هستي نيوز،از آن سوي فيلتر جمهوري اسلامي خبر پراكني ميكند

-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد...
http://groups.google.com/group/hasti-news
------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ شهریور ۱۷, پنجشنبه

Latest News from Koocheh for 09/08/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



موسسه شهروندیار / ویدئو

مستند آموزشی «انتخابات فرصتی علیه دیکتاتوری» تهیه شده در موسسه شهروندیار در‌بر‌دارنده نکاتی در ارتباط با چگونگی کنش شهروندان، در زمانی است که نظام‌های حاکم تن به خواست مردم برای برگزاری انتخابات آزاد نمی‌دهند.

در این مستند آموزشی ۲۵ دقیقه‌ای که تدوین آن را کارگردان جوان محمد‌رضا کلانی به عهده گرفته و روایت‌گر آن ایرج ادیب‌زاده، گوینده و روزنامه‌نگار پرسابقه ایرانی است، کوشیده شده با بهره‌گیری از برخی تصاویر اختصاصی و تصاویر مرتبط با انتخابات ایران و سایر کشورهایی که توانسته‌اند در زمان انتخابات نظام حاکم را وادار به عقب‌نشینی یا سقوط نمایند، هم‌چنین با بهره‌گیری از کاریکاتور و عکس پیام خود بهتر به مخاطبان منتقل نماید.

Click here to view the embedded video.


 


احمد قابل، پژوهش‌گر نو اندیش دینی، که دو روز پیش، به دلیل وضعیت وخیم جسمانی در زندان وکیل آباد مشهد، جهت عمل جراحی در بیمارستان رضوی مشهد بستری شده است. وی در ویدئویی که از او در بیمارستان ضبط شده است به تحولات خاورمیانه و شمال آفریقا اشاره کرده است.

بیشتر بخوانید:

«انقلاب‌های منطقه نشانه‌ای است برای همه آزاداندیشان»

Click here to view the embedded video.


 


خبر / رادیو کوچه

احمد قابل، پژوهش‌گر نواندیش دینی، که دو روز پیش، به دلیل وضعیت وخیم جسمانی در زندان وکیل آباد مشهد، جهت عمل جراحی در بیمارستان رضوی مشهد بستری شده است. وی در ویدئویی که از او در بیمارستان ضبط شده است به تحولات خاورمیانه و شمال آفریقا اشاره کرده است.

به گزارش جرس، بر اساس گفته شهود، احمد قابل در بیمارستان نیز تحت تدابیر امنیتی است و ماموران در اتاق وی حضور دارند.

وی در این ویدئو که در روز پنج‌شنبه، 9 سپتامبر ضبط شده است، از فعالانی که از وی حمایت کرده‌اند قدردانی کرد و بر ادامه مبارزه خود تاکید کرده است.

احمد قابل با اشاره به انقلاب‌های منطقه از جمله لیبی و مصر اعلام کرد: «آزادی مردم در این کشورها نشانه‌ای است برای حرکت هر ملتی که در ظلم و ستم زندگی می‌کند به سوی آزادی.»

این نواندیش دینی، در دور جدید بازداشت‌های خود، آذر ماه ٨٨ در حالی‌که که بعد از درگذشت آیت‌اله منتظری برای مراسم تشییع او از مشهد به قم سفر می‌کرد، بازداشت شد.

این پژوهش‌گر و منتقد دولت، بار دیگر در شهریور ٨٩ و در پی اظهار نظر در مورد اعدام‌های خودسرانه، دسته‌جمعی و پنهانی در زندان وکیل آباد مشهد، بازداشت شد. از دیگر موارد اتهامی احمد قابل، سخن‌رانی‌های وی در مشهد، نجف‌آباد و فریمان و هم‌چنین مصاحبه‌های ایشان با رسانه‌های خبری و انتقاد از سیاست‌های نظام را می‌توان نام برد.

بیشتر بخوانید:

«وضعیت وخیم جسمانی احمد قابل و انتقال به بهداری»

ویدئو:

«اظهارات احمد قابل در بیمارستان مشهد»


 


خبر / رادیو کوچه

روز پنج‌شنبه، 8 سپتامبر، در لیبی نیروهای حامی سرهنگ معمر قذافی از شهر بنی‌ولید اقدام به پرتاب راکت به سوی نیروهای وابسته به شورای ملی انتقالی کرده‌اند.

به گزارش الجزیره، شهر بنی‌ولید آخرین پای‌گاهی است که هم‌چنان در دست نیروهای وفادار به سرهنگ قذافی است.

یکی از سخن‌گویان شورای ملی انتقالی گفته است که این شهر با کمبود غذا، دارو و مواد سوختی روبه‌رو است.

از سویی دیگر رییس جدید بانک مرکزی لیبی می‌گوید هم‌زمان با افزایش نا‌آرامی‌های در این کشور، سرهنگ قذافی حدود بیست درصد از ذخایر طلای این کشور را فروخته است.

به گفته مقامات بانک مرکزی سرهنگ قذافی در ماه آوریل سال جاری ۲۹ تن از ذخایر طلا را به ارزش 1.4 میلیارد دلاربه دلالان محلی فروخت و عواید آن را به پرداخت حقوق کارمندان اختصاص داد.

بیشتر بخوانید:

«قذافی فرار به نیجر را تکذیب کرد»


 


خبر / رادیو کوچه

چهارمین دادگاه حسنی مبارک رییس جمهوری پیشین مصر و دو فرزندش جمال و علا و نیز حبیب‌ العادلی وزیر کشور پیشین روز پنج‌شنبه 8 سپتامبر با تدابیر شدید امنیتی برگزار شده است.

ریاست دادگاه همانند جلسات گذشته بر عهده احمد رفعت قاضی معروف مصر بود.

قاضی دادگاه نخست به شهادت عصام‌الدین حسینی افسر پلیس و حسین عبدالحمید یکی از معاونین حبیب العادلی به عنوان دوشاهد گوش داد.

این در حالی است که به مانند دادگاه‌های پیشین، حسنی مبارک و فرزندانش کلیه اتهام‌های خود را رد کرده‌اند.

به گزارش العربیه، روز 11 تا 15 سپتامبر جلسات دادگاه علنی نخواهد بود وتنها وکلای دفاع می‌توانند در این دادگاه حاضر شوند.

بر اساس این گزارش قرار است در 11 سپتامبر ژنرال محمد حسین طنطاوی، 12 سپتامبر سرلشکر سامی عنان، 13 سپتامبر عمر سلیمان رییس پیشین سازمان اطلاعات و معاون رییس جمهوری پیشین مصر، 14 سپتامبر سرلشکر منصور عیسوی و 15 سپتامبر سرلشکر محمود وجدی به عنوان شاهد در دادگاه حضور یابند.

از سوی دیگر هیت وکلای کویتی که داوطلبانه پرونده دفاع از حسنی مبارک رییس جمهوری برکنار شده مصر را به عهده گرفته‌اند بامداد امروز قاهره را به قصد کویت ترک کردند.

وکلات کویت ضمن تشکر از مهمان‌نوازی ملت و دولت مصر از روند کار دادگاه قدردانی کردند.

آن‌ها غیر‌علنی بودن دادگاه را امری قانونی و ضروری برای امنیت ملی مصر دانسته و اعلام کردند با علنی شدن مجدد دادگاه پس از تاریخ 15 سبتامبر به قاهره باز خواهند گشت.

بیشتر بخوانید:

«برگزاری سومین جلسه دادگاه حسنی مبارک»


 


 شراره سعیدی/ رادیو کوچه

«محمدعلی ابطحی» پس از سال‌ها فعالیت و سمت‌های مختلف رادیو و تلویزیون، در سال 67 از طرف سید محمد خاتمی که آن روزها وزیر ارشاد بود طی حکمی به معاونت امور بین‌الملل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منصوب شد. با استعفای خاتمی از ارشاد در سال 71 او هم استعفا داد. با کاندیدا شدن خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری، کارش را در نمایندگی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران رها کرده و به ستاد انتخاباتی رفت. بعد از پیروزی خاتمی، در سال 76 رییس دفتر رییس ‌جمهوری شد.

در دور دوم ریاست جمهوری خاتمی، در سال 80 معاون حقوقی و پارلمانی رییس ‌جمهوری شد. پس از انتخابات مجلس هفتم او که رابط دولت و مجلس بود، سه بار استعفا داد تا بالاخره در سال 83 استعفا‌ مورد قبول خاتمی قرار گرفته، پس از آن به سمت مشاور رییس ‌جمهوری انتخاب شد.

وی در انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری بر خلاف محمد خاتمی، از حامیان مهدی کروبی بود. ابطحی 26 خرداد در جریانات مربوط به روی‌دادهای پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری بازداشت شد.  «محمدرضا تابش»، در مصاحبه‌ای در خصوص وضعیت محمدعلی ابطحی به نقل از همسر ابطحی که اخیرن به ملاقات او رفته بود، اظهار داشت که «بعد از 43 روز که همسرم را دیدم حدود 18 کیلو وزن کم کرده بود و می‌گفت که چند روزی است که قرصی را به من می‌دهند که من را از جار و جنجال و هیاهوی این دنیا فارغ کرده‌است.» اما خود محمدعلی ابطحی در مصاحبه‌ای که در مرداد از اخبار «بیست‌و‌سی» پخش شد موضوع قرص را تکذیب کرد و بیان آن را توهین به خود و مردم دانست. وی به هم‌راه چند تن از فعالان سیاسی شناخته شده در روز 10 مرداد 88 در سالن اجتماعات اداره کل دادگستری تهران در اولین جلسه محاکمه متهمان حوادث پس از انتخابات حضور یافت، ابطحی هم‌راه با «محمد عطریانفر» در کنفرانسی خبری حضور پیدا کرد و میر‌حسین موسوی را دچار توهم تقلب دانست و هم‌راهی خاتمی را با موسوی خائنانه خواند. وی هم‌چنین هاشمی را متهم به انتقام از احمدی‌نژاد و خامنه‌ای کرد. دفتر مجمع تشخیص مصلحت نظام با صدور بیانیه‌ای با رد سخنان ابطحی آن را «از اساس کذب محض» خوانده و افزوده معلوم نیست در چه شرایط و ملاحظاتی این سخنان بیان شده ‌است.

او در آبان 88 به شش سال حبس تعزیری محکوم شد و در آذر 88 با سپردن وثیقه پس از 160 روز آزاد شد. در خرداد ماه سال 90 روزنامه «وطن امروز» مطالبی منتشر نشده از اعترافات محمدعلی ابطحی منتشر کرد که با واکنش با تکذیبیه روبه‌رو نشد، در بخش‌هایی از این اعترافات آمده است :

ابطحی در ابتدای این اظهارات درباره میرحسین موسوی می‌گوید: «آقای موسوی توهمی داشت و این‌که جزیی از انقلاب و خط امام و حتا در بعضی از دوستاشون اِبا نداشتن بگن که حتا از رهبری هم به امام نزدیک‌ترند‌، در حالی که ما این رو به شوخی در جلسات‌مان می‌گفتیم که اگر دوپینگ‌های روزانه امام نبود در زمانی که ایشون نخست‌وزیر بود، ایشون همون کارهای جاری کشور را نمی‌توانستند انجام بدن و حمایت‌های روزانه امام موجب می‌شد ایشون بتونن کارهای اجرایی را انجام بدهند. اما در عین حال ایشون تصورشون این بود که خط امام ملک رسمی ایشان است و او زیر این عنوان می‌تواند آرای مردمی را که واقعن به امام علاقه‌مند هستند به دست بیاورد.»

محمدعلی ابطحی در ادامه به جلسات متعدد تصمیم‌گیری برای مسایل بعد از انتخابات اشاره می‌کند و می‌گوید: «یکی از این‌ها جلسه مشترکی بود که آقای موسوی، خاتمی و آقای رفسنجانی روز شنبه «یک روز بعد از انتخابات» برگزار کردند. توی اون جلسه، حمایت بسیار عجیبی از مهندس موسوی شکل گرفت. بعد به بعضی جاها پیغام داده شد که شما اگر در این شرایط حمایت کنید بسیار مهم است. مجمع روحانیون مبارز همان روز «شنبه 23 خرداد» جلسه گذاشت و در جلسه‌اش خواستار ابطال انتخابات شد.»

اما اظهارات بعدی ابطحی درباره اهداف پنهان سران این روی‌داد در ورود و طراحی این واقعه بود. ابطحی در این بخش از اظهارات خود، درباره ویژگی «توهم» موسوی و رفتار متوهمانه وی و نیز دلایل دیگر افراد برای هم‌راهی و شکل‌گیری این روی‌داد به موارد قابل تاملی اشاره می‌کند: «من فکر می‌کنم یکی از توهمات جدی مهندس موسوی این بود که فکر می‌کرد این مجموعه‌ها کسانی هستند که به خاطر خود آقای موسوی، دیدگاه‌های موسوی و به خاطر مبانی موسوی به وی علاقه‌مند هستند، در حالی که دلیل این‌که موسوی را تنها نمی‌گذاشتند، به خاطر منافع خودشان بود.

در این‌جا از همه کسانی که اسم می‌آورم پوزش می‌خواهم، واقعن قصد اهانت و جسارت ندارم اما از روی اعتقاد دارم این نکته را می‌گویم که آقای موسوی از سر «نادانی» وارد این ماجرا شد، آقای خاتمی از سر «خیانت» وارد این ماجرا شد و آقای هاشمی رفسنجانی از سر «انتقام»‌گیری وارد این ماجرا شد. واقعن آقای موسوی نمی‌دانست که در مملکت چه خبر است. این را می‌شد حدس زد و به همین دلیل معتقدم از سر نادانی وارد این ماجراها شد. آقای خاتمی برعکس، اقتدار دولت، اقتدار نظام، اقتدار قدرت‌های انتظامی، نظامی، قضایی و اقتدار معنوی امام را در این کشور می‌دانست و برای انتقام از شکست خودش که حمایت از موسوی بود، موسوی را به کوبیدن بر این طبل تقلب وادار و از او حمایت کرد.»

اما اظهارات ابطحی درباره رفتار هاشمی و حزب کارگزاران که در ادامه فیلم آمده، بسیار حائز اهمیت است: «در این انتخابات من به قدرت، اختیار و فعالیت آقای هاشمی‌رفسنجانی و حزب کارگزاران بسیار تاکید می‌کنم، چون حزب کارگزاران و آقای هاشمی رفسنجانی امکانات سیاسی و مالی فراوانی داشتند. برای آقای هاشمی رفسنجانی رقابت با آقای احمدی‌نژاد و نبودن آقای احمدی‌نژاد یک «اصل» بود که به هر دلیلی اگر می‌توانست به این اصل برسد، تلاش می‌کرد.

در این‌جا جریان حزب کارگزاران و آقای هاشمی‌رفسنجانی را جریان غالبی می‌دانم. من خودم در جلسه مجمع روحانیون مبارز که خودش را وابسته به امام می‌داند، بودم. همه روحانی بودند. آقای مجید انصاری بود که عضو مجمع تشخیص مصلحت و عضو دفتر امام بود. مجید انصاری روز شنبه 23 خرداد دنبال نوشتن یک بیانیه در حمایت از آقای موسوی بود. می‌گفت، ما این بیانیه را فوری روی سایت مجمع قرار می‌دهیم و 2 دقیقه بعد می‌گذاریم روی سایت قلم‌نیوز که سایت آقای موسوی بود. انصاری گفت، 3 دقیقه بعد از این‌که سایت قلم‌نیوز این بیانیه را منتشر کرد، این بیانیه زیرنویس بی‌بی‌سی می‌شود، یعنی این مسیر با این سرعت شکل می‌گیرد برای یک مجموعه حتا یک مجموعه ارزشی.»

این سخنان و اعترافاتی که هرگز تکذیب نشد، حتا اگر با اجبار برعلیه روسای پیشین باشد باز تنها یک نشانه است برای عدم اطمینان به روحانیون، زیرا در تمامی سال‌های پس از انقلاب بودند جوانان کم‌سنی که تنها به جرم عدم اعتراف بر علیه دوستان‌شان بدترین شکنجه‌ها و حتا مرگ را تجربه کردند، باید به یاد داشت که معترف این سخنان به خوبی می‌داند به علت موقعیت سازمانی و اجتماعی حال و گذشته‌اش چگونه جنبشی اعتراضی و تاوان‌داده بر علیه نظام حاکم را به کینه‌ورزی شخصی و ابلهانه میان حاکمان تقلیل داده و بهای رهایی‌ زودهنگام‌اش را خسارت‌دادگان جوان و خانواده‌های‌شان پرداخت نموده‌اند.


 


محمد مصطفایی / وکیل دادگستری

روز 13 شهریور ماه خبری در خبرگزاری دانش‌جویان ایران (‌ایسنا‌) منتشر شد. عنوان خبر «شش مجرم به داور آویخته شدند» ‌بود. در این خبر اتهام یک نفر از اعدام‌شدگان قاچاق مواد‌مخدر، دو نفر از آن‌ها تجاوز به عنف و اتهام سه نفر دیگر اعمال منکر و خلاف شرع بیان گردید. این در حال است که بسیاری از اعمال در قانون مجازات اسلامی خلاف شرع بوده و برخی از آن‌ها نیز اعمال منکر محسوب می‌گردند از جمله حجاب یا روزه‌خواری، ولی مجازات این اعمال اعدام نیست.

آقای عبدالحمید امانت در نشست خبری که با خبرگزاری‌ها داشتند با یک اشتیاق خاص و ویژه خبر اعدام شش شهروند ایرانی را مطبوعاتی کرده و در خصوص سه نفر از آن‌ها که مورد نظر  این یادداشت است، چنین گفت: «حکم اعدام سه مجرم به نام‌های «م،ط»، «ط، ت» و «م،چ» صبح امروز در اهواز اجرایی شد. این سه مجرم به استناد مواد 108 و 110 قانون مجازات اسلامی، به دلیل ارتکاب به اعمال منکر و خلاف شرع از سوی شعبه 17 دادگاه انقلاب اسلامی اهواز به اعدام محکوم شدند.»

در این‌جا می‌خواهم نظر شما را به این جنایت عظیم که به هیچ عنوان قابل توجیه نیست و به نوعی قتل عمد محسوب می‌شود جلب کنم:

اولن‌– اعمال منکر و خلاف شرع در هر موردی حتا زنا یا لواط در صلاحیت دادگاه انقلاب اسلامی نیست. قانون‌گذار صلاحیت دادگاه انقلاب را مشخص کرده و رسیدگی به چنین جرایمی در صلاحیت دادگاه عمومی و هم‌چنین بر حسب عنوان و مصداق در صلاحیت دادگاه کیفری استان است. بنابراین از این حیث اعدام این سه شهروند ایرانی به صورت کاملن خودسرانه و سلیقه‌ای توسط دست‌گاه امنیتی و دادگاه انقلاب بوده است.

ثانین– مشخص نیست آیا این سه وکیل داشته‌اند یا بدون وکیل محاکمه شده‌اند؟  وکلای آن‌ها چه کسانی بوده‌اند؟ آیا وکلای بوده‌اند که پروانه وکالتشان را دولت صادر کرده است که اعتراضی به اعدام موکلین خود نکرده‌اند؟ و ده‌ها و صدها آیای دیگر که جای بیان تمام آن‌ها در این جا نیست و خوانندگان گرامی کاملن آگاهند که وکلای دادگستری در ایران اجازه وکالت در چنین پرونده‌هایی و دفاع از حقوق شهروندان را نداشته و اگر دفاع کنند و لب به اعتراض بگشایند صدایشان خاموش خواهد شد. به هر حال نداشتن دادرسی عادلانه نیز از دیگر ایرادات این پرونده و یا بهتر بگوییم جنایت است.

ثالثن– مواد 108 و 110 قانون مجازات اسلامی مربوط به هم‌جنس‌گرایی است، چنان‌چه دو فرد مذکر با یک‌دیگر عمل جنسی انجام دهند، این عمل را لواط گفته و در صورت دستگیری به استناد ماده 110 قانونی مجازات اسلامی به قتل محکوم می‌گردند. بنابراین این سه شهروند خوزستانی به بهانه لواط به مرگ محکوم شده و اعدام شده‌اند. افرادی که امکان دارد تحت شکنجه اقرار به ارتکاب لواط کرده باشند تا هم‌چون ماکان مولود‌زاده به دلیل خصومت با یکی از مسوولین دست‌گاه قضایی به مجازات اعدام محکوم شوند.

هر چند یقین دارم و تاکید می‌کنم هر سه نفر اعدام‌شدگان بی‌گناه بوده و قربانی خواسته‌های پلید رییس دادگستری خوزستان و مسوولین دست‌گاه قضایی برای پیش‌گیری از وقوع جرم شده‌اند، اما نباید سخنان آقای احمدی‌نژاد در نشست سازمان ملل در نیویورک را فراموش کرد که گفت در ایران کسی هم‌جنس‌گرا نیست و به مجازات اعدام محکوم نمی‌گردد که البته انسان‌های بی‌گناه بسیاری به همین اتهامات واهی در شهرهای مختلف ایران محکوم به مرگ شده و مخفیانه اعدام می‌شوند.

در آخر خطاب به این رییس دادگستری که در مصاحبه خود گفته است: «تبه‌کاران، اراذل و اوباش و متجاوزان به حقوق مردم از راهی که انتخاب کرده و در آن قرار دارند بازگردند و توبه کنند، در غیر این‌صورت قوه قضاییه و دادگستری خوزستان در مبارزه با این افراد کوتاه نمی‌آید. می‌گویم: آقای رییس که معلوم نیست دارای مدرک تحصیلی هستید یا خیر؟ حقوق خوانده‌ای یا خیر؟ می‌دانید جرم‌شناسی به چه معناست، یا این‌که فقط و فقط راه مبارزه با خشونت و جرم را در اعدام می‌دانید! در جامعه زندگی کرده‌اید یا خیر؟ ….. تبه‌کاران و ارذل و اوباش پای اینترنت و تلوزیون ننشسته‌اند که به دستور شما گوش فرا دهند. آن‌ها روزنامه‌خوان هم نیستند که به صحبت‌های سرتاسر ابهام‌آمیز شما گوش دهند. با اعدام و جنایت و ریخت خون افراد بی‌گناه نمی‌توانید جلوی ارتکاب جرم را بگیرید. به جای ریخت خون شهروندان ایرانی به دنبال ریشه‌کن کردن اصولی و کارشناسانه جرم باشید و اگر نمی‌توانید گره پیچیده خشونت و جرم در ایران را باز کنید، به کنار روید تا افردی لایق این گره به هم تنیده شده را باز کنند.

به هر حال سه جوان برخلاف موازین صریح قانونی در شهر خوزستان و به صورت بی‌گناه اعدام شدند و حکومت جمهوری اسلامی می‌بایست پاسخ‌گوی ریختن خون این سه جوان و دیگرانی که وضعیت مشابه این سه جوان دارند باشند.


 


بهنام‌/ رادیو کوچه

behnam@koochehmail.com

«جنیفر آنیستون: من و ازدواج؟»

«جنیفر آنیستون» شایعه ازدواج خود را به شدت تکذیب کرد.

جنیفر، هنرمند آمریکایی که در ماه‌های اخیر با دوست پسر خود «جاستین تیرو» در انظار عمومی بسیار دیده شده، به شدت مسئله ازدواج خود را با جاستین تکذیب کرد.

این در حالی است که وی اعلام کرد آن‌ها حتا نامزد هم نکرده و هیچ مراسمی تحت عنوان پیوند زناشویی نبسته‌اند.

پیش از این شایع شده بود که جنیفر آنسیتون مراسم ازدواجی را در کنار ساحل دریا برگزار کرده است.

…………….

«سندرا بولاک و رایان رینلودز: بی‌تو هرگز»

«سندرا بولاک» و «رایان رینولدز» در مصاحبه‌ای با رسانه‌ها اعلام کردند که دیگر تمایلی برای جدا از هم زندگی کردن ندارند.

این دو که از چندی پیش در تمامی مکان‌ها با هم بوده و دیده شدند اظهار داشتند که دیگر تحمل جدا بودن از هم‌دیگر را ندارند.

این در حالی است که همه عنوان کردند که این دو دیوانه‌وار هم‌دیگر را دوست دارند.

سندار اعلام کرد: «وضعیت رومانتیک ما باید یک پله ترقی کند.»

……………

«جاستین تیمبرلیک در تلاش برای شکار جسیکا بیل»

«جاستین تیمبرلیک» که در تابستان به ‌طور کامل از «جسیکا بیل» جدا بود خبر رسیده که ابراز پشیمانی کرده و در یک مهمانی عروسی که در کلورادو برگزار شد شرکت کرده و به دنبال جسیکا بوده است.

این در حالی است که پیش‌تر عنوان شده بود جاستین با «اولیویا وایلد» و «میلا کونیس» ارتباط برقرار کرد اما منابع پاپاراتزی اعلام کردند که وی به دنبال جسیکا است و گفته که می‌خواهد با جسیکا ادامه دهد.

از سویی دیگر جسیکا بیل چندی است که از همسر خود جدا شده و این فرصتی خوبی است که یک‌بار دیگر طعم زناشویی را بچشد.

……………..

«جسیکا سیمپسون: تا سینه‌هایم بزرگ است عروسی تعطیل»

«جسیکا سیمپسون»، بازی‌گر و خواننده آمریکایی اعلام کرد که مراسم ازدواج خود را به تاخیر خواهد انداخت.

وی دلیل این کار را جراحی که قرار است برای کوچک کردن سینه‌های خود انجام دهد عنوان کرد.

جسیکا زمان مراسم خود را به ماه نوامبر تغییر داد.

یکی از نزدیکان جسیکا اظهار داشت که وی به دلیل این‌که احساس می‌کند با کوچک کردن سینه‌هایش جوان‌تر و کوچک‌اندام‌تر نشان می‌دهد تصمیم به این عمل گرفته است.

…………….

«دوست دختر، آن‌هم از مدل مدونا»

این روزها‌ «براهیم زیبت» لحظات بسیار خوبی را می‌گذراند.

براهیم، هنرمند فرانسوی که دوست پسر «مدونا» محسوب می‌شود این روزهای هم‌راه با خانواده خود مهمان مدوناست و در «کپ‌دی‌انتایدز» در فرانسه تعطیلات طولانی خود را می‌گذراند.

این در حالی است که به گفته منابع پاپاراتزی هزینه این سفر بسیار بالاست به دلیل این‌که هر وعده غذا برای مدونا و خانواده براهیم که حدود شش نفر هستند بالغ بر 1000 پوند برای مدونا خرج بر می‌دارد.

………………

«اسکار با اجرای دل‌چسب ادی مرفی»

«ادی مرفی» به عنوان مجری اسکار انتخاب شد.

این در حالی است که تا روز سه‌شنبه باید این مجری انتخاب و به تهیه‌کننده برنامه آکادمی اسکار معرفی می‌شد.

پس از گمانه‌زنی‌ها بلخره ادی مرفی هنرمند و کمدین آمریکایی به دلیل تسلط بر اجرای برنامه‌های زنده برای این حادثه تاریخی سینما انتخاب شد.

………………………

«مارک آنتونی: تمام خبرها در مورد شایعه است»

«مارک آنتونی» در یک برنامه تلویزیون اعلام کرد که بین او و «جادا» همسر «ویل اسمیت» هیچ رابطه خاصی وجود نداشته و همه این‌ها شایعه است.

هفته گذشته اعلام شده بود که مارک آنتونی و جادا با هم بیرون از منزل قرار گذاشته و برای صرف غذا به رستوران رفته‌اند.

مارک در این برنامه تلویزیون عنوان کرد: «من، جنیفر، جادا و ویل با هم دوست بوده و هستیم. این شایعات زمانی به‌وجود می‌آید که من از جنیفر جدا شدم و می‌خواستند که مرا بدنام کنند.»


 


اکبر ترشیزاد/ رادیو کوچه

همان‌طور که از ابتدای شروع برنامه‌ی «شادوتندرست» با مخاطبان عزیز آن در میان گذارده بودم، قصدم از انجام این برنامه‌ی ورزشی فقط اطلاع‌رسانی و یا نقد ورزشی صرف نبود. به همین سبب هر چند وقت یک‌بار لازم می‌شود تا به اتفاقاتی در ورزش کشور بپردازیم و آن‌ها را زیر ذره‌بین قرار دهیم که نمونه‌هایی خرد از واقعیات دردناکی هستند که در زیر پوست اجتماع در جریان است و ما آن‌ها را ندیده و یا نخواسته‌ایم که ببینیم. سخنان هفته‌ی گذشته‌ی «نادر فریادشیران» فوتبالیست قدیمی و خوش‌نام کشورمان درباره‌ی حاشیه‌های فوتبال ما برای بسیاری چنان دردناک بود که صدای همه‌ی دل‌سوزان این مرز و بوم را درآورد. این صحبت‌ها بهانه‌ای شد برای من تا به یکی دیگر از این حواشی بپردازم، حقیقتی که سال‌ها سال‌های است که در ورزش ما وجود دارد اما بسیاری از ترس اعتبار خود درباره‌اش سکوت کرده‌اند.

شاید این یکی از دردناک‌ترین جملات موجود در ادبیات جهان باشد که: «تاریخ، شرح حال زندگی انسان‌های موفق است». در حقیقت پیامی که در پس این جمله پنهان است این ‌است که همواره چشم دنیا بر روی آدم‌هایی که در راه رسیدن به مقاصد خود شکست خورده‌اند بسته می‌ماند. البته در تمام دنیا بخش فراوانی از مسوولیت عدم موفقیت آدم‌ها بر دوش خود آن‌ها و بخش اندکی از آن به سبب شرایط اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جامعه‌ای است که در آن زندگی می‌کنند. اما در ایران این قضیه تمامن بر عکس است. می‌خواهم شما را به دیدار جوانانی ببرم که شاید در ظاهر تفاوت چندانی با دیگر هم سن و سالان خود ندارند اما می‌توانستند داشته باشند.

وقتی که این جوان خوش قد و بالا را در سوپر مارکت محقری در یک شهرستان کوچک در حال کار کردن می‌بینی به ذهنت هم خطور نمی‌کند که او می‌توانسته است یکی از به‌ترین دروازه‌بانان فوتبال این مملکت باشد. اگر کنار دست راننده‌ی نیسان وانتی بنشینید که هر روزه کیلومترها راه را از بازار میوه و تره‌بار جنوب تهران تا یکی از محلات شهر طی می‌کند تا لقمه نانی برای خانواده‌اش دربیاورد، باورش مشکل است که بدانید یک دهه پیش از او به‌عنوان به‌ترین هافبک چپ‌پای جوان کشور یاد می‌کردند. نمونه‌های این چنینی در گوشه و کنار این مملکت کم نیستند. اما من حدود چهل نفر از آن‌ها را به خوبی می‌شناسم که ده سال پیش همگی در تیم‌ملی جوانان با جمعی از بازی‌کنانی هم‌دوره بودند که اکنون از نام‌داران فوتبال کشورند. این‌که چرا آن‌ها نتوانستند و این ستارگان امروزی توانستند به نام و نشانی در فوتبال ما دست یابند، یکی دیگر از آن زخم‌های کهنه‌ی ورزش ماست.

سال 1380 اردوی تیم‌ملی جوانان کشور به مربی‌گری «حمید درخشان» و با دعوت از برخی از به‌ترین استعدادهای جوان فوتبال کشور که توسط مربیان زحمت‌کش شهرستانی و باش‌گاه‌های بازی‌کن‌ساز تهران معرفی شده بودند، در کنار جمعی از بازی‌کنان جوان عضو تیم‌های سرشناس تهرانی تشکیل شد. پس از برگزاری دو هفته تمرین، جمعی از بازی‌کنان که از قضا از به‌ترین و بااستعدادترین فوتبالیست‌های جوان کشور بودند از تیم‌ملی حذف شدند. برخی از اسامی فوتبالیست‌های باقی‌مانده به این شرح بودند: «وحید طالب‌لو»، «شیث‌ رضایی»، «خسرو حیدری» و برخی از نام‌داران کنونی فوتبال کشور. خوب شاید فکر کنید که این بازی‌کنان به نسبت دیگران توانایی‌های بیش‌تری داشته و مستحق باقی‌ماندن در لیست تیم‌ملی بودند، نه این‌طور نبود، واقعیت چیز دیگری بود. در حالی‌که در بین بازی‌کنان حذف شده نمونه‌های بسیاری از برگزیدگان رده‌ی سنی امید و جوانان کشور وجود داشتند، از به‌ترین گلزن بگیرید تا به‌ترین دفاع و دروازه‌بان، آن‌چه که سبب شد شماری دیگر جای این جوانان بی‌نام و نشان اما با استعداد را بگیرند روابط خارج از مستطیل سبز و مسایل مالی بود. پدر یکی از بازی‌کنان برگزیده مدیر تدارکات تیم‌ملی بزرگ‌سالان بود، عموی دیگری از ورزشی‌نویسان بانفوذ کشور و دایی آن یکی از تجار و سرمایه‌داران «دبی» که هم‌کاری تجاری و اقتصادی‌اش با مربی وقت تیم‌ملی جوانان بر همه آشکار بود و در نهایت آن‌هایی که کس و کاری نداشتند اما دست‌شان به دهان‌شان می‌رسید، مشکل خود را با پول حل کردند.

سرنوشت جوانانی که بدون دلیل و فقط بر اساس نداشتن رابطه و نفوذ و پول در بازی کثیف پشت پرده‌ی فوتبال از تیم‌ملی خط خوردند، غم‌انگیز و شبیه به هم بود. برخی از آن‌ها به جهت نداشتن رابطه و محدود بودن پذیرش بازیکن در تیم‌های نظامی، دوره‌ی سربازی سختی را به عنوان سرباز عادی گذرانده و در نتیجه‌ی دو سال دوری از شرایط تمرین، پس از اتمام خدمت، دوره‌ی حرفه‌ای فوتبال‌شان نیز به پایان رسید. شماری دیگر در تیم‌های درجه‌ی دو، در تهران و شهرستان مشغول به تمرین شدند و به علت آسیب‌دیدگی و عدم حمایت مالی کم‌کم از صحنه‌ی فوتبال کشور حذف شدند و برخی دیگر که سخت‌کوش‌تر و خوش‌شانس‌تر بودند در نهایت توانستند در لیگ‌های دسته‌ی پایین‌تر به ورزش خود ادامه دهند ولی به سبب دیده نشدن و بازهم نداشتن روابط در همان سطح باقی‌ ماندند. این اتفاق بارها و بارها و در دوره‌های مختلف در اردوهای سطوح پایه پیش‌آمد و نتیجه‌ی آن چیزی است که امروز در فوتبال ما به آسانی دیده می‌شود، کمبود جای‌گزین‌های مناسب برای بازی‌کنان قدیمی، چرا که هر روزه شمار تازه‌ای بازی‌کن با روابط خاص در تیم‌های پر نام و نشان به اسم و رسم تازه‌ای می‌رسند و متاسفانه دست استعدادهای واقعی از رسیدن به جای‌گاه مناسب کوتاه است و این داستان غم‌انگیز هر روز و هر روز در کشور ما تکرار می‌شود.


 


پنج‌شنبه 17 شهریور 90‌/ 8 سپتامبر 2011

اجرا: اعظم

استودیو: سیاوش

تقویم ‌تاریخ

گزیده اخبار مطبوعات پنج‌شنبه ایران

مجله جاماندگان- «دوپینگ روزانه آقای خمینی»- شراره سعیدی

بخش اول خبر‌ها

شاد و تندرست- «زخم‌های کهنه فوتبال ما»- اکبر ترشیزاد

گزارش روز کابل- «زندانیان در بازداشت‌گاه‌های افغانستان شکنجه نمی‌شوند»- آرین

پاپاراتزی- «دوست دختر، آن‌هم از مدل مدونا»- بهنام

خلاصه مطبوعات تاجیکستان- کیومرث

بخش دوم خبرها

تمام رخ- «سریال ادامه‌دار اختلاف‌ها»- آرش حسینی‌پژوه

دایره‌ی شکسته- «رمانتیکی پر از رمز و راز»- مه‌شب تاجیک

 بخش سوم خبرها


 


آن‌چه در این بخش می‌آید انتخابی از رادیو کوچه در بین رسانه‌ها است.

دانشجو نیوز

دکتر محمد ملکی، اولین رییس دانشگاه تهران پس از انقلاب ایران، طی نگارش نامه‌ای تکان دهنده خطاب به احمد شهید، با اشاره به وضعیت اسفبار حقوق بشر در ایران و همچنین با تاکید بر «جنایت‌های حاکمان قدرت طلب و استبدادی» اعلام نموده که برای شهادت در مورد شکنجه و اعدام زندانیان در ایران آماده بوده و «پای هزینه آن» نیز ایستاده است.

به گزارش دانشجونیوز، به دنبال نگارش نامه‌های اعتراضی برخی از زندانیان و شخصیت‌های سیاسی خطاب به گزارش‌گر ویژه حقوق بشر و توصیف شرایط ناگوار زندآن‌ها و هم‌چنین نقض مستمر حقوق بشر در ایران، دکتر محمد ملکی، از اساتید بازنشسته دانشگاه تهران و از شخصیت‌های دانشگاهی برجسته مخالف حکومت ایران، خطاب به احمد شهید نامه‌ای نوشته و این گزارشگر ویژه را نسبت به آن‌چه که وی آن را «ظلم و ستم و بیرحمی حاکمان در حق ملت مظلوم» خوانده، مطلع ساخته است.

بر اساس این گزارش، دکتر ملکی در این نامه با اشاره به تجربه شخصی خویش از دوران زندانی بودن خویش و مشاهده بسیاری از شکنجه‌ها و اعدام زندانیان سیاسی در ایران صراحتن اعلام نموده که «حاضرم حقایقی را که خود شاهد آن‌ها در زندآن‌های نظام ولایی بوده‌ام را برایتان ذکر کنم و پای هزینه آن نیز بایستم.»

دکتر محمد ملکی که مدت زیادی از عمر خویش را در زندآن‌های ایران سپری کرده و حتی پیشتر محکوم به اعدام نیز شده بود، در آخرین مورد پس از ۱۹۱ روز بازداشت و آزار و اذیت به دلیل وخامت وضعیت جسمانی به طور موقت از زندان اوین آزاد شده و علی رغم این‌که که سال ۷۹ به ۷ سال حبس تعلیقی نیز محکوم شده بود، هنوز حکمی برای وی صادر نشده است.

به گزارش دانشجونیوز، متن کامل نامه دکتر محمد ملکی به شرح زیر است:

بسم الحق

جناب آقای دکتر احمد شهید

با سلام و ارادت و آرزوی موفقیت بخاطر کارسترگ و انسان دوستآن‌های که پذیرفته‌اید.

من دکتر محمدملکی استاد بازنشسته دانشگاه و نخستین رییس دانشگاه تهران پس از انقلاب، می‌خواستم بر‌اساس تجربیات شخصی‌ام، شمه‌ای از آن‌چه در مسیر نقض فاحش حقوق بشر در کشورم ایران می‌گذرد را جهت اطلاع بیشتر شما به عرضتان برسانم تا شاید گامی باشد جهت نجات ملتم از این همه ظلم و فساد و بی‌رحمی حاکمان در حق یک ملت مظلوم .

برادرم؛ آقای شهید

من هم یکی از ده‌ها هزار نفری بودم که در مدت 32 سال حکومت جمهوری اسلامی ایران بارها و بارها حقوق انسانی‌ام از سوی حاکمان قدرت طلب و استبدادی نقض شده و شاهد بسیاری جنایت‌ها در زندآن‌های ایران بوده‌ام که به گوشه‌ای از آن‌ها اشاره می‌کنم .

در سال 1357 بعد از پیروزی انقلاب و پس از برگزیده شدنم به ریاست دانشگاه تهران، برای پیاده کردن یکی از اهداف انقلاب، تمام توانم را بکار بردم تا دانش‌گاه و دانشکده‌ها به وسیله شورایی مرکب از استادان، دانشجویان و کارمندان که در یک انتخابات کاملن دموکراتیک انتخاب می‌شدند، اداره گردد. این‌کار به مزاق حاکمیتی که همه امور کشور را در دست گرفته بود خوش نیامد تا بالاخره با یک کودتا به نام «انقلاب فرهنگی»، با حمله به دانشگاه‌ها و کشتار تعدادی از دانشجویان همراه با مجروح کردن و دستگیری جمعی از آن‌ها، دانشگاه‌ها را بستند و تعداد زیادی از دانشگاهیان معترض را دستگیر و پس از شکنجه‌های فراوان اعدام نمودند. شورای مدیریت دانشگاه تهران و شورای عالی دانشگاه که کار اداره دانشگاه را به عهده داشتند با این امر به مخالفت برخاستند، ولی حاکمیت به جای پاسخگویی به آن‌ها تعدادی از آن‌ها از جمله این‌جانب را دستگیر و به بهانه مخالفت با امر رهبری (آیت الله خمینی) روانه زندان‌ها نمودند. در یک دادگاه غیر قانونی بدون حضور وکیل محاکمه شدم و ابتدا به اعدام و سپس به 10 سال زندان محکوم گردیدم. در این مدت با بیرحمانه‌ترین رفتار از جمله زدن کابل به کف پا و سایر نقاط بدنم، آویزان کردن از سقف، کوبیدن سر به دیوار، زدن مشت و لگد که منجر به نابینائی چشم چپم و شکستگی استخوان مچ دست راستم شد و انواع شکنجه ها مواجه بودم. آثار بعضی از آن شکنجه‌ها هنوز روی بدنم باقیست. بعد از 5 سال ظاهرن از زندان آزاد شدم ولی ماه‌ها باید هر چند روز یکبار خودم را به دادستانی معرفی می کردم تا مورد بازجویی که خود نوعی شکنجه بود قرار می‌گرفتم .

در سال 1379 به‌ اتفاق ده‌ها فعال ملی ـ مذهبی به بهانه «براندازی» مجددن دستگیر و مدت 6 ماه در یکی از مخوف‌ترین زندان‌های سپاه (عشرت آباد) در سلول‌های انفرادی (1متر در 2متر) زندانی شدم. سلول‌هایی که بنا به گفته حقوق‌دانان و روان‌پزشکان، زندانی بودن در آن‌ها را «شکنجه سفید» می‌نامند. پس از حدود 7 ماه تحمل زندان (شکنجه سفید) برای محاکمه آزاد شدم و در یک دادگاه غیرعلنی و غیرقانونی محکوم به 7 سال زندان تعلیقی گردیدم.

در 31 مرداد سال 1388 و درحالیکه دچار بیماری سرطان پروستات و بیماری قلبی آریتمی و فشارخون بودم و دوران شیمی درمانی را می‌گذراندم و از ناراحتی قلبی و سنکپ‌های مرتب رنج می‌بردم، در ساعات اولیه روز عده‌ای از مامورین وزارت اطلاعات به منزلم هجوم آوردند و من را بعد از بازرسی خانه و مصادره تعداد زیادی از کتابهایم، از بستر بیماری مستقیم به زندان اوین، بند مربوط به وزارت اطلاعات (بند209) بردند و در سلول انفرادی به مدت 3 ماه زندانی شدم. در بازجویی‌ها انواع توهین و تحقیر را در حقم روا داشتند و تنها بدلیل نوشته‌ها و گفته‌های انتقادی‌ام، به من اتهام محاربه و توهین به آقایان خمینی و خامنه‌ای (رهبران جمهوری اسلامی) وارد ساختند. نهایتا پس از 191 روز زندانی شدن، به علت شدت بیماری که در اثر آن چند بار به بیمارستان منتقل شدم به من مرخصی استعلاجی دادند تا شیمی درمانی ادامه یابد و عمل نصب دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب انجام شود . اخیرا برای محاکمه به دادگاه غیر علنی که خلاف بر قوانین خود جمهوری اسلامی است احضار شدم تا حکم قاضی صادر گردد و فعلن روزهای بسیار سخت و شکنجه‌گونه زیر حکم بودن را می‌گذرانم. من پیرمردی 78 ساله و بیمار هستم ولی برای تحمل هر حکمی آماده هستم زیرا هدفم مبارزه با ظلم و بیدادگری حاکمان و قدرت به دستان ایران بوده و هست و خواهد بود. به خدا و خلق تکیه دارم و از هیچ عقوبتی ترس ندارم و آرزویم ملاقات با شما و بیان حقایقی است از آنچه در 3 دهه اخیر در ایران گذشته و ظلمی که بر این ملت روا رفته است.

جناب آقای دکتر شهید؛

من شهادت خواهم داد که در دهه 60 شمسی چگونه زندانیان جوان و دانش‌جویان اعم از زن و مرد را پس از شکنجه بسیار، ده ده و صد صد هر شب برای اعدام می‌بردند و آن‌ها به سوی سرنوشت می‌رفتند و در راه سرود می خواندند. حاضرم حقایقی را که خود شاهد آن‌ها در زندان‌های نظام ولایی بوده‌ام را برایتان ذکر کنم و پای هزینه آن نیز بایستم.

در پایان بنام یک ایرانی آرزو می‌کنم که در کارتان موفق باشید. مطمئن باشید خدا یار شماست .

ارادتمند و به امید دیدار

دکتر محمد ملکی

زندانی سیاسی در تعلیق و استاد بازنشسته دانشگاه تهران

شهریور 1390


 


مه‌شب‌ تاجیک/ رادیو کوچه

«هانس هاینتس اورس» (Hans Heinz Ewers) نویسنده‌ی آلمانی، در سال1871 در «دوسلدروف» دیده به جهان گشود. هنگامی‏ که او هم‌زمان با پایان سد‌ه‌ی نوزدهم کار نویسندگی خود را آغاز کرد، گرایش‏های جدیدی در ادبیات آلمانی رخ نموده بود. رمانتیسم کهنه‌ی‏ آلمانی نفس‏های واپسین خود را می‏‌کشید و مکاتبی چون رالیسم‏ و ناتورالیسم در حال شکفتن بودند. اما شگفت که در چنین زمانه‏ای، اورس شیفتگی خود را به‏ رمانتیسم آن هم از نوع آلمانی‏اش نشان می‏دهد. البته آن‌چه مشخص است این‌که در پایان سده‌ی نوزده و اوایل سده‌ی بیست، نویسندگانی چون «هوفمانس‏ تال»، «راینر ماریا ریلکه» و «هرمان هسه» با نگاهی به سنت‌های کهن‏ ایده‌الیسم آلمانی، «نیورمانتیسم» را بنیان نهادند. از این‏رو می‏باید گمان‏ داشت که اورس نیز در این دسته جای گیرد. اما اورس هرچند از لحاظ زمانی در دوره‌ی نیورمانتیک‏ها زندگی می‏کرد، اما به واقع بیش‌تر به‏ رمانتیک‏های قدیمی‏تر آلمانی‏ها هم‌چون «ارنست تیودور» «آمادئوس‏ هوفمان» نزدیک بود.

برشمردن وجوه تمایز میان رمانتیسم پیشین که با جنبش‌های ادبی و با توفان و تهاجم درآمیخته است کاری دشوار است. رمانتیسم پیشین یا پیش رمانتیسم بسیار خشن‏تر، خردستیزتر و رازآمیزتر از شکل‏های‏ بعدی این مکتب است. با این توضیح و پس از کندوکاو در آثار اورس‏ درمی‏یابیم که آثار وی ریشه در پیش رمانتیسم و جنبش توفان‏ دارد که آن‌ها نیز به نوبه‌ی خود بی‏تاثیر از دوره‌ی باروک، اکارت و سرچشمه‏های آیینی ادبیات کهن آلمانی نبوده‏اند. به یک معنا اورس‏ با نادیده گرفتن گسست تاریخی در سنت‏های ادبی آلمان خط سیری‏ را دنبال کرده است که از چندین سده تا زمان وی ادامه داشته است. در رمانتیسم اورس همان ویژگی ناب روح آلمانی قدیم دیده‏ می‏شود، گونه‏ای خودستیز و گرایش به امور فوق عقلی و ماوراطبیعی، چیزی که گوته آن را دیوزدگی نام نهاده و گفته بود «علایم دیوزدگی‏ آن چیزی است که عقل ما از حل آن سرباز می‏زنند.»

رمانتیک‏های آلمانی دوست داشتند به همه‏چیز رنگ و بوی رمز و راز دهند. همه‏چیز در نگاه آنان اسرارآمیز، جادویی‏ و در عین حال تیره و خشن و ترس‌ناک بود. به گمان هوفمان زندگی‏ ما تنها در پناه رازآمیزی تاب‏آوردنی می‏شود. این ویژگی برجسته‏ رمانتیسم آلمانی است. رمانتیسم آلمانی برخلاف گونه‌ی فرانسوی و انگلیسی خود بسیار محشور با اندیشه‌ی مرگ، بیماری، جنون و هراس‏ بود. در واقع پدر داستان‏های هراس‏آور را نه «ادگار آلن‏پو» بلکه می‏باید آلمانی‏هایی مانند «هوفمان» دانست. اورس نیز برخلاف نیورمانتیک‏هایی‏ چون هرمان هسه به وجه تیره و خشن رمانتیسم کهن آلمانی توجه‏ نشان داد. گرایش اورس که بیش‌تر در حیطه‌ی داستان کوتاه و رمان کار می‏کرد، پرداختن به آثار تخیلی بود. شماری از منتقدان بر این باورند که برخی از آثار او زاده‌ی هوس نویسنده برای بال و پر دادن به‏ اندیشه‏هایی پوچ و بیهوده‏اند و در واقع قهرمانان او نیز از چنین‏ اندیشه‏های وهم‏آلودی سرچشمه می‏گیرند. در بسیاری از داستان‏های اورس، قدرت تخیل نویسنده با تشریح‏ جزییاتی شگفت‏انگیز رفته‏رفته تا حد کابوس‏هایی به دور از اندیشه‏ای سلیم بدل می‏شود.

نقطه‌ی اوج آثار اورس پرداختن به مضمونی به غایت دور از ذهن و انحرافی است که با واقعیت‌ها رابطه‏ای بس اندک دارد. جالب آن‌که او با آفریدن شخصیتی به نام «فرانک براون» که در بسیاری از رمان‏های وی ظاهر می‏شود و به قول او با ذکر این‏ گفته که می‏خواهد «به ژرفای طبیعت» آدمی نظر بیفکند، در تلاش است تا به آثار خود مشروعیت بخشد. از سوی دیگر ما گونه‏ای جبرگرایی ناشی از تورات و تاثیر محیط را در آثارش باز می‏شناسیم که او را به ناتورالیست‌ها نزدیک می‏سازد. از این لحاظ او را می‏باید با «گی‌ دوموپاسان» سنجید که بر لبه‌ی رمانتیسم و ناتورالیسم گام می‏نهاد. او نیز به مانند «گی دوموپاسان»، گرچه‏ اورس تحت تاثیر جنون، رمانتیسمی سیاه و وهم‏آلود را با گرایش‏های ناتورالیستی و در واقع با جنبه‏های زننده و خشن این‏ مکتب درهم آمیخت. شاید در این باره تاثیر «هاوپتمان»‏ بر او بی‌تاثیر نبوده باشد. باید به یادداشت که ناتورالیسم او و ترسیم چهره‏ای‏ انتقادی از جامعه‏ای هیولامنش و منحط که با نگاهی روان‌کاوانه‏ و جامعه‏شناسانه ارایه می‏شود، در حاشیه باقی می‏ماند و هر دو نگاه جامعه‏شناختی و روان‏شناختی او از این اندیشه پرده برمی‏دارد که نویسنده می‏کوشد با جنبه‏هایی از تخیل غیرعادی و تحریم‏ شده‌ی خوانندگان ارتباط برقرار کند. اورس با نکته‏سنجی ژرف‏ آگاهانه یا ناخودآگاه در آثارش نشان می‏دهد که اروتیسم و جنبه‏هایی از پدیده‏های خشن و مشمئزکننده تا چه حد می‏توانند در هم بیامیزند و در واقع دو روی یک سکه باشند، هم‌چنان‏که‏ در داستان‌های او می‌بینیم که گرایش‌های سادیستی به خون، تا چه حد جنبه‏ای اروتیک و شهوانی دارد.

جالب‏ است که بدانیم در سده‌ی هجدهم و نوزده دانش‌جویان رمانتیک آلمانی‏ شیفته‌ی دوئل با شمشیر بودند. آنان به گونه‏ای باورنکردنی و با معیارهای امروزی به شکلی بیمارگونه در پی بهانه‏ای بودند تا با شمشیر به جان یک‌دیگر بیفتند و دانش‌جویی که در کارنامه‌ی خود چند دوئل نمی‏داشت، بسیار سرافکنده می‏بود. آنان نه تنها زخم کریه شمشیر در صورت را زشت نمی‏دیدند، بلکه به گمان‏ ایشان صورت شکافته و زخم دیده از شمشیر مایه مباهات و نشانی از غرور و مردانگی بود‌. از دیگر ویژگی‏های رمانتیسم آلمانی دل‌بستگی به امور متضاد بود. آنان عشق و مرگ را توامان مطرح می‏کردند، احساسات‏ رقیق و پرسوز و گداز، کنار خوی جنگ‏پرستانه و ستیزه‏جویانه، معجون شگفتی از کار درمی‏آمد و نیز جنبه‏های شیطانی با امور عرفانی و الهی درهم می‏آمیخت. و اورس در آثارش تمام این‌ها را با هم مطرح می‌نمود.

منبع‌ها: ادبیات داستانی، مجله

گلستانه، مجله


 


خبر / رادیو کوچه

روز چهارشنبه، 7 سپتامبر، رییس جمهوری اسلامی در مصاحبه‌ای با یک شبکه خارجی ضمن حمایت از برخی حرکت‌های اعتراضی در خاورمیانه و شمال آفریقا، بروز حرکت‌های مشابه در ایران را مردود دانسته است.

به گزارش رادیو و تلویزیون دولتی جمهوری اسلامی، محمود احمدی‌نژاد در مصاحبه با شبکه تلویزیونی آر‌تی‌پی پرتغال گفته است که «عدالت، آزادی و پاکی مطالبه همه مردم اروپا، آمریکا، آفریقا و آسیاست و این مطالبات، ارزش‌های متعالی انسانی و اسلامی است» و در مورد انگیزه حرکت‌های اعتراضی اخیر نیز افزوده است: «در اغلب کشورهایی که دچار تحول شدند، عمده‌ترین ناراحتی مردم به خاطر وابستگی حاکمانشان به دول غربی بوده است.»

در مورد لیبی، آقای احمدی‌نژاد شورای امنیت سازمان ملل را «در خدمت استعمارگران سابق» و برخورد این شورا با حکومت معمر قذافی در لیبی را «اشتباه بزرگ» توصیف کرد و افزود که این شورا می‌بایست با اعزام میانجی به لیبی، بین دولت و مردم آن کشور تفاهم ایجاد کند و جهت‌گیری این نهاد نشان داد که «آن‌ها نیت دوستانه نداشتند.»

اشاره آقای احمدی‌نژاد به قطع‌نامه مصوب شورای امنیت در ماه مارس سال جاری است که با برقراری وضعیت پرواز ممنوع بر فراز لیبی، خواستار اقدام نظامی کشورهای عضو سازمان ملل در اعمال این قطع‌نامه و حمایت از تظاهرکنندگان در برابر حملات ارتش لیبی شد.

محمود احمدی نژاد در تشریح موضع جمهوری اسلامی در قبال حرکت های اعتراضی در سوریه نیز گفت که همه مردم باید از عدالت و احترام برخوردار شوند اما تاکید کرد که «مشکلات را ملت‌ها و دولت‌ها باید با هم بر طرف کنند و توسل به راه حل نظامی و دخالت ناتو مشکلی را حل نمی‌کند و اصولن دموکراسی از لوله تفنگ بیرون نمی‌آید.»

رییس جمهوری اسلامی موضع‌گیری آمریکا در مخالفت با برخورد نظامی دولت سوریه با تظاهرات اعتراضی مردم آن کشور را محکوم دانست و گفت: «امروز هم که رییس جمهوری آمریکا مستقیمن رییس جمهوری سوریه را تهدید می‌کند، این دخالت آشکار بوده و حتمن برای کمک به مردم سوریه نیست بلکه برای نجات صهیونیست‌ها و جهت تامین منافع آمریکاست.»

رییس جمهوری اسلامی هر نوع تشابهی بین شرایط در ایران با کشورهای دیگر منطقه را رد کرده و با توصیف جمهوری اسلامی به عنوان یک نظام دموکراتیک، بروز اعتراضات ضد حکومتی در ایران را منتفی دانسته است.

رییس جمهوری اسلامی در مورد اتهام تقلب در انتخابات ریاست جمهوی، معترضان را اقلیت اندکی از مردم دانست و در مورد تظاهرات آنان گفت: «پانزده میلیون نفر در انتخابات به رقبای بنده رای دادند اما آیا این تعداد در تظاهرات حضور داشتند؟ حتا اگر هم پانزده میلیون نفر می‌آمدند، موضوعی طبیعی بود ضمن این‌که مراجع نظارتی نیز به شکایت‌های مطرح شده رسیدگی کردند و معلوم شد که صحت نداشت.»

وی در عین حال، برخورد با معترضان را قانونی دانست و گفت که «اگر فکر می‌کنید در یک کشور قانون‌مند که مسوولین آن با رای مردم سر کار آمده‌اند، اجازه داده شود که قانون‌شکنی صورت بگیرد، این تصور اشتباهی است» و افزود: «در هر کجای دنیا که به اموال عمومی، ساختمان‌ها و ماشین مردم خسارت زده شود، با آن برخورد می‌شود.»

وی حمایت کشورها و نهادهای مدافع حقوق غربی از آزادی عمل مخالفان در ایران را غیر‌قابل درک قلمداد کرد و گفت: «چرا برخی کشورهای غربی از اقلیت دفاع می‌کنند، مگر دموکراسی حکومت اکثریت نیست؟ پس چرا برخی کشورهای غربی به دنبال دفاع از گروه اقلیت هستند در حالی‌که من نماینده اکثریت هستم و در انتخابات آزاد و واقعی، آرا‌ اکثریت شرکت‌کنندگان را به دست آورده‌ام.»

محمود احمدی‌نژاد در بخش دیگری از مصاحبه خود، موضع‌گیری کشورهای غربی علیه برنامه‌های اتمی و موشکی ایران را محکوم دانست و با رد اتهام حمایت جمهوری اسلامی از تروریسم، متقابلن کشورهای غربی را به تروریست‌پروری متهم کرد.

آقای احمدی‌نژاد در پاسخ به سوال دیگری در این مورد که آیا سنگ‌سار را صحیح می‌داند، گفت که این یک سوال حقوقی است و افزود: «بنده به عنوان احمدی‌نژاد، دوست ندارم که هیچ‌کس کشته شود و دوست دارم همه زندگی آزاد و با نشاط داشته باشند.»

بیشتر بخوانید:

«تندروها می‌خواهند رای‌دهندگان به موسوی را محو کنند»

«با مسایل تنش‌زا در آستانه انتخابات مجلس برخورد شود»

«انقلاب در ایران دیر یا زود به وقوع می‌پیوندد»

«تعویق در بازدید دبیرکل اتحادیه عرب از دمشق»

«قذافی فرار به نیجر را تکذیب کرد»


 


خبر / رادیو کوچه

فعالان سوری روز پنج‌شنبه، 8 سپتامبر، گزارش دادند طی 24 ساعت گذشته دست‌کم 34 تن بر اثر شلیک نیروهای امنیتی سوریه به سوی تظاهر‌کنندگان در شهرهای مختلف این کشور کشته شده‌اند.

به گزارش خبرگزاری فرانسه، دیده‌بان حقوق بشر سوریه اعلام کرد تنها در شهر حمص 21 نفر از معترضان به ضرب گلوله نیروهای امنیتی جان خود را از دست دادند.

این درحالی است که خبرگزاری دولتی سوریه از کشته شدن 8 تن از افراد پلیس این کشور در شهر حمص توسط افراد مسلح خبر داد.

از سوی دیگر فعالان سیاسی سوری اعلام کردند نزدیک به 20 نفربر نظامی وارد شهر حمص شدند.

براساس همین گزارش صدای مهیبی از انفجار و شلیک گلوله در مناطق بابالسباع، باب هود، باب تدمر و خیابان‌های باباعمر و هم‌چنین حی‌السباع شنیده شد.

فعالان سوری هم‌چنین گزارش دادند که نیروهای لباس شخصی موتور‌سوار به منظور ایجاد رعب و وحشت در بین معترضان در خیابان‌های دمشق حضور گسترده‌ای داشته‌اند.

شاهدان عینی می‌گویند در شهرهای حما‌ و دیر‌الزور امروز صدها تن برای حمایت از مردم حمص دست به تظاهرات زده و علیه نظام بشار اسد شعار دادند.

بیشتر بخوانید:

«تعویق در بازدید دبیرکل اتحادیه عرب از دمشق»


 


Ardavan Roozbeh / Radio Koocheh
ardavan@koochehmail.com

Translated by Avideh Motmaen-Far

When concerned people warned about the Sivand dam, the tomb of the Achaemenid king, destruction of Persepolis, the collapse of the remains of a historical school in Neyshaboor, the crossing train in the middle of historical Imam Square in Isfahan and drying of Zayand River, for those who are responsible, everything seemed unimportant. One would have thought that attentions were oriented elsewhere, and perhaps, priorities were different. The environmental crisis that became a political issue of the past few days is drying of Lake Urmia.

If we review the news, with no doubt, an unprecedented protest to ecologic change of Lake Urmia has not been only a news of the recent days. Many of the pro-environment activists repeatedly protested the irrecoverable change of the lake conditions that concerns the environmentally aware people in the world.

But with regards to the government’s reaction and dependent organizations in this field, Urmia, just like many other national historical sites are unwontedly left to oblivion and destruction.

The rivers which used to irrigate Lake Urmia have been stopped by dams, so the lake is not connected anymore to its sources. This has caused close to half of the lake to dry and the crisis against which many active environmentally aware people warned us for years is showing his real face. Yes, Lake Urmia is drying.

It is in this regard that residents of Urmia city and Tabriz took to the streets to protest the lack of attention to the drying lake and once again faced with violence and political conflict. These protests reached its climax last Saturday.

According to the spokesman of the ”’Association for Defense of Azerbaijani Political Prisoners”, almost fifty thousand people from Urmia city and Tabriz protested the conditions of Lake Urmia on Saturday September 3.

This protest, with interference of counter-insurgency forces and air shot bullets and tear gas became a violent scene and left many wounded and even according to some unconfirmed reports, two people were killed. But so far, there is no mention of their names. According to people, the security forces have taken away some wounded people from the hospital “Motahari” in Urmia city.

In Urmia city, also, a number of protestors have been arrested and we have no information about their status so far. In Tabriz, conditions have been the same. There are reports mentioning that a lot of arrested protestors have been transferred to the governor’s office of Azerbaijan and many others to an unknown place.

About ten thousand people in Tabriz and more than fifty thousand people in Urmia protested. It was a  peaceful civil demonstrations that has been dealt with by violence

One of the witnesses in Tabriz pointed out: “We were going to gather and protest the drying of Urmia Lake that the security agents became violent and attacked people. We were supposed to gather at 6pm but the gathering started at 6:20. They have made a dam over the river that poured into lake Urmia and this caused the Lake to dry.

The ”Association for Defense of Azerbaijani Political Prisoners” denounced the violence by the security forces and demanded the release of more than a hundred people who have been arrested in the cities of Tabriz and Urmia. In the city of Urmia, up to the moment I covered this report, in some parts of the city, people are in scattered gatherings and the security forces try to prevent the gatherings and the protest.

A resident of Urmia describes the situation of this city on Saturday as follows:

“For the drying lake, people took to the streets and there have been clashes and tear gas. People chanted various slogans, and the conflict grew. But the security forces tried to suppress the protest.”

But with regards to a large number of Turk Iranians in different parts of the country and even outside the country, the scope of the protests arrived to some other cities. In Tehran, security forces were deployed everywhere in major intersections. Also many Iranians protested in Ankara, Turkey.

“Yashar Hakakpour”, the spokesman of the ”Association for Defense of Azerbaijani Political Prisoners” told Radio Koocheh: “As it was mentioned in the reports, thousands of people in Urmia and Tabriz took to the streets on Saturday September 3. The extent of the protest was bigger in Urmia. According to the reports, hundreds of people were arrested in the two cities and we are still collecting information about the names of the detainees. We have also received reports of shooting at people in Urmia. According to witnesses, many are wounded and transferred to hospitals such as Motahari Hospital, and some of them have been taken away from the hospital by the security forces to an unknown place.

“There is also the probability that some protestors in these cities have been killed. We could have traced one case in Tabriz. The security forces agents attacked protestors and one of them was killed hit on his head by a nightstick. The security forces took the body from the crime scene and it is not clear where they took it.

In Tabriz, they used nightsticks and paint balls but in Urmia violence was much more serious. They had brought thousands of counter-insurgency forces from other cities to Tabriz where it has been the place of gathering forces to suppress the protest.

About ten thousand people in Tabriz and more than fifty thousand people in Urmia protested. It was a  peaceful civil demonstrations that has been dealt with by violence. “

When did the clashes start? Given that the Lake Urmia issue is not new, why has this issue recently been the subject of conflict? is this a political protest or only a matter of environment?

“Lake Urmia has been an issue for several years and activists in different cities of Azerbaijan organized some gatherings in 2009, 2010 and 2011 and invited people to join at the Lake Urmia or in the major squares in Urmia or Tabriz. Since then we have had hundreds of detained whose names we have been able to record and some of them such as Mr. Hussein Nasirri got prison sentences that they served.

But the main issue about Lake Urmia is discrimination. Azerbaijani activists say that it is not a simple  environmental issue, it is a bigger problem. It is part of the discrimination imposed to Azerbaijanis.  And it is believed that the government of Iran deliberately destroys Azerbaijan environment to force  Azerbaijanis to migrate to other regions.”

While protests are still going on in Tabriz and Urmia, even scattered, on Monday, September 5, it is mention of a budget of $900 million dollars allocated by the government to prevent drying of the Lake by transferring the Aras and Kurdistan rivers water to the lake Urmia. The head of the Environmental Protection Organization Mr. “Mohammadizadeh”, announced on Monday that the budget for the transfer of water has been allocated to the lake. This is while, previously, the Parliament of the Islamic Republic has rejected two programs about Lake Urmia.

فارسی


 


خبر / رادیو کوچه

در روزهای اخیر، محمد اسماعیل ملازهی، داماد امام جمعه اهل سنت زاهدان،عبدالحمید اسماعیل زهی، با صدور حکم از سوی دادگاه انقلاب زاهدان به اتهام جاسوسی و اقدام علیه امنیت ملی به ۱۰ سال حبس محکوم شده است.

به گزارش فارس، محمد مرزیه، دادستان عمومی و انقلاب زاهدان اعلام کرد: «اتهام اصلی این فرد ارتباط با یکی از سفارت‌خانه‌های کشورهای خارجی و دادن اطلاعات به عناصر اطلاعاتی در آن سفارت‌خانه بوده است.»

به گفته آقای مرزیه چون آقای ملازهی سابقه مجرمیت نداشته و هم‌چنین تقاضای عفو کرده است، چهار سال از محکومیت ده ساله او به حالت تعلیق در آمده است.

آقای ملازهی که در آبان سال ۱۳۸۹ بازداشت شده، در حال گذراندن شش سال از محکومیت باقی مانده خود است.

مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی، امام جمعه اهل سنت زاهدان در واکنش به محکومیت داماد خود گفته است: «حافظ محمد اسماعیل ملازهی جوانی بسیار سالم، وطن‌خواه و اسلام‌دوست و امانت‌دار است و تاکنون هیچ‌گونه خیانتی از وی مشاهده نشده است.»

او تماس آقای ملازهی با سفارت‌خانه های خارجی را «صرفن جهت اخذ ویزا برای حج و عمره دوستان خود یا این‌جانب» دانسته و سخنان امام جمعه زاهدان را واکنشی به اعتراض خود به تضییع حقوق شهروندان و ممانعت از برگزاری نماز عید فطر توسط اهل سنت در بعضی شهرهای ایران خوانده است.

بیشتر بخوانید:

«اجازه ساخت مسجد نمی‌دهید، اجازه ادای نماز بدهید»


 


خبر / رادیو کوچه

گذرنامه مجتبی میرتهماسب، مستندساز ایرانی روز دوشنبه، 5 سپتامبر، در فرودگاه امام خمینی تهران توقیف و از سفر او به پاریس برای شرکت در یک کنفرانس مطبوعاتی جلوگیری شده است.

مموران امنیتی فرودگاه با در دست داشتن حکم دادگاه انقلاب لپ‌تاپ، دوربین و بخشی از لوازم هم‌راه آقای میرتهماسب را توقیف کردند.

آقای میرتهماسب در مهرماه سال ۱۳۸۸ نیز هنگامی که هم‌راه چند دست‌اندرکار دیگر سینما قصد سفر به آمریکا را داشت ممنوع‌الخروج شده بود.

او در ساخت و شرکت دادن فیلمی در مورد وضعیت جعفر پناهی، فیلم‌ساز ایرانی، در جشن‌واره‌های بین‌المللی مشارکت داشته است.

آقای پناهی توسط دادگاهی در ایران برای مدت ۲۰ سال از ساخت فیلم محروم شده است.


 


آرین/ دفتر کابل/ رادیو کوچه

najib@koochehmail.com

وزارت داخله و ریاست امنیت ملی افغانستان شکنجه و بد‌رفتاری با زندانیان را در زندان‌های این کشور رد کردند.

به تاز‌گی بی بی سی گزارش را نشر کرده که بر اساس یک تحقیق سازمان ملل متحد، در زندان‌های افغانستان زندانیان شکنجه می‌شوند.

هرچند این گزارش سازمان ملل متحد تا هنوز نشر نشده است، اما آیساف روند انتقال زندانیان به زندان‌های افغانستان را متوقف کرده است.

«ژنرال کرستین جاکوبسن» سخن‌گوی آیساف گفت: «از دو ماه به این سو روند سپردن زندانیان به زندان‌های افغانستان متوقف شده است و آنان منتظر‌اند تا گزارش سازمان ملل متحد نشر شود.»

بی بی سی به نقل از گزارش سازمان ملل متحد نوشته است که در زندان‌های افغانستان بر علاوه شکنجه و لت و کوب زندانیان، حتا به آنان شوک برقی داده می‌شود.

اما «ژنرال بسم‌اله محمدی» وزیر داخله کشور امروز در یک نشست خبری مشترک با سرپرست ریاست امنیت ملی این گزارش را بی‌اساس خواندند.

آقای محمدی گفت: «نهادهای امنیتی همواره زمینه بازدید نهادهای بین‌المللی را از زندان‌های کشور مساعد کرده و این بازدیدکنندگان پس از بازدید از وضعیت خوب زندان‌ها گزارش داده‌اند.»

وی افزود: «این گزارش تازه هرچند در اختیار دولت افغانستان نیز قرار داده نشده است، اما بر‌خلاف گزارش‌های است نهادهای بین‌المللی پس از بازدید‌شان مطرح کرده‌اند.»

وزیر داخله کشور پذیرفت که در گذشته تخطی‌های در زندان‌های کشور صورت گرفته است، اما ریاست امنیت ملی و وزارت داخله به آن رسیدگی کرده است.

به گفته آقای محمدی، این موضوع را «استفن دی مستورا» نماینده خاص سرمنشی سازمان ملل متحد در افغانستان تایید و امضا کرده است.

هم‌چنان «رحمت‌اله نبیل» سرپرست ریاست امنیت ملی گفت: «هرباری که نمایندگان نهادهای بین‌المللی از زندان‌ها نظارت کرده‌اند، کتابی در زندان‌ها وجود دارد و آنان چشم دید‌شان را در آن می‌نویسند.»

وی افزود: «این نهادها هرباری که از زندان بازدید کرده‌اند در این کتاب‌ها از وضعیت زندانیان ابراز رضایت کرده‌اند.»

این در حالی‌ست که قرار بود تا پایان امسال مسوولیت زندان «بگرام» در شمال کابل که تحت اثر قوای آمریکایی می‌باشد به نیروهای افغان سپرده شود، اما آیساف این روند را نیز متوقف کرده است.


 


آرش حسینی‌پژوه/ رادیو کوچه

ارتش سایبری جمهوری اسلامی، نامی است که در عرصه سایبر به واسطه هک کردن سایت‌های مخالف و منتقد حاکمیت و حمله به چند وبسایت چینی و آمریکایی شناخته شده است، اطلاعات دقیقی از این‌که ارتش سایبری جمهوری اسلامی را چه کسانی مدیریت می‌کنند در دست‌رس نیست اما برخی از منابع مدعی‌اند که این ارتش سایبری به دولت ایران وابسته است.

ویکی پدیا در مورد نحوه تشکیل این ارتش و شکل فعالیت آن این‌گونه نوشته است: طرح تشکیل ارتش سایبری ایران از سال ۸۴ در سپاه مطرح شد، اما با افزایش تبلیغات علیه دولت نهم در اجرای آن تسریع به عمل آمد. مدتی بعد گروهی بسیار وسیع تشکیل شد که تعداد اعضای آن از چند نام بسیار فراتر می‌رفت.

در اردی‌بهشت ۱۳۸۸ نیز خبرگزاری فارس گزارش داد موسسه‌ای که از موسسات نظامی و امنیتی ایالات متحده آمریکا است، با استناد به آمار دریافتی از سازمان اطلاعات آمریکا، ایران را جز‌ پنج کشور دارای قوی‌ترین نیروی سایبری معرفی کرده ‌است. این موسسه با تاکید بر این‌که ارتش سایبری ایران زیرمجموعه تیم رصد سایبری سپاه است، بودجه آن را ۷۶ میلیون دلار اعلام کرده بود. این موسسه هم‌چنین تعداد نیروهای این ارتش را بیش از ۲۴۰۰ نفر و ۱۲۰۰۰ نفر ذخیره برآورد کرده بود.

ارتش سایبری جمهوری اسلامی ایران در طول فعالیت خود به وبسایت‌های مختلفی حمله کرده است که می‌توان از آن جمله به این موارد اشاره کرد: موج کمپ «موج سبز آزادی»، جست‌وجو‌گر چینی «بایدو»، توییتر، رادیو زمانه، خبرنامه امیر‌کبیر، وبسایت جنبش راه سبز «جرس»، وبسایت صدای آمریکا و وبسایت تلویزیون فارسی وان.

اپیزود اول: ارتش سایبری، خوب

آیت‌اله خامنه‌ای در دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، به تعبیر چند سال پیش خود اشاره کرد که این شورا را به عنوان قرارگاه اصلی فرهنگی نام برده بود و گفت: «در آن زمان برای برخی سوال و یا ابهام به‌وجود آمده بود که چرا یک اصطلاح نظامی برای مسایل فرهنگی استفاده می‌شود در حالی‌که اگر به شرایط کنونی فرهنگی دنیا دقت شود مشاهده می‌شود که یک تهاجم عظیم و پیچیده در عرصه فرهنگ در جریان است.»

وی ادامه داد: «با تحولات عظیم ارتباطاتی که امروز در دنیا به‌وجود آمده، جنگ فرهنگی به عرصه‌ای با ابعاد مختلف و فراگیر و پیچیده تبدیل شده است، گستره تهاجم فرهنگی جبهه استکبار، همه کشورهای دنیا است اما در این تهاجم مهم‌ترین هدف، نظام جمهوری اسلامی است زیرا نظام اسلامی در مقابل نظام سلطه ایستاده و اثبات کرده که در این ایستادگی خود صادق است و توانایی مقابله و پیش‌رفت را نیز دارد.»

اپیزود دوم: ارتش سایبری، بد

پس از گذشت سه ماه از اظهارات سید علی خامنه‌ای و حمایت از اعطای القاب نظامی به فعالین فرهنگی، محمود احمدی‌نژاد، در جمع رایزنان فرهنگی، با اشاره به موضوع جنگ فرهنگی گفت: « بنده به این موضوع اعتقاد ندارم، زیرا جنگ فرهنگ با بی‌فرهنگی و تعالی با سکوت است. جنگ و درگیری در دو نظام فکری و ارزشی که در راستای کمال انسان باشند، معنا و مفهومی ندارد.»

دولت و اطرافیان او از این‌که جامعه به فاصله میان دولت و رهبری پی ببرد نه تنها ترسی ندارند، بلکه در راستای آن حرکت نیز می‌کنند، در راستای صحبت‌های اسفندیار رحیم‌مشایی که گفته بود احمدی‌نژاد بدون رهبری رای بیش‌تری داشت

در ادامه، احمدی‌نژاد با اشاره به طرح موضوعاتی درباره تشکیل ارتش سایبری گفت: «نباید به فرهنگ رنگ و بوی نظامی داد، ذات فرهنگ ریشه‌کن کردن برخورد نظامی از مناسبات انسانی است، فرهنگ بدین معناست که رابطه انسان‌ها نباید براساس زور و قدرت باشد بلکه باید براساس انسانیت تنظیم گردد و اگر بدنبال یک نبرد فکری و اندیشه‌ای هستیم باید بدانیم زمانی موفق خواهیم بود که بر فضای فکری و اندیشه عالم غلبه کنیم.»

سریال اختلاف‌ها ادامه دارد

این سخنان محمود احمدی‌نژاد، شبیه به اظهار نظر وی در مورد گشت‌های ارشاد بود، همان موقع هم احمدی‌نژاد با ژستی کاملن فرهنگی از گشت‌های ارشاد انتقاد کرد و پای خود و دولت را از حواشی پیرامون گشت‌های ارشاد سعی کرد بیرون بکشد، هر‌چند این عمل‌کرد احمدی‌نژاد با انتقاد‌هایی روبه‌رو شد اما او را به خاست‌گاه انتخاباتی که برای اطرافیانش در نظر دارد نزدیک کرد.

سخنان جدید احمدی‌نژاد هم انتقاد‌هایی را در پی‌داشت، به طوری که فرج‌اله سلحشور در انتقاد از او گفت: «این‌که بعضی بگویند جنگ فرهنگی نداریم، حرف الان نیست.‌‌ همان روز خط فرهنگی‌ این جریانات مشخص بود؛ منتها ما آن وقت یا منگ شده بودیم، یا با اغماض به حرف‌ها نگاه می‌کردیم.»

به نظر می‌رسد سخنان جدید محمود احمدی‌نژاد انتقادات دیگری را نیز شامل حال او کند، اما همان‌طور که خود اصول‌گراها مدعی هستند، احمدی‌نژاد سعی دارد تا با این مدل سیاست‌های فرهنگی برای حامیان خود در انتخابات پیش رو رای بخش نخبه جامعه را کسب کند، بسیاری سخنان محمود احمدی‌نژاد در مورد گشت‌های ارشاد و سخنان اسفندیار رحیم مشایی پیرامون اسلام ایرانی را از جمله همین تلاش‌ها می‌دانند.

آن‌چه که مشخص است دولت و اطرافیان او از این‌که جامعه به فاصله میان دولت و رهبری پی ببرد نه تنها ترسی ندارند، بلکه در راستای آن حرکت نیز می‌کنند، با توجه به جو حاکم در فضای سیاسی کشور و عدم احقاق شروط اصلاح‌طلبان و عدم شرکت آنان در انتخابات مجلس در صورت عدم تحقق شروط، دولت برای رای‌هایی که در صندوق اصلاح‌طلبان است برنامه‌ریزی کرده است و این‌بار سعی دارد در غیاب رغیبی قدرت‌مند، با شعار و عوام‌فریبی رای منتقدان حاکمیت را برای خود بشمارد.

به نظر می‌رسد دولت و اطرافیانش در راستای صحبت‌های اسفندیار رحیم‌مشایی که گفته بود احمدی‌نژاد بدون رهبری رای بیش‌تری داشت، قدم بر‌می‌دارند.


 


خبر / رادیو کوچه

واحد تولید بنزین پالایش‌گاه نفت آبادان بعداز‌ظهر چهارشنبه، 7 سپتامبر، دچار آتش‌سوزی شده است.

به گزارش رسانه‌های داخلی ایران، نایب رییس‌کمیسیون انرژی مجلس ضمن تایید این خبر اعلام کرد: «بنا بر اطلاعات واصله ۴ نفر دچار آتش‌سوزی شدند.»

عبداله کعبی واحد «کت کراکر» تولید بنزین پالایش‌گاه را داری اهمیت ویژه خواند و از سفر وزیر نفت به آبادان برای بررسی وضعیت موجود خبر داد.

لازم به اشاره است پالایش‌گاه نفت آبادان سوم خرداد ماه هم‌زمان با افتتاح این تاسیسات نفتی توسط رییس‌دولت جمهوری اسلامی، دچار آتش‌سوزی شد.

این حادثه بنا بر آمار رسمی ۷ کشته و ۲۴ مجروح بر جای گذاشت. تکمیل نبودن پالایش‌گاه نفت آبادان هنگام افتتاح، دلیل بروز این آتش‌سوزی اعلام شد.

بیشتر بخوانید:

«بیست‌وچهارکشته و مجروح در آتش‌سوزی پالایش‌گاه آبادان»

«حادثه مرگ‌بار در پالایش‌گاه نفت تهران»


 


خبر / رادیو کوچه

ماموران آتش‌نشانی می‌گویند که موفق به مهار ۳۰ درصد از آتش‌سوزی طبیعی ویران‌گر ایالت تگزاس در آمریکا شده‌اند.

تلاش‌ها برای مهار آتش‌سوزی بخش بستراپ در این ایالت جنوبی آمریکا، که حدود ۱۱۶ کیلومتر مربع را ویران کرده است به دلیل وزش ملایم‌تر بادها نسبت به دو روز پیش موفقیت بیش‌تری داشته است.

آتش‌سوزی بستراپ بزرگ‌ترین مورد از ۱۷۰ حریقی است که در نقاط مختلف تگزاس بروز کرده و بیش از هزار خانه را سوزانده است.

اداره جنگل‌بانی می‌گوید که به ۱۹ مورد آتش‌سوزی تازه در روز چهارشنبه واکنش نشان داده است.

بیشتر بخوانید:

«آتش‌سوزی عظیم در تگزاس»


 


خبر / رادیو کوچه

باراک اوباما، رییس جمهوری ایالات متحده روز چهارشنبه؛ 7 سپتامبر، یک ایرانی‌تبار را به عنوان دست‌یار وزیر خزانه داری این کشور به مجلس سنا معرفی کرده است.

آقای اوباما، سیروس امیرمکری را برای دست‌یاری وزیر خزانه‌داری در موسسه‌های مالی و عضویت در هیت مدیره بانک ملی تعاونی مصرف‌کنندگان نامزد کرده است.

مجلس سنا باید این انتصاب را تایید کند.

سیروس امیرمکری پیش از این به عنوان مشاور ارشد حقوقی رییس کمیسیون معاملات حوالجات در آمریکا مشغول به کار بوده است. او هم‌زمان معاون نماینده این کمیسیون در شورای نظارت بر ثبات مالی بود.

آقای امیرمکری پیش از شروع به کار در دولت آمریکا، به عنوان وکیل در نیویورک فعالیت کرده است.

او دانش‌آموخته دانش‌گاه‌های شیکاگو و هاروارد است.


 


رادیو کوچه

1831 میلادی- در این روز حدود نه هزار لهستانی به دست سربازان روسیه کشته شدند. در سال 1815 میلادی پس از سقوط ناپلئون از امپراتوری فرانسه‌، در جریان کنگره وین بخش وسیعی از لهستان تحت حاکمیت «الکساندر اول»‌، تزار روسیه قرار گرفت. بخش شرقی لهستان قدیم به خاک روسیه ماحق شد و منطقه ورشو موقعیت یک پادشاهی را یافت که خود تزار پادشاه آن بود.

الکساندر اول براساس قانون اساسی 25 نوامبر سال 1815 میلادی خودمختاری گسترده‌ای به لهستان داد. با مرگ الکساندر اول جانشین وی «نیکلای اول» تزار روسیه شد. استبداد نیکلای اول موجب قیام ورشو شد. در این قیام فرمان‌ده ارتش لهستان فرار و مجلس ملی استقلال لهستان را اعلام کرد.

ارتش نیکلای اول‌، شهر ورشو را اشغال کرد و قیام مردم لهستان که خواستار استقلال بودند سرکوب شد. در  نوامبر سال 1830 مردم لهستان علیه ارتش روس دست به قیام زدند که در 1831 میلادی ارتش 110 هزار نفری نیکلای اول‌، شهر ورشو را اشغال کرده و این جنبش مردم لهستان را سرکوب کرد.

1841 میلادی- «آنتونین لئوپلد دورژاک» ( Antonín Leopold Dvořák ) نخستین آهنگ‌ساز بوهمی در چک امروزی زاده شد. او، موسیقی بومی (فولکلور) سرزمین مادری خویش را در قالب موسیقی رمانتیک قرن نوزدهم ارایه داد. از کارهای شاخص او می‌توان به سمفونی «از دنیای جدید» و هم‌چنین «رقص‌های اسلاونیک» اشاره کرد.

در تاتر ملی به عنوان نوازنده ویولون به کار مشغول شد و به‌طور مداوم به آهنگ‌سازی می‌پرداخت. نخستین اثر مهم او که مورد توجه قرار گرفت یک سرود مذهبی برای کر و ارکستر بود.

او برای مدیریت کنسرواتوار ملی موسیقی در نیویورک به ایالات متحده دعوت و در آن‌جا با بسیاری از آوازهای روحانی سیاهان آشنا شد. تاثیر عمیقی که این آوازها در سمفونی «از دنیایی جدید»، محسوس است.

1941 میلادی- شهر لنینگراد شوروی به محاصره ارتش ‏آلمان درآمد. این شهر که تا قبل از انقلاب کمونیستی، «سن پترزبورگ» و «پتروگراد» خوانده می‏شد، در شمال غربی شوروی سابق قرار دارد و از سال 1712‌ تا زمان تشکیل اتحاد جماهیر شوروی، پایتخت آن کشور بود.

محاصره لنینگراد که سه ماه پس از حمله به خاک شوروی صورت گرفت، علی‏رغم پیش‏بینی هیتلر و فرمان‌دهانش، به سقوط آن منجر نشد و مردم این شهر تا پایان شکست حلقه محاصره در ژانویه 1942 مقاومت کردند. نزدیک به یک میلیون غیر‌نظامی در جریان این محاصره کشته شدند. سرانجام در پی سرمای شدید هوا در شوروی و مقاومت آن‌ها، ارتش آلمان مجبور به عقب‏نشینی از اطراف لنینگراد شد.

1944 میلادی- آلمان نازی با موشک هدایت شونده «وی 2» (V-2) به انگلستان حمله کرد. این موشک هدایت شونده آلمان با سرعت صوت حرکت می‌کرد و محموله آن که یک تن ماده منفجره نیرومند بود تلفات و زیان‌های فراوان به بار آورد. نام این موشک کوتاه شده اصطلاح آلمانی« 2Vergeltungswaffe » به معنی «سلاح انتقامی ۲» است. موشک وی 2 دومین نسل موشک‌های دوربرد نظامی آلمان به شمار می‌رفت و نخستین نسل این موشک‌ها  «وی 1» خوانده می‌شد که نوعی هواپیمای بدون خلبان بود. نخستین موشک در ژوئن 1944 بر لندن فرود آمده و تلفات سنگین وارد آورده بود.

«ورنر فون براون» و هم‌کارانش این موشک را زیر نظر ارتش آلمان نازی طرح کردند و ساختند. در جریان آزمایش نمونه‌های اولیه یکی از موشک‌های آنان به نخستین وسیله ساخت بشر تبدیل شد که به فضا رفت.

1951 میلادی- معاهده صلح کشورهای جهان با ژاپن در کنفرانس «سانفرانسیسکو» امضا شد. با پایان یافتن جنگ جهانی دوم و تسلیم ژاپن به متفقین، این کشور به اشغال نیروی آمریکا درآمد. تا این‌که کنفرانسی در سانفرانسیسکوی آمریکا  با حضور 49 کشور برگزار شد و در جریان آن، پیمان صلح با ژاپن به امضا رسید.

این قرارداد در ۲۸ آوریل ۱۹۵۲ به اجرا در آمد و کار اصلی آن پایان دادن به جنگ جهانی دوم و موقعیت ژاپن به عنوان قدرتی امپریالیستی بود. بر اساس این قرارداد، ژاپن تمام متعلقات و متصرفات خود را از دست داد اما در عین حال از پرداخت غرامت معاف شد. هم‏چنین به موجب این پیمان، ژاپن درسال 1952‌، حاکمیت دوباره خود را به دست آورد، اما برخی از نواحی کشور در اشغال نیروهای نظامی آمریکا باقی ماند و در عین حال به سربازان آمریکا‌یی اجازه می‌داد تا برای هم‌کاری در عملیات ملل متحد در خاور دور، به مدت نامحدود در ژاپن بمانند.

  ———————————————–

برخی از روی‌دادهای دیگر

1285 خورشیدی- پس از تایید مشروطه عین‌الدوله توسط مظفرالدین‌شاه قاجار از رییس‌الوزرایی برکنار شد.

1357 خورشیدی- حادثه ۱۷ شهریور رخ داد که در این روز مردم ایران علیه حکومت پهلوی تظاهرات کردند و تعدادی از آن‌ها کشته شدند.

1334 خورشیدی- «رسول ملاقلی‌پور» از کارگردانان سینمای جنگ و اجتماعی ایران زاده شد. وی توانست با فیلم «پرواز در شب» سیمرغ بلورین به‌ترین فیلم را از جشن‌واره فیلم «فجر» دریافت کند.

منبع‌ها‌:

ویکی‌پدیا (انگلیسی و فارسی)

نیویورک تایمز

جام جم

راسخون

Iranian history


 


رادیو کوچه

مهم‌ترین عنوان‌های مطبوعات امروز ایران:

خراسان

1) رییس جمهوری: جا دارد یارانه نقدی تا ۳ برابر افزایش یابد

http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=6&day=17&id=1054092

رییس جمهوری حجم یارانه‌ها در اقتصاد کشور را در سال جاری ۱۲۰ هزار میلیارد تومان اعلام کرد و گفت: «از این میزان فقط ۴۰ هزار میلیارد تومان به‌طور مستقیم به مردم پرداخت شده و جا دارد که این مبلغ تا ۳ برابر افزایش یابد.» پیش از این برخی رسانه‌ها از احتمال اجرای فاز دوم هدف‌مندی یارانه‌ها در سال جاری خبر داده بودند. در این میان به نظر می‌رسد صحبت‌های رییس جمهوری چراغ سبزی برای اجرای فاز دوم هدف‌مندی یارانه‌ها باشد.

این در حالی است که بسیاری از فعالان اقتصادی و نمایندگان از پرداخت نشدن بودجه حمایت از تولید از منابع هدف‌مندی یارانه‌ها گلایه کرده‌اند.

2) احتمال توقف ترانزیت محصولات نفتی عراق به ایران

http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=6&day=17&id=1054104

برخی مسوولان استانی از احتمال توقف ترانزیت مواد نفتی عراق از طریق بندر امام خمینی خبر می‌دهند. به گفته آن‌ها تردد کامیون‌های عراقی حامل سوخت و مواد خطر‌آفرین، مشکلاتی در محورهای مواصلاتی استان به وجود آورده اند چون بیش‌تر آن‌ها استانداردهای ایمنی لازم را ندارند.

کیهان

1) پرداخت 100 میلیارد تومان مطالبات شیر یارانه‌ای

http://www.kayhannews.ir/900617/4.htm#other401

محمدعلی ضیغمی در گفت‌وگو با مهر گفت: «با پی‌گیری صورت گرفته و هم‌کاری سازمان هدف‌مندی یارانه‌ها، 100 میلیارد تومان یارانه شیر در اختیار وزارت بازرگانی قرار گرفت تا به کارخانجات فرآورده‌های لبنی طرف قرارداد برای توزیع شیر یارانه‌ای، پرداخت شود.»

2) انفجار مقابل دیوان عالی هند 11 کشته و 63 مجروح بر جای گذاشت

http://www.kayhannews.ir/900617/16.htm#other1608

انفجار یک بمب جاسازی شده در مقابل ساختمان دیوان عالی هند 74 کشته و زخمی برجای گذاشت.

به گزارش خبرگزاری فرانسه، بمب در یک چمدان مقابل ورودی دادگاه دیوان عالی هند در دهلی نو جاسازی شده بود و انفجار آن موجب کشته شدن 11 نفر و مجروح شدن 63 نفر دیگر شد.

به گزارش شبکه تلویزیونی «ان دی تی وی» هند، منابع پلیس از وخامت حال برخی از افراد زخمی شده در این انفجار و احتمال افزایش تعداد تلفات در روزهای آینده خبر دادند.

جام جم

1) جانشین فرمان‌ده پژاک به هلاکت رسید

http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100853543745

به گزارش پای‌گاه اطلاع‌رسانی سپاه، مجید کاویانی در پی عملیات‌های نیروی زمینی سپاه در مقابله با این گروهک تروریستی روز شنبه 12 شهریور به هلاکت رسید.

مجید کاویان، اصالتن اهل بانه بود و با اسم مستعار سمکو سرهلدان به عنوان جانشین فرمان‌ده کل پژاک به این گروهک تروریستی پیوسته بود و در آن فعالیت می‌کرد. وی از سال 1999 به صفوف تروریست‌های پ‌.ک.‌ک ترکیه ملحق شده و بعد از تاسیس فرقه‌ پژاک توسط پ.‌ک.‌ک در سال 2003 میلادی، در آن‌ مشغول فعالیت‌های تروریستی می‌شود.

2) تاکید مجلس خبرگان بر پرهیز از طرح مسایل تنش‌زا در جامعه

http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100853544352

دهمین اجلاس مجلس خبرگان رهبری در دوره چهارم، عصر دیروز با صدور بیانیه‌ای پایان یافت.

نمایندگان مجلس خبرگان رهبری در این بیانیه با تاکید بر این‌که در شرایط کنونی، «حاشیه‌سازى» و طرح مسایل تنش‌‏زا بر خلاف مصالح انقلاب است از آحاد مردم، مسوولان و صاحبان رسانه‌ها خواستند در حفظ وحدت بکوشند.

آفرینش

1) صالحی اعلام کرد: آمادگی ایران برای انتقال انرژی به پاکستان

http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=88377

وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران که برای برگزاری هجدهمین نشست کمیسیون مشترک هم‌کاری‌های اقتصادی ایران و پاکستان در اسلام آباد به‌سر می‌برد با فاروق حمید نائیک رییس مجلس سنای این کشور دیدار و گفت‌وگو کرد. به گزارش ایرنا، آقای صالحی در این دیدار با اشاره به ظرفیت‌های دو کشور در حوزه‌های مختلف روابط برضرورت توسعه هر‌چه بیش‌تر هم‌کاری‌ها و به فعلیت رساندن ظرفیت‌های موجود تاکید کرد.

2) معاون وزیر نفت: واردات بنزین از چین صحت ندارد

http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/Article.aspx?AID=15518#88379

معاون وزیر نفت با بیان این‌که واردات بنزین از پالایش‌گاه‌های چین صحت ندارد از راه‌اندازی طرح جدید بنزین سازی پالایش‌گاه شازند خبر داد و گفت: «ایران نفتی برای خرید بنزین با شرکت‌های خارجی مبادله نمی‌کند.» علیرضا ضیغمی در گفت‌وگو با مهر در واکنش گزارش برخی از رسانه‌های غربی مبنی بر واردات ماهانه چهار تا پنج محموله بنزین از پالایش‌گاه‌های چینی، گفت: «از ابتدای سال‌ جاری تاکنون هیچ‌گونه بنزینی توسط ایران از شرکت‌های بین‌المللی خریداری نشده است.»

رسالت

1) شرط ایران برای پایان حملات، حذف شاخه نظامی پژاک است

http://www.resalat-news.com/Fa/?code=74649

اسماعیل کوثری در گفت‌وگو با خبرنگار رسالت با بیان این‌که ایران تاکنون صبر و حوصله زیادی به خرج داده است به فرصت یک ماهه سپاه به پژاک برای دور شدن از مرزهای غربی کشور اشاره کرد و گفت‌: «این گروهک تروریستی نشان داده است با ترحم ایران جری‌تر می‌شود.»  وی به درخواست پژاک برای اعلام آتش‌بس اشاره کرد و گفت به علت روشن نبودن این درخواست ایران هم‌چنان به حملات خود ادامه خواهد داد.

اسماعیل کوثری هم‌چنین شرط اصلی برای پایان یافتن حملات سپاه پاسداران را کنار گذاشتن هرگونه فعالیت نظامی از سوی این گروهک دانست و گفت‌: «در این صورت پژاک نیز مانند حزب کومله و دموکرات می‌توانند به فعالیت‌های سیاسی در داخل خاک عراق ادامه دهد.»

2) دعوت رسمی از ایران برای شرکت در کنفرانس بین‌المللی افغانستان درآلمان

http://www.resalat-news.com/Fa/?code=74739

میشل اشتاین نماینده ویژه آلمان درامور افغانستان و پاکستان در دیدار با محمد‌علی فتح‌الهی معاون آسیا، اقیانوسیه و مشترک‌المنافع وزارت امور خارجه از جمهوری اسلامی ایران برای شرکت در کنفرانس بین‌المللی آلمان که اختصاص به موضوع افغانستان دارد، دعوت به‌عمل آورد.

به گزارش خبرنگار مهر، این کنفرانس که موسوم به «بن دوم» است در دهه دوم آذرماه و در سطح وزرای امور خارجه برگزار می‌شود و طی آن پیرامون مشارکت جامعه بین‌المللی در ایجاد امنیت و ثبات در افغانستان پس از خروج نیروهای نظامی بیگانه بحث و تبادل نظر خواهد شد.

دنیای اقتصاد

1) طی 24 ساعت اتفاق افتاد، 100 دلار سقوط در بازار طلا

http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=268603

 قیمت طلا در بازارهای جهانی بعد از ظهر روز گذشته 100 دلار نسبت به بعد‌از‌‌ظهر روز سه‌شنبه تنزل کرد تا با نوسان‌های خطی خود روی نمودار کماکان سوژه خبری داغ دنیا باشد. معامله طلا در بازار جهانی روز گذشته در سطح 1878 آغاز شد، اما بعد‌از‌ظهر روز گذشته با یک افت شدید به محدوده 1800 دلار برای هر اونس بازگشت و حتا کم‌تر از آن را هم تجربه کرد تا بخش زیادی از کاهش صد دلاری را در یک روز کاری تجربه کند.

2) سخن‌گوی شورای نظامی در ترابلس: قذافی محاصره‌ شده‌ است

http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=268633

سخن‌گوی شورای نظامی در ترابلس، دیروز گفت که انقلابیون لیبی، معمر قذافی، دیکتاتور پیشین این کشور را محاصره کرده‌اند و تنها زمان دستگیر شدن یا کشته شدن او مشخص نیست. به گزارش خبرگزاری آسوشیتد‌پرس، انیس شریف با این حال اعلام نکرد که قذافی کجا پیدا شده‌ است اما گفت که او هم‌چنان در لیبی است و به وسیله فن‌آوری‌های بسیار مدرن و اطلاعات انسانی تحت تعقیب قرار دارد. شریف اضافه کرد که قذافی در شعاع 60 کیلومتری مکان اختفایش تحت محاصره قرار گرفته ‌است.


 


خبر / رادیو کوچه

معمر قذافی، رهبر متواری و برکنار شده لیبی در پیامی تلفنی فرار به نیجر را رد کرد و از ادامه حضور خود در کشورش خبر داده است.

آقای قذافی در این پیام صوتی که از شبکه تلویزیونی الرای، مستقر در دمشق پخش شد، انتشار خبر فرار خود به نیجر را «جنگ روانی و دروغ» خواند.

سرهنگ قذافی گفت: «آن‌ها به جز توسل به جنگ روانی و دروغ کاری دیگری نمی‌توانند بکنند. آن‌ها گفته‌اند که قذافی در کاروانی دیده شده که راهی نیجر بوده است.»

سرهنگ قذافی به هوادارانش قول داد که ناتو و شورای ملی انتقالی را شکست دهد.

در روزهای گذشته تعدادی از هواداران آقای قذافی و مقام‌های حکومت او به نیجر گریخته‌اند و شایعاتی درباره احتمال پیوستن رهبر سابق لیبی به آن‌ها منتشر شده بود.

پیش‌تر، محمد بازوم، وزیر امورخارجه نیجر گفته بود دولت این کشور هنوز در حال تصمیم‌گیری درباره چگونگی برخورد با معمر قذافی، رهبر سابق لیبی در صورت درخواست پناهندگی است.

به گفته آقای بازوم، نیجر بعدن درباره پناه دادن به سرهنگ قذافی یا تحویل او به دیوان بین‌المللی جنایی تصمیم‌‌گیری خواهد کرد.

شورای ملی انتقالی لیبی از دولت نیجر خواسته است به آقای قذافی پناه ندهد.

از سویی دیگر دادگاه بین‌المللی کیفری حکم بازداشت سرهنگ قذافی، فرزند او سیف‌الاسلام و هم‌چنین عبداله سنوسی، رییس سابق سرویس اطلاعاتی لیبی را صادر کرده است.

مقام‌های شورای انتقالی ملی لیبی گفته‌اند برای جلوگیری از فرار سرهنگ قذافی در صدد جلب حمایت نیجر هستند.

بیشتر بخوانید:

«ورود کاروان بزرگی از خودروهای مسلح لیبی به نیجر»


 


خبر / رادیو کوچه

روز چهارشنبه، 7 سپتامبر، دهمین اجلاس دوره چهارم مجلس خبرگان رهبری در ایران که به ریاست محمدرضا مهدوی‌کنی آغاز شده بود با انتشار بیانیه‌ای که در آن از جمله بر ضرورت اجرای طرح تفکیک جنسیتی در دانش‌گاه‌ها تاکید شده است، به کار خود پایان داد.

در بیانیه منتشر شده مجلس خبرگان با تاکید بر ضرورت خودداری از «حاشیه سازی و طرح مسایل تنش‌زا» آمده است: «به تمام جریان‌ها هشدار می‌دهیم که کم‌رنگ کردن شعارهای انقلاب و زیر سوال بردن مقدسات دینی به ویژه در عرصه حجاب و عفاف را به شدت محکوم می‌کنیم.»

در ادامه این بیانیه نسبت به «هرگونه حرکت فتنه‌انگیز و چالش‌زا در آستانه انتخابات» هشدار داده شده است.

در بخش دیگری از این بیانیه آمده است: «از نهادهای مربوط و به‌خصوص صدا و سیما می‌خواهیم که در پاس‌داری از ارزش‌های نظام اسلامی و تقویت فرهنگ دینی به ویژه در سلوک و روابط اجتماعی زن و مرد پر تلاش ظاهر شوند و از مسوولین آموزش عالی می‌خواهیم در مراکز آموزشی نسبت به اجرای طرح‌هایی چون تفکیک جنسیتی اقدام نمایند.»

طرح تفکیک جنسیتی دانش‌گاه‌ها یکی از پرحاشیه‌ترین طرح‌های مطرح شده در دولت دهم است.

پس از آن‌که اجرای این طرح در چند دانش‌گاه ایران واکنش‌هایی را درپی داشت، متن نامه‌ای از رییس جمهوری اسلامی به وزیر علوم و وزیر بهداشت منتشر شد که آقای احمدی‌نژاد در آن تشکیل کلاس‌های تک جنسیتی را «سطحی و غیرعالمانه» خوانده و دستور توقف آن را داده بود.

طی دو روز اجلاس خبرگان رهبری، حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی درباره مسایل داخلی و ادامه حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ و قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس (شاخه عملیاتی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در خارج از کشور) درباره تحولات کشورهای منطقه به اعضای مجلس خبرگان گزارش دادند.

نشست اخیر مجلس خبرگان، نخستین جلسه خبرگان بود که بدون حضور آیت‌اله هاشمی رفسنجانی در جای‌گاه هیت رییسه برگزار می‌شد.

نشست مجلس خبرگان رهبری هر شش ماه یک‌بار برگزار می‌شود.

بیشتر بخوانید:

«نمی‌گذاریم انتخابات مجلس به انحراف کشیده شود»

«نمی‌توان امیدی به انتخابات و شرکت در آن داشت»

«ما در زمان شاه هم دانش‌گاه دخترانه فرح را داشتیم»


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بازار امروز

Loading currency converter .. please wait

loading
currency converter
please wait
....

خبرهاي گذشته