هستي نيوز،از آن سوي فيلتر جمهوري اسلامي خبر پراكني ميكند

-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد...
http://groups.google.com/group/hasti-news
------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ خرداد ۳, دوشنبه

Latest News from Iran Green Voice for 05/24/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



رفتارهای توهین آمیز و فشار بر دانشجویان به بهانه عدم رعایت حجاب موجب درگیری و اعتراض گسترده دانشجویان شده است.

به گزارش جرس، از دانشگاه آزاد واحد کرج خبر می رسد که ماموران حراست و مسئولان دانشگاه دانشجویان را به بهانه عدم رعایت حجاب تحت فشار قرار داده اند؛ دختران و پسران زیادی با همین بهانه اجازه ورود به دانشگاه را پیدا نکرده اند.
این اقدام باعث عصبانیت دانشجویان شده، تا جایی که در چند مورد، میان ماموران حراست و دانشجویان درگیری پیش آمده است.
همچنین دانشجویان دانشگاه امیرکبیر طی پیامی اعلام کرده اند که اگر مسئولان دانشگاه به فشار و رفتار توهین آمیز خود در برخورد با دانشجویان بر سر مسئله حجاب ادامه دهند، آنها نیز در یک حرکت اعتراض آمیز پاسخ مسئولان را به کوبنده ترین شکل خواهند داد.
دانشجویان امیرکبیر، در این پیام از سایر دانشجویان خواسته اند تا در صورت ادامه این روند، اعتراض خود را اعلام کنند


 


اولین نشست هم اندیشی هسته های سبز مالزی، مقارن با سالروز حماسه ی دوم خرداد، با پیامی از دکتر زهرا رهنورد در کوالالامپور برگزار گردید.

به گزارش خبر نگار جرس، وی در این پیام دوم خرداد را سرو باروری توصیف کرد که در حماسه ی 22 خرداد، 25 خرداد و 30 خرداد شکوفه کرد. در پیام صوتی خانم رهنورد آمده است: "سالگرد دوم خرداد پیوسته به روزهای سرخ و سبز پس از 22 خرداد را گرامی می داریم. چه خوب دوم خرداد به 22 خرداد واصل شد. علی رغم چهره ی کریه کودتای انتخاباتی، همه می دانیم که 22 خرداد همچون دوم خرداد سرشار از پیروزی بوده است." وی در پایان تحقق بهار آزادی و دموکراسی و قانون گرایی و برابری طلبی را برای همه ی زنان و مردان مسئلت نمود.

این جلسه که با محوریت "برنامه ریزی استراتژیک در جنبش سبز" برگزار گردید، هسته های دانشجویی و فعالان زنان در مالزی شرکت داشتند و در نخستین جلسه مشترک، به بررسی عملکرد یک سال گذشته و فعالیت های جنبش سبز در مالزی پرداختند. سخنران جلسه با موضوع برنامه ریزی استراتژیک حول ظرفیت ها، محدودیت ها، چشم انداز و آینده جنبش سبز به ایراد سخنانی پرداخت. وی در این سخنرانی به تبیین نقش ایرانیان خارج از کشور، در همراهی با مردم داخل کشور با تاکید بر در نظر گرفتن واقعیتهای موجود جامعه ی مذهبی ایران، پرداخت. ایشان در انتها ضمن تاکید بر لزوم اتحاد میان گرایش های مختلف، بر لزوم جذب حداکثری در موقعیت کنونی صحه نهاد.

دکتر رجبعلی مزروعی نیز در پیامی به این نشست حماسه دوم خرداد 76 را از آن جهت دارای اهمیت دانست که دوره ای جدید بنام اصلاحات را با خواسته های حاکمیت قانون ، عدالت ، آزادی و مردمسالاری در کشور ما رقم زد و بذری را پاشید که در جنبش سبز متولد شده است و با صبر و استقامت سبزاندیشان ببار خواهد نشست. این نماینده ی سابق مجلس همچنین تاکید نمودند که برهمگی ماست که بیش از پیش با بزرگداشت اینروز یاد همه آنانی را که در این مسیر تلاش کردند و زحمت کشیدند و متحمل هزینه های مادی و معنوی شدند، گرامی بداریم و برادامه راهشان تا رسیدن به مقصد تاکید نمائیم.

این نشست با صدور بیانیه مشترکی از سوی هسته های سبز مالزی به پایان رسید. در این بیانیه آمده است که حماسه ی به یاد ماندنی دوم خرداد را می توان نقطه‌ی عطف جریانات اصلاح طلبی در ایرانِ پس از انقلاب 57 دانست. تلاش هشت ساله ی دولت و مجلس اصلاحات در راستای تقویت جامعه ی مدنی، مطبوعات آزاد، روند شفاف قانون گذاری و...، حضور چند باره مردم در انتخابات شورای اول شهر و روستا، مجلس ششم و هشتمین دوره‌ی انتخابات ریاست جمهوری در ادامه روند حضور در دوم خرداد، نسلی جدید از کنشگران و اصلاح طلبان را پدید آورد.

در انتهای بیانیه فعالان سبز مالزی، بر حقوق و خواسته های خویش آمده است: که نتایج اعلام شده در جریان انتخابات 22 خرداد چیزی جز تقلب آشکار نبوده، و مواضع رهبران جنبش سبز به عنوان کف مطالبات است. و درپایان بر همبستگی هر چه بیشتر ایرانیان خارج از کشور، بخصوص کشور مالزی، تاکید نموده و در این راه با احترام به قوانین کشور میزبان، در راستای نیل به اهداف فوق تمام تلاش خویش را مبذول خواهیم داشت.


 


پرونده عباس پالیزدار، که به اتهامهایی همچون اقدام علیه امنیت ملی و افشای اسناد محرمانه به ده سال حبس تعزیری محکوم شده بود مورد تجدید نظر قرار گرفت.

به نقل از خبرگزاری های ایران مصطفی ترک همدانی وکیل آقای پالیزدار گفته است او از اتهام اقدام علیه امنیت ملی تبرئه شده اما با تایید اتهام افشای اسناد محرمانه و خیانت در امانت و افترا و نشر اکاذیب، وی به شش سال حبس محکوم شده است.

آقای پالیزدار در تیرماه گذشته پس از سپردن وثیقه 350 میلیون تومانی از زندان آزاد شد.

او دو سال پیش در یک سخنرانی، مقامهای بلند پایه ایران را به فساد مالی متهم کرد و بعد از چندی بازداشت شد.

حسین باستانی خبرنگار بی بی سی فارسی درباره تبرئه شدن عباس پالیزدار از اقدام علیه امنیت ملی می گوید: "این یعنی از نظر قوه قضائیه او دیگر متهم نیست که بصورت غیرقانونی به اسناد طبقه بندی شده دسترسی پیدا کرده است یا آنها را دزدیده آنطور که قبلا گفته می شد."

وی می افزاید این اثبات کننده صحبت های پیشین آقای پالیزدار است که بر اساس مسئولیتی که در کمیته رسیدگی به مفاسد اقتصادی داشته به این اسناد دسترسی پیدا کرده است.

عباس پاليزدار، 42 ساله که گفته می شود "جانباز 45 درصد" است، تا چندی پیش چهره ای شناخته شده برای مردم و رسانه ها در ایران نبود.

"رئیس امور زیربنایی مرکز پژوهش های مجلس" و "مشاور کمیسیون اقتصادی مجلس هفتم" از جمله سمت هایی است که رسانه های ایران تا قبل از ماجرای آقای پالیزدار برای معرفی او استفاده کرده بودند. اما نمایندگی کمیته تحقیق و تفحص از قوه قضائیه مستقر در سازمان بازرسی کل کشور مهمترین سمتی است که او در سال های اخیر بر عهده داشته است.

عباس پالیزدار روز 14 اردیبهشت 1387 در یک سخنرانی در دانشگاه بوعلی سینای همدان مقام های بلند پایه جمهوری اسلامی را به فساد مالی متهم کرد.

فیلمی از این سخنرانی در سایت های اینترنتی منتشر شد که در آن تعدادی از روحانیان بلندپایه از جمله محمد امامی کاشانی، امام جمعه موقت تهران، محمد یزدی، رئیس سابق قوه قضائیه، عباس واعظ طبسی، تولیت آستان قدس رضوی و علی اکبر ناطق نوری، رئیس پیشین مجلس ایران به فساد اقتصادی گسترده متهم شده بودند.

او در سخنرانی اش با ذکر جزئیات از 44 شخصیت از جمله 9 روحانی با نفوذ جمهوری اسلامی نام برد و آنها را متهم کرد که با سوء استفاده از موقعیت خود، منافعی اقتصادی برای خود و اعضای خانواده شان فراهم آورده اند. این اتهامات در مورد بعضی از آنها شامل مسائل اخلاقی نیز می شد.

عباس پالیزدار در سخنرانی خود به حمایت از محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور ایران پرداخته و گفته بود که او می خواهد دست مفاسد اقتصادی را از امکانات دولتی کوتاه کند، اما هیچ کس دولتش را در این زمینه حمایت نمی کند.سخنرانی آقای پالیزدار با واکنش هایی در محافل سیاسی ایران روبرو شد و گروه های اصولگرا، ارتباط خود را با او رد کردند.

اما همان زمان مسعود زریبافان، دبیر پیشین هیئت دولت و از نزدیکان به محمود احمدی نژاد هر نوع ارتباط عباس پالیزدار با دولت آقای احمدی نژاد را رد کرد.

 


 


می شناختمت ، فقط به نام ! به نام کوچک ! و فکر میکردم چه نام زیبایی !

و می خواندم مقاله هایت را ، مثل" 5 گفتار"ت ، همه را سرسری ! برعکس امروز که بیانیه هایت را

5 دور می خوانم مبادا چیزی جا افتاده باشد !
ترم آخر بودم و نرفتن به کلاسها به بهانه ی حضور تو در دانشگاهی ، مسجدی ، جایی غنیمت بود اولش !

اما بعد دیگر بخاطر غنیمتش نبود ! انگار جذبمان میکردی! با همان لحن آرامت ، با همان اشاره ی دست هایت ،

و نگاه گیرایت که می چرخاندی دورتادور سالن و من حس می کردم مرا می بینی که دست تکان می دهم میان آن همه ...

اهل تفریح نبودیم چه برسد به اینکه دور شهر را با ماشین چرخ بزنیم !

اما چه لذتی داشت عکست را به ماشین چسباندن و میان ترافیک ماندن و شنیدن آن همه حرف !

پایان نامه راکه بی خیال شده بودیم ! اما تابستان که شد بعد آنهمه تمدید مهلت ، صفحه ی اولش را نوشتم :

" تقدیم به آنانکه از سر اندیشه و عشق می نگرند و به جرم اندیشه بر باد تازیانه گرفتندشان.
و آنانکه ماندند تا روزگاری سبز ، سهم ساده مان شود. "

 

آنقدر شماره ی ستادت را میگرفتم که کلافه می شدند از سرسختی ام ! که مبادا جایی سخنرانی داشته باشی

و من ندانم ! هرروز آخرکلاس می نشستم و

"کلمه " می خواندم !کلمه ی سبز را ! صدای بچه ها در می آمد !

و من بیخیال از تعصباتشان اندیشه های سبزت را مرور می کردم !

بعد از کلاس هم تخته ی کلاس پر می شد از شعر و شعار و درود ، همه برای تو !

آن روزها عادت نداشتم به روبان سبز ! بر عکس امروز ...

امروز که انگار سهممان از " سبز" بودن ، "س"هم "ب"یتو "ز"یستنه !

 

حالا خودت بگو چطور فراموش کنیم آن روزها را ؟

چطور بغض های تلخمون رو فرو بخوریم ، وقتی اشک شوق اومدنت هنوز توی چشامونه؟!

چطور زیر سنگینی نگاه معصوم و صادقانه تون تاب بیاریم این همه بی تابی رو ؟

چطور زود یادمون بره اونهمه اشتیاقو وقتی عکس صورت پر خنده و امیدتون رو می گرفتیم توی دستامون

بی دغدغه ی هیچ برق و باتومی !

 

چطور یادمون بره که بخاطر تو ! همه با هم یکی شده بودیم

و حالا بعضیهامون زیر یه مشت خاک و بعضی هامون ازترس بدنامی و بی آبرویی !

خزیدن توی تنهایی هاشون و بعضی هم سرخورده از این بازی نابرابر ...

 

اما من هنوز در هوای آن روزهای پاک ...

هنوز دو قدم مانده به ستاد ، ذوق میکنم که الان می رسم و زل می زنم به چشم های تو که قاب شده

توی داربست فلزی ... اما تمام شوقم به حسرتی می ماند که با بغضی می شکند و سرم را پایین می اندازم که مبادا

دور و برم کسی اشکهای مرا ببیند و خودم را میرسانم خانه تا از پشت قاب شیشه ای رسانه ی شخصی ام ،

بار دیگر به سبزی چشمانت زل بزنم و از غمگینی این روزهایت دلم بلرزد !

دلم بلرزد که چرا هوای شهر اینقدر کثیف شده !

که چرا هر چه سر چرخاندم یا عکسی از تو نبود ! یا رنگ به رو نداشت !

گفته بودم سهمم را می خواهم ؟

سهمم را از این نا برابری ! می خواهد کنج خانه ای بزرگ برای هم نسلانم و هم دردانم همچون اوین باشد !

یا ردیف اول و فرقی هم ندارد ردیف آخر ، از یک بیدادگاه بی سابقه در تاریخ !

سهمم که می گویم نه اینکه فکر کنی دوباره پوستر و امضا و مچ بندی سبز !

سهمم ندیدن صورت پر غصه ی توست و اینکه بشنوم غصه نمی خوری برای نسلمان .

بشنوم از ما راضی بودی و دلنوشته هایمان را فقط می خوانی و ذوق می کنی از جوانان وطنت !

که بشنوم یک شب آسوده خوابیدی !

نه مثل من که هر شب خواب خرداد می بینم ! خواب همان خرداد پر حادثه را !

که گفتیم عادت داریم ! و عادت نداشتیم !

که عادتمان دادند ! که هی ببینیم و دم نزنیم ! که حادثه ها را عادت این روزگار و این نسل بدانیم !

چه زود پیر شدی !

داغ جوانان هم نسلم چه زود تو را از پا درآورد .

کاش سهراب دوشنبه زودتر می رفت خانه .کاش آن روز ندا خانه می ماند .

کاش اشکان جزوه هایش را که گرفت می رفت خانه .کاش ترانه می ماند و

در همان خانه دعایت می کرد ، دعایمان می کرد .

کاش انقدر سر به هوا نبودیم . کاش لباسهای ضد گلوله مان را می پوشیدیم قبل از بیرون رفتن .

می ترسم اگر یک روز درخیابان ببینمت تو را نشناسم ! مگر از همان لبخندت ، از چشم های سبزمهربانت !

می ترسم طاقت نیاوری هجوم تهمت ها و بی حرمتی ها را که بر سرت آوار می شود این روزها ...

ما را و روزمرگیهایمان را ببخش آقا میرحسین ! (این را نمی دانم در کدام تجمع بودکه از یک راننده تاکسی شنیدم که چه ساده خطابت میکرد !)

ما را و روزمرگی هایمان را ببخش که یادمان رفت نباید دیگر اندیشید ! نباید دیگر خندید و مچ بندهای سبز را که نشان جرم بود ،

باید در پستوی خانه نهان کرد ! و به فراموشی غمگینی دچار بود !

ما را و روزمرگی هایمان را ببخش که به بی فرهنگی دچار شدیم و شعارهایمان را روی دیوارهای سنگین و اسکناس های رنگین می نویسیم !

ما را و روزمرگی هایمان را ببخش که گاهی آنقدر عصبانی می شویم که در شعارهایمان "مرگ بر ..." را هم چاشنی کرده ایم !

ما را ببخش مرد خرداد ِ سخت ِ آن روزها !

ما را ببخش سید صبور ِ آرزوها !

 

 

 

پ.ن: از خدا پنهان نیست ، از شما چه پنهان ؟!

هنوز هم گریه می کنم وقتی می بینم هیچ تریبونی سهم تو نیست از این نابرابری !
هنوز هم ترانه ی تلخ آن روزها عذابم می دهد :
سر اومد زمستون ...

 

پ . ن2 :

اینها را که نوشتم نه اینکه بخواهم بت ام شوی . یا قدیسه ای همچون مُد این روزها ...

از سر ِ دلتنگی بود ...

برای آن روزها شاید !

نمی دانم !

 


 


ندای سبز آزادی: کلیپ زیر از سوی مخاطبان ندای سبز آزادی و به مناسبت سوم خرداد روز آزاد سازی خرمشهر ساخته شده و جهت انتشار در اختیار ندای سبز آزادی قرار گرفته است.

 

 


 


عباس جعفری دولت آبادی دادستان دادسرای عمومی و انقلاب تهران در ادامه ملاقات های خود با زندانیان، روز یكشنبه با شمار دیگری از زندانیان در زندان اوین دیدار كرد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دادسرای عمومی تهران، در این دیدار برخی از زندانیان از جمله عمادالدین باقی درخواست‌های خود را به طور مستقیم با دادستان تهران در میان گذاشتند و وی در هر مورد دستور بررسی و رسیدگی صادر كرد.

هم چنین با دستور دادستان، خانواده محمد نوری زاد به صورت حضوری با وی ملاقات كردند.


 


همزمان با آغاز خرداد ماه و نزديكي سالگرد انتخابات سال گذشته، تحركات نيروهاي امنيتي سپاه پاسداران و بسيج، جهت آمادگي براي برخورد با اعتراضات احتمالي مخالفان دولت بيشتر شده است. در تازه ترين تحركات امنيتي، جانشين سازمان شبه نظامي بسيج به بهانه سالمرگ آيت الله خميني از "انتقال بيش از دو ميليون زائر" به تهران خبر داده و گفته است كه: "در مراسم امسال بايد چشم فتنه گران را كور كنيم".

به گزارش خبرگزاري فارس، وابسته به نيروهاي نظامي-امنيتي، علي فضلي كه در ماه هاي اوليه سركوب اعتراضات در سال گذشته، فرمانده سپاه تهران بود، ديروز در يك كنفرانس خبري گفته است: "امسال شاهد اعلام آمادگي براي حضور بي‌نظير مردم بوده‌ايم و تاكنون بيش از 5 ميليون نفر براي حضور در مراسم اعلام آمادگي كرده‌اند اما به دليل محدوديت‌هاي كه در حوزه حمل و نقل زائرين و فضاي موجود وجود دارد، اين مراسم با حداقل 2 ميليون نفر كه به تأييد ستاد مركزي سالگرد ارتحال امام هم رسيده است برگزار مي‌شود. در اين همايش سياسي -الهي 736 هزار زائر از 29 استان كشور و يك ميليون و 264 هزار نفر هم از استان تهران شركت خواهند كرد. "

جانشين محمد رضا نقدي افزوده است: "حضور باشكوه جوانان و مردم كشورمان در مراسم سالگرد ارتحال امام پاسخي به مستكبران جهان است و چشمان منافقين و فتنه‌گران را كور خواهد كرد".

او مقر استقرار اين افراد را "قرارگاه شهيد فهميده" معرفي كرده و ادامه داده است كه: "امسال با فعال شدن تمامي كميته‌ها و بخش‌هاي مسئول در قرارگاه شهيد فهميده و ايجاد آمادگي و اشراف خوب در همه زمينه‌ها و حوزه‌ها اعم از اسكان و تغذيه، امنيت، مهمان‌هاي خارجي و... پيش‌بيني مي‌شود، مراسم سالگرد ارتحال به خوبي برگزار شود".

انتقال نزديك به 2 ميليون نيروي شبه نظامي و استقرار آنان در يك پادگان نظامي در شرايطي صورت مي گيرد كه نگراني از واكنش مردمي به حوادث پس از خرداد، توجه زيادي را به خود جلب كرده است. از همين روست كه جانشين فرماندهي سازمان شبه نظامي بسيج از كور كردن چشم "فتنه گران" سخت گفته است. او اعلام كرده است: "كميته امنيت برگزاري مراسم را از مرزها تا حرم رصد مي‌كند و مهمانان خارجي با همكاري وزارت خارجه، وزارت اطلاعات، نيروي انتظامي، سپاه و بسيج براي حضور در مراسم همراهي و هدايت مي‌شوند".

برگزاري اين مراسم تاكنون بر عهده "موسسه تنظيم و نشر آثار آيت الله خميني" بوده و اداره اين مراسم توسط سپاه پاسداران بي سابقه است.

در همين حال، محمد علي انصاري، برادر حميد انصاري قائم مقام موسسه تنظيم و نشر آثار آيت الله خميني، كه سالهاست به عنوان دبير ستاد برگزاري اين مراسم معرفي مي شود، امسال در حاشيه ستادي قرار گرفته است كه علي فضلي و سازمان شبه نظامي بسيج و يگان هاي سپاه پاسداران آن را اداره مي كند.

آنطور كه ايلنا، خبرگزاري اصلاح طلب كارگري ايران گزارش داده است، وي كه همچنان به عنوان "دبير ستاد مركزي" كنفرانس خبري برگزار مي كند، در تازه ترين سخنان خود از "برنامه ريزي گسترده و منسجم سپاه و بسيجگ براي برگزاري اين مراسم سخن گفته است.

در همين حال ستاد مركزي نمازجمعه تهران نيز از برگزاري مراسم نماز جمعه با سخنراني آيت الله خامنه اي در مقبره آيت الله خميني خبر داده است. به گفته علي فضلي "حضور رئيس جمهور به عنوان سخنران پيش از خطبه قطعي شده است" و سخنراني سيد حسن خميني نيز به گفته فضلي "فعلا قطعي" اعلام شده است.

همزمان با انتشار اخبار مربوط به نقل و انتقال سازمان يافته نيروهاي شبه نظامي در آستانه سالگرد حوادث خرداد ماه، محمد رضا نقدي، رئيس سازمان شبه نظامي بسيج هم دوروز پيش ضمن سخناني كه "سپاه نيوز" آنرا بازتاب داد، از "حمايت مدعيان خط امام از تروريست ها" سخن گفته و افزوده است: "اين افراد از تروريست‌هاي بمب‌گذار و قاتلين عزاداران امام حسين حمايت مي‌كنند و مي‌گويند چرا آنها را اعدام كرديد و در عين حال خود را افرادي اسلام‌گرا و معتقد به خط امام معرفي مي‌كنند. وجود اين افراد شخصيت معاويه و يزيد را براي ما تفسير و باورپذير كرده است".

او درباره مراسم نيز گفته است: "اگر وسايل حمل ونقل و شرايط مهيا بود 30 ميليون نفر در اين مراسم شركت مي‌كردند و انشاءالله با فراهم شدن وسايل، باشكوه‌ترين نماز جمعه تاريخ را در روز 14 خرداد خواهيم ديد". سخنان نقدي در حالي بيان شده كه سايت جوان آنلاين، ارگان اينترنتي نزديك به سپاه پاسداران نيز در خبري از "احتمال تكرار فتنه انگيزي در مناسبت هاي پيش رو" خبر داده است.

اين سايت مدعي شده است كه محمد موسوي خوئيني ها در ديداري با "سران فتنه" گفته است: "ناراضي‌ها بزودي بمب‌گذاري و ترور را آغاز خواهند كرد. البته وي هيچ اشاره‌اي به ارتباط خود، با بمب‌گذاران و روندي كه بايد ادامه پيداكند، نكرده است".

منبع آگاه جوان ادامه داده است: "اين اظهارات آخرين تلاش‌هاي ناكام جريان فتنه براي فتنه انگيزي در آستانه مناسبت‌هاي پيش رو از جمله 14 و 15 خرداد است. حال آنكه در صورت تكرار فتنه‌انگيزي كنترل صبر ملت انقلابي با دشواري‌هايي روبه‌رو خواهد بود".

 


 


ندای سبز آزادی: جمعی از فرماندهان و درجه داران ارتش جمهوری اسلامی ایران به مناسبت سوم خرداد سالروز فتح خرمشهر با صدور بیانیه ای ضمن گرامی داشت این روز عزیز دیدگاههای خود را در خصوص مسائل مهم روز کشور بیان کردند.

متن کامل این بیانیه که در در اختیار ندای سبز آزادی قرار گرفته است به شرح زیر است:

 

بسمه تعالی
سوم خرداد سالروز حماسه بزرگ فتح خرمشهر بر ملت غیور و مبارز ایران مبارک باد. فتح الفتوح دفاع مقدس بی شک نتیجه مجاهدت و مبارزه تمام آحاد ملت در سرتاسر میهن عزیزمان بوده است و در این خصوص ایفای نقش ارتش جمهوری اسلامی بعنوان بخشی انکار ناپذیر از جبهه دلیران بی بدیل بوده است.
ملت سلحشور ایران
وظیفه فرزندان شما در ارتش جمهوری اسلامی همواره دفاع از ملک و ملت در برابر تهدیدات مختلف تعریف شده است که این تهدیدات را می توان در دو عنصر تهدید خارجی-استعمار- و تهدید داخلی-استبداد- خلاصه نمود. فلذا فرزندانتان در ارتش جمهوری اسلامی با رصد نمودن عوامل این تهدیدات و اتکال به خداوند متعال همواره هوشیاری خود را حفظ نموده اند و این در حالی است که پرسنل ارتش مانند دیگر آحاد ملت درگیر مشکلات عدیده اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی می باشند.
مسلما این مشکلات در نتیجه سوء مدیریت و بی کفایتی برخی مسئولان نظام جمهوری اسلامی است و بر همگان مبرهن است که این بی کفایتی و سوء مدیریت بخصوص در سالهای اخیر بدلیل حاکمیت رفتارهای سلیقه ای و تفسیر به رای برخی مسئولان به نام قانون و نظام اسلامی است. فلذا پرسنل خدوم ارتش نگرانی عمیق خود از سوء استفاده برخی مسئولان از قوانین کشور برای پیشبرد مقاصد شخصی و جناحی خود را اعلام می نمایند و به اقتدارگرایان قانون گریز هشدار می دهند که فرزندان ملت در ارتش جمهوری اسلامی سوء استفاده بیش از این از ابزار قدرت و ثروت و اسلحه بر علیه ملت ایران برای تثبیت حاکمیت سلیقه ای و دیکتاتوری را تحمل نخواهند کرد و اگر به رفتارهای غیر قانونی و غیر شرعی و غیر اخلاقی خود بر علیه ملت ایران ادامه دهند مطمئن باشند که با برخورد و قهر انقلابی فرزندان ملت در ارتش جمهوری اسلامی ایران مواجه خواهند شد.
"فمن یتوکل علی الله فهو حسبه"
2/3/89
جمعی از فرماندهان و درجه داران ارتش جمهوری اسلامی ایران

 


 


شكوري‌راد:دولت بعد از اصلاحات سعي كرد دستاوردهاي دوم خرداد را از بين ببرد

كسي كه بمب مي‌گذارد و اسلحه بر مي‌دارد مورد تاييد اصلاح‌طلبان نيست/رفتار سياست خارجي دولت اصلاحات به گونه‌اي بود كه احترام جهانيان را بر مي‌انگيخت/بايد ابوذر بود تا در برابر مفسدان اقتصادي ايستاد.

ايلنا:يك نماينده مجلس ششم معتقد است كه دولت بعد از اصلاحات دولت رجعت‌گرا بود و سعي كرد دستاوردهاي دوم خرداد را از بين ببرد.
به گزارش خبرنگار ايلنا، علي شكوري‌راد در مناظره عصر امروز با وحيد جليلي كه در دانشگاه علم صنعت برگزار شد با بيان اينكه خرداد شهرالله است گفت: اتفاقات مهمي در اين ماه افتاده است كه دست خدا را در آن مي‌بينيم از 15 خرداد 42 با حضور حماسی مردم در صحنه، نقطه اغازي شد تا 15 سال بعد انقلاب به منصه ظهور برسد. 29 خرداد 56 كه سالروز شهادت معلم انقلاب دكتر شريعتي است كه با ارائه گفتماني از اسلام در برابر انديشه ماركسيستي و كمونيستي آن زمان قرار گرفت و از سوي ديگر در خردادماه شاهد بركناري بني صدر هستيم كه پس از اتحاد با منافقین، باراي نمايندگان مجلس عدم كفايت مي‌گيرد.
وي با اشاره به شهادت دكتر چمران در خردادماه گفت: بعد از آن حادثه 14 خرداد سال 68 را داريم كه همزمان با سالگرد فوت امام راحل است و از اين نظر اهميت دارد كه تشييع جنازه با شكوهي از سوي مردم براي آن بزرگوار برگزار شد و به اعتقاد من اين مساله به نوع نگاه امام به جایگاه مردم و حق تعيين سرنوشت آنها باز مي‌گردد امام مي‌گفت: ميزان راي ملت است و آنها ولي نعمتان ما هستند و همين امر باعث گرايش گسترده مردم به ايشان شده بود.
اين نماينده سابق مجلس به سالروز سوم خرداد سال 61 و آزادسازي خرمشهر اشاره كرد و گفت: اين روز متعلق به ملت است و نگراني من اين است كه وقتي صداوسيما آنقدر این روز را تبليغ می كند ولی حماسه دوم خرداد را با سكوت می گذراند. نسل جوان احساسي كه بايد نسبت به سوم خرداد داشته باشد پیدا نکند.
شكوري‌راد با تاكيد براينكه سوم خرداد از آن همان مردمي است در 25 خرداد 88 در صحنه حاضر بودند گفت: حماسه سوم خرداد به وسيله جوانان رشيدي خلق شد كه با دشمن سرپا مسلح و با كمترين امكانات و بيشترين ايمان ايستادند و سرزمين خود را آزاد كردند و بعد از آن در دوم خرداد 76 با حضور حماسي خود در پاي صندوق‌هاي راي برگ جديدي را بر تاريخ ملت ما رقم زدند.
اين فعال سياسي اصلاح‌طلب با بيان اينكه گفتمان خاتمي دو وجه عمده داشت: يكي رعايت قانون در همه حال و دوم حفظ كرامت انسان‌ها. وی معتقد بود كه اگر اين دو مساله پاس داشته شود جامعه ما به سعادت مي‌رسد.
شكوري‌راد با بيان اين اعتقاد كه امروز عده‌اي اصرار دارند كه خود را انقلابي بدانند ولي انقلابي بودن در زمان انقلاب فضيلت بود ادامه داد: در زماني كه قانون حاكم است ديگر انقلابي بودن فضيلت نيست و عمل به قانون فضيلت است.
وي با اشاره به انتخابات 22 خرداد 88 گفت: اين روز در تاريخ ملت ما ماندگار شده است چرا كه مردم در این روز نشان دادند با روش مسالمت‌آميز راي دادن خواستار اصلاح جامعه هستند و 25 خرداد از اين جهت ارزشمند است كه مردم با حضور حماسی اتحادخود را در پاسداری از رایشان نشان دادند و البته هر گاه مردم همدل بشوند آن روز در تاريخ ثبت مي‌شود.
شكوري‌راد با اشاره به راهپيمايي مردم در 25 خرداد 88 گفت: مي‌گويند اين راهپيمايي قانوني نبود كه بايد به آنها پاسخ داد مگر قانون را راي مردم مشخص نمي‌كند مردمي كه در خيابان بودند خود معیار قانون بودند.
وي با تاكيد بر اينكه موفقيت مهم دولت اصلاحات ارتقاء آگاهي‌هاي عمومي و تبديل قانون‌گرايي و حفظ كرامت انسانها به فرهنگ بود گفت: امروز مي‌بينيم كه مردم حقوق خود را مطالبه مي‌كنند و آن به خاطر آگاهي‌هاي دوران اصلاحات است. البته امروز در دوره محدوديت به سر مي‌بريم چرا كه دولت بعد از اصلاحات دولت رجعت‌گرا بود و سعي كرد دستاوردهاي دوم خرداد را از بين ببرد.
وي با بيا ن اينكه كه هيچ دولتي در ایران به اندازه دولت اصلاحات به كشور خدمت نكرد گفت: اگر دولتي هر چقدر كه صالح هم باشد ولي اگر نظارتي روي آن نباشد اين دولت به فساد كشيده مي‌شود .در زمان اصلاحات 16 نهاد وظيفه نظارت موثر را بر دولت برعهده داشتند ولي امروز متاسفانه حتي يك نهاد ناظر موثر هم وجود ندارد.
وي در بيان دلايل اين سخن خود ادامه داد: امروز گزارش سازمان بازرسي در مورد دولت سانسور مي‌شود و يا حتي دستگاه قضايي كه مي‌خواهد به دنبال اين مساله برود كه فلان مقام عالي كشور دچار فساد است جلوي آن را مي‌گيرند ولي در زمان اصلاحات نظارت بسيار قوي بود. وی ادامه داد در دوران اصلاحات زير ساخت‌هاي اقتصادي آنقدر محكم بود كه توانستند براساس آن چشم انداز 20 ساله نظام را با پیش بینی رشد 8 درصدي بنويسند ولي امروز براساس آمار بانك مركزي نرخ رشد ما زير نيم درصد است. وی ادعا کرد تفاوت‌هاي بين دوره اصلاحات و دوره كنوني به حدي است كه حتي بچه دبستاني هم مي‌تواند آنها را ازهم تشخيص دهد.
شكوري‌راد در بخش ديگري از سخنان خود با اشاره به انتخابات سال 84 و پيروزي محمود احمدي‌نژاد در اين انتخابات و با طرح اين پرسش كه چطور شد كه احمدي‌نژاد توانست راي اول را بياورد گفت: او برخلاف آنچه كه بود به ‌عنوان اپوزیسيون شناخته شد و هاشمي مظهر نظام . احمدي‌نژاد كسي شناخته شد كه در مقابل نظام است.
مردم بياد داشتند كه در دوم خرداد 76 وقتي كه مقام معظم رهبري براي انداختن راي خود به پاي صندوق رفته بودند گفتند هيچ كس براي من هاشمي نمي‌شود.
شكوري‌راد با بيان اين انتقاد كه شعارهاي احمدي‌نژاد براساس جهت گيري‌ دفاع از كل نظام نبود گفت: ايشان دولت‌هاي قبل خود را فاسد خواند و تلاش کرد اذهان مردم را در داوري‌ها مشوش كند. وی اين سياست را هم درسال 84 و هم درسال 88 در پيش گرفت يعني به عبارتي خود را در تضاد با ديگران معرفي کرد.
شكوري‌راد در مورد بخشي از سخنان جليلي كه مدعي شده بود طرح اصلاحات براساس يك حركت پوپوليستي شكل گرفت گفت: حركت آقاي احمدي‌نژاد مصداق بارز يك حركت پوپوليستي است. وی شعارهايي را مطرح كرد كه اصل شعارها درست بود اما نیت نادرست داشت. در مقابل حركت پوپوليستي، يك جامعه نظام مند و قانونمند وجود دارد كه حركت آن بر مبنای تحزب است وببينيد كه آيا از زمان روي كار آمدن احمدي‌نژاد جلوي این كار گرفته شده يا خير و امروز معلوم نيست در ارزيابي عملكرد پنجساله گذشته دولت بايد يقه چه كسي را بگيريم.
اين فعال سياسي اصلاح‌طلب در بيان منظور خود با اشاره به عزل بني صدر در سال 60 گفت: بني صدر در اواخر مسووليت خود با منافقين كه ديكتاتورمابانه‌ترين تشكل در تاريخ كشور ما هستند هم پيمان مي‌شود و در 30 خرداد 60 كه منافقين در حمايت از بني صدر به خيابان مي‌روند اين مردم هستند كه آنها را از صحنه به در مي‌كنند.
وي ادامه داد: امروز صداوسيما رهبران جنبش سبز را با منافقين مقايسه مي‌كند ببينيد تفاوت از كجا تا كجاست.
شكوري راد ادامه داد: در زمان بني‌صدر منافقين آنقدر كارنامه سياهي داشتند كه حتي برخي پدرو مادرها فرزندان منافق خود را معرفي مي‌كردند ولي امروز در خانه‌هاي سران اصولگرا فرزندانشان نوار سبز به دست می بندند.
شكوري‌راد در پاسخ به اين سوال كه آيا رهبري و ولايت فقيه را قبول داريد گفت: اين جا مناظره است نه تفتيش عقايد. ما با اين نگاه مخالفيم كه تا هر كسي حرفي مي‌زند از او مي‌پرسیم كه ولايت فقيه را قبول داريد يا نه. بنده قانون ا ساسي را قبول دارم و همه را به آن دعوت مي‌كنم.
وي با اشاره به سوال جلیلی که پرسید آیا یک با یک مساوی نیست متقابلا اين پرسش را مطرح کرد كه آيا اصل حقوق مردم با اصل ولايت فقيه در قانون اساسي مساوي است يا خير گفت: تمام حرف‌ آقاي موسوي اجراي بدون تنازل قانون اساسي و برابر بودن اصول قانون اساسی با یکدیگر است.
وی اضافه کرد چطور نظر يك شخصي مانند آقاي جنتي بيشتر از 70 ميليون جمعيت شده است.
وي با شاهد مثال آوردن شعار ايران براي همه ايرانيان گفت: به ما انتقاد مي‌كردند كه چرا اين شعار را مطرح مي‌كنيد. چرا که آنها معتقدند ایرانی ها با هم برابر نیستند و ايران براي برخي ايرانيان است.
شكوري‌راد با بيان اين انتقاد كه امروز پروژه‌هاي اقتصادي دولت در اختياربرخي نهادهاي نظامي است گفت: شما که خواهان مساوات و عدالت هستید چرا وقتي كه آقاي جنتي خواهان گزینش در دانشگاه‌ها مي‌شود اعتراض نمي‌كنید.
اين نماينده سابق مجلس در پاسخ به اين سوال كه خاتمي در سال 76 به پتانسيل عظيم مردمي و شعار درود بر (سه سيد فاطمي – خميني و خامنه‌اي و خاتمي) خيانت كرده است و اينكه شما 25 خرداد را ديديد و 9 دي و 22 بهمن را نديدگفت: 25 خرداد مردم بدون امكانات اطلاع رساني و بدون اينكه حتی يك اتوبوس آنها در خدمت آنها باشد در خيابان‌ها حاضر شدند.
وي ادامه داد: من پيشنهاد مي‌كنم در خرداد ماه امسال دو راهپيمايي اعلام كنند وامنيت هردو را نيز تامين كنند يكي براي طرفداران موسوي و يكي براي طرفداران آقاي احمدي‌نژاد آن موقع مشخص خواهد شد چقدر جمعيت مي‌آيد.
شكوري‌راد با بيان اينكه موسوي روي تخم چشم من جاي دارد گفت: ايشان را فردي صالح، شايسته و دلسوز براي نجات كشور از بحران مي‌دانم. ايشان از تروريست‌هاي اعدامي حمايت نكرده است به بی قانونی در رفتار با آنها اعتراض کرده است. ببينيد شما چكار كرده ايد كه مردم با آنها که شما تروريست‌ اعلام می کنید اظهار همدلي مي‌كنند. البته كسي كه بمب بگذارد و اسلحه بر ‌دارد مورد تاييد اصلاح‌طلبان نيست.
اين فعال سياسي اصلاح‌طلب در پاسخ به اين سوال كه عملكرد دولت خاتمي در مورد قتل‌هاي زنجيره‌اي چيست گفت: آقاي خاتمي تاوان پيگيري قتل‌هاي زنجيره‌اي را داد و مساله كوي دانشگاه اين تاوان بود.
شكوري‌راد در مورد كنفرانس برلين نيز گفت: نمایش اين كنفرانس در تلویزیون ایران شوي تبليغاتی صدا و سیما عليه اصلاح‌طلبان بود.
وی در پاسخ به سوالی، رفتار سياست خارجي دولت اصلاحات به گونه‌اي بود كه احترام جهانيان را بر مي‌انگيخت.
وي ادامه داد:رئيس‌جمهور آمريكا در اجلاس سازمان ملل در دوره اصلاحات چند سخنراني را گوش داد تا نوبت به سخنراني آقاي خاتمي برسد ولي متاسفانه امروز آقای احمدی نژاد ده‌ها نامه مي‌نويسد و كسي جواب نمي‌دهد.
شكوري‌راد در مورد ادعاي جاسوس بودن حلقه كيان نيز گفت: اگر اين افراد جاسوس بودند چرا دستگير نشدند. چند نفر را هم که به اسم جاسوس دستگير كردند بعد آزاد كردند. متاسفانه در كشورما هركس كه حرف مي‌زند اگرخلاف ميل آقايان باشد اسمش را جاسوس مي‌گذارند. اگرجاسوس را درست تعريف كنيد و براساس آن برخورد كنيد ما هم حمايت مي‌كنيم.
شكوري‌راد در پاسخ به سوالي در خصوص فساد اقتصادي گفت: اگر اين مملكت غارتگر بيت المال دارد این در اختیار قوه قضاييه است که برخورد کند. قوه قضائیه زیر نظر رهبریست. اگر نکرده اند شما مي‌توانيد از آنها بپرسید كه چرا تا کنون با مفسدان اقتصادي برخورد نکرده اند. چرا فقط شعار می دهید.
وي افزود: براي مبارزه با مفاسد اقتصادي اقدامی نمی کنند اما آقاي تاج‌زاده را به دلیل سیاسی مي‌گيرند كه يك خانه هم ندارد. یا داود سليماني را که ببینید زندگیش چگونه است. يا بهزاد نبوي را كه عليرغم داشتن پست‌هاي مختلف دولتي، برويد بررسي كنيد كه چه چيزي دارد.
شكوري‌راد تصريح كرد: برخی فرماندهان سپاه كه زماني که از جنگ برگشته بودند چيزي نداشتند امروز ببينيد كه چه‌ها دارند. آقاي بهزاديان‌نژاد دوست و هم تراز آقاي فيروزآبادي بوده است و امروز در زندان است. ببينيد او از مال دنيا چه چيزي دارد و این چه دارد. شعار دادن آسان است ولي بايد ابوذر بود تا در برابر مفسدان اقتصادي ايستاد.

 

جليلي:دولت احمدي‌نژاد ادامه دوم خرداد است

در دوم خردادماه از بچه‌هاي سوسول شهرك غرب تا زنان عشاير به خاتمي راي دادند/بسياري از قاطبه مردم به خاتمي راي دادند/در حال حاضر يك جنبش ضد اعتراضي شكل گرفته است/بايد حق تجمع و اعتراض در مجموع نظام محترم شمرده شود.

ايلنا:مدير دفتر مطالعات جبهه فرهنگي انقلاب اسلامي معتقد است دولت احمدي‌نژاد ادامه دوم خرداد است.
به گزارش خبرنگار ايلنا، وحيد جليلي در مناظره‌اي با شكوري‌راد با عنوان جريان‌هاي سياسي، شعارها، گفتمان و عملكرد كه از سوي مجمع حزب‌الله دانشگاه علم و صنعت برگزار مي‌شد، توجه به عقبه تاريخي ملت و حفظ حافظه تاريخي مردم را يكي از ضرورت‌هاي فهم و درك مسائل امروز دانست و گفت: اگر رخدادهايي كه از 15 خردادماه سال 42 به اين سو به خوبي فهم و به نسل‌هاي بعد منتقل شود ملت ايران مي‌تواند با اتكا به اندوخته‌هاي تاريخي خود با سرعت بسيار و انحراف كمتر رو به افق‌ها حركت كند.
مدير دفتر مطالعات جبهه فرهنگي انقلاب اسلامي اظهار داشت: واقعيت اين است كه در مورد بسياري از اندوخته‌هاي تاريخي ظلم شده و برخي بايكوت شده است به طور مثال به گونه‌اي به سوم خرداد پرداخته مي‌شود كه به نوعي تحريف و ترويج نگاه نوستالژيك به جنگ بود.
وي ادامه داد: خرداد ماه سال 60 كه تجربه بسيار گرانبهايي براي ملت است به درستي تبيين نشده است و به اين خاطر است كه برخي از اختلافات داخلي آنچنان تصوير ناشفافي به دست مي‌دهد كه كساني كه با تيغ موكت‌بري در ان زمان به جان مردم افتاده بودند تلاش مي‌كنند كه خود را همراه مردم معرفي كند.
اين فعال رسانه‌اي اصولگرا با بيان اينكه در روز مبارك دوم خرداد ظرفيت‌هاي جمهوريت نظام به بهترين شكل آشكار شد گفت: در آن زمان نظام جمهوري اسلامي نشان داد كه چگونه به راي ملت وفادار بوده و مردم مي‌توانند در يك انتخابات آزاد فردي را كه نقطه اميد و روشني براي ادامه انقلاب مي‌دانند انتخاب كنند.
جليلي ادامه داد: هر چند در دوم خرداد به كانديدايي پيروز راي ندادم اما اين پيروزي نظام براي ما هم شيرين بود و همچنان به‌عنوان يك نقطه قوت عطفي براي جمهوري اسلامي به شمار مي‌آيد و اميدوارم ملتي كه به اين ميزان تجربيات داشته در ادامه مسير با اتكا به همين تجربيات روز به روز مسير پيشرفت را به خوبي طي كند.
جليلي به مصاحبه‌اي اشاره كرد كه در آن گفته شده بود «بزرگ‌ترين دستاورد دوم خرداد دولت احمدي‌نژاد است» و گفت: احمدي نژاد در سال 84 در انتخاباتي پيروز شد كه برگزار‌كننده آن دولت خاتمي بود. انتخابات كاملاً عقلاني بود و برخلاف جريان مقابل كه پوپوليست بوده و متكي به بازيگران بود ملت در مرحله اول به احمدي‌نژاد راي ندادند و به انتخابات مانند برخي گروه‌ها و جريانات سياسي نگاه نمي‌كردند در آن زمان مردم تحت فضاي تبليغاتي و بمباران رسانه‌اي قرار گرفته و براساس موازين عقلي به احمدي‌نژاد راي دادند.
وي خاطرنشان كرد: اگر دولت خاتمي دولت مطلقي بود چرا مردم به فردي راي دادند كه دولت خاتمي به آن تمايلي نداشت.
مدير دفتر مطالعات جبهه فرهنگي انقلاب اسلامي به دوران پيش از دوم خرداد اشاره كرد وگفت: قبل از آنكه نام خاتمي مطرح شود عده‌اي مانند مهاجراني و عبدالله نوري به دنبال اين بود كه رياست‌جمهوري هاشمي رفسنجاني را تمديد كنند و تلاش كردند رهبري با تغيير قانون اساسي موافقت كرده تا هاشمي مجددا رئيس‌جمهور شود اما رهبري در سفري كه به اروميه داشتند آب پاكي را روي دست آنها ريخته و اعلام كردند كه بايد به قانون اساسي عمل شود.
اين فعال رسانه‌اي اصولگرا ادامه داد: در دوم خردادماه از بچه‌هاي سوسول شهرك غرب تا زنان عشاير برقه پوش به خاتمي راي دادند و خاتمي تنها متعلق به شمال تهران و گروه خاصي نبود اما يك اقليت خاص به خاتمي راي داده بودند كل جبهه و جريان را مصادره و مطالبات خود را به جاي مطالبات كل ملت مطرح كردند.
وي ادامه داد: در آن زمان روزنامه‌هاي متعددي منتشر مي‌شد اما يك بخش از مطالبات آرايي كه به خاتمي راي دادند را منعكس مي‌كردند و فضاي رسانه‌اي به سمتي رفت كه حتي آنها ادعاي خود را باور كردند.
جليلي با بيان اينكه عملكرد آنها در سوم تيرماه به خاك سياه نشست ادامه داد: اگر آنها دقت و آسيب شناسي كرده و علت شكست خود را در سال 84 بررسي مي‌كردند مي‌توانستند راهبرد‌هاي بهتري براي ادامه كار به دست بياورند.
مدير دفتر مطالعات جبهه فرهنگي انقلاب اسلامي با بيان اينكه با وجود انتقاد به دولت حاضر اما آن را ادامه دوم خرداد مي‌دانم گفت: خاتمي نيز در ابتدا با اتوبوس به سفر استاني رفته و چفيه بر گردن مي‌انداخت واين گونه با خانواده شهدا ديدار مي‌كرد.
وي تاكيد كرد: بسياري از قاطبه مردم به خاتمي راي دادند اما در تفريق راي مردم ظلمي رخ داد.
جليلي به اظهارات شكوري راد مبني بر اينكه رهبر انقلاب در هنگام انداختن راي اعلام كرده بود هيچ كس براي من هاشمي نمي‌شود اضافه کرد که رهبری جمله ای هم اضافه کرده بودند که اما اميدوارم براي مردم رئيس‌جمهور بهتري از هاشمي شود كه در واكنش به اين اظهار شكوری اعلام كرد كه من چنین جمله ای را بخاطر نمی آورم.
وي با طرح اين پرسش كه احمدي‌نژاد پوزسيون يا اپوزسيون اظهار داشت: مشكل حال حاضر اين است كه صورت بندي‌هاي موجود ديگر جواب نمي‌دهد و بايد مشخص شود افرادي چون موسوي و هاشمي پوزسيون نظام هستند يا اپوزسيون؟ كليد واژۀ مناظره احمدي‌نژاد استفاده از كلمه اشرافيت بود اشرافيت يعني عده‌اي به صورت بندي سياسي رسيده و بخواهند آن را ادامه دهند.
جليلي خاطرنشان كرد: زماني كه احمدي‌نژاد گفتمان خود را مطرح كرد عده‌اي ديدند كه گفتمان آن در صورت بندي هايشان نمي‌گنجد به همين دليل به وي گفتند كه آیا پوزسيون نظام محسوب مي‌شويد يا اپوزسيون و او در پاسخ اعلام كرد: كه به اين صورت بندي‌ها هيچ وابستگي ندارم.
مدير دفتر مطالعات جبهه فرهنگي انقلاب اسلامي با بيان اينكه عدم توجه به صورت بندي‌هاي سياسي قطعا چالش ايجاد مي‌كند ادامه داد: برخي افراد كه ده‌ها سال در حاكميت نقش داشته‌اند نمي‌توانند شكستن اين الگو را تحمل كنند به همين دليل مقابل هر جرياني كه بخواهد صورت بندي سياسي ايجاد كند مي‌ايستند.
جليلي به اظهارات رهنورد و دلايل مطرح شده از سوي وي براي تقلب در انتخابات اشاره كرد و گفت: ايشان در استدلالي اعلام كرده زماني كه طرفداران دو جريان در تهران يا شهرستان‌ها جمع مي‌شدند طرفداران احمدي‌نژاد در حدود يك درصد طرفداران موسوي بودند.
وي ادامه داد: روشنفكر‌ترين زن ايراني همچنين ادعا مي‌كند كه آذربايجان و ترك زبانان هيچگاه فرزند خود را فراموش نمي‌كنند از سوي ديگر نيز مردم لرستان هيچ داماد خود را كنار نگذاشته و به شخص ديگر راي نمي‌دهند جرياني كه ادعا مي‌كند من آمده‌ام خرد ورزي كرده و عقلانيت را رايج دهم من چگونه به اين شاخص استناد مي‌كند آيا لرستان نبايد به فرزند خود كه كروبي راي بدهد.
اين فعال رسانه‌اي اصولگرا به اظهارات شكوري‌راد مبني بر اينكه در دهه 60 خانواده‌ها فرزندان منافق خود را به حاكميت معرفي مي‌كردند گفت: زماني محسن روح الااميني به خاطر حضور در راهپيمايي‌ها به آن صورت مرحوم شد پدر وي در 22بهمن و 9 دي در راهپيمايي مردم حضور يافته و زماني كه پاي نظام را در ميان ديد آمد و صحبت كرد.
وي با بيان اينكه مشكل احمدي‌نژاد اين بود كه منتقد نداشت اما معاند داشت اظهار داشت: مشكل ديگر ما اين است كه مردم را شهروندي درجه يك و درجه 2 كرديم شما مي‌توانيد با احمدي‌نژاد مخالف باشيد اما نمي‌توانيد سر خودتان كلاه بگذاريد اينكه ادعا كنيم همه مردم بدبخت شده‌اند پوپوليسم نيست.
به گزارش خبرنگار ايلنا در ادامه اين مناظره در پاسخ به اين پرسش كه آيا سكوت حاكم بر جامعه دستاورد اصلاحات است گفت: من سكوتي را مشاهده نمي‌كنم اما در ميان ملت فرياد عظيم خيزش كه آنان را براي تمناي عدالت مشاهده مي‌كنم اما مشكل اين است كه رسانه‌ها از آن دريغ كردند.
وي افزود: چطور زماني كه ده‌ها ايراني فاقد امكانات بودند كسي اين سكوت را نمي‌شنيد اما در حال حاضر كسي كه مي‌خواهد حرف بزند مي‌گويند خفه شو.
جليلي با بيان اينكه در حال حاضر يك جنبش ضد اعتراضي شكل گرفته است ادامه داد: خيزش گسترده عمومي عليرغم فضا‌سازي‌هاي جامعه كه به اصطلاح نخبگان راي خود را به صندوق انداخته و فردي را كه مي‌خواست انتخاب كرد و بايد صداي مردم كه اسلاميت نظام استفاده كرده و مي‌گويند يك برابر با يك را تحمل كرد اينكه همه خفقان بگيرند تا عده‌اي صحبت كنند مورد قبول نيست. من هياهويي مي‌بينم براي خاموش كردن اكثريتي كه حاضر نيست براين فضاسازي‌ها بماند.
جليلي در پاسخ به پرسش ديگري مبني بر اينكه چرا هيچگاه به طور جانشين از طرف حاكميت توجه نمي‌كند گفت: اين مانند همان است كه مي‌گوييم كسانيكه به احمدي‌نژاد راي دادند به خاطره سيب زميني بوده است آيا اين توهين به شعور مردم نيست. روح الااميني كه سعه صدر و منش و شخصيت خود را در برابر مرحوم شدن فر زندن نشان ميدهد آمده و فحاشي مي‌كنيم و مي‌گوييم به دليل اينكه از مواضع ما حمايت نكرده بي‌حیثیت است. آيا شما با هركسي كه با شما همراه نباشد را بي‌حيثيت دانسته و به او توهين مي‌كنيد.
وي از عملكرد صداوسيما در حوادث پس از انتخابات انتقاد كرد و گفت: به حد خود سعي كردم آن 14 ميليوني كه به كانديداي پيروز راي نداده احترام بگذارم چرا كه فكر مي‌كنم آن ميزان تمام افراد شعار مرگ بر اصل ولايت فقيه را سرندادند و قصه ما اين است كه آن ميزان راي در صداوسيما مصادره شده است.
جليلي خاطرنشان كرد: برخي در بعد از حوادث انتخابات اين سوال را مطرح مي‌كنند كه بايد موضع خود نسبت به رهبري را مشخص كنيم اما من معتقدم كه بايد موضع خود نسبت به جمهوريت نظام را مشخص كرد اين همه فشار در حوادث بعد از انتخابات بر رهبري اين بود كه ايشان راي مردم را وتو نكرده است.
مدير دفتر مطالعات جبهه فرهنگي انقلاب اسلامي در پاسخ به اين پرسش كه چرا برخي از اعضاي شوراي نگهبان از يك كانديداي خاص در انتخابات حمايت كردند گفت: آنها كار اشتباهي انجام دادند.
وي در پاسخ به پرسش ديگري مبني بر اينكه آيا نبايد به مخالفان دولت اجازه تجمع داده شود اظهار داشت: بايد حق تجمع و اعتراض در مجموع نظام محترم شمرده شود اما نمي‌توان از جمهوريت نظام انتظاراتي داشت اما به تكليف‌هاي خود عمل نكرد اگر در انتخابات پرشور و آزادي كه برگزار شد ما به خود اجازه دهيم انتخابات را زير سوال برده و هيچ نهادي را قانوني ندانيم وبراي برهم زدن قاعده بازي تجمع به راه بياندازيم خلاف جمهوريت است.
وي ادامه داد: نبايد بر حفظ اصول جمهوريت نظام اجازه داد كه برخي با پمپاژ دروغ و ادعاي تقلب در انتخابات حاكميت را تحت فشار بگذارند و نمي‌شود از سويي رفتارهاي هنجارشكنانه انجام داده و مسووليت نظام را زير سوال برد و بعد از همان نظام درخواست تجمع كنيم.
اين فعال رسانه اي اصولگرا به برخي اعتراضات صورت گرفته در شهرهاي سبزوار، ايزه ، فيروزاباد در دوره اصلاحات اشاره كرد وگفت: در آن اعتراضات خون افرادي ريخته شد اما بررسي صورت نگرفت.

 


 


ساوالان سسی : سیامک میرزایی فعال دانشجویی آذربایجانی و دانشجوی تولیدات دامی دانشگاه رشت توسط ماموران امنیتی در رشت بازداشت و به اداره اطلاعات اردبیل منتقل شده است.

ماموران امنیتی روز پنجشنبه ۳۰ اردیبهشت ۸۹ با مراجعه به منزل پدری این فعال دانشجویی در پارس آباد مغان اقدام به تفتیش منزل کرده و کلیه کتابها و وسایل شخصی وی را با خود برده اند.

خانواده میرزایی می گویند از شش روز پیش تا کنون تماسی با فرزندشان نداشته اند و از سرنوشت وی بی خبر بوده اند اما روز پنجشنبه ٣۰ ارديبهشت ٨۹ بدنبال مراجعه ماموران امنیتی به منزل جهت تفتیش خانه از بازداشت وی مطلع شدند.

مسئولین امنیتی و قضایی روز شنبه ۱ خرداد ۸۹ به خانواده میرزایی گفته اند که این فعال دانشجویی در رشت دستگیر و هم اکنون در بازداشت اداره اطلاعات اردبیل به سر می برد و چندین بار جهت بازپرسی به شعبه پنجم بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب اردبیل برده شده است. مسئولین قضایی و امنیتی از بیان علت بازداشت و اتهام میرزایی امتناع می کنند اما بر اساس حکم تفتیش منزل که در دست ماموران بوده است اتهام این فعال دانشجویی قومیت گرایی عنوان شده است.

بازداشت فعالین آذربایجانی در روزهای منتهی به ۱ خرداد سالروز قیام آذربایجانیها پس از چاپ کاریکاتور نژادپرستانه در روزنامه دولتی ایران سیر صعودی به خود گرفته است و در طی هفته های گذشته بیش از ۱۵ فعال مدنی آذربایجانی بازداشت شده اند.

 


 


درست یک روز پس از تجمع دانشجویان دانشکده فنی دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز که با حمله نیروهای امنیتی و بسیج به خشونت کشیده شد دانشجويان دانشكده حقوق این دانشگاه به حمايت از دانشجويان دانشكده فني و اعتراض علیه دولت بر خواستند.

 

بنا بر گزارش ارسالی به دانشجونیوز، در ادامه ی اعتراضات دانشجویی دانشگاه آزاد تهران مرکز امروز دوم خرداد دانشجویان دانشکده حقوق این دانشگاه دست به اعتراضی خودجوش زدند .اين اعتراض پس از آن صورت گرفت كه روز شنبه اول خرداد ماه به تجمع دانشجويان دانشكده فني اين دانشگاه از سوي نيروهاي امنیتی و بسيج حمله شد و در نتیجه آن دست کم چهار نفر از دانشجویان به شدت زخمی شدند.

در پی اعتراضات روز گذشته از صبح امروز ورودي دانشكده حقوق دانشگاه آزاد واحد تهران مركز به شدت توسط نيروهاي حراست و انتظامات زیر نظر قرار داشت و عبور و مرور دانشجویان به شدت کنترل می شد. نيروهای امنیتی آزادانه در درون دانشگاه رفت و آمد داشتند و دانشجويان را تهديد به بازداشت و برخوردهاي انظباطي مي كردند و این در حالی است که نیرو های امنیتی بر طبق قانون حق هیچ گونه دخالتی در احکام صادره از سوی کمیته های انضباطی را ندارند.

همزمان با تعطیل شدن کلاس های نوبت ظهر و با افزایش تعداد دانشجویان در سلف دانشکده اعتراض خود جوش دانشجویان با شعار« دانشجو ميمرد ذلت نمي پذيرد » آغاز شد و با شعار هاي « يا حسين ميرحسين» و «مرگ بر ديكتاتور» ادامه یافت. دانشجویان با خواندن سرود «يار دبستاني» به تجمع خود پایان دادند و با اعلام انزجار از حمله روز گذشته توسط عوامل امنیتی و نیروهای بسیجی و سکوت مسوولین دانشگاه در این رابطه احکام سنگین تعلیق از تحصیل و تبعید دانشجویان را محکوم کردند.

این گزارش می افزاید: اوضاع جسمی دانشجویانی که در تجمع ديروز دانشكده فني از سوی عوامل امنیتی و نیروهای بسیج مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و زخمی شدند مناسب نمی باشد به طوریکه در ناحيه صورت آثار كبودي و ضرب و شتم به وضوح نمايان است.

دانشجویان با توجه به اینکه دکتر گذشتی ریاست واحد تهران مرکز را برعهده دارد هیچ امیدی به پیگیری عاملان حمله از سوی ریاست واحد ندارند.

در پی اعتراضات صورت گرفته فضای تمامی دانشکده های این واحد دانشگاهی به شدت امنیتی شده است.

گفتني است دانشگاه آزاد واحد تهران مركز با بيش از چهل هزار دانشجو پر جمعیت ترین واحد دانشگاهي دانشگاه آزاد است و مسئولين دانشگاه براي جلوگيري از بيشتر شدن اعتراضات دانشجويان تهران مركز مدت ها است از طرح تجميع دانشكده ها ي اين دانشگاه جلوگيري مي كنند.

دانشكده هاي مختلف اين دانشگاه در فاصله بسيار دور يكديگر قرار دارد.دانشکده فنی این دانشگاه در غرب تهران و در میدان پونک واقع است و دانشکده حقوق این دانشگاه در مرکز تهران و در میدان فردوسی قرار دارد.

 


 


با آغاز ماه خرداد فشارها بر فعالین دانشجوئی افزایش یافت. به گزارش این خبر محسن صنعتی پور دبیر تشکیلات فراکسیون مدرن انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه فردوسی و علوم پزشکی مشهد از سوی کمیته انضباطی دانشگاه فردوسی مشهد به دو ترم تعلیق محکوم شد. منابع آگاه دانشجوئی گزارش می دهند این حکم در راستای فشار بر فعالین دانشجوئی دانشگاه فردوسی مشهد از سوی نهادهای امنیتی صادر شد. گفتنی است محسن صنعتی پور عضو ستاد دانشجوئی مهدی کروبی در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری در خراسان بود و در شهریور 88 توسط وزارت اطلاعات بازداشت شد و با سپردن وثیقه 100 میلیون تومانی آزاد شد. وی در مهر ماه سال گذشته از سوی کمیته انضباطی دانشکاه فردوسی به دو ترم تعلیق معلق محکوم شد و اکنون به دستور مسئولین دانشگاه و مسئولین امنیتی استان خراسان حکم دو ترم تعلیق معلق این دانشجو به اجرا در آمده است

 


 


به گزارش خبر، «خنکای ختم خاطره» به نویسندگی حمیدرضا آذرنگ نمایشی است که به نقد بی‌توجهی مسئولان نسبت به وضعیت خانواده‌های شهدا و بازماندگان جنگ در ایران می‌پردازد.

این نمایش به دعوت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان خوزستان و دبیرخانه جشنواره سیزدهم تئاتر ملی مقاومت به این جشنواره دعوت شده بود و در بخش غیر رقابتی به صحنه رفت.

به گفته یکی از عوامل نمایش، «خنکای ختم خاطره» پس از آنکه روز چهارشنبه اجرای پرتماشاگری را در شهرستان آبادان پشت سر گذاشت و مورد استقبال مردم قرار گرفت با واکنش مختلف از طرف مخالفان مواجه شد و افراد ناشناس با ارسال پیام‌هایی گروه را تهدید کردند که در صورت ادامه این اجرا با آنان برخورد می‌شود.

گروه نمایشی دومین اجرای خود را روز با تأخیر ساعت ۲۱:۳۰ شب به صحنه برد که در نیمه اجرا با خاموش شدن ناگهانی چراغ‌های سالن و حمله نیروهای ناشناس لباس شخصی اجرا متوقف شد و این مسئله اعتراض تماشاگران را به همراه داشت.

«خنکای ختم خاطره » به عنوان نمایش برگزیده بیست و هشتمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر با حضور بازیگران حرفه‌ای مهر‌ماه گذشته همزمان با هفته دفاع مقدس در سالن شماره دو ایرانشهر اجرای عمومی شد.

این نمایش تولید انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس بنیاد روایت فتح است. «خنکای ختم خاطره» قرار بود چهار اجرای عمومی برای مردم آبادان و خرمشهر داشته باشد.

سیزدهمین جشنواره ملی تئاتر مقاومت – فتح خرمشهر به دبیری محمد جمال پور از ۲۹ اردیبهشت آغاز شده و تا دوم خرداد در آبادان و خرمشهر ادامه دارد.

 


 


«دیگر برای کار به وزارت کار نروید». این جمله‌ای بود که هجدهم اردیبهشت ماه از سوی وزیر کار به متقاضیان اشتغال در کشور اعلام شد.

به نوشته «تهران امروز»، در این روز محمد عباسی، وزیر تعاون دولت دهم اعلام کرد که از این پس وزارتخانه متبوعش مسئولیت اشتغال کشور را بر عهده گرفته و وزارت کار دیگر به طور کامل متولی امر اشتغال نیست. این امر باعث شد که در این تاریخ (۱۸ اردیبهشت) ۲۶۰ هزار متقاضی اشتغال با مراجعه به سایت وزارت تعاون نسبت به پر کردن فرم اشتغال اقدام کرده بودند.

به گفته محمد عباسی وزیر تعاون، ایجاد اشتغال و جمع بندی مشاغل وظیفه وزارت تعاون است. توانمندی جوانان در این موضوعات هم به وزارت تعاون ارتباط دارد. وزارت کار به دلیل اینکه عنوان کار را دارد، بخشی از این اقدامات را هم انجام می‌دهد اما وزیر کار اعلام کرد که بحث بهره‌وری کار و وظایف ویژه دیگری برعهده وزارت متبوعش است لذا برای اینکه برخی امور مانند ساماندهی اشتغال مغفول نماند، بخشی از امور مربوط به اشتغال در اختیار وزارت تعاون قرار گرفت.

وی افزود: شورای عالی اشتغال که به ریاست محمود احمدی‌نژاد تشکیل می شود، تصمیم گرفت تا برای سامان دادن به بحث اشتغال در کشور، برخی وظایفی که پیش از این بر عهده وزارت کار بود را به وزارت تعاون محول کند لذا مسئولیت اصلی اشتغال در کشور برعهده وزارت تعاون است البته وزارت تعاون و کار دقیقا با یکدیگر امور مربوط به اشتغال را انجام می‌دهند. وزارت کار متولی ایجاد کار نیست چون کار هماهنگی، مواظبت از روابط کارگر و کارفرما، جریان بهره وری کار و تشکل‌های کارگری و کارفرمایی به وزارت کار مربوط می شود.

موضوع واگذاری اشتغالزایی از وزارت کار به وزارت تعاون هفته گذشته واکنش و اعتراض منفی قدرت الله علیخانی نماینده شهر قزوین در مجلس شورای اسلامی را در پی داشت و موجب شگفتی وی بود.

 


 


کمپین ملی وسراسری فرزندان موسوی و رهنورد با انتشار بیانیه ای، همزمان با سالگرد دوم خرداد ماه، فعالیت رسمی خود را اعلام کرد.
سخنگوی کمپین هدف از تشکیل این تشکیلات ملی و سراسری را "سامان دادن به نیروهای فعال و ایجاد انسجام و انضباطی که می تواند جنبش سبز ملت ایران را به درستی تداوم بخشد و جنبش را از خطر غارت اقتدارگریان مصون بدارد"، دانست و گفت: "عمده ترین و اصلی ترین انگیزه کمپین ملی و سراسری فرزندان موسوی و رهنورد در جهت تحقق اهدافی که در بیانیه های مهندس میر حسین موسوی مکررا از آن یاد شده ،حمایت همه جانبه از پدر و مادر معنوی مان مهندس میرحسین موسوی و پرفسور زهرا رهنورد ،پیگیری وضعیت بازاشت شدگان ، تظلم خواهی از مراجع حقوق بشری و ذی صلاح ، اتحاد و انسجام بین جوانان که نیروهای محرکه جنبش سبز محسوب می شوند تاسیس گشته است واز همه کسانی را که در این باور ، این انگیزه واین هدفها با ما باشند را به همراهی فرا می خوانیم".
متن کامل بیانیه این کمپین به شرح زیر است:
به حضرت پدر، به میر عشق ، میرحسین
به گرامی مادر،همنام زهرای اطهر ، همپای چنان پدر
درود خدا و سلام و صلات ما برای شما که جان شیرین به طبق اخلاص دارید و جان سخت برای هبه و هدیه اش به ملک و ملتی که سزاوار آنند . هزینه های عشق ورزی به رب العالمین و به خلیفگان زمین ، به وسع و مقدور شما پرداخت میشود و درد و داغ تقابل شب پرستان و تاریک اندیشان خسته تان کرده است اما نه دلشکسته ! کمرتان اگر به سوگ شهادت برادران و خواهرانمان شکست ، دل به استواری خود تا به هنوز باقی داشته اید که دلمایه ماست برای استدامت و استواری قدم در کنار شما....باید پاسخی برای تاریخ ، برای فردا ، وبرای سهراب و ندا داشت ...! دلدشت ایران به بذر عشقی که شما افشاندید ، به سبز یکسر و به حضور سرو فامتان سراسر در امد.... در سایه سارسروی چنین سبز و به ایرانشهری که حد و مرزی به کمان نظر آرش گون شما میطلبد ، مافرزندان شما تنهایتان نخواهیم گذاشت...شمار نداها و سهرابهای شما به شمار اختران آسمانند / به همان تلالو اما در زمین و در جوار مبین شما ..! با شمائیم تا به حصول حق خدائی خویش
دانه های عشق ثقل زمهریر سرما را در زیر سنگینی خاک تحمل میکنند تا به فصل رستن و گسستن زنجیرهای زمستانی . وقتی چاووش بهار به هیئت شکوفه نی و نای عندلیبان باغ را به اواز می نشاند ، زمستانیان چه دارند که به پاسخ آرند ؟ رویش بنفشه به گاه بدیهی را جلوگیر نتوانند شد ...!خلق به جلوداری میر و مقتدا وامیر عشق و استقامت ، رهرو راه حسین ع ، میر حسین نشانده به صدر سینه اش جنبش سبز انارستانی خود را ، که گلوگاهی به خون آغشته دارد به بار و بر خواهد رساند تا وعده خدا محقق شود.
ملت سترگ ایران آراء خود را پاس میدارد و به گرم حضورش خواب را بر ربایندگانش آشفته میسازد . ایرانی به حفظ حرمت ایران و به قدر شناسی هویتش ، اگر آغاز حرکتش بنام خدا بود ، یاد خدا و بخون خفتگان راه خدا را تا به وصول و حصول هدف با خود باقی میدارد . پس
ای امیر عشق ! با شمائیم تا تیمم کنیم به خاک خون الود همراهان بخاک افتاده مان و نمازی به اقتدای شما.....قبول پیشا پیشمان
پدر و مادر
اینک فرزندان شما که شناسنامه اشان با خون شهدای سبز مهر و موم گشته با تکیه بر همان عهد پیشین دوباره پا به آوردگاه مبارزه حق علیه باطل گذاردند تا در سپاه صبح و روشنا لشکر جهل و تاریکی را از پای درآوردند. امروز آمدیم تا دست در دست هم دهیم و با ایمان به راهمان و عهدی که با شهدا بستیم تا آخرین نفس یار و یاور شما باشیم . پس ای سیاوش گونه مرد از آتش و بلا بگذر زیرا پس از آن گلستانی گسترانیده خواهد شد به وسعت ایران . ایرانی سبز برای همه ایرانیان.
ما آمده ایم ...
کمپین ملٌی پسران موسوی و دختران رهنورد.


 


دختر محمد نوری‌زاد با تکذیب شایعه آزادی پدرش گفت:« پدرم آزاد نشده و همچنان دربند است.»

فائزه نوری زاد در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره) مجلس«پارلمان‌نیوز»، در خصوص انتشار برخی اخبار مبنی بر آزادی پدرش، اظهار داشت:« این اخبار در حد شایعه است و صحت ندارد.»

وی تاکید کرد:« در دیداری که امروز با آقای دادستان داشتیم ایشان وعده دادند تا آخر این هفته پدرم آزاد شود.»

دختر نوری زاد خاطرنشان کرد:«امیدواریم این وعده آقای دادستان تا آخر این هفته جامه عمل بپوشاند و پدرم به جمع خانواده برگردد.»


 


یک تشکل مذهبی درعراق از ایران خواست از دریافت غرامت جنگ هشت ساله صرف نظر کند!

به گزارش عصر ایران ، “هیئت علمای مسلمین” عراق از دولت ایران خواست از «درخواست نامشروع» خود برای دریافت غرامت جنگی از عراق صرف نظر کند.

این تشکل همچنین از ایران خواست تا اقدامات علیه ملت عراق را متوقف کند.

در بیانیه هیئت علمای مسلمین آمده است: درخواست های مقامات ایران برای دریافت هزار میلیارد دلار غرامت جنگی از عراق در چارچوب افزایش فشارهای سیاسی بر دولت بغداد برای به دست آوردن امتیازات جدید است.

این بیانیه با اشاره به اقدام ایران در سیطره بر یکی از چاه های میدان نفتی فکه می افزاید: درخواست های ایران برای دریافت غرامت ، نقاب را از طمع ایران به منابع عراق به ویژه منابع نفتی و سیطره بر آنها بر می دارد.

هیئت علمای ملسمین همچنین از احزاب هم پیمان با ایران در عراق نیز خواست تا به صورت همه جانبه علیه تهران فشار بیاورند.

این بیانیه اضافه کرده است: ملت عراق از حقوق مشروع خود و درخواست غرامت از همه کشورهایی که در تجاوز به عراق مشارکت داشتند و اشغالگران را پشتیبانی کردند و در راس آنها ایران، کوتاه نخواهد آمد .

در این بیانیه همچنین پیشنهاد رئیس گروه دوستی ایران و عراق در مجلس شورای اسلامی نیز به سخره گرفته شده است. وی گفته بود که می توان برای اینکه به بودجه عراق فشاری تحمیل نشود، برخی از چاه های نفتی عراق به جای غرامت به ایران واگذار شوند.

هیات علمای مسلمین به عنوان مهم ترین حامی مذهبی جریان بعثی ها در عراق معروف است و همچنان عملیات نظامی علیه خارجی ها در عراق را مشروع و واجب می داند.

 


 


کاوه قاسمی کرمانشاهی با تودیع وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی از زندان دیزل‌آباد کرمانشاه آزاد شد.

به گزارش ادوارنیوز، این عضو شعبه کرملنشاه سازمان ادوار تحکیم وحدت، پس از گذشت بیش از ۱۰۰ روز از بازداشت، امروز (یکشنبه) آزاد شده است. وی مدت ۸۰ روز از بازداشتش را در سلول‌های انفرادی بازداشتگاه اطلاعات کرمانشاه گذرانده بود.

لازم به ذکر است کرمانشاهی، در اعتراض به وضعیت نامشخص، مدت یک هفته را دست به اعتصاب غذا زده بود.

پیش‌تر، قرار بود روز یکشنبه ۱۹ اردیبهشت، وی با تودیع وثیقه آزاد شود که بنا به دلایلی از آزادی وی ممانعت به عمل آمد.

کاوه قاسمی کرمانشاهی، فعال حقوق بشر، عضو کمپین یک میلیون امضا و سازمان حقوق بشر کردستان ۱۴ بهمن سال گذشته بازداشت شده بود.


 


هیئت منصفه مطبوعات استان تهران، مدیر‌مسئول نشریه اندیشه نو را در مورد شکایت نماینده مدعی‌العموم مبنی بر توهین به دولت جمهوری اسلامی ایران به اتفاق آرا ‌را مجرم دانست.

به گزارش روابط عمومی ‌دادگستری کل استان تهران، جلسه رسیدگی به کیفر‌خواست‌های مطروحه علیه مدیران مسئول نشریات اندیشه نو و فرهنگ آشتی امروز یکشنبه ‌در شعبه ۷۶ دادگاه کیفری استان به ریاست قاضی مدیر‌ خراسانی و با حضور اعضای ‌هیئت منصفه مطبوعات برگزار شد.

‌هیئت منصفه مطبوعات استان تهران، مدیر‌مسئول نشریه اندیشه نو را در مورد شکایت نماینده مدعی‌العموم مبنی بر توهین به دولت جمهوری اسلامی ایران به اتفاق آرا ‌را مجرم دانست و به اتفاق آرا متهم را مستحق تخفیف در مجازات نشناخت.

‌همچنین هیئت منصفه مطبوعات‌ مدیر مسئول نشریه فرهنگ آشتی را در مورد شکایت وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی با اتفاق آرا مجرم تشخیص نداد.
 


 


هفته گذشته بود که کلمه خبر بازداشت احمد یزدانفر محافظ ارشد میرحسین موسوی را منتشر کرد. البته همزمان سایت محافظه کار جهان که معمولا دسترسی خوبی به اخبار امنیتی دارد نیز از طریق منبع خود اقدام به انتشار این خبر کرد.

به گزارش خبرنگار “کلمه” رسانه های وابسته به برخی نهاد ها پس از نزدیک به بیست و چهار ساعت سکوت و پس از آنکه ابتکار عمل رسانه ای را از دست داده بودند در اخباری انفعالی و ضد و نقیض خبر بازداشت حاج احمد یزدانفر را تکذیب کردند.

سایت منتسب به جریان به اصطلاح اصولگرای ” آتی نیوز” برای نخستین بار به نقل از یک منبع آگاه خبر برکناری یزدانفر را به دلیل عدم کارایی و توانمندی! منتشر کرد و آن را در مقابل خبر بازداشت قرار داد. این سایت در توضیح مطلب خود نوشت: «یزدانفر که مدتهاست سر تیم حفاظت میر حسین بوده شب گذشته بدلیل نا کارآمدی و ناتوانی در امور محوله(!) از سمت خود برکنار و شخص دیگری جایگزین وی گردید.»

خبرگزاری فارس هم پس از آن به دوباره به نقل از منابع آگاه! خبر بازداشت را تکذیب کرد و نوشت یزدانفر فقط برکنار شده است. اما این شیوه تکذیب این ابهام را در ذهن مخاطب پدید می آورد که در پس پرده چه اتفاقی رخ داده است که درست همزمان با انتشار خبر بازداشت ( و تکذیب آن) خبر برکناری منتشر می شود.

به نظر می رسید تکذیب های مکرر با توجه به ابهامی که به آن دامن زده می شد کارساز نبود چرا که واکنش افکار عمومی و رسانه ها خصوصا فضای مجازی به بازداشت یزدانفر بسیار فراتر ازحد تصور بود. در فاصله ای کوتاه کمپین هایی برای حمایت از محافظ قدیمی میرحسین شکل گرفت و حتی در شبکه های اجتماعی کمپین هایی با نام ” هر ایرانی یک محافظ برای میرحسین” تشکیل شد.

پس از آن باز هم روابط عمومی یکی از نهاد ها در خبری که از آن بوی کنایه و توهین به کلمه می آمد برای بار چندم خبر بازداشت محافظ موسوی را تکذیب کرد و اینبار نوشت صرفا یک جابجایی کاری صورت گرفته است.

این روابط عمومی که بنا به اقتضای نهاد مربوطه نباید اینچنین توهین آمیز در مورد یک خبر واکنش نشان می داد فراموش کرده بودکه سایتهای نزدیک به جناح محافظه کار نیز از منابع خود این خبر را با عناوینی چون بازداشت و احضار منتشر کرده بودند.

با توجه به وسعت انتشار این خبر و حساسیت زیاد مردمی، بسیاری از مخاطبان محترم کلمه خواستار واکنش در این زمینه بودند که با توجه به اینکه «کلمه» از صحت خبر مطمئن بود طبق رویه همیشگی برای جلوگیری از افتادن در بازی تایید و تکذیب از اظهار نظر پیرامون تکذیب انفعالی خبر خودداری کرد.

جدای از جزییاتی که شاید در حال حاضر طرح آن ضرورتی نداشته باشد توضیحات میرحسین موسوی در پاسخ به سوال یکی از خانواده های شهدا که به دیدار وی آمده بودند در این باره خواندنی است.

وی در پاسخ به این سئوال که شایعات برکناری سرتیم محافظان شما – حاج احمد یزدانفر – تا چه حد صحت دارد گفت: اگر ماموریت کسی تمام می شود به او ابلاغ می کنند نه اینکه او را در وسط خیابان درحالی که به نمازمی رفته بگیرند و با خود به پادگان ببرند. آقای یزدانفر از سال ۶۰ درتیم حفاظت بوده اند. ایشان از برادرهای قدیمی و بسیار خوب سپاه بودند و به وظایف خودشان عمل می کردند. برادر دو شهید هم هستند و بسیار مومن و معتقد و فداکار در وظایف خود عمل می کردند.

وی ادامه داد: در طول این سی سال موقعیت هایی پیش آمد که ایشان می توانستند به موقعیت های بالای مالی و پستی دست پیدا کنند اما نرفتند و قبول نکردند. ایشان بر سر چیزی که به آن اعتقاد داشت می ایستاد. موسوی تاکید کرد : اینها با دستگیری آقای یزدانفر خودشان را در معرض آسب پذیری بزرگی قرار داده اند و من نمی دانم این پروژه به کجا ختم خواهد شد.

به هر حال کلمه از اینکه خبر “بازداشت” یزدانفر به خبر “برکناری” تغییر یافت! خوشحال است . اما این سوال باقی می ماند که حاج احمد یزدانفر این فرزند خالص و بی ریای انقلاب چرا باید با تهمت عدم توانمندی در انجام وظایف آن هم پس از اینهمه ایثارگری مواجه شود. چه چیزی در تایید توانمندی یزدانفر از این گویا تر که او وظیفه اش را که همانا حفاظت از مهندس موسوی است به درستی انجام داده است ؟ اگر این طور هست، آیا منظور از توانمندی برای یک سرتیم حفاظت، توانایی در اموری غیر از حفاظت مد نظر بوده است که یزدانفر از پس آن بر نیامده است؟

نکته آخر اینکه یزدانفر سی سال با خلوص و در راه رضای خدا در انجام و ظیفه ی خود موفق بوده است. این وظیفه مسوولان امر را در حفاظت از موسوی صد چندان می کند.

 


 


مادر احمد نجاتی کارگر، یکی از جان باختگان وقایع بعد از انتخابات ۲۲ خرداد در مصاحبه با “روز” اعلام کرد که تا معرفی قاتلان و عوامل شکنجه فرزندش از پای نمی نشیند.احمد نجاتی کارگر یکی از بازداشت شدگان بعد از انتخابات بود که بعد از آزادی از بازداشتگاه کهریزک، به دلیل عفونت شدید ریه ها و از کار افتادن کلیه هایش که حاصل شکنجه های این بازداشتگاه مخوف بود، جان باخت. قبل از او رامین آقازاده قهرمانی، دو روز بعد از آزادی از کهریزک، به دلیل شکنجه های صورت گرفته در این بازداشتگاه، جان باخته بود.

برنامه ۲۰:۳۰ تلویزیون با سناریو پردازی و برای زیر سئوال بردن لیست منتشر شده از شهدا، همصدا با روزنامه کیهان، مدعی شد که احمد کارگر نجاتی زنده است.همزمان ماموران امنیتی وبلاگی به اسم این شهید ساختند و با انتشار دروغ هایی به نقل از او، اقدام به زیر سئوال بردن اسامی شهدای وقایع بعد از انتخابات کردند.

خانواده احمد نجاتی کارگر همان زمان در نامه ای با تکذیب خبر صدا و سیما اعلام کردند که فرزندشان “در قطعه ۲۱۳ ردیف ۱۵ شماره ۳۵ بهشت زهرا روی مهدی نجاتی کارگر که در سال ۱۳۸۱ فوت نموده دفن شده است و خبر منتشر شده در صدا و سیما مبنی بر زنده بودن احمد کذب محض است”.

مصاحبه با منزلت محمدی، مادر شهید احمد نجاتی کارگر را در ذیل بخوانید.

خانم محمدی، احمد چه روزی و کجا بازداشت شد؟

احمد روز ۲۴ خرداد ماه در مقابل دانشگاه بوعلی در خیابان تهران نو بازداشت شد. ما نمیدانستیم و وقتی شب به خانه نیامد دلم آشوب شد احتمال میدادم که بازداشت شده باشد. روز بعد به کلانتری رفتم و گفتم که پسرم ناپدید شده. هر روز مقابل اوین می رفتم اسامی زندانیان را که به صورت لیست به دیوار می زدند میدیدم شاید اثری از بچه ام پیدا کنم اما خبری نبود تا اینکه دقیقا یک هفته بعد از ناپدید شدن احمد، دو نفر به خانه ما آمدند و خانه را زیر و رو کردند. تمام وسایل احمد را گشتند و گفتند که احمد بازداشت شده است اما هیچ خبر دیگری به ما ندادند هر چی پرسیدیم کجا هست گفتند بعدا می فهمید. چند روز بعد اسمش را در لیستی که به دیوار زندان اوین زده بودند دیدم و به دادگاه انقلاب که رفتم گفتند با کفالت او را آزاد میکنند. شناسنامه من و احمد و فیش حقوقی پدر احمد را گرفتند و احمد آزاد شد و بعد از شهادت احمد شناسنامه ها را پس دادند اما تاکنون فیش حقوقی همسرم را پس نداده اند و در حالیکه بچه من در بهشت زهرا خوابیده، سند کفالت او هنوز در دادگاه انقلاب است.

وقتی آزاد شد چه وضعیتی داشت و درباره دوران بازداشت اش حرفی میزد؟

صورتش به شدت کبود بود و پهلوها و کمر و کلیه هاش به شدت درد میکرد وقتی لباسش را بالا زدیم تمام کمر و پهلوها کبود بود. نمیدانست در کدام بازداشتگاه بوده و می گفت که دو روز قبل از آزادی به اوین منتقل شده بود. می گفت چشمانمان بسته بود و نمیدانیم کجا بردند اما با چشم بسته یکباره می ریختند و با پوتین به جانمان می افتادند و شروع به زدن میکردند. می گفت که یک سری فیلم از درگیری ها پخش میکردند و با باتوم به جان ما می افتادند و اینقدر می زدند و می گفتند که باید اعتراف کنید و بگویید که فلان جا را آتش زده اید اما ما قبول نمی کردیم چون کاری نکرده بودیم. احمد می گفت در تمام مدتی که در آن بازداشتگاه بودیم درشبانه روز فقط یک سیب زمینی به ما میدادند که آن را هم پرت میکردند و می افتاد روی زمینی که پر از کثافت و خون بود و ما برای اینکه از گرسنگی نمیریم ناچار می شدیم آن را بخوریم و… او بعد از انتقال به اوین فهمیده بود که در کهریزک بوده است اما زیاد حرف نمی زد. برای اینکه ما نارحت نشویم کمتر حرف میزد و… اما شب ها مدام کابوس می دید و فریاد می کشید از همه چیز وحشت داشت و می گفت دنبالم هستند و…

احمد چه روزی به شهادت رسید و…

مدام درد می کشید و هر چه اصرار میکردم به دکتر برویم برای اینکه من متوجه چیزی نشوم و ناراحت نشوم می گفت چیزی نیست تا اینکه دقیقا ده روز بعد از آزادی بیرون رفته بود و با ما تماس گرفتند که احمد در بیمارستان لقمان بستری است. در خیابان از هوش رفته بود و مردم او را به بیمارستان لقمان رسانده بودند. رفتیم بیمارستان گفتند در کما است و ۹ روز در کما بود و هر روز دیالیز می شد. دکترها گفتند که کلیه هایش از کار افتاده و ریه هایش عفونت شدیدی دارد. روز نهم به هوش آمد اما نمی توانست حرف بزند و روز دهم جان باخت و در حالیکه هر روز دیالیز می شد و ریه هایش عفونت داشت؛ در برگه بیمارستان علت مرگ را نوشتند نامعلوم. این در حالیست که یکی از پزشکان بیمارستان به همسرم زنگ زده بود و گفته بود که پسرتان به شدت کتک خورده و این وضعیت کلیه ها نشان از کتک شدید دارد.

در برگه پزشکی قانونی نیز علت مرگ، نامعلوم ذکر شده است؟

نه تا ۷ ماه پزشکی قانونی جوابی به ما نمیداد اینقدر پی گیری کردیم و پدر احمد اینقدر رفت و پی گیر شد که بالاخره برگه پزشکی قانونی را دادن؛د اما در این برگه علت مرگ را مسمومیت نوشته اند.

وقتی پیکر فرزندتان را تحویل گرفتید چه وضعیتی داشت؟

من ندیدم یعنی نتوانستم ببینم اما گفتند که از کلیه هایش خون می آمد یعنی وقتی بچه ام را در قبر می گذاشتند کلیه هایش خون ریزی داشت.

شما برای گرفتن پیکر فرزندتان، مشکلی نداشتید؟

وقتی جنازه را میخواستند تحویل دهند پرسیدند که از کسی شکایتی دارید؟ پدر احمد از ترس اینکه جنازه بچه ام را ندهند گفت نه اما دامادم گفته بود که ایشان شرایط روحی مناسبی ندارند و قطعا شکایت خواهیم کرد. حرفی نزدند جنازه را دادند و گفتند که پرونده باز است. اما بعد از شب هفتم احمد، همسرم رفت شکایت کند اما گفته بودند که پرونده بسته شده و نمی توانید شکایت کنید. ما هم رفتیم وکیل گرفتیم و شروع به پی گیری کردیم رفتیم دادسرای جنایی و شکایت کردیم.

شکایت شما به کجا رسید و اکنون در چه مرحله ای است؟

در دادسرای جنایی شکایت کردیم و خواهان معرفی شکنجه گران پسرم و قاتلان او شدیم. مدام پی گیری میکردیم تا اینکه قاضی دادگاه گفت پزشکی قانونی علت مرگ را مسمومیت نوشته و شکایت شما مختومه شده است. اعتراض کردیم و گفتیم مسمومیت چه ربطی به کلیه ها و عفونت ریه دارد؛ پزشکی قانونی باید جواب دهد اما قاضی اعتراض ما را رد کرد و نگذاشت شکایت مطرح شود. گفتیم اگر مسمومیت بوده چرا هر روز دیالیز می شد و… بعد به وکیلمان گفته بودند که تو چرا سنگ اینها را به سینه میزنی. من هم گفتم باشد از این به بعد خودم می روم و پی گیری میکنم اما نمی گذارند شکایت کنیم و… اما من هم کوتاه نمی آیم بچه من چیزی نمی خواست، کاری نکرده بود، او فقط مثل همه جوان ها به خیابان رفت و اعتراض داشت. حق خودش را میخواست وقتی آزاد شد به او می گفتم که دیدی گفتم بیرون نرو، حالا گوش کن حالا نرو اما می گفت این همه ملت رفتند و می روند من هم یکی از آنها و…

و بعد قضیه صدا و سیما و برخی رسانه های حکومتی شروع شد که گفتند احمد زنده است و…

برادر بزرگتر احمد قبلا فوت کرده بود رفتند بهشت زهرا از قبر او فیلم گرفتند و در برنامه ۲۰:۳۰ پخش کردند و گفتند که کسی به اسم احمد نمرده و مهدی در سال ۸۱ مرده و این هم قبرش است و دروغ گفته اند و… ما احمد را در قطعه ۲۱۳ ردیف ۱۵ شماره ۳۵ بهشت زهرا دفن کرده بودیم. بعد هم نوشتند احمد زنده است. یعنی از قبر پسر بزرگم فیلم گرفتند و نشان دادند و گفتند احمد زنده است. ما شوکه شدیم؛ خودمان بچه مان را دفن کرده بودیم. وکیلمان شکایت کرد و ما هم نامه دادیم که آقای ضرغامی، بچه ما را کشته اند و حالا شما چرا دروغ پردازی می کنید؟ چرا اینکار را کردید ؟ پدر احمد که حالش خیلی بد شد. تا مدت ها هر روز سر قبر احمد بود؛ می گفت از اینجا تکان نمی خورم. می ترسید جنازه پسرم را بدزدند و… تا مدت ها حال و روزمان همین بود و…

با توجه به اینکه به خانواده شما اجازه حتی طرح شکایت نیز نمی دهند چگونه میخواهید پی گیری کنید؟

من فقط میخوام مسبب را معرفی کنند. کسی راکه بچه مرا به آن روز انداخت معرفی کنند. ما نمی خواهیم کسی را اعدام کنند و بعد بگویند قاتل فرنزد شما اعدام شد و… نه ما فقط میخواهیم به ما معرفی کنند بیاورند در دادگاه و محاکمه کنند و به من جواب دهند چرا بچه مرا اینقدر زدند که کلیه هایش از کار افتاد. چه بلایی سر بچه من آوردند که ریه هایش عفونت کرد و شهید شد. وقتی پزشکی قانونی بعد از ۷ ماه، برگه داد و نوشت مسمومیت، فهمیدیم که پی گیری نخواهند کرد؛ اجازه پی گیری به ما نخواهند داد.مگر اینکه خدایی که آن بالا نشسته کاری بکند. هر موقع به بهشت زهرا می روم به خود احمد می گویم که خون بی گناه تو دامنشان را خواهد گرفت. گاهی می گویم می روم و جلوی احمدی نژاد را می گیرم و از او می پرسم. می گویند تو را نیز می کشند. اما چه اهمیتی دارد بکشند. جگر گوشه ام را اینقدر زدند که شهید شد مرا نیز بکشند. اما میخواهم به احمدی نژاد بگویم جوان ۲۲ ساله مرا چرا این همه شکنجه کردید چرا کشتید؟ بچه من خیلی چیزها را به ما نگفت به خاطر اینکه ما اذیت نشویم. نگفت چه بلاهایی سر او آورده اند اما آیا با کسی که در خیابان می گیرید باید اینکار را بکنید؟ گناهشان چی بود؟ حقشان را می خواستند سزای حق خواهی، این همه شکنجه است؟ فقط بچه من نیست که این همه جوان را پرپر کردند همه عزیز بودند همه مثل گل پاک بودند و…

 


 


اطلاعات، فیروززاده، مدیرکل تشریفات ریاست جمهوری دولت خاتمی: هر از چند گاهی برخی نویسندگان و تحلیل گران سیاسی در جناح رقیب مطالبی را درباره سیاست خارجی دولت جناب آقای خاتمی می نویسند که نشان از ناآگاهی داشته و نمی دانند تخریب سیاست های خارجی که بر اساس همفکری و هم رایی کل نظام انسجام یافته تجلی یافتند، تاثیر در عمق جان مردم آگاه و خردمند ندارد. لیکن بهتر است این حرکت را از زاویه دیگری نیز بشکافیم. اولاً اصول تعریف شده سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران یعنی «حکمت، مصلحت و عزت» در پشت سر خود از خردورزی جسمی و سال‌های تجربه مقام عالی نظام جمهوری اسلامی، نشان دارد و در واقع همین اصل تاییدی است بر اصل دیگری که «سیاست خارجی ما دنباله سیاست داخلی ماست» عرض و طول سیاست خارجی را با جلوه های آن می توان اندازه‌گیری کرد اما عمق آن را گاهی خیر.

ثانیاً تشریفات در یک دولت، سیستمی است متشکل از بایدها و نبایدها که این اصول ریشه در عمق فرهنگ، مذهب و طرف اجتماعی هر کشور دارد. وقتی واژه پروتوکل را به کار می بریم، در تمام دنیا در میان سران دولت ها و وزرا، به مجموعه ای از اصول نظر داریم که رئیس جمهور یک کشور، خود را در آن چارچوب تطبیق داده و می دهد.

شخص رئیس جمهور به عنوان نماینده یک کشور وقتی وارد کشور دیگری می شود، در چارچوب تشریفات آن کشور باید اصولی را مراعات نماید و برنامه هایی را که رای او تنظیم نموده اند، عمل نماید. از سوی دیگر وقتی همین رئیس جمهور، همگامی خود را به عنوان میهمان در کشور خود می پذیرد، او را در چارچوب اصول و ارزش های تشریفات دولت خود (میزبان) می پذیرد.

در واقع تشریفات رسمی یک دولت یا همان مجموعه اصول و بایدها و نبایدها جلوه ای دقیق از دیپلماسی پنهان است، آنگونه که متخصصان تشریفات دولتی در جهان در هر مذاکره ای به راحتی زبان همدیگر را درک می کنند و مرزهای همدیگر را احترام می گذارند. در جمهوری اسلامی ایران نیز سال هاست که اداره تشریفات ریاست جمهوری وظیفه اجرای تشریفات رسمی دولت را بر عهده داشته و هر سفر رئیس جمهور به خارج از کشور یا سفر رئیس جمهور میهمان به کشور را اداره می کند.

یکی از روش های اجرای این دیپلماسی پنهان جلساتی است که در اداره تشریفات ریاست جمهوری هر کشور تحت عنوان «دیدار با هیات مقدماتی» تشکیل می گردد و در آن جلسه، مسوولان تشریفاتی دولت میزبان، چارچوب ها و برنامه های پیشنهادی خود را برای سفر رئیس جمهور میهمان به گروه مقدماتی آن کشور توضیح داده و پس از توافق نهایی آن برنامه را به اجرا درمی آورند.

آنچه که گاهی روی صفحات تلویزیون خود می بینیم، یعنی صفحه هایی از سان دیدن رئیس جمهور میهمان از گارد نمونه ارتش جمهوری اسلامی ایران، سالن های مذاکرات، تصاویر امضاء سندهای همکاری و... همه نتیجه مذاکراتی است که مسوولان تشریفات دولت میزبان با مسوولان تشریفات دولت میهمان داشته اند. نمونه عینی این جلوه ای تشریفات، سفر جناب آقای سیدمحمد خاتمی رئیس جمهور وقت به فرانسه است که عینیت «حکمت، مصلحت و عزت» بود زیرا: 1- سفرهای مقدماتی به پاریس (چه دور اول و چه دور دوم). ما تمام اصول و ارزش های جمهوری اسلامی را به مسوولان و مقامات ارشد وزارت خارجه منتقل کردیم.

2- آنانی که با فرهنگ فرانسه آشنایی دارند، می دانند سنن و ارزش های تشریفات رسمی دارای چه ویژگی است و وقتی فرانسویان به دلیل عزت و احترام به جناب آقای خاتمی یا در واقع به دلیل احترام عالی برای مردم ایران، از برخی اصول تشریفاتی خود عقب نشینی کردند. موجب شگفتی بسیاری از مقامات سیاسی فرانسه و حتی اتحادیه اروپا شد.

3- پذیرفتن اصول و ارزش های «این میهمان عالیقدر» به حدی مهم بود که برخی روزنامه های اتحادیه اروپا اعلام کردند، آقای ژاک شیراک سنت های فرانسه را زیر پا گذاشته است.

4- دولت فرانسه علاوه بر تبدیل این سفر به یک سفر رسمی دولت (State visit)، از خط قرمز های تشریفات خود عبور کرد و چندین حرکت جدید را که نشان از احترام فراوان برای جمهوری اسلامی ایران داشت انجام داد که عبارتند از:

الف) در هنگام ورود جناب آقای خاتمی به پاریس، به دلیل مه گرفتگی شدید، هواپیمای حامل ایشان برای یک ساعت و نیم در اطراف شهر پاریس در حال چرخش بود و در عین حال نخست وزیر وقت فرانسه که خود عازم سفر بود، منتظر ورود آقای خاتمی ماند و تنها پس از دیدار با آقای خاتمی سفر خود را آغاز کرد.
ب) آقای ژاک شیراک برخلاف سنت تشریفات دولت فرانسه دقیقاً در کف حیاط کاخ از جناب آقای خاتمی استقبال کرد و با ایشان دست دادند و عکس گرفتند. این جلو رفتن آقای شیراک به احترام آقای خاتمی حتی باعث ناراحتی مسوولان تشریفات دولت فرانسه نیز شد ولی آقای شیراک می دانست که این آقای خاتمی، نماد عینی ملتی سربلند و با افتخار است که زیر پرچم امام خمینی (ره) رشد یافته است.

ج) مجدداً آقای شیراک تمام سنن تشریفات دولت فرانسه را زیر پا گذاشته و دیدارهای روسای جمهور که طبق دفترچه تشریفات فرانسه 45 دقیقه طول می کشد، تا حدود 90 دقیقه طول داد و در بدرقه نیز ایشان را تا پای در همراهی کرد.

د) در طول سفر جناب آقای خاتمی به پاریس اتفاق دیگری نیز در برنامه ی دیگر نیز رخ داد که کم سابقه بود. اول حضور تجار بلندپایه فرانسه و اتحادیه اروپا و نیز دیدارها از نماد فرهنگی فرانسه که هر کدام جای شرح خود را می طلبد.

این بخشی از ناگفته هایی است که مردم شریف و آگاه جامعه اسلامی، از آن کمتر خبر دارند چرا که اینگونه نکات درباره تشریفات رسمی میان دولت ها کمتر وارد رسانه ها و نشریات می گردد والا اتفاقات بسیار زیبای دیگر هم وجود دارد که در جای خود بسیار برای ملت عزیزمان جذاب است. از جمله حضور ملک فهد پادشاه وقت عربستان صعودی در فرودگاه جده برای استقبال از جناب آقای خاتمی.

سفر باارزش جناب آقای خاتمی به ایتالیا، اجلاس سران کنفرانس اسلامی در تهران، مراسم سان دیدن از ارتش چین در میدان عظیم ملت در شهر پکن، سفر باارزش جناب آقای خاتمی به مالزی و تحولی که در دیدگاه مردم شرق آسیا درباره ایران رخ داد و... صدها خاطره دیگر که این یادداشت جای آن را ندارد.
نتیجه گیری:

سیاست خارجی دوران اصلاحات براساس جدیت و راسخ بودن در پیگیری سه اصل، «حکمت، مصلحت و عزت» عمق استراتژیک کشور را تا دورترین مرزهای جنوب شرق آسیا از یک طرف و تا دورترین مرزهای غرب اروپا و آفریقا نفوذ داد و نام جمهوری اسلامی ایران با سربلندی برده شد و ایرانیان هرجا که قدم بر می داشتند، میزبانان آنان با تبسم و افتخار آنان را می پذیرفتند
 


 


عضو اصلاح‌طلب شورای شهر تهران به مناسبت سالروز آزادی خرمشهر در تذکری به صدا و سیما خواستار پرهیز جدی رسانه ملی از برخورد گزینشی با افکار و اندیشه‌های امام خمینی(ره) شد.

به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلمان‌نیوز»، احمد مسجد جامعی گفت:«در فیلم ها و سریال های تلویزیونی که درباره دفاع مقدس پخش می شودتقریبا نقش و جایگاه امام در پیروزی ها فراموش شده است. این در حالی است که در عموم یادداشت و گفتارهای رزمندگان و وصیت نامه های شهدا عموما پیامی به امام یا درباره امام وجود دارد. در عکس مشهور مسجد جامع خرمشهر که در سالروز پیروزی خرمشهر توسط شهرداری در سطح تهران نصب شده است به خوبی این تعلق خاطر نمود دارد. این اظهار علاقه و ارادات به ایشان در ایام آزادسازی خرمشهر به قدری اوج گرفت که مرحوم امام با همان نگاه عارفانه و متواضعانه آن تعبیر ماندگار را به کاربردند كه خرمشهر را خدا آزاد کرد. حیف است به اندیشه و جایگاه ایشان به ویژه از منظر هنری و آن چنان که شایسته است نپردازیم. به هر حال خرداد بیش از هر ماه دیگری ماه امام است و خوب است برنامه های این ایام از سازمان فرهنگی هنری و سازمان زیباسازی و گروه نشریات همشهری و به ویژه صدا و سیما بیش از هرچیز پیرامون بیعت مجدد و همه جانبه و نه گزینشی با افکار و اندیشه های امام باشد.»


 


“شهید ابراهیم همت” اسطوره دفاع مقدس مردم ایران و مردی است که هر ایرانی از بردن نام او احساس غرور و سرافرازی می‌کند. گفت‌وگو درباره چنین شخصیتی با فردی که وجود او را کامل درک کرده بود، هم تلخ و هم شیرین بود. “ژیلا بدیهیان” در زندگی نه چندان طولانی خود با شهید همت، در اوج عملیات‌های مهم و اساسی جنگ به ابعاد گوناگون شخصیتی این مرد بزرگ پی برده بود. او شهید همت را یک انسان مومن، عاطفی و اخلاق‌گرا می‌داند که در بحث‌ها به کسی توهین نمی‌کرد و برای همه احترام قائل می‌شد. در کنار این مسائل سخنان این زن مبارز انقلابی از ایام بعد از شهادت شهید همت نیز سخنانی تلخ و شیرین بود؛ تا جایی که وی به صراحت می‌گوید “همسر همت بودن مشکل بود”.

خانم بدیهیان، این روزها بسیار مطرح می‌شود که اکثر شهدا نگاه ایدئولوژیک به زندگی داشتند. نگاه شهید همت به زندگی چگونه بود؟

باید بحث نگاه ایدئولوژیک به زندگی را بیشتر باز کرد و در این‌باره بیشتر توضیح داد. نگاه شهدا به زندگی ایدئولوژیک بود ولی آنها به ایدئولوژی واقعی اعتقاد داشتند. من فکر می‌کنم اگر نگاه انسان‌ها به زندگی مانند شهدا ایدئولوژیک باشد با انسان‌ها با کرامت بیشتر و خیلی زیباتر رفتار می‌کنند. من بزرگترین شاخصه‌ای که در همت دیدم، ارزشی بود که برای انسان‌ها، نفس و کرامت انسان قائل بود. من قسم می‌خورم همت از اینکه حتی عراقی‌ها کشته می‌شدند گریه می‌کرد و از اینکه انسانی سقوط کند، ناراحت می‌شد. حال اگر نگاه همه ما ایدئولوژیک باشد و برای کرامت انسانی ارزش و احترام قائل باشیم شاهد بسیاری از رفتارها در جامعه نخواهیم بود.

در قضیه حجاب من به عنوان فردی که حجاب کامل دارم همیشه به دوستان می‌گویم که آیا اگر اکنون حکومت پیامبر(ص) یا امیرالمومنین(ع) بود با زنان جامعه ما اینگونه برخورد می‌شد. من خودم بارها وقتی در خیابان عبور می‌کنم و می‌بینیم به آن شکل با دختران جوان برخورد می‌شود، در گوشه‌ای می‌ایستم و گریه می‌کنم.

در زمان جنگ در مراسمی بودیم که یکی از خانم‌های حاضر حجاب خود را به درستی و آن‌گونه که باید رعایت نکرده بود. همت هول کرد که من باید چه کار کنم؟ به او گفتم اسلام به تو می‌گوید چه کار کن؟ از من خجالت کشید گفت راست می‌گویی.

پس می‌توان گفت معتقدید دید ایدئولوژیک واقعی در جامعه وجود ندارد.

ای کاش نگاه همه ما به زندگی مانند همت ایدئولوژیک بود. آن وقت خیلی کارهایی که این روزها می‌بینیم انجام نمی‌شد. افرادی که در راس حکومتند باید ببینند بلاتشبیه اگر در راس حکومت پیامبر خدا(ص) یا همین شهدا بودند، آیا این رفتارها در جامعه پیاده می‌شد؟

اگر شهدای ما بودند آیا اجازه می‌دانند اینگونه تهمت و افترا در جامعه زده شود؟ اجازه می‌دانند نمایشگاه کتاب بدون غرفه کتاب‌های آیت‌الله شهید بهشتی برگزار شود؟ به راستی اگر حکومت پیامبر(ص) بود با منتقدین اینگونه رفتار می‌شد؟ پس اگر ما رفتار خلافی در جامعه می‌بینیم، به این خاطر است که دید ایدئولوژیک نسبت به زندگی نداریم. تمام درد ما و اعتراض ما در جامعه این است که دید ما نسبت به جامعه، حکومت، انسان‌ها و هموطنانمان و همچنین نسل جوان ایدئولوژیک نیست. دید ایدئولوژیک مانع از دروغ‌گویی می‌شود و جلوی تهمت و افترا را می‌گیرد. ما تلاش کردیم برای پیاده کردن اخلاق اسلامی و علوی در جامعه و من به عنوان همسر شهید تعارف ندارم و این ایده‌آل را همه جا دارم. من فعالیت‌های زیادی در زمان مبارزات علیه رژیم شاهنشاهی داشتم و در دوران دانشجویی در دانشگاه رژیم شاه در آن فضا به مبارزه می‌پرداختم و در آن زمان در دانشگاه با آن رژیم مخالفت کردم و به آن خاطر هزینه دادم. در آن زمان با تمام مخالفت‌ها در فضای زندگی خصوصی به کردستان رفته‌ام و بعد از انقلاب یتیم شهید بزرگ کرده‌ام. من هرگز نمی‌گویم همسرم شهید شده و همیشه می‌گویم پدر بچه‌هایم شهید شده است. باید دید ایدئولوژیک را برای جوانان به درستی تفسیر کنیم و به نظر من بزرگترین افتخار همت این بود که دید ایدئولوژیک واقعی داشت.

تمام درد و مشکل ما اکنون ایدئولوژی است. آیه شریفه قرآن می‌گوید شما تقوا پیشه کنید من فرقان به شما عطا می‌کنم. ما همین آیه قرآن را اگر سرلوحه کار خود قرار دهیم بسیاری از مشکلات امروز جامعه‌مان برطرف می‌شود.

شهید همت از اسطوره‌های دفاع مقدس مردم ایران است و جایگاه عمیقی در قلب نسل جوان پیدا کرده است. سوال من از شما این است که همت چرا می‌جنگید و هدف او از حضور در جبهه‌ها چه بود؟

همت روزهای آخر حیات عملیات خیبر را در جزایر مجنون در آن شرایط سنگین دنبال می‌کرد که من این روزها وقتی کتاب‌های مربوط به شرایط سخت عملیات خیبر را می‌خوانم، وحشت می‌کنم. شهید همت در سن حدود ۲۹ سالگی به شهادت رسید و این روزها وقتی در این مورد فکر می‌کنم و مطالعه می‌کنم که این جوان کجا می‌جنگید به وجودش افتخار می‌کنم. همت دلش برای بسیجی‌های ۱۴ و ۱۵ ساله‌ای که می‌جنگیدند می‌سوخت و می‌گفت: “چرا همسن‌های ما و بزرگترهای ما نمی‌آیند که باید بار جنگ بر دوش این نوجوانان بیفتد”.

از همه اینها گذشته، روزهای آخر نمی‌دانم چه بر همت می‌گذشت و نمی‌دانم چه بر جنگ می‌گذشت، فقط می‌دانم روزی به من گفت وضعیت جنگ به جایی رسیده که نه فقط به خاطر اعتقادات و آب و خاک، که حداقل به خاطر ناموسمان باید بجنگیم. این روزهای آخر وقتی بالای سر بچه‌ها می‌نشست یا آنها را می‌خواباند، مدام این صحبت‌ها را می‌کرد، بالای سر مهدی می‌نشست و گریه می‌کرد و می‌گفت: “بابایی فکر نکن اینقدر بی‌غیرتم که بگذارم دشمن به شماها آسیبی برساند و مطمئن باش من حریم شماها را حفظ می‌کنم”.

معتقدم اگر شهدا را در یک بعد خلاصه کنیم و انگیزه آنها برای جنگیدن را تک بعدی ببینیم، ظلم به شهداست. همت عاشق مردمش بود. اگر می‌خواهید میزان عشق همت به مردم را ببینید، بروید ببینید همت با کردها چگونه برخورد می‌کرد. یکی از کردها که بعداً به درجه شهادت نائل شد به شهید همت گفته بود که شیعه‌ها به من می‌گویند سنی ولی من و تو که هر دو شبیه هم هستیم. من همیشه معتقدم اگر کل انسان‌ها در کره زمین را در یک دایره فرض کنیم، اگر درست عمل کنیم حتی با ایدئولوژی‌های مختلف مطمئن باشید همه به مرکزیت دایره که کمال انسانی است که خداوند از انسان به عنوان تکلیف انتظار دارد می‌رسیم. اگر هر انسانی با هر تفکری خالص و مخلص حرکت کند خداوند عاقبت به خیرش می‌کند.

با شناختی که شما از شهید همت دارید، اگر ایشان شهید نشده بود و جنگ به پایان می‌رسید، بعد از جنگ با ایدئولوژی که داشت چه راهی را دنبال می‌کرد؟

یک زمان انسان ایده‌آلی دارد و یک وقت با واقعیت‌هایی مواجه است. ولی من فکر می‌کنم اگر همت بعد از جنگ زنده می‌ماند، نه به صورت شعار و تظاهر و ریاکاری بلکه واقعا بیشتر وقت خود را برای خدمت به مردم می‌گذاشت و مطمئناً به ادامه تحصیل بسیار اهمیت می‌داد.

شهید همت به من می‌گفت بعد از پایان جنگ دوست دارم به دزفول برگردم و دوست دارم در دزفول زندگی کنم. الان وقتی بچه‌هایی که از خرمشهر و دزفول می‌آیند و از ویرانه‌های این شهرها می‌گویند، به یاد این گفته همت می‌افتم و واقعاً دلم می‌سوزد.

همت همیشه دلش در جنوب بود. هرچند ارادت خاصی هم به جنوب و هم به کردستان داشت ولی می‌گفت دوست ندارم در کردستان شهید شوم، شهدای کردستان خیلی مظلوم هستند و به شهادت رسیدن در کردستان ایمان بالایی می‌خواهد.

در کل مطمئنم اگر جنگ به پایان می‌رسید و همت به شهادت نمی‌رسید، به مناطق جنگی باز می‌گشت و هر کاری می‌کرد در همان مناطق بود.

از حضور شهید همت در عملیات بیت‌المقدس خاطره‌ای دارید؟

همت مردی نبود که وقتی از جبهه به خانه می‌آمد از سختی‌ها بگوید فقط از وقتی می‌رسید گزارش‌وار وضعیت جبهه‌ها را برای من تعریف می‌کرد که من عصبانی می‌شدم و می‌گفتم من تو را بعضی مواقع حدود ۲ ماه نمی‌بینیم، حالا وقتی ۲۴ ساعت می‌یایی گزارش کار می‌آوری. من کمتر از جزئیات کارها سوال می‌کردم ولی از عملیات بیت‌المقدس خاطره‌ای در ذهن دارم که بسیار برای من سنگین است. پس از این عملیات و پس از اینکه شهید همت را بعد از حدود ۲ ماه دیدم، آنقدر ضعیف شده بود که شاید در این عملیات حداقل ۱۵ کیلوگرم وزن کم کرده بود. زمانی که او را به خانه آوردند زیر بغل او را گرفته بودند چون نمی‌توانست راه برود و بعد مدتی استراحت و خروج همراهان، دیدم از تب می‌سوزد. قرار بود بعد از استراحت کوتاه به جلسه‌ای در سپاه برود و زود برگردد که بعد از گذشت چند ساعت خبری از شهید همت نشد. آن زمان قدری ناراحت شدم چون شهید همت به من گفته بود بعد از جلسه زود به خانه می‌آید. بعداً فهمیدیم همت همان اوایل جلسه حالش بد شده و به بیمارستان منتقل شده است. آدم دلش می‌سوزد. خانم باکری بعضی مواقع به من می‌گوید اگر ما به جای شهدا بودیم دلمان می‌آمد دل از عزیزانمان بکنیم و برویم؟ ولی آنها دل کندند و رفتند. همت سراپا لطافت روحی بود و آنقدر لطافت روحی و روانی داشت که تنها در بندگان خاص خدا چنین نمونه‌ای قابل رویت است. بعد از عملیات والفجر۲ مرا به اصفهان فرستاد و گفت نمی‌خواهم در زمان عملیات اینجا باشی. من مدام تماس گرفتم که می‌خواهم بیایم و وقتی آماده شدم تا با اتوبوس به اسلام‌آباد غرب بروم، همت زنگ زد و وقتی دید من دارم به آن منطقه می‌روم، گفت: “من هم سعی می‌کنم خودم را به خانه برسانم”. وقتی به خانه آمدم دیدم یک مرد جنگی و یک فرمانده جنگ، خانه را تمیز و مرتب کرده و تمام میوه‌های فصل را در ظرف‌های همرنگ چیده است. یک نامه هم نوشته بود و کنار عکسش در یخچال گذاشته بود.

نقش شهید همت را در آزادسازی خرمشهر چگونه می‌بینید؟

من اگر چیزی بگویم همت مرا محکوم خواهد کرد چون همت نقش اصلی در پیروزی‌های جبهه را برعهده همان بسیجی‌های بی‌ادعای کم سن و سال می‌دانست و هیچ‌گاه نقشی برای خود قائل نبود. چند باری که با شهید همت سر مزار شهدا رفتیم شاهد بودیم که ایشان دو جا به شدت گریه می‌کرد. اول بر سر مزار شهدای گمنام و دوم بر سر مزار شهدای بسیجی کم سن و سال.

زندگی دو ساله من با همت در اوج فشردگی عملیات‌ها بود و اینقدر که در این ۲ سال عملیات برگزار شد، در دیگر سال‌های جنگ بی‌سابقه است. در این سال‌ها ۳ بار همراه شهید همت به گلزار شهدا رفتیم که هر ۳ بار قضایای عجیبی دارد. در گلزار شهدای شهرضا که بعد از عقدمان به آن جا رفتیم، همت دقیقاً به جایی رفت و گریه کرد که بعدا دفن شد. بار دوم در دزفول نیز ماجرای عجیبی داشت. همت به شهر دزفول و مردم دزفول علاقه عجیبی داشت. ماجرای عجیب حضور در گلزار شهدای دزفول اینگونه بود که هنوز چند قدم از خانه فاصله نگرفته بودیم که ماشینی جلوی پای ما ایستاد. سوار ماشین شدیم و این موضوع خیلی عجیب بود که پیش از اینکه همت بگوید کجا می‌رویم انگار خود راننده در مسیر افتاده بود و انگار می‌دانست ما کجا می‌خواهیم برویم. به گلزار شهدا رسیدیم و از راننده خداحافظی کردیم و بر سر مزار شهدا رفتیم و چند ساعتی آنجا بودیم و وقتی برگشتیم دیدیم همان ماشین در مسیر برگشت ما ایستاده است، بدون اینکه بداند ما از کدام مسیر بر می‌گردیم. دفعه آخر در نزدیکی شهادت ایشان، در گلزار شهدای اصفهان بر سر قبر شهدای بسیجی و کم سن و سال بسیار گریه کرد و دل شهید همت برای این بچه‌های خالص و مخلص می‌سوخت.

امروز هیچ‌کس باور نمی‌کند وقتی به یاد می‌آورم که همت شهید شده چقدر خوشحال می‌شوم. هیچ‌کس باور نمی‌کند. خبر شهادت ایشان که آمد وقتی بر سر جنازه حاضر شدم با اینکه جنازه بسیار وحشتناک بود و سر نداشت، بالای سر جنازه ایشان دو حس داشتم. اول احساس حسادت کردم که رفته است و دوم گفتم خدا را شکر که این تن خسته آرمید.

بدون تردید مدیریت، از خودگذشتگی و اتحاد مثال‌زدنی رزمندگان در عملیات بیت‌المقدس آزادسازی خرمشهر را پایه‌ریزی کرد. آیا این مدیریت در زمان حاضر نیز وجود دارد؟

انسان‌ها مجموعه‌ای از چند خصلت هستند. من بیشتر بعد عاطفی شهید همت را مدنظر دارم. همت یک انسان مومن عاطفی اخلاق‌گرا بود. در بحث‌ها به کسی توهین نمی‌کرد و برای همه احترام قائل می‌شد. حال ما در کشور چه می‌بینیم؟ وقتی نام یاران امام را خدشه‌دار کنند چگونه ادعای اخلاق‌گرایی داریم؟ همت بی‌نهایت به آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی علاقه داشت و می‌گفت دعا کنید خداوند او را برای مملکت نگه دارد.

من به یکی از بچه‌ها که از نظر سیاسی تفکرات متفاوتی با من داشت گفتم زمانی مشکل ما با برخی افراد مشکل سیاسی بود، کنار گذاشتیم و گفتیم مردم را از نظر سیاسی شقه شقه نکنیم و گذشتیم و در خانه من بر روی بسیاری افراد با تفکرات سیاسی مختلف باز بود. بعد مشکل ما با آنها تبدیل به مشکل اقتصادی شد. گفتیم مردم این شرایط را دارند و با مشکلات گوناگونی مواجه هستند. در این مرحله از مشکلات اقتصادی هم گذشیم ولی من دیگر از این مرحله نمی‌گذرم چون در این مرحله تضادی که داریم تضاد اخلاقی است و با اینها از نظر اخلاقی درگیریم. مگر می‌شود کسی مومن باشد و با وجود اینکه خداوند می‌فرماید پیامبر را برای مکارم اخلاقی فرستادیم، به اخلاق پایبند نباشد و تظاهر و ریا کند. یقیناً با افرادی که متوجه مسائل اخلاقی نباشند نمی‌توان رفت و آمد کنیم و اگر رفت و آمد داشته باشی احساسی می‌کنی به مرور زمان خودت هم دچار سقوط می‌شوی. فکر نکنید درد من فقط به الان برمی‌گردد. من سال‌ها این جریانات را می‌دیدم و زن همت بودن واقعا مشکل است.

اگر بخواهیم به مدیریت و اتحادی که خرمشهر را پیروز کرد برگردیم، چه حلقه مفقوده‌ای داریم؟

ملت. . . . . فردی مطرح کرده بود که “جمهوری اسلامی دموکراسی غربی نیست که رای مردم تعیین کننده باشد” من حرف ایشان را کنار حرف حضرت امام خمینی(ره) که فرمودند “میزان رای ملت است” گذاشتم.

من با تمام سختی‌هایی که برای پیروزی انقلاب کشیدیم و حضور در کردستان و مناطق درگیری و بزرگ کردن دو یتیم شهید، امروز خدا را شاکرم که خود را قیم انقلاب نمی‌دانم. خدا را شکر می‌کنم که معتقدم “میزان رای ملت است”. مطمئناً این مساله خواسته شهدا ما نیز بوده که در این راه به شهادت رسیدند. همت معتقد نبود که حتی اسلام را به مردم تحمیل کنند. مردم بسیار خوب هستند. امروز توقع داریم عدالت اجرا شود و حرمت ملت حفظ شود. همت هم با اینکه فرمانده لشگر بود و برای انقلاب جانفشانی‌های زیادی کرده بود، خود را قیم انقلاب و هیچ‌کس نمی‌دانست و برای کرامت انسان‌ها احترام ویژه‌ای قائل بود.

همت قبل از شهادت در روزها آخر به من زد و گفت من به زودی می‌روم بدون اینکه کسی بفهمد همت که بود. ما شهدا را نشناخته‌ایم و جریانات اخیر بزرگترین ظلم به فرهنگ شهدا بود که می‌خواستیم به این نسل ارائه کنیم. من تا ابد خود را پاسدار این جمله حضرت امام(ره) که فرمودند “میزان رای ملت است” می‌دانم و مراقب باشیم این جمله از بین نرود که اگر برود دیگر هیچ نداریم.

نسل جوان شهدا را دوست دارند و آنان را الگوی خود می‌دانند. آنان همت را بسیجی واقعی می‌دانند، این بچه‌ها باید چه کار کنند که به همت برسند؟

قرار نیست به همت برسند و به همان چیزی که خودشان هستند برسند کافی است. خدا را شکر می‌کنم با اتفاقاتی که افتاد، این نسل اتفاقات را به حساب شهدا نگذاشت. نسلی که شهید همت را بسیجی واقعی بداند و عکس شهدا را به روی تی‌شرت خود چاپ کند یعنی به سمتی پیش می‌رود که با این که شهدا را ندیده‌اند، با شهدا آشنایی دارند چون دارای فطرت پاک همان شهدا هستند. به طور یقین هرکس خودش را به سمت فطرت پاک خود بکشد یعنی خود را به سمت ائمه اطهار، صدیقین و شهدا حرکت داده است.

فرمودید نسل جوان حرمت خون شهدا را نگه داشته و نگه می‌دارد. آیا شما بی‌حرمتی‌هایی نیز به خون شهدا دیده‌اید؟

احترام مرده‌ها به احترام زنده‌هایشان هست. خدا عقل و صداقت قلب همه ما را زیاد کند تا بسیاری از مشکلات کشور برطرف شود. دغدغه‌های امروز ما را شهدا هم داشتند. شهید همت روزهای آخر خیلی گریه می‌کرد و می‌گفت: “من می‌روم و دلم برای پدر و مادرم نمی‌سوزد چون سال‌های اساسی زندگی‌شان گذشته و چه توفیقی بهتر از این که انسان در این سن به افتخار شهادت فرزندش بشیند. دلم برای خواهر و برادرم نمی‌سوزد چون به دنبال زندگی خود می‌روند. دلم برای بچه‌هایم نمی‌سوزد چون آنها را دست زنی مانند تو می‌دهم ولی گریه می‌کرد و می‌گفت چه کار کنم که زنم را در جامعه‌ای می‌گذارم که در هزار نفر یک مرد پیدا نمی‌شود و گفت تو را هم دست خدا می‌سپارم. شهدای ما می‌دانستند چه اتفاقی برایشان رخ می‌دهد.

 


 


میرحسین موسوی و مهدی کروبی امروز در محل دفتر مهندس موسوی با هم دیدار و گفت و گو کردند.

به گزارش خبرنگار “کلمه” در این دیدار این دو شخصیت پیرامون مسایل مهم منطقه ای و کشور به تبادل نظر پرداختند. خبر تکمیلی ارسال می شود.

 


 


وكیل رییس دولت اصلاحات و علیرضا بهشتی از اخذ آخرین دفاع از مدیرمسوول روزنامه كیهان خبرداد و گفت: بازپرس پرونده آماده تصمیم‌گیری در خصوص این پرونده است.

سید محمود علیزاده طباطبایی در گفتگو با ایلنا در خصوص آخرین وضعیت پرونده شكایت سید محمد خاتمی و علیرضا بهشتی از روزنامه كیهان گفت:طی مراجعه به شعبه نهم دادسرای كاركنان دولت،بازپرس این شعبه اعلام كرد كه حسین شریعتمداری در شعبه حضور یافته و ضمن دفاع از خود،آخرین دفاع نیز از وی اخذ شده و بازپرس پرونده آماده تصمیم گیری است.

وی كه وكالت محمد نوری‌زاد را برعهده دارد از انتقال موكل خود به بند عمومی خبرداد و گفت:‌شورای سیاست‌گذاری ائمه جمعه طی شكایتی به دادسرای عمومی اعلام كرده كه نوری‌زاد در نامه‌ای كه به مقام معظم رهبری نوشته به ائمه جمعه نیز توهین كرده است. به همین دلیل از سوی دادسرا علیه موكلم كیفرخواست و پرونده به شعبه 1057 دادگاه جزایی ارسال شد.

وكیل نوری‌زاد ادامه داد: ‌با حضور در شعبه به رییس دادگاه اعلام كردم كه عین همین اتهامات علیه موكلم در دادگاه انقلاب مطرح و منتهی به صدور حكم شده است. به همین دلیل قرار شد تا رونوشتی از حكم صادره از دادگاه انقلاب را به شعبه 1057 ارائه دهم.

علیزاده طباطبایی درباره دادگاه روزنامه ”اندیشه نو“ كه صبح امروز در شعبه 76 دادگاه كیفری استان با حضور اعضای هیات منصفه مطبوعات برگزار شد گفت: در كیفرخواست صادره علیه مدیر مسوول روزنامه،اتهام وی توهین به دولت عنوان شده بود و بنده نیز به دفاع از موكلم پرداختم.


 


در ادامه واکنش ها به اجرای احکام ناگهانی پنج زندانی سیاسی در ایران و در راستای متوقف ساختن مقامات جمهوری اسلامی در صدور، تایید و اجرای احکام اعدام برای مخالفان سیاسی، بیش از هزار تن از فعالان مدنی، مطبوعاتی و حقوق بشری، با صدور اعلامیه ای ضمن اعلام انزجار از اعدام های اخیر، نسبت به وضعیت بازداشت شدگان حوادث بعد از انتخابات ابراز نگرانی کرده و خواستار اقدامات بین المللی و اعزام گزارشگر ویژه حقوق بشری به ایران شدند.

این بیانیه که شامگاه شنبه اول خرداد ماه در اختیار رسانه ها قرار گرفت، ابتدا خاطرنشان می سازد "فرزاد کمانگر، فرهاد وکیلی، علی حیدریان، مهدی اسلامیان و شیرین علم هویی آخرین قربانیان خشونت سیاسی در ایران، درحالی اعدام شدند که حکمشان بر اساس بررسی دادگاهی صالح اعلام نشده بود. از این پنج تن، پرونده سه نفر بر اساس ماده ۱۸ در دست بررسی بود و به خانواده های بعضی از آنان قول آزادی داده شده بود. آنها روز شنبه با خانواده های صحبت کرده بودند ، بدون اینکه بدانند آخرین بار است که صدای هم را خواهند شنید و ... ناگهان تلفنهای اوین قطع شد. "

بیانیه مذکور همچنین یادآور می شود "فرزاد، شیرین، فرهاد، علی و مهدی در مدت زندانی بودن خود ، نه تنها مورد شکنجه، توهین و غیر انسانی ترین رفتار های پرخشونت قرار گرفته بودند، که از پایه ای ترین حقوق زندانی یعنی دسترسی به وکیل در بسیاری از مراحل دادرسی نیز برخوردار نبودند. از غیر قانونی ترین ابعاد این فاجعه می توان از عدم اطلاع افراد خانواده و وکلای مدافع آنان از این اعدام ها نام برد. شرایطی که آنان آخرین شب زندگی خود را به اتمام رساندند هنوز بر هیچکس مشخص نیست ولی تا هم اینجا روشن است که آنها حتا امکان خداحافظی با عزیزان و نزدیکان خود را نیز بدست نیاوردند. "

فعالان مدنی در بیانیه خود عملکرد حقوق بشری جمهوری اسلامی در سال گذشته را مورد ارزیابی قرار داده و متذکر شده اند "در سال ۲۰۰۹ حداقل ۳۸۸ نفر در ایران اعدام شده اند که شامل کودکان و مجرمان کمتر از ۱۸ سال هم بوده است. بنا به گزارشهای سازمان عفو بین الملل تعداد اعدام ها در پنج سال گذشته چهار برابر شده است و همانگونه که در دادگاه های نمایشی تابستان گذشته نشان داده شده، کوچکترین عدالت ، انصاف و بی طرفی در این دادگاه ها حاکم نبوده است. اضافه بر این، بیش از ۱۳۰ کودک در ایران در انتظار اعدام به سر می برند. همچنین بیست و دو کُرد، شش بلوچ، یک عرب ایرانی و چهارده نفر در تهران نیز که در خطر اجرای حکم اعدام قرار دارند، شناسایی شده اند. "

آنها در این بیاینه تاکید کردند "ما جمعی از فعالان حقوق بشر و فعالان مدنی با اعلام انزجار از این اعدامها، نگرانی شدید خود را درباره وضعیت بازداشت شدگان بعد از انتخابات ریاست جمهوری ابراز می داریم که تحت شدیدترین فشارها برای قبول اتهام های ساختگی قرار دارند که در نهایت حکم اعدام را بدنبال دارد. ما ضمن محکوم کردن این رفتار حکومت ایران، از تمامی نهادهای بین المللی به ویژه سازمان ملل مصرانه درخواست می کنیم که در شرایط پرخطری که محکومان به اعدام در زندانهای ایران را تهدید می کند، برای جلوگیری از اجرای حکم سایر محکومان و بررسی اتهام کسانی که به خاطر داشتن عقیده و مرام سیاسی یا عقیدتی محکوم شده اند، بر اعزام گزارشگران ویژه حقوق بشر به ایران پا فشاری جدی کنند. "

صادر کنندگان بیاینه با طرح خواسته های خود، از مجامع جهانی خواستار آن شدند که "با صدور بیانیه سوء استفاده شرم آور حکومت ایران از اعدام ، برای ایجاد وحشت و سرکوب و خفقان را با قاطعیت محکوم کنند. "

لازم به ذکر است، طی روزهای اخیر، شیرین عبادی، فعال برجسته حقوق بشری، ضمن ابراز تاسف از وضعیتِ دستگاه قضایی ایران، خواستار اعزام فوری گزارشگر ویژه بین المللی به ایران شد.

این درخواست همزمان توسط هشت نفر از محققان و کنشگران سیاسی و حقوق بشری نیز مطرح شده بود که طی آن مهرانگیز کار، حسن یوسفی اشکوری، عطاالله مهاجرانی، محسن کدیور، فرخ نگهدار، مسعود بهنود، شیرین عبادی و عبدالعلی بازرگان، در نامۀ فوری به خانم ناوانتم پیلای، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد، خواستار آن شده اند که "گزارشگران ویژۀ بازداشت های خودسرانه، اعدام های فراقانونی و شکنجه، از ایران بازدید کرده و در خصوص کسانی که پس از حوادث انتخابات به مجازات مرگ محکوم و به دار آویخته شده اند، در مورد افرادی که به زندان های سنگین محکوم و حکم آنان در حال اجراست، و نیز در مورد کسانی که یا رسیدگی به اتهامات آنان جریان است و یا بدون هرگونه اتهامی در زندان بسر می برند، تحقیق کنند و گزارش مشاهدات خود را تهیه و به اطلاع مقامات ذی صلاح برسانند."


 


بهمن نصیرزاده معلم و شاعر آذربایجانی شنبه ۱ خرداد ۸۹ توسط ماموران امنیتی ماکو در منزلش بازداشت شد.

ماموران امنیتی ساعت ۲ بامداد شنبه ۱ خرداد ۸۹ بدون در دست داشتن حکم به منزل این معلم آذربایجانی مراجعه و وی را بازداشت کرده اند. ماموران پس از بازداشت نصیرزاده اقدام به تفتیش منزل نموده و دوربین فیلمبرداری، سی دی ها، کتابها و اشعار و دست نوشته های او را با خود بردند.

به گفته نزدیکان خانواده نصیرزاده مسئولین قضایی و امنیتی از پذیرفتن مسئولیت بازداشت این فعال مدنی آذربایجانی امتناع می کنند و از محل نگهداری وی ابراز بی اطلاعی می نمایند.

منابع محلی احتمال می دهند بازداشت این معلم و شاعر آذربایجانی بدنبال پخش گسترده اعلامیه هایی در رابطه با ۱ خرداد سالروز قیام آذربایجانیها پس از چاپ کاریکاتور توهین آمیز در روزنامه ایران و دستگیری گروهی از فعالان مدنی باسابقه در شهرهای مختلف آذربایجان صورت گرفته باشد.

نصیرزاده پیش از این نیز در جریان اعتراضات گسترده آذربایجانیها در سال ۸۵ بازداشت و پس از نزدیک به یک ماه بازداشت موقت از زندان آزاد شده بودند.

بازداشت فعالین آذربایجانی در روزهای منتهی به ۱ خرداد سیر صعودی به خود گرفته است و در طی هفته های گذشته بیش از ۱۴ فعال مدنی آذربایجانی بازداشت شده اند.


 


ندای سبز آزادی: مهندس میرحسین موسوی در خلال دیدار با خانواده های سرداران هشت سال جنگ در خصوص دستگیری و برکناری مسئول حفاظت از خود نیز نکاتی را بیان نمود که به جهت اهمیت به صورت جداگانه منتشر می نماییم.

موسوی در ادامه در پاسخ به این سئوال که شایعات برکناری سرتیم محافظان شما – حاج احمد یزدانفر – تا چه حد صحت دارد نیز گفت: اگر ماموریت کسی تمام می شود به او ابلاغ می کنند نه اینکه او را در وسط خیابان درحالی که به نمازمی رفته بگیرند و با خود به پادگان ببرند. آقای یزدانفر از سال ۶۰ درتیم حفاظت بوده اند . ایشان از برادرهای قدیمیه بسیار خوب سپاه بودند و به وظایف خودشان عمل می کردند. برادر دو شهید هم هستند و بسیار مومن و معتقد و فداکار در وظایف خود عمل می کردند.

وی ادامه داد: در طول این سی سال موقعیت هایی پیش آمد که ایشان می توانستند به موقعیت های بالای مالی و پستی دست پیدا کنند اما نرفتند و قبول نکردند. ایشان بر سر چیزی که به آن اعتقاد داشت می ایستاد.

موسوی تاکید کرد : اینها با دستگیری آقای یزدانفر خودشان را در معرض آسب پذیری بزرگی قرار داده اند و من نمی دانم این پروژه به کجا ختم خواهد شد
 


 


رحیم همتی از هواداران جنبش مسلمانان مبارز و از فعالان ملی - مذهبی، که طی ماههای بعد از انتخابات ریاست جمهوری، دو بار مورد بازداشت و چندین مرتبه احضار قرار گرفته بود، طی احضاریه ای جدید، به شعبه ۲۸دادگاه انقلاب تهران فراخوانده شد.

به گزارش جرس، همتی برای بار اول، یکم تیر ماه ۸۸به مدت یک ماه در بند دو- الف سپاه بازداشت و مورد ضرب و شتم فراوانی قرار گرفته بود و بازداشت دوم وی مصادف بود با دستگیری های گسترده پس از وقایع خونین عاشورای ۸۸، که با یورش مسلحانه ماموران امنیتی در روز بیست و هفتم دی ماه در منزلش بازداشت گردید.

این گزارش خاطرنشان می کند وی در دوران بازداشت، در بندهای انفرادی و عمومی دو الف، ۲۴۰، اندرزگاه ۷و بند ۳۵۰محبوس بود، که نهایتا ۲۶اسفندماه، با قید وثیقه از زندان آزاد گردید.
دادگاه انقلاب طی احضاریه ای کتبی، رحیم همتی را برای نهم مرداد ماه، به شعبه ۲۸فراخوانده است.
هم اکنون ادامه بازداشت مهندس امیرخسرو دلیرثانی، عضو دیگر جنبش مسلمانان مبارز نیز، باعث نگرانی خانواده و دوستان وی شده است. این فعال ملی- مذهبی، پس از گذارندن شش روز مرخصی، هفتم فروردین به زندان اوین بازگشته بود.دلیرثانی هفته گذشته طی یک دادگاه از پیش تعیین شده و بدون اطلاع خانواده و وکیل اش به 4 سال حبس تعزیری محکوم شد.


 


دوم خرداد طرح ارسالی از سوی مخاطبان ندای سبز آزادی

 


 


با نزدیک شدن به اول خردادماه، سالگرد اعتراضات مردم شهرهای ترک نشین ایران به چاپ کاریکاتور توهین آمیز در روزنامه دولتی ایران در سال 85 ، بازداشت فعالین مدنی آذربایجان شیبی صعودی به خود گرفته است بطوریکه گستردگی این بازداشت ها و برخوردها در چند سال اخیر بی سابقه بوده است. این بازداشت ها در حالی صورت می گیرد که برخلاف سالهای پیش فعالین مدنی آذربایجان هیچ گونه برنامه یا تجمعی در این رابطه تشکیل نداده و افراد بازداشت شده بدون ارتکاب هیچ گونه جرمی توسط مامورین امنیتی بازداشت شده اند. اسامی بازداشت شدگان آذربایجانی در یک ماه اخیر که اکثرا از فعاین فرهنگی و دانشجویی می باشند، به شرح زیر است:
آیدین خواجه ای : عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی پلمپ شده ی دانشکده علوم انسانی، عضو شورای مرکزی انجمن ادبی پلمپ شده ی سهند در دانشگاه تبریز،عضو شورای سردبیری نشریاتی چون ستار خان و چیلتیک و از فعالان سرشناس جنبش دانشجویی آذربایجان - تاریخ بازداشت: 29 اردیبهشت
بهبود قلیزاده: فعال مدنی آذربایجانی- تاریخ بازداشت: 1 خرداد 89
ولی آذریون: برادر شهید توحید آذریون از شهدای خرداد 85 - تاریخ بازداشت: 31 اردیبهشت 89
احمد آقایی: دبیر سابق کانون ترکی دانشگاه بو علی سینای همدان و سردبیر سابق نشریه ایلدیریم- تاریخ بازداشت: 31 اردیبهشت 89
بهمن آراز: شاعر- تاریخ بازداشت: 31 اردیبهشت 89
حسين محمدي الوار : نوع فعالیت: فعال مدنی آذربایجانی - تاریخ بازداشت: 14 اردبیهشت 89
علیرضا حسین زاده : نوع فعالیت: فعال مدنی آذربایجان - تاریخ بازداشت: 21 اردیبهشت 89
رضا عبدی : نوع فعالیت: فعال مدنی آذربایجانی - تاریخ بازداشت: 21 اردیبهشت
توفيق مرتضي پور : نوع فعالیت: اعضای کانون صنفی معلمان در تبریز - تاریخ بازداشت: 8 ارديبهشت 89
مصطفی جمشیدی : نوع فعالیت: روزنامه نگار آذربایجانی - تاریخ بازداشت: 28 اردیبهشت 89
رامین جباری : نوع فعالیت: روزنامه نگار آذربایجانی - تاریخ بازداشت: 27 اردیبهشت 89
حافظ سردارپور : نوع فعالیت: فعال فرهنگی آذربایجانی - تاریخ بازداشت: 27 اردیبهشت 89
مهناز کریمی : نوع فعالیت: شاعر آذربایجانی - تاریخ بازداشت: 28 اردیبهشت 89
نادر عزیزی : نوع فعالیت: فعال فرهنگی آذربایجانی - تاریخ بازداشت: 27 اردیبهشت 89
مهدی زینالی : نوع فعالیت: فعال فرهنگی آذربایجانی - تاریخ بازداشت: 28 اردیبهشت
محمد فرجیان : نوع فعالیت: فعال مدنی آذربایجانی و معلم - تاریخ بازداشت: 29 اردیبهشت 89


 


پایگاههای اطلاع رسانی سبز ایران همزمان با فرارسیدن خرداد پر حادثه، با صدور بیانیه ای مشترک اعلام کرده اند که تا لحظه پیروزی با ایستادگی و استقامت، رسالت اطلاع رسانی خود را ادامه داده و تا روزی که استبداد از این مرز و رخت برنبندد از پای نخواهند نشست.

در این بیانیه که به امضای پایگاه های خبری امروز، تحول سبز ، سحام نیوز، میزان، ندای سبز آزادی، رای ما کجاست و پایگاه راهبردی، تحليلي و خبری جرس رسیده ، آمده است: از مردم می خواهیم که با هشیاری و استقامت توامان بنیان فکری امپراطوری دروغ را در هم شکنند و با پیگیری اعتراضات مسالمت آمیز و دور از خشونت خود، استبداد را به زانو در آورند. این آیین، پیمان ما و ملت تا حصول نتیجه نهایی و کوچ استبداد از جامعه مان خواهد بود.

در بخشی از این بیانیه فضای کار حرفه ای رسانه ای در ایران را سیاه ترین و محدود ترین دوران خوانده و تصریح کرده است: پایگاه های اطلاع رسانی سبز که از دل همین جنبش روییده اند و با تغذیه اطلاعاتی فرد فرد هموطنان سبزاندیش اداره می شوند، با تلاشی شبانه روزی و «همتی مضاعف» و با تکیه بر راهبرد «صبر و استقامت» می کوشند تا رسالت جنبش سبز را که همان اطلاع رسانی و آگاه کردن ملت، اعم از مخالف و موافق، از واقعیات پیش روست دنبال کنند.

متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:

تاریخ پر افتخار ملت ایران به گونه ای رقم خورده است که خرداد ماه آن مزین به حماسه های بزرگی است که ملت ایران در دفاع از حقوق خود سراییده است. ادوار شهادت می دهند که ملت ایران در دوم خرداد با ایستادگی و استقامت حقوق خود را در برابر استبداد داخلی مطالبه کرد، با شهادت و ایثار در سوم خرداد تمامیت ارضی میهن را در برابر اشغالگر بیگانه پاسداری نمود و با مجاهدت و ایمان در پانزدهم خرداد استبداد داخلی و استعمار خارجی را در هم کوبید. پس تبلور ممارست خردادیمان در بیست و دوم خرداد ماه ۱۳۸۸ به ثمر نشست، آنجا که برای تغییر و سرنگونی دیکتاتوری دروغ، برای حاکمیت قانون، احیای ارزشهای انسانی و اشاعه اسلام رحمانی به پا خواستیم ولی متاسفانه در کمال ناباوری با انتخاباتی مهندسی شده روبرو شدیم. ملت آگاه ایران از پای ننشست و بار دیگر بیست و پنجم خرداد ماه بغض در گلو فرو بست، لبها را دوخت و با سکوت و آرامش به خیابانها آمد تا ازمجریان و ناظرین انتخابات بپرسد «رای من کجاست»، سوالی که با متانت پرسید و با آتش پاسخ شنید. خرداد آبستن این حماسه ها، طفلی را زایمان کرد که جنبش سبزش نامیدیم و امسال یکسالگی اش را بزرگ می داریم.

جنبش سبز مردمی آزادیخواه و عدالتجویی که سال گذشته همزمان با انتخابات ریاست جمهوری شکل گرفت طی یکسال گذشته علی رغم سرکوبهای شدید حاکمیت توانسته پیام رهایی بخش خود را به لایه های مختلف اجتماعی برساند و امروزطیف وسیعی از طبقات اجتماعی اعم از کارگران، روستاییان، کارمندان، دانشگاهیان، مراجع تقلید و... را با خود همراه سازد. وهجمه وسیع تبلیغات بنگاههای دروغ پراکنی دولتی نتوانسته ذره ای تردید در حقیقت مسیر سبز پیشرویمان ایجاد کند و با وجود رویکرد خشن حاکمیت و به شهادت رساندن و مجروح ساختن معترضان و زندانی کردن هزاران نفر، مردم تیزبینانه تصمیم گرفتند تا با پرهیز از به دام افتادن در خشونتی که خواسته اقتدارگرایان است، فعالیت جنبش را از راه های دیگری ادامه دهند.

امروز فضای کار حرفه ای رسانه در ایران سیاه ترین و محدود ترین دوران خود را تجربه می کند. انحصار طلبان در ماه های بعد از انتخابات با بازداشت و زندانی کردن و احضار جمع کثیری از روزنامه نگاران متعهد و آزادیخواه ایرانی و توقیف روزنامه های اصلاح طلب تلاش کرده اند تا چرخه اطلاع رسانی آزاد را در ایران متوقف سازند ولی این امر سبب شد تا بسیاری از همکارانمان با کوچ از رسانه های کاغذی به فضای مجازی، رسالت اطلاع رسانی خود را ادامه دهند. همچنین جنبش توانست با بسط ایده هر شهروند یک رسانه از روایات شهروندان برای اطلاع رسانی در جامعه استفاده کند و با این استراتژی عملاً هر تاکتیک امنیتی و نظامی حاکمان را برای مقابله با جنبش سبز با شکست مواجه سازد.

در این میان پایگاه های اطلاع رسانی سبز نیز که از دل همین جنبش روییده اند و با تغذیه اطلاعاتی فرد فرد هموطنان سبزاندیش اداره می شوند، با تلاشی شبانه روزی و «همتی مضاعف» و با تکیه بر راهبرد «صبر و استقامت» می کوشند تا رسالت جنبش سبز را که همان اطلاع رسانی و آگاه کردن ملت، اعم از مخالف و موافق، از واقعیات پیش روست دنبال کنند. در این حوزه نیز حاکمیت اقتدارگرا با صرف مبالغ هنگفت از بیت المال و استخدام هکرهای بین المللی حرفه ای تحت پوشش «ارتش سایبری»، با حرکتهای تروریستی در حوزه ارتباطات مجازی، سعی دارد تا صدای رسانه های سبز را خاموش کند. این طرح های شیطانی هربار با تیزهوشی متخصصان رسانه های سبز خنثی می شود و آنچنان حسرت خاموشی صدای ما را به دل محفلهای دروغ پراکنی میگذارد که این یاس و شکست را با عنوان «حمایت بیگانه از رسانه های سبز» از تریبونهای رسمی و غیر رسمی خود منتشر می کنند.

ما پایگاه های اطلاع رسانی جنبش سبزملت ایران ضمن تبریک وتهنیت فرارسیدن ماه دفاع از حقوق ملت و ماه آگاهی و حق جویی، خرداد ماه، به ملت آگاه، سرافراز و آزاده ایران، اعلام می کنیم که تا لحظه پیروزی با ایستادگی و استقامت، رسالت اطلاع رسانی خود را ادامه می دهیم و تا روزی که استبداد از این مرز و بوم رخت برنبندد از پای نخواهیم نشست. همچنین یا آور می شویم که

* عنصر آگاهی اکسیر حیات جنبش سبز ایران است و برای تداوم این جنبش رسالت فرد فرد ما، بسط آگاهی در جامعه می باشد. لذا از تمامی سبزاندیشان دعوت می نماییم تا ابتکارات و راهکارهایشان برای عملیاتی کردن این مهم در جامعه را برای ما ارسال فرمایند.

* استقامت آنگونه که قول شریف «فاستقم کما امرت» است را سرلوحه کار خود قرار خواهیم داد و مطمئنیم بر اثر صبر در این راه نوبت ظفر آید «و ان الله مع الصابرین» محقق می شود.

* دفاع از حقوق شهروندان با هر گرایش و نگرش فکری را وظیفه انسانی و عقیدتی خود می دانیم و با همتی مضاعف در این مسیر گام بر می داریم. ما عمیقا اعتقاد داریم که «پیروزی ما آن چیزی نیست که در آن کسی شکست بخورد. همه باید با هم کامیاب شویم، اگرچه برخی مژده این کامیابی را دیرتر درک کنند.»

* رمز تداوم مقتدرانه جنبش سبز ایران اتحاد اجزاء این جنبش است. پایگاه های اطلاع رسانی سبز نیز بنا دارند تا با همکاری و اتحاد بیشتر نمادی از همکاری و تعامل تمام گروه ها و فعالین سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آزادیخواه ایران در راه رسیدن به آرمانهای همیشه جاوید استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی باشند.

* همانطور که در بیانیه ۱۳ میرحسین موسوی می خوانیم: «اگر به سوی تندروی‌های بی‌‌دلیل بلغزیم چه بسا که حاصل یک هفته و یک ماه تلاش را در یک روز و یک صحنه جا بگذاریم». لذا تبیین اصول مقاومت مسالمت آمیز و پرهیز از خشونت را به عنوان تاکتیک اصلی برای فراگیر کردن گفتمان جنبش سبز در سراسر ایران و میان هموطنان خارج از کشور می دانیم و برای توسعه و تعمیق این گفتمان در میان همه اقشار اجتماعی، علی الخصوص گروه هایی که به دلیل شرایط خود دسترسی مستقیم به فضای مجازی و گردش آزاد اطلاعات ندارند، به تحقق شعار «هر فرد یک رسانه» همت بسته ایم.

* پایگاه های اطلاع رسانی سبز ایران به عنوان بخشی از چرخه اطلاع رسانی جنبش در شرایط کنونی و در آستانه سالگرد خروش ملی 22 خرداد، مردم، این رهبران حقیقی جنبش سبز را به استقامت و ابرام در مطالبه خواسته های قانونی خود برای احیای اصول از دست رفته قانون اساسی فرا می خوانند. همانگونه که مهندس میرحسین موسوی و حجه الاسلام و المسلمین مهدی کروبی بارها تاکید کرده اند، از مردم می خواهیم که با هشیاری و استقامت توامان بنیان فکری امپراطوری دروغ را در هم شکنند و با پیگیری اعتراضات مسالمت آمیز و دور از خشونت خود، استبداد را به زانو در آورند. این آیین، پیمان ما و ملت تا حصول نتیجه نهایی و کوچ استبداد از جامعه مان خواهد بود.

پایگاه خبری امروز
پایگاه خبری تحول سبز
پایگاه راهبردی، تحليلي و خبری جرس
پایگاه خبری سحام
پایگاه خبری میزان
پایگاه خبری ندای سبز آزادی
پایگاه خبری رای من کجاست


 


... در ستاد انتخاباتی سید محند خاتمی در سال 76، زنان زیادی حضور نداشتند. وقتی قرار شد زهرا شجاعی به عنوان گزینه ای مناسب و مقبول به همراهی خانم خواجه نوری همکار سابق کاندیدای اصلاح طلبان در وزارت ارشاد اسلامی، مسئولیت کمیته زنان را بپذیرد، من هم قول همکاری دادم و باز هم یک دوره آموزشی را تحت نظر معلم پیشین خود و این بار در یک محیط جدید، تجربه کردم. اولین اقدام ارتباط با زنان تأثیر گذار و گرفتن مشورت از آنان برای تبلیغات انتخابی ویژه جامعه زنان بود . یادم هست اولین کسانی که با آنان وارد گفتگو شدیم خانم ها رجائی، دستغیب، دکتر رهنورد، دکتر ابتکار و فائزه هاشمی بودند که هر یک برای من حکم یک معلم را برای تجربه حضور اجتماعی و فعالیت در حوزه زنان داشتند. آن روزها در ستاد انتخاباتی کاندیدای اصلاح طلبان ما با تشکیل جلسات گروهی و هم اندیشی هایی با حضور گروه های مختلف زنان بویژه دانشجویان و دختران جوان، فرهنگیان و زنان خانه دار از آنان ایده می گرفتیم. یادش به خیر خاتمی با آن چهره گشاده و خلق محمدی و صداقت ذاتی اش، خیلی زود در دل ها جای باز کرد و همین مسئله باعث شد که شعله حسد و کینه در دل مخالفانش شعله ور شود و درست از همان زمان تا پایان دوره دوم ریاست جمهوری پرافتخارش، به توطئه چینی و دسیسه سازی و ایجاد بحران علیه او دست بزنند. داستان پرفریب کارناوال عصرعاشورا که برای صاحبان تدبیر مضحکه ای بیش نبود، توانست از همان آغازین روزها بذر بی اعتمادی را در دل برخی متدینین ساده دل بکارد و متاسفانه آن چه از این کشتگاه شوم حاصل آمد مانع از انجام بسیاری از منویات و برنامه های اصلاح طلبانه فرزند فاضل امام شد و روند توسعه یافتگی را در کشورمان کند کرد.
باری علیرغم همه تبلیغات منفی علیه خاتمی، مردم و بویژه دو گروه بزرگ زنان و جوانان به او اقبال کردند و برنده میدان رقابت نابرابر آن دوران، هم او بود. روحانی روشنفکر و متعهدی که درد مردم درد او بود اما با شعار نان و حل مشکلات اقتصادی مردم پا به میدان رقابت نگذاشت. خاتمی با شعار رجحان آزادی بر سایر نیازهای روز، آمد و صداقت او و صراحتش دل ها را با او همراه کرد و آنگاه که نام خاتمی از صندوق های آراء به عنوان رئیس جمهور هفتم بیرون آمد، غریو شادی خیابان ها و محلات پایتخت و متعاقب آن سایر شهرها را فراگرفت اما رسانه ملی براثر شوکی که بر دست اندرکاران آن وارد آمده بود خیلی دیرتر از عموم مردم و بالاجبار با جشن مردمی همراه شد و ...
نهالی که روز دوم خرداد توسط مردم فهیم و آگاه ایران کاشته شد، روز به روز توسط خود آنان و با همیاری دولت آبیاری شد و ما شاهد اقتار ملی و بین المللی ایران و اندک شدن فاصله دولت - ملت بودیم تا آنگاه که وسوسه خناسان به کار افتاد و صداقت پشت پرده فریب مهجور افتاد و شد آن چه نباید می شد.
اینک در آستانه دوم خردادی دیگر وقتی به پشت سر خود می نگریم، افسوس آن روزها خوب سرشار ازاعتماد بین مردم و خدمتگزارانشان و خدمت بی دریغ کارگزاران دولتی و احترام به کرامت انسانی و خیزهای بلند برای تحقق جامعه مدنی دلمان را سخت می فشارد و شکرانه هایی که بدل به ناسپاسی شد و سرنوشت محتوم همه ناسپاسان در طول تاریخ اشک به دیدگانمان می آورد اما نگاه به آینده هنوز افق های روشن را نوید می دهد و خرداد، ماه پرحادثه را مطلع روزهای سبز و سرفراز برای میهن پرافتخارمان و برای جوانان برومند و همه فرزندان سخت کوشش می نمایاند.
و در سال صبر و استقامت، نورامید بر دل هامان راه باز می کند و ما به آفتاب سلامی دوباره می دهیم و به ساختن وطن می اندیشیم با استخوان خویش و عشق را به انتظار می نشینیم که در حال بازگشت است.

 


 


وحید طلایی عضو کمیته پیگیری حقوقی مهندس موسوی با قرار کفالت از زندان اوین آزاد شد.

به گزارش ندای سبز آزادی، وی ساعت هفت صبح روز 15 اردیبهشت توسط نیروهای امنیتی در منزلش بازداشت شده بود.

گفته می شود این عضو کمیته حقوقی ستاد موسوی در زندان اوین ملاقاتی نیز با دادستان تهران، جعفری دولت آبادی داشته است.
از اتهامات دقیق این فعال اجتماعی اطلاعات دقیقی در دست نیست.
 


 


جمعی از خانواده های سرداران شهید دوران دفاع مقدس ، رزمندگان، جانبازان و ایثارگران با زهرا رهنورد و میرحسین موسوی دیدار کردند.

به گزارش خبر نگار “کلمه” دکتر زهرا رهنورد، قرآن پژوه و استاد دانشگاه در این دیدار ضمن تشکر و خوش آمد گویی از حضوراین جمع ، بزرگداشت سالروز فتح خرمشهر را به خاندان شهادت و ایثار و رزمندگی تبریک گفت و افزود: روز فتح خرمشهر، روز بزرگی است که بر تارک حفظ تمامیت ارضی ما مثل خورشید می درخشد . من در ایام حصر آبادان و فتح خرمشهر با همسران اعضای کابینه مهندس موسوی در خرمشهر و آبادان بودیم و شاهد ایثارگری ها ، فداکاری ها و شهادت ها از نزدیک بودیم. رهنورد افزود : واقعا از آنچه می دیدیم ،نیرو گرفتیم و قسم خوردیم که همیشه پاسدار این همه ایثار و فداکاری باشیم و فکر نمی کنم سایه نورانی آن رویدادها بر زندگی ام هیچ وقت حذف شود . همیشه مثل حضرت موسی که می فرمود من هیچ وقت ظهیرا للکافرین نخواهم شد ، انجا قسم خوردم که هیچ وقت یار کافرین چه بی دینان و چه کسانی که حق ، زیبایی ، عدالت و آزادگی را پایمال می کنند نباشم .

این استاد دانشگاه در ادامه گفت : بر تارک تمامیت ارضی ما فتح خرمشهر و آبادان می درخشد. وقتی بیشتر درخشش این پیروزی ها درک خواهد شد که آن را با برخی از توافقنامه های امروزی مقایسه کنیم .توافقنامه هایی که از قرار دادهای ننگین ترکمنچای و گلستان بدتر است و آخرین نمونه اش همین معاهده هسته ای هفته گذشته است.

وی با یاد آوری این که در زمان قاجار هم ما با این معاهدات روبه رو بودیم ، گفت : فقط شاید فرق آن قرار دادها با الان این باشد که قاجارها وقتی این شکست ها را خوردند شخصی مثل عباس میرزا بود که تمام دلایل شکست را احصا کرد و اقداماتی برای نوسازی کشور انجام داد .

رهنورد ادامه داد : شاید اگر حیات پربرکت امیر کبیر ادامه می یافت ، نوسازی ای که در زمان عباس میرزا آغاز شد ،خوب پیش می رفت و کار به اینجا نمی رسید که بعد از ۲۰۰ سال یک ترکمنچای دیگر امضاکنیم و آن را فتح الفتوح و فتح المبین بگوییم.

رهنورد با اشاره به این که ایثارها و رزمندگی ها و شهادت های ایام جنگ تحمیلی نهایتا به شکوه و حفظ تمامیت ارضی انجامید ، گفت: جنبش سبز به نوعی دیگر به همان دوره متصل است و تمامیت و هویت شکوهمند ملی را حفظ می کند. جنبش سبز امروز در جهت احیای آن ارزش های متعالی است که انقلاب اسلامی با آن ارزش ها شکل گرفت و شهدای عزیز ،رزمندگان و جانبازان یه خاطر آن ارزش ها زندگی خودشان را تقدیم کردند.

رهنورد همچنین یادآور شد: امروز هم جنبش سبز به دنبال همان ارزش های متعالی و در امتداد اهداف انقلاب و دفاع مقدس است و شهدای جنبش سبز و رزمندگان و جانبازان این جنبش ، رهروان همان شهدای هشت سال دفاع مقدس و بویژه فتح آبادان و خرمشهر هستند.

وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت :

“شهدای جنبش سبز امروز همان پرچم شهدای دفاع مقدس را بلند کرده اند و خاطره فداکاری مادرانی را زنده می کنند که گهواره های فرزندان شهیدان ، رزمندگان و جانبازان را به حرکت در می آوردند. امروز آن فرزندان از گهواره ها برخاسته و هرکدام به یک سلحشور و ایثارگر تبدیل شده اند. اینجاست که نقش بانوان، دختران و همسران بیت شهدا به عنوان پرچمداران پاکی ، عدالت و آزادگی واقعا فراموش نشدنی است و فرا روی همه ما خواهد بود.

دکتر رهنورد در ادامه با تشریح معنای اصلاحات افزود: “اصلاحات همیشه در جهان اسلام بوده و چیز تازه ای هم نیست . بیداری ، احیاو اصلاح همواره همراه هم بوده اند و این سه مقوله در امور سیاسی تئوریزه شده اند . جنبش سبز نیز همین پدیده ها را دنبال می کند، احیا ارزش ها ، اصلاح کجی ها ، بیداری و دردمندی ای که براساس آن به مظالم حکومت ها و دولت ها تن ندهیم .مظالمی که در هرحکومتی ممکن است مثل یک اژدها به جان مردم بیفتد.”

وی خطاب به خانواده های شهدا گفت :”مایلم در حضور شما که هرکدام شاهدانی ارزشمند بر ارزش های شهدایتان بوده و هستید بگویم که این نظام اگر در پی درخواست ها و مطالبات متعالی وارزشی جنبش سبز نباشد قطعا خودش، خودش را شکست خواهد داد. حاکمیت باید بداند که طبع اصلاحات ” اصلاح “است و برانداز نیست.اما ممکن استاین نظام با روشی که در پیش گرفته ،خودش را براندازد. حکومت امروز نه ۹۰ درجه که۱۸۰ درجه ازارزش های متعالی اسلام و انقلاب و جنگ تحمیلی انحراف پیدا کرده است .”

رهنورد در پایان سخنانش خطاب به دولتمردان امروز ایران گفت :” جنبش سبز نمی خواهد شما سقوط کنید ، انقلاب کبیر اسلامی ما به ۲۵۰۰ سال شاهنشاهی خاتمه داد و به نهضت انبیا پیوست. این انقلاب هیچ وقت سقوط نمی کند ولی این حاکمیت فعلی اگر خودش را اصلاح نکند و به مطالبات مردم پاسخ ندهد ، جنبش سبز آن را بر نمی اندازد، بلکه این حاکمیت خودش، خودش را بر می اندازد. ما امیدواریم که این گونه نشود. ما دلمان می خواهد که همه چیز به بهترین وجه اصلاح شود. امیدواریم خود نظام پیشوایی این مطالبات را بر عهده بگیرد و آن را به انجام برساند. اگر هم به مطالبات مردم بی توجه باقی بماند، تیشه به ریشه خود زده و امیدواریم اینطور نشود.

 


 


جمعی از خانواده های سرداران شهید دفاع مقدس و ایثارگران ۸ سال دفاع مقدس با مهندس موسوی و دکتر زهرا رهنورد دیدار و گفت و گو کردند.

به گزارش خبرنگار کلمه در این دیدار که در آستانه سالروز آزادی خرمشهر انجام شد، نخست وزیر دوران دفاع مقدس گفت: آنچه ملت ما امروز می خواهد همان سرمایه ای است که توانست معجزه آزاد سازی خرمشهر را بیافریند.

خاطراتی روشن از ایستادگی یک ملت

موسوی در این دیدار ضمن تشکر از خانواده های شهدا ، گفت: “خانواده شهدا شاهد یک دوره از ایستادگی یکپارچه ملت ما در مقابل هجمه های خارجی بودند.خانواده های شهدا و در کنار آنها ملت ما به خوبی به یاد دارند که آنچه باعث شد در دفاع مقدس یک وجب از خاک کشور را علیرغم قدرت دشمن و همکاری قدرت های بزرگ و قدرت های منطقه از دست ندهیم ، نه اسلحه بود و نه پول بلکه آنچه باعث پیروزی شد گفتمانی بود که همه ملت را در پشت سر جبهه های رزمندگان قرار می داد. همه ما خاطراتی روشن از ایستادگی ملت داریم.”

ذهنیت خرافی دولتهای فاسد عامل بسیاری از شکستها

موسوی با اشاره به تاریخ جنگ های ایران در طول دویست سال گذشته گفت:” به دلیل جنگ های دویست سال گذشته ترسی میان مردم از دشمنان خارجی لانه کرده بود. در این دویست سال مناطق بسیاری از کشور ما جدا شد. اگر تاریخ دویست ساله منطقه را مطالعه کنیم ، پی خواهیم برد که ذهنیت خرافی و فاسد دولت ها تا چه اندازه در این جنایات و شکست ها دخیل بودند . آخرین آن از دست دادن بخش هایی از خاک کشورمان توسط پهلوی دوم بود.”

موسوی گفت: “علیرغم کمک نظامی کشورهای منطقه به رژیم صدام و حمایت صریح آمریکا و شوروی از وی، ملت از این آزمایش بزرگ پیروز بیرون آمد و کمترین اثر این مقاومت هشت ساله رخت بربستن ترس ازکشته شدن و شهادت در راه حق و ارزش های پایه ای بود. ”

آزادی و عدالت را باید با ایستادگی و صبر به دست آورد

وی به فیلم ها و مستند های ساخته شده در دوران دفاع مقدس اشاره کرد و گفت:”اگر به این تصاویر نگاه کنید تنها چیزی که در چشمان رزمندگان ، پدران ، مادران و آحاد ملت نخواهید دید ترس است و حذف این ترس بزرگترین عامل حفظ امنیت ملی ما در مقابل دشمنان خارجی بوده است.

وی افزود: “روحیه ایثار تنها سرمایه ای است که اکنون ملت ما هم در مقابل خطر هجوم خارجی و هم هجوم فساد و خودرایی و استبداد دارد. ایثار از دستاوردهای دفاع مقدس است. ”

موسوی تصریح کرد: “آزادی و عدالت به صورت خود بخودی در اختیار مردم قرار نمی گیرد . نه آزادی و نه عدالت در حوزه عمومی داده شدنی نیست بلکه آزادی و عدالت را باید با فداکاری و ایستادگی و تدبیر به دست آورد و از آن حراست کرد. آزادی و عدالت با ایثار در سطح وسیع بدست می آید . برای نسل جوان ما مهم است ایرانی را که با چنگ زدن به فضیلت هایی همچون ایثار به دست اورده ، حفظ کند. با ایثار بود که خونین شهر دوباره خرمشهر شد.”

به گفته نخست وزیر امام (ره) ،” آنچه ملت ما امروز می خواهد همان سرمایه ای است که توانست معجزه آزاد سازی خرمشهر را بیافریند . معجزه ای آنچنان بزرگ که امام (ره) فرمودند «خرمشهر را خدا آزاد کرد».این همان تفسیر از آیه «ما رمیت اذ رمیت» است . وقتی مردمی در راه اهداف بلند خدایی، خود را فانی دیدند این دست خداست که فجر پیروزی را می آفریند و با این نگاه است که ما می توانیم سوال کنیم که آیا صبح نزدیک نیست؟”

امتحانی بزرگ پیش روی ملت ما

موسوی افرود: “این روزها به دلیل رخنه فساد ، دروغ و بی تدبیری، ملت ما در مقابل امتحان های بزرگی قرار گرفته است.سقوط تولید ناخالص داخلی به نیم درصد در سال گذشته مانند از سر گذراندن یک حمله بزرگ از سوی دشمنان خارجی است. فشار این سقوط بر تولید گران است و فقر و بیکاری و بیچارگی سنگینی را به دنبال دارد، فشار به کارگران، معلمان ، کارمندان و روستائیان بیشتر است.”

بازگشت یه مردم؛ این تنها راه حل است

وی با اشاره به راه حل جنبش سبز در این زمینه گفت:” جنبش سبز می گوید راه حل برگشت به سوی مردم است. راه حل در جلب حمایت مردم است و اینکار جز از طریق به رسمیت شناختن حق مردم برای حاکمیت بر سرنوشت خود ممکن نیست. فصل سوم قانون اساسی را بدون کوچکترین تغییری اجرا کنید . خواهید دید که دوباره دورنمای صبح امید پیدا خواهد شد.”

وی خطاب به مسئولان گفت :”شما نمی توانید مسائل داخلی و خارجی را با بستن روزنامه هاو پر کردن زندان ها مهار کنید. احترام به ملت و احترام به کرامت ذاتی انسان ها خشت اول همه اصلاحات است. اینکه عده ای با چوب و چماق در زندان و بیرون زندان بر سر مردم بزنند همان سیاست های قاجاری ها است .”

تحریم ها ناشی از بی تدبیری است اما با آن مخالفیم

در این صف کشی بدون کوچکترین تزلزل در کنار ملتیم

موسوی گفت:” این روزها بحث تحریم علیه ملت ما شنیده شده است. ما گرچه وضعیت بوجود آمده را ناشی از سو تدبیر و ماجراجویی در سیاست خارجی کشور می دانیم ولی نمی توانیم با این تحریم که روی زندگی مردم اثر خواهد گذاشت موافق باشیم و در این صف کشی علیرغم آنکه وضعیت دشواری داریم، صف ما بدون کوچکترین تنازلی در مطالباتمان ، در کنار ملتمان است.

موسوی در خاتمه ماه خرداد را ماه بیداری و مقاومت توصیف کرد و با یادآوری زنجیره سبزی که سال گذشته از میدان تجریش تا میدان راه آهن کشیده شده بود ،گفت: “آن زنجیره ،زنجیره صلح و دوستی بود و کمترین بهره ای که ما از آن رویداد باید داشته باشیم این است که چهره دوزخی فشارها ، محدودیت ها و سرکوب ها نباید آن سرمایه عظیم اجتماعی را مورد تهدید قرار دهد. جنبش سبز باید همواره به دنبال نهضتی اخلاقی ، مردم دوست ، صلح طلب و دوستدار همه ملت باشد.”

وی افزود:” جنبش سبز آحاد ملت و شهروندان را به خودی و غیر خودی تقسیم نمی کند و رشد فضیلت ها وتحقق مطالبات مبتنی بر عدالت و آزادی را یک وحدت فراگیر ملی می داند.”

متن کامل این سخنان به زودی منتشر می شود.


 


تا چند هفته پیش که پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس پژوهش مفصلی را درباره تاریخ خرمشهر برای ارزیابی به من داد مثل خیلی از بر و بچه های جنگ احساس من این بود که شاید کمتر چیزی در باره این شهر آسمانی و مردمان آسمانی ترش نمانده باشد که ندانسته و یا نخوانده باشم اما حقیقت چیز دیگری بوده و هست!

خرمشهر مانند کربلا ومدینه و مکه اگر چه در نظر بعضی ها وشاید خیلی ها! شهری در میان شهرهای بی شمار این کره کوچک خاکی !است اما با سرنوشتی که پیدا کرده و وقایعی که به خود دیده و حماسه ها و مظلومیت هایی که از مردم خود طی سال هایی نه چندان دور شاهد بوده است نباید و نمی توان بر آن نام شهری با مردمانی معین نهاد و به آن همانند سایر شهرها نگریست.

خرمشهر، شهری که در گذشته به دلیل اهمیت مهم تجاری اش چهاربار از سوی استعمار بریتانیا اشغال شد و صدام عفلقی محمره اش می خواند و با تصرف آن می خواست در میان جهان عرب لقب فاتح به خود بگیرد! اما نتوانست و سر انجام با رشادت و پایمردی فرزندان امام که همه آنها خرمشهر را شهر خود می دانستند با بجا گذاشتن بیست هزار نفر از سرداران و سربازان نگون بخت خود زبونانه و شکست خورده از آن خارج شد و حسرت اشغال آن بر دل ناپاک بد تر از سنگ او باقی ماند.

در خاطرات یکی از افسران عراقی در باره جنگ خرمشهر می خواندم صدام که در ابتدا در پیامی به ارتش عراق مأیوسانه از آنها خواسته بود هر طور شده حتی اگر شده با بستن نارنجک به خود و منفجر کردن آن در میان ایرانی ها جلوی پیشرویشان را بگیرند و هر طور شده در بخش کوچکی از خرمشهر بمانند و آن را از دست ندهند وقتی با اراده پولادین فرزندان امام در آزادسازی شهر در نبردی ۲۳ روزه روبرو شد در پیام دیگری به آنها گفت قهرمان کسی است که خود را نجات دهد!

شهری که عراقی ها بر در و دیوار آن که هنوز بر جا مانده است نوشتند جئنا لنبقا!آمده ایم تا بمانیم ،اما در زمانی نه چندان دور ، در آن اسیر شدند و جنازه های آنها در شهر باقی ماند!

شهری که امام جمارانی ما قاطعانه دستور آزادی آن از چنگال ناپاک دشمن بعثی را صادر کرد و پس از آزادی آن فرمود فتح خرمشهر از مسائل عادی نیست بلکه مافوق طبیعت است و این همان جمله ای است که بعدها به دلیل بی دقتی بعضی ارباب رسانه ها به اشتباه در اذهان جا افتاده و بر در دیوار ها و تابلوها و پوسترها و بروشورها و حتی در میان سخنان اهل منبر و سخن و حماسه چنین نقش بسته است که: خرمشهر را خدا آزاد کرد و حال آنکه این جمله همانند عبارت :انقلاب ما انفجار نور بود از امام نیست.

شهری که هنوز که هنوز است مقاومت و مردانگی مردم آن چنان که شایسته منزلت وعظمت آن است پاس داشته نشده است.

شهری که آزادی آن از برکات رهبری مردی بود که در مقابل مردم سوگند می خورد که برای خود در پیروزی این انقلاب هیچ سهم و قدری قائل نبوده و نیست با اینکه همه از دوست ودشمن می دانستند که او دارد در برابر مردمش که با تمام وجود به او عشق می ورزیدند و او هم در کمال صداقت و راستی به آنها عشق می ورزید خودشکنی می کند و سلسله جنبان واقعی انقلاب هموست!

و کدامین چشم تیزتر از چشمان خدا بین او، که نزول و فرود فرشتگان الهی را در یاری فرزندان ایران زمین در صحنه نبرد خرمشهر می دید؟

شهری که مردان او و فرزندان او که تنها خرمشهری ها نبودند به آن همانند قطعه خاکی از سرزمین ایران بزرگ نمی نگریستند، آن را دروازه بهشت می دیدند و از دامان پر مهرش در لحظه لحظه ای که بر آن می گذشت عروج یاران خود را به ملکوت شاهد بودند.

شهری که کربلای دوم تاریخ شیعه شد.و حسین آن سیدی بنام محمد علی جهان آرا که در اوج غربت و بی کسی محدود بچه های سپاه را به دور خود جمع کرد و به آنها گفت : برادران ،اکنون هیچ امیدی به کمک مقامات کشور نیست و در شهر جز مرگ و شهادت خبر دیگری نیست. هر کس می خواهد می تواند از شهر برود.

و کسی جز خدا که می داند جهان آرا که بود و چه کرد و اکنون در بهشت چه منزلت رفیعی از آن اوست!

شهری که در کنار خود پادگانی پر از اسلحه و مهمات بنام پادگان دژ داشت اما بنی صدر که به حضور نیروهای مردمی در دفاع از شهر در حال سقوط اعتقادی نداشت اجازه باز کردن درب زاغه های متعدد مهمات پادگان را نداد و در سقوط شهر این مهمات ها به غنیمت دشمن در آمد.

شهری که در آن روحانی شهید شریف قنوتی که از بروجرد آمده بود و خرمشهری نبود و در جای جای شهر و در مسجد جامع که قلب شهر بود روحیه بخش زنان و مردان مدافع شهر و چنان قهرمانانه با دشمن جنگید که بعثی ها به هنگام شهادت سر او را با عمامه اش از بدن جدا کرده و بر بالای پیکر در خون تپیده اش پایکوبی کردند.

و جز خدا که می داند شریف قنوتی که بود و چه کرد و به چه مقامی رسید!

شهری که مردانی همچون صالی – سید صالح موسوی – داشت که در اوج نبردهای مظلومانه بچه های خرمشهر در آن مقاومت سی وچند روزه در نبردهای شگفتی آفرین تن با تانک های بی شمار بعثی ها پیراهن خود را از تن در می آورد و می گفت احساس می کند روحش چنان سبک شده که پیراهن بر آن سنگینی می کند!

و کسی چه می داند صالی و صالی ها کیستند و نزد خدا چه مقامی دارند!

شهری که در آن فهمیده فهمیده شد! و امام که دوست و دشمن در صداقت گفتار و رفتارش تردیدی نداشتند او را طفلی نامید که با شهادت اعجاب آفرین خود که در زیر شنی های تانکهای عراقی ها رقم خورد بر او سمت رهبری یافته است .

شهری که در آن نوجوانانی همانند بهنام محمدی و رسول نورانی ظهور کردند تا آیت مردانگی ایران و ایرانیان تا همیشه تاریخ این آب وخاک علوی و فاطمی وحسینی و مهدوی باشند .

از بر وبچه های خرمشهر شنیده ام این دو در لحظاتی که شهید سید محمد علی جهان آرا فرمانده سپاه خرمشهر در بی سیم و تلفن بر سر بنی صدر که عنوان فرماندهی جنگ را از آن خود ساخته بود ونظاره گر سقوط شهر فریاد می زد و التماس می کرد و گاه می گریست که عراقی ها دارند شهر را می گیرند به ما سلاح برسانید و سلاحی در کار نبود آنگاه که سلاحی از دشمن به غنیمت در دستشان افتاد چنان در اشتیاق نبرد با دشمن و شهادت بودند که برای لحظاتی با هم منازعه کردند !

و جز خدا که می داند بهنام و رسول که بودند و در جنت عدن او چه جایگاه بلندی دارند!

شهری که در آن شهیدان حاجی شاه- شهناز و…-را به خود دید و شاهد ایستادگی و صبر مادر قهرمانشان در شهادتشان بود.

در جایی می خواندم وقتی شهناز که همانند مردان و زنان شهر در حفظ خرمشهر سر از پا و روز از شب نمی شناخت و خستگی را خسته کرده بود مظلومانه در جلوی مسجد جامع که قلب تپنده شهر و مجاهدانش بود به شهادت رسید وقتی به برادرش حسین که بعدها به او پیوست خبر دادند در تشییع ودفن خواهرش شرکت کند پاسخ داد: عراقی ها دارند وارد شهر می شوند. خود شهناز می داندکه کارهایی مهمتر از دفن او بر زمین مانده است، خودتان دفنش کنید! و مادرش آن گاه که برای آخرین وداع با دخترش که در شهر آبی برای غسل او پیدا نشد در قبر شهناز وارد شد در گوش او این جمله را گفت که :شهناز من از تو یک چیز می خواهم ، برای امام دعا کن.

و کسی جز خدا چه می داند شهناز و برادران او که بودند و اکنون در بهشت برین چگونه غرق نعمت های الهی اند!

شهری که در جای جای آن شهید بهروز مرادی تا در کنار جهان آرا در اوج غربت و تنهایی که از در و دیوار شهر بوی غم وحماسه به مشام می رسید و شهر رفته رفته می رفت تا از مدافعان آن خالی شود ایستاد تا به همه رسم مردانگی و ایستادن را بیاموزد.

و جز خدا که می داند بهروز که بود و چه کرد و اکنون در حلقه شهیدان خرمشهر چه حضور نور افشانی دارد!

شهری که در آن در روزهای متمادی دو تانک و تنها دو تانک در برابر دویست تانک دشمن ایستادگی می کردند تا برای ساعاتی هم که شده گامهای ناپاک بعثی ها به خرمشهر نرسد.

شهری که مردان و زنان مدافع آن پیوسته آماده شهادت بودند و بی غسل شهادت از منزل و مقر خود گام برون نمی نهادند.

شهری که در آن شهیدانش مظلومانه بی غسل و کفن و بی نام و نشان و بی تشییع کننده ای به خاک سپرده شدند و در روزهایی که فشار دشمن برای ورود به شهر بیشتر و بیشتر می شد در آن نه آبی برای آشامیدن بود و نه برای غسل اجساد قطعه قطعه شده و نه پارچه ای برای کفن آنان.

شهر شهادت های مظلومانه زنان و مردانی که از سر ناچاری باید شهرشان را ترک می کردند و در مسیر طولانی به سمت اهواز و ماهشهر مورد تهاجم جنگنده های عراقی قرار گرفته و به شهادت می رسیدند و در کنار همان جاده به خاک سپرده می شدند. و روزها و ماه های متمادی و تا کنون زائر قبر بی نشانشان نسیم خنک صحرا بود و هست و تابش خورشید و ماه و هزاران ستاره.

شهری که در آستانه سقوط چنان عرصه بر رزمندگانش تنگ و تنگ شد که حتی نتوانستند اجساد شهدایی که قامت بلندشان در دفاع از آن بر خاک افتاده بود را در شهیدستان آن به خاک بسپارند و بناچار اجسادشان را برای دفن به دیگر شهرهای اطراف می فرستادند.

شهری که خدا تا در آن ظرفیت دید امدادهای بیکران خود را بر رزمندگان آن نازل فرمود.

شهری که در آزادی اش سپاه و ارتش یک تن شده بودند و با رمز مبارک یا علی بن ابیطالب (ع)۵۴۰۰ کیلومتر از اراضی اشغالی ایران عزیز از تصرف بعثی ها آزاد شد.

شهری که تا در آن نسیم فرح بخش آزادی وزید و امواج آن سر تا سر ایران را در نوردید آلکساندر هیگ وزیر خارجه شیطان بزرگ آمریکا، با احساس بر هم خوردن توازن قدرت در جنگ به سود رزمندگان اسلام ، شتابزده در نطقی در شورای روابط خارجی آمریکا و در برابر رسانه ها با تأکید براینکه اینک لحظه اقدام آمریکا برای متوقف کردن جنگ ایران وعراق و بر قراری صلح در منطقه فرا رسیده است! با لحنی تهدید آمیز اعلام کرد: آمریکا در برابر هر گونه تغییر اساسی در منطقه خلیج فارس که ناشی از جنگ ایران وعراق باشد بی تفاوت نخواهد بود.

این نوشته ادای دین من به شهدا و شهری است که اگر چه خدا مرا لایق شهادت درآن ندانست اما سند پرافتخار جانبازی در راه آزادی اش را به من مرحمت کرد. که خرمشهر شهر خداست با مردمی آسمانی.شهر من و ما و شهر همه ما ایرانیان سر افراز ، شهری که در راه آازادی آن ودرجای جای خاک مطهرآن جگر گوشه ای از ملت در خون خود تپیده است، قطعه ای از بهشت در ایران، یکی از دروازه های بهشت. شهری که تا ایران پا برجاست از ماذنه های مساجد آن اذان عشق وشور ومردانگی و ایمان سر داده خواهد شد.خرمشهر، شهرخداست .خدا آن را آفرید و آزاد خواست وآزاد ساخت وشهرآزادگان قرار داد.

و جز خدا که می داند که خرمشهر چیست!

منبع: کلمه


 


سیدمحمد علی ابطحی در نامه‌ای به رئیس قوع قضائیه به شرح ماوقع حمله لباس شخصی‌ها به خود پرداخته است.

به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلمان‌نیوز»، متن این نامه بدین شرح است:

برادر گرامی جناب آیت الله آقای آملی لاریجانی دامت برکاته

با عرض سلام و احترام

به استحضار می‌رساند که اینجانب بر اساس وظیفه اخلاقی و دینی و بنا به دعوت مسئولان برگزاری مراسم یادبود مرحوم آیت الله حاج میرزا جواد تهرانی، که سال‌ها از محضر تفسیرشان استفاده کرده بودم، روز پنجشنبه 30-2-89 به سالن اجتماعات حوزه علمیه حضرت عبدالعظیم عزیمت کردم و از پیام مراجع عظام و مقام معظم رهبری و سخنرانی های عالمانه شاگردان و منسوبین معظم له استفاده کردم.

در اواسط جلسه یکی دو نفر با لباس ها و قیافه های معهود لباس شخصی ها در اطراف من نشستند. یکی از آنان از پشت سر با صدای بلند اعلام کرد مواظب این بی غیرت باشید. فرد قوی هیکل 20 و چند ساله ای که بغل من نشسته بود، بی مقدمه از تقلب در انتخابات و اینکه در کشور نظرات مختلف در مورد رهبری وجود دارد، از من پرسید. گفتم در مورد رهبری نظرها واحد است و اختلافات مربوط به مسائل بعدی است. ضمن اینکه توجه دادم در وسط سخنرانی -که آقای احمدی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در حال سخن گفتن بودند-، جای این حرف‌ها نیست. در همین وقت مسئولان اجرایی و حفاظتی جلسه بودند پیغام دادند که دم در عده ای از عناصر لباس شخصی قصد کتک زدن من را دارند و در میانه برنامه از درب پشت قصد بیرون بردن من را کردند. اما وقتی که از درب پشت با اتومبیلم که مثل همیشه تنها بودم و رانندگی می‌کردم بیرون آمدم، همان جماعت آنجا بودند و با لگد و جملاتی مثل اینکه شهر ری جای منافقین نیست و ما گول شما را نمی خوریم، حمله کردند که من از آنجا رد شدم و به بلوار بغلی پیچیدم. در وسط بلوار که تحت تعقیب چند موتور سوار بودم، ناگهان راننده یک اتومبیل پراید کلتش را از بغلش بیرون کشید و اتومبیلش را به صورت افقی جلو اتومبیل من پارک کرد. من مجبور به توقف شدم. موتورسواران پیاده شدند. در ابتدا لگدهای وحشیانه ای به اتومبیل می‌زدند که با یک لگد، آیینه اتومبیل من کنده شد. بعد یکی از سرنشینان موتور را دیدم که چاقوی بزرگی را از زیر لباسش در آورده و به طرف من می آمد و داد می‌زد بیا پایین. با چاقو به بدنه اتومیبل ضربه های ضربدری می‌زد. یک نفر دیگر از یک موتور دیگر پایین آمد که در دستش کابل خیلی کلفتی بود. آن را چنان محکم به شیشه عقب ماشینم زد که با صدای مهیبی تمام شیشه ریز ریز شد و به داخل اتومبیل پاشید و ذرات شیشه های شکسته روی لباس و به خصوص عمامه ام ریخت. همزمان، صدای انفجار دیگری شیشه داخلی سمت عقب شکست. در این حین یک نفر روی کاپوت ماشینم آمد و با لگد محکمی شیشه جلو را شکست. من که نمی‌دانستم درچنین حالتی چه باید بکنم و دلیل این کار چیست، متوجه شدم فردی تا نیمه تنه از شیشه شکسته شده عقب به داخل اتومبیل خزیده است. تصمیم گرفتم بیرونش کنم که اسپری گاز اشک آور را به طور مستقیم در چشم های من خالی کرد. در حالی که لباس‌هایم پر از نرمه شیشه بود، چشمم به خاطر گاز اشک آلود و شیشه جلو اتومبیلم هم ریز ریز شده بود و چیزی دیده نمی شد، به هرشکل قصد بیرون رفتن از معرکه را داشتم تا بالاخره با سختی از کنار اتومبیل پراید گذشتم. در همان حال که گروه عملیاتی مشغول کار بودند، فردی که روی موتور در جلوی این مجموعه بود و با تلفن صحبت می‌کرد، اشاره کرد که کافی است و من هم با همان اتومبیل با سرعت از محل بیرون رفتم. چون خیابان توسط این گروه بسته شده بود، از خلوتی ایجاد شده استفاده کردم و از مهلکه بیرون آمدم. هیچ نیروی نظامی و انتظامی هم در آنجا نبود و آنان نیز دلهره ای از آمدن هیچ نیروئی نداشتند.

حضرت آیت الله

دلیل و تحلیل سیاسی این کار را من رشد افراطی‌گری در شرایط حساس فعلی می‌دانم و آفت دو سوی حوادث تلخ سال گذشته را هم محوریت افراطیون دوطرف می‌دانم. من که بعد از ابلاغ حکم اولیه آزاد شده ام و پرونده ام به دادگاه تجدید نظر رفته است، تا کنون نه تنها در مسائل سیاسی، سکوت کامل داشته ام، بلکه همواره با همین شرایط آن چه در راه سربلندی و عظمت مردم ایران و انقلاب اسلامی به نظرم مفید بوده، انجام داده ام و خواهم داد. این رفتارها هم در این مشی اصولی ام اثری نخواهد گذاشت. اما این شیوه ها همچنانکه همیشه گفته ام، جز تضعیف و آسیب دیدن ارکان نظام اثر دیگری ندارد و اگر جلو این نیروها به صورت جدی گرفته نشود، عواقب خطرناکی مثل آنچه که افراطیون مذهبی در کشورهای همسایه به ارمغان آوردند، در انتظار کشور خواهد بود.

من بعد از این اتفاق بلافاصله با اعضاء اطلاعات سپاه که بعد از آزادی بعضاً با من ارتباط می‌گرفتند، تماس گرفتم، ضمن تایید این مجموعه افراطی در شهرری، ابراز تاسف کردند و گفتند که باید قبلاً به ما اطلاع می‌دادید که نداده بودید. خبر این اتفاق و عکس‌هایی که فرزندم از اتومبیل گرفته بود و روی سایت گذاشته بود، در سایت های خبری اصولگرا و اصلاح طلب و رسانه های بین المللی منتشر شد؛ اما متاسفانه حتی یک تلفن از نیروی انتظامی و یا دادستانی برای کوچک‌ترین اقدامی، صورت نگرفت. می‌دانم روایت این اتفاق و مشابه آن با همین تفاصیل هم برای شما وهم برای من، ماجرای نشنیده و تازه ای نیست. اما اینجانب به دلیل اینکه این یک جرم عمومی است و بیم تکرار آن جدی است، با ارائه شکایت رسمی تقاضا دارم دستور تعقیب قضایی این مسئله را که حداقل یک ناامنی اجتماعی است و حل آن از وظایف سیستم قضایی است، صادر فزمایید.

مصلحت انقلابی، اسلامی، ملی تمام اسلام و انقلاب باوران این است که جلو این رفتارها گرفته شود و همه برای جلوگیری از این کارها نظام را مدد دهند.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irangreenvoice-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irangreenvoice@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بازار امروز

Loading currency converter .. please wait

loading
currency converter
please wait
....

خبرهاي گذشته