هستي نيوز،از آن سوي فيلتر جمهوري اسلامي خبر پراكني ميكند

-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد...
http://groups.google.com/group/hasti-news
------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ دی ۳۰, پنجشنبه

Best of Balatarin for 01/20/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.




خبرآنلاین نوشت: جوانی شب دوشنبه مورد حمله زورگیران در مهر آباد جنوبی قرار گرفته و پس از اخاذی در جاده دور افتاده رها شد. فرد مذکور پس از انجام ماموریتش درچاپخانه ای واقع در جاده قدیم کرج ، توسط 4 سرنشین یک پراید نقره‌ای خفت شد. او اظهار داشت: روبروی پایگاه شکاری سوار پرایدی که 4 سرنشین داشت شده و پس از طی مسافتی یکی از سرنشینان چاقویی زیر گلویم گذاشت و پس از گرفتن تمام وجه نقد و وسایل و مدارکم مرا مجبور به دادن پسورد کارت عابربانکم کردند.زورگیران سپس جلوی عابر بانکی ایستاده و از حسابم پول برداشت کردند. بعد با در آوردن کاپشنم مرادرشب بسیار سرد ودر هوای برفی پس از تهدید فراوان، در جاده‌ای دور افتاده‌ رها کردند. او می گوید: پس از اینکه گشت نیروی انتظامی رسید، با وجود اصرار و نزدیک بودن اتومبیل سارقان، آنها حاضر به تعقیب زورگیران نشدند و گفتند به پلیس 110 زنگ بزن، در حالی که تلفن همراهم نیز توسط خفت گیران ربوده شده بود.سپس ماموران با زدن بیسیم محل را ترک گفته و به من که در سرما می لرزیدم گفتند منتظر پلیس 110 بمانم. این فرد ادامه می دهد: از آنها درخواست کردم حداقل من را به مکان امن تری ببرید اما ماموران پلیس در پاسخ گفتند که حوزه استحفاظی ما تا اینجاست و از این منطقه جلوتر نمی توانیم برویم. به ناچار در حالی که از سرما می لرزیدم و لباس بسیارکمی داشتم تاکسی گرفتم و به خانه رفتم وبا 110 تماس گرفتم و اعلام کردم که تلفنم همچنان روشن است و پلیس می تواند انها را ردیابی نماید ،اما مسولان در پاسخ گفتند شما باید فردا صبح به دادگستری رفته و در انجا شکایت خود را تنظیم نمایید. گفتنی است پیگیری این فرد برای شناسایی دزدان و بازپس‌گیری اموال و مدارکش، تاکنون به نتیجه نرسیده است.
با ۲۰۷ امتیاز و ۵۵ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


اخر جمع آوری امضا فیس بوک جواب داد و تحریم ها برداشته شد. الان دیگه گوگل ارت و کروم از خود گوگل قابل دانلودن سایت مهم بعدی یی که ایران رو فیلتر کرده سورس فورجه که منبع دانلود نرم افزارهای منبع آزاده
با ۱۵۷ امتیاز و ۲۹ نظر فرستاده شده در بخش علم و تکنولوژی
نظرات

 


از سال چند منتظر من هستید؟ 88؟ 80؟ 68؟ 57؟ لابد خسته شدید. خسته نشدید؟ سال 85 بنزین لیتری 50 خوب بود؟ خوب نبود؟ سهمیه‌ای چند لیتر خوبه؟ 120؟ 100؟ 60؟ 50؟ خسته نشدید؟ مطمئن باشم. 32 سال است پای انقلاب وایسادید نفت‌وگاز مجانی شود؟ خس و خاشاکتان کرده‌ایم، هدفمندتان کرده‌ایم، خسته نشدید؟ پس کی خسته است؟ عمه‌ت دلقک! مملکته داریم؟
با ۱۳۶ امتیاز و ۱۳ نظر فرستاده شده در بخش سرگرمی
نظرات

 


تغییر سریال قهوه تلخ بگونه واقعی
با ۱۱۸ امتیاز و ۲۴ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


ایران با ۳ گل آرش افشین و محمد نوری و گل به خودی بازیکنان امارات با ۳ گل تیم امارات را شکست داد
با ۱۱۸ امتیاز و ۴۸ نظر فرستاده شده در بخش ورزش
نظرات

 


عبدالرضا قنبری معلم گمنامی است که پس از راهپيمايی عاشورای سال گذشته در محل تدريس خود بازداشت و سپس از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به رياست قاضی صلواتی به اتهام «محاربه از طريق ارتباط با گروه‌های معاند» که از مصاديق اين موضوع داشتن ايميل‌های مشکوک و ارتباط با يکی از رسانه‌های تلويزيونی خارج از کشور عنوان شده به اعدام محکوم شد. سکينه حبيبی همسر اين معلمِ محکوم به اعدام و مادر دو فرزند است که می گويد: همسرم به جهت عدم عضويت در هيچ سازمان و حزب سياسی، سرنوشتش برای هيچ کس مهم نيست، در انتظار اجرای حکم اعدام به سر می‌برد و هيچ فرد و يا نهاد سياسی و فرهنگی پيگير وضعيت وی نبوده و هيچ اقدامی برای توقف اين حکم صورت نمی‌پذيرد
با ۱۱۸ امتیاز و ۶ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


تیم ملی ایران با برد 3-0 مقابل امارات مقتدارانه از گروه خود صعود. ایران تنها تیم این مسابقات بود با 9 امتیاز راهی مرحله بعد شد.
با ۱۰۰ امتیاز و ۱۱ نظر فرستاده شده در بخش ورزش
نظرات

 


کلمه – گروه اقتصادی: وزیر اقتصاد دولت احمدی نژاد در پاسخ به سؤال مطهری نماینده تهران درباره علت عدم اجرای قانون درباره تسهیلات مترو، اعلام کرد که حساب ذخیره ارزی کشور خالی شده و وجهی در آن وجود ندارد تا به مترو پرداخت شود. این در حالی است که مطهری پیگیری سؤال خود و تخلف دولت از قانون را به سؤال از احمدی نژاد موکول کرد. علی مطهری: دولت اراده‌ای برای اجرای قانون ندارد نماینده تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر در مجلس شورای اسلامی، اراده دولت برای اجرای تسهیلات ارزی برای متروی تهران و کلانشهرها را ضعیف عنوان کرد و افزود: اگر این قانون تاکنون اجرا شده بود ما تا این حد با آلودگی هوا مواجه نبودیم و قشر ضعیف جامعه نیز دچار مشقت نمی شدند؛ اما موانعی در کار است که از اجرای این قانون جلوگیری می کند. به گزارش خانه ملت، علی مطهری در جلسه علنی امروز در تشریح دلایل سوال خود از شمس الدین حسنی وزیر اقتصاد و دارایی تاکید کرد: این قانون مربوط به کل کشور است و منحصر به تهران نیست. عضو کمیسیون فرهنگی مجلس با بیان اینکه دولت موظف بود تا سال ۸۹ یک میلیارد دلار را پرداخت کند، افزود: دولت در رابطه با سیاست های بخش حمل و نقل عمومی مصوب سال ۸۶ موظف بود به گونه ای تصمیم گیری کند که دسترسی برای همگان وجود داشته باشد. وی ادامه داد: به دلیل عدم اجرای دقیق این قوانین از سوی دولت، ناچار به طرح استفاده از حساب ذخیره ارزی شدیم و آن را تصویب کردیم. مطهری با بیان اینکه نحوه برخورد دولت با این قانون حاکی از عدم اراده دولت در این رابطه است، گفت: شواهد نشان می دهد که اراده ای برای اجرای قانون تسهیلات مترو از سوی دولت وجود ندارد. عضو فراکسیون اصولگرایان تاکید کرد: دولت می توانست در سال ۸۸ و پس از تصویب این قانون یا حتی پیش از تصویب قانون بودجه اصلاحیه این قانون رامطرح کند و یا در زمان تصویب برنامه پنجم توسعه متمم بودجه را اضافه کند. نماینده مرد تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر در مجلس به موجودی حساب ذخیره ارزی اشاره کرد و افزود: اگر مساله موجودی حساب ذخیره ارزی مطرح باشد طبق آمار رسمی در پایان سال ۸۷ موجودی نقدی این صندوق حداقل ۵/۲ میلیارد دلار بود. به گفته مطهری در صورتی که اراده ای برای اجرای قانون تسهیلات مترو وجود داشت، دولت می توانست آن مبلغ را به صورت تدریجی واریز کند، وی ادامه داد: درآمدهای مازاد نفتی نیز باید به صندوق حساب ذخیره ارزی واریز می شد اما این کار صورت نگرفت و در گزارش دیوان محاسبات نیز ذکر شده است. مطهری به تاثیر اجرای قانون تسهیلات مترو بر قانون هدفمندی یارانه ها اشاره کرد و گفت: اجرای قانون هدفمندی یارانه ها نیاز مردم را به استفاده بیشتر از حمل و نقل عمومی را افزایش داده است. وی در ادامه سخنانش تاکید کرد: آلودگی اخیر هوای تهران و بسیاری از کلانشهرها که حدود یک ماه در حالت هشدار و اضطرار بود، به دلیل عدم توسعه حمل و نقل عمومی بود. عضو کمیسیون فرهنگی مجلس خطاب به وزیر اقتصاد گفت: قانون وظیفه اجرای قانون تسهیلات مترو را در اختیار و برعهده وزارت اقتصادی و دارایی گذاشته و این موضوع متوجه وزیر اقتصاد است اما عواملی خارج از اراده ایشان وجود دارد که از اجرای این قانون جلوگیری می کند. مطهری افزود: اما راه عمل بسته نبود چرا که هیچ مصلحتی بالاتر و بهتر از اجری قانون نیست. وی با تاکید بر اینکه راه اقدام واکنش برای دفاع از حقوق مردم باز بوده است، گفت: اگر وزیر اقتصاد از همکاری کمتری از سوی مقامات بالاتر برخوردار بوده است اما باید واکنش نسبت به حقوق مردم نشان می داد. مطهری با بیان اینکه متاسفانه قانون تسهیلات ارزی برای متروی تهران و کلانشهرها به هیچ وجه اجرا نشده است گفت: دولت برای نشان دادن حسن نیت خود و اینکه ارده خود برای اجرای این قانون را نشان دهد چرا حتی هزار دلار از این مبلغ را به شهرداری ها پرداخت نکرده است؟ مطهری افزد: موانعی در کار است که تاکنون این قانون اجرا نشده است و من پیشنهاد می کنم که دولت مقداری از مبلغ این مصوبه را در آینده ای نزدیک پرداخت کند. وی همچنین طرح سوال خود را به سوال از رئیس جمهور موکول کرد. وزیر اقتصاد: حساب ذخیره ارزی خالی است حسینی با حضور در مجلس شورای اسلامی در پاسخ به سوال نماینده تهران، ری، شمیرانات تاکید کرد: نبود وجه در حساب ذخیره ارزی پرداخت تسهیلات ارزی به متروی تهران و کلانشهرها را به تاخیر انداخته است. به گزارش خانه ملت از صحن علنی مجلس در صبح روز چهارشنبه، شمس الدین حسینی در پاسخ به سوال علی مطهری مبنی بر این که چرا قانون تسهیلات ارزی برای متروی تهران و کلانشهرها تاکنون اجرا نشده است، ادعا کرد: این قانون اردیبهشت امال اجرا و جریان پرداخت این تسهیلات آغاز شده است. وزیر اقتصاد ادامه داد: مراحل قانونی پرداخت تسهیلات ۲ میلیارد تومانی به خطوط ریل درون شهری از ابتدای سال جاری آغاز شد و تک تک مراحل از جمله ابلاغ به بانک مرکزی، انتخاب بانک عامل، هیات امنا و … صورت گرفته اما در نهایت در حساب ذخیره ارزی لحاظ نشد. وی با اشاره به اینکه از ابتدای سال جاری با ابلاغ سیاست های کلی از سوی رهبری و مصوب مجلس ۲۰ درصد از درآمد فروش و صادرات نفت و میعانات گازی به صندوق توسعه ملی واریز شده است ادامه داد: در حال حاضر صندوق توسعه ملی بیش از ۱۰ میلیارد تومان بودجه دارد اما امکان برداشت از صندوق وجود ندارد. حسینی با تاکید بر این که نبود وجه در حساب ذخیره ارزی باعث شده است اعتبارات دیگر پروژه ها نیز تامین نشود، توضیح داد: در بودجه سال جاری تکلیف شده است ۲ درصد به مناطق نفت خیز محروم پرداخت شود اما حساب ذخیره ارزی توان این پرداخت ها را ندارد.
با ۹۲ امتیاز و ۱۴ نظر فرستاده شده در بخش اقتصاد
نظرات

 


میگه روزی که که جمهوری اسلامی به ایران حمله کرد!
با ۹۱ امتیاز و ۹ نظر فرستاده شده در بخش سرگرمی
نظرات

 


در اين ويديو مشاهده ميشود كه در هنگام سخنراني اجمدي نژاد طرفدارانش مشغول نوشيدن سانديس و خوردن كيك و تي تاپ هستند !!
با ۸۵ امتیاز و ۱۹ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


…. فرصت ضروری مورد استفاده برادران پاسدار که زخمی میشوند قرار گیرد. یادآوری میشود از جهت اینکه نسبت باین اقدام اشکال شرعی بر آن تصور نگردد چگونگی از محضر مبارک ولایت فقیه امام خمینی رهبر و بنیانگذار جمهوری اسلامی مدظلل العالی استفتاء گردید و اعلام فرمودند اشکال شرعی ندارد.
با ۸۴ امتیاز و ۲۸ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


دکتر صادق زیباکلام معتقد است که اگر زمانی مهندس اسفندیار رحیم مشایی کاندیدای ریاست جمهوری شود بدون شک با اقبال عمومی می تواند سکان قوه مجریه کشور را در دست بگیرد.
با ۷۹ امتیاز و ۳۸ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


از گروه چهارم مسابقات جام ملتهای آسیا تیم ملی ایران با 3گل آرش افشین در دقیقه70 و محمد نوری در دقیقه83 و گل بخودی ولید عباس در دقیقه93 امارات را با نتیجه3بر0 شکست داد.آرش افشین 4 دقیقه بعد از گلی که به ثمر رساند با گرفتن کارت زرد دوم از بازی اخراج شد و خلید سبیل از امارات نیز در دقیقه79 کارت زرد دوم را دریافت کرد و اخراج شد.با این نتیجه ایران9 امتیازی شد و مقتدرانه با 3 برد پی در پی به مرحله بعد صعود کرد.
با ۷۸ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش ورزش
نظرات

 


قوه قضاییه ایران از اجرای احکام اعدام ده نفر در زندان رجایی شهر کرج خبر داده است.
با ۷۷ امتیاز و ۵ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


جانشین او شدن یک رهبر جدید یک دوره بی ثباتی بوجود می آورد// شرکتهائی که با امپراطوری صنعتی – تجارتی رئیس جمهوری پیشین، هاشمی رفسنجانی اتصال داشتند، از ماه ژوئن ببعد، توسط شرکتهای متعلق به سپاه پاسداران و بنیادهای وابسته به آن (بنیادهای خیریه که فعالیتهای بازرگانی می کنند) رانده شدند.// قالیباف دارد زمینه را بر نامزد ریاست جمهوری شدن در 2013 آماده می کند.// کیهان اوزدمیر Ozdemir دیدار کردیم. او مدیر شرکت پارس - اینوست، یک شرکت ترک است که در ایران، در ساختمان و انرژی و خرید و فروش ساختمان، فعالیت می کند. اوزدمیر میگوید شرکائ ایرانی دارد که با خانواده خامنه ای، رهبر، اتصال دارند. از جمله شرکای او، تاجری است که با مجتبی خامنه ای، فرزند رهبر ارتباط نزدیک دارد... او به ما گفت: برای این که یک شرکت خارجی بتواند در ایران کار کند، باید با یکی از مقامات ارشد رژیم ارتباط نزدیک داشته باشد و خود را تحت حمایت او قرار دهد. بهتر از همه، داشتن حمایت عضوی از خانواده رهبر و یا مقام ارشدی از سپاه پاسداران است. او پس از تأکید بر ضرورت داشتن حامی، توضیح داد که بعد از انتخابات ریاست جمهوری ژوئن 2009، تجارت ترکیه با ایران، به 3 علت، افت کرد. دو علت سیاسی و یک علت اقتصادی بودند: 1 - بیشتر شرکتهای که در رژیم حامی نداشتند، بعد از انتخابات ماه ژوئن، بخاطر ترس از خطرهای سیاسی، سرمایه های خود را از ایران خارج کردند. این شرکتها نیازمند شرکائی چون TIBC بودند که نداشتند. 2 – شرکتهائی که با امپراطوری صنعتی – تجارتی رئیس جمهوری پیشین، هاشمی رفسنجانی اتصال داشتند، از ماه ژوئن ببعد، توسط شرکتهای متعلق به سپاه پاسداران و بنیادهای وابسته به آن (بنیادهای خیریه که فعالیتهای بازرگانی می کنند) رانده شدند. 3 – شرکتهای ترک که در قلمرو نفت و گاز سرمایه گذاری می کردند، در سال 2009، فعالیتهای خود را بسیار کاهش دادند....
با ۷۶ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


يم ملي فوتبال ايران با پيروزي مقابل امارات، تنها تيم 9 امتيازي رقابت‌ها لقب گرفت. به گزارش خبرنگار اعزامي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) از دوحه، تيم ملي فوتبال ايران در آخرين ديدار خود كه تاثيري هم در وضعيت صعود ايران نداشت، با سه گل به پيروزي رسيد. آرش افشين و محمد نوري در كنار گل به خودي وليد عباس امارتي،‌ گل‌هاي تيم ايران را به ثمر رساندند. ايران با چهره‌اي متفاوت و با 9 تغيير مقابل امارات به ميدان رفت. **آغاز بازي بازي با سوت "دونگ جين كيم" كره‌اي آغاز شد و ايران همانند ديدار نخست مقابل عراق با پيراهن قرمز مقابل امارات قرار گرفت. قطبي با توجه به قطعي شدن صدرنشيني ايران در گروه به بازيكنان جواني مانند گردان و آرش افشين ميدان داد. در دقيقه‌ي 2 فرشيد طالبي نخستين موقعيت ايران را از دست سانترارسالي از جناح راست بر روي دروازه امارات تنها به اشاره‌اي نياز داشت، اما طالبي نتوانست دروازه را باز كند. يك دقيقه بعد آرش افشين با استارت سريع وارد محوطه‌ي جريمه امارات شد، اما مدافع امارات به موقع توپ را به كرنر فرستاد. بازي كه با برتري نسبي ايران آغاز شده بود در ادامه به تعادل كشيده شد. در دقيقه‌ي 9 ضربه‌ي ايستگاهي امارات از فاصله‌اي دور به سمت دروازه‌ي ايران شليك شد اما گردان با جايگيري خوب توپ را مهار كرد. امارات كه براي صعود به پيروزي مقابل ايران نياز داشت، رفته رفته بر بازي مسلط مي شد، اما هوشياري مدافعان ايران اجازه‌ي خلق فرصت گلزني را به اين تيم نمي داد. در دقيقه‌ي 18 اسماعيل مطر در موقعيت خوبي قرار گرفت، ‌اما ضربه‌ي آخر را با بي دقتي به بيرون زد.
با ۷۳ امتیاز و ۶ نظر فرستاده شده در بخش ورزش
نظرات

 


در پی آزار و تهدید و فشارهای وارده از سوی نهادهای امنیتی به خانواده مجید توکلی، که منجر به درخواستِ این دانشجوی بازداشتی از مردم و رسانه ها جهت قطع ارتباط موقت با خانواده وی گردید، گروه زیادی از دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر (پلی تکنیک تهران)، ضمن نگارش نامه ای خطاب به توکلی، از وی و خانواده اش اعلام حمایت کردند.
با ۷۲ امتیاز و ۳ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


پسر رهبر حماس مسیحی شد و ...
با ۷۲ امتیاز و ۱۰ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


این مصاحبه حکایت دخترک ده ساله و پسر هفده ساله ای است که پدر در یکی از ملاقات های زندان، خودش قصه حکم اعدام را به فرزندانش گفت تا مبادا وقتی یکی از همین روزها اعدام شد به آنها شوک وارد شود و حالا ساحل کودک این معلم دچار افسردگی شده است. مصاحبه با همسر این معلم را اگر مجال و حوصله ای بود بخوانید همسر عبدالرضا قنبری: نگذارید یک معلمِ گمنام را اعدام کنند، جرس: پس از اعتراضات گسترده مردم ایران به نتیجه انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری سال گذشته، شمار زیادی از شهروندانِ معترض دستگیر، زندانی و شکنجه شدند. برای بخش هایی از این زندانیان خصوصا کسانی که در ایام عاشورا دستگیر شده اند، حکم اعدام صادر شده است. در روزهای نخست اعتراضات خیابانی، دلیل اصلی صدور حکم اعدام برای زندانیان، محاربه و توهین به مقدسات اعلام می شد اما رفته رفته برای کسانی حکم اعدام صادر شد و یا کسانی به دار آویخته شدند که اتهامات متفاوتی برای آنان مطرح می شد. عبدالرضا قنبری معلم گمنامی است که پس از راهپیمایی عاشورای سال گذشته در محل تدریس خود بازداشت و سپس از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به اتهام «محاربه از طریق ارتباط با گروه‌های معاند» که از مصادیق این موضوع داشتن ایمیل‌های مشکوک و ارتباط با یکی از رسانه‌های تلویزیونی خارج از کشور عنوان شده به اعدام محکوم شد. سکینه حبیبی همسر این معلمِ محکوم به اعدام و مادر دو فرزند است که می گوید: همسرم به جهت عدم عضویت در هیچ سازمان و حزب سیاسی، سرنوشتش برای هیچ کس مهم نیست، در انتظار اجرای حکم اعدام به سر می‌برد و هیچ فرد و یا نهاد سیاسی و فرهنگی پیگیر وضعیت وی نبوده و هیچ اقدامی برای توقف این حکم صورت نمی‌پذیرد. وی همچنین از پیگیری ها و نامه های خود به مقامات مسوول و مراجع تقلید خبر می دهد و می گوید: اگر چه هیچ کسی پاسخی به ما نداد اما به خاطر فرزندانم، به خاطر دختر ده ساله ام مجبورم که امیدم را از دست ندهم و برای نجات جان همسرم برای نجات جان یک پدر دلسوز همچنان امیدوارانه تلاش کنم و از همه بخواهم تا نگذارند یک فعال فرهنگی و یک معلم گمنام تنها به جرم آن که تنهاست و کسی را ندارد اعدام شود. جرس در گفتگویی تلفنی با سکینه حبیبی همسر عبدالرضا قنبری در مورد یک سالی که بر این خانواده گذشته است، پیگیری ها و دیدار های او با مقامات مسوول در ایران و وضعیت این زندانی محکوم به اعدام ، پرسش هایی را مطرح کرده است که در پی می آید:‌ همسر شما پس از عاشورا دستگیر و به اعدام محکوم شده است، آیا هیچ خبر جدیدی از همسرتان دارید؟ خبرهای ما بر می گردد به همین ملاقات هایی که می رویم. هفته ای یک بار . از ادربیهشت ماه که حکم اعدام همسرم تایید شده، حال و هوای این ملاقات ها متفاوت است. خودشان هم در ملاقات ها می گوید من کاری انجام نداده ام ولی شرایط به گونه ای بوده که یک سری حکم های اینچنینی صادر شود ولی من کاری انجام نداده ام که این حکم شامل من شود. دلیل اصلی بازداشت ایشان چه بوده و آیا ممکن است در مورد روند دستگیری ایشان توضیحی بدهید؟ دلیل اصلی بازداشت را که به ما دقیقا نمی گویند ولی به هر حال یکی از مواردی که مطرح کردند هم می گویند ایشان در روز عاشورا در خیابان بوده اند. ایشان را در محل تدریس دستگیر کرده اند. آیا از ایشان در مورد حضور در راهپیمایی عاشورا در روند بازجویی سوالاتی هم شد؟ وقتی از خودشان در این مورد سوال کردند، همسرم خیلی صادقانه گفت بله من در روز عاشورا به همراهِ دختر کوچکم بیرون بودم. یعنی با یک دختر خردسال مگر چه کار می شود کرد، یعنی با یک بچه مگر کسی می تواند در خیابان کار امنیتی انجام دهد؟ ولی روز عاشورا ایشان فقط صبح بیرون بودند. آنها گفتند ایشان ظهر عاشورا بیرون بود. در حالی که ظهر عاشورا همسرم در منزل بود و شاهد داریم که ایشان را دیده که در پیش از ظهر عاشورا همسرم به همراه بچه ام در خیابان خودمان بود. . آیا دادگاه از شما به اظهارات شاهدی که به آن اشاره کرده اید هم گوش داده است؟ نه، دادگاه هیچگاه شاهد را از ما نخواست و به همسرم گفته اند که شما ظهر عاشورا در خیابانی که درگیری شده حضور داشتید. در حالی که همسرم فقط صبح از محل درگیری رد شده بود و آنها هم برایش حکم را صادر کردند. آیا همسرتان فعالیت سیاسی داشته است؟ فعلا نه. یعنی در روزهایی که دستگیرش کردند اصلا فعالیت سیاسی نداشت. یک معلم بود، مولف چهار کتاب بود و کارهای فرهنگی انجام می داد. برخی از کسانی که پس از انتخابات دستگیر شده اند، در سال های گذشته فعالیت سیاسی داشتند، آیا همسر شما پیش از این سابقه سیاسی داشت؟ همه تلاش ایشان در همان حوزه فعالیت های فرهنگی و صنفی خودش بوده و نمی شود گفت کار سیاسی می کرد. ایشان شانزده سال در همین نظام آموزشی تدریس کرد، خدمت کرد، کار فرهنگی کرد. سالهای قبل هم فعالیت هایی که داشتند کار صنفی بوده که صنف را هم منحل کردند و برای همان فعالیت هم که در سال ۸۶ بوده برایش مبلغ سیصد هزارتومان جریمه نقدی صادر کرده بودند. قاضی ایشان آقای صلواتی بود. آیا دیداری با ایشان داشتید؟ دادگاه بدوی همسرم را که اصلا به ما اطلاع ندادند. بعد از اینکه حکم اعدام صادر شد من فقط یک بار توانستم آقای صلولتی را ببینم. پیگیری های شما با مقامات مسوول در چه مرحله ای است؟ آیا دیداری با هیچ یک از مسولان داشته اید؟ من در همان اردیبهشت ماه وقتی حکم سنگین اعدام صادر شد با آقای دادستان دیدار کردم. آقای دولت آبادی هم قول هایی به ما داد ولی هیچ اتفاقی نیافتاد. ایشان هم پرسیده بودند که آیا همسرم در روز راهپیمایی در خیابان بودند و وقتی همسرم با صداقت توضیح داد که به همراه دختر هشت ساله ام بیرون بود، ایشان هم قول هایی دادند که برای همسرم تخفیف بگیرند. این حکم خیلی برای همسرم سنگین است. ولی واقعا همسرم کاری نکرده است که اعدام شود.. . به غیر از دیدار با دادستان تهران پیگیری های دیگری هم انجام داده اید؟ کسی پاسخگوی ما نیست. با این همه من همچنان امید دارم از طریق قانون کشور خودمان حل شود. به همین دلیل نامه های زیادی به مسوولان نوشته ام و در خواست کرده ام که در این حکم بازبینی کنند، همه درخواستم این بود که در مورد حکم سنگینِ اعدام که برای یک معلم با شانزده سال سابقه خدمت صادر شده است بازبینی کنند. به آقای لاریجانی، رییس قوه قضاییه نامه نوشته ام، به چند تن از مراجع هم نامه داده ام و درخواست کمک کرده ام. مشخصا به کدام مراجع نامه داده اید و آیا هیچ پاسخی دریافت کردید؟ به آقای مکارم ، به آقای خراسانی و به آقای سیستانی نامه دادم. یک بار هم به دفتر آقای مکارم مراجعه کرده امِ آنجا گفته اند جزییات پرونده را نمی دانند و به همین دلیل دخالت نمی کنند، بقیه مراجع هم که اصلا پاسخ نامه های مرا ندادند. در روزهای نخستِ دستگیری همسرتان، شما تقریبا سکوت کرده و مصاحبه ای هم با رسانه ها انجام نمی دادید. آیا دلیل مشخصی داشت؟ من مصاحبه ای نکردم تا وضعیت همسرم بدتر نشود. امید داشتم این مشکل حل شود.نمی خواستم لج و لج بازی شود. هنوز هم امید دارم. با اینکه دیگر این روزها نمی توانم آقای دادستان را ببینم ولی هنوز هم امید دارم به ما کمک کنند و از راه قوانین کشور خودم کاری کنند که همسرم نجات پیدا کند. هفته قبل به دادستان دوباره نامه نوشته ام تا شاید راهگشایی باشد در پرونده. یعنی واقعا این حکم برای ما و خانواده ما سنگین است. شما چند فرزند دارید و آیا فرزندان شما در جریان صدور حکم اعدام برای پدرشان هستند؟ من دوتا فرزند دارم. پسرم هفده سال دارد و دخترم نه سالش تمام شده و ده ساله می شود. پدرشان در یکی از ملاقات ها جریان را به بچه ها گفت که اگر زمانی این اتفاق ( اعدام) افتاد به بچه های من شوک وارد نشود. خیلی سخت بود. خیلی . وضعیت روحی بچه ها پس از اینکه در جریان حکم اعدام پدرشان قرار گرفته اند چگونه است؟ نبودن پدر در خانه به اندازه کافی سخت هست، تصور کنید دخترم نزدیک به ده سال دارد با این سن کم هیچ تصوری از اعدام ندارد. شرایط روحی اش بسیار نگران کننده است. با پسرم که بزرگتر است، صحبت می کنم و او تقریبا شرایط را می فهمد. اما دخترم هنوز درک درستی ندارد. نمی دانم باید چکار بکنم. نمی توانم هر هفته او را به ملاقات پدرش ببرم چون مدرسه می رود. از طرفی هر وقت، اسم پدرش را در خانه می آوریم یا مهمان بیاید و سوال کند آقای قنبری چطور است، این بچه حالتش کاملا عوض می شود، می رود در اتاقش زیر پتو و تمام دست و پایش منقبض می شود. دکتر هم که می برم می گوید باید او را از فشارهای عصبی دور نگاه داشت ولی اصلا نمی دانم چه باید کرد چون وقتی اسم پدرش را هم می شنود تمام دست و پایش جمع می شود. انشالله که فرجی شود تا هم ما و هم این بچه و هم معلمی که شانزده سال برای مردم خدمت کرد نجات پیدا کند. واکنش مردم و شاگردان همسر شما به این حکم چگونه است و درخواست شما چیست؟ مردم کاری از دست شان بر نمی آید، کسانی که همسرم را می شناسند می دانند که ایشان همه زندگی اش را وقف شاگردانش می کرد، اکثر شاگردان همسرم خصوصیت های اخلاقی او را می دانند و شک ندارند که او خیلی خدمت کرد و جانش را فدای مردم می کرد. همه کسانی که همسرم با کار و تدریس برایشان زحمت کشید برای ایشان دعا کنند نمی دانم چه بگویم. کمکی از دست مردم بر نمی آید اگر مردم کسی را می شناسند فقط می خواهم بروند صحبت کنند با مسولان شاید راهی باز شود و همسرم نجات پیدا کند. ناگفته ای اگر باقی مانده است، بفرمایید. اگرچه کسی به ما امید نمی دهد اما ما خودمان امیدواریم، هنوز امید داریم که همسرم را نجات دهند.
با ۷۲ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


برای تنهایی،معمار فوتبال حرفه ای در ایران//کاش با استرالیا بازی کنیم…..‬ ۱-هشتم آذر۷۶بود.استرالیا در ملبورن با یک گل از ایران پیش افتاد. در رختکن «ویه را» سیگاری روشن کرد وگفت هرکس هر کاری بلد است انجام دهد. گل دوم را هم خوردیم.در نیمه دوم یکی، از تور دروازه مان آویزان شد.احمدرضا پشتک زد وکریم ،گل. پاس دایی به خداداد ودر پی آن، غزال تیزپای فوتبالمان گریخت وما از روی بند کفش مارک بوسنیچ راهی جام جهانی شدیم. فرانسه ۹۸ را هم ما خوب به خاطر داریم وهم او مارا!قبل از آن پیکارها ،بلاژویچ سرمربی کرواسی گفته بود اگر یوگسلاوی ، ایران را شکست بدهد من یک توپ فوتبال را قورت می دهم. ۲-مصطفوی بعداز آن صعود تاریخی که اغلب هزینه ها را ازجیب شخصی اش پرداخته بود، از فدراسیون رفت تا مردی اخمو به جایش تکیه بزند. محسن صفایی فراهانی مدیریت در فوتبال ما را معنا کرد.اگر حضور مربیان مطرح دنیا در ایران یک رویا برای ما بود او اما پای ایویچ را به ایران گشود و«بلاژ»را به سرزمین آریایی مان آورد. صفایی ،سنگ بنای فوتبال حرفه ای را نهاد وبرای اولین بار اعلام کرد که لیگ برتر را به صورت حرفه ای راه اندازی می کنیم.شاید تاریخ هیچگاه از یاد نبرد که اولین هواپیمای مسافربری ایرانی که بعداز جنگ، در بغداد به زمین نشست هواپیمای چارتر تیم ملی فوتبالمان بود. مدیریت داشت در فوتبال ایران معنا می یافت.آیا او «آتابای» دیگری بود؟ ۳-صفایی اما روز رفتنش از فوتبال تنها یک جمله گفت« فوتبال را به نامادری اش سپردم وخداحافظ». ۴-سالها از آن روز می گذرد. علی آبادی هوس ریاست بر فوتبال به سرش افتاد ودر جنگ با دادکان ،آن که ضربه فنی شد فوتبال ما بود که برچسب تعلیق را برپیشانی اش دید. کفاشیان در رویارویی با سعیدلو راه مصالحه را در پیش گرفت اما این صلح هم ما را به جایی نرساند ونپالی ها در کنفدراسیون فوتبال قاره کهن ما را دریبل زدند. نامادری لقب هرکس که بود از این فرزند خوب نگهداری نکرد. فرزند زرد روی تیپا خورده ای که تکلیفش با خودش هم معلوم نیست. ۵-سالها از آن روزها می گذرد.مصطفوی به خاطرپس گرفتن آنچه از جیب پرداخته بود،ممنوع الفعالیت شده، کریم باقری مشاور تیم ملی است، خداداد را فقط با مصاحبه های گاه وبیگاهش به یاد می آوریم،اگر «ویه را »که با او به جام جهانی رسیدیم، از سر خوش ذوقی تک وتوک کلمات فارسی را با لهجه ای دلنشین ادا می کرد، حالا قطبی باصطلاح ایرانی، در دوحه کلاس زبان انگلیسی باز کرده ویادش رفته است که فارسی هم می تواند حرف بزند. ۶- سالها از آن روزها می گذرد. روزی که «ویه را »گفت بروید هرکاری بلدید انجام بدهید. گویا او این را خطاب به همه ما گفته بود! ما از آن روز تا حالا هرچه بلد نبودیم را هم انجام داده ایم!چه انسانهای گوش به فرمانی!متخصصین بی تخصص یعنی ما! یعنی فوتبالی که سرمربی تیم ملی المپیکش به جای یادگیری تئوری های فوتبال از مکتب تئوریسینی مثل ایویچ، اشعار حافظ وسعدی را از بر شود وبازی سه بریک برده را در سه دقیقه ،چهار بر سه ببازد وآنگاه طلبکار هم باشد. یعنی ما که مجری تلویزیون را به عنوان سرمربی تیم ملی نوجوانان منصوب می کنیم.یعنی ما که مشاور فنی کمیته ملی المپیک مان کسی است که به جای میزان اطلاعات ورزشی اش، از قیمت کت وشلوار وجوراب وساعت وداشته های مالی اش می شنویم وآیتم تلویزیونی مصاحبه اش ،از تمام طنزهای مطرح دنیا هم خنده دار تر است. ۷-سالها از آن روزها می گذرد. احمدرضا که یک بار با «اجل» کشتی گرفت برنده شد، حالا مقابل یک معلم ساده(!) به نام حبیب کاشانی بازنده است.دایی دیگر ان دایی با صلابت نیست وشیث را طبق طرح وزوج وفرد اخراج می کندو برمی گرداند.فوتبالمان اما به جای حرفه ای ،پولکی شده است. لیدر جماعت در آن تصمیم گیرنده اصلی هستند. ۸- سالها از آن روزها می گذرد.عراق را برده ایم. همان عراقی که با هواپیمای چارتری که صفایی فراهانی فراهم کرد برای اولین بار پس از جنگ به خاکش سفر کردیم.قطبی دارد انگلیس حرف می زند، کفاسیان اگر نخندد نیاز به معاینه دارد،جدول بازیها حکم می کند که اگر ببریم ممکن است با استرالیا روبروشویم. از تیم سال ۹۸ منصوریان دستیار قطبی است وکریم مشاورش والبته خداداد دشمن قسم خورده او!دایی هنوز بر سر قرار دادش با فدراسیون درگیر است، کسی از مصطفوی خبری ندارد، احمدرضا حوالی پل رومی پیتزا می فروشد، ابرهیم تهامی شاید هنوز درگیر بند کفشش باشد، استیلی در بوشهر یک روز اخراج می شود وفردایش برمی گردد.استاد اسدی همانی که می گفتند تنها بازیکنی است که فوتبال را از تیم ملی شروع کرده ، غایب بزرگ فوتبال است.خاکپور را برای لوله کشی فدراسیون دعوت می کنند وسر راه سرمربی استیل آذین می شود اما با تمام این اتفاقات بازهم امیدواریم به استرالیا برسیم. ۹- سالها از آن روزهها می گذرد.نامه های فدراسیون به جای ارسال به هیئت فوتبال یاسوج، راهی بنگاه املاکی دربندر عباس می گردد. کاشانی وفتح الله زاده با حکم موقت دائمی(!) هدایت سرخابی ها را برعهده دارند.منشور اخلاقی یقه مربی وبازیکن را می گیرد. نیک بختی که ستاره بلاژویچ بود محوشده، درست مثل مجاهد که قرار بود در بارسلونا توپ بزند. ۱۰-سالها ازآن روزها می گذرد. ما حالا وقتی سنگاپور را ببریم ذوق می کنیم وباید توپ فوتبال را ببلعیم.واعظ وفتح الله زاده مناظره می کنند ومعلوم نمی شود کدام یک حقیقت را می گویند. حرفهایشان چقدر شبیه مناظره های تلویزیونی قبل از انتخابات بود. فقط اتهام به دیگری بدون آنکه متری ومعیاری باشد. مناظره شان اما شیخ اصلاحات نداشت تا مثل او که معتقد بود «تورم» را باید ازشکم گرسنگان والبته«ننه جون» او پرسید ومانند ملانصرالدین نقطه مرکزی زمین را اندازه گرفت، کسی سخنی بگوید.در این فوتبال اما همه همدیگررا تهدید به افشاگری می کنند وپی درپی می گویند«بگم؟…..بگم؟» . افشاگری هایی که هیچگاه افشا نمی شوند! ۱۱- این بند یازدهم این نوشته است. عدد فوتبال! سالها از آن روزها می گذرد. همه پای تلویزیون ویا در دوحه بازیها را به تماشا می نشینند اما کسی سراغی از تنهایی های محسن صفایی فراهانی در اوین نمی گیرد.آخرین بار که او درمحفلی ورزشی حضور یافت، روزهای مرخصی اش از زندان بود که به امجدیه رفت تا در مراسم تشییع منصور امیرآصفی شرکت کند. همانی که روزگاری خیلی هابرای دیدنش ساعت ها پشت درب اتاقش در فدراسیون می نشستند ،آن روز می دید که چگونه همان ها از ترس، حتی به او سلام که نمی کردند هیچ،جواب سلامش راهم نمی داند. مهم نیست،این تنهایی اما دارد بر سر فوتبالمان نعره می زند. می شنوید؟هم او که در فیفا صاحب کرسی بود وحالا ما برای گرفتن کرسی در AFCمعاون رییس جمهور را کاندیدا می کنیم وبه نپال می بازیم. در نبودش هیبت فوتبالمان شکست.او حالا دارد به رویاهایش «لایی» می اندازد و در فوتبال ما ،نامادری ها جولان می دهند. پرچین غریبانه این فوتبال انگار یک ملبورن دیگر می خواهد. کاش در مرحله بعد حریفمان استرالیا باشد،کاش احمد وعلی وخداداد وکریم وحمید ومحمد وعلیمنصور و استاد،هر کاری دارند را زمین بگذارند وبازهم به میدان بیایند. خیابانی که در ملبورن حضور داشت وگزارشگر آن دیدار تاریخی بود هم حالا در دوحه است هرچند خیلی وقت است مردم ترجیح می دهند «ولوم» تلویزیونشان را به عدد صفر برسانند تا نشنوند که او می گوید«آره مهدی جون گل بود….» اما پای حماسه که در میان باشد شاید خدا خواست واو هم به گذشته اش برگشت. استرالیا را که ببریم، کفاشیان می شود یکی مثل مصطفوی. قلبش درد می گیرد واز فوتبال می رود! آنگاه…… خدایا یعنی می شود؟ مهندس محسن صفایی فراهانی ، این مرد اخمو ظاهر می شود. این یعنی پایان شب های سرد«قطبی» در اوین. یعنی تلالو رویاها. یعنی پایان جنگ شیشه وسنگ. یعنی دیگر کسی حضور مربیان بزرگ دنیا را «توهم »نمی داند. یعنی فوتبال قرار است حرفه ای واقعی شود. یعنی «خس وخاشاک» غیر فوتبالی رفتنی می شوند.یعنی حکم حضانت نامادری ها باطل شده است. یعنی …..یعنی…….یعنی……یعنی می شود؟
با ۷۱ امتیاز و ۶۰ نظر فرستاده شده در بخش ورزش
نظرات

 


كشيد تهران - تيم ملي ايران با برتري 3 بر صفر در آخرين ديدار مرحله گروهي خود برابر امارات و كسب 9 امتياز توان و اقتدار خود را به رخ فوتبال آسيا كش
با ۶۷ امتیاز و ۶ نظر فرستاده شده در بخش ورزش
نظرات

 


امروز، ۱۸ ژانویه ۲۰۱۱، گوگل دانلود سه تا از مهم‌ترین نرم‌افزارهایش، ارث (Earth)، پیکاسا (Picasa) و کروم (Chrome) را به روی کاربران ایرانی باز کرد. این نرم‌افزارها به دلیل محدودیت‌های قوانین صادرات آمریکا برای ایران قبلا از آی‌پی‌های ایران غیرقابل دسترسی بودند.
با ۶۷ امتیاز و ۱۰ نظر فرستاده شده در بخش علم و تکنولوژی
نظرات

 


حالا که خوب فکر می‌کنم می‌بینم که خود من هم حداقل هم روزی سه چهار دفعه می‌روم بیت . باور کن ! خصوصاً صبحها که بیدار می‌شوم اگر اول از همه نروم بیت دنیا پیش چشمم تیره و تار است . پیش از هر کار اول می‌روم بیت آب و دان آقا را می‌دهم تو نمیری بعدش همچی قایم می‌گویم آخیشششش اصلاً روزم به خیر و خوشی شروع می‌شود . بعدش دیگر هر کاری که می‌کنم چه اهمیتی دارد ؟ مهم اینست که آب و دان آقا را داده‌ام ، هم یک ثوابی کرده‌ام هم شکم خودم خالی شده . حالا تو هم یک دفعه رفته‌ای بیت آب و دان آقا را داده‌ای ، چه اشکالی دارد ؟ عوضش شکمت سبک شده سه تا بازی جام ملتها را پشت به پشت برده‌ای ، مثل همین امشب تازه با تیم دوممان سلام ما را هم به گرمی به مادر امارات رسانده‌ای . بقول بر و بکس دمت غیژژژژ ! تو فقط همینجوری برای ما خوشحالی بیاور ، خصوصاً این عربهای خوشگل را که اگر ما نبودیم اینها الآن فوتبال که از سرشان خیلی زیاد است ، هنوز داشتند دختر بچه چال می‌کردند را (وای ! صدای امریکا دوباره دلخور نشود یهو !) زرت و زرت بزن زمین ما اصلاً ایندفعه که رفتی بیت رویمان را می‌کنیم آنطرف . اصلاً تقصیر خودت است که وقتی می‌روی بیت در را باز می‌گذاری همه تماشایت می‌کنند . چه معنی دارد خرس به این گندگی ؟ تو بیت که خوب است ، اگر دلت خواست مرقد هم برو ولی همینطوری عین حالا کار خودت را بکن و بجای جمهوری اسلامی پرچم ایران را ببر بالا ما مخلصت هم هستیم . فقط جان آن مادرت بپا زیاد بیت نروی . خدای نکرده اسهال که نیستی !
با ۶۳ امتیاز و ۳ نظر فرستاده شده در بخش سرگرمی
نظرات

 


سليم عمامو، وبلاگ نویس مخالف دولت تونس، که تا هفته پیش زندانی و در حال شکنجه شدن بود، امروز به عنوان وزیر جوانان و ورزش سوگند یاد کرد. سليم عمامو و همکارانش، خبر ها و ویدئو های اعتراضی علیه رژیم سرکوبگر تونس را پخش میکردند.
با ۶۳ امتیاز و ۹ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


در روزهای نخست اعتراضات خیابانی، دلیل اصلی صدور حکم اعدام برای زندانیان، محاربه و توهین به مقدسات اعلام می شد اما رفته رفته برای کسانی حکم اعدام صادر شد و یا کسانی به دار آویخته شدند که اتهامات متفاوتی برای آنان مطرح می شد. عبدالرضا قنبری معلم گمنامی است که پس از راهپیمایی عاشورای سال گذشته در محل تدریس خود بازداشت و سپس از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به اتهام «محاربه از طریق ارتباط با گروه‌های معاند» که از مصادیق این موضوع داشتن ایمیل‌های مشکوک و ارتباط با یکی از رسانه‌های تلویزیونی خارج از کشور عنوان شده به اعدام محکوم شد. سکینه حبیبی همسر این معلمِ محکوم به اعدام و مادر دو فرزند است که می گوید: همسرم به جهت عدم عضویت در هیچ سازمان و حزب سیاسی، سرنوشتش برای هیچ کس مهم نیست، در انتظار اجرای حکم اعدام به سر می‌برد و هیچ فرد و یا نهاد سیاسی و فرهنگی پیگیر وضعیت وی نبوده و هیچ اقدامی برای توقف این حکم صورت نمی‌پذیرد. وی همچنین از پیگیری ها و نامه های خود به مقامات مسوول و مراجع تقلید خبر می دهد و می گوید: اگر چه هیچ کسی پاسخی به ما نداد اما به خاطر فرزندانم، به خاطر دختر ده ساله ام مجبورم که امیدم را از دست ندهم و برای نجات جان همسرم برای نجات جان یک پدر دلسوز همچنان امیدوارانه تلاش کنم و از همه بخواهم تا نگذارند یک فعال فرهنگی و یک معلم گمنام تنها به جرم آن که تنهاست و کسی را ندارد اعدام شود. جرس در گفتگویی تلفنی با سکینه حبیبی همسر عبدالرضا قنبری در مورد یک سالی که بر این خانواده گذشته است، پیگیری ها و دیدار های او با مقامات مسوول در ایران و وضعیت این زندانی محکوم به اعدام ، پرسش هایی را مطرح کرده است که در پی می آید:‌ همسر شما پس از عاشورا دستگیر و به اعدام محکوم شده است، آیا هیچ خبر جدیدی از همسرتان دارید؟ خبرهای ما بر می گردد به همین ملاقات هایی که می رویم. هفته ای یک بار . از ادربیهشت ماه که حکم اعدام همسرم تایید شده، حال و هوای این ملاقات ها متفاوت است. خودشان هم در ملاقات ها می گوید من کاری انجام نداده ام ولی شرایط به گونه ای بوده که یک سری حکم های اینچنینی صادر شود ولی من کاری انجام نداده ام که این حکم شامل من شود. دلیل اصلی بازداشت ایشان چه بوده و آیا ممکن است در مورد روند دستگیری ایشان توضیحی بدهید؟ دلیل اصلی بازداشت را که به ما دقیقا نمی گویند ولی به هر حال یکی از مواردی که مطرح کردند هم می گویند ایشان در روز عاشورا در خیابان بوده اند. ایشان را در محل تدریس دستگیر کرده اند. آیا از ایشان در مورد حضور در راهپیمایی عاشورا در روند بازجویی سوالاتی هم شد؟ وقتی از خودشان در این مورد سوال کردند، همسرم خیلی صادقانه گفت بله من در روز عاشورا به همراهِ دختر کوچکم بیرون بودم. یعنی با یک دختر خردسال مگر چه کار می شود کرد، یعنی با یک بچه مگر کسی می تواند در خیابان کار امنیتی انجام دهد؟ ولی روز عاشورا ایشان فقط صبح بیرون بودند. آنها گفتند ایشان ظهر عاشورا بیرون بود. در حالی که ظهر عاشورا همسرم در منزل بود و شاهد داریم که ایشان را دیده که در پیش از ظهر عاشورا همسرم به همراه بچه ام در خیابان خودمان بود. . آیا دادگاه از شما به اظهارات شاهدی که به آن اشاره کرده اید هم گوش داده است؟ نه، دادگاه هیچگاه شاهد را از ما نخواست و به همسرم گفته اند که شما ظهر عاشورا در خیابانی که درگیری شده حضور داشتید. در حالی که همسرم فقط صبح از محل درگیری رد شده بود و آنها هم برایش حکم را صادر کردند. آیا همسرتان فعالیت سیاسی داشته است؟ فعلا نه. یعنی در روزهایی که دستگیرش کردند اصلا فعالیت سیاسی نداشت. یک معلم بود، مولف چهار کتاب بود و کارهای فرهنگی انجام می داد. برخی از کسانی که پس از انتخابات دستگیر شده اند، در سال های گذشته فعالیت سیاسی داشتند، آیا همسر شما پیش از این سابقه سیاسی داشت؟ همه تلاش ایشان در همان حوزه فعالیت های فرهنگی و صنفی خودش بوده و نمی شود گفت کار سیاسی می کرد. ایشان شانزده سال در همین نظام آموزشی تدریس کرد، خدمت کرد، کار فرهنگی کرد. سالهای قبل هم فعالیت هایی که داشتند کار صنفی بوده که صنف را هم منحل کردند و برای همان فعالیت هم که در سال ۸۶ بوده برایش مبلغ سیصد هزارتومان جریمه نقدی صادر کرده بودند. قاضی ایشان آقای صلواتی بود. آیا دیداری با ایشان داشتید؟ دادگاه بدوی همسرم را که اصلا به ما اطلاع ندادند. بعد از اینکه حکم اعدام صادر شد من فقط یک بار توانستم آقای صلولتی را ببینم. پیگیری های شما با مقامات مسوول در چه مرحله ای است؟ آیا دیداری با هیچ یک از مسولان داشته اید؟ من در همان اردیبهشت ماه وقتی حکم سنگین اعدام صادر شد با آقای دادستان دیدار کردم. آقای دولت آبادی هم قول هایی به ما داد ولی هیچ اتفاقی نیافتاد. ایشان هم پرسیده بودند که آیا همسرم در روز راهپیمایی در خیابان بودند و وقتی همسرم با صداقت توضیح داد که به همراه دختر هشت ساله ام بیرون بود، ایشان هم قول هایی دادند که برای همسرم تخفیف بگیرند. این حکم خیلی برای همسرم سنگین است. ولی واقعا همسرم کاری نکرده است که اعدام شود.. . به غیر از دیدار با دادستان تهران پیگیری های دیگری هم انجام داده اید؟ کسی پاسخگوی ما نیست. با این همه من همچنان امید دارم از طریق قانون کشور خودمان حل شود. به همین دلیل نامه های زیادی به مسوولان نوشته ام و در خواست کرده ام که در این حکم بازبینی کنند، همه درخواستم این بود که در مورد حکم سنگینِ اعدام که برای یک معلم با شانزده سال سابقه خدمت صادر شده است بازبینی کنند. به آقای لاریجانی، رییس قوه قضاییه نامه نوشته ام، به چند تن از مراجع هم نامه داده ام و درخواست کمک کرده ام. مشخصا به کدام مراجع نامه داده اید و آیا هیچ پاسخی دریافت کردید؟ به آقای مکارم ، به آقای خراسانی و به آقای سیستانی نامه دادم. یک بار هم به دفتر آقای مکارم مراجعه کرده امِ آنجا گفته اند جزییات پرونده را نمی دانند و به همین دلیل دخالت نمی کنند، بقیه مراجع هم که اصلا پاسخ نامه های مرا ندادند. در روزهای نخستِ دستگیری همسرتان، شما تقریبا سکوت کرده و مصاحبه ای هم با رسانه ها انجام نمی دادید. آیا دلیل مشخصی داشت؟ من مصاحبه ای نکردم تا وضعیت همسرم بدتر نشود. امید داشتم این مشکل حل شود.نمی خواستم لج و لج بازی شود. هنوز هم امید دارم. با اینکه دیگر این روزها نمی توانم آقای دادستان را ببینم ولی هنوز هم امید دارم به ما کمک کنند و از راه قوانین کشور خودم کاری کنند که همسرم نجات پیدا کند. هفته قبل به دادستان دوباره نامه نوشته ام تا شاید راهگشایی باشد در پرونده. یعنی واقعا این حکم برای ما و خانواده ما سنگین است. شما چند فرزند دارید و آیا فرزندان شما در جریان صدور حکم اعدام برای پدرشان هستند؟ من دوتا فرزند دارم. پسرم هفده سال دارد و دخترم نه سالش تمام شده و ده ساله می شود. پدرشان در یکی از ملاقات ها جریان را به بچه ها گفت که اگر زمانی این اتفاق ( اعدام) افتاد به بچه های من شوک وارد نشود. خیلی سخت بود. خیلی . وضعیت روحی بچه ها پس از اینکه در جریان حکم اعدام پدرشان قرار گرفته اند چگونه است؟ نبودن پدر در خانه به اندازه کافی سخت هست، تصور کنید دخترم نزدیک به ده سال دارد با این سن کم هیچ تصوری از اعدام ندارد. شرایط روحی اش بسیار نگران کننده است. با پسرم که بزرگتر است، صحبت می کنم و او تقریبا شرایط را می فهمد. اما دخترم هنوز درک درستی ندارد. نمی دانم باید چکار بکنم. نمی توانم هر هفته او را به ملاقات پدرش ببرم چون مدرسه می رود. از طرفی هر وقت، اسم پدرش را در خانه می آوریم یا مهمان بیاید و سوال کند آقای قنبری چطور است، این بچه حالتش کاملا عوض می شود، می رود در اتاقش زیر پتو و تمام دست و پایش منقبض می شود. دکتر هم که می برم می گوید باید او را از فشارهای عصبی دور نگاه داشت ولی اصلا نمی دانم چه باید کرد چون وقتی اسم پدرش را هم می شنود تمام دست و پایش جمع می شود. انشالله که فرجی شود تا هم ما و هم این بچه و هم معلمی که شانزده سال برای مردم خدمت کرد نجات پیدا کند. واکنش مردم و شاگردان همسر شما به این حکم چگونه است و درخواست شما چیست؟ مردم کاری از دست شان بر نمی آید، کسانی که همسرم را می شناسند می دانند که ایشان همه زندگی اش را وقف شاگردانش می کرد، اکثر شاگردان همسرم خصوصیت های اخلاقی او را می دانند و شک ندارند که او خیلی خدمت کرد و جانش را فدای مردم می کرد. همه کسانی که همسرم با کار و تدریس برایشان زحمت کشید برای ایشان دعا کنند نمی دانم چه بگویم. کمکی از دست مردم بر نمی آید اگر مردم کسی را می شناسند فقط می خواهم بروند صحبت کنند با مسولان شاید راهی باز شود و همسرم نجات پیدا کند. ناگفته ای اگر باقی مانده است، بفرمایید. اگرچه کسی به ما امید نمی دهد اما ما خودمان امیدواریم، هنوز امید داریم که همسرم را نجات دهند. با تشکر از شما
با ۶۱ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


گوگل محدودیت استفاده از مرورگر وب Google Chrome و نرم افزارهای Google Earth و Picasa را برای کاربران ایرانی را لغو کرد. پیش تر دسترسی به این نرم افزارهای مجانی برای کاربران ایرانی مسدود شده بود ولی گوگل به درخواست کاربران ایرانی که از طریق سایت Cause انجام شده بود توجه کرد و این سرویس ها را برای کاربران ایرانی آزاد کرد. البته گوگل اعلام کرده که دسترسی به این سرویس ها برای کاربران دولتی مسدود می ماند.
با ۶۰ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش علم و تکنولوژی
نظرات

 


ده نفر از محکومان «جرایم مواد مخدر» که پیشتر احکام محکومیت آنان از سوی دادگاه‌های انقلاب اسلامی تهران صادر شده بود، سحرگاه امروز (چهارشنبه) در زندان رجایی شهر به دار آویخته شدند. اسامی و موارد اتهامی هریک از شهروندان یاد شده عبارتست از: ۱٫ یونس آقانژاد فرزند ارشد به اتهام «حمل و نگهداری یک‌کیلو و ۴۰۰ گرم هرویین» به اعدام و مصادره اموال. ۲٫ صادق گراوند فرزند عزیزمراد به اتهام «حمل و نگهداری یک کیلو و هفتاد گرم کراک» به اعدام و مصادره اموال. ۳٫ تیمورشاه کریمی فرزند بلبل شاه به اتهام «نگهداری یک کیلو و چهل گرم هرویین و فروش یکصد و چهل و نه گرم هرویین» به اعدام و مصاردره اموال. ۴٫ عبداله هناره خلیانی فرزند خالد به اتهام «حمل و نگهداری سه کیسه حاوی پنجاه و یک بسته مواد مخدر از نوع هرویین» به اعدام و مصارده اموال. ۵٫ حسین فیضی‌زاده امراله فرزند سلطانعلی به اتهام «عرضه برای فروش و نیز فروش ۶۰۰ گرم هرویین» به اعدام و مصادره اموال لازم به توضیح است که شهروند علیه یاد شده در سال ۱۳۸۷ نیز به اتهام «نگهداری یکصد کیلوگرم مرفین» در مشهد دستگیر و به پانزده سال حبس محکوم اما با استفاده از مرخصی از زندان بیرون آمده بود که مجددا دستگیر شده بود. ۶٫ امیرعلی محمدی به اتهام «فروش و نگهداری ۵۰۰ گرم هرویین» به اعدام و به اتهام «اعتیاد به مواد مخدر» به پرداخت یک میلیون ریال جزای نقدی و ۳۰ ضربه شلاق. ۷٫ صفر کرمی گنجه به اتهام «فروش و نگهداری ۵۰۰ گرم هرویین» به اعدام و به اتهام «نگهداری ۳۵ گرم تریاک» به دومیلیون ریال جزای نقدی و ۱۰ ضربه شلاق و به اتهام «استعمال تریاک» به یک میلیون ریال جزای نقدی و ۲۰ ضربه شلاق. ۸٫ علیرضا رمضانی به اتهام «حمل و نگهداری ۵۰۰ گرم مواد مخدر» از نوع هرویین به اعدام و مصادره اموال. ۹٫ محمدمهدی احمدی فرزند عبداله به اتهام «نگهداری چهارصد و چهل و پنج گرم کراک» به اعدام و مصادره اموال. ۱۰٫ قاسم اصغرزاده به اتهام «در معرض فروش قرار دادن ۱۴ کیلو و ۳۵۰ گرم تریاک و ۹۵۰ گرم حشیش» به اعدام. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دادسرای عمومی و انقلاب تهران، جلسات رسیدگی به اتهامات این شهروندان با حضور نمایندگان دادستان و وکلای آنان در شعب مختلف دادگاه‌های انقلاب اسلامی تهران برگزار و آرای صادره از سوی دادستانی کل کشور تنفیذ و تقاضای عفو محکومان مذکور نیز پیشتر از سوی کمیسیون عفو و بخشودگی قوه قضاییه رد شده بود.
با ۵۹ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


در پی آزار و تهدید و فشارهای وارده از سوی نهادهای امنیتی به خانواده مجید توکلی، که منجر به درخواستِ این دانشجوی بازداشتی از مردم و رسانه ها جهت قطع ارتباط موقت با خانواده وی گردید، گروه زیادی از دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر (پلی تکنیک تهران)، ضمن نگارش نامه ای خطاب به توکلی، از وی و خانواده اش اعلام حمایت کردند.
با ۵۹ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


در پی برگزار نشدن جلسه دادگاه در روز شانزدهم آذر ، (به دلیل عدم حضوردکتر یزدی و احتمال بیماری وی) ، قرار برگزاری این دادگاه در روز بیست ونهم دی ماه تعیین شده است. به گزارش رسیده به جرس، دبیر کل نهضت آزادی ایران ، در دومین دوره بازداشت خود پس از حوادث پس ازانتخابات ، به بند ۲۰۹ و سپس به خانه امن وزارت اطلاعات منتقل شد. وی اکنون در خانه امنی متعلق به وزارت اطلاعات و در منطقه ای نظامی به سرمی برد ، و همسر وی در این دوران ، تنها یک بار با او دیدار داشته است . روز یکشنبه گذشته نیز به دلیل تغییرات فشار خون ، وی را به بیمارستان منتقل کردند ، اما بدون بستری شدن ، به خانه امن بازگردانده اند . تاریخ دادگاه این کهنسال ترین زندانی سیاسی ، که از نهم ماه مهر در بازداشت به سر می برد، در روز ١۶ آذر همزمان با روز دانشجو تعیین شده بود، اما جلسه دادگاه به علت حضور نیافتن دکتر یزدی تشکیل نشد و عدم حضور ایشان در دادگاه، نگرانی های بیشتری نسبت به سلامتی ایشان بر انگیخت
با ۵۳ امتیاز و ۳ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


بهانه اوليه اين يادداشت، پاسخی است به يادداشت مفصل «هوشنگ اميراحمدی» با عنوان «به بهانه مقايسه مصدق با احمدی‌نژاد و فرهنگ سياسی ناسالم ايران». يادداشت آقای اميراحمدی توضيحی است بر دلايل مقايسه احمدی‌نژاد با مصدق که ايشان به صورت ضمنی در برنامه پارازيت مطرح کردند. هرچند آقای اميراحمدی در ابتدای اين يادداشت بلند تلاش می‌کنند تا اصل چنين مقايسه‌ای را رد کرده و آن را غرض ورزی مخالفانی معرفی کنند که از «فرهنگ سياسی ناسالم» رنج می‌برند، اما اتفاقا کل يادداشت اخير خود را به تشريح اين مقايسه تاريخی اختصاص داده‌اند تا از همين ابتدا نشان دهند آنچه را که در کلام رد می‌کنند در عمل به اجرا در می‌آورند. با اين حال برای من يادداشت جناب اميراحمدی تنها بهانه‌ای است برای ورود مجدد به بحث مقايسه احمدی‌نژاد با مصدق، چرا که گمان می‌کنم اين مقايسه نادرست به تازگی گسترش عجيبی پيدا کرده و اتفاقا شخص محمود احمدی‌نژاد و نزديکانش نيز به شدت از آن استقبال می‌کنند. (پيش از اين يادداشت «از ناسيوناليسم مصدقی تا ناسيوناليسم متعفن» را در اين مورد نوشته بودم) به باور من، يادداشت آقای اميراحمدی مجموعه‌ای جامع و مانع از تمامی موارد اختلاف و يا شباهتی است که می‌توان ميان محمد مصدق و محمود احمدی‌نژاد ذکر کرد. پس اين يادداشت را تنها بر پايه پاسخ به يادداشت ايشان به پيش می‌برم و گمان می‌کنم در طول اين مسير به همه مباحث مطرح شده پرداخته خواهد شد.
با ۴۶ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به unsubscribe@balatarin.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به subscribe@balatarin.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بازار امروز

Loading currency converter .. please wait

loading
currency converter
please wait
....

خبرهاي گذشته