خبر/ رادیو کوچه
مخالفان بشار اسد در سوریه، امروز جمعه هفتم اکتبر با راه اندازی تظاهراتی با عنوان «شورای ملی نماینده ماست» به حمایت از این شورا که یک هفته از تاسیس آن می گذرد پرداختند.
به گزارش العربیه تظاهرکنندگان در بیشتر شهرهای سوریه با حمل پلاکاردهایی حمایت خود را از شورای ملی مردم سوریه که آنرا تنها نماینده انقلاب سوریه میخوانند اعلام کردند.
شورای ملی سوریه یکشنبه هفته گذشته پس از چندین ماه گفتوگو میان گروههای مخالف در شهر استانبول ترکیه اعلام موجودیت کرد.
حمص، ادلب، حماه و درعا از جمله شهرهایی بودند که مردم آنها، امروز جمعه به خیابانها آمدند و بر ضد بشار اسد، روسیه و چین شعار دادند.
همچنین در برخی پلاکاردها از مردم سوریه خواسته شده از خرید کالاهای چینی و روسی خودداری کنند.
چین و روسیه، دو عضو دایم شورای امنیت سازمان ملل متحد هستند که دو روز پیش با «وتو» کردن پیشنویس قطعنامه شورای امنیت از محکومیت رژیم بشار اسد جلوگیری کردند.
بیشتر بخوانید:
«کشته شدن شماری از تظاهرکنندگان در سوریه»
سیمین/ رادیو کوچه
simin@koochehmail.com
قصد داشتم برای امروز یکی دیگر از عادتهای دوازده گانه دکتر مائو را که برای داشتن عمری طولانی توصیه کرده، معرفی کنم که در حین نوشتن برنامه من هم مثل میلیونها نفر در سراسر دنیا درگیر خبر مرگ «استیو جابز» (Steve Jobs) و دیدن فیلم سخنرانی او که در سال ۲۰۰۵ در دانشگاه استنفورد انجام داده، شدم.
اگر هنوز این فیلم را ندیدید توصیه میکنم همین جا روی سایت رادیو کوچه ببینید.
استیو جابز برای آنها که در زندگی زیاد با دنیای دیجیتال سرو کار دارند، آنها که در این حوزه کار میکنند یا حتا آنها که از محصولات دنیای دیجیتال زیاد استفاده میکنند به نوعی یک اسطوره است به خاطر نوآوریهایش و تحولی که در این زمینه ایجاد کرده اما من فکر میکنم او میتواند برای تمام مردم در هر نقطهای از جهان که زندگی میکنند، یک نمونه خوب برای زندگی باشد.
با شنیدن سخنرانی او و داستانهایی که تعریف کرد با خودم فکر کردم که شاید توصیههایی که او میکند از جمله بهترین مهارتهایی است که برای یک زندگی قرن بیست و یکمی باید آموخت. مهارتهایی که شاید تضمین کنندهی داشتن عمری طولانی نباشد اما عرض زندگی را وسعت میبخشد.
توصیههایی از زبان مردی که بدون این که در جامعهای با سابقه فرهنگ و تمدن چند هزار ساله بزرگ شده باشد، به تجربه دریافتهایی از زندگی دارد که میتواند دنیا را دگرگون کند.
البته نمونههای همچون استیو جابز در میان نخبگان وطنی نیز فراوانند اما به رسم دیرین (توجه بیش تر به رفتگان) از آنجا که من موفق شدم فیلم سخنرانی آقای جابز را بعد از شش سال، یک روز بعد از مرگ او ببینم، میخواهم در این برنامه تاکیدی دوباره بر گفتههای او داشته باشم به عنوان مهارتهایی از زندگی. هر چند که ممکن است آن ها را در این یکی دو روز خوانده یا شنیده باشید.
این توصیهها شاید مواردی باشد که بارها و بارها شنیدهایم اما زمانی که از زبان یک فرد موفق و با بیانی ساده و امروزی گفته میشود خاصه در زمانی که او دیگر در این دنیا نیست، شاید ارزش دیگری بیابد.
اطمینان کنید به اتصال نقطهها
نخستین نکتهای را که او اشاره میکند پیونددادن نقطههایی است که در زندگی هر فردی وجود دارد. شاید او میخواهد بگوید که هر قدمی که بر میداریم و در هر موقعیتی که قرار میگیریم، اهمیت خودش را دارد و بهتر است که با اطمینان آن گام را برداریم و از تغییرات استقبال کنیم.
او با بیان اتفاقاتی که از کودکی تا جوانی در مسیری که طی کرده پیش آمده، میگوید: «… میبینید آدم وقتی آینده را نگاه میکند نمیتواند رابطه بین اتفاقات را متوجه شود و تنها با نگاه کردن به گذشته متوجه ارتباط این اتفاقها میشود. باید بدانید که این نقاط به نحوی در زندگی آینده شما متصل میشوند. شما باید به چیزی ایمان داشته باشید: به شجاعت، به نیرو، به سرنوشت، زندگی یا هر چیز دیگری. چرا که با اعتقاد به این که با وصل خطوط به یکدیگر مسیر و جادهای ترسیم میشود، میتوان با اعتقاد و اطمینان قلبی در آن قدم گذاشت حتا اگر آن مسیر ما را از مکان امنی که هستیم جدا بکند. این تمام چیزی است که باعث ایجاد تفاوتها و تغییرها در زندگی میشود…»
به کارتان عشق بورزید
آقای جابز در بخش دیگری از سخنانش میگوید: «… گاهی زندگی با آجر به سر شما میکوبد ولی شما ایمان تان را از دست ندهید. من مطمئن هستم تنها چیزی که در زندگی مرا نگاه داشته این بود که من کاری را انجام میدادم که به واقع دوستش داشتم. شما باید بیابید که عاشق چه چیز هستید و در آن صورت چیزی مثل عشق به معشوق وارد عمل میشود. کار شما بخش بزرگی از زندگی تان را دربر میگیرد و تنها راه برای موفقیت واقعی این است که باور داشته باشید کاری که انجام میدهید کاری بزرگ است. وتنها راه برای انجام کاری بزرگ این است که عاشق کار خود باشید. اگر تا کنون آن را نیافتهاید باز نایستید به جست و جو ادامه دهید …»
مرگ یک واقعیت مفید
و او از مرگ میگوید و از این که یادآوری هر روزه مرگ به خودش سبب شده تا هر روز تصمیمی نو بگیرد و هر روزش متفاوت از روزهای دیگر باشد چنانکه گویی آخرین روز زندگیاش است: «… باید مرگ را به شما یادآوری کنم. مرگ مهمترین ابزار برای رویارویی با انتخابهای بزرگ در زندگی ماست. به خاطر این که تمام انتظارات، تمام غرور و تمام ترس از خجالت یا شکست، در رویارویی با مرگ محو میشوند و تنها چیزهایی باقی میمانند که حقیقتن مهم هستند.
شاید زیباترین عبارت برای این طرز تفکر «استیو جابز» این شعر سهراب باشد که «زندگانی سیبی است، گاز باید زد با پوست …» وقتی سخن از عاشقی میگوید و از ولع داشتن و دیوانگی کردن …
مرگ یک واقعیت مفید و هوشمند زندگی است. هیچ کس دوست ندارد که بمیرد حتا آنهایی که میخواهند به بهشت وارد شوند. ولی با این وجود مرگ واقعیت مشترک در زندگی همهی ماست. هیچ کس تا کنون موفق به فرار از آن نشده و این چیزی است که باید باشد به این دلیل که مرگ بهترین و تنها دستاورد باورپذیر و غیر قابل انکار زندگی است. مرگ مامور زندگی است با ماموریت ایجاد تغییر. کهنهها را از میان بر میدارد و راه را برای تازهها باز میکند. هم اکنون تازهها شما هستید اما یک روز که زیاد هم دور نیست شما به تدریج پیر و از رده خارج میشوید.
زمان شما محدود است، پس آن را با درگیر زندگی دیگران شدن هدر ندهید. خود را گرفتار تعصبات نکنید که این زندگی کردن با حاصل تفکرات دیگران است. اجازه ندهید هیاهوی عقاید دیگران ندای درون شما را احاطه کند و مهمتر از همه این که شجاعت پیروی از قلب و ادراکات شهودیتان را داشته باشید…»
و آرزوی او برای خود و تمامی جوانانی که به سخنان او گوش فرا میدادند این بود که «همیشه ولع داشته باشید و دیوانه باشید» (Stay Hungry. Stay Foolish)
و من به این میاندیشم که شاید زیباترین عبارت برای این طرز تفکر «استیو جابز» این شعر سهراب باشد که «زندگانی سیبی است، گاز باید زد با پوست …» وقتی سخن از عاشقی میگوید و از ولع داشتن و دیوانگی کردن …
شراره سعیدی/ رادیو کوچه
یاسر عرفات اولین مهمان خارجی جمهوری اسلامی و رییس و بنیانگذار جنبش فتح و رییس حکومت خودگردان و رییس سازمان آزادیبخش فلسطین که ایران را خانه خود نامیده بود و برای ورود اجازه دریافت نکرد، پس از مدتی و به خصوص پس از آغاز جنگ ایران و عراق روابط سردی را با این حکومت در پیش گرفت، جلالالدین فارسی یکی از سیاستمداران سالهای ابتدایی انقلاب که دارای خوشنامی نیز نیست، به عنوان اولین رابط رسمی آیتاله خمینی با فلسطینیان در قسمت دوم روایتاش، نکات جالب و فراموششدهایاز عرفات و الفتح گفته که برای درک شرایط کنونی میان جمهوری اسلامی و فلسطینیان نیز مفید است:
«در جنگ ایران و عراق نیز عربستان سعودی در موضعگیری میانه و خنثی فلسطینیها بیشترین نقش را داشت. بعد از جنگ و تیره شدن روابط با عرفات ابتدا من پیشقراول مذاکره با آنها بودم، حتی من طی یادداشت رسمی سفیر آنها را که دست به کارهای اطلاعاتی میزد محدود کردم، یکبار هم که امام در قم بودند عرفات با من تماس گرفت که آیا صلاح میدانی من بین آیتاله خمینی و آیتاله شریعتمداری را صلح دهم، این پیام رسمی بود بنابراین به سیدهانی فحص که به شیعیان و امام وفادار بود گفتم چرا عرفات چنین پیامی میدهد. وی در پاسخ گفت وی تنها به دنبال بهانهای برای بهبود روابط است. من تنها به محضر امام رفتم و پیام عرفات را به امام رساندم، امام فرمودند «ما در جوانی در خمین میجنگیدیم عدهای در این کوه و عده دیگر در آن کوه، آنها تیری برای ما میانداختند و ما هم تیر میانداختیم» و سپس خندهای کردند.
هنگامی که من با عرفات وارد تهران شدم عده زیادی حسادت کردند که چرا وی باید رابط ایران و فلسطین باشد. به هر حال حزب جمهوری که هنوز من به آن نپیوسته بودم ما را دور زد. آنها البته از من تا آن زمان برای عضویت در حزب دعوت نکرده بودند چرا که قبل از آن قطبزاده و بنیصدر دعوت آنها را رد کرده بودند و آنها احساس میکردند که من نیز دعوت آنها را رد خواهم کرد بدین سان حزب جمهوری اسلامی بدون آنکه با من هماهنگ کنند با عرفات جلسه گذاشتند و به نوعی به حکم امام بیاعتنایی کردند. اما آنچه که مهم است آن است که عرفات با یک هیات دیپلماتیک کامل به دیدار علمای پرنفوذ ایران رفت، چرا که میدانست بعد از امام خمینی پرنفوذترین افراد همین علمای حزب جمهوری اسلامی هستند. جالب آنکه عرفات، محمود عباس معروف به ابومازن را در مذاکرات شرکت نداد. چرایی این موضوع بسیار مهم است، عرفات، محمود عباس را عامل سعودی میدانست چرا که تمامی کمکهای مالی عربستان از کانال ابومازن به عرفات داده میشد. عربستان با پول و امکانات فلسطینیها را تحت تاثیر قرار میداد و عامل نیز کسی نبود جز محمود عباس. بنابراین در آن هنگام عرفات مخیر شده بود که یا ایران را بپذیرد یا به کفه عربستان پناه ببرد و انحراف از همین جا شروع شد.عربستان اعلام کرد که هرچه بخواهی ما به تو خواهیم داد و بعد از حمله اسراییل به لبنان متفرق و به دامن عربستان پناه بردند بنابراین همین امر آنها را به طرف صدام کشید.
عرفات، محمود عباس را عامل سعودی میدانست چرا که تمامی کمکهای مالی عربستان از کانال ابومازن به عرفات داده میشد
یک سال بعد از پیروزی انقلاب من به نمایندگی انقلاب اسلامی در راس هیاتی به مسکو، دمشق و بیروت رفتم و شهید صالحی به من اطلاع داد که فلسطینیها روابط خوبی با عراق پیدا کردند لذا من شما را به سالن فرماندهان الفتح و مبارزان لبنانی میبرم تا با تجلیل از شما برای عراق بد شود. هماکنون نیز مشاهده میکنید که به واسطه اقدامات محمود عباس فلسطینیها دو گروه شدهاند، عدهای امریکایی و وابسته به عربستان و قسمتی خاص الفتح و مبارزان واقعی هم در قالب حماس خودنمایی میکنند.
شورای انقلاب که قبلن امام عضویت در آن را به من پیشنهاد داده بود در همان ایام پیشنهاد داد که شما مسوولیت لبنان و فلسطین را به عهده بگیرید و ما برای شما بودجه مصوب خواهیم کرد، گفتم من قبل از انقلاب چنین کاری را انجام میدادم و هماکنون چنین مسوولیتی برای من کوچک است. من نفر اولی بودم که با الفتح مخالفت کردم، در سخنرانی قبل از خطبه نماز جمعه به مسایل استراتژیکی اشاره کردم که امام بعدها گفت من از سخنرانیهای شما در قبل از نماز جمعه استفاده میکنم. به هر حال من اولین کسی بودم که علیه عرفات سخنرانی کردم و گفتم فلسطین متعلق به شخص عرفات و حتی فلسطینیها نیست بلکه پارهای از امت اسلام است و حتی خاطرنشان کردم «عرفات شپشی در پوتین میهن اسلامی هست.»
او همچنین در مورد فردی اسرارآمیز که در لبنان و الفتح آموزشهای گستردهای دیده و دورههای آموزش چریکی و عملیاتی را در اردوگاههای فلسطینی گذرانده بود و پس از انقلاب با همبن پشتوانه توانست به مناسب حساسی مانند فرماندهی کل سپاه پاسداران انقلاب و سفیر جمهوری اسلامی در پاکستان برسد و هماکنون نیز با شایعات بسیار در خارج از کشور فعال بوده و همچنان در خدمت نظام است میگوید: «ابوشریف «عباس آقازمانی» به معنای واقعی انسان پاک، خالص باایمان و باسواد بودند، وی به عنوان شیخ پاکستانی آمده بود و در آموزش ایرانیها فعال بود. وقتی من از انتخابات ریاست جمهوری کنار رفتم و متاسفانه بنیصدر بعد از ریاست جمهوری فرمانده کل قوا شد وی خواست فرماندهی برای سپاه انتخاب کنند، تعدادی از فرماندهان ارشد سپاه نزد من آمدند و از من پرسیدند که نظر شما چیست آیا باید ما از سپاه خارج شویم. ابوشریف پرسید که آیا من باید با بنیصدر همکاری کنم؟ به آنها گفتم من نیز پشت سر بنیصدر هستم چرا که امام او را تایید کرده به هر حال بین سپاهیها رایگیری شد و ابوشریف انتخاب شد. متاسفانه وی هماکنون به پاکستان رفته و کشور از نعمت او محروم است به نظر من باید به دنبال وی بفرستند و برای او که در تمامی عمر هیچ چیز برای خود نخواست احترام ویژهای را قائل شوند. شایسته است که یکی از میادین اصلی شهر را به نام این مجاهد بزرگ نامگذاری کنند.»
سایه کوثری/ رادیو کوچه
مثل بمب منفجرشد. خبر بزرگترین اختلاس تاریخ ایران. سه هزار میلیارد تومان یا به عبارتی دو هزار و هفتصد میلیون دلار اختلاس بانکی.
روزهای اول که خبراختلاس منتشر شد فردی به اسم امیر منصور آریا در صدر اخبار بود و همه انگشتها برای اتهام به سوی او نشانه رفته بود. فردی که متهم به کلاهبرداری از بانکهای کشور بود.
امیر منصور آریا که بود؟
گفته میشود امیر منصور آریا همان کسی است که با ایجاد ارتباطاتی در بانکهای مختلف توانسته بود السیها ( اسناد اعتباری) خریده و بدون آنکه پولی بابت این اسناد بپردازد آنها را پس از دریافت به بانکهای دولتی و خصوصی دیگر داخلی به قیمتی پایینتر از قیمت رسمی LC بفروشد.
پس از آن رییس سازمان حسابرسی با اعلام چهگونگی اختلاس بانکی حدود ۳ هزار میلیارد تومانی، این حجم از اختلاس را بیسابقه دانست و گفت: «در این اختلاسها که عمده آن در سال ۸۹ و امسال رخ داد، نمیتوان یک بانک را مقصر اعلام کرد و این موضوع به بررسی های قضایی نیاز دارد.»
وی چهگونگی این اختلاس بیسابقه را اعلام کرد اما گفت نمیتوان فقط بانک صادرات و یا ۷ بانک دیگر را مقصر دانست و این موضوع باید توسط دستگاه قضایی بررسی و اعلام شود.
سهیلیپور در گفتوگو با فارس همچنین گفت: «از قرار معلوم شخصی که مرتکب این اختلاس شده از طریق یکی از شعب بانک صادرات و با گرفتن مشاوران و کارشناسان بانکی اقدام به تهیه اعتبار اسنادی خارج از عرف بانکداری، خارج از سیستم نرمافزاری بانک و حدود اختیارات و بدون ثبت در دفاتر و مسوولیت شعبه، البته با دادن رشوه یک میلیارد تومانی به رییس شعبه میکند. در حالی که طبق اعلام بانک صادرات برای صدور اسناد اعتباری بیش از دو میلیارد تومان باید تاییدیه مرکز هم دریافت میشد. به هرحال شخص اختلاسکننده با دریافت این اسناد اعتباری اقدام به واگذاری و تنزیل در ۷ بانک دیگر کرده و در سر رسید هم با گرفتن اعتبار بیشتر نسبت به تسویه اسناد قبلی اقدام میکرد و به همین دلیل حجم اختلاس به ۳ هزار میلیارد تومان رسیده است.»
اختلاس چگونه کشف شد؟
مسوولان بانک صادرات در پاسخ به خبرنگاران در مورد چهگونگی کشف این اختلاس چنین توضیح دادند: «با بررسی شماره سریال قراردادها و همچنین بررسی و تحلیل حجم اعتبارات و تناسب میزان کارمزدها، کارکنان و مسئولان بانک صادرات متوجه این موضوع میشوند. عمده این قضیه هم در سال مالی ۸۹ و جاری رخ داده که به دلیل جعل و تبانی عدم انعکاس رویدادها در دفاتر و عدم دریافت اطلاعات توسط سازمان حسابرسی، بعد از رخ دادن آن متوجه شدیم.»
بر اساس اخبار در این اختلاس ۷ بانک دخیل بودهاند و رقم اختلاس در سال ۸۸ کمتر از ۸۰ میلیارد تومان، در سال ۸۹ حدود ۸۰۰ میلیارد تومان و در سال ۹۰ نیز ۲۸۰۰ میلیارد تومان بودهاست.
کشف این اختلاس که بانک صادرات ایران خود را کاشف آن اعلام کرد منجر به لغو مجوز بانک آریا و دستگیری رییس آن امیر منصور آریا و افراد دیگری شدهاست.
پس از آن مشخص شد که بانک ملی، بانک سامان، بانک سپه، بانک صنعت و معدن و بانک پارسیان از جمله بانکهای درگیر در اختلاس بودند.
موارد مشابهی نظیر اختلاس سه هزار میلیارد تومانی وجود دارد، ولی چون گفتهاند سخنی نگوییم از بیان آنها صرف نظر میکنم. شبیه به تخلف سه هزار میلیارد تومانی باز هم وجود دارد، اما عزمی برای رسیدگی به آنها وجود ندارد
واکنشها
پس از کشف ماجرای اختلاس، مصطفی پورمحمدی با تائید این ماجرا گفت: «سازمان بازرسی کشور از مدتها قبل بانک متخلف را که به شکل غیر قانونی تاسیس شده بود، شناسایی کرده و به بانک مرکزی معرفی کرده بود.»
وی ادامه داد: «جلوگیری از تاسیس بانک، نظم فعالیت گروه را به هم ریخت و این نارسایی سبب شد تا نتوانند بدهیهای خود به بانک را پرداخت کرده و داستان LC های تقلبی شان لو رفت.»
پس از آن روزنامهها نوشتند که حدود ۲ هزار میلیارد تومان از مبالغ اختلاس شده از کشور خارج شدهاست، اما رییس بانک مرکزی این موضوع را تکذیب کرده و گفت که دلیلی حاکی از خروج مبالغ اختلاس شده از کشور موجود نیست.
پس از رسانهای شدن این اختلاس، سید شمسالدین حسینی وزیراقتصاد با حضور در نمایشگاه بورس، بانک و خصوصیسازی در جمع خبرنگاران ادعا کرد که هنوز هیچ چیز روشن نیست و اگر من هم جای رییس بانک صادرات بودم استعفا نمیدادم.
پس از آن جلسه ای غیر علنی برای بررسی موضوع اختلاس تشکیل داد. در این جلسه پورمحمدی رییس سازمان بازرسی کل کشور با نام بردن از برخی دولتمردان بهعنوان حامیان اختلاسگر بزرگ با واکنش منفی یکی از نمایندگان حامی دولت و دولتمردان حاضر در جلسه مواجه شد. آنان معتقد بودند که پیش از اثبات در محکمه قضایی نباید نام افراد برده شده و به آنان اتهام وارد شود.
هرچند پیش از آن بیشتر مقامات بر بیسابقه بودن این اختلاس در کشور تاکید کرده بودند اما رییس کل بانک مرکزی گفت که این اختلاس مسئله مهمی نیست و در همه جای دنیا اتفاق میافتد.
محمدرضا تابش عضو فراکسیون اقلیت مجلس نیز در این باره گفت: «موارد مشابهی نظیر اختلاس سه هزار میلیارد تومانی وجود دارد، ولی چون گفتهاند سخنی نگوییم از بیان آنها صرف نظر میکنم. شبیه به تخلف سه هزار میلیارد تومانی باز هم وجود دارد، اما عزمی برای رسیدگی به آنها وجود ندارد.»
محمدرضا خباز نیز گفت: «آقای احمدینژاد و مسوولین دولت ایشان ادعا دارند که پاکترین دولتهای تاریخ هستند و من میخواهم این سوال را مطرح کنم که اگر با این اختلاسی که صورت گرفته این دولت پاکترین دولت است، پس دولت ناپاک را چگونه میتوان شناخت؟»
احمدینژاد اما در پاسخ به کسانی که دولت را در این اختلاس دخیل دانسته بودند گفت: «ما باز هم سکوت میکنیم که به خاطر مقام رهبری است، البته این سکوت وحدت بخش طولانی مدت نخواهد بود.»
فرار مدیر عامل بانک ملی
در اوج و بحبوحه بحثها در مورد این اختلاس ناگهان خبری تیتر یک رسانهها شد: «مدیرعامل مستعفی بانک ملی ایران به کانادا گریخت.»
محمد جهرمی، مدیرعامل برکنار شده بانک صادرات ایران به تندی از برکناری خود به دلیل این ماجرا انتقاد کرده و نوشت که محمودرضا خاوری، مدیرعامل مستعفی بانک ملی، به دلیل «گستردگی فساد در بانک ملی» و از ترس دستگیری به کانادا گریخته است.
اکنون در حالی که دیگر امیدی به بازگشت خاوری به ایران و پاسخگویی او نیست، احمدینژاد تصمیم به سکوت گرفته است و حاضر به گفتن سخنی در این مورد نیست.
از سویی با آنکه تعداد بسیار زیادی از مسوولان بانکهای مختلف برکنار شدهاند اما به نظر میرسد اختلاسکنندگان واقعی همچنان در پس پرده پنهان شده و قرار هم نیست به این راحتیها دستشان رو شود.
جمعه 15 مهر 90 / 7 اکتبر 2011
اجرا: دامون
استودیو: دامون
تقویم تاریخ
کوچه سلامتی- «روز جهانی بهداشت روانی»-آویده مطمئنفر
مجله جاماندگان- شراره سعیدی سایهای هراسان در شبستان عتیق (قسمت221 )
بخش اول خبرها
گزارش اقتصادی هفته- «مروری بر ماجرای بزرگترین اختلاس در ایران» -سایه کوثری
مهارتهای زندگی- «زندگانی سیبی است …» -سیمین
بخش دوم خبرها
خبر/ رادیو کوچه
به گزارش رسانههای مخالف دولت جمهوری اسلامی، عیسی سحرخیز، زندانی سیاسی و فعال مطبوعاتی محبوس در زندان رجایی شهر، با گذشت ۸٢٧ روز بازداشت، به دلیل عدم رسیدگی مقامات زندان به وضعیت وخیم جسمانیش، از روز پنجشنبه، 6 اکتبر، دست به اعتصاب غذا زده و همزمان از احتمال اعتصاب دارو خبر داده است.
وضع جسمانی آقای سحرخیز با گذشت بیش از دوسال از حبس، وخیم گزارش شده است.
آغاز اعتصاب غذای سحرخیز، نگرانی نسبت به وضع وخیم جسمی این فعال سیاسی و مطبوعاتی را شدت بخشیده است.
عیسی سحرخیز، عضو شورای مرکزی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات و مدیرمسوول روزنامهی توقیف شدهی «اخبار اقتصاد» و ماهنامهی توقیف شده «آفتاب» است. وی در دورهی ریاست جمهوری محمد خاتمی مدتی به عنوان مدیرکل مطبوعات داخلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعالیت داشت.
بیشتر بخوانید:
«افزایش محکومیت عیسی سحرخیز، روزنامهنگار»
آنچه در این بخش میآید انتخابی از رادیو کوچه در بین رسانهها است.
منبع: وبلاگ فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
جناب آقای احمد شهید؛
من محمدصدیق کبودوند کوشنده حقوق بشر زندانی در ایران، انتخاب شایسته جنابعالی در سمت گزارشگر ویژه حقوق بشر برای ایران، از سوی شورای حقوق بشرملل متحد را تبریک گفته و امیدوارم در اجرای وظایف تان کوشا و پیروزمند باشید من هم چنین از اینکه دولت جمهوری اسلامی تاکنون امکان ورود شما را به کشور فراهم نیاورده، متاسف شده و نگرانی خود را در این خصوص بطور ویژه ابراز میدارم. این امیدواری وجود داشت که با سفر جنابعالی به ایران، امکانی برای زندانیان سیاسی و مدنی و وجدانی فراهم شود تا از نزدیک با شما دیدار نموده و برخی از بی عدالتیها و دغدغههای فکری خود را به اطلاع آن جناب برسانند، اما شواهد و قرائن نشان میدهد این امر تنها میتواند یک آرزو باشد.
به هرحال اگرچه من اطمینان دارم جنابعالی با زحمات و کوششهای بیشتر و البته طاقت فرسا میتوانید بر بخش عمده ای از موارد نقض حقوق بشر در این سرزمین دست یافته و آن را افشا نمائید و اگرچه این امید وجود دارد که سازمانها و نهادها و انجمنهای حقوق بشری و کوشندگان ایرانی برای تهیه گزارش کامل، شفاف و واقعی توسط جنابعالی از موارد نقض فاحش حقوق بشر در ایران، با شما و دستیارانتان، همکاری لازم را به عمل میآورند، با این وصف؛ این جانب خود را موظف به یادآوری و ذکر اختصاری نقض پارهای از حقوق و آزادی های اساسی مصرحه در اعلامیه جهانی حقوق بشر به قرار ذیل می دانم؛
1. نقش حق تعیین سرنوشت و نقض حق انتخاب نوع حکومت مورد دلخواه مردم از طریق همه پرسی آزادانه،
2. نقض حق خواستارشدن سامانههای دموکراتیک متضمن و تامین کننده حقوق و آزادیهای مدنی، سیاسی، اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی
3. نقض حق انتخاب آزادانه دولت و مجلس مبتنی بر اراده آزاد مردم، برگزاری انتخابات آزاد، عادلانه و ادواری نهادهای انتخابی و نقض حق انتخاب شدن و انتخاب کردن بدون محدودیتهای ایجادی حکومتی
4. نقض حق تشکیل احزاب، سازمانها و مجامع سیاسی مسالمت آمیز و نقض حق مشارکت عمومی تمامی مردم در اداره امور کشور
5. نقض آزادی اندیشه، وجدان و مذهب و نقض حق ابراز و بیان اندیشه و مذاهب غیردولتی و تحت تعقیب قرارگرفتن افراد به اتهام داشتن عقاید خاص سیاسی، مذهبی و غیرمذهبی و دستگیری بازداشت پیروان برخی عقاید و مذاهب و سلب آزادیهای مذهبی پیروان مذاهب به ظاهر مجاز،
6. نقض آزادی بیان و قلم و توقیف مطبوعات و رسانه ها و تحت تعقیب و آزار قرار ندادن و زندانی نمودن فعالان مطبوعاتی، روزنامه نگاران و نویسندگان منتقد و مخالف و آزادی خواه
7. نقض حقوق کارگران، کشاورزان، معلمان و دانشجویان و اصناف مختلف و سلب حق تشکیل اجتماع، اتحادیه و سندیکاهای صنفی و آزار و تعقیب فعالان کارگری، دانشجویی و معلمان و محروم نمودن دانشجویان ناراضی از حق تحصیل،
8. سلب آزادی فعالیتهای مدنی، اجتماعی و حقوق بشری و تحت آزار و تعقیب قرار دادن و زندانی نمودن کوشندگان مدنی و حقوق بشری و ممانعت از فعالیت نهادها و سازمان های غیردولتی حقوق بشری.
9. نقض حقوق زنان و اعمال تبعیض نسبت به نیمی از جمعیت کشور و استمرار نابرابری حقوقی میان زنان با مردان و اعمال خشونت و آزار مداوم علیه زنان در جامعه،
10. نقض حقوق اساسی کودکان و نادیده گرفتن حقوق مندرج در کنوانسیون حقوق کودک، وجود میلیونها کودک بازمانده از تحصیل و مدرسه و میلیونها کودک کار تحت استثمار و بهره کشی در کشور،
11. سلب حقوق فرهنگی، زبانی، قومی، نژادی و مذهبی اقوام و سرکوب و آزار و دستگیری و حبس و اعدام فعالان و ناراضیان قومی کرد، عرب، بلوچ، ترک و ترکمن،
12. سلب حق حیات از افراد بطور گسترده و افزایش روزافزون تعداد محکوم شدگان به اعدام و اجرای آن در انظار عمومی و ادامه اعدام کودکان و زندانیان سیاسی
13. فقدان دادگستری مستقل بویژه در رابطه با متهمان و ناراضیان سیاسی و مدنی، و تسلط سازمانهای امنیتی و پلیس سیاسی موسوم به وزارت اطلاعات بر دستگاه قضایی و تعیین نوع و میزان محکومیت زندانیان سیاسی توسط سازمان مزبور
14. اعمال آزار و شکنجه های جسمی و روانی و رفتارهای ظالمانه در بازداشتگاه های امنیتی و پلیس و اخذ اعترافهای اجباری و صدور و اجرای مجازاتهای غیرانسانی از قبیل قطع دست و پا و اعضای بدن محکومان،
15. سلب آزادیها و امنیت شخصی و فردی افراد، مداخله در امور زندگی خصوصی، ممانعت از حق شنیدن و دیدن اخبار و اطلاعات مورد علاقه افراد و ممانعت از حق انتخاب سبک زندگی و انتخاب نوع پوشش افراد،
16. تخریب گسترده و آسیب رسانی فزاینده به محیط زیست و نیز نابودی آثار باستانی و میراث بشری موجود در کشور بواسطه برخی اقدامات دولتی،
با عنایت به مراتب فوق، از آن جناب انتظار است، با بذل توجه جدی به موارد جدی نقض و پایمالی حقوق بشر در ایران، گزارش جامع در این خصوص به وجدان جهانی ارائه فرمائید، پیشاپیش از اقدام مقتضی که جنابعالی مبذول می دارید، سپاسگزاری می کنم.
تهران، زندان اوین ؛ 12 مهرماه 1390/4 اکتبر 2011
محمدصدیق کبودوند، رییس سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان
خبر/ رادیو کوچه
خانمها الن جانسون سرلیف، رییس جمهوری لیبریا، و لیماه گبووی، یک شهروند دیگر لیبریایی، و نیز توکل کرمان، از فعالان مدافع حقوق بشر در یمن، به دلیل تلاش مسالمتآمیز در راه امنیت زنان دنیا و حق زنان برای مشارکت کامل در ایجاد صلح به طور مشترک برنده جایزه صلح نوبل شدهاند.
به گزارش کمیته صلح نوبل، خانم سرلیف نخستین زنی که در سال 2006 به مقام ریاست جمهوری یک کشور آفریقایی دست یافته و برای بار دوم هم نامزد این سمت در انتخاباتی است که هفته آینده برگزار خواهد شد.
لیماه گبووی به خاطر سازمان دادن گروهی از زنان لیبریای به منظور ابراز مخالفت آشکار با جنگسالاران این کشور شهرت یافته است.
توکل کرمان ریاست گروهی به نام «زنان روزنامه نگار رها از بند» در یمن را برعهده دارد و دریافت جایزه صلح نوبل را یک پیروزی برای فعالان سیاسی درگیر در تظاهرات اعتراضی ضد دولتی توصیف کرده است.
در بیانیه کمیته صلح نوبل همچنین آمده است: «بدون دستیابی زنان به همان فرصتهایی که برای اثرگذاری در تمام سطوح جامعه در اختیار مردان است، به دموکراسی و صلح پایدار در جهان نخواهیم رسید.»
بیشتر بخوانید:
«جایزه نوبل ادبیات برای ترانسترومر»
خبر/ رادیو کوچه
جمعی از زندانیان قومی-عقیدتی محبوس در بند دو زندان رجایی شهر کرج در اعتراض به وضعیت حاکم در این زندان و آنچه «نادیده گرفتن حقوق خود» توسط مقامات زندان خوانده، دست به اعتصاب غذای نامحدود زدند.
به گزارش هرانا، در روزهای گذشته به دلیل درگیری که بین چند نفر از متهمان جرایم عادی با حسام محمدی از شهروندان بازداشت شده بوکانی رخ داده است ابتدا وی را به قرنطینه و در نهایت به اندرزگاه دیگری منتقل کردند.
این درگیری و انتقال به بند دیگر، موجب اعتراض و آغاز اعتصاب غذای چند تن از زندانیان اقلیتهای قومی-عقیدتی شده است.
لازم به توضیح است درمیان این شهروندان کرد اهل تسنن، ماموستا محمد براتی، عبداله خسروزاده، حسین حیدری، سبحان احمدزاده، هیمن محمود تختی و برخی از فعالان مذهبی اهل سنت نیز حضور دارند که از زمان بازداشت تاکنون از حقوق زندانیان عقیدتی سیاسی چون اصل تفکیک جرایم، مرخصی، دیدار با خانوادههای خود به صورت منظم و دیدار با مقامات قضایی قوه قضاییه ایران چون نماینده دادستان تهران بیبهره بودهاند.
بیشتر بخوانید:
«بیستوشش روز اعتصابغذای سه زندانی سیاسی کرد»
خبر/ رادیو کوچه
براساس گزارشهای منتشر شده در برخی رسانهها، در روزهای اخیر، اسد تقیزاده، محیطبان منطقه حفاظت شده دنا در استان کهگیلویه و بویر احمد که در درگیری مسلحانه با 5 نفر یک شکارچی غیرمجاز را کشته، تا دو هفته دیگر اعدام میشود.
خانواده او و سازمان محیط زیست سعی دارند از خانواده جانباختگان رضایت بگیرند.
این خبر را روزنامه اعتماد، به نقل از سرپرست دفتر حقوقی سازمان محیط زیست داده و افزوده که قرار است این حکم تا دو هفتهی دیگر در شیراز به اجرا در آید.
اسد تقیزاده در سال ۸۶ در منطقه حفاظت شدهی دنا، در حالی که از تمامی مجوزهای لازم برای برخورد با متخلفان و حفاظت از محیط زیست برخوردار بود، دست به اسلحه برد و یکی از 5 شکارچی غیرقانونی را از پای درآورد.
خانواده تقیزاده و سازمان حفاظت محیط زیست، این قتل را غیرعمدی خواندند ولی دادگاه کیفری استان برای متهم حکم اعدام صادر کرد.
به نوشته سایت خبرآنلاین، علاوه بر آقای تقی زاده، یک محیط بان دیگر هم در رابطه با یک پرونده مشابه در انتظار اجرای حکم اعدام است.
این سایت اضافه میکند در سی سال گذشته بیش از صد محیط بان در زمان انجام وظیفه کشته شدهاند.
دکتر آویده مطمئن فر / رادیو کوچه
avideh@koochehmail.com
روز جهانی بهداشت روانی، که توسط سازمان ملل متحد حمایت میشود، هر سال دهم اکتبر، به منظور بالا بردن آگاهی عمومی در مورد مسایل مربوط به بهداشت روانی در سراسر جهان برگزار میشود. این روی داد، نه تنها بحث را در مورد بیماریها ترویج میدهد بلکه یک سرمایهگذاری در خدمت پیشگیری و درمان بیماریها به حساب میآید.
اختلالات روانی تقریبن ۱۲ درصد از جمعیت جهان، یعنی۴۵۰ میلیون نفر در سراسر جهان را تحت تاثیر قرار میدهد. بنابر آمار سال ۲۰۰۲ سازمان بهداشت جهانی، ۱۵۴ میلیون نفر در سراسر جهان از افسردگی که شکلی از بیماری روانی است رنج میبرند. سازمان بهداشت جهانی، بهداشت روانی را به عنوان یک وضعیت خوب که در آن مردم قادر به استفاده از استعدادهای خود هستند، میتوانند با استرسهای زندگی عادی مقابله کنند، سازنده باشند و به جامعه خود خدمت کنند، تعریف کرده است.
منابع انسانی و مالی اختصاص داده شده به سلامت روان، به خصوص در کشورهای کم درآمد بسیار ناکافی است. اکثر کشورها با درآمد کم و متوسط، کمتر از ۲ درصد بودجه سلامت خود را به بهداشت روان اختصاص میدهند.
بسیاری از کشورها کمتر از یک متخصص بهداشت روانی برای هر یک میلیون نفر از جمعیت دارند و حتا بخش قابل توجهی از منابع محدود در بیمارستانهای روانی بزرگ و نه برای خدمات و مراقبتهای بهداشتی اولیه استفاده میشود.
من بر این باورم که تعادل، هماهنگی بدن و ذهن است. هر گونه اختلال در ذهن، در بدن منعکس میشود و به بیماری جسمی منجر میشود. به همین ترتیب، بیماریهای مزمن جسمی باعث اختلالات روانی میشوند. بنابراین، علت زمینهای بیماریهای روانی یا جسمی، بر روی لینک ظریف اما عمیق بین ذهن و بدن استوار است.
تحقیقات گسترده نشان داده است که قربانیان بیماریهای مزمن جسمی، از مسایل مربوط به بهداشت روانی نیز رنج میبرند، چیزی که میتواند به دسترسی متناقض به مراقبتهای بهداشتی منجر شود. انگ و تبعیض نیز اوضاع را بدتر میسازد و هنوز مشکلات زیادی در درمان اختلالات روانی، عصبی و سواستفاده مواد مخدر در کشورهای محروم وجود دارد. سازمان بهداشت جهانی تا به حال چهار نوع از بیماری، دیابت، سرطان، بیماریهای قلبی عروقی، و بیماریهای تنفسی را به عنوان بیماری مزمن فیزیکی طبقه بندی کرده است. آمار نشان میدهد که ۶۰ درصد مرگ و میر در سراسر جهان به این نوع از بیماریهای مزمن نسبت داده شده است. اما امروزه، ما میدانیم که مسایل مربوط به بهداشت روانی اهمیت بیشتری دارند زیرا این مشکلات چنین تاثیر منفی بر ذهن می گزارند که باعث بسیاری از اشکال بیماریهای مزمن فیزیکی میشوند.
بیماریهای روانی قربانیان خود را انتخاب نمیکند و میتواند هر کسی را در هر سنی تحت تاثیر قرار دهد. نزدیک به 450 میلیون نفر در سراسر جهان در تلاطم مشکلات سلامتی روان هستند. نزدیک به 154 میلیون نفر در میان آنها با افسردگی مبارزه میکنند و با این حال، ما باید تا رسیدن به بهبود تعداد کسانی که در واقع به دنبال کمکهای حرفهای میروند، راه درازی را طی کنیم.
بیماریهای روانی سرچشمه بسیاری از اسطورهها و تصورات غلط است. این تصورات غلط بیماریهای روانی و وضع اسفناک قربانیان را تشدید میکند، و بسیاری از آنها پشتیبانی مورد نیاز از خانوادههای خود را دریافت نمیکنند. بسیاری از آنها با وجود این اسطورهها تحت فشار قرار دادند و بسیاری از آنها به دنبال کمک نیستند. هنگامی که مشکلات روانی تشخیص داده نمیشوند، بدن را تحت تاثیر قرار میدهند و در نتیجه به بیماریهای مزمن فیزیکی منجر میشوند
مسایل مربوط به بهداشت روانی زنان و کودکان نیز نیاز به توجه خاصی دارد. بنابر گزارشات اخیر، نزدیک به ۱۰ درصد از کودکان از نوعی اختلال روانی رنج میبرند. مدارس باید سیستمی داشته باشند که در آن مسایل مربوط به سلامت روان در کودکان به توجه والدین برسد و والدین به کمکهای حرفهای هدایت شوند. در حالت ایدهآل، مشاوران و مدیران مدرسه میتوانند با مشارکت با متخصصان بهداشت روانی به نیازهای بهداشت روانی دانش آموزان مدرسه بپردازند.
بیماریهای روانی سرچشمه بسیاری از اسطورهها و تصورات غلط است. این تصورات غلط بیماریهای روانی و وضع اسفناک قربانیان را تشدید میکند، و بسیاری از آنها پشتیبانی مورد نیاز از خانوادههای خود را دریافت نمیکنند. بسیاری از آنها با وجود این اسطورهها تحت فشار قرار دادند و بسیاری از آنها به دنبال کمک نیستند. هنگامی که مشکلات روانی تشخیص داده نمیشوند، بدن را تحت تاثیر قرار میدهند و در نتیجه به بیماریهای مزمن فیزیکی منجر میشوند.
هنگامی که بیماری خود را نشان میدهد، این نشانه ای از عدم تعادل بدن و ذهن است. بسیاری از بیماریهای فیزیکی ناشی از اختلالات روانی هستند و تا وقتی که علت بیماری قابل درک نباشد، درمان ممکن است اثر مورد نظر را نداشته باشد. علاوه بر این، کسانی که دچار بیماریهای مزمن جسمی، برای مثال سرطان هستند، برای مقابله با این بیماری به کمک نیاز دارند و اینجا است که خدمات متخصصان بهداشت روانی میتواند اثرات زیادی در راه بهبود سلامت فیزیکی داشته باشد.
هنگامی که ذهن تسلیم میشود، بدن هم تسلیم میشود و یا هنگامی که بدن ضعیف است، ذهن نیز به همین ترتیب رنج میبرد. بنابراین، چیزی که واضح است این است که درمان و مراقبت بهداشتی باید همه جانبه، به بدن و ذهن به عنوان یک نهاد بپردازد. مراقبتهای بهداشتی اولیه باید یک روی کرد یک پارچه به مسایل مربوط به سلامت داشته باشد، یعنی با نگاه به بدن به درمان ذهن بپردازد، و با درمان ذهن به درمان بدن برسند.
این طبیعت انسان است که از آنچه که درک نمیکند بترسد. بسیاری از مردم از بیماریهای روانی میترسند. بیماریهای روانی متاسفانه، هنوز یک ننگ به حساب میآید و این ننگ باعث میشود که بسیاری از بیماران به دنبال دریافت کمک نروند. این بسیار مایه تاسف است، چرا که تقریبن برای تمام بیماریهای روانی درمان موثر وجود دارد. از همه بدتر این است که، احساس ننگی که افراد مبتلا به یک بیماری روانی تجربه میکنند میتواند مخربتر از خود بیماری باشد.
بسیاری از اسطورهها در مورد بیماریهای روانی وجود دارد و تا مردم حقیقت را نیاموزند، به انکار و جلوگیری از صحبت در مورد این موضوع به طور کامل ادامه خواهند داد. یک اسطوره این است که افراد مبتلا به بیماریهای روانی خشن و خطرناک هستند. حقیقت این است که، به عنوان یک گروه، این افراد، هیچ خشنتر از هر گروه دیگر در اجتماع نیست. در واقع، احتمال دارد که آنها به مراتب بیشتر خود قربانیان خشونت باشند. یک اسطوره دیگر این است که افراد مبتلا به بیماریهای روانی ضعیف، بیاستفاده و یا کم هوشتر هستند.
بسیاری از مطالعات نشان میدهد که بیشتر بیماران روانی دارای هوش متوسط و یا بالاتر از متوسط هستند. بیماریهای روانی مانند بیماریهای جسمی، میتواند هر کسی را بدون توجه به هوش، طبقه اجتماعی و سطح درآمد تحت تاثیر قرار دهد. اکثر مردم فکر میکنند که بیماریهای روانی به علت یک ضعف شخصی ایجاد میشود. حقیقت این است که بیماری روانی یک نقص شخصیتی نیست بلکه یک بیماری است، و بیماری هیچ ربطی به ضعف داشتن و یا فاقد اراده و قدرت بودن ندارد. اگر چه افراد مبتلا به بیماریهای روانی میتوانند نقش مهمی در درمان و بهبودی خود بازی کنند، ولی بیمار شدن انتخاب آنها نیست. یک اسطوره دیگر در مورد بیماریهای روانی این است که بیماری روانی یک اختلال نادر است. حقیقت این است که بیماری روانی یک بیماری خاص نیست بلکه یک طبقه بندی گسترده ای برای بسیاری از اختلالات میباشد. اضطراب، افسردگی، اسکیزوفرنی، اختلالات شخصیت، اختلالات خوردن و اختلالات مغز میتواند باعث بدبختیها، اشکها و فرصتهای از دست رفته برای میلیونها انسان باشد.
کلماتی مانند «دیوانه»، «روانی» و غیره تنها چند نمونه از کلماتی هستند که انگ بیماری روانی را زنده نگه میدارد. این عبارات افراد مبتلا به مشکلات سلامت روان را میرنجاند. بسیاری از ما، از آنها بدون قصد استفاده میکنیم ولی همانطور که ما کسی را برای داشتن یک بیماری جسمی مانند سرطان یا بیماری قلبی مسخره نمیکنیم، این بی رحمانه است که به تمسخر از کسی که با یک بیماری روانی درگیر است بپردازیم.
خبر/ رادیو کوچه
روز جمعه، 7 اکتبر، هیت تحقیق دولت پاکستان در مورد عملیات کماندویی آمریکا که در نهایت منجر به کشته شدن اسامه بنلادن، رهبر شبکه القاعده در آن کشور شد، خواستار محاکمه دکتر شکیل افریدی، شهروند پاکستانی است و وی را متهم به خیانت به کشور کرده است.
دکتر افریدی متهم است که با اجرای یک برنامه جعلی مایه کوبی در شهر ابیت آباد، محل سکونت بنلادن در خاک پاکستان، توانست نمونه دیانای رهبر شبکه القاعده را به دست آورد و برای تایید هویت او، در اختیار آمریکاییان قرار دهد.
ماموریت این هیت بررسی نحوه دسترسی سازمانهای اطلاعاتی آمریکا به اطلاعات منجر به کشف محل سکونت بنلادن و سازماندهاهی عملیات کماندویی منجر به قتل اوست که بدون جلب توجه دستگاههای امنیتی و نظامی پاکستان به اجرا گذاشته شد.
اسامه بنلادن، که در ظاهر برای چندین سال در پاکستان سکونت داشت، در جریان عملیات کماندونی آمریکایی در ماه مه امسال کشته شد. اما دولت پاکستان این عملیات را به منزله تعرض به حاکمیت ملی این کشور میداند.
بیشتر بخوانید:
«هشدار به آمریکاییان در پی مرگ رهبر القاعده یمن»
خبر/ رادیو کوچه
باراک اوباما، رییس جمهوری آمریکا، روز پنجشنبه، 6 اکتبر، در یک کنفرانس خبری در کاخ سفید، در خصوص «برخی ارتباطات» نیروهای نظامی و سازمان اطلاعات پاکستان با عناصر افراطی هشدار داد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، باراک اوباما اظهار داشته است: «رویکرد پاکستان در قبال تحولات آینده افغانستان این است که به عنوان نیروی ضدطالبان معرفی نشود تا شاید آنها پس از خروج نیروهای ائتلاف بار دیگر در افغانستان قدرت را به دست بگیرند و در همین راستا با برخی از عوامل خرابکار در ارتباط است.»
رییس جمهوری آمریکا اضافه کرده است: «ما تلاش کردهایم تا پاکستان را متقاعد کنیم که افغانستان با ثبات به نفع منافع آنها است، و پاکستان نباید از یک افغانستان مستقل و با ثبات، احساس تهدید کند.»
دولت آمریکا طی هفتههای گذشته از اسلام آباد خواسته است تا ارتباط خود با شبکه حقانی را قطع کند. شبکه حقانی که گفته میشود با القاعده ارتباط دارد، متهم اصلی حمله ماه گذشته به سفارت آمریکا در کابل به شمار میرود.
پاکستان هر گونه ارتباط سرویسهای اطلاعاتی خود با شبکه حقانی را انکار میکند.
بیشتر بخوانید:
«طرح رییس جمهوری افغانستان خنثا شد»
رادیو کوچه
1307 خورشیدی: زادروز «سهراب سپهری» شاعر و نقاش ایرانی. او که از مهمترین شاعران معاصر ایران است، شعرهایش به زبانهای بسیاری از جمله انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی و ایتالیایی ترجمه شده است. از معروفترین شعرهای سهراب میتوان: نشانی، صدای پای آب و مسافر را نام برد که شعر صدای پای آب یکی از بلندترین شعرهای نو زبان فارسی است.
او در نقاشی نیز از دستآوردهای زیبایی شناختی شرق و غرب بهرهمند گشته که این تاثیرها در آثارش جلوهگر بودند. سهراب سپهری در سال ۱۳۵۷ به بیماری سرطان خون مبتلا شد و در سال ۱۳۵۸ برای درمان به انگلستان رفت و ناکام از درمان به تهران بازگشت و سرانجام در غروب یکم اردیبهشت سال ۱۳۵۹ در بیمارستان پارس تهران درگذشت.
1301 خورشیدی: کنارهگیری ژنرال رضاخان از وزارت جنگ و تظاهرات نظامیان در چنین روزی به وقوع پیوست. ژنرال رضاخان پهلوی وزیر جنگ کابینه «قوام السلطنه» در پی انتقاد چند نماینده مجلس از او و نقل این انتقادها در روزنامهها، در روزی چون امروز به حالت اعتراض کنارهگیری خود را اعلام کرد و واحدهای نظامی و همچنین گروهی از مردم به حمایت از او برخاستند و مسلحانه وارد خیابانها شدند و در میدان بهارستان آرایش رزمی به خود گرفتند.
که پس از تهران، چنین تظاهراتی در سایر شهرها برپا شد که «شاهزاده محمدحسن میرزا» ولیعهد وقت و قوام السلطنه به حل مسئله پرداختند و از ژنرال خواستند که از کنارهگیری انصراف دهد که وی با شرایطی قبول کرد.
2006 میلادی: سالروز درگذشت «آنا پولیتکو فسکایا» روزنامهنگار و فعال حقوق بشر اهل روسیه. وی در سال 1958 از پدر و مادری روسی در نیویورک زاده شد. آنا از خبرنگاران روزنامه «نوایا گازیتا» بود که از مهمترین روزنامههای منتقد دولت روسیه محسوب میشود. او یکی از روزنامهنگاران و فعالان حقوق بشر بود که در زمان جنگ چچن فعالیتهای زیادی را انجام داد.
آنا در سن چهلوهشت سالگی در چنین روزی به قتل رسید. در آن زمان شایع شد که احتمال دارد یک گروه تبهکار چچنی و دارای ارتباط با سرویسهای امنیتی روسیه مسئول این اقدام بوده باشد. قتل او سیزدهمین قتل روزنامهنگاران و فعالان اجتماعی منتقد در روسیه از ابتدای سال ۲۰۰۰ بود.
1317 خورشیدی: زادروز «فریدون فرخزاد» شاعر، برنامهپرداز، خواننده، بازیگر و فعال سیاسی ایرانی معترض به حکومت جمهوری اسلامی ایران بود. او در مونیخ، وین و برلین حقوق سیاسی خواند و با درجه دکترا از دانشگاه مونیخ فارغ التحصیل شد. در سال ۱۹۶۳ اشعار آلمانی وی از طرف ناشرین بزرگ کتاب آلمان بهعنوان بهترین اشعار سال برنده جایزه شد و در کتابی که همه ساله منتشر میشود آثار فریدون در ردیف ده شاعر و نویسنده سال چاپ شد و سال بعد اولین دیوان شعر او به نام «زمانی دیگر» به زبان آلمانی انتشار یافت و جایزه ادبیات را گرفت.
کتاب شعر «در نهایت آغاز جمله است عشق» به فارسی، و کتاب شعری به زبان آلمانی از آثار اوست. وی همچنین در تبعید کتابی به نام «من از مردن خستهام» را نوشت او پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران مدت کوتاهی در بازداشت به سر برد و سپس به غرب مهاجرت کرد و در آلمان که دورانی جوانی و تحصیلش را گذرانده بود ساکن شد و در شانزدهم مرداد 1371 در آلمان و در خانهاش با ضربات چاقو به قتل رسید. قتل او به نیروهای امنیتی دولت جمهوری اسلامی ایران نسبت داده شده است.
__________________________________
برخی از رویدادهای دیگر
2001 میلادی: ارتش ایالات متحده آمریکا حمله به افغانستان را با هدف براندازی حکومت طالبان و دستگیری اعضای القاعده در این کشور، آغاز کرد.
1949 میلادی: دولت آلمان شرقی با نظام کمونیستی، تحت نام «جمهوری دمکراتیک آلمان» در منطقه اشغالی شوروی تشکیل شد و برلن شرقی را پایتخت خود قرار داد.
1286 خورشیدی: مجلس شورای ملی ایران در نخستین روز از دومین دوره تاسیس خود متمم «قانون اساسی» را تصویب کرد. بیشتر اصول قانون اساسی وقت در همین متمم گنجانیده شده بود زیرا که اصل قانون اساسی، شکل مقدمه و اعلامیه داشت.
خبر/ رادیو کوچه
ممنوع شدن خرید هر نوع کالای خارجی از سوی موسسات و شرکتهای دولتی در صورت وجود مشابه داخلی آن، در جلسه شامگاه پنجشنبه، 6 اکتبر، هیت دولت که به ریاست محمود احمدینژاد در همدان برگزار شد به تصویب رسیده است.
به گزارش ایرنا، محمود احمدینژاد در این جلسه گفته که خرید کالای ایرانی بهترین حمایت و کمک به تولیدکننده داخلی است.
او همچنین بر لزوم پرهیز از خرید تجهیزات اضافی از سوی موسسات و شرکتهای دولتی تاکید کرده است.
ویدئو/ رادیو کوچه
جشن خرمن یا جشن شکرگزاری که در اوایل پاییز در کشورهای مختلفی از جمله بسیاری از شهرها و روستاهای کشور خودمان ایران برگزار میشود اینبار به خیابان برادوی نیویورک آماده اما نه توسط کشاورزان ایرانی که توسط مردم کره جنوبی.
این جشنواره رژه پرطرفداری است که هر سال در اولین شنبه ماه اکتبر در خیابانهای نیویورک جشن گرفته میشود و پیشینه آن به 3 هزار سال پیش و به دوران پرستش ماه در شرق آسیا باز میگردد.
کرهایها در این روز با برگزاری مراسمهای آیینی و سنتی، نواختن موسیقی و رقصهای محلی خود و حتا نمایش حرکات رزمی توسط کودکان بخشهایی از فرهنگ و هنر خود را به نمایش میگذراند و در کوچههای مجاور خیابان اصلی محل برگزاری این مراسم انواع غذاها و خوراکیهای محلی خود را به فروش میرسانند.
این جشن که در بسیاری از کشورهای شرق آسیا به مدت ۳ روز برگزار میشود یکی از مهمترین تعطیالت تقویم چینی است.
Click here to view the embedded video.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر