توجه کنید که مطالب گرداب برای افراد زیر 18 سال مناسب نمی باشد.
خواننده محترم این مقاله حاوی کلمات رکیک می باشد، در صورت لزوم به خواندن ادامه ندهید از رجبی تا هاشمی آقایون ذوب شده، آقای وزیر، آقای معاون، آقای وکلیل؛ این شتری که امروز رو بیت هاشمی خوابیده فردا رو زن و بچه و ننه شما می خوابه. کی فکرشو می کرد که امروز دست راست امام (تف به روحش علیها)، بازوی انقلاب و سردار سازندگی این چنین به کسکشی بیوفته که سگ های حکومت تو روز روشن پاچه دخترشو بگیرن! امروز خانواده هاشمی، رئیس مجلس تشخیص مصلحت این مستراح شده مسخره یک مشت جانور دمپایی شکل که تصویر یکی از آنان را در پائین می بینید! 
برای من ضد انقلاب جای بسی خوشحالی داره که می بینم امروز آخوند چه جوری خشتک آخوند رو پاره می کنه، من از ته دل می خندم که امروز خامنه ای برای رفسنجانی چاقو می کشه و می دونم که تو چقدر کونت از این خنده ها می سوزه. امروز روزیه که پسر امام خمینی، رهبر کبیر اَن قلاب اسلامی شده دشمن حکومت. آقای ذوب شده حق با شماست ولی آیا نباید رید به رهبریت اون رهبری که نتونست یک پسر تربیت کنه که برای این انقلاب مفید باشه؟ یا اینکه این پسر آدمه و در اصل اون انقلاب شماست که از بیخ گهیه و هیچ آدم حسابی توش دووم نمیاره؟ 22 بهمن روز شکست گوسفند  امروز اوضاع شما خیلی گهیه و این رو هم من می دونم و هم حسین قدیانی (وبلاگ حسین چاقو کش) دیوس و دلقک نظام. چرا؟ چون من اون مقاله ای که حسین شب 21 بهمن روی وبلاگ نکبت بارش نوشت رو دیدم، همون مقاله ای که بعد ها پاک شد. همون مقاله که حسین با نوشتن وصیت نامه اش توی اون اعتراف کرده بود که مثله سگ ترسیده و آماده مرگ شده و به خودش با اون خرافات قشنگ قشنگ اسلامیش دلداری می داد. همون مقاله که حسین با عرق شرم روی پیشونیش نوشته بود چون می دونست ما بیشماریم و به همین دلیل شلوارشو بالا کشیده بود تا به قول خودش شهید بشه و بیوفته رو حوریای بهشتی.
حسین قدیانی طنز نویس حکومت است که مقالاتش در کیهان، رجانیوز و هر کثافت دانی دیگر که نام ببرید چاپ می شود.
و من فردای 22 بهمن آن عر عری که باید از گلوی ذوب شدگانی چون حسین بیرون می آمد را نشنیدم و کمتر کسی این شکست را توی روی این کثافت های حرام خور دید. 22 بهمن این سگ ذات ها همه در خود بودند زیرا که مظلومیت واقعی رهبر حرامزادیشان را می دیدند. چرا که آن دسته گوسفندان وفاداری که هر سال به راهپیمائی می رفتند و امسال هم رفتند، با دیدن آن همه مامور فهمیدند که امروز اوضاع خراب است. | 
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر