هستي نيوز،از آن سوي فيلتر جمهوري اسلامي خبر پراكني ميكند

-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد...
http://groups.google.com/group/hasti-news
------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ اردیبهشت ۳۱, جمعه

Latest News from Iran Green Voice for 05/21/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



سایت خبری کلمه شامگاه دوشنبه در خبری اعلام کرد که احمد یزدانفر سرتیم محافظان میر حسین موسوی و مسئول دفتر وی توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است.
در پی انتشار این خبر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اعلام کرد که احمد یزدان فر، بازداشت نشده بلکه ماموریتش به پایان رسیده است، ستاد حفاظت انصار المهدی نیز که از زیر مجموعه های سپاه پاسداران است با صدور اطلاعیه ای خبر دستگیری سرپرست تیم حفاظتی مهندس موسوی را تکذیب کرد و با اشاره به نا کارآمدی وی عنوان کرد «سر تیم حفاظتی نامبرده طبق ضوابط جاری ماموریتش به اتمام رسیده و صرفا جا به جایی کاری صورت گرفته است».
از سوی دیگر حیدر مصلحی وزیر اطلاعات در پاسخ به خبرنگاران از موضوع بازداشت یزدان فر ابراز بی اطلاعی کرد.
با کنار قراردادن گزینه های فوق یک سئوال بدیهی پیش می‎آید و آن اینکه اگر احمد یزدان فر بازداشت نشده است و به محل خدمت دیگری منتقل شده است، پس چگونه است که تا امروز کسی از حال وی بی خبر است و خانواده اش نیز از این تغییر و تحولات بی اطلاعند؟
اما به راستی محافظی که بیش از یک دههل در کنار میرحسین بوده کجاست؟
احمد یزدان فر پس از لغو ماموریتش که حفاظت از رهبر جنبش سبز بود به یکی از پادگانهای سپاه بدون اطلاع خانواده اش منتقل شده و در آنجا نگهداری می‎شود و وی حق ترک این پادگان را ندارد.

البته در حالی ستاد حفاظت انصار المهدی مدعی شده است که ماموریت یزدان فر به اتمام رسیده است و صرفا جا به جایی صورت گرفته است که تا به امروز این ستاد کسی را جایگزین احمد یزدان فر نکرده است و میر حسین موسوی هم اکنون بدون محافظ است.
به نظر میرسد محبوس کردن یزدان فر در یکی از پادگانهای سپاه به این دلیل باشد که وی را از تماس با میر حسین موسوی باز دارند و سخن از نا کارآمدی سر تیم محافظان مهندس موسوی این پرسش را به ذهن میرساند که این ناکارآمدی از چه سو بوده است؟ آیا این که وی به خوبی از مهندس موسوی حفاظت کرده است دلیل ناکارآمدی وی بوده است و یا ارتباط نزدیک وی با میر حسین دلیل ناکارآمدی یزدان فر برای کودتاچیانی که خواب آسیب رساندن به میرحسین را در سر دارند؟
به نظر میرسد دلیل اصلی برکناری وی برخلاف ادعاهای مقامات ستاد حفاظت، ارتباط نزدیک وی با میرحسین موسوی و موفقیت وی درحفاظت از جان وی بوده است.
گفتنی است احمد یزدان فر سالها محافظت از میر حسین موسوی را بر عهده داشته و از زمان نخست وزیری مهندس موسوی همراه وی بوده است.
 


 


ندای سبز آزادی: روز 27 اردیبهشت سرباز علی کریم بابایی در پادگان بروجردی فرماندهی آماد و پشتیبانی سپاه در هنگام پاسدهی با شلیک گلوله به سرخود خودکشی کرد .

به گزارش ندای سبز آزادی، منبع خبری علت خودکشی این سرباز را ناشی از اضافه خدمت و فشارهای ناشی از آن اعلام کرده است و این درحالی است که خبر این خودکشی پس از گذشت بیش از 24 ساعت به خانواده این سرباز اعلام شده است و پرونده ای جهت بررسی موضوع در قوه قضائیه باز شده است .

یادآور می شود که در یکسال گذشته این سومین خودکشی سربازان در این پادگان است و یک سرباز هم در اثر تصادف کشته شده است و بدلیل فضای بسته خبری در این باره رسیدگی به پرونده این سربازان رها شده است درحالیکه نوع برخورد با این سربازان و فشارهای وارده باعث خودکشی این سربازان بوده است.

وقتی جان ارزان می شود نتیجه اش این می شود که جوانان این مرز و بوم اینگونه از بین بروند و نهادی هم پاسگو نباشد.


 


رییس دولت اصلاحات بعدازظهر امروز با حضور در منزل محسن آرمین سخنگوی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با خانواده وی دیدار کرد.

به گزارش خبرنگار کلمه، در این دیدار حجت الاسلام سیدمحمد خاتمی با ابراز تاسف از بازداشت مهندس آرمین ابراز امیدواری کرد به زودی شاهد آزادی ایشان و دیگر فعالان دربند باشیم.

خانم شریعتی همسر محسن آرمین نیز در این دیدار ضمن تشکر از حضور خاتمی، گزارشی از نحوه بازداشت همسرش به رییس جمهور سابق کشورمان ارائه کرد.

محسن آرمین عضو دفتر سیاسی و سخنگوی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی روز یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ماه توسط ماموران امنیتی وابسته به اطلاعات سپاه در منزلش بازداشت شد. هنوز از محل نگهداری وی اطلاع دقیقی در دست نیست.


 


این روزها که از زندانهی کشور صدای شکنجه امثال نوری زاد و پناهی به گوش می رسد و مجلس اصولگرا از تحقیق و تفحص بازداشتگاههای کشور سر باز می زند، بی مناسبت نیست که یادی از آزاده دربند محسن آرمین داشته و دوباره به نطق پیش از دستور وی در مجلس ششم درباره قتل زهرا کاظمی و نقش سعید مرتضوی در آن داشته باشیم.

در بخشی از این سخنرانی آرمین با هشدار پیامدهای سکوت مسئولین در برابر این دست فجایع می گوید: «من میدانم قاضی مرتضوی در سطحی نیست که بتواند بدون پشتوانه دست به چنین اقداماتی بزند، اما روی سخنم با شماست این اعمال خودسرانه و غیر مسئولانه در صورت سکوت و مسامحه من و شما قطعا در این حد باقی نخواهد ماند.»

 

کاش امروز نیز که ماجراهایی مثل شکنجه و قتل در کهریزک و شکنجه محمد نوری زاد پیش آمده نمایندگان شجاعی چون آرمین در مجلس بودند تا جلوی بسط این شیوه ها را می گرفتند نه اینکه به طرح تحقیق و تفحص که برای جلوگیری از رویدادهایی از این دست مطرح شده بود رای منفی دهند.

فیل صوتی نطق پیش از دستور محسن آرمین در اینجا قابل دسترس است.


 


من به چشم های بی قرار تو قول می دهم
ریشه های ما به آب
شاخه های ما به آفتاب می رسد
ما دوباره سبز می شویم ...
طراح : دوست سبز

به امید پیروزی و آزادی
 


 


« کانون مدافعان حقوق بشر» گزارش دو فصل پاییز و زمستان 1388 خود را از وضعیت حقوق بشر در ایران در قالب یک گزارش، منتشر کرد. به گزارش سایت کانون مدافعان حقوق بشر، این سازمان مردم نهاد در گزارش دو فصل پاییز و زمستان خود با اشاره به وضعیت حقوق بشر در ایران، از برخوردهای صورت گرفته با کنشگران مدنی و شهروندان انتقاد کرد. بر این اساس کانون مدافعان حقوق بشر از مسئولان مربوطه خواسته است تا به حقوق سياسی و مدنی شهروندان ایرانی احترام بگذارند. الزام مقام های قضایی، انتظامي و امنيتي به رعايت دقیق موازین دادرسی عادلانه خواسته کانون مدافعان حقوق بشر در این گزارش است. متن گزارش دو فصل پاییز و زمستان کانون مدافعان حقوق بشر که در اردیبهشت ماه 1389 منتشر شده، به شرح زیر است:

گزارش کانون مدافعان حقوق بشر از وضعیت حقوق بشر در ایران در پاییز و زمستان 1388

مقدمه
« کانون مدافعان حقوق بشر» همچون گذشته براساس یکی از وظایف سه گانه خود که همان «گزارش دهی منظم و مستمر در خصوص وضعیت حقوق بشر در ایران» است، گزارش دو فصل پاییز و زمستان سال 1388خود را از وضعیت حقوق بشر در ایران در پایان نیمه دوم سال 1388 منتشر می کند.
گزارش این سازمان مردم نهاد در حالی منتشر می شود که در ماه های پایانی سال 1388 نه تنها فشار بر کنشگران سیاسی و مدنی کم نشده است بلکه جمع گسترده ای از شهروندان که به روند مدیریتی موجود معترض بوده اند، زیر شدیدترین فشارها قرار گرفه اند. در کنار این برخوردها، فشارها بر نهادهای مستقل مدنی از جمله «کانون مدافعان حقوق بشر» در جهت محدود کردن فعاليت های آن بیشتر شده است. اخراج نرگس محمدی، نائب رییس کانون مدافعان حقوق بشر از محل کار و احضار های مکرر او، بازداشت مجدد عبدالرضا تاجیک، همکار مطبوعاتی « کانون مدافعان حقوق بشر» در هشتم دی ماه 1388- که نامبرده در این سال دو بار دستگیر شد- از جمله محدودیت هایی است که پس از پلمپ دفتر این نهاد مدنی در دی ماه سال 1387 اعمال شده است. در کنار این برخوردها با کانون مدافعان حقوق بشر، بازداشت نوشین عبادی، خواهر شیرین عبادی، رییس این کانون قابل تأمل بود. بنابراین بازداشت فردی که هیچگونه فعالیت سیاسی و حتی اجتماعی نداشته، اینگونه ارزیابی می شود که این بازداشت تنها برای تحت فشار گذاشتن شیرین عبادی، رییس کانون مدافعان حقوق بشر و برنده جایزه صلح نوبل و توقف فعالیت های حقوق بشری او است.
از سوی دیگر کانون مدافعان حقوق بشر در حالی گزارش خود را منتشر می کند که در ماه های اخیر اتهام زنی به فعالان حقوق بشر و گروه های حقوق بشر، آغاز شده است. از همین رو کانون مدافعان حقوق بشر با اعتراض نسبت به این اتهامات بی‌دلیل و غیر مستند، این اقدام را دلیلی برای پرونده‌سازی علیه فعالان حقوق بشر و نهادهای مدنی دانسته و اعلام می کند که این کانون، نهادی « مستقل و مدنی» است که هیچ کمک مالی از مراجع داخلی و بین‌المللی دریافت نکرده و مخالف دریافت هرگونه کمک مالی از سوی حکومت داخلی و حکومت‌های خارجی است.
« کانون مدفعان حقوق بشر» به عنوان سازمانی مردم نهاد با این اعتقاد که ترویج و ارتقاء حقوق بشر در گرو رشد و آگاهی افکار عمومی است، تلاش می کند تا با وجود موانعی که در پیش رویش قرار داشته و دارد، گزارش خود را از وضعیت حقوق بشر در ایران در اختیار افکار عمومی قرار دهد. وضعیتی که با توجه به حوادث پیش آمده در نیمه دوم سال 1388 و تشدید برخورد ها با شهروندان معترض نیاز به تامل بیشتری دارد.
رخدادهای روزهای 13 آبان، 16 آذر، تاسوعا و عاشورا مهم ترین حوادثی است که به درگیری میان جمعی از شهروندان معترض به برخی سیاست های حاکم و نفراتی از نیروی انتظامی و افراد موسوم به لباس شخصی منجر شد. درگیری هایی که براساس گزارش های خبری و تصویری انتشار یافته، اوج آن روز عاشورا بود. روزی که شدید ترین و خشونت آمیز ترین درگیری ها در طول سال 1388 در آن رخ داد، به گونه ای که در این روز تعدادی از شهروندان مجروح و کشته شدند. همچنین در این روز و روزهای بعد، تعداد نامعلومی از تظاهرکنندگان و شهروندان توسط نیروهای انتظامی، شبه نظامی و امنیتی بازداشت و زندانی شدند. پايگاه اطلاع‌رسانی پليس نیز به نقل از يک منبع آگاه اعلام کرد: « به‌دنبال انتشار تصاوير آشوبگران روز عاشورای حسينی در پايگاه اطلاع‌رسانی پليس و ويژه‌نامه نشريه امين جامعه، بيش از 40 نفر از عناصر فتنه‌گر با همکاری مردم شريف و بيدار ايران اسلامی شناسايی و دستگير شدند.» به این ترتیب 36 نماینده حامی دولت محمود احمدی نژاد با ارائه طرح دوفوریتی، خواستار تقلیل زمان اجرای حکم محارب از بیست روز به پنج روز شدند. بنابراین علی اصغر زارعی، نماينده حامی محمود احمدی‌نژاد در مجلس با دفاع از کاهش زمان اجرای حکم محاربه گفت: « در برخی مواقع سرعت عمل قوه قضائيه و اجرای سريع تر حکم، خود عامل بازدارندگی برای حوادث بعد دارد و اين موضوع اهميت دارد.» امری که با واکنش برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی واقع شد. علی مطهری، عضو شاخص فراکسيون اصولگرايان در واکنش به این طرح گفت: « اين طرح ناشی از روحيات افراطی و تند برخی از طراحان مخصوصا آقای حسينيان است.»
از سوی دیگر در پی حادثه روز عاشورا طرفداران دولت نیز در راهپیمایی خود خواستار برخورد شدید با معترضان شدند. محسن حبیبی تولیت مدرسه علمیه آیت الله مجتهدی که از مراکز علمی نزدیک به آیت الله محمد تقی مصباح یزدی است گفت که مخالفان حکم محاربه دارند و اگر دستگاه قضایی کوتاهی کند مردم برخورد با سران فتنه را واجب می دانند. همچنین آیت الله مصباح یزدی که از روحانیون حامی دولت محمود احمدی نژاد محسوب می شود، شعار ها و حرکات و پوشش های معترضان را فساد در زمین خواند و آیت الله علم الهدی در راهپیمایی سازمان دهی شده از سوی نهاد های وابسته به حکومت، سران اعتراضات را به جرم محاربه متهم کرد.


وضعیت حقوق بشر در نیمه دوم سال 1388

بخش اول – حقوق مدنی و سیاسی

دولت ایران از آنجا که میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی (1966) را امضا کرده و بر اساس تضمین های حقوق داخلی خود از جمله ماده 9 قانون مدنی باید به مفاد الزام آور میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی (1966 ) متعهد و ملتزم باشد اما وضع موجود چنین میزان التزامی را نشان نمی دهد. گزارش وضعیت پاییز و زمستان 1388 در این خصوص به شرح زیر است :
1- وضعیت فعالان سیاسی – اجتماعی دگر اندیش
به دنبال دور تازه از چگونگی برخورد با کنشگران سیاسی و مدنی، احکام تازه ای از سوی قوه قضاییه ایران صادر شده است که گروهی از معترضان به زندان محکوم شده اند. در کنار صدور احکام زندان برای برخی از فعالان سیاسی و مدنی، اعلام این خبر که برخی از متهمان به اتهام محاربه در دادگاه حاضر شده اند، بر نگرانی ناظران مسایل ایران افزوده است.
مواردی که کانون مدافعان حقوق بشر در خصوص وضعیت فعالان سیاسی – اجتماعی از سایت ها و رسانه های همگانی اقدام به جمع آوری آن کرده ، به شرح زیر است:
الف - بازداشت ها:
1) علیرضا حسینی بهشتی، محمدرضا تاجیک، قربان بهزادیان نژاد، محمد باقریان، علی عرب مازار، حسن عابدی جعفری از نزدیکان و مشاوران نزدیک میرحسین موسوی، یاسر طهرانی و فروزنده اعضای دفتر میرحسین موسوی، مرتضی گلی زاده از اعضای ستاد میرحسین موسوی در اراک، رضا مجاوری و فرشاد مومنی بازداشت و یا بازجویی شدند.
2) مرتضی حاجی (مديرعامل بنياد باران، وزير تعاون و آموزش پرورش دولت سید محمد خاتمی) و حسن رسولی (قائم‌مقام مديرعامل بنياد باران) بازداشت شدند.
3) حسین شیخ عطار از زندانیان سیاسی قبل از انقلاب و معاون فنی صدا و سیما در زمان مدیریت محمد هاشمی، هنگام بازگشت از یک کنفرانس تخصصی در فرودگاه مهر آباد تهران بازداشت و با وثیقه پنجاه میلیون تومانی آزاد شد.
4) ابوالفضل قدیانی، عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران، مرتضی صارمی و مهرداد بال‌افکن و محمد کیقبادی، علی قلی تبار از اعضای این سازمان بازداشت شدند.
5) محمدتقی خلجی از روحانیون نزدیک به آيت الله منتظری و آيت الله صانعی، مصطفی میر احمدی‌زاده، استاد حقوق عمومی دانشگاه مفید قم و از شاگردان مرحوم آیت‌الله منتظری، احمد قابل، اسلام پژوه و از شاگردان آیت الله منتظری، محمود دردکشان، مرتضی امیری جرقویه و مصطفي ايزدي از نزدیکان آیت الله منتظری بازداشت شدند.
6) ابراهیم یزدی، دبیر کل نهضت آزادی ایران، محسن محققی، امیر خرم، مهدی معتمدی مهر، محمد طاهری قزوینی، عماد بهاور، سولماز عليمرادي، امیر حسین کاظمی، خسرو قشقايی، غفار فرزدی و محمود نعیم پور از اعضاي نهضت آزادي ايران بازداشت شدند. همچنین ليلا و سارا توسلي فرزندان محمد توسلي رييس دفتر سیاسی نهضت آزادي ايران و مهدی قلی زاده از علاقه مندان به این تشکل و مازيار شکوهی بازداشت شدند.
7) ابراهیم شریفپور، عضو جبهه مشارکت ایران اسلامی در بانه، اروجعلی محمدی، سعید نورمحمدی و برادرش مسعود نورمحمدی، زویا حسنی، محمد رفعتی و احسان علایی فر دو عضو شاخه جوانان جبهه مشارکت در گرگان، مهدی گيلانی، عضو شاخه جوانان جبهه مشارکت خراسان رضوی و فرشاد عزيزی عضو ستاد 88 خراسان رضوی، علي سميع زاده و احمد احمدپور، عضو مجمع مدرسين حوزه قم و شورای مرکزی جبهه مشارکت منطقه قم بازداشت شدند. مهدی شیرزاد، حسین نعیمی پور، علی پیرحسین لو، فاطمه ستوده، داوود روشنی، مهدی اقبال، علی سمیع زاده و حسین حاجبیان نیز بازداشت شدند.
8) امیر خسرو دلیرثانی و عباس پوراظهری اعضای شورای مرکزی جنبش مسلمانان مبارز بازداشت شدند.
9) صدری نيا از فعالان ملی- مذهبی در تبریز، مسعود لدنی و همسرش پروین کهزادی از فعالان ملی - مذهبی در خوزستان و احسان هوشمند، پژوهشگر کرد و فعال ملی – مذهبی در غرب ایران بازداشت شدند.
10) محمد طاهری فرزند آيت‌الله طاهری امام جمعه سابق اصفهان و شاپور کاظمی برادر زهرا رهنورد بازداشت شدند.
11) عيسی خان‌حاتمی، حسين موسويان و حميدرضا خادم از اعضای جبهه ملی ایران بازداشت شدند. ساسان بهمن‌آبادی فعال سياسی نزديک به جبهه ملی بازداشت شدند.
12) فروغ میرزایی، مریم قنبری، محمد رضا رزاقي و فرزاد سلطانی از وکلای دادگستری بازداشت شدند.
13) مولوی حبيب حکيم زاده از کاريز تايباد، مولوی صديق رشيدی از تربت جام، مولوی عبدالستار حيدری از قادر آباد تربت جام، مولوی نور احمد لقايی از نشتيفان خواف، مولوی عبدالکريم گل از مهر آباد خواف که از علمای اهل سنت هستند، بازداشت شدند. همچنین سه تن از علمای اهل سنت استان سیستان و بلوچستان به نام های مولوی سعید کردی، مولوی عبدالجلیل میربلوچ زهی و مولوی جابر یار محمد زهی بازداشت شدند. محمد برایی از روحانیون اهل سنت بازداشت شد.
14) ويلسون عيسوی کشيش کليسای آشوری «پنطيکاستی» در کرمانشاه بازداشت شد.
15) شیوا نظرآهاری، پریسا کاکایی، سعید جلالی‌فر، سعید کلانکی، کوهیار گودرزی، مهرداد رحیمی، نوید خانجانی اعضای کمیته گزارشگران حقوق بشر بازداشت شدند.
16) حسن اسدی زیدآبادی، محمد صادقی، علی ملیحی از اعضای شورای مرکزی سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی( ادوار تحکیم وحدت)، سید کوهزاد اسماعیلی، مسوول شعبه گیلان این سازمان، علی انجم‌روز، عضو شعبه گيلان سازمان دانش آموختگان ايران (ادوار تحکيم وحدت)، کاوه قاسمی کرمانشاهی، موسی ساکت، سیروس بنه گزی و آصف حاجی زاده بازداشت شدند.
17) مختار زارعی، عضو شورای مرکزی جبهه‏ متحد کرد، مهدی دعاگو، دبیر اتحادیه‏ دمکراتیک دانشجویان کرد، آزاده‏ لطف‏اللهی پور، خلیل شهبازی، لقمان احمدی، دارا حسینی، سیوان اداک، امید شیخی در مراسم سالگرد ابراهیم لطف اللهی بازداشت شدند.
18) نغمه و ترانه قانونی، شیدا یوسفی، آریا شادمهر، ریاض فیروزمندی، هوتن سیستانی، اشکان بصاری، ماریا جعفری(احسانی)، بشیر احسانی، منا هویدایی(میثاقی)، رومینا ذبیحیان، پیام سنایی، سیمین مختاری، ژینوس سبحانی، آرتین غضنفری و نیکی(علاالدین) خانجانی، لوائ خانجانی به همراه همسرش، بابک مبشر، پيام فناييان، نيکاو هويدايی، فريد روحانی، احمد روحانی، نگار ثابت، ابراهيم شادمهر و زاوش شادمهر بازداشت شدند.
19) حشمت‌الله طبرزدی، حجت شریفی، بهزاد مهرانی، ابوالفضل عابدینی، حسام فیروزی، احسان خرسندی، احمد کریمی، ناصر عبدالحسینی و حسام ترمسی، وحید لعلی‌پور، حجت منتظری، مهدی اژدری، بابک میامی، حسن کریمی، شهروز تختی، مسعود آقایی، محمد غزنویان، ابوالفضل قاسمی، محمد علیمرادی، علی قادرمرزی، وحید شیخ بیگلو، هادی حکيم شفايی، علی قادر مرزی، محمد معین، اصغر خندان، سعید چلبیانی، سید ظهور نبوی، مهری نبوی، بابک نظری، مهدی آمیزش، رضا اکوانيان، محب حسینی، دادور و علی شاهینی، مرتضی ایزدی، حمید بارچیان، شاهین زینعلی، محمد امین سالجاری، علی حسین نژاد، امیرعلی سلطان و اکبر کرمی از جمله بازداشت شدگان نیمه دوم سال 1388 هستند.
20) سیامک نادعلی، کاوه آزادی و مسعود نصیری از حامیان مهدی کروبی در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و اردوان قرائتی رئيس ستاد شهروند آزاد مهدی کروبی در استان کهگيلويه و بويراحمد بازداشت شدند.
21) هفت عضو خانواده دارالشفایی به نام های جمیله، بنفشه، ابوالحسن، کاوه و یاشار دارالشفایی، صفورا تفنگچی مادر خانواده و توران کبیری بازداشت شدند.
22) علی‌ اشرف فتحی، نویسنده وبلاگ تورجان، محمدمهدی ربانی، نوه مرحوم آیت الله ربانی املشی و مجتبی بیگی، برادر عروس محمد منتظری و فاطمه دردکشان در مقابل منزل آیت الله منتظری بازداشت شدند.
23) محمد صادق ربانی، عضو شورای ملی صلح بازداشت شد.
24) میثم وره چهر، محمدحسن خوربک و اسماعیل صحابه، اعضای شاخه دانشجویی جبهه مشارکت، تقی رمضان زاده، ابراهیم شیرکوند، سعید نورمحمدی، داور میر، رئیس کمیته روستایی ستاد مهندس موسوی و نائب رئیس جبهه مشارکت کرج، عطا تهرانچی، سعید قریشی، ایمان میراب زاده، امید میراب زاده، اشکان مجللی، محمد کیانوش راد، محمد شکوهی، هادی حیدری، امین شیرزاد، مهدیه مینوی، محبوبه حقیقی، محمدجواد مظفری از جمله افرادی هستند که در مراسم دعای کمیل برای آزادی زندانیان سیاسی، بازداشت شدند. هادی حوری، شاعر که اشعار او در دارالزهرای تهران و پس از قرائت دعای کمیل خوانده می شد، بازداشت شد. همچنین محمد کنگرلو، زواره، محمدتقی اسفندیاری، احمد ایزدی و حسین طرقی جعفری از فعالان سیاسی شهر ورامین بازداشت شدند.
25) عبادت مددی برای اجرای حکم، به زندان تبریز منتقل شد. همچنین جمشيد زارعی بازداشت و جهت اجرای حکم حبس شش ماهه به زندان تبريز منتقل شد.
26) محمد نادری و فاتح احمدی با پایان دوران محکومیت یک ساله‌ خود آزاد شدند. هادی قابل، روحانی عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ايران اسلامی نیز پس از تحمل 22 ماه حبس از زندان آزاد شد.
ب- محاکمه های سیاسی و عقیدتی:
1) محاكمۀ هفت رهبر جامعۀ بهائى در تهران در تاریخ بیست و دوم دی ماه 1388 آغاز شد. در این جلسه وکلا نسبت به چگونگی برگزاری جلسه دادگاه اعتراض کردند.
2) جلسه رسيدگی به اتهامات چند تن از متهمان حوادث عاشورا در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به رياست قاضی صلواتی برگزار شد. برخی از این افراد با اتهام محاربه در دادگه حاضر شده بودند.
3) اسفندماه جلسه رسيدگي به اتهامات 22 تن از دراويش سلسله نعمت اللهي گنابادي در شعبه 101 جزايي دادگستري شهرستان گناباد برگزار شد.
4) محمد شریف وکیل مدافع محمد ملکی می‌گوید که موکلش به استناد ماده ۱۸۶ قانون مجازات اسلامی به «محاربه» متهم شده است.
5) جلسه رسیدگی به پرونده عبدالله رمضان زاده، سخنگوی دولت سید محمد خاتمی با شکایت نماینده دولت محمود احمدی نژاد به اتهام نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی در قم برگزار شد.
6) علی صارمی زندانی سیاسی، که به اعدام محکوم شده است، بدلیل گشایش پرونده‌ا‌ی‌ جدید، مورد محاکمه قرار گرفت.
7) دادگاه رسيدگی به پرونده سيد محمد علی دادخواه، وکيل پايه يک دادگستری و عضو هیأت مؤسس و عضو شورای عالی نظارت کانون مدافعان حقوق بشر در شعبه 26 دادگاه انقلاب تشکيل شد.
8) جلسه رسیدگی به اتهامات حسن عبداللهی، محبوب بوداقی، فراز زهتاب، حبیب آوریده، حسن آسیابی و محمدرضا هاشمی در شعبه دو دادگاه انقلاب تبریز برگزار شد.
ج- صدور احکام قضایی:
1) حکم محکومیت کامبیز نوروزی، حقوقدان به یک سال حبس در شعبه 54 دادگاه تجدیدنظر استان تهران تأیید شد و 74 ضربه شلاق آن به حالت تعلیق در آمد. محمد اوليايی‌فرد، وکیل دادگستری به يک سال حبس تعزيری و عبدالله‌ نژاد، وکیل دادگستری و دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق، به 28 ماه حبس محکوم شدند.
2) حسین مرعشی، عضو ارشد حزب کارگزاران سازندگی ایران پس از قطعی شدن حکم محکومیتش، بازداشت و روانه‌ی زندان اوین شد. او به تحمل یک سال حبس و محرومیت دائم از شرکت در هرگونه حزب و موسسه که به کارهای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی بپردازد، محکومیت یافته است. جهانبخش خانجانی، عضو حزب کارگزاران سازندگی ایران به 6 سال حبس تعزيری و هدایت آقایی به پنج سال حبس قطعی محکوم شدند.
3) حسین نورانی نژاد، رييس كميته اطلاع رساني جبهه مشاركت در دادگاه تجدید نظر به یک سال زندان، محسن صفايی فراهانی، عضو شورای مرکزی حزب مشارکت ایران اسلامی به شش سال حبس تعزيری، آذر منصوری، معاون سیاسی دبیرکل حزب مشارکت در دادگاه بدوی به سه سال حبس تعزیری، عبدالله رمضان‌زاده به 6 سال حبس تعزيری، علی تاجرنيا به 6 سال حبس و 74 ضربه شلاق، شهاب طباطبايی به 5 سال حبس تعزيری و سعید حجاریان به 5 سال حبس تعلیقی محکوم شدند.
4) محسن امین زاده، معاون وزیرخارجه دولت اصلاحات به 6 سال حبس تعزیری محکوم شد. محمد علی ابطحی به 6 سال زندان محكوم شد.
5) فیض الله عرب سرخی، عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران در دادگاه بدوی به 6 سال حبس تعزیری و بهزاد نبوی در دادگاه تجدید نظر به 5 سال حبس تعزيری محکوم شدند.
6) مولوی عبدالعلی خيرشاهی عالم سر شناس اهل سنت ايران پس از دو سال بازداشت به 9 سال زندان و تبعيد محکوم شد. حکم 10 سال حبس ماموستا ایوب گنجی توسط دادگاه تجدید نظر تأیید شد.
7) امير اصلانی به اتهام اخلال در نظم و آسايش عمومی و مقابله با نظام از طريق تبليغ عليه نظام، شرکت در اجتماعات غير قانونی و طراحی توطئه اختلال در سيستم برق و روشنايی کشور در زمان پيک مصرف با هدف ايجاد آسيب به ژنراتورهای برق و ايجاد نارضايتی عمومی به 5 سال حبس تعزيری محکوم شد. علی بهزاديان فرزند علی اصغر به اتهام تبليغ عليه نظام و تبانی به قصد برهم زدن امنيت کشور از طريق ايجاد سايت های مختلف اينترنتی و نشر اخبار و مطالب اهانت آميز در آنها با هدف هدايت و ايجاد اغتشاشات در ايام پس از انتخابات به 6 سال حبس محکوم شد. حسام ترمسی فرزند حميد به اتهام اخلال در نظم عمومی از طريق شرکت در آشوب های خيابانی به يک سال حبس تعزيری محکوم شد. اميد لواسانی فرزند محمد حسين به اتهام تبليغ عليه نظام و اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنيت داخلی به 6 سال حبس محکوم شد. محمد عزیزی در دادگاه تجدید نظر به 6 سال حبس محکوم شدند. مرتضی مرادپور، فردين مرادپور، رسول بدلی، علی بدلی، امين پاشا قره باغی و آرش عشقی مولان در دادگاه تجديد نظر استان آذربايجان شرقی به شش سال تا شش ماه زندان محکوم شدند. یاشار حکاک پور از سوی شعبه 106 دادگاه جزائی زنجان به شش ماه حبس تعزیری و 50 ضربه شلاق محکوم شد. هوشيار احمدی، بهمن سعيدی، جهانبخش احمدی، سيروان محمودی و سيوان رحيمی از سوی شعبه يک دادگاه انقلاب سنندج هر کدام به 6 سال زندان محکوم شدند. همچنین حکم اعدام حامد روحی نژاد در دیوان عالی کشور به ده سال حبس تعزیری کاهش یافت. ابراهيم فرج زاده، حسين نصيری، نوراله حسينيان، جواد سلمانی و ابوالفضل نصيری به مجازات حبس و جريمه نقدی محکوم شدند. همچنین ناصر سعیدی در شعبه‌ اول دادگاه انقلاب سقز به 4 سال حبس تعزیری محکوم شد. علی بیکس از اعضای فعال حزب اراده ملت ایران بر اساس حکم صادره به تحمل 7 سال حبس تعریزی و به تحمل 74 ضربه شلاق محکوم شد. علیرضا فرشی و همسرش سیما دیدار به یک سال حبس تعزیری و ناصر برزگر به دو سال حبس محکوم شدند.
8) حکم شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامی تهران درباره اتهامات 6 نفر از افرادی که به عنوان هتاکان به آرمان‌های انقلاب اسلامی، معرفی شده اند، صادر شد. اين 6 نفر در احکام صادره جداگانه به اتهام « اجتماع و تبانی عليه امنيت» و « اهانت به مسئولين ارشد نظام» و « اخلال در نظم عمومی» حسب مورد به حبس و جزای نقدی محکوم شده‌اند.
9) آرش ترابی، کارمند سابق دفتر رياست جمهوری به اتهام جاسوسی به نفع بیگانگان به ده سال زندان محکوم شد.
10) منیزه منزویان شهروند بهایی ساکن سمنان که به 3 سال زندان محکوم شده بود، به دادگاه انقلاب سمنان احضار و بازداشت شد.
11) در پی پذیرفته شدن درخواست اعاده دادرسی بر پرونده عدنان حسن پور از سوی دیوان عالی کشور، حکم اعدام این روزنامه نگار کرد به 13 سال حبس تقلیل یافت.
12) دومين ‫جلسه دادگاه سيد مصطفی تاج زاده، عضو ارشد جبهه مشارکت ایران اسلامی و سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی ایران درحالی برگزار شد که وی باز هم حاضر به دفاع از خود نشد.
د- سایر موارد:
1) اولین جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده متهمان زندان کهریزک با قرائت کیفرخواست صادره علیه 12 متهم پرونده آغاز شد. این دادگاه در حالی برگزار شده است که محمد دهقان، عضو هيئت رئيسه مجلس با اشاره به صدور کيفرخواست‌ متهمان کهريزک، گفت که متهمان نيروی انتظامی 12 نفر بودند که اتهامات آنان در دادسرای سازمان قضايی نيروهای مسلح مورد رسيدگی قرار می گیرد. دهقان ضمن بيان اينکه در خصوص قضيه کهريزک، کميته ويژه مجلس تحقيقات گسترده‌ای را انجام داد، اظهار داشت: در اين حادثه متهمان دو گروه بودند، گروهی از عوامل نيروی انتظامی و گروه ديگر از قوه قضائيه بودند. وی ادامه داد: اما بخش ديگری از اين پرونده هنوز ناقص است و آن مربوط به متهمان قوه قضائيه است. اين نماينده به اين نکته هم اشاره کرد که حداقل پرونده سه نفر از قضات در خصوص کهريزک بايد مورد بررسی قرار گيرد. از سوی دیگر در حالى که سعید مرتضوى، دادستان سابق تهران در واکنش به گزارش کمیته ویژه مجلس شوراى اسلامى براى رسیدگى به رویدادهاى پس از انتخابات با سلب مسئولیت کردن از خود گفته است، هنگام اعزام بازداشت‌شدگان به کهریزک در مرخصى بوده است، چند تن از نمایندگان مجلس با دفاع از گزارش این کمیته خواستار پاسخگویى مرتضوى در مراجع قضایى شدند. این جدل ها در حالی صورت گرفته است که رامین پوراندرجانی، پزشک بازداشتگاه کهریزک، درگذشت. برخی مرگ او را با توجه به موضوع در دست بررسی زندان کهریزک مشکوک عنوان کردند اما فرمانده نیروی انتظامی اعلام کرد که پزشک کهریزک از ترس خودکشی کرده است. سردار اسماعيل احمدي‌مقدم ، فرمانده نيروي انتظامي در این رابطه گفت: اتهام پزشك كهريزك كه چندي پيش جان خود را از دست داده، اين بوده كه در رسيدگي به بيمار خوب عمل نكرده‌است. مسعود پزشکیان، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس، نیز اعلام کرد که پزشکی قانونی به طور شفاهی علت مرگ رامین پوراندرجانی، پزشک بازداشتگاه کهریزک، را مسمومیت دارویی اعلام کرده است.
2) پرونده 17 نفر از کشته‌شدگان حوادث پس از انتخابات بدون شناسايی متهمان، برای رسيدگی به دادگاه ارسال شد. قاضی حسن تردست، رئيس شعبه 74 دادگاه کيفری تهران، با تائيد ارسال اين پرونده ها گفته: با توجه به اينکه دادسرا هنوز نتوانسته مقصران را شناسايی کند پرونده برای پرداخت ديه به دادگاه ارجاع شده است، اما از آنجايی که عمل متهمان از مصاديق قتل عمد بوده دادگاه کيفری استان تهران مسئول رسيدگی به آن شده است. روزنامه اعتماد نیز خبر داد که پرونده اين 17 نفر طی دو پرونده جداگانه به دادگاه کيفری استان تهران ارسال شده که در پرونده نخست قتل 9 نفر از کشته‌شدگان حوادث پس از انتخابات به شعبه 74 دادگاه کيفری تهران به رياست قاضی حسن تردست و در پرونده ديگر نيز رسيدگی به قتل 8 نفر از کشته شدگان حوادث پس از انتخابات به شعبه 113 دادگاه کيفری تهران به رياست قاضی محمد سلطان همتيار سپرده شده است.
3) یک عضو کمیسیون ماده 10 احزاب از تشکیل پرونده قضایی برای حزب مشارکت ایران اسلامی و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران خبر داد.
4) در برگزاری مراسم چهلم آیت الله منتظری در شهرهای مختلف از جمله قم و اصفهان مشکلاتی بوجود آمد.
5) از برگزاری مراسم چهل و دومين سالگرد دکتر مصدق ممانعت به عمل آمد.
6) از برگزاری مراسم آخرين جمعه سال 1388 در گورستان خاوران جلوگیری به عمل آمد.
7) محمد تقی کروبی، مدرس دانشگاه ممنوع الخروج شد. پرستو فروهر نیز که قصد بازگشت به خانه اش در آلمان را داشت، ممنوع الخروج و گذرنامه اش ضبط شد. امير خرم نیز ممنوع الخروج شد. عبدالفتاح سلطانی و محمد سیف زاده ممنوع الخروج شدند.
8) جمعی در مخالفت با دیدگاه ها و عملکرد مهدی کروبی، کاندیدای معترض دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، به مقابل منزل مسکونی وی رفته و با سر دادن شعار اقدام به شعارنویسی بر روی در و دیوار منزل مهدی کروبی کردند.
9) الهه کولایی، احمد شیرزاد، علی شکوری راد و علی محمد حاضری احضار و بازجویی شدند. همچنین نسرین ستوده، وکیل دادگستری، احضار و بازجویی شد.
10) حبیب الله رنجبر، مسئول کلاس های آموزش زبان کردی در شهرستان های دهگلان و قروه و همچنین مسئول انجمن فرهنگی ـ ادبی لیلاخ برای انجام فعالیت با مانع روبرو شده است.
11) دادگاه عالي انتظامي قضات صلاحيت 21 نفر از وكلای نامزد برای شرکت در انتخابات بيست و ششمين دوره هيات مديره کانون وکلاي دادگستري مرکز را تایید نکرد. در ميان ردصلاحيت شدگان چهره‌هايي ازجمله سيدمحمد جندقي كرماني‌پور، رييس فعلي هيات مديره كانون، محمدعلي دادخواه، نعمت احمدي، رمضان حاجي مشهدي، ناصر زرافشان، عبدالفتاح سلطاني، فريده غيرت، رضا نوربها، محمدحسين آقاسي و جهانگير مستوفي مشاهده مي‌شود.
12) صالح نیکبخت، وکیل ابراهیم لطف اللهی، دانشجوی حقوق دانشگاه پیام نور سنندج که در تاریخ 15 دی ماه سال 1386 بازداشت و 10 روز بعد خبر مرگ وی به خانواده‌اش اعلام شد، با اشاره به بایگانی شدن پرونده موکلش گفت: « علیرغم درخواست های مکرر اینجانب دایر بر اینکه فیلم و عکس صحنه حلق آویز شدن به خانواده لطف اللهی داده شود، بازپرس شعبه سوم دادسرای عمومی و انقلاب سنندج از تحویل آن خودداری کرده و با وجود اعتراض اینجانب به منع پیگرد صادره دادگاه کیفری استان کردستان نیز، قرار صادره را عینا تایید و پرونده را بایگانی نموده اند.»
13) مهدی کروبی در جریان راهپیمایی روز 22 بهمن در فلکه صادقیه مورد حمله قرار گرفت. در همین حال مهدی کروبی، فرزند مهدی کروبی بازداشت شد. محمدرضا خاتمی و همسرش زهرا اشراقی، نوه آیت الله خمینی در جریان این راهپیمایی بازداشت شدند. در جریان راهپیمایی روز 22 بهمن، افرادی که هوادار جریان سبز هستند با برخورد مأموران مواجه شدند و جمعی از آنان بازداشت شدند. همانگونه که اشرف بروجردی، معاون وزير کشور دولت سید محمد خاتمی و همسر و خواهر شهيد از ضرب و شتم خود و دو پسرش در راهپيمايی 22 بهمن خبر داد و گفت:« دستمزد ما از نظام و انقلابی که برای آن همه چيز خود از جمله همسر و برادر خود را تقديم آن کرديم و سختی‌های فراوان کشيديم، ضرب و شتم در راهپيمايی 22 بهمن نبود.» وی با بيان اينکه ما را به داخل اتوبوسی بردند که جمعيت زيادی مثل ما را داخل آن در بازداشت نگه داشته بودند، گفت:« هيچ يک از افرادی که داخل اتوبوس بازداشت بودند علت دستگيری خود را نمی‌دانستند و اين درحالی بود که با بدترين الفاظ و با بی‌نزاکتی تمام به آن جمع توهين و هتاکی می‌شد.» بروجردی يادآور شد:«زماني که کسی در داخل اتوبوس اعتراض می‌کرد که چرا توهين می کنيد در مقابل همين يک جمله اهانت‌های بيشتری را روا می‌داشتند و می‌گفتند ما حق داريم و آزاديم هرگونه برخوردی انجام دهيم.»
14) آیت الله احمد جنتی، امام جمعه موقت تهران گفت: آيت‌الله لاريجانی ( رییس قوه قضاییه) روحيه ضد ظلم، انقلابی و ولايی دارد و برای رضای خدا همانطور که دستور اعدام دو نفر از اغتشاشگران را صادر کردند بايد قاطعانه در برخورد با اغتشاشگران عمل کنند و نبايد به مفسدين‌فی‌الارض ترحم کرد.
15) مقام های قضايی اقدام به تأسيس يک دادسرا در زندان اوين کرده اند که این اقدام امکان دسترسی به قضات آن جهت پیگیری امور بازداشت شدگان برای خانواده های دستگیرشدگان و وکلای آنان بسیار مشکل و گاه غیرممکن است.
16) آیت الله صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه، محمدباقر ذوالقدر، قائم مقام سابق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به سمت مشاور خود برگزید.
17) داریوش قنبری سخنگوی فراکسیون خط امام(ره)مجلس از بررسی حوادثی که برای برخی شخصیت‌های مذهبی از جمله بیت آیت‌الله صدوقی، حمله به مسجد قبا در شیراز و مسائلی که برای خانواده آیت‌الله دستغیب به وجود آمده و همچنین در مورد حادثه قزوین و سوء قصد صورت گرفته به جان مهدی کروبی در جمع همکارانش خبر داد.
18) دفتر نصرالله ترابی، نماینده شهر کرد آتش زده شد.
19) گروهی با زنجير و باتوم و گاز فلفل به حسينيه جماران حمله ور شدند و مانع از انجام سخنرانی سيد محمد خاتمی در حسينيه جماران شدند.
20) محمد توسلی، هاشم صباغيان، ابوالفضل بازرگان، سيد امير خرم و علی اکرمی پنج عضو دفتر سياسی نهضت آزادی ايران، با احضار به ساختمانی که عنوان شده زیر مجموعه وزارت اطلاعات است نسبت به تبعات برگزاری هرگونه مراسمی برای مرحوم آيت الله منتظری پيشاپيش اخطار گرفتند.
21) اتوبوس حامل جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی، فعالان جنبش زنان و اعضای کمیته گزارشگران حقوق بشر که برای شرکت در مراسم تششیع پیکر آیت الله منتظری عازم قم بود، متوقف و چندین نفر از آنها بازداشت و از سفر بقیه افراد جلوگیری به عمل آمد. همچنین اتوبوس فعالان سياسی تبريز که عازم قم بود، متوقف شد.
22) جمعی موتور سوار روز 13 آبان 1388 در اطراف فرهنگستان هنر در زمان ریاست میرحسین موسوی حضور یافته و مانع از خروج او از فرهنگستان شدند.
23) برخی از دراويش و پيروان سلسله نعمت اللهي گنابادي در خصوص شغل خود با مشکل مواجه شده اند.بي‍ژن بيدآباد، عمادالدين مرداني، نصيراحمدي، ليدا و ويدا تابان، فائزه واحدي، محمد اسماعيل صلاحي،مهدي مرداني راد، غلامرضا شیرزادی، امین کرمپور، محمد صادق مرادی سروستانی با مشکل مواجه شده اند.
24) از برگزاری مراسم ختم احسان فتاحيان در كرمانشاه ممانعت به عمل آمد.
25) حبیب الله پیمان، دبیر کل جنبش مسلمانان مبارز و همسرش، مرضیه مرتاضی لنگرودی روز 13 آبان بر اثر حمله ای که به آنها شد، مجروح شدند. همچنین در این روز بسوی مهدی کروبی گاز اشک آور شلیک شد.
26) اسماعیل (محمد) کوثری، نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس و جانشین سابق فرمانده قرارگاه ثارالله سپاه پاسداران در گفت و گویی در پاسخ به این سوال که قرارگاه ثارالله در بازجویی ها و گرفتن اعترافات از بازداشت شدگان نقشی داشته است، گفت: « بله، البته این کار مشخصاً در قرارگاه انجام نمی شد. در زندان اوین جایگاهی برایشان مشخص کرده بودند که بازجویی ها و گرفتن اعترافات در آنجا صورت می گرفت.»
27) استاندار تهران گفت؛ مالکان خودروهايي که در اغتشاشات اخير با سوءاستفاده از فضا و بوق زدن هاي ممتد و ايجاد راهبندان هاي غيراصولي مردم را اذيت کرده اند، احضار مي شوند.
28) مسوولان دفتر آیت الله العظمی منتظری برای بستن این دفتر تحت فشار قرار گرفته اند.
29) بر اساس اعلام اداره مهاجرت و پناهندگان آلمان در سال 2009 میلادى 1170 نفر از شهروندان ایرانى از آلمان تقاضاى پناهندگى کرده‌اند که این میزان در مقایسه با سال پیش از آن حدود 44 درصد رشد را نشان مى‌دهد.
30) عضو سابق هيات مديره سازمان نظام مهندسي ساختمان استان تهران سهل‌ انگاري وزارت مسكن و ناتواني مديريت اين وزارت‌خانه در برابر فشارهاي بيروني خارج از سازمان را عامل اصلي بلاتكليفي پنجمين دوره انتخابات سازمان نظام مهندسي ساختمان ذكر كرد.
31) علی باقری مسئول روابط عمومی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی اعلام کرد: به علت ممانعت های بوجود آمده کنگره این سازمان به تعویق افتاد.
32) نیروهای انتظامی و امنیتی از تجمع مردم به مناسبت روز جهانی کورش در منطقه پاسارگاد جلوگیری کردند.
33) از برگزاری مراسم سالگرد قتل پروانه و داریوش فروهر جلوگیری شد.
2- وضعیت کتاب و مطبوعات ، نویسندگان و روزنامه نگاران
در این خصوص آنچه از گزارش های منتشر شده بر روی سایت ها و رسانه ها بدست می آید، عبارت است از بازداشت و برگزاری جلسات محاکمه های قضایی دست اندرکاران این حوزه که به شرح زیر است:
الف- بازداشت ها:
1) علی معظمی(روزنامه نگار در حوزه اندیشه)، اکو کردنسب ( روزنامه نگار نشریه توقیف شده کرافتو)، مزدک علی نظری( مدیر سایت خبرنگاران صلح)، رحیم غلامی ( همکار روزنامه‌های محلی اردبیل)، مصطفی دهقان، اكبر منتجبي، وحید پور استاد، احسان مهرابی، مهسا حکمت، نوشین جعفری، مسعود لواسانی، ساسان آقایی، نصور نقی‌پور، حمید مافی، کیوان فرزین، عمادالدین باقی، علیرضا بهشتی شیرازی،عبدالرضا تاجیک، بهرنگ تنکابنی، مهدی حسین زاده، محمد صادق جواد حصاری، آروین صداقت‌کیش، روزبه کریمی، سید مسعود لواسانی، جواد ماهزاده، محمدرضا مقیسه، کیوان مهرگان، محمد نوری زاد، لیلی فرهادپور، آروین صداقت‌کیش، احمد جلایی فراهانی، حسن ظهوری ( خبرنگار حوزه میراث فرهنگی)، نیلوفر لاری، زینب کاظم خواه، امیر صادقی، امید مهرگان، نعیمه دوستدار، سمیه مومنی، مهسا جزینی، علی محمد اسلام پور، علی‌اشرف‌ فتحی‌زنجانی، علیمحمد اسلامپور( سردبیر نشریه نوای وقت کرمانشاه)، نفیسه زارع کهن، نگار سايه، نسرین وزیری، کیوان مهرگان، نقي احمدي آذر ( از اعضاي هيئت تحريريه نشريه توقيف شده «شمس تبريز»)، طاهره رياحي، ببيراز بازوبندي ( سردبير هفته نامه هاي مرودشت)، احسان بداغي، مهدي جليل خاني، یدالله صدوقی، نگين درخشان، سام محمودی روزنامه نگاران کشوری و محلی بازداشت شده در نیمه دوم سال 1388 هستند.
2) بدرالسادات مفیدی ( دبیر انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران)، ماشاء الله شمس الواعظین ( محمود شمس)، علی حکمت، مرتضی کاظمیان، محمدرضا زهدی، محمد جواد مظفر اعضای انجمن دفاع از آزادی مطبوعات بازداشت شدند.
3) فرهاد پولادي، خبرنگار «خبرگزاري فرانسه» و رضا الباشا بازداشت شدند. همچنین عباس جعفري دولت آبادي، دادستان تهران اعلام کرد که دو خبرنگار آلماني و يک کانادائي به نام گيلز کاداسکار که در روز 13 آبان توسط ماموران امنيتي بازداشت شده بودند، پس از احراز هويت آنها از زندان آزاد شدند.
4) فواد صادقی، مؤسس سایت‌های «بازتاب» و «آینده‌نیوز» بازداشت شد.
5) یاسر معصومی از همکاران مطبوعات بازداشت شد.
6) جعفر پناهی، طاهره سعيدی (همسر جعفر پناهی)، سولماز پناهی (فرزند جعفر پناهی)، محمد رسول‌اف (فيلم‌ساز)، ابراهيم غفور (فيلم‌بردار)، ايمان غفوری (دستيار فيلم‌بردار)، بامداد موجانی، آريان رحمانی، مهرداد ميرکيانی، کوروش اصغری، مرتضی دهنوی، وحيد وکيلی‌فر، مهدی پورموسی(مدير توليد)، جلال وفايی، سيمين نوروزی، کاظم روزی‌طلب، شمسی صادقی، طاهره مهدوی، علی واحدی و علی سرآهنگ افرادی بودند که در منزل جعفر پناهی کارگردان مشهور ایرانی بازداشت شدند.
7) رضا خندان، عضو کانون نویسندگان ایران، رضا نجفی، نویسنده و مترجم و خليل درمنکی،منتقد ادبی و علی محمودی، فعال اجتماعی و نویسنده و عضو انجمن ادبی مریوان بازداشت شدند.
8) ملودی محمودی زنگنه، آهنگساز و شمس الله رحمانی، خواننده کرد بازداشت شدند.
9) علی عافیت مدیر چاپ عافیت و نگار بازداشت شد.
10) حسنعلی مهدوی چشمه گچی ، مدیر مسئول روزنامه غرب بازداشت شد.
11) عباس جليليان، نويسنده و پژوهشگر کُرد اوايل هفته جاری برای گذراندن حکم ۱۵ ماه حبس خود راهی زندان ديزل آباد کرمانشاه شد.
12) کاوه جوانمرد همکار هفته نامه توقيف شده کرفتو پس از طی کردن دوران محکوميت سه ساله اش از زندان آزاد شد.
ب- محاکمه های قضایی:
1) دادگاه مدیران مسوول روزنامه های همشهری، صدای عدالت، خبر، اقبال، یاس نو، اعتماد ملی، آزاد برگزار شد. دادگاه رسيدگي به اتهام نشريه علم و نيرو برگزار شد.
2) ژيلا بنی‌يعقوب، به دادگاه احضار شد. همچنین برای محمدرضا نسب عبداللهی، کيفرخواست صادر شد.
3) بازپرس شعبه‌ چهارم دادسرای انقلاب زنجان، قرار کفالت مهدی جلیل‌خانی، منقد ادبی را به قرار تأمین وثیقه‌ 400 میلیون ریالی تغییر و از صدور کیفرخواست از سوی دادستانی زنجان علیه وی خبر داده است.
4) مازيار خسروي سردبير سايت «هم ميهن»، محمد داوري سردبير سايت سهام نيوز محاکمه شدند.
5) صديق مينائي همکار هفته نامه توقيف شده ئاسو محاکمه شد.
ج- صدور احکام قضایی:
1) محمدرضا نوربخش، سردبیر روزنامه فرهیختگان و عضو ارشد شورای سردبیری سایت جمهوریت در دادگاه بدوی به 6 سال حبس تعزیری محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدیدنظر به سه سال حبس قطعی تغییر یافت. نادر کريمی جونی به تحمل ده سال حبس تعزيری، بهمن احمدی امویی در دادگاه تجدید نظر به 5 سال زندان، سعيد ليلاز در دادگاه تجدید نظر به سه سال حبس، هنگامه شهیدی به شش سال حبس تعزیری، مسعود باستانی به 6 سال حبس تعزیری محکوم شدند. احمد زیدآبادی، روزنامه‌نگار و تحلیل‌گر سیاسی اصلاح طلب و دبیرکل سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی به پنج سال زندان در تبعید در گناباد محکوم شد. احمد زیدآبادی و مسعود باستانی از زندان اوین به زندان رجایی شهر منتقل شده اند. حمزه کرمی در حکم بدوی به 16 سال حبس و پرداخت 6 میلیارد تومان جزای نقدی، کیوان صمیمی به شش سال حبس‌ و محرومیت مادام العمر از فعالیت های سیاسی محکوم شدند. رضا رفیعی فروشانی به 7 سال حبس تعزیری و 5 سال تعلیقی محکوم شده است. مسعود لواساني به 8 سال و نيم حبس محکوم شد.
2) کیان تاج‌بخش به پنج سال حبس محکوم شد.
3) علیرضا ثقفی، عضو کانون نویسندگان ایران به تحمل 3 سال حبس تعزیری محکوم شد.
4) هيات منصفه مطبوعات، مديران مسوول روزنامه «مردمسالاری» و نشريه «دال» را مجرم تشخيص داد و هيچ کدام را مستحق تخفيف در مجازات ندانست.
5) کامران احمدپور، مدير مسئول روزنامه ورزشي «نود» به پرداخت جريمه نقدي، نصراله کاوه مهر، مدير مسئول وقت روزنامه‎ «دنياي فوتبال» به 4 ماه حبس تعزيري محکوم شدند. علي بدري زاده، مدير مسئول نشريه «موج» به پرداخت يک ميليون ريال جزاي نقدي محکوم شد. اين نشريه از اتهام نشرمطالب خلاف واقع تبرئه شد. نشريه «دال» به حکم دادگاه يک سال تعطيل شد.
6) شکراله عطارزاده، مدير مسئول هفته نامه‏ «ليان»، محمدجواد حق شناس، مدير مسئول روزنامه‎ «اعتماد ملي» از اتهام مطرح شده تبرئه شدند.
7) سجاد خاکساري، خبرنگار نشريه «قلم معلم» از سوی دادگاه تجديد نظر از اتهامات وارده تبرئه شد.
د- سایر موارد:
1) روزنامه اعتماد با مدیر مسوولی الیاس حضرتی با حکم هيات نظارت بر مطبوعات توقيف و مراتب به مرجع صلاحيت‌دار يعنی معاونت دادستانی عمومی تهران ارجاع شد. روزنامه همشهری، آرمان روابط عمومی و فرهنگ آشتی توقیف موقت شدند. روزنامه های حیات نو، اندیشه نو و هفته نامه بهار بروجرد به مدیر مسوولی مصطفی فرهاد توقیف موقت شدند.
2) روزنامه خبر از انتشار باز ماند.
3) امتياز روزنامه «تحليل روز» به مدير مسئولي بهمن حاجات نيا به دستور هيات نظارت بر مطبوعات استان فارس لغو شد.
4)روزنامه سرمایه و هفته نامه های ایراندخت، همت و موج انديشه توسط هیات نظارت بر مطبوعات لغو امتیاز شدند.
5) هیات نظارت بر مطبوعات به روزنامه های آفتاب يزد، اعتماد و بهار تذكر كتبى داد. هیات نظارت بر مطبوعات به نشریات نسل امروز، بانوی شرقی، آینه زندگی، پیام آور، چلچراغ، آیین، پنجره، آهنگ زندگی، و فوتبال تذکر داد. توسعه، روزان، جهان اقتصاد، اطلاعات، اسرار، جهان صنعت، مردم‌سالاري، آرمان روابط عمومي، جمهوري اسلامی، پول، فرهيختگان، تهران امروز، کارون و آفرينش نیز تذكر دريافت كردند. خبرگزاری ایلنا نیز تذکر دریافت کرد.
6) در پی موج فیلترینگ سایت های خبری مدرسه فمينيستی، سحام نيوز، نوانديش امروز، نوروز، خبرگزاري مجموعه فعالان حقوق بشر در ايران (هرانا)، امیرکبیر و تا آزادي زندانيان سبز فیلتر شدند. سایت های جامعه بهایی ایران به ‌نام‌های نقطه نظر، ولوله ‌در شهر، شناخت بها’‌الله، دستخط‌های بیت‌العدل، سایت معرفی سایت‌های بهایی، سرویس خبری جامعه بهایی و نگاه نیز فیلتر شدند.
7) وبلاگ سهيل محمودي، شاعر و کارشناس ادبي فيلتر شد.
8) سرويس پيام کوتاه در مواقع خاص از جمله 13 آبان، 16 آذر، روز عاشورا و 22 بهمن با اختلالات گسترده‌ای روبه‌رو شد.
9) وب‌سايت راديو زمانه مورد حمله‌ قرار گرفت.
10) جواد ملیحی، پدر علی ملیحی روزنامه نگار و عضو شورای سیاستگذاری سازمان دانش آموختگان ایران در نامه ای به دادستان تهران از تحت فشار بودن، ضرب و شتم فرزندش در روزهای نخست بازجویی خبر داده است.
11) محمد علی رامين، معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام كرد: « روزنامه‌هايى كه تذكر مى‌گيرند يا توقيف مى‌شوند مثل عنصر فاسد و آلوده‌اى هستند كه همه فضاى مطبوعات را آشفته مى‌كنند و ما با توقيف آنها سعى در تلطيف اين فضاى آشفته را داريم.» این در حالی است که سيروس سازدار، نماينده مرند و جلفا می گوید: «نمايندگان تاكنون چندين ‌بار با تذكر و همچنين تهيه سئوال از وزير ارشاد در خصوص برخورد معاون مطبوعاتى وى با رسانه‌ها به وزير ارشاد در مورد اين اقدامات هشدار داده‌اند، اما گويا تاثيرى نداشته است.»
12) در حاشيه دهمين نمايشگاه تله‌كامپ، روابط عمومي وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات كه مورد اعتراض خبرنگاران خبرگزاري‌ها و رسانه‌هاي مختلف به دليل ناهماهنگي‌هاي موجود قرار گرفت، به آنها توهين كرد كه مدير ارتباط با رسانه‌هاي اين روابط عمومي به جاي پاسخگويي به خبرنگار ايلنا، در مورد اين اعتراض تنها به اين جمله اكتفا كرد، « دهنت را ببند.»
13) دادستان تهران تاكيد كرد: « اصحاب رسانه‌ حق ندارند اخبار قضايي را تنها با يك منبع آگاه انتشار دهند، مطبوعات مكلف هستند منبع اخبار را قيد كنند تا ما به سوي آن شخص رفته و از اطلاعات جزئي‌تر آگاه شويم.»
14) فرمانده نيروي انتظامي در رابطه با نظارت پليس به فضای مجازی گفت:‌ پليس بايد در فضای مجازی نظارت بيشتری داشته باشد اما هر بار كه در اين زمينه ورود كرديم رسانه‌ها و افرادی كه پز روشن‌فكري دارند به ما حمله کردند و ما هم عقب‌نشيني کردیم.
15) معاون مبارزه با جرائم رايانه ای پليس آگاهی ناجا با بيان اينکه پس از هشت سال قانون جرائم رايانه ای تصويب شد، گفت که طبق قانون دادستان کل کشور موظف شده است ليست هايی را تهيه کند.
16) آیت‌الله صادق لارِیجانی، رییس قوه قضاییه در دومِین جشنواره علامه حلی، با اشاره به افزاِیش ترجمه کتاب‌های فلسفی به فارسی گفت: باِید موج ترجمه کتاب‌هاِی غربِی در کشور مهار شود.
17) مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان شرقی درباره علل مخالفت و لغو کنسرت همایون شجریان در گفتگو با خبرگزاری ایسنا، گفت:‌ حضور نوازندگان زن در گروه موسیقی و ظرفیت بالای سالن که بیش از دو هزار نفر بود و ضریب امنیت و مدیریت سالن را پایین می‌آورد از عواملی لغو این کنسرت بود.
18) 46 تن از سینماگران ایران طی بیانیه ای خطاب به مردم ایران نسبت به حذف سینمای مستقل اعتراض کردند.
19) جعفر پناهی، فاطمه معتمد آريا و مجتبی ميرتهماسب، سه سينماگر ايرانی ممنوع الخروج شدند.
20) نایب رئیس کمیسیون بهداشت و درمان در مجلس شورای اسلامی درباره تاثیر مخرب پارازیت های ماهواره ای و مخابراتی بر وضعیت سلامت شهروندان تهرانی هشدار داده است.
21) پنج شبکه بزرگ بین‌المللی جهان، صدای آمریکا، بی‌بی‌سی، دویچه وله، رادیو بین‌المللی فرانسه و رادیو بین‌المللی هلند پس از نشست خود در برلین بیانیه‌ای در مورد محدودیت‌های کنونی بر سر راه تبادل آزاد اطلاعات و اخبار در برخی کشورها از جمله ایران منتشر کردند.
22) علاءالدين بروجردي، رييس کميسيون امنيت ملي مجلس به خطر اطلاع رساني توسط سايت هاي اينترنتي اشاره کرده و از لزوم رسمي شدن فيلترينگ سايت ها سخن گفته است.
23) جهانگير هدايت برادر صادق هدايت اعلام کرد، تمام کتاب هايي که در 25 سال اخير با اجازه وزارت ارشاد چاپ شده اند در چهار سال گذشته اجازه تجديد چاپ نگرفته اند. وي افزود : آثار هدايت در کنار خيابان مثل مواد مخدر غيرقانوني به فروش مي رسد. وي گفت: افرادي هستند که پنهاني تمام آثار را چاپ و تکثير مي‎کنند و ما هرگز از آن با خبر نمي شويم.
24) انتشارات «باران» به مديريت حسين قليزاده، «اختر» به مديريت صمد آسياباني از استان آذربايجان شرقي و انتشارات «پيناز» از استان زنجان که سابقه طولاني در نشر کتاب هاي ترکي آذري دارند، به دستور هيئت ناظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي از حضور در نمايشگاه سراسري کتاب ايران که در شهر اروميه برگزار شد، منع شدند.
25) جمعی از خانواده های روزنامه نگاران زندانی در ديدار با سيد محمد خاتمی، رييس جمهوری سابق ایران ضمن بيان نگرانی های خود در باره تعداد زياد روزنامه نگاران زندانی و صدور احکام سنگين برای آنها، به طور مشترک به گفته های محمدجواد لاريجانی، رييس ستاد حقوق بشر قوه قضاييه که گفته بود هيچ روزنامه نگاری در جمهوری اسلامی به دليل اعتراض و يا حضور در تجمع در زندان به سر نمی برد ،اعتراض کردند.
26) محمدرضا حكیمی، استاد و نویسنده برجسته و صاحب الحیاة با انتشار پیامی عدم حضور خود در جشنواره فارابی را اعلام كرد.
27) از انتشار دوباره کتاب عکس هاي انقلاب مريم زندي جلوگیری به عمل آمد. کتاب بازرگان تا خاتمي نوشته داوود علي بابائي از انتشار دوباره باز ماند.همچنین از نمايش فيلم پاداش، ساخته کمال تبريزي ممانعت به عمل آمد.
28) به مطبوعات ایران گفته شد که حق ندارند در صفحه اول خود عکسی از آيت‌الله منتظری را به هنگام درگذشتش منتشر کنند و پيام‌های تسليت به شرطی که تحريک‌کننده نباشد به استثنای پيام رهبر انقلاب بايد در صفحات داخلی منتشر شود.
29) پیش از شروع مراسم سالگرد محمد مختاری و محمدجعفر پوینده، مقام های مسوول، محل برگزاری مراسم در امام زاده طاهر کرج را بستند و مانع از برگزاری مراسم شدند.
30) با اینکه سلیمی، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی گفته بود: « با حذف پادشاهان از کتب تاریخی درسی موافق نیستیم و موضوع حذف پادشاهان از کتاب های تاریخ در کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی پیگیری می شود» اما در ادامه سیاست های دولت احمدی نژاد، معاون پژوهشی وزیر آموزش و پرورش بر صحت شایعه ای که از چندی پیش مطرح بود، مهر تایید زد و با صراحت از تصمیم این وزارتخانه بر حذف سلسله های پادشاهی تاریخ 2500 ساله ایران، خبر داد: « شاه را حذف نکرده ایم، بلکه سلسله شاهنشاهی را از تاریخ کشور حذف کرده ایم.»
31) فاطمه معتمدآریا، بازیگر سینما و تئاتر اعلام کرد: در پی تماسی که حراست وزارت ارشاد با مرکز هنرهای نمایشی داشته به من اعلام شد که اجازه فعالیت برون مرزی ندارم به همین دلیل از حضور در نمایش شاهنامه فردوسی بر اساس طرحی از محمد چرمشیر و کارگردانی استفان ویلد که قرار بود در آلمان و ایران اجرا شود، انصراف دادم.
32) میترا حجار بدستور حراست وزارت ارشاد ممنوع التصویر اعلام شد. ممنوع التصویر شدن هنرمندان به صورت شفاهی به آنها و تهیه کنندگان اطلاع داده می شود.
3- وضعیت دانشگاه ها و دانشجویان
درحالی که در نیمه دوم سال 1388 ده‌ها دانشجو در تهران، مشهد، شیراز، سیستان و بلوچستان، کرمانشاه و دیگر شهرهای ایران در بازداشت به سر می‌برند، محاکمه‌های غیرعلنی دانشجویان همراه با احکام سنگین زندان اوج گرفته است. « بازداشت گروهی»، « احضار و اخراج از سوی کمیته انضباطی » و « تعلیق تشکل‌های دانشجویی» سه موضوعی است که دانشجویان منتقد در این مدت با آن مواجه بوده اند. برخودها با دانشجویان منتقد در حالی صورت می گیرد که تاکنون عاملان حمله شبانه به کوی دانشگاه تهران در 25 خرداد ماه 1388 و خوابگاه دانشجویان دانشگاه شیراز و برخی دیگر از خوابگاه‌های دانشجویی از سوی مسوولان مربوطه معرفی نشده‌اند. این در حالی بود که آیت الله خامنه ای، مقام رهبری هم در شهریور ماه 1388 طی سخنانی از حمله شامگاه 25 خرداد به کوی دانشگاه تهران در کنار وقایع بازداشتگاه کهریزک به عنوان «جنایت‌» نام برد. از همین رو گفته شد که در حادثه کوی دانشگاه تخلفات بزرگی انجام شده که پرونده ویژه ای برای آن تشکیل شده تا مجرمان بدون توجه به وابستگی سازمانی آنان، به مجازات برسند.
عدم برخورد مناسب با عاملان این جنایت ها، حمله نیروهای لباس شخصی به دانشجویان دانشگاه آزاد مشهد را به دنبال داشت. امری که محمود ذوقی دادستان مشهد هم در واکنش به حمله نیروهای لباس شخصی به دانشجویان، اقدام آنان را غیر قانونی اعلام کرد و گفت که نگهبانی این دانشگاه به خاطر ورود افراد غیر دانشجو مقصر است. وی در عین حال مراسم عزاداری محرم دانشجویان در داخل محوطه دانشگاه را هم « غیر قانونی » اعلام کرد و گفت که 61 تن از دانشجویان دانشگاه آزاد مشهد و 9 دانشجوی دانشگاه غیر دولتی سجاد نیز بازداشت شده‌اند.
بنابراین آنچه در خصوص وضعیت دانشجویان در نیمه دوم سال 1388 قابل اعلام است، به شرح زیر به اطلاع می رسد:
الف – بازداشت ها:
1) مهدی عربشاهی، میلاد اسدی، بهاره هدایت، مرتضی سمیاری و عباس حکيم زاده چهار عضو شورای مرکزی اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان دانشگاه های سراسر کشور( دفتر تحکیم وحدت)، بازداشت شدند.
2) کاظم رضایی، سعید خسروآبادی، سعید لطفی، سعید آگنجی، مسعود مهدوی فر، سیدمحمد حسینی، سیدمحمدمحسن موسوی، سبحان حیدری، نجمه رنجبران، بنایی، علی جلالی، سعید رضایی، زاهدی، ظهوریان، احمد عارف، طاهری، صفرپور، احسان پورسلطان، کاظم رضایی، یحیی طاووسی، ندا اسکندری، خدیجه قهرمانی، نظری، شیروانی، باقری، بنایی، جلالی، علی صالح پور، کاظم رضایی، یحیی طاووسی، مسیح الله حقیقت، راضیه جعفری، ايوب پورفتحی، علی صالح پور، راضيه جعفری، سبحانه حیدری، مسعود مهدوی فر، ابوالاحراري از دانشجویان دانشگاه شیراز بازداشت شدند.
3) تارا سپهری‌فر، ميترا عالی و امين وطانی دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف هستند که بازداشت شده اند. حميد عظيمی، محمد اسعدی، سعيد قاسمی، امين عربی، علی مطلبی، کورش يکان و محسن ادبی پور، محسن پريزاد، سياوش بيگ مديان، ايزد جابری و مسعود مرادی دانشجویان پلی تکنیک، واحد تفرش و نیز پويا شريفی دانشجوی کارشناسی ارشد پلی تکنيک بازداشت شدند.
4) مهدي ابراهيمي ذاكر، امين مرزبان، نويد نجار، پدرام ياوري و بشير سرهنگي پنج دانشجوی دانشگاه جندی شاپور اهواز بازداشت شدند.
5) عليرضا و سجاد مرادی، مجتبی‌ هاشمی، حمیده قاسمی، علی اکبر اعجمی، امین نظری، محمدعلی رفیعی، حمید یحیوی، اسماعیل ایزدی خواه، علی رفیعی، صادق انسانی، سجاد ساده، محمد حسین مشاعی، اردشیر بانگیان، امین بنی هاشم، زهرا توسلی، علیرضا خالصیان، حمید سوزنده، سینا ولایی، خسرو مقصودی، آرش احسان زاده، فرزاد کلبعلی، نوید سلطانپور، عباس غلام حسينی، نیلوفر اثباتی، بردیا نجاری، سجاد معافی، محسن مریزاد و جعفر طهماسبی، رضا یاری، رضا رحیمی، علی تسنیمی، مهدی بلخاری، طاهر دهخوارقارنیان، غلام محمدی، محمدجعفر طهماسبی، طاهر دهخوارقارنیان، محمدجعفر طهماسبی، امجد کردنژاد، ناصراحمدی و عباس کاکايی، هژیر کرد نژاد، سهراب كريمی- دانشجویان دانشگاه تهران- بازداشت شدند.
6) جاوید حاج همتی، عباس قادری و میثم حسنی، دانشجویان دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی بازداشت شدند.
7) امیر مقدم، علی خجسته، معین مین باشی، توحید تمدنی، محسن بیات، علی معموری، رضا خجسته، علی لطیفی، حسین قابل، عارف ناظر مقدم، میترا فرهنگ، عادل طائی نیا، فرشاد عزیزی، ایمان ابراهیمی، محمد تقی جهانبخش، محمد رضا لطفی، امیر شیبانی، توحید تمدنی، محسن بیات، حمید تمدنی، مهدی گیلانی، مهران هدشی، آرشام دامغانی و امیر ثابت مقدم و افتخار برزگریان دانشجویان دانشگاه های مشهد هستند که بازداشت شده اند.
8) نیما عمرانی، مجید عسگری، مصطفی ریسمان باف، طهمورث صفری، شهاب محمّدی، ابراهیم نوحی، علی صدّیقی، پویا حمداللهی، پویا دریایی،‌ هادی نجفی، علیرضا ابوفاضلی، یاسر خسروی زاده، روح‌الله صحرایی و علیرضا ابوفاضلی از دانشجویان دانشگاه علم و صنعت بازداشت شدند.
9)علی سپندار، بهزاد پروین، امین استادی و میلاد گاراژیان دانشجویان دانشگاه بیرجند، بازداشت شدند.
10) جهانگیر عبداللهی، سروه ویسی، آمانج حیدری، پخشان عزیزی، لیلا محمدی، احمد اسماعیلی، هژار یوسفی، عبدالله عارفی، ادریس مولودی، علیرضا مرادی، امجد کردنژاد، میلاد ویسی، رشید اسماعیلی، فواد شمس، محسن عبدی، حسین رونقی، امير احسان تهراني سخاوت، نيما گلزاري، نادر احسنی و خواهرش الهام احسنی، ليلا محمدی، سید منصور موسوی، مازیار سمیعی، اردوان تراکمه، نازنین فرزانجو، البرز محبوب خواه، احسان میر سعیدی، گلناز توسلی، مريم کريمی، ابوالفضل کريمی، شاهین فضلی، محمد مختاری، سجاد پیرفلک، البرز زاهدی، فرزان رئوفی، مرتضی اسدی، حسین رحیمی، نیک زاده، سجاد طاهر زاده، مصطفی منفرد، حسن کریمی، سهند بختیار پور، پیام پیکری، موسی وند، حمید قهوه چیان، علیرضاموسوی، احمد میرطاهری، علیرضا زرگر، امیرکاظم پور، احمد اسماعیلی، آمانج رحیمی، لیلا محمدی، رضا بنی طبا، حسین مطلوبی، تقی جعفری، سامان بزرگی، مبین عرب، مونا شایان، فرزام معینی، میلاد فدایی، بابک غياثی، اشکان ذهابيان، سياوش رضاييان، بهنام فرازمند، زاوش گرايلی، مهدی داوديان، علی مشمولی، فرزاد اسلامی، اميرحسين چيت ساززاده، امين حيدری، مجيد شهرابی، احمد ميرطاهری، عليرضا زرگر، اميرکاظم پور، ياسر معصومی، رسول عالی نژاد، بهروز فريدی، آرش خاندل، مراد باصره، پيام حيدر قزوينی، فرهاد فتحی، سعيد سکاکيان، عطا عليزاده، بهنام نيک زاد، مصطفی شفیعی، عامر گلی و کاوه اولاد دانشجویانی هستند که بازداشت شده و یا تحت تعقیب قرار گرفته اند.
11) احسان عبده تبريزی، دانشجوی دکترای علوم سياسی دانشگاه دورهام انگلستان زمانی که برای استفاده از فرصت تعطيلات کريسمس و ديدار با خانواده به ايران بازگشته بود در فرودگاه بین المللی امام خمينی پاسپورتش توقيف و سپس بازداشت شد.
12) افشین کرمیان نسب، دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی و فعال فرهنگی در کرمانشاه با وثیقه‌ 100 میلیون تومانی آزاد شد.
13) ايمان صديقي و محسن برزگر دو دانشجوي محكوم به حبس تعزيري دانشگاه صنعتي نوشيرواني بابل آماده گذراندن حبس شدند.
ب- محاکمه های قضایی:
1) رییس کل دادگستری اصفهان گفت که پرونده بیست نفر از بازداشت شدگان حوادث دانشگاه اصفهان به دادگاه تجدید نظر فرستاده شده و پرونده بیست نفر دیگر هم در دادگاه انقلاب در حال رسیدگی است.
2) دادستان مشهد به روزنامه خراسان گفت که 19 نفر از دانشجویان بازداشت شده در این شهر به دلیل «خط دهندگی جریانات تشنج زا در دانشگاه‌ها» و به اتهام «اقدام علیه امنیت داخلی» محاکمه خواهند شد.
3) خضر رسول مروت دانشجوی کُرد دانشگاه ارومیه تفهیم اتهام شد.
ج – صدور احکام قضایی:
1) محمد امین ولیان، عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه علوم پایه دامغان بازداشت و در دادگاه بدوی با اتهام محاربه به اعدام محکوم شد.
2) مجید توکلی، توسط شعبه 15 دادگاه انقلاب به هشت سال و شش ماه حبس تعزیری، 5 سال محرومیت از فعالیت سیاسی و نیز 5 سال ممنوعیت از خروج از کشور محکوم شد. مرتضی سیمیاری به شش سال حبس، امید منتظری به شش سال حبس تعزیری، علی پرویز به سه سال حبس تعزیری، سلمان سیما به شش سال حبس تعزیری، ناصح فریدی به شش سال حبس و 74 ضربه شلاق، محمد يوسف رشیدی به 4 سال حبس تعزيری، شبنم و فرزاد مددزاده به پنج سال حبس و تبعيد، سهیل محمدی به 4 سال حبس تعزیری، محمد تابع محمدی به چهار سال زندان تعزیری، حامد کاووسی به سه سال حبس تعزیری، مهدی کلاری به دو سال و نیم حبس تعزیری، مهدی خدایی در دادگاه بدوی به 4 سال حبس تعزیری محکوم شدند. سياوش حاتم، سيدرضا جعفريان، پوريا شريفيان و مهدی مسافر هرکدام از این دانشجویان دانشگاه همدان به يک سال حبس تعزيری صادره از طرف شعبه يک دادگاه انقلاب همدان محکوم شدند. همچنین حسن سلامت دانش‌جوی رشته‌ جامعه‌شناسی دانشگاه تهران به 4 سال حبس تعزيری محکوم شد. سید مسعود علوی دانشجوی دانشگاه آزاد ارومیه نیز به دو ترم تعلیق و دویست هزار تومان جزای نقدی و سی ضربه شلاق توسط دادگاه انقلاب شهر ارومیه محکوم شد.
3) مهرداد بزرگ و احسان دولتشاه، دو عضو دانشجویان و دانش‌آموختگان لیبرال دانشگاه‌های ایران به یک سال حبس محکوم شدند.
4) کاظم رضايی به 5 سال و 8 ماه حبس تعزيری، نظری دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی به 4 سال حبس تعزيری، يحيی طاووسی دانشجوی دانشگاه شيراز به 3 سال حبس تعزيری، احسان کاووسی دانشجويی دانشگاه علوم پزشکی به 3 سال حبس تعزيری، علی جلالی دانشجويی دانشگاه پيام نور به 6 ماه حبس تعليقی و پرداخت 1 ميليون تومان جريمه نقدی، مجتبی حسينی دانشجوي دانشگاه شيراز به 6 ماه حبس تعليقی، سعيد رضايی دانشجوي دانشگاه علوم پزشکی به 6 ماه حبس تعليقی و خيبر حسن پور دانشجوی دانشگاه شيراز به 6 ماه حبس تعليقی محکوم شدند. همچنین شعبه تجدید نظر دادگاه انقلاب اسلامی شیراز، حکم چهار ماه حبس مسعود خیراتی سخنگوی سابق شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شیراز و علوم پزشکی را تایید کرد.
5) مسيح الله حقيقت جو، استاد علوم پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شيراز به 5 سال حبس تعليقی محکوم شد.
د- احضار به کمیته های انضباطی و احکام صادره توسط این کمیته ها:
1) ده نفر از دانشجويان دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین به نام های فرزام معينی، دانشجوی کارشناسی فقه و حقوق اسلامی با حکم اخراج از دانشگاه و محروميت از شرکت در آزمون های ورودی دانشگاه ها به مدت ۵ سال- حامد هنرخواه، دانشجوی کارشناسی روانشناسی عمومی با حکم اخراج از دانشگاه - سيد روح الله ترابی، دانشجوی کارشناسی ارشد معدن با حکم اخراج از دانشگاه - فرشيد آذرنيوش، دانشجوی کارشناسی فقه و حقوق اسلامی با حکم اخراج از دانشگاه- سعيد سکاکيان، دانشجوی کارشناسی حسابداری با حکم چهار ترم تعليق با احتساب در سنوات- فرهاد کياشمشکی، دانشجوی کارشناسی حقوق با حکم چهار ترم تعليق با احتساب در سنوات - سيد دانيال کرانيان، دانشجوی کارشناسي حقوق با حکم سه ترم تعليق با احتساب در سنوات - محمدرضا آقاياری، دانشجوی کارشناسی ادبيات فارسی با حکم سه ترم تعليق با احتساب در سنوات – کاظمی، دانشجوی کارشناسی ارشد معدن با حکم دو ترم تعليق با احتساب در سنوات - پيام حيدرقزوينی، دانشجوی کارشناسی فقه و حقوق اسلامی با حکم دو ترم تعليق با احتساب در سنوات مواجه شدند.
2) 14 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد واحد دزفول از جمله امید آزادی با حکم تبعید به واحدی خارج از منطقه- حسین رحیمی با حکم محرومیت از تحصیل به مدت دو نیمسال- جمشید جمشیدی با حکم محرومیت از تحصیل به مدت یک نیمسال- رضا پریدار با حکم تبعید به واحدی در داخل منطقه- میترا پریدار با حکم محرومیت از تحصیل به مدت یک نیمسال- غفور فرخیان با حکم تبعید به واحدی در داخل منطقه- حسین ناهیدی با حکم محرومیت از تحصیل به مدت یک نیمسال- حسین بیاتی با حکم محرومیت از تحصیل به مدت دو نیمسال- دارا صباحی با حکم تبعید به واحدی در داخل منطقه- حسن بقایی با حکم محرومیت از تحصیل به مدت یک نیمسال- رضا دیناروند با حکم تبعید به واحدی خارج از منطقه- نگین علیزاده شیرازی با حکم محرومیت از تحصیل به مدت یک نیمسال- سعیده محقق با حکم محرومیت از تحصیل به مدت دو نیمسال- محمدرضا جعفری با حکم تبعید به واحدی در داخل منطقه، مواجه شدند.
3) فرشاد عزیزی دانشجوی دانشگاه آزاد مشهد و کوهیار گودرزی دانشجوی دانشگاه صنعتی شریف از دانشگاه های محل تحصیل خود اخراج شدند.
4) سروش شکارچیان، دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی زنجان در پی حکم کمیته انضباطی به دانشگاه یزد تبعید شد. در همین حال تایماز امیراصلانی، یکی دیگر از اعضای انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی زنجان نیز به علت تجمع اسفند ماه در این دانشگاه که در اعتراض به حکم صادره برای دبیر انجمن اسلامی دانشجویان این دانشگاه بود به شش ماه تعلیق از تحصیل محکوم شد. مسعود حیدری فر و آرش راییجی به یک ترم و سیامک یاقوتی به دو ترم تعلیق ازتحصیل محکوم شده اند و احکام قطعی دریافت کرده اند.
5) مسعود اینانلو و آرش موسوی دو دانشجوی دانشگاه سمنان از ادامه تحصیل به مدت دو ترم محروم شدند.
6) محمد شوراب (دبير تشکل آسا) به دوترم تعليق و تبعيد به واحد بندر انزلی، حسين معصومی (از اعضای تشکل آسا) به دوترم تعليق و تبعيد به واحد شهر مجلسی، امير منشاری (مديرمسئول نشريه دانشجويی پندار و عضو تشکل آسا ) به يک ترم تعليق و تبعيد به واحد مراغه، فرزاد اسلامی (مدير مسئول نشريه دانشجويی بينش و دبير اسبق کانون دانشجويان مسلمان ) به يک ترم تعليق و تبعيد به واحد اليگودرز، آرمين شريفی (دبير صنفی تشکل آسا و مدير مسئول نشريه سکوت) به يک ترم تعليق و تبعيد به واحد علوم تحقيقات فارس، رضا علی زمانی (دبيرفرهنگی تشکل آسا و مدير مسئول نشريه فرصت) به يک ترم تعليق و تبعيد به واحد گرمسار، ميلاد پور عيسی ( سخنگوی تشکل آسا) به يک ترم تعليق و تبعيد به واحد تنکابن، حسام نصيری (مدير مسئول نشريه آرمان) به يک ترم تعليق و تبعيد به واحد آمل و علی مظلوم الحق از اعضای تشکل آسا به يک ترم تعليق و تبعيد به واحد شهريار محکوم شدند.
7) عماد بهاور، دانشجویی کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه بابل به دلیل فشار برخی نهادها بر دانشگاه از ادامه تحصیل باز ماند. محسن برزگر با حکم یک ترم تعلیق با احتساب سنوات و یک ترم تعلیق بدون احتساب سنوات که از قبل معلق شده بود و اکنون اجرایی شده، نیما نحوی با حکم یک ترم تعلیق بدون احتساب سنوات و دو ترم محرومیت از امکانات رفاهی نظیر خوابگاه و وام ، محمد علمی (دبیر اجرایی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه بابل) با حکم یک ترم تعلیق بدون احتساب سنوات و دو ترم محرومیت از امکانات رفاهی نظیر خوابگاه و وام ، حسام الدین باقری (دبیر سیاسی انجمن اسلامی) با حکم یک ترم تعلیق با احتساب سنوات، ایمان صدیقی با حکم یك ترم تعلیق با احتساب سنوات، كاوه دانشور با حکم یك ترم تعلیق بدون احتساب سنوات، سیاوش سلیمی نژاد با حکم توبیخ کتبی با درج در پرونده، امیرکسری کیانی (سرپرست سابق شورای صنفی) با حکم توبیخ کتبی با درج در پرونده، راضیه دیلم صالحی (دبیر زنان انجمن اسلامی) با حکم توبیخ کتبی با درج در پرونده، معین اسلامی جم (دبیر تشکیلات انجمن اسلامی) با حکم توبیخ کتبی بدون درج در پرونده مواجه شدند.
8) امید اخواص به 2 ترم منع موقت از تحصیل با احتساب سنوات، امیر معدنچی به 2 ترم منع موقت از تحصیل با احتساب سنوات، مریم عباسی به 2 ترم منع موقت از تحصیل با احتساب سنوات، امیر ناظمی به 1 ترم منع موقت از تحصیل با احتساب سنوات، امیر خیرخواهان به 1 ترم منع موقت از تحصیل با احتساب سنوات محکوم شدند. این پنج نفر دانشجوی دانشگاه های اراک هستند.
9) مسعود صالحی دانشجوی دانشگاه سیستان و بلوچستان با حکم کمیته انضباطی به 2 ترم محرومیت از تحصیل و پس از آن تبعید محکوم شد. شهریار حسین بر عضو انجمن اسلامی ادبیات به حذف دو ترم با احتساب سنوات و پیشنهاد اخراج به کمیته انضباطی مرکزی، امین صالحی عضو انجمن اسلامی مهندسی به حذف دو ترم با احتساب سنوات و پیشنهاد اخراج به کمیته انضباطی مرکزی، ستار محمودی دبیر انجمن اسلامی اقتصاد به حذف دو ترم با احتساب سنوات، سینا قاسمی دبیر انجمن اسلامی مهندسی به حذف دو ترم با احتساب سنوات، سجاد بریمانی عضو انجمن اسلامی مهندسی به حذف دو ترم با احتساب سنوات، محسن خوش نیت عضو انجمن اسلامی اقتصاد به حذف دو ترم با احتساب سنوات، علی لطفی عضو انجمن اسلامی مهندسی به حذف دو ترم با احتساب سنوات، میثم شمسی عضو انجمن اسلامی ادبیات به حذف دوترم، حسین رستگار به حذف دو ترم، آرمین قرا گزلو به حذف دو ترم توسط کمیته انضباطی دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان محکوم شدند. همچنین حراست این دانشگاه، علی پارسا دبیر سابق انجمن اسلامی ادبیات و مرتضی سیمیاری دبیر سابق انجمن اسلامی اقتصاد و عضو کنونی شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت را به دانشگاه ممنوع الورود اعلام کرد. سکینه فرسنگی، دانشجوی ترم آخر رشته شیمی و عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده علوم پایه و مهندسی دانشگاه سیستان و بلوچستان به یک ترم محرومیت از تحصیل به صورت قطعی و یک ترم محرومیت از تحصیل به صورت تعلیقی، مسعود صالحی دانشجوی ترم اول رشته شیمی این دانشگاه نیز به دو ترم محرومیت از تحصیل و پیشنهاد انتقال به دانشگاهی دیگر محکوم شدند.
10) پریسا رهنما بر اساس احضاریه ای به كمیته انضباطی دانشکده خبر فراخوانده شد
11) میلاد عیسی پور، دانشجوی ترم آخر روان شناسی بالینی دانشگاه آزاد تهران جنوب .به تنکابن تبعید تحصیلی شد.
12) مصطفی آهوخوش با حکم یک ترم تعلیق و محروم از استفاده از امکانات دانشگاه برای تمام دوران تحصیل، پیام پیکری با حکم اخراج از دانشگاه، خسرو موسی وند با حکم ممنوع از گرفتن مدرک تحصیلی، حجت عربی با حکم یک ترم تعلیق از تحصیل، سهند بختیار پور با حکم یک ترم تعلیق (حکم بدوی)، امین نیکزاده با حکم 2 ترم تعلیق (حکم بدوی) مواجه شدند. این افراد دانشجوی دانشگاه صنعت نفت آبادان هستند.
13) علی صالح پور، احسان هاشمی، پویا مهرگان، اشکان قندی و پرنيان تقی زادگان هر کدام به 2 ترم محرومیت از تحصیل محکوم شدند و سجاد فتاحی و امیر يلدایي با حکم توبيخ کتبی و درج در پرونده روبرو شدند. سعيد خسرو آبادی به 1 ترم و ممنوع الورودی به دانشگاه، شهاب بهرامی نژاد به 2 ترم و مسعود مهدوي فر و محدثه محوی شیرازی هرکدام به 1 ترم محرومیت از تحصیل محکوم شدند. همچنین خدیجه قهرمانی و سید محمد حسینی به اخراج از خوابگاه محکوم شدند. پرنيان تقي زادگان و امير يلدايي دو دانشجوي رشته حقوق دانشگاه شيراز نیز از سوي كميته انظباطي به ترتيب به دو ترم محروميت از تحصيل و توبيخ كتبي محكوم شدند. با احکام کمیته انضباطی دانشگاه شیراز، سیدمحمد حسينی و خدیجه قهرمانی به اخراج از خوابگاه و ندا اسکندری به ۲ ترم محرومیت از تحصیل محکوم شده اند.
14) میلاد اسدی، مهناز ربانی و رها لک هر کدام به دو ترم با احتساب سنوات و بهنام صفري و پويان كرمي هر كدام به يك ترم محرومیت از تحصیل با احتساب سنوات محکوم شده اند.
15) دانشگاه علامه طباطبایی طی حکمی به سليمان محمدی، امير يعقوبعلی و پوريا پشتاره اعلام کرد به مدت يک ترم از تحصيل محروم هستند و حق ورود به دانشگاه را ندارند.
16) سیامن غیاثی دانشجوی رشته ریاضیات محض، اشکان مسیبیان دانشجوی مهندسی مکانیک، بابک غیاثی دانشجوی رشته زراعت و محمدحسین فرجی دانشجوی دانشکده دامپزشکی، چهار دانشجوی دانشگاه رازی کرمانشاه، هرکدام به دوترم تعلیق از تحصیل با احتساب سنوات و محرومیت از کلیه تسهیلات رفاهی محکوم شده و به دانشگاه نیز ممنوع الورود شده اند. همچنین محمدحسین فرجی از خوابگاه اخراج و اشکان مسیبیان مبلغ 500 هزار تومان جریمه شد.
17) مهران عباسی زاده، فاروق معروفی، محمد قدس، هادی بینش، حسن افشاری، سامان جوادی نژاد، امین شجاع، سعدی سپانتا، محمد شریفی، صدرا بلوکی، امجد صالحی" هر کدام به یک یا دو ترم منع موقت از تحصیل با احتساب در سنوات از سوی کمیته انضباطی دانشجویان دانشگاه تربیت معلم محکوم شدند. همچنین حکم دبیری حسن افشاری، سامان جوادی نژاد، سعدی سپانتا نیز لغو شده و این دانشجویان ملزم به پرداخت خسارت دوره ی دبیری خود شده اند.
18) نشریه «اندیشه آزاد» نشریه دانشجویی در سطح دانشگاه های استان مرکزی با دریافت حکم توقیف موقت، درحالی که آماده انتشار ویژه نامه 16 آذر خود بود، از ادامه انتشار باز ماند. همچنین نشریه دانشجویی« گلاوژ» دانشگاه خواجه نصیر توقیف شد.
ه- سایر موارد:
1) محمد شریف وکیل پایه یک دادگستری و عضو مؤسس کانون مدافعان حقوق بشر طی حکمی از طرف جمشید صالحی صدقیانی، مدیر تحصیلات تکمیلی دانشگاه علامه طباطبایی، از ادامه تحصیل در مقطع دکترا محروم شد.
2) عبدالله رمضانزاده از تدريس در دانشگاه تهران محروم شده است و هيچ واحد درسی برای تدريس به او ارائه نشده است. همچنين گفته می شود حقوق دانشگاهی محسن ميردامادی نيز قطع شده است.
3) مرتضی مردیها، حمیدرضا برادران شرکا، محمد ستاری فر، علی صادق تهرانی، بهروز هادی زنوز، محمود ختایی، صادق بختیاری، رضا عاصی و دکتر جهرمی از اعضای هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی بازنشسته شدند. گفتنی است به جز ستاری فر بقیه این استادان علاوه بر بازنشستگی، ممنوع التدریس نیز شده اند. همچنین بنا بر اخبار واصله حقوق دکتر طائی و دکتر شریف آزاده، رئیس گروه کشاورزی دانشگاه علامه نیز قطع شده است. سيدعلی آزمايش، حسين شريفی طراز کوهی و محمدرضا ضيايی بيگدلی سه استاد مطرح حقوق در دانشگاه علامه طباطبايی نیز بازنشسته و یا مستعفی شدند.
4) عباس کاظمی، استاد دانشگاه تهران به دليل شرکت در تشييع پيکر آيت الله منتظری اخراج شد.
5) بر تشکل‌های دانشجویی همچنین فعالیت « مجمع اسلامی دانشگاه سمنان » را در اقدامی مشابه با شکایت بسیج دانشجویی برای سه ماه متوقف کرد. خبرگزاری مهر به نقل از غلامحسين نوروزی، دبير هيات نظارت بر تشکل‌های دانشجویی دانشگاه تهران خبر داد که مجوز فعاليت انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه تهران لغو شده است.
6) سینا شکوهی عضو دانشجویان و دانش‌ آموختگان لیبرال و محمدرضا احمدی از فعالان سابق انجمن اسلامی دانشگاه شهید چمران اهواز بازداشت شدند. سورنا هاشمی، علیرضا فیروزی و امیرحسین فتوحی ( دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان)، وحید عابدینی، عضو سابق انجمن اسلامی دانشگاه تهران و و برادرش نوید عابدینی بازداشت شدند.
7) دادگاه انقلاب شهر سقز حکم یک سال و دو ماه زندان و دو سال تبعید به کرمان (سیرجان) را برای بختیار خوشنام، دانشجوی اخراجی رشته علوم سیاسی دانشگاه زنجان صادر کرده است. مجید دری، عضو شورای دفاع از حق تحصیل دانشجویی به 11 سال حبس تعزیری، ضیا نبوی عضو شورای دفاع از حق تحصیل دانشجویی به 15 سال زندان، سروش ثابت دانشجوی ستاره دار توسط شعه 36 دادگاه تجدید نظر به دو سال حبس تعزیری، یاشار قاجار دبیر سابق انجمن اسلامی پلی تکنیک به دو سال حبس تعزیری با تعلیق 5 ساله، 148 ضربه شلاق ، 100هزار تومان جریمه، پیمان عارف به یک سال حبس تعزیزی و 74 ضربه شلاق، عاطفه نبوی، فعال سابق دانشجویی به 4 سال زندان محکوم شدند.
8) راضیه جعفری، دانشجوی محروم از تحصیل رشته جامعه شناسی دانشگاه شیراز که پیشتر از سوی دادگاه انقلاب شیراز به یکسال حبس تعزیری محکوم شده بود پس از تائید حکم در دادگاه تجدید نظر استان به بخش اجرای احکام دادگاه انقلاب ارجاع شد.
9) جواد عليزاده، دانشجوی محروم از تحصيل و فعال حقوق پس از تحمل يک سال حبس از زندان ديزل آباد کرمانشاه آزاد شد.
10) در جريان بررسي صلاحيت های كانديداهای شوراي صنفی دانشگاه علوم پزشکی شيراز تعداد زيادي از دانشجويان فعال اين دانشگاه رد صلاحيت شدند.
11) جمعی از دانشجويان کاردانی فنی و حرفه‌ای در اعتراض به حذف مقطع کارشناسی ناپيوسته برای فارغ‌التحصيلان سازمان فنی و حرفه‌ای در دانشگاه‌های دولتی در مقابل مجلس تجمع کردند.
12) غلامرضا خواجه‌سروی، معاون فرهنگی اجتماعی وزارت علوم تحقيقات و فناوری با اعلام خبر آماده اجرا شدن « سند تحول فرهنگی آموزش عالی کشور » که دارای يک مانيفست برای مشخص کردن زيربناهای اين برنامه است، گفت که حاکم کردن بينش توحيدی در همه عرصه‌های زندگی دانشجويان، اعتلا و تعميق معرفت و بصيرت دينی مبتنی بر آموزه‌های قرآنی و معارف اهل بيت (ع) اعتلای هويت ارزشی و منزلت دانشگاهيان و احيای جايگاه علم و صيانت از کرامت دانشگاه و همچنين حفظ و ترويچ ارزش‌های انقلاب اسلامی با تکيه بر انديشه‌های دينی و سياسی امام خمينی (ره) و مقام معظم رهبری و ... از مهم‌ترين محورهای اين مانيفست هستند.
13) احسان اعتبار دانشجوي ورودي 87 رشته فيزيك هسته اي دانشگاه اروميه روز دوشنبه 25 آبان ماه بر اثر انفجار ناشي از نشت گاز از پنجره طبقه چهارم خوابگاه به بيرون پرت شد و متاسفانه به دليل جراحات وارده دو روز بعد در بيمارستان امام خميني اروميه فوت كرد.
14) کامران دانشجو؛ وزیر علوم تحقیقات و فن آوری، خواستار نظارت بر اساتید دانشگاه‌ها شد. به گزارش خبرگزاری دولتی « ایرنا»، کامران دانشجو روز پنجشنبه در یک سخنرانی گفت: « اساتید باید بر اساس جهان‌بینی اسلامی و منافع نظام سخن بگویند.»
15) رئيس دانشگاه صنعتی اصفهان در نامه هايی به خانواده های ۵۰ دانشجوی اين دانشگاه به آنها در مورد فرزندانشان که «دانشجويان خاطی» توصيف شده اند، اخطار داده است. عليرضا قربانی، رئيس اين دانشگاه به خبرگزاری مهر گفته است که در اين نامه ها، «به خانواده های دانشجويان خاطی، در مورد روند و چگونگی ايجاد اغتشاش توسط فرزندانشان در حوادث پس از انتخابات، اطلاع رسانی شده است.
16) محمد پورعبدالله به شش سال حبس و علی کانطوری به 32 ماه حبس تعزیری محکوم شدند.
17) کامران آسا برادر دانشجوی جان‌باخته کیانوش آسا به همراه یکی از بستگان خانوادگى و دوست کیانوش به نام بیژن رضایی در تهران بازداشت شدند.
4- وضعیت زنان
اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق فعالیت در کمپین یک میلیون امضا یکی از موارد اتهامی فعالان زن است.
1) منصوره شجاعی از فعالان اولیه کمپین یک میلیون امضا، سمیه رشیدی، فرزانه قاسمي، مريم ضياء و مهدیه گلرو به همراه همسرش وحید لعلی پور، بهار تراکمه، مهین فهیمی، زهره تنکابنی، محبوبه کرمی، مرجان صفری، پروین جواد زاده، آسو کلاه قوچی، نازنین حسن نیا، سحر قاسمی نژاد، سعیده میرزایی، سما بهمنی، شمیم زین العابدین، ماه‌فريد منصوريان، آتيه يوسفی، طاهره رياحي، زهرا جباری، پروانه راد، منیره ربیعی عذراسادات قاضی میرسعید،نازنین فرزان جو، ملودی محمودی زنگنه، نیلوفر هاشمی آذر، نفیسه اصغری، زویا حسنی، نگین درخشان، سولماز علیمرادی، مهرانه آتشی، سمیه عالمی، فرزانه زینالی، ناهید کوه شکاف بازداشت شدند.
2) مهرنوش اعتمادی و هایده تابش از فعالان حوزه زنان در اصفهان بازداشت شدند. راحله عسگری زاده و وحیده مولوی بازداشت شدند.
3) جلوه جواهري و كاوه مظفري، از فعالان كمپين يك ميليون امضاء، به دادگاه انقلاب احضار شدند.همچنین خديجه مقدم، جلوه جواهری، کاوه مظفری، مريم مالک و آیدا سعادت جهت ارائه توضیحات احضار شده اند.
4) سمیه فرید، فعال حقوق زنان درحالی که پیگیر امور مربوط به بازداشت همسرش، حجت ( سیاوش) منتظری بود، بازداشت شد.
5) نيروهای امنيتی و انتظامی مانع از شکل گيری تجمع مادران عزادار در پارک لاله تهران شدند. در همین حال فاطمه رستگار زاده، بهناز حضرتی، صديقه شکری، طيبه خنج منش، معصومه حيدری مقدم، ليلا حسينی، فرزانه حسينی، معصومه صداقت، نجمه افروزه، مينا قلی زاده، آذر کوه گيلانی، منصوره بهکيش، يلدا حسينی، فاطمه موذن زاده، طيبه عاطف راد، ياسمن بهمن، ژيلا کرم زاده مکوندی، شکوفه ضيايی مقدس، زيبا کريمی، اعظم سقايی، ليلا سيف الهی، مستانه ضيايی و افسانه نوروزی از مادران عزادار بازداشت شدند. عمده‌ترين خواسته مادران عزادار پاسخگويی مقام‌های جمهوری اسلامی در باره کشته شدن، ناپديد شدن و يا مجروح شدن معترضان است.
6) آیدا سعادت تبرئه شد.
7) سيمين بهبهانی، شاعر معاصر و ژینا مدرس گرجی، فعال کمپین یک میلیون امضا ممنوع الخروج شدند.
8) در آذر ماه سال 1388 تعداد 34 هزار و 549 تماس با خط ملی مشاوره اعتیاد برقرار شده که 70 درصد تماس گیرندگان را زنان تشکیل می‌دادند. اکثر سوالات مربوط به درخواست معرفی مراکز درمانی، تمایل به کسب آگاهی در مورد شیوه کمک به فرد معتاد، نحوه‌ درمان، نشانه‌ها و عوارض مواد مصرفی بوده است. بیشترین تماس‌ها از استان تهران و سپس به ترتیب از استان‌های کرمان، فارس، یزد، اصفهان و مرکزی و کمترین تماس‌ها از استان‌های گلستان، ایلام، آذربایجان، کردستان و کهگیلویه و بویراحمد بوده است.
9) غلامعلی نادری، مدیر کل دفتر آموزش های آزاد و غیرانتفاعی وزارت علوم از بررسی راه اندازی چهار دانشگاه تک جنسیتی در تهران و شهرستان ها خبر داد. از سوی دیگر کامران دانشجو، وزیر علوم درباره‌ تفکیک جنسیتی دانشگاه‌ها گفت: ما به دنبال ترغیب دانشگاه‌های غیرانتفاعی به سمت راه‌اندازی دانشگاه‌های پسرانه یا دخترانه هستیم. به این ترتیب حجت‌الاسلام فضل‌علي، نماينده ولي‌فقيه در دانشگاه خواجه ‌نصرالدين طوسي با اعلام موافقت با طرح تك‌جنسيتي كردن دانشگاه‌ها معتقد است كه تحصيل دانشجويان دختر و پسر به صورت مختلط در دانشگاه‌ها باعث به وجود آمدن دوستي‌هايي مي‌شود كه عوارض خطرناكي به دنبال دارد و البته اين عوارض اجتناب‌ناپذير است زيرا اگر گوشت را جلوي گربه بيندازی غيرممكن است كه گربه گوشت را نخورد.
10) مجید نامجو، وزیر نیرو در دهمین گردهمایی مشاوران امور زنان وزارت نیرو، با استقبال از طرح « اشتغال در خانه بانوان کارمند» تاکید کرد: باید به جای « وقت – مزدی» به سمت « کار- مزدی» برویم و طرح پیشنهادی ستاد امور زنان و خانواده وزارت نیرو به وزارت کار و امور اجتماعی در این زمینه، در هیات دولت مطرح شد و مورد تاکید رییس دولت هم قرار گرفت.
11) محمود اسلامیان، رئیس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن، تاکید کرد: « ما معتقد به مرزبندی میان زنان و مردان هستیم.»
12) استاندار سمنان خواستار زنانه – مردانه شدن اتاق ادارات شد.
13) ) رئيس پليس فرودگاه‌هاي كشور تصريح كرد: با دختراني كه در فرودگاه‌هاي كشور حجاب خود را رعايت نكنند يا لباس مرانه بپوشند، برخورد مي‌شود.
14) صبا واصفی، پژوهشگر که از سال 1385 در دانشگاه شهید بهشتی مشغول به تدریس بود، از تدریس منع شد. سمیرا صدری، عضو شورای سیاستگذاری سازمان دانش آموختگان ایران نیز پس از هفت سال حضور بر سر کلاس های درس از تدریس محروم شد.
15) 25 میلیون زن خانه دار از بیمه تأمین اجتماعی محرومند و با اجرای طرح تحت پوشش قرار دادن زنان خانه دار، به خاطر وجود مشکلات قانونی و نبود بودجه لازم، تنها حدود 5 میلیون زن تحت پوشش قرار گرفته اند.
16) به گفته ناصر نجاران، رئیس پلیس امنیت عمومی خراسان رضوی، سن دختران فراری در این استان کاهش یافته و به 17 تا 20 سال می رسد.
5- اعدام و قطع عضو
در این ارتباط گزارش پاییز و زمستان 1388 به شرح زیر است:
الف- نوجوانان:
1) مهدی اسماعيلی، 26 ساله که به جرم قتل در سن 19 سالگی به مدت 7 سال در اندرزگاه 5 زندان رجايی شهر کرج بسر می برد از سوی اجرای احکام، حکم اعدام در موردش اجرا شد. بهنود شجاعی اعدام شد.
2) نوجوان 17ساله ای که مدعی است به خاطر خنديدن يک جوان به خواهرش او را با چاقو کور کرده است پس از محاکمه در دادگاه به قصاص چشم محکوم شد.
ب- سایر موارد:
1) عباس جعفری دولت آبادی، دادستان تهران تعداد محکوم به اعدام‌شدگان در حوادث روز عاشورا را شش نفر اعلام کرد و گفت: هم‌اکنون احکام اين شش نفر در دادگاه تجديد نظر است و طبيعتا بعد از قطعيت درباره آنها تصميم‌گيری می‌شود.
2) محمدرضا علي‌زماني و آرش رحماني‌ پور اعدام شدند. فسیح یاسمنی، زندانی عضو حزب دمکرات کردستان ایران اعدام شد.
3) شیرین علم هولی به اتهام محاربه از طریق همکاری با «پژاک» به اعدام و به اتهام خروج غیرقانونی از مرز به تحمل دو سال حبس تعزیری محکوم شد. دادگاه وی در تاریخ 28 آذر ماه در شعبه 15 دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی برگزار و حکم در 13 دی ماه به وکیل وی، ابلاغ شد. تاریخ تولد شیرین علم هولی سال 1360 است.
4) عبدالرضا قنبری يکی از بازداشت شدگان روز عاشورا به اعدام محکوم شد. امیر رضا عارفی در دادگاه بدوی به اتهام عضویت و فعالیت در انجمن پادشاهی به اعدام محکوم شد. دو زندانی کرد به نام های محمد امین عبدالهی و قادر محمد زاده اهل میرواباد شهر بوکان در دادگاه تجدید نظر شهر ارومیه به اعدام محکوم شدند. حکم قطعی اعدام محبت محمودی، پس از تحمل 9 سال حبس، توسط دیوان عالی کشور تایید شد. محمد امین آگوشی ساکن پیرانشهر به اعدام محکوم شد.
5) شعبه 12 دادگاه تجديد نظر استان آذربايجان غربی حکم سنگسار برای دو متهم به زنای محصنه به نام های «س. ع» و «ب. ج» را تایید کرد.
6) فردی به نام « س.م» به اتهام قاچاق مواد مخدر در کوی رمضان اهواز در ملاء عام بدار آویخته شد. دو زندانی در شهر قم به نام های « حميد. خ» و « زين العابدين. ق» به اتهام قاچاق مواد مخدر با حضور مقامات قضايی اعدام شدند. دادگستری کرمان از اعدام «روح‌الله.خ»، «سعید.م»، «شکرالله.ن»، «فریدون.ن» و «ذبیح‌الله.خ» به اتهام «قاچاق مواد مخدر و شرارت» خبر داد. حاج داد الله مرادزهی و خدايار رحمت زهی اعدام شدند. معاون دادستان تهران از اجرای حکم اعدام دو متهم جنايت لواسان خبر داد.
7) هیاتی از مجلس نمایندگان افغانستان که سفری به ایران داشته، گزارش داده است که بیش از سه هزار افغان در این کشور منتظر اعدام هستند.
8) دادگستری خوزستان با اعلام خبر قطع عضو یک مجرم به سرقت تصریح کرد: حکم قطع عضو "شوقی – ز" پس از طی مراحل قانونی و شرعی در محل زندان "کارون" اهواز به اجرا درآمد. وی با توجه به مدرک های موجود ، محارب بود و حکم سنگین بر اساس مبارزه قاطع با مجرمان خطرناک اجرا شد.
9) دو متهم 21 ساله به اسامی حبیب و محمد به اتهام تجاوز به عنف و قتل دختر 9 ساله‌ای در یکی از روستاهای حوالی کبودرآهنگ در استان همدان به دار آویخته شدند.

بخش دوم – حقوق اقتصادی و اجتماعی

دولت ایران به موجب مجموعه تعهداتی که دارد، در مقابل ایرانیان و جهانیان مسئولیت داخلی و بین المللی دارد؛ بنابراین باید درتأمین برابری واقعی افراد و فراهم ساختن رفاه همگانی تلاش کند. با این حال در طول شش ماه دوم سال 1388 کمتر حوزه ای از زندگی ایرانیان اعم از اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شاخص امیدوار کننده ای را ترسیم می کند. این در حالی است که کارشناسان خط فقر شهری را بیش از 780 هزار تومان برآورد کرده‌اند. مرکز آمار 47 میلیون نفر را در قالب خانوار 6 نفره دارای درآمد کمتر از 780 هزار تومان اعلام کرد. این در حالی است که پیشنهاد شد تا در اصلاحيه بودجه سال 1388، برای حدود دو ماهی که به پايان سال باقی مانده است 100 ميليارد تومان ديگر به بودجه بسيج افزوده شود. بگفته فرمانده بسيج و نشريه «صبح صادق»، بودجه اين نهاد در سال 1367، 200 درصد افزايش پيدا کرده و بصورت جداگانه از اين بودجه، 50 ميليارد تومان نيز برای کمک به بسيجيان بيکار در نظر گرفته شده‌است. در سال 1388 هم بر اساس اعلام نشريه برنامه ارگان معاونت برنامه ريزی و نظارت راهبردی رئيس جمهوری، بودجه بسيج 45 ميليارد و 238 ميليون تومان افزايش يافت.
گزارش کانون مدافعان حقوق بشر در حوزه های اقتصادی و اجتماعی در فاصله زمانی پاییز و زمستان 1388 به شرح زیر است:
1- وضعیت معلمان
وضعیت معلمان در نیمه دوم سال 1388 حکایت از اعمال فشار بر فعالان حقوق معلمان در شهرهای مختلف ایران دارد.
الف- بازداشت:
علی اکبر باغانی، علیرضا جوادی، محمود بهشتی لنگرودی، محمود دهقان آزاد، اسماعیل عبدی، مهدیه بهلولی، خاتون بادپر، مجتبی قریشیان، عباس معارفی، محمد نوری و جوادپور و نیک نژاد اعضای بازداشت شده کانون صنفی معلمان ایران هستند که آزاد شده اند. محمد داوری و رسول بداغی هنوز در حبس بسر می برند.
ب- صدور احکام قضایی:
علی پورسلیمان، دبیر منطقه 9 تهران، به یک سال تبعید به شهرستان اسلام‌شهر و 35 ضربه شلاق محکوم شد.
ج- سایر موارد:
1) جشن روز جهانی معلم که قرار بود توسط انجمن صنفی معلمان استان کردستان برگزار شود از سوی مدیریت سیاسی استان لغو شد.
2) یکصد و ده تن از فرهنگیان استان تهران با امضاء نامه ای که برای ریاست قوه قضائیه ارسال شده است خواستار آزادی جعفر ابراهیمی شدند.
3) معاون پشتیبانی سازمان آموزش و پرورش شهر تهران درباره علت عدم پرداخت حقوق ماهیانه فرهنگیان بازنشسته گفت: سازمان بازنشستگی با برخی از بندهای بازنشستگی پیش از موعد با وزارت آموزش و پرورش اختلاف دارد و به همین دلیل حقوق فرهنگیان بازنشسته پرداخت نمی شود.
2- وضعیت کارگران و کشاورزان
وضعیت اشتغال و امنیت شغلی در سال 1388 یکی از مهم ترین مشکل های جامعه کارگری در ایران بود. از سوی دیگر تعدادی از كارخانه ها به دليل ركود اقتصادي و حجم بي رويه واردات، ناچار شدند تا كارخانه خود را تعطيل و كارگران خود را اخراج كنند. نبود امنيت شغلي، آينده نيمه روشن، نازل بودن استانداردهاي بهداشتي و امنيتي محيط‌هاي كار و بي‌تفاوتي برخی مسوولان در برابر مشكلات، محورهاي اصلي مشكلات کارگران است. بحران های کارگری، به ويژه پس از سياست های اقتصادی دولت محمود احمدی نژاد در ايران شدت گرفته به گونه ای که ورشکستگی کارخانه ها را به دنبال داشته است. اين موضوع به نوبه خود، موجب عقب افتادگی در پرداخت حقوق کارگران بسياری از کارخانه ها برای چند ماه شده است. اين در حاليست که نرخ بيکاری، به گفته اکثر کارشناسان اقتصادی، دو رقمی بوده و بيش از ۱۱ درصد است. اين وضعيت که نارضايتی کارگران را به همراه داشته، اغلب به شکل اعتصاب و يا تجمع در داخل کارخانه ها و يا در مقابل ساختمان های دولتی و یا مجلس بروز يافته است. در اين ارتباط، می توان به اعتراض های کارگران شاغل در ايستگاه در دست احداث متروی پل ‌صدر، رانندگان کاميون های حمل ونقل کارخانه ذوب آهن اصفهان، لاستيک البرز تهران، کارخانه فرنخ ومه نخ قزوين، شهرک صنعتی فولاد و مجتمع فولاد آلياژی ملاير و کندلوس تنکابن اشاره کرد. پیش از این نيز گزارش هايی در مورد اعتصاب يا اعتراض کارگران کارخانه لوله سازی اهواز، صنايع مخابراتی راه دور شيراز، فاز سه پالايشگاه بزرگ آبادان و طرح توسعه پالايشگاه قديمی بندرعباس انتشار يافته بود. در کنار کارگران، کشاورزان نیز با مشکل هایی مواجه بوده اند. بر این اساس بخشی از مسایل کارگران و کشاورزان که کانون مدافعان حقوق بشر اخبار منتشر شده مربوطه را جمع آوری کرده، به شرح زیر است:
الف- بازداشت:
1) عمر مينايی، هادی تنومند و کريم فاتحی سه فعال کارگری بوکان بازداشت شدند. همچنین در جریان تجمعی در حمایت از کارگران دربند، وفا قادری، دیاکو قادری (فرزند 10 ساله وفا قادری)، صدیق سبحانی و همسرش، یدالله حمدی، کیومرث قادری، حبیب الله کله کانی، عرفان نادری، کاوه بهرامی، جمال خانی، واحد خانی، فایق سبحانی، کیو مرث سبحانی و ظهیر رضوی، 14 نفر از فعالان کارگری و اعضای کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل های کارگری در حومه شهر سنندج دستگیر شدند. رضا رخشان مسوول روابط عمومی سندیکای کارگران شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت تپه نیز بازداشت شد.
2) قربان علیپور، محمد حیدری، فریدون نیکوفرد و جلیل احمدی چهار تن از اعضای سندیکای کارگران شرکت نیشکر هفت تپه آزاد شدند.
ب- احکام قضایی:
1) محمد اشرفی، فعال کارگری جهت اجرای حکم یک سال زندان دستگير شد. علی نجاتی رئیس هیئت مدیره سندیکای کارگران نیشکرهفت تپه بعد از این‌که خود را به شعبه اجرای احکام دادگاه شوش معرفی کرد،بازداشت و روانه زندان فجر دزفول شد. پژمان رحیمی از فعالان کارگری خوزستان به پنج سال حبس محکوم شده است که سه سال از آن به مدت پنج سال تعلیق شده است.
2) بیست تن از کارگران شرکت احیاگستران اسپادان در ذوب آهن اصفهان به دادگاه احضار شدند.
ج- سایر موارد:
1) کارگران کارخانه ریسندگی- بافندگی سیمین اصفهان با برگزاری تجمعی مقابل استانداری اصفهان خواستار توجه استانداری اصفهان به وضعیت و حل مشکلات خود شدند. جمعي از كارگران تونل توحيد به دليل عدم پرداخت حقوق معوق خود تجمع کردند. جمعی از کارگران شرکت متک از توابع مجتمع صنایع قائم رضا در دفتر این مجتمع دست به تجمع زدند.
2) محمد پارسا رئيس هيات مديره سنديکای صنعت برق گفت که به دليل بدهی دولت ۹۰۰ هزار کارگر در آستانه بی کاری قرار دارند. همچنین پارسا، از بیکار شدن بيش از هزار و 500 نفر از کارکنان کارخانه‌های عضو سنديکای صنعت برق ايران به دليل تعطيلی واحد توليدی خبر داد.
3) شرکت‌های مهندسی سازه و ناموران، بعنوان دو شرکت بزرگ طراحی و مهندسی و باسابقه در ایران، بدلیل عدم پرداخت بدهی‌شان از طرف کارفرماهای دولتی و عدم وجود پروژه فعال جدید در صنعت نفت و گاز کشور، جهت عقد قرارداد، در آستانه زیان مالی و ورشکستگی قرار گرفته‌اند.
4) شرکت سندان ایران، سپهر الکتریک، بسته بندی البرز، ایران زاک، ماشین فلزات و گودال فلزات از جمله شرکت هایی هستند که تعدیل نیرو داشته‌اند.
5) دبیر اجرایی خانه کارگر استان قزوین درگفت‌وگو با خبرنگار ایلنا گفت که در یک ماه گذشته بیش از 500 کارگر در واحدهای صنعتی استان قزوین اخراج شده اند.
6) در اعتراض به عدم پرداخت حقوق و سنوات معوقه و به دنبال نهمین تجمع در طول سال جاری کارگران شرکت واگن پارس اراک دست به اعتصاب غذا زدند.
7) جمعی از کارکنان شرکت تایدواتر در نامه‌ای به مدیرعامل سازمان بنادر و دریانوردی و مدیرعامل سازمان خصوصی‌سازی از به خطر افتن امنیت شغلی 2 هزار نفر ازکارکنان این شرکت ابراز نگرانی کردند.
8) جمعی از کارگران کارخانه چینی البرز در اعتراض به پرداخت نشدن مطالباتشان برای ساعاتی جاده اصلی شهرک صنعتی البرز را بستند.
9) دبیر اجرایی خانه کارگر استان قزوین گفت که مدیریت شرکت اشکان چینی از کارگران به عنوان سپر انسانی برای اجرای خواسته‌های خود استفاده می‌کند.
10) نمايندگان مجلس در بررسي جزييات لايحه هدفمند كردن يارانه‌ها با در اولويت قرار گرفتن روستانشينان و كارگران در تامين هزينه مسكن مخالفت كردند.
11) دبيراجرايي خانه كارگر يزد با تاكيد بر اينكه اكثر واحدهاي نساجي استان يزد مشكل‌دارند،گفت که نساجي‌هايي‌كه تا چند سال گذشته فعال بودند اكنون كم‌كاريا تعطيل شده‌اند.
12) مدیر سازمان تعاون روستایی استان یزد گفت که کارخانجات فرآوری شیر بیش از 40 میلیارد رالل به دامداران استان یزد بدهکارند.
13) در پی پرداخت نشدن حقوق و مزايای کارگران پالايشگاه نفت آبادان، جمعی از کارگران اين پالايشگاه روز گذشته دست به تجمع اعتراضی زدند.
14) رئیس اتحادیه خشکبار و آجیل تهران با بیان اینکه بازار این محصولات به دلیل نابسامانی اقتصادی در رکود به سر می‌برد، از ورود انواع گردو وارداتی به صورت قاچاق و از طریق مرز‌های غربی به بازار خبر داد.
15) كاركنان دفتر مركزي كارخانه صنايع مخابراتي راه در ايران در اعتراض به پرداخت نشدن مطالبات معوقه خود، براي چند ساعت از ورود سهامدار عمده و اعضاي هيات‌مديره به داخل ساختمان دفتر مركزي ممانعت به عمل آوردند.
16) جمعي از كارگران فصلي شرکت نیشکر هفت تپه به دليل پرداخت نشدن مطالبات معوقعه خود تجمع كردند.
17) رفتگران شهرداري خرمشهر بار ديگر اعتصاب كردند.
18) دبیر اجرایی خانه کارگر شهرری با تاکید بر اینکه در حال حاضر بسیاری از واحدهای تولیدی با بحران روبه‌رو هستند، گفت که مسوولان نمی‌خواهند برای آن فکری کنند.
19) مرتضی عراقچی، عضو کمیسیون صادرات اتاق ایران و عضو هيات مديره اتحاديه توليد و صادركنندگان فرش ايران در بیست و هفتمین جلسه کمیسیون تخصصی صادرات اتاق ایران با بیان اینکه « صادرات ایران مانند بیمار در حال فوت است»، گفت که دولت و مجلس به هیچ وجه با افزایش نرخ ارز موافقت نخواهند کرد. وی تصریح کرد که صادرات و کالاهای سنتی ایران در حال حذف شدن از بازارهای جهانی هستند و باید فکر جدی برای صادرات ایران شود.
20) نماينده استان گيلان در شوراي عالي استان‌ها گفت که ‌چطور مي‌شود برنج كشاورزاني كه با آب‌باران و يا آب پشت سد‌سفيدرود آبياري مي‌شود به برنج مسموم معروف شوند، اما به برنج وارداتي و خارجي مهر سلامت مي‌زنند؟ مودب‌پور در بيست‌وششمين اجلاس شوراي عالي استان‌ها با اشاره به مهاجرت‌هايي كه از روستا به شهرها به دليل يافتن شغل مناسب صورت مي‌گيرد تاكيد كرد که اگر اين رويه ادامه داشته باشد ديگر كمر كشاورزان راست نمي‌شود چرا كه تنها دو محصول چاي و برنج در روستا مانده و اگر آماري از مدارس ابتدايي در روستاها گرفته شود مشاهده مي‌شود كه تنها 15 تا 30 نفر در مدارس روستايي درس مي‌خوانند.
21) منصور بشمه، یکی از کارگران شرکت نیشکر هفت‌تپه به دلیل فقدان واحد ایمنی ماهر در این کارخانه بر اثر یک سانحه در حین کار کشته شد.
22) فدراسیون جهانی کارگران حمل و نقل خواستار آزادی منصور اسالو و ابراهیم مددی دو عضو سندیکای شرکت واحد اتوبوسرانی شد.
23) رهبر مژدهي آذر، رئيس انجمن داروسازان ايران اعلام کرد؛ «اگر تا 15 اسفندماه مطالبات شرکت هاي داروساز داده نشود، تهديد انجمن به قوت خود باقي است و در يک روز و در يک شرايط معين داروخانه ها با بيماران نقدي حساب مي کنند و بيماران را براي دريافت مطالبات به سازمان هاي بيمه گر ارجاع مي دهند.»
24) نورعلی اسدی از کارکنان شهرداری اندیمشک در مقابل فرمانداری این شهرستان اقدام به خودسوزی نمود. همچنین مردی که به همراه يک و نيم ليتر بنزين قصد خودسوزی در مقابل مجلس را داشت از سوی گشت پليس دستگير شد. اين مرد 55ساله گنبدی علت اين اقدامش را مشکلات مالی و معيشتی عنوان کرده است.
25) کارگران شرکت صنایع اراک بیش از 5 ماه است که حقوق نگرفته‌اند. جمعی از همسران کارگران که نزدیک به 50 نفر بودند برای اعتراض به این امر در مقابل استانداری مرکزی تجمع کرده و دست به اعتراض زدند.
26) تعدادی از رانندگان نيسان T300 سايپا ديزل در مقابل مجلس تجمع كردند. اين تجمع‌كنندگان به ارائه بي‌كيفيت محصولات سايپا ديزل اعتراض داشته و معتقد بودند اين محصولات ناقص از ميان رانندگان كاميون و نيسان قرباني مي‌گيرد.
27) رييس سازمان نظام پرستاري كشور گفت که روح قانون تعرفه‌گذاري فرياد در درون خفته چندين ساله پرستاري است اما هم اكنون در بيمارستان‌ها به لحاظ پرداخت كارانه تبعيض غوغا مي‌كند.
28) رئیس سازمان نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی آذربایجان شرقی از بیکار بودن 3 هزار و 200 عضو این سازمان در این استان خبر داد.
29) جمعی از کارکنان سازمان فرهنگی و هنری شهرداری در اعتراض به لغو اجباری قرارداد کاری خود در مقابل مجلس تجمع کردند.
30) آقایار حسینی دبیر اجرائی خانه کارگر آبادان اعلام کرد: کارگران لوله سازی خوزستان در اعتراض به پرداخت نشدن 13 ماه حقوق و مزایا خود در چهارراه نادری اهواز تجمع کردند. تعدادی از کارگران قسمت توزیع و پخش شرکت آرم نوش در اعتراض به روزمزد شدن، کارکنان این شرکت در محوطه وزارت کار تجمع کردند. آنها این امر را منجر به کاهش شدید حقوق و مزایای شان با وجود سابقه کاری چند ساله خود عنوان کردند. شرکت مذکور تمام پاداش و بن های این کارگران را حذف و به دلیل شکایت آنها به وزارت کار از ورود آنها به محیط کارخانه جلوگیری بعمل آورد.
31) محمد.ر 30 ساله کارگر چاپخانه واقع در چهارباغ اصفهان به دلیل کمبود امکان ایمنی در محیط کار، انگشتان دست چپ خود را از دست داد.
32) کارخانه فیبر بابلسر 45 کارگر قراردادی خود را از کار اخراج کرد.
33) عید علی کریمی دبیر اجرائی خانه کارگر استان قزوین گفت: کارگران شرکت گوشت زیاران مدت 6 ماه حقوق را از کارفرما طلبکارند.
34) تعدادي از بازنشستگان ذوب آهن اصفهان در اعتراض به تاخير در دريافت حقوق‌ خود مقابل كانون بازنشستگان تجمع كردند.
3- میراث فرهنگی و محیط زیست
برخی اقدام های انجام شده به عنوان عوامل تخریب میراث فرهنگی و محیط زیست در نیمه دوم سال 1388 به شرح زیر است:
1) در حالی که مسئولان محيط زيست استان چهارمحال و بخيتاري از مهار آتش سوزي تالاب گندمان خبر دادند، اما شاهدان عيني گفتند كه به دليل وزش باد، آتش به قسمت هاي ديگر تالاب سرايت كرده است. به گزارش ميراث خبر تاكنون 100 هکتار از اراضي از تالاب گندمان در آتش سوخته است. به این ترتیب آتش، اکولوژی گندمان را به هم زد.
2) انباشت 70 میلیون تن رسوب که 40 میلیون آن مربوط به پسماندهای صنعتی و خدماتی است و موجب کاهش 5/8 متری عمق تالاب انزلی شده و آن را کمتر از دو متر کاهش داده، افزایش بی رویه رشد گیاه آزولا و از میان رفتن تبادل اکسیژن و از میان رفتن موجودات درون آب و ایجاد جاده کنارگذر تالاب و در درازمدت سبب ساز مرگ تالاب می شود.
3) معاون سازمان محیط زیست همزمان با هفته دریانوردی اعلام کرده که بخش اعظمی از لوله های خطوط انتقال نفت در دریا در ایران با پوسیدگی مواجه است. او همچنین ورود فاضلاب شهری به داخل خزر و تردد کشتی ها و تخلیه آب توازن کشتی در خلیج فارس و دریان عمان را از عمده ترین دلایل آلودگی دریا در ایران عنوان کرد. معاون سازمان محیط زیست همچنین اعلام کرده که به دلیل ورود فاضلاب شهری به خزر حدود ۱۰ شناگاه این منطقه تا هزار برابر حد مجاز آلودگی میکروبی دارند.
4) خشکسالی، نبود آب کافی و عوامل انسانی سبب مهاجرت پرندگان از دریاچه ارومیه شده است.
5) آثار تاریخی به جا مانده از شهر تاریخی هرمز اردشیر که در دوران ساسانی یکی از پر رونق ترین شهرهای کشور محسوب می شد در زیر کانال ها و گودال های حفر شده برای قطار شهری اهواز از بین رفت.
6) در پی تخریب بخشی از دیوار شکارگاه خسرو در منطقه تاریخی تاق بستان کرمانشاه، سرپرست هیئت کاوش این شکارگاه در پاسخ به خبرگزاری مهر در خصوص علت این حادثه گفت: نگهداری از آثار کار من نیست و پژوهشکده میراث فرهنگی باید پاسخگو باشد.
7) به دليل اجرا نشدن پروژه انتقال آب شرب شهرستان خوانسار از توابع استان اصفهان، مردم اين شهر با مشکل کم‌‌ آبي و در بسياري از اوقات، بي‌آبي روبه‌رو هستند.
8) عضو مجمع نمایندگان گیلان در مجلس شورای اسلامی تاخیر 15 ساله در احداث 3 سد مهم و استراتژیک این استان را غیرقابل توجیه دانست. علی میرزایی فلاح‌آبادی در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا در گیلان، اظهار داشت: 15 سال قبل کار احداث 3 سد شناور شهرستان تالش، شهر بیجار شهرستان رودبار و پل رود شرق گیلان آغاز شد ولی متاسفانه به رغم گذشت این مدت از پیشرفت فیزیکی خوبی برخوردار نیستند.
9) حميد بقايي رئيس سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري در حاشيه مراسم بازگشايي موزه قرآن در جمع خبرنگاران با بيان اينكه گردشگران خارجي بايد فرهنگ مردم ايران را رعايت كنند گفت: ‌در مناطق آزادي مانند كيش، گشت ارشاد فعال است و گردشگر به هر صورتي كه بخواهد نمي‌تواند تردد كند زيرا فرهنگ ما اجازه نمي‌دهد كه گردشگردان به هر صورتي كه مي‌خواهند تردد كنند. فرهنگ ما محدوديت‌هايي دارد كه حتي اگر منطقه آزاد باشد بايد اجرا شود.
10) سخنگوی انجمن دوستداران میراث فرهنگی خوزستان گفت: تپه های باستانی « حر» برای چندمین بار از زمان تبدیل روستای حر به شهر مورد تعرض قرار گرفتند.
11) ماشین آلات راهسازی به سراغ جنگل های دشت موک فارس رفتند تا جاده ای را بسازند که به نابودی هرچه بیشتر منابع طبیعی فارس منتهی می شود.
12) رئیس ستاد محیط زیست شهرداری تهران با اشاره به اهمیت به خطر افتادن سلامتی جانبازان شیمایی در تهران به دلیل شدت آلودگی هوا نسبت به سلامت هفت میلیون شهروند در معرض خطر هشدار داد.
13) مطالعات اکولوژیست ها بر تغییرات اکوسیستم تالاب پریشان در کازرون نشان می دهد، تخریب تالاب پریشان بر اثر راهسازی و حفر چاه ها منجر به رسوب گذاری و تبخیر شدید و در نتیجه کاهش میزان رطوبت و در نهایت کاهش بارندگی در سال های اخیر در این منطقه شده است.
14) آب انبار 200 ساله بازار اراك كه در داخل بافت مركزي بازار واقع شده در زير ضربات لودر تخريب شد.
15) ادامه فوران چاه نفت مخزن « رامشیر»، احتمال بروز یک فاجعه‌ زیست محیطی را شدت بخشیده است.
16) در صورت احداث جاده علي آباد كتول به شاهرود كه 19 کیلومتر آن از جنگل ابر گذر مي كند، باید حداقل یک میلیون اصله درخت که در میان آن ها درختانی با قدمت چند هزار سال مشاهده می شوند، قطع شود. در همین بین در حادثه ای مشکوک 11 هکتار از این جنگل دچار حریق شد. در پي اين آتش‌سوزي حداقل 585 اصله درخت، درختچه و نهال از انواع بلوط، ممرز و ساير گونه‌ها با درصد متفاوت دچار خسارت شد.
17) شن برداری از حریم تالاب بوجاق در حد فاصل رودخانه سفید رود تا اسکله بندر کیاشهر و در دو طرف دهانه تالاب 22 بهمن و در حریم پارک ملی بوجاق صورت گرفت.
18) شهر اهواز برغم تجربه حیات در سلسله های مختلف به دلایل متعدد آثار و بناهای قدیمی این دوران ها را از دست داده است و هم اکنون نیز معدود آثار به جا مانده در حال نابودی است.
19) مدیر پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی در گفت‌وگو با خبرگزاری ایلنا می‌گوید از سال 1380 تاکنون 20 قلاده یوزپلنگ هلاک شده‌اند. او این احتمال را می‌دهد که یوزپلنگ‌های دیگری هم در این مدت از بین رفته باشند ولی لاشه آنها مشاهده نشده باشد.
20) 400 اصله درخت دست کاشت پارک تهلیجان شهرکرد برای ایجاد موزه، بدون مجوز مراجع رسمی قطع شد.
21) میزان درختان قطع شده در منطقه سیه نمک 25 هکتار است که نزدیک به 25 هزار اصله درخت بلوط در این منطقه قطع شده است. برخی از درختان قطع شده بیش از 500 سال قدمت داشته اند. ولی مسئولین قضائی استان فارس اعلام کرده اند که تنها 3 هزار و پانصد اصله درخت قطع شده است.
22) یکی از کولبران مرزی بنام «رسول ابوبکری» اهل روستای «شیناوی» به علت انفجار مین در منطقه مرزی پیرانشهر یکی از پاهایش را از دست داد.
23) رئیس اداره کنترل ایدز وزارت بهداشت با اشاره به اینکه تا کنون 32 میلیون نفر از مردم دنیا مبتلا به اچ آی وی هستند گفت: بررسیها نشان می دهد که 83 هزار نفر در کشور به این بیماری مبتلا شده باشند. دکتر عباس صداقت روز یکشنبه در مراسم افتتاحیه سومین سمینار سالیانه ایدز در ایران در دفتر مطالعات وزارت خارجه اظهارداشت: برآورد آمار مبتلایان به بیماری ایدز در کشور براساس الگوی مطالعاتی ارائه شده توسط سازمان بهداشت جهانی و دفتر هماهنگ کننده برنامه های ایدز سازمان ملل در ایران ارائه شده است.
24) دفتر مقابله با مواد مخدر و جرم سازمان ملل یک ماه پیش در گزارشی ایران را اصلی ترین مصرف‌کننده مواد مخدر دنیا معرفی کرد و از آن زمان تاکنون هیچیک از مقام‌های ایرانی نسبت به رد این گزارش واکنشی از خود نشان نداده‌اند. از سوی دیگر قائم مقام ستاد مبارزه با مواد مخدر کشور، در حالی از سرعت افزایش مصرف کنندگان شیشه در کشور ابراز نگرانی می کند که دکتر بهرام یگانه مدیرعامل انجمن مبارزه با آسیب های رفتاری، «شیشه» را سردمدار اعتیادآورهای جدید در کشور می خواند و می گوید که در حال حاضر در مورد مصرف مواد اعتیادآور صنعتی، شیشه در اوج قرار دارد و سرعت افزایش مصرف آن بسیار نگران کننده است.

خاتمه

کانون مدافعان حقوق بشر اگر چه همچنان تحت شدیدترین فشارها برای جلوگیری از فعالیتش قرار دارد، اما باز هم با اعلام ایمان خود به حقوق بنیادین بشر، حیثیت و کرامت انسانی، مجموعه قانونگذاران، مجریان و ناظران را بر حسن اجرای قوانین و انجام تکالیف قانونی خود، طبق قانون اساسی ایران و اسناد لازم الاجرای حقوق بشری فرا می خواند و یاد آور می شود که منافع ملی و پیشرفت کشور در گرو اجرای قوانین و رعایت حقوق و آزادی های بنیادین افراد است. کانون مدافعان حقوق بشر با تأکید مجدد بر این نکته که نهادی «مستقل و مدنی» است و نه‌تنها هیچ کمک مالی از مراجع داخلی و بین‌المللی دریافت نکرده، بلکه مخالف دریافت هرگونه کمک مالی از سوی حکومت‌های خارجی است، از برخورد‌های سیاسی برخی دولتمردان داخلی و خارجی با مقوله حقوق بشر اظهار تأسف می کند.
بر این اساس کانون مدافعان حقوق بشر با اعتراض نسبت به برخوردهای صورت گرفته با شهروندان و کنشگران سیاسی و مدنی به خصوص فعالان حقوق بشر، خواستار انجام اقدام های مؤثر برای جلوگیری از نقض حقوق شهروندان و رفع تنش موجود میان شهروندان و دولت و به ویژه فعالان سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و مسئولان دولتی است.
کانون مدافعان حقوق بشر تضییق حقوق ملت به ویژه حقوق تصریح شده در فصل سوم قانون اساسی از جمله اصل 27 قانون اساسی را نه تنها نقض آشکار حقوق بشر بلکه نادیده گرفتن قوانین داخلی اعلام می کند. بنابراین از مسئولان می خواهد تا به حقوق سياسی و مدنی شهروندان ایرانی از جمله آزادی بيان و آزادی تجمع و تشکیل نهادهای سیاسی و اجتماعی احترام بگذارند.
الزام مقام های قضایی، انتظامي و امنيتي به رعايت دقیق موازین دادرسی عادلانه، آزادی سریع همه بازداشت شدگان عقیدتی و سیاسی، خواست کانون مدافعان حقوق بشر است.
توضیح: برخی از بازداشت شدگانی که نامشان در گزارش نیمه دوم سال 1388 آمده است، از زندان آزاد شده اند.


کانون مدافعان حقوق بشر
اردیبهشت 1389

 


 


خبرنگار پویا خبر از تهران گزارش داد جعفر پناهی  صبح امروز در پی پنجمین روز اعتصاب غذای خشک موفق شد در حضورعباس جعفری دولت آبادی دادستان تهران، فریده غیرت وکیل مدافع خود و نیز خانواده اش را ملاقات نماید.
جعفر پناهی به دادستان تهران اعلام کرد تا متحقق شدن سومین خواسته اش به اعتصاب غذای خود ادامه خواهد داد.
عباس جعفری دولت آبادی ضمن در اختیار گذاردن پرونده جعفر پناهی به وکیل وی اعلام کرد: «پرونده به دادگاه انقلاب ارجاع داده شده است تا روال قانونی خود را طی روزهای آینده دنبال کند».
این احتمال وجود دارد روز شنبه هفته آینده جعفر پناهی همراه فریده غیرت در دادگاه انقلاب در برابر اتهامات وارده از خود دفاع نماید.
هم چنین در پی تلاش هنرمندان ایرانی و فرانسوی مقیم پاریس قرار است طی روزهای آینده هیئتی چهار نفره از سوی فردریک میتران وزیر فرهنگ و برنارد کوشنر وزیر امور خارجه راهی ایران شوند تا درخواست کتبی خود را جهت آزادی فوری این سینماگر برجسته به مقامات دولت احمدی نژاد ارائه دهند.
 


 


کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران مطلع شد که امیرحسین کاظمی عضو شاخه کرج نهضت ازادی ایران با گذشت بیش از دو ماه از بازداشت همچنان بدون مشخص شدن وضعیت پرونده اش در زندان اوین به سر می‌برد. این عضو نهضت آزادی ایران که همزمان با بازداشت دهها تن دیگر از هم حزبی هایش در اسفند ماه گذشته بازداشت شده بود ، از ده روز قبل و پس از پایان قرار بازداشت موقت ۶۰ روزه اش ، همچنان در زندان به سر میبرد و علی رغم ، اینکه قرار بازداشت وی تمدید نشده است ، ولی مسئولان امنیتی از آزادی وی جلوگیری کرده اند.
امیر حسین کاظمی هم اکنون در بلاتکلیفی کامل به سر میبرد و حتی تاریخ برگزاری دادگاه وی هممشخص نشده است. امیرحسین کاظمی نویسنده ولاگ با مردم میباشد.

 


 


عباس عبدی در گفت وگویی با سایت جرس تحلیل های انتقادی و آسیب شناسانه خود را در خصوص جنبش سبز بازگو کرد.
وی بر این باورست که مبارزه كردن گرچه يك فضيلت است، اما نیازمند عقلانیت خاص خود هم هست.عبدی قدرت منتقدين را در مظلوميت آنان می داند كه مي‌تواند سركوب‌گرترين افراد را هم شكست دهد.او می گوید" كليه كساني كه خود را طرفدار اين جنبش مي‌دانند بايد صادقانه رفتار كنند. آنان اگر آقاي موسوي يا كروبي را قبول دارند، حتماً سعي كنند در چارچوب‌هاي اعلاني آنان اقدام كنند، نه اينكه كارهاي خودشان را به نام جنبش سبز انجام دهند، البته هر کسی حق دارد كه مخالف اين دو نفر و سياست‌ها و خط‌ مشي‌هاي آنان باشد، و مي‌تواند جرياني را براساس ايده‌هاي خود تشكيل دهد و اقدام كند، اما نمي‌تواند ماهيت اين دو نفر و همراهان آنان را قلب كند، اين كار عوارض زيادي براي فضاي سياسي ايران دارد، ضمن اينكه هيچ نتيجه مثبتي از آن حاصل نخواهد شد."

متن کامل این مصاحبه به شرح زیر است:

اقای عبدی،رهبران جنبش سبز بارها بر استراتژي پيگيري مبارزات از راه‌هاي مسالمت‌آميز تأكيد كرده‌اند و از هواداران جنبش خواسته‌اند كه تحت هيچ شرايطي به شيوه‌هاي خشن متوسل نشوند. با اين حال حكومت تقريباً تمام ابزارهاي مبارزه مسالمت‌آميز نظير احزاب، نهادهاي غيردولتي، رسانه‌هاي مستقل و تجمع‌هاي خياباني را از مخالفان خود گرفته است و اجازه علني شدن اعتراض‌ها را نمي‌دهد. در چنين شرايطي مبارزه مسالمت‌آميز چه معنايي مي‌تواند داشته باشد؟

پرسش بسيار خوبي است. در درجه اول، باید گفت؛ درست است كه رهبران جنبش سبز بارها بر اين استراتژي تأكيد كرده‌اند، اما فراموش نكنيم كه هر جنبش به جز استراتژي نيازمند تاكتيك‌هاي مناسب و متناظر نيز هست. هم‌چنين بايد از تاكتيك‌هاي مخالف استراتژي جلوگيري کرد. بنابراين انتظار مي‌رفت كه با صراحت بيشتري توضيح داده مي‌شد كه تاكتيك‌هاي جاري در سطح جنبش تا چه حد مطابق و همسو با اين راهبرد هست؟ و به طور مشخص و حتي مكرر اعلام مي‌شد كه كدام يك از شيوه‌هاي جاري برخلاف اين راهبرد است و از فعالان جنبش خواسته مي‌شد كه به طور صريح و روشن از اين روش‌ها پرهيز كنند.

اما قسمت دوم پرسش شما، نشان‌دهنده آن است كه توجه كافي به اساس و بنيان راهبرد پرهيز از خشونت نشده است. اين قسمت سوال چنين القا مي‌كند كه پرهيز از خشونت و رفتار مسالمت‌آميز تا وقتي است كه از سوي حكومت راه‌ها بسته نشود يا سركوب صورت نگيرد، و اگر چنين سياستي از سوي حكومت اعمال شود، راهي ديگر جز مواجهه و بروز خشونت براي منتقدين باقي نمي‌ماند. اين همان درك خطايي است كه منجر به بروز خشونت در جنبش مي‌شود. زيرا راهبرد پرهيز از خشونت، برمبناي رفتار حكومت اتخاذ نمي‌شود كه تداوم آن منوط به رفتار خاصي از جانب حكومت باشد. اگر حكومتي راه‌هاي اعتراض مسالمت‌آميز را باز بگذارد و سركوبي هم صورت ندهد، چنين رژيمي قاعدتاً تا حد قابل قبولی دموكراتيك خواهد بود و معترضين نمي‌توانند در ذيل چنين رژيمي شعار دموكراسي‌خواهي بدهند. بنابراين وقتي كه شعار معترضين هر رژيمي تحقق دموكراسي است، معناي ملازم آن اين است كه آن رژيم، دموكراتيك نيست، و چنين رژيمي راه‌هاي عادي انتقاد را مي‌بندد و سركوب هم شيوه جاري خواهد بود، البته حد و حدود اعمال سركوب يا بستن راه‌هاي انتقاد برحسب رژيم‌هاي غير دموكراتيك متفاوت است، اما اين سياست، به عنوان سياست محوري چنین حکومتی در برخورد با منتقدين است. بنابراين وقتي عده‌اي شعار دموكراسي‌خواهي را از طريق جنبش ضد خشونت در جامعه‌اي مي‌دهند، از ابتدا اين فرض را پذيرفته‌اند كه حكومت در مواجهه با آنان دست به سركوب و انسداد مي‌زند، و لذا نمي‌توانند با مشاهده سركوب و با استناد به آن راهبرد ضد و پرهيز از خشونت خود را تغيير دهند.

به علاوه به محض آن كه اين راهبرد تغيير كند، به معناي آن است كه شعار دموكراسي‌خواهي قلب خواهد شد، زيرا برحسب تجربه و تحليل ثابت شده كه با شيوه‌هاي خشونت‌طلبانه نمي‌توان به تحقق دموكراسي اميدي داشت، حتي گروههایي كه صادقانه ادعاي دموكراسي دارند، هنگامي كه وارد فاز خشونت مي‌شوند، دموكراسي را در روابط دروني خود هم تحمل نمي‌كنند، چه رسد در روابط با ديگران. نكته ديگر اينكه به خشونت كشاندن هر جنبش دموكراسي‌خواهي، خواست اوليه و مهم جناح‌هاي خشونت‌طلب حكومت‌هاي مخالف آنان است، زيرا كه با چنين اقدامي از يكسو شعار دموكراسي‌خواهي مخالفان را در عمل خدشه‌دار مي‌كند و از سوي ديگر بسياري از حاميان آنان را منفعل و در مراحلی حتي آنان را با جنبش مخالف مي‌كند، و بالاخره جناح های خشن حکومتها منتقدین آرام خود را وارد ميدان مبارزه‌اي مي‌كنند كه خودشان دست برتر را در این میدان دارند. ضمن آن كه خشن شدن مبارزه در جناح حكومت نيز عناصر اقتدارگرا و خشونت‌طلب را تقويت مي‌كند.

اصولا از نظر شما معنای عمل خشونت‌آميز چيست؟ آيا ترور و اقدام مسلحانه از سوي مخالفان، تنها مصداق‌هاي عمل خشونت‌آميز است؟ آيا آتش زدن ساختمان‌ها و حمله به پليس و درگيري نيز مصداق عمل خشونت‌آميز است؟ و آيا اَعمال خشونت‌آميز فقط به اين موارد محدود مي‌شود؟

باید تاکید کرد که عمل خشونت‌آميز شامل گفتار و رفتار مي‌شود. هم‌چنين مي‌تواند كنش باشد، يا واكنش خشونت‌آميزي باشد. بخشي از اين اعمال دقيقاً عيني است، مثل ترور، آتش زدن و ضرب و جرح، و نيز كلمات و شعارهايي كه واجد الفاظ تند و تيز يا تحقير و تمسخر باشد، اما برخي ديگر از اعمال خشونت‌آميز، عرفي و نسبي است و برحسب موقعيت، تعيين مصداق مي‌شود. از اعمال گروه اول به طور مطلق بايد پرهيز كرد. اما اعمال گروه دوم را بايد به عرف اهل سياست واگذار كرد. در اتفاقات رخ داده پس از انتخابات هر دو گروه از اعمال ديده مي‌شود گرچه در 25 خرداد و سپس 30 خرداد به معناي دقيق مواردي قابل ذكر از اين رفتار ديده نمي‌شود، اما با گذشت زمان و عدم كنترل و نظارت بر حضور خياباني و نيز حضور شبكه‌هاي ارتباطي مستقل از مديريت جنبش، اين رفتارها به مرور افزايش يافت و در 13 آبان سال 1388 وارد فازي ديگر شد که نهایت آن اتفاقات عاشورا بود.

مهم‌ترين مصداق تخطي از راهبرد خشونت‌گريزي، در شعارهاي مرگ بر فلان و بهمان و نيز اشاعه دروغ هايي به نام جنبش سبز بود، سپس شعارهاي ديگر از جمله تمسخر و توهين و... به اين موارد اضافه شد. روشن است كه پاسخ متناظر و قابل انتظار اين شعارها از سوی حکومت چيست؟ ممكن است كه گفته شود که بدون این موارد هم رفتارهاي خشونت‌آميز طرف مقابل در هر حال ادامه مي‌يافت، همچنان كه قبل از اين شعارها هم بود. اين استدلال بي‌پايه است. زيرا طرف مقابل هزينه‌هاي سنگيني را براي خشونت‌هاي خود قبل از اين شعار مي‌پردازد و هنوز هم در حال پرداختن هزینه آن رفتارها است، اما براي اقدامات خشونت‌آميزش در برابر اين شعارها هزينه چنداني نمي‌پردازد، بلكه اين اقدامات را مجوز خشونت‌های خود تلقي مي‌كند. اين استدلال مثل اين است كه يك نفر در خيابان به ناحق توي گوش كسي بزند، بعد هم فرد مضروب انواع و اقسام فحش‌ها را نثارش كند، و بيشتر كتك بخورد، بعد بگوييم چرا فحش دادي تا كتك بخوري؛ بگويد، او كه در هر حال مي‌زد! اگر كتك اوليه بي‌دليل و محكوم بود و از نظر ناظر بيروني و حتي دوستان فرد ضارب، قابل دفاع نبود، در حالت فحش دادن، كتك‌هاي بعدي چنين وضعي را ندارند و چه بسا قابل انتظار هم تلقي شوند.

مشكلي كه در اين نحوه رفتار وجود داشت، اين بود كه برخي از منتقدينِ حاضر در خيابان‌ها به منطق طرف مقابل پناه بردند و فكر كردند كه قدرت واقعی از باتوم يا از لوله تفنگ بيرون مي‌آيد در حالي كه قدرت منتقدين، در كتك زدن نبود، بلكه در كتك خوردن آنان بود. ضربه‌اي كه رخدادهاي به غايت ظالمانه و فاجعه‌بار كهريزك و كوي دانشگاه و مجتمع سبحان به طرف مقابل وارد كرد، و صفوف آنان را به هم ريخت و موازنه قوا را به نفع منتقدين و حس همبستگي و اتحاد را ميان آنان بهبود بخشید مقايسه كنيد با شعاري مثل جمهوري ايراني كه جز تبعات منفي، نتيجه ديگري نداشت و به سرعت هم فراموش شد. قدرت منتقدين در مظلوميت آنان است كه مي‌تواند سركوب‌گرترين افراد را هم شكست دهد. در همان زمان عكسي منتشر شد كه تعدادي از زنان جلوي مهاجمان را گرفته‌اند تا پليس را كتك نزنند و برخي دوستان هم آن را نشانه فرهيختگي و مسالمت‌آميز بودن جنبش مي‌دانستند، در حالي كه اين تصوير عكس آن را نشان مي‌داد، زيرا به معناي آن بود كه عده‌اي در حال حمله و زدن پليس هستند و اين همان بازتولید خشونت در نزد منتقدین بود، و جلوگيري كردن بانوان، فرع بر اين واقعيت در آن تصوير است. فراموش نكنيم كه در 17 شهريور سال 1357، نيروي مسلح تير مستقيم به روي تظاهركنندگان گشود، اما به علت تسلط رهبري جنبش بر رفتار، اجازه مقابله به مثل داده نشد، و اتفاقاً معلوم شد كه قدرت آن جنبش در كشتن نبود، بلكه در حضور عادي و با دستان خالي بود.

همچنین شعارها و رفتارهايي هست كه ذاتاً خشونت‌بار تلقي نمي‌شوند، اما عرفاً مي‌تواند زمينه ساز واكنش‌هاي خشونت‌آميز از طرف مقابل و درگير كردن جنبش در دايره بسته خشونت شود، از اين رفتارها هم بايد پرهيز كرد، اما تعيين مصداق آنها قدري مشكل‌تر است و نيازمند وجود آزادي بيان در ميان هواداران جنبش است. شايد گفته شود كه اين آزادي وجود دارد، اما واقعيت اين است كه آزادي فقط از طريق بستن مطبوعات و فيلتر كردن سايت‌ها نيست كه محدود مي‌شود، بايد كوشيد كه از زدن انگ به ديگران پرهيز كرد، اخيراً در يكي از نوشته‌هاي منتشره ديدم كه به جاي نقد نظر يكي دو نفر از منتقدان فضای سیاسی فعلی، چنان انگي به آنها زده بودند كه از صدتا سانسور مستقيم هم بدتر است. اين فضا موجب مي‌شود كه عقلاي سياسي از سخن گفتن پرهيز كنند، و در غياب تعامل آنان عرف مذكور هم شكل نگيرد و افراد باقيمانده در ميدان سیاست در مسيري حركت كنند كه در نهايت جز خشونت چيز ديگري را بازتوليد نمی كنند.

قسمت آخر سوال براي من خيلي عجيب است، زيرا معنادار بودن مبارزه مسالمت‌آميز و خشونت‌گريزي، ربطي به مقدمات مربوط در سوال ندارد، بلكه راهبردي مستقل از رفتار حكومت‌هاست. اين سياست(خشونت گریزی) هم استراتژي است و هم تاكتيك. استراتژي است، به دليل آنكه فقط از اين طريق مي‌توان به دموكراسي درون‌زا رسيد، و تاكتيك است، زيرا موثرترين شيوه براي خنثي كردن سياست‌هاي خشن طرف مقابل است. من با اطمينان و جرأت مي‌گويم اگر دست‌اندركاران جنبش قادر بودند كه جلوي رفتارهاي تحريك‌آميز از سوي طرفداران خود را بگيرند و در برابر دروغ هايي كه به اسم جنبش منتشر شد، موضع‌گيري مي‌كردند، و مانع طرح شعارهايي كه فراتر از اهداف اوليه بود مي‌شدند، قطعاً دستاوردهاي امروز جنبش مذكور چنان ملموس و چشمگير بود كه فضاي متفاوتي را تجربه مي‌كرديم. قدرت اصلي منتقدين در كاربرد اين استراتژي و تاكتيك بود، اما به دلايل متعددي كه فعلاً مجال بحث آنها نيست، روند ديگري را شاهد بوديم كه از دي ماه سال 1388 با واكنش رهبران جنبش تا حد زيادي اين مسأله تعديل شد.

بنابراين تداوم موثر و مفيد جنبش سبز، منوط به رعايت كامل اصول حاكم بر مبارزه مسالمت‌آميز و خشونت‌پرهيز است اين ضوابط در شعارهاي خشونت‌زا، در صداقت بيان و پرهيز از دروغ، و نيز رفتار خشن بايد رعايت شود در غير اين صورت در هر سه زمينه تفاوت چنداني با طرف مقابل خود نخواهند داشت و فقط نوع شعارها و مورد دروغ‌ها و نوع رفتارهاي خشن و فاعلان و مفعولان خشونت متفاوت خواهد بود و در اصل ماجرا تغيير حاصل نمي‌شود.

من يك بار هم در اين زمينه يادداشتي نوشتم و توضيح دادم كه استناد به مقوله "دفاع مشروع" در امر سياست به كلي بي‌پايه و عجيب است و جز بازتوليد خشونت نتيجه ديگري ندارد، اما متأسفانه برخي از دوستان مجموعه آموزه‌هاي دو دهه خود را يك باره فراموش مي‌كنند و درصدد توجيه رفتارهایي برمي‌آيند كه به بازتوليد خشونت در طرف حكومت ختم مي‌شود.

استراتژيست‌هاي جنبش سبز اعتقاد داشتند كه تأكيد بر مبارزه مسالمت‌آميز عليه وضع موجود دست حكومت را براي انجام رفتارهاي خشن مي‌بندد و مي‌تواند حاشيه امنيتي براي معترضان ايجاد كند اما طي ماه‌هاي پس از انتخابات شاهد برخوردهاي امنيتي شديد عليه هواداران جنبش سبز بوديم. آيا استراتژيست‌هاي جنبش در پيش‌بيني عكس‌العمل حكومت دچار خطا شده بودند؟

گمان مي‌كنم كه سوال بايد تكميل شود. تأكيد بر مبارزه مسالمت‌آميز فقط براي آن نيست كه دست حكومت را در رفتارهاي خشن مي‌بندد، اين یک نتيجه صرفا تاكتيكي و جنبی (گرچه مهم)از اين سياست است. اين سياست هدف مهمتری دارد و آن پر هزینه كردن اعمال خشونت براي حكومت‌هاست و اتفاقاً در ايران چنين وضعي رخ داد، و اگر جريان اجتماعي موجود آن طور كه در پاسخ اول توضيح دادم طي مسير مي‌كرد، قطعاً نتيجه بهتري مي‌گرفت. اما اين كه آيا در پيش‌بيني عكس‌العمل حكومت دچار خطا شده بودند، پاسخ از جهتي مثبت است. زيرا اگر آنان تصور مي‌كردند كه مردم را مي‌شود در خيابان آورد و آب از آب تكان نخورد و واكنشي نبينند، معلوم مي‌شود كه نگاه درستي به ساختار حكومت نداشته‌اند، و اين خطا در اصل نحوه ورود اين مجموعه هم در انتخابات مشهود است و من اخيراً در مصاحبه با روز‌آنلاين اين مورد را اشاره كرده‌ام (با عنوان : درجه حرارت سياسي جامعه بالاتر رفته است)، كه براي پرهيز از اطاله كلام از تكرار آن موارد در اينجا خودداري مي‌كنم.

آقای عبدی، تجمع‌هاي اوليه هواداران جنبش سبز پس از انتخابات رياست جمهوري تحت نام «راهپيمايي سكوت» انجام مي‌گرفت و هدف اين بود كه اعتراض‌ها به مدني‌ترين شيوه ممكن ابراز شود اما با برخوردهاي خشن امنيتي، سكوت هواداران جنبش شكست و شعارها طي يك روند چند ماه به شدت راديكال شد. آيا مي‌توان تغيير جهت تجمع‌هاي پس از انتخابات از راهپيمايي سكوت به راهپيمايي‌هايي با شعارهاي راديكال را تغييري در استراتژي مبارزه مسالمت‌آميز قلمداد كرد يا اين كه راديكال شدن شعارها را هم مي‌توان بخشي از مبارزه مسالمت‌آميز دانست؟

قطعاً اين را نمي‌توان به معناي تغيير استراتژي دانست. زيرا تغيير استراتژي برخلاف تغيير تاكتيك، يك امر زمان‌بر و طولاني‌مدت است كه بايد به الگوي فكري و رفتاري يك مجموعه تبديل شود و امكان ندارد كه در مدت كوتاهي اين تغيير رخ دهد. اين اتفاق عمدتاً ناشي از عدم كنترل و نظارت و تسلط بر حضور خيابانی جوانان و مردم‌ بود. بنابراين راديكال شدن فضاي خياباني نه محصول تغيير راهبرد بود و نه ناشي از تغيير تاكتيك، كه هر دو تغيير مستلزم پيش‌زمينه‌هايي است، ضمن اينكه نه در سخنان آقاي موسوي و نه آقاي كروبي هيچ كدام چنين تغييري را نمي‌بينيد. اين تفاوت، محصول جريان خودبخودي و بدون نظارت در حضور خياباني است كه از ابتدا هم معلوم بود كه چنين سرنوشتي خواهد داشت.

در جريان تجمع روز عاشورا درگيري‌هايي ميان هواداران جنبش سبز با مأموران امنيتي روي داد و برخي از هواداران جنبش در مقابل خشونت مأموران دست به مقابله زدند. با اين حال تفسير تحليلگران جنبش از اتفاق‌هاي آن روز يكسان نبود. گروهي اعتقاد بر اين داشتند كه اعضاي جنبش سبز بايد از مقابله به مثل اجتناب مي‌كردند و تحت هر شرايطي به خصلت مسالمت‌آميز بودن مبارزه پايبند مي‌ماندند. گروهي هم با استناد به اين كه معترضان در اين روز از خود دفاع كردند درگيري آنها با مأموران را به معناي نقض مبارزه مسالمت‌آميز ندانستند. با توجه به اين تحليل‌هاي متفاوت آيا مي‌توان اين گونه برداشت كرد كه تفسير واحدي از محدوده مبارزه مسالمت‌آميز وجود ندارد؟

كساني كه به دفاع مشروع استناد جستند، هيچ شناختي از مقوله دفاع مشروع ندارند (ارجاع مي‌دهم به مقاله خشونت و دفاع مشروع در هفته‌نامه ايران‌دخت و در تارنمای خودم یعنی "آینده"). برخي از اين افراد سال‌هاي سال در مذمت خشونت نوشته‌اند، اما به يك باره توجيه‌گر خشونت شدند. مثال آنان شبيه آن مسلماني است كه پس از سال‌ها فعاليت تبليغي مسيحي شد و به كليسا رفت، در وسط مراسم كليسا برق قطع شد و سپس برق آمد، و او يك باره، صلوات فرستاد. ظاهراً برق سياست در ايران قطع و وصل شد و اين افراد در همان تله‌اي افتادند كه جناح‌هاي خشونت طلب حكومت براي آنان تدارك ديده بودند، موارد زيادي از اتفاقات روز عاشورا و حتي روزهاي قبل را نقل مي‌كنند كه مويد اين ايده است كه شروع راديكال شدن جريان در طرف تظاهركنندگان عمدتاً محصول برنامه‌ريزي عوامل نفوذي عناصر تندروي طرف مقابل بوده است.

خشونت‌هايي كه از سوي مأموران حكومت عليه هواداران جنبش سبز به كار گرفته شده، برخي ناظران را نسبت به آينده مبارزات مسالمت‌آميز نگران كرده است. با توجه به ديدي كه شما نسبت به جامعه ايراني داريد آيا امكان كشيده شدن هواداران جنبش سبز به استفاده از ابرازهاي خشونت‌آميز در مبارزات آينده وجود دارد؟

همان طور كه گفتم ناظران معتبر در ايران به واسطه اعمال خشونت از طرف حكومت، مبارزه مسالمت‌آميز را زير سوال نبرده‌اند و فكر هم نمي‌كنم زمينه‌ مفید و موثر دیگري جز مبارزه بری از خشونت، براي انجام يك مبارزه نظام‌مند در ایران وجود داشته باشد، بروز اين رفتارهای بی قاعده و محرک خشونت، بيشتر ناشي از انفعال و بي‌نظارتي بر نيروهايي است كه به صورت خودجوش و فاقد تشكيلات در خيابان وارد مي‌شوند.

هواداران جنبش سبز شيوه‌هايي چون ديوارنويسي، اسكناس‌نويسي، استفاده از دستبندها و شال‌هاي سبز را به عنوان راه‌هاي ديگر مبارزه مسالمت‌آميز طي ماه‌هاي پس از انتخابات تجربه كرده‌اند. به نظر شما اين شيوه‌ها تأثير قابل توجهي در روند مبارزه عليه وضع موجود دارد؟

من در موقعيتي نيستم كه درباره تاكتيك‌هاي اتخاذ شده به صورت ايجابي اظهار نظر كنم، اما به نظرم بايد سطح جنبش سياسي را بسيار فراتر از اين امور دانست. ديوارنويسي و اسكناس خراب كردن، چيزي نيست كه افتخاري براي تاكتيك‌هاي سياسي باشد. هر چند این رفتارها قابل فهم است اما مهم‌ترين كاري كه مي‌بايست صورت مي‌گرفت، رفتن راهي براي باز كردن درهاي گفتگو و تفاهم و سازش بود و الا نوشتن يك جمله روي اسكناس بي‌زبان فقط مي‌تواند يك جوان را اقناع كند و ديگر هيچ. و البته انعکاس فرهنگ وندالیستی در عرصه سیاسی هم محسوب می شود و این که ما هم مثل قدرتمداران به خود اجازه می دهیم که در هر چیزی دست ببریم فقط به این دلیل که فکر می کنیم خوب است و اهداف ما را پیش می برد!! فارغ از اين نكته مبارزه كردن گرچه يك فضيلت است، اما نیازمند عقلانیت خاص خود هم هست. مبارزه كردن مثل كشاورزي است كه بسته ای متشکل از توجه به كيفيت آب و زمين و بذر و نوبت آب دادن و كود و سم و... است ، و نمي‌توان به يك عنصر از این بسته قناعت کرد. به دليل آن كه تحليل من به طور مبنايي با روند وضع جاري متفاوت است، فعلاً از پرداختن به جزييات نظرم در اين مورد پرهيز مي‌كنم.

در اوج مبارزات سال گذشته برخي از تحليلگران منتظر اين بودند كه هواداران جنبش اعتصاب‌هاي عمومي و عدم همكاري با دولت را به عنوان شكل غايي مبارزه مسالمت‌آميز آغاز كنند. به عقيده شما چه عواملي باعث شد كه هواداران جنبش سبز علي‌رغم نارضايتي فزاينده نسبت به وضع موجود چنين شيوه‌هايي را در دستور كار قرار نداده‌اند؟

پاسخ كوتاه آن است كه حضور تا همين حد هم براي بسياري غير مترقبه بود، چه رسد به اين كه بيش از اين را انتظار داشته باشند. اين خطاي تحليلي از آنجا ناشي مي‌شود كه از يك سو ارزيابي درستي از آرايش نيروها ندارند و از سوي ديگر درك دقيقي از افراد حاضر در دو سوي جنبش ندارند. وقتي كه خط‌ دهي رسانه‌اي از هزاران كيلومتر آن طرف‌تر است كه هم به لحاظ جغرافيايي و هم به لحاظ ذهني و هم به لحاظ ارتباطي و سياسي از فضاي ايران دور است، نتيجه‌اي بهتر از اين برداشت‌ها حاصل نخواهد شد.

بسياري از تحليلگران بر اين عقيده‌اند كه تأكيد بر مبارزه مسالمت‌آميز در جنبش سبز برگرفته از تجربه‌اي است كه در جريان انقلاب اسلامي به دست آمده است. به عقيده اين تحليلگران خشونتي كه از سوي انقلابيون آن زمان عليه حكومت به كار گرفته شد به رواج شيوه‌هاي خشن در جمهوري اسلامي انجاميد و هواداران جنبش سبز نيز با آسيب‌شناسي مبارزات خشن انقلابي بر مبارزه مسالمت‌آميز تأكيد دارند. به نظر شما تجربه مبارزات دوره انقلاب اسلامي تا چه حد در تأكيد جنبش سبز به استفاده از شيوه‌هاي مسالمت‌آميز تاثير داشته است؟

تأكيد بر مبارزه مسالمت‌آميز، آموزه‌اي ناشي از كليت مبارزات مبتني بر خشونت در دهه‌هاي شصت و هفتاد ميلادي است. هم‌چنين تجربيات مثبتي كه در دهه هشتاد و نود ميلادي در مبارزه مسالمت‌آميز حاصل شد. بازخواني تجربه گاندي و نيز رفتار ماندلا و مبارزات لهستان و رخدادهاي قبل از آن در اسپانيا و پرتقال و... نشان داد كه مي‌توان شيوه موثرتري را به جای شیوه های خشونت ورزانه براي رسيدن به اهداف برگزيد. البته در دوران اصلاحات هم اين شيوه موثر بود، فقط عملكرد و فهم ناقص آقاي خاتمي در كاربرد آن اصول و نيز بي‌توجهي دولت ايشان به مسأله درآمدهاي نفتي و تزريق آن به بودجه دولت، موجب شد كه از يك سو اين شيوه به درستي اجرا نشود، و از سوي ديگر ساختار اقتصادي با افزايش درآمدهاي نفتي تغييرات جدي پيدا كند و راه را براي انحراف از مسير دموكراتيك فراهم نمايد.

در مجموع و علي‌رغم تمام اينها آينده جنبش سبز را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟

به نظر من حكومت اشتباه فاحشي مرتكب می شود اگر فكر مي‌كند اين جريان تمام شده است، و يا اگر هم تمام نشده با فشار و سرکوب بيشتر حل خواهد شد. البته اين اشتباه تصور فقط در بخشي از جناح حاكم است و گروهي ديگر از آنان شديداً نگران هستند و اين نگراني را بايد محترم شمرد و به نحوي رفتار كرد كه نوعي بازسازي رفتاري در سياست حاكم صورت گيرد و کشور از مسیر خطرناکی که در پیش دارد برگردد. از اين نظر عميقاً معتقدم كه اگر جنبش سبز بيش از هميشه از رفتارهايي كه در اين جنبش، موجب تقويت خشونت در طرف مقابل مي‌شود پرهيز كند (پرهيز از دروغ به اسم جنبش، پرهيز از هر شعار راديكال و بي‌مبنا و خشونت زا، پرهيز از هر اقدام عملي خشونت‌آميز) قطعاً آينده اميدبخشي را بايد براي كشور انتظار كشيد، چون ترديدي ندارم كه اين شيوه از يك سو موجب انفعال جريان خشونت‌طلب حاكم مي‌شود، و از سوي ديگر زمينه را براي پذيرش مطالبات به حق جنبش از جمله رعايت قانون، بسط و رعايت آزادي‌ها و انتخابات نسبتاً آزاد فراهم خواهد كرد. براي اين كار كليه كساني كه خود را طرفدار اين جنبش مي‌دانند بايد صادقانه رفتار كنند. آنان اگر آقاي موسوي يا كروبي را قبول دارند، حتماً سعي كنند در چارچوب‌هاي اعلاني آنان اقدام كنند، نه اينكه كارهاي خودشان را به نام جنبش سبز انجام دهند، البته هر کسی حق دارد كه مخالف اين دو نفر و سياست‌ها و خط‌مشي‌هاي آنان باشد، و مي‌تواند جرياني را براساس ايده‌هاي خود تشكيل دهد و اقدام كند، اما نمي‌تواند ماهيت اين دو نفر و همراهان آنان را قلب كند، اين كار عوارض زيادي براي فضاي سياسي ايران دارد، ضمن اينكه هيچ نتيجه مثبتي از آن حاصل نخواهد شد


 


انجمن اسلامی دانشجویان دموکراسی خواه دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران، در بیانیه‌ای که نسخه‌ای از آن دقایقی قبل در اختیار بامدادخبر قرار گرفته است، احکام صادر شده برای بهاره هدایت و میلاد اسدی را نشانه‌ی "ترس و وحشت تمامیت خواهان از فرزندان آگاه و آزاده‌ی این مرز و بوم" خوانده و تاکید کرده که "تاریخ نشان داده که این شیوه برخورد با فعالین دانشجویی نمی‌تواند موجب خاموشی ندای آزادی خواهی از سنگر آزادی شود".
متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
اطلاعیه انجمن اسلامی دانشجویان دموکراسی خواه دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران در محکومیت احکام سنگین صادره برای دو عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت
من اگر نسوزم
تو اگر نسوزی
ما اگر نسوزیم
چگونه
تیره گی ها
به نور
خواهد پیوست؟
یک بار دیگر حاکمیت سرکوبگر به ظن خود ضربه‌ای کاری بر جنبش آزادی‌خواه دانشجویی ایران وارد ساخته است. حکم بسیار سنگین نه و نیم سال حبس تعزیری برای بهاره هدایت عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت و هفت سال حبس برای دبیر صنفی دفتر تحکیم وحدت میلاد اسدی، در کنار دیگر احکام سنگین صادره برای دیگر فعالان دانشجویی، تنها یکی از ادله صادقه‌ای است بر ترس و وحشت تمامیت خواهان از فرزندان آگاه و آزاده ی این مرز و بوم.
ترس متحجران از نور و آگاهی انسان و وحشت آنان از خیزش آگاهانه و حق‌طلبانه مردم ایران در آستانه‌ی سالگرد کودتای انتخاباتی و خرداد این ماه خون، وادارشان ساخته که سراسیمه حکم‌هایی صادر کنند که روی تیره‌ترین بیدادگاه‌های عالم را سفید کرده است. گو اینکه این درخت ریشه در عمیق‌ترین اعماق خاک صدساله مبارزات آزادی خواهانه و دموکراسی خواهانه ایرانیان دارد.
تمامیت خواهان با صدور این احکام سنگین قصد ایجاد فضای رعب و وحشت و سرکوب صداهای مخالفان را دارند، بی آنکه به عاقبت اعمال نابه‌خردانه بیاندیشند و حتی لحظه ای درنگ کنند که این روش هر روز بیش از پیش رو به قهقرا میکشاندشان و آگاهی دانشجویان و مردم آزاده را در پیش رو خواهد داشت.
سرکوب جنبش دانشجویی ایران تازگی ندارد و همانگونه که تاریخ نشان داده این شیوه برخورد با فعالین دانشجویی نتوانسته است موجب خاموشی ندای آزادی خواهی از سنگر آزادی شود.
انجمن اسلامی دانشجویان دموکراسی خواه دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران، بدین وسیله اعتراض خود را به احکام صادره از بیدادگاه حاضر را نشان می دهد و خواهان آزادی هر چه سریعتر تمام یاران دبستانی دربندمان هستیم.
کوچه ی ما تنگ نیست
شادمانه باش!
و شاه راه ما
از منظر تمام آزادی ها می گذرد!


 


در ادامه اعتراضات اخیر به رفتار حکومت جمهوری اسلامی در اجرا و تایید احکام اعدام زندانیان سیاسی، گروهی از حامیان جنبش سبز در شهر بریزبین استرالیا، دست به تجمع اعتراضی خواهند زد. همزمان تجمع گروهی از روزنامه نگاران و فعالان سیاسی - مدنی ایرانی در میدان حقوق بشر(Trocado) پاریس، وارد دومین روز خود شد.

به گزارش اخبار واصله به جرس، گروهی تحت عنوان «هواداران دموکراسی برای ایران (کویینزلند)»، از ایرانیان مقیم استرالیا دعوت کرده اند تا در میدان کویینزلند شهر بریزبین گرد هم آمده و صدای اعتراض خود را نسبت به رفتارهای اخیر حکومت ایران بلند کنند.

این تجمع با هماهنگی سازمان عفو بین الملل، از ساعت سه تا پنج بعداز ظهر روز شنبه، بیست ودوم ماه مه، در میدان کویینزلند برگزار می شود و از مردم دعوت می شود که طوماری را علیه دولت ایران امضا نمایند.
گزارش مذکور خاطرنشان می سازد "در این طومار از نخست وزیر استرالیا درخواست شده است که از تمام امکانات دولت خود برای محکوم کردن و فشار آوردن بر دولت غیر قانونی ایران استفاده کند. "

همزمان و در ادامه واکنش ها به اجرای ناگهانی احکام اعدام پنج تن از زندانیان و همچنین نقض مستمر حقوق بشر در ایران، تجمع گروهی از روزنامه نگاران و فعالان سیاسی _ مدنی که طی ماههای پس از انتخابات ریاست جمهوری مجبور به ترک ایران شده اند، وارد دومین روز خود در میدان حقوق بشر(Trocado) پاریس شد.

برگزار کنندگان این تجمع که طی روزهای ۱۹، ۲۰ و ۲۱ ماه مه (۲۹ تا ۳۱ اردیبهشت ماه) ادامه خواهد داشت، از آزادیخواهان و ایرانیان مقیم فرانسه دعوت کرده اند تا با حضور در این آکسیون اعتراضی، "حمایت خود را از هموطنان درون کشور به ویژه زندانیان سیاسی محکوم به اعدام، اعلام دارند و بار دیگر همبستگی خود را با آرمانهای جنبش سبز ایران در عمل نشان دهند. "

روز گذشته و در اولین روز تجمع نیز، گروه زیادی از ایرانیان و معترضان به نقض حقوق بشر، با متحصنین همراهی کرده بودند.


 


دفتر تحکیم وحدت با انتشار بیانیه ای احکام زندان صادر شده برای بهاره هدایت و میلاد اسدی، دو عضو شورای مرکزی این اتحادیه، را محکوم کرده و به حاکمیت هشدار داد که در آستانه ۲۲ خرداد بذرهای کینه و نفرت را عمیق تر از پیش می کارد و آنچه درو خواهد کرد حاصل همین ظلم است.

 

به گزارش دانشجونیوز، دفتر تحکیم وحدت در بیانیه خود احکام زندان صادر شده برای دانشجویان را "ظلمی و جوری مضاعف" نشات گرفته از "دادگاهی فرمایشی" دانسته و اینگونه اعمال حاکمیت را موجب افزایش خشم مردم دانسته است.

دفتر تحکیم وحدت همچنین خطاب به دانشجویان آورده است: «روزهایی که می آید گرچه بسیار سخت است و صبر می طلبد و استقامت می خواهد اما سرنوشت ایران زمین را خواهد ساخت، پس باید محکم تر از پیش بود و بر مطالبات و آرمان ها سخت تر پای فشرد.»

متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:

روز گذشته احکام بسیار سنگین حبس برای دو عضو برجسته شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت از سوی دادگاه انقلاب صادر شد. طی این احکام بهاره هدایت به ۹ سال و نیم و میلاد اسدی به ۷ سال حبس محکوم شدند. احکام صادره برای این دو عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت جامعه دانشگاهی را در بهتی عمیق فرو برده است. طی سال های گذشته صدور چنین حکم هایی برای دو عضو یک مجموعه دانشجویی بی سابقه بوده و جامعه دانشگاهی و مدنی در عین تحیر و خشم از سنگ هایی که این روزها به سوی دانشگاه فرو می ریزند، به زندان افکندن انسان هایی دلسوز و دانشجویانی رنج کشیده را ظلمی غیر قابل جبران و بی بازگشت می داند.

دانشگاهی که لبالب از خشم لبریز است، طی دوران تکیه غصبی احمدی نژاد بر مسند ریاست جمهوری آماج حملات بسیاری بوده است: حبس ها و محرومیت ها، زندان ها و بازداشت ها، تحقیر ها و سرکوب ها، آزار ها و شکنجه ها... . اما باز با تکیه بر دانشجویان و فعالین با سری برافراشته از این گذرگاه ها عبور کرده است. دانشگاه دهه های متعددی نقطه آغاز حمله غاصبان ِ جایگاه حقیقی مردم بوده است. اما طی روز های گذشته، در آستانه سالگرد انتخابات، صدور احکامی چنین سنگین و حبس های طویل المدت به اذهان همگان فرا رسیدن روزهایی دشوارتر را گواه می دهد گرچه سختی ها در نهایت به سود ملت است و آنکه نخواهد ماند، کسی است که از آن مردم نیست. مردم طی مبارزات خویش در تاریخ ثابت کرده اند که «ظلم حتی اگر دیر پاید، عمر ابدی نباید.»

دفتر تحکیم وحدت نه فقط طی سال ۸۸ که از آغاز ۱۸ تیر ۷۸ راهی را در پیش گرفت که سنگلاخ ها و دشواری های بسیار داشت و دارد اما ذره ای از این راه باز نگشت و نخواهد گشت و حق کلام در این سخت نهفته است که «ظلم رفتنی است و حق ماندنی» و آینده متعلق به فرزندان پاک و دلسوز این مرز و بوم است. ایستادگی ستودنی و گرانبهای دو یار سرافراز جنبش دانشجویی بر قانونی بودن تمامی فعالیت های این اتحادیه دانشجویی و اصرار بر بیگناهی، یاد آور مقاومت های دانشجویان دانشگاه های سراسر ایران در ماه ها و سال های گذشته است. آنان که مهر سکوت را بر لبان خویش نزده و جور و بیداد را تاب نیاوردند در این میان در بندی گرفتار آمده اند که غاصبان، راه رهایی را برای آنان اعتراف به کارهای نکرده و پذیرش اشتباهات و جبران گذشته خوانده اند اما باید یاد آور شد که «راه رهایی دیگری» هم وجود دارد، راهی که مردم آن را می سازند و می آفرینند.

بهاره هدایت، فعال سرشناس و حق طلب دانشجویی، مسئول روابط عمومی دفتر تحکیم وحدت، دبیر سابق کمیسیون زنان دفتر تحکیم وحدت و عضو دو دوره شورای مرکزی این اتحادیه در زندان فشارهای بسیاری را جهت بازگشت از راه خویش و انجام مصاحبه ها تحمل کرد. نزدیک به 5 ماه از دستگیری او می گذرد و پس از تحمل روزهای انفرادی به سلول های چند نفره و بند نسوان منتقل شد. فعالیت های بهاره هدایت در دفتر تحکیم وحدت و جنبش زنان همواره شفاف و مسالمت آمیز بوده و حقانیت و قاطعیت مواضع اش خواب زور گویان را آشفته است. عضو برجسته شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت در چهار سال گذشته پنج بار بازداشت شده است و در نهایت در حکم صادره از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب احکام حبس پیشین او نیز تأیید شد.

میلاد اسدی، دانشجوی ۲۴ ساله دانشگاه خواجه نصیر الدین طوسی و عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت، از ۹ آذر ماه بازداشت شده و پس از بازجویی های متعدد در باب فعالیت خویش در دفتر تحکیم وحدت و حوزه دانشجویی و سپری کردن بیش از ۲ ماه در سلول های انفرادی فشارهای فراوانی جهت پذیرفتن غیر قانونی بودن فعالیت های دفتر تحکیم وحدت متحمل شد. او در حالی حکم ۷ سال حبس تعزیری را دریافت کرد که بیش از ۶ ماه از زمان بازداشتش می گذرد. دبیر واحد فرهنگی-اجتماعی دفتر تحکیم وحدت فعالیت هایی مسالمت آمیز و در چارچوب مسائل دانشجویی داشته و فریاد حق خواهی دانشجویان را سر داده است.

دفتر تحکیم وحدت احکام صادر شده را ظلمی مضاعف و جوری مضاعف می داند و اعتقاد دارد این احکام از دادگاهی فرمایشی بیرون آمده و حکمی از پیش صادر شده برای حاکم کردن فضای اختناق و سرکوب بیشتر است. گرچه مشت آهنین از سوی حاکمیت اقتدارگرا سخت تر بر مردم رنجدیده، دروغ شنیده و ریا دیده فرو می آید اما پایان این راه آغاز سربلندی و پیروزی همه دانشجویان و مردم است. حاکمیت اقتدارگرا چاره را در برخوردهایی سخت تر و ورود آوردن ضربه هایی شوک آور دیده اما باید متذکر شد که این ضربه ها در طول تاریخ همواره بوده و سهمگینی آنها تنها خشم مردم را افزون خواهد کرد.

دفتر تحکیم وحدت ضمن محکوم کردن احکام صادر شده برای دو عضو سرشناس و با سابقه جنبش دانشجویی، به حاکمیت یادآور می شود راه در پیش گرفته شده در آستانه ۲۲ خرداد بذرهای کینه و نفرت را عمیق تر از پیش می کارد و آنچه درو خواهد کرد حاصل همین ظلمی است که بر مردم این آب و خاک می کند. در عین حال دانشجویان و مردم باید بدانند روزهایی که می آید گرچه بسیار سخت است و صبر می طلبد و استقامت می خواهد اما سرنوشت ایران زمین را خواهد ساخت، پس باید محکم تر از پیش بود و بر مطالبات و آرمان ها سخت تر پای فشرد.

دفتر تحکیم وحدت
۲۹ ا ردیبهشت ۱۳۸۹


 


مهدی محمودیان روزنامه نگار دربندی که از تاریخ ۲۵ شهریور ماه در بازداشت به سر می برد بعد از شنیدن خبر اعتصاب غذای پناهی در نامه به او خواستار شکستن این اعتصاب غذا شده است.

متن این نامه که در اختیار جرس قرار گرفت به شرح زیر است:

استاد گرامی جناب آقای جعفر پناهی

شنیده ام در اعتراض به فشارهایی که به خانواده محترم، بخصوص فرزندانتان آورده اند، دست به اعتصاب غذا زده اید.

من یک زندانی تبعیدی در زندان کچوئی که سال گذشته بیش از ۱۵۰ روز در همان سلول های بند ۲۰۹ زندانی بوده ام، بخوبی می دانم که شما و دیگر دوستان در چه وضعیتی به سر می برید و با شکنجه های روحی و روانی دست و پنجه نرم می کنید. وقتی خبر اعتصاب غذای شما را شنیدم برخود لازم دانستم به عنوان جوانی که بارها از دیدن فیلم هایتان لذت برده ام، حال که خود را همراه و همسنگر شما می بینم مطالبی را خدمتتان عرض کنم.

شنیده ام خانواده تان، بخصوص دخترتان را تهدید به بازداشت کرده اند. چندین بار برای تفتیش منزلتان به آنجا رفته اند و برای عزیزانتان مزاحمت ایجاد کرده اند که باعث واکنش شما شده است.

جناب آقای پناهی قطعا از کسانی که در بازداشتشان به سر می برید انتظاری جز این نیست. که اگر رفتارهای انسانی، اخلاقی و قانونی داشتند علی القاعده با آنها مشکلی نداشتیم و شما امروز در حال فیلم ساختن بودید و من در حال انجام کار خود و در زندان نبودیم.

اگر شکست هایشان را در عرصه فکر و هنر و قلم و سیاست را می پذیرفتند و پاسخ آن را با غل و زنجیر و باتوم و کهریزک نمی دادند که ما با آنها مشکلی نداشتیم و امروز در زندان نبودیم.

آقای پناهی شما برای مبارزه با همین بی عدالتی ها، بی اخلاقی ها و ناهنجاریها در زندان هستید و امروز خانواده بزرگ ایران به این ناهنجاریها مبتلاست. و برای درمان این غده سرطانی به عزیران و بزرگوارانی همچون شما نیازمند است. من به عنوان عضوی کوچک از خانواده بزرگ ایران که هم اینک در بند به سر می برم، ضمن محکومیت این اقدامات غیر قانونی از شما استاد گرامی خواهشمندم با پایان دادن به اعتصاب غذای خود روش های اعتراضی دیگری را پیش بگیرید. چرا که ایران آزاد و آباد در آینده به هنرمندان و اندیشمندانی همچون شما نیازمند است.

مهدی محمودیان

۲۲/۹ /۱۳۸۹

زندان کچویی

 


 


سه آمریکایی که به اتهام ورود غیر قانونی به ایران و جاسوسی زندانی شده اند با مادران خود در تهران دیدارکردند.

به گزارش شبکه خبر صداوسیما دیدار شین بائر بیست وهفت ساله ، ساراشورد ، سی ویک ساله و جاش فتال ، بیست وهفت ساله با مادران خود در هتل استقلا ل تهران انجام شد.

طبق آنچه سایت شبکه خبر نوشته است هیکی مادرشین بائو پس از دیدار با فرزندش ، با قدردانی از اقدام بشردوستانه ایران در صدور روادید برای وی و دو مادر دیگر گفت: وقتی به ایران آمدیم پذیرایی از ما خارق العاده بود.

ساراشورد یکی از سه آمریکایی بازداشت شده نیز از شرایط مناسب زندان و همچنین رفتار خوب زندانبانان ایرانی قدردانی کرد.

به گزارش کلمه، خبر این دیدار تا این لحظه تنها از شبکه های تلویزیونی کشور و توسط سایت های مرتبط با صداوسیما به عنوان منبع اصلی خبر منتشر شده است.

همچنین سایت عصر ایران نیز گزارشی از این دیدار منتشر کرده است. این سایت نوشته است :مادران سه آمریکایی بازداشت شده در ایران امروز پنجشنبه توانستند با فرزندان خود دیدار کنند.

سفیر سوئیس در تهران از ساعت هشت صبح امروز در محل اقامت سه مادر آمریکایی حاضر شد تا شاهد دیدار آنها با فرزندان خود باشد.وی دیروز نیز با حضور در فرودگاه امام خمینی(ره) از این سه مادر آمریکایی استقبال کرده بود.

ساعت ۹ صبح امروز سه تبعه آمریکایی که ۹ ماه پیش به اتهام ورود غیرمجاز به ایران بازداشت شده بودند به وسیله یک دستگاه ون سفید رنگ از طریق تونل زیرگذر هتل استقلال به این محل منتقل شدند.

دیدار سه تبعه آمریکایی با مادران خود از صبح امروز تا حدود ساعت ۱۴ ادامه یافت. آنها در هتل ، با انواع میوه ها و نوشابه ها پذیرایی شدند و ناهار را باهم خوردند.

براساس هماهنگی های از پیش انجام شده، در ابتدا تنها خبرنگاران شبکه های برون مرزی صداوسیما یعنی پرس تی وی و العالم به اتاق محل دیدار سه مادرآمریکایی با فرزندان خود رفتند تا بتواند لحظه دیدار را ثبت کنند.

شبکه پرس تی وی همچنین برای پخش مستقیم و سریع تصاویر و اخبار دیدار سه مادر آمریکایی با فرزندان خود ، دستگاه پخش مستقیم ماهواره ای را در محوطه حیاط هتل استقلال مستقر کرده بود.

پس از شبکه های پرس تی وی و العالم، در گام بعدی به رسانه های آمریکایی از جمله ای بی سی، سی بی اس و ان بی سی اجازه داده شد تا به محل دیدار بروند.

در برنامه امروز هیچ یک از رسانه های داخلی حضور نداشتند و رسانه های خارجی نیز به طور غیررسمی از موضوع مطلع شده بودند.

پس از دیدار سه مادر آمریکایی با فرزندان خود، آنها کنفرانس مطبوعاتی برگزار کردند و در این هنگام تمامی رسانه های خارجی برای این پوشش این نشست حاضر شدند.

مادران سه آمریکایی بازداشت شده در ایران دیروز وارد تهران شده بودند.

پیش از این حیدر مصلحی وزیر اطلاعات نیز بار دیگر اتهام این سه آمریکایی بازداشت شده در تهران را جاسوسی اعلام کرد.

سه تبعه آمریکا یعنی شاین باور (۲۷ ساله )، سارا شورد (۳۱ ساله) وجوش فتال (۲۷ ساله) ۹ ماه پیش در مرزهای غربی ایران بازداشت شدند

 


 


محمد نوری زاد، کارگردان و نویسنده ای که از آذرماه سال گذشته در زندان است روز سه شنبه توسط عوامل امنیتی اوین مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. این روزنامه نگار در اعتراض به این اقدام ماموران اوین دست به اعتصاب کامل زده است.

فاطمه ملکی همسر محمد نوری زاد در گفت و گو با جرس توضیحاتی درباره این اتفاق می دهد:

خانم ملکی! با خبر شده ایم که همسر شما در زندان مورد ضرب و شتم قرار گرفته است و در اعتراض به این اقدام نیز دست اعتصاب غذا به زده است، آیا این خبر صحت دارد و شما خودتان چگونه مطلع شده اید؟

وقتی در ملاقات کابینی آقای نوری زاد را دیدم، لازم نبود که حرفی بزند، سر و وضع آشفته او، خود گویای همه چیز بود. به قصد کشت او را کتک زده بودند، وقتی همسرم می خواست این واقعه غیر انسانی که باورش هنوز برای همه ما دشوار است را تعریف کند، هم او گریه می کرد و هم ما. گفته است دو شبانه روز است که در اعتراض به این رفتار خشونت آمیز لب به آب و غذا نزده است. اگر کسی امروز به داد او نرسد تا دو سه روز دیگر باید پیکر بی جان آقای نوری زاد را از اوین تحویل بگیریم.

کمی بیشتر از وضعیت جسمی ایشان به ما می گویید؟ جراحت تا چه اندازه ای است و آیا مراقبت ها هم متناسب با حال ایشان هست؟

فاجعه اینجاست که همسرم در این ضرب و شتم، دچار ضربه مغزی شدیدی شده است، می گوید بینایی اش هم در اثر ضربه ای که به مغرش وارد کرده اند، مختل شده است. متاسفانه وضعیت او خیلی حاد است. آنقدر چهره اش متاثر بود که من خودم را به سختی کنترل کردم تا شاید کاری برایش بکنم. می گفت؛ بعد از اینکه کتکش زده اند او را به یک دخمه ای منتقل کرده اند که از کمترین امکانات بهداشتی برای مداوای بلایی که خودشان به سرش آورده اند هم محروم مانده است. به چه کسی بگوییم که این رسم انسانیت نیست ، یک انسان را به جرم نوشتن چند نامه در زندان بیاندازند و بعد هر روز ما (خانواده اش) را مورد آزار و اذیت قرار دهند.

همسر شما یک بار از زندان به رهبری نامه نوشته است و او بارها ایشان را پدر هم خطاب قرار داده اند، آیا ممکن است بار دیگر به دلیل نوشتن نامه ای جدید مورد ضرب و شتم قرار گرفته باشد؟

هیچ نمی دانم. من فقط می دانم تمام وسایل اش را هم در زندان به غارت برده اند. همه دست نوشته هایش را از او گرفتند، حتی کاغذ و قلم هم دیگر ندارد.

وقتی خبر را مطلع شدید آیا با مسولان قضایی تماس گرفته اید؟ به عنوان مثال با نمایندگان مجلس یا هیچ مسوولی که بتواند در این زمینه شما را یاری کند دیدار یا گفتگو کرده اید؟

هیچ کس علی الظاهر پاسخگو نیست. من فقط با آقای تابش نماینده مجلس تماس گرفته ام و از ایشان خواسته ام به دادمان برسد. هیچ کس نمی خواهد بشنود در این کشور چه بلایی دارد به سر دلسوزان کشور می آید؟ چشم هایشان را بسته اند، گوش شنوایی نیست . با چه زبانی بگویم اگر امروز کسی به داد مان نرسد تا سه چند روز دیگر فاجعه بزرگتری اتفاق خواهد افتاد..

من حتی از آقای ابوترابی و احمد توکلی نمانیدگان تهران خواهش کرده ام که فقط یک بار بروند به زندان. این وظیفه مجلس است. از آنها بارها خواهش کرده ام فقط برای هواخوری یک بار بروند در اوین راه بروند تا بفهمند آنجا چه خبر است. این مجلس اگر قرار بود کاری بکند دیگر به طرحی که مربوط به تحقیق و تفحص از بازداشتگاه های کشور بود نه نمی گفتند همین رای منفی مجلس یعنی حتی نمی خواهند تحقیق کنند، نمی خواهند بشنوند.

با مسولان قضایی چه؟ آیا با خود دادستان که مسول رسمی این پرونده ها است صحبت کرده اید؟

تنها یک بار موفق شده ام با خود آقای جعفری دولت آبادی دادستان تهران دیدار کنم که همان یکبار هم ایشان به من گفت تا زمانی که اندیشه آقای نوری زاد مهار نشود، از آزادی خبری نخواهد بود که من به همین هم اعتراض کردم و گفتم اگر امروز به جایی رسیده ایم که باید شمشیرها را علیه اندیشه افراد بالا ببریم، باکی نیست اما چرا کسی را که به خاطر اندیشه اش زندانی کرده اند این چنین با بی رحمی و خلاف اصول ابتدایی انسانی مورد ضرب و شتم قرار می دهند؟ چرا خانواده ها را آزار می دهند، این انصاف نیست. .

آقای نوری زاد در اعتصاب به سر می برد، وقتی که با او دیدار کابینی داشتید آیا این اعتصاب را فراگیر یافتید یا تنها مختص خود ایشان بوده است؟

نمی دانم آنجا چه خبر بود. اطلاعی در این زمینه ندارم اما یک جو امنیتی عجیبی امروز بر اوین حاکم بود. برخلاف گذشته که تنها دو مامور آن بالا نظارت می کردند بر ملاقات، امروز تردد و رفت آمد ماموران بسیار چشمگیر بود و چهار نفر مراقب ایستاده بودند. شاید هم به دلیل اینکه در آستانه خرداد قرار داریم نگران شده اند.

وضعیت خانواده شما چگونه است و شرایط جدید آقای نوری زاد چه تاثیری بر فضای روحی حاکم بر خانه و دختران تان گذاشته است؟

سخت است که مرد زندگی مرا برده اند و بعد هیچ کاری از دست مان بر نمی آید تا برای آزادی او انجام دهیم. دست مان از همه جا کوتاه مانده است. همه وسایل ما را هم که برده اند، من حتی برای پس گرفتن کارت های بنزین و وسایل شخصی ام به هر دری زده ام. در رفت و آمدهایی که با نهادهای قضایی داشتم، یافته ام که هیچ گوش شنوایی نیست. به آنها گفته ایم حالا که تصمیم گرفته اید مرد خانه ما در زندان باشد و می خواهید اینگونه آدم ها را ادب کنید، قبول، ما هم می پذیریم که او در زندان باشد تا به قول شما هرج و مرج در کشور پیش نیاید، ما هم شکایت مان را تنها به خدا برده ایم. از رنجی که بر خانواده ما می رود هیچ پناهی در این کشور نیافته ایم جز خدا. خانواده ما برای احیای این انقلاب همه کار کرده است اما حالا که شما تصمیم گرفته اید با بی رحمی زندانی کنید و بزنید هیچ ایرادی ندارد، ما خودمان را برای هر اتفاقی آماده کرده ایم. اگر می خواهید بکشید، شرم نکنید.چنان که تا به حال هم نکرده اید.

نهادهای امنیتی با برخی از خانواده های زندانیان سیاسی تماس گرفته اند و آنها را از مصاحبه منع کرده اند، آیا خانواده شما تاکنون از طرف نهادهای امنیتی تحت فشار قرار گرفته است؟

بله، دوبار به خانه ما زنگ زده اند، من اساسا اهل گفتگو نبوده ام، اهل فریاد زدن هم نبوده ام، تا به حال دلم نمی خواست صدای فریادمان را کسی بشنود، فقط دو بار که کسی پاسخگوی وضعیت همسرم نبود با بی بی سی مصاحبه کرده ام، بلافاصله به من زنگ زده اند و گفته اند به چه حقی مصاحبه می کنید.

و شما پس از آن تماس تلفنی، سکوت کردید؟

دو روز است که همسرم حتی لب به آب نزده است، مگر می شود سکوت کرد؟ چشم هایش، بینایی اش، سلامتی اش، مگر می شود هیچ نگفت؟ در اعتراض به این رفتار خشونت آمیز و غیر انسانی در اعتصاب کامل است. من تا به حال به هر دری زده ام، با خود آقای دادستان هم که دیدار کرده ام، دوباره برایشان نامه نوشتم برای پس گرفتن وسایل شخصی خودم همه جا رفتم اما وقتی کسی جواب نمی دهد، دادم را به کجا بگویم؟ همین امروز اگر داد نزنم، همسرم تا چند روز دیگر جان خودش را از دست می دهد. درست است که در برابر همه این رفتارهای غیر انسانی، وقتی هیچ راهکاری پیش روی ما نمی گذارند به اجبار خودمان را برای همه چیز آماده کرده ایم اما چگونه توقع دارند که داد هم نزنیم؟ حال ما شبیه کسانی است که دارند ما را در آب غرق می کنند، دارند جان مان را می گیرند بعد می گویند داد هم نزنید، کمک هم طلب نکنید.

آخرین پرسشم، چه توقعی از مقامات ارشد کشور دارید؟

همه در جریان هستند، همه خوب می دانند که چه اتفاقی دارد در زندان ها می افتد، امیدوارم تا دیر نشده کاری بکنند، این وظیفه قانونی شان است که بیایند حالی از خانواده های زندانیان بپرسند تا ما به آنها بگوییم چه بلایی دارند سر مان می آورند. اگر تا به حال نیامده اند، باید بدانند که اینبار جان یک انسان در خطر است و اگر به وضعیت او در دخمه ای که رهایش کرده اند نرسند ممکن است دیگر زنده نماند

 


 


خلیل بهرامیان ، وکیل دادگستری گفت که در دفاع از حقیقت و موکلانش کوتاه نمی اید و در همین حال خبر بازداشت خود را تکذیب کرد.

روز گذشته برخی سایت ها از بازداشت این وکیل دادگستری که دفاع از چند تن از اعدام شدگان اخبر را برعهده داشته ، خبر داده بودند اما او در گفتگو با خبرنگار کلمه این شایعات را تکذیب کرد.

بهرامیان گفت: خبر بازداشت من صحت ندارد و تا این لحظه ، هیچ مشکلی برای من پیش نیامده است و همچنان به دفاع از موکلانم مشغول هستم.

وی در عین حال به شعری از سعدی، شاعر بزرگ ایرانی اشاره کرده و گفت که در دفاع از موکلانش و در دفاع از حقیقت ، کوتاه نمی آید چرا که در ره منزل لیلی که خطرهاست به جان ؛ شرط اول قدم آن است که مجنون باشی.

به گزارش کلمه تا لحظه ارسال این خبر بهرامیان بازداشت نشده است.


 


در حالی‌که یک خبرگزاری ضداصلاحات تلاش می‌کند حمله صورت گرفته به ابطحی را مشکوک جلوه دهد که وی در صفحه فیس بوک خود جزئیات کامل این حادثه را منتشر کرد.

به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلمان‌نیوز»، حجت الاسلام سیدمحمد علی ابطحی نوشته است:« صبح امروز در پایان جلسه ای که بمناسبت یادبود استادم مرحوم میرزا جواد تهرانی در شهر ری شرکت کرده بودم در حین خروج مورد حمله چند نفر لباس شخصی قرار گرفتم و بعد در وسط بزرگراه نزدیک حرم یک اتومبیل پراید جلویم پیچید و چندین موتور سوار با لگد و کابل و چاقو به اتومبیلم حمله کردند و شیشه ها را شکستند و گاز اشک آور به داخل اتومبیلم انداختند و من توانستم به شکل معجزه آسائی از آن منطقه با شیشه های شکسته و چشم پر اشک خارج شوم. خیلی حمله وحشیانه ای بود.هیچکس هم به کمکم نیامد. خیلی مطمئن و بدون واهمه. خدا رحمم کرد.»

او همچنین عکس‌هایی از خودروی خود را منتشر کرده است.

 

 

اما خبر خبرگزاری فارس خود حاوی نکات جالبی است؛ این خبرگزاری مخالف اصلاحات نوشته است:« ابطحی كه قرار بود در این مراسم شركت كند، با حمله عده‌ای مواجه شد كه قصد برخورد فیزیكی با وی داشتند ولی مأموران انتظامی مانع از تعرض به شخص وی شدند. با این حال، اتومبیل حامل ابطحی آسیب دید، به طوریكه شیشه‌های آن شكسته شد.
تعرض به ابطحی در حالی صورت می‌گیرد كه وی در دادگاه‌های پس از انتخابات، شجاعانه، تقلب مورد ادعای فتنه‌گران را دروغ بزرگ خوانده و از مواضع خطای خود عدول كرده بود و بعد از آزادی نیز هیچگاه این سخنان خود را رد نكرد.»

این خبرگزاری اولا مدعی شده ابطحی قرار بوده در این مراسم شرکت کند که به گفته ابطحی و البته عکس‌های منتشر شده، ابطحی در این مراسم شرکت کرده بود.

 

نکته دوم اینکه فارس تاکید کرده، نیروی انتظامی مانع از تعرض به شخص وی شده‌اند، در حالی‌که ابطحی نوشته است:« خیلی حمله وحشیانه ای بود.هیچکس هم به کمکم نیامد. خیلی مطمئن و بدون واهمه. خدا رحمم کرد.»

نکته سوم اینکه، بر اساس مشاهدات عینی خبرنگاران، از ابتدای مراسم جمعیتی در حدود 40 نفر از جوانان 18 تا 30 ساله و جمعی نفر از زنان با پلاکاردهایی تحت عنوان امت حزب الله به حضور ابطحی و مسجدجامعی در این مراسم معترض شده بودند، این افراد همچنین پلاکاردهایی را در ورودی محل برگزاری مراسم نصب کرده بودند و در همان‌جا تجمع کرده بودند که حضور زنان امت حزب‌الله که پلاکاردهایی همچون مرگ بر منافق و قبله تهران ما جای منافقین نیست و ... در عکس زیر که توسط خبرگزاری مهر منتشر شده قابل مشاهده است، همچنین خبرگزاری مهر در خبری که از برگزاری این مراسم منتشر کرده، آورده است:«حدود 150 نفر از طلاب و بسیجیان در بیرون تالار و همزمان با برگزاری مراسم به حضور برخی چهره ها در این مراسم اعتراض کرده و با در دست داشتن پارچه نوشته ها و سردادن شعارهای به بیان اعتراضات خود پرداختند.»

 

نکته چهارم؛ خبرگزاری فارس تا لحظه مخابره این خبر، هیچ خبری از برگزاری مراسم بزرگداشت این عالم بزرگ را منتشر نکرده است و با انتشار اخبار نادرست سعی در التهاب آفرینی دارد.

امید است که حداقل پاراگراف آخر فارس که «نیروی انتظامی در حال پیگیری این اتفاق است و قرار است با این عده مشكوك برخورد شود»، سریعا محقق و نتایج آن اعلام شود نه آنکه....


 


آیین بزرگداشت مقام عالم ربانی و وارسته آیت الله میرزا جواد آقا تهرانی در سالن شیخ صدوق حرم حضرت عبدالعظیم (ع) برگزار شد.

به گزارش مهر ، در این همایش که ظهر پنج شنبه در سالن شیخ صدوق حرم حضرت عدالعظیم حسنی(ع) برگزار شد تنی چند از استادان و عالمان علوم قرآنی به ایراد سخنرانی پرداختند.

مشاور دفتر مقام معظم رهبری در امور تبلیغی و آموزشی خارج از کشور و دبیر برگزاری همایش در ابتدای شروع مراسم امروز درباره شخصیت فرهیخته و فرزانه این عالم ربانی گفت: اراده قوی و همت عالی بیشتر از هر چیزی در شخصیت مرحوم آیت الله میرزا جواد آقا تهرانی نمایان بود.

حجت الاسلام محمدرضا نواللهیان افزود: ایشان در هر موردی که به قطعیت می رسیدند تمام انرژی خود را برای تحقق آن به کار می برد و هرچه را که اراده می کرد به آن دست می یافت. سیر و سلوک و تهذیب نفس و شرح صدر از ویژگی های بازر این عالم وارسته بود و در واقع فقهی با یک نگاه دیگر بود.

در ادامه مرتضی نجفی قدسی از فرهیختگان قرآنی کشور پیام آیت الله جعفر سبحانی را به مناسبت برگزاری این همایش قرائت کرد.

در این پیام آمده است: سخن گفتن درباره شخصیتهای بزرگ و فرهیخته که به فضایل اخلاقی و سجایای انسانی آراسته شده اند در این فرصت کوتاه بسیار مشکل است.

آیت الله جعفر سبحانی در ادامه پیام خود آورده است: آیت الله جوادآقا تهرانی الگوی مجسمی برای انسانهاست که می تواند در زندگی آنان سرمشق باشد.


 


زندانیان سیاسی بند۳۵۰ زندان اوین، در ادامه اعتراضات خود به وضع موجود در زندانها و بازداشتگاهها، روند بازجویی ها، صدور احکام ناعادلانه، ادامه بازداشتِ زندانیانِ سیاسی و همچنین صدور و تایید و اجرای احکام اعدام زندانیان سیاسی، بر تداوم روزۀ سیاسیِ خود، تا سالگرد انتخاباتِ ریاست جمهوری (۲۲ خرداد ماه) تاکید کرده و خواستار حمایت و همراهی جنبش سبز با این اقدام اعتراضی شدند.


روزه های سیاسیِ زندانیان بند مذکور، طی ماههای اخیر ابتدا یك روز در هفته (پنج شنبه ها) و بعد از مدتی، دو روز در هفته شامل دوشنبه ها و پنج شنبه ها بود و تصمیم بر این شد که از امروز تا ۲۲ خرداد این روزه ادامه یابد.

بر اساس اخبار واصله از زندان به خبرنگار جرس، زندانیان سیاسی در همین راستا خواستار "حمایت" خانواده ها و فعالان و همچنین "همراهی و پشتیبانی" جنبش سبز از این حرکت زندانیان شدند.

این گزارش خاطرنشان کرد هم اکنون اندرزگاههای هفت و هشت زندان اوین نیز، به این حرکت اعتراضی پیوسته اند .

لازم به ذکر است زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین، طی ماههای گذشته، در نامه ای خطاب به مراجع تقلید، از عدم استقلال قضاتِ کشور، عدم رعایت اخلاق توسط مأموران و بازجویان، عدم امکان استخدام وکیل مناسب، بدرفتاری و شکنجه در جریان بازجویی ها، فشار بر خانواده ها و صحنه سازی برای دادگاه های دسته جمعی علنی، به شدت انتقاد کرده و با اعلام درخواست های زیر، آغاز روزه های سیاسی خود را علنی کرده بودند:

"لغو و تقلیل احكام صادره علیه زندانیان سیاسی ، امنیتی و مطبوعاتی در دادگاههای فرمایشی پس از خرداد ۸۸
آزادی فوری كلیه بازداشت شدگان تا زمان برگزاری دادگاه ها ، با قید وثیقه و كفالت
رعایت اصل ۱۶۸ قانون اساسی در كلیه محاكم (حضور هیئت منصفه)
رسیدگی به روند غیر قانونی و غیر عادلانه بازجویی ها ، دادرسی ها و مجازات متخلفان در تمامی سطوح:
بهبود وضعیت كلیه زندانیان و بازداشت شدگان."

متعاقبِ انتشار نامۀ مذکور و همزمان با آغاز روزۀ سیاسیِ این زندانیانِ معترض، فشارها بر آنان به شدت افزایش یافته و شرایط اسارت دشوارتر از پیش گزارش شد.

بعد از اعدام پنج زندانی سیاسی در زندان اوین نیز، زندانیان بند ۳۵۰ دست به اعتراض و اعتصاب غذا زدند که مسئولان زندان نیز، با تبعید، فشار مضاعف، قطع ملاقات ها، انتقال به سلول انفرادی و ایجاد محدودیت های ویژه، با زندانیان این بند برخورد کردند.


 


به گزارش ندای سبز آزادی یاسر معصومی، از همکاران فنی روزنامه‌های اصلاح‌طلب، بعد از بیش از دو ماه با سپردن وثیقه ۷۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شد.

آقای معصومی روز ۲۳ اسفند ۸۸ با احضار به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات بازداشت شده بود.

پدر یاسر معصومی از فعالان ملی-مذهبی شهرستان اراک است و عزت‌الله سحابی هم در یکی از مصاحبه‌های اخیر خود به بازداشت یاسر معصومی اعتراض کرده بود.

یاسر معصومی از مسئولان وب‌سایت روزنامه شرق بود و در دیگر روزنامه‌های اصلاح‌طلب هم فعالیت‌هایی داشت.

یاسر معصومی یک بار در مراسم دعای کمیل در منزل مادر همسر شهاب طباطبایی هم بازداشت شده بود که بعد از دو روز، آزاد شد.


 


زندانیان سیاسی بندهای 7 و 8 اوین اعلام کرده اند که همزمان با زندانیان سیاسی بند 350 روزه سیاسی خواهند گرفت.

 

به گزارش دانشجونیوز، زندانیان بند 350 اوین که پیش از این در یک حرکت اعتراضی اقدام به گرفتن روزه سیاسی کرده بودند، اعلام کرده اند که روزه سیاسی خویش را در روزهای پنج شنبه و دوشنبه ادامه خواهند داد. همزمان زندانیان بندهای 7 و 8 اوین نیز خبر ازپیوستن خود به این روزه سیاسی داده اند. این زندانیان پیش از این با صدور بیانیه هایی اعلام کرده بودند که از اول خرداد تا سالروز انتخابات ریاست جمهوری به روزه سیاسی دست خواهند زد.

این زندانیان در تماس های خود خواستار آن شده اند تا خانواده های زندانیان و نیز اعضا جنبش سبز آنان را در این حرکت اعتراضی همراهی نمایند.

 


 


انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر (پلی تکنیک تهران) با صدور بیانیه ای اعدام های اخیر را محکوم کرد.

 

به گزارش دانشجونیوز، در بخشی از این بیانیه آمده است:" طراحان سناریو مرگ با انتخاب قربانیان خود از میان کردها و سیاه نمایی پیرامون عضویت آنان در گروه های تروریستی ، قصد داشتند تا علاوه بر ایجاد وحشت در جامعه، میان رهبران جنبش سبز و فعالین دموکراسی و حقوق بشر گسستگی ایجاد کنند. ماه هاست آرزوی ایجاد چنین شکافی رادر سر می پرورانند. "!

متن کامل بیانیه را در زیر بخوانید:

خبر کوتاه بود، اعدام شان کردند. طالبان شیعی جنایتی دیگر مرتکب شد.

اجرای احکام ناعدلانه اعدام برای 5 زندانی سیاسی، جامعه ایران را در بهت فرو برد و شعله های خشم را برافروخت. شعله خشمی که زبانه هایش به زودی دودمان حاکمان ستم و ناراستی را خواهد گرفت.

فرزاد کمانگر معلم آزادی خواه و فعال مدنی، همان که مجید توکلی " یک ملت" خطابش کرد، به همراه چهار تن دیگر بدون هیچ گونه مدرک مستدلی و در طی یک پروژه ی امنیتی منزجر کننده به کام مرگ کشانده شدند تا مارهای بر دوش ضحاک که این روزها در کاخ دادگستری به رقاصی مرگ مشغول اند، با آشامیدن خون جوانان وطن روزی دگر را سپری کنند.

در پی این عمل ددمنشانه فریاد خشم و غریو انزجار آزادی خواهان در سراسر دنیا بر آسمان بلند شد و زمین سست تکیه گاه جنایت کاران رو سیاه را به لرزه افکند.

عاملان و بانیان این پروزه می پنداشتند که با کشتار 5 شهروند بی گناه می توانند در دل مبارزین صلح جوی این مرز و بوم رعب ایجاد کنند و آنان را از مسیر مبارزات مدنی خویش منصرف سازند. این کشتارهای سیاسی هدف دیگری نیز در پس خود نهفته داشت و آن همانا ایجاد شقاق در میان ملت متحد ایران است. ملتی که این روزها جوانانش سینه سپر کرده اند و استوار در مسیر آزادی گام برمی دارند.

طراحان سناریو مرگ انتخاب قربانیان خود از میان کردها و سیاه نمایی پیرامون عضویت آنان در گروه های تروریستی ، قصد داشتند تا علاوه بر ایجاد وحشت در جامعه، میان رهبران جنبش سبز و فعالین دموکراسی و حقوق بشر گسستگی ایجاد کنند. ماه هاست آرزوی ایجاد این شکاف رادر سر می پرورانند. اما زهی خیال باطل!

شعور و بلوغ سیاسی مردمان ایران زمین به درجه ای از تکامل رسیده که نه تنها دسسیسه های شوم کودتا گران را بی اثر می کند بلکه برعکس اسباب اتحاد و انسجام معترضین و مخالفین را بر حول محور حقوق بشر و مخالفت با اعدام های سیاسی فراهم می آورد.

اینک نیز گستاخانه چرخ اعدام را به راه انداخته اند تا مبارزین پاک نهاد وطن را به زعم خویش مرعوب نمایند. دادستان بیداد گستر تهران می گوید اعدام های جدید در راه اند و برای رهبران جنبش سبز خط و نشان می کشد. متحیریم که اینان چگونه هنوز صدای مردم را نشنیده اند و روز به روز پرونده تبهکاری خویش را سیاه تر می نمایند و از عاقبت روز جزا در درگاه ملت شریف یران نمی ترسند.

در پایان، انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر ضمن محکوم کردن این جنایت و همدردی با خانواده های متالم این عزیزان، برخود لازم می داند تا ددمنشان شب پرست را هشدار دهد که چنین اقداماتی نه تنها هراسی در دل فرزندان آزاده ایران زمین ایجاد نمی کند، بلکه اراده و همت ایشان را برای به زیر کشاندن ستمگران بیش از پیش می سازد.
اربابان قدرت را خطاب می کنیم که " ما را از سر بریده نترسانید". ما زنده برآنیم که آرام نگیریم

 


 


دادگاه تجدید نظر حکم به تخفیف حبس میثم بیگ محمدی داده است.

 

 

به گزارش دانشجونیوز، دادگاه تجدید نظر حکم میثم بیگ محمدی، دانشجوی زندانی در بند 350 اوین را تقلیل داده است.

میثم بیگ محمدی دانشجوی مترجمی دانشگاه علامه طباطبایی است که در حوادث روز عاشورا بازداشت گردید. دادگاه اولیه وی را به سه سال حبس تعزیری محکوم کرد. دادگاه تجدیدنظر این دانشجو در شعبه 54 دادگاه های تجدیدنظر برگزار شده و حکم سه سال حبس وی را به یک سال حبس تعزیری کاهش داده است.

 


 


وزیر ارشاد با بیان اینکه برخی از فیلم هایی که از معاونت سینمایی مجوز پخش گرفتند با مخالفت افراد متدین جامعه روبرو شدند افزود: وضعیت پوشش هنرپیشگان در سینمای حاضر مناسب نیست و با وضع مطلوب بسیار فاصله دارد.

به گزارش خبرگزاری زنان ایران، سید محمد حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در حاشیه یازدهمین جشنواره خبرنگاران و نویسندگان دفاع مقدس در پاسخ به سوال خبرنگار ایونا مبنی بر اینکه وضعیت حجاب و عفاف را در سینمای حاضر ایران چگونه می بینید، گفت: وضعیت حاضر مناسب نیست و با وضع مطلوب که مورد نظر ماست بسیار فاصله دارد.

وی با بیان اینکه پخش برخی از فیلم هایی که از معاونت سینمایی مجوز اکران گرفتند با مخالفت افراد متدین جامعه روبرو شدند، افزود: باید ضوابط کار با همراهی اهالی سینما بررسی شود و راهکارهای مناسب در این خصوص با همفکری آنها تعیین گردد.

حسینی در ادامه ابراز داشت: در برخی از شهرستان ها شورای فرهنگ عمومی شهر مانع از پخش فیلم های مجوز گرفته شدند و دلیل این امر را ناهماهنگی فیلم با باورهای مردم شهر خود می دانند.

وزیر ارشاد با بیان اینکه نظارت بیشتر بر روند تولید فیلم ضروری به نظر می رسد ادامه داد: با تعامل بیشتر با سازندگان فیلم باید تلاش شود فیلم ها از نظر محتوی با ارزش ها و باورها سازگاری داشته و از نظر ظاهر نیز هم خوانی بیشتری با فرهنگ و جامعه اسلامی کشور ما داشته باشد.

وی در ادامه از پیگیری وضعیت بیمه خبرنگاران، نویسندگان و هنرمندان در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خبر داد.

 


 


مهسا امرآبادی، همسر روزنامه نگار دربند مسعود باستانی، در واکنش به دروغ ها و تهمت های برخی از سایت ها مانند رجانیوز و جوان آنلاین که خبر از برگزاری جشن تولد این روزنامه نگار در ایام فاطمیه داده بودند و او را یک مارکسیست عنوان کرده بودند، گفت: سابقه این سایت ها روشن است و به نظرم اصلا نباید به اخبار آنان اهمیت داد اما برای روشن کردن افکار عمومی بایدچند موضوع را توضیح دهم.
به گزارش تا آزادی روزنامه نگاران به نقل از وبلاگ این روزنامه نگار، مهسا امرآبادی افزود: این تولد اصلا عنوان جشن نداشت و هر یک از ما بغض در گلو و اشک در چشمانمان جمع شده بود، از طرف دیگر این تولد غم انگیز یک هفته قبل از روز شهادت حضرت فاطمه(س) بوده و از کی تا به حال روشن کردن چند شمع کوچک برای گرامی داشت عزیزی که ناعادلانه نزدیک به یک سال در زندان است، جرم شده است؟
امرآبادی همچنین درخصوص تهمت این سایت ها درباره مارکسیست بودن همسرش گفت: مسعود تمام 80 روز انفرادی در بند 240 را روزه بود و با اختیار خود دین مبین اسلام را باور دارد و مانند برخی از آقایان تظاهر و ریا نمی کند.
وی همچنین درباره انگیزه این سایت ها از انتشار چنین اخباری گفت: من از انگیزه این افراد اطلاعی ندارم اما اکنون دیگر گرامی داشت یاد عزیزان دربندمان، تهدیدهای پیاپی از اطراف مختلف را به دنبال دارد. من از این خبر هم بوی تهدید شنیدم، درحالی که در این مدت که همسرم در زندان بود و من با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم کرده ام، خو.ن دل خوردم و سکوت کردم و برای سلامتی و صبر او در زندان رجایی شهر و همه زندانیان بی گناه دعا کردم و قرآن خواندم و با خدای خود درد و دل کردم حتی اکنون که ناعادلانه همسرم را به 6 سال حبس و پرداخت جریمه نقدی 34 میلیون تومانی محکوم کرده اند، من باز هم سکوت کرم و به خدا پناه بردم اما گویی آقایان از سکوت بنده استفاده می کنند و هر تهمت و دروغی که دلشان می خواهد را به من و همسرم می زنند.
وی در پایان یادآور شد: تولد مسعود درست یک هفته قبل از شهادت حضرت فاطمه (س) بود اما در روز شهادت حضرت فاطمه(س ) شاهد بودیم که در اجلاس سران جی 15 با حضور آقای احمدی نژاد همه دست می زدند و شادی می کردند، چگونه است که یک هفته قبل از روز شهادت، ما دور هم جمع شده ایم و برای گرامی داشت یاد عزیزی، با غم و اندوه فراوان شمعی کوچک روشن کرده ایم متهم به مارکسیست بودن می شویم اما خود آقایان در روز شهادت حضرت فاطمه (س) شادی می کنند و دست می زنند؟ من پاسخ این دروغ ها و اتهامات را به خدای خود واگذار می کنم و می دانم او عادل ترین قاضی ها است.


 


ندای سبز آزادی: دادگاه تجدید نظر حکم 4 سال حبس مهدی اقبال عضو جبهه مشارکت و قاری دعای کمیل در مراسم های دعا خوانی اصلاح طلبان را تایید کرد، 2 سال از این حکم مربوط به اتهام توهین به رهبری است.

به گزارش ندای سبز آزادی، مهدی اقبال که بعد از حوادث انتخابات شب های جمعه در حسینیه دارالزهرا برای آرامش خانواده های زندانیان سیاسی دعای کمیل قرائت می کرد آبان ماه سال گذشته بازداشت شد .

اقبال از آن زمان تا کنون در بند 209 زندان اوین به سر می برد و حتی در تعطیلات نوروز با مرخصی او موافقت نشد.
 


 


در پی بیانیه دانشجویان دانشگاه آزاد به مناسبت صدمین روز باز داشت علی ملیحی که در آن اعلام شده بود روز چهارشنبه 29 اردیبهشت را برای آزادی همه دانشجویان روزه سیاسی می گیرند گروهی از این دانشجویان روزه های خود را مقابل زندان اوین افطار کردند.

به گزارش خبرنگار جرس، روز چهارشنبه 29 اردیبهشت ماه مصادف با صدمین روز بازداشت علی ملیحی همزمان با اذان مغرب گروهی از دانشجویان با بر پایی سفره افطار در مقابل زندان اوین یاد همکلاسی های در بند خود را گرامی داشتند.
از همان ابتدای مراسم نیرو های امنیتی قصد متفرق کردن جمعیت را داشتند که با اصرار و پای فشاری دانشجویان از این کار خود منصرف شدند.
در بین مراسم علی ملیحی و میلاد فدایی اصل از دانشجویان دانشگاه آزاد و همچنین میلاد اسدی عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت از داخل زندان با دانشجویان تماس گرفتند و ضمن تشکر از ایشان خواستار ایستادگی و مقاومت دانشجویان شدند.(مهدی خدایی از آنجا که همچنان در بند دو _الف به سر می برد موفق به تماس با دانشجویان نشد.)

لازم به ذکر است که دانشجویان حاضر در مراسم عکس هایی از همکلاسی های بازداشتی خود و برخی از زندانیان سیاسی به همراه داشتند.
در پایان نیز دانشجویان با آرزوی آزادی همه زندانیان سیاسی به مراسم خود پایان دادند.
گفتنی است علی ملیحی، مهدی خدایی، میلاد فدایی اصل، شیوا نظرآهاری، سینا گلچین، محمدعلی الهی، شهاب اکبرزاده، حمید پیروزفام، سعید ملکی، امین کشاورز، پویا قربانی، فرامرز عبدالله نژاد، مهران صفری، آرش قاسمی
از دانش آموختگان و دانشجویان دانشگاه آزاد هستند که هم اکنون در زندان به سر می برند.

گفتنی است دانشجویان دانشگاه آزاد سراسر کشور به مناسبت یکصدمین روز بازداشت علی ملیحی روزنامه نگار و فعال دانشجویی دانشگاه آزاد و مسوول روابط عمومی ساز مان دانش آموختگان ایران اسلامی دو روز پیش با صدور بیانیه ای اعلام کرده بودند که روز چهارشنبه مورخ 29/2/1389 در صدمین روز بازداشت علی ملیحی برای آزادی تمامی دانشجویان دربند روزه می گیرند تا همراه با سایر زندانیان این سرزمین به تمرین صبر و استقامت وطلب یاری از خدای خویش بپردازند.


 


ماموران زندان اوین محمد نوری زاد نویسنده و کارگردان دربند را مورد ضرب و شتم شدید قرار دادند.

 

به گزارش خبرنگار کلمه، روز سه شنبه محمد نوری زاد را به بهانه ی هواخوری از سلول خارج کرده اند و سپس ۵ نفر از عوامل امنیتی اوین بر سر وی ریخته و به قصد کشت او را کتک زده اند.

به طوریکه ضربه شدیدی که به سر او وارد آمده است توسط پزشک زندان ضربه مغزی تشخیص داده شده است.بر اثر این ضربه بینایی وی مختل شده است.

نوری زاد بعد از این عمل غیر اخلاقی و غیر قانونی ماموران زندان اوین از سه روز پیش در اعتصاب کامل آب و غذا به سر می برد. وی به خانواده خود اعلام کرده اگر وضعیت به همین منوال باشد زنده نخواهد ماند.

همچنین نوری زاد پس از ضرب و شتم از سلول دو نفره اش دربند ۲۴۰ به دخمه ای بی نور و بدون جریان هوا و همچنین سرویس بهداشتی منتقل شده است.

محمد نوری زاد سه نامه به رهبر و همچنین رئیس قویه قضائیه نوشته بود که آنها را در وبلاگش منتشر کرد و در پی آن به اتهام توهین به رهبری و رئیس قویه قضائیه از ۳۰ آذر ۱۳۸۸ در بازداشت به سر می برد . وی چهارمین نامه خود به رهبری را از داخل زندان اوین نوشت+. دادگاه در حکم بدوی برای این هنرمند ۳ سال و نیم حبس به علاوه ۵۰ ضربه شلاق تعیین کرده است.


 


یکی از بستگان یکی از مسوولان قوه قضائیه به دوستان خود امتیازات غیر قانونی می دهد.

به گزارش واحد مرکزی خبر اباذر خدابین عضو شورای اسلامی کرج گفت: شهرداری کرج در ۲ سال گذشته حدود ۲۰۰ میلیارد ریال تنها در بخش خدمات شهری تخلف کرده است.

عضو شورای اسلامی کرج گفت: بر اساس بررسی های که محرمانه صورت گرفته است شهرداری کرج در این مدت حدود ۲۰۰ میلیارد ریال در زمینه نظافت شهری تخلف مالی داشت .

اباذر خدابین با بیان این که ارقام مستند در خصوص تخلف میلیاردی خدمات شهری کرج وجود دارد ، افزود : شهرداری هزینه نظافت در مکانهایی از قبیل سرم سازی رازی ، دانشگاه آزاد کرج ، استاندارد ، دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران ، اداره فنی‌ و حرفه‌ای کرج و دانشگاه‌ هنر را دریافت کرد ، درحالی که ، نظافتی انجام نشد و هزینه آن محاسبه و از سوی خدمات شهری به عوامل پرداخت ‌شده است.

عضو شورای شهر کرج گفت: همچنین در منطقه ۴۵ متری کاج در شهر کرج هزینه نظافت کل خیابان محاسبه و پرداخت شده است ، در حالی که تنها یک متر از حاشیه چپ و راست خیابان نظافت می‌شود.

وی با بیان اینکه تخلف های گسترده تری هم در شهرداری کرج صورت گرفته است افزود: متاسفانه یکی از اعضای شورای اسلامی شهر کرج که از بستگان یکی از مسوولان قوه قضائیه است با اختیاراتی که در این شورا بدست آورده است به راحتی به دوستان و حامیان خود امتیازات غیر قانونی می دهد .

خدابین گفت :‌در برخی از طرحهای عمرانی نیز تخلفات گسترده ای صورت می گیرد و به رغم این که بارها این مساله را به مسوولان استانی و شهرستانی اطلاع دادیم اما تاکنون اقدامی صورت نگرفته است .

وی با بیان اینکه معاملات و مزایده های شهرداری کرج به صورت باندی و غیر قانونی انجام می شود افزود : برای مثال فردی که از آشنایان یکی از اعضای شورای اسلامی کرج است ، مسوول طرح پارکبان شهرداری کرج شده و در مکانهایی که از نظر نیروی انتظامی پارک ممنوع است قبض ۵ هزار ریالی صادر می کند و ماموران راهنمایی و رانندگی هم خودروی پارک شده در این مناطق را جریمه می کنند.

 


 


یک مقام ارشد آمریکا اعلام کرد که در صورت تصویب پیش‌نویس قطعنامه جدید ارائه شده از سوى دولت آمریکا به اعضاى شوراى امنیت علیه ایران، تمام کشتى‌هاى ایرانى در ‌آب‌ها و بنادر بین‌المللى بازرسى خواهند شد.

خبر آنلاین نوشت: این مقام عالى‌رتبه آمریکایى که نخواست نامش فاش شود به خبرگزارى فرانسه‌ گفت بر اساس این پیش‌نویس در صورت مشاهده هرگونه محموله مشکوک نظامى مربوط به تسلیحات متعارف و موشکى، کشورها موظفند آنها را ضبط کنند.

گفته مى‌شود این قطنامعه جدید مشابه قطعنامه سال گذشته سازمان ملل علیه کره شمالى است که در آن برنامه‌هاى اتمى و موشکى این کشور هردو هدف قرار گرفته بود.

همچنین در این پیش‌نویس از بان گى – مون، دبیرکل سازمان ملل، خواسته شده است با تشکیل یک گروه کارشناسى براى نظارت بر اجراى این قطعنامه، اولین گزارش خود را پس از سه ماه به شوراى امنیت ارائه دهد.

 


 


رای ما کجاست :دستگيري احمد يزدانفر،محافظ ارشد مير حسين موسوي از جنبه هاي مختلفي بازتاب داشته است. تحليل هاي سياسي اي كه تاكيد مي كنند بازداشت يزدانفر به عنوان يك نيروي امنيتي و نه يك فعال سياسي استيصال كامل كودتاچيان را نشان مي دهد و يا اينكه كودتاچيان براي تهديد ميرحسين به بازداشت مشاورانش بسنده نكردند و حتي محافظانش را نيز دستگير مي كنند .

از زمان انتشار خبر بازداشت يزدانفر، درباره او و پيشينه اش بسيار نوشته شد اما جالب اينجاست كه در بين نوشته هاي اين دو روز درباره محافظ ارشد ميرحسين، يادداشت‌هايي مملو از احساس نسبت به يزدانفر را مي خواني و حرف هايي مي شنوي كه هيچ گاه در تصور نمي گنجد كه آيا اين همه احساس درباره يك محافظ امنيتي است؟

يكي از نزديكان احمد يزدانفر درباره او چنين مي گويد:" خانواده موسوی، سید احمد را برادر می دانند و موسوی و رهنورد او را فرزند تلقي مي كنند. گناهش همین است و بس. نه اهل سیاسی کاری است و نه به دنبال هیاهو. و نه اصلا کاری به کار کسی و چیزی دارد."

او كه احمد يزدانفر را مردي متدین، دلسوز و با وجدان خطاب مي كند؛ از گذشته او مي گويد:" هنوز محاسن درنیاورده بود. ۱۶-۱۷ ساله ریزه میزه بود که به جمع خانواده مهندس آمد.کوچکترین عضو برادرهای محافظ سپاه از نظر سن و سال یک پسر مظلوم و خجالتی اما ،امروز حقیقتا پس از بیست و خورده ای سال حاج احمد عضوی از خانواده موسوی است. پسر عزیز میرحسین و رهنورد و برادری برای دخترها و همسرانشون و یاوری برای همه ما."

اين منبع موثق روزهایي را به یاد می آورد که احمد در قرعه کشی تیم محافظان برای رفتن به جبهه به خاطر كم سن تر بودن از بقيه عقب افتاده بود و گریه می کرد و يا دوستی اش با سید علی موسوي ،خواهرزاده ميرحسين را يادآوري مي كند که تقریبا همسن بودند و روزهاي شهادت سيدعلي در عاشوراي سال گذشته برايش سنگين بود.

او ادامه مي دهد:" بارها در این ۲۰ سال که بویی از مقام و منصب و ماموریت و حق ماموریت به مشام نمی رسید و با انزوا و تنهایی میرحسین همراه بود ميرحسين از او خواست برای تحصیل و ارتقای موقعیت کاری اش برود و امکاناتش نيز فراهم بود اما او از سر محبت و برادری ماند ودرکارش مو را از ماست بيرون کشید. او در روزهای سخت و نفس گیر فعالیتهای انتخاباتی و سخت تر از بعد از انتخابات هم او مجدانه و مسئولانه بود."

 

صالح نقره کار ،خواهر زاده زهرا رهنورد در روزهای قبل از انتخابات نيز درباره او نوشته بود:" چند وقت پیش خیلی خودمانی از او پرسیدم این وفاداری به مهندس از کجا نشأت می گیرد؟ با صلابت و اراده ای پولادین که از چهره اش نمایان بود پاسخ داد « مهندس از معدود کسانی است که حرفش با عملش یکی است و به خاطر صداقتی که در مهندس دیدم ۳۰ سال درکنار او مانده ام."

سيد رضا شكرالهي، نويسنده وبلاگ خوابگرد نيز از زاويه اي متفاوت به محافظ ارشد ميرحسين نگريسته است:" یک‌سر به او فکر می‌کنم؛ به همه‌ی سال‌ها همراهی‌اش با میرحسین موسوی و به آن بی‌سیمی که پس از سال‌ها سکوت و فش و فش خالی، چندماهی ست عجیب‌ترین و هول‌آورترین و ناشنیدنی‌ترین خبرها را دم گوش او می‌خواند. و به خودِ او فکر می‌کنم که جایگاه‌اش در این میانه کجاست؟"

او مي نويسد:" به نقش «داستانی» او فکر می‌کنم؛ شخصیتی اصلی که ظاهراً هیچ جای این رمان پرکشش و هنوزناتمام حضور داستانی ندارد؛ اما شاید بهترین ««زاویه دید» و «راوی» باشد برای روایت رمانی که این روزها در میان دستان رنجور اما پرامید مردم نوشته می‌شود. او نه «اول‌شخص» است، نه «دانای کل» و نه «سوم‌شخص محدود»، فقط محافظ میرحسین هم نیست، او «راوی خاموش» و در عین حال «داستانی‌ترین» شخصیت داستانِ این روزها ست که ما حتا نام‌اش را هم نمی‌دانیم.

 


 


مادران سه آمریکایی بازداشت شده در ایران روز چهارشنبه وارد تهران شدند تا برای اولین بار پس از ده ماه با فرزندان خود دیدار کنند.

به گزارش بی بی سی ،نورا شرود، لارا فتال و سیندی هیکی در فرودگاه امام خمینی تهران مورد استقبال سفیر سوئیس، حافظ منافع ایالات متحده در ایران قرار گرفتند. شین باور، جاشوا فتال و سارا شورد ژوئیه سال گذشته به منطقه مرزی کردستان عراق رفته بودند که پس از ورود به خاک ایران بازداشت شدند.

آمریکا بر بی گناهی این افراد و ورود اشتباهی آنها به خاک ایران تاکید دارد ولی مقام های ایرانی چندین بار آنها را به جاسوسی متهم کرده اند.در این حال، دولت می گوید به مادران این سه کوهنورد به خاطر مسائل “بشردوستانه” اجازه داده است که یک هفته در این کشور اقامت کنند.

این مادران قرار است در این مدت علاوه با فرزندان خود، با وکیل آنها نیز دیدار کنند. هنوز معلوم نیست که آیا آنها موفق به دیدار با مقام های ایرانی خواهند شد یا خیر.گفته می شود این مادران ممکن است روز پنجشنبه در زندان اوین به دیدار فرزندانشان بروند.

حیدر مصلحی وزیر اطلاعات روز چهارشنبه در گفتگو با خبرنگاران بار دیگر گفت سه آمریکایی بازداشت شده جاسوس بوده اند و به صورت غیرقانونی وارد ایران شده اند.

آقای مصلحی همچینن تاکید کرد که با ایت افراد بر اساس احکام دینی و به صورت بشر دوستانه برخورد شده است.

او گفت از آمریکا خواسته شده است که شهروندان ایران که “بی گناه و به صورت ربایش در آمریکا زندانی هستند” هم بتوانند با خانواده های خود دیدار کنند.سه کوهنورد آمریکایی در دوران ده ماهه بازداشت خود تنها یک بار با خانواده های خود یک مکالمه کوتاه تلفنی داشته اند.

از سوی دیگر شفیعى وکیل این سه کوهنورد به آسوشیتد پرس گفت که این سه مادر، قصد دارند با مقامات رسمى مسوول در این پرونده و نیز مقامات عالى نظام مانند آیت الله على خامنه اى رهبر جمهورى اسلامى و محمود احمدى نژاد دیدار کنند.

 


 


کوهیار گودرزی به خاطر درگیری با رئیس اندرزگاه ۳۵۰ زندان اوین، بزرگ‌نیا، که بارها دیگر زندانیان این بند را آزار داده، به انفرادی منتقل شده و تاکنون بازنگشته است.

بنا به گزارش‌های رسیده به جرس، مسئولان بند ۳۵۰ با وضعیت زننده‌ای، اقدام به تفتیش وسایل زندانیان کرده و از این طریق سعی در تحقیر زندانیان سیاسی این بند دارند. علاوه بر این در اقدامی عجیب رئیس این اندرزگاه زندانیان این بند را مجبور به کوتاه کردن مو و سبیل کرد.

از سوی دیگر گفته می‌شود حکم چهار سال حبس تعزیری برای مهدی کریمیان اقبال، از اعضای جبهه مشارکت در شعبه ۵۴ دادگاه تجدید نظر تایید شد.

حکم سه سال حبس نیز برای سامان نورانیان، از فارغ‌التحصیلان رشته مهندسی پزشکی دانشگاه امیرکبیر توسط ۱۵ دادگاه تجدید نظر تایید شد.

همچنین نیما لطیف التجار، دانشجوی نخبه‌ رشته مهندسی پزشکی دانشگاه امیرکبیر و برنده چندین مدال المپیاد علمی، همچنان در زندان به سر می‌برد. شعبه ۵۴ تجدید نظر حکم سه سال حبس تعزیری دادگاه بدوی را به یک سال حبس تعزیری کاهش داده است اما این دانشجو همچنان و به رغم قول بازجویان در زندان به سر می‌برد.

 


 


در پی انتشار اخباری مبنی بر اجبار محمدعطریانفر و سید محمدعلی ابطحی به نگارش نامه‌ای اعتراضی به مهندس موسوی و انتشار آن نامه در آستانه سالگرد انتخابات، این دو فعال سیاسی، نگارش چنین نامه‌ای را تکذیب کردند.

به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلمان‌نیوز»، ابطحی در صفحه فیس بوک خود نوشت: «نمی‌دونم چرا هر چند یکبار یک دروغی در سایتها راجع به من می‌نویسند . آخرینش ادعا کرده‌اند که من نامه اعتراض آمیزی به آقای مهندس موسوی نوشته‌ام و این نامه را هم تحت فشار نوشته‌ام.روح من از این نامه بی‌خبره. ادعای نوشتن نامه موهوم تحت فشار هم بی‌معنا تر از نامه است. من هم هی تکذیب می‌کنم. خدا کنه صدایم به گوش آنهائی که آن خبر دروغ را خوانده‌اند برسد.»

همچنین محمد عطریانفر ارسال نامه به موسوی و كروبی را تكذیب كرد.

عضو سابق شورای مركزی حزب كارگزاران سازندگی با اشاره به مطالب منتشر شده در برخی سایت‌ها مبنی بر فشار به وی و ابطحی برای صدور نامه به موسوی و كروبی به فارس، گفت: ‌بنده برای اولین‌بار است كه چنین چیزی را می‌شنوم و هیچ سابقه‌ ذهنی هم در این مورد ندارم.

وی افزود: آنچه كه در این سایت‌ها درج شده مطابق با واقعیت نیست و همه این مطالب را تكذیب می‌كنم؛ این نوع خبرسازی ها ایجاد تعارض بین افراد است و من شخصاً علاقمندم كه همه بازداشت شده ها هرچه زودتر آزاد شوند و نسبت به ادای رسالت تاریخی و اعتقادی خود در حق نظام اسلامی و بازگشت آرامش به كشور تلاش كنند.

عضو سابق شورای مركزی حزب كارگزاران سازندگی تصریح كرد كه ضرورت روزگار ما ایجاد الفت، همدلی و همراهی همه نیروهایی است كه دل در گرو نظام اسلامی و آرمانهای امام دارند و هیچ نگاه و عمل سیاسی دلبسته گان به نظام، نباید آنها را از ادای این تكلیف باز دارد.


 


پیش نویس پنجمین قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه ایران که در صورت تصویب، چهارمین قطعنامه حاوی تحریم می باشد، بر ادامه مذاکره و حل و فصل دیپلماتیک مناقشه اتمی تاکید دارد، اما تشدید تحریم ها علیه ایران محور اصلی آن است.

به گزارش بی بی سی در متن این پیش نویس که پیش از تصویب احتمالا تغییراتی ایجاد خواهد شد، اعضای دائم شورای امنیت و آلمان، ایران را متهم کرده اند که از قطعنامه های ۱۶۹۶، ۱۷۳۷، ۱۷۴۷ و ۱۸۰۳ این شورا تخطی کرده است.

اعضای دائم شورای امنیت و آلمان از نقش "عوامل" سپاه پاسداران ایران در فعالیت های حساس اتمی و تولید سیستم های پرتاب کلاهک های هسته ای بطور "جدی" ابراز نگرانی کرده اند. این در حالی است که ایران اتهام تلاش برای ساخت سلاح اتمی را رد می کند.

در قطعنامه پیشنهادی، درباره ساخت مرکز اتمی فردو در نزدیکی قم ابراز نگرانی جدی شده و ساخت این مرکز ناقض "تعهدات" ایران در خصوص تعلیق کامل تمام فعالیت های غنی سازی اورانیوم توصیف شده است.

خواسته های اصلی

این پیش نویس ایران را موظف می کند که ساخت تمام مراکز غنی سازی اورانیوم یا تاسیسات اتمی آب سنگین ( مراکز پلوتونیوم) را متوقف کند و از ساخت تاسیسات مشابه خودداری کند.

علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، در اوایل ماه آوریل اعلام کرد که طرح راه اندازی تاسیسات اتمی دیگری را به دولت ارائه کرده است.

اعضای دائم شورای امنیت درباره غنی سازی اورانیوم در ایران تا حد ۲۰ درصد نیز ابراز نگرانی کرده اند.

ایران روند غنی سازی تا سطح ۲۰ درصد را در تاسیسات نطنز آغاز کرده است و این کار را برای تامین سوخت راکتور تحقیقاتی تهران لازم می داند.
احمدی نژاد

رئیس جمهوری ایران تحریم های بین المللی را بی فایده می داند

قطعنامه پیشنهادی از ایران می خواهد:

* با اتخاذ تدابیر لازم برای اعتمادسازی و اثبات اینکه برنامه های اتمی اش بطور "اختصاصی" غیرنظامی است اقدام کند.

* ابهامات و سوال هایی که آژانس بین المللی انرژی اتمی مطرح کرده است را بر طرف کند و به نگرانی هایی که در پی اعلام ساخت مرکز اتمی قم بوجود آمده است، پاسخ دهد.

* به سوال هایی که درباره امکان وجود جوانب نظامی برنامه اتمی اش مطرح شده جواب دهد و برای آژانس امکان مصاحبه با پرسنل اتمی، دیدار از مراکز هسته ای و رویت مدارک مورد نظر این نهاد را فراهم کند.

مجازات های مندرج در پیش نویس:

* فعالیت های اتمی تجاری ایران در خارج از این کشور مانند شرکت در طرح های استخراج اورانیوم یا تولید مواد و تکنولوژی های اتمی را ممنوع می کند.

* دولت هارا موظف می کند از حضور ایران یا اشخاص حقیقی و حقوقی ایرانی در موارد فوق جلوگیری کنند.

* کشورها را موظف می کند از انتقال مستقیم یا غیرمستقیم هشت نوع سلاح سنگین از جمله تانک، خودروهای زره ای، هواپیماهای جنگی، هلیکوپترهای تهاجمی، کشتی های نظامی و سیستم های موشکی به ایران جلوگیری کنند.

* فعالیت های ایران در خصوص تولید موشک های بالستیک با توانایی حمل کلاهک هسته ای از جمله آزمایش های موشکی که در آن از تکنولوژی بالستیک استفاده شده باشد را ممنوع اعلام می کند.

* کشورها را موظف می کند از ورود شمار دیگری از مقام های ایران به قلمروی خود جلوگیری کنند و دارایی های تعداد دیگری از افراد و شرکت های ایرانی را در فهرست تحریم ها برای مسدود شدن قرار می دهد.

اسامی این افراد در پیوست قطعنامه اعلام خواهد شد. این پیوست هنوز تکمیل نشده است و قدرت های بزرگ در حال مذاکره برای تدوین آن هستند.

پیش نویس قطعنامه همچنین تحریم شمار دیگری از مقام های و شرکت های سپاه پاسداران را در نظر دارد. نام این اشخاص و شرکت ها هنوز اعلام نشده است.

تدابیر تنبیهی دیگر:

* از دولت ها می خواهد تمام محموله های هوایی و دریایی که به ایران فرستاده یا از آن خارج می شود را در فرودگاه ها، بنادر و آب های قلمروی خود در صورتی که بر این باورند آن محموله ها حاوی مواد اتمی، موشکی یا نظامی ممنوع اعلام شده است، بازرسی کنند.
* به کشورها اجازه می دهد محموله های دریایی ممنوعه ایران را بر اساس قوانین بین المللی در آب های آزاد بازرسی، توقیف و حتی در صورت لزوم نابود کنند.

* به کشورها اجازه می دهد از تامین سوخت یا ارائه خدمات دیگر به کشتی های ایران یا کشتی های خارجی حامل محموله های "غیرقانونی" ایران خودداری کنند.

* از کشورها می خواهد از ارائه خدمات مالی از جمله بیمه یا مبادلات مالی اشخاص حقیقی و حقوقی در صورتی که گمان می کنند چنین خدماتی با برنامه اتمی یا موشکی ایران مربوط می شود، جلوگیری کنند.

* از کشورها می خواهد "مراقب" مبادلات مالی اشخاص یا شرکت ها با افراد و کمپانی های ایرانی از جمله شرکت های وابسته به سپاه پاسداران یا خطوط کشتیرانی ایران باشند.

* از کشورها می خواهد "مراقب" مبادلات مالی بانک های ایرانی از جمله بانک مرکزی این کشور باشند تا از مبادلاتی که مربوط به فعالیت های حساس اتمی این کشور می شود، جلوگیری کنند.

* از کشورها می خواهد از افتتاح شعبه ها و نمایندگی های بانک های ایران در قلمروی خود در صورتی که معتقدند چنین شعبی با فعالیت های اتمی ایران ارتباط دارند، جلوگیری کنند.


 


روزنامه جمهوری اسلامی که فردا امضای توافقنامه تهران بین ایران، برزیل و ترکیه در سرمقاله خود این بیانیه را یک شکست عنوان کرد، بار دیگر امروز به انتقاد از این بیانیه پرداخت.

این روزنامه در بخشی از سر مقاله امروز خود که مطابق معمول پنجشنبه‌ها به تحلیل سیاسی هفته اختصاص دارد، نوشت:«ز رویدادهای مهم هفته جاری امضای بیانیه سه‌جانبه تهران با حضور روسای دولت ایران، ترکیه و برزیل بود که در حاشیه اجلاس سران گروه ۱۵ انجام شد و این اجلاس را تحت‌الشعاع خود قرار داد. هر چند تصور می‌شد امضای بیانیه تهران و تن دادن به مبادله سوخت در محلی خارج از ایران به ترمزی برای پیشگیری از صدور تحریم‌های جدید علیه جمهوری اسلامی ایران تبدیل شود ولی اقدام آمریکا و هماهنگی روسیه و چین با درخواست واشنگتن برای ارائه پیش‌نویس تحریم‌های جدید نشان داد که هر گام عقب‌نشینی از مواضع و حقوق مسلم هسته‌ای به چند قدم پیشروی و افزایش مطالبات زیاده‌خواهانه غرب خواهد انجامید.

نکته دیگری که باید در موضوع بیانیه تهران و چگونگی تبادل سوخت هسته‌ای بیان کرد آنست که این امر هرگز مصالح ملی ما را تامین نمی‌کند و نوعی کوتاه آمدن از مواضع اصولی بدون دریافت هرگونه تضمین‌های عینی که همواره به دنبال آن بوده‌ایم و عدم رعایت موازین در سه موضوع مهم “مقدار سوخت قابل مبادله، همزمانی مبادله و محل مبادله” تلقی می‌شود.

صد البته سه ایراد و اشکال اساسی به توافق تبادل سوخت که این روزها تحت عنوان پیروزی بزرگ در خلع سلاح تبلیغاتی غرب و گامی در جهت اعتمادسازی تبلیغ می‌شود وجود دارد که باید آنرا برای ملت ایران روشن نمود.

اولا‌ باید پاسخ دهند چه تضمین‌هایی را دریافت کرده‌اند که حاضر شده‌اند محل تبادل سوخت هسته‌ای درخارج از ایران قرار بگیرد و اورانیوم کم غنی شده را برای تبادل به کشور ترکیه که عضو ناتوست منتقل کنند؟ اگر این اورانیوم در کشور ثالث با هر اتفاق از قبل پیش‌بینی نشده‌ای روبه رو شود، در این صورت مقامات ایرانی تا چه اندازه قدرت حفاظت از این سرمایه ملی را خواهند داشت؟

ثانیا پیش از این به ایران پیشنهاد شده بود که می‌تواند اورانیوم ۵/۳ درصد خود را به روسیه و سپس به فرانسه منتقل کند تا سپس در فرایندی حدودا یکساله سوخت دریافت کند اما پس از آن براساس رهنمودهای رهبر معظم انقلاب خواستار مبادله همزمان اورانیوم غنی شده در برابر سوخت شدیم که آن نیز مورد موافقت گروه وین قرار گرفت اما چه شد که اکنون به تغییر زمانی یکساله تن داده‌ایم؟

حال معلوم نیست چرا مبادله سوخت دوباره به حالت اول (یعنی با زمان‌بری حدود یکساله و البته خارج از ایران) برگشته است. یعنی نه مبادله سوخت همزمان و یا پایاپای است و نه مبادله در خاک جمهوری اسلامی ایران صورت می‌گیرد.

ثالثا پیش از این در کنار دو نکته مهم تبادل همزمان و تبادل در خاک ایران موضوع تبادل چند مرحله‌ای را نیز اعلام کرده و خواستار در نظر گرفتن آن توسط طرف‌های غربی شده بودیم. یعنی کل ۱۲۰۰ کیلو اورانیوم ۵/۳ درصد به یکباره مبادله نشود بلکه روند مبادله اورانیوم با سوخت به صورت چند مرحله‌ای و تدریجی انجام شود تا همیشه ابتکار عمل در اختیار ایران باشد. این موضوع نیز در بیانیه تهران در نظر گرفته نشده است.»

 


 


حکم های سنگین برای دو فعال دانشجویی، ظالمانه است ، تا دانشجویان درس عبرت بگیرند. امین احمدیان همسر بهاره هدایت حکم ۹ سال ونیم زندان برای یک فعال دانشجویی را شوک آور خواند و گفت: همزمانی چنین حکم سنگینی در آستانه سالگرد انتخابات ریاست جمهوری و حمله به کوی دانشگاه، در واقع نوعی هشدار به دانشجویان و ایجاد فضای رعب و وحشت است.

شعبه‌ ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه بهاره هدایت را به ۹ سال و نیم حبس تعزیری و میلاد اسدی دیگر عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت را به ۷ سال حبس تعزیری محکوم کرده است.

همسر بهاره هدایت در گفتگو با جرس، با بیان اینکه به زودی به این حکم اعتراض خواهیم کرد، گفت: صرف نظر از اینکه نه سال زندان برای یک فعال دانشجویی به هیچ وجه عادلانه نیست، باید گفت چنین حکمی وهن خود نظام است.

وی ادامه داد: دو فعال دانشجویی که به صورت شفاف فعالیت سیاسی می کردند ومواضع انتقادی آنها هم کاملا آشکار و روشن بود به چه جرمی باید برای خانم هدایت نه سال و برای میلاد اسدی هفت سال زندان در نظر گرفت؟

امین احمدیان به تعویق سه باره دادگاه میلاد اسدی اشاره می کند و یاد آور می شود: به نظر می رسد بیشتر تمایل داشتند زمان دادگاه با سالگرد خرداد هماهنگ باشد و در واقع این دو فعال دانشجویی را قربانی خود کرده اند تا با صدور چنین حکم سنگینی، به دانشجویان ضرب شست نشان دهند.

وی افزود: جرایمی که برای بهاره در نظر گرفته بودند هم با این حکم همخوانی ندارد . بهاره تمام اتهامات را در بازجویی های خود رد کرده است اما ظاهرا به دفاعیات بهاره و وکیل او در روند بررسی پرونده و صدور حکم هیچ توجهی نکرده اند.

وی به دیدار امروز خود با بهاره هدایت در دادگاه اشاره کرد و گفت : خیلی ناگهانی متوجه شدیم که بهاره و میلاد اسدی امروز دادگاه دارند، وقتی بهاره خبر حکم نه سال زندان را شنید نه تنها برای او بلکه در لحظات اولیه برای همه ما هم شوک آور بود.

وی گفت: اگرچه پیش از این بهاره را تهدید کرده بودند که به او حکم ده تا پانزده سال زندان خواهند داد اما هم او و هم ما فکر می کردیم که این فقط یک تهدید است و مبنای حقوقی ندارد اما به نظر می رسد آقایان هیچ نگرانی هم ندارند که بدون در نظر گرفتن نوع اتهامات و منطبق با موازین حقوقی حکم های طولانی مدت برای یک فعال دانشجویی صادر کنند تا دیگران درس عبرت بگیرند.

همسر بهاره هدایت با تاکید بر اینکه روحیه بهاره و میلاد اسدی بسیار مقاوم و خوب بوده است، تاکید کرد: اما باور همه ما این بود که این حکم ها نه تنها عادلانه نیست بلکه ظالمانه است. مگر چه کرده اند که باید شانزده سال حکم زندان برای دو دانشجو صادر کنند

اتهامات بهاره پیش از این فعالیت تبلیغی علیه نظام از طریق مصاحبه با رسانه‌های بیگانه، توهین به رهبر، توهین به رییس جمهور، اخلال در نظم عمومی از طریق شرکت در تجمعات غیرقانونی، ورود غیرقانونی و تخریب درب دانشگاه امیرکبیر هنگام ورود مهدی کروبی به این دانشگاه عنوان شده بود.

برای بهاره هدایت شش ماه به خاطر توهین به رئیس‌جمهوری، دو سال به خاطر توهین به رهبری و به دلیل تبلیغ علیه نظام و اقدام علیه امنیت از طریق تبانی و تجمع مجموعا پنج سال حکم صادر شده است. وی در کل به ۷ سال و نیم زندان بابت این اتهامات محکوم شده است. هم‌چنین حکم دو سال حبس تعلیقی بهاره هدایت به اتهام اقدام علیه امنیت از طریق برگزاری تجمع ۲۲ خرداد سال ۸۵ نیز به اجرا درآمده و به این حکم اضافه شده است.

هم‌چنین میلاد اسدی دیگر عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت در همین دادگاه و از سوی قاضی مقیسه به ۷ سال حبس تعزیری محکوم شده است. پیش از دادگاه اسدی سه بار به تعویق افتاده بود. و بیشتر مدت زمان بازداشت خود را در سلول‌های انفرادی و چندنفره‌ی بندهای ۲۰۹ و ۲۴۰ زندان اوین بوده است.

بهاره هدایت از ۱۰ دی ماه ۱۳۸۸ بازداشت و هم اکنون در بند زنان زندان اوین به سر می‌برد. میلاد اسدی نیز از ۹ آذر ماه ۱۳۸۸ بازداشت و هم اکنون در بند ۳۵۰ زندان اوین زندانی است.

 


 


معاون اول احمدی نژاد و سخنگوی دولت دهم، ضمن انتقاد از اینکه “برخی سایت‌ها و روزنامه‌ها که از امکانات دولت استفاده می‌کنند در جهت خلاف اهداف دولت گام برمی‌دارند”، این عمل را اقدامی “ناجوانمردانه و برخلاف حق” ذکر کرد و مدعی شد “باید با تفکر جهانی زمینه‌ساز برای کسی باشیم که در انتظار زمینه‌سازی ماست.”

به گزارش ایلنا، محمدرضا رحیمی که در چهارمین همایش ملی روابط عمومی‌های دستگاه‌های اجرایی سخنرانی می کرد، ضمن دفاع از علمکرد دولت در زمینه های مختلف، خاطرنشان ساخت: “در بخشی از روابط عمومی‌ها وجوهی که باید در جهت اهداف دولت هزینه شود در جهت خلاف دولت هزینه می‌شود.”

وی بدون آوردن مصداق پیرامون اظهارات خود گفت: “متاسفانه برخی سایت‌ها و روزنامه‌ها همه اقدامات دولت را منفی جلوه می‌دهند که باید به وسیله روابط عمومی‌ها دست آنها قطع شود و در عین حال سایت‌ها و روزنامه‌هایی که اهداف دولت را بیان می‌کنند، کمتر از امکانات دولتی بهره‌مندند.”

رحیمی در ادامه اظهارات خود، حضور احمدی نژاد در سازمان ملل را “غرور آفرین” خواند و آن را نشانه عظمت نظام دانست و بدون اشاره به اینکه پیمان تهران مبتنی بر بسته پیشنهادی گروه ۵+۱ بوده است، آنرا “ابتکار جالب دولت و احمدی نژاد دانست” .

معاون اول احمدی نژاد سپس با بیان اینکه “امروز باید جهانی فکر کنیم و از محدودیت‌ها خارج شویم” گفت: “تلاش می‌کنیم راه را برای طی طریق شما هموار کنیم و انتظار داریم آنچه که دولت هدفگذاری کرده به آن بپردازیم. عده‌ای که این راه را قبول دارند حتما موفق خواهند شد ولی عده‌ای که باور ندارند خلاف اخلاق است که در این سمت باقی بمانند ولی اگر پذیرفتند، متعهد هستند که در این مسیر گام بردارند. “

 


 


دانشجوی دربند گمنام، پویا قربانی، به 6 سال حبس تعزیری محکوم شد.

 

 

به گزارش دانشجونیوز، پویا قربانی دانشجوی زندانی در بند 350 زندان اوین به حکم شعبه 15 دادگاه انقلاب به 6 سال حبس تعزیری محکوم شد. ریاست دادگاه را قاضی بدنام دادگاه انقلاب، قاضی صلواتی بر عهده داشته است.

 

پویا قربانی به همراه همسر و برادر خود بازداشت شده بود. همسر وی در شعبه 26 دادگاه انقلاب به 30 ماه حبس تعلیقی محکوم شد و برادر وی با قید وثیقه آزاد شد. پویا قربانی در طول بازجویی های خویش به شدت به منظور اخذ اعتراف بر علیه نزدیکان خود تحت فشارهای جسمی و روحی قرار گرفت. وضعیت روحی وی در حال حاضر نامناسب گزارش شده است.

همچنین کوهیار گودرزی دانشجوی دانشکده هوافضای دانشگاه صنعتی شریف که در وضعیت بلاتکلیفی به سر می برد، به علت انتقاد از رئیس بازداشتگاه به انفرادی منتقل گشته و از آن زمان تا کنون از وی خبری حاصل نشده است.

گفتنی است مسئولین بند 350 اوین اخیرا در اقدامی گستاخانه ریش و موهای سر برخی از زندانیان را کوتاه کرده و به صورتی تحقیر آمیز اقدام به تفتیش بدنی زندانیان کرده اند. این اعمال گستاخانه اعتراضات وسیع زندانیان بند 350 را بر انگیخته است.

از سوی دیگرارسلان ابدی دیگر دانشجوی دربند زندان 350 اوین نیز در شرایط بسیار نامساعد روحی به سر می برد. ارسلان ابدی دانشجوی مهندسی عمران دانشگاه بین المللی قزوین است که در روز عاشورا بازداشت شده بود. وی هفته ی گذشته به اتهام توهین به رهبری، توهین به ریاست جمهوری و تمرد از فرمان پلیس در مجموع به 9 سال و نیم حبس تعزیری محکوم شد. وی در انتظار ارسال پرونده به دادگاه تجدید نظر به سر می برد.

گفتنی است بازجویان پرونده به منظور اعمال فشار روحی در اقدامی غیرانسانی اقدام به بازداشت 2 خواهر وی نموده بودند که یکی از آنها تنها 17 سال سن داشته است. همچنین بازجویان نامزد ارسلان ابدی را بازداشت کرده و به مدت یک ماه در انفرادی نگاه داشته بودند.

 


 


محکومیت سامان نورانیان به سه سال حبس تعزیری توسط دادگاه تجدید نطر تائید شد.

 

به گزارش دانشجونیوز، حکم اولیه حبس سامان نورانیان از فارغ التحصیلان دانشکده مهندسی پزشکی دانشگاه امیرکبیر توسط شعبه 15 دادگاه تجدید نظر تائیید شده است.

سامان نورانیان پیش از این به سه سال حبس تعزیری محکوم شده بود که این حکم عینا توسط دادگاه تجدیدنظر تائیید شده است.

همچنین دیگر دانشجوی دانشگاه امیرکبیر، نیما لطیف تجار در وضعیت بلاتکلیفی به سر می برد. نیما لطیف تجار دانشجوی دانشکده مهندسی پزشکی دانشگاه امیرکبیر پیش از این در دادگاه اولیه به 3 سال حبس تعزیری محکوم شده بود که این حکم در دادگاه تجدید نظر به یک سال کاهش یافت. علی رغم قول مساعد بازجویان پرونده به لطیف تجار مبنی بر اعطای مرخصی و آزادی مشروط این دانشجو کماکان در زندان و در شرایط نامناسب روحی به سر می برد.

نیما لطیف تجار دانشجوی نمونه دانشگاه امیرکبیر و برنده المپیاد دانشجویی است که عصر روز عاشورا توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد.

 


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irangreenvoice-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irangreenvoice@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بازار امروز

Loading currency converter .. please wait

loading
currency converter
please wait
....

خبرهاي گذشته