عباس پالیزدار در گفتگو با رسانه ها، با رد اخبار مربوط به خروج خود از ایران، دلیل عدم حضور خود در زندان اوین برای اجرای حکم زندانش را سفارش ناطق نوری رئیس دفتر بازرسی رهبر جمهوری اسلامی به رئیس قوه قضائیه عنوان کرد.
این اظهارات در حالی از سوی پالیزدار عنوان می شود که برخی رسانه ها از جمله روزنامه " اعتماد " روز گذشته و امروز خبر از گریختن وی خبر داده بودند.
آقای پالیزدار در مصاحبه با خبرگزاری ایلنا، گفت: متواری شدنم از محل سکونتم کذب محض است و دلیلی برای این کار نمیبینم.
عضو سابق هیئت تحقیق و تفحص مجلس شورا در این مصاحبه از شرایط جسمانی خود گفت: از مدتها قبل به دلیل مشکلات قلبی تحت مراقبت پزشک بودم و اکنون نیز در بیمارستان منتظر انجام عمل قلب باز هستم.
به گزارش ایلنا پالیزدار در پاسخ به اين سئوال كه گفته میشود شما به اتهام نسبت دادن فساد مالی به برخی مقامات و شخصیتهای روحانی برای اجرای حکم پنج سال زندان به اوین فراخوانده شدهاید اما از معرفی خود برای اجرای حکم امتناع کردهاید، گفت: در این خصوص بنده دیداری با حجت الاسلام ناطق نوری رییس دفتر بازرسی مقام معظم رهبری داشتم که ایشان گفتند طبق فرمایشات رهبر انقلاب گذراندن هر روز انفرادی برای زندانیان سیاسی معادل ۱۰ روز محاسبه میشود، که این موضوع در نامهای به اطلاع آیت الله لاریجانی رییس قوه قضاییه هم رسیده است که بر این اساس و با توجه به اینکه بنده حدود هشت ماه در انفرادی بودم حضورم براي اجرای حکم بلا موضوع است.
نام عباس پالیزدار پس از آن در رسانه های ایران مطرح شد که او در ۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۷ طی سخنان جنجالبرانگیز در دانشگاهای مختلف کشور خصوصا دانشگاه بوعلی سینای همدان مقامات بلندپایه و سران جمهوری اسلامی را متهم به فساد مالی شدید کرد.
پالیزدار که عضو هیئت تحقیق مجلس هفتم نیز بود همچنین گفت که سقوط هواپیمای حامل دادمان وزیر راه و ترابری دولت خاتمی، نیز عمدی بوده است.
هنوز هیچ منبع رسمی خبر خروج پالیزدار از کشور را تائید نکرده است. با این همه در صورت واقعی بودن این خبر خروج پالیزدار می تواند ضربه سنگینی برای حاکمیت جمهوری اسلامی محسوب گردد.
شب گذشته، مهدی خزعلی دوست نزدیک پالیزدار در برنامه پارازیت برای اولین بار نام پالیزدار را مستقیم در متن گفتگوی خود مطرح کرد.
وکیل پالیزدار نیز از خروج او از تهران خبر داده است.
خروج پالیزدار از کشور در شرایطی رخ می دهد که او در روز ۲۱ خرداد ۱۳۸۷ و در شرایطی که سخنرانیاش در دانشگاه همدان جنجال فراوانی ایجاد کرده بود به اتهام اقدام علیه امنیت ملی بازداشت شد و به اتهام نشر اکاذیب و سوء استفاده مالی و اقدام علیه امنیت ملی کشور به ۱۰ سال حبس محکوم شد.
در ۲۰ تیر ۱۳۸۸ پالیزدار پس از سیزده ماه زندان در حالی که حکم ده سال زندان را از دادگاه اولیه دریافت نموده بود با سپردن ۳۵۰ میلیون تومان وثیقه تا زمان صدور حکم نهایی توسط دادگاه تجدید نظر از زندان آزاد شد.
مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس وعده داد کار بهره برداری از میدان مشترک گازی میان ایران و قطر را تا سی ماه دیگر آغاز کند این در حالی است که ایران یازده سال در برداشت از این میدان مشترک، تاخیر کرده است.
مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس با اشاره به تدوین طرح تولید زودهنگام از لایه نفتی پارس جنوبی از آغاز نخستین برداشت نفت از این میدان مشترک با قطر حداکثر تا ۳۰ ماه آینده خبر داد و گفت: " برای توسعه زودهنگام نفت سرمایه گذاری ۱۵۰ میلیون دلاری در دستور کار قرار دارد."
موسی سوری در گفتگو با مهر درباره آخرین وضعیت طرح توسعه لایههای مشترک نفتی پارس جنوبی با بیان اینکه در حال حاضر در طرف مشترک، قطر با مشارکت یک شرکت دانمارکی توسعه و افزایش برداشت نفت از این میدان مشترک در خلیج فارس را شتاب داده است، گفت:" در حال حاضر قطر با ضریب بازیافت ۱۰ درصد تولید از این میدان مشترک نفتی در خلیج فارس را آغاز کرده است."
بر اساس گزارشها ایران با آنکه ۱۳ میدان مستقل و ۶ میدان مشترک از ۳۵ میدان هیدروکربوری خلیج فارس یعنی سهم قابل توجهی از منابع دریایی را به خود اختصاص داده است اما بر اساس گزارشهای رسمی، کشورهای عربی همسایه ۹ برابر ایران از این میادین مشترک برداشت می کنند.
وجود ۳۵ میدان مشترک نفتی و گازی در دریا و خشکی با کشورهای همسایه نشاندهنده وضعیت ویژه و در عین حال بحرانی ایران است. ایران با کشورهای همسایه یعنی عراق، ترکمنستان، کویت، عربستان، قطر، امارات و عمان دارای مخازن اشتراکی است و در چند میدان مهم نفت و گاز، ایران با کشورهای حاشیه خلیج مشترک است. میدان گازی فوق عظیم پارس جنوبی که در ادامه به میدان شمال تبدیل میشود، با کشور قطر مشترک است. این میدان یکی از بزرگترین و مهمترین میادین اشتراکی ایران و دنیا است. درحالی که کشور قطر از سال ۱۹۹۱ برداشت از این مخازن را آغاز کرده و اکنون داراری ۲۰ دستگاه دکل حفاری است، ایران تنها صاحب دو دکل در این میدان بسیار مهم و مشترک است و برداشت خود را یازده سال بعد از قطر آغاز کرده است.
اکنون مشخص نیست وقتی قرار است سی ماه دیگر برداشت از میدان مشترک قطر از سوی ایران آغاز شود، چند سال از قطریها عقب خواهیم بود؟
هفته گذشته، اهواز به عنوان آلودهترین شهر جهان در لیست سازمان جهانی بهداشت قرار گرفت. با این حال ، مسوولان این شهر آن را نادرست می خوانند و انکار می کنند.
طبق آمار هواشناسی، فقط در نیمه های نخست سالهای۸۶ تاکنون بیش از ۳۲۳ روز بحرانی در اثر گرد و غباردر خوزستان وجود داشته است.
سازمان بهداشت جهانی با اعلام اینکه همین ریزگردها در سال، موجب مرگ زودرس برای یک میلیون و ۳۴۰ هزار نفر می شوند از کشورهای جهان خواسته تا اقدامات خود برای کاهش آلودگی شهرهای خود را کاهش دهند این در حالی است که بی شک در مدت اخیر مرگ و میرهایی ناشی از بروز پدیده گرد و غبار در استان به وقوع پیوسته که بی شک از سوی مسئولان امر کتمان شده است.
تاکنون استاندار و برخی مدیران استان خوزستان گزارش سازمان بهداشت جهانی در مورد آلودگی شهر اهواز را دارای ابهامات فراوان و غیر قابل قبول خواندهاند.
نماینده اهواز در مورد قرارگرفتن شهر اهواز به عنوان آلوده ترین شهر جهان به مهر گفت:" البته این خبر برای مردم خوزستان که با پوست و خون خود آلودگی های چند سال اخیر ناشی از گرد و غبار را لمس کرده اند خبر عجیبی نیست و تنها فرق اساسی این خبر این بود که از سوی یک سازمان بین المللی مورد تاکید قرار گرفته است."
سید شریف حسینی افزود:" در حالیکه ذرات معلق با ۲۰ میکروگرم باعث بروز مشکلات تنفسی برای هر فردی می شود، خوزستانی ها گرد و غبار با غلظت ۳۲۷ میکروگرم را در سالهای اخیر تحمل کرده اند بنابراین انتخاب این شهر و حتی استان خوزستان به عنوان آلوده ترین شهر یا استان جهان موضوع عجیبی برای خوزستانیها نیست ولی بی شک این موضوع یک امری حساب می آید که با ندانم کاری و تعلل باعث به وجود آمدن چنین وضعیتی اسفناکی در استان شده است."
با این وجود انکار مسوولان این استان ادامه دارد.
معاون عمرانی استاندار خوزستان به مهر گفته است:" سازمان بهداشت جهانی که در همه شهرهای دنیا سیسم پایش ندارد بنابراین چگونه یک شهر با عنوان آلوده ترین شهر جهان انتخاب می شود."
به گفته غلامرضا اخوان صباغ انتخاب اهواز به عنوان آلوده ترین شهر جهان عواقب جبران ناپذیر فراوانی برای این شهر و توسعه و پیشرفت آن دارد زیرا باعث خروج و در توصیف بهتر فرار سرمایه گذاران و نخبگان از این می شود.
این درحالیست که نماینده اهواز به مهر گفته است:" میزان آلودگیهای شهر اهواز به حدی رسیده که اکنون بسیاری از اهالی شهر که امکان خروج از ان را دارند به شهرهای دیگر مهاجرت کردهاند. آنچنان که اغلب نخبگان استان، پزشکان، سرمایه داران، کارمندان، معلمان و استادان دانشگاه مهاجرت از خوزستان را به ماندن در شهرهای آن ترجیح میدهند."
معاون دبيركل خانه كارگر می گوید، پيش نويس كنوني قانون كار در راستاي حمايت از سرمايه داران و دولتمردان تهيه و تنظيم شده است.
با توجه به تصویب پیشنویس قانون جدید کار تاکنون تشکلهای صنفی مختلف کارگران و کارفرمایان نسبت به آن اعتراض کردهاند.
از جمله حسین صادقی معتقد است با اصلاح قانون كار تنها روند اخراج كارگران تغيير مي كند.
وی به ایلنا گفت:" پيش نويس فعلي قانون كار را يك طرفه و درراستاي حمايت از كارفرمايان عنوان كرد وافزود: پيش نويس كنوني قانون كار ضمن سلب حقوق انساني كارگران رابطه بين كارگر و كارفرما را قطع مي كند."
وي با بيان اينكه حق اخراج كارگران در قانون كار فعلي آزاد است، خاطرنشان ساخت:" با اصلاح قانون كار تنها روند اخراج كارگران تغيير مي كند."
هرچند علیرضا محجوب، دبیر کل خانه کارگر اظهار امیدواری کرده است که با توجه به ماده 73 قانون تامین اجتماعی و ماده 26 قانون برنامه پنجم توسعه ، حق اعتراض صنفی کارگران محترم شمرده شود و به گفته معاون وی حق اعتصاب كارگران طبق کنوانسیون های ۸۷ و ۹۸ باید به كارگران داده شود تا در صورت عدم انجام مذاكره با (كارفرما و دولت) بتوانيم اعتصاب كنيم اما برخورد با اعتصابات یکی دو ساله اخیر کارگران حاکی از عدم رعایت مفاد این قانون هست.
پیشتر عضو کمیته اصلاح قانون کار در شورای عالی کار نیز خبر داده بود که جامعه کارگری کشور مخالف پیش نویس فعلی قانون کار هستند .
به گفته فرامرز توفیقی با اصلاح قانون کار شرایط اخراج کارگران درواحدهای تولیدی کشورهموار خواهد شد.
یک فعال کارگری گفت:" نرخ بیکاری هم اکنون در کشور ۴ برابر کشور های توسعه یافته است که این امر هم اکنون به بحران تبدیل شده است."
حمید حاج اسماعیلی با اشاره به افزایش تعداد کارگران قراردادی در کشور افزود:" در حال حاضر بیش از ۸۰ درصد از کارگران فعال در واحدهای تولیدی کشور قرار دادی محسوب میشوند."
وی به ایلنا گفت:" اشتغالزایی جزو سیاست های کلان کشور است که باید توسط کلیه وزارتخانه ها پیگیری شود."
پس از اعلام نرخ بیکاری ۱۱ درصدی از سوی مرکز آمار ایران نیز واکنشهایی نسبت به آن صورت گرفت چرا که نرخ بیکاری اعلام شده را کذب و آن را بالاتر از این رقم میدانستند.
سید محمد علی موسوی، نماینده مجلس گفته بود:" به طور حتم نرخ بیکاری بیش از ۱۱ درصد است."
به گفته یک نماینده دیگر مجلس هم درحال حاضرحدود ۳میلیون و۵۰۰هزار نفربیکارهستند.
همزمان با جلوگیری از نمایش یک فیلم مستند که به خشونتهای اعمال شده جمهوری اسلامی بر علیه معترضان به نتایج انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری در ایران اختصاص دارد، در لبنان، کارگردان این فیلم نیز ممنوع الخروج شد.
در این باره مسئولان برگزاری جشنواره فیلم لبنان به خبرگزاری فرانسه گفته اند که مقام های لبنانی از اکران یک مستند ایرانی در این کشور که به موضوع انتخابات ریاست جمهوری ایران پرداخته، جلوگیری کرده اند.
این فیلم که " قرمز، سفید و سبز" نام دارد توسط نادر داوودی کارگردانی شده است و مستندی است درباره حوادث و خشونت های صورت گرفته پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۸.
قرار بود این فیلم در جشنواره بین المللی فیلم بیروت به نمایش گذاشته شود.
در پی تقلبات گسترده رخ داده در نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ میلیونها ایرانی معترض به نتایج این انتخابات اقدام به پریایی تظاهراتی مسالمت آمیز کردند که این تظاهرات توسط نیروهای بسیجی و سپاهی و امنیتی به خشونت کشیده شد.
در نتیجه اقدامات خشونت بار حاکمیت بر علیه معترضان نتایج اعلام شده از سوی وزارت کشور، دهها نفر کشته، هزاران نفر دستگیر و روانه زندان شدند.
با این همه مهدی کروبی و میرحسین موسوی دو نفر از کاندیداهای مورد تائید شورای نگهبان هرگز حاضر به پذیرفتن نتایج انتخابات نشدند و هواداران آنان همچنان نتیجه این انتخابات را مخدوش و تقلبی می دانند.
این دو تن از بیست و پنجم بهمن سال گذشته به همراه همسران خود در بازداشت خانگی به سر می برند.
بسیاری از چهره های شاخص مخالف محمود احمدی نژاد به همراه تعدا زیادی از روزنامه نگاران، دانشجویان و منتقدان و مخالفان دولت هم اکنون در زندانهای جمهوری اسلامی به سر می برند.
سه هفته پیش از این نیز پنج مستند ساز به همراه یک تهیه کننده توسط نیروهای امنیتی دستگیر و روانه زندان شدند.
هفتهنامه "آسمان"
هفتهنامه تازه انتشار یافته "آسمان" درگزارشی تازه به بررسی ابعاد مختلف پرونده "اختلاس بزرگ" پرداخته و با انتشار تصاویری از محل زندگی ۴میلیارد تومانی محمود خاوری در كانادا، از همسایگی او با "سلن دیون" خواننده معروف پرده برداشته است.
محله مسكونی بریدل پث واقع در شهر (با نام قبلی) نورثیورک (North York)، كه در حال حاضر قسمتی از شهر تورنتو، واقع در انتاریو كانادا است، این محله با عمارتهای میلیوندلاری خود كه در ابعاد ۸ الی ۱۶ هزار متر مربع هستند شناخته میشود. بریدل پث را معمولاً با نام «راسته میلیونرها» میشناسند و بهترین منطقه كانادا به لحاظ درآمد خانوار و ارزش ملکهای مسكونی است. قیمت خانه در این محله بسته به مكان و بنای خانه متفاوت است، اما بسیاری از خانهها در قیمت چند میلیون دلاری به فروش میرسند. بریدل پث در سال ۱۹۳۰ به عنوان محله كاملاً متمایز بنا نهاده شد.
به نوشته هفتهنامه آسمان، بریدل پث به عنوان یكی از ۳ محله ثروتمند كانادا، محلهای برای بهرهبردن از تزیینات لوكس زندگی برای صاحبان بناها بوده است. به لحاظ معماری، بریدل پث گستره متنوعی را در خود جای داده است كه بیشتر مربوط به سبکهای غالب در بین سالهای ۱۹۳۰تا ۱۹۶۰ است. همچنین دراین محله خانههای لوكس با تمام امكانات وجود دارد كه ابهت خاصی به این محله داده است.
خاوری با چه كسانی بچه محل است؟
به نوشته هفتهنامه آسمان، بریدل پث مكان زندگی بسیاری از تجار، هنرمندان و ژورنالیستهای مهم بوده است. شخصیت تلویریونی مهم كانادا موسی نایمر (Moses Znaimer) در مصاحبههایی محل سكونت خود را بریدل پث اعلام كرده است. همچنین رابرت هرجاوک (Robert Herjavec)، بازرگان بزرگ دنیای كامپیوتر و كانارد بلک (Conard Black) ژورنالیست میلیونر و جنجالی كانادایی نیز در این محله عمارتهایی دارند. بلک كه در سال ۱۹۴۴ از پدر و مادری كانادایی متولد شده است، عضو خانه اشرافیت انگلستان، مورخ، روزنامهنگار و صاحب انتشارات است كه زمانی جز ۳ روزنامهنگار ثروتمند دنیا بوده است. دارایی بلک در سال ۲۰۰۷ معادل ۴۰۰ میلیون دلار تخمین زده شده است. همچنین سلین دیون (Celine Dion)، از خوانندههای معروف و جهانی (خواننده ترانه معروف فیلم تایتانیک) و پرینس (Prince)، هنرمند به نام موسیقی راک نیز در بریدل پث عمارتهایی را به نام خود ثبت كردهاند.
منزل محمودرضا خاوری در پلاک ۲۶ بلوار سانكرست (Suncrest) در نوار پایینی محله بریدل پث قرار دارد.
تصویر زیر از سایتwww.maps.google.com برداشته شدهاند كه نمایانگر بنایی است كه خبرها آدرسش را به عنوان آدرسی كه خاوری در آن سكونت می كند گزارش كرده اند.
انجمن بینالمللی حمل و نقل هوایی، " یاتا " فروش بلیط هواپیمایی جمهوری اسلامی را در تمامی آزانسهای مسافرتی و دفاتر خدمات پروازی خارج از ایران از روز چهارشنبه هفته گذشته به حال تعلیق درآورده است.
به این ترتیب از این پس، آژانسهای مسافرتی و دفاتر خدمات توریستی و پروازی نمی توانند اقدام به ارائه بلیط شرکت هواپیمایی " ایران ایر " کنند و این امکان تنها به دفاتر خارجی شرکت هواپیمایی " هما " محدود میشود.
فروش بلیط ایران ایر ممنوع
نتونی کانسیل، مدیرکل روابط عمومی یاتا در این باره به بخش فارسی " بی بی سی " گفته است که تعلیق این خدمات، « در راستای تحریم های آمریکا علیه ایران ایر » بوده است.
نام ایران ایر، مهم ترین و شناخته شده ترین نام ایرانی در عرصه خدمات هوایی نظیر مسافربری و باربری هوایی در لیست "اداره کنترل دارایی خارجی ها " قید شده است که مرجعی است برای نام افراد حقیقی و حقوقی که به طور مشخص نامشان در فهرست افراد ممنوع آمده است.
پولشویی و خرابکاری اقتصادی
برخی رسانه های غیر رسمی اما دلیل این اقدام " یاتا " را پولشویی و اقدامات اقتصادی غیر قانونی و « خرابکارانه » عوامل سپاه پاسداران و نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی قید کرده اند.
در پی اعمال تحریمهای اقتصادی شدید توسط کشورهای غربی بویژه آمریکا و اتحادیه اروپا هم اکنون بسیاری از کشورها از دادن سوخت مورد نیاز هواپیماهای ایرانی خودداری می کنند.
از زمان روی کار آمدن محمود احمدی نژاد، شورای امنیت سازمان ملل چهار قطعنامه تحریمی برنامه های هسته ای علیه جمهوری اسلامی به تصویب رسانده است.
جمهوری اسلامی همواره اتهامات دولتهای غربی مبنی بر نظامی بودن برنامه های هسته ای خود را رد کرده است.
آیت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی و محمود احمدی نژاد بارها تاثیر منفی تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل بر اقتصاد ایران را رد کرده اند.
محمد رهبر
در سالهای دور، کلاس زبان میرفتم. یکی از همکلاسیها سن بیشتری داشت و چهرهای خسته؛ و با این حال نزار، از همه پیگیرتر بود در آموختن، انگار کسی دنبالش کرده باشد، آرام و قرار نداشت. روزی همکلام شدیم، گفت میخواهد برود جایی که فارسی نشنود. با این دلزدگی از وطن، ظاهرش به دراویش میمانست: موی بلندی که میبست و به زیر کلاه مشهدی میپوشاند و ریش انبوه و انگشتر سرخ عقیق. جمعِ پریشانی بود از نخواستن و بودن. زبان تازه شاید میتوانست، سوختِ گریختن از جاذبهٔ جبر جغرافیایی باشد.
«خارج» برای ایرانیها خیلی وقت است که کلمهای جادویی شده: جایی آن بیرون، آن سوی آب، که همه چیز جور دیگری است و مشکلات بدیهی ما آنجا رنگ میبازد. «خارج» زمانی اروپا و آمریکا بود و بعد نزدیکتر آمد و شد دوبی و ترکیه.
روزگار گذشت و بدتر شد. کلاف سردرگم ما چنان گرههای کوری خورده است که، وقتی از وطن بیرون میزنیم، مثل این است که به سیارهای دیگر رفتهایم. فرض کنید که کسی در سن و سال جوانی برای اول بار گذرش به همین همسایهٔ کنار دست، ترکیه، بیفتد: همه چیز از همان مرز بازرگان فرق دارد، دیگر ترکیه هم ربطی به ما ندارد.
رفتارمان در «خارجه» مثل ازقحطیگریختههاست، ازمرگجستهها. دوستی میگفت به اتفاق همسر به خارج رفته بوده و در خیابان میرفته و گیسوی زن در دست باد بوده و هر دو نگران که گشتی و پلیسی برسد و بگیردشان.
درد امروز ما از جنس غربزدگی جلال آلاحمد نیست، که آن هم ارزیابی شتابزده و ازسر عصبیت روشنفکری بیحوصله بود. نگاه حسرتبار ایرانیها به خارج دیگر عمق ندارد که بخواهند غربزده شوند یا شرقزده یا هر «زدهٔ» دیگری. قصهٔ ساده فرار است از این مرزهای پرگهر به جایی که بشود زندگی کرد، فقط همین.
صفهای بلند و تحقیرآمیز روبهروی سفارت انگلیس و آلمان تا چندی پیش بر پا بود؛ و حالا آن صف «خوشبختی» نیز از ایران به استانبول و آنکارا رفته است. روزگاری توریست بودیم یا مسافری دعوتشده از جانب قوم و خویشی در «خارج»؛ و حالا شدهایم پناهندگانی که بسیاریمان حتی سیاسی نیستیم، مردم عادی کوچه و بازار، که در ایران بیکار بودند و حالا بیکارتر. مگر چه از دست میدهند؟ برای زندگی در «خارج» هر بهانهای میآوریم، از تغییر دین تا همجنسگرایی، هر آنچه دل مقامات کشور پناهندهپذیر را بیشتر به رحم آورد. مظلومانی هستیم از صداقت خیری ندیده و به دروغ آویخته.
عامهٔ ایرانیان، با هر امکانِ مهاجرتی، دست و دلشان میلرزد و دودله میشوند که بمانند یا بروند. در بیشتر جوانان ایرانی، میل گریختن از وطن چند سالی از عمر شریف را بر باد میدهد؛ و آن گاه که در این فرار ناکام ماندند، ناگزیر تن به زندانِ زیستن در ایران میدهند. اما اگر باز به امیدی حتی موهوم هوس پرواز به «خارج» برانگیخته شود، این مار چنان میگزد که فراموش میشود حتی عشق.
شگفت اینکه تابعیت دوگانهٔ وجود ایرانی در میان حاکمان هم هست. آنانی هم که پایی در جایگاهی سفت کردهاند و انبانی از مال دنیا فراهم آوردهاند باز دل به دیار خود ندارند و آمالشان »آن جای دیگر» است. خاوری، مدیر عامل بانک ملی، ده سال پیش بار بسته و مال و جانش را جایی گذاشته بود و، از آن پس، انگار در سرزمین مادری مستشاری بود با منصب و مقامی بلند.
غمناک است که مهمانپرست، سخنگوی وزارت خارجه، فهرستی از مقامات جمهوری اسلامی در دست دارد که همگی در تابعیت کشور دیگرند؛ و خدا می داند که خود او برای روز مبادا در کجا خانهٔ امن خریده است.
بعد از گذشت دویست و اندی سال از برخورد جدید ما با خارجه و غرب و شرق، بعد از کورانِ رویکردهای چپ و راست و اسلامی و سکولار به غرب و از غرب، رسیدهایم به اینجا که ایرانیان برای نجات زندگی و به خیال دمی آسوده زیستن عطای وطن به لقایش میبخشند؛ و افسوس که برخی، نه کمشمار، همین که اَستر مراد از مرز بگذرد و در جايی خوش و آب هوا جا خوش کنند، نگاهی به پشت سر هم نمیاندازند.
باور کردنی نیست که چهل سال پیش دانشجویان ایرانی به عزم تحصیل میرفتند و به نیت بازگشت؛ آنها که سیاسی شده بودند و بازگشتشان به زندان ختم میشد نیز چنان تشکیلات منسجمی در خارج به راه انداختند که انقلابی را به ایران آورد: خاطرهٔ کنفدراسیون دانشجویان و انجمنهای اسلامی هنوز باقی است. حال، ایرانیان سیاسی از کشور میروند تا جایی زندگی بسازنند و هیچ گاه بر نگردند.
جمهوری اسلامی در این تبدل جوهر ایرانی نقش بسیارداشته است، با آن سختزندگانی که مثل بلا بر سر مردم کوبیده و با این خیانت بزرگ که مفهوم ژرف آزادی را با تنزل به زلف و سرآستین به ابتذال کشیده؛ اما نقش مردم ایران هم در این بازندگی کم از حکومت نیست. پدران و مادرانی که خودخواهی را به فرزندان آموختند و از آینده، جزهراس، بشارتی ندادند در این عسرت تاریخی مقصرند.
کار به جایی رسیده که باید فریاد زد در گوش ایرانیان که ایران سرزمین موقت و محل گذر نیست، گوشت قربانی نیست که تکهای از آن برگیرند و بروند به ناکجاآباد.
شاید مشکل اساسی در امیدوار نبودن به ماهها و سالهای آینده است. مشکل شاید در این سخن تلخ رایج باشد که «این مملکت درستبشو نیست.» شدهایم ناصرالدینشاه، که در سفر فرنگستان از روستاخرابههای ایران میگذشت و به تمسخر میگفت: «یک مشت خانهٔ توسریخورده که حال آدم را به هم میزند»؛ و کسی را زهره نبود که بگوید حضرت والا این ثمرهٔ کردار شماست!
هر یک از ما ناصرالدینشاهی بیتختوتاج است که با میهن فاصلهدار زندگی میکند. این درد به کجا بریم که خانهٔ آبرومند و ثروتمند خود رها میکنیم به طمع گدایی و نانِ خیرات دیگران.
نمیدانم آن همکلاسی رفت یا نه؛ اما میدانم عاقبت، هر جا که باشیم، روزی دلمان برای فارسی تنگ میشود، برای آذری، گیلکی و کردی، برای ایران.
با وجود رهبر جمهوری اسلامی به رسانه ها برای « کش ندادن » جنجالها بر سر بزرگترین رسوایی مالی تمام تاریخ ایران، بحث ها و اظهار نظرها درباره این اختلاس همچنان ادامه دارد.
یک نماینده مجلس در همین رابطه گفته است که وقوع اختلاس سه هزار میلیارد تومانی باعث شده تا مردم از بانکها « بترسند » و دیگر « پول خود را به بانکها نسپارند.
" علی اسلامی پناه " عضو کمیسیون قضائی و حقوقی مجلس در گفتگو با وب سایت " افکار نیوز " با بیان اینکه این اختلاس ضربه مهلکی بر اقتصاد ایران وارد کرده است، عوامل این رسوایی مالی را از عالی ترین مقامات کشور قلمداد کرده و کسانی که توانسته اند ۳ هزار میلیارد تومان را به راحتی از سیستم بانکی کشور اختلاس کنند «از حد اعلای امنیت » برخوردار بوده اند.
این نماینده مجلس میزان اختلاس رخ داده در نظام بانکی را برابر با « حدود ۱۵ درصد از کل بودجه کشور » دانسته و خواستار تغییر مدیران نظام بانکی و اقتصادی کشور شده است.
آقای اسلامی در ادامه سخنان خود یادآور شده است که اختلاس مذکور بخش کوچکی از اختلاسهای بزرگتری است که از دید افکار عمومی پنهان مانده است.
بحران اختلاس سه هزار میلیارد تومانی پس از خروج مدیرعامل مستعفی بانک ملی هر روز ابعاد تازه تری به خود می گیرد.
در آخرین اخبار مربوط به این بحران در کشور، روز گذشته خبرگزاریها از کشف یک اختلاس صد میلیارد تومانی در یکی از بانکهای اصفهان خبر داده اند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر