
ندای سبز آزادی – محمد صادقی: وسوسه های جمعیتی مقامات جمهوری اسلامی ایران که از سال 89 به شکل علنی ابتدا از سوی رئیس دولت و سپس طی جلسه غیرعلنی از سوی مجلس دنبال شد، مهر تایید دیگری از سوی رهبر جمهوری اسلامی دریافت کرد. این بار کار به عذرخواهی و طلب بخشش از سوی آیت الله خامنه ای از «خدای متعال» و «تاریخ» به دلیل اعمال سیاست های کنترل جمعیت در دهه های گذشته نیز کشیده شد.
آیت الله خامنه ای در اظهارات اخیرش در خراسان شمالی از متوقف نشدن سیاست های کاهش جمعیت کشور از اواسط دهه ۷۰ به عنوان «یکی از خطاهای جمهوری اسلامی» یاد کرد. وی حتی حاضر شد برای اولین بار در طول ربع قرن زمامداری اش بر ایران اعلام کند که در یکی از اشتباهات جمهوری اسلامی خود وی نیز سهمی را برعهده داشته است.
ازدواج موقت راهکار افزایش جمعیت
یک روز پیش از اظهارات اخیر آیت الله خامنه ای در خراسان مبنی بر لزوم افزایش جمعیت در کشور، شماری از نمایندگان مجلس دو موضوع جنجالی «حمایت از تعدد زوجات» و «لزوم افزایش جمعیت» را که در قالب لایحه «حمایت از خانواده» در مجلس هشتم مطرح شده بود، بار دیگر در صحن علنی مجلس نهم به بحث گذاشتند و با تاکید بر این که لایحه حمایت از خانواده به قانون تبدیل شده بر «لازم الاجرا» بودن آن تاکید کردند.
مرتضی حسینی، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس با بیان آن که «تعدد زوجات به سلامت فرهنگی و اجتماعی جامعه کمک میکند» بر لزوم «تبیین ازدواج موقت در فضاهای دانشگاهی» تاکید کرد. محمدتقی رهبر، دیگر نماینده روحانی مجلس هم با اعلام آن که «تعدد زوجات در کشورهایی که فرهنگ شده، در تعدد اولاد اثرگذار بوده است» گفت: «این یک رابطه منطقی است که وقتی یک مرد چند زن اختیار میکند، فرزندان بیشتری خواهد داشت اما این مسأله هنوز در جامعه ما فرهنگ نشده است.»
رئیس سابق فراکسیون روحانیون مجلس «تعدد زوجات را جایز و تکثر اولاد را مطلوب» دانسته و گفته: «باید خانوادهها را تشویق و با اتخاذ تدابیر زمینهسازی کنیم خانوادهها حداقل هر سه سال یک فرزند بیاورند.»
زهره الهیان نماینده سابق مجلس نیز در گفتوگویی با اشاره به طرح سیاست تشویقی درباره افزایش جمعیت، می گوید: «در مجلس هشتم با توجه آمار و ارقام و شرایط جمعیتی که نوعی نگرانی درباره پیری جامعه وجود داشت، طرحی را مطرح کردیم که به موجب آن سیاستهای تشویقی برای افزایش جمعیت برای خانوادهها در نظر گرفته میشد.»
انفجار جمعیت در دهه 70
اجرای سیاست کنترل جمعیت و تنظیم خانواده که پیش از انقلاب اسلامی ایران به وسیله حکومت محمدرضا پهلوی اجرا می شد، در نخستین سال های پس از انقلاب متوقف شد.
پیامد این موضوع در نخستین سرشماری جمعیت در ایران در سال ۱۳۶۵ مشخص شد و مقامات ایران متوجه رشد 9/3 درصدی جمعیت در این کشور شدند.
مشکلات ناشی از رشد جمعیت باعت شد که مقامات ایران با تایید آیت الله خمینی، رهبر پیشین جمهوری اسلامی ایران، سیاست کنترل جمعیت را در پیش گیرند و در پی آن قانون تنظیم خانواده و کنترل جمعیت در سال ۱۳۷۲ به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید.
براساس این قانون امتیازاتی چون «بیمه، مرخصی زایمان مادر، پرداخت هزینه نگهداری و حق اولاد» به فرزندان چهارم و بعد از آن تعلق نمی گرفت.
رسانه های دولتی از جمله صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران و وزارتخانه های آموزش و پرورش، بهداشت و درمان و فرهنگ و ارشاد اسلامی موظف به اجرای برنامه هایی با هدف آموزش و ترویج مسائل مربوط به کنترل جمعیت شدند.
به این ترتیب شعار «فرزند کمتر، زندگی بهتر» که به حکومت پهلوی نسبت داده می شد، بار دیگر مطرح و به شکل گسترده ای تبلیغ شد.
تقاضای رهبر برای افزایش تولید مثل
اکنون پس از دو دهه از اعمال این سیاست کلان در نظام جمهوری اسلامی، آیت الله خامنه ای و دیگران مسئولان دولتی و نمایندگان مجلس می گویند که با این روند کنونی رشد جمعیت، کشور پیر خواهد شد و «باید» از خانواده ها و جوان ها خواست که «تولید مثل را زیاد کنند.»
ابتدا در فروردین ماه سال 89 محمود احمدي نژاد در گفتوگوی زنده تلویزیونی با شبکه اول سیما از افزایش جمعیت و تعدد فرزندان دفاع کرد.
وي با اشاره به طرح دولت برای اعطای یک میلیون تومان و ماهیانه صد هزار تومان برای متولدین سال 89 از آنچه که «سکوت علما» در رابطه دو فرزندی بودن خواند، انتقاد و تاکید کرد که مخالف این است که دو بچه کافی است چرا که «کشور قابلیت داشتن 150 میلیون جمعیت را دارد.»
در اردیبهشت 89 نیز محمود احمدی نژاد بار دیگر از سیاست کنترل جمعیت در این کشور انتقاد کرد و نسبت به عواقب اجرای این سیاست هشدار داد.
احمدی نژاد گفته بود که اجرای شعار «دو بچه کافی است» به این معنا است که «۴۰ سال دیگر نامی از ملت ایران باقی نماند.»
او همچنین با «غربی» توصیف کردن سیاست کنترل جمعیت گفته بود: «کسی نمی تواند مردم را وادار به چیزی بکند، مردم می خواهند بچه دار شوند و خدا روزی را می دهد، عده ای با حرف های روشنفکری عزا گرفته اند.»
دولت محمود احمدی نژاد همچنین لایحه ای به مجلس ایران داد که در مواردی فرزندان چهارم و بعد آن هم بتوانند از امتیازات قانونی برخوردار شوند.
در ابتدا برخی از نمایندگان مجلس به اظهارات احمدی نژاد و اقدامات دولت در این زمینه به شدت انتقاد کردند.
«مشکل بیکاری» و «فراهم نبودن زیرساخت های لازم برای زندگی مطلوب» و «ناکافی بودن امکانات رفاهی و بهداشتی متناسب با جمعیت کنونی ایران» از جمله دلایلی بود که نمایندگان در مخالفت با اظهارات احمدی نژاد عنوان کردند و اظهارات او را به دور از منطق و غیر عملی توصیف دانستند.
اما احمدی نژاد در پاسخ به این انتقادات در دیداری با دانشجویان اراک با بیان آن که «وقتي من مي گويم نبايد کنترل جمعيتي صورت بگيرد من را مسخره مي کنند.» گفت: «چه کسي گفته است رشد جمعيت باعث فقر مي شود؟ من مطمئن هستم که اگر جمعيت کشور افزايش پيدا کند شغل مورد نياز اين جمعيت نيز فراهم مي شود.»
اعلام موضع رهبری و چرخش منتقدان
با وجود آن که در ابتدا تصور می شد انتقاد از سیاست کنترل جمعیت، تنها ساخته و پرداختهی احمدی نژاد و بخشی از دیدگاه های ویژه دولت اوست و بسیاری از نمایندگان مجلس و کارشناسان وابسته به حکومت اظهارات احمدی نژاد درباره لزوم افزایش جمعیت را در ادامه برخی مواضع و اظهارات عجیب و غریب می پنداشتند و حملات تندی را متوجه وی کرده بودند اما ناگهان در تابستان سال گذشته آیت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی با تایید سیاست های محمود احمدی نژاد در این باره اعلام کرد که «اگر سیاست کنترل جمعیت ادامه پیدا کند، ایران به تدریج دچار پیری و در نهایت کاهش جمعیت خواهد شد».
رسانه های حامی اصولگرایان در آن زمان نوشتند که رهبر ایران در ديدار با برخی مسئولان نظام با ابزار نگراني از روند رو به کاهش جمعيت گفته اند که با شيوه فعلي کنترل نسل موافق نيستند زیرا «زيرساخت ها و امکانات موجود کشور پاسخگوي ظرفيت جمعيت بالاي 100 ميليون هست و لذا جاي نگراني از رشد جمعيت نيست.»
برخی نشریات و سایت های همسو با حاکمیت خبر دادند که رهبر جمهوری اسلامی در آن دیدار خطاب به حاضران گفته بود: «به فرزندانتان بگوييد خيلي براي کنترل جمعيت خودشان را به سختي نيندازند.»
به دنبال انتشار مواضع رهبر جمهوری اسلامی در حمایت از سیاست های دولت درباره لزوم افزایش جمعیت کشور، به یک باره تمامی نمایندگان مجلس و کارشناسان وابسته به حکومت، حملات لفظی و انتقادات تند خود به احمدی نژاد را متوقف کردند و در چرخشی آشکار این بار به دنبال ارائه راهکارهایی برای اجرای منویات رهبر جمهوری اسلامی درباره افزایش تولید مثل مردم ایران برآمدند.
موتلفه به هانتینگتون متوسل شد
در مرداد ماه گذشته بود که عادل آذر، رئیس مرکز آمار ایران، با اعلام این که رشد جمعیتی کشور بر اساس تازه ترین سرشماری نفوس و مسکن در ایران ۱.۲۹ درصد است، گفت که «رشد جمعیتی در پنج سال اخیر به شدت کاهش یافته است.»
مرکز آمار جمهوری اسلامی شمار جمعیت ایران را در پایان سال ۱۳۸۹ (مارس ۲۰۱۱) کمی بیش از هفتاد و پنج میلیون نفر ارزیابی می کند، حال آن که بر پایه محاسبات انستیتوی فرانسوی شمار ایرانیان در نیمه سال ۲۰۱۱ به هفتاد و هشت میلیون نفر رسیده است.
پس از اعلام آمار جمعیت ایران از سوی مرکز آمار، رسانه های داخلی از آغاز سیاستهای تازه مقامهای ارشد و دستگاههای حکومتی برای افزایش جمعیت ایران و «حذف اعتبار کنترل جمعیت وزارت بهداشت» خبر دادند.
در آن زمان روزنامه رسالت، وابسته به حزب موتلفه اسلامی، در گزارشی مفصل به دلایل سیاسی و مذهبی برنا برای «افزایش جمعیت ایران» پرداخت و در این باره نوشت: «ایران امروز برای قدرتمند بودن نیازمند جمعیتی بالای ۱۵۰ میلیون نفر است و سیاستهای کنترل جمعیت دولتهای قبل میبایست مورد بازنگری و تجدیدنظر قرار گیرد.»
جالب آن که حامیان رهبر و رئیس دولت ایران برای حمایت از سیاست افزایش جمعیت کشور به نظرات ساموئل هانتینگتون نظریه پرداز شهیر امریکایی متوسل شدند که در جایی گفته بود: «تمدن اسلام تمدنی است که چالش آن تا حدودی متفاوت از دیگر چالشهاست، چرا که این تمدن اساسا ریشه در نوعی پویایی جمعیت دارد» و «رشد بالای زاد و ولد که در اکثر کشورهای اسلامی، شاهد آن هستیم این چالش را متفاوت کرده است. امروزه بیش از ۲۰ درصد جمعیت جهان اسلام را جوانان ۱۵ تا ۲۰ ساله تشکیل دادهاند.»
روزنامه رسالت در گزارش خود راهکارهای فوری نیز برای افزایش جمعیت به دولت پیشنهاد داده بود ازجمله: «معافیت پسران جوان دارای دو فرزند از خدمت اجباری سربازی» و «پرداخت تسهیلات مسکن و اشتغال به خانوادههای جوانی که حداقل دو فرزند و یا بیشتر دارند».
چرخش های 180 درجهای وزیر اسبق بهداشت
در این بین اظهارنظرهای متناقض دکتر علیرضا مرندی نماینده فعلی مجلس و وزیر اسبق بهداشت که مردم ایران وی را با شعار معروف «فرزند کمتر، زندگی بهتر» به یاد می آوردند خود به سوژه ای برای رسانه های مختلف تبدیل شده است.
مرندی که سابقه وزارت بهداشت در دولت های میر حسین موسوی و اکبر هاشمی رفسنجانی را در کارنامه خود دارد از طرفداران و مجریان جدی کنترل جمعیت اواخر دهه شصت و دهه هفتاد بوده و مسئول اصلی اجرای سیاست های منترل جمعیت در دهه های گذشته به شمار می رود. او در ابتدا به مخالفت شدید با اظهارات احمدی نژاد درباره لزوم افزایش جمعیت در ایران پرداخت و بارها اعلام کرد که این اظهارات «کارشناسانه» نیست و وی به شدت احساس «نگرانی» می کند.
وی در گفتگویی با رد نظرات احمدی نژاد و اعلام آن که «ما سالهای سال زحمت کشیدیم تا جمعیت ایران کنترل شود.» شرایط آینده کشور در صورت پیگیری سیاستهایی که به جمعیت ۱۵۰ میلیونی منجر میشود را «اسفناک» خوانده بود.
اما اندکی پس از اعلام نظرات رهبر جمهوری اسلامی در تایید سیاست های احمدی نژاد، دکتر مرندی در چرخشی 180 درجه ای این بار از اولین کسانی بود که به حمایت از این سیاست پرداخت و در اظهارنظری عجیب گفت: «بنده مخالف سیاست فرزند کمتر، زندگی بهتر بودم.»
مرندی این بار ضمن «بحرانی» توصیف کردن «رکود رشد جمعیت» خواستار سیاستگذاریها برای افزایش جمعیت شد و گفت: «ببینید ما الان به جایی رسیده ایم که این نگرانی پیش آمده که اگر چند ده سال دیگر روند رشدمان به همین منوال پیش برود ممکن است رشد جمعیتمان متوقف شود و اگر باز هم ادامه پیدا کند ممکن است منفی شود. و ما باید چه کار کنیم که ۸۰ سال دیگر به چنین موقعیتی نرسیم.»
وزیر اسبق بهداشت در تایید اظهارات آیت الله خامنه ای گفت: «باید این کار، یعنی جلوگیری از کاهش رشد جمعیت و کمک به افزایش جمعیت در حد جایگزینی، در دستور کار قرار بگیرد. به همین خاطر هم رهبر انقلاب فرمودند که با توجه به اینکه کشور قابلیت جمعیت ۱۵۰ میلیون را دارد جمعیت را اضافه کنیم.»
شروط خنده دار برای وام ازدواج
با توجه به رشد سن ازدواج در ایران که مشکلات اقتصادی و بیکاری جوانان از جمله عوامل اصلی آن به شمار می رود مقامات دولت یکی از راهکارهای خود برای افزایش جمعیت در کشور را ارائه تسهیلات بانکی به جوانان در قالب وام های ازدواج در نظر گرفته اند.
اما روز گذشته و در آستانه روز ازدواج در ایران، وزارت ورزش و جوانان بسته ای را ارائه کرده که طبق آن جوانان برای اخذ وام 2 میلیون تومانی ازدواج باید 4 شرط داشته باشند که به گفته کارشناسان این شروط بیشتر بازدارنده ازدواج است تا تشویق کننده.
«داماد زیر 25 سال»، «مهریه عروس زیر 110 سکه»، «فوت پدر یکی از زوجین» و «دانشجو یا طلبه بودن یکی از زوجین» چهار شرط عنوان شده از سوی وزارت ورزش و جوانان برای تشهیل در دریافت وام ازدواج متقاضیان است.
حسین باهر، کارشناس حوزه خانواده و آسیب شناس در گفتگو با خبرگزاری مهر این شروط را «خنده دار» می داند و می گوید: «این شروط به نوعی توهین است. چرا که فکرش را بکنید به شما بگویند اگر پدرت فوت کرده باشد برای ازدواج به تو وام می دهیم!».
اقدامات غیرکارشناسانه دولت در زمینه ازدواج جوانان در حالی ادامه دارد که به گفته احمد توسرکانی رئیس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور آمار طلاق در کشور افزایش و ازدواج کاهش داشته است به شکلی که روزانه 400 مورد طلاق در کشور به ثبت می رسد.
حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان گفته است که هواپیمای بدون سرنشینی که هفته گذشته در اسرائیل سرنگون شده، ساخت ایران بوده و روی "پایگاه های حساس" اسرائیل پرواز کرده است.
به گزارش بی بی سی فارسی، نصرالله در گفت و گو با شبکه تلویزیونی لبنانی المنار گفت که حزب الله لبنان مسئول ارسال این هواپیمای بدون سرنشین به درون خاک اسرائیل بوده است.
ارتش اسرائیل روز شنبه اعلام کرد که یک هواپیمای بدون سرنشین را که از مدیترانه وارد خاک اسرائیل شده، سرنگون کرده است.
خبرنگاران می گویند که تاکید حسن نصرالله بر "پایگاه های حساس" ظاهرا اشاره ای است به رآکتور هسته ای دیمونا در اسرائیل.
نخست وزیر اسرائیل وعده داده است که از مرزهای کشورش دفاع کند.
روز دوشنبه ۱۷ مهر، جمال الدین آبرومند، معاون هماهنگ کننده فرمانده سپاه پاسداران ایران در واکنش به سرنگونی این هواپیما توسط اسرائیل و انتشار گزارشهایی مبنی بر احتمال "ایرانی بودن این هواپیما" گفته بود که این گزارشها ممکن است "عملیات روانی" اسرائیل باشد.
از سوی دیگر روزنامه کیهان نیز که توسط نماینده ولی فقیه اداره می شود، در یادداشتی ادعا کرد که این هواپیما را احتمالا اسلامگرایان مصری از صحرای سینا وارد حریم اسراییل کرده اند. نویسنده کیهان با رد تعلق داشتن این هواپیما به حزب الله نوشت که بسیار بعید است که حزب الله کاری خلاف منافع همپیمان خود یعنی سوریه انجام دهد.
به گزارش رادیوفردا، نصرالله در این باره گفت: «مقاومت در لبنان یک هواپیمای شناسایی پیشرفته را از خاک لبنان به پرواز در آورد. ضرورتی ندارد که مشخص کنیم از کجا. این هواپیما صدها کیلومتر بر فراز دریا هدایت شد پس از آن مرزهای آهنین دشمن را در نوردید و وارد جنوب فلسطین شد. پس از آن دهها کیلومتر در عرض جنوب، بر فراز پایگاههای حساس و مهم پرواز کرد تا اینکه دشمن آن را در نزدیک منطقه دایمونا سرنگون کرد.»
او تاکید کرد که این هواپیما بزرگتر و مهمتر از هواپیمای «مرصاد» است که در جنگ سال ۲۰۰۶ حزب الله با اسرائیل به کار رفت. او خاطرنشان کرد که این هواپیمای بدون سرنشین روسی نیست بلکه ساخت ایران است و کادرهای متخصص لبنانی در حزبالله آن را مونتاژ کردند.
دبیرکل حزبالله لبنان گفت: «این نخستین بار در تاریخ مقاومت است که از چنین هواپیمایی استفاده میشود و میتواند به عمق فلسطین و به جنوب فلسطین اشغالی و آن منطقه حساس برسد.»
وی تاکید کرد: «این حق حزبالله است که پروازهای شناسایی بر فراز فلسطین اشغالی هر وقت که بخواهد داشته باشد. این پرواز اول نبود و آخری هم نخواهد بود. با این نوع جدید از هواپیماهای بدون سرنشین میتوانیم به هر نقطهای که بخواهیم برسیم.»
به گزارش خبرگزاری رویترز، انفجاری قوی ساختمانهای قضایی و امنیتی سوریه در مرکز پایتخت آن کشور را به لرزه در آورد.
این خبرگزاری میگوید دو گروه اسلامگرا در بیانیهای مشترک مسئولیت این بمب گذاری را بر عهده گرفتند.
تلویزیون دولتی سوریه این انفجار را نتیجه یک حمله تروریستی خواند و گفت در نتیجه این انفجار دو نفر مجروح شدهاند.
گزارش سوم احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل در رابطه با وضعیت حقوق بشر ایران، امروز با تاکید بر موارد گسترده نقض حقوق بشر در حوزههای مختلف منتشر شد. آقای شهید در این گزارش از همکاری نکردن جمهوری اسلامی ایران برای پاسخ دادن به موارد مطرح شده در گزارش های قبلی انتقاد کرده است.
به گزارش کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران این گزارش امروز در نیویورک برای ارائه به مجمع عمومی سازمان ملل منتشر شد و آقای شهید در هفتههای آتی محتوای آن را در کمیته سوم مجمع عمومی مطرح و به سوالات اعضای مختلف مجمع پاسخ خواهد داد. مقامات ایران نیز فرصت خواهند داشت که در این جلسه موضع خود را مطرح کنند.
گزارشگر ویژه در بخش نتیجه گیری می گوید که در گزارش خود تا کنون «طیف گسترده ای از نقض حقوق بشر» را گزارش داده است و اعلام می کند که «این موارد نتیجه ناسازگاری های حقوقی، عدم پایبندی کافی به حاکمیت قانون، و وجود گسترده مصونیت از مجازات» است. وی همچنین نتیجه گیری می کند که تحقیقات و مصاحبه های انجام شده، تصویر عمیقا نگران کننده ای از وضعیت حقوق بشر در ایران را ارائه می کند و اینکه «بسیاری از موارد طبیعیت سیستماتیک» دارند. وی خواستار تجدید نظر در لوایح قانونی شده است که در این گزارش آمده اند و همچنین تجدیدنظر در چارچوب های قانونی که مغایر با تعهدات بین المللی جمهوری اسلامی در زمینه حقوق بشر می باشند را مطرح کرده است.
درادامه نتیجه گیری وی به اهمیت اشاعه فرهنگ «تحمل» اشاره می کند و از حکومت ایران می خواهد که از تبعیض علیه زنان ودختران و همچنین اقلیت های قومی و مذهبی جلوگیری کند. وی به صورت مشخص خواستار تضمین حکومت ایران برای تعیین حداقل سن ازدواج دختر با استانداردهای جهانی است.
احمد شهید مجددا درخواست خود را برای رسیدگی گسترده، بی طرفانه و مستقل به خشونت های بعد از انتخابات سال ۱۳۸۸ مورد تاکید قرار می دهد و درخواست آزادی فوری تمامی زندانی سیاسی و عقیدتی را مطرح کرده است. گزارشگر ویژه همچنین درخواست توقف اجرای همه احکام اعدام مطرح کرده مخصوصا اعدام نوجوانان، و دیگران را تا زمانی که استانداردهای محاکمه عادلانه برقرارنشده اند.پیش از نهایی شدن این گزارش ۲۳ صفحهای، نسخهای از آن در اختیار مقامات حکومت ایران قرار گرفته است تا پاسخ خود رابه مواردی که در آن مطرح شده است برای وی ارسال کنند. برخلاف دو گزارش قبلی که مقامات ایرانی به جای پاسخ دادن به گزارش به صورت گسترده کلیت دستورکار گزارشگر و شخصیت وی را زیر سوال میبردند، به نظر می رسد که مقامات ایرانی این بار در زمان تعیین شده به گزارش پاسخ داده اند. با این حال از گزارش چنین برمی آید که مقامات حکومت ایران از پرداختن به موارد مشخص نقض حقوق بشر خودداری کرده و تلاش کرده اند منابع مورد مشورت قرار گرفته و یا ادعاهای مطرح شده توسط مدافعان حقوق بشر، سازمان های بین المللی و همچنین قربانیان نقض حقوق بشر را بی اعتبار جلوه دهند.
بنا به آنچه در گزارش آمده است مقامات ایرانی نتایج مطرح شده در این گزارش را بی مبنا و براساس «ادعاهای بیپایه» خوانده اند. مقامات ایرانی در توجیه ادعاهای خود گفته ند که قانون اساسی ایران حقوق همه ایرانیان را صرف نظر از جنسیت، مذهب، قوم و نژاد تضمین کرده است. آنها همچنین ادعا کرده اند که موارد مطرح شده در خصوص فقدان دادرسی عادلانه «ساختگی» است از آنجا که به تعبیر مقامات ایران قوانین کشور بدرفتاری با زندانیان و همچنین استفاده از اعترافات اجباری را ممنوع میکند و همچنین دسترسی به مشاوره حقوقی را فراهم میسازد.
گزارشگر گفته که براین باور است که عدم رسیدگی به موارد مشخص و متعدد نقض فاحش حقوق بشر نشان دهنده «فرهنگ مصونیت از مجازات» است.
در پاسخ به ادعاهای مقامات ایرانی، گزارشگر ویژه گفته که ایران چارچوب قانونی و ابزارمقدمات برای احترام به حقوق بشر را داراست. اما تاکید کرده است که وجود چنین ابزارهای قانونی اظهارات مبنی بر نقض حقوق بشر توسط ۲۲۱ نفری که بین نوامبر ۲۰۱۱ تا جولای ۲۰۱۲ برای گزارش او مصاحبه شده اند را غیرمعتبر نمیکند. او همچنین از اینکه موارد متعدد نقض حقوق بشر مطرح شده در گزارش مورد توجه و بررسی دولت ایران قرار نگرفته، اظهار تاسف کرده است.
درخلاصه گزارش تصریح شده است که گزارش پیش رو در برگیرنده همه موارد نقض حقوق بشر نیست بلکه مروری است بر برخی از موارد نقض حقوق بشر با تمرکز بر موارد سیستماتیک که نشان دهنده موانع موجود در مسیر تواناییهای ایران برای اینکه بتوانند به تعهدات بین المللی خودشان عمل کنند.
گزارشگر ویژه بین فوریه تا ژوئن ۲۰۱۲ به ۱۲۴ پرونده نقض حقوق بشر رسیدگی کرده و در این جهت ۹۹ مصاحبه با افراد مرتبط در داخل و خارج از کشورانجام داده است. از میان این مصاحبه ها، ۷۵ مورد شامل شواهد درجه اول و ۲۴ مصاحبه با منابع موثق یا شاهدان عینی نقض حقوق بشر بوده است.
در این گزارش آمده است که گزارشگر ویژه در جریان تهیه گزارش شماری از سندهای مرتبط با موضوع حقوق بشر از جمله قوانین موضوعه ایرانی و گزارشهای کشوری وبین المللی، مطالب منتشر شده در رسانه ها و نیز گزارشات سازمان های غیردولتی و مدافعان حقوق بشر را بررسی کرده است.
«گزارش گزارشگرویژه درمورد وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران» در شش فصل ارائه شده است که عبارتند از: ۱). مقدمه، ۲). روششناسی، ۳). حقوق مدنی و سیاسی، ۴). حقوق اقتصادی اجتماعی و فرهنگی، ۵). حقوق کودک و درنهایت ۶). پیشنهادات و نتایج.
فصل سوم (حقوق مدنی و سیاسی) که بخش عمدهای از گزارش را به خود اختصاص میدهد شامل زیرفصلهای متنوعی است از جمله: آزادی بیان و حق دسترسی به اطلاعات، آزادی تجمعات و انجمنی، آزادی مذهبی( جامعه بهائیان، جامعه مسیحیان، جامعه دراویش)، اعمال ومدیریت عدالت (قانون مجازات اسلامی جدید، حق دادرسی، استقلال جامعه حقوقی، وضعیت زندانها، اعدامها، شکنجه و مجازاتهای تحقیرآمیز و بیرحمانه).
براساس مقررارت جدید کمیته سوم شورای حقوق بشر سازمان ملل، کل گزارش گزارشگر باید درحدود ده هزار کلمه باشد. پیش از این گزارشگر می توانست اسامی افراد مختلف و پرونده های نقض حقوق بشر را در ضمیمه مطرح کند تا شامل محدودیت تعدادکلمات در گزارش نشود. اما براساس مقررات جدید بخش ضمیمه هم جزو محدودیت در تعداد کلمه است. گزارشگر ویژه در این گزارش از راه اندازی یک وب سایت برای ارائه تمامی اطلاعات و جزییات پرونده های مختلف و پاسخ های مقامات ایرانی خبر می دهد. این وب سایت به زودی اینجا قابل رویت خواهد بود.
تمرکز این گزارشگر ویژه بر روی روندهای سیستماتیک و همچین موضوع موانع قانونی که خود موجب نقض حقوق و آزادی مشروع شهروندی می شود قرار گرفته است. انتظار می رود جزییات پرونده های مشخص در وب سایت مورد اشاره قرار گیرد. در بند ۱۲ این گزارش گزارشگر ویژه نسبت به برخی عناصر در قانون مطبوعات که آزادی بیان و دسترسی به اطلاعات را نادیده می گیرد ابراز نگرانی کرده است. از جمله موارد نگرانی این موضوع مطرح شده که علیرغم مواد قانونی که دادگاه مطبوعات باید در حضور هیات منصفه برگزار شود، دهها روزنامه نگار پشت درهای بسته دادگاهی شده اند و تصمیمات دادگاه براساس نظر قضات بوده تا هیات منصفه.
موضوع توهین به مقدسات از جمله مواردی است که درقانون مجازات اسلامی جدید مطرح شده است. ماده ۲۶۳ این قانون می گوید هر کسی که به پیامبر اسلام یا دیگر پیامبران توهین کند مصداق سب النبی خواهد بود و می تواند با مجازات مرگ مواجه شود. گزارشگر ویژه این موضوع را مطرح کرده است که توهین و یا صدمه به شهرت افراد از مصادیق «جرائم جدی» به شمار نمی آیند که (مطابق با قوانین ایران) بتوانند با مجازات مرگ روبرو شوند. گزارشگر ویژه با اشاره به تغییرات قانون در این بخش، از اینکه این حوزه همچنان در تعریف موضوع توهین کلی است و مصادیق مشخص آن مطرح نشده اند، این ماده را مغایر با تعهدات ایران می داند.
گزارش گزارشگر ویژه همچنین در بند ۱۷ خود به محدودیت ها درخصوص جرائم اینترنتی و بسته شدن وب سایت ها تحت عناوین مختلف اشاره کرده است. در این بند گزارش به پرونده ۱۹ کاربر اینترنتی از جمله وحید اصغری، احمدرضا هاشم پور، مهدی علیزاده فخرآباد و سعید ملک پورکه به اعدام محکوم شده اند اشاره می کند و می گوید که این افراد براساس گزارشهای مختلف برای دراختیارگذاشتن اعترافات اجباری شکنجه شده اند.
گزارشگر ویژه اشاره کرده که در گزارش قبلی خود در ماه مارس اشاره کرده بود که اززمان انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ بیش از ۱۵۰ روزنامه نگار کشور را ترک کردند. اما بر اساس گزارش، و طبق تخمین های جدید این عدد به چهارصد نفر می رسد. او همچنین گفته است که ایران در سال ۲۰۱۱ بیش از هر کشور دیگری در جهان به دستگیری روزنامه نگاران اقدام کرده است که از میان آنها ۵۰ درصدشان بخشی از زندان خود را در سلول های انفرادی گذرانده اند و ۴۲.۸ درصد آنها در طی دو سال ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱ مجبور به ترک کشور شده اند و نیمی از آنها به احکامی از شش ماه تا ۱۹.۵ سال زندان و به خاطر اتهاماتی چون «همکاری با دولت های متخاصم»، «تبلیغ علیه نظام» و «توهین به مقدسات مذهبی» محکوم شدند. دستگیری فریبرز رئیس دانا به خاطر مصاحبه های او با رسانه های خارجی در این بخش مطرح شده است.
در بند ۲۱ این گزارش نگرانی های فزآینده در خصوص کارکنان روزنامه نگاران مستقل و همکاران رادیو فردا و بی بی سی که ادعا کرده اند اعضای خانواده آنها دستگیر، زندانی و بازجویی شده و مورد تحدید وارعباب برای فشار آورند به آنها به منظور متوقف کردن فعالیت های گزارشگری شان بوده اند، مطرح شده است. در جریان مصاحبهایی در این زمینه یکی از کارکنان بی بی سی گفته است که یکی از اعضای خانواده او بازداشت و به او گفته شده بود که با او تماس بگیرد و تشویقش کند که از کار در بی بی سی استعفا کند. یک کارمند دیگر بی بی سی هم با بازجویی اینترنتی هم مواجه شده است.
در بند ۲۲ گزارش، موضوع محکومیت کاریکاتوریست قزوینی به نام محمدشکرایه که کاریکاتوری از یک نماینده مجلس را کشیده بود و به ۲۵ ضربه شلاق محکوم شده بود مطرح شده است. علاوه بر آن به حکم محکومیت جعفر پناهی و محمد رسول اف نیز اشاره شده است.
سه بند ۲۶، ۲۷ و ۲۸ گزارش به موضوع مدافعان حقوق بشر اختصاص دارد و اینکه چطور به خاطر فعالیت های خود به احکامی از شش ماه تا ۲۰ سال زندان محکوم شده اند. مصاحبه شوندگان با آقای شهید از بازداشت خود و زندان تا بازجویی از اعضای خانواده و حتی دوستان آنها سخن گفته اند.
۱۱ بند از این گزارش به موضوع آزادی مذهبی از آزادی جامعه بهاییان، جامعه مسیحیان، جامعه دراویش اختصاص دارد.
موضوع اقلیت های نژادی عرب و آذری و نقض حقوق انها نیز در چندین بند مورد توجه قرار گرفته است.
در پایان این گزارش نیز در ۸ بند نتایج و پیشنهادات گزارشگر برای بهبود وضعیت حقوق بشر مطرح شده است. در بند ۷۷ گزارشگر ویژه تاکید کرده است که نیاز جدی برای تعریف جرائمی همچون اقدام علیه امنیت ملی وجود دارد و دولت تضمین بدهد که فضا برای انتقاد به اشکال مسالمت آمیز وجود داشته باشد.
مقامهای امنیتی دولت افغانستان میگویند، ۳۵ روحانی ایرانی و پاکستانی را از جنوب افغانستان اخراج کرده است.
به گزارش بخش افغان رادیو اروپای آزاد/رادیو آزادی این روحانیها که چهار تن از آنها ایرانی هستند، از مساجد جنوب ولایت قندهار به اتهام «تبلیغ حرکتهای جهادی» علیه دولت افغانستان اخراج شدهاند.
به گفته فرماندار منطقه دند در قندهار، روحانیهای پاکستان از منطقه بلوچستان به این مساجد آمده بودند و جواز معتبر برای سفر به همراه نداشتهاند.
ندای سبز آزادی:سایت بازتاب به صورت تلویحی از نقش مرتضی حیدری،مجری تلویزیون در فعالیت های اقتصادی محمدرضا زنوزی خبر داده است.
براساس گزارشهای رسیده به ندای سبز آزادی مرتضی حیدری همچنین فعالیت های اقتصادی فراوانی در خرید و فروش زمین در حاشیه تهران داشته است.وی همچنین وارد معامله با تعدادی از شرکتهای صنعتی بزرگ کشور شده است.
محمدرضا حیدری همچنین از مشاوران بانک گردشگری است که محمدرضا زنوزی از جمله سهامداران اصلی آن بوده است.
بر اساس گزارش بازتاب ، این مجری مشاور زنوزی بوده و ظاهرا بسیاری از نامههای او خطاب به وزرا و مقامات کشور، توسط این مجری برای ارسال و امضا برده میشده و برخی موارد که زنوزی به مشکل بر میخورده، مشکل را حل میکرده است.
زنوزی در اعترافات خود، ادعاهایی در خصوص خریداری املاک و ساختمانهای زیادی در تهران توسط این مجری کرده است و این که از این راه سرمایه کلانی برای او حاصل شده است.
محمدرضا زنوزی مطلق سهامدار و مدیر چندین شرکت تولیدی و خدماتی و بانک در ایران از جمله بانک گردشگری است.وی همچنین مالک باشگاه فوتبال گسترش فولاد تبریز و باشگاه فوتسال گسترش فولاد تبریز نیز هست.
وی بر اساس اطلاعات موجود در وبگاه «مجمع مدیران اداری و منابع انسانی استان آذربایجانشرقی »در مهر ۱۳۹۰ مدیر عامل سرمایهگذاری فولاد گستر تبریز و شرکت ایران خودروی تبریز و شرکت سرمایه گذاری گسترش فولاد تبریز است.
پس از افشای خبر اختلاس چند هزار میلیارد تومانی در شبکه بانکی کشور توسط گروه امیر منصور آریا برخی رسانهها اخباری علیه وی مبنی بر اختلاس دوازده تریلیون ریالی از بانکهای ملت ، ملی و رفاه منتشر کردند، اما وی گفت :«نه تنها هیچگونه توقفی در روند تولید خودرو و فولاد گروه صنعتی اینجانب پیش نخواهد آمد، بلکه به همت همکاران پر تلاش خود بویژه در استان آذربایجان شرقی، روند رو به رشد تولید ثروت ادامه خواهد یافت.
سایت آینده در خبری بتارخ ۲۰ مهر ۱۳۹۰ مدعی شد که او طی نامه ای به شخص احمدی نژاد درباره دریافت سهمیه ماهیانه ۶۵ هزار تنی شمش از تولید فولاد خوزستان از رانت استفاده کرده است.
وی مدتی نیز در بازداشت به سر می برد اما با رایزنیهای احمدی نژاد آزاد شد.
شورای هماهنگی راه سبز امید در بیانیه ای به تداوم سیاستهای ویرانگر که باعث بحران اقتصادی و سختی در معیشت مردم شده است اعتراض کرد.
در این بیانیه با اشاره به حمایت های بی مرز رهبری از رییس دولت و سیاستهایش تاکید شده است که اگر در طول سه سال گذشته نخبگان و فرهیختگان عرصهی سیاست و فرهنگ و اقتصاد بودند که هدف سرکوب قرار میگرفتند، اینک تداوم آن سیاستها و برنامهها، به شکلی مستقیم معیشت روزانهی مردم و بهویژه لایههای فرودست و نابرخوردار و طبقه متوسط جامعه را هدف قرار داده است.
در این بیانیه تاکید شده است که عزم رهبر جمهوری اسلامی برای تغییر سیاستها، گام نخست و اصلی و کمهزینهترین روش برای تغییر شرایط است؛ فراهم ساختن وضعی که همگان امکان یابند در فضایی آرام و آزاد و امن، و بدون بیم از کینهورزی و انتقامکشی، به نقد عالمانه و دلسوزانهی سیاستها و اوضاع جاری بپردازند، و خرد جمعی بر رأی و نظر شخصی فائق آید.
متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
بهنام خدا
هموطنان عزیز و آگاه
درحالیکه عمر دولت غیرمنتخب هنوز به پایان نرسیده، شاهد بروز شومترین نتایج سیاستهای مخرب و برنامههای ناکارآمد هستیم. بیکفایتی، فسادپروری، و تنشزایی داخلی و خارجی دولتی که از راه تقلب و خیانت در رأی مردم حاکم شده، از همان ابتدا بر تمامی کارشناسان مستقل کشور مشخص بود. سیاست رهبر جمهوری اسلامی حمایت از رییس دولتی بود که بهتصریح خود، بیش از هرکس با رأس نظام قرابت فکری و عملی داشت. رهبری نظام آنقدر دست دولتمردان قانونگریز و خودکامه را باز گذاشت و امکان نقد قوه مجریه را حتی توسط حامیان و همراهان خود مسدود ساخت که اینک همهی ارکان حکومت از نتایج سوء آن گرفتار بحران شدهاند؛ بنبستی که خروج از آن بهسادگی متصور نیست.
اگر در طول سه سال گذشته این نخبگان و فرهیختگان عرصهی سیاست و فرهنگ و اقتصاد بودند که هدف سرکوب قرار میگرفتند، اینک تداوم آن سیاستها و برنامهها، به شکلی مستقیم معیشت روزانهی مردم و بهویژه لایههای فرودست و نابرخوردار و طبقه متوسط جامعه را ـ که بیش از سه چهارم جمعیت کشور را تشکیل میدهند ـ هدف گرفته است.
امروز آن نوعروسی که حاصل سالها پسانداز خود را برای خرید اندک جهیزیه به بازار میبرد اما حتی از تهیهی ابتداییترین وسایل زندگی نیز عاجز میماند، با عمق جان درمییابد که چگونه دولتمردان بیکفایت حاکم از حسن اعتماد او سوء استفاده کرده و ارزش پول ملی را از ورق پاره نیز کمتر ساختهاند.
امروز خیل کارگران کارخانههای ورشکسته که ماههاست پرداخت حقوقشان به تعویق افتاده وقتی بهعلت افزایش سرسامآور قیمتها حتی از تأمین نان شب خانوادههای نجیب و قانع خود ناتوان میمانند، بهخوبی متوجه فریبی میشوند که شعور ملت را به بازی و تمسخر گرفته است.
امروز کارمندان شریف و بیپناهی که حتی توان تأمین هزینه تحصیل فرزندان خود را ندارند، شرم جانکاه ناداری در برابر خانوادهی خود را درحالی تجربه میکنند که خبر حیف و میلها و اختلاسهای عظیم و بیسابقه و چند هزار میلیاردی، جامعه را در بهت و حیرت فرو برده است.
امروز آن مادری که نتوانسته برای جگرگوشهی سرطانی خویش دارو تهیه کند به خود حق میدهد که بانیان این وضع نابسامان و تورم افسارگسیخته را هدف نفرین قرار دهد، هرچند با غضب گزمههای سیر روبرو شود.
و امروز شاهد آن هستیم که اکثریت بازاریان شریف که همواره در کنار مردم بودهاند چگونه در برابر سیاستهای خانمان برانداز حاکمان بیکفایت، صبوری را به کنار مینهند و با شعارهای آگاهانهی خود نشان میدهند که ریشه و علل اصلی بحرانهای کشور را بهخوبی شناختهاند.
این وضعیت امروز مردم ایران است که غنی و فقیر، عالم و عامی، زن و مرد، و کوچک و بزرگ، آثار مخرب و زیانبار نحوهی حکومتداری حاکمان اقتدارگرا و نتایج بیکفایتی و ناکارآمدی آنان را با تمام وجود در زندگی خود حس میکنند؛ تأسفبار آنکه اغلب آنان متأثر از این وضع، امید به آینده را از دست میدهند و در ناامنی و اضطراب پیوسته زندگی میکنند.
سقوط بیسابقهی ارزش پول ملی و گرانی کمرشکن در همهی زمینهها، بهخصوص در زمینهی نیازهای عمومی مردم، نشانههایی بارز از ورشکستگی اقتصادی است. اگرچه نقش جهل و بیکفایتی و مهمتر از آن فساد گستردهی درون دولت در بروز این وضع قابل انکار نیست، اما نباید تردید کرد که مسبب اصلی این فاجعه، چگونگی و سامان حکمرانی و رویکرد کلان در مدیریت کشور است؛ همان راهبرد و روشی که دولت کودتا را مستقر کرد و نقد و اعتراض دلسوزان ایران و شهروندان معترض را با مشت آهنین و زندان پاسخ گفت. نباید تردید داشت که همان سیاستها، ایران و ایرانیان را به این وضع اسفبار کشانده است. چه کسی شک دارد که از مهمترین عوامل وضع بحرانی کنونی، تحریمهای بینالمللی است؟ و چه کسی شک دارد که در این تحریمها، سیاست خارجی و بهویژه سیاست هستهای غیرمدبرانه و ماجراجویانهی اقتدارگرایان حاکم نقش اساسی و عمده را دارد؟
ملت شریف ایران فراموش نکرده است آن زمان که دلسوزان و نخبگان علاقمند به کشور نسبت به عواقب بحرانخیز تعقیب این سیاستها هشدار میدادند، یا به غرضورزی و ناآگاهی و عدم بصیرت متهم، و منزوی و حذف میشدند، و یا به حبس و زندان گرفتار میآمدند. در طول این مدت بهجای رعایت و پاسداشت قانون، و اعتراف به اشتباه و تجدیدنظر در عملکردها و جبران خطاها، و استفاده از درآمدهای افسانهای نفت در تقویت زیرساختها و رشد و توسعه کشور، دلارهای نفتی به بازار سرازیر میشد تا آثار و نتایج بیکفایتیها و ناکارآمدیها پنهان بماند. اما اینک که تحریمهای نفتی و بانکی بینالمللی کارساز شده، عمق فاجعهی چندسالهی حاکمیت کودتا رخ مینمایاند.
از همه تأسفبارتر این که در این وضع دشوار ملی که اکثریت مردم از آن به جان آمدهاند، عدهای از تشنگان قدرت و منفعتطلبان به فکر تسویه حسابهای شخصی برآمدهاند. دولت تقلبی، مجلس سپاهساخته و قوه قضاییهی دست نشانده را متهم میکند، و در مقابل، مجلس فرمانبر، دولت فریب را عامل ورشکستگی کشور میخواند؛ و هیچکس در حاکمیت جرأت ندارد در مقام جستجوی ریشه و علت اصلی بحران برآید و از آن بگوید. هیچکس اجازه پیدا نمیکند بپرسد سیاستهای رهبر جمهوری اسلامی، چه در عرصهی داخلی و حمایت بی چون و چرا از دولت کودتا، و چه در عرصهی سیاست خارجی و بهویژه برنامههای هستهای که انحصارا در ید قدرت اوست، چه نقشی در کشاندن کشور به این وضع اسفبار داشته است؟
شورای هماهنگی راه سبز امید با ابراز همدردی و همراهی با مردم رنجدیده و نگرانی نسبت به آیندهی کشور، چارهی اصلاح امور را در تجدیدنظر اساسی در سیاستهای کلان نظام در عرصههای داخلی و خارجی توسط رهبری میداند. اعتمادسازی با مردم از طریق تغییر شرایط امنیتی کنونی، آزادی رهبران و زندانیان جنبش سبز، و برگزاری انتخابات آزاد و سالم در داخل، و تنشزدایی مدبرانه و شفاف در عرصهی سیاست خارجی معطوف به تحقق منافع و امنیت ملی، سرفصل این تغییر سیاستهاست. بیگمان، خروج از بنبست موجود و بحران کنونی، با تغییر چهرهها و جابجایی مجریانی که به فرموده عمل میکنند، ممکن نمیشود.
اینک زمان آن فرارسیده تا همهی عقلا و دانایان کشور و دلسوزان وطن ـ از هر جناح و تفکر و با هر ایدهی سیاسی و مشی اقتصادی ـ گرد هم آیند و با تکیه بر ملت، برپایهی حکومت قانون و حقوق شهروندی و با درنظر داشتن منافع ملی، برای حل نابسامانیها تشریک مساعی نموده و امور را به سامان آورند.
بار دیگر به اقتدارگرایان حاکم تاکید و تصریح میکنیم که بهجای برداشتن گامهایی نامطمئن بهسوی آیندهای بدفرجام، بهسوی مردم بازگردند و بدانند که شهامت جبران خطا ستودنیتر از لجاجت و اصرار بر اشتباه و خودکامگی است. عزم رهبر جمهوری اسلامی برای تغییر سیاستها، گام نخست و اصلی و کمهزینهترین روش برای تغییر شرایط است؛ فراهم ساختن وضعی که همگان امکان یابند در فضایی آرام و آزاد و امن، و بدون بیم از کینهورزی و انتقامکشی، به نقد عالمانه و دلسوزانهی سیاستها و اوضاع جاری بپردازند، و خرد جمعی بر رأی و نظر شخصی فائق آید. درعینحال این حق شهروندان است که با استفاده از شیوههای مدنی و مسالمتآمیز و قانونی، صدای اعتراض خود را نسبت به شرایط ناگوار کنونی بهگوش حاکمان و دیگر هموطنان برسانند و اجازه ندهند کشور بیش از پیش در دام بحران فروغلتد و بیش از این بهسوی نابودی و فاجعه گام بردارد.
شورای هماهنگی راه سبز امید
۲۰ مهرماه ۱۳۹۱
تعدادی از خانواده زندانیان سیاسی و زندانیان رها شده از بند، هم زمان با ۲۳ ماهه شدن روزه داری اعتراضی سیدمصطفی تاج زاده، با حضور در منزل او پایداری اش را طی بیش از دو سالی که از اجرای حکم او می گذرد، گرامی داشتند.
به گزارش خبرنگار کلمه، خانواده های زندانیان سیاسی در این برنامه که با جلسه قرآن و دعا آغاز شد، با شرحی از وضعیت زندانیان سیاسی بیمار که این روزها گرفتار بیمارستان ها هستند و یا در نوبت درمان و بعضا محروم از امکان درمان هستند، برای شفای ایشان دعا کرده و با اظهار تأسف از بی توجهی و سستی ها و تعلل ها نسبت به مسائل درمانی زندانیان سیاسی به خصوص زنان برای رهایی همه آزادگان دربند دعا کردند.
سیدمصطفی تاجزاده روزه اعتراضی اش را برای ادامه قرنطینه و انفرادی و سایر اقدامات غیرقانونی از بیستم آبان ماه سال ۸۹ آغاز کرد که تاکنون ادامه داشته است. طی این مدت وی از امکان تماس تلفنی با خانواده اش محروم بوده است. امکان ملاقات حضوری با خانواده به شدت محدود و ملاقات کابینی همه اعضای خانواده جز همسرش ممنوع بوده است. دسترسی وی به نشریات بسیار محدود و تدابیر امنیتی در مورد او روز به روز شدیدتر می شود. تاجزاده طی این مدت به مشکلاتی از جمله تاری چشم بر اثر بالارفتن فشارچشم و خون ریزی داخل چشم دچار شده که به تشخیص پزشکان این بیماری براثر استرس و فشارچشم که روزه داری و نرسیدن آب به بدن تشدید کننده آن است، بروز می کند.
نگرانی خانواده تاجزاده از این مشکلات و مخاطراتی که برای ایشان ایجاد شده است مکرراً به اطلاع مقامات قضائی و امنیتی سپاه رسیده که تاکنون هیچ تغییری در شرایط این زندانی سیاسی ایجاد نشده است.
همچنین در این مراسم روز کودک را نیز با دادن هدایایی کوچک به فرزندان زندانیان سیاسی گرامی داشتند

سید ابراهیم نبوی
استفاده کنید نه استعمال... امانت است
ذَرّهبین ابزاری است که از آن برای دیدن اشیای ریز استفاده میشود. بخش اصلی ذرهبین هم از یک عدسی همگرا درستشدهاست که عمل بزرگنمایی را برای اشیایی که ریز دیده می شوند انجاممیدهد. یک قاب دستهدار هم، عدسی ذرهبین را نگه داشته که قاعدتا آدم باید این دسته را بگیرد و عدسی را جلوی چشمش بگیرد. اما انگار بعضی ها نمی دانند با این دسته چکار باید بکنند و به جای استفاده از ذره بین، آنرا استعمال می کنند.
مثلا همین آقای علی مشیمع فرزند شیخ حسن مشیمع که از رهبران دربند انقلابیون بحرین است، در مشهد اظهار کرد: مبارزان بحرینی به نمایندگی از تمام جهادگران جهان اسلام و تشیع در برابر جنایات آلخلیفه ایستادگی میکنند.

ما اتفاقا با همان ذره بین روی نقشه نگاه کردیم. البته دسته اش را گرفته بودیم دستمان. بحرین کلا سرتا پایش یک کشوری است با 706 کیلومتر مربع مساحت که از استان قم هم کوچک تر است. جمعیتشان هم روی هم شب های جمعه، به ۷۲۷٬۷۸۵ نفر می رسد که تازه ۲۳۵٬۱۰۸ نفرشان هم خارجی هستند.از باقی مانده هم حدودا نصف شان با آل خلیفه قوم و خویش و خواهر برادرند. حالا این آقای مشیمع نمایندگی از تمام جهان اسلام را از کجایش در آورده خدا می داند.
همین فرزند برومند فرزند شیخ حسن مشیمع مبنای روحیه جهادی مردم بحرین را آرمان های امام راحل(ره) و سخنان رهبرمعظم انقلاب دانسته و باز هم اظهار کرده: امام خمینی (ره) و آیتالله خامنهای نماد بیداری جهان اسلام بوده و به واسطه آرمانها و اندیشههای آنان کشورهای عربی به این بیداری رسیدهاند.
حالا ما اصلا کاری به آرمان های امام راحل نداریم، بنده خدا دستش از این دنیا کوتاه شده، فرض می کنیم همان آرمان " اقتصاد مال خر است" که در سال جهاد اقتصادی مبنای روحیه جهادی کشور خودمان بود و نصف سرمایه مملکت را شکوفا کرد، مورد نظرش هست و می خواهد برود کانادا ویلا بخرد . اما این سخنان رهبر معظم که کشورهای عربی را بیدار کرده و الان هر کدامشان سایه ایران را با تیر می زنند و رهبرانشان می آیند وسط اجلاس سران غیر متعهد عبای آقا را قهوه ای می کنند، به چه دردشان می خورد؟ مگر در بحرین هم رنگ قهوه ای مد شده؟
این فعال سیاسی در پایان خواستار "ایستادگی و مقاومت جهان اسلام در برابر استکبار شد و بشارت پیروزی را در آیندهای نهچندان دور در سایه معنویتی روحانی و انقلابی داد."که البته ما پیشنهاد می کنیم یک لیوان روغن کرچک بخورد و تا آینده نه چندان دور صبر کند، اگر ذره بین خودش به خوشی و سلامتی درآمد که هیچ ... اگر درنیامد در سایه معنویتی روحانی و انقلابی یک فکری اساسی به حال این ذره بین بکند... امانت است.
یکی این مجلس را بگذارد یک جای امور

يك نماينده شجاع مجلس، در حالی که سعی می کند تاكيد داشته باشد رئيس جمهور به عنوان مسوول اجرايي كشور، و نه دسته بیل، بايد در مقابل تمامي اتفاقات که نه ... دست کم در مورد گراني ارز پاسخگو باشد، از رئيس مجلس و هيات رئيسه می خواهد كه نسبت به صحبتهاي رئيس جمهور در مصاحبه مطبوعاتي واكنش نشان دهد.
- نماینده شجاع: آقای رئیس مجلس واکنش نشان بدهید
- رئیس مجلس: مجلس در اين رابطه با توجه به شرايط كشور با طمانينه عمل می کند.
- نمایده شجاع: آقای رئیس با همان طمانینه واکنش نشان بدهید
- رئیس مجلس: با توجه به اين كه شرايط اقتصادي كشور متلاطم است مجلس وقت خود را صرف حل مسائل كشور می کند و اين افتخاري است كه مجلس وقتش را صرف امور ديگري نكند.
- نماینده شجاع: آقای رئیس خواهش می کنم واکنش نشان بدهید
- رئیس مجلس: حال اينكه در مصاحبهاي مطالبي به مجلس و رئيس مجلس گفته شده و تحقيری شده و يا فحشي داده شده، خيلي شما نگران نباشيد...این افتخاری است برای مجلس
- نماینده شجاع: آقای رئیس اتفاقا ما خیلی نگرانیم واکنش نشان بدهید
- رئیس مجلس: همین بحث امروز استيضاح وزير ورزش و امور جوانان کافی نیست؟
- نمایند شجاع: آقای رئیس استیضاح که نصفه نیمه کاره ول شد ... جون مادرت واکنش نشان بدهید
- رئیس مجلس: خب ... حالا که خیلی اصرار دارید ، نشان می دهیم
در این لحظه همه نمایندگان به لب های رئیس مجلس چشم می دوزند و سکوتی عمیق همه جا را فرا می گیرد
- رئیس مجلس: اگر با فحش به رئيس مجلس مشكلات اقتصادي حل شود ما آمادگي داريم كه روزي دو جين فحش به ما بدهند صبح و ظهر و شب تا مشكلات اقتصادي را حل كنند. شما خيلي نگران نباشید.
با این واکنش انقلابی رئیس مجلس، نمایندگان احساس می کنند به جای اینکه در راس امور باشند، راس امور به مقدار قابل توجهی در آنهاست و به همین دلیل تصمیم می گیرند، از خود رئیس جمهور به عنوان مسوول این امور سوال کنند، که بالاخره قرار است مجلس در راس امور باشد، یا راس امور در مجلس؟
محمد دامادی نماینده مردم ساری در مجلس هم طرح سوال از رییس جمهور را کلید می زند که خیلی زود دارای 93 امضا می شود و احتمال میدهد به بیش از110 امضا هم افزایش پیدا کند و این در حالی است که سوال از رئیس جمهور نیازمند 74امضا بود... به این ترتیب احتمال ارائه این طرح در جلسه چهارشنبه به هیئت رئیسه مجلس وجود دارد ... احتمال عدم ارائه این طرح هم در جلسه چهارشنبه وجود دارد... اساسا در این مجلس احتمال هر چیزی وجود دارد.
بن بست کلام

شرم یا خجالت، یک رفتار عاطفی است که در روابط اجتماعی بعضی افراد ظاهر میشود و در روابط اجتماعی بعضی افراد ظاهر نمی شود. اما فقط تعداد کمی هستند که می توانند در روابط اجتماعی شان خودِ "شرم یا خجالت" را هم، دچار همین رفتار عاطفی (شرم یا خجالت) کنند و یکی از بهترین نمونه هایش، حسین جان است.
یعنی اگر شما بتوانید " شرم و خجالت " را شبیه یک آدم فرض کنید، این آدم، همین که در مقابل حسین جان قرار بگیرد، آب می شود می رود توی زمین، در حالی که حسین جان همچنان روی زمین ایستاده و در حال سوءاستفاده از اکسیژن هواست.
برای مثال کاریکاتوری که به خاطرش روزنامه شرق را تعطیل و مدیر مسوولش را زندانی و طراحش را بیکار کردند را یادتان هست؟...
حالامتن اطلاعیه حسین شریعتمداری را در مورد کاریکاتور دوماهنامه کیهان کاریکاتور بخوانید:
" در آخرین شماره دو ماهنامه کیهان کاریکاتور، کاریکاتوری به چاپ رسیده که هرچند موضوع آن انتقاد به«مدگرایی» و دور شدن جوامع از داشتههای سنتی و ملی خود بوده است ولی کجسلیقگی در انتخاب سوژه آن به گونهای است که بعید نیست در برخی از برداشتها، حضور حضرت یوسف علیهالسلام را در محفلی که زلیخا با شرکت زنان مصر ترتیب داده بود، به ذهن متبادر کند. در این کاریکاتور هیچ نام یا اشارهای به آن پیامبر بزرگوار نشده است و پوشش زنان نیز برگرفته از پوشش سنتی و متداول دوران قاجاریه، یعنی سرآغاز ورود مدرنیته به کشورمان است. اما، از آنجا که احتمال برداشت سوء یاد شده نیز وجود دارد، مؤسسه کیهان ضمن پوزش از این خطای ناخواسته، آمادگی خود را برای پذیرش هر نوع برخورد قانونی از سوی مراکز و مراجع ذی ربط اعلام داشته و تأکید میکند که این گونه نظارتها را برای حفظ فضای رسانهای میهن اسلامی ضروری و در خور استقبال نیز میداند."
یعنی واقعا به اون گندگی به انگلیسی نوشته زلیخا فشن شو، یعنی ننوشته، خب ... واقعا چی باید بگیم ؟ نه ... خیلی جدی به این موضوع فکر کنید . واقع الان چی باید بگیم؟
چهار فیلم با یک بلیت

آخرین فیلم محسن مخملباف، به اسم " باغبان " قرار است در هفدهمین جشنواره بین المللی «بوسان» درکره جنوبی به نمایش در بیاید. این جشنواره از روز پنج، سه شنبه همین فیلم را که در شهرهای حیفا و بیت المقدس یا اورشلیم دراسرائیل فیلمبرداری شده است نمایش می دهند. در این فیلم قرار است دیدگاه های دو نسل از ایرانیان را درباره اثرات مثبت یا منفی دین بر جامعه و اصول اعتقادی و باورهای مذهبی بهائیان مطرح شود... که امیدواریم بشود.
آنونس: http://www.youtube.com/watch?v=KY757gVjOgU

عباس کیارستمی هم با آخرین فیلمش "همچون یک عاشق"که در بخش "پنجره ای رو به سینمای آسیا" نمایش داده می شود، در این جشنواره حضور دارد. این دومین فیلم کیارستمی بعد از" کپی برابر اصل است "که خارج از ایران ساخته شده و از طرف کشور دیگری در جشنواره ها شرکت می کند ... که ای کاش نمی کرد و محصول کشور خودمان " رسوایی" ده نمکی نمی شد.
کل فیلم به زبان انگلیسی: http://www.youtube.com/watch?v=bDa2NeKAcNg

بهمن قبادی هم با فیلم "فصل کرگدن"، که داستان زندگی صادق کمانگر، شاعر کرد را روایت می کند، در بخش "گالا"ی جشنواره بوسان شرکت دارد و بهروز وثوقی و مونیکا بلوچی را هم همراه خودش می برد... که خوش به حالش ...ببرد.
پشت صحنه فیلم: http://www.youtube.com/watch?v=O2tYXFZKqCk

فیلم "تابور" وحید وکیلی فر هم که دومین فیلم بلند این سینماگر جوان ایرانی است در بخش "پنجره ای رو به سینمای آسیا" نمایش داده می شود و ساختاری مستندگونه دارد... که آرزو می کنیم موفق باشد.
از کوه قاف تا زیر و بم زمین

عليرضا قاسمي؛ ملقب به قاف (علي جي سابق) متولد دي ماه 1363 در تهران از رپ خوان های قديمي و تاثیرگذار در هیپ هاپ ايران به حساب می آید. او درواقع با نام "علي جي" و با رپ آهنگ "وسوسه" مطرح شد اما قبل از آن در دوران نوجوانی با راه اندازی گروه "مَد" در سال 1377 فعالیت موسیقائی خود را آغاز کرده بود. اعضای اولیه گروه "مَد" علی جی (علی رضا قاسمی)، مهیار فتاحی تباری و دامون تذرو بودند که حروف اول نام های اعضای گروه نام "مَد" را می ساخت. علی جی در سال 1382 بعد از قبولی در امتحانات کنکور از گروه "مَد" جدا و به تحصیل در دانشگاه آزاد گیلان-رشت مشغول شد. در سال 1383 گروه "مَد" را باری دیگر با عضوی جدید بنام "اِمپو" تشکیل داد. گروه مَد با راه اندازی سایت اختصاصی خود رپ آهنگ "تهران-شهرکِ غرب" را تهیه و منتشر کردند. پس از اينکه رپ آهنگ هائی به همراه امپو و همچنين همکاري هائي با مسعود سعيدی ارائه داد مورد توجه سروش هيچکس قرار گرفت. پس از مدتي علي جي تصميم به تغيير نام مستعار خود گرفت. در آهنگي با عنوان "مي گن قاف" با همراهي و اينترو هيچکس تغيير نام خود را از "جي" به "قـاف" به عموم اعلام کرد. بعد از آن همکاری های هيچکس و قاف زياد تر شد. همين سبب شد که گروه مَد از هم پـاشیده شود و قـاف به عضويت تشکل "صامت" در بياید. از معـروف ترين آهنگ هاي قـاف مي توان به "ساقي" به همراهي آوازه خوان نوپرداز جوان؛ "بيداد" و همچنين آهنگ "خيابونيا" اشاره کرد. قاف اولین آلبوم خود را به نام " زير و بم زيرزمين " با تهیه کنندگی، تنظيم و ميکس مهديار آقاجاني یکی از پیشگامان آواپرداز جنبش هیپ هاپ ایران و مسترينگ Joe Dochtermann در مهر ماه 1390 منتشر کرد. آلبومی که در زمان خود تحول مهمی در جهت پیشرفت هیپ هاپ ایران است.
قاف؛ زیروبم زمین

قاف می گوید: « از پاییزِ ۸۶ نوشتن اشعار و آهنگسازی رو به صورت همزمان شروع کردیم و تا آخر زمستون همون سال طول کشید و وقتی وارد مرحلهٔ میکس شدیم مهدیار از ایران رفت و تا در اروپا جا بیفته لاجرم یک سالی در کار وقفه افتاد. بعد از اون هم مشکلات مالی و پراکندگی بعضی از آرتیستهای مهمان در آلبوم و همچنین شرایط سیاسی و اجتماعی ایران دست به دست هم دادن تا این آلبوم بیشتر از حدی که انتظار داشتیم طول بکشه و نهایتا ۶ ماه پیش مرحلهٔ مستر هم به اتمام رسید و آلبوم "زیر و بمِ زیرزمین" پرونده ش بسته شد.» تمامی مراحل این آلبوم؛ از ساخت گرفته تا ضبط به صورت زیرزمینی انجام شده، مثلاً ضبط کارها که تماماً در خونه بود، و هم به دلیل جنبهٔ متافُیزیک و استعاره گونهٔ این کلمه بود که چنین نامی برایش گذاشتیم. کل آلبوم هم از صداهای زیر و بم تشکیل شده و معنی "جیک و پیک" هم می ده!، معنی سَرو سرّ زندگی زیرزمینی و شرایط زندگی با این سبک رو هم می ده.... تو این آلبوم من نه برای نوآوری حدی تعیین کردم و نه برای مهدیار مرزی... بی شک از لحاظ تکنیکی شبیه هیچ کدوم از کارهای قبلی من و مهدیار نخواهد بود، چون بر خلاف اکثر آرتیست ها، ما سطح درک و سلیقه مخاطب رو مورد نظر قرار ندادیم، یا به قولی سعی نکردیم کارها عامه پسند باشه.
علی قاف یا همان علی جی (Ali G) سابق، از رپ خوان های منحصربفرد در جریان هیپ هاپ ایران است. او بزودی بعد از ده ها تک رپ آهنگ که تا به امروز از او منتشر شده، اولین آلبوم خود را نیز تحت عنوان "زیر و بم زیرزمین" به بازار موسیقی غیرمجاز هیپ هاپ ایران ارائه کرد. برای تهیه این آلبوم خوانندگان مهمان مانند رویل و لو کی از لندن، بیداد، اشراق و هفت خط از تهران و فدائی از پاریس با قاف همکاری کردند. او تصمیم گرفت در ابتدا آلبوم را به صورت اینترنتی پیش فروش کند و دو هفته پس از فروش اینترنتی آن را با همان قیمت " همت عالی" تحت ویندوز یعنی پرداخت از صفر تا هر چقدر برای دانلود آلبوم به بازار عرضه کند. آلبوم "زیر و بم زیرزمین" ۱۲ قطعه ترانه است که یک یا چند تا از ترانه ها ویدئو خواهد شد که یکی از این قطعه ها "تاریکی" است که در حال تدوین است.
او در این آلبوم روی فلوهای پیچیدۀ متفاوت تری کار کرده است. خودش می گوید: « مخصوصاً تو یکی از ترکها که ۳/۴ هستش، البته من وسواس خاصی تو شعر نوشتن دارم، هرگز حاضر نیستم مفهوم موضوع رو فدای قافیه کنم، سعی میکنم نزدیک به زبان محاوره بنویسم که همین باعث میشه لحن و فلو اهمیت بیشتری برام پیدا کنه که نهایتاً باعث غنی و گوش نوازتر شدن کار میشه.» قاف معتقد است آلبوم جدیدش چیزهای تازه ای دارد، می گوید: « نمی تونم دقیق بگم چه چیز جدیدی که تا حالا وجود نداشته، مسلماً اشعارِ جدید با موضوعات قابل لمس اند که فرمِ جدیدی از رپِ اجتماعی رو ارائه می ده البته نه به سبک یاس!... ولی در این حد بگم که حاصل تمام این سال هایی که با این سبک زندگی کردم، از تجربیات اجرا تو کوچه خیابون ها تا ضبط تو استودیو و آشنایی با تکنیکهای مختلف خوندن یا شعر نوشتن گرفته تا تنظیم فلو و غیره... تجربه ای شد که با به کار بستن شون جرأت جمع کردن "زیر و بم زیرزمین" رو پیدا کنم.»( گفت وگوی علی قاف را از سایت بشکن برداشتم، این سایت با همت بلند نصیر مشکوری اداره می شود و کارش حمایت از موسیقی زیرزمینی یا بهتر است بگوئیم مستقل ایران است.)
این هم قطعه ای از کار قاف در زیر و بم زمین
http://www.youtube.com/watch?v=YoIuYJ8-NCM&feature=related
شب گذشته برادر سعید صدقی زندانی محکوم به اعدام در پی مصاحبه با چند رسانه خارج از کشور، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد.
به گزارش ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر ، ساعت ۱۲ و ۵ دقیقه شب گذشته مجید صدقی برادر کوچک سعید صدقی زندانی محکوم به اعدام در پی مصاحبه با تلویزیون بیبیسی و صدای آمریکا توسط دو نفر نیروی امنیتی لباس شخصی بازداشت شد.
سعید صدقی که به اتهام قاچاق مواد مخدر به اعدام محکوم شده سحرگاه چهارشنبه به همراه ۱۰ تن دیگر جهت اجرای حکم به سلول انفرادی منتقل شد.
در پی انتقال سعید به سلول انفرادی خانواده وی که بر بیگناهی وی پافشاری میکنند و معتقدند سعید در دادگاهی ناعادلانه به مرگ محکوم شده با رسانههای خارج از کشور مصاحبه میکنند.
خانواده سعید که به همراه سایر خانوادههای زندانیان محکوم به اعدام صبح چهارشنبه در مقابل بیت رهبری، ساختمان قوه قضائیه و کاخ دادگستری و همچنین زندان اوین تجمع کرده و هیچگونه جوابی دریافت نکرده بودند، میگویند: “تنها راهی که میتوانستیم صدای خود را به گوش مسئولین نظام برسانیم و بگوییم سعید بیگناه به مرگ محکوم شده، مصاحبه با رسانههای خارج از کشور بوده است.”
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر