جنبش راه سبز - خبرنامه |
- ماه رمضان، خاطرات و فراق یار
- امنیت و عدالت با مشارکت همه اقوام و مذاهب محقق می شود
- برخورد امنیتی نیروهای انتظامی با نماز عید فطر اهل سنت در تهران
- قتل ده ها معترض سوری بر اثر شکنجه و بدرفتاری
- کشته شدن یک نوجوان در جریان متفرق کردن تظاهرکنندگان مخالف دولت در بحرین
- انتقاد عضو کمیسیون امنیت ملی از موضع گیری ایران در سوریه: تظاهرات مردم خودجوش بود
- آیت الله مظاهری: خطر ماهواره از بمب اتم بیشتر است
- رهبر جمهوری اسلامی: انتخابات در کشور ما همیشه چالش برانگیز است
- مجوز مشروط به سه شبكه ماهوارهای
- آیت الله مکارم: مردم از تورم و گرانی ناراحت و شاکی هستند
Posted: 31 Aug 2011 09:14 AM PDT فاطمه انتظارالمهدی 19 رمضان 1354 کمتر از یک ماه بعد از ازدواجمان 10 مأمور ساواک، جواد را بردند.
الحمدلله بجمیع محامده کلها و... فصرت ادعوک امنا... (با امنیت کامل از او میتوانم بخواهم و سؤال کنم) و ... الحمدلله مالکالملک مجری الفلک... فبلغ بقدرته مایشا، الحمدلله الذی یجیبنی حین انادیه... (پروردگارم حتماً جواب مرا میدهد) موضع حاجات الطالبین...، و پس از حمد وسپاس به درگاهش و صلوات و درود بر فرستادهاش و علی(ع) پیشوا و مولایم و...، و حافظ سرّک، و مبلغ رسالاتک و...، اللهمالمم به شعثنا، واشعب به صدعنا، ... و فک به اسرنا و... (و فقط و فقط او قادر به تمام این امور است وپاسخگویم) یا خیرالمسئولین، ... اللهم انا نشکو الیک فقد نبینا صلواتک علیه و آله، و غیبته ولینا و... و در انتها بازهم فقط شکایتم را به او ابراز میکنم؛ از همه اموری که ظاهراً قصد آزار مرا دارند، برحمتک یا ارحمالراحمین.
هرچند نه برای من و نه مادر جواد، دیدن چنین صحنههایی تازگی نداشت او که از سال 1332 پس از کودتای ننگین 28 مرداد دستگیری بهقول خودش اولاد ارشدش که مصدقی بود را تجربه کرده بود (برادر بزرگتری که الان برای همه حکم پدر و بزرگتر خانواده را دارد). یا سال 1348 که برای اولینبار جواد پس از فوت آیتالله حکیم بازداشت شده بود و مادرش همیشه میگفت: «خدا ازشون نگذره. بچهام چقدر برای کنکور درس خوانده بود اما روز کنکور زندان بود.» بالاخره آنها پس از گشتن تمام خانه و برداشتن چند کتاب و... جواد را با خود بردند و بعد متوجه شدیم که قبل از آمدنشان کل کوچه را محاصره کرده بودند و همۀ همسایهها از جمله فرزندان آیتالله صدر (امام جماعت مسجد امام حسین«ع»)که همسایه دیوار به دیوار ما بودند و دیده بودند که چند ماشین از صبح تو کوچه کشیک میداده و تمام اینها بهخاطر برادرم بود. او با جواد تماس داشت و همدیگر را میدیدند چون برادرم حدود 5 سال بود که زندگی مخفی داشت و در یک خانه تیمی در تهران زندگی میکرد. برادرم همان روز به خانه ما تلفن کرد بهشدت هیجانزده شده بودم (بیش از دو سال بود که حتی صدایش را هم نشنیده بودم) او مرتب مرا دلداری میداد و اینکه نمیتوانست زیاد حرف بزند و میخواست آرام باشم؛ گریه میکردم و درخواست دیدارش را داشتم. برادرم بدون خداحافظی تلفن را قطع کرد و بعد از اینکه جواد آزاد شد میگفت آنها فکر کرده بودند او برای دیدن تو خواهد آمد که کوچه را محاصره کرده بودند و بعدها ما فهمیدیم او هم در کوچه پسکوچههای اطراف، متوجه دستگیری جواد شده بود! خدای من چه روزهای پرالتهابی را پشت سر گذاشتیم... اما پروردگارم بازهم سپاس و ستایش مخصوص توست ولاغیر؛ چون آن روزها برایم ابهت خاصی دارد و افتخار میکنم تنها تو بودی که ما را در مسیر شناخت آن ایام قرار دادی، از لغزش و خطا حفظمان کردی... و نگذاشتی در حال و هوای جوانی از مسیر حق دور شویم و بازیچۀ وسواس خنّاس و عناصر سستایمان شویم؛ و تا ابد زنده بداریم یاد شهیدانی چون شریفواقفی، صمدیه لباف را که آن روزها کوتاه زمانی از شهادتشان میگذشت.
همان سال بود که مرا از کلاس چندین بار به دفتر دبیرستان احضار کردند و همکلاسیهایم میگفتند مدیرمان ساواکی است. خدای من شرایط آن روزها را هرگز از یاد نمیبرم تلخی آن ایام و شیرینی یادآوریاش؛ با چه هراسی به دبیرستان میرفتم و مادرم دیگر اجازه نمیداد تنها بروم و بازگردم، از دو برادر بزرگترم خواسته بود رفت و آمد مرا بهعهده بگیرند و چنین بود. هرچند برادر بزرگم خودش بهدلیل موقعیت شغلیاش (سرهنگ شهربانی) سخت تحت فشار ساواک بود برای دستگیری و معرفی برادر فراریام. به دستور تیمسار مینباشیان، او هم چند روزی بازداشت و در محل کنونی ارگ کریمخانی بود. بهیاد دارم با پدر و مادرم همانجا به ملاقات او رفتیم. رمضان همان سال بود. رمضانی پر از خاطره، یک روز که از مدرسه آمدم متوجه شدم که پدر روزهدارم سکته کرده و او را به بیمارستان نمازی شیراز برده بودند و همان هفته اول توسط دکتر عباسیون که آن زمان پزشکی جوان بود عمل شد اما هرگز مثل قبل نشد. خانهنشین و بیمار، مرد باابهتی که مورد اعتماد همه بود و بزرگتری باوجود که خانه اش در طول سال و به خصوص شبهای قدر محل برگزاری مراسم مذهبی بود؛ اما حالا او در فراق پسرش و پسری دیگر در زندان. بهیاد دارم پدرم با برادر فراریام بارها بحث میکرد و میگفت: درس بخوان و به سیاست کاری نداشته باش؛ پدرم از 28 مرداد 1332 و 15 خرداد 1342 در شیراز و تاریخ و... میگفت و برادرم از امام حسین(ع) که به جنگ ظالم رفت و از مرگ نهراسید و...! پدرم عادت داشت دهه آخر رمضان را یک شب درمیان تا شب عید فطر احیا میگرفت اما این اولین سالی بود که از قافله جا مانده بود و بهشدت ناراحت بود. مدتها وضع بدین منوال بود، همچون خانوادهای جنگزده شده بودیم و بیشتر ایام را در خانه دو برادر بزرگم میگذراندیم. پدرم در بیمارستان بستری بود؛ مادرم دیگر حاضر نبود من و او که آخرین فرزندش بودم تنها در خانه بمانیم و خودش هم حال خوشی نداشت. مادرم بدون اغراق پدرم را میپرستید و حالا او را اینگونه بیمار و ناتوان میدید. مدام از بیماری پدر میگفت و نگران او بود، حالا مادرم با پسری جوان و در بند، پسری مخفی و متواری واقعاً مستأصل شده بود، و حالا این من بودم که تقریباً به امور روزانه میرسیدم و همین خدای مهربان آن زمان چنان نیرویی به من داده بود که الان برای خودم تعجبآور است...! خیلی تنها شده بودم شاید اکنون حال مادرم را درک میکنم! همسر بیگناه و آزادهام در بند، دختر نازنینم در غربت چشمانتظار شنیدن صدای پدر و روزشمار دوشنبهشبها که از حال پدر برایش بگویم و آزاده و علی تنها مونسم. آیا تاریخ باز هم تکرار میشود؟ برادر زندانیام برایم مثل یک دوست بود، تا زمانی که برادر فراریام در کنارم بود دائم مرا تشویق به مطالعه میکرد. خواندن روزنامه، مجله زن روز آن زمان و کتاب. یادم هست، نوار کاست هابیل و قابیل، سخنرانیهای دکتر شریعتی، «فاطمه فاطمه است» را چگونه از یاد ببرم؟ ای خداوند به علمای ما مسئولیت ...به زنان ما شعور...به مردان ما شرف...به مردم ما خود آگاهی و... از شهیدان و اعدامشدگان، فقر مردم و ظلمهای رژیم شاه و... او در درسهایم کمکم میکرد چون دانشجوی برجستۀ دانشگاه شیراز (پهلوی سابق) بود.
خدایا بازهم بگویم؟ هرگز از یاد نمیبرم که سال قبل از این وقایع من کلاس هشتم بودم و او چگونه درس هندسه و شیمی و... را برایم آسان کرده بود تا جایی که آن سال بهترین نمره را در آن درسها گرفتم. البته او هم بهدور از چشم پدر و مادرم مرا با خود به مسجد ولی عصر در خیابان داریوش (توحید کنونی) میبرد و هنگام نماز جماعت از طبقه بالای مسجد که مخصوص بانوان بود و در سجده آخر که امام جماعت (مرحوم آقای مجدالدّین محلاتی، خدایش بیامرزد از نیکان روزگار بود) وقتی ذکر یا لطیف ارحم عبدکالضعیف و... را میخواند و سجده طولانیتر بود اعلامیهها را از آن بالا پخش میکردم و اغلب اوقات هم از طرف خانمهایی که در صف اول جماعت بودند مورد اعتراض واقع میشدم که بایستی در صف آخر بایستم و مورد مؤاخذه که وضو داری؟ نماز بلدی؟ و...! اعلامیة اعدام شهیدان، مشکینفام و ذوالانوار و مرجعیت امام و... چه روزگاری با چه خاطراتی...! اما هرگز پشیمان نیستم.
*نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.
|
امنیت و عدالت با مشارکت همه اقوام و مذاهب محقق می شود Posted: 31 Aug 2011 08:03 AM PDT انتقاد مولانا عبدالحمید از ممانعت از نماز عید فطر اهل سنت جرس: مولانا عبدالحمید، امام جمعه اهل سنت زاهدان گفت: «از مسئولان امر گلایه مند هستیم که در نظام اسلامی، اهل سنت در شهرهای بزرگ و مناطقی که در اقلیت هستند اجازه برگزاری نماز عید فطر را نیافته اند.»
به گزارش سنی آنلاین، مولانا عبدالحمید در خطبه های نماز عیدفطر زاهدان با اشاره به هفته دولت گفت : «عده ای از ما گلایه می کنند که چرا درباره خدمات دولت سخن نمی گوئید، در حالی که ما بسیاری از اوقات و در مناسبتهای مختلف از خدمات دولت در بخشهای عمران و آبادانی استان یاد کرده ایم و بر این باور هستیم که دولت در پروژه های عمرانی و آبادانی استان فرقی میان شیعه و سنی قایل نیست و در مناطق شیعه نشین و سنی نشین نگاه یکسانی دارد. در سالهای اخیر نیز اقدامات بسیار ارزنده ای در زمینه توسعه راه ها، راه آهن و رساندن گاز به این منطقه صورت گرفته است که جای تقدیر دارد. اما آنچه دغدغه جامعه اهل سنت است تبعیض در مسایل اجتماعی و استخدامها است. عدم بکارگیری اهل سنت در مدیریتهای کلان کشوری و استانی نیروهای شایسته، تحصیلکرده و نخبگان اهل سنت را که برای خدمت به کشور و استان علاقه دارند بی انگیزه می کند و باعث می شود امید و روحیه خود را از دست بدهند.»
|
برخورد امنیتی نیروهای انتظامی با نماز عید فطر اهل سنت در تهران Posted: 31 Aug 2011 08:00 AM PDT
جرس: نیروهای انتظامی و امنیتی مانع برگزاری نماز عید فطر اهل سنت در نقاط مختلف شهر تهران شدند.
|
قتل ده ها معترض سوری بر اثر شکنجه و بدرفتاری Posted: 31 Aug 2011 06:21 AM PDT سازمان عفو بین الملل از زندانهای اسد گزارش داد جـــرس: سازمان عفو بینالملل اعلام کرد، در پنج ماه گذشته دست کم ۸۸ معترض سوری از جمله ۱۰ نوجوان که همگی در جریان ناآرامیهای اخیر در سوریه بازداشت شده بودند، جان خود را در زندان های رژیم اسد بر اثر شکنجه از دست دادهاند.
در جریان قتل حمزه، در نواری که در يوتيوب گذاشته شده بود صدای مردی شنیده می شد که می گفت: "کميته های حقوق بشر کجا رفته اند؟ دادگاه بين المللی رسيدگی به جنايات عليه بشريت کجاست؟ خانواده اش يک ماه گذشته هيچ خبری از او نداشتند. حالا جسدش را تحويل می دهند. علائم شکنجه روی بدن او به خوبی مشهود است."
|
کشته شدن یک نوجوان در جریان متفرق کردن تظاهرکنندگان مخالف دولت در بحرین Posted: 31 Aug 2011 06:04 AM PDT جـــرس: درحالی که پادشاه بحرین وعدۀ آزادی تمامی زندانیان سیاسی و جبران و پرداخت خسارت به قربانیان و آسیب دیدگان ناآرامی های چند ماه پیش آن کشور شده بود، منابع بین المللی گزارش داده اند که روز چهارشنبه ٣١ اوت، یک نوجوان چهارده ساله در جریان تلاش نیروهای امنیتی برای متفرق کردن تظاهرکنندگان مخالف دولت کشته شده است.
اعتراضات سیاسی در بحرین از اواسط ماه فوریه و با تجمع معترضان در یکی از میدانهای شهر منامه، پایتخت، و درخواست از خاندان حکومتی آل خلیفه برای اصلاحات سیاسی، پیشبرد نظام مشروطه سلطنتی و مبارزه با فساد آغاز شد.
در جریان ناآرامی های بحرین طی ماه های گذشته، بیش از سی نفر کشته شدند.
پادشاه بحرین در یک سخنرانی خبر عفو عمومی را اعلام کرده بود، اما درباره برخورد دولت با خواستهای شیعیان توضیحی نداد.
|
انتقاد عضو کمیسیون امنیت ملی از موضع گیری ایران در سوریه: تظاهرات مردم خودجوش بود Posted: 31 Aug 2011 02:34 AM PDT جـــرس: درحالیکه حمایت دولت جمهوری اسلامی از اقدامات خشونت بار و سرکوبگرانه حکومت سوریه در مواجهه با اعتراضات مردمی آن کشور همچنان ادامه دارد، یک عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه "حمایت مطلق ما از سوریه کار درستی نبود"، اذعان کرد "مردمی که در این کشور علیه حکومت تظاهرات میکردند مردم متدینی بودند و حرکتهای اعتراضی خودجوش بود و دستگاه دیپلماسی ما میتوانست موضعگیری قویتری در مورد مسئله سوریه داشته باشد."
|
آیت الله مظاهری: خطر ماهواره از بمب اتم بیشتر است Posted: 31 Aug 2011 02:06 AM PDT جـــرس: رییس حوزه علمیه اصفهان و خطیب نماز عید فطر آن شهر، با هشدار نسبت به جنگ نرم دشمن علیه جمهوری اسلامی، گفت "در زمان حاضر خطر ماهواره از بمب اتم بیشتر است."
|
رهبر جمهوری اسلامی: انتخابات در کشور ما همیشه چالش برانگیز است Posted: 31 Aug 2011 01:48 AM PDT جـــرس: رهبر جمهوری اسلامی طی سخنانی در خطبه های نماز عید فطر، با اشاره به انتخابات مجلس نهم اظهار عقیده کرد "در مقایسه با انتخابات بعضى كشورهاى دنیا كه در آنها خباثتها، خیانتها، درگیرىها، حتّى كشت و كشتار اتفاق مىافتد، بحمدالله این حوادث در كشور ما نیست، اما بالاخره یك چالشى است که نباید اجازه داد به امنیت ما صدمه وارد كند."
|
مجوز مشروط به سه شبكه ماهوارهای Posted: 31 Aug 2011 02:46 AM PDT جرس: اعطای مجوز به سه شبكه ماهوارهای فارسی زبان ICC، پرشین TV و ایرانیان مشروط و بدون هیچگونه فشار گروههای سیاسی و انحرافی صورت گرفت و تصمیم نهایی برای حضور دفاتر نمایندگی آنها در حال بررسی است. |
آیت الله مکارم: مردم از تورم و گرانی ناراحت و شاکی هستند Posted: 31 Aug 2011 01:30 AM PDT جـــرس: یکی از مراجع تقلید شیعه در قم گفت: امروز و در شرایط فعلی مردم از تورم و گرانی ناراحتند، چرا که روزانه بیش از دو هزار نامه و پیامک به دفتر ما ارسال می شود که همه از مشکلات موجود در کشور ابراز گلایه و شکایت دارند.
|
You are subscribed to email updates from جنبش راه سبز - همه گزارشها : متن خلاصه To stop receiving these emails, you may unsubscribe now. | Email delivery powered by Google |
Google Inc., 20 West Kinzie, Chicago IL USA 60610 |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر