وزارت اطلاعات ايران روز پنجشنبه از«شناسايی و انهدام» يک شبکه از «عناصر دينستيز» خبر داده و اعلام کرده که «گردانندگان و عوامل اصلی » اين شبکه بازداشت شده اند.وزارت اطلاعات ايران روز پنجشنبه از«شناسايی و انهدام» يک شبکه از «عناصر دينستيز» خبر داده و اعلام کرده که «گردانندگان و عوامل اصلی اين سايت غيرقانونی» بازداشت شده اند. در بيانيه وزارت اطلاعات همچنين آمده است که این افراد «با ايجاد شبکهای گسترده از سايتها، وبلاگها، تالارهای گفتوگو و فعاليت در شبکههای اجتماعی با استفاده از هويتهای جعلی، رمزنگاریهای پيچیده و پشتيبانی فنی برخی از مرتبطين سفارتخانههای کشورهای غربی، اقداماتی همه جانبه و سازمان يافتهای در راستای توهين به مقدسات و باورهای مذهبی و اعتقادی مردم پرداخته بودند.» در بيانيه وزارت اطلاعات ايران هويت «گردانندگان» اين وب سايت که بازداشت شده اند مشخص نشده و اين وزارتخانه همچنين توضيحی نيز در خصوص نام اين «شبکه» ارائه نکرده است. با اين حال، وزارت اطلاعات ايران می گويد، در تحقيقات انجام شده از دستگير شدگان، نقش برخی از سفارتخانههای کشورهای اروپايی و آنچه که «عناصر صهيونيستی» و «عوامل فرقه ضاله بهائيت» خوانده شده، در فعاليت اين شبکه کشف شده است. وزارت اطلاعات همچنين گفته است: «متهمان» به داشتن ارتباط با «عوامل بيگانه اعتراف کردند.» در این بيانيه اشاره ای به مصداق «توهين به مقدسات و باورهای مذهبی» نشده و مشخص نيست اين افراد در چه حوزه ای فعاليت می کرده اند. طی سال های اخير همگام با افزايش کاربران اينترنتی در ايران، کميته «تعيين مصاديق پايگاه های غير مجاز اينترنتی» تشکيل شده است تا وب سايت های که از نظر نظام جمهوری اسلامی «غير قانونی» تشخيص داده می شوند را شناسايی کند. با این حال، مقامات جمهوری اسلامی شبکه های اجتماعی اینترنتی و «چت اينترنتی» را نیز از مصاديق «جنگ نرم» عليه جمهوری اسلامی می دانند. در همين زمينه، مصطفی محمد نجار، وزیر کشور جمهوری اسلامی ایران مردادماه سال جاری در جلسه بررسی امنيت اجتماعی مجلس گفته بود:«غرب با بهکارگيری صدها شبکه ماهوارهای فارسی زبان و فضای مجازی اينترنت اعم از فيسبوک و توييتر و رواج تفکر شيطانپرستی، تمام توان خود را عليه جمهوری اسلامی ايران به کار میگيرد.» این در حالی است که «خانه آزادی» در گزارش سال ۲۰۱۱ خود درباره آزادی در فضای مجازی که در فروردين ماه سال جاری منتشر شد، نوشته بود، جمهوری اسلامی طی سال های اخیر کوشیده است تا شیوه های اخلال در ارتباطات اینترنتی و همچنین محدودیت دسترسی کاربران را قانونمند کند و تصویب قانون جرايم اينترنتی و تشکيل کميته تعيين مصاديق جرايم اينترنتی به مثابه تلاش های رسمی مداوم برای سلب آزادی شهروندان ايرانی در اين زمينه است. خانه آزادی اضافه کرده بود که جمهوری اسلامی علاوه بر اعمال محدویت های قانونی، برای محدود کردن اطلاع رسانی اینترنتی به اقدامات دیگری از جمله؛ تجسس، ارعاب، تهديد و محاکمه و حبس فعالان اينترنتی منتقد دولت دست زده است. دراین گزارش همچنین تصریح شده بود:«از خردادماه ۸۸ تاکنون شمار فزايندهای از بلاگرها يا دستگير شدهاند و يا مورد تهديد و شکنجه قرار گرفتهاند. در ايران همچنين دست کم در يک مورد يک وبلاگنويس در زندان درگذشت و بيش از ۵۰ بلاگر و فعال آنلاين بازداشت شده اند.»
روز پنج شنبه ارتش ترکیه حملات هوایی خود به مواضع پ کا کا، حزب کارگران کردستان ترکیه ، را در مناطق مرزی شمال عراق ادامه داد. به گفته شاهدان عینی دستکم ۱۲ جت جنگنده نیروی هوایی ترکیه بعد از ظهر پنج شنبه بسوی این منطقه اعزام شدند. چهارشنه شب نیز جتهای جنگنده نیروی هوایی ترکیه دهها مخفیگاه پ کا کا در کوههای قندیل کردستان عراق را بمباران کردند. شورای عالی امنیت ملی ترکیه پس از نشست روز پنج شنبه خود که بریاست عبدالله گل ، رئیس جمهوری این کشور تشکیل شده بود، اعلام کرد که با قاطعیت کامل با گروههای تروریستی مقابله خواهد کرد. کشته شدن ۹ نفر از نیروهای نظامی ترکیه در حملات پ کا کا در روزهای اخیر سبب شد ارتش ترکیه حملات خود به مواضع پ کا کا در شمال عراق را شدت بخشد.
طوفان شدید در نزدیکی شهر کوچک «هاسِلت»، در ۸۰ کیلومتری شرق بروکسل، پایتخت بلژیک، سبب مرگ دستکم سه نفر از شرکت کنندگان در یک جشنواره موسیقی شد. در این جشنواره که در فضای باز برپا شده بود، دستکم ۷۰ نفر از شرکت کنندگان نیز مجروح شدند. برخی گزارشها حاکی از آنست که نزدیک به ۶۰ هزار نفر دراین جشنواره موسیقی شرکت کرده بودند.
« آنا هزاره » یکی از فعالان مدنی هند روز جمعه در یکی از میدانهای اصلی شهر دهلی نو اعتصاب غذای نامحدود خود را در اعتراض به فساد مالی دردولت آن کشور آغاز میکند. نیروهای امنیتی هند آنا هزاره ۷۴ ساله را که به گاندی جدید هند معروف شده، روز سه شنبه گذشته بازداشت کردند . بازداشت آنا هزاره به تظاهرات چند هزار نفری هوادارانش دربرابر بازداشتگاه او انجامید و دولت هند ناگزیر شد که درخواست او برای آغاز اعتصاب غذا در ملاء عام را بپذیرد.
روز پنج شنبه مخالفان مسلح حکومت معمر قذافی کنترل شهر « صبراته » در ۸۰ کیلومتری پایتخت لیبی را در دست گرفتند. به گزارش خبرگزاری رویترز بیش از ۲۰۰ تن از مخالفان مسلح معمر قذافی در مرکز شهر مستقر شده اند. نبرد بین نیروهای دولتی و مخالفان برای تسخیر این شهر چهار روز ادامه داشت. هفته گذشته نیز شهر ساحلی « الزاویه » بدست نیروهای مخالف افتاد. برخی از گزارشها حاکی از تصرف پالایشگاه الزاویه از طرف مخالفان معمر قذافی است. مخالفان کنترل شاهراهی را هم که طرابلس را به مرز تونس وصل میکند، در دست گرفته اند. بعد از ظهر پنجشنبه در طرابلس، پایتخت لیبی هم چندین انفجار مهیب ساختمانهای اطراف مجتمع مسکونی معمر قذافی را لرزاند. لحظاتی پس از این انفجار ها، جتهای جنگی ناتو بر فراز طرابلس بپرواز در آمدند.
« پيتر روتلند » استاد علوم سياسی دانشگاههای آمريکا و « فيليپ پمپر» نويسنده و پژوهشگر تاريخ روسيه در مطلب مشترکی که روزنامه « مسکو تايمز» آنرا چاپ کرده است نگاهی دارند به نقش ژوزف استالين در فراز و نشيب هايی که در نهايت به زوال اتحاد شوروی انجاميد.« پيتر روتلند » استاد علوم سياسی دانشگاههای آمريکا و « فيليپ پمپر» نويسنده و پژوهشگر تاريخ روسيه در مطلب مشترکی که روزنامه « مسکو تايمز» آنرا چاپ کرده است نگاهی دارند به نقش ژوزف استالين در فراز و نشيب هايی که در نهايت به زوال اتحاد شوروی انجاميد. همزمان با بيستمين سالگرد کودتای اوت ۱۹۹۱ که به سقوط نهايی اتحاد شوروی انجاميد ، نويسندگان اين مطلب می پرسند که در تحليل دلايل اين زوال چه شخصيت هايی بيش از همه مطرح هستند؟ ليبرال ها معمولا ميخاييل گورباچف و اصلاحات وی را يادآوری می کنند و در مقابل محافظه کاران می گويند که رونالد ريگان نقش اصلی را برعهده داشت است. ولی حقيقت اين است که ژوزف استالين را بايد موثرترين فرد در زوال اتحاد شوروی قلمداد کرد. معمولا ژوزف استالين به عنوان يک نابغه شيطانی در استراتژی و تاريخ اتحاد شوروی شناخته می شود که گذشته از تحکيم نظام مخوف در داخل مرزهای اين کشور، در دوره جنگ جهانی دوم با استفاده از ضعف غرب توانست اروپای شرقی را زير کنترل نظام کمونيستی درآورد. اما « پيتر روتلند » و «فيليپ پمپر » معتقدند که گسترش مرزهای بلوک شرق و حوزه نفوذ اتحاد شوروی به اروپای شرقی يک استراتژی نادرستی بود که در نهايت به زوال دولت شوروی انجاميد. استالين برای محافظت از اتحاد شوروی در قبال تعرض های احتمالی غرب، حوزه نفوذ اين کشور را گسترش داد و اراضی کشورهای اروپای شرقی را به يک محدوده حفاظتی برای مرزهای شوروی بدل کرد. اما اين ارزيابی و ديدگاه استالين کهنه از دور خارج شده بود و در سالهای پس از جنگ جهانی دوم هيچ کشوری در غرب قصد يا توان حمله به اتحاد شوروی را نداشت. تمام کشورهای بزرگ غربی منهای آمريکا مشغول بازسازی و دست و پنجه نرم کردن با عواقب دو جنگ جهانی و بحران های ناشی از فروپاشی استعمارهای قديم بودند. صحنه رقابت ها به عرصه توليد سلاح هسته ای و موشک های دروبرد منتقل شده بود و نه جنگ های سنتی با هدف کشورگشايی. مدافعان استالين او را ناجی اتحاد شوروی در برابر حمله آلمان می دانند و به همين خاطر دوران مخوف حکومت وی را توجيه می کنند. اما حقيقت اين است که بينش استراتژيک استالين برای دفاع از موجوديت اتحاد شوروی بر اساس ذهنيت های قرن نوزدهم استوار بود و مختصات و طبيعت جنگ و رقابت های استراتژيک به شيوه قرن بيستم را نمی شناخت. به همين خاطر وی سرمايه عظيمی از ثروت و توانايی های اتحاد شوروی را در اين راه به هدر داد. اين دوکارشناس آمريکايی در ادامه تحليل خود در روزنامه « مسکو تايمز» می گویند: استالين يک چهارم از توليد ناخالص ملی اتحاد شوروی وميليونها سرباز ارتش سرخ را برای تداوم کنترل برملحقات اتحاد شوروی در اروپای شرقی هزينه کرد و اين آغاز گام برداشتن اين کشور در مسير زوال بود. در پايان جنگ جهانی دوم استالين جمهوری های بالتيک، مولداوی و غرب اوکرايين را ضميمه خاک شوروی کرد ، مردم اين کشورها و حتی بعدها رهبران احزاب کمونيست اين مناطق با اين اقدام به شدت مخالف بودند. اگر استالين با اين کار خود ضديت با مسکو و احساسات ناسيوناليستی مردم اين کشورها را تحريک و سرکوب نکرده بود شايد اصلاحات گورباچف در سال های دهه ۱۹۸۰ به نتيجه می رسيد. در حقيقت مقابله شديد ناسيوناليست ها در مناطق و جمهوری های اقماری اتحاد شوروی باعث شد که يلتسين و هواداران وی از گورباچف جدا شده و با کودتای خود عملا به عمر اتحاد شوروی پايان دهند.
در حملات هوایی اسرائیل به مناطق جنوبی نوار غزه، رهبر یکی از گروههای شبه نظامی فلسطینی و چهار نفر از اعضای این گروه کشته شدند. « کمیته مقاومت مردمی » گروهی است که مستقل از حماس عمل میکند . این حمله ساعاتی پس از آن صورت گرفت که مردان مسلح فلسطینی وارد خاک اسرائیل شدند و باسلاحهای سنگین بسوی افرادی که در اتوبوسها و خودروهای در حال عبور بودند ، آتش گشودند. در این حمله که سه ساعت ادامه داشت، دستکم هفت شهروند اسرائیل کشته شدند. در درگیری بین نیروهای ارتش اسرائیل و مردان مسلح فلسطینی دستکم هفت نفر از مهاجمان کشته شدند. اسرائیل می گوید این مهاجمان از غزه به مصر رفته و از آنجا وارد خاک اسرائیل شده بودند. اتهامی که گروه حماس آنرا رد کرده است.
رهبران فرانسه ، بریتانیا و آلمان با صدور بیانیه مشترکی خواهان کناره گیری بشاراسد از مقام ریاست جمهوری سوریه شدند. در این بیانیه آمده است: «بشار اسد باید این واقعیت را بپذیرد که رژیم او از طرف مردم سوریه کاملاً طرد، و رد شده و او باید بخاطر منافع سوریه و اتحاد و یکپارچگی مردم از قدرت کناره گیری کند.» در این بیانیه همچنین بر تشدید تحریمها علیه سوریه تاکید شده است. رهبران این سه کشور در بیانیه خود « سرکوب خونین تظاهرات مسالمت آمیز و شجاعانه مردم سوریه و نقض گسترده حقوق بشر» توسط حکومت بشار اسد را شدیداً محکوم کرده اند.
بر اثرانفجار دو بمب کنار جاده ای در استان هرات افغانستان دستکم ۲۴ غیرنظامی کشته و ۱۱ نفر مجروح شدند. به گفته مقامات محلی در این حادثه عده یی از زنان و کودکان افغان نیز کشته شدند. این دو بمب هنگام عبور خودروهای حامل غیرنظامیان افغان منفجر شد. درحادثه دیگری در استان « پکتیا » انفجار یک خودروی بمب گذاری شده به کشته شدن دو مامور امنیتی افغان منجر شد. این خودرو توسط یک بمبگذار انتحاری در نزدیکی اردوگاهی که نیروهای آمریکایی آن را داره می کنند ، منفجر شد. طالبان مسئولیت این عملیات انتحاری را بر عهده گرفته است.
اردشير امير ارجمند، مشاور ارشد ميرحسين موسوی، نسبت به انتشار اخبار «ضد ونقيض» درخصوص سلامتی ميرحسين موسوی توسط سايت های «امنيتی» ابراز نگرانی عميق کرده است.اردشير امير ارجمند، مشاور ارشد ميرحسين موسوی، در گفت وگو با راديو فردا نسبت به انتشار اخبار «ضد ونقيض» درخصوص سلامتی ميرحسين موسوی توسط سايت های «امنيتی» ابراز نگرانی عميق کرده است. به دنبال انتشار گزارش هايی در خصوص وضعيت سلامتی ميرحسين موسوی، وب سايت «کلمه» روز پنجشنبه اعلام کرد که «چند روز پيش» ماموران امنيتی ميرحسين موسوی را برای معاينات پزشکی به بيمارستان منتقل کرده اند و براساس نتيجه اين معاينات، وی از سلامتی عمومی برخوردار است. «کلمه» در گزارشی در واکنش به اخبار در خصوص ميرحسين موسوی نوشته است:« در پی لاغری مير حسين، ماموران امنيتی چند روز پيش ايشان را تحت الحفظ برای چکآپ به بيمارستان منتقل کرده اند، اما نتيجه معاينات حاکی از سلامتی عمومی ايشان بوده و خبر بيماری يا بستری بودن مهندس موسوی، تاييد نمی شود.» کلمه همچنين می گويد، ميرحسين موسوی تا روز پنجشنبه ۲۷ مردادماه «حال عمومی مساعدی» داشته و روزه دار است. «کلمه» می افزاید: «خبر سازی» در خصوص «وخامت» وضعيت جسمی ميرحسين موسوی توسط وب سايت «صراط نيوز» که به حسين شريعتمداری، نماينده رهبر جمهوری اسلامی در روزنامه کيهان، منتسب است، منتشر شده است. صراط نيوز روز چهارشنبه نوشته بود: «هفته گذشته مير حسين موسوی به دليل بيماری تحت مراقبت قرار گرفته است» و «به دليل وخامت حال وی پزشکان بر بالين او حاضر شده و به مداوای» آقای موسوی پرداخته اند. در همين زمينه، اردشير امير ارجمند روز پنجشنبه، در گفت وگو با راديو فردا با تاييد خبر وب سايت کلمه می گويد: «آقای موسوی دارای شرايط عمومی مناسبی هستند و در حال حاضر از سلامت برخورداند و روزه هم می گيرند.» اردشير امير ارجمند در پاسخ به اين پرسش که دليل انتشار اين گونه اخبار در خصوص سلامتی ميرحسين موسوی چیست؟ می گويد:«بسيار مشکوک است و ما از اين گونه انتشار اخبار ضد و نقيض در خصوص سلامتی آقای مهندس موسوی و همچنين چه انديشه پشت چنين پروژه هايی خوابيده، نگرانی عميق داريم.» اردشير امير ارجمند برای رفع نگرانی افکار عمومی خواستار آن شده است که پزشک مورد اعتماد ميرحسين موسوی، وی را معاينه و بولتن رسمی وضعیت سلامت آقای موسوی را به طور رسمی و منظم منتشر کرده و در اختيار همگان قرار دهد. ميرحسين موسوی،زهرا رهنورد، فاطمه و مهدی کروبی پس از دعوت برای برگزاری راهپيمايی در ۲۵ بهمن سال ۱۳۸۹ «در حبس خانگی» می برند و از آن تاريخ ارتباطات اين افراد با جهان بيرونی قطع شده و تنها به «صورت بسيار محدود با اعضا خانواده خود اجازه تماسهای معدودی را داشته اند.» احترام السادات نواب صفوی، مادر زهرا رهنورد در تيرماه سال جاری گفته بود که با دخترش و ميرحسين موسوی ملاقات کرده است و آنها «روحيه خيلی خوب و قوی داشتند». وی درهمين حال تاکيد کرده بود که در اين ملاقات متوجه «رنگ پريدگی و لاغری شديد و ناگهانی» داماد و دخترش شده و به همين دليل به شدت نگران شده است. در هفته جاری بيش از ۲۸۰ فعال سياسی و مدنی به همراه چندين تشکل حامی حقوق بشر و جنبش سبز در نامه سرگشاده ای به نهادهای بين المللی خواهان اقدام برای پايان دادن به حبس خانگی زهرا رهنورد، ميرحسين موسوی، فاطمه و مهدی کروبی شدند.
مجید ابهری، مشاور کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی گفته که «مبلغان ادیان مسیحی با اتکا به پول های کلان و تبلیغات دروغین برای به انحراف کشیدن جوانان تلاش می کنند و در همین راستا، چندی پیش شش هزار و ۵۰۰ نسخه كتاب مقدس مسیحیان در مسیر زنجان ـ ابهر کشف و توقیف شد.»مجید ابهری، مشاور کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی گفته که «مبلغان ادیان مسیحی با اتکا به پول های کلان و تبلیغات دروغین برای به انحراف کشیدن جوانان تلاش می کنند و در همین راستا، چندی پیش شش هزار و ۵۰۰ نسخه كتاب مقدس مسیحیان در مسیر زنجان ـ ابهر کشف و توقیف شد.» به گزارش سایت «محبت نیوز»، آژانس خبری مسیحیان ایران، آقای ابهری در گفت وگو با خبرگزاری مهر گفته است: «این کتاب ها از نوع بهترین کاغذ در دنیا و در اندازه جیبی بودند.» این گزارش در رسانه های خارج از کشور بازتاب داشته و از جمله روز پنجشنبه در وبسایت «کریسشن تودی» که به اخبار جمعیت مسیحیان جهان اختصاص دارد، منتشر شده است. وی گفته است: «نکته قابل توجه در این موضوع که باید مورد توجه نهادهای قضایی و امنیتی و دینی قرار گیرد این است که تمام ادیان و مکاتب برای مقابله با دین اسلام نیروی خود را یکپارچه کرده اند و گرنه ارسال دو نوع کتاب دینی به یک کشور چه مفهومی دارد.» به گزارش محبت نیوز، پیش از این نیز در تاریخ هفتم آبان ماه ۱۳۸۹ هم ماموران انتظامی و سپاه پاسداران آذربایجان غربی در یک دستگاه اتوبوس مسافربری مسیر سلماس – تهران، تعداد ۳۰۰ جلد کتاب مقدس مسیحیان را پس از بازرسی اتوبوس کشف و ضبط کردند. این سایت همچنین گزارش داده که اداره بازرسی و كشف كالای قاچاق با همكاری سپاه پاسداران استان آذربایجان غربی پس از توقیف این کتاب های مقدس مسیحیان، همه را در روستای «دریشک» به آتش كشیدند. هر چند قانون اساسی جمهوری اسلامی، آیین مسیحیت را به رسمیت شناخته است، اما در سالهای گذشته مقامهای جمهوری اسلامی محدودیتهای گستردهای را برای اقلیتهای مذهبی در ایران اعمال کردهاند که از آن جمله میتوان به بازداشت شماری از کشیشان مسیحی و محاکمه آنان اشاره کرد. دیماه سال گذشته، مرتضی تمدن، استاندار تهران با مقایسه مسیحیان تبشیری با وهابیت و طالبان، از آئین آنها با عنوان یک «جریان منحرف و فاسد» در مسیحیت نام برده و از بازداشت رهبران شان و نیز برخورد شدیدتر با آنها خبر داده بود.
ارزش سهام در بازارهای بورس نیویورک، پاریس ، فرانکفورت و زوریخ که بزرگترین بازارهای بورس جهان بشمار میروند، دستکم چهار در صد سقوط کرد. همزمان در روز پنج شنبه،قیمت طلا در بازارهای جهانی به رکورد کم سابقه ۱۸۲۰ دلار در هر اونس، معادل ۳۱ گرم، رسید. نگرانی از وخیم تر شدن وضعیت بدهیهای کشور های اروپایی و آمریکا و آمار های متشر شده درباره کاهش میزان رشد اقتصادی در شماری از کشور های اروپایی سبب شد دست اندرکاران بازار بورس دست به فروش سهام خود و خرید طلا و ارز های معتبر بزنند. قیمت نفت هم چهار درصد کاهش یافت و در بازار نیویورک نفت خام حدود ۸۴ دلار در هر بشکه معامله شد.
آمریکا از بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه خواست از مقام ریاست جمهوری کناره گیری کند. باراک اوباما ، رئیس جمهوری آمریکا در بیانیه یی که روز پنج شنبه منتشر شد، سرکوب خشونت آمیز معترضین در سوریه را شدیدا محکوم کرده و گفته است آینده سوریه باید از طرف مردم آن کشور تعیین شود و بشار اسد در مقابل مردم ایستاده است. در بخش دیگری از این بیانیه تاکید شده است که حکومت بشار اسد از طرف کشور های مختلف جهان محکوم شده و تنها می تواند با تکیه برحمایت ایران به سرکوب خشن و غیر عادلانه خود ادامه دهد. همزمان، رئیس جمهوری آمریکا تحریمهای جدیدی را علیه حکومت بشار اسد اعلام کرد. مسدود کردن فوری تمامی اموال و داراییهای دولت سوریه در آمریکا ، ممنوعیت هرگونه دادوستد شهروندان آمریکایی با دولت سوریه، منع واردات نفت و فرآورده های نفتی از سوریه و منع سرمایه گذاری آمریکاییها در سوریه از جمله تحریمهای جدیدی است که علیه حکومت سوریه به اجرا در خواهد آمد.
جف بریجز، بازیگر برنده اسکار اینبار نه با یک فیلم جدید که با یک آلبوم موسیقی جدید خبرساز شده است. این هفته همچنن سری زدهایم به کارنامه لیلا اعظم زنگنه، نویسنده ایرانیتبار و خالق کتاب تحلیلی «افسونگر: ناباکوف و خوشبختی» که اثرش مورد توجه نویسندگان معتبری نظیر سلمان رشدی و اورهان پاموک قرار گرفته است. و در پایان، نیکلای پطروف، نوازنده مشهور روستبار به تازگی از دنیا رفت؛ نوازندهای با تکنیک بالای نوازندگی که در اجرای آثار فرانتس لیست و سرگئی پروکوفیف تبحر داشت.جف بریجز، بازیگر برنده اسکار که نامش یادآور فیلمهایی نظیر «جربزه» و «دل دیوانه» است، این بار با انتشار آلبوم موسیقی با نام «جف بریجز» خبرساز شده است. جف بریجز همواره آرزو داشت در عرصه موسیقی هم فعال باشد و از کودکی نیز به موسیقی میپرداخت. زمینه تولید این آلبوم پس از بازی در نقش یک نوازنده میانسال در فیلم «دل دیوانه»، فراهم شد. جف بریجز (موسیقی)، لیلا اعظم زنگنه (ادبیات)، نیکلای پطروف (پیانو) جشنواره کتاب معتبر «ادینبرا» این هفته در اسکاتلند آغاز شد. اینبار در این جشنواره و در کنار نویسندگان معتبر جهان، لیلا اعظم زنگنه، نویسنده ایرانی و خالق کتاب تحلیل «افسونگر: ناباکوف و خوشبختی» نیز حضور دارد تا در مورد کتابش به بحث بنشیند. لیلا اعظم زنگنه، نویسنده «افسونگر: ناباکوف و خوشبختی» لیلا اعظم زنگنه ۳۴ ساله که تحصیلات خود را در رشته ادبیات در مراکز آموزشی و دانشگاههای سوربن، اکول نرمال و هاروارد به انجام رسانده، در این کتاب به تحلیل زندگی و آثار ولادیمیر ناباکوف میپردازد. این کتاب از سوی نویسندگان شناخته شدهای نظیر سلمان رشدی و اورهان پاموک مورد تقدیر قرار گرفته است. و در پایان، نیکلای پطروف، از نوازندگان مشهور پیانو، به تازگی و در سن ۶۸ سالگی از دنیا رفت. نیکلای پطروف روس تبار که تکنیک نوازندگیاش زبانزد بود، در نواختن آثار فرانتس لیست و سرگئی پروکوفیِف تبحر داشت. اجرای یکی از اتودهای فرانتس لیست توسط نیکلای پطروف:
باراک اوباما، رييس جمهوری آمريکا روز پنجشنبه در بيانيه ای گفت: «آينده سوريه به دست مردم اين کشور تعيين می شود ولی الان، اين بشار اسد است که مقابل اراده مردم قرار گرفته است. برای نجات مردم سوريه، زمان آن فرا رسيده که بشار اسد از قدرت کنار برود.»اتحادیه اروپا هم اعلام کرد دیگر بشار اسد مشروعیت ندارد و باید برود.باراک اوباما، رييس جمهوری آمريکا روز پنجشنبه در بيانيه ای گفت: «آينده سوريه به دست مردم اين کشور تعيين می شود ولی الان، اين بشار اسد است که مقابل اراده مردم قرار گرفته است. برای نجات مردم سوريه، زمان آن فرا رسيده که بشار اسد از قدرت کنار برود.» باراک اوباما در اين بيانيه گفت: «پيام گفت وگو و اصلاحات بشار اسد در مقابل اقداماتش از جمله دستگيری ها و به زندان انداختن ها، شکنجه و کشتار و قتل عام مردم سوريه تو خالی از آب درآمده است. ما همواره اين موضع را داشتيم که يا بشار اسد راه گذار به دموکراسی را در پيش بگيرد و يا از سر راه (دستيابی به آن) کنار برود. از آن جايی که بشار اسد چنين نقشی برعهده نگرفته، حالا زمان آن رسيده که از سر راه کنار برود.» رييس جمهوری آمريکا گفته است: «من تمامی خشونت ها و سرکوب ها عليه معترضان و شهروندان سوريه در شهرهايی چون حماه و ديرالزور، دستگيری سران مخالفان که از هرگونه عدالت و انصاف محروم مانده و مورد شکنجه قرار گرفته اند محکوم می کنم. اين گونه نقض حقوق از جهانی شهروندان و مردم، به سوريه، به منطقه و به جهان نشان داده که چقدر دولت بشار اسد وقيحانه به شان و مرتبه مردم سوريه بی احترامی می کند.» باراک اوباما افزود: «آمريکا و اتحاديه اروپا، سوريه را تحريم کرده و شورای امنيت سازمان ملل هم خشونت های سوريه را محکوم کرده است. ما با متحدان خود در جهان و در منطقه هماهنگ عمل کرده ايم. دولت بشار اسد از سوی کشورهايی از تمامی نقاط جهان محکوم شده و برای حمايت از سرکوب وحشيانه و غيرقابل توجيه فقط می تواند چشم اميدش به ايران باشد.» رييس جمهوری آمريکا گفت:«ايالات متحده نه می تواند چنين گذاری (به دموکراسی) را بر سوريه تحميل کند و نه خواهان اين کار است. اين کار مردم سوريه است که رهبران خود را انتخاب کنند و ما صدای رسای مردم را شنيده ايم که گفته اند نمی خواهند هيچ عامل خارجی در جنبش آن ها دست داشته باشد.» وی افزود: «ايالات متحده از تلاش مردم برای رسيدن به سوريه ای دموکراتيک و دربرگيرنده همه مردم اين کشور حمايت می کند. ما با فشار بر بشار اسد برای کنار رفتن از جلوی خواست مردم و پشتيبانی از حقوق جهانی مردم سوريه وديگر مردم کشورهای جهان، اين پشتيبانی و حمايت را دنبال می کنيم.» افزايش تحريم های آمريکا عليه دولت بشار اسد باراک اوباما در بيانيه خود از تحريم های شديدتر آمريکا عليه دولت بشار اسد خبر داده و گفته است: «دستور توقيف تمامی اموال متعلق به دولت بشار اسد (درآمريکا) صادر شده و تمامی شهروندان آمريکايی از هرگونه تبادل مالی با دولت سوريه، منع شده اند. اين فرمان همچنين خريد نفت يا محصولات و فرآورده های نفتی از سوريه به آمريکا را قدغن کرده، تمامی شهروندان آمريکا از هرگونه سرمايه گذاری در سوريه منع شده اند. اميدواريم اين اقدام آمريکا، با حمايت ديگران (ديگر کشورها) تقويت شود.» رييس جمهوری آمريکا گفت: «مشخص است که بشار اسد بر اين باور است که با به کارگيری تاکتيک ها و روش های گذشته، می تواند صدای مردم را ساکت کند. اما او اشتباه می کند. همان طور که همه ما در چند ماه گذشته اين را فراگرفتيم، مواقعی هست که اوضاع به دليل اين که پيشتر به آن شکل بوده، در آينده به همان شکل نخواهد بود. حالا زمانی است که مردم سوريه سرنوشت خود را انتخاب کنند و ما محکم در کنار آن ها خواهيم بود.» اروپا: بشار اسد از قدرت کنار برود اروپا هم روز پنجشنبه از بشار اسد خواست سرکوب خونين و کشتار مردم را متوقف کرده و از قدرت کناره گيری کند. رهبران فرانسه، بريتانيا و آلمان در يک بيانيه مشترک اعلام کردند که «بشار اسد بايد با اين واقعيت که تمامی مردم سوريه ديگر او و نظامش را نمی خواهند، روبرو شود و بايد برای حفظ منافع و اتحاد مردم از قدرت کنار برود.» کاترين اشتون، رييس سياست خارجی اتحاديه اروپا هم روز پنجشنبه گفت: «از ديد اتحاديه اروپا، بشار اسد مشروعيت خود را در ميان مردم سوريه از دست داده و ديگر کناره گيری او از قدرت، امری ضروری است.» وزير خارجه هلند هم گفت:«ما همه تصاوير حمله کشتی ها و نيروهای نظامی به مردم کشورشان را ديده ايم. ديگر جای درنگ نيست و بشار اسد بايد از قدرت کنار برود.» اوسکار فرناندز تارانکو، معاون سياسی دبيرکل سازمان ملل در نيويورک هفته پيش در گزارشی اعلام کرد طبق آمار مستند وثبت شده، در جريان درگيری ها در سوريه در ماه جولای ۱۸۸ تن و تا تاريخ هشتم اوت (ماه جاری ميلادی) ۸۷ تن کشته شده اند. وی گفته شمار کشته شدگان غيرنظامی و شهروندان سوريه در جريان درگيری ها از ماه مارس تاکنون، از دو هزار تن فراتر رفته است.
به گزارش وبسایت های خبری و به نقل از مدیر انتشارات پیدایش، نسخه کتاب «بیژن و منیژه» برای کودکان غیر قابل چاپ اعلام شده است. انتشار این کتاب ویژه کودکان، پس از هفت نوبت چاپ، توقیف شده است. بیژن و منیژه، یکی از مشهورترین داستان های شاهنامه ی فردوسی است. براساس این گزارش ها مدیر انتشارات پیدایش گفته است: از آنجا که وزارت ارشاد دلایل تصمیمات خود را به طور مشخص اعلام نمی کند، ناشران نمی توانند پیش از درخواست مجوز، کتابها را بطوری که برای چاپ مناسب باشد آماده کنند. به گفته او: این ابهام باعث شده است از ۱۰ کتابی که برای دریافت مجوز به وزارت ارشاد فرستاده می شود، ۶ یا ۷ کتاب دچار ممیزی شده واز انتشار آن جلوگیری شود.
در واکنش به حمله تروریستی روز پنجشنبه در جنوب اسرائیل، هممرز با صحرای سینای مصر، اهود باراک، وزیر دفاع اسرائیل، این حادثه با «دستکم شش کشته» را نشانه تضعیف نقش مصر در این منطقه و «گسترش فعالیتهای عناصر تروریستی» دانست.در واکنش به حمله تروریستی روز پنجشنبه، ۱۸ اوت، در جنوب اسرائیل، هممرز با صحرای سینای مصر، اهود باراک، وزیر دفاع اسرائیل، این حادثه با «دستکم شش کشته» را نشانه تضعیف نقش مصر در این منطقه و «گسترش فعالیتهای عناصر تروریستی» دانست. حمله افراد مسلح به چند وسیله نقلیه اسرائیلی از جمله یک اتوبوس مسافربری در روز پنجشنبه که دستکم هفت مجروح و شش کشته بر جای گذاشت در بزرگراه شماره ۱۲ اسرائیل در ۳۰ کیلومتری شمال شهر ساحلی عیلات رخ داد. این شهر ساحلی اسرائیل در فاصلهای اندک از شهر بندری طبا در مصر قرار دارد. ابراز نگرانی مقامات اسرائیل از جمله وزیر دفاع این کشور در مقابل فرماندار سینای جنوبی در مصر را به واکنش واداشته است؛ این مقام مصری تأکید کرده است که تیراندازی به سوی اسرائیلیها از شهر مرزی مصر صورت نگرفته است. مقامات اسرائیلی چندی است که از حوادثی که در مرز اسرائیل و مصر رخ میدهد ابراز نگرانی میکنند و معتقدند که به دنبال سرنگونی حسنی مبارک در ماه فوریه نوعی خلأ امنیتی ایجاد شده که راه را برای فعالیت گروههای شبهنظامی در صحرای سینا هموار کرده است. خبرگزاری رویترز نیز به نقل از «منابع امنیتی مصر» میگوید که «بعید است» حمله به اتوبوس مسافربری در روز پنجشنبه از خاک مصر انجام شده باشد. در همین حال وزیر دفاع اسرائیل در بیانیهای که به دنبال این حادثه منتشر شد نوار غزه، در مرز صحرای سینا و اسرائیل، را که تحت کنترل گروه شبهنظامی حماس قرار دارد «سرمنشأ فعالیتهای تروریستی» خوانده و تهدید کرده است که «با تمام قوا علیه آنها وارد عمل خواهیم شد». خبرگزاری رویترز همچنین از قول ارتش اسرائیل تعداد زخمیهای این حادثه را ۲۵ تن اعلام کرده و به نقل از همین منبع میگوید که به دنبال این حادثه دو تا چهار تن از افراد مسلح نیز جان باختهاند. سخنگوی ارتش اسرائیل نیز گفته است که بنا بر فرضیه اولیه این نهاد نظامی گروه تروریستی مسئول حمله روز پنجشنبه به خاک اسرائیل نفوذ کرده و دست به «حملهای چندجانبه» زده است. طبق بیانیه ارتش اسرائیل، تروریستها ابتدا به روی اتوبوسی که عازم شهر عیلات بوده آتش گشوده و سپس موشکی ضدتانک به سوی یک وسیله نقلیه دیگر شلیک کردهاند. مصر که در سال ۱۹۷۹ با اسرائیل پیمان صلح امضا کرد اخیراً فعالیتهای خود را برای افزایش امنیت در صحرای سینا دوچندان کرده است. در همین زمینه منابع امنیتی مصر روز سهشنبه اعلام کردند که به دنبال «سرکوب گروههای مسلح در شمال صحرای سینا» چهار اسلامگرای مسلح به دام نیروهای ارتش مصر افتادهاند. ظاهراً این افراد مسلح در تدارک منفجر کردن یک خط لوله انتقال گاز بودهاند.
سوییس نیز به جمع کشورهایی پیوست که در اعتراض به سرکوبی معترضان در سوریه، سفیر خود را از دمشق فراخواند. وزارت خارجه سوییس، در بیانیه ای، رفتار حکومت بشار اسد را غیرقابل قبول خواند و اعلام کرد که به همین دلیل سفیر خود را برای مشاوره، به برن فراخوانده است. سوییس روز چهارشنبه نیز اعلام کرده بود که تحریم هایش علیه مقام های سوری را افزایش داده و اموال تعداد بیشتری ازآنها در بانکهای سوییس مسدود شده و برای آنها ممانعت سفر اعمال خواهد شد.
درپی بروز درگیری در کراچی، مرکز اقتصادی پاکستان، دستکم ۳۳ نفر کشته شدند. به گزارش خبرگزاری فرانسه، درگیری، چهارشنبه شب، بین گروههای قومی و دسته های تبهکار رخ داد. در میان کشته شدگان نام یک نماینده پیشین پارلمان پاکستان از حزب حاکم مردم نیز به چشم می خورد. شهر ۱۸ میلیونی کراچی، در دهه های اخیر، شاهد رشد بی رویه جمعیت بوده است و سرازیر شدن مهاجران به این شهر، به درگیری های قومی و همچنین افزایش جرم انجامیده است. کمیسیون مستقل حقوق بشر پاکستان می گوید از آغاز سال جاری تا کنون ۸۰۰ نفر در کراچی کشته شده اند. در سال گذشته در این شهر ۷۴۸ نفر کشته شده بودند.
در اين برنامه صدای ديگر، يک پروژه هنری در ارتباط با زنان را معرفی می کنيم. پروژه ای که اگرچه گروه اصلی که با آن ارتباط برقرار کرده اند زنان هستند، به گفته پديد آورنده آن انسان موضوع اصلی آن است. ديويد جی خالق پروژه «زخم» با گرفتن عکس هايی در قطع بزرگ از زنان برهنه ای که از سرطان پستان نجات يافته اند سعی دارد تا بينندگان اثرش را در مسير آگاهی بخشی درباره سرطان پستان در ميان زنان جوانان با خودش همراه کند. در این برنامه صدای ديگر يک پروژه هنری در ارتباط با زنان را معرفی می کنيم. پروژه ای که اگرچه گروه اصلی که با آن ارتباط برقرار کرده اند زنان هستند، به گفته پديد آورنده آن انسان موضوع اصلی آن است. ديويد جی خالق پروژه «زخم» (The Scar Project) با گرفتن عکس هايی در قطع بزرگ از زنان برهنه ای که از سرطان پستان نجات يافته اند سعی دارد تا بينندگان اثرش را در مسير آگاهی بخشی درباره سرطان پستان در ميان زنان جوانان با خودش همراه کند. سرطان پستان تا سال ۲۰۰۸ ميلادی جان بيش از ۴۵۰ هزار نفر را در دنيا گرفته و در ميان زنان صد برابر بيشتر احتمال ابتلا به آن وجود دارد. صدای دیگر را بشنوید ديويد جی سعی دارد با عکس هايی به غايت عميق از زنانی با زخم هايی بر روی پستانهايشان يا زنانی بدون پستان بعد از جراحی چشمان جامعه را به آنچه رخ می دهد و اين زنان با آن دست و پنجه نرم می کنند جلب کند. ديويد جی مهمان اين بخش از برنامه است. وقتی عکس های پروژه زخم را نگاه کنيم اولين چيزی که به چشم می آيد عمق وجود زنان در مرکز اين عکس ها است. می شود اول تعريف خودتان را از پروژه تان بگوييد؟ ديويد جی: در نگاه کلی تر اين پروژه به انسانيت و عشق و درک متقابل می پردازد. البته در نگاه اول آسان نيست که همه اين مسايل را در عکس ها ببينيم. و خيلی سخت است که از موضوع اوليه و اصلی که سرطان پستان است بگذريد. مطمئنا دليل اصلی شروع اين پروژه سرطان پستان بوده اما من اميدوارم که کسی که اين پروژه را می بيند وقتی ازش عبور می کند و با مردم مواجه می شد با دوستانش يا آدمهای ناشناس توی خيابان نگاهش نسبت به نه تنها نجات يافتگان از سرطان يا زنان بلکه نگاهش به انسان تغيير کرده باشد. تا آنجا که سابقه کاری تان نشان می دهد شما سال ها عکاس مد بوديد. کاری که شامل عکاسی از گروهی از زنان خوشپوش و خوش اندام و زيبا می شود. سپس به اين پروژه رسيديد. جايی که از زنان برهنه ای عکس گرفتيد که نه تنها با زخم بر روی بدن و مشکلات فيزيکی دست و پنجه نرم می کنند بلکه زخم های روانی را هم متحمل شده اند. می شود از اين تجربه بگوييد؟ درست است. من بيست سال گذشته را به عنوان عکاس حرفه ای مد کار کردم. شايد به خاطر همين کار هم يک ديد واقع بينانه ای نسبت به اين موضوع دارم که اصولا عکاسی مد چيست. عکاسی مد واقعيت نيست. تصورات ماست. متاسفانه مردم وقتی تصاوير توی مجلات مد را می بينند آن را با واقعيت اشتباه می گيرند و به اشتباه خودشان را با آن عکس ها اشتباه می کنند. قابل فهم است که زنان بعد از ديدن اين عکس ها از خودشان راضی نباشند و تصوير منفی از خودشان در ذهن داشته باشند. در صورتی که آن چيزی که اين عکس ها نشان می دهد واقعی نيست. اصلا مگر می شود که همه زنها آنقدر بلندقد و به شکل آزار دهنده ای لاغر باشند و پوستهای بسيار بی عيبی داشته باشند؟ همه آن عکس ها رويشان کار شده است. ده نفر طراح و گريمور و متخصص کارهای فنی کامپيوتری روی آنها کار کرده اند تا به آن زيبايی بشوند. وقتی اين پروژه را شروع کردم با پيش زمينه ذهنی که از غيرواقعی بودن عکس های مد داشتم توقعم از داستان فرق می کرد. من می دانم که زنان در دنيای واقعی چه شکلی اند و خودم فکر می کنم همه شان زيبا هستند. نه با اين تعريف هايی که به ما تحميل شده. اما کافيست يک ميلی متر زير پوست اين زنها بروی و آنقدر زيبايی می بينی که حد ندارد. من فکر می کنم در پروژه زخم می خواستم روح زنها را ثبت کنم. چقدر سخت بود تا اين زنانی را که ازشان عکس گرفتيد پيدا کنيد راستش چند ماه قبل از اينکه به آمريکا برگردم يکی از نزديکترين دوستانم که آن موقع دختری ۲۹ ساله بود دچار سرطان سينه شده بود. اين تجربه ای بسيار عميق و گاهی دردناک برای همه ما بود. بعد از اين که تحت عمل جراحی قرار گرفت من چند عکس از اين دختر بدون پيراهن گرفتم. بعد از آن عکسها به من گفت که اين کار به او کمک کرده تا موقعيت جديدش را قبول کند و با آن کنار بيايد. بعد دو تا از دوستان او که آنها هم در حال شيمی درمانی بودند را آورد و از آنها هم عکس گرفتم. پروژه زخم از همانجا آغاز شد که تا الان من عکس حدود ۱۰۰ زن بين ۱۷ تا ۳۸ سال را گرفته ام. و زنان داوطلب می شدند برای شرکت در اين پروژه؟ بله. البته. وقتی من به نيويورک برگشتم چند جا آگهی گذاشتم روی وبسايت هايی که زنانی که مبتلا به سرطان سينه هستند و گفتم که می خواهم چه کار کنم. و همينطور گفتم که اين يک کمپينی است برای زنان جوانی که به سرطان پستان مبتلا می شوند و می خواهم توجه جامعه را به اين داستان جلب کنم. تنها شرط شرکت اين است که زير ۴۰ سال باشند. آنقدر پاسخ به اين آگهی زياد بود که مجبور شدم سن شرکت کننده ها را به حداکثر ۳۵ سال و بعد حداکثر ۳۰ سال کاهش دهم. فکر می کنم طی کردن اين روند برای زنان جوان و آمدنشان به نيويورک و مدل اين عکس ها شدن يک مرحله تازه ای در زندگی شان شد. زنانی بودند که تمام سال پس انداز می کردند تا بتوانند خودشان را به نيويورک برسانند و اين يک تجربه بی نظير برای هم من و هم همه آنها بود. فکر می کنيد چرا اين همه راه را فقط برای يک عکس می آمدند؟ فکر می کنم چون يک نقطه عطف در قبول کردن آن چيزی بود که پشت سر گذاشتند و از اين به بعد هم بايد با آن زندگی می کردند. می دانيد اين به نگاهشان خيلی کمک می کرد. ولی مهمترين هدف اين بود که فکر می کنم با نمايش اين عکس ها موضوعی مثل سرطان پستان در زنان جوان تبديل به موضوعی می شود که بايد بيشتر درباره اش صحبت کرد.
در حالی که انتظار میرود کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل سوریه را به دادگاه کیفری بینالمللی ارجاع دهد، شورای تحت نظر او روز دوشنبه آینده درباره خشونتهای پنج ماه گذشته در این کشور جلسه اضطراری تشکیل میدهد.در حالی که انتظار میرود کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل سوریه را به دادگاه کیفری بینالمللی ارجاع دهد، شورای تحت نظر او روز دوشنبه آینده درباره خشونتهای پنج ماه گذشته در این کشور جلسه اضطراری تشکیل میدهد. به گزارش خبرگزاری رویترز، تصمیم به برگزاری این جلسه اضطراری پس از آن گرفته شد که ۲۴ کشور از جمله هر چهار عضو عرب شورای حقوق بشر سازمان ملل به فراخوان اتحادیه اروپا در زمینه رسیدگی به خشونتهای حکومتی در سوریه پاسخ مثبت دادند. این خبرگزاری میگوید ایالات متحده آمریکا نیز از جمله اعضای شورای حقوق بشر سازمان ملل است که به این جلسه رأی مثبت دادهاند. خبر برگزاری این جلسه اضطراری در حالی منتشر شده است که سازمان ملل متحد روز پنجشنبه اعلام کرد که بشار اسد، رئیس جمهور سوریه، در گفتوگوی تلفنی با بان گی مون، دبیرکل این سازمان، از توقف عملیات نظامی و پلیسی در این کشور علیه معترضان خبر داده است. اما فعالان حقوق بشر در داخل سوریه گزارش بشار اسد به دبیرکل سازمان ملل را کذب دانسته و میگویند که خونریزی و خشونت در این کشور ادامه یافته و هنوز نیروهای نظامی حکومت از شهرها خارج نشدهاند. همچنین خبرگزاری رویترز به نقل از یک دیپلمات غربی که نامش فاش نشده نوشته است که قول اخیر بشار اسد به مقامات سازمان ملل فقط برای جلوگیری از افزایش فشارهای بینالمللی مطرح شده و عملیات علیه معترضان در سوریه همچنان در جریان است. به عقیده این دیپلمات غربی در دمشق، پایتخت سوریه، «اسد سعی می کند ترکیه را متقاعد کند که حملات متوقف شدهاند که این خود میتواند آمریکا را نرم کند تا خواستار کنارهگیری او از قدرت نشود». در هفتههای گذشته بارها اشاره شده است که آمریکا و اتحادیه اروپا قصد دارند از بشار اسد بخواهند از قدرت در سوریه کنارهگیری کند. آمریکا و متحدان اروپاییاش چندی است که آقای اسد را فاقد مشروعیت لازم برای حکومت در سوریه میدانند. در همین حال روز پنجشنبه قرار است گزارش کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل از نقض این حقوق در سوریه منتشر شود، اتفاقی که به گفته تحلیلگران بر فشار بر حکومت بشار اسد خواهد افزود. همچنین خبرگزاریها از قول منابعی گفتهاند که خانم ناوی پیلای، کمیسر عالی، که قرار است روز پنجشنبه در شورای امنیت سازمان ملل نطق کند سوریه را به دلیل خشونتهای جاری به دادگاه کیفری بینالمللی ارجاع خواهد داد. شورای حقوق بشر سازمان ملل نخستین جلسه ویژه خود درباره سوریه را در ماه آوریل یعنی یک ماه پس از آغاز اعتراضات در این کشور برگزار کرد و در همین جلسه بازرسانی تعیین شدند که گزارش روز پنجشنبه یافتههای آنها را بازتاب خواهد داد. دفتر ناوی پیلای، کمیسر عالی حقوق بشر، در بیانیهای اشاره کرده است که این گزارش حاوی شواهدی است مبنی بر نقض «جدی» قوانین بینالمللی حقوق بشر در سوریه در پنج ماه گذشته. یک مقام سازمان ملل هفته گذشته اعلام کرد که در پنج ماه گذشته در جریان سرکوب اعتراضات مردمی در سوریه تقریباً دو هزار نفر جان خود را از دست دادهاند.
تلویزیون اسراییل گزارش داد که در حمله ی مردان مسلح به دو اتوبوس حامل مسافران در جنوب اسراییل، چندین نفر کشته شده اند. رسانه های اسراییل و منابع امنیتی این کشور، از وقوع دو حمله در روز پنجشنبه در نزدیکی مرز با مصر خبر می دهند .پس از این حملات و درگیری بین مردان مسلح و نیروهای امنیتی، تعدادی کشته شده اند. هنوز از تعداد کشته شدگان و هویت مردان مسلح، اخبار موثقی منتشر نشده است.
علیرغم مشکلات مختلفی که نوکیشان مسیحی ایرانی در خارج از کشور با آن دست به گریبانند، گرایش به تغییر دین در میان ایرانیان خارج از کشور طی سالهای اخیر افزایش یافته است.علیرغم مشکلات مختلفی که نوکیشان مسیحی ایرانی در خارج از کشور با آن دست به گریبانند، گرایش به تغییر دین در میان ایرانیان خارج از کشور طی سالهای اخیر افزایش یافته است. هلند کشوری است که صدها تن از نوکيشان مسيحی ایرانی در آن زندگی می کنند. مسعود امينی، خادم کليسای کوروش در شهر ايلدورن هلند، در مورد شمار تقريبی اين نوکيشان به راديو فردا می گويد: «کليسای ما الان هشت سال است که فعاليت می کند و در اين هشت سال تا به حال يکی دو هزار نفر تعميد گرفته و مسيحی شده اند. ولی چون از همه جای هلند به اين کليسا می آيند، هميشه در کليسا حدود ۱۰۰ تا ۱۱۰ نفر طی مراسم حاضرند. از آن جايی که راه بسيار دور است و بيشتر ايرانی ها پناهنده هستند، برای همه دشوار است که به کليسا بيايند.» نوکيشان مسيحی غالبا مسلمان زاده هستند و بسياری از آنها در ايران هيچ فعاليت سياسی نداشته و به دلايل اجتماعی به خارج از کشور عزيمت کرده اند. موسی قاسمی يکی از نوکيشان مسيحی در هلند است. او درباره علت گرويدن به دين مسيحيت و تاثيری که اين اقدام او در زندگیاش داشته می گويد: «زمانی که از ايران خارج شدم، با يک سری مشکلات خاص کشور را ترک کردم. با دلی غمگين و افسرده وارد کشور هلند شدم. باآن همه فشارهای روحی که به خاطر قوانين موجود در ايران تحمل کرده و از آن قانون گريخته بودم، به هلند رسيدم و در اينجا با دوستانی آشنا شدم که به من يک کتاب انجيل هديه دادند و از من دعوت کردند تا به کليسا بروم. از همان لحظه اولی که وارد کليسا شدم به مطالعه کتاب انجيل پرداختم و در نهايت به اين نتيجه رسيدم که دين مسيحيت آرام بخش است و بخشش را سرلوحه کار خود قرار داده و قانون قصاص در آن وجود ندارد. من حدود يکسال و نيم تا دو سال در هلند با نگرانی دائم زندگی می کردم. ولی به تدريج و آرام آرام به نتيجه ای رسيدم که باعث شد به احساس آرامش و سبکی برسم و الان مغزم از قوانينی که در ايران بر آن سنگينی می کرد، رهايی يافته است.» يکی ديگر از نوکيشان مسيحی ايرانی در هلند، فرزان رازمند است. او بهرغم رضايت از تصميمی که گرفته با نگرانی درباره آينده زندگی اش و سفر به ايران مواجه است. وی می گوید: «من زمانی که در ايران زندگی می کردم تصور می کردم که تنها ارامنه می توانند آيين مسيحت را برگزينند. و ما بايد مسلمان باشيم و نمی توانيم آيين تازه ای انتخاب کنيم. اما به اينجا آمدم و مطالعه کردم و ايرانيانی ديدم که به دين مسيحت گرويده بودند و مسيحی شده بودند، با آنها رفت و آمد پيدا کردم و اطلاعاتم در اين مورد بيشتر شد. قبل از آن مشکلات مختلفی از جمله دوری از خانواده آزارم می داد. خواه ناخواه در کشور خودم و وطنم نبودم. ولی الان واقعا آرامش پيدا کرده ام. در ايران کسانی بودند که به من زنگ زدند و گفتند که چرا داری اين کار را می کنی؟ به چه علت به اين راه کشيده شده ای؟ در ايران اديان مختلف می توانند به اسلام گرايش نشان بدهند ولی ما که مسلمانيم نمی توانيم به هيچ دينی گرايش پيدا کنيم. مطمئنم اگر به ايران برگردم در آنجا با مشکلات بسياری برخورد خواهم کرد.» در مورد اين نکته که تا چه اندازه دسترسی به امکاناتی چون اقامت و پناهندگی در کشور ميزبان، انگيزه تغيير دين در ميان نوکيشان مسيحی است، موسی قاسمی می گويد: «زمانی که من به آيين مسيحيت گرويدم، ربطی به جريان پناهندگی ام نداشت. کار من در اينجا بشارت دادن و کلام خدا را به ديگران رساندن است.» گرويدن به دين مسيحيت به هر تقدير، آن گونه که مسعود امينی، خادم کليسای کورش می گويد، تاثيری بر وضعيت اين نوکيشان مسيحی نداشته، و آنها در کشور ميزبان از لحاظ امکانات اقامتی، در شرايط نامناسب و متزلزلی به سر می برند. در همین مورد مسعود امینی در مورد وضعیت نوکیشان مسیحی می افزاید:«هلند نوکیشان را بدون اینکه جرمی مرتکب شده باشند در زندان میاندازد... ترس زندان اینجا و ترس اعدام در ایران این افراد را اذیت میکند و از لحاظ روحی تحت فشار قرار میدهد... طبيعتا فرد مهاجر و نوکيش میترسد. او نمی تواند روبرويش را نگاه کند، پشت سر او هم به جز زندان چيزی وجود ندارد.» گر چه آمار دقيقی در مورد تعداد نوکيشان مسيحی در خارج از کشور در دست نيست، اما بسياری از آنها در کشورهای هلند، آلمان و نروژ، يا پناه جو يا مقيم هستند.
شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد قرار است روز دوشنبهی آینده برای بررسی خشونتها در سوریه، جلسهای اضطراری تشکیل دهد. تصمیم برای تشکیل این جلسه پس از آن اتخاذ شد که ۲۴ کشور عضو این شورا، از جمله ۴ کشور عرب ، به دعوت اتحادیه اروپا برای اقدام فوری دربارهی سوریه پاسخ مثبت دادند. خبرگزاری رویترز به نقل از برخی منابع در واشنگتن نیز گزارش داد که آمریکا به همراه اتحادیه اروپا قرار است از بشار اسد بخواهد از قدرت کنارهگیری کند. پیشتر اعلام شده بود که ناوی پیلای، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد امروز از شورای امنیت سازمان ملل خواهد خواست تا بشار اسد رهبر سوریه را به خاطر شدت قساوت و خشونت در قبال مخالفان به دادگاه جنایی بین المللی ارجاع دهد.
ارتش ترکیه روز پنجشنبه با تایید حملات چهارشنبه شب به مواضع پ کا کا در مرز این کشور با عراق، اعلام کرد که این عملیات تا زمان « بی اثر » کردن این گروه چریکی ادامه خواهد یافت. بیانیه ارتش ترکیه می افزاید: جتهای جنگنده این ارتش، ۶۰ محل را که احتمال می دادند مواضع پ کاکا باشد، هدف قرار داده اند. این مواضع در منطقه ی کوهستانی بین ترکیه و عراق و همچنین کوههای قندیل بین ایران و عراق بوده است. حملات چهارشنبه شب ظاهرأ در پی آن انجام گرفت که روز چهارشنبه در جریان شبیخون ستیزه جویان پ کاکا به کاروان سربازان ترکیه در منطقه «حککاری» ترکیه، هشت سرباز ارتش و یک نگهبان محلی کشته شدند.
به گزارش خبرگزاری های ایران، آتش سوزی در ساعات اولیه بامداد پنجشنبه در خیابان منوچهری تهران سه کشته بر جای گذاشت. این آتش سوزی که هنوز دلیل آن مشخص نیست ساعت ۴ و نیم بامداد، در پاساژ درخشان ِ این خیابان مرکزی تهران رخ داد. یک مقام سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران به خبرنگاران گفته است که در این حادثه، یک زن و دو مرد کشته شدند که هویت آنها به زودی اعلام می شود. این حادثه در یک کارگاه بافندگی و پوشاک رخ داد، و به دلیل آتش زا بودن بیشتر مواد داخل پاساژ، آتش به سایر نقاط سرایت کرد و به حدود نیمی از مغازه ها آسیب رساند.
کمیته حمایت از روزنامهنگاران در نیویورک در نامهای به احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل برای بررسی وضعیت حقوق بشر در ایران، ضمن ارائه ارزیابی خود از وضعیت آزادی بیان و مطبوعات در ایران به سه مشکل «مشخص و نگرانکننده» اشاره کرده است.کمیته حمایت از روزنامهنگاران در نیویورک در نامهای به احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل برای بررسی وضعیت حقوق بشر در ایران، ضمن ارائه ارزیابی خود از وضعیت آزادی بیان و مطبوعات در ایران به سه مشکل «مشخص و نگرانکننده» اشاره کرده است. جوئل سایمون، مدیر این کمیته و امضاکننده نامه مذکور که روز چهارشنبه منتشر شده است، این سه مسئله را «احکام حبس نامشخص و مبهم»، «رفتار غیرانسانی» و «فقدان فرایند قانونی» خوانده و از گزارشگر ویژه سازمان ملل خواسته است به این مسائل توجه ویژه نشان دهد. احمد شهید که در ۱۱ مردادماه رسماً از مقامات جمهوری اسلامی خواست به او اجازه حضور در ایران داده شود تا بتواند در موارد اتهامی نقض حقوق بشر علیه شهروندان ایرانی تحقیق و بازرسی کند قرار است در ماه سپتامبر، یعنی کمتر از یک ماه دیگر، گزارش خود را به مجمع عمومی سازمان ملل ارائه کند. با این حال خواسته گزارشگر ویژه سازمان ملل برای سفر به ایران هنوز هیچ پاسخ رسمی از سوی مقامات ایرانی دریافت نکرده است. کمیته حمایت از روزنامهنگاران در نامه خود به این مقام رسمی شورای حقوق بشر سازمان ملل در توضیح مسئله «احکام حبس مبهم» به مورد احمد زیدآبادی اشاره کرده است که چندی پیش پس از تحمل دو سال حبس توانست ۴۸ ساعت از زندان خارج شود. در نامه این کمیته آمده است، روزنامهنگاران زندانی که برای مرخصی از زندان بیرون میآیند، پس از سپردن ارقام نجومی به عنوان وثیقه، غالباً «تحت فشار سیاسی فراوان هستند تا ساکت بمانند یا علیه همکاران خود حرف بزنند». این سازمان مدافع حقوق روزنامهنگاران در جهان احکام مرخصی و افزایش «دلبخواهی» مجازاتها برای روزنامهنگاران ایرانی را «تاکتیک دولت ایران» میداند برای وادار ساختن زندانیان به دادن اطلاعات، پرهیز از شرکت در اعتراضات از داخل زندان، و همکاری با مقامات زندان. جوئل سایمون، مدیر کمیته حمایت از روزنامهنگاران، در نامه خود به احمد شهید همچنین به رفتار «غیرانسانی» در زندانها و شرایط غیربهداشتی زندانهای ایران اشاره کرده است. طبق آمار سالانه این کمیته که در دسامبر سال ۲۰۱۰ منتشر شد، ۳۴ روزنامهنگار در ایران زندانی بودند، آماری که ایران را در کنار چین به «بدترین زندان مطبوعاتیها در جهان» تبدیل میکرد.
سازمان ملل متحد می گوید، بشار اسد در گفت و گویی تلفنی با دبیر کل این سازمان، از توقف عملیات نظامی و پلیسی علیه معترضان در سوریه خبر داده است. این خبر در حالی منتشر می شود که فشارهای بین المللی بر رییس جمهوری سوریه، برای کناره گیری از قدرت افزایش یافته است. همزمان خبرگزاری رویترز به نقل از یک دیپلمات غربی که نامش فاش نشده، نوشته است که صحبت های اخیر بشار اسد، برای جلوگیری از فشار بین المللی بیشتر مطرح شده، و عملیات علیه معترضان در سوریه همچنان در جریان است. بنا بر اعلام فعالان سیاسی و مدافعان حقوق بشر، تنها در روز چهارشنبه ۲۴ نفر در نقاط مختلف سوریه کشته شده اند.
به گزارش خبرگزاری آلمان، مردم ژاپن، که در ماههای گذشته، بحران سیل ، سونامی و نشت مواد رادیواکتیو را پشت سر گذاشتهاند، بیش از سه و نیم میلیارد ین ( بیش از ۴۵ میلیون دلار) پول را که در مناطق سیل زده یافته اند به دولت بازگردانده اند. همچنین ۵۷۰۰ گاوصندوق پیدا شده پس از سیل که حاوی ِ بیش از دو میلیارد ین بوده، به دولت داده شده است. سخنگوی پلیس ژاپن اعلام کرد مردم وداوطلبان همچنان کیف پولهای پیدا شده را تحویل میدهند و تا کنون ۹۶ درصد مبالغ پیدا شده، به صاحبانشان بازگردانده شده است. زلزله و سونامی در ژاپن که در ماه مارس رخ داد، دستکم ۱۶ هزار کشته و هزاران نفر بی خانمان بر جا گذاشت.
در روزی که حمله خودروی بمبگذاریشده به مقر نیروهای بینالمللی در پکتیا در غرب افغانستان دو کشته بر جای گذاشت، انفجار دو بمب کنار جادهای نیز در ولایت هرات در غرب این کشور، به کشته شدن دست کم ۲۰ نفر منجر شد.انفجار دو بمب کنار جادهای در ولایت هرات در غرب افغانستان، روز پنجشنبه به کشته شدن دست کم ۲۰ نفر انجامیده است. این دو انفجار پی در پی همچنین حداقل ۱۲ مجروح برجای گذاشته است. محیالدین نوری، سخنگوی والی هرات، با تأیید این خبر به بخش افغانستان رادیو اروپای آزاد/ رادیو آزادی گفته است که این دو انفجار حوالی ساعت ۹ صبح روز پنجشنبه در منطقه ترکان شهرستان اوبه و در اثر برخورد دو مینیبوس حامل حادثهدیدگان با مین کنار جادهای رخ داده است. همچنین نور خان نیکزاد یکی از سخنگویان پلیس هرات نیز کشته شدن دست کم ۲۰ تن و زخمیشدن حداقل ۱۲ نفر را در این حادثه تأیید کرده است. برخی از گزارشها به نقل از فرماندار اوبه، شمار کشتهشدگان را ۲۲ تن و تعداد مجروحان این حادثه را ۱۳ تن ذکر میکنند و به نقل سیدمؤید چشتی، فرماندار اوبه گزارش شده که همه قربانیان این حادثه زنان و کودکان بودهاند. هنوز هیچ شخص یا گروهی مسئولیت این حادثه را برعهده نگرفته است. حادثه صبح امروز در ولایت هرات در شرایطی رخ میدهد که به گفته پلیس افغانستان و نیروهای بین المللی، در بامداد روز پنجشنبه نیز یک خوردروی حامل مواد منفجره در یک پایگاه نظامی در منطقه گَردیز در ولایت پکتیا در شرق این کشور منفجر شده است. این حادثه مقر که نیروهای بینالمللی در منطقه گردیز را هدف قرار داده بود، به کشته شدن دو تن و زخمی شدن ۹ فرد دیگر منجر شده است و به گفته روحالله سمون، سخنگوی والی پکتیا، همه قربیانیان این حادثه شهروندان افغان بودهاند. گزارشها همچنین حاکی از انتقال شش تن از مجروحان این حادثه به بیمارستان است. در این میان خبرگزاری رویترز گزارش کرد که گروه مسلح طالبان ضمن به عهده گرفتن مسئولیت این حمله، با انتشار اطلاعیهای مدعی شده است که این انفجار توسط یک عامل انتحاری ۷۰ ساله صورت گرفته و در جریان آن شمار زیاد از نیروهای بینالمللی کشته و زخمی شدهاند. بر اساس این گزارش ذبیحالله مجاهد، از سخنگویان گروه طالبان، در این اطلاعیه مدعی شده است که ایحمله انتحاری ۲۷ کشته و ۳۴ مجروح بر جای گذاشته است. ادعاهایی که به نوشته بخش افغانستان رادیو آزادی، از سوی مسئولان دولتی و نیروهای بینالمللی رد شده است. این دو حادثه مرگبار در شرق و غرب افغانستان در حالی روی داده است که از اوایل مرداد ماه جاری، نخستین دور از واگذاری مسئولیت امنیتی هفت نقطه از افغانستان به نیروهای افغان انجام شد. پس از ۱۰ سال حضور نیروهای آمریکایی در افغانستان، ایالات متحده طرح خروج هزاران نیروی خود را از این کشور در دستور کار دارد و دیگر کشورهای غربی نیز از کاهش نیروهای خود خبر دادهاند. قرار است تا پایان سال ۲۰۱۴ کلیه نیروهای عملیاتی کشورهای خارجی افغانستان را ترک کنند.
حمله قلبی خبر نمی کند، با اين حال، به گفته دکتر آرتور آگاتستون، پزشکان امروز می گويند با دقت بسيار بيشتری نسبت به گذشته می توانند بگويند که احتمال بروز حمله قلبی در چه افرادی بيشتر است.حمله قلبی خبر نمی کند، با اين حال، به گفته دکتر آرتور آگاتستون، پزشکان امروز می گويند با دقت بسيار بيشتری نسبت به گذشته می توانند بگويند که احتمال بروز حمله قلبی در چه افرادی بيشتر است. به گزارش شبکه تلویزیونی «سی ان ان»، دکتر آگاتستون می گويد آزمايش های جديد تصويربرداری پزشکی ارائه تصاوير «زمان واقعی» از اندام های درونی را ميسر ساخته است که به کمک آن پزشک و بيمار می توانند به موقع از شکل گيری لخته خونی در عروق اصلی آگاه شده و از بروز حمله مرگبار قلبی پيشگيری کنند. اين متخصص قلب در ادامه می گويد: «اگر آزمايش های توصيه شده را انجام ندهيد مانند اين است که با زندگی خود قمار کنيد.» دکتر آرتور آگاتستون خود ابداع گر يکی از آزمايش های ياد شده است که «اسکن کلسيم شريان ها» نام دارد. در اين آزمايش، پزشک به جستجوی لخته های خونی در سرخرگ های منتهی به قلب می پردازد که وجود لخته های خونی در اين سرخرگ ها يک علامت خطر جدی در بروز حمله قلبی به شمار می آيد. يک آزمايش ديگر که دکتر آگاتستون آن را ابداع کرده است تصويربرداری فراصوتی (اولتراسوند) از سرخرگ «کاروتيد» است که وظيفه اصلی انتقال خون به مغز را بر عهده دارد. وجود لخته در سرخرگ «کاروتيد» يکی ديگر از نشانه های خطر فزاينده ابتلا به سکته و حمله قلبی به شمار می آيد. هر دو این آزمايش های ابداعی دکتر آگاتستون، سرپايی انجام می شوند، اگر چه در اسکن کلسيم، بيمار در معرض تشعشعی معادل چندين برابر ميزان معمولی تشعشع های ایکس ری قرار می گيرد. به نوشته «سی ان ان»، يافته های يک پژوهش بزرگ به پشتيبانی مالی دولت فدرال آمريکا حاکی از آن است که «اسکن کلسيم شريان ها» در پيش بينی احتمال بروز حمله های قلبی نسبت به آزمايش سنتی «فرامينگام» قابل اطمينان تر است. در تخمين احتمال بروز حمله قلبی موسوم به «نمره های فرامينگام» عواملی مانند سن، استعمال دخانيات، فشار خون، ميزان کلسترول و اچ دی ال و، همچنين، سطح کلسترول «خوب» در بيمار مورد ارزيابی قرار می گيرند. به توصيه دکتر آگاتستون، «اسکن کلسيم شريان ها» بايد مانند «کولونوسکوپی»، از ۵۰ سالگی به صورت منظم انجام شود و در آن دسته افراد که دارای سابقه بيماری های قلبی در خانواده خود هستند از سنين پايين تر. در حال حاضر، متخصصان قلب عموما «اسکن کلسيم شريان ها» را تنها برای بيماران دارای [دست کم] «خطر متوسط ابتلا به بيماری های قلبی» تجويز می کنند، که آن هم از طريق بررسی عواملی مانند ميزان کلسترول، فشار خون، شيوه زندگی و تاريخچه خانوادگی تعيين می شود. پزشکان برای درمان بيمارانی که در گروه «خطر بالای ابتلا به بيماری های قلبی» قرار دارند، به طور معمول از شيوه های درمانی قوی مانند تجويز داروی کاهنده کلسترول، «استاتين»، استفاده می کنند. در عين حال، متخصصان زيادی هستند که فکر می کنند بيماران دارای «خطر پايين ابتلا به بيماری های قلبی» نمی بايست هزينه مالی و عوارض دوز کم تشعشعات «اسکن کلسيم شريان ها» را متقبل شوند. در اين بين، دکتر ارين ميکوس، متخصص قلب از مرکز پيشگيری از بيماريهای قلبی سيکارونه در دانشگاه جان هاپکينز آمريکا، می گويد: «گروه بزرگی هستند که از ديد ما در دسته (خطر متوسط ابتلا به بيماری های قلبی) قرار می گيرند، اين گروه ۵۰ درصد کل جمعيت را تشکيل می دهند.» اين متخصص قلب در ادامه می افزايد: «نامزدهای مناسب برای انجام آزمايش اسکن کلسيم شريان ها مردان ۵۰ ساله ای هستند که ميزان کلسترول خونشان کمی بالاست و پدرشان دچار حمله قلبی شده است.» به گفته دکتر ميکوس، «آيا برای يک چنين فرد ۵۰ ساله ای، که سابقه بيماری قلبی را در خانواده اش دارد، داروی «استاتين» تجويز می کنيد و، در چهار دهه ی بعدی زندگيش، عوارض اين دارو و هزينه های مالی آن را بر او تحميل می کنيد، يا اينکه [نخست] دقيقتر بررسی می کنيد که او به چه ميزان در معرض خطر قرار دارد؟» او می گويد ميزان کلسيم می تواند پاسخ اين پرسش باشد. البته دکتر آگاتستون يک آزمايش سوم را نيز توصيه می کند: آزمايش خون که هزينه چندانی ندارد و سطح «ال دی ال»، همان کلسترول بد، خون بيمار را اندازه گيری می کند. ذرات «ال دی ال» در ابعاد مختلف ظاهر می شوند، و ايجاد لخته خون در بيمارانی که شمار ذرات ريز «ال دی ال» خونشان بالاست محتمل تر است. در مقابل، بيمارانی که ذرات «ال دی ال» درشت خونشان بالاست، به طور معمول، دچار لخته خون نمی شوند. دکتر آرتور آگاتستون می افزايد: «خانم های مسن زيادی را می بينيم که در در دهه نهم زندگيشان هستند و کلسترول بسيار بالايی دارند اما مجرای شريان هايشان کاملا پاک است. دليل اين مسئله آن است که اين زنان ذرات «ال دی ال» بسيار درشتی دارند و اين ذرات به ديواره عروق نمی چسبند.» آزمايش های فوق اين شانس را به بيماران می دهند که، به موقع، تغييرات اساسی در رژيم غذايی و شيوه زندگی خود به وجود آورند، و به پزشکان نيز اين فرصت را می دهند که بيماران را با تجويز دارو درمان کنند. دکتر آگاتستون در نهايت می گويد: «يکی از بزرگترين رازهای دنيای پزشکی در آمريکا اين است که پزشکانی که امروزه روش های پيشگيرانه تهاجمی را انجام می دهند اين چشم انداز را در مقابل می بينند که حمله ها و سکته های قلبی واقعا در حال حذف شدن از حيطه حرفه ای آنها هستند. به باور من، اين امر انجام شدنی است.»
روزنامه های شرق، خراسان و دنيای اقتصاد خبر داده اند که دولت با «اعلام غير رسمی آمارهای رسمی » اعلام کرده که نرخ تورم در تيرماه به «مرز ۲۰ درصد» رسيده است.روزنامه های شرق، خراسان و دنيای اقتصاد خبر داده اند که دولت با «اعلام غير رسمی آمارهای رسمی » اعلام کرده که نرخ تورم در تيرماه به «مرز ۲۰ درصد» رسيده است. روزنامه های اعتماد و جام جم گزارش هايی درباره «تداوم دو ساله محروميت زندانيان سياسی زندان رجايی شهر از مرخصی» و «افزايش نارضايی از سهميه بندی جنسيتی در رشتههای دانشگاهی» منتشر کرده اند. و روزنامه کيهان نيز با گذشت دو سال از آغاز جنبش اعتراضی پس از انتخابات بار ديگر معترضان را «منافق و محارب» خوانده، و در حالی که ميرحسين موسوی، مهدی کروبی، فاطمه کروبی، زهرا رهنورد و همچنين بسياری از فعالان سياسی، اجتماعی، و حتی فرهنگی در بازداشت و زندانی هستند، تهديد کرده که در اجرای تکليف برايش «مهندس و دکتر با آيت الله فرق نمی کند.» اعلام غير رسمی آمارهای رسمی: «تورم تيرماه در مرز ۲۰ درصد» روزنامه های شرق ، خراسان ، و دنيای اقتصاد خبر داده اند که سه روز بعد از اينکه بانک مرکزی نرخ تورم تيرماه سال جاری را ۱۶.۳ درصد اعلام کرد، رییس مرکز آمار ايران در مجلس شورای اسلامی گفته که «نرخ تورم تيرماه ۱۹.۶ درصد» است. روزنامه شرق در تيتر نخست شماره پنج شنبه طی گزارشی با تيتر «يک نرخ و دو رقم» از تلاش دولت برای پنهان کردن «نرخ تورم» خبر داده و نوشته است که عادل آذر، رييس مرکز آمار ايران، به همين دليل برای ارايه پاره ای توضيحات به کميسيون برنامه و بودجه مجلس فراخوانده شده و به اين کميسيون اعلام کرده که «نرخ تورم تيرماه ۱۹.۶ درصد» است. به نوشته اين روزنامه، اختلاف آماری چندين سال است که به محل مناقشهای ميان بانک مرکزی و مرکز آمار ايران تبديل شده و از دو ماه پيش «دولت بهتر ديد بانک مرکزی را از گردونه اعلام آمار حذف و مرکز آمار ايران را جايگزين آن کند تا از اين طريق تورم از انظار عمومی محو شود، غافل از آنکه تورم به صورت روزانه در تمامی معاملات کوچک افراد حضور دارد و قابل لمس است.» شرق با اشاره به اينکه از دو ماه پيش دولت حاضر نيست به طور رسمی نرخ تورم را اعلام کند، تاکيد کرده که «هم اکنون نيز تورم به شدت صعودی شده و میرود که به سرنوشت ساير شاخصها بپيوندد.» روزنامه خراسان نيز از قول موسی الرضا ثروتی عضو کميسيون برنامه و بودجه مجلس هشتم نوشته در حالی که «بانک مرکزی تورم ارديبهشت را ۱۴.۲، خرداد را ۱۵.۴ و تير را ۱۶.۳ درصد اعلام کرده بود» اما رييس مرکز آمار ايران در جلسه کميسيون برنامه و بودجه مجلس «نرخ تورم فروردين امسال را ۱۵.۳ درصد، ارديبهشت ۱۶.۷ درصد، خرداد ۱۸.۲ درصد و تير ماه را ۱۹.۶ درصد اعلام کرده است.» موسی الرضا ثروتی که در جلسه کميسيون برنامه و بودجه مجلس با رييس مرکز آمار حضور داشته به روزنامه خراسان گفته است: «رییس مرکز آمار ايران تصور می کرد که ارائه اطلاعات به نمايندگان و دولت کفايت می کند، اما نمايندگان معتقد بودند بايد آمارها منتشر شود تا همه مردم و محققان از اين اطلاعات استفاده کنند» و علاوه بر اين «در اين جلسه به رییس مرکز آمار ايران تاکيد شد که مشکل و ابهام قانونی برای مرکز آمار در ارائه و انتشار اطلاعات و آمار وجود ندارد و اين مرکز بايد اين اطلاعات را در اختيار عموم قرار دهد»، همچنين «رییس مرکز آمار گفت که اين مرکز سالنامه ارائه می کند، اما نمايندگان گفتند اين کفايت نمی کند و مرکز آمار بايد همانند نهادهای آماری و اقتصادی مانند صندوق بين المللی پول و بانک جهانی، هر سه ماه يک بار آمار متغيرهای اقتصادی را ارائه کند.» روزنامه دنيای اقتصاد نيز در تير يک شماره پنج شنبه با اشاره به اينکه «روند شاخصهای اقتصادی را مرکز آمار ايران به مجلس گفت، و مجلس به رسانهها» اقدامات اخير دولت و مرکز آمار ايران را «اعلام غير رسمی آمار رسمی» توصيف کرده و نوشته که تورم به «مرز ۲۰ درصد» رسيده است. اين روزنامه نوشته که براساس تازهترين آمارهای اعلامی از سوی مرکز آمار ايران به مجلس، نرخ تورم و بيکاری افزايش يافته، «به گونهای که نرخ تورم که در تيرماه سال ۸۹ تک رقمی شده بود به مرز ۲۰ درصد در تيرماه سال جاری رسيده و نرخ بيکاری نيز از ۱۰.۷درصد در سال ۸۷ به ۱۱.۹ درصد در سال ۸۸ و به ۱۳.۵ درصد در سال ۸۹ افزايش يافته است.» تداوم دو ساله محروميت زندانيان سياسی زندان رجايی شهر از مرخصی روزنامه اعتماد شروط غلامحسين محسنی اژه ای دادستان کل قوه قضائيه را درباره «استفاده زندانيان حوادث بعد از انتخابات از مرخصی» منتشر کرده است. به نوشته اين روزنامه، بعد از انتخابات رياستجمهوری سال ۸۸ و بازداشت بسياری از فعالان سياسی و مطبوعاتی «بحث استفاده از مرخصی زندانيان تاکنون بارها در محافل سياسی و حقوقی مطرح بوده و اينکه چرا برخی از زندانيان نتوانستند تاکنون از مرخصی استفاده کنند مورد سوال واقع میشد» تا اينکه هفته گذشته غلامحسين اسماعيلی رييس زندان ها «مرخصی را حق يک زندانی ندانست، بلکه امتيازی قلمداد کرد که زندانی بر اساس برخی ضوابط از آن برخوردار میشود.» اکنون غلامحسين محسنی اژه ای دادستان کل کشور و سخنگوی قوه قضائيه نيز با اعلام اينکه «مرخصی حق زندانی نيست بلکه امتيازی است که به زندانی داده می شود» ضمن تایید ادعای رييس سازمان زندان ها، به روزنامه اعتماد گفته است: «افرادی که پس از انتخابات دستگير شده اند، مرخصی داشتهاند مگر اينکه شرايط آنها در بعد از محکوميتشان موجب شد که از مرخصی استفاده نکنند» و «هرکدام که شرايط خلافی بعد از محکوميتشان نداشته باشند از مرخصی استفاده کردهاند.» اعتماد يادآوری کرده که سال گذشته «احمد جنتی دبير شورای نگهبان در خطبههای نماز جمعه ۲۱ آبان ۱۳۸۹ به برخی از زندانيان پس از انتخابات اشاره کرده و گفته بود که برخی از اين افراد که به آنها مرخصی داده شده است و فرار نکردهاند با يکديگر جلسه میگذارند و برنامهريزی میکنند که بايد اين موضوع جدی گرفته شود و به اين زندانيان مرخصی داده نشود چرا که مرخصی دادن به اين زندانيان همچون مرخصی دادن به سارق است.» اين روزنامه با اشاره به اينکه «به اعتقاد برخی حقوقدانان هر زندانی میتواند بر اساس مقررات و ضوابط تعيين شده از مرخصی برخوردار شود» نوشته است: «در دو سال گذشته اگرچه برخی از زندانيان حوادث بعد از انتخابات از مرخصی استفاده کردند ولی خانواده عدهای ديگر از اين زندانيان که عمدتا در زندان رجايیشهر کرج دوران محکوميت خود را میگذرانند گلايههايی مبنی بر عدم ارايه مرخصی به اين عده از زندانيان مطرح میکنند.» برای کيهان در اجرای تکليف، «مهندس و دکتر با آيت الله فرق نمی کند» روزنامه کيهان که تحت نظر نماينده آيت الله خامنه ای فعاليت می کند، در سرمقاله روز پنج شنبه خود و با وجود گذشت بيش از دو سال از آغاز جنبش اعتراضی پس از انتخابات، معترضان را «منافق و محارب» توصيف کرده و نوشته است: «فتنه ۸۸ نقشه پيچيده و حساب شده ای بود که مهندسان آن حين ارتکاب خيانت و سر صحنه جرم گرفتار شدند.» اين روزنامه وابسته به جناح حاکم، همچنين نوشته که «تکليف ما با وارونگان سياسی- عقيدتی از هر طيف و لباس و شعار و پرچمی که باشند از اول انقلاب روشن است، خلقی باشند يا ملی- مذهبی. چپ باشند يا راست. دارای عنوان دکتر و مهندس باشند يا حجت الاسلام و آيت الله. نقاب خط امام، برچهره بزنند يا تابلوی اصلاح طلبی و اصولگرايی بلند کنند. دم از آزادی بزنند يا شعار عدالت بدهند.» سرمقاله نويس کيهان همچنين نوشته که «امروز چه کسی از دست اندرکاران فتنه می پذيرد که هنوز هم ادعا کنند اصلاح طلب، ضد خشونت، قانون گرا، طرفدار جمهوريت و رأی مردم، دوستدار ميهن و دارای مرزبندی با دشمنان تاريخی کشور يا گروهک های معاندی همچون سازمان منافقين، سلطنت طلبان، نهضت آزادی، بهائيت يا کمونيست های آمريکايی هستند؟» این روزنامه تاکيد کرده که «هر شعار و پرچم ملی يا مذهبی تا آنجا محترم است که منطبق بر رويکرد و عملکرد صاحبان آن باشد. به همين دليل هم ملت ما همان قدر با التقاط مارکسيست های خلقی مسئله دارد که با التقاط ليبرال های ملی- مذهبی و همان قدر از فتنه گران بغض به دل دارد که از بقيه جريان های انحرافی.» و «اين شاخه ها در اصل از يک سرچشمه جاری می شوند و ما چون آن اصل را می شناسيم، در اين فرعيات متوقف نمی مانيم.» کيهان با تاکيد بر اينکه «هر کس و هر گروه، فارغ از هر شعار و عنوان، که در بحبوحه تهاجم و شبيخون دشمن، به جانب او مايل شده و رفتار خود را در نقشه و سازمان کلان او تعبيه کرده باشد، کمترين اهليت سياسی ندارد» و «چه به اعتبار خيانت و فسادانگيزی و فتنه گری و به طمع انداختن دشمن، مجازات شود» و «و چه به هر دليل از مجازات بگريزد يا مشمول رأفت اسلامی شود.» اين روزنامه درعين حال يک شرط برای «بازگشت» کسانی که از آن ها به عنوان «فتنه گر» نام برده تعيين کرده و نوشته است: «می توانند توبه و جبران کنند اما آن هم فرمول مشخصی دارد. بايد با قول و فعل خويش برگردند به جانب جبهه اسلام و از معاندانی که همراهشان بوده اند، اعلام برائت کنند» و تاکيد کرده که «مؤمن از يک سوراخ دو بار گزيده نمی شود. بنابر اين دليلی ندارد خيانتکاران بدون اينکه برادری شان ثابت شده باشد و برای جبهه خودی در برابر جبهه دشمن هزينه بدهند، به ستاد مديريت و فرماندهی باز گردند.» افزايش نارضايی از سهميهبندی جنسيتی در رشتههای دانشگاهی روزنامه جام جم گزارشی درباره ادامه اعتراض ها به «سهميه بندی جنسيتی در رشتههای دانشگاهها» منتشر کرده و نوشته است: «تک جنسيتی شدن برخی رشتهها از جمله مهندسی معدن در چند دانشگاه کشور منجر به بروز نارضايتی در ميان استادان و دانشجويان اين رشته شده» و آنان چنين تصميمی را مغاير با دستور محمود احمدی نژاد «مبنی بر پرهيز از سطحینگری در طرح تفکيک جنسيتی میدانند.» به گزارش اين روزنامه، «جمعی از دانشجويان و انجمنهای علمی دانشکدههای مهندسی معدن دانشگاههای تهران، اميرکبير، کرمان، بينالمللی خمينی، سهند تبريز و بيرجند و انجمن اسلامی دانشکده فنی دانشگاه تهران» روز چهارشنبه «نسبت به تک جنسيتی شدن رشته مهندسی معدن در دفترچه کنکور ۹۰ ابراز ناخشنودی کرده و خواستار اصلاح اين موضوع شدند.» جام جم نوشته که حتی برخی از مقام های دانشگاهی نيز به اقدامات وزارت علوم درباره سهميه بندی جنسيتی و «تک جنسيتی شدن رشته ها» انتقاد کرده اند و از جمله محمود کمره ای، رییس پرديس دانشکدههای فنی دانشگاه تهران، در خصوص تک جنسيتی شدن پذيرش دانشجو در رشته معدن دانشگاه تهران گفته که «اين موضوع مستقل از نظر ما بوده است و در اين زمينه از ما نظرخواهی نشده است.»
سازمان ملل میگوید که بشار اسد، در گفتوگوی تلفنی با بان کی مون، از توقف عملیات نظامی و پلیسی در این کشور علیه معترضان خبر داده است. آقای اسد همچنین وعده داده که اصلاحاتی را از جمله در قانون اساسی سوریه به اجرا گذارد.سازمان ملل متحد میگوید که بشار اسد، رئیسجمهور سوریه، در گفتوگوی تلفنی با بان کی مون، دبیرکل این سازمان، از توقف عملیات نظامی و پلیسی در این کشور علیه معترضان خبر داده است. بر اساس بیانیهای که فرحان حق، از سخنگویان سازمان ملل متحد منتشر کردهاست، اظهارات بشار اسد، در پاسخ به خواسته دبیرکل سازمان ملل بوده، که در این تماس تلفنی، خواستار توقف سریع «کلیه عملیات نظامی و بازداشتهای دستجمعی» شده بود. این در حالی است که خبرگزاری رویترز به نقل از یک دیپلمات غربی که نامش فاش نشده، نوشته است که صحبتهای اخیر بشار اسد، برای جلوگیری از فشار بینالمللی بیشتر مطرح شده، و عملیات علیه معترضان در سوریه همچنان در جریان است. رئیسجمهور سوریه از مدتها قبل تحت فشار شدید بینالمللی برای توقف سرکوب اعتراضهای مردمی در این کشور است. به گفته این فعالان، از آغاز اعتراضهای مردمی در سوریه در اسفندماه گذشته تا کنون، بیش از دو هزار نفر در جریان سرکوب های خشونتبار نیروهای نظامی و انتظامی این کشور جان خود را از دست دادهاند و دهها هزار نفر نیز تا کنون بازداشت شدهاند. بر اساس گزارش فعالان حقوق بشر سوری، در تازهترین رخداد نزدیک به ۲۰ نفر در روز چهارشنبه در شهرهای مختلف سوریه کشته شده اند. در لاذقیه، شهری که روز چهارشنبه مورد یورش نیروهای نظامی سوریه قرار گرفت، دست کم ده تن جان خود را از دست دادهاند و آتشباری نیروهای سوری در این منطقه باعث فرار صدها پناهنده فلسطینی مستقر در لاذقیه از اردوگاههای خود شده است. همچنین بر اساس گزارش گروههای حقوق بشری، روز چهارشنبه دست کم ۹ نفر نیز در شهر حمص به ضرب گلوله نیروهای دولتی کشته شدهاند. بر اساس بیانیه سازمان ملل متحد، بان کی مون در گفتوگو با بشار اسد، «نسبت به آخرین گزارشها در مورد تداوم نقض گسترده حقوق بشر، و توسل بیش از حد نیروهای امنیتی سوریه به زور علیه شهروندان سوری در نقاط مختلف این کشور هشدار داده است.» بر اساس این بیانیه، «آقای بان همچنین تأکید کرده است که همه عملیات نظامی و دستگیریهای جمعی بایستی به سرعت متوقف شوند که در پاسخ به این خواسته، بشار اسد از متوقف شدن عملیات نظامی و پلیسی در سوریه خبر داده است.» دبیرکل سازمان ملل همچنین از رئیسجمهور سوریه خواستهاست که اصلاحاتی «باورپذیر» را در این کشور در دستور کار قرار دهد و همکاری کاملی با تحقیقات سازمان ملل در مورد خشونتها در این کشور داشته باشد. در مقابل، آقای اسد فهرستی از اصلاحات مورد نظر خود را برای بان کیمون بر شمرده که شامل تغییر قانون اساسی، انتخابات، و پذیرش گروه اعزامی بشردوستانه از سوی سازمان ملل میشود. آقای اسد تا کنون چند بار وعده به اجرا گذاشتن اصلاحات را در سوریه داده است اما هر بار پس از اعلام چنین وعدهای، سختگیری و سرکوب مخالفان شدت بیشتری یافته است. گفتوگوی تلفنی بان کیمون و بشار اسد در حالی است که برخی کشورهای عربی از جمله اردن، کويت، عربستان سعودی و قطر، به همراه شماری از کشورهای اروپايی و آمريکا از شورای حقوق بشر سازمان ملل خواستهاند تا با برگزاری جلسهای اضطراری، کشتار شهروندان سوريه را بررسی کند. قرار است که شورای امنیت روز پنجشنبه، جلسه اضطراری تشکيل داده و با حضور ناوی پيلای، کميسر عالی حقوق بشر سازمان ملل کشتارها و خشونتها علیه شهروندان سوريه را بررسی کند. در این میان تونس که نقطه آغاز اعتراضهای مردمی در شمال آفريقا و خاورميانه بود، روز چهارشنبه اعلام کرد که در اعتراض به سرکوب مردم سوریه، سفير خود را از دمشق فراخوانده است.
آخرين تغيير نام های معابر عمومی در ايران نامگذاری خيابانی در تهران به نام «شهيده راشل کوری» تبعهی آمريکايی کشته شده در نوار غزه و تبديل نام ميدان بهارستان مشهد به «شهدای بحرين» است. آخرين تغيير نامها پيش از اين مورد در دوران بعد از انتخابات سال ۸۸ رخ داد. چندی پس از آنکه يک سايت حامی دولت خبر داد که برخی مردم رفسنجان خواستار تغيير نام ميدان «سردار سازندگی» در اين شهر شده اند، از اليگودرز زادگاه مهدی کروبی هم شنيده شد که نام ميدان «احمد کروبی» نيز در شرف تغيير است. این مقاله نگاهی دارد به تغییر نام های خیابان های تهران در چهار دوره مختلف تاریخی.آخرين تغيير نام های معابر عمومی در ايران نامگذاری خيابانی در تهران به نام «شهيده راشل کوری» تبعهی آمريکايی کشته شده در نوار غزه (همشهری، ۲۰ مرداد ۱۳۹۰) و تبديل نام ميدان بهارستان مشهد به «شهدای بحرين» است. (کيهان، ۲۵ خرداد ۱۳۹۰) آخرين تغيير نامها پيش از اين مورد در دوران بعد از انتخابات سال ۸۸ رخ داد. چندی پس از آنکه يک سايت حامی دولت خبر داد که برخی مردم رفسنجان خواستار تغيير نام ميدان «سردار سازندگی» در اين شهر شده اند، از اليگودرز زادگاه مهدی کروبی هم شنيده شد که نام ميدان «احمد کروبی» نيز در شرف تغيير است. (تابناک، ۴ بهمن ۱۳۸۸) مطالعهی تحول نامگذاری کوچهها، خيابانها، ميدانها، پارکها، محلهها، استاديومها، بزرگراهها، سالنها و به طور کلی فضاهای عمومی در ايران عرصهی بسيار جالبی برای درک و تبيين چگونگی فرايندها و ساز و کارهای سياسی و اجتماعی مثل تمرکزگرايی و دولت سازی، رابطهی دولت و ملت، شکل گيری و تحکيم عرف جامعهی سياسی، و فرهنگ و گفتمان و نهادهای سياسی در ايران است. با دقت در گستره و طيف نام ها، چگونگی و زمان نامگذاریها، نوع اسامی انتخاب شده، تحول و جابجايی نامها، دستگاههای درگير در نامگذاری و چالشهای پيرامون نامها می توان بخشی از تاريخ تحول سياسی و اجتماعی ايران را بازنمايی کرد. حکومت دينی برای تعيين نام افراد نيز خيز برداشت اما در اين حيطه چندان موفق نبود و تنها توانست ثبت اسامی کاملا غربی را در شناسنامهها ممنوع کند. اسامی معابر و فضاهای عمومی در ايران در دو فرايند متفاوت شکل گرفته اند: نامگذاری توسط مردم کوچه و بازار به هنگام شکل گرفتن يک محله يا معبر، و نامگذاری دولتی پس از ساختن و تاسيس فضاهای عمومی يا دستکاری در آنها. به هر ترتيب همهی اين اسامی توسط گروهی وضع شده اند، خواه گروهی بی نام و نشان يا افراد قدرتمند و صاحب مقام. اسامی شکل گرفته توسط گروههای بی نام و نشان منعکس کنندهی فرهنگ عمومی، و اسامی گذاشته شده توسط حکومت منعکس کنندهی فرهنگ و گفتمان سياسی در دوره های متفاوت هستند. حاکمان و سلسلههای حکومتی نامگذاری و باز- نامگذاری معابر و محلهها را ابزاری برای تملک فضای عمومی و تحکيم قدرت خويش تلقی می کردهاند گويی بدون نامگذاری جديد انتقال قدرتی صورت نگرفته است. در دورهی بعد از انقلاب بسياری از اسامی خيابانها و فضاهای عمومی تحت تاثير بحرانهای سياسی تعيين شده است. در بحرانهای روابط خارجی ساده ترين عکس العملها تغيير اسامی خيابانها برای دهن کجی به طرف مقابل با اسامی دل ناچسب برای او بوده است. به عنوان مثال در بحران روابط با دولت انگليس خيابان مجاور سفارت آن کشور به نام «بابی ساندز» (جمهوريخواه ايرلندی که با اعتصاب غذا جانش را از دست داد) نامگذاری شد يا برای ابراز مخالفت با دولت مصر نام قاتل انور سادات بر يک خيابان تهران گذاشته می شود. مواد مورد استفاده در اين تحقيق نقشه های تهران در سالهای ۱۲۳۶، ۱۲۷۰، ۱۳۵۶ و ۱۳۶۶ و اخبار مربوط به تغيير نامها در سالهای بعد به علاوهی مشاهدات نويسنده در زندگی چهل ساله در تهران هستند. علت انتخاب تهران برای اين بررسی آن است که پايتخت کشور بيش از همهی شهرها تحولات اجتماعی و سياسی در کشور را منعکس می کند و شهرستانها همواره دنباله روی تهران بودهاند. همچنين حکومتها در ايران بيشترين حساسيت را به شهر تهران داشتهاند. تهران در دوران جديد مرکز تحولات سياسی و فکری و اجتماعی بوده و تحولات تهران به صورت موج در نقاط ديگر کشور پخش می شده است. علت انتخاب سالهای مزبور آن است که اولا در اين سالها نقشههايی از تهران به ترتيب توسط فون اوگوستوس کرزيز، عبدالغفار نجم الملک، سحاب و گيتاشناسی تنظيم شده اند، و ثانيا هر يک از آنها يک دورهی بسط جغرافيايی شهر، دورهی سياسی يا اوج و تحقق برنامههای يک دوره ی سياسی را بازمی نمايند. علت اختيار دوران مدرن بالاخص قرن بيستم برای اين نگاه مختصر آن بود که در اين قرن بخش عمدهی فرايند دولت سازی مدرن در ايران انجام می شود و دولت حيطهی عمل خويش را با تمرکز قدرت و بسط حوزهی عمل خويش در پهنهی جغرافيا و امور گسترش می دهد. در قرن بيستم است که دولت با همهی تحولاتش حوزهی عمومی را در ايران تحت اختيار و کنترل خويش می گيرد. در صورت در اختيار داشتن نقشهها و اطلاعات کافی، سال های زير را برای اين بررسی بر می گزيدم تا با دقت بيشتری تحولات سياسی را در تحولات نامگذاریها نشان دهم: ۱۲۳۰ يعنی تهران پيش از تغييرات دورهی ناصری، ۱۲۷۵ سال ترور ناصر الدين شاه، ۱۲۸۵ سال اوج و پيروزی جنبش مشروطه، ۱۲۹۹ سال پايانی اقتدار قاجاری، ۱۳۰۷ سال اوج قدرت رضا شاه، ۱۳۳۱ سال پايانی حکومت مصدق، ۱۳۳۵ سال اتمام تحکيم قدرت حکومت محمد رضا شاه پس از کودتای بيست و هشتم مرداد ۱۳۳۲، ۱۳۵۵ سال پايانی اقتدار سياسی حکومت پهلوی، ۱۳۶۵ سال اوج اقتدار و قدرت حکومت خمينی، ۱۳۷۳ سال اوج قدرت حکومت خامنهای - رفسنجانی، و۱۳۸۷ سال اوج قدرت حکومت خامنه ای-احمدی نژاد. اما به علت فقدان نقشه در برخی از اين سالها به چهار سال مذکور در ابتدای اين بند اکتفا می کنم. ذيلا هفت موج مختلف در تاريخ تهران را با استفاده از منابع مذکور توضيح می دهم: موج تمرکزگرايی و دولت گرايی: سالهای ۱۳۰۴ تا ۱۳۲۰ پيش از موج تمرکزگرايی و دولت گرايی دوران رضا شاه اسامی محلات و معابر عمدتا از نام گروههای اجتماعی مذهبی، قومی، محلی و صنفی (مثل محلهی افشارها، ارمنیها، کرمانیها، دباغها)، شرايط اقليمی (سرچشمه)، نقاط ارتباطی و راهها (دروازه شميران، دروازه دولاب)، و افراد ذی نفوذ ساکن در يک محل (ناصريه، ظهير الدوله، عين الدوله) گرفته می شدند. (محمد حسين پاپلی يزدی، نامگذاری کوچه و خيابان ها در تهران ديروز و امروز، ترجمهی ابوالحسن سروقد مقدم، تحقيقات جغرافيايی، تابستان ۱۳۷۳ - شماره ۳۳). پيش از موج تمرکزگرايی و دولت گرايی دوران رضا شاه اسامی محلات و معابر عمدتا از نام گروههای اجتماعی مذهبی، قومی، محلی و صنفی (مثل محلهی افشارها، ارمنیها، کرمانیها، دباغها)، شرايط اقليمی (سرچشمه)، نقاط ارتباطی و راهها (دروازه شميران، دروازه دولاب)، و افراد ذی نفوذ ساکن در يک محل (ناصريه، ظهير الدوله، عين الدوله) گرفته می شدند. (محمد حسين پاپلی يزدی، نامگذاری کوچه و خيابان ها در تهران ديروز و امروز در دورهی ناصرالدين شاه و همراه با تغيير فضای شهری تهران، به تدريج نامهای دولتی رايج شد. اين امر به دوران رضا شاه نيز بسط داده شد. در اين دوره خيابانهای تازه تاسيس به اسامی مربوط به نام سلسلهی پهلوی و مقامات حکومتی اختصاص يافتند. علاوه بر آن با تخريب برج و باروها معابر تازه ای شکل گرفتند که مِلک حکومتی تلقی شده و نام حکومتی نيز برخود می گرفتند. موج ايدئولوژی شاهنشاهی: سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۵۷ با افزايش قدرت حکومت، پيشرفت فرايند دولت سازی و تمرکز گرفتن قدرت، حکومت حيطهی حضور خويش را بر حوزهی عمومی افزايش بخشيد. در اين دوره رويدادهای تاريخی (۲۴ اسفند، ۲۸ مرداد)، اسامی مسئولان مملکتی (شاه و خانواده اش)، شاهان و شخصيتهای تاريخی ايرانی (کريمخان زند، داريوش، حافظ، سعدی، زردشت، مانی)، و شخصيتهای سياسی دولتهای بزرگ (آيزنهاور، چرچيل، روزولت، کندی و استالين) مبنای نامگذاری معابر و محلهای عمومی قرار گرفتند. اسامی مذهبی در اين دوره بر تابلوی خيابانهای اصلی نقش نمی بندند اما در حوزههای محدود تر، مردم محلات قدرت بيشتری بر تصميم گيری در امور خود دارند. دولت شاهنشاهی ديگر در نامگذاری کوچهها دخالتی نداشت. موج انقلابی گری: سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۰ در اين موج رويدادهای تاريخی (۱۵ خرداد، ۱۷ شهريور، انقلاب، نهضت جنگل، ۷ تير)، گروههای انقلابی (فداييان اسلام)، شخصيتهای تاريخی و مذهبی (مصدق، فاطمی، مدرس، امام حسين، حر، غفاری، سعيدی) و اسامی شهدای انقلاب بر تابلوی خيابانها و کوچه ها نقش بست. در اين دوره تلاش بر اين بود که تنها اسامی خيابانهايی که اسامی شان با انقلاب همخوانی ندارد تغيير يابد و اسامی انتخاب شده معنای مقابل را متبادر کنند. به عنوان مثال خيابانها و ميادين پهلوی به مصدق، استالين به نهضت جنگل، قوام السلطنه به سی تير، تاج به ستارخان، آريامهر به فاطمی، ۲۸ مرداد به استقلال، و آيزنهاور به آزادی تغيير نام يافتند. موج قهرمان گرايی و فقه گرايی: ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۸ در دوران جنگ ايران و عراق اسامی روحانيون غير انقلابی (شيخ فضل الله نوری، آيه الله کاشانی) و ترور شده در منازعات و جنگ قدرت (مطهری، دستغيب، مدنی، صدوقی، اشرفی اصفهانی، قاضی، بهشتی، مفتح)، ايدههای انقلابی (قيام، وحدت اسلامی) و شهدای جنگ در اين دوره جای اسامی و ايدهها و مفاهيم غير ايدئولوژيک و غير انقلابی را گرفتند. تعداد اندکی از خيابان ها نيز به نام شخصيتها و کشتههای جنبشهای انقلابی (خالد اسلامبولی، حسن البنا) در ديگر کشورها در آمدند. حاکمان جديد حتی نامهای دورهی انقلاب مثل مصدق و حنيف نژاد را به نامهای متناسب با ايدئولوژی خود مثل ولی عصر و وحدت اسلامی تغيير دادند. حتی نام برخی مساجد در اين دوره تغيير يافت (مسجد و مدرسهی سپهسالار به مطهری). موج اسلام گرايی: سالهای ۱۳۶۸ تا ۱۳۹۰ در اين دوره حکومت نه می توانست با نام شهدا و نه با نام شخصيتهای انقلابی به باز تملک فضاهای عمومی بپردازد: نه جنگی در کار بود و نه انقلابی. البته حکومت به دفن اجساد بی نام و نشان در فضاهای عمومی بالاخص دانشگاهها پرداخت اما اين موضوع در حيطهی نامگذاری تاثيری نداشت. از اين جهت حکومت عمدتا دست به دامن حرکتها و مقاومتهای اسلامی در منطقه شد. از اين جملهاند خيابانهای فتحی شقاقی، احمد قصير، عماد مغنيه (در قم و تهران؛ اين خيابان در شمال شهر تهران در حد فاصل خيابانهای شهيد خالد اسلامبولی و شهيد احمد قصير قرار دارد)، و محمد الدوره، که مصری، فلسطينی و لبنانی بودند. يکی از خيابانهای شهر ايرانشهر به نام «منتظرالزيدی» خبرنگار عراقی که به جرج دبليو بوش کفش پرت کرد نامگذاری شد. در اين دوره اسامی برخی معابر به خاصان درگاه خامنهای نيز اختصاص يافت (پل شهيد آوينی). در دورهی بعد از انقلاب بسياری از اسامی خيابانها و فضاهای عمومی تحت تاثير بحرانهای سياسی تعيين شده است. در بحرانهای روابط خارجی ساده ترين عکس العملها تغيير اسامی خيابانها برای دهن کجی به طرف مقابل با اسامی دل ناچسب برای او بوده است. به عنوان مثال در بحران روابط با دولت انگليس خيابان مجاور سفارت آن کشور به نام «بابی ساندز» (جمهوريخواه ايرلندی که با اعتصاب غذا جانش را از دست داد) نامگذاری شد يا برای ابراز مخالفت با دولت مصر نام قاتل انور سادات بر يک خيابان تهران گذاشته می شود. مقاومت مردمی چنانکه ملاحظه می شود با پيشرفت فرايند دولت سازی در ايران و مدرن شدن نهادهای حکومتی، حکومت همواره به افزايش حيطه و قدرت تصميم گيری و سياست گذاری خود افزوده و مردم را از تصميم گيری در امور مربوط به خود در همهی حيطهها از جمله نامگذاری معابر و فضاهای عمومی محروم کرده است. اما مردم نيز در اين ميان ساکت ننشسته اند و تلاش کرده اند با مقاومت منفی و مثبت به تغيير روندها بپردازند. منطق حکومت در نامگذاری آن بوده که هر کس زور بيشتری دارد نام را تعيين می کند و منطق مردم به کار نبردن اسامی غير محبوب يا شوخی با آنها بوده است. اسامی گذاشته شده در دهههای شصت و هفتاد که صرفا تصميم حکومتی بدون لحاظ فرهنگ عمومی بوده اند کاملا با بی توجهی مردم مواجه شده اند. سيل اسامی دولتمردان و نظاميان عالی رتبهی کشته شده (به قول حکومت، شهيد) مثل فلاحی، کلاهدوز، ديباجی، لواسانی، قرنی، شيرودی، و مانند آنها کاملا با ناديده گرفته شدن توسط مردم مواجه شده و اسامی قبلی يعنی زعفرانيه، دولت، اختياريه، فرمانيه، فيشر آباد، و امجديه همچنان استفاده می شوند گرچه هر روز در رسانه های دولتی اسامی رسمی تکرار می شوند. در دو دههی اول جمهوری اسلامی و نيز سالهای قبل از آن مردم هيچ ساز و کاری برای تاثير گذاری در فرايند نامگذاری و به طور کلی امور شهری نداشتند. به عنوان مثال در دهههای اول و دوم، حکومت با فراغ بال و بدون هيچ مانعی هر اسمی را که خواست بر خيابانها نهاد و هر اسمی را که نمی خواست تغيير داد. در تغيير اين اسامی نيز کمتر به فرهنگ عمومی توجه می شده است و خرده فرهنگ قشر روحانيت ميزان و فرهنگ درست و معيار تلقی می شده است. با اجرای قانون شوراها پس از موج دمکراسی خواهی ناشی از جنبش اصلاح طلبی و با تشکيل شوراهای شهر اين نهادها دارای برخی ورودیها و خروجیها دراين حيطه شدند اما شوراها نيز تمايلات و دغدغههای مسئولان طراز اول حکومتی را لحاظ می کرده اند. مردم بدون در اختيار داشتن ساز و کاری برای داشتن ورودی در تصميم گيریها عکس العمل های متفاوتی در برابر اين نام گذاریها در هر دوره از خود نشان داده اند. به عنوان مثال تغيير نام ميدان فوزيه يا شهناز به امام حسين، خيابانهای شاهرضا و شاه به انقلاب و جمهوری، و پارک شاهنشاهی به ملت به راحتی از سوی مردم پذيرفته شد اما اسامیای مثل خالد اسلامبولی، حسن البنا، نامجو، ۱۵ خرداد، (کوی) صادقيه، هلال احمر، (ميدان) قدس و (شهرک) قدس و مانند آنها همچنان مورد استفاده قرار نمی گيرند و اسامی قبلی آنها يعنی به ترتيب وزرا، مجيديه، گرگان، بوذرجمهری، (کوی) گيشا، هفت حوض، (ميدان) تجريش و (شهرک) غرب استفاده می شوند. ميدان سپه در دوران پهلوی و امام خمينی در دوران جمهوری اسلامی همچنان از سوی مردم ميدان توپخانه ناميده شده اند. اين واکنشها نشان می دهند که مردم ايران از تغيير نامهايی که بار ايدئولوژيک ندارند به نامهايی که بار ايدئولوژيک داشته اند چندان استقبالی نکرده اند. پذيرش آسان اسامیای مثل امام حسين نه به دليل وجه ايدئولوژيک آنها بلکه به دليل بودن آنها به عنوان بخشی از فرهنگ عمومی بوده است. امام حسين برای مردم ايران نه يک رهبر حزبی و نه تنظيم کنندهی ايدئولوژی حکومتی بلکه يک اسطوره در فرهنگ عمومی است. اسامی گذاشته شده در دهههای شصت و هفتاد که صرفا تصميم حکومتی بدون لحاظ فرهنگ عمومی بوده اند کاملا با بی توجهی مردم مواجه شده اند. سيل اسامی دولتمردان و نظاميان عالی رتبهی کشته شده (به قول حکومت، شهيد) مثل فلاحی، کلاهدوز، ديباجی، لواسانی، قرنی، شيرودی، و مانند آنها کاملا با ناديده گرفته شدن توسط مردم مواجه شده و اسامی قبلی يعنی زعفرانيه، دولت، اختياريه، فرمانيه، فيشر آباد، و امجديه همچنان استفاده می شوند گرچه هر روز در رسانه های دولتی اسامی رسمی تکرار می شوند. برخی اسامی همچنان در حال رقابتند: تخت جمشيد و طالقانی (هر دو دارای وجوهی مورد قبول برای مردم)، سلطنت آباد و پاسداران (هر دو نماد دو رژيم استبدادی)، باغشاه و حر (هر دو کمی تا قسمتی حکومتی و کمی تا قسمتی مردمی)، چرچيل و نوفل لوشاتو (هر دو اسامی خارجی)، و ويلا و نجات اللهی (هر دو اندکی نا آشنا). شکاف و چالش ديرپای ميان دولت و ملت را در اين عرصه به روشنی می توان مشاهده کرد.
جو بایدن معاون رئیس جمهور آمریکا امروز با ژی جین پینگ Xi Jinping، همتای چینیاش در پکن دیدار و گفتوگو کرد. به گفته مقامات آمریکایی، آقای بایدن، در این دیدار در مورد برنامههای آمریکا برای کاهش کسری بودجه آن کشور که موجب نگرانی چین شده است با معاون رئیس جمهور چین مذاکره کرده است. جو بایدن قرار بود همچنین از چین بخواهد به اصلاحات ِ اقتصادی خود از جمله در زمینه ِ بالا بردن ارزش یوان و تکیه بیشتر بر اقتصاد غیر صادراتی، تمرکز کند. به گزارش رسانههای چینی، معاون ِرئیس جمهور چین در پی این دیدار گفت «دوکشور هیچگاه به اندازه امروز منافع و مسئولیتهای گسترده و مشترک با یکدیگر نداشتهاند». چین با در اختیار داشتن نزدیک به یک ترلیون و ۱۷ میلیارد دلار اوراق قرضه آمریکا بزرگترین وام دهنده به آن کشور محسوب میشود. مقامات پکن از کاهش ارزش دلار و افت ارزش زخایر ارزی و داراییهای خود در آمریکا ابراز نگرانی میکنند. توجه بیشتر به رعایت حقوق بشر در چین نیز از خواستههای دیگر ایالات متحده، در این گفتوگوها با چین بوده است.
به گفته پلیس افغانستان و نیروهای بین المللی، یک خوردروی حامل مواد منفجره بامداد امروز، پنجشنبه، در یک پایگاه نظامی در منطقه «گَردیز» Gardez در شرق آن کشور منفجر شد. در مورد تلفات احتمالی هنوز خبردقیقی ارسال نشده اما گزارشهای اولیه حکایت از آن دارند، که دست کم دو مامور امنیتی افغان در این حادثه کشته شدهاند. به گفته فرمانده پلیس مرزی ِ جنوب غربی ِ افغانستان، خودروی ِ فرد انتحاری، پس از عبور از یک ایست بازرسی هدف گلوله نگهبانان قرار گرفت و در برخورد با دومین دروازه منفجر شد. درتحولی دیگر خبرگزاری آسوشیتد پرس گزارش داد، در برخورد یک مینی بوس با بمب کنار جاده در غرب افغانستان، بامداد امروز، بیش از ۱۰ نفر کشته شدند.
علی عباسپور تهرانی، رئیس كمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی، اعلام کرد برای جلوگیری از آنچه «بیبند و باری فیس بوک» خواند «فیس بوک اسلامی» راه اندازی میشود. عباسپور با انتقاد از شبکه اجتماعی فیس بوک گفت، : فیس بوك به علت دادنِ آزادی بی حد به كاربران باعث آسیب رسیدن به آنها، به خصوص در كشورهای اسلامی می شود. علی عباسپور که در گفتگو با باشگاه خبرنگاران ِ صدا و سیما، سخن می گفت افزود «اینترنت پاك» باید براساس ضوابط و معیارهای اسلامی باشد.
دادگاه بین المللی سازمان ملل، ویژه پرونده ترور رفیق حریری، روز چهارشنبه اعلام کرد متن کیفرخواست خود، علیه چهار متهم این پرونده، که از اعضای ارشد گروه شبه نظامی حزب الله لبنان محسوب می شوند، را منتشر کرده است. بنا بر گزارشها، در متن این کیفرخواست گفته شده که از ردیابی مکالمات تلفنی این چهار تن، شواهد و مدارکی کافی برای اثبات اتهامات آنها به دست آمده است. این در حالی است که دادستانهای پرونده اذعان کردهاند که باوجود همه مدارک موجود هنوز مدرکی دال بر ارتباط این افراد با ترور حریری در دست ندارند. دولت مرکزی لبنان هنوز نتوانسته این چهارتن را دستگیر کند و دادگاه می گوید در غیاب این متهمان، محاکمه دنبال خواهد شد. دادگاه بررسی تروررفیق حریری نخست وزیر اسبق لبنان، نام، عکس و مشخصات این چهار متهم را منتشر کرده است. حزب الله لبنان از زمان تشکیل دادگاه بین المللی سازمان ملل در پرونده ترور رفیق حریری، با آن مخالفت کرده و آن را «آلت دست غرب و اسرائیل» خوانده است. رفیق حریری، نخست وزیر اسبق لبنان، سال ۲۰۰۵ در اثر انفجار مهیبی در مرکز شهر بیروت، پایتخت لبنان، همراه با ۲۲ نفر از همراهانش کشته شد.
مخالفان معمر قذافی، دفتر نمایندگی خود را در واشینگتن پایتخت آمریکا دایرکردند. علی اَوجالی Ali Aujali، که پیش از این سفیر حکومت لیبی در آمریکا بود روز چهارشنبه به نمایندگی از «شورای ملی انتقالیِ ِلیبی» این دفتر را در واشینگتن افتتاح کرد. ایالات متحده آمریکا این شورا را که از سوی مخالفان حکومت قذافی تأسیس شده به عنوان نماینده مشروع لیبی به رسمیت شناخته است. علی اوجالی که در بهمن ماه گذشته در پی اوجگیری مخالفتها با حکومت قذافی به مخالفان پیوسته است در روز افتتاح دفتر نمایندگی مخالفان در واشینگتن گفت این نخستین بار است که پس از ۴۲ سال این سفارتخانه، لیبی آزاد را نمایندگی میکند. در هیمن حال از لیبی خبر میرسد که نبردها میان مخالفان و نیروهای وفادار به قذافی بر سر پالایشگاه اصلی لیبی در شهر «زاویه» همچنان ادامه دارد.
گزارشها حاکیست ناوی پیلای، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد از شورای امنیت سازمان ملل خواهد خواست تا بشار اسد رهبر سوریه را به خاطراِعمال قساوت در قبالِ مخالفانش به دادگاه جنایی بین المللی ارجاع دهد. خانم پیلای امروز، پنجشنبه در نیویورک اعضای شورای امنیت سازمان ملل را در جلسهای پشت درهای بسته، از اوضاع جاری در سوریه آگاه خواهد کرد. خبرگزاریها از قول دیپلماتها در سازمان ملل گزارش میدهند که کمسیر عالی حقوق بشر امروز مدارکی را ارایه خواهد داد که نشان میدهند حکومت سوریه در رفتار با شهروندان خود قوانین بین المللی حقوق بشر را به گونهای فاحش نقض کرده است. مخالفان حکومت دمشق میگویند از فروردین ماه سال جاری که حرکتهای اعتراضی علیه حکومت بشار اسد در سوریه آغاز شده تاکنون نزدیک به ۲ هزار نفر کشته و هزاران نفر دستگیر و بیخانمان شدهاند.
جو بایدن معاون رئیس جمهور آمریکا امروز با ژی جین پینگ Xi Jinping، همتای چینیاش در پکن دیدار و گفتوگو میکند. به گفته مقامات آمریکایی، آقای بایدن قرار است در این دیدار در مورد برنامههای آمریکا برای کاهش کسری بودجه آن کشور که موجب نگرانی چین شده است گفتوگو کند. چین با در اختیار داشتن نزدیک به یک ترلیون و ۱۷ میلیارد دلار، اوراق قرضه آمریکا، بزرگترین وام دهنده به آن کشور محسوب میشود. مقامات پکن از کاهش ارزش دلار و افت ارزش ذخایر ارزی و داراییهای خود در آمریکا ابراز نگرانی میکنند. بنا بر این گزارش جو بایدن نیزدر این دیدار از چین خواهد خواست به اصلاحات ِ اقتصادی خود از جمله در زمینه ِ بالا بردن ارزش یوان و تکیه بیشتر بر اقتصاد غیرصادراتی، تمرکز کند. توجه بیشتر به رعایت حقوق بشر در چین نیز از دیگر خواستههای ایالات متحده، در این گفتوگوها خواهد بود.
نیروی هوایی ترکیه شامگاه چهارشنبه، نقاطی در شمال عراق که گمان میرود پایگاههای شبه نظامیان کُرد وابسته به حزب کارگران کردستان (پکاکا) بوده، را بمباران کردند. این حملات ظاهرأ در پی آن انجام گرفت که روز چهارشنبه در جریان شبیخون شبهنظامیان کُرد به کاروان سربازان ترکیه در منطقه «حککاریِ» Hakkari ترکیه، هشت سرباز ارتش و یک نگهبان محلی کشته شدند. گزارشها حاکیست، حملات جنگندههای ترکیه، در منطقه کوهستانی قندیل Qandil و نقاط دیگر شمال ِعراق انجام گرفته است. رجب طیب اِردوغان، نخست وزیر ترکیه حمله به سربازان ترکیه را محکوم کرد و گفت مسئولان این حملات باید تاوان ِ اقدام خود را بپردازند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر