هستي نيوز،از آن سوي فيلتر جمهوري اسلامي خبر پراكني ميكند

-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد...
http://groups.google.com/group/hasti-news
------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ شهریور ۷, دوشنبه

Latest News from Iran Green Voice for 08/29/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



همزمان با آزادی تعدادی از زندانیان سیاسی، مدت حبس تعداد دیگری از این زندانیان نیز کاهش یافت.

آخرین فهرست زندانیان آزاد شده در شب و روز گذشته را در اینجا ببینید

به گزارش کلمه، به مناسبت عید سعید فطر، مدت حبس برخی از زندانیان سیاسی کاهش یافته است. از آن جمله می‌توان به محکومیت حمزه کرمی اشاره کرد که دو سوم از آن بخشوده شده و به همین نسبت از محکومیت عرب قبادی نیز کاهش پیدا کرده است. عرب قبادی و آقایاری، که او هم محکومیتش کاهش یافته، در اندرزگاه ۸ زندان اوین به سر می‌برند.

بر اساس این گزارش، از محکومیت محمدرضا رجبی نیز که یک سال از آن باقی مانده بود، دو سوم این مدت کاهش یافته و بدین ترتیب او چهار ماه دیگر آزاد خواهد شد. بابک داشاب نیز با وضعیت مشابهی روبه‌روست و دو سال از سه سال محکومیت باقی‌مانده‌ی وی کم شده است.

این گزارش حاکی است که بهرنگ تنکابنی نیز از جمله کسانی است که اجرای حکم او متوقف شده و گفته می‌شود که سمیه فرید نیز همین وضعیت را دارد.

کلمه در صورت دریافت هرگونه اطلاعات تکمیلی در این باره، آخرین اخبار را به اطلاع خوانندگان خواهند رساند.


 


آیت‌الله دستغیب با تاکید بر اینکه عمل به قانون اساسی، هم به نفع حاکمیت است و هم به نفع مردم، بر یقینی بودن اظهارات خود درباره‌ی «نقض قانون اساسی و خروج از دایره‌ی شرع» تاکید کرد و هشدار داد که «اگر بنا بر بی‌قانونی باشد و بخواهند مردم را بی‌محاکمه و اثبات گناه، زندانی و محصور کنند ـ مانند آقایان موسوی و کروبی ـ بعد هم بگویند ما کاری بر خلاف قانون نکردیم، هم مردم به زحمت می‌افتند و هم خود آقایان، و هم آشوب و هرج و مرج برپا می‌شود.»

این مرجع تقلید با تاکید بر اینکه «بنای ما بر آشوب و بر هم زدن اوضاع نیست، هدف ما قرار گرفتن در مسیر قانون و شرع است تا آرامش و راحتی برای حاکمان و مردم فراهم شود» همچنین پایبندی حاکمیت به قانون را زیر سؤال برد و گفت: «ممکن است ادعا کنند قانون حاکم است. عمل به قانون باید مشهود باشد. آنچه ما در این مدت دو سال دیدیم و برایمان یقین حاصل شد، نقض قانون، به صورت مکرر و بی‌شمار بود. برای ما اهمیتی ندارد که چه کسی رئیس می‌شود، مهم عمل به قانون و شرع است. قصد ما توهین به هیچ‌کس نیست و اسم هیچ‌کس را هم هرگز بر منبر نیاورده‌ایم.»

به گزارش حدیث سرو، آیت‌الله سید علی‌محمد دستغیب در ادامه‌ی جلسات تفسیر قرآن خود که در ماه مبارک همه‌روزه بعد از نماز ظهر و عصر برگزار می‌شود، به تفسیر آیات ۳۴ و ۳۵ سوره‌ی رعد پرداخت و همچنین به ۲۲ مورد از مضرّات مکرر دروغ اشاره کرد که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:

بسم الله الرحمن الرحیم

«لَهُمْ عَذابٌ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَشَقُّ وَ ما لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ واقٍ» (۳۴)«مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتی‏ وُعِدَ الْمُتَّقُونَ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ أُکُلُها دائِمٌ وَ ظِلُّها تِلْکَ عُقْبَى الَّذینَ اتَّقَوْا وَ عُقْبَى الْکافِرینَ النَّارُ» (۳۵)

«آنان را در زندگانی دنیا عذابی است و عذاب آخرت سخت تر است و در برابر خداوند هیچ نگهدارنده ای ندارند».«بهشتی که به پرهیزکاران وعده داده شده نهرها زیر درختانش جاری است میوه ها و سایه اش دائمی است. این سرانجام اهل تقواست و سرانجام کافران، دوزخ است».

تنگی دنیا بر گنهکاران

لَهُمْ عَذابٌ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا؛ کسانی که منکر وجود خدای تعالی یا توحید و ربوبیت اویند در زندگانی دنیا دستخوش عذاب و سختی هستند و البته عذاب آخرتشان بسیار شدیدتر است. در سوره طه می فرماید:

«وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْری فَإِنَّ لَهُ مَعیشَةً ضَنْکاً وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَعْمى
«و هر کس از یاد من روی گرداند زندگانی تنگی خواهد داشت و روز قیامت، او را کور محشور می کنیم». (طه/۱۲۴

از مصادیق یاد پروردگار، همچنان که قبلا گفته شد، نماز، قرآن، خویشتن داری در هنگام مواجهه با گناه و شرکت در مجالس تذکر یاد خداست.

منظور از زندگانی تنگ، محروم ماندن از سعه وجودی است که انسان می تواند بدان دست یابد و از آسمانها و زمین وسیعتر شود و بهشتهای عدن پروردگار را در خود ظاهر کند. اثر این محرومیت، ضیق شدن وجود و تبدیل شدن درون بشر به محوطه ای تنگ و ظلمانی است که خداوند درباره اش چنین می فرماید:

«أَوْ کَظُلُماتٍ فی‏ بَحْرٍ لُجِّیٍّ یَغْشاهُ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ سَحابٌ ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ إِذا أَخْرَجَ یَدَهُ لَمْ یَکَدْ یَراها وَ مَنْ لَمْ یَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُوراً فَما لَهُ مِنْ نُور»

«همچون تاریکی هایی در اعماق دریایی ژرف که موج بر موج فرود می آید و بر فراز آن ابر سیاهی است که تاریکی بر تاریکیهای آن بیفزاید چون دست بیرون آورد آن را نبیند و آنکه خدا برایش نوری ننهاد، هیچ نوری نخواهد داشت». (نور/۴۰)

این تاریکیها و تنگیها حاصل صفات ناپسند و اعمال ناشایست خود انسان است؛ از حسد و بخل و کبر و کینه و غرور و غضب و غیره.

کسی که شبانه روز در دریای حسد غرق است یا از هر کسی کینه ای به دل دارد و تا تلافی نکند آرام نگیرد، یا به یک تعریف باد می کند و با یک انتقاد برمی آشوبد، زندگی آرامی نخواهد داشت و همواره در تشویش و اضطراب به سر می برد لذا مجبور است خود را با لغویات و گناهان آرامش دهد. چنین کسی حتی اگر مسلمان و شیعه باشد، با نماز و یاد خدا آرامش نمی یابد و اگر کافر باشد که دیگر هیچ.

این تازه عذاب دنیاست. ممکن است بتواند در اینجا، با وسایلی خود را مشغول کند اما در عالم برزخ و قیامت دیگر هیچ راه فراری ندارد و با اعمال و صفات خود تنها می ماند و ظهور آنها را بعینه تماشا می کند؛ «وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَشَقُّ».

وَ ما لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ واقٍ؛ کسی که در این دنیا از خدا برید و در باطن و درون خود از او بیگانه شد و به دنیا پیوست، هیچ حافظی نخواهد داشت چرا که حافظ انسان، خدای تعالی و اولیای اویند و چنین کسی ارتباطی با ایشان ندارد و لذا به امراض متعددی از جمله دنیا طلبی، حبّ ریاست، حرص شهرت و غیره مبتلا می شود. امام صادق علیه السلام می فرماید:

«إِیَّاکُمْ وَ هَؤُلَاءِ الرُّؤَسَاءَ الَّذِینَ یَتَرَأَّسُونَ فَوَ اللَّهِ مَا خَفَقَتِ النِّعَالُ خَلْفَ رَجُلٍ إِلَّا هَلَکَ وَ أَهْلَک‏»
«بپرهیزید از این رئیسان ریاست طلب. به خدا سوگند صدای کفشها دنبال مردی بلند نشود جز آنکه خود هلاک شود و دیگران را هم به هلاکت افکند». (اصول کافی، ج۲، ص۲۹۷)

در زمان حضرت آیت الله بروجردی رحمه الله، عده ای از طلاب، پشت سر امام خمینی رحمه الله در کوچه و خیابان به راه افتاده بودند. ایشان با عتاب به آنها گفت: چه خبر است، مگر عروس می برند؟ برگردید!

این رفتار بخاطر ترس ایشان از هوای نفس و از تحذیر روایت بود. وقتی عده ای به دنبال انسان راه می افتند و قربان گوی او می شوند، کبر به سراغش می آید و هلاک می شود؛ چون هلاک شد دیگران را هم که به دنبالش هستند هلاک می کند. مولوی در حکایتی کوتاه، قصه حاکمی را نقل می کند که وقتی به نماز می رفت، عده ای اطرافش حرکت می کردند و هر کس را که به او نزدیک می شد، کتک می زدند. روزی شخصی، خواسته یا ناخواسته، به حاکم نزدیک شد و از طرف محافظان مشت محکمی خورد و خون از صورتش جاری شد. شخص مضروب به هر مصیبتی بود خود را به حاکم رساند و به او گفت: تو در راه نماز هستی و این چنین بر سر ما می آورند، اگر در راه شر بودی چه می کردند؟

وقتی تکبّر به سراغ انسان می آید، دیگر نشانی از خدا در او نخواهد بود لذا در روایت است کسی که به اندازه خردلی کبر در دلش باشد، روی بهشت را نخواهد دید. این بخاطر آن است که شخص متکبر خود را همسان خدا یا خدایی کوچک می بیند! بهشت جایگاه کسانی است که خود را بنده خدا می دانند و به ذکر خدا آرامش می یابند و متصل به اویند.

بهشت، وعده گاه متقین

مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتی‏ وُعِدَ الْمُتَّقُونَ؛ «متقی» کسی است که پس از ایمان به خدا، همه واجبات را انجام دهد و از محرمات پرهیز کند و بر این کار ممارست داشته باشد بطوری که بتوان او را عادل نامید. پس متقی، درجه ای بالاتر از مومن دارد.

کسانی که از گناهان خود توبه کرده نیکوکار شدند، می توانند در زمره متقین درآیند و به بهشت داخل شوند اما کسانی که ایمان به خدا و محبت به اهل بیت علیهم السلام دارند اما بی توبه از دنیا رفته اند، اگر چه اهل نجاتند اما چون کثافاتی را با خود برده اند، باید در عالم برزخ پاک شوند چرا که بهشت جای کثیفی و آلودگی نیست؛ بهشت سرای پاکان و نیکان است. کیفیت و کمیت پاک شدن، بسته به آلودگیهای افراد، متفاوت است، بعضی با یکی دو بار استحمام همه آلودگیهایشان زدوده می شود، بعضی دیگر حمامهای بیشتر و داغتر و چه بسا همراه با مشت و مال نیاز دارند!

دارالسلام عراقی حکایت عالمی را نقل می کند که در خواب دید، پس از مرگ در عالم برزخ دچار سختیها و مشقات بسیاری شد و تازه هنگامی که همه آنها را پشت سر گذاشت و آماده رفتن به بهشت گردید سراپای خود را تاول زده دید و بعد از دعا و انابه، مورد عنایت قرار گرفت و پاک شد.

تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ؛ تعبیراتی که خدای تعالی از بهشت می کند که همگی واقعی و غیر سمبلیک است، در حقیقت بیانگر درون خود افراد نیکوکار است. پس وقتی سخن از آب و جویبار می گوید، در واقع خبر از آبهای پاک و زلال و علوم نافعی می دهد که از درون شخص می جوشد و به اعضا و جوارحش جاری می شود و به شکل خصال نیک و اعمال صالح، از او ظاهر می گردد.

أُکُلُها دائِمٌ؛ میوه ها و خوراکیهای بهشت، آنی و دائمی است؛ یعنی هر آنچه را میلش کشد، بلافاصله در نزد خود ظاهر می بیند و لذتی که از آنها می برد، لذت معنوی است؛ صد مزه از آنها می چشد بدون آنکه تفاله و زائده ای داشته باشند یا نیازی به دفع داشته باشند.

سرّ دائم بودن این نعمتها این است که شخص بهشتی ، دائم در یاد خدا بود. شهید آیت الله دستغیب رحمه الله را در خواب دیدند و از احوالشان پرسیدند. فرمود: هر چه در دنیا، یاد خدا بودیم، اینجا خوشیم.

وَ ظِلُّها؛ سایه، کنایه از طراوت و تازگی و لطافت بهشت است چرا که در آنجا خورشیدی نیست تا سایه ای باشد. نور آنجا، نورانیت خود افراد و نور جمال محمد و آل محمد صلی الله علیهم است.

شمس و قمر در زمین حشر نباشد
نور نتابد مگر جمال محمد

هوای بهشت، به لطافت هوای بین الطلوعین، در یک روز معتدل بهاری است. نشاط آور و مفرح، به نشاط شخص مومن در اثر یاد خداست.

تِلْکَ عُقْبَى الَّذینَ اتَّقَوْا وَ عُقْبَى الْکافِرینَ النَّارُ؛ این بهشت با آن توصیفات، سرانجام اهل تقواست اما کسانی که کفر ورزیدند و گناه کردند، سرانجامشان آتشی است که هیمه های آن اعمال خود آنهاست.

مضرّات دروغ

امیدواریم برکات ماه رمضان که نصیب می‌شود بعد از آن هم حفظ شود که از همین رو صفای باطنی می‌آید.

پیش از این مطالبی درباره‌ ی صدق و کذب گفته شد. همه باید با خداوند عهد ببندیم که راستگو باشیم و صادق بمانیم و دروغ را کنار بگذاریم. دروغ اثراتی دارد که اگر کسی دروغگو باشد و تصمیم به رفع این صفت رذیله نداشته باشد، این اثرات برای او می‌ ماند. در قرآن و روایت بیشتر از ۲۰ مورد اثرات کذب ذکر شده که برخی گفته می‌شود: اول: دروغگو ایمان ندارد و در قرآن هم آمده است که کافران دروغ می‌گویند. «إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی مَنْ هُوَ کَاذِبٌ کَفَّارٌ» (زمر/٣)

دوم: دروغگو ملعون است. خداوند می فرماید: «أَنَّ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَیْهِ إِنْ کَانَ مِنَ الْکَاذِبِینَ» (نور/٧)

سوم: دروغگو روسیاه است. پیامبر فرمودند: «ایاک و الکذب فانه یسود الوجه». از دروغ بپرهیز که روی را سیاه می‌کند. (المستدرک/ج۲/ص۱۰۰) البته روسیاهی باطنی دارد و ممکن است در ظاهر معلوم نباشد.

چهارم: دورغ از شراب بدتر است. امام باقر فرمودند: «ان الله جعل للشر اقفالا و جعل مفاتیح تلک الاقفال الشراب و الکذب شر من الشراب». خداوند تمامی بدیها را در خانه ای قرار داده و کلید تمام بدیها شراب است و دروغگو از آن بدتر است. (الکافی/ ج ۲/ ص ۳۳۸)

پنجم: دروغگو گندیده دهان است و ملک از بوی گند دهانش دور می‌شود. البته همان گونه که گفته شد اینها باطنی است و ممکن است در ظاهر دهانش خوشبو باشد. «اذا کذب العبد کذبه تباعد الملکه عنه مسیره میل من نتن ما جاء به». وقتی بنده دروغ می گوید فرشته به خاطر بوی گندش به مسافت یک میل از او دور می شود.(شرح نهج البلاغه/ ج۶/ص۳۵۷)

ششم: دروغ مانع چشیدن طعم ایمان است. علی(ع) فرمودند: «لا یجد عبد طعم الایمان حتی یترک الکذب هزله و جده». بنده طعم ایمان را نمی‌چشد تا اینکه دروغ را به شوخی و جدی ترک گوید. (الکافی/ ج ۲/ ص ۳۴۰)

هفتم: دروغگو تخم دشمنی و کینه را در دلها می‌کارد.

هشتم: دروغگو کم مروت ترین مردمان است و جوانمردی ندارد. رسول خدا فرمودند: «اقل الناس مروتا من کان کاذبا»(مستدرک/ج۲/ص۱۰۰)

امام رضا فرمودند: «لا للکذوب مروة». دروغگو جوانمردی ندارد.(تحف العقول/ص ۴۵۰)

نهم: دروغ کلید بدیها است.

دهم: دروغگو فاجر است.

یازدهم: دروغ نشانه نفاق است.خداوند به این معنی اشاره فرموده است.(سوره بقره/آیه ۴)

دوازدهم: دروغگو رایش پسندیده نیست. «لا رای للکذوب». نباید با دروغگو مشورت کرد و از وی مشاوره خواست.

سیزدهم: دروغ زشت ترین مرضها است. «عله الکذب اقبح عله» (مستدرک/ج۲/ص۱۰۰).

چهاردهم: دروغ انسان را به کفر می‌کشاند. امام صادق درباره دروغ فرمودند: «هی ادنی منازل الی الکفر». آن نزدیکترین جایگاه به کفر است. (الکافی/ ج ۲/ ص ۲۹۰)

پانزدهم: دروغگو فراموش کار است.

شانزدهم: دروغگو از نماز شب و رزق و روزی حلال محروم است.«الکذب ینقص الرزق» (الترهیب/ص ۵۹۸)

هفدهم: دروغ سبب خذلان الهی است. خداوند او را به حال خود رها می کند.

هیجدهم: دروغگو بهاء و طراوتی ندارد. شادابی ندارد.

نوزدهم: دروغ هلاکت است.(غرر/ص ۲۲۰)

بیستم: دروغگو قابل رفاقت نیست.«ایاک و مصاحبة الکذاب فانه بمنزلة السراب». از رفاقت با دروغگو بپرهیز که مانند سراب است.(الکافی/ ج ۲/ ص۴۶۱ )

بیست و یکم: دروغگو صورت انسانی ندارد. در باطن به حیوانی شبیه است مثل روباه که مکار وحیله گر است.

بیست و دوم دروغگو هدایت نمی‌شود. «إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ کَذَّابٌ» (غافر/٢٨)

پیامبر فرمودند: کمترین نشانه دروغگو آن است که هر چه درباره کسی می شنود بازگو نماید.(مجموعه ورام/ ج ۲/ص ۱۲۱) بلکه هر صحبتی باید با تحقیق باشد و با علم باشد و هر چه را بازگو کند بدون علم شعبه ای از دروغ است.

سخن آخر: به نفع حاکمیت است که به قانون اساسی عمل کند

آنچه ما درباره نقض قانون اساسی و خروج از دایره شرع می گوییم، سخنانی مبتنی بر شایعه نیست. تا یقین به چیزی نداشته باشیم، حرفی نمی زینم. کسی تنها به شنیده ها بسنده می کند که در پی ریاست و شهرتی باشد، ما از برکت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف اینچنین نیستیم و هدفی جز نصیحت و امر به معروف و نهی از منکر نداریم و به امید خدا این تکلیف خویش را رها نمی کنیم. بنای ما بر آشوب و بر هم زدن اوضاع نیست، هدف ما قرار گرفتن در مسیر قانون و شرع است تا آرامش و راحتی برای حاکمان مردم فراهم شود.

این قانون را خود علما و عمامه به سرها گذاشتند اگر به آن عمل شود، هم خود آقایان در راحتی خواهند بود و هم مردم. اما اگر بنا بر بی قانونی باشد و بخواهند مردم را بی محاکمه و اثبات گناه زندانی و محصور کنند ـ مانند آقایان موسوی و کروبی ـ بعد هم بگویند ما کاری بر خلاف قانون نکردیم، هم مردم به زحمت می افتند و هم خود آقایان و هم آشوب و هرج و مرج برپا می شود. ممکن است ادعا کنند قانون حاکم است. عمل به قانون باید مشهود باشد آنچه ما در این مدت دو سال دیدیم و برایمان یقین حاصل شد، نقض قانون، به صورت مکرر و بی شمار بود. برای ما اهمیتی ندارد که چه کسی رئیس می شود، مهم عمل به قانون و شرع است. قصد ما توهین به هیچ کس نیست و اسم هیچ کس را هم هرگز بر منبر نیاورده ایم.


 


روزنامه شرق به قلم ریحانه طباطبایی خبرنگار خود روایتی خواندنی را از لحظه آزاد شدن بیش از ۳۰ زندانی سیاسی در شب یکشنبه گذشته منتشر کرد که به شرح زیر است:

در آهنی باز شد، یک ون سبزرنگ بیرون آمد، زنان زندانی سیاسی از داخل آن برای افرادی که کنار زندان آمده بودند دست تکان می‌دهند، نمی‌شود خوب همه را شناخت اما انگار که خبر تازه باورپذیر می‌شود. به بعضی از خانواده‌های زندانیان وقایع پس از انتخابات زنگ زده بودند که قرار است زندانی‌هایشان آزاد شوند. آنان هم به دم در زندان آمده بودند.

ساعت ۱۰ مصاحبه دادستان تهران منتشر شد، او نیز گفته بود صد نفر از زندانیان امنیتی آزاد می‌شوند. ماشین‌ها یکی‌یکی می‌رسیدند و خانواده‌ها همدیگر را در آغوش می‌کشیدند و بغض بود و بهت. نخستین ماشین که آمد کمی بهت‌ها فرونشست و باورها قوی‌تر شد.یک ساعتی گذشت، هوای دم اوین خنک بود، هیچ‌کس نمی‌دانست چه کسی بیرون می‌آید؟ چند ساعت طول می‌کشد؟ مادرها حتی حاضر بودند تا صبح هم صبر کنند؟ بالاخره در اوین باز شد، چهار، پنج‌نفری بیرون آمدند، دست‌های مادران و پدران رو به هوا رفت، پسرهایشان آمدند.

بعد از پسر‌ها به یکباره یک مینی‌بوس سفیدرنگ آمد، حدود بیست و خرده‌ای در آن بودند، دست تکان می‌دادند و از پنجره آویزان شده بودند، صحنه عجیبی بود، «یاد فیلم‌ها می‌افتادی»، مادران مشتاق، همسرهای جوان، پدرهای بی‌تاب و برادرهای دلتنگ، خواهرهای صبور، همه آنها جوان‌های خود را در آغوش گرفته بودند، خنده‌هایی بود که تا آسمان می‌رفت، اشک‌هایی بود که سرازیر می‌شد، خیلی‌ها هم خانواده‌هایشان خبر نداشتند، موبایل‌های دوستان‌شان را می‌گرفتند و شماره می‌گرفتند.

تا حدود ساعت دو همه کنار خیابان نشسته بودند، دست در دست هم، خنده‌هایی که از ته دل بود، شادی‌هایی که تمامی نداشت، می‌گفتند باور نداشتند که آزاد شوند، شب قبلش با هم می‌گفتند نهایتا ۱۰، ۱۲ نفر اما به یکباره شنبه خبردار شدند که آزاد می‌شوند باید کاغذی را امضا می‌کردند و می‌آمدند بیرون. آنها بالاخره آمدند، پس از روز‌ها و روزها در کنار خانواده‌هایشان بودند، شاد.


 


ندای سبز آزادی: آیت‌الله موسوی خوئینی‌ها ابراز امیدواری کرد که موسوی و کروبی آزاد شوند و اصرار آنها بر حق اعتراض به نتایج انتخابات، تفسیر به براندازی نشود. وی همچنین خواستار توجه همه‌ی منتقدان به ضرورت اصلاحات به عنوان «اصلاح تفسیرهای نادرست و اصلاح ساختارهای ناکارآمد» شد و در عین حال تاکید کرد که در برابر ابراز مخالفت‌ها از طریق مدنی، حکومت حق هیچ‌گونه اعمال خشونتی ندارد و هیچ دینی هم کشتار انسان‌ها به دست یک دیکتاتور را توجیه نمی‌کند.

به گزارش کلمه، دبیرکل محمع روحانیون مبارز در وب‌سایت شخصی خود، در پاسخ به سؤال یکی از کاربران درباره‌ی حصر شش‌ماهه‌ی میرحسین و موسوی و مهدی کروبی، نوشت: «امیدوارم سوءتفاهم ها از میان برداشته شود و نه تنها این دو عزیز گرامی بلکه تمام زندانیان سیاسی در رابطه با انتخابات هشتاد و هشت آزاد شوند، علّت اینکه می گویم سوءتفاهم این است که همه آنها در یک انتخابات قانونی شرکت کرده اند و به نتایج اعلام شده اعتراض داشته و دارند و اعتراض هم حقّ آنان بوده است، ولی آنان ناروا متّهم به براندازی و … شده اند، در حالیکه یقیناً آنان مبرّا از چنین اتّهامی هستند، و تنها جرمشان این است که چرا وقتی گفته شد انتخابات صحیح بوده است آنان اطاعت نکردند و همچنان بر اعتراض خود اصرار ورزیدند؛ امیدواریم این اصرار بر چیزی که حقّ خود می دانند تعبیر به براندازی نشود.»

چگونه می‌توان کشتار انسان‌ها به دست یک دیکتاتور را توجیه کرد؟

موسوی خوئینی‌ها در پاسخ به یکی دیگر از مخاطبان «آهنگ راه» که گفته بود «کشت و کشتاری که هم‌اکنون در کشورهای مسلمان و دیکتاتوری منطقه در جریان است، از روی اعتقادشان به اسلام و خلیفه‌ی خدا بودن حاکم است و ما به چه حقی به آنها لقب دیکتاتور می‌دهیم» نیز نوشت: «من تاکنون نشنیده ام که حسنی مبارک در مصر یا بن علی در تونس یا علی عبدالله صالح یا بشّار اسد خود را خلیفه خدا معرفی کرده باشند. دیکتاتور دانستن یا نامیدن حاکمان بعلت شیوه زمامداری آنان است. حاکمی که با توسل به قدرت برای خود جایگاهی را تعریف می کند که حقّ اظهار نظر و نقد را از دیگران سلب می کند، احزاب و مطبوعات را به شدّت محدود و سانسور می کند و خلاصه همان جایگاهی را برای خود می سازد که سلاطین و دیکتاتورها می سازند، چنین حاکمی دیکتاتور است، خواه خود را خلیفة الله بخواند یا نخواند.»

این چهره‌ی سیاسی اصلاح طلب سپس پرسید: «آیا حاکمی که بزرگترین گناهش سلب آزادی و امنیت از بندگان خداست تا نتوانند به عملکرد وی انتقاد و اعتراض کنند، گناه نابخشودنی و جبران ناپذیرش یعنی کشتار مسلمانان توجیه پذیر است؟ حضرت امام –رضوان الله تعالی علیه- در اعتراض به کشتار مردم ایران توسط نیروهای مسلح شاه خطاب به وی می گفتند: (نقل به مضمون) «مگر مردم چه کرده اند یا چه می گویند که تو آنان را می کشی؟ مردم بالاترین حرفشان این است که می گویند ما شاه را نمی خواهیم، آیا جواب این حرف گلوله است که تو آنان را می کشی؟»

وی افزود: «ما گویا گناه کشتن انسان ها را دست کم گرفته ایم و نمیدانیم که در نظام آفرینش، یک انسان از چه حرمت و کرامتی برخوردار است. قرآن کریم می فرماید: « مَن یَقتُل مؤمِناً مُتِعَمِّداً فَجَزاؤهُ جَهَنَّم خالِداً فیها و غَضِبَ الله عَلَیه و لَعَنَه و أعَدَّ لَهُ عَذاباً عَظیماً» « و هرکس مؤمنی را به عمد بکشد کیفر او دوزخ است که در او جاودانه خواهد بود و خداوند بر او خشم می گیرد و لعنت می فرستد و برای او عذابی سترگ آماده می کند»؛ «…مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا…» « …هرکس تنی را -جز به قصاص یا به کیفر تبهکاری در روی زمین- بکشد چنانست که تمام مردم را کشته است…»

موسوی خوئینی‌ها سپس نوشت: «آیا بر اساس تعالیم قرآن کریم و اسلام و بلکه همه ادیان آسمانی و بر اساس عقل و انصاف و وجدان می توانیم کشتار انسانها هرچند غیر مسلمان به دست یک دیکتاتور را توجیه کنیم؟ آری اگر حکومتی مشروع و متکی به آراء اکثریت آحاد ملّت، در برابر اقلیتی مخالف قرار بگیرد که می خواهند خواسته خود را بوسیله سلاح به آن حکومت تحمیل کنند، عقل و شرع حکم میکند که حکومت در برابر آنها برخورد قاطع از خود نشان دهد. ولی مخالف تا زمانی که سلاح به کار نبرده است و تنها از راههای مدنی ابراز مخالفت می کند هرگونه اعمال خشونت درباره او ناروا و گناه است ولی هیهات که حکومت امثال مبارک و قذافی و نظائر آنها حکومتی مشروع باشد.»

امام خمینی معصوم نبود اما … به اصلاح بیندیشیم

یک کاربر دیگر نیز از موسوی خوئینی‌ها پرسیده بود: «حضرت آیت لله ! موارد ونشانه های زیادی می توان بر “اندیشه غیر دمکراتیک امام ” بر شمرد وتناقض رفتار وگفتار امام را در این زمینه نشان داد: امام تا آخر عمر هیچگاه این شعار استبداد خیز مردم “حزب فقط حزب الله ،رهبر فقط روح الله ” را انکار و رد نکرد ،به شکستن قلمها فرمان داد ،نهضت آزادی را غیر قانونی اعلام کرد ،به تعطیلی حزب جمهوری اسلامی دستور داد ،آیت الله منتظری را بر خلاف قانون عزل کرد ،دستور اعدام زندانیان را خارج از رویه قانونی صادر کرد و به تفکیک قوا از اساس بی اعتنا بود و…. شما چگونه ساختار غیر دموکراتیک قانون اساسی را که اصل محوری آن ولایت مطلقه فقیه است ومورد تایید امام بود را با جمهوریت آن جمع می کنید؟»

دبیرکل مجمع روحانیون مبارز در پاسخ وی در یادداشتی با عنوان «بیایید همه به اصلاح بیندیشیم» نوشت:

«برای اینکه بتوانم مقصودم را بهتر بیان کنم (با عرض معذرت از شما خواننده گرامی) این مثال را می آورم: گویا چنین تصور می شود که تغییر نظام استبدادی و سلطنت مطلقه به نظام مردم سالار مانند نقاشی یک ساختمان است که یک نقاش می تواند به راحتی رنگ اطاق ها را به رنگ دلخواه صاحبخانه تغییر دهد. در حالیکه تغییر نظام دیکتاتوری به نظام مردمسالار یک تحول بنیادی است که که ابتدا باید این تحول در خود جامعه بوجود آید، زیرا مردم در نظام استبدادی بر پایه قدرت مطلقه فردی با روحیات و خصلت های ویژه این نظام قرن ها زندگی کرده و به آن عادت کرده اند و بر اساس همان نظام فرد محور ، تمام یا اکثر مناسبات اقتصادی و روابط اجتماعی و فرهنگی سامان یافته است که آن نیز در نوع تربیت و نگرش جامعه تأثیر خود را دارد. حال که مردمی می خواهند چنین نظام فاسدی را با یک نظام صالح – که در آن تمام مردم به جای یک فرد در اداره امور کشور دخالت کنند- جایگزین سازند، شکل حقوقی و قالب بندی آن به سرعت قابل تغییر است ولی تعمیق این تغییر و تحوّل نیاز به زمان دارد تا مردم و از آن جمله مسئولان جدید از رسوبات آن نظام پیشین پاک شوند و آماده پذیرفتن فرهنگ سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و … نظام جدید گردند.

من اگر بخواهم درباره همه رفتارهای حضرت امام (ره) در آن ده سال توضیح دهم ناگزیر باید تمام آنچه را که رخ داده است چه از طرف برخی گروههای سیاسی و چه از طرف شخصیت ها و چه کسانی که هنوز هوای رژیم گذشته و حدّاقل هوای زندگی و تنفس در آن نظام را در سر داشتند و دیگر شرایط سخت بوجود آمده را بطور کامل شرح دهم تا شما بتوانید درباره اقدامات حضرت امام (ره) به درستی قضاوت کنید. کاری که هم قلم من از آن قاصر است و هم به قول معروف مثنوی هفتاد من کاغذ می شود، البته من سعی می کنم به خواست خداوند به تدریج در ادامه گفتگو با خوانندگان به آن رخدادها، به آن حوادث، به آن گروهها، به آن اشخاص و شخصیت ها و به آن شرایط سخت بپردازم؛ ولی باور کنید که کاری بس مشکل و بیش از توان یک نفر است، بویژه آن که نه روزنامه ها و نه مجلّات آن روزگار در اختیار من است و نه فیلم های آن زمان را در اختیار می گذارند تا به استناد آنها واقعیت های آن زمان به روشنی تصویر و ترسیم شود و من پس از گذشت دو دهه و بیشتر، باید از حافظه ام کمک بگیرم، ولی در حدّ توان به این کار خواهم پرداخت، انشاءالله.

اما سخن اصلی من با امثال شما خواننده عزیز این است که شما و من با طرح این پرسش ها و پاسخ به آنها دنبال چه چیزی هستیم . آیا شما می خواهید با طرح چنین سؤال هایی ثابت کنید که انقلاب اسلامی و قیام مردم ایران و رهبری امام خمینی (ره) و سرانجام سقوط رژیم خودکامه شاهنشاهی همه اشتباه بوده است؟ یعنی شما فکر می کنید مردم ایران دوباره به نظام شاهنشاهی برمیگردند ؟ و اساساً مردم دنیا، امروز تحمل چنین رژیم هایی را دارند ؟ امروز حتی رژیم هایی که قالبی از جمهوریت دارند لیکن محتوی آنها همان رژیم های استبدادی و دیکتاتوری پیشین است مانند رژیم مبارک در مصر و رژیم بن علی در تونس و رژیم قذافی در لیبی و فردا رژیم علی عبدالله صالح در یمن و رژیم اسد در سوریه ، در برابر طوفان خشمِ مردمِ به تنگ آمده از این رژیم ها تاب مقاومت ندارند . اگر شما به دنبال ایجاد یک جمهوری منهای اسلام در ایران هستید مطمئن باشید مردم از اسلام خسته نشده اند تا آنرا از عرصه زندگی بیرون برانند و اسلام هرگز با نظامی که مردم بتوانند صد درصد سرنوشت خود را به دست گیرند در تعارض نیست و قابل جمع است و اگر امروز شما مشکلی مشاهده می کنید این مشکل از تفسیر های نادرست از نظام اسلامی برخاسته است و هر عیب که هست از مسلمانی ماست. من پیش تر هم نوشته ام که اصلاحات یعنی اصلاح همین تفسیر های نادرست و اصلاح ساختارهای ناکارآمد و این کار را امام خمینی (ره) در طول ده سال پس از پیروزی انقلاب به ما آموخت و من به تدریج به این تفسیر های نادرست خواهم پرداخت ، انشاءلله .

و اما من از این پاسخ ها چه هدفی را دنبال می کنم، اگر شما گمان برده اید که من در صدد دفاع از هر آنچه رخ داده است هستم، هم شما به راه خطا رفته اید و هم من هرگز موفق به چنین کاری نخواهم شد. نه تنها من که هیچکس ادّعا نمی کند که می تواند از هرآنچه در گذشته رخ داده است دفاع کند و مردم نیز قانع شوند؛ مگر امام خمینی (ره) معصوم بوده است که ما درباره اش چنین ادعایی کنیم؟ دیگران که حسابشان روشن است، من در پی آن نیستم که از هر آنچه رخ داده است دفاع کنم، نه از تمام عملکرد مرحوم آیت الله منتظری در زمان حیات حضرت امام (ره) دفاع می کنم، هرچند حقّ (استادی) بزرگی بر من دارد، و نه از هر آنچه درباره آن فقیه بزرگ روا داشتند و همچنین نسبت به دیگران و دیگر کارها؛ من در پی آن هستم که بگویم بیایید کار بزرگی را که امام خمینی (ره) انجام داد از یاد نبریم و کوچک نشماریم، امام خمینی(ره) با همّت ملّت ایران و کمک یارانی که در رأس آنان همان مرحوم آیت الله منتظری بود کاخ دیرپای شاهنشاهی را ویران کرد، نظامی که با تکیه بر قدرت مطلقه فردی مفهومی جز تحقیر ملّت نداشت را با نظامی متّکی به آراء ملّت جایگزین کرد و ما و همه مردم ایران باید دست به هم بدهیم و از این میراث گرانسنگ حراست کنیم و هرجا لازم دیدیم آن را اصلاح کنیم، آری اگر ما به اصلاح بیندیشیم از نظام اسلامی می توانیم منطقی ترین و معقول ترین جمهوری ها را داشته باشیم، آنچه من در پی آن هستم این است که در پی ویرانی بنای رفیعی که با خون صدها هزار شهید و خون دل خوردن های بیرون از شمار برپا شده است نباشید، بلکه در پی اصلاح آن باشید و این به خواست خداوند شدنی است.»


 


عبدالله حسینی 

درمسیرحرکت امام حسین علیه السلام ازمکه به کربلا درمنزلی بام بنی مقاتل شخصی بنام عمربن قیس به همراه پسرعمویش بخدمت حضرت امام شرفیاب شدند امام(ع) پرسید:
آیابرای یاری من آمده اید؟ گفتند نه زیرا ازطرفی مادارای فرزندان زیادی هستیم و از سوی دیگر مال¬التجاره مردم در دست ماست و نمیدانیم سرنوشت شما به کجا خواهد انجامید و صلاح نیست که مال مردم در دست ما ضایع و تلف گردد!
امام (ع) به آن دو چنین فرمودند :
"انطلقا فلا تسمعا لی واعیه ولاتریالی سوادا فانه من سمع واعیتنا او رای سوادنا فلم یجیبنا او یغیثنا کان حقا علی الله عز وجل ان یکبه علی منخزیه فی النار"    (رجال کشی ص 74)
ازاین منطقه دور باشید تا صدای استغاثه من به گوش شما نرسد و اثری از من نبینید زیرا هرکس صدای استغاثه ما را بشنود و یا اثری از ما ببیند ولی به فریادخواهی ما جواب ندهد به فریاد ما نرسد خداوند او را با ذلت تمام به جهنم خواهد افکند.
این مفاهیم وجدانهای آگاه در هر عصری را به سوی استعانت از مظلومان در مقابل خودکامگان و مستبدان فرا می¬خواند و اینکه میفرماید: "از این منطقه دور باشید تا صدای فریادخواهی ما به گوش شما نرسد و اثری از ما نبینید." خطاب به آیندگان است و مخاطب همه انسانهاست از هر نسلی و در هر عصری.
آنانکه ادعای داشتن مرام حسینی بوده و عشق حسین در سر دارند مخاطب این پیامند که متعاقب  شنیدن صدای استغاثه مظلومان، یاری نمودن از آنان است به روشهای گوناگون، و اعلام بیزاری و تنفر از ظالمان ومستبدان.
وقتی در این دهکده جهانی هر صدایی به سرعت به گوش انسانها میرسد، انسانهای آزاده و حسینی مسئولیت دارند که با تاسی از آن امام از هر راهی که ممکن باشد به فریاد مظلومان بشتابند و خبر هر ستمی را که میشنوند خواه ستمدیده زن یهودی باشد یا مسلمان یار و یاور ستمدیدگان باشند و مدعی شیعه علی بودن و داشتن مرام حسینی را در عمل به جهانیان معرفی نمایند که برای روندگان راه آن پیشوایان پاسخگویی به هر ندای فریادخواهی واجب است و به حکم انسان بودن نیز وجدانهای بیدار با مظلومان و مظلومیت ها گزینشی برخورد نمی¬کنند که در برابر ستمی به فریاد آیند و در مقابل ستم دیگر سکوت کنند.
آری مردم فلسطین مظلوم واقع شده¬اند و گرفتار رژیم منحوس صهیونیستی¬اند و باید از هر طریقی که مقدورمان باشد به یاری آنان بشتابیم آیا مردم سوریه چطور؟ آیا صدای فریادخواهی مردم مظلوم سوریه در مبارزه با رژیم خودکامه بشار اسد را نباید شنید؟ مردم سوریه به جهانیان گفتند:" سکوت شما ما را میکشد."
مردمی که با دژخیم ترین حکومت مقابله می¬کنند و در مبارزه با حکومت دیکتاتوری و فاسد بشار اسد هر روز جوانانی به خاک و خون می غلتند و در این مدت چند ماه از شروع حرکت اعتراضی بیشتر از دو هزار و دویست نفر در راهپیمایی های اعتراضی به ضرب گلوله رژیم سوریه به شهادت رسیده اند. آیا در اسلام ما در مقابل فریاد استغاثه مردم سوریه باید سکوت اختیار نمود؟ ما که داعیه حمایت از مستضعفان در هر گوشه و کنار دنیا در مقابل دیکتاتوری حاکم را داریم و ما که به حق از مردم فلسطین در مقابل رژیم صهیونیستی اسرائیل فریاد همراهی سر میدهیم آیا صدای ناله های جمعی از همین فلسطینیان زیر رگبار رژیم بشار اسد را نمیشنویم؟ چه شده است که ما یاور ظالمان و دشمن مظلومان گشته ایم؟! چرا مظلومان را هم دسته بندی نموده و گزینشی برخورد میکنیم؟ آیا وظیفه ما حداقل اعلام بیزاری و تنفر از رژیم مستبد بشار اسد نیست؟! 


 


احمد جلالی فراهانی

طلب بخشش شیخ حسین انصاریان، واعظ معروف و کم حاشیه که هواداران فراوانی در میان خانواده های مذهبی دارد، از مردم ایران در مراسم احیای شب بیست و سوم ماه مبارك رمضان و عذرخواهی اش بابت تمام گرفتاریهایی که پس از 32 سال برای جامعه ایرانی در این مدت بوجود آمده است، به مذاق استبدادیان حاکم بر عرصه سیاست و قدرت در ایران خوش نیامده است.
این واعظ مشهور كه مراسم احیای وی یكی از شلوغترین برنامه های تهران است و در شبهای 19 و 21 رمضان از سیما پخش شد، در بیست و سومین شب ماه رمضان، پس از چند بار قسم خوردن، گفت: « مایی كه شعار دادیم، منبر رفتیم، بیانیه دادیم، شما رو فرستادیم جلو كه انقلاب كنید، دنبال میز و پست نبودیم و نیستیم‬، ‫اما این وضعی كه پیش اومده رو نمی خواستیم‬.»
اما اوج سخنان این خطیب پرآوازه هنگامی رخ داد که او در برنامه قرآن به سر گرفتن، با سوز و گداز  خطاب به مردم گفت: «‫مردم! ما را ببخشید‬؛ ‫ما به شما وعده هایی دادیم كه نشد. نمی خواستیم شما در فشار باشید نمی خواستیم گرانی باشد!» ‬
حرفهای شیخ حسین انصاریان به همین جا اما ختم نشد و در یک اظهار نظر بی سابقه او ‫با بیان این كه در برخی موارد انقلاب دست نامحرمان افتاده است برای دقایقی از برخی مشكلات تبری جست و از مردم طلب بخشش کرد و در حیرت و بهت حاضران مجلس ناگهان بطور غیر مستقیم مشروعیت رهبری جمهوری اسلامی را به چالش کشید و گفت: « غیر از امام زمان نباید به كس دیگری امید داشته باشیم!»

واکنش از پیش طراحی شده

حاج شیخ حسین انصاریان را به حق باید یكی از مشهورترین خطیبان كشور دانست كه سالانه در نقاط مختلف كشور و حتی خارج از كشور، برنامه های پرجمعیتی دارد و مردم با سخنان و نوای روضه ها و مناجات كمیل او آشنایند و بسیاری از هواداران او از مذهبی ترین اقشار جامعه ایران هستند و در حال حاضر او یكی از سخنرانان ثابت برنامه عزاداری بیت آیت الله خامنه ای محسوب می شود و درباره وی رهبر نظام سیاسی ایران جایی گفته است: «خانواده ما در مسجد سیدعزیزالله پای منبر شما هستند و ما خودمان پای دعای عرفه شما در مشهد هستیم.»
با این همه حتی رسانه های حامی حکومت هم معترفند که فحوای سخنان او از هر جهت عالی ترین مقامات حال حاضر نظام سیاسی حاکم بر ایران را نشانه رفته است و از این منظر می توان مدعی شد که اعلام برائت وی از شرایط موجود حاکم بر ایران ریزش بی سابقه هواداران نزدیک به رهبر جمهوری اسلامی را نشان می دهد.
از همین رو است که واکنشهای از پیش طراحی شده رسانه های امنیتی و اطلاعاتی نزدیک به سرشاخه های قدرت، تعجب کسی را بر نیانگیخت! هنوز ساعاتی از انتشار متن سخنان این استاد اخلاق و دین پژوه نزدیک به حکومت نگذشته بود که خبرگزاری‌های حامی دولت، در خبری جعلی اصل سخنان شیخ حسین انصاری را در گفتگویی دروغین با وی تکذیب کردند!
همزمان برخی از رسانه های حامی دولت کودتایی احمدی نژاد، حملات شدیدی را علیه این واعظ کم حاشیه تدارک دیدند. تا جائیکه سایت «محرمانه آنلاین» وابسته به تیم احمدی‌نژاد نیز خطاب به این روحانی مشهورنوشت: «این انقلاب با رهبری آیت‌الله خامنه‌ای همچنان در مسیر اعتلا و پیشرفت قرار دارد.»
این سایت از آقای انصاریان پرسید: «شما از کدام و فساد دم می‌زنید؟ آنچنان در مورد وجود فساد و گرانی بزرگنمایی کرده‌اید که انگار تنها در ایران اسلامی گرانی و فساد وجود دارد؟»
«محرمانه‌آنلاین» همچنین این پرسش را از انصاریان مطرح کرد که «آقای شیخ عزیز شما در قسمتی در اظهارات خود فرموده‌اید که غیر از امام زمان نباید به کس دیگری امید داشته باشیم. این مهم چه تفسیری می‌تواند داشته باشد؟»
این سایت در ادامه پرسید: «آیا شما به مدیریت الهی و توانمند حضرت آقا اعتقادی ندارید که اینگونه با معنا تاکید می‌کنید که به غیر از امام زمان نباید به کس دیگری امید داشت؟»
همزمان برخی از سایتهای اصولگرای حامی حاکمیت تلاش کردند تا اظهارات حسین انصاریان را به « جریان انحرافی » نسبت بدهند و نوک تیز پیکان انتقادات صریح و بی پرده او را به سمت حامیان محمود احمدی نژاد تقلیل بدهند!
حتی برخی دیگر از رسانه های نزدیک به حاکمیت از انتشار و توزیع شبنامه های شدید الحنی علیه این روحانی سرشناس در ابعاد گسترده در شهرهای پر جمعیت ایران دست خبر دادند، به امید اینکه شاید این واعظ پرآوازه در میان خانواده های مذهبی ایرانی، از سخنان خود در بیست و سومین شب ماه رمضان دست بشوید و اظهارات منتسب به خودش را تکذیب کند.

حنایی که دیگر رنگ ندارد

با این همه حرکت بعدی دفتر شیخ حسین انصاریان بهت و حیرت رسانه های هوادار حکومت ایران را به همراه داشت. دفتر این واعظ شهیر خوانساری الاصل ساکن تهران، نه تنها متن گفته های وی را تکذیب نکرد که بر عکس هرگونه مصاحبه با رسانه ها توسط وی را کذب محض دانست و نوشت: «در ماه مبارك رمضان وخصوصا در روزهای اخیر حضرت استاد انصاریان هیچگونه مصاحبه و گفتگوی رسمی با رسانه ها وخبرنگاران آنها نداشته اند و سخنان استاد در شب قدربیست وسوم رمضان عینا مطالبی است كه در سایت ایشان آمده است و هر مطلب مغایر با آن مورد تایید نمی باشد.»
اصل این متن که در وب سایت رسمی این خطیب مشهور عیناً منتشر شده است، به همین جا بسنده نکرده است و ضمن تکرار و تکمیل سخنان شیخ در شب 23 رمضان امسال نوشت: « الهی ، الهی... به خدا قسم مردم امثال ما كه هیچ توقعی نداشتیم قبل از انقلاب، اگه زندان رفتیم، اگه اعلامیه امضا كردیم ، اگه تو خیابونا اومدیم ، اگه شما رو تشویق كردیم بیاین تو خیابونا، تمام نیت مون این بود كه شما دیگه مشكلی نداشته باشید، رنجی نداشته باشید ، گرانی نداشته باشید، این همه فساد دوباره به شما مسلط نشه، اما نشد ، امثال ما تقصیر ندارن ما هم برا شما خیلی ناراحتیم كاری هم دستمون نیست براتون انجام بدیم، خیلی از ما بودن دنبال صندلی نرفتن و نمی خواستن برن، الان هم هیچ گونه برنامه مادی و دنبال صندلی رفتن ندارن ، فقط ناراحتن برا شما با این كه ماتقصیر نداریم
دلمون نمی خواست اینگونه بشه ، به جان امام زمان اقلا امثال مارو ببخشید ،ما نمی خواستیم به اینجا برسه كار، شما  گذشت كنید. الهی ، خدایا میدونی ماها چه نیتی برا این مردم بزرگوار داشتیم،  عملی نشد، خدایا خیلی جاهای این انقلاب به دست نامحرمان افتاده ، دلشون نمی سوزه برا بندگان تو، حتما هم این مردم بزرگوار با اخلاق از این همه مشكلات پیش آمده مارو می بخشن. الهی ، الهی بالحجه...»

واعظی اهل خوانسار

حاج شیخ حسین انصاری متولد خوانسار است و اصفهانی. او در سال 1323 خورشیدی در خانواده ای روحانی متولد شد و از كودكی درس حوزوی را فراگرفت و شاگردی روحانیون سرشناسی نظیر مرحوم الهى قمشه اى، میرزا على فلسفى، حاج شیخ عباس طهرانى، اعتمادی، فاضل لنكرانی، صالحی نجف آبادی، صانعی، سید محمد محقق داماد، منتظری، شیخ ابوالفضل نجفی خوانساری و بالاخص میرزا هاشم آملی را در کارنامه علمی اش دارد.
شیخ حسین انصاری در میان جبهه رفتگان و رزمندگان هشت سال جنگ ایران و عراق هم به دلیل حضور مستقیمش در جبهه نبرد، محبوبیت فراوانی دارد.
این واعظ پر آوازه در دهه 60 خورشیدی به همراه حاج منصور ارضی سخنران و مداح مراسم مسجد ارك بودند كه بعد از برخی اختلافات از هم جدا شدند و قریب 20 سال پس از آن ایام و در این روزها هر دوی آنها همزمان با شبهای قدر خبرساز شده اند. یکی بواسطه درخواست قتل یکی از چهره های جنجالی دولت کودتا و دیگری به خاطر عذرخواهی از مردم! باید دید مسیر این  دو نفر به کجا می سرانجامد!


 


در ادامه روند آزادی زندانیان سیاسی، امروز هم تعدادی از این زندانیان از زندان اوین آزاد شدند.

بر اساس خبرهای رسیده به کلمه، تاکنون آرش علایی، میلاد اسدی، مهدی وطن خواه، کیارش کامرانی، امید اسماعیل زاده، آرش ترابی، داوود خادم موسوی، مجتبی هاشمی و فاطمه خرم جو از زندان آزاد شده‌اند.

از دیگر زندانیان آزاد شده می‌توان به عباس نامی، غلامرضا احمدی، مجید تمجیدی، حمید سمیعی، نوید کامران، علی قاسمی، محمدرضا صباغی، پرویز ورمزیاری، حسین فرجی، سعید مالمیریان و لطفعلی حاجیان اشاره کرد.

شب گذشته هم احسان عبده تبریزی، لاله حسن پور، زهرا جباری، کیوان فرزین، امیر اصلانی، محسن غمین، محمد پور عبدالله، ارسلان ابدی، نازنین حسن نیا، سوسن تبیانیان، اکرم حیدریان، سما شاملو، فاطمه درویش، نصیر اسدی، علی بهزادیان نژاد، حمیدرضا نجومی، ابوالفضل قاسمی، کوروش قاسمی، آرتین غضنفری، غلامرضا آزادی، میثم رودکی، امیرحسین قنبری، امید شریفی دانا، بهنام انصاری، روح الله میرزاخانی، مسعود یزدچی، محسن مختاری و سجاد مرادی آزاد شده بودند.

این زندانیان سیاسی در حالی آزاد می‌شوند که برخی از آنها، همچون نازنین حسن نیا، دوران حبسشان در چند هفته آینده به پایان می‌رسید و تنها چند هفته زودتر آزاد شده‌اند، و برخی دیگر از زندانیان آزاد شده، همچون احسان عبده تبریزی که سابقه موثر کیفری نداشته و نیمی از دوران محکومیت خود را نیز گذرانده، طبق قوانین موجود می‌توانستند از حق آزادی مشروط استفاده کنند.

کلمه در صورت دریافت هرگونه خبر جدید درباره‌ی آزادی دیگر زندانیان، اطلاعات این خبر را به روز خواهد کرد. همچنین درباره‌ی تخفیف مجازات برخی زندانیان بند ۳۵۰ هم گزارش‌هایی به دست کلمه رسیده که در صورت تایید و کسب اطمینان از صحت آنها، منتشر خواهد شد.

دادستان تهران دیروز صحبت از آزادی هفتاد نفر کرده بود که تاکنون رقم زندانیان آزاد شده کمتر از این بوده است.

ظهر امروز کلمه اسامی و مشخصات ۱۲۲ نفر از زندانیان سیاسی را منتشر کرده بود که اکثر آنها هنوز در زندان مانده‌اند. این آمار تنها مربوط به بند ۳۵۰ زندان اوین است و در بندهای دیگر اوین و زندان‌های دیگر کشور نیز تعداد بیشتری از زندانیان سیاسی نگهداری می‌شوند که هنوز خبری از آزادی آنها در دست نیست.

ساعتی پیش هم رئیس فراکسیون اصلاح طلبان مجلس ضمن استقبال از آزادی تعدادی از زندانیان سیاسی، ابراز امیدواری کرد که این روند ادامه داشته باشد.


 


عبدالواحد موسوی لاری، عضو مجمع روحانیون مبارز در مصاحبه ای چالشی با هفته ی نامه مثلث می گوید: آقای موسوی، آقای کروبی، ما و دیگران همه و همه با همه ملت از جمله آقای موسوی و آقای کروبی همراه هستیم و هیچ اشکالی هم نمی بینیم.

وزیر کشور دولت سید محمد خاتمی همچنین با اشاره به اینکه خواسته های آقایان موسوی و کروبی خارج از قانون اساسی نبوده، خاطر نشان ساخت: هرجایی که دیدگاههای افراد با خواست عمومی ملت و قانون اساسی در تعارض باشد، قاعدتا ما هم نیستیم. برداشت من این است که خواسته های این آقایان خارج از چارچوب قانون اساسی نبود. خواسته های آنها مبتنی بر قانون اساسی بود؛ یعنی آزادی بیان، آزادی عقیده، آزادی احزاب، آزادی مطبوعات، آزادی انتخابات و… خواسته های عمومی است. بنابر این ما در این زمینه هیچ اشکالی وارد نمی بینیم.

بخش هایی از این مصاحبه را با هم میخوانیم:

عبدالواحد موسوی لاری تصریح کرد: به اعتقاد من، جریان روحانی رقیب ما – نمی خواهم از لفظ مقابل، مخالف و… استفاده کنم – در عصر امام ضمن اینکه به ایشان ارادت داشتند اما اینطور نبود که تمام نظرات امام را دربست بپذیرند. فی المثل امام از دولت آقای موسوی حمایت می کرد اما آنها مخالفت می کردند. نامه های انتقادی برای امام می نوشتند و از ایشان به خاطر برخی کارها انتقاد می کردند. نمونه اش هم نامه ای بود که مرحوم آقای توسلی در مصاحبه ای گفتند که اینها نامه ای به امام نوشتند و ایشان تعابیر خاصی داشتند که در اظهارات آقای توسلی هست و من تکرار نمی کنم. یا از جریانی که در مقابل امام می ایستادند، حمایتهای صریح و روشن داشتند. البته من هیچگاه منتقد به آن رفتار نیستم؛ به دلیل اینکه آنها مجموعه ای فکری بودند که امام خمینی را به عنوان رهبر نظام قبول داشتند اما ممکن بود با پاره ای از دیدگاههای ایشان همراه نباشند و نسبت به آنها انتقاداتی داشتند و انتقادات خود را نیز مطرح می کردند. از این نظر باید از آنها تقدیر کرد که دیدگاه خود را به صورت صریح و روشن مطرح می کردند اما از این سوی ماجرا که آنها بعد از رحلت حضرت امام – مثلا همانگونه که در عصر امام منتقد امام می شدند در این زمان رویه این چنینی در پیش نگرفتند و اینگونه نکردند – دیدگاه های تشکل خود را با دیدگاه رهبری برابر بدانند و هر کسی که دیدگاههای آنها را نپذیرد به مخالفت با رهبری متهم کنند، که نمی دانم چرا در آن زمان انتقاد از امام جایز بود، اما امروزه چنین نیست! من این را تفاوت دیروز و امروز آنها میبینم.قطعا همینطور است. ما پذیرفته ایم که رهبری در راس هرم این نظام است، طبعا رهبری را پذیرفته ایم و اینکه با ایشان کار می کنیم یعنی التزام داریم، البته ممکن است در جایی هم انتقاد داشته باشیم که حتما آن را مطرح می کنیم.

وزیر کشور دولت سید محمد خاتمی در بخشی از سخنان خود درباره ی نسبت خود و مجمع روحانیون با آقایان موسوی و کروبی با تاکید بر همراهی خود در خواسته های مشترک با رهبران جنبش سبز گفت: ما موضوعاتی داریم که این موضوعات برای ملت مشترک است. همه ما بر سر برخی خواسته ها اشتراک نظر داریم. انتخابات سالم و آزاد خواست همه ماست. هیچکس در این مملکت نیست که احساس کند نباید انتخابات باشد. البته من برداشتهای شخصی از برخی گرایشات درون حاکمیت دارم که اگر مطرح کنم ممکن است شما بگویید این تهمت به آنهاست و آنها چنین نگاهی ندارند. اما به طور کلی شما از زن خانه دار، کارگر ساده و کشاورز گرفته تا استاد دانشگاه و روحانی حوزه علمیه اگر بپرسید که انتخابات آزاد و رقابتی خوب است یا نه؟ همه می گویند ما این را می خواهیم. آقای موسوی، آقای کروبی، ما و دیگران همه و همه این را می خواهیم. پس ما در این مساله با همه ملت از جمله آقای موسوی و آقای کروبی همراه هستیم و هیچ اشکالی هم نمی بینیم.

وی همچنین با اشاره به اینکه خواسته های آقایان موسوی و کروبی خارج از قانون اساسی نبوده، خاطر نشان ساخت: هرجایی که دیدگاههای افراد با خواست عمومی ملت و قانون اساسی در تعارض باشد، قاعدتا ما هم نیستیم. زمانی که ما قانون اساسی و خواست عمومی ملت را مبنا قرار می دهیم، قطعا همین مبنا را دنبال می کنیم. امروز برداشت من این است که خواسته های این آقایان خارج از چارچوب قانون اساسی نبود. خواسته های آنها مبتنی بر قانون اساسی بود؛ یعنی آزادی بیان، آزادی عقیده، آزادی احزاب، آزادی مطبوعات، آزادی انتخابات و… خواسته های عمومی است. بنابر این ما در این زمینه هیچ اشکالی وارد نمی بینیم.

موسوی لاری در بخشی دیگر از این مصاحبه درباره ی نسبت مجمع روحانیون با جنبش سبز گفته است که نسبت ما با جنبش سبز اصلاح طلبی است و قطعا با آنها وجه اشتراک داریم.

عضو مجمع روحانیون مبارز گفت: ما دقیقا نقاط افتراق خود را هم با سلطنت طلب ها و هم با جریان متحجر داخلی روشن کردیم. یعنی از منظر ما، نقطه افتراق ما شکستن سقف نظام و خروج از آن است. ما همیشه گفته ایم که جریانی در داخل این نظام و زیر سقف جمهوری اسلامی هستیم. همین نقطه افتراق اصلی است با همه کسانی که اصل جمهوری اسلامی را نفی می کنند. حرفمان با جریان متحجر داخل نظام هم این بود که شما ناکارآمدی نظام را با بیانی دیگر مشابه سلطنت طلبان بیان می کنید. حرف ما با جریانی که انتخابات را زینتی می دانستند، مردم را نابالغ تلقی می کردند این است که این حرف شما همان حرف سلطنت طلبان است.

به گفته ی وی مجمع در تمام بیانیه های مجمع و مواضع اعضای آن، روی یک نکته تردید نکرده و آن اینکه بگوید یک جریان اصلاح طلب در درون این نظام است و به رفتار مدیران اعتراض دارد، نه به اصل نظام. همین وجه افتراق آن ها با براندازهاست.

این فعال اصلاح طلب در بخشی دیگر از مصاحبه ی خود درباره ی ولایت اذعان داشته است: فکر می کنید که نظام ولایت فقیه یک فرد است، در حالی که نظام ولایت فقیه یک سیستم است. این سیستم چارچوبی دارد که در راس آن ولی فقیه است و در قاعده این هرم نیز قوای سه گانه، نیروهای مسلح، آحاد مردم، نهادهای مدنی و… وجود دارند. وقتی ما از قانون اساسی حرف می زنیم، مگر می توانیم بگوییم قانون اساسی را قبول داریم اما اصل ولایت فقیه را قبول نداریم؟ ما وقتی بر اجرای قانون اساسی تاکید می کنیم، یعنی حتما از ولایت فقیه دفاع می کنیم. ما وقتی می گوییم که اصلاح طلب درون این نظام هستیم، یعنی اصالت های این نظام را – که ولایت فقیه از جمله آنهاست – قبول داریم. اگر قبول نداشتیم در این چارچوب قرار نمی گرفتیم.

وی در بخشی دیگر در ارتباط با نظام و انتخابات می گوید: حرف تمام اطلاعیه های ما این است که ما در درون نظام با کسانی که انتخابات را فرمایشی می دانند، مشکل داریم؛ با کسانی که ثروت مملکت را به باد دادند مشکل داریم؛ با کسانی که نظام را به مسخره گرفتند، مشکل داریم. شما به کارهایی که در این چند سال انجام شده، نگاه کنید و ببینید چه اتفاقاتی درون این نظام رخ داده است. ما با این کارکرد مشکل داریم و آن را هم صریحا اعلام کرده ایم. اما حرف ما این است که برای اصلاح رفتار غیرقانونی، غیراصولی و چارچوب شکن مدیران اجرایی یا مدیرانی که در حوزه انتخابات یا حوزه امنیت مسئولیت دارند، نباید سقف نظام را سوراخ کرد و آن را از بین برد. باید انحرافی را که بعد از تفسیر اصل ۹۹ قانون اساسی در مسیر انتخابات ایجاد شده است، اصلاح کرد. ما از اینکه نظام جمهوری اسلامی باید برپایه قانون اداره شود دفاع می کنیم و با قانون شکنی هایی که در این چند سال صورت گرفته مخالفیم. چه قانون بودجه، چه قانون برنامه توسعه، چه قانون مرتبط با احزاب، چه قانون مطبوعات، چه قانون مرتبط با آزادیهای مدنی و… زیر سوال رفته است.

موسوی لاری با طرح این پرسش که چرا بعد از شش سال جریان انحرافی را مطرح کردید، گفت: این جریان همان کسانی بودند که ما شش سال پیش اعلام کردیم که اینها در مسیر انقلاب اشکال ایجاد می کنند. چرا صف خود را جدا نکردید؟ چرا مملکت را به این روز کشاندید و حالا می گویید کشف کرده ایم که یک جریان خاص به وجود آمده است؟ افرادی که گرینکارت آمریکا را دارند یا حتی سیتیزن (شهروند) آمریکا هستند، به عنوان مشاور حکم دریافت کرده اند و برای آنها بنیاد تعریف شده است. مشخص است که اینها در جریان انقلاب تغییر ایجاد می کنند. چرا آقایان صف خود را از آنها جدا نمی کنند؟ البته فقط اینها منحرف نیستند، چرا آقایان صف خود را از دیگر منحرفان جدا نمی کنند؟ مشخص است که وقتی این حرف را با بنده مطرح می کنید یعنی می پرسید چرا صف خود را جدا نمی کنید؟

موسوی لاری همچنین گفت: در زمان آقای خاتمی هم چنین اتفاقاتی رخ داد؛ یعنی جریانی که شاید اعتقاد چندانی به خط آقای خاتمی نداشته و به نام تندرو در جامعه شناخته می شدند، در کنار رئیس جمهور سابق قرار گرفتند و حتی بحث عبور از آقای خاتمی را هم مطرح کردند. شما چرا آن زمان نسبت به حضور چنین افرادی هشدار نمی دادید؟ مگر اکبر گنجی در شورای نگهبان زیر نظر احمد جنتی کار نمی کرد؟ همه مردم می گفتند که گنجی در تشکیلات شما مشکل دارد، اما آیا کسی حاضر شد صف خود را از او جدا کند؟ آیا امروز حاضرند صف خود را از عناصر پیرامونی احمدی نژاد و رفتارهایشان به صورت عملی نه صرف رسانه ای جدا کنند؟ چرا فقط زبانی می گویند فلانی و فلانی نباشند اما اقدامی نمی کنند؟”

وی افزود همینجا هم حافظه تان خوب کار نکرد. گنجی مدیر داخلی شورای نگهبان بود. شما چرا از آن طرف قضیه نگاه نمی کنید؟ آنها الان حاکم هستند. ما که در بستر قانون اساسی حرکت می کنیم. ما هشت سال مسئولیت اجرایی در این کشور داشتیم. شما یک نمونه بیاورید که از قانون اساسی تخطی کردیم. بنده به عنوان کسی که وزیر کشور بوده، حاضرم نسبت به تمام کارهایی که در حوزه مسئولیت وزارت کشور شخصا درباره آنها تصمیم گیرنده بودم، پاسخگو باشم. امروز آقایانی که در مصدر کار هستند باید پاسخگو باشند که چرا قانون اساسی را زیر پا می گذارند؟ چرا سند چشم انداز بعد از آن همه زحمتهایی که دولتهای پیشین کشیدند، بعد از چند سال فراموش شده است؟ چرا قانون برنامه چهارم توسعه زیر پا گذاشته شد؟

وزیر کشور دولت اصلاحات تاکید کرد: من با خبرگزاری فارس گفت و گویی کردم و گفتم آنچه ما مطرح می کنیم، شما آن را شرایط می نامید. حرف ما این است که اینها واقعیتی است که باید برای برگزاری یک انتخابات آزاد وجود داشته باشد؛ به این معنا که منهای اینها انتخابات آزادی وجود نخواهد داشت. من بحث شرط گذاری را با این کلمات مطرح نمی کنم و معتقد نیستم که آقای خاتمی برای حضور در انتخابات شرط گذاشته است. آقای خاتمی گفته که مگر شما به دنبال انتخابات آزاد نیستید؟ اگر انتخابات آزاد است، ممکن نیست عناصر فعال سیاسی در آن حضور نداشته باشند. امکان ندارد که احزاب سیاسی غیبت داشته باشند و مجری و ناظر انتخابات به گونه ای انتخاب شوند که جریانات مختلفی که می خواهند در این کارزار انتخاباتی حضور داشته باشند، نسبت به آنها سوال داشته باشند. اگر می خواهید انتخابات سالم برگزار کنید، باید این کارها را انجامد دهید تا انتخابات معنا و مفهوم خود را پیدا کند.


 


برخی شرکت‌هایی که فعالیت آنها ارسال پیامک انبوه تبلیغاتی و خبری است ادعا می‌کنند که شرکت همراه اول هزینه ارسال برخی پیامک‌هایی را که به دلیل وجود برخی کلمه‌ها در متن آنها ارسال نمی‌شوند را از آنها دریافت می‌کند.

به گزارش قانون، مدیر یکی از این شرکت‌ها می‌گوید: «مدت‌هاست که این مشکل را داریم. در ابتدا فقط چند کلمه معدود وجود داشت که در صورتی که در متن پیامک بودند، ارسال آن با اختلال مواجه می‌شد. اما حالا تعداد این کلمات بیشتر شده است.»

او می‌گوید شرکت همراه اول در ابتدا منکر این قضیه بوده است و در نهایت هم که تلویحاً آن را پذیرفته‌اند قول پیگیری داده‌اند ولی هنوز نتیجه‌ای حاصل نشده است. در پیگیری که خبرنگار قانون از طریق شرکت همراه اول انجام داد مسئولان بخش‌های مختلف این شرکت حاضر به پاسخ‌گویی و اظهار‌نظر شفاف در این زمینه نشدند. حراست همراه اول با بیان اینکه از این موضوع بی‌اطلاع است تاکید کرد که اگر چنین موضوعی صحت داشته باشد آنها هیچ‌گونه دخالت و مسئولیتی در آن ندارند و تنها دفتر مدیر عامل می‌تواند پاسخ‌گو باشد.

دفتر مدیر‌عامل هم گفت که در این موضوع نمی‌تواند اظهار‌نظر کند و باید با روابط عمومی تماس گرفت. یکی از مسئولان روابط عمومی هم در جواب خبرنگار با اشاره به اینکه این موضوع قبلاً هم مطرح شده است اطلاعات مشخصی ارائه نکرد اما قول پیگیری آن را داد. دفتر معاونت فنی و مهندسی این شرکت هم از این موضوع اظهار بی‌اطلاعی کرد و در پاسخی مشابه با حراست آن، هرگونه دخالت و یا مسئولیت این معاونت در این موضوع را رد کرد.

مدیر یکی دیگر از شرکت‌های ارسال پیامک انبوه هم با تایید موضوع فیلتر شدن پیامک‌های حاوی برخی کمله‌ها می‌گوید: «این مشکل واقعاً برای ما دردسرساز شده است. همراه اول به صورت رسمی به ما چیزی ابلاغ نمی‌کند که بدانیم چه کلماتی را نباید در متن پیامک استفاده کنیم. بلکه باید با آزمون و خطا خودمان این کلمات را شناسایی کنیم. برای مثال تمام پیامک‌هایی که به مناسبت روز جهانی قدس از نهاد‌های و سازمان‌های مختلف سفارش گرفته بودیم به دلیل اینکه واژه «تاریخ» در متن آنها وجود داشت به دست مشتری‌های ما نرسیده بود.»

این در حالی است که بنا به ادعای مسئولان این شرکت‌ها به محض ارسال پیامک‌ها، تأییدیه دریافت پیامک توسط گوشی‌های هدف را دریافت می‌کنند و به همین دلیل همراه اول هزینه آن را از آنها دریافت می‌کند اما واقعیت این است که پیامک ارسال نشده است.

واژه‌هایی مانند «نماینده مجلس»، «استانداری» و «تاریخ» این روزها برای همراه اول از حساسیت برخوردارند و از فیلتر این شرکت رد نمی‌شوند.

شرکت‌های فعال در این زمینه اعتقاد دارند از آنجا که ایرانسل این محدودیت را اعمال نکرده است این موضوع تنها یک اقدام سلیقه‌ای از طرف همراه اول است.


 


رئیس مرکز پژوهش​های مجلس از مخالفان جدی افزایش تعطیلات عید فطر بود و معتقد است که با رای مجلس به این تعطیلات، درخواست تعطیلی روز پنجشنبه نیز ارائه خواهد شد.

به گزارش خبرآنلاین، لایحه افزایش تعطیلات عید فطر به کمیسیون اجتماعی مجلس ارجاع شده بود که امروز گزارش آن در صحن علنی قرائت شد. سخنگوی این کمیسیون، مخالفت با این لایحه را از سر زیادی تعطیلات در ایران دانست و گفت: این تصور درست نیست. چون ایران بعد از یمن کمترین تعطیلات را در دنیا دارد و فقط ۷۷ روز در سال تعطیل است. در حالی که کشورهای غربی، دو روز تعطیلی رسمی شنبه و یکشنبه دارند که ۱۰۴ روز در سال را تعطیل می​کند. میانگین تعطیلات در دنیا هم ۱۱۵ روز است.

این کمیسیون با افزایش دو روزه تعطیلات عید فطر موافقت کرده بود اما با تبصره آن دال بر افزایش یک روز دیگر در صورت تداخل با روز جمعه، مخالف بود که سخنگوی کمیسیون اجتماعی گفت: گرچه یوم الشک داریم اما بهتر است که تعطیلات الشک نداشته باشیم!

احمد توکلی نماینده تهران در مخالفت با این لایحه، آمار مخبر کمیسیون اجتماعی را رد کرد و گفت: تعطیلات رسمی در ایران خیلی بیشتر از اینهاست. بر اساس اصل ۴۳، تعطیلات باید متناسب با رشد باشد. چطور ایران را با اروپا و ژاپن مقایسه می​کنید؟ درآمد سرانه ما و آنها یکی است؟ بار تکفل در انگلیس ۱٫۴ است ولی در ایران ۴ است! ژاپن پس از جنگش ۲۰ سال تمام ۶ روز در هفته کار مداوم کرد. ما اینطور کار می کنیم؟

وی در اعتراض به اینکه افزایش تعطیلات، بهره وری را افزایش می​دهد، گفت: این بهره وری در شش سال این دولت کجا بود؟ چرا آمار بهره وری با این همه تعطیلات و بین تعطیلی، اینقدر پایین است؟ بهره وری در دولت اول احمدی نژاد به جای ۶ درصد تنها دو درصد رشد یافته است. مصلحت کشور نیست که تولید ملی کشور را با افزایش تعطیلات، کاهش دهیم. بی جا خود را درگیر تمنیات دولت که به خواسته های مردم دامن می​زند، نکنیم. کاهش تولیدات، کاهش درآمد مالیاتی دولت را هم به دنبال خواهد داشت.

نماینده تهران در ادامه گفت: اگرچه در کشورهای اسلامی، تعطیلات عید فطر بیشتر است، اما لازم است که از تعطیلات جای دیگری کم شود و بعد به تعطیلات عیدفطر افزوده شود. احساسات خود را کنترل کنید. همین الان ما سه رو زاز بازرهای جهانی به دلیل تعطیلی جمعه ما و شنبه و یکشنبه آنها، عقبیم. اگر خدای ناکرده به این لایحه رای دهیم، تعطیلی روز پنجشنبه هم پشت سر آن ارائه می​شود که ما را چهار روز از بازارهای جهانی دور می کند و به این ترتیب، ۳۳ درصد، معاملات خارجی مان کاهش می​یابد.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irangreenvoice-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irangreenvoice@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بازار امروز

Loading currency converter .. please wait

loading
currency converter
please wait
....

خبرهاي گذشته