هستي نيوز،از آن سوي فيلتر جمهوري اسلامي خبر پراكني ميكند

-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد...
http://groups.google.com/group/hasti-news
------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ شهریور ۱۱, جمعه

Latest News from Koocheh for 09/02/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



خبر / رادیو کوچه

شام‌گاه پنج‌شنبه، 2 سپتامبر، تعدادی از افراد منسوب به‌ نیروهای بسیج استان فارس جهت اعلام اعتراض و برگزاری تظاهرات علیه دراویش نعمت‌اللهی گنابادی به شهرستان کوار منتقل، و دست به تجمعی اعتراضی در سطح این شهرستان زده‌اند.

به گزارش خبرنگار سایت مجذوبان نور و به نقل از شاهدان عینی اعزام این نیروها، به درخواست یک روحانی جوان صورت گرفته که با تبلیغات گسترده‌ای خواستار شرکت مردم کوار و هم‌چنین کارمندان و کارکنان ادارات دولتی برای تظاهرات علیه دراویش  گنابادی‌ شده است.

یکی از دراویش کوار درباره جو حاکم بر این شهرستان در گفت‌وگویی اظهار داشت: «نیروهای منتسب به بسیج برای این‌که جمع خود را پرشمارتر جلوه بدهند مردم ساده دل روستاهای اطراف را نیز برای تظاهرات به سمت خود کشیده و با سردادن شعار سعی در تحریک دراویش دارند.»

بر اساس این گزارش، این تظاهرات که در روز جمعه برگزار شده به خشونت و درگیری انجامیده و شاهدان محلی از تیراندازی این افراد به‌سوی دراویش شهرستان خبر داده‌اند.

در این درگیری تعدادی از افراد هر دو طرف مجروح شده و به برخی از ساختمان‌ها آسیب وارد شده است.

شاهدان عینی گفته‌اند: «در جریان این درگیری که با پرتاب گاز اشک آور و شلیک گلوله از سوی نیروهای خودسر آغاز شد، منازل برخی از دراویش مورد هجوم و تفتیش قرار گرفته و چند باب مغازه آنان نیز دست‌خوش حریق شده است.»

هم‌چنین گزارش شده، در پی این درگیری شهرستان کوار حالت امنیتی به خود گرفت.

نیروهای امنیتی در محل برگزاری مجالس درویشی شهرستان کوار دوربین مداربسته نصب کرده و تمام رفت و آمدها را زیر نظر گرفته‌اند.

از سویی دیگر، پس از اعلام هم‌بستگی دیگر دراویش در این استان، تمام راه‌های مواصلاتی به این شهرستان توسط نیروهای یگان ویژه بسته شده و از ورود دراویش به کوار جلوگیری می‌شود.


 


رادیو کوچه / ویدئو

در روز سه‌شنبه، 30 اوت، در محل میدان دوپونت در شهر واشینگتن دی‌سی، پایتخت آمریکا، مراسمی برای تجلیل و بزرگ‌داشت زادروز احمد زیدآبادی، مهدیه گلرو و امید کوکبی، زندانیان سیاسی در ایران و حمایت از روزنامه‌نگاران در بند برگزار شد.

در این مراسم، نماینده‌ای از عفو بین‌الملل، علی افشاری، فریبا داوودی مهاجر و علی‌اکبر موسوی خوئینی‌ها در باب مسایل و مشکلات رونامه‌نگاران دربند، مضوعات شرایط در ایران و بحث‌هایی در مورد امنیت روزنامه‌نگاری مطرح شد.

Click here to view the embedded video.

هم‌چنین در مراسم فوق نزدیک به یک‌صد نفر از ایرانیان شرکت کرده بودند. در این مراسم فیلم‌هایی از این روزنامه‌نگاران و فعالان به نمایش درآمد. نمایش برنامه‌هایی در مورد مشکلات روزنامه‌نگاران در ایران نیز ارایه شد.

هم‌چنین در این مراسم گروهی از شرکت‌کنندگان با اعلام حمایت از این روزنامه‌نگاران در بند هم‌راه برگزارکنندگان برنامه بزرگ‌داشت زادروز احمدزیدآبادی، مهدیه گل‌رو، امید کوکبی و حمایت از روزنامه‌نگاران در بند شدند.


 


سیمین/ رادیوکوچه

simin@koochemail.com

امروز برای شما توصیه‌هایی خوراکی دارم از زبان دکتر مائو این پزشک متخصص طب چینی، که چند هفته‌ای است با برنامه سالانه او برای داشتن عمری طولانی همراهیم.

این توصیه‌ها اغلب ویژه تابستان است و بهتر است تا تابستان تمام نشده از آن‌ها بهره ببریم.

کباب کردن یا به قول فرنگی‌ها «گریل کردن» یکی از روش‌های آماده کردن خوراکی‌هاست که به طور معمول در فصل تابستان با توجه به وضعیت هوا و امکان استفاده از فضای باز به کار برده می‌شود هر چندکه در سایر فصل‌ها هم طرف‌دار خاص خودش را دارد.

هیچ چیز در یک فضای باز مفرح، مثل چند سیخ جوجه کباب، ذرت بوداده یا یک همبرگر کبابی آب‌دار نمی‌چسبد آن هم با اون صدا و بوی هوس انگیز کباب کردن.

کباب کردن خوراکی‌ها از جمله روش‌های طبخ غذاست که می‌توان گفت در تمامی کشورها وجود دارد. در خیلی از میهمانی‌ها هر چیزی را که بشود کباب کرد از انواع گوشت تا سبزیجات آماده می‌گذارند تا میهمانان با دست خود آن‌ها را کباب کنند. خیلی از ما تنها به شوق خوردن کباب قدم به رستوران می گذاریم و در خیلی کشورها تنوع زیادی در آن بوجود آوردند.

اگر از طرف داران پرو پاقرص برنامه‌های تلویزیونی باشید حتمن اون برنامه هیجان‌انگیز سلطان گریل را هم دیدید که آن چنان با آب و تاب هر بار انواع محتلفی از کباب را درست می‌کند که دل هر آدم خوش خوراک و بد خوراکی را به لرزه می‌آورد!

 اما همان‌طور که شاید شنیده باشید هرچند که کباب کردن طعم دل‌پذیری به خوراکی‌ها می‌دهد اما اگر به طرز صحیحی انجام نشود سلامتی را به خطر انداخته و سبب بروز سرطان می شود.

دکتر مائو توصیه‌هایی دارد برای آن‌که یک کباب سالم و مفید برای سلامتی داشته باشیم: (حتا اگر خودتان هم اهل کباب درست‌کردن نباشید بد نیست این توصیه‌ها را بشنوید  تا در انتخاب شیوه تهیه غذایتان دقت بیشتری داشته باشید.)

اما پیش از اشاره به این توصیه‌ها باید به این نکته توجه داشته باشید که مراقب باشید که کبابتان نسوزد! سوختگی‌هایی که روی گوشت کبابی بوجود می‌آید و چهره‌ی اشتهابرانگیزی به آن بدهد در واقع ممکن است سرطان‌زا باشد. ترکیبی از یک حرارت زیاد و چربی این سوختگی‌ها را بوجود می‌آورد.

به خاطر داشته باشید که حتا اگر تمامی نکات را برای تهیه یک کباب سالم رعایت می‌کنید  هر روز کباب خوردن را فراموش کنید و اعتدال را در این زمینه رعایت کنید.

   گوشت بدون چربی انتخاب کنید

به منظور جلوگیری از در معرض سرطان قرار گرفتن عاقلانه است که برش‌هایی بدون چربی از گوشت قرمز و مرغ را برای کباب کردن انتخاب کنید. چربی به همراه حرارت زیاد دودی شیمیایی تولید می‌کند. گوشت مرغ بدون پوست و برش‌هایی بدون چربی از گوشت قرمز مناسب‌ترین گوشت‌ها برای کباب هستند.

اما برای این که امگا 3 لازم برای سلامت قلبتان را تامین کنید بهتر است گوشت قرمز را فراموش کنید و ماهی کبابی را انتخاب کنید. هم‌چنین از خوردن «هات داگ» و «بیکن» هم که حاوی نیترات و سدیم بیش از حد و چربی‌های اشباع شده فراوانی هستند، خودداری کنید.

یک نکته: در حین کباب کردن این مورد را به خاطر داشته باشید که از انبرک به جای چنگال برای زیر و رو کردن کباب استفاده کنید چراکه چنگال می‌تواند سوراخ‌هایی در گوشت ایجاد کند و چربی بیشتری آز آن خارج کند و در نتیجه در برابر حرارت دود بیشتری تولید می‌شود.

     بیشتر گیاه خواری کنید

   بهتر است به این ضیافت خود قدری فیبر هم بیافزایید. از سبزی‌هایی هم چون مارچوبه، قارچ، سیب زمینی ، پیاز، فلفل، کدو سبز و ذرت برای گریل کردن استفاده کنید. هم چنین می‌توانید به گوشت چرخ کرده‌ای که برای همبرگر آماده کرده‌اید کمی سبزی خرد شده نیز اضافه کنید و در عین حال که طعم دل‌پذیری به آن می‌دهید و شکمتان را پر می‌کنید و قبلتان را هم سالم نگه می‌دارید.

به خاطر داشته باشید به جای مایونز یا پنیر پرچرب از برش‌های آووکادو استفاده کنید تا طعم خامه‌ای سالمی به گوشت کبابی‌تان بدهید. اووکادو که حاوی چربی اشباع نشده است برای سلامت قلب بسیار مفید و طعم دهنده‌ی سالمی است.

   کباب کردن را با میوه‌ها به پایان برسانید

از بستنی خامه‌ای پرچرب و پای گردو پرهیز کنید و به جای آن‌ها برای دسر بعد از خوردن یک برگر آب دار از میوه‌ها که سرشار از آنتی اکسیدان هستند و از بزرگ‌ترین دشمنان سرطان به شمار می‌روند، استفاده کنید.

حتمن دیدید که در شرق آسیا برش‌های «آناناس» یک پای ثابت سیخ‌های کباب است. دکتر مائو توصیه می‌کند که در انتهای مراسم کباب‌پزان، از کباب آناناس البته بعد از آن‌که آن را به روغن گیاهی برای جلوگیری از سوزانده شدنش آغشته کردید استفاده بکنید یا از میوه‌هایی هم چون سیب، هلو، آلو یا گلابی استفاده کرده و آن‌ها را به سالاد فصلتان اضافه کنید.

برش های آناناس

و یک نکته این‌که برای کباب کردن میوه‌هایی مثل توت فرنگی یا گیلاس یا انجیر از سیخ‌های چوبی استفاده کنید تا در آتش نیافتند. البته سیخ‌های چوبی را بیست دقیقه  قبل از کباب کردن در آب بخیسانید تا در آتش نسوزند.

هلو تنها به عنوان دسر استفاده نمی شود ...

 خواباندن گوشت در مواد طعم‌دهنده

   خواباندن گوشت در مواد چند ساعت قبل از کباب‌کردن آن نه تنها به عطر و طعم گوشت می‌افزاید بلکه سبب می‌شود که گوشت دارای یک لایه محافظ در برابر سرطان شود. برای این کار می‌توان گوشت مورد نظر را در موادی هم‌چون سرکه، ادویه، ترشی جات، سبزیجات یا روغن گیاهی بخوابانید تا از سوخته شدن آن جلوگیری شود.

البته بهتر است به جای قراردادن مستقیم گوشت در معرض آتش آن را در فویل پیچید که سبب می‌شود تا هم چربی‌های گوشت گرفته شود هم با سوراخ‌های کوچکی که در فویل ایجاد می‌شود، گردش دود در هوا محدود شود.

 زیادی کباب را نسوزانید

ممکن است که شما تمایل به کباب خوب پخته شده (well done) داشته باشید اما مراقب باشید اجازه ندهید زیادی در مقابل آتش قرار بگیرد و بسوزد.

برای پرهیز از تولید دودهای شیمیایی هر بار پس از استفاده گریل را تمیز کنید.

و آخرین نکته این که ذغال و کنده درخت ملایم‌تر از چوب‌های نرم می‌سوزند و در نتیجه گزینه‌های سالم‌تری هستند برای کباب کردن.


 


عکس/ کاغذ اخبار

همه ساله با پایان یافتن ماه آگوست در کشور مالزی مردم شور و شوق خاصی در بزرگ‌داشت روز ملی این کشور دارند. 31 آگوست، روز مردکا، سال‌روز استقلال مالزی است و تمامی نقاط شهر‌های این کشور به پرچم ملی مالزی مزین می‌شود.

01092011-kaghazeakhbar-merdeka-02.jpg


 


عکس/ کاغذ اخبار

در هفته‌ای که گذشت نمایش‌گاه کتابی در کوالالامپور پایتخت مالزی برگزار شد که شمار زیادی از مخاطبان از جمله نوجوانان و جوانان را به خود جذب کرد.

این نمایش‌گاه در سالن‌های مجموعه KLCC با عرضه هزاران کتاب مختلف تا روز چهارم سپتامبر پذیرای علاقه‌مندان به کتاب و کتاب‌خوانی خواهد بود.

01092011-kaghazeakhbar-kl-book-fair-23.jpg


 


کامران موسوی

پدرم پس از اعدام ناجوان‌مردانه  یکی از بچه‌هاش- برادرم محمد- در سال ١٩٨۵ اول به دل‌شکستگی و پیامد غیرقابل اجتنابش افسردگی شدید، مبتلا شد (کی نمیشد؟). به دنبال اون مصیبت، توان بیناییش در اثر بیماری غیر قابل علاج مَکولار دیجنرِیشن روزبه‌روز تحلیل رفت تا جایی که در سال ١٩٩۴ دیگه تقریبن ٩۵ درصد دیدش رو از دست داده بود و باید به کمک عصا این‌ور اون‌ور می‌رفت.

لازم به گفتن نیست، که واسه کسی که شاید حدود ٨ ساعت در روز کتاب می‌خوند، این دیگه مصیبتش رو تکمیل کرد و در نتیجه و جلوی چشمای همه اشتیاقش رو به زندگی روزبه‌روز از دست می‌داد و هیچ کس هم کاری از دستش بر نمی‌اومد.

 البته من از نزدیک شاهد نابینایی کامل پدرم نبودم، چون دفعه آخری که با مادرم این‌جا، آمریکا، بودن سال ١٩٩٢، پدرم هنوز ٧٠ درصد بینایی تو یه چش و ٢۵درصد تو اون یکیش داشت. ولی به هر حال شاید ٢٠ تا دکتر مختلف متخصص اون مرض رفتیم و همشون یک‌صدا می‌گفتن که چشم ٢۵درصد یه رو بیخیال و باید رو اَون ٧٠درصد یه تمرکز کرد که بد تر نشه. خُب دارو هم که نداشت، پس یه سری عینک‌ها و عدسی‌های خاص دادن و گفتن به سلامت.

 پدر مادرم برگشتن ایران و همون‌طوری که گفتم، آقاجون بعد از دو سال همون یه ریزه دید رو هم از دست می‌ده و یواش یواش می‌افته تو سرازیری پیری و کوری هم‌راه با افسردگی شدید.

از دیدن پدر مادرم جدن شوکه شدم. بد جوری تو این فاصله ٩ ساله پیر و فرتوت شده بودن. اینا رو که می‌گم قصدم نوحه خونی برای پدر مادرم نیست، ولی سرعت شکستگیشون حداقل برای من خیره کننده بود.

 نوامبر سال ٢٠٠١، ٩ سال پس از آخرین دیدار حضوری با پدر و مادرم، یه ماه پس از واقعه ١١ سپتامبر،  و بعد از ٢۵ سال که ایران رو ترک کرده بودم، رفتم ایران.

 از دیدن پدر مادرم جدن شوکه شدم. بد جوری تو این فاصله ٩ ساله پیر و فرتوت شده بودن. اینا رو که می‌گم قصدم نوحه خونی برای پدر مادرم نیست، ولی سرعت شکستگیشون حداقل برای من خیره کننده بود.

 به هر حال، پس از چند روز متوجه شدم که پدرم در مورد دو چیز خیلی کنجکاوی میکنه: یکی این بود که از شدت یاس با این‌که میدونست که امکان نداره من از راه دور خبر داشته باشم، باز میپرسید: «آقا شما می‌دونی ماجرای ممد چی بود؟ به شما چیزی گفته بود؟» و ازین قبیل. خُب آدم چی جواب بده. می‌گفتم: «آقا جون من از کجا بدونم؟ نه والا من چیزی نمی‌دونم غیر از همین چیزایی که از دور و ور شنفتم و شما همه اونا رو می‌دونین. در ضمن مگه اونایی که در جریان و دست اندر کار بودن اون‌وختا نگفتن بهتون ماجرا رو؟»  طفلی سر تکون می‌داد و می‌گفت: «نه، یا خودشونم نمیدونن یا راستشو نمیگن.

 مورد دوم کنجکاوی آقاجون، ولی، موضوع وراجی امروز منه. هر روز صبح، بعد از اینکه شعر خونی من واسش تموم می‌شد، بدون استثنا و بلافاصله می‌گفت: «آقا برای من به‌طور کامل تعریف کن از یک روزت تو آمریکا، از وختی که از خواب پا میشی تا وختی که دوباره بری تو رختخواب.»

 نمی‌دونم چرا از جواب دادن به این سوال عاجز بودم! ینی می‌گفتم یه چیزایی مث این‌که: «خُب آقاجون می‌رم سر کار و بعدشم برمی‌گردم خونه و یه خورده با بچه‌ها سر و کله می‌زنم و بعدشم یه چیزی می‌خوریم و بعدشم می‌خوابیم و دوباره فردا و روز از نو روزی از نو.»

می‌گفت: «نه نشد، این کلی گوییه. گفتم به تفصیل، با تمام جزییاتش، دونه به دونه.» هر کاری می‌کردم نمی‌تونستم و بلاخره یا یکی می‌ومد یا می‌خواست سیگار بکشه یا مادرم صدام می‌کرد و غاثله ختم می‌شد.

 این ماجرا هر دفه که من می‌رفتم ایران تکرار می‌شد و نتیجه اش هم یکی بود. آقاجون می‌پرسید و من طفره می‌رفتم به امید این‌که بلخره یه روز فرصتی دست میده و من این گزارش روزانه رو میدم. تا این‌که پدرم در ساعت ١١ صبح روز شنبه ١۵ مارس ٢٠٠٨ و بدون شنیدن گزارش من از دنیا رفت.

 سلام. من کامران موسوی هستم و امروز می‌خوام یک روز معمولی از زندگیمو واسه آقاجون، یا هر کس دیگه یی که حال شنفتنشو داشته باشه، تعریف کنم. قبل از اون ولی بذارین صمیمانه بگم که به عنوان یک پدر، مرگ فرزند رو حتا برای دشمنم هم نمی‌خوام چون یک امر غیر طبیعی و بی‌رحمانه است و پدر و مادر نباید بیش‌تر از فرزندانشون عمر کنن.

 اول از همه اما معذرت می‌خوام از پدرم از ناتوانیم در اون زمان و این‌که که نتونستم با گفتن چارتا کلمه دلشو شاید واسه یه لحظه شاد کنم.

 اینم گزارش من……..

———

آقا جون، زندگی روزانه من به عنوان یه حقوق بگیر تو اون‌جا فرق چندانی با زندگی حقوق بگیرای این‌جا نداره. ینی یه تفاوتایی ممکنه باشه ولی بطور کلی شامل همون رفتن از خونه به محل کار، خود کار و بعدش هم برگشتن از محل کار به خونه است.

 خُب در مورد رسیدن به محل کار، بسته به اینکه با چی برم، بین ۴٠ دقیقه تا یه ساعت و نیم و بعضی وختا هم بیش‌تر از ٢ ساعت طول می‌کشه که برسم سر کار.

مشکل من ولی مابین رسیدن به سر کار –و تو خود محیط کار- تماس، هم‌جواری و قاطی شدن با مردمه. همون مردمی که سعید سلطان‌پور می‌گفت چهار حرفن و عزیز. همونایی که یه روز خودم بهشون می‌گفتم خلق و سنگشونو -بدون توجه به این‌که از کجا میان یا زبونشون چیه- صمیمانه به سینه می‌زدم. و همونایی که مدت زیادیه که دیگه تحملشونو ندارم همون‌طور که اونا هم احتمالن تحمل من و امثال منو ندارن.

 سال به سالم دریغ از پارسال و همه جا هم یه جور: امریکا، این‌جا، اروپا….. همه اکثرن یه جور و به دنبال یه چیزن: خور و خواب و خشم و شهوت. از کارگر و برزگر و معلم گرفته تا استاد دانش‌گاه و قاضی. هیچ چیزی به غیر از پول قوه محرکه نیست.

 بازم دوست دارین بگم از یه روز کاریم آقا جون؟ بعله، نزدیک ١٢ ساعت از زندگی روزانه من -یعنی نصف عمرم- به سر و کله زدن با همون هم‌نوعی می‌گذره که می‌گن اعضای یک پیکره. همین.

چشم از مردم دیگه نمی‌گم. ولی قبل از این‌که مقوله مردم و ول کنم بذارین بگم که یکی از جالب‌ترین چیزایی که من تو این مدت طولانی زندگی تو امریکا کشف کردم، شباهت عجیب خلق و خوی امریکاییا با ایرونیاس. به‌خصوص در یک زمینه مهم  و اونم اینه که مقوله اخلاق واسه هیشکدوم ازین دو طایفه مطرح نیست. هر دوشون مث دزدا و با دستاشون تو جیب بغل دستی زندگی می‌کنن. هر دو ملیت بسیار محافظه کار و ترسوَن و خوف از بالادست و یونیفرم پوش تنها بازدارنده شون از خطا هاس. از خودخواهی جفتشونم هر چی بگم کم گفتم. تنها فرقشون زبونشونه و مذهبشون. حتی تو زیاده روی در مذهب هم شبیهن.

 کارَم که کاره دیگه و هر کسی بلخره یه کار مخصوص داره. مخلص کلام اینه که پس از بین هشت نه ساعت کار و بین ساعت ۵ تا ۶ بعد از ظهر، همه میگن زت زیاد، میزننن بیرون و هر کی میره سی کار خودش تا فرداش.

 بین محل کار و رسیدن به خونه رو هم که قبلن گفتم.همون سر و کله زدن با «بنی آدم اعضای یک پیکرند»هست، با این تفاوت که موقع برگشتن اکثر بنی آدم خسته و گُه مرغی هم هستن و دیگه حسابی تکمیل.

 بعدشم که می‌رسی خونه بستگی به این‌که که هست کی نیست یا کی میاد کی میره یه برنامه یی هست دیگه. بعدم شامی و تلویزیونی و مطالعه یی و آماده شدن واسه فردا و دوباره روز از نو، روزی از نو.

 امیدوارم که خستتون نکرده باشم با این حرفا، ولی تقصیر خودتونه که پرسیدین. حالا بذارین یکی از شعرای آخریمو واستون بخونم. بعله بعدش. شما سیگارتونو بزنین تا من برم با مامان هم یه اختلاط کنم. شایدم رفتم یه نونیم خریدم و بعد برگشتم…..

 عباس آقا قربون دستت، یه ساعت و نیم شد، یه سیگار واسه اقاجون وردار بیار……..


 


 شراره سعیدی/ رادیو کوچه

می­توان نادیده گرفت، می­توان وانمود کرد که اتفاقات به صورت ناگهانی و جهشی ظهور نموده وبی‌پیشینه­ای معتبر و قابل استناد به وقوع پیوسته است، اما هرگز نمی­توان تاریخ را انکار کرد. تامل در سابقه نفوذ، انشعاب و جنگ تصاحب قدرت در میان روحانیون اگرچه در شرایط کنونی مشتاقین بسیاری ندارد، اما مطمئنن هستند کسانی که با مرور و بازخوانی این جریانات به نگاهی جدید در مناسبات قدرت حاکمه برسند.

دادستانی ویژه­ی روحانیت در سال 79 طی حکمی که منجر به توقیف روزنامه بیان شد، از دادیار شعبه­ی 4 دادگاه ویژه­ی روحانیت خواست تا در صورت عدم حضور آقای محتشمی­پور در دادگاه ویژه­ی روحانیت حکم جلب مسوول روزنامه­ی بیان را در هفته­ی آینده صادر کند، این اتفاق پس از آن بود که حجت­الاسلام سید علی اکبر محتشمی­پور، مدیر مسوول روزنامه­ی توقیف شده­ی «بیان» گفته بود: «دادگاه ویژه­ی روحانیت، صلاحیت رسیدگی به جرایم مطبوعاتی را ندارد.» او با ذکر این مطلب در گفت­وگو با خبرنگاران رسانه­های گروهی، افزوده بود: «اگر دادگاهی با حضور هیت منصفه­ی مطبوعات تشکیل شود، در آن دادگاه حاضر خواهم شد.»

او افزود: «با صراحت می­گویم که تاثیر عمل­کرد فقهای شورای نگه‌بان در ارتباط با سرنوشت مردم و انتخابات، به مراتب مخرب­تر از آن است که روزنامه­های ایران و جهان، علیه اسلام و انقلاب حرف بزنند.

دادسرای ویژه­ی روحانیت تیر ماه 79 با صدور حکمی، روزنامه­ی بیان را به استناد شکایات صدا و سیما، حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی، حسینیان، سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران توقیف کرد. پیش­تر آقای محتشمی­پور دو بار از سوی دادیار شعبه­ی 4 دادگاه ویژه­ی روحانیت احضار شده بود اما وی به‌واسطه آن­که دادگاه ویژه­ی روحانیت را محکمه­ی صالحی برای رسیدگی به دعاوی مطبوعاتی نمی‌دانست، از حضور در دادگاه خودداری کرد.

در همان زمان مجمع روحانیون مبارز اعلام کرد: «توقیف روزنامه­ها، بازار رادیوهای بیگانه را گرم کرده است.» و هفته نامه­ی «گوناگون» نوشت: «اعضای مجمع روحانیون مبارز همانند سرنشینان کشتی نوح متفاوت از یک­دیگر هستند.»

پس از آن حجت­الاسلام رسول منتجب­نیا در گفت­وگو با خبرنگاران دیدگاه­ها و مواضع مجمع روحانیون مبارز در قبال انتخابات 80 را تشریح کرد.

نهمین دوره‏ی انتخابات ریاست جمهوری مقطع مهمی در تاریخ انقلاب ایران محسوب می­شود، شکست جریان‏های اصلاح طلب، روی کار آمدن دولت اصول‏گرا که شعار احیای گفتمان انقلاب را سر می­داد و قطب‏بندی جدید سیاسی و به هم ریختن جناح‏بندی‏ سنتی در ایران، از جمله‏ی دلایل این اهمیت می‌باشد. اتفاقی که دخالت و چگونگی وقوع آن به عمل­کرد روحانیون مبارز بی­ارتباط نبود.

قبل از انتخابات منتجب­نیا در این مورد گفت : «گروه­های رقیب جناح اصلاح­طلب تصور نکنند، اگر کسانی به آقای خاتمی رای ندهند، به جناح راست رای خواهند داد، بلکه مردم از جناح راست بریده­اند و طی 10 سال آینده، روی­کردی از جانب مردم به سوی این جناح نخواهد بود و اصل ائتلاف با گروه­های دوم خردادی مورد تایید و تاکید مجمع روحانیون مبارز است و آن را در روند انتخابات موثر می­داند، ولی مجمع روحانیون مبارز در هر شرایطی در انتخابات مجلس هفتم شرکت می­کند.

هم­چنین رییس ستاد انتخاباتی مجمع روحانیون گفت: «این تشکل از قبل از عید نوروز، خاتمی را به عنوان کاندیدای اصلح خود برگزید و در جلسات بعدی نیز بر این مهم صحه گذارد.»

مجید انصاری عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز نیز گفت: «انتخابات ریاست ­جمهوری عالی­ترین نماد دموکراسی و مردم­سالاری ایران است و مجمع روحانیون با تمام امکانات در این انتخابات شرکت می‌کند.»

عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز، موسسه‌ی تنظیم و نشر آثار خمینی را بی­طرف دانست و گفت: «ارایه‌ی نظر از سوی این موسسه در خصوص نامه‌ی امامبه نهضت آزادی می‌تواند، حجت باشد.»

رسول منتجب­نیا در خصوص جوابیه‌ی حمید انصاری قائم مقام موسسه‌ی تنظیم و نشر آثار خمینی نسبت به سخنان معین و این‌که سخن­گوی ستاد انتخاباتی وی آن را اقدامی سیاسی توصیف کرده بود، بیان داشت: «نامه‌ی امام به نهضت آزادی از زمانی که توسط آقای محتشمی‌پور منتشر شد چندین مرتبه بر آن خدشه وارد گردید و کسانی که در رابطه با این نامه بودند در مورد صحت آن خدشه وارد کردند.»

وی افزود: «در آن زمان مرحوم حاج احمد آقا دستور داده بود که نامه توسط کارشناسان مورد بررسی قرار گیرد و کارشناسان نیز اعلام کردند که خدشه­ای در مورد صحت و قطعیت نامه از سوی حضرت امام وجود ندارد.»

از سویی مهدی کروبی، کاندیدای مجمع روحانیون مبارز در نهمین دوره‌ی انتخابات ریاست جمهوری با انتشار نامه­ای خطاب به هاشمی رفسنجانی رقیب انتخاباتی خود، نسبت به عمل­کرد هاشمی رفسنجانی در دوران ریاست جمهوری­اش انتقاد کرد. در بخش‌هایی از این نامه آمده است:

«شما حق داشتید به خاطر اختلاف سلیقه، در کابینه‌ی اول خود وزیر کشور دولت قبل از شما «محتشمی­پور»، که امام از او به عنوان فردی هوش­مند نام برده بود و دارای سوابق انقلابی بود، را با نیروی ارزش­مند دیگری جای­گزین کنید اما آیا سکوت دربرابر برخوردهای نامناسب با ایشان و از جمله ممنوع­الخروج ساختن وی و بازگرداندن او از فرودگاه به بهانه‌ی فعالیت­های مطبوعاتی را نیز کاری پسندیده می­دانستید؟ بنده یقین دارم اگر شما – که آن روز بحمدالله قدرت کافی نیز داشتید – در برابر ممنوع‌الخروج ساختن دو تن از نیروهای با سابقه‌ی ­انقلاب که ریاست دو کمیسیون مهم مجلس سوم را به عهده داشتند، آن هم تنها به بهانه‌ی اتهامات مطبوعاتی – سکوت نمی­کردید، امروز لازم نبود که این‌گونه درمورد طرد نیروها اظهار نگرانی کنید…جناب­عالی پس از برگزاری انتخابات بی­سابقه‌ی مجلس چهارم که نخستین تجربه‌ی حذف گسترده‌ی نیروهای انقلاب تحت عنوان غیر قانونی نظارت استصوابی بود، با لبخندی رضایت­آمیز روند برگزاری آن انتخابات را بسیار خوب دانستید البته این خنده و ابراز رضایت، دولت مستعجل بود و یک سال بعد از آن در جلسه‌ی تحلیف دومین دوره‌ی ریاست جمهوری جناب‌عالی، به بغضی تاثرانگیز تبدیل شد…»

رسول منتجب نیا عضو مجمع روحانیون مبارز در دفاع از این نامه گفت: «هدف نامه‌ی آقای کروبی به آقای هاشمی پاسخ به یک سخن ناصواب و برخورد غیر اصولی است و این وظیفه‌ی هر انسان آزاده­ای است که در چنین مواردی ساکت نماند و از خود واکنش نشان دهد.»

مجید انصاری، عضو برجسته‌ی دیگر روحانیون مبارز ایران در مصاحبه با یک روزنامه‌ی سعودی با اشاره به نامه‌ی مهدی کروبی به هاشمی رفسنجانی درباره‌ی انتخابات ریاست جمهوری و عمل­کرد دولت هاشمی، گفت: «مجمع روحانیون محتوای چنین نامه­ای را تایید نمی­کند.»



 


خبر/ رادیو کوچه

ترکیه امروز سفیر اسراییل را به علت خودداری این کشور از عذرخواهی به خاطر درگیری در کشتی مرمره اخراج کرد. یک وزیر دولت ترکیه با تایید این خبر گفت، آنکارا سطح نمایندگی دیپلماتیک خود را با تل آویو تقلیل می‌دهد.

به گفته این منبع، ترکیه هم‌چنین همه توافق‌نامه‌های نظامی خود را با اسراییل به حال تعلیق درآورده است.

تصمیم ترکیه مبنی بر اخراج سفیر اسراییل از آنکارا پس از آن اتخاذ شد که سازمان ملل در گزارشی اعلام کرد متوقف کردن کشتی مرمره توسط اسراییل قانونی بوده است.

در این گزارش تصریح شده است دولت ترکیه می توانست اقداماتی صورت بدهد که مانع از بروز درگیری در کشتی مرمره شود. این گزارش بیش از آنکه ترکیه را راضی کند، سبب خشنودی اسراییل شده است.

تا کنون ترکیه خواستار آن بوده است که اسراییل به علت کشته شدن شهروندان ترکیه در این درگیری عذرخواهی کند. اسراییل بارها در این مسیر حرکت کرد اما در نهایت از عذرخواهی رسمی از ترکیه خودداری کرد و تاکید نمود عذرخواهی درست نیست زیرا این اقدام در دفاع از خود بوده است.

اسراییل و ترکیه متحدانی راهبردی در منطقه بوده‌اند. تنش در روابط آنکارا و تل آویو برای آمریکا نگران کننده است زیرا اسراییل و ترکیه از متحدان واشنگتن به شمار می‌روند و تنش در مناسبات آن‌ها در شرایطی که قیام‌های عربی در منطقه در جریان است، به نفع آمریکا و متحدانش نیست.


 


خبر/ رادیو کوچه

صبح امروز جمعه، یازدهم شهریور ماه، بیش از ۲۰۰ جوان در پارک ملت شهر مشهد در کنار حوضچه «چشم» جمع و آماده تفریح و آب بازی می‌شدند که با یورش نیروهای امنیتی تعدادی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شدند.

به گزارش وب سایت هرانا، نیروهای امنیتی که به شکل نامحسوس در پارک و با لباس ورزش آماده بودند با حضور جوانان در پارک به بازداشت ده‌ها نفر از آن‌ها پرداختند.

نیروهای امنیتی در این بازداشت‌ها با شدت با جوانان برخورد و آن‌ها را مورد ضرب و شتم قرار دادند.

هنوز از نام و تعداد دقیق دستگیر شدگان اطلاعی در دست نیست.


 


خبر/ رادیو کوچه

مقامات پاکستانی روز جمعه گزارش کردند که پیکارجویان طالبان بیش از سی کودک و نوجوان دوازده تا هجده ساله پاکستانی را که به اشتباه از مرز عبور کرده و وارد خاک افغانستان شده بودند ربوده و با خود برده اند.

این حادثه روز پنج‌شنبه و در مناطق شمال غرب پاکستان روی داد که از جمله مناطق با حضور گسترده و فعالیت پیکارجویان اسلام‌گرا در پاکستان محسوب می شود.

ربوده شدگان در دومین روز از تعطیلات عید فطر برای تفریح و پیک نیک به طور گروهی به ناحیه ای در منطقه قبیله ای باجور رفته بودند.

به گفته مقامات محلی، ریش سفیدان محلی پیش از مطلع ساختن مقامات دولتی کوشیده بودند از طریق مذاکره با ربایندگان، امکان رهایی این نوجوانان را فراهم آورند.

به گزارش بی بی سی در ظاهر تعدادی از ربوده شدگان بزرگ‌تر موفق شدند از چنگ ربایندگان بگریزند و خانواده‌های خود را از ماجرا مطلع سازند.

مقامات پاکستانی پیش از این نیز طالبان را به گروگان‌گیری به منظور اخاذی متهم کرده بودند.

پاکستان و افغانستان دارای مرز مشترکی به طول دو هزار و چهارصد کیلومتر هستند که بخشی از آن تحت نظارت موثر مرزبانان نیست و پیکارجویان به سهولت قادر به رفت و آمد بین خاک دو کشور هستند.


 


 ترانه رسولی/ رادیو کوچه

مرداد ماه امسال نشریه‌ای به ضمیمه رایگان روزنامه دولتی ایران منتشر شد که جنجال‌ها و حرف و حدیث‌های مختلفی را از سوی مراجع، صاحب‌نظران دینی و مسوولان حکومتی به دنبال داشت و هم‌چنان این داستان ادامه دارد.

در حالی‌که اکنون استفاده از چادر مشکی به عنوان یک حجاب برتر در ایران مطرح و  مرسوم  است و دیگر  از  پوشش زنان با چادرهای رنگی و گل گلی در معابر و خیابان‌ها به ویژه در شهرها خبری نیست، نشریه مزبور ضمن بررسی و تحلیل مسئله حجاب و پوشش زنان، مطلبی جنجالی در خصوص معایب رنگ مشکی و این‌که این رنگ از زمان «ناصر‌الدین شاه» در ایران باب شده، درج کرده است.

در این مطلب که با واکنش‌های شدید مسوولان حکومتی و امامان جمعه و صاحب‌نظران دینی مواجه شد، آمده است: «چادر و رنگ مشکی متکبرانه را ناصرالدین شاه به ایران آورد. چراکه وی در مجالس عیاشی در اروپا می‌دیده است که آن‌جا لباس مردها و زنان‌ها مشکی است در حالی‌که در اسلام رنگ تیره مشکی مکروه شمرده شده است.»

مسوولان امر در این رابطه هشدار داده‌اند که به رغم وجود مزایای حجاب و چادر مشکى متاسفانه برخى مطبوعات به‌طور غیر منطقى با تمسک به شبهاتى، در سال‏هاى اخیر با سست کردن پایه‏هاى حجاب اسلامى در ذهن زنان و بانوان در جهت گسترش بدحجابى و بى‏حجابى گام  بر‌می‌دارند.

این در حالی است که هم اکنون حتا بسیاری از زنان باحجاب در ایران نیز از سختی چادر مشکی به سر کردن، به ویژه در فصل تابستان به دلیل جذب نور و ایجاد گرمای زیاد سخن می‌گویند و نسبت به رواج این پوشش اسلامی که با دشواری‌های خاصی هم‌راه است، رضایت ندارند.

فارغ از مسایل سیاسی و حاشیه‌ای و به دور از هر‌گونه قضاوت شخصی در این مقال به بیان دیدگاه‌های مطرح شده پیرامون ثمرات و مضرات استفاده از  چادر مشکی می‌پردازیم .

رنگ سیاه مختص یهود است

«مهدی کلهر» مشاور سابق رسانه‌ای رییس جمهوری ایران (محمود احمدی‌نژاد) در نشریه «خاتون» پیرامون پیشینه وارد شدن چادر مشکی به ایران گفته است: «چادر مشکی از زمان ناصرالدین شاه وارد ایران شده است، وی در سفرهای اروپایی، شب‌ها به مجالس عیاشی می رفت و می دید آن جا لباس مردها مشکی است، کلاه سیلندری مردها مشکی است و زن ها هم با لباس مشکی می آیند، این به نظرش آمد که یک نوع رنگ سنگینی و وقار دارد وگرنه در اسلام به صراحت از حضرت رسول داریم که لباس تیره پوشیدن مکروه است. این رنگ مشکی متکبرانه را ناصرالدین شاه آورد، خدا لعنتش کند.»

به گفته وی تا بعد از انقلاب ما کارخانه ی چادر مشکی نداشتیم و چادر مشکی وارداتی بود و از انگلیس و فرانسه و بعد هم ژاپن می‌آمد.

وی با بیان این‌که از لحاظ فلسفه ی حجاب که در قرآن آمده که زن خودش را در مقابل تیر نگاه مردان هیز قرار ندهد، قطعن چادر مشکی بدترین پوشش است، تصریح کرد: «چون مشکی چهره ی زن را قاب می کند، یعنی نگاه را به چهره ی زن متمرکز می کند در حالی که در حجاب مناطق مختلف ایران مثل گیلک، مازندران، کردها و سیستانی ها‌، آن قدر چشم های شما را گل ها و زینت های روی لباس‌شان به خودش جلب می کند که مرد بر چهره  متمرکز نمی شود.»

به گفته کلهر هرکس نقاش باشد و روان‌شناسی رنگ خوانده باشد، می فهمد که من چه می گویم، قاجار رنگ سیاه که مختص یهود است را آورده است، رنگ قهوه ای چرک مختص راهبان مسیحی و سیاه مختص یهودیان و رنگ های سفید و روشن مربوط به مسلمین بود و هنوز هم هست.

وی با بیان روایتی از پیامبر اسلام گفت: «راجع به رنگ تیره به صراحت پیامبر فرموده که مکروه است تنها در برخی روزها به نشانه ی سوگ‌واری  ائمه مجاز شمرده شده است.»

اثرات روان‌شناسی رنگ سیاه

«اسحاق نیوتن» در قرن هفدهم کشف کرد که چنان‌چه نور خالص سفید از یک منشور عبور داده شود به رنگ‌های قابل رویت تجزیه می‌شود، بدین صورت هرجسمی می‌تواند قسمت‌هایی از نور را جذب کند اما یک یا تعدادی از رنگ‌ها را بازتابش می‌نماید که ما آن جسم را به همان رنگ بازتابش شده می‌بینیم. به‌طور مثال اگر ما جسمی را به رنگ سبز می‌بینیم به دلیل این است که آن شی تمام رنگ‌های نور را می‌گیرد و فقط رنگ سبز را بازتابش می‌کند.

بر این اساس اشیا‌ سفید تمامی رنگ‌های نور را بازتابش می‌کنند اما اشیا‌ سیاه تمام نور را جذب و هیچ رنگی را بازتابش نمی‌کنند.

در کتاب «درمان بیماری‌ها به وسیله رنگ‌ها» اثر «آندروز تد» آمده است: «رنگ سیاه نیز به مانند سفید در  تمامی طیف‌های نوری متمرکز و مجتمع شده است، سیاه در ورای پرده‌ای در هم ریخته و آشفته مخفی شده است.»

بر این اساس بسیاری از این رنگ به عنوان رنگ درمان‌کننده پرهیز می‌کنند اما این رنگ زمانی که فرد دچار مشکلات روحی شده و بسیار آشفته حال است، می‌تواند حالت آرام‌بخش و حفاظت‌کننده را ایفا کند. این رنگ باعث می‌شود که احساسات زنانه در افراد به حرکت بیفتند و همین امر باعث می‌شود که در وجودشان انرژی مغناطیسی نیرومندی را حس نمایند، اما اگر رنگ سیاه در لباس به وفور استفاده شود،  باعث می‌شود که فرد دچار افسردگی و آشفتگی شود.

در روان‌شناسی رنگ‌ها، سیاه معمولن به عنوان نماد ترس یا شیطان مورد استفاده قرار می‌گیرد. اما به عنوان نشان‌گر قدرت نیز شناخته می‌شود، از رنگ سیاه برای نشان دادن شخصیت‌های خطرناک مثل دراکولا و یا جادوگران استفاده می‌شود.

هم‌چنین رنگ سیاه در بسیاری از فرهنگ‌ها برای مراسم سوگ‌واری مورد استفاده قرار می‌گیرد، این رنگ هم‌چنین نشان‌گر غمگینی، جذابیت جنسی و رسمی بودن است و رنگ سیاه معمولن به دلیل لاغر نشان دادن در نمایش‌های مد مورد استفاده قرار می‌گیرد.

آیت‌اله بهجت نیز معتقد است، زن با چادر به‌تر می‌تواند بدن و زینت را بپوشاند و چادر سیاه مثل عبای سیاه کراهت ندارد

طبق نتایج یک پژوهش‌،  رنگ مشکی اولین انتخاب افراد افسرده است

روان‌پزشک و مدیر گروه روان‌پزشکی دانشگاه علوم بهزیستی و توان‌بخشی در مورد تاثیر استفاده از پوشش رنگ تیره بر سلامت روان می‎گوید: «تاکنون هیچ بررسی در مورد اثر منفی روانی پوشیدن لباس تیره بر افراد انجام نشده است و به لحاظ منطقی هم پوشیدن لباس تیره نمی‌تواند تاثیر مثبت یا منفی بر سلامت روان داشته باشد.»

دکتر «فربد فدایی» می‌افزاید: «اما مشاهده شده است که افراد افسرده، رنگ‌های تیره را ترجیح می‌دهند به طوری که اگر فردی از نظر وضعیت عاطفی در شرایط مطلوبی به سر برد و شاد باشد، رنگ‌های روشن را برای پوشش خود ترجیح می‌دهد.»

و ‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎ با اشاره به بررسی که در مورد ترجیح رنگ‌ها از سوی نمونه‌ای از زنان و مردان سالم و بیماران مبتلا به بیماری‌های عمده روانی به عمل آورده است، گفت: «مشخص شد که رنگ‌های سبز، آبی و صورتی سه رنگ اول در گزینش مردان و زنان سالم ایرانی است و در مقابل آن‌ها ‌رنگ‌های قهوه‌ای، خاکستری و مشکی را نمی‌پسندیدند.»

به گفته وی در بیماران دچار بیماری شدید و روانی، رنگ سرخ، جای‌گزین رنگ صورتی بود و هم‌چنین این افراد رنگ زرد را نمی‌پسندیدند.

دکتر فدایی خاطر نشان کرد: «نتایج پژوهش دیگری که صرفن روی بیماران دچار افسردگی شدید انجام شده، نشان می‌دهد که رنگ‌های تیره و به ویژه مشکی اولین انتخاب آن‌هاست.»

یک جامعه‎شناس و استاد دانش‌گاه تهران نیز در مورد جامعه‎شناسی انتخاب رنگ تیره به عنوان پوشش در برخی جوامع معتقد است: «یکی از دلایل انتخاب رنگ لباس به آب ‎و هوا و طبیعت محیط زندگی فرد باز می‎گردد.»

دکتر «سیدحسن حسینی» افزود: «به‌طور مثال در استان‎هایی مانند گیلان، مازندران و مناطق کوهستانی مردم تمایلی به استفاده از رنگ‎های تیره ندارند و لباس‎های خود را از رنگ‎های شاد و روشن تهیه می‎کنند.»

به گفته وی در سفر به این مناطق می‎توان شاهد لباس‎های رنگارنگ و گل‎گلی اقوام بختیاری، کرد، ترکمن و گیلکی بود چرا که این افراد در طبیعت رنگارنگی زندگی می‎کنند بنابراین رنگ‎های طبیعت اطراف خود را به عنوان رنگ پوشش‌شان انتخاب می‎کنند. انعکاس آبی دریا، سبز جنگل، زرد، نارنجی، سرخابی، قرمز، بنفش گل‎های دشت‎ها را می‎توان در لباس ساکنان این مناطق یافت.

وی معتقد است: «به‌طور کلی مردم روستایی که زندگی‌شان با طبیعت عجین است از رنگ‎های شادتری برای پوشش خود استفاده می‎کنند اما در مناطق شهری، استفاده از رنگ‎های تیره عمومیت بیش‌تری یافته است. در روستاها حتا زنان از چادرهای رنگی و گل‎گلی استفاده ‎می‎کنند در حالی که تمامی زنان چادری شهری برای پوشش خود از چادر مشکی استفاده می‌کنند.»

وی اضافه کرد: «حتا برخی استفاده از بعضی رنگ‎ها را برای مردان نیز نادرست می‎دانند. به‌طور مثال پوشیدن رنگ قرمز برای مردان از نظر این عده نامناسب است در حالی‌که دین اسلام هرگز محدودیت رنگی برای مسلمانان قایل نشده است، حتا با نگاه به پوشش برخی مراجع دینی می‎بینیم که آن‌ها از پیراهن‎های سفید و روشن،‌ عبای کهربایی و نعلین شتری‌رنگ استفاده می‎کنند.»

مراجع تقلید رنگ سیاه را مکروه نمی‌دانند

در مجموعه پنج جلدی مسایل جدید از دیدگاه مراجع عظام تقلید، رنگ مشکی به اعتقاد پنج نفر از مراجع عظام ایران، مکروه شمرده نشده است.

این مراجع در پاسخ به این سوال که «عده‌ای با تبلیغات فرهنگی دشمن در روزنامه‌ها و سخن‌رانی‌های‌شان می‌گویند، چادر مشکی برای بانوان مکروه است و باید پوشش جدید مانند مانتو و کت و دامن با رنگ‌های متنوع جای‌گزین چادر مشکی شود، آیا چنین حرف و اقدامی صحیح است یا خیر؟» به شرح ذیل پاسخ داده‌اند:

آیت‌اله خامنه‌ای معتقد است، این صحبت صحیح نیست و به‌ترین نوع حجاب پوشش و چادر است و چادر سیاه هم بی‌اشکال است و کراهت ندارد.

آیت‌اله صافی گلپایگانی در پاسخ به این سوال می‌گوید: «نظر مذکور صحیح نیست و مفاسد بسیار دارد، متاسفانه در این زمان عده‌ای اصرار بر آشکار شدن مفاتن زن و خروج او از عفاف که حافظ شخصیت و ارزش و متانت اوست دارند، مع‌الاسف می‌خواهند این امر را اسلامی جلوه دهند در حالی‌که اسلامی نیست.»

آیت‌اله مکارم شیرازی نیز می‌گوید: «با توجه به این‌که در حال حاضر رنگ مشکی برای حفظ پوشش زنان به‌تر است کراهت آن ثابت نیست.»

به عقیده آیت‌اله فاضل لنکرانی، چادر مشکی به‌ترین نوع حجاب است و پوشیدن لباس‌هایی که جلب توجه کند حرام است.

هم‌چنین آیت‌اله بهجت نیز معتقد است، زن با چادر به‌تر می‌تواند بدن و زینت را بپوشاند و چادر سیاه مثل عبای سیاه کراهت ندارد.

رنگ سیاه به نامحرم «نه» می‌گوید

در سایت «چادر پوشش ماندگار» مزایا و ثمرات حجاب با چادر مشکی به تفصیل در قالب شش بخش اعم از «پوشانندگی بیش‌تر، نگاه شکنی، مهار کننده تحریک‏هاى غریزه جنسى، سیاه به معنی نه گفتن، امنیت و آرامش‌‏بخشى رنگ سیاه و وقار و هیبت معنوى» تشریح شده است.

بررسی متون مربوط به حجاب و استفاده از چادر مشکی در  پوشش زن مسلمان نیز ثمرات رنگ مشکی را بدین منوال بیان کرده‌اند به طوری‌که در کتاب «فلسفه چادر، حجاب برتر» اثر «اسداله محمدی‌نیا»، آمده است: «کسی که سیاه می‌پوشد، می‌خواهد نشان دهد که مرزی را ایجاد کرده است و این مرز در موقعیت‌های مختلف ممکن است متفاوت باشد، گاه لباس سیاه را در ماتم و عزا می‌پوشند برای آن‌که نشان دهند بین آن‌ها و عزیزشان فاصله افتاده و مرز زندگی، آن ‌ها را از هم جدا کرده است.»

اما گاهی هم سیاه می‌پوشند نه برای عزا و ماتم بلکه برای مشخص کردن مرزها و حریم‌های اجتماعی و حجاب یک خانم مسلمان با چادر سیاه از این دسته است .

در این کتاب آمده است: «وقتی که خانمی چادر مشکی به سر می‌کند و با وقار و متانت تمام  قدم به عرصه‌ی اجتماع می‌گذارد با این نحوه پوشش می‌خواهد نشان دهد که هر‌کسی حق ندارد به این حریم پاک، مقدس و خصوصی وارد شود. این حریم  حریم حرمت، حیا و احترام بوده و جای هرزگی‌، آلودگی و هوس‌بازی نیست.

در واقع او با حجاب مشکی و چادر سیاه بین خود و نامحرم‌، مرزی عاقلانه ایجاد می‌کند و با این سیاهی ظاهری اما ریشه‌دار در درون خود می‌خواهد نگاه تیز و برنده‌ی هرزگی و ابتذال را بشکند و نگذارد در حریم عفاف پاکی و نجابت او نامحرمی وارد شود و حرمت او را از بین بیرد .

لذا چادر مشکی به منزله‌ی حرمت و احترام است، مرز ادب و کرامت، حیا و عفت است، مرز آداب است و نشان می‌دهد که در این محدوده باید حریم را نگه داشت و به صاحب حرم با دیده‌ی احترام و ادب نگریست.»

هم‌چنین از نظر روانی نیز وقتی انسان  پارچه‌ی سیاهی را می‌بیند دیگر چندان رغبتی به نگاه کردن پیدا نمی‌کند و تقریبن تمام رغبت‌ها از بین می‌روند اما نگاه به رنگ‌های روشن، چشم را باز و رغبت مشاهده و تمرکز بر دیدن را چند برابر می‌کند .

بر اساس این نگرش، «سیاه» به معنی «نه» بوده و  نقطه مقابل «سفید» یعنی «بله» است، آن کس که در مقابل نامحرم سیاه می‌پوشد در واقع می‌خواهد به او  «نه» بگوید و آن کس که رنگ سفید، رنگارنگ و جذاب می‌پوشد، راه نگاه‌ها را به سوی خود، باز می‌گذارد و در واقع خواسته یا ناخواسته خود را در معرض نگاه‌های هرزه و آلوده‌‌، قرار می‌دهد، و‌سیله‌ی آلودگی و انحراف خود و جامعه را فراهم می‌کند.»

«ماکس لوشر» متخصص در روان‌شناسی رنگ‌ها معتقد است: «سفید به صفحه خالی می‌ماند که داستان را باید روی آن نوشت، ولی سیاه نقطه‌ی پایانی است که در فراسوی آن هیچ چیز وجود ندارد.»

بر این اساس تحلیل‌گران دینی چنین تحلیل می‌کنند که «زنی که در برابر نامحرم و در بیرون از خانه، لباس سفید و رنگارنگ می‌پوشد از ایمنی کم‌تری برخوردار است ولی زنی که چادر سیاه می‌پوشد، حداکثر ایمنی را برای خود ایجاد کرده است و نشان می‌دهد که این‌جا نقطه پایان نگاه‌های نامحرمان است و در فراسوی این پوشش، جایی برای نفوذ نگاه‌ها و نیت‌های ناپاک نیست.»

بر اساس همین نگرش‌ها در روان‌شناسی رنگ‌ها، سیاه نشان‌گر ترک علاقه یا انصراف نهایی بوده، از این رو کسی که چادر مشکی می‌پوشد می‌خواهد با رنگ سیاه چادر‌، دایمن جلوه و نمای خود را نفی کند و خود را از نگاه‌های دیگران دور نگه دارد.

یعنی چادر مشکی به نگاه‌های نامحرم می‌گوید: «هیچ جای‌گاهی برای نگاه شما در من وجود ندارد و من کاملن از شما منصرف و روی گردانم و به دیگران می‌گوید که نگاه شما به سوی من جز ضرر برای خودتان و من حاصل دیگری ندارد.»

به همین علت وقتی خانمی چادر مشکی به سر می‌کند و در خیابان راه می‌رود، ناظری که از دور به او و اشیا‌ فراوان رنگی اطراف مثل اتومبیل‌ها، مغازه‌ها و غیره نگاه می‌کند، بی‌اختیار اشیا‌ و پوشش رنگی نظر او را به خود جلب کرده و در بسیاری اوقات شخص بیننده اصلن به آن رنگ مشکی توجهی نکرده و رد می‌شود.

در برخى از کتاب‏ها پیرامون روان‌شناسى رنگ‏ها نیز آمده است‌: «رنگ سیاه نشانه وقار و سنگینى و شیک‏پوشى است، رنگ مشکى نمایان‌گر قدرت و اقتدار و باعث هیبت و تشخص است و به دلیل همین خصوصیت اغلب حاکمان و بزرگان براى اظهار شکوه و جبروت خویش از لباس‏هاى داراى رنگ مشکى استفاده مى‏کنند.»


 


خبر/ رادیو کوچه

سرتیپ فرزاد اسماعیلی، فرمانده قرارگاه پدافند هوایی خاتم الانبیاء که به مناسبت دهم شهریور روز پدافند هوایی قبل از خطبه‌های نماز جمعه امروز تهران سخن می‌گفت با تهدید دشمنان ایران را آماده مقابله با مهاجمان دانست.

به گزارش فارس، وی در خاتمه هشدار داد: «اگر دشمنان ما دچار حماقت شوند و در ذهن خود تصور تجاوز به مرزهای کشور را داشته باشند جمهوری اسلامی جهنمی در زمین، فضا و دریا برای آن‌ها خواهد شد و آن‌ها را در آتش خودکامگی‌اشان فرو خواهد برد.»

وی با بیان تاریخچه‌ای از پدافند هوایی ایران و با اشاره به نقش حساس و تعیین کننده یگان پدافند هوایی در دوران جنگ گفت: «امروز با تغییر ماهیت و شکل و الگوی نبردهای آینده و با ابلاغ فرمان رهبری، پدافند هوایی از نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران جدا شد و قرار گاه پدافند هوایی در دهم شهریور سال 87 با همدلی ستاد کل نیروهای مسلح و پی‌گیری ارتش تشکیل شد.»

فرمانده قرار گاه پدافند هوایی خاتم الانبیاء ادامه داد: «اکنون پس از گذشته 32 سال از انقلاب اسلامی و 3 سال از تشکیل این قرار گاه شاهد هستید با تجمیع توان کلیه نیروها به خودکفایی در تامین نیازهای پدافند هوایی با استفاده از پتانسیل داخلی در حد مطلوبی در مرزهای فناوری دنیا نائل شدیم و می‌توانیم ثابت کنیم که نه تنها تحریم‌های اعمال شده تهدیدی برای کشورمان نبوده بلکه فرصتی مغتنم در شکوفایی و خود باوری بوده است.»


 


محبوبه شعاع / رادیو کوچه

mahboobeh@koochehmail.com

یازدهم شهریور برابر با سال‌روز درگذشت «دلکش» خواننده‌ای ایرانی است. او که زاده سال 1303 بود در دهه‌های ۱۳۲۰ تا ۱۳۴۰ خورشیدی در زمینه موسیقی دست‌گاهی و پاپ ایران فعالیت داشت و آثار معروفی از خود به جای گذاشت. وی سه سال پیش از درگذشتش با سفر به شهرهای مختلف اروپا، با بازخوانی ترانه‌های پیشین خود، یک‌بار دیگر تحسین و ستایش ایرانیان را برانگیخت و سرانجام در چنین روزی در سال 1383 در تهران درگذشت.

 «عصمت‌ باقرپور بابلی» معروف به «دلکش» در بابل و در خانواده‌ای پرفرزند به‌دنیا آمد. خانواده او در دوازده سالگی وی را  به تهران فرستاده شد تا نزد خواهرش زندگی کند. در تهران، آموزگار موسیقی مدرسه به صدای رسایش پی برد و او را به «روح‌اله خالقی» موسیقی‌دان سرشناس آن زمان معرفی کرد.

سپس «عبدالعلی وزیری» دیگر موسیقی‌دان آن دوران ماموریت یافت تا این استعداد جوان را با زیر و بم موسیقی سنتی آشنا کند. در همین اوان وزیری به خاطر گیرایی و جذبه صدا نام هنری «دلکش» را برای عصمت برگزید.

دلکش خود در خاطراتش با اشاره به چگونگی گرایشش به هنر آواز و خوانندگی از دوران کودکی خود هم یاد کرده‌ است. دلکش پس از گذراندن یک دوره آموزشی نزد عبدالعلی وزیری به‌تدریج با دیگر استادان موسیقی هم آشنا شد و هم‌کاری با آن‌ها را پی‌گرفت. اما «مهدی خالدی» در ساخت ترانه‌های دوره نخست هنری دلکش سهم بیش‌تری بر دوش داشت. این هم‌کاری از هجده سالگی بانو دلکش آغاز شد و تا سی و یک سالگی ادامه یافت.

دلکش پس از خالدی به ترتیب با جواد لشگری، بزرگ لشگری، حبیب‌اله بدیعی و علی تجویدی به هم‌کاری پرداخت. در این میان نیز هم‌کاری او با تجویدی پربارتر از دیگران بود و ترانه‌های بسیاری زیبایی از این هم‌کاری به یادگار مانده است. گفته شده که دلکش خود نیز آهنگ می‌ساخت البته با نام مستعار  «نیلوفر» که  «ساز شکسته» یکی از آهنگ‌هایی است که او خود ساخته و خوانده است.

ازدواج با «شاپور یاسمی» فیلم‌ساز، بانو دلکش را به سینما هم کشاند و در مجموع در ده فیلم ظاهر شد، فیلم‌هایی که گرچه سرگرم کننده بودند ولی در ردیف آثار تاثیرگذار سینمای ایران قرار نمی‌گیرند. و اما هنر آواز دلکش تاثیرگذار بود و بسیاری از خوانندگان جوان از دهه چهل خورشیدی به بعد را به سوی خود کشید. یکی از این خوانندگان هایده که در جایی گفته بود: «من خوانندن آواز و تصنیف را در واقع از طریق رادیو و شنیدن صدای بانوی آواز ایران خانم دلکش آموختم.»

«الهه» دیگر خواننده سرشناس که سه سال پس از مرگ دلکش از این دنیا رفت، دلکش را پس از قمر ملوک بزرگ‌ترین خواننده زن دانست و گفته بود: «من برای قمر ملوک وزیری احترام قائلم، برای این‌که قدمی که او برداشت در آن شرایطی که کسی نمی‌توانست بیاید بخواند، ولی بعد از او همه باید بدانند خانم دلکش خواننده پر قدرت و مسلط بود.»

دلکش که از او به عنوان ملکه ترانه‌های ایرانی هم یاد می‌شود اگرچه پیش از وقوع انقلاب اسلامی در ایران زندگی پر جنب‌وجوش و مرفهی داشت، پس از انقلاب اما به گونه‌ای ناخواسته به انزوا رانده شد و برای گذران زندگی تنها به میهمانی‌های خصوصی راه می‌یافت. دلکش سه سال پیش از مرگش چند کنسرت در اروپا و آمریکا برپا کرد و در آغاز هر کنسرت با دوست‌داران خود این طور سخن می‌گفت:«اول سلام عرض می‌کنم به تمام هم‌وطنانم. امشب شب خاطرات است. شبی که با آهنگ‌های من تجدید خاطرات می‌کنید. من با شماها جوان بودم و با شماها پیر شدم و افتخار می‌کنم که امشب در جمع شما هستم.»

از ماندگارترین تصنیف‌های دلکش می‌توان به این تصانیف اشاره کرد: به کنارم بنشین، یاد کودکی، آتش کاروان، بازگشته، سفرکرده، بر تربت حافظ، ساز شکسته، می‌گذرم، پربسته، گردباد، آمد با دل‌جویی، یاد من کن، بردی از یادم (دو صدایی با ویگن)، آمد نوبهار، اسیر دام تو، پشیمان شدم، آه بی اثر، بی‌قرار، از یاد رفته، بدرقه، مهمانت کنم، تمنای عاشق و سایه.

فیلم‌ها که دلکش در آن شرکت داشته نیز عبارت‌اند از: شرمسار،مادر، افسونگر، دسیسه و قمار زندگی و فردا روشن است.

و اما سرانجام دلکش در یازدهم شهریور ۱۳۸۳ در سن هشتاد سالگی در بیمارستان مهر در تهران به مرگ طبیعی درگذشت. از تدفین او در قطعه هنرمندان بهشت زهرا جلوگیری شد و بنا به خواست فرزندش وی را در امام‌زاده طاهر کرج به خاک سپردند. با مرگ دلکش جامعه موسیقی ایران خواننده‌ای را از دست داد که نه تنها صدایی رسا و تاثیر‌گذار داشت، بلکه در فرآیند نوآوری در موسیقی سنتی نقشی عمده ایفا کرد.

منبع‌ها:

ویکی‌پدیا

بی بی سی


 


عکس/ رادیو کوچه

مریم طوسی تنها نماینده زن ایران در مسابقات جهانی دو و میدانی به میزبانی کره جنوبی در دائجو.

20110902-maryam-toosi-01-koocheh.jpg


 


خبر/ رادیو کوچه

کاظم وزیری هامانه، وزیر سابق نفت جمهوری اسلامی، در سخنانی تازه به دلایل عدم بهره‌برداری از پالایش‌گاه ستاره خلیج‌فارس پرداخته است.

به گفته هامانه، کلنگ احداث این پالایش‌گاه که از آن با عنوان «پروژه ملی» نام برده می‌شود، در سال ۸۵ زده شده و بعد از ۵ سال در بهترین حالت فقط  ۴۵ درصد  پیشرفت داشته است.

بنا بر گزارش دویچه وله رییس هیت مدیره شرکت سرمایه‌گذاری نفت و گاز، توقف کامل احداث این پالایش‌گاه را تایید کرده است. به گفته آقای هامانه سهم سهام‌داران در احداث این پالایش‌گاه که قرار بوده ایران را از واردات بنزین بی‌نیاز کند، ۳۰ درصد بوده که همه آن پرداخت شده است.

عدم پرداخت سهم ۷۰ درصدی از سوی وزارت نفت که البته اعتبار آن پیش‌بینی شده بود، باعث توقف کامل  پروژه در سال ۸۸ و بی‌کار شدن ۶۲۰۰ نیروی کار مشغول در این پروژه شده است.

کاظم وزیری هامانه استعفای خود از سمت رییس هیت مدیره‌ی ستاره خلیج فارس را هم‌زمان با توقف کامل احداث این پالایش‌گاه در سال ۸۸ دانسته است.


 


خبر/ رادیو کوچه

مارکت واچ (MARKET WATCH) سایت اینترنتی اطلاعات مالی، زیر عنوان کانکرینز (KONECRANES) به معامله جرثقیل با جمهوری اسلامی پایان می دهد و به پنجمین سازنده ای تبدیل می‌شود که در واکنش به درخواست اتحاد علیه ایران اتمی (UANI )، از ایران کشور خارج می شود و اعلام می‌کند در اعتراض‌های UANI به اعدام های بی رحمانه و بسیار در ایران متحد شده و با خارج شدن از این کشور پیامی قاطع برای آن فرستاده است.

 کانکرینز و کمپانی‌های دیگر به جمهوری اسلامی نشان می‌دهند که لطمه به اقتصاد آن کشور کماکان ادامه می‌یابد مگر آن‌که پی‌گیری تسلیحات اتمی را کنار بگذارد، نقض فاحش حقوق بشر را متوقف کند و به حمایت از تروریسم پایان دهد.

کارنامه تکان دهنده جمهوری اسلامی در مورد اعدام‌های علنی از طریق حلق آویز کردن افراد به جرثقیل، در کانون کمپین UANI بوده است.

آقای والاس روز ششم ژوئیه در مقاله ای در لس آنجلس تایمز با عنوان «اعدام‌های بی شمار در ایران» ضمن مطرح ساختن جزئیاتی درباره‌ی چگونگی استفاده جمهوری اسلامی از جرثقیل‌های ساختمانی ساخت خارج برای اعدام از طریق به دارآویختن در ملاء عام از کمپانی‌های جرثقیل سازی خواسته بود با موضع گیری در این زمینه، معاملات خود را با حکومت، تا وقتی که در جامعه بین المللی عضوی متمدن شناخته شود، پایان دهند.

کانکرینز اکنون به کمپانی های تادانو(TADANO)، ترکس( TEREX)، یو ان آی سی( UNIC)، و لیبهر (LIEBHERR) ملحق می‌شود که پیش‌تر در واکنش به درخواست UANI به معاملات خود با جمهوری اسلامی پایان داده اند.


 


مجید بهشتی/ رادیو کوچه

majid.b@koochehmail.com

«حکم» در برج آزادی به روی صحنه می‌رود

برج آزادی از نیمه شهریور ماه میزبان نمایش «حکم» نوشته «نیکلای اوردمان» به کارگردان «مصطفی عبداللهی» می‌شود.

به نقل از روابط عمومی بنیاد رودکی، این نمایش که با حضور 12 بازی‌گر اصلی و 15 بازی‌گر غیر‌اصلی در تالار اصلی برج آزادی روی صحنه می‌رود، دوره‌ای را روایت می‌کند که با انقلاب روسیه حزب کمونیست روی کار آمده و مردم درگیر مشکلاتی می‌شوند که حزب برای‌شان به بار آورده است.

«منیژه گلچین»، «عباس توفیقی»، «محمد پور‌حسن»، «ناصر آشوری»، «ژاکلین آواره»، «فرناز جهانسوز»، «ویدا جداییان»، «محمد ساربان»،«سایه کبیری»، «علیرضا فراهانی» و… از جمله هنرمندانی هستند که در این نمایش به ایفای نقش می‌پردازند.

نمایش «حکم» به کارگردانی «مصطفی عبداللهی» از 15 شهریورماه در تالار اصلی برج آزادی روی صحنه می‌رود و علاقه‌مندان می‌توانند همه روزه ساعت 20 به تماشای این نمایش بنشینند.

«محمدعلی کشاورز» پس از 22 روز به منزل بازگشت

با بهبود وضعیت جسمانی «محمدعلی کشاورز»، وی از بیمارستان آتیه مرخص شد و پس از 22 روز به منزل بازگشت.

«علی کشاورز» برادر «محمدعلی کشاورز» گفت: «وضعیت جسمانی برادر رو به بهبود است و با نظر پزشکان از بیمارستان پس از 22 روز مرخص و به منزل منتقل شد.»

وی درباره وضعیت عمومی او توضیح داد: «ایشان هنوز قادر به حرکت نیست، زیرا با عمل جراحی پین در پای ایشان قرارداده شده و باید شکستگی کاملن خوب شود تا بتوانند حرکت کنند و قدم بردارند.»

کشاورز در پاسخ به این سوال که به عمل جراحی دیگری برای خارج کردن پین‌ها نیاز است یا خیر؟ گفت: «همه‌چیز به نظر پزشکان و جوش خوردن استخوان بستگی دارد. پس از مدتی باید دوباره از پا عکس‌برداری شود تا درباره جراحی بعدی و درآوردن پین‌ها یا درنیاوردن آن‌ها توسط پزشکان متخصص تصمیم‌گیری شود.»

«محمدعلی کشاورز» براثر شکستگی در استخوان ران در بیمارستان آتیه بستری و پس از 22 روز با نظر پزشکان از بیمارستان مرخص شد.

«اسب‌های پشت پنجره» در تلفیقی از تاتر و فن‌آوری بازخوانی می‌شود

به گزارش باش‌گاه خبری «توانا»، این نمایش که مهر و آبان‌ماه آینده درفضای باز پارکینگ تالار وحدت اجرای عمومی می‌شود، یک اجرای محیطی و چند رسانه‌ای است که با استفاده از عناصر محیطی، فضا و معماری مکان اجرای خود تولید شده است.

در این اجرا که یک نمایش بینا رشته‌ای با تلفیق هنرهای تجسمی، تاتر و موسیقی با علم و فن‌آوری ربوتیک است، یک بازخوانی مجدد از متن «اسب‌های پشت پنجره» ویسنی یک به عمل آمده است و «هادی کمالی‌مقدم» با «مینا بزرگمهر» بازی‌گران اصلی آن هستند که در کنار تعدادی بازی‌گر جوان تاتری ایده‌های خود را به صحنه می‌برند.

«مینا کمالی» طراح هنری این اجرا است و «فرشاد فزونی» آهنگ‌سازی و طراحی صدای این نمایش را به عهده دارد. «سارا سجادی» دست‌یار کارگردان این اجراست و «رضا بهجت» در مقام طراح نور، «پیمان‌ پورحسین» نیز در مقام طراح پوستر و بروشور با گروه نمایش هم‌کاری دارند.

این گروه نمایشی هم‌اکنون مشغول سپری کردن تمرینات خود در مجموعه آزادی تهران هستند تا برای مهرماه نمایش خود را اجرا کنند.

گروه‌های نمایشی در اداره تاتر تمرین می‌کنند

تعدادی از گروه‌های نمایشی شرکت‌کننده در بخش بازبینی هشتمین جشن‌واره سراسری تاتر ماه تمرینات خود را در اداره برنامه‌های تاتر آغاز کرده‌اند.

با توجه به تفاهم‌های انجام گرفته میان مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری و مرکز هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تعدادی از گروه‌های نمایشی شرکت‌کننده در بخش بازبینی هشتمین جشن‌واره سراسری تاتر ماه با هم‌کاری مدیریت اداره برنامه‌های تاتر تمرین آثار نمایشی خود را در این مکان آغاز کرده‌اند.

اجرای «زنی از گذشته» در ایرانشهر از سر گرفته شد

با اتمام تعطیلات 5 روزه تماشاخانه ایرانشهر گروه نمایش «زنی از گذشته» اجراهای خود را آغاز می‌کنند.

نمایش «زنی از گذشته» به کارگردانی «محمد عاقبتی» هر روز ساعت 18 در سالن شماره یک تماشاخانه ایرانشهر با حضور بازی‌گرانی چون «پانته‌آ بهرام»، «رامبد جوان»، «سحر دولت‌شاهی»، «سعید چنگیزیان» و «الهام کردا» به روی صحنه می‌رود.

اقتباسی از «اتللو» در ایرلند

دوبلین به تماشای اقتباسی از «اتللو» خواهد نشست. به گزارش ایران تاتر، اقتباسی از اثر «ویلیام شکسپیر» به کارگردانی «جینترز دورفر» و با بازی تنها دو بازی‌گر در پایتخت ایرلند به صحنه می‌رود.

این اثر که «اتللو او کیست» نام دارد با بازی بازی‌گری از ساحل عاج، «فرانک ادموند یائو» (اتللو) و بازی‌گری آلمانی، «کورنلیا دور» (دزدمونا)، در جشن‌واره اولستر بانک دوبلین اجرا می‌شود. این اقتباس که بیش‌تر سبقه‌ای سیاسی دارد، در سال 2009 جایزه نخست جشن‌واره تاتر ایمپولس آلمان را از آن خود کرده و با استقبال زیادی در اروپا روبه‌رو شده بود. اجرای کنونی که به زبان‌های انگلیسی و فرانسوی عرضه می‌شود، از 15 تا 17 مهرماه به صحنه می‌رود. بازی‌گران لباس‌های مدرن به تن دارند و صحنه کاملن خالی است.

«اتوبوسی به نام هوس» در برادوی

به گزارش سایت ایران تاتر، برادوی در انتظار دیدن اجرایی از اثر «تنسی ویلیامز» است. اخیرن دو بازی‌گر دیگر به جمع گروه تولید «اتوبوسی به نام هوس» پیوسته‌اند. بازی‌گر مطرح تاتر برادوی که دوبار نامزد جایزه تونی شده، «دافنه روبین وگا» نقش «استلا» را ایفا می‌کند و بازی‌گر سینما و تلویزیون آمریکا، «وود هریس» نیز نقش «هارولد میشل» را برعهده دارد. نمایش‌نامه‌نویس و کارگردان و مدیر تاتر «مک کارتی»، «امیلی مان» کارگردانی این اجرا را به انجام می‌رساند.

«ترنس بلنکارد» ساخت موسیقی «اتوبوسی به نام هوس» را انجام می‌دهد. انتظار می‌رود که این اجرا بهار آینده در تاتر «تی بی آ» به روی صحنه رود.

جشن‌واره نمایش‌های خیابانی در سوئیس

شهر زوریخ میزبان جشن‌واره بین‌المللی تاتر و هنرهای نمایشی است. به گزارش سایت ایران تاتر، جشن‌واره بین‌المللی تاتر و هنرهای نمایشی «زوریخ» هم‌اکنون در بزرگ‌ترین شهر سوئیس در حال برگزاری است. این جشن‌واره که دو هفته و نیم به درازا می‌انجامد، هر ساله از نیمه‌های ماه اوت مهمان شهر «زوریخ» است و اجرای نمایش‌های تجربی را در بر می‌گیرد. در طول برگزاری این جشن‌واره انواع نمایش‌های خیابانی، آکروبات، حرکات موزون و موسیقی در خیابان‌های زوریخ عرضه می‌شوند.

جشن‌واره «زوریخ اسپکتاکل» از سال 1980 کار خود را در همین شهر و در ابعاد کوچک‌تر به عنوان گردهمایی گروه‌های مستقل تاتری آغاز کرد. از آن پس هر ساله بین 20 تا 25 گروه نمایشی از سراسر جهان برای اجرای آثارشان دعوت می‌شوند. هم‌اکنون پنج نقطه مختلف شهر به محل عرضه دایمی آثار اختصاص یافته‌اند.

اجرای «باغ آلبالو» در پکن

هنرمندان روسیه آثار برخی از نمایش‌نامه‌نویسان کشورشان را در پایتخت چین به صحنه می‌برند.

به گزارش سایت ایران تاتر، بازی‌گران «هنر تاتر مسکو» اجرای سه نمایش از مولفان روسیه را از 24 مردادماه و به دعوت تاتر «مردم چین» و در همین تاتر آغاز کرده‌اند.

این نخستین بار است که «هنر تاتر مسکو» برای اجرای سه شاه‌کار خود به چین سفر می‌کند. «باغ آلبالو» اثر چخوف، «گارد سفید» اثر «میخاییل بولگاکف» و «زندگی کن و به یاد آور» اثر «والنتین راسپوتین» سه نمایش محصول «هنر تاتر مسکو» هستند که تا 30 مردادماه در پکن اجرا شدند.

گفتنی است مدیران تاترهای این دو کشور هم‌اکنون در حال انجام گفت‌وگوهایی برای تبادل دانش‌جو میان خود به سر می‌برند. پکن در همین راستا اقدام به برگزاری نمایش‌گاه عکسی درباره تاریخ «هنر تاتر مسکو» نیز کرده است.


 


خبر/ رادیو کوچه

روز پنج‌شنبه نمایندگان حدود ۶۳ کشور جهان، جلسه گروه دوستی لیبی را برگزار کردند و نیکولا سرکوزی هم اعلام کرد سرنوشت قذافی را باید مردم لیبی مشخص کنند. وی افزود: «این تصمیم مردم لیبی است که قذافی را در دادگاهی در آن کشور و یا در دادگاه کیفری بین‌المللی محاکمه کنند. این تصمیم را خودشان باید بگیرند.»

نیکولا سرکوزی در جریان  این نشست اعلام کرد فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی با هم‌کاری سازمان ملل، پول‌های مسدود شده لیبی را آزاد می‌کنند تا برای کمک به آن کشور به مصرف برسد. وی افزود که حدود ۱۵ میلیارد دلار پول تا کنون از توقیف خارج شده است.

 رییس جمهوری فرانسه گفت: «ما تمامی اجماع لازم برای کمک به لیبی را به دست می‌آوریم و با متحدان خود بر روی سوریه متمرکز خواهیم شد تا کشتار غیرنظامیان و شهروندان این کشور به دست حاکمیت بشار اسد را متوقف کنیم.»

بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل هم تاکید کرد اولین کار مهم، اقدامات بشردوستانه است چرا که در هشت ماه گذشته، حدود ۸۶۰ هزار تن از لیبی گریخته و خانه‌های خود را از دست داده اند. وی افزود: «حتا کارگرها و نیروهای کار ماهر و حرفه ای هم فرار کرده اند که باید موجبات بازگشت آن‌ها به کشور و آماده کردن شرایط برای بازسازی را فراهم کرد.»

بیشتر بخوانید:

«به مقاومت در برابر هجوم بیگانگان به لیبی ادامه دهید»


 


رادیو کوچه

1953 میلادی:  زادروز «احمدشاه مسعود». او یک مسلمان ناسیونالیست بود که همانند پدرش سرهنگ «دوست‌محمدخان» آرزو داشت پارسیان بار دیگر یک‌پارچه شوند. او با مداخله خارجی در افغانستان مخالف بود و آن را عامل سیه‌روزی می‌دانست و برپایه همین اعتقاد با مداخله شوروی در افغانستان مبارزه کرد و پس از خروج شوروی از افغانستان وزیر دفاع این کشور شد. مسعود بارها از تلاش دکتر «محمد مصدق» به ملی کردن نفت ایران و طرد نفوذ بیگانه تجلیل کرده و آن را در ردیف بپاخیزی پدر خود و تاجیکان در منطقه فرارود در نیمه اول قرن بیستم بر ضد شوروی خوانده بود.

احمد شاه مسعود در نهم سپتامبر 2001 (دو روز پیش از رویدادهای یازده سپتامبر در آمریکا) با انفجار بمبی که در دوربین عکاسی یک مصاحبه‌گر رسانه کارگذارده شده بود در ایالت تخار افغانستان کشته شد و ماه بعد نیروی نظامی آمریکا وارد افغانستان شد که هنوز در آن‌جاست.

1865 میلادی: سال‌روز درگذشت «سر ویلیام روآن همیلتون» ریاضی‌دان و فیزیک‌دان ایرلندی. او در سال 1805 زاده شد و در «دوبلین» در رشته ریاضی تحصیل کرد و در بیست‌و‌دو سالگی، پروفسور ستاره‌شناسی و ستاره‌شناس سلطنتی ایرلند، شناخته شد. وی در هجده سالگی موفق به کشف قاعده همیلتون در مکانیک شد.

همیلتون خود را بعدها با چهارگان‌ها مشغول کرد، که امروزه به عنوان مثال در گرافیک کامپیوتری و نظریه نسبیت کاربرد دارد. از لحاظ زبان‌شناسی نیز او، در هفت سالگی به طور باور نکردنی زبان عبری بلد بود و تا قبل از تولد سیزده سالگیش، در مجموع دوازده زبان از جمله زبان‌های کلاسیک و مدرن اروپایی، فارسی، عربی، هندو، و سانسکریت را آموخته بود. همیلتون هم‌چنین تا آخر عمرش همیشه خود را برای تفریح و سرگرمی با متن‌های فارسی و عربی مشغول می‌کرد.

1357 خورشیدی: اعلام هدف‌های جبهه ملی ایران. در چنین روزی و در جریان انقلاب، جبهه ملی ایران که حیات تازه یافته بود اعلام کرد که یک حزب نیست بلکه سازمانی سیاسی و فراگیر است که فعلن احزاب ایران، ملت ایران، جامعه سوسیالیست‌ها و هسته مرکزی‌اش را تشکیل می‌دهند و خواهان تحقق آرزوهای ملی ایرانیان از جمله تامین آزادی، دمکراسی، عدالت اجتماعی و رفاه عمومی است. در این اعلامیه تاکید شده بود که تنها افراد و احزابی می‌توانند در این جبهه فعالیت کنند که سابقه ضدیت با نهضت ملی و افکار دکتر مصدق را نداشته، و صادقانه آماده خدمت به میهن و هم‌وطنان باشند.

1385 خورشیدی: درگذشت «ژانت میخاییلی» طراح و تصویرساز ایرانی. او در سال ۱۳۱۵ متولد شد و فارغ‌التحصیل از دانش کده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بودمیخاییلی تصویرگر مشهور کتاب‌های آموزشی کودکان، نوجوانان، دانش‌آموزان و برنده چندین جایزه ایرانی، بین‌المللی بود. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی او را به‌عنوان تصویرگر برگزیده دوسالانه تصویرگری معرفی کرد.

سی‌سال تصویرگری کتاب‌های کودک و نوجوان، طراحی مجلات رشد، طراحی کتاب‌های درسی، پیک‌های نوروزی و تصویرگری بیش از ده جلد کتاب شعر و داستان بخشی از فعالیت‌های ژانت میخائیلی تصویرگر است. تصویرهای «سه قدم دورتر شد از مادر»، «صد دانه یاقوت»، «صدای ساز می‌آید» و «جشن جوانه‌ها» از آثار اوست. وی سرانجام در چنین روزی در سال ۱۳۸۵ بر اثر سکته مغزی و رد سن هفتاد سالگی درگذشت و در گورستان کاتولیک‌های تهران به خاک سپرده شد.

1997 میلادی: روزی که «ویکتور امیل فرانکل» روان‌شناس اتریشی، پدیدآورنده لوگوتراپی یا معنادرمانی درگذشت. او در سال ۱۹۰۵ در وین به‌دنیا آمد و در ۱۹۴۹ موفق به گرفتن درجه دکترای اعصاب و روان شد. فرانکل به علت یهودی بودن در سال‌های ۱۹۴۲ تا ۱۹۴۵ به وسیله نازی‌ها ابتدا در آشویتس و سپس در داخائو زندانی شد. تجارب او در این اردوگاه‌ها موجب شد مکتب جدیدی را در روان‌شناسی بنیان‌گذاری کند که معنا درمانی یا لوگوتراپی نامیده می‌شود.

او پس از پایان جنگ دوم جهانی ریاست بخش اعصاب بیمارستانی در وین را به عهده گرفت و به مقام استادی دانش‌گاه در رشته عصب‌شناسی و روان‌پزشکی نایل آمد. در سال‌های ۱۹۷۰ تا ۱۹۷۳ استاد دانش‌گاه بین‌اللملی سن‌دیه‌گو بود و نظریه معنا درمانی‌اش در میان روان‌شناسان و روان‌پزشکان پیروان زیادی دارد. وی سرانجام در سن نود و دو سالگی در وین درگذشت. فرانکل توانست از صد‌و‌بیست دانش‌گاه در سراسر جهان دکترای افتخاری دریافت کند از آثار معروف او می‌توان به: پزشک و روح، انسان در جست‌وجوی معنا، معنا درمانی چیست؟،  فریاد ناشنیده برای معنا و قسمت‌هایی از کتاب انسان در جست‌وجوی معنا، اشاره کرد.

1332 خورشیدی: در چنین روزی سازمان شهربانی دولت زاهدی معروف به دولت کودتا، تصمیم گرفت که آن دسته از افسران این سازمان را که از دکتر مصدق و نهضت ملی هواداری کرده بودند و شهرت ناسیونالیستی داشتند، ولی دلیل محکمی برای زندانی کردنشان وجود نداشت اخراج و یا در اختیار وزارت کار قرار دهد که چنین شد.

هفت سال بعد، شهربانی مجبور شد که برای اصلاح کلانتری‌ها و امنیت شهر‌ها همان افسران را که غیرنظامی شده بودند با همان درجه‌هایی که در اواخر حکومت دکتر مصدق داشتند به خدمت پلیس بازگرداند و بسیاری از آن‌ها که در دوران بی‌کاری، از دانش‌کده حقوق دانش‌گاه فارغ‌التحصیل شده بودند، در راس کلانتری‌های تهران ظاهر شدند. همین افسران پس از انقلاب، در زمان دولت موقت، مقامات تراز اول شهربانی کشور را بر عهده گرفتند و پلیس ازهم پاشیده را احیا کردند.

برخی از روی‌دادهای دیگر  

_________________________________________

 1666 میلادی: آغاز آتش سوزی بزرگ شهر لندن که چهار روز پیاپی ادامه یافت و بخش بزرگی از شهر از جمله سیزده‌هزار خانه و کلیسای جامع در آتش سوخت.

1937میلادی: «بارون پیر دکوبرتین» (Baron Pierre de Coubertin) احیاکننده مسابقه‌های پهلوانی المپیک در هفتاد‌و‌چهار سالگی در چنین روزی درگذشت.


 


جمعه 11 شهریور 90 /  2 سپتامبر 2011

اجرا: دامون

استودیو: دامون

تقویم تاریخ

مجله جاماندگان- «آغاز پرده‌دری بزرگان»-شراره سعیدی

بخش اول خبرها

پس کوچه تماشا- «اجرای «باغ آلبالو» در پکن»- مجید بهشتی

روزنگاشت- «دلکش ملکه ترانه‌های ایرانی»- محبوبه شعاع

بخش دوم خبرها

«گزارش روزانه»- کامران موسوی

گزارش اجتماعی- «چادر مشکی به عنوان حجاب برتر، تفکرها را در ایران برانگیخته است»- ترانه رسولی

مهارت‌های زندگی- «سالم کباب کنید»- سیمین

بخش سوم خبرها


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بازار امروز

Loading currency converter .. please wait

loading
currency converter
please wait
....

خبرهاي گذشته