هستي نيوز،از آن سوي فيلتر جمهوري اسلامي خبر پراكني ميكند

-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد...
http://groups.google.com/group/hasti-news
------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ مهر ۱۱, دوشنبه

Roundup of Dailly News from Radio Farda for 10/03/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



لئون پانتا، وزیر دفاع ایالات متحده آمریکا، روز یکشنبه نسبت به انزوای روزافزون اسرائیل در منطقه‌ی خاورمیانه هشدار داد و از رهبران آن کشور خواست تا گفتگو با فلسطینی‌ها را آغاز کنند. وی در عین حال مؤکداً به رهبران اسرائیل توصیه کرد که در پی ترمیم روابط خود با مصر و ترکیه برآیند. وزیر دفاع آمریکا که در آستانه سفر به اسرائیل با خبرنگاران سخن می‌گفت، در مورد امنیت آن کشور گفت: «امنیت واقعی علاوه بر تلاش‌های مجدانه جهت استحکام قدرت نظامی، از طریق تلاش‌های جدی دیپلماتیک حاصل می‌شود». آقای پانتا در این هفته پیش از شرکت در اجلاس وزرای دفاع کشورهای عضو سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) با رهبران اسرائیل و فلسطین دیدار و گفتگو خواهد کرد.
 


پليس نيويورک اعلام کرد شمار زيادی از بازداشت‌شدگان روز شنبه‌ی تظاهرات «وال استريت» آزاد شدند. روز شنبه بيش از ۷۰۰ نفر از تظاهر‌کنندگان که بخشی از جنبشِ اعتراضی موسوم به «اشغال وال‌استريت» بودند، به دليل مسدود ساختن پُل بروکلين بازداشت شدند. پليس نيويورک اعلام کرده است که اکنون تنها ۲۰ نفر به دليل عدمِ احراز هويت در بازداشت بسر می‌برند. جنبش «اشغال وال‌استريت» که اکنون وارد دومين هفته‌ی برگزاری تظاهرات در مرکز اقتصادی نيويورک شده، اعلام کرده است که به زياده‌خواهی شرکت‌های بزرگ، توقيف خانه‌های رَهنی، رشد بيکاری، و کمک مالی دولتِ فدرال به بانک‌های ورشکسته، اعتراض دارد. ديگر شهرهای ايالات متحده از جمله بوستون، شيکاگو و سانفرانسيسکو نيز شاهد برپایی حرکت‌های اعتراضی مشابه بوده است.
 


اسلام آباد روز يکشنبه قويا اظهارات مقام های افغان مبنی بر اينکه قاتل برهان الدين ربانی، رييس شورای صلح افغانستان، تبعه پاکستان بوده است را تکذيب کرد. به گزارش خبرگزاری فرانسه، وزارت خارجه پاکستان در بيانيه ای اعلام کرد که اظهارات مقام های افغان بی اساس بوده و سازمان اطلاعات پاکستان هيچ نقشی در ترور برهان اادين ربانی نداشته است. پيشتر دفتر حامد کرزی، رئيس جمهوری افغانستان، اعلام کرده بود که تحقيقات يک کميسيون ويژه نشان می دهد که قاتل برهان الدين ربانی، يک شهروند پاکستانی بوده است. 
 


دولت يونان در جلسه ای اضطراری در روز يکشنبه آنچه که طرح کوچک کردن بخش دولتی می نامد، را تصويب کرد. به گزارش خبرگزاری رويترز، بر اساس اين طرح، ۳۰ هزار تن از کارکنان دولت در مدت يک سال، بخشی از حقوق خود را دريافت خواهند کرد و پس از آن اخراج خواهند شد. کاستن از شمار کارکنان دولت، يکی از شرايط اصلی اتحاديه اروپا و صندوق بين المللی پول  برای دادن  وامی به مبلغ هشت ميليارد يورو به يونان بوده است.
 


وبسايت دانشجو نيوز گزارش داد که دانشجويان دانشگاه يزد روز يکشنبه در تجمعی به مشکلات صنفی و رفاهی موجود در اين دانشگاه اعتراض کردند. بر پايه اين گزارش، دانشجويان ابتدا در مقابل مسجد دانشگاه و سپس در سلف سرويس غذای دانشجويان تجمع کردند و خواستار بهبود شرايط صنفی و رفاهی شدند.  
 


داريوش هندوئی، نايب رئيس شبکه خانه‌های صنعت و معدن ايران، از آنچه واردات کالاهای ارزان قيمت و بی کيفيت چينی ناميد، انتقاد کرد و گفت: واحدهای بسياری به همين دليل دچار تعطيلی و بحران شده‌اند. به گزارش خبرگزاری ايلنا، وی چين را کشوری توصيف کرد که به دنبال استثمار اقتصادی و صنعتی جديد است و افزود: «در توافق های اقتصادی بايد منافع خود و مقاصد و اهداف طرف مقابل را مدنظر قرار دهيم.» نایب رئيس شبکه خانه‌های صنعت و معدن ايران با ابراز نگرانی از امضای توافقنامه ۵۰ ميليارد دلاری مبادلات اقتصادی با چين گفت: «آن‌ روز، روز مرگ کارخانه های ايرانی است.»
 


حدود ۳۵ هزار نفر روز يکشنبه عليه کاهش بودجه بريتانيا از سوی دولت ديويد کامرون، در شهر منچستر، در شمال غربی اين کشور، تظاهرات کردند. به گزارش خبرگزاری فرانسه، اين تظاهرات همزمان با کنفرانس سالانه حزب محافظه کار در شهر منچستر صورت گرفت. اين تظاهرات از سوی کنگره اتحاديه های کارگری بريتانيا با شعار «شغل، رشد اقتصادی و عدالت» برگزار شده بود. اين تشکل کارگری می گويد که برنامه های دولت ديويد کامرون به افزايش نرخ بيکاری و کاهش سطح زندگی مردم منجر خواهد شد.
 


پليس آلمان اعلام کرد که چهار اسلام گرای مظنون به تدارک برای حمله به مراسم بيست و يکمين سالگرد اتحاد دو آلمان، بازداشت شده اند. به گزارش خبرگزاری رويترز، قرار بوده است که صدراعظم و رييس جمهوری آلمان در اين مراسم که روز دوشنبه برگزار می شود، شرکت کنند. سخنگوی پليس شهر کلن به رويترز گفت که اين چهار مرد، بين ۲۲ تا ۲۷ سال سن دارند. به گفته وی، سه نفر در ايالت هسه، و نفر چهارم در شهر اوفن باخ، بازداشت شده اند.
 


خبرگزاری رويترز گزارش داد که پنج فعال سياسی در امارات متحده عربی روز يکشنبه از شرکت در جلسه محاکمه خود در دادگاهی در ابوظبی خودداری کردند. اتهام اين فعالان سياسی که در ماه آوريل بازداشت شدند، توهين به رييس امارات متحده عربی و تشويق به برگزاری تظاهرات بوده است. يکی از وکلای مدافع اين پنج فعال سياسی اماراتی گفت که دليل خودداری آنها از شرکت در دادگاه، اين بوده است که می گويند حقوق شان نقض و يا آنان بدرفتاری شده است.  
 


در حالی که کمتر از شش ماه به انتخابات مجلس باقی مانده و اصلاح‌طلبان نیز از صحنه سیاسی حذف شده‌اند، اینک یک عضو کمیته وحدت اصولگرایان می‌گوید، جبهه پایدار با فهرست جداگانه در شرکت خواهد کرد و وحدت محقق نخواهد شد.در حالی که کمتر از شش ماه به انتخابات مجلس باقی مانده است و اصلاح‌طلبان نیز از صحنه سیاسی حذف شده‌اند، اینک یک عضو کمیته وحدت اصولگرایان می‌گوید، جبهه پایداری با فهرست جداگانه در شرکت خواهد کرد و وحدت محقق  نخواهد شد. رضا تقوی، عضو کمیته وحدت اصولگرایان، موسوم به کمیته ۷+۸ درنشست ماهانه جامعه مهندسین تصریح کرده است جبهه پایداری (متشکل از  نزدیکان سابق محمود احمدی‌نژاد که با محوریت آیت‌الله مصباح تشکیل شده‌اند)،  نتوانسته‌اند با  دیگر اصولگرایان به توافق برسند و با توجه به فعالیت‌های آنها، این جبهه فهرست جداگانه‌ای در انتخابات مجلس می‌دهد.  کمیته وحدت اصوگرایان، به دعوت آیت‌الله یزدی از جامعه مدرسین قم و  آیت‌الله مهدوی کنی از جامعه روحانیت مبارز، برای همگرایی طیف‌هایی مختلف اصولگرایان برای انتخابات آینده مجلس تشکیل شده است.  به گزارش ایلنا، رضا تقوی همانند برخی دیگر از چهره‌های اصولگرای مخالف محمود احمدی‌نژاد، گفته است گرچه جبهه پایداری می‌گوید از «جریان انحرافی»  یا اسفندیار رحیم مشایی  به دور است، اما به گفته او،  شماری از کاندیدادهای این جبهه با  نامزدهای «جریان انحرافی» یکی است. رضا تقوی همچنین عنوان کرده که اعضای جبهه پایداری گفته‌اند، این جبهه  به پول «جریان انحرافی» احتیاج دارد. کمیته وحدت اصولگرایان، که جبهه پایداری، نسبت به آن انتقاد دارد مرکب از دو گروه هفت و هشت نفری است. در گروه هفت نفره، هاشم حسینی ‌بوشهری و عباس کعبی ( هر دو از جامعه مدرسین) و رضا تقوی، محمد حسن ابوترابی‌فرد( هر دو از جامعه روحانیت)، غلامعلی حداد عادل، علی اکبر ولایتی و حبیب‌الله عسگراولادی حضور دارند. در گروه هشت نفره هم که بازوی اجرای گروه  نخست است، گروه‌ها و چهره‌های اصولگرا دارای نماینده هستند. ترکیب گروه ۷+۸ از هفته‌ها پیش  از سوی جبهه پایداری مورد مناقشه واقع شد؛ در حالی که  برخی ا عضای جبهه پایداری، به ویژه به اینکه چهره‌هایی مانند  علی لاریجانی و محمد باقر قالیباف در این گروه نماینده دارند، اعتراض داشته‌اند. در مقابل، اصولگرایان مخالف احمدی‌نژاد، همچون علی مطهری، جبهه پایداری را  در ارتباط با رئیس دولت و «جریان انحرافی» دانسته‌اند. این گروه از اصولگرایان، می‌گویند اعضای جبهه پایداری به صورت تاکتیکی به «جریان انحرافی» حمله می‌کند و درصدد فتح کرسی‌های مجلس است. اعضای جبهه پایداری، شماری از نزدیکان محمود احمدی‌نژاد هستند که در  طول سال‌های گذشته از سوی رئیس دولت کنار گذاشته شده‌اند. اکنون رضا تقوی، عضو کمیته وحدت اصولگرایان، به  برخی اختلافات جبهه پایداری و کمیته وحدت اصولگرایان اشاره کرده است. او می‌گوید گرچه آیت‌الله مهدوی کنی در ابتدا با اضافه کردن اشخاص دیگر به گروه ۷+۸ مخالف بود اما پس از آن قبول کرد به شرطی که از جبهه پایداری مرتضی آقا تهرانی، کامران باقر لنکرانی و اسدالله زارعی به  این کمیته بیایند، با تغییر ترکیب موافقت‌ ‌کند. به گفته تقوی، پس از موافقت با عضویت این افراد، جبهه پایداری گفته است که عضویت این افراد تنها بخشی از خواسته‌های آنها بوده است و بدین ترتیب وحدت محقق نشد. تقوی همچنین درباره اینکه چرا باید محمدباقر قالیباف، شهردار تهران، نماینده‌ای در  کمیته وحدت اصولگرایان داشته باشد، گفته است که  «ما می‌خواستیم تهران را در قبضه خود داشته باشیم.»  رضا تقوی با اشاره به اینکه تفسیرهای زیادی درباره ارتباط  جبهه پایداری با «جریان انحرافی»  وجود دارد، اظهار داشت: «خودشان عنوان كرده‌اند كه ارتباط نداریم اما اطلاع داریم در برخی استان‌ها کاندیداهای آنها یکی هستند.» وی تصریح کرد: «از ایشان پرسیده شده كه چرا تكلیفتان را با جریان انحرافی مشخص نمی‌كنید و پاسخ داده‌اند، هرگز این كار را نمی‌كنیم و ما از پول و اعتبار آنها استفاده می‌كنیم و در موقع انتخابات نیروهای خودمان را مطرح می‌كنیم.» رضا تقوی گفت: «اعضای جبهه پایداری گفتند ... ما در انتخابات لیست نخواهیم  داد ... اما در حال حاضر روند کار غیر از این است و کاری که در استان‌ها پیش می‌رود و تشکل‌هایی که شکل می‌گیرد نشان دهنده چیز دیگری است. ما پیش بینی می‌کنیم که جبهه پایداری در انتخابات لیست می‌دهند. از  هفته گذشته، «سفرهای استانی» جبهه پایداری  و با حضور مرتضی آقا تهرانی لنکرانی و زارعی با برگزاری همایشی در شیراز کلید خورد. تحقق نیافتن  وحدت اصولگرایان در حالی است که پیشتر  غلامعلی حداد عادل، نماینده اصولگرای مجلس و عضو کمیته وحدت اصولگرایان، تصریح کرده بود که آیت‌الله خامنه‌ای، مایل نیست اصولگرایان با بیش از یک لیست در انتخاب آینده مجلس شرکت کنند.
 


 اسراييل روز يکشنبه درخواست ميانجيگران بين المللی برای از سرگيری مذاکره مستقيم با فلسطينيان را پذيرفت، اما اعلام کرد که اين مذاکره بايد بدون پيش شرط برگزار شود. به گزارش خبرگزاری رويترز، درخواست از سرگرفته شدن مذاکرات از سوی گروه چهار جانبه، متشکل از آمريکا، روسيه، اتحاديه اروپا و سازمان ملل متحد، صورت گرفته است. موضع اسراييل در شرايطی اعلام شده که تشکيلات خودگردان فلسطينی گفته است که پيش از هر گونه مذاکره، اسراييل بايد شهرک سازی را متوقف کند.  
 


اعتصاب هزاران کارگر مجتمع پتروشيمی بندر امام و مجتمع های پتروشيمی ماهشهر روز يکشنبه و برای هشتمين روز ادامه يافت. در همين حال، به نوشته وبسايت اتحاديه آزاد کارگران ايران، دو تن از نمايندگان کارگران اعتصابی و يک کارگر که روز شنبه در پتروشيمی در بندر امام بازداشت شده بودند، آزاد شده اند. در اين ميان، اتحاديه مستقل کارگران شمال خوزستان، اتحاديه مستقل کارگران دزفول و دو تشکل کارگری در انديمشک در بيانيه مشترکی حمايت خود را از اعتصاب در بندر امام و ماهشهر اعلام کردند.
 


گزارش‌ها حاکی است آسيب ديدگی و سوراخ لايه اوزون برفراز قطب شمال به بالاترين حد خود رسيده است. دانشمندان و محققان در گزارش خود اعلام کردند هم‌اکنون اين ضايعه را می توان «يک سوراخ» ناميد چرا که به شکل جدی لايه اوزون آسیب دیده است.گزارش ها حاکی است آسيب ديدگی و سوراخ لايه اوزون برفراز قطب شمال به بالاترين حد خود رسيده است. دانشمندان و محققان در گزارش  خود اعلام کردند ‌هم‌اکنون اين ضايعه را می توان «يک سوراخ» ناميد چرا که به شکل جدی لايه اوزون آسیب دیده است. به گزارش «ساينس جورنال» در حدود فاصله ۲۰ کيلومتری بالاتر از سطح زمين حدود ۸۰ درصد از لايه اوزون از بين رفته است. اين گزارش می‌گويد به دليل هوای سرد و وجود مواد شيميايی کلرين، ضايع شدن لايه اوزون تسريع داشته است. اين گزارش حاکی است در ماه آوريل، گزارشی از روند تخريب قطب شمال منتشر شده بود اما اين نخستین باری است که تمامی داده‌های اين تحقيق مورد کارشناسی و تحلیل قرار گرفته است. ميشل سانتی، از کارشناسان بررسی جوی ناسا می‌گويد: «اصولا فصل زمستان وقتی است که موقعيت جوی متفاوت و متنوعی در قطب شمال روی می‌دهد که برخی از اين جريان‌های هوايی گرم و برخی سرد هستند. اما در چند دهه اخير، اکثريت با جريان‌های سرد بود و اين جريان‌های سرد هم بيشتر و هم سردتر شده‌اند.» وی می افزايد: «با توجه به حضور اين همه جريان سرد و حضور کلرين، انتظار می‌رود و پيش‌بينی فعلی اين است که روند تخريب لايه اوزون بدتر از اين هم بشود.» ميشل سانتی می‌گويد از ماه آوريل به بعد مدام جريان‌های سرد برفراز قطب شمال جريان داشته و گردبادهای قطبی هم اين روند را تشديد کرده است. مواد مخرب لايه اوزون بيشتر از ترکيبات «کلروفلوروکربن» هاست که در يک صد سال گذشته در ساخت مواد درون يخچال‌ها و فريزرها و کپسول‌های آتش‌نشانی به کار گرفته شده است. اين گزارش حاکی است نخستين تحقيق لايه اوزون نشان داد که اين مواد جزء مخربترين‌ها  مواد روی لايه اوزون هستند و با فرا رسيدن موج هوای سرد بر فراز قطب شمال، اين تخريب شدت می‌گيرد. استفاده از اين مواد در سال ۱۹۸۷ و در پی تصويب پروتکل مونترآل، ممنوع و محدود شد. لايه اوزون باعث جذب اشعه فرابنفش  تشعشعات خورشيدی می‌شود. اين اشعه ضايعات پوستی از جمله سرطان پوست را به همراه می‌آورد. در مقابل اين گزارش، دانشمندان و محققان ديگری از موسسه «تحقيقات آب و هوای قطبی» در تحقيق خود می‌گويند سوراخ لايه اوزون در ۱۰ سال آينده به تدريج رو به ترميم خواهد رفت و اثرات پروتکل مونترآل مشخص خواهد شد. از زمان آسيب لايه اوزون، سالانه درصد بروز تشعشع فرابنفش اشعه‌های خورشيد در قطب شمال توسط ايستگاه‌های تحقيقاتی در اروپای شمالی و روسيه اندازه‌گيری می شود. گزارش‌های اخير حاکی است وضعيت اين اشعه نسبت به سال‌های قبل بيشتر شده ولی مشخص  نيست که تاثیر مخرب آن بر انسان چقدر است. اين گزارش می‌گويد ترکيبات کلورين  در يک صدسال گذشته در طبقات جوی نفوذ کرده و هنوز باعث خسارت می‌شود و شايد در نيمه قرن جاری، به تدريج اثرات ترميمی لايه اوزون قابل رصد باشد.
 


دفتر ریاست جمهوری افغانستان طی یک بیانیه رسمی اعلام کرد بر اساس تحقیقات انجام شده، یک فرد پاکستانی عامل ترور برهان الدین ربانی بوده و نقشه این ترور در کویته در پاکستان طراحی و سازماندهی شده است.دفتر ریاست جمهوری افغانستان روز شنبه طی یک بیانیه رسمی اعلام کرد بر اساس تحقیقات انجام شده، یک فرد پاکستانی عامل ترور برهان‌الدین ربانی بوده و نقشه این ترور در کویته در پاکستان طراحی و سازماندهی شده است. حامد کرزی، رییس جمهوری افغانستان هم روز جمعه، در گفت‌وگو با یکی از شبکه‌های تلویزیونی این کشور گفت که افراد شناخته شده‌ای در پاکستان در ترور برهان‌الدین ربانی، رییس جمهوری پیشین و رئیس شورای صلح افغانستان دست داشته‌اند. آقای کرزی، تهدید کرد که اگر مقام‌های پاکستانی، برای دستگیری این افراد همکاری نکنند، افغانستان از مراجع بین‌المللی و سازمان ملل درخواست خواهد کرد تا در این زمینه تحقیق کنند. همچنین، دریاسالار مایک مالن، رئیس ستاد ارتش آمریکا هم روز جمعه یک بار دیگر، به ریشه مشکلات در پاکستان اشاره کرد و یادآور شد که بدون همکاری پاکستان، مسائل حل نخواهد شد و منطقه شاهد ثبات نخواهد بود.  در این باره سیامک هروی، سخنگوی دفتر ریاست جمهوری افغانستان هم در گفت وگو با رادیو فردا گفت: «پس از ترور استاد ربانی، رئیس شورای عالی صلح افغانستان، دستگیری‌هایی در کابل انجام شد و شواهد و اسنادی به دست آمد که نشان‌دهنده تماس‌های مکرر تروریست‌ها در داخل شهر کویته پاکستان با تعدادی از سازمان‌دهندگان این ترور بوده‌است.» وی افزود: «همچنین، پیامی که به خاطر اغفال رئیس شورای عالی صلح به کابل آورده شده بود و این پیام نزد حکومت افغانستان هم موجود است، توسط شخصی واقعی به نام آقای خدام، از شهر کویته پاکستان ثبت و ارسال شده‌است.» آقای هروی گفت: «همچنین رفت‌وآمدهایی توسط یک شخص میانجی طی سه ماه گذشته در شهر کویته انجام شده ‌است و در این مدت هم چندین بار کسی آمده‌است و با رئیس شورای عالی صلح، استاد ربانی دیدار داشته‌ است و بعد این شخص مدعی شده‌ است که وظیفه‌ای که از سوی طالبان به عهده او گذاشته شده بود، از او گرفته شده و او تعویض شده و شخص دیگری به جای او نقش میانجی را بر عهده گرفته‌است.» سخنگوی حامد کرزی گفت: «این شخص دومی پیام‌آور صلح نبوده بلکه همان شخص قاتل بوده ‌است و این همه اسناد و شواهد جمع‌آوری شده‌است و قرار است که این اسناد به حکومت پاکستان تحویل داده شود و حکومت پاکستان بایستی متعهد شود و این افراد را که اسامی مشخص و شماره تلفن‌های مشخصی دارند، دستگیر کرده و به حکومت افغانستان بسپارد.» دفتر ریاست جمهوری افغانستان روز شنبه در بیانیه‌ای که صادر کرد گفت: «نام اشخاص مظنون، تلفن‌ها و افراد مرتبط با آنها مشخص و معلوم شده و باید دولت پاکستان در این مورد دست به کار شود و آن را پیگیری کند در غیر این صورت، کابل از مراجع قضایی و بین‌المللی این پرونده را دنبال خواهد کرد.» برهان الدين ربانی، رييس جمهور سابق افغانستان و رييس شورای عالی صلح افغانستان، روز سه شنبه بيست و نهم شهريورماه در يک انفجار در منطقه ديپلماتيک کابل کشته شد. محمد ظاهر، رییس تحقیقات جنایی پليس کابل گفت که برهان الدين ربانی در يک حمله انتحاری توسط يکی از طالبان که مواد منفجره را در دستار خود مخفی کرده بود، در منزلش کشته شد. برهان‌الدين ربانی هدايت مذاکرات صلح با طالبان را برعهده داشت. برهان‌الدين ربانی بنيانگذار «حزب جمعيت اسلامی» در سال ۱۹۴۰ در فيض آباد در ولايت بدخشان متولد شده بود. وی برای تحصيل به مصر رفته و در سال ۱۹۶۸  فوق ليسانس خود در رشته فلسفه اسلامی از دانشگاه الازهر دريافت کرد. برهان الدين ربانی که از مخالفان حکومت محمد ظاهر شاه بود و در سال ۱۹۷۱ حزب جمعيت اسلامی را تاسيس کرد. پس از حمله شوروی به افغانستان و اشغال اين کشور، حزب جمعيت اسلامی به يکی از جريان‌های اصلی مبارزه عليه شوری بدل شد. برهان‌الدين ربانی پس از ان که مجاهدين  در سال ۱۹۹۲ توانستند کابل را فتح کنند به عنوان رييس جمهور دوره ای افغانستان انتخاب شد اما با ادامه جنگ داخلی افغانستان در نهايت در سال ۱۹۹۶ طالبان کابل را فتح کردند و برهان‌الدين ربانی برای مبارزه با طالبان به ولايت بدخشان بازگشت.
 


موج اعتراض‌های بین‌المللی به صدور حکم اعدام برای یوسف ندرخانی، کشیش ایرانی، بالا گرفته‌است. بررسی پرونده او و مسئله ارتداد در کانون برنامه این هفته «دیدگاه‌ها» است. در برنامه این هفته دیدگاه‌ها سه میهمان برنامه به بررسی ابعاد مختلف حقوقی، فقهی و حقوق بشری پرونده کشیش یوسف ندرخانی و صدور حکم اعدام برای ارتداد نشسته‌اند: محمدعلی دادخواه، وکیل یوسف ندرخانی در تهران، حجت‌الاسلام احمد منتظری، فرزند مرجع تقلید فقید شیعیان آیت‌الله حسینعلی منتظری در قم و عبدالکریم لاهیجی، نایب رئیس فدراسیون جامعه‌های جهانی دفاع از حقوق بشر در پاریس.موج اعتراض‌های بین‌المللی به صدور حکم اعدام برای یوسف ندرخانی، کشیش ایرانی، بالا گرفته‌است. بررسی پرونده او و مسئله ارتداد در کانون برنامه این هفته «دیدگاه‌ها» است. «اگر یوسف ندرخانی کشیش پروتستان زندانی در ایران توبه نکند برای ارتداد اعدام خواهد شد.» این را قوه قضائیه ایران می‌گوید. یوسف ندرخانی ۳۲ ساله پاییز دو سال پیش بازداشت شد، چون در ۱۹ سالگی اسلام را کنار گذاشت و پیرو مسیحیت شد. دادگاه‌های بدوی و تجدید نظر در ایران او را به اعدام محکوم کردند اما قاضی می‌گوید بر اساس قوانین شریعت اگر او توبه کند حکم لغو خواهد شد. با این‌همه او، هم در دو سال حبس از این کار پرهیز کرده و هم هفته گذشته در آخرین جلسه دادگاه. و حالا دیوان‌عالی کشور باید به درخواست تجدید نظر او پاسخ گوید. اما همسر یوسف ندرخانی، اول محکوم به حبس ابد شد و بعد دادگاه تجدید نظر گیلان او را آزاد کرد. یوسف ندرخانی کشیش یک گروه کوچک مسیحیان تبشیری است. مسیحیان تَبشیری خود را موظف به تبلیغ و جذب پیروان تازه می‌دانند و برایشان فرقی نمی‌کند گروندگان قبلا پیرو اسلام بوده‌اند یا نه. حکم اعدام کشیش کلیسای تبشیری، یوسف نَدَرخانی، برای برخی از جمله شماری از مسیحیان ایران و مدافعان حقوق بشر یادآور برخوردهایی است که رنالدو گالیندوپل، نماینده کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد در امور ایران، در گزارش خود از سال‌های آغازین دهه ۱۳۷۰ به دست داده‌است: از محدودیت گسترده فعالیت‌های کلیساها و کشیش‌های پروتستان ربانی و انجیلی و مسیحیان آشوری و ارمنی تا اجبار به توبه زیر فشار حبس، زندان انفرادی و شکنجه در کنار اعدام حسن سودمند، کشیش جماعت ربانی در مشهد در سال ۱۳۷۰ و قتل کشیش هایک هوسپیان، کشیش مهدی دیباج و کشیش تاتاوس میکائیلیان در مرداد ۱۳۷۳ زمانی که سعید امامی، چهره شاخص پرونده قتل‌های سیاسی زنجیره‌ای پاییز ۱۳۷۷، معاون وزیر اطلاعات ایران بود. در آن زمان گفته می‌شد حساسیت به ویژه روی مسیحیان ربانی و انجیلی به این علت است که اینان به جد می‌کوشند پیروان جدید خود را میان همه شهروندان و سرخوردگان دین‌های دیگر از جمله اسلام پیدا کنند. نزدیک پس از دو دهه از این رویدادها اینک حکم اعدام کشیش یوسف ندرخانی با واکنش انتقادی نهادهای بین‌المللی مدافع حقوق بشر، لهستان، رئیس دوره‌ای اتحادیه اروپا، بریتانیا، وزارت خارجه آمریکا و کاخ سفید روبه‌رو شده‌است. دیدگاه‌ها: مسئله حکم اعدام یوسف ندرخانی، کشیش زندانی در ایران در برنامه این هفته دیدگاه‌ها سه میهمان برنامه به بررسی ابعاد مختلف حقوقی، فقهی و حقوق بشری پرونده کشیش یوسف ندرخانی و صدور حکم اعدام برای ارتداد نشسته‌اند: محمدعلی دادخواه، وکیل یوسف ندرخانی در تهران، حجت‌الاسلام احمد منتظری، فرزند مرجع تقلید فقید شیعیان آیت‌الله حسینعلی منتظری در قم و عبدالکریم لاهیجی، نایب رئیس فدراسیون جامعه‌های جهانی دفاع از حقوق بشر در پاریس. آقای دادخواه، آخرین وضعیت پرونده موکل‌تان کشیش یوسف ندرخانی چگونه است؟ محمدعلی دادخواه: آخرین وضعیت این است که دادگاه ایشان اعلام کرد که توبه کند تا به اعدام محکوم نشود. ما هم دلایلی آوردیم که حتی اگر مرتد هم باشد، با توجه به نظرات فقها، با توجه به اصل قانونی بودن جرم مجازات، با توجه به کنوانسیون وین و پذیرش ایران کلیت اعلامیه جهانی حقوق بشر و با توجه به ماده ۹ قانون مدنی امکان صدور حکم اعدام برای این متهم وجود ندارد. این درست است که فرزند یوسف ندرخانی در مدرسه بوده و اجبارا به او قرآن درست می‌دادند و این انگیزه‌ای شده که وی نامه بنویسد و از ۱۴ تن از مراجع از جمله رهبر جمهوری اسلامی ایران و کسب نظر کند که آیا کسی که مسلمان بوده و مسیحی شده بچه اش مسیحی محسوب می‌شود یا مسلمان و رهبر جمهوری اسلامی ایران و دیگران جواب داده‌اند مسیحی محسوب می‌شود و بعد از این بوده که بازداشت و زندانی شده؟ من هم اینها را شنیده‌ام. تایید می‌کنید یا فقط جزو شنیده‌ها است؟ نه. من شنیده‌ام. من در ریز این موارد نیستم. من بعد از آنکه حکم اعدام ایشان صادر شد در دیوانعالی کشور وکالتشان را پذیرفتم و خوشبختانه دیوان‌عالی کشور حکم پیشین این دادگاه در خصوص اعدام را شکسته‌است. درست است که همسر ایشان را هم مدتی زندانی کرده بودند و تهدید کرده بودند که در ارتباط با وضعیت همسرش باید چیزهایی بگوید و برعکس کشیش ندرخانی را تهدید کرده بودند که اگر توبه نکند خانمش را اعدام می‌کنند؟ من اطلاعی از این ندارم. اما خانمش می‌دانم زندان بوده. درست است که در روز ششم مهر قاضی گفته اتهام او ارتداد ملی است و از او خواسته طی سه روز توبه کند؟ حضور ما بود. سه روز ایشان را آوردند که توبه کند. تقاضای توبه داشتند از ایشان. شما گفتید که به حکم فقها استناد کردید. کدام یک از فقها؟ ما به ۵ نفر فقیه استناد کردیم که صراحتا مورد را مشمول قتل و کشتن او نمی‌دانستند. حضرت آیت‌الله منتظری، آیت‌الله اردبیلی، آیت‌الله صانعی، آیت‌الله کرامی و آیت الله مظاهری. در میان فقهای معاصر ما یک فقیه شرف‌اندیش وجود دارد که با دقت و ریزبینی مجزا مسئله ارتداد را بررسی کرده‌اند و در این خصوص کتابی به نام فقه استدلالی نوشته‌اند. این فقیه بزرگوار حضرت آیت‌الله سید محمد جواد غروی است که در کتاب خودش صراحتا می‌گوید هیچگاه در زمان پیامبر هیچکس را به علت ارتداد به قتل نرساندند. حتی در زمان پیامبر کسانی پیدا شدند و آمدند گفتتند «تو پیامبر نیستی». پیامبر گفت فقط خدا شاهد است که من پیامبرم. در زمان پیامبر یک نفر ادعای پیامبری کرد و یک زن دیگری ادعای پیامبری کرد و این دو با هم ازدواج کردند و پیامبر آنها را به قتل نرساند. هیچ‌یک از آیات قرآن حکایت از این نمی‌کند که مرتد را باید به قتل رساند. این تحقیقات خوشبختانه هست. ما هم به دادگاه ارایه دادیم و امیدوارم دادگاه بدون هیچ نظری بیطرفانه اینها را بررسی کند و به نتیجه علمی برسد چون یک رسیدگی عادلانه و منصفانه ایجاب می‌کند که به این واقعیت‌های غیرقابل انکار توجه کنند. از یاد نبریم که اجتهاد در مقابل نفس در فقه شیعه و مبانی اصول استنباط باطل است. آقای احمد منتظری، می‌شود مسایل را یک مقدار باز کنید. ارتداد ملی یا ارتداد اساسا چیست؟ احکام مراجع و علمایی که آقای دادخواه به آن اشاره کردند در این باره چه بوده؟ حکم خود آیت‌الله منتظری را هم تشریح کنید. احمد منتظری: نظر آقای دادخواه کاملا درست است. این آقایان، این پنج فقیه، اجازه نمی‌دهند مرتد چه ملی و چه فقهی اعدام شود. اگر از روی تحقیق باشد. یعنی کسی تحقیق کرده و حالا درست یا نادرست تشخیص داده که از دین اسلام باید برود و دین دیگری انتخاب کند چنین کسی را نمی‌شود اعدام کرد. چون ما تابع قرآنیم و قرآن صریحا می‌گوید که اگر کسی از دین خارج شود اعمال او تباه است و جزای او جهنم است. این که باید او را کشت هیچ اشاره‌ای ندارد و بنابراین نمی‌شود روایتی بیاید بر ضد قرآن حکم کند و روایت صریح داریم که هر روایتی برضد قرآن بود آن را کنار بگذارید و دور بیاندازید. خدا به پیغمبر می‌فرماید که در مورد مسلمین... این طور نیست که بر آنها سیطره داشته باشی و آنها را مجبور کنی و فقط می‌توانی آنها را بشارت بدهی و باز بگذاری. یعنی ابلاغ. ابلاغ کنی و این که آنها بپذیرند یا نه، دیگر با تو نیست. یعنی صریحا گفته می‌شود «لا اکراه فی الدین». در دین اکراه و اجبار نیست. اگر در اصل پذیرش دین اکراه نیست چطور در ادامه‌اش می‌شود اکراه باشد. یک چیز کاملا مشخص است و من فکر می‌کنم فتوایی بوده برای زمانی خاص در صدر اسلام که بعضی برای مسخره کردن می‌آمدند یک شب ایمان می‌آوردند و بعد می‌گفتند ما تحقیق کردیم و بر می‌گشتند. این صریحا گفته شده که در یک روز چند بار ایمان می‌آوردند و کافر می‌شدند. برای این که جلوی این کار گرفته شود این حکم داده شده ولی هیچ عمل نشده. یعنی هیچکس در آن زمان هم به جرم ارتداد اعدام نشده که الان بخواهد این اعدام سابقه تاریخی داشته باشد. آقای لاهیجی، علاوه بر فدراسیون جامعه‌های جهانی دفاع از حقوق بشر که شما نایب‌رئیس آن هستید و نهادهای دیگر حقوق بشری مثل عفو بین‌الملل و دیدبان حقوق بشر و کمپین بین‌المللی دفاع از حقوق بشر در ایران که خواستار تغییر حکم و آزادی کشیش یوسف ندرخانی شدند، مقام‌های لهستانی، بریتانیایی و از جمله وزیر خارجه ایالات متحده و کاخ سفید هم به حکم صادره انتقاد کردند. برآوردتان از تاثیر این گونه اقدامات چیست؟‌ به نفع کشیش یوسف ندرخانی تمام شده یا نه؟ عبدالکریم لاهیجی: من با قضیه از نظر حقوقی برخورد می‌کنم. به عنوان یک وکیل دادگستری. چه در چارچوب قوانین ایران و چه در چارچوب مقررات بین‌المللی. مسلم است که در قانون اساسی جمهوری اسلامی اصل آزادی مذهب پذیرفته نشده. وقتی ما می‌گوییم اصل آزادی مذهب یعنی این که نه فقط داشتن مذهب آزاد است بلکه تغییر مذهب و نداشتن مذهب هم آزاد است همانطور که در مورد عقیده می‌گوییم. وقتی می‌گوییم آزادی عقیده یعنی هر کسی می‌تواند هر عقیده‌ای داشته باشد و آن عقیده را ابراز کند. آن چیزی که در مورد اقلیت‌های مذهبی هم گفته شده آنجا هم یک تقلبی صورت گرفته و آن هم اصل آزادی مذهب نیست. برای این که می‌گویند آنها یعنی دارندگان مذاهب سه‌گانه اقلیت در انجام مراسم مذهبی‌شان آزادند. نه این که بتوانند آنها هم مذهب خودشان را ترویج کنند. بنابراین این مسئله آزادی مذهب نیست. متاسفانه با نهاد ولایت فقیه ما با یک نظام حقوقی سر و کار داریم که یک نظام توتالیتر را می‌خواهد به وجود بیاورد و به خاطر همین هم نه تنها در برابر اصل آزادی عقیده و مذهب بلکه در برابر هر نظری که با آن نهاد موافق نباشد نامدارا است و از خودش شدیدترین عکس‌العمل‌ها را نشان می‌دهد چه در باره اقلیت‌های مذهبی و چه درباره اهل تسنن، دراویش و همه این مسائل. یوسف ندرخانی بنابراین مسلم است که ما از نظر حقوقی با یک نظام خودکامه سروکار داریم. اما در همان قانون اساسی راجع به اصل قانونی بودن جرم و مجازات صحبت می‌شود. یعنی در مسائل کیفری، قانون است که جرم و مجازات آن را تعیین می‌کند. آن ماده قانون اساسی هم که به آن استناد می‌کنند یعنی قانونی که می‌گوید «در صورت نبود قانون باید با توجه به فتاوی فقها عمل شود،» این درباره مسائل مدنی و حقوقی است. به خاطر این که در قانون اساسی یک اصل نمی‌تواند ناقض اصل دیگر باشد. بنابراین در صورتی که در قانون مجازات اسلامی ماده‌ای پیش‌بینی نشده باشد که به موجب آن قانون تغییر مذهب جرم باشد اصل بر برائت است و متهم هیچگونه عملی مرتکب نشده که درخور مجازات باشد. از نظر مقررات بین‌المللی هم می‌دانید که کشور ایران متعهد به میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی است. دو هفته دیگر هم کمیته حقوق بشر ایران را به ژنو دعوت کرده‌است. ما هم در آن اجلاس خواهیم بود که حکومت ایران بیاید توضیح دهد که چگونه است این میثاق را اجرا نمی‌کند. در آن میثاق اصل بر آزادی مذهب، آزادی داشتن یا نداشتن مذهب، و آزادی تغییر مذهب است. این تعهد بین‌المللی جمهوری اسلامی است در چارچوب ماده ۲ قانون مدنی ایران؛ و حکومت ایران نمی‌تواند کسی را به استناد یا ادعای اینکه مذهبش را تغییر داده تحت تعقیب قرار دهد تا چه برسد که او را محکوم به مجازات اعدام کند. * آقای دادخواه، آیا انتقادهایی که نهادهای بین‌المللی حقوق بشر در خارج و دولت‌های خارجی نسبت به حکم صادره برای موکل شما کرده‌اند به نفع موکل‌تان تمام شده یا آن هم مزید بر علت شده که «خارجی‌ها مدافع او هستند»؟ من امیدوارم اینها هشداری باشد که با توجه به ماده ۲۷ کنوانسیون وین که هیچ دولتی نمی‌تواند به عذر قوانین داخلی خودش معاهدات بین‌المللی را نادیده بگیرد به این معاهدات توجه کنند و دادوران دادگاه به آیات حقوقدانان توجه شایسته روا دارند. آقای دادخواه، کشیش یوسف ندرخانی پیرو کلیسای تبشیری است و تبشیری‌ها شوق و ذوق دارند که دین‌شان را ترویج کنند. تعداد مسیحیان در ایران کم نیست. آیا این عنصر است که باعث شده قاضی چنین رایی را صادر کند؟ نسبت به نظرات خاص قاضی که راحت نمی‌شود استنباط کرد اما آقای ندرخانی پیرو کلیسای پروتستان است و بله آنها تبشیری‌اند و اعتقاد دارند که باید به اطلاع بقیه هم رساند. آقای منتظری، اگر یادتان باشد در نیمه‌های دهه ۱۳۷۰ کشیش دیباج و کشیش میکائیلیان کشته شدند و مخالفان، حکومت را پشت این قضیه می‌دانند. این زمانی بود که سعید امامی در وزارت اطلاعات مقام داشت و حکومت و قوه قضائیه قتل را به مخالفان حکومت نسبت دادند. ولی این که این نوع کشیش‌ها به دنبال این هستند که برای دین‌شان پیروان جدیدی کسب کنند آیا باعث می‌شود که حکم دیگری در مورد این نوع مسیحیت وجود داشته‌باشد که تبشری است یا این که این گونه مسیحیت هم مثل کاتولیک و ارتدوکس از زمره نوع مسیحیتی به شمار می‌آید که آرام است و فقط به پیروانی که تا به حال داشته کفایت می‌کنند؟ کسی که عقیده‌ای دارد عقیده از روی فهم است و تحقیق کرده و به یک نتیجه‌ای رسیده دین خودش را تبلیغ خواهد کرد. تبلیغ هم نمی‌تواند حکم اعدام داشته باشد. یعنی کسی که مسیحیت را بر فرض قبول کرد خود به خود تبلیغ می‌کند. اگر جلوی او را بگیرید مسلما در محافل خصوصی تبلیغ می‌کند. امکان ندارد که جلوی این گرفته شود و اصلا حکم چنین کسی اعدام نیست. آقای لاهیجی، آیا قرار است احمد شهید گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران در مورد این گونه مسائل و به ویژه این مسئله صحبتی کند؟ با او تماس گرفته شده؟ اگر با او تماس گرفته شده دخالت او به چه شکل می‌تواند صورت گیرد؟ اجلاسی که من از آن یاد کردم کمیته حقوق بشر است که ناظر بر چگونگی اجرای میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی از ناحیه تمام کشورهای عضو از جمله ایران است. ایران پس از سال‌ها پاسخ ندادن بالاخره گزارشی به کمیته داده. ما هم پاسخ دادیم و روز ۱۷ اکتبر در ژنو پیش کمیته می‌رویم که ببینیم کمیته چگونه می‌خواهد عمل کند و چه تضمین‌هایی از جمهوری اسلامی به دست بیاورد که میثاق اجرا شود. مسئله‌ای که ما در گزارش بسیار مفصلی که دادیم مطرح کردیم این است که جمهوری اسلامی هیچگونه مخالفتی را بر نمی‌تابد. شما می‌گویید بحث راجع به مسیحیان است، حالا مسیحیان پروتستان که از آنها به عنوان مسیحیان تبشیری یاد می‌شود یا دیگر مسیحیان. جمهوری اسلامی مخالف مسلمان خودش را هم می‌کشد. جمهوری اسلامی اجازه بحث آزاد در چارچوب قانون اساسی خودش را هم به کسی نمی‌دهد که مخالفان ولایت فقیه با موافقان ولایت فقیه بدون ترس و زجر و شکنجه بتوانند بحث کنند. اجازه یک بحث بین خرَد و مذاهب اسلامی را هم نمی‌دهد. وقتی می‌بینید که سنی‌ها در پایتخت ایران یک مسجد ندارند بنابراین بحثی نیست که آقای ندرخانی یا کسی دیگر که آنها هم ایرانی‌اند حق دارند که مذهب خودشان را ترویج کنند یا نکنند. چطور بلندگوهای حکومت از صبح تا شب حق دارند که نظریه خودشان یا روایت خودشان را از اسلام و جمهوری اسلامی تبلیغ کنند و دیگران این حق را  ندارند. یعنی بحث باید برسد به این که چگونه است جمهوری اسلامی همه حقوق را برای طرفداران خودش قایل است و برای کسانی که به آن  نظریه قایل نیستند به آن مذهب اعتقاد ندارند یا به آن روایت از مذهب اعتقاد ندارند برای آنها نه فقط هیچ حقی قایل نیست که قصد جان آنها را هم می‌کند. مسلم است که این مسائل در کمیته حقوق بشر مطرح شود. چون می‌دانید آزادی مذهب، آزادی وجدان، صدر آزادی‌های اعلامیه جهانی حقوق بشر است به صورتی که در مقدمه اعلامیه هم از آن ذکر شده‌است، بنابراین مسلم است که آقای احمد شهید هم وقتی بخواهد گزارش جامع خودش را راجع به حقوق بشر در ایران بدهد مورد آقای ندرخانی و دیگر کسانی که در ارتباط با عقیده‌شان، مذهب شان، اعتقادشان مورد ستم قرار گرفته‌اند به آنها خواهد پرداخت. آقای دادخواه، چشم‌انداز پرونده موکل‌تان چیست؟ اقدام بعدی‌تان چیست؟ اگر دادگاه خود را مکلف به قانون بداند با توجه به اینکه فقهای زنده اعلام کردند که او نباید کشته شود دادگاه نمی‌تواند به یک فتوای فقیه فوت شده استناد کند و اماره قضایی بر اماره نوعی و فقهی مرجح است. دادگاه در چارچوب قانون باید حکم برائت ندرخانی را صادر کند. آن حکمی که به آن اشاره کردید که مال فقیه فوت شده‌است کدام است؟ فقهایی که اینها استناد می‌کنند. اسمش را می‌دانید؟ بله. آقای خمینی. آقای منتظری، تا چه حد دخالت مراجع و علما از قبیل کسانی که نام برده شدند در تغییر نظر شرعی و حقوقی قاضی دادگاه می‌تواند موثر باشد؟ یا این که چون قاضی مستقل است نباید به این نظرها توجه کند؟ مسلما موثر است. چون که یادم هست خود آقای خمینی در سخنرانی، خطاب به فقهای شورای نگهبان فرمودند خلاف اسلام خیلی چیز مهمی است. اگر یک چیزی به نظرتان درست نیامد بگویید خلاف فتوای من است نه این که خلاف اسلام. به این صورت فقهای شورای نگهبان را توبیخ کردند که چرا بی‌جهت خلاف اسلام می‌گویند و امام خمینی این مسئله را تصریح کرد. آقای مطهری می‌گفتند اگر ما بگوییم تدریس مارکسیسم ممنوع است اقرار به این معناست که ما در اسلام حرفی برای گفتن نداریم ... بنابراین مصالح هم ایجاب می‌کند که این حکم برداشته شود و گرنه این طور برداشت می‌شود که بله با زور سرنیزه و با زور اعدام افراد را مسلمان نگاه داشته‌اند... یعنی اگر حتی یک فقیه بگوید اسلام آن را گفته این تنها یک برداشت از اسلام است. مسلما موثر است. این ۵ فقیهی که الان مرجع تقلیدند این را فرمودند و در مقابل آن مصالح نظام اسلامی هم هست. من یادم است یک وقتی صحبت از تدریس مارکسیسم در دانشکده الهیات دانشگاه تهران بود و آقای مطهری مدافع این بود. می‌گفتند اگر ما بگوییم تدریس مارکسیسم ممنوع است اقرار به این معناست که ما در اسلام حرفی برای گفتن نداریم و در مقابل مارکسیسم حرفی برای گفتن نداریم. بنابراین مصالح هم ایجاب می‌کند که این حکم برداشته شود و گرنه این طور برداشت می‌شود که بله با زور سرنیزه و با زور اعدام افراد را مسلمان نگاه داشته‌اند و اگر این شمشیر برود کنار افراد همه مسیحی می‌شوند. این طور نیست. ما معتقدیم که مردم کاملا معتقدند مگر یک درصد کمی. آن مسلم باید آزاد باشد تا قدر آنهایی که مسلمان پایبند هستند دانسته شود نه این که فرهنگ نفاق ترویج پیدا کند و افراد بیایند بدون جهت بدون اعتقاد بگویند ما مسلمانیم و نتیجه اش این می‌شود که به هیچکس نمی‌شود اعتماد کرد و این وضعی که به وجود آمده نمی‌خواهم وارد جزییات شوم ولی در ادارات ما کاملا این مشهود است که افرادی اعتقاد ندارند و از همه بیشتر خودشان را دوآتشه طرفدار اسلام ناب جا می‌زنند و از این بابت خسارات زیادی به معتقدین واقعی اسلام زده شده‌است. آقای لاهیجی، با توجه به سابقه برخورد حکومت و قوه قضائیه ایران با پیروان مسیحیت در ایران، چشم‌انداز پرونده کشیش یوسف ندرخانی را چگونه می‌بینید؟ ما امیدوار هستیم همانطور که همکار عزیز من آقای دادخواه گفتند به لحاظ اینکه در قانون اساسی جمهوری اسلامی اصل قانونی بودن جرم و مجازات پذیرفته شده، حکم به برائت ایشان بدهند و از سوی دیگر با توجه به مواردی که شما اشاره کردید که آن موارد باز امکان تکرارش هست و نباید همه مسوولیت را به دوش سعید امامی گذاشت. سیاستی بوده که در همه ابعاد حکومتی متاسفانه اجرا می‌شده چه درباره مخالفان سیاسی و چه درباره مخالفان مذهبی. امیدوارم اگر ایشان تبرئه شد و از زندان آزاد شد قصد جان او را نکنند و بدانند که در این صورت مسئولیت یک چنین جنایتی هم از نظر مراجع بین‌المللی متوجه دولت‌مردان جمهوری اسلامی ایران خواهد بود. یعنی با توجه به پرونده‌هایی که قبلاً بوده احتمال می‌دهید که او آزاد شود؟ مواردی در گذشته که شما به آن اشاره کردید زمانی بود که برای ایران گزارشگر ویژه وجود داشت و آقای گالیندوپل و گزارشگران موضوعی به ایران می‌آمدند. یکی از مسائلی که آقای عبدالفتاح آمور، گزارشگر راجع به آزادی مذهب، در گزارشش آورد و چون آقای آمور هم مسلمان بود شدیدا جمهوری اسلامی را مورد حمله قرار داد قتل همین دو کشیش بود که خارج از چارچوب قانونی و قضایی صورت گرفته بود. بنابراین اگر با توجه به این که الان هم که گزارشگر ویژه داریم اگر بخواهند آقای ندرخانی را با حکم دادگاه یا پس از صدور حکم برائت ایشان به صورت خودسرانه از میان بردارند مسلم است که در قبال مراجع بین‌المللی و گزارشگر و در قبال کمیته حقوق بشر باید پاسخگو باشند.
 


گروههای مخالف بشار اسد در نشستی در استانبول اعلام کردند که بر سر تشکیل جبهه واحدی با نام  «شورای انتقالی سوریه» به توافق رسیده اند. سخنگوی مخالفان گفت که این شورا خواستار « انقلاب مسالمت آمیز»  و مخالف هرنوع مداخله خارجی ِناقض حاکمیت ملی این کشور است و  مخالفان را در طیف های گوناگون از جمله کمیته های محلی هماهنگی، احزاب لیبرال، اخوان المسلمین، نمایندگان کردها و آشوری ها در بر می گیرد.
 


به گزارش خبرگزار ی ایسنا، مردی به جرم  تهدید و تجاوزبامداد یکشنبه در شهر ساری اعدام شد. برپایه این گزارش، این فرد در پوشش مامور انتظامی  مرتکب جرم شده بود.
 


دفتر حامد کرزی، رئیس جمهوری افغانستان اعلام کرده که تحقیقات کمیسیونی ویژه نشان می دهد که قاتل برهان الدین ربانی، رئیس شورای صلح افغانستان، شهروند پاکستان بوده است. براساس این بیانیه، اعترافات فردی که در این ارتباط بازداشت شده است و شواهد دیگر، ثابت می کند که ترور ربانی در کویته پاکستان طراحی شده و فردی که با انفجار انتحاری او را کشت، پاکستانی بود. همزمان، سخنگوی دولت افغانستان تاکید کرده است که این کشور انتظار دارد پاکستان گام های ملموسی را در جهت پایان دادن به عملیات مسلحانه طالبان در افغانستان بر دارد. او افزوده که دولت حامد کرزی در حال تعیین استراتژی جدیدی در برخورد با طالبان است.
 


برندگان جوایز نوبل امسال، از جمله جایزه صلح نوبل، از روز دوشنبه بتدریج اعلام می شوند. برندگان جوایز پزشکی، فیزیک و  شیمی را آکادمی نوبل سوئد در روز های آینده و برنده جایز صلح نوبل را آکادمی نوبل نروژ در روز جمعه اعلام می کند. برنده جایزه ادبیات در تاریخ دیگری اعلام خواهد شد.
 


در حالی که کمیته نروژی اعطای صلح نوبل هنوز فهرست رسمی نامزدهای امسال دریافت این جایزه مهم را منتشر نکرده‌است، زمزمه‌های اعطای آن به «بهار عربی»، با گذشت هر روز قوی‌تر به گوش می‌رسد.در حالی که کمیته نروژی اعطای صلح نوبل هنوز فهرست رسمی نامزدهای امسال دریافت این جایزه مهم را منتشر نکرده‌است، زمزمه‌های اعطای آن به «بهار عربی»، با گذشت هر روز قوی‌تر به گوش می‌رسد. «بهار عربی»  با آتش‌سوزی محمد بوعزیزی، جوان ۲۷ ساله فارغ‌التحصیل دانشگاه در شهرک گمنام «سیدی بوزید» در تونس آغاز شد و بسیار زود به گریز رئیس جمهوری این کشور انجامید و بلافاصله بر حکومت به ظاهر پرقدرت حسنی مبارک در مصر نیز اثرات غیرقابل تصوری گذاشت و با سپری شدن تنها چند هفته، موجب سرنگون شدن نظام سی ساله مبارک گردید. «بهار عربی» خیزش‌های گسترده‌ای را در بحرین، یمن، لیبی و سوریه موجب شده است؛ در لیبی خیزش‌ها سریعاً به مداخله نظامی ناتو منجر شد و طومار حکومت ۴۲ ساله سرهنگ معمر قذافی را ظاهراً بسته‌است هرچند که جنگ‌های هشت‌ماهه لیبی هنوز کاملاً مغلوبه نشده‌است. «بهار عربی» در بحرین، نیروهای نظامی عربستان را به یاری سربازان بحرینی کشاند اما در یمن و سوریه همچنان تلاش گسترده مردم برای برافکندن نظام حاکم ادامه دارد. بی‌تردید بیشترین قربانی «بهار عربی» را ملت سوریه پرداخته‌است که با دادن دست‌کم ۲۷۰۰ قربانی و متحمل شدن فجایعی هولناک، همچنان از تلاش بازنایستاده است حتی اگر بشار اسد پنج‌شنبه این هفته در دیدار با سلیم الحص، نخست‌وزیر اسبق لبنان، مدعی شد که «اغتشاشات به پایان رسیده و ثبات کامل به کشور بازگشته‌است». «بهار عربی» بر کشورهای دیگری مانند اردن، عربستان سعودی و الجزایر اثرات مهمی داشت هرچند که حاکمان پیشین برقرار مانده‌اند اما ناچار به پذیرش خواسته‌های مهم مردمی شده‌اند و تغییرات عمده‌ای در عملکرد خود داده و از شیوه‌های خودکامگی تا اندازه‌ای دور شده‌اند؛ بیشترین تغییرات مثبت در این راستا در اردن صورت گرفته‌است. هرچند که برخی احتمال می‌دهند تشکل دفاع از حقوق انسانی مرتبط  با افغانستان و حتی اتحادیه اروپا امسال از بخت بیشتری برای دریافت نوبل صلح برخوردارند اما اعلام «بهار عربی» به عنوان سزاوار جایزه صلح نوبل امسال، طرفداران در خور توجهی یافته‌است که آن‌ها می‌گویند روز هفتم اکتبر که فهرست رسمی نامزدهای نوبل صلح در نروژ اعلام شود، «بهار عربی» باید گل سرسبد این فهرست باشد. یک و نیم میلیون دلار را به چه کسی بدهند؟ بیتس گیل، رئیس مؤسسه بین‌المللی پژوهش‌های صلح در استکهلم، در مورد نامزد شدن «بهار عربی» به عنوان شایستهٔ دریافت نوبل صلح، به آسوشیتدپرس می‌گوید که بهار عربی ادامه مستقیم تلاش‌های کمیته صلح نوبل برای معطوف کردن توجه اعطای این جایزه به جنبش‌ها و افرادی است که گشاینده راه و عواملی محسوب می‌شوند که موجب تحولات جهانی شوند. اگر این خواسته بیتس گیل عملی شود، معمای پیش روی اعضای کمیته صلح نوبل این خواهد بود که آیا باید فرد یا گروهی از افراد مرتبط با «بهار عربی» را به عنوان برنده اعلام کنند؟ و درحالی که هنوز «بهار عربی» تداوم دارد و این فصل کاملاً به سرنیامده‌است، مبلغ نقدی یک و نیم میلیون دلاری آن را به چه کسی بدهند؟ کریستیان برگ هارپویکن، رئیس مؤسسه مطالعات صلح در اوسلو، که چهره‌ای کلیدی در گمانه‌زنی‌ها درباره برنده جوایز نوبل به‌شمار می‌آید،  می‌گوید که دادن جایزه به فرد مشخصی دشوار است زیرا در بسیاری از راهپیمایی‌ها و تجمع‌هایی که به رقم خوردن سرنوشت کشورهای عربی خاورمیانه و شمال آفریقا منجر شد، معلوم نیست که چه کسی پیشآهنگ و مبتکر اقدامات اعتراضی بود؟ درهمین حال، هارپویکن معتقد است که فعالان مصری اعتراض‌ها مانند ایسرا عبدالفتاح، احمد ماهر و دبیر جنبش «ششم آوریل» که از طریق فیس‌بوک، جوانان مصری را به تظاهرات از سال ۲۰۰۸ فرا می‌خواندند، بیش از هرکسی سزاوار جایزه صلح نوبل هستند و به گفته هرپویکن، «سهم بزرگی  در سامان دادن تظاهرات؛ چه در اینترنت و چه در خیابان، داشته‌اند». نامزد دیگری که نامش به عنوان چهره نماد اعتراض‌های «بهار عربی» مطرح شده‌است، وائل غُنیم است که مدیر بازاریابی گوگل در خاورمیانه و شمال آفریقا بود. وائل غُنیم اوائل سال ۲۰۱۱ پس از آن که جرئت کرد در توئیتر خود مطالبی را علیه حکومت حسنی مبارک بنویسد، از سوی نیروهای نظام پیشین دستگیر شد؛ انقلاب مصر بیش از هرکس دیگری با نام و چهره او شناخته می‌شود. نام خانم لینا بن مهنّی نیز که از منتقدان حکومت تونس پیش از برافتادن حکومت بن علی بود و اعتراض‌هایش را با امضای «دختر تونسی» در فیس‌بوک می‌نوشت، نام داغ دیگری در بورس گمانه‌زنی‌های دریافت جایزه صلح نوبل امسال است. در همین حال محمد بوعزیزی، دانش‌آموخته بیکار تونسی که با چرخ دستی‌اش سبزی می‌فروخت و پس از درگیری با یک پلیس زن که به او برای بستن چرخ دستی‌اش اخطار داد، آتش‌سوزی کرد و پس از مدتی کوتاه جان داد، نمی‌تواند نامزد دریافت نوبل باشد زیرا رسم است که نوبل صلح به افراد درگذشته اعطاء نمی‌شود. نامی که با «بهار عربی» ارتباط مستقیم ندارد اما اقدامات او در وزیدن نسیم این «بهار» بی‌تردید نقش داشته است؛ جولیان آسانژ، بنیانگزار وب‌سایت افشاگر ویکی‌لیکس است که وی نیز به عنوان نامزد دریافت جایزه صلح نوبل مطرح است. آسانژ فردی است که با افشای هزاران سند محرمانه آمریکایی، به مردم کشورهای عربی به‌ویژه ثابت کرد که حاکمان آن‌ها تا چه حد بی‌اختیار  و بی‌اراده هستند. در همین حال، بورس‌بازان نوبل بخت جولیان آسانژ را چندان زیاد نمی‌دانند زیرا پرونده اتهامات جنسی علیه او در سوئد همچنان گشوده‌است و با افشاگری‌هایش منابعی را در آمیکا که دراین اقدام به او کمک بسیاری کردند، به خطر انداخته‌است و به این خاطر این کار او از صلح و ثبات به دور است. دو سال پیش اعطای جایزه صلح نوبل به باراک اوباما که تازه یک سال پیش از آن از گمنامی به تکیه زدن بر مسند ریاست‌جمهوری آمریکا رسیده بود، موجب شگفتی عمیق خود اوباما و انتقادهای زیادی از کمیته اعطای نوبل شد. افتخار ایرانی‌ها به این است که شیرین عبادی در سال ۲۰۰۳ تنها ایرانی بوده که در تاریخ یکصد و ده ساله نوبل تا کنون به دریافت جایزه نوبل صلح نائل شده‌است. «بهار عربی» درحالی به عنوان یکی از نامزدهای قوی دریافت امسال نوبل صلح مطرح است که افرادی مانند نخست‌وزیر اسرائیل از مدت‌ها پیش اصطلاح «زمستان ایرانی» را بر سر زبان‌ها انداخته و هشدار داده‌است  که مبادا «بهار عربی» به زمستان ایرانی تبدیل شود و نتایج تلاش‌های دموکراسی‌خواهانه مردم این کشورها موجب شود که حکومت افراطی مانند ایران بر سر کار آید. اما نخست‌وزیر اسرائیل در این هشدار دادن‌ها تنها نیست؛ جواد نوری المالکی، نخست‌وزیر عراق نیز این هفته هشدار داد که «بهار عربی» چندان موفق نیست و به‌خاطر زیان‌ها و مخاطرات جدی که ایجاد کرده، دارد رنگ و روی «خزان عربی» به خود می‌گیرد.
 


حزب توده ايران، روز ۱۰ مهر سال ۱۳۲۰ خورشيدی از سوی شماری از اعضای گروه ۵۳ نفر، روشنفکران، فعالان چپگرا و ملی‌گرای ايران تشکيل شد. از آن زمان ۷۰ سال می گذرد. در اين مدت، نقدهای بسياری به اين حزب در مورد وابستگی اش به اتحاد شوروی سابق، عملکرد آن در دولت قوام السطنه، جنبش ملی شدن صنعت نفت، مواجهه با دولت دکتر محمد مصدق و بی تحرکی يا انفعال در قبال کودتای ۲۸ مرداد وارد شده است که بخش هايی از اين انتقادها را با محمد علی عمويی در ميان گذاشته ايم. آقای عمويی پيش و پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، از اعضای تشکيلات افسران حزب توده ايران و پس از انقلاب ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، عضو کميته مرکزی اين حزب بود. رادیو فردا به مناسبت هفتادمین سال تأسیس حزب توده ایران به بررسی دیدگاه‌های مختلف موجود در ارتباط با این حزب پرداخته و در این زمینه مصاحبه‌هایی را با افراد مختلف انجام می‌دهد. حزب توده ايران، روز ۱۰ مهر سال ۱۳۲۰ خورشيدی از سوی شماری از اعضای گروه ۵۳ نفر، روشنفکران، فعالان چپگرا و ملی‌گرای ايران تشکيل شد. از آن زمان ۷۰ سال می گذرد. در اين مدت، نقدهای بسياری به اين حزب در مورد وابستگی اش به اتحاد شوروی سابق، عملکرد آن در دولت قوام السطنه، جنبش ملی شدن صنعت نفت، مواجهه با دولت دکتر مصدق و بی تحرکی يا انفعال در قبال کودتای ۲۸ مرداد وارد شده است که بخش هايی از اين انتقادها را با محمد علی عمويی در ميان گذاشته ايم. آقای عمويی پيش و پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، از اعضای تشکيلات افسران حزب توده ايران و پس از انقلاب ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، عضو کميته مرکزی اين حزب بود. وی از باسابقه ‌ترين زندانيان سياسی در ايران است که ۲۵ سال از عمر خود را در سال‌های قبل از انقلاب و ۱۲ سال پس از انقلاب را در زندان به سر برده‌ است. از ۱۰ مهرماه ۱۳۲۰ که حزب توده پا به عرصه سياسی ايران گذاشت، ۷۰ سال می گذرد. تاسيس يک حزب هميشه به زيرساخت هايی نياز دارد، اما اين که چند نفر جمع شوند و يک حزب را تشکيل دهند کمی غیر منتظره است. آيا واقعاً می توان نام حزب را بر این تشکیلات گذاشت؟ در هفتم مهر سال ۱۳۲۰، شماری از فعالان سياسی جامعه ايران نشستی داشتند و طی سه روز درباره چگونگی جامعه، ترکيب طبقاتی و ويژگی های اجتماعی ايران بحث های طولانی کردند. آنجا حزبی پايه گذاری شد که متکی به توده مردم باشد و برای بهبود شرايط زيست مردم ايران فعاليت کند؛ ضمن دفاع از تماميت ارضی کشور نه برمبنای ناسيوناليسم بلکه بر مبنای ميهن دوستی ايرانيان. اين رخداد تازه که با نام «حزب توده ايران» آغاز به کار کرد ابتدا به ساکن خلق نشد. در واقع، پايه گذاری حزب توده ايران ادامه فعاليت و مبارزه حزب کمونيست ايران است که در سال ۱۲۹۹ پايه گذاری شد و فعاليت های گسترده ای داشت. حزب کمونيست هم ادامه دهنده فعاليت های جنبش سوسيال دموکراسی قفقاز بود و شعبه های آن در بندر انزلی و خراسان به همت کسانی مثل حيدر عمو اوغلی و علی مسيو شکل گرفت که جامعه ايران را با مسئله تشکل آشنا کردند و اتحاديه های کارگری را به وجود آوردند. البته رخدادهای دهه اول ۱۳۰۰ با شکل گيری ديکتاتوری رضا خان و سرکوبی عمومی هر حرکتی در جامعه ايران همراه شد؛ از جمله سرکوب جنبش خيابانی و جنبش جنگل و پسيان. حزب کمونيست هم سرکوب و تعداد زيادی از اعضای آن بازداشت شدند و عده ای مهاجرت کردند. در سال ۱۳۱۳ مجدداً تلاشی برای تجديد سازمان حزب کمونيست به ابتکار شخص دکتر تقی ارانی که از اروپا به ايران آمده بود انجام گرفت. دکتر ارانی، ايرج اسکندری، عبدالصمد کامبخش و ديگران فعال بودند. همزمان با تجديد حيات حزب کمونيست يک محفل روشنفکری هم برای روشنگری در جامعه و تربيت يک نسل روشنفکر پديد آمد؛ محفلی که بعدها «۵۳» نفر ناميده شد. با انتشار مجله ای به نام «دنيا»، مسايل مهم جامعه ايران مورد تجزيه و تحليل قرار می گرفت، ولی عمر آن پايدار نبود و سال ۱۳۱۶ همه افرادی که در اين محفل روشنفکری تحت رهبری دکتر ارانی کار می کردند بازداشت شدند و به زندان افتادند. برخی نيز تبعيد شدند و در همان زمان، دکتر ارانی را در زندان از بين بردند. بازماندگان اين جريان ها در مهر ۱۳۲۰ پس از آن که رضاخان از کشور تبعيد شد و شرايط جديدی در جامعه به وجود آمد، ضرورت تشکيل حزبی که ادامه دهنده مبارزات حزب کمونيست ايران بود را احساس کردند. البته در سال ۱۳۱۰ قانونی وضع شده بود که يک ماده آن اين بود که تشکيل سازمان هايی با نظارت اشتراکی ۳ تا ۱۰ سال محکوميت همراه دارد. بنابر اين پايه گذاران حزب توده ايران با توجه به اين موضوع و نيز اينکه جامعه ايران از نظر قانونی امکان ادامه فعاليت علنی حزب کمونيست را ندارد، تشخيص دادند که با اين نام آغاز به کار نکنند. پس با نام حزب توده ايران آغاز به کار کردند و از همان ابتدا هم آرمان و هدف خود را سوسياليسم اعلام نکردند، حال آن که شمار قابل توجهی از بنيان گذاران حزب توده ايران، کمونيست و معتقد به مارکسيسم- لنينيسم بودند اما به خوبی می دانستند هدف شان يک انقلاب ملی- دمکراتيک است و ترکيب طبقاتی جامعه ايران اساساً زمينه رشد انقلاب سوسياليستی را فراهم نمی کند. ايران نياز داشت به انقلابی که مردم از يک سری حقوق دمکراتيک برخودار باشند، آگاهی سياسی و اجتماعی و اقتصادی شان بالا برود و طبقه کارگر و زحمتکش رشد کند تا شرايط اقتصادی مناسب طبقات مناسب برای انقلاب را فراهم کند. به اين ترتيب اساسنامه و برنامه حزب پيش بينی شد و در روز ۱۰ مهرماه افتتاح باشگاه حزب توده ايران در خيابان فردوسی اعلام شد. برخی معتقدند تشکيل حزب توده ايران در سال ۱۳۲۰ بيشتر با تشويق و حمايت روس ها صورت گرفت. اين انتقاد تا چه اندازه درست است؟ گوش ما از اين اتهاماتی که وارد می کنند پر است. در تمام ساليان دراز موجوديت حزب توده که ۷۰ سال از آن می گذرد، هميشه اين حزب متهم به جاسوسی برای اتحاد شوروی بوده است در حالی که به هيچ وجه چنين نيست. تاسيس حزب توده ايران، نياز اجتماعی و نياز آن زمان ايران بود. مردم ما نيازمند داشتن يک حزب بودند تا مسايل اساسی مملکت را مطرح کند، آگاهی طبقاتی را بالا ببرد، اساسنامه ای عرضه کند و پس از مدت های مديد فعاليت جمعی را به جوانان کشور آموزش دهد. در عين حال، با شکل گيری حزب توده ايران مقدمه ای بود که احزاب ديگر هم در ايران يکی پس از ديگری شکل بگيرد. تاسيس حزب توده ايران، نياز اجتماعی و نياز آن زمان ايران بود. مردم ما نيازمند داشتن يک حزب بودند تا مسايل اساسی مملکت را مطرح کند، آگاهی طبقاتی را بالا ببرد، اساسنامه ای عرضه کند و پس از مدت های مديد فعاليت جمعی را به جوانان کشور آموزش دهد. در عين حال، با شکل گيری حزب توده ايران مقدمه ای بود که احزاب ديگر هم در ايران يکی پس از ديگری شکل بگيرد. محمدعلی عمویی بنيانگذاران حزب توده گروهی از کمونيست های قديمی و گروهی ديگر از آزادی خواهان سوسيال دمکرات بودند و در راس آنها سليمان محسن اسکندری، معروف به سليمان ميرزا. در بدو امر او به خاطر جايگاه والايی که داشت و مبارزات زيادی که در دوران مشروطيت و چه پس از آن انجام داده بود، به عنوان دبير حزب تعيين شد. از جمله شرکت کنندگان در اين مجمع که حاصل نشست آن، اعلام موجوديت حزب توده ايران بود، ايرج اسکندری و دکتر رادمنش بودند و تعداد ديگری که در تاريخ اسامی آنها موجود است. منتقدين در مورد وابستگی حزب توده ايران به اتحاد شوروی سابق به دو موضوع مشخص اشاره می کنند؛ يکی حمايت آن کشور  از حزب توده ايران در جريان انشعابی که گروه خليل ملکی و همراهانش ايجاد کردند و همچنين موضع حزب توده در قبال جريان نفت شمال از جمله در سخنان چند تن از نمايندگانش در مجلس شورای ملی و در نشريات حزبی شان. آيا اين موارد به معنی استقلال عمل حزب توده ايران از سياست های مسکو است يا اين همسويی ناشی از تحليل خاصی بود؟ نکاتی که شما اشاره کرديد جزيی از تاريخچه حزب توده ايران است. هر حزب و جمع و حتی فرد وقتی وارد عرصه مبارزه می شود اين طور نيست که تمام کارهايش دقيقا متناسب و با ارزيابی درست از شرايط تاريخی و زمانی آن مقطع تاريخی باشد. حزب زياد فعال کرد و در جريان اين فعاليت ها اشتباه هم کرد و من اصلا منکر اشتباهات حزب نيستم. کسی که کار می کند احتمال اشتباه هم دارد. بسياری از کسانی که منتقد حزب هستند هرگز وارد عرصه مبارزه نشدند و فقط ايراد گرفتند و انتقاد کردند، چون هدف ضد کمونيستی هدايت شان می کرد. البته کسانی هم بودند که موضع خصومت آميز نداشتند و معتقد بودند اتخاذ چنين سياستی اشتباه است. خود حزب هم در روند فعاليت سياسی اش چنين نگرشی داشت و انتقاداتی از خود مطرح کرده که در اسناد حزب هم انعکاس يافته است. نمايندگان حزب در مجلس هم زبان و هم صدا با دکتر مصدق واگذاری امتياز نفت به آمريکا و يا مجدداً به انگليس را نفی کردند، اما بعد که مسئله پيشنهاد اتحاد جماهير شوروی برای نفت شمال مطرح شد، حزب مقايسه می کند بين پيشنهاد ۴۹ درصد و ۵۱ درصد از سوی شوروی درمقابل غارت نفت جنوب توسط امپرياليسم انگلستان و به نظرش می رسد در اين پيشنهاد منافعی متوجه منابع درآمدی ايران خواهد شد. اما تاريخ ثابت کرد ملت ايران چنين قراردادی را نمی پسندد و حزب توده ايران نبايد از چنين چيزی حمايت می کرد. با توجه به منافع ملی و عواطفی که مردم ما نسبت به همسايه شمالی داشتند و اين که هنوز تفاوت در سياست های کشور شوراها پس از انقلاب اکتبر ملموس نشده بود، با سابقه تاريخی که رژيم تزاری نسبت به ايران داشت بايد ساليان دراز می گذشت و مفهوم قرارداد ۱۹۲۱ تشريح می شد که چگونه همه امتيازهای ظالمانه ای که روسيه تزاری بر ايران تحميل کرده بود طبق همين سند به کلی ملغی شد و هر گونه امتيازی را اتحاد شوروی کان لم يکن تلقی کرد، تا مردم ايران متوجه می شدند سياست همسايه شمالی به کلی متفاوت از چيزی است که در زمان روسيه تزاری اعمال می شد. در نتيجه موضع حزب توده در حمايت از واگذاری نفت شمال اشتباه بود. عملکرد حزب توده ايران را در عرصه فضای سياسی ايران به خصوص زمانی که وارد معادلات سياسی شد و همراه با چند حزب ديگر با حزب دمکرات قوام تشکيل جبهه داد و در دولت او شرکت کرد ( که مورد انتقاد عده ای قرار گرفت) چگونه ارزيابی می کنيد و اين ائتلاف را تا چه اندازه درست می دانيد؟ تشکيل جبهه واحد نه فقط آن زمان بلکه در تمام تاريخ موجوديت حزب توده مورد توجه حزب بود با عناوين گوناگون «جبهه ضد ديکتاتوری»، «جبهه واحد ضد استعمار»، «جبهه خلق» و «جبهه متحد خلق». حزب توده ايران معتقد بود با مبارزه سياسی و مطرح کردن اهداف روشنی که مورد توجه لايه های گوناگون جامعه ايران باشد، می تواند جبهه مبارزه مشترک عليه نظامی تشکيل دهد که ظاهرا ادعای مشروطيت داشت ولی تمام قوانين مشروطه را زيرپا می گذاشت. با چنين هدفی بود که حزب توده ايران همواره به تشکيل جبهه توجه می کرد. البته بازی قوام نبايد موجب خوشبينی و ارزيابی مثبت حزب توده ايران می شد. قوام می توانست زعمای حزب ايران را فريب دهد و اين حزب می توانست تحت تاثير قوام السلطنه که منافع آمريکا و انگليس مورد توجه اش بود قرار گيرد چرا که دوستان عضو حزب ايران به شدت شيفته دمکراسی آمريکايی بودند و حتی تا پايان دوران نخست وزيری دکتر مصدق همچنان به سياست های آمريکا خوشبين بودند و معتقد بودند دمکراسی در آنجا حاکم است. آنها می توانستند اين خوش بينی را نسبت به قوام السلطنه داشته باشند، اما برای حزب توده ايران پذيرفتنی نيست که با قوام السلطنه ای ائتلاف کند که در سرکوب جنبش های آزادی بخش ايران نقش به سزايی داشت. در دوره ای که دکتر محمد مصدق در پی دنبال جنبش ملی شدن صنعت نفت به نخست وزيری رسيد، شاهد دو دوره برخورد حزب توده ايران نسبت به دکتر مصدق و دولت اش هستيم. در دوره نخست ديدگاهی منفی نسبت به دولت او وجود داشت که مورد انتقاد بسياری از سياستمداران قرار گرفته است. اما بنابر اسناد موجود حزب توده، در دوره بعد شاهديم که سياست اين حزب به ويژه بعد از قيام ۳۰ تير سال ۱۳۳۱ تصحيح شد و ديدگاه واقع بينانه ای نسبت به دولت مصدق اتخاذ کرد. دلايل اتخاذ اين دو سياست چه بود؟ بله، اين دو دوره در تاريخچه حزب توده ايران ثبت شده است. دولت نخست دکتر مصدق ترکيبی داشت که حزب توده نمی توانست با آن موافق باشد. وجود سرلشگر زاهدی با توجه به سوابقی که داشت و وجود گلشاييان در دولت نمی توانست ترکيب دولت ملی باشد و برداشت حزب توده ايران اين بود که دکتر مصدق برای حل مسئله نفت سر کار آمده است. از فردای روزی که او به عنوان نخست وزير ايران شروع به کار کرد، تلاش انگلستان برای حل مسئله نفت آغاز شد. هيئت های مختلفی برای مذاکره آمدند و انواع پيشنهادها را برای فريب دادن ايران مطرح کردند، ولی دکتر مصدق تسليم نشد. زمينه های مقاومت دکتر مصدق در مقابل توطئه های امپرياليسم انگلستان به چشم می خورد و در درون حزب اين مسئله مورد توجه واقع می شد. کسانی از همان ابتدا در داخل حزب با موضع گيری منفی حزب نسبت به دکتر مصدق مخالف بودند و معتقد بودند که دکتر مصدق عامل امپرياليسم نيست و نظرات ملی دارد و سابقه تاريخی حضور دکتر مصدق در حکومت ها بيانگر ميهن دوستی او است. چنين نگرشی اگر ابتدا در حزب نادر بود ولی با گذشت زمان و با بی نتيجه ماندن تلاش هيات های انگلستان برای مذاکره و مقاومت دکتر مصدق، گسترش پيدا کرد و حتی در رهبری حزب هم نقطه نظرات جديدی مطرح شد. بيش از همه، ايرج اسکندری چنين نظری داشت، بعد هم دکتر کيانوری به همين نظر پيوست ولی آن زمان رهبری حزب در تصحيح موضع اش در اين باره بر عهده ايرج اسکندری بود. در پی قيام عظيم مردمی ۳۰ تير ۱۳۳۱، شاه مجبور شد دوباره مصدق را به نخست وزيری دعوت کند، اما اين بار با پذيرش اختيارات مورد نظر او و اين پيروزی بزرگی برای ملت ايران بود. دکتر مصدق در يک موضع جديد قرار گرفت و دولتی که اين بار تشکيل داد با دولت قبلی اش بسيار متفاوت بود. به نظر من اگر سياست حزب را نسبت به دوره اول دولت نخست دکتر مصدق نقد می کنيم اما نبايد از نظر دور بداريم که از ۳۰ تير سال ۱۳۳۱ حزب توده ايران وفادارترين طرفدار دکتر مصدق بود، حتی نسبت به گروه ملی هايی که در اطراف دکتر مصدق بودند. چرا حزب توده در برابر کودتای ۲۸ مرداد سال ۳۲ هيچ فعاليتی نکرد؛ چه از طريق هوادارانش که در کارخانه ها متمرکز بودند و چه  از طريق شاخه های حزبی، سازمان جوانان و سازمان افسران حزب توده که حتی برخی از اين افسران در مناطقی حضور داشتند که می توانستند در ارتباط با کودتا کارشکنی کنند. من اصطلاح انفعالی برخورد کردن حزب را با کوتای ۲۸ مرداد تکذيب می کنم. حزب توده ايران هر اطلاعی از تحرکات نظامی برای تدارک کودتا به دست می آورد بلافاصله به دکتر مصدق می رساند. با ابتکار و تلاش حزب توده ايران بود که کودتای ۲۵ مرداد با شکست مواجه شد. با اطلاعات دقيقی که حزب در اختيار دکتر مصدق گذاشت، نيروی محافظ خانه دکتر مصدق توانست اين شورش را خنثی کند. اما کودتاچيان تجربه کسب کردند و محدوده اطلاعات درباره زمان حرکت نيروهای نظامی را تنگ کردند. وقتی دکتر مصدق بازداشت و زندانی شد، ما پيشنهاد داديم که حزب آماده است تمام امکانات خود را در اختيار او بگذارد تا پيامی برای مردم ضبط کند. مهندسين ما يک فرستنده متحرک را فراهم آورده بودند که به ماشينی وصل می شد و در حومه تهران به گردش درمی آمد و قرار بر اين بود که ما دکتر مصدق را از سلطنت آباد به يک محل محرمانه منتقل کنيم و در آنجا پيام دکتر را ضبط کنيم که مردم را به مقابله با حکومت کودتا دعوت کند و اين پيام بين مردم پخش شود. البته اين فرستنده، تهران و بعضی شهرها را هم پوشش می داد. ولی دکتر مصدق نپذيرفت. برخی از منتقدين منکر اين مسئله می شوند که حزب اطلاعاتی درباره کودتا در اختيار دکتر مصدق قرار داد اما خاطرات دکتر شايگان ختم کلام است و او در کتاب خاطراتش نوشته است که روز ۲۷ مرداد وقتی به منزل دکتر مصدق می رفت دو نفر جلو آمدند و گفتند از طرف حزب توده ايران پيامی برای دکتر مصدق دارند، ولی به او دسترسی ندارند. آنها گفته بودند که اگر ممکن است دکتر شايگان اين پيام را به دکتر مصدق برساند. دکتر شايگان می گويد اين پيام را گرفت که در آن گفته شده بود  حزب توده ايران با تمام توان خود در اختيار شما است و توان بسيج مردم را دارد ولی نه تانک دارد نه توپ و اينها در اختيار دولت است. اگر دکتر مصدق از امکانات نظامی خود استفاده کند و همچنين پيامی هم بدهد، حزب توده مردم را بسيج و با شعار «زنده باد دولت ملی دکتر مصدق» حرکت می کند. برای من مفهوم است چرا دکتر مصدق اين پيشنهاد را نپذيرفت چون او به حزب توده خوش بين نبود. برخی می گويند روحيه او اجازه نداد مردم کشتار شوند ولی من معتقدم او بين همکاری با حزب توده ايران و آمدن حکومتی که وابسته به دربار بود، دومی را انتخاب کرد و انقلاب ايران چند دهه به تاخير افتاد. دوستان ملی ما همچنان به دوره اول دولت دکتر مصدق و موضعی که در مطبوعات حزب توده عليه دکتر مصدق منتشر می کرد، اشاره می کنند ولی چشم شان را به همکاری صادقانه حزب در جهت حمايت از دکتر مصدق و اطلاعات دقيقی که در اختيار او قرار می داد، می بندند. دوستان اصلا نمی گويند کودتای ۲۵ مرداد چگونه با شکست روبرو شد. از ابتدا مشخص بود که هدف کودتای ۲۸ مرداد چيست. البته درست است که حزب سلاح سنگين نداشت اما چرا خود حزب به طور مستقل برای مقابله با کودتا به خيابان نيامد؟ درست است که حزب يک سازمان نظامی داشت و ما حدود ۵۰۰ نفر عضو در سازمان نظامی داشتيم ولی بيشتر اينها يا دانشجو بودند يا مهندس، پزشک و افسران اداری و تعداد کمی افسر رزمی داشتيم. ۱۷ نفر از دانشکده افسری در سازمان نظامی حزب بودند که از اين ۱۷ نفر فقط سه نفر افسر رزمی بودند. آقای (غلامرضا) نجاتی در کتاب خود گفته است: تعدادی از افسران ملی، کلت شان را به کمر می بندند و بيرون می آيند ولی می بينند هيچ خبری نيست و با آه و افسوس به خانه خود برمی گردند. ما انتظار سازمان نظامی منسجمی مانند سازمان حزب توده را از ملی ها نداشتيم، اما دولت ملی مصدق می توانست با ارسال پيام مردم را به خيابان بکشد. همان موقع روزنامه «شاهد» و «نيروی سوم» نوشتند که حزب توده در پشت اين کودتا می خواهد خودش کودتا کند. اگر حزب به طور مستقل به خيابان می آمد، آيا بهانه به دست بقايی و خليل ملکی نمی داد که بگويند مگر ما نگفتيم اين ترفندی است که حزب توده می خواهد کودتا کند. ما هم از ملی ها می خورديم و هم از حکومت کودتا و درباری ها. امکان داشت که ما بدون موافقت دکتر مصدق به تنهايی اقدام کنيم چون اعضای حزب قتل عام می شدند بدون اين که يک درصد شانس موفقيت وجود داشته باشد. ما می توانستيم در کار کودتاچيان اخلال کنيم و برخی از رهبران کودتا را از ميان برداريم، می توانستيم زاهدی و برخی ديگر از فرماندهان را ترور کنيم، ولی اگر همراه چنين اقدامی برنامه عملی سياسی وجود نداشت اينها بی حاصل بود. به نظر من موضع حزب به هيچ وجه انفعالی نبود و تا جايی که توان داشت کمک کرد و اطلاعات دقيق درباره کودتا دراختيار دکتر مصدق گذاشت اما او موضع اش را در ۲۷ مرداد تعيين کرد؛ وقتی سوليوان به ديدار دکتر مصدق رفت و اعلام کرد با شرايط نا امنی که در خيابان های تهران برای آمريکايی ها پديد آمده ديگر نمی توانيم اينجا بمانيم و ايران راترک می کنيم. دکتر مصدق در حضور سوليوان به فرماندار نظامی تلفن زد و گفت هر گونه تظاهرات را سرکوب کنيد و ما در ۲۷ مرداد بزرگترين آسيب را ديديم. به روايتی حدود ۶۰۰ نفر از کادرهای حزبی روز ۲۷ مرداد بازداشت شدند و ارتباطات گسيخته شد. ولی با اين همه اگر پيامی از طرف دکتر مصدق از راديو پخش می شد بدون ترديد حزب می توانست نيروی ارزنده ای را به ميدان بياورد و با هواداران دکتر مصدق همراهی کند.
 


بنیامین نتانیاهو، نخست وزير اسرائيل، سخنان آیت الله خامنه ای را شاهدی بر درستی سیاست اسرائیل در تقویت هرچه بیشتر امنیت این کشور و تاکید بر ماهیت یهودی آن، دانست . نخست وزیر اسرائیل، سخنان آیت الله خامنه ای را«اهریمنی» توصیف کرد و گفت که اسرائیل به تلاش برای رسيدن به صلح، ضمن تأکيد بر لزوم تحقق شرايط  برقراری صلح، ادامه می دهد. آیت الله خامنه ای در همایش موسوم به «انتفاضه فلسطین» در تهران، درخواست محمود عباس برای برسمیت شناختن کشور مستقل فلسطین در سازمان ملل را «تن دادن به خواست صهیونیست ها» توصیف کرده، گفته بود که سرنوشت فلسطین باید پس از بازگشت همه آوارگان در همه پرسی تعیین شود.
 


حامد کرزی، رئیس جمهوری افغانستان، می‌گوید افراد شناخته شده‌ای در پاکستان در ترور برهان‌الدین ربانی، رئیس جمهوری پیشین و رئیس شورای صلح افغانستان دست داشته‌اند. در گفت‌وگو با «سیامک هروی»، سخنگوی رئیس جمهوری افغانستان، از او می‌پرسیم اشاره آقای کرزی به افرادی در پاکستان، بر پایه چه اسناد و مدارکی است؟حامد کرزی، رئیس جمهوری افغانستان، روز جمعه، در گفت‌وگو با یکی از شبکه‌های تلویزیونی این کشور گفت که افراد شناخته شده‌ای در پاکستان در ترور برهان‌الدین ربانی، رئیس جمهوری پیشین و رئیس شورای صلح افغانستان دست داشته‌اند. آقای کرزی، تهدید کرد که اگر مقام‌های پاکستانی، برای دستگیری این افراد همکاری نکنند. افغانستان از مراجع بین‌المللی و سازمان ملل درخواست خواهد کرد تا در این زمینه تحقیق کنند. همچنین، دریاسالار مایک مالن، رئیس ستاد ارتش آمریکا هم روز جمعه یک بار دیگر، به ریشه مشکلات در پاکستان اشاره کرد و یادآور شد که بدون همکاری پاکستان، مسائل حل نخواهد شد و منطقه شاهد ثبات نخواهد بود. در گفت‌وگو با «سیامک هروی»، سخنگوی رئیس جمهوری افغانستان، علیرضا کرمانی، نخست از او می‌پرسد، اشاره آقای کرزی به افرادی در پاکستان، بر پایه چه اسناد و مدارکی است؟ گفت‌وگوی علی‌رضا کرمانی با سیامک هروی، سخنگوی رئیس‌جمهوری افغانستان سیامک هروی: پس از ترور استاد ربانی، رئیس شورای عالی صلح افغانستان، دستگیری‌هایی در کابل انجام شد و شواهد و اسنادی به دست آمد که نشان‌دهنده تماس‌های مکرر تروریست‌ها در داخل شهر کویته پاکستان با تعدادی از سازمان‌دهندگان این ترور بوده‌است. همچنین، پیامی که به خاطر اغفال رئیس شورای عالی صلح به کابل آورده شده بود و این پیام نزد حکومت افغانستان هم موجود است، توسط شخصی واقعی به نام آقای خدام، از شهر کویته پاکستان ثبت و ارسال شده‌است. همچنین رفت‌وآمدهایی توسط یک شخص میانجی طی سه ماه گذشته در شهر کویته انجام شده‌است و در این مدت هم چندین بار کسی آمده‌است و با رئیس شورای عالی صلح، استاد ربانی دیدار داشته‌است و بعد این شخص مدعی شده‌است که وظیفه‌ای که از سوی طالبان به عهده او گذاشته شده بود، از او گرفته شده و او تعویض شده و شخص دیگری به جای او نقش میانجی را بر عهده گرفته‌است. این شخص دومی پیام‌آور صلح نبوده بلکه همان شخص قاتل بوده‌است و این همه اسناد و شواهد جمع‌آوری شده‌است و قرار است که این اسناد به حکومت پاکستان تحویل داده شود. و حکومت پاکستان بایستی متعهد شود و این افراد را که اسامی مشخص و شماره تلفن‌های مشخصی دارند، دستگیر کرده و به حکومت افغانستان بسپارد. آقای هروی، با توجه به اطلاعاتی که شما دارید، ترور آقای ربانی کار چه کسانی است؟ شبکه حقانی؟ گروه طالبان یا حزب اسلامی گلبدین حکمتیار؟ ما هم خواهان این هستیم که دستگیری این افراد از سوی حکومت پاکستان، ما را به نقطه‌ای برساند که واقعیت معلوم بشود که چه افراد و چه گروه‌هایی دستشان در این جریان نهفته بوده‌است و اینها چه کسانی بوده‌اند. حال، پیش از دستگیری اشخاص این گروه توسط دولت پاکستان، حکومت افغانستان نمی‌تواند مشخصا بگوید که در پشت ترور استاد ربانی، گروه حقانی بوده‌است یا شورای کمیته؟ اما در مجموع چیزی که معلوم است این است که طالبان در این ماجرا دست داشته‌اند. شما فکر می‌کنید که ریشه اختلافات بین آمریکا و پاکستان بیشتر به کجا برمی‌گردد؟ چندین سال است که حکومت افغانستان با تمام قوت گفته‌است که پایگاه و ریشه تروریسم در پاکستان است و آموزشگاه‌های تروریسم و غیره هم در پاکستان است؛ و عامل کشتاری که در افغانستان وجود دارد، طالبان هستند که از آن طرف مرز می‌آیند. حتی آسیب‌هایی که به جامعه جهانی در افغانستان می‌رسد از پایگاه‌ها و کانون‌های امنی است که در داخل خاک پاکستان فعالیت می‌کنند. بارها و بارها حکومت افغانستان بر این امر تاکید کرده‌است و تازه، دولت آمریکا و ناتو با حکومت افغانستان هم عقیده شده‌است که تا پناهگاه‌های تروریسم از خاک پاکستان جمع‌آوری نشود، ممکن نیست که به افغانستان صلح و امنیت بیاید. از این‌رو تلفات سنگینی را هم که اخیرا نیروهای بین‌المللی و خصوصا نیروهای ایالات متحده آمریکا در افغانستان داشته‌اند، از دام‌گذاری تا حملات تروریستی که علیه آنها در داخل خاک افغانستان انجام شد و حتی حمله اخیر به سفارت آمریکا، ایالات متحده آمریکا را به این واکنش واداشته‌است که در تمامی راهبردهای خود با حکومت پاکستان تجدید نظر کند؛ و آنها را تحت فشار قرار دهد تا از حمایت از تروریست‌ها دست بکشند. آنچه در متن گفته‌های آمریکایی دیده یا شنیده می‌شود، بیشتر بر دخالت شبکه «حقانی» دلالت می‌کند. دولت افغانستان چه تفاوتی مابین گروه حقانی، طالبان یا حزب اسلامی آقای گلبدین حکمتیار می‌بیند؟ شبکه حقانی گروهی است که بیشتر با القاعده هماهنگ است و دولت آمریکا اخیراً شواهدی به پاکستان ارائه کرده‌است مبنی بر این که شبکه حقانی از پایگاه پاکستان، تجهیز و حمایت می‌شود. اخیراً هم در کشور اسپانیا، حکومت ایالات متحده آمریکا، تصاویری را به مقامات پاکستانی ارائه کرده‌است که این تصاویر نشان می‌دهد یک ژنرال پاکستانی در حال تحویل اسلحه به گروه حقانی است. آیا برای دولت افغانستان هم روشن است که شبکه حقانی در حمله به سفارت آمریکا در کابل دست داشته است؟ بعد از اینکه به سفارت ایالات متحده آمریکا حمله شد، تماس‌های تلفنی ضبط شده نشان داد که تماس‌هایی از سوی تروریست‌ها با رهبران شبکه حقانی گرفته شده‌است و هم ایالات متحده آمریکا تحقیقاتی در این زمینه انجام داد و هم حکومت افغانستان. اکنون هم شواهدی در اختیار دولت آمریکا و هم شواهدی در اختیار دولت افغانستان است که نشان می‌دهد این اقدام با حمایت گروه‌های تروریستی که آن سوی مرزهای افغانستان هستند، انجام شده‌است.
 


بنیامین نتانیاهو، نخست وزير اسرائيل، در واکنش به اظهارات آیت الله علی خامنه ای که از «نهر تا بحر» را سرزمين «مقدس فلسطين» و تنها متعلق به فلسطينی ها ناميد، گفته است که «اظهارات آيت الله ها (در ایران) تنها ديدگاه تل آویو را در زمینه لزوم افزایش امنیت اسرائیل تقويت می کند».بنیامین نتانیاهو، نخست وزير اسرائيل، در واکنش به اظهارات آیت الله علی خامنه ای که از «نهر تا بحر» را سرزمين «مقدس فلسطين» و تنها متعلق به فلسطينی ها ناميد، گفته است که «اظهارات آيت الله ها تنها ديدگاه تل آویو را در زمینه لزوم افزایش امنیت اسرائیل تقويت می کند». رهبر جمهوری اسلامی ایران روز شنبه در مراسم افتتاحيه کنفرانس «حمايت از انتفاضه فلسطين» در تهران با اشاره به اقدام رييس تشکيلات خودگردان فلسطينی که برای داشتن کشور مستقل فلسطين به سازمان ملل متحد متوسل شده است، گفت: «هر طرحی که بخواهد فلسطين را تقسيم کند، يکسره مردود است». آيت الله خامنه ای با طرح ایده «نهر تا بحر» به عنوان سرزمين «مقدس فلسطين» افزود: «طرح پذيرش دولت فلسطين و به عضويت درآمدن آن در سازمان ملل، چيزی جز تن دادن به خواسته صهيونيست ها (اسرائيلی ها) و پذيرش دولت صهيونيستی (اسرائيل) در سرزمين فلسطين نيست». بنيامين نتانياهو، نخست وزير اسرائيل، شامگاه شنبه در واکنش به اين اظهارات آيت الله خامنه ای، در بيانيه ای کوتاه نوشت: «اظهارات اهريمنی حکومت آيت الله ها (در ايران) در مورد نابودی کشور اسرائيل، ايستادگی قاطع دولت اسرائيل را در زمينه تدابير امنيتی اسرائيل و اين درخواست ما را که اسرائيل به عنوان يک کشور يهودی به رسميت شناخته شود، مورد تاکيد قرار می دهد». آقای نتانياهو در بيانيه خود افزود: «اسرائيل به تلاش برای رسيدن به صلح، ضمن تأکيد بر لزوم تحقق شرايط  برقراری صلح به خاطر تأمين آينده ای امن برای نسل های بعدی مردم اسرائيل، ادامه خواهد داد». آيت الله خامنه ای در کنفرانس تهران، باراک اوباما، رييس جمهوری آمريکا را نيز به شدت مورد حمله قرار داد و گفت: «برای اوباما، امنيت اسرائيل خط قرمز آمريکاست و او به خاطر آنکه دوباره رييس جمهوری آمريکا شود، مصالح بزرگ فلسطينی ها را قربانی کرده است». رهبر جمهوری اسلامی ايران گفت که راه حل ايران برای معضل فلسطين، «نه جنگ های کلاسيک است و نه ريختن يهوديان مهاجر به دريا». منظور رهبر ايران از تعلق «نهر تا بحر» تنها به فلسطينی ها اين است که در فاصله ميان «نهر» (رود اردن) تا «بحر» (دريای مديترانه) نبايد کشوری به نام اسرائيل وجود داشته باشد. خالد مشعل، رييس دفتر سياسی حماس نيز که همراه با سران برخی گروه های مسلح فلسطينی ميهمان کنفرانس دو روزه تهران است، در سخنانی پس از نطق آيت الله خامنه ای، گفت که «مقاومت تنها گزينه باقيمانده است و همه گزينه های ديگر از بين رفته است». وی افزود که «ما تا آزادی تمامی فلسطين به مقاومت پايبند هستيم». خالد مشعل در حالی که مراجعه محمود عباس به سازمان ملل متحد برای پذيرش عضويت کامل فلسطين را اقدامی جسورانه ناميد، اما از وی نيز به سختی انتقاد کرد و گفت اين اقدام او بدون اجماع جناح های فلسطينی صورت گرفته است. خالد مشعل همچنين آقای عباس را تلويحا فردی «ضعيف و سازشکار» ناميد و گفت: «رهبران ضعيفی که به سازش تن می دهند، مايه قوت نبوده اند بلکه قدرت از ملت و از توده فلسطينی ناشی می شود». کنفرانس «حمايت از انتفاضه فلسطين» يا با نام ديگر آن «حمايت از ملت فلسطين درعصر بيداری اسلامی» با رياست علی لاريجانی، رييس مجلس شورای اسلامی ايران، در تهران آغاز به کار کرده است. آقای لاريجانی در اين کنفرانس گفت: «خيزش های جاری در خاورميانه فرصت های تازه ای را برای حمايت از فلسطينی ها فراهم کرده است». هيات هايی از مجلس ايران در ماه های اخير با سفر به نقاط  مختلف جهان برای دعوت از روسای پارلمان ها به منظور شرکت در اين کنفرانس در تهران تلاش کردند. اما عليرغم همه اين تلاش های وسيع، تنها روسای مجالس کشورهای اندکی در کنفرانس حضور يافته اند؛ از جمله از مالاوی، زنگبار، زيمبابوه، کومور، موريتانی و يا رييس مجلس سوريه که همپيمان ايران است. برخی افراد نيز از حاميان مهم حماس در جهان، مانند جرج گالووی، نماينده چپگرای پيشين مجلس عوام بريتانيا که همواره ديدگاه های ضد اسرائيلی داشته است، ميهمان کنفرانس تهران هستند. همايش جاری درتهران، پنجمين کنفرانس حمايت از «انتفاضه فلسطين» است. مخالفت آيت الله خامنه ای که به عنوان نظر نهايی ايران در قبال طرح سياسی فلسطينی ها توصيف می شود در حالی است که هيات رسمی جمهوری اسلامی ايران به سرپرستی علی اکبر صالحی، وزير امور خارجه ايران و محمد خزايی، نماينده ايران در سازمان ملل، روز جمعه اول مهر به هنگام سخنرانی محمود عباس در مجمع عمومی سازمان ملل که طی آن درخواست رسمی پذيرش عضويت کامل فلسطين را مطرح کرد، حضور داشتند و برای اظهارات آقای عباس بارها کف زدند و به پا خاستند. محمود احمدی نژاد، رييس جمهوری ايران نيز در نيويورک گفته بود که اقدام سياسی دولت فلسطينی گام نخست در تشکيل فلسطين در سراسر اين سرزمين است در حالی که آیت الله خامنه ای اقدام آقای عباس را «يکسره مردود» ناميد.
 


کابینه جورج پاپاندور، نخست وزیر یونان در جلسه ای اضطراری به بررسی طرح کوچک کردن بخش دولتی پرداخته است. کاستن از شمار کارکنان دولت یکی از شرایط اصلی اتحادیه اروپا و صندوق بین المللی پول  برای دادن  وامی به مبلغ هشت میلیارد یورو به یونان است. اعضای اتحادیه اروپا در منطقه پولی یورو ، روز دوشنبه در نشستی اضطراری در لوکزامبورگ می کوشند درباره اعطای این وام به توافق برسند. گزارش ها حاکی است که دولت یونان طرحی را برای کاهش 30 هزار تن از کارکنان دولت یا کاهش دستمزدها در دست بررسی دارد. نگرانی درباره عدم توانایی یونان برای پرداخت سررسید بدهی هایش، سبب نوسان شدید ارزش یورو و سهام در ماههای اخیر شده است.
 


خبرگزاری آسوشیتدپرس در تحلیلی پیرامون مناسبات فعلی تهران و دمشق می‌نویسد که هفت ماه پس از آغاز «بهار عربی»، رهبران ایران در نقش خود به عنوان برادر بزرگتر تجدید نظر کرده و از بشار اسد می‌خواهند که راه مذاکره با مخالفان را در پیش بگیرد.درست دو هفته پس از انقلاب مصر که به سرنگونی حکومت حسنی مبارک انجامید رؤسای جمهوری ایران و سوریه در کنار یکدیگر در دمشق در واکنش به خیزش‌های سیاسی جهان عرب چنین نشان دادند که دولت سوریه می‌تواند روی متحدان خود در تهران حساب کند. خبرگزاری آسوشیتدپرس در تحلیلی پیرامون مناسبات فعلی تهران و دمشق می‌نویسد که هفت ماه پس از آغاز بهار عربی، رهبران ایران در نقش خود به عنوان برادر بزرگتر تجدید نظر کرده و از بشار اسد می‌خواهند که راه مذاکره با مخالفان را در پیش بگیرد. در غیر اینصورت وی در مسیری گام خواهد گذاشت که برای بسیاری از رهبران مشابه وی راهی بدون بازگشت است. رهبران ایران بشار اسد را تحت فشار قرار داده‌اند تا به هر قیمتی شده در قدرت باقی بماند و موقعیت سوریه به عنوان مهمترین هم‌پیمان ایران را در منطقه حفظ کند. اکثر کارشناسان خاورمیانه معتقدند که ایران به هیچ وجه حاضر نیست متحد خود را در دمشق از دست بدهد. آسوشیتدپرس خاطرنشان می‌کند که به نظر می‌رسد حکومت بشار اسد شیوه  خاص خود را در مقابله با این بحران گسترده در پیش گرفته‌است، بحرانی که اکنون بخشی از نیروهای امنیتی این کشور را نیز در برگرفته‌است. نیروهای دولتی علاوه بر سرکوب مخالفان، نفرات پلیس و ارتش را که حاضر به سرکوب مخالفان نیستند هدف حملات خود قرار می‌دهند. وضعیت نابسامان و بحرانی سوریه مسلما بر فعالیت‌های ایران در لبنان و مناطق فلسطینی تاثیر داشته‌است. در عین حال هرگونه تحول سیاسی در سوریه باعث نگرانی رهبران ایران از وقوع رخدادهایی مشابه در داخل آن کشور خواهد شد. هرچند ایران به اشکال مختلف از جمله آموزش نیروهای امنیتی سوریه به رژیم بشار اسد کمک می‌کند ولی بعید است که با اعزام نیروی نظامی به آن کشور خشم جامعه بین‌المللی را برانگیزد. سیاست ایران ظاهرا تشویق  بشار اسد به گشایش درهای مذاکره با مخالفان و از این طریق کاستن از میزان تنش و تشنج است. خبرگزاری آسوشیتدپرس می‌افزاید که هرگونه عقب‌نشینی و نرمش از سوی رژیم بشار اسد می‌تواند شکاف‌ها برای اصلاحات در این کشور را عمیق‌تر کند. با این همه تردیدی نیست که رژیم ایران ترجیح می‌دهد که یک بشار اسد تضعیف شده در دمشق حاکم باشد و نه حکومتی که مشخص نیست در آینده چه مناسباتی با ایران و سایر همسایگان خواهد داشت. «احمد بخشایش» استاد علوم سیاسی در دانشگاه آزاد ایران می‌گوید: «هم‌اینک هیچ تغییری در حمایت ایران از حکومت سوریه ایجاد نشده‌است. هر چند حکومت ایران سعی دارد این پیام را برساند که حکومت بشار اسد قادر به اجرای اصلاحات است.» ولی با توجه به ادامه سرکوب و قتل مخالفان بعید است یک چنین پیامی گوش شنوا دست باشد. خبرگزاری آسوشیتدپرس یادآوری می‌کند که در روزهای اخیر نیروهای دولتی سوریه حمله به مراکز مخالفان در مناطق مرکزی سوریه را ادامه داده و در عین حال شورای امنیت سازمان ملل متحد در حال بررسی پیشنهاد دولت‌های اروپایی برای گسترش تحریم‌ها علیه رژیم بشار اسد است. «حکومت ایران از این رویدادها به شدت لطمه خواهد خورد» دولت ترکیه رژیم سوریه را محاصره تسلیحاتی کرده و یک اجلاس گسترده مخالفان رژیم بشار اسد در خاک ترکیه برگزار شده‌است. هر چند دولت بشار اسد هنوز هم از حمایت دولت‌هایی هم‌چون چین و روسیه برخوردار است ولی میزان تاثیرگذاری آنها و میزان خطرپذیری آنها برای پشتیبانی از رژیم بشار اسد چندان مشخص نیست. خبرگزاری آسوشیتدپرس نتیجه‌گیری می‌کند که شاید مهمترین و تاثیرگذارترین نیرو در این میان حکومت ایران باشد. ایران به بشار اسد می‌گوید که نمی‌تواند برای حفظ حکومت خود به نیروی نظامی تکیه کند. جالب اینجاست که در مقابله با اعتراض‌های گسترده تابستان سال ۲۰۰۹ حکومت ایران خود راه قهر و سرکوب خشونت‌بار را برگزید. اوایل ماه جاری محمود احمدی‌نژاد در مصاحبه با رسانه‌های بین‌المللی گفت بحران سوریه راه حل نظامی ندارد. اوایل هفته جاری حدود ۲۰۰ پزشک ایرانی با ارسال نامه سرگشاده‌ای به بشار اسد از وی خواستند که وضعیت تاسف‌بار کنونی را پایان دهد. به نوشته خبرگزاری آسوشیتدپرس شکستن اتحاد میان تهران و دمشق از سالها پیش یکی از اهداف مهم آمریکا در منطقه بوده‌است. در همین مسیر دولت آمریکا حتی از طریق ارتقا مناسبات دیپلماتیک خود با سوریه در سال‌های گذشته سعی کرد روی رفتار حکومت این کشور تاثیر بگذارد. روز پنج‌شنبه هواداران حافظ اسد پس از پایان دیدار سفیر آمریکا با یکی از چهره‌های مخالف حکومت، با گوجه‌فرنگی به وی حمله کردند. شاید آنچه را که اقدامات دیپلماتیک در سال‌های اخیر نتوانست به حاصل برساند گسترش موج حرکات سیاسی در کشورهای عربی بتواند عملی کند و آن برکنار کردن رژیم‌های خودکامه و روی کار آوردن رژیم‌های میانه‌رو و طرفدار اصلاحات در کشورهای عربی است. اما مورد سوریه برای ایران اهمیت ویژه‌ای دارد به طوری که برخی از تحلیل‌گران سرنگونی حکومت بشار اسد را با ضربه خنجری بر پشت حکومت ایران تشبیه می‌کنند. سقوط حکومت سوریه از میزان نفوذ و فعالیت حکومت ایران در حریم مشترک کشورهای عربی خواهد کاست. در آن حالت تنها فقط فعالیت ایران در عراق باقی خواهد ماند. نیکلاس برنز از مقام‌های پیشین وزارت خارجه آمریکا و استاد علوم سیاسی و روابط بین‌المللی می‌گوید که سقوط بشار اسد حتی ممکن است به جنبش اصلاحات و دمکراسی در خود ایران نیز جان تازه‌ای ببخشد. وی می‌افزاید: «در کل، حکومت ایران تحت تاثیر جنبش‌های سیاسی در جهان عرب به نسبت چند سال پیش منزوی‌تر شده و در میان حکومت‌هایی است که از این رویدادها به شدت لطمه خورده و تضعیف خواهد شد.»
 


دولت سوریه می گوید در پی بازپس گرفتن کنترل شهر رَستن در استان حُمص از آنچه که گروههای تروریستی توصیف شده، آرامش و ثبات به این شهر بازگشته است. خبرگزاری رسمی سوریه، از کشته شدن عده زیادی تروریست و  دستگیری آنها خبر داده است و می گوید که مردم شهر رستن از ورود ارتش به این شهر خشنود هستند. فعالان مخالف بشار اسد روز شنبه گفته بودند که در پی درگیری شدید میان نیروهای دولتی و نظامیان متمرد در رستن، ارتش توانسته است کنترل شهر را بدست گیرد. به گفته آنها 15 تن از نظامیان متمرد کشته و حدود 80 نفر زخمی شدند.
 


دولت فیلپیپن با اعزام هلی کوپتر، قایق و ابزار دیگر می کوشد به دهها هزار نفر در مناطق آسیب دیده از طوفان کمک برساند. مسئولان و امدادگران می گویند که دهها هزار نفر در جزیره لوزُن، از جزایر اصلی فیلپیپن،  پس از بارندگی های شدید و طوفان های پی درپی در روزهای اخیر، گرفتار سیل شده اند و  هزاران نفر به دلیل خودداری از ترک خانه هایشان، به پشت بام ها پناه برده اند.
 


کارلوس کی‌روش، سرمربی تیم ملی فوتبال ایران، در مورد تیم بحرین که روز ۱۹ مهر، یازدهم اکتبر، با ایران بازی دارد می‌گوید: «نکته‌ای که شاید خیلی از مردم و حتی رسانه‌ها ندانند این است که آنها برای دیدار با ما کار را با جدیت دنبال می‌کنند و تا روز بازی، سه هفته در اردو هستند.»«بحرین تیمی با تجربه و بازیکنانی باکیفیت دارد. ما برنامه‌های آماده‌سازی آنها را دنبال کردیم و نکته‌ای که شاید خیلی از مردم و حتی رسانه‌ها ندانند این است که آنها برای دیدار با ما کار را با جدیت دنبال می‌کنند و تا روز بازی، سه هفته در اردو هستند.» کارلوس کی‌روش سرمربی تیم ملی فوتبال ایران با این اظهارات، اسامی ۲۱ بازیکن تیم ملی فوتبال ایران را اعلام کرد. او این بازیکنان را از جمع ۴۵ نفره‌ای فراخوانده‌است که پیش از این به آن‌ها آماده‌باش داده بود.   بازی ایران و بحرین از مرحله اول رقابت‌های گروهی برای راهیابی به جام جهانی ۲۰۱۴ در منطقه آسیا، روز ۱۹ مهر، یازدهم اکتبر، در ورزشگاه آزادی و به قضاوت پیتر گرین از استرالیا برگزار خواهد شد. هر دو تیم بدون شکست هستند و از دو بازی قبلی خود ۴ امتیاز کسب کرده‌اند، اما ایران با تفاضل گل بهتر صدرنشین است و بحرین در رده دوم قرار دارد. تیم ملی ایران پیش از بازی با بحرین، سیزدهم مهر در یک دیدار دوستانه با فلسطین رویارو خواهد شد و اردوی خود را تا مصاف با بحرین ادامه خواهد داد. بازی بعدی این دو تیم نیز مقابل هم خواهد بود. رقابتی که دقیقاً یک ماه بعد و در منامه به انجام خواهد رسید. سرمربی پرتغالی تیم ملی فوتبال ایران می‌گوید مطمئن هستم تا نوزدهم مهر، کاملاً آماده این دیدار خواهیم بود و به هدفمان که کسب سه امتیاز است، خواهیم رسید. دعوت‌شدگان در روزی که ملوان بندر انزلی ۴ گل وارد دروازه استقلال تهران کرد و این تیم را از صدر جدول به زیر کشید، نام‌های ملی‌پوشان هم اعلام شد و در این فهرست نام بازیکنی از این تیم دیده نشد، اما ۶ استقلالی در ترکیب تیم ملی حضور دارند. اشکان دژاگه مهاجم تیم ولفسبورگ و مسعود شجاعی هافبک مصدوم اوساسونا که نامشان در فهرست ۴۵ نفره قرار داشت، جایی در جمع مردان منتخب برای بازی با بحرین ندارند. پس از خداحافظی ناگهانی فرهاد مجیدی گلزن دوم لیگ برتر از تیم ملی، نام ایمان موسوی آقای گل ۲۳ ساله حال حاضر لیگ نیز در جمع دعوت‌شدگان نیست. کی‌روش درباره خداحافظی فرهاد مجیدی گفت: «مجیدی نمونه‌ای فوق‌العاده از بازیکنانی است که می‌دانند چگونه می‌توان خود را آماده نگه داشت. در هیچ کجای دنیا کار راحتی نیست که برای بازیکنی با کیفیت مجیدی، جانشین پیدا کنید.» برخی کارشناسان فوتبال ایران؛ هنگام فراخوانی‌های کی‌روش در فهرست‌های پیشین، از بی‌توجهی او به پدیده‌های جوان لیگ برتر مثل امید عالیشاه ۱۸ ساله از راه‌آهن ری، فردین عابدینی ۱۹ ساله از تراکتورسازی تبریز، میلاد فخرالدینی ۲۱ ساله از مس کرمان و بازیکنانی از این دست انتقاد کردند. اما او در پاسخ به انتقادها و در دفاع از فهرست خود می‌گوید: «هواداران باید بدانند که ما باید نتیجه بگیریم و هر سه امتیاز را کسب کنیم. این بازی جای برداشت است نه کاشت. اکنون زمان نتیجه دادن تمام کارهایی است که در اردوهای گوناگون انجام داده‌ایم.» نام بازیکنان دعوت شده به تفکیک باشگاه‌ها، به شرح زیر است: استقلال تهران: مهدی رحمتی، خسرو حیدری، پژمان منتظری، آندرانیک تیموریان، مجتبی جباری، میلاد میداودی.  پرسپولیس تهران: علیرضا حقیقی، علی کریمی، مازیار زارع، غلامرضا رضایی.  ذوب آهن اصفهان: شهاب گردان، حسین ماهینی، محمد قاضی.  سپاهان اصفهان: سیدجلال حسینی  مس کرمان: مهرداد پولادی  تراکتورسازی تبریز: احسان حاج صفی  سایپا البرز: کریم انصاری فرد  لژیونرها: جواد نکونام، هادی عقیلی، محمدرضا خلعتبری، پژمان نوری.» کی‌روش درباره حساسیت بازی با بحرین گفت: باید بتوانیم از شرایط بازی خانگی استفاده کنیم و سه امتیاز این دیدار را به دست آوریم، ضمن این که به دلیل مسائلی که همه می‌دانند (کی‌روش اشاره مستقیمی به این مسائل نکرد) باید در این بازی پیروز شویم. سرمربی پیشین رئال مادرید تاکید کرد: «ما نباید هرگز فراموش کنیم که در رقابت‌های مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۰، تیم بحرین فاصله کمی تا صعود داشت و فقط در مرحله پلی‌آف مغلوب نیوزلند شد. اما خوشبختانه بازیکنان ما از کیفیت، بلوغ کامل و تجربه کافی برای بازی مقابل چنین تیم‌هایی برخوردار هستند.»
 


مسعود شفيعی، وکيل دو آمريکايی که در ايران زندانی بودند و اخيرا پس از آزادی  به کشورشان بازگشتند، ممنوع الخروج شده است. آقای شفيعی بامداد امروز قصد داشت برای ديدار با دخترش به آمريکا برود، اما ماموران به دستور قوه قضائيه  با ضبط  گذرنامه او در فرودگاه،  مانع سفراو شدند. مسعود شفیعی روز سه شنبه به کمپین بین المللی حقوق بشر درایران گفته بود که ماموران امنیتی با در دست داشتن حکم بازداشت به خانه و محل کار  او رفتند و پس از بازرسی، مدارک و پرونده های مربوط به موکلان آمریکایی اش را بردند. این دو نفر پس از دوسال زندان، اخیرا با پرداخت یک میلیون دلار وثیقه آزاد شدند. آقای شفعیی افزوده بود که روز سه شنبه  چند ساعت نیز درباره موکلانش در زندان اوین بازجویی شد.
 


گزارش‌ها حاکی است که مسعود شفیعی، وکیل سه آمریکایی، روز یکشنبه و زمانی که برای خروج از کشور عازم فرودگاه شده بود، از سفر خود منع شده و پاسپورت وی با حکم قوه قضاییه ضبط شد. وی هفته گذشته در زندان اوین مورد بازجویی چند ساعته قرار گرفته بود.گزارش‌ها حاکی است که مسعود شفیعی، وکیل سه آمریکایی، روز یکشنبه و زمانی که برای خروج از کشور عازم فرودگاه شده بود، از سفر خود منع شده و ماموران پاسپورت وی را با حکم قوه قضاییه ضبط کرده‌اند. یک منبع آگاه که نخواست نامش فاش شود به خبرگزاری فرانسه گفته است که ساعت شش صبح روز یکشنبه، پس از آن‌که مهر اجازه خروج در پاسپورت مسعود شفیعی زده شد و وی آماده سوار شدن به هواپیما برای سفر به ایالات متحده آمریکا بود، پاسپورت او با حکم قوه قضاییه ضبط شده است. این منبع آگاه تاکید کرد که دلیل ممانعت از سفر آقای شفیعی اعلام نشده است. پنجم مهرماه نیز ماموران امنیتی با حکم بازداشت مسعود شفیعی، وارد منزل او شده بودند و پس از چند ساعت بازرسی خانه، دفتر کار وی و مصادره چند ساعته پاسپورت، مدارک و کامپیوتر آقای شفیعی، او را به زندان اوین منتقل کرده بودند. آقای شفیعی که در دو سال گذشته وکالت پرونده جاش فتال، شین بائر و سارا شورد را بر عهده داشت، در خصوص بازجویی‌اش به کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران گفته بود: «بیشتر صحبت‌ها حول محور پرونده‌‌‌های دو آمریکایی بود... اگر جوان‌های آمریکایی هر کاری می‌کنند، هر حرفی می‌زنند، به من چه ارتباطی دارد؟ من معتقد بودم که آن‌ها بی‌گناه هستند و کارم را انجام داده‌ام.» چهارم مهرماه جاش فتال و شین ‌بائر که سی‌ام شهریور ماه با سپردن وثیقه یک میلیون دلاری از زندان اوین آزاد شدند ، در کنفرانس مطبوعاتی خود در نیویورک ضمن تقدیر از تلاش‌های مسعود شفیعی، بر بی‌گناهی خود تأکید کردند و گفتند که در واقع به دلیل آمریکایی بودن به «گروگان» گرفته شده بودند. آن‌ها همچنین ضمن اظهار این‌که گوشه‌ای از «خشونت و بی‌رحمی رژیم ایران» را چشیده‌اند، افزودند که در مدت بازداشت، بارها صدای فریاد زندانیانی را که مورد ضرب و شتم قرار گرفته بودند، شنیده‌اند. مسعود شفیعی در گفت‌و‌گوی خود با کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران در خصوص بازداشت چند ساعته‌اش، از امکان ممنوع‌الخروج شدن اش ابراز نگرانی کرده و گفته بود: «من یکشنبه آینده عازم سفر برای دیدن دخترم هستم و می‌خواهم سر قبر خواهرم بروم که مدتی پیش فوت کرد...حالا نگرانم که نکند ممنوع الخروج شده باشم که به نظر می‌رسد شده‌ام. صبح امروز به اوین مراجعه کردم تا در این مورد پرس‌و‌جو کنم تا اگر ممنوع الخروج هستم حداقل بروم پول بلیط پروازم را پس بگیرم که اجازه ورود ندادند و گفتند خبرت می‌کنیم.»
 


الکس وطنخواه، پژوهشگر موسسه امنيتی و دفاعی «جينز» در واشنگتن، این هفته در تحلیل تازه‌ای به کندوکاو گرایش‌های موجود در جنبش سبز و حال و آینده این جنبش می‌پردازد. به نوشته این پژوهشگر، آنچه در شرایط کنونی بخش گسترده‌ای از فعالان و طرفداران این بخش را نگران می‌کند این است که رهبران شناخته شده جنبش سبز به جای انجام اقداماتی برای انعکاس درد مردم و نارضایتی عمومی و واکنش به حصر خانگی موسوی و کروبی بیشتر در فکر موضع‌گیری خود در قبال شرکت در انتخابات آینده مجلس هستند.الکس وطنخواه، پژوهشگر موسسه امنيتی و دفاعی «جينز» در واشنگتن، این هفته در تحلیل تازه‌ای به کندوکاو گرایش‌های موجود در جنبش سبز و حال و آینده این جنبش می‌پردازد: افت‌های جنبش سبز تحلیلگر امور کشورهای اسلامی در مرکز مطالعاتی «جــِینز» در مقدمه تحلیل خود به سه نکته کلیدی اشاره می‌کند: -با وجود بروز و خیزش ناگهانی این جنبش و بدل شدن آن به نیروی محوری مخالف رژیم، اکنون رهبری شناخته شده این جنبش در میان توده‌های مردم ایران نفوذ خود را از دست داده‌است. -همزمان با از راه رسیدن انتخابات مجلس، ناتوانی این جنبش از ارائه یک طرح و پیام موثر را باید یک ضعف اساسی دانست. -به نظر می‌رسد که فقط با تغییر پیام سیاسی محوری این جنبش به سوی استراتژی تغییر رژیم، رهبران جنبش سبز باری دیگر می‌توانند به محور و مرکز نیروی مخالف دولت بدل شوند. الکس وطنخواه تحلیلگر امور کشورهای اسلامی در مرکز مطالعاتی «جیمز» یادآوری می‌کند که اکنون جنبش سبز  به دو بخش طرفداران مذاکره با رژیم و گرایش‌های رادیکال‌تر تقسیم شده‌اند. شش ماه حصر خانگی میرحسین موسوی و مهدی کروبی و در عین حال عدم حضور هرگونه مخالفت یا اعتراض سازمان‌یافته‌ای از سوی جنبش سبز در خیابان‌های ایران، در عرصه رسانه‌های دیجیتال و وبلاگ‌های فارسی زبان بحث گسترده‌ای را پیرامون بقا و کارآمدی این جنبش به جریان انداخته‌است. آیا جنبش سبز یک نیروی تلف شده‌است؟ الکس وطنخواه می‌افزاید تردیدی نیست که بروز یک‌باره و بی‌سابقه آنچه که به جنبش سبز معروف شد در واکنش به نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۹ واقعا خیره‌کننده بود. با وجودی‌که اکثر شرکت‌کنندگان در این اعتراضات میرحسین موسوی را نامزد پیروز شده و منتخب خود می‌دانستند ولی از همان آغاز مشخص بود که در پشت این چهره یک‌پارچه، گرایش‌ها و اهداف گوناگونی وجود دارند. رهبران شناخته شده این جنبش در عملکرد و گفتار به قانون اساسی و موازین جمهوری اسلامی پایبند هستند ولی بخش گسترده‌ای از فعالان و مردم خواستار تغییری بنیادی در نظام سیاسی و یا حداقل حذف نهادها و قدرت‌های غیر انتخابی بودند. تا فوریه سال ۲۰۱۱ که تمام سخنان و بیانیه‌های رهبران این جنبش در چهارچوب مخالفت با نتایج رای گیری‌ها بود حکومت به نوعی آنها را تحمل می‌کرد. ولی در سالروز انقلاب ایران در بهمن‌ماه گذشته، هنگامی که موسوی و کروبی از هواداران خود خواستند تا به خیابان‌ها آمده و با انقلاب‌های مصر و تونس همبستگی خود را نشان دهند رژیم به سرعت آنها را بازداشت و در حصر خانگی قرار داد. آنچه در شرایط کنونی بخش گسترده‌ای از فعالان و طرفداران این بخش را نگران می‌کند این است که رهبران شناخته شده جنبش سبز به جای انجام اقداماتی برای انعکاس درد مردم و نارضایتی عمومی و واکنش به حصر خانگی موسوی و کروبی بیشتر در فکر موضع‌گیری خود در قبال شرکت در انتخابات آینده مجلس هستند. انتخابات آینده مجلس الکس وطن‌خواه، تحلیلگر امور کشورهای اسلامی در مرکز مطالعاتی «جیمز» می‌نویسد که بحث در مورد شرکت سیاستمداران اصلاح‌طلب در انتخابات مجلس در شرایطی که رهبران جنبش سبز در حصر خانگی هستند موجب دلخوری و انتقاد گروه کثیری از هواداران جنبش سبز شده‌است. مجتبی واحدی از مشاوران نزدیک و سخنگویان مهدی کروبی که اکنون ساکن آمریکاست در ماه مه علنا گفت که آقای کروبی دیگر به اصلاحات تدریجی در چهارچوب رژیم اسلامی باور ندارد. مهدی کروبی زمانی که هنوز می‌توانست مصاحبه کند در ژانویه سال ۲۰۱۰ هشدار داده بود که واکنش خشن اقتدارگرایان در حکومت ایران خواسته‌های جنبش سبز را تعمیق و رادیکال‌تر خواهد کرد. به اعتقاد نویسنده، مجموعه سیاستمداران اصلاح‌طلب ایران را می‌توان به سه بخش تقسیم کرد. بخش اول که شاید معرف رادیکال‌ترین دیدگاه‌ها است معتقد است که حضور در انتخابات مجلس افتادن به دام رژیم است. از جمله آنها مصطفی تاج‌زاده معاون وزیر کشور در دوره ریاست جمهوری خاتمی است که می‌گوید حتی اگر تعدادی از نامزدان اصلاح‌طلب تایید صلاحیت شده و رای بیاورند به هیچ وجه اجازه نخواهند یافت انحصار اقتدارگرایان را به چالش بکشند. مجتبی واحدی از مشاوران نزدیک و سخنگویان مهدی کروبی که اکنون ساکن آمریکاست در ماه مه علنا گفت که آقای کروبی دیگر به اصلاحات تدریجی در چهارچوب رژیم اسلامی باور ندارد. بهزاد نبوی یکی دیگر از سیاستمداران برجسته اصلاح‌طلب در ماه ژوئن گفت آیت الله خامنه‌ای می‌خواهد تعدادی از اصلاح‌طلبان در انتخابات شرکت کنند تا به این وسیله جریان موسوم به اصول‌گرایان بتوانند در رقابت با آنها به نوعی وحدت برسند. الکس وطن‌خواه به بخش یا جریان دوم در میان اصلاح‌طلبان اشاره می‌کند که به نوعی با محمد خاتمی رئیس جمهور پیشین شناخته می‌شود و می‌افزاید این جریان طرفدار «مشارکت مشروط» است. شروط او آزادی رسانه و زندانیان سیاسی و حذف نظارت استصوابی شورای نگهبان است. با این همه آقای خاتمی بارها اعلام کرده که بعید است آیت الله خامنه‌ای یک چنین شرایطی را بپذیرد. بخش یا جریان سوم اصلاح‌طلبان که برای شرکت در انتخابات آینده مجلس هیچ شرطی را اعلام نکرده‌است. اکثریت این طیف را نمایندگان اصلاح‌طلب مجلس فعلی تشکیل می‌دهند. با وجودیکه این گروه به شدت از دولت احمدی‌نژاد انتقاد می‌کنند ولی به نظر می‌رسد که همزمان بر وفاداری خود به مقام رهبری کاملا پایبند هستند. این گروه معمولا به خاطر حفظ موقعیت خود سعی می‌کند خود را از جنبش سبز دور نگاه دارد. راه در پیش «شورای هماهنگی راه سبز امید» که ظاهرا بازوی سیاست‌گذاری مدافعان جنبش سبز است در ماه ژوئیه برای هرگونه تماس و مذاکره‌ای با رژیم این شروط را اعلام کرد: -آزادی تمام زندانیان سیاسی که از زمان انتخابات سال ۲۰۰۹ بازداشت شده‌اند. -ممنوعیت کامل مداخله نیروهای نظامی و نهادهای امنیتی در انتخابات آینده. -پایان دادن به حصر خانگی موسوی و کروبی. -لغو محدودیت‌های مربوط به فعالیت احزاب سیاسی. -پایان دادن سانسور سیاسی مطبوعات و احترام به آزادی بیان. -لغو روندهای استصوابی و نظارتی نهادهای حکومت بر روند انتخابات وتعیین نامزدها. -به رسمیت شناختن حق تمامی شهروندان برای شرکت در تبلیغات و فعالیت‌های انتخاباتی بدون اجبار و تهدید. -تضمین امنیت جانی و مالی تمام نامزدها احزاب و گروه‌های سیاسی. الکس وطن‌خواه کارشناس امور کشورهای اسلامی در پایان این تحلیل یادآوری می‌کند که از نگاه منتقدان طرح کلی این خواسته‌ها خطاب به یک رژیم مذهبی و اقتدارگرا کافی نیست. انتشار این مطالبات باعث شده که بحث‌های گسترده‌ای در مورد ضرورت نشان دادن رادیکالیسم و قاطعیت بیشتر از سوی جنبش سبز مطرح شود. برخی شرایط دشوار امنیتی ایران را دلیل این احتیاط‌ها می‌دانند. وب سایت رسمی «شورای هماهنگی راه سبز امید» از ماه مارس به این سو تعطیل بوده و یک چنین مواردی تماس ضعیف رهبران این جنبش با پیروان و فعالان آن را ضعیف‌تر می‌کند. در عین حال به نظر می‌رسد که شکاف میان دین‌باوران یا سیاستمداران سابقا حکومتی با گرایش‌ها و شخصیت‌های سکولار در جنبش سبز هنور هم جدی است. در یک چنین شرایطی چگونگی برخورد سیاستمداران اصلاح‌طلب در مورد انتخابات و یا هر نوع دیالوگ دیگر با رژیم سنجش مهمی برای آینده این جنبش خواهد بود.
 


 پلیس نیویورک حدود 700 نفر را که در منطقه وال استریت، مرکز بورس نیویورک، تظاهرات می کردند، بازداشت کرد. پلیس می گوید  این عده اجازه داشتند در منطقه منهتن تجمع کنند، اما زمانیکه از روی پل رد شدند و به  منطقه بروکلین رفتند، ترافیک را مختل کردند و بازداشت شدند. تظاهرات کنندگان که جوانانی با گرایش های چپ هستند، خود را جنبش «اشغال وال استریت» می خوانند.
 


روزنامه‌های کیهان و رسالت، وابسته به جناح حاکم، به دنبال انتشار نامه سرگشاده آیت الله علی محمد دستغیب به آیت الله مهدوی کنی، ضمن آغاز دور تازه‌ای از حملات به این روحانی معترض، مدعی استعفای او از عضویت در مجلس خبرگان شده‌اند، اما روزنامه شرق از «تکذیب استعفای آیت الله دستغیب» خبر داده‌است. روزنامه خراسان از قول معاون نیروی انتظامی نوشته که «در جمع‌آوری ماهواره کوتاه نمی‌آییم»، و روزنامه جام جم «گران‌فروشی تا ۴۵ هزار تومانی سکه از سوی بانک مرکزی» را فاش کرده و خواهان توضیح دولت درباره محل مصرف «سود ناشی از گران‌فروشی سکه» شده‌است.روزنامه‌های کیهان و رسالت، وابسته به جناح حاکم، به دنبال انتشار نامه سرگشاده آیت الله علی محمد دستغیب به آیت الله مهدوی کنی، ضمن آغاز دور تازه‌ای از حملات به این روحانی معترض، مدعی  استعفای او از عضویت در مجلس خبرگان شده‌اند، اما روزنامه شرق از «تکذیب استعفای آیت الله دستغیب» خبر داده‌است. روزنامه‌های دنیای اقتصاد، جمهوری اسلامی، ابتکار، و اعتماد ضمن انتشار اخبار و گزارش‌های تازه‌ای درباره پرونده اختلاس سه هزار میلیارد تومانی، از «اوج‌گیری جدال کلامی دولت و قوه قضاییه بر سر اختلاس» خبر داده‌اند. روزنامه خراسان از قول معاون نیروی انتظامی نوشته که «در جمع‌آوری ماهواره کوتاه نمی‌آییم»، و روزنامه جام جم «گران‌فروشی تا ۴۵ هزار تومانی سکه از سوی بانک مرکزی» را فاش کرده و خواهان توضیح دولت درباره محل مصرف «سود ناشی از گران‌فروشی سکه» شده‌است. دور تازه حمله جناح حاکم به آیت الله علی محمد دستغیب روزنامه‌های وابسته به جناح حاکم از جمله کیهان و رسالت در شماره یک‌شنبه آیت الله علی محمد دستغیب را به خاطر انتشار نامه اعتراضی خطاب به محمدرضا مهدوی کنی رییس مجلس خبرگان آماج اهانت و اتهام قرار داده‌اند، و همزمان روزنامه شرق استعفای این عضو مجلس خبرگان را «تکذیب» کرده‌است. روزنامه کیهان که تحت نظر نماینده آیت الله خامنه‌ای فعالیت می‌کند، نامه آیت الله علی محمد دستغیب به محمدرضا مهدوی کنی را «اقدامات دشمن‌شادکن» توصیف کرده و از قول عباس کعبی از روحانیان وابسته جناح حاکم نوشته «علی محمد دستغیب با مواضعی که در جریان فتنه همسو با دشمنان اسلام و معاندان نظام گرفت، جایگاه و موقعیت خود را به عنوان نماینده مجلس خبرگان در میان اعضا از دست داد.» عباس کعبی همچنین گفته که «هشدار و تذکرهای جدی» به آیت الله علمی محمد دستغیب «داده شده» اما مواضع بعدی آقای دستغیب نشان داده که وی همچنان از رهبران اعتراضات پس از انتخابات حمایت می‌کند. کیهان همچنین اطرافیان آیت الله علی محمد دستغیب نماینده استان فارس در مجلس خبرگان را «منحرف» توصیف کرده و مدعی شده که وی «تحت تاثیر اطرافیان منحرفش از عضویت در مجلس خبرگان استعفا داده‌است.» روزنامه رسالت، نیز  به دلیل حمایت آیت الله علی محمد دستغیب از مردم معترض و همچنین میرحسین موسوی و مهدی کروبی، از این عضو مجلس خبرگان به عنوان «روحانی جنجالی حامی جریان فتنه» نامبرده‌است. این روزنامه وابسته به جناح حاکم، همچنین حملات گروه‌های فشار به دفتر، مسجد و بیت آیت الله علی محمد دستغیب در شیراز طی سال‌های ۸۸ و ۸۹  را «آشوب» ناشی از «مواضع و اقدامات خلاف قانون و ساختارشکن علی‌محمد دستغیب در دو سال گذشته» خوانده و نوشته «سید علی‌محمد دستغیب با ارسال نامه‌های متعدد» خطاب به میرحسین موسوی و مهدی کروبی «آن‌ها را به ادامه مسیر خود ترغیب کرده‌است.» روزنامه رسالت با این ادعا که «دو نامه علی‌محمد دستغیب در رسانه‌های ضدانقلاب» منتشر شده، این روحانی بلندپایه و معترض را به «اخراج از مجلس خبرگان» تهدید کرده، و البته همزمان نوشته «سید علی‌محمد دستغیب عضو مجلس خبرگان رهبری بوده‌است اما برای همنوایی با سران فتنه در اجلاس شهریور و اسفندماه سال گذشته مجلس خبرگان هم شرکت نکرده‌است.» روزنامه شرق اما از «استعفای آیت‌الله دستغیب از مجلس خبرگان» را «تکذیب» کرده و نوشته که روز شنبه پس از آنکه خبرگزاری فارس، وابسته به جناح حاکم، خبری مبنی بر «استعفای آیت‌الله علی‌محمد دستغیب» منتشر کرد دیگر «سایت‌های اصول‌گرا» نیز به انتشار گسترده آن دست زدند و  واکنش‌ها «حکایت از استقبال مخالفان آیت‌الله دستغیب از استعفا داشت.» روزنامه شرق همچنین نوشته که «بلافاصله بعد از این واکنش‌ها بود که یک عضو بیت آیت‌الله علی‌محمد دستغیب با تکذیب استعفای وی از مجلس خبرگان، اعلام کرد که «انتشار چنین اخبار کذبی به دلیل عدم شرکت آیت‌الله دستغیب در اجلاس خبرگان و نامه اخیر ایشان به آیت‌الله مهدوی‌کنی صورت گرفته‌است.» به گزارش این روزنامه حملات رسانه‌های وابسته به جناح حاکم «درست روز بعد از نامه انتقادی آیت الله علی محمد دستغیب خطاب به آیت‌الله مهدوی‌کنی، رییس مجلس خبرگان آغاز شده‌است»، نامه‌ای مفصل و «چندین صفحه‌ای که طی آن آیت‌الله دستغیب، از برخی شرایط موجود در دو سال اخیر انتقاد کرده‌است.» روزنامه شرق با اشاره به اینکه «این اولین نامه آیت الله دستغیب در سال‌جاری نبود» و او «پیش از این نیز دو نامه  دیگر هم خطاب به مهدوی‌کنی ارسال کرده» است، نوشته «آیت الله دستغیب نامه اول خود را در ۵ شهریور سال‌جاری نگاشت، و با اشاره به اینکه امنیتی برای خود جهت حضور در جلسه مجلس خبرگان نمی‌بیند، اعلام کرد که به همین دلیل مطالب خود را به وسیله بیانیه به اطلاع مردم می‌رساند و در دومین نامه‌اش نیز که در ۱۶ شهریور یعنی همزمان با آخرین روز اجلاس دهم خبرگان دوره چهارم ارسال کرد، ابراز امیدواری کرده بود که این نامه به دست آیت‌الله مهدوی‌کنی برسد و او هم به وظیفه شرعی و قانونی خود عمل کند.» این روزنامه با تاکید براینکه «ماجرای آیت‌الله دستغیب و مجلس خبرگانی که عضوش هست به زمان پس از انتخابات ۸۸ و حوادث بعد از آن»  آغاز شده، به اعتراضات پس از انتخابات این عضو مجلس خبرگان اشاره کرده و البته به حملات گروهی به سرکردگی «محمدباقر ولدان، مسئول دفتر شورای سیاستگذاری ائمه جمعه استان فارس» به مسجد قبای شیراز که پایگاه هواداران آیت الله دستغیب است. آیت الله علی محمد دستغیب نماینده استان فارس در مجلس خبرگان دو روز پیش طی نامه‌ای شرگشاده خطاب به آیت الله مهدوی کنی رییس این مجلس با طرح این پرسش که «جنابعالی از چه نظامی دفاع می‌کنید، و مردم مدافع کدام نظام باید باشند، می‌فرمائید از نظام اسلامی، حال ببینید با این تخلفات از قرآن و سنت باز هم نظام اسلامی است؟» به انتقاد از وضعیت فعلی کشور پرداخت نوشت که «آبروی آقایان هاشمی و کروبی و خاتمی و موسوی برده می‌شود با اتهام‌های واهی و بدون محاکمه، این است اجرای احکام اسلام؟ و این است رضایت امام زمان ؟» علی محمد دستغیب همچنین خطاب به مهدوی کنی نوشته «به چه وجه شرعی و قانونی و عرفی، سپاه و نیروهای امنیتی در تمام شئون زندگی مادی و معنوی مردم وارد شد» و «و هر کس پا را از خواسته‌های آن‌ها فراتر گذاشت به احکام غلاظ و شداد که در قرآن و سنّت نیست محکوم می‌شود؟» این عضو مجلس خبرگان از مهدوی کنی خواسته تا «هیاتی از افراد مطمئن و مورد نظر هر دو گروه تشکیل شود تا تخلفات صورت گرفته از قانون و خلاف شرع را بررسی کند و رضایت مراجع و علما و فضلا جلب و از آن‌ها اعاده حیثیت شود.» «اوج‌گیری جدال کلامی دولت و قوه قضاییه بر سر اختلاس» روزنامه‌های دنیای اقتصاد، جمهوری اسلامی، ابتکار، و اعتماد در شماره یک شنبه دهم مهر ماه ضمن انتشار اخبار و گزارش‌های تازه‌ای درباره پرونده اختلاس سه هزار میلیارد تومانی، از «اوج‌گیری جدال کلامی دولت و قوه قضاییه بر سر اختلاس» خبر داده‌اند. روزنامه دنیای اقتصاد خبر داده که در ادامه برکناری مدیران بانکی دخیل در اختلاس سه هزار میلیارد تومانی، «محمود بهمنی رییس کل بانک مرکزی روز شنبه دستور تغییر مدیرعامل بانک سامان را صادر کرده‌است»، اما همزمان روزنامه جمهوری اسلامی از قول «حمیدرضا فولادگر رییس کمیسیون ویژه اصل ۴۴ مجلس شورای اسلامی» نوشته که باید خود «محمود بهمنی استعفا کند.» به نوشته این روزنامه، حمیدرضا فولادگر «خواستار اعلام واقعیت‌های پرونده اختلاس سه هزار میلیارد تومانی اخیر شده» و « با ناکافی خواندن استعفا و برکناری برخی مدیران بانکی: گفته « شخص محمود بهمنی رئیس بانک مرکزی باید به جبران تصور وضعیت مدیریتی خود در این تخلف بزرگ، استعفا کند.» روزنامه ابتکار در گزارشی با تیتر «پرونده اختلاس در مجمع تشخیص» نوشته «روز شنبه غلامحسین محسنی اژه‌ای نماینده ویژه رئیس قوه‌قضاییه در رسیدگی به پرونده سوء‌استفاده مالی اخیر، گزارش مبسوطی از آخرین روند رسیدگی به این پرونده به مجمع تشخیص ارائه کرد» و «به سئوالات اعضای مجمع تشخیص درباره این پرونده پاسخ گفت و پیشنهادها را مورد توجه قرار داد.» ابتکار همچنین نوشته «این روزها بسیاری از ارکان نظام درگیر پرونده‌ای شده‌اند که به «اختلاس بزرگ» شهرت یافته‌است.» روزنامه اعتماد از «اوج‌گیری جدال کلامی دولت و قوه قضاییه بر سر اختلاس» خبر داده و نوشته «پاسخ مشاور مطبوعاتی محمود احمدی نژاد به سخنان اخیر رییس دستگاه قضا درباره نقش دولت در اختلاس اخیر برخی بانک‌ها، منجر به شکل‌گیری رویارویی دولت و قوه قضاییه شده‌است.» به نوشته این روزنامه «ماجرای این چالش از ادعای علی اکبر جوانفکر درباره «مقصر بودن دیوان محاسبات و سازمان بازرسی کشور» در ماجرای اختلاس و پاسخ آیت‌الله آملی لاریجانی به این ادعا مبنی بر اینکه «وقاحت هم حدی دارد» شروع شده» و با جواب و تاکید جوانفکر «بر طرح شکایت از صادق لاریجانی» رییس قوه قضائیه «تشدید شده‌است.» روزنامه اعتماد همزمان گزارشی درباره «پرونده‌های دولت روی میز قوه قضاییه» منتشر کرده و نوشته «پنج شکایت» از محمود احمدی نژاد و کابینه او «درباره تخلف‌هایی که از سوی مجلس «محرز شده» به قوه قضاییه ارسال شده‌است و «طبق قانون باید بدون نوبت در شعبه‌ای از قوه قضاییه مورد بررسی قرار بگیرد.» به نوشته این روزنامه این پنج شکایت شامل «نقض آشکار قانون اساسی از سوی محمود احمدی نژاد در وزارت نفت»، «تخصیص غیر قانونی ۸۵۵ میلیارد تومان حاصل از فروش فولاد هرمزگان به پرداخت یارانه‌ها»، «عدم  تخصیص ۲ میلیارد دلار از  حساب ذخیره ارزی به مطالبات متروی تهران و کلانشهرها»، «عدم ارایه اساسنامه شرکت نفت» و همچنین اصرار رییس دولت مبنی بر «عدم پذیرش مصوبه مجلس درباره تاسیس وزارت ورزش» است. «معاون نیروی انتظامی:در جمع آوری ماهواره کوتاه نمی‌آییم» روزنامه خراسان خبر  داده که بهمن کارگر، معاون اجتماعی نیروی انتظامی با تاکید براینکه «جمع آوری تجهیزات ماهواره جزو ماموریت‌ها و تکلیف این نیروی انتظامی است» گفته «از این به بعد پاپلیس در جمع آوری ماهواره کوتاه نمی‌آید.» به نوشته این روزنامه، بهمن کارگر همچنین درباره اجرای عملیات کوماندویی و «عملیات راپل» از سوی ماموران نیروی انتظامی برای جمع آوری آنتن‌های ماهواره از منازل مردم، ادعا کرده که «عملیات راپل با حکم قضایی انجام می‌شود.» معاون نیروی انتظامی همچنین گفته که  «پس از چندین نوبت ارسال نامه و تذکر، صاحبخانه برای جمع آوری ماهواره اقدام نکند، پلیس برای جمع آوری  اقدام می‌کند» و البته مدعی شده که ماموران به منظور «ممانعت از ایجاد مزاحمت برای ساکنان منازل» از «عملیات راپل» استفاده می‌کنند. افشای گران‌فروشی سکه از سوی بانک مرکزی روزنامه جام جم گزارش داده که با نوسان و حتی کاهش قیمت جهانی طلا «بانک مرکزی جمهوری اسلامی سکه را گران می‌فروشد.» به نوشته این روزنامه «در حالی که قیمت جهانی طلا با نوسانات زیادی همراه است، محاسبات نشان می‌دهد بانک مرکزی با استفاده از این نوسانات اقدام به گران‌فروشی سکه به مردم می‌کند» و «رقم این گران‌فروشی به تناسب وضعیت قیمت جهانی طلا و قیمت داخلی دلار متفاوت است اما آخرین محاسباتی که عصر روز شنبه انجام شده، نشان می‌دهد بین ۸ تا ۴۵ هزار تومان در قیمت‌های اعلامی بانک مرکزی بالافروشی و گران‌فروشی وجود دارد.» جام جم همچنین نوشته «محاسباتی که با استفاده از فرمول رایج طلافروشان برای تبدیل بهای اونس جهانی طلا به هر گرم طلای نزدیک به ۲۲‌عیار که در ساخت سکه‌های طلای رایج به کار می‌رود، انجام شده‌است، نشان می‌دهد بانک مرکزی در محاسبه قیمت پایه فروش سکه به مردم که به‌طور روزانه و از طریق بانک ملی صورت می‌گیرد، اقدام به گران‌فروشی می‌کند.» این روزنامه یادآوری کرده که «بانک مرکزی بارها اعلام کرده قیمت سکه‌ای که به بازار عرضه می‌کند، فقط شامل نوسانات اونس جهانی طلا، تفاوت قیمت دلار و افزودن ۴ درصد مالیات بر ارزش افزوده می‌شود و هیچ سود دیگری در قالب قیمت تعیین شده از آن دریافت نمی‌شود» و اکنون «بانک مرکزی باید پاسخ دهد مابه‌التفاوت دیگری که اضافه بر قیمت اونس جهانی و قیمت دلار و مالیات بر ارزش افزوده از مردم دریافت می‌شود، بابت چیست و چه توضیح شفافی درباره آن وجود دارد.»
 


دو هفته پس از آغاز اعتراض‌های صلح‌آمیز در نیویورک علیه سیاست‌های اقتصادی دولت آمریکا، پلیس نیویورک روز شنبه «بیش از ۷۰۰ تن» را دستگیر کرد. پلیس می‌گوید که این افراد در رفت و آمد خودروها اختلال ایجاد کرده بودند.دو هفته پس از آغاز اعتراض‌های صلح‌آمیز در نیویورک علیه سیاست‌های اقتصادی دولت آمریکا، پلیس نیویورک روز شنبه «بیش از ۷۰۰ تن» را دستگیر کرد. پلیس می‌گوید که این افراد در رفت و آمد خودروها اختلال ایجاد کرده بودند. به گزارش خبرگزاری فرانسه، پلیس نیویورک اعلام کرده است که روز شنبه معترضین به سمت پل بروکلین حرکت کردند که تجمع این افراد به مسدود شدن مسیر عبور و مرور خودروها و در نهایت بسته شدن چند ساعته این پل از سوی نیروهای پلیس انجامید. پلیس می‌گوید دکه ر واکنش به این اختلال «بیش از ۷۰۰ نفر» را دستگیر کرده است. به گفته پلیس نیویورک، برخی از این معترضین پس از چند ساعت بازداشت آزاد شده‌اند، در حالی که احتمال می‌رود برخی دیگر برای یک روز در بازداشت باشند و یا حتی به دادگاه احضار شوند. گروهی از معترضین آمریکایی، از تاریخ ۲۶ شهریورماه برای ابراز نارضایتی خود از سیاست‌های اقتصادی دولت آمریکا و بیکاری میلیون‌ها نفر، تجمع خود را در نزدیکی خیابان وال استریت، نبض بورس آمریکا، آغاز کرده‌اند . گروه «وال استریت را تصرف کنید» که سازماندهی تجمع های نیویورک را بر عهده دارد، می‌گوید تجمع شان در نزدیکی «وال ‌استریت»، «حرکت سمبلیکی است برای ابراز نارضایتی از وضعیت فعلی اقتصادی و فضای سیاسی» در آمریکا. همزمان با دستگیری‌ها در نیویورک، در بوستون نیز ۲۴ معترض به اقدامات «بانک آو آمریکا» از سوی پلیس بازداشت شده‌اند. روز شنبه، گروهی از معترضین به «بانک آو آمریکا»، به منظور جلوگیری از فروش زودهنگام و اجباری دارایی‌های این بانک، مقابل یکی از ساختمان‌های آن در بوستون تجمع کردند. در حالی که پلیس در مورد شمار معترضین رقمی ارائه نکرده، گروه‌های تدارک‌دهنده تجمع بوستون این تعداد را «حدود سه هزار تن» اعلام کرده‌اند. گروه «وال استریت را تصرف کنید» می گوید که برای تدارک برگزاری تجمع های صلح‌آمیز خود، ازاعتراض‌های جهان عرب الهام گرفته و در وب سایت خود آورده است: «ما از تمامی نژاد‌ها و از هر جنسیتی و عقیده‌ای هستیم. ما اکثریت هستیم. ما ۹۹ درصد (جمعیت) هستیم و بیش از این سکوت نخواهیم کرد.» تجمع معترضین در روزهای پیش نیز بدون حادثه نبوده و گزارش‌ها حاکی است که روز دوم مهرماه  نیز «نزدیک به ۸۰ تن» بازداشت شدند و پلیس در مواردی از گاز اشک‌آور و گاز فلفل استفاده کرده است.
 


هيلاری کلينتون وزير امور خارجه آمريکا گفت که فلسطينيان بايد برای برگشت به مذاکرات صلح، از خود انعطاف بيشتری نشان دهند. خانم کلينتون در مصاحبه با تلويزيون مصری الحيات گفت: «من و رئيس جمهور اوباما به شدت به دنبال تشکيل کشور فلسطين هستيم و شخصا از دهه ۹۰ علنا، بر اين موضع پافشاری کرده‌ام.» به گفته وزير امور خارجه آمريکا، فارغ از اينکه در سازمان ملل چه اتفاقی می‌افتد، از سرگرفته شدن مذاکرات اولويت اصلی مناقشه اسرائيل و فلسطينيان است. آمريکا پيشتر اعلام کرده که درخواست عضويت کشور مستقل فلسطين را در شورای امنيت سازمان ملل وتو خواهد کرد.
 


فرستاده سازمان صليب سرخ جهانی روز شنبه بعد از بازديد از شهر «سرت» در ليبی، وضعيت انسانی در اين شهر را «وخيم» توصيف کرد. به گزارش خبرگزاری فرانسه، هيشام خدرائی، از اعضای کميته بين المللی صليب سرخ گفت که در زادگاه معمر قذافی، عده‌‌ای به دليل کمبود نيازهای اوليه جان خود را از دست می‌دهند. کارکنان بيمارستان ابن سينای شهر سرت به صليب سرخ گفته‌اند که نبود سوخت برای راه اندازی ژنراتورهای بيمارستان موجب مرگ مجروحين و بيماران می‌شود. همزمان برخی گزارشها حاکی است که نبرد سنگين با وفاداران قذافی در منطقه موجب شده تا عده ای ازبيماران نتوانند خود را به بيمارستان برسانند.
 


يکی از با نفوذترين روحانيون عربستان سعودی اعلام کرد که درباره اعطای حق رای به زنان در اين کشور با او مشورت نشده است. ملک عبدالله پادشاه عربستان سعودی هفته پيش اعلام کرد که بعد از مشورت با روحانيون بانفوذ، تصميم گرفته است تا به زنان اجازه دهد تا در انتخابات آينده شوراها، شرکت کنند. اما شيخ صالح اللحيدان، يکی از قديمی ترين اعضای شورای عالی روحانيون در يک مصاحبه تلويزيونی گفت که از اين تصميم اطلاعی نداشته است. وی در اظهارنظرش از بيان انتقاد علنی درباره حق رای زنان خودداری کرد اما در عين حال تصميم ملک عبدالله را تاييد نکرد. با اين حال، اين اظهار نظر يکی از نخستين نشانه های مخالفت روحانيون محافظه کار عربستان با اعطای حق رای به زنان توصيف شده است.
 


مقامهای آمريکايی و پاکستانی می‌گويند که يک فرمانده مهم مرتبط با القاعده، در حمله موشکی آمريکا به شبه نظاميان در مناطق مرزی پاکستان و افغانستان کشته شده است. به گزارش خبرگزاری آسوشيتدپرس، نيروهای امنيتی پاکستان گفته‌اند که اين فرد يکی از سه شبه‌نظامی کشته شده در حمله موشکی روز جمعه است. يک مقام آمريکايی نيز گفت که فرمانده گروه مولوی نظير که ارتباط بسيار نزديکی با القاعده دارد در وزيرستان کشته شده است. بر اساس گزارش‌های خبری اين گروه حملاتی را عليه نيروهای ناتو در خاک افغانستان انجام داده است.
 


در افغانستان برای نخستين بار پس از سه دهه، روز شنبه فستيوال زنده موسيقی راک برگزار شد. به گزارش خبرگزاری رويترز، در اين فستيوال گروههايی از کشورهای استراليا، ازبکستان، قزاقستان و افغانستان به مدت شش ساعت برنامه اجرا کردند. موسيقی در دوره طالبان در افغانستان به کلی ممنوع بود و در سالهای اخير نيز محل‌های عرضه و فروش آثار و آلات موسيقی، چندين بار هدف حمله تندروها قرار گرفته‌اند. در فستيوال روز شنبه نيز فروش نوشيدنی الکلی ممنوع بود و دو بار اجرای زنده برای پخش اذان متوقف شد. به رغم نگرانی از حمله شبه نظاميان، استقبال از اين فستيوال بسيار خوب گزارش شده است.
 


به گفته شاهدان عينی، تعداد شرکت کنندگان در دور دوم انتخابات بحرين که روز شنبه برپا شد، بسيار اندک بوده است. به گزارش خبرگزاری فرانسه، اين رای‌گيری برای انتخاب ۱۸ کرسی پارلمان برگزار شده و منتخبين قرار است جايگزين نمايندگانی شوند که به نشانه اعتراض از پارلمان استعفا کردند. اکثريت نمايندگانی که استفعا کردند به حزب شيعه «الوفاق» تعلق داشتند. اين حزب که بزرگترين گروه سياسی شيعيان بحرين است، انتخابات روز شنبه را تحريم کرده بود.
 


دولت يمن در واکنش به درخواست کناره گيری علی عبدالله صالح از سمت رياست جمهوری که بار ديگر توسط آمريکا مطرح شد، اين اقدام را «بی احترامی به دموکراسی» توصيف کرد. دولت آمريکا روز شنبه صريحا از علی عبدالله صالح خواست که در پی اعتراضهای دنباله دار مخالفانش، از قدرت کناره‌گيری کند. عبدو الجندی، معاون وزير اطلاعات يمن به خبرگزاری رويترز گفت: «آمريکا به همکاری متحدانش در مبارزه با تروريسم هيچ احترامی نمی‌گذارد.» روز جمعه اعلام شد که نيروهای CIA موفق شده‌اند با همکاری نيروهای اطلاعاتی يمنی، انور العولقی، روحانی بانفوذ وابسته به القاعده را از پای درآورند.
 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به radiofarda-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به radiofarda@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بازار امروز

Loading currency converter .. please wait

loading
currency converter
please wait
....

خبرهاي گذشته