تهران، ایران ۱۲ شهریور ۱۳۸۹ با ۲۴۶ امتیاز و ۴۲ نظر فرستاده شده در بخش سیاست نظرات دادگاه شیوا نظر آهاری، روزنامه نگار و فعال حقوق بشر امروز شنبه ۱۳ شهریور ماه در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیر عباسی برگزار شد . به گزارش کلمه، این فعال حقوق بشر ۲۶ ساله که از به یک سال پیش در زندان اوین به سر می برد امروز به اتهام محاربه ، تبانی و اجتماع برعلیه امنیت ملی ، اخلال در نظم عمومی و تبلغ علیه نظام محاکمه شد . این دادگاه که با حضور محمد شریف وکیل این زندانی و خانواده نظر آهاری برگزار شد با طرح اتهامات و شنیدن دفاعیات شیوا و وکیلش ادامه یافت. شیوا نظر آهاری در این دادگاه که یکی از اتهاماتش ارتباط با سازمان منافقین اعلام شده بود ، ضمن ابراز انزجار از این سازمان گفت که هرگز ارتباطی با این سازمان نداشته و هر گونه ارتباط خود را با این سازمان رد می کند .این اتهام را از اساس بی پایه می داند و نه تنها هرگز ارتباطی با این سازمان نداشته که همواره اعمال این سازمان تروریستی را محکوم کرده است. همزمان با برگزاری دادگاه شیوا نظر آهاری ، دادگاه سعید حائری دیگر عضو کمیته گزارشگران حقوق بشر نیز برگزار شد. به گفته شاهدان عینی، شیوا را با دست بند به دادگاه آوردند . این عضو کمیته گزارشگران حقوق بشر بعد از دادگاه دوباره به بند نسوان زندان اوین بازگردانده شد . با ۱۷۶ امتیاز و ۱۴ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی نظرات ۱-کفشاش بند نداره ۲- شلوارش زيپ نداره ۳- لباسش دکمه نداره ۴- ریشش هم همیشه بلنده __ درست حدس زدي اون يه آخونده با ۱۴۷ امتیاز و ۳۹ نظر فرستاده شده در بخش سرگرمی نظرات سند دیگری بر کمبود هواداران دولت جبری کودتا و رهبر دیکتاتور جمهوری اسلامی و ریزش طرفداران اندک و نمایشی آن توسط مشروعیت زدایی بوسیله ی جنبش سبز آزادی با ۱۴۰ امتیاز و ۳۷ نظر فرستاده شده در بخش سرگرمی نظرات کلمه : به گفته خانواده نظر آهاری، شیوا را با دست بند به دادگاه آوردند. دادگاه شیوا نظر آهاری، روزنامه نگار و فعال حقوق بشر امروز شنبه ۱۳ شهریور ماه در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیر عباسی برگزار شد . به گزارش کلمه، این فعال حقوق بشر ۲۶ ساله که از به یک سال پیش در زندان اوین به سر می برد امروز به اتهام محاربه ، تبانی و اجتماع برعلیه امنیت ملی ، اخلال در نظم عمومی و تبلغ علیه نظام محاکمه شد . این دادگاه که با حضور محمد شریف وکیل این زندانی و خانواده نظر آهاری برگزار شد با طرح اتهامات و شنیدن دفاعیات شیوا و وکیلش ادامه یافت. شیوا نظر آهاری در این دادگاه که یکی از اتهاماتش ارتباط با سازمان منافقین اعلام شده بود ، ضمن ابراز انزجار از این سازمان گفت که هرگز ارتباطی با این سازمان نداشته و هر گونه ارتباط خود را با این سازمان رد می کند .این اتهام را از اساس بی پایه می داند و نه تنها هرگز ارتباطی با این سازمان نداشته که همواره اعمال این سازمان تروریستی را محکوم کرده است. همزمان با برگزاری دادگاه شیوا نظر آهاری ، دادگاه سعید حائری دیگر عضو کمیته گزارشگران حقوق بشر نیز برگزار شد. به گفته شاهدان عینی، شیوا را با دست بند به دادگاه آوردند . این عضو کمیته گزارشگران حقوق بشر بعد از دادگاه دوباره به بند نسوان زندان اوین بازگردانده شد . شیوا نظرآهاری روزنامه نگار و عضو کمیته گزارشگران حقوق بشر، که در دوران حبسش بیش از ۱۰۰ روز را در سلولهای انفرادی گذرانده است .اکنون در انتظار صدور حکم به سر می برد . وی در سال ۸۸ و درست یک روز بعد از انتخابات جنجال برانگیز دهم دستگیر و روانه زندان اوین شد .اما پس از سه ماه با قرار وثیقه دویست میلیون تومانی آزاد شد .اما طولی نکشید که وی بار دیگر در ۲۹ آذرماه وقتی برای شرکت در مراسم تشییع جنازه آیت الله منتظری عازم قم بود دستگیر و زندانی شد . خانواده شیوا نظر آهاری از کارشناس پرونده وی و همچنین قاضی پیر عباسی در خواست کرده اند که با صدور قرار وثیقه زمینه آزادی موقت شیوا را تا صدور حکم وی امکان پذیر کنند . با ۱۳۴ امتیاز و ۱۳ نظر فرستاده شده در بخش سیاست نظرات در گشت و گذار اینترنتی امروزم به خبری با تیتر نامه صریح سلحشور به نوریزاد برخوردم. نوری زاد را که همه می شناسید همانکه برخی از وی به عنوان حر جنبش سبز نام می برند. همانکه قد و بالای ولی امر مسلمین و پایه های قدرت کاخ مرمرش را به قول دوستان پارازیتی قلقلک داده است. در مقابل فرج الله صلحشور را می بینیم که چندی پیش سریال یوسف پیامبر را کارگردانی کرد، همان کسی که فیلمنامه یوسف پیامبر را دزدید و بعد در دادگاه به سه سال زندان محکوم شد.فرج الله سلحشور خطاب به «محمد نوريزاد» می نویسد: بگذاريد حقيقتي را روشن كنم، شايد بعضي از دزدان اموال عمومي و متقلبها و پارتيدارها از چنگ قانون بگريزند اما يقين بدان كه خائنان به مملكت و عوامل بيگانه نميتوانند از قانون فرار كنند. این نامه مرا یاد همسایه ای قدیمی و زحمت کش می اندازد که شب و روز به صورت دو شغله کار می کرد. آن روزها که خانه مان در سبلان جنوبی بود همسایه ای داشتیم به نام باقر قالپاقی. این آقا باقر ما بسیار زحمتکش بودند. دو شیفت و شاید بعضی اوقات سه شیفت کار می کردند. ایشان شبها که ما در خواب ناز بودیم داتسون قهوی شان را سوار می شدند و تشریف می بردند حوالی امام حسین، مولوی، شوش و کلن همان پایین پایین ها سیر می کردند. در محله های مذکور ماشین های مدل پایین قالپاق دار زیاد بودند و آقا باقر زحمت می کشیدند قالپاق ها را می دزدیدند سپس از صبح علی الطلوع تا بوق شب تمیز می کرد، جلا می زدو می فروخت. باقر قالپاقی ما در امور اجتماعی دستی داشتند و همیشه از درد جامعه می گفتند. از منظر ایشان بزرگترین درد جامعه دو دسته از انسان ها بودند. دسته اول کسانی که ماشین نداشتند و دسته دوم انسان های پولداری که ماشین هایی داشتند با رینگ های اسپورت و بدون قالپاق. شباهت آقا باقر قالپاق دزد با فرج خان فیلم نامه دزد در این است که هر دو در مقام مدعی العموم بر می آیند. برویم سراغ نامه صریح آقای سلحشور. ایشان نامه خود را از طبق قرار همه اعترافات، در تلوزیون چنین بیان می کند: بگذاريد حقيقتي را روشن كنم، شايد بعضي از دزدان اموال عمومي و متقلبها و پارتيدارها از چنگ قانون بگريزند اما يقين بدان كه خائنان به مملكت و عوامل بيگانه نميتوانند از قانون فرار كنند.اعتراض ما مردم به مسئولين جمهوري اسلامي اينست كه، خطاكاران و خائنان و غارتگران و وابستگان فكري و فرهنگي چرا در اين جامعه امنيت دارند و كسي با آنها كاري ندارد؟! در حقیقت آقا فرج آغازگر دوره تازه اعترافات هستند اما در قالب نامه و چسباندن اعترافات به همکار سابق. ایشان مثل همه معترفین سابق سعی در روشن کردن حقیقت دارند، می گویند دزدان اموال عمومی، یعنی همان که 15 میلیارد تومان گرفت تا خرج پروژه سریالی یوسف پیامبر کند و با همکاری جمال خان شورجه مقداری ناقابل را هاپولی کردند. 15 میلیارد! مگر می خواستید آواتار بسازید؟ در ادامه می آید متقلب ها، یعنی من فرج الله سلحشور، فیلمنامه دزد انقلاب، در پروژه تقلب انتخاباتی برای حفظ شعائر ولایت حضور داشته ام. فرج می گوید پارتی دارها یعنی من که به سه سال زندان محکوم شدم و راست راست در شهر می چرخم. اینجایش باحال می شود که می گوید یقین بدان که خائنان به مملکت نمی توانند از قانون فرار کنند، این یعنی جنبش سبز کار خودش را کرده و دیر یا زود دار و دسته فیلمنامه دزدها و متقلبان باید به فکر فرار به سوریه باشند البته اگر شانس بیاورند. ایشان در ادامه اعترافشان، اعتراض می کنند که تو را به جدتان قسم یکی بیاید من خطاکار و خائن و غارتگر و وابسته فکری و فرهنگی را بگیرد. ( جدن این شب های احیا عجب تاثیری دارد، خدا این شبها رارا از ما نیگیرد) آقافرج می گوید: طبق احادیث ما دوست آنست كه معايب دوست را به خود او بگويد نه در انظار و بر بام ماهواره و رسانه فرياد كند ببخشید آن وقت چرا خودتان قدم رنجه نکردید یه تکه پا بروید اوین و همین ها را آنجا بگویید به خود آقای نوریزاد!؟ چرا خودتان این نامه بلندبالا را در اختیار همان رسانه ها قرار دادید؟ حالا که به ما رسید وارسید متحول سلحشور ما در ادامه می گوید: رهبر انقلاب امام خميني و امام خامنه اي حرف ما ملت را مي زنند.( فرج خان با این امام خامنه ای، سه سال حبست بخشیده شد که هیچ، چند تا فیلمنامه دزدی دیگر نیز برایتان ارسال شد). فرج خطاب به آقای نوریزاد چنین می گوید: چرا آمريكا و اسرائيل و جنايتكارهاي دنيا هم مثل شما از پاسدارها و نيروهاي اطلاعاتي ما متنفراند؟ اين به نظر شما عجيب نيست؟! که باید بگویم الحق از همان استدلال های جامعه شناختی باقر قالپاقی بود که آقا فرج به خوبی استفاده کردند و بازمی نویسد: به كوري چشم كوردلان، ايران تنها كشور محبوب دنياست و سمبل مقاوت و مبارزه با ابرقدرتها و استكبار. در این قسمت از اعترافات آقای سلحشور آثار قرص های روانگردان از نوع توهم محمود احمدی نژادی مشاهده شد. سلحشور زحمت کش دو شغله م امی گوید: در ضمن آقاي احمدي نژاد شايد معايب زيادي داشته باشد اما يك وصله به او نمي چسبد و آن دزدي و چپاول بيت المال است. ( در این هنگام در تلوزیون زیر نویس می شود: به زودی سریال محمود نامه با کارگردانی فرج الله سلحشور کلید می خورد) فرج الله سلحشور در حالتی بسیار بر افروخته خطاب به نوریزاد می نویسد: مثل آدمهاي ما قبل تاريخ كه به تازگي از غار برگشته اند سخن مي گويي. حرفهاي تو در عين آزاردهندگي بيشتر به طنز شبيه است. باز هم آثار قرص های روانگردان تا جایی که سخنان آقای نوریزاد را با محمود احمدی نژاد اشتباه گرفته است و خیال می کند ممه و لولو و چیزِ کی و این حرفا رو نوریزاد گفته است. ادامه نامه آقای سلحشور در عین بلاغت از دایره حوصله ما خارج است باشد که دوستان خود این حدیث مفصل بخوانند از این مجمل. البته باید این را اضافه کنم که این اولین اعترافاتی است که بر اثر تاثیر عمیق شب قدر حاصل شده است و هیچ ارتباطی با تحول عظیم انسانی در زندان ندارد. با ۱۲۰ امتیاز و ۲۵ نظر فرستاده شده در بخش سیاست نظرات چند روزی است که در واقع روز و شب منزل مسکونی حجت الاسلام شیخ مهدی کروبی در محاصره گروهی از مأموران اجیر شدة باند امنیتی – نظامی حامی دولت کودتا و نظام حاکم قرار دارد و طبق گزارشهای متوالی تا کنون نه تنها با شعارهای دستوری و سخنان سخیف و موهن در حق این شیخ دلیر و پاکباخته و خانواده اش ستمی بزرگ روا داشته اند بلکه آسایش و امنیت همسایگان و حتی مردم منطقه را نیز سلب کرده و با تخریب اموال عمومی بر سیاهه اعمال زشت و تباه خود افزوده اند. انگیزه این باند تبهکار و اجیر شده، اکنون مورد بحث ما نیست و نیز بر آن نیستیم از اعمال اینان بگوییم و یا اطلاعاتی بر دانسته های خوانندگان بیافزاییم و به هر حال نمی خواهیم بر این همه فاجعه مویه کنیم، که همه اینها را می دانند و کار نظام مقدس و ولایت مطلقه از این حرفها گذشته و مویه نیز چاره کار نیست. آنچه که اکنون می خواهم بگویم، یک تذکر بیش نیست و آن اینکه احساس مسئولیت کنیم و بجنبیم و شیخ دلیر را تنها نگذاریم./ همه می دانیم که این چماقداری ها و سرکوبهای آشکار خیابانی زیر تابلوی دفاع از حریم ولایت و نظام مقدس با ادعاهایی چون « حرکت خودجوش مردمی »، دیری است آغاز شده و در واقع آغاز این جریان عفن و ضد اخلاق و ویرانگر دین و نابود کننده ملت و حتی تباه کننده همان نظام مورد ادعا به آغاز تأسیس نظام جمهوری اسلامی باز می گردد. با این تفاوت که سمت و سو و اهداف این گروهها با گذشت زمان همواره به تناسب شرایط و احساس خطر مسئولان نظام فرق کرده و هر روز گروهی یا گروههایی را هدف گرفته اند. / بدین ترتیب نظام با استفاده از همین ابزار ظاهرا کارآمد تا کنون توانسته مخالفان و منتقدان رنگارنگ خود را سرکوب و خفه کند و به هرحال به انزوا بکشاند و بین آنها و مردم فاصله بیندازد. در دوران پس از درگذشت آیت الله خمینی به لایلی و حداقل در سطوحی « خمینی زدایی » آغاز شد. چگونه این پروژه و حرکت خزنده می توانست به اجرا در آید؟ راههای مختلفی طراحی شد و یکی از آنها اخراج تدریجی و برنامه ریزی شده انقلابیون رادیکال تر و با سابقه تر و متمرکز حول جریان و یا عناصر نزدیک به رهبر فقید انقلاب و بویژه بیت رهبری حول سید احمد خمینی بود. این کار از مجلس چهارم علنی شد و پس از آن ادامه یافت. برخورد خشن و غیر قابل تصور با آیت الله منتظری نیز از جهاتی ( البته فقط از جهاتی چرا که پروژه او تا حدودی متفاوت است ) در همین چهارچوب قابل فهم و تحلیل است. در این طرح طبق اطلاعات منتشر شده حتی کار به حذف فیزیکی برخی افراد نیز رسید که باز طبق اخبار منتشر شده خود احمد خمینی یکی از آنها است./ اکنون نمی خواهم به گذشته ها برگردم و بویژه به اختلافات جناح های درونی حکومت جمهوری اسلامی در گذشته بپردازم و به صدق و کذب این مدعا و آن دعوی توجه کنم و یا نمی خواهم کسی را ملامت یا تحسین کنم، این مقدمه کوتاه را برای این گفتم که اولا به سابقه و ریشه این شجره خبیثه و مزمن بودن این بیماری اشاره کنم و برخی مسئولیت ها را به یادها بیاورم، و ثانیا به طور عاجل و فوری به یک نکته از نظر خودم مهم اشاره کنم:/ اکنون چنین می پندارم که به طور کلی جنبش مدنی سبز در وضعیت حساس و تعیین کننده ای قرار گرفته است و اگر همه ما به مسئولیت مبرم و فوری کنونی مان آگاه نشویم و به آن عمل نکنیم، شایستة هر نوع ملامتیم. حساسیت و اهمیت مسأله این است که به گمان من مرحله تازه ای در برخورد با جنبش و رهبران آن آغاز شده است و قدم نخست آن برخورد با کروبی است./ توضیح مختصر تحلیل دعوی این است که من، بر خلاف تحلیلهای خوشبینانه ای که در باره سخنان رهبر نظام و دیگر افراد و جریانهای وابسته مبنی بر لزوم وحدت بین نیروها مطرح شده و می شود، متأسفانه چندان خوشبین نیستم و می پندارم که طرحی حساب شده ای در جریان است و احتمالا فاجعه های بزرگتری در راه است. در دوهفته اخیر غالبا یا عموما سخنان ظاهرا آشتی جویانه رهبری در باره حتی کسانی که « بر اثر اشتباه یا غفلت از نظام جدا افتاده اند » را حمل بر ضعف کرده و طرحی برای نزدیک شدن به معترضان درونی نظام دانسته و حتی برخی تا آنجا پیش رفتند که گفتند آقای خامنه ای می خواست هشداری به رئیس جمهور منصوب داده باشد و بگوید اگر پا را از گلیم خود دراز تر کند با اصلاح طلبان ائتلاف خواهد کرد، اما من فکر می کنم طرحی مبنی بر برخورد نهایی و فیصله بخش با جنبش سبز و رهبران آشتی ناپذیریر آن یعنی موسوی و کروبی و دیگر ان در حال اجرا است و دارند مقدمات نهایی شدنش را فراهم می کنند./ با اینکه من آدم خوشبینی هستم ( و گاهی هم زیادی ) اما نمی دانم چرا وقتی ادعای جنتی را در مورد اخذ پول از آمریکا بوسیلة « سران فتنه » شنیدم دلم لرزید و این بار آن را جدی گرفتم و بدبینانه به آن نگریستم و احساس کردم این بار باید خبری باشد. در پی آن سخن کدخدایی همکار جنتی و سخنگوی شورای نگهبان بود که بر سوء ظن افزود. او ضمن تأیید ادعای رئیس خود گفت وی مدرک آن را در « دادگاه » نشان خواهد داد. زمانی که وزیر اطلاعات به عنوان یک مقام رسمی و عالی ترین مقام امنیتی، ضمن تأیید دعوی جنتی و افزایش مبلغ دریافتی، ادعا کرد خیانت و ارتباط سران فتنه با آمریکایی ها و خارجی ها قطعی است، ماجرا را بیشتر جدی گرفتم. / پس از آن سخنانی که حساب شده یکی پس از دیگری گفته شد، بر بدبینی ام افزود. سردار جوانی، معاون امنیتی سپاه و در واقع نظریه پرداز جنگ نرم، چند روز بعد گفت حال که خیانت سران فتنه ثابت شده است، افراد باید تکلیف خود را روشن کنند، و گرنه « نظام با کسی شوخی ندارد »! فتوای مذهبی آقای مصباح یزدی مبنی بر ضرورت برخورد خشن با مخالفان و معترضان نظام اسلامی و ولی فقیه، در مقام جدی و قاطع ترین نظریه پرداز خشونت مذهبی برای افراطی ترین و بی مبالات ترین جریان حاکمیت، در روزهای اخیر زنگ خطر را به صدا در آورده است. . . با ۱۰۶ امتیاز و ۱۴ نظر فرستاده شده در بخش سیاست نظرات محمد شریفی وکیل مدافع شیوا نظرآهاری گفت که امروز دادگاه رسیدگی به اتهامات موکل وی برگزار شد که طی آن شیوا نظرآهاری به "محاربه با خدا"، "اقدام علیه امنیت ملی"، "تبلیغ علیه نظام" و "برهم زدن نظم عمومی" متهم شد. دادگاه انقلاب همچنین شیوا نظرآهاری را به داشتن رابطه با سازمان مجاهدین خلق ایران متهم کرده که قویاً از سوی وی رد شد. محمد شریفی اضافه کرده است که جلسۀ امروز آخرین جلسۀ دادگاه پیش از صدور حُکم بوده است. بر اساس قانون جزای اسلامی در ایران مجازات "محاربه" اعدام است و جمهوری اسلامی ایران از بدو تأسیس تا امروز بسیاری از مخالفان خود را به همین بهانه اعدام کرده است. شیوا نظرآهاری بیست و شش سال دارد و از دانشجویان فعال حقوق بشر است. او اول بار بعد از دهمین انتخابات ریاست جمهوری دستگیر شد و سه ماه بعد به قید ضمانت از زندان آزاد گشت. وی برای دومین بار به هنگام سفر به قم برای شرکت در مراسم خاکسپاری آیت الله منتظری بازداشت و راهی زندان شد. رئیس کمیسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا به تازگی در پارلمان اروپا در استراسبورگ رسماً از مقامات جمهوری اسلامی ایران خواست تا شیوا نظرآهاری را فوراً و بدون قید و شرط از زندان آزاد کنند. با ۱۰۶ امتیاز و ۴ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی نظرات این سبز است که جعفر پناهی را آزاد میکند، علی کریمی را به تیم برمیگرداند، و به افتخاری یادآوری میکند صدایش عزیزتر از نالههای مادران داغدار نیست. همین سبز است که برای بیش از یک سال فیسبوک و توئیتر و یوتیوب را فیلتر تگه داشته است، و از یک روز قبل از مناسبت رسمی دلیل بسته شدن جیمیل و یاهو و هاتمیل است. سبز شهروندی است که باعث میشود رئیس دو نهاد مهم، مجلس خبرگان و مجمع تشخیص مصلحت، برای بیش از یک سال مجوز نمازجمعه نگیرد، و برای دومین سال مراسم احیا در مرقد بنیانگذار انقلاب لغو شود. اوست که در ۱۰۰ شهر جهان تجمع علیه سنگسار برگزار میکند، و حضور مقامات ایرانی در خارج را به کابوس بدل کرده است. سبز شهروندی یک انسان است که جسمش جامعه و روحش خواست مشترک است. این انسان قهر و آشتی میکند، اخم و لبخند دارد، تاسف و تمسخر بلد است. مانند هر انسان دیگری عصبانی میشود، لجش میگیرد، دست میاندازد و تفریح میکند. همین انسان شاید روزی دوباره به خیابان بیاید، اما نه به اسم مناسبت نظام، بلکه به رسم خودش – مانند ۲۵ خرداد. سبز شهروندی، مانند هر انسان، باید بیاموزد. بیاموزد برای «شهروندی مدرن» و بر علیه «دروغ و ظلم». بیاموزد که فراگیر شدن دموکراسی، آزادی بیان و حقوق بشر در دنیای مدرن از سر تفنن یا نیکسرشتی آدمها نیست - یک ضرورت است. بیاموزد و یاد دهد که سیاستمداری که به حق خودش از صندوق رای قانع نباشد، باید حذف کند. بیاموزد که بدون دموکراسی یا میخوری، یا خورده میشوی. با ۱۰۴ امتیاز و ۴ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی نظرات کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی : صبح امروز، شنبه سیزدهم شهریور ماه، آخرين جلسه رسيدگي به اتهامات شيوا نظر آهاري، روزنامه نگار و فعال حقوق بشر در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به رياست قاضي پيرعباسي برگزار و اتهام محاربه به وی تفهیم گردید . به گزارش کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی، محمد شريف وکیل مدافع شیوا نظر آهاری، در گفتگو با خبرگزاری کار ایران، ایلنا، با بيان اينكه لايحه دفاعي به دادگاه تسليم و دفاعيات شفاهي نيز توسط شیوا نظر آهاری و وكلاي پرونده انجام شد، اظهار داشت : پس از ختم دفاعيات، آخرين ... با ۱۰۳ امتیاز و ۷ نظر فرستاده شده در بخش سیاست نظرات كروبي خط قرمز جنبش سبز است. اكنون كه خانه او در محاصره عده اي لات فدايي رهبر قرار گرفته، بهترين كار تحصن شخصيتهاي مردمي در منزل كروبي است. بايد هزينه حمله به خانه مخالفان و شيخ شجاع اصلاحات چنان بالا برود كه آقاي خامنه اي، سگهاي ولايتش را جمع كند. من معتقدم قبل از همه، آقايان خاتمي و سيدحسن خميني براي تحصن پيشقدم شوند. امروز نگاه مردم ايران و كشورهاي جهان به خانه اي در كوچه نسترن و محله ديباجي تهران دوخته شده كه نماد آزادخواهي و شجاعت در آن استوار ايستاده است. محله ديباجي و منزل شيخ فاش گو و شجاع ايرانيان، مهدي كروبي كه در يك سال اخير بيش از ده مرتبه مورد تعرض و برخورد و هجوم فدائيان ولايت قرار گرفته، اينك صحنه ي آزمايش طرفداران حقيقت با سربازان باطل و عده اي لات و عربده كش "فدايي رهبر" قرار گرفته است. آقاي كروبي بعد از شش روز، با شجاعت قابل تحسيني در مقابل اين هجوم بي سابقه ايستادگي كرده و به رغم قطعي برق و تلفن و آب و تخريب محل سكونتش، حاضر به ترك آن نشده است. اين يك پيام واضح براي آقاي خامنه اي است: "من مهدي، فرزند احمد عقب نخواهم نشست!" اكنون وظيفه سايرين چيست؟ آيا بايد نشست و نظاره كرد؟ آيا قبل از حضور و دفاع آحاد ملت از حريم شيخ شجاع، وظيفه اي بر گردن سياسيون و همراهان سبزانديش نيست؟ اگر امروز حريم شيخ به "خط قرمز" جنبش تبديل نشود، و اگر امروز چاره اي قاطع و درخور براي اين حملات سازمان يافته حكومتي به منزل يكي از مردمي ترين رهبران جنبش صورت نگيرد، ترديد نكنيد حكومت از تكرار همين جنايت با ساير شخصيتهاي منتقد و مخالف (موسوي، خاتمي، نوري، خوئيني ها و...) هيچگونه ابائي نخواهد داشت. پيشنهاد مي كنم منزل مهدي كروبي را به "دژ دفاع از حريم مخالفان" تبديل كنيم. ضروري است از امروز شخصيتهاي سياسي معترض همچون آقايان خاتمي، ميرحسين موسوي، موسوي خوئيني ها، سيدحسن خميني، عبدالله نوري، بيات زنجاني و ديگراني كه با اين حرمت شكني ها مخالفند به منزل شيخ اصلاحات بروند و در همآنجا بمانند و تا پايان اين اوباش سالاري حاكميت، در آن بيت تحصّن كنند. قطعا" ساير شخصيتهاي ملي، مذهبي در مرحله هاي بعد به "دژ آزاديخواهي" مي پيوندند و خواهيم ديد يكبار براي هميشه، بساط "حصر و آزار آزاديخواهان" در اين كشور مصيبت زده برچيده خواهد شد. با تمركزي كه دنيا بر محله ديباجي تهران دارد، شك نكنيد حكومت جرأت نمي كند به خانه اي كه همه متحصّنين در آن، هر كدام يك "كروبي" هستند و هيچكدام هم بناي عقب نشستن از موضع برحق خود را ندارند، بيش از اين جسارت و تعرض و گستاخي كند. حكومت يكبار براي هميشه خواهد فهميد هزينه ي حمله به حريم مخالفان و منزل معترضان، هزينه اي بيش از جناياتي خواهد داشت كه سالها در حق مرحوم آيت الله منتظري مرتكب شد. و ما نيز دوباره و هزارباره "ما" خواهيم بود. همان ملتي كه براي خاموش كردن صدايش، هر جنايتي كردند و به موفقيتي دست نيافتند. اين بار به هوش باشيم كه مبادا كه "دژ آزاديخواهي" ما را تصرف كنند. اميدوارم از امشب و فردا، صداي قاطع حضور آقايان خاتمي و حسن خميني و ميرحسين موسوي و سايرين را از خانه ديباجي مي شنويم كه به راستي به "دژ آزاديخواهان" تبديل شده است. به مرام شيخ شجاع مهدي كروبي و مقاومت جانانه او و اعضاي محترم خانواده اش در مقابل زور و زر و تزوير استبداد درود مي فرستم. كروبي صداي مظلوميت بچه هاي كهريزك و مرهم جراحت جوانهاي ما بود و هست، نگذاريم اوباشان صداي حق طلبانه اش را خاموش نكنند. تاوان اين سكوت، سمگين است. و براي بزرگان، سهمگين تر و تلخ تر. فيس بوك بابك داد با ۱۰۱ امتیاز و ۱۴ نظر فرستاده شده در بخش سیاست نظرات تجمع ایرانیان واشنگتن در حمایت از شیوا نظر آهاری در مقابل دفتر حمایت از منافع جمهوری اسلامی با ۹۵ امتیاز و ۵ نظر فرستاده شده در بخش سیاست نظرات وقتی هاشم آقاجری بخاطر سخنانی که در همدان پیرامون «پروتستانیزم اسلامی» ایراد کرده بود، بازداشت، محاکمه و به اعدام محکوم شد، نامش در بسیاری از محافل داخلی و خارجی، به عنوان یکی از نامزدهای جدی کسب جایزه ی صلح نوبل مطرح شد. اما در مهرماه 1382، آکادمی نوبل ایرانیان را شگفت زده کرد. انتخاب یک ایرانی به عنوان برنده ی جایزه ی صلح نوبل. اما این برگزیده، هاشم آقاجری استاد تاریخ دانشگاه تربیت مدرس نبود؛ بل بانوی حقوقدانی بود که گرچه شهرت عالمگیری نداشت، اما قریب به سه دهه علیه نقض حقوق بشر در ایران مبارزه کرده بود. وقتی این خبر در رسانه های جهان اعلام می شد، شیرین عبادی در پاریس بود. او خود در بازگشت به ایران و در جمعی خصوصی از غافلگیری اش به هنگام شنیدن خبر می گوید: « من برای شرکت در جشنواره ی فیلم سیمای شهر تهران، برای یک هفته به پاریس رفته بودم، روز جمعه آخرین روز اقامت من در پاریس بود. چمدان هایم را بسته بودم و داشتم راهی فرودگاه می شدم که تلفن زنگ زد. خانمی پشت تلفن بود و به انگلیسی از من می خواست که از هتل خارج نشوم چون خبر مهمی برایم دارد. من انگلیسی خوب بلد نیستم، خیلی دست و پا شکسته صحبت می کنم. اول فکر کردم کسی سر به سرم می گذارد و نگران بودم که هواپیما را از دست دهم. ولی تلفن دوباره زنگ زد و این بار کسی که صحبت می کرد گفت از طرف کمیته ی صلح نوبل است و منتظر خبر بعدی بمانم. باز هم زیاد موضوع را زیاد جدی نگرفتم، چون من اصلا از کاندیداتوری خودم خبر نداشتم. داستان آقاجری بود، البته معتقدم که از من لایق تر است. بار سوم که تلفن زنگ زد و باز هم از من خواستند که منتظر بمانم. وقتی ناباوری مرا دیدند، برای قانع کردنم گفتند: «می دانی اگر برنده ی جایزه ی صلح باشی چقدر پول گیرت می آید!!» در صورتی که من اصلا از آن بخش قضیه هم خبر نداشتم. یکی از دوستان نروژی با تلفن کنندگان تماس گرفت و به من گفت که بهتر است منتظر بمانم» شیرین عبادی ادامه داد: «پس از اعلام خبر تصمیم گیری کمیته ی صلح نوبل که از تلویزیون پخش می شد، وقتی اسم خودم را شنیدم، جای شما خالی باشد یا بهتر است بگویم نباشد، خبرنگاران هجوم آوردند. همان موقع فدراسیون بین المللی حقوق بشر که مقر آن در پاریس است با من تماس گرفت و اعلام کرد که ترتیب مصاحبه ای مطبوعاتی را برایم داده است تا از هجوم خبرنگاران به هتل کاسته شود و از آن موقع به بعد داستان همین است که می بینید!»... با ۹۴ امتیاز و ۴۹ نظر فرستاده شده در بخش سیاست نظرات یک نماینده ایرانیتبار مجلس آلمان روز جمعه (سوم سپتامبر) نسبت به خطراتی که جان آقای کروبی را تهدید میکند، هشدار داد و خواستار واکنش اتحادیه اروپا در این باره شد .امید نوریپور، نماینده پارلمان آلمان از حزب سبزها به خبرگزاری آلمان گفت، الان درست همان موقعی است که اتحادیه اروپا باید واکنش نشان دهد. نوریپور افزود، باید جلوی اعمال خشوت حکومت ایران علیه رهبران اپوزیسیون گرفته شود. محل سکونت مهدی کروبی، یکی از روحانیون معترض به عملکرد حکومت ایران و از چهرههای سرشناس جنبش سبز، در پنج شب گذشته آماج حملات گروههای وابسته به حاکمیت در ایران بود و این حملات آسایش و امنیت همهی ساکنان محل را برهم زده است. در حملات شبانهروز گذشته به منزل آقای کروبی، مهاجمان از سلاح گرم و مواد آتشزا نیز استفاده کردند. در حملهی شب گذشته چند نفر، از جمله مسئول تیم محافظان آقای کروبی که برای صحبت با مهاجمان به سمت آنان رفته بود، به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت و به بیمارستان انتقال یافت. محاصرهی محل سکونت آقای کروبی تا بعداز ظهر روز جمعه سوم سپتامبر ادامه داشت. روز جمعه همزمان با حمله به منزل کروبی، مسجد قبا در شیراز نیز بسته شد و طلبههای مسجد مورد حمله و ضرب و شتم لباسشخصیهای وابسته به حکومت شد. این مسجد محل درس و تدریس آیتالله دستغیب، یکی از روحانیون منتقد حکومت است. واکنشها در داخل در داخل ایران «مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم» که یک تشکل روحانی منتقد حاکمیت ایران است، حملات گروههای طرفدار حکومت به منزل آقای کروبی و مسجد قبا را محکوم کرد. مجمع مدرسین و محققین در بیانیهی خود نوشت، «امنیت از حقوق اولیه شهروندان است و نخستین وظیفه هر حکومت ایجاد امنیت برای همگان میباشد.» مجمع مدرسین و محققین از مسئولان حکومت خواسته جلوی این حملات را بگیرند و گرنه به گفتهی این تشکل، «دود این بیقانونیها و خودسریها و هتک حرمتها در آینده نه چندان دور بیشتر از همه به چشم آمرین بینظمیها و هتاکیهای امروز خواهد رفت». حزب اعتماد ملی نیز که ریاست آن را مهدی کروبی بر عهده دارد، روز جمعه حمله به منزل آقای کروبی را محکوم کرد و و به حاکمیت ایران هشدار داد، «نمیتوان با تکیه بر زور در مقابل اراده ملتی حقجو ایستاد». حزب اعتماد ملی مهاجمان به منزل کروبی را «مزدوران اصحاب قدرت» معرفی کرد و نوشت، «ظاهرا بهانه مزدوران مهاجم، جلوگیری از حضور حجتالاسلام والمسلمین مهدی کروبی در راهپیمایی روز قدس بوده است.» با ۹۳ امتیاز و ۲ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی نظرات پس از برگزاری دادگاه شیوا نظر آهاری مادر وی به کمپین گفت که «خانواده خیلی امیدوارند که شیوا تبرئه شود.» خانم شهرزاد کریمان به کمپین گفت که تنها درحداحوالپرسی با شیوا صحبت کرده و نتوانسته درجلسه دادگاه حضور پیدا کند: « شیوارا دیدم. بیرون از دادگاه توانستیم چند دقیقه او را ببینیم و بغلش کنیم ولی نتوانستیم از روند دادگاه بپرسیم. منتظرخواهیم ماند که ببینیم حکم چه می شود» او تاکید کرد: «اصلا نمی شود روی برگزاری دادگاه هیچ تصمیمی گرفت باید صبرکنیم که حکم بیاید که گفته اند یک ماه دیگر حکم می آید.» او دستبندبه دست داشتن دخترش هنگام ورود به دادگاه را تایید کرد. خانم کریمان به کمپین گفت: « باید صبر کنیم حکم بیاید تا ببینیم چه کار کنیم. ما تا قبل از دادگاه نمی دانستیم اتهامات چیست. باید اجازه بدهیم حکم بیاید وببینیم چیست. خواهش می کنم اجازه بدهند حکم دادگاه بیاید وجلوجلو برای بچه من حکم صادر نکنند.» وی به نقل از وکیل پرونده محمدشریف گفت: « وکیل که پرونده را خوانده بود گفته که هیچ سند و مدرکی وجود ندرد شیوا هم خوب توانسته از خود دفاع کند. ان شاء الله که شیوا در دادگاه تبرئه شود.» خانم کریمان با توجه به اینکه یکی از اتهامات مطرح شده در خصوص رابطه با سازمان مجاهدین خلق دراین پرونده بوده گفت: « ما ابراز انزجار خانوادگی کردیم و نظر شیوا هم درخصوص سازمان منافقین هم همین طور است و کمیته گزارش گران هم بیانیه ای در این زمینه داده بود. هیچ وابستگی و ارتباطی نبوده و نخواهد و ما این سازمان را یک گروهک تروریستی می دانیم که نشان داده اند که درجهت منافع مردم ایران نیستند…» با ۹۱ امتیاز و ۳ نظر فرستاده شده در بخش سیاست نظرات ... دستبند است بر دستهای مهربانی، دستبند است بر دستهای غمخوار کودکان معصوم و بی سرپرست، دستبند است بر دستهای نگران شغل و درآمد خانواده های بيگناه زندانيان سياسی، دستبند است بر دستهای خواهان حق و حقوق زنان و خانواده، دستبند است بر دستهای نويسنده داخواستهای عدالت و انصاف و دادخواهی، دستبند بر دستهای انسانيت... دستبند بر دستهای شيوا نمی نشيند، دستهای شيوا لايق بوسه و گل و قدردانی ست... با ۹۱ امتیاز و ۳۹ نظر فرستاده شده در بخش سیاست نظرات بی خبری از وضعیت سلامتی و شرایط نگهداری محسن صفایی فراهانی که پنج روز پیش در زندان اوین دچار حمله قلبی شد، موجب نگرانی خانواده این فعال سیاسی و همچنین یارانش در بند ۳۵۰ اوین شده است. به گزارش کلمه، وی چند روز پیش در بند ۳۵۰ زندان اوین دچار حمله قلبی و به بهداری زندان منتقل شد، اما تاکنون هیچ اطلاع دقیقی از وضعیت سلامتی وی در دست نیست. صفایی فراهانی دیروز در یک تماس تلفنی کوتاه با خانواده اش تنها گفته که شرایط بهتری نسبت به روزی که دچار حمله قلبی شد، دارد اما اجازه ندارد که بگوید کجا بستری است. خانواده صفایی که به شدت نگران وی هستند، خواهان ملاقات با وی در بیمارستان محل بستری اش هستند. هم بندان او در بند ۳۵۰ زندان اوین نیز نسبت به سرنوشت او ابراز نگرانی می کنند. آنها می پرسند چه بلایی بر سر صفایی فراهانی آمده است و آیا او تاکنون به بیمارستان انتقال یافته است یا همچنان در بهداری اوین با کمترین امکانات به سر می برد؟ آنها برای مطلع شدن از وضعیت صفایی فراهانی در این پنج، روز بارها به مسوولان بند ۳۵۰ از جمله بزرگ نیا، رییس بند ۳۵۰ مراجعه کرده اند اما مسوولان زندان از دادن هرگونه خبری در باره وی خودداری می کنند. محسن صفایی فراهانی، یکی از هفت اصلاح طلبی است که علیه سپاه پاسداران شکایت کرده است. وی که از اعضای شورای مرکزی جبهه مشارکت است پس از انجام مصاحبه ای در مورد شکایت هفت فعال سیاسی از یکی از مسئولان سپاه پاسداران، به زندان بازگردانده شد. هفت فعال سیاسی نامدار کشور از جمله صفایی فراهانی در شکایتنامه ای که درواقع سندی است درباره ظلم ها و کارشکنی های عده ای متوهم که متاسفانه لباس نظامی و امنیتی بر تن کرده اند، به اظهارات فردی موسوم به "سردار مشفق" اشاره کرده و آن را سند مهمی در جهت روشن شدن مسائل پشت پرده انتخابات ریاست جمهوری دهم و حوادث بعد از آن و اقدامات خلاف قانون گروه استبداد طلب پیش گفته، در جریان انتخابات و پس از آن دانسته بودند. با ۸۸ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی نظرات با کمی جستجو متوجه شدم که امسال در تقریبا اکثر شهرهای بزرگ چیزی به نام تظاهرات حکومتی تقریبا برگزار نشده و تعداد افرادی که حکومت برای راهپیمایی جمع کرده بود بسیار اندک بود. درحالی که این امر یک شکست بزرگ برای دیپلماسی حکومتی در داخل هست و میتونه منجر به ابروریزی رژیم در خارج از کشور بشه متاسفانه اکثر رسانه های سبز و مخالف فعلا در حال نشر اخبار مربوط به حمله به منزل شیخ هستند . امیدوارم به یاد بیارن که این فرصت بهترین فرصت برای زیر سوال بردن مشروعیت نظام هست . مشروعیتی که نتونست تظاهرات چند صد هزارنفری هم راه بندازه . از تمام کسانی که در کار نشر اخبار مربوط به اعتراضات مردم هستند میخوام که در کنار سایر اخبار روی مساله اندک بودن تعداد تظاهرات نیز مانور بدن و تبلیغات حضور مردم در صدا و سیما رو که مربوط به سالهای پیش هست رو بی اثر کنند . با ۸۷ امتیاز و ۶ نظر فرستاده شده در بخش سیاست نظرات زندانیان سیاسی بند 350 بارها به قطع تماس تلفنی شان اعتراض کرده اند. اما هربار پاسخ متفاوتی را از مسوولان بویژه بزرگ نیا رییس بند 350 شنیده اند . آنها گاهی رو به زندانیان می گویند که وزارت اطلاعات اجازه وصل مجدد تلفن ها را نمی دهند و قصد دارند شرایط بند امنیتی 209 را بر این بند نیز حاکم کنند. گاهی هم پاسخی متفاوت به زندانیان می دهند و از آنها می خواهند که طی تعهد نامه کتبی از رفتارهای گذشته شان مثل اعترا ضهای هفته های قبل به خصوص اعتصاب غذا از مسوولان طلب بخشش و ندامت کنند تا دوباره تلفنهای بند وصل شود .پنجاه روز از قطع تماس تلفنی زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین می گذرد . ۵۰ روزی که خانواده این زندانیان که برخی از آنها تنها راه ارتباط با عزیزان شان تلفن بوده از ارتباط با آنان محروم شده اند . به گزارش خبرنگار کلمه، خانواده زندانیان سیاسی این بند که بیشترشان زندانیان حوادث پس ازانتخابات هستند بارها برای پی گیری این قطع ارتباط به دادستانی تهران و دیگر مراجع قضایی مراجعه کرده اند ، اما هر بار مسوولان دادستانی به خانواده ها اعلام کرده اند که آنها در قطع این ارتباط نقشی ندارند و حتی به خانواده ها وعده داده اند که به زودی تماس تلفنی زندانیان وصل می شود . اما همچنان این وعده ها بی ثمر بوده است و درست قبل از روزی که ۱۷ زندانی سیاسی این بند به خاطر اعتراض به رفتارهای توهین آمیز ماموران و شرایط نامناسب این بند به سلول انفرادی منتقل شده و سپس دست به اعتصاب غذا زدند ارتباط تلفنی زندانیان قطع شده است . اکنون ارتباط زندانیان با خانواده هایی که در شهر تهران به سر می برند به ملاقاتهای هفتگی محدود شده است . آن دسته از خانواده ها که در شهرستان زندگی می کنند، تا هفته ها از زندانی های خود بی خبرند ،چرا که بسیاری از آنها امکان سفر هفتگی را به تهران ندارند .این بی خبری دائمی به خصوص برای والدین میانسال زندانیان و کودکان خردسال آنان موجب نگرانی شدید و حتی بروز بیماری های روحی و روانی شده است . خانواده یکی از زندانیان این بند می گوید «:مدتهاست که فرزند خردسالم را به دلیل محدودیت در ملاقاتهای حضوری به ملاقات پدرش نمی برم. ملاقات کابینی نیز به جهت روحی اثر بدی روی بچه می گذارد ، دل فرزندم به همان تماسهای یک یا دو دقیقه ای تلفنی با پدرش خوش بود که همان را هم از ما گرفتند. در طول هفته مدام دلم شور می زند نکند بلایی سر همسرم آمده باشد ومن از آن بی خبر مانده باشم به همین دلیل با اضطراب زیاد روزهای ملاقات را آغاز می کنم.» زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ نیز بارها به قطع تماس تلفنی شان اعتراض کرده اند. اما هربار پاسخ متفاوتی را از مسوولان بویژه بزرگ نیا ،رییس بند ۳۵۰ شنیده اند . آنها گاهی رو به زندانیان می گویند که وزارت اطلاعات اجازه وصل مجدد تلفن ها را نمی دهند و قصد دارند شرایط بند امنیتی ۲۰۹ را بر این بند نیز حاکم کنند. گاهی هم پاسخی متفاوت به زندانیان می دهند و از آنها می خواهند که طی تعهد نامه کتبی از رفتارهای گذشته شان مثل اعترا ضهای هفته های قبل به خصوص اعتصاب غذا از مسوولان طلب بخشش وندامت کنند تا دوباره تلفنهای بند وصل شود . تقاضایی که هر بار با مخالفت زندانیان این بند مواجه می شود چرا که آنها فقط جقوق اولیه انسانی شان را از زندانبانان طلب می کنند اما آنها با گذاشتن شروط عجیب و غریب برای استفاده از حقوق اولیه زندانیان قصد تحقیر آنها را در سر می پرورانند در حالی که جق تماس تلفنی هم مانند دیگرخواسته ها حق اولیه زندانیان است و نباید در برابر شرط وشروط به آنها اعطا شود . خانواده زندانیان سیاسی از دادستان تهران می خواهند که هر چه زودتر امکان تماس تلفنی زندانیان را فراهم کند و دهها خانواده نگران را از نگرانی برهاند . با ۸۷ امتیاز و ۲ نظر فرستاده شده در بخش سیاست نظرات رویترز: حسن فیروزآبادی رییس ستاد مشترک نیروهای مسلح ایران روز جمعه در مصاحبه ای اعلام کرد درصورت هرگونه حمله به تاسیسات هسته ایی ایران از سوی اسرائیل، به مراکز هسته ایی این کشور حمله خواهد شد. وی گفت سلاح های پیشرفته ما میتوانند هر نقطه از خاک رژِیم صهیونیست را هدف قرار دهند و امیدوارم ما را مجبور نکنند به مراکز هسته ایی آنها حمله کنیم. با ۸۷ امتیاز و ۲ نظر فرستاده شده در بخش سیاست نظرات سحام نيوز: هادي شيرپور و همسرش كه از علاقه مندان آقاي كروبي بودند، عصر روز حمله اراذل و اوباش به منزل مهدي كروبي جهت بازديد حادثه در محل حضور يافتند. بنا به گزارش خبرنگار سحام نيوز هنگام حضور اين زن و شوهر در محل به عنوان تماشاچي، اراذل و اوباش بسيجي با كشيدن چادر از سر همسر شيرپور، اقدام به ضرب و شتم وي كردند. آقاي شيرپور نيز كه جهت دفاع از همسرش برآمد با واكنش نيروهاي انتظامي روبرو گرديد. متاسفانه در اين صحنه نيروي انتظامي علاوه بر ضرب و شتم دوباره و شديد اين فرزند شهيد و همسرش، آنها را دستگير و در داخل خودرو ون محبوس نمود. بنا به اخبار رسيده هادي شيرپور و همسر وي بلافاصله تحويل زندان اوين شده اند. متاسفانه نيروي انتظامي نه تنها در مقابل اراذل و اوباش از اين دو شهروند عادي دفاع ننموده است بلكه در راستاي حمايت از اين افراد اقدام به ضرب و شتم و دستگيري اين زن و شوهر نمود. جاي اين سوال باقيست: رسالت نيروي انتظامي چيست؟ دفاع از حقوق شهروندان يا دفاع از اوباش خياباني؟ با ۸۷ امتیاز و ۳ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی نظرات آزاده دواچی - مدرسه فمینیستی: در تمامی کشورهای جهان ، کنشگران بسیاری هستند که در حوزه ی فعالیت های مختلف اجتماعی، حقوق بشری و حقوق زنان به صورت مسالمت آمیز و مدنی مشغول به فعالیت هستند. فعالان مدنی و اجتماعی همچون کنشگران حقوق بشر و حقوق زنان ، در هرکشوری برای بهبود وضعیت زنان ، بهبود شرایط زندانها ، رفع ستم های جنسیتی و تبعیض برای زندانیان ، حقوق شهروندی و دیگر فعالیت های انسان دوستانه تلاش می کنند . در هیچ کجا ی دنیا فعالان مدنی و اجتماعی مجرم محسوب نمی شوند، چرا که هدف آنها برپایی صلح، تقویت شأن و کرامت انسانها، گسترش ارزش های حق طلبی، و نقد ریشه های تبعیض های جنسیتی و جلوگیری از اعمال خشونت علیه شهروندان بی دفاع سرزمین شان است . فعالان این حوزه بیشتر از آنکه افرادی دارای ایدئولوژی خاص و یا متعلق به گروه های سیاسی باشند اغلب پیگیر پرونده قربانیان خشونت و ستم ها و تبعیض های موجود در یک کشورهستند. در بیشتر جوامع دنیا فعالیت در این چند حوزه مدنی، کاملا پذیرفته شده است. اعضای این گروه ها مثل سایر گروه های سیاسی ، در چهارچوب تعریف شده و زمینه ای کاملا مشخص فعالیت می کنند، مطلب می نویسند و گاه گاهی هم فعالیت ها و حرکت های اجتماعی همچون برگزاری تجمع های مسالمت آمیز در اعتراض به نقض قانون یا اتفاقی خاص برگزار می کنند و معمولا هم به خاطر فعالیت های قانونی شان متهم و یا دستگیر نمی شوند . با همه این موارد وضعیت این فعالان در ایران متفاوت است، این تفاوت به ویژه در یک سال و نیم اخیر پس از ظهور جنبش سبز، بیشتر و بیشتر شده است تا جایی که اکثر فعالان در حوزه زنان و حقوق بشر که دو حوزه کاملا اجتماعی است، محکوم به حبس های زیادی شده اند. شیوا نظرآهاری یکی از همین فعالان حقوق بشر، زنان و کودکان است. او به واسطه همین فعالیت های مسالمت آمیز از تحصیل محروم شد و پس از اعتراضات اخیر برای بار دوم بازداشت و از همان زمان بدون برگزاری هیچ دادگاهی در اوین بوده است. مشخص نیست که جرم شیوا چیست، چون تمامی فعالیت های او در راستای قانون و برای احقاق حقوق زنان و کودکان بی سرپرست بوده است. با همه اینها بعد از جریانات اعتراضی که از پی انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته (1388) شکل گرفت، فشار بر او و دیگر فعالان حقوق بشر و وکلای مدافع (از جمله نسرین ستوده) زیاد می شود تا به اتهامات سنگین سیاسی که به آنها تفهیم شده است، اعتراف کنند. با چنین اتهامات سنگینی که به شیوا وارد کرده اند مادر او بارها از روند ناعادلانه و فراقانونی دخترش شکایت کرده اما کسی جوابگوی تظلم خواهی این مادر نبوده است. مدت زیادی از دستگیری شیوا گذشته، و به تازگی بعد از گذشتن چندین ماه ، زمان برگزاری دادگاه او مشخص شده است. بعد از اعلام نگرانی وکیل شیوا مبنی بر اتهام محاربه در پرونده او، موجی از حمایت فعالین حقوق بشر در فضاهای مجازی برای او به راه افتاد . وکیل شیوا در یک مصاحبه اعلام کرد که از اتهام محاربه برای شیوا می هراسد و بسیاری از سایت ها و خبرگزاری ها با همین نقل قول و حتی بعضا با بیان تیتر شیوا محارب نیست، عملا واژه محارب را وارد فضایی کردند که گویی به عنوان جرمی عادی برای هر فعال در حوزه ی اجتماعی پس از انتخابات پذیرفته شده است. در اینکه همه ما برای نجات جان او و دیگر زندانیان محکوم احساس مسئولیت می کنیم شکی نیست با همه اینها هریک از ما موظف هستیم تا تعریفی از این اتهام و رابطه اش با فعالیت های مسالمت آمیز و قانونی شیوا را به دست دهیم و بنویسیم که نه تنها هیچ کدام از فعالیت های شیوا همتراز با این حکم نیست، بلکه این اتهام نمی تواند به هیچ کدام از فعالین در حوزه های اجتماعی زده شود . اتفاقی که افتاده و متاسفانه تکرار هم می شود این است که این اتهام مشترک تنی چند از فعالین حقوق زنان، فعالین حقوق بشر، وکلای مدافع، و فعالان سیاسی و روزنامه نگاران بوده است، حال آنکه فعالیت در حوزه های مدنی، اجتماعی و مطبوعاتی، هیچ تضادی با قانون اساسی کشورمان نداشته و ندارد . اتهام محاربه که یکی از سنگین ترین اتهام ها در قوانین قضایی ایران است بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته، به تعداد زیادی از متهمان زده شده است اما اجرای حکم در مورد این اتهام بسته به شرایط تغییر می کند و در همه موارد یکسان نیست با اینکه هنوز علنا این حکم از سوی مرجع قضایی اعلام نشده است اما بیشتر سایت ها در خبرهایشان این حکم را قطعی اعلام کرده اند. سوال اینجاست که اصلا اتهام محاربه چیست و آیا می توان آن را به راحتی به هر فعالی در حوزه حقوق زنان و حقوق بشر نسبت داد؟ تعریف محارب : این تعاریف را از فتاوی و قوانین فقه اسلامی که در سایت های مراجع دینی است می آورم. در این تعاریف میزان مجازات هم فرق می کند. تعاریف متفاوتی از محارب وجود دارد و عمده ترین دلیل در شناختن محارب دست بردن به اسلحه برای برهم زدن امنیت عمومی است: " محارب کسی است که سلاح خود را آخته و آماده سازد و به ترساندن مردم و سلب امنیت و ایجاد فساد در جامعه اقدام نماید خواه در صحرا باشد، یا در دریا، و یا درشهرها باشد یا در جادهها، شب باشد یا روز، زن باشد یا مرد، در همه حالات محارب نامیده میشود و احکام محاربه با خدا در مورد او اجرا میگردد" ( از تحریرالوسیله) در جای دیگری می خوانیم : "ماده۱۸۳ قانون مجازات اسلامي نيز كه در فصل اول از باب هفتم قانون و زير عنوان تعاريف آمده است، محارب و مفسد في الارض را چنين تعريف كرده است، هر كس براي ايجاد رعب و هراس و سلب آزادي و امنيت مردم، دست به اسلحه ببرد، محارب و مفسد في الارض مي باشد"1. و باز در جای دیگری در مورد این واژه می خوانیم: "يكي ديگر از مصاديق قانوني محاربه ماده ۱۸۷ مي باشد. ماده۱۸۷ مي گويد: كساني كه طرح براندازي حكومت اسلامي را داشته باشند و براي اين منظور اسلحه و مواد منفجره تهيه كنند محارب خواهند بود. اين ماده همچنين، كساني را كه با آگاهي و اختيار، امكانات مالي مؤثر و يا وسائل و اسباب كار و سلاح در اختيار آنها بگذارند، محارب و مفسد في الارض مي شناسد". دیگر تعاریف مربوط به محارب در قوانین اسلامی هم مربوط به طرح براندازی و مبارزه ی مسلحانه، تهدید مردم ، عضویت در گروههایی که مسلح هستند و چند مورد دیگر می باشد. متهم کردن هر کدام از فعالان حقوق زنان و حقوق بشر به حکم های سنگین و تفهیم اتهام به آنها در این راستا، نشانه ی جلوگیری از ادامه ی فعالیت های مسالمت آمیز مردم و سرکوب این فعالیت ها به عنوان حق شهروندی هر یک از فعالان است؛ که این رفتار فراقانونی و ضایع کردن حق انتقاد مردم، به کرات مورد اعتراض مدافعان حقوق برابر، قرار گرفته است. بویژه احکام سنگین صادره از سوی برخی از قضات دادگاه مبنی بر اعدام و یا محاربه و جز آن. شیوا بارها در نوشته هایش از فعالیت های خود برای نجات جان بسیاری از محکومین نوشته است. برای مثال در یکی از پست های وبلاگش نوشته است : ""فارغ از اینکه متهمان گناهکار بوده اند یا نه، باز در مقابل واژه ای قرار می گیریم به نام اعدام که این روزها در ایران بیش از هر کلمه دیگری آن را اینجا و آنجا می بینیم، انگار زینت بخش صفحات روزنامه ها و خبرگزاری هایمان شده"3 با وجود تمامی شواهد چون دلیل محکمه پسندی برای زدن اتهام به شیوا یافت نمی شود؛ مقامات قضایی او را متهم به ارتباط با سازمان های سیاسی می کنند که خود شیوا منکر هرگونه ارتباط با آنها بوده و هست و حتا چند ماه گذشته به همراه تنی چند از همکاران اش در کمیته گزارشگران حقوق بشر نامه ای نوشتند و در آن هرگونه ارتباط خود را با چنین سازمان هایی رد کردند و به صراحت اعلام کرده اند که مواضع این سازمان ها را قبول ندارند شیوا یک فعال حقوق بشر است که تنها برای او حقوق شهروندی انسانها مهم بوده و هست. حتا سازمانی که خود شیوا هم موسس آن بوده است یعنی کمیته گزارشگران حقوق بشر، همانطور که از نام اش پیداست عمدتا «گزارشگری نقض حقوق بشر» را پیشه خود ساخته بود و نه لزوما فعالیت های عملی در جهت حقوق بشر. و حال پرسش این است که آیا به راستی فعالیت در یک حوزه اجتماعی و در سطح گزارشگری از نقض حقوق بشر، اینقدر خطرناک و مجرمانه است؟ وظیفه ما در شرایط کنونی این است که حداقل مانند شیوا «گزارشگر» واقعیت های افکار و اعمال انسان هایی همچون شیوا باشیم تا با روشنی افکندن بر فعالیت های مسالمت آمیز و قانونی او و امثال او، نشان دهیم که عرصه فعالیت های شیوا چیزی به جز همدردی با مردمی که حقوق شان نقض می شده و اطلاع رسانی در این زمینه نبوده است. بدون شک هر دستگاه قضایی در هر جای دنیا، باید از کسانی که در هر مقام و موقعیت اجتماعی و سیاسی، اگر گزارشگر نقض حقوق بشر هستند، به عنوان دیده بان جامعه، استقبال کند، چرا که این دیده بانی و اطلاع رسانی ها سبب کمک به دستگاه قضایی برای رسیدن به حقیقت پرونده های قضایی و نیز اطلاع یافتن از معضلاتی در جامعه می شوند که شاید توسط خود دستگاه قضایی امکان پذیر نباشد. در مجموع می توان گفت چنین فعالیت هایی در جهت گزارش مشکلات مردم، اتفاقا کمکی است برای شناسایی بهتر مشکلات مردم از سوی دستگاه های مسئول در کشورها و هر دستگاه قضایی قاعدتا از وجود افرادی همچون شیوا نظرآهاری، نسرین ستوده، و .... باید استقبال کند، چرا که همواره شناسایی بخشی از آنچه در بطن جامعه اتفاق می افتد و بخشی از مشکلاتی که مردم دارند، در هیچ جای جهان از سوی دستگاه های دولتی امکان پذیر نیست و معمولا افرادی برآمده از خود مردم مانند شیوا هستند، که با شناسایی این مشکلات و معضلات و گزارش دادن آنها می توانند در جهت رفع این مشکلات به قوه قضائیه کمک کنند. شیوا نه یک آدم سیاسی بوده است و نه برانداز ، حوزه ی فعالیت او یک حوزه ی کاملا اجتماعی بوده است که هیچ ارتباطی به زیرشاخه های سیاسی نداشته است. او گزارشگری صدیق و منعکس کننده آلام و دردها و مشکلات مردم بوده است، قوه قضائی به جای آن که او را به زندان بیاندازد باید زمینه رشد و افزایش چنین فعالان حقوق بشری را در همه حوزه های اجتماع فراهم سازد تا بتواند به قول معروف «مفت و مجانی» و با جان فشانی های «بی اجر و مزد» کسانی مانند او، بر دستگاه عریض و طویل خود، دقیق تر نظارت کند و نگذارد دستگاه های قضایی که همیشه مانند هر دستگاه اجرایی دیگر امکان تخلف در آن ها وجود دارد، به سمت و سوی فساد سوق یابد و به این طریق، معضلات مردم و نقض حقوق انسان ها را که ممکن است در زیر مجموعه هایش اتفاق بیافتد شناسایی و رفع کند. پانوشت : 1- صفحه ی تعریف محاربه در ویکی پدیا 2-برگرفته از سایت روزنامه ها ی ایران 3- برگرفته از وبلاگ شیوا نظرآهاری با ۸۵ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی نظرات از سه روز پیش تاکنون و پس از انتقال صفایی فراهانی به بهداری ، هم بندانش هیچ اطلاعی از وی ندارند و به شدت نگران سلامتش هستند. به گزارش کلمه، جمعی از زندانیان بند ۳۵۰ برای مطلع شدن از وضعیت صفایی فراهانی در این سه روز بارها به مسوولان بند ۳۵۰ از جمله بزرگ نیا مراجعه کرده اند اما مسوولان زندان از دادن هرگونه خبری در باره وی خودداری می کنند. محسن صفایی فراهانی ،از اعضای شورای مرکزی جبهه مشارکت پس از انجام مصاحبه ای در مورد شکایت هفت فعال سیاسی از یکی از مسئولان سپاه پاسداران، به زندان بازگردانده شد. صفایی فراهانی، از زندانیان حوادث پس از انتخابات که چند ماه قبل از این ،با قرار وثیقه سنگین به مرخصی آمده بود با تاکید بر اینکه شکایت خود را پس نخواهد گرفت به زندان باز خواهد گشت. هفت فعال سیاسی نامدار کشور از جمله صفایی فراهانی در شکایتنامه ای که درواقع سندی است درباره ظلم ها و کارشکنی های عده ای متوهم که متاسفانه لباس نظامی و امنیتی بر تن کرده اند، به اظهارات فردی موسوم به "سردار مشفق " اشاره کرده و آن را سند مهمی در جهت روشن شدن مسائل پشت پرده انتخابات ریاست جمهوری دهم و حوادث بعد از آن و اقدامات خلاف قانون گروه استبداد طلب پیش گفته، در جریان انتخابات و پس از آن دانسته بودند. با ۸۳ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی نظرات احمد منتظری در نامه ای حملات اخیر به بیوت مهدی کروبی و آیت الله دستغیب را محکوم کرد و نوشت: اگر نیروهای اسرائیلی به دشمنان خود رحم نمی کنند، ما با دوستان خود و آنان که در این انقلاب نقش بسزایی داشته اند رحم نکرده و اینگونه رفتار می کنیم و کسانی را سرکوب و منکوب می کنیم که با نصیحت های خیرخواهانه و مشفقانه خود خواستار اصلاح امور جامعه و کشورشان هستند. به گزارش کلمه، متن کامل این نامه بدین شرح است: باسمه تعالی در این ایام که مصادف با ماه مبارک رمضان، شبهای قدر و روز قدس است و باید ثمره و بروز آن رسیدن به نهایت معنویت و انسانیت و ظلم ستیزی در برابر زورمداران باشد، با کمال تأسف و تأثر شاهد اعمال ناشایستی در مملکت و نظام اسلامی هستیم که با هیچ منطق و برهان و دین و مذهبی سازگار نیست. حملات وحشیانه و ناجوانمردانه به منزل مسکونی حضرت حجةالاسلام والمسلمین جناب آقای کروبی در تهران و همچنین حمله به مسجد و محل تدریس حضرت آیت الله دستغیب در شیراز اذهان مردم آزاده و شریف را آشفته کرده است. عزیزانی که در راه انجام فرایض امر به معروف و نهی از منکر آسایش خود و خانواده خود را از دست داده اند باید تقدیر شوند، نه اینکه به بهانه های واهی مورد تعرض قرار گیرند. این حملات نشانگر این واقعیت تلخ است که اگر نیروهای اسرائیلی به دشمنان خود رحم نمی کنند، ما با دوستان خود و آنان که در این انقلاب نقش بسزایی داشته اند رحم نکرده و اینگونه رفتار می کنیم و کسانی را سرکوب و منکوب می کنیم که با نصیحت های خیرخواهانه و مشفقانه خود خواستار اصلاح امور جامعه و کشورشان هستند. به کسانی رحم نمی کنیم، که گوشت و پوست شان با اسلام و انقلاب عجین است. آیا مردم فلسطین به جرم اظهار عقیده و نوشتن مطالب انتقادی، اینچنین توسط اسرائیلی ها مورد تعرض قرار میگیرند؟ اینجانب به دلیل احساس مسئولیت و امید به اصلاح، این مطالب را بیان می کنم و با توجه به اینکه تمامی این مسائل در نظامی که به نام اسلام بنا شده و آزادی عقیده و بیان در قانون اساسی آن تصریح شده است اتفاق میافتد این احساس وظیفه دو چندان می شود. پیشوایان دینی ما و از جمله مولی الموحدین حضرت علی (ع) که این ایام مصادف با شهادت مظلومانه آن امام است از مردم می خواستند اشکالات و ایرادات موجود جامعه را بیان کنند و می فرمودند بهترین دوستان ما کسانی هستند که انتقاد کنند و عیب ها را به ما نشان دهند تا آنها را برطرف نماییم. متأسفانه در مقابل انجام این وظیفه الهی، چنین اعمال دور از انسانیت، با هدایت و سکوت کسانی انجام می شود که بایستی برحسب وظیفه قانونی مانع انجام آن باشند. بازگشت به دستورات حیات بخش اسلام عزیز و قانون مداری تنها راه برون رفت از بحرانی است که دامنگیر این مرز و بوم شده است. امیدوارم خدای متعال در این روزهای پایانی ماه مبارک رمضان، سعادت و نیکبختی را برای ملت عزیز ایران و برای تمامی مردم جهان مقدر فرماید. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته. با ۸۱ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی نظرات واشینگتون پست: مصر به دلیل اظهارات متکی درباره مذاکرات جدید صلح خاورمیانه، برنامه سفر وی به قاهره را لغو کرد. متکی در اظهار نظری گفته بود رهبران عربی که در دور جدید مذاکرات صلح با اسرائیل شرکت کرده اند خائن به ملتشان هستند. مصر این سخنان متکی را توهین آمیز دانسته است. ایران با متحدین عرب آمریکا روابط مناسبی ندارد و این کشورها نگران تاثیر ایران بر روند صلح خاورمیانه به دلیل برنامه اتمی اش و حمایتهایش از حماس و حزب ا... هستند. قرار بود متکی برای حضور در جلسه جنبش عدم تعهد، دوشنبه به قاهره برود. با ۷۶ امتیاز و ۲ نظر فرستاده شده در بخش سیاست نظرات زمانی که واژه اتحاد به گوشمان میخورد در اکثر مواقع یک تلقی مثبت از آن به ذهن میرسد، حال آنکه اتحاد همواره مثبت و سازنده نبوده و در مواردی میتواند عملا در خدمت سرکوب گرایشات پنهان و بی صدا قرار بگیرد. به طور مثال قبل از انقلاب ۵۷ گروهها و احزاب بسیاری با هم و علیه نظام سلطنت متحد شدند ولی پس از انقلاب مشاهده نمودیم که این اتحاد تنها در خدمت منافع بخش کوچکی از متحدین سابق بود و برای سایر گروهها این اتحاد نه تنها امتیازی در بر نداشت بلکه به شدت زیانبار از کار در آمد. در سال ۸۸ شاهد شکل گیری اتحادی بودیم برای تغییر رئیس دولت نهم با استراتژی ای به نام انتخابات ، اما پس از عدم موفقیت این استراتژی، شاهد اتحاد دیگری بودیم، اتحادی که دلیل وجودی آن مشخصن تقلب در انتخابات و بازپسگیری آرا، و استراتژی اصلی آن حضور معترضان در خیابان بود، اما حوادث یک سال اخیر نشان داد که که استراتژی اتخاذ شده در باز پس گیری آرا به بن بست رسیده است. پس از شکست در استراتژی بازپس گیری آرا از طریق تجمعات خیابانی، طبیعتا در میان گروههای شکل دهندهی اتحاد، بحثها و انتقادهایی نسبت به اهداف و استراتژیها جنبش آغاز گردید، اما در این میان گروهها و افرادی با هرگونه انتقادی به جنبش، رهبری یا استراتژیهای آن مخالفت میورزند، و یا سعی می کنند با ارایه تصویری زیبا از اتحاد، اختلافات را لاپوشانی کرده و صرفا بر لزوم اتحاد تاکید نمایند. برای مثال هر زمان که شخصی انتقادی به سیاستها و استراتژیهای موسوی یا کروبی مطرح میکند فارغ از اینکه فرد مورد نظر چه گفته است و آیا انتقادش وارد است یا خیر، وی را متهم به گذر از رهبری جنبش و تلاش برای ضربه زدن به جایگاه رهبران در نزد مردم میکنند. یا در موارد مشابه دیگر زمانی که فردی انتقادی به یکی از استراتژیهای جنبش دارد باز هم بدون توجه به انتقاداتی که مطرح شده است، او را محکوم به ایجاد یاس و ناامیدی و مخالفت با حرکات عملی کرده، و با تمسخر میگویند «شماها در خانه بنشینید و هیچ حرکتی انجام ندهید تا حکومت خود به خود عوض گردد» و یا تحت لوای «شما چه کسی هستید که بخواهید روی حرف رهبری جنبش حرف بزنید» سعی در پاک کردن صورت مساله ای به نام«انتقاد از جنبش» دارند. انتظار این «مخالفین انتقاد»، سکوت در نقد و رعایت خطوط قرمزیست که خود ترسیم نموده اند؛ به دیده این گروه هرگونه انتقادی که موجب دلسردی یا ناراحتی عده ای شود موجب تفرقه و ریزش اعضای جنبش و بر هم خوردن اتحاد است و نتیجه ای جز عدم دستیابی به هدف در پی نخواهد داشت. اما آیا به راستی چنین است؟ آیا به بهانه حفظ اتحاد باید سکوت پیشه کرد؟ برای پاسخ به این سوال بهتر است ابتدا به بررسی ریشه های مشکلات موجود بپردازیم. عدم شفافیت در اهداف، کارکرد ها و استراتژی ها؛ مشکل عمده جنبش سبز مشکل عمده در اتحاد فعلی عدم شفافیت در اهداف و نامعلوم بودن استراتژی رسیدن به این اهداف است. عده ای به دنبال تغییر حکومت، عده ای به دنبال اصلاح حکومت و عده دیگری صرفا در پی جابجایی جناح حاکم هستند. موسوی و کروبی نیز با عدم موضع گیری شفاف و ارائه استراتژی کارآمد به سردرگمی موجود در بدنه جنبش دامن زده اند. در چنین شرایطی است که بیش از هر زمان دیگری لزوم نقد اهداف، استراتژیها و رهبری جنبش احساس میشود تا به شفاف سازی اهداف و کارآمد سازی استراتژیها سرعت بخشد، اگر بخواهیم به بهانه حفظ وحدت هر انتقادی را در نطفه خفه کنیم و آن را تفرقهافکنانه بنامیم به بیراهه خواهیم رفت. جنبشی که از نقد گریزان باشد، تمام حرکتهای خود را پیروزی بداند و تحمل هیج مخالفتی در حرکت های خود را نداشته باشد، محکوم به شکست است. جنبش باید فضایی مناسب برای مطرح شدن پیشنهادات و انتقادها را فراهم آورد تا بتواند بدور از فشارهای احساسی، استراتژیها و اهداف خود را مورد نقد و بررسی همه جانبه و احیانن بازنگری قرار دهد. ادامه روند فعلی در مبهم بودن اهداف و استراتژی ها و همچنین عدم شفافیت مواضع چهره های شاخص جنبش، موجب شکل گیری حرکاتی کور خواهد شد که اگر موجبات شکست جنبش آزادی خواهانه مردم را فراهم نیاورد دست کم عواقبی تلخ، مشابه انقلاب سال ۵۷ را به بار خواهد آورد. سخن پایانی: تاکید صرف بر روی اتحاد و لزوم حفظ آن زمانی که عملا اتحادی وجود ندارد چیزی جز فریب خود نیست. بنابراین شایسته است برای ایجاد شفافیت در اهداف و کارکرد جنبش و به تبع آن رسیدن به اتحادی حقیقی در نقد منصفانه جنبش و رهبری آن بکوشیم. با محکوم کردن منتقدین و دعوت به سکوت تنها چیزی که عاید جنبش می کنیم آسیبهای بیشماری است که در بلند مدت دامن گیر جنبش خواهد شد و چه بسا که جبران این آسیبها و جلب دوباره اعتماد عمومی بسیار دشوار و زمانبر باشد. با ۷۴ امتیاز و ۲۴ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی نظرات یک نماینده پارلمان آلمان خواهان واکنش اتحادیه اروپا نسبت به تهدیدها علیه امنیت جانی مهدی کروبی شد. در ایران نیز یک گروه روحانی حمله به منزل کروبی و مسجد قبا در شیراز را محکوم کرد و به نسبت به عواقب این حرکات هشدار داد. به گزارش دویچه وله، یک نماینده ایرانیتبار مجلس آلمان روز جمعه (سوم سپتامبر) نسبت به خطراتی که جان آقای کروبی را تهدید میکند، هشدار داد و خواستار واکنش اتحادیه اروپا در این باره شد. امید نوریپور، نماینده پارلمان آلمان از حزب سبزها به خبرگزاری آلمان گفت، الان درست همان موقعی است که اتحادیه اروپا باید واکنش نشان دهد. نوریپور افزود، باید جلوی اعمال خشوت حکومت ایران علیه رهبران اپوزیسیون گرفته شود. محل سکونت مهدی کروبی، یکی از روحانیون معترض به عملکرد حکومت ایران و از چهرههای سرشناس جنبش سبز، در پنج شب گذشته آماج حملات گروههای وابسته به حاکمیت در ایران بود و این حملات آسایش و امنیت همهی ساکنان محل را برهم زده است. در حملات شبانهروز گذشته به منزل آقای کروبی، مهاجمان از سلاح گرم و مواد آتشزا نیز استفاده کردند. در حملهی شب گذشته چند نفر، از جمله مسئول تیم محافظان آقای کروبی که برای صحبت با مهاجمان به سمت آنان رفته بود، به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت و به بیمارستان انتقال یافت. محاصرهی محل سکونت آقای کروبی تا بعداز ظهر روز جمعه سوم سپتامبر ادامه داشت. روز جمعه همزمان با حمله به منزل کروبی، مسجد قبا در شیراز نیز بسته شد و طلبههای مسجد مورد حمله و ضرب و شتم لباسشخصیهای وابسته به حکومت شد. این مسجد محل درس و تدریس آیتالله دستغیب، یکی از روحانیون منتقد حکومت است. واکنشها در داخل به گزارش کلمه، مجمع روحانیون مبارز نیز ضمن محکوم کردن این جنایت و اظهار همدردی با آقای کروبی می نویسد: تخریب منزل مهدی کروبی و تیراندازی به سوی آن و سردادن شعارهای وقیحانه، حادثهای نیست که به سادگی بتوان از کنار آن عبور کرد. بیتفاوتی نیروهایی که مسؤول امنیت و نظم جامعه اند در برابر رویدادهایی اینچنین می تواند آثار وحشتناکی را به بار آورد که بیشترین لطمه آن به اصل نظام و ارزش ها و موازین پایه ای آن است. مجمع روحانیون مبارز همچنین از مسؤولان ذی ربط میخواهد که بدون هر گونه تعلل و تأخیر در شناسایی عوامل این جنایت و برخورد با آنان اقدام کنند. پیش از این مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم، حزب اعتماد ملی و نزدیکان مهدی کروبی حمله های اخیر به منزل ایشان را محکوم کرده بودند. با ۷۳ امتیاز و ۲ نظر فرستاده شده در بخش سیاست نظرات پاتريک ليیِريک ، سردبير روزنامه هومانيته و نماينده پارلمان اتحاديه اروپا در بيانيه ای که طی تجمع اعتراضی روز جمعه ،۳ سپتامبرکه حدود سيصد نفر از شخصيتهای مختلف و برجسته پاريس از جمله کاترين مارگت و امانوئل بکر،مشاور شهردار پاريس در پاسخ به فراخوان اتحاديه های مختلف حقوق بشر در حمايت از آزادی شيوا نظر آهاری که در آن شرکت جستند مينويسد ، انقلاب سال ۱۹۷۸ ايران اميدهای بسياری در ميان مردم اين کشور برانگيخت ، اما با گذشت زمان و روشن شدن ابعاد بيشتری از اين انقلاب، اين اميدها جای خود را با سرکوب و خفقان دادند، انقلابی که حاصل آن چيزی جز سرکوب، اعدام و شکنجۀ فعالان سياسی و اجتماعی، جوانان و زنان نبود و ده ها هزار تن از فرزندان ايران را نيز به زندان فرستاد. پاتريک ليیِريک سردبير روزنامه هومانيته و نماينده پارلمان اروپا با اشاره به اينکه هر روز خبری نگران کننده اززندان های ايران می رسد، به رهبران و مسئولان حکومت اسلامی در ايران گوشزد می کند که بهترين راه برای دفاع از ايران در برابر تهديد آنچه که اين رژيم آن را "خطر خارجی" توصيف ميکند ، آزاد کردن تمامی زندانيانی است که به خاطر عقيده و ديدگاه های شان به زندان افتاده اند. روزنامه هومانيته در اين گزارش شماره ۴ سپتامبر خود به شيوا نظرآهاری روزنامه نگارو فعال حقوق بشراشاره می کند که گناهی جز دفاع از حقوق بشر نداشته و از حق ابتدائی و مسلم يک بشر يعنی "ابراز نظر و عقيده" استفاده کرده ست. سردبير هومانيته اين سوال را مطرح ميکند که آيا به امضا رساندن طوماری برای دفاع از حقوق زنان يک جنايت است؟ با ۷۱ امتیاز و ۷ نظر فرستاده شده در بخش سیاست نظرات روز گذشته جمعه کنگره اسلامی آمریکا جایزه «حامی حقوق بشر پشت میلههای زندان» را به شیوا نظرآهاری عضو زندانی کمیته گزارشگران حقوق بشر اهدا کرده است. خانم کریمان، مادر شیوا از این بنیاد به علت انتخاب فرزندش قدردانی کرده است. شیوا نظرآهاری فعال حقوق کودکان و زنان که ۹ ماه است در زندان به سر میبرد، از طرف یک سازمان غیردولتی در آمریکا برنده جایزه سالانه «حامی حقوق بشر پشت میلههای زندان» اعلام شد. زینب السواجی، دبیر اجرایی کنگره اسلامی آمریکا، اهداکننده این جایزه، گفته است: «شیوا نمونهای از یک حامی شجاع حقوق بشر و زنی نمونه در منطقه خاورمیانه است». گفتنی است کنگره اسلامی آمریکا یک نهاد مدنی است که پس از حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر و به منظور ترویج روحیه تساهل و تسامح بین مسلمانان و غیرمسلمانان تاسیس شد. با ۷۰ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی نظرات محسن صفایی فراهانی، روز جمعه در تماسی کوتاه از بیمارستانی نامشخص به خانوادهاش گفت که نسبت به روزی که دچار حمله قلبی شد، شرایط بهتری دارد اما اجازه ندارد که بگوید کجا بستری است. این عضو ارشد جبههی مشارکت پنج روز قبل در پی حملهی قلبی در بند ۳۵۰ زندان اوین به بهداری این زندان منتقل شد، و پس از آن از محل نگهداری وی اطلاعی به خانواده و همبنداناش داده نشده است. خانواده صفایی که به شدت نگران سلامت وی میباشند، خواهان ملاقات با او در بیمارستان محل بستریاش هستند. محسن صفایی فراهانی، از اعضای شورای مرکزی جبهه مشارکت است که روز سیام دیماه سال گذشته و پس از سپری کردن بیش از هفت ماه بازداشت در سلولهای انفرادی و بستهی زندان اوین، با تودیع وثیقهی ۷۰۰ میلیون تومانی به مرخصی آمد. وی که به پنج سال حبس قطعی محکوم شده پس از انجام مصاحبهای در مورد شکایت هفت فعال سیاسی از سردار مشفق و تیم نظامی-امنیتی کودتا در سپاه پاسداران، به زندان بازگردانده شد. با ۶۸ امتیاز و ۳ نظر فرستاده شده در بخش سیاست نظرات | |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر