هستي نيوز،از آن سوي فيلتر جمهوري اسلامي خبر پراكني ميكند

-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد...
http://groups.google.com/group/hasti-news
------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۸ اسفند ۶, پنجشنبه

Latest News from Emrooz for 02/25/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



دکتر حمیدرضا جلایی پور، جامعه شناس و استاد دانشگاه در گفتگویی به تحلیل رفتار حاکمیت و جنبش سبز در قبال یکدیگر پرداخته است.

جلایی پور در این گفتگو که زینب اسماعیلی سیویری، از روزنامه بهار با وی انجام داده، بر قوی بودن ریشه های جنبش سبز و ناتوانی حکومت از ادامه رفتارهای خشونت آمیز در درازمدت سخن می گوید:

*در چند ماه گذشته، شرایط کشور به سمت نوعی خشونت نگران‌کننده رفته است به‌ نظر شما علت رادیکال شدن فضای سیاسی کشور چیست؟

اولاً آنچه که در چند ماه گذشته در کشور شاهدش بودیم یک اعتراض مدنی بود ولی عده‌ای با توسل به امکانات رسمی به صورت خشونت‌آمیز با آن برخورد کردند. ثانیاً رادیکالیسم با خشونت یکی نیست. رادیکالیسم یعنی تغییرات بنیادی را پیگری کردن و خشونت یعنی وسایل اجبارآمیز را به ناحق علیه دیگران به کار بردن. شما اگر رادیکالیسم را با خشونت یکی کنید بعد مجبور می‌شوید تمام انسان‌های فرهیخته‌ای را که در جریان انقلاب اسلامی مبارزه کردند آنها را طرفدار خشونت بدانید که این ارزیابی غلطی است.

اگر از منظر کشوری، ملی و سیاسی به خشونت نگاه کنیم و کمی عمیق‌تر بحث کنیم سوال اینگونه مطرح می‌شود که ما چه کردیم که میلیون‌ها نفر به اعتراض به خیابان آمدند؟ این اتفاق را نباید ساده گرفت. الان خیلی ساده بحث می‌کنند، می‌گویند: «سه میلیون نفر ۲۵ خرداد آمدند، خب بعد هم توجیه شدند، اول فکر می‌کردند در انتخابات تقلب شده، بعد که متوجه شدند تقلب نشده، به خانه‌هایشان برگشتند، حالا یک مشت آدم‌ خشونت‌‌طلب و منافق و سلطنت‌طلب و اسرائیلی و مزدور آمریکایی هستند و پررویی می‌کنند و ول نمی‌کنند!». در صورتی‌که سؤال این است که آیا واقعاً آن سه میلیون نفر به خانه‌هایشان رفتند؟ یا به آنها مجال اعتراض مدنی داده نمی‌شود؟

این بدیهی است که دولت باید به اعتراض مردم جواب بدهد. وقتی جواب نمی‌دهد مردم معترض‌تر می‌شوند. و با توجه به شرایط و فرصت‌ها این اعتراض را اینجا و آنجا، امروز و یا در آینده به نحوی نشان می‌دهند.

* علت این رادیکال شدن فضا را چگونه می‌توان بررسی کرد؟

در مورد چرایی این اتفاق دلایل گوناگونی را می‌توان برشمرد: یکی از دلایل آن این است که نظام سیاسی طبق قانون اساسی ما باید برآمده از خواست مردم باشد، همه مردم. همه آدم‌هایی که بالغ هستند و می‌توانند رای بدهند و کاندیدا شوند. نظام سیاسی باید برآمده از ۷۰ میلیونی باشد که در جغرافیای ایران کنونی زندگی می‌کنند. حالا یک عده‌ای پیدا شده‌اند که مدام این نظام سیاسی را کوچک کرده‌اند. مدام آدم‌هایی را بیرون می‌ریزند. اتفاقی که در انتخابات ریاست‌جمهوری رخ داد، این است که: آنها که بیرون ریخته شده‌اند، از باقیماندگان در داخل نظام بیشترند. و اصلاً جامعه سیاسی ایران دوتیکه شده است.

اتفاق دیگر این است که طردشدگان در قیاس با باقی ماندگان، برتری کیفی دارند و جمعیتی انتقام‌گیر نیستند. یک جمعیت تحصیلکرده دارای اخلاق مدنی هستند که عزت خودشان و کشور را می‌خواهند. واز اداره لاف‌زنانه کشور خسته شده‌اند.می‌خواهند در سرنوشت کشورشان اثرگذار باشند.

به نظر می‌رسد اینها که بیرون از دایره قدرت رسمی قرار گرفته‌اند به این نتیجه رسیده‌اند که قدرت اجتماعی‌شان از آنها که داخل دایره هستند، بیشتر است. ندادن مجوز راهپیمایی هم، این فرضیه آنها را تقویت می‌کند. خوب اگر معترضین به نتایج انتخابات تعداد کمی هستند و پنجاه میلیون نفر نتایج انتخابات را قبول دارند این دیگر نگرانی ندارد؛ به مهندس موسوی مجوز یک سخنرانی بدهند تا قلّت جمعیت معترض را ایرانیان و جهانیان ببینند.

حالا من می‌گویم قطعاً مجوز نمی‌دهند اما باید بدانند که مشکل چیست؟ خودشان برای خودشان موضوع را ماستمالی نکنند. مشکل این است که افراطیون در حال تلاش برای استقرار یک ساختار محدودِ اقتدارگرا هستند.

حالا در واکنش به این سیاست تنگ‌نظرانه وایران و اسلام‌سوز، افراد کیفی جامعه در حال انجام رفتار مدنی است.

این جنبش مدنی و اعتراضی در سال‌های اخیر در هیچ کجای دنیا دیده نشده. ایران از این نظر، بی‌نظیر است که در آن عده‌ای از درآمد نفت و مالیات شهروندان استفاده کنند و با مردم برخورد کنند ولی مردم باز رفتار مدنی نشان دهند.

غیرطبیعی است که یک ملت تحصیلکرده توانا که ۳۰ سال پیش بزرگترین انقلاب در کشورهای منطقه را تجربه‌ کرده و می‌خواسته ساختار سیاسی دربرگیرنده‌ای بسازد، حالا از طرف تندروهای لاف‌زن، تحت فشار است تا به سمت نظامی محدود هدایت شود و پاسخ معترضان هم از جانب آن‌ها بگیر و ببند و متهم شدن به وابستگی به بیگانگان است. خب معلوم است که با این وضع فضا بحرانی می‌شود.

با این همه به نظر من مردم تهران و آنها که معترض بودند،‌ مدنی‌ترین رفتار را از خودشان نشان دادند.

زیرا دولت به عنوان وسیع‌ترین و موثرترین نهاد سازمان یافته جامعه ماست. این نهاد در ایران از لحاظ حجم، تعداد و منابع و قلمروهای دخالت در تمام دنیا بی‌نظیر است، چون بر حوزه‌های دین، اقتصاد، بوروکراسی، فرهنگ و … تسلط دارد. در جامعه ما سپهری نیست که زیر تسلط دولت نباشد. نهادی با چنین اهمیت و تاثیر چگونه اداره می‌شود؟ یکی از روش‌های فعلی تندروها این است که تنها همان هویتی که خودشان معرفی می‌کنند، باید مورد توجه مردم قرار گیرد. اینها معتقد به تکثر هویت نیستند. معتقد به القا هویتی که خودشان تشخیص داده‌اند، هستند. در چنین وضعیتی فضا نمی‌تواند منعطف باشد، بلکه فضا همین می‌شود که می‌بینید. به لحاظ هویتی، تک ‌پایه‌ای پیش می‌روند. به عنوان مثال جوانان تهران، خود را ایرانی می‌دانند، خود را مسلمان و شیعه هم می‌دانند. خود را عضو جامعه ایرانی و جهانی هم می‌دانند. در عین حال برخی خودشان را متخصص یک حرفه یا فنی می‌دانند. بعضی‌ها خود را محقق می‌دانند. برخی هم خود را یک کاسب شریف می‌دانند. آدم‌هایی که الان در تهران زندگی می‌کنند هویت‌یابی‌‌‌های خیلی متکثری دارند و با این هویت‌ها در حال زندگی هستند. وقتی تندروها هویت القایی خود را وحی منزل تلقی می‌کنند طبیعی است که افراد نسبت به آن واکنش نشان دهند.

*افق این اتفاقات چیست؟ فضا در چند ماه گذشته مدام رادیکال‌تر شده است، آیا قرار است اینگونه ادامه یابد؟

در مورد افق این ماجرا هم نباید سطحی برخورد کرد. یک عده فکر می‌کنند بالاخره معترضان حرف خودشان را به کرسی می‌نشانند. مخالفان تندرو که در قدرتند هم می‌گویند جمعش کردیم. اصلاً اینطور نیست. کسی نمی‌تواند ادعا کند که حتماً افق اینگونه خواهد بود- چون افق توسط برآیند نیروهای اصلی جامعه سیاسی و شرایط جامعه ایران تعیین می‌شود. الان حداقل سه نیرو در جامعه سیاسی است. اولین نیرو همین تندروهایی هستند که دنبال ایجاد یک نظام یک‌پارچه هستند. یعنی یک دولت مقتدر چندنفره و یک جامعه مدنی سازمان‌دهی شده به وسیله نهادهای امنیتی و با مردمی مطیع، که این نیرو روی بیست درصد جمعیت نفوذ دارد. دو نیروی دیگر هستند که از سوی جنبش اجتماعی مردم ایران هم حمایت می‌شوند. یکی همین نیروهای اصلاح‌طلب به رهبری موسوی، کروبی و خاتمی هستند که من به آنها سبزهای مدنی می‌گویم. نیرویی که مطالباتش را از طریق سازوکارهای موجود در قانون اساسی پی‌گیری می‌کند. این نیرو برخلاف نیروی اول که قدرت سیاسی رسمی را در دست دارد، قدرت اجتماعی دارد و روی چهل درصد جمعیت نفوذ دارد. یک نیروی دیگر هم هست که روی بیست درصد جمعیت نفوذ دارد که آنها دنبال تغییرات جدی‌تر هستند و معتقدند با ساختار موجود قانون اساسی نمی‌توان معضلات جامعه را حل کرد که من به آنها سبزهای انقلابی می‌گویم. آینده جامعه سیاسی باب میل هیچ‌کدام از این سه نیرو پیش نمی‌رود بلکه برآیندی از این سه نیرو در ربط با شرایط جامعه است که اتفاق می‌افتد و پیش‌بینی قطعی آن کار ساده‌ای نیست. به عبارت دیگر، فقط نیت‌های آگاهانه این سه نیرو آینده را رقم نمی‌زند. نتیجه ناخواسته عمل این سه نیرو و شرایط جامعه جهت بردار تحولات سیاسی را روشن می‌کند.

پس ازانتخابات اتفاقی که رخ داده این است که آن بخش مخذوف و بیرون رانده شده جامعه قدرت خود را در برابر انحصار‌طلبی تندروها دیده است یعنی همان ظهور جنبش سبز. بعید می‌دانم پتانسیل‌های این جنبش مدنی و حقوق شهروندی به راحتی محو شود. مفیدترین کاری که می‌توان کرد، جواب دادن به خواست‌های آنهاست. اگر همان پنج خواسته مهندس موسوی اجرا شود، پتانسیل این جنبش تخلیه می‌شود. ولی بعید است که این کار انجام گیرد. زیرا تندروها فعلاً در حالت مستی ناشی از دوپینگ به سر می‌برند. دوپینگ با نمایش پلیس در خیابان‌ها، با تبلیغات تلویزیونی.

لذا اکنون سوال این است که اگر تندروها به گشایش سیاسی و بازگشت اصلاحات تن ندهند چه اتفاقی می‌افتد. من حدس می‌زنم که در کوتاه مدت مهم‌ترین اتفاق همین است که افتاده است: بدین معنا که طیف تندروها به جای اداره و توسعه کشور دائم مجبورند دست به تهدید و برخورد و کنترل بزند، هرچه این روند افزایش و ادامه پیدا کند، شرایط بدتر و بدتر می‌شود. حتی اگر خیابان‌ها هم آرام باشد. علامت خوب شدن شرایط این است که حکومت از دادن مجوز اجتماع به منتقدینش نترسد. تا وقتی که می‌ترسد یعنی ریشه‌های تب در جامعه وجود دارد و خالی‌بندی تبلیغاتی آنها مبنی بر پیروزی‌شان فقط به درد روحیه دادن به هوادارانشان می‌خورد و کشور را از حالت کنترل به حالت مدیریت و اداره برنمی‌گرداند.

ممکن است در کوتاه‌مدت، تندروها در مقاطعی احساس کنند که اوضاع آرام شده است ولی این مطالبات پایان نمی‌گیرد این آدم‌ها توی جامعه هستند. نمی‌توان که آنها را توی دریا ریخت. توی ایران و خانه‌هایشان هستند. تلویزیون می‌بینند، پشت کامپیوتر می‌نشینند. در محل کار و محافل و مهمانی‌هایشان با هم حرف می‌زنند. جایی نرفته‌اند. همین‌جا هستند و هر چه هم کتک بخورند و دستگیر شوند، بحران ریشه‌ای‌تر می‌شود. تاثیر خشونت‌ها این است که نمایش خیابانی این اعتراضات مدنی کم می‌شود، ولی حذف نمی‌شود. پیش‌بینی من این است که حتی اگر این موج خیابانی کنترل شود، موج‌های بعدی غیرقابل پیش‌بینی‌تر و شاید مهیب‌تر باشد.

ده سال پیش، تندروها، فکر کردند، یکسری دانشجو را کتک زده‌اند و به خوابگاه حمله کردند و ۲۳ تیر مردم هم آمدند و بعد تمام شد. به اصطلاح سال ۷۸ تا ۸۰، اصلاحات را سرکوب کردند. اما کسی فکر نمی‌کرد که سال ۸۸، سه میلیون نفر در تهران به خیابان بیاید. به عبارت دیگر مساله آن‌ سال‌ها حل نشده بود. تندروها خیلی هنر کنند فقط در کوتاه‌مدت می‌توانند کشور را کنترل کنند ولی اینجوری کشور اداره نمی‌شود. ببینید برای جشن و راهپیمایی ۲۲بهمن امسال مجبور می‌شوند صدها هزار نیروی امنیتی را در سراسر کشور بسیج کنند. این حاکمیت بر قلب‌ها نیست. این کنترل بدن‌هاست.

*اما برخی اصولگرایان معتقدند اگر ۱۸ تیر به خوبی سرکوب می‌شد، این اتفاقات رخ نمی‌داد.

اشتباه همین جاست. هر چه بیشتر سرکوب صورت گیرد، بحران بیشتری درست می‌شود. این بحران ممکن است امروز خودش را نشان ندهد اما در جامعه هست و در فرصتی خودش را نشان می‌دهد. این دفعه خودش را در انتخابات و در رفتار مدنی مردم نشان داد. دفعه دیگر معلوم نیست کجا.

اگر در انتخابات اعتراض مردم به رسمیت شناخته می‌شد و به احترام حداقل ۱۴ میلیون نفری که به طور رسمی اعلام کردند به مهندس موسوی رای داده‌اند، اجازه می‌دادند صندوق‌ها دوباره شمرده شود، ما که از افغانستان کمتر نبودیم.اعلام نتیجه انتخابات افغانستان دوماه طول کشید. گروه‌های بی‌طرف وارسی و داوری می‌کردند، بخشی از مردم توجیه می‌شدند. این کار انجام نشد و سطح انتقادات را از دولت به انتقاد از نظام افزایش دادند.

به نظر من اگر همین بی‌تدبیری ادامه پیدا کند بحرانی که می‌تواند ساده‌تر حل شود به بحرانی لاینحل تبدیل می‌شود. یعنی گره‌ای که با دست باز می‌شود بعداً با دندان هم باز نمی‌شود.

*طیف میانه‌رو اصولگرایان تلاش می‌کند جامعه را به سمت تعادل هدایت کند. آیا نمودهایش در سطح جامعه هم دیده می‌شود؟

متاسفانه نه؛ فرصت‌سوزی زیادی شد. از بعد حوادث عاشورا به جای اینکه دست به کارخانه ملحدسازی و منافق‌سازی بزنند، حداقل باید خواست‌های قانونی و منطقی معترضان را جدی می‌گرفتند. به جای این کار سیاست تهدید و رعب از طریق بگیر و ببند را ادامه دادند.

عدم تحمل جریانات سیاسی و حرف‌ها هم یکی از اینهاست. مثلاً مناظره‌های نیم‌بند ماه پیش بعد از مناظره آقای اطاعت تعطیل شد و دیگر تحمل نکردند. بزرگ‌ترین عاملی که باعث شده مردم پیگیر اخبار رسانه‌های خارجی باشند سیاست‌های صدا‌و‌سیما است. نظرسنجی‌ها روندهای خیلی بدی را نشان می‌دهد. حداقل در تهران دو‌سوم علاقمندان به اخبار از طریق صداوسیما اخبار را نمی‌شنوند.

هر جنبشی اجزای متکثری دارد، یک ترکیب یک دست ندارد ولی فعلاً تندروها باید خدا را شکر کنند وجه غالب جنبش سبز، یک وجه اصلاحی و به دنبال احقاق حقوق شهروندی است. جنبش سبز، یک جنبش مدنی است، یک جنبش رادیکال انقلابی نیست. معتقدم که از جنبش مارتین لوترکینگ هم مدنی‌تر است.از جنبش ماندلا در آفریقای جنوبی هم مدنی‌تر است. تا به حال این جنبش مدنی بوده، حرفش را هم به صورت مدنی زده و دو وجهه هم دارد. بعضی فکر می‌کنند که وجه غالب این جنبش، وجه خیابانی است، اما این جنبش، وجه اخلاقی، فکری و ارزشی مهمی دارد، آنگونه که هرجا این آدم‌ها هستند، این جنبش هم هست. در محافل، خانه‌ها، اتوبوس، تاکسی، با این جنبه اعتراض‌ها نمی‌توان کاری کرد، مهم‌ترین وجه این اعتراض‌ها هم همین است. با استقرار نیروی پلیس می‌توان با تجمع‌های خیابانی برخورد کرد. اما وجه فرهنگی اعتراض‌ها مهم است که نمی‌توان با آن برخورد کرد. برخورد با آن باید اخلاقی و فرهنگی باشد نه از موضع قدرت و زور. با بسیج ده‌ها هزار نیرو، روز افتخارآمیز ۲۲بهمن را برگزار کردن که افتخار ندارد.

من قبول ندارم که می‌گویند ۳ میلیونی که روز ۲۵ خرداد به تظاهرات آمدند، بالای شهرنشین بودند، مگر کل مناطق بالای شهر چقدر جمعیت دارد؟ قشر متوسط همین شهر از جاهای مختلف به تظاهرات آمده بودند. تازه کدام علائم نشان داده یا تحقیقاتی نشان داده که طبقات ضغیف و فرودست طرفدار تندروها هستند.

* دقت در برخی موضع‌گیری‌های فعالان سیاسی اصولگرا نشان می‌دهد که آنها از موضع‌های مختلفی سخن می‌گویند. برخی می‌خواهند‌ هاشمی را حذف کنند، برخی از سران فتنه حرف می‌زنند و برخی هم کمی متعادل‌تر رفتار می‌کنند. علت این تفاوت دیدگاه‌ها چیست؟

یکی از ویژگی‌های جبهه مخالفان اصلاح‌طلب این است که تشتت دارند ولی در عین حال پروژه‌های گنده می‌خواهند اجرا کنند. مثلا می‌خواهند همه اصلاح‌طلبان را محو کنند، یک جنبش فراگیر ملی را به چند اغتشاشگر تقلیل دهند و یک نظام یک‌پارچه اقتدارگرا را که در قوطی هیچ عطاری پیدا نمی‌شود، ایجاد کنند.

آنها یک دست نیستند. ناهماهنگی جبهه مخالفان اصلاحات را حداقل می‌توان در دو گروه دید. یک گروه کوچک که هر روز آب می‌روند و کوچک‌تر می‌شوند، تندروها هستند. در چند ماه اخیر در حال کم شدن هستند. همه سروصداها مال این گروه است اما چون از شش تا کانال حرفشان پخش می‌شود، بعضی فکر می‌کنند زیاد هستند. ولی طیف وسیعی هم بین اصولگرایان هستند که تندروی‌ها را قبول ندارند. بالاخره آنها تجربه انقلاب را به یاد دارند. بعد از انقلاب، وقتی دولت پهلوی منحل شد و هنوز دولت جمهوری‌اسلامی تشکیل نشده بود، وقتی‌که مملکت در جنگ بود، مناطق قومی پر از التهاب بود، ‌ارتش مشکل داشت، سپاه و بسیج هنوز تشکیل نشده بود، با این وجود امام(ره) همه مردم را با یک گروه اداره نمی‌کرد. بعد از ۳۰ سال که همه مردم با سواد شده‌اند شهرها از ۲۰۰ تا به دوهزار افزایش یافته، دنیا جهانی شده و همه چشم‌وگوش‌ها باز شده می‌خواهند با یک گروه، آن هم با چند نفر لاف‌زن مملکت را اداره کنند. خیلی از اصولگراها هم می‌دانند که این روش اداره درست مملکت نیست. اقتصاد و فرهنگی و دانشگاه و روابط بین‌المللی ایران در حال رکود است. حتی جشن مردمی ۲۲ بهمن هم باید با حضور دهها نیرو برگزار شود! آدمهای عاقل اصول‌گرا و غیر لاف زن هم می‌فهند وضع از چه قرار است.

*فضای روانی جامعه هم فضای مناسبی نیست.

الآن یک فضای بی‌اعتمادی بین دولت و اقشار فرهیخته جامعه است. مثلاً طرح هدفمند کردن یارانه‌ها بسیار اساسی است ولی اولین شرط اجرای آن اعتماد مردم به دولت است که الآن ضعیف است.

*سال ۸۴،‌ گروهی از جامعه‌شناسان در مورد انتخابات بیانیه‌ای دادند که شما هم آن بیانیه را امضا کرده بودید و نامزد منتخب خود را در آن بیانیه معرفی کرده بودند، آیا اتفاقات هشت ماه گذشته نیز برای جامعه‌شناسان قابل پیش‌بینی بود؟

همه اتفاقاتی که در این دوره رخ داده، پیش‌بینی شده بود،‌اما هیچ‌کس پیش‌بینی نمی‌کرد که اتفاقات به این شدت رخ دهد. در بیانیه سال ۸۴ گفته شده بود اینها به فقرا کمک نمی‌کنند بلکه اینها فقط اقتدارگرایان فقیرنوازند. دوره آقای خاتمی که شعار توسعه سیاسی مطرح بود، وضع اقتصادی مردم بهتر بود چون توسعه سیاسی با توسعه اقتصادی ربط وثیق دارند.

اما اکنون هم توسعه فرهنگی هم توسعه سیاسی و هم حتی توسعه اقتصادی درجا می‌زند. یعنی فقیرها، افسرده‌ها، حاشیه‌نشین‌ها مدام بیشتر می‌شوند. به عبارت دیگر به جای جلورفتن جامعه ایران درجا می‌زند و در پاره‌ای حوزه‌ها حتی عقب می‌رود.

* حرکتی که مردم بعد از انتخابات انجام دادند و واکنش تندروهای رقیب به این حرکت هم برای جامعه‌شناسان قابل پیش‌بینی بود؟

پیش‌بینی همه این بود که یک اعتراض به جامعه تحمیل می‌شود، اما کسی پیش‌بینی نمی‌کرد که این اعتراض اینقدر وسیع و مدنی باشد. هشت ماه است که توسط معدودی تندرو به میلیون‌ها نفر از مردم اهانت می‌شود و گفته می‌شود اغتشاشگر هستید. سیاستمداران محبوب آنها به ناروا وابسته به خارج و فرمان‌بگیر از آمریکا، اسرائیل و … و سران فتنه معرفی می‌شوند.جامعه‌شناسان این بی‌حیایی‌های سیاسی را پیش‌بینی نکرده بودند.

* یکی از تحلیل‌های مطرح شده در این مدت، پیشروتر بودن مردم از تحلیلگران و فعالان سیاسی است، به نظر شما این تحلیل قابل پذیرفتن است؟

در جامعه‌شناسی متعارف جامعه را به نخبگان و توده تقسیم می‌کردند. اکنون اغلب مردم مثلاً در تهران به نوعی نخبه‌اند و در بخش‌هایی غیرمتخصص هستند. لذا تقسیم جامعه به نخبه و توده خیلی معنا ندارد. در جامعه فعلی ما فردیت خیلی مهم شده، افراد هم فقط یک فرد نیستند، آنقدر پیچیده و ماهر شده‌اند که هر کدام مثل یک نهاد هستند. می‌توان گفت «فردیت نهادینه شده» در جامعه زیاد شده است. لذا یکی از دلایلی که نمی‌توان این اعتراض‌ها را مهار کرد، به این خاطر است که اغلب افراد معترض، معمولی نیستند. افرادی آگاه و مرتبط با جامعه هستند. مهار این جنبش مشکل است اما برای آرام کردن آن باید پاسخ مناسب به آن داد. کف مطالبات آن هم اجرای پنج خواسته مهندس موسوی است.

معترضان، بی‌گدار به آب نمی‌زنند. افراد معترض نمی‌خواهند با توسل به خشونت، بهانه به رقیب بدهند و خودشان را به کشتن بدهند، بلکه می‌خواهند به تدریج از تعداد اقتدارگراها و تندروها کم شود، آنها به دنبال یک تحول فکری و اخلاقی در جامعه هستند، آنها به دنبال احترام به تکثر سیاسی در حوزه جامعه سیاسی هستند. هم اصولگراها و هم اصلاح‌طلبان و هم دیگر گروه‌های حذف شده باید در حوزه رسمی سیاست حضور داشته باشند. اعتراض سبزها برای ارتقا یک زندگی بهتر و با عزت‌ بیشتر برای همه مردم است. سطح بحث‌هایی که الان در حال طرح است تا شهرستان‌ها، روستاها و همه خانه‌ها می‌رود. آن وقت اگر وضع جامعه اصلاح نشود، دردِ تندروها دیگر بی‌درمان می‌شود و متأسفانه جامعه مستعد مطالبات ساختاری و انقلابی می‌شود.

*ارزیابی شما از نقش کنونی و آتی موسوی و کروبی در تحولات سیاسی ایران چیست؟

آقای موسوی و کروبی و خاتمی و هاشمی و دیگران اینها فقط یک فرد نیستند، اینها در شرایط فعلی فشرده خواسته‌های اقشار تأثیر گذار جامعه هستند. اگر مدیران کشور بخواهند کشور را از وضعیت «کنترلی» فعلی به وضعیت «اداره‌ای» و وضعیت «توسعه‌ای» ببرند مهمترین نعمتی که در اختیار دارند همین شخصیت‌ها هستند. چون این افراد مورد اعتماد اقشار تأثیرگذار جامعه هستند. با افرادی که دم از کشتن و گرفتن می‌زنند که کشور را نمی‌توان اداره کرد. متأسفانه تندروها کشور را وارد وضعیت حاد فرسایشی کرده‌اند. همه باید برای آینده کشور دعا کنیم.

 


امروز:فيض الله عرب سرخي، عضو بلندپايه سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي به 6 سال حبس تعزیری محکوم شد.

به گزارش نوروز، وکيل مدافع عرب سرخي گفت که اتهامات موکلش اقدام عليه امنيت کشور و تبليغ عليه نظام است.

وي پس از اعلام محکوميت عرب سرخي نسبت به تقاضاي تجديدنظر اين حکم اقدام کرده است.

وکيل مدافع فيض الله عرب سرخي همچنين پس از گفت و گو با قاضي دادگاه، از احتمال مرخصي عرب سرخي تا مشخص شدن حکم دادگاه تجديدنظر خبر داد.


 


هر زمان که موضوع اصلاح قانون انتخابات و ايجاد تغييراتي در آن مطرح مي شود اولين نقطه يي که به محل مناقشه گروه هاي سياسي و حقوقدانان تبديل مي شود بحث نوع نظارت شوراي نگهبان در روند برگزاري انتخابات است.

معتقدم با توجه به شرايط امروز بايد با مد نظر قرار دادن اصل 99 قانون اساسي که تصريح مي کند اين شورا نظارت بر انتخابات مجلس خبرگان رهبري، رياست جمهوري، مجلس شوراي اسلامي و مراجعه به آراي عمومي و همه پرسي را بر عهده دارد، عمل کرد. در مجلس ششم نيز بحث هايي مطرح شد و با اختلاف نظري که با شوراي نگهبان پيش آمد موضوع در مجمع تشخيص مصلحت نظام بررسي شد و مقرر شد شوراي نگهبان افرادي را مي تواند رد صلاحيت کند که با استعلام از چهار مرجع قانوني يعني وزارت اطلاعات، نيروي انتظامي، وزارت دادگستري و ثبت احوال عدم صلاحيت شان محرز بشود. در اصل پنجاه و ششم قانون اساسي آمده است حاکميت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او انسان را بر سرنوشت اجتماعي خويش حاکم ساخته است.

هيچ کس نمي تواند اين حق الهي را از انسان سلب کند يا در خدمت منافع فرد يا گروهي خاص قرار دهد و ملت اين حق خداداد را از طرقي که در اصول بعد مي آيد اعمال مي کند. اين اصل در قانون اساسي نشان دهنده آن است که ضروري است قوانين انتخاباتي کشور در همين راستا تدوين، تصويب يا اصلاح شود. همه مردم حق دارند راي بدهند و فعالانه به مشارکت سياسي و اجتماعي بپردازند. بنابراين اگر قرار است مجمع تشخيص مصلحت نظام با مورد توجه قرار دادن ديدگاه هاي کارشناسان به اصلاح قانون انتخابات و تدوين يک قانون ثابت بپردازد بايد به اين اصل قانون اساسي توجه ويژه يي داشته باشد. قوانين بايد برآيند خواست ها و نيازهاي مردم جامعه باشد و منافع آنان را تامين کند. در اجراي قانون برخي ظرايف هستند که مي توان با دقيق شدن و تفسير روشن از آنها شرايط مشارکت حداکثري و شادابي سياسي و اجتماعي را فراهم ساخت. به عنوان نمونه در مورد محکوميت ها و سوءسابقه که مي تواند يکي از دلايل رد صلاحيت باشد بايد به صورتي مسوولانه و دقيق عمل کرد. چه آنکه هر محکوميتي موجب محروميت افراد از مسووليت ها و مديريت هاي کلان نيست و موجب سلب اين عناوين نمي شود.

اين مساله البته در سال 75 به شکل قانون و مدون درآمده است. به اين ترتيب به طور مشخص تصريح شده است که چه ميزان از محکوميت و اساساً چه جرائمي موجب محروميت سياسي و اجتماعي افراد مي شود و هر محکوميتي نمي تواند دليلي بر محروميت افراد از فعاليت اجتماعي شود.

بنابراين نبايد تنها بر اساس سليقه يا تمايل به يک جريان سياسي عمل کرد. محکوميت و مجازات يک فرد ابتدا بايد در دادگاه صالحه اثبات بشود که حکمش مي تواند زندان، جريمه نقدي يا محروميت هاي اجتماعي باشد. بدون اين مقدمات اصل بر برائت افراد است و افراد مي توانند آزادانه به فعاليت هاي مورد علاقه شان بپردازند.

همچنين در زمينه دخالت برخي افراد يا نهادهاي غيرمسوول در انتخابات نيز قانون محکمي وجود دارد. به عنوان نمونه نيروهاي نظامي حق ورود به عرصه سياست را ندارند.

اين امر در راستاي فرمايش امام(ره) در دوره سوم مجلس شوراي اسلامي به صورت قانون درآمد. بر اين اساس نظاميان حق دخالت در امور سياسي را ندارند. در اين رابطه برخي مي گويند توجه به مسائل سياسي بر هر فردي واجب است. در اين باره بايد گفت راي دادن و دنبال کردن تحولات سياسي بر تمامي افراد اجتماع واجب است و اين نمي تواند دليلي براي ورود نظاميان به عرصه سياسي باشد.

بي طرف بودن قواي نظامي در جريان هاي سياسي يکي از سياست هاي مهم و اصلي کشور اسلامي ما است. يک نيروي نظامي بايد مورد اعتماد مردم باشد و در حوزه مسووليت هايش به کشور خدمت کند. بنابراين در حال حاضر اين قانون وجود دارد اما بايد دقت داشت که به قوانين به طور کامل و همه جانبه عمل بشود. در اين حوزه نقش قوه قضائيه بسيار مهم و حياتي است. قوه قضائيه بايد نظارت بر عمل و رفتار درست مجريان قانون را برعهده بگيرد. نبايد اجازه داد ارگان يا نهاد ديگري خود را بر جاي قوه قضائيه فرض کند و بر اساس اين فرض نيز در جامعه عمل کند. قوه قضائيه مي تواند با توان بيشتري به اين امر بپردازد تا اعتماد و اطمينان جامعه از اجراي صحيح قوانين در کشور به طور کامل تامين بشود. اکنون مجمع تشخيص مصلحت نظام در چند جلسه به بررسي موضوع اصلاح قانون انتخابات پرداخته است و بر اساس گفته هاي رسمي مسوولان مجمع تشخيص اين پيشنهاد از سوي آقاي پورمحمدي نيز مطرح بوده است. مجمع تشخيص مصلحت نظام در اين زمينه بايد بي طرفانه عمل کند و با بهره گيري از نظرات کارشناسان حقوقي و سياسي و نخبگان اگر نقص و کاستي در قانون مي بيند به رفع آن بپردازد. با توجه به جايگاه مجمع تشخيص مصلحت نظام نيز به نظر مي رسد تصميماتي که از سوي اين نهاد اخذ مي شود مثمرثمر باشد. اگر قرار است تغيير و اصلاحي صورت بگيرد مهم ترين هدفش بايد رفع اشکالات و افزايش اعتماد عمومي باشد و انتظار عموم مردم و نخبگان جامعه نيز همين است. اگر به صورتي بي طرفانه عمل بشود نيز نيازي نيست که لزوماً نمايندگان احزاب به عنوان نهادهايي موثر در انتخابات در جلسات حضور داشته باشند بلکه مهم آن است که بي طرفي و کارشناسي در امور رعايت شود.

منبع: روزنامه اعتماد- چهارشنبه 5/12/88
 


چرا وقتي با تحليل هايي از اين دست روبه رو مي شويم که ادعا مي کند «امريکايي ها در سقوط رژيم شاه و پيروزي انقلاب اسلامي نقش موثري داشتند و اگر آنها چراغ سبز نشان نمي دادند و پشت شاه را خالي نمي کردند و ارتش را به بي طرفي فرانمي خواندند، چه بسا اوضاع و احوال به اين سادگي ها به سود انقلاب رقم نمي خورد»، رگ هاي گردن ما بايد از خشم و غيرت بيرون بزند و اگر نزاکت و متانت جلوي سيل خروشان عواطف ما را نگيرد چه بسا با مدعي دست به يقه هم بشويم؟ چرا؟ وقتي به اين سادگي و صراحت کسي در مقام مشاور رسانه يي رئيس جمهوري در گفت وگو با مهر مي گويد «به عقيده من اولين انقلاب مخملي در خاورميانه در سال 1376 صورت گرفت. يعني دوم خرداد اولين انقلاب مخملي است. اين انقلاب کاملاً شکست نخورد و بر اساس پيروزي هايي که امريکايي ها در اين انقلاب داشتند براي انقلاب هاي شمال مثل گرجستان و اوکراين و... برنامه ريزي کردند. من دوم خرداد را يک نوع تست نسبتاً موفقي از انقلاب مخملي در کشورهاي منطقه مي دانم»، يا در جايي که همين جناب کلهر چندي پيش گفته اند «جوانان رزمنده در جبهه هاي جنگ تحميلي، نه محصول تربيت و فرهنگ انقلاب بلکه پرورنده فيلم هاي وسترن امريکايي پيش از انقلاب اند» (قريب به مضمون)، جاي چه شگفتي و خشم و واکنشي است که بعضي ها پيروزي انقلاب اسلامي را نيز وامدار گوشه چشم دولتمردان امريکايي و سياست هاي حقوق بشري رژيم کارتر بدانند؟در حيرتم که چرا هيچ کس- از آنان که گاه براي پريدن سار از درخت، غوغاي وامصيبتا و واانقلابا، سر مي دهند- کمترين واکنشي شايسته به اين کيمياگري هاي «قلب واقعيت» نشان نمي دهد.البته غمگنانه بايد اعتراف کنيم اين «متد تحريف گونه» در برخورد با واقعيت هاي گذشته چندي است که به مثابه يک روش دفاعي براي شانه خالي کردن از پذيرش «حقيقت هاي کنوني» رايج و مد شده است.برخي چون در تحليل واقعيت هاي امروز احساس ناتواني مي کنند يا از آن مهم تر، چون رغبتي به مشاهده و پذيرش حقيقت جاري ندارند، ترجيح مي دهند با واژ گونه سازي واقعيت هاي گذشته، پنبه «حافظه تاريخي» مردم را بزنند تا بلکه اندکي به خود آرامش بدهند. متاسفانه نمونه هاي بسياري از اين «متد واژگونه» در تفسير واقعيت را به ويژه در ايام اخير شاهد بوده ايم. آن کساني که مي گويند ميرحسين موسوي از اول هم چندان اعتقادي به انقلاب و امام و ارزش هاي اسلامي نداشته يا نخست وزير تحميلي بود و هاشمي رفسنجاني به امام خط مي داد و فلان شخصيت روحاني خط امامي دچار اعوجاج فکري بود و اصلاً ولايت فقيه را قبول نداشت، نقش خيالات خويش بر همين سياق مي زنند. سخن اين قلم رک و پوست کنده اين است که تکليف مردم را مشخص کنيد. نمي شود روزي روزگاري به هر انگيزه يا اعتقاد يا مصلحت انديشي «دوم خرداد» را «حماسه» بنامند و حتي در بالاترين رده هاي مديريت نظام به خاطر آن در پيشگاه پروردگار سپاسگزار باشند و امروز کسي به عنوان مشاور رسانه يي رئيس جمهور بي تعارف و رودربايستي آن را نخستين انقلاب مخملي خاورميانه بداند که امريکايي ها پس از پيروزي در آن براي کشورهاي گرجستان و اوکراين و... برنامه ريزي کردند. اگر تحليل و نظر جناب مشاور رئيس جمهور را بپذيريم مفهوم واقعي اش اين است که بيش از دوسوم راي دهندگان يعني اکثريت قاطع مردم ايران در دوم خرداد 76 به انقلاب مخملي راي دادند و هشت سال تمام، کشور با انقلاب مخملي اداره شد. پس زنده باد چنين انقلاب مخملي مشروع و موجه و با پشتوانه يي که نه تنها اکثريت مردم بلکه بالاترين نهادهاي نظام نيز آن را تاييد و تنفيذ و به آن افتخار کردند.نمي دانم آيا آقاي مهدي کلهر به مهم ترين پيامد منطقي ادعاي خويش توجه کرده است که اگر دوم خرداد 20 ميليوني مصداق انقلاب مخملي باشد مفهوم ديگري جز اين ندارد که دست کم 20 ميليون نفر از راي دهندگان ايراني خواستار تغيير ساختار سياسي نظام بوده اند.

پس قضيه حماسه دوم خرداد چه مي شود؟ آيا اين نوعي بي حرمتي و جفاي آشکار نسبت به مردم نيست؟ به باور اين قلم متاسفانه به نظر مي رسد وسوسه هاي قدرت و آسان طلبي براي دستيابي و نگهداري آن از يک سو و ناتواني از پاسخگويي به پرسش هاي بي شمار افکار عمومي از سوي ديگر برخي را به بيراهه کشانده است. مهم ترين حقيقتي که در اين گونه تحليل ها ناديده انگاشته مي شود «واقعيت هاي دروني جامعه» و انتظارات انباشته شده اجتماعي است. احاله همه چيز به عوامل بيروني و طرح و توطئه بيگانه بيش از آنکه به کار تحليل واقعيت ها بيايد به درد قصه پردازي مي خورد. البته بايد اعتراف کرد جناب مهدي کلهر همواره براي اصحاب رسانه پديده يي «بامزه و جذاب و خبرساز» بوده اند. اما حتي در دوران «معجزه هزاره سوم» نيز نبايد همه چيز را به شوخي برگزار کرد.

منبع: روزنامه اعتماد- سه شنبه 4/12/88
 


شب بود زمستان بود،باران بود. خاله پيرزن در خانه کوچکش نشسته بود و انعکاس نور سعي داشت رنگ سبز را از بين ببرد. انعکاس نور به اين فکر مي کرد که همه «سعي» مي کنند اما همه «موفق» نمي شوند.

به هر حال صداي در به گوش رسيد و خاله پيرزن رفت در را باز کرد. پشت در دوتا آهو بودند. خاله پيرزن گفته بود شکر خدا مثل اينکه قصه مون داره به اصلش برمي گرده. حکايت شما چيه؟ آهوها گفتند؛ مي خواستن مارو پيشکش کنن به وليعهد قطر، مارو فرستادن فرودگاه، بعد ولمون کردن، حالا هم يکي نيست تکليفمون رو معلوم کنه، ويلون مونديم تو فرودگاه. خاله پيرزن گفت؛ ننه جان، يک زوج آهوي جوان... آخه جا قحطه رفتين فرودگاه؟ يه جنگلي، بيشه يي، لااقل پشت تپه يي، جايي... حالا البته نمي دونم کي شمارو مي خواسته بفرسته قطر اما گمونم دارن آمار صادرات غيرنفتي رو بالا مي برن، پريروزا پلنگ مي فرستادن روسيه، حالا آهو به قطر. راست مي گن آي آهو آهو آهو/ بشين به روي زانو/ غوغا به پا کن... که صداي در بلند شد. تا خاله پيرزن پرسيد کيه جواب شنيد که من عزت ضرغامي هستم. ضرغامي آمد تو و گفت صدا و سيما بر ماهواره پيروز است. خاله پيرزن گفت؛ دو حالت داره، ضرغامي گفت؛ کدوم دو حالت؟ خاله پيرزن جواب داد؛ عزت جان يا تو زيادي فيلم هاي علمي - تخيلي نگاه مي کني يا اعتماد به نفست خيلي بالاست، يعني عزت من مرده اين راندمان توام، اين همه پرسنل، اين همه دم و دستگاه، مديرهايي مثل کريمان (که عشقي آدم ها رو ممنوع الکار مي کنن)، برنامه سازي اين همه ساعت... بعد براي اينکه مردم ماهواره نبينن پارازيت داره همه رو خفه مي کنه، سريال هات اينقدر جذابه که مردم همه تحت تاثير فارسي وان، فارسي رو با لهجه تاجيک حرف مي زنن. راستي عزت، ويکتوريا بالاخره دوباره با شوهر سابقش ازدواج کرد يا نه؟ ضرغامي جواب داد؛ من ويکتوريا نمي بينم. نه از قيافه تاتيانا خوشم مياد نه از رفتار جرنيمو،

بعد از اين جواب دندان شکن ضرغامي، الياس نادران در زد و آمد داخل خانه، بلافاصله هم گفت؛ «بودجه دولت براي بي انضباطي تدوين شده است.» خاله پيرزن گفت؛ خب ننه انتظار داشتي جداً دولت بودجه رو واسه چه چيزي تنظيم کنه؟، طبيعيه که هر چيزي بايد مطابق کارکردش تنظيم بشه ديگه. تو مثل اينکه به دستاوردهاي دولت احمدي نژاد توجه لازم رو نداري ها.

در همين اثني دوباره صداي در به گوش رسيد. خاله پيرزن پرسيد کيه و جواب شنيد؛ ميرتاج الديني نماينده مجلس هستم. ميرتاج الديني که آمد تو، بعد از سلام عليک و با ديدن آهوها داشت مي خواند آي آهو آهو آهو... که چشمش به ضرغامي افتاد و سريع تغيير داد و خواند؛ آهويي دارم خوشگله/ فرار کرده ز دستم، بعد هم گفت؛ دولت انتظار دارد مجلس به لايحه بودجه خيلي دست نزند. خاله پيرزن گفت؛ ننه به دولت بگين از اين به بعد تعيين کنه چقدر مي شود دست زد. خيلي دست نزند يعني چقدر دست بزند؟ يعني به کجاي بودجه دست بزند، به کجاهايش دست نزند؟ يعني...

منبع: روزنامه اعتماد- چهارشنبه 5/12/88
 


دکتر ابراهیم یزدی دبیرکل نهضت آزادی ایران که در دستگیری‎های پس از عاشورا دستگیر شد در پی صدور اجازه مرخصی از زندان اوین به بیمارستان برای اجام عمل قلب باز منتقل گردید.

به گزارش پایگاه خبری میزان خبر در پی موافقت دادستانی تهران با مرخصی پزشکی دکتر ابراهیم یزدی دبیرکل نهضت آزادی ایران، به مدت ده روز با تودیع وثیقه ، ایشان برای عمل جراحی قلب باز در یکی از بیمارستانهای تهران بستری شده و به گزارش خانواده ایشان وضعیت پزشکی ایشان بعد از عمل رضایتبخش توصیف شده است.

 


عضو فراکسیون خط امام در نطق پیش از دستور گفت:امروز کشور بیش از هر زمان دیگر نیاز به وحدت و آرامش دارد و باید دست از تخریب همه نیروها و به خصوص تخریب شخصیت‌های موثر و تاثیرگذار مانند آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی و حاج سیدحسن خمینی دست برداشت و باید حرمت همه انسان‌ها حفظ شود.

متن نطق حجت الاسلام قدرت‌الله علیخانی بدین شرح است:

بی‌تردید انقلاب شکوهمند اسلامی ایران که در سایه وحدت و همدلی تمامی اقشار و با رهبری مدبرانه حضرت امام خمینی(ره) به پیروزی رسید، واقعه‌ای نیست که بتوان به سادگی از کنار آن گذشت و این انقلاب که امام خمینی(ره) از آن تعبیر به «انفجار نور» کردند این قدرت را دارد که شعاع خود را برای انسان‌های آزادی‌خواه در سراسر جهان متجلی کند.

در کنار سالگرد انقلاب باشکوه بهمن ۵۷، حماسه حضور میلیونی تمامی آحاد ملت در سراسر کشور، موضوع دیگری است اما نباید در آستانه هفته مبارک وحدت و میلاد رسول مکرم اسلام آن را از نظر دور داشت. ۲۲ بهمن نقطه پیوند استوار و شکوهمندی است که گذشته درخشان انقلاب اسلامی ایران و آینده سراسر توفیق‌آمیز و توسعه‌گرای آن را به جامعه جهانی پیوند می‌زند و ۲۲ بهمنه همواره تصویر زیبای پایان ظلمت است و همیشه سرآغاز زیبای توانمندی‌ها و توفیقات است و حضور مردم در حماسه ۲۲ بهمن امسال، همچون سال‌های گذشته معنایی جز وجود همدلی و اتحاد میان آحاد ملت و رهبری معظم انقلاب و اصل نظام ندارد و نباید گروه و یا جناحی این حضور ملی و اسلامی را در چارچوب‌های محدود سیاسی، تفسیر و یا مصادره کند.

نکته قابل ذکر دیگر اقدام مقتدرانه دستگاه اطلاعاتی کشور در خاتمه دادن به شرارت‌هایی است که از سوی چهره‌ای مزدور به عنوان ریگی صورت می‌گرفت. این موفقیت بزرگ را به مردم و آسیب‌دیدگان شرارت‌های گروه منحرف ریگی تبریک عرض نموده و این نکته را یادآوری می‌کنم که انتظار از دستگاه‌های اطلاعاتی کشور دقیقا همین است که اقدام به تعقیب و دستگیری افرادی کنند که افکار عمومی نیز بر درستی آن مهر تایید می‌زند و از آن حمایت می‌کند زیرا در اینگونه دستگیری‌ها نه‌تنها وحدت طبقات مختلف کشور مخدوش نمی‌شود بلکه احساس امنیت واقعی نیز به وجود می‌آید.

مساله مهم دیگر تاکید بر اتخاذ رویکردی نیک‌اندیشانه از سوی مسوولان مرتبط با امر فرهنگ و رسانه است. رویکردی که می‌توان جایگزین نگاه‌های تنگ‌نظرانه و محدود حاکم بر فضای کنونی مطبوعات شود و کمی از سرعت توقیف و تذکرات فله‌ای نشریات یا برخی فیلترهای بی‌مورد سایت‌ها که حتی بعضا بدون تذکر و اخطار قبلی، کم کند.زیرا ادامه روش کنونی در برخورد با مطبوعات و برخی از سایت‌ها جز آنکه اذهان را نسبت به تحمل بالای نظام دچار تردید می‌کند،حاصل دیگری ندارد.

همکاران گرامی همانگونه که می‌دانید فضای امروز حاکم بر دنیای ارتباطات، دنیایی نیست که در آن بتوان با حذف و محدودیت به مصونیت دست یافت و هنر در چنین فضایی، ایجاد زمینه مساعد برای طرح همه دیدگاه‌های ملتزم به قانون و نظام است نه آنکه به محض بیان انتقاد به شخص مسوول و بر مبنای گرایش‌های جناحی به اقدامات شدید دست زد، لذا رئیس محترم دولت که پس از توقیف یک نشریه همسو دست به انتقاد از دستگاه قضایی می‌زند بد نیست به زیرمجموعه خود توصیه نماید که از این رویه تنگ‌نظرانه دست بردارند و به منافع کلی نظام بیاندیشند.

از مسوولان دستگاه سیاست خارجی و دیگر نهادهای موثر می‌خواهم که با درک واقعی و به دور از هیجان از هرگونه سیاستی که می‌تواند برای مردم و منافع کشور هزینه‌زا باشد اجتناب کنند و به تعبیر امام (ره) سیاستی را در پیش بگیرند که در برابر مردم بتوان از آن دفاع عقلانی کرد و ضروری است که برخی افراد در این راستا قدمی جلوتر از مقام معظم رهبری و روش صحیح و روشن‌اندیشانه ایشان در اینگونه موارد بر ندارند و بیشتر به منافع ملی و مصالح عمومی و اصل انقلاب و نظام و اسلام و رهبری توجه کنند و همه باید در این راستا ید واحده باشیم و همه بخصوص دولت باید از فرصت‌های فراهم آمده از طرف مردم در جهت خدمت بیشتر به آنها استفاده کند.

 


وزیر علوم با تاکید بر اینکه فضای آزاد سیاسی در ایران در هیچ جای دنیا به چشم نمی خورد گفت: فعالیت سیاسی در دانشگاهها باید طبق مقررات باشد و هیچ دانشجویی صرفا به علت فعالیت سیاسی از تحصیل باز نمانده است.

به گزارش خبرنگار مهر در بیرجند، کامران دانشجو بعد از ظهر چهارشنبه در نشست خبری اظهار داشت: فضای آزاد سیاسی در ایران در هیچ جای دنیا به چشم نمی خورد و مطمئنا آنچه باعث پویایی و حرکت می شود نقد است.

وی تصریح کرد: آزادی در چارچوب مقررات و در راستای منافع ملی و نظام اسلامی در هیچ نقطه کشور و به ویژه دانشگاهها ممنوع نبوده و در پرونده دانشجو ثبت نخواهد شد.

دانشجو فعالیت فرهنگی و سیاسی در دانشگاهها را عامل ایجاد نشاط دانست و تأکید کرد: منظور از آزادی دانشجو توهین به مقدسات و ایجاد هرج و مرج نبوده و چارچوب ویژه خود را دارد.

وی افزود: آزادی سیاسی در قالب هرج و مرج و بر اندازی نقد نیست و تنها نسخه تجویزی غرب به جوانان کشور ایران است.

وزیر علوم هوشیاری و آگاهی دانشجویان ایران را مثال زدنی خواند و ادامه داد: حرکت کردن در مسیر دشمن به هیچ وجه نقد نبوده و انتقادی که در چارچوب مقررات باشد اصلاح کشور را در پی خواهد داشت.

دانشجو در ادامه تأکید کرد: تاکنون هیچ دانشجویی به صرف فعالیت سیاسی از تحصیل باز نمانده و در برخورد با خطاهای دانشجویی تا جایی که در حوزه وزارت علوم باشد با مهربانی برخورد می شود.

وی از تنظیم آیین نامه ویژه دارندگان مدرک معادل تا پایان سال جاری خبر داد و گفت: یکی از مصوبات وزارت علوم در دولت دهم تصویب آیین نامه ویژه دارندگان مدرک معادل است که راه ادامه تحصیل را تا حد زیادی برای آنها هموار خواهد کرد.

وزیر علوم تصریح کرد: یکی از بندهای این آیین نامه دریافت مدرک رسمی وزارت علوم در صورت ادامه تحصیل برای دارندگان مدرک معادل است و در حال حاضر در دست بررسی است.

وی افزود: وزارت علوم برنامه های ویژه ای در خصوص دانشگاه پیام نور اتخاذ کرده است که یکی از آنها رسیدگی به جنبه های کیفی این دانشگاه است.

وزیر علوم ماموریت اصلی دانشگاه پیام نور را ایجاد زمینه برای تحصیل غیر حضوری دانست و خاطرنشان کرد: این دانشگاه تاکنون موفق عمل کرده است و امیدواریم در آینده نزدیک شاهد رشد و گسترش کیفی آن باشیم.

 


عزت الله ضرغامی در نشست جامعه اسلامی مهندسین، خبر موفقیت صدا و سیما در رقابت با ماهواره‌ها را داد و گفت ۹۶ درصد مردم مخاطب برنامه‌های تلویزیون هستند. یک نماینده مجلس در این‌باره گفت: «می‌گفتند ۱۰۰ درصد هم جای شگفتی نداشت.»

امیر طاهرخانی در گفتگو با «فرارو» در ارزیابی عملکرد صدا و سیما گفت: «رسانه ملی باید متعلق به همه آحاد جامعه باشد؛ یعنی هم برنامه‌هایی داشته باشد که مخاطب آن آحاد مردم است و هم نظرات آحاد مردم در آن برنامه‌ها منعکس شود.»

نماینده مردم تاکستان در مجلس شورای اسلامی افزود: «کسانی که صدا و سیما تبلیغ افکارشان را می‌کند اهمیتی نمی‌دهند که صدا و سیما مخاطب دارد یا نه، فقط تامین نظر خودشان مهم است؛ اما دیگران از عملکرد صدا و سیما ناراضی هستند.»

وی درباره بالا بودن مخاطبان صدا و سیما اظهار داشت: «طبیعی است وقتی فقط یک روزنامه باشد، تیراژش بالا می‌رود؛ روزنامه وقتی می‌تواند ادعای تیراژ کند که چندین روزنامه دیگر نیز فعال باشند.»

عضو کمیسیون آموزش ادامه داد: «با توجه به محدودیت‌هایی که وجود دارد که صدا وسیما را تبدیل به رسانه‌ای انحصاری در نوع خود کرده و رقابتی وجود ندارد، نمی‌توان ارزیابی درستی از جذب مخاطب داشت.»

طاهرخانی مخاطب صدا و سیما را در برنامه‌هایی مثل مناظره‌ها مناسب توصیف کرد و اضافه کرد: «اما این‌گونه نیست که همه برنامه‌های صدا و سیما پرمخاطب باشد، چرا که جامعیت لازم را ندارد و برآیند دیدگاه‌های مردم نیست.»

وی درباره این آمار ضرغامی، که ۹۶ درصد مردم جامعه مخاطب برنامه‌های صدا و سیما هستند، گفت: «طبیعی است که رئیس صدا و سیما از عملکرد این مجموعه دفاع کند، ۱۰۰ درصد هم ‌می‌گفتند جای شگفتی نبود؛ اما این صحبت‌ها جای تامل دارد چرا که با دیگر آمارهای که هست مغایرت دارد.»

 


بی توجهی مسئولین به جذب فارغ التحصیلان دانشگاههای مطرح کشور همه ساله خسارتهای فراوانی را به جامعه تحمیل می کند.

به گزارش سایت جهان، معضل فرار مغزها همواره از مباحثی بوده که هنوز مسئولین کشور نتوانسته اند برای حل آن، راه کار مناسبی پیش بینی کنند.

در رابطه با همین زمینه تعداد قابل توجهی از دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف تهران قصد عزیمت به کشورهای غربی و اقامت دائم در آنجا را دارند.

بنابراین گزارش، برخی از اساتید دانشگاه صنعتی شریف با ابراز نگرانی از اوضاع فعلی دانشگاه‌های کشور خبر داده‌اند که در حال حاضر حدود نیمی از دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف برای عزیمت به خارج از کشور و اقامت دائم در آنجا اعلام آمادگی نموده‌اند.

به گفته این افراد، هدف دانشجویان از این کار اعتراض به عدم وجود امکانات آموزشی برای ادامه تحصیل ایران است.

اساتید مذکور تاکید کرده‌اند نخست وزیر کشور کانادا اخیرا گفته است دولت ایران ما را ۲۵ سال پیشرفت داده است چون باعث مهاجرت هزاران متخصص ایرانی به این کشور شده است.

این در حالی است که با توجه به وقایع اخیر برخی کشورهای اروپایی و غربی رسما اعلام نموده‌اند که آماده پذیرش متخصصان و کارشناسان ایرانی برای اقامت دائم در کشور خود هستند.

به گفته یکی از اساتید دانشگاه شریف تحصیلات افرادی که اعلام کرده‌اند آماده عزیمت و اقامت در خارج از کشور هستند بالاتر از کارشناسی می‌باشد و علت این کار هم وعده‌های بسیار فریبنده‌ای است که عوامل کشورهای پیشرفته به کارشناسان ایرانی داده‌اند.

 


امروز:فرمانده سپاه محمد رسول‌الله تهران با تاکید براینکه تلاش ما بر این بود که مسیر راه‌پیمایی ۲۲ بهمن در تهران ،پادگانی نشود،اظهارداشت: مردم همانطور که در حوادث مشاهده کردند،در آن روز نیزتنها پلیس امنیت و پلیس نظم در خیابا‌ن‌ها حضور داشتند.

این درحالی ست که بر عکس خواسته سردار همدانی! بر اساس تصاویر منتشر شده و مشاهدات عینی مردم ،تهران کاملا به شکل پادگان در آمده بود.حضور نیروهای انتظامی و نظامی ،بسیجیان و لباس شخصی ها در راهپیمایی ۲۲ بهمن چهره شهر را کملا نظامی کرده به نحوی که راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال در طول ۳۱ سال گذشته سابقه نداشت.

سردار حسین همدانی در گفت‌وگو با ایلنا در خصوص اظهارات اخیر مهدی کروبی مبنی براینکه در روز ۲۲ بهمن فضای شهر تهران نظامی شده بود، گفت:‌ این افراد قبل از روز ۲۲ بهمن بسیارامیدوار بودند که این روز روز وزن کشی خواهد بود و آنها با این کارمی‌توانند مطالبات خود را از نظام بگیرند. اما زمانی که امید‌های آنها به یاس تبدیل شد،طبیعی است که چنین اظهار نظر‌هایی کنند!!
در اين حال وي هيچ اشاره اي به درخواست كروبي براي صدور مجوز راهپيمايي معترضان كه مي تواند مشخص كننده اكثريت و اقليت باشد، نكرد.

فرمانده سپاه محمد رسول‌الله تهران با تاکید براینکه تلاش ما بر این بود که مسیر راه‌پیمایی ۲۲ بهمن در تهران ،پادگانی نشود،اظهارداشت: مردم همانطور که در حوادث مشاهده کردند،در آن روز نیز تنها پلیس امنیت و پلیس نظم در خیابا‌ن‌ها حضور داشتند!

وی با بیان اینکه نیروی انتظامی مسوول برقرار نظم در همه مراسم‌ها و برنامه‌ها است،خاطر نشان کرد: با توجه به حضور برخی افراد در خارج از مسیر راه‌پیمایی و همچنین اخباری که به ما رسیده بود و برخی افراد نیز دستگیر شده بودند،لازم بود که پلیس در خیابان‌ها حضور داشته باشد.

فرمانده لشگر۲۷ محمد رسول‌الله ادامه داد: در نهم دی ماه مردم از ما و نیروهای امنیتی خواستند که امنیت را در شهر برقرار کنیم. ملت به ما حقوق می‌دهد و ما نیز خدمت‌گذار آنها هستیم وموظفیم که برای آنها امنیت را برقرار کنیم که در صورت کوتاهی آنها حق محاکمه ما را دارند.

سردارهمدانی با تاکید براینکه چگونه می‌توان امنیت مردم را نادیده گرفت،خاطرنشان کرد:افرادی که ادعا دارند می دانند که اگر قرار باشد در اروپا اجلاسی برگزار شود، آن شهر نظامی می‌شود.جای تعجب است که این افراد برچه اساسی این مطلب را می گویند در حالیکه ما در قبل از ۲۲ بهمن نزدیک به ۱۰۰ نفر از منافقین و انجمن پادشاهی که به دنبال ترور و بمب گذاری بودند را دستگیر کرده بودیم.چگونه می توان امنیت مردم را نادیده گرفت.

فرمانده سپاه محمد رسول‌الله تهران در ارزیابی خود از دستگیری عبدالمالک ریگی سرکرده گروهک تروریستی جندالله دستگیری این تروریست را از برکات حضور مردم در ۹ دی و ۲۲ بهمن دانست و ادامه داد: خداوند وعده داده که اگر وحدت داشته و امت واحد بوده وهمدل و همراه باشید رحمت خود را بر شما ارزانی می‌دارم.

وی تاکید کرد:در طول تاریخ نیزشاهد هستیم افرادی که به کشور خود خیانت می‌کنند، روزی مجازات خواهند شد واین فرد نیز از همان افرادی است که در محکمه الهی قطعا سزای اعمال خود را خواهد دید.
 


امروز:مجلس در آستانه نوروز به دستگاه قضا و در راس آن آیت الله صادق لاریجانی پیشنهاد کرد اسباب آزادی روزنامه نگاران و جمعی از فعالان سیاسی را فراهم کند.

«بازگشت آرامش سیاسی به فضای جامعه»، «مقابله با تحلیل های مغرضانه ضدانقلاب ها علیه نظام»، «نمایان ساختن رافت اسلامی نظام به جهان»، «کاستن اضطراب از دوش خانواده های زندانیان سیاسی» و... از جمله دلایلی هستند که جمعی از نمایندگان با استناد به آنها بر آزادی جمعی از فعالان سیاسی و روزنامه نگارانی که در حوادث پس از انتخابات دستگیر شده اند، تاکید کردند. اگرچه قریب به اتفاق نمایندگان با اعتقاد به موارد مذکور چشم پوشی دستگاه قضا بر اتهامات قابل اغماض جمعی از دستگیرشدگان ناآرامی های بعد از انتخابات، را شایسته نام اسلامی نظام می دانند، اما در مقابل جمعی از تندروهای جریان اصولگرا در مجلس به ویژه حامیان احمدی نژاد با تاکید بر لزوم استمرار موج بازداشت معترضان به نتیجه انتخابات، محاکمه سران به زعم شان جریان فتنه را اهرم بازگشت آرامش سیاسی به فضای کشور می دانند، هرچند در این میان نیز نمایندگانی هستند که با تخصصی خواندن قضاوت در مورد اتهامات بازداشت شدگان تعیین تکلیف در مورد وضعیت دستگیرشدگان حوادث اخیر را فقط و فقط در اختیار قضات مربوط به پرونده ارزیابی می کنند. به هر روی آنچه در اظهارنظرها و ارزیابی های قریب به اتفاق نمایندگان در خصوص چگونگی رفتار دستگاه قضا با زندانیان سیاسی به چشم می خورد، اتفاق نظر آنها با تسهیل شرایط آزادی جمعی از فعالان سیاسی و روزنامه نگارانی است که طی ماه های اخیر بازداشت شده اند.

انتظار مجلس، آزادی فعالان سیاسی است

چنانچه امین شعبانی عضو فراکسیون خط امام(ره) با اعتقاد به اینکه مجلس از قوه قضائیه می خواهد و انتظار دارد قبل از سال نو کسانی را که در حوادث پس از انتخابات به عنوان مظنون به اغتشاشات دستگیر کرده اند، آزاد کند به «اعتماد» گفت؛ هرچند در این میان افرادی که واقعاً سبب ناآرامی شدند همانند حوادث عاشورا یا حمله به کوی دانشگاه باید در بازداشت باشند اما افرادی هم در این بین دستگیر شده اند که هنوز اتهامات شان ثابت نشده است. شعبانی افزود؛ ما به عنوان نماینده مجلس از نظام و دستگاه قضا انتظار داریم روزنامه نگاران و فعالان سیاسی که تا به امروز اتهامات شان ثابت نشده و جرمی متوجه آنها نیست تا پیش از عید آزاد شوند. وی با اشاره به اعلام وزارت اطلاعات مبنی بر استمرار موج آزادی بازداشت شدگان در آستانه سال نو گفت؛ حساب فعالان سیاسی و روزنامه نگاران با افراد خودسر یا ضدانقلاب ها که در همه برهه ها قصد تخریب چهره نظام را داشته اند، جداست و قوه قضائیه باید هرچه زودتر رافت اسلامی را شامل حال آنها کند.


آزادی روزنامه نگاران و چهره های سیاسی، دغدغه فراکسیون است

داریوش قنبری سخنگوی فراکسیون خط امام(ره) نیز همگام با شعبانی با تاکید بر اینکه آزادی روزنامه نگاران و فعالان سیاسی که ذخیره های نظام هستند، خواست فراکسیون و هر نماینده مستقلی است و با بیان اینکه نگاهی به پیشینه کاری روزنامه نگاران و قریب به اتفاق چهره های سیاسی که هم اکنون در بازداشت هستند، موید خدمات خوب آنها به نظام است، گفت؛ همان طور که از بیانیه های اخیر فراکسیون خط امام(ره) برمی آید آزادی روزنامه نگاران و چهره های سیاسی دغدغه اصلی و همیشگی اصلاح طلبان است.

وی افزود؛ استمرار بازداشت این دست افراد که به رغم دستگیری آنها تاکنون جرمی متوجه آنها نشده است، باعث تشدید نگرانی ها در جامعه می شود. قنبری ضمن ابراز امیدواری به تسهیل شرایط آزادی آنها در آستانه نوروز خبر داد؛ فراکسیون در جلسه آتی اش که یکشنبه آینده برگزار خواهد شد صدور بیانیه در مورد آزادی زندانیان سیاسی و روزنامه نگاران در آستانه سال جدید را به رای می گذارد.


آزادی دستگیرشدگان با جرم های سبک تر

در کنار اصلاح طلبان که بر لزوم آزادی روزنامه نگاران و فعالان سیاسی تاکید می کنند، اصولگرایان نیز با حد و مرز قائل شدن بین دستگیرشدگان حوادث اخیر خواستار تسهیل آزادی جمعی از بازداشت شدگان در آستانه نوروز شدند. چنانچه ولی اسماعیلی عضو فراکسیون اصولگرایان تاکید می کند خواسته مجلس از دولت و دستگاه قضایی این است که با دستگیرشدگانی که جرم های سبک تری دارند و بعضاً جرم مشهودی متوجه آنها نیست با رافت اسلامی برخورد شود. اسماعیلی با بیان اینکه نباید برای همه دستگیرشدگان یک نسخه پیچیده شود، گفت؛ به همه افراد بازداشت شده نمی شود در قالب یک موضوع نگاه کرد چراکه برخی از آنها مرتکب جرم شده اند، ضرر و زیان هایی به نظام و جامعه وارد کرده اند و در مقابل هستند افرادی که اتهامات بسیار سبک تری دارند.


آزادی ها ربطی به سال نو ندارد

در مقابل نمایندگانی چون ولی اسماعیلی و اعضای فراکسیون اقلیت برخی از اصولگرایان حامی احمدی نژاد معتقدند نباید به حیطه کاری و وظایف دستگاه قضا ورود کرد و باید منتظر تصمیمات قوه قضائیه در این باره بود. چنانچه محمدجواد ابطحی نماینده خمینی شهر با تاکید بر اینکه تسهیل آزادی یا استمرار زمان بازداشت دستگیرشدگان در حیطه تشخیص دستگاه قضا و قضات پرونده است، گفت؛ این وظیفه قاضی است که تشخیص دهد شرایط برای آزادی فلان بازداشت شده فراهم است یا نه و ربطی هم به سال نو یا پایان سال ندارد.

اگرچه برخی از نمایندگان که اغلب هم از حامیان احمدی نژاد در مجلس هستند با استناد به آشوب اخیر معتقدند دستگیرشدگان به خاطر آسیب رساندن به نظام باید در بازداشت بمانند و بین فعالان سیاسی که زمانی در راس پست های مدیریتی و اجرایی نظام قرار داشتند و روزنامه نگاران تفاوتی قائل نمی شوند.


 


امروز: از وضعیت وحید پوراستاد، اکبر منتجبی و احسان مهرابی 3 روزنامه نگاری که در موج بازداشت های شبانه روزنامه نگاران در آستانه 22بهمن، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند، اطلاعی در دست نیست. به گزارش نوروز، پوراستاد و منتجبی از زمان بازداشت تاکنون حتی یکبار نیز با خانواده خود تماس نداشته و محل نگهداری و اتهام این دو روزنامه نگار مشخص نیست. این بیخبری که خانواده های آنها را به شدت نگران کرده است، درحالی اتفاق افتاده که اکثر بازداشت شدگان یک تا دو روز پس از دستگیری با خانواده های خود تماس گرفته و سلامتی و محل نگهداری خود را اعلام می کنند. از سوی دیگر، احسان مهرابی، خبرنگار روزنامه فرهیختگان نیز تنها در یک تماس کوتاه تلفنی در فردای روز بازداشت خود با همسرش صحبت کرده است. به گزارش پارلمان نیوز، پس از آن هیچ گونه خبری از وضعیت این خبرنگار در دست نیست. خانواده مهرابی به شدت نگران وضعیت او هستند. همسر او از اتهام مهرابی ابراز بی اطلاعی کرده و پیگیری های خانواده او از دادستانی و مسوولان زندان اوین راه به جایی نبرده است.

 


دادستان عمومی و انقلاب تهران گفت: ابراهیم یزدی و هدایت آقایی برای سپری کردن به ترتیب ۱۰ و یک هفته مرخصی طی امروز و فردا از زندان آزاد خواهند شد.

به گزارش فارس، عباس جعفری دولت آبادی دادستان عمومی و انقلاب تهران از اعطای مرخصی به دو تن از متهمان و محکومان حوادث پس از انتخابات خبر داد.

دادستان تهران در این باره گفت: ابراهیم یزدی فعال ملی مذهبی که پرونده اتهامی وی تحت رسیدگی است و هدایت‌الله آقایی عضو سابق حزب کارگزاران که به ۲ و نیم سال تحمل حبس قطعی محکوم شده است با تودیع وثیقه در نظر گرفته شده به مرخصی خواهند رفت.

وی افزود: بر این اساس ابراهیم یزدی برای طی مرخصی ۱۰ روزه خود امروز و آقایی نیز برای طی یک هفته‌ مرخصی فردا از زندان آزاد خواهد شد.

 


وکیل مدافع جهانبخش خانجانی از آزادی موکلش با قرار وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی تا پایان امروز خبر داد.

به گزارش ایسنا،سید محمود علیزاده طباطبایی با بیان این مطلب اظهار کرد: رییس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب پس از پذیرش وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی، نامه آزادی موکل را امضا و آن را به زندان اوین ارسال کرد و خانجانی تا پایان امروز آزاد می‌شود.

شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب، جهانبخش خانجانی را در مورد اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام به یک سال حبس تعزیری و در مورد اتهام اجتماع و تبانی برای اقدام علیه امنیت به ۵ سال حبس تعزیری محکوم کرده است.

 


امروز: اصلاح قانون انتخابات و همچنين بررسي سياست هاي كلي نظام در زمينه انتخابات به وسيله مجمع تشخيص مصلحت نظام، موضوع گفت وگوي روزنامه اعتماد با عبدالله ناصري، عضو شوراي مركزي سازمان مجاهدين انقلاب است كه متن كامل آن در پي مي آيد:

اعتماد- فاطمه استيري

فراخوان محسن رضايي دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام براي جمع آوري پيشنهادات دست اندر کاران انتخابات در 30 سال گذشته براي تدوين طرح جامع انتخابات ما را بر آن داشت که سراغ اصلاح طلبان صاحب نظر در اين باره برويم و پيشنهادات شان را بشنويم. هرچند پيشنهادات اصلاح طلبان قابل پيش بيني بود اما برخي از جمله عبدالله ناصري عضو ارشد سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ايران و عضو شوراي عالي بنياد باران معتقد بود مسائل مهم تر از قانون انتخابات وجود دارد. هرچند به باور او نفس اين طرح خوب است اما اين پرسش را مطرح کرد که تا زماني که دستگاه اجرايي به قانون تن نمي دهد تدوين قانون تازه بدون ضمانت اجرايي چه دردي را درمان مي کند؟

---

-نظر شما درباره طرح دوباره قانون جامع انتخابات و در دستور کار قرار گرفتن مجمع تشخيص مصلحت نظام چيست؟

بعد از برگزاري انتخابات مجلس هشتم آقاي مصطفي پورمحمدي وزير وقت کشور گزارش مبسوطي از اشکالات قانون انتخابات و تغييراتي که هر از چندگاهي روي آن صورت گرفته به مقام معظم رهبري ارائه داده و تقاضاي تدوين يک قانون جامع انتخاباتي در مرجعي به تعبير ايشان «بالاتر» را مطرح مي کنند. منظور ايشان از مرجع بالاتر مجمع تشخيص مصلحت نظام بود. متعاقب آن مقام معظم رهبري هم اين گزارش را به مجمع تشخيص مصلحت نظام ارجاع مي دهند تا در دستور کار اين نهاد قرار بگيرد که اين گونه مي شود و طبيعتاً هر مصوبه يي در مجمع تشخيص مصلحت نظام با تاييد مقام معظم رهبري به اجرا درمي آيد. بنا بر اطلاعاتي که ما داريم ظاهراً آقاي پورمحمدي بعد از رفتن به سازمان بازرسي کل کشور و روبه رو شدن با پرونده هايي که در جريان انتخابات مجالس هفتم و هشتم تشکيل شده مصر مي شوند که اين موضوع را جدي تر از قبل دنبال کنند. اين گونه مي شود که بحث قانون جامع انتخاباتي که در دستور کار مجمع قرار گرفته در قالب کميسيون ملي انتخابات- به عنوان يک مرجع برگزارکننده - دنبال مي شود و به اين مرحله مي رسد که کلياتش تصويب شده و طبيعتاً جزيياتش در دستور کار صحن علني مجمع تشخيص مصلحت نظام قرار خواهد گرفت. اين سابقه و تاريخچه تقاضاي جديد براي تدوين قانون انتخابات است که بيشتر ناشي از سابقه مواردي از قانون انتخابات است که بيشتر مستمسک نهادها قرار مي گرفت يا مواردي که توجيه شده يا مورد توجه قرار نمي گرفت. اساساً با گرايش ها و سليقه هايي که از دولت نهم به بعد در هيات هاي نظارت و اجراي انتخابات اعمال مي شود و همسو شدن هيات هاي نظارت و اجرا مسائلي را در چارچوب انتخابات کشور پديد آوردند. هرچند بنده درباره ادامه موضع گيري در اين باره از سوي اصلاح طلبان نظر ديگري دارم اما به نظر من نفس کار چيز بدي نيست. به ويژه اتفاقات بسيار بحراني و در واقع نقص هاي صريح قانون اساسي که در انتخابات مجلس هفتم و بعد در انتخابات رياست جمهوري افتاد اين مساله را در افکار عمومي آشکار و اثبات کرد که ضرورت دارد در اصلاح قانون انتخابات يک فکر اساسي شود.

-آيا با توجه به شرايط موجود مي توان اميدوار بود طرحي به معناي تام کلمه جامع انتخابات تدوين شود؟

جزييات طرح هنوز منتشر نشده است اما اختيارات نظارت استصوابي شوراي نگهبان که در دستور کار مجلس چهارم قرار گرفت و تصويب شد از سويي و يکدست بودن شوراي نگهبان و اعمال سليقه هم از سوي ديگر در کنار اين قانون قرار گرفت تا اساساً يک پديده خارج از روح کلي جمهوريت نظام و قانون اساسي شکل بگيرد. بنابراين طرحي که نظارت استصوابي را- که نه با روحيه شرع نه با جمهوريت و دموکراسي همخواني دارد- از بين ببرد و منتفي کند حرکت خوبي است. طبيعتاً تا انتشار کامل قانون جديد نمي شود نظر جامعي داد اما به نظر مي آيد نفس اين کار اتفاق مهمي است. البته کيهان با موضع گيري که در روز انتشار اين خبر کرد تلاش کرد به زعم خود مسوولان عالي را به سمت و سويي ببرد که زير بار اين قضيه نروند غافل از اينکه اين طرح با دستور صريح مقام معظم رهبري بوده است. نفس اين اتفاق، اتفاق خوبي است و واقعيت هم اين است که يکي از معضلات اساسي که در سال هاي اخير کشور بحث هايي را در مسائل کلان شکل داد همين نظارت استصوابي و اعمال سليقه هاي شوراي نگهبان و مشخصاً شخص دبير شوراي نگهبان بود که اوجش در مجلس هشتم بود. تبليغات و برگزاري مناظره هاي انتخاباتي رياست جمهوري دهم هم بيشتر اين را نشان داد که شوراي نگهبان به هيچ وجه توان اجراي اين قانون را ندارد.

-جدا از بحث نظارت استصوابي چه مسائل ديگري را در اين باره قابل طرح مي دانيد و به نظر شما اضافه شدن چه بند هايي به بهبود اين قانون کمک مي کند؟

فکر مي کنم اگر شوراي نگهبان از شرايط يکدست فعلي خارج مي شد و همان قوانين گذشته را به طور طبيعي اجرا مي کرد کمتر شاهد بروز برخي مسائل بوديم چراکه مطابق قانون قبلي که تا قبل از دولت نهم اجرا مي شد، لااقل اجرا و نظارت در دست دو طيف بود و ما شاهد اين مشکلات نبوديم. در مجموع اين مسائل بود که وزير کشور دولت نهم را وادار کرد به رغم وابستگي هايش به يک جريان اعلام کند ادامه اين روند را به صلاح کشور نمي داند و براي اصلاح اين روند هم تلاش کرد. من فکر مي کنم يکدستي نظارت و اجرا که اوجش را در مجلس هشتم شاهد بوديم و بررسي صلاحيت ها که يک نقطه عطف و لکه ضعفي در تاريخ انتخابات و دموکراسي کشور بود باعث شد اين موضوع مسير جديدي را طي کرده، در دستور کار مجمع قرار گرفته و در قالب کميسيون ملي انتخابات مطرح شود.

-به نظر شما اين طرح چه مسائلي را حل مي کند؟

من چون از جزييات طرح خبر ندارم در اين باره نظر نمي دهم ولي فکر مي کنم بعد از انتخابات، کشور وارد فضاي جديد اجتماعي شده است که نبايد خيلي به اين نوع مسائل- به اعتقاد من- نوعي و پيش پاافتاده توجه کرد و بايد براي مسائل اساسي و کلي تر فکر اساسي کرد. من الان مسائل کشور را خيلي فراتر از انتخابات و قانون انتخابات مي بينم.

-شما به مخالفت کيهان در اين باره اشاره کرديد. به اعتقاد شما اين طرح با مخالفت چه طيفي روبه رو خواهد شد؟

همين گونه که در يکي دو روز گذشته نشان داده شده جريان تندرو اصولگرا اعم از نمايندگان مجلس يا افرادي که در درون دولت قرار دارند يا رسانه هاي نزديک دولت چندان موافق اين طرح نيستند و شديداً با آن مخالفت خواهند کرد، اما جريان معتدل تر اصولگرا اين مساله را پيش خواهد برد و خط تصويب را دنبال خواهد کرد و چون به نظر مي رسد اصلاح طلبان از جزييات اين طرح مطلع نيستند، احتمالاً خيلي وارد اظهارنظر در اين باره نشوند چراکه به اعتقاد من اساساً اصلاح طلبان خيلي نبايد وارد مسائل اخير شوند و بگذارند اين طرح مسير خود را طي کند. بعد از اينکه طرح منتشر شد بايد آن را ديد و اينکه اين طرح چه مشکلات و مسائلي را حل مي کند و آيا ما ديگر شاهد انتخاباتي نظير انتخابات مجلس هفتم و هشتم و رياست جمهوري نخواهيم بود؟ اگر چنين ضمانتي داشته باشد بايد بسيار خوشحال و خرسند بود اما اگر قانوني بالاتر و فراتر از قانون اتفاق ها و اعمال نظرها شکل بگيرد که جمهوريت و دموکراسي و حقوق شهروندي را ناديده بگيرد، تصويب قانون مشکلي را حل نمي کند.

-دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام فراخوان داده و از دست اندرکاران انتخابات در 30 سال گذشته خواسته پيشنهادات خود براي بهتر شدن اين قانون را ارائه کنند. پيشنهاد شما چيست؟

من فکر مي کنم اصلاح طلبان به عنوان يک اصلاح طلب معتقدند مسائل جدي تري در کشور مطرح است و شايد صلاح باشد و بهتر بود مجمع تشخيص مصلحت نظام با توجه به جايگاهش اين فراخوان را قبلاً و به خاطر مسائل ديگر مي داد. در هشت ماه اخير مسائل بين المللي ناکارآمدي دولت و مسائل اقتصادي خيلي جدي تر از اين حرف ها و مسائل قانون انتخابات بود. پيشنهاد من به عنوان يک اصلاح طلب، اين است که آنها وارد موضع گيري درباره قانون جامع و کميسيون انتخابات نشوند و مسائل اصلي تر را دنبال کنند. به اعتقاد من بهتر است مجمع تشخيص مصلحت نظام براي بحث هاي اساسي تر فراخوان دهد و نخبگان را به ياري و کمک بطلبد.

-يکي از بندهاي هفدهم بيانيه ميرحسين موسوي قانون انتخابات بود. آيا مي توان اميدوار بود به اين بند از بيانيه جامه عمل پوشانده شود؟

به هر صورت ايشان در تمام بيانيه هاي گذشته مسائل پيش آمده، حين و بعد از انتخابات را مورد توجه قرار داده اند. به اعتقاد بنده هم آنچه اين مسائل را به وجود آورده روند اجرايي و نظارتي انتخابات بود و اين دغدغه تمام اصلاح طلبان، دغدغه مدافعان حقوق شهروندي و دغدغه هاي دموکراسي خواهان است. اين از اين جهت مهم است اما به باور من مراجع ناظر و مجري انتخابات وظايف خود را درست انجام ندادند و پا روي همين قانون به زعم آقاي پورمحمدي «قانون ناقص» گذاشتند و اين مشکلات را براي کشور پديد آوردند. به نظر مي رسد کانون هايي فراتر از دستگاه هاي اجرايي و تقنيني کشور وجود دارند که قدرت و توان آن را دارند که بتوانند مسيرهايي را در روند انتخابات شکل دهند و بايد يک فکر اساسي تر براي اين روند کرد.

-پس شما اصل مساله را اجرا نشدن قانون مي دانيد؟

هميشه همين طور بوده. ببينيد دولتي روي کار آمده است که نه به قانون اساسي توجه دارد، نه به سند چشم انداز بيست ساله که به تاييد مقام معظم رهبري رسيده و نه به سند توسعه مصوب مجلس. به خيلي از تصميمات نظام قانونگذاري توجهي نمي کند و مسير خودش را مي رود و امروز هم مي بينيم که اين هزينه ها را در عرصه ملي و بين المللي تحميل کرده و هيچ کس هم نيست که مانع از اين کار شود. من فکر مي کنم بهتر است نخست روح دموکراسي را در کساني که مي خواهند سکاندار کشور باشند زنده کرد. اما اگر قانوني دوباره مصوب شود ولي از سوي دولتي که بارها نشان داده توجهي به قانون و مصوبات مجلس همسوي خود نيز ندارد به اجرا درنيايد خيلي مشکلي را حل نخواهد کرد.
 


امروز: در روزهای اخیر دروغ پراکنی علیه جنبش سبز و همراهان برجسته ی آن بسیار گسترده تر از گذشته تکرار می شود که به نظر می رسد این اقدامات خبر از فعال تر شدن تیم شایعه دارد.

به گزارش کلمه، دو روز پیش شایعه ای توسط یکی از رسانه های حامی دولت در فضای اینترنت منتشر شد که خبر از سکته کردن مهندس موسوی می داد گرچه دروغ بودن بودن این مطلب منتشر شده توسط سایت های معلوم الحال مشخص بود اما همان شب هم در برخی سایت ها تکذیب شد ولی بار دیگر این دروغ تکرار و پخش شد . با دامن زدن این سایت ها به ماجرا دکتر بهشتی مشاور ارشد میرحسین موسوی در گفت و گو با سلام اعلام کرد: مهندس موسوی در سلامت کامل به سر می برد .

به نظر می رسد با توجه به فعالتر شدن تیم شایعه سازی مخالفان مردم خصوصا در هفته های اخیر، بهترین راه استناد به اخبار پیگیری آن از منابع معتبر معرفی شده است.
 


امروز: صادق زیبا کلام می‌گوید: «اولین سوالی که به وجود می آید این است که جناب آقای کلهر! چه طور شد شما بعد از ۱۲سال متوجه شدید دوم خرداد و انتخاب آقای خاتمی انقلاب مخملی بوده است؟ و چطور نه جناب عالی و نه هیچ یک از همفکران‌تان در جناح راست ظرف ۱۲سال گذشته نگفته بودند دوم خرداد انقلاب مخملی بوده است؟»

اول اسفند ماه اظهار نظری از سوی مهدی کلهر مشاور فرهنگی محمود ‌احمدی نژاد منتشر شد که شگفت‌انگیز می‌نمود، سخنی که هم کمدی بود و هم تراژدی، هم تحلیل بود هم تحریف، هم تعریف بود هم تحقیر، مشاور رییس جمهور دوم خرداد را برنامه آمریکا دانست و آن را کودتای مخملی خواند وی به گونه‌ای اقتدار جمهوری اسلامی ایران را به سخره گرفت و به گونه‌ای دیگر آمریکا را پیروز میدان مبارزه با ایران در دهه هفتاد دانست، اما کلهر چه گفت؟

وی گفت: «به عقیده من اولین انقلاب مخملی در خاورمیانه در سال ۱۳۷۶ صورت گرفت. یعنی دوم خرداد اولین انقلاب مخملی است. این انقلاب کاملاً شکست نخورد و براساس پیروزی هایی که آمریکایی ها در این انقلاب داشتند برای انقلاب های شمال مثل گرجستان و اوکراین و … برنامه ریزی کردند. من دوم خرداد را یک نوع تست نسبتا موفقی از انقلاب مخملی در کشورهای منطقه می دانم.»

صادق زیباکلام استاد دانشگاه و تحلیل‌گر سیاسی در این‌باره به خبرنگار «فرارو» گفت: «من تصور می کنم برای مزاح و شوخی این اظهار نظر جالب است تا افراد در حال و هوای عید تا حدودی بشاش شوند و بخندند در غیر این صورت یک بچه دبستانی هم این فرمایشات آقای کلهر را رد می کند.»

وی افزود: «اولین سوالی که به وجود می آید این است که جناب آقای کلهر! چه طور شد شما بعد از ۱۲سال متوجه شدید دوم خرداد و انتخاب آقای خاتمی انقلاب مخملی بوده است؟ و چطور نه جناب عالی و نه هیچ یک از همفکران‌تان در جناح راست ظرف ۱۲سال گذشته نگفته بودند دوم خرداد انقلاب مخملی بوده است؟ چگونه است که این همه تحلیل از سوی جنابعالی و طیفی که به آن تعلق دارید درباره دوم خرداد صورت گرفت اما در سال‌های اوج اصلاحات این مطلب را عنوان نکردید و الان این افشاگری را صورت دادید؟»

زیبا کلام با اشاره به دانش سیاسی کلهر ادامه داد: «نکته دوم این است که من نمی‌دانم دانش سیاسی و جامعه‌شناسی، جامعه‌شناسی‌سیاسی و تاریخی آقای کلهر چه میزان است اما خوب ایرادی ندارد ما این روزها شاهد اظهار نظرهایی هستیم درباره پدیده‌های سیاسی داخلی و خارجی توسط افرادی که نه دانشی دارند و نه صلاحیتی و نه مطالعاتی، اما اظهار نظر می‌نمایند.»

وی با بیان این که سیاست خصوصیت ویژه‌ای دارد که دیگر دانش‌ها فاقد آن هستند و گفت: «نکته جالب علم سیاست این است که برخلاف حوزه‌های دیگر دانش که بدون آگاهی نمی‌توان در مورد آن اظهار نظر کرد در عرصه سیاست بدون این که کوچک‌ترین مطالعه و تحقیقی در مورد سوژه مورد نظر داشته باشیم به راحتی می توانیم اظهار نظر کنیم هم‌چنان که سوار تاکسی یا اتوبوس می‌شویم و یا در محافل مهمانی و دور هم جمع شدن‌ها و صف نانوایی افراد در مورد مسائل سیاسی اظهار نظر می‌نمایند، من تصور می‌کنم سخن آقای کلهر درباره دوم خرداد نیز در ردیف این اظهار نظرها قرار می‌گیرد.»

این استاد دانشگاه تصریح کرد: «من یقین دارم که جناب کلهر در طول عمرشان حاضر نشده‌اند که حتی یک صفحه مطلب در خصوص دوم خرداد مطالعه کنند و سپس اظهار نظر نمایند، بنابراین مطالب ایشان خیلی جای شگفتی ندارد. ایشان به هیچ وجه متوجه تبعات نظرشان نیستند، کم‌ترین تبعات اظهار نظر ایشان این است که امریکایی‌ها توانستند دوم خرداد را به وجود بیاورند. می‌توان از ایشان این سوال را مطرح کرد که آمریکایی‌ها چگونه توانستند در روز روشن این کار را انجام دهند؟»

این تحلیل‌گر سیاسی افزود: «بحث دیگری که مطرح می‌شود این است که بعد از ۲۲ بهمن امسال آقای کلهر و دوستان‌شان گفتند ۵۰میلیون از ما طرفداری کردند، آن‌وقت این مسئله طرح می‌گردد، ۵۰ میلیونی که به آن افتخار می کنید و می‌گویید در ۲۲ بهمن آمدند و از شما حمایت کردند؛ خیلی راحت می‌شود آن‌ها را بازی داد چرا که آمریکایی‌ها توانستند آنها را در دوم خرداد بازی دهند و با خود همراه نمایند.»

زیبا کلام با اشاره به شعارهای که بر ضد آمریکا در ایران زده می‌شود گفت: «اگر آمریکایی‌ها در این کشور این‌قدر نفوذ دارند پس این شعارهایی که شما و دوستان‌تان می دهید که ما آمریکا را به خاک سیاه نشاندیم و گرفتیم و بستیم، صهیونیسم را بیچاره کردیم، استعمار را در به در نمودیم، امپریالیسم را خانه به دوش کردیم، استعمار جهانی را به خاک سیاه نشاندیم چیست؟ چطور شما می توانید این شعارها را بدهید در حالی که آمریکایی‌ها در مملکت شما ۲۰ میلیون را آدم را به راحتی به پای صندوق‌های رای می آورند و مهره‌ی دست نشانده خود را به آن‌ها قالب کنند.»

وی ادامه داد: «با اظهارات آقای کلهر معلوم می‌شود در این مملکت۱۲ سال پیش ۲۰ میلیون مخالف وجود داشته و آمریکایی‌ها توانستند از وجود آن‌ها بهره‌برداری نمایند و یک انقلاب مخملی انجام دهند تنها نتیجه که می‌شود گرفت این است که انقلاب اسلامی خیلی ناموفق بوده‌است که بعد از قریب به ۱۸ سال تنها هنرش این بوده که ۲۰ میلیون مخالف به وجود بیاورد.»

این استاد دانشگاه تهران اظهارت کلهر را موید نظرات خود دانست و اظهار کرد: «حرف آقای کلهر نظریه من را اثبات می‌کند، من همواره از سال ۱۳۷۰ معتقد بودم که ما به لحاظ علمی علی‌رغم دسته گل‌ها و تاج گل‌هایی که برای خود می‌فرستیم به خاطر موشکی که هوا کردیم یا سایر کارهای محیرالعقولی که انجام دادیم اتفاقا فوق‌العاده به لحاظ علمی عقب مانده‌ایم این عقب ماندگی در علوم انسانی ابعاد گسترده‌تری دارد و طرز تفکرات و اظهار نظرهایی که آقای کلهر به عنوان فعال فرهنگی درخصوص دوم خرداد مطرح می‌کند، نشان می‌دهد ما چقدر از لحاظ دانش علوم انسانی ضعیف هستیم که نخبگان فکری ما غایت دانش‌شان افکار و عقایدی است که از زبان ایشان می‌شنویم به عبارتی دیگر نظریه آقای کلهر در مورد دوم خرداد به مصداق "آفتاب آمد، دلیل آفتاب" درستی ادعای بنده را با کمال تاسف نشان می دهد.»

وی در پایان تصریح کرد: «دوم خرداد بر خلاف اظهارات جناب کلهر و دوستان‌شان مانند انتخابات‌های دیگر بود. دوم خرداد به نظر من یک "نه بزرگ" بر بسیاری از سیاست‌های نظام جمهوری اسلامی ایران تا سال ۷۶ بود. دلیل این که ۲۰ میلیون به آقای خاتمی رای دادند این بود که مردم تصور می‌کردند آقای خاتمی نامزدی مستقل است و ایشان به عنوان چهره حکومتی شناخته نشده بود و بیرون از حاکمیت قرار داشت به گمان من آن ۲۰ میلیون پیش از این که به محمد خاتمی رای داده باشد "۲۰ میلیون نه" به سیاست‌های پیبش از دوم خرداد بود.»
 


امروز: عضو ارشد مجمع روحانیون مبارز با تكذیب سكته میر حسین موسوی نسبت به انتشار برخی اخبار كذب از قول وی در برخی سایتهای خبری واكنش نشان داد.

حجت الاسلام علی اكبر محتشمی‌پور در گفتگو با سلام، ضمن تكذیب خبر سكته میر حسین موسوی گفت:انتشار اینگونه اخبار در فضای فعلی كشور بسیار مشكوك است و به همین دلیل مسئولان باید در قبال این اخبار واكنش نشان دهد.

این عضو شورای مركزی مجمع روحانیون مبارز با اشاره به تماس تلفنی یكی از سایتهای خبری با وی در خصوص جویا شدن از صحت و سقم خبر سكته میر حسین موسوی گفت:من با توجه به اینكه نسبت به اصل خبر و انتشار آن با دیده تردید می نگرم جوابی به تماس خبرنگار این سایت ندادم ولی متاسفانه خبر دروغی از من منتشر كردند.

وی با بیان اینكه شخصا بارها از طریق تلفن مورد تهدید قرار گرفتم گفت:حكومت باید نسبت به امنیت جانی شهروندان پاسخگو باشد و در صورت انتشار چنین اخباری مسئولان باید سریعا واكنش نشان بدهند نه اینكه با سكوت خود زمینه ساز شایعات شوند.
 


امروز: همسرعبدالله مومنی، سخنگوی سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی (ادوار تحکیم وحدت ) در واکنش به میزان سنگین وثیقه مومنی اعلام کرده است که توان پرداخت چنین وثیقه ای را ندارند.



به گزارش کلمه،عبدالله مومنی که شغل معلمی داشته و در این مدت شغل خود را از دست داده هیچ گونه منبع درآمدی نداشته و مستاجر هستند.با توضیحات همسر مومنی مسئول پرونده اواعلام کرده است که امکان دارد از میزان این وثیقه کاسته شود.

عبدالله مومنی سخنگوی ادوار تحکیم وحدت و مسئول ستاد شهروند آزاد مهدی کروبی در ایام انتخابات بود که پس از انتخابات بازداشت شد و ۸ ماه است که در زندان به سر می برد.


 


امروز: معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: جامعه مطبوعاتی کشور باید از عناصر آلوده و ناپاکی که در مواقع ناتوانی دست به ترور می زنند، پاکسازی شود.

"محمد علی رامین" در گفت و گو باایرنا، با بیان اینکه ما نمی خواهیم امنیت روانی از سوی قلم به دستان ضداسلامی دچار آسیب شود ، اظهار داشت: امیدواریم به تدریج و پس از این همه توطئه و فتنه در کشور، فضای عمومی مطبوعات و رسانه ها، فضای امن، آرام، منطقی و خردمندانه که شایسته فرهنگ اصیل ملت مسلمان ایران است، شود.

وی با اشاره به حادثه ضرب و شتم پژوهشگر روزنامه کیهان در روزهای گذشته، افزود: منادیان آزادی بیان و قلم که طی سال های گذشته همواره به این بهانه بر ارزش های اسلام و انقلاب اسلامی می تاختند، امروز در مقابل اندیشه اسلامی و انقلابی، آنچنان خود را مستاصل می بینند که دست به ترور اندیشمندان، پژوهشگران، محققان و نویسندگان ایران می زنند.

رامین، حادثه ضرب و شتم روزنامه نگار کیهان را، تلخ و ناگوار خواند و اضافه کرد: امیدواریم تمامی مدعیان آزادی بیان و اصلاحات، از این شیوه های ترور که متعاقب ترور شخصیت ها انجام می گیرد، دست بردارند و به دامن ملت مسلمان، اندیشه های اسلامی و نظام اسلامی برگردند.

معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تصریح کرد: قلم شیوا و توانای این روزنامه نگار از این پس قیمت واقعی خود را پیدا خواهد کرد و آثار قلمی و روشنگری های وی، تاثیر مضاعفی بر افکار عمومی خواهد داشت.

رامین تاکید کرد: اگر روشنگری های این روزنامه نگار موثر نبود و چهره نفاق و منافقان را افشا نمی کرد، منادیان اصلاحات و آزادی به ترور وی اقدام نمی کردند.

 


امروز: درپي لغو كنسرت تبريز، همايون شجريان توضيحاتي را منتشر كرد.
اين هنرمند عرصه‌ي موسيقي در توضيحاتش كه در سايت دل‌آواز منتشر شده است،آورده است:

«هنردوستان گرامي وفرهيخته‌ي آذربايجان شرقي با سلام و احترام و با نهايت تأثر از لغو کنسرت ششم و هفتم اسفند ماه در شهر هنر دوست تبريز،متاسفانه با وجود در دست داشتن مجوز رسمي اجراي کنسرت از سوي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي تهران و پس از گذراندن تمامي مراحل اداري و امنيتي از جمله بازخواني اشعار کنسرت و بازشنوايي تمام کارهايي که قرار بود در اين کنسرت اجرا گردد، در آخرين روزهاي تمرين با مخالفت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامي آذربايجان شرقي مبني بر حضور دو نوازنده زن در گروه همنوازان حصار مواجه شديم به طوري که عنوان گرديد چنانچه خانمها حذف و يا جايگزين گردند مجوز اين کنسرت بلافاصله صادر خواهد شد و ديگر مشکلي وجود نخواهد داشت که طبيعتاً قبول چنين شرايطي براي ما غير ممکن بود. بسيار متاسفيم که نتوانستيم به ديدار شما مردم فرهيخته نائل آييم. بدون شک پيوند احساسي اين هنرمندان جوان که نبوغ و اخلاق شايسته‌ي شان زبانزد همه است به‌واسطه هنر اصيل ايراني با شما هنردوستان گرامي ناگسستني است. در پايان سئوال من از مسئولين محترم فرهنگ و ارشاد اسلامي آذربايجان اين است که به نظر ايشان موسيقي فاخر چه نوع موسيقي است؟ و موسيقي که سالهاست من و پدرم اجرا مي‌کنيم از چه نوع است؟»
 


امروز:یکی از روحانیون تندرو هوادار دولت و رئیس سابق مرکز اسناد انقلاب اسلامی خواستار اعدام همه زندانیان سیاسی به سبک سال ۶۷ شد.

به نوشته سایت رجا نیوز، سید حمید روحانی، رئیس سابق مرکز اسناد انقلاب اسلامی که هم اکنون از اعضای هیات امنای این مرکز است در گفت و گو با "سپیدار" ارگان سازمان بسیج دانشجویی دانشگاه تهران خواستار اعدام دسته جمعی مخالفان سیاسی شده است.

او در این مصاحبه می گوید: "جریان سال ۶۷ اینگونه بود که منافقینی که در زندان بودند تاکتیکی اعلام توبه کردند. پس از پذیرفتن آتش‌بس که منافقین به ایران حمله کردند این ها هم در زندان آشوب کردند و شروع کردند به آتش زدن زندان و اینکه آن‌ها که می‌رسند به تهران، کار را یکسره کنند!. امام هم فرمود آنهایی که بر سرموضع هستند مهدورالدمند و باید محاکمه و مجازات شوند و آن اعدام‌ها توانست چشم فتنه را در بیاورد و ریشه آن جریان را بخشکاند. من فکر می‌کنم در فتنه اخیر هم اگر یک چنین برخورد قاطع جدی و انقلابی انجام نشود، این مشکل ادامه دار می‌شود".

بنا به نوشته عبدالله شهبازی دروب سایت شخصی اش، حمید روحانی که با نام مستعار "سید صادق زیارتی" نیز شناخته می شود، به دلیل برخی از اختلافات با روح االله حسینیان مجبور به استعفاء از ریاست مرکز اسناد انقلاب اسلامی شد و بنیاد تاریخ ایران معاصر را راه اندازی کرد و هم اکنون ریاست این بنیاد را برعهده دارد.

 


امروز: انتخابات بیست و ششمین دوره هیات مدیره کانون وکلای دادگستری مرکز در ۲۰ اسفندماه در شرایطی برگزار خواهد شد که دادگاه عالی انتظامی قضات صلاحیت ۳۶ نفر از وکلا ازجمله رییس فعلی‌ و رییس سابق هیات مدیره کانون وکلای دادگستری مرکزهستیم.

به گزارش ایلنا طبق تبصره ماده ۴ قانون کیفیت اخذ پروانه وکالت تایید صلاحیت نامزدهای عضویت در هیات مدیره کانون وکلای دادگستری به دادگاه عالی انتظامی قضات واگذار شده است در همین راستا اسامی ۷۹ نفر برای عضویت در هیات مدیره کانون وکلای دادگستری مرکز به این مرجع قضایی ارسال شد که روز گذشته این دادگاه صلاحیت ۴۳نفر را تایید و ۳۶ نفر مابقی را فاقد شرایط لازم برای عضویت در هیات مدیره این نهاد مدنی دانسته است.

در میان ردصلاحیت شدگان چهره‌هایی از جمله سیدمحمد جندقی کرمانی‌پور رییس فعلی هیات مدیره کانون، گودرز افتخار جهرمی رییس سابق کانون وکلای دادگستری، محمدعلی دادخواه، نعمت احمدی، رمضان حاجی مشهدی، ناصر زرافشان، عبدالفتاح سلطانی، فریده غیرت، عبدالصمد خرمشاهی، علی نجفی توانا، رضا نوربها، محمدحسین آقاسی، جهانگیر مستوفی و اکبر سرداری‌زاده مشاهده می‌شود.
 


امروز:همسر اکبر منتجبی از بلاتکلیفی قریب به یک ماهه این روزنامه نگار بازداشت شده ابراز نارضایتی و نگرانی کرد.

اعتماد نوشت:فریبا نیری همسر اکبر منتجبی از روزنامه نگاران باسابقه کشور که ۱۹ بهمن ماه توسط نیروهای امنیتی شبانه در منزلش بازداشت شده است، به اعتماد گفت؛ طی سه هفته گذشته که از بازداشت منتجبی می گذرد همسرم دو بار و هر بار کمتر از سه دقیقه با منزل تماس گرفته است و متاسفانه در این تماس های تلفنی فقط به احوالپرسی پرداخته است.

وی با اعتقاد به اینکه به نظر می رسد منتجبی اجازه صحبت کردن درباره محل نگهداری و اتهاماتش را ندارد، افزود؛ بی خبری از وضعیت همسرم بیماری ام «ام اس» را تشدید کرده و سبب شده قدرت نگهداری از دختر ۱۰ساله ام را از دست بدهم

 


امروز: امام جمعه مسجد مکی اهل سنت زاهدان گفت: خبر دستگیری موفقیت آمیز مالک ریگی هم مایه خوشحالی ما و هم در سطح سیستان و بلوچستان باعث خوشحالی مردم شد. چراکه مردم استان آرامش و امنیت و وحدت بین فرقه اسلامی را در منطقه می خواهند . ریگی بی سواد و شرور و عامل نا امنی بود.

مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی در گفتگو با مهر با بیان این مطلب اظهار داشت: ایجاد ناامنی، راه بندی، حمله انتحاری و کشتار مردم چیزی است که هیچ یک از مردم استان مخصوصاً برادران اهل سنت و همچنین برادران شیعه راضی نیستند.

امام جمعه مسجد مکی اهل سنت زاهدان افزود: جنایاتی که در پیشین و مسجد علی بن ابیطالب (ع) زاهدان و دیگر مناطق توسط مالک ریگی انجام شد چیزی بود که باعث ناراحتی و انزجار مردم شد و بارها و مکرر جنایاتی که توسط مالک ریگی و گروهکش و دیگر افراد شروری که در منطقه انجام می دادند بنده و علمای منطقه محکوم کرده ایم.

وی تصریح کرد: همیشه تأکید شده که حساب مالک ریگی از حساب اهل سنت جدا است، و همچنین حساب افرادی که از راه مسلحانه می خواهند به هر بهانه ای وارد شوند و مسائلی را خلاف امنیت عنوان می کنند حسابشان از اهل سنت جدا است .

اسماعیل زهی، اضافه کرد: برای اینکه اهل سنت امنیت، آرامش و وحبیسواددت در کشور را می خواهند و مسائلشان را مثل دیگر شهروندان تنها از راه قانونی پیگیری می کنند .

امام جمعه مسجد مکی اهل سنت زاهدان تأکید داشت: با دستگیری این شرور توسط سربازان گمنام مملکت و موفقیت افتخار آمیز آنها همه ما خرسند شدیم، امیدواریم که آرامش و امنیت به منطقه برگردد و توسعه و حل مشکلات استان با امنیت و آرامش بهتر قابل حل خواهد بود .

وی همچنین در پاسخ به این سئوال که چه توقعی از قوه قضاییه برای مجازات این شرور دارید، گفت: مجازات کسی که آدم کشی کند قرآن شریعت و اسلام و قانون مشخص کرده و باید با آن برخورد شود و در صورت صلاحدید مقامات قضایی دادگاه وی علنی برگزار شود .

مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی، به مهر خاطر نشان کرد: اینکه گفته می شود وی تحصیل کرده یکی از حوزه های علمیه است، من به شدت تحصیل وی در یکی از مدارس اهل سنت زاهدان را رد می کنم این شرور درسی در زاهدان نخوانده و در زمانی که سن پایینی داشته با پاکستان رفته و ما نمی دانیم در آنجا درس خوانده است یا نه؛ ولی آنچه مهم است این می باشد که شرور مالک ریگی هیچگونه سوادی از علم شریعت ندارد .

وی، تصریح کرد: در مدارس اهل سنت مطلقاً مسائلی که از باب خشونت ترور و ناامنی باشد تعلیم نمی شود و نه گرایشی در این رابطه است و گرایشات این چنینی در این حوزه ها وجود ندارد .

امام جمعه مسجد مکی زاهدان، افزود: بلکه گرایش حوزه ها مسائل فرهنگی است و حساب مالک و امثال وی از علما و طلاب اهل سنت استان سیستان و بلوچستان کاملا جدا است.

 


امروز: سایت جوان وابسته به سپاه پاسداران نوشت برادر عبدالمالک ریگی صبح امروز اعدام شد اما این خبر توسط خبرگزاری ایرنا تکذیب شد.

چنانچه جوان نوشته بود : پس از عملیات حساب شده ، بدون نقص وافتخار آفرین سربازان گمنام امام زمان (عج) در دستگیری عبدالمالک ریگی که در نوع خود اقدامی بی نظیر بود عبدالحمید ریگی برادر عبدالمالک ریگی که به خاطر اقدامات تروریستی و خرابکارانه خود بویژه به شهادت رساندن دهها تن از شهروندان ، ماموران نظامی و انتظامی و خانواده و اقوام خویش به اعدام محکوم شده بود و بنابر دلایلی اجرای حکم وی به تاخیر افتاده بود صبح امروز اعدام شد .

اما چند ساعت بعد دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان سیستان و بلوچستان خبر برخی سایت ها مبنی بر اعدام عبدالحمید ریگی برادر عبدالمالک، سرکرده گروهک تروریستی ریگی را تکذیب کرد.

" محمد مرزیه" روز چهارشنبه در گفت وگو با ایرنا اظهارداشت: این خبر از اساس تکذیب می شود و به نظر می رسد برخی پس از دستگیری عبدالمالک ریگی به دنبال جوسازی هایی هستند.

عبدالحمید ریگی از سال گذشته در بازداشت در ایران به سر می برد.

 


امروز:سعید نورمحمدی در ملاقات دیروز خود به خانواده‌اش اطلاع داد که از بند 209 به بند عمومی 350 زندان اوین منتقل شده است.

به گزارش ندای سبز آزادی، نورمحمدی پیش از این در سلول های انفرادی و چند نفره بند 209 و 240 زندان اوین بود.

سعید نورمحمدی، عضو شاخه جوانان جبهه مشارکت و مسئول کمیته استان های ستاد 88 تنها اسیر کمیل سبز است که همچنان در بازداشت به سر می برد.

 


امروز: شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف در رابطه با بازداشت خانم تارا سپهری فر، دبیر این انجمن، بیانیه ای را صادر کرده که متن کامل آن بدین شرح است:


بسمه تعالی

نزدیک به 9 ماه است که کشور صحنه اعتراضات گسترده نسبت به انتخابات ریاست جمهوری و حوادث پس از آن است. با شروع این اعتراضات، جناحی افراطی اقدام به دستگیری فعالان سیاسی، مدنی و اجتماعی کرده و فعالان دانشجویی نیز از این اقدام بی بهره نبوده اند. در این میان دانشجویان فعال و غیرفعال دانشگاه صنعتی شریف نیز هزینه های زیادی به موجب چنین سیاستی پرداخت کرده اند.

با شروع سال تحصیلی 88 89، انجمن اسلامی دانشجویان محور فعالیت خود را عقلانی کردن جو دانشگاه براساس ایجاد فضای بحث و گفت و گو قرار داد. عدم صدور مجوز برای سخنرانی و دعوت از شخصیت های سیاسی کشور و فعالیت هایی از این قبیل که می توانست فضای گفت و گو را در دانشگاه ایجاد نماید نیز در رفتار انجمن اسلامی دانشجویان تغییری ایجاد نکرد.

پس از روز 16 آذرماه دستگیری های دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف شدت بیشتری گرفت. هرچند حاکم شدن جو احساسی و متشنج در دانشگاه اجتناب ناپذیر می نمود، اما انجمن اسلامی دانشجویان با محترم شمردن اعتراضات بدنه دانشجویی دانشگاه تمام تلاش خود را در راستای ایجاد فضایی منطقی و کم هزینه (بویژه برای بدنه دانشجویی) جهت پیگیری خواسته های دانشجویان دانشگاه به کار گرفت. و بر خلاف ادعای آنان که این تشکل دانشجویی را آشوبگر و خواهان فضای متشنج در دانشگاه می خواندند نشان داد که همچنان اولویت خود را بر بحث و گفتمان قرار داده است.

در پیش گرفتن این رویه نیز این تشکل را از تیغ بازداشت های طولانی مدت و بی دلیل اعضایش در امان نگاه نداشت. بازداشت دبیر انجمن اسلامی دانشجویان که با تحمل فشارهای همه جانبه، نقش به سزایی را در سیاست ماه های اخیر این تشکل ایفا می کرد، اجحافی به عملکرد انجمن و دبیر آن بوده است و گویی افرادی در پشت پرده تصمیم گیری ها خواهان فضایی متشنج در دانشگاه برای بهره برداری در جهت منافع خویش هستند.

شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان یادآوری این نکته را به مسئولین دانشگاهی وظیفه خود می داند که این گونه اقدامات امنیتی نتیجه ای جز ناآرامی و احساسی کردن فضای دانشگاه ها نداشته و از مسئولین دانشگاه صنعتی شریف تقاضا دارد مصرانه برای آزادی تمامی دانشجویان این دانشگاه اقدامات لازم را انجام دهند و وظیفه خود را در قبال عملکرد عقلانی دانشجویان دانشگاه به انجام رسانند.
 


امروز: اخبار ويژه ستون پيدا و پنهان روزنامه اعتماد چهارشنبه 5/12/88 در پي مي آيد:

? چند آزادي؛ در دو روز گذشته روند آزادي بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات ادامه داشت. به گزارش کلمه، سارا توسلي فرزند محمد توسلي و همسر فريد طاهري پيش از ظهر ديروز آزاد شد. همچنين اصغر خندان و محمدرضا رزاقي دو عضو ستاد ميرحسين موسوي نيز عصر دوشنبه آزاد شدند. مسعود نورمهدي برادر سعيد نورمهدي نيز نيمه شب شنبه با قيد کفالت آزاد شده است. ايلنا نيز خبر داده اردشير فتحي نژاد که در ارتباط با حوادث پس از انتخابات بازداشت شده بود با وثيقه يکصد ميليون توماني آزاد شد. وي در دوران وزارت بيژن نامدارزنگنه، رئيس ستاد وزارت نفت بود.

? يک بازداشت؛ «کلمه» نوشت؛ «محمد استکي» از فعالان سياسي بازداشت شد. اتهام وي اقدام عليه امنيت ملي از طريق ارتباط با رسانه هاي خارجي عنوان شده است.

? قول مساعد قاليباف براي آرم 27 هزار توماني خبرنگاران؛ در حالي که طي روزهاي اخير خبرنگاران براي دريافت آرم طرح ترافيک با هزينه هاي 250 تا 690 هزار توماني از سوي مسوولان امر مواجه شده اند روز گذشته محمدباقر قاليباف شهردار تهران در گفت وگو با خبرنگار اعتماد از قول مساعد مهندس تشکري هاشمي معاونت ترافيک شهرداري تهران براي آرم هاي 27 هزار توماني براي خبرنگاران خبر داد. به گفته قاليباف خبرنگاراني که سال گذشته آرم دريافت کرده اند و داراي کارت خبرنگاري و کارت انجمن صنفي هستند مشمول سهميه آرم هاي 27 هزار توماني هستند.

? فيلم تازه يي از وقايع کوي دانشگاه؛ فيلم تازه يي که بي بي سي مدعي است از وقايع کوي دانشگاه در نيمه شب (30/1 بامداد) بيست و پنجم خردادماه تهيه شده دوشنبه شب در شبکه خبري بي بي سي به نمايش درآمد که تصاوير منتشرنشده يي از حمله برخي نيروها به کوي دانشگاه تهران و خوابگاه دانشجويان را به تصوير کشيده است. اين فيلم ابعاد تازه يي از وقايع آن شب در کوي دانشگاه را نشان مي دهد. و با بازتاب هاي بسياري روبه رو شده است.

? گلايه همسر منتجبي از بلاتکليفي اين روزنامه نگار دربند؛ همسر اکبر منتجبي از بلاتکليفي قريب به يک ماهه اين روزنامه نگار بازداشت شده ابراز نارضايتي و نگراني کرد. فريبا نيري همسر اکبر منتجبي از روزنامه نگاران باسابقه کشور که 19 بهمن ماه توسط نيروهاي امنيتي شبانه در منزلش بازداشت شده است، به اعتماد گفت؛ طي سه هفته گذشته که از بازداشت منتجبي مي گذرد همسرم دو بار و هر بار کمتر از سه دقيقه با منزل تماس گرفته است و متاسفانه در اين تماس هاي تلفني فقط به احوالپرسي پرداخته است. وي با اعتقاد به اينکه به نظر مي رسد منتجبي اجازه صحبت کردن درباره محل نگهداري و اتهاماتش را ندارد، افزود؛ بي خبري از وضعيت همسرم بيماري ام «ام اس» را تشديد کرده و سبب شده قدرت نگهداري از دختر 10ساله ام را از دست بدهم.

? مجري به مديرکل صدا و سيماي استان اصفهان تبديل شد ؛ «فردا» گزارش داد قرار است وحيد يامين پور به عنوان مديرکل صدا و سيماي استان اصفهان منصوب شود. يامين پور که قبلاً سردبير رجانيوز بوده است.

? ادامه بي خبري از احسان مهرابي؛ بي خبري از وضعيت احسان مهرابي خبرنگار پارلماني روزنامه فرهيختگان ادامه دارد. به گزارش «کلمه» مهرابي تاکنون تنها در يک تماس کوتاه تلفني در فرداي روز بازداشت خود با همسرش صحبت کرده است. پس از آن هيچ گونه خبري از وضعيت اين خبرنگار در دست نيست و همين امر موجب نگراني شديد خانواده او شده است.

? ديدار خاتمي و کروبي؛ سيدمحمد خاتمي روز گذشته به منزل علي کروبي رفت. رئيس جمهور سابق کشورمان به قصد عيادت از فرزند مهدي کروبي به منزل وي رفته بود. به گزارش سحام نيوز، در اين ديدار مهدي کروبي نيز حضور داشت.
 


امروز: روزنامه کیهان که دیگر حرفی در برابر 10 استدلال پارلمان‌نیوز در برابر دروغ‌پردازی‌های این روزنامه نداشت، در شماره چهارشنبه خود دست تسلیم را بالا برد.

به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلمان‌نیوز»، این روزنامه که دیگر حرفی برای گفتن نداشت تنها به نقل ذکر سخنان هدایت‌خواه که اتفاقا تنها به استناد مطالب دروغین این روزنامه بود و پاسخ محمدرضا خباز پرداخت.

البته این روزنامه آخرین تلاش خود را برای انحراف اذهان عمومی از ناکامی بزرگ مدیرمسئولش در دادگاه انجام داده و از مسئولین امنیتی و انتظامی خواسته است که برای یافتن عوامل سوءقصد به فضلی‌نژاد به سراغ عوامل پارلمان‌نیوز هم بیایند.

پارلمان‌نیوز که خود نخستین بار و قبل از هر رسانه و گروه دیگری از مراجع امنیتی خواستار رسیدگی فوری و قاطع به این حادثه شده بود و ابایی از فراخوان کیهان و تلاش این روزنامه برای تحریک دستگاه‌های امنیتی و انتظامی ندارد، آمادگی خود را برای مشارکت در روشن شدن عامل یا عوامل سوءقصد به فردی که نورچشمی مدیرمسئول ناکام است و سابقه یک‌بار خودکشی نیز دارد اعلام می‌کند تا مشخص شود این سوءقصد آیا عمدی و احتمالا از سوی دوستان او برای انحراف اذهان عمومی بوده است یا مسائل شخصی در میان بوده و یا اینکه افراد دیگری در این حمله دست داشته‌اند.

ضمن آنکه به زودی شورای سیاستگذاری پارلمان‌نیوز درباره شکایت قضایی از مدیرمسئول روزنامه کیهان با استناد به ادعای پوچ و بی‌اساس کیهان علیه پارلمان‌نیوز مبنی بر خشنودی از این سوءقصد، همکاری با صهیونیست‌های جنایتکار، جعل خبر، تحریف خبر و چند مورد دیگر تصمیم‌گیری می‌نماید
 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به emrooz-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به emrooz@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بازار امروز

Loading currency converter .. please wait

loading
currency converter
please wait
....

خبرهاي گذشته