هستي نيوز،از آن سوي فيلتر جمهوري اسلامي خبر پراكني ميكند

-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد...
http://groups.google.com/group/hasti-news
------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ شهریور ۱۹, شنبه

Latest News from Iran Green Voice for 09/10/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



ندای سبز آزادی: پيروزي تراكتور سازي برابر استقلال تهران موجب سرازير شدن مردم تبريز به خيابان هاي اين شهر شده است.

طبق گزارشات رسیده به ندای سبز آزادی، از نقاط مختلف تبريز خبر مي رسد مردم در خيابان هاي شهر به جشن و پايكوبي مشغول هستند ودر برخي از خيابانها و تقاطع ها هم شعار هايي در خصوص درياچه ي اروميه سر داده مي شود.

بر اساس گزارشهاي دريافتي در چهار راه آبرسان درگيريهايي رخ داده است و خيابانهاي منتهي به آبرسان با بلوك هاي بتني مسدود شده اند نيروهاي امنيتي در آبرسان با تعداد نفرات بسيار بيشتر به نسبت روز هاي گذشته مستقر شده اند. اين تجمعات در اكثر محلات تبريز وجود دارد و از شهرك رشديه ،كوي منظريه ،شهرك باغميشه ، چهاراه مارالان ، چهاراه ابوريحان و...هم گزارشهايي از تجمع مردم مخابره شده است.


 


ندای سبز آزادی: عماد بهاور، مسئول شاخه جوانان جمعیت نهضت آزادی ایران دومین نامه خود را خطاب به همسرش نگاشته است. او اکنون پس از گذشت نزدیک به هجده ماه بدون مرخصی در بند 350 زندان اوین به سر می برد . این نامه پس از دریافت حکم ده سال حبس تعزیری از سوی شعبه 15 دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی در دی ماه 1389 نوشته شده که اکنون در اختیار ما قرار گرفته است.

 

متن کامل این نامه که در اختیار ندای سبز آزادی قرار گرفته است به شرح ذیل است:

به نام خدا

مریم عزیزم، سلام
اکنون یک سال از آخرین بازداشت من گذشته است و مطمئنا" در این مدت بیش از من ، تو و مادرم در سختی و نگرانی بوده اید، حال که به ده سال حبس محکوم شده ام ، من و شما در وضعیتی تعیین کننده قرار گرفته ایم . خروج از این وضعیت به هر کیفیتی سرنوشت ما را تعیین خواهد کرد، سرنوشتی که محدود به این دوران هم نخواهد بود.
پیش از خواندن این نامه ، از تو می خواهم نامه قبلی را که در فروردین 1389 برایت نوشتم ، دوباره مرور کنی ، آن نامه دعوت به (( بودن )) بود و لذت بردن از بودن خویش در هر مکان و در هر زمان ، این بار می خواهم تو را دعوت کنم به (( دیدن)) ، دیدن هستی و دیدن انسان ها با تمام رنج ها و شادی هایشان .

ما نمی توانیم از وضعیت کنونی خود به شناخت حقیقی از دیگران دست یابیم. شناخت حقیقی از یک انسان یا یک پدیده زمانی حاصل می شود که در وضعیت خود او قرار بگیریم ، با آن یکی شویم و به جای آن باشیم ، پس یک جابجایی لازم است : جابجایی از بودن در وضعیت خود به بودن در وضعیت دیگری ، درک کامل تجربه ها ، احساسات و ذهنیات انسان ها تنها زمانی میسر است که بدانیم فاصله ای بین ما نیست، ما یکی هستیم . پس چشمهایت را ببند و با من بنشین به تماشای هستی و انسان هایی که تجلی هستی اند.

مریم جان،

تماشا کن تجربه سربازانی را که در جنگ ها بدن هایشان تکه تکه شد ، کودکانی که در زیر آوار بمباران ماندند ، مردان و زنانی که خانه و زندگی شان ویران شد و معلول و مجروح شدند...
تماشا کن تجربه زنان و مردانی را که در بستر بیماری در مقابل چشم نزدیکانشان آرام آرام مرگ را به جان خریدند ، لحظه به لحظه زندگی شان تا زمان مرگ با خارات گذشته و حسرت روزهای خوش گذشت...

تماشا کن تجربه کسانی را که سال ها در زندان های مخفی یا در اردوگاه های جنگی در حبی و اسارت ماندند بدون آن که کسی از آن ها خبری داشته باشد ، همگی مردند و در حسرت یک لحظه دیدار دوباره عزیزانشان باقی ماندند...

تماشا کن رنج مردان و زنان و کودکانی را که در نسل کشی های خونین ، دسته دسته کشته شدند و در گورهای دسته جمعی بر روی هم مدفون گشتند، رنج کسانی را که سال ها به دنبال اجساد عزیزانشان و یا نشانه ای از آنها گشتند، اما هیچ نیافتند...

تجربه ما تجربه سختی نبود....
((دل آرا دارابی )) را به یاد بیاور ، دختری که در نوجوانی و در اوج ناآگاهی در انجام قتلی مشارکت داشت.آرزوهایش با مرگ گره خوردند. چند سال در زندان در برزخ مرگ و زندگی زیست .کسی او و رنجهایش را ندید تا آنکه اعدام شد و از او تنها نقاشی هایش بر جای ماند....((بهنود شجاعی)) را به یاد بیاور ، لحظه ای غفلت و غرور ازیک نوجوان یک قاتل ساخته بود. تا زمانی که جوانی و خامی از سرش پرید در زندان ماند و حس انتقام اولیای دم فرصت جبران و بازگشت به زندگی را از او گرفت و با ناباوری ناب دار را بر گردنش آویخته دید.... و این اواخر (( شهلا جاهد)) را دیدیم ، دختری که از کودکی مورد سوء استفاده قرار گرفت و زمانی که انباشت حسرت و نفرت او را به ارتکاب یک اشتباه فاحش وادار ساخت ، کسی از او حمایت نکرد ، هشت سال را در انتظار مرگ مرگ گذراند ، زندانیان زن دوستش داشتند و در نهایت رنج هایش را چوب دار پایان داد... این داستان تکراری رنج صدها زندانی محکوم به مرگ بوده است...

مریم جان ، بیا و با من تماشا کن رنج انسانهایی را که عزیزانشان را در اوج ناباوری در سانحه و حادثهای به ناگاه از دست دادند و تصویر آخرین نگاهشان را سال ها در ذهن خود حمل کردند.
رنج کودکان کار و کودکان تکدی را و خیابان خواب شان و کتک خوردن هایشان را.
رنج کسانی را که یک شبه تمام سرمایه و زندگی شان بر باد رفت و ناتوان از تحمل شکست به زندگی خود پایان دادند.

رنج دختران و پسرانی کهناکامی در رسیدن به معشوق ، راهی جز خودکشی پیش پایشان باقی نگذاشت.

رنج معلولان ، نابینایان و ناشنوایان را که غم هایشان در پشت صبر و تلاششان پنهان ماند و دیده نشد.

رنج زنانی را که تکیده از تحکم های مردانه ، چاره ای جز خودسوزی نیافتند.

رنج مردان و زنانی را که فقر فلاکت آنها را وادار به خود فروشی و تن دادن به هر تحقیرو ذلتی کرد و تن و روح رنجور خود را تا لحظه مرگ بر دوش کشید.

مریم عزیزم، آیا می دانی پدر و مادر بودن یعنی چه؟ پس به جای مادر(( ندا)) باش و تجربه کن دیدن مکرر تصاویر جان دادن دخترک را که هر روز از تلویزیون های گوناگون به نمایش در می آید... باید به جای پدر(( امیر)) بود هنگامی که در مراسم سوگواری پسرش تصویری از او را میان جمع می گرداند . او خود ، امیر را زنده تحویل داد و جسدش را تحویل گرفت.... (( آرش )) را می شناسی؟ او فکر می کرد که (( به زودی)) از زندان آزاد خواهد شد اما اعدام شد ، باید درک کنیم تجربه پدرش را که گفت تنها پذیرای پیام های تبریک خواهد بود. ...

من پسری را می شناسم که خرداد ماه 1388 ، مورد اصابت گلوله قرار گرفت ، پایش را گرفتند و او را روی زمین کشیدند و بردند ، او دچار قطع نخاع شد و اکنون بیش از یکسال و نیم است که در حالت فلج کامل و بی حرکت در خانه اش بستری است . رنج پدر و مادرش را ببین وقتی هر از گاهی او را جا بجا می کنند تا زخم بستر نگیرد ، مادر بودن و پدر بودن یعنی این...

بیا تا لحظه ای درنگ و سکوت کنیم به احترام رنجی که انسان ها کشیده و می کشند.
ما نیز به نوبه خود درون و بیرون زندان صاحب تجربه ای مخصوص به خود بوده ایم . وعده ده سال حبس را ماه ها پیش از تشکیل دادگاه ، بازجویم به من داده بود. اینکه من درون زندان و او بیرون از زندان است ، هیچ معنای مشخصی ندارد چرا که احتمال داشت قضیه کاملا بر عکس باشد اگر و تنها اگر من در خانواده او به دنیا می آمدم، در محیط زندگی او رشد می کردم ، با دوستانی همچون دوستان او معاشرت می کردم و در واقع ، تجربه زندگی او را داشتم . او نیز به همین ترتیب احتمال داشت به جای من در زندان باشد اگر و تنها اگر در خانه ما به دنیا می آمد و موقعیت های من را در زندگی تجربه کرده بود. من و بازجویم دو کیفیت از یک حقیقتیم. بر فرض که او جای من بود و من جای او بودم ، برای کل هستی چه تفاوتی داشت ؟! من می توانستم به جای قاضی نشسته باشم و قاضی به جای من ، چرا که نه؟! جابجایی به همین سادگی است!

ما می توانستیم تجربه کاملا همسانی چون مردان و زنانی که در بالا از آنها یاد شد داشته باشیم . هر آن امکان داشت تا موقعیت های مشابه ای را تجربه کنیم . چرا آن ها و چرا ما نه ؟ بهتر است پاسخ های ساده انگارانه را فراموش کنیم ، هیچ تصادفی در کار نیست ، جبر جغرافیایی و جبر تاریخ نیز مفاهیمی به غایت بی معنا هستند.

قصد فلسفه بافی ندارم. تنها احساس می کنم که کل هستی از یک تجربه مشترک میان همه انسان ها آشکار می شود. هر کس بسته به نیاز خود دارای تجربه ای مخصوص خویش است اما تجربه های ما هرگزاز تجربه دیگران جدا نیست. انسان ها همگی با هم و در یک تجربه مشترک در کار تجلی هستی اند. من هرگز نمی توانم جدا از تجربه دیگران، تجربه و سرنوشتی متفاوت را در آسودگی برای خود رقم زنم، این یک سوء تفاهم بزرگ است.

وقتی به وضعیت و بودن خود، آگاهی و می دانی جابجایی همکچون جرقه ای در عالم خیال در کسری از ثانیه ممکن است، پس دیگر فاصله ای میان خود و دیگران احساس نمی کنی. آنگاه تمام هستی درون تو تجلی میابد؛ در تمام تجربه های دیگران سهیم خواهیم بود و تمام حوادث و اتفاقات را به نوعی مربوط به خود می بینی. وقتی به تماشای هستی نشسته ای گویی چیزی جز خودت را نمی بینی... این گونه دیدن هستی و خود، رنج بودن را هموار می کند و رهایی را و آرامش را به همراه خواهد داشت.

مریم مقدس من
رویایی دیده ام بس شگفت انگیز و لذت بخش؛ دوست دارم که در پایان این نامه تو را در لذت روایت آن سهیم کرده باشم:
صحنه این گونه دیده شد که گویی در تدارک و ساختن یک فیلم بودم؛ در مسیری پوشیده از برف این من بودم که آهسته گام بر می داشتم. من دقیقا گام در رد پایی می گذاشتم که پیش از آمن در مسیر برفی بر جای مانده بود. ناگهان به نظرم آمد که کارگردان، بازیگر و تماشاگر آن فیلم، یکی است. من در آن واحد، در گذشته بودم و به کار ساختن فیلم و در زمان حال بودم سرگرم بازی در فیلم و در آینده بودم نشسته به تماشای آن. زمان ازهم گسسته بود. در خلال آن آگاهی بسیط دریافتم که گام بر رد پایی می گذارم که روزی خود بر جای گذاشته بودم. در آن حال صدایی می گفت: نشانه ها را دنبال کن، زیرا خود آن ها را بر جای گذاشته ای... نشانه ای بر جای بگذار، زیرا روزی خود باید آن را دنبال کنی... نشانه ها را از بین مبر، زیرا آینده و گذشته را از بین خواهی برد؛ گم خواهی شد...
ما مسیرهایی را طی می کنیم که نشانه های روشنی دارد. باید در تماشای هستی غرقه بود. باید انسانها را دید ، رنجها و شادی هایشان را باید قضات و بازجویان را دید ، ظلمت و نفرت را ، و نتیجه این دیدنها شاید آن باشد که در نهایت خود را پیدا کنیم . در آن هنگام شاید همان طور که گفته اند شاهد باشیم که کل هستی سرشار از نور و صوت است ، حتی ظالمان و نا اهلان نیز چیزی جز ذرات نور نخواهند بود. شاید در نهایت بشنویم سرود سلام را .

مریم جان،
در زندان متوجه می شوی که رویا و خیال تا چه اندازه حقیقی و واقعی هستند.
نگران نباش، همه چیز به سامان است.

عشق باشد

همسرت عماد

20/10/89 – زندان اوین – بند 350


 


توصیه های شرکت گوگل به کاربرانی که داده های آنها مورد سوءاستفاده دولت جمهوری اسلامی قرار گرفته است

 


 


علی مطهری، نماینده تهران، با تاکید بر اینکه مجلس استقلال لازم را ندارد و در جایگاه واقعی خود نیست و گاهی به مجلس فرمایشی تبدیل می شود، نحوه رفتار در ماجرای سؤال از احمدی نژاد را بهترین شاهد بر این مدعا ذکر کرد و همچنین گفت: قوه قضائیه کشور نیز قدرت و استقلال لازم را ندارد و می بینیم که قادر به خاتمه دادن به پرونده های مقامات عالی رتبه دولتی نیست. او عقب نشینی این قوه با «یک تشر» احمدی نژاد را شاهد مثال این واقعیت ذکر کرد.

علی مطهری در یادداشتی با عنوان «نقش نخبگان در ایجاد اعتماد مردم به نظام» که در خبرآنلاین منتشر شد، همچنین خاطرنشان کرد: باید دو شرط را برای نخبگان فراهم کنیم تا آنها تمایل بیشتری برای حضور در عرصه اجتماعی و سیاسی از جمله انتخابات پیدا کنند. مثلا اگر نخبگان احساس کنند مجلس قادر به ایجاد تحول در کشور و مقابله با انحرافات و تخلفات و به طور کلی قادر به انجام کارهای بزرگ نیست و در امور مهم استقلال کافی ندارد و گاهی به یک مجلس فرمایشی تبدیل می شود، تمایلی به کاندیدا شدن نخواهند داشت. یا زمانی که احساس کنند اعتماد مردم به نظام آسیب دیده است، رفع این آسیب را مقدم بر شرکت در انتخابات میبینند.

وی با بیان اینکه برای ترغیب نخبگان به حضور در عرصه اجتماعی و سیاسی باید این دو نقیصه را رفع کنیم، افزود: مثلا باید مجلس به جایگاه خود در قانون اساسی بازگردد به طوری که این توان را داشته باشد که دولت را در مسیر قانون قرار دهد. الآن مجلس در چنین جایگاهی نیست و استقلال لازم را ندارد. نوع برخورد با سئوال از رئیس جمهور بهترین شاهد بر این مدعاست. همین طور قوه قضائیه قدرت و استقلال لازم را ندارد و می بینیم که قادر به خاتمه دادن به پرونده های مقامات عالی رتبه دولتی نیست و با یک تشر رئیس جمهور عقب نشینی می کند. لذا نخبه احساس میکند که با این شرایط، کاری از دست او ساخته نیست و طبعا شوقی برای حضور در عرصه اجتماعی و سیاسی پیدا نمی کند. نخبه باید احساس کند که راه اصلاح باز است و همچنین اعتماد مردم برقرار است.

این نماینده اصولگرای تهران افزود: در بحرانهای اجتماعی باید استقلال هر قوهای محترم شمرده شود و دست هیچ قوهای به نفع قوه دیگر بسته نشود تا موجب سرکشی برخی و بیخاصیتی برخی دیگر نشود. بحران اخیر در کشور ما این حقیقت را اثبات کرد.


 


حمیدرضا کاتوزیان، نماینده تهران، هشدار داد که برخی جریانات سیاسی و رسانه‌های تندرو درصدد بستن زبان منتقدان دلسوز داخلی هستند. این نماینده اصولگرا در عین حال اذعان کرد که در بسیاری از موارد انتقادات اصلاح‌طلبان کاملاً به حق است.

به گزارش ایسنا، حمیدرضا کاتوزیان نقد گزنده را انتقاداتی دانست که از سوی جریان‌های خارج از نظام و مخالف انقلاب علیه اصل نظام و انقلاب مطرح می‌شود و ادامه داد: هدف این انتقادات، ناکارآمد جلوه دادن نظام جمهوری اسلامی ایران است و نیت ضدانقلابیون اینست که بر طبل ضرورت جایگزینی نظامی جدیدی در ایران بکوبند.

این عضو فراکسیون اصول‌گرایان مجلس افزود: صاحبان این نوع نقد گزنده مسئولان نظام را فاقد صلاحیت و کفایت و توانایی دانسته و تمرکز آنان در جهت القاء این تفکر است، نظام امپریالیستی به هر شیوه و روشی درصدد اثبات ادعاهایش علیه مسئولان نظام است، آنان به گونه‌ای القاء می‌کنند که گویی نظام جمهوری اسلامی یک حباب است و مردم ایران نباید به حباب دل ببندند.

نماینده تهران، با تبیین انتقاد سازنده و خاستگاه آن در کشور گفت: انتقاد سازنده در جهت رفع کاستی‌ها و مشکلات و اصلاح امور است، البته این نوع انتقادات نیز ممکن است گاهی انتقادات تندی باشد ولی تندی با گزندگی تفاوت اساسی دارد، منتقدان دلسوز داخلی برای کارآمدتر شدن نظام در جهت علمی و کارشناسی‌شدن تصمیم‌گیری‌های مدیران اجرایی کشور تلاش می‌کنند.

رییس کمیسیون انرژی مجلس تاکید کرد: چیزی که مورد سوال منتقدان دلسوز داخلی است این است که چرا برخی مسئولان در تصمیم‌گیری‌های خود از روش‌های غیرعلمی و غیرکارشناسی استفاده می‌کنند چراکه نتیجه چنین تصمیم‌گیری‌هایی، ایجاد مشکل برای مردم و ایجاد چالش در مسیر توسعه کشور است، اگر این اشکالات برطرف شود و با نگاه علمی و کارشناسی و با خرد جمعی تصمیم‌گیری شود و حب و بغض‌ها کنار گذاشته شود، قطعا بسیاری از مشکلات برطرف می‌شود، نقد تند افراد درون نظام، دلسوزی و شدت علاقه آن به نظام و کارآمدتر شدن آن را نشان می‌دهد.

وی نقد سازنده توام با پیشنهاد را موثرتر از نقد تنها و بدون راهکار و پیشنهاد دانست و افزود: ارائه پیشنهاد از سوی منتقدان، صداقت و دلسوزی آنان را اثبات می‌کند، دلسوزی و صداقت وجه مشترک بین اصول‌گرایان و اصلاح‌طلبان است، در بسیاری از موارد انتقادات اصلاح‌طلبان کاملاً به حق است کما اینکه در جریان اصول‌گرا نیز انتقادات اساسی نیز مطرح می‌شود.

کاتوزیان با انتقاد از عملکرد برخی رسانه‌های داخلی گفت: برخی از رسانه‌های داخلی در تلاشند تا مرز انتقاد گزنده ضدانقلاب را با انتقادات سازنده دوستان انقلاب یکی کنند تا منتقدان داخلی را در صف ضد انقلاب قرار دهند و بدین ترتیب زبان منتقدان دلسوز داخلی را ببندند.


 


مصطفی پورمحمدی، رئیس سازمان بازرسی کل کشور، با انتقاد از وعده تازه احمدی‌نژاد درباره «سه برابر شدن یارانه نقدی»، این وعده را «غیرکارشناسی، ناصحیح و بدون پشتوانه مالی» نامید و افزود که «حتماً این حرف غیرکارشناسی و غلط است.»

به گزارش خبرگزاری مهر، مصطفی پورمحمدی که روز پنج‌شنبه در سمنان سخن می‌گفت افزود: «مگر مقام معظم رهبری در دیدار اخیر با هیئت دولت نفرمودند که وعده غیرعملی ندهید ولی چرا باز هم وعده می‌دهید؟»

احمدی‌نژاد روز چهارشنبه در همایش ملی جامعه اسلامی کارگران سراسر کشور با بیان اینکه «۱۲۰ هزار میلیارد تومان یارانه توزیع می‌شود» گفته بود که «می‌توان این میزان یارانه را تا سه برابر افزایش داد.»

وعده‌ی خارج از مقیاس و معیار قانونی

رئیس سازمان بازرسی کل کشور اما یک روز بعد به این سخنان احمدی‌نژاد واکنش نشان داد و با انتقاد از این اظهارات، تصریح کرد: «حتی مبلغی که امروز به عنوان یارانه‌ها پرداخت می‌شود منابع کافی نداشته و پرداخت‌ها خارج از مقیاس و معیار قانونی است.»

مصطفی پورمحمدی اظهار داشت: «وقتی به مردم می‌گوییم می‌خواهیم این پول را بدهیم برای آن‌ها این تلقی ایجاد می‌شود که کارهای کارشناسی انجام شده و به زودی این پول پرداخت می‌شود. من تعجب می‌کنم چرا این حرف زده شد.»

وی در ادامه در مورد آینده طرح هدفمندی یارانه‌ها اظهار نگرانی کرد و با اشاره به این طرح گفت که «اگر مراقب نباشیم یک پرتگاه کنارش است. این طور نیست که حتما به نتیجه مثبت منتهی خواهد شد.»

طرح هدفمندی یارانه‌ها که از دی ماه سال گذشته به مرحله اجرا در آمده‌است می‌کوشد طی مدت پنج سال، با حذف یارانه‌ها، قیمت حامل‌های انرژی و کالاها و خدمات اساسی را به قیمت‌های بدون یارانه و طبعاً بالاتر برساند و در ازای آن، بخشی از وجوه حاصل از اجرای این قانون را، در قالب پرداخت‌های نقدی، به خانوارها مسترد کند. شیوه اجرای این طرح تاکنون انتقادهای زیادی را به همراه داشته‌است و مصطفی پورمحمدی نیز روز پنج‌شنبه به ابراز نگرانی رهبری از اجرا نشدن بخش مربوط به تولید در قانون هدفمند کردن یارانه‌ها اشاره کرد و گفت که آیت‌الله خامنه‌ای گفته است: «اگر این بخش عمل نشود نگرانی ما این است که این قانون ناکام بماند.»

پیش از این میرحسین موسوی و مهدی کروبی، رهبران جنبش سبز، نیز از اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها در ایران ابراز نگرانی کرده و گفته بودند که فشار این طرح بر روی اقشار متوسط و کم درآمد جامعه خواهد بود. موسوی و کروبی با اشاره به اینکه طرح هدفمندی یارانه‌ها در سطح دنیا «حرکت اقتصادی بنیادین و اساسی» است، خواستار «اجرای کارشناسی شده» و «به دور از هیجان این طرح» در ایران شده بودند.

عدم رعایت قانون در دولت عام و فراگیر است

رئیس سازمان بازرسی کل کشور در بخش دیگری از سخنان خود در اتاق بازرگانی استان سمنان گفت: «رعایت مقررات و ضوابط در دستگاه‌های دولتی ضعیف است اما بی‌انضباطی، عدم رعایت قانون و مقررات عام و فراگیر است.»

مصطفی پورمحمدی افزود: «ریشه این کار نیز اول جامعه حقوقی است. اگر ما قانون را محترم شمرده و رعایت کنیم می‌توانیم سایرین را به رعایت قانون دعوت کنیم.»

وی هم‌چنین «غیرشفاف بودن فعالیت‌ها و عملکردها چه در بخش دولتی و غیردولتی» را «آفت اقتصاد کشور» نامید و گفت که غیرشفاف بودن گریبانگیر بخشی از واحدهای خصوصی نیز شده‌است.


 


ندای سبز آزادی: ماموران امنیتی و لباس شخصی ها، خانوادۀ وحید بنانی، درویش اخیرا کشته شده توسط نیروهای حکومتی، را تحت فشار قرار داده بودند که اعلام کنند “بنانی بسیجی بوده است” و حتی نشانۀ درویشی وی را که بر صورتش بود، بعد از فوت تراشیده و همچنین خواسته بودند که هیچ درویشی در مراسم تدفین او شرکت نکند.

به گزارش جرس، در پی حملات ماموران امنیتی و لباس شخصی ها به دراویش نعمت اللهی در استان فارس طی روزهای گذشته و ضرب و شتم و کشته و زخمی نمودن گروهی از آنان، شهرهای کوار و سروستان فارس، جوّی پادگانی و امنیتی گرفت و تشییع جنازه وحید بنانی، از دراویش جانباخته نیز، روز چهارشنبه شانزدهم شهریور ماه، در تدابیر شدید امنیتی و حضور صدها مامور یگان ویژه و ضد شورش برگزار شد.

منابع خبری گزارش داده بودند شامگاه پنجشنبه دهم شهریور ماه، دو دستگاه اتوبوس از نیروهای منتسب به طلاب بسیجی استان فارس، برای تحریک و بلواسازی و ایجاد درگیری با دراویش نعمت اللهی گنابادی به شهرستان کوار اعزام شدند و با تحریک یکی از طلاب حکومتی، به تظاهرات و سردادن شعار “مرگ بر درویش آمریکایی” پرداختند.

بر اساس گزارش ها، لباس شخصی ها نهایتا با سازماندهی و پشتیبانی یگاه ویژه پاسداران و نیروهای امنیتی، روز یکشنبه سیزدهم شهریور ماه، به دراویشی که برای تجمع عبادتی از شهرهای مختلف آمده بودند، حمله کرده و ضمن ضرب و شتم و درگیری با آنان، گروهی را نیز هدف گلوله قرار داده، که یک نفر از آنان به نام وحید بنانی، بعد از انتقال به شیراز جان باخت و سه نفر دیگر آنان کماکان بستری و تحت کنترل هستند.

ماموران امنیتی همچنین خانواده و بازماندگان مرحوم بنانی را جهت نحوه برگزاری تشییع و خاکسپاری وی مورد تهدید قرار داده بودند، که گزارش های واصله به جرس، حاکی از حضور گستردۀ دراویش شهرهای دیگر در منطقه و همزمان، استقرار صدها نیروی ویژه و برقراری تدابیر شدید امنیتی و حکومت شبه نظامی در سروستان فارس بود.

از ایست های بازرسی تا توهین و تیراندازی به دراویش

در همین رابطه، فرزاد درویش، از فعالان حاضر در محل تشییع و تدفین مرحوم بنانی، طی گفت و گویی، ضمن شرحی مختصر از ماوقع رخدادهای روزهای اخیر، اظهار داشت: “بعد از اعزام بسیجیان و طلاب به کوار طی روزهای آخر هفته گذشته، گروهی که ظاهرا وابسته به بسیج طلاب بودند، همراه با جمعی از لباس شخصی ها، به دراویش توهین و سپس حمله کردند که منجر به مقاومت دراویش و در گیری با آنها شد، که در این میان آنها شروع به تیراندازی به سمت دراویش کردند .

این پیرو طریقت نعمت اللهی، پیرامون “دلیل تجمعات دراویش و آغاز بحران اخیر” گفت: ”درشبهای دوشنبه و جمعه، مجالس عبادی دراویش تشکیل می شود که دراویش نعمت اللهی برای تشکیل مجالس عبادی شب یکشنبه به کوار رفته بودند. در مسیر نیز، فضای امنیتی و تقریبا حکومت نظامی بر شهر کوار حاکم بود و ایست های بازرسی متعدد به صورت لباس شخصی و انتظامی در سطح شهر مستقر بودند.

در ابتدای جاده ای که از کوار به سمت شیراز منتهی می شود، چند دستگاه از خودروهای دراویش مورد بازرسی قرار می گیرد که در جریان توهین به دراویش، میان آنها درگیری رخ می دهد و منجربه تیراندازی گارد ویژه و لباس شخصی ها به دراویش شد. در این میان چهارنفراز دراویش تیرخورده و زخمی شدند که بعد ازدو روز که از آن ماجرا گذشت، وحید بنائی فرزند جلال جان باخت.”

خواستند بنانی را بسیجی معرفی کنند

فرزاد درویش در جریان شرح برخوردهای صورت گرفته و فشارهای وارده به خانواده و بازماندگان مرحوم بنانی، پرده از سنارویی نافرجام از لباس شخصی ها برداشت، که چند ماه پیش تر و بعد از سرکوب آزادیخواهان در خیزش بیست و پنجم بهمن ماه تهران، برای یکی از شهدای جنبش سبز (صانع ژاله) پیاده کرده بودند و گفت: “بعد از اینکه وحید بنانی فوت کرد، تحت تدابیر شدید امنیتی، امکان دسترسی به جنازه را از پدر و مادر آن مرحوم سلب کرده و به آنها فشار آورده بودند که باید گفته شود که بنانی بسیجی بوده حتی نشانه ظاهری درویشی را از جنازه وی تراشیده بودند وهمچنین خواسته بودند که دراویش در مراسم شرکت نکنند و تهدید کرده بودند که اگر دراویش قصد شرکت داشته باشند جنازه تحویل داده نخواهد شد و به صورت گمنام دفن می گردد و قصد نیز داشتند روز پنجشنبه یا جمعه تحویل دهند که بامداد چهارشنبه اعلام کردند که جنازه تحویل داده می شود.”

فرزاد درویش افزود: “روز چهارشنبه جنازه از کمربندی سروستان به بهشت زهرای سروستان برده می شد، که خروجی بهشت زهرا را نیروهای امنیتی و لباس شخصی کنترل می کردند . ورودی و خروجی شهر سروستان از صبح تحت کنترل در آمد، اما با این حال چند هزار نفر از دراویش جمع شده بودند و تشییع جنازه ای آرام و باشکوه – تحت تدابیر شدید امنیتی- برگزار شد، که با وجود تحریک برخی ها، هیچ درگیری انجام نشد، اما چند نفری از جمله آقای بهبودی دستگیر شدند و فضای شهر، بعد از خاکسپاری مرحوم بنانی نیز، کماکان امنیتی و پلیسی باقی مانده است.”

زخمی های تحت کنترل و بازداشت عیادت کنندگان

فرزاد درویش در پاسخ به پرسش دیگر خبرنگار جرس در خصوص “آخرین اطلاع از تعداد زخمی ها و بازداشتی های اخیر و همچنین شرایط و وضعیت آنان” گفت: “تعداد نزدیک به سی نفر از دراویش شهرهای اطراف کوار ، سروستان ، شیراز ، فسا … بازداشت شدند . طبق اخباری که رسیده، به زندان عادل اباد شیراز منتقل شدند که برای آنها قرار وثیقه هر کدام بیست میلیون ، سی میلیون و … صادر کردند و تعداد زخمی ها تا امروز سه نفر دیگر بنامهای اصغرکریمی، محمدعلی سعدی و ابراهیم فضلی هستند که بر روی آنها عمل جراحی انجام شده و حالشان رو به بهبود است ودر بیمارستان شهید رجائی شیراز بستری هستند.”

وی همچنین افزود: “درحالیکه خانوادهای این افراد در کنارشان هستند، اما بیمارستان شهید رجائی تحت کنترل نیروهای امنیتی و بسیج است. حتی بالای سر سه مجروح نیز نیروهای اطلاعات مستقرند. حتی روز اول آنها را با دستبند به تخت بیمارستان بسته بودند و اکنون فقط به پدر مادر یا همسرشان اجازه ملاقات می دهند وهر کس دیگری برای ملاقات به بیمارستان مراجعه کرده بود، بلافاصله دستگیر کردند و به بازداشتگاه بردند.”

فرزاد درویش پیرامون گروهی دیگر از بازداشت شدگان چند روز اخیر اضافه کرد “یکی از وکلای دراویش گنابادی درشهر کوار نیز روز یک شنبه دستگیر وبه زندان عادل آباد منتقل گردید.

روز چهارشنبه و همزمان با تدفین بنانی نیز، آقای بهبودی از دراویش گنابادی دستگیرشد.

تعداد یازده نفر از مسئولان سایت مجذوبان نور نیز، در تهران دستگیر به اوین منتقل شدند و تمام دراویش تحت کنترل هستند وهر کسی با آنها در تماس باشد نیز، مورد پیگرد قرار می گیرد حتی تلفنها و موبایل ها را کنترل می کنند و فضای امنیتی شدیدی پیش آورده اند.

تشدید فشارها بر دروایشی که در طول تاریخ اهل صلح بوده اند

این درویش عضو سلسلۀ نعمت اللهی، پیرامون علل تشدید فشارها بر دراویش طی چند سال اخیر گفت: “دیگر هرکس با این آقایان حاکم بر کشور و نظرات و سلیقه ها و ایدئولوژی آنان مخالف باشد، مورد سرکوب واقع می شود. ما دراویش شیعه اثنی عشری هستیم و هیچگاه با کسی در جنگ نبودیم و در طول تاریخ نیز نشان داده شده است که دراویش اهل صلح هستند ولی در مواقعی که به آنها و نظریاتشان توهین شود و به آنها حمله شود، دفاع می کنند که آنهم یکی از قوانین شرعی است.”

فرزاد درویش تاکید کرد “ما همیشه اهل صلح بودیم ، اما چون طبق خواسته های نهادهای حکومتی حرکت نمی کنیم با ما مخالفت علنی و سرکوبمان می کنند . در این چند سال اخیر که احمدی نژاد بر سر کار آمده، دیگر سازمان یافته و دولتی حمله می کنند و قضایا و بلوای منجر به تخریب حسینیه کرج ، حسینیه بروجرد ، حسینیه اصفهان و درگیریهای سال گذشته در سروستان نیز، از همین رده است که منجر به دستگیری گروهی از دراویش شد و گروهی از آنان نیز بعدا، حکم شش ماه حبس و چهل ضربه شلاق دریافت کردند. همچنین به محل کار و مسکونی و عبادت و آرامگاه آنان حمله و اهانت می شود.”

تا کی می خواهند جلوی آزادی ملت را بگیرند

وی تصریح کرد “بنابراین دراویش نیز مانند تمام دگراندیشان و منتقدین و مستقلین به زندان افکنده می شوند و حکومت همانند دوران بعد از انتخابات ریاست جمهوری، هر انتقاد و پرسش و نظری دیگر را سرکوب و مورد برخورد قرار می دهد و انتشار دارد همه و همه دست به سینه به آنها بگوییم «چشم».

البته تمام سازمانهای بین المللی و سازمان ملل می دانند که جمهوری اسلامی چه می گوید و مردم ایران چه می خواهند . چرا که مردم ایران مردم با تمدن و آزادیخواهی هستند ولی این حکّام تا کی می خواهند جلوی آزادی ملت را بگیرند. بالاخره الان در منطقه وضعیت لیبی، تونس، مصر، سوریه و یمن نشان داده و می دهد که جلوی آزادی های مشروع مردم چه درسیاست چه در اجتماع و چه در عقیده و نظر نمی شود گرفت.”

درویشان کاری به سیاست ندارند

فرزاد در خصوص “مطالبات درویشان” اظهار داشت “درویشان خواسته حکومتی یا سیاسی ندارند، چرا که اصلا درویشی کاری به سیاست ندارد . دراویش پیروان یک طریقت هستند که شبهای دوشنبه وجمعه مراسم عبادی می گیرند و هیچ کاری هم به سیاست ندارند . بلکه آزادی و حقوق شهروندی عادی مورد مطلالبه است. اما این حکومتگران، خودشان می خواهند که دراویش را به سیاست بکشانند و آنها را درگیر با خود و نهایتا سرکوب کنند تا بعد از برخورد با تمامی این مسلک ها و طریقت ها و تفکرات، بتوانند فضایی یکدست ایجاد کنند، اما این دیگر امکان پذیر نخواهد بود.”


 


ندای سبز آزادی: سخنگوی شورای هماهنگی راه سبز امید با تاکید بر اینکه شرط لازم انتخابات، آزادی آقایان موسوی و کروبی است به سخنان وزیر اطلاعات و سخنگوی قویه قضاییه در ارتباط با جنبش سبز و حصر رهبران این جنبش نیز واکنش نشان داد وی همچنین در گفت و گوی خود به نحوه مواجهه با بحران دریاچه ارومیه، بازداشت دراویش و جلوگیری از برگزاری نماز عید فطر اهل سنت اشاره و این سوال را مطرح کرد که آیا با پاره پاره کردن مردم به شهروندان درجه یک و درجه دو و سه، به فارس و آذری، سنی، کرد و درویش و غیره می‌خواهید ضامن تمامیت ارضی، استقلال و توسعه متوازن کشور باشید؟

آزادی میرحسین و کروبی شرط لازم انتخابات آزاد

چگونه رهبران معترض در زندان باشند و انتخابات آزاد برگزار شود؟

دکتر «اردشیر امیرارجمند» در گفت و گو با خبرنگار «کلمه» تاکید کرد: مردم می‌خواهند وجود کروبی و موسوی را در بین خود احساس کنند. بدون آزادی موسوی و کروبی به معنای واقعی شرایط سیاسی تغییر نکرده و آماده انتخابات نخواهد بود. آزادی آنها شرط لازم انتخابات آزاد است. رقابت، مولفه اساسی انتخابات است. چگونه انتخابات آزاد قابل تصور است در حالیکه رهبران معترضان در زندان هستند؟

وی از شبکه های اجتماعی و فعالان جنبش سبز خواست تا در سطوح مختلف در این فرصت به شرح و تحلیل ابعاد مختلف انتخابات آزاد و معیار های آن بپردازند و امکان بسیج همگانی را فراهم کنند.

اما بخش دیگر سخنان «امیرارجمند» در پاسخ به سوالی درباره اظهارات اخیر «محسنی اژه ای» دادستان کشور و سخنگوی قوه قضاییه بود. اژه ای ابتدای هفته گذشته در جمع خبرنگاران در پاسخ به این پرسش که آیا حصر خانگی برخی از چهره های سیاسی به معنای بازداشت موقت است ادعا کرده بود که حصر خانگی بازداشت نیست برخی از افراد به نفع خودشان است که محدود شوند ولی در آئین دادرسی چنین تعبیری وجود ندارد.

دادستان کل الفبای حقوق و امر قضا را نمی داند

اژه ای در واقع می گوید نیاز به قانون نداریم چون گردن کلفت هستیم

مشاور میرحسین موسوی درباره این سخنان گفت: با شنیدن اظهارات دادستان کل دو گونه برداشت ممکن است. اول اینکه ایشان در این مقام، الفبای حقوق و امر قضا را اصلا نمی داند، دوم چنان دچار استیصال و بن بست است که مجبور به اتخاذ چنین مواضع غیر مسوولانه ای می‌شود. معنای سخن ایشان این است که برای زندان کردن نیاز به قانون نداریم چون گردن کلفت هستیم. یعنی ما نه حکومت قانون را قبول داریم و نه آزادی های فردی را. یعنی مقامت و سازمان‌های حکومتی فرای قانون قرار دارند.

پیش از این همه محسنات عالم را به هم نسبت می دادند و حالا بر سر قدرت یکدیگر را افشا می کنند

سوال دیگر «کلمه» از سخنگوی شورای هماهنگی راه سبز امید درباره اظهارات اخیر وزیر اطلاعات در اجلاس خبرگان بود که ادعا کرده بود جریانی که او از نام «فتنه» یاد می کند با جریان انحرافی که در دولت قرار دارد ائتلاف علنی و عمدتا مخفی کرده اند.

«امیرارجمند» در واکنش به این اظهارات گفت: این سخنان آدرس غلط دادن است. حکایت آی دزد آی دزد کردن است. آقایانی که جریان انحرافی هستند مانند برادران دو قلو عمل کردند. تمام محسنات عالم را از تقوا، عصمت، شجاعت، پاکی، کاردانی و خستگی ناپذیری را به هم نسبت دادند و حالا سر سهم بیشتر از قدرت می‌خواهند همدیگر را افشا کنند.

وی افزود: دزد و دروغ گو بودن، فاسد وبی دین بودن را به هم نسبت می‌دهند وگرنه کیست که نداند این آقایان در دشمنی با خواست و اراده مردم هم دست و هم داستان هستند. مشکل هم اکنون بخشی از طرفداران خودشان است که آگاهی بیشتری یافته اند و از این وضع ناراضی و عصبانی هستند و احساس می‌کنند که از احساست پاک آنها سواستفاده شده است.

مشاورارشد میرحسین موسوی به مانند گذشته تاکید کرد: جنبش سبز انتقام جو و ستیزه جو نبوده و نیست. بخش مهمی از افرادی که از این اقایان حمایت می‌کردند، افراد صادقی هستند که به تدریج با یافتن آگاهی بیشتر نسبت به اعمال این آقایان و نتایج آن برای دین و دنیای مردم، رفع عصبانیت‌ها و دلخوری‌های مقطعی، با حفظ اصول و ارزش‌های خود با بقیه مردم برای خروج از بحران و انجام اصلاحات ضروری همراه می‌شوند.

تلخ کردن عید برای اهل سنت با چه مجوز شرعی و قانونی است؟

«امیرارجمند» به تبعیض های صورت گرفته نسبت به ایرانیان اشاره و درباره ممانعت از برگزاری نماز عید فطر اهل سنت این سوال را مطرح کرد که ممانعت از اقامه نماز عید فطر برادران اهل تسنن در تهران و تلخ کردن عید بر آنها بر اساس چه مجوز شرعی و قانونی صورت گرفته است؟

وی ادامه داد: آیا این عمل چیزی را جز تشدید احساس تبعیض نزد این هموطنان گرامی ایجاد می‌کند؟ آیا این گونه رفتارهای نابخردانه به نفع امنیت و همبستگی ملی است؟ همه ما باید این گونه اعمال را محکوم کنیم واز حقوق آنها دفاع کنیم.

آذربایجان در صف مقدم دفاع از استقلال و آزادی مردم ایران زمین بوده است

سخنگوی شورای هماهنگی راه سبز امید با اشاره به ادامه سرکوب مطالبات بر حق مردم آذربایجان افزود: ادامه سرکوب مطالبات بر حق مردم شریف و فیهم آذربایجان در دفاع از دریاچه ارومیه و میراث فرهنگی‌اشان که برای همه ایرانیان در هر کجای دنیا اهمیت دارد با نام تعریف از امنیت ملی و کدامین مبای عقلانی و قانونی قابل دفاع است؟ حمایت از مطالبات قانونی آنها وظیفه ای ملی برای همه ماست. مردم آذربایجان همواره در صف مقدم دفاع ازاستقلال وکیان ایران زمین و آزادی مردم این دیار بوده اند. و یا در سوی دیگر نابردباری خشونت امیز در قبال دراویش بر چه اساسی صورت می‌گیرد؟ آیا این چیزی جز منطق زور است؟

وی تاکید کرد: توجه به مطالبات بر حق اقشار مختلف مردم موجب تقویت همبستگی و امنیت ملی است. تنها از این طریق است که می‌توان از انواع تنوعی که در سرزمین ما وجود دارد فرصت ساخت. فرصت برای آزادی، استقلال و توسعه فرهنگی، سیاسی و اقتصادی.

تاکید رهبران جنبش سبز بر حقوق برابر همه ایرانیان است

وی این سوال را مطرح کرد که آیا با پاره پاره کردن مردم به شهروندان درجه یک و درجه دو و سه ، به فارس و آذری، سنی، کرد و درویش و غیره می‌خواهید در شرایط ملتهب جهان و منطقه ضامن تمامیت ارضی، استقلال و توسعه متوازن کشور باشید؟ آقایان موسوی و کروبی در بیانیه های حقوق بشر و اقوام خود تاکید داشته اند که همه ایرانیان شهروندان ایران هستند و از حقوق برابر برخوردارند.

وی افزود: وظیفه همه ما ست که از حقوق و مطالبات قانونی هموطنانمان در سراسر ایران قویا دفاع کنیم و سرکوب آنها را محکوم کنیم.

سیاست اقتدارگرایان در قبال منطقه صادقانه نیست؛ منافقانه است

«امیرارجمند» در بخش پایانی این گفت و گو به اوضاع منطقه اشاره کرد وگفت: سیاست اقتدارگرایان در قبال تحولات منطقه صادقانه نیست بلکه منافقانه است. آنها بی محابا از جنایات دولت و سوریه و بشار اسد دفاع کردند و اکنون دچار بن بست دیپلماتیک شده اند و می‌گویند از اجرای اصلاحات در سوریه دفاع می‌کنند.

وی تاکید کرد: دیکتاتورهای سوریه به همپالکی‌های ایرانی خود می‌گویند رطب خورده منع رطب چون کند. اگر راست میگویید چرا اصلاحات را در کشور خودتان انجام نمی‌دهید. مردم شما که به مسالمت آمیزترین روش به دنبال پایان دادن به استبداد بودند و شما همه آنها را با خشونت سرکوب کردید.

سخنگوی شورای هماهنگی راه سبز امید تاکید کرد: جنبش سبز از خیزش دموکراتیک تمامی ملت‌های منطقه چه تونس، مصر، یمن، بحرین، لیبی و سوریه قویا دفاع کرده است. این وظیفه ماست همانطور که جنش سبز هم از تمام آزادی‌خواهان منطقه و همچنین جامعه جهانی انتظار دارد از مطالبات دموکراتیک آنها حمایت کند. البته باید توجه داشت که روز به روز شرایط منطقه حساس تر و معادلات پیجیده تر می‌شود و این وضعیت دقت بیشتر از جانب همه ما را ایجاب می‌کند.

وی در تشریح این موضوع گفت: همانطور که مکرر گفته ایم آزادی و استقلال دو مفهوم توامان هستندو رابط تولیدی متقابل دارند. نه حق داریم به نام استقلال آزادی را قربانی کنیم و از دیکتاتورها به بهانه حفظ استقلال حمایت صریح یا ضمنی کنیم و با دیکتاتورها و جنایتکاران همزبان و همراه شویم و مردم معترض را یاغی و بیگانه پرست بنامیم، ونه به نام آزادی ، استقلال سیاسی ، نظامی و اقتصادی را فراموش کنیم و حق حاکمیت بر سرنوشت خویش و منابع انسانی و طبیعی خویش را غیر مسولانه به قدرت های دیگر واگذار کنیم. در حالکیه باید از اتخاذ مواضع قیم مابانه اجتناب کرد و قبول کرد باز تولید ادبیات و گفتمان جنگ سرد، که بیشتر به تاریخ پیوسته است، سازنده نیست، اما نباید در عین حال دچار خوشبینی مفرط در مورد حضور نیروهای خارجی و نتایج حاصل از آن شد.اصلاح یا تغییر نظامهای دیکتاتوری حاکم در منطقه بر عهده خود مردم هر کشوری با اتکا به همبستگی همه نیروهای ملی، شجاعت و درایت آنها است ونه دیگران.

امیرارجمند تصریح کرد: نقش ملتهای دیگر و جامعه بین المللی حمایت از مطالبات آنها و همچنین کمک به رفع احتمالی موانع بر اساس و به شرط خواست واقعی مردم هر سرزمینی و در چارچوب دقیق موازین بین المللی با تفسیری عادلانه و منصفانه است.

وی بر این نکته تاکید کرد که هیچ کشور و قدرتی نیز حق ندارد موازین بین المللی را بر اساس منافع سیاسی،نظامی و اقتصادی خود و به ضرر حق حاکمیت و منافع واقعی ملل دیگر تعبیر و تفسیر یا اعمال کند و از درد و رنج انها غیر منصفانه منتفع شود. لذا وظیفه همه نیروهای آزادی خواه در منطقه است که ضمن دفاع قاطعانه از ازادی و مبارزه ضد استبدادی، اجازه برقراری و باز تولید نوع جدیدی از مناسبات سلطه را ندهند. قطعا ایجاد و رعایت این توازن ساده نیست و همه باید مراقب باشند.


 


ندای سبز آزادی: آیت الله العظمی صانعی در دیدار با اعضای انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران گفت: «بدانید مظلومیت همیشه در تاریخ بوده و مخصوصاً شیعیان به خاطر دوری از حاکمان وقت و مبارزه با ظلم و ستم، همیشه در مظلومیت به سر برده اند.»

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیت الله صانعی، این مرجع تقلید ضمن بررسی اوضاع کوفه در زمان امیرالمومنین (ع) به تحلیل چگونگی ایجاد این مظلومیت پرداخت و افزود: «شما می دانید که امیرالمومنین (علیه السلام) در زهد، علم، عدالت و تقوی سرآمد دیگران بوده و این چیزی نیست که بنده به عنوان یک شیعه و یک روحانی بخواهم بگویم، بلکه همه مورخان مسلمان و غیرمسلمان این را قبول دارند، حضرت علی (ع) کسی بود که به راه های آسمان ها از راه زمین، عالم تر و آگاه تر بود منتهی جامعه را ظالمان آن چنان در ناآگاهی قرار داده بودند که نمی توانستند از آن همه علم و دانش استفاده کنند، و کاری کرده بودند که امیرالمومنین (ع) کشاورزی می کرده، بیل می زده و این یکی از بالاترین ظلم ها بود، شخصی که می توانست هدایتگر جامعه و معلم انسانیت و انسان سازی باشد آن وقت ایشان را وادار به بیل زدن نمودند. این ظلم به علی بن ابی طالب است، چون کشاورزی را همه بلدند و مهم نیست اما آنها اجازه نمی دادند تفکر علی رشد کند و عدالت همه جانبه در جامعه بوجود بیاید تا جائیکه عدالت یک فرهنگ دینی باشد و مردم خود قیام به قسط نمایند (لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ).»

آیت الله صانعی در ادامه به برخی از موضوعات روز اشاره کرد و خاطر نشان ساخت: «امروز باید به سمتی برویم و اصولی را مطرح کنیم که باعث بیداری و آگاهی دیگران هم بشود، باید ریشه ها را دریابیم و در مسائل جزئی که برای سرگرمی جامعه و دور نمودن آنها از عدالت و حقوق انسانی است وارد نشویم.»

وی در ادامه خطاب به دانشجویان تاکید کرد: «دانشجویان عزیز، بدانید ظلم ظالمین تمام می شود و واقعیت ها می ماند، آه مظلومین گریبان ظالمین را خواهد گرفت و مطمئن باشید که رفتارها و روش های همراه با خشونت و عسر و حرج و استبداد و خودکامگی و تضییع حقوق مردم ـ که حاکم اصلی و واقعی می باشندـ به پایان خواهد رسید. توجه داشته باشید که اساس اسلام بر تسلیم در مقابل الله، حق، عدالت و حریّت می باشد و اسلام آن است که شهید مطهری (قدس سره) معرفی می کند اسلام آن است که امام (س) معرفی کرد.»

آیت الله صانعی در ادامه این دیدار گفت: «به هر حال، مأیوس نباشید، در حد توان آگاهی بدهید، در حد توان به آنانی که خودشان را فدایی این ملت و مملکت کرده اند احترام بگذارید، نامشان را با احترام یاد کنید و علاقه خودتان را هر طور هست به آن ها اعلام نمائید.»

ایشان در پایان با بیان برخی ناهنجاری ها در جامعه یاد آور شد: «من بارها مطرح کرده ام که اساس همه ظلم ها در اسلام، دروغ است و الان هم تاکید می کنم که زیر بنای همه مفاسد و ناهنجاری ها و ظلم ها، دروغ است که امروز شاهد آن هستیم چون واضح است ظالم ظلم می کند و می گوید عدل است آن هم عدل الهی که این خود گناهی بزرگ می باشد.»


 


ندای سبز آزادی: جمعی از جوانان اصلاح طلب در بیانیه ای  از مسئولین امر بویژه مسئولین سازمان محیط زیست و سازمان میراث فرهنگی و نیز نمایندگان مجلس خواسته اند که برای حفظ دریاچه ی ارومیه، این سرمایه ملی هرچه سریعتر اقدامات لازم را انجام دهند.

در بخشی از این بیانیه آمده است: ما جوانان اصلاح طلب اعتراض شدید خود به بازداشت هم میهنان عزیزمان در آذربایجان را اعلام می کنیم و از مسئولین امنیتی می خواهیم که بجای متشنج کردن فضای جامعه با مردم برای حفظ تمامیت ارضی کشور همراه و همدل شوند و از اعمال خشونت نسبت به مردم بپرهیزند و هر چه سریعتر زندانیان عزیز آذری که در اعتراض به نابودی سرمایه های ملیمان به پاخواسته اند را آزاد کند و با مسائل محیط زیستی همچون مسائل سیاسی با تنگ نظری مواجه نشوند و آن را به مسائل سیاسی و قومیتی تبدیل نکنند.

این جوانان اصلاح طلب همچنین در بخشی دیگر از بیانیه ی خود خاطر نشان ساخته اند که حاکمیت بدلیل اینکه خود را نماینده برآمده از خواست و نظر مردم نمی داند نمی تواند خود را در مسائل ملی و مردمی شریک و همدل احساس کند. از این رو از همه واکنش های مردم بیم و وحشت دارد و هر واکنش و حضوری را که می تواند فرصتی برای همدلی و آبادی و حفظ سرمایه های کشور باشد با مسائل سیاسی در می آمیزد و آن را به ابزاری برای سرکوب مردم و البته از بین بردن بیش از پیش اعتبار خود در تمامی زمینه ها تبدیل می کند.

متن کامل این بیانیه که نسخه ای از آن در اختیار ندای سبز آزادی قرار گرفته به شرح زیر است:

به نام خالق آبها و دریاها

مردم عزیز ایران، بی تردید در برهه ای سخت و تاثیرگزار از تاریخ پرفراز و نشیب ایران به سر می بریم، برهه ای خطیر که هر روز سرمایه ها و منابع ملی و انسانی کشور عزیزمان به تاراج بی کفایتی و بی تدبیری حاکمان و مسئولان و مجریان کشور می رود و هر لحظه غفلت ما می تواند راه را برای آنان هموارتر سازد. این روزها متاسفانه شاهد فاجعه ی محیط زیستی بزرگی هستیم که اگر برای مقابله با آن امروز تلاش نکنیم شاید هرگز امکان جبران خسارت ناشی از آن نباشد.

دریاچه ارومیه از مهمترین و منحصر بفردترین دریاچه های دنیا و بزرگترین دریاچه داخلی ایران است. این دریاچه از سالها پیش به عنوان پارک ملی شناخته شده و یونسکو (سازمان ملی فرهنگی ملل متحد) آن را در فهرست ذخیره گاه های زیستکره جهان به ثبت رسانده است. بعلاوه دریاچه ارومیه نقشی بسیار مهم و بی بدیل در حفظ محیط زیست، تعدیل اقلیم منطقه و اقتصاد کشور دارد.

متاسفانه به دلایل جوی و نیز دلایل ضعف مدیریتی دولت های اخیر در این زمینه که در دولت فعلی به اوج خود رسیده است این دریاچه شروع به خشک شدن کرده است و اکنون بیش از نیمی از بزرگترین دریاچه داخلی ایران تبدیل به شوره زار شده و نه تنها ارکان اصلی حیات در شمال غرب ایران را با تهدید جدی روبرو کرده، بلکه اثرات اقتصادی، اجتماعی و امنیتی آن نیز بتدریج در حال پدیدار شدن است.

رسیدن نمک دریاچه به زمین های کشاورزی و تخلیه تعدادی از روستاها در منطقه اولین اثرات عینی خشک شدن این دریاچه و تالاب بین المللی است. در حال حاضر وضعیت دریاچه ارومیه کاملا بحرانی است. بحرانی که می تواند با تداوم بی توجهی و بی تدبیری به یکی از بزرگترین فجایع اکولوژیک قرن حاضر بدل شود و دیر یا زود از جغرافیای کشور حذف و به یک شوره زار وسیع بدل شود.

تداوم بی توجهی مسئولین نسبت به وقوع این فاجعه در آذربایجان بخشی از مردم عزیز و با غیرت ارومیه و تبریز را بر آن داشت تا برای دفاع از این نگین ارزشمند آذربایجان در روزهای گذشته با هدف متوجه کردن افکار عمومی به رویداد تلخی که در شرف گسترش است و همچنین وادار کردن دولت به انجام وظایفش در حفاظت از محیط زیست، به راهپیمائی بپردازند که متاسفانه این راهپیمائی مسالمت آمیز توسط ماموران دولتی به خشونت کشیده شد و جمعی از معترضین مورد ضرب و شتم قرار گرفته و بازداشت شدند. به موجب اصل ۵۰ قانون اساسی، ”در جمهوری اسلامی ، حفاظت محیط زیست که نسل امروز و نسلهای بعد باید در آن حیات اجتماعی رو به رشدی داشته باشند، وظیفه عمومی تلقی می گردد. از این رو فعالیتهای اقتصادی و غیر آن که با آلودگی محیط زیست یا تخریب غیر قابل جبران آن ملازمه پیدا کند، ممنوع است.” لذا به موجب این بخش از قانون اساسی، انجام هرگونه تلاش و اقدامی که سرانجام به حفاظت از دریاچه ارومیه و جلوگیری از نابودی آن منجر شود، یک “وظیفه عمومی” به شمار می آید.

اساسا در شرایطی که محیط زیست در معرض تخریب است، مردم بجز بیان اعتراضات قانونی، راه دیگری برای انجام وظیفه قانونی خود در جهت حفاظت از محیط زیست و جلوگیری از نابودی این عروس آذربایجان ندارند.

اما متاسفانه بجای اندیشیدن و یافتن راهی مناسب برای حفظ این سرمایه ملی به سرکوب مردمی می پردازند که برای حفظ این سرمایه ملی بپاخواسته اند و در واقع مردم غیور ایران را که به جرم دفاع از تمامیت ارضی خود و به جرم دفاع از منافع و منابع ملی خود به اعتراض و حضوری آرام دست زده اند بجای تقدیر و همدلی و همراهی و یافتن راه مناسبی برای حل مشکل مشترک بازداشت کرده اند.

به نظر ما حاکمیت بدلیل اینکه خود را نماینده برآمده از خواست و نظر مردم نمی داند نمی تواند خود را در مسائل ملی و مردمی شریک و همدل احساس کند. از این رو از همه واکنش های مردم بیم و وحشت دارد و هر واکنش و حضوری را که می تواند فرصتی برای همدلی و آبادی و حفظ سرمایه های کشور باشد با مسائل سیاسی در می آمیزد و آن را به ابزاری برای سرکوب مردم و البته از بین بردن بیش از پیش اعتبار خود در تمامی زمینه ها تبدیل می کند.

ما جمعی از جوانان اصلاح طلب از مسئولین امر بویژه مسئولین سازمان محیط زیست و سازمان میراث فرهنگی و نیز نمایندگان مجلس می خواهیم که برای حفظ این سرمایه ملی هرچه سریعتر اقدامات لازم را انجام دهند و برای متوقف کردن تمامی پروژه هایی که منجر به خشک شدن این دریاچه بزرگ و زیبا شده است اقدام کنند و در این راه از کارشناسان و متخصصان یاری جویند.

با توجه به اینکه دولت پس از اعتراضات پیش آمده اعلام کرده است که بخشی از یک ملیارد دلاری که در ابتدا صراحتاً گفته شده بود صرف بیابان زدایی در عراق با هدف کاهش ورود ریزگرد به ایران می شود را به نجات دریاچه ارومیه اختصاص می دهد امیدواریم که ادامه مذاکرات برای نجات این دریاچه به نتیجه برسد، از طرفی طرح دولت پمپاژ آب از رودخانه ارس به دریاچه ارومیه است. طرحی که مشخص نیست به فرض اجرای آن چقدر در احیای این دریاچه نقش داشته باشد، در حالی که آثار سوء آن بر زیستبوم های پهناور و کم نظیری مثل مراکان، ارسباران و دشت مغــان غیر قابل انکار است.

امیدواریم دولت با مشورت کارشناسان راهی مناسب برای این مساله مهم زیست محیطی پیدا کند و تنها تصمیمی کوتاه مدت برای کاهش فشار بر دولت نگیرد و آینده زیست محیطی ایران را در نظر داشته باشد.

ما جوانان اصلاح طلب اعتراض شدید خود به بازداشت هم میهنان عزیزمان در آذربایجان را اعلام می کنیم و از مسئولین امنیتی می خواهیم که بجای متشنج کردن فضای جامعه با مردم برای حفظ تمامیت ارضی کشور همراه و همدل شوند و از اعمال خشونت نسبت به مردم بپرهیزند و هر چه سریعتر زندانیان عزیز آذری که در اعتراض به نابودی سرمایه های ملیمان به پاخواسته اند را آزاد کند و با مسائل محیط زیستی همچون مسائل سیاسی با تنگ نظری مواجه نشوند و آن را به مسائل سیاسی و قومیتی تبدیل نکنند.

جوانان اصلاح طلب

۱۸/۶/۱۳۹۰


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irangreenvoice-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irangreenvoice@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بازار امروز

Loading currency converter .. please wait

loading
currency converter
please wait
....

خبرهاي گذشته