هستي نيوز،از آن سوي فيلتر جمهوري اسلامي خبر پراكني ميكند

-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد...
http://groups.google.com/group/hasti-news
------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ مرداد ۲۹, شنبه

Roundup of Dailly News from Radio Farda for 08/20/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



« اَنا هزاری» فعال مدنی هند روز جمعه پس از آزادی از زندان ، اعتصاب غذای نامحدود خود را آغاز کرد. آقای هزاری ۷۴ ساله که به گاندی جدید هند معروف شده ، سه شنبه گذشته بازداشت شد ولی تظاهرات هزاران تن از هوادارانش در برابر بازداشتگاه وی سبب شد که دولت هند به او اجازه دهد در یکی از میدانهای اصلی شهر دست به اعتصاب غذا بزند. این فعال مدنی هند در اعتراض به فساد مالی گسترده در دولت کشورش اعلام کرده است که تا تصویب کامل قانون پیکار با فساد به اعتراضهای خود ادامه خواهد داد. روز جمعه اَنا هزاری در میان هزاران تن از هوادارانش در دهلی نو به سخنرانی پرداخت و گفت: "این انقلابی نوین و پیکاری جدید در راه آزادی است." این فعال مدنی هند در سه دهه گذشته بیش از پانزده بار دست به اعتصاب غذا زده است.
 


کاترین اشتون ، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا از توافق کشورهای عضو آن اتحادیه برای گسترده تر کردن تحریمها علیه سوریه خبر داده است. پس از تصویب نهایی ۲۷ عضو اتحادیه اروپا در هفته آینده ، پانزده نفر از مقامات حکومت، و پنج نهاد دولتی سوریه به فهرست تحریمهای اتحادیه اروپا افزوده خواهند شد. خانم اشتون روز جمعه گفت: تحریم واردات نفت از سوریه نیز در دستور کار کشورهای عضو قرار دارد. روز پنج شنبه آمریکا ، بریتانیا، فرانسه و آلمان خواهان کناره گیری بشار اسد از ریاست جمهوری سوریه شدند. درنخستین واکنش به این اقدام دولتهای غربی ، روسیه مخالفت خود را با این تصمیم اعلام کرد و گفت که باید برای اجرای اصلاحات سیاسی و اقتصادی به بشار اسد فرصت بیشتری داده شود. در همین حال در تظاهرات ضد حکومتی روز جمعه در سوریه، نیروهای دولتی دستکم ۱۹ نفر از تظاهرکنندگان را کشتند.
 


یکی از سخنگویان مخالفان معمر قذافی از تصرف شهر « َزلیتن» در ۱۴۰ کیلومتری طرابلس، پایتخت لیبی خبر داده است. نبرد میان نیروهای دولتی و مخالفان مسلح معمر قذافی برای کنترل این شهر چندین ماه ادامه داشت. به گفته سخنگوی مخالفان، در زد و خورد های دو طرف ۳۱ نفر از افراد مخالفان مسلح کشته و ۱۲۰ نفر هم مجروح شدند. هفته گذشته نیز کنترل شهر « الزاویه » بدست نیروهای مخالف حکومت معمر قذافی افتاد.
 


بدنبال حملات شبانه ارتش ترکیه به مناطق مرزی عراق ، مقامات محلی کردستان عراق این حملات را محکوم کردند. ارتش ترکیه شب گذشته نیز بمباران زمینی و هوایی مناطق مرزی شمال عراق را ادامه داد. روز گذشته شورای عالی امنیت ملی ترکیه بر تشدید عملیات نظامی برای پاکسازی مناطق مرزی عراق از نیروهای پ کا کا تاکید کرد. در واکنش به این حملات گسترده « کاوا محمود » سخنگوی دولت محلی کردستان عراق این اقدام ارتش ترکیه را نقض حق حاکمیت عراق و زیر پا گذاشتن قوانین بین المللی و منشور سازمان ملل خواند . آقای محمود همچنین گفت بسیاری از روستائیانی که در مناطق مرزی زندگی میکنند برای نجات جان خود مجبور به ترک خانه هایشان شده اند. از دو ماه پیش که حملات پ کا کا ، حزب کارگران کردستان ترکیه در مناطق مرزی و شهرهای کردنشین ترکیه شدت گرفت ، ۴۰ نفر از نیروهای نظامی ترکیه کشته شده اند.
 


قیمت طلا در بازارهای جهانی بشدت افزایش یافت و به بالاترین حد خود در چند سال اخیر رسید. روز جمعه هر اونس طلا که تقریباً معادل ۳۱ گرم است به قیمت ۱۸۸۰ دلار معامله شد. تنها در سه هفته گذشته بهای طلا پانزده درصد افزایش یافته است. اقتصاد دانان نگرانی از پیدایش رکود اقتصادی جدیدی در آمریکا و اروپا را علت اصلی بالا رفتن قیمت طلا می دانند. در همین حال، ارزش سهام دربازارهای بورس آمریکا و اروپا نیز برای دومین روز پیاپی سقوط کرد .
 


عملیات انتحاری در مسجدی در شهر خیبر پاکستان به کشته و مجروح شدن دهها نفر منجر شد. در این حادثه دست کم ۴۸ نفر کشته و بیش از هشتاد نفر مجروح شدند. به گفته مقامات پاکستان فردی که بخود مواد منفجره بسته بود، هنگام نماز جمعه در داخل مسجد دست به این عملیات زد . «خیبر» یکی از شهرهای قبیله نشین پاکستان و نزدیک به مرز افغانستان است. طالبان و دیگر گروههای مسلح ستیزه جو در این منطقه فعالند.
 


به حکم دادگاهی در قزاقستان بیست وب سایت محلی به اتهام ترویج تروریسم و افراط گرایی دینی مسدود شد. دولت دو وب سایت پر طرفدار روسی را هم که وبلاگ نویسان قزاق از آن ها استفاده می کردند، به اتهام ایجاد خطر برای امینت ملی آن کشور مسدود کرد. پیش از این هم دولت قزاقستان برخی از سایتهای معروف و پر طرفدار خبری و سیاسی به زبان روسی را مسدود کرده بود.
 


در حمله هوایی ارتش اسرائیل به مناطق شرقی نوار غزه دست کم یک نفرکشته و یک نفر زخمی شدند. در ۲۴ ساعت گذشته بر اثر حملات هوایی اسرائیل به نوار غزه هشت نفر کشته شده اند. حملات هوایی اسرائیل واکنشی است به حمله مسلحانه مردان مسلح فلسطینی به یک شهر مرزی اسرائیل که به مرگ هشت شهروند اسرائیلی منجر شد. اسرائیل « کمیته مقاومت مردمی » را که یک گروه شبه نظامی فلسطینی است، مسئول حملات مرگبار پنج شنبه گذشته معرفی کرده است. روز جمعه شبه نظامیان فلسطینی هم با راکت به مناطق مرزی اسرائیل حمله کردند. تا کنون شمار تلفات در دو سوی مرز اسرائیل و نوار غزه به ۲۰ نفر رسیده است.
 


دادگاهی در نروژ حکم بازداشت « آندرس ِبرینگ بریویک» ، متهم به قتل ۷۷ نفر را یک ماه تمدید کرد. این دادگاه همچنین دستور داد که متهم در این مدت در سلول انفرادی و زیر نظر پلیس نگهداری شود. «بریویک» ۳۲ ساله که گرایشهای افراطی گرایانه دست راستی دارد، به قتل ۷۷ نفر اعتراف کرده ولی گفته است که این قتلها، برای نجات نروژ از دست مسلمانها و مجازات سیاستمدارانی که هوادار جامعه چند فرهنگی هستند، ضروری بوده است. «بریویک» در ماه ژوئن سال جاری با انفجار یک خودروی بمب گذاری شده، سبب مرگ هشت نفر در مرکز شهر اسلو، پایتخت نروژ شد. ساعتی بعد او در جزیره کوچکی در نزدیکی اسلو بسوی جوانانی که برای شرکت در اردوی تابستانی حزب کارگر گرد آمده بودند، آتش گشود و ۶۹ نفر از آنان را کشت.
 


روسيه درگيرودارمذاکرات با آمريکا بر سر يک رشته ازمسائل منطقه ای وبين المللی، بار ديگر بازی سياسی تازه ای را با کارت ايران آغاز کرده است.روسيه درگيرودارمذاکرات با آمريکا بر سر يک رشته ازمسائل منطقه ای وبين المللی، بار ديگر بازی سياسی تازه ای را با کارت ايران آغاز کرده است. چهار شنبه ۲۲ تير، وزير امور خارجه روسيه سرگئی لاورف در يک مصاحبه مطبوعاتی باهمتای آمريکائيش، هيلاری کلينتون، در واشنگتن طرح « گام به گام» برای از سرگيری گفتگوهای هسته ای با ايران را که پس از نشست اسانبول در دی ماه به بن بست رسيده بود ، مطرح کرد. طی هفته جاری ، نيکلای پاترشف ، دبير شورای عالی امنيت روسيه ، در سفر دو روزه اش به تهران با همتای ايرانی خود ، سعيد جليلی ، و محمود احمدی نژاد در باره طرح گام به گام بن گفتگو نشست . متعاقب سفر پاترشف ، وزير خارجه ايران علی اکبر صالحی هم به مسکو رفت وروز چهار شنبه ۲۶ مرداد در يک مصاحبه مطبوعاتی با سرگئی لارورف در مسکو، گفت : ايران از کليات طرح گفتگو مي کند ولی جزئيات آن بايد بررسی وتکميل شود.  او  در ادامه گفت، ايران برنامه هسته ای خود را به روال گذشته ادامه خواهد داد و « کشورهای غربی که با بهانه جوئی بی مورد مشکل آفرين شده اند ، حالا ميخواهند به نوعی از بن بست ايجاد شده توسط خودشان رهايی يابند.» دورنمای طرح از نظر کارشناسان روسی  جدا از تعارفات ديپلماتيک در تهران ومسکو واظهارخوشبينی ازسوی شمار قليلي ازمحافل سياسی در باره راهگشائی طرح گام به گام، بيشتر کارشناسان غربی و روسی بر اين باورند که اين طرح راه به جائی نخواهد برد. ديمتری سوفلوف، تحليلگروعضو شورای سياست خارجی و دفاعی مي گويد : «دور نمای مذاکرات تازه بر پايه اين طرح  درخشان نيست. ايران همان سياست هميشگی خود را دنبال خواهد کرد  به اين معنی که در ظاهر پيشنهاد های مطرح شده را ميپذيرد اما از اجرای آن سر باز ميزند .» به گفته آلکسی مالاشنکو ، کارشناس مرکز گارنگی درمسکو ، استقبال تهران از طرح گام به گام طبيعی است زيرا  ايران عملاً در انزوای کامل سياسی قرار گرفته و هم صحبتی (ديالوگ) با روسيه برای ايران بسيار مهم است.  روسيه با  ارائه  اين طرح اهداف ديگری را نيز دنبال مي کند. روسيه مي خواهد نشان دهد که سياست مستقلی را دنبال مي کند و تصميم هايش با توصيه های غرب فاصله دارد؛ ميخواهد اعتبارخود را به عنوان يک ميانجی بين المللی تثبيت کند ؛ مي خواهد از واشنگتن امتيازهائی در سطح منطقه ای و بين المللی بگيرد؛ وبالاخره حل مسئله هسته ای ايران از نظر اقتصادی به نفع روسيه است و مسکو مايل نيست که مسئله هسته ای ايران به درگيری نظامی منجر شود. شک و ترديد در آمريکا جدا از شک و ترديد درباره نتيجه بخش بودن طرح گام به گام و اهداف غائی و نهائی روسيه ، واشنگتن نيز موثر بودن آن را زير سئوال برده است. ويکتوريا نيولند، سخنگوی وزارت خارجه آمريکا ، روز دو شنبه ۲۴ مرداد در يک کنفرانس خبری در واشینگتن با ابراز اميدواری به اينکه اين ابتکار روسيه بتواند ايران را به گردن نهادن به مسئوليت های بين المللی اش وادارد ، گفت : «آمريکا سياست دو مسيره خود را در رابطه با ايران تغيير نداده است و کماکان بر اين باوريم  که کاهش تحريم ها بايد با عمل [ايران] توام باشد.» به عبارت ديگر، سخنگوی وزارت خارجه آمريکا مي گويد سياست «گفتگو- فشار و تحريم» که  سياست  «هويج و چماق »هم  نام گرفته ، تا موقعی که گامهای مثبتی برای حل مسئله هسته ايش بر ندارد،  پا بر جا است. برمبنای طرح گام به گام ، که طرح « گفتگو – تشويق و پاداش» نام گرفته است ايران درهرمرحله که به سئوالها و نگرانيهای آژانس بين المللی انرژی اتمی پاسخ  قانع کننده ای بدهد ، گامهای متقابلی ازسوی جامعه جهانی برای کاهش تحريم ها و يا تعليق آنها بر داشته خواهد شد . در اين پيوند ، شماری از کارشناسان غربی  بر اين عقيده اند که طرح گام به گام مبنای کار را بر همکاری مجدانه و صادقانه ايران گذاشته و در صورت عدم همکاری ايران درمورد پاسخ به سئوالهای آژانس راه حلی ارائه نداده است.  ايران در گذشته بار ها اعلام کرده که به همه سئوالهای آژانس پاسخ داده و در مواردی سئوالها را بی پايه دانسته است. اين کار شناسان با توجه به رفتار گذشته ايران اميد چندانی به نتيجه بخش بودن طرح روسيه ندارند و ميگويند اين طرح در واقع در چارچوب سياست «هويج و چماق»  فقط چماق را کوتاه تر کرده است . در مقابل شماری ديگر نيز که ادامه تحريم ها را برای تغيير رفتار  جمهوری اسلامی بی فايده ميدانند ، آزمايش طرح روسيه را خالی از فايده نمي دانند.   اطمينان ايران به روسيه   جدا ازمعتبر بودن طرح گام به گام و يا بی نتيجه بودن آن ، گرم شدن روابط ايران و روسيه در هفته های اخير و آمد و شد های ديپلومات های دو کشور به تـهران و مسکو ، به گمانه زنی هائی دامن زده است. اما  ارزيابی علی اکبر صالحی از جايگاه بين المللی روسيه واطمينان او به حمايت روسيه از جايگاه و موضع ايران شگفتی آفريده است.      به تازگی ، ۶ مرداد، علی اکبر صالحی در مصاحبه ای با شبکه ماهوارای روسيه  «روسيه امروز - راشا  تودی»  با تقدير از حسن نيت روسيه برای ارائه  طرح گام به گام و تاکيد برسيطره جوئی آمريکا گفت اين کشور به دنبال محاصره روسيه است و بهمين جهت ناتو را دراطراف روسيه گسترش مي دهد و تنها ايران در مقابل اين محاصره مانده است. لذا سيطره بر ايران و تکميل حلقه محاصره روسيه برای غرب اهميت دارد . وزير امور خارجه ايران در ادامه گفت :« به همين ايران بعد حياتی برای روسيه دارد و عکس اين موضوع نيز صحيح است و به نظر من ايران و روسيه به يکديگر نيازمندند. روسيه نگران آن است که ايران دوباره به دامان غرب باز گردد ولی من به روسها ميگويم اين کار اتفاق نخواهد افتاد ... ما مطمئن هستيم واطمينان داريم که روسيه  همچنان حمايت خود را از موضع ايران ادامه مي دهد.» بازی سياسی روسيه به رغم رقابت استراتژيک بين روسيه و آمريکا و تعارضاتی که بين اين کشوردر زمينه های سياسی و اقتصادی وجود دارد مسکو و واشنتگتون در برخی زمينه ها همگرائی دارند ، از جمله عدم گسترش سلاحهای هسته ای ، خود کفائی کشورهای در حال توسعه در زمينه هسته ای و نگرانی از دسترسی ايران به سلاح هسته ای. در رابطه با مسئله هسته ای روسيه همواره يک سياست دو سويه متضاد را در برابر ايران دنبال کرده است. از سوئی روسيه مايل است با ايران رابطه دوستانه داشته باشد ومنافع سياسی و اقتصادی خود را حفظ کند واز سوی ديگر دسترسی ايران به سلاح هسته ای برای روسيه پذيرفتنی نيست. روسيه ، بر خلاف برداشتهای نادرست برخی از محافل در جمهوری اسلامی به ايران به عنوان متحد استرتژيک نمي نگرد و با آگاهی از انزوای بين المللی ايران در سطح بين المللی ار کارت ايران ، هر وقت که موقعيت ايجاب کند ، در بازی های سياسی خود استفاده ميکند.روسيه نشان داده است که درمواقع حاد با آمريکا و ديگر کشور های غربی همگام مي شود و حاضر نيست هزينه دفاع  يا حمايت از موصع ايران را تحمل کند. تاکنون روسيه به همه قطع نامه های شورای امنيت سازمان ملل عليه ايران صحه گذاشته گو اينگه قبل از اين کار برای به اصطلاح خالی نبودن عريضه مخالفت های کم رنگی را ابراز کرده است . مسکو از  واگذاری موشکهای اس-۳۰۰ و سلاحهای پيشرفته که طبق قطع نامه های موجود  مانعی ندارد ، سر باز زده است ؛ روسيه با عضويت دائمی ايران در سازمان همکاريهای  شانگهای مخالفت کرده است ؛ از تشکيل يک کارتل گازی با ايران طفره رفته است؛ و بالاخره روسيه بر خلاف تعهدات خود مبنی بر اينکه رژيم حقوقی دريای خزر با اجماع همه کشورهای ساحلی وضع شود ، با انعقاد قرار دادهای دو جانبه با آذربايجان و قزاقستات نيمی از دريای خزر را تقسيم کرده است. در مواردی ديگر، باز روسيه نشان داده که ايران از آنگونه اهميتی که وزير امور خارجه ايران از آن سخن به ميان آورده بر خوردار نيست و در هر مقطعی اگر لازم باشد با کنار زدن ايران منافع ملی و استراتژيک خود را دنبال مي کند. روسيه به خاطر ايران حاضر نيست با غرب و به ويژه با آمريکا در گير شود. نزديک شدن دو باره روسيه به ايران  مي تواند بار ديگر استفاده از کارت ايران در مقابل آمريکا و امتياز گرفتن از اين کشور باشد.  پايگاههای آمريکا در رومانی و بلغارستان ، برنامه سپر دفاع موشکی آمريکا در رومانی و لهستان برای مقابله با حملات احتمالی ايران و کره شمالی ،  و حمايت آمريکا از برقراری يک اتحاد نظامی جديد بين کشورهای اروپای مرکزی برخی ازدلمشغولی های روسيه در سطح بين المللی است . قرار است مقامهای بلند پايه روسيه در شش ماه آينده طی نشست هائی  با آمريکا اين مسائل را بررسی کنند. گزارشها حکايت از آن دارد که در گفتگوهای مقدماتی برای هموار کردن نشست سران دو کشور صورت گرفته ، روسها تهديد های احتمالی ايران را برای آمريکا و ناتو بزرگتر از آنچه که هست، جلوه داده اند. در واقع به طور ضمنی به مقامهای آمريکائی گفته اند که اطلاعات مهم و دست اولی از برنامه های موشکی و هسته ای ايران دارند. دراين پيوند و برابر گزارشها ، روسها به آمريکا و متحدانش توصيه کرده اند که برای ارتقا امنيت شان بهتر است سيستم دفاع موشکی ناتو را با سيستم روسيه تلفيق کنند. همزمان با اين بزرگنمائی ها ، روسها به مقامهای جمهوری اسلامی مي گويند که آمريکا و اسرائيل بار ديگر به فکر گزينه نظامی افتاده اند و مسکو ميتواند با پادرميانی و گفتگو با آمريکا مانع اين کار شود. خلاصه اينکه روسيه خطر ايران را برای آمريکا بزرگتر از آنچه هست جلوه ميدهد و همزمان به ايران ياد آوری ميکند که خطر نظامی آمريکا جدی است و مانند بوجار لنجان از هر طرف که باد آيد روی خود را بدان سوی مي کند. شواهد و نوشته ها نشان مي دهد که آمريکا وديگر کشور های غربی به اين بازی روسيه واقف اند  ضمن اينکه به برخی از واقعيات که در خلال بزرگنمائی مسائل مطرح ميکند توجه دارند.  مقامهای جمهوری اسلامی هم بايد قاعدتاً اين را دريافته باشند ولی سخنان اخير علی اکبر صالحی در مورد جايگاه روسها و اطمينان او از حمايت بی دريغ روسها از ايران ، مصداق «از بيم مار به دهن اژدها رفتن » را به ذهن متبادر مي کند.
 


فعالان سوری می گويند دهها هزار نفر پس از برگزاری نمازجمعه در شهر های مختلف سوريه دست به تظاهرات ضد دولتی زده اند و در جريان تيراندازی نيروهای امنيتی به سوی معترضان دست کم۲۳ نفر کشته شدند. اين در حالی است که بشار اسد، رییس جمهوری سوریه، روز پنجشنبه اعلام کرده بود سرکوب معترضان متوقف می شود.فعالان سوری می گويند، دهها هزار نفر پس از برگزاری نمازجمعه در شهر های مختلف سوريه دست به تظاهرات ضد دولتی زده اند و در جريان تيراندازی نيروهای امنيتی به سوی معترضان دست کم ۲۳  نفر کشته شدند. اين در حالی است که بشار اسد، رییس جمهوری سوریه، روز پنجشنبه اعلام کرده بود سرکوب معترضان متوقف می شود. گروه «رصد حقوق بشر سوريه» می گويد، درجريان تيراندازی نيروهای امنيتی سوريه به سوی تظاهرات اعتراضی در «درعا» دست کم ۱۵ نفر از جمله يک کودک يازده ساله کشته شدند. طبق اين گزارش شش نفر در مرکز شهر «حمص» ، يک نفر «حراستا» و یک نفر دیگر در «دوما» در حومه دمشق کشته شده اند. «رصد حقوق بشر سوريه» همچنين می گويد، روز جمعه نيروهای دولتی به سوی تظاهر کنندگان در مناطق غباغب، نخيل، الهراک و نوا  تیراندازی کردند و دست کم ۱۶ نفر را زخمی کردند. طبق این گزارش، دهها هزار نفر پس از نماز جمعه در خيابان شهرهای مختلف سوريه دست به تظاهرات اعتراضی زده اند. بنابر گزارشها، بزرگترين تظاهرات ضد دولتی روز جمعه در شهر «حمص» برگزار شده است. به گزارش خبرگزاری فرانسه، «رصد حقوق بشر سوريه» همچنين گفته است در حدود ۲۰ هزار نفر در خيابان های «الخالديه» دست به تظاهرات ضد دولتی زده و خواهان کناره گيری بشار اسد از قدرت شده اند. طبق اين گزارش تظاهرات ضد دولتی نيز در شهرهای لاذقيه، بنياس و ديرالزور برگزار شده است. خبرگزاری فرانسه به نقل افراد حاضر در شهرهای کرد نشين قاميشلی و آمودا ، می گوید در این دو شهر تظاهرات ضد دولتی برگزار شده است. اين گزارش اضافه کرده است روز جمعه همچنين تظاهرات اعتراضی در «حماه» و در حومه دمشق برگزار شده است. خبرگزاری فرانسه به نقل از فعالان سوری می گويد، نيروهای امنيتی در خیابان های شهر  لاذقيه مستقر شده بودند تا مانع برگزاری هرگونه تظاهرات اعتراضی شوند. اين گزارش همچنين می افزايد، در دمشق، پايتخت سوريه، نيز نيروهای امنيتی برای جلوگيری از شکل گيری تظاهرات اعتراضی به سوی معترضان تيراندازی کرده و شماری را نيز بازداشت کردند. به گزارش خبرگزاری فرانسه، اقدامات نيروهای امنيتی برای مقابله با تظاهرات روز جمعه، آزمونی برای وعده بشار اسد به دبيرکل سازمان ملل برای توقف کليه عمليات ارتش اين کشور عليه مناطق و جمعيت غيرنظامی است لين پاسکو، معاون دبيرکل سازمان ملل متحد روز پنجشنبه به اعضای شورای امنيت سازمان ملل گفته بود که شمار کسانی که به دست نيروهای امنيتی در جريان اعتراضات در سوريه کشته شده اند از مرز دو هزار نفر گذشته است. ناوی پيلای، کميسير عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد، نيز روز پنجشنبه گفته بود اسناد مدارک نشان از آن دارد که نيروهای امنيتی سوريه عمدا تظاهر کنندگان را هدف قرار می دهند. به دنبال تشديد انتقادات بين المللی از اقدامات حکومت سوريه در سرکوب معترضان، باراک اوباما، رييس جمهوری آمريکا، روز پنجشنبه برای نخستين بار از بشار اسد خواست تا از قدرت کناره گيری کند. بريتانيا، فرانسه، آلمان و اتحاديه اروپا  نيز خواهان کناره گيری بشار اسد شده اند و به گزارش خبرگزاری فرانسه ديپلمات ها می گويند، اتحاديه اروپا تلاش  های تازه ای را برای تشديد تحريم ها عليه حکومت بشار اسد آغاز کرده است. اين در حالی است که روسيه درخواست آمريکا و ديگر کشورهای غربی را  برای  کناره گيری بشار اسد رد کرده و و می گويد، بايد به رييس جمهور سوريه فرصت بيشتری برای اجرای اصلاحات داد. در همين حال، يک مقام سازمان ملل متحد گفته است هياتی از  مقام های امور بشردوستانه اين سازمان به سوريه سفر خواهند کرد تا اوضاع اين کشور را از نزديک  مورد بررسی قرار دهند. والری آموس، مسئول امور بشردوستانه سازمان ملل، روز پنج‌شنبه گفته است: تحقيقات خود را بر مکان‌هايی متمرکز کند که وقوع درگيری در آن‌‌ها گزارش شده است. خانم آموس همچنين خاطرنشان کرد که دولت سوريه ضمانت کرده است که سازمان ملل می‌تواند به تمامی نقاط سوريه دسترسی کامل داشته باشد.
 


ملتهب شدن دوباره جنوب اسرائیل درپی حملات تروریستی روز پنجشنبه بسیاری از ناظران اسرائیلی را به هیچ وجه شگفت‌زده نکرده‌است بلکه شگفتی این ناظران از سکوت و آرامش نسبیِ حاکم برمنطقه در شش ماه اخیر بود.ملتهب شدن دوباره جنوب اسرائیل درپی حملات تروریستی روز پنجشنبه، و سپس، سرایت فوری التهاب به درون نوار غزه، که این بار با برخی تنش‌ها در مرز اسرائیل با مصر و کشته شدن دو سرباز مصری نیز همراه شده‌است، بسیاری از ناظران اسرائیلی را به هیچ وجه شگفت‌زده نکرده‌است. بلکه شگفتی این ناظران از سکوت و آرامش نسبیِ حاکم برمنطقه در شش ماه اخیر بود. سلسله رخدادهایی را که از ظهر پنجشنبه آغاز شد، تا ظهر جمعه، اینگونه می‌توان جمع‌بندی کرد که حملات افرادی مسلح به سوی یک اتوبوس مسافربری و خودروهای غیرنظامیان اسرائیلی که در جاده بندر ساحلی زیبای ایلات در حرکت بودند، با برخی حملات دیگر در نقاط مرزی مصر و اسرائیل تا شامگاه ادامه یافت و جمعاً باعث کشته شدن هشت اسرائیلی شد؛ اسرائیل فوراً به نوار غزه حمله کرد و دستکم شش فلسطینی را که اکثراً سران گروه‌های مسلح بودند، از پای درآورد، و حال فلسطینی‌ها که هیچ کسی از آنها مسئولیتی در قبال حملهٔ پنجشنبه به اسرائیلی‌ها را برعهده نگرفته بود، واکنش نشان داده و شهرهای جنوبی اسرائیل را دوباره با راکت مورد هدف قرار می‌دهند؛ و این دور تسلسل بی‌تردید ادامه خواهد یافت. از فوریه، بهمن، که نظام سیاسی قدرتمند مصر با خیزشی هجده روزه از سوی مردم به عصیان آمده از تنگناهای اقتصادی و خودکامگی‌های سیاسی کشورشان، فروپاشید، آگاهان منطقه انتظار آن را داشتند که القاعده و گروه‌های همسو با جهاد جهانی اسلامی افراطی، ردّ پای خود را بسیار زود در بخش‌های شمالی مصر، و هرچه بیشتر در نزدیکی اسرائیل، تقویت کنند. هرچند نگاه‌های جهانی در قبال مصر این روزها به دو محاکمه جنجال‌برانگیز محمد حسنی مبارک، حاکم ساقط شده و دو پسرانش، و نیز محاکمه شمار دیگری از سران حکومت پیشین معطوف بوده که درون قفس آهنین، کیفرخواست برای صدور حکم اعدام را شنیده‌اند، اما در شمال شرقی مصر، رویدادها از نوعی کاملاً متفاوت، مورد توجه ناظران بوده‌است. در همان ماه فوریه، تازه چند روزی بود که معترضان مصری میدان تحریر قاهره را به تسلط خود درآورده بودند که نخستین انفجار در خط  لولهٔ انتقال گاز مصر به سوی اسرائیل و برخی کشورهای دیگر، رخ داد؛ حادثه‌ای که جزئیاتش به آن گونه‌ای که از زبان مسئولان محلی توصیف شد، ثابت می‌کرد که نیروهای افراطی مرتبط با گروه‌های اسلامی تندرو، بستر فعالیت خود را آماده می‌کنند. از زمان برکناری حکومت حسنی مبارک نیز چهار بار دیگر، همین خط لوله منفجر شده است؛ همگی با شیوه‌های مشابه. درکنار آن، یک رشته تحرکات ضد امنیتی دیگر نیز در منطقه رخ داده‌است، که از سویی نظامیان حاکم بر مصر، و از دیگر سو، و بیش از سران مصر، رهبران اسرائیل را نگران کرده‌است. نگرانی اسرائیل دو چندان است زیرا که اندکی پس از فروپاشی حکومت مبارک هم، شورای عالی نظامی مصر حکم داد که گذرگاه مرزی زمینی رفح، در میانه خاک مصر و نوار غزه، بدون محدودیت، گشوده شود. ناخشنودی‌های عمیق اسرائیل از این که این وضعیت تازه می‌تواند موجب شود که عوامل افراطی در منطقه و جهان به سهولت، گروه‌های مسلح فلسطینی درون غزه را تقویت کنند، در گوش سران مصر طنینی نداشت. اما این افزایش تحرکات شبه نظامیان اسلامگرای سلفی و وهابی و بادیه‌نشینان شمال صحرای سینا، و حمله آنها به هدف‌های دولتی مصری، درکنار پنج مورد انفجار در خط لوله انتقال گاز طبیعی به سوی اسرائیل و اردن بود که موجب شد نظامیان حاکم بر مصر و دولت انتقالی قاهره، زنگ خطر را احساس کنند. آماده‌باش در صحرای سینا همین هفته گذشته بود که ارتش مصر با آغاز عملیاتی با نام «عقاب»، بیش از هزار نفر از نیروهایش را درحالی که با تانک و نیروهای پلیس همراهی می‌شدند، در مناطق شمالی سینا مستقر کرد، و نیز گفته شد که تیپ‌های دیگری از نظامیان مصری در منطقه اسماعیلیه به حال آماده‌باش درآمده‌اند تا درصورت لزوم، آنان نیز به نیروهای اولیه استقراریافته بپیوندند. روزنامه‌های مصر گزارش داده بودند که در چارچوب عملیات «عقاب» صدها نفر از افراد مظنون، به‌ویژه بادیه‌نشین‌های شمال صحرای سینا، به اتهام ارتباط و کمک‌رسانی به گروه‌های جهاد جهانی اسلامی و القاعده، برای بازجویی دستگیر شده‌اند. اسرائیل و حسنی مبارک گفته بودند، نظام مبارک که برود، امنیت هم از شمال مصر و جنوب اسرائیل خواهد رفت و هرگاه که آرامش در آنجا برقرار باشد، یک‌چنین آرامش دیری نخواهد پایید. از زمان پیمان آشتی اسرائیل و مصر؛ پیمان «کمپ دیوید» هرگونه استقرار نیروهای دو کشور در بخش شمالی صحرای سینا، ممنوع بوده مگر با موافقت هر دو کشور. درتمامی این ۳۲ سال هرگز، نیازی به چنین موافقتی نبود. اما اکنون معلوم شده‌است که بلافاصله پس از فروپاشی حکومت مبارک، اسرائیل به نظامی‌های مصر گفته‌است که دستشان در استقرار نیروهای نظامی در این منطقه باز است. اکنون تحلیلگران در رسانه‌های اسرائیلی نیز می‌نویسند که اسرائیل هم باید از مصر بخواهد که با استقرار نیروهای نظامی اسرائیلی در شمال سینا موافقت کند. رون بن ییشای، تحلیلگر برجسته و پیشکسوت اسرائیلی در عرصه نظامی، جمعه در «وای.نت»، تارنمای روزنامه یدیعوت آخرونوت، استدلال‌های خود را در مورد لزوم استقرار نظامیان اسرائیلی در این منطقه، تشریح کرده‌است. اما ناظران می‌گویند بعید است که حاکمیت انتقالی مصر که زیر فشار سنگین افکار عمومی کشور خود قرار دارد، حضور اسرائیل را در نواره‌ای از صحرای سینا بپذیرد. حضور اسرائیل در چنین منطقه‌ای از مصر، می‌تواند وضعیت خودخوانده «نوار امنیتی جنوب لبنان» را در زمان حضور نظامیان اسرائیل در لبنان تداعی کند؛ وضعیتی که گروه‌های مسلح افراطی اسلامگرای منطقه، برای آن بر ناخن می‌سایند تا به بهانهٔ «دفاع از مصر و شرافت عربی و اسلامی»، اسرائیلی‌ها را به چالش بکشند. ناچار شدن مردم اسرائیل به محدود کردن دوباره اعتراض‌های خود روزنامه‌های مصر تأکید دارند که بیشترین حساسیت‌های حاکمیت مصر در شمال سینا، متوجه «جیش‌الاسلام» است که ریشهٔ آن از سلفی‌های افراطی درون غزه است و حتی دولت حماس نیز بارها با نیروهای آن برخورد مسلحانه کرده‌است، که بارزترین نمونهٔ آن، نبرد هولناک دو سال پیش  درون یکی از مسجدهای تاریخی غزه بود که نیروهای دولتی حماس، حدود یکصد و پنجاه نفر از سلفی‌ها را که اکثراً مسلح بودند، همراه با شماری از سران آنها، کشتند و پس از آن نیز، قلع‌وقمع جدی سلفی‌ها را بویژه در بخش جنوبی غزه دنبال کرده‌اند. به گزارش رسانه‌های مصری، «جیش‌الاسلام» دستور داشته‌است که با رفتن حکومت مبارک، شعبه مصری «القاعده» را سریعاً در صحرای سینا تقویت کند؛ اظهارات ایمن ظواهری، رهبر جدید القاعده، که خود نیز مصری است، بر این شائبات افزوده‌است. رسانه‌های مصری می‌گویند که دست‌کم دو هزار نیروی شبه نظامی از سوی القاعده در صحرای سینا بسیج شده و پایگاه آموزشی برپا کرده‌اند که اکثر آنها از سرزمین‌های دیگر آمده‌اند؛ از افغانستان و پاکستان گرفته تا شمال آفریقا. این روزها در اسرائیل درحالی که نگاه‌ها متوجه تل‌آویو و تظاهرات جوانان معترض به گرانی‌ها است، نمایندگان و سخنرانان آنان پیوسته می‌گفتند که امنیت کشور به اوج خود رسیده و حال زمان آن است که از هزینه‌های سرسام‌آور امنیتی که بخش بزرگی از بودجه کشور را می‌بلعد، کاسته شود و به رفاه بیشتر مردم اختصاص یابد. اما حال بازگشت نگرانی‌های همیشگی به ذهنیت مردم اسرائیل موجب خواهد شد که آنان دامنهٔ اعتراض‌های خود را محدود کنند و باز مسئله امنیت را در سرلوحه خواسته‌های زندگی خود بدانند. در چنین وضعیتی، بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، که تأکید کرد تروریست‌های عامل حملات پنجشنبه «بلافاصله قلع و قمع شده و با دیگر نیروهای مسلح از هر گروه و دسته که باشند نیز برخورد شدید خواهد شد»، به نوعی، برندهٔ اول وضعیت جدیدی است که از پنجشنبه با حملات تروریستی سلفی‌های تندرو، بر منطقه حاکم شده‌است. در این شرایط، شدیدترین زخمی، نه آن مجروحانی هستند که در بیمارستان‌های پیشرفته و مدرن اسرائیل یا شبه بیمارستان‌های بی‌تجهیزات غزه بستری شده‌اند؛ بلکه وخیم‌ترین مجروح؛ پیمان صلح ۳۲ ساله اسرائیل و مصر است.
 


۹ استاد دانشگاه علم و صنعت ايران در نامه ای به علی لاريجانی، رييس مجلس شورای اسلامی، نسبت به آنچه «سياست های محدوديت ظرفيت پذيرش بانوان در رشته های کارشناسی و کارشناسی ارشد» در دانشگاه ها ناميدند، هشدار دادند. ۹ استاد دانشگاه علم و صنعت ايران در نامه ای  به علی لاريجانی، رييس مجلس شورای اسلامی، نسبت به آنچه «سياست های محدوديت ظرفيت پذيرش بانوان در رشته های کارشناسی و کارشناسی ارشد» در دانشگاه ها ناميدند، هشدار دادند و خواستار آن شدند که اقدام عاجلی برای اصلاح اين موضوع صورت بگيرد. پيشتر روزنامه شرق، چاپ تهران، در گزارشی از «پذيرش تک جنسيتی ۴۰رشته در ۲۰ دانشگاه» خبر داده و نوشته بود که «۲۰ دانشگاه کشور در بيش از ۴۰ رشته تحصيلی خود برای اولين بار اقدام به پذيرش تک جنسيتی دانشجويان می‌کنند.» به نوشته وبسايت های نزديک به اصلاح طلبان، احمد هادی افشار، جواد امامی، عليرضا خاوندی، محمد باقر ذهبيون، محمد شهرتاش، محمد تقی صالحی، داود عرب خابوری، نورالله کثيری و تورج محمدی در نامه خود با اشاره به تاکيد آيه های قرآن و روايات مذهبی بر اهميت فراهم آوردن فرصت های يکسان برای آحاد جامعه، اقدام به پذيرش تک جنسيتی از سوی ۲۰ دانشگاه ايران را مورد سئوال قرار دادند. بحث تک جنسيتی با انتشار دفترچه انتخاب رشته برای دانشگاه های دولتی در ايران و حذف برخی رشته ها از چند دانشگاه جدی شد. پيش از آن، عنوان شده بود که محمود احمدی نژاد، رييس جمهوری اسلامی ايران، با اين موضوع مخالفت کرده و دستور توقف اين سياست را داده است، اما کامران دانشجو، وزير علوم، تحقيقات و فناوری، روز چهارشنبه گفت:«برنامه‌مان برای جلوگيری از اختلاط زن و مرد در دانشگاه متوقف نشده است. رئيس‌جمهور نظرشان اين بوده که اين کار کارشناسانه‌ تر انجام شود. لذا طرح‌هايی برای پيگيری عفاف و حجاب در دانشگاه‌ها به شورای اسلامی شدن دانشگاه‌ها ارائه شده که در دست پيگيری هستند.» رسول نفيسی، استاد دانشگاه در آمريکا، بااشاره به اينکه روند تبعيض عليه زنان در ايران رو به افزايش است، به راديو فردا می گويد:« باعث تاسف است که در زمانی که عربستان اولين دانشگاه مختلط اش را ايجاد می کند، ايران دارد حرکت خلاف اين را اعمال می کند.» فاطمه گوارايی، فعال ملی – مذهبی و از فعالان حقوق زنان در ايران، در گفت و گو با راديو فردا، با اشاره به اينکه دو عامل عمده در بحث تک جنسيتی شدن دانشگاه ها وجود دارد، می افزايد:«يک عامل، نگرش طيف های سنتی است که کلا و اساسا با اختلاط و ارتباط مردان و زنان مخالفند.» وی موضوع فشار سياسی را نيز در اين مورد موثر می داند و اضافه می کند:«يک مورد، تلاش برای مهار جنبش سبز است، که دليلش به خاطر ارتباط جنبش دانشجويی با جنبش سبز است. مورد ديگر، مهار جنبش زنان، به دليل ارتباط جنبش زنان و زنان دانشجو است.» به نوشته وبسايت های نزديک به اصلاح طلبان، ۹ استاد دانشگاه علم و صنعت در نامه خود به رييس مجلس اشاره کرده اند که در قانون اساسی بر لزوم فراهم شدن شرايط و حقوق مساوی بين بانوان و آقايان تاکيد شده است. آنها در نامه خود همچنين نوشته اند که با توجه به آمارنزديک به ۶۰ درصدی حضور دختران و زنان در آزمون سراسری ورود به دانشگاه ها در دوره کارشناسی، چگونه می توان از منظر حفظ و صيانت از منافع ملی و پيشگيری از تبعات اجتماعی، چنين تصميماتی توجيه کرد. در نامه به رييس مجلس در عين حال اشاره شده است که يکی از پيامدهای تک جنسيتی شدن دانشگاه ها در ايران، سوق دادن افراد با توانمندی های بالا به خارج خواهد بود و اضافه کرده اند که دانشگاه های دنيا با تمهيدات کوتاه مدت و بلند مدت برای شکار متقاضيان با توانمندی های بيشتر  کورس گذاشته اند. يکی ديگر از نکاتی که اين ۹ استاد دانشگاه علم و صنعت نوشته اند، اين است که از ديد دانشجويان فعلی و بالقوه دانشگاه علم و صنعت و عموم دانشگاه های ايران، تک جنسيتی شدن دانشگاه ها به عنوان حذف تدريجی بانوان از صحنه های اجتماعی قلمداد خواهد شد.  در نامه اين ۹ استاد دانشگاه همچنين اين پرسش مطرح شده است که آيا  اقدام به حذف فرصت بانوان در ورود به يکی از دانشگاههای تراز اول، با شعار عمومی عدالت محوری و ايجاد فرصت های مساوی برای همه آحاد کشور در تضاد و تناقضی آشکار نيست؟ پيش از اين نيز ۷ تشکل دانشگاهی در ايران با انتشار بيانيه ای اعتراضی نسبت به عواقب تک جنسيتی کردن دانشگاه ها هشدار داده و خطاب به مسئولين وزارت علوم نوشته بودند:«با تصميمات عجولانه و غيرکارشناسانه خود به يک فاجعه علمی ديگر در کشور منجر نشوند و هرچه سريع‌تر نسبت به اصلاح اين مهم اقدام کنند.» دانشجويان و انجمن‌های علمی دانشکده‌های مهندسی معدن در دانشگاه‌های تهران، صنعتی اميرکبير، کرمان، بين‌المللی امام خمينی قزوين، سهند تبريز، بيرجند و انجمن اسلامی دانشجويان دانشکده فنی دانشگاه تهران از امضا کنندگان اين بيانيه بودند.
 


صادق لاریجانی رییس قوه قضاییه جمهوری اسلامی ایران، در بخشنامه‌ای تازه در مورد مرخصی زندانیان در ایران به مناسبت شب‌های قدر و عید فطر، تاکید کرد که این مرخصی شامل حال زندانیان سیاسی و مجرمان خطرناک مانند سارقان مسلح و آدم‌ربا‌ها نمی‌شود. صادق لاریجانی دستور داده است که در شب های قدر و عید فطر، همه زندانیان «غیر از زندانیان سیاسی و برخی مجرمان خطرناک» از مرخصی پانزده روزه برخوردار شوند . این مرخصی «برای پانزده روز دیگر هم» قابل تمدید است . در دستور تازه آیت‌الله لاریجانی که زندانیان سیاسی از آن مستثنا شده‌اند هدف از اعطای مرخصی «حضور زندانیان در کنار خانواده‌های خود» قید شده است.
 


مادر حسین، رونقی وبلاگ نویس زندانی در  زندان اوین، می گوید نیروهای امنیتی وی را برای عدم مصاحبه در مورد وضعیت پسرش تحت فشار قرار داده اند . مادر حسین رونقی  به سایت کلمه گفته است ، نیروهای امنیتی تهدید کرده اند اگر به مصاحبه هایش در مورد وضعیت حسین رونقی در زندان ادامه دهد ، دخترانش را نیز بازداشت خواهند کرد . حسین رونقی ملکی، ۲۵ ساله و نویسنده وبلاگ بابک خرم دین، در ۲۲ آذرماه ۱۳۸۸ در شهر ملکان استان آذربایجان شرقی بازداشت شد. این فعال حقوق بشر به ۱۵ سال زندان محکوم شد ه  و به گفته خانواده‌اش حدود ۳۰۰ روز در سلول‌های انفرادی بند دو الف زندان اوین به‌سر برده است .
 


بسیاری از رسانه‌های روسی میان آمادگی ایران برای اجرای طرح گام‌به‌گام روسیه و حمایت مسکو از سوریه در شورای امنیت سازمان ملل متحد، ارتباط می‌بینند.«روسیه و ایران آماده‌اند که مناسبات دوجانبه را گسترش دهند»؛ این پیام اصلی وزرای امور خارجه دو کشور در پی مذاکرات روز چهارشنبه بود. به نوشته رسانه‌های روسی که توجه بسیاری به دیدار وزیر امور خارجه ایران، علی‌اکبر صالحی از مسکو و نیکولای پاتروشف، دبیر شورای امنیت عالی روسیه، از تهران داشتند، دو کشور درصددند پس از یک دوره سردی نسبی در روابط، به مناسبات خود پویایی و تحرک ببخشند. لاوروف و صالحی طی یک نشست مطبوعاتی در مسکو اعلام کردند که روابط میان دو کشور رو به گسترش است، رایزنی‌ها پیرامون همکاری فعال‌تر در زمینه نفت و گاز در حال انجام است و نیروگاه هسته‌ای بوشهر هم‌اینک در مرحله پایانی پیش از راه‌اندازی قرار دارد. اظهارات خوشبینانه مقام‌های بلندپایه دو کشور در پی آن شنیده می‌شود که ایران از طرح «گام‌به‌گام» که برای به جریان انداختن حل و فصل مناقشه هسته‌ای ایران از سوی روسیه، پیشنهاد شده نیز استقبال کرد. علی‌اکبر صالحی این طرح را خیرخواهانه دانست و گفت که تهران کلیات این طرح را پذیرفته‌است اما افزود که تصمیم نهایی پس از بررسی کارشناسانه جزئیات اتخاذ خواهد شد. این سبک از اظهار نظر باعث شده‌است بسیاری از تحلیلگران روس نسبت به پایداری بهبود مناسبات دو کشور، چندان امیدوار نباشند. سرگئی سریگیچف، کارشناس مؤسسه خاورمیانه در مسکو می‌گوید: «اعلام آمادگی تهران برای از سرگیری مذاکرات، برای کاهش تحریم‌ها بسیار مهم است اما مهم‌تر از آن این است که این آمادگی جامه عمل بپوشد و یکی دیگر از توافق‌های بدون نتیجه با ایران نباشد. اما رضایت ایران از طرح پیشنهادی ناشی از این است که این طرح به نوعی برای این کشور نقش ابرقدرت منطقه‌ای قائل شده‌است. همچنین طرح روسیه به ایران فرصت می‌دهد که آبرومندانه از بن‌بست و انزوایی که در آن قرار گرفته، بیرون آید.» برای روسیه نیز این توافق بسیار سودمند است. نخست؛ چنین توافقی اعتبار مسکو به عنوان میانجی‌گر بین‌المللی را ارتقاء می‌بخشد. دوم اینکه استقلال سیاست روسیه در خاورمیانه را تثبیت می‌کند، و سوم اینکه لغو تحریم‌ها علیه ایران با منافع اقتصادی روسیه سازگار است. طرح گام‌به‌گام روسیه برای ازسرگیری مذاکرات هسته‌ای، به ایران فرصت می‌دهد تا آبرومندانه از بن‌بست و انزوایی که در آن قرار گرفته، بیرون آید. مجموعا توافق حاصل شده را می‌توان برای طرفین مثبت ارزیابی کرد و امید به حل مشکلات موجود وجود دارد. اما این هنوز در حد یک امید است و راهی طولانی و دشوار پیش روی آن قرار دارد. بسیاری از رسانه‌های روسی میان آمادگی ایران برای اجرای طرح گام‌به‌گام روسیه و حمایت مسکو از سوریه در شورای امنیت سازمان ملل متحد، ارتباط می‌بینند. پیشتر از این یک پایگاه خبری اسرائیلی به نقل از منابع ناشناس نوشته بود که مخالفت روسیه به قطعنامه شدیدالحن شورای امنیت علیه سوریه، گام مسکو به سوی تهران بوده تا ایران نیز در گام متقابل، از ابتکار عمل روسیه استقبال کند. سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، بدون اشاره به گونه دادوستد در این زمینه، بر اشتراک مواضع مسکو و تهران پیرامون تحولات خاورمیانه تاکید کرد. او طی نشست مطبوعاتی، به همتای ایرانی‌اش در مسکو گفت: «روسیه و ایران دارای دیدگاه‌های نزدیکند و اظهارات رسمی که در هفته‌ها و ماه‌های اخیر از مسکو و تهران می‌شنوید، گواهی بر این ادعاست. کشورهای ما بر این عقیده‌اند که دلیل اصلی رویدادها و مشکلات خاورمیانه و شمال آفریقا، عاجز ماندن حاکمان از پاسخ‌گویی به انتظارات مردمانشان است. اشتراک نظر دوممان این است که بازیکنان خارجی نباید مانع این شوند که جناح‌های مختلف سیاسی در این کشورها دور میز مذاکرات گرد هم آیند. سومین نکته این است که هر دوی ما برداشت سهل‌انگارانه از تصمیمات شورای امنیت را ناپذیرفتنی می‌دانیم.» روسیه فعالانه تلاش می‌کند تا شرایط چاره‌یابی سیاسی و توقف خشونت‌ها، هم در لیبی و هم در سوریه را، فراهم کند. گفته‌های مقام‌های ایرانی نیز حاکی از آن است که آنها نیز به دنبال تسکین اوضاع هستند و نه تبدیل آن به یک درگیری. بیشتر رسانه‌های روسی، ضمن نوید دادن از فرارسیدن بهار نورس در روابط ایران و روسیه، نوشته‌اند که پیام‌های سیاسی مسکو- تهران، بدون راه‌های عملی، دارای اهمیت چندانی نیست و تنها زمانی می‌توان از بهبود واقعی مناسبات دوجانبه سخن به میان آورد که دست کم یک گام در این مسیر برداشته شود.
 


رئیس کمیته محیط زیست شورای شهر تهران  می گوید ، آبیاری مزارع جنوب تهران با فاضلابهای شهری، هنوز ادامه دارد . "معصومه ابتکار" به خبرنگار مهر گفته است ، با وجود تذکرهای مکرر سازمان محیط زیست به  وزارت جهاد کشاورزی ،این اراضی همچنان  با آب آلوده آبیاری می شوند.. خانم ابتکار گفته است زمین این محدوده نیز آلوده است . پیش  از این، رئیس اداره بهداشت آب و فاضلاب وزارت بهداشت نیز از آبیاری حدود 6 هزار هکتار از مزارع جنوب تهران با فاضلابهای شهری  خبر داده بود .
 


بیست و ششمین دوره مسابقات یونیورسیاد دانشجویان به میزبانی چین در حال برگزاری است. سیمونه رافی، شناگر ایتالیایی، نخستین مدال طلای این رقابت‌ها را در رشته شنا به گردن آویخت. کاروان ایران اما با ۸۳ ورزشکار که اغلب آن‌ها عضو تیم‌های ملی هم هستند، در هفته اول از دستیابی به مدال بازماند.بیست و ششمین دوره مسابقات یونیورسیاد دانشجویان به میزبانی چین در حال برگزاری است. سیمونه رافی، شناگر ایتالیایی، نخستین مدال طلای این رقابت‌ها را در رشته شنا به گردن آویخت. کاروان ایران اما با ۸۳ ورزشکار که اغلب آن‌ها عضو تیم‌های ملی هم هستند، در هفته اول از دستیابی به مدال بازماند. بهترین عنوان ایران در هفته نخست این رقابت‌ها عنوان هفتم هادی خناری‌نژاد در ماده دارحلقه از ژیمناستیک بود. طبق روال مرسوم در مراسم افتتاحیه، باز هم یک ورزشکار زن پرچمدار کاروان ایران بود تا به زعم مقامات ورزش ایران، بقیه کشور‌ها آگاه شوند که زنان ورزشکار در جمهوری اسلامی ایران از جایگاهی ممتاز برخوردار هستند. این بار مهتاب پارسامهر، عضو تیم ملی تیراندازی با کمان، پیشاپیش بقیه ورزشکاران ایران رژه رفت. همچنین، طبق معمول، اخباری غیرواقعی از تمجید تیم‌های اروپایی و آمریکایی از «حجاب دختران ایران» در خبرگزاری‌های دولتی کشور منتشر شده است. از جمله خبرگزاری مهر در گزارشی از استقبال ایتالیایی‌ها و ایرلندی‌ها از حجاب بانوان ایرانی خبر داده و این که «این مسئله برایشان بسیار جالب بود». طلسم کسب مدال را علی نادعلی در پومسه شکست و موفق به کسب نشان برنز شد. مهسا مردانی نیز دوم شد. کاروان ورزش ایران در دوره پیشین رقابت‎های دانشجویان جهان در رده یازدهم جدول رده‌بندی توزیع مدال‌ها قرار گرفت. اما در حال حاضر در رده سی و چهارم قرار دارد و منتظر آغاز رقابت‌های تکواندو است تا شاید این عقب‌ماندگی را جبران کند. ژیمناستیک حسین کشوری در ماده پرش خرک دچار مصدومیت شد تا به بیمارستان منتقل شود. ایران در بخش تیمی ژیمناستیک عنوان نوزدهم را به خود اختصاص داد. همچنین داوران ایرانی حاضر در مسابقات ژیمناستیک به علت تاخیر در ورود به شهر شنژن در چین فرصت قضاوت در دو مرحله این مسابقات را از دست دادند. والیبال در والیبال تیم ایران با کسب دو پیروزی و تحمل شدن دو باخت از صعود به جمع هشت تیم بر‌تر بازماند تا دیدارهای خود را برای کسب عنوان‎های نهم تا شانزدهم ادامه دهد. والیبال دانشجویان ایران در اولین دیدار خود در یونیورسیاد دانشجویان جهان مقابل تیم عمان به برتری ۳-۱ رسید. شاگردان حسین معدنی، سرمربی قبلی تیم ملی والیبال ایران، در ادامه با برتری ۳ بر ۲ مقابل ژاپن، نتیجه‌ای خوب به جا گذاشتند. ایران پس از شکست مقابل اوکراین، در آخرین بازی مقدماتی‌اش ۳ بر یک مغلوب روسیه شد. تیراندازی در رشته تیروکمان ویدا حلیمیان در بخش انفرادی کمان کامپوند پنجم شد. تیم ملی میکس کامپوند عنوان چهارم را به خود اختصاص داد و میلاد وزیری در ریکرو پنجم شد. در تفنگ بادی ۱۰ متر، تیم ایران با مه‌لقا جام‌بزرگ، مریم طالبی و نساء پاریاب از راهیابی به فینال باز ماند. در بخش انفرادی تفنگ ۱۰ متر مردان هم امین حیدری در بین ۶۶ شرکت‌کننده در رده بیست و سوم قرار گرفت. در ماده تپانچه ۵۰ متر، سپهر صافری در رده چهاردهم ایستاد و سامان توکلی در مکان سی‌ام قرار گرفت. دو و میدانی در ماده پرش ارتفاع، کیوان قنبرزاده که عضو تیم ملی ایران هم هست با رکورد ۲ متر و ۲۰ سانتی‌متر به عنوانی بهتر از ششمی دست پیدا نکرد. پرتاب‌های کاوه موسوی در پرتاب چکش به توری برخورد کرد. هادی سپهرزاد در ده‌گانه نیز به علت بیماری از ادامه رقابت‌ها انصراف داد. رضا قاسمی در دور مقدماتی ۲۰۰ متر موفق به ارتقای رکورد ملی ایران شد، اما همچنان ۱۱ صدم ثانیه تا حدنصاب ورودی المپیک فاصله دارد. در ۲۰۰ متر زنان نیز مریم طوسی توانست به مرحله نیمه‌نهایی مسابقات صعود کند. طوسی در دوی ۱۰۰ متر هم توانسته بود به مرحله نیمه‌نهایی راه یابد. محمدمحسن ربانی در ماده پرش با نیزه، پرش ۵ متری را به نام خود ثبت کرد، اما با خطا در ۵ متر و ۳۰ سانتی‌متر، از صعود به فینال بازماند. این در حالی است که بیژن معتمدی، مربی تیم دوومیدانی ایران، با مناسب خواندن شرایط ورزشکاران این رشته گفته بود که اکثر دوومیدانی‌کاران ایران شانس قرار گرفتن بین سه نفر نخست این رقابت‌ها را دارند. وزنه‌برداری نتایج ضعیف تیم وزنه‌برداری دانشجویان ایران با ناکامی نماینده فوق سنگین این تیم در دسته ۱۰۵+ کیلوگرم کامل شد. در وزنی که مدال‌های طلای بزرگسالان و جوانان جهان در اختیار ایران است، بهنام میرزایی به عنوانی بهتر از نهمی دست پیدا نکرد. این وزنه‌بردار در حرکت یک ضرب وزنه ۱۶۳ کیلوگرمی را مهار کرد و در حرکت دو ضرب ۱۹۶ کیلوگرم را بالای سر برد تا با مجموع ۳۵۹ کیلو به کار خود پایان دهد. پیش از این در دسته ۱۰۵ کیلوگرم جواد نادری در رده هشتم قرار گرفته بود، درست مثل دسته ۵۶ کیلوگرم که مهرداد صفری هشتم شد. ایمان شاه‌قلی در ۶۲ کیلوگرم به عنوان هفتمی وزن خود بسنده کرد. در دسته ۷۷ کیلوگرم شاهو جوانمردی در رده پنجم ایستاد. در دسته ۸۵ کیلوگرم نیما آقایی یازدهم شد.
 


بر اثر حمله شبه‌نظامیان طالبان به شورای فرهنگی بریتانیا در کابل که روز جمعه، مصادف با سالگرد استقلال افغانستان از بریتانیا، صورت گرفت، تا این لحظه دست‌کم هشت نفر کشته و ۱۰ تن مجروح شده‌اند.بر اثر حمله شبه‌نظامیان طالبان به شورای فرهنگی بریتانیا در کابل که روز جمعه، مصادف با سالگرد استقلال افغانستان از بریتانیا، صورت گرفت، تا این لحظه دست‌کم هشت نفر کشته و ۱۰ تن مجروح شده‌اند. به گزارش خبرگزاری فرانسه، حدود ساعت شش بامداد جمعه حدود سه تا چهار بمب‌گذار انتحاری مرکز فرهنگی کنسولگری بریتانیا را به گلوله بستند؛ این گلوله‌باران بیش از هشت ساعت ادامه داشت. همچنین شش انفجار نیز در نزدیکی این ساختمان به وقوع پیوسته است. دولت افغانستان اعلام کرده است که در جریان این حملات حدود هشت تن که بیشتر آن‌ها پلیس بودند کشته شده‌اند. در همین زمینه یک مقام رسمی که نخواست نامش فاش شود به این خبرگزاری گفته است که «دو تا سه شهروند نپال» که محافظت کنسولگری را برعهده داشتند نیز در میان کشته‌شدگان هستند، اما مقامات بریتانیا می‌گویند این خبر صحت ندارد. وزارت خارجه بریتانیا روز جمعه ضمن محکوم کردن این حملات تأکید کرده است که تمامی کارکنان بریتانیایی کنسولگری در امان هستند. به گفته سفیر بریتانیا در کابل، تمام شبه‌نظامیان دخیل در این حمله جان باخته‌‌اند. این حملات در عین حال ۱۰ مجروح بر جای گذاشته است که به گفته سخنگوی وزارت کشور افغانستان دو تن از این مجروحان از اتباع بیگانه هستند. ذبیح‌الله مجاهد، یکی از سخنگویان طالبان، پس از این واقعه در گفت‌و‌گو با خبرگزاری فرانسه، طالبان را مسئول این حملات دانست و تأکید کرد که این اقدام «محض یاد‌آوری استقلال افغانستان» از بریتانیا در سال ۱۹۱۹ صورت گرفته است. آقای مجاهد بریتانیا را به «تصرف» افغانستان محکوم کرده است. بریتانیا پس از آمریکا پررنگ‌ترین حضور نظامی را در افغانستان دارد و در حال حاضر حدود ۹۵۰۰ نیروی بریتانیایی در خاک افغانستان حضور دارند. قرار است تا پایان سال ۲۰۱۴ کلیه نیروهای عملیاتی کشورهای خارجی افغانستان را ترک کنند و حفظ امنیت افغانستان به طور کامل بر عهده نیروهای افغان باشد. حملات روز جمعه در حالی صورت گرفته است که روز گذشته نیز دو انفجار در ولایت هرات دست‌کم ۲۰ کشته بر جای گذاشت . اگرچه کابل در چند وقت اخیر، نسبت به گذشته به ثبات بیشتری رسیده، همچنان شاهد عملیات شبه‌نظامیان است. در حال حاضر وظیفه برقراری امنیت در کابل به طور کامل به نیروهای افغان واگذار شده است.
 


صادق لاریجانی، رئیس قوه قضاییه، در بخش‌نامه‌ای تازه در مورد مرخصی زندانیان در ایران به مناسبت شب‌های قدر و عید فطر تاکید کرد که این مرخصی شامل حال زندانیان سیاسی و مجرمان خطرناک مانند سارقان مسلح و آدم‌ربا‌ها نمی‌شود.صادق لاریجانی، رئیس قوه قضاییه، در بخش‌نامه‌ای تازه در مورد مرخصی زندانیان در ایران به مناسبت شب‌های قدر و عید فطر تاکید کرد که این مرخصی شامل حال زندانیان سیاسی و مجرمان خطرناک مانند سارقان مسلح و آدم‌ربا‌ها نمی‌شود.  به گزارش وب‌سایت کلمه به نقل از واحد مرکزی خبر، طبق دستور تازه رئیس دستگاه قضا در جمهوری اسلامی لازم است که همه زندانیان «غیر از زندانیان سیاسی و برخی مجرمان خطرناک» از مرخصی پانزده روزه برخوردار شوند. این مرخصی که به مناسبت شب‌های قدر در ماه رمضان و عید فطر برای زندانیان در ایران در نظر گرفته شده «برای پانزده روز دیگر هم» قابل تمدید است. در دستور تازه آیت‌الله لاریجانی که زندانیان سیاسی از آن مستثنا شده‌اند هدف از اعطای مرخصی «حضور زندانیان در کنار خانواده‌های خود» قید شده است. حذف نام زندانیان سیاسی از فهرست زندانیانی که می‌توانند از مرخصی ماه رمضان استفاده کنند در حالی است که طبق قوانین مربوطه در جمهوری اسلامی هر زندانی می‌تواند پس از گذراندن حداقل یک ماه از حبس خود از مرخصی برخوردار شود. آن طور که در آیین‌نامه اجرایی سازمان زندان‌ها آمده است، در صورتی که محکوم «... از شخصیت، اخلاق و رفتار مناسبی برخوردار باشد» مقامات می‌توانند پنج روز در ماه به او مرخصی اعطا کنند. شماری از زندانیان سیاسی که پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ و آغاز اعتراضات مردم در تهران و دیگر شهرها به حکومت بازداشت و محاکمه شدند هنوز پس از گذشت بیش از دو سال حتی یک روز نیز مرخصی تز زندان نداشته‌اند. کيوان صميمی، مسعود باستانی، عيسی سحرخيز و مهدی محموديان از جمله این زندانیان هستند که تاکنون از امتیاز مرخصی برای زندانی استفاده نکرده و با حکم تازه رئیس قوه قضاییه در این ماه رمضان نیز از آن بهره‌مند نخواهند شد. احمد زیدآبادی، روزنامه‌نگار و دبیرکل سازمان دانش‌آموختگان ایران، نیز تا دو هفته پیش در شمار همین زندانیان محروم از مرخصی بود، اما دو هفته پیش توانست با سپردن وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی برای مدت ۴۸ ساعت به خانه برگردد. تاکنون تعدادی از مقامات جمهوری اسلامی به اعتراض خانواده‌های زندانیان سیاسی و سازمان‌های مدافع حقوق بشر به عدم اعطای مرخصی به آنها واکنش نشان داده‌اند. از جمله رئیس سازمان زندان‌ها دو هفته پیش چنین اظهار نظر کرد که مرخصی را نه حقی برای زندانیان، بلکه «امتیازی» می‌داند که زندانی ممکن است از آن برخوردار شود.
 


"رجب طیب اردوغان" نخست وزیر ترکیه  روز جمعه برای جلب توجه جهانیان به مساله خشکسالی و قحطی در سومالی، وارد "موگادیشو" پایتخت این کشور شد . طبق اعلام منابع سازمان ملل، هم اکنون میلیون ها نفردر سومالی با خطر مرگ ناشی از کمبود مواد غذایی روبرو هستند . اردوغان را در این سفر، چهار وزیر کابینه ترکیه همراهی می کنند . وی نخستین رهبر غیر آفریقایی است که در دو دهه اخیر  از موگادیشو بازدید کرده است . هفته گذشته کشورهای عضو سازمان همکاری های اسلامی ، طی نشستی در ترکیه، اعطای 350 میلیون دلار کمک به سومالی را تصویب کردند.
 


شورای حقوق بشر سازمان ملل پس از انتشار گزارشی از سرکوب‌ و خشونت دولتی در سوریه اعلام کرد که این سازمان ظرف دو روز آینده هیئتی را برای بررسی وضعیت به سوریه اعزام می‌کند. قرار است این هیئت بر مناطقی متمرکز شود که شاهد درگیری بوده‌اند.شورای حقوق بشر سازمان ملل پس از انتشار گزارشی در مورد سرکوب‌ها و خشونت‌های دولتی در سوریه اعلام کرد که این سازمان ظرف دو روز آینده هیئتی را برای بررسی وضعیت حقوق بشر به سوریه اعزام خواهد کرد. به گزارش شبکه خبری سی‌ان‌ان، والری آموس، مسئول امور بشردوستانه سازمان ملل، روز پنج‌شنبه ضمن ابراز نگرانی از وضعیت حقوق بشر در سوریه، تأکید کرد که سازمان ملل قصد دارد وضعیت سوریه را از نزدیک بررسی کرده و تحقیقات خود را بر مکان‌هایی متمرکز کند که وقوع درگیری در آن‌‌ها گزارش شده است. خانم آموس همچنین خاطرنشان کرد که دولت سوریه ضمانت کرده است که سازمان ملل می‌تواند به تمامی نقاط سوریه دسترسی کامل داشته باشد. بشار اسد، رئیس جمهور سوریه، در ماه مه میلادی به دبیرکل سازمان ملل اطمینان خاطر داده بود که تیم حقوق بشری سازمان ملل می‌تواند به تمامی شهرهای ناآرام سوریه سفر کند، اگرچه امکان این دسترسی تاکنون از سوی دمشق فراهم نشده است. به گفته والری آموس، تیم تحقیقاتی سازمان ملل سه تا چهار روز در سوریه خواهند بود و پیش‌بینی می‌شود که نمایندگان «هلال احمر» سوریه این گروه را همراهی کنند. تصمیم برای ارسال تیمی از سوی سازمان ملل به سوریه پس از آن گرفته شد که این سازمان در گزارشی با تأکید بر تداوم کشتار و سرکوب حکومتی در سوریه، از وضعیت ناگوار حقوق بشر در این کشور ابراز نگرانی کرد. در این گزارش که سوریه آن را «نادرست» و کذب خوانده تأکید شده است که نیروهای نظامی و امنیتی سوریه «به قصد کشتار» به سوی معترضان شلیک می‌کنند. در گزارش مزبور همچنین آمده است که اقدامات سوریه می‌تواند اقدام علیه بشریت تلقی شود و از شورای امنیت خواسته شده است تا برای جلوگیری از سرکوب‌‌های سوریه اقداماتی صورت دهد. به دنبال ارائه این گزارش به شورای امنیت، نمایندگان بریتانیا، فرانسه، آلمان، پرتغال و فرانسه در شورای امنیت اعلام کردند که در واکنش به سرکوب مرگبار معترضان سوری، در حال تهیه قطعنامه‌ای تحریمی علیه رژیم سوریه‌ هستند. ایالات متحده و اسپانیا نیز حمایت خود را از این اقدام اعلام کرده‌اند. تا این ‌لحظه برزیل، هند و آفریقای جنوبی با تنظیم این قطعنامه مخالفت کرده‌اند و، به گزارش خبرگزاری فرانسه، احتمال می‌رود که روسیه و چین نیز این تصمیم را وتو کنند. در کنار ابراز نگرانی‌های سازمان ملل، آمریکا، کانادا و اتحادیه اروپا خواستار برکناری بشار اسد از قدرت شده‌اند و سوئیس نیز سفیر خود را از سوریه فراخوانده است. یک مقام سازمان ملل هفته گذشته اعلام کرد در جریان سرکوب اعتراضات در سوریه بیش از دو هزار تن جان باخته‌اند.
 


پرسشی که در این سال‌ها ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده این است که چرا بیشتر روشنفکران ایران به خیل هواداران انقلاب پیوستند؟ رامین جهانبگلو، فیلسوف ایرانی و استاد دانشگاه تورنتو، با پرداختن به این پرسش به بررسی نسل جدیدی از روشنفکران ایرانی می‌پردازد که به باور او از قید و بندهای ایدئولوژیک گذشته رها شده و با اعتماد بیشتری با روشنفکران جوامع گوناگون به گفت‌وشنودی شفاف و بی‌پرده می‌نشیند.پرسشی که در این سال‌ها ذهن بسیاری از تاریخ‌نگاران معاصر ایران را به خود مشغول کرده این است که چرا بیشتر روشنفکران ایران به خیل هواداران انقلاب پیوستند و تنها شمار اندکی از آنان یا به این انقلاب بی‌اعتنا ماندند و یا با رعایت جانب احتیاط با آن به مخالفت برخاستند؟ پاسخ این پرسش را باید در ذهنیت روشنفکری و سیاسی افرادی دانست که «روشنفکران انقلابی» نام گرفتند. به نظر می‌رسد که این گروه به دو دلیل از انقلاب ایران پشتیبانی کردند؛ نخست، به دلیل فریبایی مفهوم «انقلاب» و آنچه از آن به ذهن متبادر می‌شد: در ذهن آنان این فریبایی همراه بود با افسونگری «ایده‌آلیسم ناکجاآبادی» و «رمانتیسم سیاسی» که در دهه‌های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ بسیاری روشنفکران ایرانی را مسحور و مجذوب خود کرده بود. دلیل دوم و عمده‌تر انقلابی‌گریِ روشنفکران آن روز ایران را باید نارسایی و ناپختگی اندیشه‌های فلسفی و سیاسی آنان دانست. به عبارت دیگر، تمرکز صرفاً ایدئولوژیک آنان بر ابعاد سیاسی جامعهٔ ایران در قالب مفاهیم و مفروضات مارکسیستی مانع از آن شد تا به تحلیل و تفسیری منسجم و نظام‌مند از تاریخ ایران و میراث فلسفی غرب بپردازند. بسیاری از جنبه‌های این موضع ایدئولوژیک و این نگرش تاریخیِ ناپخته در متونی انعکاس یافت که به ویژه روشنفکران چپ‌گرا از دوران پایان انقلاب اسلامی به بعد منتشر ساختند. این آثار بیشتر به قصد تبلیغ و تفهیم اندیشه‌های ناکجاآبادی و ایدئولوژیک نویسندگانش به دیگران نوشته می‌شد و نه برای آگاه ساختن جنبش روشنفکری ایران با تفکر انتقادی و فلسفی. از همین رو بود که بسیاری از روشنفکران پیش از انقلاب از تحولات فرهنگی و سیاسی جامعهٔ انقلابی به شدت دفاع کردند. در تصور برخی از آنان، «پاکسازی» دانشگاه‌ها و نهادهای دولتی، فضا را برای ورود گروه تازه‌ای از ایرانیان و بهره‌جویی از شیوه‌های نوین تفکر و آموزش باز می‌کرد. روشنفکران ایرانی با رد معیارهای جهانی به عنوان معیارهای خارجی و غربی نه تنها به دموکراسی دست نیافتند، بلکه آنچه به کف آوردند استبدادی نو در قالب شبحی مبتذل از دموکراسی بود... امّا، با گذشت زمان، تنها کسانی که به رژیم مولود انقلاب وابستگی و نزدیکی تنگاتنگ داشتند و «خودی» به شمار می‌آمدند، همراه با کسانی که خطری برای رژیم نمی‌آفریدند، توانستند به نهادهای نوپای انقلابی راه یابند. «انقلاب فرهنگی» به بهانهٔ «پاکسازی» امّا به هدف حذف منتقدان و مخالفان رژیم و سپردن جایشان به «متعهدان» به انقلاب، هزاران نفر از اعضای هیئت‌های علمی نهادهای عالی آموزشی و دانشجویان چپ‌گرا و ناسیونالیست را از کار برکنار کرد. در نتیجه، همان گروه از روشنفکرانی که از انقلاب اسلامی ایران، به دلیل مخالفت‌شان با غرب‌گرایی و امپریالیسم و مبارزه با نظام سرمایه‌داری ایران پشتیبانی می‌کردند، دشمنان انقلاب شناخته شدند و در ردهٔ افرادی جا گرفتند که بقای رژیم نوپا را به خطر می‌انداختند. بسیاری از این روشنفکران چپ‌گرا و منتقد نیز به ناچار، و سرخورده از پیامدهای انقلاب، ترک وطن کردند و دست از این امید شستند که سرانجام روزی شاهد پدید آمدن نظام سوسیالیستی در ایران شوند. سرخوردگی و نومیدی آنان تنها ناشی از شکست جنبش چپ در ایران نبود. فروریختن دیوار برلین در سال ۱۹۸۹ نیز آنان را سخت غافل‌گیر و بهت‌زده کرده بود. امّا، آن گروه از روشنفکرانی که به رژیم انقلابی وفادار ماندند، اسلام را به مثابه ابزاری می‌دیدند که می‌توانست فاصله‌ای را که در دوران پهلوی میان روشنفکران و روحانیان پدید آمده بود از میان بردارد. این نگرش فلسفی ـ سیاسی که می‌توان آن را از «عوارض آل‌احمدی» شمرد، نخستین گفتمان ضد روشنفکری به شمار می‌رود که برخی از روشنفکران پس از انقلاب به شرح و بسط آن پرداخته‌اند. تعبیرات انقلابی «غرب‌زدگی» و ضدروشنفکری، یعنی الگوی اصلی انقلاب فرهنگی ایران را، باید از پیامدهای چنین گفتمانی دانست. مهم‌ترین نکته‌ای که روشنفکران ایران پیش از انقلاب آن را به روشنی درنیافته بودند آن بود که امتناع از تبادل نظر دوسویه با غرب نه نشان حرکت به سوی دموکراسی در ایران بلکه عاملی در تعویق تحقق آن بود. روشنفکران ایرانی با رد معیارهای جهانی به عنوان معیارهای خارجی و غربی نه تنها به دموکراسی دست نیافتند، بلکه آنچه به کف آوردند استبدادی نو در قالب شبحی مبتذل از دموکراسی بود. به این ترتیب روشنفکران پیش از انقلاب ایران با تحقیر اصول دموکراسی غربی در عین تلاش برای رسیدن به جامعه‌ای آزادتر و عادلانه‌تر، وظیفه و رسالت اصلی خویش را از یاد بردند. در ایران امروز، هستند روشنفکرانی که بر ایدئولوژی خاصی مهر تأیید نمی‌زنند و به دفاع از آن برنمی‌خیزند و به ویژه از استقرار دموکراسی دینی حمایت نمی‌کنند. با این وصف، چنین به نظر می‌رسد که این گروه از روشنفکران، هم در داخل و هم درخارج از ایران، مفاهیم فلسفی و روشنفکری بنیادین وضع کنونی را نیز به چشم تردید می‌نگرند. در واقع، اندیشه‌های انتقادی و پرسشگر به روشنفکران آموخته‌است که، برخلاف همتایان پیشین خود، به آرمان‌ها و سیاست‌های بنیادگرایانه و نسخه‌پردازی‌های ناکجاآبادی به دیدهٔ شک و تردید بنگرند. این تشکیک فلسفی از هر نگرشی که قصد مهندسی اجتماعی و بازسازی ایدئولوژیکی جامعهٔ ایران را داشته باشد می‌پرهیزد. گفت‌وگوهای میان‌فرهنگی که پادزهر گرایش‌های جامد و تحول‌ناپذیر نسل‌های قبلی روشنفکری ایران بود، تبدیل به شالودهٔ رویارویی روشنفکران گفتمانی با مدرنیتهٔ جهانی شده‌است. ورود به عرصهٔ این گونه گفت‌وشنودهای فکری و فلسفی روشنفکران نسل امروز ایران را برانگیخته‌است که گرایش‌های سیاسی و روشنفکری یگانه‌انگار را به یک سو نهند و توانایی خود را در راه تغییر و تحولی به کار برند که نه به تقلید ناسنجیده از غرب انجامد و نه جهان مدرن و ارزش‌های آن را به باد انتقاد و انکار گیرد. از نگاه این گروه از روشنفکران امروز ایران، مدرنیته نه به مرتبه ابزار مادی تنزّل می‌آید و نه به عنوان دشمن هویت ایرانی به شمار می‌آید. نسل جدید روشنفکری ایران به راستی پذیرفته‌است ... همانند برخی از روشنفکران ایران در دهه‌های سدهٔ گذشته، ذهن پرسشگر خود را در قربانگاه هر ایدئولوژی فدا نکند. فشردهٔ کلام آن که از دوران رویارویی ایران با غرب، این نخستین بار است که مدرنیته، سرانجام به عنوان مجموعهٔ فکری گسترده و پیچیده‌ای روشنفکران ایرانی را از دوراهی موافقت یا مخالفت صرف با آن رها ساخته‌است. نسل جدید روشنفکری ایران به راستی پذیرفته‌است که هنگام جست‌وجوی حقیقت باید بی‌وقفه و بی‌پروا بر تفکر انتقادی و پرسشگر تکیه کند و همانند برخی از روشنفکران ایران در دهه‌های سدهٔ گذشته، ذهن پرسشگر خود را در قربانگاه هر ایدئولوژی فدا نکند. بدین سان، روشنفکر گفتمانی ایران امروز نه تنها با دیدی باز و ذهنی نقّاد به جهان معاصر می‌نگرد، بلکه رهایی از قید و بندهای ایدئولوژیک گذشته به او اجازه می‌دهد که با اعتمادی بیشتر با روشنفکران جوامع گوناگون به گفت‌وشنودی شفّاف و بی‌پرده بنشینند. چنین تحوّل ذهنی و فلسفی است که سبب شده روشنفکر امروز ایران توجه نقادانه و در عین حال واقع‌بینانه‌تری به مسئله هویت و میراث ایرانی داشته باشد تا بتواند در یک بازبینی و بازشناسی نقادانه به این پرسش پاسخ دهد که آیا روشنفکر تنها متخصصی در رشته‌های گوناگون علمی است یا در عین حال اندیشه‌ورزی است در جست‌وجوی حقیقت بی‌آن که هرگز بتواند به مطلق آن دست یابد؟ لحن و شیوهٔ تازه‌ای که در گفت‌وشنود روشنفکری وارد جامعهٔ امروز ایران شده، فراسوی همهٔ گرایش‌های گوناگون سیاسی و اقتصادی و فرهنگی، رهیافتی انتقادی و نه ایدئولوژیک را در اختیار نسل بعدی روشنفکران ایرانی قرار داده‌است. افزون براین، شاید بتوان گفت که روشنفکر ایرانی امروز به مراتب بیشتر از پیشینیان‌اش با مشکلات، گرایش‌ها، ارزش‌ها و سنت‌های جامعهٔ خویش آشناست. هدف چنین روشنفکری دیگر رد یا پذیرش نظری و یک‌پارچهٔ این سنت‌ها نیست بلکه ارزیابی فلسفی و معرفت‌شناختی آنها در آینهٔ جهان امروز است. هرچند که روشنفکر امروز ایران همچنان با محدودیت‌های حاکم بر جامعه خویش روبرو است، امّا چنین به نظر می‌رسد که توانسته باشد فاصلهٔ بین دو اندیشهٔ ایرانی و جهانی را کمتر کند و تاریخ خود را با عنایت به اولویت‌های معرفت‌شناختی و فلسفی و نه از سر مصلحت‌اندیشی‌های سیاسی و ایدئولوژیک بازاندیشد. --------------------------------------------------------------------------------------------  دیدگاه های ارائه شده در این مقاله الزاما بازتاب دهنده دیدگاه های رادیو فردا نیست.
 


روز جمعه بازارهای مالی شرق آسیا با سقوط ارزش سهام شروع به کار کردند . ارزش سهام " نیکِی "  Nikkei    در ژاپن، در ابتدای روز جمعه دو درصد سقوط کرد  .در استرالیا و کره جنوبی نیز ارزش سهام  در روز جمعه سقوط کرد . ارزش سهام در بازارهای شرق آسیا درروز جمعه در حالی سقوط کرد که  روز پنجشنبه ارزش سهام در بازارهای بورس نیویورک، پاریس ، فرانکفورت و زوریخ  نیزکه بزرگترین بازارهای بورس جهان بشمار میروند، دستکم چهار در صد سقوط کرده بود . . همزمان در روز پنج شنبه،قیمت طلا در بازارهای جهانی به رکورد کم سابقه ۱۸۲۰ دلار در هر اونس، معادل ۳۱ گرم، رسید
 


"صدیق صدیقی" سخنگوی وزارت کشور افغانستان گفته است در حملات انتحاری امروز جمعه در کابل، پایتخت افغانستان، 8  تن کشته و حدود 10 تن مجروح شده اند. مقامات افغانستان گفته اند اکثر کشته شدگان  پلیس هستند،  و هنوز درگیری بین نیروهای امنیتی و مهاجمان ادامه دارد . امروز جمعه، نود و دومین سالگرد کسب استقلال افغانستان از بریتانیا است. طالبان ضمن برعهده گرفتن مسئولیت این حملات، اعلام کرده که هدف این حملات، کنسولگری بریتانیا و تاسیسات وابسته به سازمان ملل بوده است.
 


بامداد جمعه یک زلزله قوی ِ  شش ممیز هشت دهم ریشتری، شمال ژاپن را لرزاند . زلزله در 20 کیلومتری ساحل در شمال شرقی ژاپن رخ داد  و باعث فعال شدن سیستم  اعلام هشدار برای خطر وقوع سونامی شد . هنوز گزارشی از خسارات احتمالی دریافت نشده اما مقامات مسوول گفته اند وضعیت نیروگاه ها ی برق عادی است . در اواخر زمستان گذشته نیز یک زلزله  در مقیاس 9 ریشتر باعث بروز سونامی  و وارد شدن تلفات و خسارات بی شماری در شمال ژاپن شد . نیروگاه اتمی فوکوشیما نیز در آن حادثه آسیب دید و باعث انتشار مواد رادیو اکتیو و تخلیه ده هاهزار تن از ساکنان اطراف نیروگاه شد.
 


ایالات متحده آمریکا در گزارش سالانه خود از وضعیت تروریسم در جهان ضمن آن که ایران را «فعا‌ل‌ترین کشور در حمایت از تروریسم» دانسته اعلام کرد که نام جمهوری اسلامی را به همراه سه کشور سوریه، سودان و کوبا هم‌چنان در فهرست سیاه خود نگاه می‌دارد.ایالات متحده آمریکا در گزارش سالانه خود از وضعیت تروریسم در جهان ضمن آن که ایران را «فعا‌ل‌ترین کشور در حمایت از تروریسم» دانسته اعلام کرد که نام جمهوری اسلامی را به همراه سه کشور سوریه، سودان و کوبا هم‌چنان در فهرست سیاه خود نگاه می‌دارد. به گزارش خبرگزاری فرانسه، وزارت امور خارجه آمریکا در این گزارش که روز پنج‌شنبه منتشر شد تأکید کرده است که ایران در سال ۲۰۱۰ به‌واسطه حمایت‌های مالی و مادی از گروه‌های شبه‌نظامی در خاورمیانه و آسیای مرکزی و همچنین سازمان‌دهی این گروه‌ها «هم‌چنان فعال‌ترین کشور حامی تروریسم» باقی می‌ماند. در این گزارش، بر حمایت گسترده ایران از گروه‌های فلسطینی «حماس»، «جهاد اسلامی فلسطین» و «جبهه مردمی برای آزادی فلسطین» و همچنین حزب‌الله لبنان، طالبان افغانستان و افراطیون شیعه در عراق تأکید شده است. وزارت خارجه آمریکا همچنین حمایت ایران از این گروه‌ها را مانعی بر سر راه رشد دموکراسی دانسته و تأکید کرده است که این گونه اقدامات جمهوری اسلامی بر تلاش‌های بین‌المللی برای ارتقای صلح «تأثیر مستقیم» می‌گذارد و در عین حال تهدیدی برای ثبات اقتصادی حوزه خلیج فارس به شمار می‌رود. ایران نخستین بار در سال ۱۹۸۴ به عنوان حامی تروریسم از سوی ایالات متحده در فهرست سیاه قرار گرفت. در فهرست جدید ایالات متحده، سوریه نیز که نامش نخستین بار در سال ۱۹۷۴ در این فهرست جای گرفت، به عنوان کشور حامی شبه‌نظامیان فلسطینی،حزب‌الله و حزب بعث عراق شناخته شده است. وزارت خارجه آمریکا تأکید کرده است که شاخه خارجی رهبری شبه‌نظامیان فلسطینی و همچنین گروه‌های سنی‌مذهب مرتبط با حزب بعث عراق در دمشق مستقر هستند. سودان که سال ۱۹۹۳ برای اولین بار نامش در این فهرست قرار گرفت، دیگر کشوری است که امسال نیز از سوی آمریکا جزء حامیان تروریسم شناخته شده است. در این گزارش آمده است که سودان در یک سال گذشته در تلاش‌های جهانی صورت گرفته برای مقابله با تروریسم و القاعده، با جامعه جهانی همکاری داشته، اما در عین تأکید شده است که شکاف‌های موجود در دولت سودان مانعی است بر سر راه مقابله تمام‌عیار با القاعده سودان. کوبا نیز چهارمین کشوری است که ایالات متحده معتقد است در جهت حمایت از تروریسم گام برمی‌دارد. نام این کشور نخستین بار در سال ۱۹۸۲ در فهرست سیاه وزارت خارجه آمریکا ذکر شد. وزارت امور خارجه آمریکا تأکید کرده است که اعضای کنونی و پیشین گروه جدایی‌طلبان باسک، اِتا، در حال حاضر در کوبا زندگی می‌کنند. گروه جدایی‌طلب باسک اسپانیا از نظر ایالات متحده، اتحادیه اروپا و سازمان ملل سازمانی تروریستی به شمار می‌رود. گزارش سالانه وزارت خارجه آمریکا در مورد وضعیت تروریسم در جهان این بار با حدود سه ماه تأخیر منتشر شد. هر سال این گزارش باید سی‌ام آوریل منتشر شود و بر اساس قانون اساسی ایالات متحده، وزیر امور خارجه موظف است گزارش کاملی در مورد کشور‌ها و گروه‌هایی که حامی تروریسم شناخته شده‌اند به کنگره آمریکا ارائه دهد.
 


شاید نشستن در مقابل تلویزیون راهی آرامش‌بخش برای گذران عصرهای ملال‌انگیز در پی ساعات کاری باشد، اما اگر بدانید که گذران وقت در برابر جعبه جادو سالیان نازنین عمرتان را کاهش می‌دهد، چه خواهید کرد؟شاید نشستن در مقابل تلویزیون راهی آرامش‌بخش برای گذران عصرهای ملال‌انگیز در پی ساعات کاری باشد، اما اگر بدانید که گذران وقت در برابر جعبه جادو سالیان نازنین عمرتان را کاهش می‌دهد، چه خواهید کرد؟ پژوهشگران استرالیایی برای یافتن هرگونه رابطه احتمالی بین تماشای تلویزیون و طول عمر یک مطالعه تحقیقی انجام داده‌اند. این پژوهشگران با رجوع به اطلاعات مرگ‌ومیر ارائه شده توسط اداره آمار استرالیا، به علاوه نظرسنجی از داوطلبان مبنی بر اینکه هر کدام چند ساعت در هفتهٔ پیش تلویزیون تماشا کرده‌اند، جداولی با نام نمودار «میزان امید به زندگی» تنظیم کرده‌اند. به نوشته مجله «تایم»، بر پایه داده‌هایی که از بیش از یازده هزار داوطلب بالای ۲۵ سال جمع‌آوری شده‌است، افراد بزرگ‌سال در استرالیا که میانگین شش ساعت در طول روز تلویزیون تماشا می‌کنند طول عمرشان به طور متوسط ۴٫۸ سال کمتر از دیگرانی است که تلویزیون تماشا نمی‌کنند. تکان‌دهنده‌تر آنکه، بنا بر پژوهش‌های یاد شده، هر ساعت تماشای تلویزیون در بین افراد بالای ۲۵ سال معادل ۲۲ دقیقه کاهش در «امید به زندگی» آنها است. یافته‌های پژوهشی بالا همچنین حاکی از آن است که تماشای بیش از حد تلویزیون به همان میزان برای سلامتی ضرر دارد که کشیدن سیگار و عدم تحرک. تحقیقات علمی در گذشته نشان داده بودند که سیگاری‌های بالای ۵۰ سال، چهار سال کمتر از بقیه عمر می‌کنند، مدت زمانی که می‌توان آن را با ۱۱ دقیقه کاهش عمر به ازای هر نخ سیگار برابر دانست. حال، بر پایه پژوهش جدید دانشمندان استرالیایی، میزان کاهش عمر ناشی از یک نخ سیگار (۱۱ دقیقه)، برابر با نیم ساعت تلویزیون تماشا کردن دانسته شده‌است. بر پایه پژوهش جدید دانشمندان استرالیایی، میزان کاهش عمر ناشی از یک نخ سیگار، برابر با نیم ساعت تلویزیون تماشا کردن دانسته شده‌است. مجله «تایم» در ادامه به نقل از یافته‌های پژوهش یاد شده می‌نویسد امید به زندگی در آن دسته از افرادی که تحرک فیزیکی کافی ندارند، ۱٫۵ سال کمتر از بقیه است، که در جدول تأثیر تلویزیون بر طول عمر برابر با کمی بیش از دو ساعت تماشای تلویزیون است. با تمام اینها، چندان جای شگفتی ندارد که نشستن در مقابل تلویزیون عادت چندان سالمی به شمار نیاید. هر چه بیشتر تلویزیون تماشا کنید، فعالیت فیزیکی کمتری خواهید داشت و هر چقدر هم تحرک کمتری داشته باشید، احتمال دچار شدنتان به  بیماری‌هایی مانند مرض قند یا مشکلات قلبی افزایش می‌یابد. در همین ارتباط، دانشگاه هاروارد نیز در ماه ژوئن پژوهشی را منتشر کرد که به نوشته آن، هر دو ساعت تماشای تلویزیون ظرف هفت سال، به میزان ۱۳٪ احتمال مرگ اشخاص را بالا می‌برد. بدین ترتیب، محققان تخمین می‌زنند که اگر تلویزیون به زندگی بشر وارد نمی‌شد طول عمر مردها به طور متوسط ۱٫۸ سال و زنها ۱٫۵ افزایش پیدا می‌کرد. دکتر لنرت ویرمن، از دانشگاه کوئینزلند استرالیا، اذعان می‌کند که تنها عدم تحرک فیزیکی به هنگام تماشای تلویزیون عامل کاهش امید به زندگی در انسان نیست؛ یک عامل دیگر در مرگ‌ومیر زودهنگام تماشاگران تلویزیون، می‌تواند «آگهی‌های هله‌هوله» و رژیم غذایی نامناسبی باشد که در تلویزیون تبلیغ می‌شود. البته، به گفته دکتر ویرمن، کاهش «امید به زندگی» در اثر تماشای تلویزیون، به رغم اصلاح رژیم غذایی، کماکان مشاهده می‌شود.   ویرمن در نهایت خاطرنشان می‌کند که تمامی خطرات ناشی از تماشای تلویزیون را می‌توان به سادگی با فشار دادن دکمه «خاموش» و برخاستن از جلوی جعبه جادو رفع کرد. او می‌گوید: «مسلماً، ورزش خوب است. اما حتی تحرک بدنی به میزان کم هم در بهبود سلامتی مؤثر است.»
 


همزمان با افزایش اختلاف‌ها در میان اصولگرایان حامی حکومت در درون ایران، تمایز‌هایی نیز در میان فعالان سیاسی حامی جنبش سبز در خارج از ایران به چشم می‌خورد. پرسش اینجاست که این گونه تمایزها موجب احیا، بازسازی، رویش و تقویت این جنبش می‌شود یا سبب اصطکاک، ‌ فرسایش، ریزش و تضعیف آن؟ پرسشی که در این برنامه از دیدگاه‌ها به آن پرداخته‌ایم.بیش از دو سال از انتخابات مناقشه برانگیز ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ می‌گذرد. در نزدیک نیمی از این مدت از جمله رویدادهای داخلی ایران که در کانون توجه رسانه‌ها بوده یکی بروز اختلاف نظر میان حامیان و منتقدان دولت است در درون جناح اصول‌گرا و دیگری صف‌آرایی میان حامیان رهبر و رئیس‌جمهور در همین جناح. اصلاح‌طلبان و تحول طلبان می‌گویند پیامد این گونه صف‌آرایی اصطکاک، فرسایش، ریزش و تضعیف اصول‌گرایان است. همزمان بخشی از فعالان سیاسی حامی جنبش سبز در خارج از ایران که التزام به قانون اساسی موجود و نهاد ولایت فقیه را مناسب حال جامعه کنونی ایران نمی‌دانند و خواهان جدایی دین از حکومت هستند اقدام به تأسیس تشکل‌های سیاسی جدید کردند. مثلاً سکولارهای سبز و تازه‌ترین آنها سازمان جمهوریخواهان ایران که تا کمتر از یک ماه پیش اعضایش از مؤسسان و اعضا و حامیان تشکل هشت ساله اتحاد جمهوریخواهان ایران بودند. اینگونه تمایز‌ها در میان فعالان سیاسی حامی جنبش سبز در خارج از ایران موجب احیا، بازسازی، رویش و تقویت این جنبش می‌شود یا سبب اصطکاک، ‌ فرسایش، ریزش و تضعیف آن؟ این پرسش کلیدی برنامه دیدگاه هاست از سه میهمان این هفته برنامه. امیرحسین گنج بخش، عضو شورای هماهنگی سازمان جمهوریخواهان ایران در واشنگتن، مهدی فتاپور، عضو رهبری اتحاد جمهوریخواهان ایران در کلن و محمود صدری، ‌ استاد جامعه‌شناسی و دین‌پژوه در تگزاس و نویسنده مقالات سیاسی از جمله در سایت جنبش راه سبز امید. فعالان جنبش سبز؛ تمایز در دیدگاه‌ها و روش‌ها آقای گنج‌بخش، سازمان‌های جدید تحول‌طلب در درون طیف جنبش سبز که مثلاً بر روی سکولاریزم تأکید می‌کنند با چه هدف تأسیس می‌شوند؟ در درون جنبش سبز یک گرایش عمده شکل گرفته، در خیابان اصلاً شروع شد. یک گرایش گرایشی بوده که اجرای بی‌تنازل قانون اساسی را می‌خواست و در چارچوب نظام خواستار اصلاحات و تغییر و تحولات بود و یک گرایش دیگر هم وجود داشت بر جمهوری‌خواهی، جدایی دین از حکومت، اعلامیه جهانی حقوق بشر، پیوند با جامعه بین‌المللی و انتخابات آزاد به عنوان معیار اساسی تقسیم قدرت در جامعه تأکید می‌کرد. تشکیل سازمان جمهوری‌خواهان ایران در دو هفته گذشته که بنده افتخار عضویتش را دارم، ‌ بر این اساس صورت گرفت که بتواند با همکاری با جناح دیگر یعنی کسانی که اجرای بی‌تنازل قانون اساسی را می‌خواهند ولی حاکمیت صندوق رأی را می‌پذیرند، حکومت کنونی و حاکمان کنونی را به عقب‌نشینی وادار کند و تمکین به یک انتخابات آزاد، سالم و بدون تقلب به معنی استانداردهای بین‌المللی صورت بدهد. یک نکته مهمی هم که در رابطه با تأسیس سازمان جمهوری‌خواهان ایران وجود دارد این است که به هر حال جامعه ایران در خیلی از زمینه‌ها بسیار پیشرفته است. بهترین پزشکان، مهندسان، وکلا و غیره را دارد ولی در زمینه سیاسی نظامی که وجود دارد یکی از عقب افتاده‌ترین نظام‌ها است و نیاز دارد یک جریان دموکراسی‌خواه مدرن با خواست پیوستن به جامعه بین‌المللی شکل بگیرد. این نیاز را ما فکر می‌کنیم با تأسیس سازمان جمهوری‌خواهان ایران به گونه‌ای پاسخ دادیم. آقای فتاپور، تمایز برنامه تشکل‌های جدید با سازمان‌هایی که قبلاً هم بودند مثلاً در هشت سال گذشته، چیست؟ جنبش سبز از قبل از انتخابات ریاست جمهوری شکل گرفت، در برنامه انتخاباتی آقای موسوی و کروبی و به خصوص در خواست‌های جریان مطالبه‌محور و بعد از انتخابات در شعار «رأی من کو» تداوم پیدا کرد. خواست عمومی مجموعه نیروهای این جنبش مسئله بازشدن فضای سیاسی است و مسئله مقابله با تبعیضی بود که در جامعه جریان داشت. این‌ها را کاملاً می‌شود در همه این برنامه‌ها دید. بعد از انتخابات مسئله انتخابات، رأی مردم و محوری بودن و تعیین‌کننده بودن رأی مردم بود. تا به امروز هم با این خواست‌ها تداوم پیدا کرده. طبیعی است که در این جنبش با این گستردگی و وسعتی که وجود دارد بخشی از نیروهایی که قبلاً در حکومت بودند و امروز در این جنبش شرکت دارند با کسانی که سرکوب شدند قبلاً، با کسانی که خواست‌های دیگری دارند، طبیعتاً از نظر خواست‌ها و شعار‌ها یکسان نباشد. به همین دلیل این نکته که بالاخره هرچند نفر یا هر گروه و جریانی می‌خواهد خودش را متشکل کند و متشکل‌تر شکل بدهد بنده فکر می‌کنم کار مثبتی است. وقتی احساس می‌کنم یک عده‌ای می‌توانند با هم کار کنند. ولیکن اگر نتواند این خواست‌ها با سایر جریانات تمایزاتی را نشان بدهد که آن تمایزات توضیح دهنده ضرورت وجود جریانات سیاسی مختلف باشد در آن صورت این ممکن است نقطه مثبتی نباشد. این تأکید مثبت بر شکل‌گیری جریانات مختلف می‌تواند به عامل منفی تبدیل شود. من در خیلی از جریاناتی که شکل می‌گیرد در تمام این سی سال و هنوز هم ادامه دارد متاسفانه این نقش را می‌بینم که به این نتیجه می‌رسیم که امروز ما چندین ده سازمان داریم که خودشان را چپ می‌نامند، مشکل می‌شود تفاوت‌هایشان را مطرح کرد، جمهوری‌خواه یا جبهه ملی یا دیگران. این مشکل من فکر می‌کنم هنوز هم تداوم دارد. آقای صدری، این تأکید بر سکولاریزم در درون طیف جنبش سبز چه تمایز برنامه‌ای را ممکن است شامل شود با جنبش راه سبز امید و تمایلی که میرحسین موسوی و مهدی کروبی دو چهره شاخص جنبش سبز در داخل ایران نمایندگی می‌کنند؟ این تفکیک درونی هم طبیعی است و هم می‌تواند مفید باشد و یا می‌تواند مضر باشد. هر جنبشی به خصوص جنبشی به این وسعت همچنانکه رهبران جنبش سبز هم اعلام کردند طبیعتاً در درون خودش نمی‌تواند و نباید هم یک دست باشد. جناح‌های مختلف و برنامه‌های مختلف می‌توانند در کنار همدیگر مکمل همدیگر باشند. یک نمونه این را شما در نهضت آزادی‌خواهی مدنی آمریکا می‌بینید. در سیویل رایت آمریکا می‌بینید که مارتین لوترکینگ با مالکم اکس برنامه‌هایشان کاملاً متفاوت بود ولی مکمل همدیگر بودند. در ایران هم همینطور هست و همینطور باید باشد. این تفکیک درونی هم همانطور که عرض کردم هم طبیعی است و هم می‌تواند مفید باشد و البته همانطور که آقای فتاپور گفتند می‌تواند مضر باشد. در صورتی که این افرادی که در کشتی نشسته‌اند هر کسی در کابین خودش باشد و طبیعی است در یک کشتی کسی که در کابین خودش است نمی‌تواند فقط کابین خودش را سوراخ کند. همه کشتی یک مرتبه غرق می‌شود. باید حواسمان جمع باشد که این یک چنین برنامه‌ای است. این را هم عرض کنم که تفاوت بین دوطرفی که آقای گنج بخش فرمودند این طور نیست که یک طرف معتقد به اجرای بی‌تنازل قانون اساسی باشد و یک طرف دیگر معتقد به جمهوریخواهی و حقوق بشر باشد و انتخابات آزاد. قاطبه جنبش سبز معتقد به اجرای اصول معوقه قانون اساسی است که مربوط به آزادی‌های مدنی و سیاسی می‌شود. نه معتقد به اجرای بی‌تنازل قانون اساسی. طبیعی است که تقریباً این به یک مسئله غیرقابل بحث رسیده. یعنی چیزی که همه قبول دارند و متفق القول‌اند این است که قانون اساسی به شکلی که فعلا وجود دارد باید اصلاح شود و این یکی از مطالبات اصلی جنبش سبز است و این مطالبات اصلی بدنه جنبش سبز است. آقای کروبی در پلاتفرم انتخاباتی‌شان اصلاح قانون اساسی را یکی از موارد اعلام کردند. آقای موسوی در منشور سبز که یک سال بعد از جنبش سبز نوشتند شرایط تغییر قانون اساسی را درش گفتند. که منظور از این‌ها این است که با این ولایت فقیه دیگر ما همه جورش را امتحان کردیم و با حضور ولایت فقیه درقانون اساسی جنبش سبز مخالف است. بدنه‌اش هم مخالف است. بنابراین اجرای بی‌تنازل قانون اساسی موضوع ما نیست. البته اردشیر امیرارجمند مشاور میرحسین موسوی و همچنین تنها عضو علنی شورای هماهنگی راه سبز امید می‌گوید کسانی هم هستند که حتی با ولایت فقیه مشکلی ندارند و یا اینکه اگر هم دارند می‌گویند چرا این شخص و حتی نه اینکه این فرد این کار‌ها را می‌کند و اگر آن‌ها تغییر کند طیفی هم هست که معتقد است می‌تواند همین قانون اساسی با همین شرایط ادامه پیدا کند. حالا می‌گذریم. آقای گنج بخش وقتی درون اصولگرایان تمایز به وجود می‌آید مثلاً اصول‌گرایان حامی دولت و اصول‌گرایان منتقد دولت. مخالفان شما مثلاً صحبت از انشقاق و اصطکاک و شکاف می‌کنید و ایجاد شدن فرصت برای تحول‌طلبان جهت تضعیف اصولگرایان. به وجود آمدن تمایز و انشعاب در درون تحول طلبان و جنبش سبز آیا باعث تقویت این جنبش است یا تضعیف آن؟ مسئله تفکیک و حزب سازی عنصر اصلی دموکراسی است. دموکراسی بدون حزب و بدون برنامه شفاف معنی پیدا نمی‌کند و اتفاقاً از این بابت است که ایران در زمینه سیاست بسیار عقب مانده‌تر است و ساختن احزاب و سازمان‌ها از این بابت اهمیت دارد. از طرف دیگر ارثیه‌ای از گذشته رسیده که این سازمان‌های جنگ سردی است. سازمان‌های خشونت‌طلب، ‌ سازمان‌های ایدئولوژیک، ‌ سازمان‌های بی‌وطنی که‌‌ همان ساختار‌ها را ادامه می‌دهند ولی امروز کوشش می‌کنند لباس دیگری به تن کنند. از یک طرف ساختن یک سازمان دموکراتیک و مدرن لازمه امروز است. دوم این است که این سازمانی که به وجود می‌آید مثلاً سازمان جمهوریخواهان ایران که ما درست کردیم چه راه حل ملی ارائه می‌دهد. چه رابطه‌ای با کسانی که هوادار ولی فقیه هستند، اصولگرا هستند، مؤتلفه هستند، حزب مشارکت هستند، راه سبز امید هستند، چه راه‌حلی را ارایه می‌دهد، آیا می‌خواهد حذفشان کند، یا از آن‌ها می‌خواهد که حاکمیت صندوق رأی را بپذیرند و نظرات خودشان را حتی یک جمهوری اسلامی رحمانی را بیایند و به رأی مردم بگذارند و یک رقابتی به وجود بیاید بین نیروهای آزادی‌خواه و مذهبیون. نیروهای چپ ضد امپریالیزم، ‌ نیروهای سلطنت‌طلب و کلاً مجموعه نیروهای سیاسی ایران. یعنی پذیرش این اصل که تقسیم قدرت و تولید قدرت از طریق انتخابات آزاد که اصول و استانداردهای بین‌المللی‌اش کاملاً معلوم است صورت بگیرد و نه ولی فقیه، نه ایدئولوژی عدالت پرور و نه شاهی بتواند انحصار تقسیم قدرت را در یک مملکت در دست بگیرد. پس این شفاف سازی که صورت می‌گیرد در اصل برای ایجاد چنین قطب‌هایی است. من فکر می‌کنم با پیشنهادی که ما به عنوان راه حل انتخابات آزاد و راهبرد انتخابات آزاد در مقابل تمام نیروهای سیاسی ایران می‌گذاریم که خودشان را به رأی مردم بگذارند و ما می‌پذیریم که در صورتی که آن‌ها اکثریت را آوردند و ما تمکین می‌کنیم تا دور بعدی انتخابات دوباره حرف‌های خودمان را بزنیم، این تنها راه حلی است که در بیش از ۹۰ کشور دنیا تجربه شده و من فکر می‌کنم ایران هم چاره‌ای ندارد برای جلوگیری از فروپاشی دولت که می‌تواند موجب جنگ داخلی و تجزیه ایران شود از این راه مسئله سیاسی ایران را که تقسیم دموکراتیک قدرت است حل کند. آقای فتاپور، واکنش‌های مخالفان جنبش سبز به تمایزیابی و به وجود آمدن انشعاب در درون این سازمان‌ها نمایانگر چه چیزی است؟ آیا آن‌ها در این روند فرصتی می‌بینند برای تقویت صفوف اصولگرایان یا این روند باعث تقویت جنبش سبز می‌شود و شده در عمل در مصداق‌هایی که به چشم دیده می‌شود؟ وقتی ما صحبت از این می‌کنیم که جنبش سبز یک جنبش متنوع و گسترده‌ای است که طیف‌های متعددی در آن حضور دارند طبیعی است که نیروهای مختلف این جنبش هرچقدر سعی کنند متشکل شوند و هر چقدر سعی کنند که قوی‌تر عمل کنند بخشی از تقویت جنبش سبز است. هویت‌یابی جریانات تقویت می‌کند جنبش سبز را و آماده می‌کند جامعه ایران را برای فردا که جامعه‌ای دموکراتیک باشد. چون وجود گرایش‌های متفاوت، همزیستی آن‌ها و مبارزه سیاسی آن‌ها با هم خودش جزیی از دموکراسی است. زمانی که ما در سال ۲۰۰۳ اتحاد جمهوریخواهان را درست کردیم آن زمان هم ما با همین اساس درست کردیم. یعنی یک سازمانی که خواست‌های جمهوری‌خواهی، سکولاریزم، دموکراسی را در فراراه خودش قرار دهد و مبارزه علیه تبعیض در همه اشکالش، برابر حقوقی تمام مردم و مسئله مسالمت و مبارزه سیاسی برای پیشبرد اهداف... فکر می‌کنیم و فکر می‌کردیم تمام کسانی که این خطوط را مورد پذیرش دارند می‌توانند در یک تشکل عمومی سکولار دموکرات و امروز جزیی از جنبش سبز عمل کنند. همانطور که در قسمت اول صحبتم گفتم این وجود یک چنین جریاناتی طبیعتاً می‌تواند تقویت‌کننده هم باشد. بر می‌گردد به اینکه ما چطور عمل کنیم. متأسفانه در درون جامعه ایران و منجمله در درون نیروهای سکولار دموکرات و همینطور در طیف مخالف طیف حکومتی‌ها ما با پدیده‌ای مواجه هستیم که عملاً انعکاس نوعی عدم سازش، عدم پذیرش، عدم امکان همکاری نیرو‌ها را منعکس می‌کند و این منجر به وجود تعداد بسیار زیادی از سازمان‌ها شده. ما با این پدیده مواجه نیستیم که تشکل‌ها شکل نگرفته‌اند. ما با این پدیده مواجه هستیم که تشکل‌ها مرتب تقسیم می‌شوند و تشکل‌های متعدد داریم. یک وجهش بر می‌گردد به فرهنگ عمومی. یک وجهش هم بر می‌گردد به کسانی که همسن من پنجاه شصت ساله هستند که دوران انقلاب را از سر گذرانده‌اند. این طیف سیاستمداران این دوره آنهایی را که در حکومت نبودند سرکوب شدند. ما شکست خوردیم. و انعکاس این شکست در روحیات این سیاستمداران، بدبینی، ‌ عدم سازش، ‌ دنبال مقصر گشتن و این‌ها را شکل می‌دهد که در انعکاس تمام جریانات سیاسی این‌ها را می‌توانیم ببینیم و متاسفانه این بخش مسئله لطمه می‌زند. به خصوص اگر جریان‌هایی که تشکیل می‌شوند یک بخش از مبارزه‌شان را مبارزه با طرف مقابل قرار دهند. حالا چه طرف مقابل جریان‌های مذهبی و یا جریان‌هایی مثل آقای موسوی و دیگران جنبش سبز باشد چه جریانات دیگر درون جنبش سبز. آقای صدری، شما چه؟ همانطور که آقای فتاپور فرمودند، می‌تواند این مانند ابتدای انقلاب باشد که در درون هر طیفی جریان‌های متعلق به آن طیف برای هژمونی در درون‌‌ همان طیف با بقیه به جنگ و گریز پرداختند و خودشان همدیگر را تضعیف کردند به حدی که حذفشان از طرف حکومت آسان شد. ما باید از این درس بگیریم. وقتی که به فرمایش دوستان عزیز گوش می‌کنم تفاوت‌ها را بسیار بسیار ظریف و قابل جمع و قابل مکمل بودن می‌بینم. این شباهت‌های نظری را باید در عمل هم نشان دهیم. یعنی شاید بد نباشد یک مخرج مشترکی ایجاد کنیم همه ما. مثلاً من معتقدم همه جریان‌هایی که متعلق به جنبش سبز‌ند باید این عدم خشونت جنبش سبز را و توسل به راه‌های سیاسی بدون خشونت را بپذیرند. مثلاً همه ما شاید بتوانیم بگوییم که ما با اعدام مخالفیم. اعدام هر کسی که باشد. تیرهای چراغ برق را تبدیل به چوبه‌های اعدام نخواهیم کرد. راهی را خواهیم رفت که در آفریقای جنوبی رفتند. همه ما می‌توانیم روی اصولی مانند این همفکری داشته باشیم. به علاوه اینکه این کلمه سکولار در برابر مذهبی هم به نظر می‌دقیق نیست. کلمه سکولار دو معنی دارد. سکولار عینی که همه ما سکولار هستیم یعنی تفکیک ... زندگی و نهادهای اجتماعی. این را همه ما باید معتقد باشیم. اگر نباشیم بخشی از جنبش سبز نیستیم. یا اینکه سکولاریزم ذهنی یعنی کسی معتقد باشد که اصلاً مذهب و معنویت باید از فرهنگ و اذهان افراد هم زدوده شود. آن چیزی که در ترکیه به آن می‌گویند لاییک بودن. به آن مفهوم ما با هم متفاوتیم. ولی به مفهوم اول یعنی سکولاریزم عینی همه ما باید با همدیگر موافق باشیم. معتقد به حقوق مدنی و حقوق بشر و عدم خشونت در راهکارهای سیاسی باشیم. طبیعی است این تفکیک‌ها... منتها کسانی که نیت خیر دارند و نیت یک جامعه آباد و آزادی برای ایران دارند حتی آزادی آن کسانی که همینطور که این دوست عزیزمان گفتند کاملاً اعتقادات بنیادگرایانه دارند آن‌ها هم باید بتوانند در درون این نظام جایی داشته باشند ولی جنبش سبز از آن گذشته. جنبش سبز آن نیست دیگر. هدف تشکل‌های جدید در درون جنبش سبز چنانکه شما می‌گویید آقای گنج‌بخش، بازسازی و همگرایی این جنبش است. برای رسیدن به این هدف چه کارهایی مفید و مؤثر است و چه شیوه‌هایی را مخل و مضر می‌دانید؟ یکی از مسایل بزرگی که وجود دارد و این را با توجه به اینکه از ۱۲ نفر اولیه که اتحاد جمهوری‌خواهان را درست کردند ۹ نفرشان الان در سازمان جمهوری‌خواهان ایران هستند و آن‌ها اصلاً ایده ساختن سازمان سکولار را درست کردند و بعداً به یک سری سازمان‌های جنگ سردی گفتند بپیوندند. که شاید یک ایراد بزرگ ما هم همین بود که متوجه نبودیم هویت جنگ سردی‌شان مهم‌تر از هویت جمهوری‌خواهی است، یکی از اهدافی که ما‌ها تعقیب می‌کردیم این بود که بتوانیم به جای اینکه فرسایش و رقابت‌های بی‌خود درست کنیم پیشنهادی به جامعه و نیروهای سیاسی بدهیم که بتوانند سر یک موضوعی با هم کار کنند. ما با طیف وسیعی از سازمان‌ها رو به رو هستیم که یک گذشته خاصی دارند و یک برنامه سیاسی مشخصی دارند و یک آینده‌ای را هم برای ایران ترسیم می‌کنند. اگر ما بخواهیم پیشنهادی بدهیم که این سازمان‌ها را با همدیگر قاطی کنیم اتفاقی که می‌افتد فرسایش پیش می‌آید. چه در زمینه نظری و چه در زمینه هویتی. در حالی که پیشنهاد ما برای انتخابات آزاد این است که بیاییم و همه با هم کار کنیم بدون اینکه من مسئول گذشته شما باشم، مسئول برنامه امروز شما باشم و آینده شما. شما هم اگر با من دارید همکاری می‌کنید و برای حاکمیت صندوق رأی، ‌ نه مسئول گذشته من هستید و نه مسئول برنامه امروز من و نه مسئول آینده من خواهید بود. این تنها شکلی است که بیشترین نیرو را جذب خواهد کرد که بدون فرسایش‌هایی نظیر این بحث‌هایی که وجود خواهد داشت در رابطه با سکولاریزم... من خودم از استفاده از واژه سکولار را اصلاً دوست ندارم و فکر می‌کنم جدایی دین از حکومت و هر مسلکی از حکومت بسیار راحت‌تر تعیین می‌کند تا اینکه سکولاریزم به عنوان اینکه تو چقدر به خدا معتقدی و چقدر دین در زندگی‌ات نقش دارد یا در زندگی اجتماعی نقش دارد. این را باید به جامعه مدنی و دموکراسی سپرد و از امروز هم نمی‌دانیم که برد این بحث‌ها چه خواهد بود. پس اگر بخواهم جمع‌بندی کنم در آخر بحث، وجود کسانی که دموکراسی لیبرال را به صورت شفاف در بیاورند، کسانی که خواهان پیوستن به جامعه جهانی‌اند، می‌توانند به راحتی در کنار نیروهای چپی زندگی کنند که سرمایه‌داری را بزرگ‌ترین دشمن دنیا می‌شناسند، در کنار نیروهای مذهبی زندگی کنند که هنوز خواستار این هستند که از طریق صندوق رأی بتوانند برخی از افکار مذهبیشان را به جامعه و اجرای جامعه بیاورند و مطرح کنند. این فقط از یک طریق صورت می‌گیرد که همدیگر را به رسمیت بشناسند، ‌ رقابت سالم را بپذیرند، ولی این را بدانند که اجرای هر کدام از برنامه‌هایی که این‌ها برای ایران آرزو می‌کنند جز از این طریق که انتخابات آزادی در ایران صورت گیرد ممکن و میسر نیست و این نکته که نمی‌شود دو هویتی برخورد کرد. نمی‌شود در آن واحد هوادار برای مثال گروگان‌گیری سفارت آمریکا بود و از پیوستن به جامعه جهانی صحبت کرد. نمی‌شود هوادار کشتن انسان‌های بی‌گناه بود ولی از مبارزه مسالمت‌آمیز صحبت کرد. این تناقض‌ها را برخی سازمان‌ها می‌توانند حمل کنند ولی سازمان ما از این‌ها گسسته و تشکیل یک سازمان مدرن را جلوی پای خودش گذاشته. آقای فتاپور، اتخاذ چه شیوه‌هایی مضر است برای همگرایی و جنبش سبز؟ آقای گنج بخش صحبت‌هایی درباره ضرورت همسویی و همگرایی نیرو‌ها کردند که با صحبت اولشان چند جمله اول و چند جمله آخرشان کاملا تناقض دارد. یعنی اظهار نظری که روی اتحاد جمهوریخواهان کردند راجع به ترکیب و این‌ها من وارد این بحث نمی‌شوم. شما زمانی که صحبت از این می‌کنید که بخواهید با نیروهایی صحبت کنید از نظر روان‌شناسی حالا چه بخواهید در یک سازمان باشد و چه اتحاد و چه جنبش عمومی، ‌ اولین اصل این است که شما ارزش و نقاط مثبت آن سازمان را پذیرفته باشید. یعنی دو نیرویی نیرویی که در درون جریان‌های دیگر حالا می‌خواهد جریان آقای موسوی و دیگران باشد یا می‌خواهد جریان فداییان و چپ باشد می‌خواهد در درون اتحاد جمهوریخواهان باشد یا درون سازمانی مثل جبهه ملی و دیگران باشد، نقاط مثبت نبیند و تصور کند که این رابطه‌اش با این نیرو‌ها برخورد و نقد و نفی آن‌ها می‌تواند باشد در نوع بیان بیرونی، ‌ عملاً امکان‌ناپذیر می‌کند همسویی درازمدت را. تاکتیکی ممکن است یک عمل مشخص باشد. نکته‌ای که در جامعه ایران وجود داشته در تمام این سال‌ها، ‌ این موضوع پراهمیت است که زمانی که سازمان‌ها و گروه‌هایی تشکیل شدند، از زمان انقلاب تا امروز، و در تمام شاخه‌ها وجود داشته... تمام حق را با خودشان دیدند و نقاط مثبت و امتیازات جریانات دیگر را نفی کردند. برای جنبش سبز در این دوره ما نقاط مثبتی را می‌بینیم در میان جریاناتی که درون جنبش سبز شکل گرفتند که بسیار پراهمیت است که جریاناتی در درون جنبش سبز درون جریان اصلی جنبش سبز تلاش کردند این را بفهمند و نشان دهند که هم کسانی مثل آقای موسوی و کروبی که پروسه مبارزاتی را گذرانده‌اند، نیروهایی به آنها اعتقاد دارند این‌ها چه وضع و اهمیت و امتیازاتی دارند و هم کسانی که جمهوری‌خواه بودند یا چپ بودند و سرکوب شدند بیرون بودند، از زوایه دیگر به مسایل نگاه می‌کنند و نیروهای دیگری را متشکل می‌کنند. بنابراین من مسئله مرکزی که باید امروز از زاویه نظری بحث شود تعبیر این روان‌شناسی است. از نظر سیاسی کسانی که یک چنین دیدی دارند به نظر من مجموعه همه این نیروهای جنبش سبز تلاش مشترک برای یافتن نقاط مشترک در عمل معین است. نقاط عمومی جنبش سبز تعیین شده است. به نظر من همه مشترک‌اند. مسئله بازشدن فضای سیاسی، مسئله مبارزه با تبعیض و مسئله تأکید بر انتخابات، رای مردم و انتخابات آزاد... این‌ها همه توسط کسان مختلف مورد تأکید قرار گرفته. تبیین این مباحث از نظر عمومی و معین کردن این نسبت به پدیده‌های مشخص تلاش شود که مجموعه این جنبش نه فقط صد در صد آن چیزی که خودشان بخواهند به کار بگیرند بلکه بتوانند تفاهمی به وجود بیاورند که وجه عمومی ایده‌هایشان را منعکس کند. این امکان پذیر است و من فکر می‌کنم این وظیفه مهم همه نیروهای درون این جریان است. آقای صدری، چه شیوه‌ای می‌تواند از واگرایی و تضعیف جنبش سبز جلوگیری کند؟ ما الان در ایران در آن مرحله «نترسید نترسید، ما همه با هم هستیم» هستیم. ما که در خارج از کشور این فراغت را داریم که بیشتر بتوانیم تامل کنیم و روی نقاط ریز‌تر تأکید داشته باشیم، نباید این را فراموش کنیم که خیلی از آنجایی که ملت ما هستند فرا‌تر نرویم. شعار ما «وحدت در کثرت» باید باشد. همه کسانی که این طوری فکر می‌کنند از اعدام‌های سیاسی باید تبری جویند. ما اهل خشونت نیستیم. اهل مدنیت هستیم و اهل دموکراسی و حقوق بشر هستیم. همچنانکه کشورهایی مانند آفریقای جنوبی یا دیگر کشورهایی که از این مراحل هم گذشته‌اند آن‌ها هم از اعدام گذشته‌اند و نپذیرفته‌اند. حتی شنیع‌ترین کسانی که شنیع‌ترین کار‌ها را کرده‌اند به زندان ابد رفته‌اند. باید چرخه باطل را بشکنیم و از آن بیرون بیاییم و در عین حال توجه داشته باشیم که بتوانیم همه به صورت ابژکتیو و عینی سکولار باشیم در عین حال که اعتقادات مذهبی ما هم، آن‌ها که اعتقادات مذهبی دارند محترم و آنهایی هم که ندارند یا به شکل خاصی دارند، به معنویت معتقدند، آن‌ها هم برای خود محترم باشد. خیلی شبیه شروع انقلاب است. منتها همه ما تکامل بیشتری پیدا کرده‌ایم و آموختیم و امیدوارم که نتیجه این آموخته‌ها را در عمل سیاسی‌مان ببینیم.
 


حملات انتحاری امروز جمعه در کابل، پایتخت افغانستان، دست کم  ۳  کشته بر جای گذاشت. به پایه گزارشها در پی وقوع دو انفجار در نزدیکی شورای فرهنگی بریتانیا در کابل دست کم دو پلیس و یک غیرنظامی افغان کشته شدند. امروز جمعه، نود و دومین سالگرد کسب استقلال افغانستان از بریتانیا محسوب می شود. طالبان ضمن برعهده گرفتن مسئولیت این حملات، اعلام کرد که هدف این حملات کنسولگری بریتانیا و تجهیزات سازمان ملل بوده است.
 


مقامهای پاکستانی روز پنجشنبه اعلام کردند که در پی درگيری های دو روزه اعضای مظنون باندهای تبهکار در کراچی ۳۹ تن کشته شده اند. به گفته يکی از مقام های پليس کراچی، ۱۷ تن از قربانيان روز چهارشنبه و ۲۲ تن ديگر نيز روز پنجشنبه جان خود را از دست داده اند. بنا بر گزارشها خشونتهای اخیر با انگیزه های سیاسی و جنایی انجام گرفته است. بروز خشونتهای سیاسی، نژادی و فرقه ای در کراچی دارای پیشینه ای بلندمدت است. دست کم ۳۰۰ تن در ماه گذشته میلادی در جریان این خشونتها کشته شدند.
 


هزاران نفر روز پنجشنبه در شهر بیرمنگام بریتانیا درمراسم تشییع پیکر سه قربانی شورشهای اخیر شرکت کردند. هفته گذشته در جریان ناآرامی ها در چند شهر مختلف انگلستان، سه تن از جوانان ساکن شهر بیرمنگام، که از محله خود در برابر حمله آشوبگران محافظت می کردند، توسط یک دستگاه خودرو زیر گرفته و کشته شدند. تاکنون چهار تن به ارتباط با این قتل‌ها متهم و در دادگاه حاضر شده‌اند.
 


هواپیماهای جنگی ناتو سحرگاه امروز (جمعه) طرابلس، پایتخت لیبی، را هدف حملات پیاپی خود قرار دادند. به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس برخی از این حملات در محدوده باب العزیزیه ، محل سکونت معمر قذافی، رهبر لیبی، واقع شده است. آمار تلفات و مجروحان ناشی از درگیری های امروز صبح تاکنون منتشر نشده است. از سوی دیگر گزارشها حاکی از پیشروی مخالفان معمر قذافی از سمت غرب و جنوب این کشور به سوی طرابلس است.
 


اردشير امير ارجمند، مشاور ارشد ميرحسين موسوی، روز پنجشنبه ضمن اعلام خبر سلامتی میرحسین موسوی، نسبت به انتشار اخبار «ضد ونقيض» دراین خصوص ابراز نگرانی کرد. اردشير امير ارجمند در گفت وگو با راديو فردا شرايط عمومی میرحسین موسوی  را مناسب توصیف کرد اما انتشار اخبار ضد و نقیض در این باره را مشکوک خواند. این در حالیست که وبسایت «صراط نيوز» روز چهارشنبه از بیماری ميرحسين موسوی در هفته گذشته خبر داده بود. ميرحسين موسوی،زهرا رهنورد، فاطمه و مهدی کروبی پس از دعوت عمومی برای برگزاری راهپيمايی در ۲۵ بهمن سال ۱۳۸۹ در بازداشت خانگی به سر می برند.
 


وزارت اطلاعات ايران روز پنجشنبه اعلام کرد «شبکه‌ای از عناصر دين‌ستيز» را شناسایی و منهدم کرده، و عوامل اين سايت نیز بازداشت شده‌اند. بيانيه وزارت اطلاعات، که در رسانه‌های ایران منتشر شده، به هویت افراد بازداشت‌شده و همچنین به مشخصات وبسایت یادشده اشاره‌ای نکرده است. وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی گفته است اعضای این شبکه از «پشتيبانی فنی برخی از مرتبطين سفارتخانه‌های کشورهای غربی» نیز برخوردار بوده‌اند. مقام‌های ایران علاوه بر مسدود کردن شمار زیادی از وبسایت‌ها، در چند سال گذشته شبکه‌های اجتماعی  اینترنتی و همچنین «چت اينترنتی» را از مصاديق  «جنگ نرم» عليه جمهوری اسلامی خوانده‌اند.
 


شماری از اعضای شورای امنیت سازمان ملل روز پنجشنبه اعلام کردند که در واکنش به سرکوب مرگبار معترضان سوری، در حال تهیه قطعنامه ای تحریمی علیه رژیم سوریه هستند. به گفته فیلیپ پرهام، معاون سفیر بریتانیا در سازمان ملل، تحریم های پیش بینی شده شامل مسدود کردن دارایی های دولتی، ممنوعیت سفر برخی از مقام های سوری و همچنین تحریم تسلیحاتی این کشور خواهد بود. آمریکا نیز حمایت خود را از این اقدام اعلام کرده است.
 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به radiofarda-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به radiofarda@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بازار امروز

Loading currency converter .. please wait

loading
currency converter
please wait
....

خبرهاي گذشته