هستي نيوز،از آن سوي فيلتر جمهوري اسلامي خبر پراكني ميكند
-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news ------------------------------
میتوان در ۲۵ سال اخیر یک انقلاب را به جوانان ایرانی منسوب کنیم؛ و آن انقلاب «موسیقی زیرزمینی در ایران» است. هیچگونه امکاناتی در کار نیست، هیچ حمایتی صورت نمیگیرد، با این حال هر هفته تقریبن یک گروه جدید و یک سی دی جدید از موسیقی زیرزمینی وارد اجتماع بزرگ جوانان میشود. این آهنگهای رپ، هیپهاپ، رگه، راک، متال و… در استودیوهای بزرگ یا توسط گروههای حرفهای اجرا و ضبط نمیشوند. با این حال صدها گروه از دختران و پسران به صورت مداوم مشغول کارند. گروههایی که از اغلب آنها نه تصویری در دست است و نه آدرس و شناسنامهای.
اکنون در جهان غرب، موسیقی زیرزمینی به موسیقیای اطلاق میشود که برخلاف جریان تجاری رایج در صنعت موسیقی حرکت کند. اما در ایران موسیقی زیرزمینی یک تعریف بسیار ساده دارد: هر گروهی که مجوز نگیرد و آهنگهای خود را به صورت غیر مجاز ضبط و عرضه کند، زیرزمینی شناخته میشود. در همین راستا با مسموم از خوانندگان زیرزمینی مهمان امروز برنامه دلهره بود. او که از خوانندگان زیرزمینی ایران است و تاکنون چندین موزیک از جمله قدمهای زخمی و بزن بارون و یکی بود و یکی نبود را خوانده و در اینترنت منتشر کرده با انتقاد از فضای بسته و همچنین برخی از دست و اندرکاران موسیقی زیرزمینی درباره مشکلات و موانع پیش روی موسیقی ایرانی به رادیو کوچه گفت.
روز پنجشنبه ۲۵ مارس دهها نفر از مردم اربیل و حومه در حالى که کتابهاى قرآن بدست گرفته بودند در راهپیمایى اعتراضى بسوى پارلمان کردستان حرکت کردند و خواستار آن شدند که ناشران آیات شیطانى و نیز آن کسانى که در روزهاى گذشته در شهر سلیمانیه نسخهاى از کتاب قرآن را سوزانده بودند محاکمه و دادگاهى بشوند.
بنیادگرایان و اسلامیهاى تندرو با سردادن شعارها علیه بانیان این عمل که گفته میشود نیروی پلیس در روزهاى اخیر با داخل شدن به مسجدى در سلیمانیه کتاب قرآن را سوزاندهاند و نیز واکنش تند به انتشار بخشى از ایات شیطانی مجلهى «مردم» اعتراض شدید خود را نشان دادند.
«حاجى صابر» که جزو یکى از شرکتکنندگان در این راهپیمایى بود به آژانس خبرى «اصوات العراق» گفت ما خواهان آنیم که پارلمان کردستان و حکومت اقلیم کردستان در اسرع وقت ناشران و مترجم آیات شیطانى و نیز پلیسهاى عامل سوزاندن قرآن در یکى از مساجد سلیمانیه را به شدت محاکمه کنند و آنها را بسزاى کارشان برسانند زیرا که با این اقدامشان به دین اسلام و مسلمانها توهین کردهاند.
نامبرده نیز گفت: «انتشار آیات شیطانى و پاره کردن قرآن توسط گروهی پلیس که با یورش بردن به مسجدى اینکار را کردهاند کار زشت و ناشایستی است و توهین به شعور مسلمانها میباشد. ما نهایت تنفر و انزجار خود را از این کار ابراز میداریم و اگر حکومت اقلیم آنها را مجازات نکند ما آنها را بسزاى اعمالشان میرسانیم.
همزمان ریاست اوقاف و امور دینى در پارلمان کردستان همراه با اعضاى کمیسیون ضمن پیشوازى گرم ،خاطرنشان کرد که بخش اوقاف و امور دینى پارلمان کردستان کاملن مراقب رویدادها و اوضاع موجود میباشد و بشدت اعمال و کارهایى را که بر علیه دین اسلام باشد کنترل میکنند.
دکتر بشیرخلیل حداد رییس کمیسیون اوقاف تظاهرکننده و بنیادگراى فعال که خود یکى از دستاندرکاران این راهپیمایى بود خطاب به شرکتکنندگان اظهار داشت که این کارهاى خودسرانه و غیر مذهبى از سوى یک عده پلیس و مامور حکومتى، خودجوشانه صورت میگیرد و هیچ ارگان یا نهادى پشت سر این قضایا نیست و پارلمان کردستان باید نهایت تلاش خود رابراى بسزا رساندن این افراد انجام بدهد.
همزمان بشیرخلیل حداد اسلامى تندرو به آژانس خبرى «اصوات العراق» گفت که حکومت اقلیم کردستان این افراد را دستگیر کرده است و کمیسیون اوقاف و فراکسیون اسلامى با دقت این مسایل را زیرنظر دارد و اجازهى هیچ کار و عملى که از نظر ما مغایر با اسلام و رهنمودهاى آن باشد را نمىدهیم.
شایان ذکر است که طى روزهاى اخیر بخاگر چاپ و انتشار آیات شیطانى دراقلیم کردستان احزاب مسلح و نهادهاى بنیادگراى اسلامى بویژه حزب کومل اسلامى و حزب متحد اسلامى و نیز جنبش اسلامى کردستان بکرات از مساجد اربیل و سلیمانیه و همچنین از طریق کانالهاى ماهوارهاى خودشان فتواى قتل سردبیر و مترجم این رمان را دادهاند.
هر چند که سردبیر نشریه «مردم» در سلیمانیه زیر فشار شدید اتحادیه میهنى کردستان و حکومت جمهورى اسلامى ایران بناچار از احزاب اسلامى و مردم کردستان پوزش خواست، با وجود این در روز ۸ مارس ۲۰۱۰ مورد سوقصد اسلامیها و عوامل جمهور اسلامى ایران قرار گرفت.
نکتهى حایز اهمیت این است که حکومت اقلیم کردستان که خود را طرفدار آزادى بیان و مطبوعات نشان میدهد و بظاهر ادعاى آنرا دارد که در امور خبرنگارى و روزنامهنگارى و مطبوعات آزادى کامل داده است در عمل برخوردى دوگانه و متناقضانه دارد، براى نمونه چرا باید ترجمه و انتشار بخشى از ایات شیطانى در نشریهاى همگانى و هفتگى این چنین باعث برخوردهاى تند از سوى بنیادگران اسلامى و احزاب اصولگرا باشد و همزمان حکومت کردستان با سکوت به این نقض کامل آزادى بیان در عمل به آنها اجازهى راهپیمایى و گسترش چنین حرکتها و عکسالعملهایى را بدهد، مگر غیر از اینست که با سکوت و نبود موضع شفاف و واقع بینانهاى بیشتر میدان را براى بنیادگرایان و اصولگراها را باز میگذارد.
نکتهى مهم دیگر دخالت جمهورى اسلامى در امور حکومت خود مختار اقلیم کردستان میباشد، چرا باید جمهورى اسلامى ایران باعث و موجب توقیفشدن رسانهاى همگانى و ملى در سرزمین کردستان باشد؟ از آن مهمتر سکوت و موضع نگرفتن نویسندگان و روشنفکران و هنرمندان کردستان میباشد.
اگر در مورد ترجمهى رمان سلمان رشدى سکوت برگزیدهاند این را باید مطمئن باشند که با نداشتن موضع شفاف و واقعبینانه در عمل برخلاف آزادى بیان و اصول روزنامهنگارى رفتار کردهاند.
در ادامه پرسههای نوروزی باز هم به سفرهای نوروزی پرداختم و از آنجا که در دل راهنماهای تور خیلی زیاد است و این گروه افرادی هستند که به طور مستقیم بیشترین ساعتهای سفر را با مسافران میگذرانند در این برنامه باز هم پای صحبت یک راهنمای تور مینشینم. ماندانا که ۳ ، ۴ سالی است در زمینه تورهای خارج از کشور بهویژه در روزهای تعطیلات نوروزی به طور مستمر فعالیت میکند، میگوید:
این راهنمای تور معتقد است هر تور یک سری مشکلات و مزایایی دارد: «برای یک تورلیدر مدیریت یک گروه بهطور معمول ۴۰ نفره به تنهایی کار مشکلی است مگر اینکه گروه همراهی و همکاری کند. در غیر اینصورت این کار مشکلی است چراکه هریک از مسافران دارای روحیه و سلیقههای متفاوتی هستند و بهطور معمول همه میخواهند به خودشان خوش بگذرد و فکر بقیه را هم نمیکنند.
اما در عینحال گروههایی هستند که بسیار باگذشت و همراه هستند و از کمبودها و نواقص چشمپوشی میکنند. حالا این هنر تورلیدر است که بتواند با یک روانشناسی و گشادهرویی همه اینها را جمع کند.
اما سفرهای گروهی برای مسافران این مزیتها را نیز دارد که میتوانند دوستان جدیدی را بیابند و گاهی در هم ریشههایی را پیدا میکنند و یا حتا باهم برنامهریزی میکنند برای سفرهای بعدی.»
او تاکید میکند: «یکی از مشکلات سفرهای خارجی برنامهریزی غیراصولی آژانسهای مسافرتی است. پروازهای متعدد و ترانزیتهای طولانی که به ویژه برای سالمندان و خانوادههای بچهدار بسیار سخت است، عدم هماهنگی آژانس با هتل برای رزرو اتاقهای مورد درخواست مسافران، یا اشتباههای کارکنان هتل در مورد اتاقها از جمله مشکلات سفر است.
ازسوی دیگر گاهی چمدانهای مسافران دیر میرسند و این تورلیدر است که باید پیگیری کند تا آنها را به دست مسافر برساند.»
او میافزاید: «آژانس در برنامهریزی باید به نظر و سلیقههای مسافران توجه کند. یک آژانس موفق نباید به مسافر به عنوان مسافر یکبار مصرف نگاه کند.
من به عنوان یک تورلیدر همیشه اعتراضها و انتقادها را انتقال میدهم به آژانس اما کمتر پیش میآید که به این انتقادها ترتیب اثر داده شود و توجهی به آن شود.
اما این وظیفه تورلیدر است که چنین چیزهایی را انتقال دهد البته این تورلیدر باید هوای هردو طرف را داشته باشد. یعنی هنری داشته باشد که هر دو طرف را راضی کند چون کاری است که شده و زمان را نمیتوان به عقب برگرداند، نمی توان پول را پس گرفت یا برنامهریزی دیگری کرد پس باید از هنر روانشناسی، مردمداری و روابط عمومی استفاده کرد تا به مسافر کمک کنیم که این چندروزی که هست به جای آن که به این مشکلات فکر کند در مقصد به او خوش بگذرد.»
ماندانا گروههای بازنشستگان را یکی از بهترین گروهها میداند که بسیار در وقت و زمان منظم هستند و همکاری خوبی در تور دارند. و این روحیه آنان را قابل ستایش میداند.
او همچنین میگوید: «یک تورلیدر تا عاشق کارش نباشد نمیتواند این کار را انجام دهد. چراکه کار یک تورلیدر خدمات رسانی است و او در تور است تا کمک کند به مسافر خوش بگذرد و هرکاری از دستش بر بیاید انجام دهد. به راهنمای بیتفاوت نباید گفت راهنما.»
«محمدصادق جوادیحصار» عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی، مسوول این حزب در خراسان و همچنین مدیر مسوول روزنامه توقیف شده «توس» قریب به نود روز است که توسط اداره اطلاعات خراسان رضوی دستگیر شده است و علیرغم این زمان طولانی هنوز امکان داشتن وکیل ندارد.
قاضی حیدری مسوول پرونده معتقد است که روند تحقیقات به حدی نرسیده است که نیاز به وکیل باشد. به این ترتیب علیرغم تلاش خانواده این روزنامهنگار و فعال سیاسی تاکنون وکیل پیشنهادی نتوانسته است از موکلش امضای وکالت بگیرد.
جوادیحصار یکی از حامیان مهدی کروبی کاندیدای معترض ریاست جمهوری در مشهد بود. او پس از بازجوییهای مداوم بنابر اظهارات خانوادهاش از انفرادی به بند عمومی منتقل شده است.
به گفته خانواده وی چندی پیش این فعال در تماسی کوتاه خبر داد که از سلول انفرادی خارج شده و به بند عمومی منتقل شده است. خانواده و نزدیکان آقای جوادی حصار اطلاعی از دلیل دستگیری، اتهامهای وارده و مدت ادامه این شرایط ندارند. قاضی پرونده در پاسخ پیگیریهای آنان فقط اشاره کرده است که پرونده در روالی طبیعی قرار دارد.
وی در حدود سه ماه قبل با احضار به ستاد خبری اداره اطلاعات خراسان رضوی جهت پارهای توضیحات فراخوانده شد و بعد از آن تا عصر در این ستاد بازجویی و به همراه ماموران آن اداره به خانه آمده که این ماموران با تفتیش خانه وی برخی لوازم شخصی او را به همراه خود وی بردهاند و تاکنون خبری جز این از وی در دسترس نیست.
در خصوص شرایط این زندانی و اظهار نگرانی خانواده وی با «فاطمه رجبیگلستانی» همسر محمدصادق جوادی حصار گفتوگویی داشتهام که در پی میآید.
همینطور که داشتم با حوری به سمت خونهش حرکت میکردم یاد موقعی افتادم که در دوران نوجوانی قرار بود اولین کار خلافم رو انجام بدم و بروم خانه دختر همسایه بغلیمان، به من از روی پشت بام که محل قرارهایمان بود گفته بود آن روز عصر پدر و مادرشان خونه نیستند و من میتوانم بروم در خانه آنها و زنگ بزنم و اگه کوچه خلوت بود خودم رو به داخل خانهشان برسانم. قرارمان ساعت ۵ عصر بود منم دل توی دلم نبود. اون موقع هم خیلی این روابط خطرناک بود و حساسیت برانگیز. خلاصه زنگ رو زدم درب باز شد و منم دیدم کوچه خلوته، خودم رو انداختم تو خونهشون یکهو دیدم باباش جلوم ایستاده.
به تته پته افتادم و بابش که اسمش اکبر آقا بود گفت: «چی شده علی؟ اتفاقی افتاده؟ جن دیدی؟» دیگه نفهمیدم چی شد تا دیدم من رو آوردن تو خونه مون و دارند توی صورتم آب میپاشند. معلوم شد از بس عجله داشتم ساعت چهار رفتم در خونه شون. با خود فکر کردم: «نکنه اینجا هم سر و کله اکبر آقا پیدا بشه؟! نکنه این یک تله باشه و تو خونهشون استاد جراحیام منتظر من باشه و هزار فکر ناجور دیگه!» تو دلم گفتم: «خدایا اینجا هم که شد مثل دنیای خودمون! هردو جا استرس یقهمون رو ول نمیکنه!» تو همین فکرها بودم که رسیدیم دم در خونه حوری. خونه در نداشت و چند تا پرده آویز خوش رنگ جلوی در بود. حوری گفت: «دکتر بفرما! خونه فقیر فقراست! افتخار بدهید!» میخواستم یااله بگم وارد شم، ترسیدم بهم بگه شهرستانی بازی در نیار و بیخیال شدم. تا وارد فضایهال بزرگ خونه شدم دیدم حداقل ۲۰ تا حوری دیگه توی خونه هستند و در حال برانداز کردن سر تا پای من میباشند.
گفتم کاشکی یااله رو میگفتم شاید غیب میشدند که صدای حوری من رو به خودم آورد که میگفت: «ما چند تا چند تا با هم زندگی میکنیم. چون تعدادمون زیاده و باید برای هر کسی که به بهشت میآد تعداد زیادی حوری آماده باشه.» توی دلم فحش دیگری حواله بدشانسی خودم کردم و دنبال حوری خودم به داخل اتاقی وارد شدم. اتاق خیلی قشنگی بود. همه امکانات مرتب و منظم در اتاق وجود داشت. گفتم: «اینجا باید بشینیم صحبت کنیم؟» حوری جواب داد: «دکتر خیلی عجله داری، باید اول اجازه حضورت رو از معاونت اجرایی بهشت بگیرم بعد یه جایی پیدا میکنیم.» تا حوری با استفاده از امکانات فوق مدرن خودشان اجازه من رو بگیره چشمم به کتابخانه اتاق افتاد که یک عالمه کتاب از نویسندگان عالم خاکی توش به چشم میخورد. با خودم گفتم پس ایناهم اهل مطالعهاند و فقط دنبال رسیدن به امور جنسیتی بهشتیان نیستند.
وسیلهای شبیه کنترل تلویزیون خودمون رو دیدم که روی قفسه کتابها بود، برداشتم و دکمه قرمزش رو فشار دادم، یک آن صدای آشنایی از پشت سرم شنیدم که میگفت: «رب ات کیست؟» گفتم: «یا خدا!» فکر کنم کلیدی، چیزی رو اشتباهی فشار دادم و منتقل به عالم برزخ شدم. صدا صدای نکیر و منکر بود! رنگم مثل گچ سفید شده بود که سر و کله حوری پیدا شد و گفت: «اون رو چرا برداشتی؟ این کنترل تلویزیون ماهوارهای ماست که ماجراهای برزخ و دوزخ رو پخش مستقیم نشون میده ، وقتی بیکار میشیم با بقیه حوریها نگاه میکنیم! کلی خنده داره! مخصوصن بچهها از واکنشهای تو در موقع عذاب شدن، کلی حال میکنن.
یادته اولین بار میخواستن یه چیز داغ رو …» جملهاش رو قطع کردم و گفتم: «خوب اجازه رو گرفتی؟» گفت: «آره. بریم تو بالکن پشتی بشینیم، هر کار تو گفتی انجام بدیم.» چند لحظه بعد توی بالکنی زیبا، رو به منظرهای دلفریب، در کنار قشنگترین حوری نشسته بودم و داشتم فکر میکردم: «خوب بدشانسیها تموم شد و من باقیمانده امروز و تمام امشب رو میتونم کنار حوری مورد علاقه خودم باشم و نفس راحتی بکشم.» حوری دوتا آب انگور درجه یک آورد و در حالیکه لیوان رو به سمت من گرفته بود گفت: «خوب حالا میخواهی چه کاری بکنی؟ دکی جون!» لیوان رو از دستش گرفتم و گفتم: «میخوام بشینم یک شکم سیر ببینمت و باهات حرف بزنم.» گفت: «آدم عجیبی هستی دکتر! همه اول به فکر کارهای دیگه می افتند ولی تو همش توی فکر حرف زدنی! نکنه عقده حرف زدن داری؟» زدم زیر آواز:
گل در بر و می در کف و معشوق به کام است / سلطان جهانم به چنین روز غلام است
گفت: «خوب! میبینم هم شعر میگی و هم آواز میخونی! دکتر عاشق پیشهای هستیها؟» گفتم: «کجاش رو دیدی!»
عاشقم من، عاشقی بیقرارم، کس ندارد خبر از دل زارم، آرزویی جز تو بر دل ندارم، من …. آوازم رو قطع کرد و گفت: «میدونستی استاد جراحیتان تو این خونه بغلی بستری شده؟» یک دفعه مثل برق گرفتهها از جام پریدم و گفتم: «ای بابا! اگه گذاشتند یک دقیقه حال کنیم!» خندید و گفت: «نترس! گوشهاش سنگینه، البته به شرط اینکه تو داد نزنی!» باز استرس افتاد تو دلم و فکر و خیالها قطار شدند توی ذهنم، گفتم: «کاشکی این رو به من نمیگفتی!» با تبسمی جوابم رو داد که: «دیدم بهشت رو گذاشتی رو سرت از فرط خوشحالی! گفتم کنترلت نکنم همه دوست دارانت اینجا پیداشون میشه!»
گفتم: «میشه ازت سووال کنم در مورد مرگ و بهشت و جهنم و برزخ و این چیزا!» گفت: «که چی بشه؟» گفتم: «میخوام نظرت رو بدونم! برام خیلی جالبه که بدونم شماها در مورد این چیزها چه جوری فکر میکنین؟!» گفت: «قبوله ولی چرا پس میخواستی با من تنها بشینی صحبت کنی! خوب همه دوستام هم میآمدند و نظر همه رو میشنیدی!» با خجالت گفتم: «خوب اگه بعد از شنیدن نظرهات فکر دیگهای به سرم میزد چی؟ اون موقع باید چه بهانهای میآوردم!» گفت: «ما حوریها میتونیم فکرها و ذهن شماها رو بفهمیم بدون اینکه حرفی بزنید. مثلن تو راه اومدن به خونه داشتی در مورد اتفاقی که در خونه دختر همسایهتان افتاده بود فکر میکردی!» مثل آدمهایی که یک آن ببینند شورت پاشون نیست رنگم قرمز شد و گفتم: «خوب این تواناییهاتون رو اول بگید که ما سوتی نیایم.»
گفت: «ول کن بابا! اینجا سوتی نداریم! همه چی اینجا رویه! هیچ چیز مخفی نداریم! مثلن الان حوریهای قسمتهای دیگه بهشت با ماهواره دارن ما رو میبینند و اگه کاری بکنیم هم تماشا میکنند.» دیگه واقعن فیوزم پرید و گفتم: «یعنی چی؟ پس حریم خصوصی و شخصی چی میشه؟ این چه بهشتیه؟ همون جهنمش بهتره؟ اینجا همه چیز با همه چیز قاطیه!» با صدای استاد جراحی که از پنجره صدا میزد: «حوری جون! این صدای نکره کیه داره هوار میکشه؟ نکنه این پدرسگ دوباره سر و کلهاش این طرفها پیدا شده؟!» خودم رو مثل زمان جنگ که با شنیدن زوزه خمپاره روی زمین پرت میکردیم، انداختم رو زمین و با ترس و لرز گفتم: «بگو کسی نبود! بگو لطفن! خواهش میکنم!» گفت: «ما که دروغ بلد نیستیم بگیم!» گفتم: «اینقدر هوار نکش! پاشو فلنگ رو ببند!» با سرعت یوزپلنگ آسیایی خودم رو به خیابون رسوندم و تا میدون اول هم دویدم. وقتی دیدم خیلی دور شدم نشستم روی یک نیمکت توی فضای سبز و باز شروع کردم به خود خوری و لعنت فرستادن بر بخت بد که سر و کله یک سیاه پوست با دو متر قد پیدا شد که داشت به سمتم میاومد. قیافهاش آشنا میزد! با خودم گفتم: «خوب تو آفریقا که طبابت نکردم! پس بحمداله مریضم نبوده که الان باعث گرفتاری بشه!» نزدیکتر شد و با لهجه شیرین اهوازی گفت: «چطوری کا؟ دکتر بهشت شدی تحویل نمیگیری کا!؟» ……( ادامه دارد)
استقلال تهران توانست در بازی گذشته خود رکورد پر تماشاگرترین بازیهای این دوره را تا مرحله کنونی بدست آورد.
سال گذشته باشگاه پرسپولیس ایران که نماینده ایران در لیگ قهرمانان آسیا بود نتوانست به مراحل پایانی صعود کند، اما رکورد جالب توجهی از حضور تماشاگرانش به جای گذاشت و پر تماشاگرترین تیم حاضر در رقابتهای لیگ قهرمانان سال گذشته شد. به نظر میرسد امسال هم استقلال ایران قصد دارد که چنین رکوردی از خود به جای بگذارد.
به گزارش ایسنا، وب سایت رسمی کنفدراسیون فوتبال آسیا آماری از تماشاگران بازیهای مرحله گروهی رقابتهای لیگ قهرمانان آسیا را منتشر کرده است.
رکورد تماشای دیدارهای رقابتهای مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا، در سومین دور رقابتها در سال ۲۰۱۰ شکسته شد و بیش از نیم میلیون تماشاگر، بلیتهایی برای تماشای دیدارهای دور رفت رقابتهای مرحله گروهی را خریداری کردند.
در مجموع بیش از ۵۵۱ هزار نفر برای تماشای ۴۸ دیداری که تاکنون در رقابتهای گروهی آسیایی سال ۲۰۱۰ برگزار شده، به ورزشگاهها رفتهاند و به صورت میانگین، حدود ۱۱ هزار نفر هر دیدار را از نزدیک تماشا کردهاند.
سال گذشته، میانگین شرکت تماشاگران در ورزشگاهها از فصل ۳-۲۰۰۲ به بعد بیسابقه بود و به طور کلی بیش از یک میلیون تماشاگر برای تماشای ۹۴ بازی برگزار شده به ورزشگاهها رفتند که میانگین حضور تماشاگران برای دیدن هر بازی، حدود ۱۱هزار نفر بود.
در رقابتهای این فصل، پیروزی سه بر صفر استقلال مقابل الغرافه قطر، پربینندهترین دیدار بود و با حضور ۶۰هزار تماشاگر در ورزشگاه آزادی رکورد حضور تماشاچیان برای تماشای بازیهای مرحله گروهی شکسته شد
این در حالی بود که در جریان دیدار دوم استقلال در رقابتهای مرحله گروهی که میان این تیم و الجزیره امارات برگزار شد و با تساوی بدون گل به پایان رسید، ۳۲ هزار تماشاچی در ورزشگاه حاضر بودند.
البته دیدار دوم استقلال در یک روز میان هفته یعنی سهشنبه برگزارشده بود و درست دیدار سوم استقلال هم روزسه شنبه بود، اما به دلیل تقارن با تعطیلات نوروزی تماشاگران بیشتری در حد دو برابر به ورزشگاه آزادی رفتند. ورزشگاه کارگران پکن نیز در جریان دیدار تیم گوان چین مقابل تیم ملبورن که در اولین دوراز رقابتهای گروهی برگزار شده بود، شاهد حضور ۳۱ هزار تماشاگر بود.
به هر جهت به نظر میرسد اگر هواداران استقلال در روزهای غیر تعطیل هم بتوانند در همین حدود ۶۰ هزار تماشاگر در ورزشگاه حضور داشته باشند، امسال استقلال و ایران هم رکورددار شود.
دیدار آینده استقلال روز چهارشنبه ۱۱ فروردین در دوحه قطر و مقابل الغرافه برگزار میشود، ولی دیدار بعدی استقلال در تهران و روز چهارشنبه ۲۵ فروردین در برابر الاهلی جده عربستان خواهد بود.
«ذوالقرنین» واژهای است عربی به معنی «دارنده دو شاخ»، «دو سده» یا «صاحب دویست سال». ذوالقرنین یکی از شخصیتهای قرآن، کتاب مقدس اسلام است. بر اساس قرآن، ذوالقرنین، سه لشکرکشی مهم داشت نخست به غرب، سپس به شرق، و سرانجام منطقهای که در آن، یک تنگه کوهستانی وجود داشت. او مرد مومن و موحد و مهربانی بود و از طریق عدل و داد منحرف نمیشد و به همین جهت مشمول لطف خدا بود. او یار نیکوکاران و دشمن ستمگران و ظالمان بود و به مال و ثروت دنیا علاقهای نداشت.
او هم به خدا ایمان داشت و هم به روز رستاخیز، او سازنده سدی بود، که در آن به جای آجر و سنگ از آهن و مس استفاده شده است و هدف او از ساختن این سد کمک به گروهی مستضعف در مقابل ظلم و ستم، قوم «یاجوج و ماجوج» بوده است. داستان ذوالقرنین در قرآن در سوره «کهف» آمده است.
مورخینی که ادعا دارند ذوالقرنین همان کوروش بزرگ است دلایل عمده زیر را مطرح میکنند: دو شاخ همانند شاخهاى قوچ در آن دیده مىشود. سوال کنندگان درباره ذوالقرنین از پیامبر طبق روایاتى که در شان نزول آیات آمده یهودی بودهاند، و فردی از قریش به تحریک یهود. و به این داستان پیش از اسلام و در کتاب یهودیان اشاره شده و تعبیر آن پادشاه ماد و فارس ذکر شده است.
ارتباط کوروش و دوشاخ
بدلی از مجسمه کوروش بالدار با کلاهخود دوشاخ که فتوحات سهگانه وی در بالای آن قرار دارد. در قرن نوزدهم میلادى در نزدیکى استخر در کنار نهر «مرغاب» مجسمهاى از کـوروش کشف شد که تقریبن به قامت یک انسان است، و کوروش را در صورتى نشان مىدهد که دو بال همانند بال عقاب از دو جانبش گشوده شد، و تاجى به سرش، جلب توجه دانشمندان را نمود که گروهى از دانشمندان آلمانى فقط براى تماشاى آن به ایران سفر کردند.
از تـطـبـیـق مـنـدرجـات کتاب مقدس بـا مـشـخـصـات ایـن مـجـسـمـه ایـن احـتـمـال در نظر این مورخین کاملن قوت گرفت که نامیدن کوروش به ذو القرنین (صـاحـب دو شاخ ) از چه ریشهاى مایه مىگرفت، و همچنین چرا مجسمه سنگى کورش داراى بـالهـایى هـمچون بال عقاب است. و به این ترتیب بر گروهى از دانشمندان مسلم شد که شخصیت تاریخى ذو القرنین از این طریق کاملن آشکار شده است. همچنین کوروش، دو شاخ گاو را نماد و نشانه هخامنشیان ساخته و مجسمههای فراوانی از سر گاو و دوشاخ در بیشتر مناطق ایران و عراق از آن دوره به جا مانده است و تصویری نیز نقش شده به تازگی پیدا شده با فردی با کلاه خود همانند شاخ قوچ که این پیکر میتواند کوروش و یا یکی از شاهان پارسی باشد.
بعضی معتقدند آنچه از خصایل و اعمال ذوالقرنین در قرآن ذکر شده با حال پادشاه یمن صدق میکند. قرآن میگوید: «ذوالقرنین در شرق و غرب فتوحاتی کرده و سدی آهنین در برابر هجوم یاجوج و ماجوج ساخته است.» تاکنون شهادت تاریخی درباره ی هیچ پادشاه یمنی نداریم که خیال فتوحات شرق و غرب را در سر پرورانده و سدی آهنین به جای نهاده باشد.
جمعی از صاحبنظران، «اسکندر مقدونی» را به علت فتوحات و غلبهی او بر شرق و غرب و شهرت حکومت او ذوالقرنین دانستهاند. اسکندر مقدونی در تمام عمر خود سدی را بنا نکرده و با ملل مغلوب نیز مهربان و دادگر نبوده است. تاریخ زندگی اسکندر مقدونی به تمام و کمال ثبت گردیده و هیچ شباهتی میان احوال او و احوال ذوالقرنین نیست.
دادگری کوروش
سنگ نوشتههای نقش رستم، منشور حقوق بشر کوروش که اولین منشور حقوق بشر درجهان شناخته شده است، و مورخین دوران باستان شخصیت و صفاتی از کوروش بیان میکنند که با ذوالقرنین قرآن کاملن تطابق و سازگاری دارد.
درعهد عتیق فصلی است که به دانیال پیغمبر نسبت داده شده و آن را «سفر دانیال» مینامند، در تورات به غیر از این سفر، سفر «یشعیا و ارمیاه» درباره کوروش آمده است. خداوند میگوید: «خورس فرستادهی من است و خشنودی مرا برآورده خواهد ساخت، و همچنین او را یاری کردم تا خلق خود را در حیطهی حمایت او درآورم، و بالاخره خورس را مخاطب قرار داده گوید همهی این کارها را انجام ده تا بدانی که من خدای بزرگم، خدای اسراییل که ترا برای آزادی اسراییل، قوم برگزیده است.»
یشعیاه کوروش را به «راعی» و «شبان خدا و مسیح» لقب میدهد و در آن میگوید که کوروش خواست خداوند را اجرا میکند. در رویای دانیال کوروش به صورت قوچ درمیآید، یشعیاه آن را به صورت عقاب شرق مینمایاند.
در کتب ارامنه که بیشتر مورد اعتناست این سد را از زمان قدیم «بهاک کورایی»، یعنی «بند کوروش» و بعضیها «کابان کورایی»، یعنی «گذرگاه کوروش» خواندهاند. چه کور قسمتی از نام کوروش است، شکی نمیماند که کوروش به سمت شمال غربی ایران رفته و از نواحیای که امروز به نام «دربند» و «معبر داریان» معروف است، گذشته و در آنجا سدی بنا کرده تا مانع هجوم سکاها بشود و به همین جهت، «دره کوروش» نامیده شده است.
بنابراین به اجماع کلیه محققانی که اخیرن به تحقیق پرداختهاند کاملن مسلم گردید که بنیانگذار سد یاجوج و ماجوج که به غلط «سد سکندر»میخوانند، کوروش بزرگ سرسلسله دودمان هخامنشی بوده است نه اسکندر مقدونی. از این گذشته کوروش سفرهایى به شرق غرب و شمال انجام داد کـه در تاریخ زندگانیش بهطور مشروح آمده است، و با سفرهاى سهگانهاى که در قرآن ذکر شده قابل انطباق است.
نخستین لشکرکشى کوروش به کشور «لیدیا» که در قسمت شمال آسیاى صغیر قرار داشت صورت گرفت، و این کشور نسبت به مرکز حکومت کوروش جنبه غربى داشت. اگر نـقـشه ساحل غربى آسیاى صغیر را جلو روى خود بگذاریم خواهیم دید که قسمت اعـظـم سـاحـل در خـلیـجـکهـاى کـوچـک غرق مىشود، به خصوص در نزدیکى ازمیر که خلیج، صورت چشمهایى به خود مىگیرد.
قـرآن مـیگـویـد: «ذوالقـرنین در سفر غربیش احساس کرد خورشید در چشمه گلآلودى فرو میرود.» این صحنه همان صحنهاى بود که کورش به هنگام فرو رفتن قرص آفتاب (در نظر بیننده) در خلیجکهاى ساحلى مشاهده کرد. (بعضی گمان کرده بودند منظور قرآن این است که خورشید در گل و لای غروب میکند!)
دومین لشکرکشى کورش به جانب شرق بود، چنانکه هردوت مىگوید: «این هجوم شرقى کـوروش بـعـد از فـتـح لیدیا صـورت گـرفـت، مخصوصن طغیان بعضى از قبایل وحشى بیابانى کور ش را به این حمله واداشت.» قرآن لشکرکشی دوم ذوالقرنین را اینطور تشبیه میکند: «که اشـاره بـه سـفر کوروش به منتهاى شرق است که مشاهده کرد خورشید بر قومى طلوع میکند که در برابر تابش آن سایبانى ندارند اشاره به اینکه آن قوم بیابانگرد و صحرانورد بودند.»
سومین لشکرکشی کورش بـه سـوى شمال، به طرف کوههاى قفقاز بود، تا به تنگه میان دو کوه رسید، و براى جلوگیرى از هـجـوم اقوام وحشى با درخواست مردمى که در آنجا بودند در برابر تنگه سد محکمى بنا کرد. ایـن تـنـگه در عصر حاضر تنگه «داریال» نامیده مىشود که در نقشههاى موجود میان ولادى کیوکز و تفلیس نـشان داده مىشود، در همانجا که تاکنون بازماندههای دیوار آهنى موجود است، این دیـوار هـمـان سـدى اسـت کـه کـوروش بـنـا نـموده است. زیرا اوصافى که قرآن درباره سد ذوالقرنین بیان کرده کاملن بر آن تطبیق مىکند.
منابع وماخذ:
۱- کوروش کبیر، ابوالکلام آزاد
۲- کوروش کبیر در قرآن و عهد عتییق، دکتر فریدون بدرهای
عبدالرضا قنبری، معلم دبیرستان یکی از مدارس پاکدشت و استاد دانشگاه از سوی دادگاه انقلاب تهران به اعدام محکوم شد.
به گزارش هرانا، آقای قنبری از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به اتهام «محاربه از طریق ارتباط با گروههای معاند که از مصادیق این موضوع داشتن ایمیلهای مشکوک و ارتباط با یکی از رسانههای تلویزیونی خارج از کشور عنوان شده» به اعدام محکوم شد.
براساس این گزارش،این معلم که بیش از۱۴ سال در مدارس و دانشگاه سابقه تحصیل دارد، روز ۲۴ دی سال گذشته توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود.
گفتی است، پیش از این در ماههای گذشته شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب توسط قاضی صلواتی چندین نفر را به اعدام محکوم کرده بود که تاکنون دو حکم به اجرا درآمده است.
1325 خورشیدی – ایران دارای شورای عالی اقتصاد شد. نخستین جلسه این شورا بعدازظهر ۹ فروردین در تهران تشکیل شد و دکتر علی امینی به دبیر کلی آن انتخاب گردید. قرار شد که ریاست شورا با نخستوزیر وقت و اعضای ۱۱ گانه آن دستاندرکاران اقتصاد کشور باشند که قبلن تعیین و در نخستین جلسه حضور داشتند. وظیفه این شورا بررسی و تصویب طرحهای مهم اقتصادی کشور بود.
۱۳۵۴ خورشیدی – مفاد قرارداد مورخ ۱۳ اسفند ۱۳۵۳ ایران و امریکا به مبلغ ۱۵ میلیارد دلار انتشار یافت که به موجب آن قرار بود آمریکا هشت رآکتور اتمی به ایران بفروشد و شرکتهای آمریکایی در ایران دست به آپارتمان سازی بزنند.
۱۸۱۷ میلادی – زادروز «کنستانتین آکساکوف» تاریخدان ایدهآلیست روسیه. وی از هواداران آزادی بیان در روسیه بود و عشق عجیبی به روسیه و روسها داشت و روزهای طلایی روسیه را پیشبینی کرده بود. وی در کتاب خود «تاریخ روسها» که مورخان بعد از او آن را تکمیل کرده اند نوشته است که شرط رسیدن روسیه به دوران طلایی تحکیم احساس وطندوستی روسها، اقتباس آزادیهایی که در اروپای غربی وجود دارد و لغو خرید و فروش کشاورزان با اراضی کشاورزی است که ربع جمعیت روسیه را در بردگی نگه داشته و فکر پیشرفت و ابتکار را از آنان گرفته است.
۱۹۴۲ میلادی – در جریان جنگ جهانی دوم بندر «لوبک» (Lubeck) آلمان که بیشتر سنگ آهن مورد استفاده کارخانههای فولادسازی این کشور به آنجا وارد میشد مورد حمله صدها بمب افکن نیروی هوایی انگلستان قرار گرفت. در جریان این حمله بیش از یک هزار ساختمان و عمدتن خانههای مسکونی ویران شد و تلفات سنگینی وارد آمد. یکی از ساختمانهایی که آسیب شدید دید، کلیسای تاریخی این بندر بود.
۱۸۲۷ میلادی - دهها هزار تن در تشییع جنازه «بتهوون» در شهر وین شرکت کردند.
۱۹۳۶ میلادی – در انتخابات عمومی آلمان حزب ناسیونال سوسیالیست این کشور ۹۹ درصد آرا را به دست آورد.
۱۹۴۳ میلادی – به سبب جنگ در آمریکا، گوشت، کره و پنیر جیرهبندی شد.
۱۹۸۵ میلادی – «اسپانیا و پرتغال» شرایط بازار مشترک اروپا را برای پیوستن به آن پذیرفتند.
۱۹۹۴ میلادی - آخرین سرباز آمریکایی از سومالی خارج شد.
۱۳۴۴ خورشیدی – «محمدامین خُنجی» نویسنده و محقق معاصر بر اثر سکته درگذشت و در «باغرضوان» مشهد بخاک سپرده شد. خنجی سالیان متمادی در بحرین و خلیجفارس به امور فرهنگی پرداخت، سپس به تهران آمد و تحقیق و مطالعه را بطور جدی دنبال کرد. از میان تالیفات چاپ شده وی میتوان به «تاریخ احزاب سیاسی و تاریخ و جغرافیای خنج یا لارستان » اشاره کرد.
استادیار گروه تاریخ دانشگاه فردوسی معتقد است: «مراسم سفره هفتسین جشن نوروز آغاز فصل کار و کوشش کشاورزان است و ریشهی ایرانی ندارد.»
به گزارش اندیشه، دکتر مریم معزی اظهار داشت: «آریاییها مردمی دامپرور بودند و چیزی از کشاورزی نمیدانستند. آنها وقتی با تمدنهای بینالنهرین همجوار شدند، کشاورزی را از آنها آموختند. در نتیجه، اعیاد و مراسم مخصوص کشاورزی را نیز یاد گرفتند».
وی ادامه داد: «سالها پیش از آنکه آریاییها به ایران وارد شوند، بابلیها کنار فلات ایران، منطقهای نزدیک عراق امروزی، زندگی میکردند و کشاورزی را نیز کشف کرده بودند. بنابراین در آن زمان، مراسم مخصوص کشاورزها از جمله اعیاد کشاورزی رواج داشته است.»
استادیار گروه تاریخ دانشگاه فردوسی بیان کرد: «آریاییها برگزاری جشنهای کشاورزی را از جمله آغاز فصل کار و تلاش کشاورزان و پایان فصل کشاورزی از بابلیها آموختند؛ اما بهصورت دقیق آن را تقلید نکردند، بلکه با آداب، افکار و مذهب خودشان آن را آمیختند. در این راستا بود که مراسم نوروز و مراسم اختتامیهی فصل کشاورزی (مهرگان) به وجود آمد.»
وی نوروز را جشنی ۳۰ روزه دانست و گفت: «هر پنج روز از این ۳۰ روز به نام یک خدا نامگذاری شده بود و در آن روزها، مراسم مربوط به نیایش همان خدا انجام میشد. هرچند بعدها این خدایان آریایی در دین زرتشتی از مقام خدایی تنزل کردند، زیرا زرتشت فقط یک خدا را قبول داشت و دیگر خدایان آریایی را در حکم دستیاران همان خدای بزرگ، یعنی اهورامزدا قرار داد که به آنها «امشاسپندان» میگفتند.
او معتقد است: «واژهی جشن به معنی شادی و پایکوبی نیست، بلکه این واژه از «یزشن» میآید، به معنای عبادت و نیایش و کلمههایی مانند یزد، ایزد و یزدان هم از این واژه گرفته شدهاند. از آنجا که آریاییها روزهای خاصی را برای خدایان خود در نظر میگرفتند و به نیایش میپرداختند، جشنهای نوروزی نیز همان مراسم عبادت به درگان خدایان بود که در طول نوروز اجرا میشد.»
وی دربارهی مراسم رایج در نوروز، اظهار داشت: «در این روزها، سرود خواندن نه به معنی آواز، بلکه به معنی خواندن سرودهای اوستا و نیایشهای مربوط به خدایان انجام میشد. همچنین مردم برای خدایان خود قربانی میکردند و قسمتهای خاصی از گوشت قربانی را مخصوص آن خدا در نظر میگرفتند و مراسم مخصوص آن را انجام میدادند.»
معزی افزود: «بعدها، اصل اولیهی این مراسم فراموش شد و در دین زرتشت تا حدودی در آداب نوروز تجدید نظر شد. پس از اسلام هم تغییرات زیادی بهدلیل تغییر مذهب و جایگزین شدن مذهب جدید به جای مذهب قدیم، در این مراسم اعمال شد». وی با بیان اینکه قرآن بهعنوان نمادی از تغییر مذهب در مراسم نوروزی گنجانده شد، گفت: «بخش ستایش و نیایش خدایان آریایی از مراسم نوروز حذف و تلاوت آیات قرآنی جایگزین آن شد. دعای مخصوص تحویل سال نیز نمونهی بارزی از این آیات است.»
استادیار گروه تاریخ دانشگاه فردوسی بیان کرد: «پیش از فرارسیدن نوروز، در میان آریاییها آیینی به نام «ودردگان» یعنی جشن مخصوص نیایش مردگان موسوم بود که در پنج روز اجرا میشد. آریاییها معتقد بودند، ارواح زنده هستند و آنها را هم جزو خدایان قرار میدادند. در نتیجه، خانوادهها برای اجداد درگذشتهی خود مراسمی برگزار و خوراکیهایی را برای ارواح مهیا میکردند و اعتقاد داشتند که ارواح از آن خوردنیها استفاده خواهند کرد.»
وی گفت: «نوروز، روز نوست، یعنی همان «روز از نو و روزی از نو». در واقع، به این معناست که روز و سال آغاز میشود و آنچه مورد استفاده قرار میگیرد، برای سال جدید نگه داشته میشود و آنچه مورد استفاده نیست، در همان سال باقی میماند. این تفکری است که نهتنها دربارهی خانهتکانی، بلکه در تمام شئون زندگی افراد راه پیدا کرده است.»
استادیار گروه تاریخ دانشگاه فردوسی بیان کرد: «جشن نوروز به دو عنصر آب و خاک مربوط است. این دو عنصر است که باروری و زایش گیاهان، درختان و کشاورزی را ایجاد میکند و این نکته تا اندازهای مهم است که در دین بابلیها برای این خدایان مراسم مخصوص آنها برگزار میشد.»
معزی با بیان اینکه هفتسین، ایرانی نیست، گفت: «مقدس بودن عدد هفت، ایرانی نبوده و از دین بابل آمده است. بابلیها بهدلیل نیایش ستارگان و دیدن هفت ستاره با چشم غیرمسلح، همچنین اعتقاد به نقش موثر این ستارگان در زندگی بشر و تخمین زمان و مسایلی که برای زمین اتفاق میافتد، آن را مقدس میدانستند.»
وی ادامه داد: «کلمهی «سین» در منابع قدیمی فارسی وجود ندارد و ریشهی تاریخی سینهایی که بر سر سفرهی عید گذاشته میشود، مشخص نیست. زرتشتیان ایران هیچ قیدی بر هفت سین ندارند و به جای آن از میوههای خشکشده استفاده میکنند. علاوه بر این، لزوم وجود نور و آتش بهدلیل مقدس بودن آن، بر سر سفره انکارناپذیر است.» او اضافه کرد: «از آنجا که زرتشتیان در همان دین گذشتهی خود باقی مانده و تغییر مذهب ندادهاند، طبیعتن وجود هفتسین به دوران پیش از اسلام مربوط نیست.»
ساسان آقایی روزنامهنگار و سمیه فرید فعال حقوق زنان و عضو سازمان دانشآموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) با تودیع وثیقهی از زندان اوین آزاد شد.
به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، سمیه فرید روز گذشته (یکشنبه) با قرار وثیقه ۶۰ میلیون تومانی از زندان به طور موقت آزاد شد. سمیه فرید در حالی بازداشت شده بود که در پی تماس دادگاه انقلاب برای بازپسگیری برخی از وسایل متعلق به همسرش و ملاقات احتمالی با وی به دادسرای ویژهی اوین مراجعه کرده بود. همچنین ساسان آقایی روزنامهنگار و وبلاگنویس که از اول اذر ماه گذشته بازداشت شده بود بعد از بیش از ۱۲۰ روز بازداشت موقت از زندان آزاد شد.
شهناز غلامی، روزنامهنگار آذربایجانی و فعال حقوق زنان، به ۸ سال حبس تعزیری محکوم شد.
به گزارش هرانا، شهناز غلامی از سوی شعبه دوم دادگاه انقلاب تبریز به اتهام «نشر اکاذیب»، «تبلیغ علیه نظام» و «عضویت و فعالیت در سازمان مجاهدین خلق از طریق همکاری با خبرگزاری هما» به هشت سال حبس تعزیری محکوم شد. پیش از این خانم غلامی در سال ۱۳۸۶ به هنگام خروج از کشور توسط نیروهای اطلاعاتی بازداشت و روانه زندان شد و بک سال در زندان تبریز سپری کرد.
روزنامه زمان، طی گزارشی سفر رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه در اجلاس سران اتحادیه عرب را مورد ارزیابی قرار داده و می نویسد: اردوغان اسراییل را به علت ساخت ۶۰۰ واحد مسکونی جدید در بیتالمقدس مورد انتقاد قرار داد.
به نوشته این روزنامه نخست وزیر ترکیه در سخنان خود اظهار داشته تا زمانی که بیتالمقدس بسوزد فلسطین، تا زمانی که فلسطین بسوزد خاورمیانه و تا زمانی که خاورمیانه بسوزد در جهان امنیت و آرامش وجود نخواهد داشت. اردوغان با بیان اینکه مساله خاورمیانه از طریق مذاکرات بینتیجه قابل حل نمیباشد، از جامعه جهانی خواست تا برای حل این فاجعه مداخله نماید.
روزنامه صباح در تیتر خود به نتایج انتخابات اخیر عراق پرداخته و مینویسد: ایاد علاوی رهبر گروه «عراقیه» که با حمایت گروههای لاییک و سنی عراق بیشترین آرا را به خود اختصاص داده، در یک کنفرانس خبری ابراز امیدواری کرد که کابینه جدید به زودی تشکیل یابد.
به گزارش این روزنامه علاوی در اولین پیام خود با اشاره به ضرورت ایجاد تفاهم اظهار داشته که هدف من تشکیل دولت اکثریت نیست، بلکه دولتی است با مشارکت ملی.
روزنامه خبر تورک در خبری تحت عنوان «انتقاد ناتو از اتحادیه اروپا در رابطه با ترکیه» مینویسد:
در نشست بروکسل که از سوی صندوق مارشال یکی از موسسات ترویج اندیشه آمریکا ترتیب یافته بود، آندرس فوگ راسموسن دبیرکل ناتو طی سخنانی از اتحادیه اروپا خواست تا برای رفع موانع موجود بر سر راه وحدت ناتو و اتحادیه اروپا تلاش کند.
این روزنامه به نقل از راسموسن مینویسد: «عادلانه خواهد بود اگر انجام تنظیمات در جهت ایجاد هماهنگی میان ترکیه و سیاست امنیتی و دفاعی اروپا مورد ضمانت قرار گیرد. نروژ نیز همانند ترکیه متفق ناتو است ولی عضو اتحادیه اروپا نیست. با اینحال دارای چنین تنظیماتی است. چرا اتحادیه اروپا چنین اقدامی را برای ترکیه انجام نمی دهد.»
روزنامه استار نیز در خبری با تیتر «شاهزاده نحیان ناپدید شد» مینویسد: احمد نحیان، وزیر مشاور امارات متحده عربی و برادر کوچک خلیفه بن زیاد آل نحیان امیر ابوظبی پس از سقوط هواپیمایش در مراکش ناپدید شد.
این روزنامه گزارش میدهد خلبان هواپیمای مذکور که بر روی دریاچه سقوط کرده بود، جان سالم بدر برده ولی تلاش برای یافتن شاهزاده احمد همچنان ادامه دارد.
روزنامه استار همچنین مینویسد: بر اساس رتبه بندی «فوربس»، شاهزاده احمد ۲۷-مین مرد ثروتمند جهان بوده و در عین حال رییس مرکز سرمایهگذاری ابوظبی، بزرگترین صندوق سرمایهگذاری جهان میباشد.
و روزنامه جمهوریت نیز گزارش میدهد که به منظور استفاده بهتر از نور خورشید، از ساعت ۳ بامداد روز یکشنبه ساعتها در ترکیه یک ساعت جلو کشیده شد.
اضافه کردن ابزارهای جدید به وبلاگتان کار خوبی به نظر میرسد. اما باید مراقب باشید. چیزهایی هستند که بهتر است از آنها استفاده نکنید. بعضی از این موارد عبارتند از پخش موزیک پس زمینه، فونت ریز انیمیشنهای متحرک، تایید شخصیت نظردهنده و مواردی از این قبیل که در ادامه به ده تا از این موارد اشاره میکنیم.
۱- پخش موزیک پس زمینه: هیچکس، تاکید میکنم، هیچکس علاقهای به گوش کردن به موزیک در وبلاگتان ندارد. شرط میبندم که مجبور کردن شما به علاقمند بودن به خوانندههای مورد علاقهی من Barry Gibbs و Barbara Streisand موجب نمیشود که برایم احترام قایل شوید. پس لطفن دست از این کار بکشید.
۲- انیمیشنهای متحرک: مطمئنن در دهه نود جالب بودند. اما حالا چی؟ دیگر هیجانبرانگیز نیستند. پس آنها را در My Space بگذارید تا در همانجایی باشند که به آن تعلق دارند.
۳- فونت ریز: اگر قرار باشد که به چشمهایم فشار بیاورم تا مطالب وبلاگتان را بخوانم، ترجیح میدهم که این کار را نکنم. هیچ اهمیتی هم ندارد که وبلاگتان چقدر مفید باشد.
۴- تایید شخصیت نظردهنده: یک افزونه تشخیص اسپم نصب کنید. بدین ترتیب خوانندگان شما مجبور نخواهند بود برای نظرگذاشتن حروف درهم را تایپ کنند یا حتی بدتر، مسالههای ریاضی را حل کنند. حتی اگر شما از Blogger استفاده میکنید، بهتر است که خودتان، به صورت دستی نظرات اسپمگونه را حذف کنید. این کار موجب میشود که خوانندههای شما، دفعات بعد هم رغبت کنند که برایتان نظر بگذارند.
۵- غلطهای نگارشی و دستوری: مطلبتان را بازخوانی کنید و قبل از انتشار، پیشنمایش آن را ببینید. حتا از شخص دیگری هم بخواهید که آن را بازبینی کند. البته همه ما اشتباه میکنیم، اما سعی کنید تا مطالبتان را به بهترین نحو و بدون خطاهای آشکار، منتشر کنید.
۶- الصاق مدالها و نشانهایی که بردهاید: البته وقتی که تازه شروع به بلاگنویسی کردید، مدالهایی که در ستون کناری وبلاگتان میگذارید، چاپلوسیتان را نزد خوانندگان خواهند کرد، اما وقتی از دور نگاه میکنید، سایدبار وبلاگتان شبیه جلیقه پر از نشان پسربچهها به نظر میآید. یک صفحه جداگانه را به آنها اختصاص دهید و ستون کناری وبلاگتان را تمیز کنید. این کار از ارزشهای شما نمیکاهد و حتی پلیس سایدبار از شما تشکر میکند.
۷- بازنشر پستها: اگر شما مطلبی را برای بار دیگر انتشار دهید، لینکی به مطلب اصلی برگردانده میشود. خوانندههایتان متوجه خواهند شد که شما مطلبی تکراری را منتشر کردهاید و گوگل به مطالب تکراری اخم میکند. به طور کلی، این کار، ایدهی خوبی است.
۸- پس زمینهی چشمکزن: وبلاگ شما لاسوگاس نیست. پسزمینهی مشکی با رنگهای روشن چشمکزن، نه تنها زشت هستند و خواندن را سخت میکنند که حتی موجب میشوند تا خوانندگان، مهمترین بخش وبلاگتان، یعنی پستهای خوبتان را نبینند.
۹- دروغ: شاید وسوسهانگیز باشد که با اغراق درباره بعضی چیزها، ترافیک بیشتری کسب کنید، اما این کار را نکنید. به زودی دستتان رو خواهد شد و شبیه احمقها به نظر خواهید رسید.
۱۰- دزدیدن مطالب دیگران: این کار بزرگترین «نباید» در بلاگستان است. اگر میخواهید مطلب شخص دیگری را منتشر کنید، به مطلب اصلی لینک بدهید. در غیر اینصورت، به تاریخ خواهید پیوست.
وزارت دفاع افغانستان روز یکشنبه با انتشار بیانیهای اعلام کرد که طی ۴۸ ساعت گذشته سه فرمانده طالبان طی عملیاتی توسط نیروهای خارجی دستگیر شدند.
در بیانیه منتشر شده از سوی وزارت دفاع افغانستان این افراد «بهادر»، «حسن» و «برهان» معرفی شدند که در شرق این کشور و نیز در ولایت هلمند در جنوب افغانستان بازداشت شدند. همچنین بنابر اعلام وزارت دفاع افغانستان طی این مدت ۱۷ نفر از افراد طالبان که اغلب مشغول مینگذاری و تعبیه مواد منفجره در حاشیه جادهها بودند، در شهرستانهای قندهار، نادعلی و گرمسیر هلمند دستگیر شدند.
گفتنی است گروه طالبان تاکنون دستگیری این سه فرمانده محلی طالبان را تایید و یا تکذیب نکرده است.
کنفدراسیون فوتبال آسیا برنامه هفته چهارم رقابتهای فوتبال قهرمانان باشگاههای آسیا را اعلام کرد. هفته چهارم (هفته نخست از دور برگشت ) رقابتهای فوتبال قهرمانان باشگاههای آسیا دهم و یازدهم فروردین در کشورهای مختلف برگزار میشود که کنفدارسیون فوتبال آسیا برنامه این هفته از رقابتها را به این شرح اعلام کرد.
بر اساس برنامه اعلام شده روز سهشنبه دهم فروردین ماه و از گروه دو منطقه غرب آسیا ابتدا تیم فوتبال ذوبآهن اصفهان میهمان تیم بنیادکار ازبکستان است. ذوبآهن در بازی رفت موفق شد در اصفهان با نتیجه سه بر صفر به پیروزی دست یابد. در دیگر دیدار روز سهشنبه و از گروه چهار نیز تیم فوتبال مس کرمان میزبان السد قطر است. در بازی رفت این دو تیم السد قطر چهار بر یک مس را شکست داده بود. روز چهارشنبه یازدهم نیز دو دیدار برگزار خواهد شد و بر اساس برنامه تیم الغرافه قطر میزبان استقلال تهران است. دیدار رفت این دو تیم سه بر صفر به سود استقلال خاتمه یافته بود.
همچنین در دیگر دیدار سپاهان اصفهان میزبان تیم پاختاکور ازبکستان است که در دیدار رفت دو بر یک سپاهان را شکست داده بود.
وزیر کشور ایران از تدوین لایحهای برای ارسال به مجلس شورای اسلامی خبر داد که به موجب آن تعداد نمایندگان از ۲۹۰ نفر به ۳۱۰ نفر میرسد.
به گزارش خبرگزاری رسمی دولت جمهوری اسلامی (ایرنا) مصطفی محمدنجار روز یکشنبه با اعلام این خبر افزود: «در صورت تصویب این لایحه، ۲۰ نفر به تعداد نمایندگان مجلس اضافه میشود.» به گفته آقای محمدنجار، این لایحه با توجه به ویژگیهای جغرافیایی و سیاسی و پیشنهاد استانداریها فرمانداران و بخشداران در دستور کار وزارت کشور قرار گرفته است.
گفتنی است براساس قانون اساسی جمهوری اسلامی هر ۱۰ سال یکبار تعداد ۲۰ نماینده به نمایندگان مجلس شورای اسلامی افزوده میشود.
بناهای مشهور و بسیاری از شهرهای بزرگ جهان، شب گذشته (یکشنبه) در ساعت بیست و سی به وقت محلی به مدت یک ساعت در خاموشی فرو رفتند.
به گزارش واحد مرکزی خبر، شب گذشته نور برج ایفل و کاخ ریاست جمهوری فرانسه موسوم به کاخ الیزه در خاموشی فرو رفت و نورپردازی ساعت بیگ بن لندن نیز مدت یک ساعت خاموش شد. این اقدام جهانی با هدف ایجاد حساسیت در بین افکار عمومی جهانی در خصوص مصرف بیرویه برق صورت گرفته است.
این اقدام ابتدا در نیوزیلند و استرالیا شروع شد و به مدت یک ساعت نور پردازی پل مشهور بندر سیدنی و اوپرای مشهور آن متوقف شد. همچنین در چین، شهر ممنوعه به کلی تاریک شد و بسیاری از آسمان خراشهای هنگکنگ نیز درخشندگی خود را به مدت یک ساعت از دست دادند. گفتنی است بیش از یکصد و بیست و پنج کشور در این اقدام نمادین شرکت کردند. مساله گرمشدن زمین مهمترین انگیزه برای برگزاری چنین اقداماتی جهانی است.
گفته میشود در فرانسه در یک ساعت هشتصد مگاوات برق صرفهجویی شد که این رقم معادل مصرف یک روز برق شهری به وسعت لیون است.
«مهدی دانشرفتار» دستیار کارگردان سریالهای ایرانی روز گذشته (یکشنبه) پس از ۱۵ روز کما، درگذشت.
به گزارش فارس، مهدی دانشرفتار روز ۲۲ اسفندماه پس از عمل جراحی باز روی مغزش به کما رفت و پس از ۱۵ روز، روز گذشته در سن ۳۱ سالگی درگذشت. بر اساس این گزارش، جسد مهدی دانش رفتار صبح امروز در زادگاهش لاهیجان به خاک سپرده شد.
مهدی دانش رفتار در مجموعههای تلویزیونی نظیر «خرده ستمگران» و «عبور از پاییز» به عنوان دستیار کارگردان فعالیت داشت.
یک عضو جبهه مشارکت اسلامی از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شد.
به گزارش هرانا، سید احمد میری قائممقام جبهه مشارکت مازندران و همچنین فرماندار سابق شهر بابل روز یکشنبه بازداشت شد. گفتنی است آقای میری قبل از تعطیلات نوروزی به دادسرای بابل احضار شده بود اما بدون آنکه برگ احضاریه به دست وی برسد در تعطیلات نوروزی و طی یک تماس تلفنی از سوی معاون دادستانی بابل از این احضاریه باخبر شد.
وی ظهر روز گذشته به ادارهی اطلاعات بابل مراجعه کرد که پس از ساعتی بازداشت به ادارهی اطلاعات ساری منتقل شد. هفته گذشته نیز آقایان سروش و شهمیری دو فعال اصلاحطلب بابل بازداشت شده بودند و گفته میشود بازداشت آقای میری در ادامهی این بازداشتهای فعالان اصلاحطلب بابل باشد.
در پی انفجار دو بمب در خط مترویی در پایتخت روسیه شماری از مردم این کشور کشته و زخمی شدند.
به گزارش بیبیسی، در ساعات اولیه روز دوشنبه (۲۸ مارس) دو انفجار در دو ایستگاه مترو مرکزی شهر مسکو منجر به کشته شدن دست کم بیست نفر و زخمی شدن تعدادی از شهروندان این شهر شد. مقامهای محلی عامل انفجار را حملات انتحاری عنوان کردند.
به گفته یکی از مقامهای وزارت خدمات روسیه نخستین انفجار در ایستگاه لوبیانکا روی داد و بر اثر آن برخی از قربانیان این انفجار در داخل کوپه قطار و تعداد دیگری نیز در سکوی ایستگاه کشته و زخمی شدند. گفتنی است ایستگاه لوبیانکا در نزدیکی دفتر مرکزی سازمان امنیت دولت روسیه – اف اس بی – قرار دارد و علت انفجار نیز هنوز به طور رسمی اعلام نشده است.
ما همه لعبتکانیم و فلک لعبت باز از روی حقیقتم نه از روی مجاز
بیست و هفتم مارس از سوی سازمان جهانی یونسکو به عنوان روز جهانی تاتر نامگذاری شده است. این روز در ایران مصادف با هفتم فروردین ماه و تعطیلات نوروزی است به همین سبب کمتر کسی از اهالی این هنر بدان توجه میکند. هر سال در این روز پیامی ویژه از سوی یکی از شخصیتها و بزرگان تاتر جهان خطاب به خانواده تاتر داده میشود که از اهمیت فوقالعادهای نیز برخوردار است.
تاتر شاخهای از هنرهای نمایشی است که به بازنمودن داستانها در برابر مخاطبان یا تماشاگران میپردازد. تاتر واژهای است یونانی در لغت به معنای چیزی که به آن نگاه میکنند. در فارسی به تاتر «نمایش» نیز میگویند.
تاتر یکی ازهنرهای هفتگانه است. کسانی که درباره بوجود آمدن تاتر جستجو کردهاند میگویند سرچشمه آن از آیینهاست .
پیشینه تاتر به رقصهای اولیه بشر به هنگام جادوی طبیعت و حیوانات باز میگردد. بشر با انجام این حرکات نمایشی سعی در تسخیر نیروهایی داشت که هدایتشان در دست او نبود.
در تاتر از همکردی (ترکیبی) از سخن، حرکات، موسیقی، رقص، صدا و نور برای اجرا بهره گرفته میشود. به جز سبک معیار گفتار داستانی، تاتر گونههای دیگری نیز دارد مانند اپرا، باله، کابوکی، خیمه شب بازی و پانتومیم.
تاتر از کار گروهی سرچشمه میگیرد. بازیگران انسانهایی هستند که دیده میشوند، اما گروهی دیگر نیز دست اندرکارند که دیده نمیشوند. آنان نیز درست به اندازه بازیگران اهمیت دارند و تبحرشان و تواناییهای تخصصیشان به اثر امکان تحقق یافتن میدهد.
هنر تئاتر در ایران پیشینهای دراز دارد و سبکی از آن در نمایشهای تعزیه نمود یافته است. در کتاب تاریخ بخارا آمدهاست که نمایش ایران از آیین اسطوره و شعایر برخاسته است.
بر اساس مکتوبات مورخان اولین تاتر در ایران در شهر رشت برگزار شد.
از آغاز آشنایی ایران با تاتر غربی تا نهادی شدن تئاتر در حدود یک قرن طول کشید و هنوز نیم قرن دیگر لازم بود تا جامعه سنتی ایران تاتر را بشناسد، بپذیرد و خود زبانی مستقل و ایرانی در تاتر میافکند.
جامعه سنتی ایران یه پیروی از علمای دینی اساسن نسبت به پذیرش پدیدههای غربی با نظر سوظن مینگریست، و اگر بنا به ملاحظاتی به صورت رسمی مظاهر غربی را تکفیر نمیکرد، لااقل از نهادی شدن آن تا جایی که از دستش بر میآمد جلوگیری میکرد. اما حوادث تاریخی و جریانات سیاسی در سطح جهان، چنان میچرخید که از پذیرفتن فرآوردهای غربی گریز نبود، به ویژه تاتر غربی، که اساسن پدیدهای نو ظهور در نزد مردم تحصیلکرده ایرانی بود و در آن امکانات بیانی و تبلیغی همچون هنری مستقل در میان محافل فرهیخته جا افتاد.
همه ساله در روز جهانی تاتر پیامی ویژه از سوی یکی از شخصیتها و بزرگان تاتر جهان خطاب به خانواده تاتر داده میشود که از اهمیت فوقالعادهای هم برخوردار است.
امسال نیز به رسم همه ساله «جودیت اولیویا دنچ» بازیگر سرشناس تاتر، تلویزیون و سینمای انگلیس که بزرگترین بازیگر دوره پس از جنگ نام گرفته و تاکنون جوایز بسیاری را از آن خود ساخته است، به مناسبت ۲۷ مارس (۷ فروردین) که روز جهانی تاتر نام دارد، پیامی را منتشر کرد.
در بخشی از این پیام آمده است: ۲۷مارس (۷ فروردین) به صورت رسمی روز جهانی تاتر اعلام شده است. اما به دلایل بسیاری هر روز باید روز تاتر به حساب بیاید، چرا که ما وظیفه داریم سنت سرگرم کردن، آموزش دادن و روشنگری اذهان مخاطبان را حفظ کنیم که بدون آنها هرگز زنده نخواهیم ماند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر