خبر / رادیو کوچه
روز دوشنبه، 29 اوت، با گذشت یک روز از توفان آیرین که نیویورک را درنوردید، سرویس خدمات عمومی در این شهر به آرامی در حال بازسازی است.
به گزارش الجزیره، فرودگاه باز شده و برخی از سرویسهای حمل و نقل عمومی مجدد آغاز به کار کرده و بازار بورس نیویورک نیز امروز فعالیتش را از سر گرفت.
اما هنوز برخی از مناطق را آب فراگرفته و در برخی از جادهها امکان رفت و آمد وجود ندارد.
اگرچه نیویورک از ویرانی که تصور میشد با آن روبهرو شود، در امان ماند، اما باراک اوباما رییس جمهوری آمریکا گفته که با توجه به وضعیت رودخانههای متلاطم، خطر هنوز کاملن برطرف نشده است.
بیشتر بخوانید:
«خطر توفان آیرین تمام نشده است»
خبر / رادیو کوچه
مقامات ترکیه روز دوشنبه، 29 اوت، اعلام کردند در پی حملات جنگندههای این کشور به مواضع شبهنظامیان کرد در شمال عراق در هفته گذشته ۱۶۰ نفر از این پیکارجویان کشته شدهاند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، حزب کارگران کردستان ترکیه، پ.کا.کا، حملاتش را علیه ارتش ترکیه در تابستان افزایش داد که احتمال مذاکرات صلح را با تردید روبهرو کرد.
ارتش ترکیه گفته است این کشور فعالیتهای شبهنظامیان را زیر نظر دارد و به حملات هوایی خود علیه آنها ادامه میدهد تا اقداماتشان را بیاثر کند.
بیشتر بخوانید:
«ایران و ترکیه سریعتر به حملات علیه کردها پایان دهند»
خبر / رادیو کوچه
شمسالدین حسینی وزیر اقتصاد جمهوری اسلامی روز دوشنبه، 29 اوت، در مصاحبهای با رسانههای داخلی ایران اظهار داشت بعید است بانک مرکزی در قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل هدف تحریم اقتصادی قرار گیرد.
به گزارش ایلنا، آقای حسینی گفته که «تحریم بانک مرکزی از سوی کنگره آمریکا و همراهی سایر کشورها با این رویکرد در قطعنامههای شورای امنیت لحاظ نمیشود.»
وزیر اقتصاد جمهوری اسلامی در عین حال تاکید کرده که «در صورت تحریم بانکهای ایرانی، دولت ابتکارات و موارد لازم برای مقابله با این موضوع را دارد.»
در هفتههای اخیر، اکثریت مجلس سنای ایالات متحده طرح تحریم بانک مرکزی جمهوری اسلامی را مطرح کرده است.
در گذشته نیز درخواست تحریم بانک مرکزی توسط شماری از اعضای محافظهکار کنگره مطرح میشد، اما این نخستین بار است که ۹۲ نفر از مجموع ۱۰۰ عضو مجلس سنا از هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه، چنین درخواستی را بهصراحت مطرح کردهاند.
آنها به باراک اوباما رییس جمهوری آمریکا گفتهاند که ایران برای دور زدن تحریمها از بانک مرکزی استفاده میکند.
بیشتر بخوانید:
«استقبال آیپک از درخواست تحریم بانک مرکزی ایران»
«دخالت ایران در سوریه کذب محض است»
«ابراز شگفتی روسیه از شکایت ایران به دادگاه بینالمللی»
خبر / رادیو کوچه
فاطمه معتمدآریا، هنرپیشه ایرانی، برای بازی در فیلم «اینجا بدون من» برنده جایزه بهترین بازیگر زن در سی و پنجمین دوره جشنواره جهانی فیلم مونترآل کانادا، شده است.
«اینجا بدون من» به کارگردانی و نویسندگی بهرام توکلی و با اقتباس از نمایشنامه «باغ وحش شیشهای» اثر تنسی ویلیامز، نمایشنامهنویس آمریکایی ساخته شده است.
فیلم «اینجا بدون من» که اکنون در سینماهای ایران نیز روی پرده است تاکنون با فروش ۵۱۶ میلیون تومان (طی ۴۰ روز اکران) دومین فیلم پرفروش فصل تابستان در ایران به شمار میرود.
موفقیت این بازیگر در جشنواره جهانی فیلم مونترآل در حالی است که گفته میشود در تیزرهای تلویزیونی فیلم «اینجا بدون من» در ایران، تصویر فاطمه معتمدآریا حذف شده بود.
خانم معتمدآریا تیرماه امسال در پاسخ به سوال سایت خبرآنلاین در اینباره گفته بود: «اینکه روزی اجازه میدهند اسم ما جایی باشد و روز دیگری اجازه نمیدهند؛ اینکه بخشی از این مملکت میتواند تصاویر من را نمایش دهد و بخش دیگر نمیتواند خیلی به من مربوط نمیشود. مربوط به این همه تضادی است که در نمایش کار فرهنگی وجود دارد.»
با این حال، نیمههای مرداد امسال، سعید سعدی تهیهکننده فیلم «اینجا بدون من» اعلام کرد که محدودیتهای تصویری فاطمه معتمدآریا در مورد تیزرهای تبلیغاتی فیلم «اینجا بدون من» در صدا و سیما برطرف شده و این بازیگر مطرح سینمای ایران دیگر مشکلی در تلویزیون ندارد.
پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران، فاطمه معتمدآریا به دلیل حضور در فیلم انتخاباتی میرحسین موسوی و پس از آن، در پی انتشار عکسهای بدون حجابش در جشنواره فیلم کن با اعتراضهایی از سوی چهرههای اصولگرا روبهرو شد. او در سال ۸۸ تا مدتی ممنوع الخروج بود.
جشنواره فیلم مونترال که از سال ۱۹۷۷ برگزار میشود، از جشنوارههای معتبر فیلم در کانادا و آمریکای شمالی است. امسال ۳۸۳ فیلم از ۷۰ کشور مختلف جهان، در این جشنواره شرکت داشتند.
فیلم برگزیده جشنواره امسال، فیلم بلژیکی «بعدا میبینمت» (Hasta La Vista) بود.
در این جشنواره، جایزه بهترین کارگردان به بریجیت ماریا برتل برای کارگردانی فیلم آلمانی آتش (Der Brand) رسید.
همچنین ویسنتا آراندا، رییس اسپانیایی هیت داوران، جایزه ویژهای را به ماساتو هارادا، کارگردان ژاپنی فیلم «وقایعنگاری مادرم» اهدا کرد.
جایزه بهترین بازیگر مرد، به طور مشترک به بوریس شیکس برای بازی در فیلم کرت (Kret) به کارگردانی رافائل لاواندوسکی، و دنی هیوستن برای بازی در فیلم «مسابقه حذفی» ساخته اران ریکلیس رسید.
فیلم کمدی «همان جور که هستی بیا» ساخته جفری اتوون به عنوان محبوبترین فیلم از نظر مخاطبان جشنواره معرفی شد.
همچنین جایزه بهترین فیلمنامه به امانوئل مورت برای فیلم «هنر دوست داشتن» ( L'Art d'Aimer) رسید که کارگردانی آن نیز با خودش بود.
امسال در جشنواره فیلم مونترآل، از سینمای ایران، علاوه بر فیلم «اینجا بدون من» که در بخش مسابقه حضور داشت، فیلمهای «یه حبه قند» ساخته رضا میرکریمی، «این یک فیلم نیست» ساخته مشترک جعفر پناهی و مجتبی میرطهماسب، و «آینههای روبهرو] نگار آذربایجانی در بخشهای خارج از مسابقه شرکت داشتند.
در این جشنواره همچنین از دستاوردهای سینمایی کاترین دونوو، بازیگر برجسته فرانسوی تقدیر شد.
بیشتر بخوانید:
«معتمد آریا: کار هنری بالاتر از فعالیت سیاسی است»
آرش حسینیپژوه/ رادیو کوچه
نام «هولوکاست» پیش از اینها در میان مردم کوچه و خیابان شهرهای ایران، نام آشنایی نبود و کمتر کسی میدانست هولوکاست به چه معناست، اما این روزها شاید تا نام هولوکاست آورده میشود حداقل در ایران مردم یاد رییس جمهوری دولت نهمشان میافتد، هولوکاست در ایران به همراه نام محمود احمدینژاد بیشتر شناخته میشود تا نازیها و یهودیها.
محمود احمدینژاد برای اولین بار در کنفرانسی با نام کنفرانس «حمایت از فلسطینیها» که در «تهران» در سال هشتادوچهار برگزار شده بود، هولوکاست را زیر سوال برد و در مورد حقیقت داشتن واقعه هولوکاست ابراز تردید کرد و کشتار میلیونها یهودی در جنگ جهانی دوم را افسانه خواند.
از آن روزها به بعد محمود احمدینژاد بدون توجه به انتقادها و اعتراضها هر بار که پشت تریبونی بینالمللی قرار میگیرد اشارهای کوچک به هولوکاست میکند و یا حتا اگر اشاره هم نکند، بسیاری را چشمانتظار اشاراتاش میگذارد، چنانچه وقتی از هولوکاست نمیگوید در خبرها ذکر میشود که رییس دولت ایران در انکار هولوکاست صحبت نکرده است.
البته حامیان محمود احمدینژاد در این مورد رییس خود را محق میدانند و معتقدند که احمدینژاد تنها پرسشی پیرامون یک واقعه تاریخی مطرح کرده است و کسانی که به رییسشان حمله میکنند باید به جای عصبانیت به دنبال پاسخ پرسشهای محمود احمدینژاد باشند.
این در حالیست که محمود احمدینژاد در سخنان اخیر خود، گفته است: «همه مقدمات تاسیس این رژیم مبتنی بر دروغ و فریبکاری بوده و یکی از این دروغهای بزرگ افسانه هولوکاست است.»
نفی هولوکاست یا نقد؟
سخنان محمود احمدینژاد پیرامون واقعه هولوکاست، از همان روز اول با نقد جهانی روبهرو بوده است، کشورهای بسیاری سخنان رییس جمهوری ایران را انکار کردند و با اعتراض شدید سخنان او را مردود میدانستند.
بهطور مثال «الکساندر داگلاس» وزیر انگلیس در امور اروپا اظهارات احمدینژاد را کاملن مردود دانسته بود و معتقد بود ایرانیها در مباحثات سیاسی از موضع متمدنانه صحبت نمیکنند، در همین رابطه «فرانک والتر اشتاین مایر» وزیر امور خارجه آلمان نیز اظهارات رییس جمهوری ایران را تعجبآور و به کلی غیرقابل قبول دانسته بود.
البته انتقادها تنها به همینجا ختم نشد، و کشورهای نسبتن نزدیک به دولت ایران نیز نسبت به سخنان احمدینژاد عکسالعمل نشان دادند، رییس جمهوری برزیل در مصاحبهای با «هاآرتص» گفته بود، هنگامی که احمدینژاد به برزیل آمده بود به او گفته است، چیزهایی که علیه اسراییل و هولوکاست و یهودیان بر زبان میآورید، غیر قابل تحمل است.
روسها هم وزیر امور خارجهشان را مامور انتقاد از محمود احمدینژاد کرده بودند، وزارت امور خارجه روسیه در بیانیهای سخنان احمدینژاد را بر خلاف حقیقت و غیرقابل قبول دانسته بود.
اما موج انتقادها به محمود احمدینژاد تنها در خارج از مرزهای ایران سهمگین نشده بود، بلکه سخنان پی در پی محمود احمدینژاد در داخل نیز منتقدانی داشت، منتقدان داخلی احمدینژاد معتقد بودند سخنان رییس دولت نه تنها هزینهزاست، بلکه نتیجه معکوس دارد و به اسراییل در مظلومنمایی کمک شایانی میکند و دقیقن سخنان رییس جمهوری اسلامی ایران را در جهت منافع اسراییل میخواندند.
انکار هولوکاست، برای محمود احمدینژاد و حامیان سیاسیاش در این 6 سال، همواره ابزاری بوده است تا در مواقع مورد نیاز از آن استفاده کنند، نفی هولوکاست مشخصن نه امتیازی به سبد ایران واریز خواهد کرد و نه اینکه منافع جدیدی را برای کشورمان به وجود خواهد آورد
بهطور مثال «علیاکبر هاشمی رفسنجانی» در یادداشتی که به تازگی به مناسبت روز قدس منتشر شده است، هشدار داده بود که «هرگونه سخن تحریکآمیز در روز قدس از سوی عدهای در داخل به دستآوردی برای مظلومنمایی اسراییل تبدیل خواهد شد.»
جنجال خارجی، نفع داخلی
تاکید محمود احمدینژاد و ادامه راه خود در میان این حجم انتقادات، از منظر علم سیاست غیرمنطقی و مضحک به نظر میرسد، اما با نگاهی دقیقتر به زمان بیان این سخنان از سوی رییس دولت دهم، شاید بتوان به نتایجی جدای از مضحک بودن این سخنان رسید.
محمود احمدینژاد روزهای اولی که انکار هولوکاست را به زبان آورد، ایران درگیر مسایل هستهای بود و زیر فشار افکار عمومی در بحران حل مسئله هستهای خود قرار داشت، و سخنان احمدینژاد فرار رو به جلویی بود تا بتواند افکار عمومی را تحت تاثیر قرار دهد و تا حدودی مسایل هستهای را تحت شعاع قرار دهد و برای ادامه برنامه هستهای خود زمان بخرد، و یا با حجم پروپاگاندای دولتی حداقل منتقدان برنامه هستهای خود در ایران را به بهانه این سخنان مدتی به سکوت وا دارد. وی در این راه تا حدودی موفق هم بود.
اما اینبار به نظر میرسد بیشتر این صحبتهای استفاده داخلی داشته باشد، احمدینژاد که این روزها زیر فشار انتقاد اصولگرایان و حامیان پیشین خود قرار دارد و کمر دولتاش زیر سنگینی بار اقتصادی خم شده است، بار دیگر قصد دارد با ایجاد هیاهو افکار عمومی را هرچند برای مدت کوتاهی تحت شعاع این سخنان خود قرار دهد.
به هر روی انکار هولوکاست، برای محمود احمدینژاد و حامیان سیاسیاش در این 6 سال، همواره ابزاری بوده است تا در مواقع مورد نیاز از آن استفاده کنند، نفی هولوکاست مشخصن نه امتیازی به سبد ایران واریز خواهد کرد و نه اینکه منافع جدیدی را برای کشورمان به وجود خواهد آورد. محمود احمدینژاد در این شش سال به معنی کلمه با بیاخلاقی سیاسی، سعی کرده است همواره از این مسئله برای حل بحرانهای جناح خودش استفاده کند.
هرچند کوتاه مدت و هرچند شاید این بار نوشدارو پس از مرگ سهراب.
خبر / رادیو کوچه
روز دوشنبه، 29 اوت، گزارشها از سوریه حاکی است که نیروهای امنیتی این کشور شهر مرکزی در نزدیک حمص را به عنوان آخرین تلاشها برای در هم شکستن تظاهرات معترضان علیه بشار اسد رییس جمهوری این کشور تصرف کردهاند.
فعالان حقوق بشر میگویند که در نزدیکی ورودی جنوبی شهر رستان صدای تیراندازی شدید شنیده میشود که ساکنان را مجبور به فرار کرده است.
براساس گزارشها، همچنین نیروهای نظامی و تانکها به شهر سرین و روستایی در نزدیکی مرز لبنان حمله کردهاند.
رهبران ترکیه به شدت از آقای اسد رییس جمهوری سوریه انتقاد کرده و گفتهاند که او باید به سرعت خشونت را متوقف کرده و به خواستههای مردم توجه کند.
بیشتر بخوانید:
«دخالت ایران در سوریه کذب محض است»
خبر / رادیو کوچه
روز دوشنبه، 29 اوت، رسانههای داخلی ایران اعلام کردند کنسرت گروه همایون شجریان، فرزند محمدرضا شجریان، استاد آواز ایران و همنوازان حصار به سرپرستی علی قمصری برای بار دوم در شهر تبریز لغو شده است.
به نقل از سایت دلآواز، مجوز کنسرت گروه همایون در روزهای دهم تا دوازدهم شهریورماه در شهر تبریز توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی این استان صادر شده، اما پس از گذشت یک هفته تاکنون مجوز اداره اماکن شهر تبریز برای برگزاری این کنسرت صادر نشده است.
پیش از این نیز کنسرت این گروه در اسفندماه سال ۱۳۸۸ که قرار بود در سالن فرهنگی ورزشی تراکتورسازی تبریز برگزار شود، به دلایلی از جمله حضور نوازندگان زن برگزار نشده بود.
بیشتر بخوانید:
«کنسرت همایون شجریان در تبریز لغو شد»
کیومرث/ دفتر تاجیکستان/ رادیو کوچه
رهبر شرکت «سنگاب» ایران که مسوولیت ساختمان نیروگاه برق آبی «سنگتوده-۲»را به دوش دارد، گفت که چرخه اول این نیروگاه در آغاز ماه سپتیمبیر در جریان سفر «محمود احمدینژاد» به تاجیکستان فعال خواهد شد. قرار است «محمود احمدینژاد» روزهای چهار و پنجم سپتیمبیر طی یک سفر کاری به تاجیکستان آمده در جریان افتتاح چرخه اول نیروگاه «سنگتوده-۲» اشتراک بکند.
این در حالی است، که قبلن رسانههای تاجیکستان اخباری را در باره به تعویق افتادن افتتاح «سنگتوده-۲» نشر کردند. این رسانهها نوشتند، به دلیل این که «ازبکستان» در ترانزیت تجهیزات ضروری برای نیروگاه «سنگتوده-۲» مشکل ایجاد کرد، زمان فعال کردن چرخه نخست این نیروگاه نیز به تاخیر افتاده است. ولی «سعید اصغری» رهبر شرکت «سنگاب» ایران این خبر را رد نمود و گفت «حالا متخصصان تاجیک و ایرانی شبانهروزی کار میکنند تا چرخه را برای فعال کردن در جریان سفر احمدینژاد آماده نمایند.» او افزود، پس از فعال شدن چرخه اول نیروگاه «سنگتوده-۲» کارهای ساختمانی برای فعال کردن چرخه دوم آن ادامه پیدا خواهد کرد.
نیروگاه «سنگتوده-۲» که در رودخانه «وخش» بنیاد میشود، از دو واحد ۱۱۰ مگاواتی عبارت خواهد بود و آغاز به کار کردن آن تولد نیروی برق را در تاجیکستان قریب ۱ ملیارد کلیووات ساعت خواهد افزود. این نخستین طرح بزرگ انرژی میان ایران و تاجیکستان است که سهم تاجیکستان در آن ۴۰ و ایران ۱۸۰ ملیون دولار میباشد. پس از ۱۲ و نیم سال استفاده مشترک نیروگاه کاملن به اختیار تاجیکستان داده میشود.
بنا بر جدول زمانی تایبدشده شرکت «سنگاب» واحد اول نیروگاه را در ماه فیوریه سال ۲۰۱۲ میلادی به کار میانداخت. اما مقامات تاجیکستان از شرکت دعوت نمودند، که چرخه اول نیروگاه را تا آغاز موسم سردیها در سال ۲۰۱۱ فعال بکنند. اما در بهار و تیرماه سال گذشته دهها واگن با مسئله و تجهیزات مهم «سنگتوده-۲» چندین ماه در قلمرو ازبکستان بازداشته شدند. تنها دخالت حکومت ایران و تحدید آن که تهران میتواند عین چنین اقدام را در قلمرو خود برای واگنهای ازبکستان جاری کند رهبران تاشکند را مجبور ساخت، که به گذشت واگنهای مربوط به «سنگتوده-2» اجازه بدهند.
خبر امکان افتتاح «سنگتود-۲» در حالی است، که دستگاه ریاست جمهوری تاجیکستان میگوید، آقا احمدینژاد و امام علی رحمان رییس جمهوری تاجیکستان همچنین درباره ساختمان نیروگاه «عینی» در رود «زرافشان» قرارداد امضا خواهند کرد که توان آن ۱۵۰ مگاوات است. علاوه به این سفارت ایران در تاجیکستان میگوید، روزهای نزدیک وزیر امور خارجی این کشور علیاکبر صالحی و در آخر ماه سپتیمبیر علی لارجانی به تاجیکستان بیایند.
مهرآفرین بهرامی/ رادیو کوچه
عدم تخصیص یارانه حذف شده شیر به تولیدکنندگان این محصول، علاوه بر ایجاد نارضایتی و اعتراض کارخانهداران تولید شیر کشور، در صورت تدام شرایط موجود، موج دوم گرانی قیمت شیر را پس از پایان ماه رمضان به وجود میآورد.
بنابر اخبار منتشره از سوی خبرگزاریهای داخلی ایران، کارخانهداران شیر کشور برای چندمین بار پیاپی برای اعتراض به عدم تخصیص یارانه حذف شده شیر به بخش تولید، در مقابل ساختمان وزارت بازرگانی در میدان «ولیعصر» تهران تجمع کردهاند و تاکنون نیز هیچگونه پاسخ مثبتی در این باره از سوی دولت و وزارت بازرگانی دریافت نکردهاند و چنانچه این شرایط ادامه یابد، ناگزیر قیمت شیر دوباره باید افزایش یابد تا آنها بتوانند به روند تولید ادامه دهند.
این در حالی است که یارانه شیر از 16 تیرماه سال جاری با این عنوان که یارانه شیر پس از حذف نباید به مصرفکنندگان به صورت نقدی پرداخت شود و میبایست در اختیار بخش تولید قرار گیرد، حذف شد و قیمت هر پاکت شیر یارانهای از 350 تومان به 550 تومان افزایش یافت و پس از آن نیز تاکنون هیچ سهمی از یارانه حذف شده به تولیدکنندگان پرداخت نشد و از سوی دیگر با گران شدن شیر میزان مصرف 60 درصد کاهش یافت و حجم تولید شیر گاوداران نیز نصف شد.
خطرات پزشکی کاهش مصرف شیر به خصوص در شهرهای آلوده مانند تهران، هزینههای درمانی دولت را در بیماریهای مرتبط با سومصرف شیر افزایش میدهد و از طرف دیگر کاهش تولید شیر نیز، به کاهش تولید و اشتغال برای دولتی که مدعی ایجاد اشتغال است، منتهی خواهد شد و این همه در برابر سکوت و بیتفاوتی مسوولان در این خصوص، ابهامات موجود در آینده صنعت شیر کشور را بیشتر کرده است.
افزایش قیمت مجدد 100 تا 200 تومانی شیر
یکی از اعضای اتحادیه دامداران در این باره به رادیو کوچه گفت: «از ابتدا نیز افزایش قیمت شیر در سال جاری در دو مرحله در نظر گرفته شده بود و با توجه به عدم پرداخت یارانه بخش تولید به دامداران، دولت باید زمینه افزایش قیمت مجدد شیر را فراهم کند تا از ضرر بیش از حد تولیدکنندگان شیر و ورشکستگی آنها جلوگیری کند. چون برخی از تولیدکنندگان شیر که قادر به ادامه فعالیت نبودهاند، ناچار گاوهای شیرده خود را کشتار کردهاند.»
وی ادامه داد: «تولیدکنندگان مشوق دولت در افزایش قیمت مجدد نیستند اما اگر دولت توان پرداخت یارانه تولیدکنندگان را ندارد، ناچار باید مجوز افزایش قیمت 100 تا 200 تومانی هر پاکت شیر را صادر کند تا تولیدکنندگان بیش از پیش ضرر نکنند.»
این تولیدکننده تصریح کرد: «افزایش قیمت مجدد شیر حداقل 10 درصد دیگر از میزان مصرف مردم کم میکند و این مسئله نه به نفع تولیدکننده است و نه به نفع مردم، چون با حذف یارانه انرژی، هزینه تولید و حمل و نقل و همچنین قبضهای برق و غیره برای تولیدکنندگان افزایش یافته است که ناخودآگاه قیمت تمام شده شیر را افزایش میدهد و از طرف دیگر دولت سهم خود را نمیپردازد، با این حساب دامدار باید ملک شخصیاش را بفروشد تا جبران یارانه نداده دولت را بکند؟»
این دامدار تصریح کرد: «اما نکته عجیب این ماجرا این است که دولت و مقامات مسوول در وزارت بازرگانی هیچ جواب درستی به تولیدکنندگان نمیدهند و تنها با وعده و وعید آنها را معطل نگه داشتهاند و من به دولت پیشنهاد میکنم در شرایط موجود، به جای ایجاد اشتغال، بهتر است سیاست خود را بر حفظ میزان اشتغال فعلی بگذارد تا سرمایهگذاریهای قبلی از بین نرود و کارگران فعلی بیکار نشوند.»
سرانه مصرف شیر ایرانیان نصف میانگین جهانی است
یک کارشناس تغذیه نیز در این باره به رادیو کوچه گفت: «سرانه مصرف شیر در ایران به ازای هر نفر سالانه 95 کیلوگرم است در حالی که میانگین جهانی آن 169 کیلوگرم و در اروپا350 کیلوگرم است و قبل از حذف یارانه شیر، سرانه مصرف ایرانیان نصف استانداردهای بینالمللی بود و با گران شدن قیمت شیر نیز، عملن اقشار کم درآمد قادر به خرید نخواهند بود و مشکلات کوتاهی قد، سلامت دندان و استخوان در سطح وسیع کشور را تهدید خواهد کرد.»
وی متذکر شد: «با ادامه این روند، سن بروز علایم پوکی استخوان در ایرانیان از میانسالی به جوانی کاهش خواهد یافت و هزینههای درمانی و بیمه دولت در بخش پزشکی افزایش مییابد و عملن دولت مجبور خواهد شد تا یارانه حذف شده شیر را در قالب پوشش بیمهای و پزشکی بیماریها و دارو پرداخت کند و تنها کشور را از داشتن نیروی انسانی سلامت با بهرهوری بالا محروم کرده است.»
خبر / رادیو کوچه
در روزهای اخیر، شکراله حسینی و محمد مروی دو تن از دراویش طریقت نعمتاللهی گنابادی از زندان وکیل آباد مشهد راهی تبعیدگاه شدند.
به گزارش خبرنگار سایت مجذوبان نور، این دو درویش گنابادی که به 5 ماه حبس تعزیزی و 50 ضربه شلاق و یک سال تبعید به شهرستانهای بجنورد و قوچان محکوم شده بودند، پس از اتمام دوران محکومیت زندان و تحمل 50 ضربه شلاق، راهی تبعیدگاه شدند.
در تیر ماه 1388، جمعی از دراویش گنابادی در اعتراض به برخورد دادستان گناباد مقابل دادگستری آن شهرستان تجمع کرده بودند که در این واقعه، 24 تن از دراویش بازداشت و محاکمه شدند. دادگاه گناباد 14 نفر از این 24 درویش را به سه ماه و یک روز حبس تعلیقی به مدت سه سال و 25 ضربه شلاق تعزیری و 10 نفر دیگر را به 5 ماه حبس تعزیری، 50 ضربه شلاق و یک سال تبعید به مناطق محروم محکوم کرد که این حکم از سوی شعبه 12 دادگاه تجدید نظر استان خراسان رضوی نیز مورد تایید قرار گرفت.
بیشتر بخوانید:
«اجرای حکم تبعید عبدالرضا کاشانی از دراویش گنابادی»
اکبرترشیزاد/ رادیو کوچه
با وجود آنکه هیچگاه نگاهم به موسیقی یک دیدگاه حرفهای نبوده است، همیشه معیارهای شخصیام را برای قراردادن یک اثر و یا یک موسیقیدان در میان لیست هنرمندان مورد علاقهام داشتهام. در این میان و از سالها پیش دو نفر را به سبب حضور پرمعنای سکوت در موسیقیشان ستایش کردهام «زبگنیفپرایزنر» و «انوربراهم».
«انوربراهم» به تاریخ 20 اکتبر سال 1957 و در محلهی «هافاوین» Halfaouine، واقع در بخش تاریخی پایتخت تونس، به دنیا آمد. پدرش عاشق موسیقی بود و او را تشویق کرد تا موسیقی یاد بگیرد ،پس در همان محله از ده سالگی با حمایت و تشویق او، آموختن نوازندگی «عود» را در کنسرواتوار ملی تونس و نزد بهترین استاد آن زمان، «علیاسریتی» Ali Sriti، آغاز کرد. در 18 سالگی تصمیم گرفت زندگی خود را یکسره وقف موسیقی کند. به دنبال این تصمیم برای چهار سال متوالی، «علیاسریتی» هر روز «براهم» را در خانهاش پذیرفت و در رابطهای مرید و مرادی و به شیوهای سنتی تمام حالتها، ریزهکاریها و رمز و رازهای موسیقی کلاسیک عربی را به او آموخت.
«انوربراهم» نخستین اثر خود را با هزینهی شخصیاش منتشر کرد. در این اثر نوازندهی معروف سازهای کوبهای، «لاسادحسنی» Lasaad Hosni، وی را همراهی میکرد. در همان دوران، منتقدی به نام «حاتمتوییل» Hatem Touil، در مروری بر یکی از اولین اجراهای زندهی «براهم» نوشت: «این نوازندهی بااستعداد جوان نه تنها شنوندگان خود را در موسیقیاش غوطهور میسازد بلکه با ارایهی موسیقی بدون آواز در تونس، تصمیم دارد تا با حفظ اصالت موسیقی این منطقه، امکانات و تواناییهای عود را نیز احیا کند.»
او آرام آرام شروع کرد به گوش دادن موسیقیهای دیگر، از مدیترانه گرفته تا ایران و هند، و سپس «جز» توجه او را جلب کرد: «از تغییر محیط لذت میبردم و کشف کردم که پیوند نزدیکی بین تمام این موسیقیها وجود دارد». «انوربراهم» روز به روز خود را از محیطی که تحت سلطه موسیقی سرگرم کننده بود دور میکرد. او نمیخواست در عروسیها یا یکی از گروههای سنتی واپسگرا ساز بزند، در جاهایی که عود تنها سازی بود که خوانندهها را همراهی میکرد، نه بیشتر. عقیده به شدت راسخ او به این ساز باعث شد که در تونس کنسرت سولوی عود برگزار کند. شروع کرد به نوشتن آهنگهای خود و چندی بعد مجموعهای از کنسرتهای سولو را برگزار کرد.
در سال 1981 ضرورت جست وجو و دستیافتن به تجربههای نو برای «انوربراهم» جدیتر شد و در پی آن به «پاریس»، شهری که در نظر او از تعصب قومی و نژادی به دور است، سفر کرد. این سفر به او امکان داد که با موسیقیدانان کشورهای مختلف دیدار کند و سبکهای بسیار متفاوت موسیقی را بشناسد. «براهم» مدت چهار سال در «پاریس» ماند و در این دوره آثار زیادی خلق کرد از جمله آثاری درخور توجه برای سینما و تاتر تونس. همچنین در بالهای با «موریسژار» همکاری کرد و در اجرای موسیقی فیلمی از «کوستاگاوراس» که «گابریلیارد»Gabriel Yared آن را ساخته بود، به عنوان نوازندهی عود حضور داشت.
«براهم» در سال 1985 به تونس بازگشت و برای اجرای برنامه به جشنوارهی «کارتاژ» دعوت شد. این دعوت برای او فرصت خوبی را فراهم آورد تا بتواند با اجرای قطعهای، چهرههای برجسته و درخشان موسیقی تونس، ترکیه و جاز فرانسه را در کنار هم جمع کند. موفقیت این برنامه، سبب شد «انوربراهم» جایزهی بزرگ ملی تونس را دریافت کند.
«انوربراهم»، نمونهای بسیار موفق از موسیقیدانان و نوازندگانی است که زندگیشان را وقف موسیقی کردهاند و لحظهای از مطالعه و تجربهی فضاهای جدید و متفاوت در موسیقی بازنایستاده و نترسیدهاند.
در سال 1988، روزنامهی «تونسهبدو» Tunis-Hebdo دربارهی او نوشت: «اگر بخواهیم بهترین موسیقیدان دههی هشتاد را انتخاب کنیم، بدون کمترین تردید، «انوربراهم» را برمیگزینیم.»
«براهم» در سال 1990 تصمیم گرفت گروه موسیقی شهر تونس را ترک کند و در یک سفر دریایی به آمریکا و کانادا برود. او بعد از بازگشت از تور کنسرت آمریکا و کانادا در سال 1990 با «مانفردآیشر»، تهیهکننده و موسس شرکت «ایسیام رکوردز» دیدار کرد. نتیجه این دیدار همکاریای بود که تاثیر فراوانی در تکامل کار «انوربراهم» گذاشت. هفت آلبوم از «براهم» توسط این شرکت منتشر شد که تحسین مخاطبان و روزنامههای بینالمللی را برانگیخت.
دو سال بعد، او با «جانگاربارک»، ساکسیفونیست نروژی و استاد «شوکتحسین» طبلانواز چیرهدست پاکستانی، آلبوم «مادر» را ضبط کرد. داستان این آلبوم به همین سادگی بیان شده است: «جانگاربارک» تحت تاثیر دو آلبوم اول «براهم» قرار گرفته بود و ابراز تمایل کرده بود که با او کار کند. «براهم» نیز سالها «گاربارک» را تحسین میکرده و آرزو داشته که با او ساز بزند. بنابراین ملاقات آنها با تشویقهای دلگرمکننده «مانفردآیشر»، رنگ حقیقت میگیرد.» آلبوم «مادر»، بیان کنندهی این راز است که چطور ترکیب سنتها میتواند بیآنکه به جوهر هریک از آنها آسیبی وارد شود به دست بیاید.
از دیگر آلبومهای براهم میتوان به «خمسا» 1995و «تیمار» 1998 اشاره کرد. روزنامه «گاردین» دربارهی آلبوم «خمسا» نوشت :«خمسا یکی از بهترین آلبومهای سال است. «براهم» در صف مقدم موسیقی «جز» است، چرا که او در واقع فراتر از آن است.»
«تیمار» موفقیتی بینظیر برای «براهم» بود. اثری بهشدت تفکربرانگیز که شاعرانگی بسیار در آن جریان دارد. مانند این است که در میانهی رویایی از خواب بیدار شویم. «براهم» در این آلبوم، «رازهای جز» را تا مرزهایی که پیش از آن برای او غیرقابل دسترس بود، کشف میکند. روزنامه انگلیسی «جزوایز»، این آلبوم را به عنوان بهترین آلبوم جز سال انتخاب کرد. «انوربراهم» در عین اینکه آکنده از میراث عربی خویش است، آشکارا مدرن است. هنرمندی است در زمانه خویش و در عین حال پیشتاز به سوی آینده. او نگران برخورد فرهنگها نیست و همیشه از دیدار با موسیقیدانانی از دیگر افقها لذت میبرد. وقتی از او دربارهی ریشههای الهامش میپرسند، به درخت اشاره میکند: «درخت، که هرچه از زمین بالاتر میرود و فضای بیشتری را اشغال میکند، ریشههایش در زمین بیشتر گسترش مییابند و عمیقتر میشوند.»
خبر / رادیو کوچه
حمید صلواتینژاد، از فعالان دانشجویی دانشگاه علامه، روز سهشنبه یکم شهریورماه، توسط ماموران امنیتی بازداشت و به محلی نامعلوم منتقل شده است و با گذشت چند روز، کماکان از وضعیت وی خبری در دست نیست.
به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، این فعال دانشجویی عضو ستاد ٨٨، که در جریان اعتراضات به نتایج انتخابات ریاست جمهوری نیز، به مدت دو هفته در بازداشت به سر برده بود، با مراجعه افرادی موسوم به لباسشخصی به منزل پدریاش در کرج، دستگیر و به محل نامعلومی منتقل شده و هنوز پیرامون سلامت و وضعیت خود اطلاعی نداده است.
این در حالی است که ماموران امنیتی در جریان بازداشت حمید صلواتینژاد، درحالیکه برخورد نامناسبی داشتند، ضمن تفتیش منزل، کیس کامپیوتر و برخی اموال شخصی این فعال دانشجویی را نیز ضبط کرده و همراه با وی انتقال دادند. ضمن اینکه هیچگونه دلیلی برای بازداشت این فعال دانشجویی، از سوی ماموران مطرح نشد.
ائتلاف سبز ملی ایرانیان (اسما)
در قرن حاضر متاسفانه شاهد آن بودیم که در بسیاری از ممالک اسلامی و خصوصن عربی قیامهای مردمی منجر به آن شد که از دل اصول و آمیزههای بلند حقیقی دینیشان حاکمانی سر برآوردند که تاریخ و وجدانهای بشری هیچگاه اعمالشان را فراموش نخواهند کرد و اگر بخواهیم خاستگاه و منشا سربرآوردنشان را جویا شویم همگی بر مدار یک نوع تعبیر و تعریف به شیوه حکومتداری از دیدگاه فکری و به طور کلی یک بدعت شکل گرفت و بر مرور زمان در جهت نیل به اهداف و نیت شان خود با بستر سازی و لابیگریهای درونی در گروهها و احزاب خصوصن بنگاهها و مراکز ثروت و قدرت در لایههای جوامع خود اقدام نمودند و در این مقطع با توجه به شباهتها و مغایرتهای ملی رهبران خودکامه و اما دیکتاتور در کشورداری اختصاصن به دو رهبر دینی و مذهبی که هر دو برخاسته از یک مدل فرمانروایی که سوداگری رهبری در جهان اسلام را دارند میپرازیم.
معمر قذافی: او در سال 1321 در استان سرت و در خانوادهای سنتی ولی بادیهنشین متولد شد و در سال 1348 به شهر سبها نقل مکان کرد و پس از پایان تحصیلات ابتدایی وارد کالج نظامی گردید و اصول مخابراتی نظامی را فراگرفت و تا سن 27 سالگی با همان تحصیلات به همراه دوستان و گروههای همفکر که متشکل از افسران و مقامهای نظامی بودند اقدام به شکلگیری کودتا نمودند و توانستند با در دست گرفتن مراکز مهم حکومت و با کمترین هزینه، ادریس، پادشاه وقت را از قدرت کنار زنند. وی در همان سال دو بار ازدواج کرد که حاصل آن یک دختر و هفت پسر و از ازدواج دیگر یک فرزند خوانده داشت.
معمر قذافی در همان سال 1349 با ژستی انقلابی و مردمی با سعی بر توسعه روابط خود با جهان عرب و خصوصن سه همسایه نزدیک روابط خود را با دول غربی به مرور زمان محدود و با دو کشور انگلستان و ایالات متحده آمریکا به طور کل قطع رابطه نمود
همزمان با به قدرتگیری قذافی که به رهبری او بر کشور لیبی در سال 1348 منجر گردید درسالهای 1349 تا 1351 با سخنرانیها و اعمال شدیدترین مجازاتها با حکومت وی سیطره قدرت خود را همزمان به نخست وزیری و وزارت کشور گسترش داد و همواره خود را در جهان اسلام یک رهبر دینی و مردمی معرفی نمود و اقرار میکرد که دارای هیچگونه قدرت سیاسی نیست و تمام قوا با رای و نظارت تودههای دینی و مردمی اداره میگردد، اما همچنان رییس مجلس شورای انقلاب نیز بود و در سخنرانیها و شبکههای خبری داخلی و خارجی از او به عنوان رهبر انقلاب کبیر یاد میگردید. به شکلی که در کتاب سبز خود شیوه و فلسفه حکومت را با تعبیر و نظر خود از جمهوری تغییر داد و آمیزههای دینی و سنتی را با روایات و و جعلیات خرافی درآمیخت تا آنجا که این شیوه از حکمرانی را در سال 1356 (سیستم بسیج تودههای مردمی همسو) را به حکومت جمهوری مردمی لیبی اطلاق نمود.
معمر قذافی در همان سال 1349 با ژستی انقلابی و مردمی با سعی بر توسعه روابط خود با جهان عرب و خصوصن سه همسایه نزدیک روابط خود را با دول غربی به مرور زمان محدود و با دو کشور انگلستان و ایالات متحده آمریکا به طور کل قطع رابطه نمود و در پی تلاش برای یک اتحاد عربی (پان عربیسم) با سعی بر حمایت و پشتیبانی از کشور های مصر و سوریه پس از یکسال با شکست مواجه شد. وی پس از مرگ جمال عبدالناصر در مصر همواره او را برادر دینی خود نامید و با زیرکی با ادعای حمایت از استقلال و مردم فلسطین به کمکهای مالی و نظامی به گروههای فلسطینی همسو میپرداخت. این در حالی بود که هیچگاه به استقلال فلسطین توجهی نداشت ضمن آنکه با دشمنی با شیعیان خواستار صلح و استقلال فلسطین در لبنان گروههای نفوذی تشکیل میداد به طوری که با دعوت از امام موسی صدر رهبر معنوی شیعیان لبنان جهت مذاکرات صلح با گروههای فلسطینی در شهریورماه 57 و همزمان با اوجگیری انقلاب ایران در جهان به طرابلس وی مفقود گردید.
روابط با ایران قبل و پس از انقلاب 1357:
در نهم دی ماه 1350 شکایت شیخنشین امارات عربی به شورای امنیت مبنی بر حق خود بر جزایر سهگانه که نتیجتن رای به واگذاری و حق ایران انجام گرفت حکومت لیبی و در راس آن معمر قذافی با همراه کردن عراق، یمن جنوبی و الجزایر با اعتراض و شکایت به حکم صادره علیرغم حمایتهای عربی، راه به جایی نبردند و این مقطع سرآغازی گشت بر سرد شدن روابط ایران و لیبی که پس از خاتمه ماموریت سفیر اکردیته ایران در طرابلس در آذر 1351 ایران هیچ نمایندهای را به آنجا مامور نکرد و عملن روابط دو کشور قطع گردید.
با ظهور و شروع انقلاب ایران و تیره شدن روابط ایران و لیبی در دوران محمدرضا پهلوی و متعاقب آن حمایت معمر قذافی رهبر خودکامه لیبی از گروههای خلقی و دینی داخل و خارج ایران (سوریه، عراق، مصر، لبنان) در پشتیبانی از انقلابیون در کوران سالهای 56 و 57 به رهبری آیتاله خمینی مراسم بزرگداشتی در تاریخ سی دی ماه 1357 پس از خروج شاه از ایران در طرابلس تدارک دید. وی با موضعگیری از سوی وزیر خارجه خود علیالطریقی دستور سخنرانی به حمایت از انقلاب اسلامی در ایران را صادر نمود به طوری که به دنبال آن مراسم بنای یادبودی از انقلاب ایران را نیز رونمایی کرد با این عنوان (به یاد بود پیروزی انقلاب ایران بهرهبری خمینی و پایان رژیم شاهنشاهی؟). در پی حمایتها و سخنرانیهای آشکار قذافی چنان شد که محمدرضا پهلوی که در آن زمان در مصر سکونت داشت در تاریخ 2 بهمن 1357 به هنگام پرواز با هواپیمای اختصاصی شاهین ایران به مقصد مراکش فرودگاه اسوان مصر را ترک و برای احتراز و مخالفت با رهبری لیبی از پرواز بر آسمان لیبی مسافت بسیار طولانی را بر فراز مدیترانه گذراند که 2.5 ساعت به طول انجامید! این گفته وزیر اطلاعات لیبی را که انقلاب ایران بر پایه موازین دین وقرآن بنا گذاشته شده را محکوم نمود. آن چنان که رهبر لیبی در نامه تبریکی خود به آیتاله خمینی دو روز پیش از ورود به ایران توصیه میکند قوانین بر اساس اصول انقلابی و اسلامی تدوین شود اما دیری نپایید که روابط دو کشور با اعزام سفرا آغاز گردید و امام موسی صدر رهبر معنوی شیعیان لبنان به هنگام دعوت رهبر لیبی به طرابلس در شهریور ماه 57 ربوده و مفقود گردید و پس از پارهای مذاکرات همراه با مجادلات دیپلماتیک با شروع جنگ ایران و عراق به جز مقاطعی در کل به فراموشی سپرده شد.
روابط دو کشور همچنان ادامه یافت تا آنجا که فلسفه و عقیده پانعربیسم که رهبر خودکامه لیبی و حاکمان عربی متحد دیکتاتور عراق در حمله به ایران (حزب بعث سوریه و عراق ، اردن ، یمن و عربستان) سودای توسعه و یکپارچگی مرزهای عربی را به کمک دولتهای غربی با تمسک قرار دادن منابع بیکران نفتی در سر داشتند که به مرور زمان نتیجه آن شد که در هر یک از کشورهای فوق کاخها و رهبرانشان یکی پس از دیگری به سقوط کشیده شدند و امروز حاکم سفاک لیبی تا آنجا پیش رفت که با به خاک و خون کشیدن مردمان بیگناه خود و ویران ساختن شهرها و مراکز ملی حاضر به کنارهگیری از قدرت که خواست اکثریت مردم لیبی بود و قیام و تظاهرات مردمی کشور خود را دسیسه دشمنان خارجی و مزدوران و به تعبیری سران فتنه میدانست. حال بر همه ما ایرانیان است که فارغ از عقاید و وابستگیها با تاملی بر 33 سال حمکرانی رهبران دینی با وجود برچیده شدن نظامهای پادشاهی از جمله ایران با نگاهی وسیع و پرسشگر، علت و چرایی ظهور استبداد و استبدادگری در دین را جویا شویم.
خبر / رادیو کوچه
دادگاه انقلاب تهران صبح روز یکشنبه، 28 اوت، سعید جلالیفر، فعال حقوق بشر را با صدور حکمی به سه سال حبس تعزیری محکوم کرده است.
به گزارش هرانا، شعبه 28 دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مقیسه، سعید جلالیفر، فعال حقوق بشر را به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» به تحمل سه سال حبس تعزیری محکوم کرد.
این فعال حقوق بشر صبح روز هشتم مردادماه سال 90 با مراجعه به زندان اوین، جهت جلوگیری از اجرای وثیقه، دستگیر و به دستور قاضی مقیسه به بند 350 زندان اوین منتقل شد.
گفتنی است جلالیفر که سابقه عضویت در کمیته گزارشگران حقوق بشر را دارد، پیشتر و در نهم آذرماه سال 88 نیز بازداشت شده بود. وی 25 اسفندماه، با تودیع وثیقه 100 میلیون تومانی آزاد شد.
بیشتر بخوانید:
«بازداشت سعید جلالیفر، فعال حقوق بشر»
مجید بهشتی/ رادیو کوچه
majid.b@koochehmail.com
«گفتههای دختر «فرامرز فرازمند» تهیهکننده سینمای ایران»
«شکوفه فرازمند» در سالگرد درگذشت پدرش «فرامرز فرازمند» تهیهکننده سینمای ایران یادداشتی نوشت که متن آن را اینجا میخوانید:
«یک سال گذشت و من همچنان در ناباوری به سر میبرم و حتا یادآوری هر روزه خاطرات هم کمکی به قبول اینکه او در کنار من نیست، نمیکند؛ چون وقت رفتناش نبود و هنوز کارهای زیادی داشت و ایدههای بسیاری برای حمایت از جوانان سینما. فرامرز فرازمند که نام او از طریق «سنتوری» به زبان عام افتاد وی در ۲۲مرداد ۱۳۸۹ از میان دوستان و دوستداراناش رفت.
به جرات میتوانم بگویم او عاشق «سنتوری» بود. عاشق «سنتوری» همانگونه که عاشق زندگی بود و این عشق تنها دو دلیل داشت: اول اینکه عشق دیوانهوارش به موسیقی و جامعه موسیقیدان و باور او به اینکه موسیقی میتواند با نفوذ در روح و جان انسان معجزه کند و در رشد فرهنگ جامعه تاثیر بسزا بگذارد. او میگفت با «سنتوری» میتوان پنجرهای را گشود. پنجرهای که از طریق آن میشود حس واقعی یک معتاد را درک کرد و زندگی او را از چشمان خود او نگریست تا بلکه بتوان به درستی معتاد را درمان کرد. اگرچه با شکست فیلم آخرش، او از درون و بیرون شکست، اما به وضوح یادم میآید که میگفت: «سنتوری به عنوان یک پروژه سرانجام خوبی نداشت ولی در نهایت تاثیری که باید را میگذارد.» همین باعث شادی و آرامش روح و رواناش بود و هست. خوشحالم که او در آخر به آرزوی قلبیاش رسید. در این یکسال پر از غم و اندوه برای من و خانوادهام، سعادت آشنایی با کسانی را داشتم که شاید پیش از فوت پدر، نامی از آنها نشنیده بودم. بعد از یکسال هنوز در عجبم که چگونه آن به اصطلاح دوستانی که وقتی در قید حیات بود همیشه و همهجا همراه او بودند، اکنون حتا قادر نیستند از او یاد کنند. فرامرزی که همیشه میگفت: «دوست ما را و نعمت فردوس شما را». «وودی آلن» در جایی گفت: «من از مرگ نمیترسم، فقط ترجیح میدهم در لحظهای که اتفاق میافتد، آنجا نباشم.» چون اگر باشیم تنها خواهیم بود و این تنها مردن بعد از سالها با دیگران زندگی کردن است که میترساند.»
«علیرضا احمدزاده»
علیرضا احمدزاده از اعضای با سابقه و قدیمی کانون ملی منتقدان تاتر ایران صبح روز پنجشنبه به دلیل ایست قلبی دار فانی را وداع گفت.
به گزارش روابط عمومی کانون ملی منتقدان تاتر ایران با اعلام این خبر افزود: «مراسم وداع با پیکر زنده یاد علیرضا احمدزاده، ساعت 8 صبح روز شنبه پنجم شهریورماه انجام شد و از آنجا به سوی قطعه هنرمندان کرج تشییع شد.
«علیرضا احمدزاده »منتقد، نویسنده و استاد دانشگاه (تاتر و سینما)، متولد 1348 کرج و دارای مدارک تحصیلی کارشناسی سینما و کارشناسی ارشد نمایش از دانشکده سینما و تاتر بود.
نگارش کتابهای «تدوینگران سینما»، «آهنگسازان فیلم»، «راشومون»، «فرهنگ واژگان سینما»، «فرهنگ واژگان تاتری» همچنین عضویت پیوسته کانون ملی منتقدان تاتر، عضویت کانون جهانی منتقدان تاتر، عضویت انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی کشور «خانه سینما» و چاپ نمایشنامههای «شبانه»، «استخوان، فالخن و چیزهای دیگر»، «فکر کردن ممنوع» از عمدهترین فعالیتهای این هنرمند فقید است.
«نمایش فیلم سینمایی «یه حبه قند» به کارگردانی «رضا میرکریمی»
فیلم «یه حبه قند» تاکنون جوایز بهترین فیلم جشنواره فیلم شهر و جایزه بهترین فیلم وکارگردانی شب تهیه کنندگان، جایزه ویژه جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی و… را به دست آورده است و در شب کارگردانان سینما از رضا میر کریمی تقدیر شد.
فیلم سینمایی «یه حبه قند» به کارگردانی سیدرضا میرکریمی با فیلمنامه «محمدرضا گوهری» بر اساس طرحی از رضا میرکریمی و «شادمهر راستین» ساخته شده و در داستان آن آمده است: «سکوت خانه باغی قدیمی و سرسبز با ورود مهمانانی در هم میشکند. چهار دختر این خانه به همراه همسر و فرزندانشان برای عروسی خواهر کوچکترشان «پسندیده» به یاری مادر شتافتهاند. این اقامت برای خواهران و باجناقها شاید دردسر باشد ولی برای بچهها تحقق یک آرزوی بزرگ است. تا اینکه…»
بازیگرانی که در فیلم «یه حبه قند» نقشآفرینی میکنند عبارتند از: آنژلا ملایری، ابوالفضل دهقان، اصغر همت، اما هاشمی، امیرحسین آرمان، پارسا مشیری، پریوش نظریه، پونه عبدالکریمزاده، رضا کیانیان، روحاله مفیدی، ریما رامینفر، سعید پورصمیمی، سهیلا رضوی، شمسی فضلالهی، شیدا خلیق، علیرضا رشیدی، علیرضا کشاورز، فرهاد اصلانی، ناهید مسلمی، محمدرضا زادسرور، نگار جواهریان، نگار عابدی، نیوشا گودرزی، هدایت هاشمی…
مدیر فیلمبرداری: حمید خضوعی ابیانه، مدیر طراحی: محسن شاه ابراهیمی، طراح چهرهپردازی: عبداله اسکندری، صدابردار: بهمن اردلان، برنامهریز و دستیار اول کارگردان: محسن قرایی، تدوین:حسن حسندوست، موسیقی: محمدرضا علیقلی، مشاور انتخاب بازیگر: افشین هاشمی، عکاس: علی نیک رفتار از عوامل تولید این فیلم هستند.
«تدوین فیلم سینمایی «بوسیدن روی ماه» به پایان رسید»
«سعید پورصمیمی» که فیلم «یه حبه قند» را آماده اکران دارد در فیلم جدید «همایون اسعدیان» در کنار بازیگرانی نظیر «صابر ابر»، «شیرین یزدانبخش»، «رابعه مدنی»، «مسعود رایگان»، «شیدا خلیق»، «شاهرخ فروتنیان»، «شبنم مقدمی»، «امیرحسین رستمی»، «نازنین خزاعی» و «لیلی فرهادپور» ایفای نقش کرده است.
داستان فیلم درباره احترامالسادات و فروغ خانم است که در همسایگی همدیگر زندگی کرده و بیش از 20 سال است در انتظار فرزندانشان هستند.
طرح اصلی فیلمنامه و تهیهکنندگی «بوسیدن روی ماه» برعهده «منوچهر محمدی» بوده و فیلمنامه را «اسعدیان» نوشته است.
مدیر فیلمبرداری این کار «حسین جعفریان» است و این فیلم این روزها در مرحله صداگذاری قرار دارد.
«در مصرسریالی 100 قسمتی درباره محمد (پیامبر مسلمانان) ساخته میشود»
منابعی فاش کردند گروهی از سازندگان سریالهای تلویزیونی خلاصه طرحی 100 ساعته را برای ساخت یک سریال بزرگ درباره «محمد» (پیامبر مسلمانان) به مسوولان این امر در این دانشگاه بزرگ اسلامی ارایه کردهاند.
به گزارش پایگاه خبری الانبا، سازندگان این سریال که گفته میشود 100 قسمت خواهد بود قصد دارند برای اولین بار و در کاری بزرگ زندگانی وی را با به تصویرکشیدن آن ارایه دهند.
این منابع در الازهر عنوان کردهاند که طرح این سریال که زندگانی پیامبر مسلمانان و مراحل دعوت مردم به اسلام را ارایه خواهد کرد به الازهر ارایه شده تا از لحاظ شرعی مورد تایید قرار گیرد.
گفته شده است که سازندگان این سریال قصد دارند مراحل مختلف دعوت «محمد ابن عبداله» را به صورت کاملن واضح و عمیق ارایه دهند.
«ال پاچینو » بهار 2012 جلوی دوربین «شاهلیر» میرود»
به گزارش خبرگزاریها شاهلیر جدید سینما در فصل بهار سال 2012 جلوی دوربین میرود تا برای نمایش عمومی در اوایل سال 2013 آماده شود و آلپاچینو با بازی در نقش شاهلیر در نسخه سینمایی تازهای از درام پرتنش ویلیام شکسپیر به همین نام، به آرزوی قدیمی خود جامه عمل میپوشاند.
نسخه جدید شاهلیر را «مایکل رادفورد» فیلمساز انگلیسیتبار سینما کارگردانی میکند و به صورت محصول مشترک آمریکا و انگلستان تولید میشود.
به جز «آل پاچینو» بقیه بازیگران فیلم از بین هنرمندان دو صنعت سینما و تلویزیون انگلستان انتخاب خواهند شد.
نسخه رادفورد اقتباسی وفادارانه از اثر کلاسیک شکسپیر است و قصه فیلمنامه تفاوت زیادی با نمایشنامه شکسپیر نخواهد داشت.
در قصه نسخه جدید شاهلیر، «پاچینو» نقش پادشاه پیر و بخت برگشتهای را بازی میکند که قلمرو سلطنتی خود را بین دو دختر خود تقسیم میکند و بدون این که چیزی به دختر کوچک خود بدهد، بازنشستگیاش را آغاز میکند. زمانی که دو دختر بزرگتر «شاهلیر» به او بیوفایی میکنند، وی به سراغ دختر کوچک خود رفته و از او طلب کمک میکند. صنعت سینما قبل از این دو نسخه سینمایی معروف از قصه «شکسپیر» تولید کرده که فقط یکی از آنها اقتباسی مستقیم از اثر این نمایشنامهنویسی بوده است.
«گریگوری کوزینتسف» فیلمساز سینمای روسیه در سال 1971 اثر معروف خود «شاه لیر» را ساخت که «یوری یاروت» در آن نقش لیر را بازی کرد.
منتقدان بینالمللی سینما و به ویژه منتقدان سختگیر انگلیسی از این فیلم به عنوان بهترین اثر سینمایی و هنری اسم میبرند که براساس قصه نمایشنامه «شکسپیر» ساخته شده است.
«آکیرا کوروساوا فیلمساز» ژاپنی در سال 1990 این قصه را به فضای فئودالیسم کشور خود برد و «ران» را کارگردانی کرد که سه شخصیت زن قصه در فیلم کوروساوا تبدیل به مرد شدند.
«پاچینو» در دو سال اخیر فقط در فیلم تلویزیونی «تو جک را نمیشناسی» بازی کرد و برای آن جایزه بهترین بازیگر مرد دو مراسم جوایز «گلدن گلوب» و «امی» (اسکار تلویزیونی) را گرفت.
جمعی از فعالان حرکت ملی آذربایجان-ارومیه- پیرامون حوادث پنجم شهریور در استانهای شمال غربی ایران در اعتراض به خشک شدن دریاچه ارومیه که با دخالت نیروهای امنیتی و انتظامی منجر به بازداشت و مجروح شدن عدهای شد اقدام به انتشار فراخوانی کردهاند.
متن این فراخوان در پی میآید:
پنجم شهریور، شهر اورمیه شاهد حوادثی خونین بود که از یک سو غرور و اراده ملی ملت آذربایجان را به نمایش گذاشت و از سویی نیز کرامت انسانی توسط گروههای چماقدار بسیجی و نیروهای ضدشورش دولت ایران لگد مال شد.
تجمع آرام و مدنی هزاران نفر از مردم اورمیه در اعتراض به خشککردن عمدی دریاچه اورمه با یاغیگری ماموران دولتی چنان به خشونت کشیده شد که صدها نفر را راهی بیمارستانها و بازداشتهای نامعلوم اداره اطلاعات و نیروی انتظامی و سپاه پاسداران کرد و البته شایعاتی نیز در شهر پیچید که دو نفر از عزیزان به شهادت رسیدهاند که هنوز به دلیل شرایط سخت امنیتی صحت و سقم این مسئله برای ما نیز پنهان است.
دولت جمهوری اسلامی ایران با تجربه سی ساله سرکوب اعتراضات مردمی و حذف فیزیکی فعالین دگراندیش که امروزه به همراه ارتشیان سوری در خیابانهای سوریه نیز آن را تمرین میکند با بستن دستگیرشدگان به درختها و تیر برقهای خیابانها و ضرب و شتم وحشیانه آنها و شلیک مستقیم به سوی مردم خون انسانهایی را که تنها گناهشان دفاع از دریاچه اورمیه بود بر زمین ریختند.
شهر قهرمان تبریز نیز که روز سیزده فرودین امسال شاهد تجمعاتی در حمایت از دریاچه اورمیه بود بار دیگر روز شنبه پنجم شهریور قدرتنمایی سربازان دولتی و سرکوب اعتراضات خیابانی را مشاهده کرد و در عرض چند روز دهها نفر از فعالین ملی آذربایجان به صورت غیرقانونی بازداشت و به مکانهای نامعلومی انتقال یافتند.
ما فعالین حرکت ملی آذربایجان –اورمیه- ضمن ابراز همدردی با خانوادههای مجروحین و بازداشتشدگان حماسه پنجم شهریور از همه ملت آذربایجان خصوصن بانوان قهرمانی که لیاقت و غیرت خود را در خیابانهای اورمیه به رخ همه کشیدند قدردانی کرده و از فعالین حرکت ملی آذربایجان در همه شهرهای آذربایجان و ساکن در کشورهای خارج به دلیل اتحاد و همبستگی بسیار خوب که نشان از قدرت حرکت ملی آذربایجان دارد تشکر میکنیم و امیدواریم که در روزهای آتی نیز با ارداه و همبستگی ملی مبارزه و دفاع از دریاچه اورمیه را تداوم بخشیم.
همچنین شنیدهها حاکی از آن است که بسیاری از فعالین اجتماعی و سیاسی تهران نیز خواهان برگزاری تجمعاتی در ابراز همدردی با مردم آذربایجان و دریاچه اورمیه هستند. ما با ابراز خشنودی، امیدواریم که با درک مطالبات متقابل بتوانیم اتحاد لازم را بین نیروهای آزادیخواه را بهوجود آوریم.
Click here to view the embedded video.
ملت شریف آذربایجان
ما به عنوان فعالین حرکت ملی آذربایجان- اورمیه- با اعتراض شدید به سرکوب خونین مردم در شهرهای تبریز و اورمیه اعلام میکنیم که اعتراضات ملت آذربایجان در روز شنبه حرکتی احساسی و کور نبوده و بر مطالباتی استوار است که تا رسیدن به آن همچنان به اعتراض خود ادامه خواهیم داد. بنا براین عصر روز شنبه دوازدهم شهریور بار دیگر در میادین و خیابانهای شهر اورمیه گرد هم میآییم تا یک بار دیگر خواستههای خود را به صورت مدنی به گوش همه برسانیم. امیدواریم که فرزندان قهرمان ستارخان در دیگر شهرهای آذربایجان و آزادیخواهان دیگر شهرها نیز به یاری برادران خود در شهرهای تبریز و اورمیه بشتابند.
مطالبات ملت آذربایجان در تجمع اعتراضی روز شنبه دوازدهم شهریور بر این پایهها استوار خواهد بود:
- توقف فوری سیاست خشک کردن عمدی دریاچه اورمیه
- انجام اقدامات فوری و ملموس برای جلوگیری از خشک شدن دریاچه اورمیه
- عذرخواهی دولت و رییس مجلس شورای اسلامی و نمایندگانی که به ملت آذربایجان اهانت کردهاند
-استعفای استاندار آذربایجان غربی به عنوان مسوول اول شورای تامین استان که دستور شلیک مستقیم به مردم بیگناه را داده است
- محاکمه و معرفی فوری عاملین سرکوب خونین شهر اورمیه
- آزادی همه زندانیان سیاسی و بازداشتشدگان روزهای قبل و روز پنجم شهریور در شهر تبریز و اورمیه
- جبران خسارت مالی کسانی که اموالشان توسط نیروهای یگان ویژه صدمه دیده است.
- توقف استفاده از کلمات اهانتآمیز همچو اراذل و اوباش و… علیه مردم معترض در مطبوعات و رسانههای دولتی
وعده دیدار: روز شنبه دوازدهم شهریور ماه ساعات: شش عصر
مکان: میدان ولایت فقیه- خیابان امام- خیابان عطایی- خیابان بعثت- خیابان خیام جنوبی- خیابان کاشانی- میدان ایالت
همه ملت آذربایجان، فعالین حرکت ملی آذربایجان و آزادیخواهان سراسر ایران را دعوت میکنیم با برگزاری تجمعاتی در این روز مردم شهر تبریز و اورمیه را تنها نگذارند.
فعالین حرکت ملی آذربایجان- اورمیه-
هفتم شهریور نود
آنچه در این بخش میآید انتخابی از رادیو کوچه در بین رسانهها است.
فهرست برنامههای چهارهمین گردهمایی درباره کشتار زندانیان سیاسی ایران اعلام شد.
کمیته برگزارکننده چهارمین گردهمایی سراسری درباره کشتار زندانیان سیاسی در ایران، فهرست سخنرانیها، کارگاههای آموزشی، برنامههای جشنواره کوچک سینمای مقاومت و نیز نمایشگاه آثار هنرمندان خود را که 9 تا 11 سپتامبر در شهر گوتنبرگ سوئد برگزار میشود، اعلام کرد .
به گزارش کمیته اطلاعرسانی شهری مستقر در گوتنبرگ، حضور وسیع هنرمندانی همچون گیسو شاکری، داریوش شیروانی (فیلمساز و موسیقیدان)، نعمت آزرم (شاعر و نویسنده)، بصیر نصیبی (منتقد سینمایی)، مسلم منصوری (کارگردان)، عباس سماکار (نویسنده و فعال سیاسی)، سودابه اردوان (نقاش) و منوچهر شهابی (نقاش) و گستردگی برنامههای فرهنگی و هنری، نشانی از همبستگی گسترده هنرمندان متعهد و پیشرو در بازسازی و زنده نگاه داشتن یاد و خاطر هزاران هزار زندانی سیاسیای است که در زندانهای جمهوری اسلامی از آغاز به قدرت رسیدنش تاکنون توسط رژیم به قتل رسیدهاند.
این گزارش میافزاید در روزهای گردهمایی و به ویژه برنامه افتتاحیه علاوه بر سخنرانانی که موضوعات بحث آنها در زیر ذکر میشود، نمایندگانی از امنستی اینترناشنال (عفو بینالملل)، احزاب کمونیست، سوسیالیست و چپ سوئد در برنامه حضور داشته و سخنرانی خواهند کرد. از جمله هانس لینده نماینده مجلس، رییس گروه پارلمانی و سخنگوی سیاست خارجی گروه پارلمانی حزب چپ سوئد، آراز فنی هماهنگکنندهی بخش آسیای مرکزی عفو بینالملل و جمعی از پژوهشگران و فعالین سوئدی و آلمانی… در گردهمایی حضور خواهند داشت.
بر پایه این گزارش بخشی از این گردهمایی به سخنرانی و کارگاههای آموزشی اختصاص خواهد داشت که به قرار زیر برای حاضرین ارایه و در اسناد آن ثبت خواهد شد: موضوع جنبش دادخواهی از چشمانداز حقوقی و کیفری توسط لیلا قلعهبانی با عنوان «اهمیت دادخواهی از سوی بازماندگان و خانوادهها» و شکوفه منتظری با عنوان «دادخواهی؛ وفاداری به امر حقیقی یا فرایند حقیقت؟» و همچنین کارگاه آموزشی: «وفاداری به امر حقیقی یا فرایند حقیقت؟»
موضوع نقش جنبش دادخواهی در شکل دهی یادمانه (حافظه) اجتماعی، جمعی، تاریخی و فرهنگی توسط همایون ایوانی با موضوع دادخواهی علیه کشتارهای رژیم جمهوری اسلامی، ژرفابخشی به یادمانه تاریخی و فرهنگی ایران و کارگاه «نگاهی به تجربیات کشورهای دیگر و چشماندازهای مطالبات جنبش دادخواهی» و موضوع «طرح بنای یادبود».
موضوع جنبش دادخواهی برای اعاده خسارت مادی و معنوی توسط دکتر الهه امانی با موضوع «گفتمان غرامت، ماورای غرامت مالی» و همچنین سیروس کفایی با موضوع «غرامت زندان پرداخت باید گردد، تشکیل سندیکای زندانیان سیاسی به عنوان یک منشور.»
این سمینار همچنین موضوع جنبش دادخواهی و رویکرد روانشناسانه را در دستور کار خود دارد که توسط دکتر نورایمان قهاری با موضوع «نه میبخشیم، نه فراموش میکنیم: عبارتی کلیدی در تضمین پیشروی بهسوی بهبودی فرد و جامعه آسیبدیده» ارایه خواهد شد.
همچنین کارگاه آموزشی «از فاجعه تا بقا، از بقا تا واگشتپذیری: تا چه حد واگشتپذیر هستیم؟ با هدف توضیح مقوله واگشتپذیری و اهمیت آن در روند مقابله با سختیها، بازسازی پس از وقوع فاجعات، و پیشرفت فردی، شرکتکنندگان با مراحل مختلف واگشت پذیری طرح و فرصت خواهد داد تا شرکتکنندگان در کارگاه در مورد تجربیات فردی خود در این رابطه تحلیل و شناخت بهدست آورند.
موضوع علیه اعدام یکی دیگر از موضوعات مهم مطروحه در گردهمایی است، این مضوع نیز توسط میلا مسافر با عنوان «ضرورت لغو مجازات اعدام» و جعفر امیری با موضوع «محاکمه و مجازات آری، مجازات مرگ نه» ارایه میشود.
میزگرد دادخواهی و آزار جنسی با موضوع «جنایت بیعقوبت، بررسی نتایج تحقیق درباره آزار و شکنجه جنسی زندانیان سیاسی زن در دهه 60» نیز بخشی از گردهمایی را به خود اختصاص داده است.
بر اساس این گزارش بخشهایی از سخنرانیها و کارگاهها به موضوعات ویژه اختصاص خواهد داشت که توسط عباس سماکار با موضوع «تاثیر کشتار زندانیان سیاسی در دهه شصت بر جنبش چپ» و همچنین توسط علی دروازه غاری با موضوع «دیالکتیک خشونت و قهر» ارایه و همچنین کارگاه آموزشی با عنوان «گفتوگوهای زندان و رسانه آلترناتیو» تشکیل خواهد شد.
بخش مهمی از این گردهماییها برپایی نمایشگاههای مرتبط با موضوعات مورد بررسیست. که در هر دوره مورد استقبال بیشتری قرار گرفته است. در کنار هنرهای دستی زندانیان سیاسی سابق، نگاه هنرمندان امروز به شیار زخمی که سه دهه پیش با ابعادی فاجعه بار بر تن و روح شاهدان بازماندگان و به کل جامعه اثر گذاشته است به مثابهی روزنهای گشوده شده بر آن دخمه ی تاریک و ناشناسی است که شناخت ابعاد آن شاید نسلها کار پژوهشی همهجانبه نیاز دارد.
امسال نیز هنرمندانی از سه نسل که به گونههای متفاوت شاهد مبارزهی همنوعان خود برای دستیابی به جامعهای آزاد و بری از بیعدالتی بودهاند؛ نمایشگاه را با آثار خود جلای دیگری میدهند و شرکتکنندگان در گردهمایی سراسری را با نگاههای خود آشنا میکنند. نمایشگاه هنرمندان به نمایش آثار پنج هنرمند گرانقدر پرستو فروهر، سودابه اردوان، بهروز حشمت، منوچهر شهابی و سیاوش فانی اختصاص یافته است. در بخش نمایشگاه، آثار نقاشی، مجسمهسازی، ویدئو و چیدمان به نمایش در خواهد آمد.
لازم به ذکر است با همکاری سینمای آزاد و کانون سینماگران ایران در تبعید، جشنواره کوچک ادبیات و سینمای سرکوب، زندان و مقاومت، به مروری بر سینمای ایران در تبعید اختصاص یافته است که در آن آثاری از یوسف اکرمی، پانتهآ بهرامی، میترا تبریزیان، دلارا رسولی، مسعود رئوف، آرش ریاحی، وحید زمانی، داریوش شیروانی، هوشمند عمران، لیلا قبادی، لیلا قرایی، مسلم منصوری، آرمان نجم و سایر سینماگران متعهد نمایش درمیآید.
آغاز برنامههای جشنواره کوچک با یاد و نام شاعر برجسته معاصر احمد شاملو و نمایش فیلم آخرین کلام کار مسلم منصوری و سخنرانی بصیر نصیبی با عنوان: سینمای جمهوری اسلامی وسینمای ایران در تبعید و گفتوگوهای سینمایی همراه خواهد بود.
اجرای موسیقی با حضور هنرمندان گیسو شاکری، داریوش شیروانی، شمیم و برنامههای شعر خوانی توسط نعمت آزرم و سیروس کفایی از جمله برنامههایی خواهد بود که در بخش هنری ارایه خواهد شد.
گفتنی است چهارمین گردهمایی سراسری، در روزهای جمعه، شنبه و یکشنبه (9 تا 11 سپتامبر 2009) در شهر گوتنبرگ– سوئد برگزار خواهد شد و در روزهای باقی مانده تا آغاز گردهمایی سراسری، کمیته برگزارکننده از همه یاران خواسته است تا با حضور فعال خود در گردهمایی و نیز خبررسانی وسیعتر، با آن همراهی و همیاری کرده و سد سانسور خبری رسانههای حاکم را در برابر انتشار آزاد اخبار در این زمینه بشکنند.
کمیته برگزارکننده
گردهمایی سراسری درباره کشتار زندانیان سیاسی در ایران
(کمیته اطلاع رسانی شهری مستقر در گوتنبرگ)
خبر / رادیو کوچه
سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی روز دوشنبه، 29 اوت، ادعای اتحادیه اروپایی در ارتباط دادن حوادث سوریه با نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بدون ارایه هیچگونه سند و مدرکی را بیاساس و فرافکنی ذکر کرد.
به گزارش مهر، رامین مهمانپرست افزود: «همانطور که بارها تاکید کردهایم دولت و ملت سوریه از رشد و بلوغ سیاسی و اجتماعی کافی برخوردار بوده و خودشان توانایی حل مشکلاتشان را دارند و جمهوری اسلامی ایران ضمن احترام به حاکمیت کشورها هرگونه نقشی در مسایلی داخلی آن کشور را کذب محض میداند.»
وی ضمن رد اتهامات مطرح شده تصریح کرد: «متاسفانه اتحادیه اروپایی در رویکرد خود در تحولات منطقه به معیارهای دوگانه متوسل شده و تلاش میکند افکار عمومی جهانی را از نقض حقوق بشر توسط رژیمهای مورد حمایت خود در منطقه منحرف نماید.»
لازم به اشاره است اتحادیه اروپا روز چهارشنبه، 24 اوت، سپاه قدس، واحد برون مرزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به اتهام ارایه کمک و پشتیبانی به حکومت بشار اسد برای سرکوب معترضان سوری مورد تحریم قرار داده است.
بیشتر بخوانید:
«ترکیه اطمینان خود به بشار اسد را از دست داده است»
«تحریم سپاه قدس به دلیل کمک به سرکوب اعتراضات سوریه»
خبر / رادیو کوچه
پانصد دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد با انتشار نامهای در روزهای اخیر، خواستار توقف اجرای «طرح تفکیک جنسیتی» در دانشگاهها شدهاند.
شورای صنفی دانشکده مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد با ارسال نامهای به محمود احمدینژاد، رییس جمهوری اسلامی، خواستار توقف اجرای طرح تفکیک جنسیتی در کلاسهای این دانشکده شد.
این نامه به امضای پانصد دانشجوی این دانشکده رسیده و رونوشت آن به نمایندگان مجلس و مسوولان این دانشگاه نیز ارسال شده است.
علیرغم دستور محمود احمدینژاد، مبنی بر توقف طرح جداسازی جنسیتی، این طرح کماکان در دانشگاههای ایران پیگیری میشود. دانشجویان دانشکده مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد در هنگام انتخاب واحد با تفکیک جنسیتی اکثر درسها مواجه شدند که امکان انتخاب واحد و تنظیم برنامه درسیشان را بیش از پیش مختل میکرد.
به گفته برخی از تحلیلگران، عامل اصلی اجرای این طرح دکتر سیدین، معاون آموزشی این دانشکده است.
متن کامل نامه دانشجویان به احمدینژاد به شرح زیر است:
با سلام؛
احترامن به استحضار میرساند، طرح تفکیک جنسیتی دانشکده مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد بنا به نظر شخص معاون آموزشی و دانشجویی دانشکده، آقای دکتر سیدین، در دست اجرا بوده که این مهم، بنا به نامه حضرتعالی مورخه ۱۵ تیر ۱۳۹۰ مبنی بر ضرورت جلوگیری از این «اقدامات سطحی و غیرعالمانه» و همچنین مصوبهی شورای عالی انقلاب فرهنگی مورخه ۶ مرداد ۱۳۶۶ مبنی بر اجرای تفکیک جنسیتی مشروط به حفظ «کیفیت تحصیل»، با سیاستهای ترسیم شده، مغایرت دارد.
تبعات آموزشی اجرای طرح تفکیک جنسیتی به دلایل زیادی موجب عدم تحقق عدالت و کیفیت تحصیلی خواهد شد، از جمله:
۱- عدم امکان انتخاب اساتید مجرب با سطح علمی بالاتر به دلیل محدودیتهای جنسیتی گروههای درسی
۲- کاهش بازدهی دانشجویان و تداخل کلاسها به دلیل محدودیت جنسی گروههای درسی با ساعت مناسب
۳- کمبود امکانات آزمایشگاهی و کارگاهی برای گروههای درسی تفکیک شده
بدیهی است مساعدت جنابعالی بسیاری از مشکلات احتمالی، از جمله: افت تحصیلی، نارضایتی دانشجویان، طولانی شدن مدت زمان تحصیل و پایین آمدن سطح علمی دانشگاه را مرتفع خواهد کرد.
خواهشمند است، در این شرایط خاص، اقدامات مقتضی را مبذول فرمایید.
دانشجویان دانشکده مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد
شورای صنفی دانشجویان دانشکده مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد
مطلبهایی که در این بخش تارنمای رادیو کوچه منتشر میشود یا انتخاب دبیر روز سایت و یا پیشنهاد دوستان رادیو است که میتواند از هر گروه یا دسته و یا مرامی باشد. نظرهای مطرح شده در این بخش الزامن نظر رادیو کوچه نیست. اگر نقد و نظری بر نوشتههای این بخش دارید میتوانید برای ما ارسال کنید.
مهرداد نصرتی مهرشاعر
چندی است عدهای تحت عنوان معرفی و جلب و جذب مرید برای فردی به نام احمد الحسن در عرصه رسانههای مجازی فعالیت میکنند . آن فرد یعنی «احمد الحسن» مدعی شده است که وی همان «یمانی» معروفی است که در احادیث و روایت آمده است. در روایات مدنظر، یمانی کسی است که پیش از ظهور منجی آخر زمان، به همراه سید خراسانی و سفیانی خروج خواهد کرد و این سه نفر بخشی از نشانههای ظهور را شکل خواهند بخشید.
من جمله روایاتی که در این زمینه وجود دارد عبارتند از:
رسول اکرم صلی الله علیه و آله میفرماید:
«سه پرچم در یک سال و یک ماه و یک روز خروج میکند: سفیانی، خراسانی و یمانی، که در میان آنها خالص تر از پرچم یمانی نیست. او مردم را به سوی حق فرا میخواند.»(الارشاد: شیخ مفید، ص339* بحارالانوار: علّامه مجلسی، ج52: ص210)
امام باقر علیه السلام میفرماید:
«خروج سفیانی و یمانی و خراسانی در یک سال و یک ماه و یک روز است که ترتیب آنها به سان رشتهای از مهره است که پی در پی واقع شده باشد. پریشانی و سختی از هر سو سر بر میدارد. وای بر کسی که با آنها به مخالفت برخیزد. در میان درفشها درفشی هدایتکنندهتر از درفش یمانی یافت نمیشود؛ چرا که درفش حق است و شما را به سوی صاحبتان هدایت میکند.
آنگاه که یمانی قیام کند فروش اسلحه به مردم حرام است. و آنگاه که خروج کند به سوی او بشتاب که درفش هدایت است و بر هیچ مسلمانی سرپیچی از آن روا نیست. اگر کسی سرپیچی کند از اهل آتش خواهد بود؛ زیرا که او مردم را به راه حق دعوت میکند.»(کتاب الغیبه: نعمانی، ص135* کتاب الغیبه: شیخ طوسی، ص271* الزام الناصب: حائری، ص184* بشاره الاسلام: کاظمی، ص93* بحارالانوار: علّامه مجلسی، ج52: ص210 و 232* منتخب الاثر: صافی، ص456.)
خاستگاه خروج یمانی سرزمین یمن است. امام باقر علیه السلام میفرمایند:
«سفیانی از شام و یمانی از یمن خروج میکند.»(الزام الناصب: حائری، ص67* بشاره الاسلام: کاظمی، ص100)
که خروج این دو خیلی سریع و به دنبال هم میباشد، یعنی در ماه رجب المرجب. امام صادق علیه السلام میفرمایند:
«خروج یمانی و سفیانی همانند دو اسب مسابقه است که همزمان با هم و به دنبال یکدیگر است.»(کتاب الغیبه: نعمانی، ص305* کتاب الامالی: شیخ طوسی، ج2: ص275* بحارالانوار: ج52: ص253)
نبرد یمانی
خروج یمانی از روشنترین علایم است که بیش از چهارده ماه فاصله با ظهور آن حضرت نخواهد داشت. ابو عبداله، جعفر بن محمد علیهالسلام میفرماید:
«زود است که آتشی از یمن خارج شود و مردم را به سوی شام سوق دهد.»(الملاحم و الفتن: سیدبن طاوس، ص71)
«این آتش، شعلههای جنگ و لبههای تیز شمشیر است که مردم را برای نبرد با سفیانی به سوی شام سوق میدهد و در مدخل شام با سپاه خراسانی ملاقات میکند که او نیز برای نبرد با سفیانی برای یاری یمانی بیرون آمده است. آنگاه هر دو سپاه با سپاه سفیانی روبهرو میشوند. و این است جنگ حساس و سرنوشتساز تاریخ، که از شش هزار سال پیش کتب آسمانی از آن خبر دادهاند.»(روزگار رهایی: کامل سلیمانی/ ترجمه: مهدی پور، ج2: ص1023)
از بررسی مجموع احادیث چنین بر میآید که این برخورد پس از خرابی مصر و بغداد و شام و بعد از شکست سپاه سفیانی از سپاه خراسان در عراق و بیعت حضرت بقیهالله(عجلالله تعالی فرجه الشریف) در حجاز است؛ زیرا در هردو سپاه یاران خاص حضرت بقیهالله(عجلالله تعالی فرجه الشریف) تشریف خواهند داشت.
روایات میگویند: «یمانی در پی نبرد سفیانی با وی وارد عراق میشود. یمنی با مدد از نیروی خراسانی وارد صحنه کارزار با لشگریان سفیانی میشود. لسان روایات دلالت بر این مطلب دارد که در این نبرد سپاه یمنی پشتیبانی سپاه خراسانی را بر عهده دارد.» رسولاکرم صلیالله علیه و آله در وصف سپاه خراسانی میفرماید:
«پرچم هدایت از کوفه خارج میشود آن سپاه را دنبال میکنند و همه آنها را نابود میسازند و حتا گزارشگری را از آنها باقی نمیگزارند و آن چه دردست آنهاست، غنیمت میگیرند و اسیر میسازند.»(مجمع البیان: امینالاسلام طبرسی، ج8: ص398* بحارالانوار: علامه مجلسی، ج52: ص186)
منظور از پرچم هدایت- با توجه به قرائن موجود در دیگر فرازهای روایت– پرچم جناب سید خراسانی است و منظور از سپاه، سپاه سفیانی است که سپاه جناب سیدخراسانی آن را تعقیب میکند و نابود میسازد.
البته روایات بسیار متعدد است و محدود به موارد فوق نیست بلکه آنچه ملاحظه فرمودید تنها مشتی بود نمونه از خروار. اما آنچه در اینجا به عنوان سووالات مهم و اساسی مطرح میشود این است که:
یک– چنانچه بنا را براین بگذاریم بر اینکه فردی به نام یمانی و با مشخصاتی که در روایت آمده است به عنوان نشانه حتمی ظهور منجی (ع) وجود دارد، لیکن مسئله این است: شخصی که این مدعیان معرفی میکنند فردی است که به استناد اخبار قبلن در زندان ابوغریب بازداشت و در اختیار نیروهای آمریکایی بوده است. حال سئوال این است: این مدعیان در مرحله اول لازم است ثابت کنند که آن شخص همان فرد مذکور در روایات است و الا هرکسی میتواند به سادگی و با جعل عنوان چنین سمتی را برای خود ادعا کند. خصوصن اینکه ایشان با فراموش کردن پدر و مادر واقعی خود، مدعی است فرزند مهدی (ع) است.
لازم به ذکر است که نگارنده شخصن با این مدعیان مباحثه مستقیم داشتهام و آنان نتوانستند هیچ سندی در این ارتباط ارایه نمایند.
دو- اگر از سویی خروج چنین کسانی در روایات مطرح شده، از سوی دیگر به تواتر در احادیث و روایات آمده است که تا پیش از طلوع نور برحق مهدی (عج) مدعیان دروغین فراوانی (که تا شصت نفر هم ذکر شده است) را مردم ملاحظه خواهند کرد. این آقایان که تنها و تنها به احادیث اثباتی ارجاع میدهند چگونه است که در باره عدم انطباق احادیث و روایات انکاری در مورد این شخص چیزی برای گفتن ندارند؟
سوم– در مباحثههایی که بنده با مدعیان یمانی بودن این فرد داشتهام همواره نکات ذیل وجود داشته است که مراجعه به این نکات جای سووالات جدی در مورد صحت ادعای فرد مذکور باقی میگذارد که قطعن باید آنان پاسخگو باشند :
الف– تمام احادیث و روایاتی که آنان مطرح میکنند برای دعوت مردم به سوی این شخص است و نه دعوت به خدا و یا حتا دعوت به سوی مهدی (عج). اینان در واقع تمام تلاش خود را برای جلب مریدهای بیشتر برای این فرد میکنند. این فرد اگر همان یمانی مذکور در روایات است قطعن نباید مردم را به سوی خود دعوت کند چرا که یمانی مذکور در روایات تنها سربازی برای مهدی (ع) است نه کسی که به دنبال استقلال پرچم خویش و ساختن کلاهی از نمد ایمان مردم است. این رفتارها بیشتر شبیه رفتار کسانی است که در طول تاریخ فرقههای جدید را بنا نهادند و موجب تفرقه و زحمات بیشتر برای مومنان شدند و نه شبیه یاران مهدی علیه السلام.
ب– اینان میگویند فرد مدعی با آیتاله العظمی سیستانی مناظرهای داشته است لیکن تا این ساعت:
اولن: هیچ سندی در این مورد ارایه ندادهاند و این کلام فقط در حد یک ادعا باقی مانده است.
ثانین: باید دید در این مناظره بیسند چه مطالبی مطرح شده است و نظر مرجع معظم در مورد این ادعا چه بوده است؟
ثالثن: این آقایان که عملن آن مرجع بزرگوار و سایر علمای شیعه را به باد فحش و تهمت میگیرند چرا به مناظره بیسندشان با ایشان استناد میکنند؟
رابعن: اگر چنین مناظرهای صورت گرفته است، چرا هرگز آیتاله سیستانی این دیدار را تایید و یا حتا به آن اشارهای نکرده است؟ (آیا علت این نبوده که مرجع بزرگوار حتا نخواسته با رد این ادعا، موجبات تبلیغ برای آن مدعی را ایجاد کند؟)
ج- اگر فرد مورد نظر اینان همان یمانی معروف است چرا این آقایان حتا با پیشنهاد پرداخت پول (سند موجود است) به دنبال جمع کردن مرید برای او هستند؟ ( آیا خود این عمل موجب نمیشود تا بیشتر باور کنیم او تنها یک مدعی کذب و به دنبال اجرایی کردن آموزههای زندان امریکایی ابوغریب برای تفرقه هرچه بیشتر بین مسلمانان، آن هم با سواستفاده از عقاید پاک آخرالزمانی اهل تشیع است؟)
د- این چگونه خروجی برای یمانی است که اینقدر بیسر و صدا و از خانهای پنهانی است؟ توجه داشته باشیم که اینان مدعی ظهور آن فرد هستند حال آنکه ما در روایات فقط عبارت خروج را داریم و تعریف این دو با یکدیگر کاملن متفاوت است.
ر- چرا در مناظرهای که با برخی اساتید تالار پاسخگویی قم در مسنجر بیلوکس داشتند (فایلهای آن موجود است) در نهایت متوسل به فحش و بد بیراه به علمای اسلام و مراجع شدند؟ حال آنکه یمانی واقعی از چنین رفتارهایی مبرا است و او زبان مهدی (ع) در زمان پیش از ظهور است. او قرار است با منطق و دلیل، نزدیکی ظهور را نوید دهد نه از روی استیصال به فحش و ناسزا متوسل شود حال آنکه طرف متناظر با کمال احترام با آنها سخن میگفت و سوال مطرح میکرد (و البته فایلهای صوتی این مناظرات که بیش از شش ساعت میباشد موجود است و در حال آپلود شدن بر روی سایتها است).
م- این فرد اگر همان یمانی مذکور در روایات است در واقع قرار است موجبات اتحاد مسلمانان را فراهم آورد، حال آنکه این فرد با برداشتن گامهای نخستین در مسیر فرقهسازی در حال ایجاد تفرقه هرچه بیشتر است که در نهایت موجب تنش و شاید حتا خون و خونریزی میان مومنان گردد. این رفتار، رفتار یمانی مورد نظر روایات، که از یاران اصلی مهدی (ع) است نیست.
ن- اینان مدعی هستند که پرچم و … حضرت رسولالله را در اختیار دارند. چنین ادعایی اگر قرار است در گوشه منزل فرد باشد از هر کسی ساخته است. اگر این اسناد در اختیار او است چرا آنها را عیان نمیکنند؟
و- به نظر می رسد اینان هم مانند ماسلف های پیش با سوء استفاده از اعتقادات مردم و روایات موجود در کتب اسلامی بنا بر آن دارند تا ابتدا مدعی یمانی بودن ، سپس مهدی بودن و در نهایت ادعای الوهیت و خدایی شوند . جا دارد مومنان در یک چاه بیش از این همه مرتبه ای که در آن افتادند ، نیافتند و از هم اکنون جلوی این خدای قلابی را بگیرند .
ی- سند بسیاری از روایاتی که آنان مطرح میکنند خود محل اشکال است.
نکته نهایی:
در زمانهای که ما در آن زندگی میکنیم ظاهرن قرار است هر کسی که قصد تقویت شهرت، قدرت و ثروت خویش را دارد از نردبام نشانههای آخرالزمانی بالا رود. از آنسو فایلهای مولتی مدیایی مانند «ظهور بسیار نزدیک است» و از سوی دیگر ادعای اینگونه اتیکتهایی که با هیچ چسبی بر یقه مدعیانش نمیچسبد.
در این میانه خوشا به حال مومنانی که ایمان خود را در گنجینه محفوظی قرار داده تا انشاالله از این آفات روزافزون مصون بمانند. مسیر انجام این دستور هم از قبل در حدیثی منسوب به حضرت رسول اکرم صل الله و علیه و آله و سلم آمده است و صلاح آن است که این دستور را نصبالعین خویش قرار داده، از افتادن به دامهای مدعیان محفوظ بمانیم:
«زمانی که فتنهها چون پارههای شب تاریک بر شما هجوم آوردند به قرآن پناه ببرید.»
والسلام علی من اتبع الهدی
حسین بزرگمنش
بعد از گذشت بیش از چهارماه از ناآرامیهای سوریه، حکومت بشار اسد موفق به سرکوب مخالفان نشده است همچنان مخالفان در هر جمعه پس از اقامه نماز به خیابانها میآیند و برعلیه بشار اسد شعار میدهند در این مقاله سعی شده است نگاهی به چرایی شروع ناآرامیها، گسترش اعتراضات و نحوه مواجهه نیروهای امنیتی بشار اسد با مخالفان داشته باشد.
1- وضعیت جامعه سوریه
جامعه سوریه از مشکلات متعددی رنج میبرد یکی از مهمترین مشکلات، مسایل اقتصادی میباشد، با گشت و گذاری در شهرهای سوریه میتوان به خوبی با فقر زیاد مردم سوریه و اختلاف وحشتناک طبقاتی مردم این کشور مواجهه شد. بشار اسد به رغم حضور یازده ساله در قدرت موفق به خروج سوریه از رکود اقتصادی نشده است. نکته بعدی وجود فساد مالی بسیار گسترده در سوریه میباشد، این فساد به حدی گسترده میباشد که هیچ سرمایهگذاری اساسی خارجی بدون حضور حزب بعث و هیت حاکمه کلید نمیخورد. یکی دیگر از دلایل ناآرامیهای سوریه فضای شدید پلیسی در این کشور میباشد، نیروهای امنیتی از اختیارات و قدرت بسیاری برخوردار میباشند و میتوانند شهروندان سوری را به راحتی و بدون انجام مراحل حقوقی بازداشت، شکنجه و حتا اعدام کنند، بیش از 30 سال در سوریه حالت فوقالعاده وجود داشت. در این کشور هیچ روزنامه یا شبکه تلویزیونی مستقل از حزب بعث سوریه وجود ندارد. انباشته شدن مشکلات متعدد اقتصادی، فرهنگی، سیاسی در این کشور به حدی میباشد که در کوتاه مدت قابل حل نمیباشند و برطرف شدن این مشکلات بدون کمکهای خارجی منجمله سرمایهگذاری گسترده در سوریه قابل حل نمیباشد.
2- دلایل شروع اعتراضات
اعتراضات در سوریه پس از بازداشت و شکنجه چند کودک در شهر درعا در جنوب سوریه آغاز شد، این کودکان اقدام به نوشتن شعار بر روی دیوار کرده بودند که توسط نیروهای امنیتی سوریه بازداشت و بهشدت شکنجه شدند. این اقدام نیروهای امنیتی سوریه باعث خشم شدید مردم درعا و اعتراضات خیابانی مردم شهر شد، تجمعات اعتراضی با سرکوب شدید نیروهای امنیتی همراه شد که منجربه کشته و مجروح شدن تعداد زیادی از مردم شد، این سرکوبها در شرایطی صورت گرفت که خواسته معترضان آزادی کودکان بازداشتی و انجام اصلاحات در کشور بود نه تغییر حکومت، از سوی دیگر موج بیداری در جهان عرب با خودسوزی جوان تونسی آغاز شده بود تاثیر مستقیم ذهنی بر روی جوانان سوری گذاشته بود و حوادث درعا جوانه قیام مردم سوریه بر علیه حکومت سوریه بود که تا به امروز ادامه دارد.
3- واکنش حکومت سوریه به اعتراضات خیابانی
حکومت سوریه در مدیریت بحران اعتراضات خیابانی بسیار ضعیف عمل کرد، به حدی که مدیریت ضعیف بحران باعث گسترش ناآرامیها و سرایت آن به سایر مناطق سوریه شد.
برای تحلیل رفتار حکومت و دستگاههای سوریه به منظور مهار بحران باید مهمترین اصول مدیریت ناآرامیهای شهری برای خوانندگان محترم تشریح سپس میزان انطباق سیاستهای حکومت با اصول فوق بررسی میگردنند.
آمادگی: یکی از مهمترین اصول مدیریت ناآرامیهای شهری آمادگی دستگاههای امنیتی به منظور مهار بحران میباشد و این نکته مهم که بسیاری از ناآرامیهای شهری بهصورت غیرمنتظره بوده و علائم بسیار کمی از خود بروز میدهند. پس ضروری میباشد حکومت خود را برای مقابله با اعتراضات خیابانی آماده کند، این آمادگی فقط مربوط به کشورهایی دارای حکومتهای استبدادی نمیشود بلکه کشورهای دمکراتیک نیز باید آمادگی لازم را داشته باشند برای نمونه حکومت انگلیس برای مقابله با اعتراضات خیابانی اخیر آمادگی لازم را نداشت و غافلگیر شد. اما در مورد سوریه نه تنها مسوولان آمادگی نداشتند بلکه علائم اولیه را نیز دسته کم گرفته بودند آنها درک نمیکردند که اعتراضات مردمی در جهان عرب، بهار پراگ عربی میباشد و قرار است به سراغ سوریه هم بیاید و به جای انجام اصلاحات همانند حکومتهای اردن، مراکش و الجزایر، امکان وقوع هرگونه ناآرامی را در این کشور انکار میکردند.
حداقل خشونت: عدم آشنایی با اعتراضات شهری این تصور را در نزد سران بعضی از کشورها و نهادهای امنیتی به وجود میآورد که در مواجهه با شورشهای شهری بهترین ابزار مورد استفاده قوه قهریه است، در حالی که این عمل پرهزینه بوده و استفاده از آن دقت و وسواس زیادی میطلبد. استفاده از سلاحهای گرم فقط در مواقع خاص نظیر دفاع مشروع یا در خطر بودن جان غیرنظامیان قابل قبول میباشد از دید جامعه جهانی استفاده از سلاح گرم برعلیه معترضان غیرمسلح عملی غیرقابل توجیح میباشد. براساس تصاویر موجود نیروهای امنیتی سوریه از سلاحهای گرم نظیر کلانشیکف، کلت کمری بر علیه معترضان استفاده میکردند و اثر چندانی از تجهیزات و وسایلی چون باتوم، سپر دفاعی، گاز اشک آور، نارنجکهای صوتی، ماشینهای آبپاش، گلولههای رنگی و پلاستیکی مشاهده نمیشود، در واقع ماموران امنیتی سوریه کوچکترین آشنایی با اصول مدیریت اعتراضات خیابانی نداشته و ندارند. سرکوب ناآرامیهای شهری ترکیبی از هنر و علم میباشد و اوج هنر مدیریت آن است که بدون توسل به خشونت یا با استفاده حداقلی از خشونت قادر باشد نظم و آرامش را به جامعه بازگرداند. به نظر میآید مسوولان امنیتی سوریه از درک اصل فوق کاملن عاجز میباشند و به روشهای سنتی خود ادامه میدهند.
شکست در عملیات جنگ روانی
یکی از مهمترین مباحث عملیات ضدشورش انجام عملیات جنگ روانی میباشد. استفاده از روشهایی چون مهندسی افکار عمومی، وحشتآفرینی، انگارهسازی از سوی نهادهای امنیتی جهان امری عادی میباشد، اما حکومت سوریه در انجام عملیات روانی با شکست بزرگی روبهرو شد زیرا با مطرح کردن اتهامات کلیشهایی چون مسلح بودن معترضان، وابسته بودن معترضان به گروهها و کشورهای خارجی مورد تمسخر جهانیان قرار گرفت و در توجیح افکار عمومی ناکام ماند.
نتیجهگیری
با توجه به حوادث چهارماه گذشته و در نبود اپوزیسیون منسجم همانند لیبی و با تاکیید بر موقعیت بسیار مهم جغرافیایی سوریه پیشبینی آینده حکومت بشار اسد کار بسیار سختی میباشد گرچه به اعتقاد نگارنده تا زمانیکه شهرهای بزرگ و مهمی مثل دمشق به طور جدی وارد میدان نشوند نمیتوان در آینده نزدیک در انتظار تحولی در سوریه بود.
دوشنبه 7 شهریور 90/ 29 اوت 2011
اجرا: دامون
استودیو: اعظم
تقویمتاریخ
گزیده اخبار مطبوعات دوشنبه ایران
پسنشینی تند- «آوای دلانگیز عود و سکوت»- اکبر ترشیزاد
بخش اول خبرها
اقتصاد کوچه-«حذف یارانه شیر به اسم مردم به کام دولت»- مهرآفرین بهرامی
مجله خبری کابل- آرین
تمام رخ- «راهی برای فرار از فشار»- آرش حسینیپژوه
بخش دوم خبرها
پسکوچه تماشا- «آل پاچینو» در نقش شاه لیر «ویلیام شکسپیر»- مجید بهشتی
گزارش روز تاجیکستان- «چرخه اول نیروگاه «سنگتوده- ۲» فعال خواهد شد»- کیومرث
پارسنامه- «سیاست مذهبی هخامنشیان در سرزمینهای تسخیرشده»- امیر و کاملیا
بخش سوم خبرها
خبر / رادیو کوچه
روز دوشنبه 29 اوت، یک گروه از مهاجمان انتحاری و افراد مسلح به یک پایگاه بازسازی متعلق به ناتو در جنوب افغانستان حمله کردند اما نتوانستند وارد آنجا شوند و در تلاش برای درهم شکستن خطوط دفاعی پایگاه با شکست مواجه شدند.
مقامهای افغان میگویند مهاجمان این حمله را علیه پایگاه مستقر در کلات، مرکز ولایت زابل ترتیب داده بودند. حمله با منفجر کردن یک بمب توسط یکی از مهاجمان در مقابل ورودیه پایگاه، در حالیکه دیگر مهاجمان تیراندازی میکردند، انجام گرفت. یکی از مهاجمان کشته، دیگری بازداشت و سومی فرار کرد.
مقامهای افغان میگویند در این حمله دو غیرنظامی نیز کشته شدند.
روز یکشنبه، محلهای دیگر در حومه کابل نیز صحنه انفجار زودهنگام در وسیله نقلیهای بود که به نظر میرسد یک مهاجم انتحاری رانندگی آن را برعهده داشت و فقط به کشته شدن وی منجر شد.
در همین حال گزارشها از کشته شدن یک پزشک و یک امدادگر در جریان عبور اتوموبیل آنان از روی یک بمب کنارجادهای در ولایت تخار در شمال افغانستان حکایت دارد.
ناتو نیز اعلام کرد دو پرسنل آن روز یکشنبه در جنوب افغانستان کشته شدند، که یکی ناشی از یک حمله شورشیان و دیگری ناشی از انفجار یک بمب جادهای بوده است. در این باره جزییات بیشتری اعلام نشده است.
بیشتر بخوانید:
«کشتهشدن فرمانده عملیاتی القاعده در پاکستان»
امیر و کاملیا/ رادیو کوچه
در نوشته اسرا (Esra) که بخشی از کتاب تورات میباشد ذکر شده است که شاهان هخامنشی عقاید مذهبی مردم کشورهای تحت سلطه خود را محترم میشمردند و روش سازشگرایی با مذاهب غیرایرانی داشتند. به همین روایت معبد یهودیان در اروشلیم به دستور هخامنشیان ساخته شده است. چرا که نه فقط بهدستور شاهان در کشورهای دیگر معبد بنا میکردند بلکه معبد نیز بهدستور آنها منهدم میگردید (هرودت تاریخنویس یونانی از خراب شدن معبدها در آتن بهدستور خشایارشاه اطلاع میدهد). اما تعجبآور نیز میباشد که خشایارشا قبل از انهدام در این معبدها نیایش نیز میکرده است. اما شاهان هخامنشی خدایان این معبدها را بهعنوان دشمن تلقی نمیکردند.
بلکه انهدام این اماکن بیشتر جنبه نظامی داشت، چرا که از یک طرف دیگر این خدایان قادر نبودند از سپاهیان خود بر علیه ارتش هخامنشی پشتبانی کنند و از طرف دیگر نیز نابودی معبدها از نظر روحی تاثیر منفی بر سربازانی داشت که بر علیه هخامنشیان میجنگیدند، در واقع اعتماد بهنفس آنها را متزلزل میکرد. و اگر شاهان بابل مجسمه خدایان کشور های مغلوب را به کشور خود آورده بودند هخامنشیان بعد از تصرف بابل دوباره آنها را به مکان اصلی خود باز گرداندند و حتا شاهان هخامنشی این خدایان را نیز پرستش میکردند. در واقع شاهان هخامنشی هم خدایان ایران را میپرستیدند و هم خدایان کشورهای تحت سلطه را.
شاهان هخامنشی معتقد بودن که پرستیدن این خدایان بقای امپراطوری آنها را طولانی میکند و در ضمن اختیارات آهورمزدا را برای ایران محدود میدانستند. با اینکه داریوش اول دین زرتشت را قبول کرده بود، اما او در معبد یونانی در باره آینده خود سوال میکرد(oracle). همین شاه در اورشلیم از کشیش یهودی خواست که برای پسرانش دعا کند. با اینکه در دین زرتشت قربانی کردن حیوانات بهوسیله آتش در مراسم مذهبی یک عمل نادرست محسوب میشد داریوش این عمل را برای یهودیان مجاز میدانست. اشاعه دین زرتشت بهقول زرتشت شناس معروف( Boyce) در زمان کورش آغاز شد.
شاهان هخامنشی با دادن آزادی مذهبی به مردم در کشورهای تحت فرمان خود و پشتبانی از احداث معبدها منافع اقتصادی و امنیتی امپراطوری را دنبال میکردند
اما شاهان هخامنشی با دادن آزادی مذهبی به مردم در کشورهای تحت فرمان خود و پشتبانی از احداث معبدها منافع اقتصادی و امنیتی امپراطوری را دنبال میکردند. معبدها از مردم مالیات کسب میکردند و بخشی از این مالیات به دربار هخامنشیها پرداخت میگردید. در هر معبدی صندوقی وجود داشت به نام «صندوق شاه». مسوول امور مالیاتی در این اماکن مذهبی یک ایرانی بود که از طرف دربار تعیین میگردید. این مالیات مذهبی جدا بود از مالیاتی که دولت هخامنشی از دستگاه اداری این کشورها دریافت میکرد.
در ضمن با دادن آزادی مذهبی در کشور تحت کنترل آرامش بر قرار میگردید که این امر شکوفاهی و رونق اقتصادی و در نتیجه درآمد بیشتر مالیاتی را به دنبال داشت. و تا قبل از تصرف مصر در زمان کامبیز این کشور خطری برای امپراطوری محسوب میشد و به همین علت دولت هخامنشی کوشش میکرد که مرزهای غربی خود را از صدمه خوردن از این سوی مستحکم کند. راضی نگهداشتن مردم در این نواحی باین سیاست کمک میکرد. از دیدگاه امروزی سیاست مذهبی هخامنشیان در کشورهای تصرف شده منطقی، خردمندانه و برای آن زمان بسیار مدرن بود. فیلسوف آلمانی هگل با نگاه باین مدرنیته دولت هخامنشی است که اشاره میکند: تاریخ بشریت با امپراطوری هخامنشیان آغاز گردید.
خبر / رادیو کوچه
روز یکشنبه، 28 اوت، عبداله گل، رییس جمهوری ترکیه، میگوید که «اطمینان» خود به بشار اسد، رییس جمهوری سوریه، را از دست داده است.
ترکیه برای ماهها کوشش کرد بین آقای اسد و مخالفانش میانجیگری کند.
آقای گل گفت که اوضاع برای حکومت سوریه به مرحلهای رسیده که دیگر برای هر اقدامی دیر شده است.
رهبران کشورهای غربی اخیرن خواستار کنارهگیری رییس جمهوری سوریه شدند.
اما آقای گل سخنی از کنارهگیری بشار اسد نگفت و تنها افزود ترکیه در کنار مردم سوریه است.
همزمان منابع مخالفان اعلام کردند شهر دمشق بامداد روز یکشنبه شاهد درگیری شدیدی بین افسران جدا شده از ارتش و نیروهای امنیتی بود.
این درگیری زمانی اتفاق افتاد که تعدادی از افسران ارتش از دستور شلیک به تظاهرکنندگان سرپیچی کردند.
بر اساس این گزارش تعدادی از افسران جدا شده به دست نیروهای وفادار به بشار اسد کشته شدند.
به گزارش رویترز، نیروهای امنیتی و افرادی موسوم به لباس شخصی، افسران جدا شده از ارتش را در منطقه شمال شرق دمشق تعقیب کردند و با آنها درگیر شدند.
در این درگیری چند تن از دو طرف کشته شدند.
لازم به اشاره است بر اساس برخی گزارشها، دولت جمهوری اسلامی در روز یکشنبه 28 اوت به ناتو اخطار داده است.
در این اخطار آمده است که اگر ناتو وارد عمل نسبت به سوریه شود بهطور رسمی مسوول هرگونه تنش و اخلال و کشتار مردم سوریه است و همچنین در این اخطار بار دیگر جمهوری اسلامی همبستگی نظامی و سیاسی خود را با سوریه اعلام کرده است.
بیشتر بخوانید:
«سفر دبیر کل اتحادیه عرب به سوریه»
ائتلاف سبز ملی ایرانیان (اسما)، از ائتلافهای حامی جنبش مردمی ایران موسوم به جنبش سبز، در آستانه سفر گزارشگر ویژه و منتخب شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد به ایران اقدام به انتشار نامهای حاوی درخواستهایی کرده است.
متن این نامه در پی میآید:
گزارشگر ویژه و منتخب شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد
جناب آقای احمد شهید
با سلام
احترامن ضمن آرزوی توفیق و سلامتی آن مقام محترم در خصوص وظیفه و رسالتی که بر عهده گرفتهاید بهاطلاع میرساند همانطور که مستحضر و مطلعید حکومت به ظاهر اسلامی ایران سالیانی است که ابتداییترین حقوق اساسی و حقیقی شهروندان ایرانی را با اعمال تهدیدات و تحریمهای مستبدانه و متحجرانه با وضع قوانین استصوابی خود نادیده و با ارعاب فضایی را ایجاد نموده که هیچ مرجع و قانونی را در مخالفت با شیوه و عملکرد با خود را تحمل نمینماید تا آنجا که فجایع قتلهای زنجیرهای، رستوران میکونوس، کوی دانشگاه و امروز شکنجهگاه کهریزک و بسیاری مظالم رقت بار دیگر حاصل این کارنامه تاریک میباشد.
اما همانطور که خود می دانید حاکمیت استبدادی با ترس و وحشت از پاسخگویی و افشا شدن ماهیت بیش از پیش خود از همه این سرکوبها وجنایات با ورود جنابعالی به هر شکل ممکن و به سهم خود مخالفت نموده است. چرا که واقعه کودتای انتخاباتی 1388 حکومت ایران دراین سه دهه مهر تاییدی بر سندی واضح از یکی از ننگینترین و مستبدانهترین شیوه از پایمال شدن حقوق اساسی میلیونها افراد در جمهوریتی بود که به پشتوانه آن این حکومت تشکیل گردیده بود و همه این سرکوبگریهای ددمنشانه تداوم مرحلهای از تحکیم خود کامگی و استبدادگری در یک نظام غیر پاسخگویی میباشد که با چپاول و حیف و میل ثروت و سرمایه امروز مردم برای مقاصد مشخص صورت میگیرد و در پس آن بیغولههای پیدا و پنهانی چون کهریزک و صدها کشته و زخمی و هزاران زندانی سر برآورده است.
و اما یقینن میدانیم که این رویهای است که ارکان حکومت و قوای اقتصادی و نظامیاش با سیطره بر آن در طی این سالها در پی آن بوده است و امروز به پشتوانه آن است که نتواند هیچگونه اعتراض و مخالفتی را در داخل و خارج تحمل کند و به زور اسلحه، شکنجه و زندان مخالفین با خود را به خیال خود ناکام گذارد. لذا این تشکل که مجموعهای از خانوادههای بازداشتیها، زندانیان، آسیبدیدگان، دانشجویان حوادث کوی دانشگاه 1378 و کودتای انتخاباتی 1388 میباشند ضمن محکومیت دستگاه حاکمیت نامشروع ایران در عدم پذیرش جنابعالی به عنوان گزارشگر ویژه حقوق بشرسازمان ملل متحد میخواهد به پشتوانه جایگاه سازمانی و حقوقی شما که معین گردیده است با طرح پرسش و بررسی موارد زیراز دستگاه حاکمه ایران درشورای حقوق بشر تحت نظر سازمان متبوعتان نسبت به خواست دردمندانه اکثریت مردم ایران و این تشکل که هم اینک بسیاری از بستگان ونزدیکان خود را در زندانها دارند با اقدام عملی خود و با اعتقاد به اعلامیه جهانی حقوق بشرحقیقتن معنا و جامه عمل بپوشانید.
1. نسبت به آزادی منتخبین و رهبران جنبش اعتراضی مردمی ایران آقایان مهدی کروبی و میرحسین موسوی ضمن در نظر گرفتن سوابق و مصونیتهای به حق ایشان اقدام عملی را در سازمان متبوع خود ترتیب دهند.
2. ضمن ابراز نگرانی و هشداربه راس حاکمیت نسبت به عواقب زندانی شدن جناب آقای مهدی کروبی با انتقال اخیر ایشان به زندان خانگی و حصر و حبس جناب آقای میرحسین موسوی و بسیاری از زندانیهای سیاسی که در شرایط وخیم جانی میباشند اقدامی عاجل و شفاف صورت پذیرد.
3. امکان و شرایط ارتباط و تهیه گزارشی مستند از شرایط سلامت آنها درحبس با خانوادههای ایشان و زندانیان فراهم گردد.
4. زمینه و شرایط ملاقات و مصاحبه با خانوادههای زندانی (وکلا ،معلمان ،اقلیتهای دینی، روزنامهنگاران و معترضین) تامین و مهیا گردد.
5. امکان بازدید و بررسی جامع از زندانها و اماکنی که به صدمات جسمی، روحی و شهادت شهروندان معترض و مخالف انجامیده صورت پذیرد.
6. تحقیق و بررسی با ارایه گزارشی مستند از پرونده مامورین و ضابطین بازداشتگاه کهریزک، زندان اوین، پزشکان مقتول، پزشکی قانونی مراکز و مرتبط با قربانیان و شهروندان معترض زندانی.
7. فراهم نمودن تامین و حمایتهای لازم از آن دسته ازفعالین، خانوادههای آسیبدیده، زندانی و مهاجری که با کوچ اجباری خود ناخواسته به خارج از مرزها پناه آوردهاند.
8. پیشنهاد مینماییم به جهت توجه و دسترسی به وضع حقوق شهروندان ایرانی که درداخل کشوربه طور روزمره و به لحاظ دین، عقیده و دیدگاههای سیاسی و تصریح شده در اعلامیه جهانی حقوق بشر مورد تهدید، بازداشت، شکنجه و اعدام قرار میگیرند یک شبکه ارتباطی و اجتماعی در فضای مجازی در این خصوص تعریف و اختصاص داده شود تا اخبار، گزارشات و مستندات بهدست آمده تصویری شفاف و روشن از درجه و میزان نقض حقوق شهروندان ایرانی بهدست آید.
با احترام و تشکر
ائتلاف سبز ملی ایرانیان (اسما)
آرین / دفتر کابل / رادیو کوچه
ملامحمدعمر رهبر گروه طالبان در یک پیامی عیدی با ایجاد پایگاه دایمی آمریکا در افغانستان مخالفت کرده است.
این پیام که از طریق ایمیل به خبرنگاران ارسال شده، رهبر طالبان گفته است افغانها به هیچ صورت حاضر نیستند آمریکا در افغانستان پایگاه دایمی داشته باشد.
ملاعمر گفته است اگر آمریکا در افغانستان پایگاه دایمی ایجاد کند، آنان شرایط را همانگونه که حالا بر این نیروها تنگ ساخته است محدود خواهند کرد.
رهبر طالبان از شهروندان افغان، دانشمندان و علما خواستهاند علیه ایجاد پایگاه دایمی آمریکا در افغانستان مخالفتشان را ابراز کنند.
در این پیام ملا عمر از پیشرفتهای این گروه در افغانستان یاد کرده و به افراد تحت امرش مژده داده با ادامه مقاومت میتوانند مناطق بیشتر افغانستان را به تصرف در بیاورند.
اما دولت افغانستان و آیساف این پیام ملاعمر را تبلیغات دروغین خوانده میگویند که در حال حاضر طالبان هیچ پایگاهی در افغانستان ندارند.
از جانب دیگر دولت افغانستان میگوید تاکنون روی ایجاد پایگاه دایمی آمریکا در افغانستان هیچ توافقی صورت نگرفته است.
وزارت خارجه افغانستان میگوید از چندی به این سو گفتوگوها برای روابط دوامدار آمریکا و افغانستان جریان دارد و قرار است دور بعدی این گفتوگو ها در سطح مشاورین امنیت ملی دو کشور در واشنگتن برگزار شود.
بیشتر بخوانید:
«امیرالمومنین، ملا عمر زنده است»
کنگره دموکراسی خواهان سبز ایران در حمایت از جنبش آزادیخواهی مردم سوریه و تغییر و تحولات سیاسی اخیر در این کشور و همچنین کشتار معترضان در این کشور به دست ارتش و نیروی امنیتی سوریه اقدام به انتشار بیانیهای کرده است.
متن این بیانیه در پی آمده است
کودتای خرداد سال 1388 ایران گرچه با تحکم اقتدارآمیز حاکمیت همراه گشت و بسیاری از شهروندان امیدوار به اصلاح و ساماندهی امور ملک و مملکت را در سرخوردگی و یاس بیمانند فرو برد، اما آغاز راهی نوین نه فقط برای ملت ایران که تمام ملتهای تحت ستم منطقه شد. گرچه نظام جمهوری اسلامی حاضر نشد سهمی به اندازه یکی کرسی از قوای سه گانه حاکمیت را در اختیار مردم بگذارد، اما ملت ایران با خروش خشمگین خود نشان داد که بازی قدرت و سیاست را تمام شده نمیداند و استیلای ولایت گونه زمامداران مستبد را بر نمیتابد.
جنبش سبز ایران چون مشعلی پیشاپیش مردم سایر کشورها نور افشاند و نشان داد که راهی جز ایستادگی در برابر دیکتاتورها باقی نمانده است. تاریخ ثابت کرده است که دیکتاتورها در برابر خواست ملتها بسی شکنندهتر از آنند که در توهم خود میپندارند. و اینگونه است که هر روز شاهد به زیر کشیده شدن یکی از حکام مستبد در منطقه خاورمیانه هستیم. بر همین اساس دیری نخواهد پایید که حرکت آزادیخواهی مردم ایران نیز به فرجامی مبارک نائل آمده و بند از پای بگسلد. بندی که توسط پیچیدهترین دیکتاتوری قرن، یعنی استبداد نعلین بر پای ایرانیان بسته شده است.
تونس و مصر و اینک یمن ولیبی و سوریه و بحرین و دیگر جنبشهایی که در میان سایر ملل سر بر آورده است گواهی بر این ادعاست که عمر دیکتاتورها سر آمده و پایان آن رسیده است. مقاومت در برابر خواست مردم هیچ سودی برای آنان نداشته و چه بهتر که هر چه سریعتر امانت به ودیعت گذاشته مردم را به خود آنان بازگردانند. بدون تردید حکام مستبد جمهوری اسلامی نیز از این قاعده مستثنی نیستند و فراموش نکنند که آغازگر این نهضت بیداری جز ملت ایران نبوده است. علیرغم تلاش حکومت جمهوری اسلامی در سرکوب جنبش مردم ایران، این حرکت که تکاپو و بیقراری و اصالت آن از هر سوی پیداست و طول کشیدن آن جز بر عمق آن چیزی نخواهد افزود. امید به فراموشی سپرده شدن آن از طرف مردم، خواب حکامی است که هیچگاه تعبیر نخواهد شد.
رهبران اقتدارگرای جمهوری اسلامی با این توهم که بر مردم چیره شدهاند همان نسخه تکراری را برای مزدوران خود در دمشق تجویز کردهاند. سر سپردگی بشار اسد به حکومت ایران که به انحا گوناگون به اثبات رسیده است هم اینک در مردمستیزی و انسانکشی نیز در معرض دید تمام جهان قرار گرفته است. پذیرش اصل سرکوب و قتل مردم به درخواست دولت ایران در قبال اصلاحات مورد انتظار مردم، لکه ننگی است که برپیشانی این دولت چسبیده است.
کنگره دموکراسی خواهان سبز ایران ضمن اعلام حمایت قاطع از جنبش آزادیخواهی مردم سوریه و ضمن اعلام همدردی به خانوادههای آسیبدیدگان جنایتهای اسد یادآور میشود که سیاستهای دولت ایران هیچ نسبتی با مردم ایران نداشته و همانگونه که در 2 سال اخیر شاهد بودیم ایرانیان بیش از همه قربانی سیاستهای غیرانسانی این حکومت میباشند.
در پایان به عنوان جزیی از ملت ایران به ملت سوریه اطمینان می دهیم که مردم ایران با داشتن خوی آزادگی پیوسته در کنارتمام آزادیخواهان جهان قرار داشته و از مبارزات غیورانه و بر حق آنها پشتیبانی میکنیم و به امید روزی هستیم که در سایه حکومتهای مردمی، تمام ملتها درکمال آرامش و صلح و روابط مسالمتآمیز و سازنده با سایر ملل به ساختن فردایی بهتر برای دنیای پر از تشویش امروز بیندیشند.
پیروز باد مبارزه ملتهای ایران و سوریه برای آزادی
کنگره دموکراسی خواهان سبز ایران
3 شهریور ماه 1390 خورشیدی
رادیو کوچه
1533 میلادی- «آتاهوآلپا» (Atahualpa)امپراتور «اینکا»، توسط «فرانسیسکو پیزارو» که از سوی دولت اسپانیا ماموریت تصرف اراضی آمریکای جنوبی و انتقال طلای آنجا به اسپانیا را داشت، کشته شد و به این ترتیب امپراتوری اینکا نیز از بین رفت.
آتاهوآلپا سیزدهمین و آخرین امپراتور اینکا در آمریکای جنوبی بود. او و برادر ناتنی و بزرگترش «هواسکار» (Huáscar) همزمان باهم در قلمرویی که پدرشان میان آن دو تقسیم کرده بود، به امپراتوری اینکا رسیدند. بخش بزرگتر و مهمتر امپراتوری شامل «کوزکو» (پایتخت باستانی اینکا)، به هواسکار و بخش شمال به پایتختی «کیتو» (پایتخت امروزی اکوادور) به آتاهوآلپا تعلق گرفته بود.
با ورود اسپانیاییها به سرزمین امپراتور اینکا، میان دو برادر جنگ درگرفت. در یورش هواسکار به کیتو، نخست آتاهوآلپا به دست برادرش اسیر شد، اما توانست فرار کند و در جنگ «چیمبورازو» (Chimborazo)، هواسکار را به اسارت درآورد. سپس به کوزکو شتافت تا پایههای قدرتاش را تحکیم کند. وی آماده کارزار با اسپانیاییها شد و در نوامبر 1532، در یک جنگ سرنوشتساز با فرانسیسکو پیزارو فاتح اسپانیایی به نبرد پرداخت و به اسارت درآمد.
وی در ابتدا دین مسیحیت را نپذیرفت و کتاب مقدسی را که کشیش اسپانیایی به او داده بود، بر زمین انداخت. اما بعد که میترسید اسپانیاییها، برادرش را علیه وی بشورانند، دستور داد تا در توطئهای هواسکار را به قتل برسانند. سپس در چنین روزی پس از تعمید تحمیلی و پذیرش اجباری مسیحیت به دار آویخته شد.
1842 میلادی- پیمان «نانکینگ» (Treaty of Nanking)بین بریتانیا و چین بسته شد و پایان «جنگ تریاک نخست» را به نفع بریتانیا رقم زد.
جنگ نخست انگلستان و چین که به جنگ تریاک نخست معروف است، بین سالهای ۱۸۴۰ تا ۱۸۴۲ میلادی روی داد. پیش از وقوع جنگ، خرید چای از چین توسط انگلستان که مردم بریتانیا علاقه زیادی به آن داشتند، بسیار افزایش یافته بود و در مقابل انگلستان، کمتر کالایی داشت که مورد نیاز چین بوده و آن را معاوضه کند. در نتیجه انگلستان با کاهش ذخیره نقره خود که آن را با چای چین مبادله میکرد، روبهرو شد و بریتانیاییهای حاکم در هند (که آن زمان مستعمره بریتانیا بود)، صدور نقره را متوقف کردند. تاجران بریتانیایی هند که صادرات این کشور در دست آنان بود نوع جدیدی از تجارت را گسترش دادند. بریتانیا کشت خشخاش را در هند گسترش داده بود از اینرو تاجران انگلیسی تصمیم گرفتند تا در مقابل دریافت چای، تریاک و کتان صادراتی هند را در اختیار چین بگذارند.
چین در اواخر دهه ۱۸۳۰، واردات تریاک توسط تاجران انگلیسی از هند در مقابل چای چین را به دلیل افزایش اعتیاد مردم چین به تریاک و در نتیجه افزایش واردات آن و کاهش ذخایر نقره این کشور، ممنوع اعلام کرد. بریتانیا نیز در ماه ژوئن ۱۸۴۰، توسط ناوگان نیروی دریایی خود، نخستین جنگ تریاک را آغاز کرد. با رسیدن ناوگان انگلیسی به «یانگتسه کیانگ»، سقوط «شانگهای» و سپس رسیدن به نانکینگ، چین تسلیم و مجبور به امضای «پیمان نانکینگ» با بریتانیا شد.
1915 میلادی- «اینگرید برگمن» (Ingrid Bergman) بازیگر سرشناس سینما و برنده جایزه اسکار سوئدی متولد شد.
در کودکی مادرش را از دست داد و پس از تحصیل در آکادمی هنرهای دراماتیک استکهلم بازی در فیلمهای سوئدی را آغاز کرد و در عرض یکسال به ستاره اول سینمای سوئد تبدیل شد. آخرین فیلم او مورد توجه «دیوید سلزنیک» (David Selznick) فیلم ساز معروف هالیوود (سازنده فیلم بر باد رفته) قرار گرفت و از او برای بازسازی دوباره این فیلم در آمریکا دعوت کرد.
استعدادی که او در فیلمهایش به نمایش گذاشت باعث شد که در عرض سه سال به ستاره زن اول سینمای آمریکا مبدل شود. پس از بازی درخشان در فیلم «دکتر جکیل و آقای هاید» برای ایفای نقش در فیلم «کازابلانکا» انتخاب شد که امروزه از آن به عنوان محبوبترین فیلم تاریخ سینمای آمریکا نام میبرند. سپس در فیلم معروف «زنگها برای که به صدا در میآید» در مقابل «گری کوپر» بازی کرد تا اینکه بازی عالی او در فیلم «چراغ گاز» اولین جایزه اسکار را برایش به ارمغان آورد.
یکسال بعد فیلم «طلسم شده» را با کارگردانی «آلفرد هیچکاک» بازی کرد که موفقیت زیاد فیلم باعث شد که «سلزنیک» بلافاصله فیلم معروف «بدنام» را به او پیشنهاد بدهد.
در سال ۱۹۵۶ بازی درخشان برگمن در فیلم «آناستازیا» باعث شد که هالیوود اسکار بهترین بازیگر زن را به او بدهد.
لازم به اشاره است وی در 29 اوت سال 1982 و در واقع در شصتوهفتمین سالروز تولدش بر اثر سرطان سینه درگذشت.
1991 میلادی- مقامات اتحاد جماهیر شوروی تمام فعالیتهای «حزب کمونیست اتحاد شوروی» را به حالت تعلیق درآوردند. حزب کمونیست اتحاد شوروی نامی بود که بازماندگان جناح بلشویک حزب سوسیال دموکرات کارگری روسیه از ۱۹۵۲ تا ۱۹۹۱ بر خود اطلاق میکرد. اما واژهی «حزب کمونیست» از سال ۱۹۱۸ که بلشویکها نام خود را «حزب کمونیست تمام روسیه» (بلشویکها) نامگذاری کردند، در ترکیب اسم این حزب بود. در ۱۹۲۵ این حزب نام خود را به «حزب کمونیست تمام اتحادیه» (بلشویکها) تغییر داد و بالاخره در ۱۹۵۲ نام «حزب کمونیست اتحاد شوروی» برگزیده شد.
در اکثریت تاریخ روسیه شوروی و اتحاد شوروی حزب کمونیست تقریبن مترادف دولت بود و تنها حزب سیاسی بود که توسط دولت و نیروهای امنیتی اجازهی فعالیت داشت. بدین خاطر تاریخ اتحاد شوروی از تاریخ حزب کمونیست جدا نیست.
نهاد منسوبکنندهی حزب کمونیست کنگرهی حزب بود که ابتدا هر سال جلسه داشت اما بعدها و به خصوص در زمان استالین این جلسات کمتر شدند. کنگره حزب کمیته مرکزی را و کمیته مرکزی دفتر سیاسی را انتخاب میکردند. در زمان استالین قدرتمندترین پست در حزب دبیر کل حزب کمونیست اتحاد شوروی بود که توسط دفتر سیاسی انتخاب میشد. در ۱۹۵۲ عنوان دبیر کل به دبیر اول و دفتر سیاسی به هیت رییسه تغییر نام داد اما در سال ۱۹۶۶ «برژنف» نامها را به صورت اولی برگرداند.
از نظر تئوری قدرت اصلی حزب را کنگرهی حزب داشت اما عملن و به خصوص پس از درگذشت «لنین» قدرت به دست دبیر کل افتاد.
———————————————–
برخی از رویدادهای دیگر
1632 میلادی- «جان لاک» فیلسوف تجربهگرای انگلیسی زاده شد. بر پایه افکار او اعلامیه استقلال ایالات متحده نوشته شده و علوم سیاسی و فلسفه سیاسی شکل گرفته است.
1949 میلادی- اولین بمب هستهای اتحاد جماهیر شوروی آزمایش شد.چهار سال پس از بمباران هستهای هیروشیما و ناکازاکی توسط آمریکا، با آزمایش نخستین بمب هستهای شوروی سلاح هستهای از انحصار آمریکا خارج شد و میان آمریکا و شوروی توازنی بهوجود آمد که «توازن وحشت» نام گرفت. در این وضعیت، هر طرف بهدلیل هراس از حمله اتمی طرف دیگر، از بهکارگیری سلاح هستهای خودداری میکرد.
1958 میلادی- «مایکل جوزف جکسون» (Michael Joseph Jackson) موسیقیدان، خواننده، ترانهسرا، رقصنده، طراح رقص، بازیگر و فعال حقوق بشر اهل آمریکا زاده شد.
منبعها:
ویکیپدیا (انگلیسی و فارسی)
نیویورک تایمز
Iranian history
خبر / رادیو کوچه
بر اثر یک بمبگذاری انتحاری در عراق روز یکشنبه، 28 اوت، دستکم 29 تن از جمله یک عضو پارلمان عراق کشته و 37 نفر زخمی شدهاند.
این حمله به یک مسجد سنیها به نام امالقری در غرب بغداد انجام شد.
وزارت کشور عراق با اعلام این خبر افزود مردان سالخورده و کودکان در میان تلفات این حمله بودند.
به گزارش آسوشیتدپرس، خالد الفهداوی نماینده استان انبار در پارلمان عراق در میان کشتهها است.
به گفته مقام های عراقی او متحد جناح سیاسی موسوم به العراقیه متشکل از سنیها بود.
مسجد امالقری واقع در محله غزالیه ستاد مرکزی سازمان اوقاف سنیها است که وظیفه آن حفظ اماکن مذهبی سنی در سراسر عراق است.
احمد عبدالغفور السماری سرپرست این مسجد به خاطر خطبههایش در مخالفت با افراطگرایی مشهور است.
قطیبه الفلاحی سخنگوی این گروه گفت که یک بمبگذار انتحاری وارد محوطه اصلی مسجد شد و خود را منفجر کرد.
خشونت ها در عراق اخیرن بار دیگر افزایش یافته است، هرچند آمار تلفات بسیار پایینتر از اوج درگیریها در سالهای 2006 و 2007 است.
روز جمعه نیز دستکم 13 تن در یک رشته حملات در سراسر این کشور از جمله در شهرهای بصره، فلوجه و بغداد کشته شدند.
بیشتر بخوانید:
«بیش از یکصد کشته و زخمی در انفجارهای شهرهای عراق»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر