هستي نيوز،از آن سوي فيلتر جمهوري اسلامي خبر پراكني ميكند

-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد...
http://groups.google.com/group/hasti-news
------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۸ اسفند ۹, یکشنبه

Latest News from Iran Green Voice for 02/28/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



خانواده وحید پوراستاد، روزنامه نگاری که در آستانه ۲۲ بهمن بازداشت شد، ضمن ابراز نگرانی از وضعیت این روزنامه نگار، خواهان روشن شدن وضعیت بلاتکلیف او شدند.

یکی از نزدیکان وحید پوراستاد در گفتگو با کلمه، با اشاره به ملاقات کابینی همسر این روزنامه نگار در روز پنج شنبه ، وضعیت روحی و جسمی این روزنامه نگار را خوب توصیف کرده و گفت که وحید در وضعیت بلاتکلیفی قرار دارد و این مساله به شدت او و خانواده را آزار میدهد.

وی افزود: متاسفانه روز پنج شنبه به دلیل وضع خاصی که در ملاقات ها حاکم هست و همه مکالمات ضبط می شود وحید نتوانسته درباره بازجویی ها یا اتهاماتش حرفی بزند اما گفته است که در بند ۲۴۰ زندان اوین و در سلولی با سه نفر دیگر نگهداری می شود.

به گفته وی ، سه نفری که وحید پور استاد با انها هم سلول است زندانیان سیاسی و مطبوعاتی نیستند.

از سوی دیگر اکبر منتجبی روزنامه نگار بازداشتی دیگر هم که روز پنج شنبه با خانواده خود ملاقات کرده به شدت لاغر شده و به خانواده اش گفته است که یک جلد قرآن در اختیار او قرار داده اند و او در این مدت دوبار قرآن را ختم کرده و از ده روز پیش هر روز، روزه است.

این گزارش حاکیست سایر روزنامه نگاران دربند از جمله وحید پوراستاد، کیوان مهرگان و احسان محرابی حتی کتاب قرآن نیز در اختیار ندارند.

همین گزارش حاکیست همسر و دختر علی حکمت نیز روز پنج شنبه به صورت حضوری با این روزنامه نگار ملاقات کرده اند. علی حکمت ، عضو انجمن دفاع از آزادی مطبوعات است و مهسا حکمت ، روز نامه نگار ودختر علی حکمت که با قرار وثیقه از زندان آزاد شده است روز پنج شنبه با پدر خود ملاقات کرده است.


 


یکی از شاگردان آیت الله العظمی منتظری جمعه شب بازداشت شد.

به گزارش جرس، جمعه شب 7 اسفند گروهي با حكم دادگاه ويژه روحانيت به منزل حجت الاسلام دكتر مصطفي ميراحمدي زاده مراجعه و پس از تفتيش و بازرسي منزل، وی را به همراه كامپيوتر و دست نوشته هایش به زندان منتقل كرده اند.

دلايل دستگيري و بازداشت ايشان مشخص نیست. دکتر میر احمدی زاده استاد حقوق عمومی دانشگاه مفید قم و از شاگردان مرحوم آیت الله العظمی منتظری بوده است


 


علی حکمت، عضو شورای مرکزی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات و سردبیر روزنامه توقیف شده خرداد، پس از تحمل حدود دو ماه حبس و با قرار وثیقه شنبه شب از زندان اوین آزاد شد.

علی حکمت در تاریخ ۱۱ دی ۱۳۸۸ و در موج بازداشت‌های بعد از عاشورا (به همراه محمدرضا زهدی و دخترش مهسا حکمت) بازداشت شده بود و پنج‌شنبه گذشته برای اولین بار با خانواده خود ملاقات کرد.

مهسا حکمت، روزنامه‌نگار و فرزند علی حکمت هم در تاریخ ۱۱ دی ماه به همراه پدرش بازداشت شده بود که روز ۱۵ بهمن با قید وثیقه از زندان اوین آزاد شد.


 


بزرگواری یک انسان تا چه حد ؟

شبکه 1 را می‌گیرم تو نیستی....شبکه 2 را می‌گیرم تو نیستی...شبکه 3 را می‌گیرم تو نیستی...شبکه های دیگر همین‌طور روزنامه ها دیگر از تو عکسی چاپ نمی کنند. روزنامه هایت توقیف شده است...سایت هایت فیلترند...کجای این دنیا قرار گرفته ای که نه شبکه ها تلویزیونی ...نه روزنامه ها...نه سایت ها...اثری از تو پیدا نمی‌شود...نکند از یادها رفته ای؟

نـــــه...زهی خیال باطل...اگر تو در شبکه های تلویزیونی پیدایت نیست...اگر در روزنامه ها آن چهره ی محجوب و دوست داشتنیت را نمیبینیم...اگر سایت های تو پیام مشترک گرامی دسترسی یه این سایت امکان پذیرنمیباشد را نشان میدهند اما

تو جای بهتری از این ها قرار داری : در قـــلـــب ما

میرحسین عزیزم به صاحب اسمت قسم اگر سیاه دلان سعی می‌کنند روز به روز چهره‌ات را مخدو‌ش‌تر کنند. اما بر عکس آن تو روز به روز در قلب و دل ما عزیز تر می شوی...ای سید مظلوم..ای فرزند امام حسین به جدّت قسم اگر در رسانه سراپا دروغ و غیر ملی چهره پر از صداقتت را نمی‌بینیم اگر در این قاب دروغین صحبت های دلنشینت را نمی شنویم امــــــا بدان چنان در دل تک تک ما ایرانیان پیرو صداقت جا باز کرده ای که هیچ تلوزیونی،هیچ رورنامه ای هیچ سایتی نمی تواند این کار را برای دشمنانت انجام دهد.خوشحالیم که در این دنیا قلب کوچکی داریم که پذیرای انسان بزرگی مثل شماست،اما حقارت ما را ببخش که دل کوچکمان برای شخص بزرگواری مانند شما جا کم دارد اما بدان به قول شاعر این دل های کوچک باغچه هایی ســــــبــــز دارند با گل های محمدی خوشبو...

ای میر دل‌ها در بیانیه هفدهم خود گفتی:دستگیری میرحسین مشکلی را حل نمی‌کند وای بر ما و وای بر آن ها مگر ما فرزندان تو مرده ایم که تو را در بند کنند نباشد آن روز که کس نگاه چپ به میر دل ها کند که روز مرگش فرا خواهد رسید...مهندس موسوی بگذار صمیمی تر باشیم و بگویم میر حسین..میرحسین عزیز بقیه نامه با بغض نوشته شده است،جان تک تک ما فدای خودت و صاحب اسمت...مگر ما خونمان از نداو سهراب از محسن و مصطفی از اشکان و امیر رنگین تر است که بگذاریم خم به ابروی تو آید...تو همانی که گفتی من از حق خود گذشتم

اما از حق مردم نمی گذرم...جان ما فدای ایران و فدای میر دل های ایرانیان ما به یاری مهدی فاطمه پشت تو ایستاده ایم. درست که تو آنقدر بزرگواری که فرمودی من دنبا ل مردم میروم .آخر بزرگواری یک انسان تا چه حد؟

عده ای که یا از روی دنیا طلبی و حب دنیا یا از روی نادانی و نا بخردی با تو دشمنی میکنند بدانند همانطور که دشمنی امویان خورشید وجود علی (ع) را روز به روز فروزانتر کرد دشمنی آنان هم محبوبیت و مقبولیت تو را در بین مردم ایران زمین صد چندان خواهد کرد...ای سید دل ها بدان که ما برای احقاق حقوق خود عقب نمیکشیم و بدان که اول خدا،دوم

اهل بیت و سوم مردم تشنه صداقت یاری کننده تو هستند رمز عملیات راه سبز امید ما جدت امام حسین است و تا آخر این راه سبز امید در کنار هم هستیم تا زمانی که حقوقمان به رسمیت شناخته شود...یارانمان را آزاد کنند،افراطیون مجازات شوند از خانواده های شهدای سبز دلجویی شود و انتخابات آزاد برگزار شود.

فاِنّ مع العسر یسرا

ان مع العسر یسرا

از طرف یک جوان مسلمان ایرانی راه سبز امید


 


قاضی پرونده عبدالله مومنی که برای آزادی وی ۸۰۰ تومان وثیقه صادر کرده بود با وثیقه ۴۰۰ میلیون تومانی تهیه شده از سوی همسرش مخالفت کرده و میزان آن را کم دانسته است.
به گزارش کلمه همسر سخنگوی سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی (ادوار تحکیم وحدت ) در واکنش به میزان سنگین وثیقه مومنی اعلام کرده است که توان پرداخت چنین وثیقه ای را ندارند.
خانواده مومنی امروز وثیقه ۴۰۰ میلیون تومانی برای آزادی عبدالله به دادگاه بردند که از آنها نپذیرفتند و میزان آن را کم دانسته اند.
عبدالله مومنی که شغل معلمی داشته و در این مدت شغل خود را از دست داده هیچ گونه منبع درآمدی نداشته و مستاجر هستند.با توضیحات همسر مومنی مسئول پرونده اواعلام کرده بود که امکان دارد از میزان این وثیقه کاسته شود اما امروز وثیقه ۴۰۰ میلیون تومانی را نپذیرفتند.
مومنی سخنگوی ادوار تحکیم وحدت و مسئول ستاد شهروند آزاد مهدی کروبی در ایام انتخابات بود که پس از انتخابات بازداشت شد و ۸ ماه است که در زندان به سر می برد.


 


مراسم یاد بود شهدای باکری به رسم هر ساله در منزل شهید حمید باکری پنج شنبه شب بعد از نماز مغرب و عشا برگزار شد.

به گزارش خبرنگار کلمه میر حسین موسوی نخست وزیر دوران جنگ و دکتر زهرا رهنورد به دعوت خانواده این شهدای بزرگوار در مراسم یادبود شهدای باکری شرکت کردند.این مراسم با استقبال گسترده مردمی و حضور برخی چهره های سیاسی و مذهبی مواجه شد.

 


 


وکیل مدافع محسن میردامادی از برگزاری دومین جلسه رسیدگی به پرونده موکلش در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی خبر داد.

به گزارش ایسنا، هوشنگ پوربابایی با بیان این مطلب اظهار کرد: نخستین جلسه رسیدگی پیش از این برگزار شده بود و از سوی شعبه رسیدگی کننده به پرونده، نهم اسفند ماه برای ادامه رسیدگی تعیین شده است.

وی عناوین اتهامی محسن میردامادی را اقدام علیه امنیت ملی و فعالیت تبلیغی علیه نظام عنوان کرد.


 


نزدیک به سه ماه پس از صدور حکم برای مسعود لواسانی ، مقامات مسئول همچنان از صدور و تعیین قرار وثیقه برای مرخصی این روزنامه نگار ممانعت می کنند.

به گزارش جرس، قاضی پرونده گفته است که تعیین قرار وثیقه برای لواسانی تنها پس از صدور حکم دادگاه تجدید نظر صورت خواهد گرفت. اما مشخص نیست که دادگاه تجدید نظر چه زمانی این حکم را صادر خواهد کرد.

مسعود لواسانی، روزنامه‌نگار و وبلاگ‌نويسی از ۴ مهرماه در منزل بازداشت شده است و روز دوم دیماه حکم سنگین هشت سال و نيم زندان خود را از شعبه‌ ۲۶ دادگاه انقلاب دريافت کرد.


 


مصطفی پورمحمدی رییس سازمان بازرسی کل کشور، طی گفتگوئی ، از “تمرکز و حساسیت” آن سازمان بر روی نحوه اداره بازداشتگاه کهریزک خبر داد.

پورمحمدی در گفتگو با نشریه «پنجره» که عنوان شماره این هفتۀ آن “عبور از فتنه ها” بود، پیرامون تحولات پس از انتخابات ریاست جمهوری، قتلهای زنجیره ای، وزارت کشور دولت نهم و ماجرای بازداشتگاه کهریزک سخن گفت.

در مورد کهریزک، دوسال حساسیت بود اما اجازه رسیدگی نمی دادند

رئیس سازمان بازرسی کل کشور پیرامون ماجرای بازداشتگاه مخوف کهریزک و اتفاقات قبل و بعد آن نیز خاطرنشان کرد :سازمان بازرسی از دو سال قبل نسبت به رفتاری که در بازداشتگاه کهریزک صورت می گرفت، گزارشهایی را دریافت کرده و نسبت به این موضوع حساسیت خود را هم نشان داده بود و قصد بازرسی از آن را داشت که با موانعی از جانب مسئولین مربوطه روبرو شده بود. به هر حال، این موضوع به تعویق افتاد تا اینکه در حوادث بعد از انتخابات، برخی اخبار به دست ما رسید و در جلساتی که ما در قوه قضاییه داشتیم و بنده، دادستان کل کشور و معاون اول رییس قوه قضاییه نیز حضور داشتیم، دو خبر در مورد برخی بازداشتی هایی که به کهریزک برده شده اند را طرح کردیم .

بعد از کشته شدن چند نفر، ما مصر شدیم که از بازداشتگاه کهریزک بازرسی کنیم و چون خبر فوت یکی از بازداشتی ها به ما رسیده بود، با حضور در پزشکی قانونی، مشخص شد فردی فوت کرده است. از این رو از آیت الله شاهرودی درخواست بازرسی ویژه کردیم و نهایتا رفتیم و گزارشی از اتفاقات آنجا تهیه کردیم… در این بازداشتگاه با بازداشتی های دیگر نیز برخوردهای بدی صورت گرفته بود.”

پورمحمدی خاطرنشان کرد “هیئتی که از شورایعالی امنیت ملی گزارشی را به رهبری ارائه کرد، سبب شد که ایشان سریعا دستور تعطیلی بازداشتگاه را صادر کنند و اگر اقدام رهبری نبود، دیگر تحرکات موجب تعطیلی بازداشتگاه نمی شد.”


 


فحرالسادات محتشمی‌پور از قطع شدن حقوق همسرش از هنگام بازداشت خبر داد.

به گزارش پارلمان‌نیوز همسر سیدمصطفی تاج‌زاده گفت:«از خرداد ماه سال جاری و همزمان با بازداشت همسرم حقوق ماهانه ایشان که از نهاد ریاست جمهوری پرداخت می‌شد، قطع گردیده است.»

اقدام برای بازنشستگی تاج‌زاده نیز به گفته همسرش که پیگیر آن بوده به نتیجه نرسیده است.

یادآور می‌شود برخی مسئولان پیش از این اعلام کرده بودند که حقوق زندانیان سیاسی قطع نشده و به طور مرتب پرداخت می‌شود.


 


الیاس نادران نماینده اصولگرای تهران که یکبار رحیمی را شهرام جزایری دولت دانسته بود،اخیرا در نامه خطاب به خود وی، سابقه پر ابهام او را گوشزد کرده است.

به گزارش جهان در این نامه که برای مشایی و وزیران اطلاعات و کشور و نمایندگان مجلس هم فرستاده شده آمده است:در مذاکره ای که با آقای آقا محمدی داشتم قرار شد ایشان پی گیر اتهامات شما شود اما تا امروز هیچ خبری از این پی گیری ها نشده است.

در این نامه آمده است:اینجانب در ارتباط با مکاتبه شما در زمان ریاستتان در دیوان محاسبات با دانشگاه بلفورد نتوانستم از این دانشگاه در ونکوور کانادا یا هیچ کجای دیگر عالم نشانه ای بدست آورم .اگر ممکن است کمک کنید تا نسبت به ماهیت و سطح علمی آن دانشگاه آشنایی پیدا کنم.

نادران همچنین در خصوص نامه نگاریهای رحیمی با عنوان دکتر آورده است:در رابطه با مکاتبه ای که با دبیر کمسیون بررسی نشریات علمی کشور داشته اید علاوه بر اینکه برای خود از عنوان دکترا استفاده کرده اید برای آقای صیقلانی هم عنوان دکتر را به کار برده اید.آیا ممکن است اینجانب را به عنوان نماینده مردم در جریان دکترا داشتن خود و آقای صیقلانی قرار دهید؟

در ادامه این نامه به عملکرد رحیمی در انتخابات مجلس هشتم اشاره شده و آمده است:در جریان انتخابات مجلس هشتم توسط آقای جابر ابدالی پولهایی را بین نامزدهای مجلس توزیع کرده اید.آیا ممکن است نسبت به منشا این پولها توضیح بفرمائید تا به عنوان نماینده مردم بتوانم موکلینم را در جریان امر قرار دهم؟

در بخش دیگری از این نامه آمده است:آیا ممکن است توضیح بفرمائید که چک های چند میلیاردی و چند صد میلیونی که به حساب شما واریز شده است از چه حسابهایی و مروبط به چه افرادی است؟


 


دادگاه انقلاب برای سه تن از روزنامه نگاران اصلاح طلب قرار وثیقه صد میلیونی صادر کرد.

خواهر عبدالرضا تاجیک دبیر سرویس سیاسی روزنامه شرق که در دوران بعد از انتخابات دوبار بازداشت شده است از صدور قرار وثیقه ملکی برای برادرش خبر داد ، این درحالیست که در تیرماه نیز بعد از بازداشت عبدالرضا تاجیک وی با قید وثیقه آزاد شده بود و برای این منظور خانواده وی سندی را در رهن دادگاه انقلاب گذاشته بودند.

همچنین بنا به گفته فهیمه ملتی همسر مرتضی کاظمیان روزنامه نگار ملی مذهبی زندانی برای کاظمیان هم قرار وثیقه 100 میلیونی صادر شده است. مرتضی کاظمیان نیز در بازداشت سال 80 سند 100 میلیونی به عنوان وثیقه در رهن دادگاه انقلاب گذاشته بود که این سند نیز همچنان در وثیقه دادگاه است.

برادر کیوان مهرگان نیز با علام صدور قرار مشابهی برای آزادی برادرش از تامین این وثیقه و احتمال آزادی قریب الوقوع مهرگان خبر داد، پیشتر در خبرهای اعلام شده بود که اتهام اصلی کیوان مهرگان عضویت در نهضت آزادی ایران اعلام شده و بازجویی های وی بر همین مبنا صورت گرفته است در حالی که برخی خبرگذاریهای وابسته به اقتدارگرایان اتهاماتی واهی نظیر تجزیه طلبی و ... را به وی وارد ساخته بودند.

این سه روزنامه نگار که با نهضت آزادی ایران و ملی مذهبی ها مرتبط بودند بعد از عاشورا بازداشت شدند.


 


به نظر علی سعید لو با پیشنهاد حبیب کاشانی موافق کرده است.آیا پروین احمدی نژاد یکی از اعضای هیئت مدیره باشگاه پرسپولیس می شود؟

به گزارش خبر آنلاین، این یک خبر جدید است.خبری که البته هنوز نهایی نشده اما احتمال اینکه در روز های آینده به وقوع بپیوندد خیلی زیاد است.

بر اساس این خبر پس از نهایی شدن ۵ نفر از اعضای هیئت مدیره پرسپولیس هنوز دو جای خالی دیگر در این باشگاه وجود دارد که طبق پیش بینی ها به علی پروین و پروین احمدی نژاد عضو شورای شهر و خواهر رئیس دولت حاضر خواهد رسید.هر چند که این انتخاب ها هنوز به صورت رسمی اعلام نشده است اما به نظر پروین احمدی نژاد پیشنهاد حبیب کاشانی به علی سعیدلو برای قرار گرفتن در هیئت مدیره پرسپولیس بوده است.

علاوه بر این طبق آماری که دو روز پیش اعضای هئیت مدیره بر اساس آن دسته بندی شدند پیش بینی می شود که نفرات نهایی برای عضویت در باشگاه پرسپولیس این اسامی باشند:

۱٫ حبیب کاشانی

۲٫ مجید فرخ‌زادی

۳٫ عظیم‌زاده

۴٫ دکتر قره

۵٫ پروین احمدی‌نژاد

۶٫ احتمالاً علی پروین

۷٫ ؟

نکته اول: عظیم‌زاده، همان تاجر معروف فرش است که ظاهراً به عنوان عضو اقتصادی هیئت مدیره وارد کار می‌شود.

نکته دوم: دکتر قره نیز مشاوره سعیدلو در سازمان تربیت بدنی و ریاست جمهوری است. نکته سوم:حضور علی پروین در هیئت مدیره هنوز روشن نیست اما اگر پروین به هیئت مدیره اضافه شود نفر هفتمی نیز انتخاب خواهد شد.

‌نکته چهارم: پروین احمدی‌نژاد خواهر محمود احمدی‌نژاد رییس دولت حاضر است که در حال حاضر عضویت شورای شهر را بر عهده دارد. انتخاب او هنوز به طور رسمی اعلام نشده است. او پیشنهاد کاشانی به سعیدلو بوده و ظاهرا حضور وی نیز مورد موافقت رییس سازمان ورزش نیز قرار گرفته است و قرار است با وی مذاکره بشود.


 


روز پنجشنبه 6 اسفند خانواده دکتر محمد صادق ربانی املشی برای اولین بار با ایشان ملاقات داشته اند.

در این ملاقات برادر و هسمر ایشان توانستند پس از دو ماه بازداشت با ایشان ملاقات حضوری داشته باشند.
ایشان از روحیه بسیار خوبی برخوردار بودند و بازجویی های وی همچنان ادامه دارد.

ایشان حاضر به پذیرش اشتباه و تقاضای عفو نشده اند و به همین دلیل همراه با دیگر دستگیر شدگان عاشورا آزاد نشده اند.

دکتر محمد صادق ربانی، استاده بازنشسته دانشکده علوم دانشگاه تهران وعضو هيات اجرايی شورای ملی صلح ( برادر مرحوم آيت الله حاج مهدی ربانی املشی ، دادستان کل کشور در زمان آيت الله خمينی) امروز يک شنبه عاشورا در ساعت ۱۳:۳۰ در تقاطع خيابان های استاد نجات الهی و طالقانی در حالی که به سمت خانه می رفت توسط افراد بسيجی بازداشت و به محل نامعلومی منتقل شد.

چندی پیش خانواده آیت الله ربانی املشی در نامه ای سر گشاده به رئیس قوه قضائیه نسبت به بازداشت دکتر ربانی برادر مرحوم آیت الله حاج مهدی ربانی املشی ، دادستان کل کشور در زمان آیت الله خمینی معترض و خواستار رسیدگی به وضعیت تمامی زندانیان بعد از انتخابات شدند .


 


با گذشت بیش از دو هفته از بازداشت علی ملیحی، از فعالین عرصه مدنی ایران و خبرنگار روزنامه های اعتماد ملی و اعتماد و مجلات شهروند امروز، ایران دخت و مهرنامه و همچنین عضو شورای سیاستگذاری سازمان دانش‌اموختگان ایران (ادوار تحکیم) که مسوول روابط عمومی این سازمان سیاسی نیز می‌باشد، بیش از ۲۵۰ فعال سیاسی، مدنی و دانشجویی در بیانیه‌ای، خواستار آزادی وی و سایر روزنامه‌نگاران و فعالان سیاسی دربند شده‌اند.

در این بیانیه آمده است : یکی از این صاحبان قلم که تاریخ به اندیشه و عمل امروزش افتخار خواهد کرد علی ملیحی دانشجوی مهندسی برق است که دغدغه درس و دانشگاه سبب نشد به اصلاح و پیشرفت و تغییر وضع موجود نیاندیشد، که البته اینگونه نیز نبود که از نمد سیاست برای خود کلاهی بدوزد، و همواره از هر چیزی که سپهر سیاست را سیاه می نمود تبری می جست. اما نیروهای امنیتی فعالیت های شفاف و مسالمت آمیز او را تاب نیاورده و در روز سه شنبه بیستم بهمن ماه در منزل پدریش با برخورد نامناسب و خشونت آمیز او را بازداشت و به سلول های انفرادی بند ۲۴۰ اوین منتقل کردند.
این بیانیه می افزاید: ما جمعی از فعالان عرصه مدنی ایران ضمن محکوم کردن وقایعی که پس از انتخابات ریاست جمهوری رخ داده است ازجمله توقیف و سانسور نشریات و همچنین بازداشت گسترده اهل مطبوعات، خواستار رفع محدودیت از رسانه ها و آزادی هرچه سریعتر این خبرنگار هستیم که همواره به انتقاد در چارچوب قانون اهتمام داشت، و دیگر روزنامه نگاران دربند از جمله بدرالسادات مفیدی، نوشین جعفری، احمد زیدآبادی، مسعود باستانی، بهمن احمدی امویی، اکبر منتجبی، سعید لیلاز، محمد رضا نوربخش بوده، و تامین و تضمین آزادی های مدنی و سیاسی را در ایران خواستاریم.


 


دانشگاه آزاد اسلامی در ادامه فشارها بر دانشجویانی که فعالیت سیاسی و انتخاباتی داشته‌اند، در تازه‌ترین اقدام خود اقدام به تبعید دانشجویان نموده است.

بر اساس اطلاعات رسیده به پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلمان‌نیوز»،بیشترین و شدیدترین برخوردهای صورت گرفته با دانشجویان در ماه‌های اخیر از سوی دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف‌آباد که از بزرگترین واحد‌های دانشگاه آزاد به شمار می‌رود صورت گرفته است.

بر اساس احکام صادر شده برای بیش از 50 دانشجوی دانشگاه آزاد نجف‌آباد، این دانشجویان به دلیل جرم‌های انتسابی به آنان از جمله شرکت در تجمعات 13 آبان و 16 آذر به حداقل یک ترم تعلیق (برای بیش از 20 نفر)، تذکر و درج در پرونده برای حداقل 20 نفر و ادامه تحصیل در واحد دانشگاه دور از محل زندگی برای حداقل 8 نفر محکوم شده‌اند.

برخی از این دانشجویان اعلام کرده‌اند که اساسا در روزهای 13 آبان و 16آذر در دانشگاه نبوده‌اند و برخی دیگر از دانشجویان دلیل اصلی این برخورد را فعالیت در ستاد مهندس میرحسین موسوی در زمان انتخابات عنوان کرده‌اند.

اما احکام تبعید صادر شده از سوی کمیته انضباطی این دانشگاه با استناد به ماه 5 آئین‌نامه بوده است و دانشجویان محکوم شده از سوی دانشگاه آزاد اسلامی نجف آباد علاوه بر تعلیق یک تا سه ترم موظف هستند تا ادامه تحصیلات خود را در واحدهای دانشگاهی دیگری از جمله علوم و تحقیقات فارس، لنجان و مجلسی بگذارنند.


 


مراسم دومین سالگرد درگذشت آیت‌الله توسلی به صورت غیررسمی و خصوصی در دفتر امام خمینی در جماران برگزار شد.

به گزارش نوروز علی‌رغم درخواست خانواده آیت‌الله توسلی برای برگزاری مراسم سالگرد این مرحوم در مسجد جامع قلهک که مرحوم توسلی عمری را در آن مسجد اقامه جماعت کرده بود، با برگزاری هرگونه مراسم برای مرحوم توسلی مخالفت شد.

در این مراسم خانواده آن مرحوم، اعصای بیت امام، خاتمی، کروبی، هاشمی رفسنجانی و تعدادی دیگر از شخصیت‌های سیاسی و روحانی حضور داشتند.


 


ندای سبز آزادی: آزاده مظفر فرزند زندانی در بند محمد جواد مظفر به مناسبت شصتمین روز دستگیری این زندانی سیاسی نامه ای را منتشر کرده است.

متن کامل این نامه به شرح زیر است:

 

ديشب به سيل اشك ره خواب ميزدم /  نقشي به ياد خط تو بر آب مي زدم
روي نگار در نظرم جلوه مي نمود  /  وز دور بوسه بر رخ مهتاب مي زدم

شايد هيچگاه گذشت زمان را چنين در نيافته بودم!شصت روز گذشت!باخود مي انديشيدم ديو سياه دوري عمرش بربام است كه از چهل كه بگذرد قامت هجران ترك مي خورد...
اما اينك شصت روز محروم ازديدارش،ازدستان پرمهرش،ازنگاه محبانه‌اش،از كلام نافذش،از صوت دلنشين نمازش و در فراقش گذشت.شصت روزي كه همه چون شب بوده است:
بي مهر رخت روز مرا نور نماندست وز عمر مرا جز شب ديجور نماندست
و هيچگاه گذر زمان را چنين طاقت فرسا حس نكرده بودم.نازَكم هدي شصت روز پيش سخن نمي‌گفت، حالا به شيريني لب گشوده و باهمان كلام شيرين كودكانه‌اش حكايت شوق ديدارباباجون رادرحسرت بوسه‌اي به زبان مي آورد.نگاه نگران و بي‌تابي هرروزحنّانة دلبندم از دوري باباجون مرا بي‌تاب‌تر مي‌كند.اوكه تا همين شصت روز پيش نمي‌دانست اي ميل چيست حالا براي خودش اَكانت درست كرده و نامش را گذاشته :باباجون!خنده هاي شيرين كودكانم در حضور بابا دو چندان بود به يادكودكيم درآغوش بابا وحالا همان خنده‌ها بُغضي است فرو خورده .
آفتاب را در رشته هاي موي طلايي تو مي شناسم و شيريني مهتاب را لطافت سيمايت!ودريغ ودردكه شصت روزاست از تابش خورشيد محروم بوده‌ام ودر اين ميان اميدم به رضايش است كه مي‌دانم آدميان را مي‌آزمايد تا نيك كرداران را باز نمايد و صبوري است چارة سپردن اين هجران:
صبراست مراچارة هجران تو وليكن چون صبرتوان كردكه مقدورنماندست
هم از اين روست كه دل در گرو فضل كريمانه‌اش بسته‌ام وبس كه ايام فرح اهل بيت نزديك است،جوانة اميد دردلم سرزده كه عيد ميلاد سرور رحمت‌پناه در پيش،هم او كه مهر جهانيان است و شفيع مؤمنان كه در اين ايام سرد تنها به راستكاري و ايستادگي پدرگرم هستيم و مشتاقانه به ديدارش چشم بر در دوخته‌ايم كه :
يا رب سببي سازكه يارم به سلامت باز آيد و برهاندم از بند ملامت

آزاده مظفّر
8/12/1388


 


میرحسین موسوی در گفت و گویی صریح با کلمه به سوالاتی که برای افکار عمومی و حامیان جنبش سبز پیرامون حوادث ۲۲ بهمن امسال و برخورد های خشونت آمیز صورت گرفته بوجود آمده بود پاسخ داده و مواضع خود را شفاف مطرح کرد.نخست وزیر امام در این گفت و گو همچنین در خصوص جنبش سبز مردم ایران و ادامه حرکت در مسیر راه سبز امید نکاتی را مطرح کردند.مهندس موسوی در این گفت و گو با انتقاد از راهپیمایی مهندسی شده در ۲۲ بهمن امسال که “تحت تأثیر انتخابات دهم و اتفاقات بعد از آن بود و دولت با هزینه گزاف و بسیج اتوبوس ها و قطارها از سراسر کشور و شکل های خاص اداری سعی کرد اثرات حضور جنبش سبز را در آن خنثی کند،طاقت دیدن یک لباس سبز بر تن راهپیمایان جوان و یا حتی یک تسبیح سبز در دست یک روحانی را نداشتند”تاکید کردند:”افتخار واقعی به شرکت خودجوش مردم در راهپیمایی ۲۵ خرداد و مراسم های بعد از آن است و نه راهپیمایی های مهندسی شده یا احیانا اجباری با این همه هزینه و فضای امنیتی و ارعاب”مهندس موسوی در این مصاحبه همچنین با انتقاد از برخی رویه های موجود در اداره کشور که منجر به ایجاد مشکل برای مردم شده است خاطرنشان کردند”ده ها میلیون ایرانی که در این کشور با سانسور، جلوگیری از آزادی ها و اقدامات سرکوبگرانه، سیاست خارجی دمدمی و ماجراجویانه، سیاست های ویرانگر اقتصادی، رواج فساد و دروغ معترض هستند، خواهان تغییراتی هستند که به آنها مجال می دهد با حاکمیت بر سرنوشت خود، این سرنوشت تحمیلی از سوی کارگزاران بی کفایت را تغییر دهند.ملت ما می خواهد تحت عنوان خصوصی سازی، بیشترین پروژه ها و فعالیت های اقتصادی کشور در بنگاه های شبه دولتی و نیز سپاه جمع نشود.ملت ما می خواهد معلمان کشور بابت درخواست حقوق خود کتک نخورند، کارگران بابت درخواست حق خود مورد تهاجم قرار نگیرند و زنان بابت درخواست رفع تبعیض مورد هجوم تهمت های گوناگون قرار نگیرند.ملت دوست ندارد که این چنین نامه هایش، پیام هایش، گفتگوهای تلفنی اش و پیامک هایش در معرض شنود قرار گیرد”نخست وزیر محبوب امام اما چشم انداز راه سبز امید را نیز در صحبت های خود ترسیم کرده وبار دیگر با تاکید بر حرکت جنبش سبز در چارچوب قانون اساسی تاکید داشتند”مهم آن است که در چهارچوب «هر شهروند، یک رسانه»، هر علاقمند به جنبش سبز، راهی برای گسترش این آگاهی و تعمیق آن در میان همه اقشار و بویژه در اقشار مستضعف جامعه پیدا کند.گسترش اگاهی ها، استراتژی اصلی جنبش است.سبز بودن یعنی «خود» در میان نبودن و خودخواه نبودن. در این راه ما هم در صورت امکان از خیابان ها به صورت مسالمت آمیز و قانونی استفاده می کنیم و هم همه امکانات قانونی دیگر.جنبش سبز بر سر مطالبات خود حق خود محکم ایستاده است.هر اقدامی که در جهت احقاق حقوق مردم و اجرای بدون تنازل قانون اساسی صورت گیرد”

متن کامل گفت و گوی سایت کلمه با میر حسین موسوی به شرح زیر است:

*سه هفته از راهپیمایی ۲۲ بهمن می گذرد و حرف و حدیث زیادی در مورد این راهپیمایی گفته شده است.نظر شما درباره این راهپیمایی چه هست؟

- مراسم ۲۲ بهمن اولین بار نیست که در کشور ما برگزار می شود. این مراسم دنباله راهپیمایی های میلیونی سال ۵۷ به مناسبت های مختلف از جمله تاسوعا، عاشورا و اربعین است. هر ساله کسانی که به انقلاب علاقه دارند در این مراسم شرکت می کنند و معمولا در بسیج مردم برای راهپیمایی، نهادهای سنتی مثل مساجد و هیئت ها نقش بزرگی دارند. معمولا این مراسم در هر سال متأثر از اتفاقات مهم آن سال و فضای سیاسی کشور است و امسال این مراسم تحت تأثیر انتخابات دهم و اتفاقات بعد از آن بود و دولت با هزینه گزاف و بسیج اتوبوس ها و قطارها از سراسر کشور و شکل های خاص اداری سعی کرد اثرات حضور جنبش سبز را در آن خنثی کند.

* راهپیمایی امسال با سال های قبل چه تفاوت هایی داشت؟

- تفاوت ها متأثر از مسائل بعد از انتخابات بود. امسال با توجه به شکل گیری جنبش اجتماعی – سیاسی عظیم سبز، این راهپیمایی به شدت تحت تأثیر نحوه حضور این جنبش در راهپیمایی بود. درهیچ سالی این همه نیروی نظامی و انتظامی و امنیتی به خیابان ها آورده نمی شد. برخوردهای خشن و وحشیانه ای که مخصوصا در میدان صادقیه و بعضی نقاط دیگر دیده شد در سال های قبل نبود. در سال های قبل مردم با هر شکل و قیافه و شعاری که می خواستند در راهپیمایی شرکت می کردند ولی امسال مأموران خشن، حتی طاقت دیدن یک لباس سبز بر تن راهپیمایان جوان و یا حتی یک تسبیح سبز در دست یک روحانی را نداشتند. گمان نمی کنم اثر این برخوردها به سادگی از خاطره مردم برود.

* فکر می کنید حجم مردمی که به جنبش سبز علاقه دارند در این راهپیمایی چقدر بود؟

- آمار دقیقی نمی توان ارایه کرد ولی از طریق قراینی می شود فهمید. یکی از این قراین، وزن جمعیتی راهپیمایی خودجوش ۲۵ خرداد و مقایسه آن با ۲۲ بهمن است و قرینه دیگر فضای خالی میدان آزادی به هنگام سخنرانی و مقایسه آن با سال های پرجمعیت راهپیمایی است. هنوز جوابی برای خالی بودن میدان و این که چرا دوربین ها فقط نقاط محدود نزدیک به جایگاه را رصد می کرده داده نشده است. اینکه مردم مراقب چمن و محیط زیست بوده اند، مخصوصا برای کسانی که سال های قبل حضور مردم در میدان را مشاهده کرده اند، مضحک است. اگر برای نطام تخمین وزن جمعیتی جنبش سبز اهمیت داشت، جلوی ابراز هویت جمعیت های سبز را نمی گرفت. ولی وحشت از آشکار شدن این هویت و دامنه آن، این فرصت تاریخی را گرفت. این امر بیش از جنبش راه سبز، برای حاکمیت مضر بود. روشن است که پنهان نگه داشتن واقعیت، منجر به حذف آن نمی شود و در این مورد بنده یقین دارم که با این برخورد گسترده، این هویت عمیق تر و گسترده تر خواهد شد. ولی بنده و جناب آقای کروبی در مشورتی که داشتیم فکر کردیم پیشنهادی که قبلا داده ایم را تکرار کنیم و آن اینکه اجازه داده شود جنبش راه سبز با توجه به اصل ۲۷ قانون اساسی، برای یک راهپیمایی مردم را دعوت کنند. نحوه استقبال می تواند به حرف و حدیث ها پایان دهد. ما اعتقاد داریم که اگر دعوت جنبش سبز و تشکل های اصلاح طلب و مراجع عظام و دیگر شخصیت های نظام نمی بود، امسال ما یک راهپیمایی بی رمقی داشتیم که اکثریت آن را نیروهای نظامی و انتظامی که از سراسر کشور جمع شده بودن تشکیل می داد، یعنی مسیرهای راهپیمایی وضعیتی می داشتند که میدان آزادی به هنگام سخنرانی داشت.

*گفته می شود تطمیع و تهدید در این راهپیمایی نقش داشته و عده ای به دلیل مسائل مادی در این راهپیمایی شرکت کردند.

- اصطلاح راهپیمایی مهندسی شده را بیشتر می پسندم. بنده با توهین به کسانی که موافق شعارهای جنبش سبز نیستند مخالفم. قرار نیست و قرار نبود که همه با ما هم رأی باشند و اگر کسی با ما هم رأی نیست انسان بدی شمرده شود. همه هموطنان ما هستند. منهای یک عده قمه کش و آدمکش، همه خواهران و برادران ما هستند. حتی نیروهای نظامی و انتظامی برادران ما هستند و می دانیم که مجبور به اعمال خشونت می شوند. البته هزینه های گزاف و استفاده از اهرم های استخدامی و امکانات دولتی برای جمع کردن جمعیت محکوم است. بنده یادم می آید که برای آن که دستگاه دفاعی در زمان جنگ کامیون هایی را برای جبهه در اختیار بگیرد با چه موانع شرعی و اجرایی روبرو بود و حتی در شرایط بسیار بحرانی جنگ، توسط حضرت امام اجازه داده شد از کامیون های شخصی به شرطی استفاده شود که دولت رسما هزینه ها و خسارت های وارده را تقبل کند، که کرد. ولی برای این راهپیمایی، تقریبا بیشترین اتوبوس ها و حتی قطارها برای جمع آوری جمعیت و نیروهای نظامی و انتظامی در اختیار قرار گرفته شده بود. اینگونه مهندسی اجتماعات نه تنها افتخاری ندارد، بلکه شبیه همان ذهنیت استبدادی و رویه های پیش از انقلاب است. در زمان پهلوی ها هم اگر کارمندی در تجمعات مورد نظر آنها شرکت نمی کرد، دچار مشکل می شد. افتخار نظام ما در سال ۵۷ و بعد از آن این بوده که مردم بطور خودجوش در این نوع مراسم شرکت می کردند و افتخار واقعی به شرکت خودجوش مردم در راهپیمایی ۲۵ خرداد و مراسم های بعد از آن است و نه راهپیمایی های مهندسی شده و یا احیانا اجباری با این همه هزینه و فضای امنیتی و ارعاب.

*آیا بین شما و آقایان کروبی و خاتمی مشورتی برای موضع گیری ها و تصمیمات صورت می گیرد؟

- ارتباط با این بزرگواران همیشه وجود دارد. با دستگیری های وسیعی که صورت گرفته، ضرورت این ارتباط مستقیم امروز بیشتر است و بنده خدا را شکر می کنم که هماهنگی خیلی خوبی در این زمینه وجود دارد. البته به نفع کشور بود که بجای سیاست های سرکوب و پرکردن زندان ها، سیاست حمایت از ایجاد یک تشکیلات نیرومند از کسانی که سیاست های ویرانگر موجود را قبول ندارند در چهارچوب نظام وجود داشت و به نظر بنده تنها راه عدم انتقال مدیریت جریان های سیاسی و اجتماعی به خارج از کشور همین است. ولی با انحراف شدید صدا و سیما و یکطرفه شدن آن و بسته شدن روزنامه های کشور و زندانی شدن ده ها روزنامه نگار، به نظر می آید که ایجاد تشکیلاتی که بتواند چهره های مؤثر را دور هم گردآورد تا به صورت آشکار و در چهرچوب قانون اساسی کار را به پیش ببرند فعلا منتفی است و هنوز به اعتقاد اینجانب راهبرد «هر شهروند، یک رسانه» و همچنین گسترش فعالیت های شبکه اجتماعی در جهت گسترش آگاهی های سیاسی و اجتماعی، یک ضرورت است و جایگزینی برای آن وجود ندارد. البته این وضع دشوار در کنار ضررهایی که دارد، منافعی هم داشته است و آن اتکا همه علاقمندان به جنبش سبز به خود و شبکه های بیشمار اجتماعی درجامعه است. در این میان، استفاده از فضای مجازی معجزه کرده است و به صورت یک ساختار کاملا قابل اتکا، افراد و شبکه ها را در اتصال و تعامل باهم قرار داده است. شییه بازارهای سنتی که که تعداد زیادی مغازه، حجره، تیمچه، مسجد، قهوه خانه و غیره را به هم متصل می کند و علیرغم تنوع آدم ها و حجره ها، مفهوم بازار یک ساختار به هم پیوسته از واحدها را تداعی می کند. جالب است در یک راسته بازار، می تواند اختلاف عقیده و سلایق و سرمایه وجود داشته باشد، ولی این تنوع، وحدت مفهومی و وحدت عملی بازار را بهم نمی زند، بلکه جزو نقاط قوت آن است.

* تحرکات خیابانی همواره با خشونت شدید روبرو شده است. نمونه آن را در راهپیمایی ۲۲ بهمن در میدان صادقیه دیدیم. آیا راه حل های دیگری برای پیگیری اهداف قانونی جنبش راه سبز وجود دارد؟

- این سؤالی است که خیلی مطرح می شود. در جواب باید گفت که جنبش سبز نباید اهداف خود را فراموش کند، همانطور که نباید دچار روزمره گی و انفعال بشود و استراتژی خود را از یاد ببرد. هدف جنبش سبز از همان اول، اصلاح در چهارچوب اصولی روشن بود. نقطه اتصال را همگی رنگ سبز گرفتیم. هدف حداقلی و مطمئن که می توانست اجماع گسترده ای ایجاد کند، تحقق اجرای بدون تنازل قانون اساسی بود. البته افرادی و یا حرکت هایی در این بین پیدا شدند که خواستند از این خط بگذرند و یا به اصطلاح خط شکنی کنند، ولی جنبش راه سبز هیچگاه از اجرای بدون تنازل قانون اساسی منحرف نشده است و انشاء الله تا انتها هم همین راه را خواهد رفت. بنده بارها درباره اهمیت پایبندی راه سبز این نقطه کلیدی صحبت کرده ام و به عنوان یک فرد همراه، حراست از آن را مورد تأکید قرار داده ام. صحنه خیابان ها و آنچه در آن گذشته را باید یکی از راه هایی بشماریم که جنبش سبز تلاش کرده است اهداف و نیات خود را به گوش همه ملت و جهانیان برساند. ولی استفاده از خیابان ها، تنها راه نبوده است. ده ها میلیون ایرانی که در این کشور با سانسور، جلوگیری از آزادی ها و اقدامات سرکوبگرانه، سیاست خارجی دمدمی و ماجراجویانه، سیاست های ویرانگر اقتصادی، رواج فساد و دروغ معترض هستند، خواهان تغییراتی هستند که به آنها مجال می دهد با حاکمیت بر سرنوشت خود، این سرنوشت تحمیلی از سوی کارگزاران بی کفایت را تغییر دهند.

ملت ما می خواهد که در رقابت نفس گیر جهانی و منطقه ای، عقب نیفتد. ملت ما می خواهد با جهان خارج به جای دعوا و دشمنی، تعامل داشته باشد و سیاست خارجی توسعه گرا را دنبال کند. ملت ما می خواهد کالاهای تولیدی، اعم از کشاورزی و صنعتی، زیر سیل خانمان برانداز واردات بی حساب و کتاب، مدفون نشود. ملت ما می خواهد تحت عنوان خصوصی سازی، بیشترین پروژه ها و فعالیت های اقتصادی کشور در بنگاه های شبه دولتی و نیز سپاه جمع نشود. ملت ما می خواهد به شاخص های بیکاری و فقر به عنوان یک وظیفه دینی و اسلامی و ملی اهمیت داده شود و … با انبوه تبلیغات شاخص خط فقر و بیکاری و تورم با دستکاری و دروغ، از چشم مردم پنهان نشود. ملت ما می خواهد معلمان کشور بابت درخواست حقوق خود کتک نخورند، کارگران بابت درخواست حق خود مورد تهاجم قرار نگیرند و زنان بابت درخواست رفع تبعیض مورد هجوم تهمت های گوناگون قرار نگیرند. ملت ما می خواهد حکومت اجازه بدهد که در رسانه ملی، صدای همه ملت شنیده شود و نه افراد خاصی که کاری جز بی انصافی و تهمت زنی ندارند. آحاد ملت ما با یکدیگر دوست هستند و دوست ندارند به دو دسته حزب الله و حزب الشیطان، مردم و خس و خاشاک و گوساله و بزغاله تقسیم شوند.

ملت دوست ندارد که این چنین نامه هایش، پیام هایش، گفتگوهای تلفنی اش و پیامک هایش در معرض شنود قرار گیرد. ملت ما آگاه و رشید است و دوست ندارد عده ای معدود به نام مات، آزادی های ملت را محدود کنند، حقوق اساسی آنرا تعطیل کنند، روزنامه هایش را ببندند و هر روز دستورالعمل های آمرانه برای نوشتن، گفتن و شنیدن صادر کنند. باید به هر طریق ممکن از سوی جنبش سبز در سطح کشور و در میان همه اقشار، این آگاهی به مردم برسد که این خواست ملت، خواست جنبش سبز هم هست و نه تنها خواست آن است بلکه این مطالبات را همگانی کند. این مطالبات کاملا اسلامی و عین قانون اساسی و کاملا منطبق با مردم ساالاری دینی ماست. این خواسته ها نه جنبه ضدشرعی دارند که باعث فرمان تیر و قتل و زندانی شود، نه جنبه ضدملی و نه جنبه ضد نظام. این ها حقوق مردم هستند و به همین دلیل مردم از آن حمایت می کنند. آزادی، حقوق بشر، رفع تبعیض ها، تحمل عقاید و نظریات مختلف، مقابله با فساد و تباهی و قانون گریزی، مواردی نیستند که پیگیری آنها چه در سطح خیابان و چه از طریق رسانه ها جرم باشد. برعکس، جلوگیری از طرح این مطالبات، علامت استبداد و تحریف اهداف انقلاب اسلامی است که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شده است.

در پاسخ به سؤال شما باید بدانیم که که زمینه هر تغییر اساسی در جهت اصلاح گری، گسترش آگاهی است. بدون آگاهی گسترده در سطح جامعه، امکان تغییر وجود ندارد. افشاندن بذر آگاهی و گسترش آن به همه اقشار و همه نقاط کشور، تنها از طریق حضور خیابانی فراهم نمی آید، گرچه اجتماعات، حق مردم و یکی از امکانات آنها برای نیل به اهداف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آنهاست. مهم آن است که در چهارچوب «هر شهروند، یک رسانه»، هر علاقمند به جنبش سبز، راهی برای گسترش این آگاهی و تعمیق آن در میان همه اقشار و بویژه در اقشار مستضعف جامعه پیدا کند. گسترش اگاهی ها، استراتژی اصلی جنبش است. البته باید متواضع باشیم. هدف آن نیست که تغییرات ناشی از این استراتژی حتما بدست سبزها اتفاق بیفتد. سبز بودن یعنی «خود» در میان نبودن و خودخواه نبودن. در این راه ما هم در صورت امکان از خیابان ها به صورت مسالمت آمیز و قانونی استفاده می کنیم و هم همه امکانات قانونی دیگر. می خواهم به عنوان یک همراه جنبش سبز، باز هم بر گسترش آگاهی در سطح ملی به عنوان مهم ترین وسیله برای نیل به پیروزی تأکید کنم. ما می خواهیم اهدافمان را در کنار مردم و با آنها بدست آوریم.

* نقش حاکمیت و نظام و یا جناح های دیگر را درارتباط با تغییرات چگونه می بینید؟

- جنبش سبز بر سر مطالبات خود حق خود محکم ایستاده است و هر چه آگاهی ملت به حقوق خود بیشتر شود، نیروی عظیم تری پشت این مطالبات قرار خواهد گرفت. این آگاهی، جان های مردم کشور را تغییر خواهد داد و این تغییر، سرمایه ملت برای تغییرات سیاسی و اجتماعی است. نکته ای که دوست دارم به عنوان یک همراه کوچک به علاقمندان راه سبز عرض کنم این است که هدف ما، تغییر در چهارچوب نظام است. ولی هدف آن نیست که این تغییرات حتما بدست این یا آن فرد صورت بگیرد. ما باید یک اصل اخلاقی را بیاد داشته باشیم و آن تصدیق درستی، خوبی و زیبایی است، حتی اگر این درستی و خوبی بدست ما صورت نپذیرد. به همین دلیل، ضمن آن که محکم بر روی خواسته های خود ایستاده ایم، ولی کم هزینه تر می بینیم اگر خود حاکمیت به سمت این راه حل ها که برآمده از خواست ملت و میثاق ملی ماست پیش برود. بنده خیلی واضح و آشکار می گویم هر اقدامی که در جهت احقاق حقوق مردم و اجرای بدون تنازل قانون اساسی صورت گیرد، ما آن را نه علامت ضعف حاکمیت خواهیم شمرد و نه آن را خوار و کوچک جلوه خواهیم داد، بلکه آن اقدام علامت قدرت جمهوری اسلامی خواهد بود. ما دوست داریم که خود حاکمیت، متشکل از همه ارکان آن، تضمین های لازم را برای انتخابات های آزاد، رقابتی و غیرگزینشی فراهم آورد.

ما دوست داریم خود حاکمیت به دنبال آزادی زندانیان، توسعه سیاسی و گسترش فرهنگ آزادی و تنوع رسانه ها و آزادی آنها باشد. بنده صریحا می گویم انتشار «کلمه سبز» و «اعتماد ملی» حتی اگر ضرری هم داشته باشد، ضرر آن کمتر از رسانه های غیرملی داخلی و رسانه های خارجی است. می دانم قبول نخواهد شد، یا حداقل در شرایط کنونی قبول نخواهد شد. ولی می گویم وجود کانال یا کانال های رادویی و تلویزیونی برای جنبش سبز، نظام را تقویت می کند و به وحدت ملی کمک می کند. بنده ترس آن را دارم که محدودیت های فکری باعث شود ما از کشورهای دست چندم منطقه هم عقب بیفتیم و نمی دانم چگونه ملت ما می تواند از خود در مقابل امواج برون مرزی که قطعا به فکر مصالح ملی خودشان هستند، محافظت نماید. مضحک است اگر تصور کنیم با پخش پارازیت، هک کردن ها و فیلتر کردن ها، این امواج را می توانیم کنترل کنیم.

به هر حال، حاکمیت و جناح های مختلف سیاسی، اگر واقع بین باشند، باید بدانند همانطور که جنبش سبز در روز ۲۲ بهمن حضور داشت، آینده خوب برای کشور هم در گرو ایجاد زمینه برای وحدت بین همه مردم و اقشار مردم است و نه توصیف بخش قابل توجهی از ملت به «خس و خاشاک»، «گوساله و بزغاله» و «یک قشر محدود و اندک». سیره پیامبران و امامان ما نشان می دهد که هیچگاه حتی به دشمنان دین دشنام نمی دادند. آنها برای کرامت انسانی ارزش قایل بودند و بجای قضاوت درباره ی انسان ها، با رفتار رحمانی شان سعی می کردند فطرت خداجوی همه آنها را به سوی حق جذب کنن. مردم ما نمی توانند تحمل کنند که به نام دین رفتار های غیر دینی بلکه ضد دینی رواج یابد. وقتی در قرآن صحبت از پیامبر و یارانش می شود، آنان را به مهربانی در میان خود و مقابله محکم با دشمنان بشریت توصیف می کند و قطعا نه در زمان پیامبر و نه بعد از ایشان، همه مسلمانان به یک درجه از ایمان نبودند. مردم ما به خوبی فرق میان دینداری رحمانی و قدرت طلبی در لباس دین را می فهمند. این تعریف یک ملت نیست. این حاکمیت یک فرقه است و دزدیدن مفهوم ایرانیت و حس ملی و این خطرناک ترین راهبردی است که ما اکنون در مقابل آن قرار داریم. سلاح ما در مقابل چنین کژراهه ای، رفتن به سمت میثاق ملی و مذهبی مان و تکیه بر آرمان هایی است که به ایرانی پیشرفته و صلح جو در سطح جهانی و در سطح ملی منجر می شود. در چنین حالتی است که می توان امید داشت مثل سال های دفاع مقدس، همه ملت در مقابل خطرات، متحدا حضور پیدا کند. ملت همه اقشار، همه قومیت ها، همه فرهنگ ه و همه جناح هاست. علاقمندان به جنبش راه سبز به ایرانی بودن خود و همه نمادهای آن افتخار می کنند و طبیعی است که با این روحیه و منش، به تغییر رنگ پرچم کشورمان به شدت مشکوک هستیم و آن را محکمترین دلیل برای عدم علاقه یک فرقه به منافع و ارزش ها و فرهنگ ملی می دانیم.

* در اطلاعیه شماره ۱۷ راه حل هایی برای برون رفت اعلام شده است. آیا غیر از راه حل های ارایه شده، راه حل های دیگری هم می تواند مورد توجه قرار گیرد؟

- یک نکته بسیار حساس در مورد اطلاعیه شماره ۱۷ آن است که قبول وجود بحران، به عنوان بخشی از راه حل شمرده شده است. از سوی دیگر بنده اعتقاد ندارم که راهی برای حل دفعی و ناگهانی این بحران وجود دارد. به عنوان مثال، نمی توان یک راهپیمایی مهندسی شده ترتیب داد و دل خوش کرد که همه چیز تمام شده است. مهم آن است که اکنون قدم هایی برداشته شود که به فرایند بهبود اوضاع دامن بزند. شما در نظر بیاورید که امروز اعلام شود که همه زندانی های سیاسی آزاد شده اند. بنده یقیین دارم که این اقدام قبل از جناح ها و گروه ها، مورد اقبال همه مردم کشورمان قرار خواهد گرفت. و یا شاهد خودداری از خشونت و شهامت ابراز محبت به مردم خوبی که صرفا حق خود را می خواهند و می خواهند از فضای اختناق رهایی یابند باشیم.

ما اثر خس و خاشاک نامیدن مردم را دیده ایم. بگذاریم یکبار هم با احترام با مردم صحبت کنیم. در بعضی موارد، اجتناب از برخی اقدامات نامناسب می تواند به بهبود فضای ملی کمک کند. مثالش رفتار وحشیانه در میدان صادقیه در ۲۲ بهمن و امثال آن و حمله به مردم و خانواده شهدا و فرزندان آنهاست. چه کسی می تواند ادعا کند که این اقدامات فضاحت بار می تواند به نظام ما کمک کند؟ آیا پیوستن آقایان خاتمی و کروبی به صفوف مردم و اعلام عملی وحدت و یکپارچگی به حل بحران کمک می کند یا فرستادن عده ای چماقدار و قمه و زنجیر بدست برای اجرای استراتژی نصر با رعب؟ آیا حکومت می تواند راه حل را در ترساندن ملت بداند؟ اگر چنین پیروری هنر بود، ما و همه جهانیان، حمله صدام به حلبچه را محکوم نمی کردیم و نمی گفتیم او به مردم کشور خود هم رحم ندارد. فیلمی که اخیرا در مورد حمله به خوابگاه دانشجویان پخش شد نشان می دهد که تا چه اندازه روحیه فرقه گرایی، سبعیت ایجاد می کند.

به نظر کسانی که مشغول ضرب و شتم دانشجویان هستند، فرزندان این ملت از حیوانات هم کم ارزش تر می نماید و فاجعه بارتر اینکه در سطوح مختلف، مسئولین می گویند که نمی دانند حمله کنندگان چه کسانی هستند. این توهینی بدتر به شعور دانشجویان و مردم است. آنچه در این فیلم جالب توجه است این است که در میان همین افراد نیروی انتظامی، کسانی دیده می شوند که دیگران را از ضرب و شتم نهی می کنند. ای کاش نیروی انتظامی و نیروهای امنیتی کشور، اقتدار را نه در سرکوب و ضرب و شتم، بلکه در ایجاد فضای امن برای همه ایراانیان، صرف نظر از طرز فکر و عقایدشان، می دانستند. چه ضرورتی داشت فضای میدان صادقیه با نارنجک فلفلی و شیمیایی آلوده شود؟ همه این روش ها، ما را از راه حل های منطقی دور می کند. تضمین انتخابات آزاد، رقابتی، غیرگزینشی و سالم، کلیدی ترین بخش راه حل هاست. اگر این امر حل نشود، ریزش مشروعیت نظام سرعت خواهد گرفت. جنبش راه سبز باید بطور مکرر و در هر شرایط و مکان، روی انتخابات آزاد، رقابتی و غیرگزینشی تأکید کند. همانطور که آزادی زندانی ها، آزادی رسانه ها و برچیده شدن فضای امنیتی در جای خود بسیار مهم هستند و باید ضرورت این راه حل ها را نه تنها به گوش حاکمیت، بلکه به گوش همه مردم کشورمان برسانیم.

*درباره نسبت گروه های مرجع و جنبش راه سبز حرف و حدیث زیادی وجود دارد. نظر شما چیست؟

- جنبش سبز حرکتی است که از بطن گره های مرجع مهم جامعه ما متولد شده و در ارتباط با این گروه ها هم رشد کرده است. در این زمینه بعنوان مثال به نامه ۱۱۶ استاد دانشگاه تربیت مدرس اشاره می کنم. این دانشگاه فرزند انقلاب است و بنده هم به عنوان یک عضو کوچک از خدمتگزاران اول انقلاب، در شکل گیری آن نقش داشته ام. همه می دانند که این دانشگاه دوره کارشناسی ندارد و هرم سنی آن نسبت به سایر دانشگاه ها بالا است. در کارکنان و دانشجویان آن، فراوانند کسانی که که در فعالت های اول انقلاب نقش فراوانی داشته اند. ۱۱۶ تن از اساتید این دانشگاه در کنار بیانیه های مشابه فراوان سایر دانشگاه ها و بیانیه های انجمن های اسلامی و نهادهای دانشگاهی دیگر نشان می دهد تا چه حد حضور جنبش در دانشگاه ها و در میان دانشگاهیان جدی و فراگیر است. بنده می خواهم بگویم همین نسبت را شما در میان پزشکان، معلمان، مهندسین، کارگران، جنبش زنان، ورزشکاران و هنرمندان و دیگر گروه های مرجع می توانید بیابید. یک نگاه ساده و بدون تعصب به جشنواره های دهه فجر نشان خواهد داد که هنرمندان به عنوان قشری به شدت تأثیرگذار کجا ایستاده اند. گفته می شود بعد از انتخابات، نزدیک هزار کلیپ و سرود در مورد جنبش سبز یا حوادث مربوط به آن ساخته شده و تعداد زیادی کاریکاتور، پوستر و نقاشی و سایر تولیدات هنری خلق شده است. چنین تحرکی در تاریخ فرهنگ کشور ما و شاید فرهنگ های جهانی بی نظیر است. بنده ارتباط وثیق جنبش راه سبز با گروه های مرجع را بهترین دلیل برای امید به تحقق خواستهای جنبش در آینده کشورمان می دانم. چرا وقتی میلیون ها دانشجو در سراسر کشور در پشت جنبش سبز است، به آینده امیدوار نباشیم؟

* در مورد روحانیون چطور؟

- در بدنه جنبش، تعداد قابل ملاحظه ای از روحانیون متعهد و آگاه و مبارز حضور دارند. سبزها باید بدانند موضعگیری چند نفر روحانی تندرو و مغرض، نظر همه روحانیت و مراجع نیست. روحانیت اصیل ما هیچگاه مردم را با الفاظ رکیک خطاب نمی کنند یا از قتل و ریختن خون و در محبس کردن بیگناهان حمایت نمی کنند. روحانیت اصیل ما می داند که تهمت و شکنجه و آبروی دیگران را ریختن و تجسس حکمش در اسلام چیست. روحانیون واقعی ما مصالح اسلامی و ملی را از منافع فرقه ای و جناحی تشخیص می دهد و این روحانیون در کنار دانشگاه و متحد با دانشگاهیان هستند و اهمیت این وحدت را می دانند ما روحانیون فعال در جنبش سبز را ذخیره جنبش و پشتوانه بسیار مهم آن می دانیم. حضور آنها در جنبش سبز در شرایطی که از انواع روش ها و وسایل برای متهم کردن راه سبز به بی دینی و وابستگی به بیگانگان استفاده می شود، جنبه حیاتی دارد.

به همین دلیل، به همه کسانی که به امید اینده ای بهتر برای ایران عزیز به جنبش پیوسته اند عرض می کنم که پیوسته مراقب باشیم در دام تبلیغاتی که می خواهد روحانیت کشور را به جنبش بی اعتماد کند نیفتیم. کارناوال روز عاشورای سال ۷۶ و نمایش ها و تمهیدات شبیه آن از یادمان نرود. مخالفان جنبش اگر نه همه، ولی بخشی از آن، به هیچ اصول اخلاقی و دینی پایبند نیستند.

*پیشنهاد شما در مورد مراسم چهارشنبه سوری چیست؟

- مراسم این روز، یادمان جشنواره نور علیه تاریکی است اما علاقمندان به جنبش راه سبز ضمن انکه به نمادها و مراسم ملی و مذهبی دلبستگی دارند، حاضر نیستند که این نوع مراسم ها باعث اذیت و آزار مردم بشود. مخصوصا توجه کنیم که ممکن است مخالفان جنبش بخواهند با برنامه ای که قبلا هم مشابه آن را اجرا کرده اند، جنبش سبز را بدنام کنند. بنده مطمئن هستم که سبزها در هیچ برنامه هنجارشکنانه یا تخریبی که موجب اذیت و ازار مردم بشود شرکت نخواهند کرد. ایجاد انفجار و آتش سوزی با مشی جنبش سبز که تلاش کرده است همواره حرکت هایش مسالمت آمیز و عمیق باشد سازگاری ندارد. سبز بودن به لباس و نماد نیست. سبز بودن به رفتار و اخلاق است. اگر این اصل مهم مورد توجه قرار گیرد و اعضای جنبش یکدیگر را به رعایت آن توصیه کنند، قطعا از آسیب هایی که ممکن است عده ای در لباس جنبش سبز انجام دهند جلوگیری خواهند کرد.

*و نکته آخر؟

- بنده آرزو دارم روزی در کشور شرایطی ایجاد شود که مجموعه پوسترها، نقاشی ها، کلیپ ها و سایر آثار هنری خلق شده یک سال گذشته بدون سانسور به نمایش گذاشته شود و می دانم که انشاء الله با امید و حرکت جنبش سبز، روزی شاهد چنین نمایشگاهی که نشان دهنده شور و شوق ها و دغدغه های ملی ماست، خواهیم بود.


 


بهار نزدیک است. سبزی بهار ما را به زندگی می‌خواند. به رویش. اما مگر می‌شود بهار داشت؟ مگر می‌شود عید گرفت؟ در میان این همه خانواده داغدیده و عزیز از دست داده، در میان این همه خانواده‌هایی که خویشان‌شان در بند هستند، در میان عاشقانی که کودتا برایشان فراغ آورده است بود، و باز هم عید گرفت؟
می‌شود عید گرفت اگر عید را به یاد شهدای‌مان زندگی کنیم. به یاد زندانیان‌مان و به یاد عاشقان فراغ دیده. ما که مبارزه را زندگی می‌کنیم، عید را هم مبارزه خواهیم کرد. بیایید از شهرهای بزرگ که بیش‌تر مرکز وقایع بوده‌ایم به سفر برویم و پیام سبز جنبش را به دوستان و آشنایان و خانواده‌های دورتر برسانیم. بیایید از شهرهای کوچک‌تر، به دیدار آشنایان‌مان در شهرهای واقعه دیده برویم و از آن‌چه رخ داده بیش‌تر آگاه شویم و خود پیام آور جنبش شویم.

برای این کار لازم است از هم اکنون برنامه بریزیم. کسانی که از شهرهای بزرگ به روستاها و شهرهای کوچک‌تر می‌روند کار دشوارتری دارند. باید نقاطی که می‌خواهیم به سفر برویم را مشخص کنیم، و بعد باید ببینیم چه چیزهایی می‌توانیم با خود برایشان به ارمغان ببریم. می‌توانیم مجموعه‌ای از بیانیه‌های موسوی و کروبی را به همراه مجموعه‌ای از اخبار روزهای اخیر فراهم کنیم. آرشیو بخش بیست و چهار ساعت گدشته در سایت ما می‌تواند منبعی برای جمع آوری اخبار بهمن ماه به بعد باشد.

یکی از مهم‌ترین چیزهایی که خوب است با خود داشته باشید اسنادی است که درباره تقلب انتخابات منتشر شد. داشتن فایل پی دی اف جزوه بیش از سیصد صفحه‌ای که در ماه‌های اخیر از سوی کمیته پیگیری ستاد موسوی منتشر شد می‌تواند مناسب باشد. یا هر مدرک دیگری که خودتان در اختیار دارید و می‌توانید از اینترنت بگیرید. به یاد داشته باشیم که استدلال ما درباره انتخابات یکی از مهم‌ترین استدلال‌های جنبش است.

از این گدشته فیلم‌ها و عکس‌هایی که دانلود کرده‌ایم یا به هر طرق از وقایع فراهم کرده ایم را هم باید به هم‌راه داشته باشیم. داشتن یک یا دو حافظه یو اس بی با ظرفیت مناسب، که بتوان به راحتی حملش کرد و در بازرسی‌های احتمالی هم بتوان راحت پنهانش داشت می‌تواند کمک مفیدی باشد. ضبط روی سی دی و دی وی دی و حمل آن دردسر بیش‌تری دارد. اگر جایی که می‌روید کامپیوتر دارند، بد نیست محض اطمینان نرم افزارهای لازم برای نمایش یا خواندن فایل‌ها را هم همراه‌داشته باشید که اگر نداشتند برایشان نصب کنید. اگر کامپیوتر ندارند و شما لپ تاپ دارید خوب است تمهیدی برای بردن آن بچینید تا بتوانید روی کامپیوتر خودتان بهشان نمایش دهید. همیشه موارد ایمنی را رعیات کنید.

در انتخاب محل سفر هم هر چه بتوانیم به جاهای محروم‌تر برویم که طبعاً از امکانات خبر گیری کمتری برخورداند بهتر است. اما شاید چیزی که به اندازه مدارک و اسناد و بیاینه‌ها و یا حتی بیش‌تر از آن‌ها مهم است، آمادگی برای بحث با مردم است. چه بهتر که به سراغ کسانی بروید که از سر بی‌اطلاعی هنوز تمایلی به حاکمیت کودتایی دارند. البته تماس با همراهان جنبش که از مراکز تحولات دور افتاده‌اند و رایزنی با آن‌ها هم بسیار مهم است. باید خود را به اسدتلال‌ها و گفتارهای مستند مسلح کنیم و در سفر بساط بحث را پهن کنیم و دین خود را در گسترش دادن آرمان ضد استبدادی جنبش ادا کنیم.

در این سفرها می‌توانید ایده‌های مختلفی را با نزدیکان خود در میان بگذارید؛ مثل ایده صندوق همیاری سبز که در همین سایت منتشر کردیم و دیگر ایده‌هایی که در شهرستان‌های کوچک‌تر بیش‌تر قابل اجرا باشد. دیدار نزدیکان و دوستان از شهرهای بزرگ و کوچک با هم می‌تواند زمینه هم‌فکری و فهم بیش‌تر و هماهنگی بیش‌تر بین مراکز و جاهای کوچک را فراهم کند. یادتانم باشد که در همین سفرها راه‌های اینترنتی و غیر اینترنتی امن برای رساندن خبرها را هم درست کنید تا بتوانید بعد از عید راحت‌تر با هم درتماس باشید و خبر و نظر مبادله کنید.

پس ما اگرچه امسال عید نداریم، اما علیه استبداد و علیه کئدتا به سفر می‌رویم و تبلیغ می‌کنیم یا ارمغان خبر می‌بریم و می‌آریم.


 


۸ اسفند ۱۳۸۸

این گزارش مروری است به مهمترین خبرها از صبح جمعه ۷ اسفند تا صبح شنبه ۸ اسفند.

بازداشت‌ها:

- ویلسون عیسوی، رهبر کلیسای آشوری کرمانشاه، حدود سه هفته قبل در منزلش توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است.

- مهرداد بال‌افکن، عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب منطقه اصفهان، روز پنج‌شنبه و بعد از خروج از منزل توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. آقای بال‌افکن که مسئول کمیته اطلاع‌رسانی ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی در اصفهان بوده، یک بار روز ۲۵ خرداد بازداشت و بازجویی شده بود.

حکم‌ها:

- مهدی خدایی، فعال دانشجویی دانشگاه آزاد شهر ری و همکار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، در دادگاه بدوی به ۴ سال حبس تعزیری محکوم شد. آقای خدایی در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی و به جرم اقدام علیه امنیت ملی از طریق برپایی تجمعات محکوم شده است.

وضعیت بازداشت‌شده‌ها:

- وضعیت جسمانی فواد شمس، دانشجوی رشته جغرافیای دانشگاه تهران که روز ۱۶ آذر بازداشت شده، رو به وخامت گذاشته است. پدر فواد شمس گفته است: «فواد از ناحیه فک و دندان با مشکلی جدی روبروست به نحوی که دهان او اکنون به شدت چرک کرده و نیاز به اقدامات فوری پزشکی دارد.»

- محمد صادق ربانی، استاده بازنشسته دانشکده علوم دانشگاه تهران و عضو هیات اجرایی شورای ملی صلح (برادر مرحوم آیت‌الله مهدی ربانی املشی، دادستان کل کشور در زمان آیت‌الله خمینی) روز پنج‌شنبه برای اولین بار از زمان بازداشت در روز عاشورا با خانواده خود ملاقات کرد. آقای ربانی بعد از دو ماه بازداشت از روحیه بسیار خوبی برخوردار بوده و بازجویی‌های او همچنان ادامه دارد.

نامه‌ها و بیانیه‌ها:

- علی سعیدی، نماینده آیت‌الله خامنه‌ای در سپاه پاسداران، در نامه‌ای به قائم‌مقام موسسه نشر و تنظیم آثار امام، از سکوت سیدحسن خمینی در وقایع بعد از انتخابات، حاضر نشدن او در مراسم تنفیذ محمود احمدی‌نژاد و دیدارش با علیرضا بهشتی بعد از آزادی انتقاد کرده و پرسیده چرا او به جای این‌که در کنار رهبری و نظام قرار گیرد، در مقابل آنها و در کنار دشمنانشان ایستاده است؟

- با گذشت بیش از دو هفته از بازداشت علی ملیحی، عضو شورای سیاستگذاری سازمان دانش‌آموختگان (ادوار تحکیم وحدت) و خبرنگار روزنامه‌های اعتمادملی و اعتماد و مجلات شهروند امروز، ایران دخت و مهرنامه، بیش از ۲۵۰ فعال سیاسی، مدنی و دانشجویی در بیانیه‌ای، خواهان آزادی او و سایر روزنامه‌نگاران و فعالان سیاسی دربند شده‌اند.

- تعدادی از سازمان‌های مدافع حقوق بشر در کشورهای عربی در نامه‌ای از حکومت ایران خواسته‌اند به سرکوب معترضان و فعالان جامعه مدنی پایان دهد. این گروه که شامل ۲۱ سازمان مدافع حقوق بشر در مصر، تونس، سوریه، بحرین، عراق و یمن است، همچمنین از سازمان ملل متحد خواسته است برای پایان دادن به خشونت‌ها در ایران فورا اقدام کند.

خبرهای دیگر:

- جشن نوروزی سرکنسولگری ایران در مونیخ که قرار بود روز شنبه ۲۲ اسفند در هتل هیلتون این شهر برگزار شود، به دلیل اعتراض گسترده ایرانیان مقیم مونیخ و دیگر شهرهای آلمان لغو شد. به دنبال ارسال ایمیل‌ها و تلفن‌های متعدد از سوی طرفداران جنبش سبز، مدیران هتل هیلتون تصمیم گرفتند از اجاره دادن سالن هتل در روز یادشده خودداری کرده و قرارداد مربوط به این جشن را لغو کنند.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irangreenvoice-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irangreenvoice@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بازار امروز

Loading currency converter .. please wait

loading
currency converter
please wait
....

خبرهاي گذشته