هستي نيوز،از آن سوي فيلتر جمهوري اسلامي خبر پراكني ميكند

-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد...
http://groups.google.com/group/hasti-news
------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۱ اردیبهشت ۲۹, جمعه

Latest News from Iran Green Voice for 05/18/2012

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



بامداد راد

وَ كَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ اُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ

و بدین‌گونه شما را امتی میانه قرار دادیم تا بر مردم گواه باشید. (آیه‌ی ۱۴۳ سوره‌ی بقره)

به‌تازگی پخش آهنگی که شاهین نجفی ـــ خواننده‌ی رَپ ـــ آن را اجرا کرده‌است جنجال‌هایی آفریده‌است؛ جنجال‌هایی که با بحث‌های داغ در فضای مجازی پیرامون مباحث مهمی چون مرز آزادی بیان، اهانت، انتقاد و تمسخر آغاز شد، با صدور حکم «ارتداد» شاهین نجفی و اعلام «مهدورالدم بودن» وی به زندگی مردم کوچه و خیابان کشیده‌شد و حالا یک سایت خبری برای قاتل آقای نجفی جایزه‌ای یک‌صدهزار دلاری تعیین کرده‌است.
در این جستار، می‌کوشم مبانی حکم صادرشده را از دیدگاه فقه شیعه با تکیه بر منابع معتبر آن بررسم و در ادامه، دیدگاهم را پیرامون این آهنگ و واکنش‌هایی که به آن ابراز شده‌است اعلام کنم؛ باشد که راهی معتدل و خردمندانه برای گفت‌وگوهای به‌دور از عصبیت و خط‌ونشان کشیدن درباره‌ی این ماجرا و ماجراهای مشابه گشوده‌شود.

ارتداد چیست؟

در فصل هفتم کتاب حدود از کتاب «لُمعه‌ی دمشقیه» ـــ از منابع اصلی فقه شیعه ـــ که شیخ ابوعبدالله شمس‌الدین محمدبن جلال‌الدین مکی عاملی (معروف به شهید اول) آن را نگاشته و دوره‌ی جامعی از ابواب گوناگون فقه است، تعریف ارتداد، «کافر شدن پس از اسلام» درج شده‌است. در ادامه، با استناد به شرح معتبری که بر «لُمعه» نوشته شده‌است، این تعریف کوتاه را بیش‌تر روشن خواهم‌کرد، اما اکنون باید ۲ دسته مرتد را از هم بازشناسیم: مرتد فطری و مرتد ملی.

مرتد فطری کسی‌ست که هنگام انعقاد نطفه‌اش، یکی از والدینش مسلمان بوده‌باشند و مرتد ملی آن است که هنگام انعقاد نطفه‌اش، والدینش نامسلمان بوده‌باشند و او پس از مسلمان شدن، کافر شده‌باشد. با توجه به این امر، احتمالاً منظور از حکم ارتداد صادرشده برای آقای نجفی ـــ با توجه به مسلمان بودن والدین وی ـــ این است که وی مرتد فطری شناخته شده‌است.

در همان موضع از کتاب «الروضة‌البهیة فی شرح‌اللمعة‌الدمشقیة» ـــ شرحی که زین‌الدین الجبعی العاملی (معروف به شهیدِ ثانی) بر «لُمعه» نگاشته‌است ـــ تعریف جامعی از ارتداد و حکم آن ارائه شده‌است. به‌دلیل اهمیت موضوع، عین ترجمه‌ی متن عربی این بخش را ذکر می‌کنم:

کافرشدن یا به مجرد نیت است، یا به بیان سخنان کفرآمیز، یا به ارتکاب عمل کفرآمیز.

مثال نخست قصد کافرشدن است، اگرچه در زمان آینده، و کسی که در این امر تردید دارد نیز در حکم کسی‌ست که به آن جزم و قطع دارد.

گفتار مانند آن است که لفظاً خدا را تکذیب کند، یا پیام‌بران را تکذیب کند، یا آن‌که پیام‌بری را تکذیب کند تا:

یک. چیزی را که به اجماع مسلمانان حرام است ـــ مانند زنا ـــ حلال بداند، یا چیزی را که به اجماع مسلمانان حلال است ـــ مانند نکاح ـــ حرام بداند،

دو. عملی را که اجماع بر واجب‌بودنش وجود دارد ـــ مانند رکعتی از نمازهای پنج‌گانه ـــ واجب نداند، یا عملی را که اجماع بر واجب‌نبودنش وجود دارد ـــ مانند نماز یومیه‌ی ششم ـــ واجب اعلام کند.

ملاک و ضابطه‌ی انکار چیزی‌ست که وجود آن در دین ضروری‌ست و در گفتار فرقی نیست بین آن‌که از روی دشمنی گفته‌شده‌باشد، یا از روی اعتقاد، یا به تمسخر؛ زیرا سخن بر ظاهرش حمل می‌شود. این مثال‌ها را می‌توان به قِسْم نخست هم ارجاع داد؛ در صورتی که شخص به آن معتقد باشد، ولی آن را به زبان نیاورد.

فعل مانند کاری‌ست که شخص عمداً و صریحاً به قصد تمسخر دین یا انکار آن انجام دهد؛ مانند پرت‌کردن قرآن کریم یا بخشی از آن در مَزبَله (= خاکروبه‌دان) از روی عمد، یا سجده بر بت.

ثبوت ارتداد به‌وسیله‌ی مخالفت با حکمی که با اجماع ثابت است، مشروط بر آن است که آن حکم به‌گونه‌ای کاملاً روشن و ضروری در دین اسلام ثابت باشد، زیرا بسیاری از احکام اجماعی بر افراد پوشیده‌است. هم‌چنین، به‌شرطی‌ست که این اجماع از جانب فقهای مسلمان باشد؛ بنابراین اگر کسی حکمی را که در آن اختلاف است انکار کند مرتد شناخته نمی‌شود، اگرچه مخالفت در آن مسئله نادر باشد.

کلام فقهای امامیه (= شیعه‌ی ۱۲امامی) و غیر آن‌ها درباره‌ی این شرط گوناگون است؛ برخی اجماع را برای ارتداد کافی دانسته‌اند و برخی دیگر ضروری‌بودن حکم اجماعی برای دین را نیز بر آن افزوده‌اند و این بهتر است. شیخ طوسی در برخی مکتوبات خود کسی را که آن‌چه امامیه بر حرمت آن اجماع دارند حلال بشمارد، کافر دانسته‌است که این فتوا نادر است.

در حکم بت هر چیزی که قصد عبادت با سجده بر او شود نیز داخل است، بنابراین اگر بر کسی یا چیزی سجده شود ولی فقط برای احترام او و با اعتقاد به عدم استحقاق او برای معبود واقع‌شدن باشد، این عمل کفر نیست؛ بلکه بدعتی قبیح به‌حساب می‌آید، حتا اگر آن شخص یا شیء سزاوار این باشد که به‌گونه‌ای دیگر بزرگ داشته‌شود، زیرا خداوند متعال سجده را برای تعظیم غیر خود قرار نداده‌است.

مرتد فطری کشته می‌شود، زیرا پیام‌بر اکرم ـــ صلوات‌الله علیه ـــ فرمود: «هرکس دین خود را عوض کرد او را به قتل برسانید» و در صحیحه‌ی محمدبن مسلم به نقل از امام محمد باقر ـــ سلام‌الله علیه ـــ آمده‌است: «کسی که به اسلام پشت کند و پس از آن‌که مسلمان شده‌است به آن‌چه بر محمد ـــ صلوات‌الله علیه ـــ نازل شده کافر شود، توبه‌اش پذیرفته نمی‌شود، قتل او واجب، هم‌سرش از او جدا و میراثش بین فرزندانش تقسیم می‌شود». عمار هم از امام محمد صادق ـــ سلام‌الله علیه ـــ روایت کرده که فرمود: «هر مسلمانی در بین مسلمانان از اسلام برگردد و نبوت محمد ـــ صلوات‌الله علیه ـــ را انکار و او را تکذیب کند، خونش برای هرکه آن را از او شنید مباح است، هم‌سرش از همان روز ارتداد از او جدا می‌شود، نباید به او نزدیک شود، اموالش بین ورثه‌ی او تقسیم می‌شود، هم‌سرش عده‌ی وفات را نگه می‌دارد، بر امام است که او را بکشد و توبه هم داده نمی‌شود».

کوشیده‌ام ترجمه را تا حدودی روان کنم تا هرکس بتواند بفهمد با وجود این مستندات مستحکم، حکم ارتدادی که برای شاهین نجفی صادر شده‌است ـــ اگر به‌خاطر آهنگ «نقی» باشد ـــ اساساً بلاموضوع است؛ خطاب امام علی‌النقی ـــ سلام‌الله علیه ـــ با نام کوچک و این‌که حضرت مهدی ـــ سلام‌الله علیه ـــ «خواب است»، ابتدائاً در حیطه‌ی «گفتار» است و نه «فعل»، ثانیاً به ضروریات دین کاری ندارد و مطابق احادیث ذکرشده، انکار نبوت پیام‌بر اسلام ـــ سلام‌الله علیه ـــ یا کافرشدن بر آن‌چه بر ایشان نازل شده نیست.

اگر بنا بر تحلیل دقیق‌تری باشد، فلسفه‌ی حکم ارتداد ایجاد تزلزل در جامعه‌ی اسلامی‌ست و این در حدیث امام صادق ـــ سلام‌الله علیه ـــ نیز دیده می‌شود که می‌فرماید «هر مسلمانی که در میان مسلمانان از اسلام برگردد». به نظر من، اَعمال حاکمان امروز جمهوری اسلامی، بیش‌تر از یک آهنگ در ایمان و اعتقاد مردم جامعه‌ی‌مان تزلزل ایجاد می‌کند.

مهدورالدم کیست؟

کسی‌ست که اگر کشته شود، قاتل او قصاص نمی‌شود و دیه هم پرداخت نمی‌کند؛ به‌عبارتی خون او «هدر» است.
مهدورالدم بر ۳ دسته است:

یک. هر انسانی می‌تواند او را بکشد،

دو. مسلمانان می‌توانند او را بکشند،

سه. تنها حاکم شرع می‌تواند او را بکشد.

حکم مباح بودن خون یک انسان مطابق شرع اسلام در شرایط بسیار ویژه‌ای صادر می‌شود که ۲ مورد از آن‌ها با این بحث مرتبط است؛ «ارتداد» و «سِبُّ‌النبی».

اگر پای ارتداد در میان باشد، شوربختانه نظر جامعی پیرامون آن‌که کدام‌یک از ۳ وضعیت بالا درباره‌ی مرتد فطری اجرا می‌شود وجود ندارد، ولی با توجه به مجموعه‌ی احادیث، چنین به نظر می‌رسد که بر عهده‌ی حاکم شرع است درباره‌ی این‌که اساساً فردی مهدورالدم است یا خیر تصمیم بگیرد و به بیان دیگر، تصمیم‌گیری درباره‌ی خون یک انسان در حیطه‌ی مسئولیت‌های محکمه‌ی صالح و عادل است. گفتیم حکم ارتداد درباره‌ی عمل شاهین نجفی بلاموضوع است، پس باید به مورد دیگر بپردازیم.

در فصل قَذف کتاب حدود «روضة‌البهیة» می‌خوانیم «کسی که به پیام‌بر اسلام یا یکی از امامان ـــ سلام‌الله علیهم ـــ دشنام دهد، کشته می‌شود و کشتن او برای هرکس که از آن آگاه می‌شود، حتا بدون اذن امام معصوم ـــ سلام‌الله علیه ـــ یا حاکم شرع، جایز است؛ مگر این‌که کسی که او را می‌کشد، نسبت به جان و مال خود یا مؤمن دیگری بترسد که در این صورت کشتن او به‌خاطر زیان محتملی که وجود دارد، جایز نیست». به دشنامی که توصیف آن رفت، اصطلاحاً «سِبُّ‌النبی» گفته می‌شود.

برخلاف تصور رایج، کسی که به پیام‌بر اسلام یا ائمه‌ی معصومین ـــ سلام‌الله علیهم ـــ به شیوه‌ای غیر از بیان دشنام اهانت کند، مثلاً ـــ العیاذ بالله ـــ ایشان را تمسخر کند، مشمول حکم «سب‌النبی» نمی‌شود. به یاد بیاورید ماجرای کاریکاتوریست دانمارکی را که پیام‌بر اسلام ـــ صلوات‌الله علیه ـــ را به‌شکلی موهن به تصویر درآورده‌بود و اشتباه در درک فقه شیعه سبب شده‌بود وی «ساب‌النبی» دانسته شود، در صورتی که این حکم تنها شامل «دشنام‌دهنده» به پیام‌بر یا امامان معصوم ـــ سلام‌الله علیهم ـــ می‌شود.

حتا اگر تصویر آهنگ «نقی» را مورد توجه قرار دهیم، که شخصاً متوجه منظور این تصویر نمی‌شوم و به‌نظرم بسیار بی‌ربط است، باز هم حکم «سب‌النبی» بلاموضوع است و این تصویر مشمول حکم اهانت به بزرگان یادشده است. در ماده‌ی ۵۱۳ قانون مجازات اسلامی، مجازات فردی که به شیوه‌ای غیر از «سب‌النبی» به پیام‌بر اسلام یا امامان معصوم ـــ سلام‌الله علیهم ـــ اهانت کند، یک تا ۵ سال حبس تعزیری‌ست. از این رو، اگر شاهین نجفی در ایران این آهنگ را اجرا کرده‌بود، قانوناً باید چنین تعزیری را با تشخیص محکمه‌ی صالح و عادل تحمل می‌کرد.

کلام پایانی

صرف‌نظر از بحث‌های حقوقی و فقهی‌ای که ذکر آن رفت، یادآوری چند نکته را لازم می‌دانم:

یک. شخصاً گمان می‌کنم شاهین نجفی دارد به خطا می‌رود. قصد ارائه‌ی تحلیل موسیقایی را ندارم که اصلاً در تخصص من نیست و تنها دیدگاه شخصی‌ام را بیان می‌کنم. من هرکدام از آهنگ‌های آلبوم «توهم» را به‌جرئت بیش از ۱۰ مرتبه گوش داده‌ام و در اوج روزهای خون سال ۸۸، با تک‌تک ثانیه‌های آن آهنگ‌ها زندگی کرده‌ام. از آن به بعد، تقریباً هیچ‌کدام از آهنگ‌های شاهین نجفی و به‌ویژه آلبوم آخرش «هیچ، هیچ، هیچ» که سبکی تازه را نیز در آن آزموده و حتا همین آهنگ جنجال‌برانگیز نیز، توجه مرا چندان به خود جلب نکرده‌است.

انتقاد بسیار امر پسندیده‌ای‌ست، تلاش برای اصلاح ساختارهای معیوب هم بسیار خوب است، ولی اهانت به اعتقادات دیگران اصلاً پسندیده نیست و حتا منظور نیک ما را هم بد جلوه می‌دهد، آن را بی‌اثر می‌کند و ای‌بسا باعث تأثیرهای منفی فراوان شود. اگر همین آهنگ با ترجیع‌بند دیگری اجرا می‌شد و تزویری که در یک جامعه‌ی دینی دیده می‌شود به‌صورت دیگری بیان می‌کرد، مطمئن‌ام هیچ‌یک از کسانی که اکنون تشنه‌ی خون شاهین نجفی هستند، چنین واکنش‌هایی را بروز نمی‌دادند.

دو. من شیعه هستم، به شیعه‌بودنم افتخار می‌کنم، اما در تشیع من لعنت و مرگ بر هیچ‌کس دیده نمی‌شود، که ایمان دارم این همان روش رسول‌الله و ائمه‌ی معصومین ـــ سلام‌الله علیهم ـــ است. در هیچ‌یک از روایاتی که از این بزرگان به ما رسیده، لعن و نفرین دیده نمی‌شود که اگر می‌بود، مولا حسین ـــ سلام‌الله علیه ـــ در عاشورا می‌توانست چنان لعنتی کند که دودمان تمام ظلم در یک لحظه بر باد رود.

ما، به‌عنوان پی‌روان آن ۱۴ عزیز خلقت، نباید کاسه‌ی داغ‌تر از آش شویم. باید بیاموزیم پاسخ بی‌ادبی را نباید با بی‌ادبی و لعن و نفرین و قتل و تعیین جایزه برای قاتل یک انسان ـــ هرچند اهانت‌کننده به اعتقادات‌مان ـــ بدهیم. دوست دارم این را بگویم که آن کسی که برای قاتل شاهین نجفی جایزه تعیین کرده، این‌جا را با غرب وحشی اشتباه گرفته‌است. ما باید خویشتن‌دارتر باشیم، باید بتوانیم بر خشم‌مان غلبه کنیم و آن را تبدیل به کارهایی کنیم که حتا اهانت‌کنندگان هم از زیبایی اسلام‌مان ناگزیر از پذیرش آن شوند.

پیام‌بر ـــ صلوات‌الله علیه ـــ با یهودی‌ای که هر روز بر سرش خاکروبه می‌ریخت چه کرد؟ غیر از این بود که آن‌قدر سعه‌ی صدر به خرج داد تا او هم اسلام آورد؟ مولا علی ـــ سلام‌الله علیه ـــ با خوارج چه کرد؟ غیر از این بود که با انواع دشنام‌های‌شان مدارا کرد و تنها زمانی با آنان به نبرد پرداخت که به جان و مال مسلمانان تعرض کردند؟ مگر خوارج در نماز مولا به او اهانت نمی‌کردند و ـــ العیاذ بالله ـــ او را کافر نمی‌خواندند؟ مولا هم آن‌ها را «مهدورالدم» خوانده‌بود؟

من اگر جای آن رفقایی که بر شاهین نجفی لعن می‌فرستند و احیاناً در حسرت قتل او هستند بودم، برای درک بهتر او از اسلام و بزرگان دین‌مان دعا می‌کردم، دعا می‌کردم خویشتندار باشم، از فرط خشم از کسی که به اعتقاداتم اهانت می‌کند سخن از قتل او به میان نیاورم و اسلام و پیام‌بر و امامان بزرگش ـــ سلام‌الله علیهم ـــ را بهتر بشناسم.

خدای بزرگ همه‌ی‌مان را به راه راست هدایت فرماید.


 


خبرگزاری رویترز روز پنجشنبه با استناد به گفته‌های چند تاجر و منبع آگاه به امور حمل و نقل دریایی از کاهش ۹۰ درصدی صادرات محصولات پتروشیمی ایران در دو هفته گذشته خبر داد.

بنابر این گزارش، به دلیل تحریم‌های اتحادیه اروپا، ایران برای حمل و نقل محصولات پتروشیمی خود قادر به یافتن شرکت اروپایی که بخواهد پوشش بیمه‌ای حمل و نقل این محصولات را بر عهده بگیرد، نشده و به همین خاطر صادرات مواد پتروشیمی ایران تا مرز ۹۰ درصد افت داشته است.
به گزارش رادیو فردا ، ضربه بر صادرات ۱۴ میلیاردی مواد پتروشیمی ایران توسط تحریم‌های اتحادیه اروپا، نشان‌دهنده این امر است که تحریم‌ها تا چه حد می‌تواند حتی بر صادرات نفت خام و محصولات نفتی ایران نیز تاثیر بگذارد.

اریک نیکولای استاوست، یک تحلیلگر امور حمل و نقل دریایی از موسسه «سهام قطب شمال» به این خبرگزاری گفته است که آنچه که برای مواد پتروشیمی ایران اتفاق افتاد، دقیقا می‌تواند برای نفت خام ایران هم اتفاق افتد، اما به اعتقاد وی شدت تاثیر تحریم‌ها بر فروش نفت خام ایران به اندازه تاثیر آن بر کاهش ۹۰ درصدی صادرات مواد پتروشیمی این کشور نخواهد بود.

به گزارش رویترز، بخشی از تحریم‌های اتحادیه اروپا که از اول ماه مه، ۱۷ روز پیش، به اجرا گذاشته شده، شرکت‌های اروپایی را از ارائه خدمات بیمه و بیمه مضاعف به کشتی‌های حامل مواد پتروشیمی ایران منع کرده است.

بخش دیگری از تحریم‌ها که شامل توقف خرید نفت و عدم پوشش بیمه و بیمه مضاعف کشتی‌های حمل‌کننده نفت خام ایران خواهد بود، از اول ماه ژوئیه، حدودا ۴۳ روز دیگر به اجرا گذاشته خواهد شد.

بنا براین گزارش، حدود ۹۰ درصد از ناوگان نفتکش‌های جهان، شامل آنهایی که توسط شرکت حمل و نقل پتروشیمی ایران، پی تی سی، اداره می‌شوند، تحت پوشش حمایتی و تضمینی موسسه‌هایی هستند که در کشورهای غربی مستقرند.

یک دلال سنگاپوری حمل و نقل دریایی به این خبرگزاری گفته است که تابه حال بیمه مناسب برای شرکت‌های حمل و نقل (مواد پتروشیمی ایرانی) ارائه نشده و صادرات مواد پتروشیمی ایران طی دو هفته گذشته تا ۹۰ درصد کاهش یافته و چشم‌اندازی برای تغییر وضعیت وجود ندارد.

بر اساس آمار تایید شده حمل و نقل دریایی، صادرات محصولات پتروشیمی ایران شامل متانول، زایلین و سود سوز آور، در ماه جاری به ۶۰ هزار تن در هفته رسیده است، در حالی که طی سال گذشته متوسط صادرات مواد پتروشیمی ایران در یک هفته برابر با ۳۵۰ هزار تن بوده است.

با این حال، عبدالحسین بیات معاون وزیر نفت ایران ماه گذشته به رسانه‌های داخلی گفته است که صادرات مواد پتروشیمی ایران کماکان بدون تغییر ادامه دارد.

این گزارش در ادامه می‌گوید که البته کشتی‌های ایرانی می‌توانند با خاموش کردن سیستم هدایت کننده خود و گریز از رادار و دید نهادهای ناظر بر حمل و نقل دریایی بیشتر از آنچه که آمار‌ها نشان می‌دهند، مواد پتروشیمی حمل کنند.

چین مشتری مواد پتروشیمی ایران

یک تاجر مواد پتروشیمی به این خبرگزاری گفته است که به احتمال زیاد کشور چین تنها کشوری است که طی ماه جاری از ایران مواد پتروشیمی خریده است، چرا که شرکت‌های چینی مانند «سینوچم» و «شرکت کشتیرانی نانجینگ» به شرکت‌های بیمه چینی دسترسی دارند و قادر به دریافت پوشش بیمه‌ای هستند، اما خود شرکت حمل و نقل پتروشیمی ایران چنین بختی را ندارد. 

 برپایه این گزارش شرکت حمل و نقل پتروشیمی ایران، از شرکت بیمه ایرانی کیش درخواست بیمه کرده است، اما صاحبان کشتی‌ها احتمالا اجازه این کار را نخواهند داد.

رامتین حسن، مسئول مدیریت دریایی برای شرکت «حمل و نقل پتروشیمی» به خبرگزاری رویترز گفته است که این شرکت با موسسه بیمه‌های حمایتی و تضمینی مشکل پیدا کرده است؛  وی به رویترز گفت: «ما در حال حل این مسئله هستیم و با موسسه حمایتی و تضمینی دیگری در حال رایزنی هستیم، اما تاکنون نتوانسته‌ایم به نتیجه‌ای برسیم.»

ضربه بر صادرات نفت خام

بنابر این گزارش، برای شرکت‌های حمل و نقل دریایی، مشکلی در حدواندازه  آنچه که برای صادرات مواد پتروشیمی ایران پیش آمده، وجود ندارد، چرا که شرکت ملی نفتکش ایران بعنوان بزرگ‌ترین اپراتور بخش نفتکش‌ها، تحت پوشش بیمه حمایتی و تضمینی شرکت کیش قرار دارد؛ اما مشکل اینجاست که این شرکت ظرفیت صادرات روزانه ۲، ۲ میلیون بشکه نفت صادراتی ایران را ندارد.

خبرگزاری رویترز می‌افزاید صاحبان کشتی‌ها از  دولت‌های هند، چین، کره جنوبی و ژاپن تقاضا کرده‌اند که این دولت‌ها به جای شرکت‌های غربی بیمه کشتی‌ها را تضمین کنند.

آقای استاوست به این خبرگزاری گفته است که تنها کاری که ایران می‌تواند انجام دهد، ارائه تخفیف‌های بسیار بالا در فروش و یافتن شرکتی برای حمل نفت خام ایران است.

بنابر گزارش اوپک، تولید نفت ایران از اول سال جاری میلادی تا ۹ درصد کاهش یافته و در ماه گذشته، آوریل، به رقم ۳، ۱۹۶ میلیون بشکه در روز رسیده است.

آژانس جهانی انرژی نیز هفته گذشته از کاهش صادرات نفت ایران و ذخیره ۲۵ درصد از تولید نفت در نفتکش‌های لنگر انداخته در آب خبر داده است.

مشتریان عمده نفت ایران، همچنین با معضل نحوه پرداخت پول به ایران مواجه شده‌اند، چرا که بانک مرکزی ایران از طرف اتحادیه اروپا و امریکا تحریم شده است.

بنابر این گزارش، ژاپن، هند، کره جنوبی و چین واردات نفت از ایران را در سه ماه اول سال جاری میلادی کاهش داده‌اند.

بانک توکیو میتسوبیشی ژاپن، که تابه حال بخش عمده روابط بانکی ژاپن با ایران را انجام می‌داد، روز پنجشنبه اعلام کرد که نقل و انتقالات مالی به بانک‌های ایرانی را متوقف کرده است.


 


منابع خبری نزدیک به فعالان "ملی - مذهبی" از انتقال نرگس محمدی، نایب رئیس کانون مدافعان حقوق بشر به زندان زنجان خبر می دهند.

این خبر از سوی همسر وی تقی رحمانی عضو شورای فعالان ملی-مذهبی تایید شده است.

وبسایت ملی مذهبی انتقال خانم محمدی به زندان زنجان را اقدامی "غیر قانونی و سئوال برانگیز" خوانده و نوشته است، با توجه به وضعیت اسفناک زندان های شهرستان، این انتقال در ادامه روند اذیت و آزار نرگس محمدی صورت گرفته است.

براساس این گزارش، نرگس محمدی از بهداری اوین به زندان زنجان منتقل شده است. این در حالی است که حکم زندان خانم محمدی در تهران صادر شده است.

نرگس محمدی که در زندان به فلج عضلانی مبتلا شده در روزهای اخیر در وضعیت وخیمی به سر می برد و بیماری وی که میراث زندان قبلی اش است دوباره اوج گرفته است. این بیماری مرموز در محیط های پراسترس و پرفشار اوج می گیرد.


 


یک متهم به سرقت به قطع ۴ انگشت محکوم شد. به گزارش روزنامه خراسان  دادگاهي در شهرستان ايرانشهر سارقي را به اتهام  ارتکاب سرقت هاي متعدد به قطع ۴ انگشت دست راست محکوم کرد. اين حکم پس از ارسال به ديوان عالي کشور در شعبه ۲۹ تاييد شد و قرار است امروز در مشهد اجرا شود. براساس این گزارش پس از انتقال اين متهم  به مشهد، ۴ انگشت دست وي در حضور متهمان  ديگر قطع مي شود.


 


روزنامه کیهان با انتشار مقاله‌ای مفصل با عنوان «پرونده‌ای برای ستون پنجم» تشکل سیاسی پنجاه ساله «نهضت آزادی ایران» را متهم به اعتقاد به تغییر حاکمیت، سرنگونی و مبارزه مسلحانه کرده است.

این روزنامه که تحت نظر نماینده رهبر جمهوری اسلامی ایران منتشر می‌شود در شماره روز یک‌شنبه، ۲۴ اردیبهشت، نوشته است که در جریان بازداشت محمد توسلی، عضو ۷۴ ساله و زندانی نهضت آزادی، اسنادی به دست آمده که در کلاس‌های این تشکل در کنار مبارزات ایدئولوژیک و سیاسی به بررسی مبارزه مسلحانه پرداخته شده است.

اخیرا حامیان نهضت آزادی ایران از آن چه «اعمال فشار بر محمد توسلی در زندان» نامیدند ابراز نگرانی کرده‌اند و همچنین از احتمال به اجرا گذاشتن حکم هشت سال حبس ابراهیم یزدی، دبیرکل این تشکل، گفته‌اند.

تقی رحمانی در گفتگو با رادیو فردا خاطرنشان کرد:نهضت آزادی چه زمان شاه و چه در حال حاضر جریانی بوده که باورهای اعتقادی خودش را داشته، منتها سعی کرده در چارچوب قوانین فعالیت کند. زیر سقف سانسور و ملتزم بوده. این منش نهضت است. نهضت می‌گوید ما مصدقی هستیم. بله، باورهای نهضت‌ آزادی یک چیزی است که‌‌ همان که در جمهوری اسلامی اعضای شورای نگهبان هم به قانون اساسی حاضر نیستند قسم بخورند. چون فصل سه قانون اساسی را قبول ندارند. ولی خب چون نهضت آزادی در موضع اپوزیسیون است این جور مورد هجوم قرار می‌گیرد. این ویژگی نهضت آزادی است.ببینید، سرنگونی مفهوم دارد. شما باید اعلام شعار کنید. نیرو‌ها را توی خیابان بکشید. نه این که حکومت را تشویق کنید که اصلاح‌طلبانه برخورد کند و قانون اساسی خودش را رعایت کند. اینجا بحث این است که این قانون اساسی احتمالا براندازی بخشی از حاکمیت خواهد بود. اجرای فصل سه آن. این دیگر مشکل آقایان است. نه مشکل نهضت آزادی.

روزنامه کیهان همچنین نوشته از محمد توسلی عضو دفتر سیاسی نهضت آزادی و از اعضای قدیمی و ارشد آن جزوه‌ای به دست آمده که در آن مبارزات مسلحانه در امتداد مبارزات سیاسی و ایدئولوژیک ذکر شده و گفته شده مآلا بدون جنگ و خونریزی پیروزی ممکن نیست.تقی رحمانی درباره این مطلب گفت:این سند مال ۱۳۵۶ است. بحث نهضت آزادی خارج از کشور است. آقای محمد توسلی به اندازه بزرگ‌ترین سران حاکمیت جمهوری اسلامی سابقه مبارزاتی دارد، بلکه بیشتر. در خانه ایشان ممکن است از این آرشیو‌ها باشد. ولی اساسا مبارزه مسلحانه مشی نهضت آزادی نبوده. حتی در زمان پهلوی هم وقتی مبارزه مسلحانه شروع می‌شود همدلی با مجاهدین بوده، نه اقدام. بعد در این دوران که اساسا چنین بحثی مطرح نیست.

رحمانی تصریح کرد:آرمان‌های نهضت آزادی آرمان‌هایی بوده که به سازگاری دین با حقوق بشر و دموکراسی نزدیک‌تر بوده و جریان‌های جوان‌تر به زمان و به مرور دریافتند که باید به این دیدگاه‌ها نزدیک شوند. باید آقای شریعتمداری و طیف ایشان جواب بدهد که این ریزش نیرو در سی سال چرا به این حد صورت گرفته؟ چون خلاصه این‌ها نیروهایی بودند که از دل حکومت درآمدند و به شدت خودی و غیرخودی می‌کردند. به تجربه دریافتند که شرط این است که در یک ایران آزاد‌تر زندگی کنند. ما امیدواریم که این مرزهای خودی و غیرخودی بسیار بسیار بیشتر بریزد و حتی تا مرزهای درونی اصول‌گرایان هم برود و همه ملت ایران را شامل شود. اتفاقا نهضت آزادی از این لحاظ باید به خودش ببالد.این جناح افراطی‌تر که در کیهان مستقر است می‌خواهد حکم آقای یزدی یا احیانا آقای توسلی را سنگین‌تر کند. ضمن این که آقای محمد توسلی به این رفت‌وآمدهای داخل زندان و ایستادن روی آرمان‌های خودش تاکید دارد. دقیقا این پرونده‌سازی است و بار‌ها و بار‌ها صورت گرفته. فقط من یک نکته دارم. این آقای حسین شریعتمداری نماز می‌خواند، حجت شرعی‌اش چیست؟ برود از این روحانیون دیگر قم سوال کند که آیا می‌شود نهضت آزادی را مصداق دشمن گرفت و بعد هرچه دلش خواست آدم بنویسد؟ واقعا من نمی‌دانم منش از دست رفته مسلمانی در جامعه ما بیداد می‌کند.


 


بمناسبت پنجاه و یکمین سالروز تاسیس نهضت آزادی ایران (۲۷ اردیبهشت ماه) اعضا و علاقمندان نهضت آزادی در خارج کشور بیانیه ای منتشر نمودند.

به گزارش ندای آزادی، در بخشی از این بیانیه آمده است : "نهضت آزادی ایران به رغم فشارها و محدودیت ها توانسته است بیش از نیم قرن در راه آزادی، استقلال و پیشرفت ایران در چارچوب فعالیت جمعی پیگیر تلاش خود را ادامه دهد و از این رو، پنجاه و یک سال حضور و تلاش سیاسی، از توفیق این حزب دیرپای ملی و اسلامی در میهن استبداد زده ما حکایت می کند."

متن کامل این بیانیه بشرح زیر است :

نهضت آزادی ایران ؛ پنجاه و یک سال مبارزه با استبداد
اي مومنان، به صورت فردی و جمعی ایستادگی کنید، پیوندتان محکم
سازید و برنفس خویش مسلط باشید تا پيروز شويد (آل عمران ۲۰۰)

ملت شریف و ستمدیده ایران!

پنجاه و یک سال پیش، در بیست و پنجم اردیبهشت سال ۱۳۴۰، زنده یادان: مهندس مهدی بازرگان، دکتر یدالله سحابی و آیت الله سید محمود طالقانی بر اساس درک شرایط تاریخی و تکلیف ملی و شرعی خود و به منظور صيانت از حقوق ملت، آزادی تشكيل اجتماعات و تامين عدالت اجتماعی و تحقق حاكميت ملی و توجه به اين اصل مسلم كه پيشرفت هيچ نهضت و بقای هيچ قومی بدون فعاليت و فداكاری و تقوای فردی و اجتماعی امكان‌پذير نيست، با هویتی اسلامی، ايرانی و مصدقی، موجوديت نهضت آزادی ایران را اعلام كردند.

برخی از اصول مرام و هدف نهضت، در مرامنامه‌ای كه در همان تاريخ تصويب ‌شد، از اين قرار است:

۱- احياء حقوق اساسی ملت ايران با استقرار حكومت قانون به منظور تعيين حدود «اختيارات» و «مسووليتها»ی قوای مختلف مملكت و برای تأمين حكومت مردم بر مردم.

۲- تفويض قدرت ملی و قانونی حكومت به افرادی كه صلاحيت رهبری سياست مملكت را در دنيای مترقی امروز و در رديف كشورهای بيدار جهان داشته باشند.

۳- ترويج اصول اخلاقی و اجتماعی و سياسی بر اساس مبادی دين مبين اسلام با توجه به مقتضيات سياسی و فرهنگی عصر حاضر.

۴- تشويق اصل درستی و تقوی

۵- مبارزه برعليه دشمنان سلامت جسمی و فكری و روحی مردم يعنی غلبه بر « ترس » و « ياس » و « جهل » و « عقب ماندگي » و« نفاق»

۶- آماده كردن تدريجی و اصولی مردم برای شركت در اداره امور عمومی و همچنين برای حسن استفاده از دمكراسی و استيفای حقوق ملی.

در اعلامیه تاسیس نهضت آزادی ایران آمده است:

"اقتضای اطاعت از خدا مبارزه با بندگی غير او، و شرط سپاس ايزدی تحصيل آزادی برای به كار بستن آن در طريق حق و عدالت و خدمت است. ما بايد منزلت و مسووليت خود را در جهان خلقت بشناسيم تا به رستگاری و پيروزی نائل شويم."

بنیانگزاران نهضت آزادی ایران در تبیین بینش دینی خویش ابراز داشتند:

"مسلمانيم نه به اين معنی كه يگانه وظيفه خود را روزه و نماز بدانيم. بلكه ورود ما به سياست و فعاليت اجتماعی من باب وظيفه ملی و فريضه دينی بوده؛ دين را از سياست جدا نمی دانيم و خدمت به خلق و اداره امور ملت را عبادت می شماريم. آزادی را به عنوان موهبت اوليه الهی و كسب و حفظ آن را از سنن اسلامی و امتيازات تشيع می شناسيم. مسلمانيم به اين معنی كه به اصول عدالت و مساوات و صميميت و ساير وظايف اجتماعی و انسانی قبل از آن كه انقلاب كبير فرانسه و منشور ملل متحد اعلام نمايد، معتقد بوده‌ايم..."

نهضت آزادی ایران به رغم فشارها و محدودیت ها توانسته است بیش از نیم قرن در راه آزادی، استقلال و پیشرفت ایران در چارچوب فعالیت جمعی پیگیر تلاش خود را ادامه دهد و از این رو، پنجاه و یک سال حضور و تلاش سیاسی، از توفیق این حزب دیرپای ملی و اسلامی در میهن استبداد زده ما حکایت می کند.

در روزگار غلبه افکار چپ و اولویت یافتن مبارزه با امپریالیسم، نهضت آزادی بر ضرورت دستیابی به حقوق و کرامت انسانی و اولویت دادن "آزادی" بر سایر آرمان ها، نیازها و مطالبات تاریخی ملت ایران اصرار می کرد که امروزه خوشبختانه به خواست اصلی و زیربنایی عموم ملت ایران با هر گرایش سیاسی و اعتقادی بدل شده است و از این روی نهضت آزادی به رغم عدم امکان حضور در عرصه سیاسی، به جهت اثرگذاری در بسط و فراگیری این اندیشه در سپهر افکار عمومی، شکرگزار است.

از سوی دیگر، نهضت آزادی ایران افتخار دارد که در پرتو پایداری بر رسالت آگاهی بخشی و عمل به فریضه امر به معروف و نهی از منکر، به گسترش بستری مدد رسانده که امروز پرورش دهنده سرمایه های انسانی و مفاخر ملی ارجمندی گشته که بسیاری از آنها در زندانهای نظام تاریک ولایت مطلقه چراغ آزادی و آگاهی را روشن نگه داشته اند.

مؤسسان و اعضای اين حزب، به رغم شكنجه‌های ساواك و حبس‌ها و تبعيدهای طولانی، هيچ‌گاه از مشی مبارزه عليه زور و زر و تزوير و جهل و جور و جنایت دست بر نداشته و در اوج گيری مبارزات ملت و پيروزی انقلاب نقشی تعیین کننده داشتند. بر كسی پوشيده نيست كه واگذاری مسووليت دولت موقت در آن شرايط بحرانی - كه برخلاف امروز، تكيه زدن بر مسند دولت مايه برخورداری از هيچ موهبتی نبود - نشان از نیت خیرخواهانه، احساس مسوولیت پذیری و جايگاهی داشت كه نهضت آزادی ايران و دبير كل فقيد آن در دوران مبارزه با نظام سلطنتی و پيروزی انقلاب بر عهده داشتند.

در سال‌های پس از پيروزی انقلاب، اعضای نهضت آزادی ايران همواره تلاش كرده اند كه با برگزاری مراسم سالگرد تأسيس از يك سو با آرمان‌های بنيان‌گزاران تجديد پيمان كنند و از سوی ديگر، عدم تحقق اين آرمان‌ها را به جامعه يادآور شوند. با اين انگيزه، تا سال ها نهضت در اوج مظلوميت و در حد توان، این مراسم را در دفتر خود يا در كنار مزار شهدا در بهشت زهرا و یا در منازل شخصی اعضا – به رغم تمامی فشارها و تضييقات، از جمله حمله‌ گرو‌ه‌های فشار رسمی و شبه دولتی - برگزار می کرد. اما در سالیان اخیر و در سایه قدرت گیری جریانی تمامیت خواه در عرصه سیاست، اقتصاد و فرهنگ، حتی امکان برگزاری همین جلسات و دیدارهای محدود نیز از اعضا و علاقمندان نهضت آزادی ایران سلب شده است.

کودتای انتخاباتی خرداد ۸۸ نیز موجب افزایش و تشدید بی سابقه فشارها و تضییقات بر نهضت آزادی ایران گردید و ۲۰ نفر از اعضای شورای مرکزی نهضت آزادی ایران، دفتر سیاسی و شاخه جوانان بازاشت شدند و در حال حاضر نیز شش نفر از این افراد با محکومیت های سنگین، در زندان اوین هستند و دبیرکل و تنی چند از اعضای دیگر نیز جهت اجرای احکام حبس به زندان فراخوانده شده اند.

در پنجاه و یکمین سالگرد حیات و حضور موثر در صحنه فعالیت های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران، آرزوی سلامت و آزادی تمامی زندانیان سیاسی افتخار آفرین ایران، از جمله یاران دربند نهضت آزادی ایران، آقایان محسن محققی، امیر خرم، محمد فرید طاهری، عماد بهاور و جعفر گنجی را داریم.

بود آیا که در میـــــکده ها بگشایند / گره از کار فروبسته ما بگشــــایند
در میخانه ببستند خــــــــدایا مپسند / که در خانه تزویر و ریا بگشــــایند
هم اگر بهر دل زاهد خودبین بستند / دل قوی دار که از بهر خدا بگشایند

اعضاء و علاقمندان نهضت آزادی ایران در خارج کشور

۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۱ خورشیدی


 


مدیرعامل اتحادیه فرآورده‌های لبنی از کاهش ۳۰ درصدی تولید و عرضه شیر پاستوریزه خبر داد و اعلام کرد: به دلیل بازگشت قیمت محصولات لبنی به نرخ سابق و مقرون به صرفه نبودن تولید شیر و ماست، کارخانه‌های لبنی تولید این محصولات را کاهش داده‌اند تا شیر خام ارزان شود.

مجید علیداد - در گفت‌وگو با خبرگزاری ایسنا اظهارداشت: هنوز علوفه ارزان به دست دامداران نرسیده که کارخانه‌های لبنی هم شیر ارزان بخرند، اما علیرغم بالا بودن قیمت شیر خام به اجبار تعزیرات قیمت محصولات لبنی به ویژه محصولات پرمصرف همچون شیر و ماست به نرخ گذشته بازگشته است.

وی تصریح کرد: با توجه به مصرف بیشتر شیرخام در تولید دو محصول ماست و شیر پاستوریزه، قیمت تمام شده این دو محصول مقرون به صرفه نیست، لذا کارخانه‌های لبنی برای کاهش زیان خود، میزان تولید شیر پاستوریزه و ماست را کاهش داده‌اند.

علیداد اظهار کرد: در پی کاهش تولید شیر پاستوریزه کیسه‌ای، سهمیه توزیع این محصول در مراکز سطح شهر کاهش داشته است.

مدیر عامل اتحادیه فرآورده‌های لبنی افزود: شیر استریل (ماندگار) با توجه به تولید گذشته قیمتش تغییری نکرده و براساس مبنای تولید گذشته قیمت‌گذاری شده است.


 


مراسم تشييع پيكر حسن احمدي گيوي صبح امروز (پنج‌شنبه، 28 ارديبهشت‌ماه) از مقابل مؤسسه‌ي لغت‌نامه‌ي دهخدا به سمت بهشت زهرا (س) برگزار شد.

به گزارش ايسنا، در اين مراسم، علي افخمي ـ رييس مؤسسه‌ي لغت‌نامه‌ي دهخدا ـ درگذشت حسن احمدي گيوي را براي پژوهشگران و محققان مؤسسه‌ي لغت‌نامه‌ي دهخدا دردناك توصيف كرد و گفت: ترديد دارم تا در دهه‌هاي آينده، جاي اين پژوهشگر و استاد فرهيخته پر شود.

او با بيان اين‌كه همه‌ي ما از سجاياي اخلاقي و لطف و كرم حسن احمدي گيوي آگاه هستيم، عنوان كرد: احمدي گيوي از استوانه‌هاي لغت‌نامه‌ي دهخدا در يكي چند دهه‌ي اخير بود كه تلاش‌ها و فعاليت‌هاي بسياري را در زمينه‌ي فرهنگ انجام داد. تلاش وي صرفا معطوف به حضورش در مؤسسه‌ لغت‌نامه‌ي دهخدا نبود؛ بلكه كل زندگي اين استاد برجسته در فكر زبان و ادب فارسي گذشت.

ديگر سخنران اين مراسم، خانم سلطاني، از همكاران حسن احمدي گيوي در مؤسسه‌ي لغت‌نامه‌ي دهخدا، در سخناني كوتاه به مرور آخرين خاطره‌ي ديدارش با اين فرهنگ‌نويس در مؤسسه‌ پرداخت و تأكيد كرد: دكتر حسن احمدي گيوي از اساتيد برجسته‌ي زبان و ادبيات فارسي بود كه همواره منبع انرژي و نشاط براي همكاران و شاگردانش بود.

همچنين توفيق سبحاني، از دوستان چندين‌ساله‌ي حسن احمدي گيوي، گفت: از زمان شنيدن خبر درگذشت اين دوست ديرينه، مدام دريغ مي‌خورم كه اين استاد عزيز و دوست گرانقدر همه‌ي آن صفا و محبت و احساس سرشار انساني را با خود به زير خاك مي‌برد.

او از درگذشت حسن احمدي گيوي به عنوان ضايعه‌اي براي جامعه‌ي فرهنگي ـ علمي ايران ياد كرد و درگذشت او را به همكاران، شاگردانش و همچنين تمام مردم ايران، بويژه آذربايجان، تسليت گفت.

در اين برنامه كه اجراي آن بر عهده‌ي عباس سجادي بود، از محمدرضا شفيعي كدكني نيز براي ايراد سخناني دعوت شد كه اين استاد كه بسيار متأثر بود، ترجيح داد صحبت نكند.

در ادامه، حسن انوري، از دوستان و همكاران حسن احمدي گيوي، در سخناني كوتاه اظهار كرد: از هنگام شنيدن خبر درگذشت دكتر احمدي گيوي، درونم را از دست دادم. يك رگم هوشيار نيست. ما از همان سال‌هاي دانشجويي با همديگر در دوستي و آشنايي بوديم و 50 سال با يكديگر رفيق گرمابه و گلستان بوديم و ناگهان به يك‌باره اين دوست ديرينه را از دست دادم.

او افزود: حسن احمدي گيوي تلاش‌هاي بسياري در زمينه‌ي گسترش زبان و ادب فارسي كرد و همواره در تلاش و فعاليت به هواي ايران و فرهنگ ايران كار كرد.

همچنين الياسي، از دوستان و همشهريان حسن احمدي گيوي، با بيان اين‌كه از اندوه از دست رفتن حسن احمدي گيوي دلم دارد مي‌تركد، به مرور اجمالي برخي از خاطراتش با اين استاد زبان و ادبيات فارسي پرداخت و از او به عنوان مردي بااخلاق، بافضيلت و سرشار از عاطفه و محبت ياد كرد.

همچنين در پايان اين مراسم، حجت‌الاسلام سرفراز با بيان اين‌كه از سال‌هاي دهه‌ي 40 تاكنون با چهره‌هاي عملي فراواني در آشنايي و ارتباط بوده است، عنوان كرد: حسن احمدي گيوي علاوه بر جايگاه علمي برجسته و تلاش و پشتكار بي‌وقفه، از آن دسته چهره‌هاي علمي و فرهنگي بود كه عميقا به سرزمينش ايران و فرهنگ ايران علاقه‌مند و پايبند بود و همچنين از لحاظ مباني اعتقادي به عنوان يك مسلمان، شخصيتي تحسين‌برانگيز بود.

پس از سخنراني دوستان و همكاران حسن احمدي گيوي، پيكر اين استاد زبان و ادبيات فارسي و پژوهشگر از دفتر كارش تشييع شد و پس از آن به بهشت زهرا (س) منتقل شد تا در قطعه‌ي نام‌آوران آرام گيرد.

در مراسم تشييع پيكر حسن احمدي گيوي، استادان زبان و ادب فارسي، برخي از اعضاي فرهنگستان زبان و ادب فارسي و همچنين همشهريان اين پژوهشگر از شهرستان خلخال حضور داشتند.


 


خبرگزاری فارس از مرگ یکی از فرماندهان سابق سپاه براثر ایست قلبی خبر داده است.

«محمدمهدی قاصدی» مسئول ترابری سنگین قرارگاه کربلا و جانباز دوران جنگ بود که به نوشته "فارس"، سه‌شنبه گذشته در اثر سکته قلبی در محل کار خود درگذشته است.

آقای قاصدی در زمان جنگ مسئولیت‌های مهمی از جمله حمل و نقل پل بعثت از اهواز به فاو و قطعات عظیم پل خیبر را برعهده داشته است. و پس از پایان جنگ نیز مدتی در پاکستان به سر می برده است.

وی همچنین پانزده سال سال مدیر شرکت حمل و نقل جهاد نصر بوده است.


 


محمدعلی ولایتی، زندانی سیاسی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین که هفته ی گذشته پس از ۵۰ روز اعتصاب غذای تر در پاسخ به درخواست فرزندان میرحسین موسوی و زهرا رهنورد به اعتصاب غذای خود پایان داد، با ارسال نامه ای از همه ی دوستان و دلسوزان تشکر کرد.

آقای ولایتی در این نامه با اشاره به اقدامات اسراییل در پی اعتصاب غذای زندانیان فلسطینی نوشته است: ای کاش برای حفظ ظاهر هم شده همانند رژیم صهیونیستی که دشمن خود را بعد از ۴۳ روز اعتصاب غذا آزاد کرد یک زندانی سیاسی را که نه تنها مسلح نیست نه تنها شهروند یک سرزمین دیگر نیست بلکه به عنوان شیعه ایرانی که سی و یک سال را صادقانه خدمت کرده است و تنها منتقد سیاست های جاری است خرافی خواندند و پاسخی در خور به درخواست های قانونی کوچک او (اعاده دادرسی، ملاقات با دادستان کل) می دادند.

این زندانی سیاسی نامه خود را در همان روز پایان اعتصاب نگاشته است.

در پی اعتصاب غذای دو زندانی سیاسی، فرزندان میرحسین موسوی و زهرا رهنورد در پیامی از محمدرضا معتمدنیا و محمدعلی ولایتی در خواست کردند که به این اعتصاب نامحدود پایان دهند.

محمد علی ولایتی معاونت امور استان های ستاد مردمی مهندس میر حسین موسوی را در انتخابات ۱۳۸۸ بر عهده داشت. او شهریور ماه سال جاری به دو سال حبس محکوم شده است.

این زندانی سیاسی به مدت سی سال در پست هایی از جمله بخشداری فیروزکوه، معاونت اداری و مالی دانشکده وزارت اطلاعات، و دبیر پشتیبانی دانشگاه شاهد، معاونت بازرسی وزارت کشور در ۸ سال دولت اصلاحات فعالیت داشت در حال حاضر دبیر اجرایی خانه احزاب و بازرسی آن می باشد.

به گزارش کلمه متن کامل نامه او به شرح زیر است:

به نام خداوند بخشنده مهربان

سروران گرامی، شخصیت های محترم، هم بندیان عزیز

بیشتر از هر چیز وظیفه دارم از طرف خودم و خانواده ام از همه شخصیت های عزیز، دوستان، فامیل ها و هم شهریان عزیزم که به دلیل اعتصاب غذا ۵۰ روزه ام ابراز نگرانی و همدلی نمودند صمیمانه تشکر نمایم.

بویژه هم بندیان فرهیخته، مظلوم و زجر کشیده که با دلایل واهی حکم های سنگین برای آنان صادر شده است. دعا می کنم هر چه زودتر به آغوش گرم خانواده خود بازگردند.

اینجانب از سال ۱۳۷۶ مورد ظلم برخی از نهادهای امنیتی قرار گرفته ام و علی رغم پیگیری های جدی نه تنها نتیجه ای از این تلاشها به دست نیامد، بلکه نهایتا با صدور حکم دو سال حبس دوساله در بند ۳۵۰ اوین زندانی شدم.

در این زمان هم به تلاشم برای رفع ظلم افزودم و همه راه های قانونی را پیمودم ولی متاسفانه باز هم تمام این تلاش ها بی فایده بود و عملا راهی به غیر از اعتصاب غذا برای رساندن صدایم به گوش تصمیم گیرندگان باقی نماند بنا بر این علی رغم میل باطنی دست به اعتصاب غذا زدم. اما باز هم به جای رسیدگی یا حداقل توجه به مطالباتم به مدت ۲۰ روز به سلول انفرادی منتقل شدم و خوشبختانه علی رغم بی تفاوتی مسئولین امنیتی و قضایی نسبت به سلامت اعتصاب کنندگان از جمله بنده و برادر بزرگوارم آقای معتمدنیا و … تهدید دائمی انتقال به سلول انفرادی!! شخصیت های سیاسیِ فرهنگی و اجتماعی با ابراز همدلی و پشتیبانی از مطالبات زندانیان سیاسی به خصوص اعتصاب کنندگان خواستار پایان بخشیدن به این اعتصاب غذا شدند و از بروز عوارض احتمالی جبران ناپذیر ناشی از اعتماد که خود، خانواده و جامعه عمری باید هزینه آنرا بپردازند، اظهار نگرانی کردند.

همه این موارد در حالی است که رسانه های دولتی و صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در بخش های مختلف خبری سنگ تمام گذاشتند و اطلاع رسانی همه جانبه ای نمودند؟! ولی هیچ یک از روزنامه های رسانه های غیر حکومتی و اصلاح طلبان ایران اجازه چاپ یک کلمه در مورد اعتصاب کنندگان را ندارند و این است سیاست یک بام و دو هوای حاکمان ما که یا ما را شیعه، ایرانی و اعتصابی نمی دانند یا اعضا خانه را رها کرده اند و تنها به فکر همسایه اند. و این همان کشوری است که رییس دولت آن در مجامع بین المللی ادعا می کند اینجا آزادترین کشور دنیاست؟! ای کاش حاکمان ما به اندازه ی بحرینی برای شهروندان ایرانی حقوق شهروندی قایل بودند.

ای کاش برای حفظ ظاهر هم شده همانند رژیم صهیونیستی که دشمن خود را بعد از ۴۳ روز اعتصاب غذا آزاد کرد یک زندانی سیاسی را که نه تنها مسلح نیست نه تنها شهروند یک سرزمین دیگر نیست بلکه به عنوان شیعه ایرانی که سی و یک سال را صادقانه خدمت کرده است و تنها منتقد سیاست های جاری است خرافی خواندند و پاسخی در خور به درخواست های قانونی کوچک او (اعاده دادرسی، ملاقات با دادستان کل) میدادند.

اکنون اینجانب با عنایت به ارسال پیام های محبت آمیز بزرگان و سروران عزیز از جمله فرزندان نخست وزیر محبوب دوران دفاع جناب آقای مهندس میر حسین موسوی، جمعی از اعضای شورای مرکزی خانه احزاب ایران، سرکار خانم طالقانی بازرس خانه احزاب و همه شخصیت های فرهیعته معزز (از اسم بردند آنان به دلیل فضای امنیتی معذورم) که به صورت مکتوب، شفاهی، حضوری، تلفنی در خواست نمودند علی الخصوص در خواست مکرر هم بندیان مظلوم و دلسوزم در پنجاهمین روز، به اعتصاب خود پایان می دهم امیدوارم اولا همه زندانیان سیاسی به خصوص مهندس میر حسین موسوی سرکار خانم زهرا رهنورد و حجت الاسلام و المسلمین مهدی کروبی هرچه زود تر از بند اسارت آزاد و ثانیا ملت بزرگ ایران با تلاشی مضاعف هرچه زودتر به حق مسلم خود که همان دموکراسی و انتخابات آزاد است دست یابند.

محمد علی ولایتی

بند آزادگان – بند ۳۵۰ اوین


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irangreenvoice-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irangreenvoice@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بازار امروز

Loading currency converter .. please wait

loading
currency converter
please wait
....

خبرهاي گذشته