هستي نيوز،از آن سوي فيلتر جمهوري اسلامي خبر پراكني ميكند

-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد...
http://groups.google.com/group/hasti-news
------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ مرداد ۲۸, پنجشنبه

Latest News from Iran Green Voice for 08/19/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



رهبر جمهوری اسلامی ضمن "تکراری خواندن" اعلام آمادگی آمریکا برای مذاکره و رد این موضوع، خاطرنشان کرد"ما با دلایل واضح، مذاکره با امریکا را رد کرده ایم، اما با این حال اهل مذاکره هستیم، ولی نه با آمریکا." وی همزمان پیرامون هرگونه تحرک نظامی و تهدید علیه جمهوری اسلامی گفت "همه بدانند اگر تهدیدها عملی شود، میدان مقابله، فقط منطقه ما نخواهد بود بلکه این مقابله، میدان گسترده تری خواهد داشت."

آیت الله خامنه ای همچنین بر "تداوم غنی سازی اورانیوم" و "عدم عقب نشینی از موضع فعلی" تاکید کرد و از ایجاد نیروگاههای هسته ای و تولید سوخت آنها در داخل خبر داد.

لزوم توبه و بازگشت
رهبر جمهوری اسلامی عصر روز چهارشنبه ٢۷ امرداد ماه در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام، ضمن تبیین سیاستهای جمهوری اسلامی در مسائل مهم داخل و خارجی، "دایره توبه و بازگشت" را در تمامی ابعاد فردی و جمعی گسترده خواند و هشدار داد: "همه کسانیکه به هر علت در حوزه های مختلف جامعه تاثیر گذارند باید کاملا مراقب خود، زیر مجموعه ها و حوزه های خود باشند چراکه خطاهای زیر مجموعه ها نیز اگر مستند و متکی به رفتار و گفتار آن مسئول باشد به پای او نوشته خواهد شد."

تکرار سیاست جذب حداکثری و دفع حداقلی

رهبر جمهوری اسلامی، با تأکید مجدد بر "جذب حداکثری و دفع حداقلی" به عنوان یک سیاست اصولی و اساسی نظام، اظهار عقیده کرد "باید کسانی را که جزو مجموعه بوده اند اما بر اثر اشتباه یا غفلت، کنار افتاده اند با نصیحت و دلالت به راه برگرداند."

فروپاشی اسراییل حتمی است

خامنه ای در ادامه اظهار عقیده کرد "مخالفت بنیانی در واقع مخالفت با موجودیت است و همانگونه که ما اسراییل را غاصب و جعلی و دچار فروپاشی حتمی و بدون تردید می دانیم، آن رژیم هم با موجودیت نظام اسلامی مخالف است."

رهبر جمهوری اسلامی در تشریح "مفهوم مخالفت بنیانی در رابطه ایران و امریکا" گفت "نگاه امریکا به ما، با وجود همه حرفهای امریکایی ها درباره لزوم تغییر رفتار جمهوری اسلامی، نگاهی مبتنی بر نفی موجودیت نظام اسلامی است ما نیز متقابلاً جنبه استکباری و ابرقدرتی امریکا را مردود می دانیم و نفی می کنیم."

ما اهل مذاکره هستیم اما نه با آمریکایی

خامنه ای اعلام آمادگی امریکا برای مذاکره را "تکراری" دانست و گفت "البته ما در دو مسئله یعنی درباره عراق و یک مسئله دیگر که آنها موضوع امنیتی مهم می خواندند با امریکایی ها مذاکره کردیم اما آن تجربیات نیز نشان می دهد که آنها هر وقت در پای میز مذاکره در مقابل استدلال و حرف حساب، کم بیاورند متوسل به زورگویی و قطع یک طرفه مذاکره می شوند."

وی تاکید کرد "ما با دلایل واضح، مذاکره با امریکا را رد کرده ایم و به همین علت، همچنان که مسئولان کشور گفته اند ما اهل مذاکره هستیم اما نه با امریکایی که خواستار گفتگو در سایه تهدید و تحریم و زورگویی است... البته اگر آنها از نردبان پوسیده ابرقدرتی پایین بیایند و تهدید و تحریم را کنار بگذارند و برای مذاکره، هدف و نهایت مورد نظر خودشان را ترسیم نکنند ما همانگونه که قبلاً گفته ایم آماده گفتگو هستیم اما آنها در واقع اهل مذاکره نیستند و می خواهند زور بگویند."

غنی سازی دوام خواهد داشت

علی خامنه ای در مسئله هسته ای نیز، بار دیگر چرخه تولید سوخت را حق طبیعی خواند و تأکید کرد: ایران از این حق کوتاه نمی آیند و انشاءالله با ایجاد نیروگاههای هسته ای و تولید سوخت آنها در داخل، این حق طبیعی خود را دنبال خواهند کرد.

خامنه ای تشویق شدن ایران برای تولید سوخت بیست درصد و "اثبات قابل اعتماد نبودن" امریکا و دیگر تولید کنندگان سوخت را، نتایج مشخص بازی غرب درباره سوخت بیست درصد خواند.

میدان مقابله فقط منطقه نخواهد بود

خامنه ای درباره تهدید نظامی آمریکا نیز تأکید کرد: "بعید است آنها این حماقت را انجام دهند اما همه بدانند اگر این تهدید عملی شود میدان مقابله، فقط منطقه ما نخواهد بود بلکه این مقابله، میدان گسترده تری خواهد داشت."

رهبر جمهوری اسلامی، تبلیغات منفی آمریکایی ها درباره نقض حقوق بشر در ایران را "مضحک" خواند و گفت: "آنها برای جان انسانها هیچ ارزشی قایل نیستند؛ اما با پررویی از نقض حقوق بشر در ایران سخن می گویند."

اختلاف بین دولت و مجلس فاجعه نیست

خامنه ای پیرامون اختلافات بین دولت و مجلس گفت "اختلاف نظر دولت و مجلس در مسائل مختلف فاجعه نیست بلکه تبدیل این اختلاف سلایق به شکافهای غیرقابل اصلاح و زخمهای غیرقابل علاج، خطایی بزرگ است.
وی در همین زمینه افزود: از چندی قبل از شورای نگهبان خواسته ایم در مواردی که میان مجلس و دولت محل گفتگو و مناقشه است ورود کند تا با مشخص شدن حدود اختیارات و وظایف مسائل حل شود و تفکیک قوا که از اصول قانون اساسی است تحقق پیدا کند.

آمارها را زیر سوال نبریم

خامنه ای "زیر سؤال بردن بی دلیل آمارهای ارائه شده از سوی دستگاههای مسئول" را مورد انتقاد قرار داده و خاطرنشان کرد: باید از این گونه کارهایی که اعتماد مردم را تضعیف می کند خودداری کرد.

احمدی نژاد: از صدور قطعنامه پشیمان می شوند

در این دیدار، رئیس دولت نیز طی سخنانی گفت "یکی از اقدامات مهم دولت، هدفمند کردن یارانه ها است که با برنامه ریزی دقیق و در عین حال متانت، در دست پیگیری است."

وی پیرامون صدور قطعنامه های جهانی علیه جمهوری اسلامی گفت "دشمنان بدانند صدور این قطعنامه آنها را نجات نخواهد داد و بزودی از این اقدام پشیمان خواهند شد."

منبع: جرس


 


صبح دیروز بار دیگر از ملاقات خانواده های زندانیان اعتصاب کننده با آنها ممانعت شد.
به گزارش کلمه ،در حالی که سلیمانی، رییس کل سازمان زندان های استان تهران روز سه شنبه گذ شته به خانواده یازده زندانی اعتصاب کننده که به بند عمومی ۳۵۰ برگردانده شده اند، قول داده بود روز چهارشنبه امکان ملاقات با آنها را فراهم کند، اما پس از مراجعه خانواده ها به زندان به آنها اعلام شد که از ملاقات جلوگیری شده است.
این درحالی است که برخی از این خانواده ها از شهرستان و مسیرهای طولانی خود را به اوین رسانده بودند.
مسئولان زندان به طور جدا گانه خانواده ها را صدا می کردند و از آنها می خواستند بدون آنکه مشکلی ایجاد شود سالن ملاقات را ترک کنند.خانواده این زندانیان سه تا چهار هفته است که از وضعیت آنها بی خبر هستند و از زمان آغاز اعتصاب تا کنون هیچ تماسی با عزیزانشان نداشته اند، آنها ابراز نگرانی می کردند که مبادا شرایط وخیم جسمانی زندانیان سیاسی اعتصاب کننده منجر به قطع طولانی مدت تماسها شده باشد.


 


زمان ملاقات زندانیان با خانواده هایشان در ماه مبارک رمضان کاهش یافت .این یکی دیگر از محدودیتهایی است که باز هم برای ملاقات زندانیان سیاسی در ماه های اخیر ایجاد شده است.
به گزارش کلمه، مدتهاست زندانیان سیاسی بدون دستور دادستان تهران و نامه کتبی او نمی توانند با خانواده هایشان به صورت حضوری ملاقات کنند . همچنین فقط یکی از اعضای خانواده حق ملاقات حضوری با زندانی را دارد .در کنار همه این محدودیتها کاهش زمان ملاقات در ماه رمضان نیزمانع دیگری را در راه ملاقات زندانیان سیاسی به وجود آورده است .
در مواقع دیگر سال خانواده زندانیان سیاسی می توانند از ساعت ۹صبح تا ۳بعد از ظهر برای ملاقات ۲۰ دقیقه ای با عزیزان شان به زندان مراجعه کنند. این در حالی است که در ماه رمضان این مدت کاهش یافته است و ساعت دوازده و سی دقیقه سالن ملاقات اوین تعطیل می شود. این موضوع موجب می شد که خانواده های زیادی اصلا به ملاقات نرسند و به دلیل محدود شدن زمان کلی ملاقات از دقایق ملاقات هر زندانی هم کاسته می شود .برخی از خانواده های زندانیانی سیاسی از شهرهای اطراف تهران برای ملاقات با عزیزان شان به تهران می آیند
در هفته جاری وقتی خانواده های زندانیان بند ۳۵۰ که اغلب زندانیان سیاسی حوادث پس از انتخابات هستند برای ملاقات با عزیزان شان به زندان مراجعه کردند با این تغییر ساعت مواجه شدند و خیلی ها از ملاقات محروم ماندند. چرا که تلفن های این بند نیز قطع است و زندانیان نتوانسته بودند به خانواده هایشان اعلام کنند که زودتر برای ملاقات به زندان مراجعه کنند .
محدودیتهای این چنینی هر روز برای زندانیان سیاسی این بند و همچنین زندانیان سیاسی بند نسوان بیشتر می شود .
زندانیان بند ۳۵۰ اکنون بدون تلفن و کوچکترین امکانات رفاهی در زندان به سر می برند . فروشگاه کوچک این بند از آوردن مواد غذایی مغذی جلوگیری می کند و ماهها زندانیان نمی توانند میوه یا سبزیجات بخورند .بند نسوان زندان اوین نیز شرایط مشابهی دارد و زندانیان حتی از داشتن آب گرم محرومند و مجبورند در همه سال با آب سرد حمام کنند.
همچنین کتابخانه ، مسجد و ورزشگاه بند ۳۵۰ زندان اوین هم مدتهاست تعطیل شده و زندانیان فقط به یک هواخوری کوچک دسترسی دارند .
اکنون مصطفی تاجزاده ، محسن امین زاده ، صفایی فراهانی ،محسن میردامادی ،علیرضا بهشتی شیرازی ،قربان بهزادیان نژاد ،عبدالله مومنی ، کیوان صمیمی ،حسین مرعشی ،بهمن احمدی امویی ، مجید دری ،ضیا نبوی ، علی ملیحی ،حسین نورانی نژاد ، علی تاجرنیا و بسیاری دیگر از زندانیان حوادث پس از انتخابات در بند ۳۵۰ نگهداری می شوند .


 


هنوز هم 28 مرداد که می رسد بوی اختناق در فضا می پیچد. بوی کودتا ، بوی باروت، صدای همهمه اوباش و زنان بدکاره ای که " شعار مرگ بر مصدق" و " جاوید شاه" سردادند تا دولت قانونی سرنگون شود و دولتی سرکار آید که بله قربان گو باشد. متکی به چماق و اسلحه باشد و آزادیخواهان را دربند کند. 57 سال پیش این تقدیر "محمد مصدق" بود که با کودتا از نخست وزیری کنار رود. دوره او دوره کودتاها بود.
در آمریکای لاتین ، در آفریقا و در برخی کشورهای خاورمیانه دولت ها یکی پس از دیگری به زور سرنیزه از قدرت کنارگذاشته شدند و جایشان را به حاکمانی مستبد و سرکوبگر دادند. دوره کودتاها با فراگیر شدن گفتمان دموکراسی خواهی در فضای بین المللی آرام آرام به حاشیه رفت اما به کلی محو نشد. چنان که هنوز در نقاطی از جهان که جامعه مدنی قدرت کافی پیدا نکرده یا فعالان سیاسی در آنها کم شمار هستند خطر بروز اقدام های کودتایی کم نیست هر چند که شیوه های پیاده کردن کودتاها تا حدی با گذشته فرق کرده است. تعریف های کلاسیکی نظیر این که "کودتا شگردی سیاسی و کوششی از سوی یک ائتلاف سیاسی غیرقانونی برای براندازی رهبران حکومت موجود از طریق خشونت یا تهدید به انجام آن است" دیگر گویای همه اشکال کودتاها نیست. کودتای انتخاباتی یکی از شیوه های نوینی است که هواداران قدرت مطلقه آن را جایگزین روشهای کلاسیک کرده اند. در این شیوه، قدرت مستقر علیه مردم خود کودتا می کند تا مانع از به کرسی نشستن خواست آنان شود. شیوه های جدید ذات سرکوبگرانه و خصلت استبدادی روشهای کلاسیک کودتا را حفظ کرده اند و تنها در ظاهر با گذشته متفاوتند. با این حال کودتاها بنابر سرشت خود همیشه شکننده و در معرض اضمحلال هستند. تجربه دولت های کودتایی تاریخ معاصر هم گویای همین وضعیت است. آنها مصداق این ضرب المثل قدیمی هندی اند که می گوید" به سرنیزه می توان تکیه داد، اما روی سرنیزه نمی توان نشست."

عاقبت به توپ بستن مجلس

سالها پیش از آن که کودتای 28 مرداد 1332 بر حیات دولت ملی گرای دکتر محمد مصدق مهر پایان بزند کودتا در ایران مورد امتحان قرار گرفته بود. نخستین کودتا را محمدعلی شاه ترتیب داد. او در هراس از کف دادن قدرت مطلقه در دوم تیر ماه 1278 با حمایت روس ها کودتای تمام عیاری را اجرا کرد و مجلس منتخب مردم را به توپ بست و حق رای را از مردم ایران سلب کرد. کشتار وسیع مردم و اهل اندیشه و فعالان سیاسی پس از به توپ بستن مجلس به همراه حضور سنگین و تقریباً دائمی نیروهای نظامی و قداره کش حکومت در خیابانها، گرد نا امیدی شدیدی را بر سر آزادیخواهان ایرانی پراکند، چنان که که "طهران" را پس از کودتای محمدعلی شاه، به قبرستانی خاموش توصیف کرده اند. محمدعلی شاه پیروز و سرخوش از سرکوب جنبش مشروطه به تعبیر خود "برقراری حکومت اسلامی و قوانین شریعت" را جشن گرفت و "استبداد صغیر" را پایه گذاشت. دولت کودتایی او اما دولتی مستعجل بود و تنها یک سال پس از قبضه قدرت توسط وی، آزادیخواهان تهران را فتح کردند و در ۲۵ تیرماه سال ۱۲۸۸ محمدعلی شاه را از مقام سلطنت پایین کشیدند.

کار، کار انگلیس ها بود

شکست استبداد صغیر وسوسه اقدام های کودتایی را از میان نبرد. بیست و یک سال بعد نوبت انگلیس ها بود که بخت خود را برای ترتیب دادن کودتا در ایران آزمایش کنند. هراس انگلیس ها از این بود که دولت ضعیف احمد شاه قاجار نتواند در برابر یورش احتمالی بلشویک های روس مقاومت کند. در اسناد آن زمان وزارت امورخارجه انگلیس آمده است که «ایران به مرد نیرومندی نیاز دارد تا مانع از تکه پاره شدن آن در نتیجه ضعف‌های داخلی گردد، ولی تا کنون چنین مردی پیدا نشده‌است.» در اوایل 1920 چنین فردی پیدا شد. رضا خان میرپنج توسط ژنرال آیرونساید انگلیسی مورد تایید قرار گرفت و او در کتاب خاطراتش نوشت که " "رضاخان مسلما بهترین است."

با آن که این ژنرالی انگلیسی خود را معمار كودتای سوم اسفند۱۲۹۹ می‌شناسد اما بدیهی است كودتا بدون مساعدت و حمایت نیروهای داخلی میسر نمی شد. عوامل داخلی کودتا جمعا پنج نفر بودند: سیدضیاءالدین طباطبائی، رضاخان میرپنج، ماژور مسعودخان، سرهنگ احمد امیراحمدی و کاپیتان كاظم خان سیاح. بخش سیاسی این گروه را سید ضیاء اداره می‌کرد و مابقی بدنه نظامی کودتا را تشکیل می‌دادند. نقشه کودتا در سوم اسفند 1299 اجرایی شد. قوای قزاق در این روز وارد تهران شده و ادارات دولتی و مراکز نظامی را اشغال کردند. كودتا كه با هدف استقرار دیكتاتوری نظامی شكل گرفته بود در یكی دو روز اول رجال كشور را دستگیر كرد و به فعالیت همه جراید، بدون استثنا خاتمه داد. در آستانه این كودتا، سیدضیاءالدین طباطبایی فهرستی از اسامی دهها تن از رجال كشور را در اختیار رضاخان میرپنج قرار داد تا بلافاصله پس از انجام كودتا دستگیر و زندانی شوند. بدین ترتیب مدت كوتاهی پس از كودتا و از واپسین ساعات شامگاه چهارم اسفند ۱۲۹۹ دستگیری گروهی از اعیان و اشراف، متنفذین، آزادیخواهان و برخی علمای مخالف آغاز شد و در طی حدود شش روز قریب به هفتاد تن از رجال دستگیر و زندانی شدند که در میان آنان چهره هایی چون ملک الشعرای بهار، علی دشتی، فرخی یزدی، احمد قوام و سید حسن مدرس حضور داشتند. پس از پایان دوران سه ماهه کابینه سیدضیاء الدین، میرزا احمدخان قوام‌السلطنه كه خود از محبوسین بود به مقام ریاست‌الوزرایی رسید. او پس از انتصاب به این مقام تمام زندانیان را آزاد كرد: «آزادشدگان با حالت تأثرآوری كه هر بیننده‌ای را محزون می‌نمود به مجلس شورای ملی وارد شده در حالتی كه برخی از آنها موهای سرشان بلند و لباسهایشان مندرس و برخی دیگر پیر و ناتوان و بیچاره و كسل، عصازنان در صحن دوم مجلس مجتمع گشته بودند...»

دوران تراژدی

پایان دوران نخست وزیری محمد مصدق آغاز یک تراژدی بود. او با کودتایی انگلیسی- آمریکایی از قدرت کنار رفت و بعد او دورانی نسبتا طولانی از اختناق سیاسی آغاز شد. انگیزه های اصلی کودتا علیه دولت مصدق در سه چیز خلاصه می شد. انگلیسی ها می خواستند انتقام ملی شدن صنعت نفت توسط دولت مصدق را بگیرند ، آمریکایی ها نگران حاکم شدن کمونیسم در ایران بودند و محمدرضا شاه هم نگران تحدید اقتدارش توسط ملی گراهایی بود که می گفتند شاه باید سلطنت کند نه حکومت. مثلث کودتا بر پایه این انگیزه ها شکل گرفت و هر یک از اضلاع عهده دار نقشی شدند. نقشه کودتا برای بار نخست در روز 25 مرداد به اجرا درآمد اما با هوشیاری دکتر مصدق و طرفدارانش ناکام ماند. سه روز بعد کودتاچیان طرح نهایی را کلید زدند. صبح روز چهارشنبه ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ خیابان‌های تهران شاهد حرکت اوباش و زنان بدنام محلات مختلف و نیروهای نظامی با شعار «جاوید شاه» بود. آنها برای حمله به احزاب و نشریات طرف‌دار مصدق یا حزب توده از عوامل کودتا پول دریافت کرده بودند. منزل دکتر مصدق نیز با تانک و مسلسل مورد حمله نیروهای نظامی کودتا قرار گرفت و مصدق دستور عدم مقاومت به نیروی محافظ نخست‌وزیری داد و در خانه همسایه‌اش پناه گرفت. اوباش و نظامیان به غارت منزل دکتر مصدق پرداختند. فرمان عزل مصدق و نصب زاهدی عصر همان روز از رادیو خوانده شد. سرلشکر زاهدی که در این مدت نزد ماموران آمریکائی مخفی بود از مخفیگاه به در آمد. مردم با سکوت و حیرت این رویدادها را ناظر بودند. نه مصدق، نه طرفداران مصدق و نه حزب توده که وعده "تبدیل کودتا به ضد کودتاً را در روزهای گذشته می‌داد اقدامی برای مقابله نکردند و کودتا پیروز شد. محمد مصدق روز بعد خود را به سرلشکر زاهدی تسلیم کرد و توسط ماموران امنیتی بازداشت شد. شاه بر خلاف قانون که محاکمه نخست وزیر را تنها توسط دیوان عالی کشور مجاز می شمرد ، مصدق را را در دادگاه نظامی محاکمه و به سه سال حبس مجرد ( انفرادی) محکوم کرد. او در جریان برگزاری دادگاه خود را نخست وزیر قانونی ایران خواند و گفت که " کودتا یعنی برکنار کردن دولت از طرق غیرقانونی، و بنابراین کودتاگران مجرمند نه من که برگزیده ملت و رییس قانونی دولت هستم" با این حال مصدق ناگزیر از تحمل سه سال زندان انفرادی شد و پس از آن به خانه اش در احمدآباد تبعید شد. تبعیدی که تا پایان عمرش ادامه یافت. ضربه سنگین کودتای 28 مرداد بر پیکر جنبش استقلال طلبانه و آزادی خواهانه اگر چه این جنبش را برای سالها به حاشیه راند اما مایوس و ناامید نکرد. انقلاب بهمن 57 به یک معنا پاسخی بود که ایرانیان پس از 25 سال به محمدرضا پهلوی و هدایت کنندگان آمریکایی و انگلیسی کودتای 28 مرداد می دادند.

سودای بازپس گیری قدرت

هنوز دو سال از پیروزی انقلاب اسلامی نگذشته بود که جمعی از طرفداران رژیم پهلوی خود را آماده انجام کودتایی برای بازپس گیری قدرت کردند. طرح کودتای نوژه با هدایت شاپور بختیار آخرین نخست وزیر شاه پی ریزی شده بود. در این طرح قرار بود ابتدا منزل آیت الله خمینی هدف بمباران قرار گیرد و پس از بمباران هوایی، صدا و سیما، ستاد نیروی زمینی ارتش، ستاد کل ارتش، پادگان حر، پادگان قصر، پادگان جمشیدیه و زندان اوین توسط کماندوهای تیپ ۲۳ نوهد تسخیر شوند. مرحله نهایی طرح نیز از این قرار بود که با اعلام حکومت نظامی به مدت ۳ روز از طریق تایید عملیات و سقوط جمهوری اسلامی به ‌وسیله روحانیون همراه، حکومت به شاپور بختیار باز گردد. با این حال کودتا به شکل مرموزانه ای فاش شد و عوامل آن از سوی نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی دستگیر شدند. با گذشت سی سال از آن واقعه هنوز درباره شیوه افشای این کودتا تردیدهایی وجود دارد. گروهی معتقدند که " افسران چپ و چپ هاى اسلامى از كودتا و كشتار وسيع مردم جلوگيرى كردند و توانستند طرح کودتای نوژه را کشف کرده و آن را با جزئیات دقیق و کامل در اختیار دولت قرار دهند " و گروهی هم هستند که می گویند شب قبل از حادثه یکی از خلبانانی که برای کودتا پیش بینی شده بود دچار تردید شده و پس از آن که موفق به ملاقات با آقای خامنه‌ای می شود اطلاعات مؤثر و کارا از کودتا را تا مقدار زیادی افشا می‌کند. در این بین گمانه دیگری هم وجود دارد مبنی بر این که یکی از درجه داران تیپ ۲۳ نوهد به ستاد مشترک مراجعه می کند و جریان کودتا را فاش می سازد.

بلافاصله پس از افشای کودتا ستادی مرکب از واحدهای سپاه پاسداران، گروه مهندسی، انجمن اسلامی نیروی هوایی ارتش و تعدادی از پرسنل نیروی زمینی ارتش و عده‌ای از کماندوهای تیپ ۲۳ نوهد به نام ستاد خنثی سازی کودتا تشکیل می‌شود و پس از بررسی اطلاعات، طرح حمله به پایگاه نوژه و پارک لاله که محل تجمع ۴۰ تن از خلبانان کودتا بود را اجرایی می کنند. این عملیات به دستگیری همه عوامل و رهبران کودتا می انجامد و آنها پس از محاکمه در دادگاه های انقلاب به اعدام محکوم شده و تیرباران می شوند. آیت الله خمینی پس از عملیات خنثی سازی کودتا در یک سخنرانی عمومی اظهار می کند که از اقدام های این چنینی ترس ندارد بلکه نگران اقدام های روحانیون است. او می گوید:" ...ما از قشرهای خودمان می‌ترسیم شما صنف روحانیت اگر چنانچه کارهایی خدا نخواسته انجام دهید که از چشم ملت نیفتد ولو در دراز مدت، آن روز است که دیگر فانتوم لازم نیست خود ملت شما را کنار می‌زنند و ملت هم بی هادی کاری نمی‌تواند انجام بدهد... من خوفم از این است که ما نتوانیم، روحانیت نتواند آن چیزی که بر عهده اوست صحیح انجام دهد."

شکننده مثل همه کودتاها

همه چیز حکایت از اجرای یک کودتا داشت. نیروهای منتقد حکومت یکی پس از دیگری بازداشت شدند، دفاتر احزاب اصلاح طلب پلمپ شد، خیابان ها به قرق نیروهای امنیتی درآمد، سیستم پیامک های تلفن های همراه قطع شد، سرعت اینترنت به شدت کاهش پیدا کرد،ایجاد اختلال در امواج شبکه های ماهواره ای شدت گرفت، برخی مطبوعات اصلاح طلب از انتشار بازداشته شدند و در چاپخانه برخی دیگر از مطبوعات، نیروهای امنیتی بر نوشته ها پیش از انتشار نظارت کردند. این سرآغاز کودتای انتخاباتی 22 خرداد سال گذشته بود. کودتایی که روح کودتاهای کلاسیک را داشت و فقط در ظاهر کمی متفاوت از کودتاهای گذشته بود. کمتر کسی از میان ناظران انتظار چنین کودتایی را داشت اما هواداران قدرت مطلقه در نگرانی نسبت به از دست رفتن قدرت خود ریسک انجام کودتا را پذیرفته بودند. فاز نخست این کودتا یعنی معرفی "محمود احمدی نژاد" به عنوان پیروز انتخابات ریاست جمهوری با موفقیت اجرا شد اما اتفاق های بعدی خواب کودتاچیان را آشفته کرد. موج گسترده اعتراض های عمومی به نتیجه انتخابات که به جنبش سبز معروف شد خیابان های تهران و برخی دیگر از شهرهای بزرگ را درنوردید و شعار " دولت کودتا، استعفا استعفا " حتی در نزدیکی های کاخ ریاست جمهوری و بیت رهبری شنیده شد. رهبران جنبش سبز به صراحت اعلام کردند تا پایان در کنار هواداران خود می ایستند. میرحسین موسوی در نخستین بیانیه اش پس از انتخابات گفت که تسلیم صحنه گردانی خطرناک حاکمیت نمی شود و مهدی کروبی دیگر رهبر اصلاح طلبان نیز شیوه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و رفتارهای حاکمیت پس از این انتخابات را تحمیل کودتای نظامی بر ایران خواند.علاوه بر این برخی احزاب اصلاح طلب مانند جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین نیز در بیانیه های خود واژه کودتا را برای تشریح اتفاق های پس از انتخابات به کار بردند. دخالت نهادهای امنیتی و نظامی در روند برگزاری انتخابات، بازداشت نیروهای اصلاح طلب توسط این نیروها به همراه سرکوب تمام عیار اعتراض های عمومی پس از انتخابات جای تردیدی برای اصلاح طلبان باقی نگذاشت که اتفاق های مربوط به انتخابات سال گذشته محصول یک سناریوی از پیش تعیین شده برای سرکوب هواداران دموکراسی بوده است. سخنرانی تازه منتشر شده سردار مشفق از مسوولان ارشد قرارگاه ثارالله سپاه که در آن شیوه های انجام کودتای سال پیش به تشریح طرح شده است سند محکم دیگری برای اثبات موضع اصلاح طلبان است. برخی از نیروهای اصلاح طلب به تازگی از او و نهادهای امنیتی – نظامی که آمر و عامل کودتای سال گذشته بودند شکایت کرده اند اما با توجه به سیطره آمران و عاملان کودتا بر بدنه جریان حاکم احتمال رسیدگی به این شکایت وجود ندارد. در عوض برخی از امضا کنندگان شکایت دوباره از سوی نیروهای امنیتی به زندان فراخوانده شده اند. علاوه بر آنها صدها فعال مدنی، سیاسی و مطبوعاتی دیگر نیز در زندان به سر می برند و گروه کثیری نیز با قرار وثیقه های سنگین به طور موقت از زندان آزاد شده اند. با این حال کودتای انتخاباتی سال گذشته تفاوت های معنی داری نیز با کودتاهای کلاسیک گذشته داشته است به دلیل قدرت روز افزون شبکه های اجتماعی و رشد جامعه مدنی کودتاچیان نتوانسته اند دریچه های ارتباطی مخالفان را عملا مسدود کنند. تهدیدهای آنها برای تعقیب قضایی رهبران جنبش سبز هم توخالی بوده است و حکومت آشکارا نگران آن است که دستگیری رهبران مخالف به دور جدیدی از اعتراض ها بیانجامد. در این کودتا همچنین بر خلاف کودتاهای کلاسیک وحدت رویه ای میان نیروهای جریان حاکم دیده نمی شود و تشتت و اختلاف نیروهای درون حاکمیت به مرحله بحرانی رسیده اند. علاوه بر این به واسطه حاکم شدن گفتمان دموکراسی خواهی در سطح جهانی، کودتای سال گذشته موجب افت شدید مشروعیت جمهوری اسلامی در نظام بین الملل شده و بر خلاف کودتای سوم اسفند یا کودتای 28 مرداد قدرت های منطقه ای و جهانی نه تنها بانی و پشتیبان دولت برآمده از کودتا نیستند بلکه سعی در دوری از این دولت دارند. مواجهه این چنینی با دولت کودتایی در محیط بین المللی به همراه موج رو به گسترش شبکه های اجتماعی در داخل، امید به عقب نشینی کودتاچیان را بالا برده است. از آنجا که کودتای انتخاباتی هم در نهایت شکلی از کودتا به حساب می آید از همان شکنندگی و آسیب پذیری خاص همه کودتاها رنج می برد و دیر یا زود آمران و عاملان آن ناگزیر از واگذار کردن میدان خواهند بود.

منبع: جرس


 


بنا به گزارش رسانه ها، طی چند ماه اخیر و همزمان با تشدید تحریم های جهانی و منطقه ای علیه جمهوری اسلامی، شرکتهای هندی و عمانی، از لیست عمده فروشندگان بنزین به ایران خارج شدند، اما در عوض شرکتهایی از سنگاپور و ترکیه جایگزین آنها شدند.

به گزارش مهر، حجم واردات بنزین ایران در چهارماهه اول امسال، به بیش از ۹۸۰ میلیون دلار رسیده است که نسبت به مدت مشابه سال قبل حدود ١٢ درصد کاهش نشان می دهد.

در همین مدت، شرکتهایی از امارات متحده عربی، ترکیه، ترکمنستان، هلند و سنگاپور بیشترین میزان صادرات بنزین به ایران را داشته اند، که امارات با صدور نزدیک به ۷۹۵ میلیون دلار بیشترین فروش بنزین به ایران را داشته است.

همچنین در چهار ماه نخست امسال ۴٢ میلیون دلار بنزین توسط ترکیه، ٣۴ میلیون دلار بنزین توسط ترکمنستان، ٢١میلیون دلار بنزین توسط هلند و ٢۸میلیون دلار بنزین توسط سنگاپور به ایران فروخته شده است.
در همین حال، طی روزهای اخیر نیز، صادرات بنزین لوک اویل روسیه هم به ایران از سر گرفته شده است به طوری که رسانه های خبری ایران، از تخلیۀ قریب الوقوع محموله ای ٢۵۰ هزار تنی در بندرعباس خبر داده اند.

هند و عمان از لیست فروشندگان عمده بنزین ایران خارج شدند
به گزارش مهر، سال گذشته شرکتهایی از امارات، هند، ترکمنستان، هلند و عمان بیشترین میزان فروش بنزین به ایران را داشته اند به طوری که نزدیک به چهار میلیارد و ٢۵۰ میلیون دلار بنزین از این کشور ها به ایران فروخته شده بود،
اما در سالجاری شرکتهای هند و عمان از لیست پنج کشور عمده خرید بنزین ایران خارج شده اند که شرکتهای خصوصی ترکیه و سنگاپور جایگزین آنها شده اند.

پس از کاهش فروش نفت خام ایران به شرکتهای مانگلور و ریلانس به عنوان بزرگترین شرکت پالایشگاهی هند میزان واردات بنزین از این دو شرکت هم توسط شرکت ملی نفت ایران کاهش یافته است.

در مجموع سال گذشته بیش از چهار میلیارد و ۵۴۵ میلیون دلار ارز صرف واردات بنزین به ایران شده بود که بخشی از واردات بنزین به صورت تک محموله و از بازار آزاد خریداری شده است.
همچنین بخش عمده ای از بنزین وارداتی با توجه به کاهش سهمیه بنزین خودروهای شخصی و کاهش مصرف این فرآورده نفتی به ذخیره سازی در مخازن استراتژیک کشور اختصاص می یابد به طوری که هم اکنون میزان ذخیره سازی بنزین نسبت به مدت مشابه سال گذشته بیش از ١۵ درصد افزایش را نشان می دهد.

گفتنی است طی ماههای اخیر، شرکت های بزرگ صادر کنندۀ بنزین، در راستای تحریم های اعمال شده علیه جمهوری اسلامی، از فروش و صدور بنزین به ایران خودداری کرده اند؛ اما رسانه های خبری غرب گزارش داده اند که "چندین شرکت روسی و چینی، محموله های بنزین به بندرهای ایران تحویل داده‌اند."

ناگفته نماند شرکت روسی مورد ادعای رسانه های غرب (شرکت لیتاسکو)، در شامگاه چهارشنبه ۲۱ امرداد ماه، طی صدور بیانیه‌ای، ارسال هرگونه محموله نفتی به ایران در چند ماه اخیر را تکذیب کرد.

در راستای تحریم های فراگیر آمریکا در مورد ایران، بالغ بر ده شرکت بزرگ نفتی، از جمله کنسرن‌های توتال فرانسه، ریلانس هند، ویتول، کلینگور، ترافیگورا، شل، بریتیش پترولیوم، پتروناس (مالزی)، لوک اویل (روسیه) و گروه نفتی ایندیپندنت کویت، از توقف فروش، عدم تمدید قرارداد و همچنین جلوگیری از صادرات بنزین به ایران خبر داده بودند.
گفتنی است با وجود اینکه ایران چهارمین کشور بزرگ دارای ذخایر نفتی جهان می باشد، اما به دلیل پایین بودن ظرفیت پالایشگاه های آن، حدود ۴۰ درصد از بنزین مورد نیاز خود را از خارج وارد می‌کند.


 


فرزانه بذرپور

محمد نوري زاد، شب 28 مرداد ماه به زندان بازگشت تا بار ديگر نشان دهد انتقاد از رهبر جمهوري اسلامي گرچه از سر دلسوزي باشد، مجازات زندان دارد، نوري زاد كه در دوره گذشته زندان مورد ضرب و شتم ماموران قرار گرفت، در گفتگو با جرس دليل زندان دوباره اش را نوشتن نامه اي دانست كه از سر دلسوزي و علاقه به عاقبت به خير شدن آقاي خامنه اي نگاشته است و در آن صحراي محشر و قيامت را تصوير كرده است كه چگونه ميليونها انساني كه رهبري بر آنها ظلم كرده در پيشگاه عدل خداوند از آقاي خامنه اي شكوه مي كنند. نوري زاد با آرامش در آستانه زندان ، حاضر نبود درباره ضرب و شتمي كه در زندان بر او رفته بود، سخني بگويد، نوري زاد معتقد است ظلم بر هر كس و هر فرد، بد است و اين به شخص او منحصر نيست. گفتگوی جرس با نوری زاد پیش از بازگشت به زندان در پی می آید:

جناب آقای نوری زاد آیا دلیل احضار مجدد شما به زندان، نامه اخیرتان به آقای خامنه ای بوده است؟

تصورم بر این هست که بله. یعنی دلیل دیگری نمی بینم . تصورم بر این است که به خاطر نگارش این نامه ای که خاضعانه نوشتم.مرا مجدد به زندان احضار کرده اند. در این نامه من خود را به عرصه ی قیامت بردم و ایشان را که دوست دارم به عرصه ی قیامت بردم و سوالات امتحانی را برای ایشان آشکار کردم. تصورم بر این است که بله . دلیل بازداشت من نامه آخرم بوده است.

در تماسی که با شما گرفته شده، خواستند چه وقت خود را معرفی کنید و علت را چه عنوان کردند؟

همین امشب می روم . گویا دوستان دلشان برای ما تنگ شده است و باید خودمان را معرفی کنیم.

شما شش نامه دلسوزانه و منتقدانه به آقای خامنه ای نوشته اید. واکنش دوستان و همفکران شما در اردوگاه اصول گرایی چگونه بوده است . آیا آنها هم دچار این تردید ها درخصوص رهبری شده اند؟

بله ، فراوان افراد دچار این تردید ها شده اند.. من یک پیشانی سفید این عرصه هستم و کسی هستم که شناخته شده ام . یک اشتهار این چنینی دارم ولی دیگرانی هستند که در حوزه های فرهنگی، اقتصادی ، نظامی از بسیجیان، پاسدارها حتی طلاب و حوزه علمیه همه آنها وقتی به من مراجعه می کنند، می گویند که شما حرف و سخن ما را می گویید . منتها ما این فضا را نداریم یا اگر بگوییم کسی نمی شنود یا اگر بگوییم عرصه بر ما تنگ می شود. اینطور نیست که فقط من تنها باشم . این اتفاق، اتفاق دامنگیری است . یک ترکی است که بر دیوار بسیاری از مناسبات رخ داده است و به شدت رو به رشد هم می رود . جمعیت فراوانی به هرحال در همین سی و دو سال که از انقلاب می گذرد و قرار بوده یک سری آرمانهای که داشتیم برآورده شود و بر نیامده و سال به سال پله های را و عقب نشینی کردم و به عقب رانده شدیم. و توسط بی مدیریتی ها و بی کیاستی ها فرصت هایی را از دست داده ایم و ذخایر و دارییهای ملی و میهنی خودمان را از دست داده ایم و چیزی نبوده که فقط و فقط در من این نگرانی را ایجاد کرده باشد، بلکه در بسیاری از همفکران من این اتفاق افتاده و آنها هم مکدر هستند . من شش نامه برای آقای خامنه ای نوشتم و به عنوان آخرین نامه از آن یاد کرده ام و امیدوارم این نامه خوانده شود و با آن فضایی که من از قیامت تجسم کردم که نکته آخر که آزادی زندانیان هست فتح بابی باشد برای شروع قدم های مبارک انشالله.

شما اشاره کرده اید این نامه آخرتان خواهد بود. آیا نسبت به اینکه این نامه شنیده شود. مایوس هستید؟

من انتهای نامه نوشتم که امید دارم رهبر ما با مطالعه ای این نامه فیصله بدهند به این جریان و زندانیان سیاسی را آزاد بکنند و یک به یک در جهت دلجویی از مردم و به سامان کردن نابسامان هایی قدم بردارند. این آخرین نامه از باب امید مطرح شده است. من خیلی امیدوارانه نامه را به پایان رساندم

برخورد بازجوها با شما که فرزند نظام و انقلاب بوده اید و تجربه جنگ تحمیلی داشتید،چطور بود؟ آنها چطور با شما سخن می گفتند؟آیا ممکن است درباره حمله فیزیکی که در زندان به شما شده بود بفرمایید؟

من مهم نیستم. اگر به یک نفر هم آسیب رسیده باشد انگار به تمام ایرانیان و بشریت آسیب رسیده است . در کنار من و به خود من ضرب و شتم هایی صورت گرفته است که نباید این اتفاق می افتاده و مردان خوب و دوست داشتنی و پاکی را می شناسم که به شدت تحت شکنجه واقع شدند و آزار دیدند و الفاظ بسیار زشت و سخیفی نسبت به آنها به زبان آورده شده است، به همسران و فرزندانشان فحاشی کردندو همه اینها در فضایی اتفاق می افتد که انتظار دفع و صبوری داریم و انتظار خرد و هوشمندی داریم و انتظار یک رفتار حقوقی و قانونی داریم . اینکه به جای ادبیات، با لگد و مشت روبه رو می شوید و کله شما را فرو کنند در کاسه توالت و فحش های ناموسی به شما بدهند نه تنها در هیچ ادبیاتی نمی گنجد بلکه با آموزهای دینی و اخلاقی ما هم مغایر است. من مکدرم از اتفاقی که برای فرزندان ما در زندان ها اتفاق میا فتد و رسما با صدای بلند اعلام می کنم که در سلول های انفرادی ما به شدت جوان ها و مردان ما تحت شکنجه قرار می گیرند و مورد ضرب و شتم و آسیب قرار می گیرند و همسران و فرزندانشان با فحش های رکیک خطاب قرار میگیرند . اینها چیزهای بسار تاسف باری است که ما در کنار اینها ظاهرا داریم زندگی می کنیم.

افق آینده را چگونه می ینید ؟ جنبش سبزی که شکل گرفته به کجا خواهد رسید؟ اینگونه که از نامه آخرتان استنباط می شود شما به تقدیر دل بستید و مرگ ظالمان ؟

من آینده را بسیار بسیار روشن می بینم. رشدی که مردمان ما در عرض این یک سال و چند ماه کردند رشدی است که در عرض ده سال پدید می آمده و چهره ای که از طرف مقابل آشکار شده باید ظرف ده یا پانزده سال آشکار می شده است . این روشنایی و امید است . ما آسیب می بینیم ولی هیچ پیروزی بدون هزینه به دست نمی آید . ما که نمی خواهیم همه چیز را واژگون کنیم . هر انقلابی در هر سرزمینی موجب عقب ماندگی آن سرزمین می شود. ما خواستار تغییر هستیم . ما می گوییم زشتی جایش را به زیبایی ، ناامنی جایش را به امنیت ، بی احترامی جایش را به احترام و بی قانونی جایش را به قانون بدهد. این حقی است که ما به زبان میآ وریم و. خواستا تغییر بودن مبتنی بر سنت های الهی است . سنت هایی که انبیا بر تن ما کرده اند. وقتی لباستان چرک میشود موقع شستن آن هیچ کس بر شما ایراد نمی گیرد چرا که شما رفتار درستی را انجام داده اید . قصد ما از این حرکتها ونوشتن نامه به بزرگان مان، چرک روبی است. ما می خواهیم این آلودگی ها و چرک ها که به صورت جامعه و سرزمین وارد شده بروبیم و پاکسازی کنیم و پاکی را جایگزین کنیم. من آینده را بسیار روشن می بنیم. نامه من احاله به تقدیر نبوده بلکه من اتفاقا همه عرصه های تقدیر را پیش پای دنیا گذاشته ام . اینکه دنیای ما خواه ناخواه با چنین آموزه هایی روبه روست و ما چه بخواهیم و چه نخواهیم نه در آخرت که در همین دنیا با این مسائل روبه رو خواهیم شد . پرسش هایی که من مطرح کردم نه پرسش های آن جهانی که این جهانی است . به هرحال همه ما و شما با پرسش های درباره خودتان روبه رو هستید که باید خودمان را آماده پاسخگویی بدان کنیم .

شما روز گذشته با خانواده آقای تاجزاده دیدار داشتند و از آنها دلجویی کردید . اگر شما هم دعوت به امضای آن شکواییه می شدید ، آن را امضا می کردید ؟ و آیا شما هم به باور آن هفت تن، درباره پروژه کودتای انتخاباتی رسیده اید؟

آن نامه ، نامه ی بخش وسیعی از مردم است . هر حرکت خیر و درستی از جانب هرکس حتی نامسلمان جانبداری همه ما را در کنار خودش دارد . حتی این آیین را از آموزه های دینی خودمان فراگرفته ایم . وقتی یک انسانی بی نشان هست و حتی نامسلمان و بی کس و کار است ، وقتی ظلمی به او شود و حق او پایمال می شود همه مردم موظفند در کنار او قرار گیرند تا او احساس تنهایی نکند. نه تنها من بلکه همه در کنار هر حرکتی که پرچمی از احقاق حق برافراشته باشد قرار داریم . گاهی اوقات شما حرف حقی می زنید و نمایندگی می کنید کلی جامعه را و یک نامه می نویسید انگار از زبان بسیاری از مردم آن را نوشته اید . آقای تاجزاده هم به گمان من یک فرد بی گناهی است . منتها قرار است که اعترافاتی از ایشان گرفته شود و مطالباتی از ایشان و هم مسلکانشان گرفته شود و دوستانشان در فشار قرار می گیرند و در سلول انفرادی ایشان را کتک می زنند، واقعا اینکه عده ای آقای تاجزاده را چهار روز زدند ، اگر کسی منصف باشد تنش به لرزه می افتد. چه کسانی و با چه اندیشه ای آقای تاجزاده را کتک زدند . به همین دلیل است که هر کسی هرچند نامسلمان و غریب و دور افتاده و ناشناس وقتی ظلمی به او می شود همه بشریت در کنار او قرار می گیرند .

فکر می کنید با ضربه ی مهلکی که نظام به دین زده است، در آینده نسبت ما با دین چگونه خواهد بود؟

ما باید از مردم التماس بکنیم که حساب رفتار بد ما را که باعث شدیم چهره مخوفی از دین پرداخته شود به حساب دین نگذارند. مردم حق دارند و مردم زخمی از رفتار دینی ما هستند و مردم حق دارند که از این دین روی بگردانند . مردم حق دارند خدا و پیامبر را باور نکنند و نماز نخوانند و روزه نگیرند . چون به اسم نماز و روزه و پیغمبر به این مردم دروغ گفتیم و ناسزا گفتیم و حقوقشان را پایمال کردیم و به مردم ظلم نمودیم . ما همه مان باید التماس کنیم که مردم بدانند اگر کسانی می آیند به نام دین و رفتاری می کنند ارتباطی با ذات دین ندارد . ذات دین دعوت به صلح و آرامش و علم و اندیشه و خرد و خوبی است. دعوت ادیان آسمانی به درستی و عقل و پاکیزگی بوده است و اگر مردمانی ناپاک بودند و به نمایندگی از دین ناپاکی را منتشر کردند باید آنقدر فهم داشته باشیم که حساب آنها را جدا بکنیم مبادا که این رفتارها در این سالها موجب این شود که دینی که آغوش به روی بشریت گشوده است و با اقبال کم مردم روبه رو می شود . در عین حال اگر این اتفاق هم بیافتد من به مردم زخمی، آسیب دیده و جریحه دار شده حق می دهم که از دین گریزان شوند.

شما سالیان زیادی همراه و دوست آقای آوینی بودید . فکر می کنید اگر آوینی زنده بود دربرابر این رفتار حکومت چه موضعی می گرفتند؟

من نمی دانم اگر آقای آوینی بود چه موضعی اختیار می کردند، ولی با شناختی که از ایشان داشته و دارم، می دانم فرد فکور و اندیشمندی بود و به شدت طرفدار نیکی و درستی بود و به شدت از انصاف جانبداری می کرد و طالب احقاق حق بود و تصورم بر این است که اگر بخواهم حداقل و حداکثر رفتار ایشان را تصور کنم ؛فکر می کنم اگر ایشان می بودند حداقلش این بود که مکدر می شدند از این وضعیت و برآشفته می گشتند و حداکثرش، شاید بسیار جلوتر از من قرار می گرفتند . این تصور من از شناختی است که از ایشان دارم . حدااقل مکدر بودند در درون خودشان و می سوختند و حداکثرش بسیار جلوتر از من معترضانه صدای اعتراض خودشان را به همه می رساندند .

منبع: جرس


 


محمد نوریزاد کارگردان و فیلمنامه نویس آزاده شامگاه چهارشنبه در پی احضار دادستانی به اوین بازگشت.

به گزارش تحول سبز، نوریزاد در حالی به اوین بازگشت که جمع کثیری از خانواده های زندانیان سیاسی و هوادارانش او را بدرقه میکردند.وی در مصاحبه با برخی خبرگزاریها احضارش به اوین را بی ارتباط با نامه اخیرش به آیت الله خامنه ای نمی داند.

گفتنی است در چند روز گذشته موج جدیدی از بازگرداندن آزادگان سبز به زندان در ابتدای ماه مبارک رمضان به راه افتاده است.


 



 


محبوبه کرمی فعال جنبش زنان و عضو کمپین یک میلیون امضاء، شامگاه چهارشنبه 27 مردادماه با تودیع وثیقه 500میلیون تومانی آزاد شد.

کرمی که 170 روز در بازداشت بود، روز شنبه، 23 مرداد ماه به دادگاه احضار و در همان روز برای وی قرار وثیقه صادر شد.

محبوبه کرمی در تاریخ ۱۱ اسفند ماه ۱۳۸۸، پس از تفتیش منزل و ضبط برخی از وسایل شخصی برای پنجمین بار دستگیر و روانه بند ۲ الف سپاه شد. وی بیش از ۸۰ روز در این بند نگهداری و سپس به سلول زندانیان سیاسی در بند نسوان اوین، اتاق 5، بند ۲ بالا منتقل شد. بار اول و دوم بازداشت وی در رابطه با حوادث ۱۸ تیر بود. بار سوم، ۲۴ خرداد ۱۳۸۷ به اتهام اقدام علیه امنیت ملی بازداشت و پس از ۷۰ روز آزاد شد. باردیگر، ۶ فروردین ۱۳۸۸ به همراه ۱۱ تن از اعضای کمپین و فعالان جنبش زنان که قصد دیدار نوروزی با خانواده زهرا بنی یعقوب را داشتند به اتهام اخلال در نظم عمومی دستگیر و پس از ۱۳ روز آزاد شد. در همه پروندههای فوق، حکم تبرئه برای وی صادر شده است

منبع: تغییر برای برابری


 


محمدرضا جلایی پور لحظاتی پیش از زندان اوین آزاد شد.

به گزارش تحول سبز ، این آزاده سرافراز بعد تحمل بیش از ۶۰ روز انفرادی در زندانهای مشهد و تهران لحظاتی پیش از بند رها شد .


 


حامد امیدی فعال دانشجویی، که بیش از شش ماه است که در بازداشت به سر می برد، به سه سال حبس و محرومیت از تحصیل محکوم شده است.

به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، وکیل مدافع حامد امیدی، فعال دانشجویی خبر داد که وی به اتهام اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی و با استناد به ماده 610 قانون مجازات اسلامی، به سه سال حبس و محرومیت از تحصیل محکوم شده است.

تنها دلیل محکومیت حامد امیدی یک فیلم ضبط شده از تحصن اعتراضی دانشجویان کرد دانشگاه های تهران بود و قاضی مقیسه با استناد به این که او در صف اول متحصنان بوده و عکس محکومان را به دست گرفته بود، او را مستحق اشد مجازات ماده مذکور دانسته و علاوه بر صدور حکم سه سال حبس به عنوان مجازات تکمیلی، حکم اخراج وی از دانشگاه و محرومیت از تحصیل در هر دانشگاه و مقطع تحصیلی را صادر کرده است.

حامد امیدی اهل تکاب و دانشجوی تکنولوژی آموزشی دانشگاه علامه است که روز بیست و یکم بهمن ماه سال گذشته و در پی اعترض به اعدام احسان فتاحیان بازداشت شد و از آن تاریخ در بند 209 زندان اوین به سر می برد.


 


حکومت کنونی نه بر پايه جمهوريت است نه بر پايه ديانت

مهدی کروبی با بیان این که "مردم باید برای حکومت دینی یا غیردینی تصمیم بگیرند و مي توانند هرگونه حکومتی را برای خود تعيين کنند، گفت: اين حکومتی که امروزه مشاهده می کنيم نه بر پايه جمهوريت است نه بر پايه ديانت اين حکومت آن حکومتی نيست که رهبران به مردم وعده داده بودند. بايد جمهوريت نيرومندتر باشد. ساير حکومت ها را نفی نمي کنم مردم هرچه را بخواهند خواهم پذيرفت.

به گزارش وبسایت مهدی خزعلی، کروبی که در یک ارتباط اینترنتی به سوالات گروه های مختلفی از مردم پاسخ می گفت درباره شرکت در راهپیمایی روز قدس گفت: در خصوص راهپيمايی روز قدس بايد بگويم اين راهپيمايی هر ساله برگزار مي شود و ما هم در آن حضور خواهيم داشت و در مورد تشکيل هسته های اوليه و برنامه ريزی برای اين روز درحال مشاوره با دوستان هستيم و نتيجه را اعلام خواهيم کرد.

اکنون جریانی در راس امور است که به خواست مردم توجه نمی کند

دبیر کل حزب اعتماد ملی افزود: متاسفانه اکنون جريانی در راس امور است که ابزار در دست اوست و به خواست مردم توجه نمي کند. ما بايد سعی کنيم تا قانون اساسی را پياده کنيم و بر طبق همين قانون من اطمينان مي دهم خواست اکثريت مردم با گرايش های مختلف را به اجرا بگذاريم. هر قانون و کتابی که از مغز بشر تراوش پيدا کرده باشد طبيعی است که نقص و عيب هم داشته باشد و در يک محيط آزاد که مطبوعات آزاد و مستقل هم باشند می توان آن را بازنگری کرد اما بايد توجه داشت که مهمترين قسمت های قانون اساسی يعنی احترام به حق مردم و پذيرش خواست مردم توسط حاکميت نقض مي شود و در نظر گرفته نمی شود. بايد برای اجرای آن تلاش کنيم. بايد تفکرات مختلف در عرصه سياست باشند و اجازه بدهيم که خود را ارائه کنند حتی همين تفکر تماميت خواه که خواست مردم را در نظر نمي گيرد هم باشد اما نمي تواند سردمدار و تعيین کننده باشد.

اگر مجلس جدی و قوه قضائیه سالم داشتیم، بچه هایمان از بی عدالتی در زندان اعتصاب غذا نمی کردند

کروبی تاکید کرد: مردم سی سال پيش به نظامی رای دادند که در آن حق حاکميت با مردم بود ما اعتقاد داريم اين نظامی که مردم انتخاب کرده بودند اکنون وجود ندارد. ما در اول راه هستيم ابتدا بايد تلاش کنيم قانون اساسی را اجرا کنيم تا به وسيله آن به ديگر خواسته هايمان برسيم با احترام به نمايندگان مجلس می گويم مطمئن باشيد اگر مجلس جدی داشتيم، قوه قضاييه سالم داشتيم حتما وضع ما اين نبود که قوه مجريه ادعا کند من قانون را اجرا نمي کنم و بچه هايمان از بی عدالتی در زندان ها بنالند و اعتصاب غذا کنند و شکنجه بشوند.

وی ادامه داد: شما مطمئن باشيد يک روزی در يک حکومت آزاد که قوانين آن اجرا مي شود و طبيعی است که مطبوعات در آن کار مي کنند، بحث های ديگری هم می شود. اما امروز ما معتقديم اين قانون اساسی اجرا نمي شود به نظرم با پرداختن به اينکه "همين قانون اساسی ناقص است، يا آيا توان پاسخگوی به مردم را دارد؟" نيروی خود را بی هدف هدر خواهيم داد. با اجرای همين قانون خواسته بسياری از مخالفان نيز برآورده خواهد شد مثلا تصور کنيد که انتخابات آزاد داشته باشيم مطبوعات آزاد داشته باشيم مجلس مستقل داشته باشيم طبيعی است که وضع مردم بهتر خواهد شد.

شورای نگهبان در قانون اساسی مرجع نظارتی است و درعمل مرجع حاکم

دبیرکل حزب اعتماد ملی همچنین تصریح کرد: مشکل ما اين است که چارچوب قانون اجرا نمي شود. مثلا همين شورای نگهبان در قانون اساسی يک مرجع نظارتی است اما در عمل می بينيد که يک مرجع حاکم هست. يعنی بر قوه مجريه هم حاکم است. من مي گويم که اين شورا باشد اما در نقش نظارتی اش. با فشار افکار عمومی مي توان حاکميت را مجبور به قانون مندی کرد. فشار، نه درگيری. اين تجمعات و آگاه سازی ها نتيجه مي دهد. بالاخره خواه و ناخواه بايد کشور را اداره کنند و برای هميشه که نمی شود با پول نفت زندگی کرد.

وی افزود: کارهای زير ساختی و توسعه لازم است جهان به سرعت درحال پيش رفت است. اگر هم پای دنيا حرکت نکنند مردم همراهيشان نمی کنند، مگر اينکه به خواسته شان عمل کنند. اينگونه مجبور به پيروی از مردم مي شوند. نخواهيم که خيلی زود پيروز شويم چون پيروزی زودرس را زود از دست مي دهيم و فراموش مي کنيم.

در روز قدس به حکومت اجازه سوء استفاده ندهید

کروبی در آخر گفت: یک سفارشی دارم و تاکيد مي کنم روز قدس در پيش است و ما هم در راهپيمايی شرکت مي کنيم مساله حقی است که از يک ملتی تضعيف شده است. خواهش مي کنم که مواظب باشيد شعاری ندهيد که حکومت از آن سوء استفاده کند. دوما ممکن است که از طرف خودشان بين شما نفوذی بفرستند تا فضا را تهييج کنند. خواهش مي کنم که سايرين را دعوت به آرامش کنيد. حرمت روزه را نگه داريد. خواهش ميکنم، عده ای قليلی که با عذر شرعی که دارند و روزه نيستند حرمت نگاه دارند تا حکومت از آن سوژه نسازد. عکس پاره امام را نشان مي دهند دستانش پيداست اما سر و کله اش پيدا نسيت. همه شما را به خدا می سپارم. موفق باشيد.

منبع: جرس


 


محمد نوری زاد مستند ساز و جهاد گر امروز مجددا به زندان اوین فراخوانده شد.
ماموران امنیتی امروز در تماس با منزل نوری زاد به او گفتند سریعا خود را به زندان معرفی نماید.
فراخواندن نوریزاد به زندان پس از انتشار ششمین نامه این نویسنده خطاب به علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی صورت گرفته است. نوری زاد در ششمین نامه خود ضمن بر شمردن انحرافات خطیری که در دوره طولانی مسوولیت خامنه ای در جمهوری اسلامی رخ داده است از خامنه ای خواسته بود از فرصت های آخر خود برای اصلاح امور استفاده کند.
نوری زاد ساعاتی پیش از بازگشت به زندان اوین در مصاحبه با بخش فارسی "العربیه" از نگاشتن نامه جدید خبر داد که به محض بازگشتش به زندان منتشر خواهد شد و افزود: این نامه دیگر در ردیف نامه های قبلی نخواهد بود و به شکل دیگری صحبت خواهم کرد." نوری زاد در پاسخ به این پرسش که آیا با ادامه این روند، بیمی از برخورد نهادهای امنیتی با او ندارد گفت: "از چه باید بترسم؟ ایران سرزمین ما است. باید با تمام وجود در آن بمانیم و آن را بسازیم."
در همین حال محمد نوری زاد لحظاتی قبل از افطار ۴ شنبه شب در مطلب کوتاهی که در سایت خود قرار داده است نیز نوشت:
نمی دانم مرا بکجا خواهندبرد . انتظار پذیرایی ندارم . انتظار رفتار و برخورد خوب ندارم . ممکن است مرا بزنند . بدجوری .ممکن است مرا به ناسزا و فحش های ناموسی بگیرند . بدجوری . وممکن است حتی مرا بقول بازجویم محارب تشخیص دهند و به دم تیغ بسپرند . هرچه را که پیش آیدبه آغوش می کشم . برای آینده ی مردمان سرزمینم . بدرود .
با احترام وادب و امتنان : محمد نوری زاد ۸۹/۵/۲۹ ساعتی مانده به افطار
شایان ذکر است بازجوها اتهام او را نقد ها و نامه های نوری زاد می دانند و از او خواسته بودند تا در زمان آزادی مطلبی ننویسد که این درخواست غیر قانونی با مخالفت نوری زاد مواجه شده بود. در همین حال نوری زاد در روز های گذشته نامه ای به رهبری نوشت و در آن دغدغه های خود را برای کشور و آینده انقلاب مطرح کرد. وی در این نامه خطاب به رهبر انقلاب نوشته بود:
همه‌ی ما دوست داریم شما را بر بلندای سربلندی ببینیم و نام نیک شما را بر تارک هماره‌ی تاریخ سرزمین خویش تماشا کنیم. شما اکنون، در دو قدمی یک چنین افق مبارکی ایستاده‌اید. در این یک سال گذشته، مردمان ما توسط همان قدرت‌های در سایه، به آسیب و تفرقه و انشقاقی بزرگ دچار شده‌اند. به امید روزی در همین نزدیکی‌ها، که با درایت شما، همه‌ی دورنگی‌ها به یک‌رنگی، و همه‌ی جدایی‌ها به یکتایی منجر شود. و این، ممکن نخواهد شد الا با به بازی گرفتن فهم مردمان. حکومتی که بر جهل مردمان خویش خانه بسازد، شایسته‌ی حتمی‌فروپاشی است. و شما نیک‌تر از ما می‌دانید که: ما را جز به فرا بردن فهم‌ها، و اعتنا بخشودن به خواست مردمان‌مان چاره‌ای نیست.
وی همچنین برای آغاز راه آشتی با مردم پیشنهاد داده بود تا زندانیان سیاسی آزاد شوند. به نظر می رسد برگرداندن نوری زاد به اوین پاسخی به این پیشنهاد باشد.
 


 


فرهمند علیپور: سرمقاله نویس روزنامه پرشمارگان “تایمز تودی” با اشاره به مصاحبه دو روز گذشته شبکه خبری انگلیسی زبان دولت ایران ” پرس تی وی” با محمود احمدی نژاد آن را “تهوع آور” توصیف کرد. در مصاحبه ای که “جرج گالاووی” عضو پیشین پارلمان بریتانیا با محمود احمدی نژاد در تهران داشت، رئیس دولت کودتا گفته بود که با کمترین هزینه ناآرامی ها را فروکش کردیم و کسانی که به زندان افتاده بودند هم در انتخابات شرکت نکرده بودند. احمدی نژاد همچنین رهبران جنبش سبز را در این گفتگو ضعیف توصیف کرده بود که نمیتوانند حکومت او را با چالش مواجه کنند. گفتنی است گالاووی از هواداران رژیم بعث بوده است و همین موضوع موجب شد تا او در افکار عمومی انگلیس شخصیتی منفی باشد

الان سی دقیقه برنامه تهوع آور تلوزیونی دیدم، مصاحبه ای که آقای جورج گالووی با محمود احمدینژاد رییس جمهوری ایران انجام داده و از شبکه دولتی پرس تی وی پخش شده این شبکه با پول رژیم ایران دفتری هم در شمال لندن دایر کرده و از طریق آن برای جمهوری اسلامی تبلیغ می کند. این نماینده سابق حزب کارگر در پارلمان بریتانیا، حالا برای این شبکه کار می کند و برنامه ای به نام “رییل دییل” را اجرا می کند.

حالا آقای گالووی که زمانی او را “نماینده پارلمان شمال بغداد” می نامیدند دوست خود صدام حسین را از دست داده و به نظر می آید که توجهش را به چند صد کیلومتر شرق تر از عراق معطوف کرده.

مصاحبه در کاخ سلطنتی سابق تهران انجام شده، مصاحبه کننده احمدینژاد را عالیجناب خطاب می کند و بعد یکی پس از دیگری سوالهای راحت و بی دغدغه ای را از او می پرسد. سوالهایی از این قبیل: آیا پیشنهاد هسته ای آخر ایران “مثالی دیگر از انعطاف پذیری ایرانی” مقابله غربی ها را با این کشور خنثی نمی کند؟

آیا مشکلات عدیده آمریکا در افغانستان “احتمال هر گونه حمله به ایران را بیش از پیش کم نمی کند؟”

آیا مذاکرات خاورمیانه می تواند در زمانیکه “دار و دسته نتانیاهو اسراییل را اداره می کنند” ثمربخش باشد؟

آقای گالووی که حالا ریش گذاشته است تنها یک سوال در مورد اتفاقات بعد از انتخابات سال گذشته ایران پرسید “از نظر شما جنبش سبز یعنی چه؟”

و فقط یک سوال هم درباره سکینه محمدی آشتیانی کرد زنی که حکم سنگسارش به خاطر زنا در جامعه بین المللی سر و صدا و انتقادهای فراوانی را به دنبال داشته، سوال را اینجوری شروع می کند “هر از گاهی دشمنان ایران از مسئله ای سوء استفاده و آن را بزرگنمایی می کنند” ….

این مصاحبه هیچ شباهتی با مصاحبه های پکسمن (خبرنگار جنجالی بی بی سی) نداشت و هم سخن بریتانیایی آقای احمدینژاد از جوابهای دروغ او بدون هیچ گونه چالشی گذشت. این نمایش حتی مسخره تر از حضور او در یک برنامه تلویزیونی به نام بیگ برادر در سال ۲۰۰۶ بود که در آن آقای گالووی ادای گربه ای را میاورد و از کف دست هنرپیشه معروف خانم رولا لنسکا “شیر” می خورد.

بگذارید چند سوال را که هر خبرنگاری که ذره ای برای خود و کارش احترام قائل است ازاحمدینژاد می پرسید اینجا بیاورم.

چرا آقای احمدینژاد با این صراحت سال پیش در انتخابات تقلب کرد؟ چرا نیروهای امنیتیش با خشونت هر چه تمام تر با آنهایی که به خیابانها آمدند برخورد کردند و هزاران نفر از مخالفان را به زندان انداختند؟

از کی تا به حال در اسلام که آنقدر هم سنگش را به سینه میزنید آمده است که می توان برای گرفتن “اعتراف” شکنجه کرد؟ که می توان برای ایجاد رعب و وحشت تجاوز کرد که می توان برای عقب گرد جمعیتی اعدام کرد؟

اگر اینقدر دولت او محبوب و مردم کشورش متفق القولند پس چرا همه روزنامه های مخالف را بسته، بر روی کانالهای ماهواره ای پارازیت انداخته و اجازه کار کردن به خبرنگاران خارجی را نمی دهد؟

و حالا یک سوال هم برای آقای گالووی که ادعا می کند مدافع حقوق مظلومان است: چگونه می توانید با قربانیان بی شمار رژیم بربر آقای احمدینژاد روبرو شوید، چگونه می توانید با خانواده ندا آقاسلطان، دختر جوانی که در خیابانهای تهران به ضرب گلوله کشته شد روبرو شوید، یا با شیرین عبادی برنده جایزه صلح نوبل ایرانی که در تبعید است، یا با محمد مصطفایی وکیل خانم آشتیانی که به خاطر دفاع از او مجبور به فرار از ایران شده و دیگر زندانیانی که در صف اعدام هستند، چگونه می توانید بدون شرم در چشمان آنها نگاه کنید؟

 

منیع: تحول سبز

 


 


عضو فراکسیون خط امام(ره)مجلس با بیان اینکه «زمانه عجیبی است در این زمانه كه هیچكس خودش نیست و غبار فتنه و تملق و چاپلوسی جلو روشن شدن حقایق را گرفته چه باید كرد»، گفت:« دفترم را آتش زدند چون جرمم این بود که من خودم هستم باهمان نام وهمان امضا، درخط امام و انقلاب.»

به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلمان‌نیوز»، متن کامل نطق میان دستور نصرالله ترابی در جلسه امروز مجلس شورای اسلامی بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

عرض سلام خدمت ملت ایران - رهبر انقلاب- دلاوران چهار محالی وغیورمردان بختیاری خصوصا عزیزان در شهرستان شهركرد – گرامیبادسالگرد ورودازادگان و یاد نمایندگان شهید شهركرد برادران رحمن ومجتبی استكی با آرزوی قبولی طاعات وعبادات همكاران در ماه مبارك رمضان و با اجازه هیات رییسه محترم

حدوددوسال واندی از عمر مجلس می‌گذرد واین سومین فرصت است كه می‌توانم حرف بزنم گرچه در نوبت اول سئوال كردم پاسخ نشنیدم ودر نوبت دوم نصیحت كردم و چه‌ها شنیدم، حال نمی‌دانم چه كنم! به قول شادروان قیصر امین پور :حرفها دارم اما بزنم یا نزنم - چه كنم؟ حرف دلم را بزنم یا نزنم از ازل تا به ابد پرسش آدم این است دست بر میوه ممنوعه حوا بزنم یانزنم؟ پس با تفالی در دل شب ماه رمضان خلوت گزیدم وبا پیردرون مشورت نمودم

شب در دل خویش جستجویی كردیم در اشك دوباره شستشویی كردیم
این بار به جای گفتگو با دگران با خویش شدیم وگفتگویی كردیم

حاصل این گفتگو را ارایه می‌نماید تا چه قبول افتد و چه درنظر آید

گفتم : امسال چه باید كرد ؟
گفت : همت بلند دار كه مردان روزگاز از همت بلند به حایی رسیده اند
صبر وظفر هر دو دوستان قدیمند در اثر صبر نوبت ظفر آید

گفتم:به نظر شما انتفاد ار مسئولین اشكال دارد ومرتب باید از انها تعریف وتمجید نمود.

گفت: امام راحل فرمودند انتقاد بلكه تخطئه یك هدیه الهی است.

گفتم :هزار پرسش و اما دارم.

گفت :هزار خواهش و آیا- هزار چون وهزاران چرا- هزاران شاید وباید-هزار حرف نگفته –هزار راه نرفته –مگر تو ای همه هیچ –مگر تو نقطه پایان بر این هزار توانی بگذاری كه ثابت كنی كه تو- تویی !

گفت: روز گار را چگونه می‌گذرانی ؟

گفتم: این روزها كه می‌گذرد شادم –زیرا یك سطردر میان آزادم- ومی‌توانم هرطور وهر كجا دلم خواست جولان دهم البته در بین دو خط - گر چه برخی با فشار می‌خواهند دو خط را یكی كنند.

گفت : در استان چهار محال وبختیاری چه خبر ؟

گفتم :مسئولین میایند ومیروند ومردم با این امید كه شاید اینده بهتر از گذشته باسد باز هم منتظر اینده می مانند غیراز این چه كاری از مردم ساخته است البته آنها كه با بند "ش"می‌آیندة زحمت میكشند و آنان كه با بند "پ" می‌آیند زحمت می‌دارند.

گفت :مگر مردم استان چهار محال وبختیاری چه می‌خواهند.

گفتم :مردم سهم اضافه‌ای نمی خواهند انتظار دارند درآمد سرانه –رفاه نسبی –نرخ بیكاری وسایر شاخص ها دراستان برابر میانگین كشوری باشد آیا انتظار بالایی است ولی وقتی درامد سرانه حدود نصف میانگین ونرخ بیكاری 5درصد بالا تر از میانگین است پدر ومادرهابا اشتغال وازدواج فرزندشان چه كنند؟

آیادرخواست مردم حاشیه زاینده رود برای عدم واردات هلواز تركیه ومراجعین به ادارات وبانكها دركاهش كاغذ بازی ورعایت قانون در استخدامها وحقوق معلولین و گلایه ازگرانی احناس وهزبنه زندگی درخواست زیادی است.

صرفنظر از تبعیض‌های آشكاری كه می‌بینند ولی صدایشان به جایی نمی‌رسد!

ایا كسی باور می‌كند در كشوری كه حتی برای مناطق كویری مشكل آب اشامیدنی حل شده در استان پرآب چهار محال وبختیاری با تانكر برای روستاییان آب ببرند.

آیا در حالی كه از اكثر استانهای كشور راه اهن عبور می‌كند در خواست مردم برای عبور راه آهن از مركز استان غیر منطقی است؟اگر مردم می‌پرسند چرا جاده خوزستان كه قسمتی از جاده ابریشم است مسدود شده و آنرا احیا كنید انتظار زیادی است؟

در حالیكه در كشور شهرستانهای زیادی با 30یا 40هزارنفر تشكیل شده آیا در خواست مردم سامان وبن ولارو فرخشهر برای تبدیل شدن به شهرستان وبخش انتظار بالایی است
ایا انتظار مردم برای اجرایی شدن طرحها وپرو‍‍‍ژهای مهم باقیمانده از سه سفر استانی هیات دولت بیجاست.

گفت: مجلس را چگونه تصویر می‌كنی؟

گفثم :انگار حباب را تماشا كردم یا رقص سراب را تماشا كردم، رندی گفت: درپرده نه طرحی بودو نه لایحه‌ای. انگار كه قاب را تماشا كردم گر چه برخی حرمت قاب را هم شكستند

گفت:چرا شما نمایندگان دردمندانه درد مردم رابیان نمی‌كنید.

گفتم:دردهای من جامه نیستند تا زتن درارم –یا نعره نیستند تا زنای جان برارم –دردهای من گرچه مثل دردهای مردم زمانه نیست ولی درد مردم زمانه است

شعاع دردمرا ضربدر عذاب كنید مگر مساحت رنج مرا حساب كنید
بلاغت عم من انتشارخواهدیافت اگركه متن سكوت مراكتاب كنید

گفتم :عامل هلاكت ونجات انسان چیست؟

گفت: كبروحرص وحسد عامل هلاكت وتواضع به هنگام دولت-عفودروقت قدرت وخونسردی به هنگام غضب عامل نجات است

گفتم: مگر نه این است كه اخلاق جاده مدیریت است وعقلانیت مركب مدیران

گفت:امابرخی تازه بدوران رسیده با ماشین اخرین سیستم در جاده سنگلاخ و مالرو می‌تازند وبرخی سوار برالاغ در اتوبان عمر می‌گذرانند و سد دیگران می‌شوند

گفتم:بدترین مردم در روز قیامت كیست؟

گفت: كسانی كه مردم در دنیا آنها را احترام می كنند تا از شر آنها در امان باشند

گفتم :اخبار تازه را شنیده‌ای؟

گفت: وضع هوا خراب است از سقف كاذب باران هسته‌ای می‌بارد شرق وغرب باهربهانه‌ای عتیه انسانیت وخدا جویی صف آرایی می‌كنند با این همه خبر در عصر شب- درعصرخستگی درعصرخواب وخلسه وخمیازه درعصراخرین خبرتازه درروزنامه عصر-در30/20 درvoa وbbc خبری نیست كه نیست

گفتم:نظرشما راجع به دیروز- امروز- فرداچیست؟

گفت:خوشبختی ما درسه چیز است تجربه ازدیروز-استفاده ازامروز-امیدبه فردا- ولی ما باحسرت دیروز- اتلاف امروز- ترس از فردا زندگی را تباه می‌كنیم

گفت :راستی به چه جرمی دفتر شما را آتش زدند؟

گفتم: جرمم این بود من خودم بودم جرمم این است من خودم هستم باهمان نام وهمان امضا وهمان شماره تلفن درخط امام وانقلاب . مثل همیشه ساكت آرام هرچند هنوزمسولین پاسخی نداده‌اند گرچه وقتی امثال آقای خاتمی در محافل وتریبون‌ها بدون جرم محاكمه می‌شوند تكلیف دیگران روشن است

گفتمش نقاش رانقشی بكش اززندگی/با قلم نقش حبابی برلب دریا كشید

گفتمش تصویری از لیلی ومجنون رابكش/عكس حیدردركنار حضرت زهرا كشید

گفتمش برروی كاغذعشق راتصویر كن/دربیابان بلا تصویری ازسقا كشید

گفتم :جهان سوم كجاست؟

گفت: جایی است كه هركه بخواهدمملكتش را آباد كند خانه‌اش خراب می‌شود و هركه بخواهد خانه‌اش را آباد كند بایددر تخریب مملكتش كوشش كند درجهان سوم دویدن سهم كسانی است كه نمی‌رسند و رسیدن حق كسانی است كه نمی‌دوند.

گفتم: زمانه عجیبی است در این زمانه كه هیچكس خودش نیست و غبار فتنه و تملق و چاپلوسی جلو روشن شدن حقایق را گرفته چه باید كرد

گفت :خوشا چون سروها استادنی سبز /خوشا چون برگها افتادنی سبز
خوشا چون گل به فصلی سرخ مردن /خوشا در فصل دیگرزادنی سبز
برای هر دریچه سهمی از نور /لب هر پنجره گلدانی از سبز

گفتم : التماس دعا

گفت:كوله بارت بر بند/شاید این چند سحرفرصت اخربا شدكه به مقصدبرسیم/ بشناسیم خداراوبفهمیم كه یك عمر چه غافل بودیم /میشوداسان رفت میشود كاری كردكه رضا باشداو/ای سبكبال دراین راه شگرف در دعای سجرت/درمناجات خدایی شدنت هرگزازیاد مبر /من جامانده بسی محتاجم


 


رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در دیدار جمعی از آزادگان سرافراز هشت سال دفاع مقدس، آنان را الگوی واقعی صبر و پایداری خواند و با تشبیه دوران اسارت آزادگان عزیز در چنگال رژیم بعث صدام با اسارت انقلابیون و مبارزین در زندان‌های رژیم پهلوی، رنج و درد آزادگان عزیز را بسیار سهمگین‌تر از زندان‌های رژیم طاغوت خواند و گفت: همان‌گونه كه زندانیان رها شده از بند استبداد پهلوی سرمایه بعدی نظام اسلامی شدند آزادگان سرافراز هم پس از رهایی از اسارت صدام سرمایه سازندگی و حفظ نظام پس از پایان جنگ شدند.

به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلمان‌نیوز»، آیت‌الله هاشمی رفسنجانی با تجدید خاطرات ماههای پایانی دفاع مقدس تا آزادی اسرا، آن دوران را سخت‌ترین و پیچیده‌ترین دوران انقلاب و نظام اسلامی خواند و با اشاره به تدابیر راهگشای حضرت امام(ره) و نیز فرماندهان سیاسی و نظامی كشور در آن مقطع برای خروج پیروزمندانه از جنگ، گفت: رمز خروج پیروزمندانه نظام جمهوری اسلامی در جنگ علیه رژیم بعث صدام انسجام، اتحاد و تدابیر صحیح و عاقلانه‌ای بود كه با رهبری داهیانه حضرت امام(ره) جنگ همه‌جانبه و تقریباً جهانی دشمن را به پیروزی شیرین برای نظام و كشور تبدیل كرد كه این شیرینی با آزادی اسرای عزیز تكمیل شد.

رئیس مجلس خبرگان رهبری، با تشبیه مشكلات و شیطنت‌هایی كه دشمنان كشور در داخل و خارج برای نظام اسلامی در مقطع كنونی آفریده‌اند با دوران پذیرش قطعنامه 598 گفت: مشكلات و فشارهای كنونی به اندازه سختی‌ها و مرارت‌های پایان جنگ نیست و ما می‌توانیم با اتحاد و همدلی و تدبیر و عقلانیت مشكلات كنونی را مرتفع و نظام و انقلاب را به ساحل امن و اطمینان برسانیم.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، مهمترین اقدام و تدبیر مسئولین نظام پس از پذیرش قطعنامه را آزادی عزت‌مندانه اسرای عزیز كشور خواند و گفت: با تدابیر و مكاتباتی كه در آن مقطع با صدام انجام دادیم در نهایت دیكتاتور عراق مجبور به تبادل سریع اسرا و خوشحالی مردم، خانواده‌ها و مسئولین نظام شد.

‌آیت‌الله هاشمی رفسنجانی آزادگان را قهرمانان واقعی دوران دفاع مقدس خواند و با اشاره به نیاز مستمر و دائمی كشور به آزادگان و رزمندگان دفاع مقدس در پاسداری از دستاوردهای نظام و انقلاب گفت: حضور صبورانه و هوشیارانه همه اقشار جامعه از جمله آزادگان در صحنه می‌تواند آینده كشور و انقلاب را بیمه كند.

در ابتدای این دیدار برخی از حاضران با اشاره به برخی فعالیت‌ها و تلاش‌های آزادگان شریف كشور پس از رهایی از اسارت، حضور آنان در عرصه‌های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی را بارز و مفید خواندند و خواستار كمك به حل مشكلات و معضلات كشور با تدابیر مسئولین از جمله آیت‌الله هاشمی رفسنجانی شدند.


 


ندای سبز آزادی: همسر یکی از ستمدیدگان انتخابات ۸۸ در عریضه ی سوم خود به دادستان تهران از بسته شدن مسجد بند ۳۵۰ اوین خبر داد و پرسش های جدیدی با دادستان تهران مطرح کرد.
متن نامه سوم فخرالسادات محتشمی پور به دادستان تهران به شرح زیر است:

 

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ اعنّی فیهِ على صِیامِهِ وقیامِهِ وجَنّبنی فیهِ من هَفواتِهِ وآثامِهِ وارْزُقْنی فیهِ ذِکْرَکَ بِدوامِهِ بتوفیقِکَ یا هادیَ المُضِلّین.
عریضه سه در هفتم رمضان المبارک
از : همسر سید مصطفی تاجزاده یکی از امضاء کنندگان شکایت نامه از کودتاگران نظامی
به : دادستان تهران

سلام آقاي دادستان
سومين عريضه ام را در هفتمين روز از ماه مبارک رمضان مي نويسم.
روز هفتم روز مقدسی است چون عدد هفت در آئين ما مقدس است به نشانه خلقت هفت آسمان و زمين و چه داستان شگفتي است داستان آفرينش. داستان خلائق که جملگي تسبيح گوي ذات اقدس خداوندي هستند و آفرينش انسان که ترکيبي است از نبات و حيوان و دميدن روح الهي در او قابليت عروج را برايش به ارمغان آورده است. انسان موجود انتخاب¬گر، موجود پرسش¬گر، موجود کنترل کننده نفس اماره و پذيرنده نفس لواّمه و آرزومند رسيدن به نفس مطمئنة و چه مقام والايي است اين اطمينان. مقامي که خدا از انسان راضي و او نيز رضايش به رضايت دوست بسته است. خداوندا ما را در اين روز مقدس و در همه روزهاي عزيزت طالب اين مقام بپسند و لحظه اي ما را به خود وا مگذار که هواي نفس مان ما را به رضايت غير تو حريص گردانت. آمين
آری هفتمین روز از ماه رمضان را می گذرانیم و خود را عادت می دهیم به دوری از گناه و معصیت خدایمان. با امساک از خوردن و آشامیدن، روح خود را صفا می دهیم نه در انزوا و خلوت محض بلکه در جمع و جماعت و "مسجد" در این ماه عزیز می شود محل اجتماع بندگان عابد خدا تا دسته جمعی شیطان را نفی کنند و تکبیر بگویند و رکوع و سجود کنند و قنوت بگویند و تشهد و سلامشان هم دسته جمعی باشد. جماعت در جمعه و مسجد و حج تجلی می کند و شکوه مسلمانی در جماعت نمایان می شود. و وای بر کسی که "جماعت" را برنتابد و "جمع" و "اجماع" را نفی کند.
آقای دادستان شما هم شنیده اید که مسجد بند 350 را در ماه رمضان بسته اند؟!!! کاش دلیلش را برای امت مسلمان که پذیرفته اند زندان محل تنبه است، بیان کنند. تا همه بدانند بعد از برچیدن "کتابخانه" و قفل زدن بر "تلفن خانه" نوبت تعطیلی "مسجد" است. اگر دلیل روشنی برای این اقدام بیان نشود، فکر آدم هزار راه می رود تا ربطی بین کتاب و تلفن و مسجد خدا پیدا کند بعد خدای نکرده شائبه "توطئه" و "فتنه" و قس علی ذلک پیدا می شود که به صلاح نیست. خوب نیست در این ماه مبارک دامنه "ظن" گسترده شود که "انّ بعض الظنّ اثم" و گرنه به راحتی می شود دریافت که قرار است امکانات حداقلی داخل زندان برای سلامت روح زندانی سیاسی حتی پس از خروج از انفرادی و خلاء اطلاعاتی محض هم از او دریغ شود تا اگز جسمش در برابر نا ملایمت جان سختی می کند روحش به تدریج افسرده شود و بمیرد و خدا نکند که در نظام اسلامی و حکومت عدل علوی مسئولین مؤمن و متقی و منزه ما قصد جان و روان آدمیان را آن هم دست و پا بستگان در بند را، و عجبا که دراین ماه عزیز، داشته باشند.
آقای دادستان
می دانم که شما هیچ رقم دوست ندارید که کسی خود را نماینده خانواده های زندانیان سیاسی بداند و معرفی کند. چون نماینده تعریف کردن به معنای وجود یک "مجمع" و "جماعت" است و گاه مصلحت ایجاب می کند که مسئولان "تفرق" را بر "تجمع" تشخیص دهند و از آنجا که در دوره ای که ما زندگی می کنیم اهل تشخیص محدودند و چه بسا به تعداد انگشتان دو دست نرسند، رعایا باید چشم و گوش بسته تابع مطلحت باشند که بزرگان و خسروان اندیشیده اند. اما این حقیر نه در مقام نماینده خانواده زندانیان سیاسی بلکه به عنوان یک مسلمان مسئول و شهروند شاهد و ناظر آنچه که بر این عزیزان می رود و سامع آنچه گزارش می شود، پرسش هایی دارم که شما در مقام دادستان می توانید پاسخگویش باشید.
پرسش خیلی ساده اند: چرا زندانیان سیاسی و نه حتی زندانیان عادی، در زندان های جمهوری اسلامی از حقوق اولیه خود محرومند؟ چرا به وضعیت بهداشتشان رسیدگی نمی شود و اگر سازمان زندان ها از نظر استخدام پزشک متخصص در محذور و مضیقه است چرا از پزشکان متخصصی که متأسفانه به جای خدمت رسانی به هم نوعان¬شان بر اساس سوگند پزشکی به دلیل منتقد بودن و یا حتی صرفاً به دلیل فعالیت در سنادهای انتخاباتی رقیب دربند ظلم اسیرند، استفاده نمی کند؟ چرا امکان استحمام مناسب وجود ندارد و عزیزان ما باید با آب سرد استحمام کنند؟ چرا وضعیت تغذیه زندانیان نا مناسب است و امکانات موجود در زندان که برای جبزان کمبودها پیش بینی شده بدین سان محدود؟ به نحوی که برای مثال استفاده از میوه ماهی یک بار بر اساس قرعه کشی ممکن است و بالاخره این که چرا مأموران زندان به خودشان اجازه می دهند با خانواده های زندانیان سیاسی که خود و عزیزانشان از شریف ترین و کریم ترین شهروندان کشورمان هستند، برخوردهای زشت و ناپسند و بی ادبانه داشته باشند؟ نکند یا این سبک و سیاق قرار است کشور ما ام القرای مسلمین باشد و نظام حکومتیمان مثل اعلی در جهان؟
دیروز مادر همسرم بی تاب از دوری جگر گوشه، دردمندانه از من پرسید شنیده ام بازداشت مجدد مصطفی و دوستانش به دلیل یک شکایت است. از کی تا حالا به جای رسیدگی به شکایت، شکایت کنننده را به زندان می اندازند؟
حالا دارم فکر می کنم وقتی یک شکایت حقوقی تاوانی چنین سخت دارد نکند چند پرسش ساده یک شهروند یک لاقبا در میان انبوه پرسش¬گران سبز هم هزینه های گزاف داشته باشد؟
پاسخ این سؤال را خودم می دهم: انسان فقط با مرگ به پایان پرسش هایش می رسد.
"یا ایتها النفس المطمئنة ارجعی الی ربک راضیة مرضیة فادخلی فی عبادی فادخلی جنتی"
صدق الله العلی العظیم
 


 


فاطمه شجاعی

در حالی که روز گذشته، سهراب سلیمانی، رئیس سازمان زندان های استان تهران به خانواده 16 زندانی اعتصاب کرده اوین قول داد تا امروز بتوانند با عزیزانشان دیدار کنند، اما مسئولان اوین اجازه این ملاقات را ندادند و این امر بر نگرانی خانواده ها افزوده است؛ زیرا از وضعیت فرزندان شان "کاملا بی خبرند".

با وجود خبرهایی که مبنی بر انتقال این زندانیان به بند 350 و شکستن اعتصاب غذای آنان منتشر شده است، اما هیچ کدام از این زندانیان در طول این مدت با خانواده هایشان تماس نداشته اند.

خانواده این زندانیان که پیش از این دلشان به شنیدن صدای عزیزانشان و اطمینان از سلامت آنان خوش بود، نزدیک به یک ماه است که کوچکترین خبری از آنها ندارند.

مادر مجید دری دانشجوی محروم از تحصیل وی یکی از 16 زندانی که دو هفته در اعتصاب غذا بود، مثل مادر تمام این زندانیان، از پسرش که می گوید اشک رهایش نمی کند و بعض نمی گذارد جملاتش را به پایان برساند.

منوره هاشمی که مثل بقیه نگران فرزند دربندش است، امروز پس از لغو ملاقات بیش از پیش نگران شده است: "حتما حالشان خیلی بد است که نشان شان نمی دهند. والا چرا نمی گذارند ملاقات کنیم؟ چرا نمی گذارند تماس بگیرند؟"

مادر مجید دری می گوید: "14 ماه است که اسیرمان کرده اند، 14 ماه زندگی را از ما گرفته اند، حالا هم 24 روز است که از مجید هیچ خبری ندارم." اشک جمله هایش را ناتمام می گذارد.

ادامه می دهد: "هر خبری هست، شایعه هایی است که می گویند. ما که مطمئن نیستیم به این خبرها، 24 روز است که هیچ خبری از بچه ام ندارم. نمی دانم کجاست، سالم است یا نه. هیچ کس جواب درست به ما نمی دهد."

مجید دری که 18 تیر ماه، با یورش ماموران انتظامی به خانه خواهرش بازداشت شد، در حکم بدوی به ۱۱ سال حبس تعزیری به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق شرکت در تجمعات غیرقانونی و هم‌چنین ارتباط با سازمان مجاهدین خلق به 11 سال حبس در تبعید محکوم شد. حکم مجید دری در دادگاه تجدید نظر، به شش سال حبس در تبعید کاهش یافت.

بچه هایمان را بردند انفرادی، می خواهند ساکت هم بمانیم

"به ما و بچه هایمان لقب اغتشاشگر و ضد انقلاب دادند، بچه هایمان را بردند انفرادی، نمی گذارند با بچه هایمان تماس داشته باشیم آنوقت می خواهند ساکت بنشینیم و مصاحبه هم نکنیم."

پروین مخترع، مادر کوهیار گودرزی روزنامه نگار و دانشجوی اخراجی دانشگاه صنعتی شریف هم که از کرمان برای پی گیری کارهای پسرش به تهران آمده است با بیان این مطالب می گوید: "به من می گویند مصاحبه نکن، چطور مصاحبه نکنم و ساکت بمانم وقتی معلوم نیست چه بلایی سر بچه هایمان آوردید؟"

او همچنین از رفتار نامناسب کارمندان دادگاه انقلاب گلایه کرد و گفت: "دیروز که برای پیگیری کارهای کوهیار به دادگاه انقلاب رفته بودم، یکی از کارمندان با لحن بسیار بدی به من گفت که "تجدید نظر را ول کن، این مصاحبه ها چیه می کنی؟"

کوهیار گودرزی که همراه با 15 زندانی دیگر در پی انتقال به انفرادی به دلیل اعتراض به رفتار ماموران زندان، دست به اعتصاب غذا زد، بیش از هفت ماه است که در بازداشت به سر می برد.

گودرزی در دادگاه با اتهامات فعالیت تبلیغی علیه نظام از طریق هم‌کاری موثر با سایت کمیته گزارشگران حقوق بشر و جمع آوری و انتشار اخبار جهت‌دار علیه نظام و انتقال این اخبار به عناصر سازمان تروریستی مستقر در خارج از کشور و مصاحبه با رسانه‌‌های بیگانه و نیز انتشار مقاله در سایت ‌ها به یک سال زندان محکوم شد.

خبرهایی از وخامت حال بعضی از زندانیان می رسد

پرستو سرمدی، همسر حسین نورانی نژاد که امروز همراه دیگر خانواده ها بر اساس قول ملاقات داده شده، به مقابل اوین مراجعه کرده بود می گوید: "خانواده ها همگی خیلی نگرانند. هیچ خبری از این زندانی ها نداریم. خانواده ها می ترسند که نکند اتفاقی برای زندانی ها افتاده که نمی گذارند ملاقاتشان کنیم. امروز هم خبرهایی از وخامت حال و ضعف جسمی چند نفر از آنان گفته می شد."

سرمدی که مانند باقی خانواده ها بیش از سه هفته است که از همسر دربندش خبر ندارد، می گوید: "امروز قول داده بودند تا با آنها ملاقات کنیم. اما اجازه ندادند و هیچ دلیلی هم برای این کار ذکر نکردند."

او گفت پس از ساعت ها انتظار خانواده ها یکی یکی صدا کردند، طوری که خانواده ها فکر کردند برای ملاقات فراخوانده شده اند، و به آنها گفته شده که "بدون سر و صدا" از مقابل اوین بروند و "به خانواده های زندانیان" دیگر هم کاری نداشته باشند.

به نظر می رسد که مسئولان زندان از تجمع و تحصن مجدد خانواده های این زندانیان بیم داشته اند.

سرمدی که امیدوار است دوشنبه هفته آینده، در روز ملاقات بند 350، بتواند همسرش را ملاقات کند می گوید: "زندگی ما به امیدواری ها بند است."

حسین نورانی نژاد عضو ستاد میرحسین موسوی و از اعضای جبهه مشارکت ایران اسلامی 25 شهریور در مراسم دعای کمیل در منزل یکی از بستگانش بازداشت شد و از آن زمان بدون مرخصی در زندان به سر می برد.

منبع: جرس


 


با گذشت شش ماه از درخواست مرخصی هنگامه شهیدی روزنامه نگاری که به شش سال زندان محکوم شده است، همچنان با مرخصی وی مخالفت می شود.

به گزارش کمپین بین المللی حقوق بشر، یکی از نزدیکان شهیدی اعلام کرد که نزدیک به شش ماه از درخواست برای مرخصی هنگامه شهیدی می گذرد و هنوز مقامات قضایی با مرخصی دادن به وی برای معالجه و مراقبت های پزشکی خارج از زندان موافقت نکردند.

این منبع مطلع افزود: ‌هنگامه از سلامتی جسمی برخوردار نبوده و دچاربیماری قلبی، ناراحتی معده، دیسک کمر، روماتیسم عصبی و همچنین افت شدید فشار خون است. با اینکه حدود ۶ ماهه که درخواست مرخصی استعلاجی برای هنگامه داده شده تا کنون با درخواست مرخصی وی موافقت نشده و ادامه وضعیت موجود سلامتی او را به طور جدی به مخاطره می اندازد چرا که وی به علت مشکلات موجود باید در بیمارستان بستری و مداوا شود.

هنگامه شهیدی روزنامه نگار، دردادگاه بدوی به شش سال و سه ماه و یک روز حبس تعزیری محکوم شد. در دادگاه تجدید نظر شش سال حبس تعزیری او تایید شد. شرکت در اجتماعات غیرقانونی، تبانی به قصد برهم زدن امنیت، تبلیغ علیه نظام، اختلال در نظم عمومی و اهانت به رییس جمهوری از جمله اتهامات وی بوده است که خانم شهیدی اتهامات یاد شده را نپذیرفته است.

اودر پاسخ به اتهامات یاد شده گفته است که به اقتضای شغل خبرنگاری و اینکه مشاور امور بانوان ستاد انتخاباتی مهدی کروبی کاندیدای ریاست جمهوری بوده در دو راهپیمایی ۲۵ و ۲۶ خرداد شرکت کرده است که در آنها دو کاندیدای ریاست جمهوری نیز شرکت کرده اند و هیچ اجتماعی که هدف آن اقدام علیه امنیت کشور باشد وجود نداشته است.

دفاعیات وکلای خانم شهیدی در دادگاه مورد توجه قاضی قرار نگرفت و درعین حال هیچ مدرکی از سوی مقامات قضایی و ضابطان قضایی در خصوص وقوع جرم نیز ارائه نشده است.


 


در حالیکه کارشناسان کشور و فعالان جنبش سبز، نسبت به دخالت و انحصاریابی سپاه در شوون مختلف اقتصادی، سیاسی و امنیتی و نتایج آن، بارها هشدار داده اند، آخرین خبرها حاکی از آن است که شورای عالی امنیت ملی، طی دو مصوبه اخیر خود، حضور اجباری نمایندگان سپاه را، در تصمیم گیری های کلان اقتصادی کشور، مورد تاکید قرار داده است.

به گزارش منابع خبری جرس، اولین مصوبه مورد اشاره در شورای عالی امنیت ملی، حضور یک نماینده سپاه در هیئت مدیره هر بانک کشور می باشد، که از حوزه اختیارات این فرد، موافقت و تایید نهایی افرادی است، که "وامهای بالاتر از یک میلیارد تومان" درخواست می دهند.

این منبع خبری، همچنین مصوبه دوم شورای عالی امنیت ملی را نیز مورد اشاره قرار داده و خاطرنشان ساخته است "این شورا مصوب کرده است "که از این به بعد، در رگلاتوری مخابرات ایران، یک نفر از وزارت اطلاعات و یک نفر از سپاه پاسداران حضور پیدا کنند."

مراد از «رگلاتوری»، سازمان تنظیم مقررات است، که محل آن در وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات می باشد.

نفوذ و دخالت های بی حد و حصر سپاه در اقتصاد و سیاست گذاری کلان - که غیر مرتبط با این نهاد نظامی- می باشند، و همچنین نتایج این اقدامات که در ابعاد ملی تبعات زیادی را به کشور متحمل می کند، بارها مورد انتقاد کارشناسان و همچنین رهبران جنبش بوده است.

در همین رابطه، وهمزمان با یکه تازی های قرارگاه خاتم الانبیاء (متعلق به سپاه) در عقد قراردادهای کلان در بخش های مختلف اقتصاد و صنایع سودآور، مهدی کروبی طی مصاحبه ای در پاسخ به پرسشی پیرامون اینکه "آیا فعالیت های اقتصادی فزاینده سپاه پاسداران بر اقتصاد و به طور کلی بر جامعه ایران اثر می گذارد؟"، گفته بود:
"آنچه طی سالهای اخیر اتفاق افتاده و موجب نگرانی شده است، خروج اجباری بخش خصوصی و انحصاری کردن اقتصاد دردست سپاه است. در سند چشم انداز کشور در افق ۱۴۰۴ بر توانمند سازی بخش خصوصی و تعاونی تاکید جدی شده و اصولا محرک اصلی رشد اقتصاد مشارکت بخش خصوصی دانسته شده است. در دولت فعلی به طور عجیبی به اسم خصوصی سازی، روند اختصاصی سازی اقتصاد در دست نظامیان و افراد معدودی را شاهد هستیم که این اتفاق مغایر قانون اساسی است."
وی تاکید داشت "اصل چهل و سوم قانون اساسی تمرکز ثروت در دست افراد و یا گروه های خاص را نفی می کند و حتی نمی پذیرد که دولت به صورت یک کارفرمای بزرگ و مطلق درآید. قطعا آثار این انحصار غیر قانونی در اقتصاد کشور موجب افزایش ضریب فساد، افزایش نرخ بیکاری و نیز تضعیف جایگاه واقعی سپاه در کشور خواهد شد."

میرحسین موسوی نیز، طی سخنانی که در نقد و تحلیل قطعنامه اخیر شورای امنیت و موارد بعدی آن ایراد کرد، خاطرنشان ساخته بود:
"سپاه امروز در گیر مسائل سوال برانگیزی است. از سویی اسلحه سپاه وبسیج به جای دشمن در مقابل مردم قرار گرفته است ودر سرکوب و دستگیری ها و بازجوئی ها ی نیروهای سیاسی و معترضین نقش درجه اول دارند و از سوی دیگر سپاه در حجم غیر قابل باوری درگیر مسائل اقتصادی است... سپاهی که مشغله فکریش بالا و پائین رفتن قیمت دلار و دخالت در امور بانکداری و بازارسهام وپیمانکاری و صادرات و واردات است نمی تواند برای تامین امنیت کشورو انقلاب مورد اعتماد باشد... قابل پیش بینی است که با ادامه این روند، سپاه به جای دفاع از ملت و کشور، به دفاع از شرکتها و سهام وموسسات پولی و مالی خود و سرانجام به جای دفاع از کشور وانقلاب به دفاع از از سازمان و تشکیلات خود بغلطد ویا به تمامی در اختیار یک قدرت مستبد و ضد مردمی قرار گیرد. اگر محبت و اعتماد مردم به نیروهای مسلح بزرگترین سرمایه آنها باشد امروز با عملکرد سپاه در حوزه امنیت داخلی و اقتصاد این سرمایه اجتماعی بی بدیل در حال ذوب شدن است..."

منبع: جرس


 


روز گذشته چهارمین بخش سلسه نوشتار حجت الاسلام و المسلمین سیدحسن خمینی درباره ماه مبارک رمضان منتشر شد.

امروز بخش پنجم آن به نقل از پایگاه اطلاع رسانی جماران منتشر می‌شود.

باب دوم. مطلب دومی که در عبارت میبدی به آن اشاره شده است، توجه به خصلت محبّت و تأثیر آن در زندگی بشر است در این باره امام خمینی در کتاب شرح حدیث جنود عقل و جهل می نویسند: «بدان که رحمت و رأفت و عطوفت و امثال آن، که از جلوه های اسماء جمالیه الهیه است، خدای ـ تبارک و تعالی ـ به حیوان مطلقاً و به انسان بالخصوص، مرحمت فرموده؛ برای حفظ انواع حیوانیّه و حفظ نوع و نظام عائله انسانی. و این جلوه[ای] از رحمت رحمانیه است که نظام عالم وجود، مطلقاً بر پایه آن نهاده شده [است].

و اگر این رحمت و عطوفت در حیوان و انسان نبود، رشته حیات فردی و اجتماعی گسیخته می شد. و با این رحمت و عطوفت، حیوان حفظ و حضانت اولاد خود، و انسان حراست از عائله خود، و سلطان عادل حفظ مملکت خود می کند. اگر این رحمت و شفقت و رأفت نبود، هیچ مادری تحمّل مشقّت ها و زحمت های فوق العاده اولاد خود را نمی کرد. و این جذبه رحمت و رأفت الهی است که قلوب را به خود مجذوب نموده، و بالفطره حفظ نظام عالم را می فرماید.

این رحمت و رأفت است که معلّمین روحانی و انبیاء عظام و اولیاء کرام و علماء بالله را به آن مشقّت ها و زحمت ها اندازد؛ برای سعادت نوع خود و خوشبختی دائمی عائله انسانی. بلکه نزول وحی الهی و کتاب شریف آسمانی، صورت رحمت و رأفت الهیه است در عالم ملک، بلکه تمام حدود و تعزیرات و قصاص و امثال آن، حقیقت رحمت و رأفت است که در صورت غضب و انتقام جلوه نموده: و لکم فی القصاص حیاة یا أولی الألباب [1] ، بلکه جهنم رحمتی است در صورت غضب برای کسانی که لیاقت رسیدن به سعادت دارند. اگر تخلیصاتی و تطهیراتی که در جهنم می شود نبود، هرگز روی سعادت را آن اشخاص نمی دیدند.

بالجمله: کسی که قلب او از رأفت و رحمت به بندگان خدا خالی باشد، او را باید از مسلک این جمعیت خارج کرد و از حق دخول در عائله بشری محروم نمود.

اهل معرفت فرمایند: «بسط بساط وجود و کمال وجود به اسم رحمان و رحیم است.» [2]

و این دو اسم شریف از امّهات اسماء و اسماء محیطه واسعه است، چنانچه در کریمه الهیه است: و رحمتی وَسِعَت کُلَّ شئٍ[3] و فرماید: ربّنا وَسِعت کلَّ شئٍ رحمةً و عِلماً[4]
و از این جهت است که در مفتاح کتاب الهی [5] [بسم الله الرحمن الرحیم . الحمد لله رب العالمی]، این دو اسم بزرگ تابع اسم اعظم قرار داده شده است، اشاره به آن که مفتاح وجود حقیقت رحمت رحمانیه و رحیمیه است، و رحمت، سابق بر غضب. و از این باب، اهل معرفت گویند: «ببسم الله الرحمن الرحیم ظَهَرَ الوجود» [6]

این اسم رحمت که شعب آن رأفت و عطوفت و امثال آن از اسماء صفاتیه و افعالیه است ـ اسمی است که حق تعالی بیشتر خود را به آن معرفی فرموده، و در هر یک از سور قرآنیه آن را تکرار فرموده تا دلبستگی بندگان به رحمت واسعه آن ذات مقدس روزافزون شود، و دلبستگی به رحمت حق، منشأ تربیت نفوس و نرم شدن قلوب قاسیه شود.

با هیچ چیز مثل بسط رحمت و رأفت و طرح دوستی و مودّت نمی توان دل مردم را به دست آورد، و آن ها را از سرکشی و طغیان باز داشت. و لهذا [بنابراین]، انبیاء عظام مظاهر رحمت حق ـ جلّ و علا ـ هستند، چنانچه خدای تعالی معرفی رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ را فرموده در آخر سوره توبه ـ که خود سوره غضب است ـ به این نحو: لقد جاءکم رسولٌ مِن أنفسکم عزیزٌ علیه ما عَنِتُّم حریصٌ علیکم بالمؤمنین رؤوفٌ رحیم [7]

و در شدت شفقت و رأفت آن بزرگوار بر همه عائله بشری بس است آیه شریفه اول سوره شعراء که فرماید: لَعَلَّکَ باخِعٌ نفسک ألّا یکونوا مؤمنینَ [8]

و در اوائل سوره کهف که فرماید: فَلعلّک باخِعٌ نفسک علی آثارهم إن لم یُؤمنوا بهذا الحدیث أسَفا [9]

سبحان الله! تأسف به حال کفار و جاحدین حق و علاقمندی به سعادت بندگان خدا کار را چقدر به رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ تنگ نموده که خدای تعالی او را تسلیت دهد، و دل لطیف او را نگهداری کند که مبادا از شدت همّ و حزن به حال این جاهلان بدبخت، دل آن بزرگوار پاره شود، و قالب تهی کند. و نیز خدای تعالی، مؤمنین را به این صفت شریف، توصیف فرماید در سوره مبارکه فتح، آن جا که فرماید: محمدٌ رسول الله و الذین معه أشِدّاءُ علی الکفار رُحَماء بینهم[10]

و روایات شریفه راجع به این اوصاف شریفه، بسیار وارد است، و ما به ذکر بعض آن ها قناعت می کنیم:

در کتاب شریف وسایل، در کتاب حج از کتاب شریف کافی، سند به حضرت صادق (ع) رساند: «إنّه یقول لِأصحابه: إتّقوا الله و کونوا إخوةً بَرَرَةً، مُتَحابّین فی الله، مُتَواصلین مُتَراحمین، تَزاوَروا و تَلاقُوا و تَذاکَروا أمرنا و أحیُوهُ» [11]

و بأسناده عن ابی عبدالله(ص) قال: «یَحِقُّ علی المسلمین الإجتهاد فی التَواصُل، و التعاون علی التَّعاطُف، و المواساة لِأهل الحاجة، و تعاطُفُ بعضِهم علی بَعضٍ حتی تکونوا کما أمَرَکم الله ـ عَزَّ و جلَّ ـ رُحَماء بینهم، متراحمین مُغتَمِّین لما غاب عنکم من أمرهم علی ما مضی علیه مَعشَرُ الأنصار علی عهد رسول الله صلی الله علیه و آله.» [12]

و از مجالس شیخ عظیم الشأن الحسن بن محمد الطوسی بِسَنَده عن علیٍّ قال: «قال رسول الله: إن الله ـ عزوجل ـ رحیمٌ یُحِبُّ کُلَّ رحیمٍ» [13]

و در مستدرک وسایل است: العلامة الحِلیُّ فی الرسالة السعدیة عن رسول الله ـ صلی الله علیه و آله ـ أنّه قال: «و الذی نفسی بیده لا یَضَعُ الله الرحمة إلا علی رحیم. قالوا یا رسول الله کُلُّنا رحیمٌ؟ قال: لیس الذی یرحمُ نفسه و أهله خاصة، و لکن الذی یرحم المسلمین. و قال ـ صلی الله علیه و آله ـ : قال ـ تعالی ـ إن کنتم تریدون رحمتی فَارحَموا» [14]
و از جعفریات از رسول خدا حدیث کرده، أنّه قال: «مَن لا یرحم الناس لا یرحَمُهُ الله»[15] و عن عوالی اللآلی عن رسول الله [صلی الله علیه و آله] قال: «الراحمون یَرحَمُهم الرَّحمان؛ إرحَموا مَن فی الأرض یَرحَمکُم مَن فی السَّماء»[16] (شرح حدیث جنود عقل و جهل، امام خمینی، ص232 تا 237)

پی نوشت : 1-ای خردمندان، شما را در قصاص زندگی است. (سوره بقره، آیه179)

2- الفتوحات المکیة، ابن عربی، ج1، ص102

3-و رحمت من همه چیز را فرا گرفته است. (سوره اعراف، آیه156)

4-پروردگارا رحمت و دانش تو بر همه چیز احاطه دارد. (سوره غافر، آیه7)

5-مراد سوره فاتحة الکتاب (حمد) است.

6- الفتوحات المکیة، ج1، ص102 (طبع چهارجلدی)؛ و با تحقیق عثمان یحیی، ج2، ص133

7- هر آینه پیامبری از خودِ شما بر شما مبعوث شده است، هر آن چه شما را رنج می دهد بر او گران می آید، سخت به شما دل بسته و با مؤمنان رؤوف و مهربان است. (سوره توبه، آیه128)

8- شاید از اینکه ایمان نمی آورند خود را هلاک سازی و قالب تهی کنی. (سوره شعراء، آیه3)

9- شاید اگر به این سخن ایمان نیاورند، خویشتن را به خاطرِ ایشان از اندوه هلاک سازی و قالب تهی کنی. (سوره کهف، آیه6)

10-محمد پیامبر خداست، و کسانی که با او هستند بر کافران سختگیر و با یکدیگر مهربانند. (سوره فتح، آیه29)

11- حضرت امام صادق (علیه السلام) به اصحاب خود می فرمود: «تقوا داشته باشید، و برادرانی نیکوکار بوده، و برای خدا دوستدار هم باشید، با هم ارتباط داشته و بر یکدیگر رحم آورید، همدیگر را زیارت و ملاقات نموده، و متذکّر امر ما باشید و آن را زنده بدارید.» (وسائل الشیعة، ج8، ص552، ح1 (اسلامیه) و ج2، باب124، ص215، ح1 (طبع آل البیت) / اصول کافی، ج2، ص140، باب التراحم و التعاطف، ح1)

12-امام صادق (علیه السلام) فرمود: «بر مسلمانان لازم است که در پیوند با همدیگر تلاش کنند، و در مهربانی نمودن و رسیدگی کردن به حاجتمندان همکاری کرده، و با یکدیگر مهربانی و عطوفت داشته باشند، تا به همانگونه باشند که خداوند (عزوجل) امر کرده است: «با یکدیگر مهربان هستند.»، غمخوار یکدیگرند در آن چه که از ایشان فوت و پنهان شده است بر همان روشی که گروه انصار در زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) راه سپر بودند.» (وسائل الشیعة، ج12، ص215، باب124، ح2 / اصول کافی، ج2، ص140، باب التراحم و التعاطف، ح4)

13-پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «خداوند (عزوجل) رحیم است و هر رحیمی را دوست دارد.» (أمالی، شیخ طوسی، مجلس18، ص516، ح1129 / وسائل الشیعة، ج12، ص216، باب124، ح6)

14-علامه حلی در رساله سعدیه از پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) نقل کرده که آن حضرت فرمود: «سوگند به کسی که جانم به دست اوست؛ خداوند رحمتش را جز بر کسی که رحیم است نمی نَهد». گفتند: ای رسول خدا، آیا همه ما رحیم و مهربان هستیم؟ پیامبر فرمود: «رحیم آن کسی نیست که تنها به خود و خانواده اش مهربانی کند، بلکه رحیم آن است که بر مسلمانان رحم و به ایشان مهربانی کند.» و پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «خدای تعالی گفته: اگر خواهانِ رحمتِ من هستید، پس به دیگران مهربانی و رحم کنید.» (مستدرک الوسائل، ج9، ص54، باب107، ح3 / الرسالة السعدیة، علامه حلی، ص165)

15-پیامبر فرمود: «کسی که به مردم رحم نکند، خدا به او رحم نمی کند.» (مستدرک الوسائل، ج9، ص55، باب107، ح4 / الجعفریات، ص167، باب صفة المتقین)

16-از عوالی اللآلی از پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) نقل شده که ایشان فرمودند: «خداوند رحمان به رحم کنندگان رحم می کند، رحم کنید به آنان که در زمین هستند تا رحم کند به شما، آن که در آسمان است.» (مستدرک الوسائل، ج9، ص56، باب107، ح8 / عوالی اللآلی، ج1، ص361، ح42)

اخبار مرتبط:

بخش نخست

بخش دوم

بخش سوم

بخش چهارم


 


عضو کمیسیون اقتصادی مجلس با انتقاد از "ایستادگی دولت در برابر قانون از یکسو و مماشات مجلس در برابر بی قانونی دولت از سوی دیگر"، گفت: هر دوی این اقدامات قانون شکنی و جفا به ملت است. در حالیکه شهید رجایی معتقد بود رابطه دولت و مجلس مانند رابطه فرزند است با پدر.

محمدرضا خباز در گفتگو با مهر، اظهارداشت: دولت دو سال است که بدون توجه به ماده 87 قانون خدمات کشوری آئین نامه ای را مصوب می کند که در روز سه ساعت کار کارمندان دولت در تهران و یک ساعت در سراسر کشور کم می کند.

عضو فراکسیون خط امام(ره)مجلس ادامه داد: در قانون خدمات کشوری آمده است ساعت کار کارمندان دولت 44 ساعت در هفته است و دولت می تواند کار ادارات را بنا مقتضیات که تشخیص می دهد تغییر دهد، اما 44 ساعت باید رعایت شود.

خباز گفت: نکته ظریف اینجاست که دولت اگر در مناطق گرمسیر ساعت کار را از ساعت دو بعد ازظهر به یک تغییر می دهد باید از سوی دیگر ساعت شروع کار را به جای 8 صبح، 7 اعلام کند.

عضو کمیسیون اقتصادی مجلس تصریح کرد: دولت نمی تواند ساعت کار را کم یا زیاد کند.

عضو هیئت تطبیق قوانین مجلس یادور شد: سال گذشته هم این تصمیم دولت در هیئت تطبیق مورد ایراد گرفته شد اما این بحث را آنقدر کش دادند که ماه رمضان به پایان رسید و دولت حاضر نشد از اقدام خلاف قانون خود برگردد.امسال هم دولت تصمیم سال گذشته را با یک تفاوت اجرایی کرد و آئین نامه دورکاری را تصویب کرد.

نماینده مردم کاشمر با بیان اینکه این آئین نامه نیز طبق باقی مصوبات دولت برای تطبیق قوانین به رئیس مجلس ارائه نشد،گفت: جالب است که درمقدمه این آئین نامه نوشته شده است که "مطابق اصل 138 قانون اساسی ..."اصل 138هم می گوید مصوبات دولت باید برای تطبیق با قوانین به رئیس مجلس ارائه شود، اما آنچه دولت از این آئین نامه در سایت خود منتشر کرده است" ارسال به رئیس مجلس" از بخش رونوشت به مسئولان کشور حذف شده است.

خباز گفت: با این حال ما همچنان مصوبات را از روزنامه رسمی و یا سایت دولت دریافت می کنیم وهم اکنون در حال بررسی آئین نامه دورکاری هستیم.

وی با ایراد به تصمیم دولت در تصویب آئین نامه دورکاری گفت: چطور امکان دارد کسانی که درکارخانه کار می کنند کارخانه را به خانه ببرند، این آئین نامه می تواند در مورد کسانی که کار پژوهشی یا تایپ انجام می دهند صدق کند نه همه کارمندان دولت.

خباز ادامه داد: بنابراین این آئین نامه همگانی نیست آیا قضات می توانند پرونده ها را به منزل ببرند؟ یا کارمندان نیروهای مسلح یا مهمات سازی این امکان را دارند که در خانه کار کنند؟

عضو فراکسیون خط امام(ره)مجلس گفت: نکته این است که اگر دولت می خواهد در ماه رمضان برای کارمندان تهران و شهرستان ساعت کار را کاهش دهد باید طبق ماده 87 قانون خدمات کشوری راه جبران را پیش بینی کند، گاهی طرحی که ارائه می شود ظاهر زیبا دارد اما در مقام عمل نیتش باطل است و محقق نمی شود این آئین نامه دولت هم چنین وضعی دارد و عملی نیست.

عضو هیئت تطبیق قوانین مجلس خاطرنشان کرد: مجلس در سال گذشته اعلام کرد که تصمیم دولت خلاف قانون است امسال هم دولت خلاف قانون عمل کرد اما متاسفانه اهمیتی به هیچیک از تذکرات نمی دهد وعلت اختلاف روسای سه قوه در شرایط کنونی بی توجهی به قانون است.

خباز تصریح کرد: وقتی قانون در دیدگاه مسئولان، محترم نبود این اتفاقات رخ می دهد که برخی می گویند هرچه عمل کردیم قانون است و هرچه که عمل نکردیم از نظر ما قانون نیست. این مسئولان ملاک را خودشان می دانند نه قانون. اختلاف نظر مجلس و دولت هم اینجاست که حرمت قانون و قانونگذار و مصوبات مجلس در ذهن دولت جایگاه خود را از دست داده است و دولت بنا بر سلیقه خود عمل می کند.

نماینده کاشمر گفت: این روش ناپسندی است. اگر یک حاکم و دولتمردی سیبی را از درخت مردم بکند باید انتظار داشته باشد زیر مجموعه وی نیز درخت مردم را از بیخ بکنند. وقتی در راس قوه مجریه به این صراحت خلاف قانون می شود و هر چه تذکر می دهیم به روی خودشان نمی آورند نمی توان انتظار داشت در زیر مجموعه های دولت تخلف نشود .

وی با بیان اینکه حرمت قانون در دستگاههای اجرایی شکسته شده است، گفت: ما به عنوان نماینده مجلس یک وظیفه داریم و آن این است که مطالب را به اطلاع عموم برسانیم . مردم بدانند که دولت قانون گرا نیست. دولتی که مدعی عدالت گرایی است باید بیشتر از همه قانون را رعایت کند که نمی کند.

خباز تصریح کرد: قانون شکنی رسم شده است درحالی که اولین شرط عدالت رعایت قانون است .

وی ادامه داد: اگر می خواهیم یک حرکت بازدارنده اتفاق افتد و دولت مجاب شود که به قانون احترام بگذارد، این کار، کار یک نماینده نیست بلکه حداقل نصف به علاوه یک نفر از نمایندگان باید اقدام کنند و این کار باید با پشتوانه هیئت رئیسه مجلس یا فراکسیون اصولگرایان مجلس شکل گیرد.

خباز در ادامه به گفت: خوشبختانه در قانون اساسی ابزار نظارتی برای قوه مقننه پیش بینی شده که باید استفاده کند اگر نمایندگان از این ابزارها استفاده نکردند به حق قانون، دولت و ملت جفا کرده اند. معتقدم همانطور که دولت با قانون شکنی جفا می کند مجلس با مماشات و سکوت به ملت جفا می کند.

وی تاکید کرد: مجلس نباید نسبت به قانون شکنی بی خاصیت و بی موضع باشد. شهید رجایی سخن خوبی داشت که می گفت دولت به منزله فرزند و مجلس به منزله پدر است اگر پدری نسبت به فرزندش راهنمایی درست نکرد و از ابزار پدرانه استفاده نکرد او هم به اندازه فرزند جفا کار خود، جفا کرده است.

عضو کمیسیون اقتصادی مجلس گفت: معتقدم هم اکنون این جفا به ملت از هر دو قوه اعمال می شود .


 


موسی‌الرضا ثروتی در پاسخ به این سئوال که چرا مجلس در برابر قانون شکنی‌های دولت تدبیری نمی‌اندیشد، گفت: نمایندگان می‌توانند از ابزارهای نظارتی خود چون سئوال از وزیران و تذکر استفاده کنند که چنین هم کرده‌اند اما گوش شنوایی در دولتی‌ها وجود ندارد.
به گزارش آفتاب، این نماینده مجلس افزود: تاکنون تصور می‌شد دولت باید قانون را اجرا کند و اگر از سر ناآگاهی در بخشی قانون‌شکنی می‌شد یا انحرافی از قانون بود با تذکر راه رفته اصلاح می‌شود اما این تصور گویا اشتباه بوده است. امروز هم هرچه مجلسی‌ها فریاد می‌زنند راه به‌جایی نمی‌بریم.
ثروتی در پاسخ به این سئوال که درنهایت امر در برابر تخلف از قانون و بی‌توجهی به جایگاه مجلس چه باید کرد گفت: باید از رئیس مجلس بپرسید چه برنامه‌ای برای جلوگیری از ادامه این روند در نظر دارد.
عضو اصول‌گرای مجلس تصریح کرد: ما که دیگر پس از این همه سروصدا در قبال بی‌قانونی‌ها و قانون‌شکنی‌های دولت چون استخوان در گلو مانده سکوت کرده‌ایم و این سکوت از سر ناچاری است زیرا فریادها هم نتیجه نمی‌دهد.
وی با بیان اینکه این همه چالش میان مجلس و دولت به نفع کشور نیست ابراز امیدواری کرد مشکلات میان دو قوه هرچه زودتر رفع شود.


 


آخرین جلسه محاکمه عمادالدین باقی روز گذشته سه شنبه ۲۶مرداد در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیرعباسی برگزار شد.
به گزارش جرس، این دادگاه برای رسیدگی به اتهامات تبلیغ علیه نظام و اجتماع و تبانی برای برهم زدن امنیت کشور از طریق انجام مصاحبه با مرحوم آیت الله منتظری و پخش آن از تلویزیون بی بی سی تشکیل شد.
در این جلسه، باقی نسبت به عدم رعایت اصل ۱۶۸ قانون اساسی که متضمن حضور هیات منصفه و علنی بودن محاکمات سیاسی و مطبوعاتی است و همچنین عدم رسیدگی به شکایات قبلی او از دستگاه های دیگرمعترض شد.
باقی و وکلای او مصاحبه با مرحوم آیت الله منتظری را مصداق هیچ یک از اتهامات ندانستند و اعتقاد داشتند در دنیای امروز کسی را برای چنین گفتگوهایی محاکمه نمی کنند و طبق قانون اساسی ایران مصداق آزادی بیان است.
رئیس دادگاه پس از اخذ لایحه مکتوب آخرین دفاع متهم و وکلا مبادرت به تصمیم و صدور رای خوادهد کرد.
جلسه نخست دادگاه، سه شنبه اول تیرماه سال جاری برگزار شد که منجر به تبدیل قرار بازداشت به وثیقه و آزادی وی شد.
جلسه دوم دادگاه در ۱۳ تیر به اختصار برگزار و به دلیل عارضه دیسک کمر باقی ادامه آن به جلسه دیگری موکول شد و سومین و آخرین جلسه دیروز برگزار شد.
در ماه گذشته نیز شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی حکم یک سال حبس و پنج سال محرومیت از فعالیت های رسانه ای و مدنی را در ارتباط با پرونده انجمن دفاع از حقوق زندانیان که محاکمه آن دو سال پیش برگزار شده بود صادر کرد.
باقی از سال ۱۳۷۹ تاکنون در ارتباط با مقالات و نوشته های خویش سه بار زندانی شده و مجموعا چهار سال و نیم را در زندان گذرانده است وهیچ یک از کتاب های وی در دوره دولت احمدی نژاد از وزارت ارشاد اجازه چاپ یا تجدید چاپ نگرفته اند.
گفتنی است در مصاحبه باقی با آیت الله منتظری، پیرامون دوره تحصیل و مبارزات آیت الله منتظری در سال های پیش از انقلاب و همچنین درباره موضوعاتی از قبیل موضوع زندانیان و اعدام گفتگو شده بود.
باقی برای این اتهام در تاریخ ۷ دی ۱۳۸۸ بازداشت شد و مدت شش ماه در زندان به سر برد که پنج ماه از آن را در بازداشتگاه ۲۴۰ در سلول های انفرادی یا سلول های بسته بود.


 


آیت الله دستغیب، در درس تفسیر قرآن خود با بیان این که “یکی از مصادیق نعمت، نظام جمهورى اسلامى ایران است که خون هاى بسیارى براى به ثمر رسیدن آن بر زمین ریخت” گفت: چه بسیار افرادى که به خاطر آن زندان ها کشیدند و شکنجه‏ها دیدند و تبعیدها شدند چه بسیار افرادى که از برکت این انقلاب متدین بار آمدند و صالح شدند و امتحانات خوبى پس دادند اما این نعمت تبدیل شد و افراد صالح و پرهیزکار کنار گذاشته شدند؛ برخى را زندانى کردند و برخى را به مصائب بزرگ مبتلا ساختند.
به گزارش جرس، این عضو مجلس خبرگان افزود: در عوض کسانى را جانشین آنها کردند که بعضاً دوست مى‏دارند دروغ بگوید یا خیانت کنند یا خلاف قرآن و سنت عمل کنند. این نیز مصداق “أَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دارَ الْبَوارِ” است و چه فرقى مى‏کند با آنها که ائمه معصومین‏علیهم السلام را کنار گذاشتند؟
وی ادامه داد: اقتصاد را از بین بردند، مردم را از دین سرخورده کردند، جامعه را از علماى راستین جدا نمودند و هیچ بعید نیست که بعضشان در پشت پرده با اجانب ارتباط داشته باشند. جَهَنَّمَ یَصْلَوْنَها وَ بِئْسَ الْقَرارُ؛ نتیجه همه این ظلم ها آتشى است که ظالمان براى خود فراهم آورده‏اند.
متن کامل سخنان آیت الله دستغیب که سوره ابراهیم از قرآن مجید را تفسیر می کرد، به این شرح است:
یُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثّابِتِ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ فِی اْلآخِرَةِ وَ یُضِلُّ اللَّهُ الظّالِمینَ وَ یَفْعَلُ اللَّهُ ما یَشاءُ “۲۷″. خداوند مؤمنان را با گفتار ثابت در زندگى دنیا و آخرت پایدار مى‏دارد و ستمگران را گمراه مى‏سازد و خداوند هر چه بخواهد انجام مى‏دهد.
یُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثّابِتِ؛ قول ثابت همان فطرت اولیه انسان است که خداجو و طالب معرفت پروردگار است. اگر انسان بر این فطرت پایدارى کند و از او نَبُرد یعنى بوسیله اعمال صالح و همنشینى با خوبان و پرهیز از گناهان و استفاده از اساتید اخلاق، بر این قول و عقیده ثابت باقى بماند، خداى تعالى او را در دینش استقامت مى‏بخشد، هم در دنیا و هم در آخرت.
ثمره استقامت‏یافتن در دین، رفع ترس و اندوه از قلب است؛ “إنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ: آنان که گفتند پروردگار ما خداست و بر این سخن پایدار و ثابت‏قدم ماندند نه ترسى دارند و نه اندوهى”. (احقاف/۱۳) منظور از “فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ” این است که این افراد نسبت به آینده دنیایشان خوفى ندارند و نسبت به گذشته‏شان اندوهگین نیستند. چرا که چیزى از خود سراغ ندارند؛ قدرت و ثروت و فرزندان و عمل و حتى بندگى خود را از او و از توفیقات او مى‏دانند و لذا به چه جهت از آینده بیمناک باشند؛ همه چیز را او داده و هر وقت خواست پس مى‏گیرد.
مهم این است که هر آنچه را دارد از راه خشنودى او تحصیل و در راه خشنودى او صرف کرده باشد. نتیجه این نترسیدن آن است که انسان در همه حال به تکلیف خود عمل مى‏کند؛ حق را بى‏واهمه مى‏گوید و به آن عمل مى‏کند.
منظور از “وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ” این است که اگر همه عمر خود را در راه تحصیل علوم دینى سپرى کرده اما وقتى که فقیه و مجتهد شده کسى اعتنایش نکرد یا آنکه بخاطر گفتن حقى، مریدانش را از دست داد و همه از اطرافش پراکنده شدند، غمگین نمى‏شود همچنین نسبت به اموال، دارائیهایش، همسر و فرزندانش، قدرت و منصبش احساس تعلق و وابستگى نمى‏کند و براى از دست دادن و کم‏شدنشان محزون نمى‏گردد چرا که همه را از خدا مى‏داند و او را مالک و مدبر خود و همه آنچه که دارد مى‏بیند. این رفع خوف و حزن، عنایتى است از ناحیه پروردگار به شخص مؤمن بخاطر استقامت در دین و ثبات قدم در قول و اعتقاد حق.
پس از آن مى‏فرماید “أُولئِکَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ خالِدینَ فیها جَزاءً بِما کانُوا یَعْمَلُونَ: آنها بهشتیانند که همیشه درآن خواهند ماند و این جزاى عملى است که انجام دادند”. شبیه به این آیه درسوره فصلت مى‏فرماید “إنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ”: آنانکه گفتند پروردگار ما خداى یکتاست و بر آن پاى فشردند، فرشتگان الهى بر آنان نازل مى‏شوند که نترسید و غمگین نباشید، بشارت باد بر شما بهشتى که وعده‏تان دادند. (فصلت/۳۰)
نزول ملائکه یعنى یافتن جنبه ملکوتى و شنیدن نداى ملائکه با گوش جان، آن هم در دنیا. چنین کسى چون وقت مرگش مى‏رسد، حضرت عزرائیل را با زیباترین هیأت و مهربانترین حالت مشاهده مى‏کند که جان او را مانند بیرون کشیدن سوزنى از خمیر یا بوئیدن گلى خوشبو، از کالبد جدا مى‏کند. پیش از قبض روح، جایگاه خود را در بهشت و همنشینان و دوستان و امامان خود را مشاهده مى‏کند و ملک الموت از او مى‏پرسد که آیا مى‏خواهى در دنیا بمانى یا با این افراد در این مقامات باشى؟ که فوراً رفتن به عالم دیگر را برمى گزیند.
در هنگام تشییع جنازه و غسل و کفن و دفن، از فرط شوق و فرح به مشایعین خود مى‏گوید: هر چه سریعتر مرا به خانه ابدى خود برسانید. هنگامى که اقوام و دوستانش او را در قبر مى‏گذارند و مى‏روند نداى «َبدی أوحَدوک أوحَشوک» از جانب پروردگار دریافت مى‏کند و احساس تنهایى و وحشتش زائل مى‏شود و در قبرش باغى از باغهاى بهشت باز مى‏شود. سؤالات نکیر و منکر را با شادمانى و طرب پاسخ مى‏گوید و از پاسخ گفتن خویش به حدى مسرور مى‏گردد که اگر سرورش را در میان اهل دوزخ تقسیم کنند، همه آنها شاد مى‏گردند.
وَ یُضِلُّ اللَّهُ الظّالِمینَ؛ ظلم در لغت یعنى “وَضعُ الشَی‏ءِ فی غَیرِ ما وُضِعَ له: قراردادن اشیاء در غیر جایگاه خود”. ظالم کسى است که خود را از فطرت اولیه و حقیقت درون خویش بریده باشد. موقعیت انسان بر محور خداجویى قرار گرفته، اگر کسى از این محور خارج شود و در مدار دنیا و مادیات بیفتد، به خود ظلم کرده است.
قرار گرفتن در مدار دنیا یعنى طلب‏کردن هر چیزى به قصد دنیا، خواه ثروت‏اندوزى و جاه‏طلبى و علم‏پرستى باشد خواه، ریاضت‏کشى و عرفان و مقامات به ظاهر معنوى!
نتیجه ظلم، انحراف از مسیر پروردگار است و هر کس خود، راه انحراف رود، خداوند نیز قلبش را از مسیر حق منحرف مى‏سازد و راه هدایت را به رویش مى‏بندد؛ “فَلَمّا زاغُوا أَزاغَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفاسِقینَ: پس چون از حق روى گرداندند خداوند نیز دلهایشان را از حق منحرف ساخت و خدا هرگز فاسقان را هدایت نخواهد کرد”. (صف/۵)
بنابراین خداى تعالى هرگز کسى را ظالم و گمراه نمى‏گرداند بلکه این انسانها هستند که با اختیار خود راه شقاوت و گمراهى یا سعادت و رستگارى را انتخاب مى‏کنند واگر کسى گمراهى را برگزیند خداى تعالى او را به خود وا مى‏گذارد و در گمراهیش یاریش مى‏کند؛ “کُلاًّ نُمِدُّ هؤُلاءِ وَ هَؤُلاءِ مِنْ عَطاءِ رَبِّکَ: هر یک از این دو گروه (مؤمن و فاسق) را از عطاى پروردگارت مدد مى‏رسانیم”. (اسراء/۲۰)
کسى که حاضر نیست به خیرخواهى و نصیحت دیگران گوش فرا دهد؛ بى‏باکانه گناه مى‏کند و از این کار به خود مى‏بالد؛ با پدر و مادر خود در نزاع و کشمکش است و حتى آنها را کتک مى‏زند یا دست به خون آنها آلوده مى‏کند؛ چشم و گوش و شهوت خویش را رها مى‏کند و به هیچ قید و بندى تن نمى‏دهد، در واقع خود را از اصل اولیه انداخته، حقیقت خویش را میرانده است چنین کسى مرده معنوى است و ظهور مرده معنوى، در زندگى توحش است.
از میوه‏هاى شجره خبیثه ظلم، ظلم به دیگران است که شخص مبتلا به آن چه بسا نمازخوان و روزه‏گیر و به ظاهر متشرع و عالم‏نما و یا حتى فقیه و مجتهد باشد اما بخاطر گرفتار شدن در ثروت و ریاست، با توجیهات مختلف مرتکب هر خلافى مى‏شود و حق دیگران را ضایع مى‏سازد. وقتى که پول فراوان زیر دست آدمى مى‏آید و مریدان بى‏شمار اطرافش را مى‏گیرند و نیزه‏ها و چکمه‏ها گوش به فرمانش مى‏شوند، دیگر فرقى نمى‏کند علم دین خوانده باشد یا علم دنیا، ناگهان نفس طغیان مى‏کند و همه را مطیع خود مى‏خواهد و هر کس را که از طاعتش سر باز زند گردن مى‏زند!
امام کاظم‏علیه السلام در حرم پیامبرصلى الله علیه وآله مشغول به نماز بودند، هارون الرشید وارد شد. رو به قبر مطهر پیامبر اکرم کرد و گفت: اى پسر عمو من از شما عذر مى‏خواهم این فرزند شما در میان امت اختلاف افکنده است. بعد دستور داد حضرت موسى بن جعفرعلیهما السلام را در همان حال نماز دستگیر کردند و بر شترى سوار و روانه زندان نمودند!
این کار را کسى مى‏کند که خود را خلیفه پیامبرصلى الله علیه وآله و امیرالمؤمنین‏علیه السلام مى‏نامد. وضع همه خلفاى بنى‏امیه و بنى‏عباس و تمامى ظالمان تاریخ اینگونه بود و این نتیجه دور شدن از محور اصلى خود و خارج شدن از مدار بندگى خداى تعالى است.
وَ یَفْعَلُ اللَّهُ ما یَشاءُ؛ اراده خداى تعالى بر این قرار گرفته که انسان در این عالم مختار باشد و به اختیار خود خوب و بد را انتخاب کند البته خداوند هر دو راه را به انسان نشان مى‏دهد و به طرق مختلف او را از خوب و بد بودن راهى که انتخاب کرده آگاه مى‏سازد؛ «فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها: و خیر و شرّش را به او الهام کرده». (شمس/۸)
أَ لَمْ تَرَ إلَى الَّذینَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ کُفْراً وَ أَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دارَ الْبَوارِ”۲۸″
جَهَنَّمَ یَصْلَوْنَها وَ بِئْسَ الْقَرارُ”۲۹″
آیا ندیدى مردمى را که نعمت خدا را به کفر تبدیل کردند و قوم خود را به نابودى کشاندند.
که به دوزخ در آیند و چه بد جایگاهى است.
أَ لَمْ تَرَ إلَى الَّذینَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ کُفْراً؛ تبدیل نعمت، اقسام مختلفى دارد اول آنکه انسان نعمتهاى خدا را، نه در راه خشنودى و طاعت او بلکه در راه غضب و معصیت او بکار بندد. پس کسى که با چشم و گوش و زبان و سایر اعضاء و جوارح خود مرتکب گناه مى‏شود، نعمت خدا را تبدیل کرده است. همچنین آنکه علم و قدرت و آبروى خو را در راه معصیت انداخته، کفران نعمت کرده است.
قسم دیگر تبدیل نعمت، قدر ناشناسى از ائمه معصومین‏علیهم السلام است چرا که ایشان مصداق نعمت تام پروردگارند و طبق روایت در قرآن کریم هر کجا نام نعمت برده شده، ایشان منظور هستند. کسانى که نگذاشتند مردم از آنان به خوبى استفاده کنند؛ حقشان را غصب کردند؛ زندانى و شکنجه و مسموم و مقتولشان ساختند، در حقیقت نعمتهاى بزرگ خدا را تبدیل کردند و قوم خود را به دار بوار (سراى نیستى) کشاندند.
همچنین عالمان ربانى و بزرگان دین نیز از مصادیق نعمتهاى پروردگار به شمار مى‏آیند و کسانى که به بهانه‏هاى مختلف ایشان را کنار مى‏گذارند و مانع استفاده جامعه از آنان مى‏شوند، تبدیل کنندگان نعمت پروردگارند.
بیش از یکصد و بیست نفر از طلاب حوزه‏هاى علمیه ابوصالح (عجل اللَّه تعال فرجه) و امام صادق‏علیه السلام و شهید نجابت‏رحمه الله را بى‏دلیل از اقامه نماز در مساجد و دانشگاهها و مدارس و ادارات خلع کردند با آنکه غالب نمازگزاران، آنها را دوست مى‏داشتند و به تقوا و عدالتشان مطمئن بودند. آنها هم هدفى جز تبلیغ دین خدا و بیان احکام شرع نداشتند و هرگز به دنبال پول و مادیات نبودند. این نیز تبدیل نعمت پروردگار است؛ أَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دارَ الْبَوارِ.
یکى دیگر از مصادیق نعمت، نظام جمهورى اسلامى ایران است که خونهاى بسیارى براى به ثمر رسیدن آن بر زمین ریخت، چه بسیار افرادى که بخاطر آن زندانها کشیدند و شکنجه‏ها دیدند و تبعیدها شدند چه بسیار افرادى که از برکت این انقلاب متدین بار آمدند و صالح شدند و امتحانات خوبى پس دادند اما این نعمت تبدیل شد و افراد صالح و پرهیزکار کنار گذاشته شدند؛ برخى را زندانى کردند و برخى را به مصائب بزرگ مبتلا ساختند! در عوض کسانى را جانشین آنها کردند که بعضاً دوست مى‏دارند دروغ بگوید یا خیانت کنند یا خلاف قرآن و سنت عمل کنند. این نیز مصداق «أَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دارَ الْبَوارِ» است و چه فرقى مى‏کند با آنها که ائمه معصومین‏علیهم السلام را کنار گذاشتند؟!
اقتصاد را از بین بردند، مردم را از دین سرخورده کردند، جامعه را از علماى راستین جدا نمودند و هیچ بعید نیست که بعضشان در پشت پرده با اجانب ارتباط داشته باشند.
جَهَنَّمَ یَصْلَوْنَها وَ بِئْسَ الْقَرارُ؛ نتیجه همه این ظلمها آتشى است که ظالمان براى خود فراهم آورده‏اند.
حجاج از طرف عبدالملک بن مروان حاکم عراق گردید و در سال نود و چهار هجرى قمرى سعید بن جبیر را اسیر کرد و گفت: تو را به آتش دوزخ مى‏فرستم. سعید گفت: اگر مى‏دانستم چنین اختیارى دارى تو را به خدایى مى‏پذیرفتم. حجاج گفت: هر نوع از کشته‏شدن را که دوست دارى انتخاب کن تا تو را بکشم. سعید گفت: تو هر نوع را که مایلى انتخاب کن، چون در آخرت تو را با همان نوع خواهند کشت. پس در حالى که شهادتین مى‏گفت، آن را کشتند. حجاج بعد از آن به مریضى آکله دچار شد و بعد از پانزده روز وقتى که حجاج مى‏خوابید، سعید بن جبیر را مى‏دید که جامه‏اش را مى‏گرفت و مى‏گفت: مرا به چه جرمى کشتى؟ و مرتب بیهوش مى‏شد و به هوش مى‏آمد و فقط مى‏گفت: مرا با سعید چه کار؟! (تتمة المنتهى، ص‏۶۵)
چنین سفاکانى همیشه در این عالم بوده‏اند و سرانجام همه‏شان جهنم و آتش غضب پروردگار است که براى خود پیش فرستاده‏اند؛ وَ بِئْسَ الْقَرارُ
توصیه‏اى به جوانان‏
شما جوانان عزیز سعى کنید در این ماه مبارک رمضان چشم و گوش و اعضاء و جوارح خود را حفظ کنید، مخصوصاً نسبت به پدر و مادر مهربان و محسن باشید، با آنها با ملاطفت رفتار کنید با برادر و خواهر خود رئوف باشید، مبادا در مقابل نصیحت و خیرخواهى پدر و مادر، تندى کنید یا اگر برادر و خواهر بر خلاف میلتان عمل کردند، عصبانى شوید و آنها را کتک بزنید. فراموش نکنید که همه ظالمین، به تدریج ظالم شدند، اگر انسان از ابتدا مواظبت نکند، وقتى که بزرگ مى‏شود و به پست و مقامى مى‏رسد نمى‏تواند جلوى خود را بگیرد؛ سفاک و خونخوار مى‏گردد. حجاج بن یوسف نیز از ابتدا چنین نبود، به تدریج ظلم کرد و ظلم کرد تا آنکه حجاج بن یوسف شد. منصور دوانیقى کینه عجیبى نسبت به سادات داشت با آنکه در ابتدا دعوى دوستى ائمه‏علیهم السلام را داشت و براى امام حسین‏علیه السلام مجالس روضه خوانى ترتیب مى‏داد، پس از رسیدن به خلافت، دست به خون سادات بسیارى آلوده کرد و هزاران نفر از آنها را بى‏رحمانه در میان دیوارها گذاشت. هیچ کس یک دفعه چنین شقى و بى‏رحم نمى‏شود. آدمى در اثر تمرین در ظلم و ظلم بر روى ظلم، به تدریج اینگونه مى‏گردد.


 


ناصر نعیمی: آنچه با صحنه ‌آرایی انتخاباتی سال گذشته اتفاق افتاد بسی فرا‌تر از دستکاری مکانیکی انتخابات در مراحل رأی گیری و شمارش آرا بود. دستکاری مکانیکی شمارش آرا یکی و تنها یکی از نشانه‌ های بی‌ اعتباری یک انتخابات است. اما آن چه روی داد دو گام نوری فراتر از این بود و وسعت واکنشی که میان مردم و نخبگان سیاسی و مدنی کشور در قبال آن صحنه آرایی انتخاباتی شکل گرفت هم نشأت گرفته از تشخیص عمق آن رویداد بود. آنچه اتفاق افتاد، گذشته از دستکاری مکانیکی انتخابات در مرحله ی شمارش آرا، هم مهندسی سیستماتیک روند انتخابات بود، و هم از آن خطرناکتر و ریشه ای تر، تعلیق نهاد انتخابات و کودتا علیه جمهوریت نظام بود.
دستکاری مکانیکی انتخابات
شواهد بسیار بر دستکاری مکانیکی انتخابات در مرحله ی رأی گیری و شمارش آرا اقامه شد. در هر کشوری که انتخابات صرفاً مراسمی تشریفاتی نباشد، برای ابطال کل یک انتخابات هر یک از این شواهد به تنهایی می توانست کافی باشد. مثلاً، شمارش دوربینی برگه های رأی که در صدا و سیما به نمایش در آمد؛ یکسانی دستخط برگه های رأی و تا نخورده بودن بسته های رأی به تنهایی می توانست برای اثبات عدم سلامت انتخابات کافی باشد. دقت کنید که برای ابطال یک انتخابات لازم نیست که دخالت مکانیکی در مرحله ی شمارش آرا به تغییر نتیجه ی انتخابات انجامیده باشد. همین که گزینش تصادفی صندوق ها ما را با انبوهی برگه های رأی فاقد اعتبار رو به رو می کند، کافی است که وسعت تقلب به اثبات برسد و این برای بی اعتباری اصل انتخابات کافی است.
مهندسی سیستماتیک روند انتخابات
اما ماجرا عمیق تر از این بود. مداخله ی سیستماتیک بخشی از نهادهای امنیتی و نظامی و قضائی در روند برگزاری انتخابات ماه ها پیش از روز رأی گیری آغاز شد. تنها به عنوان یادآوری شاهد و نمونه ای که اخیرآً مطرح شده، فایل صوتی سخنرانی شخصی موسوم به سردار مشفق را در نظر بگیرید. سخنانی که معاون سیاسی سپاه هم صحت انتساب آن را تأیید و بر محتوای آن هم تأکید کرد. این سخنان و ارجاعاتی که در آن به مقامات عالی نظام داده می شود نشان از آن دارد که برنامه ای سیستماتیک و وسیع و با هماهنگی میان ارکان سیاسی،امنیتی، قضائی و رسانه ای برای مهندسی روند انتخابات و رقم زدن نتایج آن وجود داشته است. شکایت اخیر هفت تن از فعالان سیاسی کشور در واقع بر همین مهندسی سیستماتیک روند انتخابات ناظر است، و راه را برای رسیدگی به کودتا علیه جمهوریت نظام هم باز می کند.
کودتای انتخاباتی و تغییر نظام سیاسی کشور
اما بُعد دیگری در این ماجرا هست که هنوز به قدر کافی مورد توجه قرار نگرفته است. آن چه با آن صحنه آرائی انتخاباتی روی داد در واقع ریشه کنی نهال نو‌پای انتخابات و نهاد های انتخابی در کشور بود، یعنی تعلیق رکن جمهوری نظام، یعنی تغییر ماهیت نظام. این همان وجه به غایت کریه و وحشتناک آن رویداد بود، همان که مردم و نخبگان سیاسی کشور از آن به عنوان کودتای انتخاباتی تعبیر کردند. کودتای انتخاباتی یعنی بخشی از نظام سیاسی کشور متکی به امکانات نظامی و اطلاعاتی و با اقدامات تأمینی و امنیتی به نحوی برنامه ریزی شده نظام جمهوری اسلامی را به نظامی دیگر تبدیل کرده اند و در این راه نهادها و روندهای قانونی را معلق کردند. این نظام جایگزین را برخی از همراهان و رهبران امروزی این جریان کودتایی از سالها پیش «حکومت اسلامی» خوانده بودند و بر لزوم دگردیسی نظام سیاسی کشور که مطابق قانون اساسی جمهوری اسلامی است به حکومت اسلامی آشکارا سخن گفته بودند.
این صحنه گردانی انتخاباتی اگر فقط در حد دستکاری انتخابات در مرحله ی رأی گیری یا شمارش آرا یا حتی دستکاری سیستماتیک روند انتخابات بود به سختی می شد از آن به کودتای انتخاباتی تعبیر کرد. اما این وجه سوم یعنی تعلیق جمهوریت نظام بود که این ماجرا را شایسته ی نام کودتای انتخاباتی کرد.
تعلیق جمهوریت نظام سیاسی
تعلیق جمهوریت نظام سیاسی لزوماً به معنای برچیدن نهادهای انتخاباتی نیست؛ به معنای تعطیل انتخابات هم نیست. بلکه به این معنا ست که
۱. انتخابات صرفاً مجرایی شود برای دادن مشروعیت ظاهری و مقبولیت مردمی به تصمیماتی که از پیش بر اساس صلاحدید و نظر نهادهای امنیتی-نظامی و با هماهنگی و نظر مبادی عالی نظام اتخاذ شده است. نظامهای اقتدارگرای انتخاباتی در مطالعات اخیر دموکراسی به عنوان گونه ای جدید و جهش یافته از نظامهای سیاسی اقتدارگرا معرفی و مطالعه می شوند.
۲. تعلیق جمهوریت نظام یعنی این که نهادهای انتخابی بی اثر می شوند و اثر گذاری آنها تابعی می شود از اراده ی نهادهای انتصابی نظام.
۳. تعلیق جمهوریت یعنی این که بی اعتمادی عمومی کودتاگران به مردم و نخبگان سیاسی رقیب معنایی امنیتی-اطلاعاتی و حتی عملیاتی-نظامی پیدا می کند. و به همین خاطر بازی سیاست در کشور با ادبیات جنگی صورت بندی می شود و از دوست و دشمن سخن می رود و همه ی مکالمات و مراودات تحت شنود و تعقیب و مراقبت قرار می گیرد.
۴. تعلیق جمهوریت یعنی دیگر قوه ی قضائی مستقلی که همه در برابرش مساوی باشند و با اشراف قضائی بتواند تخلفات حاکمان از قوانین را پیگیری و عقوبت کند و به دادخواهی شهروندان علیه حاکمان رسیدگی کند وجود ندارد. یعنی رئیس قوه صریحا نهاد های انتصابی را فوق دادرسی اعلام میکند. یعنی بازجویان اطلاعاتی-امنیتی و نظامی احکام دادگاههای متهمان سیاسی را تعیین میکنند. یعنی آیین دادرسی به کناری گذاشته می شود. یعنی شکنجه و اعتراف علیه خویشتن و تهمتهای رسانه ای جای آیین دادرسی و هیأت منصفه و قوانین را میگیرند.
۵. تعلیق جمهوریت یعنی مجلس نه میتواند بر دولت نظارت کند،‌ نه از رقم و محتوای برخی قراردادهای خارجی برای حراج منابع ملی اجازه می یابد مطلع شود و نه از پیگیری برخی موارد که از آنها مطلع میشود به نتیجه ای می رسد (مثلا، اینکه دولت گاز را از کشور ترکمنستان ۳۵۰ دلار در هر هزار متر مکعب میخرد و به ترکیه ۲۰۰ دلار میفروشد – روزنامه سرمایه ۱۴/۱۰/۸۷) و نه از پیگیری تخلف دولت از برنامه ها و مصوبات و قوانین طرفی می بندد و نه اجازه ی طرح و سؤال از رئیس جمهور را می یابد و بالاخره علاوه بر اینکه نه قوانین مصوب آن از سوی رئیس جمهور ابلاغ می شود و نه وقتی ابلاغ شد اجرا می شود، تازه از سوی گروهی که دولتیان در برابر مجلس جمعشان کرده اند تهدید میشود که به توپ هم بسته میشود.
آغاز و استمرار جنبش سبز: از اعتراضی علیه تقلب تا ایستادگی دربرابر کودتا علیه جمهوریت نظام
کودتای انتخاباتی سالهای نوری فراتر از دستکاری مکانیکی در مراحل اخذ رأی و شمارش آرا یا مهندسی سیستماتیک روند انتخابات است. جنش سبز دربرابر تقلب انتخاباتی شکل گرفت ولی با هوشیاری دربرابر کودتای انتخاباتی استمرار یافت. این جنبش امروز از روح سبز جمهوریت نظام جان و مایه میگیرد. وقتی مسأله ای به این عظمت و در حد تغییر کودتایی ماهیت نظام سیاسی کشور روی داده است، سخن از کم و کیف تقلب سخنی جانبی است و تا مسأله ی کودتای انتخاباتی و دستکاری سیستماتیک انتخابات رسیدگی نشود نوبت به آن نمی رسد، اگر اساساً رسیدگی به آن در چنین شرایطی ممکن باشد. مسأله چنان که بارها رهبران جنبش سبز تأکید کرده اند این نبود و نیست که چه کسی رئیس جمهور شد. مسأله این بود که برای این که آن فرد را بر آن منصب بگمارند، دو کار دیگر هم کردند.
۱. از یک سو مهندسی سیستماتیک انتخابات را پایه گذاردند که با آن دیگر هیچ انتخاباتی امن نخواهد بود و با اعمال آن دیگر حتی دلیلی برای دستکاری مکانیکی آرا هم وجود نخواهد داشت، و وقتی دستکاری هم بکنند، هیچ کس نخواهد توانست به اسناد و شواهد آن دست یابد (نابودی اسناد و پاک کردن سوابق قابل استناد، لازمه و بخشی از سیستماتیک بودن تقلب است).
۲. از سوی دیگر جمهوریت نظام را به شرحی که گذشت ملغی کردند و این روزها هر روز خبر جدیدی از تعلیق و ریزش و ملغی شدن بخشی دیگر از بنای جمهوریت نظام می رسد.
برملا شدن مغالطه ی برائت نظام سیاسی و رفع سوء تفاهم خوش بینی به نظام سیاسی
مردم ونخبگان سیاسی ما با رویداد کودتایی سال پیش دست کم نسبت به سوءتفاهم خوش بینی به سیاست و سیاسیون هشیار شدند. فهمیدند که چرا دموکراسی بر اساس بدبینی به تجمع قدرت شکل میگیرد. بدبینی یعنی این که نمیشود به صرف رأی دادن و گزینش حاکمان و تأسیس نهادههای سیاسی احساس امنیت کرد که باقی امور خود به خود و به دست مسؤولان حل و فصل خواهد شد. معلوم شد که چرا نظارت مطبوعاتی و رسانه‌ای – به معنای عام – رکن چهارم دموکراسی است و فقط یک سرگرمی برای طبقه ی متوسط یا امری تزئینی نیست. نظارت و کنترل دائمی روندهای سیاسی، مراکز تجمع قدرت و ثروت و کانونهای تصمیم گیری جزء مقوم و حیاتی دموکراسی است.
برای همین است که این مغالطه‌ی ساده‌لوحانه را باید بر ملا کرد و با صدای بلند افشا کرد که دائماً دولتیان تکرار میکنند که مدعیان عدم سلامت انتخابات باید دلیل بیاورند. مدعی می‌شوند که بر اساس اصل برائت از اتهامات مبرا هستند مگر خلافش را مخالفان و معترضان اثبات کنند و اعلام می‌کنند نیازی به اثبات درستی انتخابات نیست چون خلافش را هم کسی اثبات نکرده. این مغالطه است. در یک نظام دموکراتیک، دستگاههای برگزار کننده ی انتخابات علی الأصول در موضع برائت نیستند. مورد سوء ظن هستند. بدبینی به کانونهای قدرت یک اصل جدایی ناپذیر است که در این زمینه به این شکل اعمال می شود که آن ها موظف اند سلامت انتخابات را هم تضمین کنند و هم اثبات کنند. راهش هم این است که باید به انواع نظارت‌های مدنی و سیاسی تن در دهند و به هر شبهه‌ای پاسخ گویند و در این مسیر آزادی چرخه‌ ی اطلاعات اولین نشانه ی سلامت گردش امور است. اگر هم روزی فاش شد – چنان که با اعترافات این آقای معروف به مشفق الآن دیگر اثبات هم شده – که مداخله ی سیستماتیکی در انتخابات بوده، باید متخلفان در برابر دادگاه حاضر شوند و به محکومیت در برابر قانون تن در دهند. چه رسد به این کودتای انتخاباتی که خود به تنهایی یک جنایت بود، و با صدها مورد جنایت قساوت آمیز دیگر هم همراه شد.
اکنون کودتاییان انتخاباتی می خواهند با تمسک به ابزار جنگ روانی افکار عمومی را از مسأله ی کودتا به تقلب عددی و مکانیکی منحرف کنند. همراهان جنبش سبز باید هوشیارانه این گریزگاه را بر آنها ببندند.

منبع: کلمه


 


میرحسن موسوی هیاهوهای اخیر در باره نسبت میان اسلام وایران را که بین برخی از جناح های کشور درگرفته است را یک جنگ زرگری می داند که با اهداف خاص سیاسی آغاز شده است :”جنگی که در آن گفته نمی شود کدام ایران است که باید به جهان معرفی شود و یا کدام اسلام است که باید از آن دفاع شود؟ ایرانی با بالاترین آلودگی به اعتیادو دهان های دوخته و رسانه های خفه شده … و یا اسلامی که به بهانه آن توسط سران بالای امنیتی افسانه سرایی پر از تهمت و دروغ در جامعه پخش می شود و در آن به خاطر حفظ خانه تار عنکبوتی اقتدارگرایان سی سال گذشته انقلاب به زیر سوال می رود؟
به گزارش خبرنگار کلمه ،این بخشی از سخنان میرحسین موسوی ،نخست وزیر هشت سال دفاع مقدس است که دیروز هم زمان با سالگرد بازگشت آزادگان سرفراز به کشور در دیدار با جمعی از آزادگان استانهای کشور بیان کرد.
در این دیدار که زهرا رهنورد نیز حضور داشت، ابتدا تعدادی از آزادگان ضمن تشریح مسائل و مشکلات خود پس از رهایی از زندانهای رژیم بعثی دیدگاه های خود را پیرامون مسائل سیاسی،اقتصادی و اجتماعی کشور بویژه مسائل بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸بیان کردند.
مهمترین نکات قابل توجه در گزارش آزادگان به میرحسین موسوی وضعیت معیشتی و تنگناهای اقتصادی بسیاری از آنها بعد از رهایی و بوجود آمدن مسائل و مشکلات اجتماعی برای خود و خانواده هایشان بود. این آزادگان ضمن بیان این مسائل گفتند که تاسف برانگیزتر این است که بعضی از ازادگان بعد از تحمل سال ها اسارت در زندان های مخوف صدام هم اکنون نیز به علت گرایش های سیاسی شان در دوران انتخابات مدت ها نیز در زندان های دولت کنونی به سر برده اند.
پس از سخنان آزاده های سر افراز میرحسین موسوی نیز ضمن تبریک سالروز ورود آزادگان به میهن اسلامی گفت : در دوران دفاع مقدس مردم و مسئولین هیچ گاه از رزمندگان و اسرای جنگ تحمیلی غافل نبودند و هر روز و هر ساعت اخبار مربوط به اسرا مورد توجه قرار می گرفت.
تجلیل از آزاده سرافراز مرحوم ابوترابی
نخست وزیردوران دفاع مقدس در ادامه ضمن گرامیداشت یاد و خاطره مجاهد آزاده حجت الاسلام ابوترابی که نقش بسیار تعیین کننده ای در بالا نگه داشتن روحیه اسرا داشت، گفت : توجه به کرامت انسانی، عشق به اسلام، امام و دفاع از میهن مهمترین عوامل پایداری و وحدت اسرا در زندان های مخوف صدام بود.
چوب حراج به سرمایه های هویتی ایران
میرحسن موسوی در ادامه گفت:این روزها در کنار این همه مشکلاتی که گریبانگیر کشور است سر و صداهایی در مورد نسبت اسلام و ایران بلند شده است. البته کاملا مشهود است که سر و صدا برای اهداف خاص سیاسی است. عده ای همانطور که صدها میلیارد دلار درآمد نفتی کشور را در سال های گذشته به چاه ویل سرازیر کرده اند امروز دنبال آن هستند که سرمایه های هویتی ملت را برای به دست آوردن منافع جناحی کوتاه مدت چوب حراج بزنند و گرنه همه ما می دانیم که برای رزمندگان ما در دفاع مقدس که از سرزمینمان دفاع می کردند بحثی به عنوان تقابل ایران و اسلام وجود نداشت.
در جنگ تحمیلی، لحظه های عشق به میهن در مقابل عقاید مذهبی قرار نگرفت
نخست وزیر دوران دفاع مقدس هچنین گفت: در این جنگ نابرابر طولانی یک سانتی متر از خاک میهن عزیزمان واگذار نشد، در عین حال جبهه ها بالاترین جایگاه تجربیات عرفانی بود. در این جنگ، لحظه های عشق به میهن در مقابل عقاید مذهبی قرار نگرفت بلکه آنچه ما شاهد آن بودیم آمیختگی اسلام و ایران در یک هویت واحد فراگیر بود. اصولا هویت ملی اول انقلاب به نوعی تعریف شده بود که در راهپیمائی های منجر به پیروزی انقلاب، زرتشتیان و مسیحیان و کلیمیان در میان صفوف مسلمانان اعم از شیعه و سنی بودند و در جبهه ها هم کنار هم در کنار رزمندگان تکبیرگو رزمنده های اقلیت های دیگر نیز حضور داشتند و همیشه هم دارند.
کسانی مدعی مکتب ایران شده اند که سازمان میراث فرهنگی را متلاشی کردند
میرحسین موسوی افزود : آن زمان هیچ کس دنبال دوختن قبایی برای خود یا استفاده از سرمایه های ملی نبود. به همین دلیل اصلا نگرش دوگانه ورفتار متناقضی به نام ملت ایران و اسلام تعریف نمی شد. در بحث های اخیر متاسفانه طرح یک جنگ زرگری تازه برای خط کشی های تازه دیده می شود و جالب است که امروز کسانی مدعی مکتب ایران شده اند که در کوتاه ترین زمان سازمان میراث فرهنگی کشور را متلاشی کردند. سازمانی که حافظ و نگهدارنده مظاهر هویت ملی ما باید باشد امروز شاهد آن هستیم که همان بلاهایی که بر سر سازمان برنامه آمد بر سر این سازمان نیز در حال فرود امدن است. در این جنگ زرگری گفته نمیشود که کدام ایران است که باید به جهان معرفی شود و یا کدام اسلام است که باید ازآن دفاع شود.
کدام ایران؟ کدام اسلام؟ مساله این است…
به خاطر حفظ خانه تار عنکبوتی اقتدار گرایان سی سال انقلاب را زیر سوال می برند
موسوی در بخش دیگری از سخنان خود گفت:در این جنگ زرگری از نگاه معاصر به اسلام و ایران طفره می روند. گفته نمی شود که کدام ایران است که باید به جهان معرفی شود و یا کدام اسلام است که باید از ان دفاع شود. ایرانی با بالاترین آلودگی به اعتیاد،ایرانی با ۱۴٫۵درصد نرخ بیکاری و ۲۹درصد بیکاری در میان جوانان،ایرانی با زندان های پر از زندانیان سیاسی و دهان های دوخته و رسانه های خفه شده و حقوق بشر پایمال شده،ایرانی که به دلیل سیاست های خانمان برانداز فاصله اش با کشورهای همسایه رقیب بیشتر می شود.کسی در این جنگ زرگری نمی پرسد که کجا رفت سند چشم انداز بیست ساله برای ایران پیشرفته. وقتی در این دعوا اسلام هم مطرح می شود گفته نمی شود که با گسترش سلطه دروغ و ریا چه بر سر اسلام آمده است. آیا این اسلام،اسلام آن مرجع عالیقدری است که به دلیل حقگویی خانه اش ویران می شود یا اسلام امام جمعه ای است که بدون خم به ابرو اوردن تهمت یک میلیارد دلار پول از بیگانه گرفتن و منتظر ۵۰میلیارد دلار دیگر ماندن را به رقبای سیاسی می زند. یا اسلامی که به بهانه آن توسط سران بالای امنیتی افسانه سرایی پر از تهمت و دروغ در جامعه پخش می شود و در آن به خاطر حفظ خانه تار عنکبوتی اقتدارگرایان سی سال گذشته انقلاب به زیر سوال می رود. وقتی ۷چهره شاخص و با سابقه روشن ادعانامه ای بر علیه این افسانه سازی به قوه قضائیه تحویل می دهند خودشان به زندان اوین برگردانده می شوند. آیا در اسلامی که حضرت علی(ع) ان را معرفی می کنند امکان دارد به جای متهمان،شاکیان را زندانی کنند؟
موسوی تاکید کرد: نه ایرانی که اینها به دنبال آن هستند مورد شناسایی و قبول ماست و نه اسلامی که معرفی می کنند و آن را ابزاری برای رسیدن به مطامع و منافع خود قرار می دهند.
ملت ما پیرو اسلامی است که مقتدایش علی است
ملت ما پیرو اسلامی است که مقتدایش علی (ع) است که وقتی یک عنصر غیر مسلمان جامعه، او را متهم می کند با او در یک ردیف در مقابل قاضی می نشیند و مختصر تبعیضی را که قاضی در حق او روا نمی دارد، بر نمی تابد. با تکرار این جمله که جامعه ما و حکومت ما اسلامی است چیزی ثابت نمی شود.اصل جواب به این سوال است که چرا در حکومتی با ادعای مسلمانی رئیس شورای نگهبان قانون اساسی در کنار یک مدیر شناخته شده سابق کشور در مقابل قاضی نمی نشیند تا به شکایتی که علیه او شده رسیدگی شود و در عوض آن مدیر را به زندان می برند.
به جای طرح جنگ کاذب اسلامی ـ ایرانی با ملت صادق باشید
موسوی گفت : امروز که کشور با مسائل و بحران های مختلفی در سطح خارجی و داخلی روبروست. یکی از راه های برون رفت از این بحران ها برچیدن دروغ از جامعه و متوقف کردن این موج سازی های کاذب است. به جای این جریان سازی ها و افسانه سرایی های بیهوده امنیتی باید با ملت صادق بود. و به جای طرح جنگ اسلامی-ایرانی باید به مردم گفته شود ایا حکومت حق ملت را در قانون اساسی قبول دارد یا نه و اگر قبول دارد چرا نه تنها ان اصول رعایت نمی شود بلکه خلاف آن در جامعه عمل می شود. به گونه ای که قانون گریزی نقض حقوق بنیادین و اصول اولیه عدالت نهادینه می شود. گفتن اینکه ایران آزادترین در جهان است در حالی که زندان های ما پر از زندانیان سیاسی است مشکل را حل نمیکند .انکار مشکلات اقتصادی نیز در حالی که مردم آثار ‍ان را هر روز با پوست و گوشت خود حس میکنند چیزی را حل نمی کند
به داوری ملت اعتماد کنید ‍انگاه بحران ها پشت سر گذاشته می شود
میرحسین خطاب به اقتدارگرایان گفت :از انحصار گری سرکوب وتخریب دست بردارید به مردم و داوری ملت اعتماد کنید صلح اجتماعی ایجاد کنید مشکلات به پشتوانه همت این ملت سر فراز حل می شود و بحران ها پشت سر گذاشته می شود. مشکل موقعی حل می شود که زمینه انتخابات های ازاد غیرگزینشی را فراهم آوریم و قوه قضائیه نشان دهد که از بازجوهای امنیتی فرمان نمیگیرد و مستقل است.بنده یقین دارم تشکیل یک دادگاه منصف و مستقل و علنی برای رسیدگی به همین شکایتی که هفت نفر از چهره های شناخته شده کشور تسلیم قوه قضائیه کرده اند بیش از توپ و تفنگ و موشک هایمان در برگرداندن امنیت به کشور می تواند موثر باشد.
راهی برای رفع خطر های برون مرزی
برای حل بحران به مردم بازگردید نه به معاملات غیر شفاف

همه باید بدانیم رفع خطرهای امنیتی برون مرزی، جلب قلب های مردم از طریق احقاق حقوق آنهاست. شما به مردم بازگردید انگاه خواهید دید به سرعت دانه های این بحران جمع خواهد شد و نیاز به معاملات و مراودات غیر شفاف که لاجرم تامین کننده ی منافع مالی نیست و یا تحمیل درد و رنج بیهوده قابل اجتناب به مردم نخواهید داشت.
سختی های بازگشت به مردم…
موسوی در پایان گفت: البته برگشت به مردم مشکلاتی هم دارد که شاید سخت ترین انها تن دادن به آرای مردم به جای آرای دولتیان باشد.
در خاتمه جلسه از شخصیت آزادگان برجسته ای چون مرحوم لشکری و شهید تندگویان نیز تقدیر به عمل آمد.


 


متوسط خرید بنزین توسط خودروهای سواری و موتوسیکلت‌ها به شدت کاهش یافته است.

رییس سندیکای جایگاه‌داران پمپ بنزین ضمن اعلام مطلب فوق در گفت‌وگو با خبرگزاری ایلنا افزود: خریداران پمپ بنزین کمتر نسبت به خرید یک باک بنزین طی ماه‌های اخیر اقدام می‌کنند و غالب دارندگان خودروهای سواری در هر بار مراجعه به پمپ بنزین بین 5 تا 10 لیتر بنزین می‌خرند.

بیژن حاج محمدرضا گفت: میزان خرید بنزین توسط دارندگان موتوسیکلت به یک تا یک و نیم لیتر رسیده است که این وضعیت جایگاه‌داران را با مشکلات عدیده‌ای روبرو کرده است.

به گفته وی پیش از این متوسط خرید بنزین توسط خودروهای سواری بین 20 تا 30 لیتر بوده است.

او با اشاره به صف‌های طویل مقابل پمپ بنزین‌ها گفت: حجم کار جایگاه‌داران به شدت افزایش و درآمد آنها به شدت کاهش یافته است. به هر حال کاهش سهمیه‌ها و گرانی بنزین نیمه آزاد سبب شده است تا مردم تنها به خرید بین 5 تا 10 لیتر بنزین اکتفا کنند و برای پر کردن یک باک به دفعات به پمپ بنزین مراجعه كنند.

او گفت: همین مساله ساده نشان می‌دهد بنزین لیتری 400 تومان برای مردم گران محسوب می‌شود که حتی در شهرهای بزرگی مثل تهران برای خرید یک باک بنزین با مشکلاتی روبرو می‌شوند.

حاج محمدرضا گفت: شاید برای اولین بار باشد که صف‌های طویل برای خرید بنزین در پمپ بنزین‌ها نه به خاطر افزایش مصرف بنزین بلکه به خاطر کاهش مصرف آن رخ داده است.

وي در توضیح این مطلب افزود: برخی از ما سئوال می‌کنند آیا پمپ بنزین‌ها در شرایط فعلی با کمبود بنزین روبرو نیستند و تحریم‌ها تاثیری بر وضعیت عرضه سوخت نگذاشته است. در جواب این سئوال می‌گوییم که به جای کمبود بنزین ما با کمبود مشتری روبرو شده‌ایم.

وی ادامه داد: میزان فروش بنزین از 150 هزار لیتر در روز به حدود 90 هزار لیتر کاهش یافته و این روند کاهشی تداوم دارد. به طوری که حتی در مرداد ماه نسبت به تیرماه شاهد کاهش مصرف بنزین بودیم.

او با اشاره به نبود برنامه روشن برای عرضه بنزین در نیمه دوم سال گفت: سهمیه‌های بنزین همین حالا هم بسیار کم هستند و تجربه عملی ما نشان داد که با کاهش سهمیه‌ها به حدود 2 لیتر در روز بسیاری از دارندگان خودرو برای سوختگیری آزاد مشکل دارند. حال اگر این سهمیه هم حذف شود معلوم نیست جایگاه‌داران با چه مشکلاتی باید دست و پنجه نرم کنند.

حاج محمدرضا در جواب این سئوال که آیا آمار کاهش مصرف بنزین آمار خوشایندی نیست، گفت: وضعیت درآمدی جایگاه‌ها اسف‌بار است. این سیستم‌های جدیدی که هر روز به ما تحویل می‌دهند واقعا بلای جان ما شده است. ما هم از کاهش مصرف سوخت خوشحالیم اما صف‌های طویل مقابل پمپ بنزین‌ها را ببینید. این تراکم غیرمنطقی نشانه چیست.

او گفت: شایعاتی درباره رسیدن قیمت بنزین به 800 تومان مطرح است و مردم دائما در این مورد از جایگاه‌ها هم سئوال می‌کنند.

 


 


دکتر احمد صدرحاج سیدجوادی، کهنسال‌ترین کنشگر سیاسی امروز ایران، در نامه‌ای سرگشاده به کنشگران سیاسی مقیم خارج، خواهان کنارنهادن اختلافات، و توجه به منافع ملی و ترجیح دادن اشتراکات بر افتراقات شد.

دکتر صدرحاج ‌سیدجوادی در 93 سالگی، همچنان دغدغه‌ی ایران و منافع ملت ایران دارد. این چهره‌ی سیاسی پرسابقه، از فعالان نهضت ملی و نهضت مقاومت ملی، و از بنیانگذاران نهضت آزادی ایران بوده است. دفاع از بسیاری از فعالان سیاسی در دادگاه‌های قبل از انقلاب، بخصوص دفاع از برخی روحانیان برجسته نظام جمهوری اسلامی (ازجمله آیت‌الله منتظری، آیت‌الله خامنه‌ای، آیت‌الله مهدوی کنی، آیت‌الله مشکینی، آیت‌الله موسوی اردبیلی و آیت‌الله خلخالی) در کارنامه سیاسی ایشان ثبت است. دکتر صدرحاج سید جوادی همچنین از پایه‌گذاران و فعالان جمعیت دفاع از آزادی و حقوق بشر، پیش از انقلاب بوده است. دادستانی تهران در دوره علی امینی و وزارت کشور و دادگستری در دولت موقت مهندس بازرگان بخشی دیگر از کارنامه ایشان محسوب می‌شود. دکتر صدرحاج سید جوادی که از تدوین‌کنندگان پیش‌نویس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است، برنده قلم طلایی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات ایران در سال 1388 شد. ایشان ازجمله بازداشت‌شدگان سیاسی در بهار 1380 (همراه با ده‌ها تن دیگر از فعالان ملی_مذهبی و اعضای نهضت آزادی) بود که در دادگاه انقلاب به «شلاق» محکوم شد!

متن کامل نامه‌ی مشفقانه و نصیحت‌گرانه‌ی این مبارز دیرپای ملی ایران به شرح زیر است:

 

بسمه تعالی

 

هموطنان گرامی و آزاده‌ی خارج از کشور

 

سلامی چو بوی خوش آشنایی

بر آن جمع آزرده از ناروائی

گرفتند و بستند ما را

خدایا تو دانی و زهد ریائی

 

ای جمع گرامی خارج از وطن عزیز!

فکر نکنید که ما در داخل کشور ایران از رنج‌ها و ناراحتی‌ها و سختی‌های شما در خارج از کشور، فارغ و بی‌خیال هستیم؛ نه واقعا" چنین نیست. ما پیوسته فکر می‌کنیم که آن همه فشارها و سرگشتگی و دربدری‌ها، چندین برابر مسائلی است که در داخله تحمل می‌گردد. ولی یک تفاوت آشکار و مستحسن میان ما و شما وجود دارد، و آن این‌که در داخله افرادی وجود دارند که مثلا" با برخی وجوه اجتماع و جنبش سبز موافق و همراه نیستند ولی با دیدن این هم‌بستگی و ایثار و همت والای جوانان و زنان و مردان حق‌طلب کشور، سکوت کرده و مخالفتی نه با جمع و نه با گروه خاص، لااقل به‌ظاهر، نداشته و ندارند. ولی برخی از شما، از حمله و ایراد به داخل و به دیگر فعالان سیاسی وطن‌‌دوست و آزادی‌طلب و دموکراسی‌خواه در خارج، در بیانیه‌ها و مصاحبه‌ها و مکتوبات خود، کوتاهی نداشته و ندارند، و بر طبل افتراق می‌کوبند، و این بیت را به‌یاد می‌آورند که

ز نیکی ندانم چه بد دیده‌اند / بدی را به نیکی پسندیده‌اند

و توجه ندارند که این امر موجب خوشحالی عده‌ای و ناراحتی عده‌ی زیاد دیگری می‌گردد.

امید است که این امور ناصواب قطع گردد؛ و منافع جمع و ایران، جای مصالح و مقاصد فردی و گروهی را گیرد. البته انتقاد پذیرفتنی است.

 

والسلام علیکم

احمد صدر حاج‌سیدجوادی


 


دادگاه مهندس عماد بهاور برگزار نشد.

دادگاه مهندس بهاور،رییس شاخه جوانان نهضت آزادی که قرار بود امروز 27 مرداد ماه برگزار شود،علی رغم حضور قاضی صلواتی، به علت غیبت نماینده دادستان برگزار نشد.

گفتنی است عماد بهاور در یک سال گذشته تا کنون چهار بار بازداشت شده که از زمان بازداشت آخر در اسفند ماه تا کنون در زندان اوین به سر برده است


 


به دنبال افزايش ميوه‌هاي وارداتي به بازار، نارنگي وارداتي نيز كه طي 30سال گذشته در هيچ تابستاني وارد كشور نشده بود به بازار عرضه شده است.

به گزارش خبرنگار ايلنا، در حالي‌كه همچنان انتقادها از واردات گسترده ميوه وجود دارد، ميوه نارنگي كه 30 سال است وارد نشده است به جمع ورودي‌هاي ميوه به داخل اضافه شد.

اين در حالي است كه برنامه‌ريزان اقتصادي ورود انواع ميوه به بازر براي پاسخ به تنوع سليقه‌اي مصرف‌كنندگان را امري طبيعي و منطقي مي‌دانند.

رييس اتحاديه فروشندگان ميوه و تره بار تهران افزايش قيمت ميوه‌هاي وارداتي همچون نارنگي و پرتقال را طبيعي اعلام كرد و گفت: عدم وجود ميوه‌هاي داخلي نظير نارنگي و پرتقال از اصلي‌ترين عوامل افزايش قيمت دو ميوه وارداتي ياد شده است.

حسين مهاجران در گفت‌وگو با خبرنگار ايلنا اظهار داشت: تنها ميوه‌هاي وارداتي مجلسي در حال حاضر با گراني مواجه شده‌اند كه دليل اصلي آن هم ناشي از نبود نوع مشابه داخلي آن در بازار است.

رييس اتحاديه فروشندگان ميوه و تره بار تهران در ادامه بيان داشت: قيمت پرتقال وارداتي كه از كشور مصر به بازار عرضه شده در دو نوع تازه و انباري به ترتيب 2 هزار و يك هزار و 200 تومان به فروش مي‌رسد.


 


به اعتقاد معاون دبيركل خانه كارگر، هم مركز آمار و هم وزارت كار سعي در انكار حقايق مربوط به اقتصاد ايران و پنهان كردن نرخ واقعي بيكاري دارند.

حسن صادقي در گفت‌وگو با خبرنگار ايلنا، با يادآوري اينكه نخستين‌بار در زمان وزارت كار دولت نهم معيارهاي جديدي براي تشخيص افراد بيكار از غيربيكار مورد استفاده قرار گرفت؛ گفت: هرچند با اين معيارها كه پايين‌تر از استانداردهاي جهاني بودند نرخ بيكاري بسيار پايين نشان داده شد اما به دليل شكست سياست‌ها و برنامه‌هاي اقتصادي مسوولان وقت امروز مركز آمار از رشد 3.5درصدي بيكاري خبر مي‌دهد.

به گفته رئيس پيشين كانون عالي شوراهاي اسلامي كار كشور، سير صعودي نرخ بيكاري به قدري شديد شده است كه حتي با تعيين كردن حداقل دو ساعت كار در هفته براي شناسايي افراد بيكار نيز نمي‌توان واقعيت را پنهان كرد.

وي پيش‌بيني كرد كه به دليل شكست در اجراي برنامه‌هاي اشتغالزايي دولت در حال حاضر نرخ بيكاري در ايران برخلاف آمار منتشر شده به بيش از 17 درصد (معادل 5 ميليون نفر) افزايش پيدا كرده باشد.

رئيس اتحاديه پيشكسوتان جامعه كارگري، گفت: صرفه نظر از اختلافي كه ميان كارشناسان اقتصادي آمار رسمي منتشر شده وجود دارد؛ مردم عوام كوچه و بازار نيز متوجه غير واقعي بودن آمار منتشر شده در مورد نرخ بيكاري هستند.

به گفته صادقي تنها كافي است تا وضعيت شغلي افراد يك خانواده معمولي را با شرايط جامعه تعميم دهيم تا واقعيت پنهان شده در مورد نرخ بيكاري آشكار شود.

وي تصريح كرد: برخلاف خانوادهاي مرفه و توانگر كه اعضاي آن به بهترين فرصت‌هاي شغلي در بازار كار دسترسي دارند در اكثريت خانواده‌هاي ايراني افرادي حضور دارند كه با وجود داشتن تحصيلات و تخصص همچنان در جست‌وجوي يك فرصت شغلي هستند.

وي افزود: با تعميم دادن اين وضع به كل جامعه مشخص مي‌شود كه نه آمار منتشر شده مركز آمار ايران و نه ادعاي وزير كار، هيچكدام در مورد بيكاري درست نيست.

صادقي با يادآوري اينكه همه بيكاران كشور مقدري‌بگير صندوق بيمه بيكاري نيستند؛ گفت: وزارت كار بايد به جاي دستاويز قرار دادن آمار مقدري‌بگيران بيمه بيكاري واقعيت را شجاعانه بپذيرد و براي مهار آن اقدام كند.

 


 


عضو هيات تطبيق مصوبات دولت با قوانين و مقررات گفت: در صورت عدم اجراي نامه آقاي كدخدايي رئيس هيات تطبيق قوانين در مورد كاهش ساعات اداري، طبق قانون رئيس مجلس آن را ابلاغ مي‌كند.

موسي قرباني نماينده مردم قائنات در مجلس در گفت‌وگو باخبرنگار ايلنا، در پاسخ به سوالي در مورد رئيس هيات تطبيق مصوبات دولت با قوانين به احمدی نژاد در مورد كاهش ساعات اداري در ماه رمضان با تاكيد بر لزوم اصلاح اين تصميم دولت، اظهار داشت: براساس قانون، نامه رئيس هيات تطبيق قوانين جهت اطلاع دولت و براي اصلاح تصميمات قوه مجريه ارسال مي‌شود. اما اگر دولت آن تصميم خود را اصلاح نكند، نامه مذكور با امضاي رئيس مجلس ابلاغ خواهد شد. در اين صورت مصوبه دولت خود به خود لغو مي‌شود و ابلاغيه رئيس مجلس اجرا مي‌شود.

 


 


بنا به گزارشات رسیده از زندان اوین سه زندانی باقی مانده در انفرادی دیشب به بند 350 بازگردانده شدند.

یک منبع آگاه از درون زندان اوین به خبرنگار «میزان خبر» گفت:بهمن احمدی امویی، عبدالله مومنی و کیوان صمیمی که به همراه 14 زندانی دیگر از 23 روز پیش به انفرادی منتقل شده بودند، دیشب به بند عمومی بازگردانده شدند.

بنا به گفته ی این منبع آگاه کیوان صمیمی در پی بازگردانده شدن به بند عمومی اعتصاب غذای 22 روزه خود را شکست.

این سه زندانی سیاسی به همراه 14 نفر دیگر از دوم مرداد ماه گذشته در پی اعتصاب غذا در اعتراض به رفتار ماموران زندان و به انفرادی منتقل شدند.

این اعتصاب غذای دسته جمعی تا 14 روز به طول انجامید، که در پی آزادی بابک بردبار و درخواست رهبران مخالف دول شکسته شد.

کیوان صمیمی اعلام کرده بود تا بازگردانده شدن تمام زندانیان به بند اعتصاب خود را ادامه می هد.

گفتنی است علی ملیحی فعال دانشجویی و عضو ادوار تحکیم وحدت، بهمن احمدی امویی روزنامه نگار، حسین نورانی نژاد روزنامه نگار و عضو جبهه مشارکت، عبدالله مومنی فعال دانشجویی و سخنگوی ادوار تحکیم، علی پرویز فعال دانشجویی، حمیدرضا محمدی فعال سیاسی، کیوان صمیمی ،جعفراقدامی فعال مدنی ، ضیا نبوی دانشجوی محروم از تحصیل، ابراهیم (نادر) بابایی فعال مدنی و از جانبازان جنگ ایران و عراق، کوهیار گودرزی فعال حقوق بشر و وب نگار، مجید دری فعال دانشجویی، مجید توکلی فعال دانشجویی، غلامحسین عرشی و محمد حسین سهرابی راد از جمله زندانیان منتقل شده به سلول انفرادی بودند که دو هفته اعتصاب غذا کردند. آنها پس از اعتراض به شرایط نامناسب بند ۳۵۰ و توهین ماموران زندان به سلول های انفرادی بند ۲۴۰ منتقل شده بودند


 


برای اولین بار یک مقام عالیرتبه نظامی جمهوری اسلامی، صریحا تهدید کرد که در صورت انجام هرگونه تحرکی علیه جمهوری اسلامی، نیروهای ایرانی طی سه اقدام همزمان، "دست به کنترل تنگه هرمز خواهند زد، به پایگاههای نظامی امریکا در عراق و افغانستان آسیب خواهد رساند و همچنین آرامش حکفرما بر اسرائیل را به هم خواهند زد."

به گزارش آفتاب نیوز، سردار علی شادمانی، رئیس اداره عملیات ستاد کل نیروهای مسلح ایران، طی سخنانی هشدار داد "برای مقابله با تجاوز احتمالی به کشور، سه اقدام پیش‌بینی شده که در راس آن در اختیار گرفتن کامل تنگه هرمز است، که با این اقدام اجازه هیچ‌گونه حرکتی را به هیچ‌کسی نخواهیم داد و در این خصوص تاکنون چندین رزمایش انجام داده‌ایم. بنابراین بی‌شک با اجرای هر یک از برنامه‌ها، دشمن در ابتدای هر اقدامی به زانو در خواهد آمد. "
رئیس اداره عملیات ستاد کل نیروهای مسلح ادامه داد: نیروهای مسلح کشور با فرماندهی رهبری، هم اکنون در بالاترین سطح آمادگی قرار دارند . بنابراین به آمریکا هشدار می‌دهیم که اگر قصد شرارت و تجاوز به ایران اسلامی را داشته باشد، تنگه هرمز را به‌طور کامل در اختیار می‌گیریم.

وی در تشریح طرح دوم افزود: تمامی پایگاه‌های نیروهای آمریکایی درافغانستان و عراق را به‌طور دقیق زیر نظر داریم بنابراین با کوچکترین اقدامی علیه کشورمان نیروهای مستقر در این پایگاه‌ها را فلج ساخته و اجازه هیچ‌گونه اقدامی به آنها نخواهیم داد.

سردار شادمانی با اشاره طرح سوم گفت: "سرائیل حیاط خلوت آمریکا است بنابراین آسایش این حیات خلوت را از بین خواهیم برد و آمریکا و اسرائیل نیز خوب می‌دانند که این توانایی را داریم."

گفتنی است در روزهای اخیر به دنبال انتشار خبر راه اندازی نیروگاه اتمی بوشهر، شایعاتی در باره حمله به این نیروگاه انتشار یافته است، که مقامات نظامی و سیاسی جمهوری اسلامی، واکنش تندی نسبت به این تهدیدات نشان داده اند.


 


در پی احضار و تبعید شفاهی امام جماعت حسینیه اعظم نجف آباد و نماینده مرحوم آیت الله العظمی منتظری، جمعی از نمازگزاران روزه دار، در مقابل فرمانداری دست به تجمع زدند.

به گزارش منابع خبری جرس، در پی احضار و تبعید حجت الاسلام قیصری، جمعی از نمازگزاران حسینیه اعظم نجف آباد، روز دوشنبه ٢۵ امرداد ماه، در مقابل فرمانداری شهرستان تجمع نموده و خواستار لغو تبعید غیر قانونی وی شدند.

منبع خبری فوق خاطرنشان کرد “در پی این اعتراض، چندین نفر از فعالین و متحصنین بازداشت شدند، که هنوز از وضعیت آنان خبری منتشر نشده است.”

سال گذشته و در پی درگذشت مرحوم آیت الله منتظری، تجمعات و راهپیمایی های گسترده ای در نجف آباد صورت گرفت.


 


سید شهاب شمس: صبح امروز، یک فیلم ۱۷ ثانیه ای از اظهارات آقای مصطفی تاجزاده ازاعضای ارشد سازمان مجاهدین انقلاب و جبهه مشارکت ایران اسلامی توسط رسانه های کودتاگر پخش شد که بی شک انتقامی سخیفانه از شکایت قهرمانانه ۷ چهره اصلاح طلب ازسپاه است.

 

فارغ از اینکه این فیلم صحت دارد یا نه و آیا این فیلم صداگذاری شده است یا خیر؛ شش سئوال را از گردانندگان اتاق های بازجویی مطرح میکنیم که پاسخ به آنها به خودی خود بیانگر بسیاری از ابهامات خواهد بود!

الف- این صحبت ها در چه فاصله زمانی مطرح شده ؟! اگر آنها کوچکترین نرمشی از آقای تاجزاده دیده بودند آقای مشفق در صحبت های خودش در مشهد مانور وسیعی روی آن می داد، در صورتی که در آن اظهارات خوف از تاجزاده در صحبتهای این فرمانده سپاه موج می زد!

ب- نفر چهارم که در اتاق نشسته کیست !؟

ج- روند دادگاههای تاجزاده و عدم حضور او در دادگاه بعنوان واقعیت موجود ثبت و ضبط گردیده، که این واقعیت در تضاد با محتویات این ویدئو هست.

د- چرا این اظهارات که باعث شعف و خوشحالی اقتدارگرایان گردیده قبل وبعد ندارد !؟ یعنی کل اظهارات آقای تاجزاده به ۲۰ ثانیه نمیرسد؟!

هـ - آیا این امکان وجود ندارد که این اظهارات نقل قول ( و یا تمسخر)سخنان یکی از مسئولان برای حضار باشد!؟ چراکه اسرا مدت طولانی از رسانه محروم بودندو هر خبری را به سرعت به هم منتقل میکردنداین اظهارات میتواند نقل اظهارات رهبری در نماز جمعه ۲۹ خرداد باشد

و- البته این ویدئو و انتشار ان بار دیگر بر شکایت ۷ چهره اصلاح طلبمبنی بر سو استفاده نهادهای نظامی و امنیتی از امکانات خود در مسیر اهداف سیاسی صحهگذاشت. و ثابت کرد شنود ها و تصویر برداری های مخفیانه دستگاههای امنیتی که غالبابصورت غیر قانونی و خودسرانه صورت میگیرد در راستای منافع یک جناح سیاسی معلومالحال استفاده میشوند.


 


کیوان صمیمی از زندانیان اعتصاب غذا کننده، از سلول انفرادی بند ۲۴۰ به بند عمومی زندان ۳۵۰ منتقل گردیده و اعتصابش را هم نیز شکسته است .

به گزارش تحول سبز، عادله صمیمی همچنین افزود شخصی در تماس با خانواده آقای صمیمی از انتفال وی به بند عمومی ۳۵۰ زندان اوین خبر داده است و همچنین وضع جسمانی وی را خوب معرفی کرده است. این فرد همچنین گفته است از آنجا که امکان تماس تلفنی برای آقای صمیمی ممکن نبود، از وی درخواست کرده تا خانواده اش را در جریان قرار دهد. عادله صمیمی در پروفایل شخصی خود در سایت فیسبوک در قبال صحت این موضوع فقط گفته است ” امیدوارم این مطالب صحت داشته باشد”


 


سخنگوی خانه احزاب در خصوص استراتژی آینده اصلاح‌طلبان برای فعالیت‌های سیاسی خاطرنشان کرد: اعتقاد اصلاح‌طلبان به اجرای کلیه قوانین بدون هیچ کم‌و کاست و بدون اجرای گزینشی آن است.
به گزارش ایلنا، شهربانو امانی، در پاسخ به سوالی در خصوص لزوم آسیب‌شناسی عملکرد گذشته جریان اصلاحات به منزله چراغ راه آینده این جریان، گفت: نمی‌توان در این مقوله بدون در نظرگرفتن شرایط کنونی کشور وارد شد. حدود یک‌سال است که برای فعالیت اکثر اصلاح طلبان محدودیت‌ وجود دارد. بخش مهمی از اصلاح‌طلبان نتوانسته‌اند کنگره‌های خود را در این مدت برگزارکنند تا بتوانند عملکرد جبهه اصلاحات را دربوته نقد بسنجند و نقاط مثبت و منفی جریان اصلاحات را ارزیابی کنند و محصول این نتایج را برای ادامه فعالیت در آینده به‌کار گیرند.
سخنگوی خانه احزاب با تاکید بر این که کالبد شکافی یک جریان سیاسی باید در مراکز علمی و آموزشی و با حضور دست‌اندرکاران آن جریان صورت گیرد، ادامه داد: اصلاحات امروز جایی برای گفتمان درون گروهی خود ندارد.
وی تصریح کرد: حتی شورای هماهنگی جبهه اصلاحات هم بارها نتوانسته جلسات خود را برگزار کند.
این فعال سیاسی اصلاح‌طلب درخصوص استراتژی آینده اصلاح‌طلبان برای فعالیت‌های سیاسی خاطرنشان کرد: اعتقاد اصلاح‌طلبان به اجرای کلیه قوانین بدون هیچ کم‌و کاست و بدون اجرای گزینشی آن است.
وی ادامه داد: برای برگزاری انتخابات آزاد فرایند برگزاری انتخابات خیلی مهم است، اصلاح قانون انتخابات می‌تواند از شائبه‌های موجود در مورد انتخابات پیشگیری کند.
امانی درادامه گفت: اعتقاد اصلاح‌طلبان همواره برحضور آزادانه و حداکثری مردم در انتخابات بوده است و این در اصلاحات یک اصل است.
سخنگوی خانه احزاب خاطرنشان کرد: فرایند برگزاری انتخابات برای هر دو جریان سیاسی باید بطورمساوی باشد، ایجاد عرصه رقابتی مساوی و عادلانه و نیزتضمین انتخابات آزاد می‌تواند در حضور یا عدم حضور اصلاح طلبان در انتخابات آینده موثر باشد.
وی در ادامه در خصوص لزوم بازتعریف مبانی اصلاح‌طلبی خاطرنشان کرد: بخش اعظم مطالباتی که اصلاحات سالها است آنها را مطرح کرده است، در واقع مربوط به مطالبات مردم است که بخش مهم آن به قوت خود باقی است.


 


غلامرضا مصباحی مقدم گفت: به هیچ وجه نباید از مسئله اخذ غرامت جنگی از عراق دست کشید.
به گزارش خانه ملت، “غلامرضا مصباحی مقدم” نماینده تهران،ری، شمیرانات و اسلامشهر با بزرگداشت سالروز بازگشت آزادگان به میهن به اجرایی شدن بخش هایی از قطعنامه ۵۹۸ مثل عقب‌نشینی به مرزها، آزادسازی اسرا و متوقف کردن روند جنگ اشاره کرد و گفت: یکی از بخشهایی که هنوز اجرایی نشده، بخش اصلاح مرزها و تعیین میله‌های مرزی است اما تا آنجا که ما اطلاع داریم این موضوع هم در حال پیگیری و انجام است.
وی همچنین با اشاره به بحث پرداخت غرامت‌های جنگی عراق به ایران یادآور شد که برآورد این غرامت را شورای امنیت سازمان ملل متحد انجام داده است و همه این غرامت‌ها مطالبات ما از دولت عراق به جهت خسارت‌هایی است که بر کشور ما از ناحیه این کشور وارد شده است.
مصباحی مقدم با تاکید بر اینکه اصلا نمیتوان به سادگی از این موضوع چشم پوشی کرد گفت: اگر به فرض هم بنا باشد نسبت به این غرامت‌ها نکاتی رعایت شود باید یک معاملات سیاسی جدی و یا داد و ستدهای اقتصادی صورت گیرد تا آنها به نحوی در موضوع پرداخت غرامت‌ها به ما کمک کند.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irangreenvoice-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irangreenvoice@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بازار امروز

Loading currency converter .. please wait

loading
currency converter
please wait
....

خبرهاي گذشته