هستي نيوز،از آن سوي فيلتر جمهوري اسلامي خبر پراكني ميكند

-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد...
http://groups.google.com/group/hasti-news
------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ مرداد ۱۸, سه‌شنبه

Roundup of Dailly News from Radio Farda for 08/09/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



يک شهروند هلند روز دوشنبه در يک دادگاه فدرال آمريکا حاضر و اتهام صدور کالاهای غيرقانونی به ايران ، از جمله قطعات هواپيما سی‌-۱۳۰ و بوئينگ ۷۴۷، به وی تفهيم شد. اين تبعه ۵۰ ساله‌ی هلند که اولريش ديويس نام دارد، روز شنبه به هنگام سوار شدن به هواپيما و سفر به هلند در فرودگاه نيويورک بازداشت شد. بر طبق دادخواست ارائه شده، آقای ديويس بدون داشتن مجوزهای لازم در فاصله‌ی زمانی سال‌های ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۸ ميلادی، چندين محموله‌ی به ايران صادر کرده است. چنانچه دادگاه اين شهروند هلند را مجرم تشخيص دهد، وی حداکثر به ۲۰ سال زندان و جريمه‌ای به مبلغ يک ميليون دلار محکوم خواهد شد.
 


وزیر نیرو میگوید که کشور با کاهش منابع آبی روبرو است و در حال حاضر ایران به لحاظ تامین منابع آب، در وضعیت اضطراری به سر می برد. به گزارش خبرگزاری فارس، مجید نامجو روز دوشنبه در کرمانشاه گفت: طی ۴۰ سال گذشته ایران ۸۲ ميليارد متر مکعب آب داشته‌، اما امسال در حدود نیمی از آن  دريافت نخواهد شد. وی افزود،  اين خود نشان از وضعيت اضطراری دارد. ايران از جمله کشورهايی است که در منطقه خشک و نيمه‌خشک قرار دارد و به گفته کارشناسان منابع آب ایران، حتی ريزش نزولات جوی در دوره‌های ترسالی  نیز نمی تواند کمبود آب را جبران بکند.
 


باراک اوباما رییس جمهوری آمریکا روز دوشنبه از اعتبار مالی آمریکا دفاع کرد و مشکلات اقتصادی را حل شدنی خواند. آقای اوباما تاکید کرد که اعتبار ایالات متحده همیشه در حد ممتاز باقی خواهد ماند. جمعه گذشته یک موسسه اعتبارسنجی آمریکا برای نخستین بار در تاریخ، اعتبار مالی ایالات متحده را یک رتبه تنزل داد. باراک اوباما تاکید کرد که برای حل مشکلات اقتصادی آمریکا به اراده سیاسی همگانی نیاز است. وی افزود که برای کاهش سقف بدهی های آمریکا طی چند هفته آینده، توصیه های خود را ارایه خواهد کرد.
 


در سومین شب متوالی، گروهی از جوانان در چند منطقه لندن دست به شورش زدند. بر پایه گزارشها منطقه "هکنی" در شرق لندن و دو منطقه "پکام" و "لوئیشام"  در جنوب لندن شاهد ناآرامی و شکسته شدن ویترین مغازه ها بود. برخی از جوانان با شکستن شیشه  فروشگاهها، اجناس آنها را به سرقت برده و به سوی ماموران پلیس،  سنگ وبطری پرتاب می کردند. ماموران پلیس و نیروهای ضدشورش مناطق ناآرام را محاصره کرده اند و جوانان شورشی در خیابانها را متفرق می کنند. بر پایه گزارشها بیش از 160 نفر در پی ناآرامی های دو روز گذشته در لندن بازداشت شده اند و دست کم 35 مامور پلیس براثر پرتاب سنگ و بطری زخمی شده اند. نا آرامی های لندن که طی سه دهه گذشته بی سابقه بوده، در پی کشته شدن یک مرد 29 ساله به ضرب گلوله پلیس در منطقه "تاتنهام" در شمال پایتخت بریتانیا آغاز شد.
 


ناتو اعلام کرد سربازانی که در سقوط هلی کوپتر در افغانستان کشته شدند، در تعقیب یک رهبرطالبان بودند. روز شنبه 30 تن از نیروهای آمریکایی و هفت سرباز افغان در ایالت وردک در انفجار یک هلی کوپتر کشته شدند. سازمان پیمان اتلانتیک شمالی "ناتو" در بیانیه ای اعلام داشت که شبه نظامیان با شلیک یک راکت به هلی کوپتر شینوک، که حامل نیروهای ویژه آمریکایی و افغان بود، آن را منفجر کردند. در همین حال وزارت دفاع آمریکا با اشاره به این انفجار، احتمال آغاز حملات راکتی به هلی کوپترها در افغانستان را رد کرد. سقوط هلی کوپتر شینوک و کشته شدن بیش از 37 تن از نیروهای ناتو، بزرگترین شمار کشته شدگان در یک حمله از سال 2001 محسوب می شود.
 


وزیر نیرو ایران گفته که کشور با کاهش منابع آبی روبرو است و در حال حاضر ایران به لحاظ تامین منابع آب، در وضعیت اضطراری به سر می برد.مجید نامجو، وزیر نیرو دولت جمهوری اسلامی گفته که کشور با کاهش منابع آبی روبرو است و در حال حاضر ایران به لحاظ تامین منابع آب، در وضعیت اضطراری به سر می برد.  به گزارش خبرگزاری فارس، آقای نامجو روز دوشنبه در کرمانشاه گفت: «طی ۴۰ سال گذشته ۸۲ ميليارد متر مکعب آب داشته‌ايم، اما امسال بيش از ۴۰ ‌ميليارد متر مکعب آب دريافت نخواهيم کرد که اين خود نشان از وضعيت اضطراری دارد.» وی از مردم درخواست کرده برای کمک به گذر از این بحران، «صرفه جویی» کنند. ايران طی دههای گذشته با کاهش محسوس محسوس مواجه بوده است به نحوی که سرانه آب در سال ۸۹ با توجه به جمعيت فعلی کشور به حداکثر ۱۷۰۰ مترمکعب تقليل يافته است. مديرعامل شرکت مديريت منابع آب ايران پیشتر گفته بود: «با توجه به منابع محدود ايران پيش‌بينی می‌شود تا سال ۱۴۱۰ که ميانگين سنی جامعه و جمعيت جوان در اين سال به ۹۵ ميليون نفر خواهد رسيد، سرانه آبی کشور با تنزل به ۱۳۶۰ مترمکعب به کمتر از حد بحرانی خواهد رسيد.» در حالی  مسئولان دولت ایران نسبت به کمبود منابع آب در صورت افزایش جمعیت در ایران هشدار  می دهند که  محمود احمدی نژاد پیشتر با انتقاد از سياست های کنترل جمعيت دولت های گذشته جمهوری اسلامی آن را سياستی غربی دانسته و گفته بود:«کسانی که بحث های کنترل جمعيت و شعار دو بچه کافی است را مطرح می کنند، افرادی هستند که در محدوده دنيای مادی فکر کرده و تصميم می گيرند.» محمود احمدی نژاد همچنین گفته بود: «در ايران ۱۵۰ ميليون نفر می توانند در رفاه زندگی کنند، اين درحالی است که جمعيت ما نصف اين رقم است.» ايران از جمله کشورهايی است که در منطقه خشک و نيمه‌خشک قرار دارد و به گفته کارشناسان منابع آب ایران، حتی ريزش نزولات جوی در دوره‌های ترسالی  نیز نمی تواند جبران کمبود آب را بکند. عليرضا الماسوندی، مديرعامل شرکت مديريت منابع آب ايران، پيشتر به روزنامه اطلاعات گفته بود که براساس استاندارد جهانی کشورهايی که سرانه آب آنها ۱۵۰۰مترمکعب باشد، در گروه کشورهای مواجه با بحران آبی قرار می‌گيرند و سرانه آب تجديدپذير ايران طی دههای گذشته با کاهش محسوس محسوس مواجه بوده است به نحوی که سرانه آب در سال ۸۹ با توجه به جمعيت فعلی کشور به حداکثر ۱۷۰۰ مترمکعب تقليل يافته است. محمد جواد محمدی زاده، رييس سازمان محيط زيست هم پیشتر هشدار داده بود، يک سوم منابع تجديد ناپذيرآب در  کشور به صورت پساب و فاضلاب از بين می رود. وی پيش بينی کرده بود که در سال ۱۴۰۰،  جمعيت ايران بالغ بر ۹۰ ميليون نفر شود که ۷۵ ميليون نفر از آن‌ها در شهر و بقيه در روستاها اقامت خواهند داشت. محمد جواد محمدی زاده همچنين درباره تغييرات جمعيت شهری ايران گفته بود:« ۷ شهر ميليونی فعلی در سال ۱۴۰۰ به ۱۹ شهر افزايش پيدا خواهند يافت.»
 


بعد از اجرای حکم بيست ضربه شلاق و پرداخت ۳۰۰ هزار تومان جريمه نقدی در روز ۲۵ خرداد، بر اساس رای دادگاه انقلاب تبريز برای سه تن از فعالين بازداشت شده در کمپین اعتراض به خشک شدن درياچه اورميه در فروردين ۱۳۹۰ و ادامه بازداشت دو فعال ديگر در رابطه با همين موضوع، يک فعال مدنی ديگر نيز به يک سال حبس محکوم شده و پرونده افراد جديدی در رابطه با اعتراض به خشک شدن درياچه اروميه به جريان افتاده و قرار است در ۲۰ مرداد ماه، دادگاه ۱۳ فعال مدنی ديگر در شعبه دوم دادگاه انقلاب برگزار شود.بعد از اجرای حکم بيست ضربه شلاق و پرداخت ۳۰۰ هزار تومان جريمه نقدی در روز ۲۵ خرداد، بر اساس رای دادگاه انقلاب تبريز برای سه تن از فعالين بازداشت شده در کمپین اعتراض به خشک شدن درياچه اورميه در فروردين ۱۳۹۰ و ادامه بازداشت دو فعال ديگر در رابطه با همين موضوع، يک فعال مدنی ديگر نيز به يک سال حبس محکوم شده و پرونده افراد جديدی در رابطه با اعتراض به خشک شدن درياچه اروميه  به جريان افتاده و قرار است در ۲۰ مرداد ماه، دادگاه ۱۳ فعال مدنی ديگر در شعبه دوم دادگاه انقلاب برگزار شود. «موسی برزين خليفه لو»، وکيل مدافع اين فعالين در گفت وگو با راديو فردا می گويد: «به غير از ۱۸ موکل بنده، حداقل ۱۲ نفر ديگر نيز در رابطه با کمپین های معترضان به خشک شدن درياچه اروميه محاکمه شده اند که وکالت آنها با افراد ديگری بوده است.» به گفته وی به غير از اين ۳۰ نفر، يک فعال مدنی ديگر آذربايجان بنام بابک حسينی که در این مراسم اعتراضی شرکت نکرده بود، اما روز ۱۲ فروردين به دوستان و آشنايان خود در رابطه با خشک شدن درياچه اروميه پيامک ( اس ام اس) فرستاده بود، چند روز پيش دادگاهی شده و به يک سال حبس تعزيری محکوم شده است. تاکنون فعالان مدنی آذربايجان در ۱۳ فروردين (روز طبيعت) سالهای ۸۹ و ۹۰ در اعتراض به خشک شدن درياچه اروميه دوبار کمپین اعتراضی برگزار کرده اند که در هر دو مورد نيروهای امنيتی تعدای از آنها را دستگير، برخی بعد از دادن تعهد کتبی آزاد و برای عده ای ديگر پرونده قضايی تشکيل شده است. برای پنج تن از بازداشت شدگان سال ۹۰ بنامهای حبيب پورولی، جليل علمدار ميلانی، حجت مختارزاده، علی سليمی ، سعيد سيامی به اتهام «تبانی و اجتماع برای ارتکاب جرائم عليه امنيت» و «اخلال در نظم عمومی» پرونده قضايی تشکيل شد، سه نفر با تحمل شلاق و جريمه نقدی آزاد شدند و دو نفر ديگر هنوز هم در بازداشت به سر می برند. آقای برزين می گويد که در رابطه با بازداشت شدگان سال ۸۹ نيز دوباره پرونده ها به جريان افتاده و محاکمه ۱۳ نفر از دستگير شدگان قرار است ۲۰ مرداد ماه در شعبه دوم دادگاه انقلاب تبريز برگزار شود. به گفته اين وکيل مدافع، طبق اصل ۵۰ قانون اساسی، حفاظت و حراست از محيط زيست وظيفه عمومی محسوب می شود، يعنی هر شهروندی حق دارد که به وضعيت نابسامان درياچه اروميه اعتراض کند، چرا که اثرات نامطلوب اين حوادث مستقيما در زندگی شهروندان تاثير خواهد گذاشت. انتقاد ما اين است که اصولا چرا نيروهای امنيتی و قضايی با اين مسئله چنين «شديد» برخورد می کنند؟ آقای برزين در ادامه می گويد که بابک حسينی، بدون حضور در این همایش اعتراضی و فقط بخاطر ارسال چند پيامک با محتوای «از خشک شدن درياچه اروميه جلوگيری کنيم»، همين چند روز پيش طی حکمی «تعجب برانگيز» به يک سال حبس تعزيری محکوم شد. به گفته مسئولان جمهوری اسلامی، آب درياچه اروميه در برخی نقاط آن تا ۱۰ کيلومتر پس روی کرده و با ادامه روند فعلی اين درياچه خشک می‌شود. اين در حالی است که به گفته شماری از کارشناسان محيط زيست، يکی از دلايل بروز وضعيت بحرانی در درياچه اروميه، ساخت سدهای متعدد بر روی رودهايی است که به اين درياچه منتهی می‌شوند. بر اساس برخی گزارش‌ها، تاکنون حدود ۳۵ سد در مسير اين رودها ساخته شده و ۱۰ سد ديگر نيز در دست ساخت است. محمدباقر صدوق، معاون محيط طبيعی سازمان حفاظت محيط زيست نيز گفته است: «با خشک شدن درياچه اروميه زندگی شش ميليون نفر در منطقه به خطر می‌افتد و ريزگردهايی که اکنون از کشورهای همسايه می‌آيند و ایران را دچار بحران کرده اين بار به صورت ريزگرد نمک قسمت اعظمی از کشور ما را تحت تاثير قرار می‌دهد و زندگی را در اين نواحی نابود می‌کند.» به گفته وی، «با خشک شدن درياچه اروميه بيش از ۱۰ ميليارد تن نمک به صورت گرد وغبار و طوفان بر سر مردم اين ناحيه می‌ريزد و اين بحران تنها گريبان آذربايجان را نمی گيرد، بلکه تمامی مناطق کشور را تحت تاثير خود قرار خواهد داد.»
 


دولت روسیه، پس از دوماه، ممنوعیت ِ ورود سبزیجات از پنج کشور اروپایی را لغو کرد. در اوایل ماه ژوئن و در پی شیوع باکتری "ای. کولای" در چند کشور اروپایی، دولت روسیه واردات سبزیجات از آلمان و چهار کشور اروپای مرکزی را تحریم کرد. این باکتری موجب بیماری بیش از چهارهزارنفر وجان باختن 52 تن در آلمان و سوئد شد. یک چهارم سبزیجات مورد نیاز روسیه از کشورهای عضو اتحادیه اروپا به روسیه وارد می شود.
 


بيش از ۹۰ سناتور آمريکايی در نامه ای به باراک اوباما، خواستار تحريم بانک مرکزی ايران شده اند. شماری از نمايندگان مجلس سنا هم تهديد کرده اند که در صورت لزوم، قانونی وضع کرده و دولت ایالات متحده را مجبور به اجرای این طرح خواهند کرد. به نوشته روزنامه وال استريت جورنال و به گفته برخی مقامها، در صورت اجرايی شدن تحريم بانک مرکزی، نظام مالی ايران به صورت کامل از نظام مالی جهانی جدا می شود. این موضوع موجب خواهد شد که دولت ایران از دريافت ماهيانه ميلياردها دلار درآمد نفتی خود بازبماند. اين گزارش می نويسد، از نگاه بسياری از آمريکايی ها وارد کردن بانک مرکزی ايران در فهرست تحريم ها به منزله «گزينه اتمی» در جنگ مالی واشينگتن عليه تهران خواهد بود. برخی از مقامهای جمهوری اسلامی نيز اعلام کرده اند که اجرای چنین طرحی از جانب دولت آمريکا به عنوان يک اقدام جنگی تلقی خواهد شد.
 


بشار اسد رییس جمهوری سوریه، روز دوشنبه وزیردفاع سوریه را تغییر داد و ژنرال "داوود رجا" را  به صدر این وزارت خانه منصوب کرد. ژنرال رجا که پیش از این رییس ستاد ارتش سوریه بود، جایگزین ژنرال "علی حبیب" وزیر دفاع سابق سوریه شده است. این تغیر در صدر وزارت دفاع سوریه در آستانه سفر "احمد داوداوغلو" وزیر خارجه ترکیه به دمشق صورت میگیرد. روابط دو کشور مسلمان همسایه طی چند ماه اخیر به علت موضع حامیانه ترکیه از معترضان سوری، رو به سردی گذاشته است. فعالان سوری شمار کشته شدگان در سرکوبی های حکومتی طی چهارماه گذشته را بیش از 1700 تن اعلام کرده اند.
 


مدیر عامل شرکت ملی نفت ایران روز دوشنبه از کشف یک میدان گازی بزرگ در شرق عسلویه خبر داد. به گزارش "شانا" شبکه اطلاع رسانی نفت و انرژی ایران، احمد قلعه بانی حجم ذخیره گاز طبیعی این میدان را 495 میلیارد مترمکعب اعلام کرد و افزود، ارزش اقتصادی آن 133 میلیارد دلار خواهد بود. به گفته مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران، این میدان گازی بزرگ در 15 کیلومتری خلیج فارس و در شرق عسلویه قرار دارد.
 


پس ازآن که عربستان سعودی سفير خود از دمشق را فرا خواند، دولت های بحرين و کويت نيز روز دوشنبه سفرای خود در سوريه را فرا خواندند.پس ازآن که عربستان سعودی سفير خود از دمشق را فرا خواند، بحرين و کويت نيز سفرای خود در سوريه را فرا خواندند. در همین حال ساکنان شهر ديرالزور می گويند حملات تانک ها و نيروهای دولتی به اين شهر در روز دوشنبه نيز ادامه داشت. به گزارش خبرگزاری رويترز، پس از يک هفته سرکوب شديد مخالفان که «خونين ترين» هفته در اعتراضات پنج ماهه در سوريه نام گرفته است، روز يکشنبه عبدالله بن عبدالعزيز، پادشاه عربستان سعودی، سکوت کشورهای عربی درقبال حوادث سوريه را شکست و اين خشونت ها را محکوم کرد و سفير خود را از دمشق فرا خواند. ساعاتی پس از اقدام عربستان سعودی بحرين و کويت نيز سفرای خود از دمشق را فرا خواندند. در بيانيه پادشاه عربستان تصريح شده بود:« آن چه در سوریه اتفاق می افتد برای عربستان سعودی قابل قبول نيست.» وی اضافه کرده است:«سوريه بايد عاقلانه فکر کند و پيش ازآن که خيلی دير شود،  اصلاحات را تصويب و آغاز کند. اصلاحاتی که واقعی باشند و نه این که فقط وعده های توخالی داده شود.» پادشاه عربستان می گويد حکومت بشار اسد در برابر دو گزينه قرار دارد يا راه عقلانی را انتخاب می کند يا به ورطه هرج و مرج و شکست خواهد افتاد. به گزارش رويترز اين شديد ترين موضع انتقادی است که عربستان سعودی در قبال حوادث اعتراضی در يک کشور عربی، اتخاذ می کند. از ماه ژانویه شماری از کشورهای عربی شاهد اعتراضات بوده اند و حتی در جریان اعتراضات در بحرین عربستان سعودی برای کمک به پایان دادن به این اعتراضات به بحرین نیروی نظامی فرستاد. وزير خارجه بحرين نيز گفته است که سفير اين کشور در سوريه برای رايزنی فراخوانده است. شيخ الازهر، بلندپايه ترين مقام مذهبی  مصر، نيز روز دوشنبه در بيانيه‌ای از  حکومت بشار اسد خواسته است تا فورا به خون‌ريزی در سوريه پايان دهد. در همين زمينه، اتحاديه عرب نيز روز يکشنبه در بيانيه ای براي نخستين بار از حوادث سوريه ابراز نگرانی کرده و خواستار پايان دادن به خشونت ها در اين کشور شد. در همين حال، به گزارش رويترز  ساکنان شهر ديرالزور گفته اند: «حملات و عمليات نيروهای نظامی و تانک های در شهر  در اين شهر در روز دوشنبه ادامه داشته است.» محمد، يک شهروند ديرالزور به رويترز گفته است: «زره پوش ها به شدت در حال گلوله باران منطقه «الحويقه» هستند. بيمارستان های خصوصی بسته شده اند و مردم می ترسند مجروحان خود را به بيمارستان های دولتی منتقل کنند، چرا که نيروهای پليس مخفی در اين بيمارستان  ها حضور دارند.» وی همچنين می گويد از زمان عمليات نيروهای ارتش و امنيتی در« ديرالزور» در ۴۰۰ کيلومتری دمشق در روز يکشنبه، تاکنون ۶۵ نفر کشته شده اند. فعالان حقوق بشر می گويند از زمان آغاز اعتراضات در سوريه دست کم ۱۷۰۰ نفر جان خود را از دست داده اند.
 


بيش از ۹۰ سناتور آمريکايی در نامه ای به باراک اوباما رييس جمهوری، خواستار تحريم بانک مرکزی ايران شده اند. شماری از نمايندگان مجلس سنا هم تهديد کرده اند که در صورت لزوم و اگر دولت همکاری نکند، قانونی وضع کرده و دولت را مجبور به اجرای این طرح خواهند کرد.بيش از ۹۰ سناتور آمريکايی در نامه ای به باراک اوباما رييس جمهوری، خواستار تحريم بانک مرکزی ايران شده اند. شماری از نمايندگان مجلس سنا هم تهديد کرده اند که در صورت لزوم و اگر دولت همکاری نکند، قانونی وضع کرده و دولت را مجبور به اجرای این طرح خواهند کرد. به نوشته روزنامه وال استريت جورنال و به گفته برخی مقامات دولت کنونی و پيشين ايالات متحده در صورت اجرايی شدن تحريم بانک مرکزی جمهوری اسلامی، نظام مالی ايران به صورت کامل از نظام مالی جهانی جدا شده و دولت حاکم بر ایران از دريافت ماهيانه ميلياردها دلار وجوه حاصل از معاملات نفتی خود بازمی ماند. اين گزارش می نويسد: «از نگاه بسياری از آمريکايی ها وارد کردن بانک مرکزی ايران در فهرست سياه تحريم به منزله «گزينه اتمی» در جنگ مالی واشينگتن عليه تهران خواهد بود. بعضی از رهبران ايران نيز پيشاپيش اعلام کرده اند که اجرای چنان طرحی را از جانب دولت آمريکا به عنوان يک اقدام جنگی تلقی خواهند کرد.» «مارک کرک»، سناتور جمهوريخواه از ايالت ايلينوی و«چارلز شومر» سناتور دمکرات از نيويورک تهيه اين درخواست را برعهده داشتند و در اقدامی فراحزبی خواهان اقدامات سختگيرانه تر عليه رژيم ايران شده اند. به گزارش وال استريت جورنال، در قسمتی از اين نامه آمده است: «از ديدگاه ما، ايالات متحده آمريکا می بايست برای تحت فشار گذاشتن نظام مالی ايران يک استراتژی جامع را در پيش گيرد و بانک مرکزی ايران را مورد تحريم قرار دهد.» يک مقام ارشد دولت باراک اوباما به وال استريت جورنال گفته که دولت در حال بررسی تمامی گزينه های عملی، از جمله اقداماتی عليه بانک مرکزی ايران، برای افزايش فشار بر روی جمهوری اسلامی ايران است. اين مقام ارشد گفته است: ««ما در زمينه چالش ايران به سختی کار کرده ايم و تا کنون پيشرفت های خوبی در زمينه جمع آوری نيروها و افزايش فشار و تحريم های بين المللی بر روی ايران داشته ايم.» سال گذشته، کنگره آمريکا قانونی را مورد تصويب قرار داد که بر اساس آن هر شرکت خارجی که با بانک های تحت تحريم ايرانی، بخش انرژی ايران و شرکتهای مرتبط با معاملات مربوط به سپاه پاسداران مبادله کند، مورد تحريم دولت آمريکا قرار خواهد گرفت. بر پايه اين قانون کاخ سفيد اجازه تحريم بانک مرکزی ايران را نيز خواهد داشت، اقدامی که تا کنون باراک اوباما از انجام آن خودداری کرده است. وال استريت ژورنال به سخنان سناتور کرک اشاره می کند که طی گفت وگویی، اعلام کرده در صورتی که کاخ سفيد تا پايان سال جاری (میلادی) بانک مرکزی ايران را تحريم نکند، قانونی را برای تصويب ارائه خواهد داد که دولت را به اعمال تحريم ها ملزم کند. آقای کرک گفته است: «انتخاب با دولت است که آيا مايل است در اين امر (فشار بيشتر بر ايران) نقش هدايت کننده را خودش ايفا کند و يا اين که ترجيح می دهد مجبور به اين کار شود.» مقام های آمريکايی در دولت کنونی و دولت پيشين می گويند که موضوع هدف قرار دادن بانک مرکزی ايران در فهرست تحريم ها، توسط هر دو دولت فعلی و قبلی آمريکا، دولت های باراک اوباما و جورج دبليو بوش مورد بحث قرار گرفته است. دولت های آمريکا و اتحاديه اروپا بر اين باورند که بانک مرکزی ايران، از طريق مخفی کردن نام اصلی طرف های قرارداد در انتقال مالی بين المللی، انجام معاملات را برای بانک ها و بنگاههای تجاری ايران که تحت تحريم هستند، ممکن می کند.  آمريکا همچنين نگران فعاليت بانک مرکزی ايران در انتقال و تسهيلات مالی و کمک به گروه هايی مانند حزب الله و حماس است که در فهرست گروه های تروريستی ايالات متحده جای گرفته اند. مقام های جمهوری اسلامی در مقابل می گويند تحريم های ايالات متحده و سازمان ملل غير قانونی است و ايران حق انجام معاملات بين المللی را دارد. مسئله جدی متحدان ايالات متحده در تحريم بانک مرکزی ايران اين مسئله است که در صورت اعمال يک چنين تحريمی، خريد نفت از ايران برای خريداران در اروپا و آسيا، غير ممکن کرده و می تواند به افزايش بهای نفت در بازارهای جهانی منتهی شود. ايران سومين صادرکننده بزرگ عضو سازمان کشورهای صادر کننده نفت، اوپک، به شمار می آيد.
 


سال ۱۳۶۸ و چندی پس از درگذشت آيت الله خمينی، ورزش بوکس پس از تعطيلی هفت ساله در ايران، مجدداً امکان فعاليت پيدا کرد. احمد ناطق نوری به عنوان رييس اين فدراسيون برگزيده شد و تاکنون ۲۲ سال است که اين مسئوليت را برعهده دارد.سال ۱۳۶۸ و چندی پس از درگذشت آيت الله خمينی، ورزش بوکس پس از تعطيلی هفت ساله در ايران، مجدداً امکان فعاليت پيدا کرد. احمد ناطق نوری به عنوان رييس اين فدراسيون برگزيده شد و تاکنون ۲۲ سال است که اين مسئوليت را برعهده دارد. او قديمی ترين رييس فدراسيون در ورزش ايران است و طی اين مدت، با حسن غفوری فرد، مصطفی هاشمی طبا، محسن مهرعليزاده، محمد علی آبادی و علی سعيدلو به عنوان روسای سازمان تربيت بدنی از طيف های سياسی مختلف همکاری کرده است. محمد عباسی وزير ورزش و امور جوانان، جديدترين مقام مافوق اوست. احمد ناطق نوری، برادر بزرگتر علی اکبر ناطق نوری عضو جامعه روحانيت مبارز و ریيس کنونی دفتر بازرسی آيت الله خامنه‌ای است. احمد ناطق نوری در دوره‌های اول، سوم، چهارم، پنجم، ششم، هفتم و هشتم، نماينده حوزه انتخابيه شهرستان های نور و محمودآباد در مجلس شورای اسلامی بوده است. شاخص رشد رشته های مختلف ورزشی نشان می دهد که در دو دهه گذشته، تقرباً تمام رشته های ورزشی مانند کشتی فرنگی، تکواندو، وزنه برداری، واليبال، بسکتبال، دو و ميدانی و کاراته در ايران نسبت به دهه اول انقلاب اسلامی، پيشرفت چشمگيری داشته اند. اما بوکس ايران که پيش از تعطيلی در دهه ۶۰،  در جمع قدرت های برتر آسيا بود، از معدود رشته هايی است که پس از فعاليت مجدد و در دو دهه اخير، سير نزولی را طی کرده است. بوکس ايران تا دهه ۶۰، پس از کشتی و وزنه برداری، ورزش سوم مدال آور ايران بود. امروز اما جايی در جمع ۲۰ ورزش مدال آور ايران هم ندارد. حضور تقريبا ۳۰ ساله رییس فدراسیون بوکس در مجلس شورای اسلامی هم کمترين دستاورد را برای ورزش ايران در پی داشته است. چرا که ناطق نوری به خاطر تداوم مديريت خود در فدراسيون بوکس، هرگز به انتقاد از مديران وقت ورزش ايران نپرداخت و به عنوان منتقد، پشت تريبون مجلس قرار نگرفت. در ماجراهای اخير انتخاب وزير ورزش نيز او سکوت بر روی کرسی وکالت مجلس را به هرگونه اظهار نظر درباره گزينه اول و دوم دولت محمود احمدی نژاد ترجيح داد. ناطق نوری ۱۳ ارديبهشت ۸۸ در پاسخ به انتقادات، به روزنامه جام جم گفته است: «اين حرف ها صرفا بازی سياسی است. من نوکر مردم هستم و در فدراسيون برای رضای خدا کار می ‌کنم. اگر بازی‌های سياسی اجازه دهد دوست دارم باز هم به بوکس خدمت کنم.» در فهرست زير، فقط به تعدادی از اتفاقات، ناکامی ها و حاشيه ها در دوران مديريت احمد ناطق نوری، رييس تغيير ناپذير فدراسيون بوکس ايران اشاره شده است: ناکامی ها و حاشيه های اين ۲۲ سال در المپيک ۱۹۹۲ بارسلون، علی اصغر بوکسور تيم ملی ايران بدون دستکش روی رينگ رفت. او در مقابل ديدگان متعجب داور، تماشاگران و مسئولين، رقص پا می کرد و با گرفتن گارد، حريف پاکستانی اش را به انجام مبارزه دعوت می کرد. نماينده شايسته ايران در المپيک ۱۹۹۶ آتلانتا که حتی بخت کسب مدال هم داشت، به دليل بی توجهی اين فدراسيون، در دام مواد مخدر گرفتار شد و تا آستانه مرگ پيش رفت. در المپيک ۲۰۰۰ سيدنی، تست دوپينگ دو بوکسور ايران مثبت اعلام شد. يکی از بوکسورها هم ترجيح داد در استراليا بماند و از اين کشور تقاضای پناهندگی کند. در المپيک ۲۰۰۸ پکن، مرتضی سپه‌وند اولين بوکسور ايرانی بود که توانست از طريق موفقيت در مسابقات جهانی، جواز شرکت در المپيک را کسب کند. اما او نيز به دليل بی توجهی های فدراسيون بوکس، درگير معاش و زندگی روزمره شد و از رسيدن به جايگاهی که استحقاقش را داشت باز ماند. تقلب و صغر سن در اين رشته ورزشی بيداد می کند. در مسابقات اخير نوجوانان کشور نيز چهار بوکسور به دليل صغر سن از اين رقابت‌ها محروم شدند. گرچه منتقدان می گويند، اين ۴ نفر فقط نمونه ای از انبوه تقلب ها در اين رشته ورزشی هستند. ناکامی مطلق در کسب حتی يک مدال برنز جهانی در تمام اين ۲۲ سال. حضور در تورنمنت های تقلبی که بدون مبارزه، مدال می دهند! سايت تابناک در ۱۹ تير ۱۳۸۹ نوشت: «بوکسورهای ايران در جام روسيه، بدون انجام مسابقه، مدال گرفتند!» وقوع بی نظمی های مکرر در رقابت های داخلی که منجر به ايجاد درگيری در رقابت ها شده است. آخرين نمونه، بيستمين دوره رقابت های قهرمانی کشور در نوشهر بود که مختل شدن روند برگزاری رقابت ها را در پی داشت. فردی که ۳۰ سال است نمايندگی مجلس را بر عهده دارد و ۲۲ سال است که پشت ميز رياست فدراسيون بوکس می نشيند، حتی از پيدا کردن يک شغل ساده و کم درآمد برای قهرمانان ملی اين رشته ورزشی عاجز است. هومن کرمی از بوکسورهای استان کرمانشاه که دارای سابقه ای طولانی در تيم ملی است در اين باره می گويد: «بسياری از قهرمانان بوکس بيکارند. آن ها فقط يک کار آبرومند می ‌خواهند تا سرخورده نشوند و احساس نکنند که زندگی خود را به تباهی گذرانده‌اند.» شدت نتايج ضعيف و ناکامی های بوکس ايران به جايی رسيده که حتی همايون اردلان دبير اين فدراسيون به خبرگزاری ايسنا گفته است: «نتايج تيم ملی در و اندونزی باعث آبروريزی بوده است.» برگزاری بدترين ليگ ورزشی در ايران! غير از موضوع خودداری از استقبال باشگاه ها برای همکاری با اين فدراسيون، جنجال و درگيری فيزيکی نيز جزیی از رقابت های ليگ شده است. يک نمونه از آن، رقابت تيم های پيوند ساپکو و بنياد بهادر بود که به دليل ضرب و شتم و نزاع طرفين، نيمه کاره ماند. گاف فدراسيون بوکس! آن چه سايت فدراسيون بوکس جمهوری اسلامی ايران در بخش تاريخچه اين رشته ورزشی نوشته، با اشاره به وقايع بوکس ايران در دهه ۶۰ است: «بوکس ايران در پی يک مصاحبه تلويزيونی که از جانب گروه ورزش شبکه اول تلويزيون با يکی از روحانيون ترتيب داده شده بود تعطيل شد.» اين اشاره مبهم فدراسيون بوکس و کنايه زدن به فرد مورد نظر «يکی از روحانيون» به گونه ای است که مخاطب گمان می کند نامبرده، پيشنماز مسجد يکی از محله ها، يا طلبه ای جوان و گمنام بوده است! اما واقعيت اين است که روحانی مورد نظر، کسی نيست مگر آيت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی ايران. اين طرز يادآوری اظهارات رهبر ايران، در رسانه های داخلی بی سابقه است. مصاحبه مورد نظر، گفت وگويی است که جواد متقی مدير وقت ورزش راديو و تلويزيون ايران با آیت الله علی خامنه ای، رييس جمهور وقت انجام داده بود. آيت الله خامنه ای در اين مصاحبه که نوار آن در آرشيو سازمان صداوسيما موجود است، فقدان هرگونه علاقمندی اش به رشته ورزشی بوکس را ابراز می کند. بخش هايی از اين مصاحبه در سال ۱۳۸۸ در قالب برنامه «ورزش در مسير انقلاب» از شبکه سوم سيما پخش شد. اما آن قسمتی که به بوکس اختصاص داشت، ناگزير بايد سانسور می شد. ورزش بوکس، بازگشايی اش در جمهوری اسلامی ايران را مرهون ترفند جالب اکبر هاشمی رفسنجانی است. اکبر هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۶۸ عده ای از پيشکسوتان و ورزشکاران بوکس را به حضور پذيرفت و در سخنرانی خود، درباره  ورزش های رزمی و اهميت آن در جبهه جنگ مقابل عراق صحبت کرد. اظهاراتی که باعث شد رهبر ايران نيز مخالفتی با فعاليت مجدد اين رشته ورزشی نداشته باشد. رشته ای که بر خلاف ساير ورزش ها در ايران، رياست آن غير قابل تغيير، و موقعيتش نيز غير قابل پيشرفت بوده است!
 


گزارش‌ها حاکی است هم‌اینک احتمال تعلیق قرارداد پنج میلیارد دلاری بخش بین‌المللی شرکت ملی نفت چین برای توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی در ایران قوت گرفته‌است.گزارش‌ها حاکی است هم‌اینک احتمال تعلیق قرارداد پنج میلیارد دلاری بخش بین‌المللی شرکت ملی نفت چین یا به اختصار «سی‌ان‌پی‌سی‌آی» (CNPCI) برای توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی در ایران قوت گرفته‌است. خبرگزاری مهر با انتشار گزارشی در این مورد، «تأخیرهای» این شرکت چینی و «سیاست جدید وزارت نفت مبنی بر توسعه ظرفیت پیمانکاران داخلی» را دو دلیل احتمال تعلیق این قرارداد ذکر کرده‌است. در روزهای اخیر وزیر جدید نفت ایران به همراه جانشین تازه خود در قرارگاه خاتم‌الانبیا بر تبدیل شدن این قرارگاه که بزرگ‌ترین پیمانکار سپاه پاسداران و ایران است به عنوان جایگزینی برای شرکت‌های بزرگ خارجی تأکید کرده‌اند . مهر نیز در گزارش خود می‌نویسد که با حضور رستم قاسمی به عنوان وزیر جدید نفت، «این احتمال وجود دارد که در صورت ادامه تاخیرهای چین در فاز ۱۱ میدان مشترک پارس جنوبی، سرنوشت شرکت‌های توتال فرانسه، شل انگلیس و پتروناس مالزی برای این شرکت آسیایی هم در بزرگ‌ترین میدان گازی جهان تکرار شود.» این خبرگزاری می‌نویسد که تأخیرهای شرکت چینی «سی‌ان‌پی‌سی‌آی» از دلایل دیگر احتمال تعلیق این قرارداد است و این شرکت «با گذشت بیش از دو سال» از امضای این قرارداد پنج میلیارد دلاری حتی «هنوز عملیات اجرایی این پروژه عظیم گازی در فاز دوم منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس را آغاز نکرده‌است.» این گزارش می‌افزاید با وجودی که مشترک بودن میدان گازی پارس جنوبی میان ایران و قطر، شتاب در توسعه این پروژه‌ها را برای ایران الزامی می‌کند، برخی از فعالیت‌های مطالعاتی این شرکت چینی در فاز ۱۱ پارس جنوبی تنها به «حدود ۹ درصد رسیده‌است.» بنا بر این گزارش این شرکت با وجود مذاکرات متعدد، تاکنون هیچ‌گونه اقدامی برای تأسیس دفتر پشتیبانی خود در عسلویه انجام نداده و «حتی عملیات تسطیح و آماده‌سازی زمین پالایشگاه و تجهیز کارگاه فاز ۱۱ این میدان مشترک گازی با قطر را آغاز نکرده‌است.» عماد حسینی، نماینده و سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس، به تازگی ضمن اشاره به این که آمار مربوط به پیشرفت پروژه‌های نفتی در ایران «به هیچ وجه قابل اعتماد نیست» اعلام کرد که ایران در برداشت از میدان مشترک پارس جنوبی ۱۰ سال از شریک خود، قطر، عقب است . میدان گازی «پارس جنوبی» (یا «گنبد شمالی») که در تبدیل قطر به ثروتمندترین کشور جهان نقش درجه اول را ایفا کرده، بین این کشور و ایران مشترک است. قطر با بهره‌برداری از این میدان به بزرگ‌ترین صادرکننده گاز مایع در جهان بدل شده، اما ایران به گفته کارشناسان در بازار جهانی گاز جایگاهی ندارد. چندی پیش نیز در اسفندماه سال ۱۳۸۹ خبرگزاری کار ایران، ایلنا، به نقل از یک «منبع مطلع» در شرکت نفت نوشت: «قطر در برداشت از پارس جنوبی سال‌هاست بر ایران پیشی گرفته و متاسفانه برداشت‌های زیاد این کشور از میدان گازی مشترک متوجه بخش ایرانی میدان هم شده و برداشت‌ها از سهم ایران صورت می‌گیرد.» اواخر خردادماه حمیدرضا کاتوزیان، رئیس کمسیون انرژی مجلس، گفت که دولت با اختصاص بودجه‌های عمرانی به امور جاری و از جمله پرداخت نقدی یارانه‌های، بسیاری از طرح‌ها را متوقف کرده و ازجمله بخشی از بودجه توسعه میدان پارس جنوبی نیز صرف پرداخت نقدی یارانه‌ها شده‌است. تأخیر شرکت چینی در اجرای قرارهای خود در پارس جنوبی در حالی است که بر پایه گزارش تازه‌ای از خبرگزاری رویترز، یک شرکت چینی دیگر به نام «ساینوپــِک» که قرار بوده ‌است در ازای کمک به بازسازی و ساخت پالایشگاه در ایران، نفت از ایران خریداری کند، بدون انجام تعهد مذکور، هم‌اینک روزانه ۹۰ هزار بشکه نفت بسیار سبک از ایران وارد می‌کند.
 


روز دوشنبه کويت و بحرين، دو کشور حاشيه خليج فارس، در اعتراض به سرکوب معترضان در سوريه، سفرای خود را از دمشق فراخواندند. شيخ محمد سالم الصباح وزير خارجه کويت با بيان اينکه «حمام خون سوريه» قابل پذيرش نيست، افزود که سفير اين کشور در سوريه را برای رايزنی فراخوانده است. شيخ خالد بن احمد آل خليفه وزير خارجه بحرين نيز با موضع گيری مشابه، خبر از احضار سفير کشورش از سوريه داد. روز گذشته عربستان سعودی نيز سفير خود را از دمشق فراخوانده بود. به گفته فعالان حقوق بشر در سوريه، از آغاز اعتراضات در اين کشور، بيش از هزار و هفتصد نفر از معترضان توسط نيروهای سوری کشته شده اند.
 


همزمان با هفدهم مردادماه که در ايران به عنوان روز خبرنگار نام گذاری شده، «خانه آزادی» با انتشار بيانيه ای، سرکوب رسانه ها توسط جمهوری اسلامی را محکوم کرد. «خانه آزادی» در بيانيه خود از ايران به عنوان يکی از خطرناک ترين کشورهای جهان برای خبرنگاران نام برده است. اين نهاد مدافع حقوق بشر که مقر آن در آمريکاست، خواهان آزادی تمامی روزنامه نگاران زندانی در ايران شده، و به طور خاص نگرانی خود را از ادامه حبس بهمن احمدی امويی ابراز داشته است.
 


روز دوشنبه يک هيات ايرانی به رياست علاءالدين بروجردی رييس کميسيون سياست خارجی و امنيت ملی مجلس شورای اسلامی وارد قاهره شد. اين سفر با هدف بهبود روابط ميان دو کشور صورت می گيرد که از سه دهه پيش و در پی انقلاب ۵۷، فاقد روابط کامل ديپلماتيک هستند. به گزارش خبرگزاری دانشجويان ايران(ايسنا)، انتظار می‌رود که علاءالدين بروجردی، با برخی مقامات از جمله نبيل العربی،‌رييس اتحاديه عرب در اين سفر ديدار کند.
 


غلامحسين اسماعيلی رئيس سازمان زندان های کشور در گفت و گو با خبرگزاری مهر، ضمن تکذيب وجود شکنجه در زندان های ايران اين اتهام را «يکی از دروغ‌های شاخ دار» توصيف کرد. اين در حالی است که تا کنون شماری از زندانيان سياسی در ايران با انتشار نامه های متعدد، با شرح جزئيات، جمهوری اسلامی را متهم به انجام شکنجه های مختلف در زندان کرده اند. آقای اسماعيلی همچنين درباره اعتصاب غذا در زندان ها، آن را بيشتر «امری تبليغاتی» دانست و اضافه کرد در مواردی که زندانی اعتصاب غذا را ادامه دهد و به مراحل درمانی برسد «به سرعت» به وضعيت او رسيدگی می شود.  اين اظهارات در حالی بيان می شود که زندانيان سياسی طی دوسال گذشته در اعتراض به شرايط زندان بارها دست به اعتصاب غذا زده اند، و در يکی از آخرين موارد، هدی صابر فعال ملی مذهبی، جان خود را پس از حدود ۱۰ روز اعتصاب غذا در زندان اوين از دست داد. اکبر محمدی فعال دانشجويی نيز ديگر فعال سياسی بود که پنج سال پيش در حين اعتصاب غذا در اوين درگذشت.
 


عسگر جلاليان، نماينده مجلس شورای اسلامی، روز دوشنبه با انتقاد از روسيه گفت نيروگاه اتمی بوشهر در زمان مقرر آغاز به کار نخواهد کرد. روسيه مجری طرح ساخت و راه اندازی نيروگاه بوشهر است، و افتتاح اين نيروگاه تا کنون چند بار به دلايل مختلف به تعويق افتاده است. آقای جلاليان که عضو کميته نيروگاه بوشهر در مجلس شورای اسلامی است، می گويد اين کميته در جريان بررسی های خود به اين نتيجه رسيده است که نخستين نيروگاه اتمی کشور بر خلاف پيش بينی های قبلی در شهريورماه آغاز به کار نخواهد کرد. به گفته او روسيه در اجرای اين طرح صادق نيست و ايران تاکنون دوبرابر هزينه های راه اندازی را به اين کشور پرداخت کرده است.
 


در اوکراين، قاضی پرونده يوليا تيموشنکو با درخواست وکيل او مبنی بر آزادی نخست وزير پيشين اين کشور از بازداشتگاه پليس مخالفت کرد. خانم تيموشنکو، به اتهام سوء استفاده از قدرت در زمان نخست وزيری و در جريان امضای قرارداد گاز با روسيه در سال ۲۰۰۹، بازداشت شده است. خانم تيموشنکو پس از آن بازداشت شد که روز جمعه قاضی پرونده را «عروسک خيمه شب بازی» رقيب سياسی اش، ويکتور يانوکويچ ناميد. روز دوشنبه هزاران نفر از هواداران خانم تيموشنکو در مقابل دادگاه او تجمع کرده بودند. آمريکا و اتحاديه اروپا نيز از بازداشت او انتقاد کرده اند.
 


پليس بريتانيا بيش از صد نفر را در جريان نا آرامی های روزهای اخير در نقاط مختلف لندن بازداشت کرده است. به گفته پليس، برخی از جوانان طی اعتراضات، به مغازه ها و همچنين ماموران پليس حمله کرده و چند خودرو را به آتش کشيده اند. حدود ۳۵ مامور پليس مجروح شده اند. اين شورش که طی سه دهه گذشته در لندن بی سابقه بوده، پس از آن آغاز شد که يک مرد ۲۹ ساله  بر اثر اشتباه پليس به ضرب گلوله کشته شد.
 


روز دوشنبه لوبسانگ سانگی به عنوان نخست وزير جديد دولت در تبعيد تبت، به جای دالای لاما سوگند ياد کرد. آقای سانگی که ۴۳ سال دارد و فارغ التحصيل رشته حقوق از دانشگاه هاروارد است، تا کنون هرگز در تبت نبوده است. دالای لاما همچنان نقش رهبر معنوی بوداييان را بر عهده خواهد داشت. نخست وزير جديد، در مراسم سوگند خود، وعده داد که خودمختاری هر چه بيشتر تبت را در دستور کار قرار دهد، و اضافه کرد حاضر است هر زمان و هرجا با مقامات چينی در اين باره به گفت و گو بنشيند.
 


يک روز پس از آنکه يورش نيروهای دولتی به شهر ديرالزور در شرق سوريه دست کم ۴۲ کشته بر جای گذاشت، توپخانه‌های ارتش بشار اسد از بامداد دوشنبه به گلوله‌باران اين شهر دست زده‌اند. خبرگزاری‌های بين‌المللی با ذکر اين خبر از قول فعالان سوری افزودند که نيروهای دولتی بامداد دوشنبه به معترضان در شهر شمالی معرةالنُعمان در استان ادلب نيز حمله کرده‌اند. گزارش‌ها هم‌چنين حاکی است که روز دوشنبه صدها نفر در جريان يورش به ديرالزور بازداشت شده و در همين روز در شهر حماه نيز طی يک عمليات ارتش ۱۵۰۰ نفر از ساکنان اين شهر دستگير و زندانی شده‌اند.
 


به گزارش خبرگزاری رويترز پالايشگاه‌های هند در حدود يک ميليارد و چهارصد ميليون دلار از بدهی نفتی خود به ايران را از طريق يکی از بانک های دولتی ترکيه پرداخت کرده است. اين مطلب را خبرگزاری رويترز روز دوشنبه به نقل از «منابعی که از طرح پرداخت اين بدهی‌ها آگاهی دارند» گزارش کرد. هند که سومين اقتصاد بزرگ آسياست پيش از اين روزانه ۴۰۰ هزار بشکه نفت از ايران وارد می‌کرد، اما تحريم های آمريکا باعث شد تا مشکلاتی در پرداخت های نفتی هند به ايران به وجود آيد.
 


«اينجا محل کنسولگری ايران در مزار شريف است، من محمود صارمی، خبرنگار ايرنا هستم؛ طالبان چند ساعت پيش وارد مزار شريف شدند. مزار شريف به دست طالبان سقوط کرد، عده‌ای از نيروهای طالبان در محوطه کنسولگری ايران ديده می شوند. به من بگوييد چه وظيفه ای ...«اينجا محل کنسولگری ايران در مزار شريف است، من محمود صارمی، خبرنگار ايرنا هستم؛ طالبان چند ساعت پيش وارد مزار شريف شدند. مزار شريف به دست طالبان سقوط کرد، عده‌ای از نيروهای طالبان در محوطه کنسولگری ايران ديده می شوند. به من بگوييد چه وظيفه ای ...» اين آخرين خبری بود که محمود صارمی، مسؤول دفتر خبر گزاری جمهوری اسلامی در مزار شريف افعانستان، در روز ۱۷ مرداد ۱۳۷۷ مخابره کرد. او بلافاصله همراه با چند تن ديگر از کارکنان کنسولگری جمهوری اسلامی ايران در آن شهر کشته شد. جمهوری اسلامی ايران از آن هنگام گروه طالبان را مسئول اين کشتار دانسته است. پس از اين رويداد، به پيشنهاد انجمن صنفی روزنامه نگاران ايران، با استقبال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ودولت محمد خاتمی و با تصويب شورای فرهنگ عمومی، روز ۱۷ مرداد به عنوان روز خبرنگار ناميده شد. از آن هنگام تاکنون، مقام های جمهوری اسلامی ايران با فرا رسيدن روز ۱۷ مرداد، سخنانی را در بزرگداشت مقام روزنامه نگار می گويند و يا مراسمی برگزار می کنند. از جمله، محمود احمدی نژاد، رييس جمهوری اسلامی ايران روز يکشنبه گفت که خبرنگاران حرمت انسان و انديشه و قلم را پاس می‌دارند و زندگی خود را در راه رساندن پيام‌های آزادی بخش و اخبار احياگر انسان فدا می‌کنند. از سوی ديگر نيز محمدجعفرمحمدزاده، معاون مطبوعاتی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، روز دوشنبه گفت: اين وزارت خانه برای حل مشکلات معيشتی و تامين امنيت شغلی خبرنگاران تلاش می‌کند. همچنين محمد حسن صالحی مرام، معاون ارتباطات و اطلاع ‌رسانی دفتر رييس‌جمهور، از نهايی شدن گردشکار مربوط به وعده رييس‌جمهور مبنی بر اعطای وام ۳۰ ميليون تومانی ساخت مسکن به خبرنگاران خبر داد. در اين ميان، رضا معينی، مسئول بخش ايران، افغانستان و تاجيکستان گزارشگران بدون مرز، در گفت و گو با راديو فردا، شرايط خبرنگاران در ايران را از زاويه ای ديگر بررسی می کند و می گويد:«ايران از جمله سه کشوری است که زندان بزرگ روزنامه نگاران به شمار می روند.» وی می افزايد:«هم اکنون در ايران ۲۶ روزنامه نگار و ۱۶ وب نگار زندانی هستند. اين تعداد که در زندان به سر می برند، بازمانده بخش عمده ای از روزنامه نگاران ايران، يعنی بيش از ۲۵۰ روزنامه نگار هستند که پس از انتخابات رياست جمهوری سال ۸۸ بازداشت شدند.» در اين ميان، علی مزروعی، رييس انجمن صنفی روزنامه نگاران ايران، در يادداشتی در وبسايت ندای سبز آزادی نوشت: از زمان روی کارآمدن دولت احمدی نژاد، حاکميت تلاش فراوانی کرده است تا با مصادره روز خبرنگار و برگزاری مراسم های تشريفاتی، وضعيت اسف باری که دامنگير فعاليت های رسانه ای و روزنامه نگاران ايران کرده است را  پرده پوشی کند . وی اشاره کرد که تنها پس از انتخابات رياست جمهوری سال ۸۸ ، بيش از ۱۳۰ روزنامه نگار بازداشت و زندانی و به سال ها جس و محروميت از فعاليت های مطبوعاتی محکوم شده اند. از جمله اين روزنامه نگاران احمد زيدآبادی، عيسی سحرخيز، مسعود باستانی، کيوان صميمی، بهمن احمدی امويی، مهدی محموديان، ابوالفضل عابدينی، علی مليحی و سعيد متين پور هستند. هنگامه شهيدی، سيامک قادری، مسعود لواسانی، احسان محرابی، نادر کريمی جونی  و محمد داوری از ديگر خبرنگارانی هستند که در اين مدت بازداشت و زندانی شده اند. مسيح علی نژاد، روزنامه نگار در بريتانيا، که در مورد روزنامه نگاران و خبرنگاران بازداشت شده پس از انتخابات گزارشی تهيه کرد که در «سی ان ان ای ریپورت» منتشر شد، به راديو فردا می گويد:«پس از انتخابات مخدوش رياست جمهوری در سال ۸۸، شمار زيادی از روزنامه نگاران و فعالان رسانه ای بازداشت شدند که تعداد آنان در گزارشم که خيلی دقيق نيست، ۱۰۸ نفر است. برخی از آنان به قيد وثيقه آزادند و برخی ديگر بدون دريافت مرخصی همچنان در زندانند.» او ضمن اشاره به اين موضوع که شماری از روزنامه نگاران نيز ايران را ترک کرده اند، اضافه می کند:«يکی از روزنامه نگاران نيز به نام عليرضا افتخاری در جريان راهپيمايی ۲۵ خرداد کشته شد که پرونده او در سازمان گزارشگران بدون مرز باز است.» خانم علی نژاد فشار بر روی روزنامه نگاران و فعالان رسانه ای را تا اندازه ای زياد دانست که به گفته او، وکلای مدافعشان نيز مورد بازخواست قرار گرفته و برخی از آنها نيز بازداشت شده اند.» پيش از اين نيز و در سه دهه گذشته، خبرنگاران و روزنامه نگاران بسياری احضار و بازداشت شده اند. همچنين می توان به درگذشت رحمان هاتفی و سيامک پورزند در دوره حکومت جمهوری اسلامی ايران اشاره کرد که روايت های گوناگونی در مورد جان باختن آنها وجود دارد. در همين حال، به نوشته علی مزروعی، رييس انجمن صنفی روزنامه نگاران ايران، در دو سال اخير، بيش از ۱۰ روزنامه مستقل و آزاد اصلاح طلب تعطيل يا توقيف شده اند. پيشتر و در سه دهه گذشته شمار بسيار زيادی از روزنامه ها و نشريه های منتقد و يا اصلاح طلب در ايران توقيف شده و دهها روزنامه نگار مجبور به خروج از ايران شده اند.
 


بيست سال از قتل خونبار شاپور بختيار آخرين نخست وزير نظام پيشين ايران و رجل بحث برانگيز طيف «مليون ايران» می گذرد. قتل او و پيشکار جوانش سروش کتيبه چنان خشونتبار، مهيب و غافلگيرکننده بود که تا مدتی پس از اين رويداد راسانه ها دادگاه علی وکيلی راد (يکی از سه متهم و سپس محکوم بازداشت شده) ، تحقيق بر روی شيوه عملکرد نهادهای اطلاعاتی ايران و چگونگی عمليات گروه اعزامی در کانون توجه رسانه ها بود . علاوه بر اين در اين بيست سال عموم علاقمندان به رويدادهای معاصر بيشتر به ۳۷ روزی توجه نشان داده اند که شاپور بختيار در روزهای ناآرام پيش از انقلاب ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ نخست وزير ايران بود. بيست سال از قتل خونبار شاپور بختيار آخرين نخست وزير نظام پيشين ايران و رجل بحث برانگيز طيف «مليون ايران» می گذرد.   قتل او و پيشکار جوانش سروش کتيبه چنان خشونتبار، مهيب و غافلگيرکننده بود که تا مدتی پس از اين رويداد راسانه ها دادگاه علی وکيلی راد (يکی از سه متهم و سپس محکوم بازداشت شده) ، تحقيق بر روی شيوه عملکرد نهادهای اطلاعاتی ايران و چگونگی عمليات گروه اعزامی در کانون توجه رسانه ها بود .   علاوه بر اين در اين بيست سال عموم علاقمندان به رويدادهای معاصر بيشتر به ۳۷ روزی توجه نشان داده اند که شاپور بختيار در روزهای ناآرام پيش از انقلاب ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ نخست وزير ايران بود؛ ۳۷ روزی که در آن شاپور بختيار درباره جايگزينی يک ديکتاتوری با ديکتاتوری ديگر و شکل گيری آنچه «ديکتاتوری نعلين» می ناميد، هشدار داد.   اما کارنامه سياسی شاپور بختيار شامی بيش از چهار دهه فعاليت است.   عضويت در «حزب ايران» در دوران جوانی، پيوستان به جبهه ملی ايران و حاميان دولت محمد مصدق در سالهای ۱۳۲۹ تا ۱۳۳۲، مخالفت با دولت علی امينی در سالهای ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۱، چند دوره حبس در ۲۵ سال پايانی نظام سابق و ادامه مبارزه با جمهوری اسلامی ايران پس از تبعيد به پاريس از جمله سرفصلهای ديگر کارنامه سياسی شاپور بختيار است. همايون کاتوزيان مورخ و استاد بخش خاورميانه شناسی دانشگاه اکسفورد به پرسشهايی درباره بيش از چهل سال  تلاش سياسی شاپور بختيار پاسخ داده است.   آقای کاتوزيان،‌ سابقه فعاليت شاپور بختيار بر می گردد به عضويت در حزب ايران؛ يکی از احزابی که بعد از تشکيل جبهه ملی در سال ۱۳۲۹ در اين جبهه جای گرفت. برای بررسی کارنامه سياسی شاپور بختيار بد نيست از گرايش های درونی جبهه ملی شروع کنيم. معروف است که در جبهه ملی در کنار محمد مصدق، مظهر و رهبر نهضت ملی ايران که از رجال بازمانده دوران جنبش مشروطه بود، هم فعالان قديمی بودند و هم جريان های جديد اعم از ملی، دموکرات، ليبرال، ناسيوناليست و سوسياليست و دست آخر ملی مذهبی. حزب ايران که بعدها شاپور بختيار چهره شاخص و دبير کل آن شد از چه ويژگی های فکری و برنامه ای برخوردار بود؟ همايون کاتوزيان: حزب ايران پيش از جبهه ملی تشکيل شد. در اوايل دهه ۱۳۲۰ در دوره مجلس چهاردهم. و اين حزب اصولا تشکيل شده بود از افرادی که بيشترشان در فرنگ و به خصوص فرانسه درس خوانده بودند دکترا گرفته بودند و نسبتا جوان بودند. مثلا بين ۳۵ تا ۴۵ سال داشتند و چندتايشان هم مثل الهيار صالح که سابقه بيشتری داشتند از کارمندان صالح دولت بودند و خوشنام بودند. گفت و گو با همایون کاتوزیان درباره سوابق و فعالیت های سیاسی آخرین نخست وزیر رژیم سلطنتی اين سازمان از چنين گروهی تشکيل شد که به اصطلاح اگر بخواهيم به گذشته بنگريم می شود گفت که تقريبا يک حزب تکنوکراتيک بود. بيشترشان يا دکتر حقوق بودند يا مهندس بودند. مثل دکتر کريم سنجابی که دکتر حقوق بود و مهندس احمد زيرک زاده و مهندس کاظم حسيبی و مهندس عليقلی  بيانی، همينطور مهندس فريور؛ يک چنين گروهی بودند. نخبگان درس خوانده در فرنگ بودند که چنانچه گفتم بيشتر در رشته های فنی بودند ولی خوب در حقوق و رشته های مشابه هم بودند که دکتر بختيار يکی ازاين عده بود. اين سازمان در زمان تشکيل جبهه ملی به جبهه ملی پيوست و سرانش جزو سران جبهه ملی شدند. هم در مجلس شورای ملی نماينده شدند- به خصوص در انتخاباتی که زمان مصدق شد مجلس هفدهم-  و هم در هيات دولت پست های دولتی گرفتند و پست های پايين تر از وزارت هم گرفتند. دکتر بختيار وقتی از فرنگ برگشته بود رفته بود وزارت کار و آنجا کارمند شده بود و مدتی هم خوزستان بود. به نظرم رييس اداره کار بود در ۱۳۲۶ و ۲۷ و آن وقت ها. بعد دوباره برگشته بود تهران همان وزارت کار و زمان دکتر مصدق معاون وزارت کار شد. در ميان رهبران حزب ايران جايگاه و خصوصيت شاپور بختیار چگونه بود؟ شاپور بختيار به نسبت آنها جوانتر بود. البته گفتم آنها همه يک سن و سال نبودند و ليکن به نسبت آنهای ديگر در ميان کسانی که به رهبری حزب ايران نزديک بودند شاپور بختيار سنش کمتر بود و در آن زمان در رديف دوم رهبری حزب ايران قرار می گرفت. يعنی بختيار در زمان مصدق چهره شناخته ای نبود، آن چنان که مثلا مهندس حسيبی،‌ مهندس زيرک زاده يا دکتر سنجابی يا الهيار صالح بودند. پيش از آغاز دوران نخست وزيری علی امينی در فاصله سال های ۳۹ تا ۴۱ اعتراض گسترده ای شکل گرفت در بهمن ۱۳۳۹ در دانشگاه تهران، که به تحصن وسيع دانشجويان فعال با خواست های سياسی منجر شد؛ و جبهه ملی شاپور بختيار را مامور کرد که به دانشگاه تهران برود و از دانشجويان بخواهد به تحصن خود پايان دهند با اين وعده که پليس، وقت خروج دانشجويان از دانشگاه به آنها حمله نمی کند. اما چنين نشد و این سبب گله مندی آن عده از دانشجويان شد. ماجرا چه بود، دانشجويان چه نتيجه ای می خواستند بگيرند از اين تحصن و چرا برای اين دسته از دانشجويان ادامه تحصن مهم بود؟ اين موضوع مربوط می شود به پيش از نخست وزير شدن امينی در زمانی که انتخابات مجلس بيستم در جريان بود و دولت در شهرستان ها دخالت کرده بود و هر کسی را که خودشان می خواستند به عنوان نماينده انتخاب کرده بودند. در تهران چون به اصطلاح آگاهی های بيشتری بود و بعد هم از نظر سازمانی بازار و دانشگاه بودند،‌ مقاومت بيشتری وجود داشت، در نتيجه سران جبهه ملی به  عنوان اعتراض به دخالت دولت در انتخابات، به خصوص انتخابات تهران، در مجلس سنا بست نشستند. چون مجلس شورا که وجود نداشت.  فقط آقای دکتر سنجابی و دکتر بختيار را گذاشتند در خارج از سنا باشند که بتوانند اموری را که از طرف جبهه ملی پیش می آید را اداره کنند. بختيار جزو کسانی بود که طبعا با عملی که کرد معتقد به انتقال منظم قدرت بود. دکتر غلامحسين صديقی اين موضوع را بررسی کرد. او هم اعتقاد داشت به انتقال منظم قدرت ولی شاه شرايط او را نپذيرفت و در نتيجه او کنار رفت. نه اين که نخواست بکند. بختيار حاضر شد که اين کار را انجام دهد و به اين دليل نخست وزيری را پذيرفت. همایون کاتوزیان دانشجويان هم به تاسی از سران جبهه ملی که در مجلس سنا بست نشسته بودند در دانشکده ادبيات بست نشستند. با همان خواسته ها. اساسا خواست آزادی انتخابات. دکتر بختيار - مسوول جبهه ملی در دانشگاه - به تصميم خودش رفت و به دانشجويان گفت که خيلی خوب شما تظاهرات تان را کرديد و حالا بلند شوید و برويد. اين سبب اختلاف شد به خاطر اين که يک عده می گفتند نه، ما بايد اين جا بمانيم تا اين که دولت يک ضمانت هايی به ما بدهد برای آزادی انتخابات. در آن موقع دولت خيلی ضعيف بود و اگر دانشجويان و سران جبهه ملی به تحصن شان ادامه می دادند ممکن بود که نتايج نسبتا مناسبی بگيرند برای برنامه خود. بعد از ۲۸ مرداد اولين فرصتی که مليون دوباره سر برآوردند در دوران نخست وزيری علی امينی بود در سال های ۳۹ تا ۴۱. در جبهه ملی این اختلاف نظر بود که مانند دوران نخست وزيری محمد مصدق جبهه ملی بايد مرکب از احزاب و تشکیلات باقی بماند يا اين که عضویت بايد فردی باشد. شاپور بختيار معتقد به عضويت فردی بود. چرا اين بحث در آن زمان آن قدر مهم بود؟ اصولا حزب ايرانی ها در آن زمان طرفدار عضويت فردی بودند. منطقی که دکتر محمدعلی خنجی به کار می برد (با وجودی) که حزب ايرانی نبود ولی طرفدار عضويت فردی بود و نفوذ زيادی داشت در شورای جبهه ملی، اين بود که زمان مصدق به علت اين که يک سازمان واحد منسجم وجود نداشت اين بزرگترين دليلی بود که نهضت ملی شکست خورد؛ بنابراين الان بايد يک سازمان بزرگ منسجم به وجود بياوريم و بنابراين نبايد جبهه ملی مرکب از اعضا و در عين حال احزاب باشد. البته چنين سازمانی که به وجود نياوردند هيچ، اصلا جبهه ملی تبديل به يک سازمان سياسی به معنای عادی کلمه هم نشد. ولی کسانی که مخالف اين نظر بودند- عضويت فردی - اعتقاد داشتند که اساسا دليل اينها اين است که ديگران را در خارج نگاه دارند. يعنی آنها معتقد بودند که حزب ايران به اضافه آدم هايی مثل دکتر خنجی و ديگران می خواهند خودشان مسلط باشند در جبهه ملی و به خصوص می خواهند نهضت آزادی ايران- سازمانی که مهندس بازرگان اولين رهبرش بود- را در خارج نگاه دارند و جامعه سوسياليست ها را که خليل ملکی رهبرش بود. این مخالفان - دست کم جامعه سوسياليست ها و نهضت آزادی- نظرشان اين بود که اين نظر اساسا برای اين ايجاد شده و به کار برده شده که ديگران را از جبهه ملی بيرون نگاه دارند و نفوذ و نقش شان را انکار کنند. در همين دوران اختلاف نظر ديگری هم در درون جبهه ملی مطرح بود و آن هم بر سر نحوه برخورد با دولت علی امينی بود. جامعه سوسياليست ها و نهضت آزادی معتقد بودند که تضعيف دولت امينی به نفع شاه (است و) به سود جبهه ملی و گشايش بيشتر فضای سياسی نيست، اما افراد متمایل به حزب ايران از جمله شاپور بختيار نتيجه ديگری گرفته بودند از مباحث در اين باره. مستندات دو طرف برای سمت گيری شان چه بود؟ جامعه سوسياليست ها و نهضت آزادی شرايط موجود را تحلیل می کردند و روی دو نکته تاکید داشتند. يکی اينکه، دکتر علی امينی سياستمداری بود مستقل و با شخصيت؛ يعنی جزو آن سياستمدارانی نبود که هر چه شاه می گفت بپذيرد. به قول يکی شان، «غلام خانه زاد» باشد. برای آنها این مسئله اهميت داشت و می گفتند اين آدمی است مستقل و اين که می خواهد سعی کند قدرت شاه را تا حدودی محدود کند و اين از نظر جامعه سوسياليست ها و نهضت آزادی امر مهمی بود. در نتيجه يک آزادی  هايی هم داده بود. ولی گذشته از آن دولت امينی يک برنامه اصلاحاتی داشت که حتی جبهه ملی هم نداشت. اينها می گفتند بگذاريد اين بيايد يک مقدار اصلاحات کند تا بعد از آن ما خودمان را آماده کنيم: ما که نهضت ملی باشيم و همه ملی ها خودمان را آماده کنيم برای اين که وقتی امينی رفت ما جانشين اش شويم. در حالی که اگر ما الان امينی را بی حساب بکوبيم، و در واقع کمک کنيم به زمينداران و شاه و غيره –  تمام دشمنانش - که او را از کار بياندازيم که خوب بعد از آن که ما نمی آييم. يک آدمی بهتر از امينی نمی آيد. بعد از آن، شاه قدرت را قبضه می کند. اين منطق اينها بود و همين طور هم شد. آن طرف من تا حالا نديده ام که منطقی به کار برده باشد. يعنی من از اين نظر می گويم که آدم بايد منطق هر دو طرف را نگاه کند. من تا حالا جايی نخوانده ام و نديده ام که چه در گذشته دور و چه در گذشته نزديک، جبهه ملی استدلال کرده باشد که به چه دليل بايد امينی را می کوبيد. البته منهای اين که وی را «عاقد قرارداد کنسرسيوم» می خواندند و می گفتند دروغ می گويد، اصلاحات ارضی نخواهد کرد. گو اين که بعضی از خودشان هم با اصلاحات ارضی مخالف بودند. پرسش دیگر من درباره دورانی است که شاپور بختيار بیشتر به خاطر آن در ميان عموم شناخته شده است یعنی دوران نخست وزيری ۳۷ روزه وی. اين پرسش مطرح است که شاپور بختیار بر اساس چه محاسبه ای چنين پيشنهادی را پذيرفت، در حالی که مثلا غلامحسين صديقی دیگر رهبر ملی و جبهه ملی نپذيرفت؟ در آن موقع سه اتفاق ممکن بود بيافتد. يعنی کسانی که فکر می کردند می توانند تشخيص دهند، سه اتفاق ممکن است بيافتد. يا يک کودتای نظامی شود توام با يک کشتار وسيع. يا فروپاشی بی نظم و ترتيب رژيم شود و آشوب و برادر کشی چنان که اتفاق افتاد و يا قدرت به طور منظم منتقل شود به جريان های مخالف دولت. بختيار جزو کسانی بود که طبعا با عملی که کرد معتقد به انتقال منظم قدرت بود. دکتر غلامحسين صديقی اين موضوع را بررسی کرد. او هم اعتقاد داشت به انتقال منظم قدرت ولی شاه شرايط او را نپذيرفت و در نتيجه او کنار رفت. نه اين که نخواست بکند. بختيار حاضر شد که اين کار را انجام دهد و به اين دليل نخست وزيری را پذيرفت. صحبت می شود که غلامحسين صديقی در شرايطی اين امر را می پذيرفت که شاه از ايران خارج نشود. در صورتی که يکی از شرايط شاپور بختيار اين بود که شاه از مملکت خارج شود و او نخست وزيری را با اين شرط بپذيرد. مبنای اين اختلاف نظر چه بود؟ دکتر صديقی به شاه گفت که او حاضر است نخست وزير شود به شرط اين که شاه در ايران بماند ولی هيچ گونه دخالتی در امور اداری و نظامی نکند. شاه اين را نپذيرفت برای  اينکه معنايش برای او اين بود که او ديگر محلی از اعراب ندارد. يعنی اين که اگر توی مملکت باشد و حق نداشته باشد و قدرت نداشته باشد که مثلا به ارتش رياست کند و به فرماندهان ارتش امر و نهی کند بنابر اين او ديگر اقتدار ندارد. در حالی که رفتن از ايران معنی اش اين نبود. شاه در ظاهر گفت من دارم می روم تعطيلات چون مدت زيادی است تعطيلات نرفته ام و از ايران رفت. موضع غلامحسين صديقی در برابر دولت شاپور بختيار چه بود؟ تا آنجا که می دانم غلامحسين صديقی اعلاميه ای در مورد دولت بختيار صادر نکرد و  نظری در ملاء عام ابراز نکرد. توجه داشته باشيد که آن موقع صديقی عضو جبهه ملی نبود. پيش ترها بود. بعدها هم پس از پيروزی انقلاب يکی دو سه ماهی بعد به خواهش سران جبهه ملی باز به آنها پيوست. ولی در زمانی که ما داريم از آن صحبت می کنيم غلامحسين صديقی عضو سازمان جبهه ملی نبود. چرا وقتی شاپور بختيار پيشنهاد نخست وزيری را پذيرفت برای سران ديگر جبهه ملی اين قدر سنگين بود، به طوری که نه تنها حمايتی از دولت بختيار نکردند بلکه هر چه توانستند در تضعيفش کوشيدند؟ مبنای اين محاسبه چه بود؟ به نظر من این قضیه دوتا وجه داشت. يک وجه اصلی اش بود که بختيار پايگاه اجتماعی نداشت. يعنی اين که تمام توده های ملت ايران از طبقات گوناگون طرفدار «اين برود هر چه می خواهد بشود» بودند. يعنی طرفدار شعار فروپاشی بی نظم و ترتيب. و در نتيجه جبهه ملی هم که سازمان نسبتا کوچکی بود و آن زمان جزء  پرقدرت ترين سازمان های جريان انقلاب نبود، دنباله رو اينها شد. اين به نظر من عامل اصلی بود. ولی استدلال سازمانی جبهه ملی اين بود که شاپور بختيار که عضو جبهه ملی بود، نه تنها عضو که معاون جبهه ملی بود بدون اطلاع و مشورت با آنها رفت يک پست سياسی قبول کرد. در نتيجه او را از سازمان شان اخراج کردند. در خارج از کشور همان موقع تعداد انگشت شماری از فعالان سياسی ديگر مثل خود شما، امير پيشداد، مولود خانلری، منوچهر رسا، منوچهر صفا در نامه های سرگشاده به رهبران و فعالان سياسی از يک طرف به راديکاليسم  انقلابی ايراد گرفتيد و پيامدهايش را بر شمرديد و از طرف ديگر فاصله تان را هم از دولت شاپور بختيار و هم از اسلام گراها و لنينيست ها حفظ کرديد. هم اين عده از امضا کنندگان و هم شاپور بختيار بر خلاف جريان حرکت می کردند. اما تمايز ميان دولت شاپور بختيار و ديگر منتقدان موج انقلابی چه بود؟ اين را توجه داشته باشيد که ما چند تا بيانيه داديم. ولی در مورد نخست وزيری دکتر بختيار بيانيه ای صادر نکرديم و هيچ نوشته ای را امضا نکرديم اعم از هواداری و مخالفت. ما اعتقاد داشتيم که اين انتقال منظم قدرت که به آن اعتقاد داشتيم بايد جوری انجام بگيرد که عملی باشد. يعنی اينکه دولتی که تشکيل می شود يک پايگاه اجتماعی داشته باشد. يا به عبارت ديگر بخشی از انقلابيون بپذيرند که اين کار انجام شود يعنی آن دولت را بپذيرند. در مورد دکتر بختيار نپذيرفتند. (ترور) وقتی اتفاق افتاد که بختيار در عمل نيرويی نبود. گذشته از اين که ترور کردن و آدم کشتن اصلا محکوم و غلط است،‌ حرف من اين است که از نظر من حتی کسانی که اين کار را کردند برای خودشان هم لزومی نداشت  که اين کار را بکنند، که به آن صورت سر شاپور بختيار را ببرند. شما توجه داشته باشيد که بعد از سقوط رژيم (سلطنتی) و اعلام جمهوری اسلامی، ۹۸.۲ درصد ملت ايران به جمهوری اسلامی رای دادند. خوب اين پايگاه اجتماعی کسانی بود که می گفتند اين برود هر که می خواهد بشود بشود. در مقابل، آن ۱.۸ درصد هم تازه همه شان مخالف انقلاب نبودند. بلکه مثلا مخالف حکومت اسلامی بودند که به جمهوری اسلامی رای ندهند. منظورم اين است که در چنين شرايطی اشکال موقعيت شاپور بختيار اين بود که او حکومتی به وجهه شخص خودش تشکيل داده بود. پايش روی هيچ مرکز و سازمانی و گروه يا جريانی در داخل ملت نبود. اين ضعف بزرگ حکومتش بود و دليل سقوطش هم همين بود. بپردازيم به بررسی دوران فعاليت شاپور بختيار در خارج از ايران و دوران تبعيد و سوء قصد اول به جان او که ناکام ماند، و تشکيل نهضت مقاومت ملی ايران. ويژگی اين دوره فعاليت سياسی شاپور بختيار چه بود؟ اين بعد از ۲۲ بهمن و يک سال، يک سال و نيم بعد از گروگانگيری بود. چون وقتی گروگانگيری ديپلمات های آمريکايی در تهران شد،‌ بعد از مدتی جو تغيير کرد و خيلی از آنهايی که رفته بودند جلوی سفارت آمريکا به نفع گروگان گیری تظاهرات می کردند، خود آنها شروع کردند به پشيمان شدن. و اولين بار بود که موجی خيلی کوچک به مخالفت با نتايج انقلاب پديد آمد که بيشترش در خارج متجلی می شد، در بين مهاجران ايرانی اعم از کسانی که وابسته به رژيم سابق بودند يا کسانی که در همان اوايل در جمهوری اسلامی بر اثر برخوردهايی که پيش آمده بود ناچار کشور را ترک کرده بودند. يک چنين وضعيتی وجود داشت و در چنين شرايطی، شاپور بختيار و چند نفر از دوستانش نهضت مقاومت ملی را تشکيل دادند. تاسيس راديو در عراق و ارتباطاتی از اين نوع در دوران جنگ هشت ساله ايران و عراق که اسلام گراها البته اما چپگراها و ملی مذهبی ها و بقيه مليون عموما با آن مخالف بودند چه هزينه و فايده ای برای شاپور بختيار داشت؟ شاپور بختيار تنها رهبر سياسی مخالف در خارج از ايران نبود که بر روی چنين کمک هايی حساب می کرد. خوب مجاهدين خلق اصلا در عراق ارتش تشکيل دادند. احمد مدنی از ديگر چهره های طيف مليون از آمريکا کمک دريافت کرد. البته کمک های مشابهی به علی امينی و منوچهر گنجی رهبر سازمان درفش کاويانی هم صورت می گرفت. در مورد شاپور بختيار من می توانم بگويم که او با داشتن يک فرستنده راديويی در عراق سود زيادی از اين کار نبرد. چون ديگران ممکن بود با تماس هايی که گرفتند و کارهايی که کردند به نحوی جزو محاسبات خودشان به نفع خودشان حساب کرده باشند. ولی مساله فرستنده از بغداد به ايران آن قدر به فعاليت سازمان بختيار کمک نمی کرد که اثر منفی چنين چيزی يعنی داشتن راديو در آنجا را توجیه کند. همانطور که شما گفتيد به خاطر اين که صدام حسين با ايران در حال جنگ بود و موضوع هم فقط جمهوری اسلامی نبود. برای اينکه همانطور که می دانيد می رفتند و با موشک مناطق مسکونی تهران و شهرهای بزرگ ديگر را می زدند و يک جوری و یک نحوی تمام مردم درگير شدند در جنگ. در اين شرايط خوب البته يک چنين اقدامی اثرش زياد مثبت نبود. و بالاخره درباره پايان کار؟ شاپور بختيار و دوستانش فعاليت شان را ادامه دادند. البته اول خيلی گسترده بود. بعد سازمان شان را پيشرفت دادند. به هرحال فعاليت هايی می کردند تا اين که چنانچه می دانيد يکی از کسانی که خيلی به او نزديک بود و بعد کشف شد که مامور اطلاعات ايران بوده، ترتيبی داد که با دو نفر ديگر در منزلی که او در پاريس داشت و ازش محافظت می شد بختيار را ترور کنند. اين قضيه وقتی اتفاق افتاد که بختيار در عمل نيرويی نبود. گذشته از اين که ترور کردن و آدم کشتن اصلا محکوم و غلط است،‌ حرف من اين است که از نظر من حتی کسانی که اين کار را کردند برای خودشان هم لزومی نداشت  که اين کار را بکنند، که به آن صورت سر شاپور بختيار را ببرند.
 


تیم ملی کشتی آزاد نوجوان ایران پس از چهار سال ناکامی در کسب جام قهرمانی آسیا، این بار با سرمربی‌گری محمد طلایی روی سکوی نخست ایستاد و با ۵ مدال طلا، ۲ نقره و ۲ برنز، به مقام قهرمانی رسید.تیم ملی کشتی آزاد نوجوان ایران پس از چهار سال ناکامی در کسب جام قهرمانی آسیا، این بار با سرمربی‌گری محمد طلایی روی سکوی نخست ایستاد. در پایان رقابت‌های قهرمانی آسیا به میزبانی تایلند، ایران با ۵ مدال طلا، ۲ نقره و ۲ برنز، با کسب ۹۰ امتیاز به مقام قهرمانی رسید و هندوستان، قزاقستان، ازبکستان، تاجیکستان، قرقیزستان و ژاپن در رده‌های بعدی قرار گرفتند. محمد طلایی سرمربی تیم ملی نوجوانان ایران، قهرمان سال ۱۹۹۷ جهان در کراسنویارسک است. طلایی در آن مسابقات بر سرافیم بارزاکوف از بلغارستان غلبه کرد و در فینال، رامیل اسلاموف از روسیه را شکست داد. او همچنین مدال نقره مسابقات جهانی ۱۹۹۴ استانبول را با شکست مقابل الخاندرو پوئترو از کوبا و مدال برنز مسابقات جهانی ۲۰۰۲ در تهران را نیز در اختیار دارد. محمد طلایی سرمربی تیم ملی نوجوانان ایران طلایی به خاطر سال‌ها عضویت در تیم ملی، بین کشتی‌گیران ایرانی با لقب کاپیتان شناخته می‌شود، سال گذشته در تیم ملی نوجوانان، جایگزین غدیر نخودچی شد. او سابقه حضور در المپیک‌های آتلانتا و سیدنی را دارد و در رقابت‌های جهانی آتلانتا و نیویورک نیز شرکت کرده است. طلایی پیش از هدایت تیم ملی نوجوانان، سابقه سرمربی‌گری در لیگ بر‌تر ایران و هدایت تیم نفت تهران را هم داشت. نوجوانان طلایی ایران در وزن ۴۲ کیلوگرم، صابر خانجانی از ایران با برتری مقابل هانگ سونگ کیم از کره شمالی روی سکوی نخست ایستاد. پیمان یاراحمدی در ۵۸ کیلو با ضربه فنی از سد حریف سنگاپوری‌اش گذشت. سپس حریف ازبکستانی را هم ضربه فنی کرد. در دور سوم به مصاف کشتی‌گیر تاجیکستانی رفت و ۹-۰ به پیروزی رسید. او در دیدار پایانی حریف هندوستانی خود را مغلوب کرد و به مدال طلا دست یافت. در ۷۶ کیلو علیرضا کریمی دور اول، نماینده سوریه را شکست داد. سپس رقیب اهل هندوستان را پشت سر گذاشت. در دور سوم مقابل نماینده ازبکستان با ضربه فنی به پیروزی رسید. او در مسابقه پایانی نیز کشتی‌گیر قزاقستانی را در تایم اول با ضربه فنی شکست داد تا با اقتدار قهرمان شود.   حاتم علی اکبرزاده در ۸۵ کیلو دور اول به مصاف حریف تایلندی رفت و با ضربه فنی پیروز شد. سپس با همین نتیجه نماینده قزاقستان را پشت سر گذاشت. در مرحله نیمه نهایی حریف ازبکستانی را هم ضربه فنی کرد. در دیدار فینال مقابل حریف مغولستانی با حساب ۱۳-۳ به پیروزی رسید و صاحب گردن آویز طلا شد. در ۱۰۰ کیلو پدرام جمشیدی مقابل حریفی از عراق ۱۲-۰ به پیروزی رسید. سپس بر کشتی‌گیر هندوستان غلبه کرد. نکته جالب توجه در این دیدار اعتراض هندی‌ها بود که پس از ۱۰ دقیقه بررسی هیئت ژوری، برتری کشتی‌گیر ایرانی تأیید شد. جمشیدی در فینال مقابل کشتی‌گیر تاجیکستانی به برتری رسید و صاحب مدال طلا شد. نتایج سایر کشتی‌گیران در ۵۴ کیلو ایمان صادقی نقره گرفت. اما فدراسیون کشتی ایران معتقد است حریف فینالیست او از هندوستان، صغر سنی و بزرگسال بود! این کشتی‌گیر همچنین حاضر به انجام تست دوپینگ نبود، ولی با اصرار مسئولین تیمش مجبور شد در تست شرکت کند. در ۶۳ کیلو مهران بابایی در فینال به نماینده قزاقستان باخت و نقره گرفت. تنها نماینده بی‌مدال ایران، محمد عظیمی در ۶۹ کیلو بود که از رفتن به روی سکو بازماند و پنجم شد. یونس سرمستی در ۴۶ کیلو، آزادکار کره جنوبی را ضربه فنی کرد اما در دور دوم به حریف قزاقستانی‌اش باخت. اما در گروه بازنده‌ها حریف اماراتی را ضربه فنی کرد. سپس کشتی‌گیر ژاپنی را شکست داد و صاحب مدال برنز شد. حسن یزدانی در ۵۰ کیلوگرم نیز به زعم فدراسیون کشتی ایران؛ مغلوب حریف صغر سنی و بزرگسال هندوستانی خود شد. یزدانی اما در پایان به مدال برنز این وزن دست یافت.
 


پالایشگاه‌های هند در حدود ۱٫۴۳ میلیارد دلار از بدهی نفتی خود به ایران را از طریق بانک دولتی «هالک‌بانکاسی» (بانک خلق) ترکیه پرداخت کرده و امیدوارند ظرف چند روز آینده بدهی‌هایی نفتی که سررسیدشان نزدیک شده را با ایران تسویه حساب کنند.پالایشگاه‌های هند در حدود ۱٫۴۳ میلیارد دلار از بدهی نفتی خود به ایران را از طریق بانک دولتی «هالک‌بانکاسی» (بانک خلق) ترکیه پرداخت کرده و امیدوارند ظرف چند روز آینده بدهی‌هایی نفتی که سررسیدشان نزدیک شده را با ایران تسویه حساب کنند. این مطلب را خبرگزاری رویترز روز دوشنبه به نقل از «منابعی که از طرح پرداخت این بدهی‌ها آگاهی دارند» گزارش کرد. هند که سومین اقتصاد بزرگ آسیا است پیش از این روزانه ۴۰۰ هزار بشکه نفت از ایران وارد می‌کرد اما اقدام بانک مرکزی هند که در پایان سال ۲۰۱۰ تحت فشار آمریکا تجارت از طریق واسطه معاملاتی ایران و هند را ممنوع اعلام کرد باعث جمع شدن ۵ میلیارد دلار بدهی در این داوستد شد. این منبع به رویترز گفته‌است ایران که صادرات ماه اوت نفت به هند را به خاطر مشکلات پرداخت، متوقف کرده‌است، با وجود تحول جدید، هنوز طرح تأمین نفت خام برای این ماه را ارائه نداده‌است. این منابع با اشاره به طرف ایرانی افزوده‌اند: «آنها طرحی مشخص برای صادرات ماه اوت ارائه نکرده‌اند اما صادرات محموله به محموله را تأیید کرده‌اند.» «منابع آگاه» که نخواسته‌اند نامشان فاش شود به رویترز گفتند که شرکت پالایشگاه و پتروشیمی مانگلور که بزرگ‌ترین مشتری هندی ایران است در حدود یک میلیارد یورو، برابر با ۱٫۴۲ میلیارد دلار، به ایران پرداخت کرده‌است و با این اقدام توانسته میزان بدهی‌های گذشته از موعد خود به ایران را به ۱٫۲ میلیارد کاهش بدهد. این خبر می‌افزاید که شرکت‌های «اِسار» و «اچ‌پی‌سی‌ال» هند هریک ۵۰ میلیون دلار از بدهی‌های خود را به ایران پرداخت کرده‌اند و هم‌اینک پرداخت‌های معوق خود را به ترتیب به ۱٫۵ و ۱٫۲ میلیارد دلار کاهش داده‌اند. هفته گذشته نیز خبرگزاری «پرس تراست» هند  به نقل از منابعی که نامی از آن‌ها برده نشده، اعلام کرد ایران از طریق یک نهاد بانکی در ترکیه، یکصد میلیون دلار از پول نفتی که به هند فروخته را دریافت کرده‌است. مشکلات بر سر معاملات نفتی ایران و هند از زمانی آغاز شد که بانک مرکزی هند در اقدامی که به گفته رسانه‌های هند با فشارهای ایالات متحده برای تحریم بیشتر ایران مرتبط است، از دی‌ماه سال گذشته، انجام دادوستد با ایران از طریق «اتحادیه پایاپای آسیایی» که واسطه معاملاتی بین ایران و هند است را برای شرکت‌های هندی ممنوع اعلام کرد. ایالات متحده می‌گوید ایران از «اتحادیه پایاپای آسیایی» برای «دور زدن تحریم‌های بین‌المللی» استفاده می‌کند. هرچند قرار بود به گفته مسئولان هندی این مسئله «چند روزه حل شود» اما این بن‌بست طولانی‌تر از چند روز شد و در چند ماه گذشته مشکلات جدی در روابط مالی و نفتی ایران و هند به وجود آورده‌است. ایالات متحده در یک سال گذشته در تلاش بوده‌است تا در راستای تحریم‌هایی که علیه ایران به تصویب رسانده‌است، هند را با این تحریم‌ها همسو کند. عربستان نیز اعلام کرده‌است که حاضر است سه میلیون بشکه نفت خام اضافه به هند ارسال کند، تا در صورت قطع صادرات ایران، کمبود نفتی هند تا حدی تأمین شود.
 


يک روز پس از انفجار و بروز آتش سوزی در يکی از بزرگترين خطوط انتقال نفت ايران در قلعه ناز لرستان، عسلويه، مرکز اصلی پالايش و انتقال گاز ايران در حاشيه خليج فارس، نیز به دليل نگرانی های امنيتی ناشی از بروز حادثه در يکی از مخازن آمونياک مجتمع شيرين سازی گاز پرديس، به حال تعطيل درآمد و تخليه شد. هفته قبل نيز صادرات گاز ايران به ترکيه، در نتيجه انفجار خط لوله ۳۰ اينچی انتقال گاز، متوقف شده بود.يک روز پس از انفجار و بروز آتش سوزی در يکی از بزرگترين خطوط انتقال نفت ايران در قلعه ناز لرستان، عسلويه، مرکز اصلی پالايش و انتقال گاز ايران در حاشيه خليج فارس، نیز به دليل نگرانی های امنيتی ناشی از بروز حادثه در يکی از مخازن آمونياک مجتمع شيرين سازی گاز پرديس، به حال تعطيل درآمد و تخليه شد. هفته قبل نيز صادرات گاز ايران به ترکيه، در نتيجه انفجار خط لوله ۳۰ اينچی انتقال گاز، متوقف شده بود. از ابتدای سال جاری، تعداد قابل ملاحظه ای از خطوط انتقال، چاه های نفت و پالايشگاه های نفت و گاز ايران در نتيجه رويدادهای تخريبی، آتش سوزی، انفجار و يا بروز حوادث مبهم، به حال تعطيل درآمده اند. افزايش قابل ملاحظه اقدامات تخريبی در صنايع نفت و گاز ايران، نگرانی های تازه ای را پيرامون امنيت توليد و انتقال نفت و گاز ايران بوجود آورده است. در واکنش به اين نگرانی ها، روز دوشنبه عماد حسينی، سخنگوی کميسيون انرژی مجلس شورای اسلامی، از اقدامات تروريستی به عنوان يکی از عوامل بروز اين حوادث نام برد. در واکنش به بروز انفجار در خط لوله نفت قلعه نار، قيمت نفت خام در بازارهای بين المللی افزايش يافت. در حالی که آتش سوزی وسيع ناشی از انفجار لوله نفت لرستان هنوز کاملا مهار نشده، تخليه  مرکز پالايش و انتقال گاز عسلويه  به منظور پيشگيری از تلفات انسانی آغاز شده است. سابقه انفجار پالايشگاه پرديس یک، سال گذشته نيز به دليل نشت گاز و انفجار دچار حريق شده بود. در نتيجه رويداد ياد شده، ۹ تن از کارکنان نفتی به قتل رسيدند. سال گذشته، بيش از ۲۵ تن در نتيجه حوادث و انفجار و تخريب در تاسيسات و چاه های نفت ايران، جان خود را از دست دادند. بروز پاره ای از حوادث در تاسيسات نفت و گاز ايران ناشی از اقدامات عمدی و تخريبی، و پاره ای ديگر، نتيجه فرسودگی و استفاده از ابزارهای غير استاندارد در تجهيز آنهاست. در نتيجه اعمال تحريم های خارجی، صنايع نفت و گاز ايران امکان استفاده از تجهيزات و تکنولوژی پيشرفته در نوسازی را از دست داده اند. تشديد اقدامات تخريبی اينک مزيد بر علت شده اند. در عين حال جمهوری اسلامی با گروههای مسلح مخالف در شمال غرب ( کردستان)، جنوب غرب ( خوزستان) و شرق ايران (بلوچستان) نيز روبرو است. اهميت عسلويه بر خلاف حادثه انفجار در لوله انتقال نفت لرستان به اهواز، که انعکاس وسيع در بازارهای جهانی نفت يافت، بروز رويدادهای تخريبی و تکرار حوادثی که پالايشگاه های گازی پرديس و لاوان تا کنون شاهد بوده اند، بدون تاثير گذاری در بازارهای جهانی، صنايع، توليد برق و حمل و نقل ايران را فلج خواهد ساخت. عسلويه به تنهايی با توليد ۲۴۰ ميليون متر مکعب گاز در روز، ۵۰ در صد از مجموع گاز توليدی ايران را در انحصار خود دارد. بيش از ۸۲ درصد از کل برق ايران از راه مصرف گاز  توليد می شود. ايران بعد از آمريکا و روسيه سومين مصرف کننده بزرگ گاز جهان محسوب می شود. جمعيت آمريکا بيش از سه برابر و جمعيت روسيه دو برابر ايران است.   ايران تاکنون نسبت به ذخيره سازی گاز و ايجاد انبارهای استراتژيکی برای مقابله با قطع توليد گاز طبيعی، غفلت ورزيده است. از اين لحاظ، تعطيل يک باره عسلويه می تواند توزيع گاز برای مصرف صنايع و مصارف خانگی و توليد برق را به میزان وسیعی کاهش داده و به بروز يک بحران جدی بيانجامد. به منظور مقابله با رويدادهای احتمالی بویژه عوارض قطع واردات گاز، حتی وارد کنندگان گاز طبيعی نيز به طور متوسط تا حدود دو ماه از مجموع مصرف خود را در داخل ذخيره سازی می کنند. ايران با وجود داشتن بالاترين سرانه مصرف گاز در جهان، تاکنون از کنار اين نياز حساس اقتصادی- امنيتی با بی اعتنايی عبور کرده است، در حالی که مشکلات ناشی از قطع موقت واردات گاز از ترکمنستان در دو سال پيش، نشان داد که کوچکترين خلل در راه تامين گاز مصرفی داخلی می تواند به بروز مشکلات بزرگی منجر شود. مجموع گاز وارداتی از ترکمنستان، تنها کمتر از پنج درصد از کل مصرف داخلی ايران را تشکيل می دهد. عسلويه به دليل تمرکز دادن واحدهای توليد گاز ايران از يک سو، و از سوی ديگر، تکيه سنگين صنايع برق، پتروشيمی، فولاد، حمل و نقل و مصرف خانگی به گاز طبيعی، نه تنها دارای حساسيت اقتصادی فوق العاده، که برخوردار از اهميت خاص امنيتی است. بروز حوادث در تاسيسات نفت و گاز ايران به عسلويه، زنگ خطر تازه ای است که ادامه غفلت از پرداختن به آن تحمل هزينه های غير قابل پيش بينی را اجتناب ناپذير می سازد.
 


«جيهاد ارگينای» سفير ترکيه در جمهوری چک در مصاحبه ای با راديو اروپا آزاد / راديو آزادی مواضع دولت اين کشور را در مورد تحولات سوريه، برنامه هسته ای ايران، کشتار ارامنه در اوايل قرن بيستم و همين طور مسائل مهم سياست داخلی ترکيه تشريح کرد. اين گزارش فشرده ای است از پاسخ های سفير ترکيه.«جيهاد ارگينای» سفير ترکيه در جمهوری چک در مصاحبه ای با راديو اروپا آزاد / راديو آزادی مواضع دولت اين کشور را در مورد تحولات سوريه، برنامه هسته ای ايران، کشتار ارامنه در اوايل قرن بيستم و همين طور مسائل مهم سياست داخلی ترکيه تشريح کرد. اين گزارش فشرده ای است از پاسخ های سفير ترکيه. سفير ترکيه با اشاره به روابط طولانی و نزديک آنکارا و دمشق يادآوری می کند که حوادث سال جاری در جهان عرب در حقيقت واکنشی ديرهنگام از سوی مردم اين جوامع به ضرورت ها و نياز به تغييرات سياسی در اين بخش از جهان است. دولت ترکيه تا جایی که می تواند از زاويه کمک های بشر دوستانه و انتقال تجارب گذار ترکيه به دمکراسی به اين کشورها کمک می کند. ترکيه معتقد است که تمام موارد از بحران های سياسی در کشورهای عربی از جمله سوريه بايد از طريق گفت و گو و راه های مسالمت آميز حل شود. متاسفانه آنچه که ما در دوره اخير در سوريه شاهد آن هستيم بی توجهی به معيارهای گذار دمکراتيک است. ترکيه در مورد اصلاحات در سوريه نگران است و اميدوار است که وعده ها و طرح های دولت اين کشور واقعا عملی شود. در مورد سرنوشت دولت فعلی و شخص بشار اسد نيز اين مسئله به تصميم مردم سوريه باز می گردد. در مورد برنامه های هسته ای ايران سفير ترکيه تاکيد کرد که از نظر اين دولت هر کشوری در جهان حق برخورداری از انرژی هسته ای را دارد. ولی برنامه هسته ای تسليحاتی در هر کشوری از جمله ايران موجب نگرانی ترکيه خواهد بود. سفير ترکيه با اشاره به مذاکرات اوايل سال ۲۰۱۰ بين ايران و ترکيه و برزيل يادآوری می کند، طرحی که در اين مذاکرات به تصويب رسيد می توانست گام مهمی در مسير حل بحران هسته ای ايران باشد. ولی شورای امنيت سازمان ملل متحد اين توافق را نپذيرفت و قطعنامه جديدی عليه برنامه های هسته ای ايران صادر کرد. با وجود این، ترکيه به تلاش خود برای ميانجی گری ادامه داد و دور ديگری از مذاکرات کشورهای پنج به علاوه يک با ايران در استانبول برگزار شد. «جيهاد ارگينای» در پاسخ به سئوالی مربوط به دوست قلمداد کردن محمود احمدی نژاد توسط نخست وزير ترکيه می گويد مناسبات ايران و ترکيه يک مناسبات طولانی و پر فراز و نشيب است. ولی در دهه اخير اين مناسبات از نظر اقتصادی و همکاری های منطقه ای به شکل چشمگيری گسترش يافته است بنابراين رابطه با ايران و حکومت آن کشور برای دولت ترکيه اهميت فراوانی دارد. در مورد موضوع کشتار ارامنه در سال ۱۹۱۵ که از نگاه ارامنه نسل کشی توسط نيروهای امپراطوری عثمانی قلمداد می شود سفير ترکيه می گويد که اين مسئله بايد توسط مورخان بررسی شود و هر دو کشور ترکيه و ارمنستان با دقت و شکيبايی اين مسئله را مورد توجه قرار دهند. آقای اردوغان چند سال پيش پيشنهاد کرد که يک کميسيون مشترک مرکب از مورخان و سياستمداران دو کشور اين موضوع را بررسی کنند و براساس آن راهی برای بهبود مناسبات دو کشور همسايه پيدا شود. ولی متاسفانه تاکنون دولت ارمنستان اين مسئله را نپذيرفته است. ما اميدواريم که در آينده ارمنستان با پذيرش اين پيشنهاد راه را برای برقراری مناسبات بهتر، که خواست ما است، بگشايد. در بخش ديگری از اين مصاحبه موضوع استعفای دسته جمعی سران نيروهای مسلح ترکيه عنوان می شود و در اين مورد سفير ترکيه در پراگ می گويد که برخلاف برخی از اظهار نظرها اين موضوع بحران آفرين نشد و جايگزينی اين مقامات با آرامش کامل انجام شده است. به گفته وی، مقامات دولت ترکيه به نظر و استعفای اين مقامات نظامی احترام گذاشته و اکنون آنها بازنشسته شده اند. اين روند نشان داد که سيستم سياسی حاکم بر ترکيه ثبات فراوانی دارد. به گفته سفير ترکيه، دمکراسی در اين کشور در حالت بلوغ است و يکی از محورهای اين گذار کنترل بيشتر سياستمداران منتخب بر فرماندهی نيروهای مسلح است. کنترل بيشتر دولت های منتخب بر امور نظامی يکی از محورهای اصلی برنامه های سازمان ناتو است و ترکيه به عنوان عنصری از اين پيمان نمونه مشخصی از اين گذار است.
 


آیت‌الله علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی، در سخنانی در جمع مسئولان کنونی جمهوری اسلامی، که از سوی دفتر وی «بسیار مهم» ارزیابی شده، از سیاست خارجی دولت‌های محمد خاتمی و اکبر هاشمی رفسنجانی انتقاد کرد و آنها را تلویحا به «کوتاه آمدن در برابر اروپا و آمریکا» متهم کرد.آیت‌الله علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی، در سخنانی در جمع مسئولان کنونی جمهوری اسلامی، که از سوی دفتر وی «بسیار مهم» ارزیابی شده، از سیاست خارجی دولت‌های محمد خاتمی و اکبر هاشمی رفسنجانی انتقاد کرد و آنها را تلویحا به «کوتاه آمدن در برابر اروپا و آمریکا» متهم کرد. آیت‌الله خامنه‌ای در این سخنان با تشریح نقاط ضعف و قدرت جمهوری اسلامی، «ارتقای جایگاه و اعتبار بین‌المللی ایران» را از نقاط مثبت جمهوری اسلامی ارزیابی و تاکید کرد که «امروز عزت و اعتبار جمهوری اسلامی بیش از هر زمان دیگری است.» وی افزود: برخی می‌گویند که اعتبار بین‌المللی ایران تنزل یافته است، در حالی که «در برخی دوران‌ها که متأسفانه مسئولان در مقابل غرب کوتاه می‌آمدند؛ برخوردهای آنها تندتر و زننده‌تر بود.» آقای خامنه‌ای بدون اشاره به نام محمد خاتمی رئیس‌جمهور پیشین ایران، افزوده است که «در دوره‌ای مسئولان کشور حتی مناقب مسئولان آمریکایی را ذکر می‌کردند اما رئیس‌جمهور سبک‌سر آمریکا بلافاصله جمهوری اسلامی ایران را محور شرارت نامید.» این سخنان آیت‌الله خامنه‌ای اشاره مستقیم به ابتکار محمد خاتمی برای گفت‌وگوی مستقیم تلویزیونی با مردم آمریکا در دی ماه سال ۷۶ دارد که در این مصاحبه به ویژگی‌های مثبت مردم آمریکا و چهره‌هایی چون آبراهام لینکلن و نزدیکی ملت‌های ایران و آمریکا اشاره شده بود. با این حال این سخنان محمد خاتمی، نه در دوره ریاست جمهوری جورج بوش که ایران را «محور شرارت» نامیده بود، که در دوره زمامداری بیل کلینتون اعلام شد و محمد خاتمی نیز به رغم تمایل آقای کلینتون برای رودررو شدن با وی در یکی از نشست‌های مجمع عمومی سازمان ملل، از این کار خودداری کرد. اما انتقاد از سیاست خارجی محمد خاتمی تنها نکته‌ای نبود که آیت‌الله خامنه‌ای برای اثبات «ارتقای جایگاه و اعتبار بین‌المللی ایران» از آن بهره برد، بلکه رهبر جمهوری اسلامی در همین سخنان سیاست خارجی دولت هاشمی رفسنجانی را نیز نکوهش کرد. وی با اشاره به ماجرای دادگاه میکونوس یادآوری کرد که در این ماجرا یک دولت اروپایی که رابطه با آن «به ظاهر خوب بود و از ایران تجلیل می‌کرد»، در جریان «داستان رستوران میکونوس» تشکیل دادگاه داد و کشورهای اروپایی سفرای خود را از ایران فراخواندند. وی افزوده است که اروپایی‌ها «به خیال خود خواستند سیلی سختی [به ایران] بزنند، اما از همین حسینیه پاسخ خود را با سیلی سخت‌تری دریافت کردند.» رهبر جمهوری اسلامی بلافاصله پس از ذکر این دو موضوع اشاره کرده است که «هرگاه نظام اسلامی در اروپا و آمریکا کوتاه آمده است، آنها گستاخ‌تر شده‌اند و هر زمان که نظام بر شعارها و مبانی انقلاب پافشاری کرده، عزت جمهوری اسلامی بیشتر شده است.» گفته‌های آیت‌الله خامنه‌ای در مورد ارتقای جایگاه و اعتبار بین‌المللی جمهوری اسلامی در حالی است که در دوره محمود احمدی‌نژاد که سیاست خارجی دولت بارها مورد تأیید مستقیم رهبر جمهوری اسلامی قرار گرفت، ایران در عرصه بین‌المللی فراز و نشیب‌های بی‌سابقه‌ای را طی کرد و پافشاری‌اش بر پیگیری برنامه اتمی، چهار قطعنامه تحریمی شورای امنیت را به ارمغان آورد. همچنین ایران در این سال‌ها روابطی پر تنش را با کشورهای مختلف تجربه کرده و دست کم در یک سال اخیر روابط با چند کشور آفریقایی و عربی تا سرحد کاهش یا قطع روابط پیش رفته است. رهبر جمهوری اسلامی در عین حال در سخنان خود اشاره‌ای به «نامه‌های بدون جواب» محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور کنونی ایران، به سران ایالات متحده و دیگر کشورهای غربی نکرده است. «نامه‌های بدون جواب» محمود احمدی‌نژاد، از زمان روی کار آمدن در تابستان ۸۴، به صورت پیدا و پنهان نسبت به روابط با غرب و به ویژه آمریکا ابراز تمایل کرده و چندین نامه به سران کشورهای غربی و از جمله مسئولان ایالات متحده نوشته است که هیچ یک تا کنون پاسخی در بر نداشته است. «نامه‌های بدون جوابی» که به تعبیر اکبر هاشمی رفسنجانی از «رفتارهای نسجیده دولت» در حوزه سیاست خارجی بوده است. آقای هاشمی رفسنجانی چندی پیش در گفت‌وگویی با صادق خرازی با اشاره به برخی از «رفتارهای نسنجیده دولت» در حوزه سیاست خارجی، گفته بود که «در زمان آقای خاتمی آن قدر فضا سنگین بود که در یکی از سفرها به آمریکا و در یکی از مراسم، برای اینکه با مسئولان آمریکا رودررو نشود، مسیر مستقیم خود را کج کرد. ولی الان کاملاً برعکس است. آن‌قدر برعکس است که به هر بهانه‌ای نامه‌های بدون جواب به مسئولان آمریکا می‌نویسند.» وی با اشاره به چالش‌های سیاست خارجی ایران در دوره‌ ریاست جمهوری خودش و محمد خاتمی، تاکید کرده بود که «سیاست‌های دولت نهم  و دهم به تیرگی روابط  ایران در سطح منطقه و جهان انجامیده است.» رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام «رویه فعلی» در سیاست خارجی ایران را «مطلوب» ندانسته و افزوده بود که «آقایان در اظهارات خود می‌گویند می‌خواهیم با همه دنیا رابطه داشته باشیم و همکاری کنیم. در صحبت، با حرف‌های دولت‌های گذشته فرقی ندارد. ولی عمل کردن به این خواست آن گونه نیست که الان آقایان رفتار می‌کنند. بالاخره بی‌جهت نیست که روابط ما با کشورهای همسایه در این مقطع این‌گونه تیره شده است.» رئیس‌جمهور پیشین ایران همچنین با اشاره به تمایل غرب برای اعتمادسازی و بهبود روابط با ایران، درست پس از پایان گرفتن جنگ هشت ساله، افزوده بود که در آن هنگام آیت‌الله خامنه‌ای موافق نزدیکی با آمریکا نبود و در عین حال تصریح کرده بود که «اگر ایران رفتار ملایم‌تری در قبال آمریکا داشت شاید بهتر  نتیجه می‌گرفت.» آیت‌الله خامنه‌ای تا کنون کمتر اختلاف نظرهای خود با شخص اکبر هاشمی رفسنجانی را علنی کرده است گرچه در خطبه‌های نماز جمعه ۲۹ خرداد ۸۸، با اشاره به اختلافات محمود احمدی‌نژاد و اکبر هاشمی رفسنجانی، به ویژه در حوزه سیاست خارجی، نظرات رئیس‌جمهور را به خود نزدیک‌تر خوانده بود. اعتماد مردم به نظام آیت‌الله خامنه‌ای در بخش دیگری از سخنان خود نیز به صورت تلویحی، محمد خاتمی و اکبر هاشمی رفسنجانی را مورد انتقاد قرار داده است. در حالی که «بازسازی اعتماد از دست رفته مردم» ترجیع‌بند اصلی سخنان دو رئیس‌جمهور پیشین ایران در دو سال گذشته بوده است، آیت‌الله خامنه‌ای بدون اشاره به نام آنها، از «سخنان و مطالب به ظاهر مصلح‌جویانه که مدعی از دست رفتن اعتماد مردم به نظام است» ابراز تأسف کرده است. محمد خاتمی و اکبر هاشمی رفسنجانی، هیچ یک در دیدار روز شنبه آیت‌الله خامنه‌ای و مسئولان نظام حضور نداشتند. از نگاه آیت‌الله خامنه‌ای، اعتماد مردم به نظام یکی از نقاط قوت جمهوری اسلامی است که در حضور مردم در انتخابات ۸۸ و شرکت آنها در راهپیمایی ۹ دی ۸۸ تجلی یافته است. وی همچنین «توانایی غلبه بر تهدید‌ها» و «پیشرفت در شرایط تحریم» را از دیگر نقط قوت ایران بر شمرده و در مقابل، عدم حل مسئله اشتغال و تورم را از نقاط منفی کارنامه جمهوری اسلامی خوانده است. رهبر جمهوری اسلامی همچنین برخی مطبوعات را متهم کرده است که «به دلیل برخی اغراض فقط تیتر منفی می‌زنند» و تأکید کرده است که «غفلت از حضور دشمن در فضای رسانه‌ای کشور» از دیگر نقاط ضعف جمهوری اسلامی است.
 


یک روز پس از آنکه یورش نیروهای دولتی به شهر دیرالزور در شرق سوریه دست کم ۴۲ کشته بر جای گذاشت، توپخانه‌های ارتش بشار اسد از بامداد دوشنبه به گلوله‌باران این شهر دست زده‌اند.یک روز پس از آنکه یورش نیروهای دولتی به شهر دیرالزور  در شرق سوریه دست کم ۴۲ کشته بر جای گذاشت، توپخانه‌های ارتش بشار اسد از بامداد دوشنبه به گلوله‌باران این شهر دست زده‌اند. خبرگزاری‌های بین‌المللی با ذکر این خبر از قول فعالان سوری افزودند که نیروهای دولتی بامداد دوشنبه به معترضان در شهر شمالی معرةالنُعمان در استان ادلب نیز حمله کرده‌اند. گزارش‌ها هم‌چنین حاکی است که روز دوشنبه صدها نفر در جریان یورش به دیرالزور بازداشت شده و در همین روز در شهر حماه نیز طی یک عملیات ارتش ۱۵۰۰ نفر از ساکنان این شهر دستگیر و زندانی شده‌اند. یک فعال سوری به خبرگزاری آلمان گفت که نیروهای امنیتی در محلات شهرها نام کسانی را در بلندگو اعلام می‌کنند و در صورت خودداری آن شخص از تسلیم شدن به مأموران، افراد نظامی به خانه او رفته و همه مردان داخل خانه را دستگیر می‌کنند. در هفته‌ای که گذشت طی سرکوب‌های خشونت‌آمیز دولتی در سوریه، بیش از سیصد نفر جان خود را از دست داده‌اند که با این حساب این خونین‌ترین هفته از سرکوب‌ها طی پنج ماهی است که اعتراضات علیه بشار اسد در این کشور آغاز شده‌است. با شدت گرفتن این خشونت‌ها، اعتراض دیگر دولت‌ها به حکومت بشار اسد نیز افزایش یافته به طوری که روز یک‌شنبه عبدالله بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان سعودی، نیز که حکومت او هرگونه مخالفت سیاسی در عربستان را سرکوب می‌کند و نیروهایی را برای سرکوب معترضان بحرینی به آن کشور فرستاده‌است، در اعتراض به سرکوب معترضان در سوریه، سفیر خود را از دمشق فراخواند . از سوی دیگر «ناصر جوده»، وزیر خارجه اردن، روز دوشنبه از خونریزی‌ها در سوریه ابراز نگرانی کرد و از دولت آن کشور خواست به گفت‌وگو و مذاکره بازگردد ولی از محکوم کردن همسایه عرب خود پرهیز کرد. روز یکشنبه اتحادیه عرب نیز در بیانیه‌ای خواستار توقف خونریزی‌های رو به افزایش در سوریه شد و در همین حال، رجب طیب اردوغان، نخست‌وزیر ترکیه، نیز در همین روز با هشدار به سوریه گفت بیش از این سکوت را جایز نمی‌داند. با این وجود روز یک‌شنبه بشار اسد، رئیس‌جمهور سوریه با دفاع از عملکرد نیروهای امنیتی خود گفت که اقدام‌هایی که این نیرو انجام می‌دهد «وظیفه دولت» است و قول داد که به این روند ادامه دهد. ایران نیز پیشاپیش اعلام کرده‌است که در شرایط بحرانی، در کنار سوریه که هم‌پیمان جمهوری اسلامی ایران است، خواهد ایستاد. وزیر خارجه ترکیه روز شنبه گفت که مقام‌های کشورش یک محموله سلاح که از ایران به سوریه می‌رفته را در بین راه متوقف کرده‌اند. روز دوشنبه حزب‌الله لبنان گزارش‌ها مبنی بر اینکه اعضای این سازمان افراد نافرمان در ارتش سوریه را به قتل می‌رساند تکذیب کرد. روزنامه‌های مختلف به نقل از «گزارشی از کمیساریای عالی سازمان ملل برای پناهندگان» نوشته‌اند که حزب‌الله لبنان و هم‌چنین اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران سربازانی را که از دستور سرکوب در ارتش سوریه سرپیچی کرده و از این ارتش خارج شده‌اند به قتل می‌رسانند. حزب‌الله لبنان روز دوشنبه این موضوع را با انتشار بیانیه‌ای که در رسانه‌های وابسته به این سازمان خوانده شد انکار کرد.
 


روزنامه های دوشنبه ايران خبر داده اند که آیت الله علی خامنه ای در ديدار با روسای سه قوه و دبیر مقام های ارشد طی «سخنانی مهم»، نقاط قوت و ضعف جمهوری اسلامی را برشمرده و گفته است که «بايد هم نقاط مثبت و هم نقاط منفی در کنار يکديگر ديده شوند.»روزنامه های دوشنبه ايران خبر داده اند که آیت الله علی خامنه ای در ديدار با روسای سه قوه و دبیر مقام های ارشد طی «سخنانی مهم»، نقاط قوت و ضعف جمهوری اسلامی را برشمرده و گفته است که «بايد هم نقاط مثبت و هم نقاط منفی در کنار يکديگر ديده شوند.» تاکيد فرمانده سپاه پاسداران و وزير نفت جديد دولت احمدی نژاد بر «جايگزينی قرارگاه خاتم الانبيا با شرکت های بزرگ خارجی» در صنعت نفت ايران و «رشد ۶۵ درصدی قتل های خانوادگی در ايران» از ديگر عناوين روزنامه هاست. روزنامه های هفدهم مرداد همچنين به مناسبت «روز خبرنگار در ايران» از برخوردهای شديد با خبرنگاران و روزنامه نگاران انتقاد کرده و خبرنگاری در ايران را «زيستن در دامنه آتش فشان» توصيف کرده اند. نقاط قوت و ضعف جمهوری اسلامی به روايت علی خامنه ای روزنامه های جمهوری اسلامی ، مردمسالاری ، خراسان ، و کيهان خبر داده اند که آیت الله علی خامنه ای طی جلسه ای با مسئولان ارشد جمهوری اسلامی «سخنان بسيار مهمی» بيان کرده است. به نوشته روزنامه جمهوری اسلامی، علی خامنه ای در ديدار با روسای قوای مجريه، مقننه و قضائيه، رئيس مجلس خبرگان، اعضای هيئت وزيران، نمايندگان مجلس، مسئولان دستگاههای مختلف، ائمه جمعه و نمايندگان ولي فقيه در استانها و فرماندهان ارشد نيروهای مسلح، با اشاره به «به شرايط بسيار فوق العاده و بی سابقه منطقه و جهان» به تبيين «شرايط و جايگاه فعلی کشور با درنظرگرفتن نقاط قوت و ضعف» تاکيد کرده و گفته است که «در بررسی شرايط کشور، بايد هم نقاط مثبت و هم نقاط منفی در کنار يکديگر ديده شوند و از منفي گرايی يا مثبت گرايی مطلق پرهيز شود.» روزنامه کيهان بخش ديگری از اظهارات علی خامنه ای را در تيتر نخست خود منتشر کرده و از قول وی نوشته است: «اولين نقطه مثبت نظام و نقطه قوت نظام اين است که نظام ثابت کرده است که توانايی غلبه بر تهديدها را دارد که اين خيلی مسئله مهمی است.» روزنامه خراسان نيز از قول رهبر جمهوری اسلامی نوشته که «نقاط ضعف ما هم در زمينه اقتصادی و هم در زمينه فرهنگی است»، تبديل «منازعات سياسی، به مشاجرات»، «غفلت از نفوذ دشمن در فضای رسانه ای کشور»، و «بی مبالاتی نسبت به حفظ بيت المال» از جمله «نقاط ضعف» است. به نوشته اين روزنامه، علی خامنه ای همچنين از «نرخ تورم» و «مشکل اشتغال» به عنوان «نقاط ضعف» نام برده و گفته که در زمينه اقتصاد «فعاليت های زيادی شده است، با ارزش هم هست اما مسئله اشتغال حل نشده است» و «مسئله تورم حل نشده است.» «قرارگاه خاتم الانبيا جايگزين شرکت های بزرگ خارجی» روزنامه های جهان صنعت ، ابتکار و شرق گزارش هايی درباره معرفی  ابوالقاسم مظفری شمس به عنوان فرمانده قرارگاه خاتم الانبيا منتشر کرده اند و از دفاع فرمانده سپاه پاسداران از «فعاليت های اقتصادی» اين نيرو خبر داده اند. به نوشته روزنامه جهان صنعت، محمدعلی جعفری ضمن استقبال از انتصاب رستم قاسمی فرمانده پيشين قرارگاه خاتم الانبيا، شاخه اقتصادی سپاه، به عنوان وزير نفت، گفته است: «در وزارت نفت با وجود تلاش های زيادی که صورت گرفته، به اقرار آقای رييس جمهور کارهای بسياری نيز زمين مانده است که اميدواريم قاسمی بتواند اين مسووليت را به خوبی به سرانجام برساند.» به نوشته روزنامه جهان صنعت، محمدعلی جعفری ضمن دفاع از فعاليت های اقتصادی سپاه پاسداران، و با اين ادعا که «خيلی ها فکر می کنند سپاه تنها مسئول دفاع مسلحانه در مقابل بيگانگان يا ناامنی های داخلی است اما «وظيفه سپاه به عنوان نگهبان انقلاب و دستاوردهای آن تنها به دفاع فيزيکی محدود نمی شود» گفته است: «يکی از دغدغه های مهم رهبر انقلاب اين بود که بستر کار اقتصادی تهديداتی را در خود دارد و بايد برای گرفتار نشدن در اين تهديدات با نيت خالص کار شود» و از همين روز سپاه پاسداران به فعاليت اقتصادی رو آورده است. به نوشته روزنامه جهان صنعت، فرمانده جديد قرارگاه سازندگی خاتم الانبيا سپاه، ابوالقاسم مظفری شمس نيز در اين مراسم بر وارد نشدن اين قرارگاه به پروژه های کوچک و متوسط کشور تاکيد کرده و گفته است: «قرارگاه خاتم الانبيا بنا ندارد که به پروژه های کمتر از ۱۰۰ ميليارد تومان وارد شود.» روزنامه شرق نيز در صفحه نخست شماره دوشنبه خبر داده که «قرارگاه خاتم الانبيا جايگزين شرکت های بزرگ خارجی» می شود. اين روزنامه با اشاره به اينکه «پيمانکار بزرگ وزارت نفت، حالا وزير نفت شده است» نوشته است: «سرتيپ پاسدار رستم قاسمی، ديروز از قرارگاه سازندگی خاتم الانبيا سپاه پاسداران توديع شد تا در اتاق وزير نفت بنشيند و در اين جلسه تاکيد کرد که «قرارگاه خاتم الانبيا در پروژه های متوسط و کوچک شرکت نمی کند زيرا بخش خصوصی داخلی به خوبی در حال رشد است»، اما «قرارگاه بايد جايگزين شرکت های بزرگ خارجی شود.» روزنامه شرق البته يادآوری کرده که اکنون «قرارگاه خاتم» سپاه پاسداران «حدود ۲۵ميليارد دلار پروژه بزرگ نفتی در اختيار دارد. از فازهای پارس جنوبی گرفته تا ساخت خطوط لوله نفت و گاز. از طراحی و اجرای مخازن نفت و فرآورده تا طراحی و ساخت سکوهای دريايی. قرارگاه سازندگی خاتم الانبيا، در دولت های نهم و دهم به عنوان پيمانکار شماره يک پروژه های نفت و گاز کشور مطرح شده است.» خبرنگاری در ايران؛ زيستن در دامنه آتش فشان روزنامه های روزگار و ابتکار به مناسبت «روز خبرنگار» در ايران، ضمن انتشار  گزارش و يادداشت هايی درباره وضعت خبرنگاران و روزنامه نگاران و از برخورد مقام ها و نهادهای حکومتی با خبرنگاران انتقاد کرده اند. روزنامه ابتکار طی سر مقاله ای با تيتر «خبرنگاری تشويش اذهان نيست» نوشته است که هر سال در روزهای منتهی به روز خبرنگار «سيل پيام های تبريک و دعوت به آيين های بزرگداشت خبرنگاران و ضيافت های شام و (جديداً افطاری) به دفتر رسانه های خبری ارسال می شود» و «مقامات و نهادها در ارسال پيام تبريک به خبرنگاران حوزه های مختلف مسابقه می گذارند» و «از ارتش جمهوری اسلامی ايران گرفته تا نيروی انتظامی و ازمقامات ورزشی و فرهنگی و اقتصادی کشور گرفته تا مسئولان محلی و منطقه ای، همه و همه ضمن تبريک اين روز "خجسته" و آرزوی موفقيت برای اين قشر "زحمتکش"، در جملاتی مشابه خواستار آن می شوند که "خبرنگاران عزيز با اطلاعرسانی درست و به موقع و نقد و تحليل های دلسوزانه و نشان دادن زوايای تاريک و کاستي ها و کمبودهای حوزه های مختلف" رسالت خبرنگاری خود را به نحو احسن انجام دهند.» اما سرمقاله نويس روزنامه ابتکار تاکيد کرده که «همه اين اتفاقات يک هفته بيشتر و کمتر دوام پيدا نمی کند و در بقيه ايام سال خبرنگار به موجودی "فضول، گستاخ، بی مسئوليت" و دهها موجود منفی ديگر تبديل می شود که کارش شده "سياه نمايی، منفی بافی، زير سوال بردن خدمات و دستاوردهای حوزه های مختلف سياسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و ريختن آب به آسياب دشمن" و در نهايت "تشويش اذهان عمومی" که اين آخری بار حقوقی و کيفری نيز پيدا می کند.» روزنامه ابتکار با اين تاکيد که «برخلاف آن چيزی که درباره تاثير برخی خبرها گفته می شود، تشويش اذهان عمومی نيست، بلکه تشويش ذهن مسئولانی است که برای ادامه مسئوليت خود نياز به آن دارند» خطاب به مقام های حکومتی نوشته است: «اينکه جامعه بيمار است، عصبی است، ناهنجاری دارد، پرخاشگر شده و افسردگی دارد، اگرچه خبرهای ناخوشايندی است، اما برای بهبود اين بيمار، آگاهی از آنها اولين گام است. اين همه آگاهی را از خودتان نگيريد. خبرنگاری تشويش اذهان عمومی نيست؛ چراکه جامعه خود پيش از خبرنگاران از اين موضوعات با خبر است.» روزنامه روزگار نيز  در گزارشی با تيتر «زيستن در دامنه آتش فشان» به طور ضمنی به فهرست بند روزنامه نگاران زندانی در ايران اشاره کرده و نوشته که هم اکنون «بسياری از روزنامه نگاران از حقوق اوليه خود محروم هستند» و برخی از مقام ها «در هر موضوع و مساله ای به خودشان اجازه می دهند که برای اهالی رسانه خط و نشان بکشند و به همين علت خبرنگاران در ايران با « يک احساس ترس در نوشتار» مواجه هستند. اين روزنامه تاکيد کرده که «خواسته مان کوتاه و مختصر است، می خواهيم برای نوشتن مدام بازخواست پس ندهيم، هر کجا مسئولی اشتباه کرد، رسانه و روزنامه نگار متهم نشود و ترس و دلهره در ما ريشه کن شود. می خواهيم که روز خبرنگار و تمام روزهای سال، فرصتی برای نقد و پرسش و چالش باشد، بی واهمه از سرزنش ها و خط و نشان ها.» روزنامه روزگار همزمان خبر داده که محمد ميرحبيبی سرپرست «هفته نامه سايه» که مدير روابط عمومی شورای شهر کرج نيز هست، دو روز پيش  در نزديکی خانه اش از سوی ماموران نيروی انتظامی و البته «بدون دليل و حکم جلب» بازداشت و «بدون اينکه اجازه ارائه کارت شناسايی يا توضيحی را پيدا کند، با دست بند پشت وانت نيروی انتظامی در خيابان ها گردانده شده است.» روزگار خبر داده که مدير هفته نامه سايه طی شکايتی از ماموران نيروی انتظامی خواهان «اعاده حيثيت» و «عذرخواهی رسمی» نيروی انتظامی شده است. رشد ۶۵ درصدی قتل های خانوادگی در ايران طی يک دهه روزنامه خراسان انتشار گزارشی از سوی نيروی انتظامی درباره «افزايش قتل های خانوادگی» را مورد توجه قرار داده و نوشته است: «يک سوم قتل ها توسط بستگان نزديک انجام می شود.» به نوشته اين روزنامه، پليس با اعلام اين که تقريبا از هر سه فقره قتل در کشور يک مورد آن توسط بستگان نزديک مقتول به وقوع پيوسته است، اعلام کرد: در سال گذشته حدود ۶۵ درصد از قتلهای کشور توسط بستگان بوده» و «قتل توسط بستگان در کشور در سال ۸۹ نسبت به ۸۸ حدود ۲.۶ درصد افزايش يافته است.» روزنامه خراسان به نقل از گزارش منتشر شده از سوی نيروی انتظامی نوشته است: «بيشترين آمار قتل توسط بستگان در کشور طی يک دهه گذشته با ۷۱۳ مورد متعلق به سال ۸۷ بوده» و «ميزان قتل توسط بستگان طی يک دهه گذشته با رشدی معادل ۶۵ درصد مواجه بوده است.» اين روزنامه در سرمقاله روز دوشنبه از «افزايش قتل توسط بستگان» به عنوان «مصيبتی بزرگ» نام برده و نوشته است: «فشارها بر افراد از همه سو وارد می شود، چه بسا عده ای برای رهايی از اين فشارها به دليل عقده هايی که دارند به خشونت دست می زنند.» روزنامه خراسان  تاکيد کرده که «برنامه ريزان و مسئولان برای رفع اين مصيبت بزرگ بايد چاره جويی کنند و گرنه به جرات بايد بگوييم ريشه خانواده ها با روند فعلی خشونت ها آسيب جدی خواهد ديد.»
 


شهر ديرالزُور، در شرق سوريه، روز دوشنبه نيز شاهد آتش‌باری توپخانه ارتش و تيراندازی به غيرنظاميان از سوی نيروهای امنيتی بود. با تشديد سرکوبگری حکومت سوريه، روز يکشنبه دست‌کم ۴۲ نفر در شهر ديرالزُور به دست نيروهای امنيتی و ارتش کشته شدند. پنج ماه از ناآرامی‌ها در سوريه می‌گذرد. فعالان سياسی و مدافعان حقوق‌بشر در سوريه می‌گويند هفته‌ی گذشته با کشته شدن بيش از ۳۰۰ نفر در جريان سرکوب‌های حکومتی، خونين‌ترين هفته در طول ناآرامی‌های اخير بوده است. روز گذشته کشورهای عربی، هم‌صدا با جامعه‌ی بين‌المللی برای نخستين بار خشونت‌های حکومتی در سوريه عليه معترضان و مخالفان را محکوم کردند.
 


در معاملات دوشنبه، در بازارهای آسيا شاخص‌های سهام سقوط کرد و قيمت نفت خام  نيز بين دو تا سه دلار در هر بشکه کاهش يافت. در همين حال، با روی آوردن سرمايه‌گذاران به سمت سرمايه‌های کم خطر و باثبات، قيمت طلا بار ديگر رو به افزايش گذاشت. قيمت طلا در ساعات آغاز به کار بازار هنگ‌کنک، بيش از ۳۰ دلار در هر اوُنس افزايش يافت. مشکل بدهی‌ها در اروپا و تنزل مقام آمريکا در رده‌بندی اعتباری بين‌المللی، مقام‌های پولی و مالی کشورهای قدرتمند جهان را به تدبير برای جلوگيری از گسترده‌تر شدن بحران در بازارهای مالی جهانی واداشته است.
 


بان گی مون، دبير کل سازمان ملل، از مناطق فاجعه ديده و اردوگاه آوارگان مناطق آسيب ديده در جريان زلزله، سونامی و نشت نيروگاه اتمیِ ژاپن ديدن کرد. دبير کل سازمان ملل پس از بازديد از شهر آسيب‌ديده «فوکوشيما» با نخست‌وزير و ديگر مقام‌های ژاپنی در توکيو ديار و گفتگو خواهد کرد. زلزله و سونامی ۲۰ اسفند ماه سال ۸۹ در ژاپن، که در طول سواحل شمال شرقی آن کشور به وقوع پيوست، نزديک به ۲۳ هزار کشته و ناپديد بر جای گذاشت.
 


گروهی از جوانان يکشنبه شب با حمله به فروشگاه‌ها و وارد کردن خسارت به يک خودروی پليس، در محله‌های  شمالی پايتخت بريتانيا بلوا و آشوب ایجاد کردند. خشونت‌های يکشنبه شب در پی ناآرامی‌های گسترده‌ای بروز کرد که روز شنبه در محله‌ی فقيرنشين تاتنهام در شمالِ لندن روی داد. در جريان اين ناآرامی‌ها چندين فروشگاه، خودروی پليس و يک اتوبوس شهری به آتش کشيده شد. اين خشونت‌ها در اعتراض به قتل يک مرد ۲۹ ساله سياهپوست صورت گرفت که روز پنجشنبه در جريان تبادل آتش پليس با وی کشته شد. فرمانده پليس لندن اعلام کرد که نيروهای کمکی پليس برای برقراری نظم در مناطق مختلفِ لندن به کار گمارده شده‌اند.
 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به radiofarda-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به radiofarda@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بازار امروز

Loading currency converter .. please wait

loading
currency converter
please wait
....

خبرهاي گذشته