ابراهیم جباری، فرمانده سپاه علی بن ابیطالب قم به هدایت «ارتش سایبری» از سوی این ارگان نظامی اعتراف کرد و گفت که سپاه دومين ارتش سايبري دنيا را تشكيل داده است.
جباری که در ديدار شوراي فرماندهي سپاه قم سخن میگفت، با بیان اینکه سپاه پاسداران در عرصههای مختلفی همچون پروژههای بزرگ آبرسانی، گازرسانی و فرودگاهسازی فعالیت میکند، ارتش سایبری ایران را یکی از فعالیتهای سپاه عنوان کرد.
ارتش سایبری ایران گروه هکری است که در ماههای اخیر به بسیاری از وبسایتهای منتقد جمهوری اسلامی حمله کرده و فعالیت آنها را با اختلال مواجه کرده است.
به گفتهی آقای جباری «هدف ارتش سایبری جلوگیری از تخریب نظام فرهنگی و اجتماعی ایران است و ارتش سایبری سپاه با قدرت در این فضا وارد شده است.»
رادیو زمانه، تویتر، خبرنامه امیرکبیر، موج سبز آزادی و جنبش راه سبز از جمله وبسایتهایی هستند که تا کنون هدف حملات اینترنتی ارتش سایبری ایران قرار گرفتهاند.
این گروه تا کنون اطلاعاتی در مورد خود منتشر نکرده بود و گمانههایی در مورد انتساب آن به دولت ایران وجود داشت.
منبع: فارس و زمانه
فاطمه ملکی، همسر محمد نوریزاد گفت که شوهرش در ضرب و شتمی که توسط ماموران امنیتی صورت گرفته، دچار ضربه مغزی شدیدی شده و بیناییاش هم در اثر ضربهای که به مغرش وارد کردهاند، مختل شده است.
وی که در گفتگو با «جرس» آخرین ملاقات خود با محمد نوریزاد را تشریح میکرد، وضعیت همسرش را «حاد» توصیف کرد.
ملکی با اشاره به اعتصاب غذای نوریزاد گفت: «اگر کسی امروز به داد او نرسد تا دو سه روز دیگر باید پیکر بی جان آقای نوری زاد را از اوین تحویل بگیریم.»
وی در بخش دیگری از سخنان خود در پاسخ به این سوال که «آیا ممکن است بار دیگر به دلیل نوشتن نامه ای جدید مورد ضرب و شتم قرار گرفته باشد؟» گفت: «هیچ نمیدانم. من فقط میدانم تمام وسایلاش را هم در زندان به غارت بردهاند. همه دست نوشتههایش را از او گرفتند، حتی کاغذ و قلم هم دیگر ندارد.»
به گفتهی خانم ملکی امروز «جو عجیبی» در اوین حاکم بوده و برخلاف گذشته که تنها دو مامور بر ملاقات نظارت میکردند، امروز تردد و رفت آمد ماموران بسیار چشمگیر بود.»
وی در ادامه افزود که تماسهای مکررش به مسئولان برای پیگیری وضعیت همسرش بینتیجه بوده است.
ملکی گفت که نیروهای امنیتی پس از گفتگویش با تلویزیون بیبیسی با وی تماس گرفتهاند و به او گفتهاند که «به چه حقی مصاحبه میکنید؟». وی با اشاره به اینکه نمیتوان سکوت کرد، گفت: «دو روز است که همسرم حتی لب به آب نزده است،چشم هایش، بینایی اش، سلامتی اش، مگر می شود هیچ نگفت؟»
وی در پایان ضمن درخواست از مسئولان ارشد کشور برای دخالت در پرونده نوریزاد، گفت: «حال ما شبیه کسانی است که دارند ما را در آب غرق می کنند، دارند جان مان را می گیرند بعد می گویند داد هم نزنید، کمک هم طلب نکنید.»
منبع: جرس
پیشینه خبر:
محمد نوریزاد دست به اعتصاب غذا زد
قاضی صلواتی به وکیل یکی از بازداشت شدگان روز عاشورا گفته است برابر بخشنامه صادر شده تمام بازداشت شدگان این روز حداقل باید به یک سال حبس تعزیری محکوم شوند.
به گفتهی آقای صلواتی هیچ یک از بازداشت شدگان این روز، تبرئه نخواهند شد «حتی اگر فردی در صحنه درگیری ها حضور نداشته اما در روز عاشورا بازداشت شده است.»
وی افزوده که دادگاههای تجدید نظر نیز موظف شدهاند احکام صادره برای بازداشت شدگان روز عاشورا را نقض نکنند و تنها میتوانند این احکام را به احکام تعلیقی تبدیل کنند.
صلواتی توضیح نداده است که این بخشنامه از سوی کدام منبع صادر شده است.
گفتنیست تاکنون حضور در صحنههای درگیری در روز عاشورا، احکام سنگین حبس، شلاق و در مواردی اعدام را به دنبال داشته است.
منبع: جرس
خبرگزاری فارس از حمله عدهای مشکوک به محمدعلی ابطحی در شهرری خبر داد.
این خبرگزاری گزارش کرده که این عده با حمله به آقای ابطحی، شیشههای اتومبیل وی را شکستند.
فارس اضافه کرده که این عده، قصد برخورد فیزیکی با ابطحی را داشتند که ماموران انتظامی مانع از این کار شدند.
اما ابطحی در صفحه فیسبوک خود نوشته است که کسی به کمک او نیامد.
به گفته فارس پلیس قرار است با این «عده مشکوک» برخورد کند.
ابطحی خود در باره این حادثه نوشته است: صبح امروز در پایان جلسه ای که بمناسبت یادبود استادم مرحوم میرزا جواد تهرانی در شهر ری شرکت کرده بودم در حین خروج مورد حمله چند نفر لباس شخصی قرار گرفتم و بعد در وسط بزرگراه نزدیک حرم یک اتومبیل پراید جلویم پیچید و چندین موتور سوار با لگد و کابل و چاقو به اتومبلم حمله کردند و شیشه ها را شکستند و گاز اشک آور به داخل اتومبیلم انداختند.
ابطحی می گوید «به شکل معجزه آسائی از آن منطقه با شیشه های شکسته و چشم پر اشک» خارج شده است: «خیلی حمله وحشیانه ای بود. هیچکس هم به کمکم نیامد.»
محمدعلی ابطحی از جمله فعالان سیاسی اصلاحطلب است که در جریان ناآرامیهای پس از انتخابات بازداشت و دادگاهی شد.
منبع: صفحه محمدعلی ابطحی در فیسبوک و خبرگزاری فارس
اسفندیار رحیممشایی میگوید تا 15 سال آینده میلیونها نفر ار مردم جهان در خدمت ملت ایران خواهند بود.
آقای رحیممشایی در جمع گروهی از محافظهکاران در شهر ساری گفته که «امروزه باید میلیونها نفر از مردم دنیا در خدمت ملت ایران باشند.»
رئیس دفتر نهاد ریاست جمهوری در شرایطی این اظهارات را بیان میکند که محمود احمدینژاد در سالهای اخیر بارها بر ضرورت آمادگی دولتش برای اداره امور جهان تاکید کرده است.
آقای احمدینژاد بارها ادعا کرده که برنامه «جامعی» برای اداره جهان دارد. این اظهارات احمدینژاد با واکنش تند منتقدان داخلی مواجه شده است.
قدرتالله علیخانی نماینده مردم قزوین در مجلس روز گذشته در واکنش به افزایش نرخ بیکاری در این استان، خطاب به احمدینژاد گفته که وی بهتر است بهجای اداره جهان، فکری به حال بیکاری در ایران بکند.
منبع: خبرگزاری مهر
محمد نوریزاد نویسنده و کارگردان زندانی پس از ضرب و شتم شدید توسط ماموران زندان اوین، دست به اعتصاب غذا زده است.
وبسایت کلمه گزارش کرده که پنج مامور زندان اوین آقای نوریزاد را به بهانه «هواخوری» از سلول خارج کرده و به «قصد کشت» وی را کتک زدهاند.
کلمه نوشته است: «ضربه شدیدی که به سر نوریزاد وارد آمده، توسط پزشک زندان ضربه مغزی تشخیص داده شده که بر اثر این ضربه، بینایی وی مختل شده است.»
نوریزاد پس از ضرب و شتم، از سه روز پیش در اعتصاب غذای کامل بهسر میبرد.
نوریزاد همچنین از سلول دو نفرهاش دربند ۲۴۰ به دخمهای بی نور و بدون جریان هوا منتقل شده است.
محمد نوریزاد سه نامه به آیتالله علی خامنهای و همچنین رئیس قوه قضائیه نوشته که آنها را در وبلاگش منتشر کرده است.
آقای نوریزاد به اتهام «توهین» به رهبری و رئیس قویه قضائیه از ۳۰ آذر ۱۳۸۸ در بازداشت به سر میبرد.
وی چهارمین نامه خود به رهبری را از داخل زندان اوین نوشت.
دادگاه در حکم بدوی برای این هنرمند، سه سال و نیم حبس به علاوه ۵۰ ضربه شلاق تعیین کرده است.
منبع: وبسایت کلمه
پیشینه خبر
نوریزاد به سه سال و نیم زندان و ۵۰ ضربه شلاق محکوم شد
سهرابستان
سهرابستان
علی وکیلی راد، قاتلی که به طمع دریافت پول و پاداش حاضر شده بود انسانی را با کارد سلاخی کند، در بدو ورود به تهران، پس از توجیه اطلاعاتی شروع به تکرار طوطی وار جملاتی که برایش دیکته کرده بودند نمود و با مزه تربن جمله ای که مجبور شد بگوید این بود که: «جهنم را گذراندم و بهشت را پیدا کردم.»*
ایشان و همدستش محمد آزادی در تیرماه ۱۳۷۰ با نامهای مستعار ناصرنوریان و امیرکمال حسینی از سفارت فرانسه درتهران تحت پوشش بازرگان، ویزای تجاری سفر به فرانسه را دریافت کردند و در پاریس با کارد قصابی، شاهپور بختیار و منشی وی سروش کتیبه را کشتند و شدت وحشیگری این «قاتلین مأمور» بحدی بود که کارد مورد استفاده در قفسه سینه سروش کتیبه شکسته بود.
پلیس فرانسه پس از کشف ماجرای قتل، تصاویر قاتلین را در تلویزیون فرانسه پخش نموده و خواستار شناسائی آنها شد. بفاصله چند ساعت بعد، فاحشه خانه ای در پاریس که شب قبل از جنایت میزبان قاتلین بود طی تماسی با پلیس فرانسه اطلاعاتی در مورد آنها داد که هویت جعلی آنها را آشکار نموده و اندکی بعد ناصر نوریان، تاجر اطلاعاتی، در سویس بازداشت و به فرانسه منتقل شد. وی در بازجویی به هویت واقعی خود، علی وکیلی راد، اعتراف نموده و اقرار نمود که از طرف حکومت ایران مأمور به قتل بوده است.
با توجه به اینکه این قتل غیر انسانی در «جهنم پاریس» اتفاق افتاده است، سئوالات زیر مطرح می باشد:
- آیا وی بهنگام بازداشت توسط پلیس فرانسه، همانند شیوه رایج پلیس ایران، مورد «بازجویی فنی» با روشهای «جوجه کباب» و یا «سوزاندن با بنزین» و یا «قپانی» و سایر روشهای متداول در «ام القرای اسلامی» قرار گرفته است؟
- آیا به روش معمول دستگاه قضائی «بهشت تهران» از دسترسی به هر گونه وکیل، محروم بوده است؟
- آیا برادران بازجوی «وزارت اطلاعات فرانسه» وی را به تخت تعزیر بسته و با «ذوالفقار» یا همان کابل شکنجه، مورد عنایت از ناحیه کف پا قرار داده اند؟
- آیا وی را با چشم بند رو به دیوار نشانده اند و از پشت سر با «شوکر» نوازشش کرده اند؟
- آیا با «پاشنه کفش» به دهانش کوبیده اند؟
- آیا دستانش را «دستبد از پشت» با طناب آنقدر بالا کشیده اند که کتفهایش از جا در رود؟
- آیا «شلاق مصاحبه» نوش جان کرده تا «داوطلبانه» روبروی دوربین تلویزون بنشیند و بر علیه خودش و معتقداتش اعتراف کند؟
- آیا وی را بهمراه سفارش «پذیرائی» به «بند مجرمین خطرناک» انداخته اند؟
- آیا همسر و فرزندانش را بازداشت کرده اند و در حال نزار از پشت شیشه نشانش داده اند؟
یا اینکه همه این اعمال متمدنانه فقط مخصوص «بهشت تهران» است؟
بهتر بود در ورود به تهران دهانت را می بستی و همچون بانوی کناری ات، رویت را از شرم می پوشاندی و خودت را به کرولالی می زدی، یا حداقل از جنایتی که انجام دادی اظهار پشیمانی می کردی. ولی بهتر است که قبل از هر چیزی بدانی که چه چیزی در «بهشت تهران» در انتظارت است. بر اساس اصل «پارانویای جمهوری اسلامی» هر مأموری که در خارج از کشور زندانی شود، خود بخود یک عنصر نامطلوب و خطرناک محسوب می شود. چند ده هزار نفر اسیرانی که در زندانهای صدام شکنجه شدند و عمرشان گذشت، همگی در ورود به ایران از همین دسته گلهایی که گردن تو انداختند، بر گردنشان انداختند، فقط برای عکاسی و فیلمبرداری، ولی بعنوان عنصر نامطلوب از حافظه نظام پاک شدند.
جهنم واقعی در «بهشت تهران» در انتظارت خواهد بود.
بازجویی ها که شروع شد همان اول کار به همه چیز اعتراف کن، به جاسوسی، زنا، شرابخواری، همجنس بازی، و هر چیزی که بهت نسبت دادند. یکوقت فکر نکنی اینجا هم «جهنم پاریس» است و بخواهی تقاضای وکیل بکنی و یا از جواب دادن طفره بروی، یادت باشد که در «بهشت تهران» هستی و از شلاق گرفته تا شوکر، همه را ولایت فقیه در این بهشت، آزاد و حلال کرده است. گردن کلفت تر و خوش خدمت تر از تو هم زیاد بوده اند که سرانجام به «تخت تعزیر» بسته شده اند. به «بهشت» خوش آمدی!
*قاتل بختیار: بهشت را پیدا کردم! - ویدئو
مادران سه آمریکایی بازداشتی در ایران با فرزندان خود دیدار کردند.
نورا شورد، مادر سارا شورد به همراه لورا فتل، مادر جاش فتل و همچنین سیندی هیکی، مادر شین بائر، صبح پنجشنبه با فرزندان خود در تهران دیدار کردند.
این سه مادر آمریکایی روز چهارشنبه وارد فرودگاه بینالمللی «امام خمینی» تهران شدند.
سارا شورد، جاش فتل و شین بائر، سه شهروند آمریکایی از مرداد ماه سال گذشته به اتهام ورود «غیرقانونی» به ایران در بازداشت بهسر میبرند.
به دنبال درخواست مادران این سه نفر، مقامهای ایرانی هفته گذشته با اعطای روادید یک هفتهای برای سفر این سه مادر آمریکایی به ایران و ملاقات با فرزندان خود، موافقت کردند.
منبع: وبسایت پرس تیوی
پیشینه خبر
مادران سه آمریکایی زندانی به ایران سفر میکنند
سیمین بهبهانی، بهمن قبادی، مازیار بهاری و شماری از دیگر هنرمندان، روزنامه نگاران و فعالان مدنی در بیانیهای نسبت به وضعیت جسمی جعفر پناهی در زندان اوین ابراز نگرانی کردند.
جعفر پناهی فیلمساز برجسته ایرانی که در زندان بهسر میبرد، در اعتراض به ادامه بازداشت خود دست به اعتصاب غذا زده است.
امضاء کنندگان این بیانیه اعلام کردهاند: «دستگاههای قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی مسئول به خطر افتادن جان جعفر پناهی و هر اتفاق ناگوار دیگری هستند که در زندان برای این هنرمند سرشناس پیش بیاید.»
آنها از مقامهای جمهوری اسلامی خواستهاند هر چه سریعتر و بدون هیچ قید و شرطی جعفر پناهی را آزاد کنند.
در این بیانیه همچنین از آقای پناهی خواسته شد تا «اعتصاب خویش را بشکند و به یاد داشته باشد که ایران و هنر ایران زمین بیش از اینها به وی نیاز دارد.»
داریوش آشوری، سیمین بهبهانی، حمید دباشی، بهمن قبادی، مهرانگیز کار، احمد رافت، فرشته قاضی، مازیار بهاری، نیک آهنگ کوثر و شادی صدر از جمله امضاءکنندگان این بیانیه هستند.
منبع: گویانیوز
پیشینه خبر
جعفر پناهی اعتصاب غذا کرد
بعضی کارهای رسانه ها بعضی شعرهای شاعرها بعضی نوشته های نویسنده ها در ذهن می ماند. خوب یا بد. این شعر هیچ ارزش ادبی که ندارد هیچ کلی بی ادبی است به بزرگمردی مثل استاد شجریان که تنها گناه اش این است که آوازه خوان درباری نیست برای مردم می خواند. برای ثبت در تاریخ این ناسزانامه را می آوریم. به ناسزانوشتن و گفتن رسالت و کیهان عادت داریم. اما این را نمی توان بر ایشان بخشید. در باره محتوای این خطوط مغشوش منظوم چیزی نمی گوییم اما به آقای شاعر یادآوری می کنیم که همین استاد شجریان که می گویی در جنگ ساکت بوده صدایش بهترین سرودهای حماسی جنگ را ثبت کرده است. برو سوادت را زیاد کن حضرت؛ «ادب» ات که لاعلاج است!
در پي اظهارات اخير شجريان در توهين به ملت ايران و همراهي با سران فتنه در استراليا آقاي امير عاملي شاعر، چند بيتي در مذمت موضع گيري هاي وي سروده که در زير مي خوانيد.
چه خط، چه شعر، چه آوازگر زميني شد
نمي توان ببرد آسمان هنرجو را
بيا و سلسله موي دوست را درياب
که مي کشند از اين ماست مردمان مو را
چه فخر مي کني اي تاجر صدا به خودت
که هر چه هست ز لطف خداي سبحان است
ببين که هر که به خود متکي است آخر کار
زباد حادثه چون بيدها پريشان است
وطن فروش نمي گويمت که اين همه نيست
ولي جفاي تو از حد گذشت با مردم
زمانه داور خوبي است عاشقانه بخوان
به سوت و کف نکني نازنين خودت را گم
ز قصد شعر سرودن غرض تذکر بود
به آن که مردم خود را به هيچ بفروشد
براي تاج گرفتن ز دست بيگانه
چهارنعل به سوي رقيب مي کوشد
تو از شلمچه چه مي داني اي صداي قشنگ؟
ز شيميايي و تا صبح سرفه کردن ها
شنيده اي که سه فرزند داده يک خانه
تو گول خورده به دامان کوته زن ها
کجاي جنگ تو محکوم کرده اي دشمن
کجا نوشته که صداميان چو خاشاکند
تو فکر پول بليت و منافع و کنسرت
چه فهم مي کني آن سينه ها که صد چاکند
به هر کجاي جهان مي روي و مي آيي
به روي شانه مردم نشسته اي مطرب
طرب نماي و مزن زخم با زبان نفاق
سکوت کن که تو ساز شکسته اي مطرب
چقدر مال و منالت ز انقلاب فزود
حلال چونکه تو سلطان ساز و آوازي
ولي مزن به زبان زخم مردمانت را
مکن به ملت آزاده اين همه بازي
ز خويش دفع نمودي تمام استادان
چرا که ثروت افزون تري به جيب زني
برو که مردم ايران تمام مي فهمند
دروغ همچو تويي و حقيقت چو مني
به اجنبي نتوان دل سپردن اجنبي است
پي هنر نزند سوت و کف براي کسي
تو را به دست خود ابزار مي کند درياب
مگس عقاب نمايد عقاب را مگسي
صداي خوش ندهد سود گر خدايي نيست
زمانه مي کند اي نازنين فراموشت
«مباش در پي آزار زهدهم مفروش
بکن حکايت حافظ چو حلقه در گوشت»
عینهو از رسالت
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر