ديپلماتهای غربی روز چهارشنبه گفته اند که ايران در حال نصب سانتريفوژهای جديد در يک سايت زيرزمينی است، اما به نظر می رسد اين سانتريفوژها برای توليد اورانيوم غنی شده با غلظت بالا به کار گرفته نشده اند.ديپلماتهای غربی روز چهارشنبه گفته اند که ايران در حال نصب سانتريفوژهای جديد در يک سايت زيرزمينی است، اما به نظر می رسد اين سانتريفوژها برای توليد اورانيوم غنی شده با غلظت بالا به کار گرفته نشده اند. اين ديپلمات ها به خبرگزاری رويترز گفته اند: ظاهرا ميزان توليد اورانيوم غنی شده با غلظت ۲۰ درصد توسط ايران، که از دو سال پيش آغاز شده است، طی ماههای اخير همچنان ثابت باقی مانده است. طبق اين گزارش، وادار کردن ايران به توقف غنی سازی اورانيوم با غلظت بالا يکی از الويت ها گروه ۱+۵ در مذاکرات اتمی با ايران به ويژه در بغداد در هفته آينده خواهد بود. اقدامی که می تواند زمينه ساز حل مناقشه هسته ای ايران باشد. يک ديپلمات غربی درباره فعاليت های حساس هسته ای ايران به رويترز گفته است:«همچنان (اين فعاليت ها) با قدرت ادامه دارد و شنيده ام که تغييری نداشته است» اين ديپلمات اضافه کرده است:«اما کار نصب (سانتريوژها) در جريان است و در برخی برهه ها افزايش خواهد داشت.» رويترز اضافه کرده است، براساس يک گزارش آژانس بين المللی انرژی اتمی که در ماه فوريه سال جاری منتشر شد، ايران پس از راه اندازی سايت فردو در نزديکی قم ميزان توليد اورانيوم غنی شده با غلظت ۲۰ درصد را از اواخر سال ۲۰۱۱ تا زمان انتشار اين گزارش سه برابر کرده است. يک ديپلمات غربی ديگر به رويترز گفته است، گزارش سه ماهه آژانس بين المللی انرژی اتمی دراواخر ماه جاری ميلادی منتشر می شود و انتظار نمی رود «توسعه چشم گيری» در توليد اوانيوم غنی شده با غلظت بالا توسط ايران در آن گزارش قید شود. اين ديپلمات غربی تصريح کرده است، اما ايران همچنان به نصب سانتريفوژها ادامه می دهد. يک ديپلمات ديگر در گفت وگو با رويترز نيز اظهارات دو ديپلمات غربی ديگر را تاييد کرده است. قرار است ايران و کشورهای روسيه، آمريکا، بريتانيا، چين و فرانسه به همراه آلمان، کشورهای موسوم به گروه ۱+۵، دور دوم مذاکرات خود را در روز سوم خرداد، ۲۳ ماه مه، در بغداد برگزار کنند. دور تازه گفت وگوهای هسته ای ايران و گروه ۱+۵ پس از يک توقف ۱۵ ماهه در ۱۴ آوريل در استانبول برگزار شد.
بعد از گذشتن چهار ماه از بازداشت مجدد سعيد مدنی فعال سياسی زندانی و پايان يافتن بازجويی ها مسئولان پرونده هنوز پرونده او را به دادگاه نفرستاده اند. منصوره اتفاق، همسر اين فعال ملی-مذهبی محبوس در بند ۲۰۹امنيتی اوين با اعلام اين خبر می افزايد سعيد مدنی تهديد شده که اگر آنچه را بازجو می خواهد عليه فعالان سياسی جنبش سبز نگويد و اعتراف های مطابق ميل او بر زبان نياورد، همچنان در اين بند باقی خواهد ماند بعد از گذشتن چهار ماه از بازداشت مجدد سعيد مدنی فعال سياسی زندانی و پايان يافتن بازجويی ها مسئولان پرونده هنوز پرونده او را به دادگاه نفرستاده اند. منصوره اتفاق، همسر اين فعال ملی-مذهبی محبوس در بند ۲۰۹امنيتی اوين با اعلام اين خبر می افزايد سعيد مدنی تهديد شده که اگر آنچه را بازجو می خواهد عليه فعالان سياسی جنبش سبز نگويد و اعتراف های مطابق ميل او بر زبان نياورد، همچنان در اين بند باقی خواهد ماند . سعيد مدنی، پژوهشگر ارشد علوم اجتماعی، سردبير «فصلنامه علمی-پژوهشی رفاهِ اجتماعی»، عضو هيات علمی «دانشگاه علوم بهزيستی و توانبخشی» و از پايه گذاران نشريه توقيف شده «ايران فردا» است که در اسفند ۱۳۷۸ همراه با شماری ديگر از اعضای «شورای فعالان ملی-مذهبی» در ارتباط با اتهام اقدام عليه امنيت ملی بازداشت و سپس محکوم به حبس شد. در آغاز گفت و گويی با منصوره اتفاق همسر سعيد مدنی که حدود ۱۰ روز پيش با وی ملاقات کرده، می گويد که همسرش با زندانيان غيرسياسی هم سلولی است. چه زمانی با آقای مدنی ملاقات کردید؟ منصوره اتفاق: حدودا ده روز پيش میشود. سعيد مدنی گفتند با سه زندانی غيرسياسی ديگر در يک سلول اند؟ بله. زندانیها عمدتا غير سياسیاند. حالا ايشان با خود آن سه زندانی مشکل ندارد. مساله اين بلاتکليفی است که ايشان دارد. کدام بلاتکليفی؟ پرونده بازجويیهای ايشان تمام شده وليکن قاعدتا بايد بيايد بند عمومی. يا با وثيقه آزاد شود. چون ديگر طبق قانون بيشتر از چهارماه نبايد او را در بند زندان موقت نگاه دارند. بازجويیهايشان هم اين طور که گفته اند تمام شده. با توجه به اينکه ايشان حکم قبلی داشتند برای بازداشت سال ۸۰ که مربوط به ملیمذهبیها بوده بعد از چهار ماه که بازجويی تمام شود به ما گفتند که حکم اجرا شود. آن حکم قبلی تاييد شده برای اجرا. بنابراين قاعدتا بايد بفرستند آن زندان. که يک مقدار شرايط ايشان بهتر شود از نظر اينکه بتوانند کتاب بگيرند، ملاقات مرتب داشته باشند، امکانات و تسهيلاتی که يک زندانی عادی دارد. ولی ايشان را در آن بند امنيتی نگاه داشته اند و خوب شرايط سختی که هست خيلی مشکلتر از حالت زندانی عادی سياسی است. دقيقا شرايط بازجويی از سعيد مدنی همسرتان در اوايل بازداشت چطور بوده که شما مقايسهاش کرديد قبلا با نوع بازجويیهای دهه ۱۳۶۰؟ مسالهای که خودشان گفتند. مثلا بازجويیهای طولانی ۱۲ ساعته. به طور مشخص نگفتند کتک زدند. ولی من وقتی ازشان سووال کردم که آيا تنبيه بدنی کردن، رد نکردند. حتی دو ماه بود هيچ ملاقاتی ندادند. هيچ تلفنی نداشتند. هيچ تماسی نداشتند. به خاطر اين وضعيت چند روزی اعتصاب غذا کرده بودند و بعد از آن شرايط را يک مقدار عادی تر کردند. وضعيتشان الان چگونه است؟ الان از انفرادی درآمده ولی وضعيت عادی ندارد. ولی خوب الان هم مساله اصلی شان اين است که بلاتکليف گذاشته اند و ضعيت ايشان را. تمام نمیکنند آن زندان موقت را. عليرغم اين که دادستان خواسته و بازپرسی دادسرا خواسته. منوط به اين است که ايشان بخواهند ازشان خواستی را که دارند تاييد کنند. میخواهند ايشان عليه کسی حرف بزنند. نامه ای بنويسند. مصاحبهای کنند. اين کارهايی که تحت فشار همه زندانيان سياسی را میگذارند. ايشان مسالهشان اين است. من البته به بازپرس ايشان گفتم که به هر حال يک فرد شناختهشدهای است، سابقه مبارزاتی دارد و هيچوقت نمیآيد همچو مسايلی را قبول کند، حتی اگر چندين مورد طولانی هم بماند، اين را قبول نمیکند. پاسخ چه بود؟ به هر حال ايشان جوابی نداشتند بدهند. شرايط کاملا غيرقانونی بيش از چهارماه نگاه داشته باشند و هيچگونه بازجويی ديگر نداشته باشد برای اين پرونده ولی او را آزاد نکنيد و تهديد کنيد که شما نگاه میداريد تا موقعی که دادگاه برايتان تشکيل دهند. به همين شکل. که نه کتاب داشته باشد. ملاقات دو هفته يک بار باشد. حالت عادی نداشته باشد. تماس تلفنی محدود شود و شرايطی که زندانيان عادی در بند عمومی داشته باشند صرفا به اين مساله که ايشان آن خواستی که بازجوها میخواهند قبول کند. گفتيد که از همسرتان خواستند عليه ديگر فعالان سياسی و جنبش سبز حرف بزند و اعتراف کند. اسم هم بردند؟ مقصود بازجو چه کسانی هستند؟ نه خير اسم نبردند. پس چه گفتند؟ اين که عليه کسانی که مورد نظر آنها هست بيايد صحبت کند. نامه بنويسند و مصاحبه کنند و حرف بزنند. ملاقات بعدیتان با آقای مدنی کی هست؟ اگر که مشکلی پيدا نکند اين هفته است. چه روزی؟ پنجشنبه.
محسن رضايی فرمانده پيشين سپاه پاسداران ،خواستار تشکيل اتحاديه کشورهای مشترک المنافع پارس اسلامی شد . بنابر گزارش خبرگزاری فارس ،دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام گفته است ايران نمی تواند در مقابل اقدامات عربستان سکوت کند و بايد از استقلال بحرين دفاع کند . اظهارات محسن رضايی پس از آن اعلام شد که پادشاه عربستان سعودی خواستار تشکيل اتحاديه ای از کشورهای عضو شورای همکاری خليج فارس شد . محسن رضايی گفته است اگر عربستان به اين شيوه ادامه دهد ممکن است ايران به سمت تشکيل اتحاديه ای مشترک المنافع، با شرکت مناطقی شود که طی ۲۰۰ ساله گذشته از ايران جدا شده اند . وی می گويد بر روی اين طرح از قبل مطالعه شده است.
روزنامه وال استريت ژورنال گزارش داده که عراق جايگاه ايران به عنوان دومين صادرکننده نفت به هند را تصاحب کرده است. بر اساس اين گزارش ، ايران هم اکنون پس از کويت، در مقام چهارم کشورهای تامين کننده نفت وارداتی هند است. شرکت های هندی سال گذشته روزانه حدود ۳۵۰ هزار بشکه نفت از ايران خريداری کرده اند . آمار های دولت هند که روز چهارشنبه منتشر شد، نشان می دهد عربستان بزرگترين صادرکننده نفت به هند است . هند به خاطر تحريمهای آمريکا و نيز تحريم های قريب الوقوع اتحاديه اروپا ، واردات نفت از ايران را کاهش داده است.
"محمد فوزی عيسی" از نامزدهای انتخابات رياست جمهوری مصر، روز چهارشنبه به نفع" عمرو موسی" ديگر نامزد حاضر در اين انتخابات انصراف داد . رويترز گزارش داد آقای "فوزی عيسی" در يک کنفرانس مشترک با "عمرو موسی" دبير کل پيشين اتحاديه عرب گفت به اين دليل از انتخابات کنار رفته که نمی خواسته آرا بين نامزدها شکسته شود . انتخابات رياست جمهوری مصر با حضور ۱۲ نامزد ۲۳ و ۲۴ ماه مه - سوم و چهارم خرداد- برگزار می شود .
پس از آنکه رهبران احزاب يونان نتوانستند برای تشکيل دولتی ائتلافی به توافق برسند ، رييس جمهوری اين کشور، يک قاضی ارشد را مامور تشکيل دولت کرد . رويترز گزارش داد ،"پاناگيوتيس پيکرامنوس" که قراراست تا زمان برگزاری انتخابات، اداره دولت را برعهده داشته باشد ، رييس دادگاه عالی اداری يونان است . "کارلوس پاپولياس" رييس جمهوری يونان همچنين ۱۷ ژوئن-۲۸ خرداد – را به عنوان زمان برگزاری انتخابات جديد اعلام کرده است . در انتخابات ششم ماه مه در يونان هيچيک از احزاب اين کشور نتوانستند اکثريت لازم را برای تشکيل دولت بدست آورند و مذاکرات آنها برای تشکيل دولت ائتلافی نيز به شکست انجاميد .
در آخرين روز از مرحله گروهی ليگ قهرمانان آسيا؛ تيم فوتبال استقلال با برتری مقابل نسفقارشی ازبکستان راهی دور بعد شد.در آخرين روز از مرحله گروهی ليگ قهرمانان آسيا؛ تيم فوتبال استقلال با برتری مقابل نسفقارشی ازبکستان راهی دور بعد شد. اين تيم در مرحله يک هشتم نهايی که به صورت حذفی و تک مسابقه برگزار خواهد شد، مهمان تيم سپاهان اصفهان خواهد بود. ميزبانی سپاهان به خاطر صدرنشينی اين تيم در مرحله گروهی است. در رقابت استقلال با نسف قارشی، گوران يرکوويچ در دقيقه ۱۰ با پاس زمينی خسرو حيدری موفق شد بار ديگر برای اين تيم گلزنی کند. اکثر گل های يرکوويچ که پس از جدايی فرهاد مجيدی، از ليگ ليتوانی به اين تيم پيوست حاکی از چارچوب شناسی و موقعيت سنجی او در داخل محوطه جريمه بوده است. مجتبی جباری نيز در دقيقه ۵۰ از روی نقطه پنالتی گل دوم استقلال را وارد دروازه ميزبان کرد. اين گل حاصل ارسال خسرو حيدری و خطای هند مدافع ازبکستانی بود. جباری ضربه اش را به مرکز دروازه حريف دوخت. اين بازيکن که در ابتدای هفته جاری، تمرين استقلال را در اعتراض به مشکلات مالی تعطيل کرده بود، ۸۹ دقيقه در ترکيب آبیها به ميدان رفت. پس از لغو تمرين استقلال، مديرعامل اين باشگاه گفته بود که رفتار جباری غير قابل تحمل شده و به گفته او برخلاف موارد قبلی، ديگر ارفاقی به اين بازيکن نخواهد شد. فتح الله زاده تاکيد کرده بود که جباری را تحويل کميته انضباطی فدراسيون فوتبال داده اند تا او را «چند سال» محروم کنند. با اين حال مانند تنش های قبلی باشگاه استقلال با اين بازيکن، اتفاق خاصی رخ نداد و جباری نيز در ترکيب اصلی به ميدان رفت. در جريان بازی استقلال و نسف قارشی، مهدی اميرآبادی در دقيقه ۷۰ با کارت زرد دوم از زمين اخراج شد تا اين تيم بيست دقيقه باقی مانده را با ۱۰ بازيکن به پايان برساند. تيم ميزبان در اين مسابقه موقعيت های متعددی برای گلزنی داشت که با بی دقتی مهاجمان اين تيم و واکنش های به موقع مهدی رحمتی، در گشودن دروازه آبی پوشان ناموفق ماند. استقلال با اين پيروزی ۱۱ امتيازی شد و به عنوان تيم دوم گروه، جواز صعود به مرحله يک هشتم نهايی را به دست آورد تا سهشنبه هفته آينده در مرحله حذفی، در اصفهان به مصاف سپاهان برود. در اين گروه الجزيره امارات پيش از اين با ۱۳ امتياز صعود خود را به عنوان تيم اول به مرحله بعد قطعی کرده بود. نسفقارشی هم با يک امتيازی که در بازی رفت و در ورزشگاه آزادی از استقلال گرفت، در ساير بازی های داخل و خارج از خانه مغلوب شد تا در رده آخر گروه بايستد. اما ناکامی نسف قارشی را نمی توان به مثابه ضعف فوتبال ازبکستان به عنوان نخستين حريف تيم ملی ايران در مرحله نهايی از رقابت های گروهی برای راهيابی به جام جهانی ۲۰۱۴ برزيل دانست. زيرا در گروه E مسابقات، تيم بنيادکار ازبکستان بر تيم قدرتمند پوهانگ استيلرز کره جنوبی غلبه کرد تا به مرحله بعدی صعود کند و تيم پوهانگ نيز حذف شود. در اين گروه آدلايد يونايتد استراليا به عنوان صدرنشين صعود کرد. پرسپوليس ديگر نماينده ايران، چهارشنبه هفته آينده در جده با الاتحاد عربستان ديدار خواهد کرد. اولسان هيوندای کره جنوبی نيز مقابل اف سی توکيو به برتری رسيد تا به عنوان صدرنشين گروه F به مرحله بعدی صعود کند. توکيو هم به عنوان تيم دوم روانه دور بعد شد. فتح الله زاده: سوپرجام ايران را می بريم مديرعامل استقلال به خاطر صعود تيمش به مرحله بعد ليگ قهرمانان آسيا، از پاداش ۲۵۰۰ دلاری به هر يک از بازيکنان اين تيم خبر داد. پس از مسجل شدن بازی سپاهان و استقلال در ليگ قهرمانان آسيا؛ علی فتحاللهزاده اين مسابقه را سوپر جام ايران (جدال قهرمان ليگ با فاتح جام حذفی) دانست و گفت برای قهرمانی در سوپر جام ايران تلاش خواهيم کرد. مدير عامل باشگاه استقلال گفت که بازيکنان استقلال مانند هميشه با غيرت ايرانی توانستند پيروز شوند. پرويز مظلومی نيز گفت: «بازی خيلی خوبی ارائه داديم، مخصوصاً در نيمه اول که با برنامه دقيق و استفاده از ضدحملات توانستيم به گل هم برسيم. نسف قارشی هم تيم شايستهای بود ولی در گروه سختی قرار داشت.» مظلومی در درباره رويارويی تيمش با سپاهان گفت: متاسفم که يک تيم ايرانی بايد از گردونه مسابقات حذف شود. البته فرصت کمی برای اين بازی داريم ولی مطمئن باشيد با تمام توان برای صعود تلاش خواهيم کرد.
ايران می گويد مالزی از طرح توسعه پالايشگاه مايعات گازی پارس پتروفيلد شيراز انصراف داده است. عليرضا ضيغمی، مدير عامل شرکت ملی پالايش و پخش فرآوردههای نفتی ايران، روز سهشنبه، با اعلام اين خبر ، از بيان جزييات بيشتر آن خودداری کرد . مالزی ۴۰ درصد از سهام پالايشگاه پتروفيلد پارس را در اختيار دارد. عمليات اجرايی ساخت پالايشگاه ۱۲۰ هزار بشکهای پتروفيلد پارس که به ۸۰۰ ميليون يورو سرمايه نياز دارد، حدود ۱۰ درصد پيشرفت کرده است.
وزارت کشور بحرین در بیانیهای مشخصات ۲۰ شخص تحت تعقیب سازمانهای امنیتی این کشور را منتشر کرده و گفته است که این افراد در انفجارهای اخیر بحرین دست داشتهاند.وزارت کشور بحرین در بیانیهای مشخصات ۲۰ شخص تحت تعقیب سازمانهای امنیتی این کشور را منتشر کرده و گفته است که این افراد در انفجارهای اخیر بحرین دست داشتهاند. بحرین که از بیش از یک سال پیش، با اعتراضهای بیوقفه معترضان شیعه دست و پنجه نرم میکند، در هفتههای اخیر شاهد چند انفجار بود که نیروهای امنیتی را هدف قرار داد. در آخرین انفجار که در روستای شیعه نشین بنی جمره در شمال غرب بحرین روی داد، چهار افسر پلیس زخمی شدند. پیش از آن نیز مقامهای امنیتی بحرین اعلام کرده بودند که انفجار بمبی در روستای شیعه نشین الدراز، چهار نیروی پلیس را زخمی کرده است. روستاهای شیعه نشین بحرین در یک سال اخیر، صحنه جنگ و گریز میان نیروهای امنیتی و معترضان بود. هر از چندگاهی هم معرضان با آتش زدن لاستیک خودروها، خیابانها را میبندند. به گزارش خبرگزاری دولتی بحرین، یکی از افرادی که مشخصات آنها در فهرست وزارت کشور درج شده، تابعیت سعودی دارد. یکی دیگر هم مقیم عربستان سعودی است اما تابعیتش مشخص نیست. در بیانیه وزارت کشور آمده است که دادستانی، مجوز انتشار عکسهای افراد تحت تعقیب را برای تسهیل در بازداشتشان صادر کرده است. این بیانیه افزوده است که افراد تحت تعقیب، به ساخت بمبهای دست ساز متهم هستند که استفاده از آنها، موجب زخمی شدن شماری از غیر نظامیان و نیروهای پلیس شده است. منابع خبری دیگر گزارش دادهاند که و قرار است وزارت کشور بحرین، مشخصات افراد تحت تعقیب دیگری را در روزهای آینده منتشر کند. معترضان بحرینی سال گذشته با خواست برپایی نظام پادشاهی مشروطه، دست به اعتراض خیابانی زده بودند. آنها، میدان مروارید شهر منامه پایتخت بحرین را به عنوان محل تجمع خود برگزیدند. چند هفته پس از آغاز اعتراضها، مقامهای بحرینی، نیروهای نظامی مشترک کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس موسوم به «سپر جزیره» را برای مقابله با اعتراضها فرا خواندند. عربستان سعودی، امارات متحده عربی و کویت، نیروهای خود را به بحرین گسیل کردند و نیروهای امنیتی، با یورش به معترضان، به حضور خیابانی آنها پایان دادند. با این جود اعتراضها در بحرین خاموش نشد و هر از چند گاهی هزاران معترضان دست به تظاهرات ضد دولتی می زنند. اکثر ساکنان بحرین شیعه مذهب هستند اما خاندان آل خلیفه که از اقلیت سنی مذهب است، در این کشور حکومت میکند.
امید کوکبی، فیزیکدان ایرانی و دانشجوی دکترا در دانشگاه تگزاس آمریکا، روز یکشنبه، پس از ۱۵ ماه بازداشت موقت، به اتهام توطئهگری با کشورهای خارجی علیه ایران، به ۱۰ سال زندان محکوم شد. امید کوکبی، فیزیکدان ایرانی و دانشجوی دکترا در دانشگاه تگزاس آمریکا، روز یکشنبه، پس از ۱۵ ماه بازداشت موقت، به اتهام توطئهگری با کشورهای خارجی علیه ایران، به ۱۰ سال زندان محکوم شد. گفته میشود آقای کوکبی در دادگاه رسیدگی به اتهامهای ۱۳ تن که به «جاسوسی برای اسرائیل» متهم شده است. میشل کاتانزارو که گزارشی در این مورد در سایت انگلیسی زبان «نیچر» منتشر کرده به رادیو فردا گفت آشنایان امید کوکبی خبر این حکم را تائید کردهاند. سایت کلمه نیز روز دوشنبه در این مورد نوشت، حکم ۱۰ سال زندان علیه آقای کوکبی پس از ١۵ماه بازداشت موقت، در دادگاهی موسوم به دادگاه متهمان به همکاری با موساد صادر شد. به نوشته نیچر آشنایان آقای کوکبی میگویند که وی قصد دارد درخواست تجدیدنظر کند. امید کوکبی ۲۹ ساله، بهمن ماه سال ۸۹ به هنگام بازگشت به آمریکا برای ادامه تحصیل در فرودگاه، به اتهام «ارتباط با دولتهای متخاصم» و «کسب درآمد نامشروع» بازداشت شد. سعید خلیلی، وکیل آقای کوکبی، پیشتر اتهامهای موکل خود را «غیرمنطقی و بیاساس» دانست و گفت که در جلسه دادگاه اجازه پیدا نکرده تا با وی گفتوگو کند. آقای کوکبی همواره تمام اتهامهای وارده را مردود دانسته و آنان را رد کرد. امید کوکبی سال گذشته در نامه خود به رییس قوه قضاییه از فشارهای متعدد به خود و خانوادهاش پرده برداشته و پرسیده بود: «چگونه میشود به کسی که متهم به جاسوسی یا ارتباط با اجانب است اطمینان کرد و او را به محرمانهترین و سرّیترین بخش اسرار نظام دعوت کرده و از او درخواست همکاری نمود؟» او در این نامه همچنین نوشته بود: «امروز که هیچ خطایی نکردهام و هیچ اطلاعی از موضوعات و فعالیتهای محرمانه نظام ندارم با من اینگونه رفتار میشود و تمام زندگی و خانوادهام را به واقع گروگان گرفتهاند. در آینده اگر راضی به همکاری شوم و به سبب آن از این اطلاعات و اسرار مطلع شوم با من چه رفتاری خواهد شد؟ و چه چیزی را برای حصول اطمینان و اعتمادشان از من به گروگان خواهند گرفت؟ « به نوشته «نیچر» دوستان کوکبی میگویند وی در سال ۲۰۱۰ چهار یا پنج بار به ایران مسافرت کرده و شاید این مسافرتها شک و تردید مقامات ایرانی را برانگیخته است. سازمانها و انجمنهای متعدد حقوق بشری و علمی بارها از مقامات ایران نامه نوشته، در مورد بیگناه بودن امید کوکبی تاکید کرده و خواستار محاکمه منصفانه وی شدند. جمعی از دانشمندان و استادان دانشگاه و برندگان جایزه نوبل نیز در نامهای خطاب به آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، خواستار آزادی وی شدند.
"فرانسوا اولاند" رئيس جمهوری فرانسه ،" ژان مارک ارو "(JeanMarc Ayrault ) را به عنوان نخست وزير جديد اين کشور منصوب کرد. "ژان مارک ارو" که امروز چهارشنبه جايگزين "فرانسوا فيون" شد،۶۲ ساله است و ۱۵ سال رهبر پارلمانی حزب سوسياليست فرانسه بوده است . وی هم اکنون شهردار شهر "نانت" است، و پيش از اين در هيچ دولتی سمت و پست نداشته است. "ژان مارک ارو" معلم زبان آلمانی و حقوقدان بوده و از متحدان ديرينه فرانسوا اولاند به شمار می رود .
دیوید آلبرایت موسس و رئیس موسسه علوم و امنیت بینالملل میگوید علی اکبر صالحی وزیر خارجه کنونی ایران با یک برنامه مخفی اتمی در دهه ۹۰ میلادی در ایران در ارتباط بوده است. دیوید آلبرایت موسس و رئیس موسسه علوم و امنیت بینالملل میگوید علی اکبر صالحی وزیر خارجه کنونی ایران با یک برنامه مخفی اتمی در دهه ۹۰ میلادی در ایران در ارتباط بوده است. بر اساس این گزارش، بر اساس مکالماتی که آقای صالحی در دهه نود، زمانی که رئیس دانشگاه شریف بوده، وی از وجود این برنامه اتمی زیرزمینی آگاه بوده است. بگفته وی، صالحی از این برنامه آگاه بوده یا حتی احتمالا در این برنامه که مظنون به پیشبرد اهداف نظامی-هستهای هست، دست داشته است و اتفاقا آژانس بین المللی انرژی اتمی هم اکنون به پیدا کردن زوایای پنهان این برنامه به شدت علاقهمند هست. این کارشناس هستهای میگوید که در میان ۱۶۰۰ سند و تلکسهایی که در اختیار موسسه وی قرار گرفته است، به نامهای برخورده که آقای صالحی در سال ۱۹۹۱ به پای آن امضا گذاشته است. بگفته وی، این نامه تضمین نهایی برای تامین کنندگان اروپایی موادی است که میتوانند کاربرد دوگانه در برنامه هستهای داشته باشند. آقای آلبرایت گفته است که دانشگاه شریف تهران در آن زمان اساسا بعنوان جبهه شبکه تدارک برنامههای نظامی ایران فعالیت داشته است. بگفته وی، هدف این برنامه مخفی به احتمال زیاد ساخت بمب هستهای، شامل تولید اوارنیوم با غلظت بالا بوده است. خبرگزاری رویترز مینویسد با توجه به اینکه مقامات آژانس بین المللی انرژی اتمی قبلا به سوء ظن خود نسبت به دانشگاه شریف و شخص آقای صالحی در رابطه با نقش آنها در تدارک برخی فعالیتهای هستهای مشکوک اذعان داشته بودند، ظاهرا این تلکسها اولین مدرک آشکاری است که ظن مقامات آژانس را برانگیخته است. موسسه علوم و امنیت بینالمللی در نظر دارد طی هفته جاری، برخی از این اسناد را در رابطه با فعالیتهای تدارکاتی مرکز مطالعات فیزیک ایران در اواخر دهه ۱۹۸۰ و اوایل دهه نود در وبسایت خود منتشر کند. با این حال یک سخنگوی نمایندگی ایران در سازمان ملل به رویترز گفته است که آقای صالحی تاکنون در هیچ برنامه هستهای غیر مجاز و پنهانی دست نداشته است. وی گفته است که «به نظر ما، انتشار داستانهایی جعلی از این قبیل تلاشی برای به شکست کشاندن مذاکرات آتی پیرامون برنامه هستهای ایران است». یافتههای جدید در رابطه با اسناد جدید برنامه مخفی هستهای ایران در حالی ظاهر شده است که ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی مذاکرات دوروزه پیرامون برنامه هستهای ایران را تمام کردهاند و دور بعدی مذاکرات هستهای هفته آینده (روز دوشنبه) برگزار خواهد شد. از طرفی دور دوم مذاکرات ایران و گروه ۵+۱ (اعضای دائمی شورای امنیت سازمان ملل بعلاوه آلمان) نیز چند روز بعد از دور بعدی مذاکرات ایران و آژانس، در بغداد برگزار خواهد شد. کشورهای غربی مظنون هستند که ایران در پوشش برنامه هستهای صلح آمیز، اهداف نظامی دنبال میکند، اتهامی که ایران به شدت آن را رد میکند. سرویسهای اطلاعاتی امریکا قبلا طی گزارشی از توقف برنامه ساخت سلاح هستهای ایران در سال ۲۰۰۳ خبر داده بودند، اگرچه ایران تحقیقات هستهای و غنی سازی اورانیوم را ادامه داده است. مرکز تحقیقات فیزیک آژانس بین المللی انرژی اتمی نوامبر سال ۲۰۱۱ طی گزارشی اعلام کرد که مرکز تحقیقات فیزیک در لویزان، نزدیک پایگاه نظامی تهران احداث شده بود؛ پایگاهی که طی اواخر ۲۰۰۳ و اوایل ۲۰۰۴ کاملا از بین برده شده است. آژانس در حال مطالعه این مرکز تحقیقات فیزیک است که بعنوان سازمان تحت پوشش وزارت دفاع فعالیت کرده و مسئول هماهنگی چندین فعالیت هستهای مختلف بوده است. چندین مقام بلندپایه آژانس به رویترز گفتهاند که آژانس از مدتها قبل نسبت به فعالیت غیرمجاز و پنهانی هستهای دانشگاه شریف و آقای علی اکبر صالحی، زمانی که رئیس این دانشگاه بود، آگاهی داشته است. موسسه علوم و امنیت بینالمللی نیز گزارش کرده است که مرکز تحقیقات فیزیک، از دانشگاه شریف بعنوان «خط مقدم» خرید برخی تجهیزات و اقلام مورد نیاز هستهای از خارج و معرفی دانشگاه بعنوان کاربر نهایی این محصولات زیر پوشش فعالیتهای آموزشی و علمی استفاده کرده است. برپایه این گزارش اسناد بدست آمده نشان میدهد که اگرچه سفارش دهنده اولیه تجهیزات خریداری شده، دانشگاه شریف بوده است، با اینهمه در مرحله نهایی پرداخت، نام عباس شاهمرادی زواره، رئیس مرکز تحقیقات فیزیک در سند مالی این اسناد بعنوان طرف قرارداد مشاهده میشود. این موسسه بدون نام بردن از شرکت طرف قرارداد ایران، میگوید که کپی نامهای را بدست آورده است که آقای صالحی بعنوان رئیس دانشگاه شریف آن را امضا کرده است و بهمراه تلکسهای همراه، نشان میدهد که وی درباره خرید مواد دارای کاربرد دوگانه توسط مرکز تحقیقات فیزیک آگاه بوده است. برپایه این گزارش گزارش این نامه تصدیق شده است که اقلام خریداری شده برای تحقیقات و تدریس دانشگاهی استفاده خواهد شد، نه برای ساخت بمب هستهای یا سلاحهای کشتار جمعی. به گفته موسسه عبوم و امنیت بینلملل، در یکی از تلکسها نوشته شده است که «شاهمرادی از طرف دانشگاه شریف اختیار تام دارد که درباره خریدها تصمیم نهایی را بگیرد»، بنابر این آقای صالحی بعنوان رئیس دانشگاه باید این اختیارات را به شاهمرادی داده باشد.
وال استریت جورنال گزارش داده است، عراق جایگاه ایران به عنوان دومین صادرکننده نفت به هند را تصاحب کرده است. ایران هم اکنون پس از کویت، در مقام چهارم کشورهای تامین کننده نفت هند وارداتی هند است.وال استریت جورنال گزارش داده است، عراق جایگاه ایران به عنوان دومین صادرکننده نفت به هند را تصاحب کرده است. ایران هم اکنون پس از کویت، در مقام چهارم کشورهای تامین کننده نفت هند وارداتی هند است. به گزارش روزنامه وال استریت جورنال بر اساس آمار دولتی هند که روز چهارشنبه منتشر شد، عراق در سال مالی گذشته پس از عربستان جایگاه دومین صادرکننده بزرگ نفت به شبه جزیره هند را از آن خود کرده است. بنابراین گزارش، هند بخاطر تحریمهای قریب الوقوع اتحادیه اروپا و آمریکا، در سال جدید مالی نیز واردات نفت از ایران را کاهش داده است. دور جدید تحریمهای آمریکا و اتحادیه اروپا شامل تحریم خرید نفت ایران و معامله با بانک مرکزی این کشور به ترتیب از ۲۸ ژوئن و اول ژوئیه به اجرا گذاشته خواهد شد. هند که ۸۰ درصد نفت مصرفیاش را از خارج تامین میکند، در حال رایزنی فشرده دیپلماتیک با کشورهای دیگر تولید کننده نفت مانند عربستان، قطر، کویت و عراق است که کاهش خرید نفت از ایران را بتواند به نوعی جبران کند. آمریکا از کشورهای عمده خریدار نفت ایران شامل هند، ترکیه، چین، کره جنوبی و ژاپن درخواست کرده واردات نفت از این کشور را کاهش دهند وگرنه احتمالا در صورت معامله با بانک مرکزی ایران با تحریمهای آمریکا مواجه خواهند شد. این گزارش میگوید هم اکنون فروش نفت ایران در بازارهای جهانی رو به کاهش بوده و معامله با ایران بخاطر تحریمها، مشکلات پیرامون پرداخت پول و معضل بیمه کشتیها پیچیدهتر شده است. بر اساس آمار وزارت نفت هند، خرید نفت ایران توسط شرکتهای هندی در سال مالی گذشته ۵.۷ درصد کاهش پیدا کرده و ۱۷.۴۴ میلیون تن (۳۴۹۳۰۰ بشکه در روز) رسیده است. کاهش نفت ایران در سال گذشته مالی توسط هند در حالی است که بنابر گزارش وزارت نفت هند، شرکتهای نفتی این کشور برای سال جاری مالی نیز تنها خرید ۱۵.۵میلیون تن نفت خام از ایران را برنامهریزی کردهاند، یعنی نسبت به سال گذشته تا سقف دو میلیون تن خرید نفت از ایران را کاهش خواهند داد. این در حالی است که واردات نفت این کشور از عراق در سال گذشته مالی با ۴۳ درصد افزایش به ۲۴.۵۱ میلیون تن (روزانه۴۹۰۹۰۰ بشکه) رسیده است. در همین دوره زمانی واردات نفت هند از عربستان نیز با ۱۹ درصد افزایش به ۳۲، ۶۳ میلیون تن (روزانه۶۵۳۵۰۰ بشکه) و خرید نفت از کویت با ۵۴ درصد افزایش به ۱۷.۶۷میلیون تن (روزانه ۳۵۳۹۰۰ بشکه) در سال رسیده است. به گزارش وال استریت ژورنال، مقامات هند تاکید دارند که کاهش نفت از ایران به خاطر فشارهای آمریکا نبوده و هدف این کشور متنوع کردن منابع خرید نفت بوده است تا به کشوری خاص وابستگی نداشته باشد. جایپال ردی وزیر نفت هند ماه فوریه اعلام کرد که شرکتهای هندی در نظر دارند که واردات نفت از عربستان را هر سال، نسبت به سال قبل روزانه ۱۰۰ هزار بشکه افزایش دهند. واردات نفت هند بخاطر پیشرفت و گسترش ظرفیت پالایشگاهی این کشور هرساله افزایش مییابد و تا سال ۲۰۱۷ انتظار میرود که ظرفیت پالایشگاهی این کشور با ۴۶ درصد افزایش به ۶.۲۳ میلیون بشکه در روز برسد.
علی لاريجانی رييس مجلس شورای اسلامی می گويد نياز به فرصتی برای تغيير قانون اساسی و شکلگيری دقيقتر ساختار کشور داريم. خبرگزاری فارس گزارش داده ،علی لاريجانی در همايش شوراها و مديريت شهری گفته است:" پيش از اين فکرمی شد اگر کارها به خود مردم سپرده شود، بهتر است، اما نمیتوانيم همه موارد را به شوراها بسپاريم ." سال گذشته نيز آيت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی در سفر استانی خود به کرمانشاه، از احتمال تغيير قانون اساسی و انتخاب رييس قوه مجريه توسط مجلس سخن گفته بود .
ايران می گويد مالزی از طرح توسعه پالايشگاه مايعات گازی پارس پتروفيلد شيراز انصراف داده است. عليرضا ضيغمی، مدير عامل شرکت ملی پالايش و پخش فرآوردههای نفتی ايران، روز سهشنبه، با اعلام اين خبر ، از بيان جزييات بيشتر آن خودداری کرد . مالزی ۴۰ درصد از سهام پالايشگاه پتروفيلد پارس را در اختيار دارد. عمليات اجرايی ساخت پالايشگاه ۱۲۰ هزار بشکهای پتروفيلد پارس که به ۸۰۰ ميليون يورو سرمايه نياز دارد، حدود ۱۰ درصد پيشرفت کرده است.
احمد لطفی نماينده اراک در مجلس شورای اسلامی شکايت خود را ازهفته نامه امير پس گرفت. در پی شکايت اين نماينده مجلس از اين نشريه به خاطر انتشار کاريکاتور او، کاريکاتوريست اين هفته نامه محمود شکراييه به ۲۵ ضربه شلاق محکوم شده بود. احمد لطفی نماينده اراک در مجلس شورای اسلامی شکايت خود را ازهفته نامه امير پس گرفت. در پی شکايت اين نماينده مجلس از اين نشريه به خاطر انتشار کاريکاتور او، کاريکاتوريست اين هفته نامه محمود شکراييه به ۲۵ ضربه شلاق محکوم شده بود. بسياری از وبسايت ها در خارج از کشور و رسانه های ايرانی در اين رابطه کارزاری راه انداخته بودند و کاريکاتورهای زيادی از اين نماينده مجلس در وبسايت ها انتشار يافت. راديو فردا در گفت وگو با نيک آهنگ کوثر ، کاريکاتوريست ايرانی، ابتدا از علت آغاز کارزار کاريکاتوريست ها پرسيده است. اين پيشنهادی بود که مانا نيستانی مطرح کرد در مطلبی که در سايت مردمک و بعد در فيس بوک خود نوشته بود، مبنی بر اين که برای حمايت از آقای شکرايه در مقابل مجازاتی که برای او تعيين شده است، هر کدام از کاريکاتوريستها طرحی از نماينده مجلس اراک بکشند. اين کار کوچک به يک کار بزرگتر تبديل شد وقتی ما توانستيم تماسهايی با سايتهای بين المللی داشته باشيم و با همراهی شبکههای بين المللی اين کار گستردگی بيشتری يافت و شبکههای تلويزيونی و راديويی هم به آن توجه نشان دادند و در نهايت تعدادی از طرحهای کارتونيستهای ايرانی و حتی انگليسی در روزنامه گاردين منتشر شد. شبکه دفاع از حقوق کارتونيستها نيز فعاليت خود را آغاز کرد و ما توانستيم با دفتر گزارشگر ويژه حقوق بشر ايران تماس بگيريم و قرار شد حتی کار به جايی کشيده شود که اين امر به عنوان يکی از موارد نقض حقوق بشر مطرح شود، اما خوشبختانه با پس گرفته شدن شکايت از طرف نماينده شهر اراک اين مسئله متوقف شد. اکنون که نماينده اراک قرار است شکايت خود را پس بگيرد، چه احساسی داريد؟ خيلی خوشحال هستم که کارتونيستهای ايرانی نشان دادند میتوان برای حمايت از يک همکار در سطح ملی و بين المللی کاری کرد و خوشبختانه ديديم نتيجه آن مثبت بود. اما مسئله بعدی اين بود که به آقای شکرايه که چند روزی بابت اين حکم نگران بود دلداری دهيم که هميشه حمايتش خواهيم کرد. البته اين حمايت برای همه همکاران میتواند باشد که اگر دچار مشکل شوند بقيه تلاش خواهند کرد از هر طريقی به آنها کمک کنند. به نظر من اين میتواند حتی درسی باشد برای روزنامه نگاران ايرانی که در اين چند سال دچار مشکل شدهاند. پس به گمان شما علت اين که نماينده اراک میخواهد شکايت خود را پس بگيرد به خاطر تاثير اين کارزار بوده است؟ بله، به نظر من وقتی اين مسئله از سطح ملی به سطح بين المللی کشيده شد تاثيرگذار بود. همين الان هم در داخل کشور کارتونهای تندتری از مقامات ايرانی کشيده میشود از رئيس جمهور گرفته تا رئيس مجلس و مقام های ديگر و فقط روحانيون کشيده نمیشوند ولی وقتی نماينده يک شهر به کارتونی درباره خود اين قدر معترض میشود نشان میدهد ظرفيت پذيرش يک انتقاد ساده را هم نداشته و اين کار به ضررش بود. چند نفر از دست اندرکاران امور فرهنگی و هنری ايران هم که به دولت نزديک بودند سعی کردند با اين نماينده و مقامهای مخاتلف تماس بگيرند و ماجرا را خاتمه دهند اما چون حکم صادر شده بود و آقای شکرايه درخواست تجديد نظر نکرده بود تنها راهی که میتوانستند مانع اجرای حکم شوند اين بود که آقای لطفی آشتيانی شکايتش را پس بگيرد که خوشبختانه اين اتفاق افتاد. اين مسئله ثابت کرد نبايستی به هيچ عنوان در مقابل چنين اقداماتی عقب کشيد چون اگر همه عقب میکشيدند و اين حکم اجرا میشد از اين پس هر کارتونيستی در داخل کشور بابت طرحهايش بايد نگران حکم شلاق بود به خاطر ناراحت شدن فرد مورد انتقاد.
دهه گذشته ايران را از زوايای گوناگون می توان تحليل کرد. صدها پرسش می توان در انداخت و در انتظار پاسخ صاحبنظران نشست. يکی از پرسش ها اين است: تأثيرگذارترين شخصيت سياسی دهه ی ۸۰ ايران چه کسی بوده است؟ دهه گذشته ايران را از زوايای گوناگون می توان تحليل کرد. صدها پرسش می توان در انداخت و در انتظار پاسخ صاحبنظران نشست. يکی از پرسش ها اين است: تأثيرگذارترين شخصيت سياسی دهه ی ۸۰ ايران چه کسی بوده است؟ به سرعت اسامی در ذهن رديف می شود :آيت الله خامنه ای، آيت الله منتظری ، سيد محمد خاتمی، مهندس ميرحسين موسوی، مهدی کروبی ، آيت الله اکبر هاشمی رفسنجانی، محمود احمدی نژاد، آيت الله هاشمی شاهرودی، آيت الله صادق لاريجانی، و ديگران. اما پرسش آن قدر کلی است که آدمی نمی داند چگونه به آن پاسخ گويد. درست است که پرسش گر طالب "تأثيرگذارترين" شخصيت سياسی ايران در دهه ی ۸۰ است، اما تأثير در کدام قلمرو؟ اگر تأثير را به سياست داخلی و خارجی مقيد سازيم، تا حدود زيادی کار را بر تحليل گر ساده کرده ايم، چرا که افراد زيادی از دايره ی بحث حذف خواهند شد. ممکن است فردی در حوزه ی سياسی داخلی تأثيرگذار بوده، اما در قلمرو سياست بين المللی هيچ تأثيری نداشته باشد. مدعای نوشتار کنونی اين است: احمدی نژاد تأثيرگذارترين شخيصت سياسی ايران در دهه ی ۸۰ است. چرا؟ يکم- سطح جهانی: احمدی نژاد با سخنان نسنجيده و مخرب و سياست های نابخردانه ، دولت های غربی را عليه ايران بسيج کرد. دولت اسرائيل با استفاده ی احسن از سخنان او، فضايی بين المللی عليه ايران پديد آورد. به جديدترين سخنان او بنگريد که گفته است: "به خدا صهيونيست ها پخمهترين پخمهها در عالم هستند". او قطعنامه های سازمان ملل عليه ايران را "کاغذ پاره" قلمداد می کرد که هيچ کس برای آن "تره هم خورد نکرد"، اما آن کاغذ پاره ها کار خود را کرد و او و همفکرانش- از جمله آيت الله خامنه ای که نظرات خود را به او نزديک خواند- هرگز لحظه ای تأمل نکردند که بدين ترتيب اختيار ايران به دولت آمريکا سپرده می شود، چرا که آمريکا برای تصويب هر قطعنامه ای به نظر موافق اعضای شورای امنيت سازمان ملل- خصوصاً پنج کشور دارای حق وتو- نياز داشت و دارد، اما لغو هيچ قطعنامه ای بدون نظر موافق دولت آمريکا ممکن نخواهد بود. ايران حتی اگر با دولت های غربی بر سر نزاع هسته ای به توافق صددرصدی دست يابد، لغو تحريم های آمريکا و اروپا چند سالی به طول خواهد انجاميد. رابطه ايران با کشورهای عربی منطقه نيز در دوران احمدی نژاد به بدترين شکل ممکن در آمد و اينک برخی از کشورهای عربی بزرگترين محرکان برخورد با ايرانند. ايران امروز در وضعيت خطرناکی قرار گرفته است که برخی از اين خطرات معطوف به موجوديت کشور است. کدام شخصيت سياسی تا اين اندازه در فضای بين المللی در رابطه ی با ايران تأثيرگذار بوده است؟ از سوی ديگر، احمدی نژاد هرگاه تشخيص دهد که تصميم گيری های ملی به زيان شخص اوست، با خرابکاری مانع تحقق آنها می شود. وقتی تيم هسته ای در ژنو با طرف غربی به توافقاتی دست يافت، اين توافق بعداً از جانب طرف ايرانی ناديده گرفته شد و بر هم خورد. پس از آن احمدی نژاد در گفت و گوی تلويزيونی اعلام کرد که :"موضوع هستهای از نظر ما حل شده است و ما هم اکنون موضوعی به نام موضوع هستهای که بخواهيم درباره ی آن با آنها گفت و گو کنيم نداريم، حال هر قدر میخواهند هياهو کنند، اين مسئله از نظر ما تمام شده است". عکس العمل ياران او- خصوصاً روزنامه ی ايران- نشانگر آن است که از مذاکرات استانبول هم راضی نيست. سياست خارجی را فراموش کرده و موضوع بحث را به قلمرو سياست داخلی معطوف سازيم. احمدی نژاد تغييرات بسياری در قلمرو سياست داخلی ايجاد کرد. دوم- رابطه ی با رهبری: دو رئيس جمهور قبلی(هاشمی رفسنجانی و خاتمی) در صورت اختلاف نظر با رهبری، نظرات او را به اجرا می نهادند، اما احمدی نژاد در برابر احکام حکومتی آيت الله خامنه ای هم ايستاد و رهبری را مجبور کرد تا احکام خود را علنی سازد. پس از آن هم دست به خانه نشينی يازده روزه زد. مشايی و جن گيران به احمدی نژاد گفته اند که آيت الله خامنه ای ظرف يکسال خواهد مرد، تو بايد با ايستادن خود را برای دوران پس از مرگ او آماده سازی. ايستادگی همانا و تأثيرگذاری بيشتر و بيشتر همان. سوم- رئيس جمهور ۲۵ ميليونی: مطابق تأييد شورای نگهبان، احمدی نژاد در انتخابات رياست جمهوری ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ با حدود ۲۴ و نيم ميليون رأی بر رقبای خود پيروز شده است. اين مدعا يا صادق و يا کاذب. اگر صادق است، او به گونه ای بر مخاطبان تأثيرگذارده که توانسته است چنين آرای بالايی به دست آورد. اگر کاذب است، او توانسته است رهبر و ديگر زمامداران و نهادهای جمهوری اسلامی را مجاب نمايد که به چنين تقلب بزرگی دست زنند و پيامدهای عملی آن- از جمله اعتراضات اجتماعی چند ماهه ی پس از انتخابات- را پذيرا شوند. چهارم- حذف سوبسيدها: دو رئيس جمهور قبلی- به دلايل عديده- حاضر به اجرای حذف کامل يارانه ها نبودند، اما احمدی نژاد طرح هدفمندکردن يارانه ها را به اجرا نهاد. عده ی زيادی بر اين باور بودند که اجرای اين طرح موجب شورش های اجتماعی گسترده ای در ايران خواهد شد. اما مشايی به نقل از موجودات رازآلود(امام زمان؟! اجنه؟!) به او گفته بود که آن را اجرا کن و مطمئن باش که هيچ اتفاقی نمی افتد و نيفتاد. اينک نيز- برخلاف نظر اکثريت نمايندگان مجلس و اقتصاددانهای خبره- به دنبال آن است تا در يکسال باقيمانده ی دوران رياست جمهوری اش اين طرح را تا نهايت خود پيش برده و تمامی يارانه ها را حذف کند.شايد هدف او اين باشد که اين طرح را در تاريخ ايران به نام خود ثبت نمايد. پنجم- قانون شکنی: احمدی نژاد به شدت قانون شکن است. قانون ستيزی او ابعاد گوناگونی دارد: رد قانون های مصوب مجلس : احمدی نژاد قانون های زيادی را رد کرده است. به عنوان نمونه، قانون تأسيس وزارت ورزش را تا مدتهای زيادی نپذيرفت تا اين که در نهايت تحت فشارهای بسيار مجبور به پذيرش آن و معرفی وزير ورزش به مجلس شد. تصرف حق تفسير قانون : مطابق قانون اساسی تفسير قوانين عادی با مجلس شورای اسلامی است. اما احمدی نژاد در سمينار "ارتقای سلامت نظام اداری"- ۱۰/۲/۹۱ - گفته است که تفسير قانون با قوه ی مجريه است، نه مجلس. اختيارات فراتر از قانون اساسی برای خود قائل شدن :احمدی نژاد قانون نظارت نمايندگان مجلس بر خود را برخلاف قانون اساسی به شمار آورد و از هیأت عالی حل اختلاف قوا خواست تا به اين مسأله رسيدگی کند. در صورتی که تشخيص تعارض قوانين مصوب مجلس با شرع و قانون اساسی با شورای نگهبان است. قانون بودجه : قانون بودجه مهمترين قانون اداره ی کشور در عرض يک سال است. همه ی دستگاه های حکومتی و غير حکومتی بر اين اساس خود را تنظيم می کنند. اين قانون تأثير مستقيم بر تورم، بيکاری، رشد اقتصادی، رکود، فقر و...دارد. اما قانون بودجه برای احمدی نژاد کاغذ پاره ای بيش نيست. او هرگونه که خود تشخيص دهد درآمدها را هزينه می کند و به هيچ قانونی پايبند نيست. فاز اول طرح هدفمندسازی يارانه ها را کاملاً مطابق ميل خود- با نقض صريح قانون مصوب مجلس- به اجرا نهاد. به نوشته ی احمد توکلی- رئيس مرکز پژوهش های مجلس- احمدی نژاد "در اجرای قانون ۱۶ مادهای هدفمند کردن ۱۷ حکم را نقض کرده است". يعنی،مطابق قانون می بايست حداکثر ۵۰ درصد درآمد را صرف خانوارها می کرد، اما نه تنها صد در صد درآمد(۲۹ هزار ميليارد تومان) را صرف پرداخت نقدی کرد، بلکه ۱۶ هزار ميليارد تومان ديگر هم از بانک مرکزی و منابع ديگر گرفته و صرف پرداخت نقدی کرد (تخلف ۱۶ ميليارد تومانی). بانک مرکزی برای تأمين قرض دولت، اسکناس چاپ کرد(خلق پول) و بدين ترتيب نقدينگی و تقاضا را افزايش داد. از پرداخت ۳۰ درصد سهم بخش توليد از درآمدها نيز خودداری کرد. بدين ترتيب تورم و بيکاری افزايش يافت. و... احمدی نژاد برای اجرای فاز دوم طرح يارانه نيز به شدت به مجلس فشار وارد می آورد تا دست او را باز بگذارند تا هرگونه که می خواهد عمل کند. نمايندگان طرفدار دولت به نمايندگان منتقد دولت می گويند که هرچه که احمدی نژاد برای اجرای فاز دوم طرح هدفمندسازی يارانه می خواهد، بايد به تصويب برسانيم. برای اين که اگر مطابق ميل او عمل نشود، او قانون را اجرا نخواهد کرد. به گزارش احمد توکلی، در جلسات کميسيون تلفيق مجلس آنان می گفتند: "ايراد ديگری که [نمايندگان طرفدار دولت] میگرفتند اين بود که به اين ترتيب دولت چون نمی تواند نقدی را اضافه کند، قانون را اجرا نمیکند...مهمترين دليلی که موافقان پيشنهاد دولت، به شکل خصوصی بر آن اصرار داشتند، خلاصهاش اين بود که آقای احمدی نژاد در هر حال قانون را اجرا نمیکند جز بخش پرداخت نقدی آن را". ميزان تأثيرگذاری احمدی نژاد را از همين جا می توان فهميد. او مهمترين طرح اقتصادی کشور را هرگونه که خود بخواهد، اجرا می کند. قانونی که مجلس به تصويب برساند، برای او فاقد ارزش است. احمد توکلی به نمايندگان طرفدار دولت پاسخ داده است که احمدی نژاد يا: "برای کسب ۱۳۵ هزار ميليارد تومان قيمتها را جهش شديدی میدهد که واويلاست، يا قيمتها را زياد بالا نمیبرد، ولی بر اساس اجازه ی آن مبلغ، با چاپ اسکناس و توزيع آن به اقتصاد آسيب می زند و باز هم واويلاست". احمد توکلی در جلسه ی علنی مجلس نيز هشدار داد که حتی اگر پيشنهاد نمايندگان منتقد دولت به تصويب رسد،قيمت حامل های انرژی ۵۰ تا ۶۰ درصد افزايش خواهد يافت، چه رسد به پيشنهاد دولت. اما نمايندگان مجلس آگاهند که کاری از دستشان ساخته نيست. به همين دليل احمد توکلی به همه اطلاع می دهد که قرار است احمدی نژاد در سال جاری در کشور "واويلا" کند. اين هم نوع ديگری از تأثيرگذاری است. ششم- ترويج سخنان و رويه های غير علمی: احمدی نژاد در اين زمينه هم فردی به شدت تأثيرگذار بوده است. او سازمان برنامه و بودجه را منحل کرد. بودجه نويسی را هم به تمسخر گرفته و هميشه در روزهای پايانی سال چيزهايی به نام بودجه به مجلس تحويل داده تا آنها از سر اضطرار آن را به تصويب برسانند و دست وی را در به ريختن همه ی امور کاملاً باز بگذارند. احمدی نژاد وعده های بسياری به مردم داده و می دهد که با اصول علم اقتصاد تعارض بنيادين دارد، اما او منکر علم اقتصاد است. به عنوان نمونه، او وعده داده بود که دولت در سال ۱۳۹۰ ، دو و نيم ميليون شغل جديد ايجاد خواهد کرد. اما در ۲۲/۱/۹۱ به همه اطلاع داد که تنها يک ميليون و شصدهزار شغل ايجاد کرده است. می گويد: "در سال ۹۰ ايجاد ۲.۵ ميليون شغل هدفگذاری شد و کارهای زيادی نيز برای تحقق آن صورت گرفت...تا به حال نيز ايجاد بيش از يک ميليون و ششصد هزار شغل در سال ۹۰ بررسی و مورد تاييد قرار گرفته است. دولت مصمم است برای سال ۹۱ نيز ايجاد ۲.۵ ميليون شغل ديگر را محقق کند". نه تنها مدعای اول او کاذب است، بلکه مدعای دوم او نيز کاذب است. طی برنامه ی سوم با نرخ رشد ۶ و ۳۶ درصدی، به طور متوسط ۵۸۸۶۰۰ شغل در سال ايجاد شده است. طی سه سال اول برنامه ی چهارم (۸۶-۸۴) با همين نرخ رشد، به طور متوسط ۷۶۴۶۰۰ فرصت شغلی در سال ايجاد شده است. به گزارش صندوق بين المللی پول، نرخ رشد توليد ناخالص داخلی ايران در سال ۱۳۹۰ فقط ۲ درصد بوده است. حال چگونه با رشد ۲ درصدی، دولت احمدی نژاد دو و نيم ميليون يا يک ميليون و شصدهزار شغل ايجاد کرده است؟ دروغ بودن اين مدعيات توسط نهادهای همين دولت نيز روشن شده است. مرکز آمار ايران که نهادی دولتی است، اخيراً نرخ بيکاری در سال ۱۳۹۰ را ۳۳/۱۲ درصد اعلام کرده است. اگر اين گزارش درست باشد، تعداد بيکاران از سه ميليون و دويست هزار نفر در سال ۱۳۸۹ به دو ميليون و هشتصد هزار نفر در سال ۱۳۹۰ کاهش يافته است. معنای اين امر اين است که دولت در سال ۹۰ فقط ۴۰۰ هزار شغل جديد ايجاد کرده است. اما احمدی نژاد چگونه می خواسته در سال ۹۰ - و می خواهد در سال ۹۱- دو ميليون و نيم شغل ايجاد کند؟ او که علم اقتصاد را به رسميت نمی شناسد، در ۲۱/۲/۹۱ در حرم امام رضا طرح خود را شرح داده است. می گويد: "درباره ی حل معضل بيکاری، همه بايد همت کنند و اگر مغازه داری، کارخانه داری و کشاورزی می تواند حتی برای يک نفر اشتغال ايجاد کند بايد اين کار را انجام دهد. چهار ميليون کشاورز در کشور وجود دارد که اگر۳۰۰ هزار نفر از اين گروه يک شغل ايجاد کنند۳۰۰ هزار شغل می شود. دو و نيم ميليون نفر اصناف در کشور وجود دارند که اگر فقط ۵۰۰ هزار نفر از آنها فقط نصفی شغل ايجاد کنند و يک کارگر يا شاگرد بياورند می شود۵۰۰ هزار شغل و ۶۰۰ هزار کارگاه صنعتی در کشور وجود دارد که اگر به طور متوسط نيم نفر نيرو به مجموعه خود اضافه کنند می شود ۳۰۰ هزار نفر اشتغال که مجموعه ی اينها بيش از يک ميليون شغل می شود که ما بيش از اين رقم افرادی که کاملا در کشور بيکارند نداريم". هفتم- گفتمان احمدی نژادی : زبان احمدی نژاد، زبان لومپنی است، او گفته که "رئيس جمهور کف خيابان است". بچه ی "کف خيابان" بودن در زبان احمدی نژاد معنای خاصی دارد که بدان بايد توجه داشت. به برخی از سخنان او توجه فرمائيد: "بابا جون، آبو بريز همون جات که می سوزه ، چرا آبو يک جای ديگه می ريزی؟"، "شما الان نمی تونيد آب بينی خودتونو بالا بکشيد"، "بابا اون ممه رو لولو برد"،"شب عيد است، می خواهيم با هم صفا کنيم" ،"ما میگوييم به دخترها و پسرها اينقدر گير سه پيچ ندهيد"،"آنقدر قطعنامه صادر کنين تا قطعنامه دونتون پاره بشه". از اين جهت هم او تأثيرگذار بوده است. او اين زبان را به سطح دولت برد و به کمک رسانه های پربيننده و پرشنونده و پرخواننده آن را ترويج کرد و می کند. هشتم- مسئوليت آيت الله خامنه ای و مردم : درست است که احمدی نژاد تأثيرگذارترين شخصيت سياسی دهه ی ۸۰ ايران است؛ اما او بدون پشتيبانی همه جانبه ی آيت الله خامنه ای نمی توانست چنين موقعيتی کسب کند. ولی فقيه در نماز جمعه ی ۲۹ خرداد ۱۳۸۸ رسماً به همه اعلام کرد که نظرات احمدی نژاد از همه ی طبقه ی حاکمه ی سه دهه ی گذشته ی جمهوری اسلامی به او نزديکتر است. او همه را قربانی کرد- از جمله هاشمی رفسنجانی دوست پنجاه ساله اش - تا احمدی نژاد را به چنين موقعيت تأثيرگذاری ارتقا دهد. اينک نيز مسئوليت همه ی عملکرد او با رهبر جمهوری اسلامی است. احمدی نژاد تأثرگذارترين شخصيت سياسی دهه ی ۸۰ ايران بوده است، اما دو سال و نيم از دوران رياست جمهوری متعلق به دهه ی ۹۰ است. شايد تأثيرات گفتار و رفتار او چنان دامنه دار باشد که وی را به مهمترين شخصيت سياسی دهه ی ۹۰ ايران نيز مبدل سازد. به اين نکته ی مهم هم بايد توجه داشت که نه تنها آيت الله خامنه ای ، که همه ی ما ايرانيان مسئول گفتار و رفتار احمدی نژاديم ، چرا که دولت های غربی به رهبری دولت آمريکا و اسرائيل يا خداوند او را بر سر ما خراب نکردند، او از دل جامعه ی ايران برون آمد و بر صدر نشست. نمی توان و نبايد مسئوليت اعمالمان را به گردن ديگران بيندازيم. مخالفان جمهوری اسلامی نيز نتوانسته اند شخصيت سياسی تأثيرگذاری خلق کنند. اگر اين امر گناه باشد، گناه آن به گردن خود مخالفان است، نه هيچ کس ديگر. مسئوليت پذيری بخش مهمی از هدف نيکوی برون رفت از "ام الفساد خودکامگی" است. ------------ -نظرات مندرج در این مقاله الزاما بازتاب دیدگاه رادیوفردا نیست
در نتيجه اعتراض ايرانيان کانادا، جيسون کنی، وزير مهاجرت کانادا، اعلام کرد که از برخی تبعات اقدام دولت کانادا برای انتقال بخش ويزا به ترکيه بر روی ايرانيان مطلع نبوده و برای سهولت اخذ ويزا توسط ايرانيان اقدام خواهد کرد. در نتيجه اعتراض ايرانيان کانادا، جيسون کنی، وزير مهاجرت کانادا، اعلام کرد که از برخی تبعات اقدام دولت کانادا برای انتقال بخش ويزا به ترکيه بر روی ايرانيان مطلع نبوده و برای سهولت اخذ ويزا توسط ايرانيان اقدام خواهد کرد. اداره مهاجرت و شهروندی دولت کانادا روز سه شنبه ۱۰ ارديبهشت امسال اعلام کرد که بخش ويزای سفارت کانادا در تهران را به ترکيه منتقل کرده است و ايرانيان بايد برای دريافت ويزای ورود به کانادا از آنکارا اقدام کنند. به دنبال اعلام تصميم اداره مهاجرت و شهروندی کانادا، کنگره ايرانيان کانادا، دکتر رضا مريدی نماينده پارلمان ايالت انتاريوی کانادا اولين واکنش جدی را نشان داد و در نامه ای تصميم اداره مهاجرت مبنی بر انتقال بخش ويزا از ايران به ترکيه را مورد اعتراض قرار داد. همچنين مرکز بين المللی حقوق بشر در کانادا و کنگره ايرانيان کانادا نامه هايی به وزير مهاجرت ارسال کرده اند. دکتر رضا مريدی به راديو فردا گفت: بلافاصله بعد از اطلاع از خبر انتقال بخش ويزای سفارت کانادا در تهران به شهر آنکارا در ترکيه نامه مفصلی به وزير مهاجرت کانادا آقای جيسون کنی ارسال کردم و در اين مورد نگرانی عميق خودم و جامعه ايرانی کانادا را به اطلاع وزير رساندم. دکتر مريدی معتقد است اين اقدام دولت کانادا مشکلات جدی برای ايرانيانی که متقاضی ويزای توريستی هستند و می خواهند برای ديدار بستگان و فاميل خود به کانادا سفر کنند بوجود می آورد. بعنوان مثال برای شرکت در مصاحبه مقاضيان ويزا بايد از شهرهای ايران ابتدا به استانبول پرواز کرده و از آنجا پرواز و در انجا چند روز اقامت کرده تا ويزا بگيرند. در واقع اين اقدام مشکلات مالی جدی برای متقاضيان ويزا بوجود می آورد. مشکل بعدی از نظر دکتر مريدی ارسال هزينه ويزا به دلار کانادا و يا ليره ترک به بخش ويزا در آنکارا است و اين در حالی است که ارسال پول از ايران به خارج در شرايط فعلی تقريبا از طريق سيستم بانکی برای اينگونه موارد غيرممکن است. «مشکل ديگر ارسال گذرنامه متقاضيان به سفارت کانادا در آنکارا است. اصولا پست ايران و شرکت های خصوصی پستی مجاز به حمل گذرنامه ايرانی به خارج از ايران نيستند. با توجه به اين موارد، اخذ ويزای توريستی در آنکارا برای ايرانيان عملا نزديک به غيرممکن است.» دفتر وزير مهاجرت و شهروندی کانادا پس از دريافت نامه دکتر رضا مريدی با دفتر دکتر رضا مريدی تماس تلفنی برقرار کرد و امکان گفتگوی تلفنی با جيسون کنی وزير مهاجرت و دکتر رضا مريدی را فراهم نمود. دکتر رضا مريدی گفت من در اين مکالمه تلفنی با آقای جيسون کنی همه نکات نگران کننده را به اطلاع او رساندم و ايشان قول دادند که رسيدگی کنند. به گفته دکتر مريدی، اقای کنی در اين مکالمه تلفنی اعلام کرد که از برخی مشکلاتی که تصميم دولت کانادا برای ايرانيان پيش می آورد بی اطلاع بوده و برای دسترسی راحت تر ايرانيان به ويزا تلاش خواهد کرد. جيسون کنی در اين گفتگو با آگاه شدن از تبعات تصميم دولت کانادا، قول رسيدگی داده و گفته است تلاش می کند تا ايرانيان بدون اينکه در ترکيه حاضر شوند از طريق پست ويزا دريافت کنند. جيسون کنی تاکيد کرده است که انتقال بخش ويزای سفارت کانادا در تهران محدود به ايران نيست. و وزارت مهاجرت کانادا اخيرا بخش ويزای سفارت خانه های مستقر در ژاپن، مالزی و برلين را هم به جاهای ديگر منتقل کرده است. همچنين دکتر فرخ زندی استاد دانشگاه يورک در تورنتو و رئيس جديد کنگره ايرانيان کانادا که نامه ای اعتراضی از سوی اين کنگره به وزير مهاجرت و شهروندی نوشته است به راديو فردا گفت: دولت کانادا بدون هيچ اطلاع و اشاره قبلی دست به اين اقدام زد و با تصميم اش جامعه ايرانيان کانادا را به شوک فرو برد چرا که مردم را دچار هزينه و دردسر زيادی می کند و با موقعيت دولت کانادا که مدافع حقوق بشر است سازگار نيست.
وزارت خارجه بحرین کاردار سفارت ایران در منامه را در اعتراض به اظهارات علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی ایران، درباره طرح اتحاد سیاسی و نظامی میان عربستان و بحرین احضار کرد.وزارت خارجه بحرین کاردار سفارت ایران در منامه را در اعتراض به اظهارات علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی ایران، درباره طرح اتحاد سیاسی و نظامی میان عربستان و بحرین احضار کرد. به گزارش خبرگزاری فرانسه و سایت عربیزبان شبکه الجزیره، این وزارتخانه در اعتراض به سخنان اخیر علی لاریجانی که گفته بود «بحرین لقمهای نیست که به سادگی از حلقوم کسی فارغ شود»، کاردار سفارت ایران در منامه را فراخوانده و در یادداشت اعتراضی خود «خواستار عدم طرح چنین مسائلی در آینده» شده است. روز دوشنبه ۲۵ اردیبهشت در نشست سران کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در نشست ریاض تصمیم گرفته شد تا فرصت بیشتری به مذاکرات درباره پیشنهاد عربستان برای تشکیل یک اتحادیه میان کشورهای این شورا داده شود. بر پایه این پیشنهاد اتحاد میان عربستان و بحرین نقطه آغازین تشکیل این اتحادیه خواهد بود. به گزارش خبرگزاری ایسنا، رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، نیز روز سهشنبه در واکنش به خبرهای مربوط به احتمال ایجاد اتحاد میان بحرین و عربستان گفت: «راه حل بحران کشور بحرین، توجه به خواست مشروع مردم و استجابت مطالبات آنها بوده و هرگونه مداخله خارجی و یا طرحهای غیراصولی بدون توجه به آرای مردم، تنها عمیقتر و گستردهتر شدن زخمهای موجود را به دنبال خواهد داشت.» به گزارش خبرگزاری فرانسه، ماهیت طرح پیشنهادی عربستان برای ایجاد اتحادیه بین شش کشور حاشیه خلیج فارس همچنان مبهم است، اما مسئله اتحاد عربستان و بحرین، کشوری که اکثریت شهروندان آن شیعه هستند، با واکنشهای ایران مواجه شده است. خبرگزاری رویترز گزارش داده است که این تصمیم در راستای نزدیکتر کردن شش کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس به یکدیگر اتخاذ شده تا بتوانند «با نفوذ ایران و حضور القاعده در منطقه مقابله کنند». ریاض بیم آن دارد که اعتراضهای بحرین، به مناطق شرقی عربستان سعودی که شیعیان ساکن آن هستند، و چاههای اصلی نفت آنجاست، سرایت کند. بحرین از سال گذشته شاهد اعتراضات گسترده اکثریت شیعه این کشور به ساختار سیاسی در بحرین است و نیروهای نظامی عربستان سعودی ماه مارس ۲۰۱۱ به منظور کمک به دولت بحرین در مقابله با اعتراضهای شیعیان، وارد این کشور شدند. سعود الفيصل، وزير خارجه عربستان، روز دوشنبه بیست و پنجم اردیبهشت گفت آن چه بين رياض و منامه روی میدهد، ربطی به ايران ندارد، حتی اگر اين دو کشور تصميم به تشکيل يک اتحاديه بگيرند.
با پيروزی فرانسوا اولاند، نامزد سوسياليست ها، در دور دوم انتخابات رياست جمهوری فرانسه اين پرسش مطرح شده است که آيا تغييری در سياست خارجی اين کشور در قبال جمهوری اسلامی ايران ايجاد خواهد شد يا نه؟با پيروزی فرانسوا اولاند، نامزد سوسياليست ها، در دور دوم انتخابات رياست جمهوری فرانسه اين پرسش مطرح شده است که آيا تغييری در سياست خارجی اين کشور در قبال جمهوری اسلامی ايران ايجاد خواهد شد يا نه؟ کريم پاکزاد، رييس اداره روابط بين المللی و دفاعی حزب سوسياليست فرانسه و پژوهشگر مرکز تحقيقات بين المللی و استراتژيک پاريس، ابتدا در مورد پرونده هسته ای جمهوری اسلامی ايران به بهروز کارونی می گويد: کریم پاکزاد: اگر ما آنچه را که آقای فرانسوا اولاند در جريان مبارزات انتخاباتی خود مطرح کرده بود، ارزيابی کنيم، تغييرات بنيادينی در سياست خارجی فرانسه نخواهيم ديد. البته اين مسئله بدين معنا نيست که تغييراتی در آن به وجود نمی آيد. در مورد ايران، به طور خاص، فکر می کنم سياست فرانسه در قالب و کادر سياستی است که تا به حال توسط شورای امنيت سازمان ملل متحد و آژانس بين المللی و در کادر مذاکراتی که تا به حال بين ايران و کشورهای ۱+۵ صورت گرفته است، کماکان پيش خواهد رفت. البته آقای فرانسوا اولاند لحن سياست خارجی خود در مورد ايران و همچنين در مورد ساير کشورها و معادله های بين المللی را تغيير خواهد داد. آقای اولاند آن لحن ماجراجويانه قبلی را که ریيس جمهوری قبلی فرانسه - سارکوزی- داشت به کار نبرد. ما شاهد بوديم که در سال ۲۰۰۹ آقای سارکوزی در مورد ايران سياست تهديد را به کار برد. آقای فرانسوا اولاند تاکيد کرده است که به هيچ عنوان طرفدار مداخله نظامی در ايران نيست. او همچنين تاکيد می کند که مايل نيست ايران به سلاح هسته ای دست پيدا کند. اگر ايرانيان نشان بدهند که در مورد مذاکرات هسته ای بيشتر صادق هستند و به شکل بهتری در اين مسير گام برمی دارند، قطعا فرانسه متحدان خود را قانع خواهد کرد که دست از تهديدات نظامی بردارند. ولی اگر ايرانيان اقدامی نکنند، اين کشورها هم به سياست کنونی که سياست اعمال فشار و اعمال تحريم ها و تشديد آنهاست ادامه خواهند داد. کريم پاکزاد، رييس اداره روابط بين المللی و دفاعی حزب سوسياليست فرانسه من فکر می کنم فرانسوا اولاند در اين مورد اختلاف نظری با ریيس جمهوری قبلی فرانسه يا ساير کشورهايی که در معادله ايران دخيل هستند، ندارد. پس با اين حساب می شود انتظار داشت که توجه فرانسه در رابطه با پرونده هسته ای ايران متوجه تقويت گروه ۱+۵ و روند مذاکره با ايران خواهد بود؟ بله. آقای فرانسوا اولاند در يکی از بيانيه ها يا اعلاميه هايی که در مورد ايران و در جريان فعاليت انتخاباتی خود صادر کرد، معتقد بود که بايد از هر نوع منفذ يا شکافی که به وجود می آيد و کمک می کند تا معادله هسته ای ايران را از طريق مذاکره حل کنيم، بهره برد. اگر چه وی مخالف حمله نظامی به ايران است، اما معتقد است که اين معادله بايستی حل شود. بدين معنا که ايران می تواند از برنامه هسته ای برای مقاصد صلح آميز برخوردار باشد، ولی بايد تمام اطلاعات لازم را که ممکن است به آژانس بين المللی هسته ای بدهد؛ از جمله اينکه بايد معاهده الحاقی را امضا کند تا اينکه خاطر جامعه بين المللی از اين مسئله راحت شود که ايران در پی جستجوی دست يافتن به سلاح هسته ای نيست. من فکر می کنم که اگر ايرانيان نشان بدهند که در مورد مذاکرات هسته ای بيشتر صادق هستند و به شکل بهتری در اين مسير گام برمی دارند، قطعا فرانسه متحدان خود را قانع خواهد کرد که دست از تهديدات نظامی بردارند. ولی اگر ايرانيان اقدامی نکنند، اين کشورها هم به سياست کنونی که سياست اعمال فشار و اعمال تحريم ها و تشديد آنهاست ادامه خواهند داد تا ايران مجبور شود تن به مذاکرات جدی بدهد و تضمين لازم را بدهد و ثابت کند که برنامه اتمی اش واقعا يک برنامه صلح آميز است. فکر می کنيد موضع جديد دولت فرانسه در رابطه با تحريم هايی که توسط جامعه جهانی عليه ايران اعمال شده است، چگونه خواهد بود؟ آيا موضع دولت فرانسه در اين رابطه تغییر خواهد کرد يا نه؟ اين مسئله وابسته به پيشرفت مذاکرات با ايران در بغداد است. اگر ايران سياست بازتری را در اين مورد در پيش بگيرد و در مورد برنامه هسته ای خود به جامعه جهانی اطمينان بدهد و نشان دهد که حاضر است در در مورد برنامه اتمی خود به طور جدی به مذاکره بپردازد، در آن صورت فکر می کنم تصميمات تازه ای گرفته خواهد شد. البته حالا خيلی زود است که در اين مورد پيش بينی کنيم. ولی دقت کنيد که نفس مذاکرات برای اين بوده است که ايران به پای ميز مذاکره کشيده شود و به طور جدی در مورد مسئله اتمی خود صحبت کند. حالا اگر در اين مورد پيشرفت هايی صورت بگيرد، شخصا فکر می کنم که اقداماتی هم از سوی جامعه بين المللی و گروه پنج بخ علاوه یک برای حل اين مسئله صورت خواهد پذيرفت. البته من شخصا علائمی در اينجا و آنجا دال بر اين مسئله می بينم که به احتمال زياد ممکن است کشورهای ۱+۵ قبول کنند که ايران به جريان غنی سازی تا پنج درصد دست بزند. به اين معنا که حق ايران درباره برنامه هسته ای اش تحقق يابد ولی در مقابل، ايران هم بايد قبول کند که تمام تضمين های ممکن را که آژانس از او خواسته است بدهد تا جامعه بين المللی واقعا مطمئن شود که تهران در پی ساختن بمب هسته ای نيست. در جريان مبارزات انتخاباتی در فرانسه، سوسياليست ها اعلاميه شديد اللحنی را در مورد اعتراض به زندانی ساختن رهبران جنبش سبز و ساير رهبران اپوزيسيون ايران صادر کردند. من دراين مورد هيچ شکی ندارم که حزب سوسياليست و دولت فرانسه به هيچ وجه در مورد دفاع از حقوق اپوزيسيون در ايران کوتاه نخواهد آمد. کريم پاکزاد اگر چنين اوضاعی به وجود بيايد، منطقا احتمال اين وجود دارد که تحريم ها کاهش يابند. سوال بعدی من در مورد بحث پرونده حقوق بشری جمهوری اسلامی ايران است. شما فکر می کنيد سياست دولت جديد فرانسه در رابطه با اين موضوع چگونه خواهد بود و چه رويکردی را اتخاذ خواهد کرد؟ سياست سوسياليست ها در مورد مسئله احترام به حقوق بشر، چه در ايران و چه در مورد ساير کشورها، يک سياست کاملا سنتی است. آقای فرانسوا اولاند زمانی که رهبر حزب سوسياليست بود در مورد نقض حقوق بشر در ايران مواضع بسيار شديد و سر سختانه ای گرفت. سوسياليست ها معتقدند که نبايد مسئله دفاع از حقوق بشر در ايران را با مسئله اتمی ايران با هم نگاه و بررسی کرد و می گويند اين دو مسئله کاملا از هم جدا هستند. حتی من به خاطر دارم زمانی که خانم شيرين عبادی اين مسئله را در اروپا مطرح کرد که شما به همان اندازه که به مسئله برنامه هسته ای ايران توجه داريد بايد به مسئله نقض حقوق بشر در ايران هم توجه کنيد، آقای اولاند در ملاقات با او اين مسئله را مورد تاييد قرار داد. از اين لحاظ، فکر می کنم چه برای سوسياليست ها و چه برای دولت بعدی فرانسه، مسئله حقوق بشر و مسئله نقض آزادی های دموکراتيک و مدنی در ايران مسئله ای خواهد بود که هيچ ارتباطی با پيشرفت مذاکرات هسته ای در ايران نخواهد داشت. پس با اين حساب بايد دراين انتظار بود که دولت جديد فرانسه با تاکيد بيشتری خواستار آزادی ميرحسين موسوی، مهدی کروبی و خانم زهرا رهنورد باشد که در حبس خانگی به سر می برند. وهمچنين در مورد فعالان سياسی و مدنی که طی مدت دو سه سال گذشته به زندان های کوتاه مدت و يا بلند مدت محکوم شده اند؟ همين چند هفته پيش و در جريان مبارزات انتخاباتی در فرانسه، سوسياليست ها اعلاميه شديد اللحنی را در مورد اعتراض به زندانی ساختن رهبران جنبش سبز و ساير رهبران اپوزيسيون ايران صادر کردند. من دراين مورد هيچ شکی ندارم که حزب سوسياليست و دولت فرانسه به هيچ وجه در مورد دفاع از حقوق اپوزيسيون در ايران کوتاه نخواهد آمد. البته باز هم تاکيد می کنم که اين مواضع صرفا به ايران محدود نمی شود. اين موضع اصولی سوسياليست هاست که همواره از جنبش های دموکراتيک درهر جای دنيا که باشند دفاع می کند. ما در طول دو سال اخير ديديم که اين حزب همواره در طول دو سال اخير در کنار جنبش های دموکراسی خواهانه در کشورهای عربی بوده است.
به گفته رئیس انجمن صنفی تولیدکنندگان کود شیمیایی، در پنج سال گذشته 325 واحد تولید این محصول در ایران تعطیل شده اند. صیاد فرهادی، رئیس این انجمن به خبرگزاری ایلنا گفته است که قرار بوده دولت کود تولیدی این واحدها را بخرد، اما اینکار را نکرده و واردات بی رویه کود شیمیایی از چین باعث شده است تولیدکنندگان داخلی ورشکست و حدود 15 هزار کارگر بیکار شوند.
به گزارش سایت سنی آن لاین، بر اثر تیراندازی ماموران انتظامی بسوی تجمعی اعتراضی در روز دوشنبه در شهر راسک، مرکز شهرستان سرباز در استان سیستان و بلوچستان ایران ، یک نفر کشته و دو نفر زخمی شدند. برپایه این گزارش، شخص کشته شده «جان محمد دهقانی» نام داشته که روز سه شنبه مراسم تشییع جنازه او برگزار شد. به گفته سایت سنی آن لاین، تجمع روز دوشنبه در اعتراض به بازداشت مولوی عبدالغفار نقشبندی، فرزند امام جمعه راسک و عده ای دیگر از روحانیون سرشناس منطقه برپا شده بود.
خبرگزاری مهراز مردن صدها هزار قطعه بچه ماهی دردریاچه "گیلارلوی" شهرستان گرمی در استان اردبیل خبر داده است. به گزارش این خبرگزاری در سال جاری 100 هزار قطعه بچه ماهی در این دریاچه رها شده بود اما تمامی آنها از بین رفته اند و دریاچه و کناره های آن پوشیده از ماهیان مرده است. معاون فنی دامپزشکی استان اردبیل به خبرگزاری مهر گفته است که خبر تلف شدن ماهیان دیر به آنها داده شده است ولی کارشناسان درحال بررسی علل این حادثه هستند.
به گزارش پایگاه خبری اهل سنت ایران، به دنبال دستگیری فرزند امام جمعه شهر راسْک در سیستان و بلوچستان، عدهای معترض در مقابل نهادهای نظامی و امنیتی راسک تجمع کردند که با تیراندازی نیروهای انتظامی دستکم یک نفر از آنها کشته و دو نفر زخمی شدند.به دنبال دستگیری فرزند امام جمعه شهر راسْک در استان سیستان و بلوچستان، معترضان منطقه در مقابل نهادهای نظامی و امنیتی راسک تجمع کردند که با تیراندازی نیروهای انتظامی دستکم یک نفر از آنها کشته و دو نفر دیگر زخمی شدند. برپایه این خبر که روز سهشنبه در سنینیوز، پایگاه رسمی اطلاعرسانی اهل سنت ایران، درج شده و در همین روز در روزنامه اعتماد نیز خبر آن تأیید شده، فرد دستگیرشده مولوی عبدالغفار نقشبندی، فرزند امام جمعه سنیمذهب راسک، است و فرد کشته شده توسط نیروی انتظامی «جانمحمد دهقانی» نام دارد. به نوشته سایت سنیآنلاین، وابسته به مدرسه دینی اهل سنت زاهدان، دارالعلوم، «تجمع اعتراضآمیز و حوادث ناگوار در شهر راسک ساعت ۱۱ روز دوشنبه ۲۵ اردیبهشت» پس از آن روی داد که «مولوی عبدالغفار نقشبندی، فرزند مولوی فتحی محمد نقشبندی، امام جمعه اهل تسنن راسک که پیشتر به همراه مولوی عبدالله، امام جمعه پارود سرباز و ۱۳ تن دیگر از مردم منطقه بازداشت شده بودند، در مسیر بازگشت از زاهدان به منظور پیگیری موضوع پرونده پدرش، در ورودی شهر راسک با ایست بازرسی نیروهای امنیتی و انتظامی مواجه شد» و «این نیروها بلافاصله اقدام به دستگیری و بازداشت مولوی عبدالغفار کردند.» این سایت وابسته به مدرسه اهل تسنن زاهدان همچنین خبر داده است که مراسم تشییع جنازه «جانمحمد دهقانی» یکی از کشتهشدگان اعتراضات در شهر راسک «ساعت ۹ صبح سهشنبه برگزار شد» و «فضای فعلی شهرستان سرباز همچنان ملتهب است و جو امنیتی بر شهر حکمفرماست». شهر راسک با اکثریت سنی، مرکز شهرستان سرباز در استان سیستان و بلوچستان است و در منطقهای نزدیک به مرز پاکستان قرار دارد. علت دستگیریها دستگیری فرزند امام جمعه راسک که به اعتراض اهالی منجر شده در ادامه تنشهایی است که در منطقه راسک پس از قتل مصطفی جنگیزهی، امام جمعه هوادار جمهوری اسلامی این شهر نمایان شدهاست. روزنامه جوان وابسته به سپاه پاسداران در ۱۸ مرداد سال ۱۳۸۹ از «تلاش ناکام» گروه جندالله «برای ترور مولوی مصطفی جنگیزهی»، امام جمعه مسجد خضرای اهل سنت شهر راسک، خبر داده بود، اما پس از آن در عصر جمعه سیام دیماه سال ۹۰ مصطفی جنگیزهی در مسیر چابهار-سرباز به ضرب گلوله کشته شد. خبرگزاری مهر از وی به عنوان «بسیجی» یاد کرده و خبرگزاری ایرنا او را يکی از «روحانيون طرفدار انقلاب اسلامی» مینامد که گفته بود «اطاعت از رهبر انقلاب و شرکت در انتخابات کشور اسلامی ایران برای عموم مردم واجب شرعی است.» چندی پس از این قتل، خبرگزاری مهر در ۲۳ فروردین ۹۱ به نقل از وزارت اطلاعات از «شناسایی و دستگیری عاملان ترور» مصطفی جنگی زهی خبر داد و اطلاع داد که «تاکنون ۱۵ نفر» از آنها و «هستههای پشتیبانیکننده» آنها بازداشت شدهاند. خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی وزارت اطلاعات از این دستگیرشدگان به عنوان «تروریست و دارای گرایشهای انحرافی متصل به وهابیت» یاد کرد. دو هفته پس از انتشار این خبر، سنینیوز در این باره نوشت که در فهرست دستگیرشدگان وزارت اطلاعات نام مولوی فتحی محمد نقشبندی، امام جمعه راسک و دامادش و همچنین مولوی عبدالله ملازاده، امام جمعه بخش پارود شهرستان سرباز نیز به چشم میخورد. به نوشته سنینیوز، تاکنون هیچ خبری از وضعیت و سرنوشت آنها و همچنین محل نگهداری آنها در دسترس نیست و «وزارت اطلاعات در گذشته نیز افرادی از علمای اهل سنت را به اتهامهای مختلف دستگیر مینمود و سپس آنان با ظاهری شوریده در تلویزیون دولتی جمهوری اسلامی ظاهر میشدند و اعترافاتی که واضح بود از روی فشار به آن تن در دادهاند بر زبان جاری میکردند.» برپایه گزارشهای تازه سنیآنلاین و روزنامه اعتماد، دستگیری روز دوشنبه عبدالغفار فرزند فتحیمحمد نقشبندی، امام جمعه راسک که پیگیر موضوع پرونده پدرش شده است باعث اعتراض اهالی و تجمع و سپس تیراندازی مذکور شده است. به نوشته سنیآنلاین، منطقه جکیگور در بخش پیشین شهرستان سرباز نیز روز دوشنبه شاهد تجمع اعتراضی مشابهی از سوی اهالی بوده است.
وزارتخارجه بحرین دراعتراض به سخنان مقام های ایران، کاردار جمهوری اسلامی درمنامه را احضار کرد. بحرین مقام های ایران را به نقض فاحش حاکمیت ملی این کشورمتهم کرده است. علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی درارتباط با گزارش های مربوط به قصد عربستان و بحرین برای تشکیل اتحادیه، گفته بود که بحرین لقمه ای نیست که به سادگی از حلقوم کسی فرو رود. رامین مهمان پرست، سخنگوی وزارت خارجه ایران هم گفته است که چنین اتحادی، زخم ها در بحرین را عمیق تر می کند و شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی از نمازگزاران خواسته است تا پس از نماز جمعه درمحکومیت آنچه طرح الحاق بحرین به عربستان خوانده، تظاهرات کنند.
شصت و پنجمین جشنواره فیلم کن در فرانسه از امروز آغاز می شود. در طول دوازده روز برگزاری این جشنواره 22 فیلم برای دریافت جایزه نخل طلایی در بخش مسابقه رقابت می کنند. نمایش فیلم کمدی «قلمرو مهتاب» به کارگردانی وس آندرسون، فیلمساز آمریکایی آغازگر این فستیوال است. فیلم «مثل یک عاشق»، آخرین ساخته عباس کیارستمی، کارگردان ایرانی هم دربخش مسابقه این جشنواره شرکت دارد. این فیلم محصول مشترک فرانسه و ژاپن است و داستان آن در کشور ژاپن میگذرد. فیلم «یک خانواده محترم» ساخته مسعود بخشی هم درکن به نمایش در می آید.
کسانی که منتظر وقوع انقلاب در ايران و براندازی جمهوری اسلامی هستند بعضا بدين نکته توجه ندارند که حکومت جمهوری اسلامی ۳۳ سال در حال براندازی تدريجی خود بوده است.کسانی که منتظر وقوع انقلاب در ايران و براندازی جمهوری اسلامی هستند بعضا بدين نکته توجه ندارند که حکومت جمهوری اسلامی ۳۳ سال در حال براندازی تدريجی خود بوده است. شهروندان ايرانی نيز در اين سی و سه سال دارند به تدريج پايهها و بنيادهای حکومت را از درون ويران می کنند. هيچ ضرورتی ندارد که همهی انقلابها خشونت آميز و خونين باشند و علائم آن را همه در عرصهی خيابان ببينند. انقلابها و براندازیها می توانند زير پوستی و آرام باشند: نخست به گروههايی اندک محدود باشند و به تدريج بخشهای بزرگ تری را در برگيرند. در نهايت نيز نظامهای از درون ويران شده با يک تظاهرات چند ده هزار نفری مستمر (مثل آنچه در ميدان تحرير قاهره روی داد يا انقلابهای مخملی اروپای شرقی) يا حملهی خارجی (مثل رژيم بعثی عراق يا ديکتاتوری قذافی در ليبی) فرو می پاشند. مبانی نظری و رفتاری کاست حاکم و گفتمانهايی که رژيم جمهوری اسلامی بر اساس آنها شکل گرفت سالهاست که در حال اضمحلال هستند و از درون می پوسند. اين رژيم هر روز ريزش داشته و ناراضی می تراشيده و حذف می کرده است و تنها با اتکا به دستگاه انحصاری تبليغاتی، حزب پادگانی و درآمد نفتی سرپاست. آنچه موجب شکل گيری جمهوری اسلامی شد امروز تنها يکی از دهها گفتمان و مجموعه بنيادهای فکری و عقيدتی و رفتاری در جامعهی ايران و از ضعيف ترين آنهاست و يک اقليت ده تا پانزده درصدی را به همراه دارد. در سه دههی گذشته هشت انقلاب آرام و بدون خشونت در ايران در جريان بوده است که دير يا زود به جمهوری اسلامی به عنوان رژيمی با باورها، نگرشها و تکيه گاههای اجتماعی ويژه پايان خواهد داد. اين انقلابهای زير پوستی از روز ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ در واکنش به تيرباران بدون محاکمهی مقامات رژيم سابق و روش و محتوای تصميم گيریها در جمهوری اسلامی آغاز شده و به اقشار مختلف بسط يافتهاند. اگر روزی اين رژيم با حملهی خارجی ساقط شود (با احتمال بسيار اندک) نيروهای خارجی اولا در حضيض ضعف حکومت چنين کاری را انجام خواهند داد و ثانيا تنها تير خلاص را شليک خواهند کرد. خود رژيم قبلا پايههای خود را برانداخته است. انقلاب فرهنگی فرهنگ غير رسمی با پوشش همگانی (حتی شامل آن ده تا پانزده درصد در خانههايشان) دارد به تدريج جای فرهنگ رسمی را می گيرد. فرهنگ رسمی جذابيت خود را در سه دهه حکومت دينی از دست داده و ظرفيت توليد و جذب آن به شدت آسيب ديده است. به عنوان نمونه مقامات شهر مشهد همواره با برگزاری کنسرت موسيقی در اين شهر مخالفت کردهاند اما همين شهر که ادعا می شود شهری مذهبی است "پايگاه اول موسيقی رپ کشور" است. (سالار مرتضوی، سرپرست گروه موسيقی بامداد مشهد، مهر، ۷ مرداد ۱۳۹۰) در حوزهی سينما نيز علی رغم تلاش برای اختصاص بودجه به خودیها، تعداد آثاری که بتواند ايدئولوژی رسمی را وانمايی کند و مورد توجه قرار گيرد و مقامات را نيز راضی کند در يک دههی اخير (از ميان حدود ۷۰۰ فيلم) به انگشتان يک دست نمی رسند. آثار خودی ترين کارگردانها (سعيد سهيلی و محمد حسين فرحبخش) از اکران نوروزی پايين کشيده می شوند. اثری در چارچوب فرهنگ رسمی در حوزههای ادبی و هنری نيست که بتواند بدون کمک بخش دولتی توليد شده و هزينههايش را تامين کند. دولت خود کتاب و نشريه توليد می کند و خود همانها را می خرد و در کتابخانهها (برای نخواندن) انبار می کند. اين انقلاب فرهنگی هيچ نيازی به اخراج اساتيد و دانشجويان ندارد و از بالا هم انجام نمی شود. انقلاب در روابط صميمی/جنسی اکثر جوانان امروز ايران برای روابط صميمی ديگر غريزههای خود را سرکوب نمی کنند. آنها همچنين برای ارضای غريزههای جنسی خود کمتر ازدواج می کنند و آنها که ازدواج می کنند ديرتر بچه دار می شوند و فرزندان کمتری می خواهند. بنا به نتايج اوليهی سرشماری سال ۱۳۹۰، متوسط نرخ رشد جمعيت در سال ۹۰ معادل ۱.۳ درصد بوده است در حالی که اين رقم در سرشماری سال ۸۵ معادل ۱.۶ درصد بوده است. بعد (متوسط تعداد اعضا خانوار ايرانی) بر اساس سرشماری ۹۰ معادل ۳.۶ نفر بوده است در حالی که بعد خانوار بر اساس سرشماری سال ۸۵ معادل چهار نفر و در سرشماری سال ۷۵ معادل ۴.۴ نفر بوده است. (رئيس مرکز آمار ايران، مهر، ۲۸ آذر ۱۳۹۰) کاهش جمعيت به کاهش بی سابقهی تعداد دانش آموزان از حدود هجده ميليون در اوايل دههی هشتاد به ۱۲ميليون و ۳۰۰ هزار دانشآموز (و ۹۲۰ هزار فرهنگی رسمی و پيمانی در کشور، وزير آموزش و پرورش، ايسنا، ۱۱ دی ۱۳۹۰) در سال ۱۳۹۰ انجاميده است. بسياری از شهروندان ايرانی علی رغم تاکيد مقامات بر توليد مثل بيشتر و برخی سياستهای تشويقی، زندگی بر اساس نيازهای شان را به تدريج بر ايثار خود برای کودکانی که قرار است تحت تعليمات ايدئولوژيک حکومت زجر بکشند ترجيح می دهند. بخش قابل توجهی از شهروندان ايرانی از باورهای قديمی خود مبنی بر اعتبار بی چون و چرای فقه (در محدود کردن رابطهی جنسی به ازدواج) و وجود قدرتی ماوراء الطبيعی که کارش مجازات خاطيان از فقه است فاصله گرفته و به سوی اين باور حرکت میکنند که وجدان فردی و عقل ابزار سنجش ميان درستی و نادرستی است و دين و اخلاق دو مقولهی کاملا متفاوتاند. انقلاب مذهبی دين از انحصار دين رسمی با نمايندگی روحانيت خارج شده است. تنها حکومت و قشر منتفع از حکومت، ديندار مطابق با دينداری رسمیاند يا به آن تظاهر می کنند. بقيه و حتی بسياری از منتفعان امروز از امتيازات حکومتی، دين را امری شخصی می دانند، چه ديندار باشند و چه نباشند. تظاهر به دينداری يا خود دينداری صرفا ابزار تداوم حيات در عرصهی عمومیاند و همه با يک توافق ناگفته اين را می دانند و به روی خودشان هم ممکن است نياورند. باور به جدايی دين از دولت (به زبان ساده اين که روحانيون به مساجد و امامزاده ها برگردند و دين را به مردم حقنه نکنند) به صورت يک فرهنگ در اکثريت مردم درآمده است. ايدهی اجرای قهر آميز و موفقيت آميز دين در عرصهی عمومی توسط دولت تنها محدود به اقمار دستگاه رهبری است. حتی روستاييان کشور دوست ندارند نيروی انتظامی بشقابهای ماهوارهای آنها را از پشت بامها جمع آوری کند يا داشبورد اتومبيل شان را بگردد. انقلاب ارزشی تبديل شدن پول به خدای قاهر جامعه مهم ترين وجه انقلاب ارزشی در جامعهی ايران است. پول، امروز هم خدای سکولارهاست و هم خدای مکتبیها، هم خدای فارسها و هم خدای اقوام ديگر، هم خدای همجنسگرايان و هم خدای ناهمجنسگرايان، هم خدای زنان و هم خدای مردان، هم خدای جوانان و هم خدای ميانسالان و کهنسالان (اين تحول البته بالضروره تحولی منفی نيست؛ حسابگری يکی از مولفههای عقلانيت است). آنچه افراد را از حيث اخلاقی متمايز می کند نحوهی کسب پول و نحوهی مصرف آن است و نه محوريت پول در تصميمات راهبردی زندگی شان. خدا بودن آن بدين گونه خود را نشان می دهد که امروزه هيچ کالای عمومی و غير عمومی را در ايران بدون پول نمی توان خريداری کرد و هيچ تصميم را نمی توان بدون در نظر گرفتن وجوه مالی آن اخذ کرد. فعاليت داوطلبی در ايران نزديک به صفر است و اصولا افراد نمی توانند جايی برای اين گونه فعاليت در زندگی خود باز کنند. خيريهها در ايران ضعيف ترين نهادهای مدنی و عمومی هستند. ايثار و شهادت به گذشتهی باستانی تعلق دارند. در دههی شصت تصور نمی رفت نامزدهای انتخابات با گرفتن وام و فروختن اموال خود، رايزنی با پيمانکاران، کارخانهداران و تاجران، دادن شام و ناهار و اجاره سالن و گروههای موسيقی و استخدام چهرههای مشهور ورزشی و هنری، اهدای گوشی تلفن و تیشرت به جوانان، راهاندازی کاراناوالهای پرخرج تا چاپ و انتشار بنرهايی با ابعاد ساختمانهای بزرگ برای رفتن به مجلس تلاش کنند. در سال ۱۳۹۰ تنها با پول است که می توان رای خريد (يکی از کانديداهای انتخابات مجلس در شمال کشور برای پيشی گرفتن از رقبای خود با برگزاری همايش پياده روی، اقدام به اعطای جوايزی چون يک دستگاه پرايد، ۱۰۰ دوچرخه و دهها دست لباس گرمکن کرده است، خراسان ۴ اسفند ۱۳۹۰)؛ و تنها با پول است که می توان در دستگاههای دولتی کارها را پيش برد. (مه آفريد امير خسروی متهم رديف اول اختلاس ۳۰۰۰ ميليارد تومانی می گويد "روسای بانکها تا پول نمی گرفتند کاری نمی کردند" جهان نيوز، ۲ اسفند ۱۳۹۰) بر همين اساس حکومت به توزيع صدقهای پول در کشور و حتی به خبرنگاران و سينماگران (تحت عنوان عيدی ریيس دولت) می پردازد تا عمر خويش را تداوم بخشد. انقلاب اطلاعات بستن کامل مجاری اطلاعات در ايران علی رغم سه دهه تلاش حکومت برای اين هدف غير ممکن شده است. درايران بيش از ۲۶ ميليون خط تلفن ثابت و ۴۸ ميليون خط تلفن همراه وجود دارد. (الف، ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۱) حدود بيست و هشت ميليون نفر(همان جا) در ايران به اينترنت دسترسی دارند يا به قولی ديگر چهل درصد جامعه (حدود ۳۰ ميليون نفر) کاربر اينترنت هستند (سرپرست مرکز مديريت توسعه ملی اينترنت، ايسنا ۹ ارديبهشت ۱۳۹۱). در حالی که سايت فيس بوک در ايران فيلتر است گفته می شود ۱۷ ميليون ايرانی در اين سايت عضويت دارند. تشنگی اطلاعات در ايران آن قدر بالاست که حکومت گلوی جريان آزاد اطلاعات را با هر زجر و زحمتی گرفته است. هفتاد درصد از کاربران ايرانی دارای سرعت زير ۱۲۸ کيلو بايت در ثانيهاند (سرعتی که شما را زجر کش می کند) در حالی که سرعت متوسط در کرهی جنوبی حدود ۱۳ مگابايت بر ثانيه يعنی حدود ۱۰۰ برابر است. با اين حال، افراد تلاش می کنند به هر طريق ممکن به اطلاعات دسترسی پيدا کنند. گذاشتن و جمع آوری بشقابهای ماهوارهای دو دهه است به بازی موش و گربه ميان حکومت و شهروندان (از اقشار و طبقات مختلف اجتماعی) تبديل شده است و به گفتهی مقامات جمهوری اسلامی بيش از ۵۰ درصد جمعيت کشور دارای تجهيزات دريافت از ماهواره هستند. انقلاب فکری انديشه در ايران ديگر در انحصار فيلسوفان نيست و فيلسوفان معدود مانند گذشته جايگاه بلندی در جامعهی ايران ندارند. جوانان شجاعت انديشيدن به سبک خود را يافتهاند. ديگر در جامعهی ايران چند فيلسوف يا ايدئولوگ موثر که آثارشان همه جا به چشم بخورد و مورد بحث قرار گيرد مشاهده نمی شود. دستگاهها و نهادهای ايدئولوژيک حکومت نيز صرفا به تبليغات و پاسخ به پرسشهای مربوط به ولايت فقيه و اجرای اجباری احکام دينی می پردازند. اين دستگاهها تنها به شبهات درون دينی پاسخ می دهند (نامش را گذاشتهاند شبهات چون تنها سوالات سرپايی را پاسخ می دهند) و تصور می کنند که تنها رقيب سياسی حکومت، دينداران و بالاخص روحانيون هستند. از اين جهت همهی نقدها و پرسشهايی که از منظر برون دينی و عقلانی در باب روالهای جاری در حکومت طرح می شود پاسخ ناگفته می ماند. دستگاههای ايدئولوژيک حکومت در اين عرصه کاملا خود را خلع سلاح کردهاند. حکومت برای مواجهه با نيروهای سکولار و ليبرال صرفا از قوای قهريه استفاده می کند و نيازی به مواجههی فکری نمی بيند. همين امر علت بی توجهی عمومی به مباحث مطرح از سوی کارکنان ديوانسالاری دينی است. انقلاب منزلتی روحانيت حاکم شيعه با سه دهه فساد مالی و تقلب و دروغ گويی و امتيازجويی منزلت اجتماعی خود را حتی در ميان کسانی که به آنها اقتدا می کنند و حتی بسيجيان و سپاهيان از دست داده است (نگاه کنيد به سخنان مکارم شيرازی در مورد رابطهی سپاه و مرجعيت، ۶ ارديبهشت ۱۳۹۱). بسيجيان در کنار روحانيت قرار می گيرند چون بهترين پله برای ارتقای اقتصادی و سياسی است. سپاهيان نيز روحانيت را ابزار تداوم قدرت خود می دانند و نگاهی ابزاری به آن دارند. در نظر سنجیها، روحانيون به پايين رتبه ها از حيث اعتماد و رجوع در ميان گروههای مرجع تنزل يافتهاند. وقتی علی خامنهای تنها کسی است که با نورافکن و فاصله اندازی و دکور و نمايش به عنوان چهرهی مقدس به جامعه معرفی شود و بقيهی روحانيون در کنار ديگر پيروان در برابر رهبر قد خم کنند و به مباشران حکومت تبديل شوند ديگر تقدسی برای آنان نمی ماند. علی خامنهای برای آن که بر فراز همه بايستد ديگران را خوار و تحقير کرده است. منزلت اجتماعی ائمهی جمعه در جامعهی ايران تا آن حد تنزل يافته که اگر از فيلمهايی (خصوصی و گشت ارشاد) بد بگويند فروش آنها سه برابر می شود. (ابوالقاسم طالبی در برنامهی هفت، ۲۶ فروردين ۱۳۹۱) انقلاب در سبک زندگی روحانيون بيش از همه برای تحميل سبک زندگی خود در پوشش و خوراک و مراسم و شعائر و تفريحات بر جامعهی ايران تلاش کردهاند. آنها عناصر سبک زندگیهای رقيب را بی خاصيت يا مضر معرفی کردند: "کراوات يک پوشش بی خاصيت است نه شما را گرم می کند نه می پوشاند و نه نشانه شخصيت شما است. بهتر است آن را باز کنيد." (قرائتی خطاب به وکلا، الف، ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۰) اما اکثريت شهروندان ايرانی در حيطهی خصوصی ديگر خود را مقيد به سبک زندگی رسمی نمی بينند و همان طور که بخواهند زندگی می کنند حتی به قيمت از دست دادن بخشی از شبکهی روابط خانوادگی و اجتماعی. کاهش رفت و آمدهای خانوادگی و دوستانه تا حدی به همين اصرار بر سبک زندگی انتخابی باز می گردد. کشف حجاب ميليونها بانوی ايرانی عملا در آلبومهای عکس گذاشته شده در فيس بوک انجام شده است. به عکسهای عروسیهای طبقات فقير و زير متوسط حتی در جوامع روستايی نگاه کنيد تا سبکهای زندگی کاملا متفاوت با الگوی روحانيت را مشاهده کنيد. حتی نسل دوم خانوادههای مکتبی مطابق با سبک زندگی روحانيت زندگی نمی کنند. تنها برخورداران از منافع و مزايای حکومت (حدود ۱۰ درصد) سبک زندگی روحانيت را در برابر ديدگان "غريبهها" (رقبايی که می خواهند آن مزايا را به خود اختصاص دهند) پيروی می کنند. -------------------------------------------------------------------------------------------------- * نظرات ابراز شده در این مقاله الزاما بازتاب دهنده دیدگاه های رادیو فردا نیست.
در حالی که هند گفته است در یک سال پیش رو قصد دارد خرید نفت خود از ایران را ۱۱ درصد کاهش دهد، گزارشها حاکی است که همزمان مالزی نیز از طرح توسعه پالایشگاه مایعات گازی پارس پتروفیلد شیراز انصراف داده است.در حالی که هند گفته است در یک سال پیش رو قصد دارد خرید نفت خود از ایران را ۱۱ درصد کاهش دهد، گزارشها حاکی است که همزمان مالزی نیز از طرح توسعه پالایشگاه مایعات گازی پارس پتروفیلد شیراز انصراف داده است. به گزارش وبسایت خبرآنلاین، علیرضا ضیغمی، مدیر عامل شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران، روز سهشنبه، ۲۶ اردیبهشتماه، در جمع خبرنگاران از انصراف مالزی از توسعه پالایشگاه مایعات گازی پتروفیلد خبر داد و از دادن توضیح بیشتر در خصوص دلیل این انصراف خودداری کرد. مالزی ۴۰ درصد از سهام پالایشگاه پتروفیلد پارس را در اختیار دارد. ۴۰ درصد دیگر از سهام این پالایشگاه در اختیار شرکت توسعه صنایع پالایش نفت و مابقی سهام در اختیار شرکت سرمایهگذاری ایران است. به گزارش خبرآنلاین، در حال حاضر عملیات اجرایی ساخت پالایشگاه ۱۲۰ هزار بشکهای پتروفیلد پارس که به ۸۰۰ میلیون یورو سرمایه نیاز دارد، حدود ۱۰ درصد پیشرفت کرده است. کنارهگیری مالزی از طرح توسعه این پالایشگاه در حالی صورت گرفته است که در همین روز، هند نیز اعلام کرد که قصد دارد تا ماه مارس سال آینده، ۱۱ درصد از واردات نفت خود از ایران را کاهش دهد. معاون وزیر نفت هند روز سهشنبه وعده داد که واردات نفت از ایران تا ماه مارس آینده از ۱۲۷.۸ میلیون بشکه نفت در سال گذشته به ۱۱۳.۶ بشکه خواهد رسید. این تصمیم در حالی اتخاذ شده است که در همین روز، خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی، ایرنا، اعلام کرد در مکالمه تلفنی محمود احمدینژاد با نخست وزیر هند طرفین بر توسعه مناسبات همهجانبه تأکید کردهاند. در این مکالمه تلفنی، به گفته ایرنا، آقای احمدینژاد روابط ایران و هند را «بسیار عمیق» توصیف کرده و نگاه دو طرف به روابط میان دو کشور را نگاهی «رو به آینده درخشان» دانسته است. پیشتر ژاپن و ۱۰ کشور اروپایی دیگر به دلیل تلاش برای کاهش خرید نفت از ایران، به مدت شش ماه از تحریمهای نفتی ایالات متحده معاف شدند . با اینحال، اگرچه دولت اوباما از این تصمیم هند استقبال کرده است، دیپلماتهای آمریکایی اعلام کردهاند خواستار کاهش بیشتر واردات نفتی هند از ایران هستند و هیچ اشارهای به امکان معاف شدن موقت هند از تحریمها به خاطر تصمیم این کشور به کاهش ۱۱ درصدی معاملات نفتی خود با ایران نکردهاند. تصمیم هند برای کاهش سطح واردات نفتی خود از ایران پس از آن صورت گرفت که هفته گذشته، هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا، به هند سفر کرد و از این کشور خواست تا خرید نفت از ایران را کاهش دهد . هند بخش اعظم نفت مورد نیاز خود را وارد میکند که در این میان، نفت ایران ۱۲ درصد از نفت وارداتی هند را شامل میشود. با این حال این کشور به دنبال وضع تحریمهای نفتی علیه ایران، سطح واردات نفتی از ایران را کاهش داده است. بر اساس دادههایی که در اختیار رویترز قرار گرفته، خرید نفتی هند از ایران در ماه آوریل، نسبت به ماه پیش از آن حدود یک سوم کاهش داشته است. غرب بر این باور است که برنامه هستهای ایران دارای بعد نظامی است و قصد دارد با تحریمهای گسترده ایران را به شفافسازی در این زمینه وادارد. جمهوری اسلامی همواره تأکید کرده است که برنامه هستهایاش دارای ماهیت کاملا صلحآمیز است و دستیابی به انرژی هستهای را حق مسلم خود میداند.
بررسی بخش های مربوط به هزینه های دولت در لایحه بودجه سال جار ی در مجلس شورای اسلامی امروز هم ادامه دارد. در جلسه امروز احمد توکلی اخطار داد که مطابق قانون اساسی مجلس باید بودجه را تا 31 اردبیهشت به دولت ابلاغ کند و خواستار تسریع در رسیدگی به جزئیات آن شد. نمایندگان روز سه شنبه تصویب کردند که از 66 هزار میلیارد تومان درآمد در نظرگرفته شده از محل هدفمند کردن یارانه ها 48 هزار میلیارد تومان سالانه به پرداخت یارانه های نقدی و غیر نقدی خانوارها برپایه درآمدهای هر خانوار اختصاص یابد. میزان یارانه هایی که در هر ماه به متقاضیان پرداخت خواهد شد و زمان اجرای فاز دوم قانون هنوز بطور دقیق روشن نیست.
علی مطهری روز سهشنبه در حملهای شدیداللحن به غلامعلی حداد عادل که خود را برای ریاست مجلس نامزد کرده ضمن اشاره به این که حداد عادل «هر ظلمی را به بهانه حفظ نظام مجاز میشمرد» گفت که او «برای ریاست مجلس مناسب نیست و مجلس را ذلیل خواهد کرد».علی مطهری، نماینده مجلس، روز سهشنبه، ۲۶ اردیبهشت، در حملهای شدیداللحن به غلامعلی حداد عادل که خود را برای ریاست مجلس نهم نامزد کرده ضمن اشاره به این که حداد عادل «هرگونه ظلمی را به بهانه حفظ نظام مجاز میشمرد» گفت که او «برای ریاست مجلس مناسب نیست و مجلس را ذلیل خواهد کرد». به گزارش وبسایت خبرآنلاین، اظهار نظر تازه آقای مطهری واکنشی است به موضع اخیر حداد عادل که درباره سوال نمایندگان مجلس هشتم از محمود احمدینژاد گفته بود: «سوال از رئیس جمهور از اقتدار مجلس و نظام کاست و دشمنان را شاد کرد». علی مطهری روز سهشنبه در پاسخ به سوالی درباره همین اظهار نظر حداد عادل گفت: «همین جمله ثابت میکند که ایشان برای ریاست مجلس مناسب نیست و مجلس را ذلیل خواهد کرد.» طرح سؤال از محمود احمدینژاد از سال ۸۹ بارها به جریان افتاده و در نیمه راه متوقف شده بود تا این که با وجود تلاش حامیان دولت برای لغو جلسه سؤال نمایندگان مجلس از رئیس جمهور، و حتی در یک مقطع با اعلام این که ۱۱ نماینده امضای خود را از این طرح سوال پس گرفتهاند، محمود احمدینژاد روز چهارشنبه، ۲۴ اسفند ۱۳۹۰، به مجلس احضار شد. پرسشهای نمایندگان از رئیسجمهور به نکاتی چون «ضعف مدیریتی، در رأس امور ندانستن مجلس توسط محمود احمدینژاد، و رعایت نکردن قوانین توسط دولت» مربوط میشد. در ادامه واکنش تند خود، علی مطهری مواضع «امثال آقای حداد» را باعث تشدید بحران در غائله ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ دانسته، غائلهای که به موجی بیسابقه از اعتراض در ایران انجامید و نزدیک به یک سال با شدت ادامه یافت. آقای مطهری همچنین حداد عادل را متهم کرده است که دو ماجرای بازداشتگاه کهریزک و کوی دانشگاه را «با سکوت برگزار کردند». بازداشتگاه کهریزک که محل نگهداری شمار زیادی از معترضان بازداشتشده پس از انتخابات دهم ریاستجمهوری بود به دنبال افشای بدرفتاری، کشته شدن برخی از بازداشتشدگان و شکنجه شمار زیادی از آنها و نیز اتهام تجاوز جنسی به برخی از دستگیرشدگان، از سوی رهبر جمهوری اسلامی به دلیل «غیراستاندارد» بودن تعطیل شد. به گفته علی مطهری که از منتقدان سرسخت محمود احمدینژاد و حامیان او، از جمله در زمانی غلامعلی حداد عادل، بوده، آقای حداد عادل که با رهبر جمهوری اسلامی نیز رابطه خویشاوندی دارد چنان کینهای از اصلاحطلبان دارد که در سال ۱۳۸۸ این کینه «بر عقل و وجدانشان حاکم شد». آقای مطهری همچنین گفت: «امثال آقای حداد فکر میکنند که اگر در جایی از حقوق مردم دفاع کنند علیه نظام اقدام کردهاند.... اینها هرگونه ظلمی را... به بهانه حفظ نظام مجاز میشمرند.» غلامعلی حداد عادل، مشاور عالی آیتالله خامنهای، روز شنبه، ۲۳ اردیبهشت، در یک سخنرانی با اشاره به این که «باید مددکار رهبری باشیم» اعلام کرد که «داوطلب ریاست مجلس میشوم، ولو این که غیر خودم کسی به من رای ندهد». آقای حداد عادل همچنین در این سخنرانی در بحث تقابل مجلس با دولت که در دوره مجلس هشتم و ریاست علی لاریجانی بسیار اتفاق افتاد چنین اظهار نظر کرد که هر جا «مصلحت نظام» اقتضا کند، «برای کاستن از تشنج و اختلاف رئیس مجلس باید [در برابر رئیس جمهور] کوتاه بیاید».
«شورای دفاع از حق تحصیل» روز سهشنبه در بیانیهای با اظهار این که «اِعمال آپارتاید آموزشی در ایران» که باعث محرومیت «صدها دانشجو» از تحصیل شده است «به ویژه طی سه سال گذشته شتاب بیشتری گرفته» این روند را به شدت محکوم کرد.«شورای دفاع از حق تحصیل» روز سهشنبه در بیانیهای با اظهار این که «اِعمال آپارتاید آموزشی در ایران» که باعث محرومیت «صدها دانشجو» از تحصیل شده است «به ویژه طی سه سال گذشته شتاب بیشتری گرفته» این روند را به شدت محکوم کرد. این شورا در بیانیه خود با استناد به «قانون الحاق دولت جمهوری اسلامی به کنوانسیون بینالمللی منع و مجازات جنایت آپارتاید» آورده است که «هر گونه اقدامات قانونی و یا اقدامات دیگر که منظور از آنها بازداشتن گروه یا گروههایی از مشارکت در زندگی سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور» باشد مصداق «جنایت آپارتاید» به شمار میرود. به نوشته این شورا، دولت جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۶۳ به «کنوانسیون بینالمللی منع و مجازات جنایت آپارتاید» پیوسته و ملزم به پیروی از مفاد قانون الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون مزبور، مصوب چهارم بهمنماه همان سال در مجلس شورای اسلامی است. بیانیه این شورا که در سایت ادوارنیوز انتشار یافته همچنین مینویسد: «برخی از دانشجویان تنها به واسطه سابقه همکاری بستگانشان با گروههای مخالف حکومت، از تحصیل محروم شدهاند، و این نوع محرومیت از تحصیل به مجازاتهای خانوادگی در کره شمالی و یا قرون وسطی و اعراب دوران جاهلیت شباهت دارد.» بیانیه این شورا همچنین نوشته است که «هفت سال پس از روی کار آمدن دولت محمود احمدینژاد، روند محروم کردن دانشجویان از حق اولیه تحصیل همچنان ادامه دارد و دانشجویان ستارهدار و محروم از تحصیل همچنان زندانی هستند و هر روز بر تعداد آنان افزوده میشود». «شورای دفاع از حق تحصیل» تشکلی است که گروهی از دانشجویان محروم از تحصیل و ستارهدار ایران در سال ۱۳۸۶ تشکیل دادهاند. به نوشته این شورا، از سال ۸۵ «هر ساله دهها تن» از فعالان دانشجویی بهرغم کسب رتبههای ممتاز در کنکور کارشناسی ارشد، به هنگام مراجعه برای ثبت نام در دانشگاهها با ستارههایی در فرم ثبت نام مواجه شدند، و دانشجویانی که با سه ستاره مواجه شده بودند هرگز نتوانستند ادامه تحصیل دهند. شورای دفاع از حق تحصیل در بیانیه خود آورده است که این شورا «کراراً بر غیرقانونی بودن ستارهدار کردن دانشجویان تاکید کرده و اعلام میکند محروم کردن دانشجویان از حق اولیه تحصیل اعمال آپارتاید آموزشی محسوب شده و نشانهای از تعطیل کردن قانون اساسی در کشور است.» این شورا در ادامه بیانیه خود از مقامهای حکومتی ایران خواسته است «ضمن احترام به اصول قانون اساسی و تعهدات بینالمللی خویش، روند محروم کردن دانشجویان از حق تحصیل و ستارهدار کردن فعالان دانشجویی را متوقف، دانشجویان محروم از تحصیل که تنها به دلیل مطالبه حق اولیه تحصیل در زندانهای کشور به سر میبرند را آزاد و امکان ادامه تحصیل دانشجویان ستارهدار و محروم از تحصیل را میسر کنند.» به نوشته این شورا، برخی از دانشجویان «تنها به واسطه سابقه همکاری بستگانشان با گروههای مخالف حکومت» و شماری دیگر نیز تنها به خاطر «عقاید مذهبی» ازجمله به خاطر بهایی بودن، از تحصیل محروم شدهاند. «پاکسازی» تدریجی بیانیه «شورای دفاع از حق تحصیل» در ادامه هدف کامران دانشجو، وزیر علوم، را «پاکسازی دانشگاهها از دانشجویان و استادان منتقد و به صفر رساندن هرگونه فعالیت سیاسی، فرهنگی و صنفی در دانشگاههای کشور» دانسته است. این بیانیه میافزاید که «سخنان اخیر آقای دانشجو مبنی بر این که دانشگاه محلی برای پشتوانه نظام و دولت است، نیز شاهدی است بر صحت این مدعای ما که ماموریت کامران دانشجو انقلاب فرهنگی دوم است.» کامران دانشجو، وزیر علوم، اخیرًا گفته بود که دانشجویانی که به گفته او در «فتنه» سال ۸۸ نقش داشتهاند و بعد از اتمام حجت رهبر جمهوری اسلامی در نماز جمعه تیرماه همان سال همچنان به «فتنهگری» ادامه دادند، حق ورود به دانشگاهها را ندارند. «شورای دفاع از حق تحصیل» در ادامه بیانیه خود نوشته است که «آقای کامران دانشجو که به رغم رسوایی حاصل از جعل مدرک دکترا و دزدی مقاله علمی که منجر به عذرخواهی نشریه منتشر کننده مقاله شد، همچنان بر مقام ریاست بزرگترین دستگاه علمی کشور تکیه زده از وجود فساد در دانشگاهها سخن میگوید و قلدرمآبانه برای دانشجویان خط و نشان میکشد.» اشاره این بیانیه به مقالهای است که حدود دو سال پیش در نشریه علمی «نیچر» منتشر شد و در آن گفته شد که کامران دانشجو، در مطلبی که در سال ۲۰۰۹ منتشر کرد، بخش مهمی از متون و ارقام خود را از روی مقاله دانشمندان کره جنوبی کپیبرداری کردهاست. «شورای دفاع از حق تحصیل» سخنان اخیر کامران دانشجو مبنی بر این که «دانشگاه جای منتقدان نیست» را محکوم کرده و از گستردهتر شدن روند محرومیت دانشجویان از تحصیل ابراز نگرانی کرده است. به نوشته این بیانیه این شورا «بر این باور است که کامران دانشجو با قصد انحراف افکار عمومی و سرپوش گذاشتن بر نقاط تاریک زندگی شخصی، سیاسی و فسادهای گسترده اقتصادیاش به صورت مداوم به تهدید دانشجویان و محروم کردن آنان از تحصیل میپردازد.» نمونههایی از بازداشت و محرومیت به نوشته «شورای دفاع از حق تحصیل» فعالان دانشجویی بسیاری نیز همچنان در بازداشت و زندانی به سر میبرند و عملاً از تحصیل محروم شدهاند. این بیانیه به عنوان مثال از میلاد اسدی نام میبرد «که به تازگی و بعد از دو سال از زندان آزاد شده است در حالی که هیچ حکمی از کمیته انضباطی دریافت نکرده، با بهانه واهی غیبت غیرموجه و اتمام سنوات تحصیلی با اقدام غیرقانونی مدیریت آموزشی دانشگاه خواجه نصیر در آستانه اخراج از دانشگاه قرار گرفته است.» متن این بیانیه میافزاید: «همچنین احکام کمیتههای انضباطی در این مدت صدها دانشجو را از حق تحصیل به طور موقت محروم کردهاست که در مواردی به اخراج دانشجویان منجر شدهاست. تنها از سال ۸۸ تا کنون صدها حکم محرومیت از تحصیل برای فعالان دانشجویی صادر شده: ۴۰ دانشجوی دانشگاه امیرکبیر تهران، قریب ۱۰ دانشجو دانشگاه علامه طباطبایی تهران، بیش از ۳۰ دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد، ۲۰ دانشجوی دانشگاه مازندران و نوشیروانی بابل، ۱۳ دانشجوی دانشگاه بین المللی قزوین، دست کم ۲۰ دانشجوی دانشگاه علم و صنعت، ۱۵ دانشجوی دانشگاه شیراز، ۱۰ دانشجوی دانشگاه شهرکرد، ۲ دانشجوی آزاد شهرکرد، ۴ دانشجوی دانشگاه ارومیه، ۵ دانشجوی دانشگاه علوم فنون بابل، ۵ دانشجوی ازاد تهران مرکز، ۷ دانشجوی دانشگاه کردستان، ۸ دانشجوی دانشگاه چمران اهواز، ۸ دانشجوی دانشگاه یاسوج، ۹ دانشجوی دانشگاه تبریز، ۳ دانشجوی علوم فنون خرمشهر، ۱۰ دانشجوی دانشگاه صنعتی شاهرود، ۱۵ دانشجوی دانشگاه آزاد مشهد، بیشتر از ۱۰ دانشجو دانشگاه صنعتی اصفهان و دانشگاه اصفهان و دهها دانشجو از دیگر دانشگاههای سراسر کشور. عده بسیاری از این دانشجویان همزمان با احکام محرومیت از تحصیل با بازداشت و زندان غیر قانونی هم مواجه شدهاند تا جایی که تنها در دانشگاه مازندران ۱۳ نفر از دانشجویان محروم از تحصیل بازداشت و زندانی شدهاند. در ادامه بیانیه آمده است: در ادامه همین روند در روزهای گذشته کاوه رضایی دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه همدان به تازگی برای اجرای حکم ناعادلانه ۱۸ ماه حبس تعزیری به واسطه فعالیتهای دانشجوی اش، به بند قرنطینه زندان ندامتگاه کرج منتقل شده و بدون رعایت اصل تفکیک جرایم زندانی است. معین غمین دانشجوی دانشگاه علوم و فنون بابل نیز از دیگر دانشجویان محروم از تحصیل است که به تازگی بازداشت شدهاست. افتخار برزگریان دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه فردوسی مشهد نیز که پیش از این مدت ۸ ماه در بند پنج زندان وکیل آباد مشهد همراه صدها زندانی محکوم به اعدام زندانی بود، مجددا به این زندان فراخوانده شده و در مکان نامعلومی زندانی شدهاست. سید ضیا نبوی، مجید دری، مهدیه گلرو، اشکان ذهابیان، پیمان عارف، حسام سلامت، مجید توکی، عماد بهاور، علیرضا خوشبخت، زهرا جانی پور، زهرا توحیدی، علی قلی زاده، سمیه رشیدی، حجت عربی، افتخار برزگریان، مهسا جزینی، شیوا نظر آهاری، کوهیار گودرزی، نوید خانجانی، اسماعیل سلمانپور، علی نظری، علی تقی پور، ایمان صدیقی، حسین قابل، محسن برزگر، سعید جلالی فر، سارا خادمی، احسان قشقایی، وحید عابدینی، مهدی عربشاهی، مرتضی سمیاری، علی عجمی، مهدی گیلانی، فرزانه نجار نژاد، حسین احمد نژاد، عادل طائی نیا، علی پرویز، فرشاد عزیزی، کاوه رضایی، عبدالجلیل رضایی، مهدی خدایی، سلمان سیما، امین ریاحی، علی اکبر محمد زاده، میلاد اسدی، آرش صادقی، معین غمین و دهها دانشجوی محروم از تحصیل دیگر در سه سال گذشته بازداشت شده و به حبسهای طولانی محکوم شدهاند. بیانیه «شورای دفاع از حق تحصیل» در پایان یادآور میشود که برخی از این دانشجویان محروم از حق تحصیل همچون ضیا نبوی، سعید جلالیفر، مجید دری، مجید توکلی، عماد بهاور، مهدیه گلرو، افتخار برزگریان، کاوه رضایی، آرش صادقی، علیاکبر محمدزاده، معین غمین و علی عجمی همچنان در زندان به سر میبرند. شورای دفاع از حق تحصیل در بیانیه سال ۱۳۹۰ خود، آن سال را «از سیاهترین سالهای تاریخ دانشگاه» عنوان کرده و ابراز امیدواری کرده بود که سال جدید، «سال آزادی و لغو تمام احکام محرومیت و زندان دانشجویان باشد».
حامد کرزی، رئیس جمهوری افغانستان برای گفتگو با آنکلامرکل، صدراعظم آلمان درباره امضای توافق نامه همکاری استراتژیک به برلین رفته است. وزیران خارجه و دفاع افغانستان آقای کرزی را همراهی می کنند. نیروهای آلمانی در چارچوب پیمان ناتو سال هاست که در افغانستان حضور دارند. هیات افغان سپس برای شرکت در نشست پیمان ناتو در شیکاگو به آمریکا خواهد رفت.
محاکمه راتکوملادجیچ ، فرمانده سابق صرب بوسنی به اتهام ارتکاب جرائم و جنایات جنگی روز چهارشنبه در دادگاه لاهه آغازشد. راتکو ملادجیچ 70 ساله، به نسل کشی و ارتکاب جنایت علیه بشریت در طول جنگ داخلی در بوسنی هرزگوین بین سال های 1992 تا 95 میلادی متهم است. اومتهم است که به پاکسازی شهرهای بوسنی از کروات ها، مسلمانان و اقوام دیگر غیر صرب کمک کرده است. ملادجیچ پس از 16 سال زندگی درخفا، یکسال پیش در صربستان بازداشت و به دادگاه لاهه تحویل داده شد.
کارلوس فوئنتس، نویسنده برجسته و نامآشنای آمریکای لاتین و خالق آثاری چون «آئورا» و «پوست انداختن»، روز سهشنبه، ۲۶ اردیبهشتماه، و در ۸۳ سالگی درگذشت.کارلوس فوئنتس، نویسنده برجسته و نامآشنای آمریکای لاتین و خالق آثاری چون «آئورا» و «پوست انداختن»، روز سهشنبه، ۲۶ اردیبهشتماه، و در ۸۳ سالگی درگذشت. این نویسنده مکزیکی در طول شش دهه فعالیت هنری خود بیش از ۶۰ اثر شامل رمان، داستان کوتاه، یادداشت، فیلمنامه و نمایشنامه، منتشر و چندین جایزه ادبی معتبر جهانی از جمله جایزه سروانتس را از آن خود کرد. وی به نسل نویسندگانی تعلق داشت که توانستند توجه مردم جهان را به ادبیات آمریکای لاتین جلب کنند، نسلی که نویسندگانی چون گابریل گارسیا مارکز کلمبیایی و ماریو بارگاس یوسا از پرو از نمایندگان آن هستند. کارلوس فوئنتس از والدینی مکزیکی و در پاناما متولد شد. پدرش دیپلمات بود، پیشهای که بعدها کارلوس فوئنتس نیز آن را دنبال کرد. دوران کودکی فوئنتس در آمریکای لاتین گذشت و پس از آن برای تحصیل به واشینگتن رفت و تا ۱۶ سالگی در آمریکا اقامت کرد. به گفته خودش، در آمریکا بود که تصمیم گرفت نویسنده شود. نخستین مجموعه داستانهای کوتاه فوئنتس سال ۱۹۵۴ منتشر شد و سال ۱۹۵۸ نیز وی نخستین رمان خود با عنوان «جایی که هوا صاف است» را منتشر کرد. از دیگر آثار وی که به زبان فارسی نیز منتشر شده است میتوان به «پوست انداختن»، «مرگ آرتمیو کروس»، «آسودهخاطر»، «آب سوخته»، «سَر هیدرا» و «آئورا» اشاره کرد. وی از نویسندگان سبک «رئالیسم جادویی» بود. در این سبک تمامی صحنهها و وقایع عادی است، اما یک یا چند عنصر جادویی و غیرطبیعی نیز در فضا حضور دارد. گابریل گارسیا مارکز و هاروکی موراکامی دیگر نویسندگانی هستند که این سبک را دنبال میکنند. آقای فوئنتس که دکترای افتخاری دانشگاههایی چون هاروارد، کمبریج، لسآنجلس و کالیفرنیا را در کارنامه خود دارد، همواره در عرصه سیاسی فعال بود و از منتقدان دولت مکزیک و آمریکا به شمار میرفت. وی در دورانی نیز سفیر مکزیک در فرانسه و اسپانیا بود. زندگی شخصی کارلوس فوئنتس با وقایع تلخی همراه بود. سال ۱۹۹۹ پسر خود را که به بیماری هموفیلی دچار بود از دست داد و سال ۲۰۰۵ نیز دختر وی بر اثر حمله قلبی از دنیا رفت. از وی یک فرزند دختر از ازدواج نخستش باقی است. به گفته رسانههای محلی مکزیک، کارلوس فوئنتس روز سهشنبه در بیمارستانی در مکزیکوسیتی و بر اثر خونریزی داخلی از دنیا رفت. روسای جمهور مکزیک و فرانسه به همراه سلمان رشدی و ماریو بارگاس یوسا پس از انتشار خبر مرگ فوئنتس نسبت به وی ادای احترام کردهاند. ماریو بارگاس یوسا، نویسنده مشهور پرویی، در پیامی گفته است: «فوئنتس حجم عظیمی اثر ادبی برجای گذاشته که شاهد روشنی است بر تمام مشکلات سیاسی و واقعیات فرهنگی دوران ما.»
دادگاهی درايالت نيوجرسی آمريکا يک شهروند هلندی را به دليل فروش قطعات يدکی هواپيما های مسافربری بوئينگ ۷۳۷ و ترابری سی ۱۳۰ به ايران مجرم شناخته است. اولريخ ديويس، ۵۰ ساله به جرم نقض تحريم های ايران به شش ماه حبس و پرداخت ۲۰۰۰ دلار جريمه محکوم شده است.
روزنامه های تهران امروز، دنيای اقتصاد، رسالت و جهان صنعت «از موافقت مجلس با فاز دوم هدفمندی يارانه ها» و «آغاز شمارش معکوس برای اجرای فاز دوم هدفمندی يارانه از اول خرداد» خبر داده اند.روزنامه های تهران امروز، دنيای اقتصاد، رسالت و جهان صنعت «از موافقت مجلس با فاز دوم هدفمندی يارانه ها» و «آغاز شمارش معکوس برای اجرای فاز دوم هدفمندی يارانه از اول خرداد» خبر داده اند. روزنامه اعتماد «درگيری» و «تيراندازی» در شهر «راسک» مرکز شهرستان «سرباز» در استان سيستان و بلوچستان را تایيد کرده و خبر داده که در اين درگيری ها دستکم «دو نفر کشته شده اند.» روزنامه های شرق و حمايت از تشديد «آلودگی هوا بر اثر گرد و غبار در هفت استان ايران» و «احتمال تعطيلی تهران» گزارش داده اند. روزنامه کيهان ضمن انتشار گزارشی از مراسم توديع و معارفه رئيس مرکز حفاظت و اطلاعات قوه قضائيه خبر داده که «در حال حاضر بيش از چهار هزار قاضی در ايران مسلح هستند.» «آغاز شمارش معکوس برای اجرای فاز دوم هدفمندی يارانه از اول خرداد» روزنامه های تهران امروز ، دنيای اقتصاد ، رسالت و جهان صنعت خبر داده اند که «شمارش معکوس برای اجرای فاز دوم هدفمندی يارانه از اول خرداد» آغاز شده است. روزنامه تهران امروز در تيتر يک شماره چهارشنبه خود گزارش داده که «بنزين، آب و برق گران میشود.» به نوشته اين روزنامه، «آن گونه که شمس الدين حسينی، سخنگوی اقتصادی دولت خبر داده است تعرفههای جديد آب و برق بهزودی اعلام خواهد شد» و همزمان «برخی خبرگزاریها هم از نهايی شدن قيمت بنزين در کارگروه طرح تحول اقتصادی خبر داده اند.» اين روزنامه درباره «افزايش تعرفههای جديد آب و برق» از قول شمس الدين حسينی نوشته است: «سال هاست که دولت به دنبال واقعی شدن تعرفه مصرفی آب و برق میباشد و تنها اين دو حامل انرژی تا حدودی دست نخورده باقی ماندهاند.» روزنامه تهران امروز تاکيد کرده که «طرح افزايش قيمت بنزين، آب و برق در راستای اجرای فاز دوم قانون يارانه هاست که طی دو روز اخير قوانين مربوط به آن در مجلس به تصويب نهايی رسيد» و «به احتمال قوی از اول خرداد هم اجرايی خواهد شد.» روزنامه جهان صنعت هم خبر داده که رستم قاسمی وزير نفت روز سه شنبه اعلام کرد که «قيمت بنزين حتما گران میشود» اما گفت که «ميزان افزايش آن را بايد ستاد مديريت حمل و نقل، سوخت و مجلس تعيين کنند.» اين روزنامه در تيتر يک شماره چهارشنبه با تاکيد بر اينکه «مجلس فاز دوم هدفمندی را کليد زد»، نوشته است: «نمايندگان مجلس شورای اسلامی که بررسی مواد درآمدی بودجه را به اتمام رساندهاند، در ششمين روز بررسی لايحه بودجه سال ۹۱ وارد بررسی مواد هزينهای شدند» و «مبلغ ۴۸ هزار ميليارد تومان را به عنوان سهم يارانه نقدی خانوار، ۱۰ هزار ميليارد تومان را به عنوان سهم توليد، صنعت و کشاورزی، ۶ هزار ميليارد تومان را به حمايت از سلامت و ۲ هزار ميليارد تومان نيز به صندوق بيمه بيکاری» دادند. روزنامه دنيای اقتصاد نيز در تيتر يک خبر داده که «با بسته شدن پرونده بررسی منابع و مصارف يارانهای سال ۹۱ در لايحه بودجه، شمارش معکوس برای اجرای فاز دوم هدفمندی آغاز شده و گمانهزنیها درباره ميزان افزايش قيمت حاملهای انرژی به ويژه بنزين و نيز نحوه تخصيص يارانه نقدی در فاز دوم بالا گرفته است.» به گزارش اين روزنامه، روز سه شنبه خبرگزاریهای رسمی از تعيين «سناريوی نهايی قيمت بنزين در فاز دوم هدفمندی يارانهها» خبرداده اند که «اين سناريو شامل افزايش ۵۰ درصدی قيمت بنزين نيمه يارانهای و افزايش ۲۵ درصدی بهای بنزين آزاد میشود» و «در صورتی که سناريوی يادشده مورد تاييد محمود احمدینژاد قرار گيرد، قيمت بنزين سهميهای به ۶۰۰ تومان در هر ليتر و بنزين آزاد به حدود ۹۰۰ تومان افزايش می يابد.» دنيای اقتصاد همچنين نوشته که کاظم دلخوش عضو کميسيون ويژه طرح تحول اقتصادی مجلس «از حذف قريب الوقوع يارانه نقدی برخی گروهها» خبر داده و گفته است: «دعوت به انصراف از سوی سازمان هدفمندسازی يارانهها صرفا برای احترام به "دهکهای برخوردار" است" و يارانه نقدی اين خانوارها بهزودی قطع میشود.» روزنامه رسالت تيتر يک شماره بيست و هفتم ارديبهشت خود را به «موافقت مجلس با اجرای فاز دوم پرداخت يارانه ها» اختصاص داده و نوشته است: «با توجه به زمزمههای اجرای فاز دوم قانون از خردادماه، کميسيون تلفيق مصوب کرده که يارانه نقدی دهکهای پر درآمد به زودی قطع شود.» تایيد «تير اندازی» و «کشته شدن دو نفر» از معترضان شهر راسک روزنامه اعتماد درگيری و «تيراندازی» در شهر «راسک» مرکز شهرستان «سرباز» در استان سيستان و بلوچستان را تایيد کرده و خبر داده که در اين درگيری دستکم «دو نفر کشته شده اند.» اين روزنامه نوشته است که «مردم شهر راسک مرکز شهرستان سرباز در سيستان و بلوچستان در گفتوگو با "اعتماد" خبر از يکسری درگيری منجر به تيراندازی دادند» و «شنيدهها از اين شهر حاکی است که دستکم دو نفر به ضرب گلوله کشته شدهاند.» روزنامه اعتماد نوشته که در تماس خبرنگار اين روزنامه برخی از مردم محلی «وقوع درگيری و تيراندازی را تاييد کردند.» اعتماد با اشاره به اينکه «چند ماه قبل مولوی مصطفی جنگی زهی امام جماعت مسجد خضرای اهل تسنن شهر راسک مرکز شهرستان سرباز ترور شد»، نوشته است: «مدتی قبل نيز يک نفر در شهر راسک به اتهام داشتن رابطه با گروه جندالله دستگير شده بود.» اين روزنامه توضيح بيشتری درباره ارتباط درگيرهای اخير در راسک با سوابق مورد اشاره نکرده است، اما روز سه شنبه منابع غير رسمی از جمله سايت سنی آنلاين وابسته به مدرسه دينی اهل سنت زاهدان، دارالعلوم، ضمن انتشار خبر «درگيری مردم شهر راسک با ماموران انتظامی و امنيتی» گزارش دادند که «به دنبال دستگيری مولوی عبدالغفار نقشبندی، فرزند امام جمعه راسک، مردم منطقه در مقابل نهادهای نظامی و امنيتی راسک، مرکز شهرستان سرباز، تجمع کردند که با تيراندازی مستقيم نيروهای انتظامی يک نفر کشته و دو نفر ديگر زخمی شدند.» به نوشته سايت سنی آنلاين، «تجمع اعتراض آميز و حوادث ناگوار در شهر راسک ساعت ۱۱ روز دوشنبه ۲۵ ارديبهشت» پس از آن روی داد که «مولوی عبدالغفار نقشبندی، فرزند مولوی فتحی محمد نقشبندی، امام جمعه اهل تسنن راسک که پيشتر به همراه مولوی عبدالله، امام جمعه پارود سرباز و ۱۳ تن ديگر از مردم منطقه بازداشت شده بودند، در مسير بازگشت از زاهدان به منظور پيگيری موضوع پرونده پدرش، در ورودی شهر راسک با ايست بازرسی نيروهای امنيتی و انتظامی مواجه شد» و «اين نيروها بلافاصله اقدام به دستگيری و بازداشت مولوی عبدالغفار کردند.» اين سايت وابسته به مدرسه اهل تسنن زاهدان همچنين خبر داده که مراسم تشييع جنازه «جان محمد دهقانی» يکی از کشته شدگان اعتراضات در شهر راسک «ساعت ۹ صبح سه شنبه برگزار شد» و «فضای فعلی شهرستان سرباز همچنان ملتهب است و جو امنيتی بر شهر حکمفرماست.» تشديد آلودگی هوا در هفت استان و احتمال تعطيلی تهران روزنامه های شرق و حمايت از تشديد «آلودگی هوا بر اثر گرد و غبار در هفت استان ايران» و «احتمال تعطيلی تهران» خبر داده اند. روزنامه شرق نوشته که هفت استان «کرمانشاه، زنجان، لرستان، همدان، اردبيل، ايلام و کردستان درگير گرد و غبار» هستند و «آنطور که نشانگرهای کنترل کيفيت هوای پايتخت نشان میدهند وضعيت هوای تهران نيز در شرايط هشدار و اضطرار قرار گرفته است.» اين روزنامه نوشته که «گرد و غبار قصه تکراری و هر روز ساکنان شهرها و روستاهای غرب و جنوبغرب کشور است» اما «هر چندوقت یکبار باد که بيشتر میوزد خاک بلند شده از سرزمينهای عربی تا قلب ايران و تهران ِ پايتخت هم میرسد» و روز سه شنبه گرد و غبار «برای اولينبار هوای استان اردبيل در دورترين نقطه شمالی کشور را نيز به آلودگی شديد کشاند.» به گزارش روزنامه شرق، «گرد و غبار روز سه شنبه آنچنان زياد بود که برخی مدارس در کردستان را به تعطيلی کشاند» و «علاوه بر اين شهرهای استانهای خوزستان، کرمانشاه، چهارمحال و بختياری، ايلام و جنوب آذربايجانغربی هم مثل هميشه پذيرای اين ميهمان ناخوانده» بودند. روزنامه شرق با اشاره به «ريزگردهای هميشگی، وعدههای هميشگی» نوشته است: «اين اولينبار نيست که ريزگردهای عربی چنين بلايی بر سر بسياری از شهرها و روستاهای کشور میآورد و بخشهای زيادی را به تعطيلی میکشاند. با اين همه اما مسوولان بهويژه در سازمان حفاظت از محيطزيست تاکنون فقط وعده حل مشکل دادهاند.» اين روزنامه يادآوری کرده که مسوولان «سال ۹۰ از اختصاص هزار ميليارد تومان اعتبار برای مقابله با ريزگردهای عربی خبر داده بودند» و «قرار بود اين مبلغ با همکاری کشور عراق در کانونهای بحرانی توليد ريزگرد در مرز ايران و عراق برای حل مشکل صرف شود» اما «تاکنون هيچ اقدام خاصی در اين زمينه صورت نگرفته و مردم بسياری از استانهای کشور به صورت ميانگين هرماه چندبار با معضل ريزگردها دست به گريبان میشوند.» روزنامه حمايت، وابسته به قوه قضائيه، نيز تاکيد کرده در حالی که «شهرها در آستانه تعطيلی» قرار دارند «مسئولان توپ آلودگی هوا را در ميدان يکديگر میاندازند.» اين روزنامه نوشته است: درست در روزی که دولت از دستورالعمل جديد آيين نامه هماهنگی و آمادگی در جهت مقابله با آثار زيانبار پديده گرد و غبار در کشور رونمايی کرد، گرد و غبار چنان گريبان شهرهای ايران را گرفت که «مسئولان دوباره همديگر را به باد انتقاد گرفتند و دعوای آلودگی هوا تازه شد.» به گزارش روزنامه حمايت، «در پايتخت، وضع هوا به اندازه ای خراب شده که مسئولان به فکر برگزاری جلسه کميته اضطراری آلودگی هوا افتاده اند» و «خبر تعطيلی احتمالی تهران را هم محمدرضا محمودی، معاون استاندار تهران داده» و گفته است: «در صورتی که وضعيت آلودگی هوا تشديد شود و يا چند روزی به همين منوال بماند با تصميم کميته مواقع اضطرار آلودگی هوا، تهران يا بخش هايی از فعاليت تهران نشينان تعطيل خواهد شد.» «چهار هزار قاضی در ايران مسلح هستند» روزنامه کيهان ضمن انتشار گزارشی از مراسم توديع و معارفه رئيس مرکز حفاظت و اطلاعات قوه قضائيه، خبر داده که «در حال حاضر بيش از چهار هزار قاضی در ايران مسلح هستند.» به نوشته اين روزنامه، روز سه شنبه، اصغر جهانگير ریيس برکنار شده مرکز حفاظت و اطلاعات قوه قضائيه در مراسم توديع درباره دوره مديريتش گفت: «حفاظت از جان قضات، يکی ديگر از برنامه های مرکز حفاظت و اطلاعات قوه قضائيه در اين دوره بود و براين اساس ما توانستيم برای حمل سلاح توسط برخی قضات مجوز بگيريم» و «در حال حاضر ۴۱۶۳ قاضی مسلح هستند.» ریيس سابق مرکز حفاظت و اطلاعات قوه قضائيه همچنين گفت که از سوی حفاظت و اطلاعات قوه قضائيه «چهار هزار پرونده قضايی برای کارچاق کن ها تشکيل شده است.» روزنامه کيهان همچنين خبر داده که ابراهيم رئيسی معاون اول قوه قضائيه در اين مراسم از «حجت الاسلام اسماعيل خطيب، ریيس جديد حفاظت و اطلاعات قوه قضائيه به عنوان يکی از اعضای دفتر آيت الله خامنه ای» نام برد و گفت: «آقای خطيب در دفتر مقام رهبری اشتغال داشته اند و به سهولت امکان نداشت اين جابه جايی صورت گيرد ولی با پيگيری های شخصی آيت الله آملی لاريجانی اين کار صورت گرفت.» ابراهيم ریيس همچنين از اسماعيل خطيب به عنوان «بهترين گزينه برای حفاظت و اطلاعات قوه قضائيه» نام برده و گفته است که او «هم آشنای به قوه قضائيه و هم آشنای به يک کار حفاظتی و اطلاعاتی است.» روزنامه کيهان در شماره دوشنبه ۲۵ ارديبهشت خبر داده بود که صادق لاريجانی ریيس قوه قضائيه جمهوری اسلامی طی حکمی محمدباقر ذوالقدر جانشين سابق فرمانده کل سپاه پاسداران را به عنوان «معاون راهبردی قوه قضائيه» منصوب کرده، و همزمان با برکناری اصغر جهانگير از سمت ریيس حفاظت و اطلاعات قوه قضائيه، اسماعيل خطيب را به اين سمت منصوب کرده است.
مهدی ميرزايی تبار مدير امور فرهنگی دانشگاه علامه طباطبايی به خبرگزاری مهر گفته است دانشجويان دختری که در اين دانشگاه حجاب خود را رعايت کرده و پوشش خود را به پوشش اسلامی تبديل کرده اند، با بن های ۲۰ هزار تومانی تشويق شده اند.مهدی ميرزايی تبار مدير امور فرهنگی دانشگاه علامه طباطبايی به خبرگزاری مهر گفته است دانشجويان دختری که در اين دانشگاه حجاب خود را رعايت کرده و پوشش خود را به پوشش اسلامی تبديل کرده اند، با بن های ۲۰ هزار تومانی تشويق شده اند. مدير فرهنگی دانشگاه علامه همچنين گفته است که اين دانشجويان پيش از اين پوشش اسلامی را رعايت نمی کردند و به آنها تذکر داده شده و همزمان با برگزاری نمايشگاه پوشش و حجاب اسلامی در دانشگاه علامه طباطبايی به آنها بن های ۲۰ هزار تومانی داده شده تا از همان نمايشگاه برای خود لباس مناسب خريداری کنند. سعيد پيوندی، استاد دانشگاه و کارشناس آموزش می گويد که اين نوع تشويق در نوع خود بی سابقه است و در اين مورد می افزايد: «در حقيقت ما تا الان بيشتر با برخورد منفی مواجه بوديم که در آن کسانی که حجاب را مراعات نمی کردند، تهديد می شدند. فقط برخی اوقات در بعضی مدارس از اين روش های تشويقی استفاده می شد و به دانش آموزانی که از حجاب برتر استفاده می کردند هديه می دادند. برای اولين بار است که اين روش در اين سطح مطرح می شود. در سطح دانشگاه و با ارائه يک جايزه نقدی به اين شکل.» مدير امور فرهنگی دانشگاه علامه طباطبايی همچنين گفته که مسوولان به دانشجویان برای رعايت حجاب و عفاف آنها تذکر شفاهی داده اند. اين برخورد مسئولان دانشگاه علامه طباطبايی اين پرسش را به وجود می آورد که آيا مسئولان نسبت به دانشجويان تغيير رويه داده اند؟ سعيد پيوندی درباره نتايج چنين برخوردهايی در جامعه می گويد: با انجام اين کارها می شود گفت که جوانان ما را به سمت هر چه بيشتر ابزاری برخورد کردن می کشاند. يعنی اين خود حجاب و خود احترام و باور به حجاب نيست که آنها را به سمت حجاب می کشاند بلکه جوايز و مجازات هايی که برای حجاب در نظر گرفته می شود در اين مورد موثر است. اينها همگی در جامعه ما به اعتقاد من اسفناک است. اين حجاب، حجاب باورمندی نيست که از هويت شان برخيزد يا از باورشان برخيزد و از ته قلب شان باشد، بلکه بيشتر به اين خاطر است که ۲۰ هزار تومان بگيرند و يا اينکه از دانشگاه بيرون نشوند.» پيشتر از اين کامران دانشجو، وزير علوم، تحقيقات و فناوری از صدرالدین شريعتی، ریيس دانشگاه علامه طباطبايی تقدير و او را از پيشگامان اسلامی کردن دانشگاه ها معرفی کرده بود. آقای شريعتی از مدافعان اصلی طرح تفکيک جنسيتی در دانشگاه هاست. صادق شجاعی، دبير سابق انجمن اسلامی دانشگاه علامه طباطبايی درباره سابقه آقای شريعتی در دانشگاه علامه طباطبايی پيشتر به راديو فردا چنين گفته بود: «کليه طرح های پايلوتی که قرار بود در دانشگاه ها انجام شود و رهبری ضمن حرف هايشان اعلام می کرد مثل اسلامی کردن دانشگاه يا تفکيک جنسيتی، تمام اينها را در مرحله اول در دانشگاه علامه پياده کردند. سجادين شريعتی از ياران نزديک محمود احمدی نژاد است و اساتيدی که از نظر او صلاحيت ندارند را از تدريس در دانشگاه منع کرده و تعدادی از اساتيد دگر انديش را نيز به اجبار بازنشسته کرده است.» روزنامه شرق هفته گذشته گزارش داد که در حال حاضر بيش از ۳۵۰ کلاس تفکيک شده در دانشگاه علامه طباطبايی وجود دارد و سهم دختران ۲۶۳ و سهم پسران تنها ۸۷ کلاس درس است.
سخنگوی وزارت امورخارجه جمهوری اسلامی طرح یا تكرار هرگونه ادعا در خصوص جزایر سه گانه ایرانی را اظهاراتی « نسنجیده » تلقی کرد چنین مواضعی را كاملا مردود و« فاقد وجاهت سیاسی و حقوقی » دانست. به گزارش ایرنا خبرگزاری جمهوری اسلامی، رامین مهمانپرست این سخنان را در واكنش به مطالبی عنوان کرد كه در حاشیه نشست مشورتی تعدادی از سران كشورهای عضو شورای همكاری خلیج فارس در ریاض مطرح شد. در پی سفر ماه گذشته محمود احمدی نژاد به جزیره ابوموسی ، کشورهای حاشیه خلیج فارس ضمن اعلام حمایت از امارات متحده عربی که ادعای حاکمیت بر این جزیره را دارد ایران را «اشغالگر» خواندند.
به دلیل آلودگی شدید هوای تهران ، بیمارستان های پایتخت در حال آماده باش قرار گرفتند و امروز (چهارشنبه) « وضعیت اضطراری» در شهر برقرار می شود. به گزارش ایسنا، خبرگزاری دانشجویان ایران در وضعیت اضطراری تهران، تعدادی اتوبوس به علاوه آمبولانسهاى امداد اورژانس در ميادين مهم شهر مستقر می شوند. در جلسه كميته هماهنگى و نظارت موارد اضطرارى آلودگى هواى تهران تاكيد شد كه شاخص كيفيت هواى پايتخت به دليل افزايش شديد غلظت آلاينده ذرات معلق در شرايط «هشدار» قرار گرفته است.
مهدی کروبی پس از نزدیک به ۴۴۰ روز حصر خانگی توانست از حقوقی چون «اجازۀ باز کردن پنجره برای دسترسی به هوای آزاد، قدم زدن در پارکینگ ساختمان و نیز امکان قفل در ِ آپارتمان» برخوردار شود. سحام نیوز، پایگاه اطلاع رسانی حزب اعتماد ملی در گزارشی اعلام کرده است مقارن با روز مادر در ایران، ماموران امنیتی برای چند ساعت مهدی کروبی را به منزل مسکونی اش در جماران بردند تا با همسر و فرزندان خود ملاقات کند. مهدی کروبی، فاطمه کروبی، میرحسین موسوی و زهرا رهنورد پس از راهپیمایی معترضان در تهران و چند شهر دیگر ایران در روز ۲۵ بهمن سال ۸۹، در حبس خانگی قرار گرفتند. فاطمه کروبی چندی بعد آزاد شد ولی حصر خانگی سه تن دیگر هنوز ادامه دارد.
سربازان اندونزیایی موفق شدند جعبه سیاه هواپیمای سوخوی سوپرجت روسی را که هفته گذشته در رشته کوه های اندونزی سقوط کرده بود پیدا کنند. سخنگوی آژانس جستجو و نجات در اندونزی اعلام کرد جعبه ضبط مکالمات در فاصله پانصد متری لاشه هواپیما در یک دره پیدا شد. خلبان هواپیمای روسی لحظاتی پیش از محو شدن هواپیما از رادار درخواست اجازه فرود کرده بود. تمام ۴۵ سرنشين اين هواپيماى روسى در اين حادثه جان باختند.
کارلوس فوئنتس نویسنده مشهور مکزیکی که تاثیر عمیقی بر ادبیات آمریکای لاتین نهاد روز سه شنبه در سن ۸۳ سالگى در بیمارستانی واقع در مکزیکوسیتی درگذشت. پزشک شخصی این نویسنده که وی را بیهوش یافته بود علت مرگ را خونریزی داخلی عنوان کرد. فوئنتس به نسل نویسندگانی تعلق داشت که توانستند توجه مردم جهان را به ادبیات آمریکای لاتین جلب کنند. نویسندگانی چون گابریل گارسیا مارکز کلمبیایی و ماریو وارگاس یوسا از پرو نماینده چنین نسلی هستند.
آصف علی زرداری رییس جمهوری پاکستان در نشست سران پیمان آتلانتیک شمالی ناتو که هفته آینده در شیکاگو برگزار می شود شرکت خواهد کرد. همزمان با دعوت ناتو از رییس جمهوری پاکستان، رهبران این کشور امکان گشودن مرزهای پاکستان برای عبور کاروان های تدارکاتی ناتو به افغانستان را مورد بررسی قرار داده بودند. نشست ناتو كه قرار است ۳۱ ارديبهشت و اول خرداد برگزار شود بر موضوع خروج نیروها از افغانستان تمرکز خواهد یافت.
نماینده عالی سازمان ملل در امور بوسنی – هرزگوین روز سه شنبه در گزارشی به شورای امنیت سازمان ملل گفت این کشور هنوز راه درازی برای پیوستن به اتحادیه اروپا و ناتو در پیش دارد. والنتین اینزکو در گزارش دوسالانه خود تاکید کرد زمینه های مثبتی در این کشور وجود داشته که از میان آن ها می توان به انتخابات سه ماه گذشته اشاره کرد. نماینده عالی سازمان ملل خاطرنشان کرد با این حال هنوز چالش های بسیاری در پیش است که یکی از آن ها ایجاد دادگاه اروپایی حقوق بشر و دیگری انجام اصلاحات درجهت دستیابی اقلیت ها به منصب های بالاست.
خبرگزاری اینترفکس روسیه گزارش می دهد که پلیس مسکو در نخستین ساعات بامداد امروز (چهارشنبه) به محل تجمع معترضان ضد دولتی که خود را عضو جنبش «اشغال آبای» می دانند حمله کرده است. به گفته پلیس، تعدادی از این معترضان که در محل مجسمه یادبود آبای قونانبایف شاعر قزاق تجمع کرده بودند، پس از حمله نیروهای انتظامی ، داوطلبانه محل را ترک کردند. در عین حال اعلام شده است که حدود ۲۰ نفر از كسانى كه از دستور پليس مبنى بر متفرق شدن سرپيچى كرده بودند دستگير شده اند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر