هستي نيوز،از آن سوي فيلتر جمهوري اسلامي خبر پراكني ميكند

-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد...
http://groups.google.com/group/hasti-news
------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ شهریور ۵, شنبه

Roundup of Dailly News from Radio Farda for 08/27/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



به گفته دیپلمات‌ها، درحالی که کشورهای اروپایی و آمریکا روز جمعه در تلاش بودند، پیش‌نویس قطعنامه مد نظر را علیه سوریه، نهایی کنند، روسیه و چین به شدت با این اقدام مخالفت کردند. به موجب این پیش‌نویس، بشار اسد و شخصیت‌های با نفوذ حکومت سوریه و نزدیکان وی مورد تحریم قرار می‌گرفتند.به گفته دیپلمات‌ها، درحالی که کشورهای اروپایی و  آمریکا روز جمعه در تلاش بودند، پیش‌نویس قطعنامه مد نظر را علیه سوریه، نهایی کنند، روسیه و چین به شدت با این اقدام مخالفت کردند. به گزارش خبرگزاری رویترز، ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه، آلمان و  پرتغال، روز جمعه پیش‌نویس قطعنامه‌ای را میان اعضای دایم و غیردایم این شورا پخش کردند که به موجب آن بشار اسد و  شخصیت‌های با نفوذ حکومت سوریه و نزدیکان وی مورد تحریم قرار می‌گرفتند. کشورهای اروپایی روز جمعه اعلام کرده بودند که قصد دارند این پیش‌نویش را هرچه زودتر به رای بگذارند اما تلاش آنها ناکام ماند. با این حال تحریم‌هایی که در این پیش‌نویس در نظر گرفته شده بود، به سختی تحریم‌های کنونی آمریکا علیه سوریه نبود. برپایه این گزارش، ویتالی چورکین، نماینده روسیه در شورای امنیت تهدید کرد که اگر این پیش‌نویس به رای گذاشته شود آن را وتو می‌کند. به گفته دیپلمات‌های غربی روسیه و چین از بحث‌ و تبادل نظر درباره  این پیش‌نویس نیز خودداری کردند.  یک دیپلمات غربی که خواسته نامش فاش نشود،  می‌گوید روس‌ها در شورای امنیت گفته‌اند که «هیچ دستورالعملی» ندارند که درباره این پیش‌نِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِویس به بحث بنشینند. رویترز  می‌افزاید، دیپلمات‌های غربی وقتی با مخالفت روس‌ها و چینی‌ها مواجه شدند، از دولت‌های متبوع خود خواستند که مسکو و پکن را برای رسیدن به یک توافق ترغیب کنند. این گزارش می‌افزاید که برزیل، هند و آفریقای جنوبی هم از اعمال تحریم و حتی محکومیت دولت سوریه اکراه داشته‌اند.  آنچنان که سازمان ملل اعلام کرده است در طول پنج ماه ناآرامی در سوریه ۲۲۰۰ نفر در این کشور کشته شده‌اند.  قطعنامه پیشنهادی روسیه در همین حال روز جمعه، روسیه پیش‌نویس قطعنامه‌ای را  پیشنهاد داده است که در آن تحریم یا اقدامات تنبیهی  به چشم نمی‌خورد و تنها از مقام‌های سوری می‌خواهد اصلاحات وعده‌ داده شده را هرچه زودتر به اجرا درآورند و از مخالفان نیز خواسته با حکومت به گفت وگو بنشینند. به گفته یک هیات غربی، قطعنامه پیشنهادی روسیه «بی‌دندان» است و بعید به نظر می‌رسد از سوی آمریکا و کشورهای اروپایی مورد حمایت قرار گیرد. روسیه، چین، برزیل، هند و آفریقای جنوبی بارها گلایه کرده‌اند که مداخله ناتو در لیبی بسیار از آنچه که در شورای امنیت تصویب شده بود، فراتر رفته و آنها نمی‌خواهند چنین چیزی در سوریه تکرار شود. بشار اسد، در آخرین مصاحبه خود گفته است، کشورش با هرگونه مداخله نظامی مقابله خواهد کرد و تسلیم نخواهد شد. سوریه در آخرین جمعه ماه رمضان، همچنان صحنه  ناآرامی بود و به گفته فعالان سوری دست کم شش نفر نیز در این روز کشته شدند.
 


عالی ترين مقام مذهبی شيعه در بحرين روز جمعه به حاکمان اين کشور هشدار داد که اگر به اصلاحات تن ندهند، سرنوشتی مشابه آنچه برای معمر قذافی رخ داد، در انتظارشان خواهد بود. به گزارش خبرگزاری آسوشيتدپرس، شيخ عيسی قاسم در نماز جمعه ای که هزاران بحرينی در آن حضور داشتند افزود که او هيچ گاه ساکت نخواهد شد و دفاع از معترضين بحرينی را «وظيفه دينی» خود می داند. وی اين گفته ها راا در حالی بر زبان آورد  که وزيردادگستری بحرين او را به تلاش برای ايجاد آشوب متهم کرده بود. همزمان با سخنرانی شيخ عيسی قاسم، يک هلی کوپتر پليس بر فراز مسجد محل سخنرانی او، در پرواز بود.
 


گروهی از هواداران سازمان مجاهدين خلق روز جمعه در تظاهراتی در شهر واشنگتن از دولت آمريکا خواستند تا نام اين گروه را از فهرست سازمانهای تروريستی خارج کند. به گزارش خبرگزاری آسوشيتدپرس، يک فرماندار سابق و يک نماينده سابق مجلس نمايندگان آمريکا نيز در اين جمع هواداران سازمان مجاهدين خلق ديده شده اند. سازمان مجاهدين خلق که از متحدان صدام حسين، ديکتاتور سابق عراق بود، از سال ۱۹۹۷ ميلادی در فهرست سازمانهای تروريستی آمريکا قرار گرفته است. اما در پی فعاليتهای تبليغاتی گسترده اعضای اين سازمان، دادگاهی در آمريکا از وزارت امور خارجه اين کشور خواست تا در اين تصميم بازنگری کند. سازمان مجاهدين خلق در دهه ۶۰ دهها بمب گذاری و ترور در ايران انجام داده و در جريان جنگ ايران و عراق، دوشادوش عراقی ها با سربازان ايرانی جنگيده است.
 


دادگاهی در اتريش روز جمعه حکم بازداشت مردی را  به اتهام تجاوز به دو دخترش صادر کرد. اين مرد ۸۰ ساله متهم است که دو دخترش را که عقب مانده ذهنی هستند به مدت ۴۱ سال در خانه اش محبوس کرده و به آنها تجاوز می کرده است. دختران اين مرد ۵۳ و ۴۵ ساله هستند. بررسی پرونده اين مرد در ماه می آغاز شده بود.
 


 جنگنده های بريتانيايی نيروهای ناتو، روز جمعه يکی از پناهگاه های زيرزمينی بزرگ را در شهر «سرت» - زادگاه معمر قذافی – بمباران کردند. به رغم اينکه مخالفان معمر قذافی می گويند با کنترل طرابلس حکومت قذافی را عملاً سرنگون کرده اند، اما هواداران رهبر متواری ليبی همچنان در نقاط مختلف اين کشور در برابر شورشيان مقاومت می کنند. مخالفان روز جمعه جستجو برای يافتن هواداران قذافی را در طرابلس آغاز کرده اند. شورشيان همزمان در تلاشند تا کنترل شهر سرت را که از پايگاههای اصلی هواداران معمر قذافی است، به دست بگيرند.
 


باراک اوباما رئيس جمهوری آمريکا، روز جمعه، حمله انتحاری به دفتر نمايندگی سازمان ملل در نيجريه را محکوم کرد. در اين حمله که در روز جمعه در ابوجا – پايتخت نيجريه – رخ داد دستکم ۱۸ تن کشته شدند. آقای اوباما اين حمله را نشانه «ورشکستگی افکار» کسانی خواند که دست به چنين اقداماتی می زنند. پيشتر بان گی مون – دبير کل سازمان ملل – نيز اين حمله را محکوم کرده بود. هنوز هيچ گروهی مسئوليت اين حمله را به عهده نگرفته است.
 


منصور تایید، سپیده خسروجاه و فرهاد آییش به علاوه بلا واردا، حمید احیا،‌ بهزاد گل محمدی، کیومرث حکیم،‌ فرید نبوی،‌ مینا شریف، ترانه حماسی و بسیاری هنرمندان دیگر در بیست و شش سال گذشته با بیش از ۵۰ نمایش بازار تئآتر را در سانفرانسیسکو کالیفرنیا و پیرامون آن در میان مهاجران ایرانی داغ نگاه داشته اند. با تاسیس گروه تئآتر داروگ که گاهی هنرپیشه های میهمانی مثل فخری خوروش و ویدا قهرمانی را با گروه به صحنه برده است.منصور تایید، سپیده خسروجاه و فرهاد آییش به علاوه بلا واردا، حمید احیا،‌ بهزاد گل محمدی، کیومرث حکیم،‌ فرید نبوی،‌ مینا شریف، ترانه حماسی و بسیاری هنرمندان دیگر در بیست و شش سال گذشته با بیش از ۵۰ نمایش بازار تئآتر را در سانفرانسیسکو کالیفرنیا و پیرامون آن در میان مهاجران ایرانی داغ نگاه داشته اند. با تاسیس گروه تئآتر داروگ که گاهی هنرپیشه های میهمانی مثل فخری خوروش و ویدا قهرمانی را با گروه به صحنه برده است. به جز فرهاد‌ آییش که در دهه دوم فعالیت داروگ به ایران رفت و به هنرمندان تئآتر و سینمای ایران پیوست، بقیه اعضای داروگ کار را در همان سانفرانسیسکو ادامه دادند یا مثل سپیده خسروجاه پس از پایان جنگ هشت ساله ایران و عراق یک پا در وطن و پای دیگر در غربت دارند. در این آخر هفته هم «داروگ» در ریچموند کالیفرنیا سه نمایش خوانی دارد: کپنهاگ، نوشته مایکل فریم،‌ راوی بحث دو دانشمند اتمی در آلمان هیتلری، مالی سوینی اثر برایان فرل، داستان زن نابینایی که در ۴۱ سالگی بینا می شود و چشم به دنیایی ناشناخته باز می کند و چهار مکالمه نوشته یوریک کریم مسیحی،‌ نمایشنامه نویس ایرانی حاکی چهار مکالمه جداگانه در چهار فصل سال در داخل یک اتومبیل در حال سفر در ایران امروز. نمایشنامه خوانی هایی از جمله با هنرنمایی مژده شمسایی، هنرپیشه تئآتر و سینمای ایران و نقش آفرینان دیگری که سپیده خسروجاه یکی از سه بنیانگذار گروه داروگ پس از مرور بر ۲۶ سال فعالیت هنری این گروه به ما معرفی می کند. خانم سپیده خسروجاه، بپردازیم به تاسیس گروه داروگ ۲۶ سال پیش از این. چه نیازی موجب تشکیل گروه شد؟ چه شد که شما، فرهاد آییش و منصور تایید به این نتیجه رسیدید که آن موقع در سانفرانسیسکو باید کار تئآتر بکنید؟ قبل از تاسیس گروه داروگ هم من و هم فرهاد و هم منصور کار تئآتر می کردیم. ولی سال ۱۹۸۵ که داروگ را تشکیل دادیم برای هر کدام در زندگی هایمان یک چیزهایی اتفاق افتاده بود که تئآتر پاسخگوی تمام آن اتفاق هایی بود که افتاده بود. از لحاظ اجتماعی نوعی یاس و ناامیدی که دوری از مملکت در هرسه ما ایجاد کرده بود و یک احساسی که ما یک نوع رابطه ای هنوز با زبان فارسی، هنر فارسی و فرهنگ فارسی می خواستیم و این که به خاطر ناامیدی سیاسی دلمان نمی خواست دیگر یک کار سیاسی بکنیم. بلکه دلمان می خواست یک کار فرهنگی بکنیم. ما حالا دیگر می خواستیم کامیونیتی فرهنگی ایجاد کنیم اینجا و به همین دلیل دور هم جمع شدیم و خلاصه گروه تئآتر داروگ را تشکیل دادیم و شروع کردیم به کار کردن. مشخصه اولین نمایش های شما که به دهه شصت و زمان جنگ هشت ساله ایران و عراق بر می گردد، چه بودند؟ می شود گفت داروگ تقریبا سه  نوع کار کرده،‌ شاید هم می شود گفت چهار نوع. کارهای ترجمه، کارهایی که خود اعضای گروه نوشتند، کارهای تئآترنویسان ایرانی و خارجی معروف مثل بهرام بیضایی و آدمهایی مثل هارولد پینتر و چخوف و خیلی آدمهای این جوری. جز آن کارهای انگلیسی کرده. کار اوریجینال و کار نوشته گروه همیشه ارجحیت دارد به بقیه کارها. یکی از خصوصیات کارهایی که خود من مثلا نوشته ام در این سالها، کارهایم شروع شد با یک زنی که گم شده و دنبال هویت خودش می گردد که در همان کار اولی که ماه آوگست در ۱۹۸۵ بردیم روی صحنه به اسم «آغاز آیینه» بیشتر یک هویت گمشده یک زن را ازش صحبت می کرد. بعد که جلوتر می آمدیم ما همینطور که این زن دنبال خودش می گردد به عنوان سمبل یک ایرانی... به خاطر این که ما اینجا که بودیم کاملا رابطه مان با ایران قطع شده بود. کاملا امیدمان از این که هیچ وقت نه تنها ایران را  نخواهیم دید بلکه حتی خبری هم سر ایران نخواهیم شنید، فکر می کردیم و برای همین گم شده بودیم. بعدا که می شود گفت پانزده سال بعد از انقلاب رابطه با  ایران تا حتی ما ایرانی هایی که خارج بودیم شروع کردیم برگشتن نمایشنامه ها شروع کرد تغییر کردن و این تضادی که توی ماها بود سر ایران یا خارج، این که ما اینجا چه کار می کنیم و آنجا چیست و هویت مان چیست در نمایشنامه ها تبلورش را می توانستیم ببینیم. مثل نمایشنامه «مرغ سحر»، «آغاز فصلی سرد»، کارهایی که من نوشتم و بعد از یک مدتی که رابطه با ایران یک رابطه ای بود که رفت و آمد زیاد شد، از طریق اینترنت، از طریق رادیو تلویزیون ها و از طریق تکنولوژی و رفتن و آمدن، دیگر رابطه تغییر کرد.  ایران شد جزوی از ما. و در این آخرین نمایشنامه فارسی من به اسم «در سوگ کاظم اشتری» کاملا داستان من که یک آدمی هستم ۳۲ سال است در خارج از کشور زندگی می کنم داستانم در ایران می گذرد و داستان یک زنی است که از سانفرانسیسکو می رود ایران پیش خانواده اش. برای همین داستانهایی که ما نوشتیم دور و بر رابطه ما با ایران است. خانم خسروجاه، از میان نمایشها کدام یک و به چه دلیلی نقطه عطفی شد در کار خود شما؟ نمایشنامه مرغ سحر من فکر می کنم نقطه عطف بود. داستان سه زن ایرانی است که همدیگر را در یک رختشورخانه در دمدمه های صبح ملاقات می کنند و هرکدام به خاطر یک داستانی احساس سرگردانی و غم می کنند ولی با ملاقات با هم یک جوری جای تنهایی هم را پر می کنند و با هم اند و می فهمند که در این دنیا تنها نیستند. اولین بار بود که اولا من نمایشنامه رئالیستی می نوشتم و نمایشنامه ام یک خط مشخص را تعقیب می کرد که متفاوت بود با نمایشنامه های قبلی ام که واقعا توی آن بیشتر سرگردانی بود و زنی که داشت دنبال خودش می گشت. و من فکر می کنم مرغ سحر اولین بار بود که این زن خودش را با زنهای دیگر ایرانی پیدا کرد. حالا زن برای من فقط زن نیست بلکه ایران است. هر کدام از این زنان چون خود من زن ام وقتی سمبلی احساس می کنم آن سمبل هم می تواند یک زن باشد. ولی سمبل تمام زن نسل بزرگتر از من، سمبل مادر بزرگ من،‌ مادر من، خاله من و تمام کسانی که از من گرفته شدند وقتی اینجا آمدم به عنوان مهاجر و دختر جوان تر از من سمبل آن بچه هایی بودند که بعد از انقلاب به دنیا آمدند و رابطه های ما با هم قطع شد و اینها ناگهان در مرغ سحر دوباره همه ما با هم به صورت سمبلیک به هم پیوستیم. بعد از آن دیگر من با ایران یک رابطه ای پیدا کردم که گسستن اش غیرممکن بود برایم و نمی گذاشتند دیگر کس دیگری مرا از ایران جدا کند. یکی از آخرین نمایش هایی که گروه اجرا کرده همین نمایشی است که باز خود شما نوشتید: It is not about pommegranade  «درباره انار نیست»، از کی بود که کار انگلیسی گروه شروع شد؟ کار انگلیسی گروه تقریبا فکر می کنم از ۹۵ با نمایشنامه «شاپرک خانم» بیژن مفید اولین نمایشنامه انگلیسی بود که رفت روی صحنه و خانم زارا هوشمند نمایشنامه را کارگردانی کردند و بعد از آن نمایشنامه های دیگری مثل «هشتمین سفر سندباد» آقای بیضایی و خانم واردا ترجمه کردند به روی صحنه رفت و خیلی از بچه های داروگ مثل آقای دادگر و آقای تایید و آقای گل محمدی و همه این بچه ها خیلی هایشان بازی کردند نمایشنامه را و خیلی نمایشنامه های دیگر انگلیسی کار کردیم ولی نمایشنامه ای اوریجینال یکی از ماها انگلیسی نوشته باشیم و اجرا کرده باشیم می توانم بگویم نمایشنامه من اولین نمایشنامه بود برای داروگ که خود اعضای گروه نوشته باشند و برای من یک عکس العمل بود بیشتر تا هر چیزی. بری این که خیلی از ایرانی هایی که اینجا کار انگلیسی می کردند به این پیش فرضهایی که آمریکایی ها یا غربی ها سر ایران دارند جواب می گفتند. یعنی خودشان را به عنوان یک انسان نبود که تعریف می کردند برای این جامعه یا داستان خودشان را بگویند، این داستانی که اینها می خواستند بشنوند را به شان می گفتند. به حالت این که ما زنهایی هستیم که نمی دانیم ستم کشیده ایم... در صورتی که زنان ایرانی زنان خیلی مبارزی اند. می خواهند سرکوب مان کنند ولی سرکوب کردنمان به این آسانی نیست. برای همین من سعی کردم در نمایشنامه It is not about pommegranade من عاشق انارم! ولی سعی کردم به عنوان این پیش فرضی که ما زنهای سرکوب شده مظلوم توسری خوری هستیم که حالا آمده ایم در جامعه غربی و حالا باید مبارزه کنیم تا یاد بگیریم چطوری باشیم،‌ با این تصور در کارم مبارزه کنم. نسل دوم ایرانی ها که آنجا به دنیا آمده اند یا بزرگ شده اند به این نمایش ها چطور نگاه می کند؟ این یکی از بهترین اتفاقات زندگی شخصی من است در این ۳۰ سال و یا ۳۲ سال این است که یک نسلی از ایران آمده اینجا که زبان فارسی اش بهتر از ماست. بچه های فوق العاده فهمیده ای اند و اینها علاقه دارند به کار فرهنگی و خوشبختانه ما کار تئآترمان را... در همین نمایشنامه آخر من که به فارسی بود در سوگ کاظم اشتری، با خانم شادی یوسفیان که یکی از نقش ها را داشت که یکی از همین جوانها است در نمایشنامه بازی کردند،‌ آقای اردلان پایوار هم که شوهر ایشان هستند به ما همه گونه کمک کردند در صدا و گرافیک و رابطه ما را خانم یوسفیان با این نسل جوان شروع کرد که الان داروگ یک نمایش خوانی دارد که این بچه های نسل جدید قرار است در این نمایش خوانی شرکت کنند. امیدوارم اینها کسانی باشند که بیایند این راه را ادامه دهند. این بهترین اتفاق است که این بچه ها را ما اینجا دیدیم و با آنها آشنا شدیم و الان شانس این را داریم که با آنها کار کنیم. نمایش خوانی هایی که گفتید چه محتوایی دارد؟ یک چیز دیگر که من باید بگویم قبل از آن این است که یک شانسی که گروه داشته که توانسته ۲۶ سال روی پایش بایستد شانس این بوده که با آقای منصور تایید همیشه کار کردیم که همیشه به فکر این بوده که ما احتیاج به یک جا داریم. و داورگ همیشه یک جایی داشته به خاطر آقای تایید و الان هم یک سالن داریم، صاحب سالن آقای تایید اند و ما این سالن را استفاده می کنیم. اسمش هست سنترال استیج که توی این سالن سه نمایشنامه است،‌ جمعه و شنبه و یکشنبه. اولین نمایشنامه «کپنهاگ» نوشته مایکل فریم است که حمید احیا ترجمه کرده که خانم بلا واردا و ارسطو سپهر و بهزاد گل محمدی می خوانند این نمایشنامه را که جمعه شب خوانده می شود. نمایشنامه دوم  نمایشنامه «مالی سوینی» است که نوشته برایان فرل است که بازهم ترجمه آقای احیا است که واقعا خیلی خیلی در مورد این نمایشنامه خوانی خوشحال و ذوق زده ایم برای این که یک هنرمند عزیز مهمان که واقعا عزیز اند برای ما... خانم مژده شمسایی قبول کردند که نقش زن این نمایشنامه را بخوانند به همراه آقای منصور تایید و آقای کیومرث حکیم، و نمایشنامه بعدی هست  «چهار مکالمه» که ما انتخاب کردیم از آقای یوریک کریم مسیحی که ایران نوشته شده که این نمایشنامه را من با بچه های جوانی که به گروه پیوسته اند و الان با ما می خوانند آقای یاور خوانساری،‌ خانم گلسانا حشمتی،‌ خانم مرجان یحیی نژاد،‌ راشین فاطمی و آقای ارسطو سپهر و آقای نادر شعیبی هستند که با ما این نمایشنامه ها را می خوانند.
 


اتحاديه آفريقا روز جمعه خواستار تشکيل يک دولت انتقالی فراگير در ليبی شد و اعلام کرد که شورشيان را به عنوان تنها نماينده مشروع ملت ليبی به رسميت نمی شناسد. معمر قذافی، رهبر فراری ليبی از حاميان اصلی اتحاديه آفريقا بود و برخی از رهبران آفريقايی از حمايتهای مالی او برخوردار بودند. موضع اتحاديه آفريقا در حالی اعلام شده که دهها کشور جهان شورای انتقالی ملی ليبی را به رسميت شناخته اند. اتحاديه عرب، يکی از ديگر از سازمانهای منطقه ای که اعضايی در شمال آفريقا دارد نيز در هفته جاری شورای انتقالی ليبی را به رسميت شناخته است.
 


امير قطر ساعاتی پس از ترک تهران و ديدار با محمود احمدی نژاد رئيس جمهوری ايران، از رژيم سوريه شديدا انتقاد کرد. به گزارش خبرگزاری دولتی قطر، شيخ حمد بن خليفه آل ثانی، رويکرد خشونت بار رژيم سوريه را «بی ثمر» توصيف کرد. وی شامگاه پنج شنبه برای ديداری با محمود احمدی نژاد، وارد تهران شد و بامداد جمعه اين شهر را ترک گفتد. جمهوری اسلامی ايران يکی از متحدان کليدی بشار اسد رئيس جمهوری سوريه، در منطقه است.
 


با نزديک شدن توفان سهمگين آيرين به کارولينای شمالی، در شماری از ايالت‌های شرقی آمريکا وضعيت فوق‌العاده اعلام شده است و مقامات در برخی از شهرهای ساحلی از مردم خواسته‌اند تا خانه‌های خود را ترک کنند.با نزديک شدن توفان سهمگين آيرين به کارولينای شمالی، در تعدادی از ايالت‌های شرقی آمريکا وضعيت فوق العاده اعلام شده است و مقامات در برخی از شهرهای ساحلی از مردم خواسته اند تا خانه‌های خود را ترک کنند.   باراک اوباما، رييس جمهوری آمريکا، نيز روز جمعه با  هشدار درباره توفان «بسيار خطرناک» آيرين، از ساکنان مناطقی که در مسير اين توفان قرار دارند خواست به توصیه ها در اين خصوص توجه کنند. باراک اوباما گفت: «همه نشانه‌ها حاکی از اين است که اين يک توفان تاريخی است.» رييس جمهوری آمريکا اضافه کرد: «کسانی که درمسير پيش‌بينی شده اين توفان قرار دارند، می‌بايست اقدامات احتیاطی را از هم اکنون اتخاذ کنند، منظر ننشينيد، تاخير نکنيد.» به گزارش آسوشيتدپرس، ۶۵ ميليون نفر از ايالت کارولينای شمالی گرفته تا «کيپ کاد» در ايالت ماساچوست در مسير توفان آيرين قرار دارند. طبق اين گزارش، دهها هزار نفر از ساکنان شهرهای ساحلی ايالت کارولينای شمالی برای در امان ماندن از توفان آيرين خانه و کاشانه خود را ترک کرده‌اند. بی پردو، فرماندار ايالت کارولينای شمالی گفته است: «اين يک توفان بزرگ و بد است.» وی اضافه کرده است: «ما برای بدترين وضعيت آماده‌ايم » توفان آيرين روز جمعه در منطقه کارآئيب باهاما را در هم کوبيد و قرار است قراراست عصر جمعه به ايالت کارولينای شمالی برسد. تاکنون در ايالت‌های کارولينای شمالی، ويرجينيا و مريلند اعلام وضعيت اضطراری اعلام شده است و نيروهای گارد به حالت آماده‌باش در آمده‌اند. از آنجا که معمولا ايالت‌های جنوبی آمريکا با توفان‌های موسمی مواجه بوده‌اند، ايالت‌های شرقی آمريکا از آمادگی کمتری برای مقابله با اين نوع حوادث طبيعی دارند و به همين دليل مقامات آمريکا از اين مساله ابراز نگرانی کرده‌اند. ژانت ناپوليتانو، وزير امنيت داخلی آمريکا ، هشدار داده است که ساکنان ايالت‌های شرقی  خود را برای پيامدهای توفان آيرين آماده کنند و امکان دارد بسياری از مناطق با قطع برق مواجه شوند. طبق اين گزارش،  روز جمعه قدرت توفان آيرين از توفان درجه ۳ به درجه ۲ تقليل يافته است و هم اکنون با سرعت ۱۷۵ کيلومتر در ساعت در حال حرکت است. به گزارش رويترز، در سحرگاه روز جمعه مرکز توفان آيرين در ۶۰۰ کليومتری جنوب غربی «کيپ هاترز» قرار داشت. در همين حال، به گزارش «سی ان ان» پيش بينی‌ها در خصوص وضعيت شهر نيويورک در جريان حرکت توفان آيرين نگران کننده است. طبق اين گزارش به رغم اين که توفان آيرين زمانی به نيويورک خواهد رسيد که بخشی از قدارت خود را از دست داده است، اما به نظر می‌رسد شهر نيويورک آمادگی لازم را برای اين توفان نخواهد داشت.
 


۳۰ فعال مدنی در يک مراسم افطار در تبريز توسط ماموران امنيتی و انتظامی بازداشت شدند. ۳۰ فعال مدنی در يک مراسم افطار در تبريز توسط ماموران امنيتی و انتظامی بازداشت شدند. به گزارش انجمن دفاع از زندانيان سياسی آذربايجانی در ايران،  آداپ، بازداشت اين فعالان مدنی آذربايجانی روز چهارشنبه صورت گرفته است. اين انجمن گفته است که بازداشت اين ۳۰ فعال مدنی آذربايجانی همزمان با انتشار فراخوان هايی در اعتراض به روند نابودی درياچه اروميه صورت گرفت. بر اساس اين گزارش، در اين فراخوان ها از مردم دعوت شده بود که به آنچه «سياست حکومت ايران در نابودی محيط زيست آذربايجان و بی توجهی به وضعيت درياچه اروميه» ناميده شد، اعتراض کنند و تجمع هايی تشکيل دهند. اين فراخوان ها پس از رد دو فوريت طرح نجات درياچه اروميه از سوی نمايندگان مجلس شورای اسلامی منتشر شده بودند. از جمله فعالان مدنی ای که روز چهارشنبه در تبريز بازداشت شدند، عبدالله صدوقی، مرتضی عوض پور، مصطفی عوض پور، محمود فضلی، تقی سلحشور، يوسف سلحشور، جمشيد زارعی، مهدی مهاجر، عزيز پورولی، احمد عليزاده و تقی صوفيانی هستند. يکی از نزديکان بازداشت شدگان در گفت و گو با راديو فردا می گويد که بازداشت شدگان توانسته اند يک بار با خانواده خود تماس تلفنی داشته باشند و می افزايد:«آنها در اطلاعات مرکزی زندانی هستند». وی به اين پرسش که دليل بازداشت اين فعالان مدنی چه بوده است، پاسخ می دهد که هنگام بازداشت، اتهام آنها اعلام نشده است، ولی پس از رای منفی مجلس به طرح آبرسانی به درياچه اروميه، اداره اطلاعات می گويد که بازداشت شدگان قصد داشته اند که در اين مورد دست به اعتراض بزنند. در روز پنجشنبه نيز در جريان بازی دو تيم تراکتور سازی و شهرداری تبريز در اين شهر تعداد زيادی از تماشاگران مسابقه، به آنچه که «بی توجهی مسئولان به وضعيت درياچه اروميه»ناميدند، اعتراض کردند. در همين ارتباط، روابط عمومی انجمن دفاع از زندانيان سياسی آذربايجانی در ايران گزارش داد که حميد قربان عليزاده و بهنام عليزاده، دو تن از فعالان مدنی آذربايجانی، روز پنجشنبه در تبريز از طرف نيروهای امنيتی بازداشت شدند و از محل نگهداری آنها اطلاعی در دست نيست. براساس اين گزارش، بازداشت شدگان با پخش بطری های آب در ميان مردم، از آنان می خواستند تا اعتراض شان را به بی توجهی دولت نسبت به خشکی درياچه اروميه و رد طرح دوفوريتی نجات درياچه اورميه از طرف مجلس ابراز کنند. در ماه های اخير، هشدارهای زيادی نسبت به احتمال خشک شدن کامل درياچه اروميه داده شده است و در آخرين مورد، مدير کل سازمان حفاظت ازمحيط زيست استان آذربايجان غربی اعلام کرد که آب درياچه اروميه در برخی نقاط تا ۱۰ کيلومتر پس روی کرده و حاشيه های جنوبی آن به شوره زار تبديل شده است. اين مقام سازمان محيط زيست هشدار داد که با ادامه روند فعلی، درياچه اروميه خشک خواهد شد. وی علت بروز بحران در درياچه اروميه را کاهش ميزان بارندگی و نيز استفاده بی‌رويه از آب‌های سطحی و زير زمينی اطراف اين درياچه در سال‌های اخير اعلام کرد. در اين ارتباط، محمد باقر صدوق، معاون محيط طبيعی سازمان حفاظت محيط زيست، در اين باره گفته است: هم اکنون ۹۲ درصد از آب حوزه درياچه اروميه صرف فعاليت‌های کشاورزی، با راندمان ۳۰ تا ۴۰ درصد می‌شود. اين در حالی است که به گفته شماری از کارشناسان محيط زيست، يکی از دلايل بروز وضعيت بحرانی در درياچه اروميه، ساخت سدهای متعدد بر روی رودهايی است که به اين درياچه منتهی می‌شوند. تاکنون حدود ۳۵ سد در مسير اين رودها ساخته شده و ۱۰ سد ديگر نيز در دست ساخت است.
 


در میان بسیاری از اشیاء عجیب و غریبی که شورشیان لیبیایی در محل اقامت معمر قذافی، در طرابلس، یافته‌اند یک آلبوم عکس هم یافت می‌شود که پر است از عکس‌های وزیر خارجه پیشین ایالات متحده آمریکا: کاندولیزا رایس.در میان بسیاری از اشیاء عجیب و غریبی که شورشیان لیبیایی در محل اقامت معمر قذافی، در طرابلس، یافته‌اند یک آلبوم عکس هم یافت می‌شود که پر است از عکس‌های وزیر خارجه پیشین ایالات متحده آمریکا: کاندولیزا رایس. وب‌سایت آمریکایی هافینگتون پست می‌نویسد، البته اگر مهر و محبت و ستایش قذافی را نسبت به خانم رایس به یاد آوریم – که بار‌ها هم آن را علنی اعلام کرده بود – شاید جای شگفتی چندانی باقی نماند. روزنامه گاردین به گفته‌های سرهنگ قذافی در سال ۲۰۰۷، در مصاحبه با شبکه تلویزیونی الجزیره، اشاره می‌کند که گفته بود: «من از بانوی عزیز و محبوب آفریقایی سیاه پوستم حمایت می‌کنم.» قذافی دلباخته در ادامه در مقابل دوربین الجزیره اعلام کرده بود: «من وقتی که او لم می‌‌دهد و به رهبران عرب دستور می‌دهد خوشم می‌آید و به او افتخار می‌کنم.... لیزا، لیزا، لیزا. خیلی دوستش دارم. او را ستایش می‌کنم و افتخار می‌کنم که او یک بانوی سیاه پوست آفریقایی تبار است.» در سال ۲۰۰۸، رایس نخستین وزیر خارجه آمریکا بود که از سال ۱۹۵۳، به طرابلس سفر کرد. در آن زمان گزارش‌هایی منتشر شد مبنی بر اینکه او و جناب سرهنگ، به طور خصوصی، بر سر میز شام نشستند. گزارشی از وزارت خارجه ایالات متحده نیز این نکته را ذکر می‌کند که رهبر لیبی، در آن شب، میهمانش را «هدیه باران» کرد. ارزش هدایای قذافی به رایس در دیدار فوق ۲۱۲۰۰۰ دلار برآورد می‌شود – که شامل یک حلقه الماس نشان در یک جعبه چوبی، یک عدد ساز بربط به همراه یک دی. وی. دی. و یک گردن آویز بود که عکس خود قذافی در آن قرار داشت. البته اقلام دیگری هم در میان کادوهای رهبر لیبی به چشم می‌خورد: چند دستبند «زنان شگفت انگیز» و یک جلد کتاب سبز انقلابی قذافی با امضا و دستخط خودش، که به نوشته روزنامه نیویورک تایمز، نوشته بود: «با احترام و ستایش». البته قوانین سفت و سختی درباره پذیرش هدایا توسط مقام‌های رسمی وجود دارد اما وقتی شخص هدیه‌دهنده رهبر یک کشور خارجی باشند، ماجرا فرق می‌کند. در چنین شرایطی، ملاحظات سیاسی و دیپلماتیک اولویت پیدا می‌کند و «عدم پذیرفتن هدیه، مایه خجالت هدیه دهنده و دولت ایالات متحده خواهد شد.» با این حال، خانم رایس با تمجید از ملاقات خود با معمرقذافی از آن به عنوان «لحظه‌ای تاریخی» یاد کرد. کادوی رایس برای قذافی، در مقابل هدایای رهبر لیبی، آنچنان زرق و برقی نداشت: یک لوح ناقابل با نشان ایالات متحده آمریکا.
 


یک گروه اسلامگرا مسئولیت حمله به مقر سازمان ملل در نیجریه را به عهده گرفت؛ یک سخنگوی گروه بوکو حرام که یک فرقه افراطی اسلامی در نیجریه است، مسئولیت این حمله را که دست کم ۱۸کشته برجای گذاشته به عهده گرفته است. یک گروه اسلامگرا مسئولیت حمله به مقر سازمان ملل در نیجریه را به عهده گرفت؛ یک سخنگوی گروه بوکو حرام که یک فرقه  افراطی اسلامی در نیجریه است،  مسئولیت این حمله را که دست کم ۱۸کشته برجای گذاشته به عهده گرفته است. یک بمب‌گذار انتحاری روز جمعه، با حمله به مقر سازمان ملل در  ابوجا، پایتخت نیجریه، دست کم ۱۸ نفر را کشت و  دهها نفر را زخمی کرد. به گفته شاهدان عینی  یک خودرو از حلقه ماموران محافظ سازمان ملل گذشته و خود را به ساختمان کوبید. بر اثر انفجار این بمب طبقه نخست این ساختمان ویران شد و  امدادگران برای بیرون آوردن افرادی که در ساختمان هستند تلاش می‌کنند. پیش از این نیز گروه بوکو حرام حملات مشابهی را انجام داده بود. از سوی دیگر، بان گی مون، دبیرکل سازمان ملل متحد، به شدت این بمب‌گذاری را محکوم کرد و اظهار داشت،  انتظار می‌رود شمار قربانیان این حمله «قابل توجه» باشد. بان گی مون گفت: «کارکنان ۲۶ نهاد  سازمان ملل در این ساختمان حضور داشتند.» دبیرکل سازمان ملل تصریح کرد: «این حمله به  آنهایی بود که زندگی خود را وقف کمک به دیگران کردند.» به نشانه احترام قربانیان انفجار نیجریه جلسه شورای امنیت روز جمعه نشست کاری خود را با یک دقیقه سکوت آغاز کرد. دبیرکل سازمان ملل که خود دو ماه پیش از  مقر سازمان ملل در ابوجا بازدید کرده بود اظهار داشت که معاون و  مسئول امنیت این سازمان را به  نیجریه اعزام می‌کند. وی همچنین گفت به زودی با رئیس جمهوری نیجریه، گودلاک جاناتان تماس خواهد گرفت. یکی از مقام‌های سازمان‌ ملل به خبرگزاری فرانسه گفته است، گویا فرد انتحاری از در ورودی با خودرو به ساختمان رخنه کرده است. ساختمان سازمان ملل در ابوجا، در منطقه‌ای است که سفارتخانه‌ها در آن واقع هستند.   گروه بکو حرام، یک فرقه افراطی است و از سال ۲۰۰۹  مبارزه مسلحانه را علیه دولت مرکزی آغاز کرد که تاکنون صدها قربانی گرفته است. در نیجریه این نگرانی وجود دارد که گروه مزبور با دیگر گرو‌های افراطی خارجی و از جمله القاعده  ارتباط داشته باشد.
 


محمود احمدی‌نژاد، رييس جمهوری اسلامی ايران، روز جمعه در سخنرانی خود به مناسبت مراسم «روز قدس» در ايران گفت که «همه بايد توجه کنند تشکيل کشور مستقل فلسطينی، اولين گام است و نه آخرين گام.» وی گفت: فلسطينی‌ها بايد «کشور فلسطين را تاسيس و يک گام به جلو بردارند»، ولی افزود که «به رسميت شناختن کشور مستقل فلسطينی، نقطه نهايی هدف نيست، بلکه گام اول است و گامی به جلو در جهت هدف آزادسازی همه سرزمين فلسطين است که در اين راه بايد همه مراقب باشند.» محمود احمدی‌نژاد پيش از اين همواره مخالفت صريح خود را با طرح ايجاد دو دولت مستقل اسرائيلی و فلسطينی در منطقه اعلام کرده، ولی گفته‌بود در صورتی که اين طرح «مقدمه محو کشور اسرائيل باشد» ايران از آن استقبال خواهد کرد.
 


صليب سرخ نيجريه اعلام کرد که حداقل ۱۸ نفر بر اثر انفجار يک خودروی بمب گذاری شده در مقابل ساختمان سازمان ملل متحد در ابوجا، پايتخت نيجريه، کشته شده اند. اين انفجار روز جمعه صورت گرفت. يک مقام امنيتی نيجريه به خبرگزاری رويترز گفت: با توجه به نحوه سوء قصد، احتمال اين که شاخه آفريقايی القاعده يا يک فرقه بنيادگرای اسلامی ِ محلی به نام « بوکو حرام » عامل اين انفجار باشند، زياد است.   در همين حال، بان گی مون، دبير کل سازمان ملل متحد، اين انفجار را محکوم کرد.
 


محمود احمدی‌نژاد، رئیس جمهوری اسلامی ایران روز جمعه در سخنرانی خود به مناسبت مراسم «روز قدس» در ایران، گفت که «همه باید توجه کنند تشکیل کشور مستقل فلسطینی اولین گام است و نه آخرین گام.»محمود احمدی‌نژاد، رئیس جمهوری اسلامی ایران روز جمعه در سخنرانی خود به مناسبت مراسم «روز قدس» در ایران، گفت که «همه باید توجه کنند تشکیل کشور مستقل فلسطینی اولین گام است و نه آخرین گام.» به گزارش خبرگزاری‌های داخلی ایران، وی اظهار داشت که فلسطینی‌ها باید «کشور فلسطین را تاسیس و یک گام جلو بردارند» ولی افزود که «به رسمیت شناختن کشور مستقل فلسطینی نقطه نهایی هدف نیست بلکه گام اول است و گامی به جلو در جهت هدف آزادسازی همه سرزمین فلسطین است که در این راه باید همه مراقب باشند.» محمود احمدی‌نژاد پیش از این همواره مخالفت صریح خود را با طرح ایجاد دو دولت مستقل اسرائیلی و فلسطینی در منطقه اعلام کرده‌بود ولی گفته‌بود در صورتی که این طرح «مقدمه محو کشور اسرائیل باشد» ایران از آن استقبال خواهد کرد. با تحولات اخیری که در زمینه طرح برپایی کشور مستقل فلسطینی در جریان است محمود احمدی‌نژاد ظاهراً روز جمعه از ابراز مخالفت شدید با این طرح خودداری کرده و تنها نظراتی در این رابطه ابراز کرده‌است. وی در جریان سخنرانی «روز قدس» در تهران که با راهپیمایی ده‌ها هزار نفره همراه بود افزود: «ملت و مقاومت فلسطینی باید توجه داشته باشند که مبادا فقط به یک دولت ضعیف کم‌اقتدار و اختیار آن هم در قطعه ناچیزی از سرزمین فلسطین بسنده کنند.» دولتی که با مردمش رابطه خوبی ندارد، از مردمش جداست، عدالت و آزادی را از مردم خود دریغ می‌کند، شانس بقا و ادامه حیات ندارد. محمود احمدی‌نژاد وی هم‌چنین نسبت به آنچه  «مستهلک و تخلیه شدن اراده انقلابی مردم منطقه» و وارد شدن مقاومت به «یک دوره مذاکره طولانی و فرسایشی» نامید هشدار داد. فلسطینی‌ها قرار است درخواست خود برای تشکیل کشور مستقل را روز بیستم سپتامبر در جریان ۶۶امین نشست مجمع عمومی سازمان ملل رسماً به بان گی‌مون، دبیرکل سازمان ملل متحد ارائه کنند. اسرائیل و ایالات متحده با اعلام اینکه راهکار صحیح را برقراری مذاکرات می‌دانند، با این اقدام فلسطینی‌ها مخالفت کرده‌اند و آمریکا از قصد خود برای وتوی این درخواست در مجمع عمومی سخن گفته‌است. اما مقام‌های فلسطینی می‌گویند که چین قصد دارد در نشست ماه آینده شورای امنیت به درخواست تشکیل کشور فلسطین رأی مثبت دهد. رئیس جمهوری ایران در ادامه سخنرانی روز جمعه خود خطاب به ملت‌ها و دولت‌های منطقه گفت: «باید مراقب باشید، آزادی، عدالت، انتخاب آزاد و تعیین سرنوشت حق قطعی همه ملت‌ها از جمله ملت‌های خاورمیانه و شمال آفریقا است.» وی خطاب به دولت‌ها گفت که «دیگر نمی‌توان با روش‌های گذشته و غیرمردمی بر مردم حکومت کرد» و اضافه کرد: «دولتی که با مردمش رابطه خوبی ندارد، از مردمش جداست، عدالت و آزادی را از مردم خود دریغ می‌کند، شانس بقا و ادامه حیات ندارد.» اظهارات محمود احمدی‌نژاد در مورد آینده فلسطین و منطقه در حالی بیان می‌شود که  تشکیلات خودگردان فلسطین پیش از این گفته‌بود «احمدی‌نژاد، جاعل رأی ملت، حق اظهار نظر درمورد رهبری منتخب ملت فلسطین را ندارد.» نبیل ابو رودینه، سخنگوی نهاد ریاست جمهوری تشکیلات خودگردان فلسطینی پیش از این با صدور بیانیه‌ای گفته‌بود که احمدی‌نژاد «منتخب واقعی مردم ایران نیست، کسی است که نتیجه انتخابات را جعل کرده و با دروغ و فساد در قدرت مانده، و چنین فردی حق ندارد که درباره فلسطین، رئیس جمهوری برگزیده ملت فلسطین و نمایندگان آن سخن بگوید». این بد است که پول و ثروت یک کشور به اسلحه تبدیل شود و در کشور دیگری علیه مسلمانان از آن استفاده شود. محمود احمدی‌نژاد رئیس جمهوری اسلامی ایران در بخش دیگری از سخنان خود در مورد مسائل منطقه گفت: «این بد است که یک دولت عربی برای ایجاد درگیری در کشور دیگری اسلحه بفرستد. این بد است که پول و ثروت یک کشور به اسلحه تبدیل شود و در کشور دیگری علیه مسلمانان از آن استفاده شود.» اظهارات محمود احمدی‌نژاد در حالی است که کشورهای غربی دولت وی را متهم می‌کنند که برای سرکوب معترضان در سوریه به آن کشور اسلحه ارسال می‌کند. درخواست دوباره برای «محو اسرائیل» محمود احمدی‌نژاد در بخش‌های دیگری از سخنرانی روز جمعه خود بار دیگر هولوکاست را «افسانه» و «دروغ» خواند و دولت اسرائیل را «محور وحدت همه دزدها و جتایتکاران عالم» نامید و خواستار «محو» کشور اسرائیل شد. وی اساس موجودیت اسرائیل را «برای چپاول، کشتن و ریشه‌کن کردن» دانست، حیات آن کشور را «ننگین» و «همه مقدمات تاسیس اسرائیل را «مبتنی بر دروغ و فریبکاری» نامید. محمود احمدی‌نژاد اظهار داشت: «در همه جای دنیا حتی در اروپا و آمریکا توده‌های مردم در بدترین شرایط اقتصادی از جیب خود هزینه‌های نگهداری از این حاکمیت ضد انسانی را می‌پردازند.» رئیس جمهور ایران در ادامه سخنان خود در باره «روز قدس» گفت که این مناسبت «مبدأ تحولات عظیم در منطقه و جهان شد و همه طراحی‌های مستکبران و نظام سلطه را در هم کوبید.» جمهوری اسلامی ایران از نخستین سال‌های روی کار آمدن خود آخرین جمعه ماه رمضان را «روز قدس» نامیده و تظاهرات گسترده دولتی را در تهران و همه شهرهای ایران برای بیان مخالفت خود با اسرائیل برگزار می‌کند.
 


رسانه های اروپا و آمريکا و بعضی از محافل ديپلماتيک از افزايش کمک های مالی ايران به سوريه برای مقابله با مجازات های اقتصادی قدرت های غربی سخن ميگويند. فریدون خاوند، استاد اقتصاد در پاریس در مورد همین موضوع با راديو فردا گفت و گو کرده است.   راديو فردا - مجازات های اقتصادی غرب عليه نظام بشار اسد، در رابطه با سرکوب های خونين سياسی در سوريه رو به افزايش گذاشته. اين مجازات ها تا چه اندازه می تواند موثر باشد؟  درجه اثر بخشی مجازات های اقتصادی خارجی عليه يک کشور، چه از سوی نهاد های بين المللی تصويب شده باشد يا به صورت يکجانبه به ابتکار قدرت های بزرگ اعمال بشود، هميشه پرسش بر انگيز است. در مورد سوريه هم طبعا اين پرسش مطرح ميشود : در حالی که تاکنون فشار های سياسی بی تاثير بوده، آيا اقتصاد می تواند چشم اسفنديار نظام دمشق تلقی بشود؟ شماری از ناظران، از جمله بعضی از کارشناسان سوری، به اين پرسش پاسخ منفی ميدهند، با اين استدلال که دستگاه بعثی سوريه به نوعی انزوا عادت دارد و اين بار هم، مثل گذشته، فشار های اقتصادی می تواند به سود صاحب منصبان بعثی به ويژه نظامی ها تمام بشود و، در عوض، به مردم عادی ضرر وارد کند. اديب مياله، رييس بانک مرکزی سوريه، جمعه بيست و ششم آگوست در گفتگو با خبرگزاری فرانسه پذيرفت که مجازات های اقتصادی موثر بوده و مردم سوريه بايد از اين به بعد کمر بند هايشان را سفت تر کنند. با اين حال، به گفته او، اين مجازات ها عمدتا به مردم عادی ضرر ميزند. او ميگويد که مجازات های اعمال شده از سوی آمريکايی ها و اروپايی ها با دامن زدن به تورم، به فقير ترين قشر های مردم سوريه ضربه وارد ميآورد. اما رژيم دمشق، به گفته آقای مياله، از اين مجازات ها آسيبی نمی بيند.  ولی گروه بيشتری از ناظران فشار های اقتصادی بر دمشق را بسيار موثر ميدانند. در واقع نظام سوريه عمدتا چهار منبع درآمد در اختيار دارد : نفت، جهانگردی، سرمايه گذاری های بين المللی و کمک های خارجی. با توجه به اين منابع و زياد و کم شدن آنها است که می توان درجه اثر بخشی مجازات های اقتصادی بر رفتار نظام دمشق را اندازه گيری کرد. از ميان منابع درآمدی که نظام دمشق در اختيار دارد، کدام يک در قبال مجازات های خارجی حساس تر هستند؟ سوريه نفت کمی توليد ميکند و کل در آمد ش از صادرات اين کالا چيزی است حدود چهار تا پنج ميليارد دلار در سال، معادل يک بيستم در آمد ايران. ولی به هر حال اين رقم برای نظام سوريه اهميت دارد و مجازات های اقتصادی می تواند دستکم برای بخشی از صادرات نفتی اين کشور مشکل به وجود بيآورد. ورود جهانگردان غربی به سوريه هم، به مقدار زيادی کم شده. رييس بانک مرکزی سوريه کاهش شمار گردشگران غربی را در شرايط کنونی مهم ترين ضربه بر اقتصاد کشورش ميداند و ميگويد که در آمد دمشق از محل توريسم نود در صد سقوط کرده است. از سرمايه گذاری های بين المللی هم، حتی در حد محدود گذشته، فعلا خبری نيست. باقی می ماند کمک های خارجی، که مهم ترين آن، در شرايط فعلی، طبعا کمکی است که از طرف تهران در اختيار دمشق قرار ميگيرد. ترديدی نيست که در شرايط سخت امروزی، نظام بعثی سوريه بيش از هميشه روی کمک های ايران حساب ميکند.   ايران، به صورت مشخص، جه کمک هايی را از لحاظ اقتصادی می تواند در اختيار سوريه قرار دهد؟ به تازگی رسانه های بين المللی، به نقل از محافل ديپلماتيک غربی در دمشق، گزارش دادند که جمهوری اسلامی ايران به منظور کمک به رژيم بشار اسد و جلوگيری از فرو ريزی ليره سوری، شش ميليارد دلار کمک نقدی در اختيار دمشق قرار داده است. اديب مياله، رييس بانک مرکزی سوريه، در مصاحبه با خبرگزاری فرانسه اين خبر را شوخی و مسخره توصيف می کند، با اين استدلال که با توجه به تضييقات مالی عليه بانک های سوريه و ايران، انتقال چنين مبلغی از تهران به دمشق غير ممکن است. او ميگويد که از اگر ليره سوری سقوط نکرده، نه به خاطر کمک مالی ايران، بلکه به دليل مکانيسم هايی بوده که از حدود دو سال پيش برای جلوگيری از نوسان های شديد پول ملی در خود سوريه به کار گرفته شده است.   به هر حال در اين زمينه خاص فعلا به دشواری می توان اظهار نظر کرد. در عوض ترديدی نيست که سوريه از دوران انقلاب اسلامی به اين طرف مهم ترين کشور برخوردار از کمک های ايران بوده است. دمشق طی سال های گذشته از روابط ممتاز با تهران به منافع زيادی دست پيدا کرده. به گفته سفير سابق ايران در سوريه، سه ميليارد دلار پروژه در اين کشور توسط ايران پياده شده است. توريسم زيارتی، در آمد قابل توجهی برای دمشق داشته، با ۵۷ پرواز در هفته و يک ميليون ايرانی که، به گفته سفير سابق جمهوری اسلامی در دمشق، هر سال برای زيارت به سوريه ميروند. اعتبار های زيادی هم از طرف ايران، با شرايط بسيار مساعد، در اختيار سوريه قرار گرفته که بخش قابل ملاحظه ای از آن هيچوقت پس داده نخواهد شد. در شرايط فعلی، احتمال اين که حجم کمک های مالی تهران به دمشق برای مقابله با دشواری های خارجی افزايش پيدا کرده باشد، بسيار بالا است و، همانطور که گفته شد، گزارش هايی هم از سوی بعضی از محافل ديپلماتيک غربی در اين زمينه منتشر شده، بی انکه چند و چون اين گزارش ها فعلا مشخص باشد. از طرف ديگر روزنامه فرانسوی «لوموند» هم به تازگی به نقل منابع آمريکايی نوشت که دمشق، با پشتيبانی تهران، فشار شديدی را بر نظام بغداد اعمال ميکند به منظور آنکه بخشی از نفت عراق از راه سوريه به خارج صادر بشود و از اين راه، در آمدی برای بشار اسد تامين بشود.           
 


يک مقام عراقی در بصره گفت: بامداد روز جمعه سه راکت به سوی جنوب اين کشور شليک شد. پيشتر، تلويزيون «ال عُروبا» که گفته می‌شود هوادار معمر قذافی است، گفته بود که بندر «مبارک» در کويت هدف سه راکت کاتيوشا قرار گرفته است. اين بندر که در دست ساخت است، به دليل ذخاير نفتی آن از موارد اختلاف کويت و عراق بشمار می رود.  
 


امروز،براثر انفجار يک خودروی بمب گذاری شده در مقابل ساختمان سازمان ملل متحد در ابوجا،پايتخت نيجريه، حداقل ۱۰ نفر کشته شدند. هنوز تعداد دقيق کشته شدگان و مجروحان معلوم نيست. يک مقام امنيتی نيجريه به خبرگزاری رويترز گفت با توجه به نحوه سوء قصد، احتمال اين که شاخه آفريقايی القاعده يا يک فرقه بنيادگرای اسلامی ِ محلی به نام « بوکو حرام » عامل اين انفجار باشند، زياد است.
 


ايمان صديقی، عضو شورای عمومی دفتر تحکيم وحدت، به يک سال حبس تعزيری محکوم شد. به گزارش وبسايت دانشجونيوز، اين حکم توسط دادگاه انقلاب شهرستان بابل و به اتهام تبليغ عليه نظام برای اين فعال دانشجويی صادر شده است. ايمان  صديقی در روز اول اسفند سال گذشته ، همزمان با فراخوان معترضان برای راهپيمايی در حمايت از مردم مصر و تونس در مقابل دانشگاه نوشيروانی بابل بازداشت شد و ۲۰ روز زندانی بود.
 


جمعی از جوانان فعال جنبش سبز در تهران با تهيه ی عکس هايی از جان باختگان وقايع پس از دهمين دوره انتخابات رياست جمهوری، تلاش کرده اند متن گفتگوی خانواده های اين جان باختگان در مصاحبه با رسانه ها را، خانه به خانه توزيع و در مورد وضعيت خانواده های کشته شدگان اطلاع رسانی کنند.  جمعی از جوانان فعال جنبش سبز در تهران با تهيه عکس‌هايی از جان‌باختگان وقايع پس از دهمين دوره انتخابات رياست جمهوری، تلاش کرده‌اند متن گفت‌وگوی خانواده های اين جان‌باختگان در مصاحبه با رسانه‌ها  را، خانه به خانه توزيع و در مورد وضعيت خانواده‌های کشته‌شدگان اطلاع‌رسانی کنند.  اين جوانان ،عکس هايی از جان‌باختگان را به همراه شرحی از چگونگی جان باختن آنان از طريق بسته‌هايی از نان و خرما و سبزی در ميان شهروندان توزيع کرده‌اند.   فاريا بارلاس، از فعالين جنبش سبز در لندن، اين اقدام جوانان ايرانی را با وجود شرايط امنيتی يک حرکت اعتراضی مناسب می‌داند.   فاريا بارلاس: «با توجه به شرايط سرکوب و خفقانی که بر جامعه حکمفرماست، فکر می کنم اين اقدام يک حرکت اعتراضی مناسب است. از اين لحاظ اين حرکت را مناسب می گويم که به لحاظ شرايط امنيتی، ريسک کمتری دارد. ضمن اينکه بسيار گوياست. پيغام شهدا و خانواده شهدا را که يکسری از اقدامات حاکميت را زير سوال می برد را منتشر می‌کند. بعد از اينکه اين اواخر آقای لاريجانی تعداد کشته‌شدگان بعد از انتخابات را منحصر به يک نفر دانستند، اين اقدام در حقيقت تکذيب اين اظهارات است. اين يک نوع حرکت اعتراضی است. در طول چند هفته اخير ما از سوی بچه‌های جنبش سبز در داخل کشور حرکت‌های متفاوتی را ديده‌ايم که اين اقدام هم يکی از آن حرکات اعتراضی محسوب می‌شود. من فکر می‌کنم با توجه به شرايط حاکم و با توجه به امکانات کم و محدودی که اين بچه‌ها در اختيار دارند، بسيار خوب توانسته‌اند از آنتن‌های محدودی که در اختيار دارند، برای اطلاع‌رسانی و اظهار همدردی با خانواده‌های جان‌باختگان و خانواده شهدا و حمايت از جنبش و اعتراض سبز استفاده کنند. من تصور می کنم اين حرکت ها با توجه به شرايط و اوضاع امنيتی که اين بچه ها درگير آن هستند، ستودنی است.» يکی از جوانان فعال در اين زمينه به خبرنگار سايت جرس گفته است که وقتی می بينيم مسئولان ما، بعد از گذشت دو سال همچنان شهدای ما را انکار می کنند، و حتی رئيس قوه قضائيه می‌گويد در ايران تنها يک نفر در اعتراضات پس از انتخابات کشته شده است، اين تنها کاری است که از دست ما بر می‌آيد تا بگوييم که اگر شما فقط يک نفر را می‌شناسيد، برای ما همه کسانی که کشته شده‌اند ، مثل خانواده ما هستند و نمی‌توانيم آنها را فراموش کنيم.البته در اين ميان، آزاده اسدی، ديگر فعال جنبش سبز، ضمن اينکه اين کار را مثبت ارزيابی می‌کند، اما از زاويه ديگری هم به آن نگاه می‌کند.   آزاده اسدی: «من فکر می‌کنم که اين حرکت خودجوشی که فعالان جنبش سبز در ايران دارند انجام می‌دهند ، گر چه حرکت مثبتی است، اما اين سئوال را نيز ايجاد می‌کند که آيا واقعا مردم در ايران هنوز هم از اين داستان بی‌اطلاع هستند. البته با توجه به اينکه تمامی رسانه های ملی و صدا و سيما در دست سيستم دولتی و حاکم است، قاعدتا اين اتفاق افتاده است و اين حرکت خودجوش بجه های جنبش سبز به همين دليل هم گام بسيار مثبتی در جهت اطلاع رسانی محسوب می شود. اما باز هم اين سوال پيش می‌آيد که آيا واقعا وقتی مردم اين عکس‌ها را می‌بينند، به يقين می‌رسند که چنين اتفاقی واقعا رخ داده است؟ يا به آن با علامت سوال و ترديد نگاه می‌کنند؟ و توجيهاتی را به ذهن می‌آورند که در طول اين دو ساله از تلويزيون دولتی و رسانه‌های دولتی شنيده‌اند. به نظر من در کل ، اقدام مفيدی است ولی می‌شود روی آن کار کرد و بيشتر از منتشر کردن عکس و تصاوير، روی اين حرکت مانور داد.»   گر چه هنوز هم آمار دقيقی از شمار کشته‌شدگان حوادث پس از انتخابات وجود ندارد، اما جوانان تهرانی، عکس و مصاحبه نزديک به ۵۰ تن از شهروندان ايرانی را که با اثابت گلوله ، ضرب و شتم با باطوم، پرتاب از پل و بلندی ساختمان و شيوه‌های خشونت‌آميزی ديگری جان خود را از دست داده‌اند را تاکنون در بين مردم پخش کرده‌اند.  
 


بنا بر گزارش های منابع خبری اسرائيل، روز جمعه ۲۵ اوت، ۳ فروند موشک نوع اسکاد از خاک عراق به سمت کويت شليک شده است. تائيد اين گزارش نشانه افزايش تنش در مناسبات دو کشور همسايه، دو دهه بعد از پايان جنگ مابين آنها، است. پيشتر انتظار ميرفت که بعد از سقوط صدام در بغداد مناسبات عراق و کويت تدريجا به حال عادی درآيد. بنا بر گزارش  های منابع خبری اسرائيل، روز جمعه ۲۵ اوت، ۳ فروند موشک نوع اسکاد از خاک عراق به سمت کويت شليک شده است. تائيد اين گزارش نشانه  افزايش تنش در مناسبات دو کشور همسايه، دو دهه بعد از پايان جنگ  مابين آنها، است. پيشتر انتظار ميرفت که بعد از سقوط صدام در بغداد مناسبات عراق و کويت تدريجا به حال عادی درآيد.  مناسبات عراق و کويت از ماه مارس سال جاری با آغاز عمليات احداث تاسيسات عظيم بندری موسوم به " مبارک-ال-کبير" در جزيره کويتی " بوبيان " رو به تيرگی نهاد.  بندر ياد شده که قرار است با هزينه بيش از ۱ ميليارد دلار احداث و تا سال ۲۰۱۶ تکميل شود، در فاصله ۱۲ ميلی آبراه خور عبدالله در آبهای مشترک کويت و عراق قرار دارد. عراق نيز بمنظور توسعه تاسيسات بندری خود در خليج فارس اعلام داشته که در صدد ايجاد " بندر بزرگ فاو " در همان منطقه است. دو کشور عراق و کويت دارای يک باريکه مشترک مرزی با يکديگرند. تاسيسات بندری کهنه عراق در خليج فارس در ام القصر قرار داشت که در جريان جنگ با ايران و همچنين حمله آمريکا لطمه فراوان ديد. بعلاوه، ام القصر که با کمک اتحاد شوروی سابق بنا شده بود بيشتر در جهت تامين خدمات نيروی دريايی عراق قرار داشت. با توجه به شرايط امنيتی خاص عراق بعد از صدام، مناسبات محدود تر دولت کنونی عراق با کشور های همسايه، و همچنين نياز آن کشور به توسعه ظرفيت صادرات نفت از خليج فارس، ايجاد تاسيسات غول آسای بندری کويت در جزيره بوبيان، بغداد را نگران کاسته شدن  ميزان دسترسی به آبهای خليج فارس ساخته است. دو کشور عراق و کويت، با استفاده از عدم تحرک تجاری و عمرانی ايران و غفلت از نوسازی و تجهيز تاسيسات بندری متعلق به خود، علاقمند شده اند که با ايجاد تاسيسات بندری مدرن و مجهز، انحصار تجارت منطقه بالا دستی خليج فارس را در اختيار خود بگيرند-تجربه ای که امارات در مناطق پائين دستی آبهای خليج فارس طی دو دهه گذشته با موفقيت پشت سر نهاده و در عمل، بدون داشتن توليد داخلی، به بزرگترين صادر کننده  کالا به ايران تبديل شده است! عراق در آبهای خليج فارس تنها دارای ۳۵ ميل خط مرزی است. بخشهايی از اين حدود و بخصوص خطوط مرزی آن کشور با کويت نيز بصورت دقيق و روشن علامت گذاری نشده اند. توسعه تاسيسات بندری کويت در بوبيان، تا حدود زيادی محدوديت دسترسی عراق به آبهای خليج فارس را تشديد کرده و در بهترين شرايط مانع از گسترش اين فعاليت ها خواهد شد. سابقه موشک پرانی              چندی پيش يک فروند موشک که تنها ميتوانست از بصره شليک شده باشد در آبهای ساحلی کويت، نزديک به يک مرکز خريد  بزرگ موسوم به  " سوق ال شرق "، منفجر شد.   در نتيجه انفجار موشک ياد شده، اگر چه بدون تلفات جانی، شيشه های مرکز خريد کويتی و مغازه های و رستورانهای اطراف آن خرد شد.  در روز ۷ ماه اوت جاری نيز انفجار موشکی ديگری عليه کويت گزارش شد.   در طول هفته های اخير علاوه بر گزارش ۱۳ انفجار موشکی در خاک کويت، سفارت آن کشور در بغداد نيز مورد حمله قرار گرفته است. تهديد به اخراج سفير  و انتقادات تند سياستمداران دو کشور عليه يکديگر، طی ماهها اخير، نشان داد که اميد به ايجاد مناسبات دوستانه مابين دو همسايه عرب چندان واقع بينانه نبوده و ريشه اختلافها همچنان زنده و قابل رشد باقی مانده است.   تهديد غير مستقيم       با توجه به محدوديت های سياسی و حقوقی مقامات رسمی دولتی، تهديد های عراق عليه کويت، عموما بصورت غير مستقيم و از سوی گروه شيعه موسوم به " الکتايب " که گفته ميشود شاخه عراقی حزب الله و مورد پشتيبانی جمهوری اسلامی در ايران است،  صورت ميگيرد.   مطابق گزارش چندی پيش روزنامه کويتی رای العام، گروه عراقی  الکتايب، تهديد کرده بود که در صورت ادامه پيگيری طرح احداث بندر مبارک ال کبير در بوبيان، سه موشک زمين به زمين، عليه "بندر عبدالله "،  مرکز پايتخت و ساختمان پارلمان، شليک خواهد کرد.   ادامه تنش در مناسبات کويت و عراق، علاوه بر افزايش بی ثباتی موجود در منطقه، که با سقوط قذافی در ليبی وارد مرحله تازه ای شده است، ميتواند بخشی از توجه عمومی به درگيری های داخلی مابين مردم و نظام های های حاکم را به مسائل برون مرزی آنها معطوف سازد.  
 


در پی انتشار گزارش‌های رسانه‌ای در اسرائیل مبنی بر تصمیم دولت این کشور به قطع مناسبات با امیرنشین قطر، وزارت خارجه اسرائیل با تأیید این موضوع می‌گوید که دولت نتانیاهو از گسترش روابط قطر با حماس «خشمگین» است.در پی انتشار گزارش‌های رسانه‌ای در اسرائیل مبنی بر تصمیم دولت این کشور به قطع مناسبات با امیرنشین قطر، وزارت خارجه اسرائیل با تأیید این موضوع می‌گوید که دولت نتانیاهو از گسترش روابط قطر با حماس «خشمگین» است. ایگال پالمور، سخنگوی وزارت خارجه اسرائیل، پنجشنبه گفت که حقیقت این است که مناسباتی میان اسرائیل و قطر برقرار نبوده، زیرا قطر این روابط را قطع کرده بود. روزنامه اسرائیلی معریو پنجشنبه نوشته بود که وزارت خارجه این کشور به دولت نتانیاهو توصیه کرده است که آخرین تماس‌های اسرائیل با قطر به حالت تعلیق در آید زیرا از یکسو قطر حمایت‌های گسترده از حماس را ادامه داده و از سوی دیگر، شبکه الجزیره با برنامه‌های خود موجب تحریک جدی احساسات اعراب و برانگیختن آنها علیه اسرائیل می‌شود. قطر برای بیان خشم از اسرائیل که نبرد ۲۲ روزه «سرب مذاب» را در ژانویه ۲۰۰۹ علیه نوار غزه انجام داد، در نخستین روزهای آن سال، مناسبات با اسرائیل را قطع کرد اما هنوز دفتر بازرگانی اسرائیل در دوحه به طور رسمی بسته نشده بود. هر چند قطر در همان زمان به هیئت اسرائیلی دستور داده بود که این امیرنشین را ترک کند، اما عملاً و برخلاف این دستور رسمی خود، امکان داده بود که دفتر بازرگانی اسرائیل در دوحه گشوده بماند. روزنامه معریو نوشته بود که وزارت خارجه اسرائیل در چارچوب گام‌های محرمانه‌ای که این کشور باید به زودی بردارد، قطع کامل تماس‌ها و مراودات با قطر را در سندی با مهر فوق محرمانه، به دولت توصیه کرده است. معریو نوشته بود که اسرائیل از حمایت‌های قطر از برنامه سیاسی فلسطینی‌ها مبنی بر مراجعه به سازمان ملل متحد، جهت درخواست پذیرش عضویت کشورمستقل فلسطین دراین سازمان، ناخشنود است. طبق برنامه اعلام شده تشکیلات خود گردان فلسطینی، محمود عباس، رئیس این حکومت، بیستم سپتامبر، بیست و نهم شهریور، درخواست پذیرش کشور مستقل فلسطین را به عنوان عضو متساوی‌الحقوق، در روز نخست برپایی مجمع عمومی این سازمان به دبیرکل ارائه خواهد کرد. قطر در یاری‌رسانی سیاسی به تشکیلات فلسطینی برای ارائه این درخواست تاریخی، نقش مهمی ایفا کرده است. به نوشته معریو، دولت اسرائیل به تازگی از اجرای یک سلسله طرح‌ها با سرمایه‌گذاری قطر در کرانه باختری و باریکه غزه نیز جلوگیری کرده است. بنا براین گزارش، ارتباط‌های قطر و حماس به تازگی بیشتر تقویت شده است؛ سران حماس دیدارهای بیشتری از دوحه به عمل می‌آورند، به گونه‌ای که این امیرنشین پس از سوریه، به خانه دوم سران حماس مبدل شده است. روزنامه هاآرتص ماه مه ۲۰۱۰ نوشته بود که قطر دو بار به طور رسمی درخواست ازسرگیری مناسبات با اسرائیل را مطرح کرده اما آن را به موافقت اسرائیل با یک سلسله طرح‌های مورد نظر قطر در سرزمین‌های فلسطینی مشروط  کرده بود؛ شرط‌هایی که اسرائیل آن را نپذیرفت. امیرنشین قطر که از سال ۱۹۷۱ استقلال یافت، همانند بسیاری از کشورهای عربی و اسلامی در طول دو دهه تحریم اسرائیل را رعایت می‌کرد اما درسال ۱۹۹۶، سه سال پس از امضای پیمان صلح اسرائیل و سازمان آزادیبخش فلسطین و برپایی حکومت خودگردان، به سوی برقراری مناسبات با اسرائیل گام برداشت. شیمون پرز که در سال ۱۹۹۶ نخست‌وزیر اسرائیل بود، از قطر دیدار کرد و پس از آن نیز دیدارهایی از این کشور داشت. تسیپی لیونی، وزیر خارجه پیشین اسرائیل نیز بعد از عملیات «سرب مذاب» در جریان مجمع عمومی سازمان ملل با امیر قطر دیدار و گفت‌وگو کرد. خبر تصمیم اسرائیل به قطع کامل روابط با قطر در روزی منتشر شد که شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی، امیر قطر، دیدار کوتاه دیگری از ایران داشت. مقام‌های رسمی ایران، هدف از این دیدار را «هماهنگی در راستای همکاری رو به گسترش تهران و دوحه» خواندند و رسانه‌های ایرانی پس از دیدار امیر قطر با محمود احمدی‌نژاد از انتقاد امیر قطر «دخالت برخی سران عرب در امور کشورهای منطقه» خبر دادند.
 


دولت چين خواستار افزايش کرايه تاکسی ها در استان های اين کشور شد. اين اقدام در پی اعتصاب سه روزه رانندگان تاکسی در «هانگ ژو» در ماه جاری و نيز اعتراض ها ی مشابهی در چند شهر ديگر چين صورت گرفت. معترضان می گفتند که حدود ۸۰ درصد درآمد آنها صرف تامين هزينه سوخت و اجاره تاکسی ها می شود.  دولت چين در بيانيه ای به اين مناسبت اعلام کرد که کرايه تاکسی ها در شهرها و مناطقی که پايين است، بايد افزايش يابد. به نوشته اين بيانيه، مسئولان محلی بايد نرخ کرايه تاکسی ها را منطبق با نرخ بنزين افزايش دهند.
 


محمود جبرييل، رهبر مخالفان معمر قذافی، روز جمعه خواستار آزاد سازی فوری دارايی های توقيف شده ليبی در کشورهای ديگر شد و هشدار داد: در صورت تحقق نيافتن نيازهای مردم، شورای ملی انتقالی با بحران مشروعيت مواجه خواهد شد. به گزارش خبرگزاری ها، وی که به استانبول سفر کرده است، گفت که شورای ملی انتقالی برای پرداخت حقوق کارکنان و انجام خدمات عمومی، نياز به پول دارد. محمود جبرييل همچنين از اتحاديه آفريقا خواست تا شورای ملی انتقالی را به رسميت بشناسد و افزود که اين شورا درصدد است تا کرسی ليبی در سازمان ملل متحد را کسب کند. در اين ارتباط، خبرگزاری رويترز از احتمال به رسميت شناخته شدن شورای ملی انتقالی توسط اتحاديه آفريقا خبر داد.
 


مخالفان معمر قذافی روز جمعه اعلام کردند که نيروهای ويژه ای را برای بازداشت او به مناطقی که گمان می رود پنهان شده باشد، اعزام کرده اند. به گزارش خبرگزاری رويترز، همزمان شورای ملی انتقالی ليبی اعلام کرد که مقر خود را از شهر بنغازی به شهر طرابلس منتقل خواهد کرد. اين در حاليست که طرفداران معمر قذافی هنوز در چند منقطه کوچک طرابلس با نيروهای مخالف درگير هستند.  
 


محمود احمدی نژاد، رييس جمهوری اسلامی ايران، روز جمعه برای چندمين بار هولوکاست، نسل کشی يهوديان در دوران آلمان هيتلری، را از دروغ های بزرگ توصيف کرد. به گزارش خبرگزاری مهر، وی که در روز قدس در مراسم نماز جمعه تهران سخن می گفت، با توصيف کشور اسراييل به عنوان رژيمی جعلی، گفت: سئوال از رژيم صهيونيستی، گناه نابخشودنی است و اگر کسی اعتراض کند، با خشن ترين روش ممکن با او برخورد می کنند. انکار هولوکاست از سوی محمود احمدی نژاد انتقادهای بسيار زيادی را در جامعه جهانی به دنبال داشته است. در همين حال، خبرگزاری ها در ايران گزارش دادند که مراسم راهپيمايی روز قدس صبح روز جمعه در شهرهای ايران برگزار شد.  
 


امير خرم، مسئول دفتر سياسی نهضت آزادی ايران و سرپرست سابق شاخه جوانان اين تشکل سياسی، در دادگاه تجديدنظر به ۶ سال زندان محکوم شد. آقای خرم پس از آغاز اعتراض ها به نتايج انتخابات رياست جمهوری سال ۸۸، همراه با تعداد ديگری از رهبران و اعضای نهضت آزادی ايران بازداشت و مدتی زندانی شده بود. بر اساس گزارش ها، حکم دادگاه تجديد نظر روز اول شهريور به امير خرم ابلاغ شد و اين فعال سياسی بايد ظرف چند روز آينده خود را به زندان اوين معرفی کند.  
 


در حالی که مخالفان معمر قذافی در حال گرد آوردن نیروهای خود در غرب لیبی برای «آخرین نبرد بزرگ» علیه هواداران قذافی هستند، شورای انتقالی لیبی نیز خبر داد که در حال جابه‌جایی مقر خود از بنغازی به پایتخت است. در همین حال جستجو برای یافتن سرهنگ قذافی ادامه دارد.در حالی که مخالفان معمر قذافی در حال گرد آوردن نیروهای خود در غرب لیبی برای آنچه «آخرین نبرد بزرگ» علیه هواداران قذافی می‌نامند هستند، شورای انتقالی لیبی نیز خبر داد که در حال جابه‌جایی مقر خود از بنغازی به پایتخت است. در همین حال به گزارش خبرگزاری رویترز، مخالفان قذافی می‌گویند که به منظور یافتن سرهنگ قذافی یگان‌های ویژه‌ای را به مناطق مختلف اعزام کرده‌اند. بنا بر گزارش‌ها مخالفان قذافی که روز پنج‌شنبه موفق شدند کنترل فرودگاه طرابلس را در دست بگیرند هم‌اینک نیروهای خود را آماده یک تهاجم بزرگ به باقی‌مانده گروه‌های هوادار قذافی می‌کنند که در حوالی فرودگاه طرابلس سنگر گرفته‌اند. نیروهای وفادار به معمر قذافی روز پنج‌شنبه با شلیک راکت چهار هواپیما را در فرودگاه پایتخت لیبی نابود کردند و روز جمعه نیز در اطراف این فرودگاه هم‌چنان صدای درگیری‌های پراکنده به گوش می‌رسد. هواپیماهای جنگی ناتو نیز که پشتیبانی آنها برای پیشروی نیروهای مخالف قذافی به سوی پایتخت از اهمیتی حیاتی برخوردار بوده پنج‌شنبه شب بر فراز طرابلس پرواز می‌کردند و صدای پرواز آنها در طول شب شنیده می‌شد. مخالفان قذافی که روز یک‌شنبه مجتمع مستحکم «باب‌العزیزیه»، مقر اصلی معمر قذافی و هوادارانش، را تسخیر کردند در حال حاضر تلاش خود برای استقرار دوباره امنیت در محلات مختلف طرابلس را افزایش داده‌اند. در همین حال جستجو برای یافتن و دستگیری معمر قذافی ادامه دارد و مخالفان حدود یک ميليون و  ۶۰۰ هزار دلار  جايزه برای پيدا کردن او تعيين کرده اند . ولی از وضعیت و محل حضور وی گزارش موثقی در دست نیست و تنها گمانه‌زنی‌هایی در مورد حضور او در طرابلس وجود دارد. سرهنگ هشام ابوحجر، هماهنگ‌کننده نیروهای مخالف قذافی در طرابلس، به رویترز گفت که «هر روز نیروهای ویژه‌ای را برای شکار قذافی اعزام می‌کنیم و آنها بر چند منطقه متمرکز شده‌اند.» وی افزود: «یک واحد، مأمور جمع‌آوری اطلاعات است و واحد دیگر مسئولیت جستجو و یافتن معمر قذافی را بر عهده دارد.» گزارش‌های دیگری حاکی است که شورای ملی انتقالی لیبی که قصد در دست گرفتن حکومت این کشور را دارد در حال جابجایی مقر خود از بنغازی، شهر دوم لیبی واقع در شرق، به طرابلس، پایتخت این کشور واقع در غرب، است. این شورا که از پشتیبانی قدرت‌های غربی نیز برخوردار است تا روز پنج‌شنبه موفق شد نیمی از هیئت مدیره خود را به طرابلس منتقل کند. محمود جبریل، از رهبران اصلی شورای انتقالی لیبی، که برای دیدار با مقام‌های ترکیه به استانبول سفر کرده در یک نشست خبری ابراز امیدواری کرد که لیبی بتواند «تا ماه دیگر» کرسی خود در سازمان ملل را دوباره استفاده کند. خیزش در برابر ۴۲ سال حکومت قذافی در لیبی بهمن ماه گذشته آغاز شد و دستگیری یک وکیل و فعال حقوق بشر به نام فتحی تاربل در شهر بنغازی جرقه‌ای بود که اعتراض‌های مردمی را در لیبی شعله‌ور ساخت.
 


در پایان هفته پنجم رقابت‌های لیگ بر‌تر، استقلال با برتری ۴-۱ مقابل فولاد خوزستان به صدر جدول صعود کرد. هفته پنجم با ثبت یک رکورد به پایان رسید و در این هفته به طور متوسط هر یک از ۹ بازی برگزار شده ۴ گل در بر داشت.در پایان هفته پنجم از رقابت‌های لیگ بر‌تر فوتبال ایران، تیم فوتبال استقلال با برتری ۴-۱ مقابل فولاد خوزستان به صدر جدول صعود کرد. این بازی در ورزشگاه تختی اهواز و با حضور بیش از ۱۱ هزار تماشاگر برگزار شد. استقلال با این پیروزی، با ۱۳ امتیاز در صدر قرار گرفت. در شهرآورد تبریز، تراکتورسازی با پیروزی پر گل مقابل شهرداری ۱۲ امتیازی شد و با یک امتیاز کمتر از استقلال در رده دوم جدول ایستاد. هفته پنجم لیگ بر‌تر با ثبت یک رکورد به پایان رسید. در این هفته طی ۹ بازی برگزار شده، ۳۶ گل به ثمر رسید که به طور متوسط ۴ گل برای هر بازی داشت. ۳۶ گل در یک هفته رکورد جدیدی برای لیگ بر‌تر ایران است. تا قبل از این هفته، بیشترین گل به ثمر رسیده در یک هفته از لیگ بر‌تر، ۳۴ گل بود که در هفته دوازدهم لیگ ۱۳۸۷ ثبت شده بود. برتری استقلال و تراکتور سازی این هفته در اهواز، استقلال توانست حریف را در خانه خود با‌‌ همان نتیجه‌ای که فصل قبل مغلوبش شده بود از پیش رو بردارد. گل‌های استقلال را در دقیقه ۲ و ۸۷ فرهاد مجیدی، دقیقه ۳۸ اسماعیل شریفات و دقیقه ۸۵ میلاد می‌داودی وارد دروازه علی سلیمی کردند. رضا نوروزی در دقیقه ۴ تک گل فولاد را وارد دروازه مهدی رحمتی کرد. فولادی‌ها دو بار توپ را به تیر دروازه استقلال کوبیدند. اتفاق مهم دیگری که در این مسابقه رخ داد، مهار پنالتی آرش افشین توسط رحمتی بود. دفع این پنالتی روند بازی را تغییر داد و استقلال را بر توپ و میدان مسلط کرد. در مقابل مهاجمین فولاد بار‌ها موقعیت‌های مناسب را با هدف گیری‌های اشتباه از دست دادند. گلزنی می‌داودی فقط دقایقی پس از حضورش در زمین و روی پاس طلایی فرهاد مجیدی رقم خورد. جاسم کرار نیز نخستین بازی‌اش برای آبی پوشان تهران را انجام داد. مهدی رحمتی، حنیف عمران‌زاده، میثم حسینی، خسرو حیدری، مهدی امیرآبادی، علی حمودی، جاسم کرار، مجتبی جباری (میلاد می‌داودی) اسماعیل شریفات (کیانوش رحمتی) آندرانیک تیموریان و فرهاد مجیدی، بازیکنان پرویز مظلومی در این مسابقه بودند. تیم فوتبال تراکتورسازی نیز ۵-۱ بر شهرداری دیگر باشگاه تبریزی در لیگ بر‌تر ایران غلبه کرد. شاگردان امیر قلعه‌نویی در حضور حدود ۶۰ هزار تماشاگر ابتدا توسط احسان حاج صفی به گل رسیدند. چپ پای ملی‌پوش تراکتور سازی در این بازی یک گل دیگر هم به ثمر رساند. امیرحسین صادقی، فردین عابدینی و سیاوش اکبرپور دیگر گلزنان تراکتورسازی در این بازی خانگی بودند. سعید دقیقی مهاجم ملی پوش شهرداری زننده تک گل تیمش در این بازی بود. رقابت‌های هفته پنجم لیگ بر‌تر فوتبال ایران در شرایطی به پایان رسید که سرمربیان دو تیم لیگی از سمت خود برکنار شدند. باشگاه مس سرچشمه اعلام کرد؛ «احمد سنجری سرمربی این تیم زحمات زیادی برای مس سرچشمه کشید که از تجربیات او در بخش دیگر باشگاه استفاده خواهیم کرد. او به عنوان مدیر آکادمی باشگاه مس سرچشمه فعالیت خواهد کرد. سرمربی جدید این تیم نیز در اولین فرصت انتخاب و معرفی خواهد شد.» یک روز قبل از این برکناری؛ سرمربی دیگر تیم استان کرمان نیز از سمت خود برکنار شده بود. عبدالصمد مرفاوی سرمربی مس کرمان جای خود را به فلمینگ، سرمربی سابق تیم ملی امید دانمارک داد.
 


"جدايی نادر از سيمين" فيلمی است در باره ی اخلاق. با اين حال در سرتاسر فيلم اثری از قضاوت اخلاقی نمی توان يافت. منطق گفت و شنودی (ديالوژيک) حاکم بر فيلم که خلق واقعيت داستانی را نه بر اساس شخصيت قهرمانان بلکه بر بستر نظام تعاملی و روابط ميان آنها استوار ساخته است، به هر کدام از قهرمانان امکاناتی برای دفاع اخلاقی از خويش اعطا کرده است. در فيلم شخصيت خوب يا بد وجود ندارد و تمام آدم ها بنا به موقعيت شان ميان اين دو امکان در نوسان هستند. "جدايی نادر از سيمين" فيلمی است در باره ی اخلاق. با اين حال در سرتاسر فيلم اثری از قضاوت اخلاقی نمی توان يافت. منطق گفت و شنودی (ديالوژيک) حاکم بر فيلم که خلق واقعيت داستانی را نه بر اساس شخصيت قهرمانان بلکه بر بستر نظام تعاملی و روابط ميان آنها استوار ساخته است، به هر کدام از قهرمانان امکاناتی برای دفاع اخلاقی از خويش اعطا کرده است. در فيلم شخصيت خوب يا بد وجود ندارد و تمام آدم ها بنا به موقعيت شان ميان اين دو امکان در نوسان هستند.   در اين فيلم نيز، مانند دو فيلم قبلی فرهادی ("چهارشنبه سوری" و "در باره ی الی")، واقعيت روايی بر شخصيت قهرمانان و رابطه ميان گذشته با زمان حال استوار نگشته است، بلکه مطابق روال معمول در فيلم های قبلی، حکايت فيلم در مدت زمانی کوتاه روی می دهد و تماشاگر در انتها چيز مهمی از سرگذشت افراد يا روابط شان در گذشته دستگيرش نمی شود. نپرداختن شخصيت ها از يک سو و ندادن اطلاعات از گذشته و سرگذشت شان از سوی ديگر موجب می شود تا بيننده برای فهم داستان و علت يابی رويدادها، چاره ای جز دقيق شدن بر رابطه ی ميان آنها نداشته باشد. از اين منظر "جدايی نادر از سيمين" نه فيلمی روانشناسانه به معنای کلاسيک آن است (يعنی فيلمی که برای توضيح رويدادها به شخصيت قهرمانها ارجاع ميدهد) و نه از منطق روايی خطی که در آن رويدادهای پيشين علت و توضيح اتفاقات امروز می باشند تبعيت می کند. "جدايی نادر از سيمين" را در درجه ی نخست می بايست بر اساس روابط ميان آدم ها و همچنين قواعدی که چنين روابطی را تنظيم می کنند فهميد. بدين ترتيب روايت داستانی فيلم نيز بر مبنای نظام تعاملی حاکم بر روابط و تاثيراتی که بر سرنوشت قهرمانان می گذارد شکل گرفته است. از اين بابت برقراری آنالوژی ميان فيلم فرهادی با بازی شطرنج شايد ما را در درک ساختار و زاويه ی ديد دوربين ياری رساند. در شطرنج هر کدام از مهره ها بنا به آن که از چه قماشی باشند (وزير، شاه، اسب يا غيره)، از توانمندی و امکانات مشخصی برخوردار هستند؛ با اين حال آنچه در بازی بيش از هر عامل ديگری ارزش واقعی هر کدام از مهره ها را تعيين ميکند، "پوزيسيونی" است که مهره در آن قرار می‌گيرد. در زبان علم شطرنج منظور از پوزيسون، نحوه ی آرايش مهره ها و نتيجه ی تاثير متقابل آنها ست بر همديگر. در حقيقت آنچه در شطرنج تعيين کننده و برای بازيگرانش معنا آفرين است، رابطه ی ميان مهره هاست نه ارزش انتزاعی تک تک هر کدام از آنها. در فيلم فرهادی نيز هر چند افرادی با علائق، اهداف و خصوصيات کاملا گوناگون وجود دارند با اين حال از قواعد و نظام تعاملی مشترکی تبعيت می کنند که تنها درک درست آن می تواند ما را با يکی از مهم ترين "معنا"های فيلم آشنا سازد. در اين مقاله ما تنها به بررسی برخی از اين قواعد مشترک خواهيم پرداخت و توجه به جنبه های مهم ديگر (مانند ورشکستگی هويت مردانه، نقش والدانه ی کودکان و غيره) را به فرصتی ديگر واگذار می کنيم.       تنهايی انسان های فرديت نيافته قهرمانان فيلم با اين که برای يافتن راه حل مشکلات شان، دائم در حال گفتگو با يکديگر می باشند نه موفق می شوند به دنيای ديگری راه بيابند و نه اين ديگری می تواند به دنيای آنها راه پيدا کند. اينان انسان های منفرد و در عين حال فرديت نيافته ای به نظر می رسند که برای تعامل با همديگر، نه ديگر قادرند از قواعد سنتی بی اثر و عقيم شده ی گذشته استفاده کنند و نه از امکاناتی که نظام های اجتماعی مدرن در اختيار روان های فرديت يافته قرار می‌دهد. چنين وضعيت بينابينی از اين انسان های منفرد و در عين حال فرديت نيافته، موجوداتی می سازد به غايت ناتوان در بکارگيری ارتباط برای حل مشکلات کوچک و کلان زندگی. تنهايی ناشی از حبس درونی قهرمانان در فيلم، نتيجه ی ناگزير چنين ناتوانی ای می باشد. بدين ترتيب تنها پدر پير نادر نيست که بر اثر بيماری آلزايمر از برقراری ارتباط سالم با محيط بيرون (يعنی ارتباطی که همزمان موثر و بهنجار باشد) محروم گشته است؛ بلکه ساير قهرمانان داستان نيز با اين که سخت برای يافتن راه حل با مشکلات دست و پنجه نرم می کنند، نمی توانند حتی در ميان نزديک ترين کسانشان برای خود همدستانی پايدار و قابل اعتماد بيابند.  نادر بدنبال راهی است تا برای نگهداری پدر پيرش فردی مطمئن پيدا کند، سيمين به هر قيمت می خواهد ايران را ترک کند، ترمه تلاش می کند تا مادر را به خانه بازگرداند، راضيه عزم جزم کرده تا نيازهای مالی خانواده اش را برآورده سازد، همسر وی حجت بدنبال راهی است تا از دست طلبکارانش خلاص شود. اين هدف های گوناگون با وجود ناهمگونی‌شان به خودی خود با يکديگر در تضاد قرار ندارند و در بعضی موارد حتی می توانند هم جهت يا مکمل همديگر تلقی شوند؛ با اين وجود هيچ کدام از آنها قادر نمی شوند حتی از افرادی که با ايشان زندگی می کنند، "شريکان واقعی زندگی" بسازند. ظاهرا شخصيت های اصلی فيلم، تنهايی را به مثابه اصلی خدشه ناپذير در رابطه پذيرفته اند و ديگر هيچکدام برای همياری حتی تلاش هم نمی کنند. در حقيقت هر کس استراتژی خاص خود را برای حل مشکلات بکار می بندد و کاری به کار بقيه ندارد. مشکل اما از آنجايی آغاز می گردد که در نظام تعاملی زندگی شهری، مهمترين عامل برای نزديکی دنياها و همينطور برون رفت از تنش های موجود در ارتباط، گفتگو است؛ گفتگويی که به دلايل ناروشن در فيلم، يا از همان ابتدا هيچوقت به شيوه ای صحيح ميان قهرمانان داستان جريان نيافته و يا اگر هم يافته امروز ديگر کارآمد نمی باشد. از اين زاويه معضل اصلی شخصيت های فيلم را می شود چنين تعريف کرد: تلاش فردی برای خروج از موقعيت های بغرنجی که دقيقا به دليل طبيعت شان نمی شود به تنهايی و بدون گفتگو و مذاکره با ديگران، برای آنها راه حلی مطمئن و موثر يافت. خود اين نکته که بدون استثنا همه ی قهرمانان فيلم در يافتن راه حل پی در پی با شکست مواجه می شوند، بايد نگاه ما را از شخصيت يا گذشته ی متفاوت هر يک از آنها برگرفته متوجه ی امری سازد که ميان همه ی ايشان مشترک است. مهمترين امر مشترک ميان قهرمانان متفاوت فيلم، قوانين و فرهنگی می باشند که روابط ‌شان را به شکلی يکسان سازمان داده است. تاثير اين قواعد نانوشته بر روابط آنچنان قوی است که جايی برای بروز و حضور شخصيت (و در نتيجه فرديت) باقی نمی گذارد. رشد و سپس بروز فرديت، تنها به نظام تربيتی و نحوه ی شکل گيری شخصيت بستگی ندارد بلکه به عوامل و قواعدی که امکان بروز فرديت را در روابط (در هر دو پهنه ی خصوصی و عمومی) فراهم می سازند نيز وابسته است. به عنوان نمونه نادر و مرضيه علی رغم شخصيت متفاوت‌و جايگاه و موقعيت اجتماعی کاملا مختلف‌شان، از قواعدی مشترک در ارتباط تبعيت می کنند. قواعدی که با وجود تفاوت هايشان، هر دو را به طور يکسان در يافتن راه حل ناتوان کرده است. يکی از مهمترين و در عين حال بديع ترين ويژگی های نگاه فرهادی در اين است که برای بازنمايی واقعيت اجتماعی، بيش از پرداخت موقعيت اجتماعی، امکانات شخصی و شخصيت فردی هر کدام از قهرمان ها، به روابط و فرهنگ حاکم بر آن روابط نظر دارد. روايت فيلم را نه سرگذشت انسان ها بلکه تعامل و روابط ميان آنهاست که می سازد.   پنهان کاری: ابزاری برای کنترل ارتباط مهم ترين برخوردی که داستان فيلم بر حول آن شکل گرفته آشنايی و سپس رابطه ی ميان نادر و راضيه است. در حقيقت در فيلم ما با سه بحران مهم روبرو هستيم: دو بحران خانوادگی (نادر-سيمين و راضيه-حجت) و يک بحران در ابتدا ميان فردی (نادر-راضيه) که خيلی سريع به بحران ميان دو خانواده (نادر-سيمين با راضيه-حجت) تبديل می شود. از اين ميان، دو بحران نخست قبل از شروع روايت آغاز گشته و پس از پايان آن همچنان ادامه می يابند. تنها بحرانی که تماشاگر از ابتدا با شرايط پيدايش، رشد و دست آخر فرجامش از نزديک آشنا می شود بحران سوم است. اين بحران جديد در طی فيلم به مرور آنچنان ابعاد مهمی به خود می گيرد که زندگی هر دو خانواده را تحت تاثير قرار داده بحران درونی آنها را به شدت افزايش می دهد. از اين منظر حتی می توان موضوع اصلی فيلم را ظهور اين بحران سوم و تاثيراتش بر دو بحران قديمی تر دانست. با مطالعه ی اين بحران جديد است که ما می توانيم با بعضی از قواعد حاکم بر شکل گيری روابط آشنا شويم.   تنها دليلی که موجبات آشنايی نادر و راضيه را فراهم می آورد نياز متقابل و مبرم اين دو به يکديگر است: نادر به خدمتکاری احتياج دارد تا از پدرش نگهداری کند و راضيه به پول نادر نياز دارد تا کمی ازمشکلات مالی شوهر و خانواده اش بکاهد. ظاهرا هيچ نکته ی مشترک ديگری ميان اين دو وجود ندارد و اگر درگيری و مراجعه به مراجع قضايی روی نمی داد، احتمالا هيچ وقت اطلاع بيشتری نيز از زندگی يکديگر نمی يافتند. نادر به طبقه ی متوسط و راضيه به طبقه پايين و تهيدست جامعه تعلق دارند. نادر آدمی است با گرايشهای مدرنيستی طبقه متوسط و شهرنشين پايتخت که شايد اگر بيماری پدرش مانع نمی گشت چه بسا با همسرش برای زندگی به خارج می رفت. ظاهرا اختلاف نادر با سيمين بر سر ارزشها و يا نوع نگاه شان به زندگی نيست بلکه تنها شرايط خاص نادر است که پروژه ی رفتن را معلق کرده است. راضيه اما زنی شديدا مذهبی و در عين حال سنتی است. سنتی است چرا که "تقوايش" بر ترس بنياد گرفته است، ترس از عواقبی که اعمالش می توانند برای وی يا خانواده اش داشته باشند. نادر و راضيه زمانی با يکديگر روبرو می شوند که علی رغم مشکلات مهم خانوادگی که دارند، دايره ی انتخاب هايشان در زندگی بسيار محدود شده است. دادن حداقل اطلاعات، اصلی ترين قاعده ای است که رابطه ی ميان نادر و راضيه را تنظيم ميکند. نه راضيه به نادر در مورد شرايطش توضيح می دهد و نه نادر از او چنين انتظاری دارد. هر دو طوری رفتاد می کنند که گويی هر چه کمتر از يکديگر بدانند برای هر دويشان بهتر است. راضيه از نادر می خواهد تا به شوهرش دروغ بگويد و نادر نيز از آنجايی که به او احتياج دارد، بدون کنجکاوی بيشتر، می پذيرد. راضيه موضوع حاملگی خود را به نادر نمی گويد و نادر نيز وقتی به طور اتفاقی از آن مطلع می شود به روی راضيه نمی آورد. تلاش برای پنهان نگاه داشتن اطلاعات، فقط به رابطه ی راضيه و نادر ختم نمی شود: راضيه بسياری از مسائل را از شوهرش نيز مخفی ميکند؛ حتی دختر کوچکش نيز می داند که چه بخش از مشاهداتش را پدر نبايد بفهمد. از سوی ديگر دختر نادر با اين که شاهد شدت گرفتن دعوای پدرش با راضيه است، از گفتن اين که پول را نه راضيه بلکه مادرش برداشته خود داری می کند. در اين مورد حتی درک علت رفتار ترمه برای تماشاگر چندان ساده نمی باشد. شايد دليل آن برای خود ترمه نيز کاملا روشن نيست و فقط بر حسب الگوهای آموزشی که از کودکی داشته چنين عکس العملی از خود نشان می دهد. در دنيای قهرمانان تنهای فيلم، نگهداری اطلاعات به يکی از مهم ترين ابزارها برای کنترل رابطه تبديل گشته است: هر چه ديگران از تو کمتر بدانند، کمتر می توانند بر ارده و زندگی ات تاثير بگذارند و يا برعکس: هر چه تو از زندگی ديگران بيشتر بدانی (بخصوص وقتی ندانند که تو می دانی!) توانايی ات در کنترل آنها افزايش می يابد. در "جدايی نادر از سيمين"، تبديل اطلاعات به ابزاری برای کسب قدرت در رابطه باعث می شود تا در بسياری از موقعيت ها، افراد از اطلاعات يکسان، چه در مورد ديگران و چه حتی در مورد رويدادهايی که پيرامونشان رخ می دهد، برخوردار نباشند. وقتی حفظ اطلاعات با تبديل مدام آن به راز، به قاعده ای مهم در ارتباط تبديل شود، ديگر هدف از گفتگو تبادل اطلاعات نيست. تبادل نکردن اطلاعات نيز موجب ميشود تا افراد از اطلاعات برابر برخوردار نباشند و در نتيجه با ارزيابی های کاملا متضاد از واقعيت، موجب پديداری انواع و اقسام سوتفاهم ها، اختلافات و تنش ها گردند. کنترل اطلاعات به جای تبادل آن، چند نتيجه بسيار مهم در رابطه دارد که در اينجا به هر کدام اشاره ای کوتاه می کنيم. اول اين که تبديل اطلاعات به اسرار باعث می شود تا افراد به ارتباط به مثابه امری خطرناک که می تواند موجب آشکار گشتن رازها گردد نگاه کنند. در چنين شرايطی طبيعی است که افراد يا از برقراری رابطه طفره روند و يا اگر به آن مجبور شوند، به راحتی به يکديگر دروغ بگويند. در اين حالت انسان ها بجای تکيه بر سخنان ديگری، با توسل به قدرت تخيل خويش، به تعبير ناگفته ها و زبان غير کلامی وی می پردازند. بدين ترتيب اعتماد از روابط رخت برمی بندد و افراد پيشاپيش به يکديگر مظنون می شوند. در فيلم فرهادی تضاد ميان "ظاهر و باطن" که در فرهنگ ايرانی، عرفان و دينش، سابقه ای طولانی و ماندگار دارد، به شکل امروزی و مدرنش نمايانده شده است. در تضاد قرار دادن ظاهر و باطن، به دروغ نقشی مهم و بنيادی در ارتباط اعطا می کند که در زير جنبه های مهم آن را بررسی می کنيم.   دروغ: قاعده ی اصلی رابطه از آنجايی که اعتماد متقابل در چنين شرايطی اساسا امری نامعقول به نظر می رسد، حقيقت به پديده ای تبديل می شود که تنها می بايست به جست و جويش پرداخت. در اين فرآيند گفتگو با ديگری نه تنها کمکی نمی باشد بلکه حتی می تواند موجب انحراف فکر و اشتباه در تشخيص گردد. بدين ترتيب حقيقت انسان ها نه با مشارکت ديگران بلکه علی رغم آنها ساخته می شود. از اين زاويه نکته ی جالب در فيلم فرهادی تضادی است که ميان ساخت فيلم با منطق حاکم بر روابط ميان قهرمانانش وجود دارد: اگر "واقعيت روايی" فيلم بر اساس شبکه ی بسيار پيچيده ی روابط ميان قهرمانان شکل گرفته است، "واقعيت هر يک از شخصيت ها" در تنهايی و حتی در تقابل و تضاد با ديگران ساخته شده است. يکی از تلاش های بی وقفه و مشترک ميان قهرمانان فيلم، بنيان نهادن واقعيت بر امری خارج از دايره ی روابط شان است. در چنين وضعيتی دروغ به طور همزمان دو نقش متفاوت در رابطه برعهده می گيرد: از يک سو به وسيله ای تبديل می شود برای پنهان کردن اطلاعات و از سوی ديگر و در مرتبه ای متفاوت، دروغ گويی فرد مقابل به يکی از فرض های اساسی در رابطه مبدل می شود. در فيلم فرهادی دروغ گويی تنها به معنای دادن اطلاعات غلط به ديگری نيست بلکه همزمان به معنای سکوت کردن و ندادن اطلاعات صحيح نيز می باشد. در زير به اختصار نمونه های مهم و نقش های گوناگون دروغ را در ارتباط، از نظر می گذرانيم. ابزاری برای فشار بر ديگری: اولين دروغ در اولين صحنه ی فيلم، به انگيزه های پنهان سيمين برای طلاق مربوط می شود. در صحبت های بعدی سيمين با دخترش متوجه می شويم که در حقيقت او هيچوقت قصد جدايی از همسرش را نداشته و تنها می خواهد از درخواست طلاق به مثابه ابزاری برای وادار کردن نادر به قبول خواسته اش (ترک ايران) استفاده کند. مسلما در اين حالت ابزار فشار (اقدام به طلاق) تنها زمانی می تواند موثر باشد که سيمين در مورد انگيزه ی اصلی اقدامش به نادر دروغ بگويد. ابزاری برای حمايت از ديگری: يکی ديگر از کارکردهای مهم دروغ در فيلم، حمايت از ديگری است. دختر راضيه حتی قبل از آن که مادرش حرفی به او بزند می گويد که به پدرش در مورد اتفاقاتی که در خانه ی نادر می افتد چيزی نخواهد گفت. از سوی ديگر ترمه نيز برای حمايت از پدرش، وقتی در برابر بازپرس قرار می گيرد مجبور به گفتن دروغ می شود. هر دو (يکی با نگفتن واقعيت و ديگری با تحريف آن) سعی می کنند تا از والدينشان حمايت کنند. نکته جالب در اينست که با عوض گشتن نقش ها، اين بچه ها هستند که از والدين شان حمايت می کنند. احتياج به ديگری: نادر به حجت دروغ می گويد چرا که به همسرش راضيه برای نگهداری از پدرش نياز دارد. راضيه در مورد بيرون رفتن پدر از خانه و تصادف خودش با ماشين به نادر دروغ ميگويد چون به کار در خانه ی نادر نياز دارد. در هر دو مورد افراد به قصد مراقبت از منافع شخصی شان دروغ می گويند.  احتراز از تنش و درگيری در رابطه: راضيه و دخترش هر دو خوب می دانند که اگر حجت در جريان کار کردن راضيه در خانه ی نادر قرار بگيرد شر به پا خواهد کرد. در نتيجه در باره ی آن حرفی به او نمی زنند. از طرف ديگر راضيه موضوع خروج پدر از خانه را از نادر پنهان می کند. در هر دو مورد ظاهرا يکی از مهم ترين دلايل دروغگويی، احتراز از تنش در رابطه و عواقبش می باشد. شايد بتوان همين ترس را يکی از دلايل سکوت ترمه و نگفتن اين که پول را از کشو نه راضيه بلکه مادرش برداشته، عنوان کرد: ترس از توليد تنش در رابطه ی پدر و مادرش. در همه ی اين موارد، افراد برای حفظ آرامش و احتراز از عواقبی که تنش در رابطه می تواند برای آنها و يا ديگران در برداشته باشد، به يکديگر دروغ می گويند. برعهده نگرفتن مسئوليت: هم انکار نادر در برابر بازپرس وقتی از حاملگی راضيه اظهار بی اطلاعی می کند و هم پنهان کاری راضيه در مورد تصادفش با ماشين، به خاطر فرار از مسئوليت هايشان است. در اين حالت آدم ها برای فرار از مسئوليت کرده هايشان به دروغ و پنهان کاری متوسل می شوند. در هيچکدام از موارد بالا، دروغ گويی تنها به يک دليل صورت نمی گيرد و محصول چند عامل مختلف است که ما به قصد برشمردن شان، در هر مورد فقط بر مهم ترين شان انگشت گذاشته ايم. با اين که در فيلم هيچکدام از استراتژی های نام برده به نتيجه ی مطلوب خود دست نمی يابند، آدم ها با اصراری وسواس گونه به تکرارشان ادامه می دهند. ارتباط و گفتگو در فيلم "جدايی نادر از سيمين"، دو نقش مهم و در عين حال متضاد برعهده دارد: از يک سو شخصيت های فيلم برای حل مشکلات شان راهی جز توسل به ارتباط نمی يابند و از سوی ديگر نحوه ای که برای برقراری ارتباط برمی گزينند خود به مهمترين معضل بر سر راه رسيدن به راه حل تبديل می گردد. بدين ترتيب شرح معضل اصلی در نظام تعاملی حاکم بر روابط قهرمانان فيلم را می توان در يک جمله اين چنين خلاصه کرد: چگونه ارتباط  که هدفش با تبادل اطلاعات، ايجاد هماهنگی و در نهايت نزديکی ميان دنيای انسان های متفاوت به يکديگر است، به مرور به مهمترين مانع بر سر راه برقراری تفاهم و يافتن راه خروج از گرفتاری های زندگی تبديل می شود.  
 


ماموران امنيتی و انتظامی تبريز عصر چهارشنبه ۲ شهريور با مراجعه به منزل پدری مصطفی عوض پور فعال مدنی آذربايجان که جلسه ای با فعالان مدنی آذربايجانی پیرامون خشک شدن درياچه اروميه در اين منزل ترتيب داده شده بود، حدود سی تن از شرکت کنندگان اين جلسه را دستگير و به مکان نا معلومی منتقل کردند.  ماموران امنيتی و انتظامی تبريز عصر چهارشنبه ۲ شهريور با مراجعه به منزل پدری مصطفی عوض پور فعال مدنی آذربايجان که جلسه ای با فعالان آذربايجانی پيرامون خشک شدن درياچه اروميه در اين منزل ترتيب داده شده بود، حدود سی تن از شرکت کنندگان اين جلسه را دستگير و به مکان نا معلومی منتقل کردند.   خانم هاله، همسر ياسر سلمانی رضايی يکی از بازداشت شدگان روز چهارشنبه در گفتگو با راديو فردا می گويد: «در شب دستگيری آقای ياسر سلمانی رضايی به سازمان اطلاعات و حفاظت اطلاعات نيروهای انتظامی تبريز واقع در خيابان صائب مراجعه کرديم، اما اطلاعاتی به ما ندادند». بگفته وی، هنوز هيچ اطلاعی از محل نگهداری شوهر ايشان دريافت نکرده اند و در پی گيری هايشان، گفته شده است که دستگير شدگان در بازداشتگاه موقت حفاظت اطلاعات نيروهای انتظامی تبريز نيستند. « اما ما تقريبا مطمئن هستيم که بازداشت شدگان در بازداشتگاه موقت حفاظت اطلاعات نيروهای انتظامی تبريز در خيابان صائب نگهداری می شوند.   خانم رضايی می گويد که به دستگير شدگان نه اجازه داده شده است که با خانواده های خود تماس بگيرند و نه از محل نگهداری آنها، اتهامات و وضعيت آنها هيچ ارگانی به خانواده دستگير شدگان جوابی نمی دهد. ارگان خبری انجمن دفاع از زندانيان سياسی آذربايجانی در ايران (آداپ) روز پنج شنبه گزارش داد که ماموران ضمن ضرب و شتم خانواده عوض پور مادر و پدر، عروس و دايی خانواده را نيز بازداشت کردند که اين افراد پس از ساعتی چند از حفاظت اطلاعات نيروی انتظامی تبريز در خيابان صائب آزاد شده اند.   يکی از فعالين حاضر در جلسه روز چهارشنبه نيز که در جريان حمله ماموران به خانه آقای عوض پور موفق به گريز شده بود، در گفتگو با راديو فردا شمار شرکت کنندگان در جلسه بحث پيرامون خشک شدن درياچه اروميه و بررسی اعلام فراخوان عمومی برای تظاهرات يا تشکيل ميتينگ را سی نفر عنوان کرد. بگفته وی، جلسه در کوچه مسکونی وی (قوم تپه تبريز) و در منزل پدری مصطفی عوض پور برگزار شده بود.   وی که خواست نامی از وی برده نشود، می گويد که در واکنش به عدم تصويب طرح دوفوريتی مجلس برای آبرسانی به درياچه اروميه، فعالين مدنی و سياسی آذربايجان برای بررسی راههای اعتراض به اين عمل مجلس، تشکيل جلسه داده بودند.    فعالين آذربايجان قبل از اين نيز، طی فراخوانهايی مردم را برای شرکت در تجمعات اعتراضی به خشک شدن درياچه اروميه دعوت کرده بودند. در سالهای ۸۹ و ۹۰ دهها معترض به خشک شدن درياچه اروميه در ميتينگهايی که در روز طبيعت (۱۳ فروردين) برگزار کرده اند شده اند که تاکنون ۳۰ نفر آنها دادگاهی شده اند.   ارگان خبری انجمن دفاع از زندانيان سياسی آذربايجانی در ايران (آداپ) نيز طی گزارشی اسامی بازداشت شدگان روز چهارشنبه را منتشر کرده است. در ميان بازداشت شدگان نام موسی برزين خليفه لو وکيل مدافع تعدادی از فعالين آذربايجان که قبلا در رابطه با اعتراض به خشک شدن درياچه ارميه دستگير و به تحمل شلاق، زندان و جريمه نقدی محکوم شده بودند نيز ديده می شود.   بنا بر اين گزارش بازداشت شدگان هيچگونه تماسی با خانواده شان نداشته اند و از محل نگهداری آنها اطلاعی در دست نيست.   به گفته مسئولان جمهوری اسلامی، آب درياچه اروميه در برخی نقاط آن تا ۱۰ کيلومتر پس روی کرده و با ادامه روند فعلی اين درياچه تا سه سال آينده خشک می‌شود.   اين در حالی است که به گفته شماری از کارشناسان محيط زيست، يکی از دلايل بروز وضعيت بحرانی در درياچه اروميه، ساخت سدهای متعدد بر روی رودهايی است که به اين درياچه منتهی می‌شوند.   بر اساس برخی گزارش‌ها، تاکنون حدود ۳۵ سد در مسير اين رودها ساخته شده و ۱۰ سد ديگر نيز در دست ساخت است.   محمدباقر صدوق، معاون محيط طبيعی سازمان حفاظت محيط زيست نيز گفته است: «با خشک شدن درياچه اروميه زندگی شش ميليون نفر در منطقه به خطر می‌افتد و ريزگردهايی که اکنون از کشورهای همسايه می‌آيند و ايران را دچار بحران کرده اين بار به صورت ريزگرد نمک قسمت اعظمی از کشور ما را تحت تاثير قرار می‌دهد و زندگی را در اين نواحی نابود می‌کند.» به گفته وی، «با خشک شدن درياچه اروميه بيش از ۱۰ ميليارد تن نمک به صورت گرد وغبار و طوفان بر سر مردم اين ناحيه می‌ريزد و اين بحران تنها گريبان آذربايجان را نمی گيرد، بلکه تمامی مناطق کشور را تحت تاثير خود قرار خواهد داد». رد طرح دو فوريتی آبرسانی به درياچه اروميه در مجلس   نمايندگان مجلس شورای اسلامی ۲۵ مرداد با دو فوريت طرح انتقال آب به درياچه اروميه موافقت نکردند و بنابراين اين طرح به صورت عادی در دستور کار مجلس قرار می گيرد. نمايندگان در جلسه علنی روز سه شنبه مجلس به بررسی دوفوريت طرح انتقال آب برای نجات درياچه اروميه از خشک شدن پرداختند اما دو فوريت اين طرح تنها ۵۷ رای موافق را کسب کرد و به تصويب نرسيد. دو فوريت اين طرح ۹۴ رای مخالف و ۳۵ رای ممتنع از مجموع ۲۱۴ نماينده حاضر را کسب کرد. در ماده واحده اين طرح که به امضای ۶۶ نفر از نمايندگان رسيده، آمده است: وزارت نيرو موظف است طی سال ۹۰ حداقل يک ميليارد مترمکعب آب را برای صيانت از درياچه اروميه از راه های انتقال آب به طريق پمپاژ از طريق رودخانه سيلوه در پيرانشهر به درياچه اروميه، انتقال آب رودخانه ارس به درياچه اروميه از دو حوزه آذربايجان غربی و شرقی.   همچنین پيشنهاد شده بود که آبگيری سدهای حوزه درياچه اروميه در استان های آذربايجان غربی و آذربايجان شرقی و کردستان بعد از حل بحران درياچه اروميه موکول می‌شود. تامين مالی اجرای اين قانون نيز به مبلغ يک ميليارد دلار ازمحل جزء (ث) بند ۲ قانون بودجه سال ۹۰ کل کشور پيشنهاد شده بود. نورالله حيدری دستنايی يکی از نمايندگان مجلس با مخالفت با طرح دو فوريتی آبرسانی به دريچه اروميه گفته است که ين مبلغ (يک ميليارد دلار) تمام پولی است که براساس قانون (بودجه ۹۰) بايد برای رفع مشکل گردوغبار، آب های مرزی و تالابهای کل کشور هزينه شود.   «آوارگی ۱۴ ميليون نفر با خشک شدن درياچه اروميه» خبرگزاری کار ايران «ايلنا» گزارش داده است که "جواد جهانگيرزاده" عضو کميسيون امنيت ملی و سياست خارجی مجلس در موافقت با تصويب طرح دوفوريتی آبرسانی به درياچه اروميه اظهار داشته است که که خشک شدن درياچه اروميه آوارگی ۱۴ ميليون انسان را به همراه دارد. بگفته وی، اگر هم اکنون اين مشکل را برطرف نکنيم، در آينده چه کسی توانايی جلوگيری از سونامی نمک را دارد. جهانگيرزاده تاکيد کرد: اگر هم اکنون از خشک شدن درياچه اروميه جلوگيری نشود در سال‌های آينده بايد صدها ميليارد دلار برای مقابله با سونامی نمک هزينه شود.  
 


وزارت خزانه‌داری آمریکا بانک «جی‌پی مورگان چیس» را به خاطر نقض تحریم‌ها علیه ایران و چند کشور دیگر ۸۸.۳ میلیون دلار جریمه کرد. این وزراتخانه می‌گوید که جی‌پی‌مورگان ۳۲ هزار اونس شمش طلا به یک بانک ایرانی منتقل کرده‌است.وزارت خزانه‌داری آمریکا روز پنج‌شنبه بانک «جی‌پی مورگان چــِیس» را به خاطر زیر پا گذاشتن تحریم‌های ایالات متحده علیه ایران و چند کشور دیگر ۸۸٫۳ میلیون دلار جریمه کرد. بانک جی‌پی مورگان یک گروه چندملیتی بانکداری و سرمایه است که مقر اصلی آن در منهتن نیویورک قرار دارد. به گزارش خبرگزاری فرانسه، خزانه‌داری آمریکا می‌گوید که این بانک اقدام به نقل و انتقالات «فاحش» مالی، اعطای وام و دیگر تسهیلات به ایران، کوبا، سودان و دولت پیشین لیبریا کرده‌است که این «نقض آشکار» مقررات تحریمی مختلف است. بنا بر این گزارش مقرراتی که نقض شده هفت فقره و مربوط به دوره زمانی ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۱ است و جی‌پی‌مورگان در این رابطه موافقت کرده تا جریمه یادشده را بپردازد. به گفته وزارت خزانه‌داری آمریکا، بانک جی‌پی‌مورگان در سال ۲۰۰۹ به تأمین مالی معامله‌ای کمک کرده که با کشتی‌های ایرانی مرتبط است و با این کار از «قانون تحریمی جلوگیری از گسترش جنگ‌افزار کشتار جمعی» تخطی کرده‌است. هم‌چنین به گفته این وزراتخانه جی‌پی‌مورگان اقدام به انتقال ۳۲ هزار اونس شمش طلا به یک بانک ایرانی کرده و در موردی دیگر برای مشتری‌های ایرانی اوراق اعتباری صادر کرده‌است ولی گزارشی از این نقل و انتقال‌ها به «دفتر کنترل دارایی‌های خارجی وزارت خزانه‌داری» نداده‌است. یک سخنگوی بانک جی‌پی‌مورگان چیس، به خبرگزاری فرانسه گفت که هیچ یک از موارد نقض، با قصد و نیت زیر پا گذاشتن مقررات خزانه‌داری انجام نشده و «این موارد، خطاهایی نادر هستند که در صدها میلیون نقل و انتقالی که هرساله انجام می‌شود پیش می‌آیند.» ایالات متحده و دیگر قدرت‌های غربی ایران را متهم می‌کنند که در برنامه هسته‌ای‌اش اهداف نظامی را دنبال می‌کند و به این خاطر تحریم‌هایی را علیه جمهوری اسلامی اعمال کرده‌اند. ایران این اتهام را همواره رد کرده‌است. خردادماه گذشته ایالات متحده از گسترش تحریم‌های اتحادیه اروپا به بیش از ۱۰۰ شرکت دیگر ایرانی استقبال کرد و بریتانیا نیز با اعلام استقبال از این تصمیم، گفت که «سرکوب خشن مردم ایران» توسط حکومت و «پشتیبانی» حکومت ایران از سرکوب‌ها در سوریه، باعث مصمم‌تر شدن غرب در جلوگیری از دست‌یابی جمهوری اسلامی به سلاح اتمی شده‌است. در یک سال گذشته سیستم‌های مالی بین‌المللی تحت فشار آمریکا محدودیت‌های زیادی برای دادوستدهای بازرگانی با ایران ایجاد کرده‌اند و بسیاری از شرکت‌های غربی نیز خود را از پروژه‌های صنعتی و نفت و گاز ایران کنار کشیده‌اند.
 


بخش اصلی دارايی های معمر قذافی در مؤسسه سرمايه گذاری ليبی (ال. آی. ای) است که ارزشی معادل ۷۰ ميليارد دلار آمريکا (برابر با ۴۲.۴ ميليارد پوند) دارد. مؤسسه «ال. آی. ای.» در سال ۲۰۰۶ و برای خرج کردن نقدينگی حاصل از درآمد نفتی ليبی تأسيس شد.  بخش اصلی دارايی های معمر قذافی در مؤسسه سرمايه گذاری ليبی (ال. آی. ای) است که ارزشی معادل ۷۰ ميليارد دلار آمريکا (برابر با ۴۲.۴ ميليارد پوند) دارد. مؤسسه «ال. آی. ای.» در سال ۲۰۰۶ و برای خرج کردن نقدينگی حاصل از درآمد نفتی ليبی تأسيس شد.   به نوشته روزنامه بریتانیایی تلگراف، دارايی های مؤسسه سرمايه گذاری ليبی در بريتانيا (که ۱۲ ميليارد پوند آن در حال حاضر، و پس از تحولات اخير در ليبی، مسدود شده است) شامل اين موارد می شود:   سهام ۳.۲۷ درصدی در شرکت انتشاراتی پيرسون، که روزنامه سرشناس فایننشال تایمز و کتاب های پنگوئن را در مالکيت خود دارد. علاوه بر آن سهام ۵۰ درصدی (غير کنترلی) در گروه اکونوميست – که ارزش آن در بيست و دوم ماه اوت، در لندن ۲.۵ درصد افزايش نشان داد.    بر پايه گزارش مجله «پراپرتی ويک»، ارزش املاک ليبی در شهر لندن، اوايل سال جاری ميلادی ۷۰۰ ميليون پوند بر آورد شده است. شماره ۱۴ خيابان کورن هيل، مقابل بانک انگلستان، و ساختمان پورتمن، در خيابان اکسفورد، تنها دو نمونه از املاک فوق هستند.   کشور ليبی در ايتاليا نيز دارايی های قابل توجهی را در مالکيت خود دارد: در سال ۱۹۷۷ پس از آنکه جيووانی آگنلی، مؤسس شرکت خودروسازی «فيات»، از شرکت سرمايه گذاری خارجی عربی ليبی (لفيکو) دعوت کرد که ۱۵ درصد از سهام شرکت تحت مديريتش را خريداری کند، در مقابل ، ليبی با پذيرش پيشنهاد آگنلی در واقع به نجات فيات شتافت.   «لفيکو» سهام فيات را در سال ۱۹۸۶ به فروش رساند، اما در سال ۲۰۰۲ کمی بيش از دو درصد از سهام فيات را مجدد خريداری کرد. سهام فيات روز ۲۲ اوت ۲.۳ درصد افت ارزش نشان داد.   لفيکو، همچنين، سهمی ۷.۵ درصدی از باشگاه معروف و پرطرفدار «يوونتوس» را نيز در اختيار دارد. باشگاه «يوونتوس»، مانند شرکت «فيات» در مالکيت خانواده اگنلی قرار دارد. السعدی قذافی، يکی از پسران معمر قذافی، که گزارش هايی مبنی بر دستگيری او توسط شورشيان منتشر شد، زمانی در هيئت مديره يوونتوس عضويت داشت و سابقه بازی در تيمهای «پروجيا» و «اودينسه» را نيز در کارنامه اش دارد.   در دنيای ورزش، ليبی قصد خريد باشگاه لازيو را نيز در دست بررسی داشت و باشگاهی ديگر، تريستينا، را نيز در دلارهای نفتی اش غرق کرد.   اوايل سال جاری ميلادی، «فين مکانيکا»، بزرگترين شرکت هوا فضا و دفاعی ايتاليا از جهت ميزان سوددهی، در مواجه با هزينه های بازسازی و فشار مالی ناشی از بازپرداخت بدهی هايش – در حاليکه ارقام سوددهی شرکت ۲۲ درصد کاهش نشان می داد – ناگزير شد که نسبت به نا آرامی ها در ليبی سياست «بی تفاوت ماندن» را در پيش گيرد. ليبی مالک ۲.۰۱ درصد از سهام اين شرکت است و در طول ساليان همکاری، چندين «تفاهم نامه» ميان «فين مکانيکا» و کشور ليبی به امضا رسيده است.   اما داستان به همين جا ختم نمی شود، حدود هفت درصد از سهام بانک «يونی کرديت»، بزرگترين بانک ايتاليا از جهت ميزان دارايی، متعلق به بانک مرکزی ليبی است که روز بيست و دوم ماه اوت، در سايه تحولات اخير، ۰.۱۱ درصد افت ارزش پيدا کرد.      
 


نائوتو کان  ( Naoto Kan ) نخست وزیر ژاپن روز جمعه اعلام کرد که از مقام ریاست حزب دمکرات ژاپن استعفا داده است.   رسانه‌های ژاپن استعفای نائوتو کان ازریاست حزب را به معنای کناره‌گیری او از مقام نخست وزیری در روزهای آینده می‌دانند.   انتخابات درون حزبی برای گزینش جانشین نائوتوکان روز دوشنبه آینده برگزار می‌شود، و برنده این انتخابات به عنوان نخست وزیر آینده ژاپن معرفی خواهد شد.
 


طوفان دریایی ایرن که در جزایر کارائیب تا کنون ۵ کشته برجای گذاشته است، پس از به بار آوردن خرابی‌های بسیار با شدت بیشتری به سواحل شرقی آمریکا نزدیک می‌شود.   طوفان دریایی ایرن به سمت کارولینای شمال در شرق آمریکا درحال پیشروی است، و طبق پیش‌بینی کارشناسان بعید نیست که شهرهای پرجمعیتی مانند نیویورک و واشینگتن را نیز در معرض تهدید قراردهد.   طوفان دریایی ایرن با سرعت ۱۸۵ کیلومتر درساعت اکنون به شدتی معادل سه روی پنج، که مقیاس شدتِ طوفان‌های دریایی شناخته می‌شود رسیده است و پیش بینی می شود سرعت و شدت آن افزایش یابد.
 


شیخ حَمَد بن خلیفه آل ثانی امیر قطر که شامگاه پنجشنبه برای یک دیدار رسمی با رئیس جمهوری اسلامی وارد تهران شده بود، بامداد جمعه ایران را به قصد کشورش ترک کرد. بنا به گزارش ایرنا، امیر قطر دراین سفرکوتاه چند ساعتی با محمود احمدی نژاد دیدار و گفت و گو کرد. از جزئیات و موضوع گفت و گوهای شیخ حمد و محموداحمدی نژاد خبری منتشر نشده است. یک هیئت هفت نفره امیر قطر را دراین سفرهمراهی می کردند.
 


تلویزیون العربیه به نقل از منابع دیپلماتیک خبر داد که بامداد جمعه سه راکت به سوی منطقه ای واقع در مرز بین عراق و کویت شلیک شد.   تلویزیون ال عُروبا که گفته می‌شود هوادار قذافی است اعلام کرد که بندر مبارک در کویت هدف سه راکت کاتیوشا قرار گرفته است.   این بندر که در دست ساخت است به دلیل ذخایر نفتی آن از موارد اختلاف کویت و عراق بشمار می رود.   هنوز کویت  یا عراق شلیک راکت به این بندر را تأیید نکرده‌اند.   کویت درحال ساخت بندری با هزینه یک میلیارد دلار در جزیره بوبیان است، اما عراق احداث چنین بندری را برای خطوط دریایی خود زیانبخش می‌داند.
 


شامگاه پنجشنبه درپی وقوع سیلاب در روستایی در شهرستان چناران درنزدیکی مشهد چهارنفرکشته شدند و یک نفر ازاهالی مفقود شد.   به گفته مقامات وزارت بهداشت درمحل این حادثه بین ساعات ۹ تا ۱۰ شب رخ داده است.
 


وزارت خزانه داری آمریکا اعلام کرد با بانک جِی پی مورگان برسر پرداخت جریمه نقدی به دلیل نقض آشکار تحریم‌های ایران به توافق رسیده است.   بانک جِی پی مورگان از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۰ چندین بار تحریم‌های اقتصادی علیه برخی کشورهای خارجی ازجمله ایران را زیر پا گذاشته و باید مبلغ ۸۸ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار به خزانه داری آمریکا پرداخت کند.   اعطای وام به چند موسسه ایرانی، انتقال طلا به بانکی درایران و انتقال اوراق اعتباری ویا واریز کردن پول به واسطه های ایرانی از جمله موارد نقض تحریم‌های ایران توسط این بانک به شمار می‌رود.   وزارت خزانه‌داری آمریکا می گوید، بانک جی‌پی مورگان علاوه بر این در انتقال پول برای مقام‌های کوبایی و سودانی نیز نقش داشته  و بدین ترتیب قوانین ایالات متحده را نقض کرده است.
 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به radiofarda-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به radiofarda@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بازار امروز

Loading currency converter .. please wait

loading
currency converter
please wait
....

خبرهاي گذشته