شراره سعیدی/ رادیو کوچه
ما سالهای زیادیست که روحانیت را یکپارچه مقابل توده میبینیم، نگاهی مغرضانه، که تنها وجود یک نفر کافیست آن را نقض کند. نام آقای «منتظری» کافیست تا هر منتقد منصفی را دچار دلهره اشتباه کند، نام او و رفتارش آنچنان بزرگ است که حتا اگر آتئیست و سکولار هم باشیم ناگزیر برای بزرگی همت و نگاه بینیازش کلاه از سر برداریم، رفتار او آنچنان متمدنانه و حقطلبانه بود که تقریبن از هیچ شخص دیگری در تاریخ کشورمان سراغ نداریم. کافیست تا ما روحانیون را مانند سایر افراد و اقشار تنها با نگاه یک شهروند نقد کرده و نه به شغلشان، بلکه به نوع رفتار اخلاقی و کیفیت خدمترسانیشان نمره داده و بسنجیم، البته باید در نگاه منتقدانه به یاد داشته باشیم که شغلی مانند آخوند که از منظر بسیاری از روشنفکران تنها واسطهای ناکارآمد میان خدایی پرابهام و انسان است و فیالنفسه شغلی ناکارآمد و در نگاه بدبینانه، مزاحم است، مورد نیاز، توجه و احترام بیش از 80 درصد ساکنین کره زمین که به یکی از ادیان وابستگی روانی و اعتقاد دارند، است و ما نمیتوانیم از سوی جامعه مذهبیمان حکمی کلی صادر کنیم.
جمهوری اسلامی همواره با تمامی منتقداناش برخوردی زشت و تحقیرکننده داشته است، یکی از مهمترین گروههایی که مورد خشم نظام قرار میگیرند روحانیونی هستند که به آنان پشت کرده و یا بدتر از آن به اعتراض همت میکنند، شاید آشکارترین ابزار قهریهی رهبر جمهوری اسلامی برای مهار حوزهی علمیه، دادسرا و دادگاه ویژهی روحانیت است. که درخرداد 1358 پیش از آنکه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تدوین شده باشد، به دستور «آیتاله خمینی» تاسیس شد، گرچه پوشش و دلیل اولیه ایجاد این دادگاه حراست از نام روحانیت عنوان شد اما زمان نشان داد که این دادگاه مورد استفاده دیگری دارد، آقای خمینی ابتدا دستوری به این مضمون صادر کرد:
جمهوری اسلامی همواره با تمامی منتقداناش برخوردی زشت و تحقیرکننده داشته است، یکی از مهمترین گروههایی که مورد خشم نظام قرار میگیرند روحانیونی هستند که به آنان پشت کرده و یا بدتر از آن به اعتراض همت میکنند
«با آنکه در اسلام برای مجازات مجرمین فرقی بین گروهها نیست و همه در مقابل قانون برابر هستند، و باید مجرمینی که با پوشیدن لباس روحانیت خود را در این صف وارد کردهاند به مجازات برسند، لکن، بهطوری که اطلاع میدهند، عدهای مخالف اسلام و روحانیت درصدد هستند که با اسم تصفیه، روحانیت را بکوبند، و راه را برای ستمگران باز کنند. لهذا لازم است به تذکرات زیر توجه شود :
1 - نظر به اینکه روحانیون از حال معممین بهتر آگاه هستند، در شهرستانها به وسیله علمای اعلام درجه اول، هیتهایی مرکب از سه نفر از اهل علم مورد وثوق و دو نفر از معتمدین محل تشکیل و ماموریت رسیدگی به پروندههای اشخاص به صورت روحانی یا اهل منبر را به آنان بدهند و پس از ثبوت جرم – شرعن – تحت نظر دادگاه انقلاب اسلامی به مجازات برسند .
2 - هیچکس و هیچ گروهی حق ندارد متعرض معممین بشود و به روحانیون اهانت کند. در صورت تخلف، دادگاه انقلاب محل موظف است او را تعقیب و مجازات کند. تذکرات فوق برای کوتاه کردن دست عمال اجانب است از حریم محترم روحانیت، که میخواهند با نیات فاسد خود و با تز اسلام منهای روحانیت، روحانیت اسلام را که معارض منافع اربابان هستند بکوبند. ملت باید توجه به اینطور فکر استعماری و حیله مغرضانه غربی داشته باشد و ملت شریف موظف است این اقشار خائن را در صفوف خود راه ندهد. و در صورت تعرض به علما و روحانیون آنان را به دادگاه معرفی کند.» (3/3/58)
و سپس آقای خمینی طی حکمی به علی رازینی چنین فرمان داد:
جناب حجتالاسلام، آقای علی رازینی – دامت افاضاته
نظر به اهمیت و لزوم حفظ شئون روحانیت و حوزههای علمیه، جنابعالی را با حفظ سمت به عنوان حاکم شرع دادگاه ویژه روحانیت منصوب مینمایم تا برطبق موازین شرع مقدس به جرایم روحانینمایان رسیدگی نمایید. بدیهی است که شورایعالی قضایی در زمینه صدور ابلاغ قضات دادگاه و دادسرا و تامین نیرو و امکانات لازم کمال مساعدت را خواهد نمود. ضمنن کلیه دادگاهها و دادسراها موظفند تا پروندههای درخواستی که در حدود اختیارات این دادگاه و دادسراست را ارسال دارند …(25/3/66)
این دادگاه نه تنها در قانون اساسی جمهوری اسلامی جایگاهی ندارد بلکه به زعم کثیری، مغایر بسیاری از اصول آن نیز هست. دادگاه ویژه روحانیت مستقل از قوه قضاییه و دیوان عالی کشور و مستقیمن زیر نظر رهبر ایران فعالیت کرده و روند دادرسی در آن نیز با قوه قضاییه و سایر دادگاههای ایران متفاوت است. گرچه آیتاله خمینی در سالهای پایانی عمر خود در پاسخ به نامه نمایندگان مجلس بر لزوم بازگشت به قانون اساسی و موقتی بودن دستوراتی که خلاف قانون اساسی دادهاست تاکید کرد، اما «علی خامنهای» رهبر بعدی، رای به تداوم فعالیت این نهاد «همچون سایر ارگانهای مغایر قانون اساسی» داد و فعالیت آن را توسعه بخشید. این نهاد در اصل در سال 1366 شکل تازهای به خود گرفت، در سال 1369، یک سال پس از نصب آیتاله خامنهای به رهبری، دادگاه ویژه روحانیت به پیشنهاد «محمد محمدی ریشهری»، دادستان وقت کل کشور، سازماندهی نوین یافت. محمدی ریشهری که در همان سال، به حکم آیتاله خامنهای، دادستان ویژهی روحانیت شد، در آییننامهای که به رهبر جمهوری اسلامی پیشنهاد کرد اهداف این نهاد را «پیشگیری از نفوذ افراد منحرف و تبهکار در حوزههای علمیه، حفظ حیثیت روحانیت و به کیفر رساندن روحانیون متخلف» برشمرد. در حالی که در قانون اساسی جمهوری اسلامی، «مرجع رسمی تظلمات و شکایات دادگستری است.»، رویهی قضایی دادگاه ویژهی روحانیت در بسیاری موارد خارج از مواد قانون آیین دادرسی کیفری و مدنی و اصول دادرسی مصوب در جمهوری اسلامی است.
دادگاه ویژه روحانیت که یکی از ارکان قدرت ولایت فقیه در ایران و راهی برای کنترل روحانیون و حوزه علمیه از سوی رهبر ایران به شمار میرود، دهها روحانی در موقعیتهای علمی و دینی گوناگون، به حکم این دادگاه به زندان افتادند و یا اعدام شدند و هنوز هم شماری روحانی در بازداشت این دادگاه به سر میبرند. در عمر سی و چند ساله خود بسیاری از روحانیون منتقد جمهوری اسلامی را محاکمه کرده است که از جمله مهمترین آنان «آیتاله سید محمدکاظم شریعتمداری»، «آیتاله حسینعلی منتظری»، «آیتاله عبدالحمید معصومی تهرانی»، «عبداله نوری»، «محسن کدیور»، «حسن یوسفی اشکوری»، «مهدی هاشمی»، «هادی قابل»، «هادی خامنهای» و «دکتر مهدی خزعلی» که پزشکی غیرروحانی است، را احضار و زندانی کرد. همچنین در پی دست دادن «محمد خاتمی» با یک خانم در سفر به ایتالیا، برخی از وی به دادگاه ویژه روحانیت شکایت کرده و مشاور احمدینژاد در امور روحانیون نیز خواستار محاکمه وی شد. این دادگاه همچنین ضمن محاکمه «محمد موسوی خوئینیها» مدیر مسوول روزنامه «سلام» حکم به توقیف پنج ساله این روزنامه داد. این دادگاه بدون نیاز به استناد به قوانین مصوبه کشور، بنا به احکام شرعی به صدور حکم میپرداخت.
دادگاه ویژهی روحانیت در دو دههی اخیر به مخوفترین دستگاه اطلاعاتی برای مهار روحانیان در سراسر کشور بدل شد و از طریق شعبههای استانی و شهری خود کوچکترین فعالیت سیاسی روحانیان را در دورافتادهترین پارهی ایران زیر نظر دارد. دادگاه ویژهی روحانیت، خود، دارای زندانی مجزا و مجهز است و قربانیان خود را در شرایطی غیرقابل بازرسی نگاه میدارد. بنابر آمارهای غیررسمی، در میان بیش از دویست هزار روحانی در ایران، بیش از چهار هزار نفر آنان در استخدام دادگاه ویژه روحانیت هستند.
دادگاه ویژه روحانیت در دوران اصلاحات فعالیت بیشتری یافت و بسیاری از روحانیون اصلاحطلب را محاکمه کرد. نمایندگان مجلس هفتم پس از تصویب طرح دولت احمدینژاد برای قطع بودجه کمک به احزاب و نهادهای غیردولتی، بودجه آن را میان نهادیهای حکومتی تقسیم کردند که از این میان 150 میلیارد ریال نصیب این دادگاه شد. احکام شدید علیه روحانیون منتقد در حالی از سوی این دادگاه صادر میشد که در جریان انتشار فیلم یک روحانی در حال روابط جنسی، وی تنها به صد ضربه شلاق، تبعید و خلع لباس محکوم گردید.
خبر / رادیو کوچه
روز شنبه، 20 اوت، شین بائر و جاشوا فتال، دو کوهنورد آمریکایی زندانی در ایران، که به اتهام ورود غیرقانونی و جاسوسی بازداشت شده بودند با رای دادگاهی در تهران هر یک به ۸ سال زندان محکوم شدهاند.
در همین حال پس از انتشار این خبر دولت آمریکا خواستار آزادی این دو شهروند شده است.
شبکه خبر تلویزیون جمهوری اسلامی، امروز به نقل از «یک منبع آگاه دستگاه قضایی» گزارش کرد که این حکم توسط شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران صادر شده و تا ۲۰ روز قابل اعتراض است.
شین باوئر و جاشوا فتال، همراه با سارا شورد، روز ۳۱ ژوئیه سال ۲۰۰۹ توسط ماموران ایرانی در منطقه مرزی ایران و عراق دستگیر شدند و به تهران انتقال یافتند و زندانی شدند.
مقامات ایرانی پس از مدتی اعلام کردند که این سه نفر به اتهام جاسوسی و ورود غیرقانونی به خاک ایران محاکمه خواهند شد؛ در حالی که به نقل از منابع آمریکایی گفته شده است که آنان هنگام گردش در منطقه مرزی کردستان عراق با ایران، توسط ماموران ایرانی دستگیر شدند.
به گزارش شبکه خبر ایران، مطابق رای دادگاه بدوی، شین بائر و جاشوا فتال به خاطر «ورود غیر مجاز به خاک جمهوری اسلامی ایران» به سه سال حبس و به اتهام «جاسوسی به نفع سرویس اطلاعاتی آمریکا» به ۵ سال حبس محکوم شدهاند.
به گزارش این شبکه، پرونده متهم ردیف سوم سارا شرود که با وثیقه آزاد شده همچنان باز است. خانم شورد پس از خروج از ایران به آمریکا رفت.
این در حالی است که علیاکبر صالحی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی روز شنبه، 6 اوت، در مصاحبهای اظهار امیدواری کرده بود که شین باوئر و جاشوا فتال، دو کوهنورد آمریکایی که از دو سال پیش به اتهام جاسوسی و ورود غیرقانونی در ایران زندانی هستند، در نهایت آزاد شوند.
بیشتر بخوانید:
«امیدوارم دو کوهنورد آمریکایی آزاد شوند»
مهرداد/ رادیو کوچه
این برنامه، واپسین برنامهی هشتکوچه است. فصل کوتاه هشت کوچه به انتها رسید. با درود به کوچه کوچههای شما آمدیم و امروز و اینجا با بدرود از کوچههایتان کوچ میکنیم و میگذریم. اگر رسم همسایگی و نیکی را خوب به جای نیاوردیم، ببخشایید و بگذرید از ما.
امروز و این واپسین هشتکوچه، تنها یک کوچه دارد و آنهم کوچهی «وداع و بدرود» است.
اکبر ترشیزاد/ رادیوکوچه
راستش را بخواهید خودم هم قبول دارم که بخش زیادی از پولدارشدن یا نشدن آدمها به ویژگیهای شخصیتی خودشان برمیگردد. برای مثال یکی از نمونههای آشکارش خود همین بندهی حقیر، در تمام عمر نزدیک به چهل سالهام که حداقل بیست و اندیاش در روزنامهخوانی سپری شده، حتا یکبار، تاکید میکنم حتا یکبار صفحهی اقتصادی هیچ روزنامهای را ورق نزدهام و البته حالا که برمیگردم و صادقانه به آن نگاه میکنم میبینم که به هیچ عنوان کار درستی نکردهام زیرا که در زیر آسمان به این بزرگی یک دانهی ارزن هم از خودم ندارم، چه رسد به مال و اموال، اما به هر روی راهی بوده است که خودم برگزیدهام. اما چرا نگفتم همهی پولدار شدن به شخصیت و خواستن و نخواستن خود آدمها بستگی دارد؟ چرا که فکر میکنم شانس، اقبال و بینظمی و بیعدالتی موجود در عالم نیز یکی از عوامل تعیینکنندهی موقعیت اقتصادی آدمهاست.
«بیژن پاکزاد» را که حتمن میشناسید، فروشنده، تولیدکننده و طراح مد و لباس مشهور ایرانی که چندی پیش عمرش را داد به شما. ایشان چند سال پیش از مرگش مصاحبهی مفصلی با یک از خبرگزاریها کرده بود و دربارهی موضوعات مختلفی سخن گفته بود. اما بخشی از صحبتهای وی درباره ثروت و ثروتمند شدن برایم عجیب و غیرقابل قبول آمد. «پاکزاد» در این گفتوگو در جملهای و نقل به مضمون گفته بود که: «پولدار شدن لیاقت میخواهد و پول خودش به سمت کسانی میرود که قدر آن را بدانند.» راستش هرچه با خودم فکر کردم نتوانستم رابطهی آدمهای متمول و ثروتمندی همچون او را با لیاقت و شمار فراوانی از تهیدستان را با بیلیاقتی تشخیص بدهم.
«بیژن پاکزاد» در خانوادهای مرفه و ثروتمند به دنیا آمده بود و صد البته با تلاشهای خودش توانست این ثروت را چندین برابر کند. اما آیا شرایط جبری و خانوادگی که ایشان در آن به دنیا آمده و پرورش یافته بود در دستیابی به این موفقیت بیتاثیر بوده است؟ به گمان من آنانکه سعی میکنند تا هر طوری که هست نقش شرایط، تواناییها و جبر جغرافیایی و زمانی را در پیشرفت انسانها بیتاثیر ببینند ره به ترکستان میبرند. آیا میتوان شرایط فرزند یازدهم یک خانوادهی فقیر در یک کشور عقبماندهی آفریقایی را برای رسیدن به درجات بالای علم و ثروت و موفقیت با امثال «بیژن پاکزاد» برابر دانست و به تبع آن اظهار نظر کرد که بله گناه فقر، بیپولی، بیسوادی و بیفرهنگی آدمها بر گردن خود آنها و بیعرضگیشان میباشد؟
در جهان معاصر مفهومی به نام «فرصتهای برابر برای همهی انسانها» وجود ندارد که اگر چنین بود میتوانستیم از لیاقت برای پولدارشدن، مرفه بودن و کسب تحصیلات عالی سخن بگوییم. در این دنیای وانفسا بعضیها با تبعیض ذاتی به دنیا میآیند بزرگ میشوند و رشد میکنند و برخی با امکانات ویژه و منحصربهفرد و بدیهی است که این شرایط بر رفتار و منش این انسانها هم تاثیر خود را گذاشته و خواهد گذارد.
در مجتمع آپارتمانی که در آن زندگی میکنیم بالکن مشترکی وجود دارد که متاسفانه و با وجود آنکه هر چند روز یکبار بهوسیلهی کارگران بخش نظافت مجتمع پاکسازی میشود در بیشتر مواقع بسیار کثیف و آلوده است. علت آن هم ساکنین برخی از واحدها هستند که زبالههای خود را از پنجره به بیرون پرتاب میکنند که با نهایت شرمساری اکثر آنها را کارگران محروم، مستمند و عقبماندهی کشورهایی چون بنگلادش و میانمار تشکیل میدهند. فرزندان و نسل بعدی این آدمها در همین خانوادهها و با همین شرایط فرهنگی و اقتصادی بزرگ شده و شمار تازهای از عقبماندگان، بیفرهنگان و فقیران را به دنیا اضافه میکنند و این چرخه همچنان ادامه خواهد یافت. نگارنده بر این باور است که تا روزی که فرصتهای برابر تحصیلی، اطلاعاتی، فرهنگی و اقتصادی برای همهی انسانها فراهم نشود سخن گفتن از جامعهی جهانی با شهروندانی متمدن، مرفه و بافرهنگ حرفی عبث و بیهوده خواهد بود.
شهره شعشعانی/ رادیو کوچه
«ویتولد گومبرویچ» (Witold Marian Gombrowicz)نویسنده و نمایشنامهنویس لهستانی، یکی از برجستهترین چهرههای ادبیات داستانی این کشور در قرن بیستم است.
آثار گومبرویچ از داستانای کوتاه تا رمانها و نمایشنامههایش سرشار از غرایب و موقعیتهای طنزآمیز و بازیگوشانه است. گومبرویچ در این آثار اغلب گونههای ادبی، از رمانتیک، گوتیک، اروتیک، سورئال تا بدیلهایی بر داستانهای عامیانه و رمان سیاه (پلیسی و جنایی) را میآزماید، و از ورای آنها آثاری بزرگ و مستقل میآفریند. هنر گومبرویچ که شاید در بادی امر به نظر خوانندهی ناآشنا تقلیدی سبک از شیوههای شناخته شدهی ادبی بیاید، برداشتی نو از این شیوهها و استعارههاست که در لایههای پنهان خود به تاریکترین زوایای روح انسان نقب میزنند و خصلتهایی را برملا میکنند که باورشان دشوار است، خصلتهایی که به عمد یا به سهو معمولن از حوزههای آگاهی انسان بیرون رانده میشوند.
دستمایههای گومبرویچ در آثارش، سنت، مذهب، فلسفهی وجود، ملیگرایی، تمامیخواهی سیاسی، بلوغ فکری، خامی جوانی، سوداگری و کاسبکاری، نخوت، غرور و تحقیر است.
گومبرویچ در 1937 نخستین رمان خود «فردیدورک» (Ferdydurke) را منتشر کرد. این اثر در بدو انتشار مورد نقد جدی قرار نگرفت و در عوض با سوتعبیرهایی مواجه شد. دستمایهی خامی و نابالغی در این اثر که به عنوان یکی از مایههای اصلی به آثار بعدی گومبرویچ راه یافت، از سوی بعضی منتقدان به نویسندهی جوان و بی نام و نشان اثر نسبت داده شد و گومبرویچ را برآشفت. با این همه فردیدورک به عنوان یکی از شاهکارهای مدرن ادبیات قرن بیستم تا به امروز بر اعتبار خود افزوده و تحسین نویسندگانی مثل «کوندرا» و «سوزان سونتاگ» را برانگیخته است.
گومبرویچ از خانوادهای مرفه بود. در رشته حقوق در دانشگاه ورشو تحصیل کرد. در اوایل دهه 30 شروع به نوشتن داستانهای کوتاه کرد که بعدها زیر عنوان «خاطرات دوران نابالغی» (Memoirs Of A Time Of Immaturity)به چاپ رسید. از همین دوران مقالههایش را در اختیار جراید گذاشت و به ویژه با«روزنامه صبح» (Kurier Poranny) لهستان همکاری نزدیکی داشت.
گومبرویچ در آستانه آغاز جنگ جهانی دوم به سفری دریایی با کشتی از لهستان به آمریکای جنوبی رفت. در آرژانتین بود که جنگ آغاز شد و او به امید پایان گرفتن آن تصمیم گرفت در «بوینس آیرس» بماند، اقامتی که بیست و چهار سال به درازا کشید و بیشتر آن هم در تنگدستی گذشت، تا در 1963 که با دریافت بورسی از «بنیاد فورد» (Ford Foundation)به اروپا برگشت. یک سال در برلین غربی ماند و با سلامتی رو به تحلیل راهی پاریس شد. در پاریس با «ریتا لابروس» (Rita Labrosse) دانشجوی کانادایی ادبیات مدرن آشنا شد و با کمک او ارتباط نزدیکتری با مترجمان و ناشران فرانسوی پیدا کرد. گومبرویچ در 1968 با ریتا لابروس ازدواج کرد و حقوق کلیهی آثارش را به او سپرد.
گومبرویچ گذشته از داستان کوتاه و رمان، طی شانزده سال از 1953 تا تا زمان مرگش در 1969 یادداشتهای روزانه می نوشت و در مجله ادبی لهستانی زبان «فرهنگ» ( KULTURA) که در پاریس منتشر میشد به چاپ میرساند. این یادداشتها که شامل مشاهدات روزانه، نقد آثار خودش و دیگران، دیدگاههای سیاسی، اجتماعی و بحث و تبادل نظر با نویسندگان و هنرمندان است، امروزه به زبانهای مختلف ترجمه شده و به عنوان اثری مهم در کارنامه گومبرویچ و یکی از بهترین کتابهای یاداشتهای روزانه در نوع خود محسوب میشود.
گومبرویچ در سالهای آخر زندگیاش و پس از ترجمه بعضی از نمایشنامهها و رمانهایش به زبان فرانسه به شهرت نسبی رسید. در بازپسین سال زندگی نامش در فهرست نامزدهای جایزه نوبل قرار گرفت. از او همچنین یک کتاب دربارهی زندگی و آثارش به نام «گونهای وصیتنامه» (A Kind of Testament) باقی مانده که برای شناخت سبک، دیدگاهها و روند خلاقیت ادبی در آثارش منبعی معتبر است.
او در یادداشتی خطاب به همسرش در مورد آثار خود چنین میگوید: «آثار من بسیار شیک هستند، مثل یک مجموعه از چمدانها: چمدان بزرگ؛ رمانهایم. دو چمدان متوسط؛ خاطرات و نمایشنامههایم. چمدان کوچکتر؛ داستانهای کوتاهم.»
نقد و نگاه
داستان «رقاص جناب وکیل کری کوسکی» در 1926 نوشته شده است. این داستان نخستین اثری بود که گومبرویچ را به گفتهی خودش تا اندازهای راضی به ادامهی نوشتن کرد. پس از آن گومبرویچ داستانهای کوتاه دیگری نوشت که سرانجام با سرمایهی پدرش در 1933 زیر عنوان «خاطرات دوران نابالغی» به چاپ رسید. این داستانها از جمله «رقاص جناب وکیل کری کوسکی» سالها بعد در مجموعه داستانهای «باکاکای» (Bacacay) که در 1957 به چاپ رسید، گنجانده شدند.
گومبروویچ در توصیف داستان «رقاص جناب وکیل کری کوسکی» مینویسد: « قهرمان داستان که به شدت از سوی کری کووسکی مورد توهین قرار گرفته، بیش از آن که از او متنفر باشد، عاشق اوست، او را میستاید در حالی که باید از او منزجر باشد، زیرا ضعیفتر از آن است که با منطق خود منطق وکیل را به چالش بکشد. پس او را تحت فشار میگذارد چون قادر نیست نابودش کند.»
«رقاص جناب وکیل کری کوسکی» توسط «مهرشید متولی» به فارسی ترجمه شده است.
موسیقی متن:
Fine, Irving; Diversions
خبر / رادیو کوچه
براساس اظهارات وزیر نیرو در گفتوگویی با یکی از رسانههای داخلی ایران، محمود احمدینژاد قصد دارد در انتهای ریاست جمهوری خود تمام اموال خود را در پیش از حضور در جایگاه ریاست دولت و پایان دوران 8 ساله خود اعلام عمومی کند.
آقای احمدینژاد همچنین از دیگر مسوولان پیش از خود نیز بخواهد اموال خود را چون او، قبل و بعد مدیریتشان اعلام کنند.
به گزارش خبرآنلاین، وزیر نیرو، محید نامجو تصریح کرد: «چند روز پیش رییس جمهوری در سفر به من میگفتند آقای نامجو من میخواهم بعد از پایان ریاست جمهوریم همه داراییهایم را اعلام کنم تا تمام مردم از داراییهای من قبل و بعد از اتمام ریاست جمهوریم مطلع شوند و بعد بخواهم آقایان دیگر هم بیایند و اموال و داراییهای خود را قبل و بعد از مدت مدیریتشان اعلام کنند.»
وی در ادامه افزود: «الان واقعن کشور در فضای آرامی است و باید این آرامش حفظ شود اجازه دهیم کارها و سیاستهایی که رییس جمهوری دارد اجرا بشود سیاستهای پولی و مالی که میتواند تولید ثروت کند که میتواند باندهای ثروتاندوز نامشروع را به هم بریزد بنابراین باید به ایشان زمان داد و کمکشان کرد که طرحها و برنامههای ملی به سرانجام برسد.»
آقای نامجو در پایان توضیح داد: «من معتقدم احمدینژاد یکی از قویترین مدیرانی است که من در طول فعالیت کاری دیدهام. واقعن هیچ شخصی با قدرت و درایت ایشان نمیتواند دولت را اداره کند. اما به هر حال هر کسی ایراداتی هم دارد. باید به کسی که مردم انتخاب کردهاند کمک کرد. حتا کسانی که مخالف دولت هستند هم باید به نظر مردم احترام بگذارند و سعی کنند به جای سنگاندازی به ایشان در راهبرد مقاصد ملی کمک کنند.»
این در حالی است که در ماههای اخیر تنش میان مجلس و دولت جمهوری اسلامی افزایش یافته و برخی از نزدیکان به دولت از سوی قوه قضاییه به اتهام فساد مالی و اخلاقی بازداشت شده و مورد بازجویی قرار گرفتهاند.
این تنشها از زمانی آغاز شد که محمود احمدینژاد با استعفای وزیر اطلاعات موافقت کرد اما پس از آن آیتاله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، طی دستوری تحت عنوان «حکم حکومتی» حیدر مصلحی را در پستش ابقا کرد.
پس از آن محمود احمدینژاد نزدیک به دو هفته در محل کار و جلسات هیت دولت شرکت نکرد که همین امر موجب ایجاد موجی از انتقادات از سوی چهرههای اصولگرا و نمایندگان مجلس علیه وی شد.
بیشتر بخوانید:
«فصلالخطاب بودن سخنان رهبری شرط حضور در نظام است»
«تردیدی در اعتماد مردم به حکومت راه ندارد»
خبر / رادیو کوچه
مقامهای مصری روز شنبه، 20 اوت، اعلام کردند به دنبال کشته شدن پنج نیروی امنیتی این کشور در مرز با اسراییل، سفیر خود را از تل آویو فرا میخوانند.
به گزارش خبرگزاری مصر، منا، این پنج نفر روز پنجشنبه در جریان تعقیب پیکارجویان فلسطینی توسط نیروهای اسراییلی کشته شدند.
این پیکارجویان پیشتر با انجام حملهای در نزدیکی مرز مصر باعث کشته شدن ۸ اسراییلی شده بودند.
اسراییل گفته که نیروهایش مسوول مرگ این پنج مصری نیستند اما در این باره تحقیق خواهد کرد.
از سویی دیگر بمباران غزه توسط نیروی هوایی ارتش اسراییل ادامه دارد. بر اثر این حملات از روز جمعه 14 تن کشته و 3 نفر زخمی شدند.
مهشب تاجیک/ رادیو کوچه
سومالی در شاخ آفریقا بر اساس گزارش سازمان ملل دچار قحطی بزرگی شده است. اما این قحطی چه معنایی دارد؟ اگرچه ممکن اندکی شگفتآور باشد، اما تعریف قحطی چیزی فراتر و پیچیدهتر از یک کمبود غذای ساده است. در حدود این دو ماه قحطی اعلام شده در این کشور شاید بیش از هزاران نفر که بسیاری از آنان کودکان به خصوص کودکان زیر پنج سال بودهاند در اثر قحطی جان باختهاند.
اصطلاح «جامعهی قحطی» به جامعهای گفته میشود که بخش بزرگی از سرزمینشان در اقلیم خشک است و بیشتر جمعیت نیز نزدیک این اقلیم زندگی میکنند. برخلاف پدیدههای طبیعی دیگر مانند سیل یا زلزله که ممکن است طومار زندگی مردم بسیاری را در هم بپیچد، قحطی به عنوان یک پدیدهی طبیعی در بسیاری از اوقات شامل حال مردم فقیر و فرودست جامعه میشود، زیرا علاوه بر اینکه قحطی پدیدهای طبیعی است بسیاری از موارد دیگر مانند سیاستهای غلط دولتها، بیفرهنگی، جنگ و خشونت و استعمار و استبداد نیز به این مسئله دامن میزند.
در سرزمینی که محل آیند و روند قحطی است و مستعد و مناسب برای این پدیده است، نخستین چیزی که همیشه مردم این اقلیم را تهدید میکرده است چگونگی کسب درآمد برای دولتها و حکومتها بوده. و با تاسف بیشتر این دول به فکر کسب درآمد و پرکردن جیبهای دولتمردانشان بودهاند تا ادارهی یک مملکت به سبک و سیاقی که بتوان بر این بلای خانمانسوز غالب شد. و در این برههها ابتداییترین و حیاتیترین مسئله برای ادامهی حکومت که اعتماد ملت به دولت است از بین میرود. بدین سان اعتبار سیاسی بسیاری از دولتها هم از بین میرود و زمینهساز جنگ و استقرار گروههای بنیادگرا نیز میشود.
امروز این پدیده از مسلمات دانش اقلیمشناسی است. ولی در گذشته برداشت مردم از این پدیده نه یک رخداد طبیعی بلکه یک کیفر آسمانی بوده است. این پدیده سبب نبود استقرار و استمرار نسبی و در نتیجه وضع نامتعادل جامعه و به دنبال آن نبود فرهنگ و دانش لازم در بین مردم نیز شده است. قحطی در بسیاری از موارد زمینهساز کوچ، مهاجرتهای اجباری و حتا جنگ شده است. ناپایدار بودن شرایط در این کشورها مانع از یک شکلگیری درست حکومت و منابع مالی شده است و به دنبال آن بسیاری دیگر از آفات اجتماعی که این بدبختی امروز را دامن میزنند.
پدیدهی گرسنگی یک پدیدهی ژئوپلتیکی میباشد که با وجود منابع سرشار و غنی در آفریقا به دلیل بسیاری از سیاستهای نادرست گریبان مردمان بیپناه کشور سومالی را گرفته است. خشکسالیهای مدوام در منطقه شاخ آفریقا به موضوعی همیشگی تبدیل شده است، اما در این میان جنگ میان طرفهای درگیر در سومالی، تهاجم اتیوپی و اقدامات آمریکا و متحدانش علیه شبهنظامیان الشباب، بیش از پیش به بحران بیثباتی در این منطقه دامن زده است.گرسنگی در کشور سومالی آنقدر شدید شده است که هزاران نفر برای رسیدن به اردوگاههایی که بتوانند در آن شکمشان را اندکی سیر کنند کیلومترها را پای پیاده طی میکنند. به گفتهی کارکنان سازمانهای امدادرسانی، مادرانی که کودکانشان را با خود میبرند مجبورند دست به انتخابهای دشواری بزنند. آنها مجبورند کودکانی را که ضعیف شدهاند و امیدی به زنده ماندنشان نیست در کنار جاده به حال خود رها کنند تا بمیرند و با کودکانی که قویتر هستند خود را به نخستین مرکز امدادرسانی برسانند. مشکل دیگری که مردم قحطیزده سومالی با آن دست به گریبان هستند آن است که اغلب مناطق قحطیزده تحت کنترل نیروهای «الشباب» هستند و به دلیل وضعیت بد امنیتی موجود در این مناطق گروههای امدادرسانی به هیچ وجه تمایلی برای حضور در این مکانها ندارند.
در همین رابطه سازمان ملل سه منطقه از سومالی را به عنوان مناطق قحطیزده شناسایی کرده اما به دلیل حضور گروه بنیادگرای دیگر یعنی «القاعده» در این مناطق امدادرسانی به آنها نیز با مشکل روبهرو شده و این در حالی است که دست کم 450 هزار سومالیایی در مناطق تحت کنترل القاعده زندگی میکنند. وخامت اوضاع سومالی به حدی است که سازمان ملل برای دومین بار پس از سال1992 اعلام قحطی کرده است. در آفریقا جان انسانها ارزانترین کالا بوده و تجاوز به زنان و کودکان، غارت و نسلکشی به عنوان یکی از مشخصههای این آن یاد میشود اما قحطی شاخ آفریقا به مانند چوب حراجی بر انسانها جان آنها را میستاند.
امروز علاوه بر کمکهای مردمی به مردم گرسنه که شاید بسیاری حتا به آنها نرسد، باید به فکر یک کمک درازمدت انسانی برای مردم آفریقا بود. صحنههای دردناک رنج و گرسنگی مردمی که به علت نبود غذا میمیرند، فقط به همین سادگی نبود غذا نیست. عوامل بسیاری به این نبودن کمک میکند تا بچهای بیگناه از نبود غذا بمیرد یا مادران مجبور به انتخاب بین فرزندان خود شوند تا بقای دیگر به قیمت فنای آن یکی باشد.
شنبه 29 مرداد 90/ 20 اوت 2011
اجرا: اعظم
استودیو: سیاوش
تقویم تاریخ
گزیده اخبار مطبوعات شنبه ایران
مجله جاماندگان- «دادگاهی ویژه روحانیون»- شراره سعیدی
بخش اول خبرها
پسنشینی تند- «گر تو نمیپسندی تغییر کن قضا را»- اکبر ترشیزاد
مجله خبری کابل- آرین
روان به سلامتی- «ایدههای روانپاکی»- علی انجیدنی
دایرهی شکسته- «مرگ را به مساوات تقسیم کنید»- مهشب تاجیک
بخش دوم خبرها
قصههای ما، از رویا تا واقعیت- «رقاص جناب وکیل کری کوسکی»- شهره شعشعانی
بخش سوم خبرها
هشت کوچه- «کوچهی وداع و بدرود»- مهرداد کوچه
علی انجیدنی/ رادیو کوچه
با سلامی دوباره خدمت همه شنوندگان عزیز برنامه «روان به سلامت» رادیو کوچه. امروز هم در خدمت شما هستم با یک بحث داغ و شیرین از سری بحثهای بررسی روح و روان و سلامت و اینجور چیزهای ما و شما و همه مسوولان ما و شما.
هر دکتر روانپاکی و یا هر روانپاک دکتری حتمن ایدههای بسیاری در زمینههای بسیارتری داره که در وقتش از خودش صادر و یا ساطع میکنه. حالا ممکنه چند وقتی ایده نده ولی این بدان معنی نیست که دکتر مورد بحث ما فاقد ایده است چون از نظر علم احتمالات نداشتن ایده در یک دکتر همزمان روانپاک سگ درصد نامحتلم…نامحتمل است.
ایده دو شرط داره یکی شرط لازمه که همون ذهن فعال و پویاست و این در دکترهای روانپاک به وفور پیدا میشه و یکی شرط حادثه یعنی چه شرایطی وجود داشته باشه تا ایده تولید و یا اعلام بشه. ایده ده که در اینجا دکتر روانپاک است اول همه جوانب سیاسی اجتماعی اقتصادی انفرادی و غیره رو در نظر میگیره و بعد کمی،فقط کمی، زور میزند و ایده را از خود خارج میکند و میده دست مسوول دفترش تا کارهای بعدیاش رو انجام بده. حالا این ایده چند نوع و چند مرتبه داره که الان براتون توضیح میدم.
ایدههای اقتصادی:
کسی که درس میخونه و یا نمیخونه براش میخونن و دکتر میشه، اول در بخش اقتصادی مغزش یه اتفاقاتی میافته. تا قبل از دکتر شدنش فکر میکرد که اقتصاد یعنی علم حساب و کتاب بعد اونوقت میفهمه که نه این مقوله کاملن بیحساب و کتابه و به قول معروف هرکی هر کیه… در اینجا بهتون بگم فرقی نمیکنه که طرف دکتر در طب بشه یا دکتر در راه و ساختمان و یا دکتر در جاهای دیگه، همهاش یه جوره. دکترهای طب مدرکشون رو که میگیرن فقط رو پول مردم حساب میکنند و فقط جمعآوری میکنند، اونم پولهای بقیه رو، دکترهای راه و ساختمان هم همینطور، پولهای مردم رو جمع میکنند و میدن دوروبریهاشون تا یا بخورندشون یا بفرستتند ناکجاآباد. حالا از ایده دور نشیم. این موجودات یعنی همین دکترهای روانپاک مثل خودم هر از چند گاهی از خودشون ایده اقتصادی در میارند. اون دکتر طب روانپاک مثلن میگه من روش جدیدی در درمان فلان بیماری کشف کردم که تا حالا به ذهن جن هم نرسیده و شروع به تبلیغ میکنه و اقتصاد خودش رو بهتر میکنه و مال مردم بیچاره را بدتر. این دکتر راه و ساختمان روانپاک هم میگه من یه راه پیدا کردم که همه پولهای مملکت بین مردم پخش بشه و دیگه دست عدهای خاص نیوفته و اونم شروع به تبلیغ میکنه و اقتصاد خود و اطرافیانش بهتر میشه و اقتصاد مردم بد از بدتر.
ایدههای سیاسی:
دکترهای روانپاک وقتی ایده سیاسی میدن که بدونن الان این ایده شون بازار مصرف داره بازم فرق نمیکنه دکتر چی باشند. مهم ایده است و استفادهای که از این ایده بهشون میرسه. دکتر روانپاک طب مثل خودم میخواد بشه رییس انجمن دکترهای روانپاک… اول یه مدتی تو همه جلسات بیربط و باربط شرکت میکنه و خودش رو آدم جاافتاده و باوقاری نشون میده که به جا و خیلی مختصر اظهار نظر میکنه و بعد با کمک چند تا از رفیقهاش نظرات زایگوماتیک خودش رو تو بوق و کرنا میکنه و وقتی موقع انتخاب ریاست انجمن میشه با هر روش و کلک جوانمردانه و ناجوانمردانه اون رو بهدست میاره. بعدش میشه یه خری بدتر از قبلی و دیگه نه وقاری ازش میمونه و نه جاافتادگی. میوفته دنبال کسب قدرت بیشتر و دهن بقیه همکارهاش رو سرویس کردن. هر از چند گاهی برای اینکه سری تو سرا در بیاره از خودش ایده در میاره که مثلن از امروز در انجمن دکترهای روانپاک از بخش جلوی به عقبی منتقل میشه و اینکار باعث جلوگیری از اتلاف انرژی و هزار کوفت و زهر مار دیگه میشه…. دکتر روانپاک راه و ساختمان هم مثل این مادر مرده همین کارها رو میکنه تا قبل از انتخابش هزار تا ژانگولر بازی و وعده و عید و حرفهای زیبا و بیبندوبار جذب کن میزنه و بعد که انتخاب شد میشه برادر زرد نفر قبلی. حالا ایده نگو طبق طبق از دکتر ما در میاد. امروز باید وسط خیابونها رو عکسبرگردون زد. فردا نگو باید آپارتمانها رو فلت کرد. روز بعد باید برای شاه لیر جشن تولد گرفت و … .
ایدههای فرهنگی:
یارو وقتی دکتر میشه با فرهنگ خداحافظی میکنه حالا شما هر نوع فرهنگی که فکرش رو بکنی. دکتر روانپاک طب تمام فرهنگهای شناخته شده و شناخته نشده بشری رو میبوسه میذاره کنار، میشه یه آدم بیفرهنگ کامل. رعایت هیچچیز و هیچکس رو نمیکنه ولی وقتی موقعش برسه چنان ایدههای فرهنگی از خودش صادر میکنه که آدم فکر میکنه پسوند نام خانوادگیاش هم فرهنگی بوده. مثلن میگه «آدمها باید آداب و فرهنگ درست خوردن و نوشیدن رو داشته باشند من همیشه برای مریضهام این نظریه و ایده رو میدم که شما سر سفره که براتون غذا میکشند اول با قاشق اون رو نصف کنید و فقط نصفه مشخص شده رو بخورید و یا اگه میخواین همیشه سلامت بمونید بعد از خوردن بلند شید و جلوی کتابخونتون کمی این ور و اون ور برید و یه کتاب داستانهای کوتاه انتخاب کنید و پشت میز مطالعه یه داستان کوتاه رو بخونید تا هم فرهنگ کتابخونی تون تقویت بشه و هم مشکلات گوارشی نداشته باشید.» حالا خودش چیکار میکنه درازکش کنار سفره مثل گاو میخوره و بعد همینجوری خوابش میبره و تا قبل از بلند شدن خروپفاش چند تا آروغ هم نصیب بقیه میکنه.
دکتر راه و ساختمان اوضاعش بدتره. اون میگه فرهنگ قدیمی کشور رو باید احیا کنیم ولی بحث کتابهاشون پیش میاد میگه نه، خودمون کتاب خوب داریم. یا میگه دختر و پسر میتونن با هم راحت ارتباط داشته باشند ولی تو دانشگاه باید بینشون دیوار باشه. و یا همه باید قوانین رو رعایت کنند بعد خودش و دارودستهاش میگن این قانون برای اجرا مناسب به نظر نمیرسه. دکتر راه و ساختمان ما در بخش فرهنگ اینقدر ایده میده که همه میگن جون هرکی دوست داری بس کن.
اگه بخوام از ایدهپردازیهای دکترهای روانپاک در زمینههای دیگه بگم باید تهیهکننده برنامه وقت یه روز کامل پخش رو به من بده تا مردم بدانند که این دکترهای روانپاک چی در چنته دارند و همه قدرشون رو بیشتر و بهتر بدونند. پس تا فرصت بعد بدرود.
خبر / رادیو کوچه
گزارشهای روز شنبه، 20 اوت، از سوریه حاکی از آن است که نیروهای امنیتی به سوی مردم در شهر حمص تیراندازی کردهاند.
این در حالی است که مقامهای دولت سوریه اطمینان خاطر داده بودند که عملیات نظامی علیه معترضان متوقف شده است.
فعالان سوری میگویند تانکهای ارتش سوریه با پشتیبانی هلیکوپترها طی شب گذشته به عملیات خود ادامه دادهاند.
فعالان مخالف دولت میگویند در خشونتهای روز جمعه ۴۰ تن توسط نیروهای امنیتی کشته شدهاند.
یک هیت سازمان ملل قرار است امروز برای بررسی اوضاع وارد سوریه شود. این هیت گفته است دولت سوریه اجازه داده تا از تمامی نواحی بازدید کند.
بیشتر بخوانید:
«بیست کشته در تیراندازی نیروی ارتش سوریه»
خبر / رادیو کوچه
رائول روئیز، سینماگر نامی شیلیایی–فرانسوی بامداد جمعه، 19 اوت، در پاریس درگذشته است.
این سینماگر ۷۰ ساله بر اثر عوارض بیماری ذاتالریه فوت کرد.
ژیل ژاکوب، مدیر جشنواره سینمایی کن، درباره او گفت: «امروز یکی از بزرگترین نمایندگان سینمای مدرن را از دست دادیم.»
رائول روئیز سال گذشته جایزه سینمایی معتبر «لویی دلوک» را برای فیلم «رازهای لیسبون» دریافت کرد.
این فیلم به درازای چهار ساعت و نیم، بر پایه رمانی از یک نویسنده پرتغالی قرن نوزدهم ساخته شده است.
رائول روئیز در سال ۱۹۸۷ با کارگردانی رمان «بوف کور»، اثر معروف صادق هدایت را به دنیای فلسفی و فضای سینمایی خود برد.
روئیز در گفتوگویی تاکید کرد که «بوف کور» او تجربهای شخصی است و اقتباسی دقیق از اثر صادق هدایت نیست.
برخورد آزادانه با اثر هدایت، به او اجازه داد فیلمی بسازد که از فضای ابهامآلود «روان داستان» نویسنده ایرانی بیرون آمده و به دنیای آشنای سینماگر شیلیایی وارد شده است.
خبر / رادیو کوچه
به موجب حکم صادر شده از سوی دادگاه کیفری استان البرز، متهم به قتل روحاله داداشی قویترین مرد ایران، به اعدام در ملاعام محکوم شده است.
به گزارش روز شنبه روابط عمومی دادسرای عمومی و انقلاب کرج، دادگاه کیفری استان البرز در جلسه رسیدگی به پرونده قتل روحاله داداشی که با حضور متهم، اولیا و وکلای آنان برگزار شد، پس از بررسی موضوع، این حکم را صادر کرد.
بنابراین گزارش، این حکم پس از ابلاغ به طرفین و درصورت اعتراض و رسیدگی در دیوان عالی کشور و قطعیت آن، باید مورد استیذان رییس قوه قضاییه قرار گیرد و در ملاعام به اجرا درآید.
روحاله داداشی قویترین مرد ایران حدود ساعت 24 شنبه 25 تیرماه سال جاری در درگیری با سه جوان در خیابان پونه گلشهر کرج براثر ضربات چاقو جان باخت.
بیشتر بخوانید:
«مجلس ایران دو وزیر و رییس پلیس را فراخواند»
رادیو کوچه
636 میلادی- «خالد بن ولید» سردار مسلمان عرب در دره یرموک در فلسطین، یک ارتش امپراتوری بیزانس را شکست داد که این نبرد با نام «یرموک» (Yarmouk) شناخته میشود.
این نبرد به مدت شش روز در نزدیکی رودخانه یرموک در حوالی مرز امروزی سوریه و اردن اتفاق افتاد و نتیجه آن پیروزی لشکر مسلمانان بود.
این شکست به حکومت بیزانس در آناتولی برای همیشه پایان داد و به عنوان سرآغاز موج اول گسترش اسلام خارج از قلمرو اعراب بعد از وفات پیامبر اسلام (محمدابن عبداله) شناخته میشود. یک سال پس از جنگ یرموک، مسلمانان بیتالمقدس را محاصره کردند. گفته شده جنگ یرموک اصلیترین جنگ منطقه شام و فتحالفتوح آن سرزمین به حساب میآید.
1901 میلادی- «سالواتوره کوآزیمودو» (Salvatore Quasimodo) نویسنده و شاعر ایتالیایی در شهر «مدیکا» (Modica) متولد شد.
وی تحصیلات خود را تا مرحلهی دبیرستان کامل و در رشتهی ریاضی فیزیک و هندسه تحصیل کرد. در همان سالها بود که اولین فعالیتهای سیاسی و حقوقی خود را با عدهای از دوستاناش آغاز کرد. همچنین شروعی بود برای نوشتههایاش به شعر و نثر که تعدادی از آنها را هم به چاپ رساند. پس از اخذ مدرک دیپلم به رم رفت و به علت مشکلات مالی خانواده و همچنین به دلیل تمایلات شخصی به ادبیات تحصیلات آکادمیک را رها کرد و به نوشتن ادامه داد.
در ١٩٣١ کتاب معروفاش «نیهای غرق شده» را به چاپ رساند. در ١٩۴٢ مجموعهی اشعارش به نام «آینه» و همچنین تالیفاتی به نام «و شب هنگام نزدیک است» را چاپ کرد که تالیف اخیرش توضیحی بر اشعار دههی ٣٠ و اشعار نو است.
فعالیتهای ضدفاشیستیاش برای او مشکلاتی به همراه داشت؛ از جمله اینکه اتهاماتی به او نسبت میدادند. در سالهای جنگ «انجیل» و اشعار «اودیسه» را ترجمه کرد که در سال ١٩۴۵ چاپ شدند. در همان سال با روزنامهی «عصرمیلان» همکاری میکرد.
«شبانههای پادشاه خاموش»، «آبها و سرزمینها»، «زندگی خواب نیست»، «سرزمین بینظیر» و «گزیدهی اشعار ایتالیای بعد از جنگ» برخی دیگر از آثار سالواتوره هستند.
1968 میلادی- نیروهای پیمان ورشو برای سرکوب هواداران «دوبچک» وارد چکسلواکی شدند.
در سالهای اولیه زمامداری «لئونید برژنف» (Leonid Brezhnev) بر اتحاد جماهیر شوروی، تغییر و تحولاتی را در کشور چکسلواکی تحت رهبری «الکساندر دوبچک» (Alexander Dubček) ایجاد کرد. شتاب تحولات در چکسلواکی و فاصله گرفتن این کشور بلوک شرق از سایر کشورهای کمونیستی، باعث نگرانی سران کرملین از اوضاع چکسلواکی شد. از این رو طی دو کنفرانس با حضور رهبران پنج کشور عضو پیمان ورشو، از چکسلواکی خواسته شد تا ضمن قبول اصل تساوی حقوق احزاب کمونیست، از آرمانهای سوسیالیستی بلوک شرق دفاع کند. اما دوبچک تغییر زیادی در خط مشی خود نداد.
تا اینکه 24 لشکر از نیروهای پیمان ورشو در شامگاه چنین روزی وارد خاک چکسلواکی شدند و بدون برخورد با مقاومتی به طرف پایتخت پیشروی کردند. دوبچک از نیروهای مسلح چکسلواکی خواست که از مقاومت در برابر آنها خودداری کنند.
برژنف نیز تجاوز نیروهای پیمان ورشو به چکسلواکی را اینگونه توجیه کرد که هرگاه دستآوردهای سوسیالیسم در یک کشور سوسیالیستی به خطر بیفتد، کشورهای دیگر سوسیالیست برای حفظ و حراست از آن، مسوولیت مشترک دارند. این نظریه بعدها به عنوان «دکترین برژنف» یا «اصل حاکمیت محدود» نیز شهرت یافت. در آوریل 1969، دوبچک از سمت دبیرکلی حزب کمونیست برکنار شد و دولت مسکو بر سر کار آمد.
1991 میلادی- امروز به عنوان سالروز استقلال «استونی» از اتحاد جماهیر شوروی سابق است. کشور استونی برای اولین بار، پس از انقلاب کمونیستی شوروی و پایان جنگ جهانی اول استقلال یافت، اما بر اساس قرارداد محرمانهای که در سال 1939 توسط «هیتلر» و «استالین» امضا شد، استونی در حوزه نفوذ شوروی قرار گرفت. یک سال بعد، این کشور، رسمن به جمهوریهای شوروی پیوست. در پی تحولات شوروی در اواخر دهه 1980 و روند استقلالطلبی در جمهوریهای این کشور، استونی نیز از سال 1989 تلاش خود را باردیگر برای کسب استقلال آغاز کرد. در همهپرسی مارس 1991، حدود 80 درصد از مردم استونی به استقلال رای دادند و در چنین روزی استقلال این کشور اعلام شد. کشور استونی واقع در شمال شرقی اروپا و ساحل دریای بالتیک، و دارای نظام سیاسی جمهوری است.
———————————————–
برخی از رویدادهای دیگر
1332 خورشیدی- روزی که دکتر مصدق و یارانش بازداشت شدند، یک روز پس از 28 مرداد دکتر مصدق و چند تن از یارانش از جمله «دکتر صدیقی» و «دکتر شایگان» در خانهای در خیابان کاخ دستگیر و زندانی شدند.
1778 میلادی- زادروز «برناردو او هیگینز» بانی استقلال کشور شیلی است. وی مردی لیبرال چپ و هوادار اصلاحات ارضی و بر ضد فئودالیسم و اشرافیت بود.
منبعها:
ویکیپدیا (انگلیسی و فارسی)
راسخون
وازنا
جام جم
خبر / رادیو کوچه
کیم جونگ ایل، رهبر کره شمالی روز شنبه، 20 اوت، برای دیدار با مقامهای روسیه به این کشور سفر کرده است. این نخستین سفر رهبر کره شمالی به روسیه طی ده سال گذشته است.
سفر کیم جونگ ایل به روسیه با قطار انجام شده و او وارد خاور دور روسیه شده و قرار است در این منطقه و سیبری با دمیتری مدودف، رییس جمهور روسیه دیدار و گفتوگو کند.
در این دیدارها، درباره از سر گیری مذاکرات بینالمللی در باره برنامه هستهای کره شمالی گفتوگو خواهد شد.
روز جمعه روسیه نزدیک به پنجاه هزار تن گندم به کره شمالی ارسال کرد. کره شمالی در بحران شدید مواد غذایی بهسر میبرد.
بیشتر بخوانید:
«کره شمالی گزارش آتش توپخانه را تکذیب کرد»
رادیو کوچه
مهمترین عنوانهای مطبوعات امروز ایران:
خراسان
1) ارایه مکتوب طرح گام به گام روسیه به ایران و ادامه سکوت1+5
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=5&day=29&id=1033808
برای نخستین بار پس از آغاز مذاکرات رسمی ایران و روسیه درباره طرح گام به گام ، علیاکبر صالحی، وزیر خارجه قید ایران را در مورد این طرح مطرح و تصریح کرد: «ایران با روح طرح و این که حرکت گام به گام جدیدی داشته باشیم، موافق است اما گامها باید متقابل برداشته شود.» به گزارش خبرگزاری ایسنا، طرح روسیه برای مسئله هستهای ایران موسوم به طرح گام به گام به صورت مکتوب در اختیار وزیر خارجه کشورمان قرار گرفته است. در همین حال طرفهای غربی همچنان در قبال مذاکرات ایران و روسیه وطرح گام به گام مسکو سکوت اختیار کردهاند.
2) وزارت اطلاعات: یک شبکه دین ستیز در فضای مجازی شناسایی و منهدم شد
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=5&day=29&id=1033784
روابط عمومی وزارت اطلاعات با صدور اطلاعیهای اعلام کرد که با پیگیریها و اقدامات اطلاعاتی – عملیاتی سربازان گمنام امام زمان یک شبکه از عناصر دین ستیز که در فضای مجازی با استفاده از شگردهای گوناگون نسبت به تخریب باورها و اعتقادات دینی مردم اقدام میکردند، شناسایی و منهدم شد. بر اساس این اطلاعیه در تحقیقات انجام شده از دستگیر شدگان نقش برخی سفارتخانههای کشورهای اروپایی و عناصر صهیونیستی از جمله عوامل فرقه ضاله بهاییت در این اقدام دین ستیزانه کشف شده و متهمان نیز به داشتن ارتباط با عوامل بیگانه اعتراف کردند. یادآور میشود، وزارت دفاع آمریکا در سال میلادی گذشته ۵۵ میلیون دلار را به جنگ نرم علیه ایران اختصاص داده بود.
کیهان
1) فارین پالیسی: غرب با تحریم به اقتصاد ایران خدمت کرد
http://www.kayhannews.ir/900529/2.htm#other201
فارین پالیسی با انتشار مقالهای، تصویر سیاه و تاریک غرب از اقتصاد ایران را منطبق با واقعیت اقتصادی جمهوری اسلامی ندانست.
فارین پالیسی در این مقاله که به قلم «ابوالقاسم بینات» به نگارش درآمده با بیان اینکه استراتژی فعلی غرب در قبال ایران مبالغه در تاثیر تحریمها بر اقتصاد ایران است نوشت: «غرب با ارایه تصویری تاریک و سیاه از واقعیات اقتصادی ایران و نادیده گرفتن عناصر متعدد و مثبت آن قصد دارد در مورد اثرات تحریمها بر اقتصاد ایران مبالغه کند.»
2) بروجردی: گام بعدی روسها فشار بر آمریکا برای حذف تحریمهاست
http://www.kayhannews.ir/900529/2.htm#other204
رییس کمیسیون امنیت مجلس، گام بعدی روسها پس از مذاکره با مقامات ایرانی را، فشار بر آمریکا برای حذف تحریمها دانست.
علاالدین بروجردی با اشاره به طرح گام به گام روسیه برای حل مسئله هستهای ایران استدلال کرد: «با توجه به گامهای برداشته شده از طرف جمهوری اسلامی ایران در راستای شفاف سازی پرونده هستهای در قالب مدالیته و بستههای پیشنهادی، روسها اگر براساس واقعیت عمل کنند باید گام بعدی خود را فشار بر آمریکا در راستای حذف تحریمها علیه ایران قرار دهند.
جام جم
1) 3 کشته در آتشسوزی مهیب شبانه تهران
http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100851897186
به دنبال آتشسوزی مهیب در ساعات اولیه بامداد روز پنجشنبه در خیابان منوچهری تهران، 3 نفر در میان آتش جان باختند.
با حضور ماموران در محل مشخص شد طبقه سوم و چهارم این پاساژ دچار آتشسوزی شده و چون بیشتر مغازهها تولیدی است، کارگران شیفت شب برای فرار از شعلههای آتش به بام پاساژ پناه بردهاند.
جمشید شفیعی، مدیر روابط عمومی آتشنشانی تهران در ارتباط با این حادثه به «جامجم» گفت: «در این پاساژ 220 مغازه وجود دارد که براثر آتشسوزی در طبقه سوم و چهارم 74 مغازه طعمه حریق شد.» شفیعی افزود: «پس از فروکش کردن شعلههای آتش مشخص شد در این حادثه یک زن و 2 مرد که در شیفت شب کار میکردهاند به دلیل بسته بودن درهای خروجی محل کار خود، جانشان را از دست دادهاند.»
2) آغاز جنگ روانی غرب در آستانه سفر احمدینژاد به آمریکا
http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100851902582
سایت مشرق از آغاز جنگ روانی رسانههای غربی علیه رییس جمهوری ایران خبر داد و نوشت: «محمود احمدینژاد قرار است شهریورماه به نیویورک رفته و در نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل که پیرامون حوادث تروریستی 11 سپتامبر برگزار میشود، شرکت کند.
از این رو برخی رسانههای آمریکا که از حضور رییس جمهوری ایران و طرح مسایلی پیرامون این حوادث نگران هستند، از هماکنون بر آن شدهاند تا با برپایی کمپینی مانع حضور احمدینژاد شوند.»
آفرینش
1) مسکو با کنارهگیری اسد مخالفت کرد
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/Article.aspx?AID=15369#87430
سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه اعلام کرد، این کشور با درخواست کشورهای غربی برای کنارهگیری بشار اسد رییس جمهوری سوریه از حاکمیت مخالف است.
خبرگزاری رویترز نوشت: «آمریکا، اتحادیه اروپا و برخی کشورهای اروپایی روز گذشته در اقدامی متحد خواستار کنارهگیری اسد از ریاست جمهوری سوریه شدند.» وزیر امور خارجه روسیه گفت: «مسکو با این اقدام کشورهای غربی و اروپایی مخالف است. کشورهای غربی در راس آنها آمریکا در جدیدترین موضع خود صراحتن از بشار اسد خواستند که از قدرت کنارهگیری کند و این در حالی است که غرب پیش از این بر ضرورت انجام اصلاحات فوری در سوریه تاکید داشت.»
2) حمله انتحاری طالبان به مرکز فرهنگی انگلیس
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/Article.aspx?AID=15369
دفتر شورای فرهنگی انگلیس در کابل هدف حمله انتحاری افراد مسلح قرار گرفت و طالبان مسوولیت این عملیات را برعهده گرفت. به گزارش ایسنا به نقل از خبرگزاری فرانسه، گروهی از افراد مسلح پس از انفجار یک اتومبیل بمبگذاری شده در کنار ساختمان شورای فرهنگی انگلیس در پایتخت افغانستان، به این ساختمان وارد و با ماموران امنیتی درگیر شدند. به گفته مقامهای محلی، هشت تن از قربانیان این حمله از ماموران پلیس و چهار تن دیگر از مهاجمان مسلح بودهاند.
رسالت
1) موج اعتراضات در اروپا به آلمان رسید
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=72612
موج ناآرامیها در اروپا این بار از انگلیس به آلمان سرایت کرد. در ناآرامیهای شبهای گذشته در آلمان 47 خودرو به آتش کشیده شد و پس از آن نیروهای امنیتی بهطور گسترده در شهرها مستقر شدهاند. صدراعظم آلمان با ابرازنگرانی از موج آتش زدن خودروهای گرانقیمت در پایتخت این کشور در شبهای گذشته، این احتمال را که اعتراضاتی مانند لندن در این شهر روی دهد، رد کرد.
2) منابع غربی: قذافی برای فرار در حال مذاکره با انگلیس است
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=72614
منابع غربی اعلام کردند که معمر القذافی بیمار است و نماینده او با نمایندگان انگلیس و فرانسه برای خروج او از این کشور مذاکره کردهاند. به گزارش فارس، در حالی که شورای ملی انتقالی لیبی ورود خود به هرگونه مذاکره با معمر القذافی حاکم لیبی را تکذیب کرده است، منابع غربی از مذاکره نماینده قذافی با نمایندگان فرانسه و انگلیس خبر دادند.
دنیای اقتصاد
1) تاسیس معاونت جدید در ریاست جمهوری با نام معاونت اجتماعی؟
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=266418
سایت الف، وابسته به احمد توکلی به نقل از جهان نیوز نوشت: «هفته گذشته برخی رسانهها خبر از تشکیل معاونت جدید حفاظت اطلاعات در ریاست جمهوری دادند، گرچه این خبر دیرهنگام و پس از گذشت چند روز تکذیب شد، اما خبرها حکایت از صحت آن دارند.
2) سونامی طلا به سوی تصرف قله 2000 ؟
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=266387
بهای جهانی طلا برای دومین بار مرز 1800 دلار را پشت سر گذاشت؛ با این تفاوت که این بار با موج بلندی تا ظهر جمعه، رکورد تازه 1878 دلار را ثبت کرد. بهای طلا در یک ماه گذشته با 275 دلار افزایش بیش از 16 درصد رشد داشته است. نگرانیها از تعمیق بحران اقتصادی در آمریکا و اروپا و فرو افتادن بورسهای جهان از جمله دلایل این افزایش بوده است. طلا همچنین قیمتهای پیشبینی شده را با سرعت غیر قابل انتظاری فتح کرد. اکنون رقم2000 دلاری برای طلا باورپذیرتر است. سونامی جدید طلا عبور از مرز روانی نیم میلیون تومان برای سکه طرح جدید را نیز آسانتر کرده است.
خبر / رادیو کوچه
فدراسیون بینالمللی فوتبال، فیفا، طی نامهای رسمی روز جمعه، 19 اوت، تیم ملی فوتبال سوریه را از رقابتهای مقدماتی جام جهانی 2014 برزیل محروم کرده است.
به گزارش فیفا، تیم ملی فوتبال سوریه را به علت استفاده از بازیکن غیرقانونی از ادامه مقدماتی جام جهانی 2014 برزیل کنار گذاشت.
در سایت رسمی فدراسیون بینالمللی فوتبال آمده است که تیم ملی فوتبال سوریه به علت استفاده از جورج مورات، بازیکن سوئدی در دیدار رفت و برگشت مقابل تاجیکستان در مرحله مقدماتی جام جهانی از ادامه رقابتها محروم شده است، چرا که این بازیکن پیش از این در سال 2005 در تیم ملی زیر 21 ساله سوئد بازی کرده بود و تا به حال ملیت او تغییر داده نشده است. بنابراین نتیجه دیدار این دو تیم سه بر صفر به نفع تاجیکستان اعلام شد و این تیم جایگزین سوریه در مرحله گروهی شد.
جورج مورات که در حال حاضر در تیم مس کرمان توپ میزند، در دیدار رفت مقابل تاجیکستان که با پیروزی دو بر یک سوریه به پایان رسید، گل اول تیمش را در وقتهای اضافی نیمه اول به ثمر رساند. وی همچنین در دیدار برگشت که با پیروزی 4 بر صفر سوریه به پایان رسید، گل چهارم سوریه را در دقیقه 87 وارد دروازه تاجیکستان کرد که در نتیجه آن سوریه به مرحله بعد صعود کرد.
خبر / رادیو کوچه
مخالفان مسلح در لیبی صبح روز شنبه، 20 اوت، در گزارشی به رسانهها اعلام کردند که توانستهاند کنترل شهر نفتی و استراتژیک بریقه را بهدست گیرند. این در حالی است که روز جمعه این مخالفان از تصرف کامل شهر زلیتن خبر داده بودند.
به گزارش الجزیره، مخالفان مسلح معمر قذافی، در درگیریهای روز گذشته که تا امروز صبح ادامه داشت، توانستند کنترل کامل شهر نفتی بریقه و همچنین تاسیسات مهم نفتی و گازی در این شهر را به تصرف خود درآورند.
مخالفان سرهنگ قذافی اعلام کردهاند که عبدالسلام جلود، نخست وزیر پیشین لیبی به آنها پیوسته است.
از سویی دیگر مخالفان روز گذشته از تصرف کامل شهر زاویه و زلیتن خبر دادند که منجر به کشته شدن دهها نفر از نیروهای حامی قذافی شد.
زاویه و زلیتن در غرب وشرق پایتخت لیبی طرابلس واقع شدهاند.
اگر مخالفان موفق شوند کنترل خود بر شهر زاویه را حفظ کنند، طرابلس به طور کامل در محاصره زمینی آنها قرار میگیرد.
این در حالی است که نیروهای ناتو نیز در چارچوب اعمال منطقه پرواز ممنوع که مورد حمایت سازمان ملل قرار دارد، ارتباط دریایی طرابلس با جهان خارج را قطع کردهاند.
بیشتر بخوانید:
«زلیتن از شهرهای لیبی به تصرف مخالفان قذافی درآمد»
آرین / دفتر کایل / رادیو کوچه
صبح امروز، شنبه، 20 اوت، در یک رویداد ترافیکی در ولایت جنوبی کندهار 34 تن جان باخته و 24 تن دیگر زخمی شدند.
محمد الهخان آمر ترافیک کندهار گفت این رویداد هنگام رخ داد که یک اتوبوس مسافربری در منطقه دند آن ولایت از جاده منحرف شد.
به گفته وی کشتهشدگان افراد ملکیاند که از کندهار به سوی کابل در حرکت بودند.
آقای خان افزود که در میان کشتهها و این رویداد زنان و کودکان نیز شامل است.
مقامات بیاحتیاطی راننده و تیزرانی را دلیل بروز این رویداد میخوانند.
همچنان طبق یک خبر دیگر روز گذشته یک رویداد ترافیکی در ولایت زابل جان شش تن را گرفت.
غلام جیلانی فراهی آمر امنیت فرمانده پلیس زابل گفت این رویداد در اثر بر خورد یک موتر تیزرفتار با یک موتر اکمالاتی ناتو رخ داده است.
این در حالیست که بر اساس آمار ریاست عمومی ترافیک افغانستان، آمار حوادث ترافیکی در این کشور رو به افزایش است.
خبر / رادیو کوچه
با شکست مذاکرات اتحادیه بازیکنان فوتبال اسپانیا و مسوولان لیگ این کشور درباره تضمین باشگاهها برای پرداخت دستمزد، بازیکنان تیمهای دسته اول و دوم فوتبال اسپانیا اعلام کردند که در اولین هفته لیگ بازی نخواهند کرد.
اتحادیه بازیکنان فوتبال اسپانیا میخواهد در صورتی که بازیکنان سه ماه پیاپی حقوق نگرفتند، اجازه داشته باشند قرارداد خود را فسخ کنند.
خوسه لوییس آستیازارا، مدیر لیگ فوتبال حرفهای اسپانیا گفت که دو طرف مذاکرات با یکدیگر اختلاف نظر زیادی دارند و آنها اکنون تلاش میکنند از اعتصاب در هفته دوم جلوگیری کنند.
این اولین اعتصاب بازیکنان فوتبال اسپانیا در ۲۷ سال گذشته است و بازیکنان حاضر در ۴۲ تیم دستههای اول و دوم از اعتصاب حمایت کردهاند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر