شراره سعیدی/ رادیو کوچه
یکی از مزایای بازنگری رفتار و سخنان سیاستمداران جمهوری اسلامی به خصوص پس از گذار از یک بحران و تناقضهای مشهود و مستور در آن سبب میشود فعالیت سیاسی در گروهها و احزاب درون نظام و دلبستگی به امید تغییر، تبدیل به مضحکهای پیشپا افتاده شود. در این برنامه قسمت دوم مصاحبه آقای «منتجبنیا» با «بولتننیوز» را بازخوانی خواهیم کرد، این مصاحبه یکی از دهها عقبگرد آشکار و نهان و بعضن همراه با رودروایسی سیاستمداران اصلاحطلبان است.
سوال: بگذارید صریحتر باشیم، برخی افراد در مورد تفکرات شما درباره نظام، ولایت فقیه و اطاعت از مقام معظم رهبری شبهاتی را ایجاد کردهاند. نظرتان را در این خصوص چیست؟
پاسخ: درباره اصل نظام مقدس جمهوری اسلامی، قانون اساسی، ولایت فقیه و مقام معظم رهبری حضرت آیتاله خامنهای از ابتدا تا کنون نظرم بر ضرورت حفظ و پاسداری، تقویت و اطاعت و تبعیت بوده است. هم اکنون نیز آنها را میراث امام، شهدا و بزرگترین سرمایه ملت میدانم. به عقیده اینجانب هر کس امام و مردم را قبول دارد، باید این نظام مقدس را که محصول مجاهدت آنها است، بپذیرد و همیشه در تقویت و صیانت نهضت اسلامی کوشا باشد و هرکس نظام و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را قبول دارد و آن را پذیرفته است لزومن باید به ولایت مطلقه فقیه معتقد و ملتزم باشد. از روز انتخاب حضرت آیتاله خامنهای به رهبری تا کنون، همواره عقیده داشته و دارم که معظمله در طول تاریخ مربوط به علمای شیعه در جامعیت کمنظیرند و در میان چهرههای مطرح بهترین گزینه هستند.
سوال: با نگاهی اجمالی در مییابیم که شما در طول فعالیتهای سیاسیتان در احزاب مختلف حضوری پررنگ داشتهاید. رویکرد شما نسبت به فعالیتهای حزبی در کشورمان چگونه است؟
پاسخ: یکی از معیارها و قواعد اساسی در احیا تفکر دینی توسط حضرت امام خمینی تشخیص تکلیف و عمل به آن در شرایط مختلف بوده است که گاهی از آن به تکلیفگرایی و تکلیف محوری یاد میشود خاستگاه و انگیزه اینجانب نیز برای فعالیت در عرصههای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی برخواسته از همین دیدگاه است. منظور از ورود به حزب جمهوری اسلامی و عضویت در شورای مرکزی به عنوان ذخیره و پذیرش مسوولیت واحد روحانیت آن حزب و همچنین همکاری با مجمع روحانیون مبارز و حضور در حزب اعتمادملی هم انجام وظیفه و رسالت اسلامی و تحقق آرمانهای بلند حضرت امام و پیروی از منویات مقام معظم رهبری بوده است. اینجانب همواره حضور و همکاری خود با احزاب را مشروط به حرکت در این مسیر دانستهام. به مجرد آنکه زاویه گرفتن، فاصله یافتن و انحراف از این مسیر یا ارتکاب خطای راهبردی که مخالف منافع مصالح و امنیت ملی باشد برایم محرز گردید، از ادامه همکاری و فعالیت در حزب خودداری ورزیدهام. چنانکه نمونههای اتخاذ چنین موضعی را میتوان در مواجهه با روحانیون مبارز در سال 84 و حزب اعتماد ملی در سال 88 یافت.
سوال: بهطور کلی و با تمام فرازها و فرودها و مواضع سوالبرانگیز حزب اعتماد ملی، ارزیابیتان از وضعیت این حزب چه بوده است؟
پاسخ: هنگام حضور در حزب اعتماد ملی بر تبلور و تجلی نام و خط و آرمانهای امام راحل و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در مرامنامه و اساسنامه حزب تاکید نموده و بر آن اصرار و اهتمام ورزیدم. در دورهای قریب به چهار سال همواره عزم و تلاش وافر بنده بر آن قرار گرفته بود تا تصمیمات حزبی و مواضع تشکیلاتی بر اساس رهنمودهای امام و رهبری و در مسیر تامین منافع و مصالح ملی و در چهارچوب خردجمعی و اعتدال بوده باشد با سپری شدن ماههای نخستین سال و قرار گرفتن کشور در فضای انتخاباتی، حزب پس از انجام رایزنیهای گسترده، بررسیهای میدانی و تحلیل شرایط وقت در صدد معرفی کاندیدا برآمد. به همین منظور حزب اعتماد ملی نسبت به معرفی آقای کروبی به عنوان نامزد ریاست جمهوری اقدام نمود.
لکن بعد از اعلام و انتشار تصمیم حزب در این مورد، اینجانب و سایر اعضای شورای مرکزی در حاشیه قرار گرفتیم. وقوع همین رخداد، موجبات ابراز ناخرسندی، نگرانی و اعتراض درون حزبی را فراهم نمود. پس از برگزاری انتخابات، بنابر ادله گوناگون و پارهای ملاحظات و در اعتراض به نحوه راهاندازی و مدیریت سحامنیوز توسط آقایان کروبی و گرامیمقدم و همچنین عدم تبعیت و انحراف آنان از قواعد و اصول فعالیتهای سیاسی و حزبی نسبت به ترک حزب تصمیم گرفتم و تا هنگام پلمپ شدن دفتر مرکزی و تعطیلی حزب هیچگونه حضوری در آن نداشتم.
سوال: از اختلاف نظرتان با آقای کروبی فرمودید. آیا موارد اختلافی و نقدها را از باب امر به معروف و نهی از منکر به ایشان متذکر میشدید؟
پاسخ: در پی موضعگیری آقای کروبی، طی چند مصاحبه بهطور رسمی و صریح اعلام داشته که اتخاذ چنین مواضعی تصمیم و نظر شخصی وی بوده و هیچگونه ارتباطی با حزب اعتماد ملی ندارد. هنگام ملاقات حضوری هم به آقای کروبی تذکر دادم. وی نیز پذیرفت که هرگز تحت عنوان دبیر کل حزب سخن نمیگوید و موضعگیری نمیکند و موضعگیریهایش شخصی است .
سوال: برویم سراغ آخرین روز فتنه در مورد حرمتشکنیهای روز 25 بهمن شما چه موضعی داشتید؟
پاسخ: اولن، اینجانب پیوسته و مشفقانه از آحاد ملت عزیز ایران برای حضور پرشور و باشکوه در راهپیمایی سراسری سالروز پیروزی انقلاب اسلامی دعوت به عمل آوردهام. در بهمنماه سال 89 نیز مطابق همین رویه معمول و سنت حسنه چنین درخواستی را مطرح نمودم و تصریح کردم که فقط راهپیمایی 22 بهمن ماه 89 را مشروع دانسته، به رسمیت شناخته، از آن حمایت میکنم و در آن حضور مییابم.
ثانین، در 24 بهمن ماه 89 و پس از کسب اطلاع مفاد اظهارات آقای گرامی مبنی بر درخواست حزب اعتماد ملی برای برگزاری راهپیمایی در مورخ 25 بهمن ماه 89 بلافاصله و طی انجام یک مصاحبه با خبرگزاری ایرنا بهطور رسمی و در مخالفت با برپایی تظاهرات در 25 بهمن ماه 89 اعلام نمودم که از آنجایی که حزب اعتماد ملی در حالت تعطیلی بسر میبرد و بالطبع جلسهای برگزار ننموده است، لذا حزب اعتماد ملی هیچگونه برنامهای برای راهپیمایی در 25 بهمن ماه 89 ندارد. افزون بر این آقای گرامیمقدم که عنوان سخنگویی حزب را دارا بوده است تنها موظف است تا نسبت به اعلام تصمیمات متخذه حزب موافق اساسنامه و مرامنامه حزب اعتماد ملی اقدام نماید و از بیان دیدگاهها و تصمیمهای شخصی خویش تحت عنوان حزب اجتناب کند. معالاسف سحامنیوز هم که قرار بود یکی از مراکز اطلاعرسانی و تریبون رسمی حزب باشد تبدیل به رسانهای به جهت تشریح دیدگاههای فردی گردیده است و امروز هم به محلی برای ادامه فتنهانگیزیها تبدیل شده است. این در حالی است که آقایان میتوانستند سایت شخصی و اختصاصی خویش را دایر و از آن بهرهبرداری کنند.
سوال: این نظرات محدود به اتفاقات روزهای عاشورای 88 و 25 بهمن 89 بوده است؟
پاسخ: اعلام مخالفت بنده با تحرکات مشکوک، ساختارشکنانه و آشوبطلبانه محدود به موارد بر شمرده نیست. حتا پس از وقایع تاسفآور روز 25 بهمن و در اوائل اسفندماه سال 89 نیز در مصاحبهای با صدا و سیما ضمن هشدار در مورد نیتهای شوم بنگاههای سخنپراکنی غربی و اهداف پلید شبکههای استکبار جهانی و با یادآوری حوادث تلخ روز 25 بهمن ماه نسبت به تحرکات ضدانقلابی و اغتشاشگرایانه موضعگیری منفی خویش را بیان داشتم.
سحر بیاتی/ رادیو کوچه
……………………………………………..
«در جستوجوی معنای صلح و مدارا»
«اینجا، آسیاست». «کوالالامپور»، شاهراهی در حال توسعه میان کشورهای جهان سومی جنوب شرق، اینجا پایتخت «مالزی» است، سرزمین مردمانی با چند ملیت از هند تا چین، تایلند تا ویتنام و من، مسافری از خاورمیانه آنجا که هنوز بر سر عرب و عجم، کرد و ترک بلواست.
…………………………………………….
خبر / رادیو کوچه
روز دوشنبه، 12 سپتامبر، بر اثر حمله نیروهای حامی معمر قذافی، رهبر متواری لیبی، به یک پالایشگاه نفت ۱۵ تن از نگهبانان کشته شدهاند. این پالایشگاه در ۲۰ کیلومتری شهر راس لانوف قرار دارد.
به گزارش الجزیره، این حمله توسط یک ستون از خودروهای نظامی متعلق به حامیان معمر قذافی صورت گرقته است.
یکی از کارگران زخمی این پالایشگاه گفته یک گروه از طرفداران سرهنگ قذافی از شهر سرت در حمله غافلگیرانه به این پالایشگاه حمله کردند.
این پالایشگاه توسط شورای ملی انتقالی لیبی کنترل میشود.
گزارشها همچنین از درگیری شدید در شهر بنیولید میان حامیان و مخالفان قذافی خبر میدهند.
بر اساس همین گزارشها بر اثر این درگیریها دستکم ۷ تن از نیروهای مخالف سرهنگ قذافی کشته و ۱۰ نفر دیگر نیز زخمی شدهاند.
این نیروها ادعا می کنند که تعدادی از مردم محلی با خیانت به آنها این نیروها را به کمین نیروهای حامی آقای قذافی کشاندهاند.
در همین حال گزارش شده است که جنگندههای ناتو نیز اهدافی را در شهر بنیولید مورد حمله قرار دادهاند.
بیشتر بخوانید:
«ساعدی قذافی وارد نیجر شده است»
خبر / رادیو کوچه
به گزارش رسانه منسوب به دراویش نعمتالهی، روز شنبه، 10 سپتامبر، چهارده نفر از دروایش گنابادی که در پی درگیریهای نیروهای امنیتی با دراویش در شهرستان کوار بازداشت شده بودند با صدور قرار کفالت (ضمانت با فیش حقوقی) از زندان عادل آباد شیراز آزاد شدند.
به گزارش سایت محذوبان نور، طبق این گزاش برای یازده تن دیگر از دراویش گنابادی بازداشت شده که در زندان عادل آباد شیراز نگهداری میشوند قرار تامین کیفری وثیقه اعلام شده است که این دراویش از تودیع وثیقه خودداری کردهاند.
سعید کریمیان، عباس حق وردی، مسعود احمدی، نعمت کاظمی، اصغر زارعی، اکبر احمدی، احمدرضا حیدری، مهدی عزیزی، محمد موسوی، منصور پروا، اسفندیار محمدیزاده، محمد کشاورزی، پژمان کاشفی و سالار پرهیزکار اسامی دراویش آزاد شده با صدرو قرار کفالت هستند.
همچنین برای حجت ولیزاده، یداله پارسیان، کاظم حسینزاده، عباس پوررستم و علیاصغر سعدی قرار وثیقه 20 میلیون تومانی و برای علیرضا سعدی، داوود مهراد، ایمان کرمی، محمدرضا رضایی، حکمتاله نادری و معرعلی جلیل، دیگر بازداشتشدگان دراویش، قرار وثیقه 5 میلیون تومانی صادر شده است که از تودیع آن خودداری کردهاند.
همچنین در مورد وضعیت و محل نگهداری حسن ویسقلی، خسرو دری، حسین اسدی، مجید متقیان تاکنون هیچ گزارشی منتشر نشده است.
بیشتر بخوانید:
«بازداشت فرشید یداللهی، وکیل دراویش گنابادی»
خبر / رادیو کوچه
روز دوشنبه، 12 سپتامبر، عبدالرضا رحمانی فضلی، رییس دیوان محاسبات جمهوری اسلامی اعلام کرد که دولت در هشت ماه اول برنامه حذف یارانهها نزدیک به ۱۵ هزار میلیارد تومان از حساب بانک مرکزی، درآمدهای نفتی و بودجه عمومی کشور برای پرداخت یارانه نقدی هزینه کرده است.
بر اساس گزارش رییس دیوان محاسبات از اول زمستان سال گذشته تا پایان مرداد امسال نزدیک به ۲۵ هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان منابع حاصل از این قانون بوده است که برای اجرای آن هزینه شده است.
به گفته آقای رحمانی فضلی، دولت پنج هزار میلیارد تومان از بانک مرکزی قرض گرفته که تا به حال تسویه نکرده، سه هزار میلیارد تومان نیز از محل فروش نفت خام برای این کار هزینه کرده و یک هزار و ۸۰۰ میلیارد تومان نیز از حساب شرکتهای نفت و نیرو برداشته و پنج هزار میلیارد تومان نیز از محل بودجه عمومی برای این کار هزینه کرده است.
بنابر بر گزارش دیوان محاسبات، در این مدت دولت از محل افزایش قیمت کالاها بعد از حذف یارانه ها بیشتر از ۱۰ هزار میلیارد درآمد داشته که «رقم پرداختی یارانهها نیمی از مبلغ افزایش قیمتهای حاملهای انرژی است.»
بنابر قانون حذف یارانه ها دولت باید معادل نیمی از درآمدهایی که از محل حذف یارانهها به دست میآورد به صورت یارانه نقدی بین خانوارها توزیع میکرد و بقیه را به واحدهای تولیدی و پروژههای عمرانی هزینه میکرد. البته در قانون بودجه امسال دولت میتواند ۸۰ درصد از درآمدهای حاصل از افزایش قیمتها را به صورت یارانه نقدی بپردازد و بیست درصد بقیه را به واحدهای تولید اختصاص دهد.
با این حال گزارش دیوان محاسبات نشان میدهد که دولت فقط برای یارانه نقدی در هشت ماه اول ۲۴ هزار و ۸۰۰ میلیارد تومان پول به خانوارها پرداخت کرده در حالی که درآمدهایش نصف این رقم نبوده است.
آقای احمدینژاد چندی پیش اعلام کرده بود که یارانه نقدی میتواند سه برابر شود اما آقای رحمانی فضلی میگوید که «افزایش سه برابرای یارانه نقدی از محل درآمد هدفمندی یارانهها با افزایش قیمت محال است.»
آقای رحمانی فضلی گفت است که درآمدهای دولت در سال گذشته با ۱۸ درصد کسری مواجه بوده است و بیشتر از ۲۷ هزار میلیارد تومان کسری تراز عملیاتی داشته است.
به گزارش دیوان محاسبات سهم صنعت و تولید از حذف یارانه ها شش هزار و ۲۰۰ میلیارد تومان بود که پرداخت نشده است.
دیوان محاسبات بخشی از این کسری بودجه را به کاهش تولید نفت خام، بدهی مشتریان نفتی و معاوضه نفت مرتبط دانسته است.
به گفته آقای رحمانی فضلی، در سال گذشته حدود ۷۲ میلیون بشکه نفت افت تولید داشتهایم که میزان آن رقمی حدود سه میلیارد دلار است و به خاطر تحریمها نیز بخشی از مشتریان پولشان را ندادند که در سال جاری این مشکل حل شده است.
آقای رحمانی فضلی گفت که در سال گذشته خورشیدی، ۵۴ میلیون بشکه نفت به ارزش 4.5 میلیارد دلار معاوضه نفتی صورت گرفته که «این کار غیرقانونی بوده است چرا که این معاوضه نفتی باعث افزایش میزان برداشت از حساب ذخیره ارزی و به تبع آن کسری بودجه» شده است.
رییس دیوان محاسبات تاکید کرده که دولت در سال گذشته ۱۲ میلیارد و ۱۰۰ میلیون دلار از مازاد درآمدهای حاصل از فروش نفت را به حساب ذخیره ارزی واریز نکرده است که گزارش آن از سوی کمیسیون انرژی برای رسیدگی به «به قوه قضاییه» ارایه داده شده است.
دولت مبالغ زیادی به بخشهای صنعتی دولت و خصوصی بدهکار است و رییس دیوان محاسبات میگوید که فقط «وزارت نیرو ۱۴ هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان (۱۴ میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار) به دولت و پیمانکاران بدهکار است که حدود ۵ هزار میلیارد تومان آن فقط به بخش خصوصی و بقیه به دولت بدهکار است.»
درباره چگونگی این بدهی آقای رحمانی فضلی توضیح داده که «مثلن وزارت نیرو سد احداث کرده و باید اقساط وامها را میپرداخت که نتوانسته این بدهیها را بپردازد.»
به گفته وی قرار بود دولت پنج هزار میلیارد تومان از سهام شرکتهای دولتی را به پیمانکاران بخش خصوصی بدهد اما بخش خصوصی «علاقهای به سهام که نقد شونده نیستند، ندارند.»
بیشتر بخوانید:
«منتقدان دولت به دنبال جوسازی و عوامفریبی هستند»
اکبر ترشیزاد/ رادیو کوچه
همیشه یه احساسی تو زندگی بهم میگفت که گرچه مامان و بابا سعی میکردن که نشون بدن روابطشون پر از عشق و صفاست، اما در نهان هیچ خبری نیست. خوب البته همیشه نشونههایی وجود داشت که خودش رو بروز میداد اما من سعی میکردم اونارو نادیده بگیرم. برای مثال وقتی از بین همهی هنرمندا و خوانندههای غربی بابام با «شکیرا» حال میکرد، بقیش دیگه برام معلوم بود، البته بگم بابا همیشه سعی میکرد رد گم کنه. مثلن هر وقت که زل زده بود به ماهواره و داشت خیره به رقص شکم شکیرا نگاه میکرد، تا من سر میرسیدم میگفت: «یعنی دخترم، من عاشق صدای این زنم» که البته اگه شما باور میکنین که صدای «شکیرا» از نافش بیرون مییاد، منم کردم.
ازون طرف مادرم هم اوضاع و احوالش بهتر از بابا نبود. من همیشه عاشق «وودی آلن» و فیلماش بودم اما هر بار که مادرم چند دقیقهای با من مینشست پای یه فیلم فلسفی با کلی غرولند بلند میشد و میگفت: «دختر صدبار بهت گفتم این فیلمارو نیگاه نکن افسرده میشی ها» اما یکبار که داشتم «ویکی کریستینا بارسلونا» رو میدیدم اتفاقی اومد تو اتاق منو، چشمش که افتاد به «خاویر باردم» دست و پاش شل شد و دیگه از پای تلویزیون بلند نشد که نشد. وقتی هم که آخر فیلم من کلی غر زدم که این از بدترین فیلمهای «وودی آلنه» با هیجان گفت: «نه مامان عالی بود، راستی این پسره بازیگره اسمش چی بود؟» هیچی چشش بدجوری «خاویر باردم» رو گرفته بود. البته بگم در این مورد خاص سلیقش خیلی به من نزدیک بود. من برخلاف دخترای هم سن و سال خودم هیچوقت از پسرای لپ گلانداختهی جیگرنما خوشم نمیاومده که نمیاومده، از ایرانیش بگیر تا خارجیا. حالا اگه همه کشته مردهی «انریکو» و «دیکاپریو» و «گلزار» و «رادان» باشن، من یه موی «کلینت ایستوود» و «خاویر باردم» رو با همشون عوض نمیکنم، سلیقست دیگه. اما یه روز این شباهت سلایق بدجوری به هم نزدیک شدن.
ماجرا از اونجایی شروع شد که یه روز بعدازظهر من و مامان رو ایوون وایستاده بودیم و داشتیم با همسایهی واحد کناری «الهام» خانم حرف میزدیم. این «الهام» خانم یه دختر چهل و خوردهای ساله بود که عاشق تشکیل خانواده بود اما تا حالا خدا کسی رو نصیبش نکرده بود. صحبتمون گل انداخته بود که یهو در حیاط باز شد و یه جوون حول و حوش سی و هفت، هشت ساله که بعدن فهمیدیم مستاجر تازهی واحد کناری ماست، وارد مجتمع شد. مرد موهای جو گندمی کوتاهی داشت که به سمت بالا شونه زده بود. پوست سبزهی جذابی داشت با صورت استخوونی و گونههای بیرون زده. شلوار جین پوشیده بود با یه تیشرت دودی رنگ که تقریبن چسب تنش بود. قد و بالا و هیکل خوبی هم داشت، نه قوز کرده بود و نه شیکمش قلمبه زده بود بیرون. خلاصه دردسرتون ندم یهو دیدم چند ثانیهست که عین فیلمای وسترنکلاسیک اون داره با حرکت اسلوموشن از وسط حیاط رد میشه و منو و مامان و «الهام» خانم با چشمامون قدماشو دنبال میکنیم.
با وجود اونکه چند روزی بیشتر از اومدن این آقا که معلوم شد اسمش «فراز»ه به واحد کناری ما نگذشته بود، هر روز دم غروب وارد مجتمع که میشد، چند تایی از دخترها و خانمهای مجتمع میرفتن پشت پنجره و دزدکی نگاهش میکردن. یه شب حول و حوش ساعت یازدهی شب بود. مامان و بابا داشتن ماهواره نگا میکردن و برادر کوچیکترم هم تو اتاق موسیقی گوش میداد. بعد کلی درس خوندن جزوههای دانشگاه رو جمع کردم و رفتم حموم تا دوش بگیرم. داشتم تو حموم لباسامو در میآوردم که یهو یه صداهایی به گوشم خورد. صدا از پنجرهی اتاقخواب واحد آقا «فراز» میاومد، آخه تو مجتمع ما یکی در میون واحدهای هر طبقه، پنجرهی اتاقخواب و حمامشون به نورگیر باز میشه. خوب که گوش کردم دیدم صدای خنده و شوخی «فراز» و یه دخترخانم به گوش میرسه. فضولیم گل کرد و بدون اینکه دوش رو باز کنم، چراغ حموم رو خاموش کردم و سه پایهرو گذاشتم زیر پام و شروع کردم به فال گوش ایستادن. از قدیم گفتن که «وصفالعیش نصفالعیش»، خلاصه کار آقا «فراز» و دوست دخترش بالا گرفت و من شاهد صوتی تمام ماجراها تا به انتها. بعد که کار اونا تموم شد منم به سرعت دوش گرفتم و اومدم بیرون.
از اون شب به بعد برنامهی من شده بود گوش به زنگ وایستادن تا اینکه ببینم چه روزی و چه ساعتی دوست دختر آقا «فراز» میآد خونه و من بدوم تو حموم و دوباره شریک لذتهای اونا بشم تا انتها. ازون طرف «الهام» خانم که همیشه دیر از سرکار برمیگشت و بعدشم عین مرغ میگرفت میخوابید و از همهجا بیخبر، رفته بود تو کار آقا «فراز» و این موضوع بدجوری مامانمو که حالا دیگه شیفتهی آقا «فراز» شده بود آزار میداد. یه روز صبح جمعه، مامان که رفته بود تو راهرو تا به گلدونامون آب بده با عصبانیت و چهرهی برافروخته وارد خونه شد. من داشتم درس میخوندم و بابا و داداشم ماهواره نگاه میکردن. مامان بلند گفت:
- این «الهام» خانمم دیگه شورشو در آورده، دم خونهی آقا «فراز» وایستاده بود و بشقاب غذا دستش داش باهاش هره و کره میکرد، البته اون بندهی خدا سرشو با نجابت انداخته بود پایینا، ولی این ول نمیکرد. خداحافظی که کرد چشش افتاد به من، کلی دست و پاشو گم کرد. میدونین به من چی میگه دخترهی بیحیا؟ میگه این جوون مردم اینجا تو تهروون غریبه براش غذا بردم. بعد که دید من به چادر بازش نگاه میکنم گفت خدا مرگم بده، سینی غذا دستم بود رومو درس نگرفته بودم. بگو روتو درس نتونستی بگیری یقهی پیرهنت چرا اینقده بازه.
بعد رو کرد به من و آروم جوری که بابا و داداشم نشنوند ادامه داد:
- «ممهها» رو انداخته بود تو کوچه، «ممه» نگو بگو «همه»
و بعد گوشهی لبشو گاز گرفت. معلوم بود که بدجوری حسودیش شده بود. خوبه تازه از جریان دوست دختره بیخبره
یه شب که دوست دختر «فراز» وارد خونه شد تا اومدم برم حموم دیدم دادشم حوله به دست تو راه حمومه که به سرعت پسش زدم و گفتم:
- بزار اول من برم بعد تو
و اونم چش سفیدی کرد که:
- تو که ظهر قبل اینکه بری دانشکده دوش گرفته بودی
- به تو چه فردا صبح کلاس دارم باید الان برم
- فردا که جمعس
بدجوری سوتی داده بودم خلاصه مامانم وارد ماجرا شد و خوشبختانه طرف منو گرفت و به داداشم گفت که بزار خواهرت بره و بعد تو برو، ولی فکر کنم یه جورایی بو برده بود.
دو روز بعد که دوست دختر «فراز» اومد تو مجتمع تا اومدم برم حموم دیدم مامان حوله بهدست داره میره تو. تا اومدم چیزی بگم یه نگاهی به من انداخت که حساب کار اومد دستم و دیگه جرات نکردم هیچی بگم. بیست دقیقه بعد که مامان از حموم اومد بیرون یه جورایی لپاش گل انداخته بود که نگو. معلوم نبود از حسادته یا لذت؟ خلاصه برنامهی ما تغییر کرد. یه جورایی یه قرارداد نانوشته بین من و مامان اجرا میشد، یه شب من یه شب اون. هیچ کدومم به روی خودمون نمیآوردیم. هر بار هم که چند روز دوست دختر آقا «فراز» دیر میکرد جفتمون کلافه میشدیم و میرفتیم تو لک. البته مامان گرچه که به من بروز نداد اما یه حالیام از «الهام» خانم گرفت، فکر کنم یه چیزایی بهش گفته بود، چون از اون روز به بعد دیگه «الهام» خانم چیزی دم در خونهی آقا «فراز» نمیبرد. برنامهی زندگی من و مامان اینجوری شد بود که هر جایی که بودیم مثل جنی که موشو آتیش زده باشن قبل ده شب خونه بودیم، اما یه روز همهی برنامههای ما به هم خورد. هر دو باهم به یه مهمونی زنونه دعوت شده بودیم که عمم ترتیب داده بود. مهمونا دیر رسیدن و تا اومدن شام بدن ساعت شد ده شب. نمیدونم چه جوری هول هولکی شام خوردیم. مامانم که همیشه به سختی پول به آژانس میداد این دفعه با عجله زنگ زد به تاکسی تلفنی و راه افتادیم سمت خونه.
وقتی رسیدیم، دیدیم ای داد بیداد بابا تو حمومه و داره دوش میگیره. از این طرف هم دوست دختر «فراز» سر رسید. من و مامان دو تایی رفتیم پشت در و هی به بابام غر میزنیم که زود بیاد بیرون که ما میخوایم دوش بگیریم. بابامم که کلافه شده بود از تو حموم داد زد که:
- ای بابا چه خبرتونه؟ مگه شما دو تا قبل رفتن مهمونی دوش نگرفته بودین؟
من که دیدم اوضاع داره خراب میشه گفتم:
- نه بابا جون واسه خودتون میگم، آخه دیروز تو ماهواره میگفت اگه مردا مدت طولانی تو حموم بمون موهاشون میریزه.
دادشم که با تعجب ناظر ماجرا بود گفت:
- بابا که تنش حق کلشو خورده، چارتا لاخ مو تو سرش بیشتر نیست، اونم بریزه، مگه چی میشه؟
مامانم برگشت و به داداشم گفت:
- بسه دیگه مزه نریز، کم باباتو مسخره کن
مامانم که دید این حرفا بیاثره سرشو کرد تو حموم و به بابام یه چیزی گفت، بابا هم دوشو بست و گفت:
- چی چی؟ دوباره بگو
و مامان آروم آروم یه چیزایی در مورد ارتباط مردونگی و حموم طولانی و عقیم شدن گفت که درست نشنیدم، اما مثل اینکه حرفاش نتیجه داد. بابا گفت خیلی خوب صب کن الان میام. اما بعد اینکه بابا دوشو بست و رفت لباس بپوشه یهو بیسر و صدا شد. بعد از یکی دو دقیقه که من و مامان با اضطراب بهم نگاه میکردیم، مامان آروم گفت:
- شما حالت خوبه؟
بابا جوابی نداد و فقط دو سه بار بلند سرفه کرد که یعنی بله حالم خوبه و دیگه هر دوتون خفه شین.
یه ربع بعد که بابا از حموم اومد بیرون، تو چشم هیچ کدوم از ما نگاهی نکرد و یه راست رفت تو رختخواب. دو سه روز بعدش یه جلسهی اضطراری هیت مدیره برگزار شد و در طی اون تصمیم گرفتن آقا «فراز» رو به عنوان تنها مستاجر مجرد ساختمون از مجتمع بیرون کنند. روزی که «فراز» ساک به دست داشت مجتمع رو ترک میکرد، چشمای من که خیس خیس بود از حال مامانم خبر ندارم.
خبر / رادیو کوچه
با گذشت بیش از 120 روز از بازداشت محمدعلی طاهری، بنیانگذار طب مکمل فرادرمانی، وکیل وی از «تضییع پیدرپی حقوق موکلش» در برخی رسانهها اظهار تاسف و همچنین شایعه آزادی وی از زندان را تکذیب کرده است.
به گزارش روزنامه شرق، شادی رصدی با اشاره به حجم بالای نقض قانون در مطبوعات اظهار داشت: «رسانهها قضیه را به جایی رساندهاند که دیگر هیچ نوع جوابیهای کارگر نیست و اتهامات منتسب به موکلم در اذهان عمومی جا افتاده است. این در حالی است که به فرض صحت اتهامات هم تا زمان صدور حکم قطعی، رسانهها طبق قانون به هیچوجه اجازه نشر آن را نداشته و ندارند.»
خانم رصدی تصریح کرد: «پیگیری من برای چاپ جوابیه مطالب کذب و افتراهای این رسانهها تاکنون به جایی نرسیده و تاکنون کسی پاسخگوی شکایت ما نبوده است. وی با توجه به حجم عظیم این تخلفات، پیگیری دعاوی را خارج از عهده هر انسان متعارفی دانست و از دادستان تهران درخواست کرد ضمن پیگیری مستقیم و عاجل از ادامه تضییع حقوق محمدعلی طاهری در رسانهها جلوگیری شود.»
شادی رصدی گفت: «با توجه به پخش برنامههایی در شبکههای سراسری صداوسیما که برخلاف نص صریح قانون و اساسنامه این سازمان انجام گرفته است، طبق قانون احقاق حق در صداوسیما باید به ما فرصت قانونی داده شود تا جهت تنویر افکار عمومی درخصوص اتهامات مطرحشده روشنگری صورت گیرد.»
وی افزود: «البته کسر حیثیتی که در جامعه برای موکل بنده رخ داده است با این دست اقدامات جبران نخواهد شد اما اعاده حیثیت از موکلم وظیفه شرعی و قانونی دستاندرکاران رسانههای متخلف است.»
این وکیل پایه یک دادگستری تاکید کرد: «ارایه عمومی مباحث طرح شده توسط آقای محمدعلی طاهری متعاقب تایید کارشناسان و صحهگذاری آنان بر تطابق مباحث با آموزههای اسلامی و نیز عدم انحراف آن، صورت گرفته است.»
شادی رصدی در خصوص شبهات مطروحه درباره دکترای افتخاری اهدا شده به محمدعلی طاهری از دانشگاه طب سنتی ارمنستان گفت: «اولن این تنها یکی از درجات علمی اعطا شده به وی است و دیگر اینکه دانشگاه طب سنتی ارمنستان میزبان تمام روشهای طب مکمل از جمله طب سنتی اسلامی بوده که حتا دارای دپارتمانی در این دانشگاه است. در واقع این دانشگاه که سومین دانشگاه طب مکمل و سنتی در دنیا محسوب میشود نزدیکترین قطب طب مکمل به ما بوده و بدیهی است همچون سایر روشهای طب مکمل ایرانی اسلامی برای آموزش و کسب تاییدیه به آن مراجعه شود. هم اکنون روشهای طب سنتی و اسلامی از جمله حجامت در این دانشگاه تدریس میشود.»
وی در وبلاگ شخصی خود همچنین با تکذیب آزادی محمدعلی طاهری در روزهای اخیر که در برخی از وبلاگها و رسانهها منتشر شده است، اظهار داشت: «با توجه به فعالیت علمی ایشان که بر اساس اعلام دادستان محترم تنها در حوزه نظریهپردازی و اعلام تئوریهای انسان-شناختی بوده است و با بارقه امید ناشی از اظهار نظر ریاست محترم جمهوری که هیچ نظریهپردازی در حوزههای مختلف نظری در ایران مورد محاکمه قرار نمیگیرد، ان شااله با توجه به خاتمه کلیه فعالیتهای موسسه علمی فرهنگی عرفان حلقه و همکاری دانشپژوهان این رشته امید میرود با پیگیریهای حقوقی و قانونی و با اطمینان کامل به عدالت و سعه صدر قوه قضاییه موجبات رفع سوتفاهمات از این دانشمند وارسته ایرانی فراهم گردد.»
لازم به اشاره است محمدعلی طاهری اردیبهشت ماه امسال به اتهام تهدید علیه امنیت ملی برای سومین بار توسط نیروهای حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران جمهوری اسلامی بازداشت شده است.
کیومرث/ دفتر تاجیکستان/ رادیو کوچه
وزیر دفاع تاجیکستان «شیرعلی خیرالایف» در صحبت به خبرگزاریها گفته است، «اگر ضرور آید، نیروهای مسلح ایران در دو ساعت به کمک نیروهای تاجیکستان خواهند آمد.» این در حالی است که برای نخستین بار حدود ۱۵۰ نیروی ارتش ایران در رژه نظامی بخشیده به جشن ۲۰ سال استقلال تاجیکستان در شهر «دوشنبه» اشتراک کردند.
مقامات تاجیکستان میگویند، حضور سربازان و افسران ایرانی در رژه نظامی «دوشنبه» علیه مخالفت بسیاری از کشورهای همسایه تاجیکستان، از جمله ازبکستان صورت گرفته است. آقای «خیرالایف» افزوده است: «هم دوست و هم دشمن دید که دو ساعت راه است، تا نیروهای ایران در تاجیکستان بشوند.» همچنین به گفته او: «اگر به ایران لازم آید، نیروهای تاجیکستان نیز به آن کشور خواهند رفت.»
وزیر دفاع تاجیکستان شرکت یک واحد نظامی ایران در تاجیکستان را باعث سرفرازی دولت و ملت تاجیکستان عنوان کرده است. اما اشتراک نیروهای ارتش ایران در رژه نظامی در تاجیکستان غیرمنتظره بوده است. هرچند از قبل درباره شرکت نیروهای «فرانسه»، «روسیه»، «هند» و «افغانستان» اطلاع روی دست بود، اما جانبی درباره اشتراک نیروهای ارتش ایران چیزی نمیدانست.
«علیاصغر شعردوست» سفیر جمهوری اسلامی در تاجیکستان نیز میگوید، شرکت نیروهای ارتش ایران در رژه نظامی در دوشنبه تنها روز ۴ سپتامبر سال جاری میلادی در جریان سفر «محمود احمدینژاد» به تاجیکستان گرفته شد. به قول او آقای احمدینژاد با نامهای به رهبر معظم انقلاب ایران مراجعه کرد و تنها پس از رضایت او واحد نظامی ایران به تاجیکستان فرستاده شد.
با این حال تاجیکستان و ایران علاقهمندی خود را برای توسعه بیشتر همکاریهای نظامی اعلان کردند. گفته میشود، نهادهای مربوطه دو کشور در صدد آمادگی برای تهیه مقدمه لازم برای برگزاری مشقهای مشترک نظامی نیروهای مسلح دو کشور هستند. اما تاجیکستان و ایران در حالی برای گسترش همکاریهای نظامی علاقهمندی نشان میدهند که هفته گذشته «دوشنبه» و «موسکو» زمان حضور پایگاه نظامی روسیه در تاجیکستان را تا ۴۹ سال دیگر تمدید بخشدند.
تاکنون مقامات تاجیکستان دلیل رضایت خود برای تمدید زمان حضور پایگاه نظامی روسیه در قلمرو این کشور را تشریح نکردهاند. ولی وزیر دفاع روسیه «آناتالی سردیوکاف» گفت، تا آغاز سال ۲۰۱۲ میلادی طرح این سازش آماده و امضا خواهد شد. اگرچه برخی از رسانهها با تکیه با منابع خود در حکومت تاجیکستان نوشته بودند، که دوشنبه برای حضور پایگاه نظامی روسیه ۳۰۰ میلیون دلار میخواهد، اما آقای «سردیوکاف» گفته است، روسیه برای این پایگاهش که بزرگترین پایگاه خارجی مسکو است، پول نخواهد پرداخت. بلکه به گفته او روسیه به ارتش تاجیکستان کمک فنی میکند.
برخی از تحلیلگران امور نظامی در تاجیکستان میگویند، روسیه که حضور خود در تاجیکستان را مایه ثبات در این کشور میداند، به هیچ وجه پولی نخواهد پرداخت. ولی آنها می گویند دلیل تقویت همکاریهای نظامی تاجیکستان و ایران هنوز روشن نیست؛ یعنی آیا دوشنبه تهران را به عنوان پشتیبان نظامی خود خواهد پذیرفت و یا این تنها یک همکاری است و تمام.
آرش حسینیپژوه/ رادیو کوچه
«مجتبی واحدی» فعال سیاسی و مشاور مهدی کروبی در مصاحبه اختصاصی که با بخش فارسی رادیو فرانسه داشته، خبر از تشکیل کنگره ایرانیان داده است، وی در اینباره گفته است: «داریم به جهتی میرویم که دیگر شرایط فقط شرایط انتقاد و مخالفت نیست، ما باید برای آیندهی ایران برنامهریزی بکنیم. باید حتمن چیزی شبیه به یک کنگرهی ملی درست شود. البته این یک ایدی بسیار خام است در ذهن من اینکه چگونه باید تشکیل شود و چه کسانی باید در آن حضور داشته باشند موضوعی است که باید به بحث و بررسی گذاشته شود.»
این سخنان از سوی مجتبی واحدی در فضای مجازی بازتای گستردهای داشت، موافقتها و مخالفتهای بسیاری طرح شد و بحثهای مجازی فراوانی پیرامون این پیشنهاد رخ داد.
در این گزارش سعی کردم از برخی از نظراتی که در بحثهای فیسبوکی مطرح شده است استفاده کنم، در همین رابطه یکی از کاربران فیسبوک در خلال این بحثها معتقد بود که باید صبر کرد تا جزییات این طرح از سوی آقای واحدی بیان شود تا بعد بتوان در مورد طرح وی صحبت کرد.
کاربر دیگری، معتقد بود که برای تشکیل کنگره ملی مقدماتی لازم است، که ابتداییترین آن داشتن وزن اجتماعی است. وی ادامه داد: «در این سی سال توسط اپوزیسیون خارج از کشور از این تشکلات کم تشکیل نشده است»، یکی دیگر از کاربران با اشاره به اینکه محقق شدن این ایده امکانپذیر نیست میگوید: «از این ایدهها بهترش رو من هم میتونم بدم ولی آدم باید شرایط جامعه و رفتارهای مردم رو ببینه و بسنجه»
در همین رابطه «سعید شریعتی» فعال سیاسی و از اعضای حزب مشارکت در بحثی که در صفحه خودش شکل گرفته بود میگوید: «آقای واحدی با این ایدهها و مواضع ناپخته و حساب ناشده چه هزینههایی را بر کل نیروهای سیاسی طرفدار تغییرات در ایران حمل میکند، ایشان که نیستند هزینه این نوع دیدگاههایشان را بدهند طبعن فشار ناشی از آن را نیروهای داخل باید متحمل شوند. از فردا هرکدام از بچهها گیر بازجوها بیفتند این جملات را توی سر آنها خرد میکنند که مثلن مشاور ارشد رهبر جنبش سبز گفته میخواهیم با تروریستها مذاکره کنیم و همین نشان از هماهنگی شما با سازمانهای تروریستی است.»
بررسی توان عینی این گنگره برای اثرگذاری در سیاست ایران و توان آن برای ایجاد تغییر و یا میتوان پرسید برای چه شکلی از تغییر، مواردی است که بعد از پخته شدن این طرح باید به آنها پرداخت، طرحی که در طی سالها برای پخته شدن آن تلاش شده است، مشخص نیست در انتها با چه طمع و با چه کیفیتی به روی میز سیاست ایران خواهد آمد
یکی دیگر از منتقدین ایده آقای واحدی میگوید: «من مهمترین مشکلم با آقای واحدی اینست که حاضر نیست از عنوان مشاور مهدی کروبی (یکی از دو رهبر زندانی جنبش سبز) صرفنظر کند و به این عنوان مواضعی اتخاذ میکند که با مواضع شیخ سازگار نیست، و البته همهی اعتبارش را هم از این عنوان مشاور «شیخ» میگیرد اما اصلن انگار نه انگار که امضای شیخ هم پای آخرین ویراست منشور جنبش سبز وجود دارد. البته آن منشور خود خالی از اشکال نیست ولی بیانگر آخرین مواضع شیخ و میر پیش از بازداشت است و طبیعتن فرمایشات آقای واحدی و اینکه فرمودهاند اساسن اصلاحطلب نیستند سرتاپا با منشور جنبش سبز به عنوان مانیفست سیاسی مهدی کروبی و میرحسین موسوی در تضاد است. دیر نیست که آقای کروبی از زندان آزاد شود و من میترسم از آن روزی که این دوستانی که امروز در دفاع از واحدی سینه سپر کردهاند وقتی مواضع کروبی را دیدند دوباره با کروبی هم ساز مخالف کوک کنند.»
تاریخ یک ایده
کنگره ملی و یا حتا عنوانی مثل دولت در تبعید و یا عناوینی دیگر از این دست که برخی در حد ایده مطرح شده و به عرصه عمل نرسیدهاند و برخی هم تحرکاتی داشتهاند و اما پخته نشدهاند در این سالها زیاد به چشم میخورد.
بهطور مثال میتوان به ایده کنگره ملی که از سوی «عباس امیرانتظام» مطرح شد اشاره کرد، امیرانتظام در سال 84 پیرامون کنگره ملی میگوید: «هدف اصلی از طرح مسئله کنگره ملی فراهم کردن فضای مناسب برای بحث و گفتوگو پیرامون مسئله مشترک همه ایرانیان یعنی استقرار حاکمیت ملی و دفاع از تمامیت ارضی و همزیستی مسالمتآمیز ایرانیان میباشد، کنگره ملی به عنوان یک نهاد اجتماعی و سیاسی در پروسه یک گفتوگوی ملی گام به گام و به تدریج و با مشارکت همه شیفتگان حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ایران برپا میشود. این نهاد چون برآیند دیالوگ ملی و حاصل تلاش و مشارکت همگان است بنابراین ریشه در نیازها و ویژگیهای فرهنگی داشته، به عنوان دست آورد مشترک قابل احترام بوده و به همان نسبت تاثیرگذار خواهد بود.»
فرد دیگری که از کنگره ملی سخن گفته است، «ابوالحسن بنیصدر» است، وی در مرداد ماه سال 89 درباره ایده کنگره میگوید: «در حال حاضر احتیاج داریم گرایشهای مختلفی که قبول دارند حاکمیت مال مردم است، یک جبهه گسترده به وجود بیاورند» وی ادامه میدهد: «امروز باید تمام توان و نیرو را به میدان مقابله با حاکمیت استبداد و باندهای تروریستی مسلط بر سرنوشت مردم ایران آورد.»
در ادامه ایده پردازیها پیرامون کنگره ملی میتوان از «بابک داد» نیز نام برد، بابک داد در مورد این ایده میگوید: «راهحل فراگیر کردن جنبش اعتراضی ایرانیان، برپا داشتن سقفی بلند و همهگیر است که تمام ایرانیان بتوانند زیر آن یک نیرو واحد بسازند و با یک برنامه فراگیر به هدف برسند، کنگره ملی ایرانیان میتواند اعتراضات مردمی را به عمل تبدیل کند و همه گروهها مسوول در آن حق رای داشته باشند.»
ایدهای که تکرار میشود
همانطور که مشاهده میکنید ایده کنگره ملی ایرانیان ایده جدیدی نیست، و سالها بوده است که از سوی کنشگران سیاسی مطرح شده، اما به نتیجه نرسیده است. اما شاید بیان این ایده از زبان کسی که با نام سخنگوی مهدی کروبی شناخته میشود اهمیت این موضوع را دو چندان کرده است، مشاوری که به گفته خود در شورای هماهنگی «راه سبز امید» جایی ندارد و اینبار تشکیل کنگرهای فراگیر را دنبال میکند.
باید کمی صبر کرد و دید مجتبی واحدی در خلال سفرهای اروپایی خود این کنگره را چگونه شرح خواهد داد و چه کسانی را برای تشکیل این کنگره همراه خود خواهد کرد، و آیا اهداف و عینیت کنش سیاسی که قصد دارد در این کنگره دنبال شود چیست و هزاران سوال دیگر که این ایده برای پخته شدن باید به آنها پاسخ بدهد.
البته بررسی توان عینی این گنگره برای اثرگذاری در سیاست ایران و توان آن برای ایجاد تغییر و یا میتوان پرسید برای چه شکلی از تغییر، مواردی است که بعد از پخته شدن این طرح باید به آنها پرداخت، طرحی که در طی سالها برای پخته شدن آن تلاش شده است، مشخص نیست در انتها با چه طمع و با چه کیفیتی به روی میز سیاست ایران خواهد آمد.
در پایان نباید فراموش کرد که طرح کنگره ملی از سوی مجتبی واحدی در حالی عنوان شده است، که اصلاحطلبان در داخل کشور برای عملی شدن شروطشان در حال تلاشاند و اصولگرایان هم درگیر جریان انحرافی و تیم مشایی و احمدینژاد هم در حال برنامهریزی برای کسب کرسیهای مجلس، در این میان است که باید پرسید این طرح و تلاش برای بلوغ آن تا چه حد میتواند یک کنش سیاسی باارزش و یا حتا قابل اعتنا قلمداد شود.
خبر / رادیو کوچه
دادگاه انقلاب شهر بابل با صدور حکمی، حسین ضامنضرابی، فعال دانشجویی دانشگاه بابل را به اتهام تبلیغ علیه نظام از طریق شرکت در تجمع ۲۵ بهمن به یک سال حبس که به مدت ۵ سال معلق شده است، محکوم کرد.
به گزارش دانشجونیوز، حسین ضامنضرابی، عضو انجمن اسلامی و همچنین مسوول کانون شعر و ادب دانشگاه نوشیروانی بابل که روز ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ همراه با محسن برزگر، دیگر فعال دانشجویی، در مقابل درب اصلی دانشگاه نوشیروانی بازداشت شده و پس از ۱۶ روز انفرادی در زندانهای ساری و بابل با قرار وثیقه ۳۰ میلیون تومانی آزاد شده بود؛ طی حکمی جدید از سوی مقامات قضایی شهر بابل، به یک سال حبس، با لحاظ ۵ سال تعلیق محکوم کرده است.
گفته میشود حسین ضامنضرابی، پیشتر هم طی حکمی از سوی مراجع انضباطی دانشگاه نوشیروانی بابل به یک ترم محرومیت از تحصیل با احتساب سنوات محکوم شده بود.
بیشتر بخوانید:
«احضار چند تن از دانشجویان دانشگاه نوشیروانی»
دوشنبه 21 شهریور 90/ 12 سپتامبر 2011
اجرا: اعظم
استودیو: دامون
تقویمتاریخ
گزیده اخبار مطبوعات دوشنبه ایران
مجله جاماندگان- «مضحکه پیشپا افتاده»- شراره سعیدی
بخش اول خبرها
پسکوچه تماشا- «اولین آلبوم موسیقی «دیوید لینچ» کارگردان جهان»- مجید بهشتی
مجله خبری کابل- آرین
تمام رخ- «کنگرهای که پخته نشد»- آرش حسینیپژوه
پسنشینی تند- «وصفالعیش، نصفالعیش»- اکبر ترشیزاد
گزارش روز تاجیکستان- «اگر ضرور آید، نیروهای مسلح ایران در دو ساعت به دوشنبه میرسند»- کیومرث
پارسنامه- «بیستون، بزرگترین کتیبه سنگی جهان»- امیر و کاملیا
بخش دوم خبرها
مجید بهشتی/ رادیو کوچه
majid.b@koochehmail.com
«وقتی پروفسور «هاوکینگ» با «پینک فلوید» همکاری کرد»
گروه افسانهای «پینک فلوید» برای ضبط آثار پرآوازهی خود از نوازندگان و هنرمندان مهمان نیز یاری میگرفت. همکاری یکی از بزرگترین دانشمندان جهان با گروه پینکفلوید در آخرین آلبوم استودیویی گروه اتفاق افتاده است.
به گزارش مجلهی موسیقی ملودی آخرین آلبوم استودیویی پینک فلوید، «ناقوس جدایی» که در سال ۱۹۹۴ عرضه شد، چندین نوازنده و خواننده مهمان داشت.
البته یکی از این خوانندههای مهمان بیشتر از اینکه از جنس موسیقی باشد از جنس فیزیک بود، و او کسی نبود جز پروفسور «استیون هاوکینگ»، فیزیکدان مشهور بریتانیایی که در اوایل دههی نود با این گروه پرآوازه همکاری کرد.
در آهنگ «به حرف زدن ادامه بده» (Keep Talking) در سه بخش از آهنگ، پروفسور هاوکینگ جملاتی را به شیوهی تبلیغات تلویزیونی بیان کرده است.
البته استفاده از این عبارت که شخص استیون هاوکینگ جملات را بیان میکند شاید چندان صحیح به نظر نرسد. چرا که او به دلیل ابتلا به سندرم خاصی به نام ALS توانایی تحرک و صحبت کردن را از دست داده است و تنها از راه دستگاه ویژهای که عبارات تایپ شده را به صوت تبدیل میکند قادر به برقراری ارتباط با دیگران و رساندن مفهوم حرفهایش به گوش مخاطب است. و در این آهنگ نیز هاوکینگ با یاری گرفتن از این دستگاه جملات را بیان کرده است.
البته این آهنگ نکات جالب دیگری هم دارد از جمله استفادهی استثنایی «دیوید گیلمور» از افکت تاک باکس (talk box) با گیتار الکتریک که فضاسازی جالبی را در آهنگ به وجود آورده است.
«دیوید لینچ کارگردان سرشناس آلبوم موسیقی منتشر میکند»
«روزگار دلقک دیوانه» اولین آلبوم موسیقی «دیوید لینچ» هشتم نوامبر وارد بازار موسیقی میشود.
به گزارش خبرآنلاین، موسیقی همیشه نقشی مهم در پروژههای سینمای و تلویزیونی دیوید لینچ بازی کرده است و به همین دلیل خبر انتشار اولین آلبوم موسیقی او بهطور تکنفره که شامل ۱۴ آهنگ جدید است چندان غافلگیرکننده نیست.
دیوید لینچ، کارگردان مولف فیلمهایی چون «مخمل آبی»، «بزرگراه گمشده» و «جاده مالهالند» در این آلبوم گیتار نواخته است و آواز خوانده و خودش «روزگار دلقک دیوانه» را «بلوز مدرن» توصیف کرده است.
این کارگردان در بیانیهای گفت: «عشق تجربه با صدا و موسیقی موتور محرک این قایق است. تمامی آهنگهای این آلبوم از ایدهای فشرده شروع شدند. این ایده فشرده بالاخره فرم پیدا کرد و درنهایت ترانهای مناسب خود خلق کرد.»
همکار دیوید لینچ که ترانه تمامی آلبومها را نوشته است در این آلبوم دین هرلی است که مسوول نواختن گیتار و درام است. کارن او نیز در اجرای یکی از ترانهها به صورت خواننده مهمان حضور دارد. دو تا از آهنگهای این آلبوم به نامهای «میدانم» و «امروز روز خوبی است» در فضای اینترنتی منتشر شدهاند.
لینچ نوشته شدن ترانهها را نتیجه چند تصادف خوشآیند خواند و به شوخی گفت: «اینقدر تصادف رخ داد که این آلبوم نزدیک بود کارش به بیمارستان بکشد.»
این کارگردان مستقل از همان ابتدای فعالیت فیلمسازیاش نقشی مهم در روند تولید موسیقی فیلمهایش داشت؛ در اولین فیلم او به نام «کله پاککن» که در سال ۱۹۷۷ ساخته شد بخش قابل توجهی از موسیقی ساخته خود لینچ استفاده شده است، او در «مخمل آبی» که شهرت بسیاری برایش به همراه داشت ترانه اغلب ترانهها را نوشته بود.
همکار اصلی او در ساخت موسیقی فیلمهایش «آنجلو بادالامنتی» است که در مصاحبهای اشاره کرده بود غالب موسیقی فیلمهای لینچ کار خود کارگردان است و او بیشتر نقش یک تنظیمکننده را برعهده دارد.
لینچ که در مدیتیشن هم سررشته دارد بنیادی به نام خودش راه انداخته است که هدف آن تشویق مردم به امدیتیشن است. او در راستای اقدامات این بنیاد آلبوم موسیقی شامل ۳۳ آهنگ منتشر کرده به نام «Download for Good» موسیقی که دنیا را تغییر میدهد. تمامی آهنگهای این آلبوم آرامشبخش هستند و آثاری از گروه «مارون 5» و «موبی» در آن دیده میشود.
«دیوید لینچ» که «وحشی در قلب»، «مرد فیل نما»، «توئین پیکز»، «جاده سرراست» دیگر فیلمهایش هستند علاوه بر کارگردانی و فیلمنامهنویسی به عنوان فیلمبردار، تدوینگر، طراح جلوههای ویژه و انیماتور نیز در فیلمهایش فعالیت کرده است. او که در مجسمهسازی هم دستی دارد و تابلوهای نقاشیاش در سراسر دنیا به نمایش درآمدهاند پیشتر با گروههای موسیقی دوران، «اینترپل» و «دنجر ماوس» هم همکاری کرده بود.
پاییز امسال دیوید لینچ «کافه سکوت» را با الهام از آهنگ سکوت فیلم «جاده مالهالند» در پاریس افتتاح میکند.
«کریم فائقیان» در جشنواره بینالمللی فتوژورنالیسم انجمن عکاسی آمریکا»
دفتر انجمن سینمای جوان بوشهر اعلام کرد: «کریم فائقیان» از اعضای این انجمن، در جشنواره بینالمللی فتوژورنالیسم انجمن عکاسی آمریکا مدال کسب کرد.
به گزارش ایرنا به نقل از دفتر این انجمن، جشنواره معتبر و بینالمللی فتوژورنالیسم آمریکا توسط انجمن عکاسی آمریکا برگزار میشود و درخشش عکاسان کارگاه عکس انجمن سینمای جوان بوشهر بیانگر توان بالای حرفهای اعضای این انجمن است.
این گزارش حاکی است: همچنین در بخش احساسات انسانی و آزاد این جشنواره، آثاری از «کریم فائقیان»، « سید محمد فاطمی» و «صابر زمانی» به نمایشگاه فتوژورنالیسم آمریکا راه یافته بود.
همچنین بر اساس گزارش دفتر انجمن سینمای جوان بوشهر، سال گذشته نیز مدال طلای این جشنواره را «زینب عربی» و مدال برنز آن را «علیرضا حسنزاده» دریافت کردند.
«گرانترین هنرمند ایرانی در حراج ساتبیز لندن»
حراج آثار مدرن و معاصر ایران و عرب 10 مهر در لندن برپا میشود که «سهراب سپهری» با اثری بدون عنوان، گرانترین هنرمند این حراج تعیین شده است.
برای این اثر بدون عنوان «سهراب سپهری» که از مجموعه درختان او انتخاب شده، برآورد اولیه 300هزار دلار تا 470هزار دلار تعیین شده است.
در کنار «سپهری» که عنوان گرانترین اثر این حراج را دارد، «فرهاد مشیری» دیگر هنرمند ایرانی است که با سه اثر، یکی با عنوان گنبد آبی که 95 تا 120 هزار دلار، اثر بعدی مشیری 150 تا 230 هزار دلار و سومین کار او به مبلغ 230 تا 400 هزار دلار قیمتگذاری شده است.
«بهمن محصص» (هنرمند فقید ایرانی) نیز با اثری بدون عنوان با برآورد 80 تا 110 هزار دلار در این حراج حضور دارد.
حضور ایرانیها البته به «سپهری»، «مشیری» و «محصص» ختم نمیشود. «محمد احصایی»، «رضا درخشانی»، «صادق تیرافکن»، «نوید نور» و «هدیه شفیعی» نیز جزو دیگر ایرانیان حاضر در حراج ساتبیز لندن هستند.
اثر «محمد احصایی» که 95 تا 120 هزار دلار قیمتگذاری شده، جزو آثار بدون عنوان اوست و «رضا درخشانی» با اثری از مجموعه «آیینه اعصار» با برآورد 30 تا 50 هزار دلار و «صادق تیرافکن» با اثر «کامیلا در سرزمین عجایب» با برآورد 6300 تا 9500 دلار، در این حراجی شرکت دارند. اما هنرمندان عرب و خصوصن عراقی نیز حضور چشمگیری در این رخداد هنری خواهند داشت. از میان آنها «یوسف احمد» هنرمند قطری، با اثری با قیمت 30 هزار دلار و «جواد سلیم» از عراق است که چند سال پیش در حراج بونامز به رکورد 30 هزاردلاری دست یافت.
خبر / رادیو کوچه
فرشید یداللهی فارسی وکیل دراویش گنابادی روز یکشنبه 20 شهریورماه در شهر شیراز توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نا معلومی منتقل شده است.
به گزارش خبرنگار سایت مجذوبان نور، روز یکشنبه فرشید یدالهی که وکالت دراویش را عهدهدار بوده است در شیراز و بدون اعلام هیچگونه اتهامی دستگیر شده است.
لازم به ذکر است چند تن از دیگر وکلای دراویش گنابادی به نامهای امیر اسلامی، افشین کرمپور و امید بهروزی در روزهای اخیر توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدهاند.
این در حالی است که پس از درگیریها در شهرستان کوار از توابع شیراز، تعدادی از دروایش نعمتالهی نیز در این شهر و مرکز استان فارس بازداشت شدهاند.
فرزانهنوری، در شهر شیراز، فرزاد درویش در شهرستان سروستان، آقایان اکبری و بیرمی در شهرستان کوار از دراویش گنابادی روز یکشنبه 20 شهریور ماه بدون ارایه حکم قانونی و قضایی توسط نیروهای امنیتی و افرادی موسوم به لباس شخصی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شدند.
همچنین اصغر کریمی که بر اثر تیراندازی نیروی انتظامی در وضعیت وخیمی بهسر میبرد در روزهای گذشته مورد عمل جراحی قرار گرفته است و نیاز به مراقبتهای پزشکی دارد.
ابراهیم فضلی که روز یکشنبه ۱۳ شهریور در ورودی شهرستان کوار مورد اصابت گلوله ی مستقیم از طرف ماموران نیروی انتظامی قرار گرفته بود، پس از انتقال به بیمارستان رجایی شیراز و انجام رسیدگیهای پزشکی تحت تدابیر امنیتی بعدازظهر روز شنبه، 10 سپتامبر، توسط نیروهای امنیتی به مکان نامعلومی منتقل شد.
محمدعلی سعدی نیز که در واقعهی تیراندازی نیروی انتظامی در ورودی شهر کوار مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود نوبت عمل جراحی دارد.
بیشتر بخوانید:
«بازداشت مرادی یکی دیگر از دراویش گنابادی»
«بازداشت یکی از وکلای پیشین دراویش گنابادی»
آرین/ دفتر کابل/ رادیو کوچه
ماموریت آموزشی ناتو در افغانستان اعلام کرد تا سال 2016 قوای هوایی افغانستان را آموزش و تجهیز میکنند.
جنرال مییچل دی (Michael Day) معاون ماموریت آموزشی ناتو امروز در یک نشست خبری در کابل گفت، روند آموزش و تجهیز سربازان ارتش افغانستان به گونه درست آن پیش میرود.
وی افزود سلاحهای که قوای آمریکا دارد به سربازان ارتش افغانستان نیز کمک شده است.
با این حال وزارت دفاع افغانستان هفته گذشته اعلام کرد هنوز ارتش افغانستان در بخش هوایی تجهیز نشده و مشکلات دارند.
جنرال ظاهر عظیمی سخنگوی وزارت افغانستان گفته بود اگر قوای هوایی افغانستان آماده و تجهیز نشوند، تا سال 2014 که تمام مسوولیتهای امنیتی به افغانها سپرده میشود، آنان نمیتوانند عملیاتها را مستقلانه اجرا کنند.
در پاسخ به این نگرانی وزارت دفاع افغانستان، جنرال دی گفت، آنان به تجهیز و آموزش قوایی هوایی افغانستان تا سال 2016 ادامه میدهند.
به گفته وی تا سال 2014 نیز قوای هوای افغانستان به حدی تجهیز میشوند که بتوانند، بر امنیت کشورشان مفید تمام شوند.
این در حالیست که در هفته گذشته کرستین جاکوبسن سخنگوی آیساف گفته بود، هنوز افغانستان به هواپیماهای جنگی نیاز ندارد.
بیشتر بخوانید:
«دور سوم مذاکرات با آمریکا موفقانه برگزار شد»
امیر و کاملیا/ رادیو کوچه
نام بیستون
واژه «بیسْتون» (که امروزه به اشتباه «بیسُتون» گفته میشود) در زمان هخامنشی و شاید پیش از آن، به گونه بَگَستانَه/ بَغَستانَه (جایگاه خدا) و در زمانهای بعدی به گونههای «بِهیستان/ بیسْتون/ باغستان/ بُستان» تغییر حرف و آوا داده است. آنگونه که از نوشتههای «دیودور سیسیلی» تاریخنویس یونانی (سده نخست پیش از میلاد) بر میآید، در زبان یونانی آن را به شکل بَغیستانن میشناختهاند. این نام در آثار جغرافیانویسان پس از اسلام و نیز با اقتباس آن، در زبان انگلیسی و بعضی دیگر از زبانهای اروپایی، به گونه تلفظ پهلوی آن یعنی بِهیستون شناخته شده است.
یادمان داریوش بزرگ
شایانترین و باشکوهترین یادمانهای کهن منطقه بیستون، سنگنگاره و سنگنبشته داریوش بزرگ (یکم) هخامنشی (۵۲۱- ۴۸۶ پیش از میلاد) است که در حدود سالهای ۵۲۰ پیش از میلاد، در کنار راه و بر سینه پرتگاهی دور از دسترس با دهها متر بلندی از سطح جاده و در برابر چشمه بیـستون تراشیده شده است. این اثر با حدود ۲۰ متر درازا و ۸ متر بلندا، بزرگترین سنگنبشته جهان است و از آن در کتابهای بسیاری از نویسندگان و جغرافیانویسان قدیم یاد شده است.
بیستون کوهی که همیشه یادآور دلیریها و افسانههاست، و پذیرای گردشگران بسیاری است که از سراسر جهان به شوق تماشای گره خوردن هنر و شکوه در این اثر جهانی به کرمانشاه آمدهاند. نقش برجسته و کتیبه داریوش یکی از مهمترین آثار مجموعه جهانی بیستون است. این نقش برجسته که یکی از زیباترین یادگارهای ادبی و تاریخی ایران است، در ۳۰ کیلومتری شمال شرقی شهر کرمانشاه بر روی صخره معروف به بیستون حجاری شده است. کتیبه داریوش بزرگترین، پراهمیتترین و معتبرترین کتیبهای است که تاکنون در جهانشناسایی شده است. محوطه بیستون از آثار ملی ایران است و خود این اثر هم از سال ۲۰۰۶ یکی از آثار ثبت شدهی ایران در میراث جهانی یونسکو است.
روش ساخت
سنگنبشتهی بیستون در ارتفاع چند ده متری از سطح زمین و بر دامنه رو به جنوبی کوه پراو ساخته شده است و از آثار به جای مانده از پلکانی در قسمت بالایی کوه بیستون احتمال میرود که سنگ تراشان از این راه برای رسیدن به محل استفاده میکردهاند و پس از پایان کار پکان را به منظور غیرقابل دسترس کردن اثر تراش دادهاند. سنگنبشته بیستون بر سنگهایی از جنس آهک ایجاد شده که از آثار رنگ لعاب قهوهای مانندی که پس از همراه شدن با ذرات اکسیده شده آهک و همچنین بقایای سربی که در چند سطر نخست اثر دیده شده است به نظر میآید در پایان کار برای افزایش طول عمر اثر تمام نمای آن را با اندودی ناشناخته پوشاندهاند.
سنگ نبشته
نکتههای اصلی کتیبه بیستون از این قرار است: معرفی «داریوش» از زبان خود او، دودمان هخامنشی، چگونگی اعاده پادشاهی به هخامنشیان، شیوه حکومت داریوش، مرگ کمبوجیه، طغیان گئوماتا و کشته شدن او در پاییز ۵۲۲ (هجری قمری)، شورش و طغیان در بسیاری از سرزمینها و سرکوبی آنها و اعاده نواحی بسیاری که از فرمانبرداری سر باز زده بودند، پیروزیهایی که در نوزده نبرد نصیب داریوش شده است و از جمله پیروزی مهم و دشوار بر سکاها، چگونگی استقرار آرامش و امنیت در امپراتوری پهناور، رد ادعاهای یاغیان ضدحکومت، هشدار نسبت به دروغگویی، دفاع از راستی و راستگویی، دعای نیک در حق کشور و مردم، سپاسگزاری داریوش از یاریهای اهورامزدا در غلبه بر معارضان و بازگشتن صلح، اندرز به شاهان آینده و کسانی که کتیبه بیستون را میخوانند، نام کسانی که در غلبه بر «گئومات» از داریوش پشتیبانی کردند و اشاره به انتشار متن کتیبه در سراسر قلمرو هخامنشی به خط میخی و سه زبان پارسی باستان، بابلی و عیلامی. این کتیبهها کلید کشف رمز کلیهی خطوط میخی شد. به ویژه «رالینسون» در این موفقیت سهمی بسزا دارد.
شاه هخامنشی نقشی از خود، فروهر، دو تن از بزرگان پارسی، «گئومات» مغ و ۹ تن از شاهان مغلوب را بر دیواره کوه بیستون حک میکند و علاوه بر این نقش فرامین و اندرزهای خود را به صورت کتیبهای بر دل کوه بیستون حجاری میکند. داریوش شاه در این کتیبه شرح فتوحات خود را به خط میخی و سه زبان پارسی باستان و عیلامی و بابلی بر دل سنگ نگاشته است. شکوه و بزرگی این کتیبه به گونهای است که فقط زبان پارسی باستان آن دارای ۴۱۴ سطر است. در سنگ نگاره داریوش که شش متر طول و 3.20 متر عرض دارد، تصویر داریوش به ارتفاع 1.78 متر در سمت چپ صحنه حجاری شده است.
وی تاج گنکرهداری بر سر و پیراهن بلندی بر تن دارد، او دست راست را به علامت احترام بالا برده و در دست چپ کمانی را گرفته است. در این صحنه داریوش پای چپش را بر روی سینه گئومات مغ نهاده است. در پشت سر داریوش «وینده فرنه» کماندار و «گئو بروه» نیزهدار ایستادهاند که از جمله هفت کسانیاند که در براندازی گئومات شرکت داشتند. در زیر پای چپ داریوش گئومات مغ بر پشت خوابیده و به علامت التماس دستهایش را بالا برده است. پشت سر او صف اسیران با گردنها و دستهای از پشت بسته دیده میشود، در بالای سر هر یک از این اسیران و در زیر تنه گئومات مغ و بر روی دامن اسیر نام و نقش پادشاه شورشگر و جایی که در آن شورش کرده ذکر شده است.
در بالای سر اسیران تصویر نمادینی از اهورامزدا در حال اهدای حلقه قدرت به داریوش حجاری شده و داریوش دست راستش را به نشانه نیایش اهورامزدا بلند کرده است. در این نقش داریوش به معرفی خود و خاندانش میپردازد و در حقیقت با این نوشته مشروعیت خود را اعلام میکند، پس از آن شرح فتوحاتش را به خط میخی عیلامی در سمت راست سنگنگاره و در مرحله بعد با خط میخی بابلی در سمت چپ سنگ نگاره حک میکند. در مرحله نهایی در زیر نقوش برجسته شرح فتوحاتش را به خط میخی و به زبان پارسی باستان حک میکند. سنگتراشان هخامنشی در حال نوشتن خطوط بر سینه کوه بودند که سکاها دوباره سر به شورش گذاشتند. داریوش در سال ۵۱۹ قبل از میلاد «سکونخا» شاه سکاها را شکست داد و این رویداد را بیدرنگ به سنگنبشته اضافه کرد.
چون جایی برای اضافه کردن تصویر شاه سکایی باقی نمانده بود، داریوش دستور داد بخشی از متن عیلامی را پاک و آن را در سمت چپ قسمت پایین کنار متن پارسی باستان از نو حک کنند و به جای متن عیلامی تصویر سکونخا را حجاری کنند. در خاتمه به هرکس که این کتیبه بزرگ را محو نماید، نفرین میکند.
منبعها:
کتیبه داریوش در بیستون: رضا مرادی غیاث آبادی
میراث جهانی یونسکو در ایران
آثار پیش از اسلام کرمانشاه
ویکیپدیا
CHN
Ardavan Roozbeh / Radio Koocheh
ardavan@koochehmail.com
Translated by Avideh Motmaen-Far
While “Naghi Mahmoodi”, lawyer in Tabriz, has been disbarred for the fourth time, this lawyer left Iran because he was not feeling safe after the police, security and Intelligence agents also came to his office.
Mr. Mahmudi has been the attorney of a many civil activists and students in Western and Eastern provinces of Azerbaijan. This lawyer who has been practicing for nine years, has been disbarred because of a short note written by him: “The Islamic Republic makes miracles happen, I have been disbarred three times in the last four years.” In this note he mentions the problems he has faced in his nine years of practice and says: “They took my practice license with the excuse of renewing it and then I was disbarred, accused of felony”. He also points out: “Following these illegal measures, on Saturday evening August 27, when I was not in my office, some plainclothes came asking for me. The very next day, feeling that they seriously wanted to arrest me, I had to flee.”
In a dialogue with ”Naghi Mahmoodi”, lawyer who had fled the country, I asked him about the professional security of lawyers in Iran, why he left the country and the actual condition to practice law:
Recently we were informed you left Iran. What was the main reason for your decision to leave the country?
The main reason was the high probability for my arrest. The day before I left Iran, they came for me to my office and fortunately I was not there. Three or four plainclothes guys have been to my office and searched all the rooms to find me, so after being informed of this, I was forced to leave the country. Of course a month before, they sent a notice to me that I had to go to the judiciary in Tabriz without explaining the reason why I have been summoned. So I did not go there.
Unfortunately, in the actual circumstances, Practice of Law is one of the professions with no security what so ever
About three months before this, for the third time, I was disbarred in the last four years. I complained to the Supreme Administrative Court. My complaint was accepted and the court ordered a temporary recovery of my licence but unfortunately, under pressure of the intelligence services, after two months, the interim order issued by the Supreme Administrative Court was abolished, and they sent a notice to Eastern Azerbaijan Department of Justice, disbarring me again.
In your opinion, how do we can define professional security in practice of law in Iran?
Unfortunately, in the actual circumstances, Practice of Law is one of the professions with no security what so ever. It is among the most harmful professions. The Republic of Iran, with regard to the role that lawyers have in connection with political offenders, they try to prevent the paradox, and prevent defence of lawyers and in fact, by consequence, obstruction to any political and civil activity in Iran. Because the Islamic Republic considers defending the political and civil activists an issue against its sovereignty.
When lawyers are not able to defend their clients, what will happen to political and civil activists who are accused?
The same question was asked by one of my friends also and I must say that unfortunately the situation is going to be worse than the past. In Tabriz and Urmia, a large number of Azerbaijan civil activists have been arrested and detained in the Intelligence Services prisons or Tabriz prison. Unfortunately, three of the lawyers who were active in defending political cases in Azerbaijan have been somehow forced to be way. I am one of them. Another colleague, Mr. ”Abbas Jamali” was silenced by a case of false affair. So, unfortunately, in these conditions, there is no lawyer who can defend political and civil activists cases professionally.
فارسی
رادیو کوچه
1943 میلادی- ماجرای نجات و فرار «بنیتو موسولینی» (Benito Mussolini) از بازداشت خانگی در کوه «گران ساسو» (Gran Sasso) توسط یک گروه کماندویی اس اس به فرماندهی «اوتو اسکورزنی» (Otto Skorzeny) روی داد.
بنیتو موسولینی نخست وزیر ایتالیا و متحد آلمان نازی در سال ۱۹۴۳ توسط نیروهای ایتالیایی طرفدار متفقین دستگیر و زندانی شد. اسکورزنی انتخاب شد تا موسولینی را نجات دهد. سرانجام مکان قطعی نگهداری موسولینی که در یک هتل در کوهستانی در ایتالیا بود، برای آلمانها فاش شد. تا اینکه در چنین روزی در عملیاتی با نام «بلوط» یک گروه کماندویی اس اس به رهبری اسکورزنی با غافلگیر کردن محافظان بدون شلیک یک گلوله هتل را تصرف کردند. موسولینی به همراه اسکورزنی بلافاصله با یک هواپیمای سبک لوفت وافه به پایگاه هوایی آلمان در جنوب شهر رم و از آنجا با هواپیمای دیگری به مقر فرماندهی در برلین منتقل شد تا با هیتلر دیدار کند.
اسکورزنی به خاطر این عملیات از هیتلر مدال «صلیب آهنی شوالیه» دریافت کرد و ارتقا یافت. این عملیات توسط نیروی هوایی آلمان بهطور کامل فیلمبرداری و در یک برنامه مستند در تلویزیون آلمان پخش شد.
1974 میلادی- کودتایی در «اتیوپی» به وقوع پیوست و «هایله سلاسی» (Haile Selassie) امپراتور این کشور سرنگون شد. هایله سلاسی، ابتدا فرماندار چند استان اتیوپی بود و سپس ولیعهد آن کشور شد. تا اینکه در سال 1930 به امپراتوری اتیوپی رسید. وی اصلاحات اداری تدریجی را در اتیوپی آغاز کرد، امور مالی را سر و سامان داد، بردگی را ریشهکن کرد و نظام قضایى در کشور به وجود آورد.
در سال 1935 با حمله ایتالیا به اتیوپی در خارج از کشور به سر برد. در سال 1941 وی با کمک نیروهای انگلیسی، بار دیگر قدرت را به دست گرفت. او برای اولین بار در تاریخ اتیوپی، در سال 1930، اقدام به تهیه قانون اساسی برای مردم این کشور کرد. تا اینکه حکومت او در چنین روزی طی یک کودتای مارکسیستی، توسط نظامیان سرنگون شد و یک سال بعد درگذشت.
1977 میلادی- «استیو بایکو» (Steve Biko) مبارز مشهور ضدآپارتاید در آفریقای جنوبی درگذشت. وی با تاسیس جنبش آگاهی سیاهان نقش به سزایی در مبارزه و قدرت بخشیدن به جمعیت سیاه در آفریقای جنوبی داشت. در روزی چون امروز، پلیس دولت اقلیت سفیدپوستان فدراسیون آفریقای جنوبی اعلام کرد که «استیون بایکو» رهبر جنبش دانشجویان سیاه پوست بر اثر اعتصاب غذا در زندان درگذشته است. وی یک هفته پیش از آن بازداشت شده بود. در آن زمان کمتر کسی بود که ادعای پلیس سفیدپوستان را باور کند و مرگ استیو خشم مردم را برانگیخت و منجر به تظاهرات متعدد و چند شورش شد. در دهه 1990 پس از سقوط حکومت سفیدپوستان مهاجر (هلندیها)، پلیس به قتل «استیو» اعتراف کرد.
او به خاطر شعارش، «سیاه زیباست» مشهور است، که خودش اینگونه آن را معنی کرده است: «مرد، همین جور که هستی خوبی، به عنوان یک انسان به خودت نگاه کردن را آغاز کن.»
2003 میلادی- «جانی کش» (Johnny Cash) از خوانندگان بزرگ سبک کانتری آمریکا، درگذشت. این هنرمند در سال ۱۹۳۲ در «آرکانزاس» (Arkansas) آمریکا به دنیا آمد. بیش از ۷۰ آلبوم موسیقی را تهیه و ضبط کرد. و برنده چندین جایزه گرمی نیز شد.
تا سال ۱۹۵۸ گروهی سه نفره تشکیل داده بود و با خوانندگان بزرگی مانند «الویس پریسلی» کار می کرد. آهنگ «جکسون» (Jackson) در سال 1968 و بعد از ترک اعتیاد جانی کش بیرون آمد. این آهنگ با همکاری جون کارتر همسر دوم وی نوشته شد. بعد از آهنگ «پسری به نام سو» (A Boy Named Sue) در سال 1969 و با سفارش شبکه تلویزیونی ای.بی.سی (ABC) در آمریکا برنامهای هفتگی به راه افتاد و جانی کش مجری این برنامه بود.
ترانههای او حاکی از عشق به میهن، عشق به زندگی، خانواده و دوستان و سرشار از گوشه و کنایه بود. «Walk the line» اولین و معروفترین آهنگ این هنرمند بود که او را به شهرت رساند. جانی کش با دیدن فیلمی درباره زندان «فالسوم» آهنگ «دیوارهای زندان فالسوم» (Folsom Prison Walls) را نوشت.
در سال 2007 فیلمی درباره زندگی این هنرمند آمریکایی ساخته شده که خود او قبل از مرگاش در سال 2003 ساخته شدن آن را تایید کرد. فیلم «Walk the line» یا (دست از پا خطا نمیکنم) در همان سال موفق به دریافت جایزه گلدن گلوب برای بهترین فیلم موزیکال شد.
———————————————–
برخی از رویدادهای دیگر
1345 خورشیدی- «انوشه انصاری» کاوشگر و رییس انجمن گردانندگان شرکت فنآوری ارتباط از راه دور زاده شد.
1376 خورشیدی- «اقبال یغمایی» معروف به «لاهوری» نویسنده و مترجم ایرانی درگذشت. وی علاوه بر تالیف و ترجمه در بسیاری از مجلات مقاله و داستان مینوشت.
1938 میلادی- «هیتلر» خواستار خودمختاری آلمانی نژادهای ساکن جمهوری «چکاسلواکی» آن زمان شد و گفت که این آلمانیها برخلاف میل و اراده خود و یا در جریان جنگهای سابق اروپا، توسط فاتحان از آلمان جدا شدهاند.
منبعها:
ویکیپدیا (انگلیسی و فارسی)
نیویورک تایمز
مجله موسیقی آهنگسرا
راسخون
خبر / رادیو کوچه
در مراسمی، روز دوشنبه، 12 سپتامبر، نیروگاه اتمی بوشهر با ۴۰ درصد توان تولید به شبکه سراسری برق ایران وصل میشود.
به گزارش رادیو و تلویزیون دولتی جمهوری اسلامی، در این مراسم رییس سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی، وزیر انرژی روسیه و رییس شرکت روساتم، مجری طرح ساخت این نیروگاه شرکت خواهند داشت
پیش از این مراسم سرگئی، اشماتکو، وزیر انرژی روسیه روز یکشنبه، 11 سپتامبر، در خصوص همکاریهای اتمی مسکو با تهران اظهار داشت که این همکاری به نیروگاه اتمی بوشهر محدود نمیشود و بعد از اتمام این نیروگاه چه در بوشهر و چه در پروژههای دیگر اتمی، این همکاری ادامه خواهد داشت.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، آقای اشماتکو در جریان یک کنفرانس خبری با علیاکبر صالحی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی گفت: «همکاری اتمی مسکو با تهران، در جهت تقویت منافع ملی مردم ایران است.» وی به برنامه زمانی و جزییات دقیقتر برنامه همکاریهای احتمالی اتمی روسیه با ایران در آینده اشاره نکرد.
فریدون عباسی، رییس سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی پیشتر گفته بود احتمال دارد نیروگاه بوشهر تا اواخر آبان یا آذرماه، با ظرفیت کامل راهاندازیشود.
پیشتر اعلام شده بود این نیروگاه پیش از به پایان رسیدن سال ۲۰۱۰ به شبکه برق کشور متصل میشود.
آقای اشماتکو روز یکشنبه در تهران گفت: «انرژی اتمی این روزها و به دنبال فاجعه نیروگاه فوکوشیمای ژاپن روزهای سختی را میگذراند. به همین دلیل باید توجه داشته باشیم که همکاری اتمی ایران و روسیه، باید پارامترهای امنیتی و حفاظتی جدی تری را دنبال کند.»
بیشتر بخوانید:
«تهران باید به تعهدهای بینالمللی خود عمل کند»
خبر / رادیو کوچه
به گزارش سایتهای مخالفان دولت جمهوری اسلامی، جمعی از زندانیان رجاییشهر در نامهای به صادق لاریجانی، رییس قوه قضاییه با اشاره به آنچه آنها «توهین، تنبیه بدنی و هتک حرمت و حیثیت زندانیان توسط ماموران زندان» خواندند، خواستار اعزام هیتی ویژه جهت کشف حقایق شدهاند.
به گزارش سایت جرس، در بخشی از این نامه آمده است: «تنها طی شش ماه گذشته ۸ تن از زندانیان سیاسی-امنیتی مستقر در سالن ۱۲ به شیوههای گوناگون با توهین، تنبیه بدنی و هتک حرمت و حیثیت مواجه شدهاند که متاسفانه هرگاه احدی از ایشان درصدد تظلم خواهی برآمده است با شیوههای بسیار حرفهای و فرار به جلو از جمله ایراد تهمت و گزارشهای غیرواقعی و پروندهسازی آنان را مجبور به عقبنشینی کرده و یا از ترس افزوده شدن برقرار محکومیت جدید، آنان را از طرح و پیگیری شکایت بازداشتهاند.»
در بخش دیگر این نامه آمده است: «وجود فشار مضاعف بر زندانیان سیاسی-عقیدتی در محرومیت از دسترسی به تلفن، مراکز درمانی، انجام ملاقاتهای حضوری و بهویژه فضای سرانه حیاط ۱۲ ساعته و … شاهد این مسئله هستیم که استفاده ازمشت و لگد، باتوم چوبی و پلاستیکی توسط برخی مسوولان و ماموران در زندانیان رجاییشهر کاربرد پیدا میکند، بهگونهای که نه تنها برای تنبیه و مجازات بهکار میرود بلکه بهعنوان ابزاری جهت سرکوب و ایجاد رعب و وحشت حتا در میان زندانیان سیاسی-عقیدتی استفاده میگردد.»
این نامه به امضای عباس اسفندیاری، مصطفی اسکندری، افشین باایمانی، مسعود باستانی، رسول بداقی، رضابوکانی، شهرام پورمنصوری، رضاجوشن، ماشااله حائری، منصور رادپور، الهوردی روحی، عیسی سحرخیز، داودسلیمانی، جمشید صادق الحسینی، کیوان صمیمی، حشمتاله طبرزدی، علی عجمی، امیرحسین فدایی، محمود ناجی، سعید ماسوری و میثاق یزداننژاد رسیده است.
بیشتر بخوانید:
«دادگاههای انقلاب باید تعطیل و زندانیان سیاسی آزاد شوند»
خبر / رادیو کوچه
بر اساس گزارشهای منتشر شده در رسانههای خارجی از نیجر، ساعدی قذافی، یکی از فرزندان معمر قذافی، رهبر متواری لیبی وارد نیجر شده است.
به گزارش الجزیره، یک سخنگوی دولت نیجر گفته است که پسر سرهنگ قذافی در بین افراد یک کاروان بوده که به سوی شمال نیجر در حال حرکت بوده است.
این کاروان که چند روز پیش با 200 تا 250 خودروی نظامی به سوی نیجر در حرکت بود احتمال میرود امروز یا فردا وارد پایتخت نیجر شود.
ساعدی قذافی، 38 ساله، فرزند سوم قذافی است که پیش از ورود به ارتش بازیکن فوتبال بود. وی پس از ورود به ارتش فرماندهی یک گروه زبده از نیروهای این سازمان را به عهده گرفت.
همزمان شورای ملی انتقالی لیبی از انقلابیون خواست تا در برابر آخرین مواضع حامیان معمر قذافی متحد شوند تا هرچه سریعتر به این تنشها در کشور پایان دهند.
بیشتر بخوانید:
«هنوز سرهنگ قذافی را شکست ندادهایم»
خبر / رادیو کوچه
رییس سازمان حفاظت محیط زیست ایران و معاون رییس جمهوری اسلامی روز دوشنبه، 12 سپتامبر، از برخی هشدارها در مورد عواقب خشکشدن دریاچه ارومیه از جمله پخش نمک در منطقه و خودداری دولت از اختصاص بودجه برای حل مشکلات این دریاچه ابراز تعجب کرده است.
به گزارش رادیو و تلویزیون دولتی جمهوری اسلامی، محمدجواد محمدی زاده گفته است که مشکل دریاچه ارومیه طی یک برنامه پنج ساله با اختصاص اعتباری به مبلغ ۱۳۵۰ میلیارد تومان حل خواهد شد.
وی در عوض نسبت به وضعیت دریاچه هامون در شرق ایران هشدار داده و گفته است که به علت آورد کم آب رودخانه هیرمند از افغانستان، دریاچه هامون با یک فاجعه زیست محیطی مواجه است.
در خبری دیگر در همین زمینه، معاون آب و خاک و صنایع وزارت جهاد کشاورزی گفته است که مبلغ ۱۱۰ میلیارد تومان برای احیای دریاچه ارومیه اختصاص داده شده و هشدار داده است که خشک شدن این دریاچه باعث جابهجایی نمک و تهدید کشاورزی منطقه میشود.
بیشتر بخوانید:
«آب دریاچه ارومیه بالا آمده است»
رادیو کوچه
مهمترین عنوانهای مطبوعات امروز ایران:
خراسان
1) اظهارنظرها درباره نقش جریان انحرافی در اختلاس ۳ هزار میلیارد تومانی
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=6&day=21&id=1060222
با اظهارنظر برخی چهرههای اصولگرا و همچنین نمایندگان مجلس شورای اسلامی، پرونده اختلاس ۳ هزار میلیارد تومانی در بانک صادرات، وارد فاز جدیدی شد و با این اظهارنظرها که بیان آنها از روز گذشته شدت گرفت، پای جریانی موسوم به جریان انحرافی به این موضوع کشیده شد.
در همین راستا، غلامرضا اسداللهی، دبیر کمیسیون اصل ۹۰ مجلس در گفتوگو با خراسان یکی از مباحث مطرح درباره پرونده اختلاس ۳ هزار میلیارد تومانی در بانک صادرات را موضوع حمایت و اعمال نفوذ جریان انحرافی عنوان و اعلام کرد که این کمیسیون موضوع ارتباط جریان انحرافی با اختلاس کلان صورت گرفته در بانک صادرات را بررسی خواهد کرد.
2) سجادپور: اعطای مجوز از سوی وزارت ارشاد به ۳ شبکه ماهوارهای دایمی نیست
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=6&day=21&id=1060224
با آنکه پیش از این اعلام شده بود هیچکدام از شبکههای ماهوارهای از وزارت ارشاد مجوز ندارند، علیرضا سجادپور، مدیرکل اداره نظارت و ارزشیابی میگوید از میان شبکههای مختلف؛ ۳ شبکه ماهوارهای مجوز لازم را از ارشاد دریافت کردهاند. سجادپور در این باره گفت: «بر اساس آنچه به ما اعلام شده است، ۳ شبکه فارسی زبان در کشور مجوز فعالیت دارند. اما این مجوزها دایمی نیست و هر چند ماه یک بار بررسی مجدد میشود.»
کیهان
1) درخواست آنکارا از واشینگتن برای استقرار هواپیماهای بدون سرنشین در ترکیه
http://www.kayhannews.ir/900621/16.htm#other1601
یک روزنامه آمریکایی نوشت، ترکیه به دنبال استقرار هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا در خاک خود است.
روزنامه واشینگتن پست به نقل از مقامات پنتاگون اعلام کرد که دولت واشینگتن در حال بررسی درخواست آنکارا به منظور استقرار هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا در خاک ترکیه است.
2) تظاهرات ضددولتی در یونان به خشونت کشیده شد
http://www.kayhannews.ir/900621/16.htm#other1606
به گزارش مهر به نقل از خبرگزاری شین هوا، دهها هزار یونانی روز شنبه در اعتراض به سیاستهای ریاضتطلبانه دولت، تظاهراتی را در شهر سالونیک در شمال کشور برگزار کردند، اما این اعتراضات پس از مدتی به درگیری با پلیس ضدشورش انجامید.
جام جم
1) حمله طالبان به مقر ناتو در افغانستان در سالگرد 11 سپتامبر
http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100853879434
گزارشها از افغانستان حاکی از آن است که بر اثر یک انفجار قوی در نزدیکی یک پایگاه ناتو که در دهمین سالگرد وقوع انفجارهای گروه تروریستی 11 سپتامبر آمریکا رخ داد، دستکم ۸۹ نفر زخمی شدهاند. دیوید ایستبورن، یک سخنگوی ارتش آمریکا به خبرگزاریها گفت که دستکم ۵۰ سرباز آمریکایی و ۱۵ شهروند افغان از جمله زخمیهای این حادثه هستند.
2) آغاز بهرهبرداری از نیروگاه اتمی بوشهر
http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100853890115
امروز مراسم پیشراهاندازی نیروگاه بوشهر با حضور مسوولان ایرانی و روسی برگزار میشود. از هفته قبل همزمان با اتصال 60 مگاوات بـرق تـولیدی نیروگاه اتمی بوشهر به مدار برق کشورمان، اعلام شد که مراسم پیشراهاندازی نیروگاه، امروز انجام خواهد شد.
آفرینش
1) مجلس خواستار به رسمیت شناختن شورای انتقالی لیبی توسط وزارت خارجه شد
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/Article.aspx?AID=15550#88541
بروجردی در جلسه کمیسیون امنیت ملی مجلس با معاون وزیر خارجه، گفت: «گرچه وزیر امور خارجه با رییس شورای انتقالی لیبی گفتوگویی تلفنی داشته اما کمیسیون از وزارت خارجه خواست شورای انتقالی لیبی را به رسمیت بشناسد. علاالدین بروجردی رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با فارس، با اشاره به کمیسیون متبوعش با امیر عبداللهی معاون منطقهای وزارت امور خارجه که به بررسی تحولات مصر، لیبی، یمن، بحرین و دخالتهای بیگانگان در سوریه اختصاص داشت، اظهار داشت: «در این جلسه مراتب نگرانی نمایندگان مجلس از وضعیت اسفناک مردم بحرین به دستگاه دیپلماسی اعلام شد.»
2) انتقاد اردوغان از رییس جمهوری سوریه
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/Article.aspx?AID=15550#88542
نخست وزیر ترکیه در گفتوگو با یکی از کانالهای تلویزیونی عربی، از رییس جمهوری سوریه به دلیل عملیات علیه تروریستها انتقاد کرد. رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه در گفتوگوی تلویزیونی با کانال الجزیره با طرح این ادعا مبنی بر اینکه بشار اسد رییس جمهوری سوریه مردم را «تروریست» مینامد گفت: «آنها میگویند تروریستها مسلح هستند و ما تروریستها را میکشیم. جناب اسد، شما در حین بمباران بندر لازکیه از طریق دریا، شما اهداف نقطهای را چگونه پیدا کردید؟ چگونه میتوانی به این کار بگویی که ما تروریستها را میکشیم؟»
رسالت
1) احمدتوکلی خبر داد: احضار بهمنی و حسینی به مجلس
http://www.resalat-news.com/Fa/Default.aspx?code=75156
رییس مرکز پژوهشهای مجلس با بیان اینکه بعد از اتمام تعطیلات مجلس رییس کل بانک مرکزی و وزیر اقتصاد برای ارایه توضیحات در ارتباط با اختلاس 3 هزار میلیارد تومانی به مجلس خواهند رفت، گفت: «این اختلاس بیانگر فساد وحشتناک در سیستم بانکی است.»
احمد توکلی در گفتوگو با فارس با بیان اینکه اختلاس 3هزار میلیارد تومانی از بانک صادرات گرچه بزرگترین اختلاس است ولی ابعاد فاجعه را به خوبی نشان نمیدهد، اظهار داشت: «رییس کل بانک مرکزی گفته بیشترین رقم این اختلاس در سالهای 89 و 90 یعنی در یک فاصله 2 ساله بوده است.»
2) پسلرزههای اقدام انقلابی مصر
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=75105
تسخیر سفارت رژیم صهیونیستی در قاهره موج تازهای از تحرکات ضد اسراییلی و آمریکایی را در منطقه ایجاد کرده است. در حالی که باراک اوباما و بنیامین نتانیاهو قصد دارند به هر نحو ممکن از تسری تحرکات اخیر به دیگر نقاط خاورمیانه جلوگیری کنند، ملتهای مسلمان خواستار قطع روابط کامل سیاسی و اقتصادی کشورهایشان با تلآویو و واشینگتن هستند .
دنیای اقتصاد
1) واکنش رییس سازمان مالیاتی به یک اعتصاب، پارچهفروشان دنبال بهانهاند
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=269061
رییس سازمان امور مالیاتی اعلام کرد که از نظر این سازمان، مخالفتهای پارچه فروشان با اجرای مالیات بر ارزش افزوده، چیزی جز «بهانهگیری» نیست. علی عسکری آخرین مهلت قانونی ارایه اظهارنامه مالیاتی از سوی صنف پارچه فروش را پایان شهریور اعلام کرد و گفت که در صورت عدمتوجه به این مهلت، پارچه فروشان 2.5 برابر جریمه خواهند شد. عسکری در نشست خبری دیروز خود «تهرانیها» را هم از انتقاد بینصیب نگذاشت و گفت: «بهطور کلی تهرانیها خوب مالیات نمیدهند.»
2) پشت صحنه پرونده 3000 میلیاردی
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=269106
رییسکل بانک مرکزی دیروز با موضعگیری رسمی در خصوص پرونده سههزار میلیارد تومانی سواستفاده بانکی اعلام کرد که در بهمن ماه سال گذشته نسبت به پرداخت تسهیلات به متهم اصلی پرونده هشدارهای لازم را به صورت کتبی خطاب به بانک مربوطه داده بود. اظهارات بهمنی یک روز پس از آن منتشر شد که مدیران بانک صادرات در واکنش به سخنان قائممقام بانک مرکزی در خصوص آنکه در این زمینه خاص هشدار داده بودیم از مسوولان بانک مرکزی خواستند در صورت چنین اقدامی، آن را برای شفاف شدن ماجرا در اختیار رسانهها قرار دهند.
در مقابل این موضع، بهمنی با تایید سخنان قائممقام خود اعلام کرد: «دو ماه قبل از پایان سال هشدار داده بودیم به آقای ایکس تسهیلات پرداخت نشود.»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر