مغان روز شنبه ۱٣ شهریور ٨۹ با مراجعه به مغازه این فعال آذربایجانی در خیابان امام پارسآباد، وی را بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل کردهاند.
مامورین امنیتی در ماههای گدشته نیز جهت دستگیری آقای بالایی به منزل وی مراجعه و منزل وی را تفتیش کرده اما به دلیل عدم حضور وی در منزل موفق به بازداشت وی نشده بودند.
این فعال آذربایجانی پیش از این نیز در تیر ۸۲ و ۸۳ در جریان مراسم قلعه بابک و در سال ۸۵ در جریان تظاهرات بر علیه کاریکاتور نژادپرستانه بر علیه کاریکاتور چاپ شده در روزنامه ایران بازداشت شده بود.
نجیب امیری / دفتر کابل / رادیو کوچه
کوسوکه تسونیوکا (Kosuke Tsuneoka) خبرنگارجاپانی که هشت ماه قبل در مسیر شاهراه کندزـ بغلان در شمال شرق افغانستان ربوده شده بود، رها شد.
انجنیر محمدعمر استاندار کندز، امروز گفت بر اساس معلومات امنیتی، این خبرنگار عصر روز گذشته، از مربوطات روستای دشت ارچی استان کندز رها شده است.
آقای عمر در رابطه به نحوه آزادی این خبرنگار جاپانی معلومات ارایه نکرد، اما افزود طالبان در قبال رهایی وی، تقاضای پول از سفارت جاپان را کرده بودند که این سفارت در همکاری با نیروهای امنیتی افغان، روی این قضیه کار میکرد.
وی علاوه کرد معلومات آنها نشان میدهد که این خبرنگار، ۴١ ساله دارای صحت میباشد.
گرچه طالبان، ربودن تسونیوکا را رد کردهاند، اما یک فرمانده محلی طالبان در کندز که از ذکر نامش خودداری کرد، ربودن این خبرنگار را تایید کرده بود.
در این حال رسانههای جاپانی نیز گزارش دادهاند که این خبرنگار پس از آزادی به سفارت جاپان در کابل انتقال شده است.
مادر این خبرنگار به رسانههای جاپانی گفته است که پسرش از سفارت جاپان در کابل با وی تماس گرفته و از صحتمندیاش اطمینان داده است.
این خبرنگار جاپانی در ماه مارچ هنگام که برای مصاحبه با یک فرمانده طالبان به منطقه تحت نفوذ طالبان در استان کندز سفر کرده بود، نا پدید شده بود.
این در حالیست که از سرنوشت دو خبرنگار فرانسوی که سال گذشته در استان کاپیسا در شمال افغانستان ربوده شدهاند تا هنوز خبری در دست نیست.
رادیو کوچه
پل کنراد که بیش از نیم قرن با کاریکاتورهای خود سیاستمداران از هری ترومن رییس جمهوری پیشین آمریکا تا جورج دبلیو بوش را به سخره میگرفت، روز شنبه در ۸۶ سالگی درگذشت.
به گزارش آسوشیتدپرس، کنراد سه بار برنده جایزه معتبر پولیتزر در سالهای ۱۹۶۴، ۱۹۷۱ و ۱۹۸۴ شد، اما شوخیهایش موجب شد نامش در فهرست سیاه ریچارد نیکسون نیز قرار بگیرد.
دیوید کنراد پسر این هنرمند گفت او در خانهاش در رنچو پالوس واقع در منطقه حومهای شهر لسآنجلس در کنار افراد خانوادهاش درگذشت. کنراد به مرگ طبیعی فوت کرده است.
کنراد در جمع کاریکاتوریستهای سیاسی زندگی میکرد و از بزرگان این رشته محسوب میشد. فعالیت سه دههای او در لسآنجلس تایمز کمک کرد این روزنامه به شهرت جهانی برسد. تنها دو کارکاتوریست دیگر در دوران پس از جنگ دوم جهانی موفق شدهاند سه بار جایزه پولیتزر را به دست بیاورند.
او که لیبرال بود در کشیدن کاریکاتورهایش سبکی بسیار گزنده و قدرتمند داشت. اغلب سیاستمداران جنوب کالیفرنیا چند دهه روزهایشان را با طراحیهای تند و تیز کنراد آغاز میکردند.
روزنامه تایمز در گزارش روز شنبهاش نوشت ناشر این روزنامه عادت کرده بود هر روز صبحانهاش با تماس تلفنی ریگان یا نانسی، همسر او که از طراحی کنراد بسیار عصبانی شده بودند نصف و نیمه بماند.
ریچارد نیکسون موضوع مورد علاقه کنراد بود. در زمان استعفای این رییس جمهوری، کنراد در کاریکاتورش نیکسون را سوار بر هلیکوپتری در حال ترک کاخ سفید کشید و زیرش نوشت:«دیوانه از قفس پرید»
کنراد در یکی از آخرین کاریکاتورهایش بوش را به شکل سیزیف طراحی کرد. بوش در حال بالا بردن یک سنگ بزرگ از یک تپه بود، روی سنگ نوشته شده بود:«عراق».
طراحیهای کنراد ساده بودند. همیشه طرحی ساده با مداد و اغلب تنها یک نفر در طرحهایش دیده میشد. او به ندرت از دیالوگ یا کلام در طرحهایش استفاده میکرد. با وجود طنزی که در کاریکاتورهای کنراد وجود دارد آثارش اغلب جدیتی دارند که دیگر کاریکاتورها فاقد آن هستند.
آنچه در این بخش میآید انتخابی از رادیو کوچه در بین رسانهها است.
منبع : خبرگزاری هرانا
لایحه حمایت از خانواده به پیشنهاد قوهقضاییه در جلسه هیت دولت محمود احمدینژاد در تیر ۱۳۸۶ تصویب و به مجلس ارسال شد. بسیاری از فعالان جنبش زنان و مدافعان حقوق بشر لایحه حمایت از خانواده را لایحهای ضد خانواده و مفاد آن را مغایر با موازین حقوق بشر دانستهاند علیرغم تلاش گسترده طیفهای مختلف زنان به نظر میرسد دولت سعی بر تصویب این لایحه دارد. صبا واصفی پژوهشگر، استاد پیشین دانشگاه شهید بهشتی، فعال حقوق بشر و جنبش زنان که در ۳۰ دی سال گذشته به دلیل فعالیت و تحقیقاتش در زمینه حقوق زنان و حقوق بشر از تدریس محروم و از دانشگاه شهید بهشتی اخراج شد. در گفتوگو با خبرگزاری حقوق بشر ایران «هرانا» حمایت دولت از تعدد زوجات را به معنی جانبداری دولت ایران از داشتن تعدد شرکای جنسی و واپس نگری دانست و گفت: «نمیدانم بر چه اساسی نام این لایحه، لایحه حمایت از خانواده گذاشته شده. در حالیکه با تصویب تنها بند ۲۳ بیشک کودکان، نخستین و بیپناهترین قربانیان آن خواهند بود. قانونی که زن را به موجودی مسخ شده بدل کند و کودک را به سمت تعارض با جامعه بکشاند؛ چهطور می تواند ادعای حمایت از نهاد خانواده داشته باشد.»
هرانا – آقای لاریجانی خطاب به افرادی که نسبت به نکاح موقت در ایران ایراد میگیرند و آن را ناصواب میدانند انتقاد کرده است که چرا این افراد نسبت به فحشای بی در و پیکر غرب انتقاد نمیکنند در تمدن اسلامی ما چنین موضوعاتی هیچگاه سابقه نداشته است؟ نظر شما راجع به این ادعای آقای لاریجانی چیست؟
واصفی- قانونمند کردن و به رسمیت شناختن ازدواج موقت و تعدد زوجات؛ به معنی رواج قانونی خیانت، اضمحلال روابط انسانی و عاطفی و متعاقب آن فروپاشی خانواده است. پیشنهاد میکنم آقای لاریجانی به کانون اصلاح و تربیت و خانه خورشید مراجعه کنند تا نمونههای بارز این قسم آسیب اجتماعی که زاییده قوانین نامتناسب با عرف و نیازهای روز است را از نزدیک رویت کنند. اگر فحشا را به معنی تنفروشی قلمداد کنیم، صرف قرائت یک آیه نمیتواند نفس عمل را کتمان کند؛ به هر روی فروختن تن، چه با قرائت آیههای الهی چه بیقرائت آن، فعلی است که فرد را از برقراری مناسبات متعادل و انسانی دور میکند. اشخاصی که معتقدند دولت اسلامی ایران با اعتصام به حبل متین و اسلام مردماش را از گزند فساد درامان داشته، به نظر میرسد نسبت به افرادی که با جرمهای مرتبط با این موضوع در زنداناند بیتوجه بودهاند.
زنانی که در پی انتقامجویی از شوهرانشان اقدام به برقراری روابط جنسی متعدد یا حذف شوهرانشان کردند نمونههای بارزی هستند. بهجت کریمزاده یکی از زندانیانی که به اتهام قتل همسرش در زندان رجاییشهر منتظر اجرای حکم اعدامش است میگفت قبل از کشتن شوهرم تنها به فکر راهی بودم که انتقامم را از او بگیرم و دختر این زن زندانی میگفت شاهد مرگ پدرم به دست مادرم بود مادرم آنقدر خشمگین بود که انگار نه انگار که کسی را کشته. در گفتوگویی که با بهجت داشتم میگفت وقتی به کمک متهم ردیف دوم شوهرم را در اتاقی که سه فرزندم خوابیده بودند خفه کردیم از منزل بیرون بردیمش و در ماشین خودش گذاشتیم. وقتی به صورتش نگاه میکردم احساس میکردم نکند هنوز زنده باشد به شریک جرمم گفتم بیا سرش را ببریم خودم چاقو را گرفتم و سرش را در ماشین خودش بریدم. آیا اگر قوانین ما بر مبنای تساوی حقوقی زن و مرد بنا شده بود، اگر قرائت و استنباط از قرآن متناسب با موقعیتهای روز جامعه و مبنی بر دانش انسانشناسی آیا با چنین جنایاتی روبهرو بودیم؟
حال اگر اشخاصی دستورات مندرج در قرآن را سبب تعالی مناسبات اجتماعی بشر میدانند؛ با برهان و ارائه دلایل علمی از آرای خود دفاع کنند و پاسخی قانعکننده و علمی به مخالفانشان بدهند. استدلال کنند برای شهروند امروز، قانونمند شدن تعدد زوجات و شیوع ازدواج موقت چه ثمراتی به بار خواهد آورد؟ نه اینکه از هزاران سال پیش نمونه ارایه دهند که پیش از اسلام شما زنان را زنده به گور میکردند، اسلام آمد که شما الان در قید حیات هستید. من ایرانیام در این سرزمین، عصر طلاییای وجود داشته، دهها الهه، ایزد بانوی زن وجود داشته که نه تنها زنده به گور نمیشدند که از مقام و جایگاه رفیعی بهرهمند بودند. بنابراین فکر میکنم ارجاع دادن به فرهنگ اقلیمی که ربطی به زن ایرانی ندارد، دلیل و برهان کافی بهنظر نمیرسد. تفسیری که قرآن ارایه میشود مبنای انسانشناسی و روانشناسی ندارد.
هرانا - در ماده ۲۵ آمده است مرد به شرط برقراری عدالت که از سوی قاضی تشخیص داده میشود میتواند همسر دوم بگیرد، بهنظر شما آیا قاضی این توانایی را دارد که تشخیص بدهد مردی میتواند عدالت را اجرا کند یا نه؟
واصفی – عدالت مفهوم عامی است، نمیدانم شخص یا اشخاصی که شرط عدالت را برای صدور مجوز عقد همسر دوم در نظر گرفتهاند، برداشتشان از مفهوم عدالت چه بوده است. ولی به هر روی همینکه برای بررسی این موضوع در دادگاهها قاضی زن وجود ندارد و تفویض چنین اختیاری به قاضی مرد که غالبن هم آشنایی کامل به قوانین ناقص کنونی ندارد، مغایر با عدالت اجتماعی است. اگر شرط عدالت برای بهبود روند زندگی شهروندان مطرح میشد که اساسن موضوع تعدد زوجات محلی از اعراب نداشت. به نظرم این امکان میسر نیست که مردی زن اولاش را رها کند، برای او جایگزین بیاورد و به صمیمت، تعهد و متعاقب آن به رابطهی جنسیاش لطمه وارد نشود! رابطهای که اساسی ترین ارکانش صدمه دیده، چهطور میتواند رابطهی عادلانهای باشد؟
هرانا – آیا سن شرعی تعیینشده برای ازدواج دختران در ماده ۱۰۴۱مطابق با اصول حقوق بشر است؟
واصفی – در تجدید نظر قانون مدنی بعد از انقلاب در سال ۱۳۶۱، ماده۱۰۴۱ پیشین قانون مدنی این گونه اصلاح شد که ازدواج قبل از بلوغ ممنوع است البته این تبصره نیز وجود داشت که ازدواج قبل از بلوغ با اجازه ولی درست است. در این اصلاحیه سن بلوغ در ماده ۱۰۴۱ نیامد، ولی تبصره ۱ ماده ۱۲۱۰ سن بلوغ را برای همه اعمال حقوقی از جمله ازدواج تعیین کرد. بلوغ در این ماده به معنی فقهی به کار رفته است. بر اساس آخرین اصلاحیه این ماده عقد دختر قبل از رسیدن به سن ۱۳ سال تمام شمسی و پسر قبل از رسیدن به سن ۱۵ سال تمام شمسی منوط به اذن ولی با تشخیص دادگاه است. در کلیه اسناد بینالمللی از جمله بند الف و ب ماده ۱۶ کنوانسیون رفع تبعیض زنان و بند ۲ ماده ۱۶ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۶ اعلامیه جهانی رفع تبعیض از زن، بر حق برابر زن و مرد برای ازدواج، انتخاب آزادانه همسر، ممنوعبودن ازدواج اطفال و دختران نابالغ تاکید شده است، ولی این که دختربچه ۱۳ ساله چگونه در شرع بالغ قلمداد میشود ایا از نظر رشد فیزیکی توانایی برقرای رابطه جنسی را دارد؟ این که آینده یک انسان در گرو تصمیم قیم، ولی دم و … باشد و خودش هیچ تخل و تصرفی نتواند در شرایط زندگیاش داشته باشد، جای بحث و سوال دارد. به نظر من این حکم به معنی صدور مجوز برای آزار جنسی و تجاوز به اطفال دختر است.
لایحه حمایت از خانواده لایحه حمایت از داشتن تعدد شرکای جنسی، تجاوز به اطفال و خیانت است
هرانا - شما با کودکان زیادی در کانون اصلاح تربیت، زندان رجاییشهر و پرورشگاههای متعددی از نزدیک در ارتباط بودید؛ به نظر شما تصویب لایحه حمایت خانواده از چه راهی بر کودکان تاثیر مخرب دارد؟
واصفی – یکی از تبعات تعدد شرکای جنسی بازتولید خشونت است. زن رها شده که یا با شدید فشار و تشنج از طرف شوهر به اجبار اعلام رضایت کرده یا منفعلانه ازدواج همسرش را میپذیرد، عداوت در نهادش تلبار و دچار تعارض و عناد میشود و یا سعی می کند ان را به نزدیک ترین و در دسترس ترین فرد منتقل کند و متاسفانه قربانیانی که به منابع قدرت، هیچ دسترسی ندارند کودکان خانواده هستند. کودکی که تجربه عینی ارتباطهای متعدد پدر، اندوه و واپسزدگی و خشم مادر را تجربه میکند، ریسمان اعتمادش گسسته میشود و بعید بهنظر میآید در آینده بتواند مناسبات انسانی و متعادل برقرار کند.کودک تحت تاثیر چنین شرایط نامطلبوبی در تعارض با جامعه قرار می گیرد و بی آنکه ریشه تعارض این کودکان با جامعه واکاوی و سهم جامعه از به وجود آمدن این شرایط مشخص شود، به عینه میبینیم؛ جامعه سادهترین شیوهی ممکن برای حل این مشکل را برمیگزیند. بسیاری از کودکان معارض قانون و اطفال محکوم به اعدام از بطن چنین خانوادههایی بیرون میآیند و جامعه بی آنکه خود را در ظهور چنین افرادی سهیم بداند در صدد حذف آنها بر میآید.
هرانا – دلیل مخالفت کنشگران زن با ماده ۲۳ لایحه چیست؟ ایا فعالان جنبش زنان با کاهش میزان مهریه مخالفاند؟
واصفی - مخالفت فعالان جنبش زنان با این ماده به سبب کاهش میزان مهریه نیست؛ بلکه اساسن این مساله مطرح است که با تصویب این بند، زنان در حالی که حق طلاق ندارند و به ازای مهریه ای که به طور مثال در قران هدیه محسوب میشده و هم معلوم نیست هیچ وقت بتوانند آن را دریافت کنند، باید مالیات بپردازند. این یک مسئله شخصی است توافقی میان دو انسان ذی شعور و با تعقل صورت گرفته است و دخالت وکنترل دولت بر آن بی معنی است. در مصاحبهای که با آیتاله صانعی داشتم در خصوص این بند اشاره به ایهی ۲۰ سوره نسا کردند: «که مردی که میخواهد زنش را طلاق دهد، حق پس گرفتن چیزی از مهریه که زیاد است و از ان تعبیر به قنطار میشود را ندارد.» به جای این که با شیوهای غیر انسانی دولت به ایجاد تفرقه جنسیتی دامن بزند با اشاعه «تنصیف اموال» میتواند راه سودمندتر و کم هزینه تر را پیش روی افراد خانواده بگذارد. به طوریکه دارایی زن و مرد از زمانی که با هم رابطهشان را شروع کردند نصف شود.
هرانا - در خبرها آمده بود پس از چهار سال تدریس در دانشگاه به سبب صحبت کردن پیرامون مجازات اعدام و قوانین تبعیضآمیز علیه زنان پس از دریافت چهار بار اخطار از تدریس محروم شدید، آیا به مورد مشخصی از موارد تبعیضآمیز اشاره کردید؟
واصفی – ادبیات محصول تراوش ذهنی انسان است، من هرگز نتوانستم از بیان عقایدم نسبت به متون و روایاتی که کهنهپرستی و بدویت را ترویج و نهادینه میکند بپرهیزم و راه تقیه را پیش بگیرم فکر میکنم پس از موضعگیری صریحم پیرامون تعدد شرکای جنسی نخستین اخطار را دریافت کردم. پس از تدریس متن «شکستن زنی بس فخر نباشد» از کتاب «قابوسنامه عنصرالمعالی» در خصوص نگاه قیم مدار به زن صحبت کردم و تاکید کردم رد پای این نوع نگرش هنوز زن معاصر را محدود و محصور کرده است. بعداز ظهر همان روز طی تماس تلفنی در حالی که هنوز به منزلم نرسیده بودم، قرار شد ساعت ۸٫۳۰ صبح فردای آن روز به دفتر حراست دانشگاه مراجعه کنم. صدایم را که توسط یکی از دانشجویان ضبط شده بود برایم گذاشت. نمیدانم مسوول حراست دانشگاه جزو کدام دسته از مردانی بود که من نسبت به عملکردشان انتقاد کرده بودم که حرفهای من تا این حد به مذاقش تلخ آمده بود.
هرانا - بهنظر شما در این مقطع تصویب لایحه حمایت از خانواده به معنی شکست جنبش زنان است؟
واصفی – خیر به هیچ وجه- جنبش زنان با تمام تنگناهایی که پیش رو داشته به شیوهای انسانی و مسالمتآمیز مطالباتاش را پیگیری کرده و بزرگترین دستآوردش در طی این سالها ارتقای آگاهی بوده است. حضور گسترده و آگاهانه دختران و زنان در اعتراض به انتخابات، ائتلاف زنان از طیفهای مختلف برای بیان اعتراضشان نسبت به قوانین تبعیضآمیز و واکنش گسترده زنان از طریق تدوین بیانیه، مقاله، مصاحبه و گزارش برای اعلام مخالفت با لایحه حمایت از خانواده از گامهای پیش رونده جنبش زنان است. آگاهی بخشی جنبش زنان سابقه صد ساله دارد که در این دوره از تاریخ بیش از پیش تقویت شده است.
ممکن است جنبش زنان در انشعاباتاش در شاخههای مختلف، بهطور مقطع توفیقی حاصل نکند که البته در شرایط کنونی پدیدهی دور از ذهنی نیز نیست؛ زیرا در حال حاضر هر رویکردی به اتهام دگراندیشی و ایجاد اختلال در دستگاه حکومتی محکوم به سرکوبست، ولی به هر روی گرچه هموراه موانع حقوقی بر سر راه زنان است ولی میل به برابری خواهی حکایت از ارتقای آگاهی زنان دارد. این فرهنگ بدوی که در نسوج ذهنی افراد جامعه با پشتوانهی محکم دین و مذهب نفوذ کرده سالها اصلاحش به طول میانجامد. ولی اگر تلاش زنانی؛ چون بیبی خانم استرابادی، صدیقه دولتآبادی، محترم اسکندری و ….نبود هم چنان امثال شیخ فضلالهها مدارس دخترانه را هم ردیف فاحشه خانه ها میدانستند و امروز آمار حضور موثر و چشمگیر دختران در پایگاههای علمی و دانشگاهی را نداشتیم.
خبر / رادیو کوچه
«سامان طهماسبی» کشتیگیر فرنگی ایران به دلیل برخی مسایل و مشکلات با دوبندهی تیمملی کشتی فرنگی آذربایجان در مسابقات جهانی مسکو به میدان میرود.
به گزارش ایسنا، سامان طهماسبی فرنگی کار وزن ۸۴ کیلوگرم ایران و دارندهی دو مدال برنز جهان و طلای آسیا که در المپیک هم نماینده ایران بود، به دلیل مشکلات مالی و عدم توجه لازم به وی، دوبنده تیم ملی کشتی فرنگی آذربایجان را در مسابقات جهانی مسکو خواهد پوشید تا یک کشتیگیر ایرانی رقیب ایرانیها شود.
فدراسیون جهان کشتی بهطور رسمی حضور طهماسبی در تیم ملی آذربایجان را تایید کرد و بر این اساس وی جانشین «شالوا گادابادزه» در لیست نهایی شده است. طهماسبی امروز به روی باسکول وزن کشی میرود.
آذربایجانیها برای کشتیگیرانی که صاحب مدال جهانی شوند از ۱۰۰ تا ۲۰۰ هزار دلار پاداش در نظر گرفته و حقوق ماهیانه قهرمانانشان نیز حدود ۴ هزار دلار است. این شرایط مالی باعث شده تا بسیاری از کشتیگیران روسی برای آذربایجان کشتی بگیرند.
محبوبه / رادیو کوچه
mahboobeh@koochehmail.com
ششم سپتامبر برابر با زادروز «راجر واترز»، گیتاریست، خواننده، ترانهنویس و آهنگساز انگلیسی سبک «راک» است. او متولد سال ۱۹۴۳ میلادی است و در سیامین سالگرد انتشار آلبوم «دیوار» قصد دارد پاییز امسال توری را برگزار کند و آلبوم «دیوار» را مانند یک داستان بر روی صحنه ببرد تا نسل جدید نیز با این آلبوم کمنظیر آشنا شوند.
«جورج راجر واترز» در ششم سپتامبر سال ۱۹۴۳ میلادی در «کمبریج» بهدنیا آمد. پدرش یک کمونیست و صلحطلب تند و تیز بود و در جنگ جهانی دوم جنگید و زمانی که واترز پنج یاله بود پدرش در جنگ کشته شد.
راجر به سبب این فقدان در برخی از آثار خود، به خصوص «برش نهایی» که آن را به پدرش تقدیم کرد و ترانهای به نام «وقتی ببرها آزاد شدند» و در فیلم «دیوار» اشاره کردهاست.
اولین حرکتهای تشکیل گروه «پینک فلوید» از ملاقات واترز با «سید برت» در روزهایی که هر دو به دانشکده هنر میرفتند پیریزی شد. برت کسی بود که بعداها بهعنوان خواننده اصلی و گیتاریست گروه انتخاب شد.
و بعد از ترک سید برت از گروه راجر بین سالهای ۱۹۶۵ تا ۱۹۸۵ بهعنوان مدیر این گروه، نوازنده «گیتار بیس» و یکی از خوانندگان اصلی شناخته شد.
راجر واترز مغز متفکر بسیاری از آلبومهای مفهومی گروه به خصوص در آلبومهای «نیمه تاریک ماه»، «ای کاش اینجا بودی»، «حیوانات»، «دیوار» و «برش نهایی» بوده است.
به مرور او شروع به ساخت آلبومهای نسبتن موفق استودیویی و کنسرت به صورت انفرادی کرد و یکی از بزرگترین کنسرتهای تاریخ به نام «دیوار برلین» را در سال ۱۹۹۰ برگزار کرد.
در سال ۱۹۸۰ واترز با ساخت یکی از آهنگهای «کارتون انیمالیمپیکها» در ساخت موسیقی فیلم هم همکاری کرد. و پس از آن تا سال ۲۰۰۷ ترانههایی برای چندین فیلم نیز اجرا کرده است. که در میان آنها میتوان به «قدرت ذهن»، «قلابها و والها»، «اربابان شهر سگی» و «رفتگان» اشاره کرد.
واترز در سال ۲۰۰۵، اپرایی به نام «کا ایرا» را نوشت و در همان سال در لندن، در کنسرتی پس از ۲۴ سال، اولین اجرای خود را در کنار پینک فلوید انجام داد.
راجر واترز، خواننده و نوازنده گروه پینک فلوید در سال ۲۰۰۶ میلادی، به درخواست فلسطینیها، کنسرتش را از شهر «تلآویو» در اسراییل، به دهکدهای عربنشین منتقل کرد.
به گزارش «خبر آن لاین»،۳۰ سال از انتشار آلبوم «دیوار» اثر گروه پینک فلوید میگذرد، اما این آلبوم و راجر واترز یکی از خالقان آن همچنان میدرخشند.
او برای گرامیداشت سالگرد ۳۰ سالگی این آلبوم درخشان تصمیم گرفته پاییز امسال توری برگزار کند و این آلبوم داستانی را باری دیگر روی صحنه ببرد. داستانی که تاحدودی زندگی خود اوست و نسل جدید را با این آلبوم آشنا کند.
راجر واترز، یکی از پایهگذاران، نوازنده گیتار بیس و ترانهسرای اصلی گروه پینک فلوید هفته پیش در گفتوگویی اعلام کرد:«پس از ۳۰ سال که این آلبوم را برای اولین بار اجرا کردم، این ترانهها معنایی تازه برایم پیدا کردهاند. ۳۰ سال پیش وقتی که خیلی عصبانی بودم و البته چندان هم جوان نبودم خودم را در وضعیت دفاعی میدیدم. چون از گفتن بعضی چیزها میترسیدم و حالا متوجه شدهام که در آن داستان شخصی، شاید در گوشهای از آن بتوان کنایهای از دغدغههای جهانیتر، دغدغههای سیاسی و اجتماعی کشف کرد.»
او افزود: «واقعن به همین دلیل است که تصمیم گرفتهام اجرایی جدید از این قطعه خلق کنم و البته از بسیاری چیزهایی که آن موقع استفاده کردم هم بهره میبرم.»
البته واترز اعلام کرده اجرای جدید، نسخه «گردوخاک» گرفته شدهی اجرای چند دهه پیش نیست. در واقع فناوری جدید به او اجازه میدهد کارهایی انجام بدهد که در دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ حتی فکرش را هم نمیتوانست بکند.
واترز در این مورد میگوید: «سیستم پخش امروز با سیستم گذشته کاملن فرق میکند، معنیاش این است که میتوانم بر تمام صفحه ۷۵ متری دیوار تصویر پخش کنم و آن روزها نمیشد این کار را انجام داد.»
با وجود وعدههای نمایشی بسیاری که این اجرا دارد، خود راجر واترز اهمیت اجرا را پیام سیاسی و اجتماعی آلبوم میداند پیامی که معتقد است همچنان زنده و نو است.
او میگوید: «آن موقع که این اجرا را انجام دادیم هدفمان پایان دادن به جنگ ویتنام بود، حالا هم درگیر جنگ در افغانستان و عراق هستیم، پس پیغام ضدجنگ بسیار جدی در «دیوار» وجود دارد، آن موقع این پیام بود حالا هم هست.»
واترز در این اجرا بخشی را طراحی کرده است که با آن یاد سربازان کشته شده در جنگهای اخیر و جنگهای پیشین را زنده میکند.
اجرای این تور در آمریکا ۱۵ سپتامبر در «تورنتو» آغاز میشود. گروه او سپس ۱۵ دسامبر در «کالیفرنیا» روی صحنه میرود و تور در «اروپا» ادامه مییابد.
واترز این اجرا را پایان دوران اجرای زندهاش میداند. خودش میگوید:«دیگر مثل آن وقتها جوان نیستم. مثل «بی.بی.کینگ» و «مادی واترز» هم نیستم.»
این هنرمند ۶۶ ساله افزود: «دوستم «اریک کلاپتون» تا روزی که بمیرد گیتار مینوازد و روی صحنه خواهد ماند چون کارش این است. من خواننده بزرگی نیستم، نوازنده بزرگی هم نیستم یا هر چیز دیگری، اما هنوزم شور و شوق دارم و البته چیزی برای گفتن.»
حرف نهایی راجر واترز این جمله بود: «آواز قویی درونم نجوا میکند و به نظرم «دیوار» این آواز است.»
منبعها:
ویکیپدیا
هنرسازان
خبر / رادیوکوچه
بر اثر انفجار یک خودروی بمبگذاری شده در شمالغرب پاکستان دستکم هفده تن کشته و تعدادی نیز مجروح شدند.
به گزارش بیبیسی، این انفجار در نزدیکی یک پایگاه پلیس در شهر «لکی مروات» استان خیبر واقع در جنوب منطقه پیشاور رخ داده است.
به گزارش پلیس در بین کشتهشدگان ۹ افسر پلیس وجود داشته است.
آنها اشاره کردهاند که خودروی بمبگذاری شده وارد ایستگاه پلیس شده و سپس منفجر شده که باعث تخریب ایستگاه و وارد آمدن خسارت به ساختمانهای اطراف شده است.
به گفته شاهدان عینی در میان کشتهشدگان تعدادی از دانش آموزان یک مدرسه نیز دیده شدهاند.
تا این لحظه از تعداد مجروحان گزارشی ارایه نشده است.
لازم به ذکر است بر اثر حرکتهای انتحاری در هفته گذشته در مناطق شیعهنشین پاکستان دستکم صد نفر کشته شدهاند.
بیشتر بخوانید:
«روز قدس و انفجار انتحاری در بین شیعیان پاکستان»
«انفجارسه بمب درمراسم مذهبی شیعیان در لاهورپاکستان»
مریم / رادیو کوچه
maryam.m@koochehmail.com
- 1915 میلادی – معاون کنسولگری انگلستان در بوشهر مورد حمله قرار گرفت و به ضرب گلوله مجروح شد. این حادثه که متعاقب تیراندازی دهم شهریور به کنسول انگلستان در اصفهان صورت گرفته بود دو بهانه به دست انگلیسیها که در انتظار آن بودند داد تا حضور نظامی خود در ایران به خصوص در خوزستان را گسترش دهند و به «مستوفی» نخست وزیر وقت اولتیماتوم دهند که استاندار فارس را عزل کند که مستوفی نیز چنین کرد.
- ۱۳۰۶ خورشیدی – اجباری شدن درس ورزش در مدارس ایران از چنین روزی قانون شد و قرار شد که از آغاز سال تحصیلی بر برنامه هفتگی مدارس اضافه شود. لایحه مربوط چند روز پیش از این از تصویب مجلس گذشته بود که پس از طی مراحل مرسوم، از ۱۵ شهریور ۱۳۰۶به صورت قانون درآمد.
- ۱۵۲۲ میلادی – از پنج کشتی و ۲۶۵ ملوان که ماژلان (Magellan) به منظور یافتن راه دریایی آسیا از غرب، بندر سویل اسپانیا را ترک کرده بودند، تنها یک کشتی با ۱۷ ملوان به اسپانیا بازگشتند.
- ۱۵۶۶ میلادی – «سلیمان اول» سلطان عثمانی درگذشت. مورخان او را «لاوگیور» (Lawgiver) میخوانند زیرا که وی در طول سلطنت خود به قضا و قانون بیش از هر چیز دیگر توجه میکرد. سلیمان در هر کوی و برزنی در قلمرو عثمانی دادگاه دایر کرده بود و در جوار دفتر خود نیز یک شورای قضایی داشت.
- ۱۸۰۸ میلادی – ششم سپتامبر زادروز «عبدالقادر جزایری» قهرمان ملی الجزایریها است که در ۱۸۸۳ در ۷۵ سالگی در دمشق درگذشت. وی نه تنها یک رهبر سیاسی ـ نظامی، بلکه یک فیلسوف و اندیشمند بود. او سالها با فرانسه جنگید تا وطنش مستعمره نشود و در طول این جنگها، نوعی تازه از جنگهای غیرمنظم (گریلا وارفر) را ابتکار کرد. او با اسیران فرانسوی رفتاری جوانمردانه داشت و گاهی آنان را آزاد میکرد. علت شکست او پس از سالها مقاومت این بود که برخی از قبایل به وعده خود در جمعآوری داوطلب برای ادامه مبارزه وفا نکرده بودند.
- ۱۹۰۱ میلادی – هنگامی که «ویلیام مکینلی» (W. Mckinley) بیست و پنجمین رییس جمهوری آمریکا از یک نمایشگاه در شهر «بافالو» در ایالت نیویورک دیدن میکرد هدف گلوله یک آنارشیست ۲۸ ساله قرار گرفت و هشت روز بعد درگذشت و معاون او تئودور روزولت بر جای وی نشست.
- ۱۹۱۵ میلادی – «تانک» برای نخستین بار آزمایش شد. این آزمایش توسط ارتش انگلستان صورت گرفت که این جنگافزار تازه برای آن ساخته شده بود. این جنگافزار پس از دو آزمایش دیگر روانه جبهه فرانسه شد. توپهای نخستین تانکها در طرفین آنها نصب شده بود تا قسمت جلو تانک سنگین نباشد.
- ۱۶۲۰ میلادی – یکدسته از مهاجران انگلیسی تحت نام «زائر» بندر پلیموت این کشور را با کشتی «می فلاور» به سوی آمریکای شمالی ترک کردند تا در این سرزمین و بهدور از غوغای اروپا و اختلافات مذهبی و سیاسی زندگی کنند.
- ۱۹۰۷ میلادی – «سالی پرادهم» Sully Prudhomme شاعر و نویسنده فرانسوی و برنده جایزه ادبی نوبل سال ۱۹۰۱ درگذشت. از وی ۱۷ کتاب و از جمله یک مجموعه شعر تحت عنوان «فرانسه» باقی مانده است که در وصف وطنش سروده است.
رادیو کوچه
بیست و چهارمین دیدار تیمهای ملی فوتبال ایران و کرهجنوبی در شرایطی عصر سهشنبه در سئول برگزار میشود که تیم ایران در ۳۹ سال گذشته نتوانسته کرهجنوبی را در خانهاش شکست دهد.
تیمهای ملی ایران و کره جنوبی فردا شب در سئول برای بیست و چهارمین بار در طول تاریخ به مصاف هم میروند. نتایجی که در دیدارهای قبلی رقم خورده است، نشان میدهد رقابت ۵۲ ساله دو قدرت سنتی فوتبال آسیا برابر و متعادل بوده است.
ملیپوشان فوتبال ایران در مصاف با تیم ملی کره جنوبی موفق به ثمر رساندن ۲۷ گل شده و در مقابل ۳۰ گل نیز دریافت کردهاند.
آنچه در این بخش میآید انتخابی از رادیو کوچه در بین رسانهها است.
متن پی دی اف را از اینجا بخوانید
این حملات که توسط اوباشان حکومتی انجام شده را به شدت محکوم میکنیم. در روزهای گذشته بار دیگر شاهد حملات اراذل و اوباش به مسجد قبا در شیراز و منزل مهدی کروبی در تهران بودهایم. حکومت جاهل و فاسد کنونی که با سیاستهای نابخردانه خود کشور را چه در صحنه داخلی و چه در سیاست خارجی با بن بستهای سیاسی و اقتصادی خطرناکی روبرو ساخته و فقدان پشتیبانی مردم از آن آشکارتر از همیشه نمودار شده است، در نظر دارد با تهدید، سرکوب و ارعاب مخالفین توسط اوباشان، مسوولیت مستقیم خود در این جنایات را کتمان نماید.
زهی خیال باطل، زیرا هر ایرانی آگاه بخوبی میداند که مسوول مستقیم این تمهیدات، حکومت و در راس آن شخص علی خامنهای است. گروه حاکم مدتهاست که با کمک اراذل و اوباش به تهدید و قلع و قمع مخالفین میپردازد. حتا امروز که برخی از معتقدان به نظام جمهوری اسلامی نیز علیه ستمگریهای این حاکمین به مقاومت برخاستهاند، گروه مزبور بهجای اینکه از تاریخ بیاموزد و با خاتمه دادن به بیدادگریها وضع خود را از آنچه هست، بدتر نکند، همچنان با همان شیوههای همیشگی و شناخته شده به تهدید و سرکوب مخالفین و مردم ادامه میدهد.
سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور ضمن اعلام همبستگی با مجروحشدگان مسجد قبا در شیراز و خانواده مهدی کروبی، این جنایات را بشدت محکوم نموده، بار دیگر بر لزوم پایان دادن به این حکومت ضد مردمی و استقرار آزادی، دموکراسی و جدائی دین از حکومت بعنوان پیش شرط های حل معضلات اساسی کشور، تاکید مینماید.
هیت اجرایی سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور
مهندس کامبیز قائم مقام ـ مهندس بهمن مبشری – دکتر همایون مهمنش
مرتضا خسروی (هیچ) / رادیو کوچه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر