هستي نيوز،از آن سوي فيلتر جمهوري اسلامي خبر پراكني ميكند

-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد...
http://groups.google.com/group/hasti-news
------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ مهر ۹, شنبه

جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


شجریان: سیاست به همه‌جا تجاوز کرده حق اعتراض نداریم

Posted: 01 Oct 2011 07:22 AM PDT

جرس: محمدرضا شجریان، استاد آواز ایران تصریح کرد: «جامعه آگاه است، وجدان جامعه بیدار است. جامعه کوچکترین اشتباه و ریاکاری و دروغ گویی را نشان می دهد. من سعی کردم اشتباه نکنم و با مردم باشم، چون موسیقی را برای مردم ارایه می کنم، نه برای حکومت.»

 

همزمان با آغاز تور کنسرت های اروپایی محمدرضا شجریان از شهر استانبول ترکیه،  بخش فارسی یورونیوز گفتگویی با استاد آواز ایران انجام داد. شجریان در این گفتگو تاکید می کند: «موسیقی برای مردم است، برای انسانها. باید انسانها را در اولویت قرار داد و موسیقی را برای آنها ارایه کرد. موسیقی برای انسانیت است.»

 

استاد آواز ایران می افزاید: «مردم آدم را می شناسند، بعد رفتار و گفتار و کردار هم در اینجا خواهد آمد. یکی از هنرمندان ما که صدای خوبی داشت و خوب می خواند و شهرت خوبی داشت، یک اشتباه اجتماعی کرد که به نظرم از سر سادگی و ندانم کاری اش بود، یک دفعه مردم او را کنار گذاشتند. پس این موسیقی نیست. این رفتار و کردار و گفتار است. به همین دلیل هنرمندان در رفتار و کردار و گفتار باید خیلی دقت کنند.»
 

استاد شجریان همچنین می گوید: «من از اینکه وارد حزبی بشوم و فعالیت سیاسی کنم پرهیز دارم. من با مردم زندگی می کنم ولی در طول این سی سال طوری شده که سیاست را وارد می کنند، سیاست به تمام ارکان زندگی مردم ما تجاوز کرده. هرکاری بکنید به آن انگ سیاسی می زنند.  سیاست به همه ارکان مملکت ما نفوذ کرده و به همه جا تجاوز کرده، مثل یک سونامی همه جا را گرفته، هر کاری کنیم انگ سیاسی می زنند. حق نداریم حرف بزنیم، حق نداریم قضاوت کنیم، حق نداریم اعتراضی کنیم یا نظر دهیم. این را باید درمان کرد، یعنی سیاست باید به جای خود بازگردد و عقب نشینی کند تا شهر بتواند زندگی کند.»



آنچه در زیر می آید بخش هایی از گفتگوی یورونیوز با استادآواز ایران است.

یورونیوز: چند سال است که در ایران کنسرتی نداشته اید، با این حال طی سه سال اخیر دو بار در اروپا کنسرت برگزار کرده اید، چرا؟

محمدرضا شجریان: کنسرت هایی که من در ایران می گذارم بی سر و صدا نیست و سر و صدای زیادی دارد و دولتی ها از این موضوع خشنود نیستند، مخصوصا این اواخر در این دو سال که اتفاقاتی در مملکت من افتاده، بیشتر از همه فضاهای کنسرت صدمه دیده اند، چون می ترسند در فضای کنسرت کسی حرفی بزند یا کاری بکند و اتفاقی بیفتد. به همین دلیل در این دو سه سال و بویژه از سال 88 شرایط مناسبی برای برگزاری کنسرت نیست چون باید مجوز بدهند ولی نمی دهند، به همین دلیل کنسرت هایم را در خارج از کشور برگزار می کنم.


 به همین علت بود که آلبوم آخرتان دیر مجوز گرفت؟
بله، پانزده، شانزده ماه بود که می خواستیم مجوز بگیریم ولی نمی دادند، ما هم ساکت بودیم و چیزی نمی گفتیم، می گفتیم ما هم نوارهایمان را در خارج از ایران تکثیر می کنیم. ولی اخیرا مجوز یکی از این نوارها را دادند. ما برنامه های زیادی داریم که در نوبت مجوز گرفتن هستند ولی فعلا فقط یکی از آنها مجوز گرفته است.

سالها محدودیت در ایران باعث شد که شما از صدا و سیمای ایران بخواهید که صدای شما را پخش نکند. چگونه با مردمی که به جز رادیو و تلویزیون وسیله ارتباطی دیگری ندارند ارتباط برقرار می کنید؟ آیا آنها از شنیدن صدای شما محروم شده اند؟
بله، رادیو و تلویزیون فراگیرترین رسانه است و وقتی صدا از آنها پخش نشود ارتباط با مردم هم قطع می شود و من در طول این سی و دو سه سال ارتباطی با تلویزیون نداشته ام. اوایل، صدای من را پخش می کردند و من هم اعتراضاتی کردم. تصاویری روی صدای من می گذاشتند که اصلا ارتباطی با موضوع نداشت. من هم اعتراض کردم و گفتم دیگر به شما اجازه نمی دهم که صدای من را پخش کنید، چون آنها هیچ نقشی در تهیه این برنامه ها نداشتند و قاعدتا باید موقعی دست به این کار بزنند که نقشی داشته باشند یا تهیه کننده راضی باشد. من راضی نبودم و دیدگاههای اجتماعی ام با آنها هماهنگ نیست. این است که من هیچوقت دوست ندارم صدایم از آن رسانه پخش شود؛ تا اینکه در این یکی دو سال اخیر من با جدیت دنبال کار را گرفتم و از آنها شکایت کردم که دیگر صدای من را پخش نکنند. فقط من «ربنا» را اجازه دادم، که آن ربنا را برای مردم خوانده بودم، در این یکی دو سال، دیگر آن را هم پخش نمی کنند، خوب نکنید، به خودتان لطمه می زنید. چون ربنا برای مردم بوده و آنرا دوست دارند و خودشان دارند و گوش می کنند. فعلا اینطور است. چون من همراه نیستم با سیاست و حکومت و این چیزها، به همین دلیل خیلی دوست ندارند که من در صحنه باشم.


شما تقریبا پنجاه سال است که تجربه موسیقی سنتی دارید، موسیقی سنتی ایران را چطور تعریف می کنید؟ اساس این موسیقی چیست؟
 ما چند نوع موسیقی داریم که یکی از آنها سنتی است و یک موسیقی کلاسیک اصیل داریم که همان موسیقی ردیفی ماست که به ما رسیده که می تواند به صورت سنت ارایه شود یا به صورت آزاد. من بخش آزاد را انتخاب کردم. در سنت روش ها و نوع ارایه کار خودم را گرفتار نکردم و دستم را باز گذاشتم و همیشه هم معتقد بودم که اصالت را نگه می داریم و سنت هایمان را که متعلق به پدرانمان و اجدادمان است را احترام می گذاریم. ولی می گذاریم برای خوشان باشد و ما سنت های خودمان را می سازیم و من به نسل بعد هم گفته ام که شما هم اگر دوست داشتید می توانید سنت های ما را بهم بریزید و سنت خودتان را داشته باشید. چون بشر باید با توجه به نیاز زندگی و نیاز روحی اش موسیقی را انتخاب کند. چون نیازها در طول این فراز و نشیب های زندگی و تاریخ متفاوت است، موسیقی هم فرق خواهد کرد. این از نظر اصالت و سنت.

موسیقی ایران در مقایسه با سایر موسیقی ها مانند زبان است. مثل زبان فارسی، وقتی به شعر حافظ نگاه کنید می بینید که از همان کلمات استفاده کرده ولی دو واژه را کنار هم می گذارد و با معنای خاصی که ایجاد می کند زمین و زمان را به هم می دوزد.

موسیقی ما هم همینطور است، مانند یک زبان. صرفا از بازی با نت ها استفاده نمی کنیم، یعنی اگر کسی با نت ها بازی کند، می گوییم بازی می کند و نمی داند چه می گوید. ولی عین یک زبان باید در آن واژه ها و جمله بندی درست به کار گرفته شود و کسانی که با این زبان آشنا می شوند می دانند که بهترین بخش این زبان در ردیف ما خلاصه شده، اما این ردیف به صورت خلاصه است، کل موسیقی ما نیست، مانند شعر حافظ و سعدی که نمونه های بهترین اند ولی فراوان می شود مانند آن شعر گفت و کتاب نوشت. موسیقی ما هم به همین شکل است. موسیقی ردیفی ما نمونه ای بسیار خوب است و زمانی که آنرا شناختید می توانید فراوان آهنگ سازی، بداهه نوازی و بداهه خوانی کنید و خلاقیت خود را نشان دهید.


غیرایرانی های زیادی به کنسرت های شما می آیند که حتی معنی اشعار شما را نمی دانند، جذابیت موسیقی اصیل ایرانی برای آنها چیست؟

 موسیقی یک زبان بین المللی است، فارغ از ادبیات و اگر قادر باشید این زبان را خوب بیان کنید، هرکسی با آن ارتباط برقرار می کند، بویژه کسانی که بیشتر موسیقی را می شناسند وقتی به موسیقی ایرانی می رسند شیفته می شوند.

موسیقی ما از نظر پتانسیل، محتوا و وزن مخصوص، خیلی بالاست، ولی در طول این تاریخ که ما داشتیم، در طول این هزار و سیصد، چهار صد سال، به دلیل اینکه با ایرانیت ما و هنرهای ما ضدیت می شد، با موسیقی ما مبارزه شده، ولی مردم در شکل های مختلف موسیقی را حفظ کرده اند، از تعزیه تا روضه خوانی. ولی در صد سال اخیر موسیقی ما خودش را بیشتر در شکل موسیقیایی خودش، با ساز نشان می دهد. اگر با این موسیقی مبارزه نمی شد، این موسیقی به عنوان یک موسیقی جهانی شناخته شده بود. ولی اگر هنرمندان ما کار خود را درست انجام دهند، موسیقی ما این پتانسیل را خواهد داشت که نظرات را جلب کند و شنوندگان را راضی نگه دارد.


 از دوران مشروطه، موسیقی ایرانی بویژه در شکل تصنیف، با جنبش های اجتماعی درآمیخته، نگاه شما به اینگونه موسیقی چیست؟
بهترین این موسیقی توسط عارف ارایه شده و عارف، خود هم شعر می گفت و هم موسیقی را می ساخت و می توان به عنوان بهترین نمونه آهنگسازی ما، آهنگ های عارف را معرفی کرد. مثل شعر حافظ و سعدی و مولانا، زیباترین شکل آهنگسازی ماست. و چون در زمان مشروطیت بود و فضای آن زمان فضای سیاسی و آزادی خواهی بود، او هم چون همراه مردم بود، آهنگ ها را از دل مردم می ساخت و خواننده ها و نوازنده ها آنها را ارایه می کردند و تاثیر مهمی در روحیه مردم داشت. چون موسیقی بازتاب درون جامعه است، موسیقی برخاسته از فضای جغرافیایی یک منطقه است. در یک فضای جغرافیایی، مردم دارای یک فرهنگ خاصی هستند و نیازهای خاصی دارند، موسیقی برخاسته از درون هر ملتی است و به همین دلیل خواسته های خود را از طریق موسیقی بیان می کند. وقتی خوشحال است، موسیقی، موسیقی شاد خواهد بود و وقتی ناراحت، موسیقی غمگین. وقتی شکست می خورد یک موسیقی دارد و وقتی پیروز می شود یک موسیقی دیگر.

موسیقی با شرایط روحی جامعه تغییر شکل می دهد. در تمام دنیا این موسیقی هست که در شرایط مختلف و مطابق با نیازها خودش را ظاهر می کند.


 شما قبل از انقلاب و اوایل انقلاب این موسیقی را با چاوش ها ادامه دادید. چاوش ها چطور بودند؟

 چاوش ها آهنگ هایی بودند که لطفی، مشکاتیان، علیزاده و دیگران می ساختند و فضا، فضای سیاسی بود، که البته من خیلی روحیه سیاسی ندارم، روحیه مردمی وهنری دارم، ولی روحیه سیاسی ندارم. سعی می کنم تا جایی که می شود خودم را از سیاست کنار بکشم و یک هنرمند باشم و برای روحیه مردم خودم را نگه دارم. ولی در آن زمان شرایط ایجاب می کرد و از من می خواستند که همراه باشم و این سرودها را خواندم، البته پشیمان هم نیستم شرایط آن موقع این بود.

بعد از انتخابات هم همینطور؟
بعد از انتخابات هم دوباره خواندم و خودم ساختم. بعد از نزدیک به شصت و هشت سال سن، در آن زمان، شرایطی در جامعه ام دیدم که گفتم: “تفنگت را زمین بگذار.”


شما معمولا شعرهای کارهای خودتان را شخصا انتخاب می کنید و حساسیت زیادی هم در این مورد دارید. چه معیارهایی برای انتخاب شعر دارید؟

معیارها مطابق با نیازها و دیدگاههای اجتماعی، متفاوت است. گاهی اوقات هم دیدگاههای سیاسی دخیل هستند. دیدگاه سیاسی یک هنرمند با فعالیت سیاسی فرق می کند. من از اینکه وارد حزبی بشوم و فعالیت سیاسی کنم پرهیز دارم. من با مردم زندگی می کنم ولی در طول این سی سال طوری شده که سیاست را وارد می کنند، سیاست به تمام ارکان زندگی مردم ما تجاوز کرده. هرکاری بکنید به آن انگ سیاسی می زنند. مثلا نانوا می گوید آرد گران است می گویند تو داری حرف سیاسی می زنی. سیاست به همه ارکان مملکت ما نفوذ کرده و به همه جا تجاوز کرده، مثل یک سونامی همه جا را گرفته، هر کاری کنیم انگ سیاسی می زنند. حق نداریم حرف بزنیم، حق نداریم قضاوت کنیم، حق نداریم اعتراضی کنیم یا نظر دهیم. این را باید درمان کرد، یعنی سیاست باید به جای خود بازگردد و عقب نشینی کند تا شهر بتواند زندگی کند.


در چند سال اخیر شاهد فعالیت های متفاوتی از شما در عرصه موسیقی بوده ایم و آن ابداع سازهای تاره بود، چه کمبودهایی را حس کردید که شما را به این سمت سوق داد؟
 در نقاشی هرچه رنگ های بیشتری در دسترس داشته باشیم به واقعیت بیشتر نزدیک می شویم. چهار رنگ اصلی بیشتر نداریم، اما هزاران رنگ در لابلای اینها وجود دارند. مانند موسیقی، هرچه رنگ های صدا را بیشتر داشته باشیم، سلیقه های بیشتری را می توانیم راضی کنیم.

در گروه نوازی ها و تجربه هایم متوجه شدم که موسیقی ما چیزهایی در لابلای سازهای اصیل کم دارد و هیچ سازسازی، دست به این کار نمی زند و احساس کردم که خودم باید دست به کار شوم. سالها تحقیق کردم و شروع به سازسازی کردم و بیشتر سازهای بم یعنی باس و دورباس را ساختم. چون سالها در موسیقی ما نبود و رنگ هایی از صدا در لابلای موسیقی آورده ام.

من دو خانواده ساز کششی پوستی درست کرده ام که صدا به جای اینکه از چوب بیاید از پوست می آید مثل خانواده ویولون. خانواده شهر آشوب و خانواده صراحی که اینها در گروه شهناز استفاده می شود. سازها را در اختیار هنرمندان جوان قرار می دهم.

این کارها ذوق هنرمندان ما را شکوفا می کند. دست به این کار شدم که فضای صدا را در موسیقی باز کنم و بگویم که سنت گرایی نکنید، حرمت سنت را نگه دارید ولی خودتان کاری بکنید، چه از نظر ساز و چه از لحاظ نوع موسیقی. و اغلب هم خوششان آمده. آخرین سازی که ساختم و دو شب قبل از کارگاه بیرون آمد، دل و دل است و صدایی بین کمانچه و ویولون دارد.



خیلی ها استعداد موسیقی دارند ولی این امکان را ندارند که در کنار اساتید بزرگ این هنر را فرا بگیرند. آیا شما به تاسیس یک آکادمی موسیقی با همکاری سایر اساتید موسیقی ایران فکر کرده اید؟
چند بار این فکر به ذهنم خطور کرده ولی شرایط برای ایجاد آکادمی مهیا نیست چون تصمیم گیرندگان مملکت این فضا را دوست ندارند. حتی در دانشگاه که رشته هنر دنبال می شود خیلی دوست ندارند که این مساله خودش را در جامعه نشان دهد و می ترسند کار دست کسی دهد، ترس بی جهت. از این جهت این فکر را نمی توانیم عملی کنیم ولی دلمان می خواهد این کار را بکنیم.

به طور خیلی خصوصی چند هنرجو دارم که در سطح خیلی حرفه ای کار می کنند. سی و چند خانم و سی و چند آقا. خانم ها خوب ظاهر شده اند. سالها کار کرده بودند و دیدم که راه به جایی نمی برند و من باید آنها را راهنمایی کنم و هنر خوانندگی را یاد دهم که از صدا چطور استفاده کنند و اشکالات را بر طرف کنم. خوشبختانه استعداد دارند. آنها به دفتر من می آیند و به همه به صورت افتخاری آموزش داده ام و هیچوقت از این راه درآمدی برای خودم قائل نبودم، برای اینکه این هنر باقی بماند، مخصوصا آواز و غزل زنده بمانند. چون اگر آواز ما فراموش شود، غزل ما هم در کتابخانه هاست و در جامعه نخواهد آمد. غزل و شعر موقعی در جامعه می آید که با موسیقی همراه باشد و بهترین موسیقی، آواز است. آواز مفاهیم شعری را خوب بیان می کند. در تصنیف سازی مفاهیم شعری دستکاری می شوند.

بیش از سی سال است که صدای زن، آوای نیمی از جامعه در موسیقی ایران حضور ندارد. هزینه این حذف برای موسیقی و جامعه ایران چیست؟
 این هزینه خیلی بالاست. درست بخشی از موسیقی ما نیست. بخشی از صدای موسیقی ما نیست. مانند این ساز که چهار سیم دارد و سیم اول را برداریم. این صدا را می خواهیم، این صدای زن است.

شما یکی از محبوب ترین هنرمندان تاریخ معاصر ایران هستید و صدای شما صدای مردم ایران نام گرفته، آیا موسیقی تنها علت این محبوبیت است؟
 موسیقی باعث آشنایی است، اما تنها علت نیست. توسط موسیقی با مردم ارتباط برقرار می شود و مردم آدم را می شناسند، بعد رفتار و گفتار و کردار هم در اینجا خواهد آمد.

یکی از هنرمندان ما که صدای خوبی داشت و خوب می خواند و شهرت خوبی داشت، یک اشتباه اجتماعی کرد که به نظرم از سر سادگی و ندانم کاری اش بود، یک دفعه مردم او را کنار گذاشتند. پس این موسیقی نیست. این رفتار و کردار و گفتار است. به همین دلیل هنرمندان در رفتار و کردار و گفتار باید خیلی دقت کنند. جامعه آگاه است، وجدان جامعه بیدار است، جامعه مو را از ماست می کشد. کوچکترین اشتباهی زیر پروژکتور جامعه قرار می گیرد. نمی توانید اشتباه کنید. جامعه کوچکترین اشتباه و ریاکاری را بزرگ می کند و دروغ گویی و اشتباه را نشان می دهد. من سعی کردم اشتباه نکنم و با مردم باشم، چون موسیقی را برای مردم ارایه می کنم، نه برای وزیر و برای وکیل و برای رییس جمهور، آنها هم اگر جزء مردم باشند گوش می کنند. ولی موسیقی برای مردم است، برای انسانها. باید انسانها را در اولویت قرار داد و موسیقی را برای آنها ارایه کرد. موسیقی برای انسانیت است.

اوین را با هیچ جا عوض نمی کنم

Posted: 01 Oct 2011 06:50 AM PDT

مهدی خزعلی
به کوری چشم جریان انحصار طلب، این بسیجی خیبر سنگر را ترک نخواهد کرد.

روز سه شنبه قرار بود به شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب بروم، مثل همیشه با دوستان وداع کردم و برای بازداشت آماده بودم. بنا داشتم تنها بروم و حتی وکلا را خبر نکردم. موقع خروج از دفتر دوستی از جانبازان شیمیایی به دیدارم آمد، گفتم:” عجله دارم، باید به دادگاه بروم” گفت: با موتور می رسانمت، آخر او تحمل فضای بسته ماشین و حتی آسانسور را ندارد و فقط موتور سوار می شود! گفتم: “باشد همراهم بیا که اگر بازداشت شدم، وسایلم را به خانواده برسانی و خبرش را نیز! “قاضی مشغول رسیدگی به پرونده دیگری بود، از فرصت استفاده کردم و سری به شعبه سابق (قاضی مقیسه) زدم، به شوخی عرض کردم: “مرا بی جهت ممنوع الخروج کرده اید، من هیچ جا نمی روم، من می مانم و بناست شما را به انفرادی خودم بفرستم! ” گفت: “می دانم تو جایی نمی روی و من با ممنوع الخروجی تو مخالف بودم! ”

 

 

کمی بعد مسئول دفتر ۲۶ صدایم کرد، قاضی پیرعباسی با روی باز و با احترام برخورد کرد، دوساعتی گفتگو داشتیم، صحبت ها در حوزه فرهنگ و دین بود، تسلط خوبی بر آیات داشت و احتجاج به آیات و روایات می کرد. کمی بعد جانباز شیمیایی همراه من که تنگی نفس داشت و در دفتر شعبه نشسته بود، به دنبال پنجره ای می گشت تا نفسی تازه کند، قاضی او را به داخل دعوت کرد تا کنار پنجره پشت سر خودش نشسته و نفسی تازه کند. او اجازه خواست تا کتابی در حوزه تاریخ نگاری اسلام را از روی میز قاضی برداشته و مطالعه کند. بحث ما به اینجا رسید که قاضی گفت: “آخرین چیزی که از قلوب صدیقین خارج می شود، حب جاه است!، دل کندن از پست و مقام سخت است” و رفیق جانباز ما پا برهنه وسط بحث پرید و گفت: “می بخشید، شما حاضرید از این کتاب دل بکنید؟” و قاضی گفت: “من آنرا خوانده ام، قابلی ندارد” و به درخواست آن جانباز خطی به یادگار بر کتاب نوشت و به او تقدیم کرد. این برخورد قاضی تاثیری عجیب بر دوست جانباز من گذاشت و پس از خروج از دادگاه می گفت: “اگر قضات این گونه برخورد کنند، کسی رویش نمی شود خلاف کند”.

 

به قاضی عرض کردم: “من باید فردا سفری به خارج کشور داشته باشم و شما می دانید که من هر جا باشم با اولین احضار به ایران می آیم” گفت: “می دانم و من هم با ممنوع الخروجی شما مخالفم”.  بلافاصله با مسئولیت خودش دستور داد نسبت به رفع اثر از هر سه نامه ممنوع الخروجی پرونده اقدام شود و در دادستانی هم با سرعت و دقت نسبت به رفع ممنوع الخروجی اقدام شد. هنوز وکلای من باور نمی کنند که ظرف این مدت کوتاه مسافر اوین در ارتفاع ۳۰۰۰۰ پایی راهی خارج از کشور شده است. برای خودم هم تا پرواز باور کردنی نبود و هر لحظه منتظر بداع بودم.

 

من این اقدام را به فال نیک گرفته و نشان عقلانیت در سیستم قضایی می دانم. باید تلاش کرد از ابزار حبس و ممنوع الخروجی کمتر استفاده شود، فرض که عده ای رفتند، نظامی که پایه های استوار بر رای مردم داشته باشد از مهاجرت بیم ندارد و نظامی که پشتوانه مردمی نداشته باشد، این محدودیت ها پایه های آنرا چون موریانه می خورد و سست می کند.

 

در خاتمه با احترام به همه کسانی که به هر دلیل مهاجرت را برگزیده اند و سختی غربت را تحمل می کنند، باید بگویم که من حضور در وطن را انتخاب کرده ام و ترجیح می دهم که خار در چشم و استخوان در گلوی کسانی باشم که انقلاب ما را مصادره به مطلوب نموده اند و می خواهند حرکت آزادیبخش انقلاب اسلامی ایران را به انحراف بکشانند، به کوری چشم جریان انحصار طلب، این بسیجی خیبر سنگر را ترک نخواهد کرد و امپراتوری خود را در نصف عرض پتوی سربازی در انفرادی گسترده است، من بند ۳۵۰ اوین را با هیچ جای دنیا عوض نخواهم کرد، این یک سفر کاری است و هفته آینده به ایران عزیز باز می گردم و از طرف همه هموطنان ساکن در غربت به بلندای قله دماوند سلام خواهم داد.

*منبع: وبلاگ نویسنده

 

*نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.

حباب در بازار سکه

Posted: 01 Oct 2011 06:44 AM PDT

حسین عبده تبریزی
بازیگران آگاه بازار، سکه طلا را جابه‌جا می‌کنند تا از شکاف قیمت خرید و فروش آن بهره‌مند شوند.

طی یک ماه گذشته در پی نوسانات دلهره‌آور اونس طلای جهانی، بازار سکه تهران روند جدیدی از قیمت‌ها را تجربه کرده است. روندی که روز به روز با فاصله گرفتن قیمت بازار سکه از قیمت واقعی آن همراه بوده است؛ نوع جدیدی از قیمت‌گذاری سکه که تلاطم قیمت طلای جهانی را به صورت حباب به قیمت بازار سکه تهران منتقل می‌کند. فعالان بازار در حال حاضر تمایل دارند سکه بهار آزادی را 13 درصد بالاتر از قیمت واقعی معامله کنند. باورنکردنی است که در این روزها سکه تمام‌بهار با حباب هشتاد هزار تومانی بین معامله‌گران دست به دست می‌شود.


 

 

براساس نظریه مشهور «احمق‌تر از من» حباب سکه تا زمانی که «ناآگاه‌تر از من» در بازار موجود باشد، دوام خواهد یافت و زمانی که دوره ناآگاهان به پایان برسد، حباب سکه در دستان آخرین ناآگاه از نسل ناآگاهان بازار خواهد ترکید. برای کالای نقدشونده‌ای همچون سکه وجود چنین حبابی هیچ توجیهی به لحاظ اقتصادی ندارد. نه انتظارات افزایش قیمت اونس طلای جهانی و نه انتظارات افزایش قیمت دلار و نه حتی رکود اقتصاد جهانی و نگرانی از بحران ارزی در دنیا هیچ‌کدام حباب قیمت سکه تمام‌بهار در بازار تهران را توجیه نمی‌کند. با وجود محافظه‌کاری‌ای که در اقتصاددانان سراغ داریم، در این مواقع همگی بر یک حکم اتفاق‌نظر دارند؛ «حباب به زودی می‌ترکد.» البته اقتصاددانان پیش‌بینی نمی‌کنند، بلکه فقط و فقط به مکانیزم قیمت‌گذاری بازار اعتقاد دارند. به باور آنها چنین حبابی بر اثر فعالیت‌های سوداگرانه‌ای به شرح زیر محکوم به فنا است:


1. در چنین مواقعی بازیگران آگاه بازار، سکه طلا را برای نگهداری نمی‌خرند، آنها فقط سکه را جابه‌جا می‌کنند تا از شکاف قیمت خرید و فروش آن بهره‌مند شوند. این رفتاری است که در حال حاضر به وضوح در میان صرافی‌های تهران به چشم می‌خورد؛ گاوصندوق آنها خالی از سکه طلا است و دستان آنها پر از سکه‌هایی است که به سرعت جابه‌جا می‌شود. برای آنها سکه به منزله شیء داغی است که نباید آن را در دستان خود نگه دارند؛ باید سریع به دیگری واگذار کنند تا نکند دچار سوزش شوند.


2. از آنجا که چنین حبابی تنها در قیمت سکه بهار آزادی موجود است و بازار طلای آب‌شده و شمش به طور نسبی فارغ از حباب است، بازار ضرب سکه تقلبی در این روزها داغ می‌شود. کافی است شمش طلا آب شود و با دستگاه ضرب سکه نه چندان مدرن، سکه تقلبی تولید شود. سود کار هم معادل 13 درصد در هر بار ضرب است. اگر چرخه تولید سکه تقلبی یک‌روزه باشد، می‌شود روزی 13 درصد! خدا بده برکت. اگر انسان شریفی به سبب وجود چنین فرصتی، شرافت خود را لگدمال کند و سکه تقلبی تولید کند؛ جای ملامت است؟ زمانی که نرخ سود سالانه سپرده سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت تنها 6 درصد است، کنترل نفس امّاره برای چشم‌پوشی از سود روزانه 13 درصدی بسیار سخت است. گناهش هم به پای بانک مرکزی که چنین شیطانی را به جان خلق‌الله افکنده است. البته این گناه شاید چندان هم نابخشودنی نباشد، چرا که نسل جدید تولیدکنندگان سکه تقلبی فقط انحصار ضرب سکه توسط بانک مرکزی را رعایت نکرده‌اند وگرنه سکه آنها از هر نظر شبیه سکه‌های اصیل است و تشخیص تفاوت‌ها به سختی و تنها با نظر کارشناسانه امکان‌پذیر است.


3. نسل دیگری از بازیگران آگاه در چنین مواقعی به شرافت انسانی خود چوب حراج نمی‌زنند و به سود اندک قناعت می‌کنند. آنها معتقدند اگر طلا دارایی با ارزشی است، چرا طلای حبابی را با طلای بی‌حباب جابه‌جا نکنند. با این استدلال، نسل شریف بازیگران آگاه بازار سکه، سکه‌های خود را می‌فروشند و شمش طلا نگهداری می‌کنند و با این کار سکه‌های داغ خود را به دستان نسل متاخر ناآگاهان بازار می‌سپارند. نتیجه منطقی فعالیت‌های سوداگرانه یادشده، افزایش عرضه سکه تمام بهار آزادی و کاهش قیمت آن است؛ نتیجه‌ای که در روزهای آتی شاهد آن خواهیم بود. البته در این میان یک بازیگر مهم هنوز می‌تواند از کاهش قیمت‌ها جلوگیری کند و آن هم مقام ناظر بازار پول ایران؛ یعنی بانک مرکزی است که صد البته او هم همانند بازیگران آگاه شریف، سکه‌های خود را با قیمت‌های حبابی به نسل ناآگاه بازار می‌سپارد. نسلی که در روزهای آتی بیشترین ضرر را از فروپاشی حباب سکه بهار آزادی متحمل خواهند شد.

*منبع: دنیای اقتصاد

*نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.

حمایت حماس از مواضع جدید رهبر جمهوری اسلامی

Posted: 01 Oct 2011 06:30 AM PDT

جرس: حماس از اظهارات اخیر رهبر جمهوری اسلامی در مخالفت با درخواست تشکیل دولت مستقل فلسطینی، حمایت کرد.


به گزارش مهر، رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین(حماس) در حاشیه اجلاس حمایت از انتفاضه فلسطین در جمع خبرنگاران، سخنان جدید رهبر جمهوری اسلامی را «اصیل و تاریخی» توصیف کرد.


خالد مشعل اظهار داشت که راهکارهای مطرح شده از سوی  رهبری درباره حل و فصل قضیه فلسطین و اشاره به نهر تا بحر در زمینه تشکیل کشور مستقل فلسطین اشاراتی کاملا منطقی بود.

 

رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس تاکید کرد: «سخنان رهبر معظم انقلاب ابداع بی نظیری بود.»

وی مقاومت در برابر اشغالگران صهیونیست را بهترین گزینه برای آزادی اراضی اشغالی فلسطین دانست.

گفتنی است، رهبر جمهوری اسلامی صبح امروز در پنجمین اجلاس بین المللی حمایت از انتفاضه فلسطین و در جمع گروهی از سفرا، رؤسای مجالس کشورهای مسلمان، و علمای بعضی از کشورهای اسلامی تصریح کرد : هر طرحی که بخواهد فلسطین را تقسیم کند ، یکسره مردود است ؛ و  طرح دو دولت که لباس حق به جانبِ «پذیرش دولت فلسطین به عضویت سازمان ملل» را بر آن پوشانده‌اند، چیزی جز تن دادن به خواسته‌ صهیونیستها یعنی «پذیرش دولت صهیونیستی در سرزمین فلسطین» نیست.

 

توافق مخالفان حکومت سوریه برای تشکیل شورای ملی انتقالی به جای حکومت اسد

Posted: 01 Oct 2011 05:12 AM PDT

جـــرس: نمایندگان گروه ها و احزاب سوری مخالف بشار اسد، روز شنبه در نشستی ویژه در استانبول، برای تشکیل «شورای ملی انتقالی» بعنوان جانشین حکومت فعلی به نتیجه رسیدند و درباره تعیین رهبری این شورا و اتخاذ مواضع واحد گفتگو کردند.

همزمان آخرین گزارش ها حاکی از تداوم درگیری بین نیروهای امنیتی سوریه و معترضان ضدحکومتی در نقاط مختلف آن کشور و پیوستن بسیاری از سربازان به خیل معترضان است.


به گزارش خبرگزاری فرانسه، نشست دو روزۀ گروه های مخالف حکومت انتصابی بشار اسد در حالی بر گزار شد که در جریان درگیری میان نیروهای دولتی و نظانیان متمرد در استان های حما و حمص، طی دو روز اخیر بیش از بیست تن کشته شده اند.


توافق مخالفان اسد برای تشکیل شورای ملی سوریه

تلویزیون العربیه با انتشار تصاویری از این نشست، گزارش داده که مخالفان اسد پس از دو روز مذاکره و گفت و گو ، عصر شنبه بر تشکیل شورای ملی به عنوان جایگزین رژیم بشار اسد به توافق رسیدند.


به گزارش دویچه وله، در جریان گفتگوها برای تشکیل یک شورای ملی انتقالی که بیشترین گروه‌های مختلف از معترضان را دربر بگیرد، نمایندگانی از «خوان المسلمین» که فعالیتش در سوریه ممنوع اعلام شده و همچنین تعدادی از اعضای تشکل‌های لیبرال و ملی گرا و چپ خارج از کشور حضور داشته‌اند.

بر اساس این گزارش، اغلب گروه‌های مخالف بشار اسد، کناره‌گیری او و افراد با نفوذ دستگاه‌های امنیتی و انتظامی از قدرت را، همراه با اصلاحات سیاسی، بهترین راه گذار کشور به دموکراسی تلقی می‌کنند.


بر اساس گزارش العربیه طیف های مختلف مخالفان بشاراسد به توافق رسیدند با مشارکت همگانی حکومت آینده را تشکیل خواهند داد.

شرکت کنندگان در این نشست تاکید کردند بیانه رسمی تشکیل شورای ملی سوریه را در دو روز آینده اعلام خواهند کرد.

آنها همچنین اعلام کردند امروز مذاکرات خود را با کمیته هماهنگی انقلاب که یک تشکیلات با تجربه برای اداره تظاهرات داخل سوریه است آغاز نموده است.


گزارش مذکور آورده است در صورت توافق شورای ملی سوریه و کمیته هماهنگی، این شورا 75 درصد از مخالفان را در زیر چتر خود سازماندهی خواهد کرد و از نظر قانونی از صلاحیت نمایندگی مخالفان برخوردار خواهد شد.


از سوی دیگر عبدالحلیم خدام معاون سابق رئیس جمهوری سوریه با تاکید بر اینکه جوانان سوری برای دفاع از خود در برابر سرکوب بیرحمانه رژیم اسلحه به دست گرفته اند اظهار داشت چنانچه جامعه بین الملل از دامنه این سرکوب جلوگیری نکند این آتش به تمام منطقه سرایت خواهد کرد.

وی همچنین از احتمال تبدیل شدن سوریه به پناهگاه تندروهای مسلح هشدار داد.


عبدالحلیم خدام از مخالفانی که هنوز چشم امید به اصلاحات بشار اسد دوخته اند به شدت انتقاد کرد و گفت : "این افراد چشمشان به قدرت است نه به مردم و این به سود کشور نیست."


در خبری دیگر، نیروهای امنیتی سوریه، روز شنبه خانم مروه الغمیان یکی از شخصیت های حقوق بشری را که قصد داشت به خارج از سوریه سفر کند در فرودگاه دمشق بازداشت کرد و به محلی نامعلوم انتقال دادند.

آخرین گزارش ها حاکی از تداوم درگیری ها در شهرهای مختلف سوریه است و گروهی از سربازانی که در تیراندازی به معترضان تمرد کرده و از صفوف نظامیان حکومتی خارج شده اند، به رویارویی با نیروهای امنیتی و نظامیان مدافع دولت روی آورده و شهرهای مختلف سوریه در آستانۀ جنگ داخلی قرار گرفته است.


توضیحاتِ سفیر آمریکا از حمله به خود
در پی حملاتِ لباس شخصی های حکومتی و افراد نقابدار حامی حکومت بشار اسد به سفیر آمریکا، رابرت فورد، سفیر آمریکا در سوریه درباره این حمله که در روز پنج شنبه گذشته ( ۷ مهرماه) در دمشق اتفاق افتاد، توضیحاتی داده و به سرویس خبری بی بی سی گفته است هنگامی که عازم دیدار حسن عبدالعظیم، رئیس حزب سوسیالیست دموکرات عربی و از چهره ای مخالف دولت بوده هواداران خشمگین دولت به سوی او تخم مرغ و سیب زمینی پرتاب کردند.


او همچنین گفت که هواداران دولت به مدت دو ساعت و نیم دفتر کار آقای عبدالعظیم را محاصره کرده و سعی داشتند که با ورود به ساختمان به خودروی سفارت آمریکا با آجر و میله های آهنی حمله کنند، که سرانجام نیروهای امنیتی سوریه به نجات او آمدند.


برکناری مدیر عامل بانک سامان

Posted: 01 Oct 2011 03:30 AM PDT

جـــرس: رئیس کل بانک مرکزی دستور تغییر مدیر عامل بانک سامان را صادر کرد. همزمان منابع خبری گزارش داده اند که نماینده ویژه رئیس قوه قضائیه در خصوص اختلاس سه هزار میلیارد تومانی، گزارش مبسوطی به اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام ارائه کرده است، که در این جلسه هاشمی رفسنجانی از این اختلاس بی‌سابقه ابراز نگرانی و تأسف نمود.


همچنین در واکنش به اظهارات مشاور محمود احمدی نژاد در روزنامه ارگان دولت، یک عضو فراکسیون اصلاحات مجلس، اینگونه اقدامات را "تلاش دولتی ها برای ایجاد انحراف افکار عمومی از عملکرد و نقش دولت در اختلاس بزرگ" و آنرا "البته بی‌نتیجه" خواند و تاکید کرد "برای مردم مشخص شده است که مقصر اصلی در این پرونده قوه مجریه است."


برکناری مدیر عامل یک بانک دیگر
به گزارش فارس، روز شنبه نهم مهر ماه، محمود بهمنی رئیس کل بانک مرکزی دستور تغییر مدیر عامل بانک سامان را صادر کرد و به اعضا هیات مدیره بانک سامان دستور کتبی داد که جانشین ضرابیه برای بررسی و تأیید صلاحیت باتک مرکزی هر چه سریع‌تر به این مرجع معرفی گردد.


براساس این گزارش،‌ پس از آنکه هفته‌ گذشته نظر کمیته پیگیری اختلاس بزرگ برای برکناری مدیران عامل بانک‌های صادرات و سامان رسانه‌ای شد، منابع خبری گزارش داده بودند که پس از عزل محمد جهرمی از مدیرعاملی بانک صادرات، مدیرعامل بانک سامان نیز برکنار خواهد شد، که روز شنبه این اتفاق به وقوع پیوست.


گزارش فارس می افزاید فرشته ضرابیه، مدیر روابط عمومی بانک سامان درباره برکناری مدیر عامل این بانک گفته است: بانک مرکزی برای برکناری مدیران عامل بانک‌ها شرایطی را درنظر گرفته و به این سادگی امکان عزل مدیران وجود ندارد، اما درباره اخباری مبنی بر برکناری مدیر عامل بانک سامان باید بگویم وی برکنار نشده و همچنان به کار خود ادامه می‌دهد.

در همین زمینه رجایی سلماسی عضو هیات مدیره بانک سامان گفته است: بنده فعلاً‌ نمی‌توانم در این باره صحبت کنم اما باید بگویم این موضوع صحت ندارد.


ابراز تاسف هاشمی رفسنجانی از اختلاس بزرگ
این خبرگزاری، ظهر شنبه همچنین از ارائۀ گزارش مبسوط نماینده ویژه رئیس قوه قضائیه در خصوص اختلاس سه هزار میلیارد تومانی به اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام خبر داد و نوشت: در نشست امروز مجمع تشخیص مصلحت نظام، غلامحسین محسنی اژه‌ای نماینده ویژه رئیس قوه قضائیه برای رسیدگی به پرونده اختلاس بزرگ سه هزار میلیارد تومانی، گزارش مبسوطی از آخرین روند رسیدگی به این پرونده ارائه داد و به سؤالات اعضای مجمع پاسخ گفت و پیشنهادات آنها را مورد توجه قرار داد.


به گزارش سایت رسمی رئیس مجمع تشخیص مصلحت، هاشمی رفسنجانی در ابتدای جلسه امروز مجمع از اختلاس بزرگ و بی‌سابقه سه هزار میلیارد تومانی ابراز نگرانی و تأسف کرده است.


تلاش دولت برای انحراف افکار عمومی بی نتیجه است
همچنین، در واکنش به اظهارات اخیر مشاور رسانه ای محمود احمدی نژاد در تبرئۀ دولتی ها از دخالت و نقش در ماجرای اختلاس بزرگ، یک عضو شورای مرکزی فراکسیون اصلاحات مجلس، تلاش وی برای "ایجاد انحراف افکار عمومی از عملکرد دولت در اختلاس بزرگ" را بی‌نتیجه دانست و تاکید کرد "امروز دیگر برای مردم مشخص شده است که مقصر اصلی در این پرونده قوه مجریه است."


علی اکبر جوانفکر، مدیرمسئول روزنامه ایران و مشاور رسانه‌ای رئیس دولت، در سرمقاله سه شنبه اخیر و همچنین روز شنبه (امروز) خود در روزنامه ایران، مدعی شده بود که "در قبال فساد مالی اخیر قوه قضائیه و مجلس مقصر بوده‌اند و تقصیری متوجه دولت نیست." وی در عین حال ضمن متهم کردن اطرافیان رئیس قوه قضائیه به اطلاع رسانی غلط، صادق آملی لاریجانی را به شکایت تهدید کرد.


به گزارش فرارو، سعدالله نصیری قیداری در این زمینه اظهار داشت "جوانفکر در نوشتار خود در روزنامه ایران - روزنامه‌ای که با پول بیت المال اداره می‌شود اما رسما به ارگان جریان خاص تبدیل شده - مثل همیشه تلاش کرده‌اند تقصیر عملکرد ناصواب قوه مجریه را متوجه خارج از دایره دولت و حلقه دوستان خود کنند."


وی افزود: این نوعی فرافکنی و فرار از بیان واقعیت‌های عملکرد جریانی است که در تار و پود دولت نفوذ کرده و با این جوسازی‌ها تلاش می‌کنند از زیر بار مسولیت خود شانه خالی کند و توجه افکار عمومی را از واقعیت‌های موجود دور کنند و این در حالی است که امروز دیگر افکار عمومی همه چیز را متوجه شده که در اختلاس بزرگ عمده قصور و کوتاهی از سوی قوه مجریه بوده و جریان انحرافی نقشی پررنگ در آن داشته است و در این بین قوه قضاییه و مقننه مصرند که مسیر شناسایی عامل یا عاملان را تا انتها طی کنند و مقصران را به اشد مجازات برسانند."


نصیری قیداری تصریح کرد: اگر مسوول محترم پرونده اختلاس در حین پیگیری‌های خود به مقصرینی در مجلس و قوه قضاییه هم رسیدند این انتظار می‌رود که بدون هیچ مماشاتی با آن‌ها نیز برخورد شود... اما تاکنون برای افکارعمومی مشخص شده است که در این پرونده مقصر اصلی قوه مجریه است و این خطا و گناه بزرگ - با توجه به دستورات و صدور توصیه نامه‌هایی که از دفتر رییس جمهوری صادر شده و اسناد آن نیز انتشار یافته است - در دولت صورت گرفته است منتها ملاک عمل بررسی دقیق قضایی خواهد بود و مقصر یا مقصران در هر لباسی و جایگاهی که باشند باید به جزای عمل خود برسند."


سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس گفت: "اینکه رییس بانک ملی، از اعضای دولت، فرار کرده است و حتی با وجود قرارداد استرداد «مته‌ مان» میان دو کشور ایران و کانادا، پلیس اینتر پل هم نمی‌تواند ایشان را به کشور بازگرداند، نشان دهنده سرنخی دیگر از وجود فساد در دولت است و سخنان جوانفکر هم صرفا با هدف فرافکنی است و چیزی را تغییر نمی‌دهد و نمی‌تواند سرپوشی بر عملکرد ناصواب دولت باشد. "


نیروی انتظامی: آب بازی سیاسی و برنامه بیگانگان است

Posted: 01 Oct 2011 02:27 AM PDT

جـــرس: معاونت فرماندهی نیروی انتظامی می گوید "هیچ راهی برای کوتاه آمدن از تصمیم جمع آوری ادوات ماهواره ای وجود ندارد، چون در قانون پلیس موظف به برخورد شده است."


وی همچنین از برخوردهای امنیتی و خشن با جوانانی که به بهانۀ آب بازی در پارک های کشور، مورد بازداشت قرار گرفته اند، دفاع کرد و از تداوم برخورد با جوانان خبر داد.


به گزارش مهر، پاسدار بهمن کارگر، بدون اشاره به ایجاد مزاحمت و ورود ماموران به حریم های خصوصی مردم با خشونت و عملیات کماندویی، دراین‌باره مدعی شد: "این نیرو باید به وظیفه قانونی‌اش عمل کند. جمع‌آوری تجهیزات ماهواره جزو ماموریت‌ها و تکلیف پلیس است. اگر پلیس ماهواره‌ها را جمع‌آوری نکند باید به دلیل اجرا نکردن قانون مورد سوال قرار گیرد. البته عملیات راپل با حکم قضایی انجام می‌شود. هنگامی که پس از چندین نوبت ارسال نامه و تذکر صاحبخانه برای جمع‌آوری ماهواره اقدام نکند، پلیس برای جمع‌آوری و ممانعت از ایجاد مزاحمت برای ساکنان عملیات راپل انجام می‌دهد. پلیس برای انجام ماموریت‌هایش نیاز به تجهیزات دارد که یکی از این ابزارها راپل است. "


معاونت اجتماعی نیروی انتظامی همچنین گفت: "افرادی که اقدام به تهیه ماهواره کرده و از آن استفاده می‌کنند نیز تخلف می‌کنند و باید با آنها برخورد شود. البته طرح برخورد با نصب‌کنندگان ماهواره در دستور کار قرار دارد. از این به بعد پلیس در جمع‌آوری ماهواره کوتاه نمی‌آید."


پاسدار بهمن کارگر، در مورد دیگر طرح‌های دست اجرای نیروی انتظامی نیز گفت: "پلیس در طرح امنیت اجتماعی به وظیفه خود عمل می‌کند. اجرای این طرح قانونی است و مردم از پلیس می‌خواهند با هنجار شکنان برخورد کنند. "


وی در مورد برخورد با زنان و جوانان، به بهانۀ پوشش و مدل مو و رنگ لباس و ...، مدعی شد: "نیروهای حاضر در طرح، آموزش‌های لازم را فراگرفته‌اند و مصادیق بدحجابی به آنها نشان داده شده است. در این طرح با مانکن‌ها و افراد هنجارشکن برخورد می‌شود و اجازه نمی‌دهیم این افراد چهره جامعه را مخدوش کنند.
وضعیت پوشش جامعه نیز، با اجرای طرح امنیت اخلاقی بهبود یافته است. امسال برخورد با تیپ‌های مانکنی و هنجارشکن در دستور کار قرار دارد. مردم همکاری خوبی با اجرای این طرح داشتند."


پاسدار بهمن کارگر همچنین از برخوردهای آتی نیز خبر داد و گفت "برخورد با بدحجابی فصلی نیست. طرح امنیت اخلاقی تعطیل‌شدنی نیست و تنها شهروندان با توجه به شرایط روز بروز و ظهورش را بیشتر می‌بینند. در تابستان با افزایش سفرهای داخل شهر، گرمای هوا و تعطیلی مدارس و دانشگاه‌ها و حضور پررنگ تر ماموران، شهروندان تصور می‌کنند این طرح تنها در تابستان اجرا می‌شود. "


معاونت فرماندهی نیروی انتظامی در خصوص برخوردهای امنیتی با جوانان و نوجوانانی که به بهانۀ آب بازی و آب پاشی به یکدیگر بازداشت و متهم به جنگ نرم شده اند، مدعی شد "پلیس مخالفتی با اجرای برنامه‌های اجتماعی ندارد. علاوه براینکه مخالفتی با برگزاری اجرای چنین برنامه‌هایی نداریم حاضریم برای برگزاری آن همکاری و مشارکت کنیم. پلیس هیچگاه با برنامه‌ها و ورزش‌های سالم و بدون حاشیه مشکل ندارد و در برگزاری آن هم همکاری می‌کند همانطور که در نوروز نیز تمام توان خود را برای سفر و تفریح هموطنان قرار می‌دهیم تا امنیت آنها را فراهم کنیم. پدیده آب‌بازی که توسط شبکه‌های ضد‌انقلاب تبلیغ و اجرا می‌شود برای تخلیه هیجانات جوانان است یا یک حرکت بیمارگونه؟ در گذشته اگر کسی آب‌بازی می‌کرد ما مخالف آن نبودیم و برخوردی هم انجام نمی‌شد اما اقدام اخیر یک حرکت سیاسی است که می‌خواهد به هنجارهای جامعه لطمه وارد کرده و آن را تبدیل به ناهنجاری کند. البته پلیس وظیفه جلوگیری از این اقدام را دارد. با این حال معتقدیم این اقدام‌ها از پیش طراحی شده بوده و فراخوان‌هایی که در این باره اعلام می‌شود نشان دهنده دست‌های پشت پرده بیگانگان است."


پاسدار بهمن کارگر ادعا کرد: "اجازه نمی‌دهیم کشور جولانگاه گروه‌های منحرف اعتقادی و سیاسی شود. نیروی انتظامی تنها به دلیل دعوت‌های اینترنتی با این افراد برخورد نمی‌کند بلکه براساس خواست مردم با این پدیده نوظهور برخورد می‌کنیم. مردم از آب‌بازی در یکی از پارک‌های تهران شکایت کردند و مدعی بودند عده‌ای آسایش آنها را برهم زده‌اند ما نیز به همین دلیل وارد عمل شده و با هنجارشکنان برخورد کردیم. "

 


سوال روزنامه دولت ازقوه قضاییه: برای شکایت از توهین صادق لاریجانی باید به کجا مراجعه کرد؟

Posted: 01 Oct 2011 03:19 AM PDT

 جرس: درادامه اختلافات قوای مجریه و قضاییه، مشاور رسانه ای احمدی نژاد با عجولانه خواندن اظهارات رییس قوه قضاییه، از وی پرسیده است که برای شکایت باید به کجا مراجعه کند.

 علی‌اکبر جوانفکر مدیرمسئول روزنامه ایران و مشاور رسانه‌ای احمدی نژاد، امروز، شنبه، با انتشار سرمقاله‌ای در روزنامه‌ ایران با عنوان "کدام وقاحت"، با انتقاد از رییس قوه قضاییه نوشت:  جناب آقاي صادق لاريجاني كه در زنجان به سر مي‌بردند، به اظهار نظري عجولانه در اين زمينه پرداختند و ضمن تأكيد بر نقش دستگاه قضايي در رسيدگي به پرونده تخلف بانكي، تصريح فرمودند كه وقاحت هم حدي دارد. 

وی با دفاع از سرمقاله روز چهارشنبه خود ادامه می دهد: اين پرسش مطرح شده است كه اگر دستگاه‌هاي نظارتي در انجام وظايف خود اهمال نمي‌كردند، آيا اختلاس يا اخلال در نظام اقتصادي كشور به وقوع مي‌پيوست؟ در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران تصريح شده است كه بر اساس حق نظارت قوه قضائيه نسبت به حسن جريان امور و اجراي صحيح قوانين در دستگاه‌هاي اداري، سازماني به نام «سازمان بازرسي كل كشور» زير نظر رئيس قوه قضائيه تشكيل مي‌گردد. 


جوانفکر بطور تلویحی رییس قوه قضاییه را به بی عدالتی و بی انصافی متهم کرده و نوشته است: كساني كه مسئوليت اطلاع‌رساني به رئيس محترم قوه قضائيه را برعهده دارند، بايد افراد باهوش و خبره‌اي باشند، تا خداي ناكرده، رئيس محترم قوه قضائيه كه به قاضي‌القضات شهرت دارند، به سبب اطلاعات ناقص يا جهت‌دار، از دايره انصاف و عدالت خارج نشوند. رسانه‌هاي خبري وابسته به جريان تكفيري، در گزارشي كه از سخنان جناب آقاي صادق لاريجاني در زنجان مخابره كرده‌اند، بنده را به عنوان نگارنده سرمقاله، مخاطب سخنان ايشان دانسته‌اند. اگر اين نشانه روي رسانه‌اي از سخنان رئيس محترم دستگاه قضا صحيح باشد و ايشان، بنده را به دليل سرمقاله روز سه‌شنبه گذشته، بسيار وقيح توصيف كرده باشند، از ايشان سؤال مي‌كنم كه براي شكايت از اين توهين صورت گرفته، به كجا بايد مراجعه كنم؟ 

وی بدون اشاره به نقش دولت در تحدید روزنامه های کشوری ادامه می دهد: بدون ترديد رسانه‌هاي ارتباط جمعي نيز عهده‌دار يك نقش نظارتي هستند و بايد با شهامت و جديت، مطالبات مردم را از مسئولان در هر رده‌اي كه هستند، پيگيري كنند. اگر فضاي ترس، تهديد، هشدار و احضار بر جامعه مطبوعاتي كشور حكمفرما شود، نظام اسلامي در عمل از يك ابزار مهم نظارتي محروم خواهد شد و رسانه‌ها قادر به انجام وظايف مورد انتظار نخواهند بود و صد البته هرگز چنين فضايي در ايران اسلامي به وجود نخواهد آمد.

جوانفکر در خاتمه آرزو کرده كه دستگاه قضايي در كوتاه كردن دست مفسدين اقتصادي و عوامل مخرب در نظام اقتصادي كشور در هر جايگاه و موقعيتي كه هستند، موفق باشد.



نعمت احمدی: شوراي نگهبان نبايد اجازه دهد مجلس بي اراده و گوش به فرمان باشد

Posted: 01 Oct 2011 02:52 AM PDT

 جرس: يك حقوقدان درباره تصويب طرح نظارت بر نمايندگان، گفت: به نظر من يكي از بدترين قوانيني كه می‌شد در مملكت تصويب كرد، اين قانون است و اگر شوراي نگهبان آن را تصويب كند ، مجلس كارايي خود را از دست مي‌دهد. 

نعمت احمدي در گفت‌وگو با ايلنا، اظهار كرد: نماينده بايد زبان گوياي مردم باشد و برابر اصل 84 و 86 قانون اساسي می‌تواند در كليه امور كشور اظهار نظر كند. 

وي گفت: در تمامي دنيا استقلال كشورها، حرمت مردم و جايگاه بین‌المللی، همه به اقتدار مجلس بستگي دارد، خود ما نيز در تاريخ‌مان هر دوره‌اي كه مجلس قدرتمندي داشتيم حافظ استقلال، توانمندي و قدرت ما بود. 

احمدي با اشاره به اينكه يك مجلس قدرتمند توانست نفت را ملي كند و در اوايل انقلاب نيز مجلس قدرتمند طرح عدم كفايت رئيس جمهور را نيز صادر كرد، تصريح كرد: زماني مجلس قدرتمند است كه نمايندگانش مستقل باشند و فارغ از فشارهاي داخلي و خارجي بتوانند به وظايف خود عمل كنند. 

وي گفت: در حال حاضر يك فيلتر براي نمايندگان وجود دارد و نامزدها بايد بتوانند از مراحل هيات نظارت و هيات اجرايي عبور و در انتخابات شركت كنند. 

احمدي افزود: اخیراً هم هيات نظارت دائمي شده و در تمام سال فعال است و فعالیت‌های يك كانديدا را به دقت بررسي مي‌كند تا اگر فرد مشكلي و خلافي مرتكب شده باشد، وي را براي دوره بعد رد صلاحيت كند، بنابر اين زماني كه يك نماينده از اين فيلتر سخت عبور كرده و وارد مجلس شده است صلاح نيست محدوديتي نيز در مجلس براي او ايجاد شود.

وي گفت: موضوعي كه در اين نظارت پيش بيني شده و باعث می‌شود آدم تعجب كند آن است كه چگونه نمايندگان حاضر شده‌اند چنين طرحي را تصويب كنند و تا حدي پيش بروند كه بتوانند اعتبار نامه يك نماينده را كه مورد تاييد مراجع قرار گرفته ابطال كنند. 

احمدي تاكيد كرد: با اين طرح مجلس از رأس امور خارج شده و گوش به فرمان خواهد بود و نمايندگان از بيم رد شدن اعتبار نامه‌شان قدرت تصميم گيري نخواهند داشت. 

اين حقوقدان با اشاره به اينكه اين قانون مغاير با قانون اساسي است، گفت: وقتي كسي را از راي مكتسبه‌اي كه با آراء ملت به دست آورده و نمايندگي مجلس را كسب كرده محروم می‌کنند، يعني يك اقدام قضايي صورت گرفته است. 

وي تاكيد كرد: مگر تخلف يك نماينده چقدر سنگين است كه بايد مجازاتش اين باشد كه از حقوق اجتماعي خود، يعني حق نمايندگي معذور شود. اين دخالت قوه مقننه در کار دستگاه قضايي است و با اصل تفكيك قوا مغايرت دارد. 

احمدي با اشاره به ماده 4 اين طرح، گفت: در قانون اساسي دو اصل 84 و 86 مربوط به اصل مصونيت نمايندگان است و نمايندگان می‌توانند در كليه مسائلي كه وجود دارد اظهار نظر كنند، برخي اين موضوع را تفسير به اين كردند كه نماينده تنها بايد در مجلس حرف بزند اما نماينده آزاد است و وظيفه دارد سخن بگويد. همه مردم را نمی‌توان در مجلس جمع كرد تا سخن بگويند و از حق خود دفاع كنند، مردم به نماينده خود راي می‌دهند تا از حقوقشان دفاع كند و نماينده آن‌ها در مجلس باشد. 

اين حقوقدان با اشاره به اينكه اين طرح با اصل مصونيت نمايندگان كه به تبع آن مصونيت قضايي هم دارند مغاير است، گفت: هيات پيش بيني شده در طرح نظارت بر نمايندگان كار قضايي انجام می‌دهد، چون مي تواند مجازات تعيين كند، اما اين كار يك امر قضايي است. 

وي گفت: نمی‌توان امر قضا را به افرادي غير از دستگاه قضايي داد، خصوصا در مجلسي كه گروه هاي سياسي فعال هستند، مخصوصا گروهي كه تصميم گيرنده هيات است شايد از گروه‌هاي سياسي باشد يا عضو فراكسيون حداكثر باشد و به اين ترتيب بخواهند اقليت مجلس را تحت فشار قرار بدهند. 

احمدي خطاب به شوراي نگهبان گفت: اجازه ندهيد كه هر مجلس در دوره خودش جا را براي ديگران تنگ كند، همه تصميماتي كه در اواخر مجالس درباره نمايندگان و انتخابات صورت گرفته خير عامه نداشته و نفع نمايندگان پيشنهاد دهنده و تصويب كننده را دارد. 

اين حقوقدان تاكيد كرد: شوراي نگهبان نبايد اجازه دهد كه مجلس يك مجلس بي اراده و گوش به فرمان باشد و مهم‌تر از همه به جايي برسد كه شاهد يك مجلس ترسو باشيم. 

وي گفت: ما هنوز به مدرس براي جسارت توانمندي و ایستادگی‌اش مي‌باليم و متأسفانه بايد بگويم با همين قوانين باعث شديم كه در 30 سال گذشته يك نماينده قدرتمند هم نداشته باشيم. 

احمدي افزود: اين قوانين باعث می‌شود مجلس از جايگاه رفيع خود نزول كند شوراي نگهبان نبايد اين مسئله را تصويب كند. مجلس و شوراي نگهبان در ادامه يكديگر هستند. يك مجلس قدرتمند است كه می‌تواند مصوباتي به نفع عموم داشته باشد، اگر يك مجلس ضعيفي داشته باشيم و نمايندگاني داشته باشيم كه از ماندگاري صندلي خود ترس داشته باشند يا اميد نداشته باشند به ماندگاري نمایندگی‌شان و ترس اين را داشته باشند كه اگر سخني بگويند در اعتبارنامه‌ایشان تأثیر بگذارد، نمایندگی‌شان مصلحت گرا خواهد بود و اين طرح اگر تصويب شود مجلسي مصلحتي خواهيم داشت. 

سفر خانوادگی احمدی نژاد به نیویورک

Posted: 01 Oct 2011 01:46 AM PDT

جـــرس: در ادامۀ تایید و تکذیب ها پیرامون حضور اعضای خانواده و همراهانِ غیرسیاسی محمود احمدی نژاد در سفر دیپلماتیک به نیویورک، سایت وابسته به مرکز پژوهش های مجلس، ضمن تاکید مجدد بر حضور اعضای خانواده و وابستگان احمدی نژاد در این سفر، با انتشار عکسی از آنان، بیانیۀ دفتر رئیس دولت در تکذیب این موارد را مورد انتقاد قرار داد.


سایت الف نوشت:  به دنبال انتشار خبر درخواست ويزا برای سفر همسر، پسر، عروس، دختر، داماد و نوه رئيس‌جمهور برای سفر به آمريكا به همراه هيات ديپلماتيک و تكذيب حضور داماد، دختر و نوه رئيس‌جمهور در اين سفر، توسط دفتر رئيس‌جمهور؛ برخی رسانه‌ها و بينندگان چنين برداشت كرده بودند كه خبر همراهی خانواده آقای احمدی‌نژاد در سفر نيويورک تكذيب شده است.


برای رفع سوتفاهم و اثبات حضور برخی از اعضای خانواده آقای احمدی‌نژاد در اين سفر كاری، يک عكس از اين سفر منتشر می‌شود. اين عكس را سايت رسمي رئيس‌جمهور منتشر كرده بود ولی اكنون از سايت خود حذف كرده است.


در اين عكس، مهدی احمدی‌نژاد، عروس و مادر عروس رئيس‌جمهور در رديف وسط مشخص هستند.


سایت وابسته به احمد توکلی، رئیس مرکز پژوهش های مجلس ادامه داد: در فهرست افرادی كه امسال برای همراهی رئيس‌جمهور در سفر كاری به نيويورک، برايشان درخواست ويزای آمريكا شده بود نام همسر، پسر، عروس، دختر، داماد و نوه رئيس‌جمهور وجود داشت ولی داماد و دختر و نوه رئيس‌جمهور به دليل نرسيدن يا عدم صدور ويزا نتوانستند آقای احمدی‌نژاد را در اين سفر همراهیی كنند اما پسر، عروس، همسر و مادر عروس رئيس‌جمهور (همسر آقای مشايی) در اين سفر حضور داشته‌اند و در عكس فوق به روشنی حضور دارند و اكنون لازم است دفتر رئيس‌جمهور بدون بهانه‌جويی به اين سوالات پاسخ دهد:


هزینه سفر امسال رئيس‌جمهور به نيويورک، چقدر بوده است و همراه بردن اعضای خانواده رئیس‌جمهور (شامل پسر و عروس) در سفر به آمریکا چه توجیهی داشته است؟


گفتنی است دفتر رئیس دولت در تکذیب اخبار منتشره در رسانه ها پیرامون همراهیِ اعضایِ خانوادۀ محمود احمدی نژاد در سفر اخیر وی به نیویورک بیانیه ای صادر کرده و گفته بود "متاسفانه طی روزهای اخیر برخی سایت های خبری اقدام به انتشار خبری نادرست مبنی بر همراهی دختر، داماد و نوه محمود احمدی نژاد در سفر كاری رییس جمهور به آمریكا نموده اند كه این خبر به هیچ وجه صحت نداشته و تكذیب می شود. مركز ارتباطات، اطلاعات و تبلیغات ریاست جمهوری تمامی رسانه ها را به رعایت اخلاق رسانه ای دعوت می نماید."


در واکنش به این بیانیه، سایت «الف»، وابسته به احمد توکلی، رئیس مرکز پژوهش های مجلس نیز درباره این تكذیبیه با اشاره به خبر یک روز قبل تر (خبر تکذیب شده توسط دولتی ها) نوشت:

در فهرست اسامی همراهان رئیس جمهور برای به سفر نیویورك كه برایشان درخواست ویزا شده، این اسامی وجود داشتند:
خانم فراحی شاندیز (همسر رئیس جمهور)، مهدی احمدی نژاد (پسر رئیس جمهور)، طیبه رحیم مشایی (عروس رئیس جمهور)، فاطمه احمدی نژاد (دختر رئیس جمهور)، مهدی خورشیدی (داماد رئیس جمهور)، دختر مهدی خورشیدی و فاطمه احمدی نژاد (نوه رئیس جمهور)

و اکنون لازم است دفتر رئیس جمهور بفرمایند آیا نرفتن داماد و عروس و نوه رئیس جمهور به نیویورك به دلیل حفظ بیت المال بوده یا به دلیل ندادن ویزا از طرف آمریكا؟
در کاروان صد نفرۀ احمدی نژاد به نیویورک، علاوه بر خانواده و نزدیکان وی، رخی از نزدیکان وی نیز در سفر نیویورک حضور داشته اند از جمله: خانم ذبیحیان لنگرودی همسر رحیم مشائی، طیبه ترکستانی همسر حمید بقائی، امیر رضا بقایی فرزند معاون رئیس حمهور، خانم راد همسر وزیر امورخارجه.



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بازار امروز

Loading currency converter .. please wait

loading
currency converter
please wait
....

خبرهاي گذشته