هستي نيوز،از آن سوي فيلتر جمهوري اسلامي خبر پراكني ميكند

-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد...
http://groups.google.com/group/hasti-news
------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ خرداد ۳, دوشنبه

Posts from Khodnevis for 05/24/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



سروش: حدیث حکومت شیعی و خطر زوال آن افسانه‌ است

نامه دکتر سروش به شرح زیر است:


دقٌ الباب     

                                               (فلاح خلق و صلاح علما)

واعظ ما بوی حق نشنید، بشنو کاین سخن              در حضورش نیز می گویم نه غیبت می کنم

چون صبا افتان و خیزان می روم تا کوی دوست             وز رفیقان ره  استمداد  همت می کنم 

به مشایخ و مراجع کرام درود می گویم و از آنان اذن ورود می طلبم.

 

سالروز قیامت صغرای خلق و نهضت کبرای سبز نزدیکتر می‌شود و انتظار مردم از روحانیان راستین بیشتر. زندانیان این جنبش و شهیدان این شورش پیامی برای شهسواران عرصه دین و دانش دارند: 

می دانیم که شما اقطاب و ارکان دین خود از مظلومان مظالم جمهوری اسلامی هستید و از این که معاصی و مفاسد این حکومت جائر نام نیک شما و دامان پاک شریعت را آلوده کرده ظاهری دژم و باطنی نژند دارید و سینه پر آتش خود را به آب صبوری ساکن می‌کنید و "زبان بریده به کنجی نشسته" زیر لب لاحول می‌گویید و ربٌ یسٌر می‌خوانید و از نگاه‌ها و پرسشهای سرزنش آلود مریدان و محارم می‌گریزید که چرا وعده عسل دادید و اکنون سرکه می‌فروشید و چون به خلوت می‌روید با خدا شکوه می‌کنید که خدایا مرجعیت و قطبیت دادی. صد شکر. اما چرا در این عصر و در این احوال؟ که نه مجال انتقاد هست  نه نشاط اجتهاد. حتی در نوشتن رساله عملیه هم آزادی نیست و فتوا و فرمان حکومت مقدم است. نه حرمت و اعتباری برای فقه مانده، نه قداست و استقلالی برای حوزه. حجت‌ها آیت و آیت‌ها آلت قدرت گشته اند. 

و چرا خونین دل و خسته جگر نباشید که مغلوب و مرعوب، در گذرگاه تنگ عافیت و بر مسند خطیر مسئولیت نشسته‌اید و نظاره می‌کنید که استبداد دینی چوب حراج بر اخلاق و ایمان خلایق زده است و شریعت را به خدمت سیاست گرفته است و کمر عدالت را شکسته است. شکم اقتصاد فربه از حرام است و چهره دین عبوس و جویبار فرهنگ گل آلود و هوای سیاست مرگ زا و آسمان آزادی تیره و چشم هنر گریان و دل دانش بریان و جان و آبرو ارزان است و ریاکاری و رشوه خواری و دروغ زنی و مداحی و دهان دوزی و قلم سوزی و آبروریزی و عالم ستیزی و جاهل پروری و خرافه گستری و قانون شکنی و وحشت افکنی و تهمت پراکنی و تملق و تزویر و تقلب و تبعیض، سکه دارالضرب ولایت و قوت غالب حکومت است. 

دیگر نه در قضا انصاف و عدالتی مانده است، نه در مجلس تدبیر و شجاعتی، نه در دولت توان و لیاقتی. و به تعبیر فصیح پیشوای پارسایان: "بارض عالمها ملجم و جاهلها مکرٌم: جاهلان قدر می بینند و بر صدر می نشینند و عالمان لجام به دهن دارند"(نهج البلاغه).

جاهلان سرور شدستند  و ز بیم                                                 عاقلان سرها کشیده در گلیم

می‌دانیم که شما هم بر این مردم نیک سیرت رحمت می‌آورید که همچنان در چنگال دیو استبداد اسیرند، نه لبخند بر لب دارند نه شادی در دل نه نان در سفره نه دانش در دفتر نه نشاط عیشی نه درمان دلی. به جز قلبی غمناک و چشمی نمناک برایشان چه مانده است؟ محتسبان لبخندشان را ربوده‌اند و واعظان شحنه شناس ایمانشان را. مفسدان نانشان را بریده‌اند و جاهلان دفتر معرفتشان را دریده‌اند. نه رنگ دادگری می بینند نه چهره عدالت. گران از تکالیف و تهی از حقوق. رهبرانشان شب و روز ارجوزه عدالت می‌خوانند و به دنیا درس مهر و مدیریت می دهند اما خود زندانها را از شقاوت و قساوت انباشته اند و جامعه را به عفونت دروغ و ریا آغشته اند. قاتلان بی باک حقیقت اند و سارقان چالاک حریت. هر بانگ نصیحتی را صدای دشمن و هر ندای مخالفتی را ندای اهریمن می‌شمارند. گویی خود طاووسان عالم غیبند و دیگران جاسوسان عالم غرب. منکر معروفند و معروف به منکر. شما روحانیان راستین با رفتار ستم ستیزانه خود می‌توانید چهره متبسم اسلام باشید و پیام روح نواز دیانت را به خلقی خسته از خشونت برسانید تا بدانند که همواره در کنار مردمید و بنام اسلام نه چاهی برای کسی می کنید نه جاهی برای خود طلب می‌کنید.

رطب خوردگان ولایت و ثناگویان قدرت نه منزلتی نزد خالق دارند نه محبوبیتی نزد خلق، اما شما حاملان امانت دین و وارثان سنت سید المرسلین بر سر پیمان خود با خلق و خالق بمانید که از شما همین انتظار می‌رود و بس. مطمئن باشد که نه اسلامیت این سرزمین نه استقلالش، هیچکدام در گروی بقاء مشتی طراران حاکم نیست و پشتیبانی از این "طالبان نامطلوب" نه خشنودی ملت را در پی دارد نه آبروی روحانیت را.

انسداد و استبداد کم بود، سپاهیان  گستاخ و دراز دست، مرجع تراشی و مرجع کوبی هم می‌کنند. "هیچ ندانی" را که رسما خبط دماغ دارد، مسند مرجعیت داده‌اند تا در ثنای رهبر مدیحه بخواند و سینه بزند واو را "کوثر" بنامد واز آن طرف  در فجر تصدٌی ولایت که مقام رهبری دماغ مرجعیت می‌پخت، فقیه نزیهی را که بر او دلیری و خرده‌گیری کرد و او را از "افتاء  بغیر علم" بر حذر داشت به عذاب الیمی دچار کردند که همه سرها در گلیم کشیدید و بر حرمت ضایع شده فقاهت و مرجعیت خون خوردید و خاموش نشستید. نگذارید بیش ازین نام و ناموستان فدای هوسهای سیاه سپاهیان شود و نا‌خواسته  در زمره حامیان استبداد دینی به قلم روید. 

دلیران عرصه جهاد اکبر، تیغ زبان آختند وبر دولت غاصب تاختند. ارادتی بخلق نمودند و سعادتی بردند. اکنون نوبت شما خاموشان نا خرسند است. توقع محرومان و مظلومان از شما بسی بیش از آن است که افسرده دل وپریشان حال بنشینید و در عیان از ملامت جباران تن زنید و در نهان شکوه به درگاه قاصم الجبارین برید، یا مخفیانه "بر در ارباب بی مروت دنیا" پیامی بفرستید و جوابی نشنوید. کار از اعوذ و لاحول نمی‌رود و خواهش و سفارش از اثر افتاده است و سکوت در مقابل جباران صدای آنها را بلندتر کرده است. و حال که نه رای موافقت دارید  نه یارای مخالفت، مصلحت در مهاجرت است. جهاد اصغر کنید. "خاطر بدست تفرقه دادن نه زیرکی ست." اگر دهانها را بسته‌اند پای ها را که نشکسته‌اند. الفرار مما لایطاق من سنن المرسلین. "باید برون کشید ازین ورطه رخت خویش" .

گرچه راهیست پر از بیم زما تا بر دوست                          رفتن آسان بود ار واقف منزل باشی

بلی کاری پرهزینه و راهی پر مخاطره است اما شما یسر پس از عسر را ببینید و به فرج بعد از حرج بیندیشید وفلاح وصلاح خلق  را که نگاهش به رفتار شماست پاس دارید وعتاب فرشتگان با ستم پذیران مستضعف را دوباره در قرآن بخوانید که: " چون فرشتگان جان ظالمانی را می ستانند که بر خود ستم کرده اند، ازآنان می پرسند درچه حال بودید؟ می گویند مستضعف ودرمانده بودیم و در دیار خود رخصت انجام وظیفه نداشتیم. فرشتگان درپاسخ می گویند: زمین خدا که فراخ بودومهاجرت که ممکن بود". (ان الذین توفاهم الملائکة ظالمی انفسهم....نساء97 )

و مباد که حضرت ربٌ الارباب در روز جزا با فقیهان مستضعف خطاب قهر کند و راه عذر را بر آنان ببندد و به سوء عاقبت محکوم شوند.

راهی به سوی عاقبت خیر می رود                                راهی به سوء عاقبت، اکنون مخیری

مهاجرت چون یک رهنمود دینی و قرآنی و یک شیوه اعتراض مدنی و انسانی و به منزله جستن راهی برای رستن از زندان و رسوا کردن زندانبانان، در سیره عالمان دین ثبت افتاده است و مهاجرت عالمان از ایران به عراق و از عراق به ایران در دوران مشروطه و معاصر سنت نیکو و آزادیخواهانه ای بوده ست. "سرهنگان شاه" که بر سر شما نشسته اند سکوت مظلومانه تان را به مسالمت و حمایت تفسیر می کنند. بانگ بلند مهاجرت قفل این سکوت شبهه ناک را خواهد شکست و توهٌم تسلیم ننگین را خواهد زدود.

حوزه فقهی شیعی نجف پس از رکود و توقف کوتاه، اینک به سابقه هزار ساله خود رجوع می کند و در اندیشه بالندگی دوباره است. نجف اکنون می تواند قم را آزاد کند و نفس فروبردگان و ترس خوردگان قم و مشهد را به فراخنای حوزه فقاهت خود راه دهد تا رسالت دینی و تاریخی شان را با شجاعت بگزارند و

به بانگ چنگ بگویند آن حکایت ها                            که از نهفتن آن دیگ سینه می زد جوش

و بی واهمه از جنود حرامیان و آدمی خواران و تبه کاران و ظلمه و قتله و عمله استبداد دینی و"سربازان بد نام امام زمان"، داستان یوسفان افتاده در چنگال گرگان را باز گویند. هم از قبح استبداد بگویند هم از حسن آزادی؛ و دین ورزی را در هوایی آزاد و پر رقیب تجربه کنند و اجتهادات نوین خود را با تشنگان معنویت در میان بگذارند. والبته "عراق ونجف" نام هرجاست که آزادگان در آن امن و آزاد وگشاده دست و گشاده زبان باشند که "این وطن مصروعراق و شام نیست".

 لیمیز الله الخبیث من الطیٌب و یجعل الخبیث بعضه علی بعض ... (انفال ۳۷): "اینگونه خداوند پاک را از ناپاک جدا می کند و ناپاکی‌ها را بر هم می‌نهد و یکجا به آتش جهنم می‌سپارد."

آنگاه رطب خوردگان ولایت می مانند و وعٌاظ السلاطین و خدٌام الشیاطین و "مشایخ بی نشان از عشق" و سفلگانی که هرصبح و شام بر در سرای سلطنت سجده می برند و پشت بر قبله نماز می کنند و با غاصبان می نشینند و دست در خون مغصوبان می برند و عهد خالق را می شکنند که "بر سیری ظالم و گرسنگی مظلوم آرام ننشینند" (نهج البلاغه خطبه شقشقیه: و ما اخذ الله علی العلماء الا یقارٌوا علی کظٌة ظالم و لا سغب مظلوم) 

مردم هم، غربال بصیرت بدست، می مانند تا خادمان را از خائنان باز شناسند و نگین سلیمان را از دست اهریمنان بیرون کنند و دیوان را از مسند خدیوان فرو کشند. 

"آنروز ستم گران انگشت ندامت به دندان می‌گزند که چرا با رسول همراهمی نکردند و چرا فلان کس را به دوستی بر گرفتند." (و یوم یعضٌ الظالم علی یدیه یقول یا لیتنی اتخذت مع الرسول سبیلا ... فرقان: ۲۷ و ۲۸ ).

می دانیم که مشاطگان قدرت و فراشان ولایت و پندارپروران بنگاه بانگ و رنگ و عمله استبداد دینی، گوشها را پر و دل‌ها را خالی کرده‌اند که اگر خیمه خواجگی خودکامکان فرود آید معاصی و مفاسد از یک سو و اعادی و اجانب از سوی دیگر خاک ایران را فتح خواهند کرد و تنها دولت شیعی جهان را بر خواهند افکند. اما این فریبی فرسوده و دروغی کهنه بیش نیست. نظام شقاوت بنیاد استبداد خود بدترین مفسدت و معصیت است و شجره خبیثه‌ای است که بر آن اصناف حشرات رذائل جمع می آیند و فقط بهار فرخنده مردم سالاری‌ست که بر خزان خشک خشونت و رذیلت مهر خاتمت خواهد زد. 

بلی مزاج دهر تبه شده است و راهزنان و حرامیان در کمینند اما علمای اسلام دل قوی دارند و آسوده خاطر باشند که عرق ملی و غیرت دینی و همت مصلحانه و تعهد وطن دوستانه زنان و مردان و دانایان و روشنفکران این دیار هرگز این عزیز نگین را به دست اهریمنان نخواهند سپرد وایران را برای ایرانیان نگاه خواهد داشت.

حدیث حکومت شیعی و خطر زوال آن هم بهانه‌ای و افسانه‌ای بیش نیست. این حکومت چه شباهتی به سیره و سنت و شیوه و شریعت سردار عدالت ،علی(ع) دارد تا لاف از شیعی و علوی بودن زند؟ علی کجا و اکرام جاهلان و الجام عالمان کجا؟ علی خود از پیامبر اکرم می آورد که بارها  فرمود "جامعه ای که در آن ضعیفان نتوانند حق خود را بی لکنت زبان از قدرتمندان بگیرند جامعه ای ناپاک است" (نهج البلاغه، نامه به مالک اشتر) و حقا که نظام ولایت مطلقه جز این جامعه ناپاک دست پختی نداشته است که در آن قوه قضائیه پاک هیچ کاره است و قصابان همه کاره. امروز جانی تاوان انتقادی است. نقادان غدر می بینند و مداحان قدر. و 

سرتاسر دشت خاوران سنگی نیست                                      کز خون دل و دیده بر او رنگی 

و باری مگر مشروعیت حکومت وابسته به عنوان شیعی و سنی است؟ مشروعیت یک قائمه بیشتر ندارد و آن عدالت است و بقیه هر چه هست فرع آن است. جمهوری اسلامی ایران به گفته آن فقیه فقید(آیت الله منتظری رضوان الله علیه) اینک نه جمهوری است نه اسلامی. دینی و شیعی انگاشتنش عین قلب حقیقت و جفا بر طریقت است.

و اگر چه نظام ولایت مطلقه واسلام عبوسش، قاطبه دینداران را شرمنده از مسلمانی کرده است، چهره متبسم و انسان نواز و حق مدار و خرافه گریز و خرد پذیر روشنفکری دیندار وعالمان پارسا چندان دلرباست که کسی از آن نگریزد و کفر را بر ایمان نگزیند. و "برغم مدعیانی که منع عشق کنند" اینجا هم سخن آن فقیه فقید حجت موجه ماست که در غیبت استبداد دینی، ایران از آن همه ایرانیان و شهروندان متساوی الحقوق خواهد بود و هر کس و هر قوم به اندازه قدر خود بر صدر می نشیند و اقبال می بیند. 

از "هجمه کفر" هم باک ندارید. دینداران برهانهای قاطع دارند. فطرت و تاریخ با آنهاست. دلیل و علت در خدمت آنان است. چهار قرن است که در مغرب زمین گزنده ترین و کوبنده ترین حمله ها را به دین کرده و می کنند اما چراغ کلیسا هنوز روشن است و "رونق این کارخانه کم نشده است" و دینداری معرفت اندیش در بالندگی است و کتابهای محققانه در تاریخ و فلسفه و تفسیر دین بسی بهتر و بیشتر از کشورما به بازار می آیند. بلی روحانیان دیگر سروری نمی کنند و سقف حکومت را بر ستون شریعت نمی زنند. دین در جای خود نشسته است. نه در راس امور است نه در ذیل امور. و مردم به قدری که علم و هنر و فلسفه و نقد جدید رخصت می دهد پای اعتقاد را در گلیم دیانت دراز می کنند. کافران کفر می ورزند و مومنان ایمان. "مومنان ز اقرار مست و منکران ز انکار مست" و نهایتا ماندنی ها می مانند و رفتنی ها چون کفی بر آب می روند. 

دشمنان با انبیا بر   می           تنند                                         پس ملائک ربٌ سلٌم می زنند

کاین چراغی را که هست او نور دار                                    از دم و پف های دزدان دوردار 

بهار مردم سالاری و خزان خودکامگی حوالت تاریخی ماست و فردا که قیامت صغرای خلق قائم شود و فرٌ دولت فرادینی فرا رسد و آفتاب مردم سالاری طلوع کند وافسر فرومایگان فروافتد و جشن زوال استبداد دینی برپا شود و داغ دیدگان انسداد و استبداد، زنجیر بر پای زنجیربافان نهند و تبانی نهانی خرقه پوشان و ولایت فروشان و مثلث تیغ و طلا و تسبیح  را آشکار کنند،  روز شرمساری خودکامگان و دریوزگان آنها خواهد بود.

                                    ************************

سخنی هم با عابدان و صالحان :

 

غاصبان حاکم، خود آب و خاک میهن را از عفونت استبداد (که اکبر گناهان کبیره است) انباشته اند و سلسله جور بر دست و پای خلایق نهاده اند، آنگاه خطیبان خناس، وسوسه و غلغله در افکنده اند که زلزله در پیش است و "پیراهن چاک ماهرویان" دامن زمین را چاک خواهد کرد. خرقه پوشان هم دام تزویر نهاده اند و سر حقه باز کرده اند و خواب و خرافه می پراکنند و دعا و تعویذ تعلیم می کنند و بر رونق بازار شیادی می افزایند. زلزله ای را که در ارکان ولایت افتاده می بینند و می پوشند و در عوض برای زلزله طبیعت و گناهان موهوم مردم می جوشند و می خروشند. 

تاریخ اما نشان نمی دهد که پیامبر علیه السلام مردم را از زلزله ترسانده باشد یا دعای ویژه زمین لرزه به آنان آموزنده باشد!  در عوض به گواهی روایات و ماثورات، آنچه پیامبر از آن می هراسید و پیروان خود را از آن می هراساند "چیرگی حاکمان بی رحم" بود و کمتر می شد که از مجلسی برخیزد و این دعا را نخواند: اللهم اقسم لنا من خشیتک ما یحول بیننا و بین معصیتک ... ولا تسلط علینا من لا یرحمنا :"خدایا از خشیتت چندان نصیب ما کن که گناه نکنیم ... و کسانی را که به ما رحم نمی کنند بر ما چیره مکن"( جامع الاحادیث، جلال الدین سیوطی).یعنی از نگاه باطن بین آن آموزگار بزرگ تقوا و توحید، سلطه ظالمین صد بار از لرزیدن زمین هراس آورتر بود. و به حقیقت اگر به دعا از خدا چیزی را باید خواست همانا برافتادن حاکمان بی رحم است، حاکمانی که از قتل و غصب و نهب و تجاوز و تطاول و چپاول و تقلب و تزویر و افترا و شکنجه و اعدام،  مغولان و طالبان را شرمنده كرده اند.

نیکوست که همه نمازگزاران و خداخوانان از هر کرانه تیر دعا روان کنند و به پیروی افتخار آمیز از رسول اکرم این کلمات را بر لوح جان و صفحه زبان نقش کنند و در عیان و نهان، در شب و روز، در خانه و خیابان، در صلوات و مناجات و در سجده و قنوت، به هر لهجه و هر زبان، از صمیم جان بخوانند و از خدای رحیم رحمان بخواهند تا سایه سلطه سفلگان بی رحم را از سر امت مرحومه کم کند و چشم نمناک و دل غمناکشان را روشن و خرم کند.

شاعران و هنرمندان و خوش نویسان نیز وام هنرمندی را بگزارند و این کلمات پر برکات را بر الواح و صحائف، بر دیوان و ایوان و بر رسانه ها و رایانه ها رقم زنند و به شهد عبارت و سحر بلاغت بیامیزند و دل مظلومان را مسرور و چشم ظالمان را کور کنند. 

چو غنچه گرچه فروبستگی است کار جهان                      تو همچو باد بهاری گره گشا می باش

چو پیر سالک عشقت به می حواله     کند                         بنوش و منتظر رحمت خدا می باش

خرداد    ۱۳۸۹

عبدالکریم سروش
 
 

 


 


من توی دهن این خودنویس می‌زنم!

بسم الله الرحمن الرحیم. ما در این مدت مصیبت‌ها زیاد دیده‌ایم. خوب ما ببینیم این مصیبت‌ها برای چه به ما وارد شد. ملت ما مطلبش این بود که این خودنویس از روز اول که روی کار آمد برخلاف رهبران جنبش سبز بود. آنهایی که در سن من هستند می‌دانند این خودنویس با سرنیزه تاسیس شد. پس این خودنویس یک امر باطلی است و خلاف حقوق بشر است. من باید عرض کنم این مدیر خودنویس، با آن کاریکاتور کذایی تمساح برای ما رفت، فرارکرد و بلاگستان را بر باد داد. تمام بلاگستان ما الان خراب است و اگر بخواهیم آن را به روزهای نخست جنبش سبز برگردانیم باید سال‌ها کار بکنیم.

مدیر خودنویس بلاگستان را ویران و قبرستانها را آباد کرد. ما بلاگستان شمارا آباد می‌کنیم. اینترنت را برای شما مجانی می‌کنیم! لینکهای شما را داغ می‌کنیم و به صفحه اول می فرستیم.(صدای تشویق و کف زدن حضار!) من خودنویس تعیین می‌کنم. من توی دهن این خودنویس می‌زنم. من به پشتیبانی شما سبز اللهی‌ها خودنویس تعیین می‌کنم. (صدای تشویق و کف زدن حضار!)این آقای مدیر خودنویس که خودش را هم قبول ندارد. ملت هم قبولش ندارد. سر جایش باید بنشیند این مدیر خودنویس. ما تا هستیم نمی‌گذاریم برگردد این مدیر خودنویس. بیدار باشید‌. می‌خواهند او را برگردانند......


 


مصاحبه اروتیك علی مطهری

اخیرا آقای علی مطهری  مصاحبه‌ای انجام داده‌اند بس خواندنی در باب حجاب. به  فرازهایی از گفته‌های ایشان نگاه می‌كنیم:

«علت اینکه اخیرا این موضوع بیش از هر زمان دیگری مطرح می شود این است که متاسفانه وضعیت حجاب در مناطقی از کشور به شکل غیر قابل تحملی درآمده و این وضعیت شایسته جمهوری اسلامی نیست.»

«باید فلسفه اصلی حجاب که همان عدم تحریک جنسی جامعه است تحقق یابد. طبعا باید از لباس‌های تنگ که نازکی‌های بدن را نمایش می‌دهد و از آرایش خودداری شود.»

«احکام اسلام بر اساس مصالح و مفاسد واقعی است و خداوند العیاذ بالله قصد آزار زنان را ندارد، بلکه پوشش‌اسلامی منافعی برای جامعه و خود زنان دارد، از جمله ارزش و احترام آنها را بالا می‌برد و مانند زن غربی در نظر مردان بی‌ارزش نمی‌شوند.»

«عملکرد گشتهای ارشاد در مجموع مثبت بوده است.»

 «آقای احمدی نژاد آمد و خود را به عنوان فردی اصولگرا و حزب الهی معرفی کرد. سوال من از ایشان این است در حال حاضر چرا به این مسئله ‍‌[حجاب] بی توجه هستند. باید برای دولت مهم باشد که وضعیت حجاب در کشور چگونه است. هم اکنون اگر خانمی با بلوز و شلوار وارد یک اداره شود نه تنها کسی به او اعتراض نمی کند بلکه شاید از او استقبال هم به عمل می آید. این وضعیت دستگاه های اجرایی ماست. و بدتر اینکه اعتقاد به نظارت به این امور در دولت فعلی وجود ندارد. اگر دولت در اماکن عمومی نظارت کافی داشته باشد ۶۰ در صد موضوع حل می شود. کوچه ها وخیابانها هم بماند برای مرحله بعد.»

« بنده در نطقی در مجلس گفتم که دولت فعلی و شخص آقای احمدی نژاد در مسائل فرهنگی لیبرال هستند و قائل به رها سازی فرهنگی اند. ایشان در جواب گفتند آیا مشکل ما موی دختران است که بیاییم با باتوم آنها را بزنیم.»

«ما می گوییم  فرق این دولت با دولت اصلاحات در چیست ؟ چه تفاوتی در نوع برخورد با مسائل فرهنگی و اعتقادی با دولت اصلاحات دارد . پاسخ این است که هیچ تفاوتی ندارد.»

۱. من علی مطهری را فرد صادقی می‌دانم و احمدی نژاد را فردی سیاسی كار و در نتیجه دروغ باز. دوستان بیاییم و باور كنیم علی مطهری راست‌گو، راست می‌گوید درباره احمدی‌نژاد در اين مورد خاص.

۲. این خیلی خوب است كه اصول گراهای اصولی دارند خطوط خود را با احمدی نژاد پر‌رنگ و پر رنگ‌تر می‌كنند، آن هم سر مساله‌ای به شیرینی «گشت ارشاد».

۳. اگر احمدی نژاد- سر ماجرای گشت ارشاد- دوام آورد و توپ "كار فرهنگی باید بكنند روحانیان" را شوت كرد برای حوزه-  به قول دلقك ایرانی-  بیایید یك هورا برایش بكشیم (البته دعوایمان سرجاش).       

۴. اما حرفی هم دارم با شخص شخیص علی آقای مطهری: برادر من! فهمیدیم كه مشكلات شما زياد است  در زمینه فیزیك حضور خانم‌ها در شهر؛ ممنون از آگاه سازی! اما این كه « اکنون اگر خانمی با بلوز و شلوار وارد یک اداره شود نه تنها کسی به او اعتراض نمی‌کند بلکه شاید از او استقبال هم به عمل می‌آید» كجایش بد است؟ بیایید حمل بر صحت و نیكی مردان جامعه مان داشته باشیم. به نظر من وضعیت آن جا خراب می‌شود كه اگر همان خانم پوشیده با بلوز و شلوار از دست افراد آن اداره به پلیس و نیروی انتظامی شكایت ببرد- خدای نكرده- كه به شخصیت او تعرضی شده است، از نهادی كه قرار است امنیت او را برقرار سازد، جواب خواهد شنید كه: « ِكرم از خودته.»  (البته اگر موضوع همین جا ختم به خیر شود هم خوب است...).   

 


 


گاردین : احتمال آزادی قریب الوقوع جعفر پناهی

به گزارش گاردین، دادستان کل تهران از دادگاه انقلاب خواسته است پرونده جعفر پناهی فیلمساز ایرانی زندانی را مجددا بررسی نماید و این اقدام امید به آزادی احتمالی وی را تقویت کرده است.

در این صورت آقای پناهی تا زمان محاکمه در بیرون از زندان باقی خواهد ماند. یک کمپین بین المللی متشکل از هنرمندان و سیاستمداران برجسته خواستار آزادی پناهی از زندان شده بود . پناهی ۴۹ ساله روز اول مارس به جرم ساختن فیلمی در مورد انتخابات مناقشه برانگیز اخیر در ایران دستگیر شده بود. جعفر پناهی سازنده فیلم‌های دایره و بادکنک سفید به عنوان داور جشنواره فیلم کن برگزیده شده بود و صندلی خالی وی در تمام طول جشنواره به یادبود وی خالی باقی ماند. انتشار خبر بررسی مجدد پرونده پناهی به دنبال نامه سرگشاده ۸۵ فیلمساز ایرانی که خواستار آزادی وی شده بودند صورت می‌گیرد.


 


نامه سرگشاده به حاج حسن درخشان

به حسین درخشان رحم کنید!

حسین درخشان به شهادت صفحات وبلاگش، در اینترنت و گفتگوها و ویدئوکلیپ‌هایش، تجلی روح نا آرام جوان نسل انقلاب اسلامی است. او در جایی حساس است و زودرنج، و درجایی دیگر، متملق و ریاکار.

به گاه، رفیق راه است و نیم‌گاهی دوستی ناتمام. زمانی در پایمردی چون کوه می‌ایستد، و از آنچه حق می‌داند دفاع می‌کند، و پاره‌ای دیگر چنان بر طبل ناحق می‌کوبد که تو گویی از ازل، با مردمی و عدالت بیگانه بوده است.

اما با این همه، او نماد روح نا آرام، مذبذب و در عین صداقت، دروغ‌گویی و پست‌فطرتی نسل جوانی است که در ایران اسلامی رشد کرده و بالیده است.

حسین درخشان مانند صدها هزار جوان ایرانی، نماینده نسلی است که به یمن انقلاب اسلامی دورویی، دورنگی و دوگانگی را در جامعه پس از انقلاب، و در خانواده‌اش به تمامی فراگرفته است.

حسین درخشان، اما انسانی است در بند ظالم، که در ۱۹ ماه گذشته، تمامی حقوق ابتدایی و انسانی‌اش، به کرات زیر پا گذاشته شده و یا نادیده گرفته شده است.

جزای حسین درخشان، زندان، اسارت و شکنجه نیست. او به هر صفت ناپسند و غیر انسانی که متصف باشد، اما انسانی است بی‌گناه. نه دستی به خون کسی آلوده است، و نه مال کسی را به عنف به سرقت برده، و چه اندکند کسانی که در راه استیفای حقوق انسانی، این نمونه کامل لگدمال شدن هویت و شرف انسانی در جمهوری اسلامی، بایستند.

حسین درخشان، یک ایرانی-کانادایی است. این درست است که او به هنگام دریافت شهروندی کانادا، معاهده نامه‌ای را امضا کرده است که طی آن پذیرفته که دولت جدید متبوعش، از این پس از تمام حقوق او در سراسر جهان دفاع کند، الا کشور محل تابعیت اولیه‌اش.

به عبارتی، حسین درخشان پیشاپیش نیک می‌دانسته است که به هنگام پذیرش شهروندی کانادا از شرط اعاده حقوق انسانی خود توسط دولت کانادا، در صورت بازگشت به زادگاهش، در گذشته است. اما آیا این گناه است؟

اگر مصلحت‌های سیاسی دولت کانادا، پیگیری وضعیت نابهنجار حسین درخشان را برنمی‌تابد، دستگاه قضایی مستقل کانادا، اما از این مصلحت‌سنجی‌ها مستثنی‌است.

آقای حاج حسن درخشان!

انتظار رحم و مروت از دیوان آدم‌خواری که حسین را در بند خود دارند، بیهوده است. ولی از والدین او این انتظار هست که بیش از این دست روی دست نگذارند، و به امیدهای واهی، وعده‌های بی‌پایه، و قول‌هایی که هیچگاه در جمهوری اسلامی ایران محترم شمرده نمی‌شده و نمی‌شود، بسنده نکنند.

به فرزندتان رحمت آورید و با استخدام وکیل یا وکلایی در کانادا، مبارزه‌ای حقوقی و بی‌امان را برای نجات جان حسین سامان دهید.

آقای حاج حسن درخشان: شما به حسین درخشان رحم کنید!


 


آشنایی با وجه غیر رحمانی آیت‌الله خمینی

امروز یکی از خوانندگان خودنویس، لینک سخنان آیت‌الله خمینی در  ۲۶ مرداد ماه سال ۱۳۵۸ را برای ما فرستاد. بازخوانی این سخنان و گذری بر ادبیات ایشان و بررسی وقایع بعد از آن می‌تواند پاسخی به بسیاری از سوال‌های نسل جوانی باشد که رهبر «امام» را درک نکرده‌اند.

البته شاید طرفداران ولایت فقیه در جنبش سبز، توضیحات کامل‌کننده‌ای برای درک بهتر جایگاه «رحمانی» آیت‌الله خمینی داشته باشند:

«اگر ما از اول كه رژيم فاسد را شكستيم و اين سد بسيار فاسد را خراب كرديم، به طور انقلابي عمل كرده بوديم، قلم تمام مطبوعات را شكسته بوديم و تمام مجلات فاسد و مطبوعات فاسد را تعطيل كرده بوديم و روساي آنها را به محاكمه كشيده بوديم و حزب هاي فاسد را ممنوع اعلام كرده بوديم و روساي آنها را به سزاي خودشان رسانده بوديم و چوبه‌هاي دار را در ميدان‌هاي بزرگ برپا كرده بوديم و مفسدين و فاسدين را درو كرده بوديم، اين زحمت‌ها پيش نمي‌آمد.»

 



«من از پيشگاه خداي متعال و از پيشگاه ملت عزيز عذر مي خواهم، خطاي خودمان را عذر مي خواهم. خطای خودمان را عذر میخواهم. ما مردم انقلابي نبوديم [این قسمت از فیلم حذف شده: دولت ما انقلابي نيست، ارتش ما انقلابي نيست، ژاندارمري ما انقلابي نيست، شهرباني ما انقلابي نيست، پاسداران ما هم انقلابي نيستند، من هم انقلابي نيستم.] اگر ما انقلابي بوديم، اجازه نمي داديم اينها اظهار وجود كنند. تمام احزاب را ممنوع اعلام مي كرديم ، تمام جبهه‌ها را ممنوع اعلام مي‌كرديم، يك حزب! و آن "حزب الله"، حزب مستضعفين! و من توبه مي‌كنم از اين اشتباهي كه كردم. و من اعلام مي‌كنم به اين قشرهاي فاسد در سرتاسر ايران كه اگر سر جاي خودشان ننشينند ما به طور انقلابي با آنها عمل مي كنيم.»


«مولای ما، امیرالمومنین سلام الله علیه، آن مرد نمونه عالم، آن انسان به تمام معنا انسان، آنكه در عبادت آنطور بود و در زهد و تقوا آنطور، و در رحم و مروت آنطور، و بامستضعفین آنطور بود، با مستكبرین و با كسانی كه توطئه می كنند شمشیر را میکشت [می كشید] و هفتصد نفر را در یك روز، چنانچه نقل می‌كنند، از یهود بنی قریضه كه نظیراسرائیل بود و اینها از نسل آنها شاید باشند، از دم شمشیر گذراند! خدای تبارك و تعالی در موضع عفو و رحمت رحیم است. و در موضع انتقام، انتقامجو. امام مسلمین هم اینطور بود، در موقع رحمت ، رحمت ؛ و در موقع انتقام، انتقام. ما نمی‌ترسیم از اینكه درروزنامه های سابق، در روزنامه های خارج از ایران، برای [در مورد] ما چیزی بنویسند. ما نمی‌خواهیم وجاهت در ایران، در خارج كشور پیدا بكنیم! ما می خواهیم به امر خدا عمل كنیم! و خواهیم كرد!»


 


سكس؛ تابو يا يك نياز واقعي؟

در ايران موضوع سكس نه تنها مخفي نگه داشته مي‌شود كه پرداختن به آن و گرفتن راهنمايي و مشاوره نيز خط قرمز تلقي مي‌شود. اين در حالي است كه رشته‌هايي علمي در بسياري از نقاط جهان به اين مقوله اختصاص داده شده است. در ارتباط با سكس و آشنايي با آن جوانان ايراني با تنگناهاي بيشتري روبه‌رو هستند و نمي‌توانند درباره آن حتي افراد صاحب‌صلاحيت مشورت بگيرند. اين در حالي است كه به اعتقاد مريم محبي‌، سكس‌تراپيست و روانكاو شاید برای عده کثیری از والدین پذیرش این یافته علمی دشوار باشد بدانند بیش از ۶۰ درصد از نوجوانان به فعالیت جنسی مشغولند و اهمیت این واقعیت زمانی بیشتر قابل تامل میگردد که دریابیم اغلب روابط جنسی نه در افراد بالای سن ۱۸ سال بلکه به شکل روز افزونی در سنین بین ۱۴ تا ۱۸ سال در شرف وقوع است. در این بین  ۹۵ درصد از نوجوانان اذعان داشته‌اند که در هنگام برقراری رابطه جنسی از مشروبات الکلی و بیش از ۶۰ درصد نیز ماری جوانا  نیز استفاده کرده‌اند.

مريم محبي در وب‌سايت خود سعي در آموزش ايرانيان دارد كه موضوعات جنسي دغدغه ذهني آنان است اما همواره به دلايل فرهنگي آن را پنهان كرده‌اند. او در مقاله‌اي تحت عنوان جوان و سكس مي‌نويسد: «در پژوهشی که محققان دانشگاه آلبرتای کانادا به انجام رسانده‌اند  نشان داده است که  ۷۰۰ نوجوان ۱۲ تا ۱۹ ساله معتقدند سکس و مصرف مواد مخدر دو شاخص بزرگسالی به شمار می‌روند. این مطالعات نشان می‌دهد که نوجوانان برای پر کردن فضای بین دوران کودکی و دوران بزرگسالی با توسل به این رفتار‌ها سعی درانطباق با نقش های بزرگسالی دارند.»

بر اساس اين مقاله، آنچه از مراکز و مسئولین آموزشی و همچنین والدینی که خواهان ارتقاء اطلاعات صحیح جنسی نوجوانان هستند انتظار می‌رود این است که به نوجوانان بیاموزند:

- سکس صرفاً یک رابطه فیزیکی نبوده و ملازمات عاطفی و روانی همواره باید مد نظر قرار گیرد؛

- سن قانونی و رضایتمندی شریک جنسی بسیار حائز اهمیت بوده چرا که در صورت اغماض، فرد درگیر مشکلات حقوقی و قانونی گردیده مجازات‌هایی برای ارتباطات جنسی  اجباری در نظر گرفته شده است؛

- امکان ابتلا به بیماری‌های مقاربتی و نیز حاملگی در فرایند برقراری رابطه جنسی موجود است لذا استفاده از کاندوم  شدیداً توصیه ‌می‌شود؛

 - اتکاء به سکس دهانی فرد را از امکان ابتلا به بیماری‌های مقاربتی مصون نمی‌دارد؛ 

- تنوع طلبی جنسی و اشتغال افسار گسیخته به برقراری رابطه جنسی مخاطرات بدنی و روانی برای فرد می‌تواند به همراه داشته باشد؛

- شرکت در پارتی‌هایی که در آن مشروبات الکی مصرف می‌گردد باید با دقت نظر انجام پذیرد چرا که احتمال برقراری رابطه جنسی بدون کاندوم و یا امکان تجاوزات جنسی تحت تاثیر قرص‌های افزوده شده به مشروبات " دیت ریپ "  و نیز انجام رفتارهای جنسی ریسکی تحت نفوذ مصرف مواد مخدر بسیار محتمل می‌گردد؛

تجارب ناخوشایند اولین ارتباطات جنسی تاثیرات طولانی مدت در رفتار جنسی افراد بر جای می‌گذارد لذا با آگاهی  و شناخت پا دربرقراری رابطه جنسی باید گذارد؛

درک صحیح از آناتومی دستگاه تناسلی خود و جنس مخالف و نیز اطلاعات صحیح راجع به رفتار جنسی در هر دو جنس الزامی است؛

عدم پیروی از الگوهای رفتار جنسی ارائه شده در فیلم های پورنو و یا توصیه‌های دوستان وتلاش در کسب یافته‌های جنسی از منابع و مواخد معتبر توصیه می‌گردد؛

و نهایتاً مراجعه به مراکز درمانی ویا انجام مشاوره جنسی با متخصصین در صورت هرگونه ابهام و یا دشواری در امر رفتار جنسی خود و یا شریک جنسی باید از سوی والدین گوشزد گردد؛

در وب‌سايت مريم محبي ويدئوهايي هست براي كساني كه عادت به خواندن عادت ندارند تا از راه شنيدن نكات آموزنده‌اي را دريابند. او با اين آموزش‌ها سعي دارد اين نكته را به مخاطبان آموزش دهد كه سكس يك نياز واقعي است و بايد آن را جدي گرفت.

 

 


 


موسوی: چماق زدن به مردم سياست قاجاريه است

به گزارش بي‌بي‌سي فارسي به نقل از سايت كلمه، كانديداي دهمين دوره رياست جمهوري همراه همسرش  در ديدار با جمعي از فرماندهان ضمن تاکید بر به رسمیت شناختن حقوق مردم برای حاکمیت بر سرنوشت خود، خواستار اجرای فصل سوم قانون اساسی شد. 

اين فصل از قانون اساسي ناظر بر حقوق برابر شهروندان است كه بدون توجه به قومیت و نژاد آنها، حمایت قانون از شهروندان، حقوق زنان، منع تفتیش عقیده، آزادی مطبوعات، آزادی تجمع و تشکیل احزاب و سایر حقوق اجتماعی و سیاسی شهروندان تاکید دارد.

به گفته موسوی، «بی تدبیری مسوولان» و «رخنه فساد و دروغ» مردم را در برابر «امتحان بزرگی» قرار داده است. او این معضلات را علت مشکلات اقتصادی ایران عنوان کرد.

كانديداي دهمين دوره رياست جمهوري گفت: «سقوط تولید ناخالص داخلی به نیم درصد در سال گذشته مانند از سر گذراندن یک حمله بزرگ از سوی دشمنان خارجی است. فشار این سقوط بر تولیدگران است و فقر و بیکاری و بیچارگی سنگینی را به دنبال دارد، فشار به کارگران، معلمان، کارمندان و روستائیان بیشتر است.»

آخرين نخست‌وزير ايران در بخش دیگری از سخنانش به سیاست خارجی دولت محمود احمدی‌نژاد و سوء‌تدبیر در برخورد با مناقشه هسته‌ای اشاره کرد و با اعمال تحریم های بیشتر علیه ایران مخالفت کرد.

موسوی گفت: «این روزها بحث تحریم علیه ملت ما شنیده شده است. ما گرچه وضعیت بوجود آمده را ناشی از سوء تدبیر و ماجراجویی در سیاست خارجی کشور می‌دانیم ولی نمی‌توانیم با این تحریم که روی زندگی مردم اثر خواهد گذاشت موافق باشیم.»

 


 


ماهی که گذشت...

قبل از هر چیزی بگویم همه چیز سر جایش هست هنوز هم سایت ها فیلتر می‌شوند هنوز هم بسیجی‌های ساندیس خور ملت غیور می‌باشند و  ما اغتشاش‌گر هستیم...و  هنوز هم این کلمه مضاعف سوژه خنده مردم است و هنوز هم می‌گویند ما از آمریکا و اسرائیل پول می‌گریم و می‌نویسیم ولی نمی‌دانم این اسرائیل نامرد کی می‌خواهد این حقوق عقب مانده ما را بدهد!!خوب بگذریم

 

 

  • در ماهی که گذشت خانم شادی صدر خیلی سعی کرد جای خالی فاطی کماندو!(فاطی رجبی سابق)را پُر کند و  یک سوزن برداشت زد یه جای آقایان بعد هم شیلنگ آب را گرفت در خوابگاه ما مورچگان(آقایان سابق)و آخرش هم کلی خندید که ما دردمان گرفت! و از این درد نتیجه گرفت که ما مردها همه صندوق صدقاتی بیش نیستیم! ببخشید صندوقی بیش نیستیم!!!البته با هوشیاری مردم همیشه در صحنه جلوی این اتفاق گرفته شد و مقام اول در اختیار فاطی خانومه هنوز!

  • دکتر عباسی این مغز ناقص و تکامل نیافته سپاه چند وقتی غیب شده بود که بعداً معلوم شد مشغول شکستن تخمه و دیدن سریال جدیدش بوده به نام پیریزون بیریک!!!(فرار از زندون سابق!)که نتیجه گرفت که مثه همیشه ایران برنده می‌شه! و گفت کلاً سریال‌های اینا بده و همش می‌خوان بگن امام زمان دروغه و هنوز حرفش تموم نشده بود بهش خبر دادن اپیزود ۱۴ لاست دانلود شده و سریع رفت ببینه تا این پدر سگ‌ها اسلام رو تو خطر ننداختن!

  • ابطحی جان اول های ماه بود که باز هم اعتراف کرد و در اعتراف جدیدش پرده از فتنه ای جدید به نام گربه های ایرانی برداشت و گفت این فیلم ممنوعه را توسط حسن دیده حالا این حسن کیست و از کدام سرویس جاسوسی حمایت شده خدا می‌داند! البته در همین ماه بود که اسمشو نبر به خودنویس خبر داد که ابطحی و رفیق فابریکش عطریان فر را مجبور کردند که نامه‌ای بنویسد! که البته بعضی‌ها گفتند خودنویس می‌خواهد جا پای رجا نیوز بگذارد! ولی تکذیبیه فارس و رجا نیوز مشت محکمی بود بر دهان استکبار اصولاً وقتی فارس یه چی تکذیب میکنه بچه ۵ ساله هم میفهمه که اون اتفاق حتماً افتاده!...و این جانب حدس می‌زنم در ماه آینده عده ای همین جوری بزنن ماشین ابطحی رو خوار و مادر بکنند! و ابطحی بشود سو گلی رجانیوز! و هی بگه همون آقاهه که اعتراف کرده بود گفته بود مموتی خوبه موسوی بده ...بقیه را در ادامه بخوانید! وقتی هم میری تو ادامه باز میگه همون آقاهه که گفته ....!

  • مضاعف جان در یک حرکت احمقانه حکم اعدام ۵ کُرد را صادر کرد(خود لاریجونی گفت همش زیر سر مضاعف از خودم که نمی‌گم!) و رهبران فتنه را وارد بازی خطرناکی کرد! که البته رهبران سکوت را شکستند(البته با فشار مضاعف مردم) و کردها سکوت معنا داری کردند و فکر کنم آقای مضاعف هم یه سکته ناقصی این وسط‌ها کرد!

  • به علت ورود ۱۵ گشنه معروف به جی ۱۵ همه مملکت تعطیل شد ییهو تکذیب شد دوباره تعطیل شد و گفتند نه حرف ما نه حرف شما نیمه تعطیل بشه ...آخرش هم نفهمیدیم چی چی شد ولی اوضاع جوری بود که گفتیم همین روزهاست که برنده شدن احمدی نژاد را هم تکذیب کنند و بگویند مضاعف با حفظ سمت رییس جمهور ایران هم می‌شود! راستی من هر چی شمردم ترکیه و برزیل و ایران میشدن ۳ تا حالا ۱۵ تا چه صیغه‌ای باید از مکارم شیرازی پرسید که به این کارها وارده!

  • مکارم شیرازی را که دیگه نگو آنچنان این روزها شیرین زبانی می‌کند که آدم شک می‌کند نکند آقاجری بنده خدا حرف‌هایی که در مورد تقلید و  میمون زد.. دارد به حقیقت میپوندد! این ... بامزه این روزها همه چیز را به جز ریختن خون جوانان حرام کرد از رد کردن چراغ قرمز گرفته تا پول توریستی که اسلام را در خطر بیاندازد! تا دیش ماهوراه و  ال ام بی  و اینترنت! و همین روزهاست که بگوید همراه اول هم حرام است همه ایرانسل بخرید! البته رقیب اصلی ایشون یعنی علم الهدی هم رقابت تنگاتنگی با ایشون داره. حالا خدا میدونه کدوم بتونن بیشتر دل آقای مضاعف رو به دست بیارن با این شیرین کاری هاشون! البته یادی هم از صدوقی‌جان این جوان پر انرژی زنده کنیم که به همراه دو یار دیگر مثلث برمودا را تشکیل داده‌اند! اگر داروین زنده بود حتماً حلقه گمشده نظریه خود را بین این آقایان پیدا می‌کرد!

  • حجاب هم که دیگه گفتن نداره !بچه ۵ ساله هم می‌دونه ژاپنی ها از وقتی روسری هاشون رو محکم کردند تونستن در برابر زلزله ایمنی  رو رعایت بکنند!(این قسمت را آقایان بخوانند فقط!)ولی همه بحث حجاب یه طرف اون اعتراض‌های مدنی که به حجاب میشه یه طرف!(نیشتو ببند!)

  • و در آخر هم حلقه گمشده روابط خارجی ایران پیدا شد همانا این حلقه گمشده چیزی نبود جز کباب ایرانی لاکردار این کباب ایرانی آنقدر خوشمزه است که حتی خبر رسیده انجمن حمایت از حیوانات هم نتوسته دست رد بزنه! و آنها که هیچ وقت مموتی و رفقا رو بازی نمی‌دادند با دیدن یک سیخ کباب در دست مموتی و حرف های مموتی که میگفت منم بازی بدین! مموتی رو هم بازی دادند. و تحریم‌ها در نیویورک بین کباب ریحون خورده شد یک دوغ هم روش!! یا همین کشور دوست و همسایه ترکیه فکر کردید به خاطر چی ییهو لحظه آخر به ایران آمد پیک مخصوص مموتی یک تیکه کوچیک از کباب ایران را برد آنجا و گرفت جلوی دماغش آن هم مثه خری که بهش تی تاپ داده باشی تا ایران آمد! باور ندارید کباب ریحون ایران معجزه می‌کنه!؟؟؟ وقتی مموتی رفت نیویورک همه گفتن اه اه! مادر های سه کوهنورد گفتند اه اه! مادرها شیون و زاری که مموتی را راه ندهید! ولی وقتی آمدند و کباب ما را میل کردند هوش از سرشون پرید و گفتند I Love Iran البته یک روش جدید هم در روابط خارجی ایران رو نمایی شد که این بود که با هر کشوری که مشکل داری فقط صبر کن یک بخت برگشته از اون کشور پاش رو بذاره نزدیک‌های ایران! بگیرش کباب رو ببند به نافش! بعد هم هر چی میخوای بگو تا کشورش بهش بده از قاتل گرفته تا امتیاز!


 


رهنورد: حاكميت تيشه به ريشه خود مي‌زند

در اين ديدار زهرا رهنورد گفت: «بر تارک تمامیت ارضی ما فتح خرمشهر و آبادان می درخشد. وقتی بیشتر درخشش این پیروزی‌ها درک خواهد شد که آن را با برخی از توافقنامه‌های امروزی مقایسه کنیم .توافقنامه‌هایی که از قراردادهای ننگین ترکمنچای و گلستان بدتر است و آخرین نمونه‌اش همین معاهده هسته‌ای هفته گذشته است.»

به گزارش امروز به نقل از سايت كلمه، او با یاد آوری این که در زمان قاجار هم ما با این معاهدات روبه رو بودیم، گفت: «فقط شاید فرق آن قرار دادها با الان این باشد که قاجارها وقتی این شکست‌ها را خوردند شخصی مثل عباس‌میرزا بود که تمام دلایل شکست را احصا کرد و اقداماتی برای نوسازی کشور انجام داد.»

رهنورد ادامه داد: «شاید اگر حیات پربرکت امیرکبیر ادامه می‌یافت ، نوسازی که در زمان عباس میرزا آغاز شد، خوب پیش می‌رفت و کار به اینجا نمی‌رسید که بعد از ۲۰۰ سال یک ترکمنچای دیگر امضا کنیم و آن را فتح‌الفتوح و فتح‌المبین بگوییم.»

او با اشاره به این که ایثارها و رزمندگی‌ها و شهادت های ایام جنگ تحمیلی نهایتا به شکوه و حفظ تمامیت ارضی انجامید، افزود: «جنبش سبز به نوعی دیگر به همان دوره متصل است و تمامیت و هویت شکوهمند ملی را حفظ می‌کند. جنبش سبز امروز در جهت احیای آن ارزش‌های متعالی است که انقلاب اسلامی با آن ارزش‌ها شکل گرفت و شهدای عزیز ،رزمندگان و جانبازان به خاطر آن ارزش‌ها زندگی خودشان را تقدیم کردند.»

وی خطاب به خانواده‌های «شهدا» گفت : «مایلم در حضور شما که هرکدام شاهدانی ارزشمند بر ارزش‌های شهدایتان بوده و هستید بگویم که این نظام اگر در پی درخواست‌ها و مطالبات متعالی وارزشی جنبش سبز نباشد قطعا خودش، خودش را شکست خواهد داد. حاکمیت باید بداند که طبع اصلاحات اصلاح است و برانداز نیست. اما ممکن است این نظام با روشی که در پیش گرفته، خودش را براندازد. حکومت امروز نه ۹۰ درجه که۱۸۰ درجه ازارزش‌های متعالی اسلام و انقلاب و جنگ تحمیلی انحراف پیدا کرده است.»

رهنورد در پایان سخنانش خطاب به دولتمردان امروز ایران گفت: «جنبش سبز نمی‌خواهد شما سقوط کنید، انقلاب کبیر اسلامی ما به ۲۵۰۰ سال شاهنشاهی خاتمه داد و به نهضت انبیا پیوست. این انقلاب هیچ وقت سقوط نمی‌کند ولی این حاکمیت فعلی اگر خودش را اصلاح نکند و به مطالبات مردم پاسخ ندهد، جنبش سبز آن را بر نمی‌اندازد، بلکه این حاکمیت خودش، خودش را بر می‌اندازد. ما امیدواریم که این گونه نشود. ما دلمان می‌خواهد که همه چیز به بهترین وجه اصلاح شود. امیدواریم خود نظام پیشوایی این مطالبات را بر عهده بگیرد و آن را به انجام برساند. اگر هم به مطالبات مردم بی توجه باقی بماند، تیشه به ریشه خود زده و امیدواریم اینطور نشود.»


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به khodnevis-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به khodnevis@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بازار امروز

Loading currency converter .. please wait

loading
currency converter
please wait
....

خبرهاي گذشته