هستي نيوز،از آن سوي فيلتر جمهوري اسلامي خبر پراكني ميكند

-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد...
http://groups.google.com/group/hasti-news
------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۸ اسفند ۷, جمعه

Latest News from Emrooz for 02/26/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



امروز: رئيس مجلس خبرگان رهبري صبح امروز و بر سر مزار بنيانگذار جمهوري اسلامي به بيان نكات مهمي درباره ضرورت ادامه راه امام(ره) و خطر مخدوش شدن آن پرداخت.
به گزارش خبرنگار ايلنا، آيت‌الله اكبر هاشمي رفسنجاني در مراسم تجديد ‌بيت رئيس و اعضاي مجلس خبرگان رهبري با امام و شهدا كه سيد حسن‌خميني نيز حضور داشت، با اشاره به زيارت امام(ره) كه دو بار در سال انجام مي‌شود، اظهار داشت: تجديد روحيه و الهام گرفتن از منويات امام بر سر مزار شريفشان آسانتر است، ولي متاسفانه تبليغات به گونه‌اي است كه نسل جديد متوجه نمي‌شود امام با كمك مردم چه معجزه‌اي آفريدند.
وي افزود: آقاياني كه تشريف دارند شايد مي‌دانند كه آن زمان و بعد از دوران آيت الله العظمي بروجردي چه مي‌گذشت كه روحانيت چه قدرت و صلابتي داشت ،اما تلاش‌هايي شروع شد تا آن صلابت شكسته شود و چيزي در مقابل ديكتاتوري رژيم باقي نماند؛ در آن هنگام ما طلبه‌هاي جواني بوديم كه با مسائل سياسي و اقتصادي آشنايي داشته و به خصوص من كه كارهاي مطبوعاتي و نشريه مكتب تشيع را انجام مي‌دادم، با رفقا عميق‌ترين خفقان را مي‌ديديم و فكر مي‌كرديم چيزي نيست كه بتواند آن را بشكند و اميدي هم نمانده بود، زيرا تمام گروه‌ها احزاب وشخصيت‌ها كه حرف مردم را مي‌زدند سركوب شده بودند و يك قبرستان واقعي و ياس مطلق در كشور حاكم بود.
اين همراه امام در دوران مبارزات خاطرنشان كرد: درشروع نهضت امام تعبير معمولي كه در جلسات و محافل طلبگي وجود داشت اين بود كه حركت امام را به مشت بر سندان يا درفش كوبيدن تعبير مي‌كرد و فكر مي‌كردند ما كار طلبگي خودمان را بكنيم كه واقعا شرايط اين گونه بود و استثناء هم نداشت.
هاشمي رفسنجاني با اشاره به اينكه در دوران آغاز مبارزه شخصيت‌هايي مانند آيت الله كاشاني، فدائيان اسلام و كساني كه پس ازشهريور 1320 حضور داشتند از ميدان سياست و افكار عمومي حذف شده بودند،تصريح كرد: حركت امام در ابتدا مانند سنگي كه بر اقيانوس بياندازند بود و موج كوتاهي ايجاد مي‌كرد ، اما به تدريج با همت امام و شجاعت درايت ايشان و شاگردان كه خدا مانند اصحاب امام زمان(عج) ذخيره كرده بود حركت دشواري شد، ولي اين موج بلند شد تا به ساحل رسيد.
وي با بيان اينكه در دوران طولاني تبعيد، امام ارتباط مستقيمي با مردم نداشتند و ما دلگرم مي‌شديم، ادامه داد: از سال 42 تا 57 و عمر خيلي كوتاه مبارزه شاهد بوديم كه مردم آگاه شدند و همه چيز به هدف نزديك شد كه رفتار و كلمات امام در آن زمان و بعد از پيروزي انقلاب مهمترين سرمايه ماست.
رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام گفت: متاسفانه نسل نو كه در آن دوران نبود هيچ خبري جز آنچه در رسانه‌ها وكتاب هاست ندارد و (عده‌اي)دوباره به فكر افتاده‌اند كه امام را از ذهن‌ها حذف كنند.
وي افزود: طبيعي است كشورهاي استكباري كه ضربه سنگيني از امام در ايران و كشورهاي ديگر خورده‌اند، الان از ايشان انتقام مي‌گيرند، زيرا نهضت فلسطين احيا شد، لبنان راهي ديگري پيدا كرد و با افكار امام به همه جا رفت و بيان شد و هر مساله‌اي كه در ايران اتفاق مي‌افتد مي گويند امام، دين، روحانيت و تفكرات شيعه همين است، زيرا مي‌دانند از كجا ضربه خورده اند و نگران بودند ضربه عميق‌تر شود و تاسف بيشتر اين است كه در داخل هم افراد ناآگاه، شايد با حسن نيت كمك مي‌كنند كه افكار امام را مطرود و مخدوش كنند و كساني كه در آن زمان حرفي براي گفتن نداشتند الان ميدان‌داري مي‌كنند.
وي سپس تاكيد كرد: نبايد بگذاريم داستان مشروطه دوباره در كشور تكرار شود، البته دشمنان خارجي خيلي حرفه‌اي عمل مي‌كنند و بعضي حرف‌هايي كه مي‌زنند نشان مي‌دهد كه از كارشناسان كاركشته‌اي استفاده مي‌كنند كه عمدتا از ايران به خارج رفته‌اند يا فرار كردند و از تيپ‌هاي فرهنگي ‏‌، سياسي، ‌اطلاعاتي و نظامي بودند كه با ايران آشنايي و ارتباط دارند و مسائل را تحليل مي‌كنند.
رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام هشدار داد: موج فتنه بزرگي عليه انقلاب، اسلام ولايت و تقدس روحانيت شروع شده كه هيچ وقت نمي‌خواهد يك ذره هم كوتاه بيايد و ضعف‌هاي سياسي و اقتصادي در داخل هم به ياري آنها مي‌آيد تا آنهارا به گذشته مربوط كند.
آيت الله هاشمي رفسنجاني اظهار داشت: فكر مي‌كنم، ما بقاياي نيروهاي پيشتاز انقلاب به اضافه نسل بعدي كه به دليل رشد در فضاي انقلاب بهتر هستند، وظيفه سنگيني داريم.
وي با تاكيد بر اينكه اسلام، تشيع، امام زمان و ولايت سرمايه ماست و اصالت با آنهاست، افزود: ولي امام سمبل و نمونه بود كه نبايد از آن غفلت كنيم وكساني كه اين كار را مي‌كنند دقيقا مانند كساني هستند كه ميوه درختان پربار را مصرف مي‌كنند و زير سايه آن آرميده اند، ولي آهسته آهسته درخت را از بيخ مي‌زنند و اين اشتباهي است كه اتفاق مي‌افتد و ان‌شاءالله هوشيار باشيم و بدانيم، مسيري تا به حال آمده‌ايم درست بود و جور ديگري تعبير نشود و افراد نورسيده‌اي نخواهند كاري جديدي را شكل دهند كه از عهده آن بر نمي‌آيند، زيرا ممكن است با حسن نيت ، بناي تازه‌اي را روي بنايي كه تخريب كرده‌اند بسازند كه البته اشتباه مي‌كنند.
رئيس مجلس خبرگان رهبري با اشاره به وظيفه سنگيني كه همه بر عهده دارند، گفت: خوشبختانه كسي مانند مقام رهبري را در راس كشور داريم كه تفسير امام را بيشتر از همه مي‌داند و آن را بيان مي‌كند، اما متاسفانه افراد ناآگاه به جاي اينكه مسووليت كارهاي خودشان را بپذيرند به گونه‌اي رفتار مي‌كنند كه همه مسووليت‌ها را به عهده آقا مي‌اندازند و با جا خالي دادن و حرف‌هاي نامربوط ، باعث مي‌شوند تركش كارهايي را كه مردم از آنها قبول نمي‌كنند، به آن طرف (رهبري) برود.
آيت الله هاشمي رفسنجاني در پايان با بيان اينكه دشمن حرفه‌اي عمل مي‌كند و ما هم بايد ميدان را با حرفه اطلاع رساني درست تقويت كنيم، ابراز اميدواري كرد: ان‌شاء الله وظيفه‌اي را كه برعهده داريم بتوانيم انجام دهيم و از مسووليت سنگين شانه خالي نكنيم ، در غير اين صورت اگر اين ميراث را درست به نسل بعدي نسپاريم، نمي‌دانيم پيش خدا چه جوابي بدهيم.

 


این روزها با پر رنگ شدن خبر دستگیری شرور ریگی توسط دوستان زحمتکش وزارت اطلاعات که به هر صورت که انجام شده باشد از الطاف خدا به مردم شریف ایران می باشد دامنه تبلیغات صدا وسیما در باره حضور میلیونی مردم در راه پیمایی ۲۲ بهمن کاملا فروکش کرده است.

در این نوشته قصد من آن نیست در این باره سخنی که از قضا بسیاراست! گفته شود.آنچه باعث قلمی شدن این سطورشد اظهارات شگفت آور دوست وبرادرپاسدارسابق ونماینده کنونی مردم شریف تهران درمجلس شورای اسلامی ،سردار کوثری است که اخیرادر مصاحبه ای گفته است :

تعداد۱۴ میلیون نفری که به مهندس موسوی رای داده اند به ۴تا ۵هزارنفر تقلیل یافته است!

این ادعا ی خنده آوروالبته تاسف برانگیز مرا به یاد سرمقاله کیهان که درهمان روز شهادت خواهر زاده مهندس موسوی که در آن مطالبی تقریبا به این مضمون آمده بود انداخت که مهندس موسوی با درک این مطلب که طرفداران او در جامعه بشدت ریزش کرده اند بناچار به پروژه کشته سازی !!روی آورده است و این بارمی خواهد با قربانی کردن خواهر زاده خود مظلوم نمایی کند! تا بیش از این در ورطه فراموشی نیفتد!

این مطلب را که از سردار کوثری که از زحمت کشیده های جنگ است واجر خدماتش هم عند الله محفوظ، خواندم هم خیلی تعجب کردم وهم خیلی متاسف شدم .تاسف از آن جهت که بروبچه های جنگ تا آنجا که من می شناختم ومی شناسم غالبا اهل انصاف در قول وعمل ودرست گویی بوده وهستند.

نادرستی این اظهارات آن هم از سوی یکی از نمایندگان مجلس تکان دهنده است .

درست مثل بعضی حقایق که تصورشان مترادف با تصدیقشان است مثل گفتن واژه برف و تصورسفیدی آن، شنیدن این اظهارات بی پایه برلبان هرشنونده لبخندی تلخ پدید می آورد.

اینجاهاست که آدم در می یابد چرا شیخ سخن، سعدی، بابی را در بوستان خود بنام اندر فوائد خاموشی آورده است!

راستش من هر چه فکر کرده ومی کنم هنوز نتوانسته ام بفهمم آقای کوثری این اکسیر تقلیل وتبدیل ۱۴ میلیون طرفدار رابه ۴تا۵ هزار را ازقوطی کدام عطاری و برمبنای چه محاسبه وبر اساس چه معادله ای بدست آورده است! لطفی کنند ورهنمونی به امثال این کمترین بدهند تا بیش از این در ورطه گمراهی نمانند!

اینگونه حرف زدن حتی زیبنده یک شهروند عادی نیست چه رسد به نماینده مجلس آن هم از شهری مثل تهران واز برادری مثل سردار کوثری.

به ذهنم رسید به نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی پیشنهاد کنم با تصویب قانونی به شرائط داوطلبان نمایندگان مجلس، انجام تست هوشی از آنان را هم اضافه نمایند!

آنچه باعث اینگونه حرف زدن ونوشتن و.. توسط آقای کوثری وکسای امثال بی مثل ومثال ! سر مقاله نویس کیهان و..می شود دلائل زیادی دارد که مجال پرداختن به همه آنهانیست.

در میان همه علل وعوامل اینگونه داوریها یک عامل بیشترازدیگرعوامل خود رامی نمایاند:دست کم گرفتن هوش آحاد جامعه وسطح درک آنها که متاسفانه باید گفت بین این عامل وسطح درک صاحبان این گونه قضاوتها در مورد مردم و برداشتهایشان ازآنان رابطه مستقیمی وجود د اشته ودارد.

بنا به تصور آقایان

۱- تمامی کسانی که در راه پیمایی ۲۲ بهمن شرکت کردندهمه از یک طیف وجناح بودند ودر بین آنها حتی یک منتقد ومعترض به فرآیند و نتیجه انتخابات وحوادث تلخ پس از آن وجود نداشته است!

۲- کسانی که در راه پیماییها وتجمعات گذشته به طرفداری از موسوی به خیابانها می آمدند وبی شمار بودند، با مشاهده مردمی که در۲۲بهمن به خیابانها آمده بودند یاجرئت حضور نیافتند ویا با در ک واقعیتها! ویا روشن شدن بعضی حقایق! اینقدراز تعدادشان کم شده که می توان گفت روبه اضحلال رفته اند!

حال باید دید آیا اینگونه برداشت ونگرش نسبت به رخداد۲۲ بهمن وطرفداران موسوی درست است یانه.

حد اقل برای کسانی که در روز ۲۲بهمن حضور گسترده آن همه نیروهای امنیتی رادرجهت دفاع از امنیت راه پیمایی تهران دیده واز نزدیک شاهد حضور متر به متر نیروهای امنیتی،اطلاعاتی ، بسیج و. در خیابانها و..بوده اند این پرسش بی پاسخ مطرح است که:

با یک حساب سر انگشتی معلوم می شود اگرتعداد۴تا ۵ هزار نفر طرفدارموسوی ادعایی آقای کوثری را به کل شهرهای کشور تقسیم کنیم سهم تهران به ۱۰۰ نفربیشتر نمیرسد. دراین صورت این سوال مهم مطرح می شود که پس برای چه وبه چه منظور آقایان ،این همه با بسیج وبکارگیری نیروهای امنیتی کشور،آنان را در جهت مقابله با این تعداد مخالف انگشت شمار به زحمت انداخته وبرای اولین بار به مراسم سالگرد باشکوه این انقلاب هنوز باشکوه ،وانشاءالله همیشه باشکوه ،اینگونه به شهرها چهره پلیسی بخشیدند؟

اگر تعداد مخالفین وضع موجود آنگونه که سردار کوثری می گوید اینقدرکم شده باشد که تعدادشان در سطح کشوربه ۴تا۵ هزار رسیده است چه نیازی به این همه حملات تبلیغی رسانه های مکتوب وصداوسیما به جنبش موسوم به سبز است؟

جناب کوثری چرا وچگونه از درک این مساله غفلت کرده است که ما دراین مدت نه ماهه پس از انتخابات بیش از این تعداد در سطح کشور زندانی سیاسی معترض و منتقد و..داشته ایم برفرض که خانوده ها ودوستان وبستگان این افرادرا نادیده بگیریم خود اینهاتعدادشان از این عده ادعایی ایشان بیشترنیست؟!

اشتباه محاسبات دوستان در این است که گمان می کنند هر کس در ۲۲ بهمن به خیابان آمده لابد موافق سیاستهای موجود است ولذا هیچ اعتراضی به وضع کنونی وباز داشتها وروند محاکمات واعتراف گیریها و..نداشته و اگرقبلا داشته با حضور خود در راه پیمایی عملا نشان داده که معترض وضع موجودنیست!

به نکته جالبی اشاره کنم . هفته ای که گذشت درجایی! و در جلسه ای! وبا حضور عده ای! کارشناس خبره در باره بررسی ابعاد مختلف راه پیمایی ۲۲ بهمن دعوت شده بودم یکی از کارشناسان به نکته جالبی اشاره کرد وگفت آنچه در ابتدای سخنانم می خواهم به آن اشارتی داشته باشم این است که در فرمایشات تمام دوستان دونکته دیده می شد: یکی آنکه همه در راه پیمایی ۲۲ بهمن شرکت داشته اند ودوم آنکه تمام دوستان نسبت به وضع موجود کاملا معترض اند.

پس ازاین فرمایش یکی از اعضای جلسه گفت من با تمام اعضای خانوتده ام در این راه پیمایی حضور داشتیم اما در جیب فرزندانم پارچه های سبزوجود داشت.

نا درستی این محاسبه نادرست ازنادیده گرفتن طیفهای مختلف فکری شرکت کنندگان در راه پیمایی ۲۲ بهمن که این روزها در تحلیل بعضیها دیده می شود روشن تر از آن است که نیاز به توضیح داشته باشد.

دوستان بهتر است چشمها رابشویند وبهتر ببینند.برخلاف تصور بعضی مانند جناب کوثری، من مانندخیلی ها بر این باورم که ازتعداد طرفداران موسوی و منتقدان به نتیحه انتخابات کاسته نشده است .

آنها که در این روز یزرگ و پر حماسه مات ایران حضوری چشمگیر داشته اند انقلاب را کما کان از آن خود وخود راصاحب آن دانسته ومی دانند.

معترضین حاضر در این راه پیمایی ، خود را بخشی از جامعه ایران عزیزدانسته ومی دانند ونه تنها به قول آقای کوثری، تحفه امریکا نیستند بلکه همواره دل در گرو انقلاب امام داشته ودارندواز قضا انتقادشان نسبت به وضع موجود از همین اعتقاد راسخشان به انقلاب وآرمانهای امام ودغدغه حراست از ان سرچشمه گرفته و می گیرد.

آیا بجای اینگونه سست وسبک حرف زدن نباید در برابر این هوشمندی بخش وسیعی از مردم که در عین حال که نقدها واعتراضهایی جدی به حکومت وحاکمیت دارند بازبرای اثبات وفاداری خود به انقلاب اینگونه به خیابانها می آیند وشعار استقلال آزادی و جمهوری ایرانی را سر می دهند به درگاه لایزال الهی سر به سجده شکر وسپاس برد؟

سپاس، از این جهت که آنان هنوز خود رادر محدوده خانواده بزرگ انقلاب دانسته ومی دانند.ونمونه اش همین حضور آقایان موسوی وکروبی وخاتمی که متاسفانه رسانه های مرتزق از بیت المال هنوز که هنوز است دست از هرگونه تهمت وفحاشی به آنان برنداشته اند و با لقب مسخره آمیز سران فتنه ازآنان یاد می کنند!

دردمندانه باید به این حقیقت تلخ اعتراف نمود که:

۱- بعضی از دولتمردان ونخبگان سیاسی اصولگرا، با چشم پوشی ازبرخی از حقایق و واقعیتهای موجود وبا نادیده گرفتن بخش عظیمی از مردم به این تصور ونتیجه خطرناک رسیده اند که می شود با نا دیده گرفتن میلیونها منتقد ومعترض هم این راه را طی نمود!

وکیست نداند داشتن چنین تصور وتفکری که شاه مقبور هم به آن معتقد بود برای ادامه حاکمیت نظام مقدس جمهوری اسلامی سمی کشنده و مهلک است!

۲- ادامه روش سرکوب منتقدان ومعترضان وزندان کردن آنان اگرچه در کوتاه مدت ممکن است به ایجاد آرامشی در شرایط شکننده کنونی – که از قضا بسیارفریبنده است – در ذهن بانیان ومعتقدان این روشهای ناپسند که به هیچ وجه زیبنده جمهوری امام نیست منجر شده باشد اما این همه واقعیت نیست.سرکوب بخشی ازآحاد جامعه و سوختن واز بین بردن سرمایه های ارزشمند نظام مانند آسیب به اعتمادعمومی ملت به حاکمیت، لطمه جبران ناپذیری به چهره و وجهه پر ازعطوفت نظام زده واگر خدای ناکرده این روند ادامه یابد ،خواهد زد و دراین صورت مردمی که به نظام معتقد بودند وبرای برپایی آن جانفشانیها کردند به این باور تلخ خواهند رسید که نظام چهره رحمت وعطوفت خود رانسبت به بخشی از مردم از دست داده است.

۳- تلاش در جهت تقلیل طرفداران موسوی وبه تعبیربهتر، منتقدان به نحوه برگزاری واعلام نتیجه انتخابات وآمریکایی دانستن موسوی! ودیگران تلاشی بیهوده وساده اندیشانه است و دردی رادوانکرده ونمی کند.منتقدین چرا کم شده اند؟در این مدت نه ماهه چه اقدامی از سوی دولت در جهت اقناع آنها در این مدت شده است که آنها رانسبت به وضع موجود خوش بین نموده است؟ به گمان من آنها اگر بر تعدادشان اضافه نشده باشد که قراینی در این زمینه سراغ دارم کم هم نشده است.

۴- باید خدارا شکر کرد که منتقدین درداخل خانواده انقلاب، پشت سر کسانی مانند موسوی وخاتمی وکروبی و..قرار گرفته اند که قطعا از خودیهای انقلاب واز کسانی اند که حاضرهستند برای حفظ وحراست از انقلاب امام ومردم حتی جانشان رابدهند .اگر این رویه تهمت مسخره فتنه وادعای مسخره تر محاکمه سران معترض و درعین حال معتقد به نظام ادامه یابد آنگاه ممکن است جامعه معتقد به آنها نومیدانه نگاه خود رابه سمت وسوی دیگری که قطعا در داخل نظام نخواهد بود بکشاند که در این صورت از دست امثال خاتمی وموسوی وکروبی کاری ساخته نیست.

۵- دامنه ناپختگی افراد نخبه باید هرچه کمتر بشود. اظهارات بعضی سیاسیون نشانگر این واقعیت تلخ است که متاسفانه در بعضی نخبگان، رگه های ناپختگی فراوانی دیده می شود.آنان باید درست و راست با مردم خود سخن بگویند وهرگزدرک آنان را دست کم نگیرند.اینقدر عوام وخواص نکنند.مگرهمین عوامها نبودند که به ندای امام لبیک گفتند وما خواص را یا از زندانهای شاه بیرون آوردند ویا به تبعید وفرارسیاسیون به خارج خط پایان کشیدند؟

۶- درروندی که الآن وجود دارد صحنه سیاست به میدان مسابقه ای می ماند که در آن عده ای هم بازیگرند و داور بازی وهم تماشاچی و برگزارکننده بازی!

در کجای دنیا در عرصه رقابت وسیاست اینگونه عمل می کنند و اینگونه با حریف مسابقه می دهند که با کمترین مشاهده نشانه اعتراض وانتقاد نا اضی به روندبازی و قضاوت قاضی! دراعلام نتیجه بازی!کارت زرد وقرمز داور مبنی بر دستگیری و زندان ومحاکمه وحبس منتقد ومعترض بالا می رود؟ دراین صورت چه کسی از جناح رقیب که از رقابت خود دربازی گذشته نتیجه ای جز حبس وزندان و..نداشته در بازی بعدی حاضر به حضور در عرصه رقابت خواهدشد؟

۷- بسیار ساده اندیشانه است تصور شود با برگزاری باشکوه بزرگداشت سالگردپیروزی انقلاب بخشی ازمردم، مساله انتخابات رابه ورطه فراموشی سپرده اند.اینگونه نیست . اگر به این سخن اعتقادی نیست کافی است برای یکبارهم شده دست به یک خودآزمایی بزنند وبه منتقدین اجازه تجمعی آرام را در سرتاسر کشور بدهند. اگر متوجه حضور کم جمعیت شدند شادمانه! به روش های خود اد امه بدهند ولی اگر نتیجه چیز دیگری بود فورا وبرای حفظ مابقی وجهه نظام از روندی که در پیش گرفته اند باز گردند واز مردم عذر بخواهند وآب رفته را البته اگر بتوانند به جوی باز گردانند.

۸- هیچ انقلابی بدون انقلابیونی که آن راآفریده اند باقی نمی ماند.از اموری که برای برون رفت از این بحران وسر درگمی فوری می نمایاند آن است که می بایست به روند خروج وبه تعبیر مناسب تر،اخراج نخبگان وانقلابیون از درون نظام وحاکمیت سریعا پایان داده شود.طردنخبه ها از صحنه مدیریت جامعه ودعوت آنهابه الگوگیری از مردم! وادار کردن انقلابیون به سکوت وگوشه نشینی وعزلت واعتراف وتوبه وندامت وبردن آنها به ندامتگاه! نه تنها هیچ مشکلی را برطرف نکرده ونخواهد کرد بلکه به شهادت تاریخ بردامنه مشکلات موجود هم خواهد افزود.

۹- ادامه روند ورویه کنونی بعضی مبنی برا بجاد بغض ونفرت وتنفردربخشی ازجامعه نسبت یه بخش دیگری از آن ومردم را با دامن زدن به احساساتشان در برابر یکدیگر قرار دادن، رویه ای صد درصد اشتباه، بی نتیجه وغیرعقلانی برای هرحاکمیت است.برای رضای خدا هم که شده قدری چشمها رابیشتر باز کنند وبه کسانی که باحضورمیلیونی خود در صحنه انتخابات آنهمه شور وشعور وحضور آفریدند این همه تهمت وابستگی به خارج یا انتساب به امویان! نزنند واین همه برای موساد! و انگلیس! وانجمن پادشاهی! وته مانده های فاسد رژیم ستم شاهی پهلوی عامل وعوامل مفت ومجانی نسازند ونتراشند.این سیره حکومتی امام نیست. چرا اینقدرما اهل تهمت شده ایم ودست خود زنان عالم رااز پشت بسته ایم!؟

منبع: وبلاگ غلامعلی رجایی

 


اعتماد: همگان به یاد دارند که انتقادات چپ های جوان یا همان اصلاح طلبان از هاشمی رفسنجانی در آستانه انتخابات مجلس ششم تا چه حد برای او گران آمد و جوی که بعدها «تخریب» نام گرفت باعث شد او از خیر حضور در مجلس بگذرد. این روند در دوران اصولگرایان یا همان راست های جوان هم تکرار شد. محمود احمدی نژاد آن هنگام که در انتخابات ریاست جمهوری 1384، در تقابل با آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام قرار گرفت، توانست گمنامی اش را زیر سایه رقابت با چهره یی شناخته شده که بالطبع موافقان و مخالفان بسیاری دارد، بپوشاند و راه پاستور را به سادگی بپیماید.

همچنین او در تمام دوران ریاست جمهوری خود در دوره نهم نیز این تقابل را کمابیش حفظ کرد و در مناسبت های مختلف اشاراتی به «برخی افراد» داشت که به سادگی مصداقش را می شد در اطراف کاخ مرمر جست وجو کرد. او در انتخابات اخیر ریاست جمهوری نیز از همین تاکتیک بهره گرفت و توانست بخشی از حامیانی را که به دلیل عملکرد دولت نهم از میانه راه بازگشته بودند باز هم با خود همراه کند. با این حال گویی با پایان انتخابات نیز هنوز این روند ادامه دارد.

ماجرای نشریه همت و موج اندیشه نشان داد هنوز هم خطی در تقابل با رئیس مجلس خبرگان توسط نزدیکان دولت پیگیری می شود تا شاید از رهگذر حوادث پس از انتخابات بتوان به فتح الفتوحی دست یافت. اینها را که بدانیم تحلیل تجدید چاپ کتابی خاص از روزنامه نگاری که این روزها در خارج از مرزهای ایران است و به واسطه مواضع سال های اخیرش پیوسته از سوی روزنامه مشهور -تا پیش از این عصر- تهران مورد عتاب و خطاب قرار دارد، کار آسانی است. کمتر خواننده حرفه یی مطبوعات در دهه 70 است که اکبر گنجی را نشناسد. روزنامه نگاری که روزگاری نماد طیفی از روزنامه نگارانی بود که به عنوان دوم خردادی شناخته می شدند و مقالات و کتاب هایش علی الخصوص در موضوع قتل های سیاسی دهه 70 مخاطب گسترده یی داشت. کتاب های گنجی همزمان با حبس شش ساله اش نیز همچنان به چاپ های متعدد می رسید و خواننده خاص خود را داشت، اما با روی کار آمدن دولت احمدی نژاد و کند شدن روند ارائه مجوز به کتب سیاسی کتاب های وی نیز اندک اندک از ویترین کتابفروشی ها محو شد. اما هفته گذشته بعد از گذشت چهار سال از خروج اکبر گنجی از کشور و مواضعی که وی در این مدت در مسائل مختلف گرفته و حتی انتقاد اصلاح طلبان را نیز برانگیخته است خبری در یک روزنامه صبح تهران منتشر شد مبنی بر اینکه «شنیده ها از بازار نشر حاکی از آن است که آثار اکبر گنجی که این روزها به خارج پناهنده شده، اجازه چاپ مجدد ندارد و تنها کتاب «عالیجناب سرخپوش» وی به تازگی اجازه نشر یافته و با قیمت 10 هزار تومان به فروش می رسد.» کتاب «عالیجناب سرخپوش» مجموعه مقالاتی است که از اکبر گنجی در نقد هاشمی رفسنجانی در مطبوعات دوم خردادی به چاپ رسید و عجیب نیست که حتی پس از مواضع سال های اخیر گنجی که مورد انتقاد بسیاری از دوستان و دشمنان واقع شده است، در دولتی که به تقابل با رئیس مجمع تشخیص مصلحت شهره بود، کتابی که از او مجوز انتشار می گیرد کتابی در نقد هاشمی است. لازم است پیدا کنیم پرتقال فروش را.

 


هفته گذشته اعلام شد شوراي عالي انقلاب فرهنگي دوره پيش دانشگاهي را منحل کرده است. ايضاً در همان نشست، شورا تصميم مي گيرد دوره هاي آموزش و پرورش 12 سال شود؛ شامل يک دوره شش ساله و دو دوره سه ساله. سال گذشته نيز شورا سهميه بندي کنکور را بر اساس بومي بودن داوطلبان به تصويب رساند. تصميمات اجرايي ديگر شورا شامل تغيير اساسنامه دانشگاه آزاد اسلامي، تعيين ضوابط چاپ و نشر کتاب، بررسي فيلترينگ اينترنت، تعريف جرم هاي اينترنتي، رفتن يا نرفتن دانشجويان به کشورهاي غربي براي تحصيل در رشته هاي علوم انساني و انواع و اقسام تصميمات ديگر در امور دانشگاهي و فرهنگي بود. في الواقع مدتي مي شود که شوراي عالي انقلاب فرهنگي از کسوت يک نهاد مشورتي، پژوهشي و مطالعاتي در حوزه فرهنگ کلان کشور به در آمده و در قالب يک دستگاه اجرايي عمل مي کند. تغيير کارکرد، يا کاربري شوراي عالي انقلاب فرهنگي از يک شوراي مشورتي - مطالعاتي به يک دستگاه اجرايي (صرف نظر از آنکه چقدر اين تغيير به مصلحت کشور است و اساساً آيا شورا از ظرفيت و توان لازم براي اجرايي شدن برخوردار است يا خير) تاملاتي را برمي انگيزد که مهم ترين آن جايگاه و وضعيت حقوقي شورا در مقام يک دستگاه اجرايي است. به سخن ديگر آيا شوراي عالي انقلاب فرهنگي قانوناً مي تواند و مجاز است در امور اجرايي دخالت کرده، قانونگذاري و تعيين تکليف کند؟ قبل از پرداختن به چند و چون جايگاه حقوقي شوراي عالي انقلاب فرهنگي بايد مقدمتاً به پيشينه طرح اين موضوع بپردازيم چراکه در گذشته اين مشکل به صورت حادي که امروز درآمده، نبود. در گذشته، شوراي عالي انقلاب فرهنگي عمدتاً به عنوان يک نهاد مشورتي، مطالعاتي و راهبردي انجام وظيفه مي کرد و به امور اجرايي وارد نمي شد. بنابراين نفس اين پرسش هم پيش نمي آمد که جايگاه قانوني شورا در کجاست؟ تغيير در کارکرد شوراي عالي انقلاب فرهنگي في الواقع از زمان به روي کار آمدن دولت محمود احمدي نژاد اتفاق افتاده. دولت نهم در عرصه اجرايي کشور تغيير و تحولات فراواني ايجاد کرد. به نظر مي رسد فلسفه کلي اين تغيير و تحولات به اين صورت بوده که آقاي احمدي نژاد نهادها، شوراها و ارگان هايي را که مخل تصميم گيري هايش تشخيص مي داده - همچون سازمان برنامه و بودجه، بسياري از شوراهاي عالي، شوراي نظارت بر صندوق ذخيره ارزي و امثالهم - تعطيل يا منحل کرده و در مقابل نهادهاي ديگري را که از طريق آنها مي تواند خواسته هايش را پيش ببرد تقويت کرده است. از جمله نهادهايي که از زمان رياست جمهوري ايشان تغيير عمده يي در عملکردش به وجود آمده است شوراي عالي انقلاب فرهنگي است. تا قبل از دولت نهم، رسالت يا عملکرد شوراي عالي انقلاب فرهنگي، بررسي مطالعات، ارائه پيشنهادات و رهنمود در دوره هاي فرهنگي کشور بوده است.

به استثناي تصويب رياست دانشگاه هاي کشور (که آن هم امري تشريفاتي بود زيرا انتصاب رئيس دانشگاه ها توسط وزير علوم صورت مي گرفت)، شورا کمتر و به ندرت درگير امور اجرايي مي شد. وظيفه يا عملکرد آن ارائه رهنمودها و پيشنهادات کلي و کلان در حوزه امور فرهنگي به رهبري و دستگاه هاي مرتبط به فرهنگ و آموزش عالي کشور بود. جداي از آنکه اساساً شوراي عالي انقلاب فرهنگي ابتداي شکل گيري اش يک نهاد مشورتي، تحقيقاتي و مطالعاتي تعريف شده بود تا يک دستگاه يا نهاد اجرايي، بسياري از اعضاي آن چهره ها و شخصيت هاي فرهنگي بودند و خيلي ميل و اشتياقي به امور اجرايي نداشتند.

مساله مهم ديگري که از همان ابتداي شکل گيري شورا مانعي جدي بر سر راه درگير شدن و دخالت آن در امور اجرايي مي شد ابهام در جايگاه قانوني اش بود. قانون اساسي وظيفه قانونگذاري را منحصراً جزء وظايف مجلس شوراي اسلامي مي داند.

هيچ نهاد و دستگاه اجرايي ديگري از جمله شوراي عالي انقلاب فرهنگي مجاز به تصويب قانون، قانونگذاري يا تصويب هيچ نوع مصوبه و آيين نامه اجرايي نيست، به بيان ساده تر شوراي عالي انقلاب فرهنگي حسب قانون اساسي نمي تواند و مجاز نيست هيچ يک از دستگاه هاي اجرايي را مکلف و موظف به اجراي مصوبات، قوانين يا تصميماتش کند. اين امور صريحاً در چارچوب وظايف و مسووليت هاي قانوني اش است که مي تواند دستگاه هاي اجرايي را مکلف و موظف به اجراي دستورالعمل ها، مقررات و... کند، جداي از ملاحظات قانوني، عامل مهم ديگري که باعث مي شود دخالت شوراي عالي انقلاب فرهنگي در مسائل اجرايي با اشکال جدي روبه رو شود، ضرورت «پاسخگو بودن» يا آنچه در فلسفه سياسي به عنوان ارکان قدرت و نهادهاي اجرايي از آن نام برده مي شود، است. در نظام هاي مبتني بر قانون از جمله نظام خودمان هر دستگاه اجرايي در برابر اختيارات و مسووليت هايي که دارد، همزمان وظيفه پاسخگويي هم در قبال تصميمات و سياست هايش برعهده اش است.

درست است که رئيس جمهور، وزرا، مديران ارشد اجرايي و هر مسوول ديگري از اختياراتي براي اعمال قدرت تصميم گيري، تعيين سياست ها و خط مشي هاي اجرايي برخوردارند، اما در مقابل، در برابر مجلس در قبال آن تصميمات و سياست ها پاسخگو هستند. وزراي آموزش و پرورش، علوم يا ارشاد از اختياراتي در خصوص اعمال يکسري مقررات، آيين نامه هاي اجرايي، عزل و نصب ها، تعيين سياست ها و اعمال تصميمات اجرايي برخوردار هستند اما در عين حال در قبال آن تصميمات و سياست ها در برابر مجلس بايد پاسخگو باشند. مجلس مي تواند هر مسوول اجرايي را به واسطه آنچه ناکارآمدي يا سوءمديريت يا تصميمات آن مقام مي پندارد، به صحن علني مجلس فراخوانده و از او بازخواست کند و عنداللزوم اگر از توضيحات و پاسخ هاي وي قانع نشد، مي تواند راي به برکناري وي بدهد.

اين همان فلسفه يا اصل «پاسخگو بودن» دولت يا حاکميت در برابر ملت است. اشکال بنيادي که پيرامون شوراي عالي انقلاب فرهنگي مطرح است فقدان «پاسخگو بودن» آن است. اگر قرار شود اين شورا، قوانين اجرايي نصب و وضع کند، در امور اجرايي دخالت کرده و اين تصميم يا آن يکي را اتخاذ کند، با توجه به پاسخگو نبودن به هيچ نهادي از جمله و مهم ترين آن، پاسخگو نبودن آن در قبال نمايندگان ملت يا مجلس شوراي اسلامي اشکال جدي و اين سوال به وجود مي آيد که در آن صورت وظيفه رسيدگي، بررسي صحت و سقم و تشخيص درستي يا نادرستي و به خير و صلاح بودن يا برعکس به زيان کشور و مردم بودن تصميمات شورا چگونه حاصل مي شود؟ شوراي عالي انقلاب فرهنگي در وضعيت فعلي نهادي است که تصميم گيري مي کند (خلاف قانون اساسي)، قانون وضع مي کند (خلاف قانون اساسي)، قوانين و مقررات به اجرا مي گذارد (خلاف قانون اساسي)، و در بسياري از امور ديگر تعيين تکليف مي کند (خلاف قانون اساسي)؛ بدون آنکه ذره يي در مقابل تصميمات و سياست هايي که به اجرا مي گذارد «مسووليت پاسخگويي» داشته باشد. نفس اينکه پاسخگو بودن حکومت در قبال سياست ها و تصميماتش اين همه در نظام هاي سياسي مدرن مورد تاکيد قرار گرفته، به واسطه اين نکته ساده است که «مسوولان» يا «حکومت» مي توانند اشتباه کنند.

بنابراين نمايندگان ملت وظيفه بررسي و نظارت بر سياست ها و تصميمات آنان را دارند. مگر آنکه فرض بگيريم اعضاي شوراي عالي انقلاب فرهنگي جملگي معصوم، قديس و عقل کل هستند و احتمال اينکه اشتباه و خطايي در تصميم گيري هايشان وجود داشته باشد، صفر است. گمان نمي رود حتي خود بزرگ بين ترين اعضاي شورا هم چنين گماني در مورد خودشان داشته باشند. هدف اين يادداشت به هيچ روي بررسي و نقد جهت گيري ها و عملکرد شوراي عالي انقلاب فرهنگي نيست بلکه بيشتر توجه به جايگاه قانوني آن و اشکال بنيادي که بر سر راه دخالت هاي آن در امور اجرايي وجود دارد، است، والا اشکالات و شبهات زيادي مي توان در خصوص عملکرد آن شورا مطرح کرد.

نفس اينکه از زمان روي کار آمدن دولت احمدي نژاد جايگاه شورا اينقدر تغيير يافته به تنهايي مبين آن است که اين نهاد به چه ميزان يک نهاد علمي، پژوهشي و فرهنگي است، و به چه ميزان يک جريان سياسي- فرهنگي با جهت گيري هاي خاص خطي و جناحي. فقدان ارتباط با دانشگاه ها و بدنه هيات علمي کشور نکته تامل برانگيز ديگر اين نهاد است.

فقدان ارتباط ارگانيک آن با ساير نهادهاي تعليم و تربيتي، کميسيون هاي فرهنگي و ذي ربط مجلس، موسسات تحقيقاتي به همراه چهره ها و شخصيت هاي آکادميک کشور نکته تامل برانگيز ديگر شورا است. شوراي عالي انقلاب فرهنگي چه ميزان به الفباي بسياري از مسائل و مشکلات واقعي آموزش عالي کشور اشراف و آگاهي دارد؟

اما همان طور که گفتيم بررسي و نقد عملکرد شورا و اشراف آن به مسائل علمي بالاخص در حوزه علوم انساني، موضوع اين نوشتار نيست. انگيزه اصلي اين يادداشت طرح مقوله جايگاه قانوني شورا در اتخاذ تصميمات اجرايي است و ذکر اين نکته که اتخاذ تصميمات اجرايي از سوي شورا با دو معضل اساسي روبه رو است؛ نخست آنکه شوراي عالي انقلاب فرهنگي در قانون اساسي به عنوان نهادي مجري با شرح وظايف، اختيارات قانوني و مسووليت هاي تعريف شده، تعيين نشده است. ثانياً اينکه تمامي نهادهاي اجرايي در قبال تصميمات و سياست هايي که به اجرا مي گذارند، به نمايندگان ملت و مجلس پاسخگو هستند، در حالي که شوراي عالي انقلاب فرهنگي نهادي است که صرفاً تصميمات را اتخاذ مي کند و به اجرا درمي آورد، در حالي که در قبال خير و صلاح بودن، به نفع مردم و کشور بودن، قانوني بودن يا نبودن آن تصميمات به هيچ روي پاسخگو نيست. اين وضعيت در حقيقت نقض آشکار يکي از اساسي ترين مباني نظام هاي مبتني بر قانون است. قدرت و اختيارات همواره با مسووليت و پاسخگو بودن همراه است. اعمال قدرت و اختيارات بدون برخورداري از مسووليت و پاسخگويي، نقض ابتدايي ترين اصول مردمسالاري است.

منبع: اعتماد


 


اگر نبود حرمت مستشاران دادگاه عالي انتظامي قضات به جاي اين شيرو، شيروي ما نيست، مي گفتم اين شيرو، شيروي شماست. و خوب شيرويي از حقه بي صداي دادگاه عالي انتظامي قضات درآورديد. 36 نفر از بين 79 نفر وکلايي را که با پروانه وکالت دائم، خود را واجد شرايط عضويت در هيات مديره کانون وکلا مي دانستند، رد صلاحيت کرديد يا محترمانه گفتيد کسر از 36 نفر مي توانند در انتخابات 20 اسفندماه سال 1388 هيات مديره کانون وکلا شرکت کنند و درست اين اتفاق در ماهي از سال مي افتد که در هفتمين روز آن به سال 1331 لايحه قانوني استقلال کانون وکلاي دادگستري در دوره نخست وزيري مرحوم دکتر محمد مصدق که خود حقوق خوانده کشور سوئيس بود و به خوبي از پايان نامه دکتراي خود تحت عنوان وصيت و ارث در ايران دفاع کرده بود و همين رساله پايه و مايه يي شد براي اطلاع جامعه حقوقي اروپا از اوضاع وصيت و ارث در ايران، با تکيه بر اختيارات قانوني دکتر محمد مصدق به تصويب رسيد و بعد از سقوط دکتر مصدق عيناً مورد تاييد مجلس قرارگرفت و آيين نامه لايحه قانوني استقلال کانون وکلاي دادگستري در آذرماه سال 1334به تصويب رسيد.

برگرديم سر اصل مطلب دادگاه عالي انتظامي قضات، در تصميمي که بايد گفت اين شيرو، شيروي آنهاست 36 نفر از جمع 89نفره متقاضي عضويت در هيات مديره کانون وکلا را صاحب صلاحيت ندانست. نگارنده به عنوان پاي ثابت نام نويسي در هر دوره که در همه حال رد صلاحيت شده ام، انتظار نداشتم که مرا تاييد صلاحيت کنند چون شيروي آنها نبودم و نخواهم بود. اما حيرت افزاي اين ليست، قرارگرفتن اسامي حداقل 16 نفر که در سال هاي گذشته، چه دوره يي که رياست کانون انتصابي بود و چه بعد از تصويب قانون کيفيت اخذ پروانه وکالت مصوب 17/1/1376 با تاييد همين دادگاه عالي انتظامي و با راي اکثريت وکلا به عضويت هيات مديره رسيدند و فردي مانند سيدمحمد جندقي کرماني پور از بدو انتخاب تا هم اکنون در هر دوره رياست کانون را برعهده داشته و صرف نظر از شخصيت مثبت و دوست داشتني خود (به جاي همشهري گري نگذاريد) هم اکنون از باب رياست چندين دوره يي کانون وکلاي دادگستري مرکز و دعوت به حضور در مجامع بين المللي يکي از چهره هاي شناخته شده حقوقي حداقل منطقه است يا آقاي دکتر گودرز افتخارجهرمي که علاوه بر شخصيت دانشگاهي خود و رياست بيانيه الجزاير و حضور مستمر در ديوان بين المللي لاهه در پي موافقتنامه ايران با امريکا تحت عنوان بيانيه الجزاير و اينکه سال ها عضويت در شوراي نگهبان قانون اساسي را با معرفي از طرف قوه قضائيه و انتخاب مجلس داشته و بيش از 16 سال نيز سرپرست منصوب همين کانون وکلا بود که در دوره رياست انتصابي ايشان صاحب اين قلم مدتي ممنوع الوکاله بودم اما اين ستم بر من، مانع از آن نمي شود که حداقل سوابق آقاي دکتر افتخارجهرمي را در عمر 31ساله جمهوري اسلامي که تا مشاورت رياست جمهوري پيش رفت بيان نکنم.

تعجبم از اين است که از بين 16 نفر عدم تاييد صلاحيت شده، افرادي هستند همانند جهانگير مستوفي، رضا تمدن، دکتر جليل زاده و محمد فرض پور که سال ها علاوه بر عضويت ساده در هيات مديره تا نايب رئيسي کانون پيش رفتند و آقاي فرض پور از نمايندگان سابق مجلس است که منش، رفتار و سلوک او نمونه عيني اخلاق وکالتي چه در مجلس و چه در هيات مديره کانون است. حال چه ترازو و معياري را همکاران قضايي دادگاه عالي انتظامي قضات به عنوان ترازوي عدل خود مقياس قرار داده اند که به غير از صاحب اين قلم که لابد به گناهي نابخشودني در قوه قضائيه محکومم که بايد صليب اين گناه بزرگ را تا جلجتاي پايانه عمرم بر دوش حمل کنم و در اين پيرانه سري نه تنها عضويت در هيات مديره که هر پستي از پست هاي مملکتي را طالب نيستم که گوشه مزرعه ام تخته پوستي است به وسعت دنيا که برآن لميده ام و به همان تاج خار بسنده ام که تاج زرين هرکسي را برنمي تابم. اما نيم نگاهي به گذشته بيندازيد؛ دکتر افتخارجهرمي اگر صلاحيت عضويت در هيات مديره را ندارد به من کم دان، شما همه چيز دان بگوييد اين فرد از چه تاريخي فاقد صلاحيت شده يا صلاحيت خود را از دست داده است؟ همويي که عضو شوراي نگهبان قانون اساسي بود، همويي که مشاور رئيس جمهور شد، همويي که همه حرمت و عزت و آبروي ايران در بيانيه الجزاير را به دستش داديم تا در ديوان داوري لاهه از حق مان دفاع کند و کسي که بيش از 30 و چند سال است که در دو دانشگاه مهم کشور يکي شهيد بهشتي و ديگري دانشگاه آزاد تا سطح دکترا، فارغ التحصيل تحويل جامعه مي دهد که بعضي از آنان در همين ليست تاييد صلاحيت شدند. استاد رد صلاحيت شده، دانشجوي تاييد صلاحيت شده را تقديم جامعه حقوقي مي کند «فاعتبروا يا اولي الابصار» از جندقي نمي گويم، مي گويند يکي از اهالي ماهان کرمان به مکه رفت و گم شد، افرادي که او را پيدا کردند و به کاروان رساندند، از او شنيدند شاه نعمت الله ولي نگهدارتان باشد، به او گفتند مادر اينجا مکه است و خانه خدا، اگر دعايي داري از خود خدا خرج کن چرا حواله به مقبره يي در ماهان کرمان مي دهي، گفت اويي که در کرمان خوابيده، خودموني تر است. (البته با لهجه کرموني) آقاي جندقي را تقريباً همه کانون هاي وکلاي جهان مي شناسند و اين پرسش براي آنان باقي است که در ايران چه اتفاق افتاده که رئيس چند دوره کانون وکلا اجازه شرکت مجدد در انتخابات کانون را ندارد. از ديگر اعضاي منتخب سابق و امروزي نمي گويم که شرمنده همگان هستم، اما دلم نمي آيد از خانم بتول کيهاني نگويم که شناسنامه همه وکلاي دادگستري است و روزگاري که امثال من تنها براي تماشا به کانون وکلا مي رفتيم او در جواني با درايت پيران کانون را اداره مي کرد و سال ها سختي اين درايت خود را تا به عضويت کانون انتخاب شود تحمل کرد، اما نمي دانم اين بار چرا او که در جواني مادر همه شبانان اين جمعيت است ديگر شيروي ما نمي تواند باشد.

منبع: اعتماد

 


امروز: به دنبال خودداری دو روزنامه حامی دولت از چاپ جوابیه حسن روحانی، وی جوابیه خود را به رسانه های گروهی ارسال کرد. روز دوشنبه سوم اسفند روزنامه ... در گزارشی تحت عنوان «باز هم دکتر روحانی» و روزنامه ایران در گزارشی در همان روز تحت عنوان «انتقاد از قلب واقعیت ها برای ادامه حیات سیاسی»، به انتقاد از سخنان تازه حسن روحانی پرداختند و وی را آماج حملات خود قرار دادند.

پس از ارسال جوابیه، روزنامه های فوق الذکر از چاپ جوابیه خودداری کردند. این گزارش ها پس از سخنان حسن روحانی در تمجید از عملکرد هسته یی دولت خاتمی به نگارش درآمدند. حسن روحانی در اظهار نظری تصریح کرد سال 81 نقطه بسیار مطلوب در روند برنامه هسته یی ایران محسوب می شود. بیان همین مساله کافی بود که دولت و حامیان آن نسبت به مواضع روحانی جبهه گیری کنند. البته حسن روحانی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی دولت خاتمی، همواره مدافع عملکرد دولت اصلاحات بوده است به گونه یی که پس از پخش برنامه مستند هسته یی از صدا و سیما که در آن برنامه، دولت خاتمی را دولتی ترسو و دولت احمدی نژاد را دولتی شجاع نامیده بود، حسن روحانی در مقام پاسخگویی برآمد و نسبت به این عملکرد هشدار داد.

البته دفاع حسن روحانی باز هم ادامه یافت به گونه یی که در اظهارنظر دیگری از عملکرد هسته یی دولت خاتمی تقدیر کرد اما بیان همین مساله کافی بود که اصولگرایان واکنش نشان بدهند. حسن کامران نماینده اصفهان در مورد سخنان روحانی گفت؛ همه گروه ها و جریان های سیاسی معترف هستند که بنیاد فعالیت های صلح آمیز هسته یی کشور از سال های بسیار دور گذاشته شد و هر دولتی هم به نسبت توانایی های خود برای ادامه این فعالیت ها تلاش کرد اما بی انصافی است که جسارت و ایستادگی شجاعانه دولت نهم و دهم را در به ثمر رسیدن این تلاش جمعی نادیده انگاریم. بیان حرف های قشنگ کار قصه گوها است. نکته مهم این است که این حرف ها در صورتی زیبا نقش می شوند که اجرای خوب و قوی داشته باشند.

موسی قربانی عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس هشتم با بیان اینکه اسناد پذیرش تعلیق از سوی دولت اصلاحات و تیم مذاکره کننده حسن روحانی در خصوص مسائل هسته یی موجود است، یادآور شد؛ حسن روحانی مسوول مذاکرات هسته یی دولت اصلاحات به مجلس شورای اسلامی آمد تا نمایندگان وقت را برای پذیرش تعلیق توجیه کند. قربانی اظهار داشت؛ عین جمله حسن روحانی در جلسه غیرعلنی مجلس این بود که فرآیند اصل 110 طی شده است. یعنی روحانی تلاش می کرد که به نمایندگان بگوید رهبر معظم انقلاب هم با تعلیق موافق است. وی گفت؛ انکار این حقیقت که پذیرش تعلیق از سوی افرادی رخ داده است که امروز ادعای انجام فعالیت های هسته یی را به نام خود ثبت می کنند، همان قدر غیرممکن است که بیان شود دولت های قبلی نقشی در فعالیت های صلح آمیز هسته یی کشور نداشته اند. ایرنا نیز با انتشار گزارشی تحت عنوان «حسن روحانی به کدام سمت می رود» از وی انتقاد کرد. در این گزارش آمده است؛ «در زمان دولت آقای خاتمی توانستیم- البته با همت دانشمندان جوان کشورمان- خودمان سانتریفوژ تولید کنیم. پس چرا در زمانی که شما مسوولیت مذاکرات هسته یی را برعهده داشتید، نه تنها غنی سازی بلکه تمامی فعالیت های هسته یی کشورمان را به حال تعلیق درآوردید؟ در زمانی که مسوول پرونده هسته یی ایران بودید کار به جایی رسید که غربی ها با وقاحت تمام می گفتند باید تحقیقات دانشگاهی خود را نیز تعلیق کنید. آیا منکر این مساله هستید؟ آقای روحانی ممکن است بفرمایید واژه تعلیق داوطلبانه غیرالزام آور در کدام یک از کتب حقوق بین الملل وجود دارد و آیا این واژه توسط تیم مذاکره کننده یی که شما هدایت آن را برعهده داشتید، تولید نشد؟ می توانید بگویید در چند توافقنامه و قرارداد بین المللی از این واژه استفاده شده است؟

آقای روحانی، در بخش دیگری از گفت وگوی خود با خبرگزاری مهر گفته اید غربی ها قصد دارند در موضوع مبادله سوخت نیروگاه تهران تعلیق سه یا چهارساله غیرآشکاری را بر ما تحمیل کنند. می توانید بگویید آیا جمهوری اسلامی و تیم مذاکره کننده هسته یی مبادله اورانیوم 5/3 درصد با سوخت 20 درصد را مطابق با نظر کشورهای طرف مذاکره پذیرفته است یا نه؟ آیا جمهوری اسلامی سه گزینه خرید، مبادله و در نهایت تولید را برای تامین سوخت نیروگاه تهران مطرح نکرده است که خود نشانگر انعطاف دیپلماسی هسته یی در دولت کنونی است؟ آیا تیم مذاکره کننده هسته یی ضمن پذیرش اصل مبادله اعلام نکرده است تنها در صورت دریافت تضمین های عینی و پذیرش شرط های ایران از جمله مبادله در خاک ایران حاضر به انجام مبادله است؟»

البته پس از این جنجال سازی ها و انتشار گزارش هایی در دو روزنامه اصولگرا، حسن روحانی بار دیگر در مقام پاسخ برآمد و تصریح کرد؛ آنچه بعد از مذاکرات طولانی هیات مذاکره کننده با تروئیکا اروپایی و آژانس انرژی اتمی صورت گرفت، منتج به آن شد که هم اصفهان، هم اراک و هم بقیه مراکز تهیه و تولید هسته یی فعالیت خود را ادامه دهند، و فقط گازدهی نطنز به مدت کوتاهی آن هم نه به صورت الزامی بلکه به صورت داوطلبانه به تعلیق درآید. این به معنی آن بود که فقط 10 درصد فعالیت به مدت کوتاهی تعلیق شود. اما آنچه طی این چند سال اخیر اتفاق افتاده آن است که چند قطعنامه تحریم علیه ایران صادر شده و الان هم بعضی ها قصد دارند ماحصل این زحمات را به خارج از ایران منتقل کنند. در آن زمان در سایه تعلیق محدود و موقت فناوری های U.C.F، ساخت سانتریفوژها و فعالیت اراک و بندرعباس تکمیل شد و ادامه یافت. در ضمن همه تصمیمات اتخاذشده در زمان ایشان تصمیمات نظام بوده و با تایید و نظارت دقیق و جزء به جزء مقامات عالیه نظام صورت گرفته و تصمیم فردی نبوده است.


 


امروز:استاد حقوق ایران با اشاره به ردصلاحیت گسترده در انتخابات کانون وکلای دادگستری گفت: بی‌مهری به وکلای مورد اعتمادکانون موجب خدشه به عدالت می‌شود.

به گزارش خبرنگار ایلنا ، امیرناصر کاتوزیان شب گذشته طی سخنانی در یک صدمین سال تاسیس نهاد وکالت و روز وکیل مدافع که با پنجاه‌وهشتمین سالروز استقلال کانون وکلا همزمان بود، از شرایط به‌وجود آمده در سال‌جاری برای جامعه وکلا انتقاد کرد.

پدر علم حقوق ایران در ابتدای سخنان خود با بیان اینکه قرار نبود سخنرانی کنم و تنها به‌دنبال بیان احساساتم هستم، گفت: ‌سالیان درازی است که در جشن استقلال کانون وکلا شرکت می‌کنم و دلیل آن این است که کانون را برای کشور مفید می‌دانم.

وی تصریح کرد: در حکومت‌های مردمی برای اینکه لبه تیغ استبداد دولت‌ها کندتر شود، همواره نهاد‌های عمومی را تقویت می‌کنند تا این نهادها میان مردم و دولت واسطه قرار گیرند. کانون وکلا نیز یکی از مهمترین‌ نهاد‌های عمومی است که می‌تواند واسطه دولت و مردم در استقرار عدالت باشد.

این استاد دانشگاه وکالت و وکیل را ناظر بر اجرای عدالت از طرف دادگاه دانست و گفت: هیچ کس بهتر از وکیل نمی‌فهمد که آیا قاضی درست عمل‌ می‌کند یا خیر؟

کاتوزیان سپس با اشاره به فضای مراسم یک صدمین سال تاسیس نهاد وکالت و روز وکیل مدافع ، متن سخنرانی‌ها و دکلمه‌هایی که خوانده شد، لب به انتقاد گشود وگفت: ‌امسال جشن استقلال کانون وکلای دادگستری بوی نگرانی و رنج می‌دهد و من را متاسف کرد که چرا باید وضعی پیش بیاید تا کانون وکلا برنجند.

وی در ادامه با بیان خاطره‌ای از دوران جوانی خود و آن زمانی که برای مشاهده مسابقه کشتی در یک سالن ورزشی حضور پیدا می‌کند، اما لحظه‌ای که جهان پهلوان تختی قصد ورود به سال را دارد ماموران از حضور وی جلوگیری کرده و قهرمان نام‌آور کشتی ایران ناچار سالن را ترک می‌کند، تصریح کرد: ‌از آن زمان به بعد تیم کشتی ایران دچار صدمه شد چرا که اعضای تیم فکر می‌کردند زمانی که با تختی ـ قهرمان بین‌المللی کشتی کشورـ این چنین رفتار کرده و عاقبت او چنین می‌شد، با آنها چگونه رفتار خواهد شد؟

پدر علم حقوق ایران با اشاره به رد صلاحیت برخی از وکلای با سابقه برای عضویت در هیات مدیره کانون وکلای دادگستری مرکز اظهار داشت: وقتی وکلای مورد اعتمادکانون و طبقات برگزیده مورد بی‌مهری قرار می‌گیرد در واقع نه تنها کانون صدمه می‌خورد، بلکه عدالت نیز مورد خدشه قرار می‌گیرد.

وی با طرح این پرسش که در حال حاضر وظیفه ما چیست؟ گفت: در این حال که بوی نگرانی و رنج می‌آید بوی تصمیم را نیز استشمام کردم که وکلا با چنگ و دندان می‌خواهند استقلال خود را حفظ کنند.

این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه وظیفه امروز ما سنگین‌تر از گذشته است، خاطرنشان کرد: انسان زمانی که با خطر مواجه می‌شود همه نیروی خود را برای مقابله با آن جمع می‌کند؛ در حال حاضر این نیرو در شما وجوددارد که هم از نظر اجتماعی اقدام کنید و هم‌اینکه هر فرد به هر ترتیبی می‌تواند از استقلال کانون دفاع کند و نیز نباید کاری کنیم که باعث ملامت شود ، همه باید اسطوره اخلاق باشیم.

کاتوزیان با انتقاد از رویه صداوسیما در نحوه به تصویر کشیدن چهره وکیل مدافع در برنامه‌های تلوزیونی گفت: در صداوسیما وکیل به‌عنوان یک مزدور بی‌اجر که از خود شخصیت ندارد و قابلیت اینکه به او انسان گفته شود را نیز ندارد، در شخصیت وکیل ظاهر می‌شود.

وی با بیان اینکه دلیل این سیاست صداوسیما را متوجه نمی‌شوم،اظهار داشت: کانون وکلا خدمات بزرگی را انجام داده است و در پایان دوره رژیم پهلوی نیز همین وکلا بودند که از انقلابیون دفاع کرده و جان خود را به خطر انداختند.

این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: تعجب دیگر من این است که سیاست عمومی کشور بر خصوصی‌سازی است یعنی سعی می‌کنند تمام نهادهای عمومی را خصوصی کند، حال این چه اقدامی است که سعی دارند وکالت را دولتی کرده و وکیل دولتی جای وکیل مردمی را بگیرد.

کاتوزیان درپایان با ابراز تاسف از شرایط به وجودآمده برای جامعه وکلا گفت: امیدوارم این سخنان به گوش کسانی‌که سبب به وجود آمدن این جریان هستند، برسد.

 


امروز:حجت (بشیر) نظری ، فرزند سردار سرلشکر شهید حجت نظری در مطلبی که سایت سحام نیوز آن را منتشر کرده نوشته است:

سالهایی نه چندان دور، در چنین روزهایی مردم ایران، خسته از خیلی چیزها، برای تغییر نابسامانی‌ها قیام کردند. ظلم و تبعیض، فقر و فحشا، جرم و جنایت، جور و استبداد، خفقان و تمرکز قدرت و ثروت، همه و همه و بسیاری دیگر را، شاید بتوان زمینه هایی برای حرکت عظیم مردم، به رهبری عالم فرزانه، حضرت امام(ره) دانست.

در این مسیر، البته گروههای مختلف، با ایدئولوژی‌ها و عقاید متفاوت حضور داشتند، بقولی هرکسی از ظن خود یار انقلاب ۵۷ بود. اما جملگی، کاستی‌های موجود را فریاد می‌زدند و خواستار تغییر وضع موجود بودند. همه گروهها نیز در این راه، هزینه‌های گزافی پرداختند. به امید آنکه روزی، به حکومتی مردم سالار، آزاد و دموکرات خواهند رسید. به امید آنکه روزی، دیگر از ظلم و فساد و تبعیض و فقر و خفقان خبری نباشد. پدر من هم یکی از هزاران آزاده‌ای بود که در راه رسیدن به هدفش یعنی نابودی ظلم و استبداد و . . . بهایی ارزان‌تر از جان خود نیافت. پدرم رفت تا خونش، نسلی را به جریان بیاندازد و به نسل‌های بعدی یادآوری کند که هیچ چیز این دنیا، ارزش تعلق ندارد، جز اهداف مقدسی که صلاح و خیر مردم و رضایت پروردگار در آن باشد.

متاسفانه، به لحاظ زمانی و مکانی در کشوری زندگی می کنیم که اگر بدنبال یک کتاب خوب باشی، تمام شهر را هم که زیر و رو کنی، شاید ناکام بمانی اما، ممکن نیست جوینده هر نوع مواد مخدر، به مقصود خود نرسد! خون پدر من نریخت تا چنین محیطی آبیاری شود! یقیناً خود او هم هرگز چنین فضایی را در مخیله خود تصور نمی‌کرد. شاید اگر غیر از این باشد، امروز او هم در میان ما بود و فریاد حق خواهی اش بلند!

بی‌تردید پدرم نرفت تا امروز، پس از ۳۱ سال همچنان، مشکل مردم ما، مشکل نان باشد، مشکل مردم ما، مشکل حق خواهی و نرسیدن به حق باشد، مشکل تمرکز قدرت و ثروت، بین عده ای خاص باشد. بعضی چیزها، در انحصار بعضی کسان باشد و مردم، همچنان، پس از سالها، فقط کارگر آقایان و آقازاده‌ها باشند. پدرم نرفت تا عده ای به بهانه حراست از خونش، مردم معترض را در خیابان ها لت و پار کنند! عکس امام(ره) را آتش بزنند و به این بهانه، دیگران را مجازات کنند! شیشه‌ها و درب بیت امام(ره) را بشکنند و هتک حرمت به امام(ره) را به نهایت برسانند. آتش زدن عکس امام(ره) برایم تداعی‌گر نیرنگ عمروعاص و قرآن‌های روی نیزه بود! چه شباهت دردناکی! برای آنکه افکار عمومی را به خود جلب کرده و به اعمال صهیونیستی خود وجه مثبت بدهند، روز عاشورا نیز هلهله کردند و عده‌ای دیگر را قبل از تفهیم اتهام، مجرم شناختند! عده‌ای را نیز کشتند و در کمال وقاحت، هلهله را گناهی بزرگتر از کشتار مردم در ماه حرام دانستند! حتی در اصول دین خدا هم دست بردند و برای امیال شخصی‌شان، تفاسیر خود را به آن افزودند!

هر انسان آزاده و خدا ترسی، این قبیل مسائل را تقبیح می‌کند. بی‌شک، اگر پدر من هم بود، امروز همصدا با مردم، مطالبات بحق خود و آنها را فریاد می‌زد. شاید برای اینکه با خود می گفت، اگر بنا بود پس از ۳ دهه، هنوز گرفتار همان اشکالات باشیم، تکلیف اینهمه خونی که بر زمین ریخت چه می‌شود؟! جواب مادرانی که داغ فرزند دیده‌اند را که می‌دهد؟؟ پدرانی که هیچ نگفتند و به آینده خیره شدند، مادرانی که با غصه از دست دادن شوهر، مسولیت زندگی را به تنهایی عده‌دار شدند، فرزندانی که با چند قاب عکس و سنگ مزار پدر بزرگ شدند، مردمی که همواره بر آرمانهای آنها پای فشردند، جواب اینها را که می‌دهد؟؟ براستی پدرم برای چه رفت؟! بدنبال چه بود؟ برای چه جنگید؟ برای چه؟ برای که؟ آیا جز برای آزادی و آزادگی و استقلال و رفاه و امنیت و برابری مردمش، که مطمئناً رضای پروردگارش را در آن می‌دید، هدف دیگری دنبال می‌کرد؟

به خواهرم آسیه(باکری) به برادرم محمد مهدی(همت) و به آسیه ها و محمد مهدی ها، بعنوان عضو کوچکی از این خانواده عرض می‌کنم، اگر به حقانیت عقیده و کلامت معتقدی، تا نهایت ثابت قدم باش. آنها در مسیر کج خود راست ایستاده اند، چرا تو در مسیر راست خود استوار نباشی؟ بگذار ما را فرزند نوح بخوانند! مارا چه باک؟ خداوند بهترین قاضی و حسابرس است و هرچه او بخواهد در تاریخ نگاشته می‌شود. این تقدیر تاریخ است. گاهی با خودم می‌خندم وقتی فکر می‌کنم چقدر فرزند نوح داریم! فرزند شهید بهشتی، فرزند شهید مطهری، فرزند شهید همت، فرزند شهید باکری، فرزند شهید بروجردی، فرزند سید احمد خمینی، فرزند آیت ا.. طالقانی، فرزند آیت ا.. اشرفی اصفهانی و بسیاری دیگر را فرزند نوح می‌خوانند! همسر شهید رجایی را عایشه خطاب می‌کنند! کروبی‌ها و موسوی‌ها و صانعی‌ها و خاتمی‌ها و هاشمی‌ها و . . . را طلحه و زبیر و . . . نام می‌نهند! خلاصه همه منتقدین و مخالفین را به لقبی مذموم از القاب تاریخ ربط می‌دهند! غافل از اینکه شباهت در این قیاس ها را باید در توهمات جست. اما در طرف مقابل . . . ! بماند . . .

مردم اینها را خوب می‌فهمند!

نوح یک فرزند نااهل داشت! تاریخ یک طلحه و یک زیبر و یک معاویه و یک عمرو عاص و یک یزید را بیاد دارد! رفتار آنها نیز کاملاً واضح است و در تاریخ ثبت شده و با اندکی تامل، می توان فهمید این القاب، با چه کس یا کسانی قابل انطباق است!

خالصانه آرزومندم دلسوزان انقلاب، چه آنهایی که تا به امروز سخن ها گفته اند و چه آنهایی که سکوت کرده‌اند، در این شرایط خطیر به مسولیت سنگین خود وقوف بیشتری یابند. کسانی که برای تحقق و بقای انقلاب، تبعاتی هرچند خرد پرداخته‌اند، بیشتر و بهتر درک می‌کنند در چه شرایط ناگواری بسر می‌بریم. یکی از بزرگترین مشکلات ما امروز این است که عده ای تازه به دوران رسیده، خود را وارث و سهامدار انقلاب میدانند، حال آنکه یا در مسیر انقلاب حضور نداشته اند و یا به واقع اعتقاد به آن ندارند و صرفاً بدنبال منافع خود هستند.

بیشتر تاسف می‌خورم وقتی می‌بینم حامیان این افراد، بعضاً از کسانی هستند که پیش از انقلاب، مخالف روند انقلاب و فعالیت‌های امام راحل بودند! اما پس از امام(ره) صاحب جایگاه و منزلت شدند و بی‌شک، امروز موقعیت را برای عقده گشایی و نابودی تفکر حقیقی امام(ره) مناسب می‌بینند. البته خورشید پشت ابر نمی‌ماند، حتی اگر بسیار به طول بیانجامد، حتی اگر ما نباشیم! حتی اگر . . . به امید آن روز . . .

 


امروز: در جهت بزرگداشت شهدای گرانقدر جنبش مدنی سبز مردم ایران و پاسداشت یاد آنان در شب جمعۀ آخر سال، لیست اسامی و محل دفن آن عزیزان بدین ترتیب ارائه می شود؛ بدیهی است حضور سبز شما در محل های اعلام شده، گرامیداشت نام و راه آنان خواهد بود.
محل دفن( شماره – ردیف - قطعه) تاریخ ، محل، نحوه (شهادت) سن، شغل نام و نام خانوادگی
بهشت زهرا (257,28,62 ) 25 خرداد، زندان اوين، شکنجه 19 ساله، محصل اعرابی - سهراب
بهشت زهرا (257,66,17) ضربات باتوم به سر 34 ساله، کاسب دیسناد - عباس
بهشت زهرا (257,32,46) لختگی خون در قلب 29 ساله، رمضانی - رامين
بهشت زهرا (257,51,26) 25 خرداد ، ضربات باتوم 29ساله، روزنامه نگار افتخاري - علیرضا
بهشت زهرا (257,19,50) 30 خرداد ، تقاطع رودکی وسرسبیل، اصابت 3 گلوله 18 ساله، دانشجوی آی تی سهرابی - اشکان
بهشت زهرا (257,25,40) ۳۰ خرداد، خیابان رودکی ، اصابت گلوله 24 ساله، شغل آزاد عباسي فر گلچینی - سعيد
بهشت زهرا (257,32,47) طاهره افتخاری
بهشت زهرا (257,31,46) نیلوفر شه شناس
بهشت زهرا (257,32,42) 30 خرداد ، خیابان کارگر شمالی، اصابت گلوله به قلب 27ساله، دانشجوی فلسفه آقا سلطان - ندا
بهشت زهرا (256,131,31) صادقیه 17 ساله، شغل آزاد عبادی - میثم
بهشت زهرا (256,158,22) ۲۵ خرداد، جنت آباد تهران، له شدگی سر و بریدگی گلو 17 ساله، کرمی - مهدی
بهشت زهرا (256,137,28) تهران 20 ساله، شغل آزاد جنابی - بهمن
بهشت زهرا (256,146,13) 34 ساله، چگيني قشلاقي - محرم
بهشت زهرا (225,63,49) 7 تیر، میدان آزادی، ضرب و شتم و اصابت گلوله کارگر رئیسی نجفی - محمود
بهشت زهرا (222,10,33) 18 تیر، کهریزک، 25 ساله، روح الامینی - محسن
بهشت زهرا (221,27,29) 18 تیر، میدان ولیعصر، كهريزك 18 ساله، کامرانی - محمد
بهشت زهرا (216,74,47) 18 تير ، كهريزك ، ضربات وارده به سر و صورت آقازاده قهرمانی- رامین
بهشت زهرا (219,98,52 ) ضربه به سر 34 ساله، شغل آزاد اکبری - حسین
بهشت زهرا (211,42,10) 18 تير ، كهريزك ، ضربات وارده به سر و صورت 25 ساله، دانشجوی مدیریت جوادي فر- امير
بهشت زهرا (9,110,22) 30 خرداد ، روبروی مسجد لولاگر، فتحعلیان - علی
بهشت زهرا (9,34,39) ترور در روز عاشورا موسوی حبیبی – سید علی
 


امروز: نماینده ولی‌فقیه در استان گلستان معتقد است؛ سخنان آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در افتتاحیه مجلس خبرگان رهبری بسیار خوب و عالی بود.

به گزارش ایلنا، آیت‌الله سید كاظم نورمفیدی در جمع خبرنگاران در پاسخ به سئوالی در خصوص سخنان رئیس مجلس خبرگان رهبری در افتتاحیه این مجلس گفت: سخنان آقای هاشمی هم در محتوا و هم در بیان بسیار خوب و عالی بود و مهم‌ترین مسائل ایران و منطقه را مطرح كردند.

وی افزود: سخنان هاشمی‌رفسنجانی بیشتر حول محور وحدت بود و ما باید همه برای رسیدن به وحدت تلاش كنیم.

عضو مجلس خبرگان رهبری در واكنش به پرسش خبرنگار فارس كه از او در خصوص سخنان آیت‌الله نمازی مبنی بر اینكه انتظار بیشتری از هاشمی رفسنجانی بود، گفت: این حرف‌ها را ول كنید.

وی با بیان اینكه سخنان هاشمی رفسنجانی در خصوص مرزبندی بین وفاداران انقلاب و ساختارشكنان گفت: این سخنان مورد تاكید رهبر معظم انقلاب نیز است و ایشان تاكید كردند همه افراد را نباید با یك چشم نگاه كرد.

آیت‌الله نورمفیدی در پایان بر نگاه توام با رافت اسلامی در برخورد با افراد تاكید كرد.

 


امروز:در پی ادعاهای واهی حمیدروحانی درباره اینکه سیدمحمدخاتمی و میرحسین موسوی حتی یک سیلی برای انقلاب نخوردند و اساسا برای انقلاب هیچ مبارزه‌ای انجام ندادند، یکی از کاربران پارلمان‌نیوز، مطالب مستندی را برای یادآوری و آگاهی این فرد گردآوری کرده است.

به گزارش «پارلمان‌نیوز»، در این مطلب آمده است:

چه خوب می‌شد که آقای حمید روحانی به عنوان یک مورخ،به طور مستند و مستدل در باره افراد سخن بگوید. ولی متاسفانه در عمل چنین نیست. این چند خط صرفا برای آگاهی جوانانی نوشته میشود که احتمالا بدنبال پاسخی یا واکنشی به اینگونه ادعاها و اظهارات در فضای غبار آلود رسانه ای این زمانه هستند.

آقای حمید روحانی در تازه ترین افاضات خود به بهانه حوادث بعد از انتخابات به دروغ پردازی های جدیدی در باره دوران طلبگی سید محمد خاتمی روی آورده : "به گزارش وطن امروز وی در مصاحبه‌ با یک نشریه دانشجویی؛ در پاسخ به این سوال که چه کسانی به تعبیر رهبری برای انقلاب حتی یک سیلی هم نخورده‌اند و امروز بسیار پرتوقع هستند، اظهار داشت: یکی همین آقای میرحسین موسوی است. از آن روزی که مبارزه آغاز شد ایشان در مبارزه نبود. یک سیلی هم نخورد. اصلا شرایط زندگی‌اش یک طور دیگر بود. همسرشان هم همینطور. اینها اصلا کاری به این مسائل‌ نداشتند. روحانی در ادامه، محمد خاتمی را یکی دیگر از افرادی عنوان کرد که مصداق سخنان مقام معظم رهبری بوده و افزود: من خودم آن زمانی که مسوول مرکز اسناد انقلاب اسلامی بودم با خاتمی مصاحبه کردم، ایشان گفت: من سال ۱۳۴۲ آمدم طلبه شدم، وقتی آن قضیه مدرسه فیضیه اتفاق افتاد از فرصت استفاده کردم و به اصفهان رفتم و لباس طلبگی را درآوردم و وارد دانشگاه شدم. به زور، دوباره پدرشان ایشان را طلبه کرد. او اصلا نه پای یک اعلامیه را امضا کرده بود و نه با مبارزه سر و کار داشت."

کوتاه در باره پیشینه سیاسی سید محمد خاتمی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی

قم از سال ۱۳۴۱ به بعد، کانون مبارزات و فعالیت های سیاسی بود و مهمترین تلاش روحانیان جوان، سخنرانی های آگاهی بخش در سراسر کشور، تهیه، تکثیر و توزیع اطلاعیه ها، اعلامیه های سیاسی و جزوه های انقلابی، به خصوص بیانیه ها و اطلاعیه های حضرت امام خمینی -ره- بود. خاتمی جوان پس از ورود به قم، با شور و اشتیاقی فراوان، گام در این راه نهاد و از جمله، رابط میان قم و زادگاهش و نیز استان یزد در این عرصه شد

در اصفهان، این تلاش ها به تناسب زمان و موقعیت، شکل تازه ای گرفت.اوازعناصر اصلی در فعالیت رسمی انجمن اسلامی دانشجویان بود که از پرجاذبه ترین کانون های فکری و سیاسی اصفهان محسوب می شد و علی رغم فشار های ساواک، فعالیت خود را تا سال ۱۳۴۷ ادامه داد. علاوه بر این، در مجموعه ای از نیرو های آگاه، فداکار و انقلابی شهر، به شیوه ای دیگر نیز به فعالیت پرداخت.

این مجموعه که به صورت مخفی فعالیت می کرد، یکی از مراکز اصلی زنده نگه داشتن چراغ مبارزه و راه و نام امام خمینی -ره- در اصفهان بود. این جریان که فعالیت های مخفی و نیمه علنی آن، صد ها جوان روحانی، دانشجو، دانش آموز و بازاری را در بر گرفته بود، به شدت تحت پیگرد ساواک بود؛ اما به خاطر مقاومت شگفت انگیز دستگیر شدگان مومن و انقلابی آن در زیر شکنجه های دستگاه امنیتی رژیم شاهنشاهی، برخی از نیرو های موثر و اصلی آن از جمله خاتمی، توانستند به تلاش های مبارزاتی خویش ادامه دهند. فعالیت سیاسی و فکری وی در این دوره، بیشتر بر روشنگری و حضور در تجمع ها و تشکل های دانشجویی و تقویت آنها متمرکز بود؛ و در دوران تحصیل در تهران نیز ادامه یافت.

مرحله بعدی فعالیت های سیاسی خاتمی، به دوران دوم اقامتش در قم بر می گردد که به دنبال آشنایی اش با مرحومحجت الاسلام و المسلمین حاج سید احمد آقا خمینی» و «حجت الاسلام و المسلمین شهید محمد منتظری»، از سال ۱۳۵۳ وارد عرصه تازه ای شد. مرحوم حاج احمد آقا از محور های موثر مبارزه در قم و از رابط های امین میان رهبری نهضت در تبعید و نیرو های مبارزه در داخل کشور، از جمله در قم بود که این امر را با کمک تعدادی از نیرو های جوان و پرتلاش، از جمله آقای خاتمی سامان می داد.

تقریباً تمامی اعلامیه ها، بیانیه ها و جزوه هایی که طی سال های ۱۳۵۳ تا پیروزی انقلاب در قم با امضای «روحانیون مبارز»، «روحانیت مبارز داخل کشور»، «جمعی از طلاب» و … منتشر شد، به قلم آقای خاتمی تدوین می یافت و در مخفیگاهی که توسط مرحوم حاج احمد آقا و دوستان او در قم تدارک دیده شده بود، تکثیر و با برنامه ای مشخص و حساب شده، در قم و مناطق دیگر توزیع می گردید. علاوه بر آن، بسیاری از آثار انقلابی و روشنگر، توسط همین گروه، تهیه و منتشر می شد؛ به عنوان نمونه می توان به نامه «حضرت سجاد» -ع- به عالمان بی تعهد اشاره کرد که با ترجمه سید محمد خاتمی منتشر شد. کتاب «در خدمت و خیانت روشنفکران» مرحوم «جلال آل احمد» نیز به طور مخفی و برای اولین بار با مقدمه آقای خاتمی در قم تکثیر و توزیع شد.

آخرین بیانیه تفصیلی این گروه که به صورت نیمه مخفی نشر یافت، جزوه ای بود که به مناسبت سالگرد قیام پانزده خرداد در سال ۱۳۵۷ توسط آقای خاتمی در «آلمان» نگاشته شد و در «نجف» به وسیله مرحوم حاج احمد آقا و دوستان دیگر تکمیل گردید و در «ایران» تکثیر و توزیع شد. علاوه بر این، آقای خاتمی از سال ۱۳۵۰ به بعد در زادگاه خود – اردکان – به شناسایی، دعوت و جهت دهی جوانان پرشور و فهیم، از جمله دانشجویان و دانش آموزان پرداخت. او طی جلسه های ماه مبارک رمضان و مناسبت های دیگر، زمینه طرح مباحث دینی و گفتگو های سیاسی را فراهم می کرد و همین جلسات و فعالیت ها را زمینه و وسیله آموزش دینی، سیاسی و سازماندهی عده ای از بهترین نیرو های اردکان و منطقه می نمود.

(برگرفته از کتاب: پدیده خاتمی، پیوند میان دین و آزادی)

حمید روحانی طرفدار افراطی دولت همچنین در تازه ترین سخنان خود خواستار اعدام مخالفان سیاسی به سبک سال ۶۷ شد.

 


امروز: وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: هیچ سانسوری در مطبوعات کشور وجود ندارد ، اما اگر خطایی از سوی آنها صورت گیرد ،طبق قانون مطبوعات باید پاسخگو باشند.

"محمد حسینی" روز چهارشنبه به ایرنا در بیرجند گفت: قبل از چاپ هیچ نظارتی بر مطبوعات نداریم و به مطبوعات ، روزنامه ها و نشریات اعتماد داریم.

وی افزود: موضوع بیمه بطور جدی برای همه گروه هایی که با این وزارتخانه در ارتباط هستند دنبال می شود و در مورد مسکن آنان نیز صحبت هایی با وزارت مسکن شده است.

حسینی گفت: همچنین صندوق های حمایتی خبرنگاران، هنرمندان و سایر اقشار مرتبط با وزارت ارشاد تقویت می شود.

وی همچنین واگذاری تسهیلات را از دیگر حمایت های این وزارتخانه از خبرنگاران ذکر کرد.

 


امروز: آیت الله مجتهد شبستری نماینده مردم استان آذربایجان شرقی و سخنگوی کمیسیون تحقیق مجلس خبرگان رهبری گزارشی از نتیجه بررسی اعضای این کمیسیون به نمایندگان مجلس خبرگان رهبری ارائه کرد.

به گزارش واحد مرکزی خبر نظر به اینکه وظیفه کمیسیون تحقیق مجلس خبرگان رهبری بررسی درباره اصل ۱۱۱ قانون اساسی است، این کمیسیون در هر ماه یک جلسه و در مواقع لزوم جلسات متعدد فوق العاده تشکیل می دهد و به وظیفه تحقیق در باره تداوم شرایط و اوصاف مربوط به مقام رهبری بحث و بررسی می نماید.

اینک قرار شد با موافقت هیئت محترم رئیسه خلاصه ای از نتایج جلسات ویژه اخیر در رابطه با تدبیر و مدیریت مقام معظم رهبری خدمت سروران معظم و خبرگان محترم ملت تقدیم گردد.

در بررسی های این کمیسیون در هیچ کدام از اوصاف و شرایط مذکور در اصل پنجم و یکصد و دهم قانون اساسی در این مدت ۲۰ سال و اندی در وجود رهبر عزیزمان نه تنها کم و کاستی مشاهده نشد بلکه هر مقدار زماناً جلوتر می رویم صفات لازم مزبور درخشان تر، مخصوصاً درایت و مدیریت در حد اعلا در ایشان متجلی می شود و بی اختیار آیه شریفه الله اعلم حیث یجعل رسالته در ذهن انسان تداعی می نماید.

چون هدف گزارش عملکرد و بحث از مدیریت ۲۰ ساله مقام رهبری فعلاً مطرح نیست فقط به علت حساس بودن مقطع ده ماهه اخیر و حوادث پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری، توضیحی در این قسمت معروض می گردد:

در شرایطی که طبق مستندات معتبر و واضح و اعترافاتی که شمه ای از آن در سیمای جمهوری اسلامی ایران و در رسانه های خارجی منتشر شد حقیقت جریان توطئه براندازی بود که توسط بیگانگان و مزدوران داخلی آنها طراحی شده بود.

از سرویس های جاسوسی موساد رژیم صهیونیستی و سازمان سیاسی امریکا گرفته تا سفارتخانه پیر استعمار دولت انگلیس،‌ از منافقین محارب و سلطنت طلب ها گرفته تا آنان که از بیت العدل دستور می گرفتند با استفاده از بسترسازی فریب خوردگان و فتنه گران و آشوب طلبان داخلی که با ایجاد بلوا و آتش سوزی و آشوب در روزهای قدس و ۱۳ آبان و ۱۶ آذر با شعارهای انحرافی که حکایت از حذف اسلامیت و جمهوریت و اهانت به مقام والای امام عظیم الشأن (ره) و مقام شامخ ولایت می نمود و بالأخره وقاهت را به جایی رساندند که به قرآن مجید و عاشورای حسینی و عزاداران سیدالشهدا (ع) هتاکی کردند و مصدوم نمودند و سایر فجایعی که برادران بزرگوار مستحضرید.

لازم به یادآوری است اولین برنامه معارضین القای تقلب در انتخابات و دومین مرحله طرح ابطال انتخابات بود و در نتیجه نادیده گرفتن قانونمندی، ایجاد تفرقه و تشتت در بین آحاد ملت، ایجاد التهاب در کشور و پایمال کردن خون مقدس شهداست که استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی برای کشورمان به ارمغان آورده بود.

با تفضلات الهی و مدیریت عالی و درایت رهبر معظم انقلاب در وهله اول و بصیرت علمای متعهد به انقلاب و مردم ولایت مدار در وهله بعدی، همه این توطئه ها خنثی گردید و با راهپیمایی عظیم و پرشور ملت سلحشور ایران در هشتم و نهم دی ماه و محکوم نمودن این هتاکی ها و قداست شکنی ها، نقشه شوم دشمنان اسلام و ولایت و مقدسات اسلامی نقش بر آب شد.

مقام معظم رهبری با آن ذکاوت و تیزهوشی که دارند در اول فروردین ۸۸ در سخنرانی مشهد مقدس در مورد احتمال وجود توطئه ها و القای شبهات در انتخابات هشدار دادند.

سپس در آستانه انتخابات از روشنگری ها و هدایت های بصیرت آمیز به طور مرتب مردم را برخوردار می فرمودند، مخصوصاً روی جمهوریت و اسلامیت نظام با بیانات مختلف تأکید داشتند و بعد از انتخابات و مسأله اردوکشی های خیابانی که عمدتاًٌ در تهران و بعضی شهرستان ها پیش آمد علاوه بر ایراد خطبه ها و سخنان حکیمانه عمومی، بعضی از کاندیداها و اعضای اصلی ستادهای آنان را در جلسات خصوصی کراراً خواسته و نصایح لازم مخصوصاً اصل قانونمندی را گوشزد فرمودند و ضرورت توبه و برگشتن به آغوش ملت را یادآور شدند.

گاهی با یادآوری بصیرت عمار و ضرورت دشمن شناسی و در کمین بودن دشمنان قسم خورده اسلام و لزوم مقابله با آنان به درایت مردم می افزودند.

از مظاهر منادی وحدت بودن معظم له همین بس که می فرمود باید جلب حداکثری و دفع حداقلی محقق شود. گاهی از فتنه هایی که به وسیله بنی صدر و خارجی ها در زمان حضرت امام (ره) پیش آمد سخن به میان می آورد. از مسجد ضرار و سوء استفاده از عناوین مذهبی را یادآوری می فرمودند و به طور خلاصه در برخورد با فتنه و تبیین حقایق و ترمیم مسائل، تلاش وافر مبذول می داشتند و در ایجاد آرامش و برقراری وحدت در بین آحاد ملت و رعایت احترام مسئولان عالی کشور و انسجام و همدلی بین قوای سه گانه و پیشرفت مادی و معنوی کشور تأکید فراوان داشته و داشتند تا اینکه بحمدالله تعالی با این تدابیر خردمندانه در حد زیادی فتنه ها خاموش گردید.

اینکه عرض شد تا حد زیادی برای اینکه طبق اخبار موثق هنوز اتاق فکری در خارج کشور با عضویت چند نفر که مشکل اعتقادی دارند برقرار می شود و همچنین در برنامه های اینترنتی مشاهده می شود که به داخل کشور مشغول القائات مطالب شیطانی و تداوم دادن خط توطئه علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی هستند و آب به آسیاب دشمن می ریزند اما آنچه جای خوشحالی است داشتن بصیرت و روحیه ولایت مداری و اطاعت محض از رهنمودهای مقام شامخ ولایت در اکثریت قریب به اتفاق ملت است و خوشبختانه افراد منحرف تعداد بسیار قلیل است و شاهد زنده این معنی راهپیمایی بسیار گسترده و بی سابقه ۲۲ بهمن در سراسر کشور بود که ملت با حماسه بی نظیر خود و شعارهای ولایت مدارانه دنیا را مبهوت و دشمنان را دچار سردرگمی نمود. فلذا جای بسی تقدیر و سپاسگزاری است.

مقام معظم رهبری علاوه بر پیام تشکری که صادر فرمودند در دیدار جمعی از مردم آذربایجان به مناسبت سالروز قیام ۲۹ بهمن تبریز، تفصیلاً از هوشیاری و حضور در صحنه ملت ایران قدردانی فرمودند. ضمناً هشداری به سردمداران استکبار دادند و فرمودند جمهوری اسلامی ایران از موضع خود که سخن دل ملت ها و بسیاری از دولت هاست کوتاه نخواهد آمد اما به هیچ وجه از این مخالفت ها و تهدیدها نیز نمی هراسیم و با صراحت اعلام می کنیم ما با استکبار و نظام سلطه و تسلط چند کشور بر جهان مخالفیم و با آن مبارزه می کنیم و نخواهیم گذاشت این چند دولت با سرنوشت دنیا بازی کنند.

در خاتمه از خداوند متعال دوام سایه پربرکت رهبر حکیم و دیده‌بان شجاع فرزانه را بر سر میهن عزیز ایران بلکه جهان اسلام و سربلندی ملت قهرمان و آگاه ایران و تمام مسلمین جهان مورد مسئلت است.

 


امروز: دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل را تایید کرده و تنها احکام صادر شده برای 5 دانشجوی این دانشگاه مبنی بر محرومیت از تحصیل در دانشگاه صنعتی بابل را از 5 سال به یک سال کاهش داد.

دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل پس از انتخابات 22 خرداد به مدت یک هفته شاهد اعتراض دانشجویان و مردمبابل و هجوم وحشیانه نیروهای انصار و یگان ویژه بوده است.نتیجه ی نهاییاحکام صادرشده برای 7 دانشجوی این دانشگاه به شرح زیر است:



ایمان صدیقی ، محسن برزگر و نیما نحوی : 10 ماه حبس تعزیری و یک سال
محرومیت از تحصیل در دانشگاه نوشیروانی بابل.
علی تقی پور و سیاوش سلیمی نژاد : 10 ماه حبس تعلیقی به مدت 5 سال و یک
سال محرومیت از تحصیل در دانشگاه نوشیروانی بابل.
حمیدرضا جهان تیغ و حسام الدین باقری : 10 ماه حبس تعلیقی به مدت 5 سال

همچنین ضیاء نبوی دانش آموخته ی محروم از تحصیل این دانشگاه از سوی
دادگاه انقلاب تهران به 15 سال حبس تعزیری و 74 ضربه شلاق محکوم شده است
که هنوز این حکم در دادگاه تجدیدنظر تایید نشده است.

به این ترتیب سه دانشجوی این دانشگاه که احکام حبس تعزیریشان تایید شده است

 


امروز:قرقیزستان فرود اجباری هواپیمای این کشور در ایران و بازداشت دو نفر از مسافران را تایید کرد
مسئولان هواپیمایی قرقیزستان تایید کرده اند که دو جنگنده ایرانی بامداد سه شنبه یک هواپیمای مسافربری خطوط هوایی قرقیزستان را وادار به فرود در بندرعباس کرده و دو مسافر را بازداشت کردند.
معاون هواپیمایی قرقیزستان به بخش قرقیزی رادیو اروپای آزاد- رادیو آزادی گفت این هواپیما 119 مسافر داشت و از دبی به بیشکک می رفت. او افزود مقام های ایرانی پس از نگه داشتن دو نفر از مسافران، چند ساعت بعد به هواپیما اجازه دادند به راهش ادامه دهد.
وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی روز سه شنبه اعلام کرد که عبدالمالک ریگی، رهبر گروه جندالله و شخص دیگری که همدست او معرفی شد، بامداد سه شنبه در جریان عملیاتی در فضای ایران بازداشت شدند.
محمدبخش عباسی، سفير پاكستان در تهران امروز گفت که اقدامات ایران بدون همکاری پاکستان نبوده اما از توضیح جزئیات خودداری کرد.

این درحالیست که به گزارش خبرآنلاین، یک خبرگزاری روسی گزارش داد، ایران برای دستگیری ریگی جنگنده های خود را به هوا بلند کرد و هواپیمای قزاقستان را مجبور به فرود کرد.

ریانووستی در گزارشی در خصوص دستگیری ریگی نوشت، مقامات ایران بخاطر دستگیری عبدالمالک ریگی و همکار وی جنگنده های خود را به هوا بلند کرد و هواپیمای متعلق به شرکت هواپیمایی قرقیزستان که از دوبی به بیشکک پرواز می کرد را وادار به فرود ساخت.

این خبرگزاری روسی به نقل از خبرگزاری آکی پرس قرقیزستان گزارش داد، دو جنگنده نیروی هوایی ایران روز سه شنبه به محض اینکه هواپیمای قرقیزستان که در آن عبدالمالک ریگی پرواز می کرد، از مرز هوایی ایران گذر کرد، هواپیما را وادار به فرود در جنوب کشور ساختند.

بر اساس این گزارش در اطلاعیه سازمان هواپیمایی قزاقستان آمده است: روز 23 فوریه، هواپیما بهنگام پرواز دوبی - بیشکک در یکی از شهرهای ایران فرود آمد. نیروهای امنیتی ایران دو مسافر را پیاده کردند که تبعه قرقیزستان نبودند.

این گزارش می افزاید، پس از دستگیری تروریستان، مسئولین ایران هواپیمای قرقیزستان را آزاد کردند و این هواپیما بدون حوادث اضطراری آتی در مقصد فرود آمد.

 


امروز: بیش از 20 هزاروکیل عضو کانون وکلای دادگستری مرکز از انتخاب گزینه‌های مطلوب برای عضویت در هیأت مدیره محروم شده‌اند.

عبدالله خاتمی‌فر کارشناس ارشد حقوق و عضو کانون وکلا گفت: متأسفانه قانونگذار روش مشخصی برای اعتراض داوطلبان پیش‌بینی نکرده است، از این رو علاوه بر محرومیت تعدادی از وکلای سرشناس دادگستری همچون گودرز افتخارجهرمی، محمد جندقی کرمانی پور، سرکارخانم فریده غیرت ، و غیره بیش از 20 هزاروکیل عضو کانون وکلای دادگستری مرکز از انتخاب گزینه‌های مطلوب برای عضویت در هیأت مدیره محروم شده‌اند.



وی در گفت و گو با آفتاب افزود: این رد صلاحیت‌ها می‌تواند به کاهش میزان مشارکت در انتخابات آتی، و ایجاد نقصان و کاستی در روند تقویت مدیریت کانون ‌وکلا و فعالیت‌های آن منجر شود که این امر تا اندازه زیادی بر میزان مشروعیت و کارآمدی منتخبین آتی تاثیر خواهد گذاشت.

وی در ادامه با اشاره به سابقه انتخابات کانون وکلا در 12 سال گذشته گفت : توقع وکلا و گروه‌های صنفی فعال و شناخته شده این بود که شمار بیشتری از وکلای دادگستری فرصت حضور در انتخابات هیات مدیره را داشته باشند، اما اعلام فهرست داوطلبان انتخابات این دوره موجب شگفتی ونگرانی بسیاری از وکلا در 20 کانون وکلای دادگستری در سراسر کشور و در رأس آنان اتحادیه کانون وکلا شده است.

این کارشناس ارشد حقوق در ادامه با اشاره به ابهام و سوال‌برانگیزی ردصلاحیت های صورت گرفته از سوی دادگاه انتظامی قضات نزد وکلا گفت: وکلای دادگستری در کنار قضات نقش تعیین‌کننده و مکمل برای احراز عدالت حقیقی و حداقل عدالت قضایی دارند بنا براین هرگونه خدشه و رد چنین شایستگی و جایگاهی نیازمند دلایل، و مدارک قانونی و بسیار قوی و محکمه‌پسند با حفظ حق دفاع وکلا از خودشان است.

وی در ادامه با اشاره به این که موضوع ردصلاحیت داوطلبان انتخابات کانون وکلای مرکز درجلسات صنفی کانون‌های وکلا مورد بحث و مناقشه جدی است افزود: این رویداد تاثیر مستقیمی بر کیفیت حضور وکلا در بزرگترین همایش خودشان، یعنی جشن استقلال کانون‌های وکلا و انتخابات پیش رو در 20 اسفند خواهد داشت.

 


امروز: جمیله دارالشفایی، فیلمنامه نویس سینما و تلویزیون، بعد از گذشت ۲۰ روز از بازداشتش برای اولین بار با خانواده خود تماس گرفت.



به گزارش نوروز، از اتهامات جمیله دارالشفایی اطلاعی در دست نیست. وی در این تماس تلفنی فقط از سلامتی خود خبر داده است.

این فعال عرصه هنری، یکی از ۷ عضو خانواده دارالشفایی است که به همراه پدر، مادر، خواهر و ۳ عضو دیگر خانواده اش بازداشت شده بود.

بنفشه، ابوالحسن و یاشار دارالشفایی ۳ عضو دیگر این خانواده هستند که هنوز در بازداشت به سر می برند.

ابوالحسن و یاشار دارالشفایی، از زمان بازداشت تاکنون هیچ تماسی با خانواده خود نداشته اند. یاشار دارالشفایی، فعال دانشجویی، پیش از این و در روز ۱۳ آبان نیز در خیابان کریمخان بازداشت و پس از دو هفته حبس از زندان اوین آزاد شده بود.

ابوالحسن دارالشفایی نیز قبلا در راهپیمایی روز جهانی کارگر بازداشت و پس از تحمل بیش از ۴۲ روز حبس که ۳۴ روز آن در سلول انفرادی سپری شده بود، آزاد شد

 


امروز: جهانبخش خانجانی، مدیرکل وزارت کشور دوره اصلاحات و از اعضای ستاد میرحسین موسوی، چهارشنبه شب بعد از تحمل نزدیک هشت ماه و نیم حبس از زندان اوین آزاد شد.



خانجانی که از اعضای قدیمی دفتر تحکیم وحدت و از جانبازان جنگ است، روز ۲۴ خرداد بازداشت شد و حدود ۴ ماه را در سلول انفرادی گذراند.

جهانبخش خانجانی که عضو حزب کارگزاران سازندگی است، در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی محکامه و ه ۶ سال حبس تعزیری محکوم شده است. پرونده او در حال حاضر در دادگاه تجدیدنظر در حال بررسی است.

خانجانی به جرم فعالیت تبلیغی علیه نظام به یک سال حبس و به جرم اجتماع و تبانی برای اقدام علیه امنیت ملی به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شد.

 


امروز: روزنامه اعتماد طرح اظهاراتی مبنی بر لزوم یا عدم لزوم بازگشت و حضور احمدی‌نژاد در چلسات مجمع تشخیص را، این گونه تفسیر کرد که : « مشاوران رییس دولت می‌خواهند فرمان برگشت بدهند و رویشان نمی‌شود و دنبال یک دعوتنامه می‌گردند البته نه از سوی مجمع تشخیص مصلحت نظام که از سوی رسانه‌ها» .

این روزنامه نوشت :‌

گویا این روزها همان هایی که نسخه پیچیدند برای محمود احمدی نژاد که بهتر است «تا اطلاع ثانوی مجمع تشخیص نرود» به تکاپو افتادند که «مصلحت و منفعت» ایجاب می کند رئیس دولت دهم را راهی صندلی کنند که دیگر خالی نیست. اما از آنجایی که آن «نرفتن ها» را به شلوغ بودن سر رئیس دولت توجیه کردند، برای اینکه تعبیر به «قهر» نشود، این روزها دنبال چاره می گردند که برای «بازگشت» احمدی نژاد به مجمع دنبال دلیل و توضیح باشند. حالا هم شاید به همین دلیل باشد که هر روز یکی از رایحه خوش خدمتی های مجلس با یکی از رسانه ها گفت وگو می کنند و به گفته خودشان از سر دلسوزی پیشنهاد می کنند که شرایط کشور ایجاب می کند رئیس دولت به مجمع برود و می گویند نمی شود که رئیس دولت باشی و چندین و چند ماه در یکی از مهم ترین جلسه های سران کشور شرکت نکنی.

در ادامه این مطلب آمده :‌این افراد اصلاً هم به این موضوع اشاره نمی کنند که شاید دلیل این مصلحت یکباره آغاز بررسی طرح اصلاح انتخابات در مجمع است که دیگر زیاد هم شوخی بردار نیست و نمی توان نبود و گذاشت «قهر» بهانه یی باشد برای از دست دادن فرصت دولتی ها در بررسی چنین طرح هایی که آینده انتخابات مجلس و شورای شهر و از همه مهم تر ریاست جمهوری آینده را رقم می زند .

 


امروز: روزنامه رسالت به اظهارات اخیر سید محمد خاتمی در جمع خانواده های روزنامه نگاران بازداشت شده،حمله کرد.

این روزنامه با بیان اینکه «در ایران همواره بسیاری از روزنامه نگاران به اسم آزادی مطبوعات و تکثر اندیشه و به نام رکن چهارم دموکراسی، نقش ستون پنجم دشمن را بازی می کردند » ، نوشت : ‌آنها اساس کار نشر اندیشه خود را برمبنای دروغ ، تهمت ، اهانت به مقدسات مردم و فریب افکار عمومی به نفع سلطه خارجی و بازگشت استبداد در داخل گذاشتند . همین چهار مقوله در قانون مطبوعات جرم تلقی شد اما آنها خطوط قرمز را شکستند و ابایی از توقیف و توقف نشریه نداشتند چون همیشه چند بلندگو این صدا را به نفع دشمن پخش می کرد. یک بلندگو که قطع می شد دو بلندگو نصب می کردند.دوبلندگو که قطع می شد چهار بلندگو نصب می کردند. متاسفانه مسئولین اجرایی و حقوقی کشور متوجه این ترفند نشدند که آنها خود عمدا خلاف قانون عمل می کردند که نشریه آنها توقیف شود تا ثابت کنند آزادی بیان نیست. آنها از مزایای این تعطیلی برای اثبات نقض حقوق بشردر ایران بهره می بردند اما در همان حال مجوز چندین نشریه را در جیب خود داشتند.

رسالت افزود :‌

اوج کار این جماعت ستون پنجمی اوایل انقلاب و دهه70 به هنگام سلطه دوم خردادی ها بر مقدرات کشور بود. بخش عظیمی از کسانی که در تحریریه روزنامه های دوم خردادی کار می کردند اکنون در لندن و واشنگتن عهده دار رسانه های دیداری ، شنیداری و دیجیتال آمریکا و انگلیس برعلیه ملت ایران هستند و بی‌آنکه زحمتی برای اثبات اینکه آنها ستون پنجم دشمن بودند به ما بدهند هر شب دارند از رسانه های دشمن با مردم حرف می زنند.

درادامه تصریح شده :‌ مخاطب حق دارد از نظام بخواهد با کسانی که نقش ستون پنجم دشمن در رسانه را بازی می کنند و می خواهند به رکن چهارم دموکراسی آسیب بزنند برخورد نماید. لذا اگر بخواهیم دقیق تر سخن بگوییم ما با «صدا» طرف هستیم نه «بلندگو»؛ صدا باید مجازات شود نه بلندگو.

انبارلویی سردبیر روزنامه در خاتمه در انتقاد از خاتمی گفت :‌

متاسفانه اخیرا سیدمحمد خاتمی رئیس دولت اصلاحات در جمعی متشکل از خانواده ها و برخی از همین اصحاب مطبوعات که به دلیل تخلفات حقوقی در زندان هستند مطالبی در خصوص دفاع از آزادی مطبوعات و آزادی بیان مطرح کردند و به رکن چهارم مشروطه و نیز قانون اساسی در خصوص حرمت قلم و مطبوعات اشارت داشتند اما هیچ اشاره ای به حق ملت در خصوص آزادی دریافت سالم پیام نکردند.

حتی ایشان به شرارت ستون پنجم دشمن در مطبوعات در آشوبهای چند ماهه اخیر که عده ای از هموطنانمان بویژه بسیجیان را قربانی کرد نکردند.

 


امروز: سایت تابناک نوشت:

آقای دکتر الهام که در دولت خاتمی از کمیسیون ملی انتخابات حمایت می‌کرد و در وصف آن می سرود، اکنون با آن مخالفت می‌‌کند و حتی حاضر نیست به استدلال ها و احتجاجات متولیان تدوین آن توجه کند، می گوید: « به یک باره از آن نامه طرحی درآورند مبنی بر حذف شورای نگهبان از انتخابات، گفته‌اند شورای نگهبان را دور بزنیم و یک کمیسیون انتخابات تشکیل دهیم. این برای همیشه خلاف قانون اساسی است...»

و این در حالی است که قائم مقام دبیر کمیسیون سیاسی، دفاعی امنیتی مجمع تشخیص مصلحت نظام در تشریح موضوع به خبرنگار ما اظهار داشت: در جلسات کارشناسی مربوط به سیاست‌های کلی انتخابات که از اواخر سال 1381 آغاز و تا اوایل سال 1383 با حضور شخصیت‌ها و کارشناسان از جمله خود آقای الهام و کارشناسان وزارت کشور وقت برگزارشد، یکی از چالش‌های جدّی انتخابات در اجرا و نهاد مجری انتخابات تشخیص داده شد و یکی از مصوبات آن جلسات به عنوان پیش‌نویس سیاست‌های کلی این عبارت بود که؛ "مرجع مشخص‌ خارج از حوزه دولت و نظارت برای اجرای انتخابات مشخص شود".

دکتر علی احمدی افزود: استدلال آقای الهام که مورد حمایت اکثریت اعضاء در عین حال اصولگرای جلسه قرار گرفت این بود که بر خلاف موضوع نظارت بر انتخابات که در اصل 99 قانون اساسی به صراحت ذکر شده است، قانون اساسی در مورد مجری انتخابات ساکت است و لذا سیاست‌های کلی و قانون عادی می‌تواند در مورد مجری انتخابات تعیین تکلیف نماید.

نماینده دوره هفتم مجلس شورای اسلامی گفت: در آن جلسات دکتر الهام گفتند: « ما در قانون اساسی مبنایی نداریم که دولت متصدی برگزاری انتخابات یا وزارت کشور بطور خاص باشد. هیچ جا را تعیین نکرده است.» الهام بعد با توجه به مشکلات بین وزارت کشور و شورای نگهبان از مجلس سوم گفت: « یک نهاد سومی، همانطور که برای نظارت پیش‌بینی کردند متکی بر مردم هم اصولاً باشد. مثلاً شوراهای اسلامی بالاخره باید کارشناسی کرد و راهی پیدا کرد ولی اصل آن به عنوان یک سیاست محاسنی دارد و معایب نیز ندارد.»

 


وحید پوراستاد در تماس تلفنی روز جمعه 30 بهمن با خانواده اش، از آنها خواسته بود با مراجعه به شعبه سوم بازپرسی مستقر در اوین برای او کفالت بگذارند اما به رغم مراجعه بستگان وی در شش روز گذشته هیچ پاسخی به آنها داده نشده است.
توضیح یک خبر؛ به دنبال انتشار خبری با عنوان «حذف تصاویر کروبی و خاتمی از نمایشگاه مجلس» در مورخ 4/12/88 در ستون پیدا و پنهان، سازمان اوقاف و امور خیریه توضیحی را به دفتر روزنامه ارسال کرده است. در این توضیح آمده است؛ 1- یکی از برنامه های اصلی سازمان اوقاف و امور خیریه که سابقه 26 ساله دارد مسابقات بین المللی قرآن کریم است که در طی سنوات گذشته همواره مراسم افتتاحیه با حضور رئیس جمهور وقت و در بعضی سنوات مراسم اختتامیه با حضور رئیس مجلس شورای اسلامی برگزار می شده است و در پایان متسابقین به دیدار رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه یی (مد ظله العالی) نائل می شده اند که هم اکنون نیز رسم اینچنین است.لذا این سازمان به منظور بازتاب تصویری این حرکت ملی و بین المللی که هرساله نمایندگان بیش از 50 کشور جهان در آن حضور می یابند گزارشی تصویری و نمایشگاهی از مراسم افتتاحیه و اختتامیه در سال های گذشته تهیه کرده بود که طبیعتاً رئیسان دولت و مجلس وقت به دلیل حضورشان در آن سمت حضور داشته اند و تهیه این سیر نمایشگاهی نه در سال جاری بلکه مربوط به پنج سال پیش بوده است و اقدام جدیدی نمی باشد.2- محصولات نمایشگاهی و اقلام و تابلوهای این نمایشگاه به دلیل محدودیت زمانی تنها به خاطر انعکاس فعالیت های قرآنی در همه ادوار پس از انقلاب به نمایش گذاشته شده است.3- نکته سوم اینکه زمان افتتاح رسمی این نمایشگاه روز دوم اسفندماه بوده که نایب رئیس محترم مجلس شورای اسلامی با قدوم مبارک شان این نمایشگاه را افتتاح کردند که با سیری گذرا در میان تصاویر و تابلوهای این نمایشگاه هیچ گونه اثر یا آثاری از تصاویر مورد اشاره فوق به چشم نمی خورد و عجیب است که نمایشگاهی که هنوز به طور رسمی آغاز به کار نکرده این گونه مورد هجمه قرار می گیرد. در عین حال جا دارد از تذکر و دقت نظر نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی قدردانی شود.

? بلاتکلیفی در کفالت پوراستاد؛ پارلمان نیوز نوشت خانواده وحید پوراستاد هنوز موفق به سپردن قرار کفالت برای این روزنامه نگار نشده اند. وحید پوراستاد در تماس تلفنی روز جمعه 30 بهمن با خانواده اش، از آنها خواسته بود با مراجعه به شعبه سوم بازپرسی مستقر در اوین برای او کفالت بگذارند اما به رغم مراجعه بستگان وی در شش روز گذشته هیچ پاسخی به آنها داده نشده است. گفتنی است 17 روز از بازداشت وحید پوراستاد می گذرد و وکیل و خانواده او همچنان از وضعیت وی اطلاعی ندارند.

? علی اکبر محتشمی پور تکذیب کرد؛ عضو ارشد مجمع روحانیون مبارز با تکذیب سکته میرحسین موسوی نسبت به انتشار برخی اخبار کذب از قول وی در برخی سایت های خبری واکنش نشان داد. حجت الاسلام علی اکبر محتشمی پور در گفت وگو با سلام، ضمن تکذیب خبر سکته میرحسین موسوی گفت؛ انتشار این گونه اخبار در فضای فعلی کشور بسیار مشکوک است و به همین دلیل مسوولان باید در قبال این اخبار واکنش نشان دهند. این عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز با اشاره به تماس تلفنی یکی از سایت های خبری با وی در خصوص جویا شدن از صحت و سقم خبر سکته میرحسین موسوی گفت؛ من با توجه به اینکه نسبت به اصل خبر و انتشار آن با دیده تردید می نگرم جوابی به تماس خبرنگار این سایت ندادم ولی متاسفانه خبر دروغی از من منتشر کردند. وی با بیان اینکه شخصاً بارها از طریق تلفن مورد تهدید قرار گرفتم، گفت؛ مسوولان باید نسبت به امنیت جانی شهروندان پاسخگو باشند و در صورت انتشار چنین اخباری باید سریعاً واکنش نشان دهند.

? تماس مهرابی با خانواده اش؛ «احسان مهرابی» سه شنبه شب با خانواده اش تماس گرفت. به گزارش پارلمان نیوز وی در دومین تماس اش از زمان بازداشت از تعیین وثیقه 30 میلیون تومانی به همسرش خبر داد و گفت؛ «از زمان آزادی خود خبر ندارم.» وی که 18 بهمن ماه بازداشت شد، همچنین گفته است هنوز از اتهاماتش بی اطلاع است. پیگیری های خانواده و وکیل این روزنامه نگار برای اطلاع از وضعیت وی نیز تاکنون نتیجه یی نداشته است.

? تشدید فرار مغزها؛ سایت خبری جهان از تداوم معضل فرار مغزها انتقاد کرد. این سایت اصولگرا در مطلبی نوشت؛ معضل فرار مغزها همواره از مباحثی بوده که هنوز مسوولان کشور نتوانسته اند برای حل آن، راهکار مناسبی پیش بینی کنند.در رابطه با همین زمینه تعداد قابل توجهی از دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف تهران قصد عزیمت به کشورهای غربی و اقامت دائم در آنجا را دارند. بنا بر این گزارش، برخی از استادان دانشگاه صنعتی شریف با ابراز نگرانی از اوضاع فعلی دانشگاه های کشور خبر داده اند در حال حاضر حدود نیمی از دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف برای عزیمت به خارج از کشور و اقامت دائم در آنجا اعلام آمادگی کرده اند.استادان مذکور تاکید کرده اند نخست وزیر کشور کانادا اخیراً گفته است دولت ایران ما را 25 سال پیشرفت داده است چون باعث مهاجرت هزاران متخصص ایرانی به این کشور شده است. این در حالی است که با توجه به وقایع اخیر برخی کشورهای اروپایی و غربی رسماً اعلام کرده اند آماده پذیرش متخصصان و کارشناسان ایرانی برای اقامت دائم در کشور خود هستند.

? آقای میم توضیح می دهد؛ خبر میزبانی مسوولان بی بی سی فارسی توسط فردی که «آقای میم» معرفی شده بود، تکذیب شد.غلامحسین مظفری نماینده نیشابور در مجلس هفتم که همان «آقای میم» است در گفت وگو با خبرآنلاین با تکذیب خبر میزبانی اش برای مسوولان بی بی سی فارسی گفت؛ این افراد از بی بی سی فارسی نبودند. من نیز ساکن تهران هستم چطور می توانستم از آنها در نیشابور میزبانی کنم.وی ادامه داد؛ روزی یکی از دوستان به من زنگ زد و گفت چند خبرنگار از تلویزیون بی بی سی وارد ایران شده اند که علاقه مند به تهیه فیلم از فرهنگ و هنر ایران هستند.همان طور که چند روز بعد یعنی 28 اردیبهشت کنگره و بزرگداشت حکیم خیام در نیشابور بود، گفتم خوب است که به نیشابور رفته و برنامه یی از این کنگره تهیه کنند. این عضو فراکسیون اقلیت مجلس هفتم با بیان اینکه این خبرنگاران مجوز تهیه برنامه در ایران از وزارت ارشاد داشتند، گفت؛ دوستی که به من زنگ زده بود از استادان دانشگاه تهران و فردی کاملاً غیرسیاسی است. برنامه یی را که بی بی سی انگلیسی از نیشابور تهیه کرده، ندیدم ولی شنیدم که برنامه خوبی تهیه کرده بودند.

? پیشنهاد روحانی برای خاموش کردن فتنه؛ رجانیوز گزارش داد سیدحمید روحانی عضو هیات امنای مرکز اسناد انقلاب اسلامی در گفت وگو با نشریه «سپیدار» ارگان سازمان بسیج دانشجویی دانشگاه تهران خواستار اعدام دسته جمعی مخالفان سیاسی شد. رئیس بنیاد تاریخ ایران معاصر در این مصاحبه گفت؛ «جریان سال 67 این گونه بود که منافقینی که در زندان بودند تاکتیکی اعلام توبه کردند. پس از پذیرفتن آتش بس که منافقین به ایران حمله کردند اینها هم در زندان آشوب کردند و شروع کردند به آتش زدن زندان و اینکه آنها که می رسند به تهران، کار را یکسره کنند، امام هم فرمود آنهایی که بر سر موضع خود هستند مهدورالدمند و باید محاکمه و مجازات شوند و آن اعدام ها توانست چشم فتنه را دربیاورد و ریشه آن جریان را بخشکاند. من فکر می کنم در فتنه اخیر هم اگر یک چنین برخورد قاطع جدی و انقلابی انجام نشود، این مشکل ادامه دار می شود.»

? مشایی؛ شریعتمداری ثابت کند؛ اسفندیار رحیم مشایی گفت؛ حسین شریعتمداری مدیرمسوول روزنامه کیهان باید پاسخ دهد و ادعای خود را ثابت کند. اسفندیار رحیم مشایی این مطلب را در پاسخ به سوال ایرنا در خصوص شکایتش از روزنامه کیهان و مطالب این روزنامه علیه وی مطرح کرد و گفت؛ «من نباید پاسخ دهم آنها باید پاسخ دهند زیرا من شاکی هستم.» مدیرمسوول کیهان در دفاعیات خود در دادگاه گفته بود مشایی زمینه حضور هوشنگ امیراحمدی را در برخی مراکز تحقیقاتی ایران فراهم کرده است.

? علت بستری شدن آیت الله صافی؛ آیت الله صافی گلپایگانی به دلیل بیماری ریوی، از چند روز پیش در بیمارستان شهید بهشتی قم بستری شد. مسوولان این بیمارستان در گفت وگو با آتی نیوز دلیل بیماری وی را آلودگی هوا اعلام کردند
 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به emrooz-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به emrooz@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بازار امروز

Loading currency converter .. please wait

loading
currency converter
please wait
....

خبرهاي گذشته