هستي نيوز،از آن سوي فيلتر جمهوري اسلامي خبر پراكني ميكند

-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد...
http://groups.google.com/group/hasti-news
------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۱ آبان ۸, دوشنبه

Latest News from Iran Green Voice for 10/29/2012

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



 ندای سبز آزادی: با گذشت بیش از یک ماه از بازداشت فائزه هاشمی، او این هفته هم از ملاقات حضوری با خانواده و فرزندان محروم بود.

فائزه هاشمی اول مهر ماه سال جاری در منزل مسکونی اش با چادر خانگی بازداشت و به بند زنان زندان اوین منتقل شد. 

دو روز بعد از این بازداشت، مادر و خواهر فائزه هاشمی با اجازه سرپرست دادسرای امنیت با وی دیدار داشتند.

به گزارش ندای سبز آزادی، فائزه هاشمی که با اتهام  اهانت به جمهوری اسلامی به شش ماه حبس  و پنج سال محرومیت از عضویت در احزاب و گروه ها و فعالیت های رسانه ای محکوم شده است، همچنان از ملاقات حضوری با خانواده خود محروم است. 

حکم فائزه هاشمی در فروردین ماه سال جاری از سوی دادگاه تجدید نظر مورد تایید قرار گرفته است.

فائزه هاشمی تصریح کرده است که هرگز تقاضای عفو نخواهد کرد. او که دارای روحیه بالایی است، در حال حاضر در زندان به  ترجمه کتاب مشغول می باشد. 

دختر آیت الله هاشمی رفسنجانی در جریان جنبش اعتراضی مردم در انتخابات سال 88 از جمله افراد فعال بود. وی همچنین از حامیان کاندیداتوری میرحسین موسوی برای ریاست جمهوری بود. 

نماینده دوم تهران در مجلس پنجم، در مصاحبه ای که منجر به محکومیت او شد، گفته بود:  از «ملتی سرکوب شده، پر از خشم و احساس مظلومیت» می گوید؛ «مردمی که خود را هر چه بیشتر با دروغ‌ها، سوء مدیریت‌ها، عوامفریبی‌ها، زورگویی‌ها، اوباشگری، ظلم‌ها، نابودی منابع و ثروت ملی، از دست رفتن فرصت‌های بین‌المللی، تخریب بیشتر کشور از طرف جریان حاکم روبرو می‌بیند.»


 


ندای سبز آزادی: استاد مصطفی ملکیان در تجلیل از مرحوم احمد قابل او را دلسوخته ای خواند که از نوادر بوده است. 

  •  استاد قابل پس از یک دوره طولانی درمان و عمل جراحی در تهران و مشهد، اول آبانماه جان به جان آفرین تسلیم کرد. 

    مراسم تشییع و ترحیم این مرحوم درمیان شاگردان و علاقه مندانش در مشهد برگزار شد، اما مراسم هفتم مرحوم استاد احمد قابل به دستور شورای تامین استان تهران لغو شد.

    بر اساس گزارش های رسیده، مراسم ختمی که قرار بود در روز پنجشنبه یازدهم آبان در حسینیه اعظم شهر نجف آباد برگزار شود نیز در تماس تلفنی افرادی که خود را کارمندان فرمانداری شهر نجف آباد معرفی کردند، لغو شد.‏

    استاد مصطفی ملکیان در حضور جمعی از شاگردانش ، «تواضع»، «دل‌سوخته‌ی مردم بودن» و «سنجیده‌ گفتن و نوشتن» را از مشخصه‌های شخصیت مرحوم احمد قابل برشمرد و گفت: اگر یکی از این ویژگی ها را در کسی سراغ داشته باشم عرض می کنم که نادر الوجود است.

    مصطفی ملکیان روز پنجشنبه 4 آبان‌ماه در جمع تعدادی از شاگردانش، در خصوص ویژگی های این پژوهشگر دینی اظهار داشت: من اگر یکی از این ویژگی ها را در کسی سراغ داشته باشم عرض می کنم که نادر الوجود است. من صادقانه شهادت می دهم که آقای قابل 3 ویژگی داشت که خیلی ارجمند بود.

    ملکیان افزود: ویژگی اول این که به حدی متواضع بود که به گمان من یک صدم فضایل آقای قابل در جامعه شناخته نشده است.مثلا اگر علم قیل و قالی و مدرسی را فضیلتی به حساب بیاوریم آقای قابل مجتهد بود و به گفته ی آقایان و با تعابیری که به کار می برند آیت اله بود. اما تقریبا هیچ کس خبر نداشت.حتی نزدیک ترین دوستان آقای قابل خبر نداشتند که آقای قابل مجتهدٰ فقیه و صاحب فتوا است.این تواضع که همراه نوعی سکوت نسبت به خود و سکوت نسبت به خوبی های خود (است) ویژگی خیلی نادری است که در آقای قابل وجود داشت.

    وی در ادامه این سخنان که در وبسایت نیلوفر منتشر شد، گفت: ویژگی دوم آقای قابل این بود که به تمام معنا دل سوخته ی مردم بود. با شناختی که من از آقای قابل داشتم واقعا اهل سیاست نبود.از سیاست گریز داشت.کسی نبود که قصد نماینده شدن ٰ وزیر شدن ٰ عضو مجلس خبرگان فلان و فلان شدن را داشته باشد.اصلا از سیاست گریزان بود.اما به حدی درد و رنج مردم برای او بزرگ جلوه می کرد. (درد و رنج مردم برای او) بزرگ و مهم بود که تقریبا بیش از هر سیاسی دیگری با زندان ٰ شکنجه و آزار و آسیب و ... سروکار پیدا کرد.خیلی نسبت به مردم دل سوختگی داشت. البته خانواده قابل ٰ از پدر مرحوم قابل و بقیه به همین صورت بودند. اما شخص احمد قابل علی الخصوص ( این ویژگی را داشت.)

    ملکیان با اشاره به اینکه وی همیشه سنجیده سخن می گفت ادامه داد: ویژگی سوم این بود که هر چه از زبان و قلم آقای قابل صادر شد سنجیده بود. من واقعا از آقای قابل هیچ سخنی نشنیدم یا هیچ چیزی نخواندم که شتاب زده بیان شده باشد.انگار همه را ده بار پخته بودند و به زبان و قلم جاری می کرد.یعنی آتوریته و حجیت داشت. یعنی شخص خبر داشت که خیلی کار صورت گرفته تا این جمله از زبان یا قلم آقای قابل جاری شده است.از این سه ویژگی حتی یکی هم نادر است. یعنی اولا تواضع و ego خیلی مچاله شده و خیلی کوچولوی کوچولوی کوچولو داشتن. ثانیا دل سوختگی به حال عالم و آدم و بندگان خدا و ثالثاً متقن سخن گفتن.

    او افزود: انگار بعضی ها برای سخن خود ارزشی قایل نیستند.می پرانند بعد هم که گفتید پس می گیرند سپس در جلسه بعدی از نو همان سخن را می گویند و دوباره ممکن است ( سخن خویش را) پس بگیرند.خیلی برای آن ها مهم نیست. از این جا پی ببرید که وقتی می خواهید سخن شان را ضبط کنید خودشان را جمع و جورتر می کنند. گویا قائل نیستند که ضبط صوت هستی کار می کند. می بینید همه چیز می گویند بعد می گویند نکند که ضبط روشن باشد و اگر ( ضبط) را روشن کردید می بینید ضبط و ربط دار تر حرف می زنندو اگر چیزی بخواهند بنویسند و منتشر کنند ضبط و ربط دارتر می شوند. این ها کسانی هستند که به استواری و اتقان سخن هیچ بهایی نمی دهند. اما اگر جایی دیدند که مچ گیری می شود کمی خودشان را جمع و جورتر می کنند. در ضبط صوت مچ گیری می شود اما ضبط صوت نباشد نه. در نوشتن باز بیشتر.

    این استاد در ادامه گفت: اما آقای قابل از نوادری بودند که من دیده بودم که سخن او سنجیده بود.

    ملکیان در خصوص کلام سنجیده اظهار داشت: توجه کنید شما هر چه قدر هم سنجیده سخن بگویید معصوم نیستید.ممکن است سخن تان خطا باشد اما تمام توان تان را به کار زده اید و این شده است.اما این که اذهان مخاطبان را سطل زباله بدانید و هر آشغالی دراین سطل های زباله بریزید که اکثر ما اینگونه هستیم.اکثر ما اذهان مخاطبانمان را مثل سطل آشغال می دانیم و آشغال در آن می ریزیم. بسنج . تامل قبلی کرده باش. " نمی دانم " بلد باش .بگو من نمی دانم.وارد نیستم.اینجا را بلد نیستم.یا با قید سخن بگو." ظاهرا" -" به نظرم می رسد که" – " شاید چنین باشد که"- " احتمالا " این ها یعنی من برای مخاطب ارزش قایلم. نمی خواهم ذهن او را پر از رطب و یابس و حق و باطل آمیخته به هم کنم. این ویژگی در در آقای قابل بود. ومن اگر یکی از این ویژگی ها را در کسی سراغ داشته باشم عرض می کنم که نادر الوجود است. چه برسد به این که هر سه ویژگی را با هم داشته باشد.


 


عضو هیئت رئیسه کمیسیون بهداشت و درمان مجلس٬ با انتقاد از شیوع بیماری ایدز در کشور٬ تصریح کرد: متأسفانه هم‌اکنون سرعت شیوع این بیماری در کشور با وجود تمهیدات وزارت بهداشت و سازمان‌های مربوطه افزایش یافته است. 
 
به گزارش مهر، محمد جواد نظری مهر با اعلام اینکه معتادان تزریقی نقش چشمگیری در شیوع بیماری ایدز در کشور دارد، یاد‌آور شد: به‌طور حتم قبل از اینکه این بیماری به فاجعه تبدیل شود، نسبت به ارائه راهکارهایی در جهت پیشگیری و درمان آن، باید اقدام کرد. 
 
این نماینده مجلس نهم٬ با اشاره به عملکرد وزارت بهداشت٬ درمان و آموزش پزشکی در رابطه با کنترل میزان شیوع بیماری ایدز در کشور٬ تصریح کرد: پیشگیری و درمان بیماری ایدز نیازمند اراده‌ای ملی و نقش آفرینی تمامی دستگاه‌های مربوطه بهزیستی، سازمان زندان‌ها، وزارت تعاون٬ کار و رفاه‌اجتماعی در امر درمان و سلامت است. 
 
نظری‌مهر ایدز را یک بیماری با پیچیدگی‌های خاص خود معرفی کرد و ادامه داد:‌ این بیماری از پیشگیری تا درمان با معضلات بسیاری همراه است، لذا مهمترین گامی که باید در جهت مقابله با این بیماری برداشته شود٬ آموزش به شمار می‌رود. 
 
وی با اشاره به هزینه سنگین درمان بیماری ایدز، بیان کرد: هزینه‌های این بیماری با اقتصاد یک خانواده معمولی قابل تأمین نیست و حتما باید در این باره برنامه‌ای پیاده شود که بتوان مبتلایان به ایدز و خانواده‌ آنان را از نظر درمانی تا آنجا که توان دولت اجازه می‌دهد مورد حمایت قرار داد. 
 
دبیر اول کمیسیون بهداشت و درمان مجلس٬ با اعلام اینکه بیماران مبتلا به ایدز باید از خدمات بهداشتی و درمانی لازم برخوردار شوند٬ افزود:‌ وضعیت و موقعیت اجتماعی این بیماران تا حدی که به دیگران آسیب نرساند باید رعایت شود.


 


جمعی از جوانان، فعالان سیاسی و نخبگان گرگان و سایر شهرهای استان گلستان با سید محمد خاتمی دیدار و دغدغه های خود را پیرامون مسائل روز و انتخابات پیش رو مطرح کردند.

سید محمد خاتمی دراین دیدار گفت: بخش قابل توجهي از مردم امروز گلايه دارند بايد آنها را رفع کرد. بارها گفته ام گذشته را مي توان نديد ولي بايد آينده را درست ديد. بايد بتوانيم انتخابات آزاد با حضور همه قشرها داشته باشيم و برگزار كنيم. براي برگزاري اين انتخابات بايد چيزهايي فراهم شود تداوم وضع فعلی نامطلوب است. وقتي همه راهها را بسته اند چگونه بخش هایی که راه را بر آن بسته اند می توانند شرکت کنند؟ وقتی نمی گذارند بیایید آمدن معنی ندارد.امیدوارم وضع به گونه ای باشد که همه با اطمینان خاطر و اشتیاق بتوانند در انتخابات که عرصه مهم سرنوشت است حضور و شرکت داشته باشند. متأسفم که بگویم نشانه ای از پدیدآمدن این وضع را نمی بینم.

رییس جمهوری پیشین تصریح کرد: بعد از دولت بنده تا سطوح چهارم و پنجم برای دوستان ما پرونده سازی کردند وزرا و استانداران به کنار یک مورد بیایند بگویند چه شد؟ الحمدالله یک مدیر عالی و عادی بنده دزدی و سوء استفاده نکرد اما امروز صحبت از دزدی های چند میلیاردی می شود، آزادی های اساسی خود عامل مهم جلوگیری از فساد است. و مهمترین فساد فساد قدرت است که تحت کنترل و نظارت نباشد.

خاتمی با طرح یک پرسش افزود: وقتي مي گویيم اصلاح طلبيم چه مي خواهيم بگویيم؟ دعوايمان سر اين است كه وزيرانمان اصلاح طلب نيستند؟، وكيل هايمان اصلاح طلب نيستند؟، سخت گيري براي اصلاح طلبان مي شود اگر بخواهند كار اقتصادي بكنند يك كار فرهنگي بكنند؟ البته اينها مسائل مهمي است. چرا بايد يك نفر به جرم اصلاح طلبي تسويه شود، محكوم شود، مورد بي احترامي قرار بگيرد؟ ولی حرف هاي ما اساسي تر از اينهاست تا نقطه تفاوتي كه وجود دارد را مشخص كنيم.

آقای خاتمی اضافه کرد: بنده كه به اسلام و انقلاب اسلامي و حتي قانون اساسي رجوع مي كنم حقوق فقط حقوق اقتصادي نيست البته كه حقوق اقتصادي هم مهم است جامعه عادل جامعه اي است كه در آن فقر و نااميدي در زندگي نبايد باشد اما علاوه بر آن انسان در این جامعه صاحب كرامت هم هست خداوند او را آزاد آفريده است او حاكم بر سرنوشت خودش هم هست و عدل، رعایت همه این ها است اينجا دو دیدگاه پيدا مي شود؟ يكی مي گويد اصلا انسان جاي خدا را تنگ مي كند بايد توي سر او زد و محدودش كرد بايد به او از هر جهت فشار وارد کرد تا جای خدا باز شود در حاليكه ما مي گوئيم همين خدا اين انسان را آزاد و اندیشمند و صاحب کرامت آفریده و خواسته است.

مگر در قانون اساسي ما اصل طلائي 56 نيامده كه حاكم مطلق بر آسمان و زمان همه چيز خداست و هم او انسان را بر سرنوشت اجتماعي خود حاكم گردانيده است و هيچ كس نمي تواند اين حق را از او بگيرد اگر اين طور است آزادي به معني واقعي كلمه عين عدل است.

خاتمی افزود: محدود كردن آزادي هاي اساسي (نه آزادي به معنی ولنگاري و آنهايي كه ضد اخلاق و ضد مسلم شرع است) خلاف است. من مي خواهم نماينده ام و شغلم را خودم انتخاب كنم. و نيز حكومت موظف است امكاناتي كه به دستش سپرده اند را به صورت مساوي و عادلانه در اختيار تك تك افراد بگذارد. حق هر شهروند است كه محروم نباشد و وظيفه حكومت است كه بيايد و رفع محروميت كند در جامعه. حق همه افراد است كه زندگي مناسبي در جامعه داشته باشند و از امنيت برخوردار باشند و زندگي آبرومند داشته باشند وظيفه دولت است که زمینه همه این ها را فراهم بكند هم فقر معنوي و هم مادي ظلم است اگر در جامعه باشد بايد از بين برود و مهترين حق اين است كه هر شهروند نظام جمهوري اسلامي ارباب حكومت است نه حكومت ارباب او و اين حق بايد تامين شود.

او با بیان اینکه تاکید بر انتخابات آزاد و كاناليزه نشده با توجه به همین دیدگاه است، گفت: ممكن است اصلا تقلبی هم نباشد، ولی انتخابات طوری كاناليزه شود كه بخش قابل توجهي از جامعه نتواند نظرش را ابراز كند و همه جريانات كانديدا نداشته باشند یا در معرفی و دفاع از نامزدها و برنامه های خود آزاد نباشند. اين تقلب نيست ولي محدود كردن حق انسانهاست.

اينها حرف هاي اصلاح طلبان است مي گويند اسلامی که در انقلاب ما بود، اسلامي كه امام گفت اين اسلام مي تواند نجات دهد و نه اسلامي كه مي گويد مردم هيچ حقي ندارند راي مردم تشريفاتي است و بسط يد يعني داشتن قوه نظامي امنيتي قضائي در جامعه. ما مي گوئيم در اسلامي كه ما مي گوییم بسط يد يعني رضايت مردم.
معتقدم جرياني در جامعه وجود دارد سعي هم مي كند كه همه امکانات را هم بدست بگيرد وگفتمان غالب شود كه اينها را قبول ندارد ببينيد اختلاف كجاست؟ حالا هم مي گوئيم انتخابات درست و با رعایت حقوقی که همه دارند باشد، هر كسي مي خواهد بيايد و هر چه مردم راي دادند همه آن را مي پذيرند.

رییس جمهوری پیشین افزود: انتخابات مطلوب ضوابط خاص خود را دارد. در تعيين صلاحيت ها بدون جهت گیری خاص، در برگزاري درست انتخابات، در عدم دخالت تشكيلاتي كه حق دخالت در انتخابات و حتی سیاست را ندارد، تشکیلاتی که قدرت دارند ولي مسئوليت ندارند و مي توانند جهت را عوض كنند اينها نباشد چنین انتخاباتی مصداق عدالت است.

او با بیان اینکه "بايد زمينه اي براي اعمال حق مردم فراهم آيد و راه برون رفت از مشكلات هم همين است" گفت: تعارف كه نداريم مردم بايد با دلشان بیایند بايد اعتماد داشته باشند اميد به آينده داشته باشند بايد احساس كنند برايشان خدمت مي شود آن وقت اشتیاق و حضور مشتاقانه هم خواهد بود و مملكت آسيب نمي بيند.

اگر واقعا شرایط فراهم شد که مردم با اشتياق بیایند اولا زمينه اي براي تهديدهاي عظيم و دشمني هاي كه مي شود و خطراتي كه هست از میان می رود يا اثر تهدید کم می شود اگر عاقلانه رفتار شود و منافع كل كشور در نظر گرفته شود تهدیدها رفع یا کم می شود.

وی با انتقاد از دولت گفت: نمي خواهم بگويم در مدیریت سوء نيت بوده مي گويم عمل عمل غلطي بوده. در سياست خارجي و سياست اقتصادي و اجتماعي و... اگر 600 ميليارد دلار را درست مصرف مي كرديم وارداتمان زيادتر نمي شد اتكاء بودجه مان به نفت بيشتر نمي شد امروز وقتي نفت ما را هدف قرار مي دهند براي اينكه منبع در آمدي ما را بزنند و نیز مبادلات ما را که روز به روز به واردات وابسته تر شده ایم. معلوم است اين تحريم در اين وضعيت اثر مخرب تري دارد.

او با بیان اینکه دشمن خارجي قطعا هست و هر كاري هم بتواند مي كند وكرده است گفت: ولي مردم می گویند با تدبير و عقلانيت مي شد جلوي برخي از آنها را گرفت. مي شد تهديدها را كم اثر تر كرد. اصلاحات يعني عقلانيت درست ،نيت خوب كافي نيست بايد عقلانيت باشد و بعد اتكاء به مردم و در نتیجه اعتماد متقابل که جلو پدید آمدن مشکلات را می گیرد و اگر پدید آمد آن را به هزینه کمتر حل می کند.

البته بی اعتمادی میان مردم و حکومت و میان مردم با یکدیگر یک مصیبت است، ولی آن چه خطرناک تر است احساس ناامنی و بی اعتمادی است که اگر پدید آمد حتی اگر امنیت هم باشد مشکل ایجاد می کند.

خاتمی تصریح کرد: بخش قابل توجهي از مردم امروز گلايه دارند بايد آنها را رفع کرد. بارها گفته ام گذشته را مي توان نديد ولي بايد آينده را درست ديد. بايد بتوانيم انتخابات آزاد با حضور همه قشرها داشته باشيم و برگزار كنيم. براي برگزاري اين انتخابات بايد چيزهايي فراهم شود تداوم وضع فعلی نامطلوب است. وقتي همه راهها را بسته اند چگونه بخش هایی که راه را بر آن بسته اند می توانند شرکت کنند؟ وقتی نمی گذارند بیایید آمدن معنی ندارد.

امیدوارم وضع به گونه ای باشد که همه با اطمینان خاطر و اشتیاق بتوانند در انتخابات که عرصه مهم سرنوشت است حضور و شرکت داشته باشند. متأسفم که بگویم نشانه ای از پدیدآمدن این وضع را نمی بینم.

خاتمی افزود: ما اصول و آرمان ها و شعارهايمان را كنار نمي گذاريم چون به آن اعتقاد داريم و راه بهبود اوضاع کشور و وضع و حال مردم را آن ها می دانیم و در برابر خدا و خلق خدا هم مسؤول هستیم. البته تأمین مصلحت کشور و مردم و گذر از بحران و هوشیاری در برابر تهدیدات بیگانه و رفتن به سوی انسجام هم از محورهای مورد اعتقاد و عمل ما است. اصلاحات اصل نظام و قانون اساسي را قبول دارد بر حفظ تماميت ارضي كشور پا می فشارد با براندازی هم مخالف است و در عین حال حق، حرمت، کرامت و آزادی مردم و شهروندان را هم پاس می دارد و معتقد است که عقلانیت و تدبیر صحیح هم برای اداره کشور لازم است.

او یادآور شد: بعد از دولت بنده تا سطوح چهارم و پنجم براي دوستان ما پرونده سازي كردند وزرا و استاانداران به كنار يك مورد بيايند بگويند چه شد؟ الحمدالله يك مدير عالی و عادي بنده دزدي و سوء استفاده نكرد اما امروز صحبت از دزدي هاي چند ميلياردي مي شود،آزادي هاي اساسي خود عامل مهم جلوگيري از فساد است. و مهمترين فساد فساد قدرت است که تحت کنترل و نظارت نباشد.

آزادي بيان، انديشه، نقد، حضور در عرصه انتخابات آزاد و رأي و... حرف هايي است كه ما مي زنيم و می خواهیم و راه عبور از مشکلات هم همین است.

خاتمی با بیان اینکه واقعا دلم براي نظام و انقلاب و جامعه مي سوزد گفت: ان شاء الله خدا كمك كند آرمان هايي كه انقلاب ما داشت خواست هايی که مردم داشتند و دارند برآورده شود.

ما فضائي مي خواهيم كه بتوانيم حرف بزنيم و صحبت كنيم. باران براي اين بود كه بحث كنيم و صحبت و حتي راه حل ها يي كه داريم به حكومت عرضه بداريم حالا باران هم ديگر ابري ندارد كه ببارد ثانيا همین فعالیت نزدیک به صفرش هم چندان مطلوب مسؤولان نیست. می خواستیم بخش رسمی پژوهشی داشته باشیم برای تفکر و تربیت نیرو که به ما اجازه ندادند و بسیاری از احزاب رسماً یا عملاً ممنوع شدند. تشکل های مستقل تعطیل یا با محدودیت مواجه شده اند. و بخش قابل توجهی از نیروهای کارآمد و امتحان داده هم در بند هستند.

حکومت بيايد اين فضا را عوض كند بعد هركسي خواست حكومت كند واقعا براي ما مهم نيست.


 


مراسم هفتم مرحوم استاد احمد قابل به دستور شورای تامین استان تهران لغو شد.

به گزارش ادوارنیوز، افرادی که خود را از فرمانداری تهران معرفی کردند در تماس با خانواده قابل اعلام کرده اند که به دستور شورای تامین استان تهران مراسم هفتم مرحوم احمد قابل باید لغو شود. این افراد هیچ دلیلی برای لغو این مراسم اعلام نکردند.‏

طبق اطلاعیه خانواده قابل بنا بود مراسم هفتم استاد قابل در روز سه شنبه نهم آبان از ساعت ۳:۳۰ تا ۵ عصر در مسجد جامع شهرک غرب واقع در میدان صنعت برگزار شود که با ممانعت استانداری تهران ، این مراسم لغو شده است.‏

همچنین مراسم ختمی که قرار بود در روز پنجشنبه یازدهم آبان در حسینیه اعظم شهر نجف آباد برگزار شود نیز در تماس تلفنی افرادی که خود را کارمندان فرمانداری شهر نجف آباد معرفی کردند، لغو شد.‏

رهبر مسوول مرگ قابل است

در همین حال جامعه مدرسین و طلاب قم و نجف با صدور پیامی، ضمن تسلیت درگذشت استاد احمد قابل؛ مسئولیت درگذشت او را بر عهده شخص رهبر جمهوری اسلامی دانست.

آقای قابل که مدتی پیش از مرگ در زندان به سر می برد، در پی بی توجهی مسوولان زندان و عدم تشخیص به موقع بیماری اش، امکان دریافت خدمات پزشکی را نیافت.

در بخشی از نامه جامعه مدرسین و طلاب قم و نجف آمده است که این تشکل، “مسئول درگذشت شهادت‌گونه‌ و دردناک حجة الاسلام و المسلمین حاج شیخ احمد قابل را متوجه شخص سید علی خامنه‌ای می‌داند که این مرد بزرگوار را از این زندان به زندانی دیگر کشاند و لحظه ای او را آرام نگذاشت صرفا به این خاطر که این مرد شجاع با تاسی به ائمه معصومین زبان به امر معروف گشاده داشت و رهبر را به نیک رفتاری دعوت و از منکرهای عظیم نهی می کرد.”

به گزارش سحام؛ متن کامل این بیانیه بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

و بشر الصابرین، الذین اذا اصابتهم مصیبة قالوا انا لله و انا الیه راجعون

با نهایت تأثر و تأسف و با قلبی مملو از غم و اندوه، درگذشت شهادت‌گونه‌ی عالمی فرهیخته، مجاهدی فقیه -که مصداق بارز «ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا فلا خوف علیهم ولا هم یحزنون» بود-، معلم اخلاق، اسوه‌ی شجاعت و تقوی و متفکر سبز اندیش، متاله گران‌قدر از شاگردان بارز و بنام مرحوم استاد حضرت آیت الله العظمی شیخ حسینعلی منتظری رضوان الله تعالی علیه، روشنگری نترس و نستوه و زجر دیده‌ای صبور، مبلغ شریعت حق و عقلانی و اسلام ناب محمدی، عزیز اهل فقه و علم، مرحوم مغفور حضرت حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ احمد قابل را محضر حضرت ولی عصر ارواحنا له الفداه، فقها، علما و دین‌پژوهان، مردم آزاده‌ی ایران و خانواده‌ی روحانی و اهل علمِ قابل، به ویژه‌ اخوی بزرگوار وی حضرت حجة الاسلام و المسلمین جناب آقای شیخ هادی قابل و نیز همسر مرحوم حاج احمد آقا تسلیت عرض می‌نماییم و از خداوند جلّ و علی علو درجات آن مرحوم مغفور و صبر فراق این عزیز از دست رفته را برای بازماندگان خواستاریم.

مرحوم قابل همراهی بزرگوار و دوستی عزیز برای جامعه‌ی مدرسین و طلاب قم و نجف (متقن) بود که در بسیاری از حرکات اجتماعی نقشی غیر قابل انکار داشت. او مجتهدی شجاع بود که سالهای زیادی از عمر خویش را وقف تبلیغ اسلام راستین رحمانی و شریعت عقلانی نمود و در زندان‌های حکومت نامشروع حاکم جائر عذاب و سختی‌های فراوان متحمل شد. او در جبهه‌های جنگ، دین خود را به این مرز و بوم نیز ادا نمود و در جهاد علمی و فقهی امروز، زکات علم خویش که نشر آن است را به نحو احسن انجام داد. نامه‌های روشنگرانه‌ی و سرگشاده‌ی وی علیه حاکم جائر در سست‌تر کردن بنیان عنبکوتی حکومت جور و جوع و جهل خامنه‌ای و اذناب وی بسیار مفید بود.

جامعه مدرسین و طلاب قم و نجف (متقن) مسئول درگذشت شهادت‌گونه‌ و دردناک حجة الاسلام و المسلمین حاج شیخ احمد قابل را متوجه شخص سید علی خامنه‌ای می‌داند که این مرد بزرگوار را از این زندان به زندانی دیگر کشاند و لحظه ای او را آرام نگذاشت صرفا به این خاطر که این مرد شجاع با تاسی به ائمه معصومین زبان به امر معروف گشاده داشت و رهبر را به نیک رفتاری دعوت و از منکرهای عظیم نهی می کرد. مرحوم استاد قابل با کارنامه ای درخشان رفت اما کارنامه سیاه آقای خامنه‌ای در این روزها، لکه‌ی ننگ دیگری را شاهد بوده است. زنجیر بر دست و پایِ مریضی جانباز در بیمارستان زدن، و بیماری جانباز را به زندان افکندن و از مرخصی درمانی محروم کردن، گرچه از عزت و آزادگی فقیهی آزاده چون قابل نکاست، بر یزیدی‌گری خامنه‌ایِ جائر افزود. لوح تاریخ چنین جنایاتی را، که از شماره خارج است، از یاد نخواهد برد. شهادت استاد قابل، عزم مجاهدان راستین دفاع از اسلام ناب محمدی و ایران عزیز را راسخ‌تر نموده است و تعهد دفاع از خون شهدای راه آزادی را گواهی دیگر بخشیده است.

متقنی‌ها از فرصت این تسلیت‌نامه‌ نیز برای نهی از منکر استفاده می‌کنند و آقای خامنه‌ای را اگر هنوز قلبی برای تکان خوردن دارد و مصداق آیه قرآنی صم بکم عمی (لال و کر و کور) نشده است. یادآور می‌شوند که: «یوم لا ینفع الظالمین معذرتهم و لهم العنة و لهم السوء الدار» (روزی که عذرخواهی ستمگران نفعی برایشان نخواهد داشت و برای ایشان است لعنت و خانه نکبت). اعضای متقن در شاخه‌ی مشهد مقدس در تمامی مراسم این شهید بزرگوار شرکت خواهند نمود و روشنگری‌های خویش را هم‌چون گذاشته ادامه خواهند داد.

وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللّهِ کَذِبًا أُوْلَئِکَ یُعْرَضُونَ عَلَى رَبِّهِمْ وَیَقُولُ الأَشْهَادُ هَؤُلاء الَّذِینَ کَذَبُواْ عَلَى رَبِّهِمْ أَلاَ لَعْنَةُ اللّهِ عَلَى الظَّالِمِینَ

جامعه مدرسین و طلاب قم و نجف (متقن)


 


روز جمعه ١٢ اكتبر، برنامه معرفى كتاب جديد "بخوان به نام ايران" نوشته پرستو فروهر، با حضور  نزديك به يكصد تن از ايرانيان، در سالن «دلوو» ى دانشگاه  بروكسل، برگزار شد.

به گزارش ندای سبز آزادی، اين برنامه با "سرود اى ايران" آغاز شد و سپس براى احترام به روان داريوش و پروانه فروهر و دهها هزار جانباخته ديگر ايران و آزادى در بيش از يكصد سال گذشته، يك دقيقه سكوت اعلام شد.

p.jpg

سپس، دكتر سعيد بشيرتاش مجرى برنامه كه از نزديكان داريوش و پروانه فروهر در آخرين سالهاى مبارزات آزاديخواهانه شان بود، در سخنانى گفت: من پرستو فروهر را اولين بار در تهران و تنها يكى، دو روز پس از ترور وحشيانه داريوش و پروانه فروهر ديدم. پس از اين جنايت هولناك، وى سريعا به تهران برگشت و از آغاز ورودش به تهران و عليرغم جو سنگين رعب و وحشتى كه حاكم بود، به دادخواهى خون پدر و مادرش پرداخت. جالب اينكه در روزهاى اول ورودش به تهران، وزارت اطلاعات خانه آنان را به اشغال درآورده بود و حتا فرزندان آنان را نيز به خانه راه نمي داد.

بشيرتاش ادامه داد: پرستو فروهر، در اين مدت، هر ساله براى برگزارى سالگرد پدر و مادرش به تهران رفته و در اوايل كه امكان برگزارى مراسم بود، مراسمى با حضور هزاران تن برگزار مي كرد و در سخنرانى هايش، ساختار جمهورى اسلامى را مسئول اين جنايتها معرفی می کرد. وى در اين سخنرانى ها فرياد برمى آورد كه "داد خواهيم اين بيداد را". و در اين دادخواهى، نه تنها به دنبال دادخواهى پدر و مادرش، بلكه همه جانباختگان راه ايران و آزادى و عدالت، و اصولا تمامى قربانيان سياسى در ايران بود.

البته كه دستگاههاى امنيتى به جز دو، سه سال اول، هيچگاه اجازه برگزارى مراسم را ندادند، ولى پرستو فروهر، بدون آنكه منتظر اجازه حكومت جمهورى اسلامى باشد، برگزارى مراسم را در خانه فروهرها و  كوچه و خيابانهاى اطراف آن، اعلام مي كرد.

در هر كدام از اين مراسم، صدها تن از شركت كنندگان، توسط نيروهاى انتظامى و نيروهاى امنيتى به شدت مورد ضرب و شتم مي گرفتند و صدها تن نيز بازداشت مي شدند. و البته پرستو هم گاهى مورد هجوم اراذل و اوباش قرار ميگرفت. در سال ٧٩، تنها، حلقه مستحكم مردم برگرد پرستو بود كه مانع آسيب جدى رسيدن به وى شد.

وی افزود: در اين چند سال اخير نيز، نيروهاى امنيتى حكومت، در خيابان هدايت مستقر مي شوند و راههاى ورود به كوچه را مي بندند و هركسى را كه بخواهد به خانه آزادى برود و يا در آن حدود توقف كند، مورد تهديد و ضرب و شتم قرار مي دهند و يا دستگيرش مي كنند. با اين همه پرستو فروهر هر ساله براى سالگرد داريوش و پروانه فروهر، به ايران باز مي گردد و عليرغم همه فشارى كه رژيم جمهورى اسلامى بر وى وارد مى آورد، برگزارى مراسم را اعلام مي كند.

او با بیان اینکه "هر بار پرستو به ايران برگشت، نيروهاى امنيتى به تهديد و آزار و اذيت وى دست زده و وى را تهديد كردند، به اين اميد كه وى براى سال بعدى به ايران برنگردد و در پى برگزارى مراسم سالگرد پدر و مادرش نباشد گفت: جمهورى اسلامى مي داند كه اصرار پرستو فروهر براى برگزارى مراسم سالگرد پدر و مادرش در روز يكم آذرماه هر سال، يادآور كشتار آزاديخواهان و دگرانديشان -كه به قتل هاى زنجبره اى  معروف شد- توسط حكومت اسلامى است. يادآور ستمى است كه بر آزاديخواهان و دگرانديشان در اين سرزمين رفته است. يادآور زجر و خون جگرى است كه دهها هزار خانواده داغدار در اين سرزمين خورده اند. اين خانواده هاى داغدار، در وجود پرستو فروهر، هنگامى كه فرياد دادخواهى را بلند مي كند، خودشان را ميبينند. و ديگر ايرانيان نيز با شنيدن فرياد دادخواهى پرستو در چنين روزى از خود مي پرسند كه اين بخون خفتگان، به كدامين گناه كشته شدند؟ آيا جز برقرارى مردمسالارى و عدالت، چيز ديگرى ميخواستند؟

به همين خاطر، كسانى كه در رأس اين حكومتند و دستشان به خون اين عزيزان آغشته است، از نه تنها برگزارى اين مراسم، كه حتا از سفر پرستو فروهر به ايران و اصرار هرساله وى در برگزارى اين مراسم، در هراسند. پرستو فروهر ماه آينده، براى برگزارى مراسم سالگرد ترور پدر و مادرش توسط جمهورى اسلامى، به ايران خواهد رفت، و بار ديگر دادخواهى خود و همه مردم ايران را از قلب تهران فرياد خواهد كرد.

در ادامه این مراسم، پرستو فروهر به خواندن بخش هايى از كتاب خود پرداخت. روايتى از داريوش و پروانه فروهر، كه سراسر عمر خود را براى ايران، آزادى و عدالت مبارزه كردند و سرانجام، چشم در چشم هم، شاهد كشته شدن دردناك يكديگر شدند.

پرستو فروهر، سخنان خود را با خواندن اعلاميه "مخالفت با اعدام" كه توسط پدر و مادرش نوشته شد، پايان داد.

سپس جلسه پرسش و پاسخ برگزارى شد كه در آن دهها تن از حاضران، سؤالات خود را از پرستو فروهر پرسيدند.

نكته بسيار جالب در اين مراسم، حضور ايرانيان از طيف هاى مختلف سياسى بود كه انسان را به ياد يكدلى نيروهاى سياسى ايرانزمين در روزهاى اوج جنبش سبز مى انداخت.


 


مهدی هاشمی گفت: اعتراض به پرونده مهدی هاشمی به طور مستقیم به دفتر دادستانی تهرانی فرستاده شده است.

محمود علیزاده طباطبائی در گفت‌و‌گو با ایلنا در خصوص آخرین وضعیت پرونده مهدی هاشمی خاطر نشان کرد: من همچنان ملاقاتی با مهدی هاشمی نداشته‌ام و اعتراض ما به قرار بازداشت آقای هاشمی فرستاده شده است.

وی در ادامه افزود: اعتراض کتبی به دفتر دادستان تهران به طور مستقیم و به دادسرای مقدس از طریق پست ارسال شده است.

به گفته طباطبائی تاکنون تغییری در پرونده مهدی هاشمی رخ نداده و ملاقاتی صورت نگرفته است.
 


 


دو متهم به سرقت در شیراز و اصفهان به اتهام قتل و دستبرد مسلحانه به اعدام و قطع دست و پای چپ محکوم شدند.

خبرگزاری مهر امروز يکشنبه گزارش داد، دو جوان ٢٩ و ٢٧ساله به اتهام شرکت در دستبرد مسلحانه به طلافروشی‌های شيراز و اصفهان و ارتکاب سه فقره قتل پس از محاکمه در دادگاه انقلاب به اعدام و قطع دست و پای چپ محکوم شدند.

به گزارش "زمانه" رئيس دادگاه انقلاب پس از رسيدگی به اتهام اين دو تن، يکی از آنها را به اعدام و متهم رديف دوم را به قطع شدن دست و پای چپ محکوم کرد.

با اعتراض اين دو تن به حکم مجازاتشان پرونده آنها برای رسيدگی نهائی به ديوان عالی کشور فرستاده شده است.

قطع دست و پا با استناد به احکام شرع در قوانين کيفری جمهوری اسلامی ايران گنجانده شده است.

در ماده ۲۰۱ قانون مجازات اسلامی در ايران حد سرقت در مرتبه‌ نخست، قطع چهار انگشت دست راست سارق؛ در مرتبه دوم‌، قطع پای چپ سارق و در مرتبه سوم حبس ابد است. مجرم در مرتبه چهارم به اعدام‌ محکوم می‌شود.

همچنين بنا بر ماده ۲۰۲ قانون مجازات اسلامی هر گاه انگشتان دست سارق بريده شود و پس از اجرای اين حد، سرقت ديگری از او ثابت گردد، پای چپ او بريده می‌شود.

چنين احکامی هنوز در ايران به اجرا گذاشته می‌شوند. آذرماه سال گذشته نيز در زندان عادل‌آباد استان فارس قطع پا و دست دو نفر به اتهام سرقت اجرا شد.


 


انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران در نامه ای به رییس قوه قضاییه با برشمردن موارد متعدد کوتاهی دستگاه قضایی در رسیدگی به وضعیت جسمی زندانیان خصوصا زندانیان سیاسی، وظایف قانونی  این قوه  را به آملی لاریجانی گوشزد کرده و خواستار معاینه و رسیدگی پزشکی زندانیان سیاسی توسط پزشکان مستقل کشور شده اند.

این در پی فوت احمدقابل، نواندیش دینی و از منتقدان آیت الله خامنه ای نوشته شده که در زندان با تشخیص دیرهنگام بیماری مواجه شد و امکان دریافت به موقع خدمات پزشکی را از دست داد.

در این نامه با هشدار نسبت به سلامتی زندانیان آمده است: مسئولیت هرگونه قصور و اختلال در ارائه خدمات پزشکی فوری و غیر فوری به زندانیان در صورتیکه منجر به فوت، نقص عضو یا از بین رفتن سلامتی آنان شود، شرعاً و قانوناً به عهده مسئولان مربوطه است.

این پزشکان افزوده اند: درگذشت روحانی روشنفکر و قرآن پژوه، مرحوم آقای احمد قابل و بی توجهی به شروع علائم بیماری ایشان در زندان و تشخیص دیرهنگام آن، بار دیگر پرونده قصورهاو تقصیرهای غیرقابل جبران در قبال زندانیان سیاسی را در مقابل دید همگان قرار داد. درگذشت مظلومانه مرحوم هدی صابر که بدلیل تأخیر در درمان سکته قلبی ایشان واقع شد نمونه دیگری از این بی توجهی های تأسف بار است.

در این نامه با اشاره به مشکلات جسمی تعدادی از زندانیان سیاسی از حمله رهبران در حصر جنبش سبز، نسبت به سلامتی آنان ابراز نگرانی شده است.

به گزارش کلمه متن نامه انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران خطاب به آملی لاریجانی به شرح زیر است:

بسمه تعالی

جناب آیت الله صادق لاریجانی

رئیس محترم قوه قضاییه جمهوری اسلامی ایران

“ولتکن منکم اُمّهٌ یدعون اِلی الخیر و یَأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و اولئک هم المفلحون ” آیه۱۰۴ سوره آل عمران

سلامٌ علیکم؛

با توجه به مسئولیت جنابعالی در قوه قضائیه که از آن جمله اداره سازمان زندانها و نظارت بر عملکرد اولیاء امور در این حوزه می باشد و با در نظر گرفتن آنچه در سالهای اخیر در زندانها در رابطه با رسیدگی به وضعیت سلامت و درمان زندانیان و علی الخصوص زندانیان سیاسی می گذرد، انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران به موجب وظیفه دینی، اخلاقی، اجتماعی و صنفی خویش لازم می داند موارد ذیل را به اطلاع جنابعالی و مردم شریف ایران برساند:

الف: با توجه به اینکه تمام امور زندانیان و بخصوص تأمین نیازهای اولیه آنها زیر نظر و در اختیار قوه قضائیه و سازمان زندانها می باشد، مسئولیت هرگونه قصور و اختلال در ارائه خدمات پزشکی فوری و غیر فوری به آنان در صورتیکه منجر به فوت، نقص عضو یا از بین رفتن سلامتی آنان شود، شرعاً و قانوناً به عهده مسئولین مربوطه می باشد. بدیهی است تأخیر و بی توجهی در تشخیص بیماری و شروع درمان عامل اصلی شدت گرفتن بیماری و صعب العلاج شدن آن گشته و مشمول مسئولیت فوق الذکر می باشد.

ب: درگذشت روحانی روشنفکر و قرآن پژوه، مرحوم آقای احمد قابل و بی توجهی به شروع علائم بیماری ایشان در زندان و تشخیص دیرهنگام آن، بار دیگر پرونده قصورهاو تقصیرهای غیرقابل جبران در قبال زندانیان سیاسی را در مقابل دید همگان قرار داد. درگذشت مظلومانه مرحوم هدی صابر که بدلیل تأخیر در درمان سکته قلبی ایشان واقع شد نمونه دیگری از این بی توجهی های تأسف بار است.

ج: در مورد جناب آقای مهندس میرحسین موسوی که امروز بیش از ۶۰۰ روز از حصر خانگی ایشان می گذرد، حتماً اطلاع دارید که ایشان دچار بیماری قلبی شده و بر اساس مستندات موجود بعد از گذشت ۳ ماه از شروع بیماری و درد قلبی ایشان در شرایط امنیتی شدید به مرکز قلب تهران منتقل شده و آنژیوگرافی و آنژیوپلاستی شده و روز بعد از این اقدامات مجدداً به محل حصر بازگردانده شده اند. بدیهی است در مورد جناب حجت الاسلام و المسلمین کروبی هم با توجه به شرایط سنی و سابقه پزشکی ایشان نگرانی بروز عوارض قلبی وجود دارد.

د: بر اساس اطلاعات موجود و مستندات پزشکی، بسیاری از زندانیان سیاسی دچار بیماریهایی هستند که گذشت زمان و تأخیر در درمان آنها عوارض جبران ناپذیری بدنبال خواهد داشت. جناب آقای مهندس بهزاد نبوی با سن بیش از ۷۰ سال، علاوه بر بیماری قلبی مبتلا به بیماری پیشرونده ستون فقرات بوده و نیازمند عمل جراحی و فیزیوتراپی می باشند. جناب آقای مصطفی تاجزاده مبتلا به بیماری چشمی و بیماری فقرات گردنی و پشتی هستند. آقایان رمضانزاده، امین زاده، میردامادی، عرب سرخی، سحرخیز، قدیانی و …. و بسیاری از زندانیان گمنام و نام آشنای دیگر که بدلیل شرایط زندان دچار بیماری شده اند نیازمند رسیدگی پزشکی و درمان فوری هستند.

ه: با توجه به موارد فوق الذکر اکیداً از جنابعالی درخواست می شود رسیدگی فوری و کامل به وضعیت سلامت و درمان زندانیان سیاسی در محیطی خارج از زندان را در دستور کار قرار داده و امکان معاینه و بررسی دوره ای و کامل پزشکی این زندانیان عزیز را که امروز صدق گفتار و پیش بینی ها و نگرانی های حاکی از بصیرت آنان از وضعیت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور بر همگان روشن گشته است توسط هیأتی از پزشکان مستقل این مرز و بوم فراهم آورید تا بیش از این شاهد خسارتهای تأسف بار و جبران ناپذیر نباشیم.
انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران
۶/۸/۹۱

 


 


تولید کارخانه آب معدنی داماش به دلیل كمبود و گرانی مواد اولیه تولید بطری متوقف شد و تمامی كارگران این مجموعه در بلاتكلیفی به سر می‌برند.

نماینده کارگران آب معدنی داماش با اعلام این خبر به ایلنا گفت: کارخانه آب معدنی داماش، از زیر مجموعه‌های گروه امیرمنصور آریا كه اكنون تحت نظارت قوه قضائیه قرار گرفته است، به سبب کمبود و گرانی مواد اولیه تولید، فعالیت خود را متوقف كرده است و ۱۴۰ کارگر این كارخانه كه اكنون بیکار شده‌اند جهت دریافت بیمه بیکاری به اداره كار معرفی شده‌اند.

این كارگر افزود: کارفرما به كارگران گفته است كه تولید این کارخانه با وجود كمبود و گرانی مواد اولیه توجیه اقتصادی ندارد، از این رو تا رفع نهایی مشکلات کارخانه تولید را موقتا متوقف می‌کنیم.

او در خاتمه با بیان اینكه كارخانه داماش تنها محل درآمد مردم این منطقه از گیلان است، تاکید کرد: احیاء مجدد کارخانه خواسته کارگران است چرا که آنان با توجه به افزایش مشکلات معیشتی که با تعطیلی این واحد تولید و از دست رفتن شغل‌شان متحمل می‌شوند، چاره‌ای جز انتظار شروع بکار کارخانه ندارند.
 


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irangreenvoice-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irangreenvoice@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بازار امروز

Loading currency converter .. please wait

loading
currency converter
please wait
....

خبرهاي گذشته