در حالی که مقامات و جنگجویان وفادار به معمر قذافی رهبر برکنار شده لیبی ظاهراً از مرز جنوبی گذشته و داخل نیجر شده اند سرنوشت قذافی همچنان نامعلوم گزارش میشود. گزارشها حاکی است دستکم یک کاروان متشکل از پنجاه خودرو روز سه شنبه به « نیامی » پایتخت نیجر رسیده است. یک مسئول گمرک نیجر گفت که « منصور دائو » رئیس امنیتی قذافی در صدر این کاروان قرار داشت. گزارش میشود اعضای ارشد دیگر رژیم قذافی نیز در این کاروان بوده اند.
در اسپانیا، یک شهر کوچک در جزیرۀ توریستی « مایورکا » برقع را ممنوع کرده است. شهردار « ساپوبلا » گفت رای دوشنبه شب به مفهوم تبعیض فرهنگی یا مذهبی نیست بلکه یک مسئلۀ ایمنی عمومی است و اینکه بتوان مردم را از روی چهره شان شناسایی کرد. پیشتر چند شهر دیگر اسپانیا مواردی از ممنوعیت برقع را به اجرا گذاشته بودند.
مقامات یمن میگویند چهار سرباز و شش شبه نظامی در نبردهایی در منطقه ای از آن کشور که در کنترل القاعده است کشته شده اند. شبه نظامیان از آشفتگی سیاسی داخلی در یمن سوء استفاده کرده اند تا در شهرهای استان جنوبی « أبیان » پیشروی کنند. ارتش یمن نزدیک به شش ماه است که تلاش میکند این شهرها را بازپس گیرد.
بگفته منابع پزشکی و یک گروه شبه نظامی در حملۀ هوایی اسرائیل به نوار غزه یک شبه نظامی کشته شده و سه غیرنظامی زخمی شده اند. گروه کمیتههای مقاومت مردمی در بیانیهای گفت که این حمله در شرق شهر مرکزی « خان یونس » یک عضو آن گروه را که ۲۴ سال داشت کشته است. سه مجروح حملۀ اسرائیل دو پسر وی و یک غیرنظامی دیگر بوده اند. پیش از این حمله، شبه نظامیان بسوی اسرائیل خمپاره شلیک کرده بودند.
« دیوید پترائوس » که اخیراً از منصب نظامی خود بازنشسته شد به عنوان مدیر سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا، سی. آی. اِی، ادای سوگند کرده است. پترائوس در این مراسم که روز سه شنبه در کاخ سفید واشنگتن به ریاست معاون رئیس جمهوری ایالات متحده « جو بایدن » برگزار شد گفت فرصتی فوق العاده به وی داده شده است تا پیکار با تروریسم و افراط گرایی را پیگیری کند. رئیس جمهوری ایالات متحده « باراک اوباما » در راستای تغییرات عمده ای در هیات امور امنیت ملی آمریکا که شامل جابجایی « لئون پانتا » از ریاست سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا به وزارت دفاع آمریکا به عنوان جانشین « رابرت گیتس » بود، پترائوس را به ادارۀ سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا گمارد.
در چارچوب مسابقات فوتبال مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل در قارۀ آسیا تیم ملی فوتبال ایران شامگاه سه شنبه در دوحه مقابل قطر با نتیجۀ یک بر یک متوقف شد. گل ایران را هادی عقیلی در دقیقۀ ۴۶ با ضربۀ سر وارد دروازه قطر کرد. در ادامه و بدنبال از دست رفتن دو بخت گلزنی ایران، قطر در دقیقۀ ۵۵ بازی را به تساوی کشاند. با این تساوی ایران در صدر گروه پنجم رقابتهای مقدماتی جام جهانی در قارۀ آسیا باقی ماند. در دیدار دیگر این گروه بحرین عصر سه شنبه در جاکارتا با نتیجۀ دو بر صفر اندونزی را شکست داد. در دیدارهای دیگر در قارۀ آسیا در گروه یک سنگاپور دو بر صفر از عراق شکست خورد و اردن دو بر یک از سد چین گذشت. در گروه دو لبنان سه بر یک بر امارات غلبه کرد و کویت به تساوی یک بر یک با کرۀ جنوبی دست یافت. در گروه سه کرۀ شمالی یک بر هیچ تاجیکستان را شکست داد و ازبکستان یک بر یک ژاپن را متوقف کرد و در گروه چهار تایلند سه بر هیچ بر عمان چیره شد و عربستان سعودی سه بر یک مغلوب استرالیا گشت.
۳۳ تن از زندانیان سیاسی در زندان اوین به مناسبت دویستمین روز حصر خانگی میرحسین موسوی و مهدی کروبی به همراه همسرانشان، بیانیهای را از داخل زندان صادر کردهاند و خواستار پایان دادن به حصر خانگی «رهبران جنبش سبز» شده اند.۳۳ تن از زندانیان سیاسی در زندان اوین به مناسبت دویستمین روز حصر خانگی میرحسین موسوی و مهدی کروبی به همراه همسرانشان، بیانیهای را از داخل زندان صادر کردهاند و خواستار پایان دادن به حصر خانگی «رهبران جنبش سبز» شده اند. به گزارش وبسایت کلمه، در این بیانیه آمده است: «ما زندانیان سیاسی امضاکننده این بیانیه ضمن محکوم کردن بازداشت غیرقانونی رهبران جنبش سبز که بیش از هرچیز به عملیات آدمربایی و گروگانگیری شباهت دارد، اعلام میداریم راهی که میتواند به خروج کشور از بحران فزایندهی فعلی کمک کند و مانع از تحمیل هزینههای بیشتر به منافع ملی شود، پایان بخشیدن به حبس ظالمانهی آقایان موسوی و کروبی است.» این زندانیان در بیانیه خود گفته اند: «برای ملت ما به خوبی روشن است که موسوی و کروبی که هردو از بلندپایهترین چهرههای مدیران این نظام بودهاند؛ جرمشان تنها و تنها دفاع از رای مردم و اعتراض به کودتای انتخاباتی بوده که رسوایی آن امروز پیش از گذشته آشکار شده است.» شماری از فعالان سیاسی از جمله مصطفی تاجزاده، محسن میردامادی، عبدالله رمضان زاده، فیض الله عرب سرخی و علیرضا رجایی از جمله امضا کنندگان این بیانیه هستند. در این بیانیه آمده است: «به راستی مقامات ارشد نظام، که دائم بر طبل قانونگرایی میکوبند و قانون را فصلالخطاب اعلام میکنند و با توسل به این شعار، برچسب اغتشاش و فتنه را بر تجمعهای اعتراضی و مشروع میلیونها شهروند معترض میزنند و خود زمینهساز سرکوب خشونتآمیز مردم میشوند، چگونه بدون طی روند حقوقی و قانونی و انجام هیچگونه محاکمه و صدور حکمی، حبس خانگی آقایان موسوی و کروبی را توجیه میکنند؟» غلامحسین محسنی اژهای سخنگوی قوه قضاییه پیشتر برای نخستین بار به عنوان یک مقام رسمی، به حصر خانگی میرحسین موسوی و زهرا روهنور و مهدی کروبی واکنش نشان داده و گفت که «حصر خانگی آنها به نفع خودشان است.» فاطمه کروبی، برای انجام امور پزشکی مدتی است که از حصر خارج شده و این در حالی است که بنا درخواست مهدی کروبی، محل حصر وی برای آسایش همسایهها به مکان دیگری انتقال یافته است. زندانیان سیاسی در نامه خود گفته اند: «مسئولان امروز جمهوری اسلامی به طور یقین به خوبی واقف هستند که امواج دمکراسیخواهی در منطقه، که یکی از مبادی قطعی آن وقوع جنبش سبز در ایران است، با ماهیت فرامرزی آن در تدوام خود مرزهای کشور ما را نیز در خواهد نوردید.» عیسی سحرخیز، قاسم شعله سعدی، محمد سیف زاده، عبدالله مومنی، بهزاد نبوی و حسن یونسی از جمله دیگر زندانیانی هستند که این نامه را امضا کرده اند. حبس خانگی میرحسین موسوی، مهدی کروبی، زهرا رهنورد و فاطمه کروبی در حالی صورت گرفت که آنها اعلام کرده بودند حاضرند در یک دادگاه صالحه به اتهامات خود پاسخ دهند. میرحسین موسوی و مهدی کروبی بر این پافشاری داشتند که در انتخابات تقلب شده، و در حالی که شماری از اعضای شورای نگهبان علنا از یک کاندیدا حمایت کردهاند نمیتوانند مرجعی دوباره برای رسیدگی به شکایات باشند. بسیاری از اصلاحطلبان نیز در دادگاههای موسوم به «کودتای مخملی» به طور دستهجمعی به خاطر به چالش کشیدن نتایج انتخابات به محاکمه کشیده شدند. این در حالی است که جمع زیادی از اصولگرایانی که موسوی و کروبی را «فتنهگر» خوانده، خود در ماههای اخیر از یک برنامه سازماندهی شده از سوی دولت محمود احمدینژاد برای پیروزی در انتخابات سخن میگویند؛ برنامهای که به گفته خود احمد جنتی، دبیر سابقا حامی محمود احمدینژاد، پولهای کلانی برای آن خرج شده است. بنا به تصریح، صادق لاریجانی، رئیس قوه قضاییه، بدون رضایت اعلام آیت الله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، حبس میرحسین موسوی و مهدی کروبی امکانپذیر نبوده است.
ایران از ترکیه بخاطر برنامه ریزی برای استقرار یک سامانه رادار هشدار سریع ناتو در قلمرو اش انتقاد کرده است. بگزارش تلویزیون دولتی ایران « احمد وحیدی » وزیر دفاع ایران اظهار داشته است که ایران هیچگونه تجاوز به منافع ملی را تحمل نخواهد کرد. وی همچنین گفت که ایران حضور آمریکا و غرب را مشکل آفرین و زیان آور برای کشورهای اسلامی میداند. هفته گذشته ترکیه گفت با استقرار این رادار در خاکش موافقت کرده است. هدف از استقرار این سیستم رادار در ترکیه که ایالات متحده فراهم کرده حفاظت از اعضای ناتو در برابر تهدیدات خارج از حوزۀ اروپا از جمله از جانب ایران عنوان شده است.
نخست وزیر ترکیه « رجب طیب اردوغان » توقف مناسبات تجاری و دفاعی با اسرائیل را اعلام کرده است. بگزارش خبرگزاری آناتولی، رجب طیب اردوغان روز سه شنبه گفت که ترکیه روابط خود را با اسرائیل در امور تجاری، نظامی و صنایع دفاعی کاملاً معلق میکند. این اقدام بدنبال اخراج سفیر اسرائیل از ترکیه بر سر عدم عذرخواهی بخاطر حملۀ سال گذشته به ناوگان فعالانی صورت گرفته که عازم غزه بودند و طی آن ۹ فعال ترکیه کشته شدند. وزیر دفاع اسرائیل « اهود باراک » که روز سه شنبه در جریان دیداری از یک پایگاه ارتش اسرائیل در منطقۀ جولان صحبت میکرد خواهان خویشتنداری طرفین شد. ترکیه اعلام کرده است که این مسئله را به دادگاه بین المللی خواهد برد.
گزارش ها حاکی است وحيد بنايی، يکی از دراويشی که در شهر کوار، در استان فارس، «مورد اصابت گلوله» قرار گرفته بود، شامگاه سه شنبه پس از سه روز بر اثر شدت جراحت در بيمارستان جان سپرده است. گزارش ها حاکی است وحيد بنايی، يکی از دراويشی که در شهر کوار، در استان فارس، «مورد اصابت گلوله» قرار گرفته بود، شامگاه سه شنبه پس از سه روز بر اثر شدت جراحت در بيمارستانی در شیراز جان سپرده است. فرشيد يداللهی، از وکلای مدافع دراويش، درگفت وگو با راديو فردا می گويد در درگيری های در شهر کوار چهار نفر مجروح شدند که يکی از انها به نام وحيد بنايی در بيمارستان درگذشته است. سايت مجذوبان نور نيز نوشته است که «وحيد بنايی که توسط مامورين امنيتی و انتظامی مورد اصابت گلوله قرار گرفت ؛ پس از سه روز در ساعت ۱۸:۳۰ سه شنبه ۱۵ شهريورماه درگذشته است.» طبق اين گزارش، سه تن از دراويش گنابادی به نامهای ابراهيم فضلی، اصغر کريمی، محمد علی سعدی که به اثر« اصابت گلوله نيروهای انتظامی و امنيتی» مجروح شده اند، در وضعيت وخيمی در بيمارستان به سر می برند. پيشتر يکي از از سخنگويان دراويش در مورد درگيری های در کوار به راديو فردا گفته بود، اين درگيری روز جمعه، پيش از ظهر آغاز شده که در جريان آن گروهی لباسشخصی ها منتسب به «بسيج شيراز» با شعار «مرگ بر درويش آمريکايی» به منازل و مغازههای دراويش حمله کرده، مغازهها را به آتش کشيده و منازل دراويش را مورد تفتيش قرار دادهاند. این در حالی است که سايت های خبری محافظه کاران در ايران می گویند درگيری ها در شهر کوار پس از «ضرب و شتم يکی از طلاب اين شهر» از سوی «دراويش گنابادی» روی داده است. شکايت خانواده بنايی فرشيد يداللهی می گويد که خانواده وحید بنایی تقاضا دارند که مراجع قضايی به شکايت آنها رسيدگی کنند و مساله به کارشناس دادگستری واگذار شود تا مشخص بشود که از چه فاصله ای به وی تيراندازی شده است. فرشيد عبداللهی همچنين اضافه کرده است:«از فاصله نزديک به اين دراويش شليک شده و خانواده های آنها شاکی هستند و متاسفانه به انها اجازه نمی دهند تا شکايتشان به مراجعه قضايی منتقل شود.» فرشيد يداللهی در ادامه می گويد: به سه درويش مجروح ديگر در بيمارستان دستبند زده اند. سايت مجذوبان نور نيز نوشته است به خانواده های اين مجروحان اجازه ملاقات داده نمی شود، « ضمن آنکه مجروحين از عدم رسيدگی به شکايتشان از مأمورين مبنی بر ايراد جرح عمدی و عدم رعايت موازين قانونی معترض اند .» در ادامه اين گزارش آمده است خانواده های اين مجروحان از احتمال انتقال آنها با اين وضعيت وخيم جسمانی به زندان ابراز نگرانی کرده اند. «۳۰ نفر بازداشت شده اند» فرشيد يداللهی همچنين می گويد: در جريان درگيری در شهر کوار «حدود ۳۰ نفر بازداشت شده اند که براساس اطلاعات ما ۱۷ نفر از آنها به زندان عادل آباد شيراز منتقل شده اند که اسامی آنها مشخص شده است. اما هنوز اتهامات آنها هنوز مشخص نيست.» فرشيد يداللهی اضافه کرده است:«سه تن از همکارانم که به اسامی امير اسلامی، افشين کرم پور و آقای شيرزادی که از روز يکشنبه از سوی فرمانداری با آنها تماس گرفته شده و به فرمانداری مراجعه کردند بازداشت شده اند و هنوز اطلاعی درباره آنها در دست نيست.» طی سال های اخير برخورد با پيروان سلسله دراويش نعمت الهی گنابادی تشديد شده است و طی اين مدت حسينيه های آنها در شهر های قم، بروجرد و اصفهان تخريب شده است.
دادگاه سازمان ملل در امور جنایات جنگی « مومچیلو پریسیچ » رئیس ارتش یوگسلاوی سابق در جریان جنگهای بالکان در دهۀ ۹۰ میلادی را در قتل، آزار و حملات به غیرنظامیان در بوسنی و کرواسی گناهکار شناخته و او را به ۲۷ سال زندان محکوم کرده است. قاضی دادگاه بین المللی کیفری در امور یوگسلاوی سابق در لاهه روز سه شنبه پریسیچ را که ۶۷ سال دارد بخاطر تامین حمایت مالی و تدارکاتی برای صربها در بوسنی و کرواسی و کمک به آنها برای برنامه ریزی و اجرای جنایات جنگی، از جمله کشتار هشت هزار مرد و کودک مسلمان در « صربرنیتسا » و محاصرۀ ۴۲ ماهه « سارایوو » گناهکار دانست. با اینهمه قضات پریسیچ را به عنوان افسر مافوق رهبران نیروهای صرب بوسنی در صربرنیتسا از اتهامات داشتن مسئولیت مستقیم در ارتکاب جنایات علیه بشریت تبرئه کردند.
جشنواره فيلم ونيز که قديمی ترين جشنواره فيلم جهان و در کنار جشنواره کن، از مهم ترين آن ها محسوب می شود، اين روزها- در روزهايی گرم اما بارانی- شصت و هشتمين دوره خود را تجربه می کند؛ اما بدون حضور سينمای رسمی ايران.جشنواره فيلم ونيز که قديمی ترين جشنواره فيلم جهان و در کنار جشنواره کن، از مهم ترين آن ها محسوب می شود، اين روزها- در روزهايی گرم اما بارانی- شصت و هشتمين دوره خود را تجربه می کند؛ اما بدون حضور سينمای رسمی ايران. ونيز - همچون جشنواره کن- دو سه سالی هست که توجه ای به سينمای داخلی ايران ندارد و در عوض به فيلم های ايرانی های مهاجر يا فيلم هايی که به شکل ممنوع در ايران ساخته شده اند، خوشامد می گويد. امسال هم تنها سهم ايران خلاصه می شود به فيلم های دو مهاجر و يک فيلم بدون مجوز از داخل ايران. امير نادری که با فيلم دونده راه را برای توجه و شرکت سينمای بعد از انقلاب ايران در جشنواره های جهانی باز کرد، حالا ديگر علاقه چندانی به اشاره به پيشينه اش ندارد و سعی دارد خود را به عنوان فيلمسازی بدون مرز مطرح کند. شايد به همين دليل است که پس از ساختن چند فیلم در نيويورک، حالا به ژاپن سفر کرده و با بازيگران ژاپنی فيلمی درباره فرهنگ ژاپن ساخته است به نام کات. اين فيلم که در دنيای ياکوزاها (مافيای ژاپن) می گذرد، حکايت يک عاشق سينما را باز می گويد که در دنيای خشن مافيا گير می افتد. فيلم صحنه های بسيار خشنی دارد و به قول يکی از منتقدان، دليل عدم انتخاب فيلم در بخش مسابقه، شايد خشونت بيش از حد آن باشد. منتقدان به تشابه صحنه هايی از فيلم با گاو خشمگين اسکورسيزی اشاره کرده اند. با اين حال نادری می گويد که فيلمش درباره فرهنگ ژاپن است؛ فرهنگی که دوست دارد و به آن حس نزديکی زيادی می کند. فيلم به عنوان افتتاحيه بخش افق ها به نمايش درآمده و پس از نمايش فيلم، مورد تشويق تماشاگران قرار گرفته است. نادری می گويد دست اندرکاران جشنواره ممکن است نمايش ويژه ديگری را برای فيلم ترتيب دهند. اما مرجانه ساتراپی، برنده جايزه ويژه هيات داوران از جشنواره کن برای فيلم پرسپوليس، در بخش مسابقه ونيز حضور دارد. ساتراپی که سابقه داوری جشنواره کن را هم دارد، امسال بختی در جشنواره کن نداشت و فيلمش برای نمايش در اين جشنواره انتخاب نشد، اما حالا در بخش اصلی جشنواره ونيز به نمايش درآمده و نظرات متفاوتی را برانگيخته است. فيلم از جهت تم، يادآور پرسپوليس است؛ نوعی نگاه نوستالژيک به گذشته. ناصر علی يک ويلون نواز است که در جوانی عاشق دختری به نام «ايران» شده، اما پدر دختر با اين ازدواج مخالفت کرده است. ناصر علی حالا با فرنگيس زندگی می کند و صاحب دو بچه است، اما زمانی که همسرش در يک مشاجره ساز او را می شکند، ناصر علی تصميم می گيرد در گوشه اتاقش کز کند تا بميرد. «مرغ و خورش آلو» روزهای آخر عمر ناصر علی را تصوير می کند که توام با رجعت به گذشته(فلش بک) های فراوانی است که احوال او را طی دوره های مختلف زندگی اش روايت می کند. فيلم تلخ و تيره به نظر می رسد و ساتراپی آن را فيلمی نهيليستی می داند که در آن هيچ اميدی نيست، «چون در زندگی اميدی وجود ندارد.» ساتراپی در بازسازی تهران قديم سعی کرده که از فضای فانتزی فيلمش استفاده کند، تا ضعف های يک بازسازی تمام عيار از يک شهر را جبران کند. در نتيجه در پشت صحنه غالباً با نقاشی هايی روبرو هستيم که فضای تهران قديم را يادآوری می کنند. در کنار گلشيفته فراهانی که نقش دختر رويايی فيلم(ايران) را بازسازی می کند، انبوهی از ستارگان مشهور سينمای اروپا حضور دارند. نقش اصلی را متيو آلماريک، بازيگر مشهور فرانسوی به عهده دارد و ايزابلا روسلينی و چيارا ماسترويانی(دختران ستارگان بزرگ سينما، اينگريد برگمن و مارچلو ماسترويانی) بازيگران ديگر اين فيلم هستند. اولين تجربه کارگردانی ساتراپی و ونسان پارانو (پس از فيلم انيميشن پرسپوليس) به جهت فضاسازی قابل توجه است و باعث شده فيلم تجربه متفاوتی به نظر برسد. «اين فيلم نيست»، ساخته جعفر پناهی و مجتبی ميرتهماسب، تنها نماينده سينمای داخل ايران در جشنواره ونيز است که آن هم به طور مخفی و بدون مجوز ساخته شده است. اين فيلم که برای اولين بار در جشنواره کن امسال به نمايش درآمد، به دليل مسائل حقوق بشر، در جشنواره ونيز باز به نمايش گذاشته شده است. در اين فيلم مستند پناهی درباره وضعيت بلاتکليف اين روزهای خود حرف می زند. او که از اين وضعيت خسته شده، تصميم می گيرد فيلمی درباره خودش بسازد و نماهايی را هم تصوير برداری می کند، اما از آنها راضی نيست و از دوست مستندسازش، مجتبی ميرتهماسب می خواهد که به او کمک کند. اما در ميانه کار از روند فيلم خسته می شود و می گويد: «اين فيلم نيست!» اما ديگر فيلم مربوط به ايران، فيلمی است با نام «خارج از تهران؛ چهار داستان» که حکايت زندگی و مصائب چند پناهنده ايرانی است. اين فيلم که توسط دختری ايتاليايی به نام مونيکا ماجيونی ساخته شده، به گفت و گو با اين اشخاص که حالا در خارج از ايران به سر می برند اختصاص دارد که شامل قصه تجاوز در زندان ايران هم هست.
کاروانی زرهی حامل قوای وفادار به معمر قذافی، رهبر برکنار شده لیبی گزارش شده با عبور از مرز وارد نیجر شده است. گزارشها حاکی است بیش از ده خودرو روز سه شنبه شهر مرزی « آقادز » را بسوی « نیامی » پایتخت نیجر ترک کردند. یک سخنگوی نظامی سازمان پیمان آتلانتیک شمالی، ناتو از اظهار نظر درباره این گزارشها خودداری کرد. سخنگوی قذافی، موسی ابراهیم به یک شبکۀ تلویزیونی سوریه گفت قذافی همچنان در لیبی است. در همین حال، نیروهای مخالف قذافی میگویند به مذاکرات با رهبران عشایری در زمینه تصرف صلح آمیز « بنی ولید » یکی از آخرین قرارگاههای قذافی ادامه میدهند.
نیجر روز سه شنبه اعلام کرد کاروانی از خودروهای نظامی لیبی به همراه فرمانده نیروهای محافظت از معمر قذافی از مرز لیبی گذر کرده و وارد خاک نیجر شده اند. سخنگوی وزارت امور خارجه امریکا نیز گفته است که معمر قذافی هنوز در خاک لیبی است.نیجر روز سه شنبه اعلام کرد کاروانی از خودروهای نظامی لیبی به همراه رییس حفظ امنیت و محافظت از معمر قذافی از مرز لیبی گذر کرده و وارد خاک نیجر شده اند. مقامات امنیتی کاخ سفید می گویند معمر قذافی هنوز در خاک لیبی است. به گزارش آسوشیتد پرس، «منصور داعو» فرمانده حفاظت و امنیت معمر قذافی ریاست این کاوران نظامی که وارد نیجر شده را به عهده داشته است. به گفته مسئولان کنترل مرزی نیجر، کاروان نیروهای حامی معمر قذافی راهی صحرایی در نزدیکی مرز لیبی و نیجر شده که محل اسکان شماری از قبایل حامی معمر قذافی است. هنوز اعلام نشده که آیا معمر قذافی و یا دیگر اعضای خانواده او در این کاروان نظامی حضور داشته اند یا نه، ولی شبکه تلویزیونی العربیه به نقل از «بازوم محمد» وزیر خارجه معمر قذافی گفته که سرهنگ قذافی در این کاروان «نبوده» و خاک لیبی را ترک نکرده است. دو تن از مشاوران امنیتی کاخ سفید به رویترز گفتند: «یک کاروان از نزدیکان و نیروهای معمر قذافی از لیبی گریخته ولی قذافی به همراه دسته ای دیگر از نیروهای وفادارش هنوز در خاک لیبی هستند.» ویکتوریا نولند، سخنگوی وزارت امورخارجه آمریکا، نیز گفته است که معمر قذافی در کاروانی که به نیجر رفته است حضور نداشته است. «عسارید آق ایمبارکوانه»، یکی از مقامات رسمی کشور مالی که همسایه نیجر است، در گفت وگو با آسوشیتد پرس تایید کرده که کاروانی که معمولا سرهنگ قذافی را حمل می کند، از مرز رد شده است. ایمبارکوانه از معاون دوم شورای ملی مالی و از رهبران قبایل حامی معمر قذافی است. به گفته مقامات مرزی نیجر، کاروان نظامی شامل چندین خودروی زرهی و نظامی بوده و حدود۱۲تن از مقامات نزدیک به معمر قذافی در آن حضور داشته اند. ناشر یکی ازروزنامه های محلی در ناحیه مرزی نیجر و لیبی هم گفته شماری از این کاروان های نظامی روز دوشنبه و از قبل راهی منطقه شدند و راه را برای حضور دیگران باز کردند. به نوشته آسوشیتد پرس، نیجر و بورکینافاسو هر دو اعلام آمادگی کرده اند که پذیرای معمر قذافی باشند. این در حالی است که هم نیجر و هم بورکینافاسو، از متعهدانی هستند که دادگاه کیفری بین المللی را به رسمیت شناخته اند و در صورتی که معمر قذافی، مقامات اطلاعاتی، امنیتی و یا پسرش سیف الاسلام را درخاک خود داشته باشند، باید برای محاکمه آن ها را تحویل دادگاه دهند. نیروهای ناتو از هرگونه اظهارنظر در مورد وضعیت معمر قذافی خودداری کرده و می گویند حوزه وظایف آن ها، به «حفظ جان شهروندان غیرنظامی» محدود می شود و با خارج از آن، کاری ندارند. برنار والرو، سخنگوی وزارت خارجه فرانسه هم روز سه شنبه گفت که از این که چه کسانی درون کاروان نظامی بوده اند خبری در دست نیست و اطلاعات دقیق هنوز منتشر نشده است. به گزارش آسوشیتد پرس، با توجه به این که تشکیلات معمر قذافی در حال حاضر منبع درآمدی ندارد، به احتمال زیاد او از ناحیه قبایل «طوارق» که در شمال نیجر هستند تامین مالی می شود. معمر قذافی در میان اعضای قبایل طوارق محبوب است و طرفداران زیادی دارد.
حسين چناريان، فرمانده نيروی انتظامی استان کرمان، روز سه شنبه گفته است: پنج نفر از عوامل سازمان تروريستی القاعده در اين استان دستگير شدند. وی همچنین گفته است که دو نفر از بازداشت شدگان «غير ايرانی» هستندحسين چناريان، فرمانده نيروی انتظامی استان کرمان، روز سه شنبه پانزدهم شهريورماه گفته است: پنج نفر از عوامل سازمان تروريستی القاعده در اين استان دستگير شدند. به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی، ايرنا، فرمانده نيروی انتظامی استان کرمان اضافه کرده است:« اين افراد قصد وارد کردن مقادير زيادی سلاح، مهمات و مواد منفجره را به داخل کشور داشته اند.» به گفته فرمانده نيروی انتظامی استان کرمان از بازداشت شدگان « تعدادی اسلحه ومهمات همچنين اسناد و مدارک از آنها کشف و ضبط شده است.» فرمانده انتظامی استان کرمان همچنين تصريح کرده است که دو نفر از بازداشت شدگان «غير ايرانی» هستند. حسين چناريان می گوید به دلیل «اهميت اين پرونده»، ادامه رسیدگی به این پرونده به وزارت اطلاعات ایران واگذار شده است. به گفته فرمانده نيروی انتظامی استان کرمان اين افراد قصد انجام عمليات «خرابکارانه» در داخل ايران را داشته اند. فرمانده نيروی انتظامی استان کرمان همچنين گفته است:« در ادامه وتکميل اطلاعات اخذ شده از اين افراد ، مقاديرديگری از اسلحه، مهمات و چاشنی های انفجاری در استان سيستان و بلوچستان نيز کشف شد. » وی همچنين گفته است که اين افراد طی دو هفته اخير شناسايی و دستگيرشده اند. به گزارش خبرگزاری فرانسه، در جريان حمله آمريکا به افغانستان پس از حملات يازدهم سپتامبر سال ۲۰۰۱ ، شماری از اعضای القاعده به ايران گريختند. ايران هرگونه همکاری با القاعده را رد می کند و زمستان سال گذشته نيز از بازداشت ۹ نفر در ارتباط باالقاعده در اين کشور خبر داد. اين در حالی است که در مردادماه سال جاری وزارت خزانه داری آمريکا، ايران را متهم کرد که در يک «توافق سری» با شاخهای از القاعده، برای عضوگيری و جمعآوری پول، تسهيلات در اختيار آن میگذاشته تا برای حمله در افغانستان و پاکستان استفاده شود وزارت خزانهداری آمريکا گفته بود: «اين شبکه همچون شاهرگی است که القاعده از طريق آن پول، افراد کاربلد و عملياتی از سراسر خاورميانه به جنوب آسيا انتقال میدهد.» وزارت خزانهداری آمريکا مدعی است سرکرده اين گروه، شخصی به نام «عزالدين عبدالعزيز خليل» تحت «عنايتهای مقامهای تهران، در ايران فعاليت میکرده و منابع مالی جمعآوری شده در جهان عرب را به رهبران ارشد القاعده در پاکستان انتقال میداده است.» بنا به گفته وزارت خزانهداری آمريکا، «عزالدين عبدالعزيز خليل» به مدت شش سال در داخل مرزهای ايران فعاليت میکرده است.
خانم کاترین اشتون، مسئول دیپلماسی اتحادیه اروپا، امروز سه شنبه، با انتشار بیانیه ای آزار و اذیت بهاییان در ایران را محکوم کرد. کاترین اشتون، در این بیانیه، از آنچه «افزایش موج بازداشت بهاییان و بستن مرکز آموزشی آنان در ایران»، خوانده است ابراز نگرانی کرد و از ایران خواست به هرگونه تبعیض علیه اقلیت های مذهبی پایان دهد.
فرمانده انتظامی استان کرمان، امروز سه شنبه ـاعلام کرد :پنج تن از عوامل سازمان القاعده در این استان دستگیر شده اند. به گزارش خبرگزاری ایرنا، فرمانده انتظامی استان کرمان افزود: این افراد قصد داشتند مقادیر زیادی سلاح و مهمات و مواد منفجره به داخل کشور وارد کنند و به عملیات خرابکارانه دست بزنند. به گفته او، دو نفر از این افراد غیر ایرانی هستند و طی دو هفته اخیر شناسایی و دستگیر شده اند. فرمانده انتظامی استان کرمان گفت:با تکمیل اطلاعات بدست آمده از این افراد، مقادیر دیگری اسلحه و مهمات و چاشنی های انفجاری در استان سیستان و بلوچستان کشف شد.
در هفته و روزهای گذشته بار ديگر تلاش دولت برای گرفتن ماليات بر ارزش افزوده با مقاومت روبرو شد. اگر در سال گذشته صنف طلا فروش در برابر دولت ايستاد و با بستن حجره های خود دولت را هر چند به طور موقت به عقب نشينی وادار کرد، امسال صنف پارچه فروش بود که در برابر دولت و اجرای قانون ايستاده است.در هفته و روزهای گذشته بار ديگر تلاش دولت برای گرفتن ماليات بر ارزش افزوده با مقاومت روبرو شد. اگر در سال گذشته صنف طلا فروش در برابر دولت ايستاد و با بستن حجره های خود دولت را هر چند به طور موقت به عقب نشينی وادار کرد، امسال صنف پارچه فروش بود که در برابر دولت و اجرای قانون ايستاده است. چرا اصناف در ايران و يا دستکم بخشی از اصناف در برابر پرداخت چند در صد ماليات ارزش بر افزوده مقاومت می کنند؟ فريدون خاوند، کارشناس اقتصادی و استاد دانشگاه در پاريس می گويد: «اصولا ماليات بر ارزش افزوده يک نظام مالياتی مثبت است که پايه مالياتی را گسترش می دهد، در عرصه درآمدها به خصوص اصناف شفافيت به وجود می آورد. اجازه نمی دهد مميزان مالياتی به صورت تبعيض آميز اعمال سليقه کنند. در حال حاضر شايد بيش از ۱۵۰ کشور دنيا ماليات بر ارزش افزوده را دارند بنابراين در مفيد بودن اين شکل ماليات گيری هيچ ترديدی نيست. منتهی ماليات بر ارزش افزوده همانند ديگر اشکال مالياتی در ايران مشکل رابطه بين شهروندان و دولت را مطرح می کند. و مشکلاتی که اين نوع ماليات در ايران به وجود آورده در چهارچوب روابط عمومی است که بين شهروندان و دولت وجود دارد.» وی می افزاید: «در کشورهای دموکراتيک شهروندان معمولا ماليات دهنده هم هستند و تا اندازه زيادی در ارتباط نظارت شهروندان بر فرآيند اخذ ماليات و چگونگی مصرف درآمدهای مالياتی قرار ميگيرند. در ايران چون که در حال حاضر عدم اعتماد هست در بين شهروندان و دولت و من فکر می کنم جنبش کنونی اصناف را هم در قبال مساله ماليات بر ارزش افزوده بايد در اين چارچوب مورد بررسی قرار داد.» اگرچه هنوز در ايران اين باور غالب است که بازار و اصناف به عنوان ياران هميشگی روحانيت هنوز در کنار دولت اسلامی ايستاده اند، اما مقاومت اصناف در برابر دولت و مخالفت های گاه به گاه آنان با سياست های اقتصادی اکنون اين باور ديرين را به چالش می کشد. فريدون خاوند از دليل اين چالش می گويد: «مساله مقاومت اصناف و حتی ديگر اقشار جمعيت ايران را در مورد ماليات من فکر می کنم بايد بر اساس ۵ مشکل مالياتی که در ايران وجود دارد مورد بررسی قرار داد. اولا اين که اصولا ماليات همانطور که عرض کردم در ارتباط با مساله دموکراسی است و ماليات در ايران از طرف مجلسی تهيه می شود که در انتخابی بودن آن بر پايه ملاک های دموکراتيک چون و چرای زيادی وجود دارد.» وی می گوید: «مساله دوم اين است که اصولا در ايران اين فکر بين افکار عمومی هست که دولت درآمدهای نفتی را در اختيار دارد و اخذ ماليات از طرف دولت اجحاف به مردم است. مساله سوم اين است که دولت از انجام وظايف خودش در قبال بازيگران عرصه اقتصادی خودداری می کند و بخشی از محافل کسب و کار ايران اين باور را دارند که در ايران مساله تورم است و مسايل ديگری هست در ارتباط با بوروکراسی دولتی و غيره و غيره که دولت نقش خودش را به عنوان کمک کننده به عرصه کسب و کار انجام نمی دهد و بنابراين حق ماليات گرفتن هم ندارد.» فریدون خاوند گفت: «مساله چهارم اين است که اصولا دولت به عنوان رقيب بخش خصوصی تلقی می شود نه کمک کننده به بخش خصوصی. و بالاخره مساله آخر اين است که در کنار دولت نهادهای شبه دولتی وجود دارند. منجمله سپاه پاسداران و ديگر نهادها که عرصه را بر بخش خصوصی تنگ می کنند و رغبت به پرداخت ماليات را در بين بخش خصوصی و از جمله اصناف پايين می آورند.» اما نکته قابل تعمق و توجه اين است که چه در اعتصاب های امسال پارچه فروشان و چه در اعتراض های سال گذشته طلا فروشان اين اعتصاب ها و اعتراض ها در چارچوب يک صنف ماند و نتوانست اصناف ديگر را با خود همراه کند؟ چرا؟ به باور فريدون خاوند «به احتمال زياد دليل آن اين است که جريانهای مختلفی از لحاظ سياسی و وابستگی به کانونهای مختلف قدرت در بازار هم وجود دارد. هم اختلاف نظر بين اصلاح طلبان و جناح معروف به اصولگرايان بر بازار تاثير می گذارد و هم اختلاف نظری که درون خود جناح معروف به اصولگرايان و جريانهای مختلفی که درون آنها وجود دارد و حتی بعضی از اين گرايش اصولگرايان را در مقابل دولت قرار می دهد، طبعا بر بازار و گرايش های بازار تاثير می گذارد.» قانون ماليات بر ارزش افزوده، دوم خرداد سال ۸۷ به تاييد شورای نگهبان رسيد و لازم الاجرا شد. اين قانون به مدت پنج سال از زمان تصويب به صورت آزمايشی اجرا می شود. ماليات بر ارزش افزوده مالياتی است که در زمان خريد و فروش يا تبادل کالا و خدمات فروشنده از خريدار می گيرد و به دولت می پردازد.
حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات ایران، گفت: ائتلافات جریان فتنه با جریان انحرافی ، از پیچیده ترین مسائلی است که نظام با آن ها روبرو است. مصلحی، که در دهمین اجلاس مجلس خبرگان سخن می گفت، هدف تحرکات این دو جریان را « تقابل جدی با نظام » دانست. به گزارش خبرگزاری ایسنا،وی گفت: از نگاه این جریان ها، به دست گرفتن ریاست جمهوری و کرسی های مجلس تنها راه تغییر نظام است. مصلحی افزود: این تحرکات، با تلاش برای القای فصل الخطاب نبودن ولایت فقیه و تقسیم بندی فرامین رهبری به حکومتی و غیرحکومتی، سیاست خود را دنبال می کنند. وزیر اطلاعات گفت: مقابله با سیاست های رهبر، تاکید برملی گرایی افراطی، و تاکید بر ناکارآمدی اسلام و روحانیت، از برنامه های این جریانات است. حیدر مصلحی در عین حال تاکید کرد که وزارت اطلاعات نخواهد گذاشت این جریانات، انتخابات مجلس شورای اسلامی را به انحراف بکشانند.
حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات ایران، گفت دو جناحی که وی از آنها با عنوان «جریان فتنه» و «جریان انحرافی» یاد میکند «ائتلافی علنی و عمدتاً مخفی» انجام دادهاند و «بر ناکارآمد بودن اسلام تأکید دارند.»حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی ایران، روز سهشنبه گفت دو جناحی که وی از آنها با عنوان «جریان فتنه» و «جریان انحرافی» یاد میکند «ائتلافی علنی و عمدتاً مخفی» انجام دادهاند و «بر ناکارآمد بودن اسلام تأکید دارند.» وی افزود که این دو جریان «هر دو با ویژگیهای مشترکی در راستای تقابل جدی با نظام و ولایت فقیه تحرکاتی را دارند» و ائتلاف کردهاند تا به این وسیله «با خط اصلی نظام و انقلاب اسلامی» مقابله کنند. «جریان فتنه» اصطلاحی است که مسئولان جمهوری اسلامی برای رویدادهای پس از انتخابات دهم ریاستجمهوری و «جنبش سبز» به کار میبرند. «جریان انحرافی» نیز عنوانی است که اصولگرایان حامی رهبر جمهوری اسلامی برای نزدیکان محمود احمدینژاد، رئیس جمهور، و به ویژه اسفندیار رحیم مشایی به کار میبرند. به گزارش خبرگزاری مهر، حیدر مصلحی که در دهمین اجلاس خبرگان در تهران سخن میگفت «ائتلاف» این دو جناح را «از پیچیدهترین مسائلی دانست که نظام با آن روبهرو است.» وی در سخنان خود این دو جریان را متهم کرد که «بر ملیگرایی افراطی، شبه مدرنیسم و ناکارآمد بودن اسلام و ناکارآمد بودن روحانیت تأکید دارند» و درخصوص رابطه با آمریکا «دارای علاقهمندی جدی هستند.» این دو جریان درخصوص رابطه با آمریکا دارای علاقهمندی جدی هستند. محمود احمدینژاد و نزدیکان وی که پیش از این به «تجلیل» از کوروش پادشاه هخامنشی پرداختهاند طی ماههای اخیر از سوی اصولگرایان حامی رهبر ایران به گرایش به ملیگرایی متهم شدهاند. آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، روز ششم شهریورماه، در دیدار با هیئت دولت خواستار آن شد که به جای تأکید بر ایران پیش از اسلام، بر ایران بعد از اسلام تأکید شود، زیرا به گفته وی افتخارات ایران بعد از اسلام «در هیچ دورهای از تاریخ ایران وجود نداشتهاست.» حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات ایران در ادامه سخنان روز سهشنبه خود علاوه بر این، دو جریان مورد اشاره خود را متهم کرد که «گرایشهای غربی» دارند و «با سوء استفاده از بیاطلاعی نسل جدید از مسائل انقلاب، به تهی کردن ذهن نسل جدید از اندیشههای حضرت امام و مقام معظم رهبری میپردازد.» وی افزود که «اتخاذ سیاست تساهل و تسامح... به نحو پررنگ در عملکرد این جریانات کاملاً دیده میشود» و این جریانها نسبت به مسئله بیداری اسلامی، «رویکرد منفعلانه» دارند. وی «تبیین انحرافی از ولایت فقیه که آنرا دچار نسبیتگرایی کرده»، «تلاش برای القاء فصلالخطاب نبودن ولایت فقیه»، «شکل دادن لایههای مختلف برای جذب نخبگان» و به کار بردن «روشهای گوناگون برای جذب مردم» را از دیگر برنامههای این گروهها دانست. «نمیگذاریم انتخابات اسفند را به انحراف بکشانند» حیدر مصلحی در ادامه، این «ائتلاف» را متهم کرد که برای «مقابله با سیاستهای مقام معظم رهبری» برنامه دارند و افزود که البته وزارت اطلاعات «نخواهد گذاشت این جریانها، انتخابات ۱۲ اسفند مجلس شورای اسلامی را به انحراف بکشاند.» وزیر اطلاعات اظهار داشت که «از نگاه این جریانها، به دست گرفتن کرسی ریاستجمهوری و کرسیهای مجلس شورای اسلامی تنها راه تغییر نظام است» و افزود که «برای برگزاری سالم انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی» باید تدابیری را اتخاذ کرد. انتخابات مجلس نهم قرار است که در اسفند ماه سال جاری برگزار شود و اصولگرایان منتقد دولت در ماههای اخیر ابراز نگرانی کردهاند که «جریان انحرافی» در درون دولت احمدینژاد برای کسب ۱۵۰ کرسی مجلس نهم خیز برداشته و امکانات و سرمایههای دولتی را به این منظور بسیج کردهاست. آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی نیز روز چهارشنبه در مراسم نماز عید فطر، انتخابات در جمهوری اسلامی ایران را «همیشه یک حادثه چالشبرانگیز» خوانده و گفتهاست که «نباید اجازه داد انتخابات مجلس نهم به چالشی برای امنیت ملی تبدیل شود.» وی با ابراز نگرانی در مورد انتخابات پیش رو افزودهاست: «البته حرفهایی در باره انتخابات داریم که در زمان خود مطرح خواهیم کرد.» انتخابات مجلس نهم نخستین رای گیری پس از انتخابات جنجالبرانگیز ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ است که به ناآرامیها و اعتراضهای گستردهای در ایران تبدیل شد و مشروعیت این انتخابات از سوی هواداران میرحسین موسوی و مهدی کروبی، رهبران معترضان، زیر سؤال رفت.
علی اکبر صالحی، وزیر خارجه ایران، امروز، سه شنبه، به خبرگزاری ایرنا گفت:مراسم بهره برداری مقدماتی نیروگاه هسته ای بوشهر، دوشنبه آینده در محل این نیروگاه برگزار خواهد شد.به گفته صالحی، «سرگئی اشماتکوف» وزیر انرژی روسیه نیز در این مراسم حضور خواهد داشت. علی اکبر صالحی افزود: تولید برق در نیروگاه بوشهر ابتدا با قدرت ۴۰ درصد انجام می شود و پس از بهره برداری مقدماتی، نیروگاه به دلایلی، مدتی از شبکه سراسری برق جدا می شود وپس از آزمایش های لازم دوباره به شبکه وصل خواهد شد تا در چند ماه آینده به صد در صد قدرت برسد.
دولت محمود احمدینژاد اخیرا تهدید کرده است که ارتباط با شبکه اینترنت را به طور کامل قطع خواهد کرد. اما فعالان مدنی و بسیاری از کاربران اینترنت در ایران در فرار از سانسور و کنترل شبکه توسط دولت مهارت فراوانی پیدا کردهاند.دولت محمود احمدینژاد اخیرا تهدید کرده است که ارتباط با شبکه اینترنت را به طور کامل قطع خواهد کرد. اما فعالان مدنی و بسیاری از کاربران اینترنت در ایران در فرار از سانسور و کنترل شبکه توسط دولت مهارت فراوانی پیدا کردهاند. هفتهنامه آلمانی «اشپیگل» در مصاحبهای با فیلیپ هاوارد، از کارشناسان برجسته اینترنت، از وی میپرسد چگونه میتوان چنین کاری کرد و آیا منزوی کردن یک کشور از شبکه ارتباطات دیجیتال امکانپذیر است؟ فیلیپ هاوارد، پروفسور علوم ارتباطات در دانشگاه واشینگتن، و نویسنده کتابی است به نام «خاستگاههای دیجیتال دیکتاتوری و دموکراسی». هفتهنامه اشپیگل: حکومت ایران اعلام کرده است که قصد دارد ارتباط این کشور را به طور کلی با شبکه اینترنت قطع کند. آیا چنین تهدیدی واقعبینانه است؟ فیلیپ هاوارد: حکومت ایران ثابت کرده است که واقعا قصد و توانایی چنین کاری را دارد. در حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری ارتباط با شبکه اینترنت در ایران به مدت ۲۴ ساعت کاملا قطع شد. ولی معمولا قطع کامل شبکه اینترنت آخرین اقدام مذبوحانه یک رژیم است. در سال ۲۰۰۹ سه شرکت بزرگ ارائه ارتباطات اینترنتی به دستور حکومت تماس با شبکه را قطع کردند، ولی شرکتهای خدماتی کوچکتر به کار خود ادامه دادند. بنابراین تمام تماسها قطع نشده است. آن چه که حکومتها درک نمیکنند این است که حتی در صورت قطع ارتباطات اصلی هنوز گروهی از فعالان رسانهای میتوانند از طرق دیگر مثل تلفنهای ماهوارهای ارتباط خود را برقرار کنند. آنها با ارائهکنندگان خدمات اینترنتی در اروپا و نقاط دیگر ارتباط برقرار کرده و میتوانند حجم کمی از اطلاعات را به بیرون از کشور مخابره کنند. اشپیگل: برخی از فعالان رسانهای در ایران به جای خطوط تلفن زمینی از ماهواره برای ارتباط با اینترنت استفاده میکنند. این روش چقدر کارایی دارد؟ هاوارد: از نظر فنی این روش دشواری است و به سختی میتوان با ارائهکنندگان خدمات اینترنتی در دوبی یا قبرس ارتباط برقرار کرد. اگر رژیم به دنبال قطع کامل شبکه باشد با این روشها شاید نتوان ارتباط را وصل کرد. اشپیگل: از چه راههای دیگری میتوان قطع کامل شبکه اینترنت را دور زد؟ هاوارد: معمولا دانشگاهها یا موسسات مالی و تجاری بزرگ شبکههای مستقل خود را دارند و قطع شبکههای عمومی اینترنت ارتباطات آنها را مختل نمیکند. اشپیگل: ممکن است حکومت ایران بتواند آن کشور را به دوران قبل از اینترنت بازگرداند؟ هاوارد: قطع کامل ارتباط ایران با شبکه اینترنت در خارج محال است. تا زمانی که چند خط ارتباطی محدود برقرار باشد، فعالان از آن بهره خواهند جست. دولت آمریکا در حال توسعه یک فناوری جدید است که به «ساختارهای اینترنتی تاریک» معروف شدهاند. این بستههای اطلاعاتی دیجیتال توسط شبکههای عادی اینترنت در کشورها قابل تشخیص نیستند، ولی کاربران در صورت دستیابی به آن میتوانند با استفاده از شبکههای ارتباطی دانشگاهها یا شرکتهای خصوصی که معمولا مسدود نیستند خود را به جهان خارج مرتبط کنند. اشپیگل: از نظر فنی قطع ارتباط اینترنت یک کشور به چه معنایی است؟ و روی فعالیتهای گوناگون در آن کشور چه اثری خواهد داشت؟ هاوارد: تمام شبکههای ارتباطات در آن کشور باید از یک مجرای اصلی عبور کند. در حوادث پس از انتخابات حکومت شبکههای اصلی را قطع کرده بود، ولی کوچکترها به کار خود ادامه میدادند. اکنون به نظر میرسد حکومت ایران شرکتهای کوچکتر ارائهکننده ارتباطات اینترنتی را یا تعطیل کرده یا مسیر ارتباطات آنها را به مجرای اصلی وصل کرده است. در آن صورت در هر لحظه حکومت میتواند این مجرای واحد و اصلی را قطع کند. در صورت قطع کامل ارتباطات اینترنتی هزینهای که حکومت خواهد پرداخت فقط سیاسی نیست. ایران نمیتواند فعالیتهای تجاری، مثلا مناسبات مالی و اداری مربوط به صدور نفت را قطع کند. پنج روزی که رژیم حسنی مبارک شبکه اینترنت مصر را قطع کرد برای این کشور ۲۵۰ میلیون دلار خسارت مالی به بار آورد. اشپیگل: دولت احمدینژاد مدعی است که در حال راه اندازی یک شبکه اینترنت جداگانه برای ایران است که به کاربران امکان میدهد فقط از حریم اینترنت داخلی استفاده کنند. هاوارد: دولت چین نیز چنین کاری کرده است، ولی من بعید میدانم که در شرایط فعلی ایرانیها ظرفیت و توانایی راهاندازی چنین شبکهای را داشته باشند. به نظر من، این حرفهای دولت ایران بیشتر تهدیدی سیاسی است. احتمالا طرح آنها این است که سرعت ارتباطات با شبکه جهانی اینترنت را کندتر کرده تا از آن طریق کار کنترل و سانسور ارتباطات سادهتر شود. این کار یک روش بسیار کهنهای برای سانسور است، ولی در عین حال موثرترین روش است. اشپیگل: به نظر میرسد که وبلاگنویسان و فعالان رسانهای ایران در گریز از سانسور مهارت فراوانی دارند. هاوارد: در میان کشورهای مسلمان ایران بزرگترین رقم کاربران اینترنت را دارد. جوانان دارای گرایشهای سیاسی با شیوههای گریز از سانسور آشنایی دارند. برای مثال، سرورهای جایگزین و موقتی یکی از راههایی است که در دوره قطع ارتباطات یا سانسور شدید ارتباطات فعالان اینترنتی از آن استفاده میکنند. درعین حال این طور گفته میشود که حتی از «پلیاستیشن» یا «اکسباکسز» میتوان برای ارسال اطلاعات استفاده کرد. اشپیگل: دانش حکومت برای کنترل شبکه اینترنت در چه سطحی است؟ هاوارد: حکومت ایران برنامههای پیشرفتهای برای کنترل شبکه اینترنت در اختیار دارد. برخی از این برنامهها و تجهیزات را از شرکت نوکیا- زیمنس خریداری کرده است. بهترین برنامههای سانسور اینترنت محصول شرکتهای آمریکایی است. درست مثل همان برنامههایی که والدین برای کنترل دسترسی کودکان خود به مطالب نامناسب روی اینترنت از آن استفاده میکنند و به همین برنامهها میتوان کدهای دیگری داد و از این طریق نوع دیگری از مطالب، فرضا اعلامیههای سیاسی و اخبار اعتراضی، را شناسایی و سانسور کرد.
سومین رزمایش بزرگ نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، موسوم به « فداییان حریم ولایت » از امروز ( سه شنبه ) در تبریز و منطقه غرب کشور آغاز شد و تا ده روز ادامه خواهد داشت. در این رزمایش، تجهیزات و تاکتیک ها و مهمات و جنگنده های نیروی هوایی ارتش مورد آزمایش و ارزیابی قرار خواهد گرفت. جنگنده های اف -۴؛ سوخو- ۲۴؛ میگ -۲۹ و صاعقه، از تمام پایگاه های کشور قرار است در این رزمایش شرکت داشته باشند.
سپاه پاسداران، از دولت اقلیم کردستان عراق خواستار مشخص شدن محتوای آتش بس گروه پژاک شد. نیروی زمینی سپاه پاسداران،روز سه شنبه، طی اطلاعیه ای، اعلام کرد: از آنجا که محتوای آتش بس یکطرفۀ اعلام شده توسط پژاک روشن نیست ، دولت اقلیم کردستان عراق که واسطۀ این اقدام بوده است باید هرچه زودتر برای شفاف سازی و روشن کردن منظور این آتش بس اقدام کند. نیروی زمینی سپاه افزوده است: پس از مشخص شدن محتوای آتش بس، سپاه نظر رسمی خود را اعلام خواهد کرد. در پی اعلام آتش بس یکجانبه توسط گروه پژاک در دو روز پیش، ایران اعلام داشت که همه نیروهای پژاک باید از خاک ایران خارج شوند.
احمد وحیدی، وزیر دفاع جمهوری اسلامی ايران در مورد اعلام استقرار سپر موشکی در ترکیه گفت: «ما حضور آمريکايیها و غربیها در کشورهای اسلامی را همواره يک عنصر مزاحم، مخل امنيت و آسيبزا بر کشورهای اسلامی میدانيم.» احمد وحیدی، وزیر دفاع جمهوری اسلامی ايران در مورد اعلام استقرار سپر موشکی در ترکیه گفت: «ما حضور آمريکايیها و غربیها در کشورهای اسلامی را همواره يک عنصر مزاحم، مخل امنيت و آسيبزا بر کشورهای اسلامی میدانيم.» وی افزود: «ما حضور آنها (غربیها) را در هيچ کشوری به خصوص کشورهای اسلامی به نفع اين کشورها نمیدانيم.» این سخنان در حالی بیان می شود که ترکیه، همسایه شمال غربی ایران، هفته گذشته اعلام کرد که با نصب رادار سامانه ضدموشکی سازمان ناتو در خاک خود موافقت کردهاست . به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، وزارت امور خارجه ترکیه در بیانیهای به همین مناسبت اعلام کرد که مذاکرات در این زمینه به «مراحل نهایی خود» رسیده، اما به زمان و مکان نصب این رادار اشارهای نکرده است. اعضای سازمان پیمان آتلانتیک شمالی، ناتو، اواخر آبانماه سال ۱۳۸۹ در اجلاسی در لیسبون، پایتخت پرتغال، بر سر نصب و استفاده از سامانه ضدموشکی اروپا برای مقابله با موشکهای بالیستیک ایران به موافقت رسیدند. از سوی دیگر اواخر تیرماه سال جاری مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی ایران در گزارشی از سپر پدافند موشکی ناتو به عنوان «تهدیدی جدی برای جمهوری اسلامی ایران» یاد کرد. اما این در حالی بود که مقامهای نظامی ایران بارها بر بیاثر بودن هرگونه سپر دفاع موشکی برای مقابله با موشکهای ایرانی تأکید کردهاند. بنا بر طرحی که سازمان ناتو برای سامانه ضدموشکی در نظر دارد، سامانه رادارهای ضدموشکی آمریکا که علاوه بر ترکیه قرار است در رومانی و لهستان نیز پیاده شود به شبکه سامانه دفاع ضدموشکی اروپا مرتبط خواهد شد. هدف از این طرح ایجاد سامانهای گسترده برای حفاظت از تمام کشورهای عضو ناتو در برابر حمله با موشکهای میانبرد قید شده است. وزير دفاع ایران همچنین در خصوص سخنان نیکلا سرکوزی، رئیس جمهور فرانسه، مبنی بر حمله پيشدستانه به ايران اظهار داشت: «اين سخنان يک گزافهگويی است که از طرف کسی اعلام شده است که حرفهايش تاکنون همه نقش بر آب شده است.» نيکلا سرکوزی، رييس جمهوری فرانسه، روز چهارشنبه نهم شهريورماه هشدار داد که اقدامات و رویکرد ايران در برنامه موشکی و هستهایاش ممکن است به حمله نظامی پيشگيرانه به تاسيسات این کشور منجر شود. به گزارش خبرگزاری فرانسه، نيکلا سرکوزی که در نشست با ديپلمات های فرانسوی صحبت می کرد، گفته است: «جاه طلبی برنامه اتمی نظامی و بالستيک (ايران) تهديد فزاينده ای را شکل داده است که احتمال دارد به حمله پيشگيرانه به تاسيسات ایران منجر شود که این می تواند بحران بزرگی را به وجود بياورد و فرانسه به هر قيمتی خواهان اجتناب از آن است.»
براساس گزارشی که دولت هلند روز دوشنبه تسلیم پارلمان این کشور کرد، حدود سیصد هزار کاربر اینترنتی در ایران، در ماه گذشته، توسط هکر یا هکرهایی که گواهینامه های امنیت اینترنتی را از شرکت هلندی « دیجی نوتار» ربوده اند، مورد جاسوسی قرار گرفته اند. گزارش دولت هلند می افزاید:هکر یا هکر ها توانسته اند کسانی را که به سایت « گوگل دات کام» مراجعه کرده اند رصد کنند، رمز عبور آنان را به دست آورند و به سایت های دیگری نظیر فیس بوک و تویتر راه یابند. وزیر کشور هلند گفت: هرچند نمی تواند دولت ایران را متهم کند ولی آنچه مسلم است هک شرکت« دیجی نوتار» از مبداء ایران صورت گرفته است به گزارش رویترز، این هکر یا هکر ها همچنین توانسته اند گواهینامه های امنیتی برای سایت های موساد( سازمان اطلاعات اسرائیل)، سیا و اینتلیجنس سرویس انگلستان را نیز بدست آورند.
سرتیپ پاسدار احمد وحیدی، وزیر دفاع جمهوری اسلامی ایران،روز سه شنبه، سخنان اخیر نیکولا سرکوزی رئیس جمهوری فرانسه را مبنی بر حمله پیشگیرانه به ایران « گزافه گویی، سبک، غیرقابل قبول و ناشیانه » توصیف کرد و گفت:« این سخنان از طرف کسی عنوان می شود که حرف هایش تاکنون همه نقش برآب شده است». نیکولا سرکوزی، چهارشنبه پیش، احتمال حمله به ایران را برای جلوگیری از دستیابی جمهوری اسلامی به سلاح هسته ای منتفی ندانسته بود. به گزارش خبرگزاری فارس،وزیر دفاع ایران درمورد اعلام ناتو برای نصب سپر ضد موشکی در ترکیه نیز گفت: ایران حضور آمریکا وغرب را در کشورهای اسلامی، همواره عنصری مزاحم، مخل امنیت و آسیب زا برای کشورهای اسلامی می داند.
دولت هلند در گزارشی که روز دوشنبه منتشر کرد اعلام کرد که در حدود ۳۰۰ هزار کاربر ایرانی اینترنت طی ماه گذشته قربانی جاسوسی توسط یک یا چند هکر شدهاند و بهویژه ای میل آنها در معرض هک قرار داشتهاست.دولت هلند در گزارشی که روز دوشنبه منتشر کرد اعلام کرد که در حدود ۳۰۰ هزار کاربر ایرانی اینترنت طی ماه گذشته قربانی جاسوسی توسط یک یا چند هکر شدهاند و بهویژه پستهای الکترونیکی آنها در معرض هک قرار داشتهاست. گزارشها حاکی است که در پی سرقت و جعل گواهینامههای شرکت هلندی «دیجینوتار» (DigiNotar)، ارتباطات اینترنتی نزدیک به ۳۰۰ هزار نشانی اختصاصی کامپیوتری (آیپی) در ایران ممکن است با رخنه و نفوذ مواجه شدهباشند. نشریه کامپیوتری «پیسی ورلد» خبر داد که شرکت «فاکس-ایت»، از شرکتهای هلندی امنیت فناوری اطلاعات، روز دوشنبه در گزارشی به این تعداد اشاره کرده و افزودهاست که لیستی از این نشانیهای آیپی قرار است به شرکت گوگل ارائه شود. بنا به این گزارش، گوگل قصد دارد پس از در اختیار گرفتن این لیست، کاربرانی که ایمیلهایشان ممکن است از این طریق هک شدهباشد را از این مسئله خبردار کند. مسئولان فاکس-ایت در گزارش خود توصیه میکنند که کاربران ایرانی بهتر است از حسابهای ایمیلی خود یکبار خروج و ورود (لاگآوت و لاگاین کنند) و حتی بهتر آن است که رمز عبور خود را تغییر دهند. هفته گذشته اعلام شد که گواهینامههای دیجیتال شرکت «دیجینوتار» که برای قفل کردن و امنسازی اطلاعات صادر شدهاند در ماه ژوئیه از سوی کسانی که گمان میرود در ایران هستند جعل شده و این جاعلان به این وسیله توانستهاند وارد مکاتبات جیمیل شمار زیادی از ایرانیان بشوند. کاربران ایرانی بهتر است از حسابهای ایمیلی خود یکبار خروج و ورود (لاگآوت و لاگاین کنند) و حتی بهتر آن است که رمز عبور خود را تغییر دهند. تجزیه و تحلیل دادهها نشان میدهد که بخش اعظم کاربران اینترنتی که در تاریخ ۲۸ اوت گواهینامه دیجیتال دیجینوتار را بارگذاری کردهاند از ایران بودهاند اما روز ۳۰ اوت به ناگهان بیشتر رفتوآمد اینترنتی از ایران به دیجینوتار قطع شد و در دوم سپتامبر دیگر هیچ مراجعهای از ایران به این گواهینامه دیجیتال ثبت نشدهاست. اینکه این سارقان و جعلکنندگان و رخنهگران اینترنتی چه کسانی هستند هنوز آشکار نیست اما روزنامههای هلندی گزارش میدهند که هکرهای نامبرده در سایتهای دیجینوتار و دامنههای جعلشده با امضای «سرباز گمنام» با اشاره به آیتالله خامنهای پیامهایی چون «جانم فدای رهبر» و «عمر منی، جان منی» قرار دادهاند. گزارش روز دوشنبه «فاکس-ایت» میافزاید «نه تنها ایمیلها بلکه کوکیهای ورود به صندوقهای پست الکترونیکی هم ممکن است هک شدهباشد» و با این کار هکر میتواند مستقیماً وارد صندوق پستی ایمیل افراد و دیگر سرویسهای گوگلی بشود. فاکس-ایت در ادامه مینویسد این مسئله که ۹۹ درصد فهرست دامنههای اینترنتی و کاربرانی که از طریق گواهینامههای جعلی به گوگل وارد شدهاند در ایران قرار دارند نشان میدهد که قصد هکرها رخنه به اطلاعات شخصی ایرانیان است. شرکت هلندی دیجینوتار صادرکننده گواهینامههای امنیتی برای بسیاری از تشکیلات حیاتی دولت هلند، زیرساختهای شهری -صنعتی و حتی سامانههای امنیتی و حساس مدیریت هویت افراد میباشد و رخنه به گواهینامههای این شرکت هماینک نگرانی زیادی را در هلند ایجاد کردهاست. وزارت کشور هلند روز دوشنبه اعلام کرد که در پی مواجهه دیجینوتار با هک، هماینک با آغاز عملیات تعویض گواهینامهای دیجیتال در هلند، بسیاری از سایتهای دولتی این کشور طی سه تا چهار روز با اختلال روبهرو خواهند بود. دولت هلند اعلام کردهاست که درباره نقش احتمالی ایران در هک کردن وبسایتهای دولتی و سرقت گواهینامههای دیجیتال تحقیق میکند .
حذف نظارت استصوابی، آزادی زندانیان سیاسی و تغییر برخی از اعضای شورای نگهبان خواستههایی است که جمعی از فعالان سیاسی و اجتماعی، در نامه به آیتالله مهدوی کنی، رئیس مجلس خبرگان، خواستار اجرای آن با قید فوریت شدهاند.حذف نظارت استصوابی، آزادی زندانیان سیاسی و تغییر برخی از اعضای شورای نگهبان خواستههایی است که جمعی از فعالان سیاسی و اجتماعی، در نامه به آیتالله مهدوی کنی، رئیس مجلس خبرگان، خواستار اجرای آن با قید فوریت شدهاند. گفتوگوی علیرضا کرمانی با حسن یوسفی اشکوری فضلالله صلواتی، محمد دادخواه، علی نکویی، محمود حسینی، بهزاد حقپناه، هوشنگ الهام و دهها تن دیگر از فعالان سیاسی و اجتماعی، از امضاکنندگان نامه سرگشاده به رئیس مجلس خبرگان هستند. رادیوفردا در گفتوگو با حسن یوسفی اشکوری، پژوهشگر دینی و فعال سیاسی، ساکن شهر کلن در آلمان نخست از او میپرسد که این خواستهها چه سمت و سویی را دنبال میکند. حسن یوسفی اشکوری: آن چنان که از متن نامه به آقای مهدوی کنی برمیآید، یک سری خواستههایی را مطرح کرده بودند که اعم آنها عبارت از این بود که تمامی اعضای شورای نگهبان که در انتخابات گذشته از کاندیدای خاصی حمایت کرده بودند، باید تعویض و برکناربشوند، و جای آنها را اعضای جدید بگیرد. یکی دیگر از این درخواستها آزادی زندانیان سیاسی است. و از همه مهمتر لغو نظارت استصوابی است که از زمان مجلس چهارم در قانون گنجانده شده است. آقای اشکوری، چرا این نامه خطاب به آیتالله مهدوی کنی است؟ مثلا چرا به خود رهبر جمهوری اسلامی ایران نامه ننوشتهاند؟ فکر میکنم به دو دلیل نامه خطاب به آقای مهدوی کنی نوشته شده است. نخست این که آقای مهدوی کنی به لحاظ شخصی و از بین روحانیون حاکم یک آدم میانهروست. دوم این که در درون جناحهای اصولگرا یک شخصیت مرضیالطرفین است. شاید طبیعت معتدلانه او باعث شده است که چنین جایگاهی پیدا کند که از نیروهای خارج از جریان اصولگرا هم ایشان را مورد خطاب قرار دهند یا یک حداقل امیدواری به او داشته باشند. آیا نویسندگان نامه امیدوار بودهاند که این خواستهها جامه عمل به خود بپوشاند؟ یا این که فقط قصد داشتهاند که به نوعی به نظام هشدار بدهند که اگر این موارد اجرایی نشود، اوضاع جامعه بحرانیتر خواهد شد؟ هر دوی اینها میتواند باشد. از یک طرف واقعیت جامعه ایران و منشها و روشهای آقای خامنهای در طول سالها، بهخصوص در طول دو سال گذشته نشان داده است که هیچ نقطه امیدی برای کوتاه آمدن و امیدوار بودن در مورد خواستههای مردم یا درخواستهای جنبش سبز و اصلاحطلبان- حتی اصلاحطلبان معتدل- وجود ندارد. در طول این سالها آقای خامنهای درخواستهایی کمتر از اینها را هم نپذیرفته است. ولی با همه این حرفها، در داخل کشور هم راهی به جز این وجود ندارد. شاید هدف اصلی هم این بوده است که خواسته باشند اتمام حجتی کرده باشند و هشداری به نظام و آقای خامنهای داده باشند، که با این روندی که ممکلت دارد پیش میرود و با این بحرانهایی که یکی پس از دیگری فرا میرسد، مملکت در خطر جدی دارد قرار میگیرد. و بنابر این با این نامه خواستهاند نوعی هشدار و اتمام حجت به شخص آقای خامنهای داده باشند. پس شما فکر میکنید که نویسندگان نامه خواستهاند بگویند که راه اصلاحات همین است که مطرح کردهاند و اگر ارادهای برای اصلاحات باشد از این مسیر میگذرد؟ شخصیتهایی که این نامه را امضا کردهاند و حداقل من شخصا بعضی از اینها را میشناسم، جزء افراد بسیار معتدل و میانهرویی هستند که حتی در دو سال اخیر هم جزء فعالان عرصه رادیکال جنبش سبز نبودهاند. مثل آقای دکتر صلواتی که به هر حال یکی از شخصیتهای قدیمی و مبارز اصفهان و فرد شناخته شدهای است. یا مثل آقای دادخواه که از فعالین حقوق بشر و شناخته شدهاند و اکثرا از این قبیل افراد بودند که این نامه را امضا کرده بودند. این افراد با توجه به تیپ و شخصیتی که دارند، همگی بر این باور بودهاند که در حال حاضر راهی به جز این وجود ندارد و نوشتهاند که اگر بناست که مملکت درگیر سرنوشتی مشابه سوریه و لیبی نشود و دخالتهای خارجی اعمال نشود، باید یک تغییرات اساسی در ساختار حقیقی و حقوقی قدرت به وجود بیاید و راهش هم همین است. تازه این دوستان با زبان و ادبیات بسیار نرمتری این مسئله را مطرح کردهاند، ولی به هر حال با دیدگاه و روشی که این آقایان تا به حال داشتهاند، به رهبر جمهوری اسلامی و تصمیمگیران اصلی رژیم هشدار میدهند که تنها راه نجات کشور، همین تغییراتی است که باید آغاز شود و به تدریج ادامه پیدا کند.
روز شنبه، ۱۱ شهریورماه، فرهنگدوستان و ایرانیان مقیم لسآنجلس یاد حسین ضیایی، کارشناس آثار شیخ اشراق شهابالدین سهروردی، و مدیر بخش مطالعات ایرانی در دانشگاه کالیفرنیا، لسآنجلس، «یوسیالای» را گرامی داشتند.روز شنبه، ۱۱ شهریورماه، فرهنگدوستان و ایرانیان مقیم لسآنجلس یاد حسین ضیایی، کارشناس آثار شیخ اشراق شهابالدین سهروردی، و مدیر بخش مطالعات ایرانی در دانشگاه کالیفرنیا، لسآنجلس، «یوسیالای» را گرامی داشتند. حسین ضیایی، صاحب کرسی جهانگیر و النور آموزگار، در یوسیالای روز دوم شهریور در پی یک رویارویی دردناک و مایوسکننده با بیماری لاعلاجی که به آن دچار بود، بی آن که حتی همسر، فرزند و نزدیکترین آشنایانش انتظار داشته باشند، سرانجام چشم از جهان فروبست، در آستانه ۶۷ سالگی. گزارش پیک فرهنگ از بزرگداشت حسین ضیایی و دستاوردهای او حسین ضیایی ۴۴ سال پیش از این لیسانس خود را در رشته ریاضی و فیزیک از دانشگاه ییل آمریکا دریافت کرد. به دانشگاه هاروارد که رفت تغییر رشته داد و دکترای خود را در فلسفه اسلامی گرفت، به گفته آشنایان با کار او، برای هماهنگ کردن ریاضی و منطق با کشف و شهود. به این نکته باز میگردیم. حسین ضیایی در کارنامه دانشگاهی خود پس از بازگشت به ایران تدریس در دانشگاههای صنعتی شریف (آریامهر سابق) و دانشگاه تهران را دارد و پس از بازگشت دوباره به آمریکا تدریس در دانشگاههای هاروارد، براون، اوبرلین و سرانجام یوسیالای. نویسنده کتاب اشراق و معرفت در اندیشه سهروردی و آثار و کتابهای دیگر در زمینه ریاضی، منطق و فلسفه اسلامی علاوه بر آشنا کردن دوستداران اندیشه و فلسفه در جهان به آثار شیخ اشراق از جمله معرف مولانا، حافظ، سعدی و نظامی به غیر ایرانیان، نسل دوم ایرانیان مقیم لسآنجلس و بسیاری از علاقهمندان دیگر به این چهرهها از هر سن و سال و ملیت و قومیتی هم بود. رویدادهای خونین پس از انتخابات ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ سبب شد حسین ضیایی از جمله کمتر از سه هفته بعد در روز ده تیر همان سال در یوسیالای زبان به انتقاد حکومت ایران بگشاید. عین بخشی از آن چه حسین ضیایی در آن روز بر زبان آورد: «خشونتی که همه ما یعنی تمام دنیا دیده که دولت جمهوری اسلامی نسبت به تقاضاهای مشروع میلیونها شهروند ایرانی بیان کردند و این خشونت تا حدی... چه جوری بگویم شدید است که مرا واداشت که بیایم و شرکت کنم نه در اینجا، که جاهای دیگر هم... تا آنجا که از عهده من برمیآید و تا آنجایی که در حیطه تخصص من میشود. باید عرض کنم که من شخصا فکر نمیکردم که روزی را ببینیم که ایرانیان بیایند با این خشونتی که همه ما دیدیم جوانها و میانسالها و پیرزنها و پیرمردهای وطنمان را کتک بزنند، چاقو بزنند، قمه بزنند و مآلا با تیر اینها را بکشند. شخصا برای من یک شوک فوقالعاده عمیقی بوده این. و همین یک نکته از دید من از دید یک انسان موجب این شده که این دولت جمهوری اسلامی مشروعیتی نداشته باشد. چون هیچ مشروعیتی در هیچ دولتی در تاریخ دول در دنیا نمیتواند پابرجا باشد با ظلم و ستم و کتک زدن و کشتار مردمش.» حسین ضیایی سپس در ۱۴ آذر سال ۱۳۸۸ نامهای نوشت سرگشاده، با این آغاز: «هو لاالله الا هو. سلام بر فرهیختگان و دوستان و جویندگان حقیقت. بنده زیر بار این مسئولیت هولناک در این اندیشه که چه بر سر هممیهنان میرود، بالاخره جان به جانآفرین خواهم سپرد. مگر انسانهای صادق و صاحبشناخت مانند شما در جهت یاری به هموطنان دربندمان جدا بکوشند.» برای آشنایی بیشتر با اندیشه حسین ضیایی به سراغ آشنایان با کار و زندگی او میرویم. از شروین امامی، دانشجوی ۳۲ ساله دوره دکترای رشته ایرانشناسی دانشگاه یوسیالای، آغاز میکنیم. خانم شروین امامی، استاد شما حسین ضیایی را شما چگونه شناختید؟ خصوصیاتش چه بود؟ شروین امامی: آقای دکتر حسین ضیایی از دید من واقعا یک انسان کامل بود. از لحاظ شخصیتی و خلق و خوی انسانی هر صفات و ویژگی که نمونه خوبی و درستی و راستی است می توانید همه را با هم جمع کنید و دکتر ضیایی را تویش تعریف کنید. پشتیبان و طرفدار حسن اخلاق بودند، درست زندگی کردن و آیین راستی. همیشه تکیه کلامشان این بود که طرفداری از آیین راستی کنید. واقعا انسان آزاده ای بودند. موضوعی که خودتان با ایشان کار می کردید و کارتان را شروع کرده بودید چه بود؟ من با آقای دکتر ضیایی از سال ۲۰۰۴ شروع به کار کردم و دو سه ماه پیش تازه شروع کردم به تز نوشتن. و خیلی متاسفم که نخواهند بود وقتی من تزم تمام می شود. کار من بین سهروردی و ادبیات مدرن است و خیلی خوشحالم که این را انتخاب کرده ام می توانم اگر یک جوری اگر قابل باشم و دنبال راه کارشان باشم. چند دانشجوی دیگر داشتند مثل شما که با ایشان درس می خواندند در یو سی ال ای؟ ما پنج تا هستیم . یک دانشجوی دیگر دارند که این هفته تزشان تمام می شود و دارند فایل می کنند. یک دانشجوی دیگر دارند که خیلی نزدیک مرحله من هستند. دو دانشجوی دیگر که تازه تر شروع به کار کرده بودند. جمعا پنج تا بودیم که مستقیما زیر نظر آقای دکتر کار می کردیم. نگاه جامعه دانشگاهی تا آنجا که شما می دیدید به حسین ضیایی چگونه بود و همینطور کسانی که توی لس آنجلس زندگی می کنند خارج از دانشگاه؟ آقای دکتر ضیایی بسیار آدم محبوبی بودند. چه در جامعه آکادمیک و چه در جامعه غیر آکادمیک. یعنی در جامعه ایرانی های لس آنجلس که همه خیلی برایشان احترام قایل بودند برای اینکه بسیار آدم... تاکید می کنم روی این مساله جدای از آن مقام علمی و سطح دانش و انتلکتی که داشتند از لحاظ انسانی و اجتماعی آنقدر آدم خاکی و افتاده ای بودند که بسیار کار سختی بود آقای دکتر ضیایی را دوست نداشتن. همه جامعه الان خیلی شوکه شده اند از دست رفتن ایشان و دانشجویانشان هم فقط دانشجویان دکترایشان نبودند. دانشجوهایی که در لیسانس با دکتر ضیایی در ایران شناسی بود و یا حتی کلاس بر می داشتند در یو سی ال ای تعداد بیشماری هستند که همگی دوستشان داشتند. همکاران شان هم همینطور. تنها چیزی که من دوست دارم اضافه کنم از طرف خودم و تمام دانشجوهای دیگر آقای دکتر ضیایی این است که آقای دکتر تنها استاد ما نبودند. برای ما مثل پدر دوم بودند واقعا. نه تنها به ما که افتخار این را داشتیم که شش هفت سال از نزدیک با ایشان کار کنیم و از روشنایی علمی شان استفاده کنیم آقای دکتر ضیایی به ما درس اخلاق می دادند و درس زندگی می دادند هر روز. با رفتارهای پسندیده و کامل خودشان و همینطوری واقعا تدریس می کردند. تمام کلاس هایی که درس می دادند در حیطه تکست های متن های مختلف که تدریس می کردند همیشه تاکید اولی شان به آزاده زندگی کردن و درست زندگی کردن و انسان بودن بود. (با بغض) خیلی جایشان خالی است. * درباره ویژگی نگاه حسین ضیایی گفته اند او از جمله اندیشمندانی بود که هم و غم ایجاد تفاهم میان دو گونه روش شناسی و هستی شناسی را داشت. آشتی میان فهم دنیا و زندگی از راه تجربه و منطق و فرض و حکم و مشاهده که ویژه دورانهایی از تاریخ تفکر به ویژه در جهان غرب است از سویی و از سوی دیگر درک مبتنی بر عرفان و اشراق و الهام که بیشتر در شرق رایج بوده است. میهمان بعدی پیک فرهنگ حسین کمالی استاد تاریخ و ادیان کالج بارنارد دانشگاه کلمبیا در نیویورک و مروری بر کارنامه و میراث فکری حسین ضیایی. آقای حسین کمالی، ویژگی نوشته های حسین ضیایی درباره فلسفه اشراق چیست که ممتازش می کند از دیگر نویسندگان در این باب؟ حسین کمالی: زنده یاد دکتر حسین ضیایی تربتی در فلسفه مشرب اشراقی را می پسندید و چون رساله دکتری اش را در سال ۱۳۵۵ در دانشگاه هاروارد در همین موضوع نوشته بود در این حوزه مهم آثار تحقیقی برجا نهاده که مورد رجوع پژوهندگان است و همچنان خواهد بود. نشر انتقادی متن حکمت الاشراق شیخ شهید حکیم سهروردی و نیز ترجمه این کتاب ارجمند به زبان انگلیسی کار مهم دکتر حسین ضیایی است. یکی از برجستگی های مهمی که دکتر ضیایی داشت و بسیار کمیاب است و در کمتر کسی پیدا می شود جمع بین دانش دقیق ریاضی و منطق با ذوق لطیف ادبی و هنری بود. در این رشته ها تحصیل رسمی کرده بود و مبانی کار را خوب می شناخت. به ویژه می کوشید سنت بسیار غنی منطق و فلسفه را که نزد ایرانیان ریشه دار بوده با فلسفه تحلیلی نوین پیوند بزند و راهی برای تطبیق و تحقیق بیشتر باز کند. نشر انتقادی متن حکمت الاشراق و هم ترجمه این کتاب به زبان انگلیسی کار اصلی ایشان بوده است و همچنان مورد استفاده پژوهشگران هست و خواهد بود. در حوزه منطق ریاضی آقای دکتر حسین ضیایی با همکاری عده ای از دانشجویان شان در دانشگاه صنعتی شریف کتابی را فراهم کردند ترجمه ای از بعضی مقالات کلیدی در فلسفه ریاضیات که همچنان از مراجع مهم در فلسفه ریاضیات در ایران به شمار می رود. مقالاتی از هیلبرت گرفته تا هیلاری پاتنم را در آن مجموعه ترجمه کردند. میراث اصلی فکری که از ایشان برجا مانده است به گمان من جدی گرفتن سنت فلسفه و منطق در فرهنگ ایران اسلامی بوده است. در مورد نگاه حسین ضیایی به سیر تکوین فلسفه و نقش خرد در آن از ابوعلی سینا گرفته تا غزالی و سهروردی چه چیزهایی در این نوشته ها هست و در کدام هایش چه اشاراتی شده؟ آقای ضیایی از جمله در ترجمه ای که از بخش هایی از حکمت الاشراق به فارسی انجام دادند و در خارج از کشور منتشر شد این قسمت را از مقدمه حکمت الاشراق مثلا در یکی از نوشته هایشان نقل کردند: «هرگاه جهان از تدبیر الهی تهی ماند ظلمت ها و تاریکی ها چیره شود». سهروردی پاسخی بود که فلسفه نزد مسلمانان بعد از غزالی عرضه کرد. سهروردی ناقد فلسفه مشاء بود و حسین ضیایی تربتی هم این نقد اشراقی را بر فلسفه مشاء می پسندید و تلاش می کرد که فلسفه اشراقی را با فلسفه منطقی جدید همساز و تطبیق کند. بعضی از نوشته هایی که از ایشان به زبان فارسی از جمله در بولتن انجمن ریاضی چاپ شده در همین رشته است. برای نمونه یادداشتی ایشان نوشت در مقایسه مفهوم شهود و شهودگرایی در فلسفه ریاضیات با همین معنا در حکمت اشراقی. مقاله بلندی نوشت در سال ۱۳۵۸ راجع به منطق موجهات در چارچوب اندیشه اشراقی. این موضوع بسیار مهمی است که بعدها در تحقیقات دکتر ضیا موحد منطق دان نامدار معاصر در ایران به تفصیل و اوج تازه ای رسانده شده. به خصوص دکتر ضیایی به مساله منطق توجه داشت و البته این تاکید را هم می کرد که این نقدی که سهروردی بر فلسفه مشاء داشت (عبارت را از آقای ضیایی نقل می کنم) که معقولات بر اصحاب مشاهده از آن تجربه اشراق وارد می شود. و این نکته مهمی است چون با سهروردی مساله شهود و اشراق وارد در فلسفه شده است و منطق را اکتشاف فلسفی را به یک سمت و سوی دیگری می برد به خصوص نزد کسانی که بعد از فلسفه مشاء در حوزه اشراق کار می کنند بسیار الهام بخش و ثمربخش بوده. کاری که سهروردی کرد و حسین ضیایی تربتی هم در آن مسیر قدم می زد، این بود که چطور کشف و الهام و شهود عرفانی می تواند وارد در فلسفه شود. چطور می شود اینها را به چنگ منطق منظم شان کرد، به دست منطق سپرد و یافته های شهودی و یافته های الهامی را نظم منطقی فلسفی به شان بخشید. گمان می کنم این یک شیوه بیان مطلب باشد. درباره زنده نام دکتر ضیایی تربتی همین قدر می توانم به تاثر بگویم که صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را تا دگر مادر گیتی چون او فرزند بزاید. * یکی از آشناترین دانشگاهیان به کار حسین ضیایی که با او اثر مشترکی انتشار داده حمید دباشی استاد خاورمیانه شناسی دانشگاه کلمبیای نیویورک میهمان دیگر پیک فرهنگ است تا ما را از نزدیک با سابقه آشنایی و همکاری و ویژگی های کار حسین ضیایی آشنا کند. از جمله این که چرا فکر می کند حسین ضیایی از دیگر دانشگاهیان در امر شناخت شهاب الدین سهروردی بسیار جلوتر بود. آقای حمید دباشی، از کارهای مشترکی شروع کنیم که شما و مرحوم حسین ضیایی با هم انجام دادید. حمید دباشی: تخصص حسین فلسفه اشراق بود. در جهان هیچکس به قدرت و احاطه حسین فلسفه اشراق را نمی دانست و در تصحیح متون چیزی که مهم است با این که تحصیلات عالی اش در آمریکا بود خیلی نزدیک از با تحصیلات حوزوی آشنا بود با کارهای مرحوم جلال آشتیانی خیلی خوب آشنا بود و در نتیجه آمیزه غریبی بود هم تحصیلات مدرن در دانشگاه ها و هم آشنایی عمیق با نحوه تدریس فلسفه در حوزه های خودمان. آشنایی من با کارهای حسین (که به زبانم نمی آید او را مرحوم خطاب کنم این خبر این قدر ناگوار و ناگهانی بوده)، بر می گردد به زمان دانشجویی من. من هنوز دانشجو بودم که با کارهای حسین آشنا شدم. حسین پنج شش سالی از من بزرگتر است. کارش در هاروارد تمام شده بود که من تازه کارم در دانشگاه پنسیلوانیا شروع شد. اولین آشنایی ام با او آشنایی با فکر و کار و تحقیقات علمی اش بود. یک تصحیح فوق العاده خوبی کرده بود از انواریه و من آن تصحیح را دیدم و با او آشنا شدم و بعد به تدریج این آشنایی طبیعتا به رفاقت منجر شد. و مهمترین کاری که من و حسین در آن شرکت داشتیم یک کتاب دو جلدی بود که آلیور لیمن ادیت کرد راجع به تاریخ فلسفه اسلام که من و حسین هر کدام دو سه فصلش را در آن کتاب نوشتیم. سابقه همکاری ما بیشتر از آنجا منشا می گیرد. ولی بعدها یعنی در عرض یکی دو سال گذشته این ارتباط ما خیلی نزدیک تر شد به دلیل شروع جنبش سبز که حسین خیلی از نزدیک مسایل ایران را دنبال می کرد و خیلی شدید تحت تاثیر قرار گرفته بود. یک آمیزه غریبی این داستان شد از عاطفه و خرد و سیاست. ما مجموعه این را کمتر در یک انسانی می بینیم. و چند تا از زیباترین مقالاتی که نوشته شده بود راجع به جنبش سبز، حسین نوشت. آخرین باری که حسین را دیدم در ماه مارس گذشته بود در کالیفرنیا «یو . سی . ال . ای». حسین میزبان ما بود در یک کنفرانس بین المللی که با دکتر امیدسالار و مسلمویچ برگزار کرده بودند راجع به شاهنامه و فردوسی. کار حسین ضیایی را چه نکته ای ممتاز می کند در مقایسه با دانشگاهیان و کارشناسان دیگر اعم از ایرانی و خارجی که پیش از او به شهاب الدین سهروردی و آثارش پرداخته اند؟ نکته ای را که باید توجه کنید این است که فلسفه اسلامی یک حوزه خیلی تخصصی است. در عرض چهل پنجاه سال گذشته است که روشنفکران ما به صورت عام تری با این مسایل تخصصی آشناتر هستند و حتی تصحیح متون شهاب الدین سهروردی بر می گردد به چهل پنجاه سال پیش و آقای (هانری) کوربن و سیدحسین نصر. منتهی استنباط ما از سهروردی خیلی تحت تاثیر کارهای هانری کوربن بود. خوب کوربن طبیعتا هم آشنایی خیلی عمیقلی با فلسفه شیخ اشراق داشت و هم خودش صاحب نظر بود. در نتیجه وقتی کوربن را راجع به سهروردی می خوانید زیاد آدم متوجه نمی شود چه بخش اش افکار سهروردی است و چه بخشی افکار خود کوربن است. حسن کار حسین آشنایی عمیق با نحوه تفکر شیخ اشراق داشت و خودش را شارح شیخ اشراق می دانست. به نظر من از برجسته ترین شارحان شیخ مقتول است. در نتیجه برای نزدیک شدن و تقرب به سهروردی من متعقدم حسین ضیایی خیلی مدخل معتبرتری است تا کوربن. البته من نمی خواهم از اهمیت کوربن کم کنم. یک جنبه دیگر کار حسین که مهم است این است که به مسایل سیاسی در متون فلسفی می پرداخت و سبقات سیاسی متون فلسفی ما را خیلی استادی بی نظیری داشت که اینها را پیدا کند و تجزیه و تحلیل کند. (عین صدای حسین ضیایی در بخشی از سخنرانی ۱۰ تیر ۱۳۸۸: تقلب عمده ای شده در رای گیری در ایران. این تقلب به قدری واضح است که نیاز به بازگویی نیست. من سراغ دارم افرادی را که تخصص شان در نظام ها و ساختارهای آماری است. اینها به دقت تمام و بر مبنای این علم خیلی دقیق آمار به این نظام هایی که اینها و این ارقام و اعدادی که اینها نشان دادند نگاه کردند و به این نتیجه خیلی واضح و این نتیجه استنتاجی رسیدند که این یک تقلب خیلی پیش پا افتاده حتی می شود در اینجا گفت انجام شده.) حالا در مورد همین نکته ای که گفتید چه ارتباطی بود بین حرف هایی که اشاره کردید، حرفهایی که حسین ضیایی زد پیش از درگذشتش بعد از برآمد جنبش سبز و تفکر فلسفی اش؟ مثلا در همان نامه به فرهیختگان ایران؟ این توازنی که در نقطه نظر حسین ضیایی نسبت به جنبش آزادی خواهی مردم ما بود به نظر من منبعث از این آشنایی عمیقش با سهروردی بود. من معتقدم از برجسته ترین فلاسفه معاصر ماست. ولی متاسفانه خیلی به عنوان یک متفکر و فیلسوف علی رغم این که بسیار کار کرد و چند نسل دانشجو را تربیت کرد به حدی متواضع بود و سرش گرم کار خودش بود که کمتر کسی می شناسدش. خوشبختانه شنیدم که یکی دو مجله در ایران هم دارند یادبودی برایش در می آورند. ولی در جواب مستقیم سووال من فکر می کنم که این تقطیر افکار سهروردی در وجود خود حسین ضیایی و به اضافه عاطفه های سیاسی که داشت و عشقی که به ایران داشت در عرض یکی دو سال آخر زندگی اش خوب آمیخته شده بود و در همین چند کار کوتاهی که کرده بود چند سخنرانی که کرد که خوشبختانه حالا ویدئوها و کلیپ هایش هست در اینترنت می بینیم. × حسین ضیایی در پایان نامه سرگشاده مورخ دو سال پیش خود خطاب به فرهیختگان ایرانی نوشته بود: «جنایت در زندانها را جدا بدون تعارف با کسی در هم کوبید. مهربانی را به جای خشونت نهیم. راستی را به جای دروغ و نشان دهیم که مهربانی ما ایرانیان واقعی است و ما به دنبال آنیم تا پرتو فره ایزدی و درخشش نورالانوار را بر تمام ایران میهن مان پراکنده کنیم. والسلام. و من الله توفیق.»
در دویست و یکمین روز از حصر میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد روزنامههای اعتماد، مردمسالاری، تهران امروز، و رسالت از قول سخنگوی قوه قضائیه نوشتهاند که «حصر بازداشت نیست»، «در آیین دادرسی وجود ندارد»، و با «تصمیم دستگاههای ذیربط» در مورد «فرد، افراد یا حتی یک صنف» اجرا میشود.در دویست و یکمین روز از حصر میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد روزنامههای اعتماد، مردمسالاری، تهران امروز، و رسالت از قول سخنگوی قوه قضائیه نوشتهاند که «حصر بازداشت نیست»، «در آیین دادرسی وجود ندارد»، و با «تصمیم دستگاههای ذیربط» در مورد «فرد، افراد یا حتی یک صنف» اجرا میشود. «توافق وزرای اقتصاد و نیرو بر افزایش ۱۴ تا ۲۰ درصدی قیمت آب»، سخنرانی «وزیر اطلاعات و فرمانده سپاه قدس» برای اعضای مجلس خبرگان، و همچنین «توقیف روزنامه روزگار و هفتهنامه شهروند امروز» از دیگر اخباری هستند که در روزنامههای جهان صنعت، ابتکار، جمهوری اسلامی، تهران امروز، و کیهان منتشر شدهاند. محسنی اژهای: «حصر» در قانون نیست، با تصمیم «دستگاهها» اجرا میشود روزنامههای اعتماد، مردمسالاری، رسالت و تهران امروز اظهارات سخنگوی قوه قضائیه درباره «حصر» رهبران جنبش سبز و تهدید ضمنی برخی از زندانیان سیاسی آزاد شده از سوی غلامحسین محسنی اژهای را در عناوین اصلی خود مورد توجه قرار دادهاند. روزنامه اعتماد همزمان با آغاز دویست و یکمین روز از حصر میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد در تیتر یک شماره سهشنبه خود «توضیحات محسنی اژهای درباره حصر خانگی» را منتشر کرده و نوشته است که «سخنگوی قوه قضاییه میگوید حصر خانگی به منزله بازداشت نیست» و «در آیین دادرسی نیز تعبیر حصر خانگی وجود ندارد». علاوه بر این غلامحسین محسنی اژهای در پاسخ به پرسش روزنامه اعتماد درباره «جایگاه حصر خانگی در قوانین» و این که «محصورشدگان جزء بازداشتشدگان موقت یا محکومان دستگاه قضاییه به شمار میروند؟» گفته است که «نمیتوان تعبیر بازداشت را در این مورد به کار برد». به نوشته روزنامه اعتماد، اژهای که وزیر سابق اطلاعات دولت احمدینژاد و در حال حاضر دادستان کل و سخنگوی قوه قضاییه است با این ادعا که «به نفع برخی اشخاص است که محدودیتهایی برایشان ایجاد شود، چون ممکن است مردم کارهایشان را تحمل نکنند»، تاکید کرده است که «دستگاههای ذیربط تشخیص میدهند محدودیتهایی علیه شخص، اشخاص یا یک صنف ایجاد شود تا بعدا اتفاقات ناگواری رخ ندهد». روزنامه مردمسالاری نیز در تیتر نخست شماره سهشنبه خبر داده است که سخنگوی قوه قضاییه درباره «جایگاه حصر خانگی در نظام قضایی» جمهوری اسلامی گفته است که «حصر خانگی به معنای بازداشت نیست»، و «تعبیر بازداشت صحیح نیست و بحث آیین دادرسی نیز در این زمینه مطرح نیست»، اما «در مورد بعضی از افراد به صلاح خود آنهاست که محدودیتهایی برایشان ایجاد شود» که «گاهی اوقات دستگاههای ذیربط که متشکل از چند دستگاه هستند تشخیص میدهند که محدودیتهایی را در مورد فرد یا افراد یا حتی صنفی تعیین کنند». دادستان کل و سخنگوی قوه قضائیه البته اشاره نکرده است که چه «دستگاهی» در جمهوری اسلامی قدرت آن را دارد که فراتر از «قوانین قضایی»، «آییننامه دادرسی» و دیگر قوانین جاری، درباره «حصر فرد، افراد، یا حتی صنف» و در مورد اخیر «حصر میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد» تصمیم گرفته و آن را اجرا کند. همزمان روزنامه رسالت از قول غلامحسین محسنی اژهای ادعا کرده است که شماری از زندانیان سیاسی پس از انتخابات که در آستانه عید فطر آزاد شدند «عهدنامه امضا کردند». به نوشته این روزنامه وابسته به جناح حاکم، سخنگوی قوه قضائیه گفته است که «مجرمان فتنه ۸۸ نیز تقاضای عفو داشتند و آن دسته کسانی که نسبت به گذشته احساس پشیمانی کرده و درخواست و پیشنهاد عفو دادند، درخواستشان مورد ارزیابی قرارگرفت و پس از این که مشخص شد وجودشان در بیرون از زندان مضرنیست و نادم هستند با مرخصی، آزادی مشروط و عفو آنها موافقت شد». روزنامه تهران امروز حتی از تهدید ضمنی زندانیان سیاسی آزاد شده به «تشدید مجازات» از سوی محسنی اژهای خبر داده و از این تهدید به عنوان «توصیه به عفوشدگان» نام برده است. به گزارش تهران امروز، سخنگوی قوه قضائیه روز دوشنبه در ابتدای نشست مطبوعاتی خود با اشاره به «عفو تعدادی از محکومان امنیتی در عید فطر» گفت که «کسانی که مشمول عفو قرار گرفتهاند اگر خدای نکرده شیطان آنها را وسوسه کند و مجددا مرتکب همان جرم یا جرم دیگر شوند مجازات آنها تشدید میشود» و «کسانی که چه در عید فطر امسال یا سالهای قبل مشمول عفو شدهاند باید مراقب باشند شیطانصفتان سراغ آنها نیایند». «توافق وزرای اقتصاد و نیرو بر افزایش ۱۴ تا ۲۰ درصدی قیمت آب» روزنامههای جهان صنعت و ابتکار خبر دادهاند که با توافق وزرای اقتصاد و نیرو در دولت احمدینژاد «قیمت آب ۲۰ درصد افزایش خواهد یافت». روزنامه ابتکار خبر داده است که «آب ۲۰ درصد گران میشود» و نوشته است که «موضوع افزایش قیمت آب در فاز دوم اجرای قانون هدفمندی یارانهها، یکی از موضوعاتی است که بهتازگی مورد توافق شمسالدین حسینی وزیر اقتصاد و مجید نامجو وزیر نیرو قرار گرفته است». به نوشته این روزنامه، «وزرای اقتصاد و نیرو بر سر افزایش به طور متوسط ۱۴ درصدی قیمت آب توافق کردهاند»، و همزمان «وزیر نیرو اعلام کرده که افزایش قیمت ۲۰ درصدی علاوه بر آب شرب، شامل آب کشاورزی هم میشود». روزنامه جهان صنعت نیز گزارش داده است که «پس از گذشت سه روز از ارائه پیشنهاد افزایش ۲۰ درصدی قیمت آب به ستاد هدفمندی یارانهها که توسط محمدرضا عطارزاده، معاون وزیر نیرو در امور آب و آبفا اعلام شد، خبرهای تکمیلی حاکی است که وزرای اقتصاد و نیرو بر سر افزایش به طور متوسط ۱۴ درصدی قیمت آب به توافق رسیدهاند». این روزنامه البته نوشته است که «اما این تمام ماجرا نیست» و خبر داده که «علاوه بر افزایش قیمت آب، تعرفه برق هم در فصل زمستان به منظور هماهنگی با قیمت گاز هم افزایش خواهد یافت». جهان صنعت از قول مجید نامجو وزیر نیرو «در خصوص تغییر قیمت آب و برق در فصول سرد سال» نوشته است که «دولت قصد دارد قیمت آب و برق را با تعرفه گاز هماهنگ کند». به نوشته این روزنامه، «کارشناسان» میگویند که «موج جدیدی از افزایش قیمتها نیز در پی این گرانیهای دولتی از راه خواهد رسید». بازتاب توقیف روزنامه روزگار و هفتهنامه شهروند امروز در روزنامهها خبر توقیف «روزنامه روزگار» و «هفتهنامه شهروند امروز» در شماره سهشنبه روزنامههای اعتماد، ابتکار، تهران امروز و کیهان منتشر شده است. روزنامه ابتکار نوشته است که هفتهنامه شهروند امروز و روزنامه روزگار «با حکم هیئت نظارت بر مطبوعات توقیف شدند». این روزنامه به نقل از «معاونت امور مطبوعاتی و اطلاعرسانی وزارت ارشاد اسلامی» نوشته است که «هیئت نظارت بر مطبوعات در جلسه دیروز خود نشریه شهروند امروز را به دلیل انتشار مطالبی خارج از حدود مقرر در ماده شش قانون مطبوعات توقیف و به دادگاه معرفی کرد» و «روزنامه روزگار» نیز «توسط هیئت نظارت» و «به دستور مقامات قضایی کشور» توقیف شده است. روزنامه اعتماد نیز خبر داده است که «روزنامه روزگار پس از ۱۶۳ شماره انتشار در دور جدید بر اساس دستور صادره از شعبه نهم بازپرسی دادسرای فرهنگ و رسانه، از روز دوشنبه ۱۴ شهریورماه به مدت دو ماه توقیف شد». اعتماد از روزنامه روزگار به عنوان «روزنامه اصلاحطلب» نام برده که دور جدید فعالیتش را از اواخر سال ۸۹ به مدیرمسئولی فرزانه خرقانی و سردبیری سید علی میرفتاح آغاز کرده بود، اما روز دوشنبه ۱۴ شهریور و با اعلام جرم «دادستان عمومی و انقلاب تهران» «به اتهام تبلیغ علیه نظام و انتشار مسائل محرمانه کشور» توقیف شده است. این روزنامه همچنین نوشته است که دور جدید انتشار هفتهنامه «شهروند امروز» نیز «به ۱۰ شماره نرسید و این نشریه، روز دوشنبه برای بار دوم طی دو سال اخیر توقیف شد. اعتماد با اشاره به این که تا پیش از توقیف «تنها یک تذکر به دفتر مجله شهروند امروز ارسال شده بود که آن هم مربوط به انتشار تصویر روی جلد شماره ۸۱ بوده» نوشته است که در این تصویر «چهره محمود احمدینژاد در کنار یاران نزدیکش در قالب تابلوی نقاشی صفوی نقش بسته است»، و غلامحسین محسنیاژهای، سخنگوی قوه قضاییه، گفته بود که «پروندهای برای هفتهنامه شهروند امروز به دلیل انتشار تصویر روی جلد شماره ۸۱ تشکیل شده است». این روزنامه یادآوری کرده است که «هیئت نظارت بر مطبوعات» یک بار دیگر «در تاریخ ۱۵ آبان سال ۱۳۸۷ هفتهنامه شهروند امروز را به دلیل غیرواقعی جلوه دادن برخی اقدامات دولت توقیف کرده بود» و این هفتهنامه پس از رفع توقیف، از تیر ۱۳۹۰ دور جدید انتشار را از سر گرفته بود. روزنامههای تهران امروز و کیهان، وابسته به جناح حاکم، نیز خبر «توقیف شهروند امروز» را منتشر کردهاند. به نوشته این دو روزنامه، «هیئت نظارت بر مطبوعات در جلسه ۱۴ شهریور ۱۳۹۰» هفتهنامه «شهروند امروز» را «به دلیل انتشار مطالبی خارج از حدود مقرر در ماده شش قانون مطبوعات توقیف و به دادگاه معرفی کرده است». سخنرانی «وزیر اطلاعات و فرمانده سپاه قدس» برای اعضای مجلس خبرگان روزنامه جمهوری اسلامی خبر داده است که «مراسم افتتاحیه دهمین اجلاسیه» از «دوره چهارم مجلس خبرگان رهبری» امروز سهشنبه «به ریاست آیتالله محمدرضا مهدوی کنی در محل ساختمان سابق مجلس شورای اسلامی برگزار میشود». این روزنامه با اشاره به این که «این اجلاس به مدت دو روز در تاریخ ۱۵ و ۱۶ شهریور سهشنبه و چهارشنبه برگزار خواهد شد» نوشته است که «در مراسم افتتاحیه این اجلاس آیتالله مهدوی کنی به ایراد سخنرانی میپردازد و سپس اعضای کمیته تهیه بیانیه پایانی اجلاس مشخص میشود، و پیش از تدوین نهایی بیانیه محورهای آن به تصویب اعضای این مجلس خواهد رسید». روزنامه جمهوری اسلامی همچنین خبر داده است که در جلسات محرمانه و غیرعلنی دهمین اجلاسیه مجلس خبرگان رهبری قرار است «حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات در مورد مسائل داخلی» و «قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس» شاخه برونمرزی سپاه پاسداران درباره تحولات اخیر در کشورهای منطقه برای اعضای این مجلس سخنرانی کنند.
سازمان گزارشگران بدون مرز سرکوب آزادی بیان و بازداشت روزنامهنگاران را در ارومیه و تبریز محکوم کرده و نوشت: «علیرغم ژستهای ظاهری گشايش فضا از سوی رژيم اما سرکوب رسانهها و روزنامهنگاران همچنان ادامه دارد.» سازمان گزارشگران بدون مرز که مقرش در پاریس است، روز دوشنبه ۱۴ شهريور ماه، با انتشار اطلاعیه ای سرکوب آزادی بيان و تظاهرات مسالمتآميز و بازداشت روزنامهنگاران و وبنگاران را در اروميه و تبريز محکوم کرد. این سازمان مدافع حقوق روزنامه نگاران و آزادی رسانه ها، می گوید «علیرغم ژستهای ظاهری گشايش فضا از سوی رژيم اما سرکوب رسانهها و روزنامهنگاران همچنان ادامه دارد و هفتهنامه شهروند امروز و روزنامه روزگار نیز در تاريخ ١۴ شهريور توقيف شدند.» هیأت نظارت بر مطبوعات در ایران در جلسه روز دوشنبه خود رأی به توقيف هفته نامه «شهروند امروز» داده است و روزنامه «روزگار» نيز به دستور شعبه نهم بازپرسی دادسرای فرهنگ و رسانه، به مدت دو ماه توقيف شد . به گزارش خبرگزاری دانشجويان ايران، ايسنا، هيأت نظارت بر مطبوعات، «شهروند امروز» را به اتهام «انتشار مطالبی خارج از حدود مقرر در ماده شش قانون مطبوعات توقيف و به دادگاه معرفی کرد.» اين در حالی است که سايت کمپين بينالمللی حقوق بشر در ايران به نقل از يکی از افراد نزديک به «شهروند امروز» نوشته است که «ظاهرا چاپ عکسی روی جلد هفتهنامه دليل توقيف آن» بوده است. اين فرد همچنين گفته است که احتمالا انتشار عکس «محمود احمدینژاد»، رييس جمهور ايران، دليل اين توقيف ذکر شده است. در همين روز روزنامه روزگار به دستور شعبه نهم بازپرسی دادسرای فرهنگ و رسانه به مدت دو ماه توقيف شد. سايت دادسرای تهران علت توقيف اين روزنامه را «اعلام جرم دادستان عمومی و انقلاب تهران به اتهام تبليغ عليه نظام و انتشار مسايل محرمانه کشور» اعلام کرده است. روزگار دوره جديد انتشار خود را از دی ماه ١٣٨٩ آغاز کرده بود. سازمان گزارشگران بدون مرز روز دوشنبه همچنین نوشت که در کنار این موارد، اعتراض مسالمتجويانه شهروندان برای نجات دریاچه اورمیه نیز از سوی نيروهای انتظامی و سپاه پاسداران به شدت سرکوب شده است. به گفته این سازمان، رحيم غلامی از جمله روزنامه نگارانی است که در جریان این اعتراض توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است. آقای غلامی در تاريخ ٨ شهريور ماه در شهر اردبيل به خاطر انتشار نامهای اعتراضی نسبت به آنچه «بیعملی مسئولان در برابر فاجعه خشک شدن درياچه اروميه» نامیده به همراه تعدادی ديگر از فعالان مدنی اين شهر بازداشت شد. اين روزنامهنگار پيش از اين نیز در فروردين ١٣٨٧ توسط ماموران امنيتی در اردبيل بازداشت شده بود. در همین حال، فرانک فريد، نويسنده و مترجم، و عضو «کمپين يک ميليون امضا برای تغيير قوانين تبعيض آميز نسبت زنان» و همکار سايت مدرسه فمينيستی در تاريخ ١٢ شهريور در يکی از خيابانهای تبريز دستگير شده است. دلايل اين بازداشتها از سوی مقامات قضايی اعلام نشده است. روز شنبه ۱۴۰ روزنامهنگار نیز، با امضای نامهای سرگشاده خطاب به نمایندگان مجلس، وزیر نیرو، وزیر جهاد کشاورزی و استانداران آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و کردستان، خواهان اقدام فوری و به دور از تشریفات اداری برای نجات دریاچه ارومیه شدند. گزارشگران بدون مرز، در پایان اطلاعیه خود از آزادی دهها زندانی سياسی در ايران استقبال کرده ولی میافزاید ايران همچنان با ٢۵ روزنامهنگار و ١٧ وبنگار زندانی يکی از بزرگترين زندانهای جهان برای اصحاب رسانه است.
رشد چشمگير صادرات غيرنفتی ايران که از سوی گمرک جمهوری اسلامی اعلام شده، با ناباوری منابع کارشناسی ايران روبهرو است. نگاهی به تازهترين آمار بازرگانی غيرنفتی ايران موضوع گفتوگوی اقتصادی امروز راديوفردا با فريدون خاوند، استاد اقتصاد در پاریس، است. رشد چشمگير صادرات غير نفتی ايران، که از سوی گمرک جمهوری اسلامی اعلام شده، با ناباوری منابع کارشناسی ايران روبرو است. نگاهی به تازه ترين آمار بازرگانی غير نفتی ايران، موضوع گفتگوی اقتصادی امروز راديو فردا با فريدون خاوند، استاد اقتصاد در پاریس است. به گزارش گمرک جمهوری اسلامی، صادرات غير نفتی ايران در پنج ماه اول سال جاری خورشيدی نسبت به مدت مشابه سال گذشته چهل در صد بيشتر شده. بخشی از رسانه های اقتصادی جمهوری اسلامی به نقل از محافل کارشناسی، آمار گمرک را ساختگی ميدانند. ارزيابی های گمرک جمهوری اسلامی به چه دليل زير پرسش قرار گرفته است؟ فريدون خاوند: کشمکش بر سر آمار مربوط به بازرگانی غير نفتی ايران را بايد به ديگر کشمکش های آماری در جمهوری اسلامی اضافه کرد، از نرخ رشد گرفته تا نرخ تورم، نرخ بيکاری و حتی توليد واقعی نفت در ايران. بازرگانی خارجی ايران هم از اين آشفتگی آماری بر کنار نمانده و گمرگ جمهوری اسلامی، که آمار آن قاعدتا بايد از اعتبار برخوردار باشد، به عنوان يک «منبع مشکوک» زير پرسش ميرود. گمرک جمهوری اسلامی ميگويد که ايران در پنج ماه اول سال جاری خورشيدی، از اول فروردين تا آخر مرداد ماه، هفده ميليارد دلار کالای غير نفتی صادر کرده که چهل در صد بيشتر از ارزش صادرات اين نوع کالا ها در پنج ماه اول سال گذشته خورشيدی است. چنين آماری را شماری از رسانه ها و منابع کارشناسی تهران رد میکنند. چرا؟ زيرا که از هفده ميليارد دلار رقم اعلام شده از طرف گمرک، بيش از چهار ميليارد دلارش از محل صدور ميعانات گازی به دست آمده که جا زدن آن ها به عنوان صادرات غير نفتی يکی از عجايب روزگار است که هر ماه هم در آمار گمرک تکرار ميشود. از همان هفده ميليارد دلاری که به عنوان صادرات غير نفتی اعلام شده، بيش از شش ميليارد دلار هم از محل فرآورده های پتروشيمی به دست آمده. فرآورده های پتروشيمی در واقع مشتقات نفت هستند و غير نفتی اعلام کردن آنها درست نيست. اگر شما ميعانات گازی و فراورده های پتروشيمی را از هفده ميليارد دلار رقم اعلام شده از طرف گمرک برداريد، باقی می ماند رقمی زير هفت ميليارد دلار کالای غير نفتی (دقيقا شش ميليارد و پانصد و پنجاه ميليون دلار) که ايران در پنج ماه اول سال جاری خورشيدی صادر کرده است. چرا گمرک جمهوری اسلامی اصرار دارد حجم صادرات غير نفتی ايران را، به صورت مصنوعی، بالا ببرد؟ روزنامه «دنيای اقتصاد» چاپ تهران، به نقل از محسن بهرامی ارض اقدس، رييس کميسيون توليد و تجارت اتاق بازرگانی تهران می نويسد که گمرک جمهوری اسلامی برای «کالای غير نفتی» تعريف خاصی دارد : « هر محصولی به جز نفت صادره توسط شرکت ملی نفت ايران و هر محصولی به جز گاز صادره توسط شرکت ملی گاز ايران، کالای غيرنفتی تلقی میشود.» با همين تعريف است که ميعانات گازی، در آمار گمرک، در رده کالا های غير نفتی جای ميگيرد. ولی «باد کردن» آمار مربوط به صادرات غير نفتی ايران علت عميق تری هم دارد. در واقع باقی ماندن ايران در اردوی کشور های تک محصولی، که برای تامين معيشت خود تنها بر صدور نفت تکيه دارد، از چند دهه پيش به اين طرف برای ايرانی ها اسباب سرشکستگی بوده و هست. نياز به خارج شدن از اقتصاد تک محصولی را حدود پانزده سال پيش، آيت الله خامنه ای چنين مطرح کرد : «دولت بايد روزی به دنيا اعلام کند که از امروز تا شش ماه يا يک سال ديگر می خواهم در چاه های نفت را ببندم، می خواهم يک قطره نفت صادر نکنم. دولت بايد تصميم بگيرد. بايد به نفت احتياج نداشته باشد.» چند روز بعد از اين سخنرانی سازمان برنامه و بودجه آنزمان در «اجرای فرمايش مقام معظم رهبری» به تدارک طرح «اقتصاد بدون نفت» پرداخت. حدود دو هفته پيش ايت الله خامنه ای رهبر انقلاب، در ديدار با فعالان اقتصادی، يکبار ديگر ارزو کرد ايران از وابستگی به در آمد های نفتی رهايی پيدا کند. خبرگزاری فارس حرف های رهبر انقلاب را چنين خلاصه ميکند : «ايشان وابستگی به درآمد نفت را يکی از بليات کشور دانستند و با يادآوری سخنان چند سال قبل خود مبنی بر قطع وابستگی به درآمد نفت تا حدی که امکان بستن درِ چاههای نفت برای هر مدتی امکان پذير باشد، خاطرنشان کردند: رهايی اقتصاد کشور از درآمدهای نفتی، زمينه ساز اقتدار و پيشرفت عظيم ملت و نظام اسلامی خواهد شد.» مساله در انجا است که اگر امروز دولت جمهوری اسلامی بخواهد آرزوی پانزده سال پيش ايت الله خامنه ای را تحقق بخشد و در چاه های نفت را ببندد، ملت ايران در وضعيتی مشابه افغانستان قرار خواهد گرفت. برای پنهان کردن همين واقعيت بسيار تلخ است که در آمار مربوط به صادرات غير نفتی دستکاری ميشود. ولی برای رها شدن از اسارت نفت، آمار های ساختگی دردی را رها نمی کند. دولت جمهوری اسلامی با قالب کردن ميعانات گازی و فرآورده های پتروشيمی به عنوان کالای غير نفتی، که قيمت آنها به تبع نفت بالا رفته، می خواهد ثابت کند که تا آخر سال جاری خورشيدی ارزش صادرات غير نفتی ايران از مرز چهل ميليارد دلار ميگذرد. واقعيت آن است که در حال حاضر، اگر نفت و فرآورده های نفتی را کنار بگذاريم، کل در آمد ارزی ايران از محل صدور کالا در سال جاری خورشيدی احتمالا رقمی خواهد بود حدود پانزده ميليار دلار. اگر صادرات غير نفتی ايران را با کشور های در حال توسعه کم و بيش مشابه ايران مقايسه کنيم، به چه نتايجی ميرسيم؟ با مراجعه به آمار سازمان تجارت جهانی، می بينيم که اگر نفت را از بازرگانی خارجی ايران حذف کنيم، صادرات کالا های غير نفتی کشور يک هشتم ترکيه خواهد بود، يا يک سيزدهم مالزی و همين نسبت در مقايسه با تايلند. و اگر بخواهيم از کره جنوبی نام ببريم، تنها دو سال صادراتش معادل هزار ميليارد دلار است، يعنی کل در آمد ارزی که ايران از زمان اکتشاف نخستين چاه نفت تا امروز از محل صدور «طلای سياه» به دست آورده است. نتيجه اين مقايسه اين خواهد بود که ايران سخت از غافله اقتصاد جهانی عقب افتاده. در واقع بازرگانی خارجی ايران هيچگاه به اندازه امروز زير سلطه نفت نبوده و بدون اين کالا، جمهوری اسلامی در صحنه تجارت جهانی جايی ندارد.
بنابر برخی گزارشها، کاروانی زرهی متشکل از نیروهای وفادار به معمر قذافی از لیبی خارج شده و به نیجر رفته است. این کاروان که شماری از نیروهای نظامی نیجر نیز آن را همراهی می کرده است شامگاه دیروز(دوشنبه) وارد شهر اغادیس در شمال نیجر شده است. همزمان، مخالفان معمر قذافی شهر بنی ولید، از آخرین پایگاههای قذافی، را در محاصره خود دارند.
سازمان ملل می گوید در برگزاری نخستین انتخابات آزاد در لیبی، به رهبران دولت انتقالی این کشور کمک می کند. این در حالیست که یکی از سخنگویان حکومت جدید لیبی، گام نخست در تثبیت دموکراسی در این کشور را دستگیری معمر قذافی و شکست حامیانش دانسته است. همزمان نیروهای مخالف معمر قذافی، شهر بنی ولید، از آخرین پایگاههای قذافی، را در محاصره خود دارند.
بروز حریق گسترده در جنگلهای ایالت تگزاس، در جنوب آمریکا، نزدیک به پانصد خانه را نابود کرد. بنابر گزارشها، در حالی که وزش بادهای شدید موجب سرایت گسترده آتش شده است دست کم پنجهزار تن مجبور به ترک خانههایشان شدهاند. تاکنون تلفات جانی ناشی از این حریق گزارش نشده است. در طول ۹ ماه گذشته، آتش سوزیهای مختلف در ایالت تگزاس موجب از بین رفتن بیش از یک میلیون هکتار در این منطقه شده است.
بریتانیا ادعاهای مربوط به همکاری سازمان اطلاعاتی این کشور و حکومت معمر قذافی را مورد بررسی قرار میدهد. عبدالحکیم بِلحاج ، فرمانده نظامی کنونی طرابلس، پس از افشای اسنادی در مورد دست داشتن آمریکا و انگلیس در دستگیری و تحویل وی به رژیم قذافی ، خواستار عذر خواهی این دو کشور شده است. در پی کشف اسنادی درباره همکاری نزدیک میان سازمانهای اطلاعاتی بریتانیا و آمریکا با حکومت پیشین لیبی، این موضوع مورد توجه رسانه ها قرار گرفت.
کارکنان سامانه حمل و نقل عمومی در ایتالیا امروز(سه شنبه) دست به اعتصاب می زنند. این اعتصاب هشت ساعته به دلیل نارضایتی کارکنان حمل و نقل ایتالیا از سیاست کاهش بودجه اروپا و همچنین اجرای سیاستهای مالیاتی تازه در آن کشور است. دولت ایتالیا گفته است هدف از اجرای این سیاستها ایجاد شغل های تازه در این کشور اروپایی است. از سوی دیگر، جورجیو ناپولیتانو ، رئیس جمهوری ایتالیا، درباره وخیم تر شدن بحران مالی و لزوم تحقق فوری سیاستهای ریاضتی به مسئولان کشور هشدار داد.
سوریه روز دوشنبه به مسئولان صلیب سرخ جهانی اجازه داد که از زندان مرکزی دمشق بازدید کنند. بر پایه گزارشها، این اقدام می تواند به روشن شدن سرنوشت هزاران نفری که در اعتراضهای ماههای اخیر بازداشت شده اند کمک کند. همزمان با انتشار اين خبر، در حمله نيروهای امنيتی سوريه به معترضان برای جلوگيری از فرار آنها به خاک ترکيه، دست کم ۱۰ غيرنظامی کشته شدند. تظاهرات اعتراض آميز عليه حکومت ۴۱ ساله خانواده اسد از پنج ماه قبل در سوريه آغاز شد و تاکنون هزاران تن توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده و بیش از ۲۲۰۰ تن کشته شده اند.
شماری از دست اندرکاران وبسایت مجذوبان نور، متعلق به دراویش گنابادی سلسله نعمت اللهی، در طول چند روز اخیر از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شدند. داود منتظری، یکی از وکلای دراویش گنابادی، در گفتگو با رادیو فردا هدف از بازداشتهای اخیر را به تعطیلی کشاندن سایت خبری مجذوبان نور دانست. از مکان نگهداری بازداشت شدگان تاکنون خبری منتشر نشده است. روز جمعه گذشته در پی حمله لباسشخصیها به دراویش سلسله نعمتاللهی گنابادی در شهر کِوار شیراز تعدادی از دراویش زخمی و عدهای نیز بازداشت و روانه زندان شدهاند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر