
قاسم احمدی یکی از نمایندگان استان مازندران در گفتگویی تلفنی با مسیح علی نژاد روزنامه نگار می گوید که گزارش های مسولان در مورد خسارات وارد شده به مردم سیل زده بهشهر یک کاسه نیست اما تا کنون ۸ نفر کشته شدند و برخی از مسولان در حوزه بحران استانداری نیز تعداد خانه های آسیب دیده را حدود ۴۰۰ خانه اعلام کرده اند.
در پی وقوع سیل در شهرستان بهشهر و روستاهای اطراف در روز شنبه ۲۲ مهر ماه بر اساس گزارش ایسنا خسارت های سنگینی به خودرو ها خانه ها و معابر وارد شده و جاري شدن سيل باعث تخريب مدارس و اختلال در رفت و آمد مردم و دانشآموزان بهشهري نیز شد كه در پي ايجاد اين اختلال، مدارس بهشهر در تمام مقاطع تحصيلي تعطيل و ستاد مديريت بحران در بهشهر تشكيل شد.
در همین مورد با نمایندگان استان مازندران گفتگوهای جداگانه ای انجام داده ام که آنها نسبت به وضعیت مردم سیل زده بسیار نگران و در عین حال از اطلاع رسانی ضعیف در مورد منطقه سیل زده گلایه می کنند.
در این میان آقای قاسم احمدی یکی از نمایندگان استان مازندران در عین حال که به تلاش های استانداری و مسولان را در منطقه اشاره می کند، یاد آور می شود که صدا و سیما در مورد منطقه سیل زده خوب گزارش نداد. وی معتقد است وقتی اطلاع رسانی می شود مردم همیشه در صف اول برای کمک هستند اما متاسفانه شاید به دلیل اینکه صدا وسیما در محاسبات خود بزرگی و کوچکی یک واقعه را در نظر می گیرد در مورد سیل در شهرستان بهشهر اطلاع رسانی خوبی صورت نگرفت و من گله دارم که حداقل صدا و سیمای استان مازندران باید مردم را در مورد میزان خسارات وارده آگاه کند.
متن کامل گفتگوی تلفنی کوتاه مسیح علی نژاد با این نماینده مجلس در پی می آید:
آقای احمدی شما چون یکی از نمایندگان استان مازندران هستید می خواستم گفتگویی با شما در مورد وقوع سیل در بهشهر انجام بدهم.
از کجا تماس می گیرید؟
من مسیح علی نژاد روزنامه نگار هستم و از بیرون ایران تماس می گیرم خدمت شما.
بله بفرمایید...
آیا امکان دارد میزان خسارتی که این سیل به بهشهر وارد کرده را بگویید بر اساس آمار شما چقدر است؟
من آخرین اطلاعی که دارم آقای استاندار اعلام کرد تا کنون ۴۱ میلیارد تومان خسارت مالی در این سیل وارد شده است.
ممکن است بگویید چه میزان از خسارات وارده جانی و چه میزان خسارت جانی بوده درواقع چه تهدادی جان باخته اند؟
مشکل این بود که سیل در زمانی اتفاق افتاد که مردم نتوانستند فرار بکنند و خودشان را نجات دهند برای همین متاسفانه ۸ نفر جان باختند و به نظرم این آسیب جانی سخت تر بود.
آقای احمدی شما می توانید بگویید چه تعدادی خانه در این سیل آسیب دیده اند چون من واقعا آمار دقیقی نتوانستم پیدا کنم؟
گزارش های مسولان هم یک کاسه نبود. دوستان از هلال احمر تعداد خانه های آسیب دیده را حدود ۲۵۰ تا اعلام کرده اند و یک عده ای دیگر از دوستان هم در حوزه بحران استان داری تعداد خانه های آسیب دیده را حدود ۴۰۰ خانه اعلام کرده اند.
آیا جلسه ای اضطراری هم برگزار شده که نمایندگان استان، استاندار به همراه سایر مسولان استانی حضور پیدا کنند که ببینیند چه کارهایی باید انجام دهند چون به هر حال زمستان هم نزدیک است.
ما به عنوان نمایندگان استان مازنداران البته به جز نماینده نکا و بهشر که ایشان در منطقه سیل زده حضور دارند بقیه نمایندگان جلسه ای در مجلس داشتیم و یکی از نمایندگان هم به نمایندگی از نمایندگان حوزه مازندران تذکرات لازم را در مجلس داد که مساعدت هم شد..
فکر می کنید خبررسانی چه کمکی می تواند بکند آیا آنگونه که باید خبررسانی شد چون در مورد زلزله هم در شبکه های اجتماعی اطلاع رسانی صورت گرفت؟
گله ما هم همین است. همه ایران سرای ماست. همه عزیزان ایرانی برای ما عزیز هستند. همه ۷ میلیلارد انسان و هم نوع برای ما عزیز و محترم هستند اما کم مهری است که بعضی جاها را پررنگ تر ببینیم و بعضی جاها را کمرنگ تر ببینیم. دوستان ما قدری همه جا را یکسان ندیده اند. امیدوارم این نوع نگاه برای دوستان ما حل شود و با یک نگاه به همه حوزه ها نگاه کنند.
منظور تان از گله در واقع گلایه از چه کسانی است؟ آیا صدا و سیما آنگونه که باید پوشش خبری از مناطق سیل زده داشت که همه مردم مطلع شوند؟
به نظر من این رسانه خیلی خوب عمل نکرد و در حد محدود گزارش داد. باید بیشتر می پرداخت تا هم وطنان ما مطلع می شدند که چه آسیب هایی به مردم سیل زده وارد شده است. البته شاید آنها هم بزرگ و کوچک بودن آسیب را نگاه می کنند اما حداقل صدا و سیمای استان باید بیشتر به این سیل و مردم سیل زده بپردازد. مردم را اگر واقعا اطلاع رسانی کنیم همیشه از مسولان جلوتر هستند. ملتی وارسته هستند. شما در سفر مقام معظم رهبری به بجنورد دیدید که مردم علی رغم این فشارها و سختی ها و گرانی ها اما پای این نظام و ارزش ها ایستاده اند. سیلی که ما در سال گذشته در کلاردشت داشتیم هنوز هم برخی از جاها دچار مشکل است، سیلی که در میاندرود ساری اتفاق افتاد هنوز هم مردم درگیر هستند و سیلی هم که اخیرا اتفاق افتاد در بهشهر هم به این مشکلات اضافه کرد در این حوادثی که اتفاق افتاد یعنی در کلاردشت، میاندرود و جه این سیل در بهشهر و نکا مطمئن باشید اولین نفری که خودشان را به آسیب دیدگان رساندند همین مردم عزیز بودند که جا دارد از مردم عزیز تشکر کنم و الان هم همین مردم هم در حال پیگیری امور هستند برای رفع مشکلات آسیب دیدگان همراه با مسولان.
آقای احمدی نماینده نکا و بهشهر گفتند لایه روبی از مناطق سیل زده باید در اسرع وقت انجام شود، می خواستم ببینم آیا امکانان استانداری کافی است برای اینکه لایه روبی انجام شود و الان در چه مرحله ای هستند؟
هستند، در استان همه دوستان پیگیر هستند اما در اینگونه مسائل نباید فقط نگاه کنیم که مازندران چه امکاناتی دارد. به عنوان مثال همین الان دستگاه بلدوزر و لودر ما در مناطق زلزله آذربایجان هستند. یعنی ما از چالوس این دستگاه ها را فرستادیم به منطقه زلزله زده تا مردم بتوانند زودتر یک سرپناه یپیدا کنند و اذیت نشوند. طبیعی است که الان ما هم چنین انتظاری داریم و اگر واقعا نیاز باشد همه دولتمردان و همه شهرداری ها و همه هم وطنانی که امکاناتی دارند امیدوارم به مدد بیایند
به هر حال من با اینکه از بیرون ایران تماس می گیرم شما در مورد مردم سیل زده اطلاع رسانی کردید ممنونم اما اگر حرفی با مردم دارید چون صدای خودتان در این مصاحبه پخش می شود بفرمایید.
شما هم آنچه در دست تان است و همین که خبررسانی می کنید می توانید کمک کنید تشکر می کنم.
محمدامین هادوی، زندانی سیاسی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین با اشاره به نوسانات بازار ارز و طلا و بی تدبیری مسوولین در این خصوص نوشت: “واقعیت این است که در هر کشور توسعه یافته یا در حال توسعه این اتفاق رخ داده بود تاکنون یا دولت سقوط کرده بود و یا حداقل برخی از وزرا یا رییس بانک مرکزی آن کشور، بطور داوطلبانه از کار کناره گیری میکردند.”
به گزارش کلمه، هادوی در بخشی از نامه خود با بیان اینکه در سال های اولیه ریاست جمهوری سید محمدخاتمی، تک نرخی شدن ارز در کشور و پایان دلارهای رانتی ۷-۶۰-۷۵-۳۰۰ تومانی نوید شروع وضعیت مطلوبی برای اقتصاد کشور را میداد نوشته است: “مخالفت های دیگر مقامهای نظام با این اصلاحات و بویژه مخالفت با افزایش نرخ ارز بر اساس ما به تفاوت تورم داخلی و خارجی از همان زمان، دولت اصلاحات را با چالشی جدی روبرو کرد.”
محمدامین هادوی در مهرماه ٨٩ به اتهام فعالیت هایی از جمله مراجعه به منزل شهدای جنبش سبز و ارتباط و ملاقات با فعالان و رهبران جنبش سبز بازداشت و از سوی قاضی پیرعباسی به تحمل ۶سال حبس محکوم شد.
این زندانی سیاسی فرزند هادوی اولین دادستان کل انقلاب پس از پیروزی انقلاب در دوران بازداشت به مدت ۶٠ روز دست به اعتصاب غذای تر زد زیرا ماموران امنیتی جهت تحت فشار قرار نهادن وی فرزندش را نیز بازداشت کرده بودند.
متن کامل نامه این زندانی سیاسی که در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:
طی چند هفته گذشته، بازار ارز و طلا در کشور چنان متلاطم شده که ظاهرا هیچکس قادر به انجام اقدامی موثر برای بازگشت ثبات و آرامش قطعی به این بازار و در نتیجه طبیعی شدن وضعیت تولید و تجارت نیست. درحالی نرخ دلار از ۱۲۰۰ تومان در سال گذشته به حدود ۴۰۰۰ تومان پس از یکسال رسیده که هیچ مقامی در قبال این افزایش پاسخگو نبوده و نیست.
با وجود شدت بحران مسوولان ایرانی مایلند همه چیز را طبیعی جلوه دهند و بحران کنونی را حداکثر، نارسایی حاصل از اخلال برخی دلالان عنوان کنند. واقعیت این است که در هر کشور توسعه یافته یا در حال توسعه این اتفاق رخ داده بود تاکنون یا دولت سقوط کرده بود و یا حداقل برخی از وزرا یا رییس بانک مرکزی آن کشور، بطور داوطلبانه از کار کناره گیری میکردند. و چه بسا که برخی مقامها به جهت سو تدبیر یا بدبینانهتر بگوییم به خاطر سونظر به محاکمه کشیده میشدند.
اگر فراموش نکرده باشیم در سال های اولیه ریاست جمهوری سید محمدخاتمی، تک نرخی شدن ارز در کشور و پایان دلارهای رانتی ۷-۶۰-۷۵-۳۰۰ تومانی نوید شروع وضعیت مطلوبی برای اقتصاد کشور را میداد و در کنار آن اصلاح قانون مالیاتها، کاهش تعرفههای گمرکی، شروع مذاکرات برای عضویت ایران در سازمان جهانی (WTO) و بسیاری اصلاحات دیگر در این زمینه، آگاهان و فعالان اقتصادی را نسبت به آینده امیدوار کرده بود اما مخالفت های دیگر مقامهای نظام با این اصلاحات و بویژه مخالفت با افزایش نرخ ارز بر اساس ما به تفاوت تورم داخلی و خارجی از همان زمان، دولت اصلاحات را با چالشی جدی روبرو کرد تا جایی که آقای خاتمی در آخرین ماه های مسوولیتش از اینکه نتوانسته بود نرخ ارز را بر اساس قانون بصورت پلکانی افزایش دهد اظهار تاسف کرد چرا که مگر میشود تورم، سالیانه بهای تمامی کالاها و خدمات را افزایش بدهد ولی نرخ ارز همچنان ثابت بماند؟ اما براستی ثبات نرخ ارز در حدود ۱۰۰۰ تومان در این سالها به نفع چه کسانی بود؟ طبیعتا به نفع کسانی که بتوانند با این نرخ ارزان، واردات را هر ساله افزایش دهند به نحوی که واردات قانونی را به حدود ۸۶ میلیارد دلار درسال ۹۰ (که حدود ۸۰ درصد آن کالاهای واسطهای و مصرفی است) و واردات غیر قانونی قاچاقی را تا حدود ۲۰ میلیارد دلار (که تماما کالاهای مصرفی است) برسانند. و دوباره سیستم منسوخ شده و رانتی چند نرخی ارز را احیا نمایند.
بدین ترتیب در حالی که قیمت تمام شده تولیدات داخلی کشور هرساله ۲۰ الی ۳۰ درصد افزایش مییافت نرخ دلار فقط ۳-۴ درصد بالا میرفت و این به معنای دادن سوبسید به تولیدات بنجل برخی کشورها خصوصا چین و فروش هرچه بیشتر کالاهای کم کیفیت به ما از یک سو و فشار به تولیدکنندگان داخلی برای رقابت با کالاهای ارزان قیمت وارداتی با دلارهای سوبسیدی ارزان، از سوی دیگر بود.
فهم این معادله، بسیارآسان و در عین حال بسیار دردناک است؛ کالایی که قیمت جهانی آن در سال ۸۰ حدود ۱۰۰ دلار بود، در سال ۹۰حداکثر به ۱۵۰دلار رسیده بود، در حالی که قیمت تمام شده داخلی اگر در سال ۸۰معادل دلار (یعنی ۹۰۰۰۰تومان) بوده، پس از ده سال در سال۹۰به حدود ۳۰۰۰۰۰تومان رسید، که بر اساس دلار ۱۲۰۰ تومان معادل ۲۵۰دلار رسید که این یعنی تولید داخلی حداقل ۱۰۰دلار گرانتر از قیمت معادل خارجیاش برای برای تولید کننده ایرانی تمام شد. بنابراین چگونه این تولیدکننده میتوانست یا اکنون میتواند با کالای خارجی وارداتی رقابت کند؟ به همین جهت است که بر اساس گزارشهای رسمی و غیر رسمی، بسیاری از واحدهای تولیدی یا تعطیل شدهاند یا با ظرفیتی کمتر از ظرفیت واقعی خود تولید میکنند اما غریب آنکه هیچ یک از اجزا حکومت، مسئولیت سقوط در تولید را نمیپذیرند. برای نمونه در مصاحبه اخیر رییس مجلس، ایشان چنان به دولت حمله کرده و صرفا دولت را مسوول مشکلات فعلی کشور و اعلام آمارهای خلاف دانسته که گویا ایشان و نمایندگان مجلس هیچگونه مسوولیتی بر تصویب قوانین و نظارت بر اجرای آن و مسوولان نداشته و ظاهرا فراموش کردهاند مجلس طی ۷سال گذشته چنان مجذوب و مسحور دولت بود که به فریادهای دلسوزان و منتقدان هیچ توجهی نداشت و همراه با دیگر مقامهای حکومتی پیوسته از این دولت تعریف و تمجید کرده و آن را در راستای دولت امام معصوم (ع) میدانسته است. اکنون نیز که وضع ارزی کشور به مراحل بحرانی رسیده است به جای برخورد با افراد مسوول، معرفی آنها به مردم و محاکمه ایشان، صرفا با چند دلال یا واسطه ارزی برخورد شده، سعی در کتمان مشکلات و واقعیتهای موجود میشود. دستگاه های عاجز از حل مشکلات نیز پاسخ تجمعات، اعتراضات و انتقادات بازاریان و مردم در روز چهارشنبه هفته گذشته را با برخورد نظامی و انتظامی میدهند در حالی که حکومتی که در طرف مردم باشد، از این انتقادات و تظاهرات بهره برده، سعی در حل معضلات ایجاد شده و پاسخگو کردن مسوولان کشور خواهد داشت اما آیا اگر تظاهرات و انتقادات و هر گونه تجمع را ممنوع کنیم با پاک کردن صورت مسئله، مشکلات اقتصادی و واقعی را حل خواهیم کرد؟ یا صرفا لحظات بروز بحران های بزرگتر را به تعویق میاندازیم؟
درحال حاضر، برخورد با اعتراضات مردم، دستگیری چند دلال خرده پا، ایجاد مرکز مبادلات ارزی و… داروهایی موقت برای این بیماری اقتصادی کشور است و به نظر میرسد بیان صادقانه واقعیتها به مردم، برکناری و محاکمه مسوولان اقتصادی و ارزی و کمک گرفتن از متخصصان دلسوز کشور راه برون رفت از وضعیت فعلی اقتصادی بحرانی کشور باشد وگرنه به گونهای اجتناب ناپذیر روزهای سخت تری در پیش خواهد بود.
محمد امین هادوی – ۹۱/۷/۱۵ زندان اوین
آیت الله موسوی خوئینیها، دبیرکل مجمع روحانیون مبارز با بیان اینکه "اگر انتخابات آزاد در کار باشد میتوان به آن فکر کرد"، گفت: باید شخصیت هایی مثل آقای مهندس موسوی و جناب آقای کروبی بتوانند در صحنه انتخابات حاضر شوند.
مدیرمسوول روزنامه توقیف شده سلام همچنین طرح نام برخی کاندیداها به عنوان گزینه های اصلاح طلبان را بازی جناح مقابل خواند و تاکید کرد که شرایط برای حضور در انتخابات فراهم نیست.
به گزارش باران، آیت الله موسوی خوئینیها در دیدار با اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران با ابراز نگرانی از وضعیت موجود جامعه اظهار داشت: فضای یاس و ناامیدی حاکم بر جامعه به هیچ وجه مطلوب نیست. متاسفانه برخوردهای تند حاکمیت، بعد از انتخابات ۸۸ و تداوم فضای امنیتی و رعب آور، امیدها را به یاس تبدیل کرده است و به اعتقاد من با روند موجود، انتظار بهبود شرایط را نمی توان داشت. من فکر میکنم که بسیاری از شخصیت ها و مسئولان کشور راضی به این شرایط نیستند، اما کار دیگری هم نمیتوانند بکنند. این فضایی است که آنها خودشان بوجود آورده اند.
آقای موسوی خوئینی افزود: تنها راه برون رفت از وضعیت فعلی برگزاری یک انتخابات آزاد و شفاف است، به گونه ای که همه شرکت کنندگان در انتخابات، نتایج آنرا قبول کنند. یعنی نظارت کافی بر آن وجود داشته و شفاف و قانونی و به دور از تخلف و دخالت نهادهای غیر مرتبط باشد. به این ترتیب است که مخاطرات بین المللی نیز رفع خواهد شد و غربی ها متوجه خواهند بود که با یک ملت متحد و همبسته روبرو هستند. هنگامیکه ملت بطور واقعی با حکومت همراه شود، دشمنان نمیتوانند به کشور فشار وارد کنند.
وی درباره انتخابات آینده اظهار داشت: اگر انتخابات آزاد در کار باشد میتوان به آن فکر کرد و همه اقشار و گرایشات میتوانند مشارکت کنند و باید شخصیت هایی مثل آقای مهندس موسوی و جناب آقای کروبی بتوانند در صحنه انتخابات حاضر شوند. اما اگر قرار باشد از میان نامزدهای انتخابات و حامیانشان یکی به کرسی ریاست جمهوری برسد و دیگران یا در حبس باشند یا در حصر، این معنای انتخابات آزاد نیست و قابل قبول نیست. به نظر میرسد در شرایط کنونی امکان مشارکت در انتخابات برای اصلاح طلبان و منتقدان فراهم نیست و موانع جدی در این مسیر وجود دارد و نشانه ای هم برای برون رفت از این وضعیت دیده نمیشود. گزینه هایی هم که مطرح میشود بیشتر بازی طرف مقابل است و اساس و پایه ای ندارد.
آیت الله موسوی خوئینی در پایان خطاب به اعضای انجمن اسلامی دانشجویان گفت: ما داعیه اصلاحات داریم و انتخابات مساله اول ما نیست. مسئولیت ما بالاتر از مساله ریاست جمهوری است و اصلاح طلبی را یک رفتار دینی میدانیم. از این رو به عنوان یک مسلمان، خود را فراتر از این میدانیم که عده ای بخواهند هویت ما را با حضور در عرصه انتخابات ریاست جمهوری یا عدم حضور در آن تعریف کنند. ما به دنبال اسلام هستیم، ما به دنبال حاکمیت دین خدا هستیم، ما دنبال اصلاح انحرافات و کجروی از نظام جمهوری اسلامی هستیم. شما هم در انجمن اسلامی هویت دینی و تاریخی خود را حفظ کنید و رسالت کسانی را که انجمنهای اسلامی را بنا گذاشتند فراموش نکنید. امیدوارم همگی موفق باشید و عواقب امور ختم به خیر شود.
ندای سبز آزادی ـ شهاب عموپور: «بعضى از همین هایى که در استقبال امروز بودند و شما (هم جناب آقاى مهماننواز، هم بقیهى آقایان)، الان در این تریبون از آنها تعریف کردید، خانم هایى بودند که در عرف معمولى به آنها می گویند "خانم بدحجاب"؛ اشک هم از چشمش دارد می ریزد. حالا چه کار کنیم؟ ردّش کنیم؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه...». اینها جدیدترین سخنان رهبر جمهوری اسلامی ایران است، در جریان دیدار اخیرش از شمال شرق کشور و استان خراسان شمالی. وی دخترانی را که در طی برنامه دیدار با رهبر به آن منطقه آورده شده بودند، متعلق به جبهه ی ولایت می داند و در توصیف دل و جان شان می گوید: «دل، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباخته ى به این اهداف و آرمان هاست».
کمتر کسی است، به یاد نیاورد که در هفت سال اخیر، "بدحجابی" در کنار "انرژی هسته ای"، جزو خبرسازترین مقولات کشور نبوده باشند، اولی با بازخوردهای برشمرده علیه نظام و دومی با فوایدی در جهت منافع نظام. کمتر کسی است، به یاد نداشته باشد که برخی از ائمه ی جمعه ی کشور که خطبه های خود را بر اساس جزوه های "شورای سیاستگذاری ائمه جمعه کشور" و "برگرفته از منویات رهبر" تنظیم می کنند، گاهی بدحجابان را از جانیان نیز پست تر شمرده اند. کمتر کسی از یاد می برد که برخی از علمای صاحب منصب، زلزله و بلایای طبیعی را نیز از نتایج بی حجابی می شمردند و کمتر کسی از ذهن زدوده است که روسای قوای نظامی و انتظامی کشور، بی حجابان را آلت دست بیگانگان خطاب می کردند.
انتخابی، به کام حجاب
اندک زمانی به انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ خورشیدی مانده و محمود احمدی نژاد، یکی از نامزدهای آن دوره، در مقابل میلیون ها بیننده ی تلویزونی از تقلیل مسایل کلان مملکت به «معضل بیرون ماندن موی دختران» گلایه کرده و آن را تقبیح می کند. مشاوران و نزدیکانش برای «حضور بانوان در استادیم های ورزشی» تبلیغ می کنند و «آزادی های فردی و اجتماعی» گرامی داشته می شوند. انتخابات برگزار می شود و احمدی نژاد بر مسند ریاست جمهوری می نشیند و آن بخش از جمهور که دل به دستیابی به کمینه ای از آزادی در پوشش ظاهری و حضور در مجامع ورزشی بسته بودند، نه تنها همچنان از حضور در چنین مکان هایی باز می مانند؛ بلکه آن میزان حداقلی از اختیاراتی که در سال های دولت اصلاحات از آن برخوردار شده بودند را نیز مورد حمله واقع شده می بینند و هر روز بیش از دیروز بر سخت گیری ها افزوده می شود.
حجاب و عفاف، قانون اجباری
دی ماه ۱۳۸۴، در مسیری متضاد با وعده های پیش از انتخابات، «قانون گسترش فرهنگ عفاف و حجاب» توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی کشور به تصویب می رسد. ازجمله مفاد آن قانون: «در اولویت قرار دادن موضوع حجاب و عفاف در برنامههای دستگاههای اجرایی کشور برای مقابله با روند فزاینده بدحجابی»، «نظارت بر رعایت حریم حجاب و عفاف در سازمانهای دولتی و عمومی و نظارت و تأکید بر ضرورت رعایت سادگی و پوشش و فرمهای اسلامی و حضور ساده و بیآرایش در محیط کار به دلیل تأثیر منفی بر مراجعان» و «پیگیری نحوه ی اجرای طرح گسترش فرهنگ عفاف به صورت مستمر در جلسات شورای فرهنگ عمومی استانها و ارائه گزارشهای منظم به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی» عنوان می شود.
"انتظامی" برای "التزام" حجاب
دستگاه های اجرایی و نظارتی به یاری فراخوانده می شوند، از جمله "نیروی انتظامی" که برخی از وظایفش در راستای این قانون، چنین تعریف می شود: «نظارت و کنترل قانونی و اصولی بر وضعیت اماکن تفریحی و عمومی نظیر پارکها، سالنهای سینما، سالنها و اماکن ورزشی، کوهستانها، سواحل دریایی، جزایر، مناطق آزاد تجاری، فرودگاهها، پایانهها و ...»، «ممانعت از تولید، توزیع و نمایش محصولات سمعی و بصری غیر مجاز و نمایش لباسهایی که موجب بی عفتی و بدحجابی میشوند»، «کنترل و نظارت جدی بر رعایت حدود و ضوابط قانونی عفاف در مجتمعهای مسکونی، برجها و شهرکها از طریق مدیریت بر این گونه اماکن»، «الزام آرایشگاهها به رعایت ضوابط شرعی و قانونی عفاف و کنترل نحوه ورود و خروج عروس و همراهان وی»، «نظارت مستمر بر اماکن تجاری عمومی شامل فرودگاهها و مجتمعهای مسکونی، نمایشگاهها و ... بر نحوه پوشش و بازرسی از این اماکن در رفع بدحجابی»، «کسب اعلام نظر از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و نیروی انتظامی در خصوص برگزاری هر گونه کنسرت یا جُنگ شادی قبل از صدور مجوز»، «توقیف خودروهای دولتی که سرنشینان آن شئون اسلامی را رعایت نمیکنند» و دیگر مفادی از این دست...
همه جای وطن، سرای توست "حجاب"
هم پارک ها کنترل شدند و هم سالن های سینما، هم میادین ورزشی بازرسی می شدند و هم کوهستان ها پر شدند از نیروهای بسیجی و انتظامی. ماموران به وقت گرما در سواحل دریای شمال و جنوب به دنبال بی حجابان می جستند و نیروهای اماکن در مراکز تجاری و فروشگاه ها کمین می کردند. به وقت سلام و خداحافظی در فرودگاه ها، روسری ها اجازه ی شل شدن نداشتند و به وقت تفریح در کیش و قشم، صورت ها فرصت باد خوردن نمی یافتند. خیلی از ویترین ها به اتهامِ بی عفتی برچیده شدند و بسیاری از آرایشگاه ها، عروس ها را سربسته به داماد تحویل می دادند. کنسرت های شادی با دستگیری حاضرین روضه ی غم می شد و خودروی بی حجابان، توقیف شده در یک بن بستِ خَم. جریمه ها بود که بر بانوان نوشته می شد و عکس ها و سند سوء پیشینه که بر کارنامه شان، درج. حجابی آمده بود بر سر و روی مومنانِ دیار ولایت که هنوز هم کفایت لازمه را برای برقراری امنیت مردانشان دارا نبود.
آدمکُش هایی، با روسری های چند سانتیمتر عقب تر
معاون امور زنان صدا و سیما می گفت: «حضور درصد کمی از افراد بدحجاب هم در یک جامعه اسلامی پذیرفته نیست. هیچ همسر و پدری درجامعه اسلامی حق ندارد بگوید که من اجازه میدهم همسر یا فرزندم بیحجاب در جامعه حضور پیدا کند». سردار "دقیقی" ندا می داد: «امروز شاهدیم برخی افراد با عقب گذاشتن چند سانتیمتر روسریِ خود میخواهند مخالفتشان با نظام سیاسی کشور را نشان دهند».
مدیر مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران تهران خبر می داد: «اگر ما جلوی این مساله را نگیریم، بیحجابیِ برخی از زنها آن قدر زیاد خواهد شد که ناامنی اجتماع را در پی خواهد داشت». آیت الله "صافی گلپایگانی" اعتقاد داشت: «در جنبههای دینی و اسلامی هنوز خواستههای مردم برآورده نشده است. در شهرهای کوچک وضعیت حجاب برعکس شده» و بسیج دانشگاه امام صادق با استناد به گفته های مقام رهبری مدعی می شد: «به جرات می توان مساله ی بدحجابی را یکی از مهم ترین معضل های فرهنگی عصر حاضر در ایران اسلامی مان دانست که بروز و ظهور برجسته ای هم در سطح جامعه دارد. متاسفانه چهره ی برخی از مناطق ایران اسلامی آلوده به این ضد ارزشِ دینی و اسلامی شده».
آیت الله "جعفر سبحانی" اذعان می کرد: «حجاب مقدمه ی عفاف است» و آیت الله "مکارم شیرازی" می گفت: «بدحجابی و بی حجابی منتهی به روابط نامشروع میشود». آیت الله "علم الهدی" حکم داد: «زن بیحجاب و بد حجاب که با وضع زننده در جامعه ظاهر می شود، در حقیقت امنیت عمومی و اجتماعی مردم را به مخاطره میاندازد و خفاش شب و گرگ درنده ی روزاست. گناهِ معضل بیحجابی و بد حجابی از سرقت وآدم کشی هم بدتر است» و آیت الله "احمد خاتمی" دستور داد: «دیگر با کار فرهنگی نمی توان جلوی بدحجابی در جامعه را گرفت و فکر می کنم برای حل این مساله باید خون های پاکی ریخته شود تا این معضل از جامعه ما ریشه کن شود».
گاهِ اشک ریزان است
برخورد با بدحجابی که در طی این هفت سال از «تلاش برای گسترش فرهنگ اسلامی» شروع شده بود و تا مرحله ی آمادگی برای «خون ریختن» رسیده بود و در امتدادش بودجه های بسیاری صرف شد و نهادهای بسیاری از از وزارت ارشاد و نیروی انتظامی گرفته تا سپاه و بسیج و قوه قضاییه به میدان آمده بودند و حتی هنرپیشه سینمایش را نیز به خاطر بدحجابی دستگیر کردند و جانشین فرمانده نیروی انتظامی اش از مردم می خواست که «از بد حجابی عکس و فیلم بگیرید و به ما بدهید؛ اقدام می کنیم». ناگهان صورتی دیگر یافت. کمتر از هشت و نه ماه مانده به برگزاری "انتخابات ریاست جمهوری" در پیش روی و در جریان بازدید رهبر جمهوری اسلامی از خراسان شمالی، ناگهان حرف هایی شنیده شد که مشابه آن نیز چندین سال پیش از رییس کنونی دولت شنیده شده بود. آیت الله خامنه ای در مورد دختران بدحجابی که در آن استان رویت کرده بود می گوید:
«ما هم یک نقص داریم، او هم یک نقص دارد. با این نگاه و با این روحیه برخورد کنید. به این کانونهاى فرهنگى-هنرى بروید و پذیراى جوانها باشید. با روى خوش هم پذیرا باشید؛ با سماحت، با مدارا. بعضى از همین هایى که در استقبالِ امروز بودند و شما -هم جناب آقاى مهماننواز، هم بقیهى آقایان- الان در این تریبون از آنها تعریف کردید، خانمهایى بودند که در عرف معمولى به آنها می گویند "خانم بدحجاب"؛ اشک هم از چشمش دارد می ریزد...».
صبح امروز ۶۰۰ کارگر کارخانه صنایع فلزی ایران در مقابل ساختمان استانداری تهران تجمع کردند.
به گزارش ایلنا، کارگران کارخانههای ۱ و ۲ صنایع فلزی ایران در اعتراض به عدم پرداخت حقوق معوقه و حق بیمهشان از سوی کارفرمایان این واحد در مقابل ساختمان استانداری تهران واقع در تقاطع طالقانی - بهار تجمع کردند.
ساعتی پس از تجمع اعتراض آمیز کارگران استاندار تهران در میان کارگران حاضر شد و به آنها قول داد که به صورت ویژه مشکلات آنها را پیگیری کند.
در پی اعتراض كارگران، مرتضی تمدن در جمع آنان اظهار داشت: نهایتا تا روز یکشنبه هفته آینده، حقوق معوقه کارگران کارخانه صنایع فلزی ایران پرداخت میشود.
وی در ادامه گفت: در مسئله بیمه، طرف سازمان تامین اجتماعی نه کارگران بلکه استانداری تهران است و حق بیمه کارگران به زودی از طریق استانداری تهران پرداخت میشود.
در پایان تجمع روز گذشته - شنبه 22 مهر - این کارگران در مقابل ساختمان وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی، مسئولان وزارت خانه مذکور اعلام کرده بودند که خود کارگران حق بیمه شان را واریز کنند تا سازمان تامین اجتماعی برای بازنشسته کردن آنان اقدام کند. این سخنان موجب ناراحتی کارگرانی شده بود که 5 ماه است حقوق خود را دریافت نکردهاند.
هجدهمین جلسه شورای عالی بنیاد آزادی، رشد و آبادانی ایران (باران) روز سه شنبه یازدهم مهر ماه پس از اقامه نماز مغرب و عشاء در دفتر این بنیاد و با حضور سید محمد خاتمی رییس بنیاد و بیش از دوسوم اعضاء این شورا تشکیل شد.
به گزارش ایلنا؛ در این جلسه گزارش هیأت مدیره در مورد عملکرد سالهای ۱۳۸۹ و ۱۳۹۰ توسط جمشید انصاری انصاری نائب رئیس هیأت مدیره قرائت شد. طبق این گزارش، تعداد جلسات هیأت مدیره در سال ۸۹، ده جلسه و در سال ۹۰، هفت جلسه بوده است.
همچنین مجموع نشستهای ماهانه برگزار شده برای اعضای باران در سال ۸۹ و ۹۰ جمعاً هجده جلسه بوده که در نه جلسه به «مباحث اقتصادی و مدیریتی و سیاست داخلی و خارجی» و در نه جلسه به «مباحث فرهنگی و اجتماعی و دینی» پرداخته شده است. انتشار گزیده مجموعه سخنرانیها به صورت کتاب نیز در دست اقدام است.
در ادامه گزارش آمده که وب سایت بنیاد باران در طی دو مرحله در ابتدا فیلتر شد ه و در مرحله بعدی مورد هجوم هک کنندگان قرار گرفت و پیگیری برای رفع این مشکل نتیجه بخش نبوده است.
پس از گزارش عملکرد هیأت مدیره، گزارش صورتهای سال مالی ۱۳۹۰ و نیز جدول بودجه سال ۱۳۹۱ بنیاد توسط دکتر اسدالله رازانی مدیر عامل باران، ارائه شد.
سپس حسن زمانی بازرس قانونی بنیاد در سال ۹۰، گزارش بازرس قانونی در مورد صورتهای مالی مذکور را قرائت کرد.
پس از بحث و بررسی در خصوص صورتهای مالی سال ۱۳۹۰ و بودجه سال ۱۳۹۱، هر دو بخش مورد تأیید شورای عالی قرارا گرفت.
در پایان جلسه نیز سید محمد خاتمی رئیس بنیاد باران طی سخنانی، اظهار داشت: امکانات بنیاد برای فعالیتهای اجتماعی بسیار محدود است و با توجه به شرایط موجود همین اندازه که بنیاد فعالیت کرده حاصل تلاش مدیر عامل، هیأت مدیره و آقای زمانی بوده و قابل تقدیر است.
وی یادآور شد: آنوقت که امکانات داشتیم میتوانستیم برای فعالیتهای اجتماعی خود امکاناتی فراهم کنیم، اما ما در این فکر نبودیم؛ نخواستیم چنین اقدامی داشته باشیم و بعد هم با محدودیتها مواجه شدیم. یعنی حتی از مصوبهای که طبق آن امکان انتقال کارمندان دولت به نهادها فراهم شده بود، باران را حذف کردند. میخواستیم پژوهشکده دایر کنیم و در زمینه علوم انسانی کار کنیم که با وجود پیگیریهای فراوان مجوز لازم صادر نشد و این درحالی است که در سایر کشورها از این فعالیتها استقبال شده و کمک صورت میپذیرد.
خاتمی تاکید کرد: من معتقدم و تکرار میکنم که بنیاد یک مکان سیاسی نیست بلکه موسسهای است که کسانی که اهل فکر و دانش هستند با کسانی که تجربه دارند در اینجا گرد هم میآیند و در زمینه مسایل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مبتلابه کشور تبادل نظر میکنند.
وی با بیان اینکه صاحب نظران تئوریک و اهل عمل با هم تبادل نظر میکنند، گفت: میتوان قدری فعالتر و با نشاطتر عمل کنیم. یعنی فقط صحبت یکطرفه نباشد، بلکه میزگردهایی ترتیب داده شود تا صاحب نظران صحبت کنند و برخورد آراء و نظرات باشد و در این صورت نتایجی که به دست میآید برای همگان مفیدتر خواهد بود
جامعه دفاع از حقوق بشر در بیانیه مطبوعاتی که به مناسبت ۱۰ اکتبر، روز جهانی نفی اعدام، منتشر کرده با استناد به گزارش بان گیمون، دبیرکل سازمان ملل، در مورد میزان اعدامها در ایران نوشتهاست بیش از ۶۰۰ نفر در سال ۲۰۰۱ و بیش از ۲۰۰ نفر در نیمه اول سال ۲۰۱۲ در ایران اعدام شدهاند.
این سومین گزارشی است که بان گیمون، دبیرکل سازمان ملل، طی سه سال گذشته در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران به مجمع عمومی سازمان ملل که هماکنون حدود یک ماه است آغاز به کار کرده، ارائه کردهاست.
عبدالکریم لاهیجی، نائب رئیس فدراسیون بینالمللی جامعههای دفاع از حقوق بشر، درباره این گزارش به رادیو فردا میگوید: «آقای بان گیمون این گزارش ۱۹ صفحهای را بر اساس گزارشی که سازمانهای حقوق بشر و از جمله جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران و فدراسیون بینالمللی دفاع از حقوق بشر دو ماه پیش به او دادند تهیه کرده و در صدر این گزارش مثل همیشه موضوع حق زندگی است. متاسفانه فراوانی مجازات اعدام در ایران به طور قطع بیش از ۶۰۰ اعدامی است که ما گزارش دادیم. میزان اعدام طی چهار پنج سال گذشته در ایران همواره روبه افزایش بوده، بنابراین ما نمیدانیم در سال جاری آمار واقعی اعدام چقدر است.»
عبدالکریم لاهیجی میافزاید: «بسیاری از این اعدامها به اصطلاح رایج از طرف حکومت مربوط به قاچاقچیان مواد مخدر و در بسیاری از موارد هم اعدامهای سیاسی است به خصوص در مناطق قومی مانند کردستان، خوزستان و بلوچستان. این مسئله نگرانی جامعه بینالمللی از جمله آقای بان گیمون را تشدید کرده و در صدر گزارش خود از مقامهای جمهوری اسلامی ایران خواستهاست به سیاست کشتار در ایران ادامه ندهند.»
بیانیه جامعه دفاع از حقوق بشر به مناسبت ۱۰ اکتبر، روز جهانی نفی اعدام، نوشتهاست دولتمردان جمهوری اسلامی ایران باید پیشنهادهای سال ۲۰۰۱ کمیته حقوق بشر و پیشنهادهای دبیرکل سازمان ملل متحد را به اجرا بگذارند.
عبدالکریم لاهیجی درباره چندوچون این پیشنهادها توضیح میدهد: «جمهوری اسلامی متعهد به میثاقهای بینالمللی حقوق مدنی-سیاسی است. در آخرین گزارشی که دو سال پیش به کمیته حقوق بشر ارائه شده بود و من نیز در هنگام رسیدگی به آن حضور داشتم، اعضای کمیته در موارد متعدد گفتند جمهوری اسلامی مفاد میثاق را نقض میکند و آنها برای چندمین بار به جمهوری اسلامی اخطار کردند هم قوانین خود را با موازین میثاق بینالمللی حقوق مدنی- سیاسی منطبق کند و هم از نقض مستمر میثاق دست بکشد. جمهوری اسلامی ایران وضعیتی استثنایی را در جامعه بینالمللی پیش آوردهاست، یعنی از یک طرف عضو یک عهدنامه بینالمللی است و از طرف دیگر این عهدنامه را نقض میکند.»
همچنین به مناسبت روز جهانی «مبارزه علیه اعدام»، شماری از فعالان حقوق بشر و حقوقدانهای زندانی در بند ۳۵۰ زندان اوین از جمله محمد سیفزاده، عبدالفتاح سلطانی، محمدعلی دادخواه، مهدی خانی، مصطفی دانشجو و تعدادی دیگر در بیانیهای خواستار حذف مجازات اعدام از قوانین جمهوری اسلامی ایران شدند.
در بخشی از این بیانیه آمدهاست: «خواست ما این است که با لغو اعدام از صحنه قضایی ایران، مهر به جای کین و منطق به جای زور، و اصلاح بزهکاران و خشکاندن معضلات اجتماعی به جای اعدام بنشیند.»
سازمان ديدهبان حقوق بشر اعلام کرده ويديوهای منتشر شده در اينترنت نشان میدهد که دولت سوريه اخيرا در مناطق مسکونی از بمبهای خوشهای استفاده کرده است.
فيليپ بولوپين٬ از سازمان ديدهبان حقوق بشر در نيويورک میگويد اين بمبها ساخت شوروی سابق هستند.
به گزارش رادیو فردا او گفت: «ما شواهد خيلی قوی داريم مبنی بر اينکه دولت سوريه بمبهای خوشهای بر سر مردم میريزد. از دولت سوريه میخواهيم فورا استفاده از چنين اسلحههای غيرقابل قبول و خطرناکی را متوقف کند.»
بمبهای خوشهای در هوا منفجر میشوند و اگر در زمان اصابت منفجر نشوند٬ ممکن است ماهها و سالها فعال بمانند.
فرزند آیتالله هاشمی رفسنجانی تاکنون سه بار از بازداشتگاه با پدرش تماس تلفنی داشته و وضعیت خود در اوین را تشریح کرده است.
سیدمحمود علیزاده طباطبایی در گفتوگو با فارس درباره آخرین وضعیت مهدی هاشمی اظهار داشت: مهدی همچنان در انفرادی به سر میبرد و ممنوعالملاقات است.
وی افزود: مهدی تاکنون سه بار از بازداشتگاه با آیتالله هاشمی رفسنجانی تماس داشته و وضعیت خود را در زندان در حدی که مجاز بوده، گزارش داده و تقاضا کرده است برای وی کتاب ببریم.
علیزاده طباطبایی ادامه داد: مهدی هاشمی در سلول 3.5 متر در 3.5 متر در اوین نگهداری میشود و اتاق او سرویس بهداشتی و یک دست رختخواب ساده دارد و از نوع برخورد دو بازجویش هم ابراز رضایت کرده است.
«مهدی به مزاح به پدرش گفت که من در انگلیس هم در انفرادی بودم و اینجا هم در انفرادی و تنها هستم اما تفاوت این است که آنجا مجبور بودم خودم غذا درست کنم ولی اینجا به من غذا میدهند.»
وکیل مهدی هاشمی گفت که آخرین تماس موکلش با هاشمی رفسنجانی مربوط به اواخر هفته گذشته است که گفته بود هنوز کتابهای تاریخی که برای وی فرستادهایم، به دستش نرسیده است.
علیزاده طباطبایی در پایان تصریح کرد: تحقیقات از مهدی هنوز تمام نشده اما با توجه به اینکه معمولا مدت بازداشت موقت یکماهه است، احتمال میدهیم تحقیقات از وی به زودی تمام شود.
وی در عین حال گفت که چنانچه بازداشت موقت وی بیش از یک ماه طول کشیده و تمدید شود، رسماً به این موضوع اعتراض خواهد کرد
نعیمه اشراقی، نوه دختری بنیانگذار جمهوری اسلامی مهندس پتروشیمی و کارشناس ارشد صنایع از دانشگاه امیرکبیر، و معاون مدیر عامل و عضو هیئت مدیره شرکت خدمات مهندسی نفت کیش است. در گفت و گو با سروش نیوز دیدگاه های خود را مطرح کرده است.
وی در بخشی از این مصاحبه گفت: اعتقادی به جداسازی زنان از مردان و بررسی وضعیت آنان به صورت انتزاعی ندارم. در عین حالیكه خود در این زمینه صاحب نظر و متخصص نیستم.
نعمیه اشراقی دراین مصاحبه درباره صنعت نفت گفت: به طور نمونه از مدیریت قوی جناب مهندس زنگنه در صنعت نفت یاد می كنم. خوب به یاد می آورم كه تصمیم گیری های درست و بلند مدت مهندس زنگنه چه در زمینه اعزام دانشجو در مقطع كارشناسی ارشد به كشورهای غربی با دادن بورسیه و تعهد خدمت به صنایع نفتی ایران و چه در زمینه دعوت از شركت های بزرگی چون شل، توتال، بی پی، استات اویل و غیره از اقدامات شایسته آن زمان مدیریت این فرد شایسته در زمینه صنعت نفت بود.
وی افزود:به نظرم این نمونه ای که گفتم هرچند كوچك اما از اصول اولیه یك جامعه آرمانی است كه در جهت توسعه گام های موثری برداشته باشد ولی متاسفانه امروز جامعه ما از این اقدامات مدیریتی شایسته فاصله گرفته. ضمن اینکه برگشت به چنین فضایی آسان نه ولی امكان پذیر است.
نعیمه اشراقی در پاسخ به این سئوال که شما عملکرد دولت در راستای وحدت ملی و تامین رفاه و ارتقا وضعیت معیشتی مردم را چگونه ارزیابی می کنید افزود: من معتقدم عملكرد دولت فعلی، حتی اگر با باور نیت خیرخواهانه نیز همراه باشد، برای مردم بسیار پرهزینه بوده به طوریکه بهای آن شرایط اقتصادی نامطلوب است.
نعیمه اشراقی در بخشی از این مصاحبه نظر خود در باره برخی کلمات را بیان کرد که بخشهایی از آن در پی می آید:
مرحوم آیت الله اشراقی(ره): مهربان ترین پدر دنیا بود.
دانشگاه: جذابترین مکان برای تحصیل علم و تهذیب نفس
زنان: نظری ندارم
احمدی نژاد: هنوز به کنه وجودش پی نبردم
سید حسن خمینی: به نظرم تلفیقی از دانش جدید و قدیم، بهترین گزینه برای انتخابات ریاست جمهوری سال آینده است.
رهبرمعظم انقلاب: جانشین امام، امام هر زمان ایشان را در حال سان دیدن و یا لباس رزم در تلویزیون در مقام ریاست جمهوری می دیدند لذت می بردند و می گفتند آقای خامنه ای هیکل مناسب رهبری دارند.
انتخابات: بهترین رویداد در یک جامعه چنانچه آزادانه برگزار شود.
تهران: شلوغ، آلوده، امن و جذاب. شهری که آرزو دارم ما بقی عمرم را در آن زندگی کنم.
رسانه: با توجه به تاثیر گذاری آن می تواند شریف ترین و یا خبیث ترین باشد.
امام موسی صدر: رهبر فقید شیعیان لبنان
پاریس: عروس شهرهای اروپا با کافه های خیابان شانزه لیزه که مرکز تبادل فکر و هنر است.
قم: زادگاه پدری
مردم ایران: صبور، صبور و صبور.
دلار و سکه: کاهش ارزش ارز در بازار جهانی، آنچه در ایران اتفاق می افتد سقوط در سراشیبی تند و عنان گسیخته ارزش پول ملی ماست که با تدبیر و تلاش جهت کاهش و یا شکستن تحریم ها خصوصا تحریم نفت می توان چتر نجاتی برای جلو گیری از سقوط آزاد ریال فراهم آورد.
تحریم:تبری است که گردن مردم را نشانه رفته است.
آینده: من به آینده خوش بین هستم، به نظر من راه حل ما در تشکیل یک دولت کارآمد با انتخاب مردم نهفته. ضمن اینکه استفاده از مدیریت های قوی و تصمیم گیری های صحیح نیز راه حال مناسبی است که بر این اساس جامعه آرمانی مطلوب پایه ریزی خواهد شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر