
مصطفی خسروی
وب سایت الف وابسته به احمد توکلی، در یادداشتی با عنوان از این نامه ها بوی فتنه می آید، مکاتبات های محمود احمدی نژاد با رئیس سازمان قضا را یاد آور نامه (بیانیه) های موسوی در ایام انتخابات دانسته و سرانجام آن دو را یکسان گمانه زنی کرده است:
"متاسفانه باید اذعان کنیم که از این اقدامات آقای رئیسجمهور، بوی فتنه میآید. اما همانطور که ذکر شد عاقبت فتنهگران، مشخص است و در جامعه اسلامی، بنبستی نداریم. موسوی هم آنقدر بیانیه داد که روز به روز بیشتر از چشم ملت و حامیانش افتاد. روزی که او را حصر کردند، از آن ۱۳ میلیون رای دهنده و آن چند صد هزار حامی سینهچاک، خبری نبود و دیگر هم خبری نیست و جمهوری اسلامی ایران همچنان باقی مانده و موسوی و موسویها و بنیصدرها خسرالدنیا و الآخره ماندهاند."
جدای از کوته نظری نویسنده آن یادداشت که کج خیالانه داستان اعتراضات میلیونی خرداد 88 را تمام شده می پندارد و سرکوب های خونین را فراموش کرده و به زندان و حصر رهبران واقعی معترضان می بالد، باید از آقای توکلی پرسید براستی این نظامی که شما امروز نگران آنید، چرا تاریخش مملو از موسوی ها و بنی صدرها ست؟
بازرگان، بنی صدر، موسوی، هاشمی، خاتمی، کروبی کم نبودند که حالا می خواهید احمدی نژاد، این وصله ناجور را هم در خیل انسان های خسرالدنیا و آلاخره بگنجانید؟
اگر دنیا، همین جهنمی است که امروز رهبر ایران برای خود ساخته که حتی جرات تذکر به دست نشانده خود را ندارد، بگذار همه آن نام ها در کنار قطب زاده ها و شعریتمداری ها و سحابی ها و سامی ها و ... خسرالدنیا شوند.
درست است که اکثر روسای دولت و نخست وزیران این دیار روزی سرونشت شان در تقابل با قدرت مطلق حاکمه رقم خورده، اما حتما شنده اید آن مثل معروف را، که هر گردی گردو نیست.
فراموش نکنید که احمدی نژاد ثمره شجره ناپاک ولایتی است که اتفاقا آملی لاریجانی هم از آنجا می آید، هر دو منتخب کسی هستند که امروز عاجزانه شما و دیگران را به سکوت در برابر دست پروده های خود فرا می خوانند.
اگر نگارش تاریخ برعهده شما بود نعوذ بالله، نقبی می زدید به قصص قرآن و داستان هابیل و قابیل. هر چند این فرزند کریه البطن رهبری، تمام خصائص ناپسند قابیل را یک جا دارد، مطمئنا آن سوی میدان نه آدم و حوایی دیده می شود نه وجنات شیخ قضا، یاد هابیل را زنده می کند.
پس بهتر آنکه شما هم سکوت اختیار کرده و همانند دیگران منتظر آخر داستان باشید، چرا که سالهاست کودکان ما دنبال پاسخ این پرسشند که سرانجام هابیل قابیل را با بیل کشت یا قابیل، هابیل را...؟
براي دومين بار از ابتداي سال تحصيلي جديد تنبيه بدني دانشآموزان در شهرستان انار استان كرمان رسانهيي شد. اين بار يك دانشآموز دوم دبيرستاني به مدت چند دقيقه ضربات مشت و لگد معلم عصباني به سر و صورت و شكمش را تحمل كرد تا كار او به بيمارستان، عكسبرداري از سر، سرم و پزشكي قانوني برسد.
كمتر از دو هفته گذشته از مهرماه نيز يك دانشآموز اول ابتدايي در اين شهرستان تنها به دليل چند دقيقه دير رسيدن به مدرسه از مدير خشمگين مدرسه كتك خورد تا با صورتي سياه و كبود به خانه برگردد و اين روزها به زور و با اكراه به مدرسه برود.
پدر علي پسر 16ساله دبيرستاني و دانشآموز سال دوم رشته تجربي در گفتوگو با روزنامه «اعتماد» گفت:حدود ساعت 2 بعدازظهر پسرم در حالي كه گريه ميكرد به خانه رسيد. بعد از چند ساعت حالت تهوع پيدا كرد، او را به بيمارستان رسانديم، پزشك گفت بايد تحت مراقبت باشد.
علي ميگويد: بيشتر به سرم ضربه ميزد و وقتي من دستم را روي سر و صورتم ميگرفتم به شكمم ميزد تا دست را از روي سرم بردارم و دوباره به سرم ضربه بزند.
پزشكي قانوني آثار ضرب و شتم روي پا، شكم و سر علي را تاييد كرده و پرونده او براي شكايت از معلم خاطي به آموزش و پرورش شهرستان فرستاده شده است. علي فعلا از بيمارستان مرخص شده اما پزشك گفته بايد تحت مراقبت باشد.
هممدرسهايهاي علي به عنوان شاهدان ماجرا به آنچه بر علي گذشت، ميپردازند: معلم هنوز سر كلاس نبود. علي با انگشت به در كلاس خودشان ضربه ميزد، معلم كلاس روبهرويي بيرون آمد. در گوشه سالن علي را نگه داشت و با مشت به سرش ضربه ميزد، بعد هم فاصله حدودا 20 متري تا دفتر مدير را با لگد زدن به علي طي كرد.
دانشآموز 16 ساله ميگويد: وقتي در راهروي مدرسه دبير ادبيات كه اصلا معلم ما نيست و نميشناسمش مرا ميزد، معلمهاي ديگر از كلاس بيرون آمده بودند و نگاه ميكردند اما هيچكس مانع او نميشد. اينطور كه علي ميگويد معلم عصباني بعد از كتك زدن در سالن او را كتكزنان به سمت راهرو و دفتر مدير ميبرد و در حالي كه علي كنار ديوار بوده به سر و شكم او ضربه ميزده تا بالاخره مدير مدرسه جلوي معلم را ميگيرد.
در نخستين تماس خانواده علي با مدير مدرسه بعد از اتفاق و مراجعه به پزشك، مدير توصيه ميكند: «چون معلم خاطي قبلا هم در اين زمينه پرونده داشته از شكايتشان صرف نظر كنند و رضايت بدهند»؛ بقيه معلمها هم همين خواسته را براي همكار خطاكارشان از پدر علي داشتند. اما در پاسخ به سوال پدر علي كه «اگر فرزند خودتان هم بود، رضايت ميداديد؟» مدير تاييد ميكند «علي بدجور كتك خورد و شما حق داريد.»از طرف بيمارستان، پليس و 110 از ماجرا باخبر ميشوند و صبح روز گذشته پرونده به پزشكي قانوني و آموزش و پرورش براي ادامه پيگيري فرستاده ميشود. علي در حال حاضر به گفته خودش از ناحيه سر، چشم، دندان و صورت احساس درد ميكند و چند بار حالش به هم خورده است.
برگزاری مراسم دعای عرفه در حسینیه ارشاد با حضور ماموران کلانتری نیلوفر لغو شد.
به گزارش کلمه، ماموران پلیس با حضور در حسینیه ارشاد و قفل کردن در آن اعلام کردند که دستور از بالا رسیده و اجازه برگزاری دعای عرفه در حسینیه ارشاد وجود ندارد.
همچنین گفته می شود که مسوولان حسینیه ارشاد نیز به صورت تلفنی تهدید شده اند تا مراسم را لغو کنند.
امسال برخلاف سال های گذشته، مسوولان این برنامه برای برگزاری مراسم دعا تبلیغ و دعوت عمومی نکرده بودند و بنابر این بود تا با توجه به حساسیت های سابقه دار درباره برنامه های حسینیه ارشاد، مراسم دعا به صورت محدود و به جای محل حسینیه در محل کوچکتر کتابخانه (در زیر زمین حسینیه) برگزار شود که ظاهرا همین نیز تحمل نشده و تلاش برای برگزاری این مراسم منجر به تعطیلی کامل حسینیه ارشاد در روز عرفه شده است.
امسال مراسم شب های قدر نیز به علت ممانعت نهادهای امنیتی در حسینیه ارشاد برگزار نشد و سال گذشته نیز با فشار نیروهای امنیتی و تهدید های پی در پی، مراسم شب های بیست و یکم و بیست و سوم ماه مبارک رمضان لغو شد.
یک زن تایوانی تبار در ایالات متحده آمریکا، به جرم صدور ابزار و وسایل حساس نظامی به جمهوری اسلامی ایران، به دو سال زندان محکوم شد. دادستان آمریکا در خصوص این پرونده علیه یک ایرانی و یک اماراتی فراری نیز اعلام جرم کرده است.
به گزارش خبرگزاری بلومبرگ، در بیانیهای که از سوی دفتر دادستانی فدرال آمریکا در شهر سن آنتونیوی تگزاس منتشر شده، آمده است که «سوزان یپ» به اتهام خود مبنی بر صدور غیرقانونی ابزارهای حساس نظامی به ایران و نقض قوانین مربوط به تحریمهای بازرگانی علیه جمهوری اسلامی اعتراف کرده است.
این خبرگزاری میافزاید که دادستان فدرال آمریکا در کنار این زن، همچنین علیه یک ایرانی و یک شهروند امارات متحده عربی که هر دو متواری هستند، اعلام جرم کرده است.
بلومبرگ مینویسد که طبق پرونده، خانم یپ ۳۵ ساله، ماه ژوئیه، اتهام توطئه برای نقض قوانین تحریم ها را با همدستی یک ایرانی و یک عرب اهل امارات پذیرفت.
در این پرونده که جزئیات آن روز پنجشنبه، چهارم آبانماه، منتشر شد، گفته میشود که سوزان یپ، از اکتبر سال ۲۰۰۷ میلادی تا ماه ژوئن ۲۰۱۱، علاوه بر تقاضاهای متعدد خرید از کمپانیهای مختلف در گوشه و کنار جهان، «بیش از ۱۲۵۰ مورد» داد و ستد، برای «دستکم ۱۰۵هزار قطعه یدکی گوناگون» به ارزش «دو میلیون و ۶۰۰ هزار دلار» انجام داده است.
به گفته رابرت پیتمن دادستان فدرال در سن آنتونیوی تگزاس، قطعات تهیه شده توسط سوزان یپ، کاربردهای دوگانه نظامی و غیرنظامی دارند و هنگامی که شرکتها و یا اشخاص حقیقی، با نادیده گرفتن قانون، در صدد فروش آنها به کشورهای تحت تحریم برمیآیند، امنیت ملی ایالات متحده را بالقوه مورد تهدید قرار میدهند.
در بیانیه دادستان فدرال همچنین گفته میشود که خانم یپ اعتراف کرده است که به عنوان واسطه اصلی این خرید و فروشها و همدستی با یکی از دو متهم دیگر که فراری است، عمل کرده و به شیوه غیرقانونی، قطعات صادراتی را به ایران فرستاده است. او گفته است که برای این منظور، از هفت کمپانی خود در تایوان و هنگ کنگ نیز استفاده کرده است.
به گزارش رادیو فردا دادستان فدرال در بیانیه خود این نکته را هم اضافه کرده است که معاملات در حالی صورت گرفته است که این سه متهم از وزارت بازرگانی و یا اداره کنترل داراییهای خارجی در وزارت خزانهداری آمریکا تقاضای جواز صادرات نکردهاند.
مقررات مربوط به داد و ستدهای بازرگانی با ایران، شهروندان آمریکا را از فروش مستقیم و یا غیرمستقیم کالا و صدور فنآوری به ایران، و یا ارائه خدمات تحریم شده به این کشور منع کرده است. نادیده گرفته شدن این مقررات میتواند به حداکثر ۲۰ سال محکومیت زندان بیانجامد.
رئیس کانون انجمنهای صنفی کارگران استان اصفهان از اعتراض صنفی تانکرداران سوخت و ازدحام مردم در پمپ بنزینهای شهر اصفهان خبر داد.
علی یزدانی در این باره به ایلنا گفت: تانکرداران سوخت در شهر اصفهان در اعتراض به میزان کرایه خود برای جابه جایی سوخت، از شب گذشته دست از کار کشیدهاند و به یک اعتراض صنفی اقدام کرده اند.
این فعال کارگری با اشاره ازدحام مردم در پمپ بنزینها اظهار داشت: عدم سوخت رسانی به جایگاهها و وقفهای که در این بین پیش آمده، باعث ازدحام مردم در جایگاههای سوخت شده است.
رئیس کانون انجمنهای صنفی کارگران استان اصفهان در پایان افزود: البته در حال حاضر تعدادی از جایگاههای سوخت مشغول به فعالیت هستند و به جمعیت سوخت رسانی میکنند اما به دلیل کثرت تقاضا و کمبود جایگاه فعال، این روند به کندی صورت میگیرد.
۳۵ زندانی سیاسی در زندان های اوین، رجایی شهر، بهبهان و کارون اهواز در پیامی درگذشت مرحوم احمد قابل را تسلیت گفتند.
در بخشی از این پیام که ۳۵ زندانی سیاسی آن را امضا کرده اند آمده است: او بیماری ها را که حاصل آن حبس ها و زندان ها بود به جان خرید و سربلند در جوار محبوبش آرام گرفت.
متن این پیام به همراه اسامی امضا کننده ی آن که در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:
انالله و انا الیه راجعون
اندیشمند گرانقدر و متعهد، جناب آقای احمد قابل، دعوت حق را لبیک گفت و به دیدار معبود شتافت. او از سرمایه های ارزشمند روشنفکری دینی جامعه ما بود و چون حاضر نبود ثناگوی اصحاب قدرت باشد مضیقه ها، رنج ها و حبس های فراوانی را متحمل شد و آزادگی دربند را برگزید.
او بیماری ها را که حاصل آن حبس ها و زندان ها بود به جان خرید و سربلند در جوار محبوبش آرام گرفت.
این ضایعه دردناک را به خانواده بزرگوار قابل، همسر صبور و فرزندان داغدارش به خصوص حجه السلام والمسلمین جناب آقای هادی قابل تسلیت عرض نموده و برای آنان صبر و اجر مسئلت و برای آن مرحوم در کنار برادر شهیدش علو درجات و رحمت واسعه الهی را خواستاریم.
اسامی امضا کنندگان:
رضا انصاری راد
حسن اسدی زیدآبادی
مسعود باستانی
مصطفی تاجزاده
عماد بهاور
سیدعلیرضا بهشتی شیرازی
امین چالاکی
سیاووش حاتم
مهدی خدایی
امید خوارزمیان
محمدعلی دادخواه
محمد داوری
مجید دری
امیرخسرو دلیرثانی
علیرضا رجایی
محمد رضایی
سیدحسین رونقی ملکی
حسین زرینی
عبدالفتاح سلطانی
سیدمحمد سیف زاده
کیوان صمیمی
محمدفرید طاهری قزوینی
سیامک قادری
ابوالفضل قدیانی
جعفر گنجی
مهدی محمودیان
عبدالله مومنی
محسن میردامادی
ضیا نبوی
نصور نقی پور
مصطفی نیلی
محمدعلی ولایتی
محمدامین هادوی
احمد هاشمی
محمدحسن یوسف پورسیفی
غلامعلی حدادعادل، نماینده مجلس و از نزدیکان رهبر جمهوری اسلامی تلاش های خود برای جلوگیری از طرح سوال از احمدی نژاد در صحن علنی مجلس را آغاز کرده است.
او پیش از این گفته بود که در اختلافات دولت و مجلس برای جلوگیری از افزایش تنش در کشور نمایندگان مجلس را به کوتاه آمدن توصیه می کند.
حدادعادل در ماجرای استیضاح وزیرکار و تلاش مجلس هشتم برای عزل سعید مرتضوی از ریاست سازمان تامین اجتماعی نیز به رایزنی برای جلوگیری از استیضاح پرداخت و از قول مرتضوی به نمایندگان قول داد که مرتضوی خود از سمتش استعفا خواهد کرد. حداد پس از سرباز زدن مرتضوی از استفعا گفت که به اعتقاد او استیضاح وزیر کار موجب "سوء استفاده دشمنان" می شده است.
حدادعادل امروز نیز در گفت و گویی با واحد مرکزی خبر گفته است که سؤال از رئیس دولت، یا بحثهایی که ممکن است در صحن علنی مجلس پیش آورد، مورد سوء استفاده قرار می گیرد.
همچنین برخی گزارش ها حاکی از افزایش فشارها بر نمایندگان امضاکننده طرح سوال از احمدی نژاد برای بازپس گیری امضاها است. گفته می شود از نمایندگان مجلس با استناد به سخنان اخیر رهبر جمهوری اسلامی درباره جلوگیری از بروز تنش در کشور خواسته شده امضاهای خود را پس بگیرند.
این درحالی است که مجلس در حال حاضر در تعطیلات به سر می برد.
غلامعلی حدادعادل اما به همراه تعدادی از نمایندگان مجلس از فرصت تعطیلات پارلمان استفاده کرده و به دیدار رییس دولت رفته است.
او پس از این ملاقات به واحد مرکزی خبر گفت: "ترجیح دادیم در شرایط فعلی به جای سؤال از رئیس جمهور یا بحثهایی که ممکن است در صحن علنی مجلس پیش آید و مورد سوء استفاده قرار گیرد، حرفهایمان را در محیطهای خصوصیتر در میان بگذاریم."
ورود زنان به سالن مسابقه والیبال مردان با دستور حراست وزارت ورزش و تا اطلاع ثانوی ممنوع شد.
به گزارش خبرگزاری فارس، در حالی که بانوان در فصول گذشته بدون هیچ مشکلی وارد سالن مسابقه والیبال مردان در ردههای باشگاهی و ملی میشدند و مسابقات را تماشا میکردند، در جریان هفته دوم لیگ برتر والیبال باشگاههای کشور مسئولان برگزاری مسابقات اعلام کردند که با اعلام حراست وزارت ورزش و تا اطلاع ثانوی بانوان حق ورود با سالن مسابقه والیبال مردان را ندارند.
این موضوع و اعلام این خبر موجب ناراحتی بانوانی شد که در سالن مسابقه حضور داشتند؛ آنها پس از شنیدن این اطلاعیه به شدت نسبت به مسئولان والیبال واکنش منفی نشان دادند.
گفته میشود که حضور بانوان در مسابقات والیبال نوجوانان آسیا که به میزبانی تهران جریان دارد هم ممنوع شده است.
نخستین بار چندی پیش و در مسابقه تیم های ملی والیبال ایران و ژاپن در چارچوب زیر گروه لیگ جهانی والیبال، ورود زنان به سالن مسابقه ممنوع شد.
در ایران تماشای فوتبال در ورزشگاه ها نیز برای زنان ممنوع است.
همچنین نیروی انتظامی اجازه پخش فوتبال در سینماها را تنها در صورتی صادر می کند که زنان حق ورود به سالن نمایش را نداشته باشند.
جنبش اسلامی فلسطین -حماس- و ارتش اسرائیل بامداد روز پنجشنبه با وساطت مصر با برفراری آتش بس موافقت کردند.
به گزارش "العربیه"، مذاکرات غیرمستقیم آتش بس میان حماس و ارتش اسرائیل که با میانجیگری دولت مصر صورت گرفته بود بامداد پنجشنبه عملی شد و طرفین درگیر حملات متقابل به یکدیگر را متوقف کردند.
درگیری گروه اسلامی حماس که غزه را در کنترل دارد با ارتش اسرائیل در هفته گذشته بالا گرفته بود.
در پی پرتاب موشک های حماس از داخل نوار غزه به مناطق هم مرز در جنوب اسرائیل و حملات متقابل هوایی اسرائیل به مواضع گروه های مسلح فلسطینی در نوار غزه، دولت مصر پیشنهادآتش بس بین دوطرف را مطرح کرد و با پادرمیانی آن را عملی ساخت.
در گذشته هم، دولت مصر بارها نقشی مهم در برقراری ارتباط غیرمستقیم بین اسرائیل و حماس ایفا کرده و دولت جدید مصر به رهبری محمد مرسی نیز ظاهرا علاقمند به ادامه این نقش بوده است.
آقای مرسی به گروه اسلامگرای اخوان المسلمین مصر وابسته است و پس از پیروزی او در انتخابات، برخی منابع احتمال تغییرات اساسی در سیاست خارجی مصر به خصوص در زمینه روابط با اسرائیل را مطرح کردند.
با اینهمه، رئیس جمهوری مصر ضمن تاکید بر "سیاست خارجی مستقلی که متضمن حفظ منافع مصر باشد" به تغییری اساسی در زمینه روابط با اسرائیل و غرب مبادرت نکرده است.
بی بی سی در این باره نوشته است: به نظر می رسد که دولت جدید مصر در نظر دارد با حفظ روابط با غرب و اسرائیل و جلب اعتماد کشورهای عرب و مسلمان، همچنان نقش خود به عنوان یک دولت مهم و تاثیرگذار در روابط منطقه ای را حفظ کند.
سید ابراهیم نبوی
مجلس نامزدها را شوهر داد

خدا را شکر بالاخره از این مزرعه متحرک کلم و هویج و شلغم یک خبر هم با فعل ماضی بیرون آمد تا ملت شریف و قهرمان ایران اسلامی خیالشان راحت باشد، آنقدرها هم این بندگان بیت رهبری بیخودی هوا را آلوده نمی کنند و هر از گاهی هم دستشان را از توی جیب مردم یا از دماغ خودشان یا یک جای دیگر که اینجا جای گفتنش نیست، برای رای گیری در می آورند و یک قانونی تصویب می کنند. (البته خیلی مطمئن نیستم واژه درستش همین " تصویب " باشد!)
امیر خجسته نماینده مردم همدان و رئیس کمیسیون امور شوراهای مجلس شورای گفت: جلسه امروز کمیسیون، جلسه سرنوشتسازی بود که با حضور رئیس مجلس، ابوترابیفرد، سید صولت مرتضوی معاون سیاسی وزیر کشور، مسئولانی از وزارت اطلاعات و مرکز پژوهشهای مجلس تشکیل شد.
و منظورش دقیقا از جلسه سرنوشت ساز این بود که به جای گل یا پوچ با هم حرف زده اند و مواد ۳۱، ۳۳ و ۳۵ قانون انتخابات ریاستجمهوری را به سلامتی اصلاح کرده اند برود داماد شود.
ماده ۳۱: مقرر شد هیئتی به نام « هیئت اجرایی مرکزی انتخابات» تشکیل شود که این هیئت ۴ عضو اصلی متشکل از وزرای کشور و اطلاعات، دادستان کشور و معاون اول قوه قضاییه است، ۳۰ نفر باقی هم از افرادی که رجل مذهبی، سیاسی و ملی هستند با هماهنگی دادستان، با معرفی وزیر کشور، دعوت میشوند که از بین این ۳۰ نفر، هفت نفر به عنوان اعضای اصلی و ۴ نفر به عنوان اعضای علیالبدل برای عضویت در این هیئت انتخاب میشوند.... و ۱۹ نفر باقیمانده می توانند همراه دولت و وزارت کشور، که قبلا مجری انتخابات بود، بروند گل بچینند.
ماده ۳۳و ۳۵ : بر اساس این مواد نیز سن کاندیداها و مدرک آنان تعیین شد و به تصویب رسید و طبق مصوبه کمیسیون شوراها، سن کاندیداهای ریاستجمهوری باید بین ۴۵ تا ۷۵ سال باشد (یعنی سید حسن خمینی چهل ساله و هاشمی رفسنجانی ۷۸ ساله هم می توانند بروند گل بچینند و گلاب بیاورند) و مدرکشان باید حداقل کارشناسیارشد یا معادل حوزوی آن باشد.
همچنین نمایندگان سنگ تمام گذاشته اند و «در تعریف رجل سیاسی و مذهبی در قانون انتخابات ریاستجمهوری نیز تغییراتی داده اند و مقرر شده است ۲۵ نفر از خبرگان رهبری (که اساسا خودشان توسط شورای نگهبان انتخاب می شوند) فرد را از نظر مذهبی مورد تأیید قرار دهند و ۱۰۰ نفر از نمایندگان مجلس (که باز هم خودشان توسط شورای نگهبان انتخاب می شوند)سیاسیبودن کاندیدا را تأیید کنند... خلاصه اینکه قرار است شورای نگهبان منویات مقام معظم، هر کاندیدای ریاست جمهوری مملکت را سه بار و هر بار به شیوه ای متفاوت، از توی منویات رهبری رد کند تا ببینند درجه ذوبش چقدر پایین است.
و در نهایت اینکه، تعریف مدیر و مدبّر بودن یعنی فرد مورد نظر یا باید ۸ سال سابقه نمایندگی مجلس را داشته باشد و هنوز زنده باشد و به زندان نرفته باشد و فرار هم نکرده باشد که در اینصورت حتما شباهت زیادی به کلم و هویج و شلغم پیدا کرده، یا وزیر یا معاون رئیسجمهور یا همتراز آنها در سمتهای اجرایی مانند فرماندهان نیروهای مسلح باشد و هنوز به جرم تشویش اذهان عمومی و اقدام علیه امنیت ملی و براندازی در زندان نباشد، که در اینصورت در کمال آرامش دارد با دزدی و اختلاس و کلاه برداری، به مردم خدمت می کند ... و تازه همه اینها به شرطی است که ۱۰۰ نفر از مقامات موضوع ماده ۷۱ قانون مدیریت خدمات کشوری مدیر و مدبّر بودن فرد را تأیید کنند.
به عبارت خیلی ساده: رئیس جمهور آینده مملکت، رئیس جمهور آینده مملکت نمی شود، مگر اینکه به آقا بله گفته باشد... والسلام. شتر مرد، حاجی خلاص!
سانسور ملی بدون اعمال شاقه بندی ۸۲ هزار تومان

یکی دوماه پیش منصور حاجی آخوندیان رئیس اتحادیه صنف فروشندگان کاغذ و مقوای تهران گفته بود: خرید و فروش هر بند کاغذ تحریر ۷۰ گرمی که پرکاربردترین کاغذ محسوب میشود به ۸۲ هزار تومان رسیده است.
بنابراین، ما هم فکر کردیم باید طبق یک قانون نانوشته، ولی تجربه شده، آنهم با به دفعات متعدد و درد فراوان، که در این مملکت "چیزی ارزان نمی شود، مگر اینکه قابل خرید و فروش نباشد، مثل جان انسان"، قیمت کاغذ و به طبع آن قیمت کتاب هم روز به روز بالاتر رفته باشد.
اتفاقا درست هم فکر می کردیم چون محمود آموزگار دبیر اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران هم بیست روز پیش گفت: در هیچ کدام از اولویتهای ۱۰ گانه دستور جدید ارزی، کاغذ تحریر وجود ندارد.
و ما داشت خیالمان راحت می شد که دولت خدمتگزار دارد کارش را درستی انجام می دهد که خبر آمد: سیدعلیرضا شجاعی سخنگوی وزارت صنعت، معدن و تجارت، از افزوده شدن ارز خبر داده و گفته است: بر اساس تصمیمی که در وزارت صنعت، معدن و تجارت گرفته شد، کاغذ هم به اولویتهای ۱۰ گانه تخصیص ارز افزروده شد و در گروه ششم آن قرار گرفت.
و ما چون کمی به درستکاری دولت خدمتگزار شک داشتیم، گفتیم برویم ببینیم این اولویت ششم یعنی چی؟
اولویت اول شامل کالاهای اساسی نظیر گوشت قرمز، گوشت مرغ، گوسفند زنده، جو، ذرت، دانه سویا، کنجاله، روغن خام، شکر خام و شیرخشک صنعتی، اولویت دوم شامل کالاهایی نظیر داروهای ساخته شده، مواد اولیه دارو و تجهیزات پزشکی که در داخل کشور تولید نمیشود، اولویت سوم شامل حیوانات زنده، بذور، گاو شیری، جوجه یک روزه، جوجه یک روزه تخمگذار، جوجه اجداد، تخم مرغ SPF برای تهیه واکسن، کود، دانه کتان و سموم، اولویت چهارم شامل کالاهایی نظیر کائوچو، لاستیک کامیون، پنبه، الیاف مصنوعی، آلیاژها، قطعات منفصله، ماشینآلات راهسازی و گرانول و اولویت پنجم شامل رزینها، روانکنندهها،کربونات منیزیوم، سنگ منیزیوم، سنگ فلزات، زغال سنگ، گازهای کمیاب، سولفاتها، ماشینآلات چاپ و تراکتور است. اولویت ششم شامل کالاهایی نظیر نشاسته، روغن زیتون، روغن جلا، لاکتوز، گلوکوز، کربوناتها، میلگرد، ماشینآلات راهسازی، روغنهای صنعتی، اولویت هفتم شامل توتون، تنباکو، اتصالات زانویی، دوربین عکاسی، اولویت هشتم شامل انواع عصارهها، لامپها، ریشتراشها، ماشینالات خاکبرداری، یخچالفریزر، لاستیک سواری، ماشین رختشویی، ماشین ظرفشویی، اولویت نهم شامل تخم پرندگان، ادویهجات، کاغذ سیگار و کالاهایی از این دست و اولویت دهم شامل سایر حیوانات زنده، مرغ، خروس، اسب، گوشت پرندگان، کاغذ دیواری، موبایل، خودروی سواری، سیگار برگ، کیف، چمدان، لباس است.

و ما بادیدن اولویت ششم و کالاهای موجود در آن،تردیدمان در مورد درستکاری دولت خدمتگزار برطرف شد. و از آنجا که اولویتهای پنج تا ده هم مشمول ارز مرجع نمیشوند و ارز حاصل از صادرات را دریافت خواهند کرد، خیالمان راحت شد مملکت گل و بلبل همچنان همان است که باید باشد.
باز هم خوب است این غربی های کافر از خدا بی خبر ملعون گناهکار، این کامپیوتر و آی پد و لپ تاپ و تبلت و اینترنت و ... را ساخته اند، ما هنوز هم می توانیم دو کلمه حرفمان را یک جایی بنویسیم، مردم بخوانند، دلمان نپوسد. وگرنه در این مملکت امام زمان که اگر خدا هم بخواهد قرآنش را تجدید چاپ کند، هیچ چاپخانه ای حاضر نمی شود اینکار را برایش بکند، تا الان از بی حرفی مرده بودیم. تازه اگر مغز چاپخانه داری را هم یک حیوان مهربان و زحتمتکش و باهوشی گاز گرفته باشد و حاضر بشود کتابش را چاپ کند، کسی پیدا نمی شود با این قیمت ها کتاب را بخرد...واقعا خدا به داد خدا برسد.
مامان و باباش هم آمدند، چشمتان کور

قبلا در مورد ششمین فستیوال فیلم ابوظبی، که در روزهای ۱۱ تا ۲۰ اکتبر و با نمایش ۸۱ فیلم بلند، ۸۴ فیلم کوتاه، ۸ اکران اول و ۱۹ جایزه برگزار شده بود از دریچه تنگ خبرگزاری فارس نگاهی گشاد کرده بودیم و دیده بودیم که جایزهی بهترین فیلم ضد ایرانی! (یک خانواده محترم) و بهترین بازیگر زن ضد ایرانی! (گلشیفته فراهانی) در بخش «افقهای نو» این جشنواره ضد ایرانی! به گلشیفته فراهانی اهدا شد.
اما دو نکته قابل توجه دیگر هم وجود داشت که، چشم های تنگ خبرنگاران باشگاه خبرنگاران جوان و خبرگزاری فارس یا هنوز ندیده اند، یا اگر دیده اند آنقدر سرشان شلوغ بوده و دستشان بند، که هنوز توی بوق نکرده اند. خدا را شکر فعلا نخ و سوزن به دست نشسته اند ببینند کجای نظام در حال جر خوردن است، به وظیفه الهی خودشان عمل کنند.
نکته اول اینکه بهزاد فراهانی و نیره فراهانی، مادر و پدر گلشیفته هم در این مراسم حضور داشتند و برای دیدن دخترشان به ابوظبی رفته بودند... حالا اگر می توانید گوشی تلفن تان را بردارید و شیرینی این دیدار خانوادگی را با سوالات احمقانه زهرشان کنید.
و نکته دوم اینکه در این جشنواره نیکی کریمی هم به عنوان داورحضور داشت، و خیلی هم خوشگل و خوب حضور داشت... به کوری چشم کسانی که نمی توانند ببینند یک بازیگر، استاد هفت هشتاد ساله خودش را هم در آغوش بگیرد و می نویسند: " او که تا پیش از این با در آغوش گرفتن بازیگر مرد سینمای ایران خبرساز شده بود، این بار نیز با پوشش نامتعارف خود در آن جشنواره بار دیگر به خبرهای داخلی راه باز کرد تا همچنان کارنامه بداخلاقی خود را با نمره های منفی مخاطبان سیاه نماید؛ شاید او نیز به مانند گلشیفته فراهانی نتواند حدنصاب لازم برای بازی در سینمای ایران را کسب نماید و ممکن است از ادامه کار در این حوزه باز ماند!"
نقاشی کن ؛ تنت کن

اولین جشنواره نقاشی روی پارچه (شال، تی شرت و کفش) از 9 تا ۱۳ آبان ماه در برج میلاد تهران، توسط شرکت برگزار کننده رویدادهای «هووین» برگزار می شود، با شعار « نقاشی کن ؛ تنت کن» و عنوان فرعی «اولین جشنواره دوستی رنگ و پارچه»
قرار است در این جشنواره تعدادی تی شرت، کفش و شال در رنگ های مختلف، به همراه وسایل نقاشی و رنگ به علاقمندان داده شود تا بتوانند طرح مورد نظر خودشان را بر روی آنان طراحی و نقاشی کنند و بعد هم که بپوشند.
خیلی خوب است، چون طراحان و صاحبان صنعت مد بالاخره می توانند با سلیقه نسل جوان بیشتر آشنا شوند و از طرح های آنان در تولیدات خودشان استفاده کنند... واقعا می توانند؟
خب اگر همراه هر شرکت کننده، پانزده نفر آدم بیکار راه نیفتند ببینند چیکار می کند و نخواهند به فشار به راست راه هدایتش کنند و راحتش بگذارند هر طرحی که دلش می خواهد و دوست دارد بکشد، بله ... می توانند.
در این جشنواره از اساتید و هنرمندان مردمی هم دعوت شده تا با طراحی هایشان روی لباس ها را در روز سیزدهم آبان ، عید غدیر خم به نفع خیریه ها و کمک به مردم آسیب دیده زلزله آذربایجان شرقی به مزایده بگذارند. ضمنن شرکت کنندگان می توانند بعد خلق اثر هنریشان روی لباس ها یا آن را برای شرکت در مسابقه این جشنواره ارائه دهند یا در صورت عدم تمایل با خودشان ببرند.
مسئولان برگزاری در روزهای جشنواره و در لابی سازه اصلی برج میلاد از ساعت 9 صبح تا 21 به صورت رایگان در انتظارتان هستند.
توسعه حالت پریشی در ام القرا

بیچاره مرحوم ابوالقاسم حالت، خیلی حالش خوب بود، دائم هم می رفت مسافرت فرانسه. باز خوب شد مرحوم شد و این روزها را ندید که یک دفعه مثل شما با چنین صحنه ای مثلا فردا مواجه شود. همین فردا را عرض می کنم که اگر صبح از منزلتان خارج شدید و راه افتادید بروید سرکار و یک نفر را دیدید که دارد همینطور از روبه روی شما می آید و یک کارد قصابی دستش گرفته و روی صورت و بدن هر کس که سر راهش می رسد یک یادگاری می گذارد، اصلا نگران نباشید. این جوان سی ساله با اینکه در در یک خانواده از هم پاشیده، مثل خیلی از این خانواده های دور بر خودمان بزرگ شده، اما نه سیگار می کشد و نه به مواد مخدر اعتیاد دارد، که تازه خیلی ها هم دارد. حالا هم هیچ خطری شما را تهدید نمی کند.
چون این بنده خدا مدتی پیش پدرش در یک کشتارگاه کار می کرده و به همین خاطر کار با چاقو را حسابی یاد گرفته و بلد است. اول هم دلش می خواسته از یک مغازه چاقو فروشی در مجیدیه یک چاقوی تر و تمیز بخرد. ولی چون آن صدایی که توی گوشش حرف می زده(مدتی است همینطوری یک صدایی توی سرش به او دستور می دهد که چه کارهایی را انجام بدهد، احتمالا امروز هم حال کرده با چاقو به مردم حمله کند)، خیلی عجله داشته ، موفق به این کار نشده. برای همین هم از یک قصابی به بهانه خرید گوشت، چاقوی سلاخی اش را امانت گرفته. باور کنید روی صورتش هم امضا داده که حتما امانتی را برگرداند. ضمنا ما خودمان تحقیق کردیم. قصابی هم آدم شریفی بود. گوشت الاغ نمی فروخت ... خیالتان راحت باشد.
حتما می خواهید بفهمید چرا یک جوان که نه معتاد است، نه مست است، نه پدر و مادرش از هم طلاق گرفتند، نه تا حالا فیلم خارجی و ماهواره دیده، نه حتی یک بار کتابی غیر از کتاب درسی دبیرستانش را خوانده، نه می داند فیس بوک با موبایل چه فرقی دارد، نه فرق جنبش سبز و قرمز را می داند، نه جزو اراذل و اوباش رسمی است، حتی پدرش هم سابقه فرماندهی سپاه و پلیس و وزارت ندارد، یک جوان معمولی معمولی برای چی چاقو دستش می گیرد و همین طوری توی خیابان صورت مردم را خط خطی می کند و خین و خین ریزی راه می اندازد. الکی که نیست.
این پسر جوان توی سرش یک صدایی می شنیده که به او می گفته این کارها را بکند. خوب! چکار کند؟ باید دستور آن کسی که توی کله اش یک چیزی می گفته اجرا کند.

برای شما پیش نیامده؟ تا حالا نشده صدایی توی گوش تان بگوید تو معجزه هزاره سومی؟ تا حالا خودتان را در هاله نور ندیدید؟ تا حالا نشده مثل رهبر هفته ای یک بار بروید درکه یک بار هم بروید معراج؟ تا حالا نشده وقتی آقاجان تان به دنیا می آمده، آن قدیم ندیم ها نوزاد نیم ساعته بگوید یاعلی؟

تا حالا نشده خبر بخوانید که 500 تا امام زمان در زندان اوین هستند، حالا آنها که توی چاه رفته اند ول کنید. تا حالا نشده بشنوید که سه مشاور رئیس جمهور را بخاطر رمالی و کف بینی دستگیر کردند؟ تا حالا سریال های صدا و سیمای میلی را ندیدید؟

تا حالا خیره نشدید به تلویزیون که چشم احمد خاتمی از آن پشت چنان نگاه تان کند که تا یک هفته صدا توی گوش تان بپیچد؟ همین می شود که شما صدا نمی شنوید، وگرنه همین جوان سه ماه دیگر می رفت به عنوان کاردار ایران برزیل و به جای شنیدن صداهای عجیب و غریب هی تفاوت فرهنگی اش را می کرد به جای چاقو به فلان جای ملت. بالاخره این تفاوت فرهنگی که ما داریم خیلی هم اخیرا تیز تر شده باید یک جایی برود.
البته پیشنهاد می کنیم اگر چنین جوانی را نه در برزیل بلکه در تهران و نه در استخر بلکه در خیابان دیدید، سعی کنید خونسردی خودتان را حفظ کنید و تلاش کنید نوبتان بیفتند پشت سر یک آدم قوی هیکل که بتواند قبل از اینکه عروج ملکوتی بکند، چاقو را زودتر از دستش بگیرد. به پلیس هم نمی خواهد گزارش بدهید.
اول اینکه برادارن نیروی انتظامی به امر خطیر وجب کردن پر و پاچه خانم ها و شمردن تار موهای افشان و پاک کردن لاک و... مشغولند.
دوما اصلا چه کاریه؟ خب بنده خدا خودش یا بعد از شش ساعت می رود قم خودش را معرفی می کند، یا بعد از شش ساعت نمی رود قم و خودش را معرفی نمی کند. در نهایت نیروی انتظامی این وسط مسئولیتی ندارد . سوما و از همه مهم تر...
با این وضعیت مملکت، آمدیم روزی ده بار از این اتفاقات برای شما افتاد... هر ده بار می خواهید برادران نیروی انتظامی را به زحمت بیاندازید؟
خدا را خوش می آید؟
پس امنیت ام القرا را کی باید تامین کند؟
اینهمه استاد دانشگاه و خبرنگار و فعال سیاسی و دانشجو و عکاس و کاریکاتوریست و دگر اندیش و دگر کیش و نو اندیش و بدون ریش و دشمن نظام توی این مملکت است...آنوقت شما توقع دارید بیایند چاقو از دست مردم در بیاورند؟ ...
خب خودتان یک کاریش بکنید،
اصلا بمیرید...
والا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر