هستي نيوز،از آن سوي فيلتر جمهوري اسلامي خبر پراكني ميكند

-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد...
http://groups.google.com/group/hasti-news
------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۱ آبان ۱, دوشنبه

Latest News from Iran Green Voice for 10/22/2012

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



ندای سبز آزادی: نسرین ستوده که در اعتصاب غذا بسر می برد، بیش از همیشه لاغر و ضعیف شده است. 

این را همسرش رضا خندان در صفحه فیس بوکش نوشته است. وی به ملاقات خود و بچه ها با نسرین ستوده اشاره کرده و نوشته است که نسرين همچنان در اعتصاب است. مي‌گفت تغيير روز ملاقات يك خواسته‌ي كاملا فرعي بود. خواست اصلي من برداشتن فشار قضايي از روي خانواده‌ام هست.

نسرین ستوده از ۱۳ شهریور ۱۳۸۹ در بازداشت است و در دادگاه به جرم “اقدام علیه امنیت ملی، تبانی و تبلیغ علیه نظام و عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر” به تحمل ۱۱ سال حبس تعزیری، ۲۰ سال محرومیت از وکالت و ۲۰ سال ممنوعیت خروج از کشور و به جرم تظاهر به بی حجابی به ۵۰ هزار تومان جریمه نقدی محکوم شده است.

این وکیل دادگستری طی سه سال گذشته بارها برای احقاق بخشی از حقوق خود و خانواده اش اعتصاب غذا کرده است.

اوایل تابستان سال جاری، شعبه دوم دادیاری دادسرای شهیدمقدس تهران (جنب زندان اوین) با ارسال نامه های جداگانه به رضا خندان همسر و مهراوه دختر نسرین ستوده وکیل دادگستری، آنها را ممنوع الخروج کرد.

هیچ دلیلی در برگه احضاریه ای که برای مهراوه ورضا خندان صادر شده است برای صدور این قرار ذکر نشده و می توان آن را را بخش دیگری از اعمال فشار روانی بر روی زندانیان سیاسی دربند ارزیابی کرد.

در  نوشته رضا خندان، همسر نسرین ستوده آمده است: 

امروز پس از نزديك به يك سال كه روزهاي ملاقات ما را از بقيه‌ي هم بندي‌هاي نسرين جدا كرده بودند، ملاقات كرديم.
نسرين همچنان در اعتصاب است. مي‌گفت تغيير روز ملاقات يك خواسته‌ي كاملا فرعي بود. خواست اصلي من برداشتن فشار قضايي از روي خانواده‌ام هست.

از روزي كه براي مهراوه پرونده‌سازي كردند و ممنوع الخروج، نسرين مي‌خواست برا

يش كاري بكند. او نه تنها نمي‌توانست هيچ كاري برايش انجام دهد بلكه هر روز فشار، بيشتر و بيشتر مي‌شد. مخالفت دادسرا با تغيير روز ملاقات در واقع جرقه‌اي شد براي شروع ماجراي اعتراض و اعتصاب.

خيلي بيش از حد تصورم ضعيف و لاغر شده بود. به دليل اينكه در اين دو سال توان جسمي‌اش تحليل رفته است.
درسته كه هنوز در اعتصاب غذا بود ولي با وجود اين تنها زنداني كه در پشت كابين سفره و بساط ناهار پهن كرده بود نسرين بود چرا كه احتمال مي‌داد براي دقايقي به بچه‌ها اجازه بدهند كه پشت كابين و پيش مادرشان بروند در نتيجه غذاي مورد 
علاقه‌ي آنها را پخته بود. نسرين، هم با ما حرف مي‌زد و هم به بچه‌ها غذا مي‌داد.


 


 

یکی از شهروندان ساکن بروجن که با خانواده های کشته شده ها و زخمی های اردوی دانش آموزی راهیان نور از نزدیک دیدار کرده است در گفتگویی تلفنی با مسیح علی نژاد روزنامه نگار می گوید: وضعیت خانواده ها اصلا قابل تصور نیست، شش نفر از کسانی که پر پر شدند، تک فرزند خانواده های شان بودند، در میان زخمی ها چهره برخی از دختران که در این حادثه زخمی شده اند عیب پیدا کرده، ما خواستار این هستیم که ابتدا مسولان تمامی حقوق این خانواده ها اعم دیه، بیمه و غیره را تامین کنند، مسولان باید تعهد بدهند که جراحی زخمی ها در اولین فرصت به شکل درستی ا انجام شود تا حداقل این زخمی ها که خواهران همه ما هستند دچار نقص عضو نشوند و همچنین باید باید با مسببین اصلی حادثه برخورد جدی صورت گیرد.

وی با بیان اینکه بسیاری از حادثه دیدگان و همچنین نمایندگان و مسولان شهرشان وزیر آموزش و پرورش و شخص رییس جمهور را از جمله مقصران اصلی این حادثه می دانند، گفت که اگر در این حادثه فرزند یکی از مسولان کشته می شد، حتما زمین و زمان را به هم می دوختند، دخترانی که پرپر شدند، هم شهری های ما هستند و ما به آنها مدیون هستیم آنها به کمک نیاز دارند.

جمعه شب، اتوبوسی با 44 دختر دانش آموز از بازدید مناطق جنگی در استان خوزستان برمی گشت که واژگون شد و د طی آن ۲۶ دانش آموز در جا جان باختند و سایرین نیز آسیب دیده اند. کاروان راهیان نور، طرح «بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس» است. کاروانی که در چند سال گذشته از شمار زیادی از نوجوان قربانی گرفته و به گفته این شهروند بروجنی مسولان آموزش و پرورش سال گذشته به خاطر ده نمره درسی دانش آموزان را راهی مناطق جنگی می کردند و امسال نیز مدیر و معاون مدرسه با اصرار مسولان آموزش و پرورش دانش آموزان را راهی این سفر کرده اند. سفری که به گفته او اتوبوس های حامل دانش آموزان فاقد کمربندهای ایمنی بوده و به صورت غیر قانونی در شب با سرعت غیر مجاز راهی جاده شد.

متن کامل گفتگوی مرا با یکی از شهروندان بروجن می توانید اینجا بخوانید و بشنوید:

سلام من مسیح علی نژاد روزنامه نگار هستم. با توجه به اینکه شما ساکن شهر بروجن هستید می خواهم بدانم خانواده های کشته شدگانی که شما از نزدیک آنها را دیده اید به جز بروجن ساکن چه شهرهایی هستند و چه وضعیتی دارند؟

خانواده های قربانیان، الان هر کدام عزیزی را از دست داده اند، شهرهای سفید دشت، نقنه، فرادنبه...خیلی از این خواهرانی که پرپر شدند، حتی شش نفرشان تک فرزند خانواده شان بودند. اگر خودمان را بگذاریم جای آنها اصلا قابل تصور نیست . مثلا اگر یکی از همین مسولان در این سانحه فرزندشان را از دست می دادند، حتما زمین و زمان را به هم می ریختند. واقعا برای هیچ کسی این وضعیت قابل تصور نیست.

شما آیا اطلاعاتی در مورد کسانی که زخمی شدند و اینکه در چه وضعیتی به سر می برند دارید؟

زخمی ها، افرادی هستند که چهره شان کمی عیب پیدا کرده. اینها باید جراحی شوند و به روزهای اول برگردند که اثر بخیه و زخم روی چهره های شان نماند. خانمی بوده که لگن و یا آرنجش شکسته نباید به گونه باشد که فردا دچار اختلالات حرکتی شود در این دختران. باید کاملا به روز اول برگردند

اولویت اصلی این خانواده ها در حال حاضر چه هست و چه درخواستی از مسولان دارند در این شرایط؟‌

ما دو تا اولویت برای ما خیلی مهم است. اولویت اول اینکه حقوق این خانواده ها به صورت کامل باید پرداخت شود اعم از دیه، بیمه و غیره. یعنی حقوق شان پایمال نشود، یعنی فردا آقایان دست اندرکار نگویند بیمه باید پرداخت کند. افرادی هم که زخمی شده اند، اینها خواهران ما هستند اگر فردا دچار نقص عضو شوند چه کسی می خواهد پاسخگو شود. باید آقایان تعهد کنند این دخترانی که زخمی شدند به روز اول شان برگرداند و فردا دچار نقص عضو نشوند. اولویت دوم این است که حتما با مسببین این حادثه برخورد شود تا فردا دوباره همین حادثه تکرار نشود. چون این دفعه اول نبود که در این شهرستان چنین اتفاقی افتاد. دو سال قبل هم ۲۲ فرهنگی دقیقا در همان جاده و همان منطقه دچار سانحه شدند.

گفته می شود که خیلی از خانواده ها ظاهرا ناراحت هستند که چرا سفر راهیان نور به عنوان یک درس اجباری برای فرزندان شان بود و ۸ یا ۱۰ نمره به دانش آموزانی که در این سفر شرکت می کردند تعلق می گرفت، می خواهم بدانم مشاهدات شما در این زمینه چه بوده؟

سال قبل به این صورت بود که هر کس در سفر راهیان نور شرکت می کرد ۱۰ نمره به دانش آموز تعلق می گرفت ولی امسال چون خودشان متوجه شدند که این نظری که دارند به مردم می قبولانند به خاطر ۱۰ نمره دانش آموزان را راهی سفر راهیان نور کنند خطر ناک است گفتند فقط به مسولان مدرسه اصرار کردند که حتما تا می توانید دانش آموزان را بیاورید به این سفر، یعنی از صد نفر فقط دو نفر در سفر شرکت نکردند، ولی اینکه به شکل اجباری بوده بله سال قبل بوده اما امثال اینگونه نبود. نگفتند به خاطر نمره ولی همین که به مدیر و معاون اصرار کردند خب آنها هم تابع آموزش و پرورش هستند و مجبور بودند دانش آموز را هر طوری بوده به سفر ببرند.

خب پس با این توصیف وقتی خود مدرسه و آموزش و پرورش دانش آموزان را راهی مناطق جنگی کردند، آیا در مشاهدات خودتان متوجه این شدید که نکات ایمنی در سفر و وسایل نقلیه رعایت شده بود؟

هیچ کدام از اتوبوس ها کمربند ایمنی و امکانات ایمنی نداشتند. نقص فنی اتوبوس که ترمز آن بود از قبل اعلام شده بود. جاده هم خطر ناک بود و قوانین خود سیستم آموزش و پرورش برای اردو این است که اتوبوس حامل دانش آموز نباید در شب حرکت کند فعلا این چند تا مسله مطرح شده....

نماینده شهر شما آقای سلطانی در مصاحبه های رسمی خود با رسانه های داخلی نقطه نظراتی را گفته اند اما آیا می توانم بپرسم در سرکشی هایی که از خانواده ها داشتند چه کسی را مسول و مقصر می دانند و چه وعده هایی برای پیگری این مسله به خانواده ها دادند.

همانطور که در رسانه ها اعلام کردند در این امر مقصر اصلی حادثه رییس جمهور شناخته شد و گفتند رییس جمهور باید سوال دهد چون همشهری های ما هستند و ما هم داخل این شهر زندگی کردیم و واقعا به آنها مدیون هستیم. کمیسیون امنیت ملی هم به این قضیه وارد شده است. این کمیسیون معمولا در موضوعات مثل جنگ و امنیت های داخلی وارد می شوند اماچون به این مسئله وارد شده اند امیدواریم نظرات کارشناسی جمع شود و علت دقیق حادثه مشخص شود. جلسه علنی مجلس هم انشالله چهارشنبه به صورت ویژه بررسی شود و وزیر صد در صد برای استیضاح می رود، در این شکی نیست.

حتما شنیده اید که سردار نقدی گفته اند که این دانش آموزان شهید شده اند و اجر آنها با خدای متعال است واکنش خانواده ها به این گونه سخنان چه است؟ 

بحث ما این است که شهدای ما هم در عذاب هستند و هیچ وقت راضی نیستند که دانش آموزان ما به این شکل کشته شوند که یک سری دانش آموز به این صورت دچار مشکل شوند. ما ابزار کار و کیفیت کار مشکل داریم که چرا همین کار درست انجام نشد. اینکه چرا این ماشین ها با اسکورت نرفتند که یک ماشین پیشاپیش اتوبوس دانش آموزان حرکت می کرد تا اتوبوس از سرعت مطمينه خارج نشود و اینکه چرا چنین اردو و سفری به مناطق جنگی در یک سطح غیر درسی برگزار نشد که به دانش آموزان لطمه وارد نشود....


 


سیدحسین رونقی، وبلاگ نویس و فعال حقوق بشر محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین در نامه ای خطاب به رهبری نوشته است: من هم بسان همه مردم ایران از این گونه برخورد‌های غیر مسوولانه ناراضی و ناراحت هستم و نیز از اینکه هم میهنانم در سرمای شدید بدون هیچ سرپناهی زندگی می‌کنند، از اینکه با انواع بیماری‌ها دست و پنجه نرم می‌کنند و با هزاران مشکل روبرو هستند در رنجم. اطلاع دارید مسوولانی که همچنان در خانه‌های گرم خود نشسته‌اند و درباره بازسازی خانه‌های زلزله زدگان وعده‌های دروغین می‌دهند. هنوز حتی نتوانسته‌اند برای این مصیبت دیدگان کانکس تهیه کنند؟ و اطلاع دارید که بخاطر یک سیلاب تعدادی از هم میهنان شمالیمان جانشان را از دست داده‌اند و بسیاری بی‌پناه مانده‌اند؟

این زندانی سیاسی در نامه خود با بیان اینکه “اطمینان دارم با هر قضاوتی که نسبت به امثال من در جمهوری اسلامی وجود داشته باشد، حداقل عده‌ای از مسولان سیاسی کشور هستند که اذعان کنند انگیزه‌های ما که پذیرفته‌ایم دوران جوانی خویش را درزندان سر کنیم، چیزی جز سربلندی و پیشرفت ایران عزیزمان نیست.” آورده است: آنچه بر امدادگران و نیروهای داوطلب و مردمی رفت یکی از تاسف بارترین پرونده ها در اسناد قوه قضایی جمهوری اسلامی است. آیا شما باور می کنید که هنوز هم امدادگران بازداشت شده را تهدید و وادار به سکوت می کنند تا از حقوق خود دفاع نکنند و از ظلم ها و قانون شکنی ها پرده برندارند. پیش از آن نیز در اداره اطلاعات تبریز و پلیس اطلاعات و امنیت به عقاید بسیاری از امدادگران توهین شد، روزهای بسیاری را به صورت غیرقانونی و بدون تفهیم اتهام در بدترین وضع و زیر فشارهای غیر انسانی در بازداشت به سر بردند.

سیدحسین رونقی ملکی از بازداشت شده های پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ است که توسط اطلاعات سپاه بازداشت شد و در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیرعباسی به ۱۵ سال حبس محکوم شد. او پس از مدت ها تعلل و معطلی و پس از چند مرحله اعتصاب غذا و دارو، در نهایت چند هفته پیش به مرخصی درمانی آمد که به بازداشت وی در کمپ کمک رسانی به زلزله زدگان منتهی شد.

متن کامل این نامه که در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:

به نام خداوند جان و خرد

و هر کسی کارهای شایسته انجام دهد و مومن باشد، نه از ستمی می‌ترسد و نه از آسیبی.

و من یعمل من الصالحات و هو مومن فلا یخاف ظلما و لا هضما – ۱۱۲ / طه

جناب آیت الله خامنه‌ای

با سلام و عرض ادب

من سیدحسین رونقی ملکی، زندانی سیاسی در بند ۳۵۰ به این گمان که حضرتعالی با دغدغه آشنایی مستقیم با مشکلات و رنج های مردم و کوشش در بهبود نسبی زندگی و معیشت آن‌ها به شهر‌ها و استان های کشور سفر می‌کنید، این نامه را می‌نویسم. اطمینان دارم با هر قضاوتی که نسبت به امثال من در جمهوری اسلامی وجود داشته باشد، حداقل عده‌ای از مسولان سیاسی کشور هستند که اذعان کنند انگیزه‌های ما که پذیرفته‌ایم دوران جوانی خویش را درزندان سر کنیم، چیزی جز سربلندی و پیشرفت ایران عزیزمان نیست.

جناب آیت الله خامنه‌ای

تابستان امسال زلزله‌ای در آذربایجان رخ داد که تن هم میهنانمان را تا به امروز به لرزه انداخته است. پس لرزه‌ها، سرمای شدید و بی‌تدبیری و وعده‌های دروغین مسوولان نیز درد این مصیبت دیدگان را دو چندان کرده است. آنگونه که وزیر بهداشت و استاندار آذربایجان شرقی عنوان کرده‌اند: “با گذشت بیش از دو ماه از وقوع زلزله ۱۲۰ هزار نفر در مناطق زلزله زده در سرمای شدید زیر چادر اسکان موقت زندگی می‌کنند، بسیاری از زلزله زدگان از ابتدایی‌ترین امکانات همچون حمام و توالت و لوازم گرمایشی محروم هستند. بیماری های عفونی، پوستی و… سلامت آن‌ها را تهدید می‌کند.”

این در حالی است که بسیاری از مسوولان نظام با هزینه‌های گزاف به سفرهای استانی یا به همراه خانواده‌های خود به سازمان ملل می‌روند و هزینه‌های بسیاری صرف سوریه، عراق، لبنان و دیگر کشور‌ها می‌شود. آیا همانگونه که معاون اول آقای احمدی‌نژاد عنوان کرده بود مناطق زلزله زده ظرف دو ماه بازسازی شد؟

جناب آقای خامنه‌ای

آیا سفر آقای احمدی‌نژاد در زمان وقوع زلزله به مکه، در کنار بی‌تفاوتی غیرقابل توجیه صدا و سیما نسبت به این واقعه تلخ و به گونه‌ای امنیتی با آن برخورد کردن و بازداشت امدادگران و نیروهای داوطلب مردمی، بیانگر بی‌تفاوتی مسوولان جمهوری نسبت به مردم ایران و واقعه زلزله آذربایجان نبود؟ آیا این امر بیانگر فاصله بین مردم و حاکمیت نیست؟ طبیعی است که من هم بسان همه مردم ایران از این گونه برخورد‌های غیر مسوولانه ناراضی و ناراحت هستم و نیز از اینکه هم میهنانم در سرمای شدید بدون هیچ سرپناهی زندگی می‌کنند، از اینکه با انواع بیماری‌ها دست و پنجه نرم می‌کنند و با هزاران مشکل روبرو هستند در رنجم. اطلاع دارید مسوولانی که همچنان در خانه‌های گرم خود نشسته‌اند و درباره بازسازی خانه‌های زلزله زدگان وعده‌های دروغین می‌دهند. هنوز حتی نتوانسته‌اند برای این مصیبت دیدگان کانکس تهیه کنند؟ و اطلاع دارید که بخاطر یک سیلاب تعدادی از هم میهنان شمالیمان جانشان را از دست داده‌اند و بسیاری بی‌پناه مانده‌اند؟

جناب آیت الله خامنه‌ای

شاید به حضرتعالی اطلاع نداده باشند که حضور امدادگران و نیروهای داوطلب مردمی فارغ از هر مرام و عقیده‌ای در مناطق زلزله زده از اولین ساعات چشمگیر و غیر قابل انتظار بود. داوطلبانی که زندگی روزانه خود را‌‌ رها و جلیقه امدادگر بر تن کرده بودند و در امدادرسانی فرا‌تر از مسوولان تلاش می‌کردند به گونه‌ای که به گفته نماینده مردم تبریز آقای پزشکیان مردم در کمک به زلزله زدگان از مسوولان جلو‌تر بودند. اما پاسخ بسیاری از این نیرو‌ها و امدادگران داوطلب و مردمی، ضرب و شتم و بازداشت غیرقانونی توسط نیروهای لباس شخصی و اداره اطلاعات تبریز بود.

باورم این است سرچشمه همه این بی‌عدالتی‌ها قوه قضاییه است که بجای حمایت از امدادگران و فعالیت‌های قانونی و بشر دوستانه آن‌ها، تن به نفوذ نهادهای امنیتی و اطلاعاتی داد و همگام با آن‌ها به گفته خودشان برای امدادگران بی‌گناه بدون هیچ دلیل و توجیه مشخصی پرونده سازی کرد و آن‌ها را روانه زندان نمود. ما هر چه فکر می‌کنیم، در نمی‌یابیم چرا باید مزد کمک به هم میهنان رنج دیده‌مان زندان باشد؛ شاید جنابعالی بعنوان رهبر جمهوری اسلامی برای این سوال پاسخی بیابید. اما در عین حال و در کنار همه مصیبت‌ها زلزله آذربایجان نشان داد هنوز حس نوع دوستی ما ایرانیان در زلزله‌های رودبار و بم فراموش نشده است و بر همه ثابت شد که براستی آذربایجان پاره تن ایران است.

جناب آیت الله خامنه‌ای

آنچه بر امدادگران و نیروهای داوطلب و مردمی رفت یکی از تاسف بار‌ترین پرونده‌ها در اسناد قوه قضایی جمهوری اسلامی است. آیا شما باور می‌کنید که هنوز هم امدادگران بازداشت شده را تهدید و وادار به سکوت می‌کنند تا از حقوق خود دفاع نکنند و از ظلم‌ها و قانون شکنی‌ها پرده برندارند. پیش از آن نیز در اداره اطلاعات تبریز و پلیس اطلاعات و امنیت به عقاید بسیاری از امدادگران توهین شد، روزهای بسیاری را به صورت غیرقانونی و بدون تفهیم اتهام در بد‌ترین وضع و زیر فشارهای غیر انسانی در بازداشت به سر بردند. بازجویان به تفتیش عقاید پرداختند و با ورود به خصوصی‌ترین مسایل امدادگران آن‌ها را وادار به اعترافات غیرواقعی و خلاف کردند. ضرب و شتم امدادگران برای کسب اعترافات غیرواقعی از تلخ‌ترین رخداد‌ها بود و تلخی آن در سوابق برخورد نهادهای اطلاعاتی، امنیتی فراموش نخواهد شد.

جناب آقای خامنه‌ای

اینجانب در میان امدادگرانی بودم که به خاطر نوع دوستی و انسانیت و کمک به مردم بی‌پناه بازداشت شدند و توهین‌های بسیاری را تحمل کردند. بار‌ها تهدیدمان کردند که خانواده و اطرافیانمان را نیز بازداشت می‌کنند. این در حالی بود که من شخصا برای مرخصی خارج از زندان بودم و بنا به وظیفه انسانی و ملی فرصت به دست آمده برای رسیدگی به کارهای شخصی و معالجاتی خود را‌‌ رها کرده، برای کمک به زلزله زدگان شتافتم اما با برخورد خودسرانه و غیرقانونی نهادهای اطلاعاتی و امنیتی مواجه شدم و بر اثر ضربات وارده به هنگام بازداشت بشدت از ناحیه کلیه آسیب دیدم. نمی‌دانم این درخواست نابجایی است اگر به عنوان رهبری این نظام از جنابعالی بخواهم که ماموران و مسوولان قانون شکن و قانون گریز، قضات ناعادل و آنان که دروغ پراکنی می‌کنند را به فرض صحت مطالب عنوان شده در این نامه به میز محاکمه یک دادگاه مستقل بسپارید؟ و بیشتر از پیش به وضعیت بد زلزله زدگان بی‌پناه در سرما رسیدگی کنید؟ آنچه مسلم است حکومت باید در برابر قانون سر فرود آورد. اما اگر حاکمیتی از قانون بگریزد و شهروندان را از مزایا یا حقوق مصرح قانون محروم کند و اگر شهروندان خود را در معرض بی‌عدالتی و عدم امنیت ببینند شکاف بی‌اعتمادی میان مردم و حاکمیت پدید می‌آید. متاسفانه این است آنچه امروز همگان شاهد آن هستیم.

بنی آدم از اعضای یکدیگرند

که درآفرینش ز یک گوهرند

چو عضوی به درد آورد روزگار

دگرعضو‌ها را نماند قرار

توکه از محنت دیگران بی‌غمی

نشاید که نامت نهند آدمی

با احترام

سیدحسین رونقی ملکی

بند ۳۵۰ – زندان اوین

 


 


علی نجاتی عضو هیئت مدیره سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه بر اساس احضاریه‌ای که سه روز پیش به وی ابلاغ شده بود روز شنبه ۲۹ مهر ماه، در شعبه اول دادیاری دادگستری شهرستان شوش حاضر شد و مورد بازجویی قرار گرفت.

به گزارش تارنمای اتحادیه آزاد کارگران ایران، در این دادگاه به علی نجاتی اعلام شد: شما بر اساس مستندات سی دی ایی که بر روی پرونده همسرتان است سال گذشته به کردستان رفته و در آنجا سخنرانی کرده و ترانه حماسی و تحریک کننده «دایه دایه وقت جنگه» را خوانده‌اید.

علی نجاتی نیز اعلام کرد: ما در یک جمع بزرگ خانوادگی حضور داشتیم و در چنین جمع‌هایی طبیعی است که آدم‌ها صحبت بکنند یا آواز بخوانند، اینکه جرمی نیست.

در ادامه این بازجویی از سوی دادیار شعبه یک دادگستری شهرستان شوش، وی با تعیین وثیقه ده میلیون ریالی برای آزادی علی نجاتی اعلام کرد ما این سی دی را جهت تحقیقات و تکمیل پرونده به دادگستری استان کردستان خواهیم فرستاد و چنانچه دادگستری این استان قصد محاکمه شما را در آنجا نداشته باشد همینجا به پرونده شما رسیدگی خواهیم کرد.

به گزارش کلمه علی نجاتی در هفته‌های گذشته پس از اتمام دوره محکومیت حبس یک ساله‌اش آزاد شده بود و هنوز یک ماه از آزادی وی نمی‌گذرد که دوباره او را احضار کرده‌اند. علی نجاتی در دوران حبس به بیماری قلب مبتلا شده بود و مجبور به جراحی قلب و بستری در بیمارستان شده بود. در ایام محبوس بودن این فعال کارگری، دو اتحادیه بین المللی کارگری در نامه‌ای به دبیر کل سازمان بین المللی کار، آی ال او، از وی حمایت کردند. «فدراسیون بین المللی کارگران صنایع غذایی، کشاورزی و خدماتی» و «کنفدراسیون بین المللی اتحادیه‌های کارگری» در شکایت نامه خود از جمهوری اسلامی ایران از دبیر کل سازمان بین المللی کار خواسته بودند تا این سازمان در بالا‌ترین سطح برای اطمینان یافتن از سلامتی آقای نجاتی و آزادی او اقدام کند.

اتحادیه آزاد کارگران ایران در بیانیه‌ای ضمن محکوم کردن این اقدام نوشت: اتهامات وارده بر علی نجاتی آنچنان یک بهانه جویی ساده انگارانه است که هیچ چیزی جز تداوم آزار و اذیت این فعال کارگری توجیه گر برگزاری چنین دادگاهی برای وی نیست. این یک پرونده سازی آشکار و ناشیانه بر علیه علی نجاتی است و ما در اتحادیه آزاد کارگران ایران، آنرا قویا محکوم می‌کنیم.

بر اساس این بیانیه بر پایه ی تشکل کارگری و اعتراض کارگران به وضعیت مشقت بار کنونی یکی از پایه‌ای‌ترین حقوق انسانی طبقه کارگر ایران است و احضار و محاکمه کارگران معترض به هر بهانه‌ای، خدشه‌ای در تلاش و مبارزه ما کارگران در دفاع از زندگی و هستیمان وارد نخواهد کرد

 


 


مراسم تشییع جنازه وسام حسن، رییس اداره اطلاعات سازمان امنیت لبنان (فرع معلومات)، به تشنج کشیده شد.

صدها تظاهرکننده لبنانی، روز یکشنبه پس از برگزاری مراسم خاکسپاری کشته شدگان بمبگذاری روز جمعه در بیروت، به خیابان ها آمده و خواستار کناره گیری نجیب میقاتی نخست وزیر و دولت مورد حمایت حزب الله و سوریه در آن کشور شدند.

در پی انفجار روز جمعه در منطقه اشرفيه٬ در شرق بيروت٬ وسام حسن٬ مسئول اداره اطلاعات سازمان امنيت (فرع معلومات) کشته شد.

ترور آقای حسن پس از آن صورت گرفت که ماموران وابسته به فرع معلومات چندی پیش اقدام به دستگیری میشل سماحه سیاستمدار وابسته به ایران و سوریه کرده بودند. میشل سماحه، وزیر سابق اطلاع رسانی لبنان که از سیاستمداران نزدیک به ایران و سوریه در لبنان محسوب می شود، به اتهام تلاش برای بمبگذاری و ترور سیستمداران لبنانی منتقد رژیم بشار اسد، توسط وسام حسن و فرع معلومات در لبنان بازداشت شد. نیروهای امنیتی مقداری مواد منفجره در منزل سماحه یافتند که بعدها در اعترافات سماحه مشخص شد وی آنها را به منظور انجام عملیات بمب گذاری در برخی مناطق لبنان پنهان کرده بود. در آن زمان بازداشت سماحه در چارچوب تحقیق در توطئه‌ای برای بمبگذاری در شماری از مناطق لبنانی به ویژه در شمال صورت گرفت.

به گزارش آسوشیتدپرس، معترضان خشمگین در بیروت، به سمت کاخ نخست وزیری حرکت کردند و پلیس در برخورد با آنان تعداد زیادی گاز اشک آور شلیک کرد.

همچنین سیاستمداران وابسته به جناح ۱۴ مارس نیز خواستار استعفای نجیب میقاتی از پست نخست وزیری شده اند.

با این حال فواد سنیوره نخست وزیر سابق و دکتر سمیر جعجع رییس حزب "قوات لبنانی" از هواداران خود خواسته اند که از حمله به کاخ نخست وزیری اجتناب کرده و اعتراضات خود را به صورت مسالمت آمیز و با آرامش دنبال کنند.


 


پس از آنکه تامی ویتور، سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید در بیانیه ای، خبر روزنامه نیویورک تایمز مبنی بر گفتگوی مسقیم دولت آمریکا و ایران درباره برنامه هسته ای ایران را رد کرد، وزیر خارجه جمهوری اسلامی نیز این خبر را تکذیب کرد.

روزنامه «نيويورک تايمز» روز شنبه در گزارشی به نقل از مقام‌های ناشناس در دولت باراک اوباما، نوشته بود که آمريکا و ايران برای مذاکره رو در رو بر سر برنامه هسته ای ايران توافق کرده اند.

به گزارش خبرگزاری مهر، علی اکبر صالحی در پاسخ به پرسشی در مورد گزارش نيويورک تايمز گفته است: «مسئوليت پاسخگويی به چيزی که آنها منتشر می کنند را نداريم و چيزی به نام مذاکره با آمريکا نداريم.»

وزير امور خارجه ايران افزود: «مذاکراتی با ۱+۵ داريم که آمريکا نيز حضور دارد و اگر بحث مذاکره هسته ای باشد انجام می گيرد جدای از آن بحثی تحت عنوان مذاکره نداريم.»


 


همزمان با حادثه کشته شدن 26 دختر دبیرستانی بروجن در اردوی اجباری بازدید از مناطق جنگی  اتوبوس دختران دانشگاه ملایر که عازم مناطق جنگی بودند نیز واژگون شد و تعدادی از دانشجویان مجروح شدند.

رییس دانشگاه ملایر با اشاره به واژگونی اتوبوس حامل دانشجویان دختر این دانشگاه که به اردوی راهیان نور غرب اعزام شده بودند، گفت: از این پس تا جایی که امکان دارد از قطار برای اعزام دانشجویان استفاده خواهیم کرد.

بهمن امانی، در گفت‌وگو با ایسنا با اعلام این خبر افزود: 40 نفر از دانشجویان این دانشگاه به این اردو اعزام شده بودند که اتوبوس حامل آنها به علت بارندگی و لغزندگی جاده واژگون شد.

وی خاطرنشان کرد: این حادثه پنجشنبه 27 مهر اتفاق افتاد و تعدادی از دانشجویان که جراحت سطحی داشتند به صورت سرپایی درمان و دو تا سه نفر از آنها که نیاز به مداوا داشتند به بیمارستان منتقل شدند.

امانی در پایان اظهار کرد: این دانشجویان شب گذشته 29 مهر به ملایر بازگشتند.


 


مانور نظامی مشترک آمریکا و اسراییل که بزرگترین مانور دو کشور متحد است، آغاز شد.

به گزارش خبرگزاری فرانسه، این مانور با شرکت حدود ۳۵۰۰ پرسنل ارتش آمریکا و ۱۰۰۰ سرباز اسرائیلی برگزار می شود و بزرگترین رزمایش مشترکی است که تابحال توسط آمریکا و اسرائیل برگزار شده است.

خبرگزاری آلمان نیز گزارش داده است که این مانور سه هفته طول خواهد کشید و از جمله، حمله موشکی به اسرائیل از خاک ایران، سوریه، لبنان و نوار غزه را بازسازی خواهد کرد.

اما مقامات رسمی آمریکایی و اسرائیلی ارتباط آن را با کشور بخصوصی یا با رخدادهای خاورمیانه، تکذیب کرده اند.

به گزارش رادیوفردا، همزمان یک مانور پنج روزۀ داخلی نیز در اسرائیل آغاز شده است که به گفته مقامات اسرائیلی برای آمادگی در مقابل زلزله است.


 


به دنبال وزش طوفان شب گذشته در استان بوشهر با سرعت 90 کیلومتر، معاون عمرانی استاندار بوشهر اعلام کرد: در حادثه شب گذشته در شهر بوشهر یک نفر بر اثر برق‎گرفتگی فوت کرد و سه نفر نیز صدمه دیدند که حال عمومی آنها خوب گزارش شده است.

شاهپور رستمی  گفت: طوفان شب گذشته در استان بوشهر 139 میلیارد ریال خسارت به تأسیسات عمومی، زیربنایی، شهری و اماکن مسکونی و معابر عمومی شهری و روستایی وارد کرده است.
 

وی اظهار کرد: این طوفان با سرعت 90 کیلومتر از شمال استان وارد شهرهای گناوه، دیلم و بوشهر شد و با توجه به شدت و سرعتی که داشت خسارت‎های زیادی به تأسیسات زیربنایی از جمله در بخش برق بر جای گذاشت.
 

رستمی اضافه کرد: طبق بررسی‎ها و بازدیدهای اولیه از شبکه‎ها و تأسیسات برق این سه شهر، در مجموع حدود 70 میلیارد ریال به این بخش خسارت وارد شده است.وی خسارت وارد شده در سایر بخش‎ها را 100 میلیارد ریال ذکر کرد.

 

معاون عمرانی استاندار بوشهر یادآور شد: همچنین 32 میلیارد ریال خسارت به تأسیسات شهری، فضای سبز و معابر عمومی در این سه شهر وارد شده که بیشترین خسارت‎ها مربوط به شهر گناوه بوده است.
 


 


علی لاریجانی رییس مجلس در نامه ای به احمدی نژاد، مصوبه دولت را در خصوص انتقال سهام کارخانجات دولتی به صندوق بازنشستگی کشور برای رد دیون کشور غیر قانونی اعلام کرد.

این اقدام رییس مجلس در ادامه روند ابطال مصوبات غیر قانونی دولت احمدی نژاد است که تا کنون بارها واکنش احمدی نژاد را برانگیخته است.

پیش از این شورای نگهبان و شورای عالی حل اختلاف قوا، در اختلاف نظر احمدی نژاد و علی لاریجانی درباره ابطال مصوبات دولت توسط رییس مجلس و یا ابلاغ قوانین تازه، شکایت رییس دولت را رد کردند و حق را به لاریجانی دادند تا به این ترتیب در یکی از چالش برانگیزترین اختلافات احمدی نژاد با مجلس، او در برابر رقبای اصولگرای خود بازی را واگذار کند.

احمدی نژاد پیش از شکایت به شورای حل اختلاف، همچنین در نامه ای به دستگاه های اجرایی خواستار بی اعتنایی مدیران به نامه های لاریجانی شده بود.

به گزارش خبرگزاری فارس، رییس مجلس در تازه ترین اقدام مشابه، نامه ای به رییس دولت نوشته و مصوبه دولت را در خصوص انتقال سهام کارخانجات دولتی به صندوق بازنشستگی کشور برای رد دیون کشور غیر قانونی اعلام کرده است.

در نامه علی لاریجانی خطاب به رییس دولت آمده است: متعاقب بررسی‌ها و اعلام نظر مقدماتی «هیأت بررسی و تطبیق مصوّبات دولت با قوانین» و مستنداً به صدر ماده واحده و تبصره (۴) الحاقی به « قانون نحوة اجراء اصول هشتاد و پنجم (۸۵) و یکصد و سی و هشتم (۱۳۸) قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و اصلاحات بعدی» و مـاده (۱۰) آئین‌نامه اجرایـی آن، مراتب متضمّن اعلام نظر قطعـی جهـت اقـدام لازم در مهلـت مقـرّر قانونـی و اعلام نتیـجـه به این جانـب ابلاغ می‌گردد. بدیهی است پس از انقـضای یک هفته مهلت مقرّر در قانون، آن بخش از مصوّبه که مورد ایراد قرار گرفته است، ملغی‌الاثر خواهد بود.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irangreenvoice-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irangreenvoice@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بازار امروز

Loading currency converter .. please wait

loading
currency converter
please wait
....

خبرهاي گذشته