هستي نيوز،از آن سوي فيلتر جمهوري اسلامي خبر پراكني ميكند

-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد...
http://groups.google.com/group/hasti-news
------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ اردیبهشت ۳۱, جمعه

Latest News from Emrooz for 05/20/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



امروز: رییس دولت اصلاحات بعدازظهر امروز با حضور در منزل محسن آرمین سخنگوی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با خانواده وی دیدار کرد.

به گزارش خبرنگار کلمه، در این دیدار حجت الاسلام سیدمحمد خاتمی با ابراز تاسف از بازداشت مهندس آرمین ابراز امیدواری کرد به زودی شاهد آزادی ایشان و دیگر فعالان دربند باشیم.

خانم شریعتی همسر محسن آرمین نیز در این دیدار ضمن تشکر از حضور خاتمی، گزارشی از نحوه بازداشت همسرش به رییس جمهور سابق کشورمان ارائه کرد.

محسن آرمین عضو دفتر سیاسی و سخنگوی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی روز یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ماه توسط ماموران امنیتی وابسته به اطلاعات سپاه در منزلش بازداشت شد. هنوز از محل نگهداری وی اطلاع دقیقی در دست نیست.

armin-family01.jpg

armin-family02.jpg


 


امروز: این روزها که از زندانهی کشور صدای شکنجه امثال نوری زاد و پناهی به گوش می رسد و مجلس اصولگرا از تحقیق و تفحص بازداشتگاههای کشور سر باز می زند، بی مناسبت نیست که یادی از آزاده دربند محسن آرمین داشته و دوباره به نطق پیش از دستور وی در مجلس ششم درباره قتل زهرا کاظمی و نقش سعید مرتضوی در آن داشته باشیم.

در بخشی از این سخنرانی آرمین با هشدار پیامدهای سکوت مسئولین در برابر این دست فجایع می گوید: «من میدانم قاضی مرتضوی در سطحی نیست که بتواند بدون پشتوانه دست به چنین اقداماتی بزند، اما روی سخنم با شماست این اعمال خودسرانه و غیر مسئولانه در صورت سکوت و مسامحه من و شما قطعا در این حد باقی نخواهد ماند.»


armin_sabz.jpg

کاش امروز نیز که ماجراهایی مثل شکنجه و قتل در کهریزک و شکنجه محمد نوری زاد پیش آمده نمایندگان شجاعی چون آرمین در مجلس بودند تا جلوی بسط این شیوه ها را می گرفتند نه اینکه به طرح تحقیق و تفحص که برای جلوگیری از رویدادهایی از این دست مطرح شده بود رای منفی دهند.

فیل صوتی نطق پیش از دستور محسن آرمین در اینجا قابل دسترس است.


 


امروز: مهسا امرآبادی، همسر روزنامه نگار دربند مسعود باستانی، در واکنش به دروغ ها و تهمت های برخی از سایت ها مانند رجانیوز و جوان آنلاین که خبر از برگزاری جشن تولد این روزنامه نگار در ایام فاطمیه داده بودند و او را یک مارکسیست عنوان کرده بودند، گفت: سابقه این سایت ها روشن است و به نظرم اصلا نباید به اخبار آنان اهمیت داد اما برای روشن کردن افکار عمومی بایدچند موضوع را توضیح دهم.

به گزارش سایت تا آزادی روزنامه نگاران دربند، وی افزود: این تولد اصلا عنوان جشن نداشت و هر یک از ما بغض در گلو و اشک در چشمانمان جمع شده بود، از طرف دیگر این تولد غم انگیز یک هفته قبل از روز شهادت حضرت فاطمه(س) بوده و از کی تا به حال روشن کردن چند شمع کوچک برای گرامی داشت عزیزی که ناعادلانه نزدیک به یک سال در زندان است، جرم شده است؟

امرآبادی همچنین درخصوص تهمت این سایت ها درباره مارکسیست بودن همسرش گفت: مسعود تمام ۸۰ روز انفرادی در بند ۲۴۰ را روزه بود و با اختیار خود دین مبین اسلام را باور دارد و مانند برخی از آقایان تظاهر و ریا نمی کند.

وی همچنین درباره انگیزه این سایت ها از انتشار چنین اخباری گفت: من از انگیزه این افراد اطلاعی ندارم اما اکنون دیگر گرامی داشت یاد عزیزان دربندمان، تهدیدهای پیاپی از اطراف مختلف را به دنبال دارد. من از این خبر هم بوی تهدید شنیدم، درحالی که در این مدت که همسرم در زندان بود و من با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم کرده ام، خون دل خوردم و سکوت کردم و برای سلامتی و صبر او در زندان رجایی شهر و همه زندانیان بی گناه دعا کردم و قرآن خواندم و با خدای خود درد و دل کردم حتی اکنون که ناعادلانه همسرم را به ۶ سال حبس و پرداخت جریمه نقدی ۳۴ میلیون تومانی محکوم کرده اند، من باز هم سکوت کرم و به خدا پناه بردم اما گویی آقایان از سکوت بنده استفاده می کنند و هر تهمت و دروغی که دلشان می خواهد را به من و همسرم می زنند.

وی در پایان یادآور شد: تولد مسعود درست یک هفته قبل از شهادت حضرت فاطمه (س) بود اما در روز شهادت حضرت فاطمه(س ) شاهد بودیم که در اجلاس سران جی ۱۵ با حضور آقای احمدی نژاد همه دست می زدند و شادی می کردند، چگونه است که یک هفته قبل از روز شهادت، ما دور هم جمع شده ایم و برای گرامی داشت یاد عزیزی، با غم و اندوه فراوان شمعی کوچک روشن کرده ایم متهم به مارکسیست بودن می شویم اما خود آقایان در روز شهادت حضرت فاطمه (س) شادی می کنند و دست می زنند؟ من پاسخ این دروغ ها و اتهامات را به خدای خود واگذار می کنم و می دانم او عادل ترین قاضی ها است.


 


امروز: محمدعلی ابطحی که در مراسم یادبود آیت الله میرزا جواد تهرانی شرکت کرده بود، به هنگام بازگشت مورد حمله لباس شخصی ها مجهز به گاز اشک آور، کابل و چاقو قرار گرفت.

وی در صفحه فیس بوک خود جزئیات کامل این حادثه را به شرح زیر منتشر کرد:

«صبح امروز در پایان جلسه ای که بمناسبت یادبود استادم مرحوم میرزا جواد تهرانی در شهر ری شرکت کرده بودم در حین خروج مورد حمله چند نفر لباس شخصی قرار گرفتم و بعد در وسط بزرگراه نزدیک حرم یک اتومبیل پراید جلویم پیچید و چندین موتور سوار با لگد و کابل و چاقو به اتومبیلم حمله کردند و شیشه ها را شکستند و گاز اشک آور به داخل اتومبیلم انداختند و من توانستم به شکل معجزه آسائی از آن منطقه با شیشه های شکسته و چشم پر اشک خارج شوم. خیلی حمله وحشیانه ای بود.هیچکس هم به کمکم نیامد. خیلی مطمئن و بدون واهمه. خدا رحمم کرد.»

او همچنین عکس‌هایی از خودروی خود را منتشر کرده است.

این در حالی‌ است که یک خبرگزاری ضداصلاحات تلاش می‌کند حمله صورت گرفته به ابطحی را مشکوک جلوه دهد.

خبر خبرگزاری فارس خود حاوی نکات جالبی است؛ این خبرگزاری مخالف نوشته است:« ابطحی كه قرار بود در این مراسم شركت كند، با حمله عده‌ای مواجه شد كه قصد برخورد فیزیكی با وی داشتند ولی مأموران انتظامی مانع از تعرض به شخص وی شدند. با این حال، اتومبیل حامل ابطحی آسیب دید، به طوریكه شیشه‌های آن شكسته شد.
تعرض به ابطحی در حالی صورت می‌گیرد كه وی در دادگاه‌های پس از انتخابات، شجاعانه، تقلب مورد ادعای فتنه‌گران را دروغ بزرگ خوانده و از مواضع خطای خود عدول كرده بود و بعد از آزادی نیز هیچگاه این سخنان خود را رد نكرد.»

این خبرگزاری اولا مدعی شده ابطحی قرار بوده در این مراسم شرکت کند که به گفته ابطحی و البته عکس‌های منتشر شده، ابطحی در این مراسم شرکت کرده بود.

نکته دوم اینکه فارس تاکید کرده، نیروی انتظامی مانع از تعرض به شخص وی شده‌اند، در حالی‌که ابطحی نوشته است:« خیلی حمله وحشیانه ای بود.هیچکس هم به کمکم نیامد. خیلی مطمئن و بدون واهمه. خدا رحمم کرد.»

نکته سوم اینکه، بر اساس مشاهدات عینی خبرنگاران، از ابتدای مراسم جمعیتی در حدود 40 نفر از جوانان 18 تا 30 ساله و جمعی نفر از زنان با پلاکاردهایی تحت عنوان امت حزب الله به حضور ابطحی و مسجدجامعی در این مراسم معترض شده بودند، این افراد همچنین پلاکاردهایی را در ورودی محل برگزاری مراسم نصب کرده بودند و در همان‌جا تجمع کرده بودند که حضور زنان امت حزب‌الله که پلاکاردهایی همچون مرگ بر منافق و قبله تهران ما جای منافقین نیست و ... در عکسی که توسط خبرگزاری مهر منتشر شده قابل مشاهده است، همچنین خبرگزاری مهر در خبری که از برگزاری این مراسم منتشر کرده، آورده است:«حدود 150 نفر از طلاب و بسیجیان در بیرون تالار و همزمان با برگزاری مراسم به حضور برخی چهره ها در این مراسم اعتراض کرده و با در دست داشتن پارچه نوشته ها و سردادن شعارهای به بیان اعتراضات خود پرداختند.»

نکته چهارم؛ خبرگزاری فارس تا لحظه مخابره این خبر، هیچ خبری از برگزاری مراسم بزرگداشت این عالم بزرگ را منتشر نکرده است و با انتشار اخبار نادرست سعی در التهاب آفرینی دارد.

امید است که حداقل پاراگراف آخر فارس که «نیروی انتظامی در حال پیگیری این اتفاق است و قرار است با این عده مشكوك برخورد شود»، سریعا محقق و نتایج آن اعلام شود نه آنکه....


 


امروز: خلیل بهرامیان، وکیل دادگستری گفت که در دفاع از حقیقت و موکلانش کوتاه نمی اید و در همین حال خبر بازداشت خود را تکذیب کرد.

روز گذشته برخی سایت ها از بازداشت این وکیل دادگستری که دفاع از چند تن از اعدام شدگان اخبر را برعهده داشته ، خبر داده بودند اما او در گفتگو با خبرنگار کلمه این شایعات را تکذیب کرد.

بهرامیان گفت: خبر بازداشت من صحت ندارد و تا این لحظه ، هیچ مشکلی برای من پیش نیامده است و همچنان به دفاع از موکلانم مشغول هستم.

وی در عین حال به شعری از سعدی، شاعر بزرگ ایرانی اشاره کرده و گفت که در دفاع از موکلانش و در دفاع از حقیقت ، کوتاه نمی آید چرا که در ره منزل لیلی که خطرهاست به جان ؛ شرط اول قدم آن است که مجنون باشی.

به گزارش کلمه تا لحظه ارسال این خبر بهرامیان بازداشت نشده است.


 


امروز: در پی بیانیه دانشجویان دانشگاه آزاد به مناسبت صدمین روز باز داشت علی ملیحی که در آن اعلام شده بود روز چهارشنبه ۲۹ اردیبهشت را برای آزادی همه دانشجویان روزه سیاسی می گیرند گروهی از این دانشجویان روزه های خود را مقابل زندان اوین افطار کردند.

به گزارش خبرنگار جرس، روز چهارشنبه ۲۹ اردیبهشت ماه مصادف با صدمین روز بازداشت علی ملیحی همزمان با اذان مغرب گروهی از دانشجویان با بر پایی سفره افطار در مقابل زندان اوین یاد همکلاسی های در بند خود را گرامی داشتند.

از همان ابتدای مراسم نیرو های امنیتی قصد متفرق کردن جمعیت را داشتند که با اصرار و پای فشاری دانشجویان از این کار خود منصرف شدند.

در بین مراسم علی ملیحی و میلاد فدایی اصل از دانشجویان دانشگاه آزاد و همچنین میلاد اسدی عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت از داخل زندان با دانشجویان تماس گرفتند و ضمن تشکر از ایشان خواستار ایستادگی و مقاومت دانشجویان شدند.(مهدی خدایی از آنجا که همچنان در بند دو _الف به سر می برد موفق به تماس با دانشجویان نشد.)

لازم به ذکر است که دانشجویان حاضر در مراسم عکس هایی از همکلاسی های بازداشتی خود و برخی از زندانیان سیاسی به همراه داشتند.

در پایان نیز دانشجویان با آرزوی آزادی همه زندانیان سیاسی به مراسم خود پایان دادند.

گفتنی است علی ملیحی، مهدی خدایی، میلاد فدایی اصل، شیوا نظرآهاری، سینا گلچین، محمدعلی الهی، شهاب اکبرزاده، حمید پیروزفام، سعید ملکی، امین کشاورز، پویا قربانی، فرامرز عبدالله نژاد، مهران صفری، آرش قاسمی از دانش آموختگان و دانشجویان دانشگاه آزاد هستند که هم اکنون در زندان به سر می برند.

دانشجویان دانشگاه آزاد سراسر کشور به مناسبت یکصدمین روز بازداشت علی ملیحی روزنامه نگار و فعال دانشجویی دانشگاه آزاد و مسوول روابط عمومی ساز مان دانش آموختگان ایران اسلامی دو روز پیش با صدور بیانیه ای اعلام کرده بودند که روز چهارشنبه مورخ ۸۹/۰۲/۲۹در صدمین روز بازداشت علی ملیحی برای آزادی تمامی دانشجویان دربند روزه می گیرند تا همراه با سایر زندانیان این سرزمین به تمرین صبر و استقامت وطلب یاری از خدای خویش بپردازند.


 


امروز: دادگاه تجدید نظر حکم ۴ سال حبس مهدی اقبال عضو جبهه مشارکت و قاری دعای کمیل در مراسم های دعا خوانی اصلاح طلبان را تایید کرد.

به گزارش «تا آزادی زندانیان سبز» ۲ سال از این حکم مربوط به اتهام توهین به رهبری است.

مهدی اقبال که بعد از حوادث انتخابات شب های جمعه در حسینیه دارالزهرا برای آرامش خانواده های زندانیان سیاسی دعای کمیل قرائت می کرد آبان ماه سال گذشته بازداشت شد .

اقبال از آن زمان تا کنون در بند ۲۰۹ زندان اوین به سر می برد و حتی در تعطیلات نوروز با مرخصی او موافقت نشد.


 


امروز: زندانیان سیاسی بندهای ۷ و ۸ اوین اعلام کرده اند که همزمان با زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ روزه سیاسی خواهند گرفت.

به گزارش دانشجونیوز، زندانیان بند ۳۵۰ اوین که پیش از این در یک حرکت اعتراضی اقدام به گرفتن روزه سیاسی کرده بودند، اعلام کرده اند که روزه سیاسی خویش را در روزهای پنج شنبه و دوشنبه ادامه خواهند داد. همزمان زندانیان بندهای ۷ و ۸ اوین نیز خبر ازپیوستن خود به این روزه سیاسی داده اند. این زندانیان پیش از این با صدور بیانیه هایی اعلام کرده بودند که از اول خرداد تا سالروز انتخابات ریاست جمهوری به روزه سیاسی دست خواهند زد.

این زندانیان در تماس های خود خواستار آن شده اند تا خانواده های زندانیان و نیز اعضا جنبش سبز آنان را در این حرکت اعتراضی همراهی نمایند.


 


امروز: مهدی محمودیان روزنامه نگار دربندی که از تاریخ ۲۵ شهریور ماه در بازداشت به سر می برد بعد از شنیدن خبر اعتصاب غذای پناهی در نامه به او خواستار شکستن این اعتصاب غذا شده است.

متن این نامه که در اختیار جرس قرار گرفت به شرح زیر است:

استاد گرامی جناب آقای جعفر پناهی

شنیده ام در اعتراض به فشارهایی که به خانواده محترم، بخصوص فرزندانتان آورده اند، دست به اعتصاب غذا زده اید.

من یک زندانی تبعیدی در زندان کچوئی که سال گذشته بیش از ۱۵۰ روز در همان سلول های بند ۲۰۹ زندانی بوده ام، بخوبی می دانم که شما و دیگر دوستان در چه وضعیتی به سر می برید و با شکنجه های روحی و روانی دست و پنجه نرم می کنید. وقتی خبر اعتصاب غذای شما را شنیدم برخود لازم دانستم به عنوان جوانی که بارها از دیدن فیلم هایتان لذت برده ام، حال که خود را همراه و همسنگر شما می بینم مطالبی را خدمتتان عرض کنم.

شنیده ام خانواده تان، بخصوص دخترتان را تهدید به بازداشت کرده اند. چندین بار برای تفتیش منزلتان به آنجا رفته اند و برای عزیزانتان مزاحمت ایجاد کرده اند که باعث واکنش شما شده است.

جناب آقای پناهی قطعا از کسانی که در بازداشتشان به سر می برید انتظاری جز این نیست. که اگر رفتارهای انسانی، اخلاقی و قانونی داشتند علی القاعده با آنها مشکلی نداشتیم و شما امروز در حال فیلم ساختن بودید و من در حال انجام کار خود و در زندان نبودیم.

اگر شکست هایشان را در عرصه فکر و هنر و قلم و سیاست را می پذیرفتند و پاسخ آن را با غل و زنجیر و باتوم و کهریزک نمی دادند که ما با آنها مشکلی نداشتیم و امروز در زندان نبودیم.

آقای پناهی شما برای مبارزه با همین بی عدالتی ها، بی اخلاقی ها و ناهنجاریها در زندان هستید و امروز خانواده بزرگ ایران به این ناهنجاریها مبتلاست. و برای درمان این غده سرطانی به عزیران و بزرگوارانی همچون شما نیازمند است. من به عنوان عضوی کوچک از خانواده بزرگ ایران که هم اینک در بند به سر می برم، ضمن محکومیت این اقدامات غیر قانونی از شما استاد گرامی خواهشمندم با پایان دادن به اعتصاب غذای خود روش های اعتراضی دیگری را پیش بگیرید. چرا که ایران آزاد و آباد در آینده به هنرمندان و اندیشمندانی همچون شما نیازمند است.

مهدی محمودیان

۲۲/۹ /۱۳۸۹

زندان کچویی


 


امروز: سه آمریکایی که به اتهام ورود غیر قانونی به ایران و جاسوسی زندانی شده اند با مادران خود در تهران دیدارکردند.

به گزارش شبکه خبر صداوسیما دیدار شین بائر بیست وهفت ساله ، ساراشورد ، سی ویک ساله و جاش فتال ، بیست وهفت ساله با مادران خود در هتل استقلا ل تهران انجام شد.

طبق آنچه سایت شبکه خبر نوشته است هیکی مادرشین بائو پس از دیدار با فرزندش ، با قدردانی از اقدام بشردوستانه ایران در صدور روادید برای وی و دو مادر دیگر گفت: وقتی به ایران آمدیم پذیرایی از ما خارق العاده بود.

ساراشورد یکی از سه آمریکایی بازداشت شده نیز از شرایط مناسب زندان و همچنین رفتار خوب زندانبانان ایرانی قدردانی کرد.

به گزارش کلمه، خبر این دیدار تا این لحظه تنها از شبکه های تلویزیونی کشور و توسط سایت های مرتبط با صداوسیما به عنوان منبع اصلی خبر منتشر شده است.

همچنین سایت عصر ایران نیز گزارشی از این دیدار منتشر کرده است. این سایت نوشته است :مادران سه آمریکایی بازداشت شده در ایران امروز پنجشنبه توانستند با فرزندان خود دیدار کنند.

سفیر سوئیس در تهران از ساعت هشت صبح امروز در محل اقامت سه مادر آمریکایی حاضر شد تا شاهد دیدار آنها با فرزندان خود باشد.وی دیروز نیز با حضور در فرودگاه امام خمینی(ره) از این سه مادر آمریکایی استقبال کرده بود.

ساعت ۹ صبح امروز سه تبعه آمریکایی که ۹ ماه پیش به اتهام ورود غیرمجاز به ایران بازداشت شده بودند به وسیله یک دستگاه ون سفید رنگ از طریق تونل زیرگذر هتل استقلال به این محل منتقل شدند.

دیدار سه تبعه آمریکایی با مادران خود از صبح امروز تا حدود ساعت ۱۴ ادامه یافت. آنها در هتل ، با انواع میوه ها و نوشابه ها پذیرایی شدند و ناهار را باهم خوردند.

براساس هماهنگی های از پیش انجام شده، در ابتدا تنها خبرنگاران شبکه های برون مرزی صداوسیما یعنی پرس تی وی و العالم به اتاق محل دیدار سه مادرآمریکایی با فرزندان خود رفتند تا بتواند لحظه دیدار را ثبت کنند.

شبکه پرس تی وی همچنین برای پخش مستقیم و سریع تصاویر و اخبار دیدار سه مادر آمریکایی با فرزندان خود ، دستگاه پخش مستقیم ماهواره ای را در محوطه حیاط هتل استقلال مستقر کرده بود.

پس از شبکه های پرس تی وی و العالم، در گام بعدی به رسانه های آمریکایی از جمله ای بی سی، سی بی اس و ان بی سی اجازه داده شد تا به محل دیدار بروند.

در برنامه امروز هیچ یک از رسانه های داخلی حضور نداشتند و رسانه های خارجی نیز به طور غیررسمی از موضوع مطلع شده بودند.

پس از دیدار سه مادر آمریکایی با فرزندان خود، آنها کنفرانس مطبوعاتی برگزار کردند و در این هنگام تمامی رسانه های خارجی برای این پوشش این نشست حاضر شدند.

مادران سه آمریکایی بازداشت شده در ایران دیروز وارد تهران شده بودند.

پیش از این حیدر مصلحی وزیر اطلاعات نیز بار دیگر اتهام این سه آمریکایی بازداشت شده در تهران را جاسوسی اعلام کرد.

سه تبعه آمریکا یعنی شاین باور (۲۷ ساله )، سارا شورد (۳۱ ساله) وجوش فتال (۲۷ ساله) ۹ ماه پیش در مرزهای غربی ایران بازداشت شدند


 


امروز: عباس عبدی در گفت وگویی با سایت جرس تحلیل های انتقادی و آسیب شناسانه خود را در خصوص جنبش سبز بازگو کرد.
وی بر این باورست که مبارزه كردن گرچه يك فضيلت است، اما نیازمند عقلانیت خاص خود هم هست.عبدی قدرت منتقدين را در مظلوميت آنان می داند كه مي‌تواند سركوب‌گرترين افراد را هم شكست دهد.او می گوید" كليه كساني كه خود را طرفدار اين جنبش مي‌دانند بايد صادقانه رفتار كنند. آنان اگر آقاي موسوي يا كروبي را قبول دارند، حتماً سعي كنند در چارچوب‌هاي اعلاني آنان اقدام كنند، نه اينكه كارهاي خودشان را به نام جنبش سبز انجام دهند، البته هر کسی حق دارد كه مخالف اين دو نفر و سياست‌ها و خط‌ مشي‌هاي آنان باشد، و مي‌تواند جرياني را براساس ايده‌هاي خود تشكيل دهد و اقدام كند، اما نمي‌تواند ماهيت اين دو نفر و همراهان آنان را قلب كند، اين كار عوارض زيادي براي فضاي سياسي ايران دارد، ضمن اينكه هيچ نتيجه مثبتي از آن حاصل نخواهد شد."

متن کامل این مصاحبه به شرح زیر است:

اقای عبدی،رهبران جنبش سبز بارها بر استراتژي پيگيري مبارزات از راه‌هاي مسالمت‌آميز تأكيد كرده‌اند و از هواداران جنبش خواسته‌اند كه تحت هيچ شرايطي به شيوه‌هاي خشن متوسل نشوند. با اين حال حكومت تقريباً تمام ابزارهاي مبارزه مسالمت‌آميز نظير احزاب، نهادهاي غيردولتي، رسانه‌هاي مستقل و تجمع‌هاي خياباني را از مخالفان خود گرفته است و اجازه علني شدن اعتراض‌ها را نمي‌دهد. در چنين شرايطي مبارزه مسالمت‌آميز چه معنايي مي‌تواند داشته باشد؟

پرسش بسيار خوبي است. در درجه اول، باید گفت؛ درست است كه رهبران جنبش سبز بارها بر اين استراتژي تأكيد كرده‌اند، اما فراموش نكنيم كه هر جنبش به جز استراتژي نيازمند تاكتيك‌هاي مناسب و متناظر نيز هست. هم‌چنين بايد از تاكتيك‌هاي مخالف استراتژي جلوگيري کرد. بنابراين انتظار مي‌رفت كه با صراحت بيشتري توضيح داده مي‌شد كه تاكتيك‌هاي جاري در سطح جنبش تا چه حد مطابق و همسو با اين راهبرد هست؟ و به طور مشخص و حتي مكرر اعلام مي‌شد كه كدام يك از شيوه‌هاي جاري برخلاف اين راهبرد است و از فعالان جنبش خواسته مي‌شد كه به طور صريح و روشن از اين روش‌ها پرهيز كنند.

اما قسمت دوم پرسش شما، نشان‌دهنده آن است كه توجه كافي به اساس و بنيان راهبرد پرهيز از خشونت نشده است. اين قسمت سوال چنين القا مي‌كند كه پرهيز از خشونت و رفتار مسالمت‌آميز تا وقتي است كه از سوي حكومت راه‌ها بسته نشود يا سركوب صورت نگيرد، و اگر چنين سياستي از سوي حكومت اعمال شود، راهي ديگر جز مواجهه و بروز خشونت براي منتقدين باقي نمي‌ماند. اين همان درك خطايي است كه منجر به بروز خشونت در جنبش مي‌شود. زيرا راهبرد پرهيز از خشونت، برمبناي رفتار حكومت اتخاذ نمي‌شود كه تداوم آن منوط به رفتار خاصي از جانب حكومت باشد. اگر حكومتي راه‌هاي اعتراض مسالمت‌آميز را باز بگذارد و سركوبي هم صورت ندهد، چنين رژيمي قاعدتاً تا حد قابل قبولی دموكراتيك خواهد بود و معترضين نمي‌توانند در ذيل چنين رژيمي شعار دموكراسي‌خواهي بدهند. بنابراين وقتي كه شعار معترضين هر رژيمي تحقق دموكراسي است، معناي ملازم آن اين است كه آن رژيم، دموكراتيك نيست، و چنين رژيمي راه‌هاي عادي انتقاد را مي‌بندد و سركوب هم شيوه جاري خواهد بود، البته حد و حدود اعمال سركوب يا بستن راه‌هاي انتقاد برحسب رژيم‌هاي غير دموكراتيك متفاوت است، اما اين سياست، به عنوان سياست محوري چنین حکومتی در برخورد با منتقدين است. بنابراين وقتي عده‌اي شعار دموكراسي‌خواهي را از طريق جنبش ضد خشونت در جامعه‌اي مي‌دهند، از ابتدا اين فرض را پذيرفته‌اند كه حكومت در مواجهه با آنان دست به سركوب و انسداد مي‌زند، و لذا نمي‌توانند با مشاهده سركوب و با استناد به آن راهبرد ضد و پرهيز از خشونت خود را تغيير دهند.

به علاوه به محض آن كه اين راهبرد تغيير كند، به معناي آن است كه شعار دموكراسي‌خواهي قلب خواهد شد، زيرا برحسب تجربه و تحليل ثابت شده كه با شيوه‌هاي خشونت‌طلبانه نمي‌توان به تحقق دموكراسي اميدي داشت، حتي گروههایي كه صادقانه ادعاي دموكراسي دارند، هنگامي كه وارد فاز خشونت مي‌شوند، دموكراسي را در روابط دروني خود هم تحمل نمي‌كنند، چه رسد در روابط با ديگران. نكته ديگر اينكه به خشونت كشاندن هر جنبش دموكراسي‌خواهي، خواست اوليه و مهم جناح‌هاي خشونت‌طلب حكومت‌هاي مخالف آنان است، زيرا كه با چنين اقدامي از يكسو شعار دموكراسي‌خواهي مخالفان را در عمل خدشه‌دار مي‌كند و از سوي ديگر بسياري از حاميان آنان را منفعل و در مراحلی حتي آنان را با جنبش مخالف مي‌كند، و بالاخره جناح های خشن حکومتها منتقدین آرام خود را وارد ميدان مبارزه‌اي مي‌كنند كه خودشان دست برتر را در این میدان دارند. ضمن آن كه خشن شدن مبارزه در جناح حكومت نيز عناصر اقتدارگرا و خشونت‌طلب را تقويت مي‌كند.


اصولا از نظر شما معنای عمل خشونت‌آميز چيست؟ آيا ترور و اقدام مسلحانه از سوي مخالفان، تنها مصداق‌هاي عمل خشونت‌آميز است؟ آيا آتش زدن ساختمان‌ها و حمله به پليس و درگيري نيز مصداق عمل خشونت‌آميز است؟ و آيا اَعمال خشونت‌آميز فقط به اين موارد محدود مي‌شود؟

باید تاکید کرد که عمل خشونت‌آميز شامل گفتار و رفتار مي‌شود. هم‌چنين مي‌تواند كنش باشد، يا واكنش خشونت‌آميزي باشد. بخشي از اين اعمال دقيقاً عيني است، مثل ترور، آتش زدن و ضرب و جرح، و نيز كلمات و شعارهايي كه واجد الفاظ تند و تيز يا تحقير و تمسخر باشد، اما برخي ديگر از اعمال خشونت‌آميز، عرفي و نسبي است و برحسب موقعيت، تعيين مصداق مي‌شود. از اعمال گروه اول به طور مطلق بايد پرهيز كرد. اما اعمال گروه دوم را بايد به عرف اهل سياست واگذار كرد. در اتفاقات رخ داده پس از انتخابات هر دو گروه از اعمال ديده مي‌شود گرچه در 25 خرداد و سپس 30 خرداد به معناي دقيق مواردي قابل ذكر از اين رفتار ديده نمي‌شود، اما با گذشت زمان و عدم كنترل و نظارت بر حضور خياباني و نيز حضور شبكه‌هاي ارتباطي مستقل از مديريت جنبش، اين رفتارها به مرور افزايش يافت و در 13 آبان سال 1388 وارد فازي ديگر شد که نهایت آن اتفاقات عاشورا بود.

مهم‌ترين مصداق تخطي از راهبرد خشونت‌گريزي، در شعارهاي مرگ بر فلان و بهمان و نيز اشاعه دروغ هايي به نام جنبش سبز بود، سپس شعارهاي ديگر از جمله تمسخر و توهين و... به اين موارد اضافه شد. روشن است كه پاسخ متناظر و قابل انتظار اين شعارها از سوی حکومت چيست؟ ممكن است كه گفته شود که بدون این موارد هم رفتارهاي خشونت‌آميز طرف مقابل در هر حال ادامه مي‌يافت، همچنان كه قبل از اين شعارها هم بود. اين استدلال بي‌پايه است. زيرا طرف مقابل هزينه‌هاي سنگيني را براي خشونت‌هاي خود قبل از اين شعار مي‌پردازد و هنوز هم در حال پرداختن هزینه آن رفتارها است، اما براي اقدامات خشونت‌آميزش در برابر اين شعارها هزينه چنداني نمي‌پردازد، بلكه اين اقدامات را مجوز خشونت‌های خود تلقي مي‌كند. اين استدلال مثل اين است كه يك نفر در خيابان به ناحق توي گوش كسي بزند، بعد هم فرد مضروب انواع و اقسام فحش‌ها را نثارش كند، و بيشتر كتك بخورد، بعد بگوييم چرا فحش دادي تا كتك بخوري؛ بگويد، او كه در هر حال مي‌زد! اگر كتك اوليه بي‌دليل و محكوم بود و از نظر ناظر بيروني و حتي دوستان فرد ضارب، قابل دفاع نبود، در حالت فحش دادن، كتك‌هاي بعدي چنين وضعي را ندارند و چه بسا قابل انتظار هم تلقي شوند.

مشكلي كه در اين نحوه رفتار وجود داشت، اين بود كه برخي از منتقدينِ حاضر در خيابان‌ها به منطق طرف مقابل پناه بردند و فكر كردند كه قدرت واقعی از باتوم يا از لوله تفنگ بيرون مي‌آيد در حالي كه قدرت منتقدين، در كتك زدن نبود، بلكه در كتك خوردن آنان بود. ضربه‌اي كه رخدادهاي به غايت ظالمانه و فاجعه‌بار كهريزك و كوي دانشگاه و مجتمع سبحان به طرف مقابل وارد كرد، و صفوف آنان را به هم ريخت و موازنه قوا را به نفع منتقدين و حس همبستگي و اتحاد را ميان آنان بهبود بخشید مقايسه كنيد با شعاري مثل جمهوري ايراني كه جز تبعات منفي، نتيجه ديگري نداشت و به سرعت هم فراموش شد. قدرت منتقدين در مظلوميت آنان است كه مي‌تواند سركوب‌گرترين افراد را هم شكست دهد. در همان زمان عكسي منتشر شد كه تعدادي از زنان جلوي مهاجمان را گرفته‌اند تا پليس را كتك نزنند و برخي دوستان هم آن را نشانه فرهيختگي و مسالمت‌آميز بودن جنبش مي‌دانستند، در حالي كه اين تصوير عكس آن را نشان مي‌داد، زيرا به معناي آن بود كه عده‌اي در حال حمله و زدن پليس هستند و اين همان بازتولید خشونت در نزد منتقدین بود، و جلوگيري كردن بانوان، فرع بر اين واقعيت در آن تصوير است. فراموش نكنيم كه در 17 شهريور سال 1357، نيروي مسلح تير مستقيم به روي تظاهركنندگان گشود، اما به علت تسلط رهبري جنبش بر رفتار، اجازه مقابله به مثل داده نشد، و اتفاقاً معلوم شد كه قدرت آن جنبش در كشتن نبود، بلكه در حضور عادي و با دستان خالي بود.

همچنین شعارها و رفتارهايي هست كه ذاتاً خشونت‌بار تلقي نمي‌شوند، اما عرفاً مي‌تواند زمينه ساز واكنش‌هاي خشونت‌آميز از طرف مقابل و درگير كردن جنبش در دايره بسته خشونت شود، از اين رفتارها هم بايد پرهيز كرد، اما تعيين مصداق آنها قدري مشكل‌تر است و نيازمند وجود آزادي بيان در ميان هواداران جنبش است. شايد گفته شود كه اين آزادي وجود دارد، اما واقعيت اين است كه آزادي فقط از طريق بستن مطبوعات و فيلتر كردن سايت‌ها نيست كه محدود مي‌شود، بايد كوشيد كه از زدن انگ به ديگران پرهيز كرد، اخيراً در يكي از نوشته‌هاي منتشره ديدم كه به جاي نقد نظر يكي دو نفر از منتقدان فضای سیاسی فعلی، چنان انگي به آنها زده بودند كه از صدتا سانسور مستقيم هم بدتر است. اين فضا موجب مي‌شود كه عقلاي سياسي از سخن گفتن پرهيز كنند، و در غياب تعامل آنان عرف مذكور هم شكل نگيرد و افراد باقيمانده در ميدان سیاست در مسيري حركت كنند كه در نهايت جز خشونت چيز ديگري را بازتوليد نمی كنند.

قسمت آخر سوال براي من خيلي عجيب است، زيرا معنادار بودن مبارزه مسالمت‌آميز و خشونت‌گريزي، ربطي به مقدمات مربوط در سوال ندارد، بلكه راهبردي مستقل از رفتار حكومت‌هاست. اين سياست(خشونت گریزی) هم استراتژي است و هم تاكتيك. استراتژي است، به دليل آنكه فقط از اين طريق مي‌توان به دموكراسي درون‌زا رسيد، و تاكتيك است، زيرا موثرترين شيوه براي خنثي كردن سياست‌هاي خشن طرف مقابل است. من با اطمينان و جرأت مي‌گويم اگر دست‌اندركاران جنبش قادر بودند كه جلوي رفتارهاي تحريك‌آميز از سوي طرفداران خود را بگيرند و در برابر دروغ هايي كه به اسم جنبش منتشر شد، موضع‌گيري مي‌كردند، و مانع طرح شعارهايي كه فراتر از اهداف اوليه بود مي‌شدند، قطعاً دستاوردهاي امروز جنبش مذكور چنان ملموس و چشمگير بود كه فضاي متفاوتي را تجربه مي‌كرديم. قدرت اصلي منتقدين در كاربرد اين استراتژي و تاكتيك بود، اما به دلايل متعددي كه فعلاً مجال بحث آنها نيست، روند ديگري را شاهد بوديم كه از دي ماه سال 1388 با واكنش رهبران جنبش تا حد زيادي اين مسأله تعديل شد.

بنابراين تداوم موثر و مفيد جنبش سبز، منوط به رعايت كامل اصول حاكم بر مبارزه مسالمت‌آميز و خشونت‌پرهيز است اين ضوابط در شعارهاي خشونت‌زا، در صداقت بيان و پرهيز از دروغ، و نيز رفتار خشن بايد رعايت شود در غير اين صورت در هر سه زمينه تفاوت چنداني با طرف مقابل خود نخواهند داشت و فقط نوع شعارها و مورد دروغ‌ها و نوع رفتارهاي خشن و فاعلان و مفعولان خشونت متفاوت خواهد بود و در اصل ماجرا تغيير حاصل نمي‌شود.

من يك بار هم در اين زمينه يادداشتي نوشتم و توضيح دادم كه استناد به مقوله "دفاع مشروع" در امر سياست به كلي بي‌پايه و عجيب است و جز بازتوليد خشونت نتيجه ديگري ندارد، اما متأسفانه برخي از دوستان مجموعه آموزه‌هاي دو دهه خود را يك باره فراموش مي‌كنند و درصدد توجيه رفتارهایي برمي‌آيند كه به بازتوليد خشونت در طرف حكومت ختم مي‌شود.


استراتژيست‌هاي جنبش سبز اعتقاد داشتند كه تأكيد بر مبارزه مسالمت‌آميز عليه وضع موجود دست حكومت را براي انجام رفتارهاي خشن مي‌بندد و مي‌تواند حاشيه امنيتي براي معترضان ايجاد كند اما طي ماه‌هاي پس از انتخابات شاهد برخوردهاي امنيتي شديد عليه هواداران جنبش سبز بوديم. آيا استراتژيست‌هاي جنبش در پيش‌بيني عكس‌العمل حكومت دچار خطا شده بودند؟

گمان مي‌كنم كه سوال بايد تكميل شود. تأكيد بر مبارزه مسالمت‌آميز فقط براي آن نيست كه دست حكومت را در رفتارهاي خشن مي‌بندد، اين یک نتيجه صرفا تاكتيكي و جنبی (گرچه مهم)از اين سياست است. اين سياست هدف مهمتری دارد و آن پر هزینه كردن اعمال خشونت براي حكومت‌هاست و اتفاقاً در ايران چنين وضعي رخ داد، و اگر جريان اجتماعي موجود آن طور كه در پاسخ اول توضيح دادم طي مسير مي‌كرد، قطعاً نتيجه بهتري مي‌گرفت. اما اين كه آيا در پيش‌بيني عكس‌العمل حكومت دچار خطا شده بودند، پاسخ از جهتي مثبت است. زيرا اگر آنان تصور مي‌كردند كه مردم را مي‌شود در خيابان آورد و آب از آب تكان نخورد و واكنشي نبينند، معلوم مي‌شود كه نگاه درستي به ساختار حكومت نداشته‌اند، و اين خطا در اصل نحوه ورود اين مجموعه هم در انتخابات مشهود است و من اخيراً در مصاحبه با روز‌آنلاين اين مورد را اشاره كرده‌ام (با عنوان : درجه حرارت سياسي جامعه بالاتر رفته است)، كه براي پرهيز از اطاله كلام از تكرار آن موارد در اينجا خودداري مي‌كنم.


آقای عبدی، تجمع‌هاي اوليه هواداران جنبش سبز پس از انتخابات رياست جمهوري تحت نام «راهپيمايي سكوت» انجام مي‌گرفت و هدف اين بود كه اعتراض‌ها به مدني‌ترين شيوه ممكن ابراز شود اما با برخوردهاي خشن امنيتي، سكوت هواداران جنبش شكست و شعارها طي يك روند چند ماه به شدت راديكال شد. آيا مي‌توان تغيير جهت تجمع‌هاي پس از انتخابات از راهپيمايي سكوت به راهپيمايي‌هايي با شعارهاي راديكال را تغييري در استراتژي مبارزه مسالمت‌آميز قلمداد كرد يا اين كه راديكال شدن شعارها را هم مي‌توان بخشي از مبارزه مسالمت‌آميز دانست؟

قطعاً اين را نمي‌توان به معناي تغيير استراتژي دانست. زيرا تغيير استراتژي برخلاف تغيير تاكتيك، يك امر زمان‌بر و طولاني‌مدت است كه بايد به الگوي فكري و رفتاري يك مجموعه تبديل شود و امكان ندارد كه در مدت كوتاهي اين تغيير رخ دهد. اين اتفاق عمدتاً ناشي از عدم كنترل و نظارت و تسلط بر حضور خيابانی جوانان و مردم‌ بود. بنابراين راديكال شدن فضاي خياباني نه محصول تغيير راهبرد بود و نه ناشي از تغيير تاكتيك، كه هر دو تغيير مستلزم پيش‌زمينه‌هايي است، ضمن اينكه نه در سخنان آقاي موسوي و نه آقاي كروبي هيچ كدام چنين تغييري را نمي‌بينيد. اين تفاوت، محصول جريان خودبخودي و بدون نظارت در حضور خياباني است كه از ابتدا هم معلوم بود كه چنين سرنوشتي خواهد داشت.


در جريان تجمع روز عاشورا درگيري‌هايي ميان هواداران جنبش سبز با مأموران امنيتي روي داد و برخي از هواداران جنبش در مقابل خشونت مأموران دست به مقابله زدند. با اين حال تفسير تحليلگران جنبش از اتفاق‌هاي آن روز يكسان نبود. گروهي اعتقاد بر اين داشتند كه اعضاي جنبش سبز بايد از مقابله به مثل اجتناب مي‌كردند و تحت هر شرايطي به خصلت مسالمت‌آميز بودن مبارزه پايبند مي‌ماندند. گروهي هم با استناد به اين كه معترضان در اين روز از خود دفاع كردند درگيري آنها با مأموران را به معناي نقض مبارزه مسالمت‌آميز ندانستند. با توجه به اين تحليل‌هاي متفاوت آيا مي‌توان اين گونه برداشت كرد كه تفسير واحدي از محدوده مبارزه مسالمت‌آميز وجود ندارد؟

كساني كه به دفاع مشروع استناد جستند، هيچ شناختي از مقوله دفاع مشروع ندارند (ارجاع مي‌دهم به مقاله خشونت و دفاع مشروع در هفته‌نامه ايران‌دخت و در تارنمای خودم یعنی "آینده"). برخي از اين افراد سال‌هاي سال در مذمت خشونت نوشته‌اند، اما به يك باره توجيه‌گر خشونت شدند. مثال آنان شبيه آن مسلماني است كه پس از سال‌ها فعاليت تبليغي مسيحي شد و به كليسا رفت، در وسط مراسم كليسا برق قطع شد و سپس برق آمد، و او يك باره، صلوات فرستاد. ظاهراً برق سياست در ايران قطع و وصل شد و اين افراد در همان تله‌اي افتادند كه جناح‌هاي خشونت طلب حكومت براي آنان تدارك ديده بودند، موارد زيادي از اتفاقات روز عاشورا و حتي روزهاي قبل را نقل مي‌كنند كه مويد اين ايده است كه شروع راديكال شدن جريان در طرف تظاهركنندگان عمدتاً محصول برنامه‌ريزي عوامل نفوذي عناصر تندروي طرف مقابل بوده است.


خشونت‌هايي كه از سوي مأموران حكومت عليه هواداران جنبش سبز به كار گرفته شده، برخي ناظران را نسبت به آينده مبارزات مسالمت‌آميز نگران كرده است. با توجه به ديدي كه شما نسبت به جامعه ايراني داريد آيا امكان كشيده شدن هواداران جنبش سبز به استفاده از ابرازهاي خشونت‌آميز در مبارزات آينده وجود دارد؟

همان طور كه گفتم ناظران معتبر در ايران به واسطه اعمال خشونت از طرف حكومت، مبارزه مسالمت‌آميز را زير سوال نبرده‌اند و فكر هم نمي‌كنم زمينه‌ مفید و موثر دیگري جز مبارزه بری از خشونت، براي انجام يك مبارزه نظام‌مند در ایران وجود داشته باشد، بروز اين رفتارهای بی قاعده و محرک خشونت، بيشتر ناشي از انفعال و بي‌نظارتي بر نيروهايي است كه به صورت خودجوش و فاقد تشكيلات در خيابان وارد مي‌شوند.


هواداران جنبش سبز شيوه‌هايي چون ديوارنويسي، اسكناس‌نويسي، استفاده از دستبندها و شال‌هاي سبز را به عنوان راه‌هاي ديگر مبارزه مسالمت‌آميز طي ماه‌هاي پس از انتخابات تجربه كرده‌اند. به نظر شما اين شيوه‌ها تأثير قابل توجهي در روند مبارزه عليه وضع موجود دارد؟

من در موقعيتي نيستم كه درباره تاكتيك‌هاي اتخاذ شده به صورت ايجابي اظهار نظر كنم، اما به نظرم بايد سطح جنبش سياسي را بسيار فراتر از اين امور دانست. ديوارنويسي و اسكناس خراب كردن، چيزي نيست كه افتخاري براي تاكتيك‌هاي سياسي باشد. هر چند این رفتارها قابل فهم است اما مهم‌ترين كاري كه مي‌بايست صورت مي‌گرفت، رفتن راهي براي باز كردن درهاي گفتگو و تفاهم و سازش بود و الا نوشتن يك جمله روي اسكناس بي‌زبان فقط مي‌تواند يك جوان را اقناع كند و ديگر هيچ. و البته انعکاس فرهنگ وندالیستی در عرصه سیاسی هم محسوب می شود و این که ما هم مثل قدرتمداران به خود اجازه می دهیم که در هر چیزی دست ببریم فقط به این دلیل که فکر می کنیم خوب است و اهداف ما را پیش می برد!! فارغ از اين نكته مبارزه كردن گرچه يك فضيلت است، اما نیازمند عقلانیت خاص خود هم هست. مبارزه كردن مثل كشاورزي است كه بسته ای متشکل از توجه به كيفيت آب و زمين و بذر و نوبت آب دادن و كود و سم و... است ، و نمي‌توان به يك عنصر از این بسته قناعت کرد. به دليل آن كه تحليل من به طور مبنايي با روند وضع جاري متفاوت است، فعلاً از پرداختن به جزييات نظرم در اين مورد پرهيز مي‌كنم.


در اوج مبارزات سال گذشته برخي از تحليلگران منتظر اين بودند كه هواداران جنبش اعتصاب‌هاي عمومي و عدم همكاري با دولت را به عنوان شكل غايي مبارزه مسالمت‌آميز آغاز كنند. به عقيده شما چه عواملي باعث شد كه هواداران جنبش سبز علي‌رغم نارضايتي فزاينده نسبت به وضع موجود چنين شيوه‌هايي را در دستور كار قرار نداده‌اند؟

پاسخ كوتاه آن است كه حضور تا همين حد هم براي بسياري غير مترقبه بود، چه رسد به اين كه بيش از اين را انتظار داشته باشند. اين خطاي تحليلي از آنجا ناشي مي‌شود كه از يك سو ارزيابي درستي از آرايش نيروها ندارند و از سوي ديگر درك دقيقي از افراد حاضر در دو سوي جنبش ندارند. وقتي كه خط‌ دهي رسانه‌اي از هزاران كيلومتر آن طرف‌تر است كه هم به لحاظ جغرافيايي و هم به لحاظ ذهني و هم به لحاظ ارتباطي و سياسي از فضاي ايران دور است، نتيجه‌اي بهتر از اين برداشت‌ها حاصل نخواهد شد.


بسياري از تحليلگران بر اين عقيده‌اند كه تأكيد بر مبارزه مسالمت‌آميز در جنبش سبز برگرفته از تجربه‌اي است كه در جريان انقلاب اسلامي به دست آمده است. به عقيده اين تحليلگران خشونتي كه از سوي انقلابيون آن زمان عليه حكومت به كار گرفته شد به رواج شيوه‌هاي خشن در جمهوري اسلامي انجاميد و هواداران جنبش سبز نيز با آسيب‌شناسي مبارزات خشن انقلابي بر مبارزه مسالمت‌آميز تأكيد دارند. به نظر شما تجربه مبارزات دوره انقلاب اسلامي تا چه حد در تأكيد جنبش سبز به استفاده از شيوه‌هاي مسالمت‌آميز تاثير داشته است؟

تأكيد بر مبارزه مسالمت‌آميز، آموزه‌اي ناشي از كليت مبارزات مبتني بر خشونت در دهه‌هاي شصت و هفتاد ميلادي است. هم‌چنين تجربيات مثبتي كه در دهه هشتاد و نود ميلادي در مبارزه مسالمت‌آميز حاصل شد. بازخواني تجربه گاندي و نيز رفتار ماندلا و مبارزات لهستان و رخدادهاي قبل از آن در اسپانيا و پرتقال و... نشان داد كه مي‌توان شيوه موثرتري را به جای شیوه های خشونت ورزانه براي رسيدن به اهداف برگزيد. البته در دوران اصلاحات هم اين شيوه موثر بود، فقط عملكرد و فهم ناقص آقاي خاتمي در كاربرد آن اصول و نيز بي‌توجهي دولت ايشان به مسأله درآمدهاي نفتي و تزريق آن به بودجه دولت، موجب شد كه از يك سو اين شيوه به درستي اجرا نشود، و از سوي ديگر ساختار اقتصادي با افزايش درآمدهاي نفتي تغييرات جدي پيدا كند و راه را براي انحراف از مسير دموكراتيك فراهم نمايد.


در مجموع و علي‌رغم تمام اينها آينده جنبش سبز را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟

به نظر من حكومت اشتباه فاحشي مرتكب می شود اگر فكر مي‌كند اين جريان تمام شده است، و يا اگر هم تمام نشده با فشار و سرکوب بيشتر حل خواهد شد. البته اين اشتباه تصور فقط در بخشي از جناح حاكم است و گروهي ديگر از آنان شديداً نگران هستند و اين نگراني را بايد محترم شمرد و به نحوي رفتار كرد كه نوعي بازسازي رفتاري در سياست حاكم صورت گيرد و کشور از مسیر خطرناکی که در پیش دارد برگردد. از اين نظر عميقاً معتقدم كه اگر جنبش سبز بيش از هميشه از رفتارهايي كه در اين جنبش، موجب تقويت خشونت در طرف مقابل مي‌شود پرهيز كند (پرهيز از دروغ به اسم جنبش، پرهيز از هر شعار راديكال و بي‌مبنا و خشونت زا، پرهيز از هر اقدام عملي خشونت‌آميز) قطعاً آينده اميدبخشي را بايد براي كشور انتظار كشيد، چون ترديدي ندارم كه اين شيوه از يك سو موجب انفعال جريان خشونت‌طلب حاكم مي‌شود، و از سوي ديگر زمينه را براي پذيرش مطالبات به حق جنبش از جمله رعايت قانون، بسط و رعايت آزادي‌ها و انتخابات نسبتاً آزاد فراهم خواهد كرد. براي اين كار كليه كساني كه خود را طرفدار اين جنبش مي‌دانند بايد صادقانه رفتار كنند. آنان اگر آقاي موسوي يا كروبي را قبول دارند، حتماً سعي كنند در چارچوب‌هاي اعلاني آنان اقدام كنند، نه اينكه كارهاي خودشان را به نام جنبش سبز انجام دهند، البته هر کسی حق دارد كه مخالف اين دو نفر و سياست‌ها و خط‌مشي‌هاي آنان باشد، و مي‌تواند جرياني را براساس ايده‌هاي خود تشكيل دهد و اقدام كند، اما نمي‌تواند ماهيت اين دو نفر و همراهان آنان را قلب كند، اين كار عوارض زيادي براي فضاي سياسي ايران دارد، ضمن اينكه هيچ نتيجه مثبتي از آن حاصل نخواهد شد


 


امروز: ماموران زندان اوین محمد نوری زاد نویسنده و کارگردان دربند را مورد ضرب و شتم شدید قرار دادند.

به گزارش خبرنگار کلمه، روز سه شنبه محمد نوری زاد را به بهانه ی هواخوری از سلول خارج کرده اند و سپس ۵ نفر از عوامل امنیتی اوین بر سر وی ریخته و به قصد کشت او را کتک زده اند.

به طوریکه ضربه شدیدی که به سر او وارد آمده است توسط پزشک زندان ضربه مغزی تشخیص داده شده است.بر اثر این ضربه بینایی وی مختل شده است.

نوری زاد بعد از این عمل غیر اخلاقی و غیر قانونی ماموران زندان اوین در اعتصاب کامل آب و غذا به سر می برد. وی به خانواده خود اعلام کرده اگر وضعیت به همین منوال باشد زنده نخواهد ماند.

همچنین نوری زاد پس از ضرب و شتم از سلول دو نفره اش دربند ۲۴۰ به دخمه ای بی نور و بدون جریان هوا و همچنین سرویس بهداشتی منتقل شده است.

محمد نوری زاد سه نامه به رهبر و همچنین رئیس قویه قضائیه نوشته بود که آنها را در وبلاگش منتشر کرد و در پی آن به اتهام توهین به رهبری و رئیس قویه قضائیه از ۳۰ آذر ۱۳۸۸ در بازداشت به سر می برد . وی چهارمین نامه خود به رهبری را از داخل زندان اوین نوشت. دادگاه در حکم بدوی برای این هنرمند ۳ سال و نیم حبس به علاوه ۵۰ ضربه شلاق تعیین کرده است.

در این ارتباط فاطمه ملکی همسر محمد نوری زاد در گفت و گو با جرس توضیحاتی درباره این اتفاق داد:

خانم ملکی! با خبر شده ایم که همسر شما در زندان مورد ضرب و شتم قرار گرفته است و در اعتراض به این اقدام نیز دست اعتصاب غذا به زده است، آیا این خبر صحت دارد و شما خودتان چگونه مطلع شده اید؟

وقتی در ملاقات کابینی آقای نوری زاد را دیدم، لازم نبود که حرفی بزند، سر و وضع آشفته او، خود گویای همه چیز بود. به قصد کشت او را کتک زده بودند، وقتی همسرم می خواست این واقعه غیر انسانی که باورش هنوز برای همه ما دشوار است را تعریف کند، هم او گریه می کرد و هم ما. گفته است دو شبانه روز است که در اعتراض به این رفتار خشونت آمیز لب به آب و غذا نزده است. اگر کسی امروز به داد او نرسد تا دو سه روز دیگر باید پیکر بی جان آقای نوری زاد را از اوین تحویل بگیریم.

کمی بیشتر از وضعیت جسمی ایشان به ما می گویید؟ جراحت تا چه اندازه ای است و آیا مراقبت ها هم متناسب با حال ایشان هست؟

فاجعه اینجاست که همسرم در این ضرب و شتم، دچار ضربه مغزی شدیدی شده است، می گوید بینایی اش هم در اثر ضربه ای که به مغرش وارد کرده اند، مختل شده است. متاسفانه وضعیت او خیلی حاد است. آنقدر چهره اش متاثر بود که من خودم را به سختی کنترل کردم تا شاید کاری برایش بکنم. می گفت؛ بعد از اینکه کتکش زده اند او را به یک دخمه ای منتقل کرده اند که از کمترین امکانات بهداشتی برای مداوای بلایی که خودشان به سرش آورده اند هم محروم مانده است. به چه کسی بگوییم که این رسم انسانیت نیست ، یک انسان را به جرم نوشتن چند نامه در زندان بیاندازند و بعد هر روز ما (خانواده اش) را مورد آزار و اذیت قرار دهند.

همسر شما یک بار از زندان به رهبری نامه نوشته است و او بارها ایشان را پدر هم خطاب قرار داده اند، آیا ممکن است بار دیگر به دلیل نوشتن نامه ای جدید مورد ضرب و شتم قرار گرفته باشد؟

هیچ نمی دانم. من فقط می دانم تمام وسایل اش را هم در زندان به غارت برده اند. همه دست نوشته هایش را از او گرفتند، حتی کاغذ و قلم هم دیگر ندارد.

وقتی خبر را مطلع شدید آیا با مسولان قضایی تماس گرفته اید؟ به عنوان مثال با نمایندگان مجلس یا هیچ مسوولی که بتواند در این زمینه شما را یاری کند دیدار یا گفتگو کرده اید؟

هیچ کس علی الظاهر پاسخگو نیست. من فقط با آقای تابش نماینده مجلس تماس گرفته ام و از ایشان خواسته ام به دادمان برسد. هیچ کس نمی خواهد بشنود در این کشور چه بلایی دارد به سر دلسوزان کشور می آید؟ چشم هایشان را بسته اند، گوش شنوایی نیست . با چه زبانی بگویم اگر امروز کسی به داد مان نرسد تا سه چند روز دیگر فاجعه بزرگتری اتفاق خواهد افتاد..

من حتی از آقای ابوترابی و احمد توکلی نمانیدگان تهران خواهش کرده ام که فقط یک بار بروند به زندان. این وظیفه مجلس است. از آنها بارها خواهش کرده ام فقط برای هواخوری یک بار بروند در اوین راه بروند تا بفهمند آنجا چه خبر است. این مجلس اگر قرار بود کاری بکند دیگر به طرحی که مربوط به تحقیق و تفحص از بازداشتگاه های کشور بود نه نمی گفتند همین رای منفی مجلس یعنی حتی نمی خواهند تحقیق کنند، نمی خواهند بشنوند.

با مسولان قضایی چه؟ آیا با خود دادستان که مسول رسمی این پرونده ها است صحبت کرده اید؟

تنها یک بار موفق شده ام با خود آقای جعفری دولت آبادی دادستان تهران دیدار کنم که همان یکبار هم ایشان به من گفت تا زمانی که اندیشه آقای نوری زاد مهار نشود، از آزادی خبری نخواهد بود که من به همین هم اعتراض کردم و گفتم اگر امروز به جایی رسیده ایم که باید شمشیرها را علیه اندیشه افراد بالا ببریم، باکی نیست اما چرا کسی را که به خاطر اندیشه اش زندانی کرده اند این چنین با بی رحمی و خلاف اصول ابتدایی انسانی مورد ضرب و شتم قرار می دهند؟ چرا خانواده ها را آزار می دهند، این انصاف نیست. .

آقای نوری زاد در اعتصاب به سر می برد، وقتی که با او دیدار کابینی داشتید آیا این اعتصاب را فراگیر یافتید یا تنها مختص خود ایشان بوده است؟

نمی دانم آنجا چه خبر بود. اطلاعی در این زمینه ندارم اما یک جو امنیتی عجیبی امروز بر اوین حاکم بود. برخلاف گذشته که تنها دو مامور آن بالا نظارت می کردند بر ملاقات، امروز تردد و رفت آمد ماموران بسیار چشمگیر بود و چهار نفر مراقب ایستاده بودند. شاید هم به دلیل اینکه در آستانه خرداد قرار داریم نگران شده اند.

وضعیت خانواده شما چگونه است و شرایط جدید آقای نوری زاد چه تاثیری بر فضای روحی حاکم بر خانه و دختران تان گذاشته است؟

سخت است که مرد زندگی مرا برده اند و بعد هیچ کاری از دست مان بر نمی آید تا برای آزادی او انجام دهیم. دست مان از همه جا کوتاه مانده است. همه وسایل ما را هم که برده اند، من حتی برای پس گرفتن کارت های بنزین و وسایل شخصی ام به هر دری زده ام. در رفت و آمدهایی که با نهادهای قضایی داشتم، یافته ام که هیچ گوش شنوایی نیست. به آنها گفته ایم حالا که تصمیم گرفته اید مرد خانه ما در زندان باشد و می خواهید اینگونه آدم ها را ادب کنید، قبول، ما هم می پذیریم که او در زندان باشد تا به قول شما هرج و مرج در کشور پیش نیاید، ما هم شکایت مان را تنها به خدا برده ایم. از رنجی که بر خانواده ما می رود هیچ پناهی در این کشور نیافته ایم جز خدا. خانواده ما برای احیای این انقلاب همه کار کرده است اما حالا که شما تصمیم گرفته اید با بی رحمی زندانی کنید و بزنید هیچ ایرادی ندارد، ما خودمان را برای هر اتفاقی آماده کرده ایم. اگر می خواهید بکشید، شرم نکنید.چنان که تا به حال هم نکرده اید.

نهادهای امنیتی با برخی از خانواده های زندانیان سیاسی تماس گرفته اند و آنها را از مصاحبه منع کرده اند، آیا خانواده شما تاکنون از طرف نهادهای امنیتی تحت فشار قرار گرفته است؟

بله، دوبار به خانه ما زنگ زده اند، من اساسا اهل گفتگو نبوده ام، اهل فریاد زدن هم نبوده ام، تا به حال دلم نمی خواست صدای فریادمان را کسی بشنود، فقط دو بار که کسی پاسخگوی وضعیت همسرم نبود با بی بی سی مصاحبه کرده ام، بلافاصله به من زنگ زده اند و گفته اند به چه حقی مصاحبه می کنید.

و شما پس از آن تماس تلفنی، سکوت کردید؟

دو روز است که همسرم حتی لب به آب نزده است، مگر می شود سکوت کرد؟ چشم هایش، بینایی اش، سلامتی اش، مگر می شود هیچ نگفت؟ در اعتراض به این رفتار خشونت آمیز و غیر انسانی در اعتصاب کامل است. من تا به حال به هر دری زده ام، با خود آقای دادستان هم که دیدار کرده ام، دوباره برایشان نامه نوشتم برای پس گرفتن وسایل شخصی خودم همه جا رفتم اما وقتی کسی جواب نمی دهد، دادم را به کجا بگویم؟ همین امروز اگر داد نزنم، همسرم تا چند روز دیگر جان خودش را از دست می دهد. درست است که در برابر همه این رفتارهای غیر انسانی، وقتی هیچ راهکاری پیش روی ما نمی گذارند به اجبار خودمان را برای همه چیز آماده کرده ایم اما چگونه توقع دارند که داد هم نزنیم؟ حال ما شبیه کسانی است که دارند ما را در آب غرق می کنند، دارند جان مان را می گیرند بعد می گویند داد هم نزنید، کمک هم طلب نکنید.

آخرین پرسشم، چه توقعی از مقامات ارشد کشور دارید؟

همه در جریان هستند، همه خوب می دانند که چه اتفاقی دارد در زندان ها می افتد، امیدوارم تا دیر نشده کاری بکنند، این وظیفه قانونی شان است که بیایند حالی از خانواده های زندانیان بپرسند تا ما به آنها بگوییم چه بلایی دارند سر مان می آورند. اگر تا به حال نیامده اند، باید بدانند که اینبار جان یک انسان در خطر است و اگر به وضعیت او در دخمه ای که رهایش کرده اند نرسند ممکن است دیگر زنده نماند


 


امروز: مدیر‌کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اعلام کرد که این آژانس منتظر نامه رسمی تهران درباره توافق تبادل اورانیوم است.
به گزارش ايلنا به نقل از خبرگزاری ریانووستی، «یوکیو آمانو»، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اعلام کرد كه منتظر نامه رسمي تهران درباره توافق تبادل اورانيوم کم‌غنای ايران با اورانیوم غنای بالاتر در خارج از اين کشور است.
آمانو كه در بخارست به سر می‌برد، گفت: «دوشنبه (17 ماه مي) به من اطلاع داده شد که وزراي خارجه ایران، ترکیه و برزیل توافق‌نامه‌ای امضا کرده‌اند و در این توافق‌نامه آمده است که ایران به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی طی یک هفته نامه‌ای ارسال خواهد کرد. من منتظر این نامه هستم.»
در اين گزارش آمده است كه آمانو از دادن هرگونه توضیحی درباره این توافق‌نامه خودداری كرد.
به گزارش ايلنا، «مارتین نسیرکی»، سخنگوی «بان كی‌مون» گفت: «دبیرکل معتقد است كه اگر این توافق با همکاری گسترده‌تر با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و جامعه جهانی همراه شود، می‌تواند برای اعتمادسازی درباره برنامه‌های هسته‌اي ایران گام مثبتی باشد.»
از طرف ديگر، «نیکلا سارکوزى»، رئیس‌جمهوري فرانسه نيز از توافق‌نامه هسته‌اى تهران به‌عنوان «گامي مثبت» نام برده و درعین حال طي سخناني مداخله‌جويانه خواستار توقف غنى‌سازى ۲۰ درصدى اورانیوم در ایران شد.
وي از توافق میان ایران، ترکیه و برزیل درباره مبادله اورانیوم غنى‌شده ایران با سوخت هسته‌اى رآکتور تحقیقاتى تهران به عنوان «گامي مثبت» یاد کرد.
در بیانیه‌اى که توسط دفتر رئیس‌جمهوري فرانسه منتشر شده، آمده است: «ساركوزي بر این باور است که خروج يك هزار و 200 كيلوگرم از اورانیوم کمتر غنى‌شده از ایران قدمي رو به جلو است.»
بنا بر اين گزارش، ایران دوشنبه در حضور «لوئيس ايناسيو لولا داسيلوا»، رئیس‌جمهوری برزیل و «رجب طيب اردوغان»، نخست‌وزیر ترکیه موافقت کرد که يك هزار و 200 کیلوگرم از اورانیوم ۳.۵ درصد غنی‌شده خود را به ترکیه بدهد و در برابر ۱۲۰ کیلوگرم اورانیوم ۲۰ درصد غنی‌شده برای رآکتور تهران دریافت کند.
در متن توافق‌نامه‌ای که ایران و برزیل و ترکیه منتشر کردند، آمده است: «در راستای تسهیل همكاری هسته‌ای، ایران بر امانت‌گذاری يك هزار و ۲۰۰ كیلوگرم اورانیوم كم غنی‌شده در تركیه موافقت می‌كند. این اورانيوم كم غني‌شده در مالكیت ایران در تركیه قرار خواهد داشت. ایران و آژانس امكان نظارت بر نگهداری ایمن از این مواد را در تركیه دارند.»
توافق تهران براي مبادله سوخت هسته‌اي با استقبال بسياري از كشورها از جمله كشورهاي اروپايي روبه‌رو شده است.


 


امروز: عبدالله نوری و محمد خاتمی، طی دیداری که طی روزهای اخیر با یکدیگر داشتند، برتداومِ همراهی و پشتیبانیِ موثر احزاب اصلاح طلب و نیز فعالان سیاسی جنبش سبز از مواضع میرحسین موسوی و مهدی کروبی تاکید کردند.

به گزارش منابع خبری جرس، در دیدار وزیر کشور و رئیس دولت اصلاحات که در آستانه خرداد ماه انجام شد، بر اهمیت نزدیکی وهمگرایی رهبران جنبش و ارتباط موثر با طبقات مختلف جامعه - خصوصا اقشار مستضعف و محروم جامعه - تاکید گردید.

این گزارش خاطرنشان می سازد طی دیدار این دو فعال اصلاح طلب، موضعگیری صریح و شفاف جنبش سبز نسبت به "مشکلات اقتصادیِ ناشی از سوء مدیریت شدید در سالهای اخیر"، "امتیاز دهی روزافزون حکومت در عرصه بین المللی"، "فشار و سرکوب شدید معترضان و فعالان سیاسی در داخل" و "نادیده گرفتن حقوق مردم توسط حکومت"، مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

گزارش ارسالی به جرس همچنین متذکر گردید برخی از منابع خبری حامی دولت، با انتشار خبر این دیدار که از طریق شنودهای مختلف دستگاههای اطلاعاتی صورت گرفت، قصد داشتند اشراف اطلاعاتی خود بر دیدارها و جلسات رهبران و فعالان جنبش را خاطرنشان کنند و در جهت اختلاف اندازی در جنبش استفاده کنند.


 


امروز: روزنامه جمهوری اسلامی که فردا امضای توافقنامه تهران بین ایران، برزیل و ترکیه در سرمقاله خود این بیانیه را یک شکست عنوان کرد، بار دیگر امروز به انتقاد از این بیانیه پرداخت.

به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلمان‌نیوز»، این روزنامه در بخشی از سر مقاله امروز خود که مطابق معمول پنجشنبه‌ها به تحلیل سیاسی هفته اختصاص دارد، نوشت:«ز رویدادهای مهم هفته جاری امضای بیانیه سه‌جانبه تهران با حضور روسای جمهوری ایران، تركیه و برزیل بود كه در حاشیه اجلاس سران گروه 15 انجام شد و این اجلاس را تحت‌الشعاع خود قرار داد. هر چند تصور می‌شد امضای بیانیه تهران و تن دادن به مبادله سوخت در محلی خارج از ایران به ترمزی برای پیشگیری از صدور تحریم‌های جدید علیه جمهوری اسلامی ایران تبدیل شود ولی اقدام آمریكا و هماهنگی روسیه و چین با درخواست واشنگتن برای ارائه پیش‌نویس تحریم‌های جدید نشان داد كه هر گام عقب‌نشینی از مواضع و حقوق مسلم هسته‌ای به چند قدم پیشروی و افزایش مطالبات زیاده‌خواهانه غرب خواهد انجامید. نكته دیگری كه باید در موضوع بیانیه تهران و چگونگی تبادل سوخت هسته‌ای بیان كرد آنست كه این امر هرگز مصالح ملی ما را تامین نمی‌كند و نوعی كوتاه آمدن از مواضع اصولی بدون دریافت هرگونه تضمین‌های عینی كه همواره به دنبال آن بوده‌ایم و عدم رعایت موازین در سه موضوع مهم "مقدار سوخت قابل مبادله، همزمانی مبادله و محل مبادله" تلقی می‌شود.

صد البته سه ایراد و اشكال اساسی به توافق تبادل سوخت كه این روزها تحت عنوان پیروزی بزرگ در خلع سلاح تبلیغاتی غرب و گامی در جهت اعتمادسازی تبلیغ می‌شود وجود دارد كه باید آنرا برای ملت ایران روشن نمود.

اولا‌ باید پاسخ دهند چه تضمین‌هایی را دریافت كرده‌اند كه حاضر شده‌اند محل تبادل سوخت هسته‌ای درخارج از ایران قرار بگیرد و اورانیوم كم غنی شده را برای تبادل به كشور تركیه كه عضو ناتوست منتقل كنند؟ اگر این اورانیوم در كشور ثالث با هر اتفاق از قبل پیش‌بینی نشده‌ای روبه رو شود، در این صورت مقامات ایرانی تا چه اندازه قدرت حفاظت از این سرمایه ملی را خواهند داشت؟

ثانیا پیش از این به ایران پیشنهاد شده بود كه می‌تواند اورانیوم 5/3 درصد خود را به روسیه و سپس به فرانسه منتقل كند تا سپس در فرایندی حدودا یكساله سوخت دریافت كند اما پس از آن براساس رهنمودهای رهبر معظم انقلاب خواستار مبادله همزمان اورانیوم غنی شده در برابر سوخت شدیم كه آن نیز مورد موافقت گروه وین قرار گرفت اما چه شد كه اكنون به تغییر زمانی یكساله تن داده‌ایم؟

حال معلوم نیست چرا مبادله سوخت دوباره به حالت اول (یعنی با زمان‌بری حدود یكساله و البته خارج از ایران) برگشته است. یعنی نه مبادله سوخت همزمان و یا پایاپای است و نه مبادله در خاك جمهوری اسلامی ایران صورت می‌گیرد.

ثالثا پیش از این در كنار دو نكته مهم تبادل همزمان و تبادل در خاك ایران موضوع تبادل چند مرحله‌ای را نیز اعلام كرده و خواستار در نظر گرفتن آن توسط طرف‌های غربی شده بودیم. یعنی كل 1200 كیلو اورانیوم 5/3 درصد به یكباره مبادله نشود بلكه روند مبادله اورانیوم با سوخت به صورت چند مرحله‌ای و تدریجی انجام شود تا همیشه ابتكار عمل در اختیار ایران باشد. این موضوع نیز در بیانیه تهران در نظر گرفته نشده است.»


 


امروز: نمایندگان ویژه رئیس دولت در کارگروه انتقال کارکنان دولت از شهر تهران تصویب کردند سه وزارتخانه مکلف به کاهش جمعیت دانشگاهی تهران و انتقال آن به سایر شهرها شوند.

به گزارش مهر، طبق این مصوبه، وزارتخانه‌های علوم،‌ تحقیقات و فناوری، ‌بهداشت،‌ درمان و آموزش پزشکی و آموزش و پرورش موظفند نسبت به کاهش ظرفیت دانشجو در دانشگاههای دولتی و غیردولتی تهران و تسهیلات انتقال و پذیرش در دانشگاههای کلانشهر‌ها و سایر شهرستان‌ها اقدام کنند.

بر اساس این مصوبه و با هدف انتقال بخشهایی از دانشگاهها از تهران، وزارت علوم تحقیقات و فناوری نیز موظف شد برنامه دانشگاه‌ها برای کاهش جمعیت در شهر تهران را تهیه و به کارگروه اعلام کند.

معاون اول رئیس دولت دو مصوبه مهم نمایندگان ویژه احمدی نژاد در کارگروه انتقال کارکنان دولت از شهر تهران را ابلاغ کرد که براساس این تصمیمات اولویت و نام شرکتهای و مؤسسات دولتی که باید از تهران خارج شوند و نیز چگونگی برخوردار شدن بازنشستگان از امتیازات خاص در صورتی که از تهران به شهرهای دیگر منتقل شوند، اعلام شده است.


 


امروز: جلسه دادگاه رسیدگی به شکایت مهدی هاشمی علیه روزنامه ایران، بیست و هفتم تیرماه امسال در شعبه ۷۶ دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی سیامک مدیر خراسانی و با حضور اعضای هیات منصفه برگزار می شود.

به گزارش جرس بنا به گزارش های واصله، کاوه اشتهاردی در پرونده مذکور به دلیل انتشار خبری مبنی بر نامه سرگشاده ۲۲۰ تشکل دانشجویی خطاب به دادستان کل کشور، به "افترا، نشر اکاذیب و انتساب بزه فساد اقتصادی به فرزند رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام" متهم شده است.

این تشکل‌ها یک سال پیش و در تاریخ ۲۵ خرداد ماه ۸۸، طی نامه‌ای به دادستان کل کشور وقت، خواستار رسیدگی سریع به آنچه "پرونده‌های مفاسد اقتصادی و اولویت دادن به پرونده مهدی هاشمی رفسنجانی" ادعا می کردند، شده بودند.

پیش از این و در جریان رسیدگی به این پرونده، قاضی محمدهادی فضلعلی رئیس شعبه دوم بازپرسی دادسرای کارکنان دولت، قرار منع تعقیب اشتهاردی را صادر کرده بود که این رأی به تأیید معاون دادستان تهران رسیده بود.

بنا به گزارش های ارسالی، قاضی صفوی رئیس شعبه ۱۰۸۳ دادگاه عمومی تهران، با رسیدگی به اعتراض وکیل مدافع مهدی هاشمی به این قرار و با اعلام اینکه "روزنامه ایران بدون تحقیق و بررسی، و با هدف تخریب خانواده هاشمی رفسنجانی و بدون ذکر نام تشکل‌های مورد ادعا خبر را درج کرده است"، شکایت علیه مدیرمسئول روزنامه ایران را در اجرای بند «ن» از ماده سه قانون اصلاح تشکیل دادگاه‌های عمومی وارد دانست.

طبق آخرین گزارش ها،، جلسه دادگاه رسیدگی به شکایت مهدی هاشمی علیه روزنامه رسمی دولت (ایران)، ‌صبح ۲۷ تیر ماه، در شعبه ۷۶ دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی سیامک مدیر خراسانی و با حضور اعضای هیأت منصفه برگزار خواهد شد.

مدیر مسئول روزنامه ایران، ۱۹ فروردین ماه امسال نیز، با شکایت موسوی، خاتمی و مهدی هاشمی به دادگاه احضار شد.

میر حسین موسوی و ‌محمد خاتمی نیز شکایت های جداگانه ای علیه این روزنامه داشته اند که در دادسرای عمومی و کارکنان دولت در دست رسیدگی است.

پیش از آن فائزه، محسن و محمد هاشمی و همچنین دفتر آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، شکایت‌های جداگانه‌ای را علیه مدیر مسئول روزنامه ایران به دادگاه ارائه کرده بودند.

هنوز از سرنوشت این شکایت ها از روزنامه رسمیِ ارگان دولت، خبری منتشر نشده است .


 


امروز: باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا در تماس تلفنی با رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه گفت آمریکا همچنان به تلاش خود برای تشدید تحریم های بین المللی ایران ادامه خواهد داد.

کاخ سفید در بیانیه ای اعلام کرد اوباما در این مکالمه از میانجیگری ترکیه و برزیل تمجید کرد ولی گفت جامعه جهانی همچنان نگران برنامه اتمی ایران است.

اوباما همچنین گفت آمریکا و جامعه جهانی منتظر اطلاع رسانی رسمی ایران به آژانس بین المللی انرژی اتمی درباره توافق صورت گرفته هستند.

ایران روز دوشنبه در جریان سفر اردوغان و لوئیس ایناسیو لولا داسیلوا، رئیس جمهوری برزیل به تهران موافقت خود را با مبادله بخشی از اورانیوم غنی شده در این کشور با سوخت هسته ای مورد نیاز برای راکتور تحقیقاتی تهران اعلام کرد.

آمریکا این توافق را کافی ندانسته است.

این کشور روز سه شنبه از تدوین پیش نویس قطعنامه افزایش تحریم های ایران و ارائه آن به اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد خبر داد.

سایر اعضای دائمی شورای امنیت از جمله چین و روسیه نیز با این پیش نویس موافق هستند.

ترکیه و برزیل با این حرکت مخالفت کرده اند. این دو کشور در نامه ای به اعضای شورای امنیت خواستار ادامه گفتگوها در شورای امنیت شده اند.

در این حال، منوچهر متکی وزیر امورخارجه ایران امکان تصویب قطعنامه جدید علیه ایران را منتفی دانسته است.

آقای متکی گفت تحرکات نیویورک را جدی نمی داند زیرا کشورهایی که در پی تحریم ایران هستند در اقلیت هستند.

مجتبی ثمره‌هاشمی، دستیار ارشد محمود احمدی نژاد هم تدوین پیش نویس قطعنامه جدید علیه ایران فاقد مشروعیت عنوان کرده است.

آقای ثمره هاشمی واکنش آمریکا به بیانیه تهران را "منفعلانه" دانست.

بحران اعتماد

کاخ سفید در بیانیه خود به نقل از اوباما اعلام کرد که عدم موافقت ایران در گفتگو با گروه 1+5 و ادامه غنی سازی اورانیوم در این کشور به اعتمادسازی کمک نکرده است.

بر این اساس، اوباما به اردوغان گفت "نگرانی های اصولی" جامعه جهانی درباره برنامه اتمی ایران و "عدم پایبندی این کشور بر تعهدات بین المللی" خود همچنان پابرجاست.

اوباما پیش از این مکالمه در یک مصاحبه مطبوعاتی مشترک با رئیس جمهوری مکزیک در واشنگتن از تهیه پیش نویس قطعنامه تشدید تحریم های بین المللی ایران ابراز رضایت کرد.

اوباما در سخنانی ضمن ابراز رضایت از تهیه پیش نویس این قطعنامه به وسیله اعضای دائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد، از ایران خواست به تعهدات بین المللی خود پایبند باشد.

این در حالی است که برزیل و ترکیه بار دیگر خواستار ادامه گفتگوهای بین المللی و خودداری از تشدید تحریم های ایران شده اند.

این دو کشور در نامه ای مشترک خطاب به اعضای شورای امنیت از آنها خواستند با توجه به توافق ایران با مبادله اورانیوم غنی شده، از حرکت به سوی تشدید تحریم های ایران خودداری کنند.

این دو کشور در نامه خود نوشتند: "برزیل و ترکیه متقاعد شده اند که بخت موفقیت گفتگوها وجود دارد و ضروری است از اقداماتی که به امکان پیدا کردن راه حل صلح آمیز برای این موضوع لطمه می زند، خودداری شود."

آمریکا، فرانسه و بریتانیا از تلاش برزیل و ترکیه تقدیر کرده اند ولی توافق تهران را کافی نمی دانند.

لوئیس ایناسیو لولا داسیلوا، رئیس جمهوری برزیل که از مادرید دیدن می کند، در انتقاد از موضع گیری آمریکا گفت: "این توافق دقیقا همان چیزی است که ایالت متحده پنج ماه پیش در پی آن بود."

او از شورای امنیت خواست که عزم خود را برای ادامه مذاکرات با ایران نشان دهد.

پیش نویس قطعنامه جدید شورای امنیت علیه ایران در پاسخ به عدم موافقت ایران با تعلیق غنی سازی اورانیوم تدوین شده است.

شورای امنیت سازمان ملل متحد در قطعنامه های پیشین خود از ایران خواسته بود غنی سازی اورانیوم را متوقف کند.


 


امروز: مادران سه آمریکایی بازداشت شده در ایران روز چهارشنبه وارد تهران شدند تا برای اولین بار پس از ده ماه با فرزندان خود دیدار کنند.

به گزارش بی بی سی ،نورا شرود، لارا فتال و سیندی هیکی در فرودگاه امام خمینی تهران مورد استقبال سفیر سوئیس، حافظ منافع ایالات متحده در ایران قرار گرفتند. شین باور، جاشوا فتال و سارا شورد ژوئیه سال گذشته به منطقه مرزی کردستان عراق رفته بودند که پس از ورود به خاک ایران بازداشت شدند.

آمریکا بر بی گناهی این افراد و ورود اشتباهی آنها به خاک ایران تاکید دارد ولی مقام های ایرانی چندین بار آنها را به جاسوسی متهم کرده اند.در این حال، دولت می گوید به مادران این سه کوهنورد به خاطر مسائل "بشردوستانه" اجازه داده است که یک هفته در این کشور اقامت کنند.

این مادران قرار است در این مدت علاوه با فرزندان خود، با وکیل آنها نیز دیدار کنند. هنوز معلوم نیست که آیا آنها موفق به دیدار با مقام های ایرانی خواهند شد یا خیر.گفته می شود این مادران ممکن است روز پنجشنبه در زندان اوین به دیدار فرزندانشان بروند.

حیدر مصلحی وزیر اطلاعات روز چهارشنبه در گفتگو با خبرنگاران بار دیگر گفت سه آمریکایی بازداشت شده جاسوس بوده اند و به صورت غیرقانونی وارد ایران شده اند.

آقای مصلحی همچینن تاکید کرد که با ایت افراد بر اساس احکام دینی و به صورت بشر دوستانه برخورد شده است.

او گفت از آمریکا خواسته شده است که شهروندان ایران که "بی گناه و به صورت ربایش در آمریکا زندانی هستند" هم بتوانند با خانواده های خود دیدار کنند.سه کوهنورد آمریکایی در دوران ده ماهه بازداشت خود تنها یک بار با خانواده های خود یک مکالمه کوتاه تلفنی داشته اند.

از سوی دیگر شفیعى وکیل این سه کوهنورد به آسوشیتد پرس گفت که این سه مادر، قصد دارند با مقامات رسمى مسوول در این پرونده و نیز مقامات عالى نظام مانند آیت الله على خامنه اى رهبر جمهورى اسلامى و محمود احمدى نژاد دیدار کنند.


 


امروز: پیش نویس پنجمین قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه ایران که در صورت تصویب، چهارمین قطعنامه حاوی تحریم می باشد، بر ادامه مذاکره و حل و فصل دیپلماتیک مناقشه اتمی تاکید دارد، اما تشدید تحریم ها علیه ایران محور اصلی آن است.

به گزارش بی بی سی در متن این پیش نویس که پیش از تصویب احتمالا تغییراتی ایجاد خواهد شد، اعضای دائم شورای امنیت و آلمان، ایران را متهم کرده اند که از قطعنامه های ۱۶۹۶، ۱۷۳۷، ۱۷۴۷ و ۱۸۰۳ این شورا تخطی کرده است.

اعضای دائم شورای امنیت و آلمان از نقش "عوامل" سپاه پاسداران ایران در فعالیت های حساس اتمی و تولید سیستم های پرتاب کلاهک های هسته ای بطور "جدی" ابراز نگرانی کرده اند. این در حالی است که ایران اتهام تلاش برای ساخت سلاح اتمی را رد می کند.

در قطعنامه پیشنهادی، درباره ساخت مرکز اتمی فردو در نزدیکی قم ابراز نگرانی جدی شده و ساخت این مرکز ناقض "تعهدات" ایران در خصوص تعلیق کامل تمام فعالیت های غنی سازی اورانیوم توصیف شده است.

خواسته های اصلی

این پیش نویس ایران را موظف می کند که ساخت تمام مراکز غنی سازی اورانیوم یا تاسیسات اتمی آب سنگین ( مراکز پلوتونیوم) را متوقف کند و از ساخت تاسیسات مشابه خودداری کند.

علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، در اوایل ماه آوریل اعلام کرد که طرح راه اندازی تاسیسات اتمی دیگری را به دولت ارائه کرده است.

اعضای دائم شورای امنیت درباره غنی سازی اورانیوم در ایران تا حد ۲۰ درصد نیز ابراز نگرانی کرده اند.

ایران روند غنی سازی تا سطح ۲۰ درصد را در تاسیسات نطنز آغاز کرده است و این کار را برای تامین سوخت راکتور تحقیقاتی تهران لازم می داند.
احمدی نژاد

رئیس جمهوری ایران تحریم های بین المللی را بی فایده می داند

قطعنامه پیشنهادی از ایران می خواهد:

* با اتخاذ تدابیر لازم برای اعتمادسازی و اثبات اینکه برنامه های اتمی اش بطور "اختصاصی" غیرنظامی است اقدام کند.

* ابهامات و سوال هایی که آژانس بین المللی انرژی اتمی مطرح کرده است را بر طرف کند و به نگرانی هایی که در پی اعلام ساخت مرکز اتمی قم بوجود آمده است، پاسخ دهد.

* به سوال هایی که درباره امکان وجود جوانب نظامی برنامه اتمی اش مطرح شده جواب دهد و برای آژانس امکان مصاحبه با پرسنل اتمی، دیدار از مراکز هسته ای و رویت مدارک مورد نظر این نهاد را فراهم کند.

مجازات های مندرج در پیش نویس:

* فعالیت های اتمی تجاری ایران در خارج از این کشور مانند شرکت در طرح های استخراج اورانیوم یا تولید مواد و تکنولوژی های اتمی را ممنوع می کند.

* دولت هارا موظف می کند از حضور ایران یا اشخاص حقیقی و حقوقی ایرانی در موارد فوق جلوگیری کنند.

* کشورها را موظف می کند از انتقال مستقیم یا غیرمستقیم هشت نوع سلاح سنگین از جمله تانک، خودروهای زره ای، هواپیماهای جنگی، هلیکوپترهای تهاجمی، کشتی های نظامی و سیستم های موشکی به ایران جلوگیری کنند.

* فعالیت های ایران در خصوص تولید موشک های بالستیک با توانایی حمل کلاهک هسته ای از جمله آزمایش های موشکی که در آن از تکنولوژی بالستیک استفاده شده باشد را ممنوع اعلام می کند.

* کشورها را موظف می کند از ورود شمار دیگری از مقام های ایران به قلمروی خود جلوگیری کنند و دارایی های تعداد دیگری از افراد و شرکت های ایرانی را در فهرست تحریم ها برای مسدود شدن قرار می دهد.

اسامی این افراد در پیوست قطعنامه اعلام خواهد شد. این پیوست هنوز تکمیل نشده است و قدرت های بزرگ در حال مذاکره برای تدوین آن هستند.

پیش نویس قطعنامه همچنین تحریم شمار دیگری از مقام های و شرکت های سپاه پاسداران را در نظر دارد. نام این اشخاص و شرکت ها هنوز اعلام نشده است.

تدابیر تنبیهی دیگر:

* از دولت ها می خواهد تمام محموله های هوایی و دریایی که به ایران فرستاده یا از آن خارج می شود را در فرودگاه ها، بنادر و آب های قلمروی خود در صورتی که بر این باورند آن محموله ها حاوی مواد اتمی، موشکی یا نظامی ممنوع اعلام شده است، بازرسی کنند.
* به کشورها اجازه می دهد محموله های دریایی ممنوعه ایران را بر اساس قوانین بین المللی در آب های آزاد بازرسی، توقیف و حتی در صورت لزوم نابود کنند.

* به کشورها اجازه می دهد از تامین سوخت یا ارائه خدمات دیگر به کشتی های ایران یا کشتی های خارجی حامل محموله های "غیرقانونی" ایران خودداری کنند.

* از کشورها می خواهد از ارائه خدمات مالی از جمله بیمه یا مبادلات مالی اشخاص حقیقی و حقوقی در صورتی که گمان می کنند چنین خدماتی با برنامه اتمی یا موشکی ایران مربوط می شود، جلوگیری کنند.

* از کشورها می خواهد "مراقب" مبادلات مالی اشخاص یا شرکت ها با افراد و کمپانی های ایرانی از جمله شرکت های وابسته به سپاه پاسداران یا خطوط کشتیرانی ایران باشند.

* از کشورها می خواهد "مراقب" مبادلات مالی بانک های ایرانی از جمله بانک مرکزی این کشور باشند تا از مبادلاتی که مربوط به فعالیت های حساس اتمی این کشور می شود، جلوگیری کنند.

* از کشورها می خواهد از افتتاح شعبه ها و نمایندگی های بانک های ایران در قلمروی خود در صورتی که معتقدند چنین شعبی با فعالیت های اتمی ایران ارتباط دارند، جلوگیری کنند.


 


امروز: قضات دادگاه انقلاب براساس بخشنامه، برای بازداشت شدگان روز عاشورا حکم صادر می کنند.

به گزارش ادوار نیوز قاضی صلواتی اخیرا به یکی از وکلای دادگستری که برای پی گیری پرونده موکلش به دادگاه انقلاب مراجعه کرده بود گفته است که براساس بخشنامه ای که صادر شده ما موظف هستیم برای بازداشت شدگان روز عاشورا حکم صادر کنیم و حتی اگر فردی در صحنه درگیری ها حضور نداشته اما در روز عاشورا بازداشت شده است حداقل یک سال حبس تعزیری برای او صادر خواهیم کرد و هیچ یک از بازداشت شدگان این روز، تبرئه نخواهند شد.

به گفته قاضی صلواتی ، دادگاههای تجدید نظر نیز موظف شده اند احکام صادره برای بازداشت شدگان روز عاشورا را نقض نکنند و تنها می توانند این احکام را به احکام تعلیقی تبدیل کنند.

او توضیح نداده است که این بخشنامه از سوی کدام منبع صادر شده است.

براساس گزارش ادوار نیوز صرف بازداشت در روز عاشورا محکومیت یک سال حبس را به دنبال دارد و این در حالی است که فرد بازداشت شده در هیچ صحنه درگیری حضور نداشته باشد. حضور در صحنه های درگیری در روز عاشورا تاکنون، احکام سنگین حبس، شلاق و در مواردی اعدام را به دنبال داشته است.


 


امروز: در پی انتشار اخباری مبنی بر اجبار محمدعطریانفر و سید محمدعلی ابطحی به نگارش نامه‌ای اعتراضی به مهندس موسوی و انتشار آن نامه در آستانه سالگرد انتخابات، این دو فعال سیاسی، نگارش چنین نامه‌ای را تکذیب کردند.

به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلمان‌نیوز»، ابطحی در صفحه فیس بوک خود نوشت: «نمی‌دونم چرا هر چند یکبار یک دروغی در سایتها راجع به من می‌نویسند . آخرینش ادعا کرده‌اند که من نامه اعتراض آمیزی به آقای مهندس موسوی نوشته‌ام و این نامه را هم تحت فشار نوشته‌ام.روح من از این نامه بی‌خبره. ادعای نوشتن نامه موهوم تحت فشار هم بی‌معنا تر از نامه است. من هم هی تکذیب می‌کنم. خدا کنه صدایم به گوش آنهائی که آن خبر دروغ را خوانده‌اند برسد.»

همچنین محمد عطریانفر ارسال نامه به موسوی و كروبی را تكذیب كرد.

عضو سابق شورای مركزی حزب كارگزاران سازندگی با اشاره به مطالب منتشر شده در برخی سایت‌ها مبنی بر فشار به وی و ابطحی برای صدور نامه به موسوی و كروبی به فارس، گفت: ‌بنده برای اولین‌بار است كه چنین چیزی را می‌شنوم و هیچ سابقه‌ ذهنی هم در این مورد ندارم.

وی افزود: آنچه كه در این سایت‌ها درج شده مطابق با واقعیت نیست و همه این مطالب را تكذیب می‌كنم؛ این نوع خبرسازی ها ایجاد تعارض بین افراد است و من شخصاً علاقمندم كه همه بازداشت شده ها هرچه زودتر آزاد شوند و نسبت به ادای رسالت تاریخی و اعتقادی خود در حق نظام اسلامی و بازگشت آرامش به كشور تلاش كنند.

عضو سابق شورای مركزی حزب كارگزاران سازندگی تصریح كرد كه ضرورت روزگار ما ایجاد الفت، همدلی و همراهی همه نیروهایی است كه دل در گرو نظام اسلامی و آرمانهای امام دارند و هیچ نگاه و عمل سیاسی دلبسته گان به نظام، نباید آنها را از ادای این تكلیف باز دارد.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به emrooz-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به emrooz@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بازار امروز

Loading currency converter .. please wait

loading
currency converter
please wait
....

خبرهاي گذشته