هستي نيوز،از آن سوي فيلتر جمهوري اسلامي خبر پراكني ميكند

-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد...
http://groups.google.com/group/hasti-news
------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۱ مهر ۳۰, یکشنبه

Latest News from Iran Green Voice for 10/21/2012

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



 

نامه ای به مادرم ایران

خاک هزاران نسل سوخته
تاریخ هزار دستان و سوخته دلان
مرز همیشه ر گوهر ولی فقیر
میخواهم با تو سخن بگویم،با تو که این روزها انگار کودکی بیمار را فرزندی پر از بیماری های ناشناخته را بارداری...
و درد میکشی.
درد میکشی و فریاد میزنی.
اری با توام مادرم،مـام میهن!
سالیان سال است کودکانت مرده به دنیا می ایند و تو تنها از مادری درد را دیده ای و از فرزندانت فقط سنگینیه باری که کمرت را خمیده کرده است....
میدانم عزیزم میدانم که دیگر طاقتت طاق شده ست و نه دلت توان دارد و نه جانت
میدانم خسته ای از اینهمه زخم...
یادت هست؟؟؟
مغول ها امدند زخم خوردی و هیچ نگفتی؟؟ باز ایستادی و باز نگاهت به خورشید بود که از فراز دماوند طلوع میکرد

یادت هست انهمه چکاچک شمشیر که بر تنت نشست و اخ نگفتی نکند مردمانت نا امید شوند از سپیدی صبح؟؟
یادت هست شاهان زن باره ات چگونه تو را به توبره بستند و بخشیدند و ارزانی بیگانه کردند تا عیش و نوششان بیشتر باشد و خیالشان از تعداد دخترکان حرمسرایشان راحت؟
یادت هست صدای چکمه ی اجنبی بر خاک مقدس ات را از بی درایتی و بی کفایتی شاهانت؟؟؟
یادت هست حتی نگذاشتند مشروطه ات به گوش مردمان مرز نشین ات برسد و ازادی را سر بریدند؟؟؟ یادت هست مجلس ات را به توپ بستند و مردمانت را به گلوله که چیست آزادی بروید دنبال نان باشید در سال های سیاه قحطی؟؟؟
یادت هست؟
مادرم می بینی اینهمه درد را تو کشیده ای..بیشتر از تمام مادران جهان...
یادت هست طلای سیاهت را یکی میبرد و طلای زرین ات را ان دیگری؟؟ یادت هست یک روز مصدق ات انقدر فریاد رهایی زد که حنجره اش زخم گرفت و پروازش داد؟؟
یادت هست جوانانت را در سیاهیه سلول ها و فریاد های شکنجه؟
یادت هست جمعه جای باران خون میبارید؟؟
یادت هست خواستند تو را ناموسمان را مادرمان را به مهر گلوله و بمب و موشک صیغه ی صدامیان کنند؟؟؟
یادت هست سرخی کارون و کرخه را؟؟ یادت هست داغی کوه های یخ زده ی کردستان را؟/
مادرم یادت هست؟؟؟
یادت هست قرار بود فرزندانت استقلال بیاورند و آزادی؟؟ یادت هست قرار بود هم جمهوری باشی و هم اسلامی؟؟/
یادت هست؟ اکنون کدامی؟؟؟ 
از خوبان شنیده ام که هیچ یک نیستی و فقط خاطره ای مانده از انهمه شعار.
یادت هست مادر جان؟

yrnm.jpg

یادت هست حماسه ها را؟؟ دوم خردادت را به یاد می اوری؟ انهمه شور و شعور و امید را؟؟
مادرم یادت هست یکی از نیک فرزندانت در ینگه ی دنیا فریاد کرد: که من از ایران سرفراز امده ام!!!
یادت هست غررو را در چشمان من در چشمهای پدر؟؟؟
یادت هست گندم را؟؟؟ همو که دیگر محتاجش نبودیم به دست بیگانه؟؟
حالا میگویند چندین برابر دیگران گدایی اش می کنیم.
مادرم ایرانم عزیزم...
یادت هست خواستیم دوباره تر و تازه ات کنیم؟؟؟ دوباره رنگ امیدت بزنیم ؟ قرار بود سبز باشی
زنده باشی
جوانه بزند کوچه کوچه هایت از امید
یادت هست مرد نقاش را؟؟
میخواست برایمان ارزو نقاشی کند رویا بکشد
یادت هست؟؟؟
اما.....
اما سرخ شدی و تلخ و سرد..
و حالا...
پیرزنی را میمانی فرتوت و مریض...زخم خورده از هزار بیماری لاعلاج.
نه پایت قدرت جلو رفتن دارد و نه چشمانت سوی دیدن افق های روشن.
بوی باروت و گوگرد اینقدر نزدیکمان شده که مادرم دوباره خواب آژیر قرمز می بیند...مادرم..عزیزم...
پزشکان جوابت کرده اند....میترسم جان دهی می ترسم نباشی و جهان خالی شود از مهر مادری از ایرانم.
می ترسم روزی در دفتر تاریخ بنویسم: مادر مرد از بس که جان ندارد!!!


 


نائب رییس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در گفتگو با مسیح علی نژاد روزنامه نگا در واکنش به کشته شدن دانش آموزان بروجنی در سفر کاروان راهینان نور به مناطق جنگی گفت: مسولان نباید از کنار خون فرزندان مان به راحتی عبور کنند، چون بحث راهیان نور به عنوان درس هم مطرح شده است، بنابراین مدیرانی که چنین برنامه ریزی برای فرزندان ما کردند باید همه جوانب را به صورت سنجیده و حساب شده در نظر می گرفتند و باید پاسخگو باشند. 

کاروان‌های راهیان نور برای بازدید از مناطقی اعزام می‌شوند که جنگ هشت ساله ایران و عراق در غرب و جنوب غرب ایران در آنجا جریان داشت و بر اساس برخی گزارش ها حضور در این کاروان به صورت دروس اجباری مدارس در مقطع دبیرستان است اما حمیدرضا حاجی بابایی، وزیر آموزش و پروش، در پاسخ به سوالاتی که خبرنگاران درباره چگونگی و دلیل سانحه دانش آموزان بروجنی پرسیده‌اند، به آنها گفت « از مسئولانش بپرسید».

بر اساس اخبار خبرگزاری های رسمی ایران ۴۴ دانش آموز دختر دبیرستانی بروجنی در بازگشت از سفر کاروان راهیان نور از مناطق جنگی در یک سانحه تصادف آسیب دیده اند که ۲۶ نفر آنها بر اساس آخرین اخبار جان شان را از دست دادند. کاروان راهیان نور استان چهارمحال و بختیاری با ۱۰ ماشین در حال بازگشت از مناطق جنگی بوده که یکی از ماشینها دچار سانحه تصادف می شود.

در مورد مسولیت نهادهایی که در سفر کاروان راهیان نور دانش آموزان به مناطق جنگی نقش داشته اند سراغ جواد هروی نائب رییس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس رفته ام.

او گفت نیاز دارد تا در آینده اطلاعات و تحقیقات بیشتری در این زمینه انجام دهد اما در عین حال در پاسخ به این پرسش که از دو سو گفته می شود سپاه و آموزش و پرورش مسول اصلی سفر کاروان راهیان نور هستند که وزیر هم گفته "از مسولانش بپرسید" می گوید: ما حتما پیگیری می کنیم تا مسولان باید به مجلس بیایند و پاسخ دهند، نمایندگان مجلس در این زمینه واهمه ای از وزیر و یا مدیرنخواهند داشت.

مصاحبه تلفنی کوتاهم با او را اینجا بخوانید و بشنوید:

آقای هروی من می خواستم در مورد کشته شدن ۲۶ تن از دانش آموزان بروجنی که در سفر کاروان راهیان نور در مناطق جنگی و طی یک سانحه تصادف کشته شدند با شما به عنوان نائب رییس کمیسیون آموزش و تحقیقات مصاحبه بکنم؟

شما از کدام خبرگزاری هستید؟

من مسیح علی نژاد روزنامه نگار هستم و مصاحبه شما در سایت اینترنتی ساندکلاد با صدای خود شما منتشر می شود البته اگر اجازه بدهید

خواهش می کنم اگر بشود من فردا با شما مصاحبه کنم که بتوانم آخرین اطلاعات را در مورد این حادثه جمع کنیم و مستند در خدمت خبرنگاران باشیم.

حرف شما منطقی است اما چون در خبرگزاری مهر خواندم که ۲۶ نفر از کشته شدگان در غسالخانه بروجن هستند، در چنین شرایطی معمولا خانواده ها توقع دارند مسولان پاسخگو باشند، از طرفی وقتی خبرنگاران از وزیر آموزش و پرورش در این مورد سوال کردند، وزیر به آنها گفته است که بروید از مسولانش بپرسید، خب من هم سراغ شما به عنوان یکی از نمایندگان کمیسیون آموزش و تحقیقات آمدم اما اگر فکر می کنید شرایط پاسخگویی مهیا نیست، هر طور صلاح می دانید .

نه نه، حداقل از جانب مجلس و نمایندگان این قضیه قابل پیگیری است و ما خودمان هم قطعا پیگیری خواهیم کرد. امروز هم جلسه ای داشتیم که نمایندگان در این مورد صحبت هایی می کردیم. نمایندگان مجلس در این زمینه واهمه ای از وزیر و یا مدیرنخواهند داشت. این قضیه حواشی بسیاری خواهد داشت و کسانی که مسبب هستند و در این ماجرا نکته ای به آنها بر می گردد باید پاسخگو باشند. این کسانی که کشته شدند بچه های ما هستند، هم وطنان ما هستند، فرقی نمی کند به همین دلیل باید در این زمینه بررسی دقیقی انجام بگیرد و تمام مسولان باید در این زمینه پاسخگو باشند نمی شود به سادگی از کنار خون بچه های مان بگذریم.

الان خودتان به عنوان نائب رییس کمیسیون تحقیقات فکر می کنید مسول اصلی این حادثه چه کسی است، چون خوانده ام که برخی ها نوشته اند سپاه مسولیت سفر کاروان راهیان نور به مناطق جنگی را عهده دار بوده از یک طرف خوانده ام که آموزش و پرورش مسولیت دارد چون این سفر به عنوان یکی از دروس اجباری مدرسه ای بوده، می خواهم ببینم درخواست شما از مسولان چه است؟

من رسما هم به عنوان نائب رییس کمیسیون آموزش مجلس اعلام می کنم کسانی که این ماجرا به آنها بازگشت می کنند باید پاسخگو باشند نه اینکه بخواهیم این حادثه را به گردن کسی بیاندازیم اما باید این ماجرا به گونه ای بررسی شود که جلوی حوادثی اینچنین را بتوانیم در آینده بگیریم.

الان نماینده بروجن گفته اند که مردم در بروجن به شدت داغدار هستند و همه شهر سیاه پوش شده اند شما آیا حرفی خطاب به این مردم دارید؟ 

ضمن عرض تسلیت به همه خانواده های داغدار که این مصیبت به آنها وارد شده است، به این خانواده ها اطمینان می دهم که این حادثه مورد بررسی جدی قرار می گیرد، حداقل از طریق مجلس و از زوایای نظارتی، حتما مورد کنکاش قرار خواهد گرفت و انشالله مسولان ذیربط را خواهیم خواست تا پاسخ شفاف و روشنی در قبال چنین حوادثی که نگرانی جدی در دل خانواده های ایرانی ایجاد می کند بدهند. چون بحث راهیان نور یک بحث مقطعی نیست بلکه یک بحث جدی در سطح کشور است بنابراین مدیرانی که چنین برنامه ریزی برای فرزندان ما کردند باید همه جوانب را به صورت سنجیده و حساب شده نظر می گرفتند وگرنه باید پاسخگو باشند.

شما در ابتدا گفتید ظاهرا کمیسیون آموزش و تحقیقات جلسه ای هم داشته ممکن است بگویید این کمیسیون چه کار عملی و اجرایی در این زمینه انجام خواهد داد؟

ما در مجلس از تمامی مسولان ذیربط می خواهیم به مجلس بیایند و پاسخگو باشند به خصوص این بحث راهیان نور که به عنوان یک درس مطرح شده باید جوانب امر حساب شده باشد اگر غیر از این باشد باید در قبال سلب مسولیت از خودشان توضیح دهند.

آقای هروی به هر حال این یک فاجعه بزرگی هست که نیاز به جمع آوری اطلاعات بیشتری دارد با این همه ممنونم از وقتی که گذاشتید و همین مقدار اطلاع رسانی را هم همانطور که ابتدای مصاحبه گفتم در اینترنت منتشر می کنم.

خواهش می کنم و انشالله که نتیجه تحقیقات را به زودی خدمت مردم ایران تقدیم می کنیم.


 


معاون اول احمدی نژاد از صادرکنندگان درخواست کرد تا ارز حاصل از صادرات خود را در چهارراه استانبول نفروشند و گفت: نرخ ارز بازار آزاد را هر روز فردی به نام ""جمشید بسم‌الله"  تعیین می‌کند.

به گزارش  ایلنا، محمدرضا رحیمی با بیان اینکه این استدعای دولت از صادرکنندگان برای ارایه ارز خود به دولت از سر عجز نیست،عنوان کرد: این درخواست به این دلیل صورت می‌گیرد تا اگر صادرکننده‌ای راه را گم کرده ‌است، به راه راست برگردد. در عین حال که دولت هم  تضمین می‌کند که در بازگشت پول صادرات به کشور اجازه ضرر به صادرکنندگان ندهد؛ البته برخی از صادرکنندگان این درخواست دولت را نپذیرفته‌اند که باید خطاب به آنها گفت که نوبت ما نیز می‌رسد، البته این سخن از باب تهدید نیست.

رحیمی گفت: قیمتهای ارزی بازار هم اکنون صوری است و فردی به نام "جمشید بسم‌الله" این قیمت را در بازار آزاد تعیین می‌کند و البته دولت در جستجوی این است که قیمت ارز را به حدی برساند که صادرکننده، صادرات بهتری داشته باشد.

او با بیان اینکه دولت از این به بعد  نرخ را منصفانه اعلام می کند،گفت: البته از شما ارز هم نمی‌خواهیم بلکه صادرکنندگان کالاهایی که دولت نیاز دارد را وارد کنند.در عوض صادرکنندگان در این مقطع ارز خود را رو کنند بدون اینکه حتی یک سنت را کم کنند.
 


 


سید ابراهیم نبوی

اصلا پائیز که می شود غمی سنگین می نشیند توی دلم. توی دفتر روزنامه گزارش بودم که امید روحانی که آنجا کار می کرد از قول ایرج ندیمی که حالا نماینده مجلس است و می با دیگران خورده است و با اصلاح طلبان سرگران دارد، و در آن روزها در آن روزنامه چیزی شبیه سردبیر بود، از طریق مدیرمسوول نشریه که مردی سی چهل ساله بود به نام مهدوی که همسرش با چادری مشکی در روزنامه کار می کرد و مدتی مجری تلویزیون صدای آمریکا شد به نام مهشید، مشغول نوشتن مقاله ای بودم که خبر آمد که داریوش و پروانه فروهر کشته شدند. گفتند که جسدشان را در حالی که با چاقو مثله شده بودند، در خانه شان پیدا کردند.

 

raport_9107239_foroohar_3.jpg

خانه شان در انتهای پیچی بود که سه سال هر روز از آنجا می گذشتم، وقتی در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران درس می خواندم، در هنگام بازگشت به محل کار یا رفتن به خانه از آنجا عبور می کردم و هر ده بار که از آن کوچه گذر می کردم، یک بار شانس آن را داشتم که مرد را ببینم. مرد که با قد بلند، سبیلی رو به بالا، چهره ای دعوت کننده و مهربان و خوش قیافه ایستاده بود در کوچه و اگر سلامی می کردی، لاجرم بلند تر از آنچه گفته بودی پاسخ ات را می داد. کمتر می شد که در آن سالهای 64 تا 67 که از آن کوچه می گذشتم یادش نیافتم. مرد را هر که روزهای انقلاب را در سنی بالاتر از پانزده سالگی گذرانده بود، خوب می شناخت. از رهبران انقلاب بود و از کسانی که اولین سخنرانی را در هنگام مرگ مصطفی خمینی کرده بود و در کاروانسراسنگی اولین درگیری های انقلاب در تهران بخاطر حضور او راه افتاده بود و انقلاب هم که شد، اول وزیر کار دولت بازرگان شد و بعد هم برای رسیدگی به وضع کردستان جزو هیات اعزامی دولت برای مذاکره به آنجا می رفت.

raport_91072310_foroohar4jpg.jpg

در سال 77 تازه یک ماه نشده بود که از اوین آمده بودم که خبر کشتن فروهرها را دادند، رفتم به خانه شان که لانه زنبور وزارت اطلاعاتی ها بود و باید گزارشی می گرفتم. نمی دانم بار چندم بود و چند روز بعد که پرستو فروهر را آنجا دیدم، آمده بود از آلمان برای رسیدگی به موضوع قتل پدر و مادر و در آن سیاه پوشیدگی با آن قد بلند و با آن صدای صاف و با آن چشم هایی که معلوم بود اشک آن روزها خوب شستشویشان داده، ساعاتی حرف زدیم.

از کار پدرش گفت و از شیوه قتل و از ماجرای خانه که از همان زمان که داریوش فروهر به عنوان رهبر حزب ملت ایران عضو کابینه بازرگان شده بود، تحت کنترل بود و حتی یکی از محافظان خانگی اش هم از همان روزهای نخست شنودخانگی شان را می کرد. تقریبا بطور دائمی به این فکر بودم در این روزها که ای کاش آن کاغذهای مصاحبه و آن نوارها می بود و می نوشتمش. تا اینکه دیدم پرستو فروهر نشسته و کتابی مفصل نوشته با عنوان " بخوان به نام ایران" درباره داریوش و پروانه فروهر. کتاب 395 صفحه است و چهار فصل دارد، فصل نخست " یادهای کودکی" است، فصل دوم" زمانی برای انقلاب"، " فصل سوم " سرکوب" و فصل آخر که آخر کار است.

raport_9107238_foroohar_2.jpg

کتاب را که بخوانی نه آه و ناله و نفرین و شعار دارد و نه اصولا به شهادت آن دو پرداخته است. کتاب از زبان پرستو زندگی داریوش و پروانه را روایت کرده است و در حقیقت روایتی از زبان دختر است. جز یک شماره کد کتاب هیچ عنوانی نیست تا بشود فهمید کتاب کجا چاپ شده و قیمتش چند است و اصولا چگونه در دسترس است، اما چاپ آن بسیار تمیز و خوش فرم است. فصل اول چنین شروع شده که

" پدرم می گفت: مصدق یک خاطره بی مرز است برای ملتی که همیشه بخش بزرگی از نیروی درهم کوبنده و سازنده خویش را از خاطره های عاطفی و تاریخی کسب می کند." و بلافاصله این جمله می آید که " چهارساله بودم که خبر آمد مصدق درگذشت" و با این جمله علاوه بر اینکه تکلیف زمان داستان روشن می شود، تکلیف شیوه روایت هم روشن می شود. یعنی که جبهه ملی بدون مصدق و در سالهای بی پناهی و زندان دائمی فروهر روایت می شود. شاید می توان با خواندن کتاب سرگذشت یک خانواده سیاسی مخالف حکومت، هر دو حکومت را فهمید. رفتن به زندان، ملاقات کردن، تنهایی کشیدن، انتظار، انقلابی بی فرجام و دوباره پس از یک امید کوتاه ادامه دردی که بر جان این خانواده نشسته است.

raport_9107237_foroohar_1.jpg

پرستو فروهر خودش نقاش است و به نظرم کمی چپ می رسد با تعریف چپ منتقد آلمانی که شامل اغلب روشنفکران و هنرمندان این کشور می شود، اگر چه در سخنرانی کوتاهش در معرفی کتاب اش در بروکسل خود را اصولا فعال سیاسی نمی داند. با این همه و چندان بیراه نیست که نقاشی بر شیوه روایت کتاب سایه انداخته است. توصیف فضاها و دیدن فضاها و دیدن وقایع در پرسپکتیو مکان های مختلف به نوعی دست نویسنده نقاش را نشان مان می دهد. شاید فقط یک نقاش می تواند چنین توصیفی از یک صحنه سخنرانی را برایمان بگوید

« شرح آنچه را در روز 9 آبان ماه رخ داد، از زبان چند نفر از دوستان پدرم شنیده ام اما تصویری که از این غروب در حافظه ام نقش بسته آنچنان بی واسطه است که انگار آنجا بوده و همه چیز را به چشم خود دیده ام. جایی دورتر از من در میان جمعیتی که شاخه های میخک سرخ را در دست هایشان بالا گرفته اند پدرم روی یک بلندی ایستاده، یک بلندگوی دستی جلوی دهانش دارد و باهیجان حرف می زند. با همان ضربآهنگ خاصی که در سخنرانی هایش داشت، در همان جملات کتابی و واژه هایی که خاص او بودند. حرکت دستها و بازوانش را که به تاکید گفته هایش بالا و پائین می روند، در پس زمینه غروب می بینم. بالای سر او و آن جمعیتی که انتهایش در غروب گم شده پره های یک هلیکوپتر به سرعت می چرخند و صدای مهیب و تکراری خویش را تحمیل می کنند. سرانجام او " آن خواسته عمومی" را به زبان می آورد و جمعیت تشنه شنیدن، در تائید فریاد می زند و به شور می آید و شاخه های میخک در هوا می رقصند. چهره پدرم برافروخته و سختگیر است، در نگاهش پرخاش و رضایت به هم آمیخته، گردنش افراشته است و پیکرش ستون محکمی را می ماند؛ همان حالتی که همیشه در صریح گوئی در لحظه موعود بر چهره و اندامش می نشست."

raport_91072311_foroohar_5.jpg

نقاش، پرستو فروهر، فرزند داریوش و پروانه، کتاب را با یاد مادرش تمام می کند. بی آنکه زنجموره مرگ کند، اگرچه از آغاز تاپایان کتاب، ما می دانیم و راوی به ما گفته است که این قهرمانان داستان امروز که حکایت را می شنوید به قتل رسیده اند، حسرت می خوریم از نبودنشان.

« دوازده روز پیش از قتل پدر و مادرم در مراسم بزرگداشت دکتر فاطمی در سالروز اعدامش در روز 19 آبان ماه 1377 مادرم در سالن پذیرایی تعاونی توکل سخنرانی کرد. دست نوشته های پراکنده اش برای این سخنرانی را لابلای انبوه کاغذهایی که ماموران تفتیش خانه مان پس از قتل او و پدرم روی زمین اتاق ها ریخته بودند، یافتم. بر زمینه کاغذ کاهی خط لغزان و زیبای مادرم مانند بازی نوروزی آب همچنان سیال و زنده می نماید. واژه هایش شعرگونه به یکدیگر پیوسته اند و مفهومی ساخته اند مانند آغوش باز به روی ایثار خویش. انگار او در تصویر مرگ دکتر فاطمی مرگ خویش و همسرش را بازگوئی می کند: " آنگاه که انسانی به بهای زندگی خویش حقیقت زمان را واقعیت بخشد دیگر مرگ سرچشمه عدم نیست. جویباری است که در دیگران جریان می یابد. انسانی از این دست بستر سیلاب مرگ و زندگی است و دیگر بازی چرخ را آسان بر او دست نیست. مرگ او را جهان برنمی تابد و رهائی کشنده او از نفرت و بدنامی محال است. آنکه چنین انسانی را بکشد دیو مرگ را چون جرثومه ای گسلنده و پاشنده در خود پناه داده است. غروب این خورشید تکوین آفتاب دیگری ست که تباه کننده تاریکی خواهد بود."»

کتاب را بخرید و بخوانید، خواندن این کتاب جز آنکه فروهرها را به ما نشان می دهد خود اثری هنری و پر از خلاقیت از نویسنده ای تواناست. برای خریدن کتاب به جاهای زیر مراجعه کنید:

Web: www.foroughbook.net
E-Mail: foroughbook@gmail.com

Tel: 0049 (221) 923 57 07 begin_of_the_skype_highlighting 0049 (221) 923 57 07 end_of_the_skype_highlighting
Fax: 0049 (221) 201 98 78

Adress:
Forough Verlag & Buchhandlung
Jahn Str. 24
50676 Köln
Germany


 


منابع نزدیک به اهل سنت گزارش داده اند که مسئولان امنیتی با تعلل در تحویل گذرنامه مولوی عبدالحمید، امام جمعه اهل سنت زاهدان، عملا از سفر وی به عربستان برای حضور در مراسم حج جلوگیری کرده اند.

به گزارش کلمه، دفتر آقای عبدالحمید نیز تایید کرده که مسئولان وزارت اطلاعات با وجود وعده قبلی خود مبنی بر موافقت با خروج ایشان از کشور برای تشرف به سفر حج در سال جاری، با اعمال برخی کارشکنی ها مانع از حضور وی در این سفر معنوی شده اند.

بر اساس این گزارش، نزدیک به ۳ سال است گذرنامه مولوی عبدالحمید و چند تن دیگر از علمای برجسته اهل سنت توقیف شده است، اما چند روز قبل بعضی از مسئولین استانی وزارت اطلاعات اطلاع دادند که مشکل گذرنامه ایشان حل شده و او باید به منظور تحویل گرفتن گذرنامه و اخذ ویزا برای سفر حج به تهران مراجعه کند.

اما با وجود سفر آقای عبدالحمید به تهران، مسئولین مربوطه با تحویل گذرنامه پس از پایان وقت قانونی صدور ویزای حج، عملا مانع از سفر ایشان شده اند؛ رفتاری که ناراحتی نزدیکان و پیروان وی را به دنبال داشته است.

این گزارش حاکی است در سال جاری چند تن دیگر از علما و شخصیت های اهل سنت نیز قصد زیارت بیت الله الحرام و حج تمتع را داشته اند که آنها هم موفق به شرکت در مراسم حج امسال نشده و از حضور آنها در این سفر معنوی ممانعت به عمل آمده است.

 


 


نجیب میقاتی، نخست وزیر لبنان در پی ترور رییس اداره اطلاعات سازمان امنیت این کشور پیشنهاد داد که از مقام خود استعفا کند. با این حال آقای میقاتی گفته است که میشل سلیمان رییس جمهوری این کشور با استعفای او موافقت نکرده و از دولت خواسته است "برای مدتی" کار خود را ادامه دهد.

به‌دنبال بمب‌گذاری مرگبار روز جمعه در لبنان٬ نجيب ميقاتی نخست وزیر لبنان روز شنبه در يک کنفرانس خبری تلویحا تایید کرد که رییس اداره اطلاعات سازمان امنیت این کشور قربانی رژیم بشار اسد شده است.

آقای میقاتی گفت که بمب‌گذاری بيروت به بحران سوريه مربوط است.

در پی انفجار روز جمعه در منطقه اشرفيه٬ در شرق بيروت٬ وسام حسن٬ مسئول اداره اطلاعات سازمان امنيت (فرع معلومات) کشته شد.

آقای حسن مقام امنیتی سنی مذهب و از نزدیکان رفیق حریری نخست وزیر فقید لبنان بود.

ماموران وابسته به فرع معلومات چندی پیش اقدام به دستگیری میشل سماحه سیاستمدار وابسته به ایران و سوریه کرده بودند.

میشل سماحه، وزیر سابق اطلاع رسانی لبنان که از سیاستمداران نزدیک به ایران و سوریه در لبنان محسوب می شود، به اتهام تلاش برای بمبگذاری و ترور سیستمداران لبنانی منتقد رژیم بشار اسد، توسط وسام حسن و فرع معلومات در لبنان بازداشت شد.

نیروهای امنیتی مقداری مواد منفجره در منزل سماحه یافتند که بعدها در اعترافات سماحه مشخص شد وی آنها را به منظور انجام عملیات بمب گذاری در برخی مناطق لبنان پنهان کرده بود.

در آن زمان بازداشت سماحه در چارچوب تحقیق در توطئه‌ای برای بمبگذاری در شماری از مناطق لبنانی به ویژه در شمال صورت گرفت.

مناطق شمال لبنان در ماه‌های گذشته بارها شاهد درگیری مسلحانه میان هواداران و مخالفان بشار اسد بود.

اگرچه در آن زمان دستگیری سماحه با واکنش حزب الله لبنان، متحد نظام های حاکم بر سوریه و ایران روبرو شد اما اعترافات شفاف سماحه اتهامات را تایید کرد.

در این میان رفت و آمدهای این وزیر سابق لبنانی نیز به وسیله صدا و تصویر به ثبت رسیده بود تا بتوان اتهام‌های منتسب به او که «وارد کردن بمب و توزیع پول بود» را اثبات کرد.

بر همین اساس گروه های مختلف لبنان نظام سوریه و متحدان آن در لبنان را مسوول ترور وسام حسن می دانند. هرچند نظام سوریه این اتهام را تکذیب کرده و رسانه های وابسته به حزب الله لبنان و جمهوری اسلامی نیز آن را توطئه خوانده اند.

به گزارش رادیوفردا، نجیب میقاتی در کنفرانس مطبوعاتی امروز گفت که کشته شدن وسام حسن به دليل گفته‌های اخير آقای حسن درباره نقش سوريه در ناآرامی‌های لبنان بوده است.

ترور وسام حسن البته تنها اتهام نظام سوریه در ترور سیاستمداران و مقامات لبنانی نیست. در چند سال گذشته تعداد زیادی از سیاستمداران، روزنامه نگاران و روشنفکران لبنانی که مخالف نفوذ رژیم اسد در لبنان بوده اند به شیوه های مشابه ترور شده اند که از میان آنان می توان به رفیق حریری نخست وزیر سابق، جبران توینی سردبیر روزنامه النهار و نماینده پارلمان این کشور و سمیر قصیر روزنامه نگار برجسته لبنانی اشاره کرد. 


 


ندای سبز آزادی:با  شروع سال تحصیلی جدید مسئولین دانشگاه  آزاد کرج اقدام به نصب دوربین های متعدد در فضای دانشگاه و گذاشتن گیت برای کنترل ورود و خروج دانشجویان کرده اند.

 براساس گزارشهای رسیده به ندای سبز آزادی در اقدامی دیگر که با دستور شخص رئیس حراست دانشگاه صورت گرفته است، مسئولین حراست با گشت زنی در فضای دانشگاه به رفتار و نحوه ی پوشش دانشجویان واکنش نشان داده و گاها برخورد هم می کنند.

20090512500.jpg

 فضای امنیتی در دانشگاه آزاد کرج از سال قبل آغاز شده و اولین اقدامات مسئولین دانشگاه در این راستا تخریب انجمن اسلامی و لغو مجوز و بستن نشریات مستقل دانشجویی بوده است.

 


 


احمدی‌نژاد با ارسال نامه ای به رییس قوه قضائیه، از آملی لاریجانی خواست تا هماهنگی های لازم را برای بازدید وی از زندان اوین انجام دهد.

وی در این نامه نوشته است: اطلاع دارید که بازدید اینجانب از زندان اوین برای روز دوشنبه 17-07-91 برنامه‌ریزی و روز یکشنبه 16-07-91 از طریق وزیر محترم دادگستری به آن قوه محترم اعلام گردید. پس از ساعتی ایشان اعلام کردند که مسئولین قوه قضائیه می‌خواهند که این بازدید به روزهای آینده موکول گردد.  مقتضی است دستور فرمایید در اسرع وقت هماهنگی لازم جهت این بازدید معمول گردد.

پیش از این ندای سبز آزادی خبر داده بود که مسئولان زندان اوین به نزدیکان احمدی نژاد پیغام داده اند که به فکر بازدید سر زده از زندان اوین نباشد چرا که از بازدید وی ممانعت به عمل خواهند آورد.

 پس از اعلام روزنامه ایران درباره تصمیم احمدی نژاد برای بازدید از زندان اوین و واکنش قوه قضائیه، مسئولان زندان اوین از آن جا که پیش بینی می کردند، ممکن است احمدی نژاد در یک اقدام تبلیغاتی قصد داشته باشد به صورت سر زده به زندان اوین مراجعه کند، به نزدیکان او پیغام داده اند که از این اقدام صرفنظر کند چرا که از ورود او به زندان ممانعت به عمل خواهند آورد.
 

روز گذشته علی رازینی معاون حقوقی قوه قضائیه در واکنش به خبر بازدید احمدی نژاد از زندان اوین گفته بود :جای رئیس جمهور قوه مجریه است و هر کس باید کار خود را انجام دهد.

علی رازینی در گفتگو با مهر، در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه برخی مطرح می کنند  آملی لاریجانی مخالف بازدید رئیس جمهور از زندان اوین است، گفت: ایشان مخالف نیست بلکه هر موضوعی باید دارای ضابطه و قانون باشد.

وی با بیان اینکه زندان جای حساب و کتاب داری است، گفت: اگر کسی می خواهد از زندان بازدید کند باید قواعد آن را هم رعایت کند چرا که زندان مقرراتی دارد.

معاون حقوقی قوه قضاییه با بیان اینکه مگر روسای جمهور قبلی زندان می رفتند؟ گفت: جای رئیس جمهور قوه مجریه است و باید کارهای اجرایی را انجام دهد. زندان های کشور نیز زیر مجموعه قوه قضاییه است و هر کس باید کار خود را انجام دهد.

مدتی قبل روزنامه رسمی دولت خبر داد، بنابر اعلام یک منبع آگاه، احمدی نژاد قصد دارد بزودی از زندان اوین بازدید نماید و در این برنامه رئیس جمهور از همه بندها و بخش های زندان اوین بازدید خواهد کرد.

غلامحسین محسنی اژه ای سخنگوی قوه قضاییه  نیزدر واکنش به بازدید احتمالی احمدی نژاد از زندان اوین برای ملاقات با علی اکبر جوانفکر مشاور رسانه ای وی گفت: سازمان زندانها ضوابط و مقررات دارد و زندان دارای بازداشتگاه موقت و دائمی است. آنهایی که بازداشت موقت هستند حتما باید با قاضی پرونده هماهنگ شود و حتی مقامات قوه قضائیه هم نمی توانند با این افراد ملاقات داشته باشند. در ضمن زندان ساعت خواب و بازدید و ملاقات دارد و باید هماهنگ شود.

سخنگوی قوه قضاییه در این زمینه به بیان خاطره ای از زمان بازداشت غلامحسین کرباسچی پرداخت وگفت: یادم هست وقتی آقای کرباسچی بازداشت شد همان شب آقای موسوی لاری و آقای شوشتری در دفتر وزارت دادگستری با من قرار داشتند. وقتی به وزارتخانه رسیدم آقایان گفتند که می خواهیم با کرباسچی ملاقات داشته باشیم. من هم آن زمان قاضی پرونده بودم و گفتم نه اجازه نمی دهم. یعنی اینکه اجازه ملاقات با متهمی که در حال بازپرسی است با قاضی پرونده است.
 

 


 


بانک مرکزی ایران از افزایش نرخ تورم در دوازده ماه منتهی به شهریورماه امسال خبر داد.

بانک مرکزی نرخ تورم در این دوره را ۲۴ درصد ارزیابی کرده است.

به گزارش خبرگزاری مهر، بانک مرکزی گزارش داده است که خلاصه نتایج به دست‌آمده از شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی در مناطق شهری ایران بر‌اساس سال پایه ۱۰۰=۱۳۸۳ در شهریورماه ۱۳۹۱ نشان می‌دهد شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی در مناطق شهری ایران در شهریورماه ۱۳۹۱ به عدد ۸/۳۴۸ رسید.

نرخ تورم در دوازده ماه منتهی به شهریورماه ۱۳۹۱ نسبت به دوازده ماه منتهی به شهریورماه ۱۳۹۰ معادل ۲۴ درصد است.

پیش از این، بانک مرکزی نرخ تورم در دوازده ماه منتهی به مردادماه ۱۳۹۱ را معادل ۲۳.۵ درصد، تیرماه را ۲۲.۹ درصد، خردادماه را ۲۲.۴ درصد، اردیبهشت ماه را ۲۲.۲ درصد و فروردین ماه را ۲۱.۸ درصد اعلام کرده بود. هرچند این ارقام از سوی کارشناسان مستقل که نرخ تورم را بالاتر می دانند، مورد مناقشه قرار گرفته است.

مرکز آمار ایران نیز نرخ تورم در دوازده ماهه منتهی به تیرماه امسال را ۲۵.۹ درصد گزارش کرده بود.

 


 


خبرگزاری فرانسه گزارش داده که عربستان سعودی چهارده شهروند ایرانی را که قصد ورود به این کشور را داشته‌اند، بازداشت کرده است.

به گزارش بی بی سی فارسی سخنگوی گارد ساحلی استان شرقی عربستان سعودی در بیانیه‌ای گفته که این افراد قصد داشته‌اند با قایقی ایرانی از نزدیکی مرز کویت وارد عربستان بشوند.

به گفته او این شهروندان ایرانی تحت بازجویی قرار دارند تا انگیزه‌شان از ورود به عربستان روشن شود.

روابط میان ایران و عربستان در ماه‌های اخیر دچار تنش شده است.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irangreenvoice-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irangreenvoice@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بازار امروز

Loading currency converter .. please wait

loading
currency converter
please wait
....

خبرهاي گذشته