هستي نيوز،از آن سوي فيلتر جمهوري اسلامي خبر پراكني ميكند

-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد...
http://groups.google.com/group/hasti-news
------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ مرداد ۲۲, شنبه

Latest News from Koocheh for 08/13/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



خبر / رادیو کوچه

بر اساس برخی گزارش‌های منتشر شده در رسانه‌های منسوب به مخالفان دولت جمهوری اسلامی، در روزهای اخیر، ماموران وزارت اطلاعات با ورود به منزل یداله رحمانی، از زندانیان دهه شصت در ایران، وی را بازداشت و به زندان قزوین منتقل کرده‌اند.

به گزارش فعالین حقوق بشر و دموکراسی، روز پنج‌شنبه ۲۱ مرداد ماه ماموران وزارت اطلاعات بدون ارایه دلیل یا دلایل بازداشت، یداله رحمانی را که به علت وضعیت وخیم جسمی در حال درمان و زیر نظر پزشکان بوده است را دستگیر کرده و به زندان قزوین منتقل کردند.

زندانی سیاسی یداله رحمانی اسفند ماه ۱۳۸۸ به‌دلیل دیدار با فرزندش که ۶ سال پیش صورت گرفته بود بدون اطلاع و بدون حضور در دادگاه به یک سال زندان و ۳۰۰ هزار تومان جریمه محکوم شد.

اتهامی که دادگاه انقلاب قزوین به او نسبت داده بود خروج غیر‌قانونی از مرز عنوان شده این در حالی است که او دارای پاسپورت معتبر بوده است.


 


 شراره سعیدی/ رادیو کوچه

در برنامه پیش گفتیم که روحانیت با انتقال به دوره جدید و زمام‌داری کشور ایران در حال شدن نوینی بود که با شدن سابق‌اش تفاوت داشت. آنان در این دوره با الزامات متعددی مواجهه شدند.

بدون تردید انقلاب بستری مناسب برای تقویت نگاه‌های غیرسنتی به فقه و سایر موضوعات دینی بود. بلافاصله پس از پیروزی انقلاب، «آیت‌اله گلپایگانی» در دروس خارج فقه خود، گفت‌و‌گو درباره صلات و صوم را رها کرد و به بحث قضا پرداخت تا نشان دهد فقه اسلامی، باید به موضوعات مورد نیاز جامعه بپردازد و به نوعی کشور را از علوم روز و غربی بی‌نیاز نماید. فراتر از ایشان، «آیت‌اله‌خمینی» کلیت فقه را با مسایل اجتماعی و سیاسی درگیر و عملن حوزه پس از انقلاب را به تغییر نگاه‌های سنتی به دین دعوت کرد. پس از آن بود که حوزه علمیه قم توانست در درون خود، شاهد تغییر و تحولات جدید و ظهور نسلی از طلاب باشد که دعاوی نوگرایانه داشته باشد. این نشان می‌داد روحانیت گر‌چه در شرایط جدید، هنوز هم مقید به سنت حوزه علمیه قم بود اما بعضن علاقه‌مندی به فاصله گرفتن از آن و تعامل با غرب دارد، اما این تمایل از آن‌جا که در تعارض با مفاهیم اولیه فقه بود، موجب سرگشتگی طلاب جوانی شد که هنوز درک درستی از این تعارفات مرسوم حوزه نداشتند، آن‌ها به درستی نمی‌دانستند که قرار نیست در این شدن جدید تعاملی واقعی صورت گیرد و از آن‌جا که فقه و مجری فقه قرار نیست که دارای انعطاف باشد این شدن جدید تنها تعویض عنوان و به صدرنشستن با همان احکام قدیم بود.

نتیجه این پروسه متناقض و نشدنی آن شد که روحانیون با آن‌که بر مسند تکیه زدند اما از آن‌‌جا که علوم مورد نیازشان در مقایسه با علوم روز پاسخ‌گوی مناسبی نبود صلاح در آن دیدند که با انکار کلیت دانش علوم انسانی جدید و ارایه ارزیابی منفی تنها به همان فقهی اکتفا نمایند که برای اجرایش خود را مکلف می‌پنداشتند و این روند تاکنون حاصلی نداشته جز بی‌اعتباری ردایی که سالیانی طولانی در میان عوام دارای قداست بود.

آقای خامنه‌ای به عنوان جانشین آقای خمینی در ادامه تمامی رفتارهای تقلیدی‌اش همان سبک ناموفق را پی‌گیری کرد، چندی پیش او در جمع طلاب قم در مورد دو مفهوم «حکومت آخوندی» و نیز «تقسیم روحانیت به آخوند حکومتی و غیرحکومتی» گفت: «آن‌ها می‌خواهند نظام را از پشتوانه عظیم فکری، عقلی و استدلالی علما محروم کنند و به خیال خود روحانیت انقلابی و حاضر در صحنه را منزوی و بدنام سازند که باید با این اهداف، هوشیارانه مقابله کرد

آقای خامنه‌ای به عنوان جانشین آقای خمینی در ادامه تمامی رفتارهای تقلیدی‌اش همان سبک ناموفق را پی‌گیری کرد، چندی پیش او در جمع طلاب قم در مورد دو مفهوم «حکومت آخوندی» و نیز «تقسیم روحانیت به آخوند حکومتی و غیرحکومتی» گفت: «آن‌ها می‌خواهند نظام را از پشتوانه عظیم فکری، عقلی و استدلالی علما محروم کنند و به خیال خود روحانیت انقلابی و حاضر در صحنه را منزوی و بدنام سازند که باید با این اهداف، هوشیارانه مقابله کرد. نسبت حوزه‌های علمیه با نظام اسلامی، «حمایت و نصیحت» و «دفاع در کنار اصلاح» است و نظام اسلامی، حکومت دین و ارزش‌های دینی است نه حکومت افراد روحانی و در نظام اسلامی، صرف روحانی بودن برای به دست گرفتن مسوولیت‌های حکومتی کافی نیست چرا که (روحانی بودن) به تنهایی صلاحیت آور نیست هم‌چنان که موجب سلب صلاحیت هم نمی‌شود.»

 آقای خامنه‌ای هم‌چنین اضافه کرد: «رفتن به سمت حکومت و مسوولیت‌های حکومتی مانند هر هدف دیگر اگر برای مسایل دنیوی و هوای نفس باشد مردود است اما اگر یک روحانی با اهداف معنوی و الهی، از نظام حمایت و یا مسوولیت‌های حکومتی قبول کند این کار، از برترین مصادیق امر به معروف و نهی از منکر و مصداق بارز مجاهدت فی‌سبیل الله است. به علت ذات و ماهیت دینی جمهوری اسلامی، نظریه‌پردازی در همه عرصه‌ها از جمله سیاست، اقتصاد – مدیریت، مسایل تربیتی و دیگر مسایل مطرح در اداره کشور، بر عهده علمای دین یعنی کسانی است که اسلام را می‌شناسند و متخصص این امر هستند.»

پس از گذشت 3 دهه از انقلاب و آب‌دیدگی ملت نسبت به درک تفاوت شعارها با اعمال و عدم کارایی فقه و مجریان‌اش نسبت به ارزش علوم جدید، نگرانی حکومت از سلطه دوباره علوم انسانی در میان توده تا به آن‌جا پیش رفت که شخص رهبر فرمان مبارزه با آن را صادر کرد:

«علوم انسانی رایج، متکی بر جهان‌بینی دیگری غیر از جهان‌بینی الهی است و مدیران آینده کشور را براساس اهداف جهان‌بینی غربی و مادی تربیت می‌کند که لازم است حوزه‌های علمیه و علمای دین برای جلوگیری از این انحراف، نظریه‌های اسلامی را در زمینه‌های مختلف مشخص و برای برنامه‌ریزی در اختیار مسوولان بگذارند. هدف دشمنان نظام از تزریق مستمر شبهات گوناگون دینی، سیاسی و اعتقادی به جامعه، مخدوش کردن مبانی نظام اسلامی است لذا اقدام علما و فضلای حوزه‌ها در برطرف کردن این شبهات غبارانگیز از ذهن جامعه، کمک به نظام اسلامی است و نظام در واقع از این زاویه نیز به حوزه‌ها، متکی است.»

گرچه بعضی از تلاش‌ها از ابتدا بی‌نتیجگی‌شان مشهود است، اما آقای خامنه‌ای به عنوان شخص اول حافظ منافع اسلام و انقلاب هم‌چنان سعی می‌نماید تا موجب ثبات جای‌گاه به شدت تضعیف شده نظام و روحانیت باشد و شناس‌نامه‌های متعددی برای روحانیت ابداع می‌کند، او روحانیت و حوزه‌ها به خصوص حوزه علمیه قم را «مادر و به وجود آورنده» نظام می‌خواند و بر این نکته تاکید می‌کند که یک مادر، هرگز نمی‌تواند نسبت به فرزند خود غافل و بی‌تفاوت باشد و یا در هنگام لزوم از او دفاع نکند.

صدها سال ویژگی‌ فقهای شیعه آن بود که به جز تعدادی از آخوندهای معلوم و معرفی شده بقیه آن‌ها برای امرار معاش متکی به وجوهات مردمی بودند و به همین سبب با آن‌که با دولت‌های وقت کم‌تر سر دعوا داشتند اما از آن‌جا که مراودات مالی در جریان نبود می‌توانستند بر سر مواردی با دولت‌ها هم‌آوردی نمایند، این همان نکته‌ای بود که روحانیون صاحب‌منسب بسیار خوب به آن اشراف داشتند و به همین دلیل حوزه‌ها، مراجع و طلاب را از این مزیت محروم کردند، اتفاقی که موجب شد در بدترین شرایط هم فقها و حوزه‌ها قدرت خودنمایی و عرض‌اندام در مقابل نظام را نداشته باشند، بازی زشتی که باعث شد این قشر از آن‌ جهت که توسط نظام بی‌اعتبار شده بود تنها امید خود برای حیات و معاش را در جمهوری اسلامی ببیند.

آقای خامنه‌ای در این مورد چنین می‌گوید‌: «عده‌ای می‌خواهند به نام (استقلال)، رابطه حوزه‌ها را با نظام قطع کنند اما واضح است که وابستگی غیر از حمایت و هم‌کاری است و می‌توان در عین استقلال، به هم‌کاری متقابل نیز پرداخت. نظام موظف است بدون این‌که در مسایل حوزه‌ها دخالتی کند به آن‌ها کمک نماید چرا که مسایلی در این مجموعه‌ها وجود دارد که جز با کمک بیت‌المال، حل آن‌ها ممکن نیست.»

او هم‌چنین خواستار آن‌ست که کمک‌ها نه تنها مالی بلکه بسیط و در تمامی جنبه‌ها باشد:

«امروز به فضل الهی و با حمایت نظام، مهم‌ترین و عمومی‌ترین تریبون‌های ملی در اختیار علما و مراجع معظم است و افزایش پشتیبانی‌های مختلف از نظام، وظیفه همه دولت‌هاست.

نظام اسلامی و در دل آن حوزه‌های علمیه، دو جریان عظیمی هستند که از زوایا و ابعاد فراوان به هم مرتبط و متصلند و در واقع سرنوشت آن‌ها یکی است. اگرچه هرگونه ضربه به نظام اسلامی، موجب لطمه شدید به حوزه‌ها و اهل دین خواهد بود اما نظام اسلامی، زنده و قوی است و مطمئنن بر همه چالش‌های پیش رو پیروز خواهد شد.»

اکنون دیگر تنها آقای خامنه‌ای و روحانیون طراز اول نظام نیستند که می‌دانند سرنوشت نظام، روحانیت و حتا دین در کشور ایران به هم گره خورده است، این واقعیت آن‌چنان در میان توده خودنمایی می‌کند که موجبات ترس مذهبیون عادی را نیز فراهم آورده، ترسی که ناخودآگاه مسبب کمک آنان به حفظ نظامی‌ست که بالاترین درجه عناد مزورانه را با دین نمایش می‌دهد.


 


خبر / رادیو کوچه

حکم صادر شده برای مهدی جلیل‌خانی روزنامه‌نگار زنجانی و نویسنده و منتقد ادبی که در جریان اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ در منزل پدری‌اش در دی‌ماه ۸۸ توسط ماموران اداره کل اطلاعات استان زنجان بازداشت شد، به وی ابلاغ شده است.

به گزارش آراز نیوز، این روزنامه‌نگار اکنون حکم قطعی سه سال حبس تعلیقی خود را در روز خبرنگار (۱۷ مرداد) دریافت کرده است.

جلیل‌خانی به اتهام توهین به رهبری در مردادماه ۸۹ به دو سال حبس تعلیقی از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب شهرستان زنجان محکوم شد و در شهریورماه‌‌‌ همان سال به اتهام تشویش اذهان عمومی از سوی شعبه ۱۰۲ دادگاه عمومی جزایی زنجان به تحمل یک سال حبس تعزیری محکوم شد.

در اعتراض به احکام صادره، دادگاه‌های تجدیدنظر به ترتیب در آبان‌ماه ۸۹ و مردادماه ۹۰ رای به تایید احکام پیشین دادند، با این تفاوت که اکنون شعبه دوم دادگاه تجدیدنظر، در روز خبرنگار حکم یک سال حبس تعزیری وی را به یک سال حبس تعلیقی تخفیف داده است.

گفتنی است مهدی جلیل‌خانی پیش‌تر با قرار وثیقه ۴۰۰ میلیون ریالی آزاد شده بود.

بیشتر بخوانید:

«سه سال حبس محکومیت روزنامه‌نگار مستقل زنجانی»


 


شهره شعشعانی / رادیو کوچه

«آلدوس هاکسلی» (Aldous Huxley) نویسنده انگلیسی (26 ژوئیه 1894 – 22 نوامبر 1963) گذشته از داستان‌نویس، سفرنامه‌نویس، شاعر، فیلم‌نامه‌نویس و مقاله‌نویسی برجسته بود. او هم‌چنین مدت‌ها سردبیری مجله «شعر آکسفورد»(Oxford Poetry) را به عهده داشت.

نخستین رمان هاکسلی «کروم زرد»  (Crome Yellow) که در 1921 به چاپ رسید، اثری طنز‌آمیز- انتقادی از جامعه بود. شیوه نگارش هاکسلی با گفت‌وگو‌نویسی‌های درخشانش در عصر تحول گفت‌وگونویسی در ادبیات داستانی دنیا او را در شمار یکی از پیش‌رو‌ترین چهره‌های ادبی دهه‌ی بیست قرن گذشته قرار داد. هاکسلی طی هشت سال ده‌ها کتاب به چاپ رساند که (Point Counter Point) و  (Do What You Willدو نمونه از این آثارند. این دوران ضمنن سرآغاز دوستی او با «دی.اچ.لارنس»  (D.H. Lawrence) بود. در 1932 با انتشار رمان «دنیای قشنگ نو» (Brave New World) چشم‌اندازی تیره از دنیای تکنولوژی آینده را توصیف می‌کند. این اثر هم‌چنان معروف‌ترین اثر او به حساب می‌آید.

هاکسلی در سال 1937 به آمریکا رفت و جز دوره‌ی کوتاهی اقامت در مکزیک تا پایان عمر خود در 1963 در لس‌آنجلس زندگی کرد. در سال 1954 اثر پژوهشی نظرگیری درباره گسترش آگاهی از طریق مسکالین به نام «درهای ادراک»  (The Doors Of Perception) را منتشر کرد. بعدها به فلسفه هندو نیز تمایل نشان داد تا آن‌جا که به  گیاه‌خواری رو آورد.

داستان‌های کوتاه هاکسلی که بین سال‌های 1920 و 1930 نوشته شده‌اند دوره نسبتن کوتاهی از چهل و هفت سال تلاش ادبی حرفه‌ای او در بر می‌گیرند و امروزه کم‌تر او را به خاطر داستان‌های کوتاهش می‌شناسند، هر‌چند این آثار به گونه‌ای کم‌تر پیچیده، بسیاری از دل‌مشغولی‌های او را در آثار پخته‌ترش بازتاب می‌دهند. جست‌وجوی نظم در هرج و مرج، تخریب، پوسیدگی و فرسایش، ناتوانی انسان در توافق جمعی برای رسیدن به آن‌چه که خواهانش است، فقدان ارزش‌ها در جامعه‌ی بعد از جنگ، دشمنی‌های کور و فرصت سوز جهانی، و نهایتن تلاش هنرمند در جست‌وجوی هویت، بعضی از دل‌مشغولی‌ها هاکسلی در داستان‌ها و مقاله‌هایش هستند. داستان‌هایی که اغلب طنز‌آمیزند و ارزش‌های مدرن را، به ویژه آن‌هایی که در میان طبقات مرفه اجتماع مرسوم است به باد تمسخر می‌گیرند، و گاه با نگاهی تلخ به توصیف پوچی روزمره‌گی می‌پردازند.

داستان‌های کوتاه هاکسلی هرچند در زمان حیات نویسنده با اقبال زیاد روبه‌رو شدند، اما بعدها با این توجیه که هاکسلی به‌ترین آن‌ها را دستمایه‌ی رمان‌های بزرگش کرده از سوی منتقدان به فراموشی سپرده شدند، با این همه داستان‌های کوتاه هاکسلی هم‌چنان به خاطر طنز سرشار، قدرت مشاهده، سبک صیقل خورده، و نگاه تلخ به انسانیت در انگلستان بعد از جنگ جهانی اول، ارزش خود را حفظ کرده‌اند.

داستان «رنگ پریده» توسط «محمد‌علی مهمانوازان» به فارسی ترجمه شده است.

موسیقی متن: Ernesto Lecuona: Cordoba


 


خبر / رادیو کوچه

وضعیت جسمی قاسم شعله‌سعدی نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی در زندان اوین وخیم گزارش شده است. همسر آقای شعله‌سعدی در گفت‌وگویی اعلام کرد پزشکان زندان اوین نسبت به سلامتی او هشدار داده‌اند.

آقای شعله سعدی، استاد دانش‌کده حقوق و علوم سیاسی دانش‌گاه تهران از پنج ماه پیش به اتهام تبلیغ علیه نظام و توهین به رهبری در بند ۳۵۰ زندان اوین به سر می‌برد‌.

به گزارش بی‌بی‌سی، مسوولان زندان اوین، به رغم هشدار پزشکان، تاکنون اقدامی برای درمان او انجام نداده‌اند.

از سوی دیگر همسر ابوالفضل قدیانی از فعالان اصلاح‌طلب هم می‌گوید همسرش که در اوین زندانی است وضعیت جسمی نگران کننده‌ای دارد. به گفته زهرا رحیمی، پزشکان به آقای قدیانی گفته‌اند به دلیل مشکلات قلبی باید به سرعت بستری شود. اما ظاهرن مسوولان زندان او را به بیمارستان منتقل نکرده‌اند.

آقای قدیانی، در دی ماه سال ۸۸ بازداشت شد و به اتهام تبلیغ علیه نظام و توهین به رییس جمهوری، به یک سال حبس محکوم شد.

به گفته خانم رحیمی‌، اخیرن اتهام جدید توهین به رهبری هم علیه همسرش مطرح شده است.

بیشتر بخوانید:

«بازداشت نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی»

«پایان اعتصاب غذای زندانیان سیاسی اوین»


 


اکبر ترشیزاد/ رادیوکوچه

وقتی سه سال پیش فیلم «پدر ترک‌ها» که اثری است مستند از زندگی «مصطفی‌ کمال‌پاشا» مشهور به «آتاتورک»، در ترکیه به نمایش درآمد، کم‌تر کسی فکر می‌کرد که او هنوز و هم‌چنان از این میزان بالای محبوبیت در میان ترک‌ها برخوردار باشد که آن‌ها حتا کوچک‌ترین انتقاد و خدشه‌ای در شخصیت او را نپذیرند. «آتاتورک» از آن دست شخصیت‌های تاریخی است که همیشه مخالفان و موافقان دو آتشه و تندی داشته است. میزان تاثیر و تغییری که او و اصلاحاتش در ترکیه به‌وجود آورد شاید برای شهروندان امروزی ترکیه و ناظران بیرونی به راحتی قابل درک نباشد. جامعه‌ی به نسبت مرفه و پیش‌رفته‌ی امروزی ترکیه به هیچ وجه قابل قیاس با کشور فقیر، عقب‌مانده و اسیر خرافات 80 سال پیش نیست.

«آتاتورک» درسال ۱۸۸۱ میلادی در شهر «تسالونیکی» در شمال یونان فعلی، که در آن زمان جزیی از امپراتوری عثمانی بود، به دنیا آمد. در جوانی به گروهی از افسران ترک، که بعدها «ترک‌های‌ جوان» نامیده شدند، پیوست و پایه‌های اصلاحات در ارتش و دولت را به نفع ملی‌گرایی ترک‌ها تثبیت کرد. در جنگ‌های بالکان به سمت فرمان‌دهی رسید و در سال ۱۹۱۶ در تنگه «داردانل» و شبه جزیره «قالیبولی» در برابر انگلیسی‌ها مقاومت کرد و مانع اشغال استانبول توسط نیروهای بریتانیا و متفقین در جنگ‌جهانی اول شد. او سپس در جبهه روس نبرد کرد. «آتاتورک» پس از آن رهبری جنگ استقلال ترکیه را بر عهده گرفت. در پایان جنگ‌جهانی اول، مردم ترکیه که از بی‌کفایتی خلیفه «عبدالحمید اول »و نظام عثمانی به تنگ آمده بودند به رهبری او بر علیه خلافت و امپراتوری عثمانی قیام کردند. درسال ۱۹۲۳ ترکیه‌ی‌ مدرن با نظام‌ جمهوری توسط ملی‌گرایان و گروه‌های مبارزه بر علیه اشغال بر پا شد. آتاتورک از آن تاریخ تا سال ۱۹۳۸ رییس جمهوری ترکیه بود.

«آتاتورک» موانع فراوانی را بر سر راه مدرن کردن کشور و نجات ترکیه از عقب‌ماندگی می‌دید که از آن جمله نفوذ معنوی، فرهنگی و مادی روحانیون بر زندگی مردم بود. او با شدت با این نهاد برخورد کرد و بساط آن‌ها را در ترکیه برچید. سرکوب‌ عشایر، رواج ملی‌گرایی ترک، جداکردن دین از سیاست، قانونی کردن حق برابری زنان با مردان و تغییر خط عربی به خط لاتین از دیگر اقدامات او در این راه بود. یکی از جمله‌های معروف «آتاتورک» به نسل جوان پس از خود این است که «این جمهوریت را ما بنا نهادیم، بقا و پیش‌رفت آن با شماست». «آتاتورک» با وجود برخورداری از شخصیت تاثیرگذار و محبوبیت عمومی به راحتی می‌توانست سلطنت را دوباره در ترکیه بنا گذاشته و یا جای‌گاه خود را به عنوان رییس ‌جمهوری مادام‌العمر تثبیت کند. اما حرکت تاریخی او در اعلام جمهوری در ترکیه و بنانهادن یک قانون اساسی که لائیتیسیته در آن نهادینه شده است، راه را بر نفوذ دیکتاتوری و استبداد در این کشور بست.

اقدامات اصلاحی «آتاتورک» مخالفان سرسختی نیز داشته و دارد، که بدون شک بخشی از آن‌ها اقلیت‌های قومی ساکن ترکیه هستند. برای مثال بسیاری از کردهای ترکیه او را زمینه‌ساز و پایه‌گذار نگاه تبعیض‌آمیز بر علیه اقلیت‌ها در این کشور می‌دانند. اما باید گفت که همین منتقدین نیز نمی‌توانند چشمان‌شان را بر فرهنگ‌سازی‌های مثبت «آتاتورک» و تاثیر آن بر پیش‌رفت این کشور ببندند. به قضاوت تاریخ، تا پیش از اصلاحات او، مردم ترکیه مردمی تن‌پرور و بی‌سواد بودند که درآمد اصلی آنان از راه تولید محصولات کشاورزی بود. «آتاتورک» با درآوردن لباس نظامی از تن، سفر به شهرهای دورافتاده و اقدام شخصی در سوادآموزی به بی‌سوادان، به نوعی خود در گسترش فرهنگ‌کار پیش‌قدم شد. ایجاد کارخانه‌های ‌مدرن، تکیه بر صادرات و صنعت ‌توریسم، گسترش مدارس و دانش‌گاه‌های به سبک‌غربی و رشد آموزش‌عالی در این کشور از دیگر حرکت‌های مهم اوست.

میراث «آتاتورک» یا پدر ترکیه امروزی و اصلاحات اساسی او آن‌قدر در این کشور ریشه‌دار است که حذف و یا عقب‌نشینی از آن‌ها به راحتی برای هر حزب و یا گروهی امکان‌پذیر نیست. به همین سبب است که حتا احزاب اسلام‌گرای ترکیه نیز به سختی جرات می‌کنند تا آن اصول را زیر سوال ببرند. شاید هنوز زمان برای قضاوت درباره‌ی شخصیت این مرد تاثیرگذار و اقدامات انقلابی او زود باشد اما حداقل در یک چیز نمی‌توان شک کرد و آن این‌ است که اگر او در این کشور ظهور نمی‌کرد، ترکیه‌ی امروزی بی‌گمان سر و شکل دیگری می‌داشت.


 


شنبه 22 مرداد 90/ 13 اوت 2011

اجرا: اعظم

استودیو: سیاوش

تقویم‌ تاریخ

گزیده اخبار مطبوعات شنبه ایران

مجله جاماندگان- «سرنوشت مشترک نظام، روحانیت و دین»- شراره سعیدی

بخش اول خبرها

پس‌نشینی تند- «میراث «پدر ترک‌ها»- اکبر ترشیزاد

مجله خبری کابل-  آرین

روان به سلامت- «سو‌تفاهمات روان‌پاکی»- علی انجیدنی

بخش دوم خبرها

قصه‌های ما، از رویا تا واقعیت- «رنگ پریده»- شهره شعشعانی

بخش سوم خبرها


 


علی انجیدنی/ رادیو کوچه

سلام خدمت همه عزیزان روان‌پاک خودم. باز شنبه شد و حضور گرم دکتر روان‌پاک در کنار شما با موضوعات روانی صد تا یه غازی که هی این تهیه کننده برنامه به خورد من و شما می‌ده. امروز که اومدم، جلوی من رو گرفت و گفت: «امروز می‌خوای در مورد چه موضوعی صحبت کنی دکترجان؟» گفتم‌: «شما که خودتون موضوعات رو زور چپون می‌کنید حالا چرا ادای دموکرات‌ها رو در می‌آرین؟» گفت‌: «اختیار دارین آقای دکتر عزیز. ما همیشه به نظرات شما احترام گذاشته و می‌ذاریم ولی ممکنه گه گاهی ما مجبور بشیم جلوی انحراف بایستیم.» گفتم: «جون من امروز رو دیگه بی‌خیال انحراف شین. حالم از این کلمه داره بهم می‌خوره… بگین امروز چی باید بگم.» با کمال تعجب گفت: «هر چی دلت می‌خواد عزیزم. » و این «عزیزم» رو بد جوری تلفظ کرد و من این تغییر تلفظ‌اش رو به فال نیک نگرفتم و اومدم تو استودیو.

 تا برای شروع برنامه آماده بشیم قیافه‌اش در هنگام گفتن «عزیزم» یه لحظه از جلو چشمام دور نمی‌شد و هر لحظه احساس امنیت اجتماعی‌ام بیش‌تر لطمه می‌خورد. احساس سیزده بدررفتن‌، حضور در باغ‌، پیاده شدن از ماشین در بیابان‌های اطراف کرج‌، رسیدن به ایست‌گاه آخر خط یک مترو تهران بهم دست می‌داد. بعد یهو دوباره اومد تو استودیو. بی‌خودی باهام دست داد و گفت‌: «چک‌تون هم آماده‌ست آقای دکتر. بعد از برنامه می تونین بیاین اتاق من بگیرینش.» و این دفعه احساس کردم «اتاق من» رو بد جوری تلفظ کرد. کمی لباس‌هام رو مرتب کردم و به بخت خودم لعنت فرستادم. آخه زنم گفته بود برگشتی بریم بازار خرید و این یعنی من باید هر جور شده برم چکم رو بگیریم. با خودم فکر می‌کردم کدوم یکی ‌دردش کم‌تره‌، رفتن به خانه بدون چک یا بدون عفت عمومی‌؟

برنامه داشت شروع می‌شد و همه این ور و اون ور می‌رفتند. صدابردار که اومد میکروفون رو برام تنظیم کنه گفت: «امروز چه لباس خوشگلی پوشیدی دکی؟» و او هم «دکی» را خوب تلفظ نکرد و احساس کردم دفعه دوم که به نظر الکی اومد تنظیمش کنه مرتب صورت خودش رو نزدیک من می‌کرد تا بوی ادکلن غلیظ‌اش که فکر کنم «سکسی من 212» بود من رو تحت تاثیر قرار بده. کمی به سر  و وضع خودم نگاه کردم گفتم شاید لباس‌های خانمم رو اشتباهی پوشیده‌ام و یا ساعتم رو دست راستم بسته باشم‌؟ ولی دیدم همه‌چیز مثل روزهای قبله… گفتم‌: «نکنه این کلک جدیده تا دامن دکتر روان‌پاک رو لکه‌دار کنند.» یه آقایی که تا حالا ندیده بودمش اومد تو استودیو و گفت: «امروز ترافیک برنامه داریم برنامه روان به سلامت یه ساعت دیگه می‌ره رو آنتن ..» بعد اومد پیش من و گفت: «می‌تونین این یه ساعت رو تو اتاق آقای تهیه کننده منتظر بمونین آقاهه.» و او هم سعی کرد که با گفتن کلمه «آقاهه» من رو تحت تاثیر قرار بده. با خودم گفتم: «این اتفاقات اصلن تصادفی نیست و اینا هر برنامه‌ای هست چیدن تا امروز یه بلای سر من بیارند.» پس با همه قدرتی که در بدنم مونده بود داد زدم: «من یا الان برنامه اجرا می‌کنم یا هیچ‌وقت دیگه.» همه برگشتن به سمت من و همون آقای تازه وارد گفت: «هیچ وقت دیگه؟ چه خوب.» رو کرد به دست‌یار تهیه کننده و گفت‌: «می‌تونی تلفن اون دکتر پیر پکاجکی رو بگیری .. همونی که اون روز گفتم بدرد اجرای این برنامه می‌خوره… بگی فورن خودش رو برسونه استودیو ضبط؟»

دست و پام رو گم کردم و با تته پته گفتم‌: «گوه خورد هر کی گفت هیچ وقت. هستیم در خدمت تون همه جوره. الان هم می‌رم در اتاق من تا شاید چک بگیرم …» آقای غریبه با خنده پیروزمندانه‌ای گفت: «خوش بگذره عزیز.» میکروفن رو جدا کردم و با ترس و لرز به سمت اتاق تهیه کننده رفتم. تو راه ده بار لباسم رو مرتب کردم و هر‌‌چه زور داشتم زدم تا شاید بادی، بویی چیزی ازم خارج بشه و بوی گند بدم ولی از بخت بد من بر‌خلاف همیشه انگار اون روز یه سی سی هوا هم توی روده هام نبود. شاید با باکتری‌های روده‌ام هم هماهنگ شده بودند … دیگه مطمئن شده بودم که همه‌چیز برنامه‌ریزی شده است. قبل از رفتن به اتاقش یه زنگ به همسرم زدم و ازش پرسیدم که احساسش چیه اگه از امشب به بعد با یه مردی زندگی کنه که عفت‌اش رو ازش گرفته باشن و اون تا اسم عفت رو شنید گوشی رو قطع کرد و دیگه تلفنم رو جواب نداد. به خودم گفتم امروز همه جوره دارم بد میارم و خدا آخر و عاقبت کار رو به خیر کنه. پشت در اتاق تهیه کننده آخرین لحظات یک مرد قبل از تجاوز رو مرور کردم. یاد همه کسانی افتادم که رفتن کهریزک‌، همه اونایی که تو باغ بودند، حتا اونایی که پشت در اتاق کولونوسکپی منتظر نوبت شون بودند تا دکتر گوارش بیاد و ….

 در زدم‌. هیچ صدایی نیومد. دوباره زدم خبری نشد. محکم‌تر زدم. در رو آروم باز کردم. هیشکی تو اتاق نبود. گفتم حتمن داره تو اتاق بغلی با خوردن قرص و معجون افلاطون خودش رو تقویت می‌کنه. احساس کردم حتمن باید برم دست‌شویی. در دست‌شویی رو کنار اتاق دیدم فوری در دست‌شویی رو باز کردم و پریدم تو. خودم رو جلوی تهیه کننده دیدم در حالی‌که از روی کاسه توالت بلند شده بود و هنوز شلوارش رو بالا نکشیده بود. قبل از این‌که دوطرف جیغ بکشیم به خودم گفتم الان با خودش می‌گه این یارو چقدر هم عجله داره؟ داد بلندی کشید و گفت: «عادت دارین دعوت نشده بیاین هرجا؟» من به جای جیغ متقابل گفتم‌: «خودتون گفتین بیام چک‌ام رو بگیرم.» صداش رو بلند‌تر کرد و گفت‌: «این‌جوری و این‌جا مطمئن هستین که اومدین چک‌تون‌ رو بگیرین؟» از دست‌شویی زدم بیرون و از اتاق هم فرار کردم‌. اومدم به زنم زنگ بزنم که بی‌خیال عفت بشه که دیدم زنم اس ام اس فرستاده و نوشته منم دارم می‌رم پیش داداش عفت. هرچی گوشیش رو گرفتم خاموش بود. همون آقایی که تا حالا ندیده بودمش از یکی از اتاق‌ها در اومد و گفت‌: «برنامه عوض شده تا چند دقیقه دیگه می‌ریم ضبط‌. لطفن خودتون رو به استودیو برسونید.» اومدم این‌جا و نشستم پشت میکروفون و گفتم اول برای شما تعریف می‌کنم که سو‌تفاهم امروز من رو به کجا رسوند و خواستم از همین‌جا‌، اگه رادیو خونه داداش عفتی، عزتی، روشنه به خانمم بگم بی‌خیال شه و برگرده خونه.

عزیزان دیدین چطور می‌شه از یه سری برخوردهای معمول و ساده برخوردهای غلط و مشکل‌ساز برداشت کرد و باعث ایجاد مشکل برای خود و بقیه شد. در ضمن دقت کردین می‌شه یک کلمه از سیاست حرف نزد و آب از آب هم تکان نخوره؟  جانم آقای عزیز، صدا خوب نمیاد؟ چرا داری دگمه‌ها رو باز می‌کنی‌؟ به صدا ربطی داره‌؟ برق‌ها رو چرا خاموش کردین؟ این‌جوری صدا به‌تر می‌رسه……کمک……


 


رادیو کوچه

1521 میلادی- «هرناندو کورتز» (Hernando Cortez) افسر اسپانیایی چنین روزی با تصرف مجدد شهر «تنوکتیتلان» (Tenochtitlan) که همان مکزیکوسیتی امروزی است، به عمر امپراتوری متمدن «آزتک»  (Aztec) در مکزیک که در زمینه علم و هنر پیش‌رفت چشم‌گیر داشت، پایان داد. برتری اسپانیایی‌ها در جنگ با بومیان مکزیک، تنها اسلحه آتشین آنان بود.

کورتز (با هدف به دست آوردن طلا و نقره، و زمین) با چند صد تفنگ‌دار و تعدادی توپ ارتش ده‌ها هزار نفری آزتک‌ها را شکست داده بود. مبدا تقویم مکزیک باستان از 13 اوت سال 3114 پیش از میلاد آغاز می‌شود و این تقویم و آثار ابنیه باستانی مکزیک محفوظ مانده و هویت این ملت است.

1863 میلادی- «فردیناند ویکتور اوژن دولاکروا» (Ferdinand-Victor-Eugène Delacroix) از مهم‌ترین نقاشان رمانتیسیسم فرانسه درگذشت.

اوژن دولاکروا از دانش‌آموختگان دانش‌سرای عالی ملی هنرهای زیبای پاریس بود. در سال ۱۸۳۲ به شمال آفریقا سفر کرد تا درباره‌ی رنگ‌های تابناک و آرایه‌های رومانتیک جهان عرب پژوهش کند.

دلاکروا دارای آثار معروفی است که «قتل عام کیوس» (Massacre at Chios)، «زنان الجزایری» (The Women of Algiers)، «آزادی و رهبر مردم» (Liberty Leading the People) و «مرگ سارداناپالوس» (Death of Sardanapalus) از آن جمله است. آثار او اکنون در موزه‏های بزرگ دنیا در معرض تماشای مردم است.

به وی عنوان «انقلابی افراطی» تحمیل شده و دلیل‌اش هم این بود که نمی‌توانست معیارهای آکادمیک را بپذیرد. بحث‌های مربوط به یونانیان و رومیان، که در آن‌ها بر طراحی درست تاکید می‌شد و پیوسته از شبیه‌سازی تندیس‌های کلاسیک سخن می‌رفت، برای وی جالب توجه نبود. او معتقد بود که در نقاشی، رنگ از طراحی و خلاقیت از دانش، بسیار مهم‌تر است. در حالی که «دومینیک انگر» (Jean Auguste Dominique Ingres) و پیروانش شیوه‌ی فاخر را می‌پروراندند و «پوسن» و «رافائل» را ستایش می‌کردند، دولاکروا با ارجح دانستن نقاشان ونیزی و روبنس، هنرشناسان را به شگفتی وا می‌داشت.

1960 میلادی- جمهوری آفریقای مرکزی از فرانسه اعلام استقلال کرد. کشور آفریقای مرکزی با عنوان امپراتوری «اوبانگی»، که نام رودخانه‏ای در این کشور است، از قرن نوزدهم به یکی از مستعمرات فرانسه تبدیل شد و تا بعد از جنگ جهانی دوم این وضعیت ادامه داشت. در سال 1949 انقلاب و شورش مردم آشکار شد و جنبش انقلابی سیاهان آفریقا به وجود آمد. همین قیام مردمی دلیلی بود تا این کشور در سال 1958 به خودمختاری و سپس در چنین روزی به استقلال دست یابد.

کشوری در مرکز آفریقا است و پایتخت آن شهر «بانگی» (Bangui) نام دارد. جمهوری آفریقای مرکزی در همسایگی کشورهای چاد، کامرون، کنگو و سودان واقع شده است.

1961 میلادی- در چنین روزی ساخت دیوار برلین آغاز شد‌. در این زمان جدایی آلمان شرقی و غربی امری  همیشگی به نظر می‌رسید. اما باظهور پروستاریکا و  فروپاشی کمونیسمی، دو آلمان در مسیر اتحاد بر آمدند.

بعد از جنگ جهانی دوم و آغاز دوره‏ای موسوم به «جنگ سرد»، مسئله آلمان به عنوان نقطه تلاقی دو اندیشه لیبرالیسم و کمونیسم مطرح شد. با پیشنهاد «خروشچف» (Khrushchev) مبنی بر واگذاری برلین به آلمان شرقی و خروج نیروهای بیگانه از آن، در نیمه شب 13 اوت 1961‌ پلیس آلمان شرقی بنای دیواری 45 کیلومتری را آغاز کرد که ابتدا با سیم خاردار و موانع دیگر ساخته و سپس به دیواری محکم که از آن به «دیوار آهنین» یاد می‏شود، تبدیل شد. این دیوار که از مظاهر اختلاف و عدم تفاهم میان شرق و غرب به حساب می‏آمد، مدت 28 سال پا برجا بود و شهر برلین را به دو قسمت تقسیم می‏کرد. در این میان، تنها یک دروازه تحت کنترل، رفت و آمد میان دو کشور را ممکن می‏ساخت. با بروز اصلاحات در بلوک شرق، دیوار برلین به عنوان نماد تفکری منحط و فروپاشیده، در  نوامبر 1989 توسط مردم تخریب شد و در اکتبر سال بعد با ادغام دو بخش غربی و شرقی، آلمان واحد شکل گرفت.

1966 میلادی- انقلاب فرهنگی در رژیم کمونیستی چین به رهبری «مائو تسه تونگ» آغاز شد. با پیروزی کمونیست‏ها در چین در سال 1949، مائو تسه تونگ در مقام رهبر این جنبش، تصمیم به انجام یک انقلاب در درون حزب کمونیست این کشور گرفت. هدف وی بازگرداندن حیات فرهنگی سیاسی چین به خط اصیل ایدئولوژیکی بود. به نظر او بخشی از جامعه و حزب دچار انحراف شده و نتیجه آن ضربه هولناکی بر مرام مارکسیسم، لنینیسم خواهد زد. از این رو، سخن‌رانی وی در سپتامبر 1965 که طی آن، غرب‏گرایى و لیبرالیسم در چین به شدت مورد حمله قرار گرفته بود، نخستین جرقه برای روشن ساختن آتش انقلاب فرهنگی را ایجاد کرد. هدف آن‌چه به نام «انقلاب فرهنگی» معروف شد، ظاهرن ایجاد یک دگرگونی بنیادی در فرهنگ چین و جای‏گزین کردن ارزش‏های تازه با ارزش‏های کهن بود و هدف دیگر از هم پاشیدن تمام تشکیلاتی بود که در آن زمان وجود داشت. مائو در این برنامه از مردم و به ویژه جوانان حزب کمونیست چین خواست که آن دسته از مقامات دولتی و حزبی را که از خط مائو و اندیشه‏های او منحرف شده یا در آستانه لغزش بودند، مورد انتقاد، بازجویى و افشاگری قرار دهند. از این‏رو، موج انقلاب فرهنگی از چنین روزی آغاز شد.

در جریان این انقلاب موزه‏ها ویران و آثار عتیقه به دور انداخته شد. دانشگاه‏ها و مدارس چین در جریان انقلاب فرهنگی تعطیل شدند. هم‏چنین کاهش تولید محصولات کشاورزی و مواد غذایى ناشی از آشفتگی‏های دوران انقلاب فرهنگی، قحطی و گرسنگی را پدید آورد که در جریان آن بیش از ده میلیون نفر جان خود را از دست دادند.

انقلاب فرهنگی چین که تا سال 1969‌ به مدت بیش از سه سال به طول انجامید باعث شد قدرت چین در دست مائو قرار گیرد و او تا پایان عمر با اقتدار کامل حکومت کند.

———————————————–

برخی از روی‌دادهای دیگر

1899 میلادی- امروز زادروز « آلفرد هیچکاک» کارگردانی انگلیسی است که فعالیت عمده‌اش در آمریکا بود. هیچکاک بیش‌تر در زمینه فیلم‌های معمایی و دلهره‌آور فعالیت کرد او طی شش دهه در ساخت بیش از پنجاه فیلم شرکت داشت و تا به امروز به عنوان سرشناس‌ترین و محبوب‌ترین کارگردان فیلم‌های سینمایی شناخته می‌شود. یکی از ویژگی‌های بارز فیلم‌هایش این است که خود او در همه فیلم‌ها در یک صحنه، حتا بسیار کوتاه به عنوان بازی‌گر حضور دارد. از فیلم‌های معروف او می‌توان به «سرگیجه»، «پنجره عقبی»، «ربکا» و «پرندگان» اشاره کرد.

1910 میلادی- «فلورانس نایتینگل»، مشهور به «بانوی چراغ‌به‌دست» و بنیان‌گذار حرفه پرستاری مدرن درگذشت. خدمات او، نخستین تلاش سازمان‌یافته در جهت تسکین آلام جنگ بود. به پاس همین فداکاری‌هایش در امر پرستاری از مجروحین جنگی، ملکه ویکتوریا در سال ۱۸۸۳ مدال سلطنتی «صلیب سرخ» را به وی اهدا کرد، که سازمان جهانی «صلیب سرخ» نام خود را از آن دارد.

1926 میلادی- «فیدل کاسترو» رهبر انقلاب کوبا متولد شد. او از سال 1959 تا سال 2008 رهبری کوبا را به دست داشت و در این کشور نظام سوسیالیستی برقرار کرد. فیدل کاسترو در پی یک عمل جراحی دست‌گاه گوارش و مدتی بستری بودن در بیمارستان، خود را بازنشسته کرده و از سال 2006 تا کنون «رائول» برادر فیدل کاسترو با رای مجمع ملی کوبا بر جای او نشسته است.

منبع‌ها‌:

ویکی‌پدیا (انگلیسی و فارسی)

راسخون

Iranian history


 


خبر / رادیو کوچه

غلامعلی حداد عادل، نماینده اصول‌گرای مجلس شورای اسلامی و عضو کمیته وحدت اصول‌گرایان، در جلسه‌ای اعلام کرد که آیت‌اله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی «مایل نیست اصول‌گرایان با بیش از یک لیست در انتخاب آینده مجلس شرکت کنند.»

به گزارش فارس، غلامعلی حداد عادل در  جلسه اعضای جامعه اسلامی مهندسین در دانش‌گاه امام صادق، با هشدار نسبت به اختلاف در میان اصول‌گرایان تصریح کرد: «رهبری معظم انقلاب مایل نیستند که در انتخابات مجلس نهم بیش از یک فهرست ارایه شود.»

غلامعلی حداد عادل با اشاره به اختلافات درونی اصول‌گرایان هشدار داده که هرگونه غفلتی موجب می‌شود «جریان انحرافی» و «جریان فتنه» از فرصت استفاده کند و تمایل رهبر جمهوری اسلامی را  به فهرست واحد اصول‌گرایان ‌علنی کرده است.

حداد عادل، با اشاره به آن‌چه وی «دوران تلخ دوم خرداد»، خوانده، گفت: «در مجلس هفتم و هشتم اصول‌گرایان یک رقیب به نام اصلاح‌طلبان داشتند، ولی در این مجلس گویا باید با ۲ جبهه که یکی‌‌ همان اصلاح‌طلبان و یا اصحاب فتنه و دیگری جریان انحرافی مقابله کنیم و بنابراین باید به گونه‌ای اوضاع را مدیریت کنیم و مراقب این دو جریان باشیم.»

‌در حالی غلامعلی حدادعادل از تمایل رهبر ایران برای ارایه لیست واحد اصول‌گرایان در انتخابات مجلس سخن گفته که چندی پیش، علی مطهری، نماینده منتقد اصول‌گرای مجلس با انتقاد از مجلس نهم‌ به صراحت گفته بود که مجلس به «شاخه دفتر رهبری» تبدیل شده است.

کمیته وحدت اصول‌گرایان، که حداد عادل عضوی از آن است به دعوت جامعه مدرسین قم و جامعه روحانیت مبارز، برای هم‌گرایایی طیف‌هایی مختلف اصول‌گرایان برای انتخابات آینده مجلس تشکیل شده است.

با این حال در روزهای اخیر تردیدهایی درباره وحدت طیف‌های مختلف اصول‌گرایان مطرح شده است.

از جمله برخی از سایت‌های اصولگرایان درباره جبهه پایداری، که شماری از برکنارشدگان دولت احمدی‌نژاد  اعضای آن را تشکیل می‌دهند و  آیت‌اله مصباح یزدی هم در جلسه آن شرکت کرده بود، این گروه را  متصل به  محمود احمدی‌نژاد دانسته و آن را تاکتیکی برای به دست آوردن کرسی‌های مجلس عنوان کرده‌اند.

در این خبرها آمده است که صادق محصولی، وزیر سابق کشور و رفاه دولت، با محمود احمدی‌نژاد ملاقات داشته و  رییس دولت هم دستور داده که وزرا و استان‌داران با این جبهه هم‌کاری کنند.

در همین حال، آیت‌اله مهدوی کنی،  رییس جامعه روحانیت مبارز که یکی از چهره‌های اصلی در نزدیک کردن اصول‌گرایان است، خود به تازگی تصریح کرده که محسن رضایی با مراجعه به وی گفته که آیا وی جز اصول‌گرایان است یا نه و اگر است چرا نماینده‌ای در کمیته وحدت اصول‌گرایان ندارد.

عمق نگرانی‌ها و اختلافات در میان اصول‌گرایان را محمدرضا باهنر، نائب رئیس مجلس، در جلسه جامعه اسلامی مهندسین در همان جلسه‌ای که غلامعلی حداد عادل هم حضور داشت، این‌گونه بیان کرده است: «ایجاد وحدت در میان اصول‌گرایان حواشی زیادی دارد و خبر و تحلیل فراوانی در پیرامون آن وجود دارد و لذا این امر موجب شده تا یک خوف و ترس در میان اصول‌گرایان به وجود بیاید.»

لازم به اشاره است اظهارات حداد عادل در حالی صورت گرفته است که رهبر جمهوری اسلامی در نشستی با سران نظام به صراحت اعلام کرده بود که وظایف هر کدام از ارکان نظام مشخص است و به هیچ وجه نمی‌خواهد در امور خارج از حیطه وظایف خود دخالت کند.

بیشتر بخوانید:

«برگزار‌کننده انتخابات، صرفن دولت نباشد»


 


آرین / دفتر کابل / رادیو کوچه

اداره حمایت از سرمایه‌گذاری در افغانستان (آیسا) اعلام کرد سرمایه‌گذاری خارجی نسبت به سال گذشته در این کشور کاهش یافته است.

روح‌اله احمدزی سخن‌گوی این اداره گفت در حالی که سرمایه‌گذاری خارجی کاهش یافته است، اما سرمایه‌گذاری داخلی در چهار ماه اول سال روان چهاردرصد افزایش را نشان می‌دهد.

وی ابراز امیدواری کرد که تا ختم سال روان با توجه به داوطلبی‌های که در بخش معادن افغانستان جریان دارد، سرمایه‌گذاری خارجی نیز افزایش یابد.

آقای احمدزی گفت تلاش آنان این است تا تاجران را به سرمایه‌گذاری در بخش زراعت که منبع بزرگ عایدات افغانستان را تشکیل می‌دهد جلب کنند.

بر اساس معلومات احمدزی سرمایه گذاری خارجی بیش‌تر در بخش کشاورزی کاهش یافته است، اما در بخش ساختمانی و معادن سرمایه‌گذاری وجود دارد.

در حالی که نگرانی‌های وجودداشت مبنی بر این که با انتقال امنیت به افغان‌ها و آغاز خروج سربازان آمریکایی در سال روان، میزان سرمایه‌گذاری خارجی کاهش یابد، اما آیسا می‌گوید این روند هیچ تاثیری بر سرمایه‌گذاری نداشته است.


 


Reza Parchizadeh

August 10, 2011

I am most happy to have been offered the chance to speak amongst you, in a country which has contributed a great deal to the cultural advancement of the world, and has nurtured some of my favorite philosophers and authors, such as David Hume, James Boswell, Robert Burns, Sir Walter Scott, Sir Arthur Conan Doyle, Robert Louis Stevenson, J. M. Barrie, and Hugh MacDiarmaid.

I have been asked by the organizers of this program to speak about censorship in Iran. I myself am an Iranian poet, writer, researcher, journalist, and political activist who have suffered censorship personally. As an academic with long years of association with the world of academy, I was debarred from teaching at University of Tehran because of my activist background. Later, during the post-electoral upheavals in Iran in 2009, I was threatened to death a number of times. Two of my books published in Iran have been banned, one never received permission for publication, and my host of articles found no better fate. Of course, most of them have been published in Europe and the United States since my moving to Sweden – where I stay now, and you can find most of them on the Internet, whether in English or in Persian. However, it is just an infinitesimal fragment of the independent cultural products that have found their way through the Hadrian's Wall, the Iron Curtain that the Islamic Republic has raised between the truly polyphonous cultural life of Iran and the outside world.

Since the story of censorship in contemporary Iran proves to be a very long and complicated one, in this session, I will only point to a number of the most distinguished traits of it. Yet, before I start, I must mention that, in the contemporary history of Iran, censorship has not been peculiar to the Islamic Republic; and the Ancien Regime of the Pahlavi monarchy also imposed a great degree of censorship on the Iranian cultural and political sphere; which is what the extremely ideological regime of the Islamic Republic has taken up after the Revolution of 1979, setting an extremely larger foot in the footprints of its defunct predecessor.

Since the advent of the Islamic Republic, the most rudimentary method of censorship has been monitoring. Whenever an author wants to publish a book, first, he or she has to submit his or her manuscript to a specific section of the Ministry of Culture and Islamic Guidance. There, they will carefully inspect the manuscript to see if there is anything undesirable, with regard to the Islamic Republic policies or cultural values, or not. If the manuscript is judged to be wholesome, which it rarely does, by the way, it is given permission for publication. If it is "diagnosed" – and I intentionally use the clinical term "diagnose"; because that is the way they see discrepancy: as a disease – with a "mild" illness, it will be returned to the author to "restore" it to health, and then return it to the ministry for a second inspection. However, if it is diagnosed with a "terminal" illness, not only will it not get permission for publication, but it also would cause great trouble for the author, who might go down with the incurable manuscript himself! Of course, during various periods and different administrations, the particular standards for censorship and the level of pressure on the authors have been diverse; nevertheless, the general policy and the routine has remained the same.

Then, there are "special treatments" for the acute epidemic illnesses. Sometime around the late 1980s, a number of the Islamic Republic ideologues came to the conclusion that after the enemy, the so-called West, had failed to politically and militarily bring down the Islamic Republic during that decade, it had mischievously and clandestinely opted for a cultural option, which they called and still are calling the "Cultural Invasion". According to this conspiracy theory, a great number of the Iranian writers and activists, with the solid political and financial backing of the West, were conspiring to bring about a "color revolution", a bloodless revolution based on typically nonviolent acts such as civil resistance, demonstrations, and general strikes organized by NGOs; like what had happened and was happening in the former Soviet Union-influenced countries in the Eastern Europe and the Balkans since the 1980s. They even wrote several books, essays, and pamphlets on this topic. With this theory as their guiding principle, they systematically undertook, from the late 1980s to the late 1990s, to secretly purge many of the Iranian writers and intellectuals, both inside and outside of Iran, in an event that was later notoriously dubbed the "Chain Murders". Among the most famous victims of the Chain Murders were the showman and poet, Fereydoun Farrokhzad, the writer and literary critic, Ali-Akbar Saiidi Sirjani, and the writers and political activists, Mohammad Mokhtari, and Mohammad-Jafar Pouyandeh. While different researchers and organizations present dramatically different statistics, it is certain that the number of the victims of the Chain Murders amounts to no less than 300. As Saiidi Sirjani once wrote: "In a land where the will of a fool and the whim of a dolt sit above all law; and with the turn of a pen or the ring of a phone, the many years of an author's or a publisher's toil are reduced to naught; in a country suffocated by despotism, where the dreadful shadow of the Great Idol is cast upon every house and street; to write and to publish is a gamble of life".

Fereydoun Farrokhzad (1936-1992)

Ali-Akbar Saiidi Sirjani (1931-1994)

Mohammad Mokhtari (1942-1998) and Mohammad-Jafar Pouyandeh (1954-1998)

However, during the relatively "open" Khatamati administration, when some light was shed on the event of the Chain Murders, this method of censorship went passé, and practically stopped functioning. In fact, in this period, the publishing sphere experienced a flourishing which was unprecedented in the history of the Islamic Republic. A great number of important books on the modern and current schools of thought and methodologies such as psychoanalysis, hermeneutics, structuralism, post-structuralism, liberalism, and neo-Marxism were translated into Persian, and even a greater number were written with regard to the cultural, political, and social questions of Iran. The press also experienced a fruitful spring during this period. This, however, proved to be just an intermezzo; for censorship returned to harass the Iranian literati and intelligentsia with an even greater force in just no time. After the student uprising of July 1999 against the Islamic Republic, in which I myself had the honor of being one of the participants, the regime tightened its grip on the matter of publication once again. A dozen newspapers were shut down immediately and without any trial in the special court for the press; and a great number of writers and activists were arrested, sentenced to a few years of prison, and then put under strict surveillance.

Student Uprising of July 1999, Tehran

Although this hard grip on the throat of the Iranian writers and intellectuals was relentlessly maintained throughout the 2000s, the Islamic Republic, as if what was already being done was not enough, has recently embarked upon a massive attack on the academic and cultural sphere of Iran, which is what I have called the "Second Cultural Revolution in Iran". The First Cultural Revolution, of course, was implemented immediately after the Revolution of 1979. As I have explained in a comprehensive article, after the post-electoral social upheavals of 2009, the Islamic Republic has directly concentrated on the independent cultural sphere of Iran; for it sees that sphere as the major source of protests and demonstrations against itself. Therefore, they have been systematically expelling professors and students, vetting new professorial candidates and prospective students, omitting or replacing texts, and shutting down whole courses and fields of study. They have also been methodically producing propaganda against writers, intellectuals, and publishing firms. For example, recently, a 65-page pamphlet, under the title Color Whispers, has been published by the Islamic Republic. This pamphlet names names, and casts aspersion on a great number of Iranian publishing firms and writers associated with them, calling them Westernized, subversive organizations and agents, intent upon bringing about a "soft revolution" in Iran.

With all these trials and tribulations, in the era of the Islamic Republic, the Iranian writers have not necessarily been always on the defensive. For example, in October 15, 1994, a monumental statement was issued by 134 Iranian writers, ever since dubbed either the "Statement by 134 Writers", or, more popularly, "We Are Writers"; wherein a number of Iranian writers attempted to assert their rights as independent individuals and professional molders of the children of their minds. Here I recite some passages of this statement for you, translated into English by one of the central figures of the "Society of Iranian Writers", Reza Berahani:

"We are writers! However, in this day and age, societies face problems that distort the image of writers in the eyes of governments, certain sections of society, and even some writers. These lead to objectionable attitudes toward writers' identity, the nature of their work and even their collective image. As Iranian writers, we therefore wish to clarify the nature of cultural endeavour, and account for our collective presence. It is the undeniable right of every person to form his or her own opinion about the merits of any piece of writing. In fact, the criticism of writers' work elevates national culture. However, prying into writers' personal life under the pretext of criticism is an infringement of their privacy; subjecting their moral and ideological convictions to such treatment is equally undemocratic and against the ethos of writing. In the same vein, it would be the writers' professional responsibility to defend any writer's human and civil rights under any circumstances. In brief: Our professional association guarantees our individual independence. However, the thoughts and actions of individual writers must not be taken as thoughts and actions of the writers' community as a whole. This is the democratic outlook of any independent, professional organization. We reiterate that we are writers and expect to be seen as such, and that our collective presence to be understood as the professional representation of Iranian writers."

On the other hand, many of the Iranian writers have undertaken the burden of migration upon them, and have sought their fortunes elsewhere in the world. There is a great Diaspora of Iranian writer in Europe and the United States. For example, there is a community of Iranian writers in Sweden. In line with this, a great number of Iranian writers have also opted for writing in languages other than their mother tongue, as well as writing in their own mother tongue, in order to come into direct contact with audiences outside the lingual and linguistic sphere of their native culture and language. From personal acquaintance, I know Iranian poets, novelists, and short story writers who write in Swedish, Norwegian, or Dutch; and this is not to mention the great host of Iranian writers who write in English, French, and German.

Massood Mafan (Photo by Hooman Askary)

Iranians have also been active in establishing publishing houses around the world. One of the most famous I personally know is Baran Publications in Sweden, whose director, Massood Mafan, himself a well-known political activist, has been responsible for the publication of many books and manuscripts that have been banned in Iran, or never received permission for publication. Perhaps some of you have seen the movie Women without Men by the Iranian director, Shirin Neshat, which was based on the eponymous novel by Shahrnoush Parsirpour, the Iranian author. Baran Publications was the first publishing firm to print this book when it had been banned in Iran, and so was responsible for the wide appeal toward the book which led to its adaptation to the movie.

Shahrnoush Parsipour and Shirin Neshat

In short, against all odds, and despite all the impediments raised before them by the despotic regime of the Islamic Republic, the defying spirits of the Iranian writers have not only managed to survive, but have also been successful in having their voice reach and reverberate throughout the world. What they write, as Roland Barthes once said, is like "that uninhibited person who shows his behind to the Political Father"; and whatever the Islamic Republic does to prevent them, is like "whipping the waves and raging on the reeds".


 


رادیو کوچه

مهم‌ترین عنوان‌های مطبوعات امروز ایران:

خراسان

1) تاکید آمریکا و ترکیه بر «گذارسوریه به سوی دموکراسی»

http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=5&day=22&id=1015226

باراک اوباما، رییس جمهوری آمریکا در حالی با رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه درباره اوضاع سوریه به رایزنی پرداخته است که عملیات نیروهای بشار اسد علیه معترضان هم‌چنان ادامه دارد. بنا بر گزارش‌ها، در تازه‌ترین یورش یگان‌های ارتش سوریه به شهر القصیر، واقع در استان حمص، حداقل ۱۱ نفر کشته شده‌اند.

به گزارش بی بی سی کاخ سفید روز پنج‌شنبه با صدور بیانیه‌ای اعلام کرد که باراک اوباما و رجب طیب اردوغان در گفت‌وگوی تلفنی خود، درباره این موضوع که «خون‌ریزی‌ها علیه مردم سوریه باید فورن متوقف شود» توافق کرده‌اند. بنا بر بیانیه کاخ سفید، رییس جمهوری ایالات متحده و نخست وزیر ترکیه هم‌چنین بر گذار سوریه به سوی دموکراسی و حمایت از آرمان‌های معترضان، تاکید کرده‌اند.

2) هشدار چهره‌های شاخص اصول‌گرا برای پرهیز از سهم‌خواهی و تاکید بر ارایه فهرست واحد

http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=5&day=22&id=1015231

در مراسم افطاری که به میزبانی جامعه اسلامی مهندسین و با حضور اعضای شورای مرکزی گروه‌های مختلف اصول‌گرا برگزار شد، محمدرضا باهنر، دبیر کل این تشکل سیاسی و غلام‌علی حداد عادل، عضو کمیته ۷ نفره وحدت اصول‌گرایان در سخنانی بر وحدت اصول‌گرایان در انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی تاکید کردند و نسبت به هرگونه تفرقه میان اصول‌گرایان و ارایه لیستی غیر از لیست واحد هشدار دادند.

 هم‌زمان علی‌اکبر ولایتی نیز ساز و کار ۸+۷ را ساز و کاری بی‌سابقه عنوان و تاکید کرد: «اگر وحدت داشته باشیم، اکثریت قوی در مجلس نهم تشکیل خواهیم داد. علی لاریجانی رییس مجلس نیز به شدت از سهم‌خواهی در انتخابات انتقاد کرد.

کیهان

1) جست‌وجوی خانه به خانه در انگلیس بازداشت 1500 جوان معترض

http://www.kayhannews.ir/900522/16.htm#other1603

به دنبال اظهارات نخست وزیر انگلیس در جلسه اضطراری پارلمان این کشور، پلیس جست‌وجوی خانه به خانه برای دستگیری معترضان را تشدید کرد.

روز پنج‌شنبه پس از برگزاری جلسه اضطراری مجلس عوام انگلیس و فراخواندن «دیوید کامرون» نخست وزیر این کشور به این جلسه برای ادای توضیحات درباره شورش‌های سراسری که طی چند روز گذشته دستکم 5 کشته و صدها مجروح برجا گذاشته است، نیروهای امنیتی ماموریت ویژه خود را آغاز کردند. جست‌و‌جوی خانه به خانه و دستگیری جوانان معترض به سیاست‌ها و اقدامات نژادپرستانه حاکمان انگلیس، ماموریت تازه پلیس این کشور است که از روز پنج‌شنبه به این سو با جدیت دنبال می‌شود.

2) رایزنی اوباما و اردوغان برای تشدید تحریم‌های سوریه

http://www.kayhannews.ir/900522/16.htm#other1610

رییس جمهوری آمریکا و نخست وزیر ترکیه در یک تماس تلفنی با یک‌دیگر خواستار حمایت از مخالفان دولت سوریه شدند.

باراک اوباما و رجب طیب اردوغان در یک گفت‌وگوی تلفنی حمایت خود را از مخالفان سوریه اعلام کردند.

رییس جمهوری آمریکا و نخست وزیر ترکیه هم‌چنین در این تماس تلفنی بر انتقال قدرت در سوریه به سوی دموکراسی و حمایت از خواسته‌های مخالفان تاکید کردند.

جام جم 

1) انتقاد شدید لاریجانی از کشمکش‌های سیاسی در انتخابات

http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100851263435

به گزارش مهر، دکتر علی لاریجانی شام‌گاه پنج‌شنبه در همایش نقش اصناف در بهبود فضای کسب و کار در قم در سخنانی ثبات فضای کسب و کار را در گرو ثبات قوانین دانست و افزود: «مسوولان باید از تصمیماتی که به سادگی قوانین را تغییر می‌دهد اجتناب کنند و باید به گونه‌ای تصمیم‌گیری کرد که زندگی بازرگانان قابل پیش‌بینی شود.»

رییس مجلس شورای اسلامی با بیان این‌که فضای سیاسی کشور باید فضای امیدوار کننده‌ای برای کسب و کار باشد اظهار داشت: حجم مناقشات سیاسی موجود در کشور، رونق کسب و کار را کاهش می‌دهد.

2) بازگشت هراس به بازارهای مالی

http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100851139448

کاهش ارزش سهام بانک‌ها باعث شد تا ارزش شاخص‌های بازارهای بورس در کشورهای اروپایی و آمریکا به شدت سقوط کند. در حالی که معاملات روز چهارشنبه 10 اوت با نگرانی هم‌راه بود، همه نگاه‌ها به اخباری بود که از فرانسه می‌رسید.

آفرینش

1) خطیب جمعه تهران: ارتباط ناگسستنی مردم با نظام از جمله امتیازات این نظام است

http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=87058

امام جمعه موقت تهران گفت: امروز همه مردم، چشم‌ها، دست‌ها و اعضا و جوارح نظام هستند و نظام، روح مردم است و جدایی این روح از اعضا و جوارح خود با توطئه‌های دشمن عملی نخواهد بود.

به گزارش ایسنا، حجت‌الاسلام والمسلمین کاظم صدیقی در خطبه‌های نماز جمعه تهران، وفاداری مردم به نظام را از جمله امتیازات نظام جمهوری اسلامی ایران دانست و گفت: «ارتباط ناگسستنی مردم با نظام و پیوند دایمی آن‌ها از جمله امتیازات این نظام است.»

2) افسران بعثی به ارتش و پلیس عراق بازخواهند گشت

http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/Article.aspx?AID=15313#87072

یک منبع مطلع در دفتر نخست وزیری عراق گفت: «همه دستورها برای ریشه‌کن کردن افسران بعثی در ارتش و پلیس لغو و این افراد فورا به خدمت بازخواهند گشت.» به گزارش ایسنا منبعی در نخست وزیری عراق در گفت‌وگو با پای‌گاه اطلاع‌رسانی نهرین نت تاکید کرد این دستور از دفتر نخست وزیری صادر شده است.

رسالت

1) کاردار انگلیس به وزارت امور خارجه فراخوانده شد

http://www.resalat-news.com/Fa/?code=71765

وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران به دنبال ادامه برخورد خشونت بار پلیس انگلیس با معترضین در این کشور، کاردار انگلیس در تهران را به این وزارت‌خانه فراخواند. به گزارش اداره کل اطلاعات و اخبار وزارت امور خارجه‌، رییس اداره اول غرب اروپای وزارت امور خارجه کشورمان در دیدار با کاردار انگلیس در تهران مراتب نگرانی مجدد جمهوری اسلامی ایران از برخورد خشونت بار پلیس انگلیس با معترضین را به وی اعلام کرد.

 2) رییس کل دادگستری استان اصفهان: چهار متجاوز به عنف در خمینی‌شهر در ملا‌عام به دار آویخته می‌شوند

http://www.resalat-news.com/Fa/?code=71814

رییس کل دادگستری استان اصفهان گفت: «متهم ردیف اول تا چهارم زنای به عنف و اکراه حادثه خمینی‌شهر، به اعدام در ملا‌عام و در میادین اصلی خمینی‌شهر محکوم شدند.» به گزارش فارس از اصفهان، غلام‌رضا انصاری ‌در جمع خبرنگاران با تشریح جزییات پرونده حادثه خمینی‌شهر به بیان احکام صادر شده برای متجاوزان خمینی‌شهر پرداخت.

دنیای اقتصاد

1) لاریجانی: 18 مصوبه دولت غیرقانونی است

http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=265438

علی لاریجانی رییس مجلس روز گذشته با روانه کردن 18 نامه دیگر به پاستور، شمار نامه‌های اعلام مغایرت مصوبات دولت با قوانین را به 58 نامه در سال 90 رساند. این نامه‌ها که با موضوع «عدم تطبیق مصوبات دولت با قوانین کشور» ارسال شد، این مصوبات دولت را «غیرقانونی» و در صورت عدم اصلاح، «ملغی» اعلام کرده است.

2) بازگشت طلا از قله 1800

http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=265411

شایعه کاهش اعتباری فرانسه از سوی موسسه «استاندارد اند پورز» قیمت هر اونس طلا را در آخرین ساعت‌های معاملاتی تا مرز 1820 دلار بالا برد تا برای چند روز متوالی بهای این فلز گران‌بها رکورد جدیدی ثبت کند. رکوردی که البته به دلیل تکذیب رسمی شایعه کاهش اعتباری فرانسه از سوی موسسه «استاندارد و پورز» زمان زیادی پابرجا نماند و قیمت جهانی طلا در روز چهارشنبه با نرخ 1795 دلار برای هر اونس بسته شد. روند کاهشی قیمت طلا در روز پنج‌شنبه و جمعه نیز ادامه یافت. بازگشت قیمت طلا از قله 1800 به دلیل خبرهای مثبت از اقتصاد فرانسه در سه ماهه اول سال میلادی و فروش عمده این فلز گران‌بها گزارش شده است. دیروز اعلام افزایش نیم درصدی آمار خرده‌فروشی در آمریکا شیب کاهش بهای طلا را تندتر کرد.


 


خبر / رادیو کوچه

دولت ایتالیا در حال برنامه ریزی برای افزایش مالیات بر درآمد افراد ثروت‌مند و پردرآمد است. هدف از این‌کار جلوگیری از سقوط ایتالیا به ورطه بحران مالی همانند یونان است.

رسانه‌های ایتالیا در گزارش‌های خود گمانه‌زنی کرده‌اند که مالیات بردرآمد برای ثروت‌مندان می‌تواند تا هفتاد و پنج درصد افزایش یابد.

ایتالیا، چهارمین اقتصاد برتر اتحادیه اروپا است و میزان بدهی‌های این کشور از بدهی کشورهایی مانند اسپانیا، یونان و پرتغال بیش‌تر است.

بیشتر بخوانید:

«سیر صعودی بازارهای بورس آمریکا و اروپا»


 


در پی افزایش بحران مالی در اروپا،

«افزایش مالیات بردرآمد برای ثروت‌مندان ایتالیا»

خبر / رادیو کوچه

دولت ایتالیا در حال برنامه ریزی برای افزایش مالیات بر درآمد افراد ثروت‌مند و پردرآمد است. هدف از این‌کار جلوگیری از سقوط ایتالیا به ورطه بحران مالی همانند یونان است.

رسانه‌های ایتالیا در گزارش‌های خود گمانه‌زنی کرده‌اند که مالیات بردرآمد برای ثروت‌مندان می‌تواند تا هفتاد و پنج درصد افزایش یابد.

ایتالیا، چهارمین اقتصاد برتر اتحادیه اروپا است و میزان بدهی‌های این کشور از بدهی کشورهایی مانند اسپانیا، یونان و پرتغال بیش‌تر است.

………………………………………………………

هشدار مسوولان بهداری زندان اوین،

«وضعیت وخیم جسمانی شعله‌سعدی و قدیانی، از زندانیان سیاسی»

خبر / رادیو کوچه

وضعیت جسمی قاسم شعله‌سعدی نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی در زندان اوین وخیم گزارش شده است. همسر آقای شعله‌سعدی در گفت‌وگویی اعلام کرد پزشکان زندان اوین نسبت به سلامتی او هشدار داده‌اند.

آقای شعله سعدی، استاد دانش‌کده حقوق و علوم سیاسی دانش‌گاه تهران از پنج ماه پیش به اتهام تبلیغ علیه نظام و توهین به رهبری در بند ۳۵۰ زندان اوین به سر می‌برد‌.

به گزارش بی‌بی‌سی، مسوولان زندان اوین، به رغم هشدار پزشکان، تاکنون اقدامی برای درمان او انجام نداده‌اند.

از سوی دیگر همسر ابوالفضل قدیانی از فعالان اصلاح‌طلب هم می‌گوید همسرش که در اوین زندانی است وضعیت جسمی نگران کننده‌ای دارد. به گفته زهرا رحیمی، پزشکان به آقای قدیانی گفته‌اند به دلیل مشکلات قلبی باید به سرعت بستری شود. اما ظاهرن مسوولان زندان او را به بیمارستان منتقل نکرده‌اند.

آقای قدیانی، در دی ماه سال ۸۸ بازداشت شد و به اتهام تبلیغ علیه نظام و توهین به رییس جمهوری، به یک سال حبس محکوم شد.

به گفته خانم رحیمی‌، اخیرن اتهام جدید توهین به رهبری هم علیه همسرش مطرح شده است.

………………………………………………………

به اتهام شرکت در تظاهرات روز عاشورا،

«احتمال اجرای حکم اعدام عبدالرضا قنبری معلم زندانی»

خبر / رادیو کوچه

به گزارش برخی رسانه‌ها، با رد کمیسیون عفو و بخشودگی حکم اعدام عبدالرضا قنبری، معلم مازندرانی به اجرای احکام دادگاه انقلاب ارسال شده است.

به گزارش هرانا، آقای قنبری دانش‌آموخته دوره دکتری ادبیات و زبان فارسی است و دبیرآموزش و پرورش در شهرستان ورامین به اتهام شرکت در تظاهرات روز عاشورا و فیلم‌برداری از آن تجمعات و ارسال آن به گروه‌های سیاسی مخالف نظام بازداشت و به اعدام محکوم شد.

نام‌برده بدون حق دست‌رسی به وکیل و اطلاع و یا امکان اطلاع از حداقل‌هایی از موازین و حقوق قانونی در دهم بهمن ۸۸، چند روز پس از وقایع ۶ دی در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی محاکمه و به اعدام محکوم شد.

رای صادره از سوی شعبه ۱۵ به شعبه ۳۶ تجدید نظر استان نزد قاضی زرگر ارسال شده و حکم در مورد وی عینن تایید می‌شود.

با رد درخواست اعاده دادرسی همسر وی با ارسال نامه به کمیسیون عفو و بخشودگی خواهان عفو این زندانی شد که پس از گذشت بیش از یک‌سال این درخواست رد و حکم به اجرای احکام دادگاه انقلاب ارجاع داده شد.

………………………………………………………

در روز خبرنگار در ایران صادر شد،

«سه سال حبس محکومیت جلیل‌خانی، روزنامه‌نگار»

خبر / رادیو کوچه

حکم صادر شده برای مهدی جلیل‌خانی روزنامه‌نگار زنجانی و نویسنده و منتقد ادبی که در جریان اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ در منزل پدری‌اش در دی‌ماه ۸۸ توسط ماموران اداره کل اطلاعات استان زنجان بازداشت شد، به وی ابلاغ شده است.

به گزارش آراز نیوز، این روزنامه‌نگار اکنون حکم قطعی سه سال حبس تعلیقی خود را در روز خبرنگار (۱۷ مرداد) دریافت کرده است.

جلیل‌خانی به اتهام توهین به رهبری در مردادماه ۸۹ به دو سال حبس تعلیقی از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب شهرستان زنجان محکوم شد و در شهریورماه‌‌‌ همان سال به اتهام تشویش اذهان عمومی از سوی شعبه ۱۰۲ دادگاه عمومی جزایی زنجان به تحمل یک سال حبس تعزیری محکوم شد.

در اعتراض به احکام صادره، دادگاه‌های تجدیدنظر به ترتیب در آبان‌ماه ۸۹ و مردادماه ۹۰ رای به تایید احکام پیشین دادند، با این تفاوت که اکنون شعبه دوم دادگاه تجدیدنظر، در روز خبرنگار حکم یک سال حبس تعزیری وی را به یک سال حبس تعلیقی تخفیف داده است.

گفتنی است مهدی جلیل‌خانی پیش‌تر با قرار وثیقه ۴۰۰ میلیون ریالی آزاد شده بود.

………………………………………………………

توسط ماموران وزارت اطلاعات صورت گرفت،

«بازداشت یداله رحمانی از زندانیان دهه شصت در ایران»

خبر / رادیو کوچه

بر اساس برخی گزارش‌های منتشر شده در رسانه‌های منسوب به مخالفان دولت جمهوری اسلامی، در روزهای اخیر، ماموران وزارت اطلاعات با ورود به منزل یداله رحمانی، از زندانیان دهه شصت در ایران، وی را بازداشت و به زندان قزوین منتقل کرده‌اند.

به گزارش فعالین حقوق بشر و دموکراسی، روز پنج‌شنبه ۲۱ مرداد ماه ماموران وزارت اطلاعات بدون ارایه دلیل یا دلایل بازداشت، یداله رحمانی را که به علت وضعیت وخیم جسمی در حال درمان و زیر نظر پزشکان بوده است را دستگیر کرده و به زندان قزوین منتقل کردند.

زندانی سیاسی یداله رحمانی اسفند ماه ۱۳۸۸ به‌دلیل دیدار با فرزندش که ۶ سال پیش صورت گرفته بود بدون اطلاع و بدون حضور در دادگاه به یک سال زندان و ۳۰۰ هزار تومان جریمه محکوم شد.

اتهامی که دادگاه انقلاب قزوین به او نسبت داده بود خروج غیر‌قانونی از مرز عنوان شده این در حالی است که او دارای پاسپورت معتبر بوده است.

………………………………………………………

غلامعلی حداد عادل:

«تمایل رهبری به واحد بودن لیست اصول‌گرایان در انتخابات است»

خبر / رادیو کوچه

غلامعلی حداد عادل، نماینده اصول‌گرای مجلس شورای اسلامی و عضو کمیته وحدت اصول‌گرایان، در جلسه‌ای اعلام کرد که آیت‌اله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی «مایل نیست اصول‌گرایان با بیش از یک لیست در انتخاب آینده مجلس شرکت کنند.»

به گزارش فارس، غلامعلی حداد عادل در  جلسه اعضای جامعه اسلامی مهندسین در دانش‌گاه امام صادق، با هشدار نسبت به اختلاف در میان اصول‌گرایان تصریح کرد: «رهبری معظم انقلاب مایل نیستند که در انتخابات مجلس نهم بیش از یک فهرست ارایه شود.»

غلامعلی حداد عادل با اشاره به اختلافات درونی اصول‌گرایان هشدار داده که هرگونه غفلتی موجب می‌شود «جریان انحرافی» و «جریان فتنه» از فرصت استفاده کند و تمایل رهبر جمهوری اسلامی را  به فهرست واحد اصول‌گرایان ‌علنی کرده است.

حداد عادل، با اشاره به آن‌چه وی «دوران تلخ دوم خرداد»، خوانده، گفت: «در مجلس هفتم و هشتم اصول‌گرایان یک رقیب به نام اصلاح‌طلبان داشتند، ولی در این مجلس گویا باید با ۲ جبهه که یکی‌‌ همان اصلاح‌طلبان و یا اصحاب فتنه و دیگری جریان انحرافی مقابله کنیم و بنابراین باید به گونه‌ای اوضاع را مدیریت کنیم و مراقب این دو جریان باشیم.»

‌در حالی غلامعلی حدادعادل از تمایل رهبر ایران برای ارایه لیست واحد اصول‌گرایان در انتخابات مجلس سخن گفته که چندی پیش، علی مطهری، نماینده منتقد اصول‌گرای مجلس با انتقاد از مجلس نهم‌ به صراحت گفته بود که مجلس به «شاخه دفتر رهبری» تبدیل شده است.

کمیته وحدت اصول‌گرایان، که حداد عادل عضوی از آن است به دعوت جامعه مدرسین قم و جامعه روحانیت مبارز، برای هم‌گرایایی طیف‌هایی مختلف اصول‌گرایان برای انتخابات آینده مجلس تشکیل شده است.

با این حال در روزهای اخیر تردیدهایی درباره وحدت طیف‌های مختلف اصول‌گرایان مطرح شده است.

از جمله برخی از سایت‌های اصولگرایان درباره جبهه پایداری، که شماری از برکنارشدگان دولت احمدی‌نژاد  اعضای آن را تشکیل می‌دهند و  آیت‌اله مصباح یزدی هم در جلسه آن شرکت کرده بود، این گروه را  متصل به  محمود احمدی‌نژاد دانسته و آن را تاکتیکی برای به دست آوردن کرسی‌های مجلس عنوان کرده‌اند.

در این خبرها آمده است که صادق محصولی، وزیر سابق کشور و رفاه دولت، با محمود احمدی‌نژاد ملاقات داشته و  رییس دولت هم دستور داده که وزرا و استان‌داران با این جبهه هم‌کاری کنند.

در همین حال، آیت‌اله مهدوی کنی،  رییس جامعه روحانیت مبارز که یکی از چهره‌های اصلی در نزدیک کردن اصول‌گرایان است، خود به تازگی تصریح کرده که محسن رضایی با مراجعه به وی گفته که آیا وی جز اصول‌گرایان است یا نه و اگر است چرا نماینده‌ای در کمیته وحدت اصول‌گرایان ندارد.

عمق نگرانی‌ها و اختلافات در میان اصول‌گرایان را محمدرضا باهنر، نائب رئیس مجلس، در جلسه جامعه اسلامی مهندسین در همان جلسه‌ای که غلامعلی حداد عادل هم حضور داشت، این‌گونه بیان کرده است: «ایجاد وحدت در میان اصول‌گرایان حواشی زیادی دارد و خبر و تحلیل فراوانی در پیرامون آن وجود دارد و لذا این امر موجب شده تا یک خوف و ترس در میان اصول‌گرایان به وجود بیاید.»

………………………………………………………

لیگ برتر فوتبال ایران،

«پیروزی استقلال و سپاهان و شکست راه‌آهن در لیگ ایران»

خبر / رادیو کوچه

در آخرین روز هفته سوم لیگ برتر فوتبال ایران، شام‌گاه جمعه، استقلال ۲ بر ۱ مقابل مس کرمان به برتری رسید و سپاهان اصفهان با همین نتیجه در دیدار با صنعت نفت آبادان پیروز شده است.

استقلال با این پیروزی به رده دوم و یک قدمی صدر جدول رسید. آبی‌پوشان تهران با دو برد و یک تساوی ۷ امتیازی هستند و تنها یک گل با صبای قم در مکان اول فاصله دارند.

سپاهان اصفهان این در ورزش‌گاه فولاد شهر مهمانش، صنعت نفت آبادان را 2 بر 1 شکست داد.

سپاهان اکنون با ۵ امتیاز تیم هفتم جدول است و نفت آبادان با ۲ امتیاز در مکان سیزدهم قرار دارد.

راه آهن ری هم در بازی خانگی ۲ بر صفر مغلوب صبای قم شد. هر دو گل صبا در نیمه اول مسابقه به‌دست آمد.

صبا با این برد با ۷ امتیاز و تفاضل گل ۳+ به صدر جدول لیگ برتر رسید و راه‌آهن ری با ۲ امتیاز در رده پانزدهم ایستاد.

در دو بازی دیگر جمعه شب، فولاد خوزستان در خانه ۲ بر ۱ نفت تهران را پشت سر گذاشت و با ۷ امتیاز پس از صبای قم و استقلال در مکان سوم جدول قرار گرفت.

دیدار دو تیم تازه صعود کرده فجر سپاسی شیراز با داماش گیلان نیز با یک گل به سود داماش به پایان رسید.

………………………………………………………

برای دومین بار در چند هفته اخیر،

«انفجار در خط لوله گاز ایران به ترکیه»

خبر / رادیو کوچه

بر اثر انفجار خط لوله گاز ایران در بامداد روز جمعه 12 اوت، ‌صدور گاز ایران به ترکیه قطع شده است.

به گزارش فارس، سخن‌گوی شرکت ملی گاز جمهوری اسلامی، در گفت‌و‌گویی اظهار داشت: «این خط در ۶۰ کیلومتری مرز بازرگان در خاک ترکیه منفجر شد که صادرات گاز ایران به محض اطلاع شرکت ملی گاز از این حادثه قطع شده است.»

مجید بوجار‌زاده اعلام کرد که شرکت بوتاش ترکیه برای بازسازی خط لوله آسیب دیده فرصتی دو تا سه روزه درخواست کرده است، اما ایران اعلام آمادگی کرده که می‌تواند خط را سریع‌تر تعمیر کند.

این خط لوله بارها هدف انفجارهایی بوده که به گروه مخالف جمهوری اسلامی و مسلح پ‌ک‌ک نسبت داده می‌شود.

در آخرین انفجاری که هفته گذشته در خاک ایران رخ داد صادرات گاز ایران به ترکیه برای چند روز قطع شد.

………………………………………………………

رییس مجلس شورای اسلامی:

«مسوولان در بیان مطالب سیاسی دقت کنند»

خبر / رادیو کوچه

علی لاریجانی، رییس مجلس شورای اسلامی، از مقام‌های این کشور خواسته تا در «بیان مطالب سیاسی درباره همسایگان ایران دقت» کنند.

آقای لاریجانی گفته است که برخی از مسوولان نباید بی‌جهت با به کار‌گیری برخی از کلمات و الفاظ روابط بین ایران و همسایگان یا سایر کشورهای اسلامی را تخریب کنند.

رییس مجلس به شخص خاصی اشاره نکرده اما خبرگزاری‌های داخلی ایران، گفته‌های سرلشگر حسن فیروزآبادی، رییس ستاد کل نیروهای مسلح این کشور را منتشر کرده بودند که خطاب به الهام علی‌اف، رییس جمهوری آذربایجان درباره احتمال «عاقبت سیاهی» که در انتظار اوست، هشدار داده بود.

آقای فیروزآبادی گفته بود که «بعضی کشورهای همسایه و مسلمان که با هم روابط خوبی هم داریم متاسفانه ملاک‌های دوستی را حفظ نمی‌کنند و دست صهیونیست‌ها را بر کشور خود باز می‌گذارند و امروز بخش‌نامه می‌دهند که احکام الهی را در میان مردم مسلمان ممنوع کنند.»

به نظر می رسد که هشدار علی لاریجانی، رییس مجلس به «برخی از مسوولان» واکنشی به این موضوع بوده است.

آقای لاریجانی اخیرن برای تقویت روابط پارلمانی و سیاسی ایران با جمهوری آذربایجان، به این کشور سفر کرده بود.

به دنبال انتشار گفته‌های آقای فیروزآبادی، وزارت امور خارجه جمهوری آذربایجان، سفیر جمهوری اسلامی در باکو را احضار و اعتراض رسمی دولت جمهوری آذربایجان را نسبت به مواضع آقای فیروزآبادی به اطلاع سفیر ایران رسانده است.

لازم به اشاره است آقای فیروز‌آبادی حدود دو سال پیش هم درباره روابط جمهوری آذربایجان و اسراییل به مقام‌های آذری هشدار داده بود.

این مقام نظامی گفته بود که در صورت گشایش سفارت اسراییل در باکو، ایران با جمهوری آذربایجان «کاری نخواهد داشت.»

………………………………………………………

اعتراضات در سوریه هم‌چنان ادامه دارد،

«چندین کشته در تیراندازی ارتش سوریه به سوی معترضان»

خبر ‌/ رادیو کوچه

بر اساس گزارش‌های منتشر شده در رسانه‌های خارجی، ارتش سوریه روز جمعه، 12 اوت، بر روی معترضان شهرهای درعا، دیرالزور و  ادلب، که از نماز جمعه بازمی‌گشتند، آتش گشوده است.

به گزارش تلویزیون العربیه، امروز تظاهرات اعتراضی در شهرهای حمص و لتکیا نیز برگزار شد.

دیده‌بان حقوق بشر سوریه اعلام کرد بامداد امروز دو نفر از معترضان توسط نیروهای نظامی این کشور کشته شدند. و آخرین گزارش‌های رسیده از کشته شدن 20 تظاهرکننده خبر می‌دهند

رامی عبدالرحمان رییس دیده بان حقوق بشر سوریه با تایید این خبر گفته است که ارتش سوریه بامداد امروز با یورش به شهر «سقبا» در اطراف دمشق یک معترض را کشته است.

یکی از شاهدان عینی در تماسی با تلوزیون العربیه درباره شعار این هفته اعتراضات گفت: «رژیم بشار اسد حتا درصورتی که در برابر هر معترض یک تانک قرار دهد، باز هم به اعتراضات ادامه خواهیم داد.»

در همین حال، آمریکا با اعمال تحریم‌هایی بر یک بانک و یک شرکت کارگزار تلفن هم‌راه سوریه فشار بر این کشور را افزایش داده است.

از سوی دیگر هیلاری کلینتون نیز از چین و روسیه خواسته است برای فشار بیشتر بر دولت سوریه جهت توقف سرکوب ها با جامعه جهانی هم‌کاری کنند.


 


خبر / رادیو کوچه

به گزارش برخی رسانه‌ها، با رد کمیسیون عفو و بخشودگی حکم اعدام عبدالرضا قنبری، معلم مازندرانی به اجرای احکام دادگاه انقلاب ارسال شده است.

به گزارش هرانا، آقای قنبری دانش‌آموخته دوره دکتری ادبیات و زبان فارسی است و دبیرآموزش و پرورش در شهرستان ورامین به اتهام شرکت در تظاهرات روز عاشورا و فیلم‌برداری از آن تجمعات و ارسال آن به گروه‌های سیاسی مخالف نظام بازداشت و به اعدام محکوم شد.

نام‌برده بدون حق دست‌رسی به وکیل و اطلاع و یا امکان اطلاع از حداقل‌هایی از موازین و حقوق قانونی در دهم بهمن ۸۸، چند روز پس از وقایع ۶ دی در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی محاکمه و به اعدام محکوم شد.

رای صادره از سوی شعبه ۱۵ به شعبه ۳۶ تجدید نظر استان نزد قاضی زرگر ارسال شده و حکم در مورد وی عینن تایید می‌شود.

با رد درخواست اعاده دادرسی همسر وی با ارسال نامه به کمیسیون عفو و بخشودگی خواهان عفو این زندانی شد که پس از گذشت بیش از یک‌سال این درخواست رد و حکم به اجرای احکام دادگاه انقلاب ارجاع داده شد.

بیشتر بخوانید:

«تبدیل حکم اعدام استاد دانشگاه به زندان»


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بازار امروز

Loading currency converter .. please wait

loading
currency converter
please wait
....

خبرهاي گذشته